برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 18 فروردین 1399 در همه مناطق
-
20 پسندیده شدهاثربخشی سامانههای پدافندی در درگیریهای گذشته بخش اول: ویتنام شمالی سامانههای پدافندی جدیدی همچون باور373 هیچ یک از نقاط ضعف سامانههای پدافندی استفاده شده در ویتنام و خاورمیانه را ندارند. اختلافات زیادی در مورد اثربخشی رزمی ثبت شده برای سیستمهای پدافند هوایی شوری که در دهههای گذشته طی جنگهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است وجود دارد. مقایسه عملکرد ضعیف این سامانهها در خاورمیانه با تاثیر جنگی آنها در جنوب شرقی آسیا جالبترین مورد است. ارتباطی که بین این جزئیات تاریخی مورد بحث قرار گرفته و مبهم وجود دارد این است غالبا در سیستم بروکراسی دفاعی غرب درک کنونی از اثربخشی آخرین نسل سامانههای پدافندی روسی، چینی (و ایرانی) بیش از هر زمان دیگری بر پایه چنین دیدگاههایی تعیین میشود: "ما در سال 1991 سامانههای روسی را به طور کامل منهدم کردیم. پس چرا باید به اثربخشی سامانههای فعلی اهمیت دهیم؟" استدلال اخیر بارها مطرح شده است بنابراین این تصور که اثربخشی سامانههای پدافندی مدرن با اثربخشی تکنولوژی سامانههای دهه 60 و 70میلادی که در خاورمیانه به کار گرفته شده اند تفاوتی ندارد بسیار گسترده است و اغلب آن را باور دارند. واقعیت این است که نسل جدیدتر سامانههای پدافندی از جمله اس300 پی ام یو2، اس 400، اچ کیو9 (و باور373) از نظر فناوری پایه و عملکرد اگر بهتر از سامانه پاتریوت آمریکایی نباشند اما نزدیک به آن هستند (البته از نظر من سامانههای نامبرده خصوصا اس 400 برتری قابل توجهی نسبت به پاتریوت آمریکایی دارند) و مهمتر از آن هرگز در طی یک جنگ توسط نیروهای هوایی غربی که اسرائیل نیز شامل آن نیز میشود به چالش کشیده نشدهاند. اکنون میزان اطلاعات فنی تفصیلی موجود توسط منابع باز از سامانههای پدافندی شوروی به ویژه سام 2 گایدلاین، سام 3 گوآ، سام 6 گین فول و سام 5 گامون حیرت انگیز است. در جنوب شرقی آسیا انحصارا از سامانه سام 2 استفاده میشد و باتریهای این سامانه از میانه 1960 به طور گستردهای در ویتنام شمالی مستقر شده بودند. تعداد این سامانه در منابع مختلف بسیار متفاوت است، اما آمارها متفقا از وجود 50 باتری که به صورت چرخشی در 150 سایت ثابت فعالیت میکردند تایید میکنند. ارقام مربوط به تعداد شلیکها به ازای هر انهدام با دادههای اعلامی که از طبقه بندی خارج شده و حاکی از شلیک دهها موشک به ازای هر انهدام است نیز متفاوت می باشد و این تعداد شلیک نیز با بهبود تکنیکها و فناوری سرکوب پدافندی ایالات متحده در طول زمان افزایش پیدا کرده است. فعال شدن فیوز مجاورتی موشک سام2 در نزدیکی جنگنده RF-4C در جریان جنگ ویتنام- 12 آگوست 1967 فرار جنگنده F-105D Thunderchief از موشک سام2 پدافند ویتنام شمالی S-75/SA-2 در درجه اول به عنوان سامانه پدافندی استراتژیک طراحی شده بود و وظیفه آن دفاع منطقهای از اهداف ثابت در برابر هجوم هواگردها در ارتفاع متوسط و بالا بود. موشک این سامانه توسط لینک مرتبط به سامانه هدایت میشد و از پیشران سوخت مایع بهره میبرد. این سامانه برای درگیری از رادار فن سانگ و برای کشف هدف از رادار پی12 اسپون رست استفاده میکرد. مدت زمان فعالسازی سامانه معمولا چندین ساعت بود که به مهارت خدمه باتری و همچنین اینکه کدام بخش لازم بود جابجا شود بستگی داشت. شاید یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در این باره این باشد که بهترین معیار اثربخشی برای ارزیابی نیروی پدافندی ویتنام شمالی چه چیزی است. بیشترین تلفات نیروی هوایی ایالات متحده در ویتنام شمالی توسط توپهای پدافندی صورت گرفت. در حقیقت کل تلفات نیروی هوایی آمریکا در بازه زمانی 1964-1973 را که شامل 740 جنگنده تاکتیکی F/RF-4 ، F-105 و F-100 است را می توان به آتش توپخانه پدافندی دشمن در ویتنام شمالی و لائوس اختصاص داد. آمارهای از طبقه بندی خارج شده ایالات متحده نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این تلفات ناشی از حملات ارتفاع پست به سایتهای پدافندی است اما بیشتر این تلفات به این دلیل است که جنگندههای آمریکایی در حین حمله به دیگر اهدف برای در امان ماندن از پاکت ارتفاع متوسط و بالای سامانه سام2 اقدام به پرواز در ارتفاع پایین میکردند. در حالی که میزان خسارتها بر اثر شلیک مستقیم سامانه های موشکی متوسط به نظر میرسد، نسبت کیل ریت این سامانه ها در سالهای 1971 تا 1973 برای جنگنده اف4 فانتوم 31.5% بود و همچنین 17 فروند بی52 نیز منهدم شدند که اغلب آنها توسط سامانه های موشکی سرنگون شدند. معمولا پیشتیانی توسط مربیان با تجربه اتحاد جماهیر شوری یا ورشو انجام میشد و در نتیجه پدافند هوایی ویتنام شمالی توانست سام 2 را به موثرترین شکل عملی کند، از تحرک محدود آن به طور کامل بهرهبرداری کرد و از سام 2 به عنوان تلهای برای هدایت هواگردهای آمریکایی به داخل پاکت آتش توپخانهی پدافندی بهره میبرد. علاوه بر آن تلاش زیاد برای سرکوب یا از بین بردن سیستمهای پدافندی بخش زیادی از سورتی پروزها را به ویتنام شمالی شکل میداد. خدمه پدافند هوایی ویتنام شمالیدر کنار موشک سامانه سام2 معیار ساده شمارش تلفات مستقیم وارده به انواع تسلیحات دشمن را نمیتوان به عنوان "معیار اثربخشی" برای ارزیابی تاثیرگذاری و کارآمدی انواع تسلیحات پدافند هوایی در یک محیط تهدیدآمیز در نظر گرفت. بدون سامانههای موشکی مستقر در یک عملیات، اثربخشی توپهای پدافندی هدایت راداری یا هدایت بصری ضعیف است چرا که هواگرد میتواند بدون هیچ مانعی از ارتفاع متوسط و بالا خارج از پاکت مفید سلاح به آن حمله کند. همچنین در جایی که تنها سامانههای موشکی حضور دارند و توپخانه پدافندی غایب است هواگردها میتوانند بدون مانع حمله کنند و از پوشش زمین و محدودیتهای عملکردی سامانههای موشکی و سیستمهای راداری آنها استفاده کنند. (البته با ورود سامانههای کوتاه برد همچون پانتسیر و تور ضعف پدافند در ارتفاع پایین تا حدودی برطرف شده است.) پدافند هوایی ویتنام شمالی بسیار نزدیک از دورههای دکترین اتحاد جماهیر شوروی استفاده میکرد، این دکترین استفاده از تسلیحات پدافند هوایی که همپوشانی و حمایت متقابل را در پاکت ارتفاع انجام میدادند دیکته میکرد که تاثیر آن موجب هم افزایی میشود به این معنا که هواگردهای دشمن نمیتوانند بدون خطر در اتفاع بالا یا پست حرکت کنند. در مورد ارزیابی اثربخشی هر یک از سامانه های پدافندی بهتر است تعداد شلیکها برای هر انهدام را محاسبه کرد. مشکل در تجزیه و تحلیل این است بدون وجود دادههای قاطع در مورد هر دور شلیک، به سختی میتوان ارزیابی دقیقی را صورت داد. در صورتی که به نظر میرسد آمار اولیه تلفات بر اثر توپخانه پدافندی بیش از سامانههای موشکی است، سوالاتی همچون: در جایی که سامانههای موشکی حضور نداشته اند چه تعداد از انواع هواگردها به محدوده درگیری توپهای پدافندی وارد شدهاند؟ در مقایسه با تعداد باتریهای سامانههای موشکی ویتنام شمالی چه تعداد سامانهی توپخانه پدافندی و به چه تعداد پرسنل و چه هزینهای مستقر شدهاست؟ بمباران فرشی بی52 بر ضد اهداف ویتنام شمالی- این بمب افکن نقش بسزایی در این جنگ ایفا کرد. دو نمونه بارز از کمپین هوایی در ویتنام شمالی وجود داشت که هر دو در دوره اخیر جنگ ویتنام اتفاق افتادند. اولین آن استفاده از جنگندههای F-111A در طی سال 1972 و در خلال عملیاتهای Linebacker1/2 است. این جنگنده با استفاده از رادار خودکار تعقیب عوارض زمین در اتفاع بسیار پایین پرواز میکرد، و توانست هم توپهای راداری و هم سامانههای موشکی را شکست دهد و از نظر آماری در هر سورتی پرواز کمترین میزان تلفات را در این کمپینها به خود اختصاص داد. با وجود استفاده سنگین از پردازندههای جنگ الکترونیک، هواگردهای پشتیبانی جنگ الکترونیک، جنگندههای سرکوب پدافند هوایی، چف و جنگندههای اسکورت، بالاترین میزان تلفات در نوع خود در عملیات Linebacker2 مربوط به ناوگان بی52 است که به طور انحصاری توسط S-75 / SA-2 انجام شد. در صورتی که اگر سامانههای موشکی حضور نداشت بعید بود هیچ بمب افکنی از این نوع از دست برود. استقرار ناوگان بی52 استراتوفورترس در یک پایگاه آمریکایی در طی جنگ ویتنام 15فروند بی 52 در طی 729 سورتی پرواز از منهدم شد که تقریبا 2 درصد میشود. البته میزان خسارتها با توجه به عملیات هماهنگ سرکوب پدافند هوایی ویتنام شمالی محدود است. نکته مهمی که باید ذکر شود این است در زمانی که سامانه پدافند هوایی سام2 ویتنام شمالی بیشتر میزان شلیکها خود را انجام داد اما نتوانست هیچ بمب افکن بی52 را منهدم کند. عاملی که در تحلیلهای غیر مستقیم در مورد این قبیل کمپینها نادیده گرفته میشود بخشی از کل تلاش صرف شده برای پوشش سرکوب دفاع هوایی برای هواگردهای در حال عملیات است. قسمت اعظمی از انواع هواپیماهای تاکتیکی از جمله جنگندههای F-111 که در طول کمپین Linebacker II به پرواز در آمدند مستقیما بر ضد سایتهای پدافندی سام 2 به کار گرفته میشدند. هزینههای صرف شده و خسارات وارده به طور مستقیم با استقرار سامانههای پدافندی در ارتباط است. هر گونه تحلیل عینی در مورد اثرات رزمی سامانههای پدافندی در عملیات سرکوب پدافند نتنها باید تلفاتی را که مستقیم توسط سامانههای زمین به هوا رخ داده و یا خسارتهایی که به وسیله این سیستمها صورت گرفته را در نظر بگیرد بلکه باید اقدامات انجام شده و یا خسارتهای واردهای را که به دلیل عملیات سرکوب پدافند یا فرار از سامانههای پدافندی صورت گرفته را نیز شامل شود. از این دیدگاه سامانههای پدافند هوایی شوری موثرترین مولفه در شبکه یکپارچه پدافند هوایی ویتنام شمالی بودند. پرواز موشک سام2 پدافند هوایی ویتنام شمالی ادامه دارد .... ترجمه شده توسط GHIAM
-
9 پسندیده شدهشما درحال تماشای خلبان اسکادران های 79 و 91 Mirage F1 پایگاه هوایی القیاره در سال 1985 هستید. که در حال بریف و بحث و گفتگو پیرامون تاکتیک های پروازی بر علیه هواپیماهای F-4 Phantom نیروی هوایی ایران هستند مهدی مهماندوست
-
8 پسندیده شدهترجمه و تلخیص رضا کیانی موحد اختصاصی برای سایت میلیتاری تاریخ: 10 اکتبر 732 .م موقعیت: پواتیه فرانسه نتیجه: پیروزی قاطع فرانکها، عقب نشینی ارتش اموی از شمال فرانسه متخاصمین پادشاهی فرانکهای غربی شامل فرانکها و قبایل ویزگوت خلافت اموی شامل قبایل عرب و بربر فرماندهان شارل مارتل پادشاه فرانکها اودو دوک آکویتین عبدالرحمن غافقی فرماندار اموی اسپانیا † استعداد رزمی 15000-20000 20000-25000 تلفات 1000 نفر کشته 12000 نفر کشته پیش زمینه ی تاریخی در سال 711م. طارق بن زیاد به همراه سربازان عرب و متحدین بربرشان پای بر خاک اسپانیا نهاد. سپاه اموی در نبرد وادی لکة، یا نبرد گوادالت، مدافعین ویزگوت را از سر راه برداشت و به سرعت قسمتهای جنوبی و مرکزی شبه جزیره ی ایبری را اشغال کرد. 20 سال بعد سپاه مسلمین همچنان در حال پیشروی بود، از رشته کوه های پیرنه عبور کرده و به قلب فرانسه نزدیک می شد. فرمانده ی جدید مسلمانان، عبدالرحمن غافقی، در حال نزدیک شدن به مرزهای غربی امپراطوری تازه جان گرفته ی فرانک بود. فرمانروای فرانکها، شارل مارتل، در حال گسترش سرزمینهای تحت سلطه ی خود بود که ناچار شد با ارتش مسلمانان مصاف دهد. این نبرد در محلی بین شهرهای تور و پواتیه، در محل تلاقی رودهای کلاین و وینه روی داد. تعداد نفرات هر دو سپاه نامشخص است و روایتهای مختلف تاریخ تعداد هر سپاه را از 15هزار تا 70 هزار نفر گزارش داده اند. بررسی های جدید تاریخی و مطالعه ی روشهای سربازگیری و لجستیک در آن زمان تعداد سپاه طرفین را بین 15 تا 25 هزار نفر برآورد می کند. تلفات این نبرد هم نامعلوم است. منابع تاریخی مسلمانان درباره ی این نبرد سکوت کرده اند و منابع مسیحی تلفات فرانکها را اندک و تلفات مسلمانان را تا 400 هزار نفر ذکر کرده اند. به هرحال تلفات مسلمانان آنچنان سنگین بود که حرکت آنها را به سوی شمال متوقف کرد و پس از آن هیچ گاه سپاهیان اموی به صورت جدی به سوی مرکز فرانسه نتاختند. امویان زمانی که سپاه عبدالرحمن غافقی به پواتیه رسید امپراتوری اموی قوی ترین و بزرگترین امپراتوری زمان بود. این امپراطوری شمال آفریقا، جنوب آناتولی، عراق، ایران، شبه جزیره ی عربستان و قسمتهایی غرب شبه قاره ی هند و ماوراء النهر را تحت سیطره ی خود گرفته بود. نیروهای نظامی اموی در سال 711 م. از تنگه ی جبل الطارق گذشتند و وارد اروپا شدند. آنها توانستند پادشاهی ویزگوت را سرنگون کنند و تقریبا تمامی خاک اسپانیا و پرتقال را اشغال کنند. تنها نیرویی که مانع حرکت آنها به قلب اروپا بود امپراطوری نوپای کارولینگ بود. فرانکها زمانی که مسلمانان به غرب فرانسه رسیدند پادشاهی فرانک، تحت فرمان شارل مارتل، مهمترین قدرت نظامی غرب اروپا بود. این کشور شامل شمال و شرق فرانسه، بیشتر نواحی غرب آلمان، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند امروزی بود. پادشاهی فرانک از زمان سقوط رم به تدریج پیشرفت کرد و به اولین قدرت واقعی در غرب اروپا بدل شد. با این حال، فرانکها همچنان با تهاجم خارجی از سوی ساکسون ها، فریسی ها و باسکی ها مواجه بودند. فرمانده ی باسکی ها اودوی کبیر، دوک آکویتین و واسکونی بود . اودوی کبیر اولین مقاومت اساسی در برابر سپاه اموی توسط اودوی کبیر و در طی محاصره ی تولوز،721م.، روی داد. اودو توانست محاصره شهر را بشکند و فرمانده ی مسلمانان، سمح بن مالک را غافلگیر و زخمی کند. این شکست تأخیری در عملیات نظامی امویان ایجاد کرد اما جلوی حمله ی آنها به سمت مرکز فرانسه را نگرفت. مسلمانان تا سال 725 به آتون در بورگوندی رسیدند. اودو که از جنوب توسط امویان و از شمال توسط فرانکها تحت فشار بود با یک چرخش سیاسی با عثمان بن نیساء، فرماندار بربر کاتالونیا، متحد شد. از بخت بد اودو این اتحاد دیری نپایید چرا که عثمان بر علیه فرماندار اموی اسپانیا، عبدالرحمن غافقی، شورش کرد و یک سال بعد عبدالرحمن سپاهی را برای سرکوب او و اودو ارسال کرد. اودو در نبرد بوردو،732م.، شکست خورد و به شمال عقب نشست. اودو که علیرغم تلفات سنگین در حال سازماندهی مجدد نیروهایش بود، به شارل مارتل خطر قریب الوقوع مسلمانان را اعلام کرد و از او درخواست کمک کرد. شارل مارتل تنها زمانی کمک به اودو را قبول کرد که اودو سروری او را پذیرفت و موافقت کرد تا خراج گذار فرانکها شود. امویان از قدرت واقعی فرانک ها آگاه نبودند و نسبت به قبایل ژرمن، از جمله فرانک ها، نگرانی خاصی نداشتند. ظاهرا آنها آنچنان از قدرت خود مطمئن بودند که نیروهای شناسایی خود را به سمت شمال نفرستادند تا برآورد صحیحی از قدرت فرانکها داشته باشند. شارل مارتل به سوی جنوب حرکت کرد اما از شاهراه های باقی مانده از دوران رمی ها استفاده نکرد به امید اینکه مهاجمین را غافلگیر کند. پیشروی سپاه اموی به سمت لوآر در سال 732 م. طلایه داران سپاه اموی به سمت رودخانه ی لوآر پیش روی کردند و آذوغه و بخش بزرگی از ارتش خودی را پشت سرگذاشتند. نیروی مهاجم با سهولت چند مقاومت پراکنده را از پیش روی برداشت و به چند واحد هجومی تقسیم شد در حالی که بدنه اصلی آنها آرامتر پیشروی می کرد. امویان حرکت خود را احتمالاً به دلیل مشکلات لجستیکی به تأخیر انداختند. اودو با وجود پیروزی 11 سال قبل خود در تولوز خیلی راحت در بوردو شکست خورد ، زیرا در تولوز او حمله ی غافلگیرانه ای را علیه یک دشمن مغرور و نا آماده انجام داده بود. نیروهای اموی بیشتر پیاده نظام بودند و سواره نظام شان بسیج نشده بود. اودو یک مانور احاطه ای سواره نظام انجام داد که مهاجمان را کاملاً غافلگیر کرد و در نتیجه نیروهای مسلمان قتل عام شدند. در نبرد بوردو نیروهای اموی بیشتر سواره نظام بودند و ارتش اودو را مضحمل کردند. سواره نظام اودو، مانند سایر سوارکاران اروپایی در آن دوره، رکاب نداشتند و نمی توانستند از سواره نظام سنگین اسلحه استفاده کنند. از طرفی بیشتر سربازان اودو پیاده بودند. سواره نظام سنگین اسلحه ی بنی امیه در اولین تهاجم خود پیاده نظام اودو را در هم شکست و در هنگام فرار آنها را شکار کرد. آماده سازی و مانور شارل توانست غافلگیری را که امید داشت به دست آورد. امویان متوجه نیروی بزرگی که در سر راه آنها به سمت شهر تور کمین کرده بودند نشدند. شارل تصمیم گرفت که حمله نکند و در عوض با یک آرایش شبیه به فالانکس در لاک دفاعی فرو رفت. به گفته ی منابع عربی، فرانكها در یك مربع بزرگ قرار گرفتند كه روبروی آن را تپه ها و درختان فرا گرفته بودند تا جلوی سرعت سواره نظام مسلمانان را بگیرند. به مدت هفت روز، دو ارتش درگیر زد و خوردهای پراکنده شدند. سپاه اموی منتظر رسیدن بقیه ی نیروهای خود بود. عبدالرحمان غافقی، با وجود اینکه فرمانده ی قابلی بود، مانور خوبی نکرد. او به شارل اجازه داده بود تا نیروهای خود را متمرکز کند و صحنه ی نبرد را به دلخواه خود انتخاب کند. علاوه بر این، برای امویان غیرممکن بود که به استعداد ارتش شارل پی ببرند، زیرا او از درختان جنگل برای پنهان کردن استعداد واقعی سپاه خود استفاده کرده بود. پیاده نظام شارل بهترین امید وی برای رسیدن به پیروزی بود. بیشتر آنها سالها با او جنگیده بودند، برخی از سال 717م. با او بودند و در نبردهای بیشماری آبدیده شده بودند. علاوه بر ارتش، وی شبه نظامیانی داشت که ارزش نظامی نداشتند اما برای جمع کردن غذا و حملات ایذایی بر علیه مسلمانان مناسب بودند. شارل به درستی فرض کرده بود که عبدالرحمن ناچار به نبرد است و سعی می کند که پیشروی کند تا بتواند شهر تور را غارت کند. هیچکدام از طرفین نمی خواستند پیش قدم شود. عبد الرحمن احساس کرد که مجبور است تور را غارت کند و به این بدان معنی بود که باید اول ارتش فرانک در تپه ی جلوی خود را بشکافد. ثابت شد که تصمیم شارل برای ماندن در بالای تپه ها بسیار حیاتی بوده است زیرا سبب شد تا سواره نظام بنی امیه مجبور شوند حمله ی خود را در سر بالایی و از میان درختان انجام دهند که از اثربخشی آنها می کاست. شارل از زمان نبرد تولوز برای چنین نبردی آماده شده بود. او بهترین نتیجه را از یك وضعیت بد به دست آورد. اگرچه ظاهراً از استعداد نیروهایش کمتر از دشمن بود و سواره نظام سنگین نداشت، اما پیاده سرسخت و آبدیده ای داشت که به او اعتقاد داشتند. علاوه بر این، پیاده نظام شارل به خوبی مسلح بود. آنها با تشکیل آرایش فالانکس بهتر از آنچه که انتظارمی رفت در برابر سواره نظام ایستادگی کردند، به خصوص که شارل زمین مرتفعی را اشغال کرده بود و درختان پیش رو جلوی هر گونه تهاجم سواره نظام را می گرفت. اطلاعات ضعیف سپاه مسلمانان سبب شد که آنها از کیفیت نیروهای وی آگاه نباشند و گرچه او به خوبی از نقاط قوت و ضعف امویان آگاه بود، اما آنها تقریباً چیزی در مورد فرانک ها و روشهای جنگی شان نمی دانستند. نبرد سرانجام به یک بازی انتظار تبدیل شد که در آن مسلمانان نمی خواستند به ارتشی حمله کنند که احتمالاً از نظر عددی برتر از آنها بود و ترجیح می دادند که فرانک ها قدم پیش بگذارند. فرانکها در یک آرایش دفاعی انبوه قرارداشتند و منتظر بودند که از پایین تپه مورد حمله قرار بگیرند. نبرد سرانجام در روز هفتم آغاز شد، زیرا با نزدیک شدن زمستان کاسه ی صبر عبدالرحمن لبریز شده بود. نبرد عبدالرحمان به برتری تاکتیکی سواره نظام خود اطمینان داشت و بارها امواج سواره نظام را به سوی دشمن روانه کرد. سربازان فرانسوی با نظم و انضباط در برابر حملات مقاومت کردند، هرچند بر اساس منابع عربی، سواره نظام عرب چند بار از میان آنها عبور کرد؛ با وجود این آرایش فرانک ها در هم نشکست. سربازان آموزش دیده ی فرانک آنچه را که در آن زمان غیر قابل تصور بود انجام دادند: مقاومت پیاده نظام در برابر تهاجم سواره نظام سنگین اسلحه. بعضی از سربازان اموی که توانسته بودند از صفوف فرانکها عبور کنند سعی کردند تا خود را به شارل برسانند و او را بکشند، اما لردهایش او را در میان گرفتند و حفاظت کردند. نبرد همچنان در جریان بودند كه شایعه ای در ارتش اموی پیچید: پیشاهنگ های ارتش فرانك غنیمتهایی را كه آنها از بوردو گرفته بودند تهدید می كردند. برخی از نیروهای اموی به یکباره میدان نبرد را رها کردند و برای نجات غنائم به اردوگاه شان بازگشتند. طبق گزارش مسلمانان، در اواسط درگیری در روز دوم (منابع فرانکی می گویند که نبرد فقط یک روز ادامه داشت) پیشاهنگ های ارسال شده توسط شارل شروع به یورش به اردوگاه و کاروان تدارکاتی سپاه، و از جمله بردگان و غنائم، کردند. ظاهراً شارل نیروی پیشاهنگی را برای ایجاد هرج و مرج در اردوگاه اموی فرستاده بود تا بردگان را آزاد کنند، به امید اینکه بخشی از قوای دشمن خود را به سمت عقب بکشد. این نیرنگ موفق آمیز بود زیرا بسیاری از سواره نظام بنی امیه به اردوگاه خود بازگشتند. به نظر بقیه ی ارتش مسلمانان این یک عقب نشینی تمام عیار بود و به زودی تمام آنها عقب نشینی کردند. عبد الرحمن در حالی که تلاش می کرد تا از عقب نشینی سربازانش جلوگیری کند محاصره و کشته شد. سربازان بنی امیه همگی به اردوگاه خود عقب نشینی کردند. فرانكها به مواضع دفاعی خود برگشتند و در طول شب استراحت كردند تا صبح روز بعد نبرد را از سر بگیرند. فردای آن روز، هنگامی که سربازان بنی امیه به نبرد بازنگشتند فرانکها از فریب دشمن هراسناک شدند. شارل در ابتدا فکر می کرد كه امویان تلاش می کنند كه او را فریب بدهند و از تپه به پایین و زمین باز بکشانند. او می دانست که باید به هر قیمتی در برابر این وسوسه مقاومت کند. او سالها به نیروهای خود تعلیم داده بود تا تحت هیچ شرایطی از هم جدا نشود و به یک دشت باز نیایند. تنها پس از شناسایی گسترده اردوگاه اموی کشف شد که مسلمانان در طول شب عقب نشینی کرد. آنها آنقدر عجله داشتند که حتی چادرهایشان را نیز جمع نکردند، تنها هر چه که می توانستند برداشتند و فرار کردند. پی آمد عبدالرحمن با اینکه فرمانده ی خوبی بود اما نتوانست دو کار اساسی را، که باید قبل از جنگ انجام می داد، انجام دهد: 1. او یا فرض کرد كه فرانك ها به یاری رقیب خود،اودو، برنخواهند خواست؛ یا اینکه به این مسئله اهمیتی نداد، و به این ترتیب نتوانست قدرت دشمن خود را قبل از حمله ارزیابی كند. 2. او نتوانست تحرکات ارتش فرانک را کشف کند. ضعفهای ارتش مسلمانان: 1. آنها با غنیمتهایی که همراه داشتند سنگین شده بودند. 2. آنها قبل از نبرد تلفاتی داشتند. 3. مخالفان ضعیفی مانند اودو را می توانستند دور بزنند و بعدا در هم بکوبند تا با تمام قدرت واقعی به قلب اروپا بتازند و حداقل تا حدی میدان جنگ را به نفع خود انتخاب کنند. در حالی که برخی از مورخان نظامی خاطرنشان می کنند که رها کردن دشمنان در پشت سر عاقلانه نیست، اما مغولان ثابت کردند که حمله ی غیرمستقیم و دور زدن دشمنان ضعیف تر برای از بین بردن قوای قوی تر دشمن می تواند یک روش تهاجمی مؤثر باشد. در این وضعیت اودو برای مسلمانان تهدید جدی محسوب نمی شد. خطر واقعی برای عبدالرحمن سپاه شارل بود و عدم اکتشاف سرزمین گل برایش فاجعه به بار آورد. شارل در حالی که سرزمینش تهدید می شد نمی توانست بیکار بماند و باید دیر یا زود باید با ارتش امویان روبرو می شد. سربازانش از شکست سنگین اودو خشمگین بودند و می خواستند تا بجنگند و تلافی کنند. شارل آخرین مدافع برای محافظت از اروپای غربی بود. پیروزی فرانکها در نبرد بلاط الشهداء را می توان با شکست ایرانی ها در دشت ماراتن یا شکست هالکو در نبرد عین جالوت مقایسه کرد؛ نقطه ی پایانی بر تهاجم دشمن. عقب نشینی بنی امیه و حمله ی دوم ارتش بنی امیه به جنوب پیرنه عقب نشینی کرد. شارل در سالهای بعد بیشتر به سوی جنوب پیشروی کرد. پس از درگذشت اودو (در حدود 735م.)، که در سال 719 م. با اکراه سروری شارل را تصدیق کرده بود، شارل آرزو داشت که سرزمینهای اودو را به سرزمین خودش ضمیمه کند. اما یک سال بعد که امویان با دوک مورنتوس متحد و وارد پرووانس شدند اشراف محلی هانالد، فرزند اودو، را به عنوان دوک اعلام کردند و شارل میراث وی را به رسمیت شناخت. در سال 735م.، فرماندار جدید اندلس، یعقوب بن حجاج، دوباره به فرانسه حمله کرد تا انتقام شکست عبدالرحمن را بگیرد. یعقوب نیروهایش را در ساراگوسا جمع کرد و با عبور از رودخانه ی رون شهر آرل را تسخیر و غارت کرد. از آنجا ، او به قلب پرووانس حمله کرد و با وجود مقاومت شدید آوینیون را اشغال کرد. آنها چهار سال در پرووانس باقی ماندند و حملاتی را به لیون، بورگوندی و پیدمون انجام دادند. شارل مارتل در سالهای 736م. و 739م. حمله کرد اما به عقب رانده شد. نفوذ بیشتر مسلمانان با آشفتگی داخلی بنی امیه کنار گذاشته شد. علیرغم شکست در نبرد تور، امویان 27 سال دیگر ناربون و سپتیمانیا را کنترل کردند هرچند که نتوانستند بیشتر از آن گسترش یابند. معاهداتی که با قدرتهای محلی امضا شد تحیکم شد و در سال 734م. فرماندار ناربن، یوسف بن عبد الرحمن ال فهری، با چند شهر پیمان دفاعی مشترک علیه تجاوزات شارل مارتل منعقد کرد. شارل همچنان در حال توسعه ی سرزمینهایش به سمت جنوب بود. او قلعه های اموی را فتح کرد و پادگان های آنها را در طی محاصره ی آوینیون و محاصره ی نیم ویران کرد. ارتشی که قرار بود ناربون را آزاد کند در نبرد رودخانه ی بره با ارتش شارل روبرو شد و مضحمل شد. با این حال ، شارل در محاصره ناربون در سال 737م. از مدافعین عرب، بربر و شهروندان مسیحی شکست خورد. شارل با ول کردن محاصره ای که ممکن بود سالها طول بکشد به ایزوله کردن مدافعین مسلمان در شهرهای جنوب فرانسه رضایت داد. بیرون کردن مسلمانان از فرانسه به پسرش، پپین کوتوله، واگذار شد. نبرد تور به ایجاد پایه های امپراتوری کارولینگ و تسلط فرانکها بر اروپای غربی در قرون بعدی کمک کرد. اکثر مورخان بر این باورند که "برقراری هژمونی فرانکها در اروپای غربی سرنوشت این قاره را شکل داد و نبرد بلاط الشهداء قدرت فرانکها را تحکیم کرد." پی نوشت: بلاط به معنای شاهراه سنگفرش شده است. بلاط الشهداء نامی است که بعدها مورخین عرب بر روی این نبرد گذاشتند. منبع: https://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Tours
-
6 پسندیده شدهتانک تی-90 آ (سمت چپ) در کنار تانک تی-90 ام (سمت راست) طبق گزارش روزنامه روسی Krasnaya Zvezda، وزارت دفاع روسیه تانک های T-90M سفارش داده شده را تحویل گرفته است. این روزنامه جزئیات دیگر مانند تعداد تانک های تحویلی را ارائه نکرده است. در سال 2019 کارخانه UralVagonZavod آزمایشات لازم بر روی تانک T-90M را به پایان رسانده بود که بعد از آن وزارت دفاع روسیه برای ساخت تانک های T-90M قرار دادی را با کارخانه UralVagonZavod جهت تحویل این تانک ها در سال 2020 را امضا کرد. احتمالا امسال برای اولین بار در مراسم رژه روز پیروزی در میدان سرخ مسکو تانک های T-90M حضور خواهند داشت. نمونه تکمیل شده تانک تی-90 ام در کارخانه UralVagonZavod
-
2 پسندیده شدهیکی از نکات این چند روز سکون در آسمان کشورها و از جمله عراق یک پرواز مشکوک هست: ایلوشین کارگوی شرکت زتاویا اکراینی. یکی اینکه مبدا پروازش در عراق مشخص نیست ولی جایی از نزدیک عین الاسد اوج میگیره که میشه تقریبا اطمینان داشت از اونجا بلند میشه. دوم پرواز های روزهای اخیرش هست؟ کجاها؟ کویت عمدتا، اردن و اسراییل حالا کارگوی اکراینی در عین الاسد چه میکنه و پرواز به کویت و اسراییل برای چی هست شاید ربطی به پاتریوتها داشته باشه از دو منظر: 1. عنوان میشه پاتریوتها از کویت به عراق منتقل شدند 2.گمانه زنی میشه پاتریوتها به نحوی در نقش محافظ موشکی از اسراییل هم در مجموعه دفاع موشکی یکپارچه ایفای نقش خواهند کرد. ایران باید یک پلن بزرگ را که قدم به قدم تکه هاش داره اطرافش چیده میشه را به دقت در نظر داشته باشه و پیش بینی های لازم و قدم های متناسب را برنامه ریزی کنه. درسته مشکلات زیاد هست و قابل درک هست چقدر فشار رومون هست ولی باید توان را چند برابر کرد.
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهدر طول جنگ های اخیر، درگیری ها به درون شهر ها کشیده شده است مانند جنگ های عراق، افغانستان، جنگ های بین رژیم اسراییل و فلسطینی ها، جنگ داخلی لیبی ، جنگ داخلی سوریه و... که درس های زیادی را به نیروهای نظامی آموخت. وجود نیروهایی که به طور یکپارچه توانایی بقا در مناطق شهری را داشته باشند بسیار با اهمیت است. با توجه به ماهیت جنگ های شهری نیروهای پیاده بسیار آسبیب پذیر هستند. سلاح های نیروهای پیاده نظام نیز قدرت آتش کافی برای از بین بردن پناهگاه های دشمن را ندارد. پنهان شدن نیروهای دشمن در ساختمان ها و جا به جایی مخفیانه آنها حفظ کنترل و شناسایی متقابل را با مشکل مواجه می کند. به همین دلیل تانک ها و خودرو های زرهی برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام در شرایط غیر معمول خود یعنی در شهرها باید به اجرای ماموریت بپردازند. واحد های زرهی با توانایی ایجاد آتش مستقیم پوشش مناسبی برای مقابل با تهدید ها و یا سرکوب آتش دشمن ایجاد می کنند. نیروهای اسراییلی در حال تمرین برای جنگ شهری نیروهای اتریشی در حال تمرین برای جنگ شهری اما محیط های بسته شهری همیشه برای واحد های زرهی شرایط سخت و دلهره اوری را بوجود می آورند. نقاط ضعف تانک ها که در جنگ های کلاسیک قابل چشم پوشی بود، در جنگ های شهری عامل نابودی آنها می شود. احتمال حمله از هر طرف، کاهش تحرک پذیری، ضعف در شناسایی نیروهای چریکی نمونه های کوچکی از شرایط دشوار در جنگ های شهری است. از همین رو به روز رسانی تانک ها و ادوات زرهی که با شرایط خاص شهری مطابقت داشته باشند به طور روز افزونی احساس می شود. سازندگان پیشرو در عرصه زرهی مجبور شدند به روزسانی هایی را برروی اداوت زرهی انجام دهند که واحد های زرهی نه تنها بتواند در طول عملیات در شهر ها سالم بمانند بلکه عملیاتی که به آنها سپرده شده است را به طور صحیح و بدون نقص انجام دهند. در حالی که تانک ها در برابر تهدیدات به خوبی محافظت می شوند، خدمه تنها زمانی امنیت دارند که داخل تانک بمانند. از آنجا که مسلسل هم محور تغییر ارتفاع محدودی دارد نمی تواند اهداف در ارتفاع بالا را از بین ببرد مثل نیروهایی که در طبقه بالا ساختمان های بلند قرار دارند. استفاده از مسلسل خارجی برای از بین بردن تهدیدات نیز بسیار خطرناک است زیرا خدمه را در معرض دید دشمن به خصوص تک تیر اندازان قرار می دهد. برای مقابله با این مشکل می توان از محافظ زرهی برای مسلسل خارجی استفاده کرد تا امینت خدمه تا حدودی تامین شود. استفاده از تسلیحات کنترل از راه دور نیز نه تنها امنیت خدمه را تامین می کند بلکه قدرت آتش تانک ها و خودروی های رزمی پیاده نظام را بهبود می بخشد. مسلسل کنترل از راه دور بر روی مرکاوا مارک4 خدمه تانک ها در در مناطق شهری نیاز دارند تا به اطراف خود تسلط داشته باشند خطر ممکن از هر طرف آنها را تهدید کند نقاط کور در جنگ های شهری بسیار زیاد است به ویژه عقب و کناره های تانک، در مواقعی تانک می خواد به عقب حرکت کند احتمال برخورد به تانک ها و وسایل نقیله خودی را افزایش می دهد.برای این منظوره تعبیه دوربین هایی در نقاط کور تانک راه حل مناسبی به نظر می رسد به این صورت خدمه یک دید کامل از اطراف تانک خواهند داشت. نصب دوربین های پانوراما که دید 360 را برای خدمه فراهم می کنند در تانک مرکاوا بسیار موثر مواقع شده است. استفاده از دوربین های مستقل حرارتی به خدمه کمک می کند در همه حال اطراف را برای پیدا کردن اهداف مورد نظر جست وجوی کنند. سیستم های مدیریت نبرد نیز به هدایت و فرماندهی جنگ در شهر کمک می کنند تا موقعیت نیروها به طور کامل مشخص شود همچنین احتمال هدف قرار دادن نیروهای خودی کاهش پیدا خواهد کرد. برای بقای تانک ها در جنگ شهری بهبود و ارتقای زره در تمامی تانک ها باید انجام شود و استثنایی وجود ندارد. در جنگ شهری حمله از همه طرف: بالا، عقب، پهلوها و پایین احتمال دارد .کف تانک ها درمقایسه با دیگر قسمت ها از زره ضعیف تری برخوردار است بنابراین باید تقویت شود. استفاده از بمب های دست ساز و مین ها برای نابود کردن تانک ها بسیار شایع هستند به عنوان مثال روز کریسمس سال 2005 در عراق یک دستگاه تانک M1A1 به وسیله یک مین ضد تانک منهدم شد همچنین یک دستگاه مرکاوا Mk3s در غزه به وسیله مین نابود شد. استفاده از زره های افزودنی به همراه زره های واکنشی و زره های قفسی برای بهبود و تقویت زره تانک ها روش کارامد است.زر ه های قفسی در جنگ عراق ثابت کردند می توانند بسیار موثر باشند نیروهای ایالات متحده، بریتانیا، و نیروهای استرالیا به طور گسترده از آن استفاده کردند. نیروهای رژیم اشغالگر قدس نیز بر روی بولدوزر زره پوش خود از زره قفسی استفاده می کنند.سیستم های دفاع فعال و غیر فعال نیز می توانند برای افزایش بقای تانک ها در شهر موثر باشند اما سیستم های دفاع فعال به خاطر طراحی شان و نوع از بین بردن پرتابه های می توانند برای نیروهای پیاده نظام خودی که در اطراف تانک قرار دارند خطرناک باشد و به آنها صدمه بزند. بولدوزر زرهی رژیم اشغالگر قدس مجهز به قفس زرهی نمونه های از بروزرسانی برای تانک های برای جنگ شهری: 1) آبرامز Tank Urban Survival Kit) TUSK) در 29 اگوست سال 2006 ارتش آمریکا به شرکت جنرال دینامیک سفارش داد تا 505 دستگاه از آبرامز های مدل M1A1 و M1A2 را به کیت TUSK مجهز کند تا در جریان عملیات در عراق با مشکلی مواجه نشوند. ارتقا زره شامل اضافه شدن زره واکنشی در طرفین تانک و یک زره قفسی در پشت تانک می باشد. یک حفاظ (شفاف یا مات) و یک سیستم دید حرارتی بر روی مسلسل M240B اضافه شده اند.یک مسلسل کنترل از راه دور نیز بر روی برجک قرار داده شده است که اختیار آتش آن در دست فرمانده تانک است. تلفن بیرونی در تانک نصب شده تا در صورت لزوم پیاده نظام با فرمانده تانک ارتباط داشته باشند. 2)Leclerc AZUR در ژوئن سال 2006 شرکت Nexter از لکلرک بهینه سازی شده برای جنگ شهری رونمایی کرد. این کیت شامل زره کامپوزیتی در اطراف تانک، زره قفسی در عقب بدنه و برجک تانک و زره اضافه ای برای محافظت از موتور در برابر بمب های آتش زا اضافه شده است. چراغ های جلوی تانک مجهز به یک حفاظ شده اند تا به راحتی شکسته نشوند. یک مسلسل 7.62mm کنترل از راه دور مستقل از توپچی با دوربین دید یکپارچه اضافه شده است. جعبه های چند منظوره برای حمل تجهیزات مثل مهمات ، آب ، مواد غذایی ، برانکارد و ... نیز در عقب تانک نصب شده است. یک سیستم هشدار دهنده وقتی که تانک می خواهد به عقب برگردد (برای ایمنی پیاده نظام) و قابلیت ارتباطات بی سیم تا 200 متر با پیاد نظام جزو تجهیزات اضافه شده هستند. در اوایل سال 2011 شرکت Nexter با همکاری شرکت بین المللی Golden Group قرار دادی را امضا کردند تا تانک های لکلرک نیروهای مسلح امارات متحده عربی را به کیت AZUR مجهز کند. Leopard 2 PSO(3 شرکت KMW سازنده کیت PSO برای تانک Leopard 2است . این تانک مجهز به استتار شهری به علاوه زره افزودنی که در قسمت برجک و بدنه اضافه شده است، می باشد. همچنین به یک تیغه بلدوزر در جلو مجهز است که تحت کنترل راننده تانک است تا موانع را به راحتی از جلوی راه بردارد.LEOPARD 2 PSO به یک ایستگاه سلاح کنترل از راه دور مدل FLW 200 مجهز است. FLW 200 قابلیت چرخش 360 درجه و حرکت افقی در زاویه 90 درجه را دارد. بر روی این سایت می توان طیف گسترده ای از انواع تسلیحات را نصب کرد. حتی می توان بر روی آن سلاح های غیر کشنده(نارنجک های اشک آور) برای کنترل شورش های مردمی نصب کرد. یک سیستم ارتباطی ویژه در عقب تانک برای تسهیل همکاری با افراد پیاده نظام پیاده تعبیه شده است. هر کدام از تانک های Leopard 2 PSO مجهز به سیستم GPS و تجهیزات انتقال داده ها هستند که باعث می شود هدایت جنگ و فرماندهی آن به شکل راحت تری انجام شود و خطر شلیک به نیرو های خودی به حداقل می رسد، چرا که خدمه LEOPARD 2 PSO می تواند نیروهای خودی و دشمن را تشخیص دهد. خدمه تانک می توانند یک دید 360 درجه از اطراف تانک به وسیله یک دوربین با عملکرد بالا داشته باشند. علاوه بر این، خدمه در مجموع سه واحد دید حرارتی مدرن برای مقاصد شناسایی در اختیار دارند .سیستم خنک کننده با عملکرد بالا تضمین می کند که هوای در داخل LEOPARD 2 PSO در دمای متعادل باقی می ماند. تمام 2S LEOPARD در حال حاضر می توان به این نسخه به روز رسانی کرد. 4)چلنجر2 در طول جنگ های شهری در عراق تانک های چلنجر2 نیز به روز رسانی شدند تا برای جنگ شهری اماده شوند.در تانک چلنجر زره های افزودنی در کناره ها و جلوی بدنه و زره های قفسی در پشت بدنه و برجک قرار دارند و یک مسلسل کنترل از راه دور برروی تانک قرارداده شده است. در بعضی از تانک ها تیغه بلدوزر نیز اضافه شده است. 5) تانک t-72 تانک t-72 مجهز شده به کیت جنگ شهری در نمایشگاه اکسپو روسیه در سال 2013 به نمایش عموم گذاشته شد. این تانک مجهز به تیغه بلدوزر است همچنین برای مسلسل خارجی یک حفاظ در نظر گرفته شده است. زره قفسی در عقب تانک و عقب برجک قرار داده شده است علاوه بر این زره واکنشی نیز اضافه شده است. PT-72U (6 این تانک ساخت لهستان است که برای جنگ شهری به روز رسانی رسیده است. در این تانک تغییرات اعمال شده که عبارت اند از: بسته های حفاظتی افزودنی (Add on) اضافه شدن یک زره قفسی در پشت تانک تقویت زره واکنشی سلاح کنترل از راه دور مجهز به یک مسلسل 12.7 میلی متری که بر روی دریچه فرمانده قرار دارد و توانایی چرخش 360 درجه در حالت افقی و چرخش از - 5 تا +55 درجه در حالت عمودی را دارد. سیستم های نظارتی شامل 8 دوربین دید روز -شب با زاویه مشاهده 55 درجه و دوربین های دوار غیر فعال FLIR که تا 26 برابر زوم اپتیکال دارد . گردآوری و ترجمه:Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است با توجه به تهدید ها در منطقه و قدرت گرفتن نیروهای چریکی و ترویست نیرو های مسلح مخصوصا نیروهای زرهی چقدر آمادگی با این تهدید ها را دارند؟ به نظر شما... اضافه شدن چه گزینه های بروی تانک های ایرانی آنها را برای جنگ شهری آماده می کند؟ کدام مدل از تانک های ایرانی باید در اولیت به روز رسانی برای جنگ شهری قرار داشته باشند؟؟ اضافه کردن کدام بسته ها بروی تانک های ایرانی در الویت قرار دارد؟؟؟
-
1 پسندیده شدهبرای داشتن ناو هواپیمابر میشه حول دو موضوع بحث کرد، یکی نیازسنجی : اساسا ما نیاز به ناو هواپیمابر داریم یا خیر؟ چه تعداد و چه ظرفیتی و برای چه متموریتی و امثالهم دوم امکانسنجی: آیا امکان داشتنش رو داریم؟ ساخت یا خرید و یا هرچی ؟ در وضعیت کنونی مورد دوم اولی رو کاملا تحت پوشش خودش قرار میده، در وضعیتی که ما هواپیما و نیروهوایی مناسبی برای حفاظت از آسمان سرزمینی نداریم، عملا صحبت از ناو هواپیمابر کردن محلی از اعراب نداره.
-
1 پسندیده شدهاینکه گفته میشود اس 300 و یا اس 400 از پاتریوت قوی تر است ممکن است درست باشد. البته تا حالا این دو سامانه روسی قابلیت خود را در یک جنگ نشان نداده اند ولی نکته ای که است امریکا چون یک قاره است و از کشورهای دیگر دور است زیاد بر روی سامانه های پدافندی زمین پایه سرمایه گذاری نکرده است. استراتژی این کشور بیشتر بر حفظ برتری هوایی با کمک هواپیما است نه پدافند. قبل از انفلاب نیز ما چنین استراتژی داشتیم. یعنی دفاع اصلی قرار بود بر مبنای هواپیما های اف 14 اف 16 و اواکس بنا شود. موشک های هاگ نقش کمکی داشت. کلا استراتژی امریکایی چنین است. روسیه بلعکس همیشه به علت موقعیت جغرافیایی خود به پدافند زمین پایه بسیار اهمیت میداده است. تنوع پدافندهای روسی بسیار زیاد است. اس 400 اس 500 بوک تور پانتسیر و .... امریکا بیشتر بر روی سامانه های پدافندی دریا پایه تمرکز داشته است. خود امریکا حتی زمانی میخواست گنبد اهنین را از اسراییل بخرد. چون سبد پدافندهای ساخت امریکا کامل نیست. با توجه به مناقشات اخیر شاید سیاست خود را عوض نماید.
-
1 پسندیده شدهدر مورد مزایای داشتن یک ناو هواپیما بر در اقیانوس هند به نظر من نیاز به بحث نیست چون اظهر من الشمس است. البته این در صورتی است که ما به سطح تکنولوژی رسیده باشیم و جنگنده های ناو نشین ما دارای تکنولوژی باشند که مقهور جنگنده های طرف مقابل نشن. چون غرق شده ناو هواپیمابر به مفهوم شکستن ابهت نظامی ان کشور است. در شرایط فعلی حتی در مورد توانایی بهترین جنگنده های روسی برای مقابله با نمونه های امریکایی تردید وجود دارد. البته این به این مفهوم نیست که نمی توانیم بر روی خاک خود با کمک ترکیب یک شبکه پدافندی لایه به لایه متحرک و یک نیروی هوایی مقابله کنیم. ولی ارسال ناو هواپیمابر به صدها کیلومتر دورتر از خاک اصلی و مقابله با امریکا به نظر مشکل می اید. پهبادهایی با قابلیت داگ فایت و مقابله با جنگنده های سرنشین دار هنوز حتی برای امریکایی ها هم رویا است با این شرایط اگر یک ناو پهباد بر را به عمق اقیانوس بفرستیم همان مشکل عدم پوشش هوایی را خواهد داشت و تبدیل به سیبل هواپیما های دشمن خواهد شد. بحث حضور ناو هواپیمابر در دریای عمان بود که این مشکلات را ندارد ولی مزیتی هم ایجاد نمی کند چون یک دریای محدود اصولا مناسب برای ناوهای بسیار بزرگ نیست بنابراین من فعلا با این نظر که ناوهواپیمابر به درد ما نمی خورد موافقم
-
1 پسندیده شدهدر یک حرکت ناگهانی .. جناح های پارلمانی در عراق الکاظمی را به عنوان کاندیدای نخست وزیر به عنوان جانشین الزرفی معرفی کردند منابع آگاه عراقی به الجزیره گفتند در جلسهای عصر یکشنبه که در بغداد برگزار شد و شامل احزاب بزرگ پارلمانی بود ، منجر به توافق آنان برای تعیین رئیس سازمان اطلاعات ، مصطفی الکاظمی به عنوان نامزد خود برای نخست وزیر به جای ، عدنان الزرفی شد این منابع گفتند که این احزاب توافق کردند که برای خنثی کردن تلاش الزورفی ، نامزد ریاست جمهوری ، برای تشکیل دولت تلاش کنند. وی افزود: این جناح ها عبارتند از: جناح الفتح به رهبری هادی العامری ، دولت قانون به رهبری نوری المالکی و تیار حکمت به رهبری عمار الحکیم ، و اظهار داشت که این جناح ها رئیس جمهور جمهوری را از نامزد جدید خود مطلع خواهند کرد. الزورفی پیشتر روز یکشنبه از ریاست مجلس خواسته بود تا تاریخ جلسه ویژه را تعیین کند تا به برنامه دولت وی رأی دهد و به دولت او اعتماد بدهد ، جبهه های مخالف و جناح های قدرتمند شیعه با انتصاب وی به سمتنخست وزیری مخالف هستند. نخست وزیر منصوب پیش از این اعلام کرده بود که برنامه دولت خود را به ریاست مجلس ارائه داده است تا درباره آت رای گیری شود و گفت که یک دولت ملی که مشروعیت خود را از پارلمان عراق و پس از مشورت با جناح های پارلمان و برای برآورده کردن مطالبات مردم در خیابان عراق تشکیل خواهد شد. وی ادامه داد: دولت جدید بر روی چهار محور مهم کار خواهد کرد: تلاش برای یافتن راه حل برای بحران مالی و تاکید بر هیبت دولت و حاکمیت قانون ، انجام انتخابات آزاد ، عادلانه و شفاف و برقراری روابط بین المللی متعادل برای آنچه که وی عراق قدرتمند و معتدل توصیف کرد. فلاح الزیادی ، نماینده پارلمان عراق ، که الزرفی ،تشکیلات دولت 24 نفره خود را در پایان این هفته یا اوایل هفته آینده ، در بازه ی مهلت قانونی ابه مجلس معرفی کند. منبع: https://www.aljazeera.net/news/politics/2020/4/5/كتل-نيابية-رئيسية-بالعراق-تسمي-مرشحا-بديلا-لرئاسة-الوزراء
-
1 پسندیده شدهتانک های تی-34 منهدم شده در جنگ کره تصویرگرافیکی از تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی دو دستگاه تانک M26 از گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا که در جاده ای در منطقه Naktong Bulge مستقر شده اند. در پس زمینه تصویر تانک تی-34-85 فرمانده گردان از هنگ 2/107 ام زرهی کره شمالی دیده میشود که سقف برجک آن به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. این تانک های تی-34-85 جز اولین قربانیانی هستند که توسط تانک های M26 در 17 اوت سال 1950 منهدم شدند. تانک های ام26 مربوط به گردان 1 ام زرهی تفنگداران دریایی ارتش امریکا هستند. چند تانک تی-34- 85 از هنگ 2/107 ام زرهی ارتش کره شمالی به مواضع دفاعی تیپ یکم موقعت تفنگداران دریایی در نزدیکی Waegwan حاشیه Pusan ( پوسان) حمله کردند. اما با دخالت آتش تانک ها و راکت های ضد زره بازوکا این حمله دفع شد. در تصویر سقف برجک یکی از تانک های تی-34 به علت انفجار مهمات داخلی کنده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 در نزدیکی رودخانه Naktong که کاملاً در آتش سوخت است. این تانک تی-34-85 بوسیله 3 گلوله فوق سریع شکافنده زره (HVAP) احتمالا توپ 76 میلی متری تانک M4A3E8 منهدم شده است. این برخورد موجب شده است که مخزن سوخت خارجی تانک تی-34 کاملا منفجر شود. در داخل تانک نیز انفجار مهمات موجب جدا شدن سقف برجک شده است. (28 اوت 1950) دو تانک تی-34-85 از تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بوسیله تانک های ام26 هنگام جنگ در نزدیکی Yongsan در تاریخ 3-4 سپتامبر منهدم شدند. در قسمت جلویی برجک نزدیک ترین تانک تی-34 میتوان اثراب نفوذ گلوله را مشاهده کرد. این نفوذ منجر به اتش سوزی گسترده تانک شده اند که متیوان اثرات این اتش سوزی را در بخش چرخ های حرکتی مشاهد کرد. تانک تی -34-85 فرمانده تیپ یا هنگ منهدم شده احتمالاً مربوط به تیپ 16 زرهی کره شمالی ، در نبرد Naktong در 4 سپتامبر 1950 یکی دیگر از تانک های تی -34-85 تیپ 16 ام زرهی کره شمالی که بر اثر بمباران هوایی ( احتمالا ناپالم) سوخته است. شکل برجک این تانک تی-34-85 نشان میدهد این تانک جز نمونه جدید تانک تی-34-85 است که به تازگی و درطول جنگ کره در کارخانجات شوروی تولید شد و به کره شمالی فرستاده شده است. یک دستگاه تانک تی-34-85 متعلق به هنگ42 ام زرهی کره شمالی در نبرد با گردان یک ام زرهی تنفگداران دریایی در 16 سپتامبر 1950 در نزدیکی منطقه Inchon (اینچئون) منهدم شده است. تانک تی-34-85 در جریان درگیری ها در منطقه Naktong در نزدیکی Waegwan منهدم شده است. نفوذ گلوله به تانک موجب آتش سوزی گسترده تانک شده است به طوری که حرارت زیاد موجب صدمه دیدن چرخ های جاده شده است. 7-8 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 که در داخل یک خانه مخفی شده بود پس از اصابت گلوله از سمت تانک M4A3E8 متعلق به گردان 73 ام زرهی در نبردهای نزدیک اینچئون منهدم شده است - 21 سپتامبر 1950 سربازان 5 ام سواره نظام در حال بازرسی یک تانک تی-34-85 متعلق به تیپ 16 ام زرهی هستند. تجهیزات نظامی این تیپ زرهی در نبرد Naktong به شکل جدی نابود شد. 20 سپتامبر 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی در نزدیکی Waegwan که به طور کامل منهدم شده است. انفجار مهمات داخل تانک موجب کنده شدن سقف برجک شده است. یکی از غیرمعمول ترین درگیری تانک ها در 12 اکتبر 1950 در نزدیکی Songhyon-ni اتفاق افتاد. یک تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی ناگهان از مه بیرون آمد و یک تانک M4A3E8 برخورد میکند با این حال تانک تی-34-85 بوسیله شلیک گلوله تانکهای امریکایی به برجک منهدم میشود. دو تانک تی-34- 85 منهدم شده در 10 نوامبر 1950 در نزدیکی منطقه اینچئون کاروان کامیون های تدارکاتی ارتش امریکا در حال عبور از کنار یك تی-34- 85 ، در نزدیك منطقه Taegu در رودخانه Naktong 21 دسامبر سال 1950 تانک تی-34-85 ارتش کره شمالی که بعدا برای بررسی های بیشتر به آمریکا منتقل شد و اکنون در موزه نظامی Ordnance نگهداری میشود.
-
1 پسندیده شدهکسینجر شکر اضافی می خوره . با این گندی که سیستم های کاپیتالیسم و شبه کاپیتالیسم در حمایت از مردم در مقابله با فجایعی مثل کرونا از خودشون دارند نشون می دهند ، کم کم باید فاتحه ی این سیستم ها رو خوند . آمریکا به عنوان کشوری که عملا داره با چاپ دلار ثروت واقعی از سایر نقاط دنیا می گیره ، گند زده ، حالا چطور می خواد این ایده های لیبرال رو به خورد کشورهایی بده که مردمش اگه حمایت های اجتماعی نباشه ، نمی تونند یک هفته امنیت غذایی داشته باشند !؟ The American dream is dead یا شاید دارند از آخرین فرصت هاشون برای چاپ دلار بدون پشتوانه و جذب سرمایه ی واقعی از سایر جهان ، استفاده می کنند . بعضی وقت ها قضایا ساده تر از این حرف هاست .
-
1 پسندیده شدهبخش سوم : تاریخچه عملیاتی با آغاز تولید انبوه و تحویل این جنگنده شب پرواز به اسکادران های رهگیر لوفت وافه ، شکارهای جغد آلمانی نیز بتدریج رو به فزونی گرفت . درشب 12-11 ژوئن 1943 ، ورنر استریب با یکفروند HE-219 V.9 به پرواز درآمد و در یک بازه زمانی تقریبا" یکساعته و قبل از اینکه در جریان فرود دچار حادثه شود ، حداقل 5 فروند بمب افکن نیروی هوایی سلطنتی را ساقط نمود . در دفاتر نیروی هوایی آلمان در جنگ دوم جهانی ، چنین ثبت شده ، تنها 10 روز پس از ورود این جنگنده به خط مقدم درگیری ، سه فروند جنگنده پیش تولید شده HE-219 A.0 در مجموع 20 فروند جنگنده نیروی هوایی سلطنتی ، از جمله 6 فروند جنگنده بلند پرواز دی هاویلند ، موسکیتو که تا پیش ازاین ، یک هدف غیر قابل دسترس برای لوفت وافه بشمار می رفت را هدف قرار داده و ساقط نمودند . ورنر استریب ( آس جنگنده های شبانه لوفت وافه ) این بیلان غیرقابل تصور برای اسکادرانهای تحت فرماندهی کامهابر ، برنامه ریزان نظامی لوفت وافه را بشدت تحت تاثیر قرار داد ، به همین دلیل روند تولید با سرعت بیشتری از سر گرفته شد ، هر چند به اعتقاد مورخان نظامی جنگ جهانی دوم ، هیچ سابقه ای در خصوص وارد شدن خسارت به جنگنده های موسکیتو یا مدارک مستند از سوی خدمه آلمانی جنگنده های HE-219برای هدف قراردادن این هواگردهای رزمی بریتانیایی تا کنون در دسترس قرار نگرفته است . توپ 30 م.م MK-108 با این وصف ، اولین سری تولیدی این هواگرد رزمی HE-219 A-0 بشمارمی آمد ، اما بدلیل مشکلاتی که در سطور پیشین توضیح داده شد ، در تولید پیش نمونه ها و ثبت رجیسترهای نظامی و همچنین لغو چند گونه مشابه ، تغییرات زیادی در این روند پدید آمد . این مساله بدان معنا بود که بمباران های شدید متفقین در ماه مارس 1943 باعث گردید که گونه A-0 تا اکتبر 1943 در اختیار اسکادران های نیروی هوایی آلمان قرار نگیرد . جغد شب پرواز آلمانی مسلح به رادار SN-2 در حالت استاندارد ، گونه A-0 معمولا به دو قبضه توپ 20م.م MG-151 در ریشه های بال و چهار قبضه توپ 20 یا 30 م.م در بخش شکمی بدنه مسلح می شد ، در حالی که نمونه های اولیه اوهو ( 10-15 فروند نخستین ) به یک رادار UHF مدل FUG-212C-1 لیختن اشتاین در فرکانس 490مگاهرتزی ، مجهز شده بود . بدن ترتیب تا تابستان 1944 ، چیزی در حدود 104 فروند "اوهو" که بخش اعظمی از آنها در تاسیسات EHW یا هینکل- سود تولید شده بود ، به لوفت وافه تحویل شد . با توجه به نیازمندهای روزافزون نیروی هوایی برای خنثی نمودن حملات شبانه بمب افکن های متفقین که بتدریج بر شدت و حجم آن افزوده میشد ، اولین نسخه طراحی شده برای نیل به تولید انبوه ، مدل HE-219 A-2 محسوب میشد که در این گونه ، به منظور افزایش برد رزمی ، مخازن سوخت اضافی ، پیشرانه جدید DB-603 AA با عملکرد مطلوب تر در ارتفاعات بالا و دو قبضه توپ 30م.م MK-108 ، یک سامانه شلیک به بالا در بخش عقبی بدنه ( Schräge Musik) بدان اضافه شده بود . برای تامین نیازمندی های نیروی هوایی ، در نمونه A-2 رادار جدیدتر تلفونکن FUG-220 در پهنای باند 90 مگاهرتز ( لیختن اشتاین SN-2) که بزرگتر و کاراتر از نمونه قبلی بشمار می رفت ، استفاده شد . توپ 20م.م MG-151 به همراه مهمات مربوطه این رادار در ابتدا ، برد کمتری نسبت به نمونه قبلی خود ارائه مینمود ، اما دقت و وضوح بیشتری را در اختیار کاربر قرار میداد ، ضمن اینکه تا انتهای تابستان 1944 به گونه ای بهینه سازی شده بود که در برابر اخلال متقابل ( پخش چف ) مقاوم تر می نمود . در مجموع نزدیک به 85 فروند نمونه A-2 تا نوامبر 1944 تولید شد که اغلب انها در تاسیسات EHR هینکل در روستوک یا خط تولید هینکل در حومه این شهر صورت پذیرفت . راست : به محل قرارگیری توپهای شکمی دقت کنید چپ : تست صندلی پرتاب شونده HE-219 براساس تجربیات ثبت شده دو طرف در جنگ هوایی شبانه بر فراز آلمان ، جنگنده HE-219 یک شکاری – رهگیر فوق العاده توانمند محسوب میشد که خلبانان آن ماموریت "شکارآزاد" را در اختیار داشتند ، بدین معنی که هواگردهای متفقین ، بلافاصله پس از شناسایی ، به صورت بی رحمانه ای مورد حمله قرار گرفته و ساقط می شدند . شیوه عمل بدین صورت بود که کنترلر زمینی (GCI) اسکادران را به منطقه مناسب هدایت مینمود و پس ازآن ، خدمه هوایی با اتکاء به اطلاعات رادار VHF لیختن اشتاین خود ، بسوی بمب افکن های نگون بخت روانه می شدند . در واقع امر ، برد کشف 4 کیلومتری رادار SN-2 از فاصله استاندارد میان فرمیشن های متفقین بسیار بیشتر بود و همین امر باعث میشد تا علیرغم اینکه توان پیمایش آن چندان در سطح رضایت بخشی قرار نداشت ( تقریبا" 580 کیلومتر در ساعت ) ولی در مقایسه با سایر جنگنده های شب پرواز لوفت وافه ( مسر اشیمت ME-110G و دورنیر DO-21N) با سهولت بیشتری می توانست بمب افکن های متفقین را رهگیری و ساقط نماید . HE-219 A-7 از سویی دیگر ، مشکل نیروی هوایی آلمان برای رهگیری جنگنده های بلندپرواز موسیکتو ، همچنان برقرار بود ، به همین منظور ، برنامه ارتقاء ویژه ای برای بهبود قابلیتهای HE-219 برای خنثی نمودن تهدید موسکیتو با سبک تر کردن این جنگنده ، کلید خورد . درواقع ، برای نیل به این هدف ، طراحات شرک هینکل با حذف برخی سامانه ها نظیر سیستم های سلاح و رادیو ، موفق شدند سرعت این جنگنده را به 650 کیلومتر در ساعت برسانند . این نسخه که A-6 نام گرفت ، هرگز در خط تولید قرار نگرفت ولی پایه ای برای اجرای اقدامات مشابه برای کاهش وزن نمونه های در خدمت شد . در این میان ، آخرین نسخه تولید شده ، مدل A-7 بود که به پیشرانه های اصلاح شده DB-306E مجهز می گردید . در حالت استاندارد ، A-7 به دو قبضه توپ 20م.م MG-151 در ریشه بال ، دو قبضه توپ 20م.م در بخش شکمی بدنه و دو قبضه توپ 30م.م MK-108 دربخش عقبی بدنه مسلح میگردید . تولید این نمونه قرار بود تا در نوامبر/ دسامبر 1944 آغاز شود ولی بدلیل از میان رفتن اسناد نیروی هوایی ، مشخص نیست که چه تعداد از این مدل در اختیار لوفت وافه قرار گرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-تاپیک مرتبط قصاب پرنده لوفت وافه
-
1 پسندیده شدهنیرویی که اینطور مردانه میجنگند واقعا کم نظیر هست و در نبردهای اندکی مثل دفاع مقدس این رفتار اخلاقی رو شاهد بودیم به شخصه فکر میکنم انصارالله مسیر درستی رو داره میره و ته این داستان فروپاشی آل سعود هست حکومتی که بر مبنای تزویر و پول بر سرکار هست رو مردانی با اخلاق، با ذکاوت و پاهای برهنه بر می اندازند
-
1 پسندیده شدهبه نظر میرسه دل رحمی انصارالله و اجابت درخواست دیگران با اصرار اونها چند باری هست که برای انصارالله مشکلات بزرگی درست میکنه. در این چند سال انصارالله بیش از تقریبا تمام ارتش های رسمی جهان و کشورهای مدعی در این جنگ نابرابر، ظالمانه، بی رحمانه و اتفاقا تحمیلی توسط همون کشورهای عمدتا غربی مدعی؛ اخلاقی عمل کرده ( اون هم در شرایطی که جنگ را فقط در میدان نظامی محصور نکردند بلکه با وقاحت تمام مردمان غیرنظامی را هم با تحریم و بمباران و نسل کشی برای به زانو دراوردن نیروهای نظامی یمنی و انصارالله به فجیع ترین شکلش گروگان گرفتند و کشتند ) و انصافا با این همه مشکلات و گروه ها و قبایل مختلف و نبود فرماندهی سراسری و امکانات و سازماندهی و حتی شرایط زیستی حداقلی برای خودشون، باز هم مردتر* از بسیاری از ارتش های مدعی بودند در میدان نبرد حتی با وجود اینکه حق دارند از این نبرد ظالمانه و نابرابر و تحمیلی و کشتار بی رحمانه زنان و بچه هاشون توسط محاصره و بمباران بسیار عصبانی باشند. اگر از صحنه های جاری جنگ یمن و رفتار با نیروهای نظامی و اسرا در میدان نبرد گرفته تا حتی کشته های دشمن بگذریم در خارج از مناطق جنگی هم برای انصارالله هدفهای انتخابیش در خاک دشمن و داخل هم حتی با نهایت دقت انتخاب شدند در حالیکه دشمن کاملا عکسش را در موارد متعددی مرتکب شده. برای همین آزادی امثال این شیخ اسیر و یا حتی خود منصور هادی همون ابتدای جنگ و موارد مشابه نشون میده که دشمنان چطور سواستفاده میکنند و اول با ژست التماس و وساطت و انساندوستی وارد میشند و این افراد را ازاد میکنند و بعد بلافاصله دوباره ازشون استفاده میکنند برای حملات جدید. پ ن: * اگر نگرانی از وسعت دید و اطلاعات محدود به مواردی که شخصا دیدم نبود باید میگفتم اخلاقی ترین ارتش جهان ( البته ارتشها باید خجالت بکشند چون اینها حتی ارتش هم نیستند بلکه جزء گروه های جنگجو محسوب میشند که به مراتب وضعیت وخیم تری دارند اکثرا نسبت به ارتش ها با توجیهات گوناگون) تا به حال اون هم پس از 5 سال جنگ مداوم که هر ارتشی را میتونه چند ماهش اون هم با پشتیبانی کامل کشورش و خیال جمع بابت خانواده ها و غیرنظامیانشون که مورد تعدی و کشتار قرار نمیگرند به زانو در بیاره و بالاخره خطاهای بزرگی ازشون سر بزنه ولی میبینیم که یک ارتش هم حتی نه بلکه گروه های پراکنده و نهایتا تحت اصول واحدی ( تا حد دریافت این اصول چون حتی امکانات حداقلی ارتباطی سازمانی و غیرسازمانی را هم شاید بسیاریشون نداشته باشند ) چنین مردانه میجنگه و رفتار میکنه.
-
1 پسندیده شدهچند ویدئو از موسسه تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران ببینید جالب خواهد بود تاکتیک ترور هدفمند در سیاست خارجی امنیتی رژیم صهیونیستی https://www.aparat.com/v/3qh1w نقش رژیم صهیونیستی در ترور شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی https://www.aparat.com/v/tycRg سناریوهای رویارویی محور مقاومت و رژیم صهیونیستی https://www.aparat.com/v/qaXp7 قدرت و ضعف رژیم صهیونیستی از منظر اروپایی ها https://www.aparat.com/v/P0Hd4
-
1 پسندیده شدهیک بحثی که قبل از هرچیزی مدنظر قرار بدید داستان شکار و شکارچی هست وقتی در موضع شکار قرار می گیرید هر چقدر هم ماهر باشید باز یه نفر میاد و با شانس و هوش ضربه می زند و این ضربه یک ترک هست ترک اروم اروم رشد می کنه و گسیختگی رخ می دهد این اتفاق برای وضعی که کشور و ما داریم بسیار پررنگ تر هست اون موشک برد بلند حکم شکارچی رو داره، و اون اواکس هم حکم شکارچی تنها هواپیمای دشمن و هواپیمای خودی هست که حکم شکار رو دارند در این سناریویی که شما تعریف می کنید هرچقدر هم هوشمند باشیم باز دشمن رو دست ما بلند میشه و با کمیت برنده میشه پس باتوجه به میزان دارایی و کمیت ما در موقعیت ضعف قرار می گیریم چون نسبت ما به دشمن کمتر از 1 به 10 هست در نگاه اول ناامید کننده است ولی تاریخ نشون داده که یک نیروی کوچک میتونه بر نیروی زیاد غلبه کنه جدا از یاری خدا برای ایمان آورندگان ، اتفاقات اینچنین زمانی رخ می دهند که از شیوه های نامعمول و هوشمندانه استفاده شود و برگی رو شود که کسی انتظار نداشته باشد برای مایی که دستمان بسته است زدن نقاط پشتیبانی و راداری دشمن در دستور کار قرار می گیرد و مطمئنا زدن آواکس ها هم باید در دستور کار قرار بگیرد خیلی زیاد در این مورد بحث شده است و حداقل یک نکته مورد توافق همه بوده است در جنگ احتمالی باید و باید پهن پیکر های دشمن از جمله آواکس و سوخت رسان ها و لجستیک هدف قرار بگیرند تا نیروی هوایی دشمن زمینگیر شود واگر نه با قدرت کمیت اراده خود را بر ما تحمیل می کنند این جمله علاوه بر توانمندی های کیفی اون ها هست
-
1 پسندیده شدهاسکادران 419 شناسایی تاکتیکی رژیم صهیونیستی ، یکی از توانمند ترین نیروهای هوایی منطقه را در اختیار دارد و با برخورداری از آخرین فناوری هایی که از ایالات متحده دریافت نموده و یا در صنایع هوا-فضای خود دست به توسعه آن زده است ، از توان رزمی قابل توجهی برخوردار می باشد . با این حال ، یکی از جالب توجه ترین اسکادران های این نیرو ، اسکادران 419 شناسایی تاکتیکی ملقب به " طوطی های ویرانگر (smashing parrot) یا ( Shattering Parrot) بشمار می آید . این اسکادران در ژوییه 1967 در پایگاه هوایی اتزیون (Etzion) و در کنار آخرین اسکادران a-4 اسکای هاوک موجود در سازمان رزم این رژیم فعال گردید . این اسکادران ابتدا به نمونه E اسکای هاوک مجهز بود و بعدها به نمونه N این پرنده نیز مجهز گردید . اما از نوامبر 1980 ، این اسکادران که تحت فرماندهی سرهنگ دوم ایزراییل پارناس قرار داشت بتدریج به جنگنده های جدید کفیر سی-2 تجهیز گردید که در کنار اسکای هاوک های قدیمی دست به عملیات رزمی می زدند تا اینکه در نوامبر 1981 تمامی اسکای هاوک های موجود در این واحد بازنشسته شدند . در 4 ماه مه 1981 ، این واحد یکی از کفیرهای خود را در جریان یک تمرین مشترک رزمی با ایگل های این نیرو از دست داد و در جریان آن سرگرد یورام ایتان ، فرزند ژنرال رافائل ایتان ( رییس وقت ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی ) کشته شد . با تخلیه صحرای سینا در سال 1982 ، تمامی هواپیماها و تجهیزات این یگان به پایگاه هوایی اودا انتقال یافت و پس از تغییرات عمده در سازمان رزم این نیرو و کوچک سازی نیروی هوایی این رژیم پس از امضای پیمان صلح با مصر ، این اسکادران به پایگاه هوایی هاتزور منتقل گردید . این یگان نهایتا" با ورود فالکون های خریدار شده از ایالات متحده در سال 1991 منحل گردید و پرنده های آن در پایگاه هوایی اودا در حالت ذخیره قرار گرفت . اما نمونه شناسایی پرنده های کفیر ( درحقیقت فقط دو فروند به استاندارد C2 ارتقاء یافتند ) به یک دماغه طویل تر برای نصب دوربین های تصویر برداری مجهز بودند ، تسلیحات و بویژه توپهای جلویی حذف شده ، گیرنده های هشدار دهنده راداری (RWR) به قسمت عقب منتقل شدند و یک رادار داپلر در بخش زیرین هواپیما نصب گردید . این پرنده ها عمدتا" برای اجرای ماموریت های شناسایی تاکتیکی برد بلند مورد استفاده قرار می گرفتند . این دو هواپیما پس از انحلال اسکادران 419 ، به اسکادران 144 منتقل شدند .شماره سریال تمامی پرنده های شناسایی نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی ، با عدد 4 شروع می شوند . این پرنده ها ( که تصویر فوق نمونه شماره یک KFIR C.2 را نشان میدهد) یکی از پیشرفته ترین پرنده های شناسایی تاکتیکی این نیرو در دهه 80 میلادی بشمار می آمدند ، به یک دوربین تصویر برداری مورب (مایل) که در صنایع هوا-فضای این رژیم توسعه یافته بود مجهز بودند که قادر بود تا تصاویر بسیار واضحی از موقعیت های مورد نظر برداشت نماید . پی نوشت : با این وجود یک نکته مبهم همواره در مورد پرنده های شناسایی این نیرو بویژه نمونه های RF-4E وجود دارد . بر اساس برخی شایعات و بعضا" تصاویر منتشر شده ، فتو فانتوم های نیروی هوایی رژیم صهیونیستی توانایی حمل موشکهای هوا به هوای سایدویندر را داشتند که این ارتقاء صرفا" بر نمونه های شناسایی موجود در IAF و توسط صنایع هوا- فضای این رژیم صورت گرفته بود . تا جایی که حتی استتار بدنه و حتی رنگ دماغه ( با احتمال اینکه دماغه فتو فانتوم های نیروی هوایی این رژیم رنگ آمیزی می گردید ) به گونه ای بود که درصورت شناسایی چشمی توسط رهگیرهای دشمن ( در اینجا مرحوم نیروی هوایی سوریه ) این پرنده ها با نمونه F-4 E اشتباه گرفته شود . صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
-
1 پسندیده شدهبا هزینه هواپیما یا بدون هزینه هواپیما با ریسک مقابله یا بدون ریسک هزینه ساخت و نگه داری تنها یک معیار هست در کنار چند معیار مهم دیگر
-
1 پسندیده شدهتحویل نسخه T-90M تا سال 2020 به نیروهای مسلح روسیه آلکسی خلوپوتوف، مشاور نظامی روسیه، گزارش داد اولین سری تانک های T-90M که عموما به عنوان “Proryv-3” یا Object 188M شناخته می شود تا پایان سال 2019 به ارتش روسیه تحویل داده خواهد شد و تا سال 2020 آماده نبرد هستند. T-90M در حقیقت نسخه مدرن شده T-90A است. در مقایسه با T-90A این نسخه بهبود یافته، مجهز به زره واکنشی رلیکت ، زره های قفسی در بخش عقبی بدنه و پشت برجک و توری های ضد راکت بر روی برجک است.T-90M به پیشرانه V-92S2 با قدرت 1000 اسب بخار مجهز است. حداکثر سرعت تانک در جاده 60 کیلومتر بر ساعت و برد آن 550 کیلومتر است. سلاح اصلی توپ 125 میلی متری مدل 2A46M-4 که از توپ تانک T-90A برد بیشتر و دقت بالاتر دارد. همچنین برای سلاح ثانویه نیز یک مسلسل 12.7 میلیمتر NSVT به شکل کنترل از راه دور تعبیه شده است که با سایت دیده فرمانده یکپارچه شده است. سیستم کنترل آتش و سایت نظارتی در مقایسه با نسخه پایه ارتقا یافته اند. دید فرمانده یک سایت پانوراما با دید گرمایشی جدید است. علاوه بر این T-90M به سیستم هدف یابی مجهز است که می تواند اهداف را به شکل خودکار برای خدمه شناسایی کند.
-
-1 پسندیده شدهاطلاعاتی جدید در مورد علل سقوط هواپیمایی اوکراینی حسن نوروزی عضو کمیسیون قضایی مجلس: هواپیمای اوکراینی از کنترل برج مراقبت و مراکز ما خارج شده بود. به نظر می رسد این هواپیما تحت کنترل آمریکا قرار گرفته بود. بازداشت کردن افراد در این زمینه بی معناست. هواپیمای اوکراینی در خارج از برنامه پروازی خود قرار داشته است. این هواپیما یک هفته قبل از آن در اسرائیل بوده و به نظر می رسد که دستکاری شده بود.
