برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 2 آبان 1399 در همه مناطق
-
9 پسندیده شدهبسم ا... این تصویر به دلایل مختلفی ممکن هست هیچ ارتباطی به نوع خرید هواگرد رزمی از چین نداشته باشد (از جمله حضور چند سال پیش جتهای چینی در پایگاه دوم شکاری تبریز که یحتمل با توجه به یونیفرم پرسنل سمت چپ عکس به واقعیت نزدیک تر هست ) ولی پچ مورد استفاده خدمه ای که در جلوی این هواگرد رزمی ایستاده ، مربوط به مدرسه خلبان آزمایشی نهاجاست و می شود تفسیرهای متفاوتی از ان نمود .
-
3 پسندیده شدهباور ۳۷۳ عملیاتی اشاره به برد هدف قرار دادن۲۲۰ کیلومتر موشک صیاد۴ خودروی چهار محور جایگزین شد
-
3 پسندیده شدهچند خبر پایین را ببینیم نقش تایوان برای آمریکا و حساسیت چین را در نظر داشته باشیم از طرفی این حقیقت را که خلیج فارس آرام اهمیتش برای چین ضروری است (به عنوان وارد کننده انرژی و عدم تامین کننده مطمئن دیگه ) را به حساب بیاریم ولی: چین مطمئن هست که کشورهای حوزه خلیج فارس اگر ضرورتش پیش بیاد ممکنه هر تصمیمی ولو به ضرر ضمنی اقتصاد خودشون بگیرند (بستگی به درخواست و جدیت درخواست آمریکا داره و موقعیت پیش آمده اگر مربوط به امنیت و همچنین از همه مهمتر حاکمیت پادشاهان فعلی بر سر تخت باشه) و تنها کشور این حوزه که میتونه سر باز بزنه ایران هست در شرایط خاص (فعلا) از طرفی چین کره شمالی را برای مهار ژاپن و کره جنوبی به عنوان مهمترین متحدان آمریکای رقیب در منطقه خودش حفظ کرده (میشه مطمئن بود اکثر پیشرفتهای کره شمالی و پایداری اقتصادی فعلیش توسط چین هست حتی اگر روسها هم همکاری میکنند ) و در منطقه خلیج فارس تنها ما هستیم که میتونیم نقش متعادل کننده را داشته باشیم. ولی موضوعی که وجود داره به قول برخی از تحلیلگران اعتماد آسیب دیده چین بعد از برجام هست جاییکه ایران کاملا همکاریهای قبلی را هم فراموش کرد و تماما به سمت اروپا چرخید و چین در مقاطع مختلف این دلخوریش را عنوان کرده تلویحا. حدس زده میشه برای همین در توافق فراگیر اولا به دنبال مدت زمان طولانی تر هست و دوما ترجیح میده ضمانت حاکمیت پشت توافق باشه تا دولت. حالا با این دو خبر پایین به نظرم میشه با چین یک همکاری جدی داشت در همه حوزه ها و از جمله نظامی که با ارتباطش با این اخبار ذکر شده اتفاقا شاید مایل باشه خیلی جدی تر از روسها ما را تجهیز کنه به برخی از ابزارها و تکنولوژی ها
-
3 پسندیده شدهاون تصویر و پوستر پشت نشون میده در بازی جنگ طرح ریزی شده یک حمله همه جانبه دیده شده. تنها گویا شمال و بخشهایی از شمال غرب و شرق به عنوان مبدا حملات صرف نظر شده. دریای عمان و غرب کشور به نظر جدی تر دیده شده و حملات از مبدا اسراییل هم به نظر از آسمان عربستان و عراق دیده شده. همینطور تمام پایگاه های آمریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس و افغانستان هم مبدا فرض شدند گویا. پ ن: جالبه یکی از سناریوها گویا حمله محدود و ضربتی سنتکام به زیرساختهای انرژی در جنوب کشور هست. به نظرم یکی از محتملترین سناریوها (با یک بهانه سازی دروغین) در ادامه فشار حداکثری ترامپ هست که شاید تیم پمپئو مجابش کنند انجام بده (تاکید میکنم با یک بهانه که خودشون جور میکنند و این حمله را در تلافی اون قلمداد میکنند) تا مقاومت ایران بشکنه برای یک توافق جدید (برای ترامپ این هدف ترسیم میشه ولی تیم پمپئو و صهیونیستها تنها به نابودی و کشیده شدن ایران به جنگی که آمریکا راهبریش کنه فکر میکنند)
-
3 پسندیده شدهچندی پیش طی یک هم افزایی اندیشکده ای،دو اصطلاح اختراع کردیم به اسم تسلیحات "روانزیستی" ، PSYCHOBIOLOGICAL WARFARE و تسلیحات زیستی اجتماعی، SOCIOBIOLOGICAL WARFARE وضعیت این تسلیحات اینگونه است که بار روانی بسیار بالایی برای اقدامات در سایر حوزه ها اعم از سیاست داخلی، خارجی، روابط بین الملل، رسانه و اقتصاد ایجاد میکنند. کرونا فرهنگ ما رو دستخوش تغییرات عجیبی کرد، تغییراتی که حتی اگر رضا خان هم سر کار بود نمیتونستیم انتظارش رو داشته باشیم، اینکه مساجد تعطیل بشن، آمار مصرف الکل بخصوص الکل صنعتی بشکل کشنده ای بالابره. یا بطور زندگی روزمره ما از آنچه میشناختیم به یکباره به شکلی غریب تغییر وضعیت بده. ایضا اینکه رقابت بر سر نحوه برخورد با بیماری به رقابت سنگین بین کشورها، ایدولوژی ها، احزاب و گروه ها تبدیل بشه. از طرفی پیامد های نسبتا ناشناخته بعدی این بیماری نوید تحولات عظیمی رو میدن که به اندازه خود بیماری ناشناخته هستند. ولی با گذر از این پندمی، آماده شدن اجباری زیرساخت های ملی در برابر سایر پندمی های پیش رو، درس ها، سناریو ها و متغییر های قابل شناسایی بدست میاد، به نحوی که امکان تکرار مجدد پندمی بصورت یک ابزار با اهداف نظامی، یا تغییرات اجتماعی وسیع رو فراهم میکنند. این جمله رو در اهمین مطالعه وسیع آثار این پندمی و جدی گرفتن مطالب این تاپیک قرار دادم. برای مثال الان بحران، ماسک، تخت بیمارستانی و دستگاه تنفسی داریم. اما اگر این بیماری شکل دیگری داشت، مثلا بجای کشتن ناتوان کننده دایمی بود. یا اینکه پوستی بود و از طریق لمس و ایروسل قابل انتقال بود، کلیت شکلی این بحران دچار تغییرات ویژه ای خواهد شد.اما شاید این بیماری جدید ناشناخته بماند و همه رو گرفتار کنه، اما در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سناریوهایی به نمایش نمیگذارد که خیلی دور از پیش بینی و سنجش باشد. بنابراین لازم است تا پندمی های آینده، از نظر اشکال مختلف ممکنه در بیماری ها مورد سنجش و مدلسازی های وسیع قرار گیرند. چرا که از این به بعد پندمی دیگر رخدادی غافلگیرانه و صرفا برای دیگران نخواهد بود...
-
2 پسندیده شدهالزامات پدافند بیولوژیک مقدمه در طول تاريخ حيات انسان بر روي زمين ، نسل بشر همواره با بلاياي طبيعي و بيماري ها روبرو بوده و علاوه بر اين ها به دليل جهالت و زيادي خواهي هاي عده اي از انسان ها ، جنگ ها هم به بخش لاينفکي از زندگي بشري تبديل گشته اند . در طول زمان با پيشرفت دانش بشري و اخذ تجربيات گوناگون توسط نوع بشر ، ابزار ها و شکل هاي نوين و جديدي از منازعات پا به عرصه وجود گذاشته اند . جنگ ها گاهي در پشت پرده صورت مي گيرند و گاهي در معرض ديد ، اما هر دو صورت از فناوري هاي خطرناک تر و کشنده تر بهره مند هستند . جنگ بيولوژيک که از عوامل بيولوژيکي براي ضربه زدن به دشمن استفاده مي کند در کنار همه گيري طبيعي بيماري ها ، الزاماتي را براي مقابله با اين شيوه از آسيب ها طلب مي نمايد . انسان ها هر روز در معرض عوامل بيولوژيکي قرار مي گيرند . مقاومت طبيعي در برابر اين عوامل ، مايه کوبي ، بهداشت خوب و مصرف مواد غذايي به جلوگيري از هرگونه عوارض و آسيب هايي که ممکن است اين عوامل داشته باشند ، کمک مي کند . اما خطر مهم آنجاست که اين عوامل بيولوژيکي در طبيعت يافت مي شوند ، به راحتي در دسترس هستند ، پتانسيل گسترش سريع دارند و مي توانند مسري باشند . رايج ترين اين عوامل شامل موارد زير است : - سياه زخم - آبله - طاعون - تولارمي - مسموميت بتوليسم - تب هاي خونريزي دهنده ويروسي ... و تمامي اين عوامل به راحتي از فردي به فرد ديگر منتقل مي شوند و به همين دليل مي توانند منجر به مرگ و مير بالا شده و بر سلامت عمومي تأثير بگذارند . اين عوامل بيولوژيکي داراي خواصي از قبيل کشنده تر بودن ، قابليت ناتوان سازي ، مسري بودن ، سرسختي و پايداري هستند که باعث مي شوند آنها نامزدهاي محتمل تري براي اسلحه سازي باشند . به همين دليل داشتن آمادگي و چارچوب هايي براي پدافند در مقابل اين عوامل و ديگر موارد بسيار مهم مي باشد . کشت باسیلوس آنتراسیس ، عامل ایجاد کننده سیاه زخم جنگ بيولوژيکي (زيستي) چيست ؟ جنگ بيولوژيکي به استفاده نظامي از ميکروب ها يا ساير عوامل بيولوژيکي (از جمله باکتري ها ، ويروس ها و قارچ ها) و يا سموم ، براي ايجاد کشتار ، ناتواني موقت يا آسيب دائمي در انسان يا کشتن يا آسيب رساندن به حيوانات و گياهان براي يک هدف نظامي اشاره دارد. سطوح جنگ بيولوژيک شامل جنگ بيولوژيک استراتژيک ، عملياتي ، تاکتيکي و سطح فردي يا همان ترورهاي زيستي مي باشد . تفاوت هاي سطوح جنگ بيولوژيک ، در گستردگي ، اهداف و توانايي هاي عوامل بيماري زا است . سلاح هاي بيولوژيکي به مهمات ، تجهيزات يا وسايل ديگربراي انتقال عامل هاي زيستي ، شامل بمب ، هواپيماهاي سم پاش و ساير وسايل که به منظور استفاده در انتشار عوامل بيولوژيکي و سموم براي اهداف خصمانه در نظر گرفته شده اند سلاح بيولوژيک گفته مي شود . يکي از راه هاي اصلي انتشار ، معلق شدن عوامل بيولوژيک در هوا است که توسط يک جمعيت هدف استنشاق شده و يا بر روي گياهان اسپري و در آنها ذخيره مي شود . اين ذرات معلق در هوا آنقدر کوچک هستند که به جاي استقرار در سطح زمين با جريان هوا حرکت مي کنند . عامل هاي زيستي عوامل جنگ بيولوژيکي ، ميکروارگانيسم هايي مانند ويروس ها ، باکتري ها ، قارچ ها و يا سمومي هستند که توسط آنها توليد مي شوند و در صورت پراکندگي عمدي در يک منطقه ، بيماري هايي در انسان ، حيوانات يا گياهان ايجاد مي کنند . اين عوامل مي توانند باعث مرگ و مير در مقياس بزرگ و عوارض جانبي گردند و اين قابليت را دارند که در کمترين زمان ممکن تعداد زيادي از افراد را ناتوان کرده و اثرات سوء بر سلامتي انسان بگذارند . استفاده از عوامل جنگ بيولوژيکي (BW) مي تواند مخفيانه يا آشکار باشد و از نظر چندين خاصيت منحصر به فرد با سلاح هاي معمولي متفاوت است . تأثير اين عوامل فوري نيست و به چند ساعت تا هفته ، قبل از بروز علائم در افراد مبتلا نياز دارد . اين حملات نيازمند آزادسازي مقدار کمي از مواد زنده است که قادر به تکثير خود هستند و مي توانند باعث شيوع بيماري در يک منطقه شوند . ويروس ها فقط در داخل يک سلول زنده قادر به تکثير هستند و براي انسان ، حيوانات و گياهان بيماري زا مي باشند . آنها از پروتئين ها و اسيدهاي نوکلئيک (DNA و RNA) تشکيل شده اند و بسيار سريعتر تکثير و گسترش مي يابند . باکتريها موجودات پروکاريوتي تک سلولي و داراي ديواره سلولي مشخص هستند . قارچ ها ارگانيسم هاي تک سلولي يا چند سلولي ، يوکاريوتي هستند و کلروفيل ندارند . چندين گونه قارچي به عنوان بيماري در گياهان شناخته مي شود و تعداد کمي از آنها در انسان نيز وجود دارد . سموم ، متابوليتهاي ثانويه مي باشند که توسط باکتريها ، قارچها ، جلبکها ، گياهان ، ماهيها ، سخت پوستان و صدف ايجاد مي شوند که در غلظت هاي بسيار کمي عمل کرده و مي توانند بر عملکرد سلولها تأثير بگذارند . در حقيقت عامل هاي زيستي مي توانند به دسته هاي ضد انساني ، جانوري و گياهي تقسيم شوند . البته دسته چهارم که عامل هاي ضد مواد هستند هم در عوامل جنگ بيولوژيک قرار مي گيرند که مي توانند در حملات بر عليه زيرساخت ها و صنايع مورد استفاده قرار گيرند . بيوتروريسم سلاح هاي بيولوژيکي به سختي کشف مي شوند و صرفه اقتصادي زيادي دارند و به همين دليل مي توانند براي عمليات هاي تروريستي ، جذابيت هاي فراواني داشته باشند . تخمين زده مي شود هزينه يک سلاح بيولوژيکي براي گرفتن مقدار مشخصي از تلفات در هر کيلومتر مربع برابر 0.05 درصد هزينه ايجاد تسليحات متعارف و استفاده از آنها در همان مقياس مي باشد . علاوه بر اين ، توليد آنها بسيار آسان است زيرا مي توان از فناوري هاي رايج مانند توليد واکسن ها ، مواد غذايي ، اسپري ها ، نوشيدني ها و آنتي بيوتيک ها براي توليد استفاده کرد . يک عامل مهم در مورد جنگ بيولوژيکي که تروريست ها را به خود جذب مي کند اين است که آنها مي توانند به راحتي قبل از اينکه سازمان هاي امنيتي تحقيقات خود را آغاز کنند و يا حتي متوجه حمله شوند ، يک حمله بيولوژيک تروريستي انجام داده و بگريزند . دليل اين امر اين است که يک ارگانيسم بالقوه دوره نهفتگي وجود دارد و پس از آن دوره است که حمله خود را نشان مي دهد و تازه آن هنگام مي توان سرنخي براي يافتن عمدي بودن وقايع پيدا کرد . مهمترين تفاوت جنگ بيولوژيکي با بيوتروريسم در اين است که در پشت بيوتروريسم يک دولت قرار ندارد و اغلب توسط گروه هاي غير دولتي انجام مي پذيرد . البته اين موضوع مانع از اين نمي شود که يک دولت براي يک گروه تروريستي لوازم و شرايط يک حمله بيوتروريسم را فراهم آورد . زيست جرم تهديد يا استفاده از عوامل بيولوژيکي توسط افراد يا گروه ها براي ارتکاب جرم هايي مانند سرقت يا قتل يا براي پيشبرد مقاصد جنايتکارانه آنهاست. اين ميزان استفاده از عوامل بيولوژيکي يا تهديد به استفاده از آنها در سطح جرايم متداول مي باشد . در زيست جرم ما با جرمي مواجه ايم که در ارتکاب آن از مواد زيستي از قبيل مواد شيميايي و سمي و بيماري زا و نيز مواد ژن شناختي و بافت ها و اندامگان هاي دستکاري شده استفاده مي شود . تاريخچه جنگ بيولوژيک پيش از قرن بيستم : اشکال مختلفي از جنگ بيولوژيکي از دوران باستان تاکنون استفاده شده است . اولين واقعه مستند به قصد استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي در متون هيتي از 1500 تا 1200 سال قبل از ميلاد برمي گردد که در آن قربانيان بيماري تولارمي (نوعي بيماري عفوني در خرگوش و موش که به انسان هم سرايت ميکند) به سرزمين هاي دشمن منتقل شدند و اين امر باعث همه گيري شد . اگرچه آشورها مي دانستند که ارجوت (ergot) که قارچ چاودار انگلي است از طريق خوردن ، ارگوتيسم توليد مي کند اما هيچ مدرکي وجود ندارد که نشان دهد آنها چاه هاي دشمن را با قارچ مسموم کرده باشند ، با اينکه اين کار محتمل است . همچنين در گذشته کمانداران سکايي قبل از نبرد تيرهاي خود را و سربازان رومي شمشيرهايشان را در مدفوع ها و لاشه ها فرو مي کردند و در نتيجه قربانيانشان به بيماري کزاز آلوده مي شدند . در سال 1346 ، اجساد جنگجويان مغول که بر اثر طاعون درگذشته بودند ، از روي ديوارهاي شهر محاصره شده کريمه به داخل آن پرتاب شدند که باعث همه گير شدن اين بيماري در شهر شد . در سال 1710 ، سربازان ارتش روسيه که با نيروهاي سوئدي مبارزه مي کردند و در ريوال (که اکنون در کشور استوني واقع شده است) متوقف گشته بودند ، اجساد آلوده به طاعون را بر ديوارهاي شهر پرتاب نمودند . در سال 1763 سربازان بريتانيايي در هنگام قيام پونتياک (قيام ساکنان اصلي آمريکا ) در فورت پيت (در حال حاضر با نام پيتزبورگ) ، پتوهاي آلوده به ويروس آبله را به ميان سرخپوستان منتقل کردند و باعث يک بيماري همه گير و ويرانگر در ميان آنها شدند . همچنين مکاتبات بين ژنرال جفري امهرست و سرهنگ هنري بوکت شواهدي ديگر را ارائه مي دهد که انگليسي ها آزادانه براي استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي براي کشتن بوميان آمريکايي برنامه ريزي کرده اند . بر مبناي همين موضوع شيوع آبله در مناطق گريت ليکس و دره هاي اوهايو در سال هاي 1763 و 1764 گزارش شده است . جنگ هاي بيولوژيک در جنگ هاي اول و دوم جهاني تا سال 1900 ، نظريه ميکروبي که در آن اعتقاد بر اين بود بيماري ها توسط ميکروب ها و ساير موجودات ذره بيني سرايت مي کنند و پيشرفت هاي باکتري شناسي ، سطح جديدي از تکنيک هاي استفاده احتمالي از عوامل زيستي در جنگ را به وجود آوردند . در طول جنگ جهاني اول (18-1914) آلمان برنامه مخفيانه اي را براي آلوده کردن اسب و گاو هاي متعلق به ارتشهاي متفقين در جبهه هاي غربي و شرقي را آغاز کرد . گزارش شده است كه آنها از عامل بيماري زاي مشمشه براي اينکاراستفاده کرده اند . به عنوان مثال ، مأموران آلماني به ايالات متحده نفوذ کرده و حيوانات را قبل از انتقال آنها به اروپا براي حمايت از نيروهاي متحدشان به صورت پنهاني آلوده کردند . علاوه بر اين ، بنا بر گزارش ها ، در سال 1915 تلاش آلمان در گسترش طاعون در سن پترزبورگ به منظور تضعيف مقاومت روسيه صورت گرفت. وحشت ناشي از جنگ جهاني اول باعث شد که بيشتر کشورها در سال 1925 پروتکل ژنو را که درباره منع استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي و شيميايي در جنگ بود امضا کنند . با شروع جنگ جهاني دوم ، دولت بريتانيا اقدام به ايجاد يک برنامه براي توسعه سلاح هاي بيولوژيکي در پورتون داون به سرپرستي ميکروبيولوژيست پاول فيلدز کرد . اين تحقيق توسط وينستون چرچيل مورد حمايت قرار گرفت و به زودي عامل هاي تولارمي ، سياه زخم ، تب مالت و سموم بوتوليسم به صورت سلاح هاي بيولوژيک ساخته شدند . اگرچه ظاهرا انگليس هرگز از سلاح هاي بيولوژيکي که توسط خودش توليد شده بود استفاده نکرد ، اما اين اولين بار بود که در يک برنامه ، انواع عامل هاي بيماري زا به صورت سلاح درآمده و به توليد صنعتي رسيدند . همچنين ژاپن ، يکي از طرف هاي امضا کننده پروتکل ، مشغول يک برنامه تحقيقاتي گسترده مخفيانه براي آزمايش ، توليد و توسعه عامل هاي جنگ بيولوژيکي بود و هنگام استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي عليه نيروهاي متفقين در چين ، مابين سال هاي 1937 تا 1945 ، ممنوعيت اين پيمان را نقض کرد . ژاپني ها نه تنها از سلاح هاي بيولوژيکي در چين استفاده کردند ، بلکه آنها بيش از3000 نفراز جمله اسيران جنگي را درآزمايشهاي عوامل جنگ يبيولوژيکي ومکانيزم هاي انتقال سلاح هاي بيولوژيکي به قتل رساندند . ژاپني ها عوامل عفوني همچون طاعون ، سياه زخم ، حصبه ، آبله ، تب زرد ، تولارمي ، هپاتيت ، وبا و ... را بر روي انسان ها آزمايش مي کردند . شیرو ایشی فرمانده واحد 731 ارتش ژاپن که انسان های زنده را کالبد شکافی می کرد و آزمایش های بیولوژیکی انجام می داد از سوي ديگر هنگامي که ايالات متحده وارد جنگ شد يک برنامه تحقيقاتي و مجتمع صنعتي برزگ را در فورت ديتريک مريلند در سال 1942 به سرپرستي جورج دبليو مرک ايجاد کرد . سلاحهاي بيولوژيکي و شيميايي که در آن دوره توسعه يافته بودند در يوتا مورد آزمايش قرار گرفتند . به زودي امکاناتي براي توليد انبوه عامل هاي سياه زخم ، تب مالت و سموم بوتوليسم فراهم شد ، هرچند که جنگ قبل از استفاده عملياتي از اين سلاح ها به پايان رسيد . با اين حال اگرچه هيچ مدرک مستندي مبني بر استفاده کشورهاي ديگر غير از ژاپن از سلاح هاي بيولوژيکي در جنگ جهاني دوم وجود ندارد ، هر دو طرف برنامه هاي تحقيق و توسعه فعال داشتند . آمريکا ، بريتانيا ، آلمان و اتحاد جماهير شوروي برنامه هاي تحقيق و توسعه مشابهي در طول جنگ جهاني دوم به اجرا گذاشتند ، اما فقط در مورد ژاپن ثابت شده که از اين قبيل سلاح ها در جنگ استفاده کرده است . سلاح هاي بيولوژيک در جنگ سرد در دوران جنگ سرد و پس از جنگ جهاني دوم ، هم اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده آمريکا و هم متحدان وابسته به آنها ، در مقياس بزرگ اقدام به تحقيق و توسعه و توليد سلاح هاي بيولوژيک کردند . طبق برنامه هايي که به موجب امضاي کنوانسيون سلاح هاي بيولوژيکي (BWC) در سال 1972 و لازم الاجرا شدن آن پيمان در سال 1975 ايجاد شد ، توليد اينگونه تسليحات بايد طبق قانون متوقف و سلاح هاي توليد شده از بين مي رفتند . با اين حال فقدان و محدوديت ها براي تاييد پياده سازي اين کنوانسيون در کشور هاي جهان علي الخصوص در مورد قدرت هاي جهاني ، پيشرفت سلاح هاي بيولوژيک در اين کشورها را در هاله اي از ابهام قرار داده است . آزمایشگاه بیولوژیک ارتش آمریکا حال و آينده سلاح هاي بيولوژيک برنامه هاي ساخت سلاح هاي بيولوژيک مي توانند به راحتي و به صورت پنهاني انجام شوند . ساخت اينگونه سلاح ها به اندازه سلاح هاي هسته اي گران نيست اما سلاح هاي بيولوژيک مي توانند بسيار کشنده بوده و يک سلاح استراتژيک براي پيروزي در يک نبرد باشند . اين چشم انداز از مزيت هاي نظامي ، ممکن است برخي از کشور ها را براي به دست آوردن اين نوع از تسليحات وسوسه نمايد . از آنجا که کنوانسيون سلاحهاي بيولوژيکي (BWC) هيچ روش تأييد يا بازرسي براي تأييد پيروي از امضا کنندگان آن ندارد و عملا اين کار به راحتي قابل انجام نمي باشد ، کاملاً ممکن است که حتي يک کشور کوچک و نسبتاً ضعيف نيز با موفقيت بتواند برنامه جنگ بيولوژيکي را با سرمايه گذاري اندک و چند ده زيست شناس آغاز نمايد و همه اين موارد را مي توان مخفيانه در چند ساختمان انجام داد . در حقيقت ، يک برنامه تسليحات بيولوژيکي حتي مي تواند در دسترس فني و مالي يک سازمان تروريستي هم باشد . به طور خلاصه ، ميزان تکثير سلاح هاي بيولوژيکي بسيار نامشخص است ، تشخيص توليد آن دشوار بوده و هم اينکه اندازه گيري کميت آن نيز عملا غير ممکن مي باشد . به همين دلايل و با توجه به اين مساله که در کنار جنگ بيولوژيک امکان به وجود آمدن اپيدمي بيماري هاي مختلف هم وجود دارد ، آمادگي براي مقابله با اين گونه تسليحات و همچنين مقابله با همه گيري بيماري ها براي کنترل و کم کردن عوارض آنها يک اصل اجتناب ناپذير مي باشد . پدافند چيست ؟ پدافند (دفاع) به معني حفظ جان مردم ، تضمين امنيت افراد ، صيانت از تماميت ارضي و حاکميت ملي در همهي مواقع در برابر هرگونه شرايط ، موقعيت و هرگونه تجاوز است . پدافند به دو شاخه پدافند عامل و پدافند غيرعامل تقسيم مي شود . پدافند عامل پدافند عامل عبارت است از بکارگيري مستقيم جنگ افزار، به منظور خنثي کردن و يا کاهش اثرات حملات و عمليات خصمانه ي هوايي، زميني، دريايي، نفوذي خرابکارانه و عمليات تروريستي دشمن بر روي اهداف مورد نظر. پدافند غير عامل پدافند غير عامل به مجموعه اقدامات غير مسلحانه اي که موجب افزايش بازدارندگي ، کاهش آسيب پذيري ، تداوم فعاليت هاي ضروري ، ارتقاء پايداري ملي و تسهيل مديريت بحران در مقابل تهديدها و اقدامات نظامي دشمن مي شود . پدافند غير عامل به دو بخش پدافند سخت و پدافند نرم تقسيم مي شود . در پدافند سخت اقدامات سخت افزاري مثل اقدامات مهندسي ، پيشگيري ، پيش بيني و کاهش مخاطرات و در پدافند نرم استفاده از تاکتيک هايي است که مشتمل بر برنامه ريزي و آماده سازي سيستم و سازمان هاست . پدافند در برابر سلاح هاي بيولوژيکي و اپيدمي بيماري ها مجموعه اقداماتي که در جهت کاهش آسيبپذيري جامعه و حفظ سرمايه انساني در مقابل يک جنگ بيولوژيک يا همه گيري بيماري ها انجام مي شود پدافند بيولوژيک نام دارد . نکته مهم در اين نوع پدافند اين است که همواره بايد به صورت تصادفي و خارج از نظام بهداشتي کشور ، اقدام به پايش مناطق مختلف زده و نمونه هاي مشکوک را به سرعت مورد آزمايش هاي پيشرفته تر قرار دهند . مؤلفه هاي کلي يک ساختار پدافند بيولوژيک به مانند نمودار بالا مي باشد . اين معماري به تجزيه و تحليل کلي نياز دارد که شامل انجام تحليل هاي وابسته يا مستقل است . در اينجا ايده اين است که خروجي از يک نتيجه کلي از نتايج مدلهاي مختلف بدست مي آيد و اصلا مهم نيست که چطور هر کدام از آن مدل ها استنتاج کرده اند . کارآيي نمودار ، بستگي به نحوه جمع آوري ، ذخيره ، انتشار و چکيده کردن اطلاعات موجود در خارج از کانالهاي اطلاعاتي سنتي دارد . براي پدافند در برابر سلاح هاي بيولوژيک دو زير مجموعه را مي توان مفروض داشت : پدافند نظامي و پدافند غير نظامي 1 – پدافند نظامي بيشتر عوامل بيولوژيکي کشنده اغلب به عنوان ذرات معلق در هوا پراکنده مي شوند که در صورت تنفس توسط پرسنل مورد هدف واقع شده ، باعث ايجاد عفونت مي گردند . به همين دليل ، بيشترين دفاع در برابر سلاح هاي بيولوژيکي ، تجهيز شدن به ماسک محافظ است که مجهز به فيلترهايي است که قادر به مسدود کردن ورود باکتري ها ، ويروس ها و هاگ هاي بزرگتر از يک ميکرون به درون بيني و ريه ها مي باشد . همچنين لباس هاي محافظتي از جمله چکمه و دستکش براي جلوگيري از تماس عوامل بيولوژيکي با زخم هاي باز و يا شکستگي هاي پوستي مفيد هستند . از سوي ديگر ، ضد عفوني کننده ها مي توانند عوامل بيولوژيکي را در مناطق آلوده پس از حمله بيولوژيکي خنثي نمايند . ايجاد و به کارگيري سنسورهاي بيولوژيکي مؤثر که مي توانند حالت هشدار را فعال کنند ، به پرسنل اجازه مي دهند قبل از قرار گرفتن در معرض عامل بيولوژيک ، از ماسک استفاده کرده ، لباس هاي محافظ را پوشيده و ترجيحاً در پناهگاههاي محافظت جمعي عاري از عامل آلوده کننده قرار گيرند . سپس تيم هاي پزشکي مي توانند بلافاصله براي بررسي و معالجه افرادي که ممکن است در معرض حمله قرار گرفته باشند ، وارد عمل شوند . اگر افراد کمتري در معرض ايجاد کننده بيماري قرار گرفته باشند ، مي توان دامنه حملات بيولوژيكي را كمتر و تاثيرگذاري آن را کاهش داد . نمودار عملیاتی ارتش آلمان در هنگام مواجه با شیوع غیر عادی یک بیماری 2 – پدافند غير نظامي دفاع غيرنظامي در برابر سلاح هاي بيولوژيکي از گذشته تا به امروز بسيار بهبود يافته است ، اما پيشرفت لزوماً به معناي ايجاد بازدارندگي کامل نيست . دفاع مدني موفق در برابر حملات عمده بيولوژيکي مستلزم پيشرفت چشمگير در سنسورها ، سيستم هاي هشدار دهنده ، واکسن ها ، داروها ، آموزش مقابله کنندگان و آموزش عمومي و همچنين در برنامه ريزي براي اقدامات اضطراري است . اساس هرگونه دفاع غيرنظامي در برابر حمله سلاح هاي بيولوژيکي ، سيستم پزشکي است که قبلاً براي مقابله با بيماري هاي طبيعي ايجاد شده است . براي مقابله با دو عامل بيولوژيکي سياه زخم و آبله که از کشنده ترين عوامل بيولوژيک هستند و به راحتي قابل تبديل شدن به سلاح را دارند نيز مي توان واکسنهاي خاصي ايجاد ، آزمايش و ذخيره کرد . به عنوان مثال با توجه به بودجه هاي مصوب مي توان براي اين عوامل به اندازه کافي واکسن توليد کرد تا در زمان هاي اضطرار به وسيله آنها بخش قابل توجهي از مردم را در برابر تهاجم ايمن نمود و يا حداقل نيروهاي عمل کننده در خط مقدم براي مقابله با حمله را واکسينه و مايه کوبي کرد . البته واکسنهاي مؤثر ديگري براي عامل هايي از جمله طاعون و وبا درحال حاضر وجود دارد و براي استفاده مورد تأييد قرار گرفته اند ، اما تنها مقادير کمي از آنها توليد شده اند ، بسيار کمتر از آنچه که ممکن است در صورت نياز ، مورد استفاده تعداد زيادي از افراد آلوده قرار گيرند . از سوي ديگر در حال حاضر هيچ واکسن موثري براي جلوگيري از تب مالت ، استافيلوکوک انتروتوکسين B ، ريسين يا مايکوتوکسين هاي T2 وجود ندارد يعني همه عوامل بيولوژيکي که در گذشته برخي از کشورها براي استفاده نظامي بر روي آنها تحقيق کرده اند يا از آنها براي ايجاد سلاح بهره برده اند . با اين حال ، در برخي موارد که هنوز واکسن در دسترس نيست ، داروهايي توليد شده است که به بهبودي بيماران کمک مي کند . همچنين تحقيقات پزشکي طولاني مدت ، براي بررسي احتمال ايجاد واکسن و مکمل هايي که در صورت تجويز ممکن است باعث افزايش کارايي سيستم ايمني گيرنده براي محافظت در برابر کل طيف عوامل احتمالي جنگ بيولوژيکي شود ، انجام شده است و بايد انجام شود تا توان پدافندي به وسيله آنها افزايش يابد . يکي از برنامه ها براي دفاع غير نظامي در شرايط اضطراري بيولوژيکي ، برنامه استراتژيک ملي انبار بسته هاي واکسنها ، داروها ، مواد ضد عفوني کننده و تجهيزات پزشکي اورژانس است ، که بايد در مناطق مختلف در سراسر کشور ذخيره گشته و براي شرايط اضطراري آماده سازي بر روي آنها انجام شده باشد . بعلاوه ، هر استان بايد برنامه هاي مدون از پيش آماده شده براي پاسخ به اپيدمي ها ، جنگ بيولوژيک و حملات بيوتروريسم آماده کرده باشد . از جمله اين برنامه ها ، دستورالعمل هاي مربوط به واکسيناسيون جمعي ، ترياژ و محدود سازي رفت آمد مي باشد . در مبحث ترياژ يا رده بندي درماني ، بيماران بايد به گروه هاي مختلف تقسيم شده و برنامه ريزي به گونه اي باشد که باعث کاهش تلفات و کنترل گسترش بيماري گردد . همچنين بايد قوانيني براي الزامات بهداشتي اضطراري در کشور تهيه شده تا كشور براي مقابله با چنين بحران هايي اتخاذ کند و اين الزامات بهداشتي از قبل به بخشي از جامعه براي آگاه سازي کليه افراد جامعه و پياده سازي سريع آن آموزش داده شود . به عنوان نمونه به صورت يک واحد درسي براي دانشجويان ارائه گردد و يا بخشي از آموزش سربازان در مراکز آموزشي را در بر گيرد . از طرفي به زنان جامعه به جاي آموزش نظامي که مردان مي بينند مي توان آموزش هاي اجباري کوتاه مدت ، در راستاي اقدامات پدافند غير عامل داده شود تا در شرايط اضطراري اين بخش بزرگ جامعه هم وارد عمل گردند . همچنين بايد براي تمامي افراد غير نظامي حاضر در خط مقدم مقابله با اپيدمي يا حمله بيولوژيک از جمله پرسنل درماني و اورژانس ، نيروهاي شاغل در آتش نشاني و ... آموزش هاي ويژه اي در نظر گرفته شود تا در شرايط بحراني بهترين تصميمات در سطح فردي اتخاذ گردد . در کل به دليل گستردگي عوارض حملات بيولوژيک و همه گيري بيماري ها ، براي مقابله نياز است تا بخش وسيعي از افراد جامعه وارد عمل شوند که اين موضوع نيازمند آموزش هاي موثر پيش وقوع حادثه است . برنامه ريزي در اين باره و اجراي درست آن يکي از وظايف دولت و نيروهاي نظامي و سازمان پدافند غير عامل مي باشد . اين برنامه ريزي بايد مبتني بر آناليز ريسکي انجام شود که در آن به دقت ، تمام مسائل بررسي و الزامات کار به درستي انديشيده شده باشد و سپس با قرار گرفتن در چرخه مديريت ريسک به دنبال گذر از بحران باشيم . اين چرخه شامل 6 مرحله زير است : - آگاهي موقعيتي - آناليز ريسک - پيشگيري - آمادگي - پايش و کشف - واکنش و بازگشت در هر کدام از اين 6 مرحله مبتني بر الزامات مي توان يک يا چند نوع از سياست هاي 6 گانه اجرايي ، طبقه بندي ، مقررات ، آيين نامه ها ، محدوديت و مجازات را برگزيد . ملاحظات حملات بيولوژيک از بين بردن آلودگي پرسنل و تجهيزات پس از يک حمله جنگي بيولوژيکي نگراني کمتري نسبت به يک حمله جنگي شيميايي دارد زيرا بيشتر عوامل جنگي بيولوژيکي از نظر پوستي فعال نيستند (مايکوتوکسين هاي تريکوتسن يک استثنا هستند). با اين حال ، آلودگي زدايي به عنوان يک روش مؤثر براي کاهش شيوع عفونت از احتقان هوايي ثانويه احتمالي باقي مانده است . سه روش اساسي براي آلودگي زدايي عبارتند از : حذف فيزيکي ، غيرفعال کردن شيميايي و غيرفعال کردن بيولوژيکي عامل بيماري . غيرفعال سازي بيولوژيکي تا حدي عملي نشدي است. همچنين سنسورها براي شناسايي حضور عوامل بيولوژيکي در هوا ، آب و يا روي سطوح هنوز هم نسبتاً ناکارآمد هستند ، اما بايد به سمت يک سيستم شناسايي و هشدار برويم که زمان کافي را براي قربانيان احتمالي فراهم نمايد . توانايي فعلي تشخيص براي درمان رضايت بخش نيست زيرا واکنش دهندگان تنها مي توانند بسياري از افرادي که قبلاً آلوده شده و عوارض را بروز داده اند را درمان کنند. بيشتر آشکارسازهاي بيولوژيکي فعلي آشکارسازهاي نقطه اي هستند که پس از اسکن کردن يک ابر هواي ذرات ، قادر به اخطار قبلي نيستند تا تشخيص دهند که آيا اين ذرات حاوي مواد بيولوژيکي از نوع خاصي هستند و يا خير. بخشي از سنسور ها هم تنها به شناسايي عوارض بيماري مي پردازد (مانند نشانگرهاي دماي بدن) و با اينکه مي توانند کمک کننده باشند ولي کارايي کافي را نخواهند داشت . چگونه يک حمله بيولوژيک را از يک شيوع طبيعي تشخيص دهيم ؟ تشخيص يک حمله بيولوژيک و بيوتروريستي از يک بيماري عفوني طبيعي مي تواند بسيار مشکل باشد . محققان بايد در ابتدا مشخصههاي همه گيري شيوع بيماري را بررسي کنند تا منبع ، اسلوب انتقال و جمعيت در معرض خطر را تشخيص دهند . نشانه هاي خاص ممکن است بيانگر اين باشند که آيا شيوع بيماري ناشي از رهايي هدفمند عامل بيماري زا است يا خير. از آنجا که مي توان منحني همهگيري را در موارد طبيعي هم مشاهده کرد ، ويژگيهاي اضافي شيوع بيماري بايد براي کمک به تعيين اين که آيا شيوع بيماري طبيعي است يا نتيجه يک حمله بيولوژيکي ، مورد بررسي قرار گيرد. در زير نشانه هاي يک همه گيري آمده است اما هيچ يک از اين نشانه ها دليل استفاده عمدي از يک عامل بيولوژيکي نمي توانند باشند ، ولي در کنار هم مي توانند تحقيقات بيشتر درباره حمله بيولوژيکي را موجه جلوه دهند : (1) وجود يک اپيدمي بزرگ که داراي موارد بيشتري از حد انتظار است ، به ويژه در جمعيت هاي گسسته (2) بيماري شديدتر از آنچه که براي يک پاتوژن مشخص پيش بيني مي شود و همچنين مسيرهاي غيرمعمول قرار گرفتن در معرض بيماري (3) بيماري که براي يک منطقه جغرافيايي مشخص غيرمعمول است ، در خارج از فصل انتقال عادي تشخيص داده مي شود و يا در صورت عدم وجود يک بردار عادي براي انتقال عامل اتيولوژيک ، رخ مي دهد (4) همه گيري همزمان بيماريهاي مختلف (5) شيوع يک بيماري مشترک بين انسان و حيوان با پيامد هاي انساني ، زيرا بسياري از عوامل خطرناک بالقوه براي حيوانات هم بيماري زا هستند (6) سويه هاي غيرمعمول يا انواع ارگانيسم ها يا الگوهاي مقاومت ضد ميکروبي متفاوت از موارد رايج در يک منطقه معين (7) نرخ حمله بالاتر به افرادي که در مناطق خاصي قرار دارند (به عنوان مثال ، اگر عامل بيماري زا در داخل ساختمان آزاد شود) يا نرخ پايين تر بيماري درباره کساني که در يک ساختمان بسته هوايي قرار دارند البته اگر عامل بيماري زا در فضاي آزاد و به صورت گسترش هوايي رها شده باشد (8) اطلاعاتي که يک دشمن در اختيار يک عامل يا مأمورين خاص قرار مي دهد (9) ادعاهايي که به وسيله تروريست ها مبني بر رهاسازي عامل بيولوژيک اعلام مي شود (10) شواهد مستقيم انتشار يک عامل ، با يافتن تجهيزات ، مهمات و يا دستکاري محصولات مرتبط با حمله به طور طبيعي بيماري ها در مناطق خاصي وجود دارند و چرخه هاي سنتي انتقال را شامل مي شوند . الگوهاي فصلي چندان غيرمعمول نيستند . در مقابل ، شيوع بيماري به دليل بيوتروريسم مي تواند در هر منطقه بدون بيماري غير بومي ، در هر زمان از سال و بدون هشدار اتفاق بيفتد و بسته به عامل اتيولوژيک و نحوه انتقال ، بر تعداد زيادي تأثير گذارد و ممکن است هزاران مورد ، ناگهان رخ دهد . در نتيجه ، مسئولان بهداشت عمومي بايد در هنگام بررسي شيوع بيماري ، نسبت به احتمال بروز بيوتروريسم حساس باشند . در اين زمان ، مهم است که شيوع مشکوک توسط يک اپيدميولوژيست در پزشکي قانوني بررسي شود . اگر تحقيقات اپيدميولوژيست پزشکي قانوني بيوتروريسم را فاش کند يا مشکوک به نظر برسد بايد با سازمان پدافند غير عامل يا سازمان هاي امنيتي ، که مسئول هماهنگي تحقيقات بين سازماني در اينگونه موارد هستند تماس گرفته شود . از طرفي اگر حمله بيولوژيک بخشي از يک جنگ هيبريدي باشد از تلاقي عمليات هاي هيبريدي و همپوشاني منطقي نتايج آنها نيز مي توان به عمدي بودن يک فراگيري بيماري ظنين شد . مديريت افکار و احساسات در هنگام شيوع يک بيماري ، چه آن بيماري به صورت طبيعي آغاز و گسترش يافته باشد و يا چه حاصل يک حمله بيولوژيکي باشد ، نظم و انظباط اجتماعي کاهش يافته و در کنار آن ما با دو نوع آسيب مواجه خواهيم بود : 1 – آسيب هاي جسمي 2 – آسيب هاي رواني . در واقع مي توان گفت که ما با دو نوع شيوع نرم (رواني) و سخت(فيزيکي) مواجه ايم که بايد آسيب هاي هر دو را کنترل کرده ، از فراگير تر شدن آن ها جلوگيري به عمل آورده و آثار و نتايج آن ها را کاهش دهيم . متاسفانه درباره اپيدميولوژي بيماري ها بسيار گفته و نوشته شده است اما اپيدميولوژي احساسات و عواطف مورد غفلت قرار گرفته است . اين مساله زماني با اهميت تر جلوه مي نمايد که بدانيم سلاح هاي بيولوژيکي نسل جديد ، نه تنها مي توانند به عنوان سلاح هاي کشتار جمعي استفاده گردند بلکه اين قابليت را دارند که به عنوان وسيله اي براي انجام حملات غير کشنده براي تاثير گذاري در سلامت روان ، خلق و خو و اراده انسان ها نيز مورد استفاده قرار گيرند . عوامل مختلفي وجود دارد که ميزان و گستردگي سرايت احساسات و رفتار ها در اپيدمي ها را تعيين مي کنند . برخي از آنها شامل عقايد و اعتقادات ، تراکم و تعداد جمعيت درگير ، شخصيت فرد ، مقدار درصد پذيرش فرد در دريافت و انتقال رفتارها و احساسات و ثبات ماندگاري در هنجارهاي اجتماعي ، هنجارهاي تنظيم کننده خلق و خو ، وابستگي وظايف به يکديگر و در آخر وابستگي اجتماعي متقابل هستند . با اين وصف مديريت رفتار ها و احساسات در هنگامي که بيماري بر اثر يک جنگ بيولوژيکي باشد از اهميت دوچنداني برخوردار است زيرا يک حمله بيولوژيک ، هدفمند مي باشد . اين موضوع مخصوصا در جنگ هاي هيبريدي که يک حمله بيولوژيک مي تواند تکميل کننده يا دنباله نوع ديگري از حمله يا حملات باشد و يا اينکه مهاجم به دنبال ايجاد زمينه اي ، براي انواع ديگري از حملات است بيشتر نمايان مي شود . بر اساس اين رويکرد مطمئنا يک حمله بيولوژيک ، همواره عمليات هاي رواني از پيش برنامه ريزي شده را کنار خود مي بيند ، بويژه در عصر حاضر و با فراگيرتر شدن رسانه هاي نوين مانند شبکه هاي اجتماعي حتي مي توان گفت اين امکان وجود دارد که حمله بيولوژيک نه به عنوان عمليات اصلي ، بلکه پيش زمينه يک عمليات رواني در نظر گرفته شده باشد . با اين نگاه مديريت افکار و احساسات در مردم و کاهش ريسک هاي حوادث و وقايع يکي از وظايف سازمان هاي مواجه کننده با حادثه يا حمله است . مديران و برنامه ريزان بايد به گونه اي عمل کنند که هم زمان ، هر دو آسيب را کاهش دهند و نه اينکه براي کنترل يکي باعث افزايش آسيب هاي ديگري شوند ، مثلا براي رعايت بعضي از شرايط توسط مردم تبليغات بيش از حد صورت پذيرد که خود آن تبليغات سبب آسيب رواني و ترس بيشتر گردد . در حقيقت مسئولان بايد در مواجه با بحران به مانند يک بند باز عمل کنند که از روي طناب باريکي حرکت مي کند ، بدون اينکه به هيچ کدام از دو سمت سقوط نمايد ، زيرا هر تصميم اشتباه نه تنها بر روي دامنه بحران تاثير منفي مي گذارد بلکه جنبه هاي مختلف زندگي مردم را هم به صورت غير مستقيم تحت الشعاع قرار مي دهد و دامنه آسيب ها را فراتر خواهد نمود . با اين وجود ، ما بايد چيزهاي بيشتري را در مورد چگونگي پرداختن به اپيدمي عاطفي همراه با شيوع واقعي بيماري ها بدانيم و انجام تحقيقات بيشتر در اين زمينه از الزامات مهم مي باشد . ترس يکي از مهمترين احساساتي که مي تواند منجر به آسيب هاي رواني و اجتماعي در مواقع بحراني گردد ترس مي باشد . هنگامي که ترس افزايش يافته و از حد قابل قبول فراتر رود به جاي اينکه احتياط و رفتار کنترل شده را در انسان تقويت نمايد ، کنترل رفتاري انسان ها را در دست مي گيرد و بدين ترتيب انسان ها دست به اقدامات کمتر عقلاني خواهند زد . در اين حالت الگوهاي رفتاري تهاجمي از افراد سر زده که خود عامل تخريب بيشتر خواهند بود . زامبي ها زامبي ها موجوداتي داستاني هستند که اراده اي از خود نداشته و تنها حس گرسنگي آنها را هدايت مي کند . اين موجودات داراي خودآگاهي نيستند که بخواهند درباره اعمالشان قضاوتي داشته باشند . در اين حالت آنها وارد يک سير قهقرايي به حالت نوزادي شده اند که در آن با حالت سيري ناپذير و بدون فهم سيري دنبال تغذيه از منابع مي روند . اينگونه پسروي هاي شخصيتي در فراگيري بيماري ها و هراس جمعي مرتبط با آنها هم اتفاق مي افتد که باعث مي گردد افراد کنترل ذهن و اعمال خود را از دست داده و خود را در معرض يک گرسنگي شديد و اشتهاي مخرب قرار دهند که اين امر منجر به حمله اين افراد به دو چيز مي شود : 1 – منابعي همچون مواد خوراکي و هر چيزي که به نظر آنها براي زنده ماندن در شرايط آخرالزماني کارايي دارد (حمله به منابع فيزيکي) . 2 – حمله به اذهان ديگر انسان ها تا آنها را هم به اين بيماري مبتلا کرده و الگوهاي رفتاري خود را در آنها تکرار نمايند (حمله به منابع نرم) . در اين حالت زامبي با القاي ترس و نااميدي ديگران را هم به رفتار خود مبتلا مي نمايد . کارگروه مديريت افکار در شرايط بحراني ضروري است که کارگروهي براي مديريت افکار مردم تشکيل داده شود تا بحث اطلاع رساني و تبليغات را بر عهده داشته باشد و از ارائه اطلاعات متناقض به مردم و در نتيجه سلب اعتماد آنها جلوگيري شود . نکته مهم در اينجا اين است که تشکيل اين کارگروه به معناي اين نيست که اطلاعات تنها از طريق يک سخنگو به مردم داده شود بلکه بايد اخبار و داده هاي يکسان از چندين منبع متفاوت ، در جايگاه ها و مقبوليت هاي گوناگون به مردم ارائه شود تا اولا تاثير بيشتري بر گروه هاي مختلف گذاشته و ثانيا اين يکساني داده ها باعث جلب اعتماد بيشتر مردم به اخبار ارائه شده گردد . انواع ويژگي هاي گروه هاي انساني در بحران ها يکي از مواردي که در هر بحران بايد مورد توجه برنامه ريزان قرار گيرد ، گروه بندي افراد جامعه و برنامه ريزي مناسب براي هر گروه مي باشد . از اين منظر 4 گروه پايه ، فارق از تخصص ها و سطح توانايي هاي افراد را مي توان براي يک جامعه در شرايط بحران مد نظر داشت . 1 – حامي : اين افراد بنابر اعتقادات يا نوع دوستي ، خود را متعهد به جامعه دانسته و در شرايط سخت در پي رفع نياز هاي ديگران برمي آيند . از اينرو برنامه ريزي ها بايد به گونه اي صورت گيرد که اين افراد به صورت هماهنگ و هدفمند مورد استفاده قرار گيرند . 2 – هم درد : اين گروه مانند افراد جامعه گرا در فعاليت هاي اجتماعي شرکت نمي کنند اما به حرمت هاي اجتماعي و شرايط ديگر افراد ، توجه مي کنند . اولويت اين افراد خانواده شان است و در صورت داشتن اطمينان حداقلي از آينده ، آنها مي توانند در حد محيط خانوادگي کمک کننده باشند . 3 – خود محور : اينگونه افراد تنها خودشان و احساساتشان اهميت دارد و تمام سعي شان بهتر کردن شرايط فردي شان است . هر چقدر اين ويژگي در افراد برجسته تر باشد احتمال تبديل آنها به زامبي ها در شرايط بحراني افزوده مي شود . 4 - مخرب : اين افراد به صورت آگاهانه دست به تخريب ديگران و سوءاستفاده از شرايط بحراني مي نمايند . در مقابل افراد اين گروه ، سيستم هاي انتظامي ، امنيتي و قضايي بايد به سرعت وارد عمل شوند . هر گونه تاخير در مواجه با اين گروه ، شرايط را پيچيده تر کرده و افراد خودمحور را غيرقابل کنترل تر مي نمايد . رسانه هاي اجتماعي و بحران امروزه يکي از مهمترين راه هاي ارتباطي و کسب خبر و اطلاعات در سطح جوامع رسانه هاي اجتماعي مي باشند . کنترل کننده محتواي اين رسانه ها مي تواند به بهترين شکل از آن بهره برده و شرايط را به نفع خود بهبود بخشد . اما از طرفي استفاده دشمن از اين رسانه ها آثار مخرب شديدي به وجود خواهد آورد . امروزه جنگ در شبکه هاي اجتماعي يکي از مدل هاي جديد منازعه است که کشورهاي مختلف به سمت بهره برداري از آن رفته اند . از تاکتيک هاي رايج در جنگ شبکه هاي اجتماعي ، انتشار اطلاعات نادرست ، ايجاد شک و بلاتکليفي دائمي در ذهن مخاطبان هدف ، تحريک کردن و ايجاد حس سوءظن به ارکان هاي دشمن در ذهن افراد جامعه هدف ، افشاگري اطلاعاتي براي ضربه زدن به دشمن ، تخريب ذهنيت افراد و سوق دادن آنها به تبديل شدن به يک زامبي در مواقع بحران و بي اثر کردن تلاش هاي صورت گرفته دشمن در کنترل بحران هستند . اما از سوي ديگر اين شبکه ها مي توانند به ايجاد يک انتقال دهنده گزارش ها در زمان واقعي در مورد اپيدمي ها عمل کرده و به عنوان يکي از راه هاي ايجاد يک سيستم نظارت عمومي کارآمد براي تشخيص زود هنگام و پاسخ فوري شناخته شوند . مديريت بحران ها و ضرورت بهره گيري از سيستم هاي تصميم يار انسان در محيطي زندگي مي کند که به طور دائم در معرض موقعيت هاي متنوع کم و بيش خطرناک است که توسط عوامل متعددي ايجاد مي شوند . پديده هاي شديد طبيعي مانند : طوفان ، سيل ، خشکسالي ، رانش زمين ، زمين لرزه ، همه گيري بيماري ها و موارد ديگر ، علاوه بر حوادث فناوري (به عنوان مثال آلودگي شديد) و موقعيت هاي متناقض ، ممکن است به طور مستقيم بر زندگي هر شخص و جامعه کاملا تأثير گذار باشد . اين پديده ها ، که به عنوان بلا يا فاجعه نيز ناميده مي شوند بايد دقيقاً شناخته شده باشند تا بتوان سريعاً با آنها برخورد کرد . تسکين و کاهش اثرات چنين بلايايي نياز به يک مطالعه کامل بين رشته اي در مورد خطرات و آسيب پذيري ها و همچنين انتشار صحيح اطلاعات دارد . در اينجاست که از انفورماتيک خواسته مي شود نقش خود را در اين زمينه ايفا کند. يک سيستم پشتيباني تصميم (DSS) يک سيستم اطلاعاتي است که از فعاليتهاي تصميم گيري در سازمان و يا در زمينه تجارت پشتيباني مي کند . از DSS ها به طور گسترده در حفاظت از محيط زيست استفاده مي شود . اين نوع سيستم ها در کنترل آلودگي ، در مديريت منابع آب و جيره بندي ، در کنترل سيلاب ها و پيش بيني وقوع آنها ، در کشاورزي براي کنترل آفات ، در جنگلداري ، در جلوگيري از بيماري هاي همه گير و ... استفاده مي شوند . تصميم گيران پدافند بيولوژيک نيز براي مديريت هر چه بهتر شرايط نياز به اينگونه سيستم ها دارند . پيچيدگي موضوعات و وجود متغير هاي بسيار در جنگ بيولوژيک و يا همه گيري بيماري ها نياز به تصميمات منطقي دارد و تصميم گيري به ويژه در شرايط جنگي به طور فزاينده اي دشوار مي باشد . با توجه به پيشرفت هاي موجود در تئوري تصميم گيري و مطالعه سيستم هاي پشتيباني از تصميم ، روش ها و ابزارهاي جديد پشتيباني تصميم گيري تهيه شده اند . در اين صورت ، طراحي و ساخت ابزارهايي که بتوانند به تصميم گيرنده در تصميم گيري براي موضوعات پيچيده جنگ بيولوژيک و مديريت بحران هاي ناشي از همه گيري بيماري ها کمک کنند ، يک امر بسيار مهم است. به عنوان مثال در يک همه گيري بيماري ، آگاهي از نحوه جا به جايي و حضور مردم در مناطق مختلف براي ايجاد محدوديت هاي مناسب و کاهش همه گيري اهميت بسزايي دارد . همچنين داشتن اطلاعات در زمان آني از موقعيت مکاني شهروندان براي اتخاذ تصميمات فوري و در اسرع وقت ضروري مي باشد . مديران و برنامه ريزان مي توانند با ايجاد يک سيستم پشتيباني از تصميم و گرفتن اطلاعات آنتن هاي مخابراتي از اپراتور هاي تلفن همراه موقعيت تقريبي مکاني بسياري از شهروندان را تخمين زده ، در پيش از بحران ها ، الگو هاي زماني و نحوه و مسير هاي جا به جايي شهروندان را يافته و در هنگام همه گيري بيماري ها با توجه به سرعت و اسلوب گسترش بيماري و با استفاده از الگو هايي که از قبل آماده شده اند و همچنين شرايط زماني آني ، بهترين تصميم ها را در جهت محدود سازي شهروندان اتخاذ نمايند و بدين شکل اثرات منفي اجتماعي ، اقتصادي و بهداشتي شرايط بحران را کاهش دهند . از سوي ديگر مي توان با پايش دائم مراکز خدمت رسان در اين شرايط ، محدوديت ها را شناسايي و بار اضافي را بر روي نقاط با ظرفيت بالاتر انتقال داد . البته يک سيستم پشتيباني تصميم مي تواند بخش هاي بسياري داشته باشد که بر اساس نياز مديران بحران شکل گرفته اند اما در اينجا براي اولين قدم اقدام براي قرنطينه و محدوديت هاي هوشمند ، ايجاد يک سيستم پشتيباني تصميم ضروري بوده و در گام ديگر توسعه پرونده الکترونيک سلامت و پايش دائم شهروندان بايد صورت پذيرد . منابع : https://www.britannica.com/technology/biological-weapon https://en.wikipedia.org/wiki/Biological_warfare https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3148628/ http://paydarymelli.ir Psychiatry of Pandemics A Mental Health Response to Infection Outbreak Charting the Next Pandemic Modeling Infectious Disease Spreading in the Data Science Age A Bioterrorism A Guide for Facility Managers Biosecurity and Bioterrorism, Second Edition Containing and Preventing Biological Threats Bioterror and Biowarfare A Beginner’s Guide Biosecurity and Bioterrorism_ Containing and Preventing Biological Threats Defense Against Biological Attacks Volume I Soft targets and crisis management_ what emergency planners and security professionals need to know Crisis Management in Acute Care Settings_ Human Factors and Team Psychology in a High-Stakes Environment A Biological Weapons From the Invention of State-Sponsored Programs to Contemporary Bioterrorism A Defence Against Bioterrorism Military Thought - Volume 20
-
2 پسندیده شدهیک تلاقی جالب در جنگ دوم قره باغ تولید و مونتاژ پهپاد اوربیتر در آذربایجان. اوربیتر یک پهپاد ساخت اسرائیل است که قابلیت انجام عملیات شناسایی و انتحاری را برخوردار است. در نوع انتحاری با کلاهک ۲ کیلوگرمی بر روی هدف سقوط میکند و در صورت عدم رویت هدف میتواند بازیابی شود. در یکی از لحظات ناب جنگ دوم قره باغ یک پهپاد اوربیتر در نزدیکی هدف یک پهپاد بایراکتار حرکت میکند و زمان رسیدنش بالا هدف مصادف میشود با برخورد بمب پهپاد ترک و البته خلق این قاب تاریخی
-
2 پسندیده شدهدوستان در فیلم تست امروز از باور 373 هیچ تصویری از لحظه شلیک از لانچر نشان داده نمیشود البته غیر از همون اول فیلم و نمایش لانچر بدون لحظه شلیک که به نظر حتی همان هم متعلق به گذشته میباشد چون استتار لانچر با تصویر لانچر رزمایش متفاوت بوده است... به گونه عجیبی فقط از ثانیه های بعد از خروج نمایش داده میشود یا با رادار خود سامانه و یا با مات کردن و انتخاب زوایای تصویر برداری از نشان دادن لانچر در زمان شلیک خودداری کرده اند ...این تصویر از لانچر در داخل اتاق فرماندهی هست که شکل وشمایل متفاوتی دارد...
-
2 پسندیده شدهمن در بدترین حالت به کسی منفی نمیدم. ولی افکار شما آنقدر الوده به نژاد پرستی که نتونستم نزنم. و اگه میتونستم بیشتر هم میزدم. شما مطالبتون دور از منطق و پر از حس ناسیونالیستی. ما نسلی هستیم که پیشروی تروریستا در دمشق بر دل کاخ ریاست جمهوری بشار اسد تو میلیتاری تحلیل میکردیم. و حالا به شما هم میگم. جهان دور گردون و میگرده. از افکار نئوعثمانیتون بیرون بیاید. جبهه ای که رژیم صهیونیستی و تروریست تکفیری باشه به هیچ عنوان حق نیست. رگ غیرتتون بلند نشه. دشمنی کسی در ایران با مردم آذربایجان نیست. این توهمات پانترکیسم که به شما جوونا القا میکنند. خودشون یک روز به فارسی به ترک فحش میدن و روز بعد به ترکی به فارس! مردم باکو هم گناهی ندارند. طرف حساب ما حکومت دست نشانده علیف خائن. وگرنه هم ارمنی ها هم وطنند و هم آذری ها. شما بجای این تعصب بر روی آذربایجان و توهمات جعلیش. از خدای متعال بخواهید این خاک رو به وارث واقعیش برگردونه. و برای این کار تلاش کنید. و یا اینکه قره باغ دست تروریست سلفی و صهیونیست بیوفته. همین فردا شهرها و خونه های شما در آذربایجان به سوریه تبدیل میکنند
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهسلام دیشب در بروزرسانی مجموعه مقالاتی از موسسه تحقیقات استراتژیک کارنگی اروپا خدمت دوستان با عنوان New Perspectives on Shared Security : NATO’s Next 70 Years معرفی شد که دوستان می توانند آن را از لینک زیر دریافت نمایند . http://s7.picofile.com/file/8381501200/NATO_int_final1.pdf.html در همین راستا سعی می کنم بخش های مهم هر کدام از مقالاتی را که مطالعه می کنم را برای استفاده و آشنایی دوستان در انجمن قرار بدهم . مطلب زیر از قسمت توصیه های مقاله NATO in the Era of Global Complexity برگزیده شده است . توصیه هایی به ناتو در عصر پیچیدگی های جهانی آمادگی برای مدل های جدید جنگ اولین مفهوم استراتژیک محیط امنیتی جدید این است که ناتو باید خود را برای جنگ های چند حوزه ای (Multidomain) مجهز سازد . بهره برداری از حوزههای جدید سایبری، کنترل و بکارگیری داده ها و محیط بیرونی تر فضا ، که در آن فعالیت خصمانه را می توان زیر آستانه بند ۵ شرط دفاع متقابل هدایت کرد، دشمنان سعی خواهند کرد ناتو را در طیف الکترومغناطیسی پیش از استفاده از تانک ، زره و هواپیما شکست دهند . آمادگی برای جنگ به خود جنگ تبدیل شده است. ... ناتو باید تمرینات خود را بیشتر از قبل انجام دهد و آموخته های خود را سریعتر در مراحل عملیاتی و سازمانی اش بگنجاند. اتحاد به یک گروه ارشد مشاوران علمی احتیاج دارد که بتوانند به سیاست گذاران در ایجاد درک بهتر و سریعتر تاثیر تغییرات تکنولوژیکی با تکیه بر تخصص و مشارکت بخش خصوصی کمک کنند. اعلام فضا به عنوان یک حوزه عملیاتی می تواند یک حرکت مثبت در این جهت باشد. توصیه اول : ناتو باید خود را برای جنگ های چند حوزه ای (Multidomain) مجهز سازد و به بهره برداری از حوزههای جدید سایبری ، کنترل و بکارگیری داده ها و محیط بیرونی تر فضا ، که در آن فعالیت خصمانه را می توان زیر آستانه بند ۵ شرط دفاع متقابل هدایت کرد اقدام کند . آمادگی برای جنگ به خود جنگ تبدیل شده است پاسخ های محکم به جنگ هیبریدی مفهوم دوم در حوزه جنگ هیبریدی یا جنگ در ناحیه خاکستری می باشد . ممکن است تعیین سریع مختصات اینگونه فعالیت ها مشکل باشد ، اما این فعالیت ها ، خصمانه ، آسیب رسان و غیرقابل تحمل هستند . بنابراین ناتو باید با قاطعیت و در یک الگوی منسجم پاسخ دهد که نوعی بازدارندگی را با گذشت زمان ایجاد می کند. این یک تغییر فرهنگی برای پیمان خواهد بود ، زیرا این بدان معناست که تصمیم گیری های کوچک زیادی ، در تمام مدت انجام بگیرد و نه تصمیم گیری های مهم آنهم به ندرت. ایجاد همبستگی در پاسخ به رودررویی های کوچکتر و تدوین دفترچه ای از پاسخ های ماقبل استفاده از نیروی نظامی کار ساده ای نخواهد بود. این امر به آگاهی موقعیتی خوب و توانایی مقابله با یک بحران هیبریدی نیاز دارد ، بدون آنکه به سمت تشدید ناخواسته بحران یا ایجاد شکاف در همبستگی پیمان برود . روسیه و چین از فعالیت های هیبریدی متفاوت استفاده میکنند. روسیه تمایل به سنجیدن جزئیات و بررسی دقیق و متمرکز بر فعالیتهای سیاسی برای آزمودن برگشت پذیری (تاب آوری) و دو قطبی شدن جوامع دشمن خود دارد. چین به دنبال ایجاد رخنه در اقتصاد و نفوذ در صنایع دارای تکنولوژی بالا و همچنین در بخشهای تحقیق و نوآوری مانند دانشگاه ها می باشد . پکن همچنین علاقمند به دستیابی به زیرساخت های حیاتی و زنجیرههای تامین است . بنابراین پیمان به دو استراتژی هیبریدی مجزا نیاز دارد تا برگشت پذیری (تاب آوری) خود را افزایش داده و استقلال استراتژیک خود را در برابر هر دو نوع چالش حفظ کند . آنچه برای روسیه و چین متداول است ، این است که آنها بیشتر در حوزه های غیرنظامی بازی می کنند تا در حوزه های نظامی سنتی . بنابراین ، ناتو باید با تعمیق مشارکت خود با بخش خصوصی ، مدیران زیرساخت های حساس و دانشگاه ها ، ظرفیت های پاسخ های غیرنظامی خود را بیشتر توسعه دهد. جلسه ماه مه 2019 شورای آتلانتیک شمالی با مشاوران امنیت ملی اعزامی پایتخت ها شروع خوبی بود ، اما لازم است به جای استثنا ، به یک هنجار تبدیل شود. توصیه دوم : ناتو در مقابله با جنگ هیبریدی یا جنگ در ناحیه خاکستری باید با قاطعیت و در یک الگوی منسجم پاسخ دهد که نوعی بازدارندگی را با گذشت زمان ایجاد می کند . پیمان ناتو در برابر روسیه و چین به دو استراتژی هیبریدی مجزا نیاز دارد تا برگشت پذیری (تاب آوری) خود را افزایش داده و استقلال استراتژیک خود را در برابر هر دو نوع چالش حفظ کند . ناتو باید ظرفیت های پاسخ های غیرنظامی خود را بیشتر توسعه دهد صرفا برای میلیتاری منبع در ابتدای متن ذکر شده است .
-
2 پسندیده شدهسامانه تشخیص محل آتش رافائل یکی از ویژگی های اصلی خودرو های رزمی در آینده مجهز بودن آنها به حسگرهای گوناگون است. این حسگرها به خدمه و یا هوش مصنوعی اجازه میدهد درک بهتر و کامل تری از محیط نبرد داشته باشند. از همین رو شرکت اسرائیلی رافائل یک محصول جدید با عنوان Land Spotter که یک سیستم تشخیص محل اتش دشمن و مکان یابی است را معرفی کرده است. این سیستم از نوع الکترونوری غیر فعال است که توانایی نصب بر روی انواع خودروهای نظامی را دارد. سامانه Land Spotter می تواند در روز، شب و تمامی شرایط آب و هوایی مکان دقیق آتش دشمن را شناسایی کند. علاوه بر این Land Spotter می تواند نوع تهدیداتی که به سمت خودرو می آید را شناسایی و طبقه بندی کند و به خدمه نمایش میدهد که تهدید پیش رو یک سلاح سبک، راکت ضد زره، موشک ضد زره و یا یک گلوگه تانک است. برای سامانه Land Spotter تفاوتی نمی کند اجرای آتش دشمن به شکل ثابت و یا به شکل متحرک انجام گیرد در هر صورتی توانایی ردیابی محل شلیک برای این سیستم امکان پذیر است. وزن کلی این سیستم 30 کیلوگرم است که برای نصب بر روی خودرو های زرهی سبک نیز مناسب می باشد. سامانه Land Spotter دارای دو حسگر مادون قرمز است . هر کدام از این حسگرها زاویه پوشش 190 درجه ای دارند. در نتیجه این سیستم یک دید 360 درجه ای افقی و + 37 درجه عمودی دارد. علاوه بر این سامانه Land Spotter مجهز به واحد HMI (رابط انسان و ماشین) برای نشان دادن اطلاعات کسب شده محیطی برای خدمه است. ویژگی دیگر سامانه Land Spotter قابلیت اشتراک گذاری داده های کسب شده محیطی به دیگر واحد های رزمی است. به این معنی که، در صورت شناسایی محل آتش دشمن تمامی اطلاعات موقعیت دشمن برای تمامی واحد های نظامی از قبیل بالگردها، جنگنده ها، کشتی های نظامی و یا دیگر خودرو های رزمی که به شبکه های یکپارچه میدان نبرد متصل هستند به نمایش درمی آید. وجود چنین سیستم های می تواند عنصر غافلگیری که یکی از برتری های نیروهای چریکی است را از آنها بگیرد. همچنین نیروهای زرهی را در جنگ های نامنظم مقاوم تر می کند. کلیپ سامانه Land Spotter :
-
1 پسندیده شدهبه نام خداوند بخشنده و مهربان مقدمه: خبرنگار به آرامی تاریخ اکتبر1980 را بر روی برگه ای که در دست داشت یاداشت می کند تا آماده مصاحبه با یکی از نامی ترین مشاهیر تاریخ هندوستان گردد. مدتی از آغاز جنگ ایران و عراق گذشته و این اتفاق سوژه ای مناسب برای طرح سوالی جنجالی بود. خبرنگار از وی می پرسد، نظرتان در رابطه با حمله عراق به ایران چیست؟ سام در پاسخ می گوید: "حیف از آن خاک پاک که مورد تعرض نظامی قرار گیرد. بروید و ببینید پشت سر این حمله کدام قدرت جهانی قرار دارد و چه می خواهد، جنگ ادامه سیاست است. افسوس که پیر شده ام وگرنه به ایران می رفتم و داوطلبانه در دفاع از سرزمین نیاکانم شرکت می جستم." فیلد مارشال سام هرمز جمشید منکشا اجداد وی در قرن دوم هجری با فشار روز افزون حاکمان مسلمان رو به رو شدند. قوانین سفت و سخت بر زندگی زرتشتیان باقی مانده در ایران جاری بود. برقراری نظام مالیاتی ظالمانه امان همه را بریده بود و چاره ای جز فرار برای آن ها باقی نمی گذاشت. تعداد زیادی از زرتشتیان از شهرهای مختلف ابتدا به ناچار به خراسان کوچ کردند. که با ادامه فشارها مسیر هندوستان را در پیش گرفته اند. بخش بزرگی از این کوچ کنندگان ساکن شهر ساری بودند( طبق گفته منابع) آنها با آتش مقدس خود که بهرام نام داشت سفر مخاطره آمیزی را در پیش گرفتند و بعد از حوادث گوناگون و مدتی مدید به شهر گجرات رسیدند. گجرات در هند از نظر آب و هوایی شباهت فراوانی به شهر ساری داشت. ساری بعلت نزدیکی به دریای مازندران آب و هوای معتدل و زمین های حاصل خیز و سر سبزی دارد. شباهت های گجرات به دل مهاجرین نشست. نماینده ای از طرف پارسیان به نزد فرماندار گجرات رفت. فرماندار با شروطی آنها را پذیرفت که مهمترین آنها گذاشتن سلاح بر زمین و هماهنگی با پوشش لباس و زبان محلی بود. آنها چون ترس جان داشتند پذیرفتند. با این حال سعی بر این کردند که همواره با یکدیگر ازدواج کنند و آداب اصیل ایرانیان که تمامی آنها از درست نیتی و صداقت ریشه می گرفت را سر لوحه جامعه خود قرار دهند. آنها محل سکونت خود را نوساری ( ساری جدید) نامیدند تا هرگز خاک مادری را فراموش نکنند. بعد گذشت قرن ها، پارسیان موفق ترین و متحد ترین قوم در بین تمام اقوام کشور هزار طائفه هندوستان هستند. در دل این قوم فرزندی به دنیا آمد که پدرش وی را سام نام نهاد. وی فرزند پنجم خانواده بود و از همان کودکی استعدادی شکوفا از خود نشان می داد . پدرش همواره از او می خواست که مانند خودش پزشک شود. ولی سام در جواب می گفت: من یک پارسی هستم و مردان پارسی سپاهی گری را بر پیشه های دیگر ترجیح می دهند و من باید افسر شوم. در سال 1931 کمیته دانشگاه نظامی هند طرح ایجاد یک نیروی منظم نظامی را با جذب جوانان 18 تا 20 سال آغاز می کند. برای قبولی در این دانشگاه در سال 1932 کنکوری برگذار می شود که سام هرمز جمشید در آن جز 15 رتبه اول می گردد. وی بعنوان بخشی از اولین دانشجویان دانشگاه نظامی هند انتخاب می شود. در این دانشگاه فقط 22 نفر توانستند شرایط مدنظر خدمتی را به پایان برسانند که یکی از آنها سام بود. سام توانست در 1 فوریه 1935 با درجه ستوان دومی از این دانشکده فارغ التحصیل شود. در آن سال ها نیروهای هندی تازه آموزش دیده قبل از اعزام به یک واحد هندی، ابتدا به یک هنگ انگلیسی می پیوستند. در نتیجه سام به گردان دوم رویال اسکاتلندی مستقر در لاهور پیوست و بعد ها به هنگ دوازدهم مرزی مستقر در برمه اعزام شد. وی را بعلت تسلط بر چند زبان هندی و انگلیسی و ... بعنوان مترجم بکار گرفتند. سام هرمز در ایام جوانی سربازان هندی در جنگ برمه و مقابله با ژاپن در 1942 با آغاز حملات ژاپن به مناطق تحت سلطه انگلیس در جنوب شرق آسیا و نزدیکی آنها به شبه قاره هند خطر جدی اصلی ترین مستعمره امپراطوری بریتانیا را تهدید می کرد، در آن روز ها کمبود در تعداد افسران بیداد می کرد. تقدیر با سام همراه شده بود. وی در آنجا بعلت لیاقت بسیاری که از خود نشان میداد به درجه سرگردی موقت دست یافت. وی به آرزویش نزدیک شده بود و به فرماندهی هنگ "گورخا" رسیده بود. این هنگ همان هنگی است که ضد حملات علیه ارتش سلطنتی ژاپن را آغاز کرد. در طی نبرد بر سر تپه های پاگودا هنگ گورخا با یک ضد حمله شدید توانست نیروهای ژاپنی را پس بزند. به هنگ سام آسیب 50 درصدی وارد شده اما او به هدفش رسیده است. سام در این نبرد به شدت زخمی شد. سرلشکر دیوید کاوان فرمانده لشکر 17 پیاده با مشاهده نبرد و شجاعت هنگ گورخا با شتاب به سوی سام حرکت کرد و از ترس آنکه مبادا سام بمیرد مدال نظامی خود را به سام بست و گفت به یک فرد مرده نمی توان مدال نظامی داد! بعدها با انتشار این خبر در روزنامه لندن کسب مدال توسط سرگرد هندی رسمی شد. بدن مجروح سام به دست یک پزشک استرالیایی سپرده شد. پزشک با دیدن شدت جراحت، عمل را نپذیرفت ولی با تهدید هم رزم سام، بسوی او بازگشت و پرسید چه بر سرش آمده؟ در همان لحظات سام بهوش آمد و در پاسخ گفت یک قاطر به من لگد زده است. پزشک تحت تاثیر شوخ طبعی وی قرار گرفت و جان وی را نجات داد و هفت گلوله از ریه و کبد و کلیه های وی خارج کرد! بخش بزرگی از روده های وی برداشته شد. خطر از بیخ گوش سام عبور کرده بوده. در جنگ جهانی دوم سام هرمز در درگیری های متعددی شرکت کرد و در سال 1944 به درجه سرهنگ دومی نائل آمد. پس از تسلیم بی قید و شرط ژاپن وی سرپرست خلع سلاح 60هزار اسیر جنگی ژاپنی شد. وی چنان خوب از عهده مسئولیتش بر آمد که حتی یک گزارش بی انضباطی در اردوگاهش ثبت نشد. جهت مشاهده تصویر بزرگتر بر روی آن کلیک کنید با استقلال هندوستان در سال 1947، پاکستان هم برنامه ی استقلال خود را دنبال می کرد. سام هرمز که بعد جنگ دوره های جدیدی را گذرانده بود کمک شایانی به تشکیل ارتش هند جدید کرد. در همین گیر و دار در 22 اکتبر نیروهای پاکستانی به کشمیر نفوذ کرده و دومل و مظفر آباد را تسخیر کردند. فردای آن روز مهاراجا هاری سینگ، حاکم ایالت جامو و کشمیر از هند درخواست کمک کرد. صبح روز 27 اکتبر نیروهای هندی به منطقه اعزام شدند و شهر سیرناگر درست قبل از رسیدن نیروهای پاکستانی بدست نیروهای هندی افتاد. با آغاز ضد حملات هند، پاکستانی ها دچارصدمات جدی شدند. که در نهایت جنگ بدون نتیجه قطعی به پایان رسید.این جنگ ریشه ای بر دشمنی بی پایان هند و پاکستان شد. در سال ۱۹۶۱ که خطر تصرف «لاداخ» از سوی چین احساس می شد، سام هرمز جمشید در مقاله ای از سیاست های «کریشنا منون» وزیر دفاع وقت هند انتقاد کرد و علنا نوشت که منون از فنون نظامی بی اطلاع است یا سوءنیت دارد. به همین دلیل هنگامی که در سال ۱۹۶۲ نیروهای هندی در لاداخ از برابر چینیان گریختند او را مامور جبهه کردند و سام که درجه ژنرالی داشت در فرمانی خطاب به نظامیان تحت فرمان خود نوشت: می دانید که من یک پارسی ام و عقب نشینی در ذات ما گناه است. بنابراین، جز با دستور کتبی هرگونه عقب نشینی ممنوع است و مرتکب به دادگاه صحرایی فرستاده خواهد شد و تا من زنده باشم دستور عقب نشینی داده نخواهد شد. با همین فرمان، هندیان ایستادند و اراضی بیشتری را از دست ندادند.( پارارگراف از روزنامه اعتماد) این نبرد ها نشان دادند که باید نیروی نظامی قدرتمندی را در مقابل پاکستان و چین توسعه داد و البته هند در نتیجه ی آن به سرعت ارتشی بزرگ را فراهم کرد که اولین درگیری تمام عیار جدید آن در در 1965 و نبرد کشمیر رخ داد که با پیروزی قاطع هند همراه شد. نقشه ای از موجودیت پاکستان شرقی و محور های درگیری در 1970 اعتراضات بر سر خودمختاری پاکستان شرقی(بنگلادش) شدت گرفت. آن زمان بنگلادش بخشی از پاکستان بود. این سرزمین 1600 کیلومتر از خاک اصلی پاکستان فاصله داشت و پاکستان تمام تدارکاتش به این بخش از خاکش را از طریق دریا میرساند. با شدت گیری ناراضیتی و اعتراضات، پاکستان دست به ایجاد یک قحطی و فشار اقتصادی ساختگی زد تا شاید مردم این ناحیه زیر فشار ساکت شوند. اما این رفتار دولت پاکستان نتیجه عکس می دهد. پاکستانی ها تمام این اتفاقات را زیر سر هند می دانند. در مارس 1971 پاکستان یک کارزار شدید را برای مهار جدائی طلبان آغاز میکند. با اعزام تعداد زیادی نیروی امنیتی به پاکستانی شرقی یک حکومت پلیسی مخوف برقرار می شود. در نتیجه این تندروی، هزاران نفر از اهالی پاکستان شرقی جان خود را از دست می دهند. در این بین ده میلیون نفر به بنگال غربی پناهنده شدند. بنگال غربی تحت نفوذ هند قرار داشت. هند در آن سال ها با رکود اقتصادی دست و پنجه نرم می کرد و این تعداد پناهنده تیرخلاصی بر پیکرش بود. در نتیجه در هند تصمیم بر این گرفته شد که از تشکیل دولت مستقل بنگال حمایت شود. جنگ حتمی به نظر می رسید. بدبینی در بین طرفین به حد اعلای خود رسیده بود و همه حرف از جنگ می زدند. طی جلسه کابینه نخست وزیر ایندیرا گاندی از سام هرمز که آن روز ها ریاست ستاد ارتش را بر عهده داشت پرسید که آیا می شود هم اکنون با پاکستان وارد جنگ شد؟ سام پاسخ داد هم اکنون اکثر یگان ها در دیگر نقاط مستقر هستند و همچنین تعداد بسیار کمی تانک در منطقه مستقر است. وی همچنین به بارش های موسمی پیش رو اشاره کرد که تدارکات جنگ را ناممکن می کرد. وی پس از ترک جلسه درخواست استعفا داد که نخست وزیر آن را نپذیرفت و در عوض از اون مشاوره خواست. سام گفت اگر به من اجازه دهید تا جنگ را با شرایط خودم مدیریت کنم و تاریخ آغاز جنگ با من باشد می توانم پیروزی را برایتان به ارمغان بیاورم. گاندی موافقت کرد. پس از آن روز سام هرمز به دنبال برنامه ریزی استراتژی خود رفت. ارتش دست به مقدمه چینی های گسترده ای زد. هند دست به آموزش یک گروه بزرگ از شبه نظامیان ملی گرای بنگال زد. حدود سه تیپ از نیرو ها آموزش دیدند و 75هزار نفر هم مسلح شدند. این نیرو ها وظیفه ی اجرای عملیات پارتیزانی و آزار دادن نیروهای پاکستانی را بر عهده داشتند که در ابتدای جنگ بصورت موثر مورد استفاده قرار گرفتند. تعداد زیادی از یگان ها به منطقه منتقل شدند. پاکستانی ها در 3 دسامبر 1971 با مشاهده تحرکات هند که جنگ را حتمی می دیدند دست به اجرای یک حمله پیش دستانه زدند. پاکستان به تقلید از اسرائیل دست به حمله هوایی گسترده علیه 11 پایگاه غربی هند زد با این تفاوت که بر خلاف روند جنگ شش روزه، نتوانست به نیروی هوایی هند آسیب جدی وارد کند. روز بعد نیروی هوایی و دریایی هند عملیات گسترده ای را در دو جبهه شرقی و غربی آغاز کرد. هند با یک حمله شبانه دریایی با قایق های اوسا چند کشتی نظامی و غیر نظامی مستقر در کراچی را مورد هدف قرار داد. ناوهای هواپیمابر هندی نقش پر رنگی در پیروزی دریایی و اجرای محاصره ی پاکستان شرقی داشتند. اوضاع در پاکستان شرقی برای دولت مرکزی رو به وخامت می رفت. نیروی دریایی هند بنگلادش را محاصره کرده بودند و بدین طریق تنها راه ارتباطی پاکستان با پاکستان شرقی بسته شد. بخش بزرگی از شناور های پاکستان مستقر در بنگلادش مورد هدف قرار گرفتند. نیروی دریایی پاکستان به کل فلج شده بود. نیروی هوایی هند هم در طی آن چند روز چهار هزار سورتی پرواز انجام داد. این تعداد حمله هوایی در آن روز ها کم نظیر بود. در نتیجه حملات وحشتناک نیروی هوایی هند، دشمن بر روی زمین کاملا فلج شد. پاکستان سعی در باز کردن جبهه ای جدید در کشمیر کرد که نتیجه ای نگرفت. جنگ برای پاکستان فاجعه بار بود. پاکستان این بار هم آغاز گر جنگ بود اما به کل آبروی خود را از دست می داد. با قطعنامه سازمان ملل نیروهای دوطرف موظف بر اجرای آتش بس و بازگشت نیروهایشان به مرزها شدند. اما پاکستان برای همیشه پاکستان شرقی را از دست داد. این جنگ یک موفقیت بسیار بزرگ در کارنامه سام هرمز جمشید منکشا بود. اولین پیام رادیویی منکشا در 9 دسامبر 1971 به سربازان پاکستانی: "نیروهای هندی شما را محاصره کرده اند. نیروی هوایی شما نابود شده است. شما هیچ امیدی به کمک آنها ندارید. بنادر مسدود شده اند. هیچ کس از دریا نمی تواند به شما برسد. شما کیش مات شده اید. همه ی مردم آماده انتقام ظلمی هستند که شما مرتکب شده اید. چرا می خواهید زندگی تان را هدر دهید؟ آیا شما نمی خواهید به خانه و نزد فرزندانتان بروید؟ وقت را از دست ندهید و سلاحتان را بر زمین بگذارید. زمین گذاشتن سلاح شما مایه شرمساری نیست." لحظه تسلیم درنهایت بعد روز ها جنگ در 16 دسامبر 1971 تسلیم نامه رسمی توسط سپهبد امیر عبدالله خان نیازی امضا شد و جنگ سوم هند و پاکستان به پایان رسید. سام هرمز دستور منع غارت و تجاوز را داد و بر لزوم حفظ احترام و دوری از بیگم ها (زنان به زبان هندی) تاکید کرد. همه سربازان سام را می شناختند و می دانستند که نمی توانند از دستوراتش سر پیچی کنند. از طرف سام جمله ای نقل شده که خطاب به سربازان گفته: وقتی یک زن مسلمان را می بینید، دستان خود را در جیب بگذارید و به سام فکر کنید! رفتار سام هرمز آنقدر با اسرا خوب بود که به نماد دلسوزی در برابر اسرا تبدیل شد. او برای اسرا قرآن تهیه می کند. می گذارد مراسم های خود را بر گذار کنند و تبادل نامه با خانواده هایشان انجام میدهد. نیروهای هندی با پرچم هندوستان در بنگلادش . .پس از جنگ گاندی تصمیم گرفت که به وی درجه فیلد مارشالی بدهد ولی با مخالفت باقی نظامیان همراه شد. سام در 1972 بازنشسته می شد با این حال دوره خدمت وی 6 ماه دیگر تمدید گردید. در نهایت در 1 ژانویه 1973 وی به درجه فیلد مارشال ارتقاء یافت. فیلد مارشال سام هرمز پس از قریب به چهار دهه فعالیت در 15 ژانویه 1973 از خدمت فعال بازنشسته شد. پس از خدمت به استادی دانشکده ی افسری پرداخت. در دوران پسا خدمت شدیدا مورد هجمه ی جریانات رقیب و برخی همکاران سابق قرار گرفت. عده ای وی را نژاد پرست و حتی ضد یهود نام نهادند. با این حواشی کمی از ارزش های این اسطوره نظامی نادیده گرفته شد. وی با اینکه فیلد مارشال بود اما حقوق کامل دریافت نمی کرد. در سال 2007 پس از 30 سال در دوره ریاست جمهوری عبدالکلام 13 میلیون پوند به او اعطا شد که جبران حقوق معوقه اش در این سال ها باشد. فیلد مارشال سام هرمز جمشید منکشا در ساعت 12:30 روز 27 ژانویه 2008 بر اثر بیماری ذات الریه درگذشت. آخرین جمله ای که از وی شنیده شد، این بود: "من خوبم " وی در مجاورت قبر همسرش در قبرستان پارسیان اوتی به خاک سپرده شد. از او دو دختر و سه نوه به یادگار مانده است. پرتره ای از فیلد مارشال سام هرمز جمشید منکشا آخرین سردار پارسی نویسنده: Navard پیوست: این مقاله اولین نوشتار با جزئیاتی است که در رابطه فیلد مارشال سام هرمز جمشید منکشا در وب پارسی نوشته شده است. این مطلب برای انجمن military.ir تهیه شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است. منبع: 1-روزنامه اعتماد مورخ ۱۳۸۵/۰۴/۱۰ 2 - کتاب صد جنگ بزرگ تاریخ(علی غفوری) 3- https://en.wikipedia.org/wiki/Sam_Manekshaw 4-
-
1 پسندیده شدهانقضای تحریم تسلیحاتی ایران به معنای پایان تمام محدودیتها نیست «نیکلاس دی ریویر» نماینده فرانسه در سازمان ملل گفت که برنامه جامع اقدام مشترک و قطعنامه 2231 راهحل موثر و قاطعی برای بحران اشاعه هستهای ایران فراهم کرده است که باید به طور کامل اجرا شود. وی که در نشست مجازی شورای امنیت سازمان ملل درباره امنیت خلیج فارس صحبت میکرد، با اشاره به پایان تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران گفت: «انقضای تحریم تسلیحاتی متعارف به معنای آن نیست که تمامی محدودیتهای انتقال تسلیحات به ایران و از ایران به صورت کامل برداشته شده است.» این دیپلمات فرانسوی درباره امنیت خلیج فارس نیز گفت: «امنیت و ثبات در خلیج (فارس) نیازمند احترام به قوانین بینالمللی و تعهدی با حسن نیت توسط تمامی بازیگران بینالمللی و منطقهای برای حل درگیریها و ایجاد چارچوبی برای مذاکرات سازنده است. این کاری بزرگ اما ضروری است.» عصر امروز نشست شورای امنیت سازمان ملل با نام «حفظ صلح و امنیت بینالمللی: بازبینی جامع اوضاع در خلیج فارس» آغاز به کار کرد. این نشست با هدف تحلیل افزایش بالقوه تنشها در منطقه خلیج فارس و راههای کاهش آن برگزار شد. به گزارش دانشجو، این نشست توسط روسیه که از ماه جاری ریاست دورهای شورای امنیت سازمان ملل را برعهده دارد برگزار شده است. https://baztab.ir/انقضای-تحریم-تسلیحاتی-ایران-پایان-تما/
-
1 پسندیده شدهسفیر آذربایجان با روزنامه ارگان دولتی ایران مصاحبه کرده و خیلی شیک منکر حضور تروریستهای تکفیری شده با این استدلال که تصاویر همه فتوشاپ! هست و چون ما خودمون 100 هزار نیرو داریم پس تکفیری نیومده (منظورش از همون دست نیروهاست که قره باغ را دادند رفت و قبلا هم هر درگیری ای که شد خفت بار شکست خوردند تا این تکفیریها را اردوغان فرستاد براشون ) بعد هم شاکی شده که اصلا به ما برمیخوره رسانه های ایران چنین مینویسند و ما غیرت داریم و شیعه(!) هستیم و کسی که خودش را فقط بلده منفجر کنه نمیاریم. (از انواع غیرانفجاری و سربرش! میاریم لابد) و همه خمپاره ها هم ارمنستان میفرسته ایران. یا اینکه همه باید خدشه دار شدن تمامیت ارضی! ما را محکوم کنند و جدایی سرزمینمون را هم و با ما همراه بشند برای ازادی این مناطق و ... کاری به کلیت بحث ندارم و هدفم از این اشاره یک چیز دیگه است. رسانه های ما چرا همراه خبرنگارانشون این همه الکن هستند. خبرنگار حوزه سیاسی احتمالا بیشتر دنبال خاله زنک بازیهای داخلی و جناحی هست تا حوزه کاری خودش (همه رسانه ها را میگم که قبلا مفصل در مورد خبرنگاران نظامی سایتها و خبرگزاریها گفتیم، روزنامه ها که بماند) فی المثل تو این مصاحبه خبرنگار اصلا نمیگم تمام منابع آزاد مربوط به این جنگ را از دو طرف رصد کرده باشه بلکه همون رسانه های خودمون کافیه: نمیتونست ازش بپرسه خمپاره بی صاحب را ارمنسان فرستاد، پهپادهای شما از اول جنگ چه غلطی میکنند در خاک کشور ما؟ یا نمیتونست بپرسه اگر اینهمه اشغالگری بده اردوغان تو ادلب سوریه دقیقا داره چه غلطی میکنه با 4500 فقط خودروی سبک و سنگین و تانک. پستهای نظارتی بماند. یا نمیتونه بپرسه اگر تمامیت ارضی این همه مقدس هست، پس تمام این گروه های تجزیه طلب صاحب تلویزیون و رسانه تو قلب باکو که هر روز علیه تمامیت ارضی ما و تجزیه کشور و حتی حرکت مسلحانه و ... دارند برنامه و خبر و تحریک تولید میکنند دقیقا اسمشون چی هست؟ فقط برای مشا بده و برای ما خوبه؟ یا نمیتونست بپرسه پهپاد اسراییل (به عنوان دشمن اول ایران و خطرناکترینشون با این همه ترور و حمله و خرابکاری در ایران و سوریه ضد ما) از خاک شما بلند میشه میاد صاف روی نطنز یعنی چی دقیقا تو عرف بین الملل؟
-
1 پسندیده شدهخط تولید بالگرد طوفان ۲ در بازدید جناب وزیر ظاهرا موتور از خارج وارد میشه (و چه بسا جاهای حساس انتقال قدرت) خلاصه ما هنوز در بخش گلوگاهی تکلیفمان مشخص نیست
-
1 پسندیده شدهبله میدونم اینها خیلی ساله از مملکت خودشون فرار کردن به جرم اینکه آیین و فرهنگ باستانی این سرزمین رو برای خودشون کماکان نگه داشته بودن.. وگرنه این دلاور هم به جای سردار پارسی الان سردار رشید اسلام بود!
-
1 پسندیده شدهحرف های زیادی از باب دلسوزی و خیراندیشی در مورد ایران زمین زده شد و اما ....
-
1 پسندیده شدهبذار یکم از قهرمانان ما برات بگم شاید به خودت بیای که ببینی داری از کی دفاع می کنی ! وقتی دشمن در حال تصرف سوریه و عراق بود دائم در حال تهدید ایران بزرگ ما بود و قصد داشت به ایران بیاد و قتل و جنایت هایش رو در ایران انجام بده ! ولی نمی دونست در این ایران بزرگ فرزندانی بدنیا می آن ناموسشون کشورشونه با رگ های باد کرده به سمتشون بدون هیچ ترسی یورش می برن و در سوریه و عراق نقشه هاشون رو بر باد میدن ! ببین این ایران چقدر بزرگ و عظیم عزتمنده که چنین فرزندانی نظیر حاج قاسم ، همدانی ، بلباسی ، حججی و ....... درش بدنیا می آن ! اینها ابر قهرمانانی هستن که زن و بچه و دنیا را برای دفاع از کشورشون رها کردن رفتن برای جنگیدن با دشمن که من و شما در امنیت باشیم ! با خیال راحت همسر و مادر و خواهر ما تو این جامعه زندگی می کنن چون چنین قهرمانانی در برابر متجاوزین خون پاک شون رو ریختن ! خون دادن که من و شما و کشور در عزت و اقتدار بمونه! آذربایجان امده کسانی رو اجیر کرده که قهرمانان ما رو می کشتن سرمی بریدن ! ما با این نظام چه دوستی میتونیم داشته باشیم؟؟؟ ایران بزرگ ما بوده ، هست و خواهد بود چون چنین مردانی درش وجود دارن ! واقعا زبان ادم نمیتونه وصفشون کنه ! شهادت این عزیزان داغ بر دل ما میزنه ! ولی باعث غرور من میشه که در کشوری زندگی می کنم که تاریخ و عظمتش رو این قهرمانان اثبات کرده اند!
-
1 پسندیده شدهتنها چیزی که از نظر من طبیعی نیست اینه که این وابستگی قومی چرا منتج به بازگشت خاک از دست رفته به کشور اصلی نشه ؟
-
1 پسندیده شده" پرچم ایران " سرباز سرافراز راه حق و آزادی ، هموطن غیور ارتشی ، انسان وارسته ، ایرانی وطن پرست ، ناخدا یکم تکاور " هوشنگ صمدی کلخورانی " تصویر اولیه ( قبل از اعمال تغییرات و تصویر نویسی ) از سایت گنج جنگ برداشته شده است . تصویر دوم از سایت دفاع پرس .
-
1 پسندیده شدهبا تشکر از زحمت دوست و برادر عزیزمان یک روایت از دفاع مقدس با بیانی خوش ارائه شد که باید به عنوان یک کار خوب معرفی کنیم به مناسبت فرارسیدن هفته دفاع مقدس حاج حسین یکتا از لحظات و اتفاقات روزهای مجاهدت مردم ایران روایت کرد. https://www.farsnews.ir/media/13990705000466/ https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Video/1399/06/30/13990630001209_240P.mp4
-
1 پسندیده شدهما نمی تونیم از دشمنان انتظار داشته باشیم که خباثت و ددمنشی نشون ندن ولی می تونیم از دوستان انتظار داشته باشیم که پخته و آگاه رفتار کنند، و کار زیاد و تبلیغات مناسب با حداقل انتقال اطلاعات حساس رو داشته باشند. جمله ای در علم بهداشت حرفه ای هست که سالهاست کلیشه ای است ولی در این ایام می تونیم بهتر به مفهومش پی ببریم که " اول ایمنی بعد کار "
-
1 پسندیده شدهپشت رایانه نشینانی از جنس شرلوک هلمز در این مطلب میخوام از چالشی صحبت کنم که تا امروز فرصت بود ولی چندسالی هست که رنگ تهدیدش را نشان داده است اینجا تقابل تبلیغات و حفاظت اطلاعات هست و تلاش برای پیدا کردن راه میانه بین افراط و تفریط یه زمانی نیروهای داوطلب کاغذهای خرد شده سفارت آمریکا رو کنار هم گذاشتن و اسناد رو زنده کردن و خیلی مثال هایی مشابه تکرار یک داستان : تحلیل از روی عکس های به ظاهر بی اهمیت مگر از یک عکس ساده چه می توان برداشت کرد؟ 1- چهره ها ( تعیین هویت افراد با گشتن در شبکه های اجتماعی یا بانک اطلاعاتی ) 2- موقعیت و محل عکس ( با کمک محل یاب موبایل که در دل عکس پنهان می شود و یا استفاده از تصاویر محل برای یافتن مکان) 3- بدست آوردن شماره سریال ها، آرم ها ( شماره سریال یا شماره مدل یک دستگاه یا هواپیما و یا آرم روی پیراهن افراد ) 4- تعیین ابعاد سلاح یا سیستم با روش مقایسه ای 5- ماکت سازی و حتی ساخت نمونه مشابه از یک اتاق تا یک سلاح ( برای تمرین و آشنایی ) 6- پیدا کردن زمان بندی ها، الگوی رفتاری و فرم لباس و نحوه فکر کردن 7- مقایسه با دیگر عکس ها و پیدا کردن منابع فروش و یا خرید و یا تردد احتمالی 8- پازل چینی و حدس زدن در مورد جزء بعدی یا قبلی ( جهت تعیین ریز تکنولوژی یا تکنولوژی بزرگتر ) احتمالا موارد دیگری نیز خواهد بود که با همت دوستان تکمیل می شود * بعضی این موارد ممکن است روند معکوس باشند و هدف پنهان کردن نفوذ اصلی هست یعنی با داشتن جواب راه حلی غیرواقعی ولی ممکن ارائه داده تا ذهن ها از راه حل اصلی و واقعی اش دور شود ولی با این وجود در نظرگرفتن این نکات بسیار مهم و جدی است 1- چهره ها و سیستم ها( تعیین هویت افراد با گشتن در شبکه های اجتماعی یا بانک اطلاعاتی ) در دوران پرصدای انرژی اتمی، بازدیدی از طرف رئیس جمهوری برای تبلیغات در خصوص دستاوردهای هسته ای انجام شد که چند سال بعد معلوم گردید یک حفره امنیتی را موجب شده است و ترور دانشمندان مهم هسته ای را در پی داشته است. تصاویر از مانیتور سیستم ها و نحوه کار با آنها و خطایی که امروز هم دیده می شود این خطا نه تنها در حوزه هسته ای که در حوزه نظامی هم دیده می شود این تصویر متعلق با چندسال پیش هست و این تصویر متعلق به دیروز و تست موشک کروز ارتش اگر در نظر بگیریم که هر کدام از این عزیزان 5 فامیل (غیر از همسر و بچه و خودشان ) داشته باشند که اینستاگرام، واتس آپ و یا گوشی هوشمند و ... داشته باشند به راحتی توسط سیستم های کامپیوتری دشمن شناسایی و خوراک روش های نفوذ می شوند مثالی دیگر https://twitter.com/AuroraIntel/status/1273545959440551937 این تصویر قدیمی هست ولی تصاویر توسط دوستی تار شده است تا در این تاپیک قرار بدیم که بازتاب ضعف جدی اطلاعات هست البته حرکاتی هم دیده شده است که ارزشمند است ولی ناکافی این در حالی هست که بیشترین عکس را از سایت های بسیج مشاهده می کنیم که ناشی از عدم جدی گرفتن موضوع حفاظت اطلاعات بدلیل آموزش و اعتماد است، اعتمادی که به گوشی های موبایل نباید کرد. این تصویر رو یکی از سربازان بازنشسته آمریکایی در اینترنت گذاشته است و گفته شب قبل از حمله به عراق در سال 2010 یعنی بعد از ده سال آن قدر موضوعات حفاظت اطلاعات را جدی در نظر گرفته که خودش عکس ها را سیاه کرده است این همان آموزش هست که دنبالش می گردیم 2- موقعیت و محل عکس ( با کمک محل یاب موبایل که در دل عکس پنهان می شود و یا استفاده از تصاویر محل برای یافتن مکان) - بحث محل یابی فقط مختصات نقشه و تعیین نقاط نیست درست است که هر جا می رویم موقعیتش روی موبایل ما ثبت می شود ولی یک مورد دیگر به نام موقعیت درون عکس هم هست که در موبایل اپل بصورت یک امتیاز معرفی می شود یعنی شما با موبایل عکس می گیرید و این عکس بصورت دیجیتال درون دیتاهایش دارای محل تصویر برداری هست و اگر هم کپی تصویر ارائه شود با سرچ درون گوشی ها یا عکس های مشابه با این تصویر در بانک دشمن به طریقی موقعیت محل پیدا می شود برای مثال عکسی گذاشته می شود که برای دشمن مهم می شود، درون بانک های اطلاعاتی که گوشی ما هم جزئش هست دنبال عکس مشابه می گردد و اگر من عکسی مشابه داشته باشم ولی به اشتراک هم نذاشته باشم کافی هست که موقعیت محل لو برود - روش دیگر استفاده از شرایط محیطی هست پیشنهاد میدم فیلم Escape Plan تولید سال 2013 رو نگاه کنید، بخشی از این موارد رو توضیح میده، یا سریال prison break که اون هم این روش ها رو میگه https://en.wikipedia.org/wiki/Escape_Plan_(film) https://www.aparat.com/v/ZSrTX/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85_%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D9%86%D9%82%D8%B4%D9%87_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1_%D8%A8%D8%A7_%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%84%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C مثال دیگر شناسایی مختصات جغرافیایی کار خانه تولید فیبر کربن درشهرک صنعتی سفید رود رشت https://www.kcl.ac.uk/news/irans-carbon-fibre-facility-located-a-case-study-in-open-source-techniques مثال دیگر بازدید ها و فیلم های صدا و سیما هست که باعث لو رفتن محل ها شده است بازدید رئیس مجلس از سایت موشکی http://wikimapia.org/36729633/i#/photo/6131900 https://view.ceros.com/miis-edu/nti-missiles-of-the-middle-east/p/1 و تحلیل داده و تصاویر این سایت هایی هست که مراکز ایران رو پیگیری می کنن ، حالا حساب کنید دشمنانی داریم که ماهواره و ابزارشان بیشتر از این افراد هست که فقط تصاویر ماهواره ای تجاری رو دارن https://isis-online.org/isis-reports/imagery/category/iran یکی از گزارش هاشون https://isis-online.org/uploads/isis-reports/documents/The_Alleged_Nuclear_Weapons_Development_Site_near_Abadeh_June_10_2020_final.pdf - یا درمورد محل شهادت شهید تهرانی مقدم تست موشکی و یافتن محل یا حتی عکس درون عکس - یا معادن اورانیوم ایران و تکمیل با عکس ماهواره ای - وقتی این اطلاعات کف اینترنت هست یعنی اطلاعات سوخته این گزارش مربوط به سایت اباده هم خواندنی هست حتی اگر وهم و خیال باشه https://view.ceros.com/miis-e...siles-of-the-middle-east/p/1 https://isis-online.org/isis-reports/detail/the-alleged-nuclear-weapons-development-site-near-abadeh-iran/ 3- بدست آوردن شماره سریال ها، آرم ها ( شماره سریال یا شماره مدل یک دستگاه یا هواپیما و یا آرم روی پیراهن افراد ) مثال یا شماره پرنده های خودمان که بعد از مدتی محل و نقل و انتقال ها رو نشون میده، این مورد برای پرنده های ترابری مثل سی 130 مهمتر میشه یا حتی پلاک خودروها یا شماره سریال یک قطعه 4- تعیین ابعاد سلاح یا سیستم با روش مقایسه ای این روش یکی از قدیمی ترین و معروف ترین روش ها هست که دیروز در تست موشک کروز سریع یه دونه بیرون اومد بعضی از مثال ها چند مورد رو شامل می شوند ولی هدف توجه به این حجم اطلاعات ناپیدا هست امیدوارم دوستان مواردی که گفته شد را تکمیل و تصحیح کنند ادامه دارد -------------- اول با تشکر از جناب @HRA , @Lord-Soldier و @bds110 بابت شرکت در تاپیک و تولید مطلب و تشکر از جناب @bds110 @shirazz بابت ارائه مطالبی که در این نوشته ارائه می شود