[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. چنگالهای تیز ققنوس برنامه تبدیل موشکهای هوابه هوای دوربرد فینیکس به گونه سطح به هوا موشک هوابه هوای دوربرد AIM-54 فینیکس برای 4 دهه متوالی ،جنگ افزار اصلی ناوگان جتهای برتری هوایی اف-14 تامکت نیروی دریایی ایالات متحده ( و هم اکنون نیروی هوایی ایران ) بشمار می رفت و می رود ، ولی کمتر کسی اطلاع دارد که نیروی دریایی ارتش آمریکا ، در مقطعی ، درصدد بود تا نسخه متفاوتی از این موشک مشهور را برای شلیک از روی شناورهای رزمی مستقر نماید. در واقع پروژه ناکام Sea Phoenix ضمن تبدیل موشک ، شامل نصب مجموعه کاملی از رادار هدایت آتش AWG-9 بر روی شناورهای رزمی بود که حتی تا مرحله شلیک آزمایشی نیز پیشرفت نمود . ابعاد غول آسای موشک دوربرد هوابه هوایی AIM-54A در مقایسه با خدمه حاضر در تصویر کاملا مشخص است مفهوم اولیه فینیکس دریاپایه ، در اواسط دهه هفتاد میلادی بعنوان جایگزینی مناسب برای نسخه های اولیه سامانه دفاع هوایی دریاپایه سی اسپارو ( نسخه ای از موشک هوابه هوای AIM-7) پیشنهاد گردید . درآن زمان ، فینیکس هواپایه ، به همراه اف-14 های نیروی دریایی در خط مقدم درگیری مستقر بودند و مجموعه سامانه کنترل آتش قدرتمند AWG-9 نیز در پشتیبانی این دو قرار می گرفت تا تهدید اصلی بر علیه ناوگروه های هواپیمابر یعنی موشکهای کروز ضد کشتی نیروی دریایی ارتش شوروی و بمب افکن های حامل آنها را خنثی نماید . آنتن و سامانه AWG-9 جنگنده اف-14 با این حال ، منشاء موشک فینیکس را می توان فراتر از برنامه ترکیبی اف-14 و آگ ناین دانست ، چرا که پیشتر ازاین ، برنامه AAM-N-10 نیروی دریایی و گونه طراحی شده برای نیروی هوایی یعنی موشک GAR-9 وجود داشت ،اما در نهایت دچار ناکامی گردید . بدین ترتیب ، به منظور پر کردن شکاف تهدید موشکهای کروز روسی ، یک برنامه طراحی جدید به منظور جایگزین نمودن این موشکها توسط شرکت هیوز به سال 1962 آغاز شد که نخستین موشک تولید شده در این برنامه در 8 سپتامبر 1966 از یکفروند هواگرد NA-3A اسکای واریور برفراز میدان تیر موشکی نیروی دریایی در اقیانوس آرام شلیک گردید که در نهایت امر با تبدیل شده به برنامه AIM-54A و ترکیب با پروژه اف-14 ، به سال 1974 عملیاتی شد . تست موشک فینیکس علیه یک هدف پرنده QF-4 سال 1983 اما در حالی که ترکیب اف-14 و فینیکس با پرواز از روی عرشه اوهواپیمابر قرار بود تا یک لایه محافظتی برای ناوگروه های هواپیمابر ایجاد کند ، برنامه سی فینیکس بر روی خود ناو نصب میشد تا یک حلقه دفاعی محکم ولی نزدیکتر اما همچنان دوربرد را در برابر هر گونه هواگرد یا موشک کروز مهاجم ایجاد نماید تا اگر موشکی از لایه اول ( تامکت- فینیکس ) عبور نمود ، بتوان از ناوگروه دفاع نمود . براساس برنامه طراحی شده ، نیروی دریایی می بایست بر روی هر ناو ، سه سامانه (پرتابگر) نصب می نمود تا پوشش 360 درجه برای شناور فراهم شود ،اما هرکدام از این پرتابگرها ، بطور مستقل قادر به عملیات بودند که شامل یک لانچر 12 تایی برای موشک فینیکس ، یک رادار AWG-9 بعلاوه کنترل ها و نمایشگرهای مختلف برای کار با آن بود . نخستین تست موشک فینیکس ، سال 1966 براساس طراحی اولیه ، تکنسین های نیروی دریایی و شرکت سازنده ، انتظار نداشتند که نصب سی فینیکس بر روی ابرحامل های هواپیمابر یا سایر شناورهای رزمی مشکلات زیادی ایجاد کند . براساس داده های شرکت هیوز که مسئولیت تولید رادار و موشک را بصورت توامان داشت ، چیزی در حدود 27 جزء از 29 جزء سامانه اصلی را می شد به کشتی اضافه کرد بدون اینکه نیازی به تغییرات زیاد داشته باشد . درواقع ، گونه دریایی فینیکس مزیتهای قابل توجهی از جمله توانایی درگیری با چندهدف بطور همزمان را در اختیار داشت . ازاین گذشته ، AWG-9 می توانست تا 24 هدف را بطور همزمان و بصورت اسکن در حالت جستجو کشف و شش هدف را براساس اولویت انتخاب و با آن درگیر شود . راست : لود سنگین تامکت ، شش تیر موشک فینیکس که گفته میشود در این آرایش ، مانور پذیری اف-14 تا حدودی کاهش می یافت چپ : لود استاندارد تامکت ( اف-14 جلویی ) ، 4 تیر فینیکس ، دو تیر اسپارو و دوتیر سایدویندر ( نیروی هوایی ایران ) بدین ترتیب ، در حالی که اف-14 تنها شش تیر فینیکس با خود حمل مینمود ( در سنگین ترین لود ممکن ) و 4 تیر موشک در حالت عادی ، نسخه دریاپایه بصورت بالقوه میتوانست با اهداف بیشتری وارد نبرد گردد .علاوه براین ، موشک AIM-54 حتی در حالت دریاپایه نیز عملکرد بسیار چشم گیری از خود نشان می داد . بدین معنی که موشک در حالت هواپایه ، با سرعتی در حدود 4.3 ماخ می توانست در یک برد 72.5 مایل دریایی با هدف درگیر شود ،و اگر چه در نسخه دریاپایه ، این مقدار کمتر می بود ،اما همچنان سلاح مرگباری بشمار می رفت . مراحل بارگذاری موشک RIM-7P در مقام مقایسه ، موشک AIM-7F اسپارو ، هواپرتاب ، بردی در حدود 38 مایل دریایی دارد که این رقم برای موشک RIM-7P سی اسپارو به 14 مایل می رسد . با این وجود ، علیرغم کاهش برد فینیکس دریاپایه ، بدلیل وزن سنگین 1000 پاوندی آن ، واضح بود که عملکرد بسیار بهتری از سی اسپارو به نمایش می گذاشت . در نبردهایی که در بردهای نزدیک بوقوع می پیوست ، فینیکس هواپرتاب از رادار فعال خود استفاده می کرد که این برای نسخه دریاپایه نیز صدق می نمود در حالی که گفته شده حداقل برد درگیری فینیکس دریاپایه چیزی در حدود 2 ناتیکال مایل می بود . مراحل بارگذاری موشک RIM-7P برنامه نهایی شده برای نصب ترکیب سی فینیکس و AWG-9 بر روی شناورهای رزمی چندان با نمونه هواپایه تفاوت نداشت ، اما قرار بود پس از تایید اولیه ، قابلیتهای بیشتری بدان اضافه گردد. در شکل نهایی شده طرح به سال 1977 ، قراربود تا به موشک فینیکس یک بوستر اضافه شود تا کاهش برد تا حدی جبران گردد که این احتمالاًهمان تغییراتی بود که هیوز می بایست انجام میداد . شلیک موشک RIM-7P در جریان تستهای صورت گرفته در مرکز آزمون های نیروی دریایی در چاینالیک کالیفرنیا ، گونه استاندارد سی فینیکس مسافت 13.5 مایلی را در 90 ثانیه طی نمود ، هر چند عملکرد موشک در حوزه هایی نظیر مرحله جداشدن از پرتابگر و جنبه های ایمنی آن مورد بررسی قرار نگرفت ،در حالی که بطور همزمان ، چهاردهمین نسخه مجموعه AWG-9 ویژه دریا نیز در حال تولید بود . پی نوشت : 1- ادامه دارد 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  2. MR9

    IRIAF & Mirage F-1

    بسم ا... رزمایش آبان 1400 ارتش پی نوشت : قابلیتهای رزمی میراژهای نیروی هوایی همچنان در هاله ای از ابهام !!!!!!
  3. گستراندن بالهای عقاب رونمایی از قابلیت حمل 5 تیر موشک پنهانکار JASSM بر روی جنگنده- بمب افکن F-15E استریک ایگل نیروی هوایی ارتش ایالات متحده به منظور افزایش قابلیتهای ضربتی پنهکار خود ، برای نخستین بار ، اقدام به تجهیز یکفروند جنگنده- بمب افکن F-15E استریک ایگل خود به موشکهای کروز هوابه سطح دورایستای ای جی ام-158 بعنوان بخشی از یک برنامه اثباتگر مفهومی در پایگاه هوایی اگلین نمود. اگر چه این روند هنوز در مراحل آزمایشی قرار دارد ، اما نیروی هوایی درصدد است تا بتدریج ناوگان ایگل های ضربتی خود را به این قابلیت مجهز نماید . اگر چه نیروی هوایی تا کنون بخشی از جزییات پروژه موسوم به Strike Rodeo را اعلام نموده ،اما تحلیلگران معتقدند که تجهیزناوگان اف-15 های نیروی هوایی به این مهمات جدید ، به صورتبندی های کوچک ایگل اجازه میدهد تا بخشی از ماموریتهای محوله به بمب افکن های سنگین را بر عهده گیرند ،در حالی که بطور همزمان ، برنامه مسلح سازی بمب افکن های بی-1 بی لنسر به تعداد بیشتری از این موشک ( اضافه شدن 12 مقر خارجی حمل مهمات کروز در کنار 24 مقر موجود در دهلیز داخلی این بمب افکن ) نیز در جریان است . با این حال ، براساس یکی از چند پیشنهاد مطرح شده در این برنامه ، نیروی هوایی می بایست صورتبندی های کوچک اف-15 را جایگزین اعزام یک بمب افکن حامل موشکهای فوق الذکر نماید . https://www.aparat.com/v/WSv3H به گفته یکی از سخنگویان نیروی هوایی ، این روش جدید ، اندازه و پیچیدگی حمله به اهداف فوق حفاظت شده را کاهش میدهد ،در حالی که خطرپذیری اجرای چنین ماموریتهایی در سراسر اسکادران های نیروی هوایی توزیع می شود . در عین حال ، این صورتبندی ها قابلیت دفاع از خود تا رسیدن به نقطه شلیک را با مسلح شدن به موشکهای هوابه هوا در اختیار خواهند داشت . دریچه و دهلیز داخلی بمب افکن بی -1 بی و گردونه حمل موشکهای کروز AGM-158 علیرغم جذابیت آشکارو پنهان این طرح ، تاکنون هیچ کدام از جتهای نیروی هوایی قابلیت حمل بیشتر از 2 تیر از موشک فوق را بدست نیاورده اند ، در نتیجه یک مطالعه اختصاصی برای بررسی امکان حمل تعداد بیشتری از این موشک توسط جنگنده های اف-15 کلید خورد . در همین راستا ، بررسی ها نشان داد که جنگنده- بمب افکن F-15E در پیکربندی استاندارد خود ، همزمان با نصب مخازن سوخت تطبیقی (CFT) امکان حمل تعداد بیشتری از این موشکها را در جایگاه های تسلیحاتی خود ندارد . با در نظر گرفتن این موضوع ، تکنسین های فنی پایگاه هوایی اگلین ، یک ابزار جدید را ابداع نمودند که به ایگل اجازه میدهد تا موشکهای JASSM را در بخش انتهایی جنگنده بارگیری نماید . این مساله باعث گردید تا دفتر برنامه ریزی نیروی هوایی به محض اطلاع از این روند ، بسرعت بودجه لازم برای آغاز برنامه فراهم آورده که این امر باعث شد تا تنها 5 ماه پس از ایده پردازی اولیه ، پروژه فوق کامل شود . سرهنگ مایک بنیتز ، رئیس ستاد تیپ هوایی ( وینگ ) پنجاه و سوم نیروی هوایی در این ارتباط ، سرهنگ مایک بنیتز ، رئیس ستاد تیپ هوایی ( وینگ ) پنجاه و سوم نیروی هوایی چنین معتقد است : " در واقع ، هیچ کسی به ما دستور نداد که دنبال چنین کاری برویم ، ولی حقیقت آن است که ما تشخیص دادیم و فرصت را مغتنم شمردیم و بطور طبیعی ، این ایده ، صورت عمل بخود گرفت . در ابتدای امر به این پروژه با نگاه های خاصی نگریسته می شد ، همه می خواستند ببینند که این کار در نهایت انجام میشود یا نه . بر همین اساس ، هیچکدام از تکنسین های درگیر ، عقب نشینی نکرد و درنهایت کار انجام شد . با توجه به این مساله ، این ایده ، یک تلاش نوآورانه برای اسکادران های نیروی هوایی با نتایج درخشان تاکتیکی و راهبردی است . این توانایی جدید پس از اجرایی شدن بر روی ناوگان موجود ، گزینه های جدیدی را در اختیار فرماندهان نظامی قرار میدهد تا با غافلگیری بیشتری ، اهداف را در درون خاک دشمن ، زیر ضربه قرار دهند . " بدین ترتیب ، با وجود آزمایشی بودن این ایده ، به نظر می رسد که بخشی از ناوگان ایگل های نیروی هوایی مسلح به JASSM در سالهای اخیر حملات غافلگیرانه ای را بر علیه عناصر تروریستی داعش بخصوص بر علیه ابوبکر بغدادی (اکتبر 2019) انجام داده است . درواقع ، مدت بسیار کوتاهی پس از انتشار خبر استقرار چند فروند جنگنده –بمب افکن اف-15 مسلح به JASSM در اردن که از مبداء پایگاه نیروی هوایی سلطنتی لیکن هیث اعزام شده بودند ، خبر حمله به اهدافی در داخل خاک سوریه ، به بیرون درز نمود . موشکهای کروز هوابه سطح پنهاکار ای جی ام-158 ای با بردی در حدود 330 مایل (531 کیلومتر ) و وزنی در حدود 2250 پاوند ( 1020 کیلوگرم ) در این سری حملات استفاده شدند که در نوع خود ، جالب به نظر می رسد . ولی در حالی که انتخاب موشکهای کروز پنهانکار گران قیمت برای چنین حملاتی چندان توجیه پذیر نیست ، اما برد قابل توجه این مهمات ، به اندازه کافی جتهای حامل این موشک را از برد موثر سامانه های دفاع هوایی موجود در منطقه هدف ( شامل روسیه ، سوریه و ترکیه ) دور نگاه خواهد داشت . در همین حال ، در سایر بخش ها ، خدمه استریک ایگل های نیروی هوایی در حال فراگیری تاکتیکهای جدیدی برای کاربرد JASSM برای درگیری های آینده هستند ، چنانکه اخبار درز کرده از داخل نیروی هوایی حاکی از آن است که خدمه نیروی هوایی آمریکا ، بشکل فشرده در حال آموزش شیوه حمله به اهداف دشمن با استفاده از JASSM در منطقه بالتیک که محل استقرار متراکمی از سامانه های رزمی ارتش روسیه هستند ، بوده تا چتر منع منطقه ای / ضد دسترسی روسها را خنثی نمایند . برهمین اساس ، در اوایل سال 2021 تصاویری جدید از یکفروند جنگنده –بمب افکن F-15E مسلح به موشکهای هوا به سطح AGM-185B یا بعبارت بهتر JASSM-ER به منظور تکمیل آزمایشات در میدان تیر وایت سندز نیومکزیکو مشاهده شد که در این مساله را وارد مرحله جدیدی نمود . این مهمات جدید که در سال 2014 وارد خدمت شد ، از ابتدا تنها بر روی بمب افکن های بی -1بی قابل استفاده بود ولی تطبیق این موشک با ایگل در سال 2018 و رساندن آن به قابلیت عملیاتی کامل در سال 2021 نشان از مرحله ای جدید در حملات هوایی به نظر می رسد . مضاف براین ، خانواده موشکهای JASSM امروز طیف متنوعی از ماموریتها شامل ضد کشتی ، ضد کشتی برد بلند ( LRASM) در گونه AGM-158C نیز به جای موشکهای بازنشسته شده AGM-86C/D را برعهده دارد ، در حالی که ناوگان بمب افکن های بی-52 نیروی هوایی نیز بتدریج مهمات JASSM را جایزیگن موشکهای کروز CALCM نموده اند . راست : نمای پشتی جنگنده F-15E استریک ایگل مجهز به مخازن سوخت تطبیقی و پایلون های ویژه حمل AGM-158 چپ : رونمایی از ایگل مسلح به 5 تیر AGM-158 بیست و یکم ماه مه 2021 علاوه بر این ، در آینده نیروی هوایی وجتهای F-15E به احتمال بسیار زیاد یک نسخه دوربردتر از JASSM را با شناسه ای جی ام-158 دی (JASSM-XR) دریافت خواهند نمود که میتواند اهدافی را در فاصله 1000 مایلی ( 1609 کیلومتر ) مورد اصابت قرار دهد . در مجموع ، ظهور تسلیحات گونه JASSM در زمان بسیار مناسبی صورت گرفته ، زیرا پیکربندی اف-15 از اطمینان پذیری رزمی قابل توجه و همچنین معماری قابل انعطاف برای بروزسانی های جدید برخوردار است تا جایی از هم اکنون ، گونه EX کاندیدای حمل 5 تیر JASSM نیز هست . در نتیجه ، با توجه به این که پروژه Strike Rodeo به ایگل اجازه می دهد تا پنج تیر ازاین جنگ افزار را با خود حمل کند ، دلیل دیگری برای حفظ این پیکربندی رزمی برای سالهای متمادی به منظور اجرای حملات دوربرد قابل ذکر به نظر نمیرسد . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./
  4. قابلیت تحرک یا قدرت آتش / حفاظت ، مساله این است !!!! زره پوش سنگین T-35 A ، سال 1936 ، مرکز آموزش زرهی ، خارکف زره پوش سبک BT-7 سری 2 ، استتار زمستانی ، زمستان 1939 جنگ زمستانی اتحاد شوروی - فنلاند ، در ماه های منتهی به آغاز جنگ دوم جهانی، یکی از ناشناخته ترین درگیریهای نظامی و در عین حال یکی از عبرت آموزترین مخاصمات در اروپا بشمار می آید . این جنگ ، از جهات گوناگون ، مورد بررسی کارشناسان نظامی قرار گرفت . از یک سو ، بیلان ارتش سرخ ، این تصور را در میان افسران OKW ، بوجود آورد که هسته اصلی رهبری نظامی روسها ، توانایی چندانی در طرح ریزی و اجرای عملیات نظامی ندارد . از سویی دیگر ، همین تصوردر ذهن ژنرال تیموشنکو ( بعنوان رهبر عملیات نظامی علیه فنلاند ) ، البته به شکل محدودتر بوجود آمد و همین مساله ، وی را وادار نمود تا تغییرات گسترده ای در ارتش و بویژه نیروی زمینی بوجود آورد . بنابراین ، با توجه به تجارب بدست آمده در جنگ زمستانی ، خط تولید زره پوش های سبک به نفع تولید زره پوش های سنگین تغییر یافت. اما تانکهای جدید ، بواسطه عجله ستاد ارتش برای دراختیارگرفتن سریع تجهیزات ، از قدرت تحرک چندانی برخوردار نبودند . اما بدلیل قدرت آتش بالا و سطح حفاظت مناسب ، قادر بود تا با حفظ قابلیت اجرای عملیات رزمی در زمستان ، خطوط دفاعی دشمن را درهم شکنند . با این حال ، شکست ارتش فرانسه در سال 1940 و نقش زره پوش های سبک آلمانی در پیشروی سریع به داخل خاک فرانسه ، موجب شد تا ستاد کل ارتش سرخ ، مجددا" بر تولید زره پوش های سبک تاکید نماید . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  5. بسم ا... سلاح انتقامی شماره-یک https://www.aparat.com/v/NfQ7s پی نوشت : ویدئو از تابناک ...
  6. ویدئوی منتسب به عملیات نیروی دریایی سپاه - 12 آبان 1400 https://www.aparat.com/v/VI2Tj/ویدئوی_منتسب_به_عملیات_نیروی_دریایی_سپاه_-_12_آبان خوب هست نسبتاً ، بالگرد با استتار خاکستری ویژه عملیات دریایی ، اسکیدهای مجهز به فرود اضطراری روی آب و...
  7. بسم ا... به نظرم بحث خیلی گسترده تر از یک ربایش ساده است ... اگر مبنای ما وقوع حادثه در دریای عمان باشد ( اگر چه تا الان از تناژ کشتی و مقصد و مبداء و حجم محموله و.... ) خبری نداریم ، ولی این را در نظر بگیرید که شاید بحث تست محاصره دریایی ما باشد . بنده معمولا بدترین سناریو را در نظر می گیرم با توجه به اینکه بحث فروش نفت به چین جدی تر از گذشته هست ، آمریکایی ها احساس می کنند ایران با فروش نفت می تواند بیشتر در برابر تحریم ها بایستد ، در نتیجه در مذاکرات سرسختی بیشتری از خودش نشان خواهد داد . این حرکت ها که به نوعی تست هست که اگر جواب بگیرند ، آن وقت کار سخت تر میشود برای ما پی نوشت : اینها همه فرضیه هست و باید بیشتر بررسی بشود
  8. بسم ا... فعلا خبر این هست https://www.mehrnews.com/news/5342914/برخورد-قاطع-سپاه-با-ناو-جنگی-آمریکا-در-آب-های-جنوبی-ایران اخیرا در پی رفتار غیر حرفه‌ای ناو جنگی آمریکا در آب‌های جنوبی کشور، قایق‌های تندروی سپاه پاسداران واکنشی قاطع نشان داده که پس از این ماجرا ناو آمریکایی صحنه را ترک می‌کند. ================= به گزارش همشهری‌آنلاین به نقل از فارس، با اقدام به موقع و مقتدرانه جان برکفان دلاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عملیات دزدی دریایی و سرقت نفت ایران توسط آمریکا ناکام ماند. آمریکا در این اقدام یک 1- نفتکش را که حامل نفت صادراتی ایران بود در آب های دریای عمان مصادره کرد و با انتقال محموله نفت آن به یک نفتکش دیگر آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کرد. همزمان دلاورمردان 2- نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلی برن بر روی عرشه نفتکش آن را به تصرف خود درآوردند و آن را به سوی آب های سرزمینی ایران هدایت کردند. 3- در ادامه نیروهای آمریکا با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند 4- اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه نیروهای جان برکف سپاه ناکام ماندند. 5- نیروهای آمریکایی مجددا با استعداد بسیار و با استفاده از چند ناو جنگی بیشتر تلاش کردند مسیر حرکت نفتکش را سد کنند که باز هم موفق نشدند. این نفتکش هم اکنون در آب های سرزمینی کشور عزیزمان است. https://www.hamshahrionline.ir/news/635739/جزئیات-برخورد-نیروی-دریایی-سپاه-با-ناوهای-آمریکایی-شکست-دزدی
  9. بخش دوم و پایانی محدودیتها ، بلای جان 2اس15 براساس برنامه های اولیه ، آزمایشهای اولیه دولتی این سلاح خودکششی قرار بود از اوایل سال 1979 آغاز شود ،اما بدلیل مشکلات تولید این آزمایشها ، دو سال به تعویق افتاد و پس از بروز مشکلات جدیدتر ، به سال 1983 روند آهسته تری به خود گرفت و در حالی که نتایج آزمایشها ، مبهم بود ، نمونه های تولیدی به دپوهای ارتش منتقل گردید . در واقع ، شاسی این توپ به دلیل سابقه عملیاتی بودن ، چندان مشکلی نداشت و سلاح اصلی نیز بدلیل اینکه نمونه های کششی آن ، به قدر کافی تست شده بودند ، نمی بایست مشکلی در جریان آزمایش ها بوجود می آوردند . با این حال می توان چنین تحلیل نمود که علیرغم تولید 3 دستگاه اولیه تا سال 1985 و نبود هیچگونه توصیه برای پذیرش سریع و راه اندازی خط تولید ، ظهور سخت افزارهای زرهی جدید که به زره های ترکیبی در بخش پیشانی مجهز بودند ، باعث گردید تا ارتش شوروی به این نتیجه برسد که توپهای با کالیبر 100م.م قابلیت درگیری موثر با این اهداف را نداشتند و همین امر باعث تعطیلی خط تولید این نمونه گردید . با اعلام تطیلی پروژه ، سامانه های جدید بطور کامل از روی شاسی های تولید شده برچیده شد و همه نمونه ها به مرکز ذخیره سازی ارتش ارسال گردید ، هر چند یک نمونه از این خودرو در سال 2020 بازسازی و در نمایشگاه دائمی "پیروزی " در نیژنی نووگراد به نمایش گذاشته شد ،اما مهمترین جزء این خودرو ، یعنی رادار کنترل آتش از روی آن حذف گردید . مکان یاب توپخانه اگرچه خودروی ضد تانک خودکششی 2اس15 هرگز وارد خط تولید نشد ، اما این مساله مانع از ارزیابی سامانه ها و ایده های جدید مطرح شده برای آن نگردید ، چنانکه ارتش شوروی تصمیم گرفت تا از سامانه 1A32 برای بهینه نمود عملکرد واحدهای توپخانه خودکششی خود استفاده نمود . بدین ترتیب ، در حالی که سامانه های اپتیکی در شرایط اقلیمی خاص نظیر تاریکی ، بارندگی ف گردو غبار و دود دچار محدودیت عملکرد می شوند و این بطور خودکار بر دقت آتش تاثیر منفی برجای می گذارد ، کاربرد فاصله یابهای لیزری اولویت پیدا می کند ، اما سامانه 1A32 ضمن قرارنگرفتن تحت تاثیر شرایط بد اقلیمی ، قابلیت تعیین جهت و فاصله تا هدف را با دقت بالایی به خدمه میدهد که انتقال این داده ها به یک رایانه بالستیک میتواند دقت سلاح را تا حد بسیار زیادی افزایش دهد . حتی استفاده ترکیبی از سامانه های اپتیکی و 1A32 پتاسیل دقت آتش را به شکل شگرفی بالا خواهد برد . با تمامی مزیتهای نامبرده ، این سامانه چندان بی عیب نیز نیست . آنتن این سیستم درست در بخش جلوی برجک قرار می گرفت و بدلیل عدم وجود هرگونه پوشش محافظتی ،در برابر اصابت گلوله و ترکش بسیار آسیب پذیر بود ، ضمن اینکه تهدید بسیار خطرناکتر ، یعنی جنگ الکترونیک دشمن نیز باعث میشود تا ریسک اتلاف مهمات نیز پدید آید . توپ 2A29R Ruta از نمای پشت . به سامانه 1A31 در سمت چپ این توپ دقت کنید ! پتانسیل تحقق نیافته به لطف کاربرد سامانه هدایت آتش راداری ، قرار بود تا توپ ضد زره خودکششی 2اس15 کیفیت رزمی قابل ملاحضه ای را به نمایش گذارد ،اما بدلیل تاخیرهای پی درپی ، پس از شروع آزمایشها ، این سیستم دیگر الزامات صحنه نبرد را برآورده نمی ساخت و این چشم انداز برنامه را تیره و تار ساخت .،اما توسعه سامانه کنترل آتش راداری این برنامه ، برای استفاده در سیستم های جنگ افزاری جدید ، روندی امیدوار کننده بود . در واقع درست بلافاصله پس از توقف این پروژه ، ایده نصب مکان یاب توپخانه بر روی توپهای سنگین خودکششی نیز به محاق رفت ،اما با آغاز برنامه ساخت توپ Coalition-SV این ایده دوباره مورد توجه قرار گرفت با این تفاوت که از این رادار برای اندازه گیری سرعت پرتابه ها و نه جستجوی اهداف ، استفاده شود . شاید در آینده ، سامانه های جستجوی کامل تری براساس مفهوم ترکیبی اپتیک – رادار پدید آید ، اما تا کنون ، تنها سامانه ضد زره خودکششی 2اس15 بدان مجهز شده است . پی نوشت : 1- بن پایه 2- بن پایه 3--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  10. مقدمه در طول دهه هفتاد میلادی با تغییر صحنه رزم زمینی و افزایش تهدیدات هوایی علیه واحدهای زرهی ،ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق ، بتدریج الزامات جدیدی را برای طراحی و تولید تسلیحات ضد تانک تعریف نمود که این روند به ایجاد فلسفه جدید بکارگیری توپهای ضد تانک خودکششی منجر گردید که نیازهای مهمی نظیر تحرک ، قدرت آتش و دقت را برطرف می نمود و به یگانهای ضد زره نیروی زمینی اجازه میداد تا با ترکیب این ویژگی ها ، اهداف مهاجم را در بردهای قابل توجه مورد اصابت قرار دهند . بنابراین ، با درنظرگرفتن موارد فوق ، طی دستورالعملی به مجتمع های صنعتی – نظامی اتحاد شوروی سابق ، این نیازها اعلام گردید که درنهایت در 17 ماه مه 1976 وظیفه طراحی یک توپ ضد تانک خودکششی سبک وزن با کالیبر 100 م.م به شرکتهای مربوطه واگذار گردید که با الزام وجود سامانه کنترل آتش راداری خودکار ، نام رمز "Norov" بدان اطلاق شد . این توپ ضدزره خودکششی که برپایه پیکربندی هویتزرخودکششی 2اس1 طراحی شده بود ، توسط کارخانه یورگا در دست طراحی قرار گرفت ، در حالی که قرار شد تا سامانه هدایت آتش خودکار راداری آن توسط دفتر طراحی استرلا ( مستقر در تولا) ساخته شود . نمونه اولیه 2اس15 پس از اتمام مراحل طراحی توسط شرکت KB آرسنال می بایست مونتاژ می شد ،اما روند پیچیده تولید این نمونه باعث گردید تا معرفی آن تا سال 1981 به تعویق بیافتد . پس از معرفی نمونه اولیه ، آزمایشات استاندارد ارتش از سال 1983 کلید خورد تا مشکلات و نواقص موجود درآن بررسی و برای تکمیل به شرکت سازنده اعلام گردد که این روند نیز تا سال 1985 بطول انجامید . اما معرفی گونه های جدیدی از سخت افزارهای زرهی تا میانه دهه هشتاد میلادی ، باعث گردید تا دیگر مهمات استاندارد این توپ در برابر پوشش های حفاظتی پیشرفته کارایی خود را از دست بدهد که بدین ترتیب ، خط تولید آن در دسامبر 1985 بطور کامل تعطیل گردید . هویتزرخودکششی 2اس1 یک مفهوم جدید در دنیای تسلیحات ضد زره قابلیت ها و ویژگی های رزمی هر سامانه توپخانه ای ، بواسطه بررسی عوامل مختلفی قابل تحلیل است که دراین میان ، تجزیه و تحلیل سامانه های بصری آن از اولویت بالایی برخوردار می باشد . بطور سنتی ، هدفگیری از ابتدای ظهور سیستم های توپخانه مدرن با سامانه های اپتیکی انجام می پذیرفته بود ،اما گزینه های با مزیتهای بهتر نیز قابل بررسی است که در میان گونه های معرفی شده تاکنون ، محصول روسی 2 اس 15 که در دهه هفتاد میلادی در رده توپخانه ضد زره خودکششی ( self-propelled anti-tank gun /SPTP) قرار می گرفت و به سامانه های کنترل آتش راداری مسلح می شد ، بلحاظ فلسفه اولیه طراحی جالب توجه بشمار می رفت . اصول جدید رزمی برای صحنه نبرد تازه در اواسط دهه هفتاد میلادی ، ارتش شوروی سابق بتدریج احساس مینمود که نیازمند یک سامانه جنگ افزاری سبک خودکششی است که بتواند سد دفاعی محکمی در برابر ستون های تانک دشمن ایجاد کند ، در نتیجه برای پاسخ به این نیاز ، دپارتمان موشکها و توپخانه ارتش ، تعریف مفاهیم و الزامات تاکتیکی و فنی مورد نیاز را برای تولید چنین سیستمی را در دستور کار خود قرار داد که منجر به تولد چند ایده جالب شد . در میان انبوه ایده های ارائه شده ، پیشنهاد طراحی یک توپ خودکششی ضد تانک بر روی یک پیکربندی امتحان پس داده با حداقل زمان مورد نیاز برای تولید از همه جالب تر به نظر آمد ، چراکه باعث میشد تا در عین اطمینان پذیری بالا ، ساده بودن بکارگیری و تعمیر و نگهداری را در خطوط مقدم فراهم می نمود . این خودروی رزمی جدید با مسلح شدن به یک قبضه توپ با کالیبر 100 م.م برای اجرای آتش دقیق به یک سامانه کنترل آتش دوگانه اپتیکی و راداری نیز مجهز می گردید . در واقع امر ، یکی از دلایل نصب سامانه راداری ، کشف خودروی های زرهی مهاجم از فاصله 3 کیلومتری ، ردیابی آن در فاصله 2 کیلومتری و در نهایت اجرای آتش در محدوده برد سلاح بود . با توجه به روند فوق الذکر ، کمیسیون نظامی – صنعتی شورای وزیران اتحاد شوروی ،در ماه مه 1976 این الزامات را تایید و پروژه جدید با دریافت شناسه Norov شروع شد . با توجه به حساسیت برنامه ، کارخانه ماشین سازی یورگینسکی بعنوان پیمانکار اصلی پروژه درنظر گرفته شد و تجهیزات راداری کنترل آتش نیز از کارخانه استرالا در تولا سفارش داده شد و درنهایت مرکز تحقیقاتی بیوروستینک روند کامل برنامه را تحت نظارت خود گرفت . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، آزمایشهای دولتی می بایست از سال 1979 آغاز میشد ، در نتیجه اتمام برنامه طراحی و تولید نمونه های اولیه می بایست تا سال 1977 به اتمام می رسید ،اما در این مرحله بود که مشکلات آغاز شد . درو اقع با تصمیم وزارت صنعت ، نمونه های اولیه قرار بود در کارخانه آرسنال در لنینگراد ساخته شود ،اما بدلایلی این مجموعه از عهده تولید برنیامد که این نیز به نوبه خود باعث شد تا آغاز آزمایشهای دولتی به سال 1981 موکول شود ، با این حال ، گرفتاری به همین نقطه ختم نشد و شرکتهای همکار برنامه با مشکلات مربوط به نقل و انتقال اجزاء این پروژه مواجه شدند. توپ 2A29R Ruta یکپارچه سازی و نوآوری ها براساس الزاماتی که از رده های بالا ابلاغ شد بود ، خودروی رزمی جدید می بایست بر روی پیکربندی هویتزر خودکششی 2اس1 ساخته می شد . اگر نمونه پایه هویتزر فوق مورد استفاده قرار می گرفت ، تغییر قابل توجهی در شاسی و اجزاء داخلی بوجود نمی آمد ولی برجک بطور کامل مورد بازنگری قرار گرفت تا قابلیت دریافت سلاح و سامانه های جدید را بدست آورد .بدین ترتیب ، توپ ضد زره خودکششی جدید ، بدنه هویتزر 2اس1 را به همان صورت اولیه ( زره فولادی نورد شده ) که خدمه را در برابر مهمات و ترکشهای سبک محافظت می نمود ، به ارث برد در حالی که پیشرانه دیزل YAMAZ-238N به قدرت 300 اسب بخار در میانه بدنه قرار می گرفت و گیربکس مکانیکی با دیفرانسیل جلو در کنار بدنه اصلی بدون تغییر باقی می ماند در حالی سامانه تعلیق میله- پیچشی با هفت چرخ جاده ای نیز حفظ شد . پیشرانه دیزل YAMAZ-238B سلاح اصلی این خودروی رزمی، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر 100 م.م بود که براساس توپ MT-12یا 2A29 تولید شده بود در حالی که تفاوت آن را می شد در سامانه خروج پوکه دید ، ولی مابقی اجزاء نظیر فشارشکن دهانه لوله بحالت اولیه باقی ماند . اما به مانند نوع کششی ، قابلیت شلیک خودکار نداشت و اگرچه برد رسمی آن هرگز اعلام نشد ولی گفته شده که میتوان آن را با مشخصات نمونه کششی مقایسه نمود . با این وصف ، نوآوری اصلی این پروژه مجموعه سامانه کنترل آتش رادار خودکار (ARPKUO) با شناسه 1A32 بود که برگرفته از سامانه 1A31 توپ کششی 2A29 بشمارمی رفت و بدلیل آماده بودن اجزاء اصلی ، تنها در عرض چندماه ، خط تولید آن آماده گردید.سیستم راداری کنترل آتش ARPKUO شامل یک آنتن در بخش جلویی برجک و سمت راست توپ اصلی می بود که وظیفه دریافت ، پردازش و ارائه خروجی داده ها را برعهده داشت که می بایست اهداف را در بردهای استاندارد کشف و ردیابی نموده و داده های حاصله ازآن را با بالاترین دقت ممکن در اختیار خدمه قرار دهد .بدین ترتیب ، ابعاد و وزن 2اس-15 در سطح نمونه پایه 2اس1 باقی ماند که این بدان معنا بود که 2اس15 قابلیت حرکت در سطوح ناهموار و شلیک با حداکثر دقت را بدست می آورد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ... 2--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  11. ادغام نمادین برجک بدون سرنشین بر روی تانک اصلی میدان نبرد آبرامز!!!! به گفته تیم رایان ، نماینده کنگره آمریکا ، ارتش ایالات متحده درصدد است تا برای ادغام برجکهای بدون سرنشین بر روی پیکربندی تانک اصلی میدان نبرد ام- یک آبرامز برنامه ریزی نماید . وی که درماه اوت 2021 از مرکز تولید سامانه های مشترک ارتش در لیما بازدید نمود بود ، پس از ملاقات با تکنسین های حاضردر این مجموعه ، چنین خبری را اعلام نمود .وی که از مدافعان سرسخت توسعه قابلیتهای مرکز توسعه سامانه مشترک ارتش بشمار می رود ، اخیرا از موقعیت خود در کمیته تخصیص بودجه مجلس نمایندگان استفاده نمود تا یک سرمایه 65 میلیون دلاری را برای ارتقاء سامانه های تانک اصلی میدان نبرد آبرامز فراهم آورد . ظاهرا نمونه هایی از آبرامز های با برجک بدون سرنشین در سنوات گذشته این تانک که در حال حاضر بیشتر از 4 دهه است در خط تولید شرکت سازنده واقع درایالت اوهایو قرار دارد ، به گفته این نماینده ، از استانداردهای بالایی برخوردار بوده و می بایست برای افزایش کیفیت تولید ، منابع سرمایه ای لازم بدان اختصاص داده شود . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، اختصاص این بودجه عمر مفید تانک مزبور را افزایش داده و این امکان را فراهم می آورد تا درآینده یک برجک بدون سرنشین برای آن طراحی شده و در خط تولید قرار گیرد . به گفته تیم رایان ، سرمایه اختصاص داده شده ، کمک زیادی به توسعه معماری فیزیکی و الزامات فنی برای افزودن یک بارگذار جدید مهمات ، سامانه جابه جایی خودکار مهمات ، ارزیابی سامانه های حفاظت فعال جدید ، تغییر پیشرانه و همچنین سامانه تولید نیروی هیبریدی با نیروی پیشرانش الکتریکی خواهد نمود . پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  12. بسم ا... محض یادآوری از چند ماه پیش وقتی چنین لحظه هایی چه علیه تاسیسات هسته ای ما و چه علیه شبکه پدافندی ما بوقوع پیوست ، دیگر هیچ کسی توانایی برگشت تاریخ به عقب و جبران کمبود نواقص را ندارد ... این را خدمت دوستان داریم عرض می کنیم که بعد گفته نشود هشدار داده نشد ...
  13. مقدمه : در میانه سال 1394 خورشیدی ، بحثی در استاتوس سابق با محوریت کار بر روی ارتشهای باستان و تاکتیکهای مورداستفاده آنها در انجمن میلیتاری میان دوستان انجام شد که در این میان ، قول ایجاد یک تاپیک ویژه برای صورتبندی ( فرمیشن/ سازند ) فالانکس / فالانژ به برادر فاضل و دانشمند ، @mostafa_by و دوست گرامی @Arash داده شد .متاسفانه بدلایلی ، این امر تا امروز صورت نپذیرفت ، ولی علی الحساب ، پس از پیدا شدن یک DVD قدیمی از فایل های بک آپ گرفته شده ، فایل متن برگردان شده ، پیدا شد که بصورت کاملا" اتفاقی ، با 5600 پست بنده در بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی مصادف گردید . با تمام این موارد ، این تاپیک ، نخستین کار در حوزه تاکتیکهای رزمی ارتش های باستان توسط بنده بشمار میرود و بدون هیچ شکی ، نواقص و اشکالات زیادی را بلحاظ فنی خواهد داشت ولی امیدوارم که با مشارکت دوستان ، این مشکلات تصحیح گردد . با این مقدمه کوتاه ، و نقل قولی از پلوتارک ( میانه های سال 100 میلادی ) به سراغ اصل مطلب خواهیم رفت ... به دیوی وحشی می ماند ، هنگامی که با دشمن روبرو می شود و نیزه هایش را برای نبرد ، راست می گیرد فالانکس یک صورت بندی (فرمیشن/ سازند ) رزمی مسطتیل شکل بشمار می آمد که به شکل متعارف از پیاده نظام سنگین اسلحه مسلح به نیزه ، شمشیر های دسته چوبی ، نیزه بلند و یا جنگ افزارهای شبیه به آن ، سازماندهی شده بود . این اصطلاح بویژه ( و در اصل ) برای توصیف این صورتبندی رزمی در نبردهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت ، با این وصف ، نویسندگان این عصر ، این واژه را برای تشریح صورتبندی رزمی هر یگان پیاده نظام ، صرف نظر از ماهیت تجهیزات و تسلیحاتی که در اختیار آنها بود ، بکار می بردند . بعنوان مثال ، آریان (لوسیوس فلاویوس آریان گزنفون ، فیلسوف و مورخ یونانی ) این اصطلاح را برای تشریح نظم موجود در ارتش ایران مورد استفاده قرار می داد . در متون یونانی ، اصطلاح فالانکس ممکن بود برای گسترش رزمی یک ارتش در میدان نبرد ، برای توصیف شکل راهپیمایی یا رژه یک یگان نظامی پیاده یا سوار ، برای توصیف شکل استقرار یک واحد نظامی در زمان استقرار دریک موقعیت نظامی و یا تشریح تاکتیکهای واحدهای پیاده نظام/ سواره نظام در جریان یک نبرد ، نیز مورد استفاده قرار بگیرد ، چرا که این واحدها به طور معمول ، به صورت یک واحد نخبه به میدان نبرد اعزام می شدند . پیشینه اصطلاح فالانکس را میتوان از واژه یونانی فالانگوس به معنای " انگشت" مورد بررسی قرار داد . اگر چه این اصطلاح یک واژه نظامی بسیار قدیمی بشمار می آید ، اما کاربرد خود را تا به امروز همچنان حفظ نموده است . امروزه ، کلید واژه فالانکس ، اگر چه بعنوان یک تقسیم بندی (مقیاس )نظامی مدرن ، بشمار نمی آید ( بعنوان مثال ، لژیون های رُمی یا معادل معاصرآن در سیستم نظامی غربی "گردان") اما ، اغلب بعنوان یک صورتبندی کُلی برای شناسایی ماهیت دستجات یگان های ارتشها ، در متون تخصصی ، کاربردهایی برای آن مورد تصور خواهد بود . بنابراین ، یک یگان (واحد) فالانکس ، فاقد توان رزمی / ترکیب استاندارد خواهد بود ، اما می تواند بعنوان یک واحد مشخص که تعداد مشخصی از عناصر پیاده نظام که یک " تک صورتبندی فالانکس" را بوجود می آورند ، بشمار آیند . علاوه براین ، در طول تاریخ نظامی مدّون ، بسیاری از ارتشها ، واحدهای پیاده نظام مسلح به تجهیزاتی نظیر " نیزه بلند" را بعنوان یک یگان نظامی به مانند فالانکس در نظر گرفته و در سازمان رزم خود ، از آن بهره می بردند . در ادبیات انگلیسی ، این اصطلاح ، بعنوان " گروهی که به شکل ایستاده و نزدیک به هم ، به جلو حرکت می کنند " توصیف شده است . با این وصف ، این سطور ، بیشتر بر روی شکل گیری صورتبندی رزمی فالانکس در یونان باستان ، دنیای هلنیک و سایر واحدهای سیاسی باستانی که تحت تاثیر تمدن های یونان باستان ، قرار داشتند ، متمرکز خواهد بود . نخستین تصویری که شباهت زیادی به صورتبندی فالانکس داشت ، در یک ستون سنگی متعلق به سومری ها در قرن 25 قبل از میلاد ، شناخته شده است . در این تصویر ، سربازان به نیزه ، کلاهخود و سپرهای بزرگی که تمام بدن آنها را تحت پوشش قرار می داد ، مسلح شده بودند . علاوه بر آن ، واحدهای پیاده نظام مصر باستان نیز در صورتبندی های مشابهی ، سازماندهی و بکارگیری می شدند . از سویی دیگر ، اصطلاح فالانکس را می توان در یادداشتهای هومر ، که نبرد های هوپلیتها ( پیاده نظام سنگین اسلحه مجهز به کلاهخودهای فلزی ارتشهای یونان باستان و واحدهای سیاسی مدیترانه شرقی ) را مورد بررسی قرار داده و تشریح نموده ، می توان یافت . به این ترتیب ، هومر ، در اشعارش ، از این اصطلاح برای وجه تمایز قرار دادن میان تاکتیک های مرسوم مبتنی بر صورتبندی های رزمی جمعی از نبردهای انفرادی ، بهره گرفت . مورخان تاریخ نظامی ، تاکنون ، دریک اجماع جالب توجه ، ارتباط میان شکل گیری میان این صورتبندی رزمی یونان با آنچه که هوپلیتها ، آن را بکار می بردند ، وارد نشده اند ، چرا که اصل و پایه این صورتبندی رزمی ، " ایجاد یک دیواره انسانی با استفاده از سپر و نیزه " تقریباً در همه ارتش های آن زمان ، شناخته شده بود و به همین دلیل ، امکان همگرا بودن تکامل این صورتبندی رزمی در میان تمدن های آن روز جهان ، بسیار بیشتر مورد توجه به نظر می رسد . به شکل سنتی و پذیرفته شده ، مورخین ، تاریخ و منشاء اصلی صورتبندی فالانکس هوپلیتها را از یونان باستان ، بخصوص ، در سده هشتم قبل از میلاد بررسی می نمودند . اما این نظریه در دست تجدید نظر است ، چرا که این احتمال که ریشه اصلی این صورتبندی در قرن هفتم و پس از معرفی aspis ( سپرچوبی بسیار سنگین که در دوره های مختلف توسط ارتشهای یونان باستان مورد استفاده قرار می گرفت) توسط دولت شهر آرگوس می دانند . بنابراین ، این احتمال این فرضیه که صورتبندی فالانکس توسط این دولت / شهر پدید آمده باشد ، بسیار زیاد بود . علاوه براین ، مدارک و شهود بیشتری از جمله نقاشی مشهور Chigi vase به تاریخ سال 650 قبل از میلاد وجود دارد که هوپلیتها را مسلح به سپرهای چوبی سنگین فوق الذکر ، نیزه و پیکربندی زرهی کامل ، به تصویر کشیده است . یکی دیگر از نظریات که ممکن است ، تاریخ دقیق ظهور صورتبندی رزمی فالانکس را تئوریزه کند ، در این ایده خلاصه شده است که برخی از ویژگی های اساسی صورتبندی فالانکس ، از زمان های قدیم تر ، وجود داشته ولی بدلیل عدم وجود فناوری لازم ، مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، دو راهبرد اصلی که در ارتش های نخستین همواره رعایت می گردید ، اصل " انسجام" و استفاده از سربازان در دستجات بزرگ ، بود. این مساله اثبات می کند که فالانکس یونانی ، ، صرفاً نقطه اوج و تکامل یک ایده جذاب و موثر نظامی بشمار می رفت که به آرامی ، از سالها قبل ، در حال توسعه بود و براثر گسترش فناوری نظامی ، ازجمله ، جنگ افزارها و زره در دولت/ شهرهای مختلف ، فالانکس ، روند تکامل خود را پیمود تا اینکه در نهایت به شکل اصلی و موثر خود ، تبدیل گردید . بررسی اجمالی : صورتبندی فالانکس هوپلیتها ، در دوره کلاسیک یونان باستان ( سال 750 تا 350 قبل از میلاد ) به شکل صفوف به هم فشرده ای از سربازان مسلح از ابتدای سازند تا انتهای آن ، مورد استفاده قرار می گرفت . سربازان در این صورتبندی ، سپرهای خود را به هم قفل کرده و نخستین صف از پیاده نظام سنگین اسلحه ، نیزه های خود را درست در جلوی خود و بسمت دشمن ، می گرفتند . در نتیجه ، صورتبندی فالانکس ، یک دیواره مستحکم متشکل از یک توده ترسناک از نیزه های به هم فشرده را پدید می آورد و شکستن این صفوف به هم فشرده ، در زمان اجرای عملیات آفندی ، به سختی امکان داشت . علاوه بر آن ، استفاده از این صورتبندی ، به فرماندهان این اجازه را می داد که از همه سربازان به شکل فعال ، منسجم (نه فقط سربازان مستقر در خطوط تماس با دشمن ) و در یک زمان مشخص در نبرد ، استفاده نمایند . درگیری میان دو یگان با صورتبندی فالانکس ، عمدتاً در زمینهای مسطح (دشت ) صورت می گرفت، چرا که تجمیع عناصر پیاده نظام و سازماندهی آن ، بسیار آسانتر بشمار می آمد . طبیعتاً توپوگرافی ناهموار و متراکم ، استفاده از این صورتبندی را بسار مشکل می نمود ، چراکه حفظ شکل بندی سربازان به صورت یک خط ثابت و شکستن خط دفاعی حریف با استفاده از فالانکس ، یک عملیات نظامی دشوار محسوب می گردید . در نتیجه ، جنگ میان دولت/ شهرهای یونان باستان ، در هر موقعیتی ، امکان پذیر نبود و درگیری ها ، عمدتاً به نقاط استراتژیک زمین عملیات ، محدود می گردید . در عوض ، برای مرتبه های متعدد ، دو طرف درگیر ، نقاط مناسب برای مانور فالانکس را شناسایی نموده تا درگیری در آن راحتر ، صورت پذیرد و در اغلب موارد ، نبرد میان دو طرف ، با عقب نشینی ایمن (عقب روی در اصلاح نظامی مدرن ) ، پایان می پذیرفت . صورتبندی رزمی فالانکس ، عمدتاً همگام با سایر یگانهای پیاده نظام ، پیشروی می نمود ، ( اگرچه احتمالاً وبا توجه به زره و تجهیزات سنگین ، تفاوت سرعت چندانی وجود نمی داشت ) هر چند این امکان نیز وجود داشت که چند متر آخر برای رسیدن به برد جنگ افزارهای محمول با سرعت بیشتری طی گردد . شاید یکی از دلایل اصلی این رویکرد واحدهای فوق را بتوان در تاکید فرماندهان میدانی در حفظ صورتبندی دقیق رزمی با هدف بیشترین بهره وری از این یگان ها دانست . در صورتیکه واحد فالانکس ، شکل خودش را در جریان نبرد ویا قبل از آن ، از دست می داد ، در زمان رسیدن به صفوف مقدم دشمن ، کمترین تاثیر را بر روند میدان نبرد ، برجای می گذاشت .با این وجود ، در صورتی که فالانکس مورد استفاده هوپلیتها ، از سرعت بیشتری برای اجرای پیشروی در میدان رزم استفاده می کردند ، دلیل آن را می بایست در شتاب آنها برای زودتر رخ دادن درگیری جستجو نمود . هرودوت (مورخ) می گوید :" ارتش یونان در نبرد ماراتن ، درست در زمانی که برای اولین بار به دشمن خود یورش بردند ، از صورتبندی فالانکس استفاده نمودند " با این وصف ، بسیاری از مورخان براین باور هستند که این نوآوری (ایجاد صورتبندی های فالانکس ) در ارتش ایران باستان و با هدف به حداقل رساندن تلفات ناشی از واحدهای کماندار ارتش امپراتوری پارس ، بوجود آمد . در آن سوی جبهه ، واحدهای دشمن پس از برخورد با این صورتبندی ، بسیاری از پیاده نظام خود را بعلت مواجهه با نیزه های بلند این واحدها ازدست می دادند ، که این خود موجب درهم شکستن استخوان بندی دشمن می گردید .در مقابل ، شجاعت صفوف اولیه واحدهای فالانکس ، نقطه اتکاء این یگان ها بشمار می آمد ، در حالی که سایر سربازان مستقر در فرمیشن ، براین سعی بودند که با استفاده از سپرهای سنگین خود ، سربازان مستقر در ردیفهای مقدم را به جلو برانند .در زمان نبرد ، کل یگان فالانکس ، به شکل مداوم رو به جلو رانده می شد تا سرانجام سازمان رزم واحد مقابل درهم شکسته شود ، بنابراین ، زمانی که دو صورتبندی با یکدیگر ، وارد جنگ می شوند ، تلاش دو طرف بیشتر برای هُل دادن هم صرف می شد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  14. زیر سطحی های سامورایی زیردریایی TYPE C3 دفاتر طراحی زیرسطحی های ارتش ژاپن ، برای رفع نیازمندی نیروی دریایی سلطنتی این کشور به یک شناور زیر سطحی با کارایی بالا ، دست به طراحی مجدد زیردریایی های کلاس C1 و C2 زدند که نمونه جدید ، با مجهز شدن به پیشرانه های قوی تر ، و با کاهش تعداد لوله های شلیک اژدر و مسلح شدن به یک توپ با کالیبر بزرگتر ، قادر بود تا به بردهای بیشتری برای اجرای ماموریتهای دوربرد دریایی در اقیانوس آرام دست یابد . با این حال ، بدلیل دشواری تولید پیشرانه های دیزلی پرتوان در زمان جنگ ، فقط سه نمونه از این زیر سطحی به نیروی دریایی ژاپن تحویل شد . زیردریایی I-52 این سه فروند نیز بتدریج و بدلیل نیاز شدید نیروی دریایی ، به اسنورکل های ویژه ای مجهز شدند و حتی زیردریایی از همین کلاس با شناسه I-53 ، برای حمل شش اژدر " کایتن " ارتقاء یافت . علیرغم ویژگی های منحصر بفرد این زیر سطحی ، بدلیل کمبود مواد خام مورد نیاز ، قرارداد ساخت 17 فروند زیردریایی کلاس C3 و 25 فروند زیردریایی کلاس C4 ، از سوی ارتش این کشور لغو گردید . اما سه زیردریایی تولید شده ، در بازه زمانی خدمت خود ، موفق شدند تا 16 کشتی تجاری و شناور لجستیکی نیروی دریایی ارتش آمریکا را به ظرفیت 80660 تن ، به قعر آبهای اقیانوس آرام روانه کنند . راست : زیردریایی I-53 چپ : اژدرهای تایپ کایتن با این وصف ، سرنوشت این سه زیردریایی ، بسیار جالب بشمار می رفت . زیرسطحی I-52 ، دربیست و چهارم ژوئن 1944 و در 800 مایلی جنوب غربی جزایر آزروس ، در حالی که محموله ای ارزشمند ، شامل لاستیک ، طلا ، گنه گنه و تعدادی از مهندسان ژاپنی (که در فرانسه اشغالی ، دوره های مربوط به پرنده های جت را دیده بودند ) ، را حمل می نمود ، توسط جنگنده های ناوهواپیمابر USS BOGUE منهدم شد . زیردریایی I-53 ، از جنگ ، جان سالم به در برد و در سال 1946 ، به جزیره GOTO ، عقب نشینی نمود . زیرسطحی I-55 نیز تنها 3 ماه قبل از پایان جنگ ، یعنی در 14 ژوئیه 1944 ، در حوالی جزیره سایپان ، توسط دو ناوشکن اسکورت نیروی دریایی ایالات متحده ، یو اس اس گیلمر و یو اس اس ویلیام .سی. میلر ، کشف و منهدم گردید . مشخصات : تعداد واحدهای ساخته شده : 3 فروند شناسه واحدهای ساخته شده : I-52/I-53/I-55 بازه زمانی تکمیل شناورها : 1944-1943 ظرفیت جابه جایی : 2564 تا 3644 تن پیشرانه : دو دستگاه پیشرانه دیزل ، هریک بقدرت 4700 اسب بخار سرعت : 17 نات برد : 2100 ناتیکال مایل تسلیحات : 6 قبضه اژدر 533 م.م 2 قبضه توپ کالیبر 50 م.م 19 اژدر ذخیره حداکثر غوطه وری : 100 متر خدمه : 94 نفر شامل افسران و درجه داران پی نوشت : 1--استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  15. مسلسل سبک دگتیاروف RPD کالیبر 39×7/62 م.م ( پس از پایان جنگ و بهینه سازی بومی با شناسه ثعبان ) در سازمان رزمی ارتش ایران در سالهای جنگ با عراق رزمنده نزدیک به دوربین پایین عکس
  16. این تصاویر که گرافیکی هستند ، ولی ظاهرا یک نسخه JH-7A2 سال 2019 معرفی شد که قابلیت تهاجم زمینی بیشتری دارد
  17. سلام علیکم این جنگنده- بمب افکن را بصورت نمای بُرش خورده تا الان ندیدم ولی گفته میشود رقیبی برای فانتوم های آمریکایی در میزان حمل مهمات هست ( حدود 20 هزار پاوند / 9000 کیلوگرم ) اگر درست بخاطر بیارم ، توی دهه 90 میلادی ، شایعاتی به گوش می خورد که ایران قرار هست برای بخدمت گیری مکملی برای ناوگان فانتوم های خودش ، این جنگنده را برای ایفای نقش ضد کشتی بخدمت بگیرد ، البته آن موقع هیچ آرت وُرکی منتشر نشد ولی یک تک نمونه ماکت این جنگنده با استتار نیروی دریایی ایران توی وب دیده شده که منشاء آن معلوم نیست ...
  18. تصویر تازه منتشر شده از جنگنده - بمب افکن های JH-7 مسلح به موشکهای YJ-83KB با سر جستجوگر IIR فرماندهی شمالی نیروی دریایی ارتش چین
  19. بسم ا... شاتل بمبینگ شرقی عملیات فرانتیک مسیرهای بمباران خاک آلمان مبداء : فرودگاه های نیروی هوایی سلطنتی مقصد : اتحادشوروی و مناطق آزاد شده جنوب ایتالیا شعارنویسی مشترک متفقین روسی و آمریکایی بر روی مهمات سقوط آزاد فرودگاه پولتاوا ، دوم ژوئن 1944 فرمانده روسی عملیات فرانتیک به خدمه هوایی نیروی هوایی ایالات متحده ، خوش آمد می گویند !!! همکاری نظامی از نوع سوم !! جنگنده های یاک-9 نیروی هوایی شوروی با ماموریت اسکورت بمب افکن های بی-17 نیروی هوایی ایالات متحده