برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 20 آبان 1399 در پست ها
-
4 پسندیده شدهدولت باغچه لی رهبر حزب حرکت ملی ترکیه و موتلف آک پارتی: مرز ایران و ارمنستان باید قطع شود «باکو تا زمانی که غرامت جنگ قراباغ را نگرفته است نبایستی صلح را بپذیرد. اگر ارمنستان توانایی مالی داشته باشد باید این غرامت را بپردازد و اگر نداشته باشد باید منطقه زنگهزور (مغری) را به آذربایجان بدهد و نخجوان به جمهوری باکو وصل شود.». ترکیه در حال نزدیک شدن به خطوط قرمز ایران و قطع ارتباط زمینی ایران با قفقاز و ارمنستان است. ............................................ لحظه مورد اصابت قرار دادن بالگرد MI24 روسیه از نخجوان این بالگرد احتمالا از ناحیه نخجوان و در خاک ارمنستان مورد اصابت قرار گرفته است. https://uupload.ir/view/ibgx_img_9692.mp4/ کسانیکه فیلم برداری کردند گویا منتظر اتفاق بودند و از انفجار تعجب نکردند. .......................................... باکو ضمن تایید شلیک نیرو های خود به بالگرد روسیه، از عذرخواهی از مسکو خبر داد . همچنین باکو اعلام کرده حاضر است بابت این عمل به روسیه غرامت پرداخت کند منبع:کانال آذریها
-
2 پسندیده شدهخرسندی قومگرایان از اشغال جدید/ بازیگر مهم منطقه؛ مخالف کریدورسازیهای شوم سایت آناج در یادداشتی نوشت: وبگاه انگلیسیِ میدل ایستآی همزمان با آزادسازی شهر شوشا توسط آذربایجان درباره توافق قریبالوقوع ترکیه و روسیه ادعاهایی مطرح کرد و متنی را با عنوان پیشنویس توافق منتشر نمود. طبق این ادعا در ازای استقرار نیروهای روسیه، کریدوری بین ارمنستان و دو منطقه از قرهباغ ایجاد خواهد شد. کریدور جدیدی نیز با هدف اتصال نخجوان به آذربایجان همزمان با استقرار نیروهای ترکیه شکل میگیرد و مرزهای ایران و ارمنستان از بین میرود. این ادعا درحالی مطرح میشود که یکی از بازیگران مهم منطقه یعنی ایران مخالف هرگونه تغییر در ژئوپولیتیک مرزی است و مسئولان عالی سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ضمن حمایت از بازگشت تمام مناطق اشغالی قرهباغ به آذربایجان همواره بر ضرورت حفظ مرزهای بینالمللی تاکید کردهاند. برخی رسانههای قومگرای افراطی که در گذشته اشغال قرهباغ را محکوم میکردند، اکنون درباره گزارش وبگاه انگلیسی کیفور شده و مشتاقانه بر اشغال جدید دامن میزنند. دسترسی مجدد ارمنستان به قرهباغ، ورود آذربایجان به خاک اصلی ارمنستان و همچنین حمایت ترکیه از این طرح در قوارههای تداوم اشغال و اشغال جدید تعریف میشود. خرسندی قومگرایان از این طرح، نشان میدهد که هدف آنان بیش از آنکه آزادسازی قرهباغ باشد، اتصال بیواسطهی آنکارا به دریای خزر و منزویسازی جمهوری اسلامی ایران است. برخی کارشناسان حوزه قفقاز، تغییرات ژئوپولیتیک را از جملهی اهداف بازیگران خارجی توصیف کرده و معتقدند؛ هشدار رهبر جمهوری اسلامی و حضور نظامی ایران در نوار مرزی ارس، اینگونه محاسبات را دچار تغییر و تردید میکند. منبع:کانال آذریها
-
2 پسندیده شدهعلیف در دیدار وزیر دفاع و خارجه ترکها چند نکته بیان کرده که مربوط به بحث هست اول اینکه گفته اگر تهدید بشیم! (موضع جالبی است، قطعا منظورش روسها که نیست چون قواره تهدید روسها توسط ترکها را نداره) از ترکیه کمک میخوایم و میخوایم دخالت نظامی کنه! (مثلا الان کمک نمیکنه! ) دوم هم گفته ارمنستان لاجین و کلبر را بده جنگ را متوقف میکنیم که در حقیقت مشابه محتوای توافق یاد شده است. یعنی به قره باغ کوهستانی کاری نداره و البته با تسلیم این دو منطقه قره باغ محاصره میشه و بعد اون دو کریدور معنا پیدا میکنه که این وجود چنین توافقی را تقویت میکنه. البته واقعا معلوم نیست یک کوهستان و یکی دو شهر که تازه مهمترینشون یعنی خانکندی بغل گوشش شوشا تصرف شده و عملا غیرقابل سکونت شده و تازه برای ارتباط و بقا با ارمنستان وابسته میشه به کریدوری که ارتش ترکیه صلحبانش هست چه ارزشی میتونه داشته باشه برای ارمنستان که از نخجوان بخواد کریدور بده به اذربایجان. فقط یک معنا داره، یک توافق کاملا یکطرفه برای طرف شکست خورده.
-
2 پسندیده شدهفروش تجاری با دانش نظامی وقتی در صنایع نظامی صحبت از فروش تولیدات به صورت تجاری می شود مثال هایی چون اینترنت و ماهواره به ذهن می آید ولی هر تولیدی می تواند با نیاز جامعه تطبیق پیدا کند و منجر به درآمد زایی شود. فروش خودروهای نظامی در قالب تجاری یا استفاده از خودروهای تجاری تقویت شده یکی از تکنیک های درآمدزایی یا کاهش هزینه هست که بیشتر در کشورهای آمریکا و اروپایی دیده می شود و به راحتی مدل های نظامی را در قالب و شمایل تجاری می توان خرید که برای تولید کننده به عنوان یک بازار ثانویه تلقی می شود که بسیار جذاب خواهد بود. متاسفانه طرح های شرکت های روسی بویژه در مورد تسلیحات نظامی تک کاربره بوده و عملا از بازار تجاری جا مانده اند در حالی که خودروهای روسی در زمان جنگ جهانی تماما بر مبنای تجاری بودند. نقطه قوتی که این دیدگاه را تقویت می کند سود چندباره از سرمایه گذاری است به گونه ای که با کمترین توسعه می توان به بازاری بزرگ ورود پیدا کرد. چرا وقتی موارد زیر وجود دارد شرکت تولید کننده ورود به بازار نکند؟ - زیرساخت و تجهیزات ساخت - نیروی متخصص - بازگشت سرمایه سریع - طرح و نقشه هایی با درصد مشابهت 70 درصد - بازاری با قابلیت نوآوری و پیشتازی باید این نکته را لحاظ کرد که بسیاری از طرح های نظامی را با تقویت طرح های تجاری می توان تولید کرد. نمونه غیر صنعتی این تفکر در خودروهای زرهی داعش نمود بالایی داشت. اگرچه نازیبا ولی موثر در میدان نبرد خودروهای سنگین لجستیک خودروهای سبک نظامی شاید جیپ معروف ترین خودروی سبک نظامی باشد فروش و کاربرد غیرنظامی هم داشته است. طرح هاموو هم در شمایل تجاری طرفدارانی دارد اگرچه که فروشش مثل جیپ نبوده است. با امید به ترقی تفکر مدیران صنایع و پیشبرد اقدامات چند هدفه باتشکر از جناب @mehran55 بابت ایده و همفکری
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی موقوفه کارنگی برای صلح بینالمللی Carnegie Endowment for International Peace که به اختصار بنیاد کارنگی CEIP خوانده میشود ، یکی از قدیمی ترین اندیشکده ها ی ابتدایی آمریکا است که اندرو کارنگی میلیونر آمریکایی آن را در سال ۱۹۱۰ ( حدود 110 سال پیش ) تأسیس کرد. شعار این اندیشکده «گسترش همکاری بینالمللی و درگیری فعال آمریکا در امور بینالمللی» است و به لحاظ گرایش سیاسی اعلام میدارد که رسما با هیچ حزب سیاسی ایالات متحده در ارتباط نیست. بر طبق گزارش معروف دانشگاه پنسیلوانیا ، کارنگی سومین اندیشکده با نفوذ در جهان پس از موسسه بروکینگز وچتم هاوس است . اندرو کارنگی مانند سایر بین الملل گرایان در زمان خود معتقد بود که سایه ی جنگ تنها با قوانین و سازمان های بین المللی قوی تر از بین می رود. وی در سال 1907 نوشت: "من به این هدف بیش از هر چیز دیگری علاقه مندم." نتیجه ی تلاش کارنگی در این زمینه ، ایجاد موقوفه کارنگی برای صلح بین المللی بود. اندرو کارنگی در هفتاد و پنجمین سالگرد تولد خود ، در 25 نوامبر 1910 ، با تأمین سود 5٪ نرخ بهره از اولین وام های رهنی ، موقوفه ای را به اندازه ی 10 میلیون دلار برای این هدف اعلام کرد. درآمد بهره حاصل از این اوراق قرضه برای تأمین بودجه یک اندیشکدا جدید اختصاص داده شدکه قرار بود برای پیشبرد صلح جهانی مورد استفاده قرار گیرد . در آغاز درگیری آمریکا در جنگ جهانی اول در سال 1917 ، محققین کارنگی به اتفاق آرا اعلام کردند ، "مؤثرترین وسیله برای ارتقاء صلح بین المللی پایدار ، محاکمه دولت امپراطوری آلمان تا پیروزی نهایی برای دموکراسی است." در دسامبر سال 1918 ، جیمز براون اسکات ، مدیر موقوفه کارنگی و چهار نفر دیگر از کارمندانش از جمله جیمز تی. شوتول بودن که رئیس جمهور وودرو ویلسون را متقاعد کردند به مذاکرات صلح در فرانسه بپیوندد. کارنگی اغلب بخاطر ساخت کتابخانه های کارنگی در نقاط مختلف به یاد اورده میشود . این کتابخانه ها معمولاً توسط درآمد اوقاف اصلی تأمین نمی شدند بلکه توسط سایرموقوفه های کارنگی ، که عمدتاً در جهان انگلیسی زبان فعالیت می کردند ، تأمین می شدند. اما پس از جنگ جهانی اول ، اوقاف کتابخانه هایی را در بلژیک ، فرانسه و صربستان در سه شهر مختلف که در این جنگ به شدت آسیب دیده بو دند ایجاد کرد . علاوه بر این ، در سال 1918 ، این اندیشکده شروع به پشتیبانی از كتابخانه های ویژه ای به نام برنامه بین المللی ذهن آلكو (International Mind Alcove) نمود كه با هدف تغییر دیدگاه جهانی مردم و تقویت یك "ذهن بین المللی" انجام می شود. نهایتا پس از جنگ جهانی دوم ، سازمان ملل متحد شروع به تبلیغ ایده بین الملل گرایی کرد ، و این به مثابه به ثمر رسیدن برنامه تلقی شده و منجر به این شد که CEIP به برنامه بین المللی ذهن آلکوو پایان دهد. در 14 ژوئیه سال 1923 ، آکادمی حقوق بین الملل لاهه با ابتکار عمل همین اندیشکده به طور رسمی در کاخ صلح در لاهه افتتاح شد . کاخ صلح توسط بنیاد کارنگی (هلند) در سال 1913 ساخته شده است تا دادگاه داوری دائمی و کتابخانه ای از قوانین بین المللی را در خود جای دهد . در سال 1925 ، نیکلاس موری باتلر جانشین الیو روت به عنوان رئیس موقوفه شد. در همین سمت و برای تلاش برای پیمان Kellogg-Briand ، باتلر در سال 1931 جایزه صلح نوبل دریافت کرد. در نوامبر سال 1944 ، کارنگی Ruleel Lemkin 's Axe Rule را در اروپای اشغالی منتشر کرد: قوانین مربوط به اشغال — تجزیه و تحلیل دولت — پیشنهادهایی برای جبران خسارت . این نوشتار اولین متنی بود که کلمه نسل کشی را در واژگان جهانی به ارمغان آورد . در آوریل 1945 ، جیمز تی. شوتول ، مدیر بخش اقتصاد و تاریخ اندیشکده ، به عنوان رئیس مشاوران نیمه رسمی نمایندگان ایالات متحده در کنفرانس سان فرانسیسکو برای تهیه منشور سازمان ملل فعالیت کرد . پس از آن نیز ، شوتول برای ایجاد كمیسیون دائمی سازمان ملل در مورد حقوق بشر ، كه تا به امروز وجود دارد ، فعالیت نمود . در سال 1963 ، کارنگی موقوفات برنامه حقوق بین الملل خود را برای پرداختن به چندین موضوع بین المللی در حال ظهور بازسازی کرد: افزایش اهمیت و تأثیر سازمان های بین المللی. انقلاب فن آوری که تولید تسلیحات نظامی جدید را تسهیل می کند. گسترش کمونیسم؛ افزایش این ایده در کشورهای تازه استقلال یافته. و چالش های اشکال جدید فعالیت اقتصادی ، از جمله شرکت های جهانی و کارتل های فرا ملیتی. این برنامه منجر به تشکیل یک گروه مطالعاتی مستقر در نیویورک در مورد سازمان ملل و گروه مطالعات سازمان های بین المللی در مرکز اروپا در ژنو شد . اندیشکده کارنگی در بهار سال 1978 مالکیت کامل مجله معروف Foreign Policy " سیاست خارجی " را به دست آورد و به مدت 30 سال آن را منتشر کرد. کارنگی این مجله را از یک مجله علمی سه ماهانه به یک مجله ی پر مخاطب دو ماهانه ی گزارش های جهانی سازی و سیاست های بین المللی تبدیل کرد . نهایتا این مجله در سال 2008 به واشنگتن پست فروخته شد. در سال 1981 ، فرد برگستن که در کارنگی کار می کرد ، مؤسسه اقتصاد بین الملل را بنیان نهاد - این موسسه امروز به عنوان موسسه اقتصاد بین المللی پترسون PIIE شناخته می شود . پس از پایان جنگ سرد ، کارنگی در سال 1994 مرکز کارنگی مسکو را به عنوان خانه ای برای محققان و مفسران روسی افتتاح کرد . کارنگی مرکز مسکو را با این عقیده راه اندازی کرد که "در دنیای امروز یک اندیشکده که ماموریت آن کمک به امنیت جهانی ، ثبات و رفاه است ، به حضور دائمی و چشم انداز چند ملیتی در هسته اصلی فعالیت های خود نیاز دارد. در سال 2000 ، جسیکا ماتئووس مدیر جدید اندیشکده ، از ایجاد مؤسسه سیاست مهاجرت (MPI) به سرپرستی دیمیتریوس پاپادمتریو خبر داد که به نخستین اندیشکده مستقل در زمینه مهاجرت بین المللی تبدیل شد. در دوره تصدی وی ، مراکز کارنگی در خاورمیانه در بیروت (2006) ، کارنگی اروپا در بروکسل (2007) ، و مرکز کارنگی-Tsinghua در دانشگاه Tsinghua در پکن راه اندازی شد علاوه بر این ، با همکاری دانشگاه ملی فارابی قزاقستان، کارنگی در اواخر سال 2011 برنامه فارابی کارنگی در مورد آسیای میانه در قزاقستان را تأسیس کرد و در آوریل 2016 ، ششمین مرکز بین المللی کارنگی. یعنی مرکز هند ، در دهلی نو افتتاح شد . هدف از تاسیس مرکزخاورمیانه ؛ اطلاع بهتر از روند تغییرات سیاسی در خاورمیانه ی عربی و درک عمیق تر از مسائل اقتصادی و امنیتی پیچیده ای است که آن را تحت تاثیر قرار میدهد. از سال 2016 ، مدیر عامل فعلی مرکز ماها یحیی است. نمونه ای از یک کنفرانس ضد ایرانی در مرکز خاور میانه بنیاد کارنگی : عنوان کارنگی اروپا که در سال 2007 توسط Fabrice Pothier تأسیس شده است ، مرکز اروپایی اوقاف کارنگی برای صلح بین المللی است. کارنگی اروپا از حضور تازه گسترش یافته خود در بروکسل ، کار سکوی تحقیقاتی خود را با چشم اندازهای تازه مراکز کارنگی در واشنگتن ، مسکو ، پکن و بیروت ترکیب می کند و چشم انداز جهانی نسبتا جامعی را برای جامعه سیاست گذار اروپایی ایجاد میکند. کارنگی اروپا با استفاده از نشریات ، مقاله ها ، سمینارها و مشاوره های خصوصی قصد دارد تفکر جدیدی را در مورد چالش های مهم بین المللی که نقش اروپا را در جهان شکل می دهد تقویت کند. مرکز سیاست جهانی کارنگی - Tsinghua نیز در سال 2010 در دانشگاه Tsinghua در پکن تأسیس شد. تمرکز این مرکز عمدتا بر روابط خارجی چین است . اقتصاد و تجارت بین المللی؛ تغییرات آب و هوا و انرژی؛ منع گسترش سلاح های هسته ای و کنترل تسلیحات و سایر موضوعات امنیتی جهانی و منطقه ای مانند کره شمالی ، افغانستان ، پاکستان و ایران نیز موضوع پژوهش هایی در این مرکز بوده اند . در ماه آوریل سال 2016، کارنگی هند در دهلی نو راه اندازی شد . تمرکز این مرکز شامل اقتصاد، سیاست و اصلاحات در هند ، سیاست خارجی و امنیتی و نقش نوآوری و فناوری در تحولات داخلی هند و روابط بین الملل است. مدیر فعلی مرکز رودرا چادوری است. برنامه های اصلی مطالعاتی : اندیشکده کارنگی ، دارای هشت برنامه اصلی است: برنامه سیاست هسته ای ، برنامه روسیه و اوراسیا ، برنامه آسیای جنوبی ، برنامه دموکراسی و قانون ، برنامه آسیا ، برنامه انرژی و آب و هوا ، برنامه خاورمیانه و برنامه اروپا . ..................................................................... carnegieendowment.org/ en.wikipedia.org/wiki/Carnegie_Endowment_for_International_Peace web.archive.org/web/20120130130639/http://carnegieendowment.org/about/index.cfm?fa=centennial
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی مرکز پیشرفت آمریکایی Center for American Progress با سرواژه ی ( CAP ) یک اندیشکده ی سیاست عمومی آمریکایی است و یکی از اندیشکده های طرفداری (1) معروف است که دیدگاهی لیبرال در مورد مسائل اقتصادی و اجتماعی دارد . این اندیشکده از اندیشکده های نوظهور و تاسیس سال 2003 میلادی است . اگر اندیشکده ی دفاع از دموکراسی را اندیشکده ی تاسیس شده توسط دولت جورج بوش بدانیم ، اندیشکده ی مرکز پیشرفت آمریکا ، متعق به دولت اوباما ست . مدیر اجرایی CAP ، نرا تاندن است که برای دولت اوباما و کلینتون و مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون کار کرده است. اولین مدیرعامل این موسسه نیز جان پودستا بود که به عنوان رئیس ستاد کاخ سفید به رئیس جمهور بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا و به عنوان رئیس انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 هیلاری کلینتون خدمت کرده است . پودستا به عنوان رئیس هیئت مدیره با این سازمان ماند تا اینکه در دسامبر 2013 به کارمندان کاخ سفید اوباما پیوست . با استناد به تأثیر پودستا در تشکیل دولت اوباما ، مقاله ای در نوامبر 2008 در روزنامه ی تایم بیان داشت که " «از زمانی که بنیاد هریتج به راهبری انتقال رونالد ریگان کمک کرد تا کنون هیچ گروه خارج از دولت دیگری این قدر اثرگذاری نداشته است.» مرکز پیشرفت آمریکا در سال 2003 به عنوان یک آلترناتیو چپ ( به معنی لیبرال ) برای اندیشمندان مانند بنیاد میراث و مؤسسه سازمانی آمریکایی ایجاد شد . از بدو تأسیس ، این مرکز گروهی از همراهان بلندپایه را تشکیل داده است . این مرکز به كنگره كمك كرده است تا "بازآفرینی استراتژیك" را طراحی كند ، طرحی جامع برای جنگ عراق كه شامل جدول زمانی و عقب نشینی نیروها بود. مراکز وبرنامه های مطالعاتی : مركز پیشرفت آمریكا دارای یك سازمان مشاركت جوانان ، پیشرفت نسل و مركز صندوق اقدام عملی آمریكا (CAPAF) است. ThinkProgress یک وبلاگ به نویسندگی جود لگوم است که تالار گفتگویی را فراهم می کند که ایده ها و سیاست های مترقی را بیان نماید .این مرکز ، خروجی مرکز پیشرفت آمریکا است. مرکز پیشرفت نسل در فوریه 2005 راه اندازی شد و بازوی دستیابی جوانان به CAP است. طبق گفته های این سازمان ، Generation Progress با بیش از یک میلیون جوان هزاره ای (4 ) مشارکت دارد . مرکز صندوق اقدام پیشرفت آمریکا که قبلاً به عنوان صندوق اقدام پیشرفت آمریکا شناخته می شد یک سازمان طرفداری همسو با اندیشکده است و از نظر سازمانی و اقتصادی از CAP جداست ، اگرچه در بسیاری از کارمندان و آدرس فیزیکی مشترک هستند. مجله ی پولیتیکو در آوریل 2011 نوشت که "صندوق اقدام پیشرفت آشکارا مبارزات سیاسی را اجرا می کند ، و نقش اساسی ای را در زیرساخت های حزب دموکرات ایفا می کند . در سال 2003 ، جورج سوروس قول داد از طریق مالی با کمک 3 میلیون دلار از این سازمان حمایت مالی کند.] مرکز رشد عادلانه واشنگتن ، که به اختصار مرکز رشد عادلانه نیز شناخته می شود ، یک سازمان تحقیق و اعطای کمک مالی است که در سال 2013 تاسیس و "در مرکز پیشرفت آمریکا مستقر شده است". برنامه ی رشد عادلانه ، وجوه تحقیق های دانشگاهی در اقتصاد و سایر علوم اجتماعی را ، با توجه ویژه به نقش دولت در توزیع رشد اقتصادی و نقش ادراکات عمومی از انصاف و عدالت در شکل گیری سیاست های دولت بیان میکند . پیشرفت علوم Science Progress یک نشریه اینترنتی و یک پروژه از اندیشکده مرکز پیشرفت های آمریکا در مورد سیاست پیشرفت علوم و فن آوری است . مأموریت آن "بهبود درک دانش در بین سیاستگذاران و سایر رهبران اندیشه و ایجاد ایده های هیجان انگیز و مترقی در مورد نوآوری در علم و فناوری برای ایالات متحده در قرن بیست و یکم" بوده است. انتشار آن در 4 اکتبر 2007 ، پنجاهمین سالگرد آغاز به کار Sputnik 1 آغاز شد . مطالب موجود در وب سایت شامل اخبار ، مقاله های عمیق ، و متن - و صدا است . مرکز مطالعات مراقبت های بهداشتی نیز یکی دیگر از مراکز این اندیشکده است . در سال 2017 ، این مرکز با برنامه درمانی تک پرداخت کننده برنی سندرز مخالفت کرد. در سال 2018 ، مرکز جایگزینی برای تک پرداخت کننده را پیشنهاد می داد که به بیماران و کارفرمایان امکان انتخاب بین پوشش دولت و بیمه خصوصی را می دهد. در بین سیاست های این اندیشکده سابقه ی حمایت از امارات و عربستان سعودی نیز وجود دارد . در اکتبر سال 2016 ، Intercept گزارش داد که سفیر امارات متحده عربی یوسف آل عطیبه ، گزارش CAP منتشر شده در اکتبر سال 2016 که طرفدار ادامه همکاری با کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و امارات است ، را ستایش می کند. در ژانویه سال 2019 ، دو نفر از کارمندان CAP به دلیل نشت مبادله نامه الکترونیکی که حاکی از نفوذ ناصحیح امارات متحده عربی بر CAP بود ، اخراج شدند. این موسسه یکبار نیز توسط چندین سازمان یهودی مورد انتقاد قرار گرفت . دلیل آن بود که وبلاگ نویسان مرتبط با CAP چندین پست را با استفاده از عباراتی مانند "apartheid" و "first-Israel" در مورد رژیم صهیونیستی منتشر کردند و باعث شدند کمیته یهودیان آمریکایی و اتحادیه مبارزه با سخنان ناشایست (!) آنها را ضد اسرائیل معرفی کنند و از CAP خواستار شدند خود را از این اظهارات جدا کنند. مقامات CAP گفتند که زبان "نامناسب" فقط در توییت های شخصی آمده است - نه در وب سایت CAP یا وبلاگ آن ThinkProgress. البته بلافاصله توییت ها حذف شدند و نویسندگان عذرخواهی کردند. با این حال ، برخی دیگر نویسندگان ، CAP را به دلیل سانسور اظهار نظر ها در مورد شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری اشغالی و سایر سیاست ها مورد انتقاد قرار داده اند . به عنوان مثال ، گلن گرین ووالد ، براساس نامه های ایمیل فاش شده ، نوشت كه CAP در گزارش های كارمندان خود ، منابع مربوط به سیاست های شهرک سازی اسرائیل را حذف كرده است. گرینوالد و دیگران همچنین از CAP به دلیل میزبانی جلسهای با نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو انتقاد كردند ، در حالی كه روایط نتانیاهو با دولت اوباما در همان زمان به ظاهر خصمانه بود. پس از انتشار ویکی لیکس از ایمیل های سرقت شده Podesta ، مرکز پیشرفت آمریکا بر اساس ایمیل های ارسال شده بین جان هالپین ، یکی از اعضای ارشد مرکز پیشرفت آمریکا و جنیفر پالمیره ، عضو تیم تبلیغات انتخاباتی هیلاری کلینتون مورد حمله قرار گرفت. جان پادستا همچنین متهم به راه اندازی باشگاه زیر زمینی سوء استفاده از خردسالان بود . در آوریل 2018 ، BuzzFeed News گزارش داد كه كارمندان زن CAP از آزار و اذیت جنسی یکی از كارمندان CAP به نام بنتون استرانگ به منابع انسانی و مدیریت شكایت كرده اند بدون آنكه اقداماتی معنی داری در این مورد انجام شود. بودجه : مرکز پیشرفت آمریکا یک سازمان تحت قانون درآمد داخلی ایالات متحده است . در سال 2014 ، این اندیشکده 45 میلیون دلار از منابع مختلف ، از جمله افراد ، بنیادها ، اتحادیه های کارگری و شرکت ها دریافت کرد. از سال 2003 تا 2007 ، CAP حدود 58 میلیون دلار کمک مالی از 58 بنیاد دریافت کرده است . اهدا کنندگان اصلی شامل جورج سوروس ، پیتر لوئیس ، استیو بینگ و هرب و ماریون سندلر هستند . این مرکز مبلغ ناشناخته ای را از اهدا کنندگان شرکت دریافت می کند. در دسامبر 2013 ، این سازمان لیستی از اهدا کنندگان شرکت خود را منتشر کرد ، که شامل والمارت ، CitiGroup ،ولز فارگو ، پیمانکار دفاعی Northrop Grumman ، برنامه های بیمه سلامت آمریکا و الی لیلی و شرکت های دیگر می شد . در سال 2015 ، CAP یک لیست جزئی دیگر از اهدا کنندگان خود منتشر کرد ، که شامل 28 اهدا کننده گمنام است که حداقل 5 میلیون دلار سهم دارند. اهدا کنندگان نامگذاری شده شامل بنیاد بیل و ملیندا گیتس و سفارت امارات متحده عربی است که هرکدام بین 500000 تا 999999 دلار اهدا می کردند. اهدا کنندگان برتر CAP شامل والمارت و سیتی گروپ هستند که هرکدام بین 100000 تا 499،000 دلار اهدا کرده اند. سایر اهدا کنندگان بزرگ CAP شامل گلدمن ساکس ، بانک آمریکا ، گوگل ، تایم وارنر ، و تحقیقات دارویی و تولید کنندگان آمریکاست . ........................................... 1.گروه های طرفداری یا گروه ذینفوذاز جملهٔ نهادهای مدنی هستند شامل گروهی از افراد یا سازمانهایی است که با تحت فشار قرار دادن مقامات حکومتی یا بخشی از آنها با اتخاذ تدابیر گوناگون برای کسب منافع خود مبارزه میکنند. گروههای فشار برای موفقیت احتیاج به کسب پشتوانههای مردمی و اجتماعی دارند.فعالیتهای گروههای فشار بر خلاف احزاب معطوف به کسب قدرت نیست ولی قدرت را به هر طرفی که بخواهند میکشانند. اعمال فشار بر قدرت عمومی جهت تأثیرگذاری بر تصمیمات مقامات حکومتی به نفع خود اشکال منفی دارد.گروه فشار را واحدی جمعی (متشکل از چندین نفر) با دیدگاهها و منافع مشترک که برای نیل به هدفهای خود بر سایر گروهها اعمال فشار میکند. گروههای فشار با توجه به ماهیت خود (گروههای سیاسی یا دارای نفوذ)، وسایل مورد استفاده (افکار عمومی یا تبلیغات منفی)، شیوههای عمل (تهدید یا خرابکاری) و شکلهایی از قدرت که در اختیار دارند از یکدیگر متمایز میشوند. 2.https://www.americanprogress.org/mission/ 3.https://en.wikipedia.org/wiki/Center_for_American_Progress 4.نسل وای یا نسل ایگرگ که با نام نسل هزاره نیز شناخته میشود، به نسلی میگویند که پس از نسل ایکس و پیش از نسل زد زاده شدهاند. بر سر این موضوع که تولّد نسل وای در چه زمانی آغاز شده و کی به پایان رسیدهاست، اجماعی وجود ندارد. برخی صاحبنظران بر این باورند که تولّد این نسل در جایی در اواخر دههٔ ۱۹۷۰ یا اوایل دههٔ ۱۹۸۰ آغاز شده و در اوایل دههٔ ۲۰۰۰ به پایان رسیدهاست که در ایران برابر با شروع دهه شصت تا آغاز دهه هشتاد است .دهه شصتیها اولین نسلی هستند که والدینشان از آنها کمک و آموزش میگیرند. برای نمونه پدر خانواده در انتظار فرزندش است تا وی برای او دی وی دی پلیر را راه اندازی کند. جهت مطالعه بیشتر تاپیک "چهل سالگی دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی " را مطالعه کنید .
-
1 پسندیده شدهعلاوه بر سنسور pitot tube که به درستی فرمودید . یخ زدگی می تواند سنسور های تشخیص زاویه حمله را هم مختل نماید . در سقوط های سریالی هواپیمای Boeing 737 MAX سریال های 8 و 9 اصلی ترین متهم angle of attack نصب شده در بدنه جانبی دماغه شناخته شد . البته متهمی که شاید با هدف رد گم کنی از مقصر اصلی توسط بوئینگ معرفی شد ! سنسور های تشخیص زاویه عموماً از دو دسته مکانیکی و الکترونیکی هستند . سنسورهای مکانیکی در انواع مختلفی هستند که نوع جیوه ای اون درای یک محفظه است با چند کنتاکت و مقداری جیوه . وقتی شما محفظه را کج می کنید جیوه حرکت میکنه و دو کنتاکتی که در خط افق قرار دارند رو به هم وصل میکنه و در نتیجه سیگنالی از اون کنتاکت صادر میشه و به ما نشون میده که مثلاً زاویه 45 درجه است . نوع دیگر مکانیکی که در هواپیمای 737 MAX استفاده شده شامل پره ای هست که از بدنه بیرون زده و با برخورد با هوایی بیرونی همیشه در خط افق قرار می گیرد . وقتی خط محور افقی هواپیما با یک زاویه کج می شود سنسور زاویه پره در خط افق و خط محور افقی بدنه رو نشان خواهد داد . سنسور های الکترونیکی هم که چندین قطعه مواد پیزوالکتریک در جهات مختلف دارند . این کریستال های پیزوالکتریک در برابر شتاب مقداری ولتاژ تولید می کنند . هر چه شتاب بیشتر باشه ولتاژ بالاتر میره و از هر کدوم از قطعات ولتاژی تولید شود دستگاه متوجه چرخش در اون مسیر و زاویه خواهد شد ( عمومی ترین کاربرد این سنسور رو همه در دستگاه های موبایل مشاهده کرده اند که سنسور متوچه چرخش موبایل شما در حالت افقی و عمودی می گردد ) اما برگردیم به متهم اصلی در هواپیمای Boeing 737 MAX ، این سنسور به Autopilot کمک می کند که متوجه تغییرات در زاویه حمله گردد ، تا از واماندگی جلوگیری نموده و مداوم دست به اصلاح زاویه حمله بزند . 737 مکس به خاطر اینکه در طراحی جدید باید موتورهای LEAP-B1 بهش می خوراندن ! (قابل توجه دوستان عزیر میلیتاری و بعضی مدیران صنایع نظامی که این خوراندن ها گاهی نتایجش شر می شود از ما گفتن!) مجبور شدن موتورها را به طرف جلو و لبه حمله بال منتقل کنند . خود این امر باعث بر هم خوردن مرکز ثقل Lateral axis گردید و منجر به حرکت pitch مثبت دماغه و بالا آمدن آن شد . طراحان با نوشتن الگوریتم های برای Autopilot که مداوم دست به اصلاح زاویه حمله بزند مشکل را مرتفع نمودند ، حداقل به ظاهر مرتفع نمودند . اساس مشکل در هواپیمای Boeing 737 MAX این هست که سیستم Autopilot عزیز این شرکت محاسبه زاویه را اشتباه محاسبه نموده و تشخیص می دهد که باید آن را اصلاح کند و این کار را تا جایی ادامه می دهد که از زاویه حمله بحرانی عبور و نهایتاً هواپیما و مسافران نگون بخت در حالت شبه عمودی قرار می گیرند. که متاسفانه سقوط با آن سرعت و زاویه سرنوشت دیگری برای آنان جز تبدیل شدن به قطعات کوچک را رقم نخواهد زد . در اولین حادثه 737 های مکس که پرواز ۶۱۰ لاینایر اندونزی بود که نقص در عملکرد اتوپایلوت در تشخیص زاویه حمله شناسایی شد . بوئینگ اعلام کرد که خلبان ها به درستی و در زمان مناسب عکس العمل نشان نداده اند و اگر بعد از اخطار اولیه سیستم اصلاح زاویه حمله را غیر فعال می کردند الان در خانه شان روی مبل داشتند سخنرانی های ترامپ را تماشا می کردند ! ( ترامپ علی رقم میل باطنی و پس از چندین سقوط متوالی در نهایت در اثر فشار رسانه ها و بازماندگان دستور تعلیق را صادر کرد ) . نکته جالب آن است که در دستورالعمل شرکت بوئینگ آمده است زمان مناسب حداکثر 25 ثانیه است ! ( می شود اینگونه بیان کرد که تا خلبان از کمک خود بپرسد چی شده ؟! زمان مناسب را از دست داده ، از زاویه جمله بحرانی عبور و دیگر کار تمام است ! بهر روی اینگونه گردید که حادثه اول یا مقصر اعلام کردن خلبانها و به تبع آن خود ایرلاین جهت عدم نظارت و آموزش کافی مقصر شد و همچنان 737 مکس در حال بازاریابی برای فروش در قطر و عربستان ! در حادثه مهم بعدی که پرواز شماره ۳۰۲ هواپیمایی اتیوپی بود . آنجا هم باز نقص در سیستم اتوپایلوت و همان حالت و سرنوشت به وقوع پیوست . ( اینجا بود که دیگر مهندسان طراح 737 مکس به یکسری داستان سرایی ها مشغول شدند . از جمله اینکه : آقا حتما کفتری ، پرنده ای ، چیزی به اون بالک تشخیص سنسور زده و کج شده ، حتما یخ زده بوده ( در روز آفتابی و چند دقیقه بعد از پرواز که هنوز کامل ارتفاع گیری نکرده!) ، یو اف او ها اومدن دست کاریش کردن و غیره ... ) ( ناگفته نماند که گاهاً در موارد مشابه مسئولین و ایرلاین های وطنی خودمون هم دست کمی از این مهندس نماها نداشتند ! ) بگذارید حادثه دوم را کمی بیشتر باز کنیم . همانطور که در ابتدای کلام عرض گردید هواپیما نباید متکی به یک سنسور و حتی یک نوع سنسور گردد . که البته Boeing 737 MAX سرآمد سخت افزارهای نوین در مقایسه با تمام هم عضوهای خویش در باشگاه گسترده شرکت بوئینگ است . نکته اینجاست که مرکز پردازش اطلاعات هواپیما باید سیگنال های ورودی از سنسورهای مختلف را باهم مطابقت داده و بعد تصمیم گیری و دستور را صادر کند . تا که اگر در یک سنسور اختلال و نقصی پیش آمد درصد اثر گذاری آن بر دستور نهایی به حداقل کاهش پیدا کند . قطعاً از هر نوع سنسور به تعداد مختلف و نواحی مختلف هواپیما وجود دارد و براساس یک الگوریتم و اولویت بندی و کارکرد هر مجموعه سنسور واحد مرکزی پردازش اطلاعات نسبت به تصمیم نهایی اقدام خواهد کرد . آقا آخرش رو بخوام بگم اینه که بوئینگ بعد از حادثه اولی فهیمد گیر کار سیستم داده پردازی و الگوریتم مرکز پردازش اطلاعات خودشون هست . ولی توجه رو به سمت دیگه ای معطوف کرد . چون باز نویسی و تغییر در الگوریتم و بعد بارگذاریش در کل هواپیماهای فروخته شده در سراسر دنیا زمان بر هست و این یعنی زمین گیری کل ناوگان پر طمطراق مکس که در اوج بازاریابی و تبلیغات به سر می بره . و این تاوان سنگینی برای این شرکت خواهد بود. ( مثلاً درسته باله ی سنسور رو یک کفتر زده کج کرده ولی دلیل نمیشه که دادگاه بگه خوب قسمت بود خدا رحمتشون کنه و فوقش مرحوم کفتر رو به قیچی کردن بال محکوم کنه ... ! ) در واقع اینکه نقص یک واحد جزء ، عملکرد کل سیستم رو دچار اشتباه کنه نقص در طراحی شمرده میشه . وای پسر اومدیم بگیم یخ زدگی سنسور زاویه حمله بهانه بوده برا سقوط مکس ها افتادم در باتلاق توضیحات و جزئیات اصلی ترین علت سقوط پرواز شماره ۳۷۰۴ هواپیمایی آسمان در مسیر تهران به یاسوج هم همین یخ زدگی بود . البته که طبق روال همیشگی مگسک رو سمت خلبان ( که اتفاقا یک خلبان بسیار ماهر و با تجربه بود ) گرفتند ولی به درستی دستگاه قضایی لوله توپ رو گرفت سمت عوامل اصلی در ایجاد اون حادثه دلخراش . نکته دیگرش این بود که شرکت هواپیماهای ATR که تجهیزات بسیار ظعیف یخ زدایی داشتند هواپیماهاش و یا اصلاً نداشتند بعد که آژانس ایمنی اتحادیه اروپا (EASA) اون رو مجبور میکنه که باید نسبت به طراحی و نصب سامانه جدید آلارم یخزدگی (APM) اقدام کند . ایران هم مانند باقی کشورهای مصرف کننده محصولات این شرکت ازش درخواست خرید تجهیزات میکنه و در نهایت ATR هم برای ایران تجهیزات مرتبط را نمی فرسته به بهانه تحریم ها . بعد برجام هم که مسئولین مربوطه عزیز آنقدر ذوق زده شدن از اجرای Water salute ها و مشغول آب بازی که از پنجره موقت گشایش برجامی برای ارتقاء و ترمیم پیکر خسته ناوگان استفاده نکردن و یا شاید هم چشم اندازی رو می دیدند که اصلاً نیازی به ارتقاء قبلی ها نیست و انشالله با همین فرمون تا چند سال فقط باید مشغول پاره کردن پلاستیک صندلی خرید های جدید باشیم ! و اینگونه شد که پنجره که چه عرض شود ، در و پیکر هم بسته شد و ما ماندیم این ور پنجره و همین پرنده های کهنه و خسته خودمون ! حالا بماند که اون هواپیما که در یاسوج سقوط کرد 7 سال به کما رفته بود و ازش قطعه برمیداشتند برای باقی پرنده ها ! چند ماه قبل از حادثه اسفناک مذکور دستی به ظاهر و سر و گوشش میکشند و رکابش می کنند برای استفاده و خدمت رسانی به مردم . اگر به صحبت های دوستان در اول تاپیک ارجاع دهم که اساساً این بدنه های فرسوده تاب و توان کمی دارند و بدون سیستم های نوین دیگر توقع از خلبان برای جمع کردن داستان در شرایط بحرانی توقعی بی منطق است : دوستان عفو بفرمایند بابت اشتباه های تایپی و نگارشی و یا احیاناً اگر نکاتی رو به درستی بیان نکردم . انشالله که دوستان با سابقه تر به ما پوتین نو ها با نظر لطف نگاه کنند .
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهطبیعی است. قبل از همه چیز مراودات گسترده روسها و ترکها (با توجه به ارتباطشون از طریق دریای سیاه و تنگه بسفر و اتصال روسها به ابهای ازاد از طریق این تنگه ) از لحاظ اقتصادی سطح ارتباط دو کشور را فراتر از سطح ارتباطشون با ما میکنه. از طرفی عضویت ترکیه در ناتو ترکیه را برای روسها در موقعیت ویژه ای قرار میده (به عنوان راه نفوذ در یکی از قدرتمندترین اعضای ناتو از حیث ارتش) و از طرف دیگه ای باز فشارهای جهانی به ما خیال روسها را از بابت ما و گستره عملکردمون راحت میکنه و نیازی به داد و ستند با ما نمیبینه ولی ترکها با توجه به عطش حضور در مناطق مختلف با روسها کشمکشها و بده و بستان های زیادی دارند. البته روسها به عنون یک خرس خفته پیر! خوب میدونند دارند چی کار میکنند و حواسشون هست و از ترکیه فعلی به رهبری اردوغان منافع خودشون را برداشت میکنند با توجه به روحیات اردوغان. ترکها هم که اصلا چشم دیدن ما را ندارند و هم در بعد ادعای رهبری جهان اسلام با یک کشور شیعه قاعدتا زاویه دارند و هم از بعد مسئله فلسطین اصلا نقش ما را دوست ندارند (دوست دارند خودشون انحصارا حامی فلسطین قلمداد باشند در سطح افکار عمومی) و هم از بعد یک رقیب منطقه ای در همسایگیشون قاعدتا ما را ضعیف و در حاشیه میپسندند پس ناخوداگاه هم که شده این پس زدن ما وجود داره که با دلایل بالا میشه گفت اتفاقا آگاهانه هم هست. ما در این شرایط سخت نیاز هست که جایگاه خودمون را با برگه هایی که تولید میکنیم به دست بیاریم. و حتما شما وقتی مثلا با قدرت هسته ای میشی نقطه ثقل مذاکرات جهانی یعنی یک ابزار موثر، یا موشکی، یا سوریه، یا لبنان، یا آفریقا، یا آمریکای لاتین و میبینیم انفعالمون در قفقاز در همین یک ماه داریم تحلیل میکنیم چه خسارتهایی داشته. پس باید خیلی محکم جلوی جریانات داخلی و خارجی که اولا (قصدا مطلوب ترک و روس و ... هم هست) که مدام سعی میکنند ایران را از این برگهای برنده محروم کنند ایستاد و تازه سراغ برگه های جدیدتری هم رفت ( امریکای لاتین امریکا را ناراحت میکنه ولش کنید، آ،ریقا بدبخته ما را چه به آفریقا، خلیج فارس عقب بکشیم امریکا تحریک نشه، موشکی را بدیم بره دردسره، سوریه استقرار درش موجب ناراحتی اسراییل هست تخلیه کنیم، چرا تو لبنان باید پول!! خرج کنیم ولش کنید بره و .... از همین جنسه. حالا شما رصد کنید حضور ترکیه را در آفریقا، آمریکای لاتین، سوریه، حتی لبنان تا ببینید آینده نگری و کاشت محصول بعدها به برداشت که برسه دیگه صنعتی میشه برداشت کرد کاری که اردوغان الان داره از کاشتهای قبلیش برداشت میکنه)
-
1 پسندیده شدهنکته عجیب ماجرا زیر بار رفتن ارمنستان هست. اول تمام مناطق اطراف نقاط مرکزی را دو دستی طبق این توافق به آذربایجان تقدیم میکنه به همراه مناطقی که خود آذربایجان تصرف کرده (ارتباطش قطع میشه طبیعتا دیگه با مناطق مرکزی قره باغ خصوصا شهر مرکزیش)، بعد برای یک کریدور به این مناطق دوباره یک امتیاز دیگه میده (کریدور نخجوان) و اگر قرار باشه که نیروهای ترکیه را به خاکش راه بده که مثلا امنیت این کریدور را تامین کنند که دیگه باید استقلال و حاکمیت و شعور! ارمنستان را واقعا زیر سوال برد که چه خبره؟! واقعا. البته قطعا ارمنستان دیگه انقدر هم احمق نیست و کشور اشغال شده نیست که ترکیه را و ارتشش را ولو در قالب صلح بان به خاک کشورش راه بده ولی همین نفس حضور ترکها به عنوان صلح بان در قره باغ هم یعنی دستیابی اردوغان به یکی دیگه از دست اندازیهاش در جهان و منطقه و ادامه اشغالگریهاش. مطلب بعد اینه به هر حال اگر اذربایجان پیروز این جنگ هم باشه نهایتا و این توافق هم نباشه با این دولت های دست نشانده! در کشورهایی چون ارمنستان چه با انقلاب رنگی و چه زنگی! بعد از تمام شدن این ماجرا دادن دسترسی به ترکیه و اذربایجان قابل پیش بینی بود و خب چون شرایط جنگیشون برطرف میشه از دست ما کاری برنمیاد. الان تنها چیز مهم کیفیت این کریدور هست که به چه معناست چون به هر حال نقشه ارمنستان طوری است که هر کریدور اتصالی ارتباط کشورش را با ایران قطع میکنه. حالا این کریدور اگر یک جاده دسترسی باشه یک چیز هست ولی اگر یک جاده ویژه شبه نظامی باشه یک چیز. اگر هم بحشیدن و اجاره دادن و حق بهره برداری دادن باشه که دیگه جای خود داره.
-
1 پسندیده شدهظاهرا برنامه به اسم نقطه زن دار پخش میشه از شبکه ۳ از ۱۷ ابان تا ۲۳ ساعت ۱۹:۱۵ سالگرد شهادت سردار طهرانی مقدم ۲۱ ابانه https://www.telewebion.com/episode/2417859
-
1 پسندیده شدهکریدور به معنای دادن زمین نیست، به معنای اجازه حمل و نقل است و قاعدتا جاده های موجود را شامل می شود. این نقشه رو ببینید : https://www.ezilon.com/maps/europe/armenia-road-maps.html احتمالا جاده ای که از شهر گوریس میگذره باشه.
-
1 پسندیده شدهما اقدامات دیرهنگاممونو باید 1 ماه پیش می کردیم نه الان، دم مرز نیرو پیاده می کردیم، اجازه تجاوز پهپادها رو نمی دادیم، اجازه اشغال پهنه مرزی رو از طرف آذربایجان نمی دادیم. خیلی زمان از دست رفت، خیلی گفتیم که ایران کم زیان نخواهد دید و این تازه اول ماجرا است ولی حکومت ما منفعل بود و راحت بازی خورد و شد آنچه نباید میشد. چیزی نکاشتیم که بخواهیم رو کنیم. ترکیه کاشت و اساسی درو کرد پس: باش تا صبح دولتت بدمد کین هنوز از نتایج سحر است!
-
1 پسندیده شدهکاش دوستی یک پست میزاشت تا پستهای من پشت سر هم نشه ولی به هر حال الان گزینه های پیش روی ایران چی میتونه باشه برای اجرایی نشدن چنین توافقی اصلا همه بندهاش اجرا بشند و حتی بند زیانبار حضور ارتش ترکیه به اسم صلح بان ولی بند کریدور ارتباطی اتصال نخجوان به اذربایجان یا در حقیقت پیروزی تاریخی ترکیه و اصتال مستقیم به اذربایجان قابل گذشت نیست دوستان هم میتونند مشارکت کنند حتی به صورت طوفان فکری 1.تهدید ارمنستان به بستن کامل مرزهای زمینی و هوایی 2.تهدید ارمسنتان در مرحله دوم به قطع مراودات تجاری* (خصوصا گاز) 3. تهدید های پله به پله دیگه 4.تهدید آذربایجان به برخی اقدامات در مورد منطقه خودمختار نخجوان .... * ترکیه هم احتمالا اطلاع داره و البته پاشینیان هم قبلا گفته شد تمایلش به غرب و ناتو دلیل خوبی بهش داده که سنگها را با ترکیه وابکنه که این اقدامات مثل یک چاقوی دو لبه است. احتمالا ترکیه در تمام این زمینه ها جای ما را پرمیکنه. از تجارت و گاز(روسها و اذربایجان) تا دسترسی های گسترده تر به ارمنستان از طریق مرزهای زمینی و هواییش
-
1 پسندیده شدهگزارش اندیشکده کارنگی در مورد برجام و رویکرد دولت ترامپ به قلم ویلیام جی برنز و جیک سالیوان . ویلیام جی برنز رییس بنیاد کارنگی برای صلح بین المللی است. او قبلاً به عنوان معاون وزیر امور خارجه آمریكا خدمت کرده است . جیک سالیوان نیز همکار ارشد در برنامه ژئواکولوژی و استراتژی کارنگی است او همچنین یک مدرس ارشد دانشکده حقوق ییل است . این گزارش بیان میدارد که ترامپ یک سال پس از کنار گذاشتن توافق هسته ای ایران ، درگیر یک کارزار پرخطر و خطرناک است. او سعی کرده است تا استراتژی اش را به عنوان نوعی دیپلماسی همراه با اجبار (1) معرفی کند . ظاهراً هدف وی یک "معامله بهتر" با ایران است. اما تاکنون ، استراتژی وی همه اجبار بوده و خبری از دیپلماسی نیست. تشدید تعرضات وی در مورد تحریم ها ، لفاظی های سرزنشگرانه مقامات ارشد ایرانی و عدم تعامل مستقیم دولت وی با تهران نشان دهنده ی یک هدف اساسی است : تسلیم یا فروپاشی حکومت ایران. اما به عقیده ی نویسندگان این گزارش ؛ تجربه های دردناک تاریخ روابط ایران و آمریکا نشان داده است که هیچ یک از این اهداف واقع بینانه نیست. مورد اول خطر برخورد شدید میان ایران و آمریکا را در پی دارد . در این زمینه نویسندگان به افزایش تنشها در محیط خلیج پارس اشاره میکنند و اینکه فضا یه قدری متشنج است که هیچ یك از طرفها نمی توانند اقدامات دیگری را اشتباه گرفته و یا بد تفسیر كنند. نویسندگان بیان میدارند که ما دیده ایم که دیپلماسی همراه با اجبار در تقابل با ایران موفقیت آمیز است اما روش صحیح اجرای آن اینگونه نیست . ایشان ادعا میکنند که دو نفر از مذاکره کنندگانی بوده اند که مذاکرات پنهانی دوجانبه را با ایرانیان انجام داده اند . مذاکراتی که راه را برای توافق های موقت و جامع هسته ای بین ایران و گروه به اصطلاح P5 + 1 ،( پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و آلمان ) هموار کرد. در آن زمان ایالات متحده فشار بین المللی گسترده ای را برای تهران به وجود آوردکه شامل موارد زیر بود : اهرم سیاسی : جامعه بین المللی متحد در تصمیم خود برای جلوگیری از تولید سلاح هسته ای ایران؛ اهرم نظامی : تهدید دائمی مبنی بر بکار بردن زور؛ اهرم اقتصادی : تحریم ها که در نهایت باعث افت 50 درصدی صادرات نفت ایران و افت سنگین ارزش ارز آن کشور شد. در ادامه ایشان چگونگی استراتژی دیپلماسی همرا ه با اجبار را از دیدگاه خودشان توضیح میدهند . به نظر ایشان فشار وارد شده در زمان اوباما بر ایران لازم بود اما کافی نیست ، زیرا فشار به تنهایی یک هدف کامل نیست. این هدف با یک هدف واقع گرایانه - یک برنامه محدود هسته ای کاملاً محدود و از نزدیک تحت نظارت - و تمایل به تعامل مستقیم با ایرانیان همراه بود . همین مطالب هم نه از طریق نشست های خشک و خالی بلکه در طی ماه ها مذاکرات دشوار به دست آمد . از نظر نویسندگان گزارش ، اکنون پس از گذشت بیش از یک سال از اجبار و فشار بر تهران ، نوبت آن رسیده که ترامپ دیپلماسی را دوباره جدی بگیرد. این بدان معنی است که از تکرار شرایطی که طرف مقابل هرگز آن را قبول نخواهد کرد خودداری شود . بهترین راه پیش رو برای دولت ترامپ این است که به صورت محرمانه سیگنال هایی بدهد که خواسته های حداکثری آنها خام بوده و اکنون یک برنامه واقع بینانه تر در مورد مسائل هسته ای را دنبال می کند. این کار با تمدید مهلت های توافق هسته ای آغاز می شود و تشخیص این که تحریم های بیشتر برای تشویق پذیرش ایران ضروری خواهد بود. این بدان معناست که بی سر و صدا در مورد تأمین آزادی آمریکایی های بازداشت شده در زندان های ایران صحبت کند. همین طور این به معنای تحقیق برای مسائل احتمالی در مورد برنامه های موشکی بالستیک ایران است. و همچنین به معنای تشویق گفتگو در مورد جنگ های جاری در افغانستان و یمن است . در انتها نویسندگان بار دیگر از راهبرد دیپلماسی اجبار دوران اوباما تقدیر کرده و هشدار میدهند که اجبار بدون دیپلماسی می تواند منجر به اشتباهات بزرگی در خاورمیانه شود. پ.ن : مطلب فوق در اوایل دوره ی ترامپ نگاشته شده است ولی ازان رو شایسته توجه است که انتظار میرود پس از روی کار آمدن دوباره ی دمکرات ها تیم هایی با تفکرات فوق دوباره به صحنه ی مذاکرات برگردند و استراتژی " دیپلماسی همراه با فشار " را به جای " فشار حداکثری "در دستور کار قرار بدهند. ............................................................... 1. coercive diplomacy carnegieendowment.org/2019/05/16/we-led-successful-negotiations-with-iran.-trump-s-approach-isn-t-working-pub-79141
-
1 پسندیده شدهسلام اولا ما از خون سردار نباید بگذریم و انشاالله نخواهیم گذشت اما حتی اگر اینقدر ... باشیم که بخواهیم این کار را بکنیم باید در ظاهر ژست انتقام را بگیریم تا بر روی همین هم بتوانیم چانه زنی کنیم . دوم اینکه اگر کمی عاقل باشیم رفتار های آمریکایی ها را حمل بر اشخاصی که رئیس جمهور این کشور می شوند نمی گذاریم و آنها را سیاست های ثابت آمریکایی ها نشان خواهیم داد که باید در مقابلشان واکنش نشان داد. در غیر اینصورت با دست خودمان رویه ای را وضع خواهیم کرد و شرایط روانی ای را ایجاد خواهیم نمود که هر رئیس جمهور آمریکا فکر خواهد کرد که در هنگام پایان دولتش و یا در سطح پایین تر وزرای آنها به خود اجازه خواهند داد بر علیه ما اقدام مهمی کرده و ضربه ای زده و بعد با تغییرشان قضیه ماست مالی شود .
-
1 پسندیده شدهمگر شکی وجود داشت؟! یک مورد را عنوان کنم فقط که چقدر روشن کننده است که مشکل ما روسای جمهور نیستند (که فقط در تاکتیک متفاوتند ضد ایران چون ماجرا از یک قدم عقب تر مدیریت میشه) چه کسی گمان میکنه الان ترامپ در شرایطی است که بخواد در همین ساعات برنامه های منطقه ایش را پیش ببره؟! آبرامز مامور امور ایران دیروز به سرزمینهای اشغالی و امارات و عربستان سفر کرد در رابطه با بحث در موضوع ایران و پمپئو هم امروز یا فردا سفری خواهد داشت به سرزمین های اشغالی در باب موضوع ایران مشخصا تیمی که در پس پرده همیشه در دولتهای امریکا وجود داشته (لابی صهیونیستی) قصد داره برنامه های جاری ضد ایران را (بدون توجه به ترامپ در وضعیت فعلی) هماهنگ کنه برای شرایط جدید. تیمی که در دولتها همیشه اعضای آشکاری در سطح وزیر و مشاور داشته و در پشت پرده هم مهره های کمتر شناخته شده تری. اینجا هم در وضعیت فعلی ترامپ ابزاری بود که تمام شد و حالا هماهنگی برنامه های پیش رو نیاز داره که از ابزار جدید (بایدن) به چه نحوی استفاده بشه که میتونه این سفرها نشانه ای از این باشه که حتی یک روز را از دست نمیدند. این را بزارید کنار توصیه کوشنر به ترامپ برای تموم کردن بازی و کنار کشیدن و لابی ای که ازش صحبت میکنیم به واقع همین هست. از داماد روسای جمهور تا نزدیکان و مشاروان و وزیران و معاونان و حتی همسران و فرزندان و تامین کنندگان مالی روسای جمهور فقط مجری هستند و برنامه های این لابی پشت پرده تغییری نداره فقط با توجه به شکل و فرم و شخصیت مجری دچار تغییرات تاکتیکی در اجرا میشه پ ن: شرایط طوری است که شاید در این فرصت یکی دو ماهه تا تحویل قدرت بخوان از ترامپ که حالا در وضعیت غیرمتعادل و آشفته ای هم هست آخرین استفاده را هم ببرند و در راستای القائات گوناگون (از فرونشاندن خشم و عقده ترامپ نسبت به پرونده ناتمام ایران و یا تحریکش برای به اصطلاح ضربه زدن به بایدن و ...) اون را وادار به حرکت احمقانه ای کنند که هم هدفی از اهداف ضد ایرانیشون در سوریه، عراق، یا خود ایران و هسته ای و موشکیش محقق شده باشه و هم دست بایدن را طوری بند کنند که در مسیر ترسیم شده اونها مجبورتر پیش بره. مثلا یک حمله در سوریه و پاسخ ایران و آغاز یک جنگی که بایدن به ارث ببرتش یا چیزهایی شبیه به این. یا مثلا هدف قرار دادن هدف مهمی از ایران و اطمینان از اینکه در ایران فشارها برای بهره مندی از بایدن اجازه نخواهد داد که ایران واکنش نشون بده. باید مراقب بود مثل ترور سردار غافلگیر نشیم در این وضعیتی که عامل که داره ترک میکنه کاخ سفید را و پاسخگو به کسی نیست و بعدی هم عنوان میکنه من دخالتی نداشتم. عوامل داخلی هم حی و حاضر که تصدیق کنند بله اینطوره و ایران نباید اقدامی کنه
-
1 پسندیده شدهسلام مهم طراحی دوربین است . قرار نیست اگر روی آر اف 4 سوارش کردند و آزمایش شد ، نشود روی پهباد سوارش کرد .
-
1 پسندیده شدهدوره استفاده از جنگنده سرنشین دار برای شناسایی گذشته اونم برای ایرانی که از نظر پهپاد چه در نوع و چه در تعداد در حد مطلوبی پیشرفت کرده. بجز به خطر انداختن جان خلبانها و تحمیل هزینه های بالای عملیات شناسایی چیز دیگری تقریباً برامون نخواهد داشت.
-
1 پسندیده شدهصنایع دریایی در جنوب به راحتی میتونن کشتی های شبه تجاری این سبکی ایجاد کنند که از نظر کارایی برای عملیات های دوربرد ما و حتی انتقال تجهیزات بسیار موثر هست فرصت ها منتظر ما نمی مانند، باید نیازها رو خلاقانه رفع کرد و در این مسیر تکنولوژی سازی کرد فروش تجاری با دانش نظامی
-
1 پسندیده شدهاین پروژه جای خوشحالی داره و نشون میده ایده های چنین کارهایی رو میشه به وزارت داد با هدف رسیدن به چنین ابزار لجستیکی چیزی که چندین بار در موردش صحبت شد ایجاد پایگاه دائمی در اقیانوس هند ناوهای هواپیمابر تجاری ایده تبدیل کشتی های تجاری و یا نفتکش های دریایی
-
1 پسندیده شدهدر رزمایش اخیر نیروی هوایی ارتش، یک هواپیمای سهموتوره فالکن50 با نام مستعار سایه به شاخه پرندههای جاسوسی و جنگ الکترونیک نیروی هوایی ارتش اضافه شد و تصاویری از آن بهطور رسمی منتشر شد. این هواپیماها مجهز به انواع تجهیزات شنود و جمعآوری اطلاعات سیگنالی و تحلیل و بررسی آنها هستند. سامانههای کشف محل رادارها و ارتباطات بیسیم و نیز سامانههایی برای ایجاد اخلال در عملکرد رادارها و مخابرات دشمن در باندهای فرکانسی مختلف روی این نوع پرندهها نصب میشوند.
-
1 پسندیده شدهسلام ، اگر این عکس مربوط به زمان حاضر باشد حداقل 3 ماه دیگر طول خواهد کشید که رنگ جداره بیرونی تمام شود . اون هم با یک عدد جرثقیل و ایرلس که باید این حجم از سطح رو تمام کنند ! فکر نمی کنم تا آذر 1399 تست شناوری آن انجام بشود چه برسد به رونمایی ! لازم به ذکر هست که استاندارد ها فرق می کند ولی حداقل ترینش 5 لایه رنگ هست که اولین مرحله اش زنگار زدایی با مسباره و لایه اولیه رنگ آستر هست و 4 تا لایه پوششی دیگر باید زده شود و حتماً هم بین هر لایه زمانی مطابق با استاندارد رنگ به کار گرفته شده باید بگذرد که لایه بعد روی قبلی کار شود. نکته دیگر اینکه که نمی شود تمام سطح رو زنگار زدایی کرد و بعد برگشت و رنگ آستر را کار کرد . چون به علت رطوبت و شرجی بالای منطقه بعد از چند روز و حتی چند ساعت دوباره سطح بیرونی فلز اکسیده می شود . شاید با چشم هم دیده نشود (در حد چند میکرون) ولی باعث بلند شدن رنگ و خوردگی فلز در آینده خواهد شد . معمولا از صبح تا ظهر با مسباره یک مساحت مشخص زنگار زدایی می شود و بعدازظهر لایه آستر کار می شود و فاصله زمانی کمتر از چند ساعت بین شان هست . محاسبه آن زیاد سخت نخواهد بود که متوجه بشویم تنها با یک نازل و جرثقیل بالابر چقدر زمان بیشتری تلف خواهد شد. در قرارداد های واگذاری این چنین کارهایی به پیمانکاران دست دوم ، کارفرما به متر مربع دستمزد پرداخت خواهد کرد ، و در پایان کار مثلاً باید به 1 نفر کارگر که آن مساحت را زده و 6 ماه کار کرده مبلغ مشخص شده را بدهد و در حالت دیگر همان مبلغ را به 6 کارگر که در مدت یک ماه کار را تمام کرده اند پرداخت نماید . زیان های کارفرما در کند شدن روند اجرا فوق العاده زیاد است و در بخش های خصوصی به هیچ عنوان از آن به سادگی عبور نخواهند کرد و اکثراً زمانی که بخش دولتی خود مجری طرح است ، با ساختار مشخص خود یک پروژه را با چندین برابر هزینه کارشناسی اولیه و در مدت زمان چندین برابر تحویل سفارش دهنده خواهد کرد ! در واقع نه تنها پروژه بیشتر طول خواهد کشید بلکه با طولانی شدن پروسه و در نظر گرفتن نرخ تورم هزینه های مثل : افزایش قیمت متریال ، افزایش دستمزد کارگران ، عدم رضایت سفارش دهنده و به تبع آن پروژه از اولویت خارج و خط اعتباری آن راکد خواهد شد و همچنین عدم انسجام فنی و از هم گسیختگی تمرکز پرسنل فنی و اجرایی را سبب خواهد شد . اگه خدا عمری به بنده حقیر داد و از این موج کووید 19 جان سالم به در بردیم با راهنمایی ها دوستان با سابقه تر مطالبی در مورد نحوه اجرای استراکچر یک بلوک واحد و شل گذاریهای بدنه رو و چگونگی یک اجرای باکیفیت و انواع تست های مکانیکال اون را خدمت دوستان میلیتاری عرض خواهم کرد .
-
1 پسندیده شدهسیاه گوش راین متال مجهز به سیستم دفاع فعال نمونه جدید سیاه گوش راین متال مجهز به سیستم دفاع فعال اسرائیلی مشت آهنین ارتش استرالیا در نظر دارد تا در برنامه LAND-400 فاز سوم یک خودرو رزمی پیاده نظام مدرن را به خدمت بگیرد. در این بین دو شرکت یعنی شرکت آلمانی راین متال با محصول Lynx و شرکت کره جنوبی سیستم های دفاعی هانوا با محصول AS21 در این رقابت نظامی برای فروش محصول خود با یکدیگر رقابت میکنند. نکته جالب توجه در این رقابت مجهز بودن هر دو خودروی رزمی المانی و کره ای به سیستم دفاع فعال اسرائیلی مشت آهنین است. نمونه اولیه شرکت راین متال بدون سامانه دفاع فعال در سال گذشته میلادی(2019) برای اولین بار به استرالیا منتقل شد. نمونه های اولیه برای AS21 شرکت در این رقابت در سال 2020 آماده شدند که پیش بینی میشود تا اواخر سال 2020 با تمکیل نمونه ها به ارتش استرالیا جهت تست تحویل داده شوند. اما نکته قابل توجه در این مورد مجهز بودن نمونه ها و مدلهای اولیه خودروی رزمی AS21 به سیستم دفاع فعال اسرائیلی مشت آهنین بود. از طرف دیگر به تازگی تصاویر جدید از استرالیا نشان میدهد شرکت آلمان راین متال نمونه های جدیدی از خودرو رزمی Lynx مجهز به سیستم دفاع فعال مشت آهنین را به استرالیا آورده است. به نظر میرسد یکی از شرط های اساسی برنامه LAND-400 فاز سوم ارتش استرالیا هماهنگی خودرو رزمی پیاده نظام جدید این ارتش با سیستم دفاع فعال مشت آهنین باشد. اولین نمونه خودروی رزمی Lynx بدون سیستم دفاع فعال که در سال 2019 به استرالیا اورده شد نمونه جدید Lynx مجهز به سیستم دفاع فعال مشت آهنین- به نظر می رسد علاوه بر سیستم دفاع فعال بخش های سیستم های نظارتی برجک رزمی نیز با تغییراتی همراه بوده است نمونه اولیه خودرو رزمیAS21 ساخت کره جنوبی مجهز به سیستم دفاع فعال مشت آهنین نمونه های خودرو رزمی برای تست رقابت AS21 برنامه LAND-400 فاز سوم - نمونه های تولیدی برای این رقابت تا پایان سال 2020 تمکیل شده وبه استرالیا فرستاده میشوند. نسخه خودرو رزمی پیاده نظام Lynx با برجک جدید مخصوص ارتش استرالیا
-
1 پسندیده شدهسیاه گوش المانی در خدمت مجارستان دولت مجارستان و شرکت آلمانی راین متال برای ایجاد سرمایه گذاری مشترک برای تولید پلتفرم زرهی Lynx در مجارستان به توافق رسیده اند. این توافقنامه در کل بیش از 2 میلیارد یورو ارزش دارد و آن را به بزرگترین برنامه نوسازی نیروهای مسلح مجارستان تا به امروز تبدیل کرده است. تعداد خودروهای زرهی تحویلی به مجارستان هنوز رسانه ای نشده است اما طبق اطلاعات قبلی ، پیش بینی می شودحدود 200 دستگاه Lynx تحویل مجارستان خواهد شد. البته این تنها قرار داد نظامی مابین مجارستان و آلمان نیست. مجارستان در دسامبر سال 2018 قرار داد خرید 44 دستگاه تانک جدید لئوپارد 2A7، تانک های لئوپارد 2A4HU ( جهت اموزش)، خودرو رزمی مهندسی WiSENT 2، کامیون های نظامی و 22 دستگاه هویتزر های خوکششی PzH 2000 را با المان بست. به نظر میرسد مجارستان می خواهد پلتفرم Lynx را در 3 نقش به خدمت بگیرد1- نفربر زرهی 2- خودروی زرمی پیاده نظام 3- خمپاره انداز خودکششی از دیگر ویژگی های احتمالی Lynx مجارستان مجهز بودن برجک Lance 2.0 به یک سیستم نظارتی نصب شده بر روی پایه تلسکوپی است. این سیسم نظارتی دور برد با نام vingtaqs II ساخت شرکت راین متال است که علاوه بر قابلیت نظارتی برد بلند امکان نشانه گذاری لیزری برای پشیبانی هوایی و یا توپخانه ای را نیز فراهم میکند. پلتفرم زرهی Lynx راین متال در راه تبدیل شدن به یک محصول موفق در بازار جهانی است هم اکنون Lynx در 3 رقابت خودرو رزمی پیاده اینده ارتشهای امریکا، استرالیا و جمهوری چک شرکت کرده است. ( تصویر بالا مربوط به حضور خودرو زرمی پیاده نظام Lynx در استرالیا است)
