برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 2 فروردین 1398 در همه مناطق
-
15 پسندیده شدهاین قسمت، در ادامه وقایعی است که در قسمت هشتم رخ داد. وقایعی که به فتح پایتخت توسط سپاهیان لی جوئه و گوان سی منجر گردید. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------- قسمت دهم – سرنوشت دربار پس از سقوط همانطور که سائو سائو انتظار داشت، لیو بی که حالا فرماندار ایالت شو شده بود، لو بو و لشکریانش را پذیرفت. لو بو همان جایی استقرار یافت که روزگاری خود لیو بی پس از ورود به ایالت شو، در آن مستقر شده بود : شهر مرزی شیائو پی (Xiaopei). شهری در نزدیکی مرز ایالت یان که این امکان را به لیو بی می داد که درصورت مورد حمله قرار گرفتن، به سرعت به کمک آن بشتابد و همچنین درصورتی که خود شو مورد حمله قرار گرفت، لو بو از شیائو پی به کمک آن ها بشتابد. بدین ترتیب شو تبدیل به لقمه ای گلوگیر برای سائو سائو شد. لقمه ای که برای گسترش سرزمین ها و نیز کنترل و تسلط بر غرب چین بسیار حیاتی بود. 6 فرمانداری که سائو سائو می بایست قبل از آنکه نگاه دیگر رقبا بدان بیافتد، آن را بدست آورد و حالا دیگر آن سرزمینی نیست که روزگاری تائو چیان آن را اداره می کرد و می شد با بخشی از نیروهای نظامی خود و بدون تدارکاتی چند، آن را تسخیر نمود. پس به مشورت با فرماندهان و مشاوران خود نشست. شون یو (Xun Yu - Wenrou)، مشاور نظامی سائو سائو، پیش بینی نمود که به زودی بین لیو بی و لو بو جنگ قدرتی در خواهد گرفت که به تضعیف دو طرف منجر خواهد شد. پس آن زمان، بهترین فرصت برای حمله به شو خواهد بود. سائو سائو نیز این تحلیل را پذیرفت و به انتظار نشست. اما در این میان، خبری بهت برانگیز به وی رسید : فرار امپراطور از دست اشغالگران پایتخت. پس از فتح لویانگ (پایتخت هان شرقی) توسط سپاهیان ائتلاف (توسط سون جیان)، ائتلاف خیلی زود به پایان خود رسید. چرا که با جدا شدن سائو سائو، سون جیان و لیو بی و نیز اختلافات بین یوآن شائو و گونگ سون زان، عملاً امکان ادامه همکاری زیر یک پرچم وجود نداشت. در نتیجه هریک از جنگ سالاران راه خود را رفته و سائو سائو نیز که در نبرد شین یان (Xingyang)، مغلوب لو بو (که در آن زمان در خدمت دونگ ژو بود) شده بود و با تلفات سنگین عقب نشینی کرده بود (و خود نیز خوش شانس بود که در این نبرد کشته نشد.)، از خیر بدست آوردن امپراطور گذشته بود. پس از آن و تا کشته شدن دونگ ژو بدست لو بو، تقریباً جنگ سالاران دیگر کار خاصی با امپراطور و دونگ ژو نداشتند. بالعکس این فرماندهان ارشد دونگ ژو بودند که گاهی به سرزمین های دیگر جنگ سالاران حمله کرده و آن ها را به عقب می راندند. بطور مثال در حمله به چن لیو (Chenliu) و یین چوان (Yingchuan)، شیاهو یوآن (Xiahou Yuan – Miaocai) و سائو سائو با شکست در برابر سپاه لی جوئه مجبور به عقب نشینی شده بودند. اما در گرماگرم همین نبردها بود که داستان ترور دونگ ژو پیش آمد و سپاهیان شیلیانگ و فرماندهان ارشد آن سرگردان شدند. فرماندهان چهارگانه سپاه شیلیانگ (لی جوئه (Li Jue)، گوا سی (Guo Si)، فان چو (Fan Chou) و ژان جی (Zhang Ji) که بالاترین مقام های نظامی سپاه شیلیانگ بودند.) به هم اندیشی پرداختند. عده ای بر این بودند که به ایالت لیان (Liang Zhou) و سرزمین های خود بازگردند. عده ای نیز معتقد بودند که می بایست از امپراطور و وان یون (که حالا به جای دونگ ژو، صدر اعظم کشور شده بود.) درخواست بخشش و بازگشت به قدرت را می کردند؛ چرا که بسیاری از حامیان دونگ ژو بخشیده شده بودند. نتیجه کلی این مشورت ها این بود که نامه ای به دربار نوشته شود و در آن، درخواست بخشش صورت پذیرد. درخواستی که مورد قبول وان یون قرار نگرفت (و شرح آن در قسمت هشتم آمده است.). با عدم قبول درخواست بخشش و نیز خبر آماده شدن لو بو برای حمله به سپاه شیلیانگ، ترس و وحشت فرماندهان چهارگانه را در بر گرفت. این باور تقویت شد که می بایست از یکدیگر جدا شده و هر یک به سرزمینی پناه برند. اما جیا شو (Jia Xu)، مشاور ارشد نظامی لی جوئه، پیشنهاد کرد که حالا که لوبو از چانگ آن خارج شده و بخشی از سپاه امپراطوری به اردو رفته است، بهترین زمان برای حمله ای برق آسا به چانگ آن و و تسخیر پایتخت و گروگان گرفتن امپراطور و دربار می باشد. فرماندهان با این پیشنهاد موافقت کرده و به پایتخت هجوم آوردند که این حمله به کشته شدن وان یون، فرار چن گونگ و باقیمانده سپاه لو بو و نیز تسخیر پایتخت انجامید. باز امپراطور در دست فرماندهان نظامی قرار گرفته بود؛ با این تفاوت که این بار، دیگر جنگ سالاران اهمیتی به این موضوع نمی دادند و سلسله هان را از دست رفته تصور می کردند و بر روی جنگ قدرت خود متمرکز شده بودند. امپراطور چون مومی در دست فرماندهان شیلیانگی قرار گرفته بود و ایشان با دادن سمت های مختلف به خود و نیز کسانی که ایشان را مورد حمایت قرار می دادند، آن هم به حکم امپراطور، به افزایش قدرت و نفوذ خود می پرداختند. حتی سائو سائو نیز به ایشان خراج می پرداخت. گویا همه چیز به کام چهار ژنرال پیش می رفت. اما سلسله وقایعی، به این دوران خوشی پایان داد. وقایعی که با نافرمانی ما تنگ (Ma Teng – Shoucheng)، پدر ما چائو (Ma Chao - Mengqi) که در آینده فرماندار ایالت لیانگ و نیز یکی از پنج ژنرال ببر نشان لیو بی می گردد، آغاز گردید. در بهار سال 194 میلادی بود که جنگ سالار اهل لیانگ، ما تنگ که در گذشته در ائتلاف یوآن شائو بر ضد دونگ ژو نیز حضور داشت، از دربار درخواست ملزومات و اموال بیشتری نمود. در نظام ارباب و رعیتی، هر لرد چندین واسال داشت که واسال ها از لرد تیول دریافت می کردند و در ازای آن، خراج گذار لرد بودند و در هنگام نیاز، سپاهیان خود را برای جنگ ها و یا حمایت از لرد گسیل می داشتند. در سرزمین چین باستان نیز به مانند سایر کشورها، این نظام برقرار بود و امپراطور، لرد بزرگ بود و فرمانداران ایالات و نیز ملاکین بزرگ، واسال های ایشان بودند. ما تنگ نیز یکی از این واسال ها بود و حالا از ارباب خود تقاضای سهمی بیشتر از گذشته را داشت. درخواستی که با مخالفت دربار روبرو شد. به همین دلیل ما تنگ سر به طغیان گذاشت. پادرمیانی ها فایده ای نداشت. لذا هان سوئی (Han Sui – Wenyue) برای مهار ما تنگ فرستاده شد. اما به دلیل دوستی دیرینه ای که بین این دو برقرار بود، هان سوئی به سپاه ما تنگ پیوست. از سوی دیگر، لیو یان، دیگر جنگ سالار متنفذ هان نیز به آن ها ملحق شد و ایشان آماده حمله به چانگ آن شدند. با کشف این توطئه، لی جوئه، بلندمرتبه ترین ژنرال های ارتش، فان چو و ژان جی و نیز برادرزاده خود، لی لی (Li Li) را برای سرکوب ما تنگ و هان سوئی به میدان فرستاد. در نزدیکی چانگ آن نبرد سنگینی بین دو سپاه درگرفت که پیروز این نبرد، لشکر شیلیانگ بود. ما تنگ و هان سوئی با این شکست، به سمت ایالت لیان عقب نشینی کردند. از آنجایی که سپاه ایشان شکست سنگینی خورده و تدارکاتشان نیز رو به پایان بود، درگیر شدن در نبردی دیگر می توانست به مرگ حتمی شان بیانجامد. بر این اساس لی لی اصرار به تعقیب دشمن نمود. ژان جی به تعقیب ما تنگ پرداخت که حمله وی با دلاوری ما چائو ناکام ماند. فان چو نیز به تعقیب هان سوئی پرداخت. اما قبل از درگیر شدن، صحبت هایی بین این دو رد و بدل شد. فان چو که به هان سوئی علاقه داشت و دوستی این دو از سالیان دور برقرار بود و هر دو از یک روستا بودند، تحت تأثیر این صحبت ها از ادامه تعقیب صرفنظر نمود و دستور بازگشت سپاه را صادر نمود. تصمیمی که برای وی گران تمام شد. لی لی جوان و مغرور وقتی با این تصمیم فان چو مواجه شد، از وی کینه به دل گرفت. از آنجا که او مورد اعتماد و علاقه عموی خود، لی جوئه قرار داشت، تلاش کرد با نامه ای محرمانه، داستان را به گونه ای دیگر برای لی جوئه بازگو نماید. وی در این نامه اشاره نمود که فان چو با هان سوئی همکاری داشته و پنهانی توطئه نموده اند. لی جوئه نیز تحت تأثیر این نامه، به فان چو ظنین شد. از طرفی درجه نظامی و جایگاه فان چو از لی جوئه بالاتر بود شاید حسادت هایی از این دست هم در این تصمیم بی تأثیر نبوده باشند. پس از مشورت با گوا سی، نقشه ای طراحی و در انتظار بازگشت سپاه شیلیانگ به چانگ آن شد. با ورود سپاهیان فاتح، جشنی مفصل ترتیب داده شد و از ایشان مفصلی به عمل آمد. در هنگامه جشن بود که ناگهان به دستور لی جوئه، فان چو دستگیر و همان جا گردن زده شد. نقاشی ای از صحنه اعدام فان چو در کتاب عاشقانه سه پادشاهی با حذف یکی از چهار ژنرال، اندک اندک نگاه بدبینانه نسبت به دیگر همراهان تقویت گردید. بخصوص بین دو ژنرال اصلی؛ لی جوئه و گوا سی. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسید. ولی این، تنها آتشی زیر خاکستر و انبار باروتی بود که تنها نیاز به جرقه ای داشت برای انفجاری بزرگ. این جرقه را نیز یک زن روشن نمود : همسر گوا سی! =========================================== پ.ن 1 : قصدم بر این بود که داستان چهار ژنرال را در یک قسمت نقل نمایم. اما چون این داستان برای خودم نیز جذابیت و تازگی داشت و درمورد آن بیشتر و بیشتر مطالعه کردم، به مطالب جالبی رسیدم که بد ندیدم با قدری شرح و تفصیل بیشتر، این داستان را نقل کنم که دوستان با سرنوشت آن ها بیشتر آشنا شوند و به تحکیم داستان اصلی هم کمک بیشتری نماید. به همین دلیل و برای جلوگیری از اطاله کلام، مطلب در دو بخش خدمت دوستان ارسال می شود. البته از آنجایی که کلیات مطلب آماده است، قسمت یازدهم در فاصله ای کوتاه از این قسمت (به منظور دادن فرصت برای مطالعه دوستان)، در تاپیک قرار داده خواهد شد. پ.ن 2 : ذکر این نکته ضروری است که در گذشته، در کنار نام ها، از واژه Style هم استفاده می کردم که شاید برای دوستان کمی نامفهوم بوده باشد. این Style در واقع لقب یا نام محترمانه می باشد. در چین، معمولاً افراد و شخصیت های مهم، در کنار نام اصلی خود، یک نام محترمانه نیز داشتند که اکثراً با همان نام هم خطاب می شدند؛ بالاخص در محاوره های دوستانه. در فرمت جدید نوشتاری، نام های محترمانه در کنار نام اصلی و با خط فاصله عنوان خواهد شد. بطور مثال Xiahou Yuan – Miaocai . پ.ن 3 : شاید برای برخی دوستان، نحوه نگارش نام ها توسط بنده قدری عجیب و یا حتی اشتباه به نظر برسد. تلاش من بر این بود که نام ها براساس تلفظ چینی آن نوشته شود. بطور مثال در زبان چینی، معمولاً «حرف گ» در پایان نام، خوانده نمی شود. مثل کلمه Qing که چین خوانده می شود. یا Wang که وان خوانده می شود. از طرف دیگر حرف H معمولاً «خ» و حرف X بصورت «ش» تلفظ می شود. بطور مثال Huang خوانده می شود «خوان» و یا مثلا Xu خوانده می شود «شو». به همین دلیل بنده نیز در نگارش، کلمات را به این شکل نوشتم مگر آنکه تلفظ آن هم به همان شکل نوشتاری باشد مثل Chen Gong که چن گونگ و یا Ma Teng که همان ما تنگ خوانده می شود. اما اگر دوستان با این سبک ذکر نام ها مشکل دارند، امر بفرمایند تا بصورت معمول نوشته شود.
-
14 پسندیده شدهسیستم پوشش پیشرفته ارتش ایالات متحده آمریکا برای خودرو های رزمی تانک ابرامز با رنگ TALON قهوه ای، سیاه و سبز در مناطق جنگلی فلوریدا مورد آزمایش قرار گرفته است در حالیکه لباس استتار سربازان کمک کند با محیط نبرد ترکیب بشوند بسیار حیاتی است که اطمینان حاصل شود خودروهای رزمی نیز در میدان نبرد به راحتی شناسایی نمی شوند. با وجود گسترش دوربین های با سیستم های تصویربرداری حرارتی یا مادون قرمز مخفی شدن خودرو های رزمی به راحتی نخواهد بود. این سیستم های اپتیکی به راحتی در اختیار نیروهای نظامی در سراسر دنیا قرار دارد از سربازان پیاده نظام تا پهپاد های بدون سرنشین مجهز به این سیستم ها هستند. علاوه بر شناسایی، تسلحیاتی هدایت شونده با کمک جستجوگر مادون قرمز می تواند رد حرارتی تولید شده از خودروهای رزمی را دنبال، بر روی آنها قفل کنند و آنها را از بین ببرند. در نتیجه یکی از الزامات ارتش ایالات متحده آمریکا برای خودروهای رزمی پنهان سازی امواج حرارتی است. در حال حاضر ارتش ایالات متحده آمریکا بر روی یک سیستم پوشش جدید پیشرفته که برای خودروهای نیروی زمینی است کار میکند که رد حرارتی را خنثی می کند و باعث می شود خودروهای رزمی به سختی شناسایی شوند. خودرو های رزمی با کمک سیستم های تصویربرداری حرارتی به راحتی شناسایی می شوند. سیستم پوشش خودروهای نیروی زمینی (GVCS) موجب کاهش انتشار امواج مادون قرمز قابل تشخیص خودروهای رزمی می شود که کشف و ردیابی آنها را سخت تر می کند. اسم این پوشش جدید TALON نام دارد. از دیگر ویژگی های TALON این است که باعث کاهش اثرات عوامل شیمیایی می شود که دشمن برای آسیب زدن، ناتوانی یا کشتن سربازان از آن استفاده می کند. به نظر می رسد این پوشش جدید نسبت به رنگ های قبلی توانایی جذب محدود عوامل شیمیایی و بیولوژیکی را دارد که به خصوص برای سرعت بخشیدن به روند تصفیه پس از حمله کمک شایانی خواهد کرد. تانک ابرامز با رنگ TALON استتار بیابانی که در صحرای اریزونا مورد آزمایش قرار گرفته است-( این سری از تانک های ابرامز مورد تست دارای محل قرار گیری زره های واکنشی مشابه بسته ارتقا 2 TUSK هستند البته در این تصویر هنوز زره های واکنشی بر روی تانک سوار نشده و محل قراری گیری زره های واکنشی بر روی برجک و کناره شاسی خالی است.) پوشش جدید نیازی به فضای اضافی، وزن و انرژی ندارد،که به ویژه برای خودروهای نسل بعدی ارتش مهم است که نه تنها کشنده تر و پایدارتر از سیستم های رزمی فعلی هستند بلکه همچنین کوچکتر، سبک تر و کارآمدتر خواهند بود. برنامه سیستم پوشش خودروهای نیروی زمینی قرار است بر روی خودروهای نیروی زمینی از جمله تانک اصلی میدان نبرد آبرامز، خودرو رزمی پیاده نظام برادلی و خانواده خودروهای استرایکر اجرا شود. با توجه به گزارش ارتش امریکا تا کنون این پوشش بر روی تانک ابرامز و خودرو رزمی پیاده نظام برادلی تست و آزمایش شده است. رنگ TALON را می توان با همان امکانات و پرسنل رنگ های قبلی بر روی خودروهای رزمی استفاده کرد. گفته می شود پوشش جدیدمی تواند هزینه را در هر گالن به میزان 75 درصد کاهش دهد. خودرو رزمی برادلی با رنگ TALON قهوه ای، سیاه و سبز در مناطق جنگلی فلوریدا مورد آزمایش قرار گرفته است. چنین پوشش های پیشرفته ای علاوه بر خودروهای رزمی برای قایق های تندرو نیز کاربرد دارد زیرا می تواند آنها را در یک پس زمینه سرد (دریا) مخفی سازد.
-
3 پسندیده شدهخوشبختانه شبکه های اجتماعی و اینترنت فراگیر این امکان رو فراهم میکنه که بشه جو رسانه ای رو شکوند ولی متاسفانه تهیه کنندگان و کارگردانانی که برای این کار بودجه می گیرند سلیقه و ذوق ندارند و اون هایی که ذوق وعلاقه دارند امکان و فرصت ندارند
-
2 پسندیده شدهبه نظرم بخش بزرگی از داستان مقاومت در سوریه و حتی عراق زیر شانتاژ خبری برخی مغرضین با کمک رسانه های قدرتمند و جریان رسانه ای غربی و فارسی زبان خارجی و پروپاگاندای رسانه های اجتماعی فضای مجازی و حتی جریان خبری عربی و عبری در منطقه و تحریف صریح واقعیات دفن شد و شاید هیچوقت نتونه خودش را از زیر بار این همه تحریف و دروغ نجات بده. شبکه یک مستند بی واسطه ای نشون میداد در رابطه با کادر پزشکی و امدادی ایرانی در خطوط مقدم حلب و ریف حلب در مقطعی از جنگ. امکانات و تجهیزات تقریبا صفر. شرایط تقریبا باورنکردنی از حیث ایزولگی و غریب بودن نیروها. میشد حدس زد تقریبا هزینه ها برای اون شرایط وخیم و سیل انبوه مجروحین فاطمیون و ایرانی و عراقی شبیه به یک شوخی بود و حتی در مورد خون و کمبود شدیدش نیروهای کادر امدادی و پزشکان و نیروهای مقاومت در شرایطی که اوضاع کمی ارومتر بود و نیاز به فعالیت نداشتند خودشون خونهاشون را اهدا میکردند تا در شرایط اضطرار استفاده بشه. در این میان برخی پرسوناژها هم شاید فقط در چنین میدان هایی دیده بشند. متفاوت و جذاب و خودشون. مثل جراحی که در این مستند بود به اسم اگر اشتباه نکنم دکتر فرهمندی.
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم برگی ناشناخته از دفتر تاریخ مقدمه : با عرض سلام ادب و احترام و تبریک سال نو خدمت دوستان گرامی امروز دوست دارم شما را به یک شخصیت تاریخی ایرانی ارمنی تبار آشنا کنم که کمتر شناخته شده است .... هایک پزشکیان بیوگرافی : هایک پزشکیان متولد تبریز در سال 1887 از پدری ارمنی تبار و مادری ایرانی که هر دو پیشه معلمی داشتند بود هایک پزشکیان در دوران نوجوانی خود به روسیه رفت و در دانشگاه تفلیس مشغول به تحصیل شد و فعالیت های سوسیالیستی خود را شهر تفلیس به عنوان یک روزنامه نگار آغاز کرد و به خاطر فعالیت های سیاسی خود به 5 سال زندان محکوم شد اما با آغاز جنگ جهانی اول در سال 1914 برای خدمت سربازی در ارتش امپراطوری روسیه فراخوانده شد . هایک به خاطر پیشینه سیاسی خود به جبهه روسیه - عثمانی اعزام شد و در آنجا به خاطر نشان دادن شجاعت نشان ستاره فرمانده گردان و نشان سنت جورج و سنت آنا به او اعطا شد . وی از اسارت ترک ها در حالی که به شدت زخمی بود گریخت در زمانی که انقلاب اکتبر در حال وقوع بود . در هنگام جنگ جهانی اول هایک به درجه سروانی رسید او پیش از انقلاب اکتبر روسیه به یک بلشویک تبدیل شده بود و وی به عنوان یک فرمانده نظامی در جریان جنگ داخلی روسیه به مقابله با قزاق های شورشی و لژیون چک ها یا همان چک های سفید پرداخت . در جریان جنگ شوروی لهستان سال 1920 هایک پزشکیان به عنوان فرمانده سپاه سوم سواره نظام در عقب راندن نیروهای لهستانی به ورشو به مارشال توخاچفسکی کمک شایانی کرد اما در جریان ضد حمله نیروهایی لهستانی در اطراف ورشو ارتش چهارم که سپاه سوم هایک جزئی از آن بود محاصره شد . او پس تعدادی ضد خورد سر انجام موفق به شکستن محاصره شد و خود و سپاه سوم خود را به سمت پروس شرقی رهبری کرد و در نهایت در حالی که سپاهیان لهستانی در تعقیب او و سپاهش بودند از مرز لهستان - آلمان رد شد و وارد خاک آلمان شد . دولت آلمان او را در کمپ سایزویدل در نزدیکی برلین بازداشت کرد . او در سال های بعد فرماندهی لشکر چهارم سوار را بر عهده داشت که گئورگی ژوکوف که در آن زمان به عنوان یک سرهنگ و فرمانده یک هنگ سواره نظام را بود در کتاب خاطرات خود با نام مارشال پیروزی از او به خوبی یاد می کند . او در نهایت در سال 1935 از تمام پست های نظامی سیاسی خود اخراج و توسط سازمان امنیت دستگیر و توسط دیوان عالی شوروی به جرم ایجاد کردن یک سازمان فاشیست در ارتش سرخ و تلاش بر کودتا و ترور استالین به مرگ توسط جوخه آتش محکوم شد . پایان پ.ن : 1. امیدوارم که لذت برده باشید مثبت فراموش نشه 2. مطالب بنده از این زمان به بعد هایلایت نخواهد شد به علت اینکه ممکن است با بروزرسانی سایت فرم مطالب از بین برورد . صرفا برای میلیتاری ترجمه : amirhosaingh بن پایه : https://en.wikipedia.org/wiki/Hayk_Bzhishkyan
-
2 پسندیده شدهعرض سلام و خسته نباشید خدمت تمامی دوستان گرامی. قبل از هر چیز، فرا رسیدن عید سعید و باستانی نوروز را خدمت تمامی دوستان تبریک و تهنیت عرض می کنم. امیدوارم که سالی خوب و سرشار از موفقیت را در پیش رو داشته باشید. --------------------------------------------------------------------------------------- و اما ادامه داستانی که وعد داده بودم : من تمام تلاش خود را کردم که باتوجه به وقت بسیار کمی که داشتم، قسمت دهم تا قبل از پایان سال ارسال شود. مطلب نیز آماده شده است. اما حقیقت این است که با توجه به متنی که اخیراً بدستم رسیده است، بهتر دیدم که در ابتدا، گریزی به قسمت هشتم و سرنوشت امپراطور و دربار داشته باشیم تا بعد به داستان جذابی که بین سائو سائو، لیو بی و لو بو پیش می آید بپردازیم. علت این فلش بک داستانی نیز به این برمی گردد که سلسله وقایعی که پس از مرگ وان یون رخ می دهد، به فرار امپراطور از چانگ آن و در نهایت افتادن وی به دست سائو سائو منجر می گردد که خود، تأثیری جالب بر روی وقایع بعدی این برهه از تاریخ می گذارد. لذا اگرچه خیلی به این برهه کوتاه (ولی مهم) پرداخته نشده است، ولی به نظر می رسد توجه به وقایع آن از اهمیت بالایی برخوردار باشد و یا اینکه حداقل برای مخاطب تازگی داشته باشد. لذا بهتر دیدم با تأخیری حداکثر یکی دو روزه، ابتدا مطلبی درمورد وقایع دربار در عصر لی جوئه و گوا سی و سرنوشت این دو ژنرال به رشته تحریر درآید و سپس ادامه ماجرا از سر گرفته شود. پس امیدوارم بدقولی حقیر را برای بهتر شدن داستان، به بزرگی خود ببخشید. --------------------------------------------------------------------------------------- اما توصیه اکید حقیر این است که این نقشه ها را به دقت بررسی فرمایید و اسم و مکان ایالت ها (بخصوص ایالت های غربی که اصل ماجرا در آنجا رخ می دهد) را بخاطر بسپارید. از اهمیت ایالت های غربی ذکر همین نکته بس که سائو سائو (ایالت یان)، یوآن شائو (ایالت جی)، لیو بی (ایالت شو)، گونگ سون زان (ایالت یو)، سون سه (فرزند ارشد و وارث سون جیان) یوآن شو (ایالت یانگ) و لیو بیائو (ایالت جین)، همگی در این ایالات حضور داشتند. پس نام و جایگاه ایالات را بخاطر بپسارید که در تصویرسازی وقایع آتی و نبرد بین این ایالات، بسیار به کار خواهد آمد. ان شاءالله طی یکی دو روز آینده، قسمت دهم تقدیم دوستان خواهد شد.
-
2 پسندیده شدهباب مارلی (دو روز بعد از ترور نافرجامش طبق زمان بندی قبلی کنسرتش را اجرا کرد. وقتی از او علت این کار را سوال کردند) گفت: افرادی که تلاش می کنند این دنیا را بدتر کنند، یک روز هم به خود استراحت نمی دهند. پس چرا من باید این کار را انجام دهم؟
-
2 پسندیده شدهجایی مشغول بودم که نمونه ای از توربین های صنعتی زیمنس مورد استفاده قرار می گرفت، و چون خورده بودیم به تحریم یکی از اون توربین ها که جزو آخرینهاش در اون پروژه بود رو گفتند نمونه مهندسی معکوس شده ( نه تحت لیسانس) ایرانیشه، حالا نمی دونم چقدر از تکنولوژی اون مورد بومی سازی شده بود ولی یکی از همکاران که مستقیم با اون توربینا کار می کرد، می گفت این یکی از بقیه بهتر داره کار میده.
-
1 پسندیده شدهدر مورد پی نوشت 1 به نظرم داستانهای حاشیه ای در جذاب شدن داستان اصلی خیلی موثره. در مورد پی نوشت 2 خیلی کار خوبیه. چون در قسمت اول تا الان بعضی جاها اسم و بعضی جاها لقب رو به کار بردید که خواننده حواسش نباشه قاطی میکنه. خصوصا که اسامی هم بعضا شباهت دارند. در مورد پی نوشت 3 خیلی خوبه که کنار اسامی نوشتاری انگلیسی و روش تلفظ را هم خواننده یاد میگیره. حتی میشه به عنوان یک مقدمه مختصر اینها را در اول داستان جمع آوری کرد و نوشت تا دائما نیاز به تکرار در حین داستان نباشد.
-
1 پسندیده شدهاول سالی اسپم ارسال نفرمایید.از معدود اسامی فارسی که دیدیم همین سیمرغ بوده...
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم فروپاشی پدافند هوایی لیبی در حالیکه انفجار اعتراضات مردمی لیبی به بالاترین سطح خود رسیده بود و تقریبا تمامی این کشور افریقایی درگیر جنگی داخلی شده بود اما شبکه پدافند هوایی این کشور به نظر اوضاع ارام ومناسبی را میگذراند. این بخش از ارتش لیبی که برامده از دهه 80 میلادی و مناسبات گسترده لیبی با شوروی بود تنها چند ماه قبل از شروع نا ارامی های داخلی به روزرسانی و ارتقا گسترده ای توسط روسیه به خود دیده بود و شاید کسی تصور نمیکرد این شبکه به ظاهر توانمند در طی چند ساعت و در حمله موشک های کروز Tomahawk و Storm Shadow و بمب های هوشمند JDAM به مردابی راکد تبدیل شود. پدافند هوایی لیبی یک از معدود پدافندهای باقی مانده در سطح جهان بود که به صورت گسترده از تجهیزات ساخت شوروی استفاده میکرد هنگامیکه حمله هوایی در روز 19 مارس اغاز شد شروع ان با شلیک 112 فروند موشک Tomahawk از کشتی های جنگی امریکا و زیر دریایی ها نیروی سلطنتی بریتانیا به سمت سایت های سامانه های ثابت پدافند هوایی چون سام-2 و سام-3 و سام-5 بود همچنین رادارهای هشدار اولیه و مراکز کنترل هوایی نیز از اهداف اولیه حمله بودند در کنار این حمله تعدادی از جنگنده های تورنادو نیروی هوایی سلطنتی با تجهیز به موشک کروز Storm Shadow به تعدای از مراکز فرماندهی پدافند لیبی نیز یورش بردند.این حملات با چنان موفقیتی همراه بود که در جلسه ای که ساعاتی پس از حمله برگزار شد وزارت دفاع امریکا از نابودی کامل رادارهای پدافند هوایی لیبی خبر داد.همانطور که پیش از این گفته شد شبکه پدافند هوایی لیبی در دهه 80 توسعه پیدا کرده بود با این حال همزمان به دلیل بی کفایتی نیروهای لیبی در نگه داری و اموزش و بکارگیری تجهیزات ساخت شوروی و روسیه بارها گزارشات مختلفی از منابع روسی در عدم رعایت نکات الزامی سازندگان تجهیزات توسط نیروی لیبیایی منتشر میشد. پدافند هوایی لیبی را باید متشکل از سامانه های سام غیرمتحرک وثابت و شمار زیادی از رادارهای هشدار اولیه ساخت شوروی در نظر گرفت البته در تعداد کمی رادار ساخت ایتالیا نیز در بین این تجهیزات یافت میشد .این رادار ها عمدتا شامل رادارهای ساخت شوروی پی-12 و پی-18 بودند .رادار وی اچ اف پی-18 با برد 250 کیلومتر برای پشتیبانی از سامانه های سام-2 و سام-3 تهیه شده بود. و رادار وی اچ اف پی-14 نیز با برد 400 کیلومتر برای پشتیبانی از سامانه برد بلند اس-200 وی ای یا سام-5 خریداری شده بود.این رادارهای هشدار اولیه با رادارهای کنترل زمین پایه عمدتا در باند S ترکیب میشدند از این رادارها میتوان به رادارهای پی-35 و پی-37 اشاره کرد.البته رادار باند L پی-80 نیز از دیگر موجودی های ارتش لیبی بود.همچنین گزارشاتی از وجود رادار 5N69 که از اولین رادارهای سه بعدی وی اچ اف ساخت شوروی بود برای پشتیبانی بهتر از سامانه های اس-200 خبر میدادند. جالب ترین دارایی پدافند لیبی را باید پنج رادار باند ایکس LPD-20 ساخت ایتالیا دانست که وجود این رادارها به واسطه عکس های ماهواره ای در اواخر دهه 80 میلادی کشف شد.بیشتر این رادار ها در سایت های اطراف شهرهای بنغازی و طرابلس و همچنین دو سایت در خلیج سیدرا و در چهار سایت در مرکز لیبی مستقر شده بودند. سامانه اس-200 وی ای را باید با ارزش ترین سامانه پدافند هوایی لیبی دانست که به صورت تخصصی برای نابودی بمب افکن های استراتژیک و سوخت رسان ها .... در برد 160 تا 180 کیلومتری طراحی شده بود.موشک خاص ان با داشتن سیکر مونوپالس با مقاومت بالا در برابر جمینگ و دو مد کاری “Lock On Before Launch” و “Lock On After Launch”بر ضد اهداف در برد کم و برد بالا و همچنین سر انفجاری سنگین خود از دستاوردهای مهم شوروی به حساب می امد که میتوانست اهدافی چون EA-6B Prowler را به راحتی به زیر بکشاند.همچنین رادار 5N62 به عنوان قلب سامانه اس-200 با استفاده از تکنیک شبه پالس داپلر خود که از اخرین فناوری های توسعه یافته شوروی بود که حتی تا 10 سال بعد از توسعه ان در شوروی در امریکا توسعه نیافته بود از قابلیت خوبی در مقاومت برابر اقدامات جمینگ دشمن برخوردار بود لیبی در هر سایت خود دو رادار از این نوع رامستقر کرده بود که وظیفه پشتیبانی از 6 لانچر نیمه متحرک سامانه اس-200 را بر عهده داشتند. یک باتری در بنغازی و یکی هم در مصراته و خلیج سیدرا و شهر طرابلس مستقر شده بودند که همگی از نوع صادراتی اس-200 وی ای بودند.سامانه اس-200 به گفته بسیاری از کارشناسان سامانه ای به شدت پیچیده میباشد و اموزش های فنی و انجام کارتیمی دقیق و مهارت و تجربه عملیاتی کردن ان بخش بزرگی از افزایش شانس موفقیت این سامانه در انهدام اهداف است چیزی که نبود ان در بین پرسنل لیبیایی به دفعات گزارش شده بود و از ناموفق بودن سامانه های اس -200 لیبی در انهدام اهدافی چون E-2 Hawkeyes, و E-3 AWACS که در نزدیکی سواحل لیبی در حال پرواز بودند به خوبی دیده شد. پایان بخش-1 ادامه دارد.... منابع https://www.globalresearch.ca/libyan-surface-to-air-missiles-sam-threat-to-us-allied-forces/23842 https://defense-update.com/20110320_operation_odyssey_dawn.html https://www.flightglobal.com/news/articles/news-focus-how-odyssey-dawn-tamed-libyas-air-defences-354736/ مناطق تحت پوشش سام های لیبی...قرمز سام-2...ابی سام-3...بنفش اس-200
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم قسمت ششم مقدمه : با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان امروز هم با معرفی یکی از افسران بلند پایه نیرو های مسلح آمریکا به تاپیک را ادامه می دهیم ارتشبد تاد دنیل والترز بیوگرافی: ارتشبد تاد دنیل والترز متولد سال 1960 یکی از با تجربه ترین و بلند پایه افسران نیروی هوایی آمریکا است وی در حال حاضر فرمانده نیروی هوایی آمریکا در اروپا و فرمانده نیروی هوایی آمریکا در آفریقا و فرمانده فرماندهی هوایی ناتو است . او در اسفند ماه سال 1397 به عنوان فرمانده بعدی فرماندهی اروپایی نیرو های مسلح آمریکا و فرمانده عالی نیروهای متحد ( ناتو ) انتخاب شد ... والترز پس از فارغ التحصیلی در سال 1982 از دانشکده نیرو هوایی آمریکا به نیروی هوایی آمریکا پیوست . والترز به عنوان پسر سرتیپ نیرو هوایی آمریکا پس از وارد شدن به نیرو هوایی آمریکا تجربه فرماندهی یگان های مختلفی را در نیرو هوایی آمریکا دارد که می توان به " فرماندهی اسکادران 19 ام شکاری - گروه یکم عملیاتی - تیپ 485 ام اعزامی - تیپ 47 ام آموزشی - تیپ 325 ام شکاری - گروه رزمی افغانستان - نیروی هوایی 12 ام - معاون عملیاتی رئیس ستاد نیروی هوایی - فرمانده دپارتمان عملیاتی ستاد مشترک نیروهای مسلح و.... اشاره کرد . قابل ذکر است که والترز یک خلبان با تجربه محسوب می شود با 4990 ساعت پرواز با هواپیما های F-15/C - F-22 - T-38 -OV-10 و A-10 . مسئولیت : ایشون به عنوان فرمانده فرماندهی هوایی ناتو مسئولیت هماهنگی و فرماندهی یگان های هوایی ناتو و به عنوان فرمانده نیرو هوایی آمریکا در آفریقا و اروپا فرمانده یگان های این نیرو در این دو قاره است . تصاویر : با تشکر پ.ن : 1. امیدوارم لذت برده باشید 2. ادامه دارد ................ مثبت فراموش نشود 3. با تشکر از جناب LegendaryAegis و سایر دوستان به خاطر ابراز حمایت و همکاری و ارائه نقد و نظراتشون 4. ایشون همانطور که گفته شد نامزد پست فرماندهی عالی نیرو های متحد ( ناتو ) است و فرماندهی اروپایی نیرو های مسلح آمریکا البته هنوز قطعی نشده و منتظر مهر تایید سنا است . صرفا برای میلیتاری مترجم : amirhosaingh
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام و احترام خدمت تمامی دوستان عزیز و گرامی. این تاپیک از ابتدای نگارش، جزو تاپیک های محبوب من بود که نتیجه سال ها تحقیق و مطالعه درخصوص برهه صد ساله ای از تاریخ چین رو قرار بود در خودش جا بده که متأسفانه بنا به دلایل و مشکلات ناخواسته ای، پشتوانه نگارش آن از بین رفت و در نتیجه تاپیک نیز ناتمام ماند. البته آن اطلاعات خرد خرد جمع آوری شد (البته نه به حجم گذشته). ولی دوری من از سایت محبوب میلیتاری مانع از ادامه نگارش آن شد (که شاید یکی از دلایل آن، تصور بنده بر این امر بود که این مدل مطالب دیگر خواننده ای ندارد.). چندی پیش پا پست یکی از دوستان ارزشمندم مواجه شدم که در گذشته، افتخار آشنایی با ایشان را نداشتم. صحبت هایی که داشتیم، بعلاوه نظرات دوستانی که پس از من در این تاپیک نوشته بودند و از خواندشان محروم بودم، این انگیزه را در من بوجود آورد که ادامه مطلب را خدمت دوستانی که تمایل به خواندنشان دارند تقدیم کنم. پروژه مطالعه مجدد از اوایل این ماه کلید خورد و قولی که دادم این بود که قبل از عید، حداقل یک مطلب درمورد آن نوشته باشم که علی رغم فرصت اندکی که در پایان سال دارم و مشغله های آخر سالی، تمام تلاشم را دارم می کنم که به این قول پایبند باشم. صرفاً خواستم در این پست، از تمامی دوستان بزرگوارم که در این مدت نسبت به حقیر محبت داشته و من را در نوشتن ادامه این مطلب ترغیب نمودند تشکر و قدردانی نمایم. امیدوارم که در ادامه، از دانش و معلومات ارزشمند دوستانم همچون گذشته بهره مند شوم. ---------------------------------------------------------------------------------------------- راستی دیدم که دوست گرامی، جناب YEQ در پست خود، نسخه جدید بازی Total War که به این برهه تاریخی اختصاص دارد را معرفی کرده اند. بد ندیدم که دوستان را با این تیزر از بازی نیز آشنا نمایم. تریلر بازی Total War : Three Kingdoms این تریلر جذاب که به ابتدای وقایع عصر سه پادشاهی و دوران دونگ ژو و لو بو بازمی گردد، با ظهور دونگ ژو آغاز و با نبرد نیروهای ائتلاف در کمپین مقابله با دونگ ژو و دوئل جذاب ژانگ فی و گوان یو با لو بو خاتمه می یابد. در ادامه برای شناخت محیط بازی می توانید این کلیپ را ببینید : گیم پلی بازی Total War : Three Kingdoms این تریلر نیز به نبرد شیاپی (Xiapi) اختصاص دارد که بین ائتلاف سائو سائو و لیو بی از یک سو با لو بو و چن گونگ از سوی دیگر رخ داد که در یکی دو پست آینده، ان شاءالله داستان چگونگی این ائتلاف و نبرد مذکور را (در قسمت دهم و یازدهم) خواهید خواند.
-
1 پسندیده شدهبا سلام سخن وزیر جنگ و ژنرال فرمانده ارتش ایالات متحده ویلیام شرمن : "جنگ جهنم است " سخن سروان نیتن هال : " تنها پشیمانی من { در زندگی } این است که به جز یک جان برای فدا کردن برای کشورم ندارم " با تشکر پ.ن : نیتن هال جاسوس و سرباز آمریکایی بود در جریان جنگ استقلال امریکا که در نهایت به دار آویخته شد تصویر هم مربوط به دار آویخته شدنش هست .
-
1 پسندیده شدهیک خبر نامعتبر از منبعی نامشخص. اگر عصام زهرالدین زنده بود احتمالا دو قطبی نمر و زهرالدین رو پیش میکشیدن. ماهر اسد برادر بشاره همین دو کلمه برای جایگاه ایشون کافیه . واحدهای گارد در حلب دیرالزور درعا سویدا غوطه جنگیدن چه زیر نظر ماهر چه سایرین جایگاه ماهر اسد با جایگاه سهیل حسن تفاوت داره . همین مشخص میکنه خبر جعلی هستش حالا همین خبر بهانه ایی میشه برای پرداختن به موضوعات نامربوط ...... سوریها و روسها دیروز شدید استان ادلب و بخشهای از حماه رو کوبیدن شش سرباز سوری در حملات تروریستها کشته شدن چندین تروریست هم در این حمله شکار شدن در حملات دو روز پیش ارتش هم هفت فرد مسلح جیش العزه منهدم شدن
-
1 پسندیده شدهفیل و فنجون تانک سبک تی-18 ساخت شوروی با وزن حدودی 5/9 تن مسلح به توپ 37 میلیمتری در کنار نمونه آزمایشی تانک اصلی میدان نبرد تی-80 با وزن بیش از 46 تن مسلح به توپ 152 میلیمتری تانک متوسط تی-28 ساخت شوروی با وزن 28 تن و مسلح به توپ 76/2 میلیمتری در کنار تانک اصلی میدان نبرد لئوپارد 2آ4 با وزن حدودی 55 تن و مسلح به توپ 120 میلیمتری(حالا کی داره کی رو میکشه!!!!!)
-
1 پسندیده شدهو البته دیالوگی به یاد ماندنی از ارباب حلقه ها - دو برج ( پیتر جکسون) در ستایش امید و پایداری: "درست مثل داستان های معروف آقای فرودو. اونایی که واقعا مهم بودن. داستان هایی که پر از خطر و تاریکی بودن طوری که آدم دوست نداشت آخرشو بدونه. چون نمی تونست پایان خوبی داشته باشه. چطور دنیا می تونه پر از خوبی بشه در حالی که اینقدر اتفاقات بد میفته؟!... ولی در نهایت این سایه، گذراست. حتی تاریکی هم باید بگذره و جای خودشو به روز بده، وقتی آفتاب طوع کنه درخشان تر می تابه. اینا داستان هایی بودن که تو ذهن بودن و معنا پیدا کردن. ولی آقای فرودو. حالا می فهمم که آدمای توی اون قصه ها می تونستن تسلیم بشن ولی نشدن. چون به هدفشون ایمان داشتند...و ما به این ایمان داریم که تو این دنیا خوبی هایی هست که ارزش جنگیدن داره."
-
1 پسندیده شدهدریاسالار سخن می گوید هوراشیو نلسون 9 اکتبر 1805، در حال آموزش فرماندهان نیروی دریایی سلطنتی " کاپیتانی که کشتی خود را موازی کشتی دشمن قرارمیدهد ، فرصت جبران هیچ اشتباهی را ندارد .................................."
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم نکته جالب این جاست که این مفهوم قبلا درمیلیتاری این بحث شده بوده مواردی که در جدول ذیل مطرح شده ، فاکتورها و اِلمان های قرن بیست و یکمی حوزه قدرت هوایی هستند ، حالا کلاه خودتون را قاضی کنید و بدون اینکه قصد تحقیر داخلی را داشته باشیم ، ببینیم چقدر برنامه ریزی ها و تولیدات ما روی اصول منطق نظامی قرار دارد !!! ======= پروژه اف-20 تایگر شارک ، اگر به ثمر می رسید ، این توانایی را در اختیار کاربران می داد : برد رزمی برای ماموریتهای برتری هوایی 320 ناتیکال مایل /592 کیلومتر برد رزمی برای ماموریتهای پشتیبانی رزمی 150 ناتیکال مایل / 277 کیلومتر ( دو عدد باک خارجی ، 7 تیر مارک 82 ، دو تیر سایدویندر ) برد رزمی برای ماموریتهای گشت رزمی 300 ناتیکال مایل / 555 کیلومتر ( 2 تیر سایدویندر و دو عدد باک خارجی ، مجموعا برای 138 دقیقه پرواز ) برد رزمی برای اجرای ماموریتهای بمباران ( بالا- پایین- بالا ) ، با مسلح شدن به 5 تیر مارک 82 / دو تیر سایدویندر و دو باک خارجی ) 550 ناتیکال مایل /1018 کیلومتر .
-
1 پسندیده شدهدوستان همیشه برام سوال بود چرا ایران موتور جی 85 رو برای کپی وکسب تجربه انتخاب کرده ! موتوری با 15 KN تراست! درسته قطعاتش در ایران موجود هست و راحت اما موتور میگ 21 هم گزینه بسیار خوبی بود بسیاری از نقشه های و قطعاتش در دنیا موجود هست و چون کشورهای اروپا شرقی وچین هم کاربر و سازنده عمده ان بودن در نتیجه به سرعت میشد کار رو جلو برد وحتی با پولی خوب فناوری ساخت رو در جا منتقل کرد..اون موقع به جای یک موتور ضعیف چون جی -85 شما صاحب 40 KN تراست بودین که واقعا رقم بسیار مناسب برای شروع بود , ومیشد طرح های مناسب تر وکاربردی تر هم اجرا کرد
-
1 پسندیده شدهبسته کامل ارتقاء البیت سیستمز برای تایگرهای نیروی هوایی سنگاپور جالب هست ، ایده ایجاد قابلیت دیتالینک ، سامانه های تشخیص دوست از دشمن ، پاد اخلالگر یا نشانه گذار ، هلمت ،سامانه هوتاس و .... برای ایجاد عمر دوباره برای یک جت دهه شصت ، ( تا انجایی که بررسی کردم ، حتی خبری از تغییر پیشرانه نبود )!!!! پی نوشت : چند سال پیش یک مقاله کامل چند قسمتی در خصوص ارتقاء تایگرهای عملیاتی مطالعه کرده بودم ، این تاپیک بهترین فرصتهست برای مقایسه کوثر با این بسته های اجراشده
-
1 پسندیده شدهترکیب اطلاعات نیازمند کد نویسی و پردازش بیشتره و اصولا یکی از تفاوت های نسل پنج با نسل چهار ارتقاء یافته همینه. شما این کاکپیت رو یک کاکپیت استاندارد برای هواگردها در نظر بگیر، یعنی قاهر و جنگنده های دیگر هم مشابه همین کابین رو خواهند داشت. اینجا آمریکا نیست که هر شرکت یه کابین متفاوت برای جنگنده ارائه کنه.
-
0 پسندیده شده