برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 30 تیر 1399 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهوالله هزینه رو یکی دیگه می ده ، اگه هزینه رو شما یا خود مسئولین و خانواده هاشون پرداخت می کردند ، خودم هم براتون کف می زدم و سوت و هورا می کشیدم !! بقیه هم می ره توی حوزه ی منحوس « صبر استراتژیک »...
-
2 پسندیده شدههر زمان از لفظ « باید » استفاده شده ، و بعد در ادامه « اگر » اومده ... یعنی همه ی اینها بیشتر « رویا » هستند و بس ...
-
2 پسندیده شدهنگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی نیروهای زمینی برخلاف دیگر نیروهای هوایی و دریایی، از پراکندگی و سطوح ماموریت بسیار بالایی برخورد دار هستند که از این نظر هرگونه ارتقا و مدرن سازی و تولیدات جدید نیروها با بحث مالی و مدیریت منابع درگیر است. این سطوح عبارت اند از: - نیروی های گارد ملی و مرزبانی - نیروهای زمینی - نیروهای هوابرد - نیروهای زرهی سبک و سنگین - توپخانه - لجستیک - نیروی هوانیروز * گزارشات آینده نگرانه در خصوص نیروی زمینی FUTURE LAND OPERATING CONCEPT 2035 Unmanned Systems Integrated Roadmap FY2011-2036 Face The Future: Concepts On Force Design http://www.army.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2017/20170626-future-land-operating-concept-2035.pdf http://nzdf.mil.nz/downloads/pdf/public-docs/2018/Face_the_Future_Concepts_of_Force_Design.pdf https://assets.publishing.service.gov.uk/government/uploads/system/uploads/attachment_data/file/643061/concepts_uk_future_force_concept_jcn_1_17.pdf https://fas.org/irp/program/collect/usroadmap2011.pdf نیروهایی مثل آمریکا در وهله اول همیشه اقدام به مدرن سازی تجهیزات می کنند تا تجهیزات در مقابل پیشرفت فناوری به روز و پاسخگو باشند. اما مسیر مدرن سازی هرگز نباید با پیشرفت و تجهیز تجهیزات جدید مغایرت کند. این نکته بار مالی سنگینی بر هر نیرویی وارد می کند که آمریکا برای پرهیز از این مشکل اقدام به واگذاری یا فروش تجهیزات بعد از بروزرسانی به کشورهای متحد خود می نماید. بیشتر این واگذاری ها به کشورهایی با بنیه ضعیف مالی صورت می گیرد که توان خرید تجهیزات جدید را ندارند. برای مثال در عراق و افغانستان تانک ها و تجهیزات مورد استفاده آمریکا در جنگ بصورت کمک های نظامی به آن کشورها واگذار گردید. این اقدام دو مزیت داشت اول بازگشت هزینه این تجهیزات با کمک بندهای تعمیرات سالیانه که بصورت پنهان به کشورها اعمال می گردد و دوم اشغال بازار نظامی کشور مذکور و ایجاد زیرساخت و نیروی علاقه مند برای عقد قرارداد تجهیزات به روزتر در سال های آینده که بازار یابی برای آینده تلقی می شود. با توضیحات داده شده آینده نیروهای زمینی به دو بخش بروزرسانی و جایگزینی با تجهیزات به روز قابل تقسیم است. مسیر و نگاه به آینده در هر دو بخش بر مبنای ارتقای چابکی، کیفیت آتش، کار تیمی، دوام در میدان نبرد و هزینه است. برای این تحقق این خواسته ها، ایده هابیشتر بر استفاده از شبه پروتزها، بدون سرنشین ها، هوش مصنوعی، شبکه سازی متمرکز شده است. که نگاهی گذرا بر آینده نیروهای زمینی چنین تجهیزاتی را به رخ می کشد. 1- سربازانی با اسکلت های تقویت کننده فلزی و چشمان تیز بین و لباس هایی با قابلیت اندازه گیری علائم حیاتی 2- روبات های حمل بار و جنگجو 3- سلاح ها و گلوله هایی هوشمند با بردبلندتر و دقت بیشتر ( شناسایی هدف و تفکیک و اولویت بندی اهداف) 4- زره پوشانی تماما هوشمند با چابکی و زره بهتر (آرماتا و سیستم دفاع فعال گام های اولیه در مسیر این هدف است) 5- پهبادهایی دست پرتاب با قابلیت شناسایی و شکار 6- توپخانه هایی بردبلند با گلوله های هدایت پذیر ( بالای 500 کیلومتر برد) 7- واحدهای نظارت بر میدان با قابلیت شبکه سازی و تصمیم های بهینه با همکاری هوش انسانی و مصنوعی 8- اتاق های جراحی و درمان مجروحین کاملا اتوماتیک با قابلیت عمل از راه دور
-
1 پسندیده شدهچیزی که روش خیلی تاکید دارم، تفکیک بخش ها در خبر هست بخشی از خبر ارائه داستان هست که واقعیت را بگوید بخشی دیگر از خبر نوع ارائه خبر هست که جهت گیری داشته باشد و بخش سوم جذابیت و ارائه مطلب هست در موردی که شما میگید، نوشتن کلمه ناوشکن جز دسته اول تلقی و اشتباه نگارنده در بیان واقعیت تلقی می شود بویژه که در مورد ناو جماران هم کلمه ناوشکن را می گویند (کم دانشی) درمان این درد هم افزایش سواد نظامی هست ولی موارد دیگر افزایش سواد رسانه ای و گرافیک هست
-
1 پسندیده شدهقرار است ایران روزانه ۱.۳ میلیون بشکه نفت به چین صادر کند و بصورت اسکناس دلار تحویل بگیرد. اخبار و اطلاعات موثق حاکی از آن است که ایران و چین قرارداد صادرات روزانه ۱.۳ میلیون بشکه #نفت خام را با ۱۰ درصد زیر قیمت بازار منعقد نموده اند. این نفت، توسط نفتکش های ایرانی حمل خواهد شد و تحویل #ارتش_چین می شود. بخشی از پول نفت به ایران برای پرداخت مبادلات بین دو کشور بصورت #یوان در چین می ماند و بخش دیگر بوسیله طرف چینی بصورت #پالت های اسکناس #دلار در ایران تحویل بانک مرکزی می شود. انگیزه طرف چینی از ورود به این معامله، پاسخ به دخالت های #آمریکا در امور #هنگ_کنگ است که اخیرا درگیر اعتراضات گسترده ای با تحریک و هدایت آمریکایی ها شده و علاوه بر تهدید تمامیت ارضی چین، می تواند منجر به کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی تولید ناخالص ملی چین شود. بزودی با وقوع این رویداد اقتصادی بسیار مهم، علاوه بر افت شدید و بی سابقه قیمت ارز در ایران، بخش اعظم #تحریم های آمریکا نیز بلااثر خواهد شد. در اینجا می توان دلیل جنجالهای اخیر از طرف صداهای پهنان و آشکار آمریکا را در رابطه با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین را متوجه شد!
-
1 پسندیده شدهنه شرقی نه غربی یا هم شرقی یا هم غربی مهم نیست که اینقدر ما ایرانی ها اسیر دو گانگی و انتخاب بین این دو شدیم. مهم منافع ملیه و عرصه سیاست ، ورطه دوستی یا دشمنی ابدی نیست. در قرارداد چین به مانند برجام یه حالت پلیس بد - پلیس خوب وجود داره و به نظرم این ماجرای واگذاری کیش یه تله است برای اینکه مردم به خود قرارداد راضی بشن. در این قرارداد به مانند برجام به نظرم بهتره بجای رد یا قبول کلی روی جزئیات گفتگو بشه چون این بندها و تبصره های یک بنده که اون رو به سمت خوب یا بد بودن می بره.
-
1 پسندیده شدهخب به لطف خدا فعلا قسمت اول شعار (نه شرقی، نه غربی) حل شده، مانده قسمت دوم که مشخص نیست چه زمان پی به اشتباه ببریم و تبدیل بشه به <<هم شرقی، هم غربی>> به شرط اینکه منافع ملی ایجاب کنه... در دشمنی بی منطق هیچ منفعتی وجود نداره، نه مادی و نه معنوی.
-
1 پسندیده شدهمخلص . محبت دارید بنده معتقدم که این سیاست نگاه به شرق ، نه الان در شرایط اضطرار ، که قطعا دست ما را برای انعقاد توافقنامه همکاری خوب و مطلوب یک مقداری می بندد ، بلکه سالها جلوتر می بایست صورت می گرفت ولی فرصت را از دست دادیم ، این پست برای دو سال پیش هست (بهمن 97 ) در حوزه دفاعی // به کدواژه های رنگی شده دقت بفرمایید .. یک پلان کامل مشخص وجود دارد ، غرب ، چین و روسیه ،برای جمهوری اسلامی باید بصورت آلترناتیوهایی علیه هم استفاده بشود ، باید دید پلانرها و استراتژیستهای ما ، پتانسیل وقابلیت ورود به این صحنه را دارند یا خیر ؟!!!
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم و رحمت الله خیلی ممنون از نکات ارزنده تان که مکمل و تصحیح کنده عرایض بنده بود و بنده هم اصلا و ابدا منظورم این نبود که ما وارد طرح های چین شویم و تمام تخم مرغ هایمان را درون سبد این کشور بگذاریم . همانطور که بارها عرض شد به نظرم چینی ها دنبال ایرانی نیستند که روزی بتواند آنها را به چالش بکشد . در همین مساله انرژی هم علاوه بر داشتن جایگزین های نسبی برای ما مطمئنا به دنبال آسیب رساندن به موارد دیگری از ایجاد امنیت انرژی همچون امنیت تکنولوژی و وابسته کردن ما در این زمینه خواهند رفت . به نظرم انعقاد این قرارداد باید تازه حرکت اول شروع بازی ایران در زمینه شطرنج بین الملل باشد و ما باید به دنبال استفاده حداکثری از رقابت های بین المللی و منطقه ای کشورها با هم برویم (در راستای این قرارداد) و البته در بروزرسانی انجمن ، درهمان روز اول عبارت بازی بنادر را در همین راستا بیان کردم . تازه ما باید بازی خود را با کشورهایی همچون ترکیه ، هند ، ژاپن ، کره جنوبی ، روسیه و به تدریج کشورهای اروپایی و همچنین کشورک های حاشیه جنوب خلیج فارس و حتی امارات (که با توسعه کریدور های بین المللی بخشی از توانایی های خود را از دست خواهد داد) و ... شروع کنیم . از آن طرف باید به دنبال امن کردن افغانستان و تضعیف حضور غربی ها در آن با همکاری همین چین ، هند و روسیه برویم . در کل بازی ما با چین در این زمین تازه دارد شروع می شود و آن مهارت مذاکره کننده گان برای تبیین قواعد این بازی و بالطبع آن بازیگری درست دولت های پیش رو و حمایت جامعه ما است که می تواند منافع ما را افزایش یا کاهش دهد و یا حتی باعث خسران ما گردد .
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم در تکمیل فرموده شما ، ان چیزی که بعنوان یک قالب و الگوی استاندارد در حوزه تدوین ، تصمیم گیری و درنهایت مدیریت امنیت ملی وجود دارد ، متنوع سازی شیوه های ایجاد ، حفظ و ارتقاء امنیت ملی یک واحد سیاسی هست در این الگوی استاندارد شده ، حاکمیت سیاسی موظف هست در ابتدای امر : 1- مطالعات گسترده ای به منظور شناخت محیط ملی برای تشخیص نقاط قوت و ضعف مولفه های ملی را در دستور کار خودش قرار دهد 2- همزمان با بند یک ، حاکمیت سیاسی موظف هست تا محیط بین الملل را به منظور شناخت دو حوزه فرصت - تهدید و زمینه های بروز آن رصد کند این دو زمینه مورد مطالعه ، موجب میشود تا نقاط قوت و ضعف یک کشور بررسی و محدودیتهای داخلی در ابعاد مختلف مشخص بشود ضمن اینکه چهارچوبهای مربوط به فشار و تهدیدات و به تبع آن فرصت ها معین می گردد . وقتی دوتا حوزه فوق الذکر ، همزمان با هم انجام بگیرد ، خروجی یا برآیند ان تبدیل به تعیین و اولویت بندی اهداف امنیتی شده ، مسلسل وار این باعث تنظیم سیاستهای امنیتی و درنهایت تدوین استراتژی ملی میشود این استراتژی ملی در ابعاد مختلف شامل فرهنگی- اجتماعی ، نظامی ، سیاسی و اقتصادی ( موضوع مورد بحث فعلی ) قابل ظهور هست این بحث تئوریک ماجرا .... ===== حالا اگر به جامعه ایران نگاه کنیم ( چه انهایی که در داخل هستند و چه انهایی در خارج حضور دارند و کمیت مشخصی از آنها ژست اپوزان را هم دارند ) عموما" ، به یک فوبیا مبتلا هستند . یک عده ای روسوفوبیا دارند (روس هراسی ) ، یک عده ای هم چینوفوبیا (چین هراسی)، یک عده ای هم فوبیای غرب ( غرب هراسی ) را بصورت یک کلیت ( شامل اروپای غربی ، ایالات متحده و ... ) و هر کدوم ازانها ،به مقتضیات زمان ، دچار این فوبیا می شوند . نکته : البته این فوبیا در آن سمت ماجرا هم وجود(ایران هراسی ) که مصداقها و علتهای آن هم مشخص هست ولی علی الحساب فعلا کاری به آن نداریم / اما یک نکته ای این وسط برای همه این جماعت مغفول مونده و آن ، این هست که تمامی کشورهای نامبرده از جمله ایران ، چین و.... تنها بدنبال حداکثرسازی منافع ملی خودشون هستند و بطور مشخص ، تنها کشورهایی قابلیت این حداکثر سازی را دارند که بتوانند روند تئوریکی که در بالا بصورت ساده تشریح شده را با بالاترین کیفیت ممکن ، دنبال کنند . بطور خلاصه و برای جلوگیری از اطاله کلام ، الان می شود ژست ضد چینی گرفت ولی گوشی تلفن ساخت چین را استفاده کرد ، میشود ژست ضد روسی گرفت ولی سخت افزار روسی را استفاده کرد و حتی ژست ضد غربی گرفت وسخت افزار انها را تبلیغ و استفاده کرد ولی دنیای امروز ، با دنیای جنگ سرد و خط کشی های کلاسیک بطور کامل متفاوت شده ، در حال حاضر ، کشورها در سطوح مختلف بدنبال این هستند تا بالاترین حد ممکن ، منافع خودشون را در ابعاد مختلف به همدیگر گِرِه بزنند تا منافع ملی خودشون را حداکثر سازی کنند ، این هم برای جمهوری اسلامی بعنوان یک واحد سیاسی در دنیای امروز بطور کامل صادق هست ، بدین معنی که در حالت ایده آل ، می بایست با تمامی طرفها ، آنقدر هوشمندانه عمل کرد تا ان چیزی که اولویت دارد ( حداکثر سازی منافع ملی ) محقق بشود ، اما ایران سال 1399 خورشیدی ، بدلایل مختلف ، با یکی از این سه محور تضادهای عمیق دارد که بعید هست در کوتاه مدت ، بشود انها را حل کرد ، بنابراین منطقی این هست که برای نیل به هدف فوق ، پیوندهای خودش را با دو محور دیگر ( سیاست و استراتژی نگاه به شرق ) محکم تر کند ، البته این بدان معنا نیست که دربست تمامی تخم مرغ ها در سبد چین و روسیه قرار بگیرد ، هوشمندانه این هست که با توجه به تجربه قبلی در تعامل با محور غربی ، این بار در تنظیم استراتژی ملی ، با هوشیاری بیشتری عمل کرد . این هوشیاری هم نیازمند افرادی هست که بدون داشتن فوبیاهای نامبرده ، ( که تعدادشون قویا" اندک هست ) دست به تدوین و تنظیم این استراتژی بزنند . بطور مشخص ،در صورتی که تنبلی حاصل بشود و صرفا" برای دهن کجی به محور غربی ، تخم مرغهای سبد امنیت ملی ج.ا ، بطور کامل در اختیار چینی هاو روسها قرار بگیرد ، قویا" درآینده نه چندان دور ، نه تنهامشکلی حل نخواهد شد ، بلکه زمینه های تهدید علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش پیدا می کند
-
1 پسندیده شدهسلام یکی از مباحث مهم در مورد انرژی ، امنیت آن است . به امنیت انرژی از دو زاویه تولید کننده و مصرف کننده نگاه می شود . در مورد نفت و گاز یکی از شاخصه های امنیت از دیدگاه تولید کننده این است که مطمئن شود در طولانی مدت نفت و گازش خریدار دارد تا بر اساس آن بتواند طرح های بلند مدت خود را برنامه ریزی نماید . از دیدگاه مصرف کننده هم دسترسی آسان و مطمئن به منابع انرژی حائز اهمیت است . یکی از مشخصه های این موضوع خرید از کشورهایی است که دارای استقلال و ثبات سیاسی باشند . از این منظر برای چین گزینه های زیادی نمی ماند چرا که بسیاری از کشورهای تولید کننده به شدت تحت نفوذ آمریکا هستند (مانند عربستان) و یا آمریکا در آنها دارای حضور و ابزارهای اعمال قدرت می باشد (مانند عراق) . برای چینی ها فقط دو گزینه اصلی می ماند یعنی روسیه و ایران . از سویی وابستگی یک جانبه به روسیه بنا به دلایل بسیاری برای چینی ها عقلانی نمی باشد . از اینرو ایران در این زمینه می تواند یک شریک مطمئن برای این کشور گردد . یکی دیگر از نکات مهم ، رقابت های منطقه ای و جهانی است . مشکلاتی که چینی ها با همسایه جنوبی خودشان یعنی هند دارند قاعدتا آنها را وارد عرصه هایی می کند که بتوانند همسایه خود را کنترل و یا تضعیف نمایند . روابط چین و پاکستان از این نوع مدل است که البته برای هر دو طرف مزایای خاص خود را دارد . در همین قرارداد اخیر هم طرح انتقال گاز ایران از طریق پاکستان به چین آورده شده است . طرحی که احتمال رسیدن گاز به هند با قیمت مناسب را به چالش می کشد و از سوی دیگر می تواند چین را برای ما به اهرم فشاری تبدیل کند تا رفتار های همسایه شرقی مان در بسیاری از موارد معقولانه تر گردد و یا همکاری بیشتری با ما نمایند . مساله دیگر چین ، مبحث جدایی طلبان ترکستان شرقی و اویغورها هستند . یکی از حامیان اصلی این بخش جدایی طلب به غیر از آمریکایی ها ، ترکیه می باشد که سیاست نگاه به شرق خود را بر توسعه نفوذ در مناطق به اصطلاح خودشان ترک نشین قرار داده اند (حالا بماند که سیاست گذاری های کلان این کشور عملا خارج از ظرفیت آن ها و بعضا متناقض با هم می باشد) . در همین راستا ترک ها در استانبول میزبان گروه ETESA (East Turkistan Education and Solidarity Association) می باشند . این گروه فعالیت های خودش را به ظاهر در چارچوب های غیر مسلحانه بیان می کند اما چینی ها می گویند که آنها با حزب اسلامی ترکستان یا Turkistan Islamic Party همکاری می نمایند و ترکیه را به حمایت و آموزش گروه های مسلح حزب اسلامی ترکستان متهم می کنند البته ترک ها این مساله را رد کرده اند اما واقعیت سوریه نشان داد که چینی ها پر بیراه نمی گویند . از طرفی ترکیه برای ایران یک رقیب منطقه ای می باشد . افزایش توان ایران برای کنترل و تضعیف ترک ها می تواند یک استراتژی مناسب برای چینی ها باشد . همچنین متصل کردن مدیترانه به دریای عمان از طریق کشور های ایران ، عراق و سوریه هم چشم انداز مناسبی برای کاهش اثرگذاری ترک ها در جاده ابریشم جدید است که در مفاد همین قرارداد اخیر با عنوان خط زیارتی پاکستان ، ایران ، عراق و سوریه عنوان شده است (البته منافع ما بحث الان بنده نیست اما به عنوان مثال کاهش ضریب اهمیت کانال سوئز و بالطبع آن مصر و به همان مقدار افزایش اهمیت خاک ما و متحدان ما در محور مقاومت و آب های سرزمینی ما را می توان نام برد ) . مورد بسیار مهم بعدی ، که محور اصلی کلان استراتژی چینی ها برای آینده می باشد ، جاده ابریشم جدید و خطوط ترانزیت بین المللی است که هزینه های حمل و نقل را به شدت کاهش می دهد . مثلا حمل یک کانتینر از دویسبورگ (در غرب آلمان) به چانگینگ (در شرق چین) از مسیر فعلی که از کانال سوئز عبور می کند در مدت 36 روز و با هزینه بالای 6500 دلار صورت می گیرد که با راه افتادن مسیر راه ابریشم جدید این کانتینر در مدت 15 روز با هزینه 4500 دلار حمل خواهد شد (گفته می شود در این مسیر ایران از هر کانتینر 1000 دلار درآمد خواهد داشت !؟) . حدود 2 سال پیش در اسناد چینی ها خواندم که آنها تخمین می زنند به اندازه یک سوم ارزش تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان از این مسیر کالا و خدمات گذر خواهد کرد . در کل گزینه اول استراتژی چینی ها برای تاثیرگذاری در جهان همین مسیر می باشد اما در مقابل آمریکایی ها به دنبال کنترل اطلاعاتی جهان هستند . چینی ها برای کنترل آمریکایی ها وارد توسعه ابزارها و شبکه های اطلاعاتی شده اند و در مقابل آمریکایی ها به عنوان یک گزینه برای کنترل چینی ها نیاز دارند تا منطقه ما و علی الخصوص کشور ما را کنترل کنند و در صورت عدم موفقیت ناامن سازی منطقه در دستور کارشان است . حالا در مسیر جاده ابریشم جدید (یک کمربند یک جاده !؟ ) ایران جایگاه بسیار مهمی دارد زیرا علاوه بر مسیر ارتباطی بسیار مناسب به سمت اروپا ، مسیر اصلی اتصال چین و کشورهای شرق آسیا به قاره آفریقا و در آینده بلند مدت با توسعه مسیر شمال آفریقا از طریق اقیانوس اطلس به آمریکای جنوبی می باشد . در کل موارد بالا بخشی از اهمیت قرارداد جدید و چرایی حضور چین و ایران در آن است و موارد بالا را می توان بسیار گسترش و بسط داد و همین موارد است که می تواند دست ما را برای کسب منفعت بیشتر باز نماید اگر در حالت خوشبینانه ساده لوحی بعضی از ... بگذارد . البته بنده در این متن سعی کردم به مفاد پیش نویس قرارداد جدید زیاد توجه نکنم کما اینکه جزئیات قرارداد هم بسیار مهم می باشد . حالا شما بفرمایید چرا چین نه و مثلا آلمان آری ؟
-
1 پسندیده شدهسلام دوست عزیز، منظور شما را از چگونگی توافق با چین متوجه نمی شوم. یعنی در توافقات دو جانبه میان دو کشور، یک طرف قرارداد باید تعهد بیست و پنج ساله به طرف مقابل بدهد؟ مگر امارات و چین، ژاپن و آفریقای جنوبی، آرژانتین و کانادا، ....بدون توافق بیست و پنج ساله با هم نمی توانند با هم مراودات اقتصادی داشته باشند؟ اصولا” تعریف شما از واژه استعمار چیست؟ وطن فروشی را چگونه تعریف می کنید؟ آیا از کارنامه نظام فعلی پس از چهل و یکسال حکومت و دریافت تریلیون ها دلار از بابت فروش منابع خدادادی کشورمان راضی هستید؟ چند سال برای خود چین طول کشید و چقدر منابع طبیعی کشور خود را حراج کردند تا پس از پایان تجاوز ژاپن و جنگهای داخلی میان ملی گرایان و کمونیستها امروز به قول شما به ابرقدرت اقتصادی جهان تبدیل شده است؟ چهل و یکسال کافی نبود تا حداقل کشور ما از فقر رهایی یابد؟ پیشرفت و ابر قدرت شدن به کنار.
-
1 پسندیده شدهچین برای نیل به هدفی که شما فرمودین راه درازی در پیش داره بالفرض که امریکا دچار افول بشه و شاهد فروپاشی دلار باشیم به نظرتون یوان جای دلار رو میگیره؟ یعنی معامله فرضی آلمان با روسیه بر پایه یوان خواهد بود یا یورو؟ چین یک نظام تک حزبی داره که حتی ما نمیدونیم داخلش چی میگذره؟!بیشتر شبیه به یک کلونی اداره میشه که ما هنوز نتونستیم درک کنیمش و فقط اون چیزی که خواسته ما ببینیم رو به ما نشون داده!چند بار چین به این متهم شده که ارزش پول ملیشو عمدا کاهش داده تا بتونه هزینه تولید رو کم کنه؟مبنای چاپ پول به چه صورتی هست اصلا؟ نظامی که هر صدای مخالفی رو نه تنها انکار که در نطفه خفه میکنه آیا به پایداری این سیستم اصلا میشه امید بست؟ امریکا که ادعای کدخدایی جهان رو داره دست باز ی داره در خیلی از زمینه ها به هیچ واردات انرژیی وابسته نیست نظام سیاسی اون مردم نهاد تر از چین است زبان بینالمللی داره که به شدت هم تبلغ میشه بزرگترین تولید کننده علمه که اون رو در صنعت هم پیاده میکنه و هیچ کشوری در این زمینه یارای مقابله با اون رو نداره عمق استراتژیک بی نظیری داره(رسما یک قاره جداست) چند کشور متحد آمریکا و چند کشور متحد چین هستن؟به نظرم روسیه هم متحد درست درمونی برای چین نیست بیشتر منافع مشترکی رو دنبال میکنن یادمون نره که چین چند بار تا مرز جنگ با شوروی رفت اگه نگیم آرزوی هر دانشمند و محققی هست که در این کشور کار کنه آرزوی خیلی ها هست،آیا در رابطه با چین هم همین طوره؟ بالفرض که چین اون 800 میلیارد دلار یا 400 میلیارد دلار در آمد نفتی احتمالی این قرار داد رو به یوان پرداخت کنه،ما با این پول از چه کشوری میتونیم خرید کنیم؟کدوم کشور صاحب تکنولوژی؟البته به جز چین یا شاید هم روسیه (با احتمال و سطح معامله به مراتب کمتر از چین) آیا این مبلغ اونقدری هست که موازنه دلار رو در دنیا تغییر بده؟ گمونم ما مجبور باشیم تمام در آمد رو از چین خرید کنیم و بعد از پایان مدت قرارداد ما می مونیم و زیر ساختی که کاملا چینی شده و باز هم باید به سمت چین بریم برای تعمیر ونگهداری اون اگه چین به حوضه خدمات و راهسازی ما یا مثلا درمان ما ورود کنه عملا باعث بیکاری هزاران نفر و تعطیلی صدها شرکت کوچیک میشه چین به نظرم راه خیلی سختی داره که بتونه جای آمریکا رو بگیره و اگه من بخوام نظرمو بگم اصلا همچین هدفی هم نداره بیشتر میخواد آمریکا رو از خودش و حوضه نفوذش دور کنه همین آمریکا هم بیخ گوش چین هند رو داره هم قدرت اتمی هم جمعیت پایاپای که به وقت لزوم بتونه ازش استفاده کنه
-
1 پسندیده شدهدر مورد اول 100% بین تسلیم و این رویه معیوب راه هست؟ رویه ما این بوده عراق و سوریه رو از چنگال تروریسم در بیاریم و اونوقت خیلی از عراقی ها گرای سردار سلیمانی رو به دشمن بدن و همچنین در اعتراضات پرچم ایران رو آتیش زده و خواستار رفتن ایران از عراق بشن. بله میتونیم فقط دوست زمان سختی نباشیم و با چشم باز مشارکت داشته باشیم. مثلا این سوخو 25 که به عراق دادیم رو بعد رفع نیازشون به ما پس دادن؟ سود اقتصادی شون نصیب ما شد یا ترکیه و ایالات متحده؟ چیزی نیست طوری که حتی احزاب شیعه هم کسی تامین کننده منافع ما نیست. ما بذر کاشتیم بشار اسد درو کرده. خون تکاوران ما سوریه رو سیراب کرد ولی شک نکنید ماجرا تموم شه همون دیکتاتوری بدون مشارکت مردم و بدون تلاشی در مقابل طمع و چنگال اسرائیل ادامه پیدا میکنه. اتفاقا باید معقول باشیم و بدون محاسبه سود هزینه نکنیم و همچنین بیش از حد روی متحدینمون حساب نکنیم. از همه مهم تر کم کم سطح مداخلاتمون در کشورهای عرب زبان رو کم کنیم چون ما دستمونو تا آرنج در عسل کنیم و در دهانشون فرو کنیم، دستمونو گاز می گیرن. یه ضرب المثل لکی در مورد کشورهای عرب زبان صادقه و کل منظورمو میرسونه حیف نمیشه اینجا بیانش کرد، حالا مودبانه اش خطاب به اعراب اینه: خوشی تون با ایالات متحده و ابوناجی و در زمان خوشی برای ما شاخ و شونه می کشید ولی موقع سختی ها به یاد ما و برادری مون می افتید. ما یه زمانی هی می گفتیم اخوان المسلمین در مصر به قدرت برسه فلان میشه بهمان میشه و برادری رو به دنیای اسلام بر میگردونه. این مرسی ملعون و اطرافیانش طوری رفتار کردند واقعا روح جمال مبارک شاد شد . در مورد حماس هم به همچنین.
-
1 پسندیده شدهتوی سوریه و عراق نیرو تربیت کنیم؟ اسد نمیتونه تربیت کنه که هزینه هاش گردن ما نیفته؟ جدای از این اسد از حزب بعث و لاییکه و انتظار اینکه حزب الله دوم یا سوم باشه معقول نیست. در عراق هم که سر نخواستن ما دعواست.
-
1 پسندیده شدهعزیز دلم ، چرا انقلاب کردیم !؟ اگر قرار بود بریم زیر سایه ی یک ابر قدرت ، خب ، در همون زمان حکومت قبلی ، زیر سایه ی آمریکا بودیم ، با شوروی هم تعامل داشتیم ، با همسایگانمون هم رابطه ی خوبی داشتیم ( به جزء عراق ) ، تازه عزت و احترام هم داشتیم و مردم هم مثل سایرین زندگی می کردند و اونقدر توان مالی و ذهنی و جسارت داشتند که برای حقوقشون اقدام کنند ( البته خوشی زده بود زیر دلشون ) ... علاوه بر این شما اخبار آفریقا و کشورهایی که چین باهاشون همچین قراردادهایی رو بسته رو دنبال کن ، مثل سگ پشیمون هستند ... چرا همین قرارداد رو با آمریکا نمی بندیم !؟ دلیلی که میاری رو عینا می شه برای چین هم به کاربرد ، و حتی ده ها مرتبه بدتر برای چین در نظر گرفتش ...
-
1 پسندیده شدهنگاهی به بمب افکن های امریکایی که هیچ گاه عملیاتی نشدند! بعد از اتمام جنگ جهانی دوم و تا قبل از ورود موشک های بالستیک قاره پیما نگاه دو قدرت تراز اول جهان یعنی امریکا وشوروی برای دست یافتن به برتری و همچنین تنوع بخشیدن به ابزار مورد نیاز برای رساندن انبوه تسلیحات نامتعارف به خاک یکدیگر سبب شده بود که دو طرف به سرمایه گذاری هنگفتی در ساخت بمب افکن های مختلف روی بیاورند از طرفی قدرت اقتصادی برتر امریکا دلیلی بر اجرای طرح ها ی بسیار متنوعی در زمینه توسعه و طراحی بمب افکن ها شده بود این طرح ها توسط شرکت های مختلف نظامی امریکا ارائه میشدند البته بر طبق روال معمول خیلی از این ایده ها شاید فراتر از اشکالی رسم شده بر روی کاغد نبودند اما حتی با این شرایط در طی این رقابت میان دو ابرقدرت ده ها طرح نیز به مراحل پرواز و تست نیز رسیدند هرچند بسیاری از انها یا به دلایل چون نقاط ضعف عمده و طراحی احمقانه کنار گذاشته شدند اما طرح های نیز بودند که شایستگی وارد شدن به خدمت نیروی هوایی امریکا را در خود داشتند اما به دلایلی چون سیاست و یا هزینه های مربوطه برای همیشه کنار گذاشته شدند در این نوشته میخواهیم بررسی بمب افکن هایی را اغار بکنیم که با داشتن مقداری خوش اقبالی شاید هم اکنون باید شاهد پرواز انها در اسمان بودیم. داگلاس XB-42 میکس مستر...1944 احتمالا باید میکس مستر را پیشرفته ترین بمب افکن مجهز به موتور پیستونی دانست که تا هم اکنون در اسمان پرواز کرده است ( البته اگر نخواهیم کمی شانس برای بمب افکن XF-12 Rainbow قائل شویم).کامل ترین وصف درباره این پرنده بی نظیر توسط رنه جی فرانسیلسون به عنوان نویسنده بزرگ کتاب های هوانوردی و از مقامات سابق این عرصه در امریکا گفته شده است "میکس مستر هواپیمایی با سرعتی برابر بابمب افکن موسکیتو B.XV و توانی دو برابری در حمل تسلیحات بود.همچنین با مسلح شدن به چهار تیربار 0.50 اینچی در این زمینه نیز از موسکیتو بریتانیایی بی دفاع کاملا برتر بود". شاید میکس مستر را باید قربانی تاریخ دانست این بمب افکن در اواخر جنگ جهانی دوم معرفی شده بود درست در زمانیکه مفهوم پیشران های جت تمامی چشم های جهان هوانوردی را به خود خیره کرده بود. XNBL-1 بارلینگ ...1923 درگیری و رقابت میان بالاترین سطوح فرماندهی ارتش امریکا را باید جزئی همیشگی از تاریخ این کشور دانست.البته این رقابت در بسیار ی از مواقع به سمت بهبود و کسب توانایی بزرگتری بوده است تا به سمت تخریب و ضعف ! از نمونه بارز برای این داستان میتوان به پافشاری عجیب ژنرال بیلی میشائیل به توانایی بمب افکن در نابودی شناورهای سنگین اشاره کرد این ژنرال خبره که فرماندهی نیروی هوایی امریکا ر ا در جنگ جهانی اول به عهده داشت به عنوان طرفدار سرسخت نیروی هوایی در مقابل نیروی دریایی امریکا که سالیان درازی به عنوان مهمترین رکن ارتش امریکا شناخته میشد قرار گرفته بوددر حالیکه نیروی دریایی امریکا برای اثبات غیر قابل غیر بودن شناورهای این نیرو دست به ازمایش های گوناگونی میزد میشائیل هم تصمیم به اثبات خلاف این امر گرفت. برای انجام این کار او بمب افکن کوتاه برد مارتین NBS-1 را انتخاب نمود.اما قطعا در اختیار داشتن یک بمب افکن بزرگتر فرصت بهتری به او برای اثبات گفته هایش میداد.به همین منظور او از یک طراح در خواست کمک نمود با ورود دکتر ویلیام ویتنی کریسمس او سرانجام موفق به معرفی بمب افکن بارلینگ شد هر چند این بمب افکن سرعت و برد بسیار کمی داشت اما توانایی حمل سلاح ان میتوانست به هر شناوری به شدت اسیب برساند این ایده در سال 1923 راهی وسیع برای ساخت طراحی بمب افکن های سنگین باز نمود راهی که شاید تا زمان حالا نیز بسیار هموارتر از قبل دنبال میشود. داگلاس XB-43 جتمستر...1946 XB-43 را باید اولین بمب افکن جت امریکایی که موفق به پرواز شد دانست این هواپیما درست سه سال بعد از پرواز اولین بمب افکن جت جهان یعنی Arado Ar 234 المانی اولین پرواز خود را انجام داده بود این پرنده هرچند اغاز کننده فصلی جدید در دنیا پرواز شد اما همانطور که بمب افکن پیستونی میکس کستر دوست داشتنی را به موزه فرستاد خود نیز به دلایل داشتن نقاط ضعفی چون سطوح کنترل پرواز ناکارامد توسط بمب افکن تورنادو B-45 به بوته فراموشی سپرده شد. مارتین XB-51 XB-51 را باید یک از خاص ترین بمب افکن های این نوشته دانست بمب افکنی که در ابتدا برای انجام ماموریت در ارتفاع پایین و همچنین پشتیبانی هوایی نزدیک در نظر گرفته شده بود اما سرانجام به عنوان یکی از گزینه های جانشینی B-26 به عنوان یک بمب افکن تاکتیکی در کنار رقیبانی چون B-45 و AJ-1 قرار گرفته شد.موتورهای این پرنده برخلاف دیگر بمب افکن ها در دو سمت پایینی بدنه قرار داده شده بودند همین امر قابلیت کنترل پرواز بسیار خوبی به ان داده بود همچنین سرعت ان نیز در ارتفاع پایین بی نظیر بود . قابلیت پرواز در همه شرایط اب وهوایی و در شب به این پرنده امتیاز ویژه ای اعطا نموده بود این پرنده با وجود داشتن نقاط مثبتی یک ضعف عمده نیز داشت این هواپیما از سایر رقیبان پایداری کمتری داشت همچنین بدنه ان قابیلت کمتری در تحمل تنش نسبت به دیگر رقبا داشت به همین دلایل XB-51 از گزینه های ان زمان حذف شد. مارتین XB-68 XB-68 براق و خاص ! بدنه این پرنده به دلیل طراحی برای انجام پرواز در سرعت 2.4 ماخ وتحمل گرما ناشی از این سرعت بالا از درصد بالایی از فولاد ساخته شده بود.این پرنده یک طرح بسیار بلند پروازانه درزمان خود تلقی میشد ترکیبی از سرعت و شعاع پروازی بالا همچنین سیستم پرتاب بمب و هدایت اینرسی ان را به پیشرفته ترین پرنده زمان خود در سال 1953 تبدیل کرده بود. طی کردن مراحل ازمایش و عملیاتی کردن این بمب افکن حداقل تا سال 1963 یه طول می انجامید همین موضوع سبب شد نیروی هوایی امریکا از مزایا این پرنده بگذرد و بمب افکن B-66 را به خدمت خود در اورد. A-12 Avenger II در اواخر دهه 80 میلادی نیروی دریایی امریکا تصمیم به به خدمت گرفتن یک هواپیما پنهانکار تهاجمی با برد پروازی بالا گرفت به همین منظور مکدانل داگلاس و جنرال داینامیکس طرحی انقلابی و شبه مثلثی خود را ارئه نمودند هرچند این طرح در ابتدا چشم های بسیاری به خود خیره نمود اما با پیش امدن مشکلات عمده ای چون نبود توان فنی کافی برای انجام ان تاخیر در برنامه و افزایش هزینه ها سبب ایجاد درگیری قضایی میان وزارت دفاع امریکا و پیمانکاران شد پرونده ای که در سال 2004 با پرداخت 200 میلیون دلار به نیروی دریایی امریکا خاتمه پیدا کرد. نورثروپ XB-35 و YB-49 نورثروپ را باید شرکتی دانست که میداند چگونه بازی را برای مدت طولانی اداره کند! از دهه 40 میلادی انها در تلاش برای فروش طرح بمب افکن های تمام بال به ارتش امریکا بودند اما تا سال 1997 و بستن قرار داد فروش B-2 افسانه ای زمان زیادی برای تحقق اروی خود صبر نمودند. از زمانیکه YB-35 اولین تمام بال این شرکت اولین پرواز خود را انجام داد تا زمان بازسازی مجدد ان با یک موتور جت و پرواز ان تحت نام YB-49 زمان زیادی نگذشت YB-49 در اواسط دهه 40 میلادی با هزینه تقریبی نیم میلیارد دلار ان زمان برابر با 6.5 میلیارد دلار سال 2020 اولین پرواز خود را انجام داد اما موتور جت ان هرچند سرعت ان را افزایش داده بود اما سبب کاهش شدید شعاع عملیاتی ان نیز شده بود.این هزینه اما سالها بعد و در طراحی B-2 ارزش خود را نشان داد. هم اکنون نیز طراحی بمب افکن اینده امریکا یعنی B-21 نیز به این گروه سپرده شده است. XB-70 والکیری تا اوخر دهه 50 میلادی همه میدانستند که معرفی یک بمب افکن جدیدبه معنی افزایش سرعت و ارتفاع پروازی ان میباشد درنتیجه هدف بعدی پرواز با سرعت3 ماخ بود این یعنی طراحی چشمگیرترین پرنده موجود تا ان زمان! این ماشین نابودگر XB-70 نام گرفته بود پرنده ای شوم برای نابودی تاسیسات حیاتی دشمن و انجام حملات هسته ای به عمق دشمن شمار یک امریکا یعنی شوروی . XB-70 را باید سیاسی ترین بمب افکن تاریخ دانست پرنده ای که سرچشمه بروز درگیری های مهم وشدیدی بین سیاستمدران امریکایی شد.از جمله نیکسون کندی و مک نامارا که برحسب اوضاع از مخالفان یا طرفداران این پروژه محسوب میشدند و حتی برحسب شرایط نیز دیدگاه خود را به سرعت عوض مینمودند! به طور مثال کندی در انتخابات سال 1960 طرفدار B-70 بود اما پس از پیروزی او نظر خود را تغییر داد. این پروژه سرانجام به دلایل سیاسی و سنگین ترین هزینه برای توسعه یک هواپیما در تاریخ 1.5 میلیارد دلار در سال 1966 چیزی معادل 12 میلیارد دلار در سال 2020 برای همیشه کنار گذاشته شد.
-
1 پسندیده شدهاین استدلال خیلی بچه گانه و تنها از روی لجبازی است. یعنی اگر دشمنان ایران روزی گفتند شیعه اثنی عشری دین خوبی است، پس ما باید بگوییم نه نیست؟ اگر دشمنان ایران گفتند زنا با محارم برای یک جامعه بد است، ما بگوییم نه خیلی هم خوب است! آخر همین گونه استدلالها است که پس از چهل و یکسال شده ایم مملکتی بدبخت که مجبوریم سرنوشت کشور خود را به دست یک کشور کمونیست بدهیم. خودمانیم، ولی گویا این عباس جفرسون زیاد هم بیراه نمی گوید.
-
1 پسندیده شدهطرح یک کمربند یک راه چین احیای جاده ی ابریشم برای شناخت بهتر قرارداد ایران و چین باید هدف گذاری کلی چین را در اقتصاد جهانی متوجه بشویم طرح جاده ی جدید ابریشم شامل دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است. «کمربند اقتصادی راه ابریشم» در مسیر باستانی راه ابریشم چین را از طریق آسیای مرکزی، روسیه و خاورمیانه به اروپا متصل میکند. «راه ابریشم دریایی»، چین را از طریق دریا به جنوب شرق آسیا و آفریقا مرتبط میکند. کشور چین دچار مازاد تولید کالا از مسکن گرفته تا محصولات صنعتی هست و می خواهد از انرژی صنعت خودش مطمئن باشد. بنابراین، هدف اصلی طرح تقویت رشد اقتصاد چین از طریق اجرای این طرح هست. شرکتهای چینی بدل به شرکتهای جهانی میشود. بدین ترتیب، این شرکتها در همه کشورها و حتی قطب شمال، تحت برند «یک کمربند و یک جاده»، به فعالیت در توسعه زیرساختها میپردازند. چین بهطور خاص ۶۵ کشور را به عنوان هدف سرمایهگذاری زیرساختی تعیین کردهاست. یک بخش هستهای پروژه، دالان اقتصادی پاکستان–چین از سین کیانگ تا گوادر به ارزش ۵۴ میلیارد دلار است. همچنین، یک راه آهن سریعالسیر ۳۰۰۰ کیلومتری، جنوب چین را به سنگاپور متصل میکند. چین در نظر دارد سرمایهگذاری در زیرساخت اقتصادی همچون حمل و نقل ریلی در 65 کشور جهان از جمله آفریقا سرمایهگذاری کند. چین برای توسعه حمل و نقل کالا و انرژی در آزادراه مسکو به قازان در روسیه، راه آهن قزاقستان از قورغاس به بندر آقتاو در ساحل دریای خزر، چند خط لوله گاز از ترکمنستان به چین، خط آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان، خط آهن ترانس آسیا از چین به اروپا از طریق قزاقستان و روسیه، راه آهن جاده ابریشم که از چین به ایران از طریق قزاقستان، آزادراه چین به پاکستان سرمایهگذاری میکند. چین، همچنین، برای دستیابی به اقیانوس هند از طریق تنگه مالاکا ممکن است دچار چالش با هند شود؛ لذا، در طرح راه ابریشم جدید تلاش شدهاست که از طریق دالان اقتصادی پاکستان–چین یا از طریق بنگلادش، راه دیگری به اقیانوس هند باز شود. چین برای پیادهسازی پروژهها اقدام به نهادسازی مالی نمودهاست. از جمله «صندوق راه ابریشم» را با ۴۰ میلیارد دلار سرمایه در سال ۲۰۱۴ راه اندازی کردهاست. همچنین بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا با سرمایه پایه صد میلیارد دلار را با مشارکت دیگر کشورها در سال ۲۰۱۵ تأسیس کردهاست. همچنین، دولت چین در این سال ۸۲ میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در پروژههای راه ابریشم به سه بانک منتقل کردهاست. بدین ترتیب، راه برای اجرای پروژههای توسعه زیرساختی متکی به دولت چین در دیگر کشورها توسط شرکتهای چینی هموار شدهاست. همچنین، چین از مشارکت شرکتهای غیر چینی از جمله شرکتهای صنعتی غربی در پیشبرد پروژهها استقبال کردهاست، تا مخاطرات ناشی از به ثمر نرسیدن آنها را کاهش دهد. به طور کلی چین قصد سرمایه گذاری بسیار عظیمی در زیرساخت های این 65 کشور برای جابجایی و فروش بهتر تولیدات و خدمات خودش دارد که می تواند تحول بزرگی را در جهان ایجاد کند. نقش ایران در مسیر جاده ابریشم جدید ایران از نظر چین، عنصر مرکزی در کمربند اقتصادی جاده ابریشم است و موقعیت استراتژیک جغرافیایی آن، به کشورمان در برنامه چین جایگاه حیاتی بخشیده است، لذا ایران میتواند محل عبور دو جاده دریایی و زمینی ابریشم باشد. از سویی وجود زیرساختهای حملونقل، ثبات سیاسی و امنیت حاکم بر کشور، نگرانیها در خصوص تسریع و پایداری تجارت از این راه را در ایران رفع کرده است، در همین رابطه چین در برنامه 185 میلیارد دلاری نوسازی بخش فرسوده انرژی ایران سرمایه گذاری گستردهای انجام دهد که انرژی و حمل و نقل صادرات آینده ی چین از طریق ایران فراهم بشود. ایران هم می تواند با سرمایه گذاری های چین در صنعت حمل و نقل و انرژی و صنایع تولیدی و نظامی کشور تحول بزرگی را در اقتصاد و صنعت کشور ایجاد بکند.
-
1 پسندیده شدهبا مطالعه متن چند تا سوال پیش میاد: - ضمائم قرارداد چه هستند؟ ضمیمه شماره (1) بند اول " ایران به بازگشت سرمایه گذاری های چین در بخش نفت ایران و توجه کند و چین و به استفاده بهینه از منابع مالی حاصل از فروش نفت به چین توجه کند؟ یعنی پول ها بلوکه باقی میمونه و طرف چینی تصمیم میگیره چطوری استفاده کنه؟ بعد توجه کردن باید تعریف بشه! یعنی چی توجه کنه؟ ضمانتی هست؟ در صفحه 6, بحث درباره همکاری در پروژه های انرژی ایران؟! احداث شهرهای جدید. این شهر ها به چه منظور و برای استفاده چه اشخاصی و در چه مکان هایی ساخته خواهند شد؟ منظور از شهر... غیر نظامی است؟ شهر و یا شهرک نظامی را هم میشه پادگان گفت. در بند بعد منظور از همکاری در ایجاد مراکز صنعتی و خدماتی محور در بنادر و جزایر منتخب با هدف افزایش صادرات به منطقه چیه؟ صادرات کالا های چینی؟ یعنی چین میخواد بعضی از کالا های خودش رو به ایران Outsource کنه و با استفاده از کارگر های با حقوق کم و هزینه کم مواد اولیه بازار خاور میانه را به دست بگیره؟ توسعه همکاری نظامی دفاعی امنیتی در مبحث آموزشی به چه صورت خواهد بود؟ تعجبی درباره Secure کردن انرژی و نفت نیست ولی تجهیز مراکز ذخیره نفت و گاز و پتروشیمی در طرف ایرانی کمی عجیبه ولی در کل خیلی جالبه این بند. به چه میزان؟ مثل ذخیره استراتژیک امریکا؟ خط آهن زیارتی از پاکستان-ایران-عراق-سوریه و سایر پروژه های مرتبط ( چه پروژه هایی ) جالبه در Belt & Road محور های جنوب-شمال و جنوب-غرب تنها شامل آسیای مرکزی و ترکیه و ارمنستان میشه؟ لبنان و عراق و سوریه و قطر چه با توجه به اینکه ریل و کریدور زیارتی قراره ایجاد بشه به هر حال. توسعه خط ریل غرب به شرق از لحاظ استراتژیک قابل توجه هست ولی تامین گاز برای پاکستان و چین باید باز بشه؟ انتقال به عهده ایران هست تا CPEC؟ همکاری در توسعه منابع و انتقال انرژی در عراق هم حائر اهمیته. سرمایه گذاری مشترک برای ساخت نیروگاه و خطوط انتقال در پاکستان-افغانستان-عراق و سوریه جالبه همکاری مشترک برای صادرات برق هم از کریدور شرق - غرب هم جالبه تامین و تبادل برق کشور های راه ابریشم " کدوم راه ابریشم - در کدوم دوره ؟ " جالبه در نوع خودش و Dependency ایجاد میکنه در اون کشور ها به ایران و چین البته باز باید جزئیات بیشتری معلوم بشه. نیروگاه های کوچک و زودبازده برای ایران و کشور های منطقه جالبه. میخوان تا چه زمانی دست یابن به اهداف؟ نفوذ چین و خوش بینانه ایران را در منطقه در چه زمانی و با چه شدتی میخوان دنبال کنن طرفین؟ توسعه سواحل مکران به چه صورت هست؟ شهر صنعتی تا چه اندازه ای؟ در کجا؟ پالایشگاه. پتروشیمی و فولاد و ذوب آهن باز با چه ظرفیتی؟ انتخاب محل جالبه از طریفی که این مناطق در خط متقیم آتش ناوگان پنچم و گروه های ضربتی ناو هواپیمابر در اقیانوس هند و دریای عمان قرار داره. چه تدابیری برای دفاع و حفاظت از این دارایی های استراتژیک اندیشه شده چونکه میشه گفت ایران هم دیگه وابسته به خارک و تنگه برای صادرات نخواهد بود به خصوص با خطوط ریلی غرب به شرق. توسعه 5G توسط شرکت های تلکام چینی خیلی جالبه و بعضا خطرناک با توجه با سابقه هواووی و ارتباطش با PLA. آیا تمام کشور زیر پوشش قرار میگیره؟ و مهمتر از این بیزینس ها په استفاده و بهره ای میتونند ببرند. آیا اینها مشخص شده؟ موتور های جستجو گر و پیام رسان های اجتماعی خیلی مهمه آیا میخوان مثل چین بومی سازی و کنترل اینرنت بکنند؟ تجهیز کاربر نهایی ( به صورت مجانی و توسط دولت؟ ) و تجهیزات ارتباط از راه دور خیلی مهمه. توسعه نرم افزار پایه یعنی میخوان به امن سازی شبکه و استفاده همزمان از مایکروسافت و ویندوز و معادل چینی اون دست بزنند؟ بند 4ام درباره همکاری جهت توسعه طیف های رادیویی و هماهنگ سازی فرکانس های ماهواره ای هم جالبه در نوع خودش و جای برسی داره. مکانیزم تسویه مالی-تجاری باید بیشتر برسی بشه؟ ضمانت و دارایی های سخت و یا پول بلوکه شده و نفت؟ همکاری دفاعی امنیتی نظامی هم که خیلی خیلی مختصر و گنگ هست و اطلاعات بیشتری باید کسب بشه. دانشجو و استاد های نطامی منظور هست؟ در سطح دانشکده دفاع و امنیت ملی. افسری و یا...؟ اقدامات اجرایی کوتاه مدت به خصوص بند 3 جالبه. مشارکت در ساخت و تجهیز مخازن ذخیره نفت و انرژی در ایران- چین و سایر نقاط جهان ( کجا و به چه منظور اگر ذخیره استراتژیک نیست و در قسمت های مختلف میخوان ذخیره کنند ) محصولات هوایی تولید مشترک ایران و چین!! چین در کل قصد داره در بلند مدت وابسته به شرکت های اروپایی و آمریکایی در حمل و نقل غیر نظامی نباشه ولی تولید مشترک ایران و چین ... جای تامل و بحث داره انتقال فناوری و مشارکت در توسعه فناوری های مورد نیاز صنایع هوایی جالبه. سرمایه گذاری مشترک در ساخت شهر های هوشمند و زیست بوم در مکران و " نا مفهموم " جالبه. انگار Center of Gravity و مرکز نفوذ ایران از غرب و تهران داره به سمت شرق حرکت میکنه و امیدوارم فرهنگ دریانوردی و دسترسی اقیانوسی و قدرت دریایی بیشتر مورد توجه قرار بگیره. ساخت بزرگراه کویری هم جالبه در ایران فقط یا در گبی و شرق چین مد نظره و ارتباط جاده ای بین کشور ها؟ شرکت مشترک دریایی بین المللی هم باید مورد توجه قرار بگیره و اهمیت Merchant Marine برای هر دو طرف. واگذاری بخشی از سهام شهرک هوش مصنوعی چین در صورت که طرف ایرانی یک جایگاه در هیئت مدیره به دست بیاره جالبه. حاکمیت دولت ها بر فضای مجازی و بومی سازی اینترنت و موتور های جست و جو هم که .... تیم واکنش اضطراری شبکه ملی اطلاعات و به خصوص در مقابله ما تهدیدات سایبر در داخل و خارج و اشتراک اطلاعات اهمیت زیادی داره. منطقه آزاد مشترک فرامزی در کشور ثالث ( کدوم کشور ؟ ) جای بحث داره... تسهیلات ویژه قانونی برای سرمایه گذار های چینی چی هستش؟ بندر کاسپین در کریدور شمال-جنوب کجاست؟ مشوق های مناسب برای سرمایه گذار های طرف چینی چی هستند و اینکه در چارچوب قانون های ایران باز ... شهر های بزرگ در مکران برای چه استفاده ای که عبارت در چارچوب قوانین ذکر شده؟!! خطوط راه آهن میان شهر های اصلی و جدید ایران ( این شهر های جدید باید مشخص بشه ماهیتشون و ...) این فقط 18 صفحه است یا ادامه داره؟ بعد در کل فاجعه نیست و با هوشمندی میشه استفاده مناسب کرد و به سود رسید ولی در کل خیلی کلی هست این سند و همانطور که میگن " Devil is in the details " و باید دید در اون زمینه چطوری هست اوضاع قبل از تصمیم گرفتن که آیا Commit کردن کشور به 25 سال در یک توافق عاقلانه بوده؟ تاریخ قضاوت خواهد کرد امیدوارم با توجه به این موضوع و اهمیت مهم این قرارداد برای آینده کشور و مردم تصمیم گرفته باشن و نه فقط برای بقا...
-
1 پسندیده شدهنگارنده نمیتونه فرق راهبردهای نظامی ملی، راهبردهای امنیتی دست جمعی، منافع امریکا و حوزه ترانس اتلانتیک رو بخوبی تفکیک کنه. یا نکرده. - یک ارتش ملی در چهارچوب اقتصاد نظامی سرمایه داری تعریف میشه، در اقتصاد ملی این کشور و هزینه ای که براش میشه به دنبال تامین منافع ملی اون هست، اما وقتی امنیت به یک نهاد دست جمعی بین المللی سپرده میشه طوری ک تهدیدات رو رفع کنه، کل این چهارچوب عوض میشه. به این شکل که داری برای دیگران هزینه میکنی! و... - راهبرد های امنیت دست جمعی هم مسیر خودش رو میره، مثلا اگر ناتو در بخشی از اروپا اقدام به تقابل کنه یا به جایی توسعه پیدا لزوما نفعی برای انگلستان یا فرانسه و المان نخواهد داشت، اما هزینه چرا. و اگر این توسعه رو نداشته باشه مفهوم وجودی خودش رو از دست میده. مگر اینکه ناتو و ارتشش بتونند واحد اقتصادی و سیاسی مستقلی برای ارائه خدمات متقابل مبتنی بر سهم هر یک از اعضا داشته باشند که قطعا اینگونه نیست و نخواهد بود. در عوض حوزه ترانس آتلانتیک بسیار متفاوت هست. - ابتکار ترانس آتلانتیکی اتحادیه در اختیار هلند و کشورهای مرکزی و سپس حوزه های استقلال یافته از شوروی هست که اتفاقا آمریکا در اونجا منافع بسیار بسیار وسیعی مالی از نظر توسعه نظامی، ایجاد تهدید، اقتصاد نظامی و نفوذ سیاسی داره.
-
1 پسندیده شدهتصاویر ماهواره ای قبل و بعد انفجار در نطنز:
-
1 پسندیده شدهواقعا چقدر زیبا گفتی دوست عزیز. اتفاقا از روز حادثه من هم به این مورد داشتم فکر میکردم وقتی دوستان عزیز حکومتی برای جبران دزدی ها و اختلاس ها، فاتحه ارزش پول ملی را خوندن باید فکر اینجاهاش رو هم میکردن. الان شما یک بسته صد دلاری رو نشون یک ایرانی بده میشه مریدت میشه نوکرت برات هر نوع خیانت و خرابکاری میکنه.
-
1 پسندیده شدهاین رو خیلی قبلتر گفته بودیم ... یک اندک امیدی به مبارزه با فساد در قوه قضائیه شکل گرفت که رهبر کشور با حمایت قاطعانه از خانواده ای خاص ، قضیه رو جمع کرد .... نهایتا همون طبری به انفصال از خدمت محکوم می شه و تمام .... بار قبلی که رهبری در واکنش به فساد گفتند « مسئله رو کش ندهید » و « آبروی نظام از اوجب واجبات است » ، نتیجه شد وضع فعلی .... آمریکا و انگلیس و اسرائیل سر جمع ۳۰ درصدی که ج.ا داره به خودش ضربه می زنه ، ضربه نمی زنند .... ج.ا سرطان پیش رونده فساد داره ، حالا شما هر چقدر بخوای با رژیم غذایی و ورزش و مشاوره حالش رو بهتر کنی ، تاثیری نداره .... نتیجه ی تمام تایپیک ها می شه همین ...
-
1 پسندیده شدهآتش دشمن و جبهه ی خودی با دقت به فضای رسانه ایی موجود ، خصوصا" فضای مجازی ، همچنین استفاده ی حداکثری تمامی کشورها ( دوست ، رقیب و یا دشمن ) برای پیش برد اهداف سیاسی ، نظامی و .... از این عرصه و پیچیدگی های آن ، شناخت این فضا بعنوان مناطق جنگی ( مورد استفاده برای جنگ رسانه ایی ، جنگ روانی ، جنگ های ترکیبی _ هیبریدی ، کسب اطلاعات _ جاسوسی و ... ) ، دقت کافی و مطلع بودن برای استفاده از این فضا ( علی الخصوص مراقبت از اطلاعات شخصی ، جمعی ، سازمانی و ....) ، همچنین لزوم شناخت جبهه ی خودی و دشمن ( حتی از روی جهت آتش دشمن ) بسیار مهم است . با توجه به مسائل مطرح شده و تطبیق آن با شرایط امروز ، کلام شهید دارای تاریخ مصرف نبوده و متعلق به دیروز ، امروز و آینده است .