تمامی ارسال های scorpion57
-
شرکت آذربایجانی DEFTECH پهپاد DT-001وDT-101 را مجهز به مهمات سرگردان F-1500/F-5000 ارائه می کند. این سیستم که برای انجام طیف گسترده ای از ماموریت ها طراحی شده است، شامل دو هواپیمای بدون سرنشین (پهپاد) با بال های پشت سر هم، DT-001 و DT-101، و همچنین مهمات سرگردان F-1500 و F-5000E است. پهپاد DT-001 پهپاد DT-001 مانند یک هواپیما بلند می شود و فرود می آید. وزن برخاست آن بسته به ماموریت بین 75 تا 120 کیلوگرم متغیر است، حداکثر جرم محموله 40 کیلوگرم است. طول بال های این پهپاد 3.6 متر و درازای آن 3.6 متر است. نیرو محرکه آن یک موتور360سی سی بنزینی با پروانه دو ملخه ست DT-001 دارای سرعت کروز 120-130 کیلومتر در ساعت و ارتفاع کروز بین 3000 تا 5000 متر است. مخزن سوخت بسته به مشخصات پرواز و بار، استقامت 5 تا 10 ساعته را تضمین می کند. پهپادDT-101 پهپادDT-101 می تواندشامل دوربینهای نوری و مادون قرمز، دوربینهای چند طیفی، LIDAR، فاصلهیاب تعیینکننده لیزری همراه با سیستم فروسرخ خنکشونده (FLIR)، غلافهای SIGINT/ELINT، غلافهای پارازیت یا تجهیزات رله سیگنال باشد. مجهز به سیستم ارتباطات ماهوارهای با پهنای باند تا 10 مگابایت، فرکانس پرش UHF رمزگذاری شده انتقال داده-ادغام در شبکه مش محلی است، و قابلیت عملیات در منطقه محروم از GNSS را دارد DT-101 یک پهپاد VTOL است که از همان بدنه هواپیما DT001 استفاده می کند، بنابراین طول و طول بال ها یکسان باقی می مانند. با این حال، نیرو محرکه متفاوتی دارد که بر اساس یک موتور بنزینی 180 سی سی به عنوان ژنراتور و چهار موتور الکتریکی با روتور است که برای برخاستن و فرود عمودی بالابر کافی را فراهم می کند، جرم برخاست بدنه هواپیما بسته به ماموریت به 55-75 کیلوگرم محدود می شود. ارتفاع کروز، سرعت و استقامت پرواز همان ست و همچنینDT-101 قادر به حمل بار ماموریت مشابه است، البته حداکثر بار محموله باید کمتر از DT-001 باشد. دو مهمات سرگردان F-1500 با برد 40 کیلومتر یا یک مهمات سرگردان F-5000E بزرگتر با برد 20 کیلومتر می توانند بر روی جایگاههای زیر بدنه نصب شوند. علاوه بر استفاده از یک پهپاد در نسخه هوا به سطح، هر دو مهمات می توانند از یک لانچر زمینی قابل استفاده مجدد در نسخه سطح به سطح نیز پرتاب شوند. هیچ جزئیاتی در مورد سیستم پرتاب لانچر ارائه نشده است، اما کاملاً محتمل است که در هنگام پرتاب قبل از فعال شدن پیشرانه مهمات و استقرار سطوح آیرودینامیکی از یک سیستم پنوماتیک استفاده شود. این مهمات دارای یک بال پشت سر هم هستند که یکی در جلوی بدنه که در زیر آن قرار دارد و دیگری در پشت که بر روی بدنه قرار دارد، و دو دم عمودی که به سمت پایین مستقر می شوند. این مهمات توسط یک موتور الکتریکی براش لس کار می کند که یک ملخ دو تیغه را می چرخاند F-1500 F-1500 حدود 1متر طول و 1.1 متر درازای بال دارد و می تواند به عنوان یک سلاح زمینی مورد استفاده قرار گیرد. جرم آن در هنگام پرتاب 5 کیلوگرم است. به نظر می رسد که جرم کلاهک بسته به نحوه استقرار F-1500 متفاوت است. دو کلاهک 1.5 کیلوگرمی موجود است، یکی ضدنفر با فیوز مجاورتی و دیگری ضد زره، که احتمالاً برای عملیات های زمینی استفاده می شود، در حالی که این مهمات در نسخه هوا به سطح می تواند یک کلاهک 3 کیلوگرمی را حمل کند که در دو نوع مختلف نیز ارائه می شود. یکی ضد زره و یکی ترموباریک. برد 10 تا 15 کیلومتری برای نسخه زمینی اعلام شده است که برای سیستم پرتاب هوایی به 40 کیلومتر افزایش می یابد و استقامت آن بسته به پیکربندی و شرایط محیطی بین 20 تا 40 دقیقه است. ارتفاع کروز آن بین 300 تا 3000 متر است. سرعت کروز حدود 120 تا 130 کیلومتر در ساعت است، اما مهمات می تواند در یک حمله در حالت شیرجه تا سرعت 250 کیلومتر در ساعت شتاب بگیرد که به گفته منابع شرکت، امکان استفاده از آن را برای انهدام هلیکوپترها یا پهپادهای دشمن فراهم می کند. دماغه مهمات مجهز به سیستم اپترونیک با دوربین های روز و شب و همچنین سیستم هدف گیری مبتنی بر الگوریتم های هوش مصنوعی است. F-5000E جرم F-5000E حدود16 کیلوگرم است، جرم پرتابگر 10 کیلوگرم است. طول بدنه پهپاد 2 متر و طول بال آن 2.2 متر است. این مهمات را می توان به سرجنگی 5 کیلوگرمی مجهز کرد که در سه نوع مختلف موجود است، ضدنفر با فیوز مجاورتی، زره پوش و ترموباریک. ارتفاع کروز بسته به ماموریت جنگی بین 300 تا 3000 متر متغیر است، سرعت کروز بین 120 تا 130 کیلومتر در ساعت و استقامت آن 20 تا 40 دقیقه است. یک سیستم اپترونیک با دوربین های روز و شب و همچنین سیستم تعیین هدف با الگوریتم های هوش مصنوعی در دماغه مهمات نصب شده است. به گفته یکی از نمایندگان این شرکت، UAS برای تولید سریالی آماده است و آزمایشات شرکت ویژگی های اعلام شده سیستم را تأیید کرد. منبع:https://www.edrmagazine.eu/
-
طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی
scorpion57 پاسخ داد به rezatizi تاپیک در گالري نيروي هوايي
راستش اطلاعی ندارم که میشد تکی شلیک بشه و خلبان با مهارتش تعادل بالگرد و حفظ کنه و یا اینکه بالگردهای جنگی مجهز به ژیروسکوپ بودند یا نه(وزن موشک کمتر از140کیلو گرم بود) ولی با توجه به حجم خرید موشک ماوریک در رژیم گذشته اگر لازم به شلیک دوتایی موشک هم بود مسئله خاصی از این بابت وجود نداشت.- 313 پاسخ ها
-
- 10
-
-
-
طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی
scorpion57 پاسخ داد به rezatizi تاپیک در گالري نيروي هوايي
سلام اتفاقا در قالب طرح "امید"روی کبرهای نان تاو نصب شد.ظاهرا عملکرد موفقیت آمیزی داشته""".انهدام یک ایستگاه راداری ارتش عراق که در یک کارخانه متروکه استتار شده بود از معروف ترین استفاده های ماوریک توسط کبرا است. همچنین در مواردی با این موشک به مراکز تجمع نیروهای عراقی حمله می شد که نتایج بهتر در زمان کمتر نسبت به استفاده از راکت های هایدار70 داشته است. به عنوان مثال در عملیات فتح المبین 11 فروند موشک ماوریک توسط کبراهای ایران شلیک شد.این کار در حالی در ایران و در بحبوحه جنگ به انجام رسید که تا آن زمان اجرای اینکار در دنیا سابقه نداشت و در آمریکا نیز بالگرد سوپرکبرا در 1990 این موشک را به طور آزمایشی به کار گرفت."" در مورد نحوه هدایت حدسم اینه که سیستم هدایت تلویزیونی از روی فانتوم به کبرا انتقال داده شد -
طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی طرح های گرافیکی هواپیماهای نظامی
scorpion57 پاسخ داد به rezatizi تاپیک در گالري نيروي هوايي
با بالگرد ماوریک می زدیم وقتی ماوریک زدن مد نبود -
بله فکر کنم جای این مباحث این تاپیک نیست ولی به نظر حقیر مشکلات عمدتا ناشی از بحثهای نظری هست.فکر می کنم جمهوری اسلامی در بحث اقتصاد سیاست داخلی و خارجی و کلا دیپلماسی مبنای نظری مناسب جمهوری اسلامی ایران رو نداره..کلا ول شده ست ملغمه ایی از گرایشات چپ و سوسیالیستی و لیبرال و .... که اصلا با واقعیت کشور همخوانی نداره
-
جملات احساسی شما هم خوب بود. ""قبول دارم كه ما مثل كوفيان هستيم ولي بيشتر در اقتصاد كم كاري كرديم و چوبش در همه جا ميخوريم وقتي رهبر اين ده سال اسم سال رو اقتصاد گذاشتن و مسئولان در پي خام فروشي و مردم در پي فرهنگ كارمندى رفتن ، رهبر رو تنها گذاشتيم""" میشه بفرمایید مردم چطوری در اقتصاد کم کاری کردند و پشت رهبر رو خالی کردند؟!این مردم کوفی مسلک ایران (به قول شما و دوستان)کجای اقتصاد دستشونه که بخوان بازی دربیارند؟کسی که به زندگی بخور نمیر کارمندی قانعه دیگه عرصه دیگه ایی براش باز نیست قطعا دولتها باعث این وضعیت هستند """ولي قبول دارم وزارت خارجه هاي ظريف و عراقچي براي اين صحنه ها ضعيف و نامناسب و كوچك هستن و در قد و قوامه اين بازي ها نيستن""" قطعا این حرف شما نگاه جانبدارنه جناحی داره ولی مثلا چه کسی رو در جمهوری اسلامی می خواین نام ببرید که عملکرد بهتری داشته باشه؟قدرت سیاست خارجی مثل وکالت دادگاه نیست که وکیل لایحه بهتر بنویسه بتونه رای رو برگردونه از اقتصاد و قدرت نظامی و جایگاه بین المللی کشور سرچشمه می گیره البته که با شما موافقم هیچگاه دم و دستگاه دیپلماسی کشور در حد و اندازه توان میدانی کشور نبوده و نیست یعنی اصلا قدرت بهره برداری حداکثری از عملکرد ما در میدان رو نداره.اگر شهید عبدالهیان رو می خواین مثال بزنید نتایج عملکرد ایشون فرقی با بقیه نداشته .چه وعده صادق چه پاسخ پاکستان و ....دنبال دلایل ریشه ایی تر باشید این رو مطالعه بفرمایید درسهای زیادی برای ما داره (البته اونها پول ریختن تو پلیس امنیتی در ایران دوستان و آقازاده ها و اعوان انصار زدن به جیب فرستادند اونور آب)
-
چگونه آلمان شرقی در نبرد برای فناوری شکست خورد تلاش آلمان شرقی برای رسیدن به نوآوری های تکنولوژیک غرب، موفقیت های چشمگیری را به همراه داشت، اما در مسیر نادرستی هزینه شد در ژوئیه 1958، "والتر اولبریخت"، دبیر اول حزب حاکم آلمان شرقی ، احساس خوش بینی داشت. این دبیر کل( تسخیری..اجباری)65 ساله از دو جنگ جهانی جان سالم به در برده بود،( رژیم نازی، پاکسازی های مرگبار استالین و قیام مردمی علیه رژیم او در آلمان شرقی در سال 1953.) اکنون به نظر می رسید اوضاع در حال بهبود است.اما بیش از 100000 نفر از مردم او از زمان تأسیس این ایالت، هر سال جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) را ترک می کردند. در سال بحرانی 1953، این ارقام به بالای 300000 رسیده بود. محدودیت های زیاد. شرایط زندگی در سال 1958 را به پایین ترین سطح خود رسانده بود "والتر اولبریخت" رهبر حزب حاکم اتحاد سوسیالیست (SED) از فرصت برگزاری کنگره پنجم این حزب استفاده کرد و خوش بینی خود را با رفقای خود در میان گذاشت. او با الهام از شعار ، "سوسیالیسم پیروز خواهد شد!"، اعلام کرد که قصد دارد اقتصاد را "در عرض چند سال" توسعه دهد تا یک بار برای همیشه برتری سیستم سوسیالیستی جمهوری دموکراتیک آلمان را در مقایسه با ایالت امپریالیستی "بن" [آلمان غربی]نشان دهد البته این خوش بینی در بهترین حالت یک ادعای جسورانه و در بدترین حالت، توهم به نظر می رسید. طبق اعتراف خود مقامات جمهوری دموکراتیک آلمان، اقتصاد این ایالت کوچک. حدود 30 درصد از اقتصاد همتای غربی بسیار بزرگتر و مرفه خود عقب تر بود. این کشور سهم بزرگ غرامت های جنگی را پرداخت کرده بود، زیرا اتحاد جماهیر شوروی برای احیای اقتصاد ویران شده خود به آن نیاز داشت در حالی که متحدان غربی دریافت غرامت رو بیخیال شدند و به صدر اعظم "کنراد آدناور" اجازه دادند تا اقتصاد و ارتش را بازسازی کند و از او در این روند حمایت کردند.( 1.5 میلیارد دلار از طرح مارشال.) علاوه بر این، اقتصاد آلمان شرقی به دلیل کمبود فرصت های تجاری ناشی از سیاست انزوا و تحریمی" بن"،علیه اش خفه شد.( دکترین هالشتاین) آلمان غربی در سال 1955 قانونی گذاشت که هر کشوری جمهوری آلمان را به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت بشناسد، روابط دیپلماتیک و اقتصادی را با آن قطع خواهد کرد. با توجه به وسعت اقتصاد آلمان غربی در مقایسه با شرق، کمتر کشوری جرات پرداخت بهای اقتصادی برای نادیده گرفتن حرف صریح "بن "را داشت. تحریم تجاری به جز نام، جمهوری آلمان را به انزوای اقتصادی و دیپلماتیک و اتکای کامل به حسن نیت شوروی برای واردات و صادرات وادار کرد. دکترین هالشتاین تا سال 1970 ادامه داشت. نتیجه این بود که حتی محصولاتی مانند قهوه، صابون یا شکلات و هر چیز دیگری که نیاز به واردات داشت، به سختی به دست میآمد. تفاوت اقتصاد دو آلمان یک سال قبل الحاق علیرغم چنین مشکلاتی،" اولبریخت "به هیچ وجه تنها کسی نبود که در سال 1958 احساس خوشبینی می کرد. آخرین کوپنهای جیره در راه بودند و سال بعد کاملاً ناپدید میشدند. کار سختی که بسیاری از مردم برای از بین بردن آوار از شهرهایی مانند درسدن، ماگدبورگ و روستوک کرده بودند، راه را برای روند بازسازی آهسته اما قابل مشاهده باز می کرد. و این شوروی بود که اولین ماهواره مصنوعی (اسپوتنیک 1) را در سال 1957 به فضا پرتاب کرد و باعث شوک در غرب و مجذوبیت در شرق شد. اگر اتحاد جماهیر شوروی از نظر اقتصادی ضعیفتر بتواند در عصر فضا از ایالات متحده مرفه جلو بزند، شاید آلمان شرقی نیز بتواند از آلمان غربی پیشی بگیرد؟ این روند فکری به سرعت به یک شعار تبلیغاتی و یکی از شعارهای اولیه جمهوری دموکراتیک آلمان تبدیل شد: «سبقت گرفتن بدون عقبنشینی». پس چگونه اقتصاد منزوی جمهوری GDR می تواند کار کند؟ والتر اولبریخت با وجود همه ایراداتش فهمید که پاسخ ایجاد اقتصاد بزرگتر نیست، بلکه اقتصاد بهتر است. به عبارت دیگر:کلید اصلی فناوری خواهد بود. یا همانطور که اولبریخت می گوید: "ما گچ کمی داریم، بنابراین باید سریعتر فکر کنیم." و بنابراین، دولت سوسیالیستی منابع عظیمی را در نوآوری، پردازش داده ها و میکروالکترونیک سرمایه گذاری کرد. در برخی از زمینه ها موفقیت های قابل توجهی به دست آمد. "ترابانت" (یک خودروی اقتصادی ساخت آلمان شرقی)را در نظر بگیرید ، شاید نمادین ترین محصول آلمان شرقی بود.اما در غرب، خودروی بیمعنا و منسوخ شده و نمادی از دستاوردهای ناقص در فناوری GDR به عنوان مشتی نمونه خروار بود. موتور کم حجم آن تنها 23 اسب بخار نیرو تولید می کرد، در حالی که بو و صدای خروجی آن به وضوح یادآور دهه های گذشته بود، خودروی ترابانت ساخت آلمان شرقی که برای خریداری آن باید سالها در نوبت می ماندید زمانی که مردم در سال1989 بعد از خراب کردن دیوار برلین از آن عبور و وارد آلمان غربی می شدند دقیقا همان خودروی بدون تغییر 1963 بود. شاید در دهه 1980، ترابانت به یک یادگاری قدیمی و ضعیف تبدیل شده بود که غرب آن را به سخره می گرفت. اما در اوایل دهه 1960، به تغییرات تجاری و اقتصادی اولبریخت در اقتصاد GDR و جذب عموم مردم کمک کرد.Zeitgeist(روح ملی) را تقویت کرد یک نسخه جدید ویژه برای ششمین کنگره SED در سال 1963 تولید شده بود: "Sachsenring Trabant 601(ساکسنرینگ)".( این پیست که در Zwickau، ساکسونی ساخته شد، شباهت زیادی به Triumph Herald بریتانیا داشت و از همان تکنیکهای طراحی پیروی میکرد، که در آن زمان واقعاً مدرن و مد روز محسوب میشد.) ترابانت 601(همون سمند پلاس خودمون) از پیشرفت تکنولوژی صحبت می شد. بسیاری از فیلمها، از جمله فیلمهایی که در آلمان شرقی تولید می شدند، مضامین آیندهنگر فناوری و اکتشاف فضا را به نمایش میگذاشتند که بهویژه جوانان را مجذوب خود می کرد.یوری گاگارین، شوروی اولین مرد را در سال 1961 به فضا فرستاد و در سال 1963، والنتینا ترشکووا اولین زن شد که در تور انفرادی سه روزه خود، 48 بار به دور زمین چرخید. هنگامی که این زوج در اکتبر 1963 از GDR بازدید کردند، بسیاری از مردم واقعاً از دیدن فضانوردان تازه مشهور هیجان زده شدند. اصلاحات اقتصادی اولبریخت برای تطابق و تشویق این روحیه خوش بینی تکنولوژیکی طراحی شده بود. «نظام اقتصادی جدید» (NES) در سال 1963 معرفی شد که برخی شرایط بازار را به اقتصاد سوسیالیستی بازگرداند. حتی روزنامه آلمان غربی Süddeutsche Zeitung حدس می زد که جمهوری دموکراتیک آلمان ممکن است «به نوعی از سرمایه داری بازگردد». دفتر سیاسی تصمیم گرفت که «نظریه غلبه سیاست بر اقتصاد» باید به پایان برسد - «اهداف اقتصادی اولویت دارند». برای مدتی مداخله و سرمایه گذاری دولت بر پیشرفت فناوری متمرکز بود،تاکنترل سیاسی. مسئولیت و آزادی بیشتر در مورد روش های توسعه و تولید به شرکت های بسیار تخصصی کشور با سابقه های طولانی و افتخارآمیز پژوهشی بازگردانده شد. باید دست آنها را نسبتاً باز گذاشت تا کار توسعه فناوری در سطح جهانی را انجام دهند مردم آلمان شرقی در سال1989 در هنگام ورود به آلمان غربی خودروی ب.ام.و مدل1988 به عنوان مثال، کارل زایس ینا، شرکتی که تا به امروز لنزها و سایر مهندسی های با دقت بالا در زمینه اپتیک تولید می کند، در ژانویه 1962 شکایت کرد که خواسته هایی که توسط برنامه ریزی متمرکز اقتصادی بر روی آن گذاشته شده بود، مانع از تمرکز آن بر توسعه می شود. فناوری پردازش داده های مورد نیاز برای تکمیل دستگاه های اندازه گیری خود زایس که شروع به تغییر کرد. NES از کارشناسانی مانند Erich Apel، که یکی از مهندسان موشک در پروژههای نظامی نازی در Peenemünde در طول جنگ جهانی دوم بود، استفاده کرد. بر این اساس، تولید ناخالص داخلی و بهره وری آلمان شرقی افزایش یافت. حتی مرکز علوم اجتماعی تاریخی کلن آلمان غربی نیز بر این باور بود که جمهوری دموکراتیک آلمان شروع به فراگیر شدن کرده است. با این حال، در یک اقتصاد برنامه ریزی شده، تلاش نوآورانه به رغبت سیاسی وابسته است. اولبریخت در اواخر دهه 1960 در حال پیر شدن بود، رویای او برای اقتصاد مبتنی بر فناوری توسط بسیاری از رفقای او به عنوان خیالات پیرمردی در جستجوی میراثی برای خود تعبیر شد. در برنامه توسعه 1971-1975 دیگر چنین مزخرفات ظاهراً آینده نگرانه ای وجود نداشت. جانشین اولبریخت، اریش هونکر، در ابتدا می خواست روابط خود را با مسکو بیشتر کند.که به معنای عدم توسعه انفرادی فناوری جدید در GDR بود. مدتها بعد، یکی از سیاستگذاران کلیدی اقتصادی جمهوری دموکراتیک آلمان، گونتر میتاگ، به تلخی اظهار داشت که وقتی نوبت به توسعه فناوری میرسد، ما هنوز در این توهم بودیم که جمهوری دموکراتیک آلمان این کار را با همکاری نزدیک با اتحاد جماهیر شوروی انجام می دهد. اریش هونکر در شرایطی که اتحاد جماهیر شوروی با حسادت و خساست از نتایج تحقیقات و توسعه خود محافظت می کرد و از در اختیار گذاشتن بسیاری از منابع مورد نیاز برای ادامه فعالیت های توسعه ایی GDR(جمهوری دموکراتیک آلمان) امتناع می کرد،" هونکر "در نهایت شروع به جستجوی کشورهای غیرسوسیالیستی برای مشارکت در بخش فناوری کرد. یک نامزد طبیعی وجود داشت: "ژاپن". در طول دهه 1970، دو کشور شروع به همکاری و تجارت مواد شیمیایی، فلزات و الکترونیک کردند. جمهوری دموکراتیک آلمان به وسایل الکترونیکی جدید و با کیفیت نیاز داشت که در غرب به طور فزاینده ای مقرون به صرفه و فراوان بود، مانند رادیو، تلویزیون و استریو،که مورد توجه خاصی بود. در ماه مه 1981، اریش هونکر یک سفر مفصل دولتی به ژاپن انجام داد و طی آن دو کشور قراردادهای تجاری به ارزش 440 میلیون دلار منعقد کردند. دبیر کل همچنین عمیقاً تحت تأثیر فرهنگ کار ژاپنی قرار گرفت و از فرآیندهای اتوماسیونی که از روباتها برای تولید محصولات پیشرفته استفاده میکرد شگفتزده شد. با این حال، هرچه جمهوری آلمان موفق به برآوردن خواسته های مردم می شد، آنها بیشتر خواستار بودند. تا سال 1980، 105 دستگاه تلویزیون به ازای هر 100 خانوار وجود داشت، که به این معنی بود که مردم بیشتر و بیشتر در معرض فرهنگ غربی، از جمله تبلیغات، قرار می گرفتند. "کارل نندل،" دبیر دولتی وزارت مهندسی برق و الکترونیک، ادامه این سرعت را غیرممکن دانست. او از شرکتVEB Electronic Components در شهر Gera خواست تا یک ضبط کاست مقرون به صرفه تولید کند، کاری که شرکت آن را ناممکن و دشوار می دانست. "نندل" که از نتیجه ناامید شده بود، مدیر دولتی شرکت را احضار کرد و گفت: "باید درک کنید که از نظر سیاسی لازم است که ضبط کننده های خود را داشته باشیم!" برای مدیر اینقدر این کار ناممکن بود که دچار حمله قلبی شد در نهایت تصمیم بر واردات کل خطوط تولید گرفته شد. به عنوان مثال، با توشیبا معامله ای انجام شد. غول صنعتی ژاپنی پیش از این نیز در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) جای پا داشت، در نتجه منجر به تأسیس کارخانه هایی برای تولید تلویزیون های رنگی در برلین و ایلمناو با قطعات وارداتی بالغ بر 850 میلیون مارک آلمان غربی شد. در 13 مه 1982 کارخانه ای برای فناوری صوتی با ظرفیت تولید 750000 ضبط کاست و 30000 دستگاه پخش کاست Hi-Fi اضافه کرد. VEB Stern Radio Berlin، شرکت دولتی تولید رادیو، از سیستم ها و قطعات ژاپنی و وارداتی از ایالات متحده استفاده می کرد. هربرت رولوف، مدیر کل تجارت بینالمللی برای واردات فناوری صنعتی از سال 1980، به یاد میآورد که موفقیت این تعهد بزرگ ناچیز بود: «بله، ما موفق شدیم انواع جدیدی از لوازم الکترونیکی سرگرمی و لوازم خانگی را وارد بازار کنیم. به جای یک مدل، 20مدل. اما در اینترشاپها (که کالاهای غربی را به ارز غربی میفروخت) . تمرکز بر میکروالکترونیک و منطقیسازی برای التیام زخمهای چرکین اقتصادی جمهوری دموکراتیک آلمان کافی نبود،چیزی که در دفتر سیاسی هیچگاه نخواستند که آنرا قبول کنند برد کامپیوتری ساخت آلمان شرقی در سال1987 تا سال 1989، هونکر به شدت بیمار و ضعیف شده بود، اما این باور واهی مبنی بر اینکه فناوری میتواند همه چیز را برطرف کند، باقی ماند. هونکر با بازدید از VEB Kombinat Mikroelektronik Erfurt که در آنجا نمونه اولیه یک پردازنده 32 بیتی به او نشان داده شد،. شیفته فناوری که به تازگی به او نشان داده شده بود، اعلام کرد: "نه گاو و نه الاغ نمی توانند سوسیالیسم را در مسیر آن متوقف کنند." این باور تزلزل ناپذیر که فناوری .سوسیالیسم را پیروز خواهد کرد، مشکل تمام مدت بود. بله، جمهوری دموکراتیک آلمان با توجه به اندازه و مشکلاتی که با آن روبرو بود، موفق شد پیشرفتهای فناوری قابلتوجهی داشته باشد، اما چنین موفقیتهایی کاملا دولتی بودند و بنابراین به ایدئولوژی وابسته بودند. جمهوری دموکراتیک آلمان تقریباً در تمام دوران حیات خود، بین سالهای 1949 تا 1989، نبرد تکنولوژیک را «مسئله بقا» و «یک جزء ذاتی کل سیستم جنگ اقتصادی» میدید. اماهمیشه پول برای فناوری.. صرف پروژه های مفید یا اقتصادی نمی شد. در واقع، مقدار زیادی از آن به خزانه وزارت امنیت دولتی، معروف به استاسی ، ریخته می شد . رئیس استاسی، اریش میلکه،موجودی کنترلکننده و متحجر بود. او با تسلطی که بر اعضای دفتر سیاسی داشت موفق شد تا مبالغ هنگفتی از بودجه عمومی را برای پروژههایی که از پارانویای خود ناشی میشد به دست آورد. (میلکه در مسکو آموزش دیده و مردی کاملاً بی رحم بود،) مبالغ هنگفتی برای پیگیری غرایز بیمارگونه خود برای نظارت و کنترل تخصیص داد. اریش میلکه استاسی بیشتر تلاش های خود را بر آنچه که OTS، "بخش عملیاتی-فناوری خود می نامید"متمرکز کرد. که ناظر بر توسعه فناوری نظارت بسیار تخصصی، مانند سیستمهای دوربین مجزا برای افراد، ساختمانها و اسناد بود. برخی از تجهیزات آن متشکل از فناوری عادی غیرنظامی وارداتی از غرب بود، مانند دوربینهای پولاروید، که در طول بازرسی خانههای مخفی برای اطمینان از قرار دادن اقلام دقیقاً در جایی که قرار داشتند استفاده میشد. سایر زمینههای توسعه فناوری پیچیدهای را تولید کردند که در فیلم جیمز باند یافت می شد. دوربینهای کوچکی وجود داشت که به شکل رژلب ظاهر میشدند که وقتی باز میشدند فعال میشدند تا یک منشی جاسوس از اسناد روی میزش فیلم بگیرد. دوربین های مادون قرمز مخفی می توانستند از طریق کیف های چرمی مخصوص عکاسی کنند. نظارت انبوه و پردازش داده ها نیز برای مؤثرترین سیستم نظارت دولتی که تا کنون وجود داشته است بسیار مهم بود. به اصطلاح سیستم کنترل مرکزی. یا Ceko، در سال 1973 با هزینه 150 میلیون مارک - معادل دستمزد سالانه حدود 10000 مهندس، عملیاتی شد. این به استاسی اجازه داد تا 4000 مکالمه تلفنی را به طور همزمان شنود کند - علاوه بر ایستگاه های محلی و سیار، و کارخانه های مهم حتی از کارمندان خود (مانند شعبه کوتبوس که در آن 20 واحد کنترل نصب شده بود)، استراق سمع می کرد. ضبط و پردازش این گفتگوها کار فشرده ای بود. مکالمات بر روی نوار کاست ضبط می شد و بسته به اینکه چقدر مهم تلقی می شد، حدود دو هفته ذخیره می شد. سپس نوارها خالی شدند و دوباره مورد استفاده قرار گرفتند. اگر آنچه روی آنها بود برای درازمدت مورد توجه بود، توسط تایپیست ها رونویسی می شد. با توجه به محدودیتهای اقتصاد آلمان شرقی، هزینههای زیادی روی فناوری که برای سرکوب مخالفان و نظارت بر زندگی روزمره شهروندان صرف می شد، نتیجه آن: کنترل کلی دولت، نوآوری را خفه کرد، از منابع انسانی قابل توجه در دسترسش استفاده نادرست کرد، و به دنبال آن بود. تا بسیاری از آنچه را که به دست آورده بود برای اهداف سیاسی تغییر دهد. موفقیتهای جمهوری دموکراتیک آلمان در مقایسه با سایر دولتهای داخل بلوک کمونیستی نشان میدهد که در چارچوب محدودیتهایی که داشت، دستاوردهای زیادی به دست آورد. پتانسیل زیادی وجود داشت. با تمرکز بر علوم پیچیده و امکان سرمایه گذاری هنگفت هدفمند از سرمایه دولتی در نقاط خاص برای اهداف خاص، ممکن است معجزه کند. ساخت آلمان شرقی(احتمالا 8بیتی) با این حال، دقیقاً همان سرمایهگذاری «هدفمند» مانع از ایجاد زندگی بهتر شد. همان غیرت ایدئولوژیک که افراد یا دولت ها را به سرمایه گذاری چشمگیر در بخش های خاص توسعه،که اغلب آنها دور از دسترس، آینده نگرانه و اتوپیایی به نظر می رسند، وادار می کرد، در آخر آنها را به سوء استفاده از توسعه فناوری برای اهداف سیاسی وسوسه می کرد. تلاش غیرممکن آلمان شرقی برای رسیدن به غرب و در نهایت سبقت گرفتن از آن در زمینه فناوری، بیش از یک ضرورت اقتصادی یا غرور بود. بلکه این نبرد تکنولوژیک چیزی کمتر از مسئله بقا نبود و باعث سرمایه گذاری هدفمند و برنامه ریزی استراتژیک شد که به موفقیت های چشمگیری نیز منجر شد. اما در همان زمان، بخش اعظم این پیشرفت را به یک دستگاه امنیتی منحصر به فرد در تاریخ جهان واگذار کرد. شباهت های آشکاری با کشورهایی مانند چین و روسیه امروزی وجود دارد که در آنها فناوری به شدت سیاسی است و کل بخش ها مطابق با اهداف رژیم کنترل، حمایت، حذف یا سرمایه گذاری می شوند. وسواس آلمان شرقی به فناوری، سؤالات گسترده تری را در مورد پیامدهای مداخله دولت در سطح جهانی در این بخش ایجاد می کند - با نتایجی که از خوب و بد تا زشت را شامل می شود. منبع: https://engelsbergideas.com/
- 9 پاسخ ها
-
- 13
-
-
-
تانک اصلی میدان نبرد کرار تانک اصلی میدان نبرد کرار بررسی احتمالات و قطعیات
scorpion57 پاسخ داد به FLANKER تاپیک در تانک
چنتا از اینها بود؟به نظر همون نسخه ای هست که سال1400 در یک مانور سپاه تصاویرش پخش شد- 703 پاسخ ها
-
- 5
-
-
-
- تانک
- تانک اصلی میدان نبرد
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تحولات کره شمالی و جنوبی (1) تحلیل و پیگیری تحولات کره شمالی و جنوبی
scorpion57 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در اخبار تحلیلی
بی تجربگی و خامی محض در این سطح معنا نداره!!! بیشتر یک جور عمد و گرا دادن هست.فقط محدود به این مورد نیست موارد متعدد از قبیل اجازه دادن به خبرنگاران خارجی جهت ورود به اماکن فوق سری که احتمال غریب به یقین مامور سرویس اطلاعاتی دول متخاصم بودند . ارائه آمارهای محرمانه از حجم و شکل و ...تولیدات هسته ایی در سخنرانیهای عمومی .تهدید به حذف یک رژیم در عرصه بین الملل که نتیجه اش فقط رهایی آن رژیم از انزوا و به دست گرفتن جریانات و افکار عمومی در اختیار آن رژیم و.... -
ماهواره برهای نظامی ایران تاپیک جامع ماهواره برهای نظامی جمهوری اسلامی ایران
scorpion57 پاسخ داد به Maldini تاپیک در موشک های بالستیک
بله .... قائم۱۰۰ ، ماهواره تحقیقاتی چمران ۱ -
تاپیک جامع بررسی نزاجا تاپیک جامع بررسی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)
scorpion57 پاسخ داد به karkas تاپیک در متفرقه نیروی زمینی
تانک ام60یک MBT ست برای بقا به چیز بیشتری نیاز داره حتی اگر نقش دیگه ایی براش تدراک دیده باشند بسته ارتقا شرکت لئوناردو ایتالیا برای تانک ام60بحرین در سال2017(بدون دفاع فعال) به نظرم این سطح از حفاظت غیر فعال جزء حداقل هاست توپ 120 میلیمتری L45 یا توپ بدون خان 120 میلیمتری L44، مسلسل کواکسیال و سیستم HITROLE-L (7.62 میلیمتر MG، 12.7 میلیمتر HMG، یا 40 میلیمتر AGS) محل اتصال پایه به برجک و زره پیشانی و برجک ضخامت زره های جانبی تصویرگر حرارتی ERICA دید راننده DNVS-4 (بالا). دید LOTHAR (پایین) - رویه بدنه جلو: فولاد 109 میلی متر 65 درجه. برای سطح 6 - بدنه جلویی پایین: 85 میلی متر تا 143 میلی متر فولاد @ 55 درجه. برای سطح 6 - طرفین بدنه جلو: فولاد 76 میلی متر @ 0 تا 45 درجه. برای سطح 6 بیش از 60 درجه. سطح قوس تا چرخ جاده سوم و دامنه های جانبی بهبود یافته. - پهلوهای بدنه عقب: فولاد 36 میلی متر @ 0 تا 45 درجه. با رکابهای جانبی بهبود یافته - بدنه عقب: فولاد 25 تا 41 میلیمتر - جلوی برجک: فولاد 254 میلیمتری برای سطح 6 - کنارههای برجک: فولاد تا 140 میلیمتر برای سطح 6 در نیمه جلو. زره برجک روی نیمه عقب - برجک عقب: فولاد 57 میلی متری با زره اضافی - سقف برجک: فولاد 25 میلی متر با گنبد زرهی اضافی موتور ارتقا یافته لئوناردو AVDS-1790-5T+CD-850-B1 با 908 اسب بخار منبع:بروشور Leonardo M60A3 Tank Upgrade Solutions 2017 Leonardocompany.com- 367 پاسخ ها
-
- 13
-
-
-
- نیروی زمینی
- نزاجا
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی جنگ جهانی دوم تاپیک جامع بررسی جنگ جهانی دوم
scorpion57 پاسخ داد به marshal_romel تاپیک در جنگهای جهانی
عملیات پلوتو: طرح آوردن نفت به فرانسه برای تهاجم سال 1944 به نرماندی هنگامی که نیروهای متفقین شروع به برنامه ریزی تهاجم خود به نرماندی (عملیات ارباب) (Operation Overlord)کردند، نفت یکی از منابعی بود که بیش از همه به آن نیاز داشتند. در این مدت، بیشتر سوخت توسط تانکرهای نفتی که در معرض حملات زیردریایی های آلمانی قرار داشتند، حمل می شد. عمده تانکرها در جنگ اقیانوس آرام نیز درحال استفاده بودند، بنابراین نیروهای انگلیسی و آمریکایی به راه دیگری برای انتقال سوخت به فرانسه نیاز داشتند. اینگونه بود که عملیات پلوتو Plutoمتولد شد. عملیات پلوتو طرحی بود که توسط مهندسان، شرکتهای نفتی و نیروهای مسلح بریتانیا برای ساخت خطوط لوله نفت زیر دریا در زیر کانال انگلیسی بین انگلستان و فرانسه طراحی شد. و قرار بود جریان ثابت نفت را برای تهاجم متفقین به نرماندی در ژوئن 1944 فراهم کند. بخش بازمانده از خط لوله درShanklin Chine مهندس ارشد این پروژه آرتور هارتلی از شرکت نفت ایران و انگلیس بود. او استفاده از کابل تلفن زیردریایی اصلاح شده را به عنوان لوله پیشنهاد داد که این ایده پذیرفته شد. تحقیقات و آزمایشات در سال 1942 آغاز شد و به زودی دو نوع مختلف خط لوله توسعه یافت: لوله انعطاف پذیر HAIS (هارتلی-انگلیسی-ایرانی- زیمنس) با هسته سربی با قطر سه اینچ ( 75 میلی متر ) و وزن حدود 55 تن در هر مایل دریایی. ; و یک لوله فولادی کمتر انعطاف پذیر با قطر مشابه که توسط مهندسان شرکت نفت عراق و شرکت نفت برمه به نام HAMEL ساخته شده است. نمای برش خورده لوله پلوتو لوله نوع اول خوب بود، اما معلوم شد که برای تولید گران است. و به مقدار زیادی سرب نیاز داشت و به دست آوردن آن به معنای از بین بردن سقف کلیساها در بریتانیا بود. لولهHAMEL ارزان تر بود زیرا از فولاد نرم ساخته شده بود. در طول آزمایش، آنها متوجه شدند که بهتر است بخشهای نهایی خط لوله از لوله HAIS ساخته شود از آنجایی که لوله HAMEL نسبت به نوع اول انعطاف کمتری داشت، آنها نیاز به ساختن یک دکل مخصوص به نام CONUN Drumداشتند که به آنها کمک می کرد لوله ها را مستقر کنند. CONUN Drum مخفف عبارت Cone-ended drum""درام با انتهای مخروطی"" است که دقیقا همان چیزی بود که این قطعه از دستگاه بود. CONUN Drum پس از چندین آزمایش، هر دو لوله در اعماق Clyde(کلاید) در ژوئن 1942 گذاشته شد و عملکرد موفقیت آمیزی داشت. عملیات پلوتو رسما بخشی از برنامه های متفقین برای تهاجم به اروپا بود. آنها این طرح را اینگونه مشخص کردند: "از نظر استراتژیک مهم، از نظر تاکتیکی ماجراجویانه، و از نقطه نظر صنعتی، سخت". این پروژه همچنین به کشتیهای بزرگتری نیاز داشت، زیرا کشتیهایی با جرثقیلهای کابلی موجود نمیتوانستند بار لولهها را حمل کنند و به اندازه کافی قدرتمند نبودند که آنها را روی بستر دریا بگذارند. برای این منظور، چند کشتی تجاری با تجهیزات مخصوص لوله گذاری مجدداً تجهیز شدند دستگاه عجیب غریبی که با آن لوله ها را می کشیدند و در اعماق جاسازی می کردند تولید لوله ها در 14 آگوست 1942 در کارخانه های فولادی کوربی آغاز شد. تا 30 اکتبر 1942، 30 مایل کابل به پایان رسید و در HMS Holdfast برای تمرین کامل عملیات PLUTO بارگذاری شد. تمرین موفقیت آمیز بود و نتایج باعث چند اصلاح شد که خط لوله را کارآمدتر کرد. کار بر روی اولین خط به فرانسه در 12 اوت 1944 آغاز شد. این خط لوله اولیه در طول 130 کیلومتر (70 مایل دریایی) از Shanklin Chine در جزیره Wight از طریق کانال انگلیسی به Cherbourg گذاشته شد. با ادامه نبردها و نزدیک شدن نیروهای متحد به آلمان، 17 خط دیگر (11 HAIS و 6 HAMEL) از Dungeness تا Ambleteuse در Pas-de-Calais ایجاد شد. زمانی که خط لوله پلوتو شروع به پمپاژ نفت به فرانسه کرد، مقامات از عملکرد آن بسیار ناامید شدند. از ژوئن تا اکتبر 1944 تنها 150 بشکه در روز منتقل شد که تنها 0.16 درصد از کل نیاز نیروهای متفقین بود. یکی از پمپ های PLUTO که برای پمپاژ نفت در کانال انگلیسی استفاده می شد با ادامه جنگ، خط لوله بهتر و بهتر شد: در ژانویه 1945، توانست 305 تن در روز پمپاژ کند و تا مارس راندمان آن به 3048 تن در روز افزایش یافت. تا پایان جنگ، در مجموع 781000 مترمکعب سوخت به سربازان در اروپا منتقل شد. این خط اصلی تامین سوخت متفقین شد و حتی پس از جنگ نیز مورد استفاده قرار گرفت. اهمیت خط لوله پلوتو را می توان با بندرگاه توت (که پس از D-Day ساخته شد)(روز حمله بزرگ) اندازه گیری کرد. این عملیات به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ وارد تالار مشاهیر مهندسی نظامی شد. علاوه بر اهمیت آن در طول جنگ جهانی دوم، این خط لوله همچنین پایههای فناوری لولههای انعطافپذیر آینده را که برای حفاری نفت در دریا بسیار مهم است، ایجاد کرد. بقایای خط لوله را می توان در مکان های مختلف اطراف "رامنی مارش" ردیابی کرد. در برخی قسمتها، لولهها از خندقهای زهکشی آب عبور کرده و در محفظههای بتنی بالای زمین محصور شدهاند. برخی از این موارد را هنوز می توان یافت. ایستگاه پمپاژ در Sandown که امروزه به عنوان "بستنی براون" مورد استفاده قرار می گیرد منبع:https://www.thevintagenews.com/- 55 پاسخ ها
-
- 14
-
-
-
- جنگ دوم جهانی
- جنگ دوم
-
(و 1 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
لانسR نیروی هوایی رومانیایی لنسرA در سال 1989 رومانیایی ها هنوز عضو پیمان ورشو بودند و نیروی هوایی رومانی همچنان با جدیدترین هواپیماهای روسیه در حال توسعه بود. خلبانان نیروی هوایی رومانی نیز هنوز در اتحاد جماهیر شوروی در حال آموزش بودند. پس از دوران چائوشسکو و فروپاشی پیمان ورشو، رومانی مشتاق پیوستن به اتحادیه اروپا و عضویت در ناتو بود. نیروی هوایی رومانی با چالشی برای نوسازی ناوگان هواپیماهای جنگنده خط مقدم خود و اصلاح به سازمانی سازگار با ناتو روبرو بود. بدیهی بود که بودجه کافی برای جایگزینی جنگنده های فعلی میگ-21، میگ-23، میگ-29 وجود نداشت. هواپیمای MiG-29 مدرن ترین جنگنده در آن زمان بود، تنها بیست و یک فروند از سال 1989 به بعد تحویل رومانی داده شد، نیروی هوایی رومانی تنها تعداد کمی از این جنگنده ها را در فهرست موجودی خود داشت. اما بیش از دویست فروند جنگنده MiG-21 Fishbed (در بیش از10مدل)در نیروی هوایی رومانی در سال 1990 موجود بود. ارزیابی وضعیت تنظیم شد و 2 گزینه ممکن پیش رو بود. اصلاح بخشی از ناوگان MiG-21 موجود،یا اصلاح ناوگان کوچک MiG-29 های نسبتاً جدید. در نتیجه دو گزینه بیشتر مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات برای تجزیه و تحلیل پتانسیل و هزینه های ارتقاء آینده MiG-21 و MiG-29 آغاز شد. این مطالعات در نهایت منجر به پیشنهادی برای برنامه ارتقاء MiG-21 "LanceR" و MiG-29 "Sniper" شد. تصمیمی برای نوسازی بخش قابل توجهی از ناوگان MiG-21 گرفته شد و مناقصه در سال 1992 انجام شد. پروژه MiG-21 LanceR انتخاب شد و تصمیم به تبدیل 110 هواپیما به استاندارد MiG-21 LanceR گرفته شد. از آنجایی که قرار بود 110 هواپیما اصلاح شوند، این به معنای بازسازی کامل نیروی هوایی رومانی بود که در گذشته تعداد زیادی از MiG-21 و تعداد کمی از MiG-23، MiG-29 و IAR-93 را در اختیار داشت. نیروی هوایی بازسازی شده جدید، موجودی هواپیماها را باید کاهش می داد. در نتیجه ساختار "هنگ "که معمولاً در ساختار پیمان ورشو استفاده می شد رها شد و به یک ساختار پایگاه هوایی که میزبان گروه های هوایی و اسکادران بود تغییر یافت. پایگاه های هوایی عملیاتی مستقیماً تابع نیروی هوایی و ستاد پدافند ضد هوایی بود که دستورات را به پایگاه های مختلف ارسال می کرد. هر پایگاه هوایی مجهز به گروه های هوانوردی جنگنده یا Grupuri بود. اینGrupuri حداقل دو اسکادران یا Escadrila (جوخه عمدتا6 فروندی)را شامل می شد. اگرچه نیروی هوایی در آن زمان MiG-29 "Fulcrum" مدرن را در اختیار داشت، اما. پس از سقوط پرده آهنین و توقف پیمان ورشو، وظیفه اولیه دفاع هوایی رومانیایی به ناوگان 20 ساله MiG-21 "Fishbed" واگذار شد. توسعه MiG-21 LanceR شرکت اسرائیلی Elbit Systems با همکاری با شرکت سازنده و تعمیر و نگهداری هواپیما Aerostar Bacău رومانی، مناقصه تجهیز سیستمهای مدرن در این جنگندههای جنگ سرد را برنده شد. نتیجه این همکاری منجر به تولید سه نسخه از هواپیمای مدرن شده MiG-21 شد که با نام MiG-21 LanceR شناخته می شد. R بزرگ در نام LanceR به رومانی اشاره دارد. نمونه اولیه MiG-21 LanceR با شماره 9809 اولین پرواز خود را در 22 آگوست 1995 انجام داد و 37 دقیقه طول کشید. موفقیت آن راه را برای یک فرآیند مدرن سازی باز کرد. برنامه نوسازی در ابتدا به عنوان "برنامه DD" نامیده می شد که به معنای ادای احترام به شاعر و رمان نویس رومانیایی Doru Davidovici بود که اتفاقا خلبان MiG-21 بود و در سقوط MiG-21UM در آوریل 1989 کشته شد و سپس به LanceR تغییر یافت. در مجموع 110 فروند هواپیمای MiG-21 که هواپیما کم کار بودند و بدنه نسبتا نو داشتند، جدا شدند، به طور کامل اورهال شده و به سیستم های جدید مجهز شدند. ویژگی منحصر به فرد این بود که هواپیماهای "جدید" LanceR توانایی استفاده از هر یک از تسلیحات شرقی و غربی را داشتند. از نسخه های مختلف میگ 21 موجود برای تبدیل استفاده شد. تفاوت بین هواپیماهایی که باید تبدیل شوند زیاد بود از موتورهای مختلف (R-11، R-13 و R-25)تا ساختارهای داخلی و سیم کشی های مختلف که همگی به یک استاندارد تبدیل شد. در مجموع 71 هواپیمای تهاجمی LanceR A از MiG-21M، 7 MiG-21MF-75 و 30 MiG-21 MF تبدیل شدند. سیستمهای ساخته شده در LanceR A خلبان را قادر میساخت تا با هواپیمای زمخت و قدیمی راحتتر پرواز کند و هدفگیری و فعالسازی سیستمهای تسلیحاتی را سادهتر کرد. LanceR A مجهز به صفحه نمایش رنگی چند منظوره (MFCD)، سیستم ناوبری هیبریدی (HNS) وHUD که توسط Elbit Systems Electro-Optics Ltd توسعه و تولید شد. (Elop)، یک سیستم HOTAS (قرار دادن دکمه ها و سوئیچ ها بر روی اهرم گاز و کنترل پرواز ( استیک)) و مجهز به رادار Elta EL/M-2001B جایگزین فرستنده قدیمی ، سازگار با NATO کابین ارتقا یافته لنسر سیستم RNAV جدید، کمک ناوبری، و تقرب در شرایط آب و هوایی نامطلوب، سازگار با VOR (سیستم فرود ابزاری)/DME (تجهیزات اندازه گیری فاصله)، متشکل از KNR-634A VOR/ILS گیرنده و یک فرستنده DME قابل توجه ترین چیز کلاه خلبان Elbit Display And Sight Helmet (DASH) است که یک نمایشگر اطلاعاتی است. نه تنها اطلاعات اولیه پرواز، بلکه در مورد هدفگیری و استفاده از سلاحها نیز بر روی چشم خلبان نمایش داده میشود. همه هواپیماهای LanceR A دارای استتار سبز/قهوهای با زیر شکم آبی بودند، اگرچه به نظر میرسید همه هواپیماها با الگوهای کمی متفاوت رنگ آمیزی شده بودند. برای آموزش خلبانی ابتدا 10 فروند MiG-21UM به جنگنده LanceR B تبدیل شد. بعداً چهار فروند LanceR B دیگر به نیروی هوایی رومانی تحویل داده شد. رادار نصب شده مشابه رادار LanceR A بود. این هواپیماها همانند LanceR A رنگ آمیزی داشتند. لنسر Bآموزشی LanceR C به عنوان یک نوع دفاع هوایی ساخته شد. در مجموع 25 هواپیمای MiG-21MF-75 تبدیل شدند. بعد از سقوط یک فروند دوباره یک MiG-21MF اضافی به این فرآیند اضافه شد تا به یک جنگنده LanceR C تبدیل شود. این هواپیماها رنگ خاکستری روشن و تیره، با زیر شکم آبی معمولی دریافت کردند لنسر c هواپیمای LanceR C مجهز به رادار Elta EL/M-2032 است که می تواند برای حملات هوا به زمین و همچنین شناسایی و درگیری چندین هدف هوا به هوا تا فاصله 35 مایلی مورد استفاده قرار گیرد. مانند تمام هواپیماهای LanceR، لنسر C دارای یک کامپیوتر چند منظوره، DASH، نمایشگر سر بالا، HOTAS، یک سیستم ناوبری هیبریدی، ILS/VOR/DME، یک کامپیوتر داده هوایی مارکونی، ARC-430 و ARC-435 VHF/ بود. رادیو UHF، گیرندههای هشدار رادار، پخشکنندههای چف و فلر، ضبطکننده اطلاعات پرواز و یک فرستنده IFF سازگار با ناتو. امکان استفاده از تسلیحات شرقی یا غربی آن را به یک جنگنده/بمب افکن بسیار همه کاره تبدیل کرد. علاوه بر بمب های سقوط آزاد، بمب های هوشمند مانند بمب های لیزری و هدایت شونده IR را می توان بر روی هارد پوینت زیر بال حمل کرد.و همچنین یک غلاف لیزری رافائل برای هدفگیری سلاحهای هوشمند. این هواپیما همچنین می تواند به Elbit/Aerostar Airborne Reconnaissance Pod مجهز شود. برای اقدامات متقابل الکترونیکی (ECM) می توان از غلاف Elta EL/L-8222R ECM استفاده کرد، همانطور که در طول تمرین آموزش زنده جنگ الکترونیک (ELITE) که در پایگاه هوایی"Lechfeld " در آلمان توسط نیروی هوایی رومانی در سال 2007 برگزار شد نشان داده شد. علاوه بر موشک های شرقی مانند R-73 یا R60 همچنین می توان از موشک های Magic II و Python-3 در هواپیمای LanceR C استفاده کرد.اما LanceR C موفقیت صادراتی نداشت در طول برنامه ارتقاء "LanceR" MiG-21 مشخص شد که MiG-29 "Fulcrum" نیز به یک برنامه نوسازی نیاز دارد. ، این Fulcrums هواپیماهای ساخته شده تحت لیسانس نبودند،و مستقیماً از سازنده اصلی آنها RSK MiG خریداری شدند. برای ارتقاء و اصلاحات لازم، یک پیشنهاد توسط RSK MiG ارائه شد. بودجه محدود و گسترش فعالیت های درخواستی منجر به لغو برنامه ارتقاء طبق درخواست RSK MiG شد کارخانه هواپیماسازی رومانیایی Aerostar SA، با همکاری EADS (DASA) و Elbit، موفق شدند یک MiG-29 نیروی هوایی را به استانداردهای لازم ناتو تغییر دهند. از این پروژه به عنوان پروژه MiG-29 "Sniper" یاد می شد، اما این پروژه به دلیل کمبود بودجه لغو شد. لغو این پروژه منجر به بازنشستگی زودهنگام MiG-29 Fulcrum شد و در نتیجه همه MiG-29 در پایگاه هوایی Mihail Kogălniceanu در نزدیکی کنستانتا ذخیره شدند. محدودیت های بودجه نه تنها پروژه نوسازی MiG-29 را لغو کرد، بلکه این کمبود پول همچنین منجر به بازنشستگی زودهنگام سایر انواع هواپیماهای در حال خدمت در آن زمان در نیروی هوایی رومانی شد. برای کاهش هزینههای بیشتر، تعدادی از پایگاههای هوایی عملیاتی بسته شدند و فعالیتهای پروازی بر روی پایگاههای هوایی باقیمانده متمرکز شد. یک دهه تلاش رومانی از 1 آوریل 2004 به عضویت ناتو درآمده است. زمانی که رومانی به ناتو پیوست، تقریباً به طور همزمان تلاش برای دستیابی به یک جنگنده جدید را برای جایگزینی ناوگان قدیمی LanceR خود آغاز کرد. با ارتقای MiG-21 به LanceR، قصد نیروی هوایی این بود که طول عمر عملیاتی MiG-21 ها را به مدت 10 سال افزایش دهد، به این معنی که این هواپیما بین سال های 2005 تا 2010 جایگزین شوند(تا سال2020 طول کشید). نیروی هوایی16 F را انتخاب کرد.در نهایت اف16های دست دوم و مازاد پرتقال و نروژ را جایگزین کرد(لنسر نقش به سزایی در طی دوره انتقال خلبانان و آموزش و ....از سیستم شرقی به غربی ایفا کرد) اف16رومانی منبع:https://www.4aviation.nl/
- 8 پاسخ ها
-
- 21
-
-
-
- roaf
- ارتش رومانی
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی نزاجا تاپیک جامع بررسی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)
scorpion57 پاسخ داد به karkas تاپیک در متفرقه نیروی زمینی
قرار نیست که خودمون رو گول بزنیم .این کار اصولی نیست حتی اگر شواف باشه. مثال بهتری وجود داره تانک کرار....در تانک کرار با جوشکاری سعی شد با ایجاد زوایای مناسب و با استفاده از زره های کنتاکت حفاظت بهتری به وجود بیاد و نتیجه کار بسیار بهتر از سلیمان بود .تانک ام۶۰ از نظر طراحی از تی ۷۲ که بیس کرار ست عقبتر است و اولین نقطه ضعف تانک برجکش هست .کاور روی لوله اصلا مد نظر نیست. به این تصویر دقت کنید .اثری از زره های ترکیبی و جوشکاری و فیکس شدن در کار نیست .تجهیزات اضافه شده روی برجک از پیش براشون جاسازی انجام نشده صرفا با بست و قطعاتی به صورت روکار پیچ شدند.حتی زره های کنتاکت هم به نظرم اصولی روی تانک فیکس نیستند و تجهیزات عملا روی برجک قدیمی به شکل وانت بار زده شدند- 367 پاسخ ها
-
- 4
-
-
-
- نیروی زمینی
- نزاجا
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تاپیک جامع بررسی نزاجا تاپیک جامع بررسی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)
scorpion57 پاسخ داد به karkas تاپیک در متفرقه نیروی زمینی
سلام در این تصویری که از آبرامز گذاشتید زره چند لایه کامپوزیتی زیر ورقه فولادی کاملا مشخصه.اما در تانک سلیمان به وضوح یکسری تجهیزات و ورقهای زرهی فولادی به نسبت کم قطر به برجک قدیمی به صورت روکار پیچ شدند.مشخصا برای ارتقا و بقای ام۶۰های موجود حداقل نیاز باز طراحی برجک به سبک ماگاچ بود- 367 پاسخ ها
-
- 2
-
-
-
- نیروی زمینی
- نزاجا
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
روسها اعلام کردن سلاح بکار رفته در این حمله موشک اس 300 نبوده بلکه بمب هوا سرشی مجهز به پیشرانه گروم بوده است شواهد استفاده فدراسیون روسیه از موشک هیبریدی و بمب کروز - "Grom-E1" GROM (تندر) با استفاده از بدنه موشک Kh-58، با مجموعهای از بالهای اضافه شده در جلو و 4 بالچه دم، در دو نوع عرضه میشود: نوع با پیشرانه موشک (E1) و نوع بدون پیشران (E2) که دارای سرجنگی بزرگتر است. هر دو از هدایت INS+GLONASS استفاده می کنند و از بال های باز شونده برای سر خوردن استفاده می کنند تا برد سلاح را افزایش دهند. هر دو مدل از بال های تاشو برای سر خوردن استفاده می کنند تا برد سلاح را افزایش دهند. از باله های دم جمع شونده نیز استفاده می شود که امکان حمل سلاح به داخل دهلیز جنگنده را فراهم می کند. GROM حدود 600 کیلوگرم وزن دارد. نوع موشکی (GROM E1) یک کلاهک با وزن 300 کیلوگرم حمل می کند در حالی که Grom-E2 بدون پیشران دارای وزن سرجنگی 450 کیلوگرم است. طراحی، این سلاح هوایی ماژولار ست و شامل یک ماژول سرجنگی، یک ماژول برنامه ریزی و کنترل، یک ماژول پیشرانه یا یک ماژول اضافی سرجنگی، یک ماژول درایو فرمان و تجهیزات ناوبری ماهواره ای می باشد. طول این موشک 4192 میلی متر و قطر بدنه آن 310 میلی متر است. این سلاح دارای پنج محفظه است. دو مورد اول کلاهک اصلی و ماژول های برنامه ریزی و کنترل را در خود جای می دهند. آنها مجموعه ای از سنسورهای تماسی، سرجنگی اصلی، کانکتور و ماژول حمل سیستم برنامه ریزی و کنترل را حمل می کنند. محفظه اول و دوم 2350 میلی متر طول دارند. سومین محفظه به طول 390 میلی متر، تجهیزات داخل موشک را حمل می کند. محفظه چهارم به طول 1130 میلی متر یا ماژول پیشرانه یا یک کلاهک اضافی(بسته به مدل موشک) و همچنین آنتن های ناوبری ماهواره ای را در خود جای می دهد. پنجمین محفظه به طول 322 میلیمتر، ماژول فرمان، نازلهای موتور و قفلهای باله را در خود جای میدهد. این دو آدرس رو مطالعه بفرمایید: https://armyrecognition.com/news/aerospace-news/2018/ktrv-advances-grom-air-to-surface-missile-acceptance-trials?highlight=WyJydXNzaWEiXQ%3D%3D https://defence-ua.com/news/zjavilis_dokazi_vikoristannja_rf_gibrida_raketi_ta_planujuchoji_bombi_grom_e1-10932.html?fbclid=IwAR1OQDkIVpF8hWim_WhdPHnkAw9STNM6uton1YttGLNZNMWy6bBTxErzom0
-
تاپیک تحلیلی روسیه تحلیل و پیگیری تحولات روسیه وکشورهای مشترک المنافع (CIS)
scorpion57 پاسخ داد به Parviz تاپیک در اخبار تحلیلی
تولید نیمه هادی در روسیه: تجزیه و تحلیل چالش های کلیدی نکات کلیدی: -تحریمها و انزوای فناوری بهطور قابلتوجهی بر بخش الکترونیک روسیه تأثیر گذاشته و منجر به مشکلات گسترده در تولید و رکود فناوری شده است. -اخیرا تقریباً نیمی از قطعات نیمه هادی روسیه به دلیل نقص از کار می افتند که نشان دهنده چالش های جدی در کنترل کیفیت و قابلیت های تولید است. -وابستگی به تکنولوژی و تحریم های خارجی .دسترسی به مواد ضروری و تخصص را محدود کرده است و بحران در صنعت نیمه هادی روسیه را تشدید کرده است. -تغییرات استراتژیک به سمت بومیسازی تولید و تامین منابع از کشورهای غیرغربی برای آینده روسیه در بازار جهانی الکترونیک بسیار مهم است (در حقیقت اهمیت این مسئله برای ایران کمتر از روسیه نیست و ما با چالشی به مراتب بزرگتر روبرو هستیم شرکت بایکال حتی سابقه تولید پردازنده 2و8و48هسته ایی رو هم دارد) موانع پیش روی بخش الکترونیک روسیه پس از درگیری اوکراین با گذشت بیش از دو سال از درگیری، روسیه با چالشهای متعددی از سوی اوکراین وکمک غرب، از جمله در اختیار گذاشتن فناوریهای جدید .هواپیماهای بدون سرنشین، سربازان باتجربه و متعصب!!! و منابع مالی هنگفتی که میتواند اوکراین را در نبرد برای آینده سرپا نگه دارد، مواجه بوده است. اما، بسیاری از شکست های روسیه در درگیری با اوکراین از بخش مهندسی، به ویژه بخش الکترونیک آن ناشی شده است.یک چالش بزرگ برای روسیه وابستگی آن به تامین کنندگان خارجی برای قطعات الکترونیکی ضروری .بوده است. تحریم های اعمال شده توسط کشورهای غربی پس از درگیری اوکراین،دسترسی روسیه به فناوری ها و قطعات مهم مانند نیمه هادی ها و ریزتراشه ها را محدود کرده است.این امر زنجیره تامین تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی روسی را مختل کرده و منجر به تاخیر در تولید و افزایش هزینه ها شده است. کمبود ریزتراشه ها نیز مانع مهمی برای بخش الکترونیک روسیه بوده است. به دلیل دسترسی محدود به فن آوری های نیمه هادی پیشرفته، سازندگان روسی برای برآوردن تقاضا برای دستگاه های الکترونیکی با مشکل مواجه شده اند.این کمبود نه تنها بر تولید لوازم الکترونیکی مصرفی بلکه بر بخشهای حیاتی مانند صنایع دفاع، مخابرات و خودرو نیز تأثیر گذاشته است . به دلیل تحریم ها و محدودیت های اعمال شده بر روسیه پس از درگیری اوکراین .منجر به ایجاد یک وضعیت رکود فناوری در بخش الکترونیک این کشور شده است. عدم دسترسی به فناوریهای پیشرفته و همکاریهای تحقیقاتی با شرکای بینالمللی مانع نوآوری و پیشرفت فناوری در شرکتهای الکترونیک روسیه شده است . در نتیجه آنها را در موضع ضعف در بازار جهانی قرار داده است. با توجه به فساد گسترده در روسیه(وضعیت ما بهتر نیست) ، جای تعجب نیست که روسیه با اختلال و مشکل در زنجیره تامین قطعات مواجه شده است. به دلیل محدودیت و محرومیت برای به دست آوردن قطعات با کیفیت بالا، برخی از تولید کنندگان به استفاده از قطعات ضعیف یا تقلبی متوسل شده اند و کیفیت و قابلیت اطمینان محصولات خود را به خطر می اندازند. این امر به اعتماد مصرف کنندگان آسیب رسانده و نگرانی هایی را در مورد ایمنی و امنیت لوازم الکترونیکی ساخت روسیه ایجاد کرده است. محدودیتهای انتقال فناوری و همکاری با شرکای خارجی نگرانیهایی را در مورد حقوق مالکیت معنوی در بخش الکترونیک روسیه ایجاد کرده است. عدم دسترسی به فناوری های پیشرفته و وابستگی به تامین کنندگان خارجی خطر سرقت و نقض مالکیت معنوی را افزایش داده است. بایکال اس48هسته ایی بایکال ام8هسته ایی یک گزارش جدید نشان می دهد که تقریبا نیمی از قطعات نیمه هادی روسیه از کار می افتند یافتههای اخیر گزارش Vedomosti در بایکال الکترونیک، میزان نقص نگرانکننده در فرآیند تولید تراشه را نشان میدهد که به یک گلوگاه مهم در تولید نیمهرساناهای روسیه تبدیل شده است. این بروز بالای نقص، که تقریباً نیمی از پردازندهها معیوب هستند، نشاندهنده چالشهای جدی بخش الکترونیک روسیه در حفظ کیفیت و قابلیت اطمینان در فرآیندهای تولید آن است. این مسائل در درجه اول به تجهیزات قدیمی و کمبود پرسنل ماهر نسبت داده می شود که با انزوا از اکوسیستم های فناوری بین المللی به دلیل تحریم های مداوم تشدید می شود.(این مسئله برای ما که بخشی از رادار ها و پدافند و شاید جنگنده هامون رو از روسیه تامین می کنید یک چالش است) تلاشها برای بومیسازی تولید تراشهها بهعنوان وسیلهای برای دور زدن این تحریمها، نتایج مطلوبی را به همراه نداشته است و پیچیدگی و مهارت فنی مورد نیاز در تولید نیمهرسانا را بیشتر نشان میدهد. این وضعیت منعکس کننده مسائل گسترده تری در صنعت است، جایی که نیاز به سرمایه گذاری قابل توجه در فناوری و سرمایه انسانی برای بازیابی و انعطاف پذیری آینده حیاتی است. در حالی که به خوبی انتظار می رفت که سازندگان روسی در حال حاضر با تولید دست و پنجه نرم کنند، گزارش اخیر مقیاس بزرگی از مشکلاتی را که توانایی های تولید نیمه هادی روسیه با آن مواجه می شوند، روشن کرده است. Baikal Electronics، یک توسعهدهنده معروف روسی، به دلیل نرخ بالای نقص در تراشههای تولید شده در داخل کشور، با موانع قابل توجهی در تامین تقاضای پردازندهها مواجه شده است. بر اساس این گزارش، اعتقاد بر این است که حدود نیمی از پردازندههای بستهبندی شده در روسیه معیوب هستند و این امر باعث شده است تا Baikal Electronics به دنبال شرکایی در داخل کشور باشد. روسها برنامه داشتند تا سال2030 تراشه 14نانو تولید کنند پس از درگیری اوکراین در سال 2022، تحریم های اعمال شده توسط کشورهای غربی همکاری بین شرکت های تولید تراشه مانندTSMC تایوان و شرکت های روسی از جمله بایکال الکترونیکس را متوقف کرد. این اختلال در زنجیره تامین، بایکال را بر آن داشت تا به دنبال شرکای تولیدی جدید برای تولید سیلیکون و بسته بندی تراشه باشد. علیرغم تلاشها برای بومیسازی تولید تراشهها در روسیه، این انتقال دشوار بوده است و در نتیجه نرخ نقص بالایی در دستههای تراشه ایجاد میشود. موضوع مهمی که در این گزارش به آن اشاره شده، نبود قابلیت های پیشرفته تولید سیلیکون در روسیه و همچنین پرسنل و محققان آموزش دیده در زمینه تولید تراشه است. از آنجایی که هیچ سازنده تراشه در روسیه وجود ندارد که قادر به تولید ویفر در چیپهای پیشرفته (مانند TSMC) باشد، بایکال الکترونیکس احتمالاً به یک کارخانه ریخته گری چینی برای تولید پردازنده های خود متکی است که زمینه انبوهی از مشکلات است آیا حرکت رو به جلو روسیه در آینده قابل پیش بینی ست؟ به دلیل چالش های پیش روی بخش الکترونیک روسیه پس از درگیری اوکراین، نگرانی های قابل توجهی در مورد آینده این کشور در صنعت وجود دارد. وابستگی به تامین کنندگان خارجی ، فقدان ریزتراشه ها، رکود فناوری، مسائل کنترل کیفیت، چالش های مالکیت معنوی، و محدودیت های ورود به بازار، همگی مانع رشد و رقابت تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی روسی شده اند. روسیه برای رفع این موانع و جوان سازی بخش الکترونیک خود باید اقدامات راهبردی انجام دهد. این شامل سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه محلی ، ترویج نوآوری، و بهبود زیرساخت برای دستیابی به خوداتکایی در تولید الکترونیک است. علاوه بر این، ایجاد مشارکت با کشورهای غیر غربی برای تنوع بخشیدن به زنجیره های تامین و کاهش ریسک های ژئوپلیتیکی برای موفقیت بلندمدت بسیار مهم است، می توان به مشارکت با کشورهایی (مانند ایران و کره شمالی) نیز فکر کرد در نهایت،آینده بخش الکترونیک روسیه به توانایی آن برای انطباق با شرایط متغیر بازار، سرمایه گذاری در فناوری های پیشرفته و تثبیت خود به عنوان یک بازیگر قابل اعتماد و نوآور در سطح جهانی وابسته خواهد بود . اما آیا روسیه با برداشتن گامهای پیشگیرانه و اتخاذ رویکردی آیندهنگر، میتواند بر چالشهای پس از درگیری اوکراین غلبه کند و صنعت الکترونیکی پررونق و پایدار در آینده ایجاد کند؟. منابع: https://www.baikalelectronics.ru/products/4395/ https://meduza.io/en https://www.electropages.com/- 294 پاسخ ها
-
- 18
-
-
-
جنگنده - رهگیر میگ-21 فیشبد جنگنده - رهگیر میگ-21 فیشبد ( MiG-21/Fishbed)
scorpion57 پاسخ داد به Reza6662 تاپیک در جنگنده و رهگیر
چگونه اویونیک مدرن می تواند جنگنده های قدیمی را در نبردهای امروزی در صحنه رقابت حفظ کند میگ21(فیشبد) نقش اویونیک و پادهای پیشرفته در دنیای امروز (میگ 21=بیسون) جنگنده نسل دوم MiG-21 در سال 1959 اولین نبردش را در طول جنگ ویتنام تجربه کرد، از زمانی که در نیروی هوایی شوروی وارد خدمت شد، دستخوش به روز رسانی های گسترده ای شد و امروزه به طور گسترده توسط بیش از 22 کشور در سراسر جهان استفاده می شود. . در حالی که انواع اصلی این جنگنده مدتها منسوخ تلقی میشدند،اما این پلت فرم تا سال 2013 در حال تولید بود و با بهروزرسانیهای گسترده، به عنوان یک هواپیمای جنگی مدرن زنده ماند. در واقع، جنگنده JF-17 که امروزه توسط چین و پاکستان تولید می شود، مشتق مستقیم میگ-21 است و با ارتقای گسترده از جمله رادار پیشرفته AESA ، موتورهای جدید، مواد کامپوزیتی در بدنه هواپیما و با استفاده برخی از بهترین موشک های هوا به هوا در جهان به وجود آمده است . این پلتفرم علیرغم قدمت اولیه خود می تواند از اکثر جنگنده های نسل چهارم بهتر عمل کند. امروزه MiG-21 توسط اغلب تحلیلگران غربی منسوخ شده است،اما این پتانسیل را دارد که به اندازه کافی ارتقا یابد و در دستان یک خلبان کار بلد در برابر هواپیماهای مدرن تر و سنگین تر بسیار کشنده باشد. این امر توسط نیروی هوایی هند با موفقیت نشان داده شد، که از ناوگان MiG-21 ساخت شوروی خود برای به چالش کشیدن جنگنده های برتر برتر هوایی سنگین آمریکایی F-15 در طول رزمایش جنگی " Cope India" استفاده کرد.(سال2018) https://en.wikipedia.org/wiki/Cope_India جنگندههای MiG-21 هند، اگرچه به پیچیدگی JF-17 یا J-7G چینی نیستند، اما هنوز بسیار توانا هستند. این جنگندهها که با نام MiG-21 Bison شناخته میشوند، مجهز به رادارهای پیشرفته Phazotron Kopyo، اطلاعات روی کلاه helmet mounted sights, و لینک دادههای تاکتیکی tactical data linksهستند - ویژگیهایی که معمولاً فقط در جنگندههای نسل چهارم یافت میشوند. این جنگنده ها برای حمل موشک های هوا به هوا پیشرفته ساخت روسیه R-27 و R-77وR73 ارتقا یافتند که به جنگنده های MiG-21 هندی قدرت شلیک قابل توجهی داد و آنها را برای درگیری های فراتر از برد بصری بسیار توانمند ساخت. شاید مهمتر از همه، تجهیز این جنگندهها به غلافهای پارازیت پیشرفته( EL/L8222) self escort jamming pods که تشخیص آنها توسط رادار در برد طولانی را بسیار دشوار میکند و این امکان را به این جنگنده می دهد تا به طور موثر از حسگرهای دشمن در بردهای طولانی دور کند، آنها را دور بزند و حتی آنها را کور کنند و در نتیجه پیشرفت های قابل توجهی در بقای آنها ایجاد کند. غلاف( EL/L8222) اندازه کوچک میگ 21 و قابلیت های رادار گریز آن در تمرینات رزمی بر علیه اف-15 های آمریکایی بسیار موثر بود و جنگنده های هندی توانستند در بردهای کوتاه بدون شناسایی با جت های آمریکایی درگیر شوند و جنگنده های سنگین تر را در خطر قرار دهند. موقعیت جنگندههای میگ همراه با helmet mounted sights و موشکهای هوا به هوا پیشرفته، برای جنگندههای F-15 آمریکایی چالشی کاملاً غیرمنتظره و بسیار جدی ایجاد کردند .جنگندههای پیشرفتهتر دهلی مانند Su-30MKI هنگام درگیری با جنگنده های برتری هوایی یعنی F-15 ها به طور قاطع شکست خوردند. جنگندههای MiG-21 هند توانستند از غلافهای پارازیت خود برای برتری نسبت به جنگندههای بسیار پیچیدهتر و سنگینتر استفاده کنند. اگر جنگندهها به سامانههای جستجو و ردیابی مادون قرمز پیشرفته (IRST) مجهز میشدند، احتمالاً نه تنها میتوانستند با اف-15های آمریکایی درگیر شوند، بلکه میتوانستند به طور قاطع در درگیری پیروز شوند.. جنگنده های مجهز به سامانه های IRST نه تنها قادر به سکوت راداری هستند، بلکه قادر به شلیک موشک های هوا به هوا بدون قفل رادار نیز هستند. اما قفل های رادار توسط جنگنده دشمن شناسایی می شود و به آنها زمان می دهد تا با مانورهایی فرار کنند، شلیک موشک با استفاده از ردیاب مادون قرمز زمان پاسخ بسیار کمتری را به اهداف می دهد. این امر میگ-21 را نسبت به F-15(سال2018)که نه تنها فاقد IRST بلکه فاقد رادار AESA است، برتری مؤثری میدهد. ترکیب Eagle از سطح مقطع راداری بسیار بزرگتر و امضای راداری بالاتر تشخیص آنها را نسبت به MiG-21 بسیار ساده تر کرد. عملکرد MiG-21 هند در برابر F-15 هنگامی که مجهز به غلاف های پارازیت پیشرفته بود، پتانسیل این جنگنده را در صورت ارتقاء مناسب تهدیدی برای هواپیماهای رزمی مدرن و نخبه نشان داد.استفاده از سیستم های IRST می توانست یک نتیجه یک طرفه به نفع MiG-21 در برابر ایگل های سنگین تر و مدرن تر که خود فاقد چنین سیستم های پیشرفته ای هستند.به دست دهد بیسون هندی مجهز به موشک راداریR77و فرو سرخR73 سیستمهای IRST بهطور مشخصی در برابر جنگ الکترونیک مصون هستند، و ابزار مطمئنتری برای حفظ آگاهی موقعیتی برای جنگندهها فراهم میکنند. پیامدهای موفقیت MiG-21 با غلاف های پارازیت و پتانسیل آن در هنگام حمل سیستم های جستجو و ردیابی مادون قرمز، بسیار زیاد است. در حالی که تحلیلگران غربی انتظار دارند جنگنده های نخبه ایالات متحده مانند F-15 و F-18E برای درگیر کردن جنگنده های قدیمی دوران جنگ سرد در جاهایی مانند شبه جزیره کره مشکل کمی داشته باشند، ارتقاء نامتقارن بسیار مقرون به صرفه مانند غلاف های پارازیت و ... سیستمهای IRST میتوانند به خوبی برای جنگندههای قدیمی مانند MiG-21های کره شمالی نیز تغییر ایجاد کند و به آنها اجازه دهد تا تهدیدی قابل توجه برای جنگندههای مدرنتر باشند - به ویژه زمانی که به موشکهای هوا به هوای مدرن مانند R-27 مجهز شوند. ادامه دارد.. ..- 9 پاسخ ها
-
- 20
-
-
-
تحولات کره شمالی و جنوبی (1) تحلیل و پیگیری تحولات کره شمالی و جنوبی
scorpion57 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در اخبار تحلیلی
فقط جهت مقایسه با رونماییهای جدید پهپادی کره شمالی --هاروپ: پهپاد امید: لانست: پهپاد معروف به شاهد107: -
تحولات کره شمالی و جنوبی (1) تحلیل و پیگیری تحولات کره شمالی و جنوبی
scorpion57 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در اخبار تحلیلی
تبلیغات نقش مهمی در حفظ و تداوم حکومتهای کمونیستی داره.این پروپاگاندا همراه با سانسور شدید جهت عدم درز اطلاعات باعث میشه این جور رژه ها از کره شمالی یک هیولای نظامی یا به قول خودشون ببر گرسنه بسازه.البته کره اییها سابقه استفاده از ماکت رو در رژه ها دارند.ولی دستکم در مورد این تانک استثنا می شه قائل شد.در هرصورت با این حفاظت اطلاعات و انزوای کره شمالی هیچ چیز قابل اثبات نیست.و هیچ تضمینی وجود نداره که این سیستمها و تجهیزات واقعا عملیاتی باشند .(شاید باشند و شاید نباشند) -
تحولات کره شمالی و جنوبی (1) تحلیل و پیگیری تحولات کره شمالی و جنوبی
scorpion57 پاسخ داد به arash_slayer تاپیک در اخبار تحلیلی
جزئیات جدید کلیدی در مورد تانک نسل بعدی کره شمالی: Chonma 2 کره شمالی از طرح نسل بعدی تانک اصلی خود برای اولین بار در اکتبر 2020 رونمایی کرد، که گمانه زنی های گسترده ای را برانگیخت و سوالات مهمی را در مورد قابلیت های آینده آن و پیامدهای آن بر پتانسیل جنگی آینده نیروهای مسلح این کشور یعنی ارتش خلق کره ایجاد کرد. با این حال، جزئیات جدید در مورد این تانک اطلاعات قابل توجهی از وضعیت بخش دفاعی کره شمالی ارائه کرده و به بسیاری از مهم ترین سؤالات در مورد تانک پاسخ داد.یکی از سوالات برجسته ای که در یک پخش تلویزیونی دولتی به آن پاسخ داده شد، نامگذاری تانک بود، این تانک قبلاً در غرب با عنوان M2020 بر اساس سال رونمایی از آن نام برده می شد.( ایالات متحده مدتهاست که از نامهای M برای خودروهای زرهی خود استفاده میکند، مانند M1 Abrams برای تنها کلاس تانک در حال حاضر عملیاتی خود و M48 برای تانک اصلی خود در اوایل دوران جنگ سرد که از سال 1953 وارد خدمت شد). اما تانک جدید کره شمالی Chonma 2 نامگذاری شده است. Chonma 2 سومین کلاس تانک است که در این کشور تولید شده است، پس از Chonma اصلی دهه 1980، که از نزدیک بر اساس T-62 شوروی ساخته شده بود، و تانک Chonma-215/216 که در اوایل دهه 2000 وارد خدمت شد. Chonma به معنای پگاسوس است و بنابراین یک نام عمومی است که به دوره زمانی خاصی مرتبط نیست. مهمات تانک با توجه به قدرت شلیک Chonma 2، تأیید شده است که تانک به سه نوع گلوله جداگانه دسترسی دارد، یعنی سابوت پرتاب کننده تثبیت شده با باله سوراخ کننده زرهی (APFSDS)، ضد تانک انفجاری قوی (HEAT) و گلوله های با انفجار بالا خرج گود. به خصوص مهمات APFSDS استفاده شده قابل توجه است، که یک طراحی مدرن با نسبت طول به قطر عالی است که نشان دهنده قابلیت نفوذ بسیار بالا است. طول بیشتر نشاندهنده طراحی ساختاری کارآمدتر سابوت است که به آن اجازه میدهد تا زره قطورتری را بشکافد. این تانک قبلاً به داشتن تسلیحات ثانویه از موشکهای ضد تانک Bulsae-3، مشتق شده از کورنت روسی با قابلیتهای نفوذ پیشرفته، شناخته شده بود. کورنت در برابر اکثر کلاسهای تانک مدرن که به طور گسترده در ارتشهای غربی از جمله چلنجر ۲ بریتانیایی ، لئوپارد ۲ آلمانی و ام۱ آبرامز آمریکایی استفاده میشوند ، بسیار کارآمد است. شاید غیرمعمول ترین ویژگی تانک جدید استفاده از یک لودر دستی و چهار خدمه باشد، برخلاف تانک های مدرن روسیه، چین و کره جنوبی که همگی از لودر خودکار و سه خدمه استفاده می کنند. این روندی است که انتظار میرود تانکهای غربی به نسل بعدی زرههای خود برسند و کره شمالی را به تنها کشوری تبدیل میکند که از خودروهای زرهی با کالیبر توپ شوروی استفاده میکند که ازاتولودر استفاده نمیکند. با این حال، مزیت این امر این است که چهار خدمه Chonma 2 قادر خواهند بود در مواقع تعمیر و نگهداری کمک های بیشتری ارائه دهند، سیستم مدیریت نبرد مورد استفاده در تانک Chonma 2 یکی از ویژگی های قابل توجه تانک جدید یکپارچه سازی دید حرارتی برای توپچی و فرمانده است. در حالی که اکثر تانکها دارای دید حرارتی نیستند، بسیاری از آنها دارای یک مجموعه دید ترمال واحد هستند تا هزینه ها را کاهش دهند.البته نوع سامانه نصب شده هنوز نامشخص است، زیرا دارای ویژگی هایی هستند که به وضوح آنها را از مواردی که توسط سایر کشورها ارائه شده است متمایز می کند. بنابراین ممکن است این سامانه نسل اول مانند چلنجر 2 یا نسل سوم مدرن مانند T-90M باشند. کنترلهای آتش بهویژه شامل یک صفحه نمایش با چندین دکمه است که به نظر میرسد یک سیستم مدیریت نبرد با ویژگیهای موقعیتیابی پیشرفته است - چیزی که تعداد کمی از کلاسهای تانک در جهان میتوانند به آن ببالند. (سامانه های روی برجک به خصوص اپتیک ) موتور به نظر می رسد موتور این تانک شباهت زیادی به MT883 آلمانی تانک Leopard 2 دارد، اما با تفاوت های قابل توجهی مانند""" توربوشارژر و اینترکولر""". با توجه به اینکه تانک آلمانی به طور گسترده ایی صادر شده است، امکان دسترسی بخش دفاعی کره شمالی به این طرح وجود دارد وزن بسیار سبکتر Chonma 2 نسبت به Leopard 2 میتواند سطح بسیار بالاتری از تحرک را در صورتی که موتور آن عملکرد مشابهی داشته باشد، تسهیل کند. از دیگر ویژگیهای تایید شده تانک میتوان به سیستم حفاظت فعال هارد کیل و زره واکنشی انفجاری اشاره کرد. مدل موتور مورد استفاده در تانک Chonma 2 تانکهای کرهشمالی در طول تاریخ این کشور از نظر عملکرد بسیار عقبتر از همتایان خارجی پیشرو خود بودهاند، زیرا Chonma مبتنی بر T-62 زمانی که اتحاد جماهیر شوروی تانکهای بسیار توانمندتری مانند T-80U تولید میکرد، خریداری شد. شکاف عملکردی با تانک Songunدر دهه 2000 اندکی کم شد، اگرچه فقدان دید حرارتی آن یک نقص بزرگ بود که همچنان آن را پشت سر تانک برتر شوروی T-80UK قرار داد.البته تانک های کره شمالی برای جنگ در مناطق کوهستانی این کشور بسیار بهینه شده اند. با این حال، به نظر می رسد Chonma 2 اولین تانک کشور باشد که واقعاً از نظر عملکرد در سطح بین المللی بسیار رقابتی است و به طور بالقوه استعداد صادرات به مشتریان سنتی مانند سوریه و اتیوپی را دارد در قسمت عقب بدنه، به ویژه در اطراف موتور، هیچ زره قفسی و سیمی وجود ندارد، که این نقطه رو بسیار آسیب پذیر کرده است با توجه به فلسفه و تفکر کشور در مورد جنگ زرهی، Chonma 2 احتمالاً برای اولویت دادن به نیازهای تعمیر و نگهداری بسیار ساده و بی دردسر و سبک و بسیار متحرک طراحی شده است و امکان عملیات در کوه ها و پل ها و جاده های غیرنظامی را فراهم می کند. این تانک جدید به عنوان اولین طرح کاملاً تمیز در کره شمالی متمایز می شود، با Chonma اصلی که بسیار نزدیک از T-62 مشتق شده است، در حالی که Chonma-215/216 کاملاً بر اساس Chonma اصلی است. توسعه Chonma 2 در حالی اتفاق میافتد که بخش دفاعی کره شمالی پیشرفتهای بزرگی در طیف حوزههای عملکردی داشته است و توانایی تولید سختافزار مدرن را بهطور مستقل در مناطقی از زیردریاییهای موشک کروز و موشکهای بالستیک بین قارهای گرفته تا پهپادهای نظارتی دوربرد و ماهوارههای جاسوسی نشان داده است. منابع:https://militarywatchmagazine.com/ https://tanks-encyclopedia.com/new-north-korean-mbt/#google_vignette https://armyrecognition.com/ -
تانک اصلی میدان نبرد c1 ariete تانک اصلی میدان نبرد C1 Ariete
scorpion57 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در تانک
سلام .بروز رسانی و اصلاح و ارتقا باید مداوم و در طول خدمت جنگ افزار باشد.اینکه بعد از 3دهه تازه تصمیم به ارتقا و عملیاتی شدن اون بگیرید دیگر صرفه اقتصادی ندارد و عملا زمان و مجال رو برای اون سلاح از دست داده اید و ارتقا شما دیگه منقضی شده است(همین اشکال به شکل شدیدترش بر ما وارد هست)رقبای حال حاضر این تانک بلک پانتر کره جنوبی آبرامز ایکس لکرلک و لئوپارد جدیدحتی آلتای ترک و شاید آرماتاهستند می بینید شانسی برای این تانک 30و اندی ساله نمیشه قائل بود- 10 پاسخ ها
-
- 5
-
-
-
- ariete c-1
- تانک
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
تانک اصلی میدان نبرد c1 ariete تانک اصلی میدان نبرد C1 Ariete
scorpion57 پاسخ داد به Goebbels تاپیک در تانک
(تصویر آریت سی2 یا مارک2 می باشد) چرا تانک C1 Ariete ایتالیایی ناکام بود؟ - آیا بدترین تانک ناتو است؟ C1 Ariete تانک اصلی میدان نبرد نسل سوم (MBT) است که مطابق با نیازهای ارتش ایتالیا ساخته شده و از اواسط دهه90 در خدمت ارتش ایتالیا بوده است . آریت مجهز به یک توپ 120 میلی متری و یک سیستم کنترل آتش پیشرفته بود، که در آن زمان یکی از بهترین تانک های جهان بود. با این حال امروزه شهرت آن به طور قابل توجهی کاهش یافته است. به عنوان تانک اصلی نبرد (MBT) یکی از اعضای اصلی ناتو، آریت در برابر چلنجر 2، آبرامز، لئوپارد 2 و لکلرک رتبه بندی می شود. در مقایسه با این تانک ها، MBT ایتالیا به همان میزان توجه و ارتقاء را به خود ندیده است، و باعث شده است که بسیاری آن را تانکی نامناسب برای نبرد امروزی بدانند نیاز به یک تانک جدید در دهه 1980 ناوگان MBT ایتالیا بیشتر از M60A1 های آمریکایی و لئوپارد 1 آلمانی تشکیل شده بود. در آن زمان تانک هایی مانند M1 Abrams و Leopard 2 در خدمت ارتشهای پیشرو بودند و تانک هایی مانند Leopard و M60 را منسوخ کردند. طبیعتا ایتالیا می خواست به روز باشد!!. Iveco .Fiat و Oto Melara به عنوان یک کنسرسیوم با هم کار کردند اولی بر روی بدنه تمرکز کرد. و دومی برجک و سیستم تسلیحاتی را توسعه داد نام این تانک Ariete، به معنای رام، برگرفته از لشکر زرهی معروف ایتالیایی است که در طول جنگ جهانی دوم در آفریقا در کنار آلمان ها جنگید. نمونه اولیه این تانک جدید در سال 1986 تکمیل شد و شش مدل پیش تولید دیگر در سال 1989 ساخته شد. این نمونه ها به طور کامل مورد آزمایش قرار گرفتند و در طول آزمایش مسافتی معادل 10000 مایل (16000 کیلومتر) را طی کردند. قرار بود Ariete در سال 1993 وارد خدمت شود، اما تأخیرها این امر را تا سال 1995 به تعویق رساند. تولید تا سال 2002 ادامه یافت و در مجموع 200 دستگاه ساخته شد. آریت Ariete بسیاری از ویژگیهای معمولی که در MBTهای نسل سوم دیده میشود، مانند یک توپ کاملاً تثبیتشده، حفاظت NBC (هستهای، بیولوژیکی، شیمیایی) و زره ترکیبی را به همراه داشت. از نظر بیرونی، شبیه ترکیبی از Leopard 2 و Challenger 2 بود. مانند آنها، دارای یک راننده در جلو، یک برجک نصب شده در مرکز با سه خدمه و بسته قدرت(موتور و گیربکس) powerpack آن در عقب بود (عقب ران) تانک توسط زره های کامپوزیت طبقه بندی شده محافظت می شد، که ظاهراً مشابه زره های مورد استفاده در چلنجر 2 و آبرامز است. با این حال زره آریت برای کاهش وزن نازکتر از حد مطلوب بود. سیستم تعلیق Ariete از نوع میله پیچشی است، اما ویژگی های بسیاری را از Leopard 2 آلمانی که یک دهه قبل وارد خدمت شده بود، وام گرفته است. در پشت باک، یک موتور 25.8 لیتری V12 توربوشارژ IVECO MTCA قرار دارد که توان خروجی 1270 اسب بخار و گشتاور 4615 نیوتن متر دارد. نیرو از طریق گیربکس چهار سرعته اتوماتیک ZF آلمان ارسال می شود. داخل برجک یک توپ بدون خان ۱۲۰ میلی متری L/44 قرار دارد که توسط OTO Breda ساخته شده است. این توپ شبیه توپ Rh-120 L/44 است که در لئوپارد 2 های اولیه و M1A1 آبرامز استفاده می شد. تانک، می تواند اکثر گلوله های استاندارد 120 میلی متری ناتو را شلیک کند. لوله به آستین حرارتی، شعله پوش و سنسور مرجع دماغه مجهز است. Ariete یک مسلسل 7.62 میلی متری MG42/59 دارد که به صورت هم محور در کنار توپ اصلی نصب شده است. حرکات برجک و تفنگ توسط یک سیستم الکترو هیدرولیک کنترل می شود. سیستم کنترل آتش از نوع دیجیتالی ساخته شده توسط Galileo Avionica است. برای افزایش دقت توپ، داده های جوی و وضعیت فیزیکی تانک را در نظر می گیرد. توپچی دارای دید حرارتی(ترمال) است که می تواند توسط فرمانده نیز استفاده شود، اما فرمانده فاقد دید حرارتی اختصاصی خود است. این امر دید در شب و در شرایط میدان جنگ مانند گرد و غبار و دود را دشوار می کند. Ariete یک MBT نسبتا سبک با تنها 60 تن است. که به طور قابل توجهی کمتر از لئوپارد 2، چلنجر 2 و آبرامز است البته بسته به نوع و موارد اضافی نصب شده از 70 تن فراتر می روند. موتور آن قادر است تانک را به سرعت بیش از 40 مایل در ساعت (65 کیلومتر در ساعت) برساند آریت چقدر بد است؟ نتیجه گیری در مورد عملکرد هر تانک، بدون مقایسه مستقیم در شرایط نبرد برابر دشوار است. با این حال، Ariete دارای نقاط ضعفی است که مطمئناً می تواند به یک مسئله در این زمینه تبدیل شود.که بیشتر به بقاپذیری و سیستم های کنترل آتش محدود تانک مربوط می شود . مشخصات دقیق زره ناشناخته است، اما با توجه به وزن تقریباً 20 تنی کمتر نسبت به M1A2 Abrams، اما با اندازه مشابه، واضح است که نمیتواند سطوح حفاظتی مشابه مانند آبرامز را داشته باشد. ، Ariete فاقد محفظه مهمات مجزا و پنلهای ضد انفجار است و مهمات در سرتاسر تانک ذخیره میشود و در صورت نفوذ یک گلوله به تانک، خطر انفجار را به همراه دارد.و این به همراه زره سبک آن باعث نگرانی بزرگتری در مقایسه با سایر MBTها میشود. یکی دیگر از ویژگی های ضعیف Ariete سیستم های اپتیک و کنترل آتش آن است. سیستم های کنترل آتش آن فقط برای روز مناسب است، و همان هم با آخرین سیستم های روز دنیا مطابقت ندارد. فرمانده فاقد یک دید حرارتی اختصاصی است که می تواند به شدت آگاهی موقعیت خدمه را مختل کند. حتی دید حرارتی توپچی ها فقط تا حدود 1500 متر موثر است که به طور قابل توجهی کمتر از وضوح هدف تصویربرداری حرارتی آبرامز( 4000 متر) است. کنترل برجک الکترو هیدرولیک ست که آن نیز قدیمی است. البته بیشتر مشکلات Ariete مشکلات ذاتی خود تانک نیست، بلکه ناشی از عدم ارتقاء است.چون از MBTها برای چندین دهه استفاده می شود ارتقا مستمر برای بقا پذیری این تانکها حیاتی ست C2 Ariete ایتالیا تلاشهایی برای ارتقا آریت در اوایل دهه 2000میلادی انجام داد c2 قرار بود دارای زره بهتر برجک تمام برقی، سیستم های کنترل آتش بهبودیافته، اپتیک حرارتی نسل سوم برای فرمانده و توپچی و حتی به یک اتولودر مجهز شود. حجم موتور MTCA V12 Ariete به 30 لیتر افزایش یابد، مجهز به تزریق مستقیم سوخت و یک توربوشارژر اضافی شود. این تغییرات قدرت را به 1600 اسب بخار و گشتاور 5500 نیوتن متر می رساند و آن را به یکی از قدرتمندترین موتورهای MBT در حال استفاده تبدیل می کرد.این نسخه C2 Ariete یا Ariete Mk 2نامیده می شد. متأسفانه این بهروزرسانیها هرگز اتفاق نیفتاد، و در نتیجه تانک از نظر فنی ازهمتایان خود عقب ماند علیرغم اینکه اولین صحبتها در مورد ارتقاءدو دهه پیش مطرح شد، اما ایتالیا تازه در حال برنامه ریزی برای اجرای آنها برای افزایش عمر سرویس Arietes فعلی خود است. (باید به خاطر داشت که آمار یک تانک روی کاغذ، نشانگر دقیق عملکرد نیست. آموزش، دکترین، تاکتیکها و تدارکات اغلب بر موفقیت یک تانک تأثیرگذارتر هستند.) منبع:https://www.iveco-otomelara.com/index.php- 10 پاسخ ها
-
- 18
-
-
-
- ariete c-1
- تانک
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
موشک بالستیک هایپرسونیک فتاح 1/2 موشک بالستیک هایپرسونیک فتاح 1/2 ( Fattah -1/2)
scorpion57 پاسخ داد به alavi373 تاپیک در موشک های بالستیک
با اجازه از جنابworior داده نمای موشک هاپیر سونیک فتاح2 نسخه با کیفیت بهتر(آخرین ویرایش):- 49 پاسخ ها
-
- 29
-
-
-
صنعت دفاعی و مدیریت منابع مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی
scorpion57 پاسخ داد به arminheidari تاپیک در دکترین و استراتژی
چرا ساخت نیمه هادی نسل قبلی(تا90نانو) اهمیت دارد؟ (این مطلب برای کشوری مثل ما می تونه جالب توجه باشه یعنی سرمایه گذاری روی تراشه های نسلهای قبلی که اتفاقا تقاضا داره براش بالا میره و برای کشورهای پیشرفته به صرفه نیست روی تولیدش سرمایه گذاری کنند) با شنیدن عبارت "نیمه هادی لبه عقب مانده" یا لبه انتهایی یا لبه دنباله دار( Trailing Edge SemiconductorیاLagging Edge Semiconducto)چه چیزی به ذهن متبادر می شود؟ ممکن است فرض کنید که این به نوع خاصی از نیمه هادی ها اشاره دارد - نیمه هادی هایی که از نظر فناوری عقب ترند. اگرچه این تعریف درست است، اما صنعت نیمه هادی به شدت بر آن متکی است. چرا ساخت نیمه هادی های نسلهای قبلی اینقدر اهمیت دارد؟ شاید در مورد قوی ترین تراشه های ساخته شده توسط سازندگان پیشرو مانند TSMC در تایوان، اینتل در ایالات متحده و سامسونگ در کره جنوبی شنیده باشید، اما آیا می دانستید که چین در حال حاضر بر بازار نیمه هادی های لبه انتهایی تسلط دارد؟ چرا تراشه های لبه انتهایی هنوز تقاضای بالایی دارند و صنعت برای حل این مشکلات چه کاری می تواند انجام دهد.؟ نیمه هادی های لبه عقب مانده چیست؟ نیمه هادی های لبه عقب، تراشه های بزرگتر و چیپ های قدیمی در صنعت نیمه هادی هستند که بر اساس فناوری قدیمی تر که توسط چیپهای بزرگتر تغذیه می شوند، ساخته شده اند. آنها در بسیاری از دستگاه های محاسباتی و سایر برنامه های کاربردی نیمه هادی استفاده می شوند. در مقایسه با پردازندههای پیشرفته، تراشههای قدیمی نیازهای گستردهای مانند سرورهای ابری و فناوری اطلاعات و غیره را تامین نمیکنند. در عوض، آنها جنبههای مهم تجهیزات نظارت پزشکی، خودروها، دستگاههای کامپیوتری و بسیاری از دستگاههای دیگر را تامین میکنند. ساخت نیمه هادی لبه عقب مانده چگونه است؟ اکثر شرکت های نیمه هادی که این دستگاه های لبه عقب مانده یا بهتر بگوییم تراشه ها را توسعه می دهند، با استفاده از فرآیندهای تولید 90 نانومتر یا بالاتر این کار را می کنند. آنها همچنین از ترانزیستورهای افقی به جای مدارهای" FinFET سه بعدی "که در نیمه هادی های پیشرفته به کار گرفته می شوند، استفاده می کنند. و بدین جهت به تکنیک های ساخت پیشرفته مانند EUV نیاز ندارند، که هزینه های تولید بالایی دارند. به جای ویفرهای 300 میلیمتری که معمولاً در لبه جلویی(نسل جدید) استفاده میشوند، لبه انتهایی(نسلهای قبلی) اغلب از ویفرهای قدیمیتر 200 میلیمتری برای تولید اجزای 350 تا 90 نانومتری استفاده میکند. از آنجایی که تراشه های نسل قبلی در اولویت ساخت نیست، اجزا و عناصر مورد استفاده در تولید این نیمه هادی ها اغلب به جای تولید انبوه .بازسازی می شوند.(دستگاهها نو نیستند)یعنی این نیمه هادی ها برای ساخت به تجهیزاتی نیاز دارند که در حال حاضر دیگر تولید نمی شوند و با تعمیر وبازسازی همون ماشین آلات قدیمی تولید می شوند نیمه هادی های لبه عقب مانده کجا ساخته می شوند؟ اکثر کارخانه های نیمه هادی لبه انتهایی در چین مستقر هستند. این به چین مزیت بزرگی در زنجیره تامین نیمه هادی ها داده است، زیرا اکثر شرکت ها در فرآیند تولید نیمه هادی های عقب مانده سرمایه گذاری نمی کنند، چون از فناوری های بالاتر از 90 نانومتر استفاده می کند در مقایسه، نامهای بزرگی مانند سامسونگ، اینتل، گلوبال فاندریز و دیگر شرکتهای نیمهرسانای جهانی به اندازهای در تولید تراشههای بخش قدیمیتر صنعت نیمهرسانا سهیم نیستند. با این حال، کارخانههای جدیدی برای تطبیق فرآیندهای قدیمی ساخته میشوند، بهویژه برای اطمینان از اینکه چین به تنها کنترل کننده تراشههای لبه عقب توسعهیافته در جهان تبدیل نشود آیا نیمه هادی های لبه عقب مانده مهم هستند؟ همه دستگاههای محاسباتی فقط به نیمههادیهای پیشرفته متکی نیستند. تقاضای تراشه ها همچنان در حال افزایش است زیرا آنها در دستگاه های مختلف از رادیو گرفته تا مایکروویو، اتومبیل و غیره استفاده می شوند، چیپها و تراشه های لبه عقب مانده تأثیر غیرقابل انکاری بر زنجیره ارزش عرضه دارند. یک مثال شگفت انگیز از اهمیت آن زمانی بود که صنعت نیمه هادی به دلیل در دسترس نبودن یک تراشه قدیمی 50 سنتی برای صنعت خودرو، زنجیره های تامین را به طور موقت متوقف کردند. این یک مثال واضح است، که یک نیمه هادی لبه عقب مانده می تواند کل زنجیره تامین نیمه هادی ها را متوقف کند. مسائل مربوط به زنجیره تامین نیمه هادی حتی افرادی که در بخش نیمه هادی ها کار نمی کنند از کمبود تراشه در سال 2021و2022 آگاه هستند. این مشکل زنجیره تامین بر تولید تقریباً هر نوع دستگاه الکترونیکی مصرفی که از ریزتراشه ها استفاده می کند تأثیر گذاشته است. این امر در کمبود کنسولهای بازی ویدیویی و واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) که از تراشههای قویتری استفاده میکنند که کمبود دارند، آشکارتر است. سایر تقاضاهای تراشه بر صنعت خودروسازی تأثیر گذاشته است که در سال 2021 بیش از 200 میلیارد دلار به این صنعت ضرر زده است همهگیری COVID-19 در این مشکل نقش داشت، زیرا کارخانههای نیمهرسانا که در آن ساخت تراشهها انجام میشد به دلایل بهداشتی تعطیل میشدند و باعث تاخیر در تولید میشد. با قرار گرفتن تعداد بیشتری از افراد در قرنطینه، این امر باعث افزایش تقاضا برای لوازم الکترونیکی مصرفی، زیرساختهای مخابراتی و سرورهای پیشرفته شد و در ادامه پردازندههای گرافیکی ساخته شده توسط شرکتهایی مانند انویدیا قیمت سرسامآوری پیدا کردند، سازندگان خودرو نتوانستند بیش از 7 میلیون خودرو نسبت به قبل بسازند، و هنوز هم یافتن پلیاستیشن 5 یا آخرین کنسول بازی ایکسباکس موجود در فروشگاهها بسیار دشوار است.(منظور مقاله سال2023 می باشد) در حالی که مشکلات زنجیره تامین برای تراشهها به دلیل همهگیری جهانی شروع شده است، حتی با کاهش محدودیتهای بهداشتی در بسیاری از کشورها، وضعیت چندان بهبود نیافته است. وضعیت پیچیدهتر از این حرفها است فقط COVID-19 مقصر نیست وقتی از نزدیک نگاه می کنیم، مشخص می شود که کمبود تراشه ها به دلیل مسائل دیگری نیز است. اینجاست که بحث به فرآیندهای تولید پیشرو و پیشرفته و همچنین کارخانههای بزرگی که آنها را تولید می کنند مطرح می شود. لبه انتهایی تولید نیمه هادی چیست؟ هنگامی که صحبت از تراشه های ساخته شده برای دستگاه های محاسباتی پیشرفته می شود، نیمه هادی های پیشرو چیزی است که بیشتر مردم به آن فکر می کنند. وقتی در مورد سرورهای رایانش ابری cloud computingصحبت می کنیم که تمام قدرت پردازش رسانه های اجتماعی، برنامه های کاربردی هوش مصنوعی و حتی جدیدترین تراشه های موجود در گوشی های هوشمند برتر را بر عهده دارند، این ریزپردازنده های پیشرو هستند که همه اینها را ممکن می کنند. اما، اکثر دستگاههای دیجیتال مدرن بر اساس فناوریهای پیشرفته کار نمیکنند. جدا از پردازندههای جدید و پر زرق و برق که در نمایشگاهها و ارائه محصولات معرفی میشوند، تعدادی از پردازندههای سطح پایینتر وجود دارند که عملیات کمتر پیچیدهتر را انجام میدهند. این تراشهها به عنوان «چیپهای قدیمی» شناخته میشوند و برای همه چیز از نمایشگر تلفن هوشمند گرفته تا مدیریت ارتباطات رادیویی بین تلفن و دکل تلفن همراه و.... استفاده میشوند. هنگامی که به لبه انتهایی تولید نیمه هادی ها اشاره می شود، دقیقا به تولید این چیپ های قدیمی و کارخانه هایی که به تولید آنها ادامه می دهند اشاره می شود Trailing Edge و Leading Edge تفاوت ساخت نیمه هادی لبه عقب و لبه انتهایی در تولید نیمه هادی ...لبه انتهایی رایج ترین کلمه ای است که برای توصیف توسعه چیپها و تراشه های قدیمی استفاده می شود. فناوری لبه عقب در واقع همان فناوری نسل قبل است، هر دو اصطلاح برای توصیف توسعه این پردازنده های سطح پایین استفاده می شود که اکثریت قریب به اتفاق مردم آن را نادیده می گیرند. پس چرا اکثر کارخانههای بزرگ بر روی ساخت نیمههادیهای پیشرفته تمرکز نمیکنند،؟ چرا اولویت به دستگاههایی که از طریق فناوریهای پیشرفته تولید میشوند تغییر داده شده است و آیا این دستگاهها مهمتر از قهرمان اصلی روز ما، یعنی نیمهرساناهای لبهی انتهایی هستند ؟ هر دوی این فناوریهای حساس مزایا و معایب خاص خود را دارند، نکته کلیدی این است که شرکتهایی که پردازندههای "های تک "تولید میکنند، طبق خواستههای مصرفکنندگان فعلی که دستگاههای کارآمد اما بسیار کوچک را جذابتر میدانند عمل می کنند. اما سایر نیازهای تراشهها برای نیازهای روزمره مصرفکننده، بهویژه در صنعت خودرو، به تراشههای بزرگتر نیاز دارند، "نیمههادیهای پیشرو بیش از حد رمانتیک شدهاند. با این حال، نیمه هادی های لبه پیشرو بر اهمیت نیمه هادی های لبه عقب افتاده سایه افکنده است. در واقع، هر دو نوع نیمه هادی برای اطمینان از عملکرد بدون مشکل محصولات نهایی ضروری هستند. در حالی که پول و تلاش بیشتری برای توسعه فناوریهای پیشرو صرف میشود، شرکتهایی که بر ساخت نیمههادیهای لبه آخر تمرکز میکنند، نقش مهمی در تضمین عملکرد کلی دستگاههای الکترونیکی دارند. در اصل، هر دو نوع نیمه هادی برای قدرت بخشیدن به دنیای دیجیتال ما به یک اندازه مهم هستند. نادیده گرفتن نیمه هادی های قهرمان یعنی - نیمه هادی های لبه عقب / لبه انتهایی اشتباه است. شاید آنها هیاهوی همتایان پیشرو خود را نداشته باشند، اما این دستگاه ها برای اطمینان از اینکه فناوری ما مطابق با تقاضا است، ضروری هستند. تولید پیشرو مطمئناً مهم است، اما نیمه هادی های عقب مانده لبه/لبه عقب که همه این کارها را ممکن می کند، اکثر شرکتهای بزرگ تولید پیشرو مانند TSMC در تایوان، سامسونگ در کره جنوبی و اینتل در ایالات متحده در حال حاضر بر روی تراشههای توسعهیافته در مقیاس ۷ نانومتری و ۵ نانومتری تمرکز کردهاند. به غیر از شرکتهایی مانند گلوبال فوندریز مستقر در ایالات متحده، بیشتر کارخانههایی که در مقیاس 350 تا 90 نانومتر تولید میکنند در چین واقع شدهاند که در حال حاضر بیشتر این بازار را در اختیار دارد. تولید تراشه در لبه انتهایی هنوز به دلایل زیر اهمیت دارد. تقاضای عظیم برای تراشه های قدیمی :در حالی که لبه پیشرو بیشترین برنامههای کاربردی را در دستگاههای مصرفکننده را بر عهده دارد پردازندههای اصلی نسل قبل بیشتری هنوز برای عملکرد اصلی آنها ضروری هستند. به غیر از این، برنامه های کاربردی دیگری مانند تجهیزات نظارت پزشکی، تراشه های نیمه هادی اینترنت اشیاء (IoT) و همچنین دستگاه های کامپیوتری مورد استفاده در خودروها وجود دارد که با این تراشه ها کار می کنند. حتی با وجود شرکتهایی مانند گلوبال فاندریس و سایر شرکتهایی که در چین با ظرفیت کامل تولید میکنند، انتظار نمیرود که این تقاضای سرسامآور را برآورده کند. چیپ های" Nodes"تولیدی پیشرو در 7 نانومتر، نه 90 نانومتر تراشههای جدیدتر به فناوریهای پیچیدهتری از جمله فرآیندهای تولید پیشرفته، نرمافزار طراحی تراشه، نیروی کار ماهر و سرمایهگذاری قابل توجه در تحقیق و توسعه برای تولید نیاز دارند. با توجه به اینکه اکثر کارخانه های بزرگ در تایوان و سیلیکون ولیSilicon Valley تلاش خود را بر روی تولید چیپهایی با 7 نانومتر و حتی کوچکتر متمرکز کرده اند، از فرآیندهای قدیمی که چیپ های بزرگتر تولید می کنند، فاصله گرفته اند. بنابراین اکثریت قریب به اتفاق امکانات آنها دیگر برای تولید پردازنده های سطح پایین در لبه انتهایی مناسب نیستند. مسائل ژئوپلیتیک و محدودیت های صادرات در چین با توجه به اینکه چین اکثر تراشه های لبه انتهایی را کنترل می کند، همیشه نگرانی هایی در مورد امنیت ملی در ایالات متحده و متحدانش وجود داشته است. همچنین این احتمال وجود دارد که دولت چین برای عرضه آنها به کشورها محدودیت بگذارد. ( ممنوعیت صادرات اخیری است که ایالات متحده در مورد فناوری ساخت نیمه هادی بر چین اعمال کرد.) گذشته از محدود کردن فروش تراشههای پیشرفته مورد استفاده در برنامههای هوش مصنوعی، ایالات متحده همچنین شرکتهایی را که تجهیزات ساخت تراشه و نرمافزار طراحی ساخت ایالات متحده را به کارخانههای چینی ارائه میدهند، محدود کرده است. همچنین محدودیت هایی برای شهروندان ایالات متحده برای کار با محصولات چینی وجود دارد. از آنجایی که بسیاری از ابزارهای نرم افزاری طراحی و تولید در ایالات متحده ساخته شده اند، این امر بر شرکت های خارجی خارج از ایالات متحده نیز تأثیر می گذارد. در حالی که تأثیر کامل این محدودیتهای صادراتی هنوز مشخص نیست، ممکن است باعث اختلالات بیشتر در زنجیره تامین در آینده شود. آینده تولید تراشه های لبه انتهایی تلاشهایی برای حل مشکلات بیشمار زنجیره تامین در حال انجام است. ایالات متحده، فرمان اجرایی را برای تقویت ظرفیت تولید داخلی صادرکرد و 39 میلیارد دلار اعتبار مالیاتی برای تشویق شرکتها به افتتاح کارخانههای تولید داخل کشور اختصاص داد. GlobalFoundries مانند همیشه متعهد به تامین تراشه های قدیمی است، در حالی که تولید کنندگان پیشرو در صنعت مانند TSMC منابع بیشتری را برای افزایش ظرفیت خود اختصاص می دهند. ممکن است مشکلات زنجیره تامین تا یک سال دیگر حل نشود، اما زمانی که حل شود، تقاضا برای دستگاههای محاسباتی و تراشههایی که آنها را تامین میکنند ممکن است حتی بیشتر از این افزایش یافته باشد. آنچه قابل درک است این است که لبه انتهایی تولید در مورد دستگاه های نیمه هادی به اندازه لبه پیشرو مهم است. منبع: https://inquivixtech.com/lagging-edge-semiconductor/ https://inquivixtech.com/trailing-edge-semiconductor-manufacturing/- 208 پاسخ ها
-
- 17
-
-