برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      46

    • تعداد محتوا

      9,593


  2. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      1,055


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      3,109


  4. FBI

    FBI

    Members


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      178



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 15 فروردین 1401 در همه مناطق

  1. 5 پسندیده شده
    درود به دوست گرامی و اندیشمند جناب MR9 در پاسخ به سئوال نخست آن گرامی باید عرض کنم که نیاز نیروی هوایی یک چیز هست، ارتقاء دانش فنی صنعت داخلی یک چیز دیگر. نیروی هوایی آجا یک مشتری بالقوه هست درست مثل نیروی هوایی سپاه، هوادریای آجا، هوادریای ناجا، هوادریای نداجا و .... اما دلیلی ندارد که هیچکدام به این هواگرد اعتنایی بکنند. ساخت این هواگرد فقط باعث تمرکز دانش فنی و یاد گرفتن بازی ساخت تسلیحات پیشرفته می گردد. بسیار محتمل هست که چنین هواگرد سبکی در راستای نیازهای راهبردی نیروهای هوایی نباشد. اما اینکه در داخل صنعت ما شروع به یادگیری ساخت تجهیز با قابلیت اطمینان بالا بکند این یک اتفاق پسندیده هست. و کمترین اثری که دارد این هست که کشورهای خارجی که می بینند بالاخره ما یک محصولی داریم، قیمت و کیفیت و تنوع محصول پیشنهادی خودشان را به ما بهتر می کنند و حداقل نیروی هوایی انتخاب های بیشتری برای تامین تسلیحات خود می یابد و کارشناسان با مشاهده محصول پیشنهادی می توانند از آن ایراد بگیرند و از فروشنده توضیح بخواهند که در نهایت کیفیت محصول دریافتی نیرو را افزایش می دهد. یعنی یک کاربر سازنده خیلی خریدار خوب تری هست تا یک کاربر صرف. در ضمن اگر قاهر ، سفره ماهی ، جنگنده نیمه سنگین یا .... روزی پرواز رزمی انجام بدهند برای دشمن خارجی هواگرد ناشناخته محسوب شده و طرح ریزی های عملیاتی آنها به آسانی انجام نمی شود. بر خلاف ما دشمنان ما تا صد در صد از پیروزی مطمئن نباشند وارد نبرد نمی شوند. در مورد قاهر من نمی دانم چه اتفاقی افتاده اما گاهی وقتها ما می رویم و بدون اینکه سایز و ویژگی یک مشتری را بدانیم برایش کت و شلوار می دوزیم در حالی که اساسا مشتری ما به لباس اسکی نیاز داشته آن هم سه سایز بزرگتر. در صنعت به این بحران الزامات نامناسب می گویند. همه جای دنیا مشتری هست که چند سال روی requirement های یک محصول کار میکند و سپس آن را در اختیار شرکتهایی که به مناقصه دعوت شده اند می گذارد که ما این فاز را حذف می کنیم چون همیشه عجله بی مورد داریم برای محصول. مهندسی الزامات اساسا به این دلیل در فرنگ بوجود آمد اما افسوس که ما رعایت نمی کنیم. عجله داریم چون دچار خود باختگی هستیم به دلیل شکستهای زیاد تاریخی و احساس عقب ماندگی که مرتب تبلیغ می شود و خلاصه منتهی می شود به محصولی که کم ایراد نیست. اما بگذارید خوش بین باشم، اگر شما یک سازنده بودید که چند خریدار مختلف داشتید که ممکن بود از رقیب شما هم بتوانند بخرند، شما برای اثبات توانایی های خود چه می کردید. یک راه ساده اثبات توانایی ساخت یک محصول و دادن آن به صورت مجانی به مشتریان بالقوه برای تست هست.(مثل این تبلیغات چی هایی که قهوه مجانی می دهند در مالها) نه برای اینکه این محصول را بخرند برای اینکه سطح توانایی شما را بفهمند و حالا بیایند برای شما الزامات محصول مورد نیاز خودشان را اعلام بکنند طوری که شما هم بتوانید بسازید تا شما بروید و آن را برایشان جمع کنید و پیشنهاد قیمت بدهید. اینجا مشتری الزاما نیروی هوایی آجا نیست شاید حتی یک سازمان غیر نظامی به برخی از این توانایی ها نیازمند باشد. در مورد استفاده از تسلیحات قدیمی در این پرنده باید عرض کنم که تسلیحات بسیار قدیمی (که البته مزایای خودشان را دارند) قابلیت اطمینانی که تسلیحات مشابه امروز دارند نداشتند ولی پرسنل کاربر این تجهیزات قلق استفاده از آنها را به مرور یاد گرفته اند و به ویژه چون خارجی هست به آنها خیلی اطمینان قلبی دارند. ولی برای یک پرنده سبک و با محدودیتهای فراوان مثل قاهر نمی شود خیلی روی تجهیزات قدیمی حساب کرد و باید برایش تجهیز جدید ساخت. اما تصور من این هست که فعلا به دلیل اینکه سیستم های قدیمی به قول خودشون جواب داده درون قاهر کلی زیر سیستم قدیمی کار خواهند گذاشت تا اینکه کم کم بودجه بیاد یا اینکه ترسشون بریزه. در مورد سئوال سوم هم باید عرض کنم که ویژگی شرکتهای دولتی این هست که محصولاتشان به چنین سرنوشتی دچار می شوند.اصلا بحث فناوری مطرح نیست فناوری موجود در ایران بیش از کافی هست. همین الان نرم افزار های تولید شده در ایران کیفیت بالاتری از مشابه های چینی و ژاپنی و کره ای دارد. اما یک شرکت دولتی در تولید بستنی هم کار ساده ای را پیش رو ندارد. شرکتهای دولتی در جذب نیروی متخصص با انگیزه واقعی، نگهداری آن و ارتقاء آنها اصولا کارآمد نیستند و چابکی لازم را ندارند. همانطوری که در یکی از پستهای خود شما به درستی و ریز بینی بیان شده، نبود شرکتهای خصوصی متعدد در زمینه ساخت محصول کامل و نقش آفرینی شرکتهای خصوصی حداکثر به صورت قطعه ساز یا سازنده زیر سیستم، منجر به این شده که بعد از یک نسل کامل که از قطعنامه 598 می گذرد ما هنوز یک برند دفاعی خصوصی نداریم که در صنعت شهرت داشته باشد (که البته مطالبه و گلایه مقام فرماندهی کلی قوا هم بوده است). چه اشکالی داشت که ما الان به جای اینکه برخی دکترهایمان ثروت چند هزار میلیارد تومانی دارند، سه تا شرکت دفاعی خصوصی داشتیم که سرمایه چند صد میلیاردی داشتند؟ اینها چون محصول نمی سازند یا با تکنولوژی بدست آمده محصول غیر نظامی به بازار نمی دهند، همواره طلب کار دولت بدون بودجه هستند و بعد هم یک جهش دلار و شرکت به خاک سیاه می نشیند. در حالی که بعد از 4 سال جنگ شرکت HP که از یک طویله در روستای پالو آلتو شروع کرده بود و instrument های هوایی تولید می کرد تبدیل به یک برند جهانی شد و "سیلیکون ولی" را پایه گذاری کرد. بسیاری تصور می کنند که صنایع دفاع در شرکتهای دولتی یک استثناء هست و خوب کار می کند اما من فرق خاصی نمی بینم. در سیستم دولتی انرژی طراحان به کارهایی حاشیه ای تلف می شود و هزینه های سرباری و نظارتی و ... حداقل 3 برابر بیش از هر شرکت خصوصی در ایران است. البته در مورد شکاری به دلیل اینکه تولید انبوه آن تیراژ زیر هزار دارد و کاملا توسط مهندسین و دستی انجام می شود تعیین قابلیت اطمینان خیلی ساده تر است از مثلا یک خودرو اما همین کار ساده تر هم به نوبه خود چالشهایی سترگ دارد که کار یک مجموعه کند دولتی نیست. برای مثال در یک پروژه غیر نظامی که ما باید سخت افزار و نرم افزار با قابلیت اطمینان مشخص( معروف به 7 تا 9 0.9999999) می ساختیم (قابلیت اطمینان موشک توماهاوک نسل اولیه 0.87 بود بنا به ادعای خودشان) بیش از 4 سال روی محصول کاملا آماده عرضه به بازار کار شبانه روزی کردیم تا ضمن بالا بردن کیفیت و قابلیت اطمینان قیمت آن را پایین بیاوریم و از هر طریقی که می شد تکنولوژی بدست بیاوریم (مثلا توانایی تحلیل مدار در بدترین حالت را(WCCA) که در هیچکدام از دانشگاه های ایران سابقه علمی نداشت را در حد نیاز یاد گرفتیم و انجام دادیم و .... ) و هر استاندارد اجباری و غیر اجباری مرتبط را پاس کردیم ده ها محصول مشابه را کاملا بررسی کردیم تا اینکه شاید در دو سال آینده بتوانیم آن را به بازار بدهیم برای تولید انبوه در تیراژ میلیونی. برای شکاری کار خیلی ساده تر است اما اصلا آسان و سریع نیست و تستهای بیشتری نسبت به آنچه ما انجام دادیم باید انجام بشود و آزمایشگاه های خاصی باید تاسیس بشود مثلا برای اندازه گیری Emission های شکاری و نفوذ پذیری های الکترو مغناطیسی آن و نفوذ پذیری آن در مقابل تشعش رادیو اکتیو و چشمه های نوترونی و ... که باز در یک سیستم دولتی کار بسیار کندی است اما اینکه این کار انجام بشود خیلی بهتر از این هست که اصلا انجام نشود.
  2. 2 پسندیده شده
    مقدمه در سال 2016، منابع خبری دفاعی گزارش دادند که نیروی زمینی ایالات متحده آمریکا علاقه مند به توسعه یک خودرو رزمی سبک وزن زمینی برای همراهی تیم رزمی تیپ پیاده نظام (IBCT) و مرتبط نگه داشتن آنها در عملیات های رزمی در مقیاس بزرگ در برابر تهدید رقیبان نزدیک به سطح آمریکا است. در ابتدا به عنوان یک تانک سبک نامیده می شد، مقامات نیروی زمینی مفهوم جدید را Power Protected Mobile (MPF) (قدرت آتش محافظت شده متحرک ) نامیدند. این رویکرد به منظور منصرف کردن نیروهای نظامی از تصور کردن این خودرو به عنوان یک خودروی رزمی همانند تانک بود. که منجر میشود بعدا به اشتباه مانند تانک اصلی نبرد M1 (MBT) آبرامز در میدان نبرد از آن استفاده کنند. توسعه MPF فرصتی برای پر کردن شکاف ‌در قابلیت های است که با بازنشستگی خودروی تهاجمی هوابرد/ شناسایی زرهی M551 شریدان ایجاد شد. شریدان M551 به خاطر قابلیت‌های عملیاتی مؤثر- و ضعیف شمرده شدن به خاطر کاستی‌های فنی‌اش، مورد توجه بود. همانطور که MPF به نقاط عطف آزمایشات می رسد و برای ادغام با IBCT ها آماده می شود، فرماندهان در سطح تیپ و پایین تر باید دانش لازم برای به کارگیری صحیح این پلتفرم را کسب نمایند، در غیر این صورت با روند یادگیری کند و دشوار در مقابل دشمنان به قیمت جان سربازان تمام می شود. پتانسیل تاکتیکی و راهبردی MPF می تواند IBCT را قادر سازد تا مجموعه ماموریت خود را بهتر انجام دهد ودر عین حال که MPF توانایی خود را برای شکست طیف وسیع تری از قابلیت های دشمن افزایش می دهد. هدف این مقاله بررسی، تاریخچه مرتبط، سودمندی و آینده MPF برای بهبود چشم انداز و استفاده مناسب از آن است. چرا نیروی زمینی ارتش آمریکا به MPF نیاز دارد؟ هدف MPF این است که بر اهدافی که می توانند اثربخشی IBCT را به خطر بیندازند غلبه کند. این قابلیت برای غلبه کردن بر مواضع آماده شده دشمن، انهدام خودروهای زرهی دشمن، درگیر شدن و نابود کردن نیروهای دشمن و تضمین آزادی مانور و عمل پیاده نظام ضروری است. این برنامه برای MPF ها، با استفاده از حفاظت ذاتی و قدرت آتش، برای افزایش توانایی IBCT برای انجام عملیاتهای رزم ترکیبی با فناوری های رو به رشد همراه خواهد بود. MPF، با بسته‌های حفاظتی مقیاس‌پذیر ( افزایش یا کاهش سطح حفاظتی )، پاسخی انعطاف‌پذیر و قابل تنظیم در مکان‌های مختلف و مورد مناقشه را برای IBCT فراهم می‌کند تا توانایی دشمن برای بهره‌برداری از شکاف ‌در قابلیت های فعلی در IBCT را کاهش دهد. با افزودن یک نیروی زرهی سبک وزن، IBCT ها در سه مورد عامل برنامه ریزی بهبود خواهند یافت. اول، توانایی IBCT در ارائه راهبرد های قابل اطمینان در مواجهه با تهدیدات همسان و نزدیک موتوری یا مکانیزه افزایش می یابد. دوم، آنها قادر خواهند بود با قدرت شلیک اختصاصی به تهدیدات در حال گسترش پاسخ دهند. در نهایت، کشندگی IBCT ها از طریق کسب عناصر موثر در عملیات رزم ترکیبی بهبود می یابد، توانایی که قابل مقایسه با گروه های رزمی تیپ استرایکر (SBCT) و گروه های رزمی تیپ زرهی (ABCT) خواهد بود. نمونه ای از تهدیدات همسان و نزدیک موتوری و مکانیزه رقیبان نیروی زمینی ارتش آمریکا MPF یک قابلیت منحصر بفرد را فراهم می کند تا IBCT بتواند به عنوان یک تیم رزم ترکیبی استراتژیک بجنگند. IBCTها در حال حاظر از خودروهای هاموی برای تحرک و حفاظت استفاده می کنند که معمولاً یا مسلسل کالیبر .50 ،نارنجک انداز خودکار مارک 19 یا موشک های هدایت شونده تاو مسلح شده اند. در حالی که خودروهای هاموی در طول چندین دهه خدمت ثابت کرده است که ارزشمند هستند، به شکل فزاینده ای از ایفای مؤثر نقش در درگیری بزرگ بعدی ناتوان خواهند بود. خودروهای رزمی رقیبان نزدیک به ‌سطح ایالات متحده امریکا با قابلیت هوابرد و سیستم های کنترل آتش بهبودیافته با قابلیت شلیک در حال حرکت نسبت خودروهای هاموی حتی با وجود جایگاه تسلیحاتی کنترل از راه دور مشترک (CROWS) و سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS) برتری دارند. این نوع از خودروهای رزمی رقیبان نزدیک به ‌سطح ایالات متحده امریکا کشنده، محافظت شده و تحرک پذیر هستند آنها می توانند مانور راهبردی IBCT را به میزان قابل توجهی کاهش دهند. خودروهای هاموی مجهز به لانچر موشک ضد زره تاو و نارنجک انداز اتوماتیک قبل از سال 2018 سپاه 18 ام هوابرد در خواست های مکرری را برای ادغام تیم های گروهان زرهی اعلام میکرد. تیم های گروهان زرهی شامل پیاده نظام مکانیزه و تانک ها است که IBCT را در مرکز آموزش آمادگی مشترک (JRTC) همراهی میکند. حتی گروهان های احتیاط مستقل پس از بازنشستگی شریدان از لشکر 82 هوابرد بدون هیچ نیروی زرهی برای همراهی در ماموریت های اضطراری هماهنگ شده بودند. فرماندهی یکپارچه رزمی هنوز توانایی ایجاد تیم های گروهان زرهی را از تیپ های پیشرو دارند، مانند استقرار خودروهای رزمی برادلی در سوریه برای پشتیبانی از عملیات متحدین یا استقرار گروه ضربت گردان یکم ، هنگ 63 ام زرهی در طول عملیات آزادی عراق . این گروه ضربت در سال 2003 به همراه تیپ 173 ام هوابرد در شمال عراق مستقر شد تا عملیات شناسایی را با قدرت انجام دهد و عزم ائتلاف را نشان دهد. با توجه به اینکه یگان 173 و گروه ضربت (که در آن زمان در آلمان مستقر بود) با هم آموزش دیده بودند، فرماندهان و برنامه ریزان توانستند هماهنگ شده و به طور مؤثری نیروهای دشمن را از تصرف میادین نفتی کرکوک باز دارند. مفهوم و اثربخشی گروهان های احتیاط مستقل با یک گروهان MPF که در داخل یک لشکر قرار دارند مقایسه شود و می توانند مکرراً با هم آموزش ببینند تا از ادغام موفقیت آمیز اطمینان حاصل کنند. محدودیت های سیستم های تسلیحاتی فعلی خودروهای MPF از نظر راهبردی در عملیات‌های رزمی در مقیاس بزرگ با فراهم کردن قابلیت مغلوب کردن تهدیدها و تضمین آزادی عمل و انجام مانور موجب حفظ گروه های رزمی تیپ پیاده نظام (IBCT)خواهند شد. یک دسته پیاده نظام می‌تواند از سیستم‌های تسلیحات ضد تانک انفرادی یا با کمک گروهان تسلیحات گردان مجهز به خودروهای ضد زره داری موشک تاو برای مقابله با تهدیدات میدان نبرد در مقایس بزرگ تکیه کند. اول اینکه این سیستم ها فاقد سیستم کنترل آتش با قابلیت مانورپذیری هستند. موشک های تاو با سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS)، موشک های جاولین با واحد فرمان پرتاب (CLU) و راکت ضد زره AT-4 همگی سیستم های تسلیحاتی توانمندی هستند که برای عملیات به یک تیم اختصاصی نیاز دارند. استفاده از آنها در هنگامی که واحدها زیر آتش مستقیم یا غیرمستقیم دشمن هستند دشوارتر می شود. برای موشک‌های تاو، توپچی نیاز دارد تا موشک را بدون مزاحمت برای ثانیه‌های کامل بر روی هدف خود هدایت کند. زمانی که به جای آن میتوانست صرف شلیک به هدف بعدی شود. موشک های جاولین نیز برای شلیک به شکل حمله از بالا (top attack) به موقعیت شلیک مناسب نیاز دارند. راکت ضد زره AT-4 هیچ سیستم هدایتی ندارد. دوم اینکه این سیستم های تسلیحاتی حداقل حفاظت را دارند. قابلیت حمل آنها پیاده نظام را قادر می سازد تا در زمین های محدودکننده مانور داده و برای نیروهای دشمن کمین بگذارند. اگر نیروهای دشمن بتوانند پیاده نظام را شناسایی و با آنها درگیر بشوند این مزایا به سرعت تبدیل به یک بار سنگین می شوند و در مانور پذیری آنها اختلال ایجاد میکند. در حالی که این سیستم های تسلیحاتی جزء جدایی ناپذیر دسته های پیاده نظام هستند، اما آنها گزینه ی حفاظتی ارائه نمیدهد درصورتی کهMPF میتواند در درگیری با اهداف زرهی یا نقاط قوت دفاعی دشمن، حفاظت ارائه دهد. خودروMPF شکاف ‌در قابلیت ها موجود را با ارائه یک پلتفرم بقاپذیر با توانایی انهدام خودروها و سنگرها پر میکند. موشک تاو با سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS) موشک جاولین با واحد فرمان پرتاب (CLU) راکت ضد زره AT-4 توپ اصلی 105 م.م کاملاً تثبیت شده با انواع مهمات ، توانایی بالاتری در مقابل تهدیداتی مانند سنگرها و نیروهای زرهی سبک دشمن که ممکن است IBCT در جبهه درگیری با آنها روبرو شود را دارد. علاوه بر این، MPF با ایفای مستقیم این نقش دارایی های موجود ضد تانک پیاده نظام را حفظ می کند. این امر فرماندهان را قادر می‌سازد تا دارایی‌های خود را بهتر برای موقعیت مناسب ذخیره کرده و واحدهای خود را به طور مؤثرتری در طول میدان نبرد حرکت بدهند. خودرو MPF فرماندهان را قادر می سازد تا پاسخ های خود را در درگیری های مسلحانه به طور مناسب مقیاس پذیر کنند. در پیکربندی‌های فعلی گروه های رزمی تیپ (BCT)، تنها گزینه‌های فعلی و مشابه MPF تانک اصلی نبرد M1 آبرامز یا سیستم توپ متحرک M1128 (MGS) هستند. MGS، در حالی که در استفاده اولیه خود در جنگ جهانی علیه ترور مناسب بود، کاربرد خود را در تیم رزمی تیپ استرایکر (SBCT) از دست داده است. استرایکر دراگون با توپ 30 م.م و استرایکرها مجهز به جایگاه سلاح کنترل از راه دور دارای موشک های جاولین به SBCT های این امکان را می دهد که قابلیت های بیشتری شبیه خودروهای رزمی داشته باشند و ظرفیت محدودی برای از بین بردن خودروهای زرهی دشمن در صورت توقف خودرو داشته باشند. اگرچه نسخه های جدید استرایکر SBCT را قدرتمندتر می کند اما همچنان فاقد قدرت آتش و سیستم کنترل آتش است که MPF می تواند در طول نبرد به ارمغان بیاورد. استرایکر M1134 (خودرو حامل موشک هدایت شونده ضد زره) همراه با استرایکر M-SHORAD (متحرک پدافند هوایی کوتاه برد) با نقش دوگانه ضد تانک و ضد هوایی تا حدی شکاف ‌در قابلیت های SBCT را که ناشی از تصمیم نیروی زمینی برای واگذاری استریکر MGS است را کاهش می دهد. گزینه دیگر مانند MPF تانک اصلی میدان نبرد M1 Abrams است. تانک M1 یک پلتفرم اثبات شده است که قادر به نابودی انواع اهداف می باشد. با این حال، افزایش وزن و نیازهای لجستیک تانک های ابرامز موجب می شود برای استقرار راهبردی آنها نیاز به منابع قابل توجه ای باشد. تا زمانی که نیروی زمینی ارتش آمریکا نتواند خودروی رزمی نسل بعدی را به میدان بیاورد و برخی از این مشکلات را با طراحی و فناوری فعلی کاهش دهد، باید منابع قابل توجهی را صرف جابجایی تانک ها و ادوات زرهی تیم های رزمی تیپ زرهی (ABCT) مستقر در خط مقدم برای واکنش به درگیری ها در مناطق مختلف و مناطق عملیاتی کند. از راست به چپ: سیستم توپ متحرک M1128 (MGS) - استرایکر دراگون- استرایکر مجهز به موشک جاولین- استرایکر M1134 -استرایکر M-SHORAD با توجه به این ملاحظات، نیروی زمینی توانایی محدودی برای نمایش قدرت رزمی زرهی در صحنه‌های نبرد بالقوه دارد. حتی اگر امکانات حمل و نقل راهبردی برای استقرار سریع تانک ها پشتیبانی شود. جنگل‌های متراکم و جزایر مختلف جبهه اقیانوس آرام یا فقدان پل‌های سنگین در آفریقا می‌تواند مانع از عملکرد مناسب تانک های M1 شود. وزن سبک تر MPF به آن اجازه می دهد تا در چنین محیط هایی حمل و نقل و قدرت مانور بیشتری داشته باشد. بنابراین، فرماندهان و برنامه‌ریزان نظامی می‌توانند پاسخ‌های خود را در دستورات رزمی را برای پاسخگویی مؤثرتر به انواع درگیری‌ها مقیاس پذیر کنند. در عملیات چند دامنه ، MPF یک عامل اساسی خواهد بود برای اطمینان از اینکه واحدهای IBCT آزادی مانور خود را حفظ می کنند و قادر به شرکت در عملیات مشترک انتقال سریع السیر هستند. MPF واحدهای تابعه IBCT را قادر می سازد تا مانورهای رزم ترکیبی موثری را انجام دهند. در حال حاظر IBCTها در مقایسه با SBCTها و ABCTها توانایی محدودی برای انجام مانور رزم ترکیبی در برابر تهدیدات موجود در عملیات های رزمی در مقیاس بزرگ دارند. یکی از مزایای اصلی MPF توانایی مانور دادن با IBCT در زمین های محدود کننده است. وزن پایین آن موجب میشود این خودرو رزمی بتواند با پیاده نظام مانور دهد و مستقیماً از آن پشتیبانی کند تا فرماندهان فوراً از قابلیت های لازم برخوردار شوند. قدرت مانور بهبود یافته IBCT دشمن را با یک معضل تاکتیکی پیچیده روبرو خواهد کرد. در حالی که هنوز استفاده از خودروهای رزمی یک موقعیت چالش برانگیر است توانایی MPF در قادر ساختن نیروهای خودی برای شکست دادن واحدهای زرهی و نقطه قوت دفاعی دشمن ارزش ریسک را دارد. هاموی ها اغلب این نقش را ایفا می کنند، اما آنها قادر به شلیک موثر در حال حرکت نیستند و بقاپذیری قابل توجه کمتری دارند که باعث می شود در مانورهای ترکیبی از MPF کمتر قابل اتکا باشند. در نتیجه گردان های مانور، کشندگی و توانایی آنها برای پیروزی در درگیری های علیه دشمن بهبود می بخشد. بررسی تاریخی زرهی سبک وزن در تشکیلات پیاده نظام تانک های هوابرد M551 شریدان که برای اولین بار در طول جنگ ویتنام به میدان رفتند جایگزین خودروی تهاجمی سواره نظام زرهی M113A1(نفربر زرهی M113 با سه مسلسل همراه حفاظ) و تانک های M48 پاتون در اسکادران سواره نظام شدند. با وزن کمتر و توپ 152 میلی متری، انتظار می رفت که به عنوان عضو تیم سواره نظام زرهی عملکرد بهتری داشته باشد. اما عملکرد M551 نتوانست اعتماد کامل را کسب کند. در حالی که مانور پذیری آسان‌تر بود ولی خدمه با نقص‌های طراحی برخورد کردند که منجر به تلفات شد. زره آلومینیومی شریدان، آن را به همان اندازه که M113A1 در برابر مین آسیب پذیر بود و نسبت به M48 آسیب پذیرتر می کرد. در برخی موارد که شریدان ها مورد اصابت مین قرار و گاهی اوقات تسلیحات ضد زره قرار می گرفتند سوخت مخزنهای داخلی خودرو به فضای داخلی خودرو نشست میکرد و خدمه را ترغیب می کند تا از تانک شریدان خارج بشوند و خود را نجات بدهند. وسایل الکترونیکی داخلی باعث ایجاد مشکلات بیشتر در جبهه ها شد. خدمه دریافتند که سیستم‌ها در شرایطی که در محیط‌ی با رطوبت بالا قرار دارند عملکرد درستی ندارند. در حقیقت دکترین با کاربری شریدان مطابقت نداشت. مسلماً شریدان به اندازه تیم سواره نظام مشتکل از M113A1 و تانک های پاتون در موقعیت های کمین دشمن مناسب نبود. خودروی تهاجمی سواره نظام زرهی M113A1 و تانک M48 پاتون در ویتنام شریدان در ویتنام نمونه از انهدام شریدان در جنگ ویتنام پس از ویتنام، شریدان توانست کاربرد زره سبک وزن را در طول عملیات " هدف مشروع " ( Just Cause) ثابت کند. در آن زمان شریدان ها فقط در یک گردان از لشکر 82 هوابرد (تیپ 73 زرهی، گردان سوم) عملیاتی بودند. چتربازان همراه با M551 به پاناما اعزام شدند. آنها به عنوان یک تیم رزم ترکیبی علیه نیروی دشمن که غافلگیر شده بود عمل کردند. در طول عملیات فقط یک دستگاه شریدان از دست رفت آن هم به دلیل سقوط حین عملیات بارریزی بود. بقیه شریدان ها بدون زحمت، موانع را از بین برد تا پیاده نظام بتواند به حرکت و انجام عملیات بپردازد. تک تیراندازها، تیم‌های مجهز به مسلسل و کمین‌های دشمن نتوانستند قاطعانه با چتربازان آمریکایی مقابله کنند. زیرا شریدان با سیستم‌های کنترل آتش بهبودیافته و گلوله‌های 152 میلی‌متری شدیدالانفجار، شدید الانفجار ضد زره و مهمات ساچمه زن( مهمات M625 ) به سرعت آنها را از بین می‌بردند. استقرار راهبردی تیم های رزم ترکیبی مشتکل از قدرت آتش، پیاده نظام و تجهیزات زرهی، پایان سریع عملیات Just Cause را ممکن ساخت. شریدان در پاناما در طول عملیات هدف مشروع در طول عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا تیپ 73 زرهی، گردان سوم توانست قابلیت های قدرت آتش محافظت شده متحرک شریدان را نشان دهد. پس از ورود هوایی عظیم کل گردان به همراه لشکر 82 هوابرد، M551 ها به راحتی نقاط دفاعی مستحکم دشمن را نابود کردند و بنادر را برای ورود لشکر 24 ام پیاده نظام و تفنگداران دریایی ایالات متحده ایمن کردند. شریدان ها دارای سیستم دید حرارتی بودند و می توانستند در شب به طور دقیق بجنگند و فشار دشمن بر روی پیاده نظام را کاهش دهند. موقعیت های مسلسل های مدافعان فقط برای مدت کوتاهی حرکت رزمی نیروهای خودی را محدود میکرد زیرا گلوله‌های 152 میلی‌متری و به دنبال آن شلیک مسلسل‌های سنگین موقعیت های دفاعی دشمن را ویران کردند. درصورت نبود قابلیت های مانند MPF در طول این عملیات ها نقاط افندی دشمن قدرت رزمی نیروهای خودی را کاهش میداد و پشتیبانی لجستیکی از نیروهای دوست را با مشکل مواجه میکرد. شریدان در طول عملیات طوفان صحرا و سپر صحرا در حالی که نیروی زمینی می‌دانست که نیاز به جایگزینی شریدان برای پر کردن شکاف ‌در قابلیت های خود دارد، در نتیجه قصد داشت قابلیت‌های مثبتی را که شریدان ارائه کرده بود را حفظ کند. در دهه 1980 تا جنگ خلیج فارس گام های مهمی در رابطه با این تلاش برداشت شد که شروع آن با سیستم توپ زرهی XM8 (AGS) شروع شد. پروژه AGS هوابرد می‌توانست توانایی‌های مشابه M551 را ارائه دهد، اما می‌توانست این کار را با اطمینان بیشتری انجام دهد، زیرا به توپ 105 میلی‌متری تثبیت شده مجهز بود. اما بودجه نتوانست از تولید آن در سال 1996 حمایت کند و این برنامه لغو شد. در طول جنگ جهانی علیه تروریسم، نیروی زمینی قابلیت حیاتی استرایکر MGS را به عنوان جایگزینی برای قابلیت های مانندMPF در IBCT ها را آزمایش کرد. اما در نهایت هرگز منجر به ادغام استرایکر MGSدر IBCT نشد. ( استرایکر MGS در SBCT عملیاتی بودند) . نیروی زمینی این خطر را با عدم جایگزینی M551 پذیرفت، زیرا جنگ جهانی علیه تروریسم اولویت راهبردی برای سال های آینده باقی مانده بود. شکافی در قابلیت ها که زمانی قابل قبول بود به یکی از نقاط تمرکز برای نوسازی نیروی زمینی تبدیل شده است. زیرا ارتش عملیات چند دامنه و عملیات در مقایس بزرگ را در اولویت قرارداده است. فواید MPF منتقدین در مورد MPF ممکن است تعجب کنند که آیا IBCTها واقعاً در تشکیلات خود به MPF نیاز دارند یا خیر. در حالی که روندهای تاریخی نشان می دهد که دکترین مناسب و استفاده از واحدهای زرهی برای موفقیت بسیار مهم است، رهبران ارشد به طور مداوم تاکید می کنند که MPF یک تانک سبک نیست. در نتیجه، فرماندهان فوراً از MPFها در نبردهای خط مقدم با سایر در مقابل نیروهای زرهی دشمن استفاده نمی‌کنند.MPF زمانی بهینه عمل می کند که استفاده از آن با شرح ماموریت شاخه زرهی نیروی زمینی جهت نزدیک شدن و از بین بردن دشمن با قدرت آتش، مانور پذیری و حملات ناگهانی همسو باشد. تحرک MPF می تواند پیاده نظام سبک را قادر به انجام مانور مؤثرتری کند. این پلتفرم نسبت به نسل های قبلی برای مانورهای تسلیحات ترکیبی سازگارتر است و می تواند به پیاده نظام گرفتار در درگیری های قاطع در زمین های محدود کننده کمک کند. نسبت اسب بخار به وزن به خودرو اجازه می دهد تا در زمین های محدود کننده مختلفی که ممکن است مانع حرکت ابرامز M1 یا استرایکر MGS بشود به پیش برود. اخرین نسخه فعلی ابرامز M1A2 SEPv3 به وزن‌های بالاتری نزدیک می‌شود که هم تحرک آن در ترابری نیروی هوایی و هم توانایی آن را برای عبور از زیرساخت‌هایی مانند پل‌های موجود در اروپا و یا پل های متحرک، خودرو زرهی پلگذار M60 فعلی محدود می‌کند. تحرک MPF ها همچنین به آن اجازه می دهد تا به سرعت جابجا شوند تا از سایر گروهان تسلیحات گردان حمایت کند و همچنین نسبت به تهدیدات خطوط لجستیکی بهتر از هاموی ها یا امرپ های همچون M-ATV واکنش نشان می دهد. MPF احتمالاً از هاموی ها وامرپ های M-ATV به عنوان یک خودرو شنی دار قابلیت تحرک پذیری رزمی بیشتر دارد و قطعاً با توانایی شلیک در حرکت کشنده تر هستند. سایر وسایل نقلیه در IBCT با چنین سیستم های کنترل آتش پیچیده طراحی نشده اند اما اثربخشی آنها در بهترین حالت محدود است. خدمه MPF و فرماندهان میدانی محدودیت‌های خودروهای رزمی خود را یاد خواهند گرفت و می‌توانند قابلیت‌های واقعی را به فرماندهان ارشد ارائه دهند تا برنامه‌ریزان بتوانند بهتر تعیین کنند که MPF باید کجا باشد تا عملیات موفقیت‌آمیز باشد. منتقدین ممکن است بیان کنند که نیازمندی های لجستیکی برای MPF می‌تواند تحرک IBCT را محدود کند. در این موارد، تعمیر و نگهداری و تامین مجدد MPF به یک وظیفه مکرر برای فرماندهان MPF و واحدهای کنترل عملیاتی برای مدیریت میدان نبرد تبدیل میشود. اما نیاز به پشتیبانی لجستیک و برنامه ریزی بیشتر نباید مانعی برای ادغام این پلتفرم در IBCT ها باشد. فرماندهان ABCT و SBCT می توانند از تجربیات خود برای کمک به برنامه ریزی بهتردر IBCT برای ادغام MPF همراه با دکترین مناسب، رویه های عملیاتی استاندارد و ملاحظات خاص ماموریت ها استفاده کنند. استفاده از جداول پایه سازمان و تجهیزات ( (TOE مشابه برای موفقیت یکپارچه سازی و مدیریت مرکزی MPF ها بسیار مهم است. مدیریت مرکزی، باعث میشود خدمه MPF قبل از پیوستن به IBCT بهترین شیوه ها را در تاکتیک ها، لجستیک و فرماندهی بیاموزند. سپس گروهان های MPF می‌توانند با برخی از پشتیبانی لجستیک ذاتی خود مستقر شوند و بدانند که چه چیزی باید درخواست کنند و با چه مقدار فراوانی قادر به پشتیبانی صحیح از عملیات خود هستند. بنابراین، نیازمندهای لجستیک MPF ها نباید به عنوان یک عامل محدود کننده فرض شود، بلکه باید یک عامل قابل برنامه ریزی برای فرماندهان در نظر گرفته شود تا هم رویه های عملیاتی استاندارد مناسب و هم تاکتیک ها، تکنیک ها و طرز عمل (TTP) را برای اطمینان از موفقیت در نظر بگیرند و توسعه دهند. چارت سازمانی سه نوع IBCT در سال 2028 از راست به چپ IBCT یورش هوایی ( هلی برن) ، IBCT هوابرد ، IBCT سبک MPF قدرت آتش لازم را برای مبارزات IBCT ها به ارمغان می آورد. توپ 105 میلی‌متری، مسلسل هم محور 7.62 میلی‌متری و مسلسل 12/7 میلی متری که در روی برجک نصب شده است، تسلیحات اصلی MPF هستند. واحدهایIBCT می تواند از قدرت شلیک دقیقی که سیستم کنترل آتش است MPF در مبارزات به همراه دارد بهره مند شوند. توپ اصلی احتمالاً از گلوله‌های متعارف 105 م.م استفاده می‌کند: گلوله‌های شدیدالانفجار برای مقابله با خودروهای رزمی سبک، گلوله‌های انرژی جنیشی برای مقابله با خودروهای رزمی محافظت شده، شدید الانفجار با سر له شونده قوی برای مقابله با موانع و مهمات سامچه زن برای مقابله با واحدهای متراکم پیاده نظام . این شکل از قدرت آتش می‌تواند به فرماندهان این توانایی را بدهد که به تهدیدات مختلفی پاسخ دهند که می توانست به جای آن یک تیم ضد زره پیاده نظام یا یک هاموی مجهز به موشک ضد زره تاو باشد.MPF توانایی منحصر بفردی برای در درگیری نسبت به سایر تیم ها دارد. تیم های ضد زره و هاموی ها در کمین به خوبی عمل می کنند، اما در هنگام پاسخ به یک تهدید زرهی تهاجمی، احتمال نابودی دشمن به شدت کمتر است. هنگامی که این تیم ها تحت فشار باشند رسیدن به هدف برای آنها دشوار است. راکت‌های کارل گوستاو یا AT4 ممکن است نابودی فوری را تضمین نکنند، به این معنی که خودرو زرهی دشمن به طور بالقوه می‌تواند با نیروهای خودی درگیر شود و قدرت رزمی نیروهای خودی را کاهش دهد. موشک های جاولین و تاو احتمال بیشتری برای نابودی دارند، اما همچنان اپراتور ها یا خدمه در برابر آتش مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر هستند. MPF می تواند در حال حرکت بهتر بجنگد و به این تیم ها اجازه می دهد تا تحت فشار بسیار کمتری برای از بین بردن تهدیدات زرهی عمل کنند. MPF حفاظت بهتری نسبت به سایر وسایل نقلیه در IBCT دارد اما توجه به این نکته مهم است که نمی تواند همان سطح حفاظتی را که ممکن است یک تانک اصلی میدان نبرد داشته باشد، ارائه دهد. با توجه به اینکه MPF از بسته‌های زرهی مقیاس‌پذیر برای افزایش بقای خود استفاده می‌کند، فرماندهان باید بدانند که قدرت آتش محافظت شده متحرک عمداً نامگذاری شده است تا تصور یک تانک اصلی میدان نبرد را ایجاد نکند. بسته‌های حفاظتی MPF، شبیه به‌روزرسانی‌های است که تانک های آبرامز در طول جنگ جهانی علیه تروریسم در مناطق شهری دریافت کردند ( مانند بسته های ارتقا TUSK - بسته های بقای شهری تانک) موجب میشود MPF ها بتوانند در کنار واحدهای IBCT در شهرها بجنگد. برخلاف برخی تصورات، تانک ها و خودروهای زرهی در شهرها جنگیده اند وجنگ های آینده شهری نیز حضور خواهند داشت. به جای دور شدن از این واقعیت، نیروی زمینی باید این مفهوم را بپذیرد و به اصلاح خودروهای زرهی در شهرها و کلان شهرها ادامه دهد. اما پلتفرم‌های شبیه MPF نبرد مؤثر و کارآمدتری را در شهرها ممکن کرده‌اند. سه خودرو نظامی که برای IBCTها به خدمت گرفته خواهد شد(راست به چپ) : خودرو شناسایی سبک (LRV) : از خودرو JLTV استفاده خواهد شد MPF : فعلا در حال گذراندن آزمایشات میدانی خودرو جوخه پیاده نظام (ISV) : از خودرو نسخه GM Defense استفاده خواهد شد MPF به احتمال زیاد قادر نخواهد بود در مقابل شلیک متعدد راکت های ار پی جی مقاومت کند یا از گلوله‌های تانک جان سالم به در ببرد. در عوض، می‌تواند حفاظت کافی برای زنده ماندن در برابر خودروهای رزمی سبک دشمن ارائه دهد تا بقای نیروهای پیاده نظام را افزایش دهد. افزودن سیستم‌های دفاع فعال، مانند سیستم تروفی، به بهبود قابلیت بقای آنها در برابر موشک‌های هدایت شونده ضد زره و حتی در برابر راکتی های ضد زره کمک می‌کند. در نتیجه MPF قادر خواهد بود همراه با پیاده نظام عملیات سوار-زرهی در مناطق باز را ادامه دهد. در حالی که خدمه (نسبتا) از شلیک سلاح های کوچک و گلوله های با کالیبر بالاتر ایمن هستند، MPF توانایی هماهنگ شدن با تیم رزم ترکیبی را خواهد داشت و آنها را قادر می‌سازد تا در زمان‌ها و مکان‌های مناسب برای شکست حملات و مواضع دفاعی دشمن، اثرات جمعی بهتری داشته باشند. MPF میتواند به جای یک نبرد تصادفی و بدون برنامه با حمایت از فرماندهان پیاده نظام گزینه های بیشتر برای واکنش به نیروهای دشمن ارائه دهد. MPF نسخه جنرال دینامیکس که تست های لازم را در نیروی زمینی ارتش آمریکا میگذراند حملات ناگهانی عنصری است که MPF را واقعاً برای فرماندهان در هر رده ای ارزشمند می کند. توانایی ارائه شلیک مستقیم دقیق زمینی که قبلاً برای مانور واحدهای زرهی بسیار محدودکننده تصور می‌شد، با ورود MPF به خدمت و دریافت ارتقاء به طور مداوم در حال کم رنگ شدن است. نقاط دفاعی مستحکم دشمن که واحدهای پیاده نظام را گیر می انداختند، تحلیل خواهند رفت. این دقیقا همان راهی است که اولین تانک های تاریخ در جنگ جهانی اول با بازکردن بن بست های پیش گرفتند. نسل بعدی خودروهای رزمی دشمن و پلتفرم های ارتقا یافته قدیمی تر دشمنان به تهدیدهای کمتر مخرب برای پیاده نظام تبدیل خواهند شد زیرا MPF و پیاده نظام پشتیبانی شده یا تیم های خودروهای ضد تانک می توانند به طور مؤثر با این اهداف درگیر شوند و آنها را نابود کنند. چالش های تاکتیکی متعددی که توسط این تیم‌های رزم ترکیبی ارائه می‌شود، دشمن را مجبور به اتخاذ تصمیمات سختی می‌کند که به IBCTها اجازه می‌دهد تا از نظر راهبردی در برابر تشکل‌های دشمن بیشتر دوام بیاورند. همانطور که نیروی زمینی روش اصلی را برای استقرار MPF در جبهه های نبرد را تدوین می کند، استقرار آنها به همراه IBCT ها برای برنامه ریزی آسان تر می شود و حملات ناگهانی با آنها برای کند کردن سرعت دشمن و انجام درگیری موفقیت آمیز تر خواهد شد. نتیجه گیری از پایان جنگ جهانی دوم به بعد، نیروی زمینی ارتش آمریکا به طور مداوم تلاش کرده است تا قابلیت های مانند MPF را حفظ کند. حتی با وجود کاهش این قابلیت ها در طول جنگ جهانی علیه تروریسم نیاز به قابلیت های همچون MPF در بین فرماندهان IBCT امروز بازتاب دارد. MPF قابلیتی است که باید حفظ شود تا IBCTها در زمان انتقال نیرو زمینی به عملیات چند دامنه و عملیات در مقیاس بزرگ بسیار قدرتمند باقی بمانند. پس از تاخیر پیش آمده در افزایش توانمندی های نیروی زمینی در جنگ جهانی علیه تروریسم، به نظر می رسد که نیروی زمینی در تلاش است تا شکاف در قابلیت های خود را کاهش دهد. با توجه به آنچه در مورد کاربرد MPF مورد بحث قرار گرفت، ارزش آن را دارد که نیروی زمینی‌ آمریکا در مورد افزایش قابلیت های MPF در آینده فکر کند. ارتش برای حفظ و ارتقای در قدرت آتش، تحرک پذیری، حفاظت و حملات ناگهانی چه خواهد کرد؟ یک ارتقاء احتمالی برای افزایش تواناییها میتواند ادغام بیشتر وسایل نقلیه زمینی بدون سرنشین، وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین و شبکه های هوش مصنوعی در نیروها باشد. روبات‌های که می‌توانند به‌طور خودکار به سمت ایستگاه‌های سوخت‌گیری حرکت کنند، سوخت‌گیری نمایند و به سمت خدمه بازگردند. بدون شک خطر کمتری برای سربازانی که تامین تدارکات و لجستیک را انجام می‌دهند در نظر گرفته می شود و هدف کمتری برای نیروهای دشمن می باشند. خودروهای بدون سرنشین و هواگردهای بدون سرنشین نیز می توانند با کاهش نیاز به نیروهای شناسایی با MPF یا تیم های رزم ترکیبی استفاده شوند. هوش مصنوعی پهپادها می‌تواند برای ارتباط و انتقال رادیویی در طول درگیری ها کمک کنده باشد و یا به خدمه کمک کند تا خطرناک‌ترین اهداف را از بین ببرند. این سناریوها تنها یکی از صدها فرصتی است که می‌تواند یکپارچگی بین نیروی انسانی و ماشین‌ها را به ارمغان آورد. توسعه دکترین MPFها به اندازه به خدمت گرفته شدن آن مهم است. احتمالاً به دلیل شکل ظاهری آن مانند آبرامز استفاده می شود که می تواند برای ادغام آن در تیم رزم ترکیبی مضر و خطرناک باشد. همانند فرماندهان نظامی آمریکایی در جنگ جهانی دوم که گروهان زره کوب ها را دریافت کرده و از آن‌ها همانند تانک‌های شرمن استفاده میکردند. دکترین، تکنیک ها و روش ها باید با ماموریت و هدف تعیین شده برای MPF مطابقت داشته باشد، در غیر این صورت استفاده نادرست از آن می‌تواند باعث شود در اینده سرمایه گذاری جدیدی برای ساختن پلتفرم مناسب تر برای پشتیبانی از عملیات IBCT صورت نگیرد. واحدهایIBCT بدون شک می تواند بدون پلتفرم MPF برای پشتیبانی از ماموریت های خود به مبارزه ادامه دهد. با این حال، MPF میتواند خطرات را کاهش دهد. دلیلی وجود دارد که مفهوم شبیه MPF یعنی یک پلت فرم زرهی سبک که می تواند شلیک های دقیق را انجام دهد در گذشته چندین بار تکرار شده است ( تانک های سبک M3 استوارت، M24چفی، M41 بولداگ و M551شریدان(. توانایی میدان دادن به تیم های رزم ترکیبی برای برتری داشتن در مقابل رقیبان نزدیک هم‌سطح آمریکا و در پاسخ به تهدیدات مختلف مهم است. این پلت فرم IBCT را قادر می سازد تا از نظر تاکتیکی قدرتمند و از نظر راهبردی متحرک باقی بماند و در عین حال تلفاتی را که در صورت عدم پشتیبانی مستقیم نیروها برای مقابله با تهدیدات تقویت شده و تهدیدات زرهی رخ می دهد، کاهش دهد. تحول از عملیات های ضد شورش به عملیات در مقیاس بزرگ فرصت مناسبی برای سرمایه گذاری بر روی ایجاد تیم رزم ترکیبی بهتر در IBCT ها است که میتواند تلفات را از طریق قدرت آتش، افرایش قدرت مانور پذری و اثر حملات ناگهانی در درگیری مسلحانه بعدی کاهش دهد. اصطلاحات : BCT : تشکیل‌های اولیه رزم ترکیبی نیروی زمینی ارتش آمریکا هستند. آنها نیروهای تاکتیکی دائمی، مستقل، خودکفا و استانداردی هستند که از 3900 تا 4100 سرباز تشکیل شده اند. یک تیم رزمی تیپ شامل واحدهای پشتیبانی رزمی و لجستیک رزمی است که برای تداوم عملیات ضروری است. همچنین BCTها دارای آموزش و پشتیبانی توپخانه ذاتی نیز هستند. در حقیقت هدف از این تشکیل BCTها این است که بتوانند به تنهایی عمل کنند، مانند یک لشکر درابعاد کوچک. سه نوع تیم رزمی تیپ وجود دارد: پیاده نظام(IBCT)، استرایکر (SBCT)و زرهی(ABCT). تیم رزمی تیپ پیاده نظام نیز سه نوع است- IBCT سبک، IBCT هوابرد ، IBCT یورش هوایی ( هلی برن) واحد فرمان پرتاب (CLU) : واحد CLU موشک جاولین دارای یک دید یکپارچه روز/شب است و قابلیت درگیری هدف را در شرایط آب و هوایی نامساعد را فراهم می‌کند. واحد CLU همچنین ممکن است در حالت مستقل برای نظارت میدان نبرد و شناسایی هدف مورد استفاده قرار گیرد. جدول سازمان و تجهیزات (TOE): در این جداول بخش ها، کارکنان و تجهیزات واحدها در آن مشخص شده است. همچنین اطلاعاتی در مورد ماموریت و قابلیت های یک واحد و همچنین وضعیت فعلی واحد ارائه می دهد. سیستم اکتساب هدف بهبودیافته (ITAS): یک سیستم تسلیحاتی چند منظوره است که به عنوان شناسایی، نظارت و سنسور اکتساب هدف استفاده می شود. ITAS قابلیت شلیک ضد زره/دقیق دوربرد را برای پیاده نظام ارتش فراهم می کند. گروهان تسلیحات گردان : یک واحد نظامی به اندازه گروهان که با یک گردان پیاده برای پشتیبانی رزمی ادغادم میشود. این گروهان مجهز برای پشتیبانی دارای یک جوخه مسلسل سنگین (HMG)، یک جوخه خمپاره انداز 81 میلی متری و یک جوخه ضد زره است. درگیری های قاطع : در جنگ زمینی ویا دریایی، به درگیری گفته میشود که در آن یک واحد کاملاً مشغول در نظر گرفته می شود و نمی تواند مانور دهد یا خود را بیرون بکشد و در غیاب کمک های بیرونی، عمل کند تا مبارزه را پایان دهد و یا با نیروهای موجود برنده یا شکست بخورد. زمین محدودکننده : این نوع زمین مانع حرکت یا کند شدن حرکت واحدهای رزمی می شود. به عنوان مثال زمین های شهری، جنگل های انبوه و... گردان مانور : متشکل از سه یا چند واحد به اندازه گروهان و یک گروهان ستادی است. هدف اصلی پشتیبانی از تیم‌های رزمی تیپ ( BCT) پس از استقرار، انجام وظایف سطح تاکتیکی و پشتیبانی است. منبع نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است
  3. 2 پسندیده شده
    یک نکته جالب : مهاجمین حداقل یکی از هلی کوپترهای اکراینی را به وسیله دوش پرتاب های غنیمتی استینگر در مایوپل ساقط کرده اند. منبع
  4. 2 پسندیده شده
    سرنگون شدن دو بالگرد میل 8 ارتش اکراین نیروهای روس دوبالگرد اکراینی را که برای کمک به مدافعین ماریوپول به این شهر وارد شده بودن بعد از خروج از محدود شهری سرنگون کردن. روسها تصاویری از یک بالگرد شکار شده را به نمایش گذاشتن 14 کشته و به اسارت گرفتن دو اسیر زخمی حاصل یکی از بالگردهای سرنگون شده است . یه نظر میرسد روسها از تردد این بالگردها آگاه بوده و بعد از فرود در ماریوپول وسوار کردن چندین تن از مجروح و فرماندهان میدانی اکراینی در میانه راه شکار شده اند . روسها همچنین تصاویری از پهپادهای (اشغال)خود رامنتشر کردن که یک یا دو بالگرد اکراینی در محوطه کارخانجات آزوفستال در مارپول فرود امده این تصاویر برای 5 روز پیش است سه روز پیش هم روسها از سرنگون کردن یک میل8 اکراینی در پنج کیلومتری ساحل خبر دادن شاهدین عینی تایید کردن که در نزدیکی ساحل یک شی ناشناس هدف روسها قرار گرفته . با توجه به فاصله زیاد شهر ماریوپول به خطوط نبرد و استقرار دفاع هوایی روسها در اطراف شهر هرگونه کمک هوایی به این شهر به نوعی خودکشی محسوب میشود !! همچنین در نوار مرزی اکراین با بلاروس بعد از اعلام وزارت دفاع روسیه مبنی بر هدف قرار گرفتن یک بمب افکن سوخو24 اکراینی ویدئویی از یک هواگرد در حال سقوط در مرز اکراین با بلاروس منتشر شد روسها در حال وارد کردن نیرو به استان دونتسک در شرق اکراین هستن منابع محلی اعلام کردن احتملا تا یک هفته آینده حملات سنگین روسها در این منطقه شروع میشود . وزارت دفاع آمریکا اعلام کرده روسها در حال جابجایی نیرو در اطراف کیف هستن نزدیک به 20 درصد از این نیرو مواضع خود را جابجا کرده اند . احتملا بخشی از این نیروها برای شرق اکراین اعزام شده اند . همچنین روسها چندین روستا را در نطقه بروواری در حومه کیف و چندین روستا را در جنوب غربی کیف و تعدادی دیگر را در مرز استان خرسون ودنپیرو تخلیه کرده اند . منابع رسمی اکراین اعلام کردن نزدیک به 15000 سرباز جدید برای دفع حمله احتمالی روسیه در حال اعزام به شرق هستن. تخمین زده شده بیش از 50 هزار !!!!سرباز اکراینی وظیفه دفاع از دونتسک را بر عهده داشتن همچنین اکراینی ها در استان دینپیرو که به نوعی مرکز این کشور محسوب میشود 40 هزار!!! نظامی وشبه نظامی را مستقر کرده اند انتشار تصاویر انهدام آکادمی تانک خارکف / این حمله در اوایل ماه مارس صورت گرفته انهدام یک سامانه بوک اکراینی از دید پهپاد روسی یه رادار رها شده سامانه اس 300 اکراینی انهدام چندین پرتابگر و رادار های اس 300 اکراینی لحظه شکار پهپاد اکراین توسط سامانه پانتسیر سامانه اس 300 غنیمتی اکراینی خسارت طرفین روسها اکراین لحظه شکار تانک تی 64 روس تبارها توسط موشک ضد زره (احتمالا توسط NLWA )
  5. 2 پسندیده شده
    انگلیس تصمیم به تحویل هویتزر های as90 به اوکراین گرفته Report: UK Has New Ukraine ‘Lethal’ Weapons Plan | Farsnews Agency اگر این هویتزر تحویل بشه احتمال تحویل مهمات Excalibur به اوکراین هست مهمات هوشمند ام-982 اکسکالیبور ( M982 / Excalibur)
  6. 2 پسندیده شده
    ادغام نمادین برجک بدون سرنشین بر روی تانک اصلی میدان نبرد آبرامز!!!! به گفته تیم رایان ، نماینده کنگره آمریکا ، ارتش ایالات متحده درصدد است تا برای ادغام برجکهای بدون سرنشین بر روی پیکربندی تانک اصلی میدان نبرد ام- یک آبرامز برنامه ریزی نماید . وی که درماه اوت 2021 از مرکز تولید سامانه های مشترک ارتش در لیما بازدید نمود بود ، پس از ملاقات با تکنسین های حاضردر این مجموعه ، چنین خبری را اعلام نمود .وی که از مدافعان سرسخت توسعه قابلیتهای مرکز توسعه سامانه مشترک ارتش بشمار می رود ، اخیرا از موقعیت خود در کمیته تخصیص بودجه مجلس نمایندگان استفاده نمود تا یک سرمایه 65 میلیون دلاری را برای ارتقاء سامانه های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز فراهم آورد . ظاهرا نمونه هایی از آبرامز های با برجک بدون سرنشین در سنوات گذشته این تانک که در حال حاضر بیشتر از 4 دهه است در خط تولید شرکت سازنده واقع درایالت اوهایو قرار دارد ، به گفته این نماینده ، از استانداردهای بالایی برخوردار بوده و می بایست برای افزایش کیفیت تولید ، منابع سرمایه ای لازم بدان اختصاص داده شود . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، اختصاص این بودجه عمر مفید تانک مزبور را افزایش داده و این امکان را فراهم می آورد تا درآینده یک برجک بدون سرنشین برای آن طراحی شده و در خط تولید قرار گیرد . به گفته تیم رایان ، سرمایه اختصاص داده شده ، کمک زیادی به توسعه معماری فیزیکی و الزامات فنی برای افزودن یک بارگذار جدید مهمات ، سامانه جابه جایی خودکار مهمات ، ارزیابی سامانه های حفاظت فعال جدید ، تغییر پیشرانه و همچنین سامانه تولید نیروی هیبریدی با نیروی پیشرانش الکتریکی خواهد نمود . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  7. 1 پسندیده شده
    دولت کاظمی که دورش تموم شده و الان تقریبا یک دولت موقت غیرقانونی محسوب میشه و طبیعتا حق ندراه تصمیمات کلان بگیره در این دوره انتقالی به نظر قراره اخرین ضرباتش را هم هدفمند به ایران بزنه و در حال نهایی کردن دو قرارداد بلندمدت 18 و 25 ساله با امارات و عربستان برای واردات برق و گاز هست. ماجرا ولی قراردادها نیستند بلکه مثل چند سال اخیر دولت کاظمی با حمایت رسانه های عربی با دروغپردازی و خیانت و ایجاد دو قطبی و حمله به ایران در حال زمینه سازی هستند که به نظر قراردادهایی خیانت بار و با هزینه گرانتر را به عراق تحمیل کنند و بهانش را هم گذشاتند مبنی بر گرانفروشی ایران و اینکه نباید متکی باشیم به ایران و ... و همه میدونیم وابسته کردن عراق به دو رژیم دیکتاتور و خونریز و تروریست پرور ضد ایرانی که دستورکار اصلی کاظمی است در اینده یعنی تحت فشار گذاشتن مردم عراق برای همراهی با سیاست های اونها در حالیکه ایران در این چند سال با تحویل برق و گاز تقریبا رایگان* (هزینه ها به خاطر تحریم با مکافات و بعضا تاخیر زیانبار و به شکل نهایتا کالا تحویل میشد که هیچ کشوری قبول نمیکنه) همه دولتهای عراق را نجات داده بود از شورش در کشورشون در حالیکه هیچ جایگزینی هم نداشتند و حالا دولت کاظمی و اطرافیانش اتفاقا در حال حمله به همین ایران هستند تا افکار عمومی را قانع کنند که قراردادهای تحمیلی و دیکته شده از طرف امریکا حتما منعقد بشه تا فرصت کاظمی باقی است. * جالبه ایران در فروش گاز و برق در دو راهی عجیبی بود. تحویل میدادیم با این بهانه که ایران کم تحویل میده و قصد دخالت داره با گاز و برقش مردم عراق را تحریک میکردند ضد ایران و تحویل هم نمیدادیم متحدان ایران را زیر فشار میزاشتند که ایران قصد آزار مردم عراق را داره و فروپاشی کشورشون و ... پ ن: البته ویروس اردوغان همه گیری جالبی داره. جناب صدر هم دقیقا مبتلا به همون ویروس اردوغان هست (البته عجیب نیست، شاید هم حتی در ملی گرایی متعصبانه با تمام تفاوت ها یک مریدی و مرادی هم وجود داشته باشه، اردوغان نشون داده مرید زیاد میتونه جمع کنه) - به وقتش زبانش و بیانیه هاش ضد مثلا صهیونیستها و اشغالگری و حمله به عراق بسیار دراز و تند هست ولی در عمل در کنار یکی از متحدین صهیونیستها در عراق برای کسب قدرت هر کاری میکنه و حتی به عنوان رییس جمهور کسی را معرفی میکنه که یکی از عناصر شناخته شده ارتباط با صهیونیستهاست به اقوالی و تازه به خاطر این انتخاب تبریک هم میگه به مردم عراق، با ترکمن های سینه چاک اردوغان ائتلاف میکنه، تلویحا با اشغالگری امریکا کنار میاد و .... دقیقا مثل اردوغان که زبان داره فقط در موضوعات مختلف ولی جاییکه منافعش و قدرت حکم میکنه خیلی زیرسبیلی از کنار همه چیز رد میشه در عمل ولی خودش را همچنان از تک و تا نمیندازه. مصداق بارزی از ریاکاری عجیبو غریب.
  8. 1 پسندیده شده
    با سلام. هیچ ارتشی اهداف آینده و طرح های خود را چنین شفاف بیان نمی کند. به طور قطع این "عقب نشینی"، جزوی از برنامه تاکتیکی ارتش روسیه است که احتمالا به خاطر مقاومت نیروهای اوکراینی اتفاق افتاده. ممکن است برنامه ای برای تغییر نیروها، نوسازی آرایش، تغییر نگاه ها و ... باشد. روس ها اینقدر ساده نیستند که حقیقت را بیان کنند (البته ما هم خیلی ساده نیستیم!). یادمان بیاید قبل از تهاجم به اوکراین، همه مقامات ارشد روسیه، طرح حمله به اوکراین را رد می کردند، اما در نهایت مشخص شد که دروغ رسانه ای گفتند.
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... در خصوص اس-300 های تحویلی به ایران در این تاپیک مفصل بحث شده "S-300 PMU.2 FAVORITE "IR در ایران در مورد دفاع هوایی ارتش اوکراین هم این پست وجود دارد برتری هوایی بر فراز کیف آیا نیروی هوایی روسیه قابلیت سرکوب شبکه دفاع هوایی اوکراین را در یک بازه زمانی 24 ساعته دارد ؟!
  10. 1 پسندیده شده
    بسم ا... یک نکته عرض کنم در خصوص ابراز چنین جملاتی در مورد رهبران دنیا ..... درتاریخ هست که بیشترین کتابها را در خصوص شخصیت ناپلئون بناپارت ، امپراتور فرانسه و تاکتیسین مشهور قرن هجدم را نویسندگان و مورخین انگلیسی نوشتند . در ظاهر امر ، این مساله روند عجیبی نیست ، ولی وقتی به تاریخ جنگهای ناپلئونی نگاه می کنیم ، درواقع امر ، این انگلیسی ها بودند که در نهایت با متحدکردن دشمنان ناپلئون ، آن را شکست دادند که اگر این مساله مورد توجه قرار بگیرد ، برای تحلیلگر هوشمند ، نکته بسیار ریزی قابل درک میشود که انگلیسی ها با چنین کاری ( نوشتن کتابهای متعدد درباره این شخصیت تاریخی ) خودشون را بعنوان شکست دهنده ناپلئون به شکل غیر مستقیم بزرگ کردند و می کنند . پوتین ، مرد سال 2007 مجله تایم در مورد ولادیمیر پوتین ( و تمامی رهبران دنیا در شرق و غرب دنیا ) هم بطور دقیق همین روند برقرار هست .. برای مخاطب هوشمند ، فهم این مساله که چه کسی یا چه کسانی در مجلات ، روزنامه ها ، رسانه های جمعی ، رئیس جمهوری فعلی روسیه را بزرگ کردند ، آن را بعنوان ناجی روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق روی جلد مجلات قرار دادند ( منظور خارج از روسیه هست ) . در واقع امر ، به اوج بردن یک شخصیت سیاسی و تبلیغات در مورد آن و بعد به حضیض کشاندن همان شخصیت ، یک تاکتیک رسانه ای است . حالا این نکته جالب هست برای بررسی که رسانه های خارج از روسیه ، به چه شکل ، تصویر سازی از پوتین را بعنوان یک رهبر موفق ، به یکباره تبدیل کردند به یک رهبرشکست خورده ( که اصولا مفاهیم مربوط به پیروزی / موفقیت یا شکست / عدم موفقیت یک امر نسبی هست) و بسته به شرایط ممکن است که در کشورهای مختلف و حتی در افراد مختلف ، متفاوت باشد . علت این امر از چه آبشخوری نشأت می گیرد ؟؟ این نکته ای هست که با توجه به جریان غالب رسانه ای در دنیای فعلی ( و چرخه ایجاد قدسیت و قدسیت زدایی ) باید مورد توجه قرار گیرد ...
  11. 1 پسندیده شده
    سلام قصد روسها مبنی بر اشغال نکردن کیف همان موضوعی بود که از همون روزهای اول رو شد ، زمانی که در دروازه های کیف بودند ، اوکراین در شوک کامل بود و دفاع جدی هنوز وجود نداشت ولی وارد کیف نشدند . این رو همون موقع هم گفتم : جناب @lordashrafi نوشتند که "قرار بود حاج علی پوتین یه روزه جنگو تموم کنه الان میگن از کیف و سومی و چرینهف عقب کشیده نیرو هارو متمرکز کنه دو تا استان اوکراینو بگیره " و بعد هم بر همین اساس خیلی سرراست نتیجه گیری کردند که روسها شکست خورده اند . الان هم دوستمون گفته اند : حرفها خیلی منطقی به نظر می رسند ، منتها در عمل یک سوگیری واضح در نتیجه گیری وجود دارد و علت آن هم واضح است : فرض این که هدف روسیه را از ورود به جنگ اوکراین عین هدف شوروی از ورود به مجارستان بود ، گزاره درستی نیست که بر مبنای آن بشود نتیجه گیری درستی داشت . دوستان یک نگاه ( شاید دوباره ) به سخنرانی شروع جنگ آقای پوتین بیندازند هم خوب است : "... شرایط ایجاب می کند که قاطعانه و فوری عمل کنیم. جمهوری خلق دونباس از روسیه درخواست کمک کرده است ... هدف از آن حفاظت از افرادی است که به مدت هشت سال هدف نسل کشی رژیم کی یف و مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند و برای این منظور، ما برای غیر نظامی کردن اوکراین، و همچنین محاکمه کسانی که مرتکب جنایات خونین متعدد علیه غیرنظامیان، از جمله شهروندان فدراسیون روسیه شده اند .... در عین حال، برنامه های ما شامل اشغال سرزمین های اوکراین نمی شود ... سیاست ما بر اساس آزادی انتخاب برای همه است تا هر کس بتواند آینده خود و فرزندانش را تعیین کند ." برای متن کامل سخنرانی مراجعه کنید به : https://www.irna.ir/news/84661615/متن-کامل-سخنرانی-ولادیمیر-پوتین-مبنی-بر-اعلام-عملیات-نظامی-ویژه به جمله آخر هم با دقت نگاه کنید : ظاهرا در پایان شاهد "همه پرسی" در اوکراین ( احتمالا به صورت موضوعات مستقل در مناطق مختلف ) هم خواهیم بود و جالب است این همه پرسی همان چیزی است که الان اوکراینی ها بعد از مذاکرات ترکیه مطرح کرده اند : "... رئیس هیأت مذاکره کننده اوکراین تصریح کرد: برای هر گونه توافق با روسیه در اوکراین همه پرسی خواهیم داشت ..."
  12. 1 پسندیده شده
    وزارت دفاع روس ها در بیانیه ای که تلویحا شاید اسمش را بشه عقب نشنی از اهداف اولیه دونست اعلام کرده اصلا ستون کشی به کیف برای محاصره و تصرفش نبوده و در اصل برای این بوده قوای اصلی اکراین را به خودش در اون ناحیه مشغول کنه تا جبهات شرقی کار راحت تری داشته باشند و حالا هم که عقب نشینی میکنه چون اهدافش محقق شده و نیروها اعزام میشند برای ادامه ازادسازی دونباس. با توجه به حجم ستون کشی و نوع ستون کشی و میزان تلفات و خاسرات وارده به نیروهای روس در این محور و برخی اقدامات انتحاری اولیه به نظر میرسه روس ها قصد دارند به نوعی فعلا این عقب نشینی ها را توجیه کنند. خبرهایی هم از توافق با اروپا و موفقیت مذاکرات اکراین داشتند که نشون میده شاید فشارهای اقتصادی که انتظارش را نداشتند ترجیح میدند یکطوری حل کنند در کوتاه مدت ابرومندانه با یک توافق ابتدایی. بیشترین تاکیدی هم که در این چند روز دارند بحث کریمه است که در این مورد توافق نمیکنیم که خب این را حتی خود اکراینی ها هم اگر ترجمه درست بوده باشه یکی از اعضای مذاکره کنندگانشون گفته بود روسیه حق داره کریمه را جزئی از خودش بدونه و ... و فکر نکنم با توجه به شرایط قبل مانعی باشه برای یک توافق. نهایتا تحریمهای مرتبط با کریمه که قبلا هم بوده حفظ میشه که خب مسئله مهمی نبوده. پ ن: ماریوپل که جزئی از منطقه دونباس هست به شکل تاریخی و شاید نهایت اراده روس ها را تصرف این منطقه دونست که البته از قبل هم اعلام شده بود در مورد منطقه تاریخی دونباس شامل دونتسک و لوهانسک. منتهی برای اتصال زمینی به کریمه و بقیه سواحل دریای آزوف باید فراتر از منطقه تاریخی دنباسی که روسها فعلا تاکید میکنند تنها هدفشون هست برند که به نظر و با توافقات دو طرف در آینده چنین نخواهد شد. هرچند دریای آزوف به طور نسبی مهم هست ولی اهمیتی که سواحل دریای سیاه برای اکراین داره با توجه به عمق و مشکلات زمستانی و تردد ... نداره و حتی تصرف سواحل اون هم شاید در کل اگر فشار باشه به یک نارضایتی زبانی خلاصه بشه. ولی با توجه به اینکه روسها برای این سواحل برخلاف دنباس بهانه ای ندارند اگر قرار بر توافق باشه فکر نکنم به سمتش برند. یعنی نهایتا قانع شدن روس ها به دنباس و رضایت (حالا با ظاهر ناراضی) اکراین تقریبا چیزی که از قبل هم بوده (کمی بیشتر حالا) باقی میمونه با یک تعهد طبیعتا بی ضمانت نپویستن به ناتو توسط اکراین (تا در آینده چه پیش بیاد) و روس ها هم با باقی موندن برخی تحریم های کم اثر عطای دستاوردهای بیشتر را در مقطع فعلی به لقاش میبخشند با توجه به غافلگیری رخ داده و عدم سقوط اکراین به شکل خیلی سریع با کمک و دوپینگ فوق العاده غرب. البته که در ظاهر روس ها دستاوردهایی داشتند در اینصورت ولی طبیعتا یک شکست محسوب میشه هم در میدانی و هم رسانه ای و سیاسی و این اوضاع را براشون در اینده نسبت به ناتو و کشورهای متقاضی بدتر میکنه ( شاهد یک دوران سکوت و سکون خواهیم بود خصوصا با زهرچشمی که روسها به کشورهای کوچکتر از منظر دیوانگی نشون دادند ولی حتی اگر رسانه را هم کنار بزاریم همه کشورهای اطراف روسیه متوجه میشند که ناخن های این خرس پیر مثل دندان هاش کند شده و شاید خرناس های وحشتناکی بکشه و با تکان دادن بدن عظیمش خرابی هایی هم به بار بیاره ولی نهایتا با چند تا توپ و تشر به غارش برمیگرده و خواب زمستانیش)
  13. 1 پسندیده شده
    بسم ا... ادامه نبرد در ماریوپل و تحولات خطوط تماس در محورهای شرق اوکراین نیمه روز سی و سوم و سی و چهارم ماریوپل از دریچه دید فرماندهان چچن ( مناطق نارنجی تحت کنترل واحدهای چچنی قرار دارد ) شدت درگیری در مناطق شرقی ماریوپل به شکل واضحی دراین تصویر ماهواره ای دیده می شود از نیمه (بعد از ظهر روز 29 تا نیمه روز 30 مارس 2022) سیر تحولات در خطوط مقدم در شرق اوکراین ثابت بوده و یا به آهستگی پیش می رود . در ماریوپل ، روند انهدام سازمان رزمی گردان های نازی آزوف و باقی مانده ارتش منظم اوکراین ادامه دارد و گفته شده در صبح روز 30 مارس ، قرارگاه تاکتیکی گردان های آزوف در ماریوپل به تصرف مهاجمان درآمده است . در جبهه دونباس نیز وضعیت بر همین روال بوده و نبردهای موضعی و محدود گزارش می شود . در ایژیوم براساس اخبار موجود ، پیشروی هایی دیده شده و واحدهای ارتش روسیه اندکی در محور اسلاویاسنک به جلو حرکت کرده اند . در نزدیکی کراماتورسک ، ارتش اوکراین ، سدی را منفجر نمودند تا در مسیرپیشروی مهاجمان اختلال ایجاد شود ولی گفته شده که در محور سوردونتسک- لیسیچانسک هنوز تغییری بوجود نیامده است . نفربر زرهی بی تی آر-3 منهدم شده ارتش اوکراین ( موقعیت : ترنی ) اما در بخش اصلی شهر ماریوپل ، یگانهای جمهوری دونتسک و ارتش روسیه پاکسازی این شهر را با تمرکز بر روی محور چپ شهر ادامه میدهند . در این محور ، شبه نظامیان جمهوری دونتسک ، با پشتیبانی آتش نیروی دریایی روسیه در سواحل ماریوپل مستقر هستند ، با وارد کردن ستون های زرهی و تانک به شکل موازی خیابان به خیابان ، بلوک های شهری را پاکسازی می کنند که البته روند زمان بری است . با این وصف ، هر اندازه پیشروی به عمق ماریوپل صورت می گیرد ، شواهد بیشتری از حضور گردان های نازی آزوف قابل مشاهده می گردد . در جریان بررسی این شواهد ، آثاری از شلیک موشکهای توچکا- یو به مناطق مسکونی ماریوپل کشف شده که این قبل از تخلیه غیرنظامیان از صحنه نبرد بوده است . علاوه براین ، در 48 ساعت اخیر ، اشغال یکی از چند قرارگاه گردان های آزوف در ماریوپل ، خبری بود که مورد توجه رسانه ها قرارگرفت . یگانهای مهاجم مدعی هستند که این مرکز ، بصورت یک قلعه دفاعی بنا شده بود و پس از اشغال آن ، تنها گروه های پراکنده ای از این گردانها در سطح شهر حضور دارند . ماریوپل - شدت درگیری ها از میزان ویرانی بافت مسکونی مشخص است https://www.aparat.com/v/tdQ19 ویدئوی تصرف و پاکسازی قرارگاه تاکتیکی گردان های نازی آزوف در ماریوپل . به چهره عناصر رزمی روسی دقت کنید ... چهره های جوان کمتر مشاهده میشود و احتمالا واحدهای حرفه ای به این منطقه اعزام شده اند مضاف براین روند ، ارتش روسیه در 24 ساعت اخیر ، چند مجموعه صنعتی را در ماریوپل پاکسازی نمود و ویدئوهای منتشر شده از این درگیری ها ، اثبات نموده که بر خلاف خبرهای موجود ، شدت نبرد بسیار بوده تا جایی که یکی از عناصر رزمی جمهوری دونتسک معتقد است که " رسانه ها ، موفقیتهای بدست آمده را بیش از حد آسان جلوه می دهند ، ولی گردان های ملی گرای اوکراینی بسیار مجهز بوده و بسرعت مواضع خود را تغییر میدهند و برای هر بلوک شهری و خانه ها باید به شدیدترین وجه ممکن جنگید . علاوه براین ، ادعاهای موجود در این خصوص که 80 درصد شهر در اختیار واحدهای جمهوری دونتسک قرار دارد ، بسیار اغراق آمیز بوده و صحت ندارد " ارتش روسیه بقایای یک فروند بیرقدار سرنگون شده را در اوکراین کشف و در یکی از انبارهای مهمات ( موقعیت نامعلوم نیز ) موشکهای MAM_L بیرقدار بصورت دفرمه شده کشف شده در حوزه سیاسی ، بررسی وضعیت انسانی در ماریوپل ، یکی از موضوعات اساسی گفتگوی تلفنی میان پوتین و مکرون بوده و روسها تاکید نموده اند با توجه به عملکرد گردان های نازی در ماریوپل ، امکان عملیات بشردوستانه وجود ندارد و پس از آن نیز دیمیتری پسکوف ( سخنگوی کرملین ) نیز مدعی شده که هیچ توافقی برسر اجرای عملیات بشر دوستانه صورت نگرفته است . در مجموع ، وضعیت در ماریوپل و خطوط تماس در محور شرقی اوکراین ، بسیار پیچیده بوده و سیر تحولات بسیار آهسته است و یگان های روسی با مقاومت ارتش اوکراین مواجه هستند . خودروی بارگذار سامانه توس ارتش روسیه به غنمیت اوکراینی ها درآمده در جریان مذاکرات میان روسیه و اوکراین در استانبول ، نماینده وزارت دفاع روسیه اعلام نموده که اقدامات روسیه در مناطق کیف و چرنیشهف محدود می شود و این امر بخصوص در حومه پایتخت قابل مشاهده است ، در حال که گفته شده نیروهای مستقر در این محور ، بسرعت به منطقه دونباس اعزام می شوند تا فشار بعدی جهت محاصره کامل واحدهای ارتش اوکراین در این منطقه کامل شود . درمیانه مذاکرات طرفین در استانبول ، گزارش های جدیدی منتشر گردید که نشان میداد سامانه های دفاع هوایی اس -300 پی ارتش اوکراین مورد هدف قرار گرفته و منهدم شده اند . در 30 مارس 2022 وزارت دفاع روسیه اعلام نمود که یکسری حملات هوایی دقیق برعلیه انبارهای سوخت ارتش اوکراین در منطقه استاروکونستانتینوف و خملنیتسکی که تحرک واحدهای ارتش اوکراین در منطقه دونباس را تامین می نمود ، صورت گرفته و براساس داده های موجود همه این تاسیسات از میان رفته است . یادگاری روسی از استاد استانلی کوبریک " متولد شدم برای کُشتن " علاوه براین ، شلیک حداقل یک تیر موشک تاکتیکی اسکندر بسوی روستای کامنکا در منطقه دونتسک باعث انهدام دو انبار مهمات موشک و مهمات توپخانه ای ارتش اوکراین گردید . در همین حال ، وزارت دفاع اوکراین نیز مدعی شده یکفروند سوخو-24 نیروی هوایی این کشور در منطقه تومن پس از یک درگیری هوایی ساقط و از میان رفته است . پدافند ارتش روسیه نیز اعلام نموده که 10 فروند بدون سرنشین ارتش اوکراین را برفراز ایژیوم ، نوایاکاخوفکا ، دونتسک ، نیکولایف ، بردیانسک ، گورلوفکا ، لوگانسک و روبیژن هدف قرار داده و سرنگون نموده است . سامانه های بالستیکی ارتش روسیه نیز در 24 ساعت گذشته ، 64 مرکز نظامی ارتش اوکراین ، شامل قرارگاه تاکتیکی واحدهای عملیات ویژه اوکراینی در روستای برزنیگواتوو (میکولایف ) ، سه سامانه دفاع هوایی اس -300 در نزدیک مالین ( ژیتومیر) و دو دستگاه سامانه دفاع هوایی بوک ام -یک در اوگلدار و اسلاویاسنک ، دو آتشبار توپخانه ، 49 مرکز تاکتیکی جمع آوری مهمات و سلاح نیز هدف موشکها و گلوله باران توپخانه ارتش روسیه قرار گرفته و منهدم شده است . در 24 ساعت اخیر ویدئویی از ستون ارتش روسیه منتشر شده که از حومه کیف بسمت بلاروس حرکت می کنند. این خودروها مربوط بودند به یگانهای هوابرد ارتش روسیه که از هوجینگی بسمت بلاروس منتقل و سپس بسوی دونباس اعزام می شوند تصویر کلی موجود تا این لحظه از صحنه نبرد نشان میدهد که وضعیت نظامی موجود به نفع ارتش روسیه پیش نمی رود ، قابلیتهای دفاع هوایی ارتش اوکراین تاحد بسیارزیادی سرکوب نشده و اطلاعات اولیه از میزان توانایی این شبکه دست کم گرفته شده است . بر همین اساس ، تمرکز اصلی فرماندهی ارتش روسیه بر دونباس قرار گرفته تا کنترل بر شهر ماریوپل کامل شود و همزمان با آن ، واحدهای اوکراینی در محور سوردونتسک- لیسیچانسک نیز به تدریج عقب زده شود یا به محاصره درآید . تصویر ماهواره ای منطقه مشهور کورسک در روسیه خبر مهم دیگری که در 30 مارس منتشرشد ، داده های مربوط به تجمع قابل توجه یگان های پشتیبانی ارتش روسیه در منطقه کورسک است که برخی معتقدند که این نیروها برای مرحله دوم پیشروی در محور شرق اوکراین ، تدارک دیده شده اند و این برای زمانی است که مذاکرات دیپلماتیک به نتیجه ای نرسد . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . منبع1 منبع 2
  14. 1 پسندیده شده
    نمونه ای جالب دیگر از عملکرد تانک های در نبرد- یک تانک نیروهای جمهوری خودخوانده دونتسک با شلیک یک یا چند گلوله شدید الانفجار به سمت یک ایستگاه اتوبوس، تعدادی از سرباز اوکراینی که در این ایستگاه اتوبوس پناه گرفته بودند را کشت شده است. ایستگاه های اتوبوس در اوکراین از جنس بتونی هستند. در سناریو بالا گلوله 125 م.م شدید الانفجار به دیوار پشتی اثابت کرده است و با ضربه مرگبار تمام سربازان در این جان پناه را کشته است. نمونه ای دیگر از عملکرد تانک های روسی بر ضد پیاده نظام اوکراینی این بار در منطقه باز و در میان درختان - از تلفات نیروهای اوکراینی خبری منتشر شده است اما ضربه های کشنده و مهلک تانک ها برای از بین برد جانپاه و کشتن نیروهای پیاده نظام در این تصویر خوبی نشان داده شده است. امروز کشورهای پیشرو در بحث زرهی از نسل جدید مهمات شدید الانفجار استفاده میکنند. از جمله قابلیت مهم نسل جدید این نوع مهمات در مقایل نمونه های قدیمی تر استفاده از فیوزهای قابل برنامه ریزی است. در نتیجه این نوع مهمات را میتوان در حالت های مختلف از جمله منفجرشونده در هوا ( انفجار در بالای هدف مثلا بالای سنگر خاکی)، انفجار نقطه ای (انفجار رو به روی هدف) و یا تأخیری (انفجار در داخل یک هدف مثلا بعد از عبور از دیوار) استفاده کرد. استفاده از حالت های مخلتف انفجار موجب افزایش انعطاف پذیری و کشندگی تانک ها خواهد شد. ایالات متحده آمریکا با نسخه مهمات پیشرفته چند منظوره (AMP)، المان با مهمات DM11 و اسرائیل با مهمات 120 م.م M339 و مهمات 125 م.م M710 از پیشگامان تولید نسل جدید مهمات شدید الانفجار برای تانک ها هستند. استفاده از مهمات شدید الانفجار با فیوز قابل برنامه ریزی نیازمند نصب سیستم های کنترل آتش مدرن تر بر روی تانک هاست. تست مهمات AMP تست مهمات DM11 تست مهمات M339 و M710
  15. 1 پسندیده شده
    از نکات جالب توجه دیگه این ویدئو میتوان به باقی مانده خرج های پرتاب شده از تانک ها( سه‌ دستگاه تانک در فیلم دیده میشود) اشاره کرد. مشخصا این تانک ها در این موقعیت آتش، زمان زیادی مستقر بوده اند. با توجه به تجربیات جنگ سوریه و تهدیدات موشک های ضد زره، تانک ها بعد از شلیک ها در پشت ساختمان ها مخفی شده و بعد از مدتی دوباره به موقعیت آتش برمیگردند در نتیجه احتمال شکار شدن آنها کاهش میابد. تانک T-72b نیروهای روس در شهر ماریوپول - نصب زره های قفسی دست ساز بر روی برجک برای در امان ماندن از پرتابه های ضد زره. این نوع زره قفسی بسیار شبیه زره های ابداعی در سوریه با نام Shafrah (زره های ژیلتی) است‌. لحظه شکار تانک روسی توسط موشک NLAW در شهر ماریوپول این تانک T-72b مدل 1989 نیروهای روسی علاوه بر زره های واکنشی کنتاکت-5 در جلوی برجک به صفحات فلزی و یا بلوک های زره واکنشی کنتاکت-1 جهت حفاظت بیشتر خصوصا از حلقه برجک مجهز شده است. در این واقعه موشک نمی‌تواند منجر به انهدام کامل تانک شود. و مشخص نیست آیا به بخش داخل تانک نیز خسارت وارد شده است یا نه. ضعف تاکتیکی روس‌ها به خوبی در تصویر مشخص است. آنها تانکها را بدون پشتیبانی لازم وارد میدان نبرد شهری کرده اند و مدافعان از فرصت مناسب برای حمله به تانک استفاده کردند . همان تجربه های مرگبار جنگ چچن ! ذبح کردن تانک به سبک چچنی ها
  16. 1 پسندیده شده
    سلام هرچند شبکه پدافندی روس ها که به اکراین منتقل شد (محل عملیات بیرقدارها) باز یک شبکه یکپارچه پدافندی نمیتونه نام بگیره و یک پدافند متحرک محسوب میشه که خیلی از اجزاش در داخل اراضی اکراین ناقص هست و حتی با این وجود بیرقدارها شانس کمتری داشتند نسبت به سایر جبهاتی که اصولا اصلا پدافندی وجود نداشت جز چند واحد از کار افتاده یا بسیار محدود. در ضمن بیرقدارها اصولا یکی از ویژگی هاشون (که میتونه به تیراژ بالای تولید یا اصطلاحا اتاق فرماندهیش برمیگرده) اینه که تا جایی که تا حالا دیده شده در تعداد بالا در عملیات ها همزمان مورد استفاده قرار میگیرند. در شرایط صلح امیز چیزی که تنها در رادارهای عمومی مشخص هست شده تا گاهی هفت یا هشت فروند بیرقدار همزمان در یک نقطه محدود در حال گشت زنی هستند و به نظر در جبهات هم همنیقدر پرتعداد وارد صحنه نبرد میشند که پدافند های محدود نهایتا در کشف و درگیری مغلوب میشند.
  17. 1 پسندیده شده
    این جنگ نشون داد بیرقدار و کلا پهپادهایی در کلاس بیرقدار در مقابل شبکه پدافند یکپارچه و مدرن تاثیر ناچیزی دارن. کوادکوپترها کوچک بسیار موثرتر بودن
  18. 1 پسندیده شده
    از شر کدام ادوات قدیمی خلاص بشه ؟ از T80BVM یا T90A؟ یا پنیستر ؟ وقتی کاموف با راکت غیرهدایت شونده هدف گیری می‌کنه وقتی سوخو ۲۵ بمب های سقوط آزاد ول میده به سبک ج.ج۲ یه نگاهی به آمار تلفات سنگین روسیه بندازید چه انسانی یه تجهیزات زرهی و خودرو ها واقعیت توان نظامی روسیه در ابن جنگ مشخص شد هرچند کیفیت در حد زباله تجهیزات روسی همیشه مشخص بوده
  19. 1 پسندیده شده
    تاریخ حمله مغول رو بخون زیاد پیش میامد که مثل خرمشهر یا شدیدتر از خرمشهر مقاومت می کردند. در حمله ی اعراب به ایران هم همین طور.... شما خوب نگشتی اگر میگشتی حتما پیدا می کردی Russia has enlisted over 40,000 Syrian military personnel to fight against Ukraine, according to reports from the Syrian Observatory for Human Rights. خبر از نیوزویک بر اساس گزارش رصدخانه ی!!! حقوق بشر که روسها 40 هزار نفر از ارتش سوریه رو دارند برای جنگ به اوکراین می فرستند و البته راست و دروغ ش هم گردن خود افراد رصدخانه. Donald Trump said there is "a lot of love" behind Putin's efforts to make "his country larger" as Russian troops continued to invade Ukraine. بازهم از نیوزویک و البته بدون شرح.
  20. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم سوئدی ها یک برنامه گسترده اتمی از سال 1945 تا 1972 پیگیری میکردند . در سال 1965 سوئد توانایی کامل ساخت تسلیحات اتمی را پیدا کرده بود . این مطلب بررسی تلاشهای سوئد برای ساخت حامل های کلاهک های اتمی هست که افشا شده هدف برنامه اتمی سوئد در ابتدا ساخت تسلیحات اتمی تاکتیکی بود و این موضوع خود را در حاملهای این تسلیحات و هم در قدرت کلاهک های اتمی که سوئد طراحی کرده بود نشان می داد. هواپیماها و موشک هایی کروزی با کاربری دوگانه توسط سوئد برای این منظور طراحی شدند. چشم پوشی سوئد ار برنامه اتمی خود باعث شده این تجهیزات و تسلیحات به فراموشی سپرده شود. سوئدی ها از اواسط دهه 40 میلادی شوروی را محتمل ترین دشمن خود میدانستند . سوئدی ها هیچ مرز مشترک زمینی با شوروی نداشتند اگر شوروی از فنلاند یا نروژ به سوئد می خواستند حمله کنند این مناطق مرزی سوئد جاده های کمی داشتند دارای کوهستان و جنگل های گسترده بودند و عبور از این مناطق برای شوروی دشوار بود . منطقه دیگه که احتمال حمله از طرف شوروی وجود داشت دریای بالتیک بود که روسها برای حمله به سوئد باید عملیاتی مشابه نرماندی انجام می دادند. سوئدی ها تصمیم داشتند از تسلیحات کشتار جمعی برای حمله به محلهای استقرار سربازان و کشتی های روسی استفاده کنند برای این منظور انها برد تسلیحات اتمی خود را در بردی در نظر گرفته بود که بشه به سرعت به هر نقطه از دریای بالتیک دسترسی داشته باشند در ابتدا هوایپمای ساب 32 لنسن( نیزه) برای این منظور در نظر گرفته شده بود این هواپیما در سال 1955 وارد خدمت شد می توانست 3 تن تجهیزات و تسلیحات با خود حمل کند این هواپیما می توانست انواع بمب و موشک ها بویژه موشک ضد کشتی RB04 را با خود حمل کنند و بردی در حدود 2000 کیلومتر و سرعتی برابر 925 کیلومتر بر ساعت داشتند. با توجه به برنامه ارتش سوئد قدرت کلاهک های اتمی باید در حد متوسطی می بودند بنابراین برنامه این بود که این حامل بتواند بر سیستم دفاع هوایی دشمن غلبه کند با توجه به اینکه شوروی دارای نیروی هوایی قوی بود سوئد دوحامل برای حمل این تسلیحات در دهه 50 توسعه داد . ساب 35 موشک کروز Robot 330 در سال 1957 ساب تصمیم به توسعه یک موشک کروز دومرحله ای به نام Robot330 برای حمل کلاهک های اتمی گرفت. این موشک یک موشک دو مرحله ای بود که در ابتدا یک موتور سوخت جامد ( با جرم یک و نیم تن و طول 4.1 متر) موشک را به سرعت مافوق صوت میرساند در مرحله دوم موتور رم جت موشک ( با جرم 2.8 تن و طول 4.1متر) فعال میشد که سرعت موشک را به 3.6 ماخ میرساند این به معنی بود که این موشک میتوانست در یک بازه 6 تا 8 دقیقه ای خود را به برد 500 کیلومتری برساند. Robot 330 موشک کروز قاره پیمای آمریکایی Navaho 64SM طرحی مشابهی داشت. با این تفاوت که در موشک امریکایی از موتور با سوخت مایع به عنوان شتاب دهنده استفاده میشد. اما از نظر مفهومی دو موشک مشابه هم بودند. موشک آمریکایی بسیار بزرگتر بود طول آن 20.7 متر و جرم ان حدود 30 تن بود و برد ان هم به 6500 کیلومتر میرسید. (هرچند موشک امریکا چندان موفق نبود) Navaho 64SM در همان زمان در شوروی موشک La- 350 Burya و موشک M-40 Buran به عنوان موشکهای کروز قاره پیما در حال توسعه بودند با ظهور موشک های بالستیک قاره پیما در دهه 60 هم ایالات متحده و هم شوروی پروژه های موشک های کروز قاره پیمای خود را متوقف کردند. La- 350 Burya موشک Robot 330 در ابتدا باید به سرعت اوج میگرقت و به ارتفاعی بین 24-23 کیلومتر میرسید و سپس با یک شیرجه سریع به سمت پایین می آمد این خط سیر همراه با سرعت بسیار زیاد رهگیری موشک را برای سیستمهای دفاعی آن زمان دشوار میکرد. اصلی ترین مشکل در موشک Robot 330 سیستم هدف گیری ان بود این سیستم بر اساس ژیروسکوپ بود که در حداکثر برد خود یک دایره خطا در حدود 3-2 کیلومتر داشت . این دایره خطا برای کلاهکی که سوئدی ها برای آن در نظر گرفته بودند ( 20 کیلوتن) بسیار بد بود. سوئدی ها سعی کردند با سیستم هدایت رادیویی دقت این موشک را بهبود ببخشند اما باز هم دقت این موشک به حدود 1.8 کیلومتر رسید. در نهایت ساب برای هدایت این موشک اولین رایانه ترانزیستوری سوئد به نام "ماشین ناوبری خودکار SAAB" (SAABs automatiska navigerings kalkylator) را ساخت . بعد از اتمام کار بر روی پروژه Robot 330 ساب سعی کرد این سیستم را به صنایع غیر نظامی بفروشد که موفق نبود. نمونه ای از این سیستم در جنگنده saab 37 Viggen استفاده شد. SAABs automatiska navigerings kalkylator پروژه Robot 330 در سال 1959 بسته شد زیر کل هزینه های این طرح 50 میلیارد دلار برآورد میشد ( به قیمت امروز) که برای سوئدی ها خیلی زیاد بود. از طرف دیگر موشک های کروز اتمی بهترین گزینه برای حمله به مراکز تمرکز نیروهای و تجهیزات دشمن قبل از بارگیری انها در کشتی ها هستند. اما با توجه به ساست سوئد بعید بود که حتی اگر شوروی حمله کند سوئد اولین استفاده کننده از تسلیحات اتمی باشد. چون ممکن است باعث حمله اتمی شوروی به شهرهای سوئد شود. در نهایت سوئد تصمیم گرفت از جتهای مافوق صوت برای پاسخ به حملات اتمی استفاده کند. به این منظور ساب در سال 1952 طرح هواپیمای مافوق صوت ساب 36 را در قالب توسعه برنامه اتمی خود آغاز کرد. در ابتدا این طرح نام پروژه 1300 را داشت و در نهایت در نیروی هوایی saab 36 نام گرفت. این هواپیما باید یک بمب اتمی به وزن 600 تا 800 کیلوگرم را در محفظه داخلی خود حمل می کرد با بردی در حدود 400 کیلومتر . این برد برای حمله به اهداف شوروی در دریای بالتیک کفایت می کرد. در طول بازه زمانی کوتاهی طراحان سوئدی چندین طرح را ارئه کردند که بسیار متفاوتاز هم بودند. Projects 1300-1 یک هواپیمای راکتی با موتور موشکی بود این هواپیما ار یک رمپ شیب دار پرتاب میشد و به صورت یک هواپیمای معمولی فرود می آمد. هواپیماهای پروژه 19-1300/پروژه 25-1300/پروژه 50-1300 و پروژه 1300-72 دارای بالهای دلتا شکل بودند. پروژه 4-13 مشابه رهگیر f104 امریکایی داری بالاهای مستقیم بود قرار بود این هواپیما به سرعت 3 ماخ برسد. پروژه 1300-71D دارای دوموتر جت بود که در وسط بالهای دلتا شکل قرار داشند مشابه هواپیمای sr71 که یک دهه بعد وارد نیروی هوایی امریکا شد. پروژه 1300 طرح نهایی پروژه 76-1300 بود که توانست لقب saab 36 را دریافت کند این هواپیما تک موتوره علاوه بر بمب های اتمی سقوط آزاد موشک کروز Rb04 را می توانست با خود حمل کند. همچنین طرح دیگری با نام پروژه 77-1300 همموجود بود که وردی هوای در بالای بدنه آن قرار داشت. موشک rb04 این هواپیما از موتور بریستول استفاده میکرد همان موتورهای که در هواپیمای بریتانیایی Avro Vulcan استفاده شده. در سال 1957 تحقیقات روی این طرح متوقف شد و تمام تمرکز روی طرح های پروژه 1400 و پروژه 1500 متمرکز شد که در نهایت منجر به تولید هواپیمای saab 37 viggen شد . این طرح در سال 1966 کلا لغو شد. در نهایت محتمل ترین گزینه برای سوئد جنگنده ساب 37 بود این هواپیما اولین پرواز خودش را در سال 1960 انجام داد. و در سال 1971 وارد نیروی هوایی سوئد شد. این هواپیما 5 تن تسلیحات رابا سرعت 2.1 ماخ می توانست حمل کند . برداین هواپیما 2150 کیلومتر بود زیر دریایی های کلاس Sjöormen ( مارماهی) هم میتوانستند به یکی از حامل های تسلیحات اتمی تبدیل شوند. این زیر دریایی ها تا عمق 150 متر می تواند بروند و سرعت انها در سطح اب 20گره و در زیر اب 120 گره بود همچنین 23 نفر خدمه داشتند. این زیر دریایی ها به اژدرهای Torprd61 مجهز بودند که برد آنها 20 کیلومتر و کلاهکی برابر 300 کیلوگرم داشتند. و می توانستند در نوع حمل کننده سلاح اتمی هم ساخته شوند. در مجموع سوئدی ها 5 فروند از این یر دریایی ها ساختند که در نهایت به سنگاپور فروخته شدند. بعلاوه سوئدی ها موشک RBS-15 را در اختیار داشتند این موشک با برد 70 کیلومتر میتوانست به کلاهک اتمی مجهز شود. هر چند با توجه به محدودیت کلاهک هایی که سوئدی ها قصد ساخت داشتند بعید بود از تسلیحات اتمی بر ضد کشتی ها استفاده شود و دکترین سوئد حمله به پایگاه های دریایی دشمن بود. سوئدی ها توپخانه 155 میلی متری در اختیار داشتند که می توانستند از ان هم به عنوان پرتاب گر اتمی استفاده کنند ماننده کاری که شوروی و ایالات متحده انجام داده بودند . Bandkanon 1 اما مشکل اصلی سوئدی ها این بود که ماننده شوروی و ایالات متحده به مقادیر زیاد پلوتونیوم دسترسی نداشتند.کلاهک اتی W48 که در ایالات متحده برای استفاده در توپخانه توسعه پیدا کرده بود قدرت انفجاری معادل 72 تن تی ان تی داشت اما مقدار پلوتونیوم موجود در ان به حدی بود که برای یک بمب چند کیلوتنی کافی بود. هر چند بخشی از اسناد برنامه اتمی هنوز هنوز محرمانه مانده و منتشر نشده. منبع هنوز برای من سوال هست چرا سوئدی ها دنبال موشک کروز برای حمله اتمی نرفتند؟؟
  21. 1 پسندیده شده
    خب به نظر میرسه تولید انبوه کرار در حال انجام هست نکته ی جالب هم استتار و پوشش حرارتی زیبای تانک هست
  22. 1 پسندیده شده
    در طول جنگ با عراق ایران از کشورهای مختلف نسخه های مختلف تانک تی-62 برای خودش تهیه کرد. از لیبی 65 دستگاه، از سوریه 100 دستگاه و از کره شمالی 150 دستگاه گرفته شد. ( البته باید به این امار تانک های تی-62 غنیمتی از عراق را هم اضافه کرد) اما به مرور این تانک ها از خدمت کنار گذاشته شده اند. گفته میشود در سال 2008 کمتر از 50 دستگاه تانک تی-62 در سپاه فعال بوده. با وجود بروز رسانی سفیر74 که بر روی تانک های تی-54/55 و تایپ 59 (و احتمالا تایپ 69 ) پیاده شده و اینکه تا کنون هیچ بروز رسانی برای تانک های تی-62 معرفی نشده به نظر میرسه این تانک نقش چندانی در سازمان رزمی سپاه ندارد یا به شکل اندک و بدون بروزسانی در خدمت هستند.
  23. 1 پسندیده شده
    مهمات 120 میلیمتری L31A7 تانک های چیفتن ایرانی شهید داود ندرتی در داخل تانک چیفتن ارتش تصویر بالا یک تانک چیفتن ایرانی رانشان میدهد. در این تصویر میتوان مهمات 120 میلیمتری HESH L31A7 (شدید الانفجار با سر له شونده) را مشاهده کرد. این نوع مهمات توسط شرکت Royal Ordnance در اوایل دهه 1960 برای توپ 120 میلیمتری سری L11 ساخته شده است. مهمات L31A7 دارای یک پوسته نازک فلزی ودارای مواد منفجره پلاستیکی هستند. این نوع مهمات در برابر ساختمانها ، استحکامات، نفربرها، خودروهای رزمی پیاده نظام ، خودروهای زرهی سبک و تجمع سربازان پیاده نظام موثر است. مهمات 120 میلیمتری HESH L31A7 انعطاف پذیری بالاتر را در مقایسه با پرتابه های HEAT (شدید الانفجار ضد زره ) هم عصر خود ارائه می دادند. با این حال این نوع مهمات ضعف های مخصوص به خود را داشتند به طوری که در برابر زره های فاصله دار ، زره های کامپوزیتی و زره های واکنشی کارآیی کمتری داشتند. همچنین به خاطر سرعت پایین سرعت دهانه ( 670 متر بر ثانیه) هدف قرار دادن اهداف متحرک در فواصل دور با این نوع مهمات بسیار مشکل بود. مهمات 120 میلیمتری L31A7 HESH حداکثر برد : 4000 متر سرعت دهانه : 670 متر بر ثانیه قابلیت اثر گذاری بر روی زره با ضخامت 370 میلیمتری در مقیاس RHA ( زره همگن نورد شده) اگر چه مهمات شدید الانفجار با سر له شونده به داخل زره نفوذ نمیکنند اما با بعد از برخورد با زره باعث ایجاد ترکش های خطرناک در داخل فضای داخلی خودروهای زرهی میشوند که می تواند برای خدمه خودروهای زرهی کشنده باشد.
  24. 1 پسندیده شده
    در خصوص قسمت انتهای محفظه موتور و نازل پیشران جنگنده قاهر و وجود شکافهایی در قسمت داخل نازل میتوان فرضیه استفاده از نوعی میکسر را در جهت کاهش سر و صدای موتور و همچنین تغییر فرم و شدت جریان گازهای خروجی محتمل دانست. همچنین وجود فاصله بین نازل و دیواره های محفظه میتواند به معنی گذر هوای خنک از این مجاری را باشد. در این زمینه نزدیک ترین نمونه به قاهر جنگنده ویگن سوئدی است که در قسمت انتهای بدنه از سه شکاف ورودی هوا برخوردار است که در حین حرکت جنگنده, هوای خنک را به درون جریان گازهای خروجی از موتور وارد می نمایند. ایراینتیک ها: یکی از ابهامات اساسی در مورد جنگنده قاهر, مکان قرارگیری ایراینتیک ها یا ورودی های هوای این جنگنده است که به صورت نامتعارف در قسمت فوقانی کنار کابین خلبان قرار گرفته اند. این نحوه قرارگیری ایراینتیک ها در نحوه عملکردشان شباهت زیادی به عملکرد ایراینتیک های جنگنده های YAK-130 و MIG-29 دارند که در هنگام نشست و برخاست جنگنده بسته شده و دریچه بالای مجرای ورودی هوا وظیفه اکسیژن رسانی به موتور را انجام می دهد. YAK-130: MIG-29: این ویژگی موجب میشود که جنگنده بتواند در پایگاه های مخفی محافظت شده و پایگاه های ساخته شده در زیر کوه ها نگهداری شده و از باندهای غیراستاندارد و جاده ها نشست و برخاست را انجام دهد که در یک نبرد نابرابر و ناهمطراز ویژگی بسیار مثبتی برای یک جنگنده محسوب میشود. Saab-37 Viggen: اما در جنگنده قاهر علاوه بر تلاش برای ایجاد قابلیت نشست و برخاست از باند های غیراستاندارد, سعی شده است تا موتورها نیز از نمای روبرو از دید رادارها پنهان شده و فضای کافی برای حمل سلاح در قسمت میانی بدنه ایجاد شود. به لطف این نوع خاص طراحی مجرای ورودی هوا, در قسمت میانی بدنه فضای کافی برای حمل تسلیحات 1000 پوندی و حتی 2000 پوندی میتواند ایجاد شود که در جنگنده های سبک به دلیل فضای محدود امکان عملی کردن آن تنها از راه ایجاد فاصله زیاد بین دو موتور(مانند جنگنده پکفای روسی)یا قرارگیری ایراینتیک ها در قسمت بالای بدنه امکان پذیر است. همچنین فرم ورودی های هوای موتورها نسبت به نمونه تک موتوره اندکی تغییر یافته و ظاهرا کمی هم بزرگ تر شده اند. به گفته مدیر پروژه قاهر این ورودی های هوا برای زوایای حمله بالای 26 درجه طراحی شده اند. اویونیک: در این زمینه احتمالا نمونه نهایی قاهر از اویونیک جدید طراحی شده برای هواپیمای کوثر88 و صاعقه بهره خواهد برد, چراکه با انجام اینکار هزینه نهایی کاهش میابد که جزو اهداف پروژه بوده است و همچنین جنگنده سریعتر میتواند تست ها را پشت سر گذاشته و عملیاتی گردد. از طرفی اویونیک طراحی شده برای جنگنده های مورد اشاره میتواند به صورت کامل نیازهای قاهر را برآورده سازد. نمایشگرهای چند منظوره و گلس کاکپیت طراحی شده برای هواپیمای کوثر88: رادار: قاهر دارای دماغه ای متوسط با سایزی در حدود 70 در 90 سانتی متر میباشد که به صورت بالقوه امکان پذیرش راداری با برد 100 الی 200 کیلومتر را در اختیار این جنگنده قرار میدهد. یکی از راه های کشف هواگردها شنود پرتو رادار توسط سیستم های الینت میباشد که در جنگنده های پنهانکار رادار این مسئله مورد توجه قرار دارد و برای مقابله با آن از رادارهایی با فناوری LPI استفاده میشود, به نحوی که با وجود بالاترین فناوری رادار در آمریکا و قابلیت هایی که یک رادار به هواگرد ارائه میدهد, از استفاده از رادار در جنگنده اف 117 چشم پوشی شد! بنابراین مسئله رادار و بکارگیری آن در جنگنده قاهر, یکی از مواردی است که با قاطعیت نمیتوان در خصوص آن نظر داد! با توجه به ساخت سیکرهای فعال و رادار سار که در حقیقت نمونه های بسیار ساده رادارهای هواپایه محسوب میشوند میتوان گفت که امکان ساخت رادارهای هواپایه به صورت بالقوه در کشور وجود دارد و در سالهای گذشته خبرهایی مبنی بر بهینه سازی رادارهای جنگنده های تامکت و فانتوم نهاجا شنیده شده و اخیرا نیز راداری برای استفاده در بالگردها معرفی شده است. اما همانطور که گفته شد نمیتوان با قاطعیت در این خصوص نظر داد! شاید در جنگنده قاهر هم همچون جنگنده F-117 از مزایای استفاده از رادار چشم پوشی شده باشد و یا اینکه صرفا رادار سار که چندی پیش رونمایی شده در داخل دماغه این جنگنده نصب شود! احتمال دیگر استفاده از راداری چند حالته(جستجوی هوایی-سطحی و سار)جهت بکارگیری آن در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی است که در این ماموریت مسئله اختفاء چندان اهمیتی ندارد! به هر حال استفاده از رادار خصوصا راداری با فناوری ال پی آی و توان کنترل هواپیما در نزدیکی سطح زمین و دریا میتواند برای این جنگنده مفید واقع شود. بهینه سازی رادار AN/APQ-120 جنگنده فانتوم: رادار سار: رادار بالگرد: سیکر راداری فعال با برد 50 کیلومتر: سکوی هدفیابی الکترواپتیکال/مادون قرمز: در قسمت زیرین دماغه هواپیما سایت دوکاناله الکترواپتیکال و مادون قرمز نصب شده که این سیستم هدفیابی پیش از این در پهپاد مهاجر رهگیر دیده شده بود. سیستم مذکور فاقد پوشش لازم جهت انعکاس امواج بوده و به نظر میرسد که صرفا به صورت نمادین در زیر هواپیما نصب شده است و احتمالا در آینده در خصوص این سیستم و پوشش آن بازنگری خواهد شد. خصوصا اینکه اثری از وجود نشانه گذار لیزری هم در آن دیده نمیشود! به دلیل مکان خاص قرارگیری این سیستم که در نزدیکی رادوم قرار گرفته است امکان ایجاد پوششی مشابه آنچه که در جنگنده F-35 و J-20 انجام شده میسر نیست اما میتوان خود پوشش سایت هدفیابی را به گونه ای باز طراحی نمود تا میزان بازتابش امواج آن به حداقل ممکن برسد. با این حال به دلیل طراحی خاص قاهر 313 که جهت پرواز(هجومی)در ارتفاع پست طراحی شده قرارگیری سایت هدفیبابی چندان مشکل ساز نیست و در ماموریت پشتیبانی هوایی هم این جنگنده در برد رادارهای سیستم های پدافندی متحرک دشمن قرار میگیرد و اساسا مسئله پنهانکاری در این فاصله ناممکن محسوب میشود و از این نظر سیستم مذکور اختلال چندانی در پنهانکاری جنگنده ایجاد نمیکند! تسلیحات: یکی دیگر از دلایلی که میتوان در جهت رد ادعای پشتیبانی نزدیک بودن قاهر مطرح نمود, نداشتن سلاح کالیبر 20 یا 30 میلیمتر در جهت مقابله با اهداف سطحی میباشد! هرچند که امروزه با رشد تسلیحات هدایت شونده و کوچک شدن ابعاد آنها استفاده از توپ جنگنده میتواند کاهش یابد اما در جنگنده های پشتیبانی نزدیک هوایی وجود این سلاح الزامی است! در خصوص میزان حمل سلاح در جنگنده قاهر تاکنون هیچ ادعای موثقی وجود ندارد اما احتمالا این جنگنده با فرض داشتن دو موتور سبک در حدود 5 هزار کیلوگرم وزن خواهد داشت و حداکثر وزن پرواز آن نیز در حدود 9 هزار کیلوگرم خواهد بود که شامل 2 هزار کیلوگرم سوخت و 2 هزارکیلوگرم سلاح میشود.البته حداکثر وزن برخاست یک جنگنده تابع قدرت موتور و ظرفیت سازه آن میباشد که به دلیل معلوم نبودن آن ها, حداقل میزان ممکن را لحاظ شده است. در صورتی که قاهر از دو موتور سبک مانند جی 85 و جی 90 استفاده نماید در این صورت قاهر در قسمت میانی بدنه دو محفظه با طول حدودا 4 متر و عرض 70 سانتی متر و ارتفاع 50 سانتی متر خواهد داشت. و در صورتی که قاهر از یک دستگاه موتور متوسط مانند آر دی 33 استفاده نماید در این صورت قاهر دو محفظه جداگانه در قمست میانی بدنه خواهد داشت که طول آن سه الی چهار متر و عرض آن 50 سانتی متر و قطر 50 سانتی متر خواهد بود. محفظه های حمل سلاح و نحوه قرارگیری موتورها در جنگنده قاهر: محفظه های حمل سلاح در صورت تک موتوره بودن قاهر: به دلیل ماهیت این جنگنده و ماموریت خاصی که برای آن تعریف شده, باید تسلیحاتی مطابق ماموریت این جنگنده نیز برای آن تدارک دیده شود.از جمله موشک های هوا به سطح ضد ناو و ضد سطح هدایت لیزری و الکترواپتیکی/حرارتی! چراکه در ماموریت تهاجمی در صورتی که حداکثر اختفاء مد نظر باشد و تا نزدیکی هدف, جنگنده در ارتفاع بسیار پائین پرواز کند, نمیتوان از بمب های هواسر هدایت شونده بهره گرفت! بدین منظور میتوان از موشک های ضد ناو ظفر,نصر و نصیر جهت مقابله با ناوگان دریایی بهره گرفت و همچنین برای اهداف ثابت زمینی میتوان موشک هدایت لیزری بینا و موشک های خانواده ستار را به کار برد. موشک نصر: موشک نصیر: موشک ظفر: موشک ستار3 و ستار4: موشک هدایت لیزری بینا: در ماموریت پشتیبانی نزدیک هوایی و مقابله با قوای زرهی دشمن نیز میتوان از موشک های شفق,آذرخش و سدید استفاده نمود و همچنین از بمب های هواسر قائم,سدید342,بمب جی دام رعد 201 و بمب بالدار جدیدی که توسط سپاه پاسداران توسعه داده شده نیز میتوانند بر علیه تجمعات و استحکامات دشمن استفاده کرد. موشک ضدزره سدید: موشک ضد زره شفق: موشک ضد زره صاعقه: بمب هواسرشی سدید342: بمب هواسرشی قائم: بمب بالدار با برد 5 کیلومتر: بمب رعد 201: بمب 500 پوندی هدایت شونده در زیر بدنه پهپاد کرار: بمب خوشه ای سیمرغ: در زمینه مقابله با اهداف هوایی قاهر باید بتواند موشک های هوا به هوای حرارتی و راداری میانبرد را جهت دفاع از خود و بکارگیری بر علیه جنگنده ها و بالگردهای دشمن در عملیات پشتیبانی نزدیک حمل نماید. حداقل در زمینه موشک های حرارتی میتوان از نمونه هواپایه موشک شهاب ثاقب و همچنین از پلت فرم موشک آذرخش بهره گرفت. نتیجه گیری: به نظر میرسد که قاهر اف 313 جنگنده ای در کلاس وزنی سبک و با ماموریت تهاجمیست که ماموریت ثانویه آن پشتیبانی نزدیک هوایی است. این جنگنده یک جنگنده پنهانکار است که فناوری اویونیک آن احتمالا بر اساس جنگنده های نسل چهار خواهد بود. این جنگنده ظاهرا بر اساس تغییر اساسی از پلت فرم شفق یا اینتگرال مشتق شده است و میتواند به عنوان الگویی برای ساخت جنگنده چند منظوره نسل پنجم مطرح شود. قاهر اف 313 علاوه بر یک جنگنده تهاجمی و پشتیبانی نزدیک هوایی, یک اثباتگر فناوری نسل پنجم و دروازه ورود صنایع هوایی ایران به فناوری نسل پنجم جنگنده ها است که باید مورد حمایت قرار گیرد.
  25. 1 پسندیده شده
    بعد از سال 2009 و با کنار گذاشته شدن کامل AK-74M از خدمت رزمی در نیروهای مسلح گرجستان نیاز به یک سلاح هجومی با قابلیت اطمینان و دقت بالا در تمامی شرایط در نیروهای مسلح حس میشد که ام 4 های خریداری شده از امریکا شرط قابل اعتماد بودن را بر اورده نمیکرد. از سویی دیگر فرماندهان نظامی از بکار گیری سلاح ساخت کشوری دیگر به عنوان سلاح انفرادی اصلی ارتش ناراضی بودند. بنابراین دپارتمان تحقیقات دفاعی گرجستان، "دلتا"، ساخت سلاح هجومی G5 carbine با کالیبر 5.56mm و مدل سنگین تر آن یعنی G13 با کالیبر 7.62mm را اغاز کرد. این سلاح که بر مبنای HK416 توسعه داده شده است، از مکانیزم کورس کوتاه پیستون به جای مکانیزم گازی M4 استفاده میکند که در نتیجه ی آن مشکل کثیف شدن و همینطور گیر کردن اسلحه را تا مقدار زیادی حل کرده است. سلاح HK416 کمپانی هکلر کخ آلمان در کنار این ویزگی ها، لوله جدید آهنگری شده و همینطور یک سری اصلاحات در سایت نشانه روی اپتیک و برخی قطعات دیگر باعث افزایش دقت و دوام وآرگونمی بالاتر نسبت به M4 های امریکایی شده است. این سلاح از سال 2012 در دو مدل 750 و 840 میلیمتری به عنوان سلاح انفرادی اصلی تحویل ارتش شده و مدل G13 نیز در حال طی کردن مراحل ازمایشی است. این سلاح از خشاب های 30 تایی استاندارد ناتو استفاده میکند که در مدل اصلی دارای شیار شفاف برای دیدن فشنگ ها است. همچنین میتواند از خشاب های کاسه ای دو قلوی بتا سی ماگ استفاده کند. برد موثر این سلاح 500 متر و نواخت تیر ان 750 تا 900 گلوله در دقیقه است . وزن خالی این سلاح 3 و 6 دهم کیلوگرم است. مولف: مجتبی تمامی حقوق برای میلیتاری محفوظ است.