babak81

Members
  • تعداد محتوا

    380
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های babak81

  1. شبكه خبري بي.بي.سي در گزارشي فاش كرد كه آمريكا پس از بروز حادثه‌اي در سال 1968 يك سلاح هسته‌يي را در زير يخ‌هاي گرينلند شمالي به حال خود رها كرده است. به گزارش ايسنا، اين شبكه خبري انگليسي با اشاره به تحقيقاتي كه در اين باره انجام داده است افزود: نقطه قوت پايگاه هوايي"تول" كه واقع شدن آن بر بام جهان است، به معناي آن است كه اين پايگاه از زمان تاسيس آن در اوايل 1950 براي آمريكا داراي اهميت استراتژيك فوق العاده بوده است و به راداري كه در اين مكان نصب شده است اجازه مي‌دهد آلمان را براي كنترل موشك‌هايي كه بر فراز قطب شمال حركت مي كنند، زير نظر بگيرد. پنتاگون معتقد بود كه اتحاد جماهير شوروي قصد استفاده از اين پايگاه را براي آغاز يك حمله هسته‌يي عليه آمريكا داشته است و در سال 1960 عمليات‌هاي پروازي را در اين منطقه آغاز كرد. بمب افكن‌هاي " B-52" به طور مستمر بر فراز" تول" گشت مي‌زدند و در صورت مشاهده تخريب آن مي‌توانستند به طور مستقيم به مسكو بروند. گرينلند منطقه‌اي خودمختار در دانمارك است، اما انتقال تسليحات هسته‌يي از طريق قلمرو دانمارك سري نگهداشته شد. در 21 ژانويه 1968 يكي از آن عمليات‌ها با مشكل روبرو شد. شبكه خبري بي . بي. سي افزود كه از جان هاگ و جو داماريو، دو خلبان اين جنگنده‌ها خواسته است تا چگونگي برخورد هواپيمايي‌شان با يخ در فاصله چند مايلي اين پايگاه توضيح دهند و افزود: بلافاصله پس از اين حادثه پرسنل نظامي، بومي‌هاي گرينلند و كارگران دانماركي براي كمك به حادثه ديدگان در محل حاضر شدند. در نهايت عملياتي چشم گير ظرف چند ماه انجام شد تا هزاران لاشه كوچك باقي مانده از اين هواپيما در سراسر اين خليج يخ زده جمع آوري شود و نيز حدود 500 ميليون گالن يخ از اين محل جمع آوري شد كه برخي از تكه هاي آن حاوي آثار راديو اكتيو بودند. در يك نوار ويديويي طبقه بندي شده دولتي آمريكا كه بي.بي.سي به آن دست يافت مستند اين پاكسازي وجود دارد و ايده‌هايي را در خصوص دامنه اين عمليات به دست مي‌دهد. مواد انفجاري داراي قدرت بالايي كه چهار بمب هسته‌يي را احاطه مي‌كند منفجر شدند، اما ابزارهاي هسته‌يي واقعي آنها منفجر نشد. پنتاگون اعلام كرد كه هر چهار سلاح هسته‌يي "نابود" شده است. اين ممكن است به لحاظ تكنيكي درست باشد؛ زيرا بمب‌ها ديگر كامل نبودند اما اسناد طبقه بندي شده‌اي كه تحت برنامه "قانون آزادي اطلاعات آمريكا" در اختيار بي.بي.سي قرار گرفته است و بخشي از آن هم چنان طبقه بندي شده است داستاني سياه‌تر را فاش مي‌كند كه مورد تاييد افرادي كه در پاكسازي حاضر بودند و يا به اطلاعات دسترسي داشته‌اند است. اين اسناد روشن مي‌سازد كه بازرسان كه ظرف هفته هاي پس از حادثه قطعات را كنار هم قرار دادند متوجه شدند كه در اين قطعات فقط مي‌توان سه سلاح را يافت. حتي تا پايان ژانويه يكي از اين اسناد از بخشي سياه شده در يخ‌ها حرف مي زد كه مجددا يخ زده بود و داراي خطوط ناشي از فرود سلاح با چتر بر روي آن بود. در اين سند آمده است: چيز خاصي نظير گداخت اولي يا دومي در يخ فرو رفته است كه اولي يا دومي به قطعات سلاح اشاره مي‌كند. در ماه آوريل تصميم گرفته شد يك زيردريايي از نوع "استار" به پايگاه ارسال شود تا بمب گم شده را جست‌وجو كند كه شماره سريال آن 78252 (جست و جوي زير دريايي مشابه آن در سواحل اسپانيا كه دو سال قبل از اين حادثه رخ داد به يافتن يك سلاح گم شده ديگر كمك كرد) بود. اما هدف اصلي اين جست‌وجو اين بود كه عمدا به دور از چشم مقامات دانماركي انجام شود. در سندي كه متعلق به ماه ژوئيه است آمده است: اين واقعيت كه اين عمليات شامل جست‌وجوي قطعات گم شده سلاح است بايد بايد به عنوان NOFORN محرمانه نگه داشته شود. واژه NOFORN به معناي آن است كه نبايد براي هيچ كشور خارجي فاش شود. اين سند مي‌افزايد: در مذاكرات با دانماركي‌ها بايد به اين عمليات به عنوان تحقيقات تكراري تحقيق در سطح زيرين نقطه ضربت اشاره شود. اين سند وضعيت هولناكي را كه در حال به وقوع پيوستن بود اين طور شرح مي دهد؛ اما تحقيقات در زير دريا با مشكلات فني روبرو شد و با توجه به اين كه زمستان نزديك مي‌شد يخ‌ها مجددا يخ مي‌بستند. اجزاي طبقه بندي شده طرح كلاهك هسته‌يي نشان مي‌دهد كه اين قطعات رها شده تسليحات علاوه بر اين واقعيت كه حاوي اورانيوم و پلوتونيوم بودند به دليل روش طراحي، شكل و ميزان اورانيوم به كار رفته در آن داراي حساسيت بسيار بالايي هستند. اما در نهايت اين جست‌وجو رها شد. نمودارها و يادداشت‌هايي كه در اسناد طبقه بندي شده وجود دارد نشان مي‌دهد كه جست‌وجوي كل منطقه‌اي كه قطعات در آن پراكنده شده بودند ممكن نبوده است. بي بي سي ادامه داد: ما به دنبال برخي از مقاماتي رفتيم كه در پي‌گيري‌هاي پس از وقوع اين حادثه دخيل بوده‌اند. يكي از آنها ويليام چمبرز طراح سابق تسليحات هسته‌يي در آزمايشگاه هسته‌يي" لوس آلاموس" بود كه در آن زمان مديريت تيم‌هاي حوادث را از جمله در حادثه "تول" به عهده داشت. وي به بي.بي.سي در توضيح منطق تصميم به رها كردن اين تحقيقات گفت: اميدي به آنچه ممكن است آن را شكست در باز گرداندن قطعات بناميد وجود نداشت. چمبرز افزود: براي هر كس ديگري يافتن قطعات طبقه بندي شده در صورتي كه ما اين كار را انجام نمي‌داديم بسيار مشكل بود. اين ديدگاه وجود داشت كه هيچ كس ديگري قادر نيست به طور پنهاني به اين قطعات حساس دست يابد و مواد راديو اكتيو در چنين بستر بزرگي از آب فرو خواهند رفت و ضرري نخواهند داشت. ديگر مقاماتي كه پرونده‌هاي طبقه بندي شده را مشاهده كرده‌اند رها كردن يك سلاح هسته‌يي در اين منطقه را تاييد كردند. پنتاگون از اظهارنظر در خصوص اين تحقيقات خودداري و فقط به مطالعات رسمي سابق در خصوص اين حادثه اشاره كرد. اما اين حادثه پاكسازي و راز بمب گمشده هم چنان آنهايي را كه در آن زمان در اين مساله دخيل بودند و آنهايي را كه در اين منطقه زندگي مي‌كنند و با نگراني‌هايي كه در خصوص تاثيرات زيست محيطي و بهداشتي وقايع آن روز در 1968 وجود دارد هم چنان آزار مي دهد. تابناک
  2. در حالی که نیرنگ‌های تازه اماراتی‌ها برای نفوذ به جزاير سه‌گانه ایرانی از راه‌هاي گوناگوني ادامه دارد، ارگان‌های ایرانی نیز در آمادگی کامل برای مقابله با این هجوم خاموش عربی هستند. به گزارش خبرنگار «تابناک»، در حالی که بسیاری از رسانه‌ها و حتی افکار عمومی، از ضعف دستگاه دیپلماسی در برخورد با ادعاهای واهی اعراب، مبنی بر مالکیت جزایر سه‌گانه و تعرض به حریم و خاک قانونی جمهوری اسلامی ایران گلایه‌مندند، ديگر دستگاه های مسئول کشور آمادگی هر نوع مقابله با تهدید ها و ترفندهای احتمالی در این رابطه را دارند. بنا بر این گزارش، اخبار رسیده، حکایت از آن دارد که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برای جلوگیری از هر نوع خطرات احتمای، پیشرفته‌ترین سیستم‌های دفاعی و نظامی را در این جزایر و یا نقاط مربوط به آن مستقر کرده‌اند تا در صورت هر نوع تحرکی، پاسخي قاطع به دشمنان و متجاوزان بدهند. تابناک
  3. وزیر امور خارجه عراق و سفیر آمریکا در بغداد امروز توافقنامه جنجال برانگیز امنیتی را امضا کردند. به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری اصوات العراق، هوشیار زیباری پس از امضای اولیه این توافقنامه در یک کنفرانس خبری مشترک با رایان کروکر در بغداد با وجود مخالفتهای گسترده مردم،احزاب و گروههای مختلف عراقی با این قرارداد اظهار داشت : امروز روزی تاریخی در روابط عراق و آمریکا به شمار می رود. وی خاطرنشان کرد: هدف از امضای این توافقنامه، توسعه روابط سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی میان دو کشور و خروج نیروهای آمریکایی از عراق است. شورای وزیران عراق روز گذشته در یک نشست فوق العاده توافقنامه امنیتی را تصویب کرد. این توافقنامه باید در پارلمان نیز تصویب شود که قرار است چهارم آذر ماه به رای گذاشته شود.این در حالی است که مخالفتهای مردمی، احزاب سیاسی و شخصیتهای مذهبی عراق با امضای این توافقنامه جنجال برانگیز همچنان ادامه دارد. تابناک
  4. پارلمان عراق بررسي اوليه توافقنامه امنيتي را آغاز كرد نمايندگان پارلمان عراق لحظاتي پيش بررسي اوليه پيش‌نويس توافقنامه امنيتي را كه ديروز به تصويب دولت اين كشور رسيد، آغاز كردند. به گزارش باشگاه خبرنگاران، به نقل از خبرگزاري فرانسه، يك منبع در پارلمان عراق گفت نمايندگان پارلمان امروز دوشنبه بررسي اوليه پيش‌نويس توافقنامه امنيتي بين بغداد و واشنگتن را آغاز كردند. پيش‌نويس توافقنامه امنيتي كه ديروز يكشنبه در كابينه عراق تصويب شد به "توافقنامه خروج نيروهاي آمريكايي از عراق" تغيير نام داده است و قرار است اين پيش‌نويس پس از بررسي در پارلمان به تصويب برسد. روزنامه عراقي الصباح كه ارگان رسمي دولت عراق به شمار مي‌رود در شماره امروز خود دوشنبه نوشت: تصويب پيش‌نويس توافقنامه در پارلمان محال نيست ولي با موانعي روبه‌روست كه ممكن است برخي از اين موانع بزرگ باشد. تحليلگران مسائل خاورميانه با اشاره به تصويب توافقنامه امنيتي از سوي دولت عراق "مصونيت قضايي" و "بازرسي محموله‌هاي آمريكا" را دو چالش عمده بر سر راه پارلمان عراق براي تصويب نهايي اين پيش‌نويس عنوان مي‌كند و معتقدند كه اكثريت نماينده پارلمان عراق با اين دو بند مخالفند و در داخل مجلس عراق به تصويب نمي‌رسد. اين در حالي است كه هيات علماي مسلمانان عراق و جريان صدر از تصويب پيش‌نويس توافقنامه امنيتي در كابينه دولت عراق به شدت انتقاد كرده و از نمايندگان پارلمان خواستند از تصويب اين توافقنامه خودداري كنند. انتظار مي‌رود كه پارلمان عراق پس از شنيدن نظرات موافقنان و مخالفان، 4 آذر پيش‌نويس توافقنامه امنيتي را به راي بگذارد. تابناک
  5. babak81

    اخبار عمومی منطقه و جهان

    اسرائيل بر اين باور است كه اگر باراك اوباما در متحد كردن جامعه بين‌المللي بر سر يك خط مشي سياسي واحد موفق شود، شانس گفت‌وگو با ايران وجود خواهد داشت. شيمون پرز، رئيس‌جمهور اسرائيل كه براي سفري وارد واشنگتن شده است، اعلام كرد كه بسته به جو سياسي جديد جهان و عوامل اقتصادي به وي‍ژه سقوط قيمت نفت، ممكن است با دشمن ديرينه و رقيب سنتي خود بر سر ميز مذاكره بنشيند. اين سياتمدار كه تابستان امسال وارد هشتاد و پنجمين سال زندگي خود شد، به روزنامه «تايمز» گفت كه اميدوار است اسرائيل در دوران حيات وي با همسايگان عرب خود به صلح دست يابد و حتي پيش‌بيني كرد كه ممكن است روزي به دمشق و رياض سفر كند. «تايمز» ادامه داد: بدون شك، اين پيام پرز مورد حمله بسياري از بازيگران عرصه سياست در خاورميانه قرار خواهد گرفت. هيچ رهبر اسرائيلي تاكنون ديد مثبتي نسبت به ايران نداشته است، چراكه برنامه اتمي‌اش و حمايت آن از گروه‌هاي نظامي، به عنوان يكي از تهديدهاي يك كشور يهودي به شمار مي‌رود. اما پرز تأكيد كرد كه موقعيت‌هاي جديدي در منطقه ايجاد شده است و دعوت خود به كنفرانس اديان در نيويورك در هفته گذشته را كه توسط ملك عبدالله انجام شده بود، نمونه‌اي از اين موقعيت‌ها دانست. نخست‌وزير سابق اسرائيل گفت: اگر سياست واحدي در مورد ايران اجرا شود و قيمت نفت باز هم كاهش يابد، آنگاه بايد با در نظر گفتن واقعيت‌هاي كنوني، ايران نيز در محاسبات دخيل شود. وي افزود: تا زماني كه ايران سه شرط را رعايت نكند، پيشرفتي حاصل نخواهد شد: توقف برنامه اتمي جنجالي و برنامه موشك‌هاي دوربرد اين كشور، قطع حمايت از گروه‌هاي نظامي مانند حماس و حزب‌الله و توقف استفاده از تروريسم. اين گزارش مي‌افزايد: اظهارنظرهاي وي همزمان با تجديدنظر گسترده در سياست‌هاي آمريكا درباره روابط با ايران است. «باراك اوباما»، رئيس‌جمهور آينده آمريكا نيز اعلام كرده كه آماده گفت‌وگوي مستقيم با تهران است و حتي صحبت‌هايي از بازگشايي دفتر حافظ منافع آمريكا در تهران در ميان است. پرز همچنين ابراز اميدواري كرد كه اسرائيل بتواند درباره بلندي‌هاي جولان با سوريه كه در جريان جنگ شش روزه در سال 1967 به اشغال اسرائيل درآمد، به صلح برسد. پرز با تأييد ادامه گفت‌وگوها با دمشق گفت: «من بر اين باورم كه اسرائيل آماده صلح با سوريه و پرداخت هزينه‌هاي آن است»، اما هشدار داد كه دولت بشار اسد بايد در برابر اين كار، حمايت خود را از گروه‌هاي حماس و حزب‌الله قطع كند. «تابناک»
  6. اشاره: پس از آنکه خبرگزاری فارس در هفته دفاع مقدس اقدام به انتشار متن گفتگوهای دو نفره آیت الله خامنه ای و سردار محسن رضایی 17 روز پس از پذیرش قطعنامه 598 نمود، از آقای مجید مختاری - از راویان جنگ - که در جلسه یادشده حضور داشته و متن صورتجلسه - که پس از 20 سال در خبرگزاری فارس منتشر گردید - به قلم ایشان گزارش شده است، خواستیم تا شرحی در این باره بنویسد و کاربران ارجمند پایگاه اینترنتی دکتر محسن رضایی را در جریان زمینه های تاریخی و شرایط محیط این گفتگوهای دو نفره قرار دهند. ضمن تشکر از آقای مجید مختاری، متن یادداشت ایشان که در تاریخ 27/7/1387 نوشته شده، تقدیم شما کاربران ارجمند می شود. با تشکر – سردبیر سایت مجید مختاری: در فاصله عملیات والفجر 10 (آزادسازی حلبچه) که در اواخر سال 1366 انجام شد تا پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران، تحولات بسیاری در صحنه جنگ ایران و عراق رخ داد که به جرأت می توان گفت از تمامی تحولات دوران جنگ عظیم تر، مهم تر و حساس تر است. تحولات این دوره نقش تعیین کننده ای در پایان جنگ و به دست آمدن موفقیت های ایران در این مقطع تاریخی دارد. سپاه پاسداران تا پایان سال 1365، تلاش اصلی و استراتژی عملیاتی خود را در منطقه جنوب کشور اجرا می کرد. و توانسته بود از این تلاش ها - که در عملیات والفجر 8 و کربلای 5 به ثمر رسید – تصویب قطعنامه 598 توسط شورای امنیت سازمان ملل را به دست آورد. در واقع اصلی ترین دلیل تصویب قطعنامه 598، پیروزی های ایران در این دو عملیات بود. پس از دو عملیات ذکر شده، برادر محسن (رضایی) به قرارگاه های سپاه دستور داد که سایر مناطق در محور جنوب مورد بررسی قرار گرفته و طرح ریزی های لازم برای عملیات آینده صورت پذیرد. پس از جلسات متعدد در این زمینه، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که با توجه به حضور گسترده ارتش عراق در جنوب و بسته بودن مناطق عملیاتی، امکان موفقیت در مناطق عملیاتی جنوب به شدت کاهش یافته و به حداقل رسیده است. به همین دلیل باید برای عملیات گسترده بعدی برنامه ریزی های لازم صورت می گرفت. از سوی دیگر سپاه پاسداران از اواسط سال 1364، سرمایه گذاری ویژه ای را در مناطق شمال غربی کشور به منظور بهره گیری از توان کردهای مخالف صدام آغاز کرده بود و این سرمایه گذاری می توانست موجبات موفقیت عملیات در این مناطق را فراهم آورد. برادر محسن (رضایی) با اهداف زیر، انجام عملیات در منطق شمال غربی کشور را در دستور کار قرار داد: 1- کشاندن ارتش عراق از جنوب به غرب و باز شدن محورها و روزنه های عملیاتی در جنوب. 2- عملیات در شمال شرقی عراق به منظور؛ الف) تصرف مناطق استراتژیک عراق در این منطقه؛ مانند سد دربندی خان، سد بوکان؟؟، حلبچه و ... . ب) ضربه به ارتش عراق و اندهم یگان های عملیاتی آن. ج) درگیر ساختن عمیق تر و گسترده تر کردهای عراقی با صدام و حزب بعث. تدبیر فوق با اجرای دو عملیا ت موفق بیت المقدس 2 و والفجر 10 در اواخر سال 1366 به نتیجه رسید و ارتش عراق متحمل خسارات سنگینی در این دو منطقه شد. در این بین ارتش عراق توانست با بمباران شیمیایی این مناطق، شهر حلبچه و مردم عراق در استفاده از نیرو صرفه جویی کرده و نیورهای خود را در منطقه جنوب حفظ کند. از سوی دیگر، سپاه پاسداران که عملیاتی را در منطقه فاو طرح ریزی کرده بود، مترصد اعزام بخشی از نیروهای ارتش عراق به شمال شرقی این کشور بود تا با استفاده از این فرصت، عملیات جدیدی را در منطقه جنوب آغاز کند و محور عملیاتی فاو را به سمت بصره و ام القصر گسترش دهد. این اقدام سپاه پاسداران متأسفانه با حضور نیروی دریایی امریکا در شمال خلیج فارس و ، حرکت ارتش ارتش عراق در فاو، انجام نشد و ارتش عراق توانست از کمک های اطلاعاتی ارتشعراق حداکثر بهره را برده و در اواخر فروردین 1367 به فاو حمله کند. این عملیات که همزمان با حمله ناوگان امریکا به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس بود، نقطه شروع اقدامات عملیاتی ارتش عراق در ماه های پایانی جنگ بود. در این فاصله، ارتش عراق به مناطق شلمچه و هور نیز حمله کرد و نیروهای ایران مجبور به عقب نشینی از این مناطق شدند. سپاه پاسداران به منظور حفظ منطقه جنوب، نیروهای خود را از منطقه حلبچه نیز وارد منطقه جنوب کرد و عملیات بیت المقدس 7 را در منطقه شلمچه انجام داد. هر چند این عملیات قرین موفقیت بود و نیروهای سپاه توانستند تا کانال ماهیگیری پیشروی کرده و منطقه شلمچه را آزاد کنند، اما یگان های عملیاتی سپاه به دلیل کمبود نیرو نتوانستند در این مناطق بمانند و مجدداً به خطوط دفاعی قبلی خود بازگشتند. در این فاصله، نظام بین الملل تحریم های گسترده اقتصادی، سیاسی و نظامی را علیه ایران به اجرا گذاشت و ارتش امریکا با حمله به هواپیمای مسافربری ایران نشان داد که برای کمک به ارتش عراق و صدام آماده هرگونه اقدامی است. ارتش عراق نیز با بمباران های شیمیایی مناطق عملیاتی و شهرهای مرزی ایران، استفاده از سلاح های غیرمتعارف در جنگ را عادی کرده بود و در اقدامی ناباورانه، مسئولان ایرانی را تهدید به استفاده از سلاح های شیمیایی در شهرهای بزرگ ایران کرده بود. با توجه به تحولات فوق، ایران قطعنامه 598 را پذیرفت؛ قطعنامه ای که در اوج موفقیت های ایران (پس از والفجر 8 و کربلای 5) به تصویب رسیده بود و بخش قابل توجهی از خواسته های ایران در ان لحاظ شده بود. در این زمان، عراق که احساس می کرد برتری نظامی را در جبهه ها دارا است، نمی خواست به این قطعنامه تن دهد. از این رو اقدام به طرح ریزی و اجرای عملیات هایی در غرب – با کمک منافقین – و در جنوب – با استفاده از نیروهای ارتش و گارد ریاست جمهوری عراق – نمود. این دو عملیات با حضور نیروهای سپاه در محور غرب و جنوب به شکست انجامید و سپاه موفق شد از سقوط شهرهای خرمشهر و آبادان در جنوب و کرمانشاه و اسلام آباد در غرب جلوگیری کند. ارتش عراق که قطعنامه 598 را به زیان خود ارزیابی می کرد، پس از شکست های سنگین در دو عملیات غرب و جنوب، اقدام به بمباران گسترده مراکز اقتصادی و نظامی ایران کرد. برادر محسن (رضایی) فرمانده سپاه با مشاهده این وضعیت به قرارگاه کربلا به فرماندهی برادر غلامپور دستور داد تا طرح عملیاتی جدیدی را در منطقه کوشک – طلائیه تهیه کند. برادر محسن (رضایی) به یگان های عملیاتی نیز دستور دادند تا آماده انجام عملیات در این منطقه شوند. این آمادگی از سوی فرمانده سپاه به آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله خامنه ای اعلام شد. حضرت امام به محض اطلاع از این آمادگی به حاج احمدآقا فرمودند که سپاه آمادگی خود را حفظ کند ولی از انجام عملیات خودداری نماید. ایشان طی پیامی که از طریق آیت الله خامنه ای (ریاست جمهوری وقت ایران) به اطلاع فرمانده کل سپاه رساندند، فرمودند که پذیرش قطعنامه 598 ، تاکتیکی نیست. سند حاضر (که شرح گفتگوی آیت الله خامنه ای و برادر محسن رضایی چند روز بعد از پذیرش قطعنامه است)، با چنین مقدمه ای قابل تبیین است. و نشان می دهد که سپاه پاسداران در پایان جنگ با درهم شکستن حملات ارتش عراق و منافقین، در آمادگی برای انجام عملیاتی گسترده بوده است. از دیگر نکات قابل استنباط از این سند، می توان به نکات زیر اشاره کرد: 1- امام خمینی (ره) در تصمیم خود مبنی بر پذیرش قطعنامه 598، جدی بودند و علیرغم آمادگی سپاه برای انجام عملیات، حاضر نشدند از قول و نظر خود عدول کنند. 2- امام با تصمیم خود موفقیت دیگری را به موفقیت های ایران اضافه کردند و نشان دادند اگرچه جمهوری اسلامی به مطلوب نهایی خود در جنگ (یعنی سرنگونی صدام و تغییر رژیم بعثی عراق) نرسید اما به موفقیتی کمتر از حد مطلوب قانع شد؛ موضوعی که در عرصه سیاست باید مورد توجه کلیه کارگزاران نظام باشد و درس آموز این نکته است که نباید شرایط واقعی را فدای شرایط مطلوب کرد. در عالم سیاست و در شرایط اضطراری، گاه مسئولان مجبور به انتخاب گزینه خوب در مقابل گرینه خوب تر یا انتخاب گزینه بد در مقابل گزینه بدتر می شوند. باید شجاعت پذیرش چنین موقعیت هایی را دارا بود. 3- پیشبینی های صورت گرفته در تحلیل مقام معظم رهبری و برادر محسن رضایی در سال 1367 (مبنی بر رویارویی قریب الوقوع عراق و امریکا)، به میزان قابل توجهی به وقوع پیوست و این نشان دهنده تحلیل های واقع بینانه مسئولان نظام نسبت به تحولات منطقه ای و جهانی است. ایشان در قسمتی از این گفتگو فرمودند: «من احتمال می دهم که صدام سر کار نماند. احتمالش هست که او را بردارند، اما روس ها می خواهند او را نگه دارند». و برادر محسن رضایی تأکید می کند که «امریکایی ها دیگر صدام را نمی خواهند». و چیزی نگذشت که در جریان مله عراق به کویت شاهد رویارویی نظامی امریکا با رژیم صدام بودیم. 4- وحدت و همدلی مسئولان نظام با یکدیگر تأثیر به سزایی در حل مسائل و مشکلات کشور داشته و دارد. ضرورت وحدت یکی از نکاتی است که از این سند مستفاد می شود. علیرغم اینکه جانشینی فرماندهی کل قوا در ماههای پایانی جنگ بر عهده آیت الله هاشمی رفسنجانی بود، حضرت آیت الله خامنه ای در مقام ریاست جمهوری ضمن حضور در صحنه های جنگ، به حل مسائل نظامیمی پرداختند. چنین اتحادو اتفاقی در تاریخ ایران کم نظیر است. 5- مسئولان و فرماندهان عالی جنگ، همگام با رزمندگان در خطرناک ترین صحنه های جنگ حاضر بودند و از نزدیک و بر اساس واقعیت های صحنه های نبرد به تصمیم گیری می پرداختند. حضور حضرت آیت الله خامنه ای در اوج بمباران های نیروی هوایی ارتش عراق در جبهه های جنوب، گوهی بر این واقعیت است. [url=http://www.rezaee.ir/]منبع[/url]
  7. سردار سليم‌آبادي در اين عمليات با انجام دو هلي‌برد همراه با اميرسپهبد شهيد علي صياد شيرازي، نقش موثري در متلاشي شدن منافقان ايفا كرد. وي در اين گفت‌وگو با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان دوران دفاع مقدس به ويژه شهيدان عمليات مرصاد و شهيد صياد شيرازي، وقايع قبل از تجاوز منافقان و نحوه شكست آنها در عمليات مرصاد را تشريح كرد مقارن ساعت‌14:30 سوم مرداد سال ‌1367،منافقين و ارتش عراق عمليات مشترك خود را با هجوم زميني از طريق سرپل ذهاب و هلي‌برد از جنوب گردنه «پاطاق» ( نزديك سرپل ذهاب) آغاز و به طرف شهر كرند غرب پيشروي كردند و حدود ساعت ‌18:30 اولين تانك‌هاي عراقي با آرم منافقين وارد شهر كرند‌ غرب شده و تا ‌5 كيلومتري جاده كرند ـ اسلام‌آباد اقدام به تعقيب اتومبيل‌هاي شخصي در حال فرار كرده و مجددا به شهر باز گشتند. در همين هنگام حدود هشت دستگاه تانك و نفربر به همراه نيروهاي پياده بعثي و منافق، شهر كرند غرب را به تصرف درآورده و سپس به طرف اسلام آبادغرب پيشروي كردند... سردار سليم‌آبادي در اين عمليات با انجام دو هلي‌برد همراه با اميرسپهبد شهيد علي صياد شيرازي، نقش موثري در متلاشي شدن منافقان ايفا كرد. وي در اين گفت‌وگو با گراميداشت ياد و خاطره شهيدان دوران دفاع مقدس به ويژه شهيدان عمليات مرصاد و شهيد صياد شيرازي، وقايع قبل از تجاوز منافقان و نحوه شكست آنها در عمليات مرصاد را تشريح كرد. سردار، شما در آن زمان چه مسوليتي داشتيد و چگونه در جريان تجاوز منافقان قرار گرفتيد؟ در تيرماه سال 1367 مسوليت فرماندهي لشكر 71 روح‌الله استان مركزي را برعهده داشتم كه اين لشكر از نيروهاي اراك ،خمين ساوه، دليجان، تفرش، محلات، آشتيان و شازند تشكيل شده بود، همزمان دو گردان در جنوب،سه گردان نزديك كرمانشاه (سه راه پاوه) و «ويس قرني» و سه گردان نيز در مريوان حدود منطقه «دزلي» داشتم. اين نيروها عمدتا بعد از عمليات والفجر10 آن جا مانده بودند و قرار بود با لشكر 28 سنندج ارتش كه آن زمان «امير دادبين» فرماندهي آن را برعهده داشت،با انجام عملياتي در روي منطقه «شيلر» و با انهدام يكي از تيپ‌هاي عراق، از پيشروي آنها جلوگيري كنيم. كار شناسايي اين عمليات كه ما آن زمان زير نظر «قرارگاه قدس» بوديم و فرماندهي آن را «سردار حجازي»( فرمانده نيروي مقاومت بسيج) بر عهده داشت، انجام شد و قرار بود اين عمليات را به صورت مشترك با ارتش انجام دهيم،‌همه كارها انجام شد و شب فرداي انجام كارها قرار شد اين عمليات را انجام دهيم، اما از قرارگاه مرا خواستند،‌رفتم. سردار حجازي گفت: دستور رسيده به جنوب حركت كنيد و حضرت امام فرموده‌اند: «حفظ جنوب، حفظ اسلام است». پس عملياتي انجام نشد؟ بله. با توجه به اين دستور،انجام عمليات در منطقه شيلر منتفي شد. بعد از ظهر از منطقه مريوان به سمت سه راه پاوه كه آنجا تعدادي نيرو داشتم، حركت كردم، مسول ستادي در منطقه دزلي داشتم كه توجيهش كردم تا بعد از آماده شدن كارها، به سمت جنوب حركت كند. چه زماني راهي جنوب شديد؟ به اتفاق مسول عمليات به سمت منطقه كرمانشاه حركت كرديم كه سه گردان و يك ستاد ما هم آنجا مستقر بود. حدود ساعت 10 شب بود كه به مقرمان در سه راه بانه و «ويس قرني» رسيديم. جلسات زيادي برگزار كرديم كه چگونه مي‌توانيم نيروها را چگونه به صورت هماهنگ و به موقع به دو گردان موجود در جنوب ملحق كنيم. بنا بود صبح زود با مسول عمليات به سمت جنوب حركت كنم و اين شش گردان به ما بپيوندند كه بتوانيم عمليات مناسبي در مقابل عراقي‌ها در جنوب داشته باشيم، فكر مي‌كنم حدود 11:30 شب بود آمدم در اتاق مخابرات استراحت كنم، چون يادم مي‌آيد در آن زمان ما بيش از دو يا سه ساعت در شبانه روز خواب نداشتيم. يعني فرصت خوابيدن نبود. تازه چشمم گرم شده بود كه مسول ستاد ما در آن منطقه بيدارم كرد و گفت: مي‌گويند كرند را گرفته‌اند. گفتم مرز كجا؟ كرند كجا؟ خيلي فاصله دارد، بعيد است چنين اتفاقي بيفتد و من در واقع در راه جنوب از ماجرا مطلع شدم. واقعيت داشت؟ بله متاسفانه واقعيت داشت. بعد از ساعت 12 تا 12:30 شب بود كه دوباره صدايم كرد و گفت:‌كه اطلاع مي‌دهند كه اسلام‌آباد غرب را هم گرفتند، گفتم شوخي مي‌كني؟ 100 تا 150 كيلومتر با ابتداي مرز فاصله دارد. شايد ساعت دو يا سه شب بود كه با بي‌سيم به من اطلاع دادند قرارگاه مرا خواسته است. من به قرارگاه منطقه كرمانشاه آشنا نبودم و نمي‌دانستم بايد كدام محل بروم؟، ساعت سه حركت كرديم و صبح زود در محل قرارگاه در طاق بستان و نزديك بيمارستان امام حسين (ع) بودم. ديدم جمعيت زيادي در منطقه است. وضعيت براي من عادي نبود و باورم نمي‌شد كرند و اسلام آباد به اشغال عراقي‌ درآمده باشد. وارد قرارگاه شدم و سردار رشيد (جانشين رييس ستاد كل نيروهاي مسلح) را ديدم، گفت: فلاني كجا هستيد، گفتم در خدمت شما هستم. گفت: دو تا خمپاره‌انداز ببريد چهار زير، موشك‌اندازهاي ضدزره ببريد فلان جا و... گفتم: ‌چه خبر شده؟ يكي توجهيم كند و من هم كه به اندازه كافي نيرو دارم، مي‌توانم عمليات كنم. آنجا شهيد صياد شيرازي را هم ديدم و با هم احوالپرسي كرديم،‌دريابان شمخاني و سرلشكر حسني سعدي فرمانده وقت نيروي زميني هم بودند و يكي از برادراني كه آنجا مسوليت داشت، مرا توجيه كرد كه چه اتفاقي افتاده و گفت كه دشمن در چهارزبر گير كرده است. يعني منافقان اين قدر امكانات داشتند كه توانسته بودند تا چهارزبر پيشروي كنند؟ دشمن با 15 هزار نيرو شامل پشتيباني و غيره عمليات كرده بود كه پنج هزار نفر از آنها در 25 يگان سازماندهي شده بودند، يگان‌هاي كوچك اما متحرك و مجهز به خودروهاي توپدار و نفربرهاي زرهي كه قسمتي از آنها برزيلي بود و همه جديد بودند، يعني با بهترين امكانات و تجهيزات سازماندهي شده بودند تا به زعم خود در مدت 33 ساعت تهران را هم تصرف كنند و كارشان را در پنج مرحله سازماندهي كرده بودند. وضعيت ايران در آن زمان چگونه بود؟ وقتي منافقان با كمك ارتش عراق حمله كردند، خط توسط ارتش عراق از منطقه قصرشيرين شكسته شده بود و عراقي‌ها سرپل ذهاب را گرفته و تا پادگان ابوذر هم پيشروي كرده و بخشي از آن را نيز تصرف كرده بودند. ستون منافقان نيز از بين عراقي‌ها عبور كرده و آمده بودند تا«پاتاق» و از آنجا به كرند. مقاومتي هم جلوي آنها نبود و نيروها نتوانسته بودند به دليل شكسته شدن خط اصلي مقاومت كنند. منافقان ساعت9:30 شب سوم مرداد به اسلام‌آباد رسيده و كشتار وسيعي از عناصر حزب‌اللهي،بسيجي، پاسداران و افراد مومن به انقلاب به راه انداختند و حتي به زخمي‌هاي بيمارستان اسلام‌آباد نيز رحم نكردند و آنها را شهيد كردند. بعد، از آنجا به سمت گردنه چهارزبر حركت كردند، اما آنجا با نيروهاي سپاه كه بعضي از آنها از بچه‌هاي قرارگاه رمضان و بخشي نيز از نيروهاي لشگر6 ويژه سپاه بودند، برخورد كردند و اين نيروها با كمك سپاه كرمانشاه آنها را متوقف كردند. اينها توضيحاتي بود كه در قرارگاه به من توضيح داد وقتي توضيح دادند،همه دنبال اين بودند كه در لايه‌هاي گردنه اسد‌آباد و ديگر جاها كه منافقان دنبال آنها بودند، مانع ايجاد كنند.وضعيت كرمانشاه به هم ريخته بود. به سردار رشيد و شهيد صياد پيشنهاد انجام كار شناسايي دادم. موافقت شد و قرار شد من به همراه شهيد صياد شيرازي و مسول عمليات، آقاي شايقي با خودرو رفتيم پايگاه هوانيروز كرمانشاه و در آنجا سوار بر هلي‌كوپتر 214 تا نزديك چهارزبر رفتيم كه فرود بياييم. اينجا اتفاقي افتاد كه به نظرم زنده ماندن ما در اين صحنه به خاطر امداد الهي بود. بيشتر توضيح مي‌دهيد؟ براي اين كه هلي‌كوپتر از تيررس دشمن در امان بماند، در ارتفاع پايين حركت مي‌كرد،نزديك چهارزبر در حال نشستن بوديم كه به يكباره با سيم‌هاي برق فشار قوي مواجه شديم، خلبان هم متوجه نبود، من گفتم سيم‌هاي فشار قوي و شهيد صياد هم با دست، خلبان را متوجه كرد كه پيش روي ما مانع وجود دارد و هلي كوپتر را بكش بالا. تا خلبان هلي‌كوپتر را بالا كشيد، يكي از اسكيت‌هاي هلي‌كوپتر به آخرين سيم برق فشار قوي گير كرد. من گفتم سقوط كرديم، اما گويا سيم برق نداشت و در حال پاره شدن بوده و در تماس با هلي‌كوپتر نيز به طور كلي پاره شد. به هر حال بعد از اين اتفاق، در گوشه چهار زير به زمين نشستيم و وضعيت را بررسي كرديم. پس شما و شهيد صياد در مراحل مختلف كار با هم بوديد؟ بله.با ايشان مسوليت داشتيم كه كار شناسايي را در منطقه انجام دهيم و وضعيت جاده‌اي كه به سمت اسلام‌آباد، گردنه خسرو‌آباد- كرند و پاطاق و سرپل ذهاب مي‌فت را شناسايي كنيم تا بتوانيم به پادگان ابوذر برويم، حدود سه تا چهار كيلومتر از سمت شرق جاده به سمت اسلام‌آباد حركت كرديم و منافقان را از پهلو مي‌ديديم كه عمدتا در جاده در حال حركت بودند. چه نتيجه‌اي از اين شناسايي گرفتيد؟ شناسايي خوبي بود و معلوم شد منافقان گستردگي زيادي ندارند و همين امر نويد خوبي براي ما بود،‌از كنار اسلام‌آبادغرب با سه چهار كيلومتر فاصله رد شديم و با عبور از پشت ارتفاعات در پادگان ابوذر به زمين نشستيم. قبلا اشاره كرديد كه دشمن بخشي از پادگان ابوذر را اشغال كرده بود، وقتي در پادگان به زمين نشستيد وضعيت چگونه بود؟ تيپ 29 نبي‌اكرم (ص) به كمك نيروهاي موجود در آنجا آمده و نيروهاي دشمن را از پادگان عقب زده بودند و حتي رد تانك‌هاي عقب‌نشسته عراق بر روي زمين كاملا مشخص بود. فرمانده پادگان آنجا هم ارتشي بود، شهيد صياد در آنجا به همه قوت قلب داد و اوضاع را بررسي كرديم و برگشتيم. اما زمان بازگشت از گردنه خسروآباد برگشتيم و از آن طرف جاده نيز شناسايي‌هايي انجام داديم و حتي يكي دو تير نيز به سمت هلي‌كوپتر ما شليك شد،‌ديديم منافقان در همان جاده اصلي مستقرند و هدفشان اين بود كه خودشان را به تهران برسانند و به فكر ديگري نبودند. در پادگان هوانيروز ارتش به زمين نشستيم و با خودرو به قرارگاه آمديم، دريابان شمخاني،فرمانده وقت نيروي زميني سپاه در آن زمان بنده را خواست كه در مورد وضعيت موجود نظر بدهم. به دريابان شمخاني گفتم:الان دشمن در يك خط مستقيم گسترده است و نوك حمله‌اش را زياد كرده كه ببرد و جلو برود. نظر نهايي شما براي حل مشكل چه بود؟ به دريابان شمخاني گفتم نظرم اين است كه بايد ابتدا نيروهاي دشمن با هلي‌برد تجزيه شوند، بعد از بين بروند. دريابان شمخاني با پيشنهاد هلي‌برد من موافقت كرد و گفت: خودت عمل كن. گفتم كسي مرا پشتيباني نمي‌كند. چون اگر هلي‌برد كنم بايد مجروحان تخليه شوند، تجهيزات به من برسد و...شايد حدود 10 دقيقه در اين زمينه گفت‌وگو كرديم، اما ايشان گفتند. نه، من قول مي‌دهم، پشتيباني مي‌كنند. در اتاقي كه من و دريابان شمخاني گفت‌وگو مي‌كرديم، يك نفر هم با لباس بسيجي روي تخت نشسته بود، ابتدا متوجه حضورش نشدم،هر چند ايشان به من نگاه مي‌كرد، خواستم بروم، ديدم آقاي هاشمي رفسنجاني است. هلي‌برد انجام شد؟ ساعت چهار بعد از ظهر و بعد از توجيه و تجهيز نيروها با دو فروند هلي‌كوپتر شنوك در فرودگاه اضطراي پشت اسلام‌آباد به زمين نشستيم كه شايد با جاده‌اي كه در دست منافقان بود، 1500 متر فاصله داشت و نيروهاي ما سه راهي پلدختر- اسلام‌آباد- كرمانشاه را گرفتند. يك پمپ بنزين و درختان سوزني كاج نيز آنجا وجود داشت كه بچه‌ها آنها را هم گرفتند و كلا نزديك سه كيلومتر را يك طرفه به دست گرفتيم، هر يك از منافقان هم كه از چهار زبر برمي‌گشت يا از طرف ديگر، گرفتار بچه‌ها مي‌شد، چون خبر نداشتند و كلا چيزي نزديك 150 نفر نيرو در دو سورتي پرواز آنجا پياده شدند. دو دستگاه خودرو منافقان كه تيرخورده را بود گرفتيم و از سلاح‌هايش بر عيله خودشان استفاده كرديم و به همين ترتيب 30 خودرو منافقان را از بين برديم كه يكي از آنها خودرو سوخت بود و وقتي آرپيچي به اين خودرو خورد و منفجر شد، منافقان تازه متوجه شدند چه خبر شده و راه‌شان بسته شده است، بعد فشار زيادي به آن منطقه وارد كردند تا آن را از ما پس بگيرند. در اين مدت از نظر پشتيباني چه وضعيتي داشتيد؟ درگيري خيلي شديد بود، ‌نيروي كامل هم نيامد، يعني پشتيباني نشدم، اما نيروها را هدايت مي‌كردم، يك جيپ و 910 غنيمت گرفتيم و از مردم منطقه هم براي ما نان و آب مي‌فرستادند، زخمي‌هايمان را هم توسط تعدادي از نيروهاي هوايي ارتش پانسمان كرده و از طريق انتهاي همان باند فرودگاه اضطراري كه قبلا به آن اشاره كردم، به عقب مي‌فرستاديم. آن شب به همين صورت گذشت. درگيري شديدي بين منافقان و ما وجود داشت سه بار ارتفاعي كه گرفته بوديم، دست به دست شد اما بار سوم، ارتفاع را نگه داشتيم و اولين نفربر زرهي منافقان را هم سالم به غنيمت گرفتيم و تا صبح همان شب بين 62 تا 64 خودرو آنها را منهدم كرديم. ساعت حدود 11 شب بود كه سردار كوثري كه آن زمان فرماندهي لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) را بر عهده داشت، با نيروهاي اطلاعات و عمليات خودشان به ما رسيدند و گفتند: نيروهاي ما از سمت دوكوهه در راهند. حدود 12 تا يك شب بود كه يك گردان از نيروهاي لشكر 27 به ما رسيدند و نزديك ساعت 3 صبح عمل كردند، اما چون به منطقه آشنايي نداشتند، عملياتشان موفقيت‌آميز نبود و تعدادي زخمي و شهيد داده بوديم و مهمات كمي هم داشتيم، مثلا گلوله آرپيچي نداشتيم و نبردهاي تن به تن هم بين ما و منافقان روي مي‌داد. ساعت حدود 12 شب بود كه تعدادي نيروي بسيجي هم از خرم‌آباد به ما رسيدند و گفتند: مي‌خواهيم به شما كمك كنيم و من هم نيرو كم داشتم، گفتم اگر مي‌خواهيد كمك كنيد بايد در سازمان قرار بگيريد، گفتند: خودمان مي‌خواهيم عمل كنيم. ديدم زير بار نمي‌روند آنها را فرستادم عقب. چون اگر بدون سازمان عمل مي‌كردند، تلفات ما زيادتر مي‌شد. خيلي هم ناراحت شدم كه چرا منظم عمليات نمي‌كنند. شايد سه ربع تا يك ساعت بعد بود، ديدم تعدادي نيرو از كميته انقلاب اسلامي آن زمان بروجرد رسيد، فرمانده اين نيروها آمد پيش ما آمد و گفت كه فقط اسلحه ژ - 3 داريم. آنها قبول كردند در سازمان قرار بگيرند و خيلي منظم تقسيم شدند و خوب هم جنگيدند و بعد از عمليات هم نامه قدرداني براي كميته نوشته و از زحمات آنها قدرداني كردم. اين وضعيت به كجا انجاميد؟ تا ساعت 9 صبح نيروهاي لشكر 27 محمد رسول‌الله (ص) به پشت سر ما نزديك شدند. البته ما از ساعت 4 بعد از ظهر تا 9 صبح كه حدود 17 ساعت مي‌شود، منطقه را نگه داشته بوديم، هر چند در شب، هلي‌كوپترهاي عراق زخمي‌هاي منافقان را تخليه كردند و صداي هلي‌كوپتر را هم مي‌شنيديم. همزمان با اين عمليات، هواپيماهاي عراقي نيز هوانيروز، پادگان‌هاي ارتش و مسيرهايي كه نيروهاي ما در آنها مستقر بودند را بمباران مي‌كردند و حدود 28 نفر شهيد داديم كه بيشتر اين شهداء در فداكاري‌هايي كه براي حفظ ارتفاع صورت گرفت، شهيد شدند. تلفات منافقان چقدر بود؟ چيزي نزديك به 500 تا 700 نفر از منافقان موجود در خودروهايي كه هدف قرار گرفتند،كشته شدند. نيروي شجاعي به نام مددي نيز داشتم كه منافقان او را اسير كرده و در اسلام‌آباد اعدامش كرده بودند. البته دو نفر از بچه‌هايي كه توسط منافقان اسير شده بودند،از دست منافقان فرار كرده و وضعيت آنها را براي ما گزارش كردند. وضعيت ما از نظر مهمات خوب نبود،اما اين بچه‌ها هم به ما گفتند وضعيت مهمات آنها نيز خوب نيست و وقتي ديدم وضعيت آنها هم خوب نيست تا صبح ايستاديم تا اين كه لشكر 27 جاي ما را گرفت. اين بخش از عمليات كه ما در مرصاد انجام داديم شامل روز چهارم مرداد مي‌شود. يعني منافقان از روز سوم تهاجم خود را شروع كردند. بعد از جابجايي، به نيروهاي اصلي خودم رسيدم و نيروهايم را در مركزي نرسيده به چهارزبر كه مركز تحقيقات كشاورزي بود، مستقر كردم. و عمليات بعدي؟ بنا شد در عمليات بعدي، نيروها را از سمت پادگان حضرت امام خميني (ره) هلي‌برد كنيم تا من بين گردنه پاتاق و كرند را ببندم. نيروها بعد از توجيه سوار هلي‌كوپتر شدند و با شهيد صياد منطقه را شناسايي كرديم، بعد گردان را آورديم جلو. كه شب از روي ارتفاع بروند جاده را ببندند، فشاري كه در ضربه اول به منافقان هم در زمينگير شدن آنها در چهارزبر و هم بر اثر كمين سنگيني كه به آنها زديم وارد شده بود و همچنين تداوم فشار از سوي لشگر 27، از هم پاشيده شده و مجبور به عقب‌نشيني شدند. نيروي هوايي در اين درگيري چگونه عمل كرد؟ هلي‌كوپترهاي هوانيروز و هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي هم بمباران‌هاي شديدي بر روي منافقان انجام داده و تلفات سنگيني بر آنها وارد كردند و هلي‌كوپترهاي كبري نيز از پهلو ستون‌هاي منافقان را هدف قرار مي‌دادند. نيروهاي لشگر 9 بدر هم كمين كوچكي در گردنه حسن‌آباد ايجاد كرده و منافقان را هدف قرار مي‌دادند و به اين صورت منافقان تجزيه مي‌شدند. در هلي برد دوم، سه گردان نيز از راه زمين براي پيوستن به نيروهاي هلي‌برد حركت داده شد و مسير كه بسته شد، ديديم منافقان در حال عقب‌نشيني به سمت مرز و كوهستان هستند و در همين فرار كردن منافقان حدود 90 تا 100 نفرشان توسط سپاه كرمانشاه اسير شدند. در حال عقب‌نشيني هم پل‌ها را منفجر كردند و كسي ديگري نمانده بود. چه عواملي باعث شد منافقان به فكر تجاوز به ايران بيفتند و چه هدفي داشتند؟ آنها قصد داشتند با تمام امكانات و با فراخواني كه از نيروهايشان در تمام نقاط جهان كرده بودند، بتوانند به تهران رسيده و حكومت اسلامي را ساقط كنند و تنها به عنوان نيروي يكي دو لشگر عراق محسوب مي‌شدند، البته قبل از عمليات «فروغ جاويدان»، عملياتي به نام «چلچراغ» در مهران انجام داده بودند و به دليل برخي موفقيت‌هايشان در اين عمليات تصور مي‌كردند در عمليات فروغ جاويدان هم موفق خواهند شد كه شكست سختي متحمل شدند. عمليات فروغ جاويدان در حالي انجام شد كه ايران قطعنامه‌ 598 را پذيرفته بود و خيلي از هواداران منافقان در مسيرهاي مشخص شده در انتطار منافقان بودند و حتي قصد داشتند مراسمي در ميدان آزادي برگزار كنند، اما با لطف خدا و تلاش رزمندگان اسلام، ملت ايران بار ديگر سرافراز شد و شور مردم در دفاع از كشور خيلي مهم بود. اگر خاطره‌اي از شور مردمي در مقاطعي كه به آنها اشاره كرديد داريد، بفرماييد البته حضور هميشگي مردم ما در صحنه‌هاي مختلف خاطره است، اما خاطره‌اي هم از آن زمان تعريف مي‌كنم. در آن زمان به همراه مسول بهداري براي سركشي به يكي از گردانهايم در سه راه پاوه مي‌رفتم، دم در دژباني ديدم، يكي لباس تميزي پوشيده و يك دستمال هم به گردنش انداخته است، البته نه اين كه دژبان لباس تميز نمي‌پوشد،نه، بلكه اصلا لباس اين فرد به لباس دژباني نمي‌خورد، به رحمتي، مسول بهداري منطقه گفتم، آقاي رحمتي، قيافه اين آقا به دژبان نمي‌خورد، گفت: اين پزشك است، آن قدر پزشك متخصص آمده است كه من جا براي خوابيدن نداشتم و بيرون خوابيدم، اين هم پزشك عمومي است كه گفته فقط مي‌خواهم كار كنم و فرقي نمي‌كند كجا باشد و براي همين دم در دژباني كاري كه برايش سپرده‌اند را انجام مي‌دهد، يعني طناب را بالا پايين مي‌برد تا خودروها عبور كنند. آنقدر نيرو آمده بود كه جا نداشتيم و فقط تعدادي از اين نيروها را جايگزين نيروهاي مجروح مي‌كرديم، آنقدر انواع خودرو براي ما ارسال كرده بودند كه از هيچ لحاظ مشكلي نداشتيم، چون امكانات بيش از حد رسيده بود. وقتي منافقان حمله كردند و مردم فهميدند كشور در خطر است، سرا از پا نشناخته به جبهه آمده بودند، حتي برخي از اين مردم با خودروهاي شخصي، خودشان به منطقه رسانده بودند، مثل اين كه روز اول جنگ بود و اين از الطاف الهي بود كه منافقان اين گونه حمله كنند و نابودي آنها در آن منطقه فراهم شود. در حالي كه آنها اگر به صورت انفرادي وارد مي‌شدند، خطرناك بود و به واسطه نابودي منافقان، امنيت خوبي براي كشورمان ايجاد شد. به حضور شهيد صياد شيرازي در عمليات مرصاد اشاره كرديد، در اين زمينه هم صحبت كنيد شهيد صياد شيرازي هرچند در آن زمان مسوليتي نداشت، اما احساس وظيفه مي‌كرد و مثل سرباز عادي هر كاري از دستش برمي‌آمد، انجام مي‌داد. همه هم در ارتش و سپاه قبولش داشتند. در هر دو هلي‌بردي كه انجام دادم، ايشان حضور داشتند و هلي‌كوپترها را هم خودش هماهنگ مي‌كرد. در بخش اول عمليات از دستش ناراحت شدم چون از من پشتيباني نشد، هر چند مشكلات ديگري نيز در انجام ندادن عمليات قوي‌تر وجود داشت از جمله پياده كردن نيرو‌ها و.... در بخش دوم كه آمد از او احوالپرسي نكردم و ناراحت شدم كه چرا پشتيباني نشدم، پيشم آمد، دست در گردنم انداخت و عذرخواهي كرد و اين هم از بزرگواري شهيد صياد بود. البته همه چيز را فراموش كرديم. بعد از اين اتفاقات، همواره با هم در تماس بودم. يعني هرجا بود مرا مي‌خواست يا تماس مي‌گرفت و با هم صحبت مي‌كرديم، بعد از اين كه ستاد كل آمدند، تلاش داشتند در خدمت ايشان كار كنم كه اين توفيق نصيب ما شد. به هر موضوعي كه وارد مي‌شد آن را به نتيجه مي‌رساند. مثلا تمام هلي‌كوپترها را خودش هماهنگ مي‌كرد. اگر نيازي به هواپيماي جنگنده بود، تماس مي‌گرفت و نيروها را هم همينطور و تا نيروها را پياده نمي‌كرد منطقه را ترك نمي‌كرد. كسي اين كار را نمي‌كند، اما شهيد صياد شيرازي، بي‌ادعا، بي‌ريا و شجاع بود كه اين خصوصيات او در عمليات مرصاد به اوج خود رسيد. گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: ناصر ملائي
  8. سرويس بين الملل تابناك- نزديكان به باراك اوباما رئيس جمهور آينده آمريكا ادعا كردند كه اين سناتور دموكرات براي برقراري آرامش در افغانستان و به كار گيري استرات‍ژي منطقه اي تر در اين كشور گزينه مذاكره با تهران را نيز مد نظر دارد. ديلي تلگراف در همين باره گزارش داد كه اوباما در جريان تبليغات انتخاباتي خود افغانستان را به خط مقدم جنگ با تروريسم تشبيه كرده و اعلام كرده بود كه براي مذاكرات مشروط با ايران آماده است اما بعد از آن اعلام كرد كه در ابتدا بايد زمينه هاي مناسب ايجاد شود. در همين زمينه نزديكان وي افشا كردند كه اوباما قصد دارد كه تلاشها و تعهدات صورت گرفته براي دستگيري اسامه بن لادن را به طور جدي از سر بگيرد. مشاوران امنيتي وي نيز در مقاطعي اعلام كردند كه اوباما معتقد است دولت بوش تلاش براي دستگيري رهبر الفاعده را كاهش داده است. اين در حالي است كه با تبديل شدن بن لادن به هدف اول اوباما و دولتش وي اعلام كرده كه قصد همكاري جدي با پاكستان در مورد مناطق مرزي و قبيله اي پاكستان در مقابله با نيروهاي طالبان را دارد. بنابر اين گزارش دولت اوباما تقريبا براي اعزام دست كم 10 هزار نيروي ديگر به افغلانستان و خارج كردن نيروهاي آمريكايي از عراق مصمم است. وي در عين حال قصد دارد فشار بر كشورهاي اروپايي حاضر در افغانستان كه در درگيريها حضور ندارند را بيشتر كند تا نيروهاي خود را به مناطق متشنج اعزام كنند. ديلي تلگراف ادامه داد كه در عين حال پيام تبريك احمدي نژاد به اوباما باعث افزايش محبوبيت وي در ايران شده است. گفتني است كه پيام تبريك رئيس جمهور ايران اولين پيام يك مقام برجسته ايراني به برنده انتخابات رياست جمهوري آمريكا از زمان قطع روابط دو كشور پس از انقلاب اسلامي 1979 و بحران گروگانگيري سفارت آمريكا بود. شايان ذكر است كه خبرگزاري فرانسه از برلين به نقل از يك ديپلمات اروپايي گزارش داد كه شش قدرت برتر جهان كه قصد دارند ايران را از ادامه برنامه اتمي خود منصرف كنند روز پنج شنبه در پاريس تشكيل جلسه خواهند داد. اين جلسه قدرت هاي برجسته سياسي جهان با حضور وزراي امور خارجه بريتانيا، چين، فرانسه، المان، روسيه و آمريكا و با موضوع پيشرفت ها در پرونده اتمي ايران برگزار خواهد شد. تنش ها در گروه 5+1 از ماه گذشته و در پي اقدام آمريكا براي تحريم يك شركت بزرگ تسليحاتي روسيه به علت فروش تكنولوژي هاي نظامي حساس به ايران افزايش يافته است. تابناک
  9. شیمون پرز،رئیس رژیم اسرائیل به فروپاشی این رژیم از درون، اذعان كرد. به گزارش شبكه خبر، به نوشته روزنامه صهیونیستیِ یدیعوت آحارونوت ، شیمون پرز با اذعان به اختلافات شدید داخلی در این رژیم گفت: با ادامه این اختلافات و درگیری ها ،جامعه اسراییل نیز همچون اتحاد جماهیر شوروی ، چكسلواكی و یوگسلاوی ، فروخواهد پاشید . ایهود اولمرت نخست وزیرمستعفی رژیم اسرائیل نیز چندی پیش با اشاره به شكست های پی درپی این رژیم و مستاصل شدن مقامات و جامعه این رژیم اذعان كرد : اسراییل دیگر توان مقابله با فلسطینیان را ندارد و رویایی اسراییل بزرگ را باید پایان یافته دانست . در همین حال براساس نظرسنجی های انجام شده ، درپی تشدید اختلافات احزاب داخلی رژیم اسرائیل در ماه های اخیر ، میزان حمایت جامعه رژیم اسرائیل از مقامات این رژیم و همچنین میزان اعتماد به آنها به طور چشمگیری كاهش یافته است . تابناک
  10. با سلام و عرض تبریک عید من فکر میکنم که در این نظر سنجی بالگرد Mi-28 Havoc در مجموع از سایر رقبا قوی تر باشه اما علاقه شخصی و قلبی من به پرنده دوست داشتنی هوانیروز AH-1 Cobra هست که واقعا در دفاع از میهن ما چیزی کم نذاشت یا علی
  11. در پي انتصاب رییس کارکنان کاخ سفید توسط اوباما، مطبوعات اسرائيلي ضمن ابراز خرسندي از اين انتصاب، او را "مرد ما در کاخ سفید" ناميدند. به گزارش "الف"، روزنامه های اسراییلی با انتشار خبر انتصاب "رام ايمانوئل" به سمت رئيس دفتر كاركنان كاخ سفيد كه اولين انتخاب رئيس جمهور منتخب آمريكا است، تبار اسراییلی وی را یاد آور شده و اين انتصاب را نمادين و معني دار توصيف كردند. روزنامه های اسرائيلي هآرتص ومعاریو، رام را "مرد ما (اسراییلی ها) در کاخ سفید" نامید و انتخاب وي توسط اوباما را نشانه نزديكي رئيس جمهور جديد آمريكا به اسرائيل دانستند. اين درحالست كه باراک اوباما رئیس جمهور منتخب ایالات متحده در یک گفت و شنود تلفنی با نخست وزیراسرائیل قول داد در حفظ امنیت اسرائیل کوشا باشد. اولمرت نخست وزیر اسرائیل درتماس تلفنی که اوباما با اوانجام داد، بار دیگر پیروزی وي را تبريك گفت و تاکید کرد که توان رهبری او را تحسین می کند. ریاست کارکنان کاخ سفید بالاترین سمت در دولت رییس جمهور آمریکاست وشخصیتی که که به چنین مقامی منصوب گردد، نقش مشاور اول رییس جمهور را نیز ایفا خواهد کرد. از سوی دیگر براساس گزارش مطبوعات اسراییل، بنيامين إيمانويل پدر رام ايمانويل تبعه اسراییل بوده است و قبلا عضو یک گروه تندروی زیرزمینی یهودی بنام "يتسيل" بوده وپیش از اعلام موجودیت اسراییل در سال 1948 در جنگ های چریکی علیه نیروهای بریتانیا شرکت داشته است. به نوشته روزنامه هآرتص، رام ايمانوئل در دهه 60 میلادی به همراه خانوده خود به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد ودر شیکاگو اقامت گزید. رام ایمانویل در سال 1997 برای مدت کوتاهی درارتش اسراییل خدمت کرده و پیش از جنگ خلیج فارس در سال 1991 در دفتر خدمت وظیفه ارتش اسراییل داوطلبانه ثبت نام کرده بود. پدر رام ایمانوییل به روزنامه معاریو گفته است: بدون شک رام رییس جمهور را تحت تاثیر قرار خواهد داد واو را هوادار اسراییل خواهد کرد. وي افزوده است: چرا رام چنین کاری را نکند؟ آیا وجدان خود را خارج از کاخ سفید خواهد گذاشت؟ "ستینی هوبر" یکی از مقام های حزب دمکرات نيز روز چهارشنبه گفت: رام ایمانوییل نماینده ایلینوی در کنگره آمریکا واز نزدیکان باراک اوباما سمت رییس کارکنان کاخ سفید را خواهد پذیرفت. در صورت صحت چنین امری، رام اولین مسئولی است که از سوی اوباما برگزیده می شود. رام ایمانوییل در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون به عنوان مشاور سیاسی وی تعیین شده بود. در همين حال انتصاب رام ايمانوئل نوسط اوباما، خشم رسانه هاي عربي را بر افروخته است. اوباما تا تاریخ تعیین رسمی وی به عنوان ریییس جمهور در 20 ژانویه آینده وقت دارد مشاوران خود را برگزیند. الف
  12. روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز که در هفته گذشته با چاپ یک سرمقاله حمایت خود را از باراک اوباما نامزد دموکرات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام داشت، روز دوشنبه (3 نوامبر) و تنها یک روز مانده به انتخابات حساس ریاست جمهوری آمریکا، مهم ترین چالش سیاست خارجی آمریکا برای رییس جمهور آتی این کشور را نحوه برخورد با برنامه هسته ای ایران و آنچه "راه های ممانعت از دست یابی ایران به بمب اتم"توصیف کرد،خواند. این روزنامه می نویسد: "در هفته های گذشته در تمامی سمینارها، بحث های نمایندگان کنگره، مقالات کارشناسان و...اعضا و یا هوادارن منطقی هر دو حزب اصلی جمهوریخواه و دموکرات آمریکا به یک وحدت نظر درباره نحوه برخورد دولت آینده آمریکا با برنامه اتمی ایران می رسند و این نظر واحد در واقع قرار دادن "گزینه نظامی" در ذیل یک رویکرد دیپلماتیک جدی در برابر برنامه هسته ای ایران است. در حالی که در دولت بوش گزینه نظامی در صدر اولویت های دستگاه سیاست خارجی قرار داشت." این روزنامه در ادامه با اشاره به گزارش اخیر117 صفحه ای یک مرکز مطالعاتی در واشنگتن درباره راههای مقابله با فعالیت های اتمی ایران می نویسد: "یکی از جامع ترین مطالعاتی که در این باره شده است گزارش اخیر 117 صفحه ای "مرکز سیاست دوحزبی" در واشنگتن است که توسط دو سناتورسابق دموکرات (تام داشل و جورج میشل) و دو سناتور سابق جمهوریخواه (رابرت دال و هاوارد بیکر) بنیان گذاشته شده است. در این گزارش سعی شده است یک راهکار جامع در صورت پیروزی هر کدام از نامزدهای جمهوریخواه و دموکرات در انتخابات 4 نوامبر به رییس جمهور آینده آمریکا پیشنهاد شود". نیویورک تایمز در ادامه با اشره به محتوای گزارش 117 صفحه ای اخیر این مرکز درباره مناسب ترین راهکار آمریکا در مواجهه با تهدید سلاح هسته ای ایران! می نویسد: "این گزارش می گوید که زمان به سرعت به ضرر آمریکا در حال سپری شدن است و گزینه های محدودی برای مقابله آمریکا با تهدید اتمی ایران باقی است. این گزارش چند استراتژی مشخص از جمله تحریم ورود بنزین به ایران را پیشنهاد می دهد و در عین حال بر عملی بودن استفاده از گزینه نظامی برای متوقف کردن فعالیت هسته ای ایران نیز توجه دارد اما گزینه نظامی را به عنوان آخرین راهکار احتمالی مطرح می کند." نیویورک تایمز با اشاره به اینکه در تهیه این گزارش" دنیس راس" مشاور امور خاورمیانه باراک اوباما و سناتور سابق "دان کاتس" مشاور مک کین نیز مشارکت داشته اند با اشاره به اینکه با حضور افرادی از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در تهیه و تایید محتوای این گزارش تا حدود زیادی می توان این ادعا را داشت که در صورت راهیابی هر کدام از دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه به کاخ سفید این گزارش می تواند دستور کار رییس جمهور آینده آمریکا در نحوه مواجهه با برنامه هسته ای ایران باشد ،می افزاید: "در کنفرانسی که در ماه سپتامبر در ویرجینیا از طرف موسسه واشنگتن برای مطالعات خاورمیانه برای بحث و بررسی درباره راههای مقابله با تهدید اتمی ایران ترتیب داده شده بود که در این کنفرانس نمایندگانی از هر دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه نیز حضور داشتند ،این سیاست مورد تاکید قرار گرفت که ایالات متحده نباید اجازه دهد تا ایران به ساخت اولین بمب اتم خود نایل شود و پس از آن در برابر بمب اتم ایران به راهکارهای بازدارنده توسل جوید ،بلکه نباید حتی اجازه داد تا ایران به تولید بمب اتم نزدیک شود. در این کنفرانس "مکس بوت" از اعضای تیم مک کین در این باره گفت که مک کین منتظر نخواهند ماند تا ایران به مرحله ساخت بمب نزدیک شود چرا که وی قبلا نیز به صراحت اعلام داشته که از نظر وی به جان خریدن خطرات احتمالی حمله به ایران بهتر از پذیرفتن ریسک زیستن با ایران اتمی خواهد بود. در این کنفرانس ریچارد دانزینگ از اعضای کمپین انتخاباتی اوباما نیز با اشاره به اینکه از نظر نامزد دموکرات ها توسل به اقدام نظامی علیه ایران یک اقدام و سیاست هولناک در نحوه مواجهه با اتمی شدن ایران خواهد بود،اما در عین حال تاکید کرد که ممکن است در جهان نامطمئن و دهشتناک کنونی دست یازیدن به اقداماتی این چنین دهشتناک (جنگ) گهگاه یک ضرورت باشد". این روزنامه آمریکایی در ادامه با اشاره به چالش های کنونی اقتصادی در آمریکا و تاثیر آن برافکار عمومی این کشور با مقایسه شرایط کنونی با شرایط داخلی و افکار عمومی آمریکا قبل از جنگ عراق می نویسد:"با توجه به بحران اخیر اقتصادی در آمریکا و دیگر مشکلات داخلی در این کشور، تعجبی نخواهد داشت که افکار عمومی این کشور از هیچ کدام از این بحث های چالشی در بین نخبگان و مقامات آمریکایی درباره خطرات برنامه هسته ای ایران آگاه و مطلع نباشند. این شرایط در واقع بسیار مشابه شرایط افکار عمومی آمریکا قبل از آغاز جنگ با عراق است. در آن روزها شوک حملات تروریستی 11 سپتامبر توجه افکار عمومی مردم آمریکا را به القاعده و جنگ آمریکا برای دستگیری اسامه بن لادن(طراح حملات 11 سپتامبر)در افغانستان جلب کرده بود ، در حالی که در کاخ سفید به یک باره توجه تیم بوش از افغانستان به جنگ با عراق جلب شد و بدون اینکه موضوع با افکار عمومی آمریکاییان به میان گذاشته شود این سوال در افکار دایره محدود تیم بوش در کاخ سفید چرخید که: "آیا می توانیم به عراق حمله کرده و صدام حسین را از اریکه قدرت پایین بکشیم؟ "و پاسخ به این سوال یک کلمه بود: بله، البته". اما روزنامه نیویورک تایمز در عین حال با اشاره به تفاوت هایی در مقطع کنونی و زمان جنگ عراق می نویسد:"اما درباره بحران اتمی ایران در مقطع کنونی،اوضاع تفاوت هایی نیز با دوران آغاز جنگ عراق دارد. از جمله اینکه بسیاری از کارشناسان هشدار داده اند که حمله نظامی به ایران خطراتی دارد و نیز هیچ تضمینی برای نابودی کامل قابلیت های اتمی ایران با یک حمله نظامی متصور نیست. از سوی دیگر هر دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیز قول داده اند در صورت راه یابی به کاخ سفید اقدامات و ابتکارات جدید دیپلماتیک را علیه ایران به مورد اجرا خواهند گذاشت. مک کین اعلام کرده است که تحریم های ایران را سخت تر خواهد کرد و اوباما وعده پیگیری یک دیپلماسی جدی به همراه مجازات های سخت تر و نیز گفت و گوی بدون پیش شرط با مقامات تهران را داده است." نیویورک تایمز با اشاره به اظهارات دنیس راس در زمینه تفاوت مقطع کنونی با زمان جنگ عراق می نویسد:"راس معتقد است که مقطع کنونی تفاوت زیادی با زمان جنگ عراق دارد. در آن زمان بیشتر بحث ها و جدل ها بر سر تنها یک گزینه و آن هم گزینه نظامی می چرخید. اما در مورد ایران و در مقطع فعلی کارشناسان و صاحب نظران بر روی گزینه متنوعی از رویکردهای سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی و البته نظامی برای بازداشتن ایران از دست یابی به سلاح هسته ای بحث می کنند و بحث اصلی این است که با تلفیق سیستماتیک این گزینه ها چگونه می توان مانع دست یابی ایران به سلاح هسته ای شد. راس در این زمینه می افزاید:"من می خواهم به مردم آمریکا بگویم که ببینید!شما مجبور نیستید که بین دو گزینه حمله نظامی به ایران و یا زیستن با ایران اتمی یکی را انتخاب کنید". تابناک
  13. باسلام سعید جان کاملا با شما و shahm عزیز موافقم من معتقدم با توجه به شرایط فعلی کشور (تحریم و مشکلات اقتصادی و ...) بتوانیم در بعد پدافندی خودمون رو قوی کنیم سود بیشتری کرده ایم . یا علی
  14. با سلام بعد از چند روزی که نبودم از دیدن این تصاویر زیبا کلی لذت بردم دستتون درد نکنه یاعلی
  15. با سلام چگونگی ظرفیت حمل موشکهای هوا به هوا در MiG-31BM : 8 R-33 & 2 R-60 or R-73 6 R-33 & 2 R-40 & 2 R-60 or R-73 4 R-33 & 4 R-40 & 2 R-60 or R-73 4 R-33 & 4 R-73 & 2 R-40 & 2 R-60 or R-73
  16. ولادیمیر دریک رییس دفتر روابط عمومی نیروی هوایی روسیه روز چهارشنبه به «ریا نووستی» اطلاع داد که هواپیماها و هلیکوپترهای نظامی روسیه در مانور مشترک "پاییز-2008" با بلاروس شرکت می کنند. وی گفت: "هواپیماهای میگ-29"، "سوخوی-25" و هلیکوپتر "می-24" نیروی هوایی روسیه روز 13 اکتبر در فرودگاه های نظامی بلاروس فرود آمدند. نیروی هوایی روسیه در مانورهای عملیاتی-تاکتیکی "پاییز-2008" بلاروس که در چارچوب رزمایش بزرگ "ثبات-2008" انجام می شود، شرکت می کنند. به غیر از هواپیماها و هلیکوپترها نظامی در این مانور همچنین هواپیماها و هلیکوپترهای ترابری "ایل-76" و "می-8" نیروی هوایی روسیه نیز شرکت خواهند کرد. دریک گفت: در این مانور طرفین به تمرین همکاری های مشترک و کشیک نظامی دفاع ضد هوایی خواهند پرداخت. خبرگزاری «ریا نووستی»
  17. روزنامه دیلی تلگراف اطلاع داد که "دانیل جیمز" که در ایران متولد شده و بعنوان مترجم با "دیوید ریچاردز" ژنرال انگلیسی در افغانستان کار می کند، جاسوس ایرانی از آب درآمد. به گزارش «ریا نووستی» از گازیتا.رو، ریچاردز فرمانده نیروهای بین المللی در افغانستان بود و از این رو مترجم وی اطلاعات مهم بسیاری در اختیار داشت. دانیل جیمز این اطلاعات را بصورت پیام های رمزی به دبیر نظامی ایران در کابل می داد. در ابتدا او صادقانه در افغانستان کار می کرد، اما اواخر سال 2006 میلادی وی به میهن خود تمایل بیشتری پیدا کرده و آغاز به همکاری با ایران نمود. خبرگزاری «ریا نووستی»
  18. سامانه‌ شبیه‌سازی جنگ برای نبردهای ناهمتراز با حضور جانشین فرمانده کل ارتش به بهره‌برداری کامل رسید. به گزارش «ریا نووستی» از مهر، سیدعبدالرحیم موسوی جانشین فرمانده کل ارتش و هیئت همراه نظامی ‌که به منظور ارزیابی میزان آمادگی رزمی‌ یگان‌های ارتش به منطقه جنوب سفر کرده‌اند، روز دوشنبه با حضور در محل آموزشی ناوگان منطقه یکم دریایی ارتش دربندرعباس از سامانه‌ شبیه‌سازی جنگ برای نبردهای ناهمتراز که با استفاده از اطلاعات طراحی شده است،‌ رونمایی کردند و این سامانه به بهره‌برداری کامل رسید. موسوی با بیان اینکه درحال حاضر سناریوهای بازی جنگ دراین شبیه‌ساز با آخرین اطلاعات به روز از تهدیدات موجود و توانایی ‌های دشمن طراحی شده است، گفت:" این شبیه‌ ساز قادر است پس از جمع‌آوری اطلاعات دریافت‌های اطلاعاتی خود را با استفاده از آخرین برآوردهای وضعیت توانایی و نقاط ضعف موجود به سناریوهای عملیاتی تبدیل کرده و در کلاس‌های آموزشی سه‌جانبه مورد استفاده فرماندهان قرار گیرد". وی افزود:"‌ در این کلاس‌ها بخشی به عنوان دشمن فرضی و بخشی به عنوان نیروهای خودی تبادل اطلاعات می‌نماید که در نهایت در مرحله‌ سوم کارشناسان و استادان بر کار دو گروه نظارت و هدایت‌های لازم را به عمل می‌آورند". خبرگزاری «ریا نووستی»
  19. در پی افزایش اعتراض سازمان های غیردولتی و گروه های ضد جنگ در آمریکا، تصویب قطعنامه ای که به گفته مخالفان عملا بهانه ای برای "محاصره دریایی ایران" می بود، از دستور کار مجلس نمایندگان ایالات متحده خارج شده است. به گزارش «ریا نووستی» از خبرگزاری بی بی سی "هووارد برمن"، رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، نگرانی از ادبیات پیش نویس این قطعنامه را علت توقف بررسی آن عنوان کرده است. تعدادی از حامیان اولیه این قطعنامه هم امضای خود را پس گرفته اند. منتقدان می گویند در صورت تصویب قطعنامه شماره 362 مجلس نمایندگان، احتمال رویارویی نظامی ایالات متحده با ایران افزایش می یابد. "تریتا پارسی"، رئیس شورای ملی ایرانیان آمریکا (نیاک)، که گروه او از مخالفان سرسخت این قطعنامه بود، گفته است که بایگانی شدن پیشنویس این طرح بیانگر تردید نمایندگان دموکرات کنگره است. بر این اساس آنها هم نگران تهدید اسرائیل به وسیله ایران هستند و هم از افزایش احتمال رویارویی ایالات متحده با این کشور نگران هستند. ارائه دهندگان پیش نویس قطعنامه 362 مجلس نمایندگان آمریکا می گویند تصویب این قطعنامه به برقراری صلح در خاورمیانه کمک می کند. این در حالی است که همزمان طرح مشابه دیگری در مجلس سنا ارائه شده است. "گری اکرمن"، نماینده دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا که همراه "مایک پنس"، عضو جمهوریخواه این مجلس، پیشنویس قطعنامه 362 را ارائه کرده است، می گوید هدف از این کار ترغیب ایران به پذیرش خواسته های کشورهای غربی درباره برنامه اتمی و توقف حمایت این کشور از حزب الله لبنان و جنبش حماس است. این قطعنامه از رئیس جمهوری آمریکا می خواهد از همه گزینه های دیپلماتیک و اقتصادی برای پیشگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته ای استفاده کند. به گفته اکرمن، قطعنامه های کنگره جنبه الزام آور ندارند و تنها بیانگر خواست نمایندگان هستند. در بخشی از این قطعنامه، ممانعت از صادرات فراورده های نفتی به ایران و بازرسی از همه افراد، خودروها، قطارها، کشتی ها و هواپیماهایی که این کشور را ترک می کنند، مطرح شده است. نگرانی از سیاست های ضد اسرائیلی ایران و برنامه هسته ای این کشور باعث شد طی دو هفته بیشتر از 250 تن از اعضای مجلس نمایندگان از این قطعنامه حمایت کنند. تصویب این قطعنامه به 220 رای نیاز دارد. حمایت از قطعنامه "اکرمن- پنس" به حدی بود که دفتر "نانسی پلوسی"، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا پیش بینی می کرد این قطعنامه به سادگی به تصویب برسد. اما منتقدان قطعنامه "اکرمن- پنس" بند سوم قطعنامه را زمینه ساز محاصره دریایی ایران و اعلام جنگ به این کشور می دانند. "تام الن"، نماینده دموکرات کنگره که در ابتدا از این قطعنامه حمایت می کرد، به خاطر نگرانی از محاصره دریایی ایران امضای خود را پس گرفت. "ترنت فرنکس" و "رابرت وکسلر"، از دیگر نمایندگانی بودند که در واکنش به تماس های مکرر ساکنان حوزه های انتخابیه خود امضایشان را پس گرفتند و عذرخواهی کردند. همزمان با ارائه پیشنویس قطعنامه 362 به مجلس نمایندگان آمریکا، گروه های ضد جنگ و بعضی سازمان های مردم نهاد آمریکایی تلاش گسترده ای را برای جلوگیری از تصویب این قطعنامه در کمیته روابط خارجی و به رای گذاشتن آن در مجلس نمایندگان به کار بستند. این در حالی بود که این قطعنامه از حمایت همه جانبه کمیته آمریکایی روابط عمومی اسرائیل، ایپک، برخوردار بود و به یکی از اولویت های سیاست خارجی این لابی قدرتمند در تابستان 2008 تبدیل شد. "تریتا پارسی" موفقیت سازمان های غیردولتی را در متوقف کردن یک طرح مورد حمایت ایپک مهم می داند. او در گفتگو با بی بی سی فارسی اظهار داشت: "آمریکایی های ایرانی تبار از سراسر کشور به نمایندگان خود در کنگره ایمیل زدند، تلفن زدند و با آنها دیدار کردند تا مخالفت خود را به گوش آنها برسانند." آمریکایی های ایرانی تبار در ابراز مخالفت با این طرح تنها نبودند. پارسی از همراهی گروه های مختلف در اعتراض به قطعنامه "اکرمن- پنس" خبر می دهد. "این یک کار گروهی هماهنگ میان انجمن های مسیحی، سازمان های یهودی-آمریکایی، موسسه های فعال در مطالعات امنیتی و نیاک بود. این نشان می دهد جامعه ایرانیان آمریکا می تواند از نظر سیاسی در این کشور موفق باشد." گروه ضد جنگ "کد پینک" یکی دیگر از گروه هایی بود که با برگزاری تجمع در برابر مجلس نمایندگان و سنای آمریکا تلاش خود را برای انصراف نمایندگان کنگره از حمایت از این قطعنامه به کار بست. اعضای این گروه همچنین با قایق منزل سناتور اکرمن را که در کنار رودخانه پوتوماک در واشنگتن قرار دارد، محاصره کردند تا به طور نمادین مخالفت خود را با محاصره دریایی ایران نشان دهند. به رغم خروج قطعنامه 362 از دستور کار مجلس نمایندگان، "گری اکرمن" ابراز امیدواری می کند با آغاز به کار دوره جدید کنگره در ژانویه 2009 دوباره بتواند این قطعنامه را به جریان بیاندازد. خبرگزاری «ریا نووستی»
  20. حکومت ترکیه به نیروی هوایی اسراییل و ارتش دیگر کشورهای غربی اجازه می دهد که از مجموعه های پدافندی "اس-300" خریداری شده توسط این کشور جهت تمرین و مطالعه روش های عبور از آنها استفاده کنند. در اواخر ماه اوت سال جاری نشریه Today's Zaman ترکیه خبری درباره با تلاش ترکیه جهت خرید مجموعه های پدافندی "اس-300" ، "اس-300 و" و "تور" از اوکراین و بلاروس را منتشر نمود. تصمیم مربوط به خرید این گونه تجهیزات روز 22 ژوئن سال جاری توسط وزارت دفاع ترکیه اتخاذ شد. بهای این معامله 100 میلیون دلار ارزیابی می شود. کلیه سیستم های خریداری شده در مرکز آموزش هوایی "قونیه" مستقر خواهد شد که در آن نه تنها خلبانان ترکیه ای بلکه نیروی هوایی کشورهای دوست ترکیه مانند اسراییل، اردن و پاکستان نیز تعلیم می بینند. بر اساس گزارش روزنامه ترکیه ای مجموعه های خریداری شده برای آزمایش سیستم های جدید جنگ الکترونیکی EHTS تولید داخلی در نظر گرفته شده اما ارتش دیگر کشورها نیز به آنها دسترسی خواهند داشت. آنکارا به دلیلی اینکه ارتش یونان به چنین سیستم هایی مسلح است، تصمیم به خرید آنها گرفته است. زمانی این تسلیحات توسط قبرس خریداری شده بود اما با مخالفت ترکیه مواجه شد و انها به یونان تحویل داده شده و در جزیره کریت مستقر شده اند. در جولای سال جاری نشریه " The Jerusalem Post" تایید کرد که سیستم های "اس-300" جزیره کریت توسط نیروی هوایی اسراییل در جریان مانور تمرین حمله به ایران که در ماه ژوئن سال جاری برگزار شد، مورد استفاده قرار گرفت. روز یکشنبه گذشته تام بربیج معاون مدیر کمپانی "لاکهید مارتین" و رییس طرح جنگنده های نسل پنجمی "اف-35" که برای هماهنگی قرارداد تحویل جنگنده های F-35 Lightning II به ارتش اسراییل به این کشور سفر کرده بود اعلام کرد در صورتیکه ارتش اسراییل از جنگنده های "اف-35" استفاده کند تل آویو می تواند از فروش سیستم های "اس-300" به سوریه و ایران نگران نباشد. به گفته وی سیمولاتورهای رایانه ای نشان دادند که جنگنده های "اف-35" قابلیت عبور از سیستم های پدافندی "اس-300" را دارند. بر هر حال موضوع صدور "اس-300" به منطقه خاور نزدیک (پیش از هر چیز ایران و سوریه) امروز در جریان دیدار ایهود اولمرت نخست وزیر اسراییل با دمیتری مدویدیف رییس جمهور و دیگر مقامات روسی بررسی خواهد شد. "Today's Zaman"، خبرگزاری «ریا نووستی»
  21. با سلام و آرزوی قبولی طاعات و گرامیداشت هفته دفاع مقدس و تسلیت ایام سوگواری امیرمومنان(ع) تا کنون مطالب زیادی از شجاعت های رزمندگان دلیر اسلام در هشت سال دفاع مقدس روایت شده است و همواره از نکات مثبت جنگاوری صحبت شده است در این تاپیک قصد دارم تا دوستان مهمترین نقاط ضعف نیروهای مسلح خودی (اعم از ارتش , سپاه و بسیج) را ذکر کنند. به نظر دوستان ما در چه قسمتی بیشترین ضعف را داشتیم فرماندهی و مدیریت (عدم هماهنگی و سوء مدیریت و ....) تجهیزات (قدیمی بودن ادوات و تجهیزات , تحریم و ....) آموزش و ارتقاء سطح دانش (نداشتن آموزش تخصصی رزم , ......) و ..... و یا هرمطلبی که به ذهن حقیر نمی رسد و عزیزان اون رو مهم می دونند یا علی
  22. حوادثي كه در دوران جنگ ايران و عراق رخ داد ناگفته‌هاي فراواني دارد كه بخشي از آن در سينه مسئولان بلندپايه كشور و فرماندهان جنگ‌ نهان است و اين خطر وجود دارد كه همواره ناگفته‌ بماند، همچنان كه با رحلت امام خميني و فرزندش مرحوم حاج سيداحمد خميني بسياري از حوادث انقلاب و جنگ براي هميشه ناگفته‌ ماند. در اين حال بزرگان ديگري هستند كه هنوز امكان بهره‌گيري از فيض وجودشان ميسر است. مسلماً آنچه كه در سينه اين بزرگان نهان است در دو سطح خاص و عام قابل انتشار است. شايد هنوز وقت آن نرسيده كه پاره‌اي از نكات تأثيرگذار در روند جنگ، بيان گردد، در عين حال حتي خاطرات عادي آنان براي ثبت در تاريخ ارزشمند خواهد بود. در همين زمينه مصاحبه‌اي از رهبر معظم انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در كتاب «حماسه مقاومت (2)» توسط معاونت فرهنگي و تبليغات جنگ ستاد فرماندهي كل قوا منتشر شده است كه بخشي از آن مربوط به شرق كارون و جبهه آبادان است و به عنوان زينت‌بخش ويژه نامه دفاع مقدس خبرگزاري فارس عرضه مي‌گردد. ايشان كه به اتفاق شهيد مصطفي چمران نمايندگي امام در شوراي عالي دفاع را به عهده داشتند از همان آغاز جنگ به جنوب رفته و در استانداري خوزستان استقرار يافتند و با راه‌اندازي ستاد جنگ‌هاي نامنظم - كه مسئوليت آن را شهيد مصطفي چمران عهده‌دار بود - و به رتق و فتق امور مي‌پرداختند. رهبر معظم انقلاب در بخشي از مصاحبه خود به روزهاي اول جنگ و هجوم ارتش عراق در حد فاصل جنوب اهواز تا آبادان پرداخته و مي‌فرمايند: «اولين هفته‌هاي جنگ بود كه عراقي‌ها از محور طلاييه و حسينيه وارد شدند، مرز را شكافتند و به طرف اهواز كه نسبت به آن نقطه از مرز طرف شرق مي‌شود، آمدند. يكي از كارهايشان اين بود كه خودشان را به رودخانه كارون مي‌رساندند. در آن‌جا پادگان حميد را گرفتند و تأسيسات آن را ويران كردند. علاوه بر اين، حتماً به خاطر داريد كه بخش‌هاي وسيعي از امكانات طبيعي آن منطقه را به تصرف خود درآوردند... دشمن (در شرق كارون) سرپل خود را وسيع كرد و به جاده ماهشهر - آبادان رساند، يعني يك چنين منطقه وسيعي را توانست با اين شيوه بگيرد و شايد حدود دو لشكر يا بيشتر در آن‌جا مستقر كرده بود. البته وجود اين تعداد از دشمن موجب نمي‌شد بچه‌هاي ما كه عده معدودي بودند، در آن‌جا نمانند و مقاومت نكنند و دشمن را به زانو در نياورند لذا ماندند و انصافاً مقاومت كردند... يكي ديگر از خاطراتم، مربوط به نفوذ نيروهاي دشمن در غرب «بهمنشير» يعني داخل جزيره آبادان بود. چون قسمت شرقي جزيره آبادان را رودخانه بهمنشير مي پوشاند، دشمن به داخل نخلستان‌هاي كنار رودخانه بهمنشير نفوذ كرده و پس از عبور از رودخانه، وارد جزيره آبادان شده بود. به اين ترتيب هم از شمال شرق و هم از جنوب، آبادان تهديد به سقوط مي‌شد. اين موضوع براي ما تلخ و نگران‌كننده بود... آن موقع در آبادان، هم براداران سپاه هم نيروهاي متفرقه حضور داشتند، اما بدون انسجام، همه آنها به اين نيت به آنجا ريخته بودند كه دشمن را كه وارد جزيره آبادان شده و شهر را تهديد مي‌كرد، بيرون كنند همين كار را كردند. آن شكست براي دشمن به قدري تلخ و گزنده بود كه من خاطره شادي‌هاي آن روز برادرانمان را فراموش نمي‌كنم. آن روز تعداد زيادي از دشمن متجاوز را كه به سمت آبادان مي‌آمدند. در رودخانه ريختند و غرق كردند....» آنگاه ايشان گوشه‌اي از پرده مشكلات آن روز جنگ برداشتند و فرمودند: «يكي از دردهاي بزرگ سپاه در آن روز نداشتن تجهيزات بود، ولي هر بار كه اين‌ها براي دريافت امكان كوچكي مراجعه مي‌كردند، با ترشرويي مواجه مي‌شدند. فراموش نمي‌كنم كه گاهي براي تهيه پنجاه قبضه آر.پي.جي، يك غصه بزرگ درست مي‌شد. وقتي بچه‌هاي سپاه براي دريافت سلاح مي‌آمدند تا عمليات كنند و ما را در جريان مي‌گذاشتند و با لشكر 92 زرهي تماس مي‌گرفتيم و نياز آنها را مي‌گفتيم، مي‌گفتند: نداريم! به تهران تلفن مي‌كرديم، مي‌گفتند: نيست! اصلاً به سختي به اينها امكانات داده مي‌شد. البته شايد در مورد آر.پي.جي درست نگفته باشم، چون اين سلاح را بيشتر سپاه داشت و كم‌تر مورد استفاده ارش بود. اما خمپاره يا تفنگ‌هاي افرادي يا انواع گلوله‌ و فشنگ را هم به اينها نمي‌دادند، حالا پشتيباني توپخانه بماند. اگر گفته مي‌شد كه بچه‌هاي سپاهي براي عمليات جلو مي‌روند و توپخانه لشكر 92 آنها را پشتيباني كند و آنها قبول مي‌كردند، معجزه بود. در همين منطقه دارخوين يك روز برادران آمدند وچند خمپاره خواستند، من به سرعت ترتيب آن را دادم. وقتي كار انجام شد از شادي در پوست خود نمي‌گنجيديم. حالا شما ببينيد در اين جنگ با اين عظمت چهار قبضه خمپاره‌انداز چقدر مي‌تواند اثر داشته باشد؟ اين در حالي بود كه ما مرتب به بني‌صدر مي‌گفتيم: حمله كنيد، مي‌گفت: آماده نيستيم و نمي‌توانيم. بني‌صدر اصلاً چيزي در مورد مسائل جنگي نمي‌دانست، يك روز اين موضوع را در حضور بني‌صدر خدمت امام عرض كردم كه يك دفعه بني‌صدر آشفته شد و گفت: من تاريخ 2500 ساله ارتش ايران را بلدم، چطور شما مي‌گوييد وارد نيستم. گفتم: وضع كنوني ارتش با وضع ارتش در آن موقع فرق مي‌كند و حقيقت هم همين بود، ولي او قبول نداشت....» ايشان همچنين به زمينه‌هاي حضور سپاه در جبهه آبادان و مقدمات طراحي «عمليات ثامن‌الائمه» پرداختند:‌ «در همان اوقات بچه‌هاي ما شروع به اسقرار در مقابل مواضع و استحكامات دشمن در آن سوي رود كارون، يعني در حدود دارخوين كردند. در ميان برادراني كه آن‌جا حضور داشتند يكي هم برادرمان «رحيم صفوي» بود. آن زمان ايشان از نيروهاي معمولي سپاه و از دوستان نزديك «صياد شيرازي» بود و در كنار ايشان در كردستان جنگيده بود و خيلي هم جوان مؤمن و صالح و خوبي بود. او يك عده از برادران را آورده بود و با امكانات محدودي در مقابل دشمن به مقاومت مي‌پرداختند. گاهي اوقات برادر صفوي به اهواز و محل استقرار ما مي‌آمد تا وسايل مورد نياز را بگيرد، اما براي او مشكل درست مي‌كردند و وي را معطل مي‌نمودند. ايشان هم به ديدن بنده و سايرين مي‌آمد تا مشكلش را رفع كند. او به اتفاق سايرين و با همان امكانات محدود، پايگاه كوچكشان را گسترش دادند تا اين كه بالاخره با همفكري آنان و ارائه طرح لازم، حصر آبادان در «عمليات ثامن‌‌الائمه» شكسته شد. اين طرح را ايشان در يكي از جلسات شوراي عالي دفاع در دزفول آورد و براي ما مطرح كرد. غرض اين كه بچه‌هاي سپاه در منطقه سلمانيه گرد آمدند و كم‌كم براي خودشان مواضعي درست كردند و اطراف خودشان مين كاشتند، آن‌وقت يك كانال‌هايي درست كردند تا از اين كانال‌ها بدون اين‌كه دشمن آنها را ببيند، خودشان را به نزديكي‌هاي دشمن برسانند و حرف‌هاي آنها را شنود كنند. در حالي كه دشمن هم آمده بود اين طرف رودخانه، «سرپل» را گرفته بود و داشت سرپل خود را توسعه مي‌داد و همانطور كه مي‌دانيد همين توسعه سرپل براي دشمن يك موفقيت و براي ما يك ناكامي شد، اما همين موقعيت در نهايت دام دشمن شد و به شكست او انجاميد. اگر دشمن به اين طرف كارون نيامده و اين كار خطرناك را نكرده بود. مسلماً ضربه سخت عمليات ثامن‌الائمه را نمي‌خورد.» اميد ست كه بيش از پيش از وجود حضرت ايشان بهره‌گيري شود و تاريخ انقلاب، جنگ و سپاه با بيان ارزشمندشان منتشر گردد تا ذخيره‌اي گرانبها براي تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي مردم اين مرز و بوم و نسل‌هاي آتي آن باشد. منبع-خبرگزاري فارس
  23. با سلام به نظرم توی بعد موشکی هم مشکل داشتیم
  24. کشتی ربوده شده ایران دیانت پس از هفت هفته تلاش مسئولان ایرانی و مذاکره با دزدان دریایی سومالیایی صبح امروز 19 مهرماه آزاد شد. کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد با تلاش کمیته واکنش اضطراری کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران و مدیریت این شرکت، کشتی ایران دیانت پس از هفت هفته تلاش و مذاکره با دزدان دریایی سومالیایی صبح امروز 19 مهرماه آزاد شد. براساس اعلام کمیته واکنش اضطراری کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران کلیه 29 خدمه این کشتی در صحت و سلامت کامل بوده و کشتی مذکور در حال حاضر به سمت آبهای بین المللی در حرکت است. کشتی ایران دیانت 31 مرداد ماه در حالی که با 42 هزار و 500 تن انواع مواد معدنی و صنعتی از چین به سمت هلند در حرکت بود در خلیج عدن و در آبهای بین المللی توسط دزدان دریایی سومالی ربوده شد. تابناک
  25. babak81

    اخبار برتر نظامی

    کمپانی آمریکایی " Alliant Techsystems" همراه با کمپانی اسراییلی Elbit Systems موشک جدید هدایت شونده ای از خانواده "هوا-زمین" GATR (Guided Advanced Tactical Rocket) را طراحی و آزمایش کرد. به گزارش «ریا نووستی» از کمپانی آمریکایی، پرتاب موشک ها تا برد 6 کیلومتری در میدان تیر "وایت سندس" واقع در ایالت نیومکزیکو انجام شد. کلیه اهداف با اصابت مستقیم موشک ها منهدم شدند. در این آزمایش سیستم پرتاب کننده M261 موشکی با 19 لوله خروجی بکار گرفته شده بود. به گفته طراحان دقت فوق العاده این موشک به خاطر وجود سیستم لیزری نیمه فعال نشانه روی خودکار بر روی کلاهک آن است. قفل شدن بر روی هدف قبل یا بعد از پرتاب می تواند از روی اکران رادار هواپیما و یا با لیزر نشانه گیر خارجی انجام شود. انحراف از هدف (دقت هدف گیری) کمتر از یک متر گزارش شده است. موشک های هدایت شونده کلاس GATR به مهمات مختلف از جمله ترکشی مجهز می شوند که انهدام طیف گسترده ای از اهداف ثابت و متحرک را به طور موثر تامین کند. موشک های جدید قابلیت همگرایی با مجموعه های پرتابی کنونی 70 میلیمتری را داشته و می توانند در هلی کوپترها و یا هواپیماهای بدون سرنشین مورد استفاده قرار گیرند. برد موثر آنها از 1,5 تا 8 کیلومتر و یا بیشتر است. یکی از دلایل طراحی این نوع موشک ها پوشش خلا میان موشک های هدایت شونده قوی تر و گران قیمت تر و موشک های معمولی غیر قابل هدایت بوده است. خبرگزاری «ریا نووستی»