-
تعداد محتوا
645 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های saiedtomcat
-
[quote]اين هوا ناوها به نظرم ديگه دارن به اخراي عمروشون ميرسن و فكر ميكنم وزارت دفاع تا الان بايد يك طرح كاملي رو در مرحله تپليد داشته باشه.[/quote] اصلا هم اینطور نیست و نیروی دریایی قصد کنار گذاشتن این هواناو ها رو نداره خیلی هم سر حالند
-
هواناو یونس کپی هواناوهای کوچکتر هوادریای نیروی دریایی هست که در وزارت دفاع تولید میشه
-
تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی تاپیک جامع سردارشهید احمد کاظمی (گفتگو ، خاطره ، عکس ، فیلم و .. )
saiedtomcat پاسخ داد به SAEID تاپیک در جنگ آوران
نقش شهيد كاظمي در جنگ شهيد احمد كاظمي به روايت سردار قاسم سليماني [img]http://media.farsnews.net/Media/8909/Images/jpg/A0969/A0969716.jpg[/img] خبرگزاري فارس: سردار حاج قاسم سليماني كه با حضور سردار رشيد برگزار شد پيرامون شخصيت شهيد احمد كاظمي اذعان داشت: احمد واقعا يك قلهاي بود، متفاوت بود، خيلي فضيلت داشت، براي همين ميگويم احمد واقعا خلاصهاي از شخصيت امام خميني (ره) بود در ابعاد مختلفي. به گزارش خبرگزاري فارس، "نگين ايران "، فصلنامه مطالعات جنگ ايران و عراق در شانزدهمين شماره خود نقش سرلشكر پاسدار شهيد حاج احمد كاظمي فرمانده نيروي زميني سپاه، را در جنگ تحميلي را با سرلشكر غلامعلي رشيد و سردار حاج قاسم سليماني به بحث گذاشته است. *اشاره : شهادت سردار احمد كاظمي جامعه ايران به ويژه رزمندگان و همرزمان اين عزيز را در غم و تاثر جانكاه فرو برد.فرصت را مغتنم شمرده، ويژگيهاي اين شهيد بزرگوار را در حضور سرلشكر "رشيد " و سردار حاج "قاسم سليماني " به بحث گذاشتيم.خوانندگان محترم را به مطالعه اين گفتوگو كه در وضعيت خاصي انجام گرفت و آميخته است با خاطراتي از فراز و نشيبهاي جنگ همراه با شهيد كاظمي، جلب مينمائيم: *سرلشكر رشيد:بسمالله الرحمنالرحيم.بحث ما درباره شهيد احمد كاظمي است، فرمانده نيروي زميني سپاه. رويكردي كه در بررسي فرماندهان شهيدمان داريم، يكي در جنگ است و ديگري بعد از جنگ. در جنگ، ما معتقديم يك فرمانده با شناخت لشكرش و هر آنچه كه اين لشكرش در صحنه جنگ انجام داده شناسايي ميشود، يعني اگر ما بخواهيم شهيد احمد كاظمي را بشناسيم بايد لشكر 8 نجف را در جنگ شناسايي كنيم و ببينيم كه اين لشكر در صحنه جنگ چه كرده است، چون ايشان فرمانده اين لشكر بوده و اين فرماندهان ما هم، مثل خود جنابعالي (سردار سليماني)، مثل شهيد خرازي، مثل بقيه، اينها انسانهايي بودند كه از صفر تا صد يگان را (گردان، تيپ، لشكر) با تمام وجودشان از اساس ساختند. اين طور نبوده كه يك لشكر آماده را بدهند دست اين فرماندهان سپاه مثل احمد، مثل جنابعالي (سردار سليماني)؛ چون در همه كشورها و حتي در ارتش خود ما هم اين طور است كه وزارت دفاع و برنامه و بودجه و نظام آن كشور به همراه ساير دستگاهها، اول لشكري و يگاني را از اساس ايجاد ميكنند و بعد به فرماندهي ميدهند كه آن فرمانده خودش هيچ نقشي در به جود آوردن آن نداشته است. در سپاه اين روند اصلا طي نشده است، اين فرماندهاني مثل احمد بودند كه لشكر را با همه وجودشان از اساس و از اول خشت خشت گذشتند روي هم و ساختند و بنيانگذار بودند. ساير تشكيلات سپاه هم همين طور بود مثل اطلاعات وعمليات كه بنيانگذارش شهيد "باقري " بود، مثل توپخانه كه بنيانگذارش شهيد "شفيعزاده " بود. حالا ميخواهيم ببينيم چون جنابعالي (سردار سليماني) خيلي جاها در صحنه جنگ در مقاطع مختلف در عملياتهاي مختلف كنار لشكر 8 نجف و احمد كاظمي جنگيديد اين لشكر چه عملكردي در روند جنگ داشته است؟ ما بياييم با اين بهانه تمام ابعاد شخصيتي احمد كاظمي را مثلا از نظر نظم، مديريت، ابتكار، خلاقيت و تدبيرش كالبد شكافي كنيم. اين را بايد حتما در سازماندهي و عملكرد لشكرش پيدا كرد. من يك جاهايي گفتم احمد در خيلي از ابعاد مسلط بود. من گفتم سه نقطه را در لشكر 8 نجف اگر كسي سر ميزد به نقش احمد و مديريت او پي ميبرد: يكي اسلحه خانه، يكي حمام و يكي هم آشپزخانه. در اين سه جا، ميفهميد كه احمد چقدر به لجستيك، آموزش، نگهداري و روحيه پرسنل بها ميدهد. احمد اصرار داشت كه همه جا حمام احداث شود و اين نشان ميداد كه به نيروهايش خيلي بها ميدهد. در نزديكترين مكانها به خط مقدم حمام درست ميكرد، حمام درست حسابي. من دو سه جا در اين حمامها رفتم؛ در مريوان، در جزيره مجنون، كنار كارون. بنابراين در حين جنگ بايد لشگر 8 نجف را مورد شناسايي قرار بدهيم تا احمد را معرفي كنيم. بعد از جنگ هم بالاخره يك تجربه سنگيني را احمد پشت سر گذاشته، 8 سال، 10 سال حالا با فلسطين ميشود 12 سال تا بعد از جنگ؛ چون از سال 1355 ايشان رفته بود اردوگاه هاي فلسطيني، 17 سالش بوده رفته لبنان و در اردوگاههاي فلسطيني آموزش ديده و عجيب هم قضاوت ميكرده، يعني نميدانم به شهيد محمد منتظري يا فرد ديگري گفته كه تا اين فلسطينيها به سمت اسلام حركت نكنند، موفق نميشوند و اينها دين در درونشان كمرنگ است. اين را آنجا درك كرده است. ما ميخواهيم بدانيم اين تجربه احمد از دورههاي گذشته (جنگ كردستان، فلسطين) چه نقشي در برداشتن بارهاي بزرگي مثل فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء، فرماندهي نيروي هوايي و فرماندهي نيروي زميني داشته است. يعني تجربيات شهيد احمد كاظمي چه نقشي در موفقيتهاي بعدي او در عرصه مديريتي و اقداماتي كه انجام داده، داشته است، قطعا اقداماتي كه احمد در قرارگاه حمزه انجام داد متاثر از 12 سال تجربهاش بوده است. من يادم است، واقعا با يك رويكرد جديد كار را انجام داد. يعني تا رفت آنجا، بعد از يك مطالعه دو سه ماهه حالا خدا چه اعتماد به نفسي به او داده بود آمد كل روش جنگ را در طول 10 سال در كردستان گذاشت كنار و عوض كرد و تغيير و تحول ايجاد كرد و ميگفت برادران قبلي اشتباه ميكردند كه پشت سر هم نيرو گذاشتند و صدها پايگاه ثابت ايجاد كردند، ما ميتوانيم اينها را جمع كنيم، ما ميتوانيم متكي بشويم به يك سيستم اطلاعات خيلي دقيق و چند واحد واكنش سريع و ورزيده داشته باشيم، هر جا كه ضد انقلاب حركتي كرد، به سرعت مثل اجل ما پياده شويم روي سرش، مرحله بعد مرز را ببنديم و مرحله نهايي برويم در خاك عراق؛ و هر سه چهار كار را كرد.يعني واقعا پايگاهها را جمع كرد، همه داد و فرياد ميكردند، نمايندگان مجلس صدايشان درآمده بود. ايستاد و گفت:هيچ طوري نميشود، مسووليت با من. يعني شايد بيست سي هزار نفر را جمع كرد از نيروي انتظامي، سپاه و بسيج. همه را جمع كرد و بعدش هم آمد مرز را بست و بعد رفت داخل خاك عراق. اين تاكتيكها و روشها حتما از اعتماد به نفس او بوده كه خدا در جنگ به ايشان داده كه آمد و اين طور علم كرد. يعني در اين دوتا ميدان، احمد در جنگ و احمد بعد از جنگ، هر چه كه جنابعالي ميدانيد براي ما بفرماييد كه استفاده كنيم در فصلنامه. *سليماني:بسمالله الرحمن الرحيم.اولا كه آقا رشيد استاد ماست و حرف زدن جلوي ايشان سخت است چون كاشف من و احمد و حسين و همه اينها آقا رشيد هستند. هيچ وقت تصور نميكردم كه در مورد احمد بخواهم حرفي بزنم. با آن كه چهل روز گذشته من باورم نميشود كه احمد شهيد شده.خيلي به هم نزديك بوديم، خصوصا بعد از جنگ ما بيشتر به هم نزديك شديم. علتش هم غربتي بود كه ما بعد از جنگ پيدا كرديم يعني همين احساس يتيمي، يتيمي نه از اين باب كه همه ميگويند بلكه از باب اينكه انسان از يك راهي باز ميماند، احساسي مثل اينكه جا مانده و باز مانده است به او دست ميدهد. لذا هميشه چيزي هم ميگفتيم و شوخي كه ميكرديم ميگفتيم كه جزيرهاي باشد و ما را ببرند آنجا كه هميشه تداعي آن دوران را بكند و اين باعث شده بود كه بيشتر به هم نزديك بشويم. يكي از علتهايي كه ما دور هم جمع شديم اين بود كه ما مثل يك جمعي هستيم كه در يك طوفان و يك رودخانهايم و بايد دستمان به هم باشد و حامي هم باشيم تا آب ما را نبرد. اما اينكه اين چنين اتفاقي ميافتد ما اصلا تصور نميكرديم. هر چند احمد به آرزويش رسيد اما واقعا حيف شد و حيف شدن را هم نه در شهادت احمد بلكه در اين ميدانيم كه احمد خيلي خوب ميتوانست آن چهرهاي را نمايان كند كه يك بخش كوچكش بر نزديكترين آدمها به احمد نمايان شد، نه بر جامعه، كه جامعه خيلي چيزها را نميداند و مخفي ماند. او ميتوانست يك جنگ بزرگ را فرماندهي كند، مديريت كند و شهيد بشود. البته تقدير الهي و به نظر من اصرار خودش باعث شد كه زودتر از آن چيزي كه ما تصور ميكرديم، احمد را گرفت. شايد هم مصلحت احمد همين بود، شايد مصلحت الهي همين بود و همين درست بود. اين را ما نميدانيم ولي آنچه كه ميدانيم اين است كه احمد ميتوانست خيلي كارهاي بزرگي بكند. در اين مطلبي كه آقا رشيد فرمودند من دو نكته در مقدمه بگويم بعد ميپردازم به مشخصات احمد. همينطور كه در دين اسلام يك خلاصههايي وجود دارد، يعني وقتي ما ميخواهيم بگوييم كه دين در اميرالمومنين (ع) خلاصه شده است يا اميرالمومنين (ع) دين مطلق است معنايش اين نيست كه ديگران از دين بهرهاي نبردند. ديگران هم در ركاب پيغمبر بودند و ديگران نيز هر كدام يك بخشي از خلاصههاي دين در آنها بود، يكي در تقوا بود يكي در شجاعت بود ولي اينكه همه، همه موجودي دين را بگيرند، كمتر بود. امام راحل هم در تربيتي كه در جامعه ما انجام داد مثل آن سلولهاي بنيادي بود كه تحول ايجاد كرد و اين تحول هم در جاهايي كه تاثير گذاشت به عنوان آدمهايي كه به نحوي خلاصه امام بودند ظاهر شد. البته كساني كه به معناي واقعي در ابعاد مختلف رفتار امام، معنويت امام، شخصيت امام، خلاصه امام راحل باشند كمتر پيدا ميشود. در جنگ هم امام راحل تاثيراتي گذاشتند و يك خلاصههايي به وجود آورد. احمد يكي از آن خلاصهها بود كه اين هم به اين دليل نبود كه احمد با امام مراوده داشت بلكه به دليل عشق وافر به امام بود. حالا من ميگويم خصوصياتش را كه تاثير احمد در زيرمجموعه در جنگ چگونه بود كه باعث ميشود بگوييم كه بخشي از شخصيت وجودي امام راحل در فردي مثل احمد كاظمي متبلور بود. احمد چند مشخصه اصلي داشت كه همه اينها را از امام گرفت واين درست است كه همه اينها از مكتب اسلام است اما امام به عنوان يك الگوي مجسم بود و ما وقتي در جنگ نگاه ميكرديم، احمد هم در اين چيزهايي كه من ذكر ميكنم از همه ما برجستهتر بود. احمد پنج مشخصه مهم داشت كه اينها در دوره جنگ در لشكر نجف ديده ميشد كه ما وقتي به لشكر نجف نگاه ميكنيم هيچ چيز در ذهن ما غير از احمد نميآيد شما وقتي مثلا ميگوييد فلان لشكر، يك عقبهاي هم در ذهنتان ميآيد ولي به لشكر نجف كه نگاه ميكنيد غير از احمد هيچ چيز در ذهنتان نميآيد. اين خيلي هنر بود كه يك فرد بيايد از درون يك شهرستان يك لشكر درست كند كه آن لشكر با لشكرهايي كه عقبههاي طولاني داشتند با امكانات وسيع خصوصا در كادر، نه تنها برابري ميكند بلكه شاه كليد جنگ بشود. اينجا در واقع اين را ميرساند كه نقش احمد محوري بوده، لذا همه چيز در او خلاصه شده بود يعني همه ابتكارات و موضوعات گوناگون، نه اينكه احمد پايش روي شانه ديگري بود و از شانه ديگران داشت حرف آنها را ميزد و ابتكارات و طرح آنها را ميگفت، نه، بلكه هر چيز بود از او دميده ميشد. البته حسين هم همين بود ولي حالا بحث احمد است. يكي از مشخصههاي بارز احمد زيركي بود. حالا به معناي درست آن تدبير بود. منتظر نبود كه در قرارگاه بگويند خط حد لشكرت چه ميشود. هميشه وقتي درباه منطقه عملياتي بحث ميشد او به خيلي از زواياي پشت اين هم نگاه ميكرد لذا موافقتهايش معنا داشت و مخالفتهايش هم معنا داشت. دوم اينكه وقتي ميخواست خط حدي انتخاب كند مخالف يا موافقت او در كل عمليات براي نحوه عمل لشكر 8 نجف تاثير داشت. مثلا شما به همه خط حدهايي كه لشكر نجف گرفته نگاه كنيد، احمد خط حدي را برايش اصرار ميكرد كه پيروزي و شكستش كمتر به گردن كسي بيفتد. *دروديان: واقعا؟ *سردار سليماني: بله، حالا سطوح مختلف را ميگويم و مرور ميكنيم. اصلا اتكاء لشكر نجف و احمد در محورهايي كه عمل ميكرد كمتر به جناحين آن بود. هميشه يا انتخابي را انجام ميداد كه اين جناح طبيعي باشد يا به نحوي انتخاب ميكرد كه اين جناح تاثير بر كل عمليات بگذارد. مثل والفجر 4. در والفجر 4 حسين[خرازي] زير ارتفاع سنگ معدن متوقف شد، من بالاي سر پنجوين متوقف شدم، حاج همت روي ارتفاع خلوذه متوقف شد، باكري روي ارتفاع كنگرك متوقف شد، او كه آمد با عملش، خلوذه و پنجوين و غيره را، همه را بيخاصيت كرد و مسلط شد. هدف احمد تصرف ارتفاع لري بود، عمليات احمد، عمليات سختي بود. در والفجر 4 فشار روي احمد از همه ما بيشتر بود چون از دشت شيلر ميخواست بيايد از ميدان مين، جناحش باز بود تا ميرسد به لري، قله تك بود اما اوانتخاب كرد، نقطهاي را كه ميگرفت تمام منطقه را آزاد ميكرد و اين را عمل كرد. در فتحالمبين هم در واقع احمد جناح جلويش كسي نبود، آمد از زليجان وسط كوه ميشداغ رفت رقابيه. اين طرف هم مرتضي[قرباني] بود، رئوفي[فرمانده لشكر 7 وليعصر] بود، متوسليان بود، بعد اين طرفتر من بودم، خرازي بود؛ او آمد تا خط مرز من و خرازي و با عملي كه انجام داد همه را سقوط داد. [img]http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1383/830631/world/003108.jpg[/img] *سرلشكر رشيد: با اينكه رقابيه اين سر جبهه نبرد بود و عين خوش و دشت عباس آن طرف، ولي فشاري كه روي بچههاي لشكر 14 امام حسين در دشت عباس آمد با پيروزي احمد در تنگه رقابيه، اين فشار برداشته شد. آقا محسن اصرار داشت اگر رقابيه را عمل بكنيم با لشكر 8 نجف يعني احمد و مهدي (باكري) اين معضل حل ميشود و وقتي احمد و مهدي روي رقابيه رفتند دشمن خيلي سريع شكست خورد. *سردار سليماني: مانور احمد در بيتالمقدس نيز قابل ذكر است كه رفت از كنار نهر خين، دشمن را از پهلو دور زد، حتي در مرحله اول هم تاكتيكي كه از بالاي دارخوئين آمد و كمر دشمن را نصف كرد، مهم بود. در كربلاي 5 آمد پيش من و مرتضي (قرباني) با حسين (خرازي) و زاهدي، آمد غرب كانال ماهيگيري در روز اول يك نگاه به جبهه كرد، ظاهرا در روز اول به هم ريخته بود، من احساس كردم كه اصلا فكر ميكند يك تكيه گاهي كه بخواهد اين كار را انجام بدهد، ندارد. هر چه من و مرتضي آنجا اصرار كرديم، چون ما در صحنه درگيري جنگ بوديم، به ما نگفت نه، اما معلوم بود كه جواب نه است، آمد اين گوشهاي از شمشيري پنج ضلعي را گرفت و منطقه مقابل آن و جاده شلمچه را ساقط كرد. به اين دلايل است كه ميگوييم احمد در طراحي و در فرماندهي زيركي و تدبير فوق العادي داشت. مثلا در عمليات رمضان، شما نگاه كنيد احمد رو به كجا حمله ميكند، همين طور مستقيم حركت ميكند به سمت نوك شمالي كانال ماهيگري. اين حركت، يعني هرچه تا شلمچه هست بيخاصيت ميشود لذا تا شلمچه هر چه بود بيخاصيت شد، لشكر 6 از بالا آمد كمر اين را شكست، احمد زير مثلثيها عمل كرد. در آبادان نيز جايي را انتخاب كرد كه بتواند بقيه جاها را بيخاصيت كند. مهدي كياني ميگويد:در سپاه آبادان نشسته بودم، مهدي آمد به من گفت كه يك كسي از اصفهان آمده با شما كار دارد. ايشان آمد و گفت من احمد كاظمي هستم، تعدادي نيرو آوردهام اينجا، خطي به ما بدهيد دفاع كنيم. گفتم كه بعداز ظهر بيا تا با هم صحبت كنيم. بعدازظهر آمد و يك محلي بود كنار بهمنشير كه عراقيها ميآمدند از اين چولانها عبور ميكردند و حمله ميكردند يا كار اطلاعاتي ميكردند كه آنجا را به احمد نشان دادم و گفتم كه شما برويد آنجا.او رفت و بعد از مدتي برگشت و گفت اينجا كار ما نيست، يك جايي را بدهيد دست من كه به درد بخورد. در چه سالي؟ در سال 59، نه احمد سال 84، ميگفت يك جايي به من بده به درد بخورد و بتوانم استفاده كنم. رفتم پيش كلهر در فياضيه و گفتم بيا اينجا. يك جايي هم بود نزديك به عراقيها، گفت همين جا براي من خوب است. بعد از اين كلهر آمد و گفت: احمد به ما گفته شما برويد آن طرفتر و احمد آنجا ايستاد تا نتيجه گرفت. " همين فاصله محدود بين عراقيها و ما كه خيلي وسيع هم نبود، نقطه شكننده عراقيها شد كه هم در جلوگيري از سقوط آبادان و هم در شكست حصر آبادان موثر بود. گويي اين زيركي و تدبير از روز اول در احمد پيوسته نهفته بود.در منطقه آبادان هر جا ميشد خط گرفت اما چرا احمد، فياضيه را انتخاب كرد؟ چون ميدانست اگر فشار بياورد ميتواند پل عراقيها را ببندد و تمام جبهه را بيخاصيت كند. اين يك نكته از خصوصيات احمد در جبهه بود، حالا بحث در اين موضوع خيلي زياد است كه اگر بخواهيم بگوييم همه اينها موضوعات متنوع و گوناگوني دارد. نكته ديگر دورانديشي احمد بود، اين دورانديشي در اواخر جنگ و بعد از جنگ بيشتر آشكار شد. شما ببينيد مديريت الان احمد هم دقيقا مثل زمان جنگ بود. زمان جنگ آقا محسن و شوراي فرماندهي مينشستند منطقه عمليات را انتخاب ميكردند اما طراحي عمليات كه چگونه از منطقه استفاده شود ديگر كار احمد و بقيه بود كه يكي از آن موارد كه شما هم فرموديد نيروي هوايي است. احمد از مديريت بهرهگيري ميكرد و براي اين موضوع دورانديشي ميكرد. يعني وقتي كه در نيروي هوايي بود، احساس ميكرد كه ما حتما روزي درگير چنين وضعيتي ميشويم، با يك جايي درگير يك جنگي ميشويم فراتر از جنگ ايران و عراق. شما وقتي نيروي هوايي ميرويد، ميبينيد كه احمد نوع توجهاش به سيستم موشكي سپاه است. نقش آقاي شمخاني را نميخواهم كم كنم اما كسي كه سيستم قدرت دفاعي را تكان داد احمد بود. آقا رشيد ميدانند، براي موشك شهاب 3 با بردهاي گوناگون شبانهروز وقت گذاشت و در موضوعات ديگر، جلوي ايشان را گرفتند و گرنه در موارد ديگر مثلا در هليكوپتري، احمد اصرار ميكرد كه يك سيستم هليكوپتري جديدي را وارد كند كه بنبستهاي آن زمان را بشكند، اصرار ميكرد روي يك هواپيماي كم پرواز با برد كم اما موثر براي جبهه، يعني در آن زمان هم دورانديشي داشت. يك وقتي آقا محسن، من و احمد و مرتضي را خواست در قرارگاه شهيد بروجردي براي عمليات نصر 4 در منطقه شمال غرب، ما در فاو بوديم كه قرار بود عمليات كربلاي 10 را اجرا كنيم و برويم خط 2000 را از عراقيها بگيريم و اين جبهه را يك مقدار توسعه بدهيم همه كارها را آماده كرديم. شب آقارحيم آمد در فاو به ما گفت (آقاي شمخاني يا آقا رحيم بود نميدانم). *رشيد:شمخاني و رحيم بودند. من وآقا محسن شمال غرب بوديم، شمخاني و رحيم جنوب بودند. *سليماني: آمد نزد ما و گفت كه عمليات در اينجا لو رفته. اصرار كرديم كه لو نرفته، اما از تركيب ارتش عراق به اين نتيجه رسيده بودند كه عمليات لو رفته است لذا عمليات متوقف شد. من و احمد و مرتضي با هم رفتيم قرارگاه شهيد بروجردي نزد آقا محسن، احوالپرسي كرديم و آقا محسن به شوخي گفت: آنجا خوش ميگذرد! بعد گفت برويد پيش آقاي عزيزجعفري و بازديدي از جبهه بكنيد بيايد اينجا من كار دارم. ما سه نفري رفتيم در ارتفاعات قميش والاغلو و… كه لشكر عاشورا هم زير ارتفاعات الاغلو گير كرده بود، با خود گفتيم اگر شده سينه خيز در جنوب عمليات كنيم زير بار نرويم، آنجا وقتي صحنه را از نزديك ديديم، براي ما يقين شد كه نبايد زير بار اين عمليات برويم. برگشتيم نزد آقا محسن، گفت ديديد؟ گفتيم بله. آقا محسن گفت يا ميرويد آنجا عمليات ميكنيد يا ميرويد پيش آقاي دانش يار در مريوان. هرچه گفتيم آقا محسن گفت: نه. يكي از آن چيزهايي كه در مورد احمد ميگفتم همين والفجر 10 بود، فلش عملياتي احمد را نگاه كنيد (اشاره به نقشه منطقه)كنار "درياچه سد دربنديخان " آمد حلبچه را دور زد، تمام منطقه مقابل احمد، ارتفاعات ريشن، همه اينها سقوط كرد. ما هم مقابل همه يگان داشتيم، همه اينها سقوط كرد. لذا در بحثهاي ميداني و بحثهاي بعدي، احمد دورانديشي فوقالعادهاي داشت. يكي ديگر از خصوصيات احمد استفاده از فرصت در بعد تاكتيكي و در بعد استراتژي بود. در بعد تاكتيكي وقتي كه به دشمن ميزد متوقف نميشد تا نقطهاي كه بايد نتيجه ميگرفت.همه عملياتهايش را نگاه كنيد همين را ميبينيد مگر جايي بالاجبار متوقف شده، هر جا راه باز بوده فشار آورده تا نقطهاي كه نقطه اتكاء عمل بوده برسد. تمام عملياتهايش همين است. شما سراغ نداريد كه مثلا زير ارتفاعات لري متوقف بشود، مرحله دوم برود وسطش، يكسره رفته دور زده و لري را گرفته و كار را در يك مرحله تمام كرده است. يعني ما كمتر عملياتي داريم كه احمد مرحلهاي رفته باشد به جز عملياتهاي بزرگ كه احمد آن مرحلهاي را كه برايش پيشبيني شده و با يك حركت گرفته است، تمام عملياتها بدين گونه بود. [img]http://www.sepahnews.com/files/fatehan.jpg[/img] *سرلشكر رشيد: در عمليات محرم، يك تيپ را اسير كرد بدون هيچ تلفات و تا جايي پيشروي كرد كه در طرح قرار نبوده برود ولي نقطه اتكا عالي داشت. *سردار سليماني: شما ببنيد حتي عمليات بدر همين طور كه ميرود، مستقيم حركت ميكند تا ميرسد به رودخانه دجله، از دجله عبور ميكند ميرود كنار جاده عماره بصره آنجا ميايستد، تمام منطقه روطه را دور ميزند تا كانال سوئيب. استفاده از فرصتش در تاكتيك و استراتژي همين بود. احمد وقتي آمد در نيروي زميني به وقت خودش شلاق ميزد. من هميشه ميگفتم احمد تو چقدر كار ميكني؟ وقتي نيروي هوايي بود شما مقطع عمر احمد را نيروي هوايي جمع بزنيد، نميخواهم خداي نكرده ديگران را تضعيف كنم، ولي تمام دورههاي ديگر منهاي دوره آقاي قاليباف را جمع بزنيد ميبينيد يك جهش داده است. در نيروي زميني در همان مقطع ميدويد مثل كسي كه فرصت ندارد و بايد آن را به يك نقطه برساند و نتيجه استراتژيك بگيرد. احمد در اين موارد واقعا منحصر به فرد بود. اين نكته را هم بگويم كه احمد فرصتها را محدود ميدانست از نظر زماني، چه در تاكتيك و چه در استراتژي، هميشه محدود ميدانست، مثل كسي كه وقت ندارد، اين طوري به موضوع نگاه ميكرد. خصوصيت ديگر، انضباط احمد بود، اين انضباط را در كلان كه مقررات بود، شماه نگاه كنيد به زماني كه احمد در نيروي هوايي بود ميبينيد براي همه چيز انضباط را تعريف كرده است. هر جا كه ميروي آرايش دارد. شما در نيروي هوايي يك جاي مخروبه پيدا نميكنيد. در پادگاني كه حضور مييافت به آن انضباط ميداد ولو اينكه يك ساختمان قديمي و تخريبي بود اما به آن ساختار و سازمان ميداد و اين كار را ميكرد. ميدان صبحگاهش بهترين ميدان صبحگاه است، مقبرهاي كه براي شهدا درست كرده، زيباترين مقبره است. هر كاري كه انجام ميدهد و به هر پايگاهاش كه ميرويد همين طور است. پايگاه نيروي هوايي ما چند سال از آن ميگذرد؟ 50 سال ميگذرد، برويد نگاه كنيد، اين هم از پايگاه درست كردن احمد، بهترين پايگاه با همين امكاناتي كه داشته است. در زمان جنگ، خط احمد كاظمي تميزترين خط بود خاكريز آن بيشترين ارتفاع را داشت، غذاي آن بهترين غذا بود، انضباط در همه جا به چشم ميخورد، در آرايش سنگرها، در چيدن سلاحها، و …شما در خاطرات آقا نگاه ميكنيد، ميگويند وقتي كه از لشكر نجف بازديد كردم، اولين لشكري كه براي تانكها چك ليست نوشته بود احمد كاظمي بود. براي همه كس و همه چيز برنامه داشت و يك انضباط خاصي در تمام كارهايش حاكم بود، نه اينكه انضباط خشك داشت، نه. همه چيز دقيق سرجاي خودش بود و هزينهاي كه انجام ميداد هزينه درستي بود. خصوصيت بعدي احمد شجاعت و جسارت او بود كه هر چند در جنگ عموميت داشت، لكن احمد در حد اعلاي آن قرار داشت. اما بعد از جنگ دو تا مشخصه احمد كه به نظر من اينها خيلي از مشخصههاي معنوي احمد را رشد، دادند، يكي ادب احمد بود و ديگري راز نگهداري او بود. من خيلي كم در جمعها ميديدم كه كسي چنين خصلتهايي داشته باشد. براي فرمانده نظامي چنين خصلتي سخت است و اينكه ميگويم احمد خلاصهاي از امام بود واقعا اين طوري بود. حالا به آقا رشيد هم عرض كردم، فرماندهان ما در جنگ به ويژه آنها كه شهيد شدند، نفوذشان خيلي زياد بود، درجه هم نداشتند، هيچ كس هم نيامد بگويد كه من از احمد كاظمي يا از فلاني حمايت ميكنم. شما نگاه بكنيد اگر حسين خرازي پيراهنش روي شلوار بود، 99 درصد از لشكر امام حسين(ع) پيراهنشان روي شلوارشان بود.تن صداي حسين، ذكر حسين، راه رفتن حسين را تقليد ميكردند، احمد هم همين طور. از اينها تقليد ميكردند. واقعا الگو و نمونه بودند و تاثير زيادي بر ديگران داشتند. ادب احمد فوقالعاده بود، اين ادب احمد به نظر من شاه كليد همه چيز بود و به خيلي چيزها رشد داد. نمونهاي از تواضع احمد اين بود كه در مراسمهاي مختلف مثلا در هفته جنگ كه فرماندهان را دعوت ميكنند يا يك روز ستاد كل دعوت ميكند. به جلسهاي، ترتيب چيدن صندليها به نسبت درجه و رتبه و جايگاه است و هر كس جاي مشخصي دارد. يكي از علتهايي كه من امنتناع داشتم از شركت در مراسم ها به خاطر اخلاق و برخورد متواضعانهي احمد بود، يك معركهاي داشتيم در جايگاه، احمد همه را به هم ميريخت و جابه جا ميكرد تا خودش آخر بايستند، امكان نداشت كه اين جوري نباشد. يك روز به آقا رحيم گفتم كه شما فكر ميكنيد كه ما به احمد خط ميدهيم؟ احمد را ما نميشناسيم؟ احمدي كه در جنگ وقتي تصميم ميگرفت كه بگويد نه، همه ميگفتند حريف احمد نميشويم آن وقت اين ادب احمد است؛مسافرت ميخواستيم برويم اگر سه تا ماشين بوديم، اينقدر ميايستاد تا ماشينها جلو بروند و او آخرين ماشين باشد. حتي در تردد، ادب او فوقالعاده بود، شما بگرديد در بين دوستان احمد، كسي را پيدا نميكنيد كه احمد بدگويي او را بگويد و غيبت كسي را بكند.اگر مخالفت داشت كوتاه يك چيزي ميگفت و زياد به اين موضوع نميپرداخت. همه را بر خودش ترجيح ميداد.البته ممكن است كسي احمد كاظمي را در جنگ ديده باشد و از نزديك با او آشنا نباشد و بگويد احمد يك آدم لجبازي است، اما او اينجوري نبود و اين قضاوت صحيحي نيست. و اما درباره راز نگهداري احمد. چند نفر ما ميدانيم كه در لشكر نجف كه بينانگذارش احمد كاظمي بود آمدند سخنراني كردند، گفتند احمد كاظمي اين است، احمد كاظمي آن است، چند نفرمان اينها را ميدانيم، چند نفرمان ميدانيم احمد به خاطر دفاع از ولايت همه سرمايههايش را دچار مشكل كرد.چند نفرمان اين را ميدانيم؟ چند جا اين را گفت؟ و خيلي اتفاقهاي ديگر. ما تا اين روزي كه احمد شهيد شد، نميدانستيم كه احمد اينقدر مجروح شده، والله يك بار احمد نگفت كه تركش به سرم خورده، به صورتم خورده، يك بار نيامد بگويد كه مجروح شدم. من كه نزديكترين فرد به احمد بودم، نميدانستم احمد اينقدر زخمي شده، هيچ وقت نگفت، خدا شاهد است هيچ وقت بر زبان جاري نكرد. احمد خيلي خصلتها داشت، هميشه از بريدگي از دنيا ميگفت واقعا انسان عجيبي بود يعني هر چه آدم از او فاصله ميگيرد، احساس ميكند كه احمد يك قلهاي بود، واقعا يك قلهاي بود، متفاوت بود، خيلي فضيلت داشت، براي همين ميگويم احمد واقعا خلاصهاي از شخصيت امام خميني (ره) بود در ابعاد مختلفي. *سرلشكر رشيد: سردار سليماني احمد را در جنگ توصيف كرد و به بعد زيركي يا به عبارتي به تدبير و درايت فرماندهياش اشاره كرد كه در همهي عملياتها واقعا يك نقشي داشت كه روي تمام محورهاي ديگر تاثير مثبت ميگذاشت و اين لطف خداست كه شامل بعضيها ميشود. به هر حال عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر تاريخي است كه در ذهن مردم تا ابد ميماند. ممكن است فتحالمبين از ذهنشان برود، شكست حصر آبادان برود، حتي فتح فاو، حتي والفجر 10 ولي خرمشهر فراموش شدني نيست. اما اين چطور بود كه ما قرعه هم نزديم بين اين بيست نفر فرمانده لشكر، ولي اوضاع كل عمليات در آخر اين طور رقم خورد كه حسين و احمد رفتند در شهر، يعني در حقيقت كليد فتح اين شهر را خدا به احمد و حسين داد و اين دو فاتح خرمشهر بودند. يعني ما دو نفر فرمانده لشكر داشتيم كه رفتند در خرمشهر و آن هم همين دو نفر بودند. حالا چطور شد اين وضعيت عمليات كه در پايان عمليات اين دو تا فرمانده بايد بروند در اين شهر تا ابد خواهند ماند كه اين دو بزگوار فاتح خرمشهر بودند يكي احمد يكي حسين. تا زماني كه حسين زنده بود هرگز نگفت و تا زماني كه احمد هم زنده بود هرگز بيان نكرد. هيچ وقت ديگران كه از او تعريف كردند ما نشنيديم و خودش هم هيچ وقت چيزي از خودش نگفت. *سردار سليماني:ابدا؛ مثلا بگويد در خرمشهر من بودم كه اين كار را كردم! هرگز! *سرلشكر رشيد: محمد باقري ميگويد كه در سريلانكا در سال 1370 يك هياتي بوديم كه احمد هم بود.(محمد رئيس هيات بوده)،ميگويد كه من به فرماندهان و مسولين سريلانكا ايشان را معرفي كردم و گفتم، احمد، فاتح خرمشهر بوده است. ميگفت تمام شد، در اين چهار پنج روز تمام كاروان دور احمد جمع بودند و احمد برايشان يك فرمانده مقتدري بود كه فاتح خرمشهر است و هرچه ميگفت تند تند مينوشتند. *سردار سليماني: آقاي دروديان! فكر ميكنيد ما هر 200 سال يك كسي مثل احمد را ميتوانيم داشته باشيم؟ امكان ندارد كه شما فكر كنيد دانشگاههاي ما، دانشكدههاي ما بتوانند چنين افرادي را تحويل جامعه بدهند، نه! احمد عصاره يك شخص بود و آن شخص هم هر چند قرن يك بار ميآيد، او آمد و يك چنين دستاوردي داشت، تمام شد و رفت. *سرلشكر رشيد:در بحثمان رسيديد به بعد دورانديشي احمد كه شما گفتيد مديريت حال احمد هم مثل زمان جنگ بود كه به فرماندهي نيروي هوايي ايشان و تحولي كه ايجاد كرده اشاره شد بعد از آن هم كه با انضباط او، به ادب او، استفاده از فرصت او، راز نگهداري و ظرفيت وي پرداخته شد، حالا آقاي دروديان اگر ميبينيد باز نكاتي مانده سوال كنيد. [img]http://alaviyoon.persiangig.com/aks%20shahid%20jadid/05.jpg[/img] *دروديان: نه، نكته خاصي كه نيست، ايشان از بسمالله تا انتها را به خوبي بيان كردند. منتها آقا رشيد حالا به هر جهت ما هم راوي اين جنگ بوديم، كنار فرماندهان هم به هر حال بوديم. اين ادراكي كه حالا ميگويم، من خودم كه كنار فرماندهان بودم حالا بيشتر كنار آقا محسن بودم يا كنار دوستاني ديگر بيشتر به كار خودم توجه داشتم و خيلي دقيق نميشدم روي شخصيت آن كسي كه كنارش بودم، حالا چه مثبت چه منفي، يعني خود آن صحنه عمل اجازه نميداد و وارد اين نكات نميشدم. الان كه جنابعالي و ديگران هنوز هم فرمانده هستيد ما هم راوي آن جنگ هستيم و داريم مينويسيم، وقتي مثلا يك كسي مثل احمد كاظمي هم شهيد ميشود و با آن مواجه ميشويم نميدانيم چگونه بايد به اين شخصيت پرداخت و چگونه بايد طرح كرد. يعني حقيقتا نحوه ورود ما به جنگ اصلا از اين منظر نبود. من كتاب نبرد شرق بصره را كه نوشتم، راوي قرارگاه خاتم در عمليات كربلاي 5 بودم.وقتي كتاب آماده شد آن را به يكي از دوستانم دادم تا مطالعه كند، هيچ موقع از ذهنم نميرود، ايشان گفت هر كسي اين كتاب را بخواند مشكلات و پيچيدگيها و دشواريهاي جنگ و تصميمگيري در جنگ را ميفهمد؛ در صورتي كه من با اين هدف ننوشته بودم منتها من كنار يك كسي بودم كه طبيعتا موضوع او اين بود، يك عده امكان دارد بگويند كه حالا كاظمي شهيد شده و اينها آمدهاند در رثاي اين شهيد ميخواهند احساسات را تسكين بدهند، در صورتي كه واقعا ما كه يك مقدار به آنها نزديك بوديم، عظمت شخصيتي اين افراد را چه از جنبههاي دنيايي و چه آخرتي درك كرديم، وقتي قلوب متوجه كسي شد حتما يك چيزي در آن آدم هست چون روايت داريم كه قلب مومن در يد خداست، بنابراين اگر قلوب متوجه شخصي مثل شهيد كاظمي شد، اين عنايت الهي است منتها اين را ما با چه لساني بيان كنيم كه نگويند حالا كه كسي شهيد شد، شروع كردند به بيان اين مسائل؟! *سردار سليماني: اينها اشكالش اين است كه در اين مراحل و اينچنين حوادثي بيان ميشود. *دروديان: بله، اگر اين حادثه نبود الان مطالب را شما چه زماني ميگفتيد؟اصلا امكان داشت شما بگوييد؟ يعني اگر شهادت شهيد كاظمي نبود، ما ميآمديم ميگفتيم ميخواهيم در مورد احمد كاظمي مصاحبه كنيم، نه اين تاثر روحي براي جنابعالي حاصل ميشد و نه اين جمعبندي كه ذيل پنج تا مفهوم، همه شخصيت و گذشته و رفتار شهيد كاظمي را بيان كنيد، خود اين هم يك حادثه است، اين يك شكل بحث ماست. *سرلشكر رشيد: مشكلي كه هميشه گفتيم، يعني ما اينقدر آمديم جنگ را، فرماندهان را، رزمندگان را به طور ناقص، بدون پرداختن به همه ابعاد وجوديشان و ابعاد جبهه و جنگ، در اين 10، 15 سال در تلويزيون نشان داديم كه فكر ميكنند آقا اينها يك عده آدم بودند كه فقط دعا ميكردند. سادگيهاي جنگ را به تصوير كشيديم ولي پيچيدگيهاي جبهه و جنگ را قادر نبوديم به تصوير بكشيم. *سردار سليماني:مثلا همين عنوان حاجي! كه باب شده، من واقعا ميگويم كه يك تحريفي دارد انجام ميشود نسبت به جنگ ما و ما هم خودمان خوشمان ميآيد مينشينيم نگاه ميكنيم. گوش ميدهيم. *سرلشكر رشيد:حالا اين عنوان حاجي در تهرانيها رسم بود يا نه، من بعيد ميدانم اگر كسي نرفته بود حج به او بگويند حاجي، مثلا آقاي سليماني به شما حاجي ميگفتند؟ مي خواهم بگويم در ساير يگانها و لشكرها، عنوان حاجي براي فرمانده رسم نبود. *سردار سليماني: حاجي نبود كه، من و احمد و حسين بوديم و اصلا و ابدا حاجي نميگفتند. برادر حسين، برادر قاسم، اصلا اين چيزها نبود اصلا برادر هم كم كار برد داشت و فقط اسم گفته ميشد. من وقتي اين فيلمها را نگاه ميكنم، فكر ميكنم كه آنجا يك دكاني است. روزنامهها را ميخوانيم ميبينيم پر از خاطرات دروغ، دروغ محض نسبت به شهيد؛ من با شهيد رفتم آنجا، من با شهيد چه و چه، همهاش دروغ، چيزهايي را كه آدم ميداند كه واقعيت ندارد. لذا آن فرمانده گردان را درست كردند كه با عراقيها در تماس بود. اصلا يك سناريوي عجيب و غريبي! اين همه ما در جنگمان سناريو داريم، قهرمان داريم، آن وقت اين طوري! بيايند مثل فيلم امام علي (ع) سرمايهگذاري كنند، مثلا فرض كنيد حسن باقري را ؛ من در كنگره همين كار را كردم. كتابهاي حسن باقري را بخوانيد، حسن اين نيست، حسن واقعا مثل بهشتي بود براي جنگ و هيچ وقت هم خلا حسن پر نشد. *دروديان: انشاءالله در فرصتي كه وجود دارد و فرماندهان در قيد حيات هستند و سينه آنان پر از خاطرات است، حقايق و واقعيات بيان شود و شيوه پرداختن به جنگ و فرماندهان و شهدا نيز اصلاح گردد. پايان ويژهنامه سي سالگي دفاع مقدس در خبرگزاري فارس منبع http://www.farsnews.net/newstext.php?nn=8909300720 -
ترور حریری؛یک تن مواد منفجره یا موشکی از هواپیمای بی سرنشین؟
saiedtomcat افزود یک موضوع در اخبار ویژه
نویسنده سرشناس فرانسوی افشا کرد [img]http://alef.ir/1388/images/hariri1.jpg[/img] 5 سال از ترور رفیق حریری در بیروت این شهر پیچیده و پر آشوب مدار مرموز 33 درجه شمالی میگذرد. قرار است در ماه جاری میلادی گزارش کمیته حقیقتیاب سازمان ملل متحد درباره ترور رفیق حریری منتشر شود. عدهای بر این باورند که کمیته تحقیق، برخی اعضای حزبالله لبنان را به عنوان متهمان این پرونده معرفی خواهد کرد اما «تیهری میسان» اندیشمند فرانسوی در مقالهای که در روزنامه روسی «اودناکو» منتشر کرده اساس این گزارش را زیر سوال برده و بخشهای دیگری از حقایق ترور نخستوزیر اسبق لبنان را افشا کرده است. این اندیشمند فرانسوی همه تحقیقات سازمان ملل را به چالش کشیده و مینویسد: سلاحهایی که در ترور حریری مورد استفاده قرار گرفته همگی آلمانی بودهاند. «دتلو مهلیس» آلمانی که کمیسر سازمان ملل متحد و قاضی اسبق پرونده حریری بود، تلاشهای فراوانی برای سرپوش گذاشتن بر نقش کشورش در این ترور انجام داد. این مساله باعث شد ماجرای ترور حریری و پرونده آن به نحوی مایوسکننده در دادگاههای بینالمللی بررسی شود. جزر و مد سیاسی ای که بعد از این ترور به وجود آمد، تحولات سیاسی لبنان و خاورمیانه را جهت داد و ضرورت روشن شدن حقیقت این ترور اکنون بیش از گذشته به نظر میرسد. [img]http://alef.ir/1388/images/hariri2.jpg[/img] دادگاه ترور رفیق حریری از آن جهت حائز اهمیت است که آینده تحولات در لبنان به آن بستگی دارد. صلح، جنگ، ادامه مقاومت و نحوه برخورد با حزبالله در این دادگاه مشخص میشود. برای برخی جریانات سیاسی در لبنان - و بویژه غرب - تنها دستاورد دادگاه حریری میتواند فشار بر حزبالله باشد. چیزی که آمریکا با جدیت آن را دنبال میکند. سرکوب مقاومت و بیاعتمادی به آن از دیگر اهداف دادگاه ترور حریری است. دیگران نیز بر این باورند که دادگاه حریری اهرمی است که بسیاری از آن برای ایجاد نوعی استعمار تازه در منطقه استفاده میکنند. از نقاط تاثیرگذار در ترور رفیق حریری میتوان به قطعنامه 1757 سازمان ملل که در 30 مه 2007 به تصویب رسید اشاره کرد که مورد حمایت نومحافظهکاران آمریکایی بود. این قطعنامه چیزی از احضار و زندانی کردن امیل لحود و بشار اسد کم نداشت. اساسا دادگاه ترور حریری براساس شاهدان دروغین بنا شده که آن را از درجه اعتبار ساقط میکند. چندی پیش در روزهای 15 و 16 نوامبر، سعد حریری، نخستوزیر لبنان و پسر رفیق حریری به مسکو سفر کرد. در این سفر رهبران روسیه از دادگاه حریری حمایت کردند و پسر نخستوزیر اسبق لبنان که اکنون بر جایگاه پدرش نشسته است، اظهار داشت: بهرهبرداری سیاسی از دادگاه پدرش میتواند منجر به یک انفجار در لبنان شود که برای آینده این کشور مناسب نیست. اما اساسا اصل ماجرای ترور حریری چیست؟ روز 14 فوریه سال 2005 رفیق حریری در انفجاری سهمگین به همراه 23 تن دیگر کشته شد. گزارشهای اولیه بعد از ترور نشان میدهد رفتار پلیس و گروههای قضایی به صورت قابلتوجهی غیرحرفهای است. برای جبران این خلأ، سوییس یک تیم تحقیق به لبنان اعزام کرد تا درباره این ترور به تحقیق و بررسی بپردازند. از ابتدای ترور حریری همگان پذیرفتند که انفجار توسط راننده ونی رخ داد که به خود کمربند انفجاری بسته بود. از نکات جالب این پرونده آن بود که هیچ نبش قبر یا کالبدشکافیای انجام نشد در حالی که اصول اولیه هر پرونده جنایی حکم میکند درباره نحوه مرگ قربانیان پزشکیقانونی رفتار حرفهای خود را انجام دهد. ویدئوها و توپوگرافیها نیز از سوی دادگاه بررسی نشد که سوالات درباره نحوه کار دادگاه را افزایش میدهد. گروههای تحقیق حدسهایی درباره انفجار بمب مطرح کرده بودند که این مساله نیز از طرف دادگاه رد شده. زمانی که به عکسهایی که پس از انفجار گرفته شده، نگاهی میاندازیم این حقیقت به چشم میآید که خودروها تکه تکه شده و در حال سوختن هستند در حالی که اجساد به صورت نیمسوز باقیماندهاند. این در حالی است که انفجارهای ناشی از «تی ان تی» یا «آر دی ایکس» هرگز چنین اثر عجیبی ندارند. عکس جسد رفیق حریری نکته جالب دیگری را نشان میدهد. ساعت مچی طلای او کاملا ذوب شده در حالی که یقه پیراهن سفید او سالم است. سوال این است که به راستی چه اتفاقی رخ داده است؟ بدن نیم سوخته رفیق حریری بعد از ترور [img][img]http://alef.ir/1388/images/hariri4.jpg[/img][/img] این انفجار، حرارت فوقالعادهای را ایجاد میکند که باعث سوختگی شدید میشود در حالی که بدن حریری و دیگر اجساد، سوختگی سطحی دارند و در مقایسه با اتومبیل تکهتکه شده وی تقریبا سالم هستند. اجسامی با چگالی بالا مانند ساعت مچی طلا نشان میدهند حجم حرارت تا حد بسیار زیادی بالا بوده است. به نظر میرسد ماده انفجاری نوع خاصی بوده که میتوانسته اجسام با چگالی بالا مانند فلزات را نیز از بین ببرد. اما اشیائی مانند یقه رفیق حریری که از پارچه لطیفی تولید شدهاند کاملا سالم ماندهاند. این اجسام با چگالی پایین زمان کافی را برای جذب حرارت نداشته به همین جهت سالم ماندهاند. لذا به این نتیجه میرسیم که ماده انفجاری متفاوتی در این حمله مورد استفاده قرار گرفته است. [img]http://alef.ir/1388/images/hariri3.jpg[/img] عکسها همچنین نشان میدهد جسد حریری به طور عجیبی شبیه به مجسمهای است که از خاک رس ساخته شده است. هیچ نشانهای از شکستگی یا پارهشدگی پوست یا زخمی که از طریق انفجار بمب ایجاد شده باشد، وجود ندارد که این مساله بر پیچیدگی پرونده ترور حریری میافزاید. نشانهها حاکی از آن است که انفجار تمام اکسیژن فضا را جذب کرده و موجب تخلیه آب بدن اجساد شده است. شاهدان بعد از وقوع انفجار از کمبود اکسیژن و ناتوانی تنفسی شکایت کردهاند اما نیروهای پلیس این مساله را تنها یک واکنش روانی تفسیر کرده بودند. این مشاهدات دقیقا همان الفبای اولیه یک تحقیق هستند که باید براساس آنها پرونده را بررسی کرد. اما در گزارشهایی که به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال شد و مبنای تحقیقات قرار گرفت به هیچکدام ازاین موضوعات اشاره نشده است. زمانی که ما از بسیاری کارشناسان نظامی درباره این انفجار و مواد باقیمانده از آن سوال کردیم آنها تایید کردند که مواد به کار رفته از فناوری فوقالعاده پیشرفتهای برخوردار بوده که از ترکیب دو فناوری اتمی و نانو است. این بمب میتواند انفجاری با قدرت قابل کنترل ایجاد کند و اجسامی سنگین مانند خودرو را از زمین بلند کند.به نظر می رسد که این انفجار نه در اثر منفجر شدن ون بلکه در اثر اصابت موشک از هواپیمای بدون سرنشین به خودروی رفیق حریری رخ داده است. اما در ترور حریری مساله مهم و در عین حال غیرقابلانکار، وجود اورانیوم است. این مساله توسط پزشکان فرانسوی کشف شد. آنها زمانی که باسم فلیحان را که در این ترور زخمی شده بود، معاینه میکردند به این نتیجه مهم دست یافتند که وی آلوده به اورانیوم است. اما از برقراری ارتباط میان این مساله و پرونده ترور حریری جلوگیری شد. اگر بخواهیم درباره مشخصات فنی موشکی که در بالا به آن اشاره شد صحبت کنیم باید این توضیح را اضافه کنیم که موشکهای از این دست بسیار کوچک هستند و طولی معادل چند 10 سانتیمتر دارند. این موشک قابلیت شلیک شدن از هواپیماهای بدون سرنشین را دارد و بسیاری از شاهدان اعلام کردهاند صدای پرواز هواپیما را در اطراف محل انفجار شنیدهاند. محققان از آمریکا و اسرائیل خواسته بودند تا تصاویر ماهوارهای که روزانه از آسمان لبنان ضبط میشود را در اختیار تیم تحقیق قرار دهند که با استقبال سرد آنها مواجه شدند واین تصاویر به گروه تحقیق داده نشد. همچنین باید به این موضوع نیز اشاره شود که در روز ترور حریری هواپیماهای جاسوسی آواکس آمریکا در آسمان لبنان پرواز میکردند. این هواپیماها قادر بودند مسیر پرواز هواپیمای بدون سرنشین را مشخص کنند و اطلاعات دقیقی از محل حرکت حریری به سامانه بمب افکن بدون سرنشین ارائه دهند. با توجه به توضیحات بالا سوال مهم دیگر این است که چه کسی موشک را شلیک کرد؟ Detlev Mehlis [img]http://alef.ir/1388/images/hariri6_MEHLIS.jpg[/img] پاسخ به این سوال مساله را پیچیده تر میکند. در میان کشورهای جهان تنها آلمان است که از سال 2005 فناوری تولید چنین بمبهایی را داراست. نقش آلمان در ترور حریری از این جهت شکل دیگری میگیرد که مسؤولان آلمانی سازمان ملل درباره پرونده حریری با مطرح کردن نقش ون و انفجار آن تمام پرونده را به سوی دیگر هدایت کردند و از تحقیق و بررسی اصولی ممانعت به عمل آوردند. قاضی دتلو مهلیس هم فرد مناسبی برای سرپوش گذاشتن بر حقیقت بود. او یک رابط در دوران جنگ سرد است که در سال 1986 نقش موثری در مناسبات سرویس امنیتی آلمانغربی و آمریکا ایفا میکرد. وی به طور روشنی در حمله به یک کلوب شبانه در برلین نقش داشت. مهلیس همچنین پیش از این تمام ردپاهای سوءقصد اسرائیل به جان معمر قذافی را که توسط آمریکا هدایت شده بود، از بین برد و به نوعی در این باره تخصص دارد. وی همچنین در سال 2000 به یکی از اتاقهای فکر آمریکایی راه یافت که توسط موسسه اسرائیلی آیپک هدایت میشود. اما بخش دیگر از سخنان می سان که به کمک او برای اثبات ادعایش مبنی بر استفاده از سلاحی جدید با قابلیت انفجار قابل کنترل و با استفاد از راکت برای ترور حریری آمده، بیانیه شرکت آلمانی بنز است که پس از ترور حریری برای دو روز روی سایت کمپانی باقی مانده و سپس حذف میشود. شرکت بنز در این بیانیه با اشاره به تضمین 20 میلیون دلاری این شرکت به رفیق حریری برای ساخت ماشینی ضد گلوله، ضد انفجار و ضد مین انفجار این ماشین بوسیله مواد انفجاری متعارف را غیر ممکن دانسته و این انفجار را ناشی از یک ماده غیر متعارف ارزیابی میکند. هر چند این بیانیه بزودی از روی سایت بنز حذف میشود ولی یکی از جدی ترین اسناد برای اثبات ادعای می سان است. به واقع آنچه در شرف وقوع است به نفع اسرائیل است و نقش این رژیم را در ترور رفیق حریری مخفی میکند. تمام این کاستیها زمانی در سال 2007 از سوی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور وقت روسیه پیش بینی میشد. وی وجود این دادگاه را ناکارآمد خوانده بود اما به نظر میرسد که حقیقت این بار نمیتواند مخفی بماند. حزبالله تصاویر هواپیماهای بدونسرنشین اسرائیل را به نمایش گذاشته و نقش آنها روشن است. اکنون پازل کامل شده و نقش تکنولوژیک آلمان در کنار «استادان اعظم» ترور به وضوح قابل رویت است. وطن امروز + الف http://alef.ir/1388/content/view/88425/ -
فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی تاپیک جامع بررسی بیلان و عملکرد فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی
saiedtomcat پاسخ داد به saiedtomcat تاپیک در جنگ آوران
[img]http://karbalaey110.persiangig.com/image/%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1%DB%8C%20%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%B3%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86%20%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9%20%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3.jpg[/img] [img]http://www.jomhourieslami.com/1386/13860702/13860702_jomhori_islami_10_jebheh_va_jang_1_3.jpg[/img] [img]http://up.iranblog.com/images/4d5rq7zxh4ptzk3oz4pz.jpg[/img] -
تاپیک جامع سرلشكر شهيد حسن آبشناسان تاپیک جامع سرلشكر شهيد حسن آبشناسان
saiedtomcat پاسخ داد به djmerikhi تاپیک در جنگ آوران
حسن آبشناسان در هشتم مهر سال 1364 شمسی ، در حالی که با مسئولیت فرماندهی لشکر23 نوهد (یگان تکاوران نیروی زمینی)، در خط مقدم «عملیات قادر »حضور داشت ، با آتش مستقیم ارتش بعثی به شهادت رسید . [img]http://www.ibna.ir/images/docs/000085/n00085222-b.jpg[/img] گروه جهاد و مقاومت مشرق ، حسن آبشناسان به سال 1315 در تهران چشم به جهان گشود. پس از کسب دیپلم در سال 1336 به دانشگاه افسری وارد و در سال 1339 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شده و دوره مقدماتی را درسال 1340 به پایان رساند. وی پس از پشت سر گذاشتن اولین دوره رنجر در ایران ، تا سال 1356 دورههای عالی ستاد فرماندهی را طی نموده و در این میان نیز دورههای چتر بازی وتکاوری را در داخل و خارج از کشور گذراند. شهرت حسن آبشناسان به تقید مذهبی ، آن هم در فضای آلوده ارتش شاهنشاهی به حدی بود که در میان هم دوره ای هایش به شیخ حسن معروف شد. همین مسئله باعث شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت مورد اعتماد انقلابیون قرار گیرد و از جمله افرادی باشد که پایه های نظامی سپاه پاسداران را قوت و قوام ببخشد. حسن آبشناسان در هشتم مهر سال 1364 شمسی ، در حالی که با مسئولیت فرماندهی لشکر23 نوهد (یگان تکاوران نیروی زمینی)، در خط مقدم «عملیات قادر »حضور داشت ، با آتش مستقیم ارتش بعثی به شهادت رسید و نام خود را به عنوان «اولین فرمانده لشکر شهید» ارتش جمهوری اسلامی به ثبت رساند. وی همزمان با فرماندهی لشکر 23 نوهد ، فرماندهی قرارگاه شمال غرب ارتش جمهوری اسلامی را نیز بر عهده داشت. تصویر زیر ، شهید حسن آبشناسان را احنمالا در حال استراحت کوتاهی پس از بازگشت از یک عملیات ایذایی برون مرزی نشان می دهد. [img]http://mashreghnews.ir/Newsroom/Images/News/Editor/image/samadi/abshenasan.jpg[/img] روحمان با یادش شاد http://mashreghnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=18570 -
تاپیک جامع بررسی نزسا تاپیک جامع بررسی نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (نزسا)
saiedtomcat پاسخ داد به arshya4171 تاپیک در متفرقه نیروی زمینی
مسابقه عملیاتی یگانهای توپخانه و موشکی نیروی زمینی سپاه در یکی از سخت ترین شرایط آب و هوایی منطقه برگزار شد. http://mashreghnews.ir/Images/News/Smal_Pic/16-9-1389/IMAGE634273173496536250.JPG به گزارش گروه دفاع و امنیتمشرق، با دستور سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران، امسال در این نیرو توجه ویژه ای به موضوع آموزش صورت گرفته و بر این اساس، فرماندهی توپخانه و موشکی این نیرو با برگزاری یک مسابقه بین رده های تابعه در سراسر کشور، به محک توان دفاعی و بالابردن تجربیات خود پرداخت. نحوه برگزاری این مسابقه مهم نیز بدین صورت بود که ابتدا محکی بین نیروهای مختلف رده ها انجام گرفته و سپس تیم های برتر هر رده، به مسابقات سراسری اعزام شدند. میدان تیر در نظر گرفته شده برای مسابقه نیز میدان تیر گروه توپخانه و موشکی 15 خرداد اصفهان در نظر گرفته شد. به گفته فرماندهان حاضر در این منطقه، این مسابقه رزمایش گونه، علیرغم بی سابقه بودن و بدون تجربه قبلی، در یکی از سخت ترین شرایط آب و هوایی منطقه برگزار شد و به خوبی مشاهده شد که تمام تیم ها به طور جدی در مسابقه شرکت می کنند و لذا به خوبی توانمندی های نیروهای توپخانه و موشکی نیروی زمینی سپاه سنجیده شد. همچنین با استانداردسازی مسابقه، خوشبختانه کمترین مجروحیت یا تلفات تجهیزاتی و انسانی نیز اتفاق نیفتاد. یکی دیگر از ویژگیهای مهم این تمرین عملیاتی، بکارگیری نیروهای آموزشی و حتی سربازان بود که در بالا رفتن دانش علمی و تجربی آنها نقش مهمی دارد. راکتانداز فجر 3 و فجر 5 با قدرت و برد بالا به همراه موشکهای زلزال با برد 150 کیلومتر از تجهیزاتی است که در اختیار گروههای توپخانه و موشکی نیروی زمینی سپاه قرار دارد. کاتیوشاهای تک لول، دو لول، چهار لول و هشت لول با تحرک و قدرت آتش بالا و انواع توپها مانند توپ 130 و 155 از دیگر تجهیزات این رده هاست- 55 پاسخ ها
-
- سپاه
- نیروی زمینی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
نمایندگی ایسوس تو پاساژ جدیده پشت پاساژ ملاصدراست تو شیراز اسمش هم فکر میکنم نمایندگی مهر باشه من چند روز پیش یه ایسوس برای کسی خریدم خودم حسرتش رو خوردم خیلی توپ بود
-
فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی تاپیک جامع بررسی بیلان و عملکرد فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی
saiedtomcat پاسخ داد به saiedtomcat تاپیک در جنگ آوران
باتشکر از مدیران که منتقل کردند و دوستان که لطف دارند همه عکسها یه طرف عکس آخری هم یه طرف هرچی نگاش میکنم سیر نمیشم انصافا پاسدار یعنی ایشون خدا حفظش کنه -
فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی تاپیک جامع بررسی بیلان و عملکرد فرمانده نیروی قدس حاج قاسم سلیمانی
saiedtomcat پاسخ داد به saiedtomcat تاپیک در جنگ آوران
خواهش میکنم مدیران لطفا منتقل کنید ممنون -
عكس نوجوان بسيجي كه در آغوش عکاس جان داد: نگاهم به صورت نوجواني افتاد كه صورتش از برخورد خمپاره به نزديكيش سياه شده بود و تركشها ي آن تمامي صورتش را گرفته بود .به آرامي مي گفت : "آقا اومدم. حسين جان اومدم. "وقتي به او رسيدم ديگر رمقي برايش باقي نمانده بود و به زمين افتاد. او را به آرامي بغل كردم [img]http://up.iranblog.com/images/086qytwquf7nngq6fyw.jpg[/img] حوالي ظهر بود، گرما بيداد مي كرد، دشمن كه از ارتفاعات قلاويزان تارانده شده بود با تمام قوا سعي در باز پس گيري ارتفاعات داشت، نور آفتاب به سود آنها بود ، رزمنده ها كه تمام شب مشغول عمليات بودند در اين ساعات كمي خسته به نظر مي آمدند. تداركات نرسيده بود و بچه ها تشنه بودند. در جاييكه فرمانده مقرر كرده بود ، خسته وتشنه كيسه هاي شن را پر مي كردند تا از گزند تركشهاي توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود ، چون نه فرصتي براي اين كار بود و نه خبري از تداركات بود. دوربينم را برداشتم و به قصد روحيه دادن به بچه ها و گرفتن عكس در مسير خاكريز حركت كردم. صداي سوت توپ و خمپاره باعث مي شد دائم كه خيز بروم ، بچه هاي رزمنده ديگربه خوبي با اين صداها آشنا هستند . گوشها عادت مي كند و مي تواني بفهمي كه اين صداي توپ از طرف خودي هاست يا دشمن تا بيجا خيز نروي! نمي دانم براي چند دقيقه چه شد كه عراقيها جهنمي به پا كردند و آنچنان آتشي روي ما ريختند كه مدتي درازكش روي زمين ماندم و با اصابت هر خمپاره و توپي بالا و پايين مي شدم . كمي آرامش كه ايجاد شد بلند شدم تا اطرافم را بينم . در ابتدا دود حاصل از اين همه انفجار و خاك باعث شد درست متوجه اوضاع نشوم ،گوش هايم تقريبا چيزي نمي شنيد، به نظرم آمد كه زمان از حركت باز ايستاده و متوقف شده ، از موج انفجارها كمي گيج بودم. ديدم بچه هاي زيادي به روي زمين افتاد ه اند ، در همين زمان نگاهم به صورت نوجواني افتاد كه صورتش از برخورد خمپاره به نزديكيش سياه شده بود و تركشها ي آن تمامي صورتش را گرفته بود . بي اختيار دوربينم را بالا آوردم و عكسي از او گرفتم. در حال حركت بود و براي اينكه به زمين نيفتد از لبه هاي سنگرهاي شني كمك مي گرفت. جلو رفتم ، صداي زمزمه اش را مي شنيدم ، به آرامي مي گفت : "آقا اومدم. حسين جان اومدم. " وقتي به او رسيدم ديگر رمقي برايش باقي نمانده بود و به زمين افتاد. او را به آرامي بغل كردم ،همچنان نجوا مي كرد. با تمام وجود امدادگر را صدا زدم. صورتش را بوسيدم و به او گفتم :عزيزم ، فدات بشم ، چيزي نيست و نا اميدانه برگشتم و باز امدادگر را به ياري خواستم. حالا اشك هايم با خونهاي زلال او در هم آميخته شده بود، ديگر نجوا نمي كرد و به آسمان چشم دوخته بود . امدادگر آمد ، اما..،.لحظه اي بعد گفت : "كاري از دستم بر نمي ياد ، شهيد شده ، برادر زحمت مي كشي ببريش معراج شهدا...!(معراج شهدا جايي بود كه وقتي بچه ها شهيد مي شدند ، آنها را كنار هم مي گذاشتند تا بچه هاي گردان تعاون آنها را به عقب منتقل كنند.) در حاليكه تمام بدنم مي لرزيد او را بغل كردم ، انگار فرشتگان زير پيكر پاكش را گرفته بودند. آنقدر سبك بود كه به راحتي در بغلم جاي گرفت و از زمين بلندش كردم. امدادگر با دست محل معراج شهدا را نشان داد .قبل از اينك او را در كنار ساير شهدا بگذارم. صورتش را بارها و بارها بوييدم و بوسيدم ، به خدا بوي عطر گل ياس مي داد. راوي و عكاس: سيد مسعود شجاعي طباطبايي بشکند قلمت ای تاریخ ،اگر ننویسی بر بسیجیان این سپاهیان خمینی(ره)چه گذشت منبع http://www.centralclubs.com/topic-t73816.html#p293227
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
saiedtomcat پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
برای توضیحات بیشتر رجوع کنید به این جا http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13596 فکر کنم این مطلب رو من زود تر ارسال کرده بودم ممنون از توجه مدیران- 6,700 پاسخ ها
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
[quote][b]MSI Fashion FX400-M[/b] اين لپ تاب پردازندش ضعيفتره ولي كارت گرافيك قوي تري داره قيمت لپ تاپ: 1,145,000 تومان مدل پردازنده: Core i3 سرعت پردازنده: 2.4 GHz 3MB سازنده كارت گرافيك: nVidia مدل كارت گرافيك: GT325M http://www.banklaptopiran.com/Laptop_Details.aspx?laptopId=276 ....................... اين لپ تاپ پردازنده قوي داره ولي كارت گرافيكش ضعيفتره! لپ تاپ MSI Classic CX620-H قيمت لپ تاپ: 1,040,000 تومان مدل پردازنده: core i5 سرعت پردازنده: 2.26 GHz 3MB مدل كارت گرافيك: 5470 http://www.banklaptopiran.com/Laptop_Details.aspx?laptopId=191 كدوم بهتره!؟ [/quote] سلام من مدل cx605hدارم راضیم گرفتمش 900 تومن گرافیک یک گیگ ATiفکر نمیکنم بد باشه ولی در کل به نظرم میادلپتاپ msi کیفیت ساخت خوبی نداره کیف و موس هم نداشت
-
تاپیک جامع عملیات مروارید تاپیک جامع عملیات مروارید
saiedtomcat پاسخ داد به TANK تاپیک در عملیات های نظامی ایران
[quote]من خودم چندین برنامه راجب این قضیه دیدم حتی مصاحبه با بازماندگان ناوچه پیکان و عملیات مروارید یک فیلم نیمچه مستندی هم نشون دادن ! اما جای تعجبش اونجاست که همه این کارها رو شبکه 4 انجام داد و به همین خاطر خیلی ها غافل موندن .... [quote]منظور از ضعیف عمل کردن رسانه ملی این است که چرا کار حرفه ای نمی شود: انیمیشن (ترجیحا سه بعدی )؟ موزیک ویدئو های تاثیر گذار؟ فیلم کوتاه؟ مستند با ارائه محتوا به صورت بصری با جلوه های ویژه (مثلا به صورت فلش)؟ القای حس توانمندی و اقتدار ملی؟ و ...[/quote] صدا و سیمایی ها برای این کارها پول نمیدن ! به روابط عمومی ارتش یا نیروی دریایی وابسته است و اگر دوست داشته باشن از همینجا من خودم قول یک انیمیشن با کیفیت در سطح هالیوود رو میدم اگر پولش رو بدن ... ! ((عمرا))[/quote] ابراهیم جان شما دیگه چرا؟ این کار رو میشه محض رضای خدا و شهدا هم کرد من قبلا تو همین سایت پیشنهاد همکاری جهت کار برای شهدای ارتش رو دادم الان هم سر حرفم هستم من خودم 2 تا کلیپ ساختم و زمان خدمتم دادم به عقیدتی سیاسی کل ارتش که قبول و تشکر هم شد.ولی به نظر خودم جای کار زیاده تو همین سایت آدمهای بااستعداد و سلیقه زیادن میشه کار کرد میشه یه مستند در خور ساخت و اهدا کرد به شهدای ارتش با همکاری بچه های سایت من بازم اعلام آمادگی میکنم اینجوری اسم سایت هم بیشتر بالا میره- 54 پاسخ ها
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
saiedtomcat پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
خوب پس شرمنده ببخشید بخاطر پست تکراری- 6,700 پاسخ ها
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران اخبار دفاعی جمهوری اسلامی ایران I
saiedtomcat پاسخ داد به SAEID تاپیک در اخبار نظامی
باسلام فکر می کنم این خبر رو با عکسش من زود تر زدم اما منتقل نشد http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=13539- 6,700 پاسخ ها
-
- اخبار داخلی
- نظامی
- (و 10 بیشتر)
-
تاپیک جامع عملیات مروارید تاپیک جامع عملیات مروارید
saiedtomcat پاسخ داد به TANK تاپیک در عملیات های نظامی ایران
سلام از کلیه شرکت کنندگان در این بحث متشکرم ببینید امروز 8 آذر هست و هرچی مستند و گزارش هم پخش بشه کار مستند و گزارش 7 آذر رو نخواهد کرد چرا که هر نکته زمانی و هر گفته مکانی دارد در ثانی شما میدونید ساعات پر بیننده تلویزیون کی هست؟ ساعات 7 تا 9 صبح - ساعت 1 تا 3 بعد از ظهر و ساعات 6 تا 10 شب برنامه هایی تاثیر گذارند که در این ساعات پخش بشند و بدردبخور باشند گلایه بنده بیشتر از اینه که چرا سیما گزارشگر متخصص نظامی نداره که وقتی توی یه محیط نظامی قرار میگیره مثل یه ناو یا یه شبیه ساز میگ20 یه 4 تا سوال تخصصی بپرسه؟ چرا مثلا فیلم سینمایی پخش شده از شبکه یک در روز 7 آذر باید سفر به چزابه باشه اصلا مگر توی این ساعت برنامه ارتش پخش نمیشد؟- 54 پاسخ ها
-
تاپیک جامع عملیات مروارید تاپیک جامع عملیات مروارید
saiedtomcat پاسخ داد به TANK تاپیک در عملیات های نظامی ایران
امروز 7 آذر 1389 هست همه شما میدونید 30 سال پیش در چنین روزی نیروی دریایی عراق در طور فقط یک روز از صحنه روزگار محو شد با همکاری نیروی هوایی و نقش پررنگ نیروی دریایی و خصوصا ناوچه جاوید پیکان ولی چرا امروز در رسانه ملی به این قضیه توجه نشد؟ ارتش و بخصوص نیروی دریایی چرا باید اینقدر مظلوم باشند ؟ به راستی ایراد کار از ارتش است یا رسانه ملی این عملیات کم از عملیاتهای بزرگ و سرنوشت ساز دفاع مقدس ندارد پس چرا ... جواب شهدای این روز را در آخرت چه کسی خواهد داد؟ اگرچه دیشب ساعت 8 مجموعه حماسه از شبکه 1به این موضوع اختصاص داشت ولی چرا رسانه ملی گزارشگر و مجری متخصص نظامی ندارد چرا گزارش مربوط به ناو سبلان فقط اختصاص به بازیگوشی های بچه گانه یک تازه گزارش گر بود که میخواست دوربین ناو را کش برود چرا نپرسید داستان غم انگیز و رشادت عظیم سهند و سبلان را ؟؟؟؟؟؟؟- 54 پاسخ ها
-
جنگ سی و سه روزه 2006 جنگ سی و سه روزه 2006 ... آغازی بر پایان
saiedtomcat پاسخ داد به zed تاپیک در عملیات های نظامی خارجی
سلام كاكو دستت درد نكنه- 249 پاسخ ها
-
يك هواپيماي كاغذي حرفه اي بسازيد
saiedtomcat پاسخ داد به sokuteasemuni تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
آقا دستت درد نكنه خيلي جالب بود من تونستم و واقعا جالب بود -
اقا چرا اينقدر تو سر هم ميزنيد اين لينك رو مراجعه كنيد بعد لينك فيلم رو وارد كنيد خودش امكان دانلود تو سه كيفيت رو بهتون ميده http://www.savevideo.me/
-
سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل ( SA-10/S-300/Grumble)
saiedtomcat پاسخ داد به Davood تاپیک در پدافند هوایی
سلام http://www.asriran.com/fa/news/139690/روسیه،-اس-300-و-ادامه-مواضع-خصمانه-علیه-ایران -
سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل سامانه دفاع هوایی سام-10 گرامبل ( SA-10/S-300/Grumble)
saiedtomcat پاسخ داد به Davood تاپیک در پدافند هوایی
عصر ایران - رضا غبیشاوی - یک مقام رسمی روسیه روز پنجشنبه گذشته اعلام کرد مسکو بابت لغو فروش سامانه های موشکی اس 300 به ایران، مبلغی را به عنوان غرامت پرداخت نمی کند و تنها، پیش پرادخت تهران را بر می گرداند. http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/7/17/152183_819.jpg این در حالی است که پیش از این رسانه های روسی تصریح کرده بودند در صورت فسخ قرار داد اس 300 میان ایران و روسیه، مسکو می بایست مبلغی را به عنوان غرامت به ایران بپردازند. در این باره، چند نکته را ذکر می کنیم. 1- موضوع پرداخت شدن یا نشدن غرامت به ایران از سوی روسیه در موضوع سامانه های موشکی اس 300، به متن قرارداد امضا شده میان دو کشور بستگی دارد و مواد این قرارداد تجاری - تسلیحاتی، این موضوع را تعیین تکلیف می کند. ایران و روسیه قراردادی را برای خرید پنج سامانه ضد موشکی اس 300 به ارزش 800 میلیون دلار امضا کردند و تهران هم مبلغی را به عنوان پیش پرداخت به مسکو، پرداخت کرد. لذا درباره اینکه قراردادی میان دو کشور امضا شده است شکی وجود ندارد اما هنوز معلوم نیست در این قرارداد به صراحت بندی درباره لزوم پرداخت غرامت و جریمه برای لغو قرارداد آمده است یا خیر ؟ در صورتی که این موضوع در قرارداد درج شده باشد، معلوم می شود روس ها برخلاف نص صریح قرارداد، به دنبال سرپیچی از تعهدات خود هستند. همین موضوع سئوالاتی را در نوع برخورد و تعامل روسیه در برابر ایران ایجاد می کند. این موضوع نشان می دهد روسیه با سوء استفاده از جو موجود علیه ایران، به دنبال تضییع حقوق ایران است. در این صورت فرق روسیه با آمریکا یا انگلیس و فرانسه که دارائی های ایران را بلوکه کرده اند و مانع از دسترسی تهران به حقوق خود می شوند و به بهانه های مختلف تعهدات خود را در برابر ایران نقض می کنند چیست؟ 2- در صورتی که در قرارداد امضا شده میان ایران و روسیه، بند پرداخت غرامت نیامده باشد یا اینکه روس ها بتوانند با استناد به مواد این قرارداد از پرداخت غرامت استنکاف کنند، باید به طرف ایرانی خرده گرفت که چرا چنین قرارداد مهم و دارای ارزش مالی - نظامی را بدون داشتن معیارهای لازم امضا کرده اند. اگر چنین موضوعی صحت داشته باشد، می بایست ضمن برخورد با تصمیم گیرندگان درباره متن قرارداد اس 300 و پیگیری جدی از سوی مقامات ایرانی، در دیگر قراردادهای موجود با روسیه به ویژه در بخش تسلیحاتی و هسته ای که از اهمیت دو چندانی برخوردارند، تجدید نظر شود و بررسی جامعی صورت بگیرد. در قرارداد اس 300 به صورت حتم، دادگاهی برای رفع اختلافات ایران و روسیه درباره این قرارداد، معین شده است. حال باید دید این دادگاه کجاست و آیا ایران، با مذاکرات دو جانبه این مسئله را حل می کند یا در این دادگاه، پی گیر حقوق خود خواهد بود . البته این نکته هم مهم است که ایران و روسیه ، کدام دادگاه را برای حل و فصل اختلاف احتمالی خود در قرارداد ، تعیین کرده اند. 3- موضوع لزوم پرداخت غرامت و جریمه توسط روسیه برای لغو قرارداد فروش اس 300 به ایران، برای نخستین بار با عدد و رقم از سوی مقامات ارشد روسی و در رسانه های معتبر این کشور مطرح شد و از سوی مسکو هم تکذیب نشد لذا می توان بر این نکته نزدیک به یقین بود که مسئله لزوم پرداخت غرامت برای لغو قرارداد، در قرارداد آمده است اما مسکو از انجام آن سرباز می زند. 4- مسئله سرپیچی روسیه از عمل به تعهدات خود و پرداخت غرامت به ایران، قسمت جدیدی از سریال تغییر نگاه و رویکرد روسیه به ایران است. به صورت واضح باید گفت رویکرد مسکو نسبت به تهران با محوریت برنامه هسته ای ایران از قبل از صدور قطعنامه چهارم شورای امنیت برای تشدید تحریم ایران، آغاز شد. به صورت مشخص این تغییر، زمانی به صورت جدی آغاز شد که وزیر امور خارجه روسیه از ادعای دستگاه اطلاعاتی - امنیتی آمریکا درباره " فاصله ایران با ساخت بمب اتمی" حمایت کرد. این سریال با اظهارات رئیس جمهور روسیه درباره "قصد ایران برای رسیدن به مرحله توانایی ساخت بمب اتمی" و سپس "انصراف قطعی مسکو از ارائه موشک های اس 300 به ایران" ادامه یافت و با فرمان دمتری مدودف درباره اجرای قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت و تعیین مصادیق آن به اوج خود رسید. این در حالی است که در این طرف، مقامات ایرانی می توانستند از جایگاه قدرتمندتری در برابر روسیه ظاهر شوند. زمانی که رئیس جمهور روسیه رسما ایران را به تلاش برای ساخت بمب اتمی متهم می کرد وزیر نفت ایران در مسکو حضور داشت و از نقشه راه همکاری های تهران و مسکو سخن به میان آورد و همراه با لبخند، با همتای روس خود عکس یادگاری می گرفت در صورتی که ایران می توانست به نشانه اعتراض به مدودف، تاخیری در این برنامه ایجاد کند. در این باره ذکر این نکته هم جالب است که روسیه در زمینه انتقال سوخت به ایران و سرمایه گذاری در طرح های نفتی و صنایع وابسته نفت ایران، تسلیم فشارهای آمریکا شد و از فروش بنزین به ایران خودداری کرد. قطعا سریال اقدامات و مواضع خصمانه روسیه علیه مواضع به حق ایران تا به همین جا ختم نمی شود و روس ها مواضع شدیدتری را علیه ایران اتخاذ خواهند کرد. 5- روس ها دلیل ارائه نکردن موشک اس 300 به ایران را قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت می دانند ولی این تنها یک بهانه زنگ زده است زیرا قرارداد نهایی اس 300 سال2007 امضا شد و روس ها از آن زمان تاکنون بارها از ارائه این سامانه موشکی به ایران به دلایل مختلف و از جمله فنی، خودداری می کردند. همچنین این سامانه موشکی، دفاعی است و نمی تواند تحت تحریم های شورای امنیت علیه ایران باشد. به آسانی می توان به این نکته پی برد که روسیه با معلق کردن موضوع فروش اس 300 به ایران، به دنبال دلالی این موضوع برای کسب منافع بیشتر از مخالفان ایران یعنی آمریکا و اسرائیل است. یک نمونه از آن را می توان در امضا قرارداد بی نظیر همکاری های تسلیحاتی روسیه و اسرائیل مشاهده کرد. 6- روند موضع گیری ها و عمکرد روسیه در برابر ایران، در حال انتقال این کشور از شریکی راهبردی به کشوری با مواضع خصمانه علیه ایران است. اقدامات روسیه در برابر ایران، دشمنانه و با دیگر مخالفان ایران مانند آمریکا تفاوت چندانی ندارد. روسیه نیز تسلیحات دفاعی مورد نیاز تهران را به ایران نمی فروشد. برنامه هسته ای ایران را دارای بعد نظامی و با هدف تولید بمب اتمی می داند. بهانه لازم را در اختیار بانک ها و موسسات مالی روسی می دهد تا از تعاملات ارزی و مالی با ایران خودداری کنند. صادرات بنزین به ایران را متوقف و مجموعه ای از تحریم های متنوع و رنگارنگ را علیه کشورمان اجرایی می کند. همچنین در حال حاضر قطعا یکی از متهمان ارسال ویروس اینترنتی" استاکس نت" با هدف خرابکاری در برنامه هسته ای ایران، روسیه است. به دور از واقعیت نخواهد بود اگر امروز بگوییم روسیه نقش یکی از ایالت های آمریکا در منطقه را در برابر ایران ایفا می کند. 7- در حوادث پس از انتخابات سال گذشته، نام روسیه بارها به میان آمد. بخشی از مردم به شدت از عملکرد روسیه خشمگین بودند و علیه این کشور نیز شعار می دادند. حتی جمعی نیز قصد داشتند در مقابل سفارت این کشور در تهران تجمع کنند. ای کاش این موضوع با واکنش منفی جمعی از مسولان روبه رو نمی شد. ای کاش بخشی از مردم جلوی سفارت روسیه تجمع می کردند تا از این ناحیه نیز فشاری بر مسکو اعمال می شد و صدایی از اعتراض مردمی نیز به گوش روس ها می رسید. هم اکنون نیز عجیب است که از تجمعات خودجوش برای اعتراض به سیاست های روسیه در قبال کشورمان خبری نیست. 8- تصمیم روسیه به نفروختن سامانه های دفاع موشکی اس 300 به ایران با امضای قرارداد فروش پیشرفته ترین جنگنده های آمریکایی یعنی اف 35 به اسرائیل همزمان شده است. در حالی که سامانه موشکی اس 300، دفاعی است جنگنده های اف 35 برای عملیات های دور برد طراحی و تولید شده اند و پیش دستی اسرائیل را در زمینه نظامی در منطقه خاورمیانه، پررنگ تر می کند. مقامات اسرائیلی به صراحت گفته اند که این جنگنده ها را برای مسئله ایران، خرید کرده اند. حال این دو موضوع را چگونه باید در کنار هم قرار داد. -
ايشالا دولتش به گل بشينه برا گير گردن دولت اينگيليس تو گل صلوات
-
موشک هوا به زمین کا.اچ-29 کدج ( kh-29/as-14 /kedge) موشک هوا به زمین کا.اچ-29 کدج ( Kh-29/AS-14 /Kedge)
saiedtomcat پاسخ داد به hexman تاپیک در موشکهای هوا به سطح
درسته كه سرجنگي ماوريك كوچيكتره اما اوزها هم از جماران كوچيكتره اوزا فكر ميكنم نهايتا300 تن باشه اونم فول لودش و لي جماران 1400 تن البته همونطوركه دوستمون هم گفتن جايي كه موشك بخوره هم مهمه اگر به تيرك حمال و اصلي برخورد كنه احتمال فرو ريختن و نصف شدن ناو وجود داره