[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. اول باید مشخصات فرودگاه را معین بفرمایید ، طول باند ، وجود سامانه های نشست و برخاست روزانه و شبانه ، فاصله تا تهران ، سمت باند ( شمالی / جنوبی یا شرقی / غربی ) و نظایر این
  2. برخورد نزدیک از نوع سوم تامکت های پارسی در برابر ایگلهای آمریکایی برفراز خلیج پارس وینگ چهل و هشتم نیروی هوایی آسیای جنوب غربی ، مه 2019 : با اعزام حداقل یک اسکادران از جنگنده/بمب افکن های اف-15 سی وینگ چهل و هشتم نیروی هوایی به خلیج پارس که بدلیل تشدید تنش ها میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده صورت پذیرفت ، حدس و گمان های بسیاری در خصوص شکل و ماهیت رزم هوایی این یگان با اسکادران های نخبه نیروی هوایی ایران ، بویژه ابر رهگیرهای اف-14 تامکت که هم اینک چهارمین دهه عمر رزمی خود را در این نیرو پشت سرمی گذارند ، پدید آمده است . بدین سان ، در حالی که جتهای اف-15 سی مدتهای طولانی است که دیگر بعنوان یک پیکربندی برتری هوایی در سازمان رزم نیروی هوایی آمریکا تعریف نمیشوند و به جای آنها ، جتهای پیشرفته تر اف-22 که از دسامبر 2005 این ماموریت را بر عهده دارند ،این وظیفه را بر عهده گرفته اند ، با این حال ، مسائل مربوط به هزینه های پایین تعمیر و نگهداری و همچنین آمادگی به نسبت محدود ناوگان کوچک رپتورهای نیروی هوایی باعث شده تا فرماندهی این نیرو با عقب کشیدن اف-22 های اعزامی به خاورمیانه ، حداقل یک اسکادران از ایگلهای در حال خدمت را در فوریه 2019 به امارات متحده عربی اعزام نماید . مضاف براین ، در حالی که اف-22 هنوز در لیست سیاه فروش های خارجی ایالات متحده قرار دارد ، گونه سی از جت اف-15 بدلیل ماهیت انعطاف پذیر پیکربندی طراحی شده آن ، از بیشترین توانایی همزمان رزم هوایی و قابلیتهای هوا به زمین برخوردار بوده ، چنانکه دو نیروی هوایی پیشتاز منطقه ( نیروی هوایی اسراییل و عربستان سعودی ) از این هواگردهای رزمی بعنوان استخوان بندی و ستون فقرات خود بهره می برند که بطور خاص برای مقابله با تامکتهای ایرانی ، در صورت بروز هرگونه بحران ناخواسته مسلح و آماده شده اند . طبیعتا" با توجه به افزایش تنش ها در منطقه خلیج پارس ، مقایسه ای مختصر در حوزه قابلیتهای موجود رزم هوایی میان تامکتهای نیروی هوایی ایران و ایگلهای سه نیروی هوایی ( ایالات متحده ، عربستان سعودی و اسراییل ) صورت پذیرفته است . پیشرانه اف-100 از یک نظر ، دو جت رقیب اف-14 و اف-15 در دهه شصت میلادی برای پاسخ به نیازهای مشترک و ایفای نقش های مشابه ، توسعه پیدا نموده بودند ، چنانکه هردو به پیشرانه هایی دو تایی و گرانقیمت که برای اجرای مانورهای رزم هوایی ضروری به نظر می رسید ، مجهز شدند ، در حالی که این دو پیکربندی به ترتیب برای جایگزینی فانتوم های نیروی دریایی و هوایی بصورت جداگانه به مناقصه گذاشته و تولید شدند . به این ترتیب ، پس از ورود بخدمت این دو جنگنده به سالهای 1974 و 1976 ، تامکت و ایگل ، تنها جتهای نسل چهارمی محسوب میشوند که هنوز در کشورهای بکارگیرنده ، مشغول خدمت رزمی هستند و به شکل خاص ، مزیتهای قابل توجهی را در مقایسه با همتایان روس خود ( شامل میگ-31 ، سوخو-27 ) که در سال های ابتدایی دهه هشتاد میلادی ( 1981 و 1985) وارد خدمت شده اند را ارائه مینمایند . پیشرانه اف-110 اما نکته توجه برانگیز ماجرا دراین است که پیکربندی تامکت ، سنگین تر و پرهزینه تر محسوب میشد ( بدلیل نیازمندی های خاص نیروی دریایی برای عملیات ازفراز حامل های هواپیمابر . م ) ، چنانکه در مقایسه با جتهای هم نسلش ، به استثنای فاکس هاوند ، نزدیک به 55 درصد سنگین تر از ایگل محسوب میشد . این مساله ، در کنار استفاده از پیشرانه های F-110 که در مقایسه ، ضعیف تر از نمونه های F-100 نصب شده روی اف-15 بحساب می آمدند ، باعث گردید تا قابلیت مانور پذیری تامکت بشدت محدود گردد ، اما همین شرایط باعث گردید تا امکان حمل موشکهای سنگین تر و رادار قدرتمندتر فراهم آید . در همین راستا ، ترکیب موشکهای مرگبار AIM-54 Phoenix و رادار تامکت که در آن زمان برد کشفی برابر با 190 کیلومتر را در اختیار داشت ، در برابر رادار قدرتمند AN/APG-71 ایگل قرار بگیرد که قابلیت فامد قابل توجهی را در اختیارآن قرار می داد . به همین ترتیب ، پتانسیل سامانه راداری تامکت که در ابتدا برد کشفی در حدود 190-200 کیلومتر را در اختیار کاربرانش قرار میداد ، درجریان بروزرسانی های بعدی صورت گرفته بر روی آن که بصورت جداگانه توسط ایالات متحده و ایران صورت پذیرفت ، افزایش پیدا نمود . این ترکیب در زمان خود بسیار پیشرفته ، کلید ثبت رکورد جاوادنه نسبت شکار 160:3 در نبردهای هوایی میان ایران و عراق محسوب میشد ، ضمن اینکه بنا بر برخی اطلاعات منتشرشده ، حداقل 61 فقره از شکارهای انجام شده ، توسط موشکهای فینیکس صورت گرفته بود . ایگل/ اسپارو از سویی دیگر ، با توجه به پیکربندی خاص تامکت برای حمل فینیکس ( 6 تیر موشک شامل 4 تیر زیر بدنه و دو تیر زیر دستک بال . م ) طراحان رزم هوایی در نیروی دریایی ایالات متحده روی استراتژی درگیری جاه طلبانه ای فراتر از محدوده بصری خدمه در مقایسه با آنچه در نیروی هوایی با بخدمت گرفتن جتهای سبک تر ، بدنبال آن بود ، تاکید مینمودند . در این خصوص ، رادار ایگل ، نه تنها آگاهی موقعیتی محدودتری را فراهم می آورد ، بلکه موشکهای سبکتری نیز برای اجرای ماموریتهای هوا به هوا ( موشکهای میانبرد اسپارو ) را بکارمی گرفت . با توجه به فرآیند طراحی و نیازمندی های متفاوت دو نیرو ، حسگرهای استاندارد گونه سی اف-15 و همچنین قابلیت درگیری فراتر از میدان دید این جنگنده پس از ورود بخدمت ، درست در پشت سر تامکت قرار داشت ، اما با فروپاشی اتحاد شوروی و لغو بهینه سازی های گسترده پیکربندی تامکت و پیگیری برنامه بازنشستگی زودهنگام اف-14 از خدمت بدلایل اقتصادی و سیاسی ، نور امیدی برای مدرنیزه سازی تمامی گونه های در حال خدمت اف-15 شروع به تابیدن گرفت . ایگل / آمرام در نتیجه ، تا ابتدای دهه 90 میلادی ، ایگل های موجود نیروی هوایی به موشکهای پیشرفته تر اسپارو با برد درگیری 70 کیلومتر ( که همچنان چیزی در حدود 73 درصد کمتر از برد درگیری فینیکس محسوب میشد ) مسلح شدند . این روند ، با ورود بخدمت موشکهای جدیدتر AIM-120 آمرام دچار جهش افزون تری گردید و بدلیل نیاز نیروی هوایی ، اسکادران های ایگل ، نخستین واحدهایی بودند که به این مهمات مسلح شدند . با توجه به اهمیت موضوع ، ایگلهای نیروی هوایی پس از یک دوره به نسبت طولانی ، تدریجا به آخرین گونه آمرام (AIM-120C) مجهز شده که حداقل در حوزه مقاومت در برابر اقدامات جنگ الکترونیک ، پیشرفته از فینیکس بشمارمی آید ، در حالی که بردی برابر 105 کیلومتر را نیز به توانمندی های خود اضافه نموده بود ، اگرچه اخباری نیز وجود دارد که بر خلاف فینیکس ، مهمات جدید مورد استفاده در ایگلها ، در سرعتهای فراتر از 4 ماخ ، دچار ناپایداری های شدیدی می گردد . APG-63(V.3 ) در حوزه اویونیک و سامانه های راداری ، جنگنده های F-15C نیروی هوایی در مقایسه با قابلیتهای تامکت در حوزه استفاده از داده های محیطی با مشکل مواجه بودند ، به همین دلیل ، از اوایل سال 2010 میلادی ، رادارهای آرایه فازی محصول ریتئون APG-63(V.3 ) جایگزین رادارهای قدیمی ایگل شد ، هرچند روند این ارتقاء با سرعت بسیار آهسته ای درجریان است ، بطوریکه فقط 46 فروند از 123 فروند ایگل موجود به رادارهای جدید مجهز شده اند و انتظار می رود تا این برنامه تا سال 2021 تکمیل گردد . دراین میان ، آن چه که حائز اهمیت خواهد بود ، این است که تمامی ایگلهای بروزرسانی شده ، عمدتا به شرق آسیا و برای مقابله با قابلیتهای رو به گسترش نیروی هوایی چین اعزام شده اند و بسیار بعید خواهد بود که این هواگردهای رزمی برای مدت طولانی به خاورمیانه اختصاص داده شوند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................ 2- وینگ چهل هشتم نیروی هوایی ارتش ممالک متحده ، نخستین اف-15 سی خود را در قالب اسکادران 493 به تاریخ 10 ژانویه 1994 دریافت نمود و تا ژوییه همین سال بادریافت هواگردهای سازمانی خود ( سری سی و دی ایگل ) ، سازمان رزم خود را کامل نمود . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  3. سلام علیکم جزئیات مجوز رئیس جمهور برای اولویت بخشی به 5 طرح امنیتی و دفاعی اولویت ها جالب هستند - بومی سازی و توسعه فناوری های حوزه زیرسطحی - اکتساب فناوری طراحی، ساخت و تست موتور حامل فضایی با پیشرانه سرد - طرح معماری و راه اندازی مرکز ملی دفاع سایبری و سامانه های زیرساختی فضای سایبری (مدسا) - طرح جامع ایجاد و توسعه فناوری های مورد نیاز جهت تجهیز و بروزرسانی شبکه رادارهای پدافند هوایی کشور - طرح توسعه علم و فناوری رمز کشور =========== پی نوشت : و همچنان نیروی هوایی در محاق بی توجهی !!!!!!!!!!!!!!!!!!
  4. سرقت از شربورگ یکی ازمهم ترین جنبه هایی که برای بررسی وتجزیه وتحلیل هر نیروی مسلحی می بایست بعنوان یک نکته برجسته مورد توجه قرار گیرد ، مفهوم ، میزان یا درصد "عکس العمل سریع سازمان رزم نیروی مورد بحث در مقابل حوادث و موارد غیر قابل پیش بینی " بشمار می آید . با این حال ، اسراییل ، از بدو پیدایش تا کنون بدلیل شرایطی که درآن بوجود آمد ، همواره می بایست با حوادث و اتفاقات غیر قابل پیش بینی شده ای روبرو می گردید ، بنابراین وجود سازمان ها یا یگانهایی که با این حوادث روبرو شوند ، برای ساختار این رژیم ، بسیار ضرورت داشت . یکی از این سازمان ها ، بخش امنیت خارجی این رژیم (MOSSAD ) بشمار می آمد . با این حال ، یکی از کشورهایی که از بدو تاسیس ، این رژیم را بشدت مورد حمایتهای همه جانبه تسلیحاتی ، فنی و اقتصادی قرار می داد ، دولت فرانسه بحساب می آمد . اما این مساله یک دوره زمانی استثنایی هم داشت . پس از جنگ 1967، که اسراییل ، صحرای سینا را اشغال نمود ، فرانسویها در یک چرخش 180 درجه ای ، و برای نزدیک شدن به اعراب ، ناگهان همه کمک های خود را بویژه در حوزه تسلیحاتی قطع نمودند . اما این کمکها بقدری برای ادامه بقاء این رژیم مهم بشمار می رفت که قطع آن ، ضربه بزرگی بر سازمان رزم ارتش رژیم صهیونیستی وارد می آورد . در پاسخ به این تصمیم ، در شب سال نو 1969 میلادی ، یک گروه از مامورین اطلاعاتی این سازمان ، در جریان یک عملیات محرمانه ، 5 فروند از شناورهای نظامی سریع السیر ساخته شده برای این رژیم را از بندر شربورگ به سرقت برده و به بندر حیفا انتقال دادند . البته لازم به ذکر است که این شناورها بدستور مستقیم ژنرال دوگل ، ساخته شده بود ، اما در فاصله ساخت این شناورها ، سازمان ملل ، تحریم صدورسلاح به این کشور را تصویب نمود (نکته جالب اینجاست که در آن زمان ، قطع نامه های سازمان ملل ، تاثیر بیشتری داشت ) و فرانسه نیز بسرعت این کشتی ها را مصادره نمود . صرفا" برای میلیتاری / MR9
  5. سلام علیکم اگر چه کمک های کشورهای منطقه به نیروی هوایی عراق ، اظهر من الشمس هست ولی فرآیند برنامه ریزی و حمله بطور کامل توسط نیروی هوایی ارتش بعث انجام شد و آن هم به لطف حضور جتهای زیبای میراژ اف-یک ( در قالب هواگردهای حامل مهمات و همچنین هواگردهای سوخت رسان ) بود پی نوشت : این نقشه و نمودار پروازی که توسط بنده در مهر 1394 در انجمن میلیتاری ، ارسال شد ، بعدها توسط مترجم محترم سلسله مقالات " جنگ هوایی ایران و عراق 1980-1988 " مندرج در ماهنامه صنایع هوایی با آرم و لوگوی میلیتاری منتشر گردید که برای انجمن ، بعنوان یک مخزن فکر دفاعی ، ارزشمند بحساب می آید .
  6. @mostafa_by سلام علیکم- یک سئوال عجیب ، چرا در جریان نبرد استالینگراد ، لوفت وافه علیرغم تجربه ورشو ، بلگراد و نبرد بریتانیا ، باز هم تمام توان خودش را روی بمباران شهر گذاشت تا بمباران استقرار عقبه روسها در شرق ولگا ؟؟؟ ( علم به اینکه بمباران و تخریب شهر ، کار را برای مدافعان آسان میکند ) @MR9 سلام علیکم و رحمة الله. اولین دلیل این بود که بمباران های مذکور، هیچ یک مانع و کند کننده حرکت ماشین جنگی آلمان ها نبودند. ما امروز علم مان بر روی دفاع از خرابه ها، با علم بر موفقیت آمیز بودن استالینگراد بود. اگرچه در بلگراد و ورشو، مقاومت هایی می شد، اما به دلیل بر هم خوردن ساختار استقرار و عدم امکان جنگیدن چریکی (خانه به خانه) تا قبل از آن، این مدل دفاع به نظر امکان پذیر نمی رسید. ضمن اینکه این واقعیت هم هست که اگر ولگا تسخیر می شد و امکان ورود آن حجم عظیم از نیروی تازه نفس به شهر نبود، عملاً دفاع از این مخروبه ها هم امکان پذیر نمی بود. حتی خانه پاولوف که معروف ترین دفاع رو انجام داد هم خیلی امکان دفاع پیدا نمی کرد. پس نباید با دانش امروز، بر تصمیم آن روز خرده گرفت. دوم اینکه تفاوت اساسی بین استالینگراد با ورشو یا بلگراد در این بود که استالینگراد، صنعتی ترین شهر روس ها بود و کارخانجات متعدد آن (بویژه تانک سازی ها که با سرعت هرچه تمامتر تی 34 به جبهه ها تزریق می کرد و اساساً یکی از دلایل شکست تسخیر قفقاز، همین فشار از جانب استالینگراد و کارخانه تانک سازی اش بود)، آن را بدل به هدفی با ارزش کرده بود. نظر به اینکه تقریباً اکثر کارخانجات شوروی به شرق و کوه های اورال منتقل شده بود، استالینگراد تنها هدف صنعتی شوروی بود که آسیب پذیر بود و چه با هدف تسخیر و چه بدون آن، منطقاً می بایست با خاک یکسان شود. اگرچه تا قبل از تسخیر خارکوف و روستوف، امکان دستیابی به استالینگراد مهیا نبود. @MR9 سوم اینکه حجم بمباران استالینگراد حقیقتاً رعب برانگیز بود و سابقه نداشت که شهری طی چند روز با این حجم بمباران شود. یکی از اصلی ترین اجزاء بلیتزکریگ، همین بمباران ها و ایجاد هراس در شهر و فرار همه جانبه و در نتیجه برهم خوردن نظم شهر و اخلال در رفت و آمد بود که کار را برای مدافعین بسیار سخت می کرد. اما برخلاف تصور آلمان ها، نه تنها این نظم آنچنان که باید و شاید دستخوش تغییر قرار نگرفت، بلکه حتی اکثر مردم هم در شهر باقی ماندند و به زندگی ادامه دادند و این، تجربه ای نبود که آلمان ها تا قبل از آن، با آن مواجه بودند. @MR9 اما بمباران عقبه روس ها در ولگا به شدت هم انجام پذیرفت. حجم عظیمی از نیروها و تجهیزات شوروی در همان آب های ولگا غرق شدند و سورتی های پرواز بر فراز ولگا لاینقطع ادامه داشت. روس ها هم با هر چیز که دستشان می رسید، تلاش می کردند که جریان تزریق نیرو و تجهیزات به داخل شهر برقرار شود. اگرچه همانطور که در تاریخ هم آمده است، آنقدر این حجم تجهیزات نسبت به نیروهای وارد شده کم بود که هم تسلیحات به هر دو، سه نفر یکی می رسید (آنهم عمدتاً تسلیحات سبک) و هم عمر مدافعان شهر، بخصوص در ماه اول به 24 ساعت هم نمی رسید و به عبارتی استالینگراد، چیزی شبیه به وردن شده بود در جنگ جهانی اول. یادمان نرود که آلمان تقریباً تمامی شهر را (علی رغم تمامی این موارد) تسخیر نمود و تنها سه نقطه از آن باقی ماند و به قدری به پیروزی نزدیک شده بود که هیتلر، تسخیر شهر استالینگراد را اعلام نمود. @mostafa_by +++++++ ممنون ، بیشتر منظور این هست که وقتی اشغال استالینگراد آنقدر کامل شده بود ، چرا نوک پیکان حملات ( و نه حملات روتین ) نرفت سمت عقبه روسها تا انها را از ساحل شرق ولگا ، حداقل به شکل نسبی وادار به عقب نشینی کند تا همین جریان کم کمک یا موقعیت های استقرار توپخانه قطع شود ؟ @MR9 خلاصه اینکه شما در نبرد استالینگراد، کاری را نمی بینید که آلمان باید می کرد و نکرد. به عبارتی هر سیاستی را که می بایست بکار بگیرد، گرفت. از حمله به خطوط ارتباطی دشمن تا قطع مکرر خط لجستیکی. از استفاده از تک تیراندازها برای مقابله با تک تیراندازها تا بمباران مکان های استقرار تک تیراندازها برای جلوگیری از تلفات. از پاکسازی خانه به خانه تا تله گذاری های خیابانی. البته استفاده از تانک ها به دلیل فضای شهری استالینگراد با مشکلاتی مواجه بود و یکی از دلایل عدم تسخیر خانه پاولوف هم محیط اطراف آن خانه بود که امکان استفاده گسترده از تانک را مهیا نمی ساخت و به همین دلیل معدود تانک های به میدان آمده با استفاده از PTRS های مستقر در طبقات فوقانی، هدف قرار می گرفتند. خلاصه اینکه در حقیقت، شما امکان بررسی عملکرد آلمان نازی در استالینگراد را ندارید، مگر آنکه ابتدا، روی امواج انسانی مافوق تصور که بی وقفه به شهر تزریق می شدند تمرکز بفرمایید و در ثانی، این را در نظر بگیرید که کاهش سرعت نازی ها به دلیل گستردگی خط لجستیک و البته سرما، به ضررشان می شد و هر چقدر زمان بیشتر می گذشت، از توان تهاجمی آلمان کاسته می شد و همین، فرصت را به روس ها می داد که مناطقی که از دست داده اند را محدداً (ولو چند روز) تسخیر کنند که عملاً باعث چند باره کاری آلمان ها می شد این قضیه. @MR9 در بسیاری از موارد ما شاهد این بوده ایم که یک ساختمان طی چند روز، چند بار دست به دست می شد که این از توان نازی ها بشدت می کاست (برخلاف طرف روسی که دائماً نیروی تازه نفس به میدان می آورد.). @mostafa_by منظور محل استقرار روسها ( سپاه های 64 و 62 ارتش سرخ هست ) @MR9 همانطور که عرض شد این کار انجام گرفت. اما مشکل اصلی، بر سر این بود که اون خطوط با بمباران هوایی بطور کامل قطع نمی شد. با نگاهی به نقشه استالینگراد می بینید که ما درمورد منطقه کوچکی که دسترسی محدود به ولگا دارد صحبت نمی کنیم. بخش قابل توجهی از مناطق را شامل می شد که چند نقطه که اصلی ترین مراکز تخلیه نیرو و تجهیزات بود، بصورت شبانه روزی مورد هدف قرار می گرفت. @MR9 آها. منظور شما، عقبه پشت رود ولگا بود. من اشتباه منظور شما را متوجه شدم. خوب. این دو دلیل ساده داشت. اول اینکه تمرکز نازی ها بر روی تسخیر شهر و گرفتن ولگا بود و اولویت اصلی بر گرفتن ساحل بود. دوم اینکه آلمان ها ابداً اطلاعی از حجم عظیمی از نیرو که در پشت رود ولگا جمع آوری شده بود خبر نداشتند. تمام تصور ایشان این بود که شوروی صرفاً به تلاشی مذبوحانه برای جلوگیری از سقوط شهر دست می زند (چیزی شبیه به نبرد سواستوپول و یا نبرد اسمولنسک). @mostafa_by یعنی تا فوریه 1943 که قضیه تمام شد ، هنوز برآورد اطلاعاتی ورماخت از ارتش سرخ روی واقعیات قرار نداشت ؟!!! @MR9 از قضا تمام تلاش ژوکوف هم این بود که آلمان، متوجه حجم عظیم جمع آوری نیرو توسط شوروی نشود. چرا که لو رفتن این حجم از نیرو، سبب می شد عملیات اورانوس لو برود و آلمان یا با تقویت جناحین امکان دور زده شدن شهر را به دشمن ندهد و یا با فهمیدن اینکه استالینگراد نه شهری حیثیتی، که یک تله بزرگ است، از شهر عقب نشینی نماید. اما با شناسایی دقیق این حجم از نیرو، باز امکان حمله به آن وجود نداشت. اول اینکه فرودگاه هایی که استالینگراد را بمباران می کردند، با فاصله قابل توجهی از شهر قرار داشتند و در نتیجه بمباران ها هم برد محدودی داشت. دوم اینکه پدافند گسترده ای بر پشت رود ولگا قرار داشت و بسیاری از پروازهای آلمان مورد اصابت قرار گرفت و در نتیجه پشت رود ولگا، خیلی هم نفود پذیر نبود (ما درمورد توان محدود لوفت وافه صحبت می کنیم و نه توان بی پایان ساخت و تجهیز هوایی شوروی و ایالات متحده). @MR9 بله. اسناد که چنین می گویند و تا اواسط عملیات اورانوس، آلمان ها از حجم عظیمی از نیرویی که قرار است با آن مواجه شوند، مطلع نبودند. اساساً هم یکی از دلایلی که ارتش ششم عقب نکشید و در دام ژوکوف افتاد هم همین بود که بسیار دیر متوجه شدند که با بیش از یک و نیم میلیون نیروی نظامی از هر دو جناح مواجه هستند که حجم عظیمی از توپخانه را با خود به همراه دارند (بیش از 12 هزار قضبه توپ و منحنی زن!!). الان امکان این که دقیق تر بنویسم را ندارم، چون باید با آمار و ارقام موضوع را خدمت شما عرض کنم. ولی تا همین جا فعلاً از من بپذیرید که آلمان ها حتی تا اواسط عملیات اورانوس هم درک درستی از فاجعه ای که در پیش رو قرار داشت، نداشتند و عمدتاً هم ضعف نیروهای محور (ایتالیایی ها، رومانیایی ها و مجارها) را عامل ضربه خوردن از جناحین می پنداشتند. اگر نگاهی به مناطق عملیات بیاندازید تا ببینید برای جلوگیری از لو رفتن این حجم از نیرو، از چه فاصله ای از شهر عملیات آغاز شد. @MR9 نظر لطف شماست. اگر هم حوصله آن نقشه را نداشتید، این نقشه ویکی پدیا را هم ببینید (اشکالاتی دارد. اما در مجموع درست است. این آرایش نیروهای طرفین قبل از آغاز عملیات اورانوس بود. با دیدن این نقشه، خود به این حجم عظیم از نقل و انتقال نیروها، آنهم چند ده و بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد پی خواهید برد. آن وقت شاید نشود خیلی هم به جناحین ایتالیایی و رومانیایی ایراد گرفت. به عبارتی آنقدر این عملیات در سکوت طرح ریزی و آماده سازی شد که پس از اجرا، برای کسی باورپذیر نبود که شوروی با آنهمه تلفات در استالینگراد، توانایی جمع آوری چنان حجم از نیرویی را داشته باشد؛ آنهم نیروهای تازه نفس. @mostafa_by به تفکیک تایپ هواپیما ( 269 فروند یونکرس 52 / رقم جالبی هست ) ، 169 فروند هینکل 111 ، 42 فروند یونکرس 86 ، 9 فروند فوکه ولف fw-190 در نهایت 5 فروند هینکل 177 /// تلفات بالای یونکرس ها هم تلاش آنها برای کمک رسانی به فون پائولوس بود @mostafa_by احتمالا ژوکف از یک عملیات فریب نظام مند برای پوشش نقل و انتقال نیروها باید استفاده کرده باشد @MR9 البته در نظر بگیرید که بخش عمده ای از تلفات نیروی هوایی آلمان، به حملات زمینی به فرودگاه هایی بود که استالینگراد را بمباران می کردند. بخصوص فرودگاه های در ناحیه تاتسینکایا و سالسک که این دومی بسیار موفقیت آمیز بود. @MR9 کاملاً همین طور بود. ژوکوف برای انجام عملیات اورانوس، وسواس بسیار خاصی داشت که حالا ان شاءالله شب وقتی به منابعم (سوادم) دست پیدا کردم، بهتر می تونم براتون موضوع رو تشریح کنم. در عملیات LIttle Saturn شوروی تصمیم به حمله به فرودگاه های پشتیبان استالینگراد گرفت (که بعضاً چند صد کیلومتر دورتر از استالینگراد بودند. بطور مثال سالسک 320 کیلومتر دورتر از استالینگراد بود. خود عظمت این عملیات را دریابید). واسیلی بادانوف این حملات را برعهده گرفت. در حمله به فرودگاه تاتسینکایا، اتفاقی شبیه به داستان سرپل ذهاب و شهید شیرودی پیش آمد و امواج تانک های شوروی را هواپیماهای آلمانی معطل کردند @MR9 به این ترتیب که هواپیماها فول لود به پرواز درآمده و نیروهای شوروی را بمباران می کردند و بعد به پایگاه مراجعه کرده و سوخت و تجهیزات را بار زده و مجدداً اقدام به حمله می کردند تا پرسنل امکان عقب نشینی را داشته باشند. اگرچه یونکرزها روی زمین مانده قربانی شدند. البته در سالسک چنین فرصتی را هم پیدا نکردند و بیش از 50 فروند یونکرز ِیو 52 روی زمین منهدم شدند. خلاصه اینکه بخش عمده ای از تلفات لوفت وافه (بخصوص هواپیماهای ترابری)، مربوط به این مدل عملیات های متهورانه شوروی بود (که البته تلفات ایشان هم قابل توجه بود که با توجه به این عمقی که در آن نفوذ کردند چندان عجیب هم نبود.). ولی این کار باعث شد که هم حلقه محاصره استالینگراد تنگ تر شده و هم تجهیزات مورد نیاز ارتش ششم که حالا تبدیل به مدافعین شهر شده بودند، به دستشان نرسد و در نتیجه تنها یک ماه بعد از نابودی فرودگاه های حامی استالینگراد، شهر به تسخیر ارتش شوروی درآمد.
  7. سلام علیکم بنده همچنان روی پاسخ به 7 سئوالی که در پاسخ به فرضیه شما مطرح شد اصرار دارم ، ضمن اینکه تا اجباری درکار نباشد ، کاربران نه محروم میشوند و نه پستی حذف میشود . وضعیت مطلوب میلیتاری بعد از سالها کشمکش سیاسی و آرامشی که کاربران برای مطالعه و پاسخ گویی به سئوالات مطرح شده در اختیار دارند ، ( عطف به جمله شما :کمی صبر کردم و مطالب دوستان مجدد مطالعه کردم که پاسخی بدور از هیجان بنویسم.) موید همین امر هست که در اجرای قوانین هیچ تبعیضی قائل نشدیم الحمد الله تا الان / پی نوشت : برای یادآوری مجدد کلید واژه ها : ایران ، تهاجم محدود ،
  8. چرا گفته میشود رویکرد ما برای مقابله با وضعیت فعلی باید درقالب اقدام نامتقارن مثبت ( اقدام در زمین دشمن با قواعد و مقررات خودی ) صورت گیرد حالا باید دید دوستان این مساله را با توجه به وضعیت فعلی ما به چه صورتی تحلیل میکنند
  9. حقیقتا اطلاع ندارم این برداشتها از 7 سئوال ساده چه شکلی بوجود آمده و چرا مساله را اینقدر پیچیده می کنید ، سرآخر هم نه به فرضیه ای که مطرح کردید پاسخ دادید و نه به سئوالات و ابهامات مطرح شده چه شکلی به این نتیجه رسیدید ؟؟؟ بالاخره یک منطقی باید پشت این استدلال باشد دقت بفرمایید ، این صحبتهای شما مثال بارز کنایه هوشمندانه است که در ضرب المثل های ما ایرانی ها معادل " حرف گذاشتن در دهان مردم " یا " آش نخورده و دهان سوخته " از آن نام می برند و تصورم هم این هست با مطرح کردن کد واژه های مثل " خلع سلاح موشکی " یا " مذاکره " و یا " مذاکره به هرقیمتی " سعی دارید تا یک بحث علمی را با علم به حساسیت بخش بزرگی از مخاطب میلیتاری نسبت به این مسائل ، وارد حاشیه بفرمایید . حالا باز هم یک نکته پنهان در این جمله شما ، این فرضیاتی که مطرح می کنید ، نماینده منطق طیف افراطی اپوزان ج.ا در اروپا و ایالات متحده است که جز به چیزی به نام regime change راضی نشدند و نمی شوندهست . به شکل واضح با مطرح کردن مشکلاتی که بخش عمده آنها ریشه داخلی دارند ، سعی دارید تا ذهن مخاطب را از پاسخ دادن به مساله اصلی که مطرح کردید ( پیش دستی کردن ایران در حمله به ایالات متحده ) منحرف بفرمایید که صد البته مثال روشن وضعیت عراق در انتهای سال 1989 و قضیه حمله به کویت و ماجرای بعدی تا سال 2003 و از این سال تا کنون را بعنوان مبنایی برای برون فکنی مشکلات داخلی و تبعات بعدی آن زده شد تا همگی آن را مرور کنند . والا حقیقتش این شاید نظر شما باشد ، ولی باید بررسی کرد که سایرین هم این نظر شما را دارند یا خیر ( البته هنوز استدلالی که شایسته این مدعی باشد را از شما ندیدیم ) از ژولیوس سزار ، بعنوان یکی از تاکتیسین های مشهور نظامی نقل قولی هست که "همیشه مردان دواطلب مردن را ساده تر از مردانی که طاقت و صبر و تحمل را داشته باشند ، پیدا می کنی !!!!!! " که این جمله شاید پاسخ قابل تاملی برای استدلال شما باشد ضمن اینکه ساختارهای پایش غربی ، قبل از آگاهی رسانی بنده و شما ، دارند این کار را می کنند ، و به شکل ظریفی هم مساله را متوجه شدند ، به همین دلیل سعی می کنند با موج سواری روی ناکارآمدی داخلی که بدون تعارف وجود دارد ، ذهن مخاطب رابرای مراحل بعدی آماده کنند که یکی از آنها ، تحریک بخش خاصی از جامعه ایران برای دست زدن به کاری است که مطلوب فعلی پرزیدنت ترامپ هست . ( کاری که هم در دوره بوش پسر ، و حتی در دوره اوباما هم به اشکال گوناگون انجام شد ) صد البته ، اگر دشمن به هر دلیلی ، جسارت حمله را پیدا کرد و قصد داشت تجاوزی بکند ، در حدود توان نظامی و قابلیتهای موجود قطعا پاسخ لازم هم داده میشود ولی اصل براین هست که ج.ا همیشه در مقام دفاع از خودش وارد عمل میشود ( راهبرد ضربه دوم ) شعار دادن بسیار آسان و راحت هست ، آن هم از پشت صفحه مانیتور رایانه و در محیطی که نه خبری از گروه های تکفیری هست و نه مهمات هدایت دقیق سعودی روی سر ما در حال فروریزی است و نه بمب گذاری وجود دارد و نه مسائلی از این دست . ضمن اینکه فشار پرزیدنت فعلی آمریکا ، شاید ناشی از حس ناامیدی از تغییر رفتار و سیاست ج .ا هم نشات می گیرد و جولان گروه افراطی به رهبری بولتون نشانه خوبی از این حس ناامیدی ، حتی به قیمت تحریک ایران ، هست . البته رفتار عاقلانه ما ، پرهیز از افتادن در دام حریف ( اقدام نامتقارن مثبت ) و استفاده از همه ظرفیتها ( چه تهدید ها نظامیان ارشد کشور و چه لبخندهای وزیر امور خارجه و چه کاربرد هوشمندانه عناصر جنگ نیابتی ما در منطقه و .... و.... ) باعث هر چه بیشتر تحریک شدن طرف مقابل و سوزاندن راه کارهای جدید هست که بدون هیچ تعارفی بار اصلی آن روی مردم ایران هست و این بار سنگین در ابعاد مختلف اقتصادی دارد حس می شود . این جمله شما هم از جنس همون شعارهایی است که پشتوانه مبتنی براحساسات دارد ، دنیای سیاست ، آنقدر بیرحم هست که ذره ای احساسات و عواطف را برنمی تابد ، در نتیجه به جای تمرکز روی این موارد ، سعی کنیم که ابهامات ایجاد شده ناشی از ارائه فرضیه را پاسخ بدیم . برادر بنده ، جناب مصطفی ، پاسخ ارزشمندی و طولانی را ارائه کردند ، برای بنده هم در خصوص فرضیه ای که مطرح کردید ، سئوالاتی پیش آمد که هنوز به آنها پاسخ ندادید ، به نظرم بهتر هست نخست ، ابهامات موردی را که فرمودید برطرف بفرمایید ، بعد انشا... به پیشنهاد شما هم میرسیم . پی نوشت : 1- فقط خواهشمندم که اگر قصد دارید بر مبنای رفتار اکانتهای قبلی عمل بفرمایید ، از همین الان وضعیت را هم برای بنده و هم برای کاربران مشخص کنید که وقت ارزشمند را به فعالیت مفیدتر در میلیتاری اختصاص دهیم . 2- صحبت کردن از جنگ ، نوشتن از جنگ ، بازی کردن با تصاویر تاریخی تاریخ نظامی ، لذت بردن از خونریزی ، همیشه برای آن نسلی از آدم ها که تجربه مستقیم صحنه نبرد را نداشتند ( به استثنای بررسی های نظامی که برای جلوگیری از وقوع خونریزی عمدی صورت می گیرد که شایسته تقدیر هم هست ) آسان بوده ، ولی وقتی از جنگ صحبت می کنیم ، باید دقت کنیم که درباره چه پدیده ای دارد صحبت می شود ، بعد آن را با ملاحضه بیشتری در دستور کار قرار دهیم . 3- این برداشت ذهنی که نفرت از جنگ " به معنای " ترس " و " مذاکره از روی اجبار" هست را از بک گراند ذهنی پاک کنید ، اینجا ما از اقدام عقلانی و روی منطق دربرابر دشمنی که به هوشمندانه ترین شیوه ممکن دارد عمل می کند داریم صحبت می کنیم .
  10. سلام علیکم ناظر به این فرموده شما ، ( در 3 حوزه سطح تهدید ، تنوع تهدید و سطح تهدید بر کیفیت سخت افزارها ) نمودار یکم : تاثیر سطح تهدید بر قابلیت واکنش یک سازمان نظامی نمودار دوم : تاثیر تنوع تهدید بر قابلیت واکنش یک سازمان نظامی نمودار سوم : تاثیر سطح تهدید بر کیفیت تجهیزات یک سازمان نظامی پی نوشت : یکی از مهمترین هدفها از ارائه این نمودارها ، ریل گذاری برای تحلیل منطقی وضعیت هست . به نظرم اگر تحلیل شرایط فعلی در مواجه با دشمن روی یکسری استانداردهای مشخص که ساده سازی هم شدند ، صورت بگیرد ، هم از پراکنده گویی جلوگیری میشود و هم مباحث تکراری فرصت مجال پیدا نمی کند . این شکلی شاید به یک نتیجه مشخص برسیم
  11. بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک انسداد تنگه هرمز ، رویدادها ، تحلیل ها و اخبار ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... )   پانزدهم اردیبهشت سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی http://www.persiangulfstudies.com/fa/pages/639
  12. بروزرسانی تاپیک جهت ادامه مباحث از سال 1392 تلاش آمریکا برای صفر شدن صادرات نفت ایران و پاسخ وزارت نفت
  13. بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک سامانه فالانکس بومی ( شامل تمامی تاپیک ها ، اخبار ، تحلیل ها ، پستهای بایگانی و قفل شده و .... )  چهاردهم اردیبهشت سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی جزئیات سامانه دفاع نقطه‌ای کمند
  14. تاپیک نیروی هوایی ونزوئلا نیروی هوایی ونزوئلا
  15. البته نکته ای که ظاهرا گفته نشد ، حمله به خودروی همسر کاپیتان راجرز ، هشت ماه بعد از ساقط شدن ایرباس ایرانی و انفجار آن هست که نزدیک به 300 پرسنل fbi دنبال قضیه را گرفتند و به نتیجه ای هم نرسیدند .. پی نوشت : با توجه به اینکه میلیتاری ، کاربران تحلیلگر سطح بالایی دارد و ناظر به قوانین انجمن مبنی بر عدم کپی مطلب از سایر رسانه های پارسی زبان ، این را در ارسالهای بعدی حتما در نظر داشته باشید . متشکرم
  16. ادغام سه تاپیک مشابه ، دهم اردیبهشت سال 1398 خورشیدی تاپیک سامانه ایجس
  17. مهمات جدید هایپر سونیک ضد کشتی برای نیروی دریایی ارتش چین ناوشکن 10000 تنی کلاس نانچانگ تایپ 055 پکن : براساس اطلاعات منتشر شده از سوی منابع چینی ، ظاهرا نیروی دریایی ارتش چین در حال برنامه ریزی جهت تست یک موشک جدید ضد کشتی هایپر سونیک است . در این میان ، به گفته منابع میدانی ، نمونه اولیه این موشک که بویژه برای افزایش قدرت آتش جدید ترین ناوشکن بومی این کشور ( ناوشکن 10000 تنی کلاس نانچانگ تایپ 055) طراحی شده ، در گذشته ، تستهای محدودی را پشت سر گذاشته و آزمایشات جدید ، به احتمال بسیار زیاد مرحله نهایی ورود بخدمت آن را شامل می گردد . این منابع مدعی اند که موشک جدید هایپرسونیک چینی ، که هم اینک با شناسه YJ-XX نیز شناخته میشود ، براحتی می تواند از لایه های دفاع موشکی ارتش ایالات متحده شامل سامانه استاندارد3 بلوک 2 و SM-6 بلوک یک . ای عبور کند که با برد موثر ادعایی 1000 کیلومتر احتمالا" نزدیک به حقیقت به نظر می رسد . همزمان بار این خبر ، نیروی دریایی ارتش چین در هفتادمین سالگرد تشکیل خود ، از نخستین نمونه رزمی ناوشکن تایپ 055 ( به رجیستر بدنه 101 ) رونمایی نمود که این ، خود خبر فوق را به نوعی تایید میکند . ناوشکن موشک انداز لویانگ-3 ( تایپ 052 دی ) این شناور رزمی با درازای 180 متر ، عرض 20 متر ، نسخه ارتقاء یافته ناوشکن موشک انداز لویانگ-3 ( تایپ 052 دی ) است که نزدیک به یک سوم بزرگتر شده است . این شناور رزمی جدید ، با 112 سلول عمودی پرتاب موشک می تواند طیف متنوعی از مهمات پیشرفته بومی شامل موشکهای سطح به هوای HHQ-9 ، موشک ضد کشتی YJ-18 و موشکهای کروز CJ-10 را حمل و استفاده نماید . با این حال ، سلاح اصلی این شناور ، یک قبضه توپ 130م.م H/PJ-38 است که میتواند در صورت نیاز با یک "ریل گان" نیز تعویض گردد . ضمن اینکه هدایت آتش این توپ با دو رادار باند اس و ایکس صورت می گیرد که بدان قابلیت رهگیری و هدف قرار دادن اهداف پنهانکار را خواهد داد . در این خصوص ، تحلیل گران نظامی معتقدند که درصورت تسلیح این شناور به موشکهای هایپرسونیک جدید ، توانایی های رزمی نیروی دریایی چین در مرکز اقیانوس آرام ، در مقایسه با گذشته ، افزون تر خواهد شد . صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
  18. مجدد سئوال را مطرح می کنم بحث اینکه جنگ میشود یا خیر نیست . بحث بستن تنگه هم نیست ، سئوال این هست . برای اقدام عملی به منظور اخطار جدی به کشورهای متخاصم در منطقه برای محدود کردن صادرات نفت ج.ا ، با توجه به پایش واحدهای رزمی نیروهای مسلح در منطقه تنگه هرمز ، اقدام به متوقف سازی و بازرسی شناورهای تجاری کشورها ( مخصوصا تانکرهای غول پیکر نفت ) تا چه اندازه پیام جدیت ما را به دنیا خواهد رساند ؟؟ احتمالات و پیامدهای این اقدام ، شیوه عمل ، عکس العمل های کشورهای متخاصم ( نظیر عربستان ) چه خواهد بود ؟؟؟ یا اقدام ما در چه سطحی خواهد بود ( محدود ، نیمه محدود یا گسترده )
  19. سئوال ، تحلیل و بررسی : آیا امکان دارد که برای نشان دادن جدیت ج.ا ، نفت کشهای عبوری از تنگه هرمز را 24-48 ساعت متوقف و بازرسی کرد ؟؟ تحلیل و بررسی ابعاد این روند ، تجهیزات مورد استفاده ، واکنش کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای و درنهایت بازتاب های آن بر روند وقایع جاری ( صرفا" وقایع خارجی ) پی نوشت : انتظار این هست که دوستان استدلال داشته باشند برای جوابهای مثبت یا منفی
  20. سلام علیکم و رحمت ا... یک خواهش کوچک ، یک پی ام به برادر بنده جناب واریور ارسال کنید ، برای درخواست یک اکانت گالری . زحمت را متقبل می شوید ، تصاویر را ارسال می فرمایید ، بعد از مدتی تصاویر از بین میروند . اگر ممکن هست این درخواست را ارسال بفرمایید . ممنون ==================================== در خصوص تصاویری که محبت کردید . شاید این نمونه Z-9 نباشد . علتش این هست که ظاهرا نسخه AS365 N3 دوفین در اجاره شرکتهای نفتی ایرانی هست برای ترابری سکوهای نفتی ، یحتمل تصاویری که محبت کردید ، مربوط به نسخه اصلی دوفین هست که ثبت غیر نظامی دارد . نمونه N3 دوفین ، به شکل خاص برای آب و هوای حاره ای و پرواز درشب توسعه پیدا کرد و عمدتا" پیشرانه Arriel 2C را در خودش می بیند و از 1998 در خط تولید قرار دارد
  21. اعطای درجه سرلشکری به فرماندهی جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط فرماندهی کل قوا https://www.mashreghnews.ir/photo/952999/عکس-اعطای-درجه-سرلشکری-به-فرمانده-کل-سپاه
  22. شما همین یک نکته ساده و پیش پا افتاده ای که بارها به زبان شیرین پارسی گفته شد ( برای پاسخ دادن نیازی به تکرار همه پستهای مخاطب خودتان نیست ) را رعایت بفرمایید ، بنده هم برمی گردم به همان روال منطقی گذشته ....
  23. خوب ، بنده یک مثال می زنم که این مساله در نظر داشته باشید که قرار نیست الزما" نظرات افراد همیشه دریک راستا و از یک جنس باشد . شاید صحبتهایی که در رسانه ها منتشر میشود ، برای مخاطب خاصی صورت بگیرد و نکات و پیام ها ، صرفا" برای یک هدف خاصی انجام شود . ضمن اینکه بنده و شما از همه موارد و نکات و اتفاقات که باخبر نیستیم که با یکی دو مصاحبه ، کل وضعیت یک فرد را قضاوت کنیم . مثال : چند سال پیش ، یک بحثی درگرفت مابین دو تا از سناتورها که یکطرف آن مک کین بود ( اگر درست بخاطر بیاورم ، موضوع برسر ادامه خدمت هواگردهای ای-10 بود ) سناتور دومی که اتفاقا" عضو کمیته دفاعی هم بود در یک اظهار نظر عجیب مدعی شد که " ارتش آمریکا باید از بی-52 ها برای اجرای ماموریتهای پشتیبانی نزدیک استفاده کند " . این اظهار نظر غیر تخصصی ، آن هم از یک عضو کمیسون تخصصی کنگره با واکنش مک کین روبرو شد . بنده و شما هم اطلاع داریم که بی-52 به هر تحلیلی ، اصولا به درد پشتیبانی نزدیک زمینی (CAS) نمی خورد و استدلال خنده داری هست . حالا با شنیدن این اظهار نظر ، باید کل تجربه و سابقه این نماینده را زیر سئوال ببریم ؟؟ فرضا شخصی که بحث بر سرش هست ، یک موضوعی را درست یا به اشتباه ( البته بر اساس تحلیل خودمان ) ، یک جایی بیان کرده ، آیا درست هست که این را تعمیم بدهیم به همه سوابق و نظرات این فرد ؟؟ این رویه دادن حکم کلی فقط با استناد یکی - دو جمله یا مجموعه ای از جملات و یا حتی اینکه از یک فرد یا مجموعه ای دل خوشی نداشته باشیم ، مسیر درستی برای تحلیل نیست . البته قرار هم نیست که صرفا" تعریف و تمجید صورت بگیرد . بنده و شما در جایگاه خودمون ، در شعاع تجربیات شخصی می توانیم تحلیل کنیم و نه بیشتر ، حالا به جای اینکه سعی کنیم از صحبتهای یک فرمانده نظامی ( که بدلیل انسان بودن ، خطا و اشتباه هم دارد ) به اصطلاح مچ گیری کنیم ، سعی شود در کنار دیدن نیمه خالی ، نیمه پر لیوان را هم رصد کنیم . پی نوشت : این را هم عرض کنم ، صحبتهای ما در اینجا ، روی اصول و قواعد ، در محدوده تئوری و ایده پردازی هست و بطور قطع شرایط آن با محیط واقعی و عرصه عمل که حتی برای یک تصمیم بی اهمیت ، دهها پارامتر باید بررسی شود ، متفاوت هست . طبیعتا باید سعی کرد برای یک تحلیل منطبق بر واقعیات ، همون شکلی که در چند روز گذشته در بروزرسانی هم ان را بررسی کردیم ، شرایط واقعی را در نظر بگیریم .