برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      1,104


  2. Maldini

    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      753


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      5,002


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      8,624



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 21 مهر 1398 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    نفوذ گروهکی ترورریستهای کرد از طریق رسانه های جمعی ( تلگرام و ...) بین مردم بخش های کردنشین ایران خطرناک هست. این تجمعات که به فراخوان پشت پرده و گاهی همراهی کانالهای محلی ( بعضا مرتبط با این گروهک ها در پشت پرده و بعضا تنها از روی هیجانات مقطعی ) رخ میده نشون میده بر خلاف سابق که تقریبا مناطق کردنشین تابع تصمیمات گروهکهای اروپانشین نبودند کم کم به لطف! شبکه های اجتماعی ضدامنیتی ذهن هاشون اماده شده و چنین تمرین ها و تست هایی هم برای روزگار مدنظرشون هست. این موارد جدید را بزاریم کنار اعتصاب هایی که در برخی مناطق برگزار شد سر اعدام سه تروریست ( که در حقیقت تروریستها پیوندش داده بودند به تلافی و موشک باران کشتار تروریستی گروهکها به پاسگاه ایران و قتل عام 11 سرباز ایرانی در مقر گروهک حدکا) همگی نشون میده از طریق رسانه ای کاملا نبض نفوذ در جامعه خاصی را در این مناطق به دست گرفتند. نیروهای امنیتی اگر حالا راه های ارتباطی و رابطان و سران این فتنه ها را در داخل و اقلیم خصوصا پیگیری نکنند شرایط دشوار میشه بعدها. الان بهترین فرصت هست ترتیب دهندگان چنین تجمعاتی، لیدرها و رابطین ( نه اکثر مردم عادی که به هر حال همیشه تحت تاثیر رسانه و کلیپ و پروپاگاندا و فیک نیوزها و ... یک روز در ورزشگاه یادگار امام تبریز، یک روز در کردستان و یک روز در خوزستان و تهران هستند پای کار ) شناسایی بشند تا به وقتش غافلگیر نشیم. پ ن: نکته جالب اینه که مقر اصلی این دست تحریکات و تحرکات و مقر سران گروهک های به اصطلاح مدافع کردها اکثرا در اقلیم کردستان عراق هست ولی بیشترین و تنگاتنگ ترین رابطه را با ترکها از هر لحاظ همین اقلیم داره و اتفاقا تظاهرات و تحرکی هم در این جور مواقع در مناطق اقلیم دیده نمیشه و گویا دستوراتشون فقط برای خارج از اون منطقه و کردهای ایران و سوریه و ترکیه هست. حالا اینکه چطور عوام و توده های مردم این چنین فریب میخورند که سران از رابطه اقتصادی و نفتی عمیق و دوستانه با ترکیه بهره مند میشند ولی همزمان این ها را هم برای شعار علیه ترکیه بسیج میکنند بدون اشاره به اینکه خب در مقام اولی کردها باید روابطشون را با ترکیه قطع کنند از لطایف روزگار هست. پول نفت و تجارتشون را ما میخوریم ولی شعارش را شما کمی دورتر بدید که به رابطه ما اسیبی نرسه!
  2. 2 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است. اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است. حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد. طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود. قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد. البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد. اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟ به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد. در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است. مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد. بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد. ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود. این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند. این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد. اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد! پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی. «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است. با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد. ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است. وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است. «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد. بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است. «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد. ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است! همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است. کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
  3. 2 پسندیده شده
    به نظر حمله کار امریکا بوده . حواشی چندماهه پیگیری کرده باشد میفهمید که اینطوره ولی جواب نباید به امریکا باشه . باید امارات یا عربستان اسیب ببینن . خوشون فشار میارن رو امریکا
  4. 2 پسندیده شده
    فرضیه: حمله کار آمریکا بوده نشانه ها: عمران خان فردا قرار هست برای میانجیگری عربستان با ایران به ایران بیاد. همزمان حملات سعودیها در بخش هوایی تو این چند روز لااقل کمتر شده و وزیر مشاور اماراتی از پایان جنگ یمن خبر میده. در مقابل ناگهان یک نفت کش ایرانی در جوار سواحل جده این بار به شکل گرم هدف حمله مشکوک ولی دقیق قرار میگیره که اولین متهمش عربستانه. پنتاگون ناگهان اعلام میکنه کلی نیرو و جنگنده و موشک برای دفاع از عربستان اعزام میکنه و رفیقمون! باید خیالش راحت باشه ما هستیم!، بلافاصله هم برایان هوک یک کنفرانس میزاره که ما حواسمون به متحدمون عربستان هست، فشارها به ایران ادامه داره و ایران باید بین اقتصاد و منطقه و موشک یکی را انتخاب کنه و فشارها یادمون نرفته ادامه داره. منافع: ایران اگر با عربستان به توافقی حداقلی هم برسه اولا آمریکا راهبرد فشارش دچار یک بحران جدی میشه در بسیاری امور، شیردوشی از عربستان ممکنه متوقف بشه، طرح فشار سخت و تشکیل ائتلاف به محاق میره و از همه مهمتر پایان جنگ یمن نه یک مشکل برای آمریکا ( آمریکا در بخش شیردوشیش شاید تنها فعالیت داشت و کمی دراز کردن دست و پاش!) بلکه یک کابوس برای اسراییل خواهد بود ( عربستان اگر خودش را وسط نمینداخت همه میدونند نفوذ ایران در یمن بیشتر متوجه به کدوم نقطه است و البته جلوتر از ما خود یمنی ها سیبلشون کجاست ولی خب حالا توقف جنگ در یمن با وجود انصارالله فعلی واقعا کابوسی است برای صهیونیستها) و خوب کابوسهای اسراییل وظایف! آمریکاست! منافع جنبی: ضرب شصت نسبی به ایران بابت پهپاد و آرامکو، عقده گشایی و هشدار بابت نفت کش ایرانی که پمپئو اخیرا اعلام کرد نفتش را به سوریه تحویل داد (توجه کنید برخی مقصد نفت کش فعلی را هم سوریه قید کرده بودند)، آسیب به صادرات محدود نفت ایران، تحمیل هزینه بیمه، نفت و نفت کش به ایران، در صورت پاسخ ایران کمک به تشکیل ائتلاف در خلیج فارس، تمرکز زدایی از فشاری که روی پنتاگون و ترامپ هست در قضیه حمله ترکیه به کردها، افزایش قیمت نفت به صورت محدود، آلوده شدن سواحل عربستان و دریای سرخ و مشکلات بیشتر برای عربستان و وابستگی بیشتر به امریکا، عقیم گذاشتن تلاش عمران خان و ... به نظرم آمریکا واقعا منافع زیادی داره ... پ ن: حتی دیروز پمپئو هم وارد ماجرا شد و گفت ما در فکر تقویت عربستان هستیم، ترامپ هم گفت عربستان تمام هزینه ها را میده. مثل همیشه اگر صداقت! ترامپ را مدنظر قرار بدیم و هجمه ناگهانی مقامات امریکایی برای دفاع از عربستان میشه چنین برداشت کرد که مذاکراتی پشت پرده جریان داشته برای تامین هزینه های نیرو و تجهیزات امریکایی با عربستان ( چون امریکا هم علاقه داره به این شکل در منطقه باشه، یعنی چیزی که ترامپ میگه، میخواد - در یک جای امن و مدرن، با امکانات کامل برای سربازها، بدون خطر و عاری از جنگهای نیابتی و البته با پرداخت کامل هزینه ها بدون خرج یک سنت از جیب مالیات دهندگان امریکایی و احتمالا با درامدزایی مکفی - ) و حمله به نفت کش در حقیقت ایجاد یک خطر فوری برای عربستان بوده تا شرایط را هر چیزی که طرف امریکایی میگه بپذیره ( احتمال تلافی ایران را براش خلق کردند )
  5. 2 پسندیده شده
    زیرسطحی های کلاس jin سکوی اصلی پرتاب خانواده موشکهای JL-2 و JL-3 4- موشک قاره پیمای زیردریایی پرتاب JL-2 : یکی از جالب توجه ترین سامانه های استراتژیک چینی که دررژه یکم اکتبر 2019 در معرض دید همگان قرار گرفت ، 8 سیستم موشکی با قابلیت پرتاب از زیردریایی ( با شناسه JL-2) بود که از به اعتقاد تحلیلگران اطلاعاتی از چند سال پیش بر روی زیرسطحی های نیروی دریایی چین مستقر شده بود ،اما هرگز به شکل رسمی آشکار نگردید . موشک بالستیک قاره پیمای JL-2 ( سمت راست ) و برنامه ارتش چین برای طراحی و استقرار عملیاتی نسل بعد ( JL-3) - سمت چپ بلحاظ نمادین، حضور این موشک در رژه بزرگ 2019 بیشتر بعنوان مهر تاییدی بر عملیاتی شدن بازدارندگی راهبردی نیروی دریای چین که در یکبازه زمانی طولانی ازانتهای دهه 50 آغاز شده بود ، قابل تحلیل بشمارمی رفت . ضمن آنکه خبرهای تایید شده ای مبنی بر توسعه گونه JL-3 برای مسلح نمودن نسل نوین زیرسطحی های هسته ای چین نیز وجود دارد . موشک DF-20 در زمان تمرینات پیش از رژه 5- موشک کروز ( شبه بالستیک ) DF-20 : یکی از مهمترین غافلگیری ها یا مهمترین رونمایی ارتش چین در رژه2019 ، نمایش 16 سیستم DF-20 ( علیرغم ناشناس ماندن سامانه اصلی شلیک ) محسوب میشد که به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، درشمار سیستمهای آفندی برد متوسط قرار دارد که به احتمال زیاد برای شلیک از سکوهای هواپایه رزمی توسعه پیدا نموده است . با توجه به اندک اطلاعات منتشر شده از این سیستم رزمی ، ناظران براین باورند که ورود DF-20 به سازمان رزم ارتش چین ، یک تحول در سامانه های کروز زمین به زمین در محدوده برد 1500تا 2500 کیلومتر است . قاتل ناوهواپیمابر موشک DF-10 این تحلیلگران معتقدند که لانچر سیستم جدید چینی ، از سلف خود یعنی DF-10 سنگین تر بوده و این به معنای کاهش تعداد موشکهای حامل روی خودرو به 2 تیر موشک است ( در مقایسه با صورتبندی 3 تایی در DF-10) که این اثبات میکند که موشک کروز جدید چینی ، بلحاظ وزنی در رده سنگین تری قرار داشته باشد . بااین حال ، احتمال دومی ( با درصد اطمینان پذیری پایین تر ) نیز وجود دارد که درآن پرتابگر استاندارد DF-20 به دو تیر موشک شبه بالستیک برای اجرای حملات دقیق مسلح گردد . تحلیلگران براین باورند که نمایش عمومی این موشک را میتوان در قالب بخشی از فشاری دیپلماتیک ، اقتصادی و نظامی بر تایوان ، درست چند ماه قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در این جزیره طبقه بندی نمود . نمای گرافیکی DF-26 6- موشک بالستیک میانبرد DF-26 : به همان گونه ای که در سال 2015 رصد شد ، 16 دستگاه سیستم موشکی DF-26 در رژه 2019 به نمایش درآمد که بنا بر اطلاعات موجود انتظار می رود که این سیستم موشکی با برد 4000 کیلومتری خود نقش اصلی را با مسلح شدن به تسلیحات هسته ای در اجرای حملات دقیق ایفا نماید . DF-17 7- لانچرهای DF-17 : براساس مشاهدات میدانی ، حداقل 16 دستگاه پرتابگر DF-17 به قابلیتهای جدید ، از جمله توانایی شلیک موشکهای سُرشی هایپرسونیک شونده DF-ZF مجهز میشوند که بنابر تحلیل های موجود یک موشک برد کوتاه یا میانبرد در رده سامانه های DF-16 است . راست ( DF-17 ) .. چپ ( DF-ZF) با توجه به تهدیدات موجود در منطقه آسیای شرقی ، عملیاتی شدن این سامانه رزمی جدید ، به معنای یک جهش فناورانه در طراحی سامانه های تهاجمی سُرشی هایپر سونیک ( درست درزمانی که روسها و آمریکایی در این حوزه مشغول سرمایه گذاری برای جبران عقب ماندگی خود هستند ) برای ارتش آزادیبخش چین خواهد بود. پی نوشت : 1- ادامه دارد ........... 2-منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .  برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  6. 1 پسندیده شده
    به خدا به خدا به خدا من یکی اصلا نژاد ادما برام مهم نیست و تا الانم این نتیجه رسیدم که نژاد خاصی وجود نداره همه یه پوست و گوشتیم اگر میگیم کردها لایق سرکوب اردوغان احمق هستند نه بخاطر نژاده . کردها یادتون رفته تو همین انجمن چقدر خبر کشتار سربازان سوری و شیعه بدستشون منتشر شده ؟ یادت.ن رفته همین کردها در عراق پرچم صهیونیست ها بلند کردن و ضد ایران شعار دادند ؟ یادتون رفته اولین داعشی هایی که به ایران حمله کردن کرد بودن ؟ درسته یکی از نژاد های ایرانی کرد ها هستند و الان اونا هیچ حسی به ایران ندارند اونا خودشون یه ملت میدونند و در جهت رسیدن به امیال خودشون حاضرن هر لطمه ای به ایران ما بزنند . نگران ترکیه هم نباشید بیرون کردن یه ارتش خارجی از سوریه راحتر از بیرون کردن ارتش کردی با حمایت امریکا هست
  7. 1 پسندیده شده
    دقیقا مسئله خدا و شریعت است . باید به خدا و شریعت و انسانیت مراجعه کرد نه قتل عام و حذف یک قوم ، یه بار ببینیم گریه یکی از از اعضای خونواده خودمونو تحمل می کنیم و اونوقت مرگ برای قوم یا اقوامی بخواهیم همین بشار اسد با ظهور پدیده ای به نام داعش مسائلش در فراموشی قرار گرفت وگرنه حکومتی مبتنی بر دیکتاتوری یک نفره و سلطه حزب بحث داشت. سالها قبل پدر همین بشار اسد که حافظ اسد بود نزدیک به هزار مسیحی رو قتل عام کرد. همون موقع امام خمینی در مورد آمدن همچین روزی بهش هشدار و پیغام داد. وقتی به قومی حتی شناسنامه نمیدی و هویتشونو مطلقا سالها در فرهنگ عربی و یا ترکی غرق میکنی، شروع به پاکسازی شون می کنی واکنش نشون میدن. در ترکیه از زمان مصطفی کمال پاشا دست به جنایت علیه بشریت زدن . نمونه گل درشتش فاجعه قتل عام ارمنی ها و نمونه تدریجی اش همین ظلم در حق کردها. ترکیه 25 میلیون کرد وجود داره و در سوریه هم جمعیت زیادی. باید به فرهنگ و نیازها و حقوق انسانی این مردم و هر مردم اقلیتی در هر کشوری اهمیت داد. قتل عام فقط راه حل امروزه نه فردا. راه حل دموکراسی و همزیستی نه خفه کردن صدای مردم. این صدارو نه میتونه اردوغان خفه کنه نه بشار اسد، نه بن سلمان و نه هر دیکتاتور دیگه. همین موشک هایی که بر علیه داعش بلند شد از میان همین قوم بود از انتهای میدان تیر پادگان آموزش شهید منتظری یا همون شهدا . هیچ وقت در کتابشون ندیدم بنویسن پدر اسلحه دارد ولی در زمان دفاع مقدس عده ای زیادی شهید قدیم انقلاب اسلامی کردند و همین الان هم درصد قابل ملاحظه ای از نیروهای نظامی ایران از همین قوم کرد و لک و لره. دیکتاتورهایی مثل اردوغان، اسد، بن سلمان، بارزانی و ... متاسفانه در پازل کشورهای استعمارگر بازی می کنند . تا زمانی نگاه قومیتی و حذفی حاکم باشه وضع خاورمیانه هی بدتر میشه. وقتی نفرتو بپراکنی باید منتظر باشی فردا جنگی درو کنی تا ابد. اردوغان مثل چنگیزخان داره با خودش دوباره سیل موجودات اهریمنی رو میاره باید منتظر ظهور داعشی ثانی باشیم. ایران اگرچه در مقابل زحمت هایی که در عراق و سوریه کشید چندان پاسخ مناسبی ندید ولی باید به محکوم کردن بسنده نکنه و دخالت کنه. میشه کردهارو بعدا با مذاکره با اسد پیوند داد ولی اردوغان اشغالگر فکر ساختن امپراطوری عثمانی و احیای داعشه . نباید الان که قضیه رو سوریه در حال درست شدنه بهش امان داد. باید جنگو فرسایشی کرد تا این شورش طولانی تموم شه و نوبت به تکثر آرا و دموکراسی برسه.
  8. 1 پسندیده شده
    اینجا نه مسلیه دین و شریعت است و نه بحث آن است. خود کوردها مگر کم آدم کشتن. نسل کشی نکردن!! قایله کردستان و پاوه یادتون رفته! بازهای آزادی و نظیر آن انقدر در ترکیه بمب گذاری کردن و آدم کشتن که یادم نمیاد چند تا حمله کردن عزیز من. شما نمیتونی قواید انسانی و بشری را برای موجوداتی به کار ببری که در کتابهای دبسانشون به جای بابا نان دارد نوشته بابا اسلحه دارد. بابا کلاشنیکوف دارد در هر حال جناب بشار اسد که واقعا اسطوره صبر و مقاومت است تمام نحواحی سوریه را که این مزدورها اشغال کردن از اونها پس خواهد گرفت چه بهتر که ترکیه دست پیش گرفته الان
  9. 1 پسندیده شده
    کدوم کشور از درگیری ایران و عربستان در شرایط فعلی بیشترین سود رو می کنه ؟! ترکیه
  10. 1 پسندیده شده
    با توجه به موقعیت اعلامی احتمالا با انتشار تصاویر و از اونجا که نفت کش پر بوده و یعنی به سمت مدیترانه در حرکت بوده حمله ممکنه از سمت چپ صورت گرفته باشه. و نکته جالب شاید عربستان خواسته هوش به خرج بده و از سمت سودان حمله کرده باشه، با توجه به اینکه سودان در اختیار عربستان هست به نوعی و اوضاع اشفته ای هم داره. ما برای پاسخگویی حالا هم میتونیم در همون نقطه و مجاور سواحل یمن به یک نفت کش عربستانی پاسخ بدیم ( اگر امکانتش باشه و شرایط اجازه بده چون فشار به حوثی ها زیاد خواهد شد) یا اینکه در همین تنگه هرمز و نه یک در برابر یک، بلکه چند نفت کش عربستان پاسخ بگیرند و این عملیات از پیچیدگی کمتری هم برخوردار هست با توجه به اینکه عربستان بازی را شروع کرده و هدف عملیات پیچیده ای مثل ارامکو نیست. هرچند احتمالا عربستان دلش را به ائتلاف امریکایی خوش کرده که نفت کشهاش را اسکورت میکنه که اینطور جسارت کرده. هرچند اخبار را باید فراگیر تحلیل کرد. دیروز وزیر مشاور سابق اماراتی در توئیتر به صورت مبهم اعلام کرد که مژده میدم جنگ یمن دیگه مراحل پایانیش را داره سپری میکنه. باید دید پشت پرده اخبار سیاسی چه خبر هست. فراموش نکنیم این حمله بلافاصله بعد از مقاله ظریف در روزنامه الرای و تشریح طرح صلح هرمز انجام شد. که میتونه بازه ای بزرگ از دهن کجی آشکار اعراب و عربستان تا خباثت یک طرف سوم را در بر بگیره عامل حمله. پ ن: یک نکته وجود داره که فردا عمران خان برای موردی که گفته میشه میانجیگری بین عربستان و ایران هست به ایران میاد. سری پیش هم همزمان با حضور یک میانجیگر (ژاپن و اونبار بین امریکا و ایران) حادثه نفتکشها رخ داد. اگر نزاریم به حساب گردن کشی عربستان و تهدید که از موضع بالا درخواست میانجیگری میکنه، طرف سومی که میمونه در هر دو حادثه بعد فیلتر تنها صهیونیستها هستند احتمالا که کلا با هرگونه عادی سازی روابط ایران با طرفین مخالفه. (حالا حتی وقتی فرضش را هم میکنه) هرچند پاسخ ما به همون مراودات فروش نفت خواهد بود (با انتخاب دقیق طرف قربانی بعد کسب اطلاعات) و این مشکل جهان هست که این وسط شیطونک ماجرا را سر جاش بشونه که به خاطر منافع خودش داره بازار را خراب میکنه به هر دلیل و روشی حالا.
  11. 1 پسندیده شده
    پس ممکن است ریشه فعالیتهای ایشان در زمینه موتور سی اف ام - ۵۶ هم به زمان تحصیل ایشان در چین و دریافت مدرک کارشناسی ارشد هوافضا از این کشور مرتبط باشد.
  12. 1 پسندیده شده
    ایشون دکتر حسین پورفرزانه مدیر شرکت دانش بنیان دفتر طراحی فرزانگان و همچنین مدیر بخش توربین هوایی شرکت مپنا هستن ( استاد مکانیک دانشگاه شریف ) تو یکی از فایل های ایشون تو اپارات گفتن که مپنا بدنبال بومیسازی توربوفن cfm-56 هوپیمای ایرباسه و کار تا حدی مناسبی هم جلو رفته ولی فعلا رسانه ای نشده حالا جالبع بدونید این همون توربوفنیه که چین بر مبنای اون توربوفن ملی ملی ws-10 , ws-15 رو برا نسل پنجش توسعه داد
  13. 1 پسندیده شده
    خیلی از بچه ها اینجا از قدیمی‌هایی هستند که روزهای سیاه پیشروی داعش به رقعه و خیانت کردها رو یادشون هست. روزهای محاصره نبل و الزهرا و بی خیالی عفرین نشین ها رو یادشون هست. جدای از هر تحلیلی کردها دارن طوفانی رو برداشت میکنند که سالها قبل بادش رو کاشتند. جدا از بحث ضرر و منفعت ایران در سوریه، این حمله نوعی عدالت برای کردهایی خواهد بود که هزار رنگ طی این جنگ 6-7 ساله عوض کردند. و اما برای ایران باید این نکته رو دونست دیر یا زود، اول یا اخر اردوغان برای حلب خواهد جنگید. امروز نه ده سال دیگه این یک جنگ غیر قابل پیشگیری هست باید تدابیر آتی سنجیده بشه.
  14. 1 پسندیده شده
    اینها همه خودشون به تحریک ایران پرداختند خرید های اسراییلی وترکیه ای نیرو دریایی های اذربایجان وترکمنستان قابل توجه بوده با توجه به وجود پایگاه های جاسوسی موساد دراین کشورها به انضمام ناوچه های روسی مجهز به موشک 2500 هزار کیلومتری سری کلاب که در حملات علیه داعش در سوریه از دریای کاسپین شلیک شد و تهدید قبل توجهی علیه سکوی نفتی وپدافندی البرز دانشگاه های دریایی سپاه و ارتش لشکر 25 کربلا وسپاه قدس گیلان فرودگاه های شمال کشور وسایت های پدافندی در بهشهر و بابلسر وموسسات وکارخانجات وزارت دفاع و نیروگاه برق نکا بنادر وپالایشگاه ومخازن ذخیره نفت در شمال ایجاد کرده خلع نبود دماوند در کوتاه مدت باید به نحوی جبران شود تفکر ات قدیمی مانع از استقرار بخشی تجهیزات ویگانهای نظامی کشور در شمال شده قطعا نیروهای مسلح کشور امادگی رزم در محیط های شهری وپرتراکم جمعیتی شمال کشور رو ندارد که بطور همزمان در چند جبهه در جنگل و کوهستان ودشت و دریا به عملیات رزمی بپردازند قطعا در صورت درگیری ویا بحران طبیعی یا مصنوعی در استان های حاصلخیز جنوب وشمال کشور امنیت غذایی کشور بیش از پیش به مخاطره می افتد البته طبیعی است اموزش هدایت وناوبری این تجهیزات در دانشگاه امام خامنه ای نیرو دریایی سپاه در رشت انجام شود
  15. 1 پسندیده شده
    اجزاء مربوط به باور 373 اجزاء مرتبط با سامانه تلاش و 15 خرداد احتمالن اجزاء مرصاد 16 تصویر احتمالی از سامانه ی عقاب برگرفته از کانال Iranian_defensive_power
  16. 1 پسندیده شده
    ولی ما هم بازی می‌خوریم ها بگم دوستان دعوا میگیرن ولی عمق فهم سیاسی در جامعه به نظر بالاتر از دهه ۷۰ نیست
  17. 1 پسندیده شده
    نه داداش خدا نکنه. با ما تفاوت بسیار دارند، کافیه یه مدت تشریف ببری باهاشون زندگی کنی، حتی با اعراب خوزستان هم بسیار متفاوتند. --- دقت کرده باشید متوجه یه قصه تکراری رسانه های دولتی و خود خواص میشد: اول انکار میکنند، بعد میگن ظاهرا خبرایی هست اما مهم نیست، در مرحله بعد تایید میکنند اما به فتنه و خیانت و نفوذ ارتباطش میدن کلی هم رگ و ریشه واسش پیدا میشه که اتفاقا درست هست!، در ادامه که دیگه واقعا نمیشه شورش رو کاریش کرد، یه بخشی از "سیستم هماهنگ نخبگی" میاد و با جنبش هم نوا میشه، دست آخر هم سوار حرکت میشن و میگن اصلا ما بودیم!، بعد قضیه از یه حرکت مردمی تبدیل میشه به جنگ احزاب که توسط همون سیستم نخبگی هماهنگ اداره میشه، اونقدری هم تند هست که جنبش سابق نیست!، منتهی با یه تفاوت، اونم اینکه هیچ اتفاق موثری در نتیجه این تندی نمیفته جز اینکه یک سری از این نخبگان که بازی رو خراب میکنن یا حواسشون نیست قربانی میشن!. اینقدر این داستان تکراری رو مشاهده کردیم که میشه در یه کلمه خلاصه اش کرد: Replay
  18. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس زادگاه پهپاد انگار که سپاه مسابقه ای بین جهادهای دانشگاهی کشور برگزار کرده باشد ، جهاد دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه صنعتی تهران همگی به تولید پرنده های بدون سرنشین با قابلیت عکسبرداری مشغول شده و به موفقیت هائی هم دست یافته بودند. پیش از آن شهید چمران در وزارت دفاع هم ، مطالعاتی در این خصوص انجام داده بود که نیمه کاره رها شده بود. انتهای تلاش آنها هم در این خلاصه میشد که پرنده مدل (نسخه تجاری و اسباب بازی) بتواند از ارتفاع و از سطح زمین عکسبرداری کند. اما این فقط جهاد دانشگاه اصفهان (واقع در دروازه شیراز) بود که به کمک چند نفر علاقمند به پرنده های مدل بدون سرنشین ؛ موفق شده بود که هم "پرنده" را بسازد و هم "دوربین کوچکی" روی آن کار گذاشته و عکس هائی از فراز شهر بگیرد. پیش از این با خیلی از مراکز علمی و تحقیقاتی حرف هائی در این خصوص زده بودیم ، اما خبری نشده بود. مشاهده موفقیت بر و بچه های جهاد دانشگاهی در ساخت و انجام تست عکسبرداری از آسمان اصفهان ، تا روزها مرا شیفته خود کرده بود و احساس می کردم با تقویت کارگاه اصفهان ؛ خیلی زود تحولی نو در جنگ پدید خواهد آمد. تلاش زیادی کردم تا خبر این موفقیت را به گوش فرمانده سپاه برسانم. خبری که خیلی ها را می توانست خوشحال کند و تحولی نو در حوزه شناسائی و کسب اطلاعات از دشمن پدید آورد. اما فرمانده سپاه آقای محسن رضائی با پیشینه قضیه قزوین که دلخوشی از این گونه اخبار نداشت ؛ تحویلمان نگرفت. این موفقیت بزرگتر از آن بود که با همان روند ادامه یابد. با اینحال ، خبرش که به تهران رسید ، آقای محمد باقری و حسین تاش ( از مسئولین اطلاعات قرارگاه خاتم ) فی الفور مرا مأمور کردند تا بازدیدی از آنجا داشته باشم. سرلشکر محمد باقری من به همراه آقای حسینی فرمانده یگان هوائی سپاه به اصفهان که رسیدیم ، یکراست به جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان رفتیم. آقای علی قمی که نام اصلی اش یوسفی بود ، مسئول آنجا بود و هم او بود که کارگاه را برای بچه های پروازی راه اندازی کرده بود. رئیس دانشگاه نیز با آنها همکاری تنگاتنگی داشت. کارگاه اصفهان تقریبا توی همه مباحث پروازی و عکسبرداری ورود پیدا کرده بود : از ساخت پرنده مدل و تست پرواز گرفته تا سیستم رادیو کنترل و دوربین و حتی چاپ و ظهور عکس هوائی . ( ظاهرا رادیو کنترل را بچه های جهاد دانشگاهی "دانشگاه صنعتی اصفهان" در اختیار آنها گذاشته بودند. ) آنها انصافا یک تیم کاری بسیار خوب بودند. آقای حسینی با مشاهده این موضوع همانجا مرا مأمور کرد با تقویت کارگاه و عملیاتی کردن آن ، زمینه بهره برداری نظامی از هواپیمای مدل را در جبهه های جنگ در آینده ای نزدیک فراهم کنم. بعد از بازگشت به تهران ، اولین تصمیم من آزادسازی 4 تن از بهترین نیروهایم از واحد اویونیک بود : برادران مختار زاده و اربای از بخش الکترونیک . برادران عبدوس و محمدی نیک از بخش مکانیک. مأموریت این چهار نفر ، استقرار شبانه روزی در کارگاه اصفهان (در کنار تیم قبلی ) ، برای تداوم ساخت ، آموزش و بهره برداری از هواپیمای مدل در حداقل زمان برای بکارگیری آنها در جبهه های جنگ با قابلیت عکسبرداری هوائی بود. راوی : محسن عمل نیک * * * * * شاگردی ابتدا دیدن قیافه های سعید ، مسعود و فرشید ، کمی برایمان غیر منتظره بود. در مقایسه با ما که با لباس های خاکی بسیجی و سر و وضعی کاملا معمولی ، پا به کارگاه می گذاشتیم ؛ این چند نفر هم شیک پوش و مرتب بودند و هم لباس شخصی. بهشان نمی آمد که طرز فکری مثل ما داشته باشند. این تنها چیزی بود که از همان اول توی ذوق مان زد. فرشید از خانواده متوسطی بود که در دبیرستان هنر درس خوانده بود و سر رشته ای توی هنرهای تجسمی ، نقاشی و گرافیک داشت. او از هنرش در طراحی و ساخت هواپیماهای مدل استفاده کرده بود. سعید دانشجوی رشته فیزیک بود و از خانواده ای متدین و مذهبی. او به همراه دو دوستش ، اولین کسانی بودند که روی کارگذاری دوربین عکاسی در پرنده های بدون سرنشین کار کرده بودند. سعید چیزهائی هم از الکترونیک میدانست و هم از رادیوهای غیر حرفه ای سر در می آورد. از بین دوستانش قیافه ومرامش بیشتر به ما نزدیک بود. او بعدها به آمریکا رفت و در ناسا مشغول به کار شد. مسعود زاهدی از خانواده ای مرفه و طلافروش بود و به پرنده های بدون سرنشین به عنوان یک تفنن می نگریست ؛ اما بر اصول آیرودینامیک بسیار مسلط بود و می دانست از آن چگونه برای ساخت بال و بدنه استفاده کند. این چند نفر با همین تخصصشان برای ساخت پرنده های بدون سرنشین ، گروه بسیار خوبی را تشکیل داده بودند. آنها حتی موفق شده بودند ، پرنده ای بسازند که تویش یک دوربین 110 عکاسی باشد. این دوربین هم شاتر داشت و هم درایور. اگر چه یک هواپیمای مدل به حساب می آمد ؛ اما در آن شرایط یک آرزو به حساب می آمد. دوربین کداک 110 ، اولین دوربین پهپادی ایران اما وقتی چشممان به آن هواپیمای زهوار در رفته شان افتاد ، خیلی سعی کردیم خنده مان نگیرد. پنج نفر آدم بزرگ از تهران کوبیده و آمده بودند اصفهان ، با آن همه حرف هائی که از موفقین عکس برداری هوائی شنیده بودند ، یهو با دیدن این هواپیمای اسباب بازی حالشان گرفت. ما اینسترومنت کار و مهندس الکترونیک بودیم که سر و کارمان با هواپیماهای غول پیکر بود. حالا جلوی مان هواپیمائی با موتور 45 cc بود که قرار بود موضوع شغلی آینده مان باشد. مجید محمدی اولین کسی بود که جا زد : من مکانیک کار هواپیماهای جنگی هستم مرا آورده اید اینجا چه کار ؟؟!! سر کارم گذاشته اید ؟ بعد با دلخوری نماند که جواب بگیرد . ول کرد و رفت. قرار بود گروهمان ده روزی در این کارگاه مشغول شود و اگر مفید بود برای همیشه بمانیم. با رفتن مجید ، ما چهار نفر تصمیم گرفتیم بمانیم و پیش سعید ، مسعود و فرشید شاگردی کنیم. برای همین روزی سه ساعت کلاس تئوری داشتیم و شش هفت ساعت کار عملیاتی. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  19. 1 پسندیده شده
    مستند داستان مهاجر - قسمت دوم
  20. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان در ادامه ی نمایشگاه اقتدار ۴۰ مهمات توپخانه ایی و هدایت شونده لیزری " بصیر " طبق گفتگویی که با مسئول محترم این غرفه شکل گرفت ، ایشان این مهمات را نمونه ی تولیدی و تحت لیسانس روسی ( کرانسوپل ) معرفی نمودند . البته حقیر به نمونه ی نمایش داده شده در رسانه ی ملی که در زمان رونمایی از آن منتشر شد اشاره کردم ( علی الخصوص به پره های نیم هلالی پایدار ساز انتهایی آن ) در جواب و نقل به مضمون آنها با نمونه ی استاندارد جایگزین شده است. همینطور ایشان این مهمات را تولید شده در دو کالیبر " ۱۵۵ م م " و " ۱۵۲ م م " عنوان نمودند و بسیار هم بر دقت بالای آن تاکید میکردند . http://s8.picofile.com/file/8359927042/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر۱.jpg http://s8.picofile.com/file/8359927442/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8359927568/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8359927718/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۴.jpg نکته ایی که بسیاری از رسانه ها از آن غافل شدند دستیابی و تولید " فیوز های قابل برنامه ریزی آنهم به صورت القایی " بود ( برای دستور انهدام و استفاده از قابلیت ترکش شوندگی در ارتفاع _ فاصله ی مورد نیاز از هدف ، بسته به نیاز کاربر ) http://s9.picofile.com/file/8359927918/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۵.jpg http://s8.picofile.com/file/8359928142/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۶.jpg این تصویر هم از فواصل کاربری سامانه را در جستجوی فضای مجازی به شکل تصادفی بدست آمد . http://s8.picofile.com/file/8359928168/مهمات_هدایت_لیزری_بصیر_۷.jpg بارورسازی ابرها در این غرفه اطلاعاتی راجع به چگونگی بارور سازی ارائه میشد . بنا به توضیحات ایشان باروری بر اساس نوع ابر مستلزم استفاده از مواد مختلفی بوده و این روش در نقاط مختلف جهان کاربرد دارد. در گفتگوی شکل گرفته ایشان ( اگر درست به خاطر داشته باشم ) به استفاده از کلرید نقره در باروری اشاره کردند . همینطور اشاره به استفاده از پهباد برای بارورسازی داشتند که علت آن را عدم صدور اجازه برای استفاده از هواپیما اعلام نمودند . پاد خارجی به نمایش در آمده نیز با توجه به ابعاد و وزن محدود آن احتمالا" برای نصب بر پهباد ساخته شده بود . ایشان در توضیحاتشان هرکدام از لوله ( تیوب ) های قابل تعویض حاوی مواد بارورساز را قابل استفاده برای ۲۰ کیلومتر عنوان کردند . با توجه به ۲ رشته سیم انتهای این لوله ها به نظر فعال شدن آنها با تحریک الکتریکی ممکن است . http://s8.picofile.com/file/8359935084/بارورسازی_ابرها_۱.jpg http://s8.picofile.com/file/8359935118/بارورسازی_ابرها_۲.jpg http://s8.picofile.com/file/8359936750/بارورسازی_ابرها_۳.jpg http://s9.picofile.com/file/8359935176/بارورسازی_ابرها_۴.jpg یک مقداری اطلاعات بیشتر http://wmir.ir/
  21. 1 پسندیده شده
    طوفان شرقی از نوع تایوانی اعلام برنامه های جدید نیروی هوایی تایوان برای توسعه توان رزمی ضربه سنگین به ناوگان میراژ-2000 فرانسوی به نفع فالکون های آمریکایی براساس اطلاعات منتشر در رسانه ها ، نیروی هوایی ارتش تایوان طی یک درخواست رسمی ، سفارش حداقل 70 فروند جنگنده نسل چهار F-16V تک موتوره چند ماموریته را به ایالات متحده اعلام نموده است . در حال حاضر ، نیروی هوایی این کشور ، از چهار گونه هواگرد رزمی در قالب 6 اسکادران ، شامل دو اسکادران ترکیبی جنگنده بومی F-CK چینگ-کو و F-16A ، دو اسکادران جتهای فرانسوی میراژ-2000 و دو اسکادران جنگنده های اف-5 تایگر-2 ( که در داخل این کشور مونتاژ شده اند ) ، استفاده می کند . بااین وصف ، تایوان در دهه گذشته ، تمام توان خود را برای مقابله با گسترش روز افزون توان رزمی نیروی هوایی ارتش خلق چین که ناوگان هوایی آن با ورود جتهای برتری هوایی جدید روسی نظیر Su-30MKK و همچنین جتهای نسل پنجم بومی J-20 قدرت بیشتری یافته ، بواسطه ارتقاء بومی هواگردهای رزمی موجود به استاندارد جتهای نسل چهار متمرکز نموده است . Sky Sword II به اعتقاد ناظران نظامی ، نیروی هوایی تایوان ، با توجه به افزایش سطح تهدیدات نظامی از سوی ارتش چین در نهایت امر به این نتیجه رسید که بهترین گزینه برای روزآمد سازی ناوگان جتهای رزمی نیروی هوایی ، جت تک موتوره چند ماموریته F-16V است که پیکربندی آن برای نخستین بار به سال 2015 معرفی گردید و شرکت سازنده نیز در همان زمان براین مدعی قرار داشت که بخش اعظمی از زیرسیستم های نسخه V در حقیقت امر با زیرسیستم های جت نسل پنجم اف-35 قابل مقایسه است . اف-16 های بلاک20 نیروی هوایی تایوان در جریان تمرینات مشترک برفراز صحرای آریزونا با توجه به این مساله ، میتوان چنین تحلیل نمود که F-16V یک گونه بسیار پیشرفته و فراتراز انتظار در مقایسه با نمونه A که از سال 1978 ( نزدیک به 41 سال قبل ) در خدمت نیروی هوایی تایوان قرار دارد ، خواهد بود . نسخه V فالکون ، طبق اطلاعات موجود ، به یک رادار AESA و سامانه های جنگ الکترونیک بسیار پیشرفته مجهز است که بصورت بالقوه میتواند به مهمات دوربرد AIM-120D نیز مسلح گردد و این به معنای افزایش توانمندی های رزم هوایی برای کاربران آن است . این وضعیت ، زمانی جالبتر به نظر میرسد که مقامات ارشد این کشور اعلام نموده اند که بدلایل مختلف ، هیچ قصدی برای جایگزینی یا ارتقاء جتهای فرانسوی ( میراژ 2000 ) نداشته و همانطور که در گذشته پیش بینی میشد ، خرید این جنگنده فرانسوی ، صرفا" برای توسعه کمّی سازمان رزم نیروی هوایی صورت پذیرفته بود . این درحالی است که میراژ-2000 نیروی هوایی تایوان ، پیش ازاین و ازابتدای دهه نود میلادی و با منسوخ شدن تایگرها ، به هواگرد مهمی در ارتش این کشور تبدیل شده بود ، با این حال نرخ سوانح این جت فرانسوی و انتشار گزارشهای مستمر در خصوص سقوط میراژ ، بدلایل مختلف از جمله وضعیت آب و هوایی نامناسب ، نشان میداد که نرخ پایداری به مراتب کمتری در مقایسه با جتهای بومی یا همتایان آمریکایی در اختیار دارد . ناوگان فالکونهای تایوانی ، تعداد و بلوک های تحویلی طبیعی است که تمایل تایپه به خرید گونه V از جت اف-16 نشان آز آمادگی این کشور برای بازنشسته نمودن تمامی میراژهای عملیاتی در آینده نزدیک و کاهش تنوع هواگردهای رزمی با ورود تعداد بیشتری فالکون دارد . برخی از تحلیلگران معتقدند که یکی از دلایل عدم سرمایه گذاری برای ارتقاء میراژها ، پشتیبانی ناقص و نامطلوب فرانسه و خدمات گران قیمت اعلام شده از سوی شرکت سازنده است . ضمن اینکه ماهیت طراحی پیکربندی میراژ به گونه ای است که فرآیند ارتقاء آن را بسیار دشوار ساخته تا جایی برخی از افسران نیروی هوایی تایوان براین اعتقاد قراردارند که ناوگان میراژهای فرانسوی ، با یک فاصله زیاد ، قابلیت اطمینان پذیری کمتری در مقایسه با جتهای سبک تر و ساده تر تایگر این نیرو را به نمایش می گذارند . علاوه براین ، تحلیلگران نظامی معتقدند که مهمات هوابه هوای MICA ( مورد استفاده در میراژهای فرانسوی ) در زمینه های گوناگون، قابلیت رقابت برابری با موشک هوا به هوای بومی Sky Sword II ( قابل حمل توسط جت بومی چینگ-کو ) و همچنین موشک هوابه هوای AIM-120C ( قابل حمل توسط ناوگان فالکونهای تایوانی ) را ندارد . با این حال ، درصورتی که این نیرو ، برنامه ای برای تطبیق موشکهای هوا به هوای بومی خود با ناوگان میراژ-2000 را داشته باشد ، به احتمال زیاد ، این مساله ، نقش تعیین کننده ای در افزایش طول عمر عملیاتی این جنگنده در سازمان رزم ارتش این کشور بازی خواهد نمود . با توجه به تمامی این شرایط ، درصورت عدم موفقیت تایوان در دریافت جت نسل پنجم F-35B ، بطورطبیعی ، خرید گونه F-16V یک گزینه بسیار ایده آل برای ارتش این کشور برای دفاع هوایی از جزایر دورافتاده خود بوده و به احتمال بسیار زیاد ، با تحویل همه سفارشها ، فالکون به ستون فقرات نیروی هوایی تایوان تبدیل خواهد شد ، ضمن اینکه بستر مناسب برای ارتقاء تمامی ناوگان F-16A این نیرو ( حتی باهزینه های بسیار زیاد ) نیز فراهم خواهد شد . در مجموع ، هرچند فالکون های سفارشی تایوانی ، در مقایسه با ناوگان نیروی فعلی نیروی هوایی چین ، پنهانکاری کمتر ، ارتفاع پروازی پایین تر ، قابلیت حمل مهمات کمتری را ارائه می دهند ، اما ارتقاء همه پیکربندی های موجود این نیرو به استاندارد های جدید ، توان پدافندی ارتش این کشور را به مراتب افزایش خواهد داد . بن پایه پی نوشت : جنوب و شرق آسیا ، آبستن حوادث مهمی است ، تحلیل را از همین حالا باید شروع کرد صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  22. 1 پسندیده شده
    چرخش در استراتژی نظامی آفتاب تابان ، ظهور مجدد نیروی هوایی ژاپن و پیامدهای منطقه ای آن بخش دوم و پایانی با توجه به موارد پیش گفته ، می توان چنین تحلیل نمود که تحویل جتهای اف-35 به نیروی هوایی سلطنتی ژاپن ، به شکل قابل توجهی می تواند در عین دمیدن روحی تازه در کالبد این سامورایی هوایی کهن سال ، بتدریج زمینه لازم برای تشکیل 6-5 اسکادران از جتهای پنهانکار با قابلیت ضربتی مطلوب در منطقه را رقم زده و از سویی دیگر ، مقدمات لازم برای بازنشستگی دو اسکادران فانتوم و 3-4 اسکادران F-15J را فراهم آورد . از یک نظر ، بر خلاف اف-4 و اف-15 ، جت تهاجمی اف-35 از ابتدا بصورت یک پیکربندی تک پیشرانه طراحی شده بود که در مقایسه با رقیب پنهانکارش ، می بایست در تعداد زیاد ، تولید و بصورت گسترده ای صادر میشد . این جنگنده (اف-35 ) بعنوان یک هواگرد رزمی سبکتر از و ارزان تر از اف-22 ( که بطور کامل می بایست جانشین تمامی جتهای نسل پیشین خود ، شامل فانتوم ، ایگل گردد ) می بایست خلاء ناشی از خروج جتهای قدیمی تر نظیر اف-5 و اف-16 را پر می نمود و در صورتی که نام اصلی برنامه تولید آذرخش (Joint Strike Fighter) مبنا ء قرار گیرد ، می توان چنین تحلیل نمود که اف-35 عمدتا" برای ایفای ماموریتهای هوا به زمین با ماهیت ضربتی از طریق نفوذ سریع به فضای هوایی دشمن برای دو نیروی هوایی و دریایی ( و سپاه تفنگداران ) در نظر گرفته شده است ، در حالی که همچنان توانمندی هوابه هوای محدودی را نیز درا ختیار دارد ، ضمن اینکه در حوزه هایی نظیر سرعت ، ارتفاع عملیاتی ، پایین تر از فانتوم و ایگل قرار می گیرد . طبق اطلاعات موجود ، قابلیتهای رزم هوایی اف-35 به تقریب و در مقایسه ، تنها به اندازه نیمی از جتهای نسل قبلی نظیر اف-15 و هواگردهای هم رده نظیر اف-22 است ، در حالی که وقتی توانمندی های رزم هوایی اف-35 را با یک جت یک نسل قبل تر روسی ، یعنی سوخو-35 مورد مقایسه قرارمی دهیم ، این رقم به کمتر از یک سوم کاهش می یابد که هم اکنون در شمار قابل توجهی توسط رقبای منطقه ای نظیر روسیه و چین در خدمت عملیاتی قرار دارد . رییس ستاد نیروی هوایی ، ژنرال مارک ولش در همین راستا ، چند ژنرال برجسته در ارتش ایالات متحده به این واقعیت اشاره کرده اند که قابلیتهای هوا به هوای اف-35 در مقایسه با رقبای فعلی اش ، نامطلوب است ، اما رییس ستاد نیروی هوایی ، ژنرال مارک ولش ، با اشاره به این موضوع معتقد است که اف-35 از حداقل توانایی های هوا به هوا برخوردار است ، اما این نکته را نیز باید در نظر داشت که آذرخش از ابتدا بعنوان یک جت برتری هوایی تعریف نشده ، و بر عکس ، به شکل تخصصی بعنوان یک پیکربندی چند ماموریته که با یکپارچه سازی داده ها می تواند حملات هوا به زمین را با ضریب موفقیت بالایی به انجام رساند ، ایده سازی و تولید گردید. ژنرال مایک هوستیج ، فرماندهی فعلی مرکز رزم هوایی نیز معتقد است که اف-35 یک پیکربندی رزمی برای ایفای نقش برتری هوایی محسوب نمی شود . با توجه به این موضوع ، تغییر جهت استراتژی نیروی هوایی ژاپن از بکارگیری جتهای برتری هوایی به خرید گسترده جتهای نسل پنجم تهاجمی نشان دهنده تغییرات قابل توجه در سیاست خارجی و دکترین دفاعی این کشور از پایان جنگ سرد تا ابتدای 2010 و از ابتدای این سال تا کنون است . در حالی که با آغاز جنگ سرد ، ایالات متحده و متحدانش برای مقابله با حمله احتمالی اتحاد شوروی به اروپای غربی ، همواره درصدد افزایش قابلیتهای برتری هوایی خود بودند ، اما چشم انداز امنیتی برای کشورهایی نظیر ژاپن ، بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال 1991 بطور کامل تغییر نمود . در همین راستا ، به نظر می رسد که نیروی هوایی ژاپن ، درصدد است تا با تقویت توانایی های تهاجمی خود ، بر خلاف گذشته که بیشتر به دفاع از خاک اصلی این کشور توجه داشت ، بستر لازم برای اجرای عملیات در خارج از مرزهای بین الملی را فراهم نماید . با ورود جتهای فوق الذکر به سازمان رزم این نیرو ، عملا" دکترین نظامی ژاپن دچار دگرگونی عمیقی شده و اف-35 ، نه برای ایجاد برتری هوایی جهت دفاع از جزایر پراکنده موجود در شرق آسیا ، بلکه برای ایجاد زیرساخت لازم برای آینده ، جهت اجرای ماموریتهای هوابه زمین با رویکرد تهاجمی مورد استفاده قرار می گیرد . این تحول را می توان تنها بخش کوچکی از روند بزرگتر پوست اندازی ارتش ژاپن در هرسه نیرو ( زمینی ، هوایی و دریایی ) محاسبه نمود . از سویی دیگر ، فعال شدن نخستین واحدهای آبخاکی ارتش ژاپن ، پس از پایان جنگ دوم جهانی وبرنامه های نیروی دریایی این کشور برای تولید حامل های دریایی بزرگ در کنار مسلح نمودن جنگنده بومی میتسوبیشی اف-2 به مهمات دورایستای JASSM-ER برای ایفای ماموریتهای بردبلند که اهداف مشخصی در تنگه تایوان ، شبه جزیره کره و چین را در محدوده خود می بیند ، نمونه های برجسته ای از تغییر نگرش دولت ژاپن دارد . به این ترتیب ، ارتقاء تسلیحاتی اف-2 در کنار خرید اف-35 ، چیزی در حدود 66 درصد ناوگان هوایی این کشور را تشکیل خواهد داد که با اضافه شدن احتمالی قابلیتهای هوا به زمین پیشرفته به اسکادران های F-15J ، توانایی حملات دوربرد ، فراتر از تصورات موجود ( حتی چیزی افزون تر از توان آفندی فعلی نیروی هوایی اسراییل ) را به ژاپن می بخشد . به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، این وضعیت ، ناشی از فشار مداوم واشنگتن به توکیو از سال 1991 برای تغییر ماموریتهای نیروی دفاعی این کشور برای حضور موثرتر نظامی در ماموریتهای ائتلافی با ایالات متحده است ، به همین دلیل ، روند توسعه نظامی ارتش این کشور از 2003 تا کنون شتاب بیشتری را بخود دیده و مجهزشدن نیروی هوایی ژاپن به جتهای تهاجمی در مقایسه با راهبرد قبلی ( تاکید بر برتری هوایی ) نیز موید همین امر به نظر می رسد . هر چند دراین میان می توان گفت که علیرغم این توسعه شتابان ، توان تهاجمی ژاپنی ها هنوز در مقیاس کشورهای همسایه نظیر روسیه یا چین نیست ، اما قابلیتهای جدید اضافه شده ، امکانات آفندی بیشتری را در اختیار فرماندهان ارتش خواهد گذاشت . اما سئوال اینجاست که آیا سیاست خارجی ژاپن می تواند خود را با توسعه نظامی ، تطبیق دهد ؟!!! صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 بن پایه
  23. 1 پسندیده شده
    چرخش در استراتژی نظامی آفتاب تابان ، ظهور مجدد نیروی هوایی ژاپن و پیامدهای منطقه ای آن از تلاش برای ایجاد برتری هوایی تا گسترش بی سابقه ناوگان ضربتی بخش یکم نیروی هوایی دفاع ازخود ژاپن ( ارجاع به عنوان "نیروی هوایی ژاپن" ) طبق شواهد و قرائن موجود قراراست تا به بزرگترین کاربرخارجی جتهای نسل پنجم اف-35 تبدیل گردد ، چنانکه حزب لیبرال –دموکرات هدف گذاری خود را برای اضافه نمودن حداقل 99 فروند جت نسل پنجمی ، در کنار 42 فروند سفارش قبلی بطور رسمی اعلام نموده است . براساس گزارشات منتشر شده ، این سفارش جدید ، شامل گونه B از جنگنده اف-35 است که قابلیت فرود و برخاست عمودی (STOVL) را برای عملیات از روی حامل های شناور بالگرد بر سبک نظیر شناورهای 27000 تنی کلاس ایزومو (Izumo Class) و همچنین اجرای عملیات نظامی از فرودگاه های موجود در جزایر دورافتاده که برای جتهای متعارف چندان مناسب نیستند ، فراهم می آورد . بر همین اساس ، به نظر می رسد که تاکید ارتش ژاپن برای خرید گونه B ،یک برنامه ریزی از پیش تعیین شده برای افزایش قدرت تهاجمی نیروی هوایی است . با عملیاتی شدن کامل ناوگان اف-35 بی در سازمان رزم این نیرو ، ژاپنی ها برای نخستین بار پس از پایان جنگ دوم جهانی به سال 1945 ، جنگنده های بال ثابت تهاجمی را بر روی حامل های شناور خود بکار خواهند گرفت که از یک نظر ، بازگشت یک تهدید قدیمی برای نیروی دریایی و هوایی کره جنوبی و ارتش خلق چین تحلیل می شود . در همین راستا ، نوسازی و افزایش توان هوایی ارتش ژاپن که مدتهاست نظر تحلیلگران را بخود جلب نموده ، ، برنامه ریزی برای خرید گونه F-35A که نسخه نشست برخاست متعارف آذرخش محسوب می شود ، می تواند به یک تغییر رویکرد جهش وار تعبیر شود که دولت شینزو آبه ( بعنوان حافظ غیررسمی سُنت ارتش امپراطوری .م ) ، اولویت مشخصی را بدست آورده است . به اعتقاد برخی ناظران با ورود تدریجی جتهای اف-35 به نیروی هوایی ژاپن ، پیامدهای مشخصی بصورت دومینووار رخدادی فراتر از مدرن سازی در این نیرو رُخ خواهد داد . نیروی هوایی ژاپن در طول جنگ سرد ، به گونه ای تشکیل و روزآمد سازی شد که بتواند برتری هوایی منطقه ای را در شرق آسیا و به شکل مشخص برعلیه نیروی هوایی چین و سپس کره شمالی ، ایجاد نماید ، به همین دلیل ، این نیرو بصورت مستمری به فناوری آمریکایی ( البته بدون برانگیختن حساسیت کشورهایی نظیر چین و تحاد شوروی .م ) مسلح می شد . با این حال ، نقطه اوج برای ژاپنی ها ، به سال 1968 رُخ داد ، چرا که در این سال نخستین جنگنده های دوموتوره F-4J به نیروی هوایی این کشور تحویل گردید که در آن زمان ، پیشرفته ترین فناوری تحویلی محسوب می گردید که در مقایسه با همنوعان شرقی خود ، توانمندی های به مراتب افزون تری را عرضه می نمود . فانتوم های تحویلی به ارتش ژاپن ، به شکل نسبی ، همان نمونه ای بود که نیروی هوایی ایالات متحده به صورت گسترده ای آن را بکار می گفت و با مجهز شدن به رادار کنترل آتش AN/APQ-120 توانایی حمل موشکهای هوا به هوای میانبرد اسپارو درکنار مهمات فروسرخ سایدویندر و یک قبضه توپ را پیدا می نمود . تحویل این سامانه تسلیحاتی به ارتش ژاپن ، برای اولین بار ، قابلیت درگیری با جتهای متخاصم ، فراتر از محدوده بصری را در اختیار خدمه ژاپنی قرارمیداد . بااین حال ، فانتوم های ژاپنی بیشتر با هدف ایجاد برتری هوایی به این کشور تحویل داده شده بودند و به همین دلیل سامانه های حساس تری نظیر رایانه محاسبه بالستیک AN/AJB-7 از فانتوم های ژاپنی حذف شدند تا نقش برتری هوایی بصورت تخصصی تر دنبال شود . پنل رایانه محاسبه بالستیک AN/AJB-7 بدین ترتیب ، حداقل 140 فروند از گونه F-4EJ تولید و به نیروی هوایی ژاپن تحویل شد با این تبصره که به غیر از 2 فروند ، مونتاژ یکصد و سی هشت فروند باقی مانده تحت امتیاز ایالات متحده در مجموعه صنایع سنگین میتسوبیشی صورت پذیرفت . با تحویل کامل این جتها ، نیروی هوایی ژاپن حداقل برای یک نسل کامل تا اوایل دهه 90 میلادی ، از هر سخت افزار موجود درنیروی هوایی ارتش خلق چین جلو افتاد و همزمان میتوانست به یک تهدید جدی برای اسکادران های نیروی هوایی اتحاد شوروی و کره شمالی در شرق آسیا تبدیل گردد . ازسویی دیگر ، اف-4 ، یک جنگنده – بمب افکن نسل سوم دوموتوره محسوب میشد که عمدتا" برای عملیات از روی حامل های دریایی طراحی شده بود و بلحاظ هزینه های عملیاتی ، برای شرکای درجه یک ایالات متحده ( نظیر ژاپن ، بریتانیا ، آلمان ، و ایران " درزمان پهلوی دوم " .م ) به صرفه بود ، درنتیجه ، شرکای درجه دو نظیر تایلند و فیلیپین ، مجبوربودند تا از پیکربندی های رزمی ارزان تری نظیر اف-5 برای ایجاد قابلیت رزم هوایی استفاده نمایند . اما در اوایل دهه هشتاد میلادی ، با افزایش تنش ها در شرق آسیا ، نیروی هوایی ژاپن تصمیم گرفت تا با هدف گسترش توانایی هایی رزمی خود ، جنگنده- بمب افکن های F-15J را به سازمان رزم خود اضافه نماید که اولین جنگنده برتری هوایی نسل چهارم مجهز به سامانه های آنالوگ برای ایفای نقشی مشابه F-4EJ محسوب میشد .این جنگنده ، همانند سلف خود ، یک عقاب دو موتوره محسوب میشد که توانایی حمل مهمات بیشتری را ارائه می کرد و تا آنزمان ، تنها به 3 کشور فروخته شده بود . بدین ترتیب 220 فروند از این جت ، تحت امتیاز صنایع سنگین میتسوبیشی ، تولید گردید که هم اکنون نزدیک به 190 فروند به شکل فعال در خدمت این نیرو قرار دارند . براساس اطلاعات موجود ، ایگل های نیروی هوایی ژاپن ، هنوز استخوان بندی اصلی قدرت هوایی این کشور ( 7 اسکادران از 12 اسکادران عملیاتی ) را تشکیل می دهند که میبایست ادامه دهنده ماموریتهای اف-4 های در شرف بازنشستگی باشند که هم اکنون در قالب دو اسکادران ، آخرین ماه های پرواز عملیاتی را طی میکنند .. ازسویی دیگر ، ناوگان عملیاتی نیروی هوایی و دریایی ارتش ایالات متحده مستقر در ژاپن ، بتدریج از ادامه استفاده از جنگنده های برتری هوایی سنگین دست شُسته و براین سعی قرارداد تا تعداد کمتری از این هواگردها را در کنار تعداد افزون تری از جتهای چند مامورته سبکتر ، نظیر اف-16 و اف-18 بکار گیرد . این مساله در کنار راهبرد نیروی هوایی ژاپن در ادامه عملیاتی نگاه داشتن سه اسکادران جتهای بومی تک موتوره / تک سرنشینه میتسوبیشی اف-2 ، که هم اکنون 88 فروند از آنها در حال خدمت است ، تحلیل مشخصی را در اختیار ناظران تحولات شرق آسیا قرار میدهد ادامه دارد ................ بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  24. 1 پسندیده شده
    ساواک شمشیر پهلوی ، اشاره به جنایت های بی شمار این ارگان امنیتی در طول سلطنت پهلوی دوم داره در این تاپیک قصد دارم به معرفی سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور ایران در دوران پهلوی اول و دوم وهمچنین نقش و وظیفه این ارگان های امنیتی و اطلاعاتی دوران سلطنت پهلوی ها بپردازم ، قبل از هرچیزی به معرفی تاریخچه سیستم اطلاعاتی کشور در دوران پهلوی بپردازم سپس به معرفی تک تک ارگان های اطلاعاتی در دوران پهلوی دوم مثل دفتر ویژه اطلاعات (مغز سیستم اطلاعاتی پهلوی دوم) ، سازمان امنیت کشور (ساواک) و نقش و وظیفه ایکه این ارگان ها در زمان زمامداری پهلوی دوم داشتند بپردازم ، امیدوارم مورد قبول دوستان قرار بگیره. در ابتدای دوران سلطنت پهلوی «اطلاعات» به معنای خاص آن یعنی کسب خبر از کشورهای هدف (اطلاعات خارجی)، مفهومی نداشت و رضا خان همه چیز را از «نظمیه» که بعداً شهربانی نام گرفت ، می خواست . فعالیت های ضدبراندازی و ضد جاسوسی نیز برعهده شهربانی بود و شهربانی نیز اصولاً برای چنین کاری سازمان نیافته بود . لذا امنیت داخلی فقط برپایه اقتدار فردی رضا خان و رعب و وحشت استوار بود . در زمینه اطلاعات خارجی نیز سفارت خانه های ایران در کشورهای هدف ، از طریق وزارت خارجه مسائل را به اطلاعات رضا خان می رساندند . در ستاد ارتش نیز رکن 2 هم وظیفه اطلاعات و هم وظیفه ضد اطلاعات را انجام می داد . درلشگرها ، رکن 2 وجود داشت که می بایست وظیفه ضد اطلاعات را انجام دهد ، ولی کار آن به کسب اطلاع از وضع لشگر ، مثلاً دربراه وضع لباس سرباز و وضع آشپزخانه و .... محدود بود و نام این ها را «کسب اطلاعات» می گذارد .رکن 2 لشگر گزارش خود را به فرمانده لشگر می داد و نه به رکن 2 ستاد ارتش و وظیفه یی که «ضد اطلاعات» خوانده می شد و وظیفه اصلی شان بود عملاً انجام نمی گرفت . این وضع ادامه داشت تا زمانی که افسران فرانسوی طی چند دوره در دانشگاه جنگ تدریس کردند و و وظیفه رکن 2 واحد های نظامی را مشخص نمودند و «اطلاعات» و «ضد اطلاعات» به مفهوم علمی آن را آموزش دادند و روشن نمودند که منظور از «اطلاعات» کسب اطلاع از زمین، استعداد و کلیه اطلاعات مربوط به دشمن است که باید برای اخذ تصمیم (دفاع ، حمله و امثالهم) به فرمانده گزار شود و علاوه بر آن باید «ضد اطلاعات» را هم باشد که عمل ضد جاسوسی در واحدها و نیز وظیفه حفاظت پرسنل ، اماکن و اسناد را انجام دهد . هرچند پس از این آموزش ها ضد اطلاعات مرکزی و ضد اطلاعات واحد ها تشکیل شد و از اطلاعات تفکیک شد و رکن 2 همان وظایف قبلی خود را انجام می داد . رضا خان موسس سلطنت پهلوی بنابراین ، عملاً در دوران پهلوی اول کشور فاقد یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی بود و این وضع تا تسلط آمریکایی ها بر ایران (پس از کودتای 28 مرداد 1332) وجود داشت پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 ، که آمریکایی ها با قدرت تمام وارد صحنه شدند و تصمیم گرفتند که ایران را به عنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ کنند ، در درجه اول به ایجاد دستگاه ضد اطلاعات ارتش و تقویت آن در درجه دوم به تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پرداختند . طبیعی بود که اگر ایران می بایست پایگاه اصلی آمریکا در منطقه باشد ، به یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز داشت ، مضافاً این که در شمال آن رقیب اصلی آمریکا ، یعنی شوروی کمونیستی ، با حضور خود این پایگاه غرب را تهدید می کرد . علاوه بر آن تاسیس دستگاه اطلاعاتی ایران توسط آمریکا به ان این امکان را می داد تا تسلط کامل خود را تامین کند و نفوذ خود را در ایران عمق بخشد . توجه آمریکایی ها در درجه اول معطوف به ضد اطلاعات ارتش بود و آن ها با کار فراوان ، ضد اطلاعات مرکزی ، ضد اطلاعات نیروهای سه گانه و واحدهای آنها را ایجاد کردند . اگر ارتش برای خود اداره اطلاعات اداره دوم را ایجاد کرد بر اساس نیاز بود و نه تشویق آمریکایی ها که فقط به ضد اطلاعات توجه داشتند ! از زمان سلطه آمریکایی ها بر ارتش تا انقلاب ، کار رکن 2 لشگرها هم که کار اطلاعاتی بود ، به همان کسب اطلاع از وضع سرباز خانه ها خلاصه می شد ، که به فرمانده لشگر گزارش می دادند . علت این بود که چون جنگی در کار نبود ، رکن 2 عملاً بیکار بود خود را با جمع آوری اطلاعات از پادگان سرگرم می کرد و تنها در تمرینات و مانورها به وظایف خود می پرداخت . در این دوران است که رکن 2 ارتش ، «اداره دوم» خوانده شد و قمت های اطلاعات و ضد اطلاعات را در برگرفت . در ژاندارمری ، چون از سابق رکن 2 وجود داشت ، به اداره اطلاعات ، رکن 2 می گفتند ، که با ضد اطلاعات ژاندارمری متفاوت بود . ارشتبد فردوست ، رئیس دفتر ویژه اطلاعات در دوران پهلوی دوم از میان روسای اداره دوم ارتش بنا به گفته ارتشبد فردوست سپهبد برومند بر حرفه خود تسلط داشت و قسمت اطلاعات اداره دوم را هدایت می کرد . در ژاندارمری سپهبد افشانی (رئیس ضد اطلاعات) تسلطی نداشت ، ولی سرلشگر بیت اللهی (رئیس رکن 2) به کارش مسلط بود . سرتیپ تاج بخش از مسلط ترین افرادی بود که در حرفه فوق دیده شد و تا حدودی هم سرلشگر قاجار که هردو ریاست ضد اطلاعات ارتش را به عهده داشتند . تاج بخش از لحاظ جسمانی ورزیده بود و اعصاب بسیار قوی داشت . وی علاقه فراوانی به کارهای ضد اطلاعاتی داشت و مهره مورد علاقه آمریکایی ها بود و لذا از همان موقع او را تحت پوشش قرار دادند و نشان کردند . تاج بخش دانشگاه جنگ و دوره عالی ضد اطلاعات را طی کرد و بلافاصله رئیس ضد اطلاعات ارتش شد و طبق راهنمایی آمریکایی ها عمل می کرد . برای همه مقامات عالی ارتش یک پرونده تشکیل داده و در کشوی میز خود نگه می داشت ، تا در موقع لزوم از آن استفاده کند و تمام مقامات عالی ارتش تلاش می کردند که خود را به او نزدیک کنند تا از خطر او مصون بمانند . طبق مصوبه ی کمیسیونی که ریاست آن با ارتشبد فردوست بود ، مقرر شده بود که اگر شبکه یی کشف شود و در آن حتی یک فرد نظامی (حتی درجه دار) باشد ، صلاحیت رسیدگی این پرونده با ضد اطلاعات ارتش باشد . این مصوبه همیشه رعایت می شد و لذا پرونده های زیادی به ضد اطلاعات می رفت . ارتباط تاج بخش با آمریکایی ها فوق تصور بود و او پس از مدتی به ظاهر تقاضای بازنشستگی کرد و به آمریکا رفت . پس از ضد اطلاعات ارتش ، دومین ارگانی که توسط آمریکایی ها ایجاد شد و مورد توجه آنان قرار داشت ، ساواک بود . شورای عالی هماهنگی وجود یک ضد اطلاعات مقتدر در ارتش و یک سازمان امنیت متنفذ و قوی هرچند نیزآمریکایی ها را براورده می کرد ، ولی به اطلاعات و امنیت کشور پاسخ نمی داد و کار در اساس با دوران پهلوی اول تفاوتی نداشت . حفظ رژیم محمد رضا و به تبع پایگاه غرب در منطقه ، منوط به ایجاد نظام اطلاعاتی و امنیتی در ایران بود . به علاوه ، انگلیسی ها نیز نمی توانستند از همه امکانات خود در ایران صرف نظر کنند و ان را دربست در اختیار آمریکایی ها قرار دهند و در سازمان جدید اطلاعاتی و امنیتی ایران سهم و نقش می خواستند . لذا ، به دنبال تمهیداتی موافقت محمدرضا را ، در سفر اردیبهشت 1338 او به لندن ، جلب کردند و به دنبال آن فردوست با ماموریت تاسیس « دفتر ویژه اطلاعات» به انگلستان رفت .در انگلستان وی با سازمان اطلاعاتی آن کشور آشنا شد و مقرر شد که مطابق همان سیستم دستگاه اطلاعاتی و امنیتی ایران را سازماندهی شود . بنابراین ، مفهوم نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور تنها در اواخر سال 1338 و با تاسیس «شورای عالی هماهنگی» و «دفتر ویژه اطلاعات» مطرح شد . فردوست در بازگشت به ایران ، طبق الگوی انگلستان ، به سازماندهی پرداخت . به افسران منتخب خود آموزش کامل داد . وسایل کارآماده شد و پس از 3 ماه «دفتر ویژه اطلاعات» شروع به فعالیت کرد . طبق الگوی انگلیس ، ظاهراً ارگان مشابه «کمیته مشترک اطلاعاتی» (J.I.C) را نیز با نام «شورای امنیت کشور» تشکیل داد و با تصویب محمد رضا مقرر شد که جلسات آن به طور هفتگی در ساختمانی درون محوطه کاخ مرمر ، که آن را محل کار اداره دوم ارتش کرده بود ، تشکیل شود . شاه شرکت وزراء را در ارگان فوق منع کرد و اولین جلسات با ترکیب زیر تشکیل شد : 1.رئیس اداره دوم ارتش (سپهبد حاج علی کیا) 2.رئیس ساواک (سپهبد تیمور بختیار) 3.رئیس شهربانی کل کشور (سپهبد مهدی قلی علوی مقدم) 4 فرمانده ژاندارمری کل کشور 5.رئیس «دفتر ویژه اطلاعات» و دبیر شورا (ارتشبد فردوست)؛ به علت وجود بختیار و کیا ، کار شورا از همان آغاز به مشکل برخورد کرد . بختیار در اکثر جلسات حاضر نمی شد و اگر هم حضور می یافت سخنانش جنبه دستور داشت ، به مخالفین نظرات خود ناسزا می گفت و اکثراً جلسه را به حالت قهر ترک می کرد . خلاصه جلسات «شورای امنیت کشور» جلسات مشاجره و فحاشی بود . محمد رضا ، بختیار و کیا را بازنشست کرد . ظاهراً کیا فدای بختیارشد و او را بازنشسته کرد تا نگویند چرا تنها بختیار را بازنشسته کرده ای ، البته برکناری بختیار فقط به خاطر جلسات شورا نبود ، مدت ها بود که محمد رضا دنبال بهانه می گشت و جلسه شورا این بهانه را به دست او داد. به هرحال پس از آن به جای کیا ، سپهبد کمال و به جای بختیار ، لشگر پاکروان عضو شورا شدند . پاکروان اکثراً در جلسات حضور نمی یافت و به جای خود علوی کیا را می فرستاد که بی اشکال بود . مدت کوتاهی بعد علوی کیا به علت سواستفاده برکنار و فردوست به عنوان قائم مقام ساواک جایگزین او شد . سپس پاکروان نیز کنار رفت و نصیری رئیس ساواک شد . ولی به هرحال ، جلسات «شورای امنیت کشور» با شرکت همان مقامات ادامه داشت . محمد رضا پهلوی آخرین شاه سلسله پهلوی این جلسات به هیچ وجه آن چیزی که انگلیسی ها آموزش داده و انتظار داشتند ، نبود . مطلب مهمی در آن مطرح نمی شد ، علت آن بود که اعضای شورا همه با محمد رضا ملاقات داشتند و ترجیح می دادند که مسائل خود را مستقیماض با محمد رضا مطرح کنند . روسای ساواک ، اداره دوم ، شهربانی و ژاندارمری هر یک هفته ای 2 بار هر روز حق ملاقات با محمد رضا داشتند. در نتیجه همه مسائل با محمد رضا مستقیماً حل و فصل می شد.دولت گزارشی به دفتر می فرستاد و ارگان های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی هم چیز جدیدی برای گفتن نداشتندو این ماجرا تا سال 1349 ادامه داشت . بنابراین ، تا سال 1349 در ایران عملاً نظام اطلاعاتی و امنیتی هماهنگ تحقق نیافت و هرنظام و هماهنگی اگر بود توسط محمد رضا بود و نه ارگان مسئول و متخصصی. با جدی گرفتن محمد رضا در مورد شورای امنیت کشور و اهمال کاری اعضای شورا تغییرات زیر ایجاد شد : 1.به ترکیب شورای قبلی رئیس ستاد ارتش نیز اضافه شد و عملاً نام آن از «شورای امنیت کشور» به «شورای هماهنگی» تغییر کرد و به «شواری هماهنگی رده یک» شهرت یافت . 2.شورای جدیدی با نام «شورای هماهنگی رده دو» با شرکت مقامات رده 2 ارگان های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی تشکیل شد . 3.محل تشکیل جلسات هر دو شورا و مسئولیت آن (مانند سابق) با «دفتر ویژه اطلاعات» بود 4.مقرر شد که «شورای امنیت کشور» تنها در موارد خاص به دستور و به ریاست محمد رضا در کاخ تشکیل شود. بدین ترتیب فردوست «شورای هماهنگی رده دو» با ترکیب زیر تشکیل داد : 1-مدیر کل سوم ساواک 2.مدیرکل هشتم ساواک 3.رئیس اداره اطلاعات ارتش 4.رئیس ضد اطلاعات ارتش 5.رئیس اطلاعات شهربانی 6.رئیس ضد اطلاعات شهربانی 7.رئیس رکن 2 ژاندارمری 8.رئیس ضد اطلاعات ژاندارمری 9.افسر«دفتر ویژه اطلاعات» و دبیر شورا فرد فوق از میان افسران دفتر ویژه اطلاعات انتخاب شد و ثاب ماند و هیچگاه تغییر نکرد. در جلسه افتتاحیه شورای هماهنگی رده دو فردوست دستورات محمد رضا را ابلاغ کرد ، توجیحات لازم را نمود و به اشکالات اعضا ء تماماً پاسخ داد و افزود که هر مقامی نظامی از هر درجه و مقام اعم از فرمانده لشگر و ... را می توانید به جلسه احضار کنید و او موظف به حضور در جلسه و پاسخگویی است . هرمقام غیر نظامی ، ولو وزیر و هر استاندار را می توانید احضار کنید . بدین ترتیب ، هر هفته ، شنبه ها جلسات هماهنگی تشکیل می شد؛ شنبه هفته اول جلسه رده یک و شنبه هفته دوم جلسه رده دو ، صورت جلسات برای شاه ارسال می گردید و دو نسخه به طور غیر رسمی توسط سفارت های آمریکا و انگلیس اخذ میشد ولی باز اعضاء مطالب مهم را اول به محمد رضا می گفتند و سپس در شورا مطرح می کردند . که دیگر فاقد اهمیت شده بود . جلسات «شورای هماهنگی رده دو» با نظم خاص و با شرکت تمام اعضاء در دفتر تشکیل می شد و به حدی در ریز مسائل وارد می شد که تصور می رود همه مسائل امنیتی کشور را در بر می گرفت. تصمیمی که در هرجلسه اتخاذ می شد باید توسط مقام مسئول عضو شورای رده دو اجرا می گردید و نتیجه اجرا در جلسه بعد مطرح می شد . وگرنه مقام فوق برای بار اول توسط شورا مواخذه می شد و برای بار دوم به اطلاع ارتشبد فردوست می رسید. صورت جلسات 6 ماهه شورای رده یک و شورای رده دو در دفتر ویژه اطلاعات نگهداری می شد. سازمان امنیت کشور (ساواک) به طور کلی تغییراتی را که پس از 28 مرداد 1332 (و در واقع از سال 1335) در دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور رخ داد و با هدایت و نقش سرویس ها اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و انگلیس و سپس با مساعدت های سازمان اطلاعاتی اسرائیل به سمت ایجاد یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی پیش رفت ، می توان به شرح زیر خلاصه کرد : 1.عملکردهای ضدبراندازی و ضد جاسوسی از شهربانی گرفته و به ساواک داده شد . درنتیجه اداره کل سوم ساواک مسئول ضد براندازی و اداره کل هشتم ساواک مسئول ضد جاسوسی گردید . در این دوران شهربانی فقط مسئول ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون سازمان خود بود . بعدها اداره اطلاعات شهربانی مسئول جمع آوری اخبار شد و اداره ضد اطلاعات شهربانی مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون شهربانی گردید. 2.اطلاعات غیرنظامی (گرداوری اطلاعات غیرنظامی از کشورهای هدف) از رکن 2 ستاد ارتش گرفته شد و به اداره کل دوم ساواک محول گردید ، ولی رکن 2 کماکان مسئول گردآوری اطلاعات نظامی از کشورهای هدف از طریق وابستگان نظامی بود . در ساواک ، اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات جمع آوری شده توسط اداره کل دوم ارتش (همان رکن 2) بود . 3.رکن 2 ژاندارمری نیز ارتش تفکیک شد و مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون سازمان خود گردید . بعدها نیز مانند شهربانی ، رکن 2 ژاندارمری مسئول جمع آوری خبر از حوزه فعالیت خود شد و ضد اطلاعات ژاندارمری مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاوسی در درون ژاندارمری گردید . 4.اداره دوم ارتش (یا رکن 2) مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون ارتش و مسئول فعالیت های اطلاعاتی در کشورهای هدف شد و به 2 اداره اطلاعات و ضد اطلاعات تفکیک گردید . بعداً تصمیم گرفته شد که در فعالیت های جاسوسی چناچه حتی اگر یک فرد ارتشی نیز در شبکه کشف شده باشد پرونده به ضد اطلاعات ارتش محول گردد. 5.با تشکیل «شورای هماهنگی» تلاش شد که به مجموعه ارگان های اطلاعاتی و امنیتی نظام و سیستم داده شود و برنامه ریزی در کار آن ها راه یابد . 6.«دفتر ویژه اطلاعات» باید هم به عنوان مسئول و مدیر شوراهای هماهنگی و هم به عنوان مرکز و مغز اطلاعاتی و امنیتی کشور عمل می نمود. طبق این وظیفه ، ادارات کل سوم (ضد براندازی) ، هشتم (ضد جاسوسی غیرنظامی) و هفتم (بررسی اطلاعات غیر نظامی از کشورهای هدف) ، اطلاعات ارتش ، اطلاعات شهربانی و رکن 2 ژاندارمری کلیه اطلاعات غیرعملیاتی خود را به «دفتر ویژه اطلاعات» تحویل می دادند . در عین حال ، دفتر در صورت لزوم میان ارگان های فوق نیز تبادل اطلاعات می نمود . وزرات اطلاعات سابق نیز اخبار رادیویی جهان و مقالات مطبوعات جهان درباره ایران را به «دفتر ویژه اطلاعات» ارسال می داشت . هرچند این اقدام تا حدودی در ایجاد یک نظام اطلاعاتی موثر بود ، ولی هیچ گاه شوراهای هماهنگی و دفتر ویژه اطلاعات در عمل نتوانست واقعاً قلب و مغز اطلاعاتی و امنیتی کشور گردد و در واقع امر آنچه پیاده شد تنها یک کاریکاتور نظام اطلاعاتی و امنیتی بود و نه بیشتر . در ایران پیاده کردن یک سیستم مشابه «کمیته مشترک اطلاعاتی» انگلستان عملاً غیر ممکن بود . قدرت مطلقه محمدرضا مانع اصلی بود و همین شیوه او توسط روسای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی (به ویژه ساواک) تقلید می شد.روسای ساواک و سایر دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی مستقیماض با محمد رضا ارتباط داشتند و مسائل خود را با او حل و فصل می کردند و تصمیم ها گرفته می شد بدون آنکه در «شورای هماهنگی» مورد بررسی تخصصی قرار گیرد . ارگان های متعددی که می توانست به «دفتر ویژه اطلاعات» جامعیت اطلاعاتی دهد در شوراهای هماهنگی شرکت نداشتند . در انگلستان ، وزرای مربوطه عضو مرکز اطلاعات هستند ، درحالی که محمدرضا شرکت وزیرخارجه را در جلسات شورای عالی هماهنگی منع کرد و مسقیماً خودش با او رابطه داشت . در مسائل عشایری هم دربار یک سازمان عشایری داشت که تابع وزیر دربار بود . مرکزاطلاعات کشور فاقد ارگان های تخصصی جانبی بود و عملاً به دلیل فقدان این کمیسیون ها به جا آن که «مغز» اطلاعاتی و امنیتی کشور باشد و سیاست های مربوطه را تنظیم و به رئیس کشور پیشنهاد کند ، تنها و تنها یک مرکز میکانیکی دریافت و گردآوری و تنظیم اطلاعات و انتقال آن به محمد رضا بود و این محمد رضا بود که در همه چیز تصمیم می گرفت و سیاست گذاری می کرد . منابع : صفحات 334 تا 346 کتاب تاریخ ارتش ایران نوشته غلامرضا علی بابایی ادامه دارد .. بخش بعد : دفتر ویژه اطلاعات گردآوری و تنظیم عادل خدرخوجه کپی این مطلب بدون ذکر نام نویسنده شرعا و عرفا حرام می باشد فقط برای military برای تشکر کافیست فقط فاتحه ای جهت روح شهدای کشور عزیزمون و پدر عزیزم بفرستید
  25. 0 پسندیده شده
    در مورد نظراتی که پیشنهاد حمله به آب شیرین کن های عربستان رو می دهند ... شیعیان علی که هر سال در غم شهادت امام حسین ( ع ) بر سینه می زنند و بر تظنگی ایشان و اهل بیتش سوگواری می کنند ، حتی در جنگ با شقی ترین دشمنانشان هم آب را از آنها دریغ نمی کنند در جنگ صفین ، سپاه معاویه پیش دستی کرد و با رسیدن به نهرهای آب مانع از رسیدن آب به سپاه شامام شد ، پس از مطلع شدن در این باره ، امام علی خطبه ای خواند و سپاهیانش توانستند با حمله ای سپاه دشمن را از نهرها هزیمت کنند ولی امام دستور داد که بگذارند سپاه معاویه از آب استفاده کنند ...