برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 29 آذر 1399 در همه مناطق
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم با توجه به اهمیت روز افزون جنگ افزارهای بدون سرنشین در میدان رزم ، در این تاپیک قصد داریم به بررسی هواپیماهای بدون سرنشین کشور چین و همچنین دکترین حاکم بر آنها بپردازیم.پست اول به عنوان پیش درآمد تاپیک ، ترجمه خبر مربوط به نمایشگاه هوایی چین ( Zhuhai Airshow ) در سال 2018 هست ، که به گفته صاحب نظران درآن ارتش آزادی بخش خلق چین برتری خود را در امر طراحی و تکنولوژی به رخ رقبای خود کشید .در این نمایشگاه چینی ها علاوه بر اعلام دستیابی به رادار کوانتومی وآکروجت جنگنده نسل پنجم و چهارم ارتقا یافته خود در امر هواپیماهای بدون سرنشین بسیار قوی ظاهر شدند. سبقت چینی WJ-700 شرکت China Aerospace Science & Industry (CASIC) در نمایشگاه بین المللی Airshow China 2018 چین یک هواپیمای بدون سرنشین جدید با نام WJ-700 معرفی کرد. این هواپیماهای بدون سرنشین برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی در زمین و دریا طراحی شده است. WJ-700 دارای 20 ساعت مداومت پروازی و بیشینه وزن برخاست(MTOW) تا 3500 کیلوگرم و4 جایگاه حمل مهمات می باشد. بر خلاف دیگر هواپیماهای بدون سرنشین از کلاس MALE (ارتفاع متوسط ، برد بلند _ medium altitude/ long endurance) که به مهمات نسبتا سبک مسلح هستند، این هواپیماهای بدون سرنشین قادر به حمل مهمات استاندارد هوا به سطح مانند موشک های ضد رادار CM-102، موشک های ضد کشتی C-701 و C-705KD تجهیزات هشدار زودهنگام و جنگ الکترونیک است. هواپیمای بدون سرنشین WJ-700 در کنار موشک های ضد رادار CM-102 Rainbow CH-7 هواپیمای بدون سرنشین تهاجمی (UCAV) به نمایش درآمده دیگر ، Rainbow CH-7 است که بسیار به طرح های آمریکایی مانند X-47 و X-45 شبیه است. با وجود اندازه بزرگ آن و عرض بال 22 متری و طول 10 متر و بیشینه وزن برخاست 13 تن، CH-7 با استفاده از سطوح منحنی شکل و به کارگیری مواد جاذب راداری یک پنهانکار محسوب می شود. CH-7 برای عملیات در سرعت پایین و ارتفاع بالا طراحی شده است و دارای حداکثر سرعت 0.75 ماخ ارتفاع پروازی 30،000 تا 43،000 فوت است. با توجه به ماموریت ، سرعت کروز آن کمتر از 0.5-0.6 ماخ است و موتور توربوفن آن از نوع ناشناخته ای است. Rainbow CH-7 دارای 2 جایگاه داخلی مهمات می باشد که این خاصیت در امر پنهانکاری حائز اهمیت است. CH-7 مانند دیگر اعضای خانواده Rainbow اجرای عملیات را کاملا خودکار انجام می دهد و کنترل ماموریت توسط ایستگاه زمینی فراهم می شود. پنهانکار بودن آن را قادر می سازد اجرای عملیات را در فضای هوایی تحت کنترل دشمن حفظ کند. CH-7 می تواند با ماموریت های شناسایی به عمق نفوذ کند و رادار ها ،کشتی ها، سایت های موشکی ، مراکز فرماندهی و دیگر مراکز کلیدی را مورد حمله قرار دهد. پهپاد CH-7 نیروی دریایی چینی به شدت به هواپیمای بدون سرنشین برای ناوگان ناو هواپیمابر جدید خود علاقه مند است. چین در حال حاضر دارای یک هواپیما بر عملیاتی ، یکی تحت آزمایشات دریایی ، و سومی در حال ساخت است. پهپاد ها در هواپیمابرها، محدوده نظارتی و تهاجمی را در سطح ناوگان افزایش داده و توانایی آن را برای حفظ نظارت مداوم و انجام ماموریت های شناسایی و تهاجمی بدون نیاز به سوخت گیری هوایی بهبود می دهد.چینی ها از چنین هواپیماهای بدون سرنشین به طور مستقل یا در هماهنگی با هواپیماهای جنگی نسل چهارم استفاده می کنند. CH-7 کنونی با بال های ثابت برای اجرای عملیات از یک باند طراحی شده است، اما توسعه دهندگان در حال حاضر برای استفاده از آنها در ناو هواپیمابر ، بالهای تاشو (folding wings) را پیگیری می کنند. HK-5000G هواپیماهای بدون سرنشین دیگر HK-5000G است طراحی شده با بالهای تاشو توسط شرکت Aeromarine Intelligent Equipment ، که یک شرکت تابعه از شرکت کشتی سازی چین هست.این پهپاد با بیشینه وزن برخاست 5 تن و مداومت پروازی 12 ساعته ، قابلیت برخاست به صورت پرتاب ریلی (catapult) و همچنین برخاست از باند را دارد . HK-5000G مجهز به سنسور EO/IR هست و توانایی حمل 2 محموله در زیر بال را دارد و برای ماموریت های شناسایی و تهاجمی از ناوهای هواپیمابر استفاده خواهد شد. پهپاد HK-5000G JY-300 هواپیماهای بدون سرنشین بعدی ، JY-300 یا Tian Shao نام دارد ، یک پهپاد نظارتی و هشدار زودهنگام هوابرد (AEW&S) است که مجهز به یک رادار آرایه فازی جدید به عنوان اثباتگر تکنولوژی ، ساخته شرکت CETC است. از مشخصات عملکردی هواپیمای بدون سرنشین JY-300 میتوان به مداومت پروازی 15 ساعته و سرعت کروز 200 کیلومتر در ساعت، ارتفاع پروازی 25،000 فوت و بیشینه وزن برخاست 1300 کیلوگرم ،قادر به حمل محموله به وزن 400 کیلوگرم اشاره کرد. JY-300 با چندین رادار آرایه فازی فعال AESA ، در دو طرف بدنه و لبه های جلویی بالها ( leading edges ) پیکربندی شده است. پهپاد JY-300 Rainbow CH-10 یک طرح دریایی دیگر نیز برای خانواده Rainbow در نظر گرفته شده است. CH-10 هواپیمای بدون سرنشین عمود پرواز (VTOL) با قابلیت تیلت روتور (Tiltrotor) با کاربری رزمی و غیر رزمی . پهپاد CH-10 FL-71 پلت فرم FL-71 یک هواپیمای بدون سرنشین با سرعت بالا ، برای بیشینه وزن برخاست 3 تن ، ارتفاع پروازی 50،000 فوت ، حداکثر سرعت 2،200 km/h (1.8 ماخ) و پرواز کروز 850 km/h (0.71 ماخ) در 30،000 فوت طراحی شده است. . این پارامترهای عملکردی FL-71 را قادر میسازد در ماموریتی که حدود یک ساعت طول می کشد محموله ای 100 کیلوگرمی را تا مسافت 800کیلومتر حمل کند ، یک پلتفرم ایده آل برای یک ماموریت کوتاه و سریع. پهپاد FL-71 FL-2 اما FL-2 نام یکی دیگر از هواپیماهای بدون سرنشین رونمایی شده است که برای حمل محموله های سنگین در سرعت بالا طراحی شده است. پهپاد FL-2 با بیشنه وزن برخاست 22 تن می تواند با سرعت 900 km/h (0.73 ماخ) مسافتی در حدود 7300 کیلومتر را به طور مستقل (autonomously) پرواز کند. پهپاد FL-2 TW-765 , TW-356 هواپیمای بدون سرنشین بعدی از شرکت Tengden یک پهپاد دوموتوره با نام TW-356 ، طراحی شده برای حمل محموله های فوق سنگین است. TW-356 با قابلیت 4 جایگاه حمل محموله ، برای بارریزی و بکارگیری غلاف سنجش از دور و یا جنگ الکترونیک بسیار موثر است. این شرکت همچنین یک نوع هواپیمای بدون سرنشین بزرگتر دیگر با نام TW-765 را برای عملیات در ارتفاع بسیار بالا طراحی کرده است.TW-765 قادر به حمل 22 تن بار تامسافت 7500 کیلومتر است. پهپاد TW-356 پهپاد TW-765 XY-280 درمورد پهپاد XY-280 ادعا می شود برای انجام مانور تا 6g طراحی شده است و تا حدودی شبیه سازی شده از روی جنگنده های F-22 / F-35 است. این پهپاد به نحوی برنامه ریزی شده است تا پروازی کاملا مستقل (fully autonomous) انجام دهد و مانورپذیری و ویژگی های پروازی هواپیماهای دشمن را تقلید کند. این پهپاد این ظرفیت را داراست که در مانور ها ، آموزشهای واقع بینانه برای نیروی دریایی و واحدهای موشکی دفاع هوایی ارائه دهد . برای حفظ ویژگی های پنهانکاری (سطح مقطع راداری m2 0.05 - 0.1 )،پلتفرم XY-280 دارای دو جایگاه داخلی حمل مهمات است که انجام حملات تهاجمی ضربتی را برای آن میسر میکند . نحوه ی برخاست XY-20 با استفاده از بوستر صورت میذیرد و موتور توربوجت آن تا سرعت 860 (0.72 ماخ) است. دارای طول 4.33 متر ، عرض بال 6 و بیشینه وزن برخاست 650 کیلوگرم است .همچنین قادر است تا 150 کیلوگرم محموله شامل انواع سنسورها و تسلیحات را برای ماموریت هایی تا 2 ساعت حمل کند. XY-280 برای تحمل حداکثر 25 سورتی پرواز طراحی شده است. پهپاد XY-280 در پست های بعدی اطلاعات جامع تر در مورد خانواده های این پهپاد ها ارائه میشود . صرفا برای میلیتاری / بن پایه
-
2 پسندیده شدهمقدمه : هانس گودریان ( 1954- 1888 ) ، ملقب به هانس سریع ( Schneller Heinz ) یکی از مشهورترین ژنرال های ورماخت بشمار می آید که نامش در تاریخ نظامی عصر مدرن ، با استخوان بندی یگان های نیروی زمینی ( واحدهای زرهی ) به شکل عجیبی عجین شده تا جایی که یکی از جوان ترین ، مشهورترین و در عین حال از اخرین فرماندهان واحدهای پانزر در جنگ دوم جهانی ، ژنرال ژنرال اتو فون مانتوفیل روایت جالبی از فرمانده ارشدش ، دارد: """"" او گودریان بود ، در آغاز یکّه و تنها ، اما او بود که تانک و کاربردش را بعنوان یک سلاح ارزشمند رزمی به ارتش شناساند . این کار ، مطمئناً از ستاد کل ارتش برنمی آمد ، باید گفت ، نام و مُهر شخصیت وی به مفهوم واقعی کلمه بر بدنه این سلاح حک شده است و حقیقتاً ، این جنگ افزار ، موفقیت عملیاتی خود را به او مدیون است .""""" راست : اتو فون مانتوفل چپ : هانس گودریان شروع طوفان : در میانه جنگ دوم جهانی ، کمیسیون تولید تانک به سرپرستی ژنرال هانس گودریان به منظور پر کردن شکاف ایجاد شده حاصل از روند طولانی طراحی ، تولید انبوه و تحویل سوپرتانک 1944 ((پانتر )) به ارتش توصیه کرد تا بر روی آنچه که درآن زمان ، توپهای تهاجمی ( assault guns ) نامیده می شد متمرکز شده و طرح های موجود را به نمونه های ارتقاء یافته ، تبدیل کند. برای نیل به این هدف ، چیزی در حدود 120 دستگاه پانزر-3 از گونه F با مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L/43 به سال 1942 وارد خدمت شد ، به همین دلیل برخی مورخان براین عقیده اند که ارتش در آن زمان ، تمایل بیشتری برای توسعه یک توپ تهاجمی در قالب خودروی ویژه پشتیبانی از پیاده نظام در مقایسه با یک زره کوب نشان می داد . زره کوب اشتوگ-3 سری جی راست : نمای روبرو چپ : بخش نگهداری مهمات با توجه به این مساله ،براساس یک قاعده نانوشته ، هر اندازه درازای لوله توپ بیشتر می بود ، تاثیر کاربرد مهمات شدید الانفجار کاهش می یافت ولی از دید افسران واحدهای پیاده ، این معامله به نسبت قابل قبول می آمد ، به همین دلیل گونه Sturmgeschütz IIIG پس از مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L-48 بصورت غیر قابل باوری از سوی این واحدها مورد استقبال قرار گرفت . برد موثر توپ فوق الذکر ( PAK-43) به بیشتر از 7000 فوت می رسید که دراین فاصله قابلیت نفوذ به درون زرهی به ضخامت 100 م.م با شیب 30درجه را در اختیار کاربر می گذاشت . در واقع ، زره کوب اشتوگ-3 با نیم رخ بسیار کوتاه و بهبود ضخامت زره های بخش جلویی با اضافه شدن زره هایی به ضخامت 80 م.م و همچنین با قرار گرفتن در کلاس وزنی کمتر از 25 تن ، انقلابی اساسی را در واحدهای زرهی و پیاده ارتش آلمان در جنگ دوم ایجاد نمود . این طرح چنان برای ورماخت جذاب شد که بعدها با اضافه شدن یک قبضه توپ کالیبر 105 م.م به شاسی فوق الذکر ، یک توپ خودکششی ابداع گردید که بنا بر برخی ملاحضات ، به هر گردان سه قبضه این توپها تعلق گرفت تا پوشش آتش کافی برای پشتیبانی از پیاده نظام فراهم گردد . اشتوگ-3 جی . ایتالیا - 1943 بدین سان ، فرزند ناتنی واحدهای زرهی ارتش ، اکنون درست در پیشانی یگانهای رزمی قرار گرفته بود و تا ماه مه 1941 ، نزدیک به 19 گردان مستقل از این توپهای تهاجمی (زره کوب) تشکیل شد . دوسال بعد ، یعنی در سال 1943 این تعداد به دو برابر یعنی حدود 38 گردان مستقل رسید و برای پشتیبانی از عملیات پیاده نظام در قالب یگانهای کوچک بطور مداوم جابه جا میشد . اهمیت این جنگ افزار به نسبت انقلابی در میان واحدهای نیروی زمینی چنان افزایش یافت که پس از کسب تجارت ذیقیمت در نبردهای گسترده ، افسران پیاده نظام برای انهدام توان زرهی دشمن و همچنین اجرای ضد حملات ، به شکل خاص بر روی این واحدها حساب جداگانه ای باز می کردند . از سویی دیگر ، توپهای تهاجمی جدید ، در مقایسه با تانکهای متعارف ، از هزینه طراحی وتولید کمتری برخوردار بودند ، چرا که مکانیزم پیچیده وگران قیمت برجک گردان در آنها وجود نداشت ، تولید انبوه آن به نسبت ساده تر بود واین برای صنایع زمان جنگ آلمان که نیروی انسانی با مهارت کمتر شامل کارگران خارجی ، اسرای جنگی را در برمی گرفت ، یک گزینه جذاب بشمارمی رفت . پانزر-4 علیرغم معرفی طرح های گوناگون و متنوع زرهی ، اسب کاری و استخوان بندی واحدهای زرهی ورماخت تا پایان جنگ دوم جهانی بشمار می رفت همزمان با افزایش جذابیت توپهای تهاجمی برای ارتش ، روند تولید تانک بتدریج دچار رکود میشد . بعنوان مثال ، از رده خارج بودن تانکهای پانزر-3 آنقدر واضح شده بود که خط تولید آن بعنوان یک خودروی رزمی سرعت به تکمیل یک شاسی برای نصب توپ تبدیل گردید . از سویی دیگر ، در اکتبر سال 1942 تولید پانزر-4 به 100 دستگاه در ماه کاهش پیدا کرد به همین دلیل در همان زمان ، ستاد کل ارتش پیشنهاد داد تا برنامه تولید انبوه پانزر-4 بعنون اسب کاری واحدهای زرهی متوقف و در عوض همه منابع برای تولید سریعتر پانترها و تایگر ها متمرکز گردد . اما در کمال تعجب ، شرکتهای قدیمی تری نظیر پورشه و پیمانکاران فرعی تولید تانک از همان ابتدای امر با این تصمیم به مشکل برخوردند . دلیل این امر را نیز می توان به محافظه کاری بیش از حد صنعت خودروسازی آلمان مرتبط نمود . موقعیت قرارگیری مهمات پانزر-3 سری اف از طرفی دیگر ، طراحان غیر نظامی خودروهای زرهی سنگین ،به شکل نامتناسبی ، شیفته یافتن راه حل برای چالشهای مربوط به مدلهای جدید ارتش نظیر تایگر و پانتر شده بودند و از دید آنها ، حل مشکلات فنی این سخت افزارها می بایست به گونه ای جلو می رفت که حتی در شرایط سخت نیز امکان تعمیرات صحرایی برای ارتش فراهم گردد . راست : نمای گرافیکی تانک پانزر3 سری اف چپ : پانزر3 سری اف .. جمعی هنگ پانزدهم زرهی ، لشکر 11 پانزر .. روسیه با توجه به این پیچیدگی بیش از حد روند طراحی و تولید تانک درآلمان ، تا سال 1942 یک هم افزایی با رویه منفی میان دوصنعت هم خانواده تولید خودرو و تانک ایجاد گردید و هر کدام ازاین دو در تلاش بود تا به شیوه مخصوص به خود که تصویرگر پیشگام بودن را در اختیار مشتری قرار میداد ، فرآیند تولید را به پیش ببرد . درواقع ، پیش از جریانات فوق الذکر ، دخالت سرفرماندهی ارتش در روند اعلام نیازمندی و طراحی خودروهای زرهی بسیار محدود بود و بیشتر بصورت یکسری توصیه ها و پیشنهادات عمدتا" منطق صورت می پذیرفت . بعنوان مثال ، براساس درخواست شخص هیتلر ، یکی از شرکتهای پیمانکاری موفق شد تا از ترکیب شاسی تانک پانزر-3 با توپ L-71 کالیبر 88 م.م که عمدتا" برای تانک تایگر توسعه یافته بود ، توپ خودکشی هامل را به نیروی زمینی تحویل دهد . راست : فوریه 1943 ... نمونه پروتوتایپ توپ خودکششی هامل در جریان یک بازدید به هیتلر نشان داده می شود . نمونه های اولیه این توپ به فشار شکن دهانه مجهز بودند ولی در نمونه های بعدی تصمیم گرفته شده تا این قطعه حذف گردد . در این زمینه ، گرچه شاسی مورد استفاده ، به گونه ای بود که آسیب پذیری قابل توجهی را در برابر آتش تانکهای پیاده نظام یا توپهای تهاجمی دشمن نشان میداد ، اما توپ قدرتمند و دوربرد 88 م.م با سرعت دهانه بالا پتانسیل بالایی به اندازه 50 درصد سازمان رزمی یک گردان ضد زره را به کاربر ارائه می داد و با تصویب تولید حداقل 500 دستگاه از این توپ ، قدرت تهاجمی و تدافعی ورماخت تا حد قابل قبولی افزایش پیدا می نمود . توپ تهاجمی فردیناند که بعدها با لقب "فیل" ( الفانت ) وارد خدمت شد ، در واقع پاسخی ناخواسته / خواسته به بدنه و سامانه رانشی پورشه به منظور تولید یک زره کوب سنگین مسلح به توپ 88 م.م بود و بدلیل شرایط جنگ ، بسرعت نزدیک به 90 دستگاه ازاین زره کوب تولید و در بهار سال 1943 در یک هنگ مستقل زرهی سازماندهی شدند . این خودروی زرهی ، بدون برجگ گردان ، در بهترین حالت ، یک تانک تایگر ناقص بشمارمی رفت که همان مشکلات فنی و بدون هیچ مزیت قابل توجه را ارائه میداد ، ضمن اینکه با وزنی در حدود 65 تن ، بلحاظ ابعاد تفاوتی با تایگر نداشت . علاوه براین ، حذف غیرضروری تیربار که برای دفاع از خود درمیدان نبرد بسیار اهمیت داشت ، موجب گردید که روسها در جبهه شرقی ، با هرنوع سلاح ضد زرهی که درسازمان رزمی آنها وجود داشت ( بخصوص در عملیات کورسک ) به تهدید قابل توجهی برای این هیولاهای فلزی تبدیل شوند . راست : نمای گرافیکی زره کوب 65 تنی ورماخت چپ : نمای درونی موقعیت قرار گیری مهمات زره کوب فردیناند اگرچه براساس تحلیل فوق الذکر ، این سخت افزارهای زرهی بیلان قابل توجهی را از خود برجای نگذاشتند ، اما ترکیب توپ88 م.م و شاسی تانک های متعارف ، تنها پیش مقدمه ای برای معرفی طرح های آینده بشمارمی رفت . ،به همین دلیل ، وی در ژوئن 1942 ، به فردیناند پورشه اجازه داد تا طراحی یک تانک فوق سنگین را کلید بزند که در نهایت با شناسه کنایه آمیز موش ( Mouse) در تاریخ خودروهای زرهی شناخته می شود . ماوس . فیل سفید هیتلر در جنگ ، گرچه روی کاغذ به تقریب رقیبی نداشت ، اما بدلایل مختلف ، سرنوشت محتومی در انتظارش بود !! موقعیت نگهداری مهمات مورد استفاده در پانزر-8 ماوس بر اساس اطلاعات موجود ، زره بخش جلویی این ابرتانک ، به 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) می رسید و در حالی به یک توپ 6 اینچی (150 م.م ) مسلح شده بود که وزن هرپرتابه آن به 150 پاوند می رسید و در طرح نهایی ، وزن عملیاتی آن 188 تن ثبت شده بود که می بایست با سرعت جاده ای 12.5 مایل در ساعت وارد صحنه رزمی شود .صرف نظر از هزینه و پیچیدگی های طراحی ، تکمیل دو نمونه نخست این ابرتانک بیشتر از یکسال بطول انجامید . با این حال ، در عدم تاثیر رزمی این ابرتانک آلمانی بعنوان یک جنگ افزار زرهی بر روی روند جنگ و همچنین اتلاف منابع مادی و مهارت مهندسی اختصاص داده شده به این پروژه به تقریب هیچ شکی وجود ندارد ، با این وجود ، ابرتانک ماوس ، نشانه ای فراموش ناشدنی از نیروی زرهی ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار میرفت . بدین معنی که صرف نظر از حمایت مستقیم هیتلر ، ماوس درواقع نشان دهنده مسابقه ای میان برتری فنی و نیازهای رزمی میدان نبرد بشمار می رفت . پانزر4-سری اچ روسیه .. زمستان سال 1943 مضاف براین ، افزایش اندازه تانک بصورت خودکار ، تاثیر قابل توجی را بر روی میزان تحرک و قابلیت اطمینان رزمی این خودرو برجای گذاشت که این خود نیز بخوبی نشاندهنده فلسفه طراحی خودروهای زرهی و سلاح در آن زمان بود . اما با ورود جنگ به سال 1943 و سخت تر شدن شرایط نبرد در جبهه شرقی ، تکنیسن های آلمانی با تغییر رویکرد از حوزه مهندسی به علم مواد درصدد بودند تا راه حل مناسبی را برای غلبه بر مشکلات کاربرد واحدهای زرهی در جنگ پیدا نمایند . با تمامی این تفاسیر ، داستان طراحی وتولید ماوس ، در زمان خود ، روندی طولانی و نفس گیر محسوب میشد که در آن ترکیبی از تنش های میان نهادی ، پیچیدگی های فنی مربوط به ایجاد خط تولید و درنهایت کاهش توان رزمی ورماخت باعث گردید تا برخی کارشناسان (نظامیان ) نزدیک به سرفرماندهی عالی ارتش خواستار تعیین یک داور ( نظیر هانس گودریان ) برای رفع مشکلات پیش آمده شدند . در این خصوص ، گودریان ، ماوقع یک ملاقات خصوصی با هیتلر در 20 فوریه 1943 با محوریت برطرف کردن سوء تفاهامات متعدد در این خصوص را شرح می دهد که با تعیین یکسری شروط ، موجبات وسوسه سرفرماندهی عالی ارتش را فراهم نمود . براساس انچه که در تاریخ نظامی ورماخت به ثبت رسیده ، پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- برای اینکه بدونید چرا ورماخت در طول جنگ دوم جهانی علیرغم ارائه طرح های فوق العاده زرهی ، همیشه دچار مشکل بود ، این تاپیک را دنبال کنید ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
2 پسندیده شدهدر آستانه چهلمین سالگرد دفاع مقدس ملت ایران 1399 - 1359 و شش هزارمین پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب پارسی لینک دانلود مجله الکترونیکی بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی پی نوشت : 1- لازم به یادآوری است که این شماره بدلایلی از جمله برخی مشکلات غیر قابل پیش بینی ، با مقداری تاخیر تقدیم دوستان شد . با این حال انشا...در تلاشیم تا با نظم دهی هر چه بیشتر به روند انتشار این مجله الکترونیک ، پاسخی به محبتهای بی نظیر مخاطبان انجمن میلیتاری و مجله ناورد داده شود . 2- بااین حال می بایست در اینجا از نویسندگان و مترجمان این شماره و همچنین برادر ارجمند جناب @HRA که علیرغم همه مشکلات و گرفتاری ها بار اصلی زحمات را بردوش داشتند و همچنین برادر عزیز @worior برای تهیه و آماده سازی داده نمای رزمایش پیامبر اعظم (ص) 14 و اخوی ارجمند ما ، جناب @eshqali که بعنوان مُصحح به مجله میلیتاری محبت دارند ،و درنهایت برادر عزیز جناب @remo تشکر ویژه و اختصاصی شود ، چرا که بدون توجهات خاص این عزیزان ، ادامه حیات ناورد ممکن به نظر نمی رسید .. 3- از همه دوستان و مخاطبان که به رسانه های مجازی دسترسی دارند ، تقاضا می شود که لینک ارائه شده در این صفحه را برای آشنایی سایرین بصورت گسترده به اشتراک گذارند .. سپاس فراوان تحریریه مجله الکترونیکی بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم امنیت غذایی و رشد پایدار و حفظ استقلال یک کشور جهت تامین اساسی ترین نیاز خود بعد از آب آشامیدنی این غذا است که دومین نگرانی بشریت است و همین اتفاق صنایع کشاورزی را به یکی از پر اهمیتترین صنایع بر روی کره زمین تبدیل می کند. تولید در این حوزه نه تنها در حوزه درآمدی حائز اهمیت است بلکه در حوزه سلامت و توسعه نیز نقش مهمی ایفا می کند. با این تفاسیر می خواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که کدام کشورها بیشترین تولیدات و صادرات را در حوزه کشاورزی دارند و کشورهای دیگر برای افزایش تولیدات و تقویت محصولات کشاورزی چه اقدامی انجام می دهند؟ برترین تولیدکنندگان با توجه به آمار تولیدات غلات و محصولات غذایی آمریکا، چین، هند و روسیه بزرگترین تولید کنندگان محصولات کشاورزی در دنیا هستند و جای تعجب ندارد که چین بزرگترین تولیدکننده برنج در جهان باشد،اما چین بعد از برنج بزرگترین تولیدکننده گندم و ذرت و پیاز نیز می باشد و آمریکا نیز پا به پای چین در تولید ذرت و سویا در حرکت است. محصولات زراعی دیگری نیز در این کشورها تولید می شوند ولی ما در اینجا بر پر اهمیتترین آنها می پردازیم. ارزن یکی از مهمترین محصولات کشاورزی است که در کشورهای آفریقایی، آسیایی، هند و نیجریه در حجم انبوه تولید می شود. به همین ترتیب جو و لوبیا از دیگر محصولات پر اهمیت در صنعت کشاورزی است که بیشترین حجم آن توسط آمریکا تولید می شود. برترین صادرکنندگان عجیب نیست که چین و هند بزرگترین تولیدکنندگان محصولات کشاورزی باشند چراکه با توجه به جمعیت انبوه آن ها و همچنین موقعیت اقلیمی و آب و هوایی سرزمینشان، باید تولید بیشتری در حوزه کشاورزی انجام بگیرد. جدول زیر گوشه ای از آمارهای تولید و صادرات محصولات کشاورزی را نشان می دهد. در اینجا تفاوت صادرات و تولیدات به وضوح پیدا است هلند کشور کوچک و کم جمعیتی است ولی از مزارع سرسبز برخوردار است و با تولیدات متوسط توانسته است به فهرست بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی راه پیدا کند.هلند یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولاتی مانند:( برنج، ذرت، گندم، لوبیا، عدس و خوراک دام ها ) به بزرگترین مصرف کنندگان (آمریکا، کانادا، آلمان، برزیل و تایلند) است. در جدول زیر بیشترین صادرات بزرگترین صادرکنندگان را خواهیم دید: راه کار کشورها برای این حجم از تولید چیست؟ در کشورهایی مثل آمریکا،کانادا و اروپای غربی بخش های بسیار کمی از زمین ها بلااستفاده مانده و از آنها در صنعت کشاورزی استفاده نشده است. این قسمت ها شامل جاده ها و بزرگ راه ها و... هستند و به همین ترتیب آبیاری در حجم وسیع و استفاده از کودها برای تولید محصولات کشاورزی از اهمیت بالایی برخوردار است.خیلی از کشاورزان به طور خودکار از بذرهای اصلاح شده استفاده می کنند تا منابع آبی و خاکی آنها حدر نرود و مجبور به پرداخت هزینه بیشتر نشوند.شرایط کشاورزی در آسیا و آفریقا کاملا متفاوت است و کشورها در این نقاط از آب کافی برای مزارع خود برخوردار نیستند و تجهیزات کشاورزی آنها نیز بسیار پیش پا افتاده است.توجه بیشتر دولتمردان در این کشورها بر روی ساخت جاده ها است در حالی که باید به حوزه کشاورزی به عنوان یکی از فاکتورهای مهم توسعه توجه فراوان شود. با این تفاسیر به مهمترین بخش بحث یعنی چالش ها و راهکارهای توسعه این مهم در کشورمان پرداخته و جدی بودن پرداختنبه اینموضوع برای کشوری چون ما با دیدگاه توسعهای وافزایش نفوذ جهانی(در آینده ابر قدرت نوظهور) و درعین حال حفظ استقلال ملی خود و بخصوص در طوفان های شدید رویداد های جهانی در این نقطه حساس پر تنش از کره خاکی میپردازیم بخصوص که با داشتن خاطرات بد جنگ ها و به تسلیم کشیدن ملت ها هرکشور در غالب قلعهای محاصره شده در خواهند آمدکه با تمام شدن تدارکات از ادامه مقاومت در هر اتفاقی امکانتسلیم و فروپاشی را متصور خواهیم شد همانطور که در توضیحات دیدید کشورهای تعیین کننده و بزرگ در این بخش اساسی از پرچمداران پیشروهستن که علاوه بر تامین نیاز خود بر صادرات و تامین کشورهای متعدد علاوه بر سود سرشار اقتصادی کشورهای مزبور را تابعه سیاستهای خود کرده و بر قدرت روز افزون خود می افزایند!! کشور ما با توجه به داشتن آب و هوای چهار فصل و زمینها و دشت های پهناور منابع سرشار به دلیل وجود ساختار های فرسوده و نبود زیر ساخت لازم و قوانین مورد نیاز و مشکلات متعدد در این بخش در حد پتانسیل های موجود توسعه نیافته و همچنان شاهد تهدیدات تحریمی تغییر قیمت شدید اقلام اساسی با نوسانات نرخ ارز به دلیل وارداتی بودن بخش عمده نهاده های دامی و روغنی و ناپایداری به دلیل تغییرات اقلیمی هستیم که باعث شده منافات شدیدی در توسعه پایدار و رشد جمعیت کشور ایجاد کند....... در ادامه : راه ها و روشهای پیشنهادی برای توسعه پایدار و گسترش این ابر پیش نیاز حفظ استقلال و امنیت غذایی کشور
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست با توجه به اراجیفی که اردوغان اخیرا خوانده و صرفا به جهت یادآوری تاریخی ، یک داستان تاریخی رو به نقل از کتاب " زندگی پرماجرای نادرشاه " نوشته دکتر میمندی نژاد ( صفحات 360-417 ) در اینجا نقل میکنم : در اواخر سلطنت شاه طهماسب دوم ، هنگامی که نادر مشغول جنگ در صفحات شرق ایران بود ، شاه طهماسب جهت نمایش جنگاوریش به عثمانی حمله کرد و شکست سنگینی خورد و در یک عهدنامه ننگین آذربایجان و اران و شروان رو به عثمانی بخشید. روس ها هم شرایط را برای دریافت غنائم مغتنم دیده و با تصور ضعف ایران درخواست عهدنامه جدید مرزی کردند و شاه طهماسب بی لیاقت در عهدنامه ای با آنان صفحات شمال کشور را هم به آنان بخشید و به قول خودش با بخشش مشتی سنگ و خاک به جنگ ها پایان داد و زحمت اداره مشتی کوه و بیابان را از سر دربار ایران کم کرد. نادر از شنیدن این خبر خشمگین شد و به شاه تحکم کرد عهدنامه ها را فسخ کند. همچنین نادر به دربار عثمانی اخطار داد که خاک ایران را ترک کند. دربار عثمانی این شعر فارسی را برای نادر فرستاد : چو خواهی قشونم نظاره کنی / سحرگه نظر بر ستاره کنی اگر آل عثمان حیاتم دهد / ز چنگ فرنگی نجاتم دهد چنانت بکوبم به گرز گران / که یکسر روی تا به مازندران نادر هم در پاسخ نوشت : چو شید سعادت نمایان شود / ستاره ز پیشش گریزان شود عقاب شکاری نترسد ز بوم / دو مرد خراسان ، دو صد مرد روم اگر آل حیدر دهد رونقم / به اسکندریه زنم بیرقم. و پس از آن در نبردی سهمگین ارتش توپال عثمان پاشا را در هم کوبید و خاک وطن را از ترکان عثمانی بازپس گرفت. پس از آن نادر در نامه ای دو کلمه ای به روس ها نوشت که " می روید یا بیایم ؟ " سفیر روسیه در نامه ای به دولتش ( درباره نادر ) نوشت : چنگیز جهانگشای دیگری ، اینبار از ایران ظهور کرده است و اگر به خواسته نادر تن ندهیم ، چه بسا نه تنها سرزمین روسیه که این پادشاه تا قلب اروپا را نیز فتح خواهد کرد. پی نوشت : شید = خورشید ، بوم = بوف ، جغد
-
1 پسندیده شدهمرزبانی در مرز آذربایجان غربی 16 آذر 1399 خدا وقت و عرض خسته نباشید به مرزبانانی که حقیقتا با دست خالی به حفاظت و حراست از مرزهای کشور میپردازند. ======================================================================================================= ارتش ازادی بخش چین چند ماهی است که به شکل جدی در حال تقویت نیروهای مرزبانی خود است. در ماه میلادی گذشته به نیروهای مرزبانی چین نسل جدید خودروهای زرهی دونگ فنگ منگشی تحویل شد. این خودروها به شکل خاصی برای فعالیت در مناطق مرتفع هماهنگ شده اند. همچنین رسانه های دولتی چین گزارش دادند سربازان مرزبانی منطقه خودمختار تبت در جنوب غربی چین به اسکلت های خارجی مجهز شدند. این اسکلت های خارجی به مرزبانان کمک میکند کارهای سخت از جمله راهپیمایی های طولانی در مناطق کوهستان را با راحتی بیشتری و صرف انرژی کمتر انجام دهند.
-
1 پسندیده شدهروسیه ، چین ، و مابقی کشورها ، نوکر بی جیره و مواجب ایرانی ها نیستند که منتظرید سیستم های تسلیحاتی را دو دستی ، در سینی طلا به شما تقدیم کنند ، فعلاً در حدودی که فناوری به شما اجازه داده ، سلاح تولید کردید و به نسبت ( و نه مطلق ) بازدارندگی ایجاد شده ولی این کافی نیست ، باید به خودشون تکون بدند و برند از هرجای ممکن برای دفاع از این مملکت ، سلاح را تهیه کنند . دبیر شورای عالی امنیت شما (دریابان شمخانی ) ، چند سال پیش فرموده بودند که بله ، شرایط خرید سلاح را خریدار تعیین می کند ، معلوم نیست چه کسی به اینها در دانشگاه عالی دفاع ملی ، مدرک داده ، در کدوم قرارداد تسلیحاتی ، خریدار کیفیت و تعداد را تعیین کرده که ما دومی باشیم ؟؟؟ در اوج دوران خرید سلاح ما ، پهلوی دوم استخوان گلوی خودش را گرفت که رفیق آن موقع ما ، فانتوم های ضد رادار و موشکهای شرایک بفروشد ، آخرش نفروختند ، خریدهای بعد از انقلاب هم مشخص هست و نیازی به تکرار مجدد ندارد . حتی در دادن سامانه های نشانه گذار لیزری برای فانتوم های دیزل هم اما و اگر گذاشتند و بصورت محدود تحویل دادند . این را بدونید ، کیفیت ارتباط با کشور سازنده هست که از یک نظر کمیت و کیفیت سلاح های فروخته شده را تعیین می کند ( بقیه موارد را هم فعلا کاری ندارم ) . وقتی سیاست خارجی شما ، ثبات ندارد و یک نفر نیست که حرف آخر را بزند و فقط یک صدا از این مملکت بلند بشود ، چین و روسیه که سهل هست ، کره مریخ هم باشد در برابر شما مواضع ضد و نقیض می گیرد .
-
1 پسندیده شدهصبر مدیریتی یا صبر استراتژیک در کشور ما بعضی کلمات تخصصی از دل کتاب های قطور بیرون کشیده شده و نقل صحبت مردم می شود، کلمه صبر استراتژیک هم یکی از این کلمات است که بعد از حملات اسرائیل به نیروهای ایرانی از کتب مدیریتی بیرون اورده شد و به عنوان یک روش ارائه شد بی آنکه این کلمه درست تعریف شود. این کلمه در علوم سیاسی به سیاست های اوباما در قبال مساله اتمی کره شمالی پررنگ شد و به زبان ها برگشت. وقتی یک تکنیک و یا کلمه درست تعریف نشود به راحتی مورد سو استفاده سیاسی قرار گرفته و ضد کلمه می شود. صبر استراتژیک یا Strategic patience به معنای خویشتن داری ویا عدم واکنش تند به یک اتفاق با هدف استفاده از زمان برای تغییر یا گذر از شرایط باشد. استفاده از زمان هنگامی مهم می شود که: 1- واحد مدیریتی مشغول انجام امر مهمی باشد و هر اقدام دیگر سبب ایجاد حاشیه و آسیب با راهبرد اصلی می شود. 2- حین حاشیه های موقت، برای عدم میدان دادن به حاشیه آن را مشمول زمان کرده و اجازه هم سطح سازی حاشیه با مدیریت داده نمی شود. مثال کاربردی1: کسی پشت در شما قصد تعدی دارد، و با تهدید و فحش قصد ورود را دارد اگر امکان تماس با پلیس ( شاید داشتن سلاح برقی و شوکر و یا چوب و چماق) را داشته باشید چه میکنید؟ اول با پلیس تماس میگیرید یا سلاحتان را آماده می کنید و بعد جلوی در می روید یا برعکس ابتدا شروع به زد و خورد می کنید؟ مسلما ترجیح با خبر کردن پلیس و آماده کردن ابزار دفاعی است مگر اینکه زمانی برای اینکار نباشد این صبر استراتژیک از نوع اول است. ----------------------------- مثال کاربردی2: در یک مسابقه بکس حریف شما را می طلبد ولی موقعیت برای حمله مناسب نیست ( حریف شما را ترسو طلب کرده و چند ضربه نمایشی وارد میکند) چه می کنید؟ گارد را باز میکنید و حمله می کنید؟ یا اینکه به دنبال فرصتی برای ضربه قوی به دشمن می گردید و سعی می کنید گارد خود را تا وقت مناسب حفظ کنید؟ این صبر استراتژیک از نوع اول است. ------------------------------------------------ مثال کاربردی3: دوستان شما را به دورهمی دعوت کرده اند و فردا شما امتحان مهمی دارید که باید مطالبی را برای آن آماده کنید آیا امتحان را رها می کنید و به مهمانی اخر شب می روید؟ در حالی که اگر مهمانی هر شب است و آزمون تعداد محدودی ؟ مسلما صبر از این نوع در دسته اول قرار می گیرد. ----------------------------------------------- مثال کاربردی 4: کسی شما رو بی عرضه و ناتوان خطاب می کند، شما چه اقدامی می کنید؟ آیا به او جواب می دید که تو نمی فهمی و درگیری ... ؟ یا اینکه در یک فرصت در میدان عمل به او می فهمانید که شما بیشتر از او می فهمید و می دانید؟ به شخصه مواردی رو مشاهده کردم که فرد با تکبر حرف های سنگینی زده که آدم از درون می سوزد ولی جواب داده نشد ولی یک سال بعد در همین زمینه فرد با درماندگی از شما در خواست کمک می کند و حاضر به دادن هزینه برای حل مشکلش است. مشکلی که شما برای ان آماده بودید مسلما صبر از این نوع در دسته اول قرار می گیرد. خم شدن طرف مقابل به معنای پذیرش قدرت شما است بدون اینکه یک کلام از خودتان دفاع کرده باشید. -------------------------------------------- مثال کاربردی5: فرض کنید در سربازی هستید و کسی مدام به شما گیر می دهد درگیری یعنی اضافه خدمت و آسیب دیدن، درگیر نشدن یعنی اجازه آزار بیشتر ولی در این میان حساب می کنید که یک ماه دیگر من ترخیص می شوم پس یک ماه صبر می کنم و سعی می کنم با ایجاد مانع از ازارها جلوگیری کنم و بعد از یک ماه ازارهای او اتوماتیک قطع می شود در ظاهر شما سکوت می کنید ولی در عمل برنامه ای به نام مدت خدمت در حال گذار است که یک ماه بعد تمام می شود این صبر استراتژیک از نوع اول است. --------------------------------- مثال کاربردی 6: حین عبور از خیابان یک گاو (در موقعیت انسانی یک لات سرکوچه) به شما گل می اندازد، شما چه کاری انجام می دهید؟ آیا می ایستید و با گاو دعوا می کنید؟ و خود را به سطح او پایین می آورید؟ آیا با آن فرد لات بحث می کنید و به او اجازه جولان بیشتر را می دهید؟ عبور از موقعیت در اینجا حکم صبر استراتژیک از نوع دوم را دارد. چون هزینه کمی را متحمل شده اید ولی به جایش زمان خود را حفظ کرده و عمل فرد را مشمول زگذر زمان قرار داده اید فردی که ممکن است دوباره نبینید. ----------------------------------------------- اگر دقت کنید در تعریف و مثالهای کاربردی گام اول شناخت هدف است و مسیر که قصد پیمودن ان را دارد. بدون درکی از مسیر و هدف صحبت از صبر استراتژی بیشتر بهانه ای برای عدم اقدام است. مسلما سه بحثی که در کشور با آن درگیر هستیم شامل این موارد است. حملات اسرائیل به سوریه و مقاومت و عدم پاسخ متناسب برای توقف حملات یا تنبیه قاطع طرف صهیونیستی ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و پاسخ بدون کشته عین الاسد ترور دانشمندان هسته ای و عدم مشاهده پاسخ در هر سه مورد در استاتوس و مردم بحث شد که باید جواب داده شود و از طرف بخش مدیریت حاکم کشور این پیام می آمد که باید صبر استراتژیک به خرج داد ولی از بعد رسانه اقدام ایران ترس استراتژیک قلمداد شد تا صبر استراتژیک و روی این قضیه اسرائیل بارها نابودی کلیه نیروهای ایرانی را چندین بار اعلام کرد ولی واقعیت چیست؟ چگونه می توان فهمید انتخاب صبر کاری درست است یا غلط ؟ * جواب بر می گردد به استراتژی و شرایط ، و اگر پارامتری به نام زمان رو در اون ندیده باشیم وضعیت بر می گردد مثال حمله ناپلئون به روسیه و فتح مسکو ولی تاخیر ها سبب شد که سرما برسد و قطع لجستیک ارتش ناپلئون و نابودی یک ارتش بزرگ * برای مثال اسرائیل در قبل از 2006 بسیاری از اهدافی که می خواست را در لبنان می زد و پاسخ های حزب الله انچنان کارا نبود ولی در سال 2006 نشان داده شد در تمام این مدت حزب الله در حال تقویت خود بوده است که میوه اش در نبرد 2006 گرفته شد. در نتیجه جواب وابستگی شدید به نقشه بزرگ و زمان دارد: - اگر برنامه موثر دارد که در حال توسعه هست میشود صبر استراتژیک - اگر برنامه ای ندارد و در فکر از دست دادن داشته های فعلی هست می شود ترس استراتژیک - اگر در حال رفع خلاها و سوراخ های نفوذ جهت عدم تکرار اتفاق هست میشود واقع بینی استراتژیک اگر نیروهای ایرانی در سوریه دارای پلن اجرایی هستن و مراحل تثبت و گسترش را اجرا می کنند این به معنای داشتن برنامه است و می تواند توجیهی برای این صبر باشد ولی عدم وجود برنامه یعنی بی عملی که خود دو اشتباه است اول عدم پاسخ و دوم عدم گسترش و تثبیت خب با این تعاریف رفتار ما در کدام دسته هست؟ برای این جواب این سوال باید به این سوال ها پاسخ داد؟ آیا ما در سوریه روی مزارع موشکی، تونل ها کار می کنیم و در حال توسعه هستیم؟ آیا ما روی رادارها و سیستم های جنگ الکترونیک اسرائیلی ها مطالعه می کنیم و روش ها و تاکتیک های اونها را بلد شدیم؟ آیا تونستیم از تجهیزاتشون نمونه بدست بیاریم و مهندسی معکوس کنیم ؟ و ..... امیدوارم از این پس نذاریم کلمه صبر استراتژیک مورد استفاده سیاسیون برای بی عملی یا رفتارهای احساسی قرار بگیرد. تقدیم به دوستانی همچون @Overdose @MA5 @Ghalam
-
1 پسندیده شدهآیا همواره باید اطلاعات کامل پیش از یک اقدام داشت یا ...؟! فیلم سینمای word war z مامور سازمان ملل: اسرائیل حمله زامبی ها را از کجا می دانست؟ مامور موساد: ما یک اطلاع رسمی از یک ژنرال هندی دریافت کردیم. میگفت که با "راکشاشا" مبارزه میکنند. یعنی زامبی ها. اساسا مرده متحرک. مامور سازمان ملل: افسر درجه یک موساد کاملا هوشیارانه، منطقی و موثر این مطلب را توصیف میکند. یعنی باور کنم که شما بخاطر یک اطلاعیه که داخلش به زامبی ها اشاره کرده بود؛ دور تا دور اسرائیل دیوار ساختید؟! مامور سیا: در سال ۱۹۳۰ یهودیان باور نمیکردن که به کمپ های کار اجباری فرستاده شوند. در سال ۱۹۷۲ باور نمیکردیم که در بازی های المپیک قتل عام میشویم. قبل از اکتبر ۱۹۷۳ نیروهای عرب را دیدیم و فکر میکردیم که تهدیدی برای ما نیستن. خب یک ماه بعدش؛ عرب ها به ما حمله کردند و نزدیک بود تا مارا به دریا بریزند. پس تصمیم گرفتیم تغییری ایجاد کنیم. مامور سازمان ملل: تغییر؟!! مامور موساد: "دهمین مرد" اگر ۹ نفر از ما با یک اطلاع، دقیقا به یک نتیجه برسند، وظیفه ی دهمین نفره که مخالف کند. مهم نیست که چقدر غیر محتمل باشد. دهمین نفر باید با این فرض شروع کند که همه ۹ نفر اشتباه میکنند. مامور سازمان ملل: و تو دهمین نفری؟! مامور موساد: دقیقا از وقتی همه فکر میکردن بحث زامبی ها برای پوشاندن سایر مسائل هست، من روی فرضیه ام تحقیق کردم. و بعد اونا گفتن "زامبی ها". و منظورشان واقعا زامبی بود. پ ن: در جواب نظریه داشتن اطلاعات کافی برای هر اقدامی! گهگاهی صبر بیش از حد برای کسب اطلاعات باعث رسیدن دشمن به کوچه ها و خیابان های شهرمان میشود...
-
1 پسندیده شدهجغد پیر عاقل درباب عجله نکردن در اتخاذ و اجرای تصمیم در سپهر بین المللی جان .دی . راکفلر ( 1937-1839) موسس و مالک شرکت نفتی استاندارد اویل و بعدها تراست استاندارد اویل ، در سالهای آخر عمر ، قطعه ای از یک شعر را که از جوانی به یاد داشت ، همواره پیش خود زمزمه می نمود : جغدپیر و عاقلی ،بر درخت بلوطی آشیان داشت از بالای درخت ، هر چه بیشتر می دید ، کمتر سخن می گفت و هرچه کمتر سخن می گفت ، بیشتر می شنید چرا ما مردم ، مثل آن پرنده پیر نیستیم ؟!! پی نوشت : در ایام جنگ قره باغ ( 2020 . م ) پس از مطالعه برگی از کتاب The Prize از مورخ مشهور Daniel Yergin
-
1 پسندیده شدهبخش دوم : ............... اگر چه این واقعه ، قابل توجه به نظر می رسید ، اما پشت این انتصاب داستانی وجود داشت که جالب توجه بود . هانس گودریان در بیشتر ایام سال 1942 به منظور کاهش فشار ناشی از مسئولیتهای رزمی که در قالب حمله قلبی نمود پیدا کرده بود ، در حال استراحت قرار داشت و با استفاده از هدیه سالروز تولد خود که در بهار سال 1942 به مبلغ یک میلیون و دویست و پنجاه هزار مارک از سوی پیشوا به وی اعطاء شده بود ، به املاک خود رسیدگی می نمود . نورمن گودا ( تاریخ نویس آمریکایی ) با جزییات قابل توجهی اثبات می کند که پس از مصادره املاکی در لهستان توسط ژنرال گودریان ، احترام وی نزد فرمانده کل جنگ به شکل غیر قابل توصیفی کاهش یافت ، با این وجود پرداختهای نقدی که اغلب چندین برابر دریافتی حقوق بازنشستگی یک افسر بازنشسته می بود ، در قالب هدیه تولد روندی معمول در رایش سوم بشمار می رفت . بدین ترتیب ، گودریان از اوت 1940 ماهیانه 2000 رایشمارک (بدون مالیات ) علاوه بر حقوق عادی ارتش دریافت می نمود . ضمن اینکه هدایای مجلل مشابهی نیز بطور گسترده برای افسران ارشد در نظر گرفته می شد که به اعتقاد گرهارد وینبرگ (مورخ نظامی آلمانی ) در سالهای پایانی جنگ به عاملی اصلی برای حفظ انسجام ارتش تبدیل شده بود . در ساختار ارتش نیز ، گودریان وهمقطاران وی به اندازه ای خودخواه بودند که دریافت پول نقد را نوعی درآمد منطقی ، همانند روند داستان مزرعه حیوانات که درآن پرورش سیب و تولید شیر ، برای سلامتی خوکها ضروری تشخیص داده میشد ، بحساب می آورند .بدین سان ، انتصاب گودریان به سمت بازرس کل یگانهای زرهی که در 28 فوریه 1943 صورت پذیرفت ، ظاهرا ، به آنچه که وی ، سالها بدنبال آن بود ، جامه واقعیت پوشاند . اما بدلیل اینکه مبادا روزی جامعه افسران آلمان ، تردیدهایی در خصوص اینکه چه کسی در راس هرم نظامی ورماخت قرار دارد ، پیدا کند ، تنها مسئولیت و مدیریت توسعه توپهای تهاجمی سنگین و صرفا در مراحل نخست طراحی و تولید برعهده این ژنرال کهنه کار قرار گرفت . بنابراین ، بطور طبیعی مابقی سامانه های تسلیحاتی زرهی همچنان در اختیار یگانهای توپخانه قرار می گرفت. راست : پانتر -ای (Panther A ) چپ : شکل چینش خدمه و محل قرار گیری مهمات در Panther A از سوی دیگر ، ادعای وی مبنی بر فریب خوردن از هیتلر ، زیرکی و هوشمندی او را در معرض تردیدهای جدی قرار می دهد . گودریان تا یکسال قبل ازاین واقعه ، یک ژنرال صحرایی بشمارمی رفت و حال بطور ناگهانی در اوج بود ، هر چند به حاشیه رفتن برنامه توپهای تهاجمی سنگین برای ورماخت بدان معنا بود که آنچه که براساس هوس سرفرماندهی ارتش ایجاد شده باشد را می توان تحت هر شرایطی پس گرفت و ملغی نمود . کل این فرآیند موجب میشود که هر انسان مسئولیت پذیری ، برای تحلیل روند ، چندین مرتبه به فکر فرو رود ، مضاف براین که ، بررسی تاریخ ورماخت نشان میدهد که فرماندهان ارشد ، همواره از میان ژنرالهای عملگرا انتخاب وبه سمتهای فرماندهی گماشته می شدند . از دریچه دید سرفرماندهی ارتش ، انتصاب گودریان به بازرس کل نیروهای زرهی ، ، سنگین ترین ضربه ای بود که امکان وارد کردن آن به سلسله مراتب فرماندهی عالی وجود داشت . اکنون ، استخوان بندی اصلی واحدهای زمینی ، یعنی یگانهای پانزر ، تحت اختیار شخص وی قرار داشتند ، در حالی که گودریان بعنوان یک امربر ، تنها منویات فرمانده ارشد خود را به مرحله عمل تبدیل می نمود . راست : پانتر -دی (Panther D ) چپ : شکل چینش خدمه و محل قرار گیری مهمات در Panther D مضاف براین انتصاب گودریان به سمت فوق الذکر ، حتی با حضور آلبرت اشپیر بعنوان وزیر صنایع نظامی ( تسلیحات ) در فوریه 1942 نیز هیچ انقلاب و تحول فوری در صنعت تولید جنگ افزار آلمان ایجاد ننمود ، اما تفاوت این دو ، در مساله ای کاملا متمایز قابل بررسی است و آن وجود اعتماد کامل به اشپیر از سوی هیتلر بود . خوشبینی وی به روند تولید جنگ افزار در آلمان ، درست در زمانی پدید آمد که در سطوح بالای تصمیم گیری رایش ، انتقادهای شدیدی در خصوص کیفیت سلاح های تولیدی در جریان بود ، به همین دلیل وی تلاش خود را بر روی یکسری اصلاحات کوتاه مدت ، شامل منطقی سازی سطوح مدیریتی ، بهبود استفاده از مواد اولیه ( مدیریت منابع ) و در نهایت حل و فصل بحران هایی که در روند تولید سلاح پدید می آمد ، متمرکز نمود ، هر چند در این میان ، وی با مانعی قابل توجه در حوزه تولید تانک روبرو گردید . آلبرت اشپیر -وزیر تولیدات نظامی آلمان در جنگ دوم جهانی در حال بررسی یک دستگاه تانک پانتر - 1942 در سپتامبر 1942 ، با توجه به وضعیت صحنه نبرد در شرق ، سرفرماندهی ارتش خواستار آن شد تا صنایع نظامی ، تا بهار 1944 ، ماهانه چیزی درحدود 800 دستگاه تانک ، 600 دستگاه توپ تهاجمی و در نهایت 600 قضبه توپخانه خودکششی را به یگانهای رزمی تحویل دهند . در طول این بازه از سپتامبر 1942 تا آوریل 1944 ، ورماخت چیزی در حدود 1700 دستگاه تانک از برنامه اصلی خود عقب بود ، هر چند با در اختیار داشتن 4600 دستگاه تانک که بخش عمده ای از آنها شامل تانکهای پانزر-4 و پانتر میشود ، تهدیدی مستقیم علیه متفقین بحساب می آمد . اما مساله این بود که تلفات یگانهای زرهی ، روندی صعودی بخودگرفته بود و تمرکز بر کیفیت تانکهای تولید شده ، موج می گردید تا صنعت نتواند شکاف حاصله ناشی از خسارات را بسرعت پر کند . به همین دلیل ، شرکتهای آلمانی بسرعت دست به ارتقاء نمونه های قدیمی ترزده و بعنوان مثال ، گونه منسوخ شده پانزر-2 را به یک خودروی زرهی شناسایی تبدیل نمودند . با این حال ، تغییر نام پانزر-2 و اعطاء لقب لوچس / لینکس (سیاه گوش ) نمی توانست ارزش عملیاتی محدود این خودروهای زرهی را پنهان کند ، به همین دلیل ارتقاء این نمونه پس از تولید 100 دستگاه بسرعت خاتمه پیدا نمود ، هر چند منابع سرمایه ای قابل توجهی برای توسعه خانواده گسترده ای از خودروهای لجستیکی شنی دار و نیمه شنی و حتی تولید خودروهای زرهی بازیابی که نیازاصلی آن روزهای جبهه روسیه بود ، اختصاص می یافت . پانزر-2 .. لوچس / لینکس (سیاه گوش ) علاوه براین ، ورماخت در سه سال آخر جنگ با یک تهدید جدید ، یعنی افزایش کمیت وکیفیت نیروی هوایی ارتش سرخ مواجه شده بود که این نیز خود منجر به تبدیل یا ارتقاء شمار زیادی خودروهای زرهی به پیکربندی های ضد هوایی با مسلح شدن به تسلیحات کالبیر متوسط وکوچک گردید . مشکل دیگری که برسر راه جبران تلفات زرهی ورماخت وجود داشت ، اصرار بر ادامه تولید طرح های اولیه زرهی برای استمرار توان ارتش در خطوط مقدم بود که این نیز مشکلات افزون تری را بوجود می آورد . پیشرانه وی-12 میباخ اچ ال -230 پی30 اما یک از نتایج مثبت کاهش سرعت تولید تانک درآلمان ، ایجاد بستر لازم برای رفع نواقص و ایرادات پانتر بود . درواقع ، نسخه D این تانک به مجموعه شنی و چرخ های جاده ای پیشرفته تری مجهز شد و به همین دلیل با افزایش قابلیت اطمینان پذیری رزمی اش ، در اوت 1942 ، لشکر نخبه داس رایش ،نخستین گردان با استعداد رزمی کامل را از این نمونه دریافت نمود و پس ازآن نیز در اکتبر 1942 لشکر 23 پانزر و در دسامبر نیز لشکر 16 پانزر به این نسخه مسلح گردید . بدین ترتیب ، نسخه دی پانتر که جانشین گونه A ان شده بود به یک برجک جدید مجهز گردید که زمان چرخش آن سریعتر و میدان دید فرمانده تانک از بخش دریچه نیز با بهبود قابل ملاحضه ای متمایز می گردید ، در حالی که هر دوی این ارتقاءها در محیط آکنده از تهدید جبهه شرقی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بودند . اما اطمینان پذیری پیشرانه تانک به دلیل مشکلات کنترل کیفیت در خطوط تولید و همچنین تعیین نادرست مفهوم حداقل رانش به وزن موجبات مزاحمتهای فراوانی را برای خدمه فراهم می آورد ، همچنان پابرجا می بود ، با این وصف ، تغییر قابل توجه در سامانه انتقال قدرت و همچنین جعبه دنده ، میزان ساعات بین خرابی موتور را افزایش داد و این بدان معنا بود که خدمه کمتر در میدان نبرد با مشکل از کار افتادن سیستم رانش تانک مواجه می شدند . علاوه براین ، سامانه خنک کننده موتور نیز با یکسری تغییرات و بهبود عملکرد ، امکان آتش سوزی پیشرانه را به حداقل ممکن رساند . بعنوان مثال ، در جریان یک درگیری با روسها ، فرمانده یک گردان تانک پانتر گزارشی را به رده بالاتر خود ارسال نمود که در آن ذکر شده بود ....... پانزر-3 ان و حالت چینش خدمه و مهمات درون تانک بطور کلی ، نسخه D پانتر ، از قابلیتهای بهبود یافته قابل توجهی ، شامل شلیکهای ممتد دقیق ، افزایش قابلیت تحمل در برابر پرتابه های ضد زره و درنهایت حفاظت از خدمه برخوردار می بود .در اواخر سال 1943 ، فرماندهی عالی ارتش تصمیم گرفت تا تمامی گردانهای زرهی مجهز به پانزر3 بعنوان اسب کاری یگانهای زرهی ورماخت را به عقب فراخوانده و تمامی خدمه رزمی و فنی این واحدها را برای تحویل نسخه A پنتر ، مجددا تحت آموزش قرار دهد . نکته چنین تصمیمی در این مساله نهفته بود که ... بدین ترتیب لشکر یکم پانزر ورماخت در نوامبر 1943 وضعیت عملیاتی بخود گرفت و بدنبال آن نیز ، سایر یگانهای ارتش و اس اس بسته به اینکه دوره آموزشی کادر اصلی چه زمانی به پایان می رسید ، این تانکهای جدید را بخدمت می گرفتند . با توجه به روند فوق ، در اواخر ژانویه 1944 ، چیزی در حدود 900 دستگاه پانتر در قالب گردان های زرهی با استعدا رزمی کامل یا بعنوان جانشین تجهیزات از دست رفته ، به جبهه شرقی اعزام شدند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- در قسمت سوم روند جذاب تری را در خصوص چرایی تولید برخی نمونه های تانک در آلمان خواهید خواند ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهصحبت درباره زره کوب فردیناند شد بهتر چند نکته را باهم مرور کنیم مشکل اصلی زره کوب فردیناند نداشتن مسلسل نبود بلکه اشکال فردیناند اساسی تر از این حرفها بود: اگر مشکل فردیناندها فقط مسلسل بود نصب یک مسلسل می توانست به مشکلات این زره کوب پایان دهد. در حقیقت المان ها هم متوجه این موضوع بودند و سعی کردند با اصلاحاتی طرح فردیناند را بانام Elefant بهبود ببخشند اما مشکلات فردیناندها حتی با وجود بهبودها باقی بود. تصویر سمت راست Elefant تصویر سمت چپ فردیناند همان طور که در متن بالا توضیح داده شد در نمونه های بعدی این زره کوب تغییراتی از جمله نصب مسلسل انجام شد اما مشکلات فردیناند تمامی نداشت. سربازان المانی در حال جابه جا کردن پیشرانه جدید برای زره کوب فردیناند از قطار _ مشکل فردیناند جدی تر از این حرفها بود !! جدا از بحث نامطمئن بودن سیستم تعلیق حتی پشیرانه مایباخ این تانک نیز به خاطر محفظه تنگ فقط 800 کیلومتر عمر مفید داشت. پیشرانه ها مرتب باید تعویض میشدند که با توجه به شرایط صنایع المان موتورهای اضافی به سختی برای زره کوبها فراهم میشد. تصویری از زره کوبهای فردیناند در انتظار تعمیر در کارخانه تانک سازی Nibelungenwerk _ خرابیهای پی در پی در کنار کمبود قطعات ضربه بدی به علمکرد زره کوبهای فردیناند زد بازیابی زره کوب Elefant به خاطر وزن 70 تنی بسیار سخت و دشوار بود به طوری که با کوچکترین مشکل در سیستم حرکتی این غولهای زرهی رها می شدند. پشتیبانی فنی و لجستیکی از سخت افزارهای نظامی در میدان نبرد گاهی ارزشی بیشتر از خود تجهیزات دارد.
-
1 پسندیده شدهامروز 30 ام تیر ماه ، سالروز شهادت عقاب تیز پرواز نیروی هوایی ارتش ، عباس دوران است . ایشان در خصوص مورد اصابت قرار گرفتن هواپیمایشان و احتمال اسارت توسط دشمن به همرزمانشان میگفتند : " اگر هواپیما بال نداشته باشد ، خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود می آیم . بعثی ها آرزوی اسارت مرا به گور خواهند برد " ایشان بابت هدایای مادی و .... پیشکش شده ، ( که بعلت زحمات بسیار ، شهامت ، جسارت ، ایثار و صد البته عملیات های موفق ایشان بود ) ناراحت شدند و نظرشان این بود : " دوست ندارم بعضی از افراد جامعه فکر کنند که ما پرواز میکنیم و میجنگیم تا شجاعت های ما را ببینند و به ما حواله ی خانه و زمین بدهند " روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد.
-
1 پسندیده شدههنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی های شیطانی برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر. و اما، ما می توانیم چنین هنری داشته باشیم؟ با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند. پ.ن: سخن از چمران شد و افسوس نبود شریعتی و امام موسی صدر دوباره به جان افتاد...
-
1 پسندیده شدهآتش دشمن و جبهه ی خودی با دقت به فضای رسانه ایی موجود ، خصوصا" فضای مجازی ، همچنین استفاده ی حداکثری تمامی کشورها ( دوست ، رقیب و یا دشمن ) برای پیش برد اهداف سیاسی ، نظامی و .... از این عرصه و پیچیدگی های آن ، شناخت این فضا بعنوان مناطق جنگی ( مورد استفاده برای جنگ رسانه ایی ، جنگ روانی ، جنگ های ترکیبی _ هیبریدی ، کسب اطلاعات _ جاسوسی و ... ) ، دقت کافی و مطلع بودن برای استفاده از این فضا ( علی الخصوص مراقبت از اطلاعات شخصی ، جمعی ، سازمانی و ....) ، همچنین لزوم شناخت جبهه ی خودی و دشمن ( حتی از روی جهت آتش دشمن ) بسیار مهم است . با توجه به مسائل مطرح شده و تطبیق آن با شرایط امروز ، کلام شهید دارای تاریخ مصرف نبوده و متعلق به دیروز ، امروز و آینده است .
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الحریم اگرچه فناوری نظامی و سخت افزاری آمریکا با فاصله قابل توجه از دیگر کشور ها پیش بوده و عملیات های نظامی ارتش آن کشور معمولا دارای سطح بالاتری نسبت به کشور های دیگر هستند، اما فاصله آن عملیات ها را صرفا نمی توان با فاصله سخت افزاری آمریکا با دیگر کشور ها چون روسیه توجیه کرد. اتفاق دیگری که در این امر دخیل است توان قابل توجه ISR و اکتساب هدف ایالات متحده است که عملیات های نظامی و توان سخت افزاری ارتش آن کشور را هدایت می کند که اثرات آن را به خوبی از عملیات طوفان صحرا در جنگ اول خلیج فارس بدین سو دید. در 2 دهه گذشته یکی از پرنمود ترین این توانایی در حوزه ISRTar آمریکایی ها را می توان در کمیت و کیفیت عملیات های پهپادی آنها دید که مساله و مظاهر اعمال قدرت را دست خوش تغییر اساسی کرده است. در حوزه پهپادی ایران در یک دهه گذشته تبدیل به یکی از کشور های پیشرو شده است و توان پهپادی قابل توجهی فراهم آورده است. طیف متنوعی از پهپاد ها از نمونه های کوچک دست پرتاب تا پهپاد های کلاس MALE همچون شاهد-129 و حتی نسخه های جت بال پرنده چون شاهد-191 در صنایع نظامی ایران طراحی و تولید شده است. در نیرو های مسلح ایران در مواردی چون گشت های مراقبتی، عملیات های پایش مرزها، عملیات های ضد تروریسم و نظامی استفاده گسترده ای از این پهپاد ها می شود و بار ها تصاویری از حضور و اجرای عملیات آنها منتشر شده است. اما آنچه در عمل میان توان سخت افزاری و توان عملیاتی ایران با کشوری چون آمریکا (و اخیرا ترکیه) فاصله می انداخت عدم وجود شبکه های گسترده و پیوسته ISR ، دیتا لینک ها و قابلیت های مدرن رزم شبکه محور به نحوی که درخور میادین نبرد مدرن و آینده باشد بود. این مورد اما ضعفی نبود که از دید فرماندهان ایرانی به دور مانده باشد و در سال های اخیر نشانه هایی از تلاش های جدی در این حوزه دیده شد که در خرداد ماه امسال شاهد نقطه اوج آن بودیم. اولین اقدام چشم گیر در این حوزه را می توان مشارکت پهپاد های ایرانی در عملیات شناسایی و به هلاکت رساندن زهران علوش رهبر گروه تروریستی خطرناک جیش الاسلام در جنگ سوریه دانست. زهران علوش رهبر گروه تکفیری تروریستی جیش الاسلام بود که تصاویر جنایات، به قتل رساندن ها، سر بریدن ها و تکه تکه کردن های غیر نظامیان توسط وی و گروه تحت امرش از شمار خارج است. وی و گروه تحت امرش عمدتا در مناطق جنوبی سوریه و حومه دمشق حضور داشتند. حضور در میان بافت مسکونی و در میان غیر نظامیان کار شناسایی و رهگیری او را بسیار دشوار ساخته بود؛ در عین حال درگیری تمام عیار در میان بافت شهری برای نابودی تمام افراد این گروه تروریستی با توجه به بافت شهری متراکم تلفات نظامی و غیر نظامی زیادی را به همراه می داشت. اما در دسامبر سال 2015 خبری منتشر شد که یکی از تاثیر گذارترین حوادث جنگ سوریه بود و قطعا تاثیر بسزایی در سرنوشت جنگ و نابودی گروه های ترویستی منطقه داشت. زهران علوش در عملیات مشترک نیرو های ایرانی و نیروی هوایی روسیه به هلاکت رسید. در حالی که پهپاد های ایرانی کار شناسایی وی و محل اختفای آن را بر عهده داشتند و بر صحنه عملیات نظارت آنلاین داشتند، جنگنده های روسی ساختمان محل اختفای وی و تعدادی دیگر از اعضای گروه تروریستی تحت امرش را بمباران و به جنایت های اون خاتمه دادند. اما از آنجا که این عملیات مشترکا توسط نیروهای ایرانی و نیروی هوایی روسیه انجام شد، تمام دست آورد های آن را نمی توان به پای قابلیت های عملیاتی نیرو های ایرانی گذاشت. برای قضاوت در مورد قابلیت ISR پهپاد های ایرانی نیاز به نمونه های دیگری بود. در تیر ماه سال 98 گروه های تروریستی مستقر در کردستان عراق دست به عملیات های خرابکارانه و ایجاد نا امنی در مرز های غربی ایران زدند. در پاسخ به این اقدامات سپاه پاسداران دست به عملیاتی زد که در نوع خود وجود توان عملیاتی جدیدی را در نیروهای مسلح ایران به اثبات رساند. در این عملیات پهپاد های ایرانی با ایجاد شبکه نظارتی و شناسایی بر فراز مناطق حضور این گروه های تروریستی، با استفاده از سنسور های راداری و الکترواپتیکال دست به شناسایی مواضع و مخفی گاه های پنهان شده آنها می زدند و اطلاعات مربوطه را به صورت انلاین به اتاق فرماندهی مخابره می کردند. در ادامه پهپاد ها کار اکتساب هدف را نیز بر عده می گرفتند و با نشانه گذاری لیزری گلوله های توپ هدایت شونده توپخانه سپاه را راهی مخفیگاه های تروریست ها می کردند که حاصل آن اصابت های دقیق، یک گلوله برای یک هدف، و تلفات و خسارات شدید برای تروریست ها بود. اگرچه این عملیات قابلیت عملیاتی چشم گیری را در نزد نیرو های مسلح ایرانی به نمایش می گذاشت، اما هنوز این سبک عملیات ها با توان شناسایی دقیق اهداف استراتژیک و محل اختفای فرماندهان دشمن با اجرای عملیاتی های شناسایی، اطلاعاتی، شنود و رهگیری سیگنال (SigInt) در عمق منطقه درگیری، و پیدا کردن یک هدف به خصوص و با اهمیت ویژه در میان ده ها و صد ها هدف با درجه اهمیت بسیار کمتر، فاصله قابل توجهی داشت. اما در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد 99 بود که اخباری منتشر شد که حاکی از افزایش توان قابل ملاحظه نیرو های مسلح ایران داشت. اولین خبر به هلاکت رساندن یکی از توانا ترین و مشهور ترین اپراتور های موشک های هدایت شونده (ATGM) در میان گروه های تروریستی در سوریه بود. در تاریخ 18 آوریل 2020 اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه ماهر کوجاک در حالی که خودرو شخصی خود در منطقه سهل الغاب در استان ادلب در حال حرکت بوده است توسط یک فروند پهپاد مسلح ایرانی (UCAV) شناسایی شده و پهپاد پس از شناسایی دقیق هدف خود با استفاده از تسلیحات هدایت شونده ای که حمل می کرده خودروی حامل وی را منهدم کرده و وی را به هلاکت رسانده است. وی یکی از ماهر ترین و باتجربه ترین اپراتور های موشک های هدایت شونده ضد زره در میان گروه های تروریستی بود و آمار شکار های موفق وی را حتی بیش از 150 مورد ذکر کرده اند. شناسایی، رهگیری و به هلاکت رساندن وی آن هم در یک منطقه وسیع موردی بود که نسبت به عملیات ضد گروه های تروریستی مستقر در اقلیم کردستان عراق کاملا در سطح و کلاس بالاتری قرار می گرفت. اندکی بعد این خبر را خبر مهمتری تکمیل کرد و توان خیره کننده ی پهپاد های ایرانی در اجرای عملیات های جراحی گونه در عمق منطقه دشمن را برای همه اثبات کرد. در 5 خرداد ماه 99 ، هشام ابواحمد فرمانده تیپ یکم گروه تروریستی جبه تحریر در حالی که سوار بر خودروی شخصی در منطقه جبل الزاویه در ادلب در حال حرکت بود توسط پهپاد های ایرانی مورد شناسایی قرار گرفت و به هلاکت رسید. با توجه به تصاویر و اطلاعات موجود از حضور نیرو های ایرانی در منطقه، کارشناسان این عملیات را کارپهپاد های مهاجر۶ ایرانی که در فرودگاه حماه مستقر هستند می دانند. در سوی دیگر میدان، ترکیه نیز که در حمایت از گروه های تروریستی مستقر در ادلب وارد جنگ سوریه شده است و به صورت غیر قانونی مناطقی از شمال سوریه را نیز اشغال کرده است در ماه های اخیر علاوه بر سوریه در لیبی دست به عملیات های پهپادی چشم گیری زده است و جنبه جدیدی از توان اعمال قدرت خود را به نمایش گذاشت. مهمترین دست آورد عملیات پهپادی ترکیه را می توان سرکوب گسترده سامانه های پدافند کوتاه برد پنتسیر روسی دانست به نحوی که کاملا این سامانه روسی را که تبلیغات زیادی بر روی آن شده بود کاملا بی اعتبار ساخت. با توجه به اخبار منتشر شده از شمال سوریه، تحرکات نظامی و نقض آتشبس های مکرری که به ویژه از سوی گروه های تروریستی تحت حمایت ترکیه صورت می گیرد، به نظر می رسد در آینده نزدیک آتش درگیری در این منطقه مجددا روشن خواهد شد. در این میان تقابل غیر مستقیم ایران و ترکیه در عرصه عملیات های پهپادی که هر یک توان عملیاتی قابل توجهی را از خود به نمایش گذاشته اند می تواند به یکی از مهمترین نقاط تمرکز کارشناسان امور نظامی و امنیتی دنیا بدل شود.
-
1 پسندیده شدهدرباب رقابت میان فناوری و تاکتیک در صحنه نبرد مدرن " اما به مانند تجربیات بدست آمده از جنگهای پیشین ، انچه که واضح و عیان به نظر میرسد ، شکاف عمیقی میان فرماندهانی که قابلیت اداره یک عملیات رزمی را دارند (استفاده بهینه از تاکتیک ) با فرماندهانی که تنها به جنگ افزارهای جدید مسلح هستند ، وجود دارد که روز به روز در حال گسترده شدن است. پی نوشت : 1- منبع : رزم زرهی ، دکترین ، استراتژی ، تاکتیک و تاریخچه ( در حال تدوین / منتشر نشده)
-
1 پسندیده شدهدر باب اهمیت آموزش تنها شعار برای زنده ماندن سرباز در میدان جنگ در یک واژه خلاصه میشود " آموزش " .. یک سرباز با مهارت کافی تولید کنید ، چیز دیگری اهمیت ندارد ! ژنرال لئو گیر فون اشوپنبورگ ، فرمانده لشکر پنجم زرهی ، توسعه دهنده و مصحح دستورالعمل آموزش رزم زرهی آموزشگاه های تانک ورماخت ( 1945- 1943 )
-
1 پسندیده شدهبرخیها از هواخواهان حقوق مدنی میپرسند، کی راضی خواهید شد؟ ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بیرحمی پلیساند نمیتوانیم راضی شویم تا روزی که تنهای خسته از سفر ما نتوانند بستری در مسافرخانههای شاهراهها و هتلهای شهرها پیدا کنند، نمیتوانیم راضی باشیم تا روزی که تحرک اصلی ما فقط از محلههای اقلیتنشین کوچکتر به محلههای اقلیتنشین بزرگتر است نمیتوانیم راضی باشیم تا روزی که شخصیت و احترام فرزندان ما به سادگی با تابلوهای «ویژهی سفیدپوستان» زایل میشود، نمیتوانیم راضی باشیم ( دکتر مارتین لوتر کینگ)
-
1 پسندیده شدهدرباب اهمیت اطلاعات رزمی وقتی طوفان شد ، نوح اطلاع داشت !!!! رابرت ردفورد جاسوس بازی ( 2001)
-
1 پسندیده شدهآمریکا بزرگترین اشتباهش این بود که به ما طرز جنگیدن را یاد داد و این تا مادامی که هست ضربه اش را خواهد خورد شهید بهروز مرادی
-
1 پسندیده شدهباد می رفت به سر وقت چنار من به سر وقت خدا می رفتم والله من از دیشب پاک قاطی کرده ام . ما در میدان جنگ داریم چه کسانی را با خودمان به سمت تیر و ترکش دشمن می بریم ؟ ما داریم چه کسانی را به کشتن می دهیم ؟ آدم یک وقت ، در یک محیط امن و به دور از هیجان ها و اضطراب روحی موقعیت جنگی ، می نشیند و درباره فلسفه جهاد فی سبیل الله و حکمت شهادت ساعت ها درفشانی می کند ، اما باید در هیجان عمل و توی هزار توی سرشار از دلهره و دغدغه ی عملیات بوده باشی ، تا بفهمی وقتی بعد از هفت ، هشت ساعت درگیری به تو آمار می دهند که پنجاه یا صد نفر از بچه هایی که همین دیروز در جمع شان می گفتی و می خندیدی ، حالا شهید شده اند و حتی اجسادشان را نمی توانی تحویل خانواده هایشان بدهی ، چه مزه ای می دهد ! بچه هایی که مسئولیت حیات و مماتشان در حمله ، رسما به عهده شما بوده . پ ن . متن آورده شده از کتاب پیغام ماهی ها ، سرگذشت شهید حاج حسین همدانی انتخاب شده است .
-
1 پسندیده شدهWE ARE THE RIGHT SIDE BECAUSE WE HAVE F-35 THE ERA OF TECHNOLOGICAL RIGHTEOUSNESS، حق با ماست چون ما مثلا اف 35 داریم؟!،.. این عبارت رو به یاد داشته باشید، حق با صاحب فناوری برتر است. WORIOR
-
1 پسندیده شدهیدونه نقل قول دیگه از worior در مورد PSYOP Division of labor+knowledge worker+Teleworking combat keyboards+social media+some of ya'll = PSYOPs تقسیم کار+کارگر دانشی+دورکاری کیبرد های جنگی+رسانه های اجتماعی+برخی از خودمون=عملیات روانی. و برای اینکه عملیات روانی موفق باشه، باید مخاطب هدف در دسترس باشه. و هرچه رقیب از سطح بالاتری از دسترسی به فناوری اطلاعات برخوردار باشه به مخاطبش دسترسی بیشتر و بهتری وجود داره، بنابراین طبیعی هست که به مروز زمان حجم عملیات روانی بخاطر وجود نیازهای شدید و بودجه های بسیار جدی برای اینکار، در آینده بسیار بسیار بالاتر بره و پیچیده تر بشه. حالا با این تصویر مخاطب آینده رسانه های دیجیتال رو متصور بشید؛ بصورت خلاصه کل عمر و زندگیمون رو باید صرف جنگ روانی دولت خودمون و خودشون و اونا بکنیم! از لینکی که روش کلیک میکنیم، تبلیغی که میاد بالا، بازی که میکنیم، فیلمی که میبینیم، و در آخر پولی که در میاریم و پولی که خرج میکنیم بخشی اش در این فضا متعلق به PSYOP خواهد بود. و تا ما رو روانی و از مجنون نکنند دست برنمیدارن، کی حاضره ایدولوژیش شکست بخوره؟! کل بودجه دولت ملت فدای مقابله با عملیات روانی دشمن چه این طرف خط چه اونطرف خط،...
-
1 پسندیده شدهیک نقل قولی از بنده: جنگ مدرن با ابزار و آموزه های کلاسیک، یعنی تهیه ابدی جهاز جنگی برای روزی که نخواهد آمد. Preparing for Modern War with Classic Knowledge and Tools, Unending Buy of Warfare for the Day That Never Comes
