MR9

Forum Admins
  • تعداد محتوا

    8,628
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    1,366

تمامی ارسال های MR9

  1. با سلام   سومین شیر پارسی   رونمایی رسمی از جدیدترین تانک اصلی میدان نبرد ایران       براساس اخبار منتشر شده توسط رسانه های ایرانی ، وزارت دفاع و پشتبانی نیروهای مسلح این کشور ، از جدیدترین تانک اصلی میدان نبرد (MBT) خود با شناسه " کرار" رونمایی نمود .       به اعتقاد تحلیلگران دفاعی ، تانک کرار ، گونه بروز رسانی شده  تانک اصلی میدان نبرد T-72S بشمار می رود که براساس استاندارد تانک T-90MS ، اما با برخی ویژگی های خاص ، قرار است در خط تولید انبوه قرار گیرد .  امیر سرتیپ کیومرث حیدری ، فرمانده نیروی  زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، در روزهای گذشته ، به شکل رسمی اعلام نموده بود که بزودی یگانهای زرهی نیروی زمینی ارتش  به یک تانک اصلی میدان نبرد جدید که ویژگی های مشابهی با تانک T-90 خواهد داشت ، مسلح خواهند شد . وی در اوت 2016 به خبرنگاران وعده داده بود که این تانک بزودی به واحدهای زرهی ارتش تحویل داده خواهد شد . وی همچنین براین مساله تاکید داشت که  بزودی  سیستم های پیشرفته ای بر روی  دو تانک اصلی میدان نبرد فعلی ارتش " کرار و ذوالفقار " نصب و بکارگیری  خواهد شد .     تانک اصلی میدان نبرد کرار به آخرین گونه های زره های واکنشی  (ERA) در بخش جلوی بدنه و برجک  مجهز می شود . علاوه براین ، قسمت انتهایی  تانک با زره های قفسی  پوشیده شده و دو طرف تانک  و شنی ها با پوششی لاستیکی ( با یک الگوی موج دار ) پوشانده می شود و بر خلاف گونه قبلی تی-72 ، این تانک به یک تیربار کنترل از راه دور نیز مسلح خواهد شد . جنگ افزار اصلی تانک کرار ، یک قبضه توپ 125م.م بدون خان  و سلاح ثانویه آن نیز  یک  تیربار کنترل از راه دور است که بسته به نیاز نیروهای مسلح ، یک قبضه تیربار 12.7 م.م  یا 14.5 م.م روی آن قابل نصب خواهد بود .   صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  2. با سلام   گام جدید برای اژدهای شرق توسعه پرنده های بدون سرنشین پنهانکار با قابلیت حمل و شلیک  تسلیحات هوا به هوا       براساس اطلاعات منتشر شده ، گروه صنعتی / پژوهشی هوا-فضای چین  که در ردیف بزرگترین  شرکتهای تولید موشک  این کشور قرار دارد ، مطالعات اولیه مربوط به تولید نسل جدیدی از پرنده های بدون سرنشین پنهانکار با قابلیت رزم هوا به هوا را در دستور کار خود قرار داده است . به گفته " وی یجین " ، جانشین مدیر عامل و سخنگوی شرکت  CASIC و عضو کمیته ملی CPPCC، این شرکت چینی  ، مدتهاست بر روی توسعه یک فناوری پیشرفته به منظور طراحی یک پهپاد پنهانکار  دورایستا متمرکز شده است .وی در ادامه به خبرنگار بخش دفاعی روزنامه " چاینا دیلی" چنین گفت که  این تلاش ها ، بخشی از یک پروژه بزرگتر این شرکت برای توسعه پرنده های بدون سرنشین برای رزم هوا به هوا است         وی در ادامه به این روزنامه چنین گفت :   " تمامی ارتشهای جهان درحال ایجاد تغییرات و اصلاحات عمیق در ساختار خود ، بویژه در نیروی هوایی و بطور خاص در حوزه پرنده های بدون سرنشین هستند و این جنگ افزار اکنون به جزء جدایی ناپذیر نبردهای مدرن در آمده است . این جنگ افزار  می تواند به شکل مستقیم تصاویری  با وضوح بالا را از میدان نبرد ، در اختیار فرماندهان گذاشته ، و به صورت قابل ستایشی ، عملیات ضد زیردریایی را با کمترین هزینه به انجام رساند و در آینده ، ماموریتهای رزم هوایی و بمباران کلاسیک  را نیز بر عهده گیرد "   به اعتقاد ناظران نظامی ، این شرکت چینی در سیزدهمین برنامه پنج ساله خود ( 2020-2016) توسعه  فناوری پیشرفته ای را در حوزه طراحی پهپادهای پنهانکار دورایستا که با برخورداری  از سرعتهای بالا قادر است  ماموریتهای جدیدی از جمله شناسایی دوربرد را به فهرست توانمندی های  خود بیافزاید ، در دست تهیه قرار داده که می تواند مشتریان خاص خود را در داخل و خارج از مرزهای چین داشته باشد . این مساله ، در کنار تلاش این کشور برای تولید پهپادهای پنهانکار با هدف آموزش خدمه پدافند هوایی ، برگ برنده دیگری در دستان ارتش آزادیبخش خلق قرار می دهد .   هم اکنون ، محبوب ترین  پرنده های بدون سرنشین چینی ، پهپادهای سری CH و پهپادهای سری وینگ لونگ بشمار می آیند  که به ترتیب  توسط توسط آکادمی  هوا-فضای این کشور و گروه صنایع هوایی  این کشور طراحی و تولید شده است  . پهپادهای سری CH ، هم اکنون به بیش از 10 کشور صادر شده است و انتظار می رود تا پهپادهای سری وینگ لونگ نیز پس از اتمام کامل آزمایشات ، به بزرگترین محصول صادراتی چین تبدیل گردد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  3.   البته مشکل از آنجایی شروع میشود که این تفکر " سطح پایین دانستن حوزه تئوری و محیط دانشگاهی " در یک جامعه انسانی رواج پیدا کند ، در حالی که بنیانگذار این انقلاب ( حضرت امام (ره) ) به شکل صریح فرموده بودند که " دانشگاه مبداء همه تحولات است (صحیفه امام ، جلد 8 ، صفحه 64) و این سرخوردگی و ناامیدی از مجموعه ای که پیشرانه  حرکت یک جامعه هست ، نشان میدهد که یک جای کار ما ایراد بزرگی را دارد با خودش حمل می کند و باید برطرف شود .   یک مرتبه هم جای دیگر خدمت دوستان عرض کرده بودم که مشکل اصلی ما در جمهوری اسلامی ایران ، ضعف شدید در تئوریزه کردن آموزه های کلان ما هست ( که همه ما بعنوان مجموعه ای که در دانشگاه بودیم و هستیم ، از عوارض آن رنج می بریم ) . زمانی ، یک پارادیم فکری تبدیل به پارادایم مسلط در یک جامعه می شود که  بتواند آموزه های کلان و جامع خودش را تبدیل به مفاهیم عملی بکند ( در اینجا تبدیل آموزه های کلان دفاعی به تئوری و بعد تبدیل آن به راه کار های عملی به منظور بهبود و ارتقاء حوزه دفاع و امنیت با استفاده از تجارب دیگران و به شکل بومی ) 
  4. سلام علیکم      اگر بازه زمانی جنگ  که به ناحق بر ما تحمیل شد را جداکنیم ، 28 سال (نزدیک به 3 دهه ) فرصت داشتیم با اجرای یک برنامه اصولی و به دور از حواشی  ، به جایگاهی دست پیدا کنیم که به هر دلیلی ، موشک ماهواره بر ما را از روی سکوی پرتاب به انبار منتقل نکنند . ( قدرت سازی  در دو سطح داخلی و خارجی ) حالا دوستان بدون اینکه وارد مباحث سیاسی شوند ، کلاه خودشان را قاضی کنند ، و ببینند که چه شد که اینگونه شد !!!!!      پی نوشت :   1- مثال بافتن  فرش را که چند پست قبل تر عرض شد را مجدداً بررسی بفرمایید .   2-  بخشی از پاورپوینت واحد درسی نظامیان و سیاست .
  5.   خوب ، جالب شد ، ظاهراً بنده برای هر عبارتی که در این انجمن ارسال می کنم ، باید شرح مثنوی را هم دنبالش ارائه کنم ً!!!!!!   جمله بنده این بود :   "مقایسه بین خطوط تولید شرکتهای بالگردسازی  درجه 2 ( و نه قدرتهای درجه یک این صنعت ) و تصاویری که در پستهای قبلی ، توسط یکی از کاربران ارائه شد ، گویای همه چیز هست "   توضیحات : داشتن نگاه به شرکتهای درجه یک بسیار خوب هست ولی این مثال بود ( و در مثل مناقشه نیست ) . منظور بنده این نبود که قدرت درجه دو سه باشیم  . وقتی شما قصد دارید یک فرش را ببافید ، اول باید استراکچر اصلی  ( دار قالی ) و بعد تار و پود آن را داشته باشید و بعد شروع کنید به بافتن فرش . حالا برای تولید این فرش یا از نخ  (فناوری کهنه و منسوخ ) درجه دو  و سه استفاده می کنید که طبیعتاً محصول هم درجه دو سه می شود و برعکس می توانید از نخ درجه یک ( جدیدترین فناوری ) استفاده کنید که مشخصاً محصول هم درجه یک خواهد بود . حالا براساس این منطق ، تا زمانی که  main structure شما برپایه فناوری قدیمی توسعه پیدا کند ، محصول شما هم کیفیت لازم را نخواهد داشت و این همان مشکلی بود که یک زمانی مالزی و اندونزی و چین و ... داشتند . در اختیار داشتن نخ درجه یک ( فناوری جدید ) نیازمند وجود ارتباطات  با شرکتهای تراز اول  هست ، بویژه زمانی که عقب ماندگی شما بسیار شدید بوده و یک شکاف فناورانه بسیار جدی در حوزه ای که شدیداً بر محور فناوری توسعه پیدا می کند،  بوجود آمده باشد .   حالا یک نکته :   در صنعت هوایی ( در اینجا به شکل خاص صنعت بالگرد ) ، شما باید 3 عنصر مرتبط به هم را در کنار هم قرار دهید تا نتیجه مطلوب را بدست آورید و هر کمبودی در این 3 عنصر اصلی ، کل مجموعه شما را به یک مسیر اشتباه منحرف می کند . علاوه براین ، ایجاد یک ساختار متمرکز در سطح کلان دولتی بعنوان ناظر و یک ساختار (بخش خصوصی) به شکل غیر متمرکز ، عملاً چنان موجب کانالیزه شدن سرمایه ، منابع انسانی و تجهیزاتی خواهد شد که در صورت وجود مدیریت درست ، عقب ماندگی فعلی جبران گردد . در حال حاضر بدلیل اینکه از این دو فرآیند مرتبط به هم تقریباً وجود ندارد و شعاع برآوردهای راهبردی ، نه در سطح قدرت درجه یک و دو ، بلکه در سطح تعمیر و نگهداری ( PDM ) و حفظ ناوگان فعلی بدون تلاش نظام مند برای بازسازی این وضعیت ، قرار دارد ، آینده خوبی پیش بینی نمیشود ، مگر اینکه اراده جدی برای تغییر پدید آید .      علاوه براین ، شما در سطح مدیریت کلان کشور باید بین سازمان دولتی که وجود دارند  و بخش خصوصی که می بایست در این حوزه فعال شود ، چرخه استانداردQ.C.D / QUALITY , COST, DELIVERY )  (کیفیت ، هزینه ، زمان تحویل ) را نهادینه کنید تا نتیجه مطلوب حاصل آید .         در یک کلام ، وقتی تقریباً همه کشورهای صاحب فناوری ما را تحریم کردند و فناوری جدید به شکل قطره چکانی وارد می شود ، این مساله اهمیت پیدا می کند که :   " آقای هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران ( که به نظرم مظلومترین یگان و صد البته پرتجربه ترین و قدیمی ترین واحد کاربر بالگرد در ایران هست ) ، هوانیروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، شاخه هوایی نیروی  انتظامی ، ندسا ، نهسا ، نداجا ، نهاجا ، ساخه ( سازمان خدمات هلیکوپتری ) ، پنها ، صها ، ساصد ، هلال احمر ، وزارت نفت و همه بخشها و ارگان هایی که از بالگرد استفاده می کنید !!!!!!  با توجه به شرایط فعلی ، حق ندارید جزیره ای کار کنید ، حق ندارید امنیت ملی را فدای رقابتهای ناگفتنی بین بخشی یا سازمانی کنید .     نتیجه : تفکر رسیدن به ایجاد یک قدرت درجه یک بسیار خوب هست ، ولی  رسیدن به این مرحله ، پله به پله و مرحله به مرحله خواهد بود ، به مانند اینکه در ریاضیات ، از عدد 0 شروع کرده و به بی نهایت می رسیم .           ارتباط این شخص کذایی با مبحث ما چه چیزی است که دم به ساعت در هر پست شما باید اسم ایشان را مطالعه کنیم ؟؟؟!!!!       شخصاً موجب مسرت بنده هست که این انحراف راهبردی را تبیین بفرمایید ، چون به اندازه کافی بدلیل تبلیغ IAI و IAF و غیره و ذالک ، از نظر برخی حضرات ، دچار انحراف شدیم  وخون ما حلال هست !!!!!   ( هر چند این حضرات ، در هر پست و مقام و درجه ای که هستند ، اطلاع ندارند که http://www.military.ir/forums/topic/26752-مشهورترین-نقل-قول-های-نظامی-و-سیاسی/?p=418772 )      پی نوشت :   1- متاسفانه گذشت سالهای طولانی از مطالعه نظام مند روی این مطالب ، موجب شده بسیاری از نکات کلیدی و قابل بحث از یاد برود ، با این حال دوستان علاقه مند به مباحث تخصصی ، دانش خودشان را با سایرین به اشتراک بگذرانند    2- فرض کنید در بازار غیر نظامی ، کشور ما برای هر استان حداقل به 10 فروند بالگرد نیاز دارد // برای حوادث غیر مترقیه و موارد دیگر  (31 استان و هر استان 10 فروند ،جمعاً 310 فروند بالگرد به همراه آموزش خدمه هوایی و زمینی ) . همین نگاه ساده ، چقدر می تواند وضعیت صنعت هوایی را دگرگون کند و چرخه مثبت سرمایه گذاری را ایجاد نماید . که  بر فرض مثال ، فاجعه ای نظیر  برف 1383 استان گیلان ، منجر به تلفات انسانی غیر ضروری نشود 
  6.  سلام علیکم     این مساله نه تنها شامل حال ترکها ، بلکه در خصوص هندی ها هم مصداق دارد .   http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتـــــر-نـــظامی/?p=506884   یک زمانی ( اوایل دهه 70 شمسی ) ، دکتر حبیبی (  تا جایی که یادم هست یکی از مسئولین کشور مالزی یا اندونزی ) در بازدید از مجموعه صنایع هوایی ، جمله ای گفت که بسیار سنگین بود   جمله این فرد " شما ( ایرانی ها) تجهیزات خوبی دارید ولی همه این تجهیزات مربوط به 30 سال پیش هست " حالا این را در نظر داشته باشید که اگر مجموعه نصف و نیمه شرکت " بل هلیکوپترز" و پرسنل آموزش دیده وجود نداشت ، ( اهمیت وجود ارتباطات بین المللی برای خرید فناوری و تلاش برای توسعه بومی آن ) در حال حاضر پشتیبانی از ناوگان بالگردی ما با چه مشکلاتی مواجه می شد .   مقایسه بین خطوط تولید شرکتهای بالگردسازی  درجه 2 ( و نه قدرتهای درجه یک این صنعت ) و تصاویری که در پستهای قبلی ، توسط یکی از کاربران ارائه شد ، گویای همه چیز هست . تمام کشورهایی که در همسایگی ما قرار دارند و دچار ثبات امنیتی نسبی هستند ، دارند بسرعت زیرساختهای قابل توجهی را برای تولید ، مونتاژ فراهم می کنند ( نکته جالب اینجاست که دغدغه های امنیتی و تنوع محیطی کشور ما را هم  به نسبت ندارند ) که مشخصاً کاربرد دو گانه دارد . بدین معنی که از یکسو ، بازار غیر نظامی را تحت پوشش دارند و از سوی دیگر ، با فروش های گونه های غیر نظامی ، سرمایه لازم را برای توسعه نمونه های نظامی فراهم می کنند و برعکس .   حالا طبق آن چیزی که جناب M-ATF فرمودند ، اگر حداقل از بین این تعداد از محصولات رونمایی شده ( از پروژه شباویز تا همین بالگرد فعلی ) فقط روی یک نمونه سرمایه گذاری می شد و با تولید تعداد محدود ( سالی 4 تا 5 فروند ) ، از یکطرف ، فشار بیش از حد روی بالگردهای فرسوده هوانیروز کاهش پیدا می کرد ، تجارب ذیقیمت سالهای دفاع مقدس به پرسنل جدید منتقل می شد و از طرفی دیگر همین مساله یک چرخه مفید را برای بازار تشنه غیر نظامی داخلی و منطقه ایجاد می نمود .   پی نوشت :   1- در کشور ما ، پتانسیل برای اجرای یک کار درازمدت ( به مانند پروژه شرکت بل ) وجود دارد ، ولی یک حلقه راهبردی در این بین مفقود هست که به نظرم روی این مساله متمرکز شویم ، بیشتر مفید به فایده خواهد بود .   2- در اواخر دهه 80 میلادی ، ارتش عراق چیزی نزدیک به 500 فروند بالگرد از گونه های شرقی و غربی در اختیار داشت که به گفته یکی از تحلیلگران نظامی ، تنوع بیش از حد این ناوگان بالگردی یک کابوس برای یک نیروی هوایی غربی محسوب می شد ( حالا نگهداری این تعداد برای  یک نیروی  هوایی شرقی به مانند عراق ، در جای خودش اما و اگر زیاد داشت ) . حالا این را با وضعیت فعلی ما مقایسه کنید
  7. سلام علیکم   یک تاپیک فنی ( چه در سطح راهبردی و چه در سطح  تاکتیکی ) را به سیاست آلوده نکنید ، به همان شکلی که قاطعانه در خصوص استاتوس عمل شد ، در مورد کاربرانی که سعی دارند محیط را وارد چالش سیاسی کنند ، عمل می شود . ====   پی نوشت :   شاید حداقل بیشتر از 15 سال پیش ، یعنی در زمانی که بحث ساخت بالگرد داغ شده بود ، مجله صنایع هوایی با یکی از پیشکسوتان هوانیروز ارتش مصاحبه ای  انجام داده بود و در آن زمان آمار جالب توجهی از زبان ایشان ثبت شد. ایشان عقیده داشتند بالگرد 205 علیرغم استفاده از یک موتور ( لایکومینگ تی-53) بسیار ایمن تر از سایر بالگردها عمل می کنند ، ولی شرایط آب و هوایی ایران ( ارتفاع بسیار زیاد از سطح دریا ) ایجاب می کند که بالگردها  حتماً دو موتوره باشند ، بخصوص زمانی که قرار هست روی دریا پرواز کنند .  حالا یک برتری بالگرد جدید ( اگر و احتمالاً تولید بشود که یک مقدار شک و تردید در آن وجود دارد )  دو موتوره بودن آن هست . ( دوستانی دنبال علت ارائه جدول مقایسه دو بالگرد بودند ، این مطلب را با دقت مطالعه کنند ، تفاوت بین یک بالگرد تک موتوره با بالگرد  دو موتوره )    2- دنبال این مقاله هستم ، اگر پیدا شد ، خلاصه ای از دلایل را در  همین تاپیک قرار می دهم  
  8. سلام علیکم    صرفاً برای یاد آوری . در اواخر دهه 70 ، طرح هایی نظیر شباویز معرفی شد ، بولتن رسمی مجموعه صنایع هوایی هم یک رپرتاژ آگهی مفصل برای این محصول ارائه داد        پی نوشت :    جدول فوق الذکر ، صرفاً برای مقایسه توانایی دو بالگرد ارائه شده .
  9. سلام علیکم     البته بر خلاف نظر شما ، این دو تا غلاف پاد کار الکترونیک و گونه های مشابه  آن ، نه تنها آن واژه ای که بکاربردید ، نیستند ، بلکه علی الظاهر ، همین حضرات بعنوان یکی از کهنه کار ترین نیروی های هوایی منطقه ، در استفاده از تاکتیکهای جنگ الکترونیک ید طولانی دارند و وقتی در یک جنگ ، شش نیروی هوایی را یکجا ، ناک اوت کردند ، بکاربردن این واژه ها یک  مقدار ، تعبیر به  دست کم گرفتن دشمن می شود.   هر چند این جدای ناک اوت نمودن سامانه های سام-6 در دره بقاع ( احتمالاً 1982) هست و پرسنل روسی ، خاطره چندان خوبی از مواجهه با تاکتیکهای IAF در این مقطع زمانی ندارند . با این وصف ، از ابتدا هم قرار نبود ، روسها در سوریه هدف تهاجم قرار بگیرد و این زیرساختهای  ارتش فلک زده سوریه است که بارها مورد حمله قرار گرفت و عکس العملی هم مشاهده نشد .       منطق نظامی حکم می کند که شما در زمان صلح و یا بعبارت صحیح تر " زمان نه جنگ و نه صلح " همه قابلیتها و توانایی خودتان را به نمایش نگذارید . همانطور که این مساله همواره گفته میشود نیروهای مسلح ما توانایی هایی دارند که فقط در زمان جنگ ظهور و بروز پیدا  می کند .   پی نوشت :   1- به نظرم با واقعیت موجود تطابق ندارد که توانایی رزمی دشمن را (آن هم در عصر و زمانه ای که اطلاعات برای بررسی و تحلیل به نسبت موجود هست ) دست کم بگیریم ، همانطور که نباید آن را بزرگنمایی کرد .   2- نگرانی حضرات از تحویل اس- 300 به ایران ، ناشی از توانایی های فنی و مزیتهای این سامانه نیست ( یا بعبارت بهتر ،  نگرانی های فنی در حداقل میزان خودش قرار دارد ) . مساله ، مفهوم دیگری است .     http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتـــــر-نـــظامی/?p=506234   http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتـــــر-نـــظامی/?p=506403   http://www.military.ir/forums/topic/29526-اخبار-برتـــــر-نـــظامی/?p=494539
  10. سلام علیکم     1- کتابی هست با عنوان " راهنمای اطلاعاتی  منابع آشکار ناتو " بطور کامل این حوزه  اطلاعاتی را به شکل مطالعه موردی " پیمان آتلانتیک شمالی / ناتو"  بررسی کرده و مجموعه نابی هست برای تحلیل مبحث بسیار جذاب اطلاعات نظامی .   2- یک کتاب دیگری هم هست به اسم "America's secret eyes in space "  که البته در دهه 90 میلادی چاپ شده ، ولی اطلاعات خوبی دارد .    3- یک کتاب دیگر هم توسط انتشارات دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه چاپ شده که این هم موارد بسیار خوبی را مطرح کرده .( عنوانش الان در ذهن نیست ولی بعداً در همین پست اعلام می شود )   2- اگر وقت و حوصله و علاقه برای دانستن حقیقت وضعیت فعلی  دارید ، آیین نامه های اطلاعات رزمی موجود در وب را دانلود و مطالعه کنید .     "زمانی که یک سازمان نظامی / اطلاعاتی ، براین تصور است که دربرابر نیرنگ دشمن آسیب ناپذیرتر از گذشته است ، بیش  از هر زمان دیگری ، آسیب پذیر خواهد بود "   http://www.military.ir/forums/topic/20730-عمليات-فريب-deception-plan/?p=501745   پی نوشت :   اگر قصد دارید تحلیل مستند از وقایع را داشته باشید ، مطالعه کنید ، مطالعه کنید و باز هم مطالعه کنید، به قول لیدل هارت ، در نوک تپه مستقر شوید و همه اطراف تپه را رصد کنید .
  11. سلام علیکم        چند سال پیش با یکی از دوستان علاقه مند ، یک پروژه تحقیقاتی چند ماهه را در خصوص ماهیت عملیات SEAD انجام داده بودیم که امروز  دست نویس های آن را پیدا کردم ، از بین نزدیک به 350 صفحه مطلب و تحلیل های مختلف از تجارب عملیات سرکوب دفاع هوایی ، این جدول که به شکل بسیار کوچک در انتهای یک صفحه  پنهان شده بود ، نظرم را جلب کرد و جلوی این جدول هم یک علامت سئوال قرمز رنگ گذاشته بودم که چرا این اعداد بدین شکل هستند ؟؟ مجدداً مطلبی که در این تاپیک ترجمه شده بود را مرور کردم و به نکته جالبی رسیدم .    یکی از جالب توجه ترین ماموریتهایی که نیروی  هوایی ایالات متحده از جنگ ویتنام تا حال حاضر انجام داده  ، اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی دشمن هست  . این جدول بخوبی نشاندهنده یک کاهش مقطعی برای   ماموریتهای SEAD نسبت به کل سورتی های انجام شده است و بالا رفتن درصد این ماموریتها نسبت به کل سورتی های انجام شده   ( نکته جالب ، کاهش مجموع سورتی های رزمی انجام شده از جنگ ویتنام تا حال حاضر هست که برای این مساله ، تحلیل های جالب توجهی وجود دارد ) بدین معنی که  کاهش سورتی های پروازی را با نسبت پیشرفت فناوری در حوزه طراحی یک جت رزمی ، اویونیک ، رادار ، مهمات و مهارتهای فردی خدمه پروازی مقایسه  کنید و این را با نحوه شروع عملیات رزمی هوایی در این سه جنگ در یک راستا قرار دهید . یک نکته ریز در این وسط وجود دارد !!! کسی می داند که این نکته ریز چه چیزی هست ؟؟؟ 
  12. MR9

    قاهر F-313

    سلام علیکم و رحمت ا...       فرمودید " نیاز عملیاتی " // خوب بنده قصد ورود به تاریخ هوانوردی نظامی را از دهه دوم  قرن گذشته ندارم و فقط دوران جدید ( قرن بیست و یکم ) را عرض می کنم . با توجه به شرایط موجود ، وقوع درگیری داگفایت بسیار نامحتمل خواهد بود و بخش عمده ای  ازنبردهای هوایی آینده در " ماورآء افق دید" ( BVR) رخ می دهد ، در نتیجه هر جنگنده ای ( چه تک ماموریته که اکنون  طراحی آن برای قدرتهای بزرگ نظامی هم به دور منطق هست  و جتهای  چند ماموریته که در حال حاضر بیشترین درصد طراحی ها را بخودش اختصاص داده) باید به گونه ای طراحی شود و توسعه یابد که ماموریتهای مختلفی را بر عهده گیرد . بنابراین  تعریف نیاز عملیاتی  برای جنگنده قاهر مبهم هست .    حتی اگر منطق طراحان ، تولید یک جنگنده برای درگیری های نزدیک باشد ، برای سخت افزار طراحی شده باید قابلیت ابر مانورپذیری ، پادکارهای پیشرفته جنگ الکترونیک و مهمات هوا به هوای کوتاه برد پیشرفته و...  در نظر گرفته شود .      علاوه برآن ، " نیاز عملیاتی " شامل مفاهیم زیر هست :   1- کشندگی ( مرگ آوری )  /// برای قاهر به چه مهماتی ؟؟؟    2-  قابلیت مانور پذیری ( آیرودینامیک و پیشرانه  به شکل مکمل هم )     3- خوشدستی ( خوش فرمان بودن برای خلبان )   4- شعاع عملیاتی (  اندازه هواپیما = سوخت قابل حمل و میزان مصرف پیشرانه  به شکل مکمل ) // برای قاهر با کدام پیشرانه ؟؟؟    5- میدان دید خلیان ( چه به شکل مسلح و چه بصورت غیر مسلح )    6- پنهانکاری    7- قابلیت عملیات پی در پی ( که این مورد اخیر مخصوصاً برای قاهر مصداق ندارد )    حالا باید دید ، نخست چه نیرویی حاضر هست قاهر را ( اگر به تولید انبوه برسد که شخصاً زیاد امیدوار نیستم ) بخدمت بگیرد .    1- قطعاً نیروی هوایی  ارتش  که خلبانانش با جتهای بی نظیری نظیر اف-4 و اف-14 پرواز کردند و می کنند ، بدلایل گفتنی و ناگفتنی بسیار بعید است که این پرنده را حتی در ظاهر و به شکل نمایشی وارد خدمت کند .   2- نیروی هوایی سپاه که این نیرو هم تمرکز عمده اش روی توسعه موشکهای بالستیک هست و اگر هم اولویتی برای توسعه بیشتر باشد ، افزایش توانمندی هوانیروز ( خرید بالگردهای روسی یا تولید انبوه  طرح های داخلی ) عقلانی تر خواهد بود       دقت بفرمایید ، سالهاست که دیگر مفهوم جنگنده ارزان ، معنی و مفهوم خودش را از دست داده ، شاید یک زمانی  تولید جنگنده ای نظیر ماسکیتو با " چوب" هزینه های بکارگیری و تعمیر و نگهداری را پایین نگاه می داشت ولی  زمانی که رادار ، رایانه ، موشکهای هوا به هوای فروسرخ ، هدایت فعال و نیمه فعال راداری ، سیستم های جنگ الکترونیک ، کنترل آتش و .... به هواپیما راه  پیدا کردند ، دیگر تولید جنگنده ارزان نظیر میگ-15 یا اف-86 بلحاظ منطق نظامی عقلانی نبود و نیست . پس منطق جنگنده ارزان ، تقریباً قابل قبول نیست .          در حقیقت تا جایی که به یاد دارم ، جتهای رزمی عموماً بر دو  گونه هستند ، یا جتهای رزمی زمین پایه ( نظیر فالکون یا ایگل ) و یا دریاپایه هستند ( نظیر هورنت ، تامکت و...)  . برخی هم در قابلیت دوگانه دارند ( احتمالاً رافال )  . نتیجتاً ، جنگنده ای به اسم  " هوا-دریا" علی الظاهر وجود خارجی ندارد .         دقت بفرمایید ، پرواز در ارتفاع پایین ، نیازمند وجود سیستم های پیشرفته هدایت و ناوبری است . بعنوان مثال در سطح دریا ، خلبانان عموماً دچار ورتیگو ( در تعریف ساده ، گم کردن شرایط واقعی پروازی برای خلبان) می شوند و نیروی دریایی ایلات متحده بارها و بارها به همین دلیل  هواپیماها و خلبانان قابل توجهی را از ابتدای تاسیس تا کنون از دست داده ، در نتیجه  پرواز در چنین شرایطی بر خلاف تصورات آنچنان ساده نیست و این مساله نیازمند بکارگیری سیستم های پیشرفته خواهد بود که طبیعتاً هزینه ها را بالا می برد و این خودش ارزان بودن قاهر را به چالش می کشد ( البته اگر فناوری پیشرفته ای برای استفاده در دسترس وجود داشته باشد )            اطلاعات تخصصی بنده در حوزه پیشرانه زیاد نیست ولی تجربه موجود نشان می دهد که شرکتهای طراحی هواپیما ، برای طراحی جتهای نیروی دریایی عموماً از طرح دو موتوره پیروی می کردند  ( هورنت ، تامکت ، MIG-29K ، جتهای سوخو ، رافال و حتی یوروفایتر  ) که در این زمینه ، قاهر با یک پیشرانه  ( جی 85 یا پیشرانه احتمالی روسی )  بسیار بسیار بعید هست که توانایی پرواز تا دیگو گارسیا را داشته باشد .            دقت بفرمایید ، سئوال اینجاست  که تولید انبوه احتمالی قاهر قرار هست چه تهدیدی را دفع کند ؟؟؟ ( احیاناً اگر منظور باز تولید اسکادرانهای کامیکازه به شیوه نیروی هوایی سلطنتی ژاپن نباشد !!!!)    سئوال دوم ، ارزان بودن قاهر ( در سطور پیشین منطق آن به چالش کشیده شد )  به چه شکل توانمندی ما را در برابر دشمنان تا دندان مسلح ، افزایش می دهد ؟؟ ( حتی اگر به جای 200 فروند ، 2000 فروند از آن تولید شود )    سئوال سوم ، آیا ماهیت جنگهای آینده به گونه ای هست که به ما اجازه دهد ، به شیوه قرن بیستمی در مقابل دشمنان قرن بیست و یکمی  از خود دفاع کنیم ؟؟؟            نظر شخصی بنده این هست ، ماهیت رزم در سطح دریا ، بطور کامل با ماهیت رزم در  هوا متفاوت هست . شما برای اجرای تاکتیکهای سوارم در هوا ، پهپادهای مسلح را در اختیار دارید . در نتیجه به نظر شما منطقی هست که برای تربیت خلبان ، هزینه بفرمایید و بعد از آن فقط در یک عملیات استفاده کنید ؟؟؟ ( البته با جنگنده ای نظیر قاهر !!!!)          دقت بفرمایید ، ارزان بودن و تولید انبوه تضمینی برای ایجاد برتری در برابر دشمنی که در مقابل ما قرار دارد ، نیست . ( صرفاً جهت مزاح : اگر قرار به تولید انبوه هست ، شخصاً تولید انبوه BF-109 را ترجیح می دهم )        این جمله ، دقیقاً ترجمه اجرای حملات انبوه به شیوه " کامیکازه " هست و تا زمانی که  پهپاد و موشک هست ، نیاز به جت رزمی سرنشین دار نیست . ( البته در این سناریو )        بدون تردید ، مجموع صنایع داخلی ما تا طراحی یک جنگنده رزمی  کامل ( حتی اگر سرمایه / اراده و فناوری لازم ) وجود داشته باشد ، سالها فاصله دارد . ( حتی یک کشور سازنده ای نظیر فرانسه بعد از رافال به این نتیجه رسید که به تنهایی نمی تواند جنگنده نسل بعد خودش را طراحی و تولید کند )    علاوه بر همه این موضوعات ، مواردی که به ذهن بنده متبادر می شود اینهاست :   1- جنگنده قاهر نیازمند مهمات پیشرفته هوا به هواست ، قطعاً با اسپاروها و سایدویندرهای 40 سال گذشته که با کمک پاکستان اورهال شدند ، نمیشود به جنگ AIM-9X رفت . پس باید منطقی بود و منطقی عمل کرد    2- جنگنده قاهر برای پرواز و اجرای ماموریتهای تعریف شده ، نیازمند یک پیشرانه مطمئن و کم مصرف هست ، جی -85 یا آر دی -33 گزینه های مناسبی نیستند .    3- اگر همه  این موارد هم حل شود ، شما نیازمند جلب اعتماد خلبانی هستید که باید با آن پرواز کند . قطعاً خلبانی که در کابین تامکت ، پرواز رزمی را تجربه کرده ، اعتماد چندانی به این سخت افزار نخواهد داشت (  قضیه اورهال رادارهای AWG-9 تامکت در زمان شهید ستاری را به یاد بیاورید )    4- به نظرم ، ادعای پر کردن شکاف موجود در توان هوایی کشور با تولید انبوه قاهر ، بسیار خطرناک هست ، ( هیچ عقل سلیمی این استدلال را قبول نمی کند و اصرار براین مساله قطعاً خیانت هست . البته متاسفم ولی حقیقت این هست و در صورت محقق شدن این مساله ، باید  منتظر وقوع فاجعه بود )    5- حتی اگر قاهر با همین وضعیت پرواز هم کند ، تقریباً هیچ مشکلی از وضعیت نابسامان نیروی هوایی حل نخواهد شد . سناریو این هست : ما همچنان از فانتوم ها ، تایگرها ، تامکتها ، فالکروم ها و فنسرها استفاده خواهیم کرد تا عمر عملیاتی آنها به اتمام برسد و بعد آن موقع هست که به فکر بازسازی اساسی خواهیم افتاد که به نظرم بسیار دیر خواهد بود .     پی نوشت :   1- مطمئن هستم که این پست بسیار تلخ بود ولی همین روبرو شدن با واقعیت ها ، ( هر چند مدعی هستم که بسیار ناقص هست این تحلیل )  نقطه شروع امیدوار کننده ای خواهد بود .   2- این مطالب بعلت کمبود زمان برای مطالعه تخصصی تر ، بیشتر براساس مطالعات گذشته ارائه شد ، در نتیجه اگر نقصی در تحلیل وجود دارد ، دوستان بفرمایند .   3- قطعاً یک عده ای مطالب فوق الذکر را تضعیف توان داخلی برداشت می کنند ، اما اطلاع داشته باشند که جنگ آینده  و درگیری نظامی احتمالی با دشمنان  ، به هیچ عنوان شبیه بازی های ویدئویی رایج  و یا حتی جنگهای گذشته نیست . باید آماده شد و این آمادگی نیازمند روبرو شدن با واقعیتهاست .   4- برای آن دسته کاربرانی که  براساس خامی و بی تجربگی زود قضاوت می کنند ، پیشنهاد می شود کتاب پرفسور ویتفورد را مطالعه کنند 
  13. سلام علیکم     البته اگر درست متوجه شده باشم ، جناب دهقان احتمالاً باید یادشان باشد که IIAF در سالهای دهه 50 ، درخواست خرید جنگنده F-4G را به ایالات متحده داد ولی مورد قبول واقع نشد ، موشکهای شرایک هم به همین سرنوشت دچار شد ، سر قضیه خرید آواکس هم کنگره این کشور کلی جار وجنجال درست کرد و مواردی نظیر این ( این تصمیم علیه کشوری اتخاذ شد که در آن زمان جزء متحدین ایالات متحده محسوب می شد )   البته خریدار هم در این زمینه موثر هست ولی میزان تاثیر گذاری خریدار ، بستگی به نحوه عملکرد زیرمجموعه های آن دارد  . ساده انگاری هست که گفته شود ، کشور X به کشور Y سفارش سلاح Z را بدهد ، و کشور Y بدون در نظر گرفتن همه جوانب ، نه تنها سلاح ، بلکه موارد مرتبط با آن ( قطعات یدکی ، مهمات ، آموزش و... ) را به کشور X صادر کند . مگر نه اینکه تجربه عراق ( قطع صدور سلاح در یک مقطع خاص در دهه 80  / تغییر خرید از میگهای روسی به میراژهای فرانسوی ) پیش روی ما قرار دارد !!!!   این کشور فروشنده است که تصمیم می گیرد که آیا یک سیستم تسلیحاتی به یک کشور فروخته شود یا خیر ( نوع سخت افزار ، تعداد سخت افزار ) ، قیمت نهایی ، میزان و کیفیت آموزشها و.... هم در این مساله دخیل هستند که این خودش مستقیم به  حوزه دیپلماسی دفاعی ارتباط پیدا می کند ( اصولاً خرید و فروش سلاح ، در حوزه مباحث راهبردی قرار دارد )  مگر نه اینکه پس از پایان دفاع مقدس ، هیاتی به شوروی اعزام شدند ، قرار بود لیست خریدی ارائه شود ، طبق خاطرات مرحوم هاشمی ، لیست را دوستان فراموش کردند ، با عجله لیست مجدد تنظیم و به گورباچف داده شد ، بعد گورباچف با تعجب به هیات ایرانی گفت که این تجهیزات قدیمی هستند و ما ( روسیه ) سخت افزار جدید تری را در اختیار داریم و به شما ( ایرانی ها ) می فروشیم که در نهایت تعدادی فالکروم ، فنسر ، سه فروند زیردریایی  و تعدادی تانک خریداری شد .   اینکه بارها گفته میشود ، نقص بزرگ ما در ساختار تصمیم سازی و تصمیم گیری ، عدم وجود تعامل میان مجموعه های دخیل در حوزه دفاعی است و برخلاف روال استاندارد موجود ، وزارتخانه های مسئول به شکل جزیره ای عمل می کنند ، تازه به یک عده ای بر می خورد که چرا چنین عقیده ای وجود دارد !!!!!!!
  14. سلام علیکم    """"""با اینهمه ، آنچه که استاری آن را " تجربه نکبت بار ارتش در ویتنام " می نامید ، یک تاثیر بسیار مثبت داشت و آن ، چیزی نبود جز افزایش روحیه خودکاوی (SELF-ANALYSIS) که به مراتب عمیق تر از ضربه شکست ویتنام بود و البته به اعتقاد استاری ، " آنقدر عمیق در ذهن همه جای گرفته بود که ایجاد و اجرای یک حرکت جدید ، تازه و متفاوت ، در ساختار محافظه کار ارتش راحت پذیرفته می شد """"""""   نهالی  که  ارتش آمریکا با استفاده درست از نخبگان  نظامی و غیر نظامی پر تجربه اش بعد از عدم موفقیت در ویتنام بنا نهاد ، طبیعتاً میوه ای رسیده و با کیفیت  (جنگ خلیج فارس ) ثمر می دهد . البته این ادعا وجود ندارد که این درخت بی نقص است و به مانند هر کار انسانی ، پر از نقص و اشتباه  خواهد بود ولی " روحیه خودکاوی " و روبروشدن با واقعیتها ، به مانند داروی ضد آفتی است که درخت کاشته را از آفت های معمول محافظت می کند .      استراتژی-نبرد-هوا-زمینی
  15.  با سلام   موشکهای روسی برای نیروهای مسلح ایران ، تشدید مسابقه تسلیحاتی !!!!!!!!       نبرد پرهزینه  نیروهای مسلح عربستان سعودی  علیه یمن ، به شکل مداوم ، یک منبع فعال برای ایجاد تنش در منطقه خلیج پارس بشمار می  رود . این مساله در کنار حضور پررنگ روسها در جنگ داخلی سوریه  و ادامه پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از رییس جمهور بشار اسد ، به اعتقاد اعراب ، تهدیدی علیه حکومتهای پادشاهی  حاشیه  جنوبی خلیج پارس بشمار می آید .   با توجه به شرایط فوق الذکر ، امضاء قرار داد و پس از آن تحویل سامانه های دفاع هوایی  پیشرفته اس -300  ، خشم دولت عربستان را برانگیخته و این موضوع ، تنش های منطقه ای را همچنان شعله ور نگاه خواهد داشت .   به اعتقاد نویسنده این سطور ، آخرین گونه این سامانه  که برای صادرات عرضه شده است ، سیستم S-300 VM یا SAM-23 نام دارد که بدلیل استفاده از موشکهای دوربرد ، می تواند پرنده های رزمی سرنشیندار ، موشکهای بالستیک و کروز را با ضریب اطمینان بالایی مورد هدف قرار دهد . موشکهای محمول این سامانه با بردی در حدود 200 کیلومتر ، توانایی خاصی را در اختیار تهران قرار خواهد داد تا ترافیک هوایی  جتهای رزمی  متخاصم را فرای مرزهای سیاسی خود ، مورد تهدید جدی قرار دهد .       پوشش دفاع هوایی نامتعارف !!!! به اعتقاد نویسنده ، در هر سناریوی رزمی ، سامانه اس- 300 یک تهدید بسیار جدی برای جتهای سرنشیندار رزمی  و بخصوص  جنگنده های نوین با سطح مقطع پایین راداری است  به شکلی که هم اکنون روسها براین ادعا تاکید می نمایند که برخی نسخه های خاص این سامانه قابلیتهای محدودی در برابر جنگنده های رادارگریز دارد . با این وصف ، تا کنون این سامانه دفاع هوایی ، هیچ شلیکی  در وضعیت رزمی علیه اهداف متخاصم نداشته ، به همین دلیل این ادعا ها مشکوک به نظر می رسد . علیرغم این مساله ، روسها ، سامانه فوق الذکر را به گونه S-400 ارتقاء داده تا به شکل خاص ، دربرابر پرنده های  پنهانکار ، قد علم نماید  که این مساله بخوبی نشان می دهد  که گونه های قبلی ، در رهگیری یا انهدام این اهداف ، ناتوان بوده است . مجموع این شرایط نشان میدهد که اگر گونه S-300VM به  ایران تحویل شده باشد و راهبرد نیروهای مسلح ایران ، استقرار این سامانه ها در جزایر تحت کنترل این کشور در خلیج پارس  قرار گیرد ،  قطعاً حضور این تجهیزات رزمی پیشرفته ، تهدید بسیار جدی بر علیه پایگاه های هوایی اعراب  نظیر پایگاه هوایی علی السلام  ، پایگاه هوایی احمد الجابر ، پایگاه هوایی الاظفره و همچنین حوزه های نفتی  زاکوم و شریقه  و در کنار آن ، بخش شمالی میدان گازی شیخ نشین قطر خواهد بود .       علاوه براین ، کریدورهای هوایی موجود برفراز خلیج پارس ، بصورت دقیق تری زیر نظر شبکه دفاع هوایی ارتش ایران قرار خواهد گرفت و این در زمان بحران ، یک کارت برنده جدید است که ایرانی ها از آن استفاده خواهند نمود . در مقابل ، با استقرار این سامانه های در لجمن ( مخفف  لبه جلویی میدان نبرد )   شبکه دفاع هوایی ایران  ، شیخ نشین های حاشیه جنوبی خلیج پارس  و یگانهای هوایی کشورهای غربی  ، پشتیبانی  الکترونیکی  گسترده تری را بلحاظ  ایجاد قابلیتهای  ردیابی بیشتر و همچنین خرید افزون تر سیستم های سرکوب دفاع  هوایی ، طلب خواهند نمود و این مساله  فشار بیشتری را بر نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده ، وارد خواهد کرد .   آیا به قدرت  بیشتری نیاز هست ؟؟؟   به عقیده نویسنده ، شانس سرکوب سامانه اس-300 با کمترین تلفات ، قطعاً ورود گسترده جتهای رزمی ویژه ای نظیر EA-18G گراولر ( به منظور ایجاد  پوشش جمینگ ) ، پرنده های شناسایی الکترونیک RC-135U و RC-135 V/W ( به منظور شناسایی دوربرد الکترونیک)  ، جتهای F-22 و  بمب افکن های B-2 را طلب می کند .  علاوه براین ،  جتهای تخصصی تر نظیر آواکس  و جی استارز نیز برای نظارت بر صحنه رزمی و مدیریت  بهینه جنگ افزارهای  حاضر ، بسته به شرایط نیز حضور خواهند داشت .       نیروی  هوایی ارتش ایالات متحده ، از جنگ ویتنام تاکنون ، تجربه سازمانی گسترده ای در خصوص اجرای عملیات سرکوب دفاع هوایی دشمن ( SEAD) دارد ، در نتیجه ، احتمالاً تاکتیکهایی به مورد اجرا گذشته خواهد شد که بدون نزدیک شدن به برد موثر این سامانه ها ، میزان تهدید به حداقل ممکن کاهش پیدا کند  . ترکیبی از این قابلیتها می بایست در کوتاه مدت توسط ارتش ایالات متحده و در بلند مدت توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج پارس ایجاد گردد تا این تهدید جدید ، در زمان بحران ، دردسرساز نگردد . با تمام این اوصاف ، حتی برای ایالات متحده ،  اجرای چنین عملیاتی نیاز به برنامه ریزی گسترده و طولانی مدت خواهد داشت  . به اعتقاد تحلیلگران ، در صورت وقوع یک تنش جدی ، اولین پاسخ ، اعزام گروه رزمی نیروی دریایی به منطقه  است که  این گروه رزمی  اسکادران های F/A-18 و E/A-18 را شامل می گردد که پنهانکار نیستند ولی بدلیل حضور گراولر ، می توانند تهدید را تا رسیدن سایر واحدها ، به شکل موثری کاهش دهند .   تغییر در محاسبات:   در حالی که اس-300 بعنوان یک سامانه دفاع هوایی ، نمی تواند به اهداف زمینی حمله ور شود ، طبیعی است که بعنوان یک سامانه تدافعی طبقه بندی خواهد شد ولی خرید این سیستم توسط تهران ، یک تغییر جدی در ساختار نظامی ایران و پویایی جدید برای بر هم زدن توازن قدرت رزمی در منطقه بشمار می آید . طبیعی است ، کشورهایی نظیر ایالات متحده، بریتانیا و شیخ نشین های متحد در منطقه خلیج پارس با دقت این روند را دنبال می کنند و شاید یاد بگیرند که با یک ایران جدید که  بسرعت مشغول تجدید بنای قدرت نظامی  خود در منطقه است ، کنار بیایند . علیرغم این مساله ، پاسخ ایالات متحده نسبت به استقرار این سامانه ها در طولانی مدت ، حضور گسترده تر جتهای F-22 و پروازهای  بیشتر برای بمب افکن های پنهانکار B-2 است تا به نزدیک شدن به حریم هوایی ایران ، پیامی حاوی  نمایش قدرت را به مقامات تهران ارسال نمایند . از سوی دیگر ،  حضور مداوم جتهای پنهانکار در مجاورت مرزهای هوایی ایران ، ممکن است موجبات کاهش ترس ایرانی ها از این پرنده ها ( منظور ،  بار روانی مقابله با فناوری پیشرفته نیروی هوایی آمریکا ) را فراهم آورد و این خود علاقه اعراب به خرید فناوری پیشرفته ای نظیر اف-35 را بیشتر نماید و این به معنی افزایش مسابقه تسلیحاتی در آسیای جنوب غربی است .   پی نوشت :   1- با توجه به متن ، کاملاً عیان هست که خریدهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران با چه حساسیتی پیگیری و دنبال می شود ، حالا اگر این خریدها هوشمندانه و با استفاده درست از ظرفیت حوزه سیاست خارجی صورت گیرد ، آنچنان هزینه گزافی بر دستان دشمنان خواهد گذاشت که در بلند مدت ، توانایی پرداخت آن را نداشته باشند .   2-  هر اندازه آرامش بیشتری بر انجمن حکمفرما باشد ، انگیزه برای ارائه مطالب جدی تر و قابل تامل تر بیشتر خواهد بود و به لطف خداوند و همکاری اعضاء محترم ، این آرامش همچنان برقرار بماند .    نویسنده : جاستین برونک ، تحلیلگر انستیتو نظامی بریتانیا   مترجم : MR9    صرفاً برای میلیتاری
  16. سلام علیکم و رحمت ا...      دقیقاً . در دهه هشتاد میلادی ، عراقی ها به همین شکل عمل می کردند تا زهر حملات یگان های ایرانی را ابتدا با آتش شدید توپخانه به شیوه روسها ، حملات هوایی در قالب پشتیبانی نزدیک به شیوه فرانسوی ها و استفاده از دفاع چند لایه در  عمق ( دستپخت ژنرال دن استاری  ) بگیرند که صد البته کاربرد درست و قابل توجه تاکتیک  " زمین مسلح " بخصوص در کربلای 5 برای ما دردسر ساز شد و شهدای زیادی را از ما گرفت . ولی خوب ، دشمنی که الان روبروی ما قرار دارد ، 180 درجه با ان چیزی که در 8 سال دفاع مقدس با آن مواجه بودیم ، متفاوت هست .    این دشمن ، برتری تقریباً کامل هوایی را دارد ، سیستم پشتیبانی اطلاعاتی گسترده تری را استفاده  می کند ، قدرت آتش افزون تری را اجرا می کند ، شیوه فرماندهی آن بطور کامل متفاوت از سبک فرماندهی خشن و بدون انعطاف عراق ( البته تا سال 1982 م )  هست و الی ماشا.... از این دست موارد .   حالا برای مواجه با این دشمن هوشمند و انعطاف پذیر ، باید شیوه ما هم تغییر کند و این مساله تسلیحات جدیدتری را طلب می کند ، فکر تازه ای باید در رگهای نیروهای مسلح تزریق شود و این نیازمند وجود اراده و سرمایه گذاری کافی ، استفاده از همه ظرفیتهای موجود از جمله ظرفیت سیاست خارجی در قالب دیپلماسی دفاعی ( برای خرید سلاح های پیشرفته در کنار استفاده از تولیدات داخلی  ) و.... است          شخصاً معتقدم اگر قرار هست جلوی مهاجمان گرفته شود ، باید در همان نقطه آغاز ، یعنی در خط تماس ( جزایر متعدد در گستره خلیج پارس ) این کار صورت بگیرد ، اگر خط نخست و دوم به هر دلیل شکسته شود ، کار قطعاً سخت می شود ، چون دشمن قبل از پیاده شدن ، خطوط ارتباطی و لجستیکی شما را زیر آتش شدید قرار می دهد تا هم از اثر روانی آن استفاده کند و هم واحدهای مدافع زمین گیر شده و قدرت مقابله به مثل آنها به حداقل ممکن کاهش پیدا کند  .     پی نوشت :   در همین تاپیک هم عرض کردم ، اگر یکسری از حضرات دست از سیاست بازی بردارند و فرصت بدهند ، می شود تجارب ارتش عراق را از جنگ با ما و آمریکایی ها ترجمه کرد ، که این خودش بهترین روش برای شبیه سازی جنگ احتمالی آینده است ( متون آن حاضر و آماده است و بدون تعارف ، بدلیل حاشیه سازی یک عده ای خاص که میلیتاری را با میتینگ سیاسی اشتباه گرفتند ( که دقیقاً وضعیت استاتوس به همین دلیل ، بدین شکل در آمد ) فرصت کار کردن روی این مطالب  را گرفته  و تمام زمان صرف کنترل حاشیه در این انجمن میشود ) 
  17. سلام علیکم و رحمت ا...      دقت بفرمایید ، طبق مندرجات منبعی که در پست قبل معرفی گردید ، دفاع ساحلی ( بدین معنی که اگر فرضاً دشمن از لایه نخست و دوم شامل جزایر و یگانهای نیروی دریایی ) عبور کرد ، قویاً نیازمند نیروی آموزش دیده است . به یاد داشته باشید که پس از تصرف کویت ، ارتش عراق ، واحدهای نخبه خودش ( گارد ریاست جمهوری ) را از خط مقدم عقب کشید و به جای آنها یگانهای کمتر آموزش دیده ارتش را مستقر کرد و این واحدها پس از آتشباری شدید زمینی و هوایی مهاجمان ، عملاً  نابود و از هم پاشیدند . دفاع ساحلی نیازمند واحدهای رزمی است که با مشاهده دشمن ، خودشان را نبازند ، روی هوشیاری خودشان متمرکز شوند و آتش را با آتش شدید تر پاسخ دهند .          یک ضرب المثلی هست که معتقد  است " همه  راه ها به رُم ، ختم می شود " . قطعاً و بلاشک برای قطع  خطوط تدارکاتی دشمن نیازمند یک نیروی هوایی پای کار و آماده هستید ، چون کاربرد موشکهای بالستیک و کروز  ضد شناور ، محدودیتهای خاص خودش را دارد ( کما اینکه این سلاحها  تاثیر خودش را هم خواهد داشت ) 
  18. سلام علیکم    قطعاً و بدون هیچ تعارفی ، نیروی هوایی سلطنتی ( RAF) تنها عامل نجات یگانهای مشترک بریتانیایی و فرانسوی در دونکرک و بعد در جریان نبرد بریتانیا بود .  مورخان نظامی معتقدند ، بریتانیا بواسطه سه  عامل از تهاجم ورماخت ( عملیات شیر دریایی ) نجات پیدا کرد : ( به ترتیب عوامل دقت کنید )    1- وجود و حضور خلبانان شجاع ، آموزش دیده و با انگیزه    2-  پیشرانه های مرلین و یک جنگنده مانورپذیر به اسم اسپیت فایر    3- وجود یک فناوری جدید به اسم رادار       پی نوشت :   1- البته اشتباه راهبردی سرفرماندهی لوفت وافه هم مزید  بر علت بود که بررسی آن ارتباطی به این تاپیک ندارد     2- نتیجه کلی سه پست اخیر بنده در این تاپیک : بررسی صحنه رزم احتمالی بسیار سخت هست و نیازمند وجود یک  مجموعه پای کار برای بررسی دقیق و جزء به جزء آن ، به شکلی  که همه ابعاد مورد کنکاش قرار بگیرد // اصرار بر مشاهده صحنه رزم به شکل یکپارچه براین منطق قرار دارد که یک تحلیلگر نمی تواند یک جزء صحنه نبرد را حذف کند ( در اینجا قدرت هوایی ) و یک طراح نظامی اگر این اشتباه را مرتکب شود ، در زمان بحران به هیچ عنوان قادر نیست اشتباه خودش را جبران کند ، همانطور که سرفرماندهی عراق در جنگ 1991 به همین دلیل ، دچار یک شکست فاحش و غیر قابل جبران گردید . 
  19. سلام علیکم      به شکل مستقیم از کتابی که در دوره فرماندهی و ستاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  تدریس می شود ، موارد را عرض می کنم : ( البته فقط موارد و نکات مجاز )    1-  نوار ساحلی در تعاریف استاندارد  نظامی ، منطقه ای به عرض 30 مایل ( 48 کیلومتر ) در خشکی و 12 مایل ( 19.2 کیلومتر ) در دریا است .  حالا مجموع این دو عدد می شود یک منطقه به عرض 42 مایل ( حدود 67 کیلومتر ) و طول دلخواه برای مهاجمان . حالا شما حساب کنید از دهانه فاو تا بندر گواتر ( تقریباً 2045 کیلومتر ) ، چند قطعه به ابعاد فوق برای دشمن قابل ایجاد هست که  هرکدام یک سرپل محسوب می شود .    نکته یک : شما برای دفاع از هر کدام از این قطعات موزاییکی  ، چه تعداد سامانه دفاع هوایی متحرک  ( و نه ایستا نظیر هاوک / شلمچه )  نیاز دارید ؟؟؟ ( البته این تعداد جدا از سامانه های رزرو هست که باید جایگزین سامانه های منهدم شده احتمالی در جریان عملیات SEAD توسط دشمن شود )    نکته دو : در غیاب یک نیروی هوایی آماده به رزم بعنوان یک نیروی سیال و تاکتیکی ، تا چه اندازه می توانید روی دفاع هوایی برد کوتاه و متوسط حساب باز کنید ( توجه : در این فرض دشمن برتری هوایی مطلق را دارد و به شکل مداوم پوشش لازم را برای  واحدهای آمفی بی ( آبخاکی ) ایجاد می کند .   نکته سه : مدافعان با فرض وجود ساختار مستحکم دفاع هوایی نفوذ ناپذیر ( البته این احتمال بسیار ضعیف هست ) ، با اتکاء بر روی کدام یگان زرهی یا مکانیزه  مهاجمان را مجبور می کند تا به دریا باز گردند ؟؟؟؟    ( نکته : دعوای بین روندشدت و رومل در اوایل 1943 و قبل از حمله به نرماندی بر سر محل  استقرار یگان های زرهی اس اس به منظور مقابله با تهاجم متفقین نکات خوبی را در اختیار ما می گذارد )    نکته چهارم :  عملیات خلیج خوکها ( بعنوان یک عملیات ساحل به دریای کلاسیک ، بدلیل عدم پشتیبانی هوایی به شکست کامل منجر شد )    --- البته احتمالاً عملیات نیروهای چند ملیتی در کره " اینچون" را یک نمونه موفق محسوب کرد    نکته پنجم :  دفاع ساحلی ، باید در تعریف کلاسیک خودش ، از عمق زیادی در سرزمین خودی برخوردار باشد ( این شامل عقبه مطمئن هست خودش نیازمند وجود دفاع هوایی زمین پایه و هواپایه خواهد بود )    نکته ششم : طبق استانداردهای تعریف شده ، دفاع ساحلی بدون پوشش هوایی ، وجود ساختارهای ارتباطی یکپارچه  ، ایجاد ساختار دفاع هوایی شبیه به کمربند در سه برد کوتاه ، متوسط و بلند ، سرانجام موفقی ندارد .        قطعاً همین طور هست ولی دقت بفرمایید که  سامانه های دفاع هوایی قابل اتکاء ما ( سامانه های به روز ) به اس -300 محدود می شود . ( البته اگر قصد داشته باشیم بر مبنای واقعیات صحنه قضاوت کنیم )        سواحل جنوبی ما ، یک فضای باز برای یگانهای مانوری دشمن محسوب میشود . بدون پوشش هوایی لازم ، واحدهای خودی در برابربرتری هوایی دشمن ، بلادفاع هستند (  مثال : یگانهای عراقی مستقر در کویت سال 1991 )      پی نوشت :   با توجه به اینکه این موارد کاملاً تخصصی هستند ، همه بندهای فوق الذکر خلاصه شده ، در نتیجه احتمالاً منظور بنده را کامل نخواهد رساند و بررسی هر کدام از آنها نیازمند مطالب جداگانه است .   2- در اینجا فرض براین گذاشته شده که مهاجمان از همه توان هوایی موجود ( آمریکا ، بریتانیا ، فرانسه ، کشورهای حاشیه جنوبی خلیج پارس ، احتمالاً رژیم عبری ) استفاده می کند ( البته بسته به شرایط سیاسی موجود در آن زمان )    3-  دقت می فرمایید که آنالیز صحنه درگیری احتمالی ، بسیار پیچیده تر از تصورات موجود هست . حتی این ادعا وجود دارد که سطور بالا ناقص  هستند و باید تکمیل شوند .   4- در اینجا محاسبات برمبنای تک مستقیم ( جبهه ای ) دشمن   قرار داده شده ، در نتیجه مواردی نظیر تک ایذایی  ( انجام عملیات فریب ) ، تک احاطه ای و ... در محاسبه آورده نشده و باید جداگانه بررسی شود .    5- قطعاً یگانهای مدافع ، دشمن را بطور مدام رصد می کنند ولی این نکته را در نظر داشته باشید که دشمن به طور طبیعی از عنصر غافلگیری ( یکی از 12 عنصر اصلی رزم ) استفاده خواهد کرد 
  20. سلام علیکم   آنهایی که قصد دارند بدانند که چرا به ما سلاح نمی فروشند   1- یک ارتش موج دومی مبتنی بر کمیت ، باید به منظور تغییر ساختار ها به یک ارتش موج سومی  به این شکل عمل نماید           2- سپهر سیاست بین الملل ، یک صفحه شطرنج بسیار جدی و در عین حال بسیار خطرناک بشمار می رود ، " اشتباه کنید" ، رحمی وجود نخواهد داشت .     و در نهایت ، پازل گمشده در جمهوری اسلامی ایران   دیپلماسی دفاعی ، بعنوان یک مفهوم  ریشه ای ، سازماندهی همه نیروهای داخلی برای تامین و ارتقاء ارتباطات بین المللی مرتبط با حوزه دفاعی است که منشاء آن به ارزیابی های متفاوت نظامیان در دوران پس از جنگ سرد توسط مخازن فکر غربی  با پیشگامی وزارت دفاع بریتانیا برمی گردد . این اصل عمدتاً برای تطبیق  ارتشهای ناتو با محیط امنیتی جدید بین المللی  پدید آمد .  اما بر خلاف منشاء اصلی این اصطلاح جدید ، رفتار واحدهای سیاسی در حوزه دیپلماسی دفاعی ، به هیچ عنوان در محدوده جغرافیایی  کشورهای غربی محدود نماند .   در حالی که امروزه تعریف گسترده ای  از دیپلماسی دفاعی وجود ندارد ، با این حال می توان این مفهوم را بعنوان یک ابزار صلح آمیز که در عین  استفاده از منابع نظامی  (بعنوان بخش مهمی از سرانه عمومی کشورها ) برای نیل به نتایج مثبت در توسع روابط دوجانبه و چند جانبه میان واحدهای سیاسی ، تبیین نمود .   با این وصف ، " دیپلماسی نظامی " ، بعنوان زیرمجموعه ای  از مفهوم دیپلماسی دفاعی ، تنها به نقش مستشاران نظامی کشورها در ارتباط با مفهوم دیپلماسی دفاعی ، اشاره دارد که شامل عملیات نظامی نخواهد بود . بلکه فعالیتهای دیگری نظیر بازدیدهای دو جانبه و چند جانبه واحدهای سه گانه ارتشهای مرتبط ، از یکدیگر و همچنین تعامل در سطوح بالا(بعنوان مثال وزیران و پرسنل ارشد نظامی ) ، اجرای آموزش های مشترک ، تمرینات و رزمایش های متنوع در سطوح مختلف به شکل های مختلف  و ... خواهد بود که این خود موجب افزایش اعتماد به نفس در میان نظامیان شرکت کننده ، ایجاد زیرساختهای امنیتی مشترک و ... می شود .   در بریتانیا ، دیپلماسی دفاعی بعنوان یکی از هشت ماموریت  اصلی  نظامی به رسمیت شناخته شده است که عمدتاً با هدف کاهش سطح خصومتها ، توسعه و و ارتقاء نیروهای مسلح پاسخگو ، انجام می گردد .   این استراتژی ، عمدتاً با همکاری "وزارت امور خارجه" ، برای اطمینان از تمرکز مجموعه دولت (بعنوان رکن اجرایی ) بر منافع ملی  صورت می پذیرد .   سرلشکر ستاد ، "چی خم" ، ریاست ستاد نیروی هوایی سنگاپور در تعریف دیپلماسی دفاعی می گوید :   در دیپلماسی دفاعی ، ما به دنبال توسعه روابط سودمند با نیروهای مسلح کشورها دوست با هدف ایجاد ثبات امنیتی ، هستیم .   مترجم /MR9   صرفاً برای میلیتاری     پی نوشت :   1- به جای تکرار مداوم حس تنفر نسبت به سایر کشورها ، علت اصلی را دریابید .   2- آنقدر این مطالب تکرار میشود تا بالاخره یک جایی ، کاربران علاقه مند این سئوال را از خودشان بپرسند که چرا به جمهوری اسلامی ایران سلاح نمی فروشند !!!! و بعد تازه اول کار هست و آن جستجوی پاسخ های عقلانی و نه احساسی است
  21. سلام علیکم و رحمت ا...   فرموده جنابعالی کاملاً صحیح ، ولی در این مساله دقت بفرمایید که توپوگرافی  مرزهای شمالی اراضی اشغالی و مرزهای جنوبی لبنان ، با توپوگرافی سواحل ما در بخش شمالی خلیج پارس متفاوت هست .     به نوار سبز رنگ در حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان دقت کنید ( محدوده ارتفاع 0 تا 50 )    در اینجا ما با یک زمین باز که فضا را برای مانور واحدهای مهاجم فراهم کرده مواجه هستیم و توجه به اینکه چیزی به اسم نیروی هوایی در سازمان رزم ما در زمان یک درگیری احتمالی با دشمن احتمالی تعریف نشده ( که طبیعتاً اصل ماجراست و اصرار مداوم  بر مشاهده همه جانبه صحنه رزم به همین دلیل است ) ، قدرت مانور دشمن در اینجا به مراتب از قدرت مانور IDF در جنوب لبنان بیشتر خواهد بود ( احتمالاً ستون کشی زرهی IDF  را در جاده های کوهستانی جنوب لبنان به یاد دارید )  نیروی مهاجم می تواند با فراغ بال بیشتری از توان هوایی خودش استفاده کند ، در آن سو ( حداقل در زمان حاضر) بدلیل گستره وسیع صحنه نبرد و توانایی مشخص ما در استفاده از فناوری های پیشرفته دفاع هوایی ( اگر تعداد محدود سامانه های اس-300 را که قطعاً برای محافظت از تاسیسات کلیدی بکار گرفته خواهد شد ) کنار بگذاریم ، وضعیت چندان مناسبی را شاهد نیستیم . مستحضر هستید که تمرکز دشمن روی استفاده گسترده از قدرت آتش هوشمند است که در راس آن نیروی  هوایی قرار دارد .     وضعیت توپوگرافی جنوب لبنان   این وضعیت موجب شد تا یگانهای مدافع حزب ا... با اتخاذ یک استراتژی درست نظامی که منطبق بر جغرافیای صحنه نبرد است ( کوهستانی بودن  بخش عمده ای از منطقه ) ، ضربه خودش را وارد کند . ولی شرایط ما در  سواحل خلیج فارس کاملاً متفاوت هست . کما اینکه مساحت محدود صحنه درگیری در جنوب لبنان با سواحل طولانی ما در جنوب کشور اصولاً قابل مقایسه نیست   پی نوشت :   در خصوص جنگ 2006 ، تحلیل ها قطعاً بسیار و متنوع هست و اگر این حواشی میلیتاری نبود ، شاید میشد برای کار کردن روی موضوعات زمان گذاشت . ولی چه کنیم که بفرموده حضرت حافظ " پای ما لنگ است و منزل بس دراز ، دست ما کوتاه و خرما برنخیل "
  22. سلام علیکم نکته یک : روی دفاع ایستای ساحلی هیچ حسابی باز نکنید . دکترین رزمی تهاجمی سپاه تفنگداران ( که احتمالاً نوک پیکان تهاجمی خواهند بود ) یک منطقه قرنطینه به عرض 45 کیلومتر را از خط ساحلی به عمق سرزمین تعریف کرده و قبل از ورود یگانهای آبخاکی ، این منطقه با آتش توپخانه دریایی ، و بمباران هوایی پاکسازی میشود و بعد از ایجاد برتری هوایی و ایجاد سرپل های امن در محورهای تهاجم ، عملیات پیاده سازی شروع می شود ( یک چیزی شبیه به کویت 1991 ، البته در مقیاس بزرگتر ) با استقرار تور ام۱ یا یا زهرا امکان دخالت برای هلی کوپترها نخواهد بود و دوش پرتاب ها هم امکان دفاع هوبی ارائه می دهند. ------------------ نکته 2: شیوه رزم ارتش آمریکا مشخص هست ، عملیات سرکوب پدافند هوایی ، قطعاً با با برنامه ربزی قبلی صورت خواهد گرفت و بدون سرکوب این واحدها ، یگانهای بالگردی به برد پوشش تور وارد نمی شوند . مگر اینکه یگانهای مدافع برنامه ای برای اجرای تکهای محدود و ایذایی در دریا داشته باشند که خوب این مساله سناریو تهاجم را دچار اخلال می کند ( در مرحوم استاتوس ، چند وقت پیش یکی از کاربران یک طرح گرافیکی را ارائه کرده بود که به نظرم عملی می آمد ) پی نوشت : احتمالاً دوستان یادشان هست که قبل از پیاده شدن متفقین در نرماندی ، ابتدا واحدهای هوابرد مشترک بریتانیایی و آمریکایی ، نخست توپخانه سنگین ساحلی و رادارهای ورماخت را در عمق ساحل از کارانداختند و بعد با تلفات به مراتب کمتر ، سرپل های محکم مشهور این عملیات را ایجاد کردند که اگر این کار انجام نمی شد ، تلفات به مراتب بیشتر و احتمال موفقیت عملیات نرماندی به مراتب کمتر می بود
  23. سلام علیکم   چند سال پیش ، احتمالاً تحلیلگر واشنگتن پست یا یک منبع دیگر، (دقیقاً به یاد نمی آورم ) در واکنش به خریدهای انبوه تسلیحاتی اعراب معتقد بود " اعراب خلیج فارس ، امنیت می خرند " و بعد در ادامه این مساله معتقد بود که " امنیت ، قابل خرید و فروش نیست " .شاید این گفته در تایید فرموده شما باشد . مفهوم " امنیت " که خودش به زیرمجموعه های متعدد تقسیم میشود ،ذاتاً  باید به شکل درونی ایجاد شود و هر کدام از بازیگران حاضر در منطقه ( ایران ، آمریکا ، روسها ، رژیم عبری ، کشورهای حاشیه خلیج فارس ، بریتانیا و.... ) در این زمینه دچاریک کمبود نسبی هستند . حالا برخی از این بازیگران ، مکمل راهبردی هم هستند ( یک به یک ، دو به دو ، و... )  ولی بدلایلی (سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی ، تاریخی و.... )نمی توانند همدیگر را پوشش داده و در نتیجه پازل منطقه ای کامل نمیشود . اعراب هم از این قاعده مستثنی نیستند . البته دارند سعی می کنند که بین خودشان یک قابلیت محدود ایجاد کنند ( سپر صحرا ، سپر جزیره ، شورای همکاری خلیج فارس و ... )  ولی باز هم به دلایل مختلف امکان تکمیل شدن را ندارند . حالا از یک جنبه ، اگر هر کدام از طرفین ، هوشمندی بیشتری از خودش نشان دهد و با آرامش و خونسردی بیشتری مهره های خودش را در صفحه شطرنج فعلی حرکت دهد و از ورود هیجانی به حوادث خودداری کند ( که یک چنین اتفاقی  بین ما و عراق و ایالات متحده در جنگ 1991 روی داد ) آن وقت به احتمال بسیار زیاد ، برنده نهایی ماجرا خواهد بود   البته صحت یا عدم صحت این تحلیل را گذر زمان مشخص می کند ولی علی الظاهر ، فعلاً این شرایط حکمفرماست تا یک حادثه خاص ( تضعیف شدید یکی از طرفین که وضعیت بالانس فعلی را بر هم زند ) روی دهد .
  24.   اشتباه شماره یک : حزب ا... یک واحد سیاسی مستقل نیست و در تعاریف آکادمیک ، فقط یک گروه سیاسی - نظامی در یک واحد سیاسی تعریف شده  به نام لبنان هست  . در نتیجه مقایسه روابط عمیق و گسترده ما با حزب ا....   با روابط موجود با یک واحد سیاسی مستقل به اسم فدراسیون روسیه درست  نیست .    نکته  : باید در تعریف بازدارندگی ، نکات و فاکتورهای بیشتری را داشته باشید . این تعریف شما از بازدارندگی ناقص هست .      بر چه معیار و شاخصه ای روسیه را متحد ما در نظر گرفتید ؟؟؟؟  ( حتی متحد تاکتیکی و نه در یک سطح بالاتر یعنی متحد راهبردی !!!!!!)          براساس منطق " روسیه متحد تاکتیکی و راهبردی ما نیست "  روسها دارند طبق نظریه " توازن قوا" به منظور ایفای نقش بیشتر در آسیای جنوب غربی عمل می کنند و چون روسها جز فناوری نظامی ، فاقد ویژگی اثر گذار مهم دیگری هستند ، در نتیجه طبیعی است که از کارت فروش سلاح برای پیشبرد سیاستها استفاده کنند (حالا یک زمان به ما // فروش اس-300 و الان هم فروش سلاح به اعراب )       این استدلال زمانی درست  هست که شما قبلاً قدرت سازی را در دو حوزه داخلی و خارجی کرده باشید ، دیپلماسی فعال را در دستور کار قرار دهید ، تنش زدایی هوشمندانه ( و نه تنش زدایی باری به هر جهت و منسوخ به شیوه دهه 70 میلادی ) را در پیش گرفته باشید ، تازه در مرحله اول قرار خواهید گرفت و آن ورود به باشگاه کشورهای تاثیر گذار هست . در این زمان ، سایر کشورها " حریفان و رقیبان" شما را در محاسبات خودشان قرار می دهند و اگر منافع آنها ایجاب کند ، با شما در هر حوزه ای ( حوزه امنیتی ، اقتصادی ، فرهنگی  و...)  شریک خواهند شد .        این آقای روسیه ، دارد منافع خودش را پیگیری می کند و از این بابت هیچ خرده ای نمی شود بدان گرفت . انتظار نداشته باشید که دیگران به خاطر ما دست از منافع خودشان بردارند .        و اما در مورد خریدهای تسلیحاتی !!!!!!    حضرات مستقر در تل آویو در بازه زمانی 1948 تا اواخر دهه70 ، جسته و گریخته در تحریم تسلیحاتی بودند ولی به لطایف الحیل از همان کشورهایی که  تحریم تسلیحاتی را ایجاد کرده بودند ، سلاح  می خریدند و کار را هم به جایی رسانده بودند که حتی بلوک شرق ( غیر از اتحاد شوروی ) به آنها اسلحه و مهمات و اطلاعات می فروخت . در نتیجه تحریم تسلیحاتی بهانه است ، چیزی که ما فاقد آن هستیم از یک جنبه ، نبود یک دیپلماسی فعال دفاعی است که منافع ما را تامین کند و این به فاکتورهای متعددی بستگی دارد که از حوصله این تاپیک خارج هست . 
  25. سلام علیکم   انتظار بسیار غیر قابل تصور و غیر قابل باوری هست که  یک عده ای براین عقیده باشند که که روسها ، آمریکایی ها ، اروپایی ها ، ترکها ، اعراب و حتی ما ، برای دسترسی به یک منفعت محدود ، منافع بزرگتر را رها کنند .  در همین راستا ، باز هم ساده انگاری مطلق هست که یک عده ای براین عقیده باشند که در این مورد خاص ، در حالی که منافع ما و این همسایه شمالی در بسیاری از از موارد در تضاد با هم هست و یک تاریخ پر از دشمنی را در کارنامه خودش دارد ، یکشبه همه این تضاد منافع را فدای منافع خاص خودش در بازار تسلیحات نظامی و یک فروش نزدیک به یک میلیاردی سامانه اس-300 به ایران بکند .    نکته جالبی هست که روسها بخوبی دارند از کارت ایران برای تامین منافع ملی خودشان استفاده  می کنند ، در حالی که ما هنوز راه استفاده از کارت روسیه را یاد نگرفتیم که البته خودش یک علت بسیار جالب توجه دارد و آن ، نگاه کهنه و منسوخ به مفهوم قدرت و همچنین نگاه  " جنگ سرد گونه" به محیط بین المللی  است .    علیرغم تمامی بحثها و تحلیل ها ، یکسری  دائماً بر طبل دشمنی و خیانتکاری روسها می کوبند ، در حالی درست برعکس ، روسها بخوبی دارند از استراتژی قدیمی موجود در روابط بین الملل ( اصل توازن قوا) ( البته در حدو حدود برد سیاست خارجی روسیه ) برای پیشبرد منافع خودشان استفاده می کنند ( که قطعاً  این مساله تابعی است از قدرت  هر واحد سیاسی ) و بقیه السیف کشورهای جهان هم همین شکل . فقط در کشور ما هست که پیشبرد منافع خارجی توسط یک واحد سیاسی   با خیانت آن کشور در یک تراز قرار می  گیرد و این تحلیل ، عمیقاً متعلق به قرن نوزدهم میلادی هست و جای تاسف دارد که علیرغم وجود صدها عنوان کتاب پارسی در حوزه روابط بین الملل ، هنوز شاهد این تحلیل ها هستیم .    البته جای تعجبی نیست ، وقتی قدرت سازی در مفهوم اصلی و حقیقی خودش در کشور ما سالهاست به محاق رفته ، طبیعتاً شاهد این تحلیل هستیم که بله ، روسها خیانت کردند و به فلان کشور اسلحه فروختند . این تحلیل قطعاً غلط بوده  و انتظار کاملاً بی جایی هست که انتظار داشته باشیم ، روسیه یا هر کشور دیگری ، به خاطر ما ، از سود کلان مالی ناشی از فروش سلاح چشم پوشی کند .    اما ، زمانی که قدرت سازی نظام مند و متوازن را دنبال کردید و منافع سایر کشورها را به امنیت ج.ا. ایران گِرِه زدید ، آن وقت ، روسها یا هرکشور دیگر قصد داشت چنین روندی را آغاز کند ، قطعاً بعد از محاسبات دقیق ، یا این کار را نخواهد کرد ، یا اینکه سعی خواهد کرد تا منافع شما هم در این حوزه لحاظ کند  .    پی نوشت :   1- در نظریه سیستم ها ( حوزه سیاست خارجی ) محیط واسط ( شامل مجموع محیط داخلی = قدرت سازی در حوزه ملی و محیط خارجی = قدرت سازی فراملی ) موجب خواهد شد تا خط مشی ها ، تصمیمات و سیاست گذاری برای پیگیری منافع ملی و فراملی برمبنای واقعیات صورت بگیرد . تحلیل بر مبنای تئوری توطئه ( خیانت کشور فلان و بهمان ) عمر کوتاهی در حوزه سیاست بین المللی داشت و مدتهاست که به سرآمده . سوار شدن روی این تحلیل ها ، یک معنی می دهد و آن این است که ما آنچنان ضعیف هستیم که یک واحد سیاسی  حوزه منافع و خطوط قرمز ما را لگد مال کرده و ما توانایی جلوگیری از آن را نداریم .    2-  نکته اخلاقی : سعی کنید ، تلاش کنید ، قدرت سازی اصولی و نظام مند و مبتنی بر واقعیتها را در پیش بگیرید تا یک کشور دیگر توانایی خیانت به شما ( اگر چیزی به اسم خیانت در محیط بین المللی اصولاً معنا و مصداق داشته باشد  که ندارد )  را نداشته باشد