برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      39

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      20

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. EshqAli

    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      496


  4. arminheidari

    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      7,136



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 17 اسفند 1398 در همه مناطق

  1. 5 پسندیده شده
    موشکDelilah یک موشک الکترو اپتیکال می باشد که در اسرائیل و توسط صنایع نظامی این رژیم (IMI) به منظور هدف قرار دادن اهداف متحرک و غیر متحرک ساخته شده است.موشک Delilah نام سری موشک های گوناگون اسرائیل می باشد که توسط IMI ساخته شده اند.این موشک در اصل به عنوان یک تله هوایی ساخته شده بود، اما در دهه 1990 نوع تهاجمی و ضربتی از این موشک عرضه شد که توسط F-16 ها و F-4E های آپگرید شده ، که نقش جنگنده های هجومی را ایفا می کردند ، استفاده می شد.نوع ضد رادار این موشک از نوع هواپرتاب می باشد. این گونه از نیمه دهه 60 میلادی وارد خدمت شد. وظیفه این نمونه یافتن سایت های راداری در هنگامی بود که این رادار ها در حال کار بودند و با این کار آنها را یافته و نابود می کرد. Delilah-1 این گونه از نوع هواپرتاب می باشد و در رده موشک های کروز قرار می گیرد . این موشک دارای یک موتور توربو جت بود و این موتور توربوجت به آن این امکان را می داد تا با درنگ کردن درست به خوبی هدف قرار دادن اهداف متحرک ، اهداف با استتار بسیار خوب را نیز مورد هدف قرار دهد.که این ویژگی این موشک را به یک موشک ایده آل برای نابودی سایت های سام تبدیل کرده است.این موشک دارای بردی برابر 150 کیلومتر است و توانایی نابود اهداف ، چه دریایی و چه زمینی را دارد.هدایت خودکار به کار رفته درآن به خوبی سیستم های هدایتی INS/GPS می باشد که به موشک امکان انجام ماموریت های خود اتکا را می دهد.این موشک توانایی تطبیق با سرهای جنگی گوناگون را دارد و نیز می تواند توسط بسیاری از هواگرد ها حمل شود.این موشک توانایی شلیک از هواگردها ، بالگردها یا لانچر های زمینی را دارد. اندازه جمع و جور این موشک به آن این امکان را می دهد که توسط بالگردهای سیکورسکی UH-60A و SH-60B حمل شود.این موشک سر جنگی کوچک ولی موثر حمل می کند که به آن امکان هدف قرار دادن و نابودی اهداف با کمترین خطر را می دهد.این موشک نخستین بار توسط اسرائیل در جولای و آگوست 2006 ، یعنی درجنگ با لبنان، استفاده شد.این موشک در این جنگ توسط F-16D پرتاب می شد. Delilah-2 این موشک با سرمایه گزاری چین درحال توسعه و ساخت توسط اسرائیل می باشد .این موشک از موتور Bet Shemesh Sorek 4 استفاده می کند که تراستی معادل 800 پوند ایجاد می کند. این ویژگی به موشک این امکان را می دهد که برد بیشتر و سر جنگی بزرگتری داشته باشد. Delilah-GL این موشک یک موشک زمین پرتاب می باشد که در اصل نوع تغییر یافته موشک کروز Delilah است و بردی معادل 250 کیلومتر دارد که ممکن است برد واقعی آن نباشد ، یعنی امکان دارد این موشک بردی بیش از 300 کیلومتر داشته باشد . این موشک با سر انفجاری متعارف 30 کیلوگرمی مسلح می شود اما توانایی حمل انواع دیگری را نیز دارد. این موشک توسط GPS هدایت می شود و توانایی گشت در منطقه جنگی را قبل از تایید هدف دارد. مترجم :Phantom3 استفاده از این مطلب تنها با ذکر نام مترجم و لینک به سایت Military.ir مجاز می باشد.
  2. 3 پسندیده شده
    به همین راحتی نیست .میدونید که این کشور چقدر بزرگه و از هر جاییش میشه موشک شلیک کرد ! اگر این موشک و یا هر موشک دیگه ای تهدیدی بود بر علیه ایران بود توی جنوب لبنان میتونست جلوی شلیک موشک رو بگیره . با اونهمه پهباد ماهواره و ساعتها پرواز بعید میدونم 10 تا موقعیت پرتاب موشک از حزب الله رو هم زده باشند . موش شلیک میشد و فقط شلیک دیده میشد و عملا هیچ چیزی برای هدف گیری وجود نداشت . حالا این موشک رو ببین > کجاست ! ؟ به نظرت موشکی میتونه اونجا برسه ! اصلا کی میتونه بفهمه ! با ماهواره که نمیشه تمام ایران رو براحتی گشت . با پهباد هم تا نیاد بالایی سر این موشک نمیتونه ببینش ! حالا به نظرت میتونه جنگنده اش بیاد و این جا رو با جی پی اس براش علامت بزارن موشک رو از 250 کیلومتری با 10 متر خطایی حداقلی شلیک کنه با 30 کیلو کلاهک !!! این سایت فقط 20 متر جلو تر بره هیچ خاکی بهش نمیرسه . تاز ه اگر بتونند جاشو پیدا کنند .
  3. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 15 اسفند 1398 وضعیت شمال غرب سوریه باز پسگیری شهر سراقب در این محور نیروهای مقاومت به خصوص رزمندگان نبل الزهرا حضور فعال داشته و موفق شدن علاوه بر پاکسازی سراقب روستاهای ترنبه /کفر طبیخ/ دادیخ وجوباس را از مخالفین پاکسازی کنند در درگیری برای خود سراقب نزدیک به 75 فرد مسلح و 40 سرباز سوری کشته شدن همچنین شش فرد مسلح به اسارت گرفته شدن ارتش سوریه در چهار روز پیش عملیات گسترده اییرا در شهر صمنین استان درعا به اجرا گذاشت. هدف سرکوب یک گروه مسلح که در یکسال گذشته به مواضع ارتش و نیروهای امنیتی حمله در این استان حمله میکردن .بعد از 36 ساعت درگیری و کشته شدن 7 فرد مسلح وشهادت دو سرباز ارتش سایر اعضای این گروه تسلیم وبه وسیله اتوبوس به ادلب منتقل شدن شمار منتقل شدگان 26 نفر اعلام شده .همزمنا با حملات ارتش در چند شهر در استان درعا به پستهای ارتش حملاتی صورت و 3 نیروی سوری هم به اسارت گرفته شد که با موافقت با انتقال مسلحین به ادلب افراد اسیر شده آزاد وآرامش نسبی به استان درعا باز گشت هر چند .... ضد حملات هفته گذشته مسلحین در جبل الزاویه گروههای مسلح بعد از باز پسگیری شهر سراقب برویی باز پسگیری جبل الزاویه متمرکز شدن . عمده قوای نخبه سوری که به محور سراقب منتقل شده بودن فرصت مناسبی را به این گروهها داده که مناطق از دست رفته را مجددا به چنگ بیاورند دست کم 14 روستا از جمله کفر عوید القاره النعکاوی بدست مخالفین افتاد گروههای مسلح در آستانه ورود به شهرک مهم کفر نبل بوده که با ارسال نیروهای کمکی سوری از لاذقیه ورق برگشته وعلاوه بر نجات کفر نبل چند روستا از جمله حزارین و دار الکبیره دوباره در کنترل ارتش باشد دو تانک دو نفربر وچند موشک ضد زره جز غنیمتهای بدست امده توسط مخالفین در این ضد حملات بوده حضور روسها در اسمان ادلب چند روز پیش صدا انفجاری نسبتا برزگی در مناطق مرزی استان هاتای ترکیه با سوریه به گوش رسید . عنوان شد این صدا ناشی از سقوط یک پهپاد ترک در یک روستای مرزی این کشور بوده . نکته جالب چاله ایجاد شده بر اثر این سقوط است با توجه به عمق چاله ممکن است متعلق به یک راکت فیل شده ارتش ترکیه باشد دیروز یک یا دو موشک دوش پرتاب به سمت جت سوخو 22 سوری احتمالا توسط ارتش ترکیه در سرمین ادلب پرتاب شد . خلبات سوری با مانورهای مناسب موفق به منحرف کردن این موشک شد + اسیب دیدن تانک ام 60 ارتش ترکیه بر اثر اصابت گلوله خمپاره توپ سبک توپ خوکششی چرخدار ارتش سوریه بعد از اصابت توسط پهپاد یا گلوله توپ ارتش ترکیه + سقوط پهپاد ابابیل در حومه شیخ عقیل حلب به احتمال زیاد این پهپاد توسط مسلحین سرنگون شده باشد ==================== از امشب در ادلب اتش بس بر قرار خواهد شد . اتش بسی که با توجه به مفاد اصلی قرار داد روسها و سوریها بعد از پاکسازی حلب وورود ارتش ترکیه خواهان همچنین قرار دادی بودن . دقیقا مشخص نیست چرا ترکها بعد از این همه هزینه و لاف زدن درباره ضرورت و اجبار باز گشت ارتش به خطوط در چند ماه پیش تن به همچین قردادی دادن نکته جالب ابراز تاسف پوتین از کشته شدن سربازان ترک بود که در نگاه اول عجیب اما بعد از انتشار جزئیات قرداد به یک تعارف دیپلماتیک شبیه بود . ایا روسیه و حتی ایران ترکیه را به شدت عمل تهدید کرده بودن ایا خود ترکیه هم خواهان حدف گروههای تکفیری و جایگرین کردن انها به مزدوران ارتش ازاد است . قطعا در نگاه اول این قرداد چیزی بود که روسها ایران و سوریها خواهان ان بودن و بر عکس ترکها و مخالفین مخالف ان اما نکته مهم تر توان و ظرفیت واقعی ترکیه است که همانند کشوری کوچک با آرزوهای بزرگ است آرزوهای نژادی وقبیله ایی . ترکها در اینده هم دست به حملات بر علیه ارتش خواهند زد اما دیگر دیر شده است مگر اینکه بخواهند این اتش بس را زمینه ساز یک حمله بزرگ به موضع ارتش بکنند که احتمال ان کم است
  4. 2 پسندیده شده
    قسمت چهارم فیات سی.آر.42 در قسمت چهارم این سلسله از مقالات به معرفی یک دوباله ی معروف از کشور ایتالیا می پردازیم. فیات سی.آر.42 (ملقب به فالکو) در طی جنگهای داخلی اسپانیا به تعداد زیادی به اسپانیا فرستاده شد تا از دیکتاتوری فرانکو در برابر جمهوری خواهان دفاع کند. اشکالی که این هواپیما داشت این بود که به عنوان هواپیمایی که در سال 1938 طراحی شده، طرحی منسوخ برای نبردهای هوایی مدرن داشت اما درعمل ثابت شد که این هواپیما هیچ گاه در برابر جنگنده های یکباله حریفی دست و پا بسته نیست. فالکو با تعداد 1819 پرتعداد ترین هواپیمای جنگی ایتالیا در طی جنگ جهانی دوم بوده است. علاوه بر اسپانیای فرانکو، تعداد اندکی از آنها به بلژیک، سوئد و مجارستان فروخته شد. اتفاقا بهترین کاربر این هواپیما مجارها بودند که در جبهه ی شرق به ازای هر فروند سی.آر-42 که از دست دادند توانستند 12 فروند از هواپیماهای روسی را شکار کنند. طراحی طرح سی.آر-42 را می توان حاصل فرگشت جنگنده ی دوباله ی سی.آر-32 دانست. نیروی هوایی موسیلنی در طی جنگهای داخلی اسپانیا سی.آر-32 را به صورتی وسیع بکارگرفت و موفقیتهای زیادی نیز با آن کسب کرد. موفقیتهای سی.آر-32 سبب شد تا کمپانی فیات تصمیم بگیرد که با اضافه کردن سوپرشارژر، یک دستگاه موتور رادیال خنک شونده با هوا و یک ملخ 3 پره طرح سی.آر-32 را به یک هواپیمای مدرنتر تبدیل کند. هرچند که سی.آر-42 یک دوباله بود اما برخلاف دوباله های جنگ جهانی اول ظاهری مدرن داشت. چارچوب و اسکلت هواپیما را با فلز ساخته بودند، موتور آن دارای پوشش فلزی بود و چرخهای ثابت هواپیما در محافظ قرارگرفته بودند. بال بالایی سی.آر-42 بزرگتر از بال پایینی آن بود(مشابه طرح موفق هنشل در همان سالها) و سطح بالها با پارچه ای که توسط آلومینیوم و فولاد تقویت شده بود پوشیده شد. در نتیجه ی این تغییرات سرعت و نرخ صعود فالکو افزایش چشمگیری یافت و چابکی آن غیرقابل تصور شد. بزرگترین نقطه ضعف سی.آر-42 فقدان بیسیم و زره بود. کمپانی فیات بلافاصله پس از اعزام سی.آر-42 به جبهه ی اسپانیا شروع کرد تا طرح آن را بهبود بدهد. فیات نمونه های شب پرواز و پشتیبانی نزدیک این هواپیما را توسعه داد و همچنین یک نمونه ی دو نفره به عنوان هواپیمای آموزشی ساخت. پیشرفت بعدی طرح سی.آر-42 استفاده از یک دستگاه موتور بنز 12 سیلندر با توان 1000 اسب بخار بود که می توانست با آن به سرعت 518 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. این طرح هم به دلیل اینکه دوران دوباله ها به سر آمده بود کنار گذاشته شد اما باید دانست که این هواپیما سریعترین هواپیمای دوباله ی تاریخ هوانوردی تا به امروز است. تعداد حقیقی سی.آر-42هایی که ساخته شدند هنوز هم به درستی معلوم نیست اما تخمین زده می شود که 1819 فروند از این هواپیما ساخته شد که 140 فروند آن به کشورهای دیگر صادرشدند. تاریخچه ی عملیاتی فیات سی.آر-42 در ماه می 1939 وارد خدمت شد. یکسال بعد که ایتالیا به جنگ جهانی دوم پیوست تعداد 300 فروند از آنها در خدمت نیروی هوایی ایتالیا بودند. این هواپیما تا روز تسلیم ایتالیا در جنگ در خط تولید بود و حتی پس از تسلیم ایتالیا نیز تعداد 63 فروند از آنها تحت نظارت نازی ها ساخته شدند. زمانی که ایتالیا به متفقین تسلیم شد تنها در حدود 60 فروند از آنها در وضعیتی بودند که بتوانند پرواز کنند. آغازجنگ با آغاز حمله ی آلمان به فرانسه تعدادی از سی.آر-42 ها برای کمک به لوفت وافه اعزام شدند و در چند نوبت فرودگاه های فرانسه را بمباران کردند یا به مسلسل بستند و تعدادی از هواپیماهای فرانسوی را بر روی زمین از بین بردند. خلبانان ایتالیایی توانستند در حدود 8 فروند هواپیمای فرانسوی را در هوا شکارکنند و البته 5 فروند هواپیماها را هم در طی نبردهای هوایی از دست دادند. در طی نبرد بریتانیا نیز سی.آر-42 ها شرکت داشتند اما تفلات زیادی به آنها وارد شد. در روزهای 11ام و 23ام نوامبر 1940 سی.آر-42ها دو حمله به بریتانیا انجام دادند. با وجود سرعت کم، کابین بدون سقف، فقدان بیسیم و حمل تنها دو قبضه مسلسل ثابت شد که ساقط کردن آنها بسیار دشوار است. آنها در برابر جنگنده های یک باله ی بریتانیایی حریف دست بسته ای نبودند و هاریکنها و اسپیتفایرها را به ستوه درمی آوردند. با وجود تیرهایی که به سی.آر-42 ها اصابت می کرد ضعف گلوله های کالیبر 0.303 بریتانیایی ها بسیاری از آنها را نجات می داد. با فرارسیدن زمستان سی.آر-42ها به مدیترانه بازگشتند. از سوی دیگر در روز سوم جولای 1940 ،و در آسمان جزیره ی مالت، فیاتها برای اولین بار با هاریکن روبرو شدند. خلبانهای بریتانیایی به زودی فهمیدند که این دوباله های به ظاهر منسوخ هنگام مانور کردند به راحتی می توانند هواپیماهای مدرنشان را ضربه فنی کنند و برای فرار از دست فیاتها باید بر سرعت هواپیماهایشان تکیه کنند. مانورپذیری و چابکی بالای سی.آر-42 سبب شد تا سرویسهای اطلاعاتی بریتانیا به خلبانان جنگنده ی این کشور اخطار بدهند تا فالکوها را چندان دست کم نگیرند. اتفاقا اولین خلبان بریتانیایی ،ستوان گیتر کیبل، در آسمان مالت توسط یکی از سی.آر-42 ها شکار شد و این شکار اولین پیروزی ثبت شده ی فیاتها بر هارکین ها است. خلبانان بریتانیایی مدافع مالت بهترین چاره را در درگیر نشدن و پرواز در ارتفاع بالاتر از سی.آر-42 ها یافتند. پروازهای شبانه با آنکه سی.آر-42 بیسیم و رادار نداشت اما به عنوان جنگده ی اصلی شب پرواز نیروی هوایی ایتالیا انتخاب شد. اولین بار در شب 13-14 آگوست 1940 سروان گئورگیو گرافر توانست یک فروند بمب افکن آرمسترانگ بریتانیایی را در طی حمله به تورین رهگیری کرده و به سمت آن شلیک کند. این بمب افکن به شدت آسیب دید و زمانی که سعی می کرد به پایگاهش بازگردد سقوط کرد. آفریقا در سال 1940 سه اسکادران از سی.آر-42 ها در مناطق اشغال شده توسط ایتالیایی ها در اتیوپی، اریتره و سومالی مستقر بودند. جنگهای هوایی در پاییز 1941 آغاز شد و اغلب فالکوها با بمب افکنها و یا هواپیماهای شناسایی بریتانیایی روبرو می شدند. جنگنده های دشمن زمانی دیده می شدند که حمله ای به فرودگاه هایشان صورت می گرفت. پرواز فالکوها در شرق آفریقا سبب شد تا لویجی بارون ، با 16 شکار، بهترین تکخال جنگ جهانی دوم با هواپیماهای دوباله بشود. آرولدو سوفریتی هم با همین هواپیما توانست در مکان دوم قرار بگیرد. فالکوها تعداد زیادی از هواپیماهای بریتانیا و نیروی هوایی آفریقای جنوبی را هم در هوا و هم بر روی زمین نابود کردند. در این دوره در حدود 6 فیات از بین رفتند و یک دوجین از آنها آسیب دیدند. در شمال آفریقا نیز ایتالیایی ها 127 فروند فالکو در اختیار داشتند. در ابتدا آنها در برابر گلاستر گلادیاتورها و هاوکر هارت ها قرار گرفتند. در روز 8 آگوست 1940 در یک نبرد سنگین 16 فروند فالکو در برابر 14 گلادیاتور قرار گرفتند. درانتها، 4 فروند فیات سقوط کردند و 4 فروند دیگر مجبور به فرودشدند. ایتالیایی ها ادعا کردند که 5 فروند ،و شاید 7 فروند، گلادیاتور را به زمین کشیده اند. این نبرد نشان داد که گلادیاتورها از فالکو ها در نبرد هوایی برتر هستند به ویژه که آنها دارای بیسیم بودند و می توانستند حملات خود را با هماهنگی بیشتری انجام بدهند. به علاوه، در ارتفاعات پایین گلادیاتورها برتر و در مانورها افقی از فالکوها سر بودند هرچند که مشخصات پروازی فالکو برتر از گلادیاتور بود. نواخت تیر مسلسلهای برونینگ نصب شده بر روی هواپیماهای بریتانیایی هم 2.5 برابر بیشتر از مسلسل برتای نصب شده بر روی فالکوها بود و می توانست خطری جدی برای هواپیمای ساخت فیات ایجاد کند. اما در انتها، در اینجا هم تجربه ی خلبانان کهنه کار ایتالیایی سبب شد تا بریتانیایی ها ،به ناچار، تاکتیکهای رزم هوایی خود را عوض کنند و به جای مبارزه ی رو در رو از ارتفاع بالا بر روی فالکوها شیرجه بزنند تا بتوانند آنها را غافلگیر کنند. با ورود هواپیمای پیشرفته تر ماچی سی-200 و مسراشمیتهای آلمانی تلفات ایتالیایی ها رو به کاهش نهاد. یونان زمانی که موسیلینی تصمیم گرفت تا با تبعیت از تاکتیک حمله ی برق آسا یونان را اشغال کاند فالکوها جنگنده ی خط مقدم ایتالیایی ها بودند. ایتالیا در این نبرد 64 فروند از 179 فروند جنگنده اش را به میدان فرستاد. برخلاف جبهه ی آفریقا، که فالکوها گلادیاتورها را از میدان به در کردند، در یونان این گلادیاتورهای نیروی هوایی یونان بودند که دست بالا را داشتند. گلادیاتورها ،علاوه بر بیسیم، کابین سرپوشیده داشتند که در هوای سرد یونان آسایش بیشتری برای خلبانانش فراهم می کرد. از سوی دیگر خلبانهای ایتالیایی که به جبهه ی یونان فرستاده شده بودند اغلب جوان و تازه کار بودند. در انتهای این نبرد ایتالیایی ها ادعا کردند که 162 فروند هواپیمای یونانی را در ازای 29 فرند فالکو شکار کرده اند. عراق در آوریل 1941 نیروهای بریتانیایی در پاسخ به کودتای رشیدعالی گیلانی وارد بصره شدند. آلمان و ایتالیا به طرفداری از کودتاچیان هواپیماهایشان را به عراق فرستادند. سی.آر-42هایی که به عراق فرستاده شدند دارای بیسیم و یک باک اضافی سوخت بودند و با آرم ارتش عراق پرواز می کردند. 11 فروند سی.آر-42 ،به همراه دو فروند بمب افکن، به عنوان جلودار در روز 23 می وارد عراق شدند. 6 روز بعد این جنگنده ها در آخرین نبرد هوا به هوای این کودتا شرکت کردند و با درگیر شدن با هواپیماهای بریتانیایی ادعا کردند که دو فروند گلادیاتور را ساقط کردند. در این نبرد یک فروند سی.آر-42 ساقط شد و 3 فروند دیگر آسیب دیدند و در عراق رها شدند. هرچند که کمکها متحدین کمکی به عراقی ها نکرد اما توجه دشمنانشان را از جبهه های دیگر به سوی خاورمیانه جلب کرد و آنها ناچار شدند تا برای کم کردن نفوذ متحدین عملا دست به اشغال سوریه و لبنان بزنند. 7 فروند سی.آر-42 باقیمانده به سختی خود را به ایتالیا رساندند. مجارستان اولین خریدار خارجی فالکو نیروی هوایی سلطنتی مجارستان بود. مجارها 52 فروند سی.آر-42 در سال 1938 سفارش دادند. آنها در نهایت تا سال 1941 72 فروند فالکو تحویل گرفتند و اولین بار آنها را در یوگوسلاوی بکارگرفتند و 2 فروند از آنها را از دست دادند. در روز 27ژوئن 1941 مجارها به روسیه اعلان جنگ دادند و فالکوهایشان را به شرق اعزام کردند و در همان روز یک فروند را با آتش ضدهوایی روسها از دست دادند. در روز یازدهم آگوست فالکوهای مجاری ،که 6 فروند بمب افکن را اسکورت می کردند، در بازگشت با جنگنده های روسی مواجه شدند و 5 فروند پولیکارپوف آی-16 را بدون هیچ تلفاتی به زیرکشیدند. مجارها از هواپیماهایشان در نقش پشتیبانی نزدیک هم استفاده می کردند و در نهایت اعلام کردند کرند که 25 فروند جنگنده ی روسی را در هوا و بر روی زمین هدف قرار داده اند در حالیکه تلفاتشان تنها 2 فروند هواپیما بوده است. بازمانده ی هواپیماها بعدتر در نقش هواپیمای آموزشی بکارگرفته شدند اما در انتهای جنگ یک اسکادران شب پرواز از آنها تشکیل شد اما هیچگاه عملیاتی نشد. بیشتر آنها در هنگام پروازهای آموزشی یا در اثر بمباران آمریکایی ها از بین رفتند و هیچ یک از جنگنده های مجاری در انتهای جنگ سالم نماند. بلژیک در سال 1939 بلژیک به خرید سی.آر-42 متمایل شد و 40 فروند از آنها را خریداری کرد. در زمانی که آلمان به بلژیک حمله کرد در حدود 24 تا 27 فروند از آنها تحویل داده شده بودند. اگرچه بلژیک خلبانهای خوبی داشت اما آنها نتوانستند در برابر مسراشمیتهای آلمانی کاری از پیش ببرند. آنها از روز اول تهاجم آلمان وارد کارزار شدند و به یک گروه از بمب افکنهای آلمانی حمله کردند و یک فروند از آنها ناچار به فرود اضطراری شد. اندکی بعد مسراشمیتها ضدحمله ی خود را برعلیه فیاتها شروع کردند اما قدرت مانوربالای آنها سبب شد تا در امنیت به پایگاهشان بازگردند. خلبانهای بلژیکی در آن روز 4 فروند شکار دیگر را ادعا کردند در حالیکه اشتوکاهای لوفت وافه دست کم 14 فروند از فالکوها را بر روی زمین هدف قراردادند. بلژیکی ها در 35 نوبت پروازی 5 تا 7 فروند هواپیمای آلمانی را ساقط کردند و تنها 2 فروند تلفات داشتند. رکورد ادعایی خود آنها 13 فروند می باشد. از سرنوشت باقیمانده ی هواپیماهای نیروی هوایی بلژیک خبری به دست نیامد. سوئد هر چند که سوئد یک کشور بی طرف در حاشیه ی اروپا بود اما با شروع جنگ آنها هم شروع کردند به تجهیز نیروی هوایی خود و 72 فروند سی.آر-42 از ایتالیا دریافت کردند. جنگنده های سوئدی دارای بیسیم، یک زره در پشت سرخلبان و اسکی های فرود بود. در انتهای سال 1942 تعداد 8 فروند از آنها در اثر سانحه از بین رفتند و یک سال بعد 17 فروند دیگر نیز به تلفات سوئدی ها اضافه شد. در مجموع نیروی هوایی سوئد بیش از 30 فروند از فالکوهایش را در اثر سوانح مختلف از دست داد. با پایان جنگ باقیمانده ی این هواپیماها به بخش خصوصی واگذارشد و بعضی هم به عنوان هدف تیراندازی بکار برده شدند. لوفت وافه پس از متراکه ی جنگ توسط موسیلینی، آلمانها بسیاری از هواپیماهای ایتالیا را ضبط کردند که در میان آنها تعدادی سی.آر-42 دیده می شد. بعضی از هواپیماهای غنیمتی به واحدهای آموزشی لوفت وافه واگذارشدند. آلمانها به فیات دستور دادند تا 200 فروند فالکو برایشان بسازد تا آنها را در پروازهای شبانه یا بر ضد پارتیزانها بکاربگیرند. در نهایت فیات توانست 150 فروند سی.آر-42 به لوفت وافه تحویل بدهد که 112 فروند از آنها عملیاتی شدند. فالکوها در فوریه 1944 بر علیه سربازان متفقین ،که در آنزیو پیاده شده بودند، بکارگرفته شدند و ثابت شد که فالکو به عنوان یک بمب افکن شب پرواز هواپیمای خوبی است. آخرین شکار دوباله در آوریل 1944 تعدادی از واحدهای آلمانی در زاگرب و کرواسی به جنگنده های فیات مجهز شدند یا واحدهایی که آنها را از قبل در اختیار داشتند به این مناطق مأمور شدند. در شب 8 فوریه 1945 قرار شد تا ده فروند از فالکوهای لوفت وافه به یک فرودگاه ،که در اختیار پارتیزان ها بود، حمله کنند. در آخرین لحظه دستور رسید تا این هواپیماها به سمت شمال غربی بروند و در آنجا مورد حمله ی پی-38 های آمریکایی قرارگرفتند. آمریکایی ها توانستند 3 فروند دوباله ی فیات را ساقط کنند ولی دو فروند از هواپیماهای خودشان نیز به پایگاهش بازنگشت. یکی از خلبانهای آلمانی ادعا کرد که یک فروند پی-38 را هدف قرار داده است. هرچند که این ادعا تأیید نشد اما می توان آن را آخرین پیروزی یک دوباله در تاریخ نبردهای هوایی محسوب کرد. خود آمریکاییها در گزارشهای خود علت سقوط این دو فروند را اصابت به زمین ذکر کرده اند. کاربران ایتالیا، اسپانیا، آلمان نازی، بریتانیا، بلژیک، جمهوری مستقل کرواسی، سوئد ،مجارستان نجات یافتگان تعداد 4 فروند از سی.آر-42 ها امروزه در موزه های هوایی باقیمانده اند. موزه هایی که صاحب این گنجینه هستند عبارتند از موزه ی نیروی هوایی سلطنتی[بریتانیا]، موزه ی نیروی هوایی سوئد، موزه ی جنگنده ها در بریتانیا، موزه ی نیروی هوایی ایتالیا مشخصات فیات سی.آر-42(فالکو) خدمه 1نفر طول 8.25متر عرض بال 9.70متر ارتفاع 3.58متر سطح بال 22.4متر مربع وزن خالی 1782 کیلوگرم حداکثر وزن 2295کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور فیات 14 سیلندر رادیال به توان 840 اسب بخار حداکثر سرعت 441 کیلومتر/ساعت برد 780 کیلومتر سقف پرواز عملیاتی 10210 متر(33500 پا) نرخ اوج گیری 11.8متر/ثانیه تسلیحات سری اول:1 قبضه مسلسل 7.7 میلیمتری سری های بعد: 2 قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری+2 قبضه مسلسل 12.7 میلیمتری در زیربال 2 بمب 200 کیلوگرمی در زیر بال ترجمه و تحقیق رضا کیانی موحد منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1639
  5. 2 پسندیده شده
    منبع: تحولات جهان اسلام به نظر برنامه ها برای کشورها از مدتها پیش چیده میشه. حتی اگر هدف به روشنی هم ترسیم نشده باشه ( از اونجا که عربستان متحد امریکاست و همیشه هم نگرانی داره از یمن، طی توافقی هر کدوم تقسیم کار میکنند، یکی طبق یک برنامه بلندمدت و به بهانه هایی کشور هدف را خیلی نامحسوس از توانش تهی میکنه حالا با تحریم، با وعده، با تهدید، از در دوستی و ... ( در حالیکه داره در راستای توافق کشور متحدش (اینجا عربستان) خلع سلاح تدریجی میکنه تا در آینده امکان حمله را فراهم کنه حتی اگر حمله قطعی هم نشده باشه شرایطش را مهیا کنه که هر وقت خواستند اقدام کنند، شاید بن سلمان با داشتن همین اطلاعات خبر از فتح چند روزه صنعا میداد با اعتماد به نفس ) و دیگری هم (عربستان) سعی میکنه از طریق پول و سیاسی ببینه میتونه تحت سلطه بگیره حاکیت را یا خیر؟ و اگر نشد که متحدش براش شرایط هجوم را اماده کرده در صورت لزوم. حالا این وسط نقش افراد و شاه مهره های دشمن را در اون کشور نباید فراموش کرد. به نقش “عمار محمد عبدالله صالح” (برادرزاده علی عبدالله صالح) در این خیانت بزرگ به کشورش دقت کنید به عنوان یک نفوذی. علی عبدالله صالح هرچند در ابتدا مخالفت میکنه ولی از طریق عمار محمد عبدالله صالح مجابش میکنند که تن به این خفت و خیانت بده به کشور خودش. هرچند معلوم شد درس نگرفته بوده و هرچند در ابتدا شورید بر این دست خیانت ولی باز هم از همین طریق در دامی افتاد که پایانش مرگ بود.
  6. 2 پسندیده شده
    پدافند جدید یمنی ها رونمایی شد موشک ها R-27 وR-73 وR-77 زمین پایه
  7. 2 پسندیده شده
    حافظه تاریخی ملت ایران اطلاع دارید این رویداد واقعی هست !!!!!! در۱۲ اردیبهشت سال ۸۰ ، رهبر معظم انقلاب که به استان گیلان سفر کرده بودند، دیداری با جوانان گیلانی داشتند . در آن جلسه دختر خانمی، نوشته‌ای را خواند و از احساساتش نسبت به جوانان حزب الله لبنان و فلسطین گفت و اینکه الگوی ما آنها هستند! رهبر انقلاب هم در صحبت‌های خود اشاره‌ای به این خانم کردند و به او گفتند آن جوان لبنانی و فلسطینی الگوی خودش را جوانان ایرانی می‌داند! و بعد خاطراتی را از لحظه شهادت حسین املاکی تعریف کردند که برای همه ما جالب و شنیدنی بود: «شهید املاکی شما؛ جانشین لشکر گیلان، که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود. بسیجی بغل دستش ماسک نداشت، شهید املاکی ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسیجی همراهش! قهرمان یعنی این! البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد، اما این قهرمانی ماند اینها که از بین نمی‌روند. زنده‌اند، هم پیش خدا زنده‌اند، هم دردل ما زنده‌اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده‌اند.»
  8. 2 پسندیده شده
    بهترین جنگ افزار مشهور است که گفته میشود ، بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که هرگز استفاده نشود اما با احترام ، با این جمله مخالفم !!!! بهترین سلاح ، جنگ افزاری است که فقط یکبار استفاده گردد تونی استارک ،مردآهنی .قسمت یکم
  9. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی مسیحیان اوانجلیست در آمریکا و دشمنی مذهبی آنان با ایران مقدمه: پس از دستور ترامپ برای ترور سپهبد سلیمانی در فرودگاه بغداد اخباری در رسانه های غربی منتشر شد که مایک پمپئو و میک پنس افرادی بودند که ترامپ را برای این ترور تحریک کردند. وقتی سابقه ی این افراد را مورد مطالعه قرار می دهیم متوجه می شویم که این افراد جزو مسیحیان اونجلیست در آمریکا هستند که دشمنی مذهبی با ایران دارند. این مقاله برای شناخت بهتر این گروه مذهبی خطرناک و قدرتمند در ایالات متحده است. مسیحین اوانجلیست چه کسانی هستند؟ مسیحیان اوانجلیست شاخه ای از مسیحیان پروتستان هستند که به مسیحیان صهیونیست نیز مشهور هستند امروزه حدود یک چهارم از رای دهندگان در آمریکا را تشکیل میدهند و تاثیر زیادی بر ساختار قدرت در ایالات متحده دارند. این مسیحیان معتقد هستند برای حضور مجدد حضرت مسیح در زمین باید زمینه سازی کنند و مهم ترین زمینه سازی آنها گردآوری مجدد یهودیان در فلسطین و تشکیل حکومت برای آنان و حمایت از آنان است که موجب میشود تحولات ظهور مسیح واقع شود. اهمیت بیت‌المقدس و اسرائیل برای آنها، به باورهایشان دربارۀ «معبد سوم» برمی‌گردد. از دهه ۷۰ پس از میلاد مسیح و زمانی که رومیها «معبد دوم» را در اورشلیم از بین بردند، هیچ معبدی متعلق به یهودیان در مسجدالاقصی وجود ندارد. اما بر اساس اعتقاد اوانجلیست ها، پیش گویی‌هایی که در کتابهایی مانند دانیل، متیو، کتاب آخر عهد جدید و نامه دوم به تسالونیکیان آمده است، معبد سوم «Tribulation Temple» در بیت‌المقدس ساخته خواهد شد و ساخت این معبد، آخرالزمان را به ارمغان خواهد آورد. آنها جنگ و ویرانیِ بزرگ برای رسیدن به مرحلۀ ظهور را موضوعی اجتناب ناپذیر می‌دانند و بر این اساس حتی با برخی از اقداماتی که در سطح بین‌الملل برای برقراری صلح جهانی انجام می‌شود، مخالفند. اوانجلیست ها هر کدام چندین رسانه ی دیداری و شنیداری دارند و افکار آخرالزمانی، مخالفت با کمونیست، طرفداری از اسراییل، دشمنی با اسلام را در آنها تبلیغ می کنند. چرا مسیحیان صهیونیست؟ دیدگاه آخرالزمانی این مسیحیان بدین گونه است که باید اسرائیل یهودی تشکیل شود و بعد از آن جنگ آرماگدون به رهبری حضرت مسیح و اوانجلیست ها به وقوع خواهد پیوست. خوبها و بدها در کل جهان وارد یک جنگ مرگبار جهانی شده و نهایتا نیز خوبها پیروز خواهند شد. ولی از آنجایی که در پایان این جنگ، اوانجلیسم بر جهان حاکم خواهد شد، به منظور بروز هر چه سریع تر این جنگ، اسرائیل باید بزرگ تر شود و سپس نیز مسیحیت بر کل جهان حاکم شده و قیامت بر پا خواهد شد.اینطور که به نظر میرسد، آخرالزمان اوانجلیسم با اهداف یهودیان صهیونیست ها همپوشی دارد. از اینرو به اوانجلیست ها مسیحیان صهیونیست نیز گفته میشود. نقش آنان در تحولات منطقه ی غرب آسیا: علاوه بر دولت ترامپ، دولت های ریگان و بوش از روسای جمهور سابق آمریکا نیز از مسیحیان اوانجلیست بودند و اکثر کارهایی که در دوران این دولت ها انجام شد از جمله جهانی سازی، مبارزه با کمونیزم، حمله به عراق و افغانستان و لیبی و سوریه و...، دشمنی با ایران و... را از کارهای پشت پرده ی اوانجلیست ها در ساختار کاخ سفید می دانند که به عقیده ی اوانجلیست ها زمینه را برای بازگشت حضرت مسیح آماده می کند. حضور در دولت ترامپ: این افراد جزو حامیان اصلی ترامپ در انتخابات بودند و حتی برای پیروزی ترامپ دعا برگزار میکردند!!! تصمیم دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا مبنی بر به رسمیت شناختن بیت‌المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل و همچنین تصمیم به انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به این شهر و معامله ی قرن از کارهای این گروه در دولت ترامپ است. حامی اصلی تمامی دشمنی ترامپ با توافق هسته ای آمریکا با ایران و تنش هایی که دولت ترامپ با ایران در این مدت ایجاد کرد نیز بر طبق نظر تحلیل گران این مسیحیان اوانجلیست هستند. دشمنی مذهبی با ایران: چون ایران حامی بزرگ فلسطین و مخالف اسرائیل است این مسیحیان ایران را دشمن مذهبی خود دانسته و تمامی تلاش خود در زمینه های مذهبی و فیلم سازی و تبشیری و سیاسی و نظامی علیه ایران تنظیم کرده اند. از فعالیت های آنان در صنعت فیلم سازی ببرجسته نمایی داستان "استر" ست که در آن استر دشمنان یهود را در امپراطوری پارس نابود میکند. گفته می شود دو فیلم 300 که دشمنی تمدنی غرب علیه امپراطوری پازس را به تصویر می کشد نیز از فعالیت های اوانجلیست ها بوده است. گزارش vox از فعالیت های این فرقه : https://www.aparat.com/v/kyiBn نویسنده mehdipersian اقتباس یا درج مطلب تنها با ذکر نام نویسنده و آدرس سایت مجاز است. تقدیم به ساحت مقدس حضرت ولی عصر (عج) و شهید سپهبد سلیمانی. ==================== https://www.trt.net.tr/dari/brnmh-h/2018/08/09/wnjlysm-w-ylt-mthdh-mrykh-1029032 https://farsi.euronews.com/amp/2017/12/12/why-evangelists-support-trump-decision-on-jerusalem-capital-of-israel
  10. 1 پسندیده شده
    توافق بدی نیست به شروط بالا... ولی باید به فکر تنجهیزات ویران شده ای بود من یادم نمیاد اینقدر تلفات داده باش جیش السوری. البته دیگه همه ما میدونیم ترک ها هرگز به توافق پایبند نبودن در این جنگ سوریه.باید ثانیه به ثانیه اماده برای انواع فتنه ها بود.امیدوارم جیش السوری برای این امر توانی به اندازه داشته باشه.
  11. 1 پسندیده شده
    هشت فروند؟؟؟ برای کشوری جعلی با این مساحت اندک !
  12. 1 پسندیده شده
    در گذشته در مورد موسسه مردم نهاد Halo که در زمینه خنثی سازی بمب و مین در عراق فعالیت دارد مطلبی تهیه شد. در این پست جدید یک موسسه مردم نهاد دیگر در زمینه خنثی سازی مین به نام MAG معرفی میشود. فعالیت موسسه مردم نهاد Halo در عراق : موسسه مردم نهاد ( MAG ( Mines Advisory Group فعالیت بشردوستانه جهت حنثی سازی میدان های مین انجام میدهد. این موسسه در سال 1989 در منچستر انگلیس تاسیس شد. موسسه MAG در سال 1989 برای پاکسازی مین ها و بمب های عمل نکرده ناشی از جنگ شوروی و افغانستان تشکیل شد. بعد از فعالیت در افغانستان به مرور زمان فعالیت خود را در کشور های مختلفی از جمله عراق، سومالی لند، آنگولا ، کامبوج ، چاد، لائوس، مالی، میانمار، سومالی سریلانکا، ویتنام و لبنان گسترش داد. تمرکز اصلی موسسه MAG آموزش افراد محلی توسط کارکنان این موسسه برای خنثی سازی مین ها است. موسسه MAG از سال 1992 در عراق فعال است. این موسسه هم اکنون 750 کارمند عراقی دارد که می توانند در سطح جهانی برای مبارزه با مین هاو بمب های عمل نکرده فعالیت کنند. بعد از ظهور داعش در عراق یکی ازماموریت های اصلی موسسه MAG پاکسازی مناطق آلوده در شهر تل‌عفر بود. همچنین موسسه MAG فعالیت خود در مناطق مرزی در سوریه را نیز اغاز کرد. خنثی سازی مین ها وبمب های عمل نکرده می تواند در بهبود کیفیت زندگی مردم مناطق جنگ زده اثرگذارباشد و جان انسان های بیگناه بسیاری را حفظ کند. لزوم توجه به پاکسازی مناطق الوده نیازمند مشارکت جهانی با همکاری کشور ها و موسسه های بشردوستانه است. خنثی سازی مین ضد نفر مدل وی-69 در شمال عراق_خنثی سازی مین با استفاده از تجهیزات ایمنی و به شکل خوابیده جهت حفظ جان نیروی انسانی زنان عراقی اموزش دیده تحت نظر مربیان موسسه MAG ومجهز آماده برای خنثی سازی مناطق الوده افراد موسسه MAG در سوریه
  13. 1 پسندیده شده
    قسمت دوم رضا کیانی موحد در قسمت قبلی این مقاله نگاهی داشتیم به هواپیمای دوباله ی هنشل-123 ،طرح موفقی از آلمان، که تا پایان جنگ در خدمت ماند. مقاله ی این ماه را اختصاص می دهیم به یکی از موفق ترین دوباله ی جنگ جهانی دوم یعنی هواپیمای بریتانیایی فیری سواردفیش. شاید امتیاز اصلی غرق شدن نبردناو معروف بیسمارک را بتوان به حساب این هواپیمای اژدرافکن گذاشت. هواپیمای دوباله ی سواردفیش(نیزه ماهی) بر اساس هزینه ی شخصی شرکت هواپیماسازی فیری طراحی شد. در آن دوران وزارت هوانوردی به دنبال یک هواپیمای شناسایی می گشت که بتواند برای تصحیح گلوله باران توپهای کشتی های جنگی بزرگ بکار رود. اندکی بعد وزارت هوانوردی وظیفه ی پرتاب اژدر را نیز به مقدورات طرح اضافه کرد. اولین پرواز هواپیمای شناسایی-اژدرافکن در روز 17 آوریل 1934 صورت گرفت. بدنه ی سواردفیش از فلز با پوشش پارچه بود و برای حمل در ناوهای هواپیمابر بالهایی تاشو داشت. سفارش ساخت هواپیماها به صورت انبوه در سال 1935 به فیری رسید و سواردفیش در سال 1936 برای جایگزینی فیری سیل وارد خدمت شد. تا سال 1939 نیروی دریایی سلطنتی 13 اسکادران مجهز به سواردفیش مارک-1 در اختیار داشت. تعدادی از آنها را برای استفاده از منجنیق نبردناوها به هواپیمای آبنشین تبدیل کردند تا کشتی بتواند هواپیما را پس از فرودآمدن در دریا از آب بگیرد. اتفاقا یکی از همین هواپیماها توانست محل فرودآمدن گلوله های ناو وارسپایت را با بیسیم گزارش دهد و این ناو با تصحیح توپهایش در طی نبرد نارویک (1940) توانست یک فروند زیردریایی آلمانی را غرق کند. تعدادی از سواردفیشها هم بر روی ناوهای هواپیمابر تجاری مستقرشدند. ناوهواپیمابر تجاری کشتی های نفتکش یا کانتیربر بزرگی بودند که به ناوهای هواپیمابر موقتی تبدیل شده بودند تا کاروانهای دریایی را اسکورت کنند. هر یک از این ناوها می توانستند 3 یا 4 فروند سواردفیش را حمل کنند و به پرواز درآورند. تقریبا 2400 فروند سوارد فیش توسط کمپانی های فیری و بلاک برن ساخته شدند که 1080 فروند از این هواپیماها از نمونه ی مارک-2 بودند. سلاح اصلی سواردفیش اژدربود اما سرعت کم هواپیما و نیاز آن به تقرب به هدف از فاصله ی دور استفاده از آن را در برابر اهدافی که به خوبی دفاع می شدند سخت کرده بود.روش پرتاب اژدر از سوارد فیش بدین سان بود که ابتدا هواپیما باید به فاصله ی 1500 متری هدف می رسید و با یک شیرجه در ارتفاع 5.5 متری از سطح دریا اژدر خود را رها می کرد. بیشترین برد نمونه های اولیه ی اژدرهای مارک-12 1400 متر بود. اژدر پس از برخورد با سطح دریا در حدود 180 متر به سمت جلو حرکت می کرد و برای رسیدن به عمق مناسب و مسلح شدن نیاز به 270 متر دیگر داشت. بهترین فاصله برای شلیک اژدر فاصله ی 900 متری از هدف بود البته به شرطی که خود هواپیما در این فاصله هدف ضدهوایی های ناو دشمن قرار نمی گرفت. به هرحال، سواردفیش هایی که از ناوهواپیمابر ایلستاریوس برخاسته بودند در روز 11 نوامبر 1940 به بندر تارانتو حمله کردند و 3 نبردناو و یک رزمناو ایتالیایی را از کار انداختند. همین حمله ی موفقیت آمیز الگویی شد برای ژاپنی ها که قصد حمله به پرل هاربر را داشتند. در ماه می 1941 یک حمله ی دیگر با سواردفیش ها ،این بار بر علیه نبردناو بیسمارک، صورت گرفت. هواپیماهای برخواسته از ناو هواپیمابر آرک رویال آنقدر آهسته پرواز می کردند که سیستمهای هدایت آتش نبردناو آلمانی را دچار مشکل کردند. دو اژدر شلیک شده توسط سواردفیشها به بیسمارک برخورد کردند که یکی از آنها سکان بیسمارک را از کار انداخت و بیسمارک دیگر پس از آن قادر به تغییر جهت نبود. 13 ساعت بعد بیسمارک در اعماق اقیانوس خوابیده بود. اما بخت همیشه هم یار سواردفیشها نبود. در فوریه 1942 آنها به یک نبردرزمناو آلمانی در کانال مانش حمله کردند که همگی در طی حمله با آتش ضدهوایی ناو دشمن از دست رفتند. با ساخت هواپیماهای اژدرافکن جدیدتر سوارفیشها برای نبرد با زیردریایی ها اختصاص داده شدند. آنها را به بمب های زیرآبی یا راکت اندازهای 60 پوندی مسلح کردند و برای بلندشدن از ناوهای هواپیمابر اسکورت به راکتهای کمکی برای برخواستن مجهزشدند. سرعت واماندگی آنها کمک می کرد که در هر شرایط هوایی به هوا برخیزند. سواردفیشها توانستند تا انتهای جنگ 14 فروند زیردریایی دشمن را شکار کنند. قرارشد که دوباله ی آلباکور جایگزین سواردفیش شود اما سواردفیشها تا زمانی که هواپیمای یک باله ی باراکودا به خدمت گرفته شد همچنان به پروازهای عملیاتی خود ادامه دادند. آخرین اسکادران عملیاتی سواردفیشها در روز 22 می 1945،پس از تسلیم شدن آلمان، کنارگذاشته شد و آخرین اسکادارن آموزشی نیز در تابستان 1946 منحل شد. سواردفیش در کشورهای کانادا، هلند و اسپانیا نیز خدمت کرد. تعدادی از آنها همچنان در موزه های اطراف جهان پذیرای علاقمندان هوانوردی هستند. مشخصات فیری سواردفیش خدمه 3نفر(خلبان، بیسیم چی، دیده بان) طول 10.87 متر عرض بال 13.87 متر ارتفاع 3.76 متر سطح بال 50.4 متر مربع وزن خالی 1,900 کیلوگرم حداکثر وزن 3,500 کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور بریستول پگاسوس به توان 690 یا 750 اسب بخار حداکثر سرعت 222 کیلومتر/ساعت در ارتفاع 1500 متر برد 879 کیلومتر 1,650 سقف پرواز عملیاتی 5,870 متر(19,250 پا) نرخ اوج گیری 6.2 متر/ثانیه تسلیحات 2 قبضه مسلسل 7.7 میلیمتری ویکرز( 1 قبضه در جلو و 1 قبضه قبضه در عقب) 8 راکت 60پاوندی آر.پی=3( برای نمونه های مارک-2 و بعدی) 1 تیر اژدر 760 کیلوگرمی یا یک عدد مین دریایی 700 کیلوگرمی منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1600
  14. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 27 بهمن 1397 خسارتهای وارده به نیروهای ائتلاف در شرق استان صنعا
  15. 1 پسندیده شده
    رنگ پوششی جدید ارتش پاکستان ارتش پاکستان یک رنگ پوششی جدید را بر روی تانک اصلی میدان نبرد الخالد تست کرده است. این رنگ پوششی جدید(INTERMAT) مانع بازتاب حرارتی میشوند در نتیجه در مقابل رنگ های پوششی معمول ( CARC- پوشش مقاومت در برابر ماده شیمیایی ) کمتر در دید دوربین های حرارتی دیده میشوند که به اختفای خودروهای نظامی ازجمله تانک ها در میدان نبرد کمک خواهد کرد. این پوشش حرارتی موجب کاهش بازتاب امواج مادون قرمز نزدیک، میانه و دور می شود با کمک پوشش های استتار حرارتی می توان دشمن را فریب داد به این صورت که شکل بازتاب حرارتی در بدنه یک تانک را به شکلی تنظیم می نماییند که ازدید دوربین های حرارتی شی دیگر دیده شود. مثلا از دید دوربین حرارتی تانک به شکل خودرو غیر نظامی دیده می شود. رنگ پوششی ضد حرارتی به شکل الگو استتار دیجیتال بر روی بدنه تانک الخاد تست شد رنگ معمول CARC تانک الخاد با استتار بیابانی در مقابل تانک الخالد با رنگ استتار ضد حرارتی مورد ارزیابی قرار گرفت- نکته قابل توجه این است که برای اختفای بیشتر حرارتی در بخش حرکتی تانک از پوشش استتار حرارتی جداگانه استفاده شده است. بعد از پیشرانه تانک، چرخ ها و زنجیر حرکتی تانک بیشترین بازتاب جرارتی را دارند. نتیجه ارزیابی پوششی ضد حرارتی در مقابل پوشش معمول CARC از دید دوربین حرارتی قابل مشاهده است. پ . ن : یکی از اصلی ترین علوم برای ساخت رنگ های پوششی ضد حرارتی علم نانو فناوری است.
  16. 1 پسندیده شده
    پنجه در پنجه شیطان ارتش بعث عراق ، در حالی ، عملیات آفندی خود را به روایتی در 31 شهریور 1359 آغاز کرد که همه بررسی ها نشان میداد که ایرانی ها در ضعیف ترین شرایط خود قرار دارند . ارتش جمهوری اسلامی ایران بدلیل شرایط انقلابی حاکم ، دچار ضعف سازمان رزم شده و سپاه پاسداران نیز درگیر خنثی سازی ناآرامی های داخلی در چهارگوشه کشور شده بود . اما چیزی که طراحان عملیات نظامی فراموش کرده بودند ، توصیه استراتژیست مشهور ، هنری کیسینجر که اعتقاد داشت نباید به یک کشور در حال انقلاب حمله نظامی کرد بود ، با این حال ، ارتش بعث در یک هجوم سراسری در سی و یکم شهریور 1359 شمسی ، از 4 محور اصلی خاک جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قرار داد . در محور دزفول ، بدلیل فاصله زیاد مرز با اهداف تعیین شده ، ارتش عراق دو لشکر 1 مکانیزه و 10زرهی را رابرای پیشروی در محور فکه ، دوسلک ، پل نادری - دزفول / شرهانی ، عین خوش ، پل نادری - دزفول بواسطه عبور از رودخانه کرخه و قطع جاده اهواز - اندیشمک مامور نمود . محور دوم پیش روی ارتش عراق در راستای چزابه ، سوسنگرد و اهواز قرار داشت که انجام آن بر عهده لشکر 9 زرهی گذاشته شد . سومین محور تهاجم عراق ، در راستای نشوه ، جفیر - اهواز تعریف شد که ماموریت پیشروی در آن بر عهده لشکر 5 مکانیزه گذاشته شد . این در حالی بود که در محور چهارم ، لشکر 3 زرهی به همراه تیپ 33 نیروی مخصوص ماموریت تصرف خرمشهر و آبادان را بر عهده داشت .... اما .......... اما به مانند همیشه تاریخ و به لطف دَم مسیحایی حضرت امام (ره) ، تاریخ این گستره جغرافیایی کهن ، شاهد افتخار آفرینی هایی بود که برای قرن ها در حافظه مردمانش ثبت شده است . https://www.aparat.com/v/FtgTW
  17. 1 پسندیده شده
    مررکز تستYPG که یکی از زیر مجموعه های ارتش امریکا برای تست و انجام ازمایشات سنجش توانایی برروی تجهیزات وفناوری های که به منظور بکارگیری در ارتش امریکا توسعه یافته اند به زودی تست های مربوط به اولین پرنده عمود برخواست بدون سرنشین رزمی و تاکتیکی امریکا را اغاز میکند.جالب است بدانید طراحی این پرنده در راستای برنامه ارتش امریکا برای گسترش تجهیزات با قابلیت استفاده بر علیه سامانه های پدافند هوایی دشمن میباشد.
  18. 1 پسندیده شده
    در دل دوزخ بهشت جاودان داریم ما همت پیران دلیل ماست هر جا می رویم قوت پرواز چون تیر از کمان داریم ما گر چه می دانیم آخر سر به سر افسانه ایم پنبه ها در گوش از خواب گران داریم ما نیست جان سخت ما از سختی دوران ملول زندگانی چون هما از استخوان داریم ما
  19. 1 پسندیده شده
    سقّای بسیجیان شب بود ، حسن باقری وارد شد . من را صدا کرد و به یکی از خطوط نبرد در منطقه خوزستان فرستاد . گفت مواظب باش نیروهای ما امشب به سمت دشمن حمله نکنند! گلوله توپ و ... هم از طرف ما شلیک نشود . شب دیگری گفت : به فلان منطقه برو ، مثل قبل مواظب باش ! چند بار این ماجرا تکرار شد . تا اینکه علت کار را پرسیدم . حسن گفت : در این شب ها که تو رفتی فرمانده لشکر عراق که در خوزستان مستقر است به بازدید خط آمده بود ! با تعجب گفتم : پس چرا گفتی ما شلیک نکنیم !؟ مکثی کرد و گفت : این فرمانده عراقی فوق العاده ساده و بی درایت است . او آنقدر ضعیف است که ما می توانیم با انجام کوچکترین عملیات ایذایی فریبش دهیم ! من می ترسم او کشته شود و فرمانده لایقی جانشین او شود !! ما برای عملیات بعدی به او احتیاج داریم !!
  20. 1 پسندیده شده
    تصاویری مربوط به جنگ کره     بمباران با بمب های ناپالم توسط بمب افکن B-26             
  21. 1 پسندیده شده
    سلام  علیکم          صحنه شنیعی است و شرحی زیادی نمی توان برآن نوشت ،  با این حال ، این را دراین تاپیک ارسال کردم تا آنهایی که به هر دلیلی ، نیروهای مسلح  ( سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، ارتش جمهوری اسلامی ایران ، نیروی انتظامی ، بسیج  و ...  ) را غیر منصفانه  ( و نه نقد درست  و منطقی ) آماج قرار می دهند ، این تصویر را در ذهن داشته باشند و این نکته را درک کنند که وقتی دشمن آمد ، خُشک و تَر با هم خواهند سوخت و کسی نمی تواند مصون از تبعات آن باشد .     مکان : شبه جزیره فاو    زمان : 1988      پی نوشت : هر چند یکسری بطور کامل مصداق آیه هفتم از سوره شریفه بقره هستند و نمی شود با آنها کاری کرد   "خداوند بر دل ها و بر گوش های آنان مهر ( شقاوت ) نهاده ، و بر دیدگانشان پرده ای ( از غفلت ) است و عذابی بزرگ خواهند داشت."
  22. 1 پسندیده شده
    با سلام    هاوک زیر آتش      بر خلاف تصورات موجود ، مجموع نیروی هوایی اعراب ، بویژه نیروی هوایی مصر در جنگ با رژیم عبری ، چندان دست و پا بسته بشمار نمی آمدند . اگر چه  کتابها و مستندات در چندین دهه اخیر ، عمدتاً بر موفقیت های خیره کننده IDF سخن می رانند ، اما زمانی که مورخان علاقه مند ، بسراغ افسران جنگ دیده آنسوی خط ، میروند ، حقایق جالب توجهی  در اختیار مخاطبان قرار می گیرد .    تصویر فوق ، بخشی از فیلم های ثبت شده از گان کمرا جنگنده MIG-17  خلیان نیروی هوایی ارتش مصر " محمد  اوکاشا" است . وی در جریان نبردهای فرسایشی 20 ژوئیه 1969 ، به شکل کاملاً اعجاب آوری موفق شد تا از چتر محافظتی آتشبارهای دفاع هوایی  هاوک نیروی زمینی رژیم عبری گذشته و رادار کنترل آتش یکی از سایتهای این آتشبار را با استفاده از 8 تیر راکت  هوابه زمین منهدم نماید . این در حالی بود که بدلیل ارزشمند بودن آتشبارهای هاوک ، IAF همواره گشت های رزمی مستمری را با استفاده از جنگنده های مادون صوت A-4 در نزدیکی موقعیت استقرار این آتشبارها برقرار می نمود 
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام    بامواره  ( فلات ایران ) محدوده ای است از "گره کار" پامیر در شمال شرقی ، تا گره کار قفقاز در شمال غربی ، و از دشتهای سند و پنج آب ( و نه پنجاب )  و خلیچ پارس ( و نه خلیج فارس ) تا دشتهای میان رودان ( بین االنهرین )  گسترش می یابد .    دیواره های این دژ غول آسا ، در شمال ، شامل رشته کوه های البرز و هندوکش ، در غرب و جنوب رشته ارتفاعات زاگرس و در شرق ارتفاعات سلیمان بشمار می رود .    بر خلاف سایر حوزه های جغرافیایی ، فضای یکپارچه  بامواره مرکزی ایران  موجب ایجاد یک فرهنگ خاص در این موقعیت شده است که  آنچه که سایر واحدهای جغرافیایی اطراف فاقد آن هستند (  یعنی هویت ملی ایرانی / اسلامی ) موجب تمایز آنها با سایر ملل شده است .  اگر چه در طول بازه زمانی پیدایش این هویت ، فراز و نشیبهای زیادی وجود داشته ، اما بامواره مرکزی ایران هرگز تجزیه نخواهد شد به دلایل زیر :   1-  سابقه کهن :( به معنای استمرار و تداوم تاریخی دولت در این محدوده ) ( سال 726 قبل از میلاد ، نخستین دولت ، " دولت ماد" به مرکزیت هگمتانه ( همدان فعلی )    -- با توجه به این نکته که فقط در دوره های کوتاه  گسل ( فاصله زمانی انتقال از یک حکومت مقتدر به حکومت مقتدر بعدی ، حکومت مرکزی قدرتمندی نداشته )   2-  زبان : ( زبان پارسی ، ابزار ارتباط متقابل اکثریت سکنه بامواره مرکزی ایران بشمار می رود - و مثال بارز وحدت در عین کثرت )   3- دین و مذهب (  یکی از عوامل بنیادین ملت سازی در بامواره مرکزی ایران ، مذهب شیعه است و این مساله عمدتاً با دو عامل تقویت می شود ،   الف: در اقلیت بودن شیعه در جهان اسلام   ب: گسترش جغرافیایی مناطق استقرار شیعیان در سطح کشور و در اکثر مناطق پیرامونی بامواره به غیر از برخی مناطق  شرقی ، شمال غربی ، جنوب شرقی که به مسلمانان اهل سنت اختصاص دارد که در شرق حنفی مذهب و در غرب ، شافعی مذهب هستند .    4- نژاد و قومیت : بطور خلاصه ، آگاهی از نژاد و قومیت ، یک عامل منسجم کننده و یک مکانیسم تعادلی در همبستگی ملی ایرانیان در آمده است .   5- ساختارهای فرهنگی ویژه :  شامل آثار ادبی ، هنر ، آثار باستانی ، مفاخر ملی ، آداب و رسوم و....    6- آرمان سیاسی : که وجه شاخصه آن ، ملی گرایی  منطقی ( پایدار )  که بر خصلتهای بنیادین یک ملت شکل  گرفته باشد  ( و نه  افکار ناسیونالیستی افراطی )  است    7- تهدیدات بیرونی  : در بازه زمانی پیدایش ایران ، 444 جنگ روی داده است ( عددی جالبی است ، درست به اندازه  تعداد روزهایی که به اصطلاح دیپلماتهای آمریکایی در ایران مشغول میل نمودن آب خنک بودند )  که از این تعداد ، 212 بار ، ایرانیان به دیگران حمله بردند و 233 بار در مقام دفاع از جغرافیای ایران برآمدند . / نمونه بارز این عامل هم در دفاع مقدس عیان شده است .          محدوده بامواره ایران و بامواره مرکزی و فرآیند جدا شدن سرزمین هایی که بر اساس  نادانی و بی لیاقتی از سرزمین اصلی جدا شدند .       محدوده گستره زبانی ( رنگ نارنجی )     با توجه به این عوامل ، بامواره مرکزی ایران ، هرگز تجزیه نخواهد شد .    اما در یک صورت این اتفاق خواهد افتاد :   وجود اکثریت ناآگاه و اقلّیتی خائن      پی نوشت :    البته بابت این نوشتار عذر خواهی می کنم ، ولی تجزیه طلبی ، آن هم در یک گستره بزرگی به نام ایران و با وجود تجربه های درد آور تاریخی ، کثیف ترین شکل ممکن  خیانت ، بشمار می رود .
  24. 1 پسندیده شده
    این کجاش تهدیده ؟؟؟؟ پهبادی که بعنوان هدف استفاده میشده چه خطری میتونه داشته باشه اونهم با 30 کیلو سرجنگی ؟ فانتوم عزیز عنوان مقاله رو بهتر نیست عوض کنی >؟
  25. 1 پسندیده شده
    [align=center]Tomcat In Service with Iran[/align] [align=center]تامكت هنوز در خدمت ايران[/align] عکس حذف شد! F-14A موسوم به تامكت، تنها به يك مشتري خارجي فروخته شد و آن هم نيروي هوايي شاهنشاهي ايران بود كه با نام اختصاري IIAF يا (Imperial Iranian Air Force) شناخته مي‏شد. دولت شاهنشاهي ايران، كمكهاي نظامي فراواني را از ايالات متحده دريافت مي‏كرد. آن زمان قرار بود ايران به عنوان سد محكمي در برابر گسترش اتحاد شوروي به سمت جنوب و خليج‏فارس، عمل نمايد، ضمن اينکه به تدريج مقدمات عضويت در ناتو نيز براي ايران فراهم شود و بسياري از کارخانجات هواپيماسازي غرب به ايران انتقال يابند. همچنين درآمدهاي نفتي، اين امكان را به وجود آورده بود كه ايران، انبوهي از ادوات نظامي ساخت غرب را خريداري نمايد. اين ادوات شامل اقلام پيشرفته‏اي (نسبت به زمان خود) نظير هواپيماهاي F-5 در مدلهاي A و E ساخت نورثروپ، F-4 در مدلهاي D و E ساخت مك دانل‏داگلاس و P3-F اوريون (هواپيماي ضدكشتي و ضدزيردريايي)، به علاوه تعداد انبوهي از تانكهاي چيفتن و شيرايران (نوع بسيار پيشرفته‏اي از تانك چيفتن به سفارش ايران) بود كه از انگلستان خريداري شده بودند. [align=center]به تاريخ مي 1972، پرزيدنت ريچارد نيكسون (رئيس جمهور وقت ايالات متحده) ديداري از ايران به عمل آوردند. شاه در اين سفر، به نيكسون تذكر داد كه هواپيماهاي MiG-25 شوروي، به طور مرتب، حريم هوايي ايران را نقض مي‏كنند. شاه از نيكسون تقاضا كرد وسيله‏اي مناسب در اختيار ايران قرار دهد تا مانع پرواز اين هواپيماهاي متجاوز پرسرعت شوند.[/align] [align=center]MiG-25 پرسرعت ترين و پرارتفاع ترين جنگندهء شکاري جهان در دهه 1970[/align] نيكسون به شاه پيشنهاد كرد كه تنها دو انتخاب وجود دارد: جنگدهء F-14A Tomcat و F-15A Eagle. به تاريخ آگوست 1973، شاه پس از پرواز با هردو جنگنده در پايگاه هوايي ادوارد، هواپيماي F-14 را به دليل دارا بودن رادار قوي تر و همچنين توانايي حمل موشكهاي بسيار دوربرد فونيكس، برگزيد و فروش اين هواپيماها، به تاريخ نوامبر 1973 توسط دولت ايالات متحده به ايران، مورد تاييد قرار گرفت. F-15A كه در آن زمان جنگنده اي رقيب ميگ25 شوروي محسوب مي شد، تنها براي نبردهاي نزديك و متوسط هوايي مناسب بود و از نظر حمل تسليحات، برتري خاصي به جنگنده هاي F-4E نيروي هوايي شاهنشاهي ايران نداشت. انتخاب شاه بسيار هوشمندانه بود. سفارش اوليهء براي 30 فروند تامكت، به تاريخ ژانويهء 1974 به امضاء رسيد، اما به دليل كيفيت بسيار خوب اين هواپيماها، در ماه ژوئن، تعداد 50 فروند ديگر نيز به سفارش اوليه اضافه شد. در همان زمان، بانك ملي ايران – كه يك بانك دولتي بود – 75 ميليون دلار به كارخانهء هواپيماسازي گرومن، وام داد تا اين كارخانه بتواند اندكي از وام 200 ميليون دلاري لغو شدهء گرومن را كه قرار بود از دولت ايالات متحده دريافت نمايد، جبران نمايد. اين وام، پشتوانهء خوبي براي كارخانهء گرومن بود تا بتواند 125 ميليون دلار باقيمانده را از بانكهاي آمريكايي، وام بگيرد، همچنين حداقل فرصتي بود تا برنامهء توليد F-14 ادامه پيدا كند. [align=center][/align] تامكتهاي ايران، دقيقن همانند مدلهاي فروخته شده به نيروي دريايي ايالات متحده بودند و تنها تعداد اندكي از سيستم‏هاي آويونيك آنها، حذف شده بود. پايگاه اصلي تامكتهاي ايران، در اصفهان واقع شده بود. اولين خلبانان نيروي هوايي شاهنشاهي ايران، به تاريخ مي 1974 به آمريكا اعزام شدند و اندك زماني بعد، اولين خلبانان گرومن، به ايران رسيدند. تامکتهاي ايران، جزو آخرين مدل توليداتي از تامكت (در زمان خود) بودند که در خط توليد گرومن قرار گرفته بودند و بنابراين با موتور TF30-P414 به ايران تحويل داده شدند که بسيار ايمن تر از موتور P-412 اي بودند که مستعد خفگي در قسمت کمپرسور خود مي بودند. [align=center]اولين سري از تامکتها به تاريخ ژانويه 1976 وارد ايران شدند. تا تاريخ مي 1977 يعني زماني که جشنهاي باشکوه پنجاهمين سالگرد شاهنشاهي در ايران برگزار مي شد، تعداد 12 فروند تحويل شده بودند. در اين تصوير، مراسم تحويل اولين تامكت به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران را ملاحظه مي فرمائيد.[/align] اولين سري از تامکتها به تاريخ ژانويه 1976 وارد ايران شدند. تا تاريخ مي 1977 يعني زماني که جشنهاي باشکوه پنجاهمين سالگرد شاهنشاهي در ايران برگزار مي شد، تعداد 12 فروند تحويل شده بودند. در آن زمان، فاکس بت هاي شوروي، هنوز مشغول ايجاد مزاحمت به صورت پرواز بر فراز ايران بودند. بنابراين به دستور شاه، قرار شد جهت اخطار، آزمونهاي پرتاب موشک فونيکس انجام شود. [align=center]موشک AIM-54A در حال شليک از يک فروند F-14A[/align] [align=center]به تاريخ آگوست 1977، IIAF طي يك آزمايش موفقيت آميز موشك فونيكس، يک فروند هواپيماي بي خلبان از نوع BQM-34E را در ارتفاع بيش از 50000 فوتي با شليک موشک فونيکس منهدم نمود و با اين اخطار جدي، شوروي به تجاوز هواپيماهاي فاکس بت خود بر فراز آسمان ايران، پايان داد.[/align] تامکتهاي IIAF در نيروي دريايي ايالات متحده با شماره سريالهايي از 160299 تا 160378 شماره گذاري شده بودند و در IIAF نيز شماره هاي 863 – 3 تا 892 – 3 و 6001 – 3 تا 6050 – 3 براي آنها تعيين شد. آخرين و 79 امين تامکتي که به ايران تحويل شد به سال 1978 (1357) به ايران تحويل داده شد. 80 امين تامکت به شماره سريال 170378 به واسطهء وقوع انقلاب در ايالات متحده باقي ماند و از آن هواپيما اکنون جهت آزمونهاي پروازي استفاده مي شود. ايران همچنين تعداد 714 فروند موشک فونيکس را سفارش داده بود، اما تا زمان وقوع انقلاب، تنها 284 فروند از آنها تحويل شدند. اين موشکها نسبت به انواعي که در اختيار نيروي دريايي ايالات متحده قرار داد شده بودند اندکي از برد عملياتي شان کاسته شده بود. (يك قرارداد خريد 400 فروندي موشكهاي فونيكس، اندكي قبل از وقوع انقلاب، به طور يك جانبه توسط دولت موقت انقلاب لغو گرديد.) به دنبال نارآرامي هاي اواخر دههء 1970، شاه فقيد ايران به تاريخ 16 ژانويهء 1979 از ايران خارج شد و بعد از آن به تاريخ 1 آوريل 1979، نيروهاي جديد، جمهوري اسلامي را بنا نهادند. نيروي هوايي ايران نيز به IRIAF تغيير نام داد. IRIAF مخفف Islamic Republic of Iran Air Force دولت جديد به سرعت مواضع ضدغربي به خود گرفت و ايالات متحده را شيطان بزرگ ناميد. به دنبال وقوع انقلاب اسلامي، همهء قراردادهاي پيشين نظامي با غرب، ملغا شدند که از آن جمله مي توان تعداد 400 فروند موشک AIM-54A Phoenix را نام برد. روابط با ايالات متحده به سرعت رو به تيرگي رفت، مخصوصن با اشغال سفارت آمريکا در تهران به وسيلهء دانشجويان ستيزه جو و دستگيري 52 کارمند و ديپلمات آمريکايي به عنوان گروگان. ايالات متحده نيز به وسيلهء قطع هرگونه روابط سياسي و نظامي با ايران واکنش نشان داد و فروش تسليحات نظامي به ايران را ممنوع اعلام کرد. ممنوعيت فروش تسليحات و اقلام نظامي به ايران باعث مشکلات فراواني در تعمير و نگهداري ادوات نظامي ساخت غرب شد. حتا ادواتي که از نظر قطعات نيز مجهز بودند، اغلب بدون دستورالعمل هاي پشتيباني کنندهء اين ادوات، قابل استفاده نبودند. تغيير اساسي در سياست و پاکسازي ارتش (ايران) از نيروهاي بسيار کارآزموده، موقعيت ايران را در بدترين وضعيت ممکن قرار داد. بسياري از خلبانان طراز اول و پرسنل تعمير و نگهداري، به دنبال خروج شاه، محل کار خود را ترک کردند يا اعدام شدند. بدين ترتيب در آغاز سال 1980، متاسفانه IRIAF تنها سايه اي بسيار ضعيفي از نيروي بسيار قدرتمند پيشين خود بود. تحريم ها، اثرات ويژه اي بر پرواز و به خدمت ماندن تامکتها گذاشتند. تحريم ها مانع از فروش هرگونه قطعات مي شدند. همچنين حدس زده مي شود که پرسنل وفادار به شاه، طوري باعث خرابکاري در تامکتهاي شده بودند که اين هواپيماها قادر به شليک موشکهاي فونيکس نباشند. (هرچند با وقوع جنگ و پرواز عملياتي تامكتها، اين موضوع رد شد) جنگ ايران و عراق در 22 سپتامبر 1980 با حملهء هواپيماهاي عراق به شش پايگاه هوايي و چهار پادگان نيروي زميني آغاز شد. همچنين در زمين نيز حمله اي به عرض 700 کيلومتر از چهار نقطه توسط 12 لشگر مجهز نيروي زميني عراق آغاز شد. جنگي که 1 ميليون کشته و 2 ميليون زخمي از دو طرف برجاي گذاشت و باعث آواره شدن 3 ميليون نفر از مردم مناطق مرزي ايران شد. اگرچه اين جنگ توسط رسانه هاي غربي بسيار کم جلوه داده شد ولي جنگ در ابعاد انساني، يک تراژدي بزرگ به شمار مي رفت. در اين جنگ، نيروهاي هوايي نقش عمده اي ايفا نکردند زيرا هر دو طرف توانايي فني جهت استفادهء ‌موثر از نيروهايي هوايي شان را نداشتند. نبردهاي هوايي نيز در طول جنگ به ندرت رخ دادند. در دورهء اول جنگ، نيروي هوايي ايران با اندوختهء برجاي مانده از دوران شاه، در اغلب نبردها پيروز بود و بيشتر هواپيماهاي عراقي را به راحتي با موشکهاي AIM-9 (سايدوايندر) سرنگون مي ساختند يا اينکه جنگنده هاي عراقي را وادار به فرار مي کردند. اما موشکهاي کوتاه برد حرارت ياب، در نبردهاي ارتفاع متوسط و بالا ناموفق بودند. در ابتداي جنگ، خلبانان ايراني به دليل تمارين و تجارب بالايي که در دوران شاه کسب کرده بودند، کاملن بر نيروي هوايي عراق برتر بودند، اما اين برتري به تدريج با ادامه يافتن جنگ از دست رفت زيرا بسياري از خلبانان و افسران باتجربه اي را که گمان مي رفت نسبت به ادامهء جنگ يا انقلاب بي اعتقاد شده اند يا از کراوات استفاده مي کنند از ارتش اخراج شده و يا اعدام شدند. با کاهش توان نظامي ايران، توان نظامي عراق به تدريج افزايش يافت. پس از سال 1982، عراق تمرينات بهتري را براي خلبانانش ترتيب داد و توانست جنگنده هاي بهتر و پيشرفته تري را از فرانسه بدست آورد که مي توان به جنگندهء بسيار پيشرفتهء سوپراتاندارد (ساخت داسو برگه) و ميراژ اف1 سری EQ6 اشاره کرد. [align=center][/align] [align=center]سوپر اتاندارد[/align] ميراژ اف1 مي توانست موشکهاي هوا به هواي ماترا R-550 ماجيک را شليک کند (Matra R-550 Magic) که اين موشکها مي توانستند تا 140 درجه به سمت هدف منحرف شوند، هدفياب سرخود داشتند، شتاب ثقل زيادي را مي توانستند تحمل کنند و قابليت مانور بسيار بالاي داشتند و داراي بردي بين 230 متر تا 10 کيلومتر بودند كه براي نبردهاي نزديك هوايي، بسيار ايده آل محسوب مي شدند. فرانسوي ها با انجام تغييراتي، کاري کرده بودند که ميگهاي21 عراق نيز بتوانند موشکهاي ماجيک را شليک کنند و اين موشکها، توانايي بسيار بيشتري نسبت به موشکهاي حرارت ياب روسي داشتند. در نبردهاي دريايي نيز گزارش شد که ميراژهاي اف1 عراقي در ارتفاع بسيار پائين نزديک سطح دريا، توانسته بودند تعدادي از هواپيماهاي ايراني را توسط موشکهاي ماجيک سرنگون کنند. [align=center][/align] [align=center]سوپر اتاندارد عراقي[/align] ورق بر مي گردد پس از سال 1982، عراقي ها در اغلب نبردهاي هوايي پيش بودند و ايران، اندک نبردهاي هوايي اتفاق افتاده پس از سال 1983 را از دست داده بود، مگر در حالاتي که هواپيماهاي ايراني با هوشياري در محل معمول پروازي جنگنده هاي عراقي کمين قرار داده باشند. نيروي هوايي بسيار قدرتمند ايران که در قبل از وقوع انقلاب مي توانست به راحتي 600 سورتي پرواز در روز انجام دهد، اکنون تنها مي توانست روزانه به سختي بين 30 تا 60 سورتي پرواز را سازمان دهي کند، تعداد سورتي پروازهاي هواپيماهاي عراقي سال به سال افزايش مي يافت، اين تعداد در نهايت به عدد 500 سورتي پرواز در بين سالهاي 1986 تا 1988 افزايش يافت. به طور معمول، منابع نظامي غرب ادعا کرده اند که تامکتهاي ايران، نقش چندان موثري در سالهاي پس از 1982 ايفا ننموده اند، مخصوصن آنکه فقط تعداد انگشت شماري از آنان به دليل نبود قطعات يدکي، در سرويس باقي مانده بودند. در اين زمانها، تامکتها عمدتن در نقش يک پيش اخطار هوايي کوچک (ميني آواکس) عمل کرده اند و به هيچ وجه سعي نمي کردند در نبردهاي مستقيم هوايي وارد شوند. گزارش شده است که تعداد از تامکتهاي ايران در جنگ از بين رفته اند که اغلب اين تعداد توسط منابع خبري عراقي گزارش شده است. سرنگوني اولين جنگندهء F-14A ايراني رسمن به تاريخ 21 نوامبر 1982 اعلام شد که توسط موشک سوپر ماتراي جنگندهء ميراژ اف1 عراقي انجام پذيرفت. يک خلبان اف14 اسير شدهء ايراني از اينکه هواپيماي بسيار پيشرفته اش توسط جنگندهء ابتدايي MiG-21MF مورد هدف قرار گرفته بود، بسيار تعجب کرده بود. به تاريخ 11 سپتامبر 1983، دو تامکت ايراني که سعي کردند مانع نفوذ بمب افکن هاي عراقي به سمت مواضع زميني ايراني ها شوند، گزارش شد که سرنگون شدند. مورد ديگر در يک نبرد هوايي نزديک (Dogfight) با يک جنگندهء ميراژ اف1 (مجهز به موشک سوپرماترا) به تاريخ 4 اکتبر 1983 به وقوع پيوست و باعث سرنگوني تامکت به دليل خفگي کمپرسور در حين انجام مانور سنگين شد. تامکت ديگر نيز در نبرد هوايي بر فراز منطقه بهرگان به تاريخ 21 نوامبر 1983 و تامکتهاي بعدي نيز به تاريخ 24 فوريه و يکم جولاي 1984 سرنگون شدند. عراقي ها همچنين ادعا کردند که در يک روز – يعني 11 آگوست 1984 - 3 فروند F-14A ايران را سرنگون کرده اند. هرچند که تاييد اين ادعا غير ممکن است. (زيرا ايران هيچگاه سه فروند اف14 را يکجا مورد پرواز قرار نمي دادد، آن هم در يک نقطهء خاص) هرچند که احتمال دارد ادعايي واقعي باشد. F-14A هاي ايران در طول جنگ، حداقل پنج نوع هواپيماي عراقي را ساقط کرده اند: ميراژ اف1، ميگ21، ميگ23، ميگ25 و سوپراتاندارد. همچنين يک تامکت ايراني – که حدس زده مي شود تنها اف14 عملياتي در واپسين روزهاي جنگ با عراق بوده است- يک ميراژ اف1 EQ6 عراقي را هدف قرار داده است. بر طبق منابع ارائه شده از طرف ايران، حدود 35 تا 40 جنگندهء عراقي در طول جنگ با عراق مستقيمن توسط تامکتها در نبردهاي هوا به هواي نزديک، سرنگون شده اند. اينها دلائلي کافي هست که نشان مي دهند چند فروند تامکت يا حتي يکي، باعث فرار جنگنده هاي عراقي مي شوند. کتابي در مورد نقش تامکتهاي ايران در جنگ با عراق بر طبق کتاب منتشره توسط تام کوپر و فرزاد بيشاب (در مورد نقش تامکتهاي ايران در جنگ) اينطور به نظر مي رسد که نقش تامکتهاي ايراني، موثرتر از آني بوده است که گزارش شده است. در اين کتاب (که توصيه مي کنم حتمن تهيه بفرمائيد) از خدمهء تامکتهاي ايراني گزارش نقل شده است که در طول جنگ ايران و عراق، تعداد بيشماري از اهداف پرنده با موشکهاي AIM-54A هدف قرار گرفته است، که برخي از خلبانان شجاع اين تامکتها با بيش از 8 پيروزي در زمرهء تکخالها (Ace) به شمار مي آيند و در کل براي تامکتها بيش از 100 پيروزي هوايي ثبت شده است. هرچند که متاسفانه بسيار از آنان به دليل دگرانديشي سياسي اعدام شده يا از نيروي هوايي اخراج شدند. تخمين اينکه در طول جنگ، چه تعداد از F-14A هاي ايران، عملياتي باقي مانده بودند بسيار مشکل است. جاسوسان غربي تخمين مي زنند که تعمير و نگهداري تامکتهاي قابل عمليات در IRIAF در سطح بسيار پائيني انجام مي شود و با توجه به مانورهاي سه فروندي اف14 هاي ايران در مراسمات رسمي، تعداد عملياتي تامکتهاي ايران را کمتر از 10 فروند پيش بيني مي کنند که اين تعداد نيز با استفاده از قطعات تامکتهاي زمين گير ديگر و آن هم فقط جهت رژه براي عموم مردم آماده شده اند و تنها قادرند پرواز بسيار کوتاهي انجام دهند و آويونيک آنها به هيچ وجه قابل استفاده نمي باشد. به تاريخ تابستان 1984، پنتاگون (وزارت دفاع آمريکا) تنها 15 تا 20 فروند تامکت داراي قابليتي مي دانست که بتواند آنهار را در عمليات شرکت دهد که اين تعداد هم به وسيلهء قطعه برداري از ساير تامکتهاي آمادهء سرويس شده بودند. اما منابع ايراني، تعداد تخمين هاي غرب در مورد تعداد تامکتهاي عملياتي را نادرست مي دانستند و تعداد عملياتي آنها را بيش از اين اعلام مي کردند. مهمترين دليلي که صحت اطلاعات غرب را در مورد تامکتها به ترديد انداخت، قابليت پرواز دادن هواپيماها به تاريخ 11 فوريه 1985 و به تعداد 25 فروند تامکت بود که طي مراسمي در ارتفاع پائين در تهران به پرواز درآمدند. به دليل مبارزه با تحريم تسليحاتي غرب، به نظر مي رسيد ايرانيان موفق به تعمير و نگهداري کم و بيش قطعات ناياب هواپيماهاي تامکت، F-4D/E و F-5E خود و آماده کردن آنها جهت پرواز شده بودند. بسياري از قطعات ناياب اين هواپيماها از طرق اسرائيل به ايران تحويل داده مي شدند و برخي نيز به دليل کمک ايران به مبادلهء گروگانهاي آمريکايي دربند در لبنان، به ايران تحويل شده بودند. [align=center]اغلب تامکتهاي IRIAF به صورت 4 موشک اسپارو و 2 موشک سايدوايندر و 2 موشك فونيكس بارگذاري مي شدند.[/align] شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه موشکهاي فونيکس و همچنين قطعات الکترونيکي هدايتگر آنها، در کوران حوادث انقلاب مورد خراب کاري قرار گرفته بودند تا قابل استفاده نباشند و تا زمان شروع حملهء عراق و آغاز جنگ، عملياتي نبودند. در حالي كه هيچگونه گزارش رسمي مبني بر تعداد شليک موشکهاي فونيکس در جريان جنگ ايران و عراق وجود نداشت اما رادار AN/AWG-9 (رادار اصلي اف14) همچنان عملياتي بود و تامکتهاي ايراني مي توانستند موشکهاي ميان برد AIM-7 (اسپارو) و AIM-9 (سايدوايندر) را شليک کنند. اغلب تامکتهاي IRIAF به صورت 4 موشک اسپارو و 2 موشک سايدوايندر و 2 موشك فونيكس بارگذاري مي شدند. همچنين در آن زمان شايع شده بود که F-14A هاي ايران، قادر به شليک موشکهاي ضدکشتي شده اند و اين باعث يکي از دلائل (احمقانه اي) شد که ناو Vincennes لکهء 10 برابر بزرگتر هواپيماي ايرباس ايران (بر روي رادار را) با با هواپيماي بسيار کوچکتر اف14 اشتباه گرفته و 290 نفر مسافر بي گناه را به کام مرگ بکشاند!؟ با وجود اينکه رهبران ايران همواره مواضع ضدکمونيستي اعلام کرده اند و فعاليت احزاب چپ گرا در ايران ممنوع است اما شايعاتي وجود دارد مبني بر اينکه يک يا چند فروند F-14A به اتحاد شوروي در عوض کمکهاي نظامي تحويل داده شده است. حداقل يک خلبان F-14A ايران گزارش داده است (که با هواپيمايش) به سوي اتحاد شوروي حرکت کرده است. (اين موضوع هيچگاه اثبات نشده است) دلائل بسياري وجود دارد که نشان مي دهد تکنولوژي هواپيماي F-14A، سيستم رادار کنترل آتش AWG-9 و موشکهاي فونيکس به طور کامل آشکار شده است. تجزيه و تحليل موشک فونيکس توسط اتحاد شوروي حدس زده مي شود که به ساخت و تکميل موشک Vympel R-33 کمک بسياري نموده است. موشک R-33 (که در غرب به نام AA-9 Amos شناخته مي شود) موشک هوا به هواي بسيار دوربردي است که سلاح اصلي جنگندهء MiG-31 موسوم به Foxhound به شمار مي رود. هرچند سرطراح ارشد دفتر ويمپل – گنادي سوکولوسکي – هرگونه الگو برداري بر اساس AIM-54A را تکذيب کرده است و ادعا کرده است که هيچ گاه يک موشک فونيکس عميلاتي در اختيار نداشته است. [align=center]امروز IRIAF تعدادي حدود 50 تا 55 فروند F-14A در اختيار دارد، اما در حال حاضر، تنها 30 فروند از آنها از نظر پروازي عملياتي تخمين زده مي شوند و تنها بين 3 تا 10 فروند گمان مي رود داراي رادار فعال باشند.[/align] Sources: 1. Grumman Aircraft Since 1919, Rene J. Francillon, Naval Institute Press, 1989. 2. Grumman F-14 Tomcat, Doug Richardson, Osprey, 1987. 3. F-14 Tomcat: Fleet Defender, Robert F. Dorr, World Airpower Journal, Vol 7, 1991. 4. Grumman F-14 Tomcat Variant Briefing, World Airpower Journal, Vol. 19, 1994. 5. From ALKALI to AAM-L, Part 2, Piotr Butowski, Air International, November 1994. 6. The Illustrated Encyclopedia of Aircraft Armament, Bill Gunston Orion, 1988. 7. The American Fighter, Enzo Angelucci and Peter Bowers, Orion, 1987. 8. Encyclopedia of World Military Aircraft, Volume 1, David Donald and Jon Lake, AirTime, 1994. 9. The World's Great Interceptor Aircraft, Gallery Books, 1989. 10. The Lessons of Modern War, Molume II: The Iran-Iraq War, Anthony H. Cordesman and Abraham R. Wagner, Westview Press, 1990. 11. Air-to-Air Missile Directory, Doug Richardson and Piotr Butowski, Air International, October 1993, p 197. 12. Grumman F-14 Tomcat, Jon Lake, AirTime, 1998. 13. IRIAF 75th Anniversary Review, Kian-Noush, World Air Power Journal, AIRtime Publishing Inc, Volume 39, Winter 1999. 14. E-mail from Dave Parsons on Iranian F-14 kills during Iran-Iraq War. منبع اصلي