برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      37

    • تعداد محتوا

      1,112


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. arminheidari

    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      7,136


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      8,704



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on جمعه, 10 بهمن 1399 در همه مناطق

  1. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران وضعیت نیروهای نظامی به گونه ای پیش رفت که در سطح نیروهای نظامی کشور ما دارای دو نیروی نظامی تقریبا مستقل گردید که علی رغم بعضی تعریفها و مفهومها روی کاغذ ، در بیشتر موارد دارای همپوشانی در عرصه عملکردی شدند . این اتفاق باعث به وجود آمدن موازی کاری و در موارد معدودی منجر به رقابت هایی شده است که باعث هدر رفت منابع محدودی می شود که به زحمت به نیروهای مسلح اختصاص می یابد و گاهی کفاف هزینه های جاری در سطح نیروها را نیز نمی دهد . البته در گذر زمان و با توجه به محدودیت منابع ، در برخی حوزه ها خود به خود این تفکیک برای اجتناب از موازی کاری به وجود آمده است که مثال بارز آن تفکیک نیروهای عمل کننده دفاع ساحلی و نیروهای فراساحلی از هم یا تفکیک نیروی فضایی و نیروی هوایی از هم است . در مواردی هم این تفکیک به صورت تقریبی اتفاق افتاده است مثل اختصاص قسمتی از پدافند کوتاه و میان برد به یک طرف و اختصاص پدافند میان برد و دور برد به طرف دیگر . البته در مورد قسمت بزرگی از جمعیت نیروهای مسلح که شامل نیروهای زمینی و زیر شاخه های آن می شود تقریبا موازی کاری کاملا وجود دارد و تفکیک ماموریتی و عملیاتی تقریبا به هم ریخته است . به نظر می رسد که دو راه حل برای این حل این مشکل وجود دارد : اول : با توجه به این که بیشتر از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و تقریبا نیاز به وجود دو نیروی نظامی برای جلوگیری از مشکلاتی که در آن موقع تصور می شد با وجود یک نیرو به وجود بیاید ، برطرف شده است ، می توان نیروهای نظامی را در یک نیروی نظامی و در یک قالب باز آرایی کرد که این کار را می توان به سریعترین روش و با حفظ ساختار موجود در سطح واحد ها انجام داد. دوم : با توجه به این که مقاومتهای بسیاری ( با منطق درست یا نادرست ) در مقابل این تجمیع نیرو وجود خواهد داشت ، می تواند در سطوح نیروهای موجود ، مشابه اتفاقی را که در دریا و آسمان رخ داد ، در نیروی زمینی هم به صورت حداقلی اتفاق بیفتد . هر چند همچنان راه حل اول را درست ترین راه در موقعیت فعلی می دانم ولی می شود فعلا از راه حل دوم هم به صورت موقت برای جلو بردن کار استفاده کرد .
  2. 2 پسندیده شده
    یک ساختار پیشنهادی برای نیرو می تواند به این شکل باشد : فرماندهی دریایی نیروی دفاع ساحلی نیروی فراساحل نیروی واکنش سریع دریایی : که می تواند از ادغام دو نیروی موازی موجود به دست بیاید . فرماندهی هوا فضا نیروی فضایی نیروی هوایی نیروی پدافند که ادغام به صورت ناقص انجام شده است و باید کامل شود . فرماندهی زمینی هوانیروز واحدهای زرهی نیروهای مکانیزه ( حذف عنوان و عملکرد نیروی پیاده ) واحدهای توپخانه ای نیروی واکنش سریع فرماندهی دفاع عمومی ( بسیج ) نیروی دفاع شهری نیروی اجتماعی - فرهنگی فرماندهی سپاه قدس نیروی عمل کننده خارج از مرزها
  3. 2 پسندیده شده
    برنامه ارتقاء خودرو رزمی CV90 هلند شرکت دفاعی BAE Systems در تاریخ 12 ژانویه 2021 اعلام کرد که یک قرارداد به ارزش تقریبی 500 میلیون دلار با سازمان دفاع مواد هلندی برای ارتقا خودروهای رزمی CV90 امضا کرده است. برنامه ارتقا شامل ساخت برجک جدید، افزایش حفاظت و بهبود ارگونومی خودرو برای افزایش کارایی رزمی است. برجک رزمی جدید توسط شرکت BAE Systems شعبه سوئد ساخته خواهد شد. علاوه بر این در جریان این بروز رسانی بیش از 20 شرکت هلندی نیز درگیر این برنامه خواهند شد. برجک جدید براساس عملکرد خودرو رزمی CV90 در میدان نبرد و تجزیه و تحلیل داده ها کاربرهای این خودرو رزمی به دست آمده است. در حال حاضر هفت کشور از این خودرو رزمی استفاده میکنند. همچنین این بهبودها براساس مطالعه اخیر انجام شده توسط ارتش سلطنتی هلند و تجزیه و تحلیل BAE Systems در مورد عملکرد ذهنی خدمه خودروهای پیاده نظام (IFV) برای رسیدن به تعامل انسان و ماشین صورت گرفته است. نتیجه این مطالعات منجر به افزایش عملکرد خدمه در کارهای با کوتاه کردن زمان برای تشخیص و کشف ، شناسایی ، تصمیم گیری و تعامل خواهد شد. در حال حاضر برای ارتقا خودروهای رزمی CV90 هلند 19 قابلیت پیشرفته ای مانند سیستم دفاع فعال (APS) و موشک هدایت شونده ضد زره (ATGM) ، سیستم جدید هدف گیری الکترواپتیک (EOPS) و ارتقا بخش الکتروتیکی و دیجیتال با امنیت سایبری بالا در نظر گرفته شده است . هلند در حدود 149 دستگاه خودرو رزمی پیاده نظام در اختیار دارد که آنها را در سال 2011 به شکل کامل تحویل گرفته است. در حال حاضر خودروهای رزمی پیاده نظام CV90 هلند مدل CV9035NL با توپ 35 میلیمتری Bushmaster III هستند. تصویر گرافیکی از نسخه بروز رسانی شده CV90 هلند
  4. 2 پسندیده شده
    ورود خرس نسل پنجم روسی بخدمت رزمی مسکو: به تقریب ، یازده سال پس از نخستین پرواز جنگنده سوخو-57 درژانویه 2010 ، جت سنگین وزن نسل جدید روسی وارد سازمان رزمی نیروی هوایی روسیه شد . به معنای دیگر ، هواگرد رزمی جدید نیروی هوایی روسیه ، چهارمین جنگنده از نسل پنجم هواگردهای نظامی است که بصورت عملیاتی ، برفراز آسمان منطقه نبرد در کنار جتهای رزمی اف-22 و اف-35 نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین جی-20 نیروی هوایی ارتش چین که به ترتیب درسالهای 2005 ، 2014 و 2017 وارد خدمت شدند به پرواز در می آید . برحسب روند تاریخی ، ورود بخدمت سوخو-57 ، پس از گذشت 15 سال از عملیاتی شدن جنگنده اف-22 نیروی هوایی آمریکا ( 15 دسامبر 2005) صورت پذیرفت . با این وصف ، برخی ناظران براین باورند که علت تاخیر در ورود بخدمت سوخو-57 بدلیل اعمال تغییرات جدید به منظور برآورده ساختن نیازمندی های بلند پروازانه نیروی هوایی روسیه و پیش بینی تهدیدات در چند دهه آتی بوده است . با این حال ، در حالی که منابع نظامی روسی به شکل مداوم ابرازاطمینان می کنند که جتهای نسل ++4 ای کشور نظیر سوخو-35 برای مقابله با تهدیداتی نظیر اف-22 کافی است ، سوخو-57 نه بعنوان همتایی برای جتهای غربی ، بلکه رقیبی برای جنگنده های نسل شش غربی که در حال حاضر توسعه می یابند ، درنظرگرفته شده است . در گذشته ، روسیه در قالب یک برنامه جاه طلبانه ، جنگنده نسل پنجمی با پارامترهای پروازی و رزمی نزدیک به اف-22 را با شناسه میگ-44/1 ساخته بود ، اما درنهایت به نفع طرح پیشرفته تر سوخو-57 لغو گردید . در حالی که ورود سوخو-57 بخدمت چیزی در حدود 15 سال عقب تر از اف-22 است ، برخی تحلیلگران غربی به این نتیجه رسیده اند که این نشانه ای از عقب ماندگی بخش دفاعی روسیه خواهد بود ، اما شواهد دیگری وجود دارد که نشان میدهد پیچیدگی فناوری مورد استفاده در این جنگنده جدید ، فراتر از تصورات فعلی است . بعنوان مثال در نمونه های اولیه تولید شده از این هواگرد ، بخش قابل توجهی از فناوری های مشابه پیشرفته نصب شده بر روی اف-22 نظیر سایت کلاه پروازی خدمه ، پیشرانه های مجهز به خروجی های سه بُعدی بُردار رانش ، جستجوگر مادون قرمز ، سامانه های راداری AESA در جلو و عقب ، و همچنین وجود تسلیحات پیشرفته ای نظیر موشکهای فراصوت R-37M قابل مشاهده است که در این حوزه ایالات متحده تا حال حاضر سلاح مشابهی را عملیاتی ننموده است . با این وجود ، آنچه که قابل پیش بینی است ، نیروی هوایی روسیه کمتر از 12 فروند نمونه اولیه سوخو-57 را قبل از نصب تمامی سیستم های رزمی پیشرفته نسل 5یا 6 دریافت خواهد کرد . این نمونه ها ، به پیشرانه ساتورن مجهز هستند که در مقایسه ، 30درصد قدرت رانش بیشتری نسبت به پیشرانه های اف-22 تولید می کنند . در نهایت برخی براین باورند که سوخو-57 براساس برنامه ریزی های صورت گرفته می بایست شکل جدیدی از نبرد هوایی شامل قابلیت حمل موشکهای هوا به زمین سنگین و گزینه پرواز بدون خلبان ( کاربرد هوش مصنوعی ) را بخود ببیند . پی نوشت : بن پایه 1- یاد آوری : روسیه یکی از قدرتهای پیش رو در حوزه موشکهای بالستیک متعارف و غیر متعارف است . 2- چهره جنگها همواره در حال تغییر است ، ولی قوانین آن هرگز تغییر نمی کنند . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری
  5. 2 پسندیده شده
    الزامات پدافند بیولوژیک مقدمه در طول تاريخ حيات انسان بر روي زمين ، نسل بشر همواره با بلاياي طبيعي و بيماري ها روبرو بوده و علاوه بر اين ها به دليل جهالت و زيادي خواهي هاي عده اي از انسان ها ، جنگ ها هم به بخش لاينفکي از زندگي بشري تبديل گشته اند . در طول زمان با پيشرفت دانش بشري و اخذ تجربيات گوناگون توسط نوع بشر ، ابزار ها و شکل هاي نوين و جديدي از منازعات پا به عرصه وجود گذاشته اند . جنگ ها گاهي در پشت پرده صورت مي گيرند و گاهي در معرض ديد ، اما هر دو صورت از فناوري هاي خطرناک تر و کشنده تر بهره مند هستند . جنگ بيولوژيک که از عوامل بيولوژيکي براي ضربه زدن به دشمن استفاده مي کند در کنار همه گيري طبيعي بيماري ها ، الزاماتي را براي مقابله با اين شيوه از آسيب ها طلب مي نمايد . انسان ها هر روز در معرض عوامل بيولوژيکي قرار مي گيرند . مقاومت طبيعي در برابر اين عوامل ، مايه کوبي ، بهداشت خوب و مصرف مواد غذايي به جلوگيري از هرگونه عوارض و آسيب هايي که ممکن است اين عوامل داشته باشند ، کمک مي کند . اما خطر مهم آنجاست که اين عوامل بيولوژيکي در طبيعت يافت مي شوند ، به راحتي در دسترس هستند ، پتانسيل گسترش سريع دارند و مي توانند مسري باشند . رايج ترين اين عوامل شامل موارد زير است : - سياه زخم - آبله - طاعون - تولارمي - مسموميت بتوليسم - تب هاي خونريزي دهنده ويروسي ... و تمامي اين عوامل به راحتي از فردي به فرد ديگر منتقل مي شوند و به همين دليل مي توانند منجر به مرگ و مير بالا شده و بر سلامت عمومي تأثير بگذارند . اين عوامل بيولوژيکي داراي خواصي از قبيل کشنده تر بودن ، قابليت ناتوان سازي ، مسري بودن ، سرسختي و پايداري هستند که باعث مي شوند آنها نامزدهاي محتمل تري براي اسلحه سازي باشند . به همين دليل داشتن آمادگي و چارچوب هايي براي پدافند در مقابل اين عوامل و ديگر موارد بسيار مهم مي باشد . کشت باسیلوس آنتراسیس ، عامل ایجاد کننده سیاه زخم جنگ بيولوژيکي (زيستي) چيست ؟ جنگ بيولوژيکي به استفاده نظامي از ميکروب ها يا ساير عوامل بيولوژيکي (از جمله باکتري ها ، ويروس ها و قارچ ها) و يا سموم ، براي ايجاد کشتار ، ناتواني موقت يا آسيب دائمي در انسان يا کشتن يا آسيب رساندن به حيوانات و گياهان براي يک هدف نظامي اشاره دارد. سطوح جنگ بيولوژيک شامل جنگ بيولوژيک استراتژيک ، عملياتي ، تاکتيکي و سطح فردي يا همان ترورهاي زيستي مي باشد . تفاوت هاي سطوح جنگ بيولوژيک ، در گستردگي ، اهداف و توانايي هاي عوامل بيماري زا است . سلاح هاي بيولوژيکي به مهمات ، تجهيزات يا وسايل ديگربراي انتقال عامل هاي زيستي ، شامل بمب ، هواپيماهاي سم پاش و ساير وسايل که به منظور استفاده در انتشار عوامل بيولوژيکي و سموم براي اهداف خصمانه در نظر گرفته شده اند سلاح بيولوژيک گفته مي شود . يکي از راه هاي اصلي انتشار ، معلق شدن عوامل بيولوژيک در هوا است که توسط يک جمعيت هدف استنشاق شده و يا بر روي گياهان اسپري و در آنها ذخيره مي شود . اين ذرات معلق در هوا آنقدر کوچک هستند که به جاي استقرار در سطح زمين با جريان هوا حرکت مي کنند . عامل هاي زيستي عوامل جنگ بيولوژيکي ، ميکروارگانيسم هايي مانند ويروس ها ، باکتري ها ، قارچ ها و يا سمومي هستند که توسط آنها توليد مي شوند و در صورت پراکندگي عمدي در يک منطقه ، بيماري هايي در انسان ، حيوانات يا گياهان ايجاد مي کنند . اين عوامل مي توانند باعث مرگ و مير در مقياس بزرگ و عوارض جانبي گردند و اين قابليت را دارند که در کمترين زمان ممکن تعداد زيادي از افراد را ناتوان کرده و اثرات سوء بر سلامتي انسان بگذارند . استفاده از عوامل جنگ بيولوژيکي (BW) مي تواند مخفيانه يا آشکار باشد و از نظر چندين خاصيت منحصر به فرد با سلاح هاي معمولي متفاوت است . تأثير اين عوامل فوري نيست و به چند ساعت تا هفته ، قبل از بروز علائم در افراد مبتلا نياز دارد . اين حملات نيازمند آزادسازي مقدار کمي از مواد زنده است که قادر به تکثير خود هستند و مي توانند باعث شيوع بيماري در يک منطقه شوند . ويروس ها فقط در داخل يک سلول زنده قادر به تکثير هستند و براي انسان ، حيوانات و گياهان بيماري زا مي باشند . آنها از پروتئين ها و اسيدهاي نوکلئيک (DNA و RNA) تشکيل شده اند و بسيار سريعتر تکثير و گسترش مي يابند . باکتريها موجودات پروکاريوتي تک سلولي و داراي ديواره سلولي مشخص هستند . قارچ ها ارگانيسم هاي تک سلولي يا چند سلولي ، يوکاريوتي هستند و کلروفيل ندارند . چندين گونه قارچي به عنوان بيماري در گياهان شناخته مي شود و تعداد کمي از آنها در انسان نيز وجود دارد . سموم ، متابوليتهاي ثانويه مي باشند که توسط باکتريها ، قارچها ، جلبکها ، گياهان ، ماهيها ، سخت پوستان و صدف ايجاد مي شوند که در غلظت هاي بسيار کمي عمل کرده و مي توانند بر عملکرد سلولها تأثير بگذارند . در حقيقت عامل هاي زيستي مي توانند به دسته هاي ضد انساني ، جانوري و گياهي تقسيم شوند . البته دسته چهارم که عامل هاي ضد مواد هستند هم در عوامل جنگ بيولوژيک قرار مي گيرند که مي توانند در حملات بر عليه زيرساخت ها و صنايع مورد استفاده قرار گيرند . بيوتروريسم سلاح هاي بيولوژيکي به سختي کشف مي شوند و صرفه اقتصادي زيادي دارند و به همين دليل مي توانند براي عمليات هاي تروريستي ، جذابيت هاي فراواني داشته باشند . تخمين زده مي شود هزينه يک سلاح بيولوژيکي براي گرفتن مقدار مشخصي از تلفات در هر کيلومتر مربع برابر 0.05 درصد هزينه ايجاد تسليحات متعارف و استفاده از آنها در همان مقياس مي باشد . علاوه بر اين ، توليد آنها بسيار آسان است زيرا مي توان از فناوري هاي رايج مانند توليد واکسن ها ، مواد غذايي ، اسپري ها ، نوشيدني ها و آنتي بيوتيک ها براي توليد استفاده کرد . يک عامل مهم در مورد جنگ بيولوژيکي که تروريست ها را به خود جذب مي کند اين است که آنها مي توانند به راحتي قبل از اينکه سازمان هاي امنيتي تحقيقات خود را آغاز کنند و يا حتي متوجه حمله شوند ، يک حمله بيولوژيک تروريستي انجام داده و بگريزند . دليل اين امر اين است که يک ارگانيسم بالقوه دوره نهفتگي وجود دارد و پس از آن دوره است که حمله خود را نشان مي دهد و تازه آن هنگام مي توان سرنخي براي يافتن عمدي بودن وقايع پيدا کرد . مهمترين تفاوت جنگ بيولوژيکي با بيوتروريسم در اين است که در پشت بيوتروريسم يک دولت قرار ندارد و اغلب توسط گروه هاي غير دولتي انجام مي پذيرد . البته اين موضوع مانع از اين نمي شود که يک دولت براي يک گروه تروريستي لوازم و شرايط يک حمله بيوتروريسم را فراهم آورد . زيست جرم تهديد يا استفاده از عوامل بيولوژيکي توسط افراد يا گروه ها براي ارتکاب جرم هايي مانند سرقت يا قتل يا براي پيشبرد مقاصد جنايتکارانه آنهاست. اين ميزان استفاده از عوامل بيولوژيکي يا تهديد به استفاده از آنها در سطح جرايم متداول مي باشد . در زيست جرم ما با جرمي مواجه ايم که در ارتکاب آن از مواد زيستي از قبيل مواد شيميايي و سمي و بيماري زا و نيز مواد ژن شناختي و بافت ها و اندامگان هاي دستکاري شده استفاده مي شود . تاريخچه جنگ بيولوژيک پيش از قرن بيستم : اشکال مختلفي از جنگ بيولوژيکي از دوران باستان تاکنون استفاده شده است . اولين واقعه مستند به قصد استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي در متون هيتي از 1500 تا 1200 سال قبل از ميلاد برمي گردد که در آن قربانيان بيماري تولارمي (نوعي بيماري عفوني در خرگوش و موش که به انسان هم سرايت مي‌کند) به سرزمين هاي دشمن منتقل شدند و اين امر باعث همه گيري شد . اگرچه آشورها مي دانستند که ارجوت (ergot) که قارچ چاودار انگلي است از طريق خوردن ، ارگوتيسم توليد مي کند اما هيچ مدرکي وجود ندارد که نشان دهد آنها چاه هاي دشمن را با قارچ مسموم کرده باشند ، با اينکه اين کار محتمل است . همچنين در گذشته کمانداران سکايي قبل از نبرد تيرهاي خود را و سربازان رومي شمشيرهايشان را در مدفوع ها و لاشه ها فرو مي کردند و در نتيجه قربانيانشان به بيماري کزاز آلوده مي شدند . در سال 1346 ، اجساد جنگجويان مغول که بر اثر طاعون درگذشته بودند ، از روي ديوارهاي شهر محاصره شده کريمه به داخل آن پرتاب شدند که باعث همه گير شدن اين بيماري در شهر شد . در سال 1710 ، سربازان ارتش روسيه که با نيروهاي سوئدي مبارزه مي کردند و در ريوال (که اکنون در کشور استوني واقع شده است) متوقف گشته بودند ، اجساد آلوده به طاعون را بر ديوارهاي شهر پرتاب نمودند . در سال 1763 سربازان بريتانيايي در هنگام قيام پونتياک (قيام ساکنان اصلي آمريکا ) در فورت پيت (در حال حاضر با نام پيتزبورگ) ، پتوهاي آلوده به ويروس آبله را به ميان سرخپوستان منتقل کردند و باعث يک بيماري همه گير و ويرانگر در ميان آنها شدند . همچنين مکاتبات بين ژنرال جفري امهرست و سرهنگ هنري بوکت شواهدي ديگر را ارائه مي دهد که انگليسي ها آزادانه براي استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي براي کشتن بوميان آمريکايي برنامه ريزي کرده اند . بر مبناي همين موضوع شيوع آبله در مناطق گريت ليکس و دره هاي اوهايو در سال هاي 1763 و 1764 گزارش شده است . جنگ هاي بيولوژيک در جنگ هاي اول و دوم جهاني تا سال 1900 ، نظريه ميکروبي که در آن اعتقاد بر اين بود بيماري ها توسط ميکروب ها و ساير موجودات ذره بيني سرايت مي کنند و پيشرفت هاي باکتري شناسي ، سطح جديدي از تکنيک هاي استفاده احتمالي از عوامل زيستي در جنگ را به وجود آوردند . در طول جنگ جهاني اول (18-1914) آلمان برنامه مخفيانه اي را براي آلوده کردن اسب و گاو هاي متعلق به ارتشهاي متفقين در جبهه هاي غربي و شرقي را آغاز کرد . گزارش شده است كه آنها از عامل بيماري زاي مشمشه براي اينکاراستفاده کرده اند . به عنوان مثال ، مأموران آلماني به ايالات متحده نفوذ کرده و حيوانات را قبل از انتقال آنها به اروپا براي حمايت از نيروهاي متحدشان به صورت پنهاني آلوده کردند . علاوه بر اين ، بنا بر گزارش ها ، در سال 1915 تلاش آلمان در گسترش طاعون در سن پترزبورگ به منظور تضعيف مقاومت روسيه صورت گرفت. وحشت ناشي از جنگ جهاني اول باعث شد که بيشتر کشورها در سال 1925 پروتکل ژنو را که درباره منع استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي و شيميايي در جنگ بود امضا کنند . با شروع جنگ جهاني دوم ، دولت بريتانيا اقدام به ايجاد يک برنامه براي توسعه سلاح هاي بيولوژيکي در پورتون داون به سرپرستي ميکروبيولوژيست پاول فيلدز کرد . اين تحقيق توسط وينستون چرچيل مورد حمايت قرار گرفت و به زودي عامل هاي تولارمي ، سياه زخم ، تب مالت و سموم بوتوليسم به صورت سلاح هاي بيولوژيک ساخته شدند . اگرچه ظاهرا انگليس هرگز از سلاح هاي بيولوژيکي که توسط خودش توليد شده بود استفاده نکرد ، اما اين اولين بار بود که در يک برنامه ، انواع عامل هاي بيماري زا به صورت سلاح درآمده و به توليد صنعتي رسيدند . همچنين ژاپن ، يکي از طرف هاي امضا کننده پروتکل ، مشغول يک برنامه تحقيقاتي گسترده مخفيانه براي آزمايش ، توليد و توسعه عامل هاي جنگ بيولوژيکي بود و هنگام استفاده از سلاح هاي بيولوژيکي عليه نيروهاي متفقين در چين ، مابين سال هاي 1937 تا 1945 ، ممنوعيت اين پيمان را نقض کرد . ژاپني ها نه تنها از سلاح هاي بيولوژيکي در چين استفاده کردند ، بلکه آنها بيش از3000 نفراز جمله اسيران جنگي را درآزمايش‌هاي عوامل جنگ يبيولوژيکي ومکانيزم ‌هاي انتقال سلاح ‌هاي بيولوژيکي به قتل رساندند . ژاپني ها عوامل عفوني همچون طاعون ، سياه زخم ، حصبه ، آبله ، تب زرد ، تولارمي ، هپاتيت ، وبا و ... را بر روي انسان ها آزمايش مي کردند . شیرو ایشی فرمانده واحد 731 ارتش ژاپن که انسان های زنده را کالبد شکافی می کرد و آزمایش های بیولوژیکی انجام می داد از سوي ديگر هنگامي که ايالات متحده وارد جنگ شد يک برنامه تحقيقاتي و مجتمع صنعتي برزگ را در فورت ديتريک مريلند در سال 1942 به سرپرستي جورج دبليو مرک ايجاد کرد . سلاحهاي بيولوژيکي و شيميايي که در آن دوره توسعه يافته بودند در يوتا مورد آزمايش قرار گرفتند . به زودي امکاناتي براي توليد انبوه عامل هاي سياه زخم ، تب مالت و سموم بوتوليسم فراهم شد ، هرچند که جنگ قبل از استفاده عملياتي از اين سلاح ها به پايان رسيد . با اين حال اگرچه هيچ مدرک مستندي مبني بر استفاده کشورهاي ديگر غير از ژاپن از سلاح هاي بيولوژيکي در جنگ جهاني دوم وجود ندارد ، هر دو طرف برنامه هاي تحقيق و توسعه فعال داشتند . آمريکا ، بريتانيا ، آلمان و اتحاد جماهير شوروي برنامه هاي تحقيق و توسعه مشابهي در طول جنگ جهاني دوم به اجرا گذاشتند ، اما فقط در مورد ژاپن ثابت شده که از اين قبيل سلاح ها در جنگ استفاده کرده است . سلاح هاي بيولوژيک در جنگ سرد در دوران جنگ سرد و پس از جنگ جهاني دوم ، هم اتحاد جماهير شوروي و ايالات متحده آمريکا و هم متحدان وابسته به آنها ، در مقياس بزرگ اقدام به تحقيق و توسعه و توليد سلاح هاي بيولوژيک کردند . طبق برنامه هايي که به موجب امضاي کنوانسيون سلاح هاي بيولوژيکي (BWC) در سال 1972 و لازم الاجرا شدن آن پيمان در سال 1975 ايجاد شد ، توليد اينگونه تسليحات بايد طبق قانون متوقف و سلاح هاي توليد شده از بين مي رفتند . با اين حال فقدان و محدوديت ها براي تاييد پياده سازي اين کنوانسيون در کشور هاي جهان علي الخصوص در مورد قدرت هاي جهاني ، پيشرفت سلاح هاي بيولوژيک در اين کشورها را در هاله اي از ابهام قرار داده است . آزمایشگاه بیولوژیک ارتش آمریکا حال و آينده سلاح هاي بيولوژيک برنامه هاي ساخت سلاح هاي بيولوژيک مي توانند به راحتي و به صورت پنهاني انجام شوند . ساخت اينگونه سلاح ها به اندازه سلاح هاي هسته اي گران نيست اما سلاح هاي بيولوژيک مي توانند بسيار کشنده بوده و يک سلاح استراتژيک براي پيروزي در يک نبرد باشند . اين چشم انداز از مزيت هاي نظامي ، ممکن است برخي از کشور ها را براي به دست آوردن اين نوع از تسليحات وسوسه نمايد . از آنجا که کنوانسيون سلاحهاي بيولوژيکي (BWC) هيچ روش تأييد يا بازرسي براي تأييد پيروي از امضا کنندگان آن ندارد و عملا اين کار به راحتي قابل انجام نمي باشد ، کاملاً ممکن است که حتي يک کشور کوچک و نسبتاً ضعيف نيز با موفقيت بتواند برنامه جنگ بيولوژيکي را با سرمايه گذاري اندک و چند ده زيست شناس آغاز نمايد و همه اين موارد را مي توان مخفيانه در چند ساختمان انجام داد . در حقيقت ، يک برنامه تسليحات بيولوژيکي حتي مي تواند در دسترس فني و مالي يک سازمان تروريستي هم باشد . به طور خلاصه ، ميزان تکثير سلاح هاي بيولوژيکي بسيار نامشخص است ، تشخيص توليد آن دشوار بوده و هم اينکه اندازه گيري کميت آن نيز عملا غير ممکن مي باشد . به همين دلايل و با توجه به اين مساله که در کنار جنگ بيولوژيک امکان به وجود آمدن اپيدمي بيماري هاي مختلف هم وجود دارد ، آمادگي براي مقابله با اين گونه تسليحات و همچنين مقابله با همه گيري بيماري ها براي کنترل و کم کردن عوارض آنها يک اصل اجتناب ناپذير مي باشد . پدافند چيست ؟ پدافند (دفاع) به معني حفظ جان مردم ، تضمين امنيت افراد ، صيانت از تماميت ارضي و حاکميت ملي در همه‏ي مواقع در برابر هرگونه شرايط ، موقعيت و هرگونه تجاوز است . پدافند به دو شاخه پدافند عامل و پدافند غيرعامل تقسيم مي ‏شود . پدافند عامل پدافند عامل عبارت است از بکارگيري مستقيم جنگ افزار، به منظور خنثي کردن و يا کاهش اثرات حملات و عمليات خصمانه ي هوايي، زميني، دريايي، نفوذي خرابکارانه و عمليات تروريستي دشمن بر روي اهداف مورد نظر. پدافند غير عامل پدافند غير عامل به مجموعه اقدامات غير مسلحانه اي که موجب افزايش بازدارندگي ، کاهش آسيب پذيري ، تداوم فعاليت هاي ضروري ، ارتقاء پايداري ملي و تسهيل مديريت بحران در مقابل تهديدها و اقدامات نظامي دشمن مي شود . پدافند غير عامل به دو بخش پدافند سخت و پدافند نرم تقسيم مي شود . در پدافند سخت اقدامات سخت افزاري مثل اقدامات مهندسي ، پيشگيري ، پيش بيني و کاهش مخاطرات و در پدافند نرم استفاده از تاکتيک هايي است که مشتمل بر برنامه ريزي و آماده سازي سيستم و سازمان هاست . پدافند در برابر سلاح هاي بيولوژيکي و اپيدمي بيماري ها مجموعه اقداماتي که در جهت کاهش آسيب‌پذيري جامعه و حفظ سرمايه انساني در مقابل يک جنگ بيولوژيک يا همه گيري بيماري ها انجام مي شود پدافند بيولوژيک نام دارد . نکته مهم در اين نوع پدافند اين است که همواره بايد به صورت تصادفي و خارج از نظام بهداشتي کشور ، اقدام به پايش مناطق مختلف زده و نمونه هاي مشکوک را به سرعت مورد آزمايش هاي پيشرفته تر قرار دهند . مؤلفه هاي کلي يک ساختار پدافند بيولوژيک به مانند نمودار بالا مي باشد . اين معماري به تجزيه و تحليل کلي نياز دارد که شامل انجام تحليل هاي وابسته يا مستقل است . در اينجا ايده اين است که خروجي از يک نتيجه کلي از نتايج مدلهاي مختلف بدست مي آيد و اصلا مهم نيست که چطور هر کدام از آن مدل ها استنتاج کرده اند . کارآيي نمودار ، بستگي به نحوه جمع آوري ، ذخيره ، انتشار و چکيده کردن اطلاعات موجود در خارج از کانالهاي اطلاعاتي سنتي دارد . براي پدافند در برابر سلاح هاي بيولوژيک دو زير مجموعه را مي توان مفروض داشت : پدافند نظامي و پدافند غير نظامي 1 – پدافند نظامي بيشتر عوامل بيولوژيکي کشنده اغلب به عنوان ذرات معلق در هوا پراکنده مي شوند که در صورت تنفس توسط پرسنل مورد هدف واقع شده ، باعث ايجاد عفونت مي گردند . به همين دليل ، بيشترين دفاع در برابر سلاح هاي بيولوژيکي ، تجهيز شدن به ماسک محافظ است که مجهز به فيلترهايي است که قادر به مسدود کردن ورود باکتري ها ، ويروس ها و هاگ هاي بزرگتر از يک ميکرون به درون بيني و ريه ها مي باشد . همچنين لباس هاي محافظتي از جمله چکمه و دستکش براي جلوگيري از تماس عوامل بيولوژيکي با زخم هاي باز و يا شکستگي هاي پوستي مفيد هستند . از سوي ديگر ، ضد عفوني کننده ها مي توانند عوامل بيولوژيکي را در مناطق آلوده پس از حمله بيولوژيکي خنثي نمايند . ايجاد و به کارگيري سنسورهاي بيولوژيکي مؤثر که مي توانند حالت هشدار را فعال کنند ، به پرسنل اجازه مي دهند قبل از قرار گرفتن در معرض عامل بيولوژيک ، از ماسک استفاده کرده ، لباس هاي محافظ را پوشيده و ترجيحاً در پناهگاههاي محافظت جمعي عاري از عامل آلوده کننده قرار گيرند . سپس تيم هاي پزشکي مي توانند بلافاصله براي بررسي و معالجه افرادي که ممکن است در معرض حمله قرار گرفته باشند ، وارد عمل شوند . اگر افراد کمتري در معرض ايجاد کننده بيماري قرار گرفته باشند ، مي توان دامنه حملات بيولوژيكي را كمتر و تاثيرگذاري آن را کاهش داد . نمودار عملیاتی ارتش آلمان در هنگام مواجه با شیوع غیر عادی یک بیماری 2 – پدافند غير نظامي دفاع غيرنظامي در برابر سلاح هاي بيولوژيکي از گذشته تا به امروز بسيار بهبود يافته است ، اما پيشرفت لزوماً به معناي ايجاد بازدارندگي کامل نيست . دفاع مدني موفق در برابر حملات عمده بيولوژيکي مستلزم پيشرفت چشمگير در سنسورها ، سيستم هاي هشدار دهنده ، واکسن ها ، داروها ، آموزش مقابله کنندگان و آموزش عمومي و همچنين در برنامه ريزي براي اقدامات اضطراري است . اساس هرگونه دفاع غيرنظامي در برابر حمله سلاح هاي بيولوژيکي ، سيستم پزشکي است که قبلاً براي مقابله با بيماري هاي طبيعي ايجاد شده است . براي مقابله با دو عامل بيولوژيکي سياه زخم و آبله که از کشنده ترين عوامل بيولوژيک هستند و به راحتي قابل تبديل شدن به سلاح را دارند نيز مي توان واکسنهاي خاصي ايجاد ، آزمايش و ذخيره کرد . به عنوان مثال با توجه به بودجه هاي مصوب مي توان براي اين عوامل به اندازه کافي واکسن توليد کرد تا در زمان هاي اضطرار به وسيله آنها بخش قابل توجهي از مردم را در برابر تهاجم ايمن نمود و يا حداقل نيروهاي عمل کننده در خط مقدم براي مقابله با حمله را واکسينه و مايه کوبي کرد . البته واکسنهاي مؤثر ديگري براي عامل هايي از جمله طاعون و وبا درحال حاضر وجود دارد و براي استفاده مورد تأييد قرار گرفته اند ، اما تنها مقادير کمي از آنها توليد شده اند ، بسيار کمتر از آنچه که ممکن است در صورت نياز ، مورد استفاده تعداد زيادي از افراد آلوده قرار گيرند . از سوي ديگر در حال حاضر هيچ واکسن موثري براي جلوگيري از تب مالت ، استافيلوکوک انتروتوکسين B ، ريسين يا مايکوتوکسين هاي T2 وجود ندارد يعني همه عوامل بيولوژيکي که در گذشته برخي از کشورها براي استفاده نظامي بر روي آنها تحقيق کرده اند يا از آنها براي ايجاد سلاح بهره برده اند . با اين حال ، در برخي موارد که هنوز واکسن در دسترس نيست ، داروهايي توليد شده است که به بهبودي بيماران کمک مي کند . همچنين تحقيقات پزشکي طولاني مدت ، براي بررسي احتمال ايجاد واکسن و مکمل هايي که در صورت تجويز ممکن است باعث افزايش کارايي سيستم ايمني گيرنده براي محافظت در برابر کل طيف عوامل احتمالي جنگ بيولوژيکي شود ، انجام شده است و بايد انجام شود تا توان پدافندي به وسيله آنها افزايش يابد . يکي از برنامه ها براي دفاع غير نظامي در شرايط اضطراري بيولوژيکي ، برنامه استراتژيک ملي انبار بسته هاي واکسنها ، داروها ، مواد ضد عفوني کننده و تجهيزات پزشکي اورژانس است ، که بايد در مناطق مختلف در سراسر کشور ذخيره گشته و براي شرايط اضطراري آماده سازي بر روي آنها انجام شده باشد . بعلاوه ، هر استان بايد برنامه هاي مدون از پيش آماده شده براي پاسخ به اپيدمي ها ، جنگ بيولوژيک و حملات بيوتروريسم آماده کرده باشد . از جمله اين برنامه ها ، دستورالعمل هاي مربوط به واکسيناسيون جمعي ، ترياژ و محدود سازي رفت آمد مي باشد . در مبحث ترياژ يا رده بندي درماني ، بيماران بايد به گروه هاي مختلف تقسيم شده و برنامه ريزي به گونه اي باشد که باعث کاهش تلفات و کنترل گسترش بيماري گردد . همچنين بايد قوانيني براي الزامات بهداشتي اضطراري در کشور تهيه شده تا كشور براي مقابله با چنين بحران هايي اتخاذ کند و اين الزامات بهداشتي از قبل به بخشي از جامعه براي آگاه سازي کليه افراد جامعه و پياده سازي سريع آن آموزش داده شود . به عنوان نمونه به صورت يک واحد درسي براي دانشجويان ارائه گردد و يا بخشي از آموزش سربازان در مراکز آموزشي را در بر گيرد . از طرفي به زنان جامعه به جاي آموزش نظامي که مردان مي بينند مي توان آموزش هاي اجباري کوتاه مدت ، در راستاي اقدامات پدافند غير عامل داده شود تا در شرايط اضطراري اين بخش بزرگ جامعه هم وارد عمل گردند . همچنين بايد براي تمامي افراد غير نظامي حاضر در خط مقدم مقابله با اپيدمي يا حمله بيولوژيک از جمله پرسنل درماني و اورژانس ، نيروهاي شاغل در آتش نشاني و ... آموزش هاي ويژه اي در نظر گرفته شود تا در شرايط بحراني بهترين تصميمات در سطح فردي اتخاذ گردد . در کل به دليل گستردگي عوارض حملات بيولوژيک و همه گيري بيماري ها ، براي مقابله نياز است تا بخش وسيعي از افراد جامعه وارد عمل شوند که اين موضوع نيازمند آموزش هاي موثر پيش وقوع حادثه است . برنامه ريزي در اين باره و اجراي درست آن يکي از وظايف دولت و نيروهاي نظامي و سازمان پدافند غير عامل مي باشد . اين برنامه ريزي بايد مبتني بر آناليز ريسکي انجام شود که در آن به دقت ، تمام مسائل بررسي و الزامات کار به درستي انديشيده شده باشد و سپس با قرار گرفتن در چرخه مديريت ريسک به دنبال گذر از بحران باشيم . اين چرخه شامل 6 مرحله زير است : - آگاهي موقعيتي - آناليز ريسک - پيشگيري - آمادگي - پايش و کشف - واکنش و بازگشت در هر کدام از اين 6 مرحله مبتني بر الزامات مي توان يک يا چند نوع از سياست هاي 6 گانه اجرايي ، طبقه بندي ، مقررات ، آيين نامه ها ، محدوديت و مجازات را برگزيد . ملاحظات حملات بيولوژيک از بين بردن آلودگي پرسنل و تجهيزات پس از يک حمله جنگي بيولوژيکي نگراني کمتري نسبت به يک حمله جنگي شيميايي دارد زيرا بيشتر عوامل جنگي بيولوژيکي از نظر پوستي فعال نيستند (مايکوتوکسين هاي تريکوتسن يک استثنا هستند). با اين حال ، آلودگي زدايي به عنوان يک روش مؤثر براي کاهش شيوع عفونت از احتقان هوايي ثانويه احتمالي باقي مانده است . سه روش اساسي براي آلودگي زدايي عبارتند از : حذف فيزيکي ، غيرفعال کردن شيميايي و غيرفعال کردن بيولوژيکي عامل بيماري . غيرفعال سازي بيولوژيکي تا حدي عملي نشدي است. همچنين سنسورها براي شناسايي حضور عوامل بيولوژيکي در هوا ، آب و يا روي سطوح هنوز هم نسبتاً ناکارآمد هستند ، اما بايد به سمت يک سيستم شناسايي و هشدار برويم که زمان کافي را براي قربانيان احتمالي فراهم نمايد . توانايي فعلي تشخيص براي درمان رضايت بخش نيست زيرا واکنش دهندگان تنها مي توانند بسياري از افرادي که قبلاً آلوده شده و عوارض را بروز داده اند را درمان کنند. بيشتر آشکارسازهاي بيولوژيکي فعلي آشکارسازهاي نقطه اي هستند که پس از اسکن کردن يک ابر هواي ذرات ، قادر به اخطار قبلي نيستند تا تشخيص دهند که آيا اين ذرات حاوي مواد بيولوژيکي از نوع خاصي هستند و يا خير. بخشي از سنسور ها هم تنها به شناسايي عوارض بيماري مي پردازد (مانند نشانگرهاي دماي بدن) و با اينکه مي توانند کمک کننده باشند ولي کارايي کافي را نخواهند داشت . چگونه يک حمله بيولوژيک را از يک شيوع طبيعي تشخيص دهيم ؟ تشخيص يک حمله بيولوژيک و بيوتروريستي از يک بيماري عفوني طبيعي مي تواند بسيار مشکل باشد . محققان بايد در ابتدا مشخصه‌هاي همه گيري شيوع بيماري را بررسي کنند تا منبع ، اسلوب انتقال و جمعيت در معرض خطر را تشخيص دهند . نشانه ‌هاي خاص ممکن است بيانگر اين باشند که آيا شيوع بيماري ناشي از رهايي هدفمند عامل بيماري زا است يا خير. از آنجا که مي توان منحني همه‌گيري را در موارد طبيعي هم مشاهده کرد ، ويژگي‌هاي اضافي شيوع بيماري بايد براي کمک به تعيين اين که آيا شيوع بيماري طبيعي است يا نتيجه يک حمله بيولوژيکي ، مورد بررسي قرار گيرد. در زير نشانه هاي يک همه گيري آمده است اما هيچ يک از اين نشانه ها دليل استفاده عمدي از يک عامل بيولوژيکي نمي توانند باشند ، ولي در کنار هم مي توانند تحقيقات بيشتر درباره حمله بيولوژيکي را موجه جلوه دهند : (1) وجود يک اپيدمي بزرگ که داراي موارد بيشتري از حد انتظار است ، به ويژه در جمعيت هاي گسسته (2) بيماري شديدتر از آنچه که براي يک پاتوژن مشخص پيش بيني مي شود و همچنين مسيرهاي غيرمعمول قرار گرفتن در معرض بيماري (3) بيماري که براي يک منطقه جغرافيايي مشخص غيرمعمول است ، در خارج از فصل انتقال عادي تشخيص داده مي شود و يا در صورت عدم وجود يک بردار عادي براي انتقال عامل اتيولوژيک ، رخ مي دهد (4) همه گيري همزمان بيماريهاي مختلف (5) شيوع يک بيماري مشترک بين انسان و حيوان با پيامد هاي انساني ، زيرا بسياري از عوامل خطرناک بالقوه براي حيوانات هم بيماري زا هستند (6) سويه هاي غيرمعمول يا انواع ارگانيسم ها يا الگوهاي مقاومت ضد ميکروبي متفاوت از موارد رايج در يک منطقه معين (7) نرخ حمله بالاتر به افرادي که در مناطق خاصي قرار دارند (به عنوان مثال ، اگر عامل بيماري زا در داخل ساختمان آزاد شود) يا نرخ پايين تر بيماري درباره کساني که در يک ساختمان بسته هوايي قرار دارند البته اگر عامل بيماري زا در فضاي آزاد و به صورت گسترش هوايي رها شده باشد (8) اطلاعاتي که يک دشمن در اختيار يک عامل يا مأمورين خاص قرار مي دهد (9) ادعاهايي که به وسيله تروريست ها مبني بر رهاسازي عامل بيولوژيک اعلام مي شود (10) شواهد مستقيم انتشار يک عامل ، با يافتن تجهيزات ، مهمات و يا دستکاري محصولات مرتبط با حمله به طور طبيعي بيماري ها در مناطق خاصي وجود دارند و چرخه هاي سنتي انتقال را شامل مي شوند . الگوهاي فصلي چندان غيرمعمول نيستند . در مقابل ، شيوع بيماري به دليل بيوتروريسم مي تواند در هر منطقه بدون بيماري غير بومي ، در هر زمان از سال و بدون هشدار اتفاق بيفتد و بسته به عامل اتيولوژيک و نحوه انتقال ، بر تعداد زيادي تأثير گذارد و ممکن است هزاران مورد ، ناگهان رخ دهد . در نتيجه ، مسئولان بهداشت عمومي بايد در هنگام بررسي شيوع بيماري ، نسبت به احتمال بروز بيوتروريسم حساس باشند . در اين زمان ، مهم است که شيوع مشکوک توسط يک اپيدميولوژيست در پزشکي قانوني بررسي شود . اگر تحقيقات اپيدميولوژيست پزشکي قانوني بيوتروريسم را فاش کند يا مشکوک به نظر برسد بايد با سازمان پدافند غير عامل يا سازمان هاي امنيتي ، که مسئول هماهنگي تحقيقات بين سازماني در اينگونه موارد هستند تماس گرفته شود . از طرفي اگر حمله بيولوژيک بخشي از يک جنگ هيبريدي باشد از تلاقي عمليات هاي هيبريدي و همپوشاني منطقي نتايج آنها نيز مي توان به عمدي بودن يک فراگيري بيماري ظنين شد . مديريت افکار و احساسات در هنگام شيوع يک بيماري ، چه آن بيماري به صورت طبيعي آغاز و گسترش يافته باشد و يا چه حاصل يک حمله بيولوژيکي باشد ، نظم و انظباط اجتماعي کاهش يافته و در کنار آن ما با دو نوع آسيب مواجه خواهيم بود : 1 – آسيب هاي جسمي 2 – آسيب هاي رواني . در واقع مي توان گفت که ما با دو نوع شيوع نرم (رواني) و سخت(فيزيکي) مواجه ايم که بايد آسيب هاي هر دو را کنترل کرده ، از فراگير تر شدن آن ها جلوگيري به عمل آورده و آثار و نتايج آن ها را کاهش دهيم . متاسفانه درباره اپيدميولوژي بيماري ها بسيار گفته و نوشته شده است اما اپيدميولوژي احساسات و عواطف مورد غفلت قرار گرفته است . اين مساله زماني با اهميت تر جلوه مي نمايد که بدانيم سلاح هاي بيولوژيکي نسل جديد ، نه تنها مي توانند به عنوان سلاح هاي کشتار جمعي استفاده گردند بلکه اين قابليت را دارند که به عنوان وسيله اي براي انجام حملات غير کشنده براي تاثير گذاري در سلامت روان ، خلق و خو و اراده انسان ها نيز مورد استفاده قرار گيرند . عوامل مختلفي وجود دارد که ميزان و گستردگي سرايت احساسات و رفتار ها در اپيدمي ها را تعيين مي کنند . برخي از آنها شامل عقايد و اعتقادات ، تراکم و تعداد جمعيت درگير ، شخصيت فرد ، مقدار درصد پذيرش فرد در دريافت و انتقال رفتارها و احساسات و ثبات ماندگاري در هنجارهاي اجتماعي ، هنجارهاي تنظيم کننده خلق و خو ، وابستگي وظايف به يکديگر و در آخر وابستگي اجتماعي متقابل هستند . با اين وصف مديريت رفتار ها و احساسات در هنگامي که بيماري بر اثر يک جنگ بيولوژيکي باشد از اهميت دوچنداني برخوردار است زيرا يک حمله بيولوژيک ، هدفمند مي باشد . اين موضوع مخصوصا در جنگ هاي هيبريدي که يک حمله بيولوژيک مي تواند تکميل کننده يا دنباله نوع ديگري از حمله يا حملات باشد و يا اينکه مهاجم به دنبال ايجاد زمينه اي ، براي انواع ديگري از حملات است بيشتر نمايان مي شود . بر اساس اين رويکرد مطمئنا يک حمله بيولوژيک ، همواره عمليات هاي رواني از پيش برنامه ريزي شده را کنار خود مي بيند ، بويژه در عصر حاضر و با فراگيرتر شدن رسانه هاي نوين مانند شبکه هاي اجتماعي حتي مي توان گفت اين امکان وجود دارد که حمله بيولوژيک نه به عنوان عمليات اصلي ، بلکه پيش زمينه يک عمليات رواني در نظر گرفته شده باشد . با اين نگاه مديريت افکار و احساسات در مردم و کاهش ريسک هاي حوادث و وقايع يکي از وظايف سازمان هاي مواجه کننده با حادثه يا حمله است . مديران و برنامه ريزان بايد به گونه اي عمل کنند که هم زمان ، هر دو آسيب را کاهش دهند و نه اينکه براي کنترل يکي باعث افزايش آسيب هاي ديگري شوند ، مثلا براي رعايت بعضي از شرايط توسط مردم تبليغات بيش از حد صورت پذيرد که خود آن تبليغات سبب آسيب رواني و ترس بيشتر گردد . در حقيقت مسئولان بايد در مواجه با بحران به مانند يک بند باز عمل کنند که از روي طناب باريکي حرکت مي کند ، بدون اينکه به هيچ کدام از دو سمت سقوط نمايد ، زيرا هر تصميم اشتباه نه تنها بر روي دامنه بحران تاثير منفي مي گذارد بلکه جنبه هاي مختلف زندگي مردم را هم به صورت غير مستقيم تحت الشعاع قرار مي دهد و دامنه آسيب ها را فراتر خواهد نمود . با اين وجود ، ما بايد چيزهاي بيشتري را در مورد چگونگي پرداختن به اپيدمي عاطفي همراه با شيوع واقعي بيماري ها بدانيم و انجام تحقيقات بيشتر در اين زمينه از الزامات مهم مي باشد . ترس يکي از مهمترين احساساتي که مي تواند منجر به آسيب هاي رواني و اجتماعي در مواقع بحراني گردد ترس مي باشد . هنگامي که ترس افزايش يافته و از حد قابل قبول فراتر رود به جاي اينکه احتياط و رفتار کنترل شده را در انسان تقويت نمايد ، کنترل رفتاري انسان ها را در دست مي گيرد و بدين ترتيب انسان ها دست به اقدامات کمتر عقلاني خواهند زد . در اين حالت الگوهاي رفتاري تهاجمي از افراد سر زده که خود عامل تخريب بيشتر خواهند بود . زامبي ها زامبي ها موجوداتي داستاني هستند که اراده اي از خود نداشته و تنها حس گرسنگي آنها را هدايت مي کند . اين موجودات داراي خودآگاهي نيستند که بخواهند درباره اعمالشان قضاوتي داشته باشند . در اين حالت آنها وارد يک سير قهقرايي به حالت نوزادي شده اند که در آن با حالت سيري ناپذير و بدون فهم سيري دنبال تغذيه از منابع مي روند . اينگونه پسروي هاي شخصيتي در فراگيري بيماري ها و هراس جمعي مرتبط با آنها هم اتفاق مي افتد که باعث مي گردد افراد کنترل ذهن و اعمال خود را از دست داده و خود را در معرض يک گرسنگي شديد و اشتهاي مخرب قرار دهند که اين امر منجر به حمله اين افراد به دو چيز مي شود : 1 – منابعي همچون مواد خوراکي و هر چيزي که به نظر آنها براي زنده ماندن در شرايط آخرالزماني کارايي دارد (حمله به منابع فيزيکي) . 2 – حمله به اذهان ديگر انسان ها تا آنها را هم به اين بيماري مبتلا کرده و الگوهاي رفتاري خود را در آنها تکرار نمايند (حمله به منابع نرم) . در اين حالت زامبي با القاي ترس و نااميدي ديگران را هم به رفتار خود مبتلا مي نمايد . کارگروه مديريت افکار در شرايط بحراني ضروري است که کارگروهي براي مديريت افکار مردم تشکيل داده شود تا بحث اطلاع رساني و تبليغات را بر عهده داشته باشد و از ارائه اطلاعات متناقض به مردم و در نتيجه سلب اعتماد آنها جلوگيري شود . نکته مهم در اينجا اين است که تشکيل اين کارگروه به معناي اين نيست که اطلاعات تنها از طريق يک سخنگو به مردم داده شود بلکه بايد اخبار و داده هاي يکسان از چندين منبع متفاوت ، در جايگاه ها و مقبوليت هاي گوناگون به مردم ارائه شود تا اولا تاثير بيشتري بر گروه هاي مختلف گذاشته و ثانيا اين يکساني داده ها باعث جلب اعتماد بيشتر مردم به اخبار ارائه شده گردد . انواع ويژگي هاي گروه هاي انساني در بحران ها يکي از مواردي که در هر بحران بايد مورد توجه برنامه ريزان قرار گيرد ، گروه بندي افراد جامعه و برنامه ريزي مناسب براي هر گروه مي باشد . از اين منظر 4 گروه پايه ، فارق از تخصص ها و سطح توانايي هاي افراد را مي توان براي يک جامعه در شرايط بحران مد نظر داشت . 1 – حامي : اين افراد بنابر اعتقادات يا نوع دوستي ، خود را متعهد به جامعه دانسته و در شرايط سخت در پي رفع نياز هاي ديگران برمي آيند . از اينرو برنامه ريزي ها بايد به گونه اي صورت گيرد که اين افراد به صورت هماهنگ و هدفمند مورد استفاده قرار گيرند . 2 – هم درد : اين گروه مانند افراد جامعه گرا در فعاليت هاي اجتماعي شرکت نمي کنند اما به حرمت هاي اجتماعي و شرايط ديگر افراد ، توجه مي کنند . اولويت اين افراد خانواده شان است و در صورت داشتن اطمينان حداقلي از آينده ، آنها مي توانند در حد محيط خانوادگي کمک کننده باشند . 3 – خود محور : اينگونه افراد تنها خودشان و احساساتشان اهميت دارد و تمام سعي شان بهتر کردن شرايط فردي شان است . هر چقدر اين ويژگي در افراد برجسته تر باشد احتمال تبديل آنها به زامبي ها در شرايط بحراني افزوده مي شود . 4 - مخرب : اين افراد به صورت آگاهانه دست به تخريب ديگران و سوءاستفاده از شرايط بحراني مي نمايند . در مقابل افراد اين گروه ، سيستم هاي انتظامي ، امنيتي و قضايي بايد به سرعت وارد عمل شوند . هر گونه تاخير در مواجه با اين گروه ، شرايط را پيچيده تر کرده و افراد خودمحور را غيرقابل کنترل تر مي نمايد . رسانه هاي اجتماعي و بحران امروزه يکي از مهمترين راه هاي ارتباطي و کسب خبر و اطلاعات در سطح جوامع رسانه هاي اجتماعي مي باشند . کنترل کننده محتواي اين رسانه ها مي تواند به بهترين شکل از آن بهره برده و شرايط را به نفع خود بهبود بخشد . اما از طرفي استفاده دشمن از اين رسانه ها آثار مخرب شديدي به وجود خواهد آورد . امروزه جنگ در شبکه هاي اجتماعي يکي از مدل هاي جديد منازعه است که کشورهاي مختلف به سمت بهره برداري از آن رفته اند . از تاکتيک هاي رايج در جنگ شبکه هاي اجتماعي ، انتشار اطلاعات نادرست ، ايجاد شک و بلاتکليفي دائمي در ذهن مخاطبان هدف ، تحريک کردن و ايجاد حس سوءظن به ارکان هاي دشمن در ذهن افراد جامعه هدف ، افشاگري اطلاعاتي براي ضربه زدن به دشمن ، تخريب ذهنيت افراد و سوق دادن آنها به تبديل شدن به يک زامبي در مواقع بحران و بي اثر کردن تلاش هاي صورت گرفته دشمن در کنترل بحران هستند . اما از سوي ديگر اين شبکه ها مي توانند به ايجاد يک انتقال دهنده گزارش ها در زمان واقعي در مورد اپيدمي ها عمل کرده و به عنوان يکي از راه هاي ايجاد يک سيستم نظارت عمومي کارآمد براي تشخيص زود هنگام و پاسخ فوري شناخته شوند . مديريت بحران ها و ضرورت بهره گيري از سيستم هاي تصميم يار انسان در محيطي زندگي مي کند که به طور دائم در معرض موقعيت هاي متنوع کم و بيش خطرناک است که توسط عوامل متعددي ايجاد مي شوند . پديده هاي شديد طبيعي مانند : طوفان ، سيل ، خشکسالي ، رانش زمين ، زمين لرزه ، همه گيري بيماري ها و موارد ديگر ، علاوه بر حوادث فناوري (به عنوان مثال آلودگي شديد) و موقعيت هاي متناقض ، ممکن است به طور مستقيم بر زندگي هر شخص و جامعه کاملا تأثير گذار باشد . اين پديده ها ، که به عنوان بلا يا فاجعه نيز ناميده مي شوند بايد دقيقاً شناخته شده باشند تا بتوان سريعاً با آنها برخورد کرد . تسکين و کاهش اثرات چنين بلايايي نياز به يک مطالعه کامل بين رشته اي در مورد خطرات و آسيب پذيري ها و همچنين انتشار صحيح اطلاعات دارد . در اينجاست که از انفورماتيک خواسته مي شود نقش خود را در اين زمينه ايفا کند. يک سيستم پشتيباني تصميم (DSS) يک سيستم اطلاعاتي است که از فعاليتهاي تصميم گيري در سازمان و يا در زمينه تجارت پشتيباني مي کند . از DSS ها به طور گسترده در حفاظت از محيط زيست استفاده مي شود . اين نوع سيستم ها در کنترل آلودگي ، در مديريت منابع آب و جيره بندي ، در کنترل سيلاب ها و پيش بيني وقوع آنها ، در کشاورزي براي کنترل آفات ، در جنگلداري ، در جلوگيري از بيماري هاي همه گير و ... استفاده مي شوند . تصميم گيران پدافند بيولوژيک نيز براي مديريت هر چه بهتر شرايط نياز به اينگونه سيستم ها دارند . پيچيدگي موضوعات و وجود متغير هاي بسيار در جنگ بيولوژيک و يا همه گيري بيماري ها نياز به تصميمات منطقي دارد و تصميم گيري به ويژه در شرايط جنگي به طور فزاينده اي دشوار مي باشد . با توجه به پيشرفت هاي موجود در تئوري تصميم گيري و مطالعه سيستم هاي پشتيباني از تصميم ، روش ها و ابزارهاي جديد پشتيباني تصميم گيري تهيه شده اند . در اين صورت ، طراحي و ساخت ابزارهايي که بتوانند به تصميم گيرنده در تصميم گيري براي موضوعات پيچيده جنگ بيولوژيک و مديريت بحران هاي ناشي از همه گيري بيماري ها کمک کنند ، يک امر بسيار مهم است. به عنوان مثال در يک همه گيري بيماري ، آگاهي از نحوه جا به جايي و حضور مردم در مناطق مختلف براي ايجاد محدوديت هاي مناسب و کاهش همه گيري اهميت بسزايي دارد . همچنين داشتن اطلاعات در زمان آني از موقعيت مکاني شهروندان براي اتخاذ تصميمات فوري و در اسرع وقت ضروري مي باشد . مديران و برنامه ريزان مي توانند با ايجاد يک سيستم پشتيباني از تصميم و گرفتن اطلاعات آنتن هاي مخابراتي از اپراتور هاي تلفن همراه موقعيت تقريبي مکاني بسياري از شهروندان را تخمين زده ، در پيش از بحران ها ، الگو هاي زماني و نحوه و مسير هاي جا به جايي شهروندان را يافته و در هنگام همه گيري بيماري ها با توجه به سرعت و اسلوب گسترش بيماري و با استفاده از الگو هايي که از قبل آماده شده اند و همچنين شرايط زماني آني ، بهترين تصميم ها را در جهت محدود سازي شهروندان اتخاذ نمايند و بدين شکل اثرات منفي اجتماعي ، اقتصادي و بهداشتي شرايط بحران را کاهش دهند . از سوي ديگر مي توان با پايش دائم مراکز خدمت رسان در اين شرايط ، محدوديت ها را شناسايي و بار اضافي را بر روي نقاط با ظرفيت بالاتر انتقال داد . البته يک سيستم پشتيباني تصميم مي تواند بخش هاي بسياري داشته باشد که بر اساس نياز مديران بحران شکل گرفته اند اما در اينجا براي اولين قدم اقدام براي قرنطينه و محدوديت هاي هوشمند ، ايجاد يک سيستم پشتيباني تصميم ضروري بوده و در گام ديگر توسعه پرونده الکترونيک سلامت و پايش دائم شهروندان بايد صورت پذيرد . منابع : https://www.britannica.com/technology/biological-weapon https://en.wikipedia.org/wiki/Biological_warfare https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC3148628/ http://paydarymelli.ir Psychiatry of Pandemics A Mental Health Response to Infection Outbreak Charting the Next Pandemic Modeling Infectious Disease Spreading in the Data Science Age A Bioterrorism A Guide for Facility Managers Biosecurity and Bioterrorism, Second Edition Containing and Preventing Biological Threats Bioterror and Biowarfare A Beginner’s Guide Biosecurity and Bioterrorism_ Containing and Preventing Biological Threats Defense Against Biological Attacks Volume I Soft targets and crisis management_ what emergency planners and security professionals need to know Crisis Management in Acute Care Settings_ Human Factors and Team Psychology in a High-Stakes Environment A Biological Weapons From the Invention of State-Sponsored Programs to Contemporary Bioterrorism A Defence Against Bioterrorism Military Thought - Volume 20
  6. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   نبرد پل ها یا نبرد جل الاطراف (معرکه الجسور) به نبردی گفته می شود که در دوم آگوست 1990 در کویت و به دنبال حمله عراق به کویت اتفاق افتاد. پل ها به مجموعه دو پل که در محل تقاطع شش جاده متصل با بزرگراه 70 در غرب شهر کویت در منطقه الجهرا احداث شده بودند بر می گردد. الجهرا شهری در قسمت غربی شهر کویت در محل ورودی راههای منتهی به مرز عراق بود.   نقشه حمله به کویت و نقطه اتصال لشکرهای عراق در الجهرا   حمله به کویت در 2 آگوست 1990 اندکی پس از نیمه شب به وقت محلی عراق به کویت حمله کرد. کویتی ها آمادگی لازم را نداشتند و غافلگیر شدند. با وجود اینکه تنش دیپلماتیک بین عراق و کویت وجود داشت و عراق در نزدیکی مرزهای کویت در حال آماده سازی نیروهایش بود ولی با این حال دستور آماده باش به نیروهای کویتی ابلاغ نشده بود و نیروهای مسلح کویت در حالت آمادگی قرار نداشتند. بسیاری از پرسنل در 2 آگوست به دلیل اعیاد اسلامی و گرمی بیش از حد هوا در مرخصی به سر می بردند. با این وجود بعضی از خدمه جدید از نیروهای در دسترس مشغول به کار شدند. در کل تیپ 35 کویتی ها موسوم به الشهید توانست 36 تانک چیفتن، یک دسته از خودروهای APC، یک دسته دیگر از خودروهای ضد تانک و یک واحد توپخانه شامل 7 توپ خود کششی را بکار بگیرد.   تانک چیفتن از تجهیزات زرهی ارتش کویت   آنها با واحدهایی از گارد ریاست جمهوری عراق مواجه شدند. لشکر مکانیزه حمورابی شامل دو تیپ مکانیزه و یک تیپ زرهی به همراه لشکر زرهی مدینه شامل 2 تیپ زرهی و یک تیپ مکانیزه در مقابل آنها قرار داشتند. آنها با تانک های T-72 و نفربرهای BMP-1 و BMP-2 به همراه واحد های توپخانه همراه مجهز شده بودند.   درگیری   خودروی BMP-2 تیپ الشهید مستقر در شهر کویت   تیپ زرهی 35 الشهید از ارتش کویت از ساعت 22:00 روز اول آگوست در آماده باش قرار داشت. در حدود 8 ساعت طول کشید که با تدارکات و مهمات آماده سازی انجام شود به هر حال با وجود کمبود وقت و نبود آمادگی  تیپ باید بدون تدارکات کامل و با حدود نصف توپخانه اش مستقر می شد. سرهنگ سالم با دسته ضد تانک در ساعت 4:30 از گروه جدا شد و به راه افتاد و بقیه گروه ساعت 6:00 به استقرار در مکان های مورد نظر پرداختند. محل کمپ در 25 کیلومتری غرب الجهرا قرار داشت و آنها به سمت تقاطع بزرگراه 70 و جاده های مرتبط به راه افتادند.   مسیر حرکت لشکر حمورابی به سمت الجهرا   لشکر مکانیزه حمورابی از نیروهای گارد ریاست جمهوری در این زمان به الجهرا رسیده بود. با نزدیکی از سمت شمال تیپ 17ام به طرف غربی الجهرا پیشروی کرد. آنها ظاهرا انتظار هیچ عکس العملی را نداشتند زیراآنها در جاده به صورت ستونی مستقر شدند و جناحین خود را بدون محافظت گذاشتند. این بی احتیاطی و شکست دائمی در استفاده از ارتباطات معرف ویژگی های واحدهای عراقی در نبرد بود.   استقرار گردان 7ام تانک در محل خود برای نبرد   گردان 7ام کویت اولین واحد درگیر با نیروهای عراقی بود که در ساعت 6:45 با آتش کوتاه برد چیفتن ها (1تا 1.5 کیلومتری) شروع به انهدام تانک های عراقی نمود و ستون آنها را مجبور به توقف کرد. پاسخ عراقی ها آرام و غیر موثر بود. واحدهای عراقی بدون اطلاع از موقعیت دائما به سر صحنه می رسیدند و به نیروهای کویتی اجازه می دادند که با نیروهای پیاده در حالی که هنوز در خودروهایشن بودند درگیر شوند  و حتی یک واحد توپخانه ای Gvozdika را روی تریلر از بین بردند. از گزارش های عراقی ها این طور پیداست  که بیشتر تیپ 17ام بدون تاخیر مهمی به پیشروی خود ادامه داد و به سمت اهداف خود در شهر کویت حرکت کرد.   توپ خودکششی Gvozdika عراقی در عملیات طوفان صحرا   در ساعت 11:00 عناصری از لشکر زرهی مدینه از نیروهای گارد ریاست جمهوری از سمت غرب به نزدیکی بزرگراه 70 رسیدند. کمپ تیپ 35 در همان مسیر بود.   مسیر حرکت اولیه لشکر مدینه به سمت الجهرا   دوباره آنها بصورت ستونی مستقر شدند  و حقیقتا در مسیر توپخانه کویتی ها و بین گردان های 7 و 8 ام قرار گرفتند قبل از اینکه تانک های کویتی شلیکشان را آغاز کنند. با وارد آمدن تلفات سنگین عراقی ها به سمت غرب عقب نشستند.    حرکت دوباره لشکر مدینه و عقب راندن تیپ35   بعد از اینکه لشکر مدینه خود را بازآرایی و دوباره مستقر کرد آنها توانستند به نیروهای کویتی فشار وارد کنند  و آنها را مجبور به عقب نشینی به سمت جنوب کنند در حالی که مهمات کویتی ها در حال تمام شدن بود و در خطر محاصره قرار داشتند. سرانجام نیروهای کویتی در ساعت 16:30 دقیقه به مرز کویت رسیدند و شب را در مرز ماندند و صبح روز بعد وارد عربستان شدند.   تعدادی از عناصر تیپ 35 بعد از عقب نشینی به عربستان به همراه یک افسر آمریکایی   منابع     http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_the_Bridges "The Battle of the Bridges", Armor (U.S. Army Armor Center), September–October 1995: 26–32     تمامی حقوق برای گرآورنده و  www.military.ir محفوظ است   دوستان کسی میدونه چرا عکس ها وسط چین نمیشن؟
  7. 1 پسندیده شده
    به نظرم یکی از ضعف های ما وجود آسیب در تبدیل تجربیات به روند های جدید با کارکرد های نوین است . بخش دیگری از مشکلات هم خارج از ساختارهای نظامی ماست و عوامل مختلفی از قبیل تاریخی ، فرهنگی و اجتماعی و روند های آموزش عمومی ما در آنها دخیل است که همه اینها علاوه بر محیط پیچیده امنیتی ما شرایط را برای نیروهای نظامیان سخت تر و پیچیده تر کرده است .
  8. 1 پسندیده شده
    ایران ضعف ساختار بندی نداره. ما پیشرو ترین ساختارهای امنیتی-نظامی در دنیا رو داریم. ایران بیشتر ضعف تجهیزاتی داره. اینکاره ها معنی این جمله رو میدونن؛ اگر ایران ضعف تجهیزاتیش رو با صنعت و پشتیبانی علمی داخلی جبران کنه، بروکراسی فنی غالب میشه و دیسیپلین نظامی ما تغییر میکنه. بعبارتی ورود تکنولوژی مدرن و بومی، مهندسی و رویه های آماری رو به تفکر مدیریت نظامی ما تحمیل میکنه و حتی فرهنگ عملیاتی و رزمی ما هم تغییر خواهد کرد.
  9. 1 پسندیده شده
    موضوع مهم دیگری که باید حتما در مورد آن اقدام شود و از نظر ساختاری باید اصلاح شود رابطه نیروی نظامی و وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح است . متاسفانه در ساختار فعلی وزارت دفاع و نیروهای نظامی تداخل وظایف فراوانی به وجود آمده است . جالب است که وزارت دفاع به صورت مستقل دارد تحقیق و توسعه انجام می دهد و این کار به صورت مستقل و مجزا در سطح نیروهای نظامی هم اتفاق می افتد . کارهای اقتصادی در سطح نیروهای نظامی و مستقل از وزارت دفاع اتفاق می افتد ، ساختار وزارت دفاع به جای تامین نیاز نیروهای نظامی به صورت یک ساختار مستقل درآمده است که فقط نقش یک فروشنده مستقل برای نیروهای نظامی را با عرضه محدود کالاهای مشخص دارد . این ارتباط نیاز به یک تجدید نظر کلی دارد . در واقع تمام ارتباطات اقتصادی نیروی نظامی با بیرون باید در قالب وزارت دفاع صورت بگیرد و در مقابل در سطح نیروی نظامی دغدغه ای از نظر مالی و اقتصادی وجود نداشته باشد و وزارت دفاع نقش تامین نیرو و تجهیزات و پشتیبانی را به طور کامل به عهده بگیرد . در کنار آن در یک ارتباط درست و سازنده با نیروی نظامی براوردی از نیازهای نیرو را برای جهت دادن به تحقیق و توسعه و ساخت و ارائه تجهیزات جدید به نیرو را ، البته با نظر کارشناسی خود نیروی نظامی ، داشته باشد .
  10. 1 پسندیده شده
    قسمت مهمی که در بازآرایی نیروهای نظامی وجود دارد و در سالهای اخیر شاهد تلاش برای انجام آن بوده ایم تلاش در زمینه افزایش تحرک و سرعت عملکرد و توانایی بقاپذیری واحدها است که مد نظر قرار می گیرد . کارهایی که در این زمینه صورت گرفته اند مثل تبدیل ساختارهای لشکر به تیپهای مستقل ، تلاش برای مکانیزه کردن واحدهای پیاده و افزایش تحرک نیروهای زرهی بوده اند . در مانورهایی که اخیرا انجام می شود علی رغم تمام مشکلات و کاستی ها ، شاهد برخی موفقیتها در این زمینه بوده ایم . یکی از موارد مهمی که می تواند برای بهبود وضعیت فعلی نیروها صورت بگیرد ، بازآرایی آنها از نظر تسلیحاتی است . متاسفانه به خاطر مشکلات در زمینه بروز آوری تجهیزات ، الان با مجموعه ای از تسلیحات ناهمگون و گاهی ناسازگار با هم در سطح واحدهای مختلف نیروهای نظامی روبرو هستیم که منجر به افت عملکرد و کاهش توانایی برای بقا پذیری در موارد واقعی خواهد شد. راه حل هایی برای این موضوع می توان پیشنهاد داد که البته می تواند به صورت راه حل موقت یا قطعی در نظر گرفته شود . به عنوان یک راه تسکینی و موفت می توان از تجمیع تسلیحات خاص و مشابه در واحد های مشخص استفاده کرد و در صورت نیاز به صورت ماموریتی بین واحدهای مختلف از آنها استفاده کرد .. قبل از انقلاب این روش در مورد نیروی هوایی به صورت واضح داشت استفاده می شد و مثلا پایگاه اصلی مدلهای مختلف هواپیماهای خاص در پایگاههای مختلف قرار داشت . الان بیشترین مشکل در این زمینه با توجه به گستردگی زیاد نیروی زمینی ، در این نیرو وجود دارد . به عنوان مثال تجمیع تانکهای چیفتن موجود در تمام واحدهای زرهی کشور در چند تیپ زرهی خاص و تجمیع تانکهای تی 72 و کرار در چند تیپ زرهی دیگر و در صورت استفاده از مثلا تانکهای ام 60 یا تی 55 ، جمع آوری آنها در واحدی خاص . طبیعی است که قدم بعدی که به عنوان راه حل واقعی می تواند استفاده شود نوسازی این تسلیحات در واحدها است که باید به ترتیب و از سطح قدیمی ترین یا تجهیزات تقریبا از رده خازج شروع شود . به این شکل مثلا در نیروی زرهی یگانی که دارای تی 72 و کرار است و فعلا برای ما کاربردی تلقی می شود درگیر بازسازی و نوسازی کلی و دریافت تجهیزات جدید نخواهد شد و عملکرد خودش را از دست نخواهد داد و به طور همزمان ضعیفترین بخش مانند واحدی که ام 60 دارد با بازسازی و نوسازی ( جایگزینی تجهیزات در حد امکان ) ارتقا خواهد یافت و توان بیشتری پیدا خواهد کرد . این کار را می توان یک چرخه در نظر گرفت که همواره باعث می شود سطح توانایی نیروهای شما افزایش پیدا کند ، بدون این که نیروهای سطح بالاتر و با عملکرد بالاتر شما را درگیر نوسازی کند و توان عملکردی آنها را کاهش دهد .
  11. 1 پسندیده شده
    موضوع اصلی بعدی در سطح نیروهای نظامی که اتفاقا گاهی وقتها به خاطر این دوگانگی و همپوشانی و موازی کاری ها مشکلات موجود در آن بدتر هم می شوند ، موضوع نوسازی در سطح نیروهای نظامی است . یک مشکل اصلی که در این مدت برای نوسازی وجود داشته است تحریمهای نظامی عمده ای است که از بعد پیروزی انقلاب اسلامی بر علیه بخش نظامی ما اتفاق افتاد و تقریبا بجز موارد خاصی امکان دریافت تجهیزات جدید به وجود نیامد . مشکل دیگری که در این زمینه وجود دارد و کاملا بارز به نظر میرسد موازی کاری در سطح نیروهای نظامی و گاهی وقتها حتی وزارت دفاع به عنوان رقیب سوم است که همان منابع خیلی کم اختصاص یافته را هم بی اثر و کم اثر می سازد . مشکل عمده بعدی تعریف نشدن درست موضوعات تحقیق و توسعه و روابط اقتصادی در رابطه با نیروهای نظامی است و نقش وزارت دفاع در این زمینه هم کاملا نادرست به نظر می رسد . در نهایت به نظر می رسد برنامه ریزی در سطح مدیریتی و کلان نیز برای بازسازی منطقی نیروها وجود ندارد و این امر نیز بیشتر به علت ناآگاهی سطوح تصمیم گیر از وضعیت فعلی و عدم تعریف درست از وضعیت مورد انتظار در سطح نیروها است .
  12. 1 پسندیده شده
    اولین ماموریت رسمی برای عقرب روسی تست جنگ افزار هواپرتاب مافوق صوت مسکو: پس از عملیاتی شدن رسمی جنگنده سوخو-57 در نیروی هوایی روسیه در دسامبر 2020 ، نخستین سری تحویلی این جتها به پایگاهی در منطقه نظامی جنوب روسیه مستقر شدند و اینک خبرها حاکی از آن است که روسها در نخستین نقش جدی ، ماموریت تست تسلیحات هواپرتاب مافوق صوت را به این جنگنده محول نموده اند . گرچه این جنگنده روسی ،از میانه سال 2019 در خط تولید قرار داشت ، انتظار نمی رود که کمیت قابل توجهی از آنها تا سال 2027 وارد خدمت گردد که این مساله را می توان به برنامه نیروی هوایی روسیه برای تطبیق پیشرانه های قدرتمندتر ساتورن با 30 درصد نیروی رانش بیشتر تا سال 2022 مربوط دانست . با توجه به این مساله ، سوخو-57 برای نیروی هوایی در حال تجدید سازمان روسیه ، تا فرارسیدن زمان پیش بینی شده ، حکم یک بستر آزمایش را به منظور تطبیق فناوری جدید در حوزه های اویونیک و تسلیحات خواهد داشت تا به محض گسترده شدن خط تولید ، محصولی پیشرفته عملیاتی گردد . درواقع ، برنامه تولید سوخو-57 بزرگترین قرارداد نظامی دولتی روسها تا سال 2027 است ( با علم به اینکه توسعه بالستیکی به جامانده از دوران اتحاد شوروی همچنان ادامه دارد . م ) تا آن زمان ، مراحل تکامل فناوری های در حال توسعه جنگنده نسل ششم نیز به دوره بلوغ خود نزدیک میشود و این به روسها اجازه می دهد تا ضمن ادغام این فناوری ها با سوخو-57 و رقابت با جتهای نسل ششم غربی ، برنامه خود را برای نسل بعدی جنگنده های نیروی هوایی که با کاراکترهایی نظیر کاربرد هوش مصنوعی ، طراحی هواگرد رزمی با گزینه انتخابی دوتایی سرنشین دار/ بدون سرنشین و احتمالا تسلیحات انرژیِ مستقیم ، با سرعت بیشتری پیش برند . بدین ترتیب ، عملیاتی شدن جتهای میگ-31 مسلح به مهمات فراصوت هواپایه از اوایل سال 2018 موجب شده تا سوخو-57 به اولین جنگنده حامل اصلی چنین مهماتی تبدیل گردد . درواقع ، پیش بینی ها براین قرار دارد که روسها مشغول توسعه یک نمونه کوچک شده از مهمات KH-47M2 هستند که هم اکنون مراحل اولیه توسعه خود را پشت سر می گذارد و به شکل خاص برای سوخو-57 در نظر گرفته شده است . با توجه به این پیش بینی ، تصور می شود که اولین جنگنده سوخو-57 تحویلی به بستر آزمایش این موشک تبدیل شود که طبق گزارشها ، با سرعتی در حدود 10 ماخ و بردی برابر 2000 کیلومتر ،ضمن حفظ قدرت مانور، قابلیت رهگیری توسط پدافند مدافعان را بسیار سخت تر می کند . این پرتابه به احتمال بسیار زیاد برای انهدام اهداف واقع در زمین و دریا استفاده خواهد شد . به گفته ناظران نظامی ، این موشک با توجه به مشخصات اعلامی ، عمدتا می بایست بر علیه اهدافی با ارزش بالا نظیر فرودگاه های نظامی ، ناوگروه های رزمی هواپیمابر و سامانه های پدافند هوایی کاربرد داشته باشد . جدا از تست KH-47M2 ، مهمات هوا به هوای R-37M نیز بعنوان یک پرتابه فراصوت ، میتواند بر علیه بمب افکن های سنگین ، ای وکس ها ، سامانه های جنگ الکترونیک هواپایه به کار رود . علاوه براین ، پرتابه های کروز ضد کشتی فراصوت نیز به سلاح های استاندارد سوخو-57 نیز اضافه خواهد شد . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : بن پایه
  13. 1 پسندیده شده
    خوب با اجازه دوستان چراغ اول رو خودم روشن میکنم : مدتی قبل و در یک تاپیکی پیشنهاداتی رو برای بروز رسانی تایگرهای نیروی هوائی مطرح کرده بودم. با اجازه دوستان و مدیران محترم ؛ تکمیل شده اون پیشنهادات رو با نیت ساخت جنگنده سبک وزن بومی در اینجا بازنشر میکنم : بسته پیشنهادی بنده برای ساخت جنگنده سبک نیروی هوائی : جنگنده ایرانی شماره -1 (آذرخش پارسی) (Iranian Fighter-1 = IF-1 (Persian Thunder ( جنگنده سبک وزن چند منظوره ) بخش اول - پیکربندی سازه : از آنجائی که دهه ها از اولین پرواز پرنده F-5 Tiger در آسمان ایران می گذرد و باز هم از آنجائی که بیشترین تنوع بروز رسانی و تولید نسخه های متنوع ( سیمرغ ، آذرخش ، صاعقه 1/2 ، کوثر و ... ) بر روی بدنه جنگنده اف-5 های نهاجا صورت پذیرفته است ، می توان امیدوار بود که توان ساخت بدنه این جنگنده بصورت 100% در داخل کشور وجود دارد. پس بنده هم برای پیشنهاد ساخت جنگنده سبک چند منظوره داخلی ، از بدنه تایگر کمک می گیرم. اما بدنه اف-5 دارای نواقصی ساختاری هست که می بایست برای طراحی جنگنده بومی این نواقص را برطرف نمود. شاید یکی از مهمترین ضعف های F-5 بالهای کوچک آن باشد که با تعداد پایلون های محدود (7 عدد ) توان چندانی برای حمل تسلیحات ندارد. برای تغییر بالها می توان به سراغ دو گزینه پیش و پس از اف-5 رفت. نخست جت جنگنده N-102 که پیش طرح اولیه نورتروپ بود و بعدها به F-5 تغییر یافت. دوم جت جنگنده F-16XL . شاید در نظر اول مقایسه این دو جنگنده عجیب به نظر برسد ، اما خصلت مشترک هر دو جنگنده بال دلتای آنهاست. N-102 جد اولیه F-5 Tiger F-16 در کنار F-16XL با بال دلتا آذرخش پارسی هم می تواند با دارا بودن دو بال دلتای محدب نظیر F-16XL با کمترین تغییرات در طراحی تعداد پایلون های خود را به دو برابر افزایش دهد به تعداد پایلون های نسخه پیشنهادی F-16XL توجه کنید پوشش بدنه : بارها توسط مقامات دفاعی ما اعلام شده که ما توان تولید مواد جاذب رادار رو داریم. پس چه بهتر هست که بدنه جت های آذرخش رو با مواد جاذب رادار پوشش بدیم تا توان ماندگاری اون ها رو در میدان نبرد افزایش بدیم. اما اگر خودمون توان تولید این مواد رو نداریم ، بهتر هست که بیخیال این بخش بشیم. چون هم کشورهای کمی از این دانش برخوردار هستند ، هم این اندک کشورها چنین چیزی رو در اختیار ما قرار نمیدهند و اگر هم قرار بدهند قطعا پول خون اجدادشون رو طلب خواهند کرد. مخازن سوخت : یکی از عمده ترین مشکلات تایگرها ، برد نه چندان زیاد عملیاتی و مداومت پروازی نه چندان زیاد اونها هست. که البته میشود با مخازن سوخت خارجی این مشکل رو حل کرد. اما بخاطر محدودیت تعداد پایلون های حمل سلاح توسط این پرنده رزمی ، اینکار مقرون به صرفه نیست. پس بهتر است که برای طرحی جت آذرخش پارسی از مخازن سوخت تطبیقی استفاده کنیم. ( تجربه ای که برزیل با تایگرهاش با موفقیت پشت سر گذاشت) . مخازن تطبیقی سوخت در تایگرهای برزیلی لوله سوخت گیری هوائی : طبیعتا دارا بودن این مزیت برای یک پرنده رزمی نیاز به توضیح چندانی ندارد و قبلا هم در یکی دو پرنده موجود نهاجا این تجربه به ثمر نشسته است و توان داخلی کافی برای آن وجود دارد. ( اف-5 و میگ - 29 ) پس قطعا و بی هیچ تردیدی می بایست که جت جنگنده سبک آذرخش دارای چنین قابلیتی باشد تا توان ماندگاری بر فراز آسمان اش متناسب با نیازهای امروز میدان نبرد دسته بندی گردد. تایگر نهاجا مجهز به لوله سوخت گیری هوائی موتور : طبیعتا موتور کم توان J-85 توان تحمل و پوشش دادن این همه تغییرات ( در کل سنگین تر شدن هواپیمای آذرخش نسبت به تایگر ) را ندارد پس بهتر است که برای این جنگنده بدنبال یک موتور جدید با قابلیت های بالاتر باشیم. به عقیده بنده بهترین گزینه برای جنگنده آذرخش استفاده از موتور RD-93 روسی است. موتوری که پیشتر در جنگنده JF-17 چین/ پاکستان هم استفاده شده و راندمان بهتری نسبت به J-80 و هم خانواده های تولید داخل آن دارد. موتور RD-93 جنگنده JF-17 هر چند موتور WS-10 چینی که در جت های J-10 ، J-11 ، J-15 و J-16 چینی کارنامه قابل دفاعی داشته ، هم میتواند گزینه مطلوبی برای جنگنده سبک ایرانی باشد موتور WS-10 چینی ؛ گزینه ای مطلوب برای آذرخش پارسی بخش دوم - تجهیزات الکترونیک ( اویونیک ) نصب نمایشگر بالاسری : داشتن هود یا همان نمایشگر بالاسری (HUD) امروزه جزء لاینفکی از جنگنده های رزمی می باشد و ظاهرا در پروژه کوثر هم نشان داده شده که آذرخش ها توان تجهیز به این قابلیت را دارند. ( توان بومی برای این کار وجود دارد.) پس وجود چنین قابلیتی در جنگنده سبک وزن داخلی ضرورتی غیر قابل انکار و لازم الاجراء می باشد. نمایشگر چندگانه رنگی درون کابین (MFD) : وجود حجم بالائی از عقربه ها و نمایشگرهای آنالوگ ، بخش زیادی از توجه خلبانان تایگر را به خود معطوف میدارد که با نصب یکی الی دو نمایشگر دیجیتال ، در داخل کابین جت آذرخش فضای کابین برای مدیریت پرواز توسط خلبان بسیار بهینه خواهد شد. این اتفاق هم ظاهرا در قالب پروژه کوثر اتفاق افتاده ( هر چند واقعا نیاز نیست که هر عقربه را با یک صفحه نمایشگر جایگزین نمود و نهایتا 1 الی 2 صفحه نمایش کافی است ) رادار هوا به هوا : تجهیز جنگنده های آذرخش به راداری نسبتا قدرتمند ، ضرورتی است که شاید به سختی بشود دلیلی برای رد این نیاز آورد. با توجه به توسعه بسیار زیاد دانش راداری در کشور ، یقینا با اندکی همت و متمرکز کردن یافته ها ، داشته ها و دانش های کسب شده در این راه ، امکان ساخت یک رادار هوا به هوای کارآمد در کشور وجود دارد تا جنگنده بومی ایرانی مجهز به یک رادار بومی نیز گردد. اما در صورت عدم توانمندی صنایع داخلی ، شاید بتوان از چین ، روسیه و برخی کشوهای دیگر در این زمینه طلب کمک نمود. سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین : یکی دیگر از ضرورتهای جنگنده سبک چند منظوره در قرن جدید ، وجود سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین است. تجربه ای که پیشتر در بروز رسانی تایگرهای سنگاپوری ، تایوانی و شیلیائی هم دیده شد. شاید در این حوزه تکنولوژی کافی در کشور وجود نداشته باشد ، اما براحتی میتوان از طریق دیگر کشورها به چنین سامانه ای دست پیدا کرد. سامانه ناوبری و هدایت : برای این منظور میتوان آذرخش ها را به سامانه ناوبری ماهواره ای دوگانه ( GPS / گلوناس ) مجهز نمود. سامانه تشخیص عوارض زمین : هم اکنون سوخو 24 های نهاجا مجهز به سامانه تشخیص عوارض زمین هستند. این قابلیت به خلبان کمک میکند تا در شب یا شرایط بد آب و هوائی پرواز ایمن تری را پشت سر بگذارد و در تعیین مسیر هم دچار خطا نشود. با توجه به تبحر بالای صنعتگران ایرانی در مهندسی معکوس ؛ امکان ساخت نسخه بومی چنین سامانه ای در کشور دور از ذهن نیست و میتوان جنگنده آذرخش را به این سامانه مجهز نمود. کابین هماهنگ با دوربین دید در شب : بنده در ارتقاء های F-5 در کشورهای مختلف با چنین قابلیتی مواجه نشدم اما جنگنده سوخو 25 ام اس در بروز رسانی خودش از چنین قابلیت توانمندی برخوردار است که با تهیه آن از روسیه میتوان قابلیت پرواز در شب آذرخش را بسیار ارتقاء دهد. سامانه شناسائی دوست از دشمن :پیش از این F-5-2000 های ترکیه به این سامانه مجهز شده اند. جنگنده های بومی آذرخش ما هم میتوانند با تکنولوژی بومی و در صورت عدم وجود دانش این کار در کشور با کمک چین و یا روسیه به این قابلیت مجهز بشوند. بخش سوم - تسلیحات و توان رزمی پوشاله / شراره : تایگرهائی که ایران خریداری نموده بود فاقد امکان استفاده از چف و فلیر ( پوشاله / شراره ) برای بقاء پذیری بیشتر در میدان نبرد بودند. اما امروزه این ابزارهای دفاعی به جزء لاینفکی در پرنده های رزمی مبدل شده اند و ضروری است که هر جت جنگنده ای که ساخته میشود به این ابزارها مجهز بشوند. هر چند ظاهرا در سال های پس از جنگ برخی از تایگرهای ایران هم با توان بومی به این امکان مجهز شده اند. هشدار قفل لیزری و راداری : قطعا و بی هیچ تردیدی ضروری است که جت های آذرخش ما به سامانه هشدار دهنده قفل لیزری و قفل راداری مجهز بگردند تا در برابر موشک های شلیک شده به این پرنده ها ، امکان بقاپذیری بیشتری در میدان نبرد داشته باشند. نرم افزار پرتاب بمب های سقوط آزاد : سوخو 24 در ارتقاء به مدل M2 از یک نرم افزار بهینه شده بهره گرفته است که باعث میشود تا خلبان در مناسب ترین زمان اقدام به رها سازی بمب های خود نماید. میتوان این نرم افزار را از طریق روسیه تهیه نمود و آذرخش ها را به این نرم افزار مجهز کرد. سامانه هدف گذاری لیزری : با توجه به توان مناسب پهپادی ایران ، امکان عملیات مشترک آذرخشها با همراهی پهپادهای رزمی و پهپادهای شناسائی ، خارج از تصور نیست. حال اگر جت های آذرخش تولید شده توسط ما مجهز به سامانه هدف گذاری لیزری بشوند ، میتوانند بزرگترین نقیصه تایگر - جد اعلای آذرخش - ( یعنی توان کم حمل تسلیحات ) را با هدایت پهپادهای رزمی ایرانی به سمت هدف بصورت قابل قبولی ارتقاء ببخشند. همچنین پهپادهای شناسائی هم میتواند با استفاده از سیستم هدف گذاری لیزری خود ، موشک ها و بمب های آذرخش را به سمت هدف ، هدایت دقیق تری بکنند. جنگ افزار : در این زمینه طیف متنوعی از تسلیحات هواپایه در ایران ساخته شده است که امکان نصب بر روی آذرخش های پارسی را دارند. موشک هوا به هوا فاطر : نسخه تولید داخل بر اساس موشک سایدویندر آمریکائی. هر چند پروژه فاطر بخاطر وجود تعداد نسبتا بالای سایدویندر موجود در انبار به تولید انبوه نرسید اما پس از تولید جنگنده بومی برای حضور در بازارهای بین المللی ، این جنگنده نیاز به موشکی دارد که توان مچ شدن با سامانه های این هواپیما را داشته باشد و میتوان مجددا پروژه فاطر را به جریان انداخت. موشک هوا به زمین بینا : موشک هوا به زمین بینا در واقع نسخه تولید داخل و مهندسی معکوس موشک ماوریک است. هر چند تایگر در حالت نرمال امکان استفاده از ماوریک را ندارد ، اما تایگرهای تایوانی نشان دادند که با ایجاد تغییر در نمایشگر این جنگنده ، توان حمل و پرتاب ماوریک را هم دارند. پس شلیک بینا از آذرخش ، گزینه غیر محتملی نیست تایگر به روزرسانی شده تایوان با قابلیت حمل و شلیک ماوریک موشک هوا به زمین زوبین : موشک 560 کیلوگرمی با برد 20 کیلومتر موشک هدایت لیزری ستار : خانواده موشک های هدایت لیزری ستار ( ا/ 2 / 3 /4 ) امکان حمل و پرتاب از آذرخش پارسی رو خواهند داشت. موشک هوا به زمین کایت : موشک هوا به زمین که علاوه بر اصابت مستقیم به هدف ، توان حمل کردن 172 بمبلت ریز ضد نفر/ضد تأسیسات را دارا می باشد. موشک کایت از پیشران ماوریک بهره می گیرد. راکت هایدرا انواع بمب های هدایت شونده ، سقوط آزاد و همچنین بمب های خوشه ای ( قدر ، قاصد ، سیمرغ ، یاسر ، یاسین ، بالابان ، سری مارک ، سری فاب و ... ) ============== ادامه دارد ... پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ممکن است که برخی از این قابلیت ها در حال حاضر در کشور بطور 100% تحقق پذیر نباشند. پس دوستان به بزرگی خودشان ببخشند پ.ن 3 : ممکن است برخی دوستان هم پیشنهادات دیگری برای جنگنده سبک بومی کشور داشته باشند که خوشحال میشوم که با این پیشنهادات دوستان هم آشنا بشویم. پ.ن 4 : بی صبرانه منتظر مشارکت دوستان در این تاپیک ( بجای نوشتن پیشنهادات در بروز رسانی ) و خواندن پیشنهادات شان هستم.
  14. 1 پسندیده شده
    اصلاح خبر:تصویری که تحت عنوان نوشته جالب روی سامانه موشکی جدید سپاه UAE (مخفف امارات متحده عربی) هیچ ارتباطی به امارات ندارد و مربوط به دسته‌بندی موشک‌ها میباشد و این موضوع در موشک‌های دیگر مشخص است و نوشته تفاوت دارد، امارات در اندازه‌ای نیست که نام آن بر روی موشک‌های ایران نوشته شود
  15. 1 پسندیده شده
    معاون درمان ستاد ملی مقابله با کرونا : https://www.alef.ir/news/3990801071.html 8 ماه پیش و در آغاز آشکار شدن همه گیری کرونا در کشور و در زمانی که ترس فزاینده ای از این بیماری در کشور و جهان به وجود آمده بود در مقاله بالا آوردیم که :
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ادعایی که مطرح شده ..... حالا طرف هندی از گذشته سابقه کار با جتهای روسی را دارد ، ضمن اینکه قرار داد رافال را هم بستند و از قبل هم با جتهایی مثل میراژ2000 سروکار داشتند ، حساسیت انها روی این برنامه ، بدلیل رقابت همزمان آنها با چین و پاکستان هست که : برنامه جنگنده تاکتیکی پیشرفته (ATF) از سال 1983 ، برنامه جنگنده ضربتی مشترک ( JSF) از سال 1986 و پکفا به قولی از 1979 آغاز شده ، در یک روند استاندارد ،انتظار میرفت که پکفا از همه زودتر وارد خدمت رزمی بشود ولی از هم پاشیده شدن کشور سازنده در سال 1991 برنامه را تا 2002 عقب انداخت . ضمن اینکه فلسفه نیازمندی روسها و سرمایه گذاری همزمان روی5 مدل جنگنده برای رفع نیازداخلی و کسب سهم بازار خارجی باعث شد تا منابع برخلاف طرف آمریکایی که روی 2 مدل متمرکز شده بود، پراکندگی بیشتری داشته باشد . اختلاف ارقام تولید شده یحتمل به این دلیل هست . در خصوص موارد مطرح شده ، این استناد انجام شده ... پیکربندی سوخو-57 ، بعنوان یک بستر برای معرفی یک جنگنده میان نسلی ( نسل 5/5 ) تا معرفی هواگرد نسل ششم روسی احتمالا مورد استفاده قرار می گیرد . ان چیزی که الان مطرح هست ، اینکه روسها ترکیبی از سازه جنگنده نسل 5 را با فناوری های توسعه یافته نسل شش ترکیب میکنند تا از مسیر صادرات ان به خریداران احتمالی ، منابع مورد نیاز را برای توسعه نسل بعد هواگردهای رزمی خودشون فراهم کنند . پی نوشت : خواهشا" تصاویر مورد استفاده را یا بصورت لینک بگذارید یا در گالری آپلود بفرمایید ، شاید 10 سال دیگر ، یک بنده خدایی به این تصاویر نیاز پیدا کرد ...
  17. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم بر فراز کوزوو عملیات ناتو بر فراز اسمان کوزوو درس هایی تاریخی برای هر علاقه مند به مباحث پدافند دارد ذکر این نکته لازم است بررسی این بخش از تاریخ باعث بروز سوتفاهم هایی نیز شده است ریشه این سوتفاهم ها در تعداد بسیار کم پرنده منهدم شده سرنشین دار از جمله جنگنده ها توسط پدافند هوایی صربها( در مقایسه با تعداد پروازهای انجام گرفته طرف مقابل) و از جهت دیگر نادیده گرفتن همزمان این نکته یعنی قدیمی بودن بخش بزرگی از دارایی پدافندی هوایی صربها میباشد. البته نکاتی مانند مجهز بودن بخشی از این دارایی به سیستم های اپتیکی وحراراتی IR و ناچار شدن تمامی پرنده های ائتلاف به پرواز در ارتفاع بالای 10,000 ft و یا تلفات نسبتا بالای پهبادهای شناسایی ائتلاف ( بالای 47 فروند) از جمله مواردی هستند که بررسی این بخش از تاریخ نظامی را هیجان انگیزتر میسازد. سازمان پدافند هوایی صربستان متشکل از تجهیزات معمول شوروی در دهه 70 الی 80 میلادی بود بخش رو به کاهشی از این تجهیزات شامل سامانه سام-2 بود و تعداد کمی سامانه سام-3 Pechora که به تازگی مدرنیزه نیز شده بودند از دارایی های با ارزش این ارتش به حساب می امد.پیش از شروع جنگ داخلی یوگسلاوی فرماندهی پدافند این کشور دارای 6 باتری سام-2 بود که شامل 40 لانچر تک ریل بود جالب است بدانید تا اوایل سال 1999 تنها 3 باتری از این سامانه عملیاتی و اماده جنگ بود.همچنین 14 باتری سام-3 با 60 لانچر چهار فروندی نیز از تجهیزات دیگر یوگسلاوی بود که حدود 50 لانچر عملیاتی تا سال 1999 موجود بود. دفاع هوایی میدانی این نیرو نیز شامل چهار باتری از سامانه سام-6 بود که دوتای انها توسط صربها در منطقه کوزوو مستقر شده بودند تا قبل از شروع جنگ داخلی 70 درصد از این سامانه اماده عملیات بود که این رقم به 25 درصد در طول جنگ داخلی در سال 1999 رسیده بود.این دارایی شامل شش رادار مستقل 1S91 نیز بود که هر رادار چهار لانچر را تغذیه می کرد.که همین امر انعطاف پذیری این سامانه را تا حد زیادی کم کرده بود. در بخش پدافندی کوتاه برد تجهیزات شامل سامانه های سام-9و سام-10 و سام-13 بود که البته بخش بزرگی از ان سام-9 بود شامل 113 لانچر ان در دهه 70 میلادی تحویل یوگسلاوی شده بود.وحتی موشک نیز تحت لیسانس در داخل کشور تولید شده بود.علاوه بران 17 سامانه سام-13 نیز که نسبتا مدرن تر نیز بودند در دهه80 تحویل این کشور شده بود که برخلاف سام-9 از قابلیت تفکیک هدف از فریب دهنده های حرارتی نیز برخوردار بود.در کنار این سامانه ها صربها در تلاشی داخلی موشکهای هوا- هوا حرارتی ساخت شوروی از جمله موشکهای ار73 و ار 60 را نیز در قالب سامانه های زمین به هوا برروی ارتفاعات مهم تحت عنوان Pracka (تیرکمان)استفاده میکردند و حتی بعدها ادعای موفقیت موشک ار73 در انهدام هدف نیز اعلام شد که البته اسناد قابل دفاعی برای ان منتشر نشد. پایان بخش-1 نصب موشکهای ار73( تصویر بالا) و ار 60 (تصویر پائین) روی خوردو زرهی Praga M53/59 توسط مرکز تحقیقات دفاعی و مرکز تست نیروی هوایی یوگسلاوی منابع http://pvo.guns.ru/russia/index5.htm
  18. 1 پسندیده شده
    دیروز و درخلال بازید رئیس جمهور صربستان آلکساندر ووچیچ از پایگاه سوم پدافند هوایی این کشور و در حین مراسم تحویل 6 سامانه پدافند هوایی پانتسیر -اس 1 به ارتش این کشور مقامات و فرماندهان نظامی صرب یک قطعه از بدنه هواپیما رادارگریز امریکایی اف-117 که توسط ارتش این کشور در سال 1999 منهدم شده بود به عنوان یادگاری به وی اهدا کردند.
  19. 1 پسندیده شده
    بسم ا... تافلر در کتاب خودش ، جنگ و ضد جنگ ، بقاء در آستانه قرن و بیست ویکم ، شمه ای از این وضعیت را به تصویر کشیده بود نظر لطف شماست جناب EMP صرف نظر از عکس العمل دوستان به پست جنابعالی که یک مقدار تعجب برانگیز بود ، و در تایید فرموده شما باید یک یاد آوری جالبی را خدمت جنابعالی عرض بکنم جامعه شناس (و یا در حقیقت آینده شناس ) آمریکایی ، مرحوم آلوین تافلر ، در کتاب خودش ( جنگ و ضد جنگ ، بقاء در آستانه قرن بیست و یکم / چاپ نخست ، 1374 ، ترجمه شهیندخت خوارزمی ) به نکات جالبی اشاره می کند که بیان همه آن در این تاپیک شاید مقدور نباشد ولی شاید مقداری ، منظور جنابعالی را تبیین کند . وی در صفحه 120کتاب بسیار ارزشمند خودش ، عبارتی را بکار می برد با عنوان " خندیدن در سپهر اطلاعاتی " ( INFO- SPHERE) . سپهر اطلاعاتی جایی هست که از روی مزاح ، اعتقاد براین هست جامعه شناسان پس از مرگ بدانجا می روند . در سپهر اطلاعاتی ، یک جامعه شناس ایتالیایی به نام " گائناتو موسکا ، با تمسخر درحال خندیدن به ماست . وی از خود میپرسد که چرا سیاستمداران باهوش ، کارشناسان سیاست خارجی و.... وقتی شعله های جنگ های منطقه ای پس ازپایان جنگ سرد شعله ور شد ، متعجب شدند ؟؟ موسکا در کتاب خودش ، " طبقه حاکم" می نویسد : " هر گاه جنگی در مقیاس وسیع خاتمه یابد ( در اینجا میان دو ابرقدرت ) ، آیا این جنگ در مقیاسی کوچک ، میان خانواده ها ( در اینجا کشورها ) آغاز نمی شود ؟؟ " حالا کمی جلوتر ، در صفحه 184 و در ذیل بخش " سلاطین خواب آلود مواد مخدر" تافلر چنین می نویسد : " مجسم کنید ، خانه سلطان توزیع چنین چیزی ، در ترکیه شناسایی می شود ، تیمی از نیروهای ویژه ارتش ترکیه برای دستگیری بدون سروصدای وی ، به داخل اتاق ها ، مواد آرام بخش می پاشند و پس از مدتی ، گاردها و سران باند را در حالی که گیج هستند ، بازداشت می کنند " وی بطور خاص از " فناوری های غیر مهلک " نام می برد که ممکن است به سلاح اصلی زرادخانه های ارتش ها در نیمه دوم قرن 21 تبدیل شود . وی می گوید : " اگر دشمن نتواند از تانکها و هواپیماهای خود در هرجا و در هر زمانی که نیاز دارد ، استفاده کند ، چه اهمیتی دارد که چند تانک و چند هواپیما داشته باشد ؟؟؟ درواقع ، هر قدر دشمن تجهیزات بیشتری داشته باشد ، یعنی بیشتر خرج کرده و در نتیجه اگر این تجهیزات بطور موقت از کار انداخته شود ، هزینه بیشتری را متحمل خواهد شد " و در صفحه 186 می نویسد : برای مثال ، بازدارنده حرکت ( ANTI-TRACTION) را در نظر بگیرید ، این مواد ، سطوح حرکتی را لغزان کرده و آنها را می توان روی خطوط آهن ، شیبها ، سرازیریها ، تجهیزات ، استفاده کرد . یا تولید گونه ویژه ای از چسب ، برای چسباندن سطوح بطوری که نتوانند حرکت کنند و یا اینکه سوخت مورد نیاز تانکها ، هواپیماها و نفربها را با مهماتی خاص ، آلوده کرد و یا درجه روانی (VISCOSITY) آنها را تغییر داد و یا حتی از " مایع فلزشکن" بر روی زیرساختهای حساس دشمن استفاده نمود . حالا باید دید ، سرمایه گذاری روی این فناوری ها ، در حالی که پایه اصلی دکترین نظامی ما ، روی مبحث جنگ نامتقارن گذاشته شده ، آیا مورد توجه هست ؟؟؟ وی در جای جای کتاب خودش از واژه هایی نظیر " رزمندگان دانایی " ، " جنگ دانایی " ، " تاثیر گذاری روی تصمیم گیری فرماندهان دشمن از طریق نفوذ به شبکه C5ISR و... صحبت می کند ، سئوال ، وقت آن نرسیده که کمی هم به این استراتژی ها فکر کنیم ؟؟ به نظرم تمام این فرموده شما ، طور خلاصه در یک واژه " جنگ بایولوژیک " خلاصه می شود که مشخصاً در حدود 3 دهه است که توسط آزمایشگاههای مجهز دشمنان ما ( بخصوص رژیم عبری ) در حال پیگیری است . پی نوشت : 1- به نظرم ، اگر روی سناریوهای بدبینانه بیشتر تمرکز شود ، نتیجه بهتری خواهیم گرفت ، چرا که سناریوی خوشبینانه ، همانطور که از اسمش پیداست ،خوشبینانه هست . 2- شاید این نظریات در وهله نخست ، مقداری غیر عقلانی به نظر برسد ، اما آیا نظریه ویلبر و ارویل رایت (1903) برای پرواز ، و یا نظریه گالیله در زمان خودش ، غیر عقلانی (براساس دانش آن روز ) نبود ؟؟؟؟
  20. 1 پسندیده شده
    چندی پیش طی یک هم افزایی اندیشکده ای،دو اصطلاح اختراع کردیم به اسم تسلیحات "روانزیستی" ، PSYCHOBIOLOGICAL WARFARE و تسلیحات زیستی اجتماعی، SOCIOBIOLOGICAL WARFARE وضعیت این تسلیحات اینگونه است که بار روانی بسیار بالایی برای اقدامات در سایر حوزه ها اعم از سیاست داخلی، خارجی، روابط بین الملل، رسانه و اقتصاد ایجاد میکنند. کرونا فرهنگ ما رو دستخوش تغییرات عجیبی کرد، تغییراتی که حتی اگر رضا خان هم سر کار بود نمیتونستیم انتظارش رو داشته باشیم، اینکه مساجد تعطیل بشن، آمار مصرف الکل بخصوص الکل صنعتی بشکل کشنده ای بالابره. یا بطور زندگی روزمره ما از آنچه میشناختیم به یکباره به شکلی غریب تغییر وضعیت بده. ایضا اینکه رقابت بر سر نحوه برخورد با بیماری به رقابت سنگین بین کشورها، ایدولوژی ها، احزاب و گروه ها تبدیل بشه. از طرفی پیامد های نسبتا ناشناخته بعدی این بیماری نوید تحولات عظیمی رو میدن که به اندازه خود بیماری ناشناخته هستند. ولی با گذر از این پندمی، آماده شدن اجباری زیرساخت های ملی در برابر سایر پندمی های پیش رو، درس ها، سناریو ها و متغییر های قابل شناسایی بدست میاد، به نحوی که امکان تکرار مجدد پندمی بصورت یک ابزار با اهداف نظامی، یا تغییرات اجتماعی وسیع رو فراهم میکنند. این جمله رو در اهمین مطالعه وسیع آثار این پندمی و جدی گرفتن مطالب این تاپیک قرار دادم. برای مثال الان بحران، ماسک، تخت بیمارستانی و دستگاه تنفسی داریم. اما اگر این بیماری شکل دیگری داشت، مثلا بجای کشتن ناتوان کننده دایمی بود. یا اینکه پوستی بود و از طریق لمس و ایروسل قابل انتقال بود، کلیت شکلی این بحران دچار تغییرات ویژه ای خواهد شد.اما شاید این بیماری جدید ناشناخته بماند و همه رو گرفتار کنه، اما در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، سناریوهایی به نمایش نمیگذارد که خیلی دور از پیش بینی و سنجش باشد. بنابراین لازم است تا پندمی های آینده، از نظر اشکال مختلف ممکنه در بیماری ها مورد سنجش و مدلسازی های وسیع قرار گیرند. چرا که از این به بعد پندمی دیگر رخدادی غافلگیرانه و صرفا برای دیگران نخواهد بود...
  21. 1 پسندیده شده
    حالا که تقریبا مطالب درباره پدافند هوایی یوگسلاوی گفته شد و همچنین این کشور هم به تاریخ پیوسته است دیدن این چند تصویر خالی از لطف نیست! خلبان پرنده رادار گریز امریکایی Dale Zelko سمت چپ و فرمانده یگان سام-3 ساقط کننده صرب Zoltan Dani در دیداری با یکدیگر این دیدار جلوی خانه فرمانده صرب سالها بعد از جنگ در بلگراد صورت گرفته است ! تصویری از ساعت های سفارشی Breitling Navitimer که برای افسران نیروی هوایی و پدافند یوگسلاوی در نظر گرفته شده بود. خدمه صرب و سامانه سام-3 که با یکدیگر F-117A رو ساقط کردند. فرمانده صرب واحد سام-3 و سایر خدمه! این هم کانوپی مرحوم F-117A در موزه هوانوردی بلگراد! این هم تصویری از دم ها F-117A وF-16 تنها پرنده های سرنشین دار شکار شده توسط صرب ها! توپ های ضد هوایی و فعالیت ان در 11 هفته حمله بر بلگراد ادای احترام به سام-3 معروف! متحرک سازی سام-3 توسط صرب ها سالها بعد از اتمام جنگ!
  22. 1 پسندیده شده
    نگاهی به صحنه نبرد میان پدافند هوایی صرب ها و ائتلاف ناتو در قسمت های قبل در چند پست نگاهی به تاکتیک های صورت گرفته از جانب صربها برای مقابله و ناامن سازی اسمان برای نیروی هوایی دشمن وهمچنین حفظ همزمان توان برای فعالیت در بازه زمانی طولانی تری صورت پذیرفت.در این قسمت سعی به بررسی صحنه نبرد و انچه که پدافند صرب ها از خود به نمایش گذاشتند خواهد شد.همانطور که اشاره شد توان پدافندی صربها ترکیبی از سامانه های میانبرد ساخت شوروی همچون سام-2 و سام-3 .سام-6 بوده است( البته بعضی از منابع از فعال بودن سامانه اس-200 به صورت محدود در اطراف بلگراد خبر میدادند چیزی که هیچگاه تایید نشد) و همچنین تعدا نسبتا زیادی سامانه کوتاه برد و توپ های ضد هوایی ارتفاع پایین اسمان را برای صرب ها پوشش میدادند.این ترکیب تا پایان نبرد نتوانست تلفات زیادی از طرف مقابل بگیرد با وجود اجرای اتشی به میزان تقریبی 665 بار که از سوی سامانه های دفاع هوایی صرب صورت پذیرفت 2 فروند پرنده سرنشین دار دشمن سرنگون شد( تعداد زیادی پهباد سرنگون شد) البته قطعا همانطور که در قسمت های قبل اشاره شد حضور دائمی و اجرای تاکتیک های مناسب از سوی صربها باعث کاهش عملیات های موفق ناتو بر علیه نیروهای صرب و همچنین افزایش هزینه های انها نیز شده بود. دایره بزرگ مناطق تحت پوشش سام-5 یا اس 200 رانمایش میدهد البته حضور وفعالیت ان هیچگاه تایید نشد همچنین حضور حداقل 3 باتری سام-6 در کوزوو به رنگ زرد نمایش داده شده است. تاکتیک صربها در این نبرد بر پایه حفظ سامانه های ثابت خود در خاک یوگسلاوی و اعزام سامانه های کوتاه برد و همچنین سامانه متحرک میان برد سام-6 به خاک کوزوو به عنوان صحنه اصلی نبرد استوار بود.از تعداد 22 رادار Straight Flush سامانه سام-6 صربها تنها 3 رادار توسط ناتو نابود شد که با توجه به گستردگی امکانات طرف مقابل و کوچک بودن وسعت صحنه نبرد در جایی همچون کوزوو این عملکرد نمایش مناسبی برای فرار از شکارچیان سرسختی چونTornado ECR و F-16CJ ناتو به نظر می اید.اصلی ترین سامانه صربها برای دفاع از یوگسلاوی سامانه سام-3 بود صربها در یک ارتقا این سامانه را مجهزبه مسافت یاب لیزری و یک سامانه تصویرساز حرارتی کرده بودند.صربها از 14 باتری عملیاتی از سام-3 در این نبرد بهره بردند که شاید شکار معروف یک فروند F-117A رادار گریز و اسیب زدن به یک فروند دیگر از مهمترین اتفاقات تاریخ فعالیت این سامانه باشند.با این حال صربها 80 درصد از سامانه های سام-3 خود را در این جنگ از دست دادند.همچنین صربها 3 باتری سام-2 را به صورت عملیاتی در این جنگ استفاده میکرند که دو سوم از ان در این جنگ از بین رفت. تصویری جالب از پروپاگاندا صربها در ساقط کردن F-117A قدرت تحرک سامانه و بقاپذیری ان در نبرد از مهمترین نکات این نبرد اهمیت متحرک بودن سامانه های پدافندی در بقا و ماندگاری انها میباشد اگر به نمودار زیر نگاه بکنیم این امر استنتاج میشود با اینکه حجم بسیار بالایی از اجرای اتش پدافند سام های صرب برعهده سامانه سام-6 بوده است (477 اجرای اتش) و علاوه بر ان این سامانه حضور مستقیم در کوزوو و صحنه نبرد نیز داشته است امادر مقایسه با سام-3 و دیگر سامانه ها تعداد بسیار کمتری از ان منهدم شده است. نمودار سهم سامانه های مختلف صرب در اجرای اتش برعلیه نیروی هوایی ناتو و سهم بالای سام-6 در این امر همچنین جالب است بدانید بیشترین تهاجم ضد راداری ناتو بر علیه سامانه سام-6 بوده است از مجموع 743 موشک ضد رادار AGM-88 HARM شلیک شده توسط ناتو بر علیه سامانه های راداری صرب ها بیش از نیمی از انها به سوی سامانه های سام-6 شلیک شده بودند ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که سامانه سام-6 از کمترین حفاظت درمقابل موشک های ضد رادار در مقایسه با دیگر سامانه ها مانند سام-3 برخوردار است حتی با وجود چنین شرایطی تحرک پذیری باعث بقا مناسب ان در صحنه نبرد شده بود. در این نمودار سهم هر یک از سامانه های پدافندی صرب از موشک های ضد رادار شلیک شده توسط ناتو بر علیه انها دیده میشود درس هایی که باید اموخت در پایان اگرچه صربها کوزوو را ترک کردند و بسیاری از زیر ساخت های غیر نظامی انها نابود شد اما در طرف مقابل حضور بیش از 1000 پرنده از طرف ناتو در این نبرد هزینه های بسیاری در سرویس و تعمیرات بر روی دست انان گذاشت همچنین صرب ها تا پایان جنگ هنوز هم بخش بزرگی از نیروی های خود را خصوصا در بخش نیروی زمینی به صورت عملیاتی حفظ کرده بودند.این جنگ در زمینه پدافند هوایی درس های گرانبهایی به کشورهای مختلف اموخت کشورهای مختلف مانند بلاروس روسیه وچین سامانه های مختلف شناسایی را تولید و عرضه کردند همچنین نگاه به سامانه های پسیو بسیار پر رنگ تر از قبل شد.دفاع هوایی متحرک به اصل اساسی در پدافند هوایی تبدیل شد وحتی در کشورهای کمتر توسعه یافته هم تاکید زیادی بر ان میشود. ارتقا سامانه های سام -2 وسام-3 کوبایی به سامانه های کاملا متحرک
  23. 1 پسندیده شده
    استراتژی موفقیت آمیز صربها در استقرار نیروهای پدافند هوایی خودی در قسمت های قبل با دارایی های عمده یوگسلاوی در زمینه پدافند هوایی و همچنین نقش شایان سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد صربها برای کاهش حجم عملیات های هوایی ناتو بر علیه نیروهای صرب در جنگ کوزوو اشنا شدیم. استراتژی هوشمندانه صربها در مقابل یک نیروی بسیار قدرتمندتر و خصوصا در بخش هوایی نکات جالبی در زمینه نظامی برجای گذاشت این استراتژی گرفته شده از تفکرات چین کمونیست در جنگ کره و مقابله با نیروهای امریکا و متحدین ان بود.هدف نهایی این استراتژی گرفتن امکان حملات گسترده دشمن برعلیه نیروهای خودی میباشد.بررسی این تفکر در چارچوب نیروی هوایی و پدافند هوایی از انجایی مهم است که این تفکر هنوز هم میتواند در اینده کارایی خود را نشان دهد.پایه این استراتژی به پنهان کردن منابع مهم و تجهیزات ارزشمند از دید دشمن و عدم دسترسی طرف مقابل برای جلوگیری وکاهش حملات بر علیه انهاست.هدف اولیه هر نیروی هوایی در هنگام تقابل با واحدهای زمینی که از تحرک خوبی برخوردار هستند و همچنین از فرماندهی مناسبی هم بهره میبرندانجام دادن تاکتیک هایی می باشد که منجر به اجبار نیروی مدافع به نمایش حجم بیشتری از دارایی های خود در صحنه نبرد است بخشی از این تلاش میتواند به اجرای عملیات های کنترل شده هوایی بر فراز منطقه درگیری باشد این عملیات ها برای فعال کردن نیروی های مدافع و شناسایی انها لازم میباشد.اجرای دقیق این عملیات از سوی نیروی هوایی نیاز به سیستم های شناسایی و مراقبت مدرن ISR و همچنین تسلیحات هدایت شونده دقیق PGM میباشد.تقسیم نیروها مدافع به واحدهای کوچک و پخش انها در شرایط جغرافیایی پیچیده مانند جنگلها کوهستان و همچنین استفاده از محیطهای غیر نظامی و تاکتیک های فریب بهره نهایی استفاده از سامانه های ISR را تاحد زیادی کاهش میدهد. در جنگ کوزوو مهمترین هدف ناتو اجبار نیرو های صرب به خروج از کوزوو و همچنین کمترین تلفات نیروهای ناتو بود همین امر باعث نبود نیروی زمینی قدرتمند از طرف ناتو برعلیه صربها بر روی زمین بود.همچنین نظامیان ارشد صرب با نگاهی کامل به نتایج عملیات طوفان صحرا و درس هایی که از ان اموخته بودند از همان ابتدا شروع درگیری از گسترش توان پدافندی خود برروی زمین به شدت اجتناب کرده بودند.و استفاده از دارایی های خود را برای فعالیت در بازه زمانی گسترده تری برنامه ریزی کرده بودند که این امر با فعالیت های نسبتا گسترده نیروی های پدافند صرب حتی تا روزهای اخر درگیری کارایی خود را به خوبی نشان داد.استفاده از این تاکتیک و همچنین بکارگیری سامانه های شناسایی پسیو مانند تجهیزات الکترواپتیک شاید مهمترین عامل نفس کشیدن پدافند هوایی صربها تا اخرین روز نبرد با ناتو بود. بررسی استفاده از تسلیحات هدایت شونده توسط ناتو ومشکلات ناشی از ان این بررسی با ذکر این نکته صورت میگیرد شرایط استفاده از این تسلیحات با توجه به پیشرفت های گسترده ای که در این زمینه از دو دهه پیش تا هم اکنون صورت گرفته است انطباق زیادی با شرایط حال حاضر ندارد.شرایط بد اب وهوایی و پافشاری نیروهای ناتو بر کاهش اسیب به غیر نظامیان شرایط سختی به برنامه ریزان ناتو تحمیل کرده بود. که همین امر باعث وابستگی نیروی هوایی مهاجم به استفاده از تسلیحات هدایت شونده در حجم وسیع شده بود.در 3 هفته اغازین عملیات تنها 7 شبانه روز با شرایط مناسب اب و هوایی برای انجام عملیات وجود داشت.همچنین در این مدت 50 درصد عملیات های برنامه ریزی شده به دلیل احتمال اسیب جانبی لغو شده بود.جالب است بدانید با وجود این محدودیت ها در 90 درصد عملیات هایی که صورت گرفته شد از تسلیحات هدایت شونده استفاده شده بود.بخش بزرگی از این تسلیحات هدایت ماهواره ای بودند که به دلیل وجود خطاهایی در سامانه های هدف گیری هواپیما حامل و نقشه ها در بعضی موارد به درستی عمل نمیکردند همچنین تسلیحات هدایت لیزری هم در موارد مشابه کیلومتر ها دورتر به زمین اصابت میکردند.همین امر بعدها باعث ایجاد یک سری گفت وگو تحت نام sensor-to-shooter error budget در میان کارشناسان نظامی ارتش امریکا شد.همانطور که قبلا به استفاده گسترده صربها از تجهیزات پدافند هوایی کوتاه برد پسیو و پوشش ارتفاعات پایین پرداخته شد و همچنین عدم موفقیت کامل تسلیحات هدایت شونده همگی از عواملی بودند که محدودیت های شدیدی در انجام موفق عملیات های تهاجمی ناتو ایجاد کرده بودند.این امر با خارج شدن بخش بزرگی از تجهیزات صربها از کوزوو با کمترین اسیب خود را به خوبی نمایان ساخت. خودرو زرهی BOV-3 SPAAG مسلح به 3 توپ خودکار 20 ملم از دیگر تجهیزات پدافند صربها نگاهی به تاکتیک های فریب صرب ها صربها در انجام عملیات فریب نسبتا موفق ظاهر شدند. نیروی هوایی ناتو به بیش از 16 هدف فریب حمله و انها را نابود کردند به دلیل گستردگی تجهیزات پدافند هوایی کوتاه برد صربها و پوشش ارتفاع کم توسط انها خلبانان محدودیت زیادی در پرواز ارتفاع کم وشناسایی دقیق اهداف داشتند این امر همچنین باعث افزایش هزینه های لجستیکی مهاجمین نیز شده بود.جالب است بدانید از 3000 سورتی پرواز انجام گرفته نزدیک به 2000 سورتی به استفاده از تسلیحات ختم شده بود. تصویری از دکوی سام-13 صرب ها تصویری از دکوی سام-3 صرب ها تصویری از یک کارگاه دکوی سازی میگ-29 و یک دکوی میگ-29
  24. 1 پسندیده شده
    مروری بر خونین ترین روز سرکوب پدافند هوایی صرب ها در هر جنگی شاهد اتفاقات عجیبی هم هستیم وقتی که یک خلبان کارکشته میگ-29 توسط یک موشک ضد رادار کشته میشود! ژنرال صرب Velickovic از باتجربه ترین خلبانان ارتش یوگسلاوی بود او سابقه پروازهای متعدد با جنگنده هایی مانند میک-21 . میگ-29 در پرونده کاری خود داشت.( از نظامیان بسیار مورد احترام صربها میباشد که هر ساله مراسم یادبودی در محل دفن او برگزار میشود)در روز 70 از حملات گسترده ناتو برعلیه نیروهای صرب تصمیم به حملات گسترده ای به تجهیزات ذخیره و نیروهای صرب در کوزوو گرفته شد.در این حمله 32 قطعه از تجهیزات توپخانه ای و ده ها خودرو نظامی صربها نابود شدند.(جالب است بدانید از مجموع 575 عملیات هوایی ناتو برعلیه صربها 197 حمله مستقیم و 70 عملیات SEAD برعلیه پدافند هوایی صربها صورت گرفته بود.) در روز ذکر شده از حملات ناتو برعلیه صربها تصمیم به انجام یک حمله به یک مرکز سام-6 صرب ها واقع در کوزوو در کنار حملات دیگر گرفته شد. فرمانده این مرکز پدافند برعهده ژنرال صرب Velickovic بود این ژنرال در اتاق کنترل رادار جستجو سام-6 Straight Flush هدف یک موشک ضد رادار قرار گرفت و به همراه 4 تن از نیروهای خود در این شب کشته شد. تصویر سنگ قبر ژنرال Velickovic و مادرش که چهار سال بعد از مرگ پسرش فوت شد. ژنرال و سایر خدمه کشته شده در عملیات سرکوب
  25. 1 پسندیده شده
    منپادها و نقش انها در جنگ کوزوو صربها در کنار سامانه های میان برد خود واحدهای کوچک اما در شمار بالایی از نظر تعداد مجهز به سامانه های منپاد چون سام-7 تدارک دیده بودند البته حضور منپاد های جدیدتر چون سام-16 و سام-18 درتعداد کم در میان این بخش از نیروها گزارش شده بود.جالب است بدانید یوگسلاوی سامانه Strela-2M را در این کشور تحت نام Strela-2M2J Sava تولید کرد که به همین دلیل از سامانه های پرکاربرد نیز بود.قزاقستان هم با فروش 75 منپاد سام-16 کل دارایی سامانه های دوش پرتاب یوگسلاوی را به عدد 850 رسانده بود. ناتو تهدیدات ناشی از موشک های هدایت حرارتی را با توجه به تجربه عملیات طوفان صحرا در زمره تهدیدات بزرگ تلقی کرده بود اعتقاد کلی بر این بود سامانه های مبتنی بر هدایت راداری را میتوان با اقدامات معمول وسنتی سرکوب پدافند هوایی SEAD و همچنین اقدامات الکترونیک ECM از میان برداشت .اما برخلاف سامانه های راداری سام های مبتنی برهدایت پسیو حراراتی با توجه به کوچک بودن وقابلیت تحرک بالا توانایی ایجاد تهدیدات بالایی را دارند البته در این میان سام-7 و سام-9 به دلیل داشتن سیکرهای نسبتا قدیمی در مقابل اقدامات فریبی چون پرتاب فلرها مقاومت زیادی از خود نشان نمیدادند اما در این بین سام-16 و سام -18 وهمجنین سام های 13 به دلیل داشتن سیکرهای جدید و قدرتمند تهدید عمده شمرده شدند و برنامه ریزان هوایی را مجبور به صدور دستور العمل پرواز بالای ارتفاع 10000ft کردند و در کنار ان پرواز باگردهای تهاجمی اپاچی در فاصله نسبتا دور از خطوط صربها و بی میلی فرماندهان امریکایی به حضور گسترده این بالگرد نشان از تهدیدات بالا ناشی از منپادهای جدید بود. محدودیت های ناشی از ارتفاع پروازی نتایج مثبت خود را به خوبی نشان داد اگرچه گزارشات مربوط به اسیب ناشی از منپادها در مقایسه با میزان پرواز هواپیماهای طرف مقابل محدود بود. اما نکته بسیار مهم این بود استفاده از این سلاح باعث ایجاد محدودیت بسیار شدید و کاهش فعالیت های هوایی نیز شده بود با توجه به شرایط اب و هوایی ناتو بسیاری از عملیات های برنامه ریزی شده را به دلیل حضور ابرها در ارتفاع زیر ارتفاع مجاز پروازی لغو کرد همین امر و همچنین توانایی منحصر بفرد امریکا در میان نیروی هوایی سایر کشورها در استفاده از بمب های JDAM که قابل استفاده در هر شرایط اب وهوایی و با دقت بالا و تفکیک اهداف نظامی و غیر نظامی از تلفات ناخواسته نیز جلوگیری میکرد به طور کلی میزان عملیات هوایی را محدود ساخته بود. البته ذکر این نکته نیز جالب است با وجود مجهز بودن پرنده های ناتو به تجهیزات الکترواپتیک شناسایی هدف اما انجام ماموریت در ارتفاع متوسط از میزان دقت انها در تشیص و تفکیک اهدف نظامی وغیر نظامی به میزان قابل توجهی کاسته بود. درس هایی که باید اموخت سام-13 اگرچه از نظر تعداد حضور کمی در این جنگ داشت اما به دلیل سیکر قدرتمند خود و ناتوانی نسبی در انحرافش نشان داد توسعه سامانه های مبتنی بر هدایت IR قابلیت خوبی در ناامن سازی اسمان برای دشمن دارد. و به طور کلی استفاده از منپادهای مدرن باعث کاهش اثر بخشی حملات هوایی دشمن بر علیه واحدهای زمینی میشودچیزی که به نظر ناظران کره شمالی از این جنگ اموختند و به صورت گسترده نیز اجرا کرده اند. ناتو و امریکا نیز عملا اموختند که باید به تهدیدات ناشی از سامانه های هدایت IR به صورت جدی تری نگاه کرد واقدامات مقابله با انها IRCM نیز با سرعت بالاتری توسعه یابد. همچنین اگرچه تسلیحات هدایت ماهواره های و یا JDAM . JSOW به صورت گسترده ای توسعه یافته اند اما مشکل تفکیک اهداف متحرک از یکدیگر تا حدود زیادی باقی است تا زمانیکه استفاده گسترده از سنسورهای تصویربرداری حرارتی از اهداف توسط نیروهای هوایی این کشورها انجام نشود. نسخه ساخت یوگسلاوی از سام-13 با نام S-10MJ Sava که برروی یک شاسی بومی دوزیست توسعه پیدا کرده بود