-
تعداد محتوا
244 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
تمامی ارسال های Reza6662
-
[align=center]Sea Eagle[/align] [align=center][/align] عقاب دريا، موشكي است ضدكشتي، داراي وزني متوسط، و قابليت شليككن و فراموش كن كه توسط كمپاني BAe Dynamics كه امروزه به نام MBDA شناخته ميشود، طراحي و ساخته شده است و امروزه تنها در خدمت نيروي دريايي هند قرار دارد. اين موشك به منظور غرق يا از كار انداختن كشتيهايي به اندازهء ناوهاي هواپيمابر و در محيطهاي پر از اغتشاش الكترونيكي يا ساير اقدامات متقابل الكترونيكي نظير فريبندههاي Decoy طراحي شده بود. تاريخچه موشك Sea Eagle از دل پروژهاي به نام P3T بيرون آمد كه در سال 1973 آغاز شده بود و طي آن قرار بود موشك جديدي جهت جايگزيني سلاح هدايت تلويزيوني Martel گونهء AJ.168 ساخته شود. بدنهء Sea Eagle بر همان اساس شكل گرفت. (Martel موشكي است ضدرادار كه به طور مشترك توسط كشورهاي ايتاليا و فرانسه، در دو گونهء هدايت راداري AS37 و هدايت تلويزيوني AJ168 طراحي و ساخته شده است) شركت Marconi كه اكنون با نام Selex فعاليت ميكند، طرح رادار جستجوگر نصب شده در دماغهء اين موشك را از گونهء زيردرياييپرتاب موشك Martel اقتباس كرد. اما اين طرح در اواسط دههء 1970، با ورود به خدمت موشكهاي نظير هارپون، منسوخ شده محسوب ميگرديد. [align=center][/align] [align=center]جنگندهء بوكانير متعلق به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، اولين هواپيمايي بود كه قادر شد موشك Sea Eagle را به صورت عملياتي حمل كرده و به خدمت گيرد.[/align] طراحي موشكي كه امروز به نام Sea Eagle در خدمت قرار دارد، به سال 1976 آغاز شد و طراحي آن به سال 1979 كامل گرديد و توليد انبوه موشك به سال 1982 كليد خورد. به دنبال انجام آزمونهاي پرتابي، كه تا سال 1984 به طول انجاميدند، اين موشك در همان سال، رسمن وارد خدمت گرديد. جنگندهء بوكانير متعلق به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، اولين هواپيمايي بود كه قادر شد موشك Sea Eagle را به صورت عملياتي حمل كرده و به خدمت گيرد. متعاقب بوكانير، جنگندههاي Sea Harrier و تورنادو GR.1B و همچنين تورنادوهاي نيروي هوايي عربستان سعودي نيز به اين موشك مجهز شدند. (تورنادو GR.1B جايگزين جنگندهء قديمي بوكانير گرديد) [align=center][/align] [align=center]يك فروند جنگندهء Jaguar IM نيروي هوايي هند (JM252) مجهز به يك موشك Sea Eagle در زير بدنه[/align] پس از عربستان سعودي، نوبت نيروي دريايي هند كه جنگندههاي سيهارير و جاگوار (Jaguar) اين نيرو به موشك Sea Eagle مجهز شوند. در كنار اين هواپيماها، تعداد 12 هليكوپتر سيكينگ نوع Mk.42B هند نيز به اين موشك تجهيز شدند. موشك نصب شده بر روي اين هليكوپتر گونهاي از Sea Eagle بود كه داراي بوستر راكت دوتايي بود كه در كنار هم در انتهاي بدنهء موشك نصب شده بودند. [align=center][/align] [align=center]فرماندهي پايگاه و پرسنل در كنار يك فروند موشك Sea Eagle نصب شده در زير هواپيماي Il-38 ژست گرفتهاند. اين هواپيما، از همان پايلوني كه موشك نصب شده است، بمبهاي تمريني KAB-500-M62 را حمل و پرتاب ميكرد. اين جايگاهها در ابتدا مانعي براي پرتاب موشك فوق محسوب ميشدند. صنايع هوافضاي هندوستان واقع در بنگلور، نقش كليدي را در حل اين مشكل ايفا نمود.[/align] هواپيماهاي گشت Ilyushin Il-38 نيروي دريايي هند كه ساخت شوروي و مشابه P-3 Orion محسوب ميشوند نيز به گونهء بوستردار اين موشك مجهز شدند. اين موشكها در قسمت پشت بالها نصب ميشوند. همچنين گزارشاتي شده بود مبني بر اينكه هند قصد داشته است تا ناوگان بمبافكنهاي Tupolev Tu-142 خود را به اين موشك مجهز نمايد. (بمبافكن سنگين توپولوف142، گونهء دريايي بمبافكن Tu-95 محسوب ميشود) [align=center][/align] [align=center]هليكوپتر سيكينگ در نيروي دريايي هند، قادر است موشكهاي ضدكشتي Sea Eagle را حمل و پرتاب نمايد. عكس فوق، دليلي است براي در خدمت بودن هليكوپترهاي سيكينگ در نيروي دريايي هند، از انواع قديميتر Mk.42/Mk42A تا مدل جدیدتر Mk.42.B. پيشرفتهترين نوع هليكوپتر سيكينگ كه تاكنون صادر شده است، گونهء Mk.42C ميباشد كه به نام Commando شناخته ميشود. در مجموع تعداد 41 فروند هليكوپتر سيكينگ در طول دو دهه به نيروي دريايي هند تحويل شدهاند و اغلب آنها در آستانهء بازنشستگي قرار دارند.[/align] نيروي هوايي شيلي نيز جنگندههاي A-36M Halcon خود را به اين موشك مجهز نموده است، هرچند به طور واضح مشخص نيست كه اين تركيب در خدمت باشد. موشك Sea Eagle به صورت آزمايشي بر روي جنگندههاي آموزشي و سبك Hawk ساخت بريتانيا نيز نصب شده بودند. [align=center][/align] [align=center]جنگندهء A-36M كه با نام ديگر CASA 101 Aviojet نيز شناخته ميشود، هواپيمايي است سبك و ساخت شركت «كاسا» ي اسپانيا[/align] [align=center][/align] [align=center]مدخل هواگيري موتور موشك در زير بدنه تعبيه شده است. اين مدخل، به هنگام حمل موشك در زير هواپيما (يا هليكوپتر) به وسيلهء يك پوشش آئروديناميكي پر ميشود كه به هنگام پرتاب، از موشك جدا ميگردد.[/align] طراحي موشك ضدكشتي Sea Eagle با يك موتور توربوجت پارافين سوز به نام TRI-60 ساخت ميكروتوربو مجهز شده است. اين موشك با سرعتي حدود 0.85 (معادل 1040 كيلومتر بر ساعت يا 645 مايل بر ساعت) تمامي مسير 110 كيلومتري به سمت هدف را سير ميكند. [align=center][/align] موشك پرتاب شدهء Sea Eagle كاملن مستقل از پرتاب كننده عمل ميكند. پروسهء جستجو و پرواز به سمت هدف، به طور كامل به وسيلهء سيستم كامپيوتر دروني كنترل ميشود. اين كامپيوتر، داراي مجموعهاي از توابع عملياتي قابل برنامهريزي است. در اين توابع، مجموعهء بزرگ و قابل تغييري مشتمل بر سرعت كروز، نحوهء جستجو و حمله به هدف تعبيه شده است. (شامل حالت ساده و قبلن برنامهريزي شدهاي از عمل نشانهروي جهت حمل موشك به وسيلهء هواپيماهايي كه فاقد رادار هستند و اطلاعات مربوطه هدف را از منابع خارجي تهيه ميكنند) [align=center][/align] [align=center]موشك بدون خرج (تمريني) Sea Eagle در محل نمايشگاه ادوات دريايي در Goa به نمايش عموم گذاشته شده است. اولين قرار خريد اين موشك توسط نيروي دريايي هند، به تاريخ 26 نوامبر 1987 منعقد گرديد و تا زماني كه گونهء هواپرتاب موشكهاي ضدكشتي BrahMos وارد خدمت شوند، موشك Sea Eagle به عنوان تنها موشك هوا به سطح در بين سلاحهاي نيروي دريايي هند باقي خواهد ماند. از اين رو، اين موشك با پرتابگرهاي گوناگوني نظير هليكوپترهاي سيكينگ Mk.42B، بمبافكن سنگين Tu-142M، هواپيماي گشت دريايي Il-38 و جنگندهء سيهارير تطبيق داده شده است.[/align] مجهز بودن اين موشك به يك سرجنگي بسيار پيشرفته، كه آن را قادر ميسازد تا كشتيهاي جنگي بسيار بزرگ و عظيمي را از صحنهء نبرد حذف نمايد و همچنين سيستم هدايت بسيار پيشرفتهء كامپيوتري موشك و رادار جستجوگر فعال، كه در اين موشك تعبيه شده است، كارشناسان فني هر دو كاربر اين موشك يعني بريتانيا و هند را شگفت زده كرده است. گونهاي قبلي اين موشك به دليل وجود برخي اختلالات دروني، از خدمت خارج شده است. هند تنها كشوري است كه موفق به كسب قوانين حقوقي دربارهء اين موشك شده است و مجاز گرديده تا اين موشك را بر روي پلتفرمهاي گوناگوني نصب نمايد. قبل از تطبيق اين موشك با انواع هواپيماها و جايگاههاي حمل سلاح، اين موشك مشمول انواع آزمايشات ساختاري توسط صنايع هوافضاي هند، شاخهء مستقر در بنگلور قرار گرفت. براي استفاده از ساير حالتهاي پيشبيني شده در كامپيوتر موشك، نياز به سيستم تسليحاتي و حسگرهاي پيچيده در هواپيما (يا هليكوپتر) پرتاب كننده ميباشد تا بدين طريق، موشك Sea Eagle در حين پرواز، به وسيلهء اطلاعات مرتبط با هدف كه توسط رادار هواپيما (يا هليكوپتر) كسب شدهاند، برنامهريزي ميشود. مسير حركت به سمت هدف كه «پاي سگ» يا Dog leg ناميده ميشود را ميتوان درون كامپيوتر موشك برنامهريزي نمود تا بتوان تعداد زيادي موشك را از جهتهاي متفاوت به سمت هدف مورد نظر ارسال كرد و سيستم دفاعي هدف را بدين طريق اشباع نمود. [align=center][/align] [align=center]يك فروند هواپيماي گشت دريايي Il-38 نيروي دريايي هند مجهز به موشكهاي Sea Eagle در پرواز هماهنگ با دو فروند جنگندهء Jaguar-IM (يك فروند در تصوير ديده نميشود) اسكادران شمارهء 6 نيروي دريايي هند، كه امروزه با همراهي جنگندههاي Jaguar-IM عمليات ميكند، سابقن با هواپيماهاي سوپر كانستليشن (Super Constellation) ساخت لاكهيد عمل مينمود.[/align] * سيستم ناوبري اينرسيايي، به موشك توانايي درگيري در فواصل ماوري افق را ميبخشد. * رادار ارتفاعسنج C-band به موشك اين امكان را ميدهد تا در ارتفاعات بسيار پست بتواند پرواز كند و اين كاهش ارتفاع، تا زمان كشف يك كشتي (هدف)، حفظ ميشود. * رادار جستجوگر فعال J-band، قادر است اهدافي را در فاصلهء حدود 30 كيلومتري شناسايي كند، در صورت نياز، اطلاعات مربوط به هدف از ميانهء مسير به وسيلهء مانور بالا كشيده شدن ارتفاع پروازي موشك (pop up)، به روز ميشود. * بالهاي اصلي موشك، مثلثي شكل هستند و به شكل صليب نصب و پيكربندي شدهاند. بالهاي كوچكتر موشك نيز به همان شكل هستند و پيكربندي آنها، باعث حركت و تغيير مسير موشك ميشود. * مدخل هواگيري موتور موشك در زير بدنه تعبيه شده است. اين مدخل، به هنگام حمل موشك در زير هواپيما (يا هليكوپتر) به وسيلهء يك پوشش آئروديناميكي پر ميشود كه به هنگام پرتاب، از موشك جدا ميگردد. * اين موشك به كلاهك جنگي نفوذگر مجهز شده است. (semi armour piercing warhead) [align=center][/align] [align=center]جايگاههاي ويژهء حمل سلاح، در انتهاي بدنهء هواپيماي Il-38، درست در قسمت پشت بالها نصب شدهاند. اين جايگاهها، توانايي حمل موشكهاي ضدكشتي Sea Eagle را براي اين هواپيما فراهم ميآورند. اگرچه موشك Sea Eagle عظيمالجثه است، اما در قياس با بدنهء غولپيكر Il-38، سلاحي محقر به نظر ميرسد![/align] [align=center][/align] [align=center]بمب افکن سنگین Tu-142 به همراه موشک Sea Eagle و سایر تسلیحات مربوطه[/align] هر دو هواپيماي Il-38 و Tu-142 داراي خدمههاي آموزش ديده و بسيار ماهري هستند كه اگر به عمليات هركدام از اين هواپيماهاي غولپيكر نياز احساس شود، تاثيرات شگرف آن در صحنهء عمليات، مشاهده خواهد شد. هر دو هواپيماي Il-38 و Tu-142 تحت برنامهاي به نام Progress Light كه در سال 1988 به وسيلهء صنايع هوافضا و نيروي دريايي هند به انجام رسيد، مجهز به آلات بسيار دقيقي جهت كشف و نابودي انواع كشتيها گرديدند. مشخصات گستردگي: 1.2 متر = 3 فوت و 11 اينچ طول: 4.14 متر = 13 فوت و 7 اينچ وزن: 600 كيلوگرم = 1320 پوند سرجنگي: 230 كيلوگرم = 510 پوند سرعت: 0.85 ماخ = 645 مايل بر ساعت = 1038 كيلومتر بر ساعت برد: 110 كيلومتر = 68 مايل = 60 ناتيكال مايل زمان پرواز: 400 ثانيه = 6 دقيقه و 40 ثانيه [align=center][/align] كاربران بريتانيا جنگندهء Blackburn Buccaneer به صورت 2 يا 4 موشك (اين جنگنده اكنون از رده خارج شده است) جنگندهء Tornado GR.1B به صورت 2 موشك (اين جنگنده اكنون از رده خارج شده است) جنگندهء Sea Harrier FRS.1/FA.2 (دو موشك) هند جنگندهء Sea Harrier FRS Mk.51 (دو موشك) هليكوپتر Sea King Mk.42B (دو موشك) جنگندهء Jaguar IM (يك موشك) هواپيماي گشت دريايي Ilyushin Il-38 (دو موشك) بمبافكن سنگين Tupolev Tu-142 (به تعداد افشا نشده) عربستان سعودي جنگندهء Tornado IDS به صورت دو يا چهار موشك (اين جنگنده به زودي با Eurofighter جايگزين خواهد شد) شيلي جنگنده A-36M Halcon (همان جنگندهء سبك ساخت شركت كاسا يا CASA 101 Aviojet) [align=center][/align] [align=center]بمب افکن سنگین Tu-142 از مهمترین هواپیماهای نیروی دریایی هند می باشد که قادر است به انواع کشتی و زیردریایی های دشمن از فواصل دور، حمله ور شود.[/align] گونهها گونهاي از اين موشك، P5T ناميده ميشود كه به منظور پرتاب از محفظههاي تعبيه شده بر روي كشتي طراحي شده بود و از همان بوسترها تعبيه شده جهت موشك «هليكوپترپرتاب» بهره ميبرد. اما اين سلاح به سال 1985، در رقابت با موشك آمريكايي هارپون (Harpoon) جهت تجهيز ناوهاي تايپ 23 نيروي دريايي سلطنتي، بازنده شد و عرصه را به رقيب آمريكايي خود واگذار كرد. اين گونه همچنين بنا بود به وسيلهء پرتابگرهاي كنار ساحل نيز مورد استفاده قرار بگيرد. گونهاي ديگر، موشكي بود مجهز به يك جستجوگر مادونقرمز (infrared seeker) و يك رابط انتقال دادهاي (data link) به منظور بهروزآوري اطلاعات به وسيلهء دادههاي ارسالي توسط پرتابگر حين پرواز كه حدود سال 1990 مورد بررسي قرار گرفت. اين گونهء جديد، عقاب طلايي يا Golden Eagle نام گرفت و به يك سرجنگي نفوذگر مجهز شده بود كه امكان حمله به اهداف مقاوم شدهء زميني را نيز فراهم ميآورد. اما اين گونه، هيچگاه ساخته نشد. پيشنهاد يك بهروزآوري موشك Sea Eagle در اواسط دههء 1990 ارائه گرديد كه در آن بنا شده از جستجوگر دوگانه و سيستم بهبود يافته استفاده شود، اما اين موشك نيز كنار گذاشته شد. جهت پرتاب از طريق هوا، نيروي دريايي هند، موشك Sea Eagle را توسط هواپيماي Sea Harrier Frs Mk.51 ، هليكوپتر Sea King Mk.42B و همچنين جنگندهء Jaguar IM مورد استفاده قرار ميدهد. به تاريخ 24 آوريل 1997، موشك Sea Eagle طي يك آزمايش، يك كشتي از رده خارج نيروي دريايي هند را منهدم نمود. اولين پرتاب اين موشك از طريق جنگندهء سيهارير Mk.51 نيروي دريايي هند، به تاريخ ژوئن سال 2000 صورت پذيرفت. در اين آزمايش، موشك Sea Eagle با موفقيت تمام، شناور متعلق به نيروي دريايي هند را مورد اصابت قرار داد. (کشتی Hosdurg) در جريان همين آزمايش، يك فروند Jaguar IM نيز موشك Sea Eagle خود را شليك نمود. به هنگام زماني كه قرار است موشك Sea Eagle از خدمت در نيروي دريايي و هوايي هند خارج گردد، هنديها به دنبال جايگزيني اين موشك با انواع موشكهاي ضدكشتي روسي خواهند بود و به نظر ميرسد موشك 3M-24E (موشک ضدکشتی SS-N-25 SWITCHBLADE) محتملترین نمونه براي جايگزيني باشد.
-
تاپیک جامع بررسی ناوگان بالگردی ایران تاپیک جامع بررسی ناوگان بالگردی ایران ( و بالگردهای بومی )
Reza6662 پاسخ داد به Ramtin تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
فكر مي كنم اين هليكوپتر جنگي هم يكي از اولين توليدات صنايع نظامي ما در اين زمينه باشه كه به نام فجر اسم گذاري شده: -
تاپیک جامع جنگنده های بومی ایران جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
به فرض اينكه شفق1 قادر به پرواز و عمليات باشد و به فرض اينكه محاسبات و عملكرد تيم طراحي اين هواپيما كاملن درست و به جا بوده است، اين هواپيما، چيزي در رديف هواپيماي آموزشي ياك-130 قرار مي گيرد و قياس آن با اف22 بسيار مضحك است.- 3,409 پاسخ ها
-
- نیروی هوایی ایران
- جت بومی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری جنگنده-بمب افکن اف-16 شاهین شکاری ( F-16 Fighting Falcon)
Reza6662 پاسخ داد به kingraptor تاپیک در جنگنده و رهگیر
[align=center]APG-68(V)9 Radar for Block 50/52 F-16[/align] [align=center]Manufacturer: Northrop Grumman[/align] [align=center]آشنايي با رادار APG-68(V)9 ساخته شده جهت F-16 Block 50/52[/align] جنگندهء اسرائيلي F-16I موسوم به Sufa و همچنين هواپيماهاي F-16 Block 52 نيروي هوايي يونان، به آخرين نسل رادار ساخت نورثروپ – گرومن يعني APG-68، مجهز شدهاند كه داراي تعداد (9) V حالت كنترل آتش است، كه برد شناسايي و رهگيري آن افزايش يافته است. تنها جنگندههاي سري Block 60 كه جهت نيروي هوايي امارات متحده عربی ساخته شدهاند، به اين رادار پيشرفته كه از نوع Active Electronically Scanned Array يا AESA است، مجهز شدهاند. البته پاکستانی ها نیز به تازگی، قراردادی را جهت خرید این رادار جدید برای F-16 های قدیمی خود به امضاء رسانده اند. در ابتدا، اسرائيليها تمايل داشتند تا از رادار كنترل آتش ساخت خود به نام EL/M-2032 ساخت Elta كه جهت نيروي هوايي اسرائيل طراحي شده بود، استفاده كنند، اما به دلائل سياسي و اقتصادي، از اين امر منصرف شدند. بدين جهت، نيروي هوايي اسرائيل بر آن شد تا از نمونهء بهبود يافتهء رادار جنگندهء F-16 استفاده كند و در اين زمان بود كه با پيچيدگي و مشخصات منحصر به فرد اين رادار جديد آشنا شدند. پيشتر، آخرين سطح از نوع بهبود يافتهء اين رادار، به وسيلهء يونان و لهستان انتخاب گشته بود. اين رادار جديد، از متدد نويني به نام تكنولوژي COTS بهره ميگيرد (Commercial Off The Shelf) كه امكان پردازش سريعتر را فراهم ميسازد. اين پردازش سريعتر، شامل سرعت بيشتر در انجام محاسبات و 10 درصد بيشتر در ميزان ظرفيت حافظه نسبت به نمونهء قبلي بود. با دست يابي به قدرت بيشتر در پردازش، سيستم جديد، توان پايداري بالا در برابر تداخل امواج الكترومغناطيسي، اقدامات متقابل الكترونيك و پتانسيل بالا براي رشد آتي را داراست. اين سيستم، امكانات و بهبودهاي فراواني را در حالتهاي هوا به هوا و هوا به زمين، در اختيار ميگذارد، كه اولين مورد آن در عمليات دوربرد هوا به هوا (BVR) و فضايي گسترش يافتهء شناسايي اهداف هوايي ميباشد. رادار APG-68(V)9 امكان 30 درصد برد شناسايي افزايش يافته در شناسايي اهداف را امكانپذير ميسازد، كه اين امر، باعث بهبود برد حالت رهگيري يا Track While Scan (TWS) ميشود. در اين حالت، يا چهار و يا دو هدف قابل رهگيري همزمان هستند، ضمن اينكه حجم بيشتري از فضاي پيرامون تحت پوشش رادار به هنگام جستجوي TWS قرار ميگيرد. علاوه بر اين حالت، قابليت رهگيري يك هدف واحد نيز در رادار بهبود يافته است. به هنگام انجام ماموريتهاي هوا به زمين، رادار جديد، از يك سنسور بسيار حساس جديد بهره ميگيرد. اين سنسور جديد، در حالتي كه رادار براي تهيهء نقشهء مصنوعي و كيفيت بالا از سطح زمين مشغول است، به كار گرفته ميشود. اين امر به خلبان اين امكان را ميدهد تا به طور دقيق اهداف تاكتيكي پراكنده بر روي زمين را به دقت شناسايي كرده و مكانيابي كند. (برد هوا به زمين اين رادار مشخص نشده و در متون اصلي معرفي اين رادار، تنها به ذكر كلمهء considerable به معني «قابل توجه» بسنده شده است) اگرچه رادارهاي پيشين نيز داراي چنين قابليتي براي نقشهبرداري مصنوعي از سطح زمين يا Synthetic Aperture Radar (SAR) بودند، اما نمونهء جديد، تصاوير بديع و بسيار باكيفيتي با دقت 2 فوت از سطح زمين را در اختيار ميگذارد. اين تصاوير با نمونههايي كه توسط ماهوارههاي جاسوسي بسيار مدرن تهيه شدهاند، قابل رقابت ميباشد. اين تصاوير را ميتوان از فاصلههاي بسيار دور، در هرگونه شرائط آب و هوايي بدست آورد. سپس با اين تصاوير تهيه شده ميتوان با استفاده از بمبهاي هدايت شوندهء پردقت و از فواصل دور حملهور شد. همچنين برد اين رادار، در حالت مراقبت سطح دريا، نيز افزايش يافته و توانايي بالايي در شناسايي اهداف زميني متحرك بدست آورده است. ضمن اينكه توان آن براي نقشهبرداري و شناسايي اهداف متحرك بهبود يافته است. اين رادار از يك اندازهگير اينرسيايي بهره ميبرد كه قابليت جستجوي ديناميكي و توان شناسايي خودكار اهداف زاويهاي را بهبود ميبخشد، ضمن اينكه دقت آن نيز بسيار افزايش يافته است.- 707 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- جنگنده چند ماموریته اف-16
- ایران
-
(و 5 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده/بمب افکن ضربتی سوخو-34 فولبک جنگنده/بمب افکن ضربتی سوخو-34 فولبک ( Sukhoi Su-34/Fullback)
Reza6662 پاسخ داد به Davood تاپیک در هجومی و بمب افکن
روسها خيلي بدبخت هستند. آمريكايي ها براي توليد هزاران فروند اف35 در حال تداكرات هستند و روسها هنوز از ميگ29 كا و ياك 38 استفاده مي كنند.- 141 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- سوخو-34 فول بک
- نیروی هوایی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ملاحظاتی بر بهکارگیری قدرت هوایی در جنگ علیه پیکارجویان تکفیری- بعثی داعش
Reza6662 پاسخ داد به amir تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
دوستان گرامي 1- حكومت پهلوي وابسته به تكنولوژي روز دنيا بود ولي هرچه بود ايراني بودند نه از اعراب. 2- عزت و افتخار ايران و ايراني در آن زمان زبانزد همهء دنيا بود. اكنون در سفري كه قصد داشتم به لندن بروم، دوستانم در آنجا اكيدن اظهار كردند كه خود را پاكستاني يا هندي معرفي كنم! برعكس اينكه كه در دورهء پهلوي ايراني بودن مايهء افتخار و سربلندي ايرانيان مي بود. 3- بله بحرين را از ما جدا كردند ولي چند هزار برابر آن را شاهان عياش قاجار به روس و انگليس بخشيدند. تنها در حرمسراي ناصرالدين شاه ملعون، 500 زن نگون بخت به زور از اقصا نقاط ايران جهت عياشي و خوشگذراني اين جناب جمع آوري شده بودند. 4- شاه فقيد ايران، داراي ليسانس مديريت از دانشگاه لوزان سوئيس، گواهينامهء خلباني و ليسانس دانشكدهء افسري به سال 1324 بود. ايشان به زبان فرانسه تسلط كامل داشتند و انگليسي را نيز به راحتي تكلم مي كردند ولي متاسفانه!! عربي بلد نبودند! 5- شاه هرچه تلاش مي كرد در جهت زودودن فقر و بيكاري از ايران بود. ايشان كشوري را تحويل گرفته بودند كه در آن نه زنان و نه مردان جايگاه و حرمت خود را نداشتد. به بركت حكومت دوران قاجار كه ايرانيان عرب دوست! سنگ آنها را در همين تاپيك به سينه زدند، در ايران جاده نبود. راه آهن نبود. فرودگاه نبود. پالايشگاه نبود. دانشگاه نبود، هيچ نوع صنعت سبك يا سنگين نبود، كارخانه به قول شما توليد باروت نبود ولي آرمان ايجاد شد. ايران بايد به ايراني بودن خود افتخار مي كرد. از سال 1320 تا 1357 بدانجا رسيديم كه در همه جاي دنيا، ايران و ايراني مورد احترام قرار گرفت. در طول 12 سال دوران صدارت مرحوم اميرعباس هويدا، در همه جاي ايران قند و شكر كيلويي 24 ريال بود و طي اين 12 سال، شاهد ثبات قيمتي بوديم كه در طي اين 30 سال حكومت اعراب بر ايرانيان، ديگر نشانه اي از آن حتا براي يك ماه نبوده است. 6- به جوان ايراني احترام گذاشته مي شد. برايش دانشگاه ساخته مي شد و به جاي گماشتن مامور حراست كه مشكل بيماري روحي مازوخيسم دارد، كاخ جوانان ساخته شد تا جوانان تفريح كنند و انرژي خود را به جاي شكستن شيشه هاي اتوبوس در آنجا تخليه نمايند. 7- از جوانان به عنوان آينده ساز ممكلت ياد مي شد و جوانان ديپلمه اي را كه معدل بالاي 18 داشتند و در كنكور موفق نمي شدند با هزينه دولت (كه اكنون صرف تهيه و ارسال موشك به حزب الله لبنان و حماس و . . . مي شود) وي را به دانشگاههاي معتبر خارج مي فرستادند تا در بازگشت، گوشه اي از كار را بگيرند و ايران را به سمت پيشرفت يا همان چيزي كه آن مرحوم به نام تمدن بزرگ مي ناميد، رهنمون سازند. اميدوارم شاهد توهين به هيچ سلسه و خاندان اصيل ايراني نباشيم كه در غير آن صورت، پروندهء اعراب حاكم بر ايران بسيار سنگين تر است و مجبوريم من بعد به آن بپردازيم. با تشكر -
همان طور كه دوست خوبم آقاسعيد گفتن، تانكهاي تي62 ايران همگي ارتقاء داده شدن و دست كمي از تي72 ندارن. نصب سيستم نشانه گيري و فاصله ياب ليزري، دوربين ديد در شب، زره مقاوم تر و . . . از جملهء اين تغييرات است. در تصوير زير، تانك تي62 بهينه شده توسط ايران (سفير74) را مشاهده مي فرمائيد (به خرجهاي انفجاري روي بدنه جهت اندام موشكهاي ضدتانك (پيش از نفوذ به داخل بدنه) توجه كنيد: خوشبختانه ايران در قسمت ادوات و تجهيزات نيروي زميني، بر خلاف نيروي هوايي كه نياز به تكنولوژي بالايي هست، به توانمندي هاي بسيار خوب و در سطح بالايي دست پيدا كرده.
- 12 پاسخ ها
-
- تانک اصلی میدان نبرد
- زرهی
-
(و 3 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
حسين گرامي من اميدوارم موانع برطرف بشن و ما بتونيم ضمن كار بر روي پروژه هاي تحقيقاتي داخلي، از شركتهايي مانند بوئينگ خريد نمائيم. روسها به واسطهء تجربه اي كه اتمام! نيروگاه بوشهر نصيبمون شده، بسيار غيرقابل اعتماد و دورو نشان داده اند. -
بررسی جامع نیروی هوایی ایران بررسی جامع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در متفرقه در مورد نیروی هوایی
جناب آقاسعید، دوست گرامی با مطالعهء مطلب مفید شما در مورد آنچه که نیروی هوایی نیاز دارد، فورن به یاد F-15E افتادم. با سابقهء خوبی که مک دانل داگلاس در ایران دارد (F-4E) و همچنین پرسنل آموزش دیده ای که برای جنگنده های F-4E در ایران موجود هستند، می توان به راحتی و با آموزشی کوتاه، این پرسنل را عینن به جنگندهء F-15E منتقل نمود. F-15E قرار است حداقل تا سال 2030 در خدمت باقی بماند و با توجه به کیفیت نازل هواپیماهای روسی، بهترین گزینه برای ایران، همین جنگندهء Strike Eagle میباشد. این جنگنده، ضمن اینکه به وسیلهء سیستم های پرقدرت خود، به اهداف زمینی حمله ور می شود، هم زمان قادر است به وسیلهء موشکهای اسپارو و آمرام، جنگنده های دشمن را هدف قرار دهد. کابین این جنگنده بسیار بسیار پیشرفته است و سامانهء پرواز با سرعت مافوق صوت و در ارتفاع پست، در همه گونه شرائط آب و هوایی در این جنگنده تعبیه شده است. این جنگنده در حالت عدم استفاده از پس سوز، به راحتی به سرعت 0.9 ماخ دست پیدا می کند، ضمن اینکه به واسطهء داشتن موتورهای پرقدرت، ضمن بارگذاری کامل مهمات، از توان مانورپذیری آن نیز کاسته نمی شود. اما برای جایگزینی تعداد حدود 40 تا 50 فروند F-4E و تعداد حدود 50 تا 70 فروند F-5E عملیاتی نیروی هوایی، در مرحلهء اول نیاز به 30 فروند F-15E داریم که آن را مستقیمن از بوئینگ خریداری می کنیم؛ اما ضمن خریداری این هواپیماها از بوئینگ، قرارداد خرید حداقل 100 فروند دیگر را با آنها منعقد می سازیم، ولی با شرائط زیر: 1- عدم تقلیل توانایی هایی رزمی (بلایی که بر سر F-15S آمد!) 2- مونتاژ این 100 فروند در صنایع هسا (هواپیماسازی اصفهان) جهت ایجاد اشتغال و کاهش هزینه های خرید 3- ملزم بودن بوئینگ به آموزش کامل پرسنل خدمات فنی زمینی این هواپیماها حداکثر ظرف 3 سال در مورد جایگزینی سایر گونه ها، نظیر P-3F و C-130 و انواع هليكوپتر، باید به طور مفصل بحث نمود، ضمن اینکه دو گزینهء بسیار مناسب جهت خرید پیش اخطار پرنده نیز خواهیم داشت: 1- هواپیمای E-3 ساخت بوئینگ 2- هواپیمای کندر ساخت اسرائیل (که گفته می شود توانایی های آن از A-50 و E-3 نیز بیشتر است) امیدوارم دوستان گرامی، در ادامهء بحث شرکت نمایند. با تشکر -
پیوستن ایران به جامعه جهانی چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟
Reza6662 پاسخ داد به amirhosin تاپیک در دکترین و استراتژی
ایران پدافند روسی را از سوریه میخرد! یک هفتهنامه پرخواننده بریتانیایی در شماره آخر خود با چاپ گزارشی مدعی شدهاست که دولت سوریه در نظر دارد بخشی از آخرین سیستمهای دفاع ضدهوایی که از روسیه خریداری نموده است را به ایران واگذار نماید. [align=center][/align] هفتهنامه «جینز دیفینس» در شماره جدید خود به نقل از یک منبع خبری موثق در ارتش سوریه آورده است که به طرف روسی اطلاع داده شده که مصرفکننده نهایی ده سیستم از پنجاه سیستم ضدهوایی خریداری شده تهران خواهد بود. بنا به گزارش هفته نامه جینز قرار است این دهسیستم در اواخر سال 2008 به ایران تحویل داده شوند. آنگونه که این منبع خبری ناشناس به جینز گفته قرار است ایران علاوه بر پولی که برای دهسیستم خودش میپردازد برای قدردانی از سوریه بخشی از هزینه موشکهای در اختیار سوریه را نیز بپردازد. گفته میشود ارزش این قرارداد به 730 میلیون دلار بالغ میشود. گفتنی است مسکو و دمشق در نوامبر سال 2005 با عقد یک قراداد گسترده همکاریهای نظامی و فنی را با یکدیگر به امضا رساندند. مطابق قطعنامه 1747 شورای امنیت سازمان ملل از تمام کشورها خواسته شده تا در امر فروش یا انتقال تسلیحات به ایران به ویژه در زمینهء سیستمهای موشکی، «خویشتنداری و احتیاط» به خرج دهند. ظاهرن همین امر باعث شده تا دولت روسیه نسبت به عقد قرادادهای نظامی جدید با ایران تمایلی نداشته باشد. منبع: خبرگزاري رسمي روسيه[ -
تاپیک جامع اخبار موشکی تاپیک جامع اخبار موشکی (بالستیک ، کروز و .. )
Reza6662 پاسخ داد به milad11110 تاپیک در اخبار نظامی
ايوانف: روسيه در استقرار پدافند موشكي با آمريكا همكاري نخواهد كرد معاون نخست وزير روسيه امكان هرگونه همكاري روسيه با آمريكا در زمينه استقرار سامانه پدافند موشكي آمريكا در كشورهاي اروپاي شرقي را رد كرد. \"سرگئي ايوانف\" روز چهارشنبه در يك كنفرانس مطبوعاتي در مسكو با اشاره به اينكه در صورت استقرار اين سامانه در چك، محدوده وسيعي از خاك روسيه از غرب تا منطقه اورال را تحت پوشش خواهد داشت، گفت: هيچگاه همكاري براي سيستمي كه عليه روسيه هدفگيري شده را نخواهيم پذيرفت. وي تاكيد كرد: توجيه آمريكا براي استقرار پدافند موشكي خود در كشورهاي چك و لهستان مبني بر رهگيري موشكهاي ايراني و كره شمالي، غيرقابل قبول است. معاون نخست وزير روسيه امكان آغاز مسابقه تسليحاتي را ازسوي روسيه رد كرد. وي براي اثبات اين گفته خود افزود: بودجه نظامي روسيه ۲/۹درصد توليد ناخالص ملي كشور را تشكيل ميدهد كه در مقايسه با زمان حكومت شوروي سابق بسيار پايين ميباشد. ايوانف همچنين گفت: روسيه به بازرسان خارجي اجازه نظارت بر نقل و انتقال واحدهاي نظامي در خاك خود كه طبق قرارداد كاهش سلاحهاي متعارف در اروپا انجام ميگيرد را نخواهد داد. وي بدون ذكر نام كشوري گفت: كشورهاي ديگر از تصويب قرارداد كاهش سلاحهاي متعارف در اروپا خودداري ميكنند و تا زماني كه آنها اين قرارداد را اجرا نكنند ما نيز به تعهدات خود در چارچوب قرارداد عمل نخواهيم كرد. خبرنگاري با اشاره به ادعاي رسانههاي غربي مبني بر تصميم سوريه براي تحويل ۱۰مجموعه پدافند هوايي \"پانتسير\" به ايران، از ايوانف در اين مورد سوال كرد. معاون نخست وزير روسيه گفت: روسيه هيچ گونه درخواستي از سوريه براي فروش اين سلاحها دريافت نكرده است. مجموعه پدافند هوايي پانتسير از سلاحهاي ساخت شوروي است و طبق قوانين بينالمللي، سوريه براي صادرات مجدد آن بايد از روسيه اجازه بگيرد. منبع پوتین: استقرار سيستمهاي دفاع موشكي در اروپا اشتباه و بياساس است رئيسجمهوري روسيه بار ديگر از استقرار سيستمهاي دفاع موشكي آمريكا در اروپايشرقي انتقادكرد. شينهوا گزارش داد كه «ولاديمير پوتين» رئيسجمهوري روسيه پس از بازگشت از اتريش با محكومكردن اقدام آمريكا در اروپايشرقي گفت: «استقرار سيستمهاي دفاع موشكي اشتباه, مضر و بياساس است.» وي افزود: «چه اتفاقي در اروپا روي دادهاست كه بايد سيستم دفاع موشكي آمريكا به روماني, بلغارستان و جمهوري چك و يا لهستان منتقلشود.» پوتين تاكيدكرد: «آمريكا ميگويد كه اين سيستم به خاطر دفاع از تهديدات ايران است. اما ايران موشكي در اختيار ندارد كه تا اروپا بُرد داشتهباشد.» وي گفت: «مسكو و واشينگتن بايد در زمينه صادرات وسايل در مورد لزوم سيستم دفاع موشكي در اروپا با يكديگر مذاكرهداشتهباشند.» رئيسجمهوري روسيه تاكيدكرد: «فكر نميكنم مشكل خاصي با اروپا داشتهباشيم. روسيه همواره با همسايگان خود مشكلاتي را در گذشته داشتهاست كه به خاطر آن سرزنش ميشد.» وي تصريحكرد: «اروپا و روسيه بايد با صبر و احترام دو جانبه مشكلات بين خود را حل كنند و ارتش نقش مهمي را در اين ميان ايفا ميكند.» منبع- 3,391 پاسخ ها
-
- گزارش
- اخبار موشکی
-
(و 4 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
ج.ا بارها ثابت كرده است كه اعتقادي به ايجاد آرامش، صلح بين اقوام و ملل و دوستي بين ملتها ندارد. استراتژي مبارزه با آمريكا و بريتانيا، آن هم به هر قيمتي نظير بيكاري شديد در سطح جامعه، حمله و تجاوز به حقوق زنان و جوانان، بي احترامي به آزادي هاي نرمال اجتماعي و پذيرفته شده در سرتاسر جهان، تسليح گروههاي مخالف آمريكا، حتا اگر اين گروهها از نظر اعتقادي ذره اي به حاكمان ديني ايران شباهت نداشته باشند (نظير القاعده و انصار السنه و گروهك حكمتيار)، ارسال سالانه حداقل 300 ميليون دلار برا فلسطينياني كه در زمان جنگ طرفدار صدام بودند، ارسال ساليانه يك ميليون تن نفت خام مجاني براي سوريه، كمك 400 ميليون دلاري به دولت ديكتاتوري رابرت موگابه در آفريقا، حمايت از شورشيان سومالي و . . . همگي به قيمت چه؟ اصن به روز حساب و كتاب اعتقاد دارند؟ اصلن براي جواني كه با مدرك فوق ليسانس در آژانس مشغول به كار شده است پاسخي خواهند داشت؟ چه ايدوئولوژي بالاتر از اينكه به مردمت خدمت نمايي؟؟ چه ظهوري؟ گيرم تا 2800 سال گير ظهوري در كار نباشد. تكليف ملتي كه سالهاست سركار مانده اند چيست؟ تكليف بيت المال ملت ايران كه روانه جيب حسن نصرا... و اسماعيل هنيه مي شود تا به اسرائيل ضربه بزنند و دل رهبر مسلمين جهان را بدين وسيله شاد نمايند چيست؟ جوابي در پيشگاه خدا خواهند داشت؟ يا خدا نيز تابع آنها خواهد بود!
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
شما زمان را به سال 1972 برگردانيد. در آن موقع اف15 با رادار آنالوگ و غيرقابل برنامه ريزي، چيز بيشتري از جنگنده هاي اف4 موجود در نيروي هوايي نداشت. من جمله اينكه توانايي حمله به اهداف زميني در اواخر سال 1988 به اف15 اضافه شد و تا آن تاريخ، اف15 تنها به درد نبردهاي متوسط و نزديك هوايي مي خورد. شما مي دانيد چه تعداد از موشكهاي ضدكشتي عراقي، قبل از برخورد، هدف موشكهاي فونيكس ما قرار گرفته اند؟ آيا با موشك اسپارويي كه اف15 آ شليك مي كند، در فاصله اي دورتر از 30 كيلومتر و آن هم تنها براي هدفي چون يك جنگنده، كاربرد ديگري مي توان پيدا كرد؟ آيا مي دانيد با اسپارو نمي توان ميگ25 را در ارتفاع 65000 فوتي سرنگون نمود؟ در حالي كه خلبانان تامكت ما بارها در چنين ارتفاعاتي، ميگهاي25 صدام را به وسيلهء فونيكس ساقط كرده اند.- 1,405 پاسخ ها
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
جنگنده تهاجم زمینی چندماموریته پاناویا تورنادو جنگنده تهاجم زمینی چندماموریته پاناویا تورنادو ( Panavia Tornado)
Reza6662 پاسخ داد به Reza6662 تاپیک در هجومی و بمب افکن
[align=center]Panavia Tornado variants[/align] IDS جنگندهء تورنادو IDS در اختيار كشورهاي آلمان، ايتاليا، بريتانيا و عربستان سعودي قرار دارد. اين هواپيما، يكي از پيچيدهترين و پيشرفتهترين هواپيماهاي جنگي در جهان محسوب ميشود و قادر است ضمن جلوگيري از حملات دشمن، عمليات دقيق ضربتي را انجام دهد. اين جنگنده، داراي ميزان بارگذاري بالا، برد پروازي زياد و قابليت مانورپذيري عالي ميباشد. [align=center][/align] تورنادو IDS به نحوي طراحي شده است كه قادر باشد كليهء تسليحات هوايي موجود در انبارهاي ناتو را حمل و پرتاب نمايد، منجمله انواع بمبهاي خوشهاي، تسليحات ضدباندهاي خزش و تسليحات هستهاي. اين جنگنده هچنين داراي قابليت بسيار محدودي در زمينهء نبردهاي هوائيست و تنها قادر به حمل موشكهاي كوتاهبرد سايدوايندر است. تورنادوهاي نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، با دو حرف GR نام گذاري شدهاند. جنگندههاي GR1 با كمربندي آبي تيره / سبز تيره رنگ استتار خورده و تحويل شده بودند، اما اين رنگآميزي در اواخر دههء 1990، به خاكستري تيره تغيير پيدا كرد. به هنگام عمليات بر فراز عراق، GR1 ها به رنگ صورتي تيره و به سال 2003 و در جريان آزادسازي عراق، GR4 ها، رنگ به خاكستري روشن درآمدند. همچنين جنگندههاي نيروي دريايي آلمان، با رنگ استتار مشكي / آبي / مسي تيره متمايز ميشوند. [align=center][/align] امروزه نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا به دنبال جايگزيني تورنادورهاي IDS ميباشد. پرندهء جايگزين، ميتواند يك هواپيماي سرنشين، يك پهپاد (UAV) و يا يك موشك كروز باشد. گزينههاي مورد نظر براي هواپيماهاي سرنشيندار عبارتند از نوع تغيير يافتهاي از جنگندهء يوروفايتر تايفون (Eurofighter Typhoon) و يا جنگندهء F-35 Joint Strike Fighter. اگر جنگندهء تايفون انتخاب شود، اين احتمال وجود دارد كه تغييراتي نظير ايجاد جايگاه دروني حمل تسليحات و همچنين افزايش مخازن داخلي سوخت در آن اعمال شود. [align=center][/align] [align=center]تورنادوی IDS نیروی هوایی عربستان سعودی[/align] RAF Tornado GR.1 جنگندهء تورنادوي GR.1 متعلق به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا (RAF)، اولين گونهء مشتق شده از جنگندهء ضربتي پاناويا تورنادو ميباشد كه ويژهء نيروي هوايي سلطنتي ساخته شده است. اولين هواپيما از 228 فروند جنگندهء GR1 به تاريخ 5 ژوئن 1979 تحويل گرديد و اين نوع از تورنادوها، در اوائل دههء 1980 رسمن وارد خدمت شدند. پس از اينكه طرح GR1 قديمي و منسوخ محسوب گرديد، 142 فروند از اين تورنادوها، بين سالهاي 1997 تا 2002 به سطح استاندارد GR4 ارتقاء يافتند. جنگندهء تورنادو، ويژهء عمليات ضربتي در ارتفاعات بسيار پست، عليه اهداف متعلق به پيمان ورشو در اروپاي شرقي طراحي و ساخته شده بود. در عمليات ضربتي تورنادو، استفاده از تسليحات متعارف و همچنين بمبهاي هستهاي نظير WE.177 پيشبيني شده بود، با اين حال با پايان دوران جنگ سرد، هرگونه استفاده از تسليحات هستهاي ممنوع اعلام گرديد. [align=center][/align] [align=center]جنگندهء تورنادو، ويژهء عمليات ضربتي در ارتفاعات بسيار پست، عليه اهداف متعلق به پيمان ورشو در اروپاي شرقي طراحي و ساخته شده بود.[/align] بزرگترين ويژگي جنگندهء GR.1، «رادار پرواز در ارتفاع پست» (terrain-following radar) ميباشد كه امكان پرواز بدون نياز به كنترل دستي خلبان در ارتفاعات بسيار پائين را فراهم ميآورد؛ اما مطابق دكترين جديد سازمان ناتو، پرواز در ارتفاعات بسيار پست و در هرگونه شرائط آب و هوايي منع شده است و به جاي آن، مقرر شده است كه جنگنده بر پايهء هدايت اينرسيايي به كمك سامانهء مكانياب جهاني (GPS) مسير پرواز خود را يافته و اصلاح نمايد. جنگندههاي تورنادوي IDS متعلق به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، مجهز به يك سامانهء «فاصلهياب ليزري و جستجوگر - نشانهگذار اهداف» (LRMTS = Laser Range Finder and Marked Target Seeker) هستند كه در قسمت سمت راست زير بدنه، درست در مقابل محل ارابهء فرود چرخ دماغه نصب شده و ظاهر آن نيز به صورت آئروديناميكي طراحي و صيقلكاري شده است. اين سامانه، شامل يك اشعهء ليزر است كه جهت اندازهگيري زاويهء يك نقطهء روي زمين نسبت به هواپيما به كار ميرود. اين اطلاعات، سپس به وسيلهء سيستمهاي الكترونيكي هواپيما جهت استخراج اطلاعات دقيق مربوط به هدف، مورد محاسبه قرار ميگيرند. حسگر سامانهء LRMTS همچنين قادر است انرژي ليزر برگشتي از اهداف زميني را كه توسط يگانهاي زميني يا ساير جنگندهها تابانيده شده است دريافت كرده و از آن در جهت شناسايي اهداف استفاده كند. اما اين سامانهء ليزري، قادر نيست بمبهاي هدايت ليزري را به سمت اهداف هدايت كند. جنگندههاي تورنادويي كه به ايتاليا، آلمانغربي و مركز آموزش سهمليتي ويژهء جنگندهء تورنادو (Tri-National Tornado Training Establishment) واگذار شدهاند، داراي سامانهء LRMTS نيستند اما جنگندههاي فروخته شده به عربستان سعودي، مجهز به اين سامانه هستند. نخستين عمليات جنگي كه اين جنگنده در آن شركت داشت، جنگ سال 1991 خليج فارس بود. در جريان اين نبرد، نزديك به 60 فروند جنگندهء GR1 متعلق به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا در پايگاههاي محرق (واقع در بحرين)، تبوك و ظهران (واقع در عربستان سعودي) استقرار يافتند. نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، در جريان اين جنگ، عملياتي را با نام Operation Granby بر عليه نيروهاي متجاوز عراقي آغاز نمود. در اولين مرحله از اين عمليات، تورنادوهاي GR1 بريتانيا، با بمبهاي سقوط آزاد 1000 پوندي (454 كيلوگرمي) به وسيلهء تكنيك بمباندازي موسوم به loft-bombing به محل تجمع نيروها و ادوات زرهي ارتش عراق حمله برده و با استفاده از سامانه و تسليحات ويژهء موسوم به JP233 به باندهاي خزش پايگاههاي هوايي آسيب رساندند تا مانع از عمليات نيروي هوايي عراق شوند. Loft Bombing Loft در زبان انگليسي به معني ضربهاي است كه توپ گلف را در مسير منحني بالا ميبرد. بمباران به شكل Loft (كه گاهي اوقات به آن نيز Toss bombing ميگويند) يعني روشي خاصي از بمباران كه هواپيماي بمباران كننده به سمت بالا اوج ميگيرد و سپس بمبهاي خود را رها ميكند، اين امر به بمبها، شتاب پيشبرندهء بيشتري ميبخشد. اگر چه اين روش، روشي در جهت عكس بمباران به شكل شيرجه ميباشد كه در آن هواپيما به سمت پائين سرازير ميشود تا بر روي اهداف مورد نظر خود، نشانهگيري نمايد. بمباران به روش Toss (يا Loft) اغلب با شيرجهاي كوتاه به سمت پائين آغاز ميشود تا هواپيماي بمبافكن به راحتي قادر باشد دماغهء خود را بالا برده و عمل رهاسازي بمبها را انجام دهد. اين امر، باعث افزايش انرژي جنبشي بمب و هواپيما ميشود، بنابراين به هواپيما كمك ميكند تا ارتفاع صحيح خود را مجددن كسب نمايد. [align=center][/align] بمباران به روش Toss، اغلب در ارتفاعات پست انجام ميشود، كه در حين آن، خلبان، دماغهء هواپيما را در آخرين لحظه، به سمت بالا و تا زاويهاي كه كمك كند انفجار بمب، منطقهاي در سطح افق را بپوشاند كه در حالت پرتاب در ارتفاع پائين، چنين پوشش انفجاري مهيا نميباشد. عمل رهاسازي بمب، اغلب بين زاويهء 35 تا 75 درجه نسبت به سطح افق انجام ميشود، اين امر سبب ميشود بمب، همانند يك توپ پرانرژي، به سمت مقابل پرتاب شود. JP233 سامانهء JP233، سيستم خاص نيروي هوايي بريتانيا است كه شامل يك جفت غلاف جهت حمل صدها بمب كوچك است كه وظيفهء اصلي اين بمبها، حمله و آسيب رساندن به باندهاي خزش هواپيماهاست. [align=center][/align] [align=center]آشنایی بیشتر با JP233[/align] هر جنگندهء تورنادو كه به سامانهء JP233 مجهز شده باشد، بر فراز هدفي كه يك باند خزش جنگندهها ميباشد پرواز كرده و به يك باره تمامي ذخيرهء مهمات خود را بر روي هدف رها ميكند. اين يك وجههء نامعمول استفاده از مهمات است كه توسط سامانهء JP233 استفاده ميشود، زيرا اغلب سامانههاي رهاسازي مهمات، بمبها را به شكل سقوط آزاد رها ميكنند و باقيماندهء بمبها را در ادامهء عمليات مورد استفاده قرار ميدهند. به جز اين، به هنگام استفاده از سامانهء JP233، غلاف دخيرهسازي مهمات، به يكباره خالي ميشود. در جريان جنگ 1991 خليج فارس، 6 فروند از تورنادوها ساقط شدند، كه يكي از آنها متعلق به ايتاليا بود. 4 فروند از جنگندههاي نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، در جريان بمباران، هدف قرار گرفته و ساقط شدند، يكي از تورنادوهاي بريتانيا نيز در جريان رهاسازي تسليحات JP233 هدف قرار گرفت و ديگري نيز هنگامي كه سعي ميكرد اهداف خود را با بمبهاي هدايت ليزري نشانه رود، هدف قرار گرفت و سرنگون شد. به دنبال اتمام مرحلهء ابتدايي عمليات جنگ سال 1991، مقرر گرديد جنگندههاي GR.1 در ارتفاعات متوسط به انجام عمليات ضربتي اقدام نمايند. با اين حال به دو علت نبود امكانات مناسب و همچنين فقدان تمرينات كافي جهت انجام صحيح و كامل عمليات ارتفاع متوسط، دولت بريتانيا در يك اقدام اضطراري، اقدام به استقرار دستهاي از جنگندههاي Blackburn Buccaneer در منطقه نمود. اين جنگندهها به سامانههاي نشانهگذاري ليزري به نام Pave Spike مجهز بودند كه به GR.1 ها اين امكان را ميدادند تا بمبهاي هدايت شونده با دقت بسيار بالا را رها نمايند. آشنایی با Pave Spike پس از پايان جنگ سال 1991 خليج فارس، جنگندههاي GR.1 نيروي هوايي بريتانيا در پايگاه «علي السالم» كويت، جهت انجام پرواز بر فراز منطقهء پرواز ممنوع در جنوب عراق باقي ماندند، ضمن اينكه اين جنگندهها، در عمليات «روباه صحرا» (Operation Desert Fox) كه به سال 1998 بر عليه پايگاههاي نظامي رژيم صدام انجام شد، با هواپيماهاي نيروي هوايي ايالات متحده مشاركت نمودند. سال 1999، يك سال عملياتي براي تورنادوهاي GR.1 محسوب ميگرديد زيرا آنها در جنگ كوزوو شركت جستند. در جريان اولين مرحله از جنگ، اين هواپيماها از پايگاه نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا در آلمان در بروگن (Bruggen) اقدام به عملياتهاي ضربتي دقيق نمودند. مدتي بعد و اندكي قبل از پايان جنگ، اين جنگندهها به جزيرهء كرس (فرانسه) منتقل شدند تا به صحنهء نبرد نزديكتر باشند. پس از پايان جنگ كوزوو، اغلب جنگندههاي GR.1 از رده خارج شدند و آنهايي كه باقي ماندند به سطح استاندارد GR.4 ارتقاء داده شدند. آخرين جنگندهء GR.1 به سال 2003 ارتقاء داده شد و به تاريخ 10 ژوئن 2003، تحويل نيروي هوايي سلطنتي (RAF) شد. Blackburn Buccaneer بلكبرن بوكانير، جنگندهاي ضربتي ساخت بريتانيا است كه در اختيار نيروي دريايي و نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا قرار داشت. اين جنگنده در زمان خود، بهترين جنگندهء ضربتي ارتفاع پست محسوب ميگرديد. اين جنگندهها، به هنگام جنگ سال 1991 خليج فارس به خدمت گرفته شدند و آن هنگامي بود كه جهت حمله به اهداف زميني، به قابليت نشانهگذاري ليزري اهداف جهت جنگندههاي بريتانيايي احساس نياز شده بود. به دنبال آن، اين جنگندهها، بمبهاي كوچك هدايت ليزري خود را بر روي اهداف مورد نظر رها ساختند. TIALD بروز سقوطهاي متعدد در بين جنگندههاي GR.1، منجر به پياده كرده برنامهاي جهت نصب سامانهاي به نام TIALD بر روي آنها شد. سامانهء «نشانهگذاري ليزري پيشاخطار به وسيلهء تصويرسازي گرمايي» (Thermal Imaging Airborne Laser Designator) توسط صنايع هوافضاي بريتانيا (BAE Systems) طراحي و ساخته شده است و تنها سامانهء هدايت كنندهء بمبهاي ليزري ساخت بريتانيا محسوب ميشود. [align=center][/align] بريتانيا از سري بمبهاي هدايت شوندهء ليزري سري Paveway بهره ميبرد. اولين استفادهء عملياتي از بمبهاي هدايت شوندهء ليزري، به وسيلهء جنگندههاي عمودپرواز Harrier نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا در جنگ سال 1982 با آرژانتين (جنگ فالكلند) به وقوع پيوست. با اين حال، نشانهگيري اهداف به وسيلهء ليزر، توسط پرسنل كنترل كنندهء زميني (forward air controller) و توسط دستگاه نشانهگذاري زميني به انجام ميرسيدند. به دنبال اين درگيري، نياز به يك سامانهء نشانهگذاري از طريق هوا احساس شد. آشنایی با TIALD در جريان جنگ خليج فارس، برخي از جنگندههاي تغييريافتهء تورنادو و بوكانير، عمل نشانهگذاري ليزري را براي تورنادوهاي حامل بمبهاي ليزري كه اين تغييرات در آنها صورت نگرفته بود، به انجام ميرساندند. جنگندههاي بوكانير، حامل سامانهء نشانهگذاري Pave Spike بودند كه قابليتهايش بسيار محدود بود و تنها در روشنايي روز قابل استفاده بود. در جريان جنگ سال 1991 خليج فارس، نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، بيش از 6000 عدد بمب هزار پوندي را پرتاب نمود كه حدود 1000 عدد از آنها به وسيلهء ليزر هدايت شدند. تنها در اواخر جنگ، تورنادوهايي كه به دو سامانهء TIALD مجهز بودند، بيش از 200 عدد بمب هدايت ليزري را به سمت مواضع ارتش صدام هدايت كردند. در حالي كه بمبهاي هدايت ليزري به عنوان يك سلاح كليدي در زرادخانهء ارتش بريتانيا باقي ماندهاند، با پيشرفتهاي اخير در ساخت سلاحهاي هدايت شونده، از اهميت آنها اندكي كاسته شده است. با ورود به خدمت موشك کروز دورپرتاب Storm Shadow كه به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، امكان حملات دور از دسترس پدافند هوايي دشمن را ميبخشد، امكان در خطر قرار گرفتن هواپيما و خدمه به شدت كاهش مييابد. [align=center][/align] [align=center]آشنایی با موشک کروز Storm Shadow[/align] امروزه بريتانيا در حال توسعهء بمبهاي هدايت شوندهء ليزري Paveway ميباشد، كه در جريان آن، سامانهء هدايت پذيري مكانياب جهاني (GPS) با سامانهء هدايت كنندهء اين بمب، يكپارچه ميشود. اين امر باعث افزايش فوقالعادهء دقت نشانهروي اين بمبها در هواي نامساعد نظير مه غليظ يا دودآلود ميشود. RAF Tornado GR.1B جنگندهء تورنادو GR.1B گونهء ويژه و ضدكشتي از GR.1 بود. پايگاه اصلي اين جنگندهها در اسكاتلند (Lossiemouth) واقع بود. اين جنگندهها، جايگزين هواپيماهاي ضدكشتي «بلكبرن بوكانير» شده بودند و قادر بودند موشكهاي ضدكشتي Sea Eagle را حمل و رها سازند. GR.1B مجهز به راداري جهت شناسايي كشتيها نبود و براي شكار كشتيها، متكي به جستجوگر نصب شده روي موشك بود. هنگامي كه در اواخر دههء 1990، جنگندههاي ضربتي GR.1 نيروي هوايي سلطنتي در حال ارتقاء به سطح استاندارد GR.4 بودند، ساخت گونهء متناظر با مدل B يعني GR.4B در دستور كار قرار نداشت. با پايان جنگ سرد، اين طور برداشت شده بود كه در درازمدت، به جنگندهاي ويژه، جهت عمليات ضدكشتي نياز نميباشد زيرا خطرات احتمالي ناشي از كشتيهاي دشمن، كه جنگندههاي GR.1B براي دفع آنها طراحي شده بودند، رو به كاهش بود، ضمن اينكه موشك ضدكشتي Sea Eagle اندك اندك به پايان عمر عملياتي خويش نزديك ميشد و به دليل هزينههاي بالا، هيچگونه برنامهاي جهت جايگزيني آن تدارك ديده نشده بود. به امید خدا ادامه دارد. -
موشک کروز دورایستای ای.جی.ام-158 ( agm-158 /jassm) موشک کروز دورایستای ای.جی.ام-158 ( AGM-158 /JASSM)
Reza6662 پاسخ داد به kingraptor تاپیک در موشکهای هوا به سطح
خير دوست گرامي. نويسندهء مطلب اينجانب هستم و اصل مطلب نيز در لينك زير قابل مشاهده است: http://www.centralclubs.com/viewtopic.php?t=18338 -
[align=center]Pave Spike[/align] [align=center][/align] [align=center]تعداد 156 نمونه از غلاف AN/ASQ-153 بين سالهاي 1974 تا 1982، توسط جنگندههاي F-4D/E نيروي هوايي ايالات متحده به كار گرفته شده و جايگزين نمونهء قديمي Pave Knife گشتند.[/align] غلاف AN/ASQ-153 و AN/AVQ-23 ساخت وستينگهاوس كه به نام Pave Spike نيز شناخته ميشود، يك سامانهء الكترواپتيكال جهت نشانهگذاري ليزري محسوب ميشود كه به منظور هدايت بمبهاي هدايت شوندهء ليزري در روز روشن و شرائط مساعد آب و هوايي ساخته شده است. اين غلاف، شامل يك زاويهياب ليزري است كه به يك دوربين تلويزيوني متصل شده است كه تصوير دريافتي را در نمايشگر داخل كابين خلبان، منعكس ميسازد. [align=center][/align] [align=center]غلاف Pave Spike نصب شده بر روي جنگندهء F-4E نيروي هوايي اسرائيل[/align] تعداد 156 نمونه از غلاف AN/ASQ-153 بين سالهاي 1974 تا 1982، توسط جنگندههاي F-4D/E نيروي هوايي ايالات متحده به كار گرفته شده و جايگزين نمونهء قديمي Pave Knife گشتند. اين غلاف كه درازي آن 144 اينچ (3.66 متر) و وزن آن 420 پوند (209 كيلوگرم) ميباشد، در قسمت مقابل سمت چپ ريل موشك جنگندهء F-4، به جاي موشك AIM-7 (اسپارو) نصب ميگردد. [align=center][/align] [align=center]در جريان جنگ 1991 خليج فارس، تعداد اندك و سادهتري از غلاف AN/AVQ-23E تحويل نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا گشتند تا بر روي جنگندههاي «بلكبرن بوكانير» نصب شوند.[/align] اين غلاف، امروزه قديمي محسوب ميشود و در حال از رده خارج شدن ميباشد و قرار است به جاي آن، دو غلاف نشانهگذاري بسيار پيشرفتهتر LANTIRN و ASQ-228 ATFLIR وارد خدمت شوند. منابع جهت اطلاعات بيشتر: http://en.wikipedia.org/wiki/Pave_Spike http://www.fas.org/man/dod-101/sys/smart/pave_spike.htm
-
[align=center]Pave Knife[/align] غلاف نشانهگذاري AN/AVQ-10 موسوم به Pave Knife، ساخت صنايع هوافضاي فورد است كه از اولين سامانههاي نشانهگذاري محسوب ميگردد كه جهت نشانهگذاري و هدفگيري بمبهاي هدايت ليزري، توسط ايالات متحده طراحي و ساخته شده است. [align=center][/align] [align=center]نماي بيروني غلاف Pave Knife به شكل يك موز شباهت دارد[/align] غلاف Pave Knife به سال 1969 طراحي و ساخته شد تا جايگزين سامانهء قديمي نشانهگذاري Airborne Laser Designator موسوم به ALD شود. ALD يك غلاف مستقل نبود، اما داراي يك سيستم كنترل دستي بود كه افسر مهمات را قادر ميساخت اهداف را نشانهگذاري كرده و سپس به وسيلهء بمبهاي هدايت ليزري Paveway آنها را منهدم نمايد. نماي بيروني غلاف Pave Knife به شكل يك موز بود و وزني در حدود 550 كيلوگرم (1200 پوند) داشت و شامل يك ساطع كنندهء قابل هدايت ليزر و يك تلويزيون مدار بسته متصل به دوربين بود. [align=center][/align] افسر مهمات (ناوبر يا كمكخلبان) تصوير دريافتي توسط دوربين را بر روي نمايشگر كوچك داخل كابين كه ساخت Sony ميباشد، مشاهده كرده و سپس اشعهء ليزر را به وسيلهء كنترل كنندهء دستي به سمت هدف مورد نظر متمركز مينمايد، سپس اطلاعات مربوط به هدف، به سايت نشانهروي هواپيما منتقل ميشود. [align=center][/align] Pave Knife به وسيلهء جنگندههاي F-4 فانتوم و A-6 Intruder و به هنگام ماموريتهاي ضربتي مورد استفاده قرار ميگرفت. اين غلاف، به هنگام جنگ ويتنام، مورد استفادهء عملياتي قرار گرفت و با وجود محدوديتهايي كه داشت، استفادهء رزمي از اشعهء ليزر را جهت هدايت بمبهاي هدايت شونده به اثبات رساند. با ورود به خدمت غلافهاي جديد نشانهگذاري Pave Spike و Pave Tack ، غلاف Pave Knife از رده خارج گرديد و امروزه ديگر در خدمت قرار ندارد. منابع جهت اطلاعات بيشتر: http://en.wikipedia.org/wiki/Pave_Knife http://www.ausairpower.net/TE-AVQ-26-GBU-15.html
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
[align=center]Tomcat In Service with Iran[/align] [align=center]تامكت هنوز در خدمت ايران[/align] عکس حذف شد! F-14A موسوم به تامكت، تنها به يك مشتري خارجي فروخته شد و آن هم نيروي هوايي شاهنشاهي ايران بود كه با نام اختصاري IIAF يا (Imperial Iranian Air Force) شناخته ميشد. دولت شاهنشاهي ايران، كمكهاي نظامي فراواني را از ايالات متحده دريافت ميكرد. آن زمان قرار بود ايران به عنوان سد محكمي در برابر گسترش اتحاد شوروي به سمت جنوب و خليجفارس، عمل نمايد، ضمن اينکه به تدريج مقدمات عضويت در ناتو نيز براي ايران فراهم شود و بسياري از کارخانجات هواپيماسازي غرب به ايران انتقال يابند. همچنين درآمدهاي نفتي، اين امكان را به وجود آورده بود كه ايران، انبوهي از ادوات نظامي ساخت غرب را خريداري نمايد. اين ادوات شامل اقلام پيشرفتهاي (نسبت به زمان خود) نظير هواپيماهاي F-5 در مدلهاي A و E ساخت نورثروپ، F-4 در مدلهاي D و E ساخت مك دانلداگلاس و P3-F اوريون (هواپيماي ضدكشتي و ضدزيردريايي)، به علاوه تعداد انبوهي از تانكهاي چيفتن و شيرايران (نوع بسيار پيشرفتهاي از تانك چيفتن به سفارش ايران) بود كه از انگلستان خريداري شده بودند. [align=center]به تاريخ مي 1972، پرزيدنت ريچارد نيكسون (رئيس جمهور وقت ايالات متحده) ديداري از ايران به عمل آوردند. شاه در اين سفر، به نيكسون تذكر داد كه هواپيماهاي MiG-25 شوروي، به طور مرتب، حريم هوايي ايران را نقض ميكنند. شاه از نيكسون تقاضا كرد وسيلهاي مناسب در اختيار ايران قرار دهد تا مانع پرواز اين هواپيماهاي متجاوز پرسرعت شوند.[/align] [align=center]MiG-25 پرسرعت ترين و پرارتفاع ترين جنگندهء شکاري جهان در دهه 1970[/align] نيكسون به شاه پيشنهاد كرد كه تنها دو انتخاب وجود دارد: جنگدهء F-14A Tomcat و F-15A Eagle. به تاريخ آگوست 1973، شاه پس از پرواز با هردو جنگنده در پايگاه هوايي ادوارد، هواپيماي F-14 را به دليل دارا بودن رادار قوي تر و همچنين توانايي حمل موشكهاي بسيار دوربرد فونيكس، برگزيد و فروش اين هواپيماها، به تاريخ نوامبر 1973 توسط دولت ايالات متحده به ايران، مورد تاييد قرار گرفت. F-15A كه در آن زمان جنگنده اي رقيب ميگ25 شوروي محسوب مي شد، تنها براي نبردهاي نزديك و متوسط هوايي مناسب بود و از نظر حمل تسليحات، برتري خاصي به جنگنده هاي F-4E نيروي هوايي شاهنشاهي ايران نداشت. انتخاب شاه بسيار هوشمندانه بود. سفارش اوليهء براي 30 فروند تامكت، به تاريخ ژانويهء 1974 به امضاء رسيد، اما به دليل كيفيت بسيار خوب اين هواپيماها، در ماه ژوئن، تعداد 50 فروند ديگر نيز به سفارش اوليه اضافه شد. در همان زمان، بانك ملي ايران – كه يك بانك دولتي بود – 75 ميليون دلار به كارخانهء هواپيماسازي گرومن، وام داد تا اين كارخانه بتواند اندكي از وام 200 ميليون دلاري لغو شدهء گرومن را كه قرار بود از دولت ايالات متحده دريافت نمايد، جبران نمايد. اين وام، پشتوانهء خوبي براي كارخانهء گرومن بود تا بتواند 125 ميليون دلار باقيمانده را از بانكهاي آمريكايي، وام بگيرد، همچنين حداقل فرصتي بود تا برنامهء توليد F-14 ادامه پيدا كند. [align=center][/align] تامكتهاي ايران، دقيقن همانند مدلهاي فروخته شده به نيروي دريايي ايالات متحده بودند و تنها تعداد اندكي از سيستمهاي آويونيك آنها، حذف شده بود. پايگاه اصلي تامكتهاي ايران، در اصفهان واقع شده بود. اولين خلبانان نيروي هوايي شاهنشاهي ايران، به تاريخ مي 1974 به آمريكا اعزام شدند و اندك زماني بعد، اولين خلبانان گرومن، به ايران رسيدند. تامکتهاي ايران، جزو آخرين مدل توليداتي از تامكت (در زمان خود) بودند که در خط توليد گرومن قرار گرفته بودند و بنابراين با موتور TF30-P414 به ايران تحويل داده شدند که بسيار ايمن تر از موتور P-412 اي بودند که مستعد خفگي در قسمت کمپرسور خود مي بودند. [align=center]اولين سري از تامکتها به تاريخ ژانويه 1976 وارد ايران شدند. تا تاريخ مي 1977 يعني زماني که جشنهاي باشکوه پنجاهمين سالگرد شاهنشاهي در ايران برگزار مي شد، تعداد 12 فروند تحويل شده بودند. در اين تصوير، مراسم تحويل اولين تامكت به نيروي هوايي شاهنشاهي ايران را ملاحظه مي فرمائيد.[/align] اولين سري از تامکتها به تاريخ ژانويه 1976 وارد ايران شدند. تا تاريخ مي 1977 يعني زماني که جشنهاي باشکوه پنجاهمين سالگرد شاهنشاهي در ايران برگزار مي شد، تعداد 12 فروند تحويل شده بودند. در آن زمان، فاکس بت هاي شوروي، هنوز مشغول ايجاد مزاحمت به صورت پرواز بر فراز ايران بودند. بنابراين به دستور شاه، قرار شد جهت اخطار، آزمونهاي پرتاب موشک فونيکس انجام شود. [align=center]موشک AIM-54A در حال شليک از يک فروند F-14A[/align] [align=center]به تاريخ آگوست 1977، IIAF طي يك آزمايش موفقيت آميز موشك فونيكس، يک فروند هواپيماي بي خلبان از نوع BQM-34E را در ارتفاع بيش از 50000 فوتي با شليک موشک فونيکس منهدم نمود و با اين اخطار جدي، شوروي به تجاوز هواپيماهاي فاکس بت خود بر فراز آسمان ايران، پايان داد.[/align] تامکتهاي IIAF در نيروي دريايي ايالات متحده با شماره سريالهايي از 160299 تا 160378 شماره گذاري شده بودند و در IIAF نيز شماره هاي 863 – 3 تا 892 – 3 و 6001 – 3 تا 6050 – 3 براي آنها تعيين شد. آخرين و 79 امين تامکتي که به ايران تحويل شد به سال 1978 (1357) به ايران تحويل داده شد. 80 امين تامکت به شماره سريال 170378 به واسطهء وقوع انقلاب در ايالات متحده باقي ماند و از آن هواپيما اکنون جهت آزمونهاي پروازي استفاده مي شود. ايران همچنين تعداد 714 فروند موشک فونيکس را سفارش داده بود، اما تا زمان وقوع انقلاب، تنها 284 فروند از آنها تحويل شدند. اين موشکها نسبت به انواعي که در اختيار نيروي دريايي ايالات متحده قرار داد شده بودند اندکي از برد عملياتي شان کاسته شده بود. (يك قرارداد خريد 400 فروندي موشكهاي فونيكس، اندكي قبل از وقوع انقلاب، به طور يك جانبه توسط دولت موقت انقلاب لغو گرديد.) به دنبال نارآرامي هاي اواخر دههء 1970، شاه فقيد ايران به تاريخ 16 ژانويهء 1979 از ايران خارج شد و بعد از آن به تاريخ 1 آوريل 1979، نيروهاي جديد، جمهوري اسلامي را بنا نهادند. نيروي هوايي ايران نيز به IRIAF تغيير نام داد. IRIAF مخفف Islamic Republic of Iran Air Force دولت جديد به سرعت مواضع ضدغربي به خود گرفت و ايالات متحده را شيطان بزرگ ناميد. به دنبال وقوع انقلاب اسلامي، همهء قراردادهاي پيشين نظامي با غرب، ملغا شدند که از آن جمله مي توان تعداد 400 فروند موشک AIM-54A Phoenix را نام برد. روابط با ايالات متحده به سرعت رو به تيرگي رفت، مخصوصن با اشغال سفارت آمريکا در تهران به وسيلهء دانشجويان ستيزه جو و دستگيري 52 کارمند و ديپلمات آمريکايي به عنوان گروگان. ايالات متحده نيز به وسيلهء قطع هرگونه روابط سياسي و نظامي با ايران واکنش نشان داد و فروش تسليحات نظامي به ايران را ممنوع اعلام کرد. ممنوعيت فروش تسليحات و اقلام نظامي به ايران باعث مشکلات فراواني در تعمير و نگهداري ادوات نظامي ساخت غرب شد. حتا ادواتي که از نظر قطعات نيز مجهز بودند، اغلب بدون دستورالعمل هاي پشتيباني کنندهء اين ادوات، قابل استفاده نبودند. تغيير اساسي در سياست و پاکسازي ارتش (ايران) از نيروهاي بسيار کارآزموده، موقعيت ايران را در بدترين وضعيت ممکن قرار داد. بسياري از خلبانان طراز اول و پرسنل تعمير و نگهداري، به دنبال خروج شاه، محل کار خود را ترک کردند يا اعدام شدند. بدين ترتيب در آغاز سال 1980، متاسفانه IRIAF تنها سايه اي بسيار ضعيفي از نيروي بسيار قدرتمند پيشين خود بود. تحريم ها، اثرات ويژه اي بر پرواز و به خدمت ماندن تامکتها گذاشتند. تحريم ها مانع از فروش هرگونه قطعات مي شدند. همچنين حدس زده مي شود که پرسنل وفادار به شاه، طوري باعث خرابکاري در تامکتهاي شده بودند که اين هواپيماها قادر به شليک موشکهاي فونيکس نباشند. (هرچند با وقوع جنگ و پرواز عملياتي تامكتها، اين موضوع رد شد) جنگ ايران و عراق در 22 سپتامبر 1980 با حملهء هواپيماهاي عراق به شش پايگاه هوايي و چهار پادگان نيروي زميني آغاز شد. همچنين در زمين نيز حمله اي به عرض 700 کيلومتر از چهار نقطه توسط 12 لشگر مجهز نيروي زميني عراق آغاز شد. جنگي که 1 ميليون کشته و 2 ميليون زخمي از دو طرف برجاي گذاشت و باعث آواره شدن 3 ميليون نفر از مردم مناطق مرزي ايران شد. اگرچه اين جنگ توسط رسانه هاي غربي بسيار کم جلوه داده شد ولي جنگ در ابعاد انساني، يک تراژدي بزرگ به شمار مي رفت. در اين جنگ، نيروهاي هوايي نقش عمده اي ايفا نکردند زيرا هر دو طرف توانايي فني جهت استفادهء موثر از نيروهايي هوايي شان را نداشتند. نبردهاي هوايي نيز در طول جنگ به ندرت رخ دادند. در دورهء اول جنگ، نيروي هوايي ايران با اندوختهء برجاي مانده از دوران شاه، در اغلب نبردها پيروز بود و بيشتر هواپيماهاي عراقي را به راحتي با موشکهاي AIM-9 (سايدوايندر) سرنگون مي ساختند يا اينکه جنگنده هاي عراقي را وادار به فرار مي کردند. اما موشکهاي کوتاه برد حرارت ياب، در نبردهاي ارتفاع متوسط و بالا ناموفق بودند. در ابتداي جنگ، خلبانان ايراني به دليل تمارين و تجارب بالايي که در دوران شاه کسب کرده بودند، کاملن بر نيروي هوايي عراق برتر بودند، اما اين برتري به تدريج با ادامه يافتن جنگ از دست رفت زيرا بسياري از خلبانان و افسران باتجربه اي را که گمان مي رفت نسبت به ادامهء جنگ يا انقلاب بي اعتقاد شده اند يا از کراوات استفاده مي کنند از ارتش اخراج شده و يا اعدام شدند. با کاهش توان نظامي ايران، توان نظامي عراق به تدريج افزايش يافت. پس از سال 1982، عراق تمرينات بهتري را براي خلبانانش ترتيب داد و توانست جنگنده هاي بهتر و پيشرفته تري را از فرانسه بدست آورد که مي توان به جنگندهء بسيار پيشرفتهء سوپراتاندارد (ساخت داسو برگه) و ميراژ اف1 سری EQ6 اشاره کرد. [align=center][/align] [align=center]سوپر اتاندارد[/align] ميراژ اف1 مي توانست موشکهاي هوا به هواي ماترا R-550 ماجيک را شليک کند (Matra R-550 Magic) که اين موشکها مي توانستند تا 140 درجه به سمت هدف منحرف شوند، هدفياب سرخود داشتند، شتاب ثقل زيادي را مي توانستند تحمل کنند و قابليت مانور بسيار بالاي داشتند و داراي بردي بين 230 متر تا 10 کيلومتر بودند كه براي نبردهاي نزديك هوايي، بسيار ايده آل محسوب مي شدند. فرانسوي ها با انجام تغييراتي، کاري کرده بودند که ميگهاي21 عراق نيز بتوانند موشکهاي ماجيک را شليک کنند و اين موشکها، توانايي بسيار بيشتري نسبت به موشکهاي حرارت ياب روسي داشتند. در نبردهاي دريايي نيز گزارش شد که ميراژهاي اف1 عراقي در ارتفاع بسيار پائين نزديک سطح دريا، توانسته بودند تعدادي از هواپيماهاي ايراني را توسط موشکهاي ماجيک سرنگون کنند. [align=center][/align] [align=center]سوپر اتاندارد عراقي[/align] ورق بر مي گردد پس از سال 1982، عراقي ها در اغلب نبردهاي هوايي پيش بودند و ايران، اندک نبردهاي هوايي اتفاق افتاده پس از سال 1983 را از دست داده بود، مگر در حالاتي که هواپيماهاي ايراني با هوشياري در محل معمول پروازي جنگنده هاي عراقي کمين قرار داده باشند. نيروي هوايي بسيار قدرتمند ايران که در قبل از وقوع انقلاب مي توانست به راحتي 600 سورتي پرواز در روز انجام دهد، اکنون تنها مي توانست روزانه به سختي بين 30 تا 60 سورتي پرواز را سازمان دهي کند، تعداد سورتي پروازهاي هواپيماهاي عراقي سال به سال افزايش مي يافت، اين تعداد در نهايت به عدد 500 سورتي پرواز در بين سالهاي 1986 تا 1988 افزايش يافت. به طور معمول، منابع نظامي غرب ادعا کرده اند که تامکتهاي ايران، نقش چندان موثري در سالهاي پس از 1982 ايفا ننموده اند، مخصوصن آنکه فقط تعداد انگشت شماري از آنان به دليل نبود قطعات يدکي، در سرويس باقي مانده بودند. در اين زمانها، تامکتها عمدتن در نقش يک پيش اخطار هوايي کوچک (ميني آواکس) عمل کرده اند و به هيچ وجه سعي نمي کردند در نبردهاي مستقيم هوايي وارد شوند. گزارش شده است که تعداد از تامکتهاي ايران در جنگ از بين رفته اند که اغلب اين تعداد توسط منابع خبري عراقي گزارش شده است. سرنگوني اولين جنگندهء F-14A ايراني رسمن به تاريخ 21 نوامبر 1982 اعلام شد که توسط موشک سوپر ماتراي جنگندهء ميراژ اف1 عراقي انجام پذيرفت. يک خلبان اف14 اسير شدهء ايراني از اينکه هواپيماي بسيار پيشرفته اش توسط جنگندهء ابتدايي MiG-21MF مورد هدف قرار گرفته بود، بسيار تعجب کرده بود. به تاريخ 11 سپتامبر 1983، دو تامکت ايراني که سعي کردند مانع نفوذ بمب افکن هاي عراقي به سمت مواضع زميني ايراني ها شوند، گزارش شد که سرنگون شدند. مورد ديگر در يک نبرد هوايي نزديک (Dogfight) با يک جنگندهء ميراژ اف1 (مجهز به موشک سوپرماترا) به تاريخ 4 اکتبر 1983 به وقوع پيوست و باعث سرنگوني تامکت به دليل خفگي کمپرسور در حين انجام مانور سنگين شد. تامکت ديگر نيز در نبرد هوايي بر فراز منطقه بهرگان به تاريخ 21 نوامبر 1983 و تامکتهاي بعدي نيز به تاريخ 24 فوريه و يکم جولاي 1984 سرنگون شدند. عراقي ها همچنين ادعا کردند که در يک روز – يعني 11 آگوست 1984 - 3 فروند F-14A ايران را سرنگون کرده اند. هرچند که تاييد اين ادعا غير ممکن است. (زيرا ايران هيچگاه سه فروند اف14 را يکجا مورد پرواز قرار نمي دادد، آن هم در يک نقطهء خاص) هرچند که احتمال دارد ادعايي واقعي باشد. F-14A هاي ايران در طول جنگ، حداقل پنج نوع هواپيماي عراقي را ساقط کرده اند: ميراژ اف1، ميگ21، ميگ23، ميگ25 و سوپراتاندارد. همچنين يک تامکت ايراني – که حدس زده مي شود تنها اف14 عملياتي در واپسين روزهاي جنگ با عراق بوده است- يک ميراژ اف1 EQ6 عراقي را هدف قرار داده است. بر طبق منابع ارائه شده از طرف ايران، حدود 35 تا 40 جنگندهء عراقي در طول جنگ با عراق مستقيمن توسط تامکتها در نبردهاي هوا به هواي نزديک، سرنگون شده اند. اينها دلائلي کافي هست که نشان مي دهند چند فروند تامکت يا حتي يکي، باعث فرار جنگنده هاي عراقي مي شوند. کتابي در مورد نقش تامکتهاي ايران در جنگ با عراق بر طبق کتاب منتشره توسط تام کوپر و فرزاد بيشاب (در مورد نقش تامکتهاي ايران در جنگ) اينطور به نظر مي رسد که نقش تامکتهاي ايراني، موثرتر از آني بوده است که گزارش شده است. در اين کتاب (که توصيه مي کنم حتمن تهيه بفرمائيد) از خدمهء تامکتهاي ايراني گزارش نقل شده است که در طول جنگ ايران و عراق، تعداد بيشماري از اهداف پرنده با موشکهاي AIM-54A هدف قرار گرفته است، که برخي از خلبانان شجاع اين تامکتها با بيش از 8 پيروزي در زمرهء تکخالها (Ace) به شمار مي آيند و در کل براي تامکتها بيش از 100 پيروزي هوايي ثبت شده است. هرچند که متاسفانه بسيار از آنان به دليل دگرانديشي سياسي اعدام شده يا از نيروي هوايي اخراج شدند. تخمين اينکه در طول جنگ، چه تعداد از F-14A هاي ايران، عملياتي باقي مانده بودند بسيار مشکل است. جاسوسان غربي تخمين مي زنند که تعمير و نگهداري تامکتهاي قابل عمليات در IRIAF در سطح بسيار پائيني انجام مي شود و با توجه به مانورهاي سه فروندي اف14 هاي ايران در مراسمات رسمي، تعداد عملياتي تامکتهاي ايران را کمتر از 10 فروند پيش بيني مي کنند که اين تعداد نيز با استفاده از قطعات تامکتهاي زمين گير ديگر و آن هم فقط جهت رژه براي عموم مردم آماده شده اند و تنها قادرند پرواز بسيار کوتاهي انجام دهند و آويونيک آنها به هيچ وجه قابل استفاده نمي باشد. به تاريخ تابستان 1984، پنتاگون (وزارت دفاع آمريکا) تنها 15 تا 20 فروند تامکت داراي قابليتي مي دانست که بتواند آنهار را در عمليات شرکت دهد که اين تعداد هم به وسيلهء قطعه برداري از ساير تامکتهاي آمادهء سرويس شده بودند. اما منابع ايراني، تعداد تخمين هاي غرب در مورد تعداد تامکتهاي عملياتي را نادرست مي دانستند و تعداد عملياتي آنها را بيش از اين اعلام مي کردند. مهمترين دليلي که صحت اطلاعات غرب را در مورد تامکتها به ترديد انداخت، قابليت پرواز دادن هواپيماها به تاريخ 11 فوريه 1985 و به تعداد 25 فروند تامکت بود که طي مراسمي در ارتفاع پائين در تهران به پرواز درآمدند. به دليل مبارزه با تحريم تسليحاتي غرب، به نظر مي رسيد ايرانيان موفق به تعمير و نگهداري کم و بيش قطعات ناياب هواپيماهاي تامکت، F-4D/E و F-5E خود و آماده کردن آنها جهت پرواز شده بودند. بسياري از قطعات ناياب اين هواپيماها از طرق اسرائيل به ايران تحويل داده مي شدند و برخي نيز به دليل کمک ايران به مبادلهء گروگانهاي آمريکايي دربند در لبنان، به ايران تحويل شده بودند. [align=center]اغلب تامکتهاي IRIAF به صورت 4 موشک اسپارو و 2 موشک سايدوايندر و 2 موشك فونيكس بارگذاري مي شدند.[/align] شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه موشکهاي فونيکس و همچنين قطعات الکترونيکي هدايتگر آنها، در کوران حوادث انقلاب مورد خراب کاري قرار گرفته بودند تا قابل استفاده نباشند و تا زمان شروع حملهء عراق و آغاز جنگ، عملياتي نبودند. در حالي كه هيچگونه گزارش رسمي مبني بر تعداد شليک موشکهاي فونيکس در جريان جنگ ايران و عراق وجود نداشت اما رادار AN/AWG-9 (رادار اصلي اف14) همچنان عملياتي بود و تامکتهاي ايراني مي توانستند موشکهاي ميان برد AIM-7 (اسپارو) و AIM-9 (سايدوايندر) را شليک کنند. اغلب تامکتهاي IRIAF به صورت 4 موشک اسپارو و 2 موشک سايدوايندر و 2 موشك فونيكس بارگذاري مي شدند. همچنين در آن زمان شايع شده بود که F-14A هاي ايران، قادر به شليک موشکهاي ضدکشتي شده اند و اين باعث يکي از دلائل (احمقانه اي) شد که ناو Vincennes لکهء 10 برابر بزرگتر هواپيماي ايرباس ايران (بر روي رادار را) با با هواپيماي بسيار کوچکتر اف14 اشتباه گرفته و 290 نفر مسافر بي گناه را به کام مرگ بکشاند!؟ با وجود اينکه رهبران ايران همواره مواضع ضدکمونيستي اعلام کرده اند و فعاليت احزاب چپ گرا در ايران ممنوع است اما شايعاتي وجود دارد مبني بر اينکه يک يا چند فروند F-14A به اتحاد شوروي در عوض کمکهاي نظامي تحويل داده شده است. حداقل يک خلبان F-14A ايران گزارش داده است (که با هواپيمايش) به سوي اتحاد شوروي حرکت کرده است. (اين موضوع هيچگاه اثبات نشده است) دلائل بسياري وجود دارد که نشان مي دهد تکنولوژي هواپيماي F-14A، سيستم رادار کنترل آتش AWG-9 و موشکهاي فونيکس به طور کامل آشکار شده است. تجزيه و تحليل موشک فونيکس توسط اتحاد شوروي حدس زده مي شود که به ساخت و تکميل موشک Vympel R-33 کمک بسياري نموده است. موشک R-33 (که در غرب به نام AA-9 Amos شناخته مي شود) موشک هوا به هواي بسيار دوربردي است که سلاح اصلي جنگندهء MiG-31 موسوم به Foxhound به شمار مي رود. هرچند سرطراح ارشد دفتر ويمپل – گنادي سوکولوسکي – هرگونه الگو برداري بر اساس AIM-54A را تکذيب کرده است و ادعا کرده است که هيچ گاه يک موشک فونيکس عميلاتي در اختيار نداشته است. [align=center]امروز IRIAF تعدادي حدود 50 تا 55 فروند F-14A در اختيار دارد، اما در حال حاضر، تنها 30 فروند از آنها از نظر پروازي عملياتي تخمين زده مي شوند و تنها بين 3 تا 10 فروند گمان مي رود داراي رادار فعال باشند.[/align] Sources: 1. Grumman Aircraft Since 1919, Rene J. Francillon, Naval Institute Press, 1989. 2. Grumman F-14 Tomcat, Doug Richardson, Osprey, 1987. 3. F-14 Tomcat: Fleet Defender, Robert F. Dorr, World Airpower Journal, Vol 7, 1991. 4. Grumman F-14 Tomcat Variant Briefing, World Airpower Journal, Vol. 19, 1994. 5. From ALKALI to AAM-L, Part 2, Piotr Butowski, Air International, November 1994. 6. The Illustrated Encyclopedia of Aircraft Armament, Bill Gunston Orion, 1988. 7. The American Fighter, Enzo Angelucci and Peter Bowers, Orion, 1987. 8. Encyclopedia of World Military Aircraft, Volume 1, David Donald and Jon Lake, AirTime, 1994. 9. The World's Great Interceptor Aircraft, Gallery Books, 1989. 10. The Lessons of Modern War, Molume II: The Iran-Iraq War, Anthony H. Cordesman and Abraham R. Wagner, Westview Press, 1990. 11. Air-to-Air Missile Directory, Doug Richardson and Piotr Butowski, Air International, October 1993, p 197. 12. Grumman F-14 Tomcat, Jon Lake, AirTime, 1998. 13. IRIAF 75th Anniversary Review, Kian-Noush, World Air Power Journal, AIRtime Publishing Inc, Volume 39, Winter 1999. 14. E-mail from Dave Parsons on Iranian F-14 kills during Iran-Iraq War. منبع اصلي- 1,405 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
كره شمالي يك موشك خود را در ايران آزمايش كرده است خبرگزاري يونهاپ گزارش داد، مقامات كرهي جنوبي و مقامات نظامي آمريكا در حال تلاش براي راستيآزمايي اطلاعات جاسوسي مبني بر آن هستند كه كره شمالي نوع جديدي از موشك را كه ماه گذشته به نمايش عموم گذاشته شد در ايران آزمايش كرده است. خبرگزاري كيودو با اشاره به اين مطلب افزود كه در اين گزارش به نقل از منابعي كه به نامشان اشاره نشد، آمده است: به نظر نميرسد كره شمالي موشك بالستيك ميان بردش را در داخل قلمرو خود آزمايش كرده است. اين منبع افزود: اما ما اطلاعاتي جاسوسي در دست داريم مبني بر اينكه اين موشك در داخل ايران به طور آزمايشي پرتاب شده است. وي ادامه داد: من متوجه هستم كه جوامع اطلاعاتي كشورهاي مربوطه اين اطلاعات را پيگيري ميكنند. اين موشك كه « موسودان» نام دارد داراي برد متوسط است و به وسيلهء كرهي شمالي بر مبناي موشك بالتسكي SSN-6 ساخته شده است. اين موشك براي اولين بار درتاريخ 25 آوريل در يك رژهي نظامي به نمايش گذاشته شد برد آن 2500 تا 4000 كيلومتر است. منبع
-
جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت جنگنده برتری هوایی اف-14 تامکت (F-14/ Tomcat)
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در جنگنده و رهگیر
دو صادرات سال حبس برای غیر قانونی قطعات F-14 به ایران يكي از مقامات سابق فرودگاه «جان وين» به خاطر آنچه صدور غيرقانوني قطعات «F-14» به ايران ـ تنها كشوري كه از اين نوع هواپيماي جنگي استفاده ميكند ـ اعلام گرديده، به دو سال زندان محكوم شد. به گزارش سرويس بينالملل «بازتاب» به نقل از «اورنج كانتي رجيستر»، روز دوشنبه، رضا طبيب 52 ساله در دادگاه فدرال «سانتاآنا»، پس از اينكه در ژوئن 2006 به خاطر فرستادن قطعات هواپيما به ايران از راه آلمان و امارات محكوم شناخته شده بود، به دو سال زندان محكوم شد. طبيب كه متولد ايران و تبعه آمريكاست، در زمان دستگيري در «آيروين» زندگي ميكرد و مقامات فدرال نيز بر اين باورند كه او و همسرش «تري»، هنوز در كاليفرنياي جنوبي زندگي ميكنند. «تري طبيب» كه او هم يك تبعه آمريكا ولي متولد ايران است، به خاطر دادن اطلاعات نادرست در فرم اظهاريه در مارس 2006، دو سال محكوميت تعليقي دريافت كرده بود. رضا طبيب كه هماكنون با وثيقه يك ميليون دلاري آزاد است، بايد تا 16 جولاي، خود را به مقامات فدرال معرفي كند. در ژانويه 2006 مأموران گمرك و مهاجرت آمريكا، قطعات و چند كيت را ضبط كرده بودند. گفتني است، طبيب معلم پرواز در فرودگاه بوده و مدتي رئيس مركز پرواز «Newport» بوده و همسر وي نيز در اين کار به او كمك ميكرده است. در جلسه روز دوشنبه، نخست براي او درخواست سي ماه زندان شد، اما قاضي «ديويد كارتر» به خاطر كهولت سن طبيب و ناراحتي قلبي او، مجازات را به دو سال حبس و شش ماه بازداشت در خانه تغيير داد. مأموران در ژانويه 2006 و پس از ضبط قطعات بستهبنديشده به مقصد آلمان، اين زوج را در منزلشان در آيروين دستگير كردند. جستجوي خانه اين دو، منجر به كشف چندين ليست قطعات شد كه توسط يك مقام نظامي ايران ارسال شده بود. دو چمدان از قطعات اين هواپيما نيز به ارزش 540 هزار دلار و دو بليت سفر به ايران كه توسط طبيب خريداري شده بود، از اين جستجو به دست آمده است. در سال 2006 هواپيماهاي «F-14» پس از 34 سال از ناوگان هواپيمايي آمريكا خارج شد. منبع- 1,405 پاسخ ها
-
- 1
-
-
- اف-14
- اف14 تامکت
-
(و 2 بیشتر)
برچسب گذاشته شده توسط
-
نبرد یوم کیپور نبرد يوم كيپور يا جنگ رمضان ( اکتبر1973م. )
Reza6662 پاسخ داد به hosseingmn تاپیک در تاریخ نیروی زمینی
با تشكر ويژه از شما دوست گرامي بابت اين مطلب جامع و خواندني. از قديم مثلي هست كه مي گويد «گرهي كه با دست باز مي شود، با دندان باز نكنيد.» اين مثل حكايت دو كشور همسايه، يعني مصر و اسرائيل هست. زنده ياد انور سادات، رئيس جمهور فقيد مصر، با درايت و نيك انديشي، از كشتار و جنگ بيشتر دوري جست و نامش را در تاريخ جاودانه ساخت. روحش شاد -
در آستانه جلسهء شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران، دایر بر در خواست تعلیق داپم غنی سازی اورانیوم، نگرانی نسبت به احتمال برخورد نظامی تازه ای در منطقه خلیج فارس رو به افزایش نهاده است. آنچه در عین حال توجه محافل بین المللی و رسانه ها را به خود جلب کرده، نوع حمله احتمالی است که گروهی از ناظران بر محدود بودن و طبیعت تنبیهی آن تأکید می کنند و گروهی دیگر، نسبت به خطر هجوم وسیع علیه ایران هشدار می دهند. نقل و انتقالات نظامی نسبتاً گسترده آمریکا در منطقه، ازجمله اعزام ناو هواپیمابر جان سی استنیس به خلیج فارس و پیوستن آن به ناو هواپیمابر آیزنهاور که از پیش در آبهای سومالی قرار داشته، اقدامی در جهت افزایش توان هجومی آمریکا تلقی شده است. استقرار موشکهای ضد موشک پاتریوت آمریکا در عراق و سایر کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز به نظر می رسد با این انگیزه انجام گرفته باشد که در صورت حمله تلافی جویانه احتمالی ایران علیه مواضع آمریکا و همپیمانانش در منطقه، قابلیتهای دفاعی آنها را از این طریق افزایش دهد. مشابه این اقدام، پیش از این در آستانه دو جنگ خلیج فارس (در سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۳) صورت گرفته بود. اعزام ناو هواپیمابر جان سی استنیس به خلیج فارس اقدامی در جهت افزایش توان هجومی آمریکا تلقی شده است. عمل در برابر حرف اجرای سه مانور نظامی مختلف در کمتر از دو ماه در ایران، با هدف افزایش قابلیتهای دفاعی و تمرینهای مکرر هجوم متقابل و تلافی جویانه که تازه ترین آن هم اکنون در چهارده استان ایران در جریان است نیز نشانه جدی گرفتن تهدید هجوم خارجی از سوی دولت ایران تلقی می شود. هرچند هم مسئولان دولت آمریکا قصد چنين حمله ای را انکار می کنند و هم مقامات دولت ایران امکان آن را بسیار ضعیف معرفی می کنند. علی رغم اظهارات سیاسی دوطرف پیرامون قصد یا داشتن قابلیت درگیری نظامی با ایران، اقداماتی که در دو سوی منازعه در جهت افزایش توان هجومی یا فراهم آوردن ظرفیتهای بازدارنده و دفاعی صورت می گیرد حاکی از آن است که کفه آمادگی نظامی از کفه انکار سیاسی سنگینتر شده و در نتیجه خطر برخورد نظامی تازه ای در منطقه افزایش یافته است. کافی نبودن تحریم ها نرسیدن به توافق با ایران از راه اعمال قطعنامه شورای امنیت و انتشار اظهارات اخير رئيس آژانس بين المللی انرژی اتمی دایر بر نزدیکتر شدن ایران به غنی سازی اورانیوم در مقیاس صنعتی، قبل از تسلیم گزارش رسمی او به شورای حکام، حاکی از رنگ باختن امیدهايی است پیش از این در جهت حل مسالمت آمیز بحران شکل گرفته بود. اندازه های کمی هجوم نظامی برخورد نظامی با ایران، در صورت وقوع، می تواند هجوم محدود و هشدار دهنده ای باشد علیه معدودی از مواضع و تأسیسات در داخل ایران، نظیر آنچه کمی پيش از پایان جنگ ایران با عراق صورت گرفت و طی آن هواپیماهای امریکا چاههای نفتی سروش و نوروز را در آبهای ايران در خلیج فارس هدف قرار دادند. گزینه دوم، هجومی گسترده ای خواهد بود علیه تمامی تأسیسات هسته ای، واحدهای موشکی، پایگاههای هوايی و دریايی، پالایشگاههای نفت و واحدهای تولید برق با هدف از میان بردن ظرفیتهای تلافی جویانه نظامی و انهدام قسمتهای مهمی از تأسیسات اتمی ایران. با توجه به اینکه قابلیتهای لازم برای تدارک هجوم زمینی آمریکا و متحدان احتمالی اش به ایران در شرایط جاری فراهم نیست و ایران با برخورداری از امتیاز وسعت خاک و در اختيار داشتن ظرفیتهای قابل ملاحظه موشکی قادر به اقدامات تلافی جویانه مؤثر علیه نیروهای مهاجم و متحدانش خواهد بود، به نظر می رسد در صورت قصد هجوم نظامی از راه هوا و دریا به ایران، این هجوم از محدوده حملات موضعی و هشدار دهنده بسیار فراتر برود. دلیل عمده این نگرش این است که ایران علاوه بر در اختیار داشتن ظرفیت مینگذاری دریايی در آبهای نزدیک به تنگه هرمز، نیروی موشکی مؤثری در اختیار دارد که با استفاده از آن قادر خواهد بود کشتيهای نظامی و نفتکشهای در حال گذر از محدوده تنگه را هدف قرار دهد. این قابلیتها در عین حال می تواند علیه پایگاهها و نیروهای متخاصم مستقر در کشورهای همسایه ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد. سه زیردریايی ایران در کنار واحدهای آبی کوچک و سریع که در آبهای خلیج فارس مستقرند قادرخواهند بود دامنه اقدامات تلافی جویانه ایران را بخصوص در منطقه آبهای هرمز گسترش دهند. ایران با در اختیار داشتن موشکهای بالستیک با برد کوتاه و متوسط می تواند تمامی پایگاههای نظامی و مراکز استقرار نیرو در فاصله صدها کیلومتر از مرزهای خود را هدف قرار دهد. برای خنثی کردن این ظرفیتها، از دید بسیاری از ناظران، حملات محدود هوايی به ایران ناکافی است و فقط به انسجام بیشتر سیاسی در داخل ایران می انجامد. بر پایه این استدلال، در صورت اتخاذ گزینه نظامی برای حل مسئله ایران، هدفهای متعددی در سراسر ایران مورد هجوم قرار خواهد گرفت و این هجوم هوايی و موشکی دست کم تا یک هفته طول خواهد کشید. به این منظور بالغ بر یکهزار پرواز هواپیماهای جنگنده و استفاده از صدها فروند موشک کروز مورد نیاز نیروهای مهاجم خواهد بود که به این ترتیب، در صورت عملی شدن تهدید هجوم نظامی به ایران، منطقه شاهد جنگ تمام عیار تازه ای می شود. از نظر بسیاری از ناظران، هجوم نظامی تمام عیار به ایران نمی تواند محدود به ایران بماند. ناظران امنیت منطقه نیز بر این اعتقادند که فقدان راهی برای جمع کردن دامنه نزاع و پایان دادن به بحران بعد از هجومهای گسترده هوايی، خطرناکتر از اقدام اولیه برای آغاز نبرد خواهد بود. منبع: BBC
-
بروز سقوطهاي متعدد در بين جنگندههاي GR.1، منجر به پياده كرده برنامهاي جهت نصب سامانهاي به نام TIALD بر روي آنها شد. سامانهء «نشانهگذاري ليزري پيشاخطار به وسيلهء تصويرسازي گرمايي» (Thermal Imaging Airborne Laser Designator) توسط صنايع هوافضاي بريتانيا (BAE Systems) طراحي و ساخته شده است و تنها سامانهء هدايت كنندهء بمبهاي ليزري ساخت بريتانيا محسوب ميشود. بريتانيا از سري بمبهاي هدايت شوندهء ليزري سري Paveway بهره ميبرد. اولين استفادهء عملياتي از بمبهاي هدايت شوندهء ليزري، به وسيلهء جنگندههاي عمودپرواز Harrier نيروي دريايي سلطنتي بريتانيا در جنگ سال 1982 با آرژانتين (جنگ فالكلند) به وقوع پيوست. با اين حال، نشانهگيري اهداف به وسيلهء ليزر، توسط پرسنل كنترل كنندهء زميني (forward air controller) و توسط دستگاه نشانهگذاري زميني به انجام ميرسيدند. به دنبال اين درگيري، نياز به يك سامانهء نشانهگذاري از طريق هوا احساس شد. [align=center][/align] [align=center]در جريان نبرد فالكلند، نشانهگيري اهداف به وسيلهء ليزر، توسط پرسنل كنترل كنندهء زميني (forward air controller) و توسط دستگاه نشانهگذاري زميني به انجام ميرسيدند.[/align] شركت GEC-Marconi طراحي سامانهء TIALD را در اواخر دههء 1980 آغاز نمود. به سال 1990، رژيم صدام، به كشور كويت حمله كرد و اين كشور را ظرف 5 ساعت اشغال نمود. اين كار، باعث شعلهور شدن جنگ سال 1991 خليج فارس گرديد. اين جنگ باعث شد تا سامانهء TIALD با عجله و شتاب بيشتري وارد خدمت شود. [align=center][/align] [align=center]نمایی از یک سامانهء نشانه گذاری TIALD ساخت شرکت GEC-Marconi[/align] [align=center]این سامانهء هدفگیری، در جریان جنگ 1991 خلیج فارس، ثابت نمود که بسیار موثرتر از سامانهء هدفگیری Pave Spike نصب شده بر روی جنگندههای بوکانیر میباشد.[/align] در جريان جنگ خليج فارس، برخي از جنگندههاي تغييريافتهء تورنادو و بوكانير، عمل نشانهگذاري ليزري را براي تورنادوهاي حامل بمبهاي ليزري كه اين تغييرات در آنها صورت نگرفته بود، به انجام ميرساندند. جنگندههاي بوكانير، حامل سامانهء نشانهگذاري Pave Spike بودند كه قابليتهايش بسيار محدود بود و تنها در روشنايي روز قابل استفاده بود. در جريان جنگ سال 1991 خليج فارس، نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، بيش از 6000 عدد بمب هزار پوندي را پرتاب نمود كه حدود 1000 عدد از آنها به وسيلهء ليزر هدايت شدند. تنها در اواخر جنگ، تورنادوهايي كه به دو سامانهء TIALD مجهز بودند، بيش از 200 عدد بمب هدايت ليزري را به سمت مواضع ارتش صدام هدايت كردند. [align=center][/align] ارتقاء هايي كه بعدها بر روي اين غلاف نشانهگذاري انجام پذيرفت، تورنادوها را قادر ميساخت كه خود به تنهايي عمل نشانهگذاري ليزري اهداف را انجام دهند. غلافهاي نشانهگذاري TIALD به طور گسترده در طول جنگ خليج فارس و پس از آن در جريان گشتهاي كنترلي بر فراز منطقهء پرواز ممنوع در جنوب عراق بين سالهاي 1991 تا 2003، عمليات روباه صحرا به سال 1998، جنگ كوزوو به سال 1999 و عمليات آزادسازي عراق به سال 2003 به كار گرفته شدند. غلافهاي TIALD به طور دائم مشمول به روز رساني ميشوند، به طوري كه سري 400 اين غلاف، بر روي جنگندههاي Tornado GR4 نصب شدهاند. امروزه بريتانيا به دنبال طراحي نسل جديدي از غلافهاي نشانهگذاري ميباشد كه امكان دارد در ساخت آنها از ساير كشورهاي اروپايي نيز كمك بگيرد. در حالي كه بمبهاي هدايت ليزري به عنوان يك سلاح كليدي در زرادخانهء ارتش بريتانيا باقي ماندهاند، با پيشرفتهاي اخير در ساخت سلاحهاي هدايت شونده، از اهميت آنها اندكي كاسته شده است. با ورود به خدمت موشك دورپرتاب Storm Shadow كه به نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، امكان حملات دور از دسترس پدافند هوايي دشمن را ميبخشد، امكان در خطر قرار گرفتن هواپيما و خدمه به شدت كاهش مييابد. امروزه بريتانيا در حال توسعهء بمبهاي هدايت شوندهء ليزري Paveway ميباشد، كه در جريان آن، سامانهء هدايت پذيري مكانياب جهاني (GPS) با سامانهء هدايت كنندهء اين بمب، يكپارچه ميشود. اين امر باعث افزايش فوقالعادهء دقت نشانهروي اين بمبها در هواي نامساعد نظير هواي مه غليظ يا دودآلود ميشود. [align=center] [/align] [align=center]نمايي از هدفگيري و انهدام يك هدف در جنگ سال 1991 كوزوو (اطلاعات نمايشگر مرتبط با سيستم نشانه گذاري ليزري، حذف شده شده اند)[/align] منبع
-
سامانهء JP233، سيستم خاص نيروي هوايي بريتانيا است كه شامل يك جفت غلاف جهت حمل صدها بمب كوچك است كه وظيفهء اصلي اين بمبها، حمله و آسيب رساندن به باندهاي خزش هواپيماهاست. هر جنگندهء تورنادو كه به سامانهء JP233 مجهز شده باشد، بر فراز هدفي كه يك باند خزش جنگندهها ميباشد پرواز كرده و به يك باره تمامي ذخيرهء مهمات خود را بر روي هدف رها ميكند. اين يك وجههء نامعمول استفاده از مهمات است كه توسط سامانهء JP233 استفاده ميشود، زيرا اغلب سامانههاي رهاسازي مهمات، بمبها را به شكل سقوط آزاد رها ميكنند و باقيماندهء بمبها را در ادامهء عمليات مورد استفاده قرار ميدهند. به جز اين، به هنگام استفاده از سامانهء JP233، غلاف دخيرهسازي مهمات، به يكباره خالي ميشود. [align=center][/align] [align=center]هر سامانهء JP-233 شامل دو بخش عقبي و جلويي ميباشد. در سمت عقبي، تعداد 30 عدد بمب ضدباند از نوع SG-357 تعبيه گرديده است كه پس از انفجار، تخربي همانند شكل آتشفشان بر روي باند ايجاد ميكنند. در قسمت جلويي سامانهء JP-233 تعداد 215 عدد مين ضدنفر نوع HB-876 حمل ميشود. هر دو نوع اين مهمات، مجهز به چترهاي تاخيري كوچك هستند.[/align] در جريان جنگ 1991 خليج فارس، 6 فروند از تورنادوها ساقط شدند، كه يكي از آنها متعلق به ايتاليا بود. 4 فروند از جنگندههاي نيروي هوايي سلطنتي بريتانيا، در جريان بمباران، هدف قرار گرفته و ساقط شدند، يكي ديگر از تورنادوهاي بريتانيا نيز در جريان رهاسازي تسليحات JP233 هدف قرار گرفت و یکی ديگر نيز هنگامي كه سعي ميكرد اهداف خود را با بمبهاي هدايت ليزري نشانه رود، هدف قرار گرفت و سرنگون شد. [align=center][/align] [align=center]جهت دستیابی به حداکثر توان عملیاتی، لوفت وافه (نیروی هوایی آلمان)، به پنج اسکادران ضربتی تورنادو مجهز شده است. در این دو تصویر، جنگندهء تورنادو به شماره سریال JBG 38 متعلق به پایگاه هوایی Jever، در حال حمل غلاف رهاسازی بمب موسوم به MW-1 میباشد که مشابه آلمانی سامانهء JP 233 شناخته میشود.[/align] [align=center][/align] [align=center]در زیر بالهای این جنگنده، یک سامانهء رهاسازی Chaff/Flare به نام BOZ-101 و یک سامانهء ضدجنگ الکترونیک (ECM) موسوم به Cerberus تعبیه شده است. از سال 1983 به بعد، طرح رنگ آمیزی شبیه به سوسمار بر روی تورنادوها اجرا است.[/align] به دنبال اتمام مرحلهء ابتدايي عمليات جنگ سال 1991، مقرر گرديد جنگندههاي GR.1 در ارتفاعات متوسط به انجام عمليات ضربتي اقدام نمايند. با اين حال به دو علت نبود امكانات مناسب و همچنين فقدان تمرينات كافي جهت انجام صحيح و كامل عمليات ارتفاع متوسط، دولت بريتانيا در يك اقدام اضطراري، اقدام به استقرار دستهاي از جنگندههاي Blackburn Buccaneer در منطقه نمود. اين جنگندهها به سامانههاي نشانهگذاري ليزري به نام Pave Spike مجهز بودند كه به GR.1 ها اين امكان را ميدادند تا بمبهاي هدايت شونده با دقت بسيار بالا را رها نمايند. پس از پايان جنگ سال 1991 خليج فارس، جنگندههاي GR.1 نيروي هوايي بريتانيا در پايگاه «علي السالم» كويت، جهت انجام پرواز بر فراز منطقهء پرواز ممنوع در جنوب عراق باقي ماندند، ضمن اينكه اين جنگندهها، در عمليات «روباه صحرا» (Operation Desert Fox) كه به سال 1998 بر عليه پايگاههاي نظامي رژيم صدام انجام شد، با هواپيماهاي نيروي هوايي ايالات متحده مشاركت نمودند.
-
مصاحبه با خلبانان F-5E و ماجرای سرنگونی MIG-25
Reza6662 پاسخ داد به Davood تاپیک در تاریخ نیروی هوایی
متوجه منظور شما نشدم لطف کنید واضح تر سخن بگویید! این هم عکس خلبان منهدم کننده MIG-25 عراقی خلبان شجاع سمت راستي، سروان مجيد شعباني از پايگاه دوم شكاري هستند كه اكنون با درجه سرهنگ تمامي و با ميگ29 در همان پايگاه مشغول به خدمت هستند.