برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      41

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      1,470


  3. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      3,109


  4. IRIS1372

    IRIS1372

    Members


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      72



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 5 فروردین 1398 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    قانون کلی : هر چیزی رو که شوآف کردن و روش بدون رونمایی و عملیاتی کردن مانور زیادی دادن ، به احتمال بسیار بالا اصولا وجود خارجی نداره و اگه داشته باشه هم فقط برای تبلیغات و دادن سهمی از سفره ی انقلاب به دست اندر کاران هست ... داستان جنگنده های بومی ایران هم به همین صورت هست ...
  2. 3 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک بررسی جامع نیروی هوایی ایران چهارم فروردین سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  3. 2 پسندیده شده
    یمن را دریابیم... #4YearsOfUSWarOnYemen #ششمين_طوفان_رسانه_اي_كمپين_يمن STOPWARONYEMEN#
  4. 2 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک جامع جنگنده چند ماموریته بومی سبک شفق ، برهان ، صاعقه ، آذرخش چهارم فروردین سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  5. 2 پسندیده شده
    سوپر تایگر تایلندی F-5ST (این قسمت وقتی که ما در ایران مشغول شوآف هستیم) با کارهایی که روی این جنگنده انجام شده تقریبا به سطح یک جنگنده نسل چهارم رسیده
  6. 1 پسندیده شده
    این دو به همین شکل (سیلی و جیائو) خوانده می شن. برای قسمت جدید این روش رو تست می کنیم ببینیم چطور از آب درمیاد. اگه خوب بود، ادامه اش می دیم و اگه خوب نبود، یه فکر دیگه باید براش بکنیم. البته یه راه هم این هست که اسامی دردسرساز رو تنها به این شکل بیاریم و یا این اسامی رو به همراه نام انگلیسی شون بیاریم که دردسر برطرف بشه. مثلاً ما تنگ (Ma Teng). این قضیه قدری طولانی تره و باید در طول تاریخ مورد بررسی قرار بگیره. ولی به روی چشم. زمانی که به داستان لیانگ ها و نبرد سائو سائو با ما چائو رسیدیم، به این موضوع در حد توان اشاره خواهم نمود. اگرچه این قضیه باعث می شه از داستان دور شیم، ولی به روی چشم. سعی می کنم در قالب این عصر این دو رو مورد بررسی قرار بدم. هرچند بررسی درست و دقیق و مشروح اون نیازمند تایپکی جداگانه اس. چرا که در برهه های مختلف تاریخی، ارتباطات مختلفی بین این ها شکل گرفته. منطقه منچوری تا زمان سلسله لیائو، بخشی از چین نبود. تنها قسمت کوچکی از جنوب منچوری از زمان سلسله هان جزو این سرزمین بود که اگر بخواهیم در عصر سه پادشاهی اون رو مورد بررسی قرار بدیم، جزئی از ایالت یو (You) بوده است (تنها بخش کوچکی از جنوب آن). در اواخر قرن یازدهم و اوایل دوازدهم و در عصر سلسله سونگ بود که این منطقه که ساکنان اصلی اش خیتان ها (یا به تلفظ خودشون چیتن) و ترکمن ها و نیز مغول ها بودن، لیائو رو بوجود آوردن که بعدها سلسله جین (Jin) از اون برمیاد و بعد با داستان حمله چنگیزخان، جزوی از امپراطوری مغول ها می شه و پس از سلسله یوآن و قوبلای خان هم جزوی از این سرزمین باقی موند تا زمانی که ژاپن اون رو از چین جدا کرد و بعد هم جنگ دوم جهانی رخ داد و منچوری به چین بازگشت. اما درخصوص ژاپن. ژاپن در عصر سه پادشاهی، خیلی ارتباط با اهمیتی با چین نداشت و تنها بخشی از تاجران ژاپنی با بخشی از ایالات چینی به تجارت مشغول بودند. از قضا اولین برخوردهای جدی بین ژاپن و چین هم در زمان حکمرانی سلسله تانگ و عصر یاماتو رخ می ده که تقریباً 450 سال بعد از این وقایع می شه. درخصوص کشورهایی که فرمودین، خیلی اطلاع درستی ندارم که تحت تسلط کدوم حکومت ها بوده ان. اگر منظورتون این هست که تحت تسلط چین بوده ان باید عرض کنم که خیر. هیچ گاه تحت تسلط چینی ها نبوده ان به جز ویتنام که در عصر مینگ و اوایل قرن پانزدهم به تسلط چینی ها درمیاد و بعد از دو سه دهه مجدداً از دست چینی ها خارج می شه. اما با نگاهی گذرا به معابد و آثار باستانی و تمدنی شون قطعاً به این نتیجه می رسین که کوهی از تاریخ و فرهنگ (که از قضا کمتر هم بدان پرداخته شده) در آن جا وجود داشته. اگرچه به اثرگذاری سلسله های چینی و ژاپنی و حتی کره ای نمی رسیدن. چیزی شبیه به تمدن های باستانی ایران تا قبل از عصر مادها و مهمتر از اون هخامنشی. بطور مثال در همین ایران تا قبل از فرورتیش و مهمتر از اون هوخشتره، حکومت آنچنان اثرگذار بر روی دیگر کشورها نداریم و بیشتر حکومت های محلی و منطقه ای رو شاهد هستیم. ولی در همین زمان آثار تمدنی بیشماری رو در منطقه می بینیم که عمری دو برابر عمر تاریخ هخامنشی تا به امروز ایران داشته ان. نظر خودم رو عرض می کنم (و لزوماً به معنی درست بودنش نیست). انصافاً خود من خیلی با این مدل نتونستم رابطه خوبی برقرار کنم. بخصوص وقتی در یک متن پر از این اسامی این رو در نظر گرفتم. ضمن اینکه سعی کردم در قسمت های قبلی، لقب رو در اوایل معرفی کاراکتر عنوان کنم و از اون به بعد بیشتر از نام های رسمی شون استفاده کنم که برای خوانندگانی که علاقه مند به جستجو و تحقیق بیشتر درموردشون هستن، بیشتر فایده داشته باشه. چون نام های محترمانه وقتی زیاد بشن حتی کسائی که به این تاریخ تسلط کافی دارن رو دچار مشکل می کنه. مثلاً بگیم : «منگده با شوانده در حال گفتگو بود که فانگشیان فریاد زد هیچ کس حق دست زدن به من را ندارد. در همین حال ون رو پیشنهاد کرد که ...!» در این متن منگده = سائو سائو، شوانده = لیو بی، فانگشیان = لو بو و ونرو = شون یو هستن. حتی اگر بصورتی که فرمودین بیاریم : «منگده/سائو-سائو با شوانده/لیو-بی در حال گفتگو بود که فانگشیان/لو-بو فریاد زد هیچ کس حق دست زدن به من را ندارد. در همین حال ون-رو/شون-یو پیشنهاد کرد که ...!» مجدداً از اینکه با توضیحات و اصلاحاتتون به بهتر شدن متن کمک می فرمایین از شما سپاسگزارم.
  7. 1 پسندیده شده
    اوکراین شرکت اوکراینی UKROBORON یک بسته ارتقایی متوسط برای نمونه صادراتی سام6 یعنی Kvadrat-М1 تدارک دیده است که به نظر بیشتر برای صادرات و فروش ان به کشورهای دیگر در نظر گرفته شده است.نسخه ارتقا یافته تحت این بسته Kvadrat-2D نام گرفته است.اهداف این ارتقا شامل موارد زیر است: تعویض قطعات الکترونیک-رادیویی انالوگ با تجیزات دیجیتال است که شامل بیش از 70 درصد قطعات قابل جایگزینی میباشد. افزایش عمر .عملیاتی کل سامانه به میزان حداقل 15 سال افزیش 15000 ساعت عمر قطعات الکترونیک-رادیویی افزایش توانایی های عملیاتی شامل افزایش اتوماسیون سامانه درکشف اهداف و حفاظت از نویز ساده سازی عملیاتهای فنی شامل تعمیر و نگه داری با این ارتقا حداکثر برد کشف هدفی همچون یک میگ 29 در ارتفاع 7 کیلومتری به 100 کیلومتر رسیده است و در ارتفاع 0,02 به 28 کیلومتر رسیده است.در این ارتقا البته در میزان برد درگیری با هدف افزایشی حاصل نشده است.در این ارتقا اوکراینی ها یک سیستم الکترواپتیک هم برای افزایش قابلیت ها در کشف هدف در روز و شب به سامانه اضافه کرده اند.همچنین امکان شبکه شدن با رادارهایی چون P-18МА, P-180, P-19МА, P-190 به سامانه اضافه شده است.در جدول زیر توانایی های جدید دیگر سامانه نسبت به قبل را میبینید. بلاروس در بلاروس سامانه ارتقا یافته نام Kvadrat-M به خود گرفته بود این سامانه توسط صنایع دفاعی بلاروس توسعه یافته بود و حتی در صادرات ان به کشور میانمار نیز موفق بوده اند.این سامانه بر روی شاسی جدید شش در شش MZKT-6922 توسعه پیدا کرده بود سامانه جدید دارای سیستم دیجیتال نمایش هدف با قابلیت طبقه بندی انها میباشد. این سامانه قادر به استفاده از موشکهای 9M38M1 و 9M317E که برای بکارگیری در سامانه های دفاع میانبرد روسی Buk-M1 ,Buk-M2 طراحی شده اند در سازمان رزم خود میباشد.موشک 9M38M1 با هدایت راداری نیمه فعال و برد 35 کیلومتر و سر انفجاری 70 کیلوگرمی و فیوز مجاورتی جدید موشکی مناسب برای جایگزینی در این سامانه میباشد.
  8. 1 پسندیده شده
    تلفظ sili و jiao نفرمودید. ظاهرا همان گذاشتن "گ" در انتهای یانگ(برخلاف تلفظ Yang) اجتناب ناپذیر هست. با شما موافقم که در مورد اسامی همه آن روشها(چسباندن، پررنگ کردن، گیومه گذاشتن) جواب نمی دهد. هر چه فکر میکنم به نظرم همین خط فاصله - گذاشتن بهترین روش هست و نباید با مثلا فارسی نویسی قاسم-سلیمانی مقایسه کرد. در مثال بالا خواننده وقتی میرسد به ما تنگ با "ما"ی ضمیر و تنگ(به معنی سفت) و تشابه با تنگه نه دچار اشتباه بلکه دچار سکته در مطالعه میشه. ولی وقتی می نویسیم ما-تنگ در زمان مطالعه وقتی به 4-5 کلمه قبلتر میرسه، رد نگاه خودبخود آمادگی ایجاد میکنه که با یک اسم پیش رو سر و کار داره و نیاز نیست دنده عقب بزنه مجدد مرور کنه که این "ما" ضمیر فارسی هست یا "ما" اسم چینی. من خودم در زمان مطالعه بارها و بارها باید دنده عقب بزنم و اسامی رو مقایسه کنم تا متوجه بشم. حتی به نظرم اعراب گذاری هم بد کاری نیست. مثلا لیو-بِی. چون زبان و فرهنگ چینی از ما خیلی دور هست تلفظ لغات دائم نیاز به کمک دارد. در مورد تفاوتهای فرهنگی چین شرقی هم اگر یک توضیحاتی بنویسید عالی است. واقعا زیبا. همه توضیحاتی که دادید عالی بود. تشکر. در مورد منطقه منچوری و روابط با ژاپن در این دوره زمانی هم اگر اطلاعاتی میدادید عالی بود. یک سوال دیگه هم که همیشه در ذهنم بوده اینه که به صورت تاریخی مناطق جنوبی چین، یعنی تایلند و ویتنام و میانمار و ادامه تا اندونزی تحت تسلط کدام حکومتها بوده و آیا اساسا تاریخ و فرهنگ قابل اعتنایی تا سده های اخیر داشته اند؟ یه نکته هم باز در مورد روش نوشتار. میشه نوشت کونگ-مینگ/ژوگه لیانگ. با این توضیح اولیه که قسمت اول اسم و قسمت دوم لقب هست.
  9. 1 پسندیده شده
    بروزرسانی ، تجمیع و اصلاح تاپیک قاهر F-313 چهارم فروردین سال یکهزار و سیصد و نود هشت خورشیدی
  10. 1 پسندیده شده
    لهستان شاید نباید ارتقایی که این کشور بر روی سامانه سام-6 به انجام رسانید را یک ارتقا نامید! این ارتقا عملامنجر به ساخت سامانه ای جدید شده است در دوره های مختلف کاربران این سامانه تصمیم به استفاده از موشک های نسبتا جدیدتری در این سامانه گرفتند هرچند این تغییر مستلزم تغییرات بسیاری درکل سامانه میباشد به طور مثال شرکت روسی Vympel تصمیم داشت موشک هوا-هوا R-77 را برروی این سامانه نصب کند.البته این طرح برخلاف پروژه ای که لهستانی ها دنبال کردند به مرحله اجرایی نرسید. شرکت لهستانی wzu در همکاری با شرکت Raytheon یک بسته گسترده ارتقایی برای این سامانه تدارک دیدند. در این ارتقا موشک هدایت نیمه فعال Sea Sparrow برروی سام-6 نصب شدند سامانه جدید که BIRDS نامیده شد از نصب رادار SWALLOW بر روی خودرو زرهی لهستانی فنلاندی Rosomak و همچنین تغییرات نسبتا گسترده در واحدهای دیگر سامانه حاصل شده است. تفاوت های اساسی با نسخه اولیه استفاده از یک رادار باند L طراحی شده توسط شرکت تالس برای درگیری با هدف و هدایت موشک میباشد این رادار بردی برابر 72 کیلومتر دارد این رادار قابلیت پرش سریع فرکانس به منظور دفع حملات جمینگ برخوردار است همچنین با داشتن واحد دفع تداخل و دو مد کاری شامل رهگیری و هدایت ارتقایی خوب برای رادار قدیمی سامانه محسوب میشود.در هر صورت در این ارتقا هدایت نیمه فعال راداری به صورت بسیار مدرن تر نسبت به قبل مد نظر قرار گرفته است.البته به روزرسانی های دیگری در سیستم مخابرات و واحد تولید نیرو و ....صورت گرفته است. نصب 3 موشک Sea Sparrow داخل کنیستر نصب رادار SWALLOW بر روی خودرو زرهی Rosomak صربستان این ارتقا که تحت نام Kvadrat-ML در سال 2015 توسط کمپانی Litaktak معرفی شد قابلیت های جدیدی در پردازش اطلاعات دیجیتال و نمایشگر ها و همچنین نرم افزاری ارائه داده است.این ارتقا متمرکز بر بهبود توانایی سامانه در نابودی اهداف در ارتفاع پائین میباشد.همچنین در زمینه مقابله با جمینگ وحذف تداخلات ناشی از بازتاب امواج از سطح زمین نیز گام هایی برداشته شده است.در این ارتقا سامانه قادر به فعالیت مداوم 48 ساعته در صورت یک ساعت غیر فعال بودن نیز میباشد.همچنین پنل ها و بسیاری از قطعات هم به صورت ماژولار وقابلیت تعویض سریع نیز پیدا کرده اند. سیستم ارتقا یافته قادر به شناسایی اهداف در حداکثر ارتفاع 7 کیلومتری وبرد 100 کیلومتری میباشد به صورت مثال توانایی کشف یک موشک کروز در برد 25 کیلومتری برای ان اعلام شده است این بهبود نتیجه ارتقا رادار و حذف تداخلات و ارتفا نرم افزاری ان میباشد.
  11. 1 پسندیده شده
    این قسمت، در ادامه وقایعی است که در قسمت هشتم رخ داد. وقایعی که به فتح پایتخت توسط سپاهیان لی جوئه و گوان سی منجر گردید. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------- قسمت دهم – سرنوشت دربار پس از سقوط همانطور که سائو سائو انتظار داشت، لیو بی که حالا فرماندار ایالت شو شده بود، لو بو و لشکریانش را پذیرفت. لو بو همان جایی استقرار یافت که روزگاری خود لیو بی پس از ورود به ایالت شو، در آن مستقر شده بود : شهر مرزی شیائو پی (Xiaopei). شهری در نزدیکی مرز ایالت یان که این امکان را به لیو بی می داد که درصورت مورد حمله قرار گرفتن، به سرعت به کمک آن بشتابد و همچنین درصورتی که خود شو مورد حمله قرار گرفت، لو بو از شیائو پی به کمک آن ها بشتابد. بدین ترتیب شو تبدیل به لقمه ای گلوگیر برای سائو سائو شد. لقمه ای که برای گسترش سرزمین ها و نیز کنترل و تسلط بر غرب چین بسیار حیاتی بود. 6 فرمانداری که سائو سائو می بایست قبل از آنکه نگاه دیگر رقبا بدان بیافتد، آن را بدست آورد و حالا دیگر آن سرزمینی نیست که روزگاری تائو چیان آن را اداره می کرد و می شد با بخشی از نیروهای نظامی خود و بدون تدارکاتی چند، آن را تسخیر نمود. پس به مشورت با فرماندهان و مشاوران خود نشست. شون یو (Xun Yu - Wenrou)، مشاور نظامی سائو سائو، پیش بینی نمود که به زودی بین لیو بی و لو بو جنگ قدرتی در خواهد گرفت که به تضعیف دو طرف منجر خواهد شد. پس آن زمان، بهترین فرصت برای حمله به شو خواهد بود. سائو سائو نیز این تحلیل را پذیرفت و به انتظار نشست. اما در این میان، خبری بهت برانگیز به وی رسید : فرار امپراطور از دست اشغالگران پایتخت. پس از فتح لویانگ (پایتخت هان شرقی) توسط سپاهیان ائتلاف (توسط سون جیان)، ائتلاف خیلی زود به پایان خود رسید. چرا که با جدا شدن سائو سائو، سون جیان و لیو بی و نیز اختلافات بین یوآن شائو و گونگ سون زان، عملاً امکان ادامه همکاری زیر یک پرچم وجود نداشت. در نتیجه هریک از جنگ سالاران راه خود را رفته و سائو سائو نیز که در نبرد شین یان (Xingyang)، مغلوب لو بو (که در آن زمان در خدمت دونگ ژو بود) شده بود و با تلفات سنگین عقب نشینی کرده بود (و خود نیز خوش شانس بود که در این نبرد کشته نشد.)، از خیر بدست آوردن امپراطور گذشته بود. پس از آن و تا کشته شدن دونگ ژو بدست لو بو، تقریباً جنگ سالاران دیگر کار خاصی با امپراطور و دونگ ژو نداشتند. بالعکس این فرماندهان ارشد دونگ ژو بودند که گاهی به سرزمین های دیگر جنگ سالاران حمله کرده و آن ها را به عقب می راندند. بطور مثال در حمله به چن لیو (Chenliu) و یین چوان (Yingchuan)، شیاهو یوآن (Xiahou Yuan – Miaocai) و سائو سائو با شکست در برابر سپاه لی جوئه مجبور به عقب نشینی شده بودند. اما در گرماگرم همین نبردها بود که داستان ترور دونگ ژو پیش آمد و سپاهیان شیلیانگ و فرماندهان ارشد آن سرگردان شدند. فرماندهان چهارگانه سپاه شیلیانگ (لی جوئه (Li Jue)، گوا سی (Guo Si)، فان چو (Fan Chou) و ژان جی (Zhang Ji) که بالاترین مقام های نظامی سپاه شیلیانگ بودند.) به هم اندیشی پرداختند. عده ای بر این بودند که به ایالت لیان (Liang Zhou) و سرزمین های خود بازگردند. عده ای نیز معتقد بودند که می بایست از امپراطور و وان یون (که حالا به جای دونگ ژو، صدر اعظم کشور شده بود.) درخواست بخشش و بازگشت به قدرت را می کردند؛ چرا که بسیاری از حامیان دونگ ژو بخشیده شده بودند. نتیجه کلی این مشورت ها این بود که نامه ای به دربار نوشته شود و در آن، درخواست بخشش صورت پذیرد. درخواستی که مورد قبول وان یون قرار نگرفت (و شرح آن در قسمت هشتم آمده است.). با عدم قبول درخواست بخشش و نیز خبر آماده شدن لو بو برای حمله به سپاه شیلیانگ، ترس و وحشت فرماندهان چهارگانه را در بر گرفت. این باور تقویت شد که می بایست از یکدیگر جدا شده و هر یک به سرزمینی پناه برند. اما جیا شو (Jia Xu)، مشاور ارشد نظامی لی جوئه، پیشنهاد کرد که حالا که لوبو از چانگ آن خارج شده و بخشی از سپاه امپراطوری به اردو رفته است، بهترین زمان برای حمله ای برق آسا به چانگ آن و و تسخیر پایتخت و گروگان گرفتن امپراطور و دربار می باشد. فرماندهان با این پیشنهاد موافقت کرده و به پایتخت هجوم آوردند که این حمله به کشته شدن وان یون، فرار چن گونگ و باقیمانده سپاه لو بو و نیز تسخیر پایتخت انجامید. باز امپراطور در دست فرماندهان نظامی قرار گرفته بود؛ با این تفاوت که این بار، دیگر جنگ سالاران اهمیتی به این موضوع نمی دادند و سلسله هان را از دست رفته تصور می کردند و بر روی جنگ قدرت خود متمرکز شده بودند. امپراطور چون مومی در دست فرماندهان شیلیانگی قرار گرفته بود و ایشان با دادن سمت های مختلف به خود و نیز کسانی که ایشان را مورد حمایت قرار می دادند، آن هم به حکم امپراطور، به افزایش قدرت و نفوذ خود می پرداختند. حتی سائو سائو نیز به ایشان خراج می پرداخت. گویا همه چیز به کام چهار ژنرال پیش می رفت. اما سلسله وقایعی، به این دوران خوشی پایان داد. وقایعی که با نافرمانی ما تنگ (Ma Teng – Shoucheng)، پدر ما چائو (Ma Chao - Mengqi) که در آینده فرماندار ایالت لیانگ و نیز یکی از پنج ژنرال ببر نشان لیو بی می گردد، آغاز گردید. در بهار سال 194 میلادی بود که جنگ سالار اهل لیانگ، ما تنگ که در گذشته در ائتلاف یوآن شائو بر ضد دونگ ژو نیز حضور داشت، از دربار درخواست ملزومات و اموال بیشتری نمود. در نظام ارباب و رعیتی، هر لرد چندین واسال داشت که واسال ها از لرد تیول دریافت می کردند و در ازای آن، خراج گذار لرد بودند و در هنگام نیاز، سپاهیان خود را برای جنگ ها و یا حمایت از لرد گسیل می داشتند. در سرزمین چین باستان نیز به مانند سایر کشورها، این نظام برقرار بود و امپراطور، لرد بزرگ بود و فرمانداران ایالات و نیز ملاکین بزرگ، واسال های ایشان بودند. ما تنگ نیز یکی از این واسال ها بود و حالا از ارباب خود تقاضای سهمی بیشتر از گذشته را داشت. درخواستی که با مخالفت دربار روبرو شد. به همین دلیل ما تنگ سر به طغیان گذاشت. پادرمیانی ها فایده ای نداشت. لذا هان سوئی (Han Sui – Wenyue) برای مهار ما تنگ فرستاده شد. اما به دلیل دوستی دیرینه ای که بین این دو برقرار بود، هان سوئی به سپاه ما تنگ پیوست. از سوی دیگر، لیو یان، دیگر جنگ سالار متنفذ هان نیز به آن ها ملحق شد و ایشان آماده حمله به چانگ آن شدند. با کشف این توطئه، لی جوئه، بلندمرتبه ترین ژنرال های ارتش، فان چو و ژان جی و نیز برادرزاده خود، لی لی (Li Li) را برای سرکوب ما تنگ و هان سوئی به میدان فرستاد. در نزدیکی چانگ آن نبرد سنگینی بین دو سپاه درگرفت که پیروز این نبرد، لشکر شیلیانگ بود. ما تنگ و هان سوئی با این شکست، به سمت ایالت لیان عقب نشینی کردند. از آنجایی که سپاه ایشان شکست سنگینی خورده و تدارکاتشان نیز رو به پایان بود، درگیر شدن در نبردی دیگر می توانست به مرگ حتمی شان بیانجامد. بر این اساس لی لی اصرار به تعقیب دشمن نمود. ژان جی به تعقیب ما تنگ پرداخت که حمله وی با دلاوری ما چائو ناکام ماند. فان چو نیز به تعقیب هان سوئی پرداخت. اما قبل از درگیر شدن، صحبت هایی بین این دو رد و بدل شد. فان چو که به هان سوئی علاقه داشت و دوستی این دو از سالیان دور برقرار بود و هر دو از یک روستا بودند، تحت تأثیر این صحبت ها از ادامه تعقیب صرفنظر نمود و دستور بازگشت سپاه را صادر نمود. تصمیمی که برای وی گران تمام شد. لی لی جوان و مغرور وقتی با این تصمیم فان چو مواجه شد، از وی کینه به دل گرفت. از آنجا که او مورد اعتماد و علاقه عموی خود، لی جوئه قرار داشت، تلاش کرد با نامه ای محرمانه، داستان را به گونه ای دیگر برای لی جوئه بازگو نماید. وی در این نامه اشاره نمود که فان چو با هان سوئی همکاری داشته و پنهانی توطئه نموده اند. لی جوئه نیز تحت تأثیر این نامه، به فان چو ظنین شد. از طرفی درجه نظامی و جایگاه فان چو از لی جوئه بالاتر بود شاید حسادت هایی از این دست هم در این تصمیم بی تأثیر نبوده باشند. پس از مشورت با گوا سی، نقشه ای طراحی و در انتظار بازگشت سپاه شیلیانگ به چانگ آن شد. با ورود سپاهیان فاتح، جشنی مفصل ترتیب داده شد و از ایشان مفصلی به عمل آمد. در هنگامه جشن بود که ناگهان به دستور لی جوئه، فان چو دستگیر و همان جا گردن زده شد. نقاشی ای از صحنه اعدام فان چو در کتاب عاشقانه سه پادشاهی با حذف یکی از چهار ژنرال، اندک اندک نگاه بدبینانه نسبت به دیگر همراهان تقویت گردید. بخصوص بین دو ژنرال اصلی؛ لی جوئه و گوا سی. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسید. ولی این، تنها آتشی زیر خاکستر و انبار باروتی بود که تنها نیاز به جرقه ای داشت برای انفجاری بزرگ. این جرقه را نیز یک زن روشن نمود : همسر گوا سی! =========================================== پ.ن 1 : قصدم بر این بود که داستان چهار ژنرال را در یک قسمت نقل نمایم. اما چون این داستان برای خودم نیز جذابیت و تازگی داشت و درمورد آن بیشتر و بیشتر مطالعه کردم، به مطالب جالبی رسیدم که بد ندیدم با قدری شرح و تفصیل بیشتر، این داستان را نقل کنم که دوستان با سرنوشت آن ها بیشتر آشنا شوند و به تحکیم داستان اصلی هم کمک بیشتری نماید. به همین دلیل و برای جلوگیری از اطاله کلام، مطلب در دو بخش خدمت دوستان ارسال می شود. البته از آنجایی که کلیات مطلب آماده است، قسمت یازدهم در فاصله ای کوتاه از این قسمت (به منظور دادن فرصت برای مطالعه دوستان)، در تاپیک قرار داده خواهد شد. پ.ن 2 : ذکر این نکته ضروری است که در گذشته، در کنار نام ها، از واژه Style هم استفاده می کردم که شاید برای دوستان کمی نامفهوم بوده باشد. این Style در واقع لقب یا نام محترمانه می باشد. در چین، معمولاً افراد و شخصیت های مهم، در کنار نام اصلی خود، یک نام محترمانه نیز داشتند که اکثراً با همان نام هم خطاب می شدند؛ بالاخص در محاوره های دوستانه. در فرمت جدید نوشتاری، نام های محترمانه در کنار نام اصلی و با خط فاصله عنوان خواهد شد. بطور مثال Xiahou Yuan – Miaocai . پ.ن 3 : شاید برای برخی دوستان، نحوه نگارش نام ها توسط بنده قدری عجیب و یا حتی اشتباه به نظر برسد. تلاش من بر این بود که نام ها براساس تلفظ چینی آن نوشته شود. بطور مثال در زبان چینی، معمولاً «حرف گ» در پایان نام، خوانده نمی شود. مثل کلمه Qing که چین خوانده می شود. یا Wang که وان خوانده می شود. از طرف دیگر حرف H معمولاً «خ» و حرف X بصورت «ش» تلفظ می شود. بطور مثال Huang خوانده می شود «خوان» و یا مثلا Xu خوانده می شود «شو». به همین دلیل بنده نیز در نگارش، کلمات را به این شکل نوشتم مگر آنکه تلفظ آن هم به همان شکل نوشتاری باشد مثل Chen Gong که چن گونگ و یا Ma Teng که همان ما تنگ خوانده می شود. اما اگر دوستان با این سبک ذکر نام ها مشکل دارند، امر بفرمایند تا بصورت معمول نوشته شود.
  12. 1 پسندیده شده
    با عرض سلام و احترام خدمت تمامی دوستان عزیز و گرامی. این تاپیک از ابتدای نگارش، جزو تاپیک های محبوب من بود که نتیجه سال ها تحقیق و مطالعه درخصوص برهه صد ساله ای از تاریخ چین رو قرار بود در خودش جا بده که متأسفانه بنا به دلایل و مشکلات ناخواسته ای، پشتوانه نگارش آن از بین رفت و در نتیجه تاپیک نیز ناتمام ماند. البته آن اطلاعات خرد خرد جمع آوری شد (البته نه به حجم گذشته). ولی دوری من از سایت محبوب میلیتاری مانع از ادامه نگارش آن شد (که شاید یکی از دلایل آن، تصور بنده بر این امر بود که این مدل مطالب دیگر خواننده ای ندارد.). چندی پیش پا پست یکی از دوستان ارزشمندم مواجه شدم که در گذشته، افتخار آشنایی با ایشان را نداشتم. صحبت هایی که داشتیم، بعلاوه نظرات دوستانی که پس از من در این تاپیک نوشته بودند و از خواندشان محروم بودم، این انگیزه را در من بوجود آورد که ادامه مطلب را خدمت دوستانی که تمایل به خواندنشان دارند تقدیم کنم. پروژه مطالعه مجدد از اوایل این ماه کلید خورد و قولی که دادم این بود که قبل از عید، حداقل یک مطلب درمورد آن نوشته باشم که علی رغم فرصت اندکی که در پایان سال دارم و مشغله های آخر سالی، تمام تلاشم را دارم می کنم که به این قول پایبند باشم. صرفاً خواستم در این پست، از تمامی دوستان بزرگوارم که در این مدت نسبت به حقیر محبت داشته و من را در نوشتن ادامه این مطلب ترغیب نمودند تشکر و قدردانی نمایم. امیدوارم که در ادامه، از دانش و معلومات ارزشمند دوستانم همچون گذشته بهره مند شوم. ---------------------------------------------------------------------------------------------- راستی دیدم که دوست گرامی، جناب YEQ در پست خود، نسخه جدید بازی Total War که به این برهه تاریخی اختصاص دارد را معرفی کرده اند. بد ندیدم که دوستان را با این تیزر از بازی نیز آشنا نمایم. تریلر بازی Total War : Three Kingdoms این تریلر جذاب که به ابتدای وقایع عصر سه پادشاهی و دوران دونگ ژو و لو بو بازمی گردد، با ظهور دونگ ژو آغاز و با نبرد نیروهای ائتلاف در کمپین مقابله با دونگ ژو و دوئل جذاب ژانگ فی و گوان یو با لو بو خاتمه می یابد. در ادامه برای شناخت محیط بازی می توانید این کلیپ را ببینید : گیم پلی بازی Total War : Three Kingdoms این تریلر نیز به نبرد شیاپی (Xiapi) اختصاص دارد که بین ائتلاف سائو سائو و لیو بی از یک سو با لو بو و چن گونگ از سوی دیگر رخ داد که در یکی دو پست آینده، ان شاءالله داستان چگونگی این ائتلاف و نبرد مذکور را (در قسمت دهم و یازدهم) خواهید خواند.
  13. 1 پسندیده شده
    جناب GHALAM مطمئنین که تنها دلیل بوده؟ شاید تاریخ رو با دقت خوندن، هشت سال حمله وحشیانه عراق به ما چه ثمری برای خودش و ما داشت؟ به جز این که ترمز پیشرفت هر دو کشور کشیده شد؟ ترکیب قومی و جمعیتی هند و پاکستان رو میدونین؟ هندی های مسلمون بیکار میشینن که هندو ها مسلمونها رو قلع و قمع کنن؟اونم هندی که جنگ برادر کشی کم به خودش ندیده شاید هر دو کشور خودشون رو در مسیر ثبات و پیشرفت می بینند و نمیخوان بلایی که با یه جنگ خانمان سوز سر ایران و عراق اومد سر اون ها هم بیاد جنگ چه فایده ای داره برای هند و پاکستان ؟نکنه فکر میکنن حتی با هزار بمب اتمی یکی میتونه اوون یکی رو ضمیمه خاکش کنه؟ از این صحبت ها که بگذریم پاکستان با کدوم اقتصاد میخواد بجنگه؟ و هند با این پیشرفت اقتصادی چرا باید درگیر جنگ بشه و هر چه طی دو دهه اخیر رشته پنبه بشه؟
  14. 1 پسندیده شده
    در جواب شما فقط میشه گفت که you're living in dreamland ، همین الان تهدیدات اسرائیل که تا 80 کلاهک هسته ای عملیاتی داره به اوجش رسیده جریکو 3 هم برا خوشگلی توسعه ندادن ، واقعا فکر میکنی اگر تهدید نابودی اسرائیل عملی بشه اونا ساکت میمونن و مارو تماشا میکنند شک نکنید که آمریکایی ها هم وارد گود خواهند شد اگر کار به جای باریک بکشه ، توسعه سلاح هسته ای هم جنبه تهاجمی داره هم تدافعی مخصوصا تو حوزه پدافندی شانس مارو برا مقابله با کلاهک های هسته ای حالا mrbm irbm & icbm بالا میبره شما یه نگاه به پروژه a-135 & a-235 روس ها و GBI آمریکایی ها بندازید متوجه منظور بنده خواهید شد در حال حاضر با توجه به بودجه اندک وزارت دفاع ما توان توسعه kinetic warhead نداریم ولی با کلاهک های هسته ای میشه حتی خارج از جو با توجه به fire strength & shockwave که ایجاد میکنه کلاهک هارو منحرف کرد حال جنبه تهاجمی که خودش یه نوع جنگ روانی به حساب میاد به کنار... در ضمن عمده مشکل اقتصادی ما فساد و رانت وگرنه تحریم ها ته تهش 20 درصد اقتصاد مارو دربر میگیره که یجورایی میشه گفت سقف تحریمی ما پر شده چیزی برای از دست دادن نداریم بخوان ازمون بگیرن.
  15. 1 پسندیده شده
    هزینه‌های بالای اف-35 پس از استعفای جیمز ماتیس وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا، گزارشی از پاتریک شاناهان سرپرست این وزارتخانه منتشر شده است که برنامه جنگنده‌ی سبک تک موتوره بحث برانگیز اف-35 را به خطر انداخته است – با اینکه این جنگنده بارها به دلیل هزینه‌های بالای آن و قابلیت‌های محدودش مورد انتقاد قرار گرفته است. در حالی‌که اف- 35 به عنوان یک همتای ارزان قیمت برای اف -22 معرفی شد –همانطور که سلف خود اف -16 به عنوان همتا کم‌هزینه برای اف -15 در حال خدمت است- اما برنامه‌ی تولید اف-35 به پرهزینه‌ترین پروژه‌ی نظامی تاریخ جهان تبدیل شد. هزینه‌ی این پروژه 1.6 تریلیون دلار تخمین زده شده است. هر چند اف- 35 ای بیشترین پلتفرم تولید شده برای نیروی هوایی ایالات متحده است و به مراتب ارزان‌تر از پلت‌فرم نسل آینده‌ی رقیب خود و حتی جنگنده‌های نسل چهار و نیم از جمله گریپین -ای و یورفایتر است، باز هم هزینه‌های تعمیر و نگهداری آن برای یک جنگنده‌ی سبک تک موتوره بسیار بالا است. با چند هزار جنگنده‌ی اف 35 که فقط توسط آمریکا به خدمت گرفته خواهد شد هزینه‌های عملیاتی این جت‌ها و همچین فشارهای مبنی بر نیاز به تعمیر و نگهداری لایتنیگ در بودجه نظامی آمریکا و بخش پشتیبانی باید در نظر گرفته شود که هر دوی این‌ها (هزینه‌ی علمیاتی و پشتیبانی) باز هم در سطح بالایی قرار دارد. در حالی‌که آمریکا در گذشته نیز هواگردهایی را با نیاز بالای نگهداری از جمله اف- 22 رپتور، بی- 2 اسپریت و اف- 117 نایت هاوک را در اختیار داشته است اما به جای اینکه هزاران فروند از آن‌ها ساخته شود تا عمده‌ی ناوگان هوایی آمریکا را تشکیل دهد، این پلت‌فرم‌های نخبه‌ی تهاجمی در تعداد بسیار کمی برای انتخاب ماموریت‌های فوق العاده تولید شدند. یکی از مشکلات اف- 35 میزان کم سلاح حمل شده در جایگاه داخلی آن است به گفته‌ی شانان معاون وزیر دفاع، برنامه اف- 35 تمام شده است و لاکهید مارتین نمی‌داند برنامه را چگونه پیش ببرد. همچنین او اظهار کرد اگر این فرصت به بویینگ داده می‌شد این شرکت بهتر از لاکهید مارتین عمل می‌کرد. هزینه‌های اف- 35 سوالات زیادی را راجع به هزینه‌ی جنگنده‌های رقیب از جمله انواع پلت‌فرم‌های نسل چهارم مدرنیزه که توانایی انجام بسیاری از کاردکردهای مشابه را با کسری از هزینه اف 35 دارند مطرح کرده است. برای مثال: اف 15 ایکس بویینگ که اخیرا توسط نیروی هوایی آمریکا پیشنهاد شده است به مراتب سریعتر (سریعترین جنگنده‌ی مدرن دنیا) از اف- 35 (اف- 35 کندترین جنگنده‌ی مدرن دنیا می‌باشد) است و سقف پروازی بالاتری دارد. این جنگنده 600 درصد بیشتر از اف- 35 موشک‌های هوا به هوا حمل می‌کند. سنسورها و سیستم‌های جنگ الکترونیک آن‌ها با هم قابل مقایسه است و شاید بهتر از اف 35 باشد. جنگنده‌ی بویینگ این‌کار را با هزینه‌ی قابل مقایسه با اف- 35 بی انجام می‌دهد و به طور قابل توجهی نیاز تعمیر و نگهداری پایین‌تری دارد. اف 35 بی اف- 35 رادارگریز رادارگریزی تنها نقطه قوت جنگنده اف- 35 نسبت به پلت‌فرم‌های رقیب نسل قبلی است- البته تعدادی از کارشناسان گفته‌اند مزیت این قابلیت‌ها محدود است و حتی با توجه به سرمایه‌گذاری‌هایی که در زمینه‌ی فناوری رادارگریزی شده است این قابلیت‌ها نامحدود نیستند. یک عضو ارشد نیروی هوایی اسرائیل پیرامون این موضوع بیان داشته است: ما فکر می‌کنیم رادارگریزی برای 5 تا 10 سال خوب باشد، اما این جنگنده برای 30 تا 40 سال در خدمت خواهد بود. گرچه موتور اف 135 جنگنده‌ی اف- 35 تراست بالایی دارد –یکی از قوی‌ترین موتورهای ساخته شده در دنیا است- سرعت جنگنده و نسبت رانش به وزن اف 35 به دلیل بدنه بزرگ این جنگنده در حد متوسطی قرار دارند. دقت لازم برای همسازی و تطبق جایگاه مهمات داخلی و فن برای بالابر عمدی انجام شده است –که این مورد در اف 35 بی اجرا شده است- اما باز هم با توجه این موضوع ،تاثیر خود را بر روی شکل بدنه هواگرد داشته است. اف- 35 و اف- 15 ای اف- 15 ایکس دستیابی به اف- 15 ایکس یک گام رو به جلو برای دوری از سرمایه‌گذاری سنگین در هواگردهای رادارگریز است و همچنین یک گام به سمت سیاست جایگزین است که مدت‌هاست توسط تعدادی از چهره‌های بانفوذ برای دست‌یابی به جت‌های فوق العاده نسل چهارونیم که بر اساس هواگردهای دوران جنگ سرد هستند پیگیری می‌شود. این جت‌ها هم قابل اعتمادتر و هم به طور قابل ملاحظه‌ای ارزان‌تر می‌باشند. ور در بسیاری از زمینه‌ها توانایی‌های بیشتری از اف- 35 دارند. ترجمه شده توسط GHIAM/ صرفا برای میلیتاری منبع
  16. 1 پسندیده شده
    ببر آمور برای کره جنوبی دریافت اولین جتهای پنهانکار اف-35 در مارس 2019 سئول : براساس اخبار منتشر شده در روزنامه های کره جنوبی ، نیروی هوایی این کشور به احتمال زیاد نخستین فروند از جنگنده های پنهانکار F-35A سفارش داده شده خود را در مارس2019 از شرکت سازنده ، تحویل خواهد گرفت . به گفته این روزنامه کره ای ، نخستین دو فروند از لایتینینگهای سفارشی تا پایان ماه مارس به کره جنوبی تحویل و پس از اتمام تستهای اولیه ، در آوریل یا مه 2019 بطور کامل عملیاتی خواهند شد . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، از این پس ، در هر ماه ، دو فروند هواپیما تحویل میشود و در مجموع تا انتهای 2019 ، نیروی هوایی کره جنوبی ، حداقل 10 فروند اف-35عملیاتی را در اختیار خواهد داشت . پیش ازاین ، مقامات ارشد نیروی هوایی این کشور، شش فروند از این جتهای پنهانکار را در پایگاه هوایی لوک ( آریزونا) تحویل گرفته و در حال فراهم نمودن مقدمات لازم به منظور ارسال آنها به کره جنوبی بودند . ناظران نظامی براین اعتقادند که نیروی هوایی کره جنوبی ، برای خرید هر فروند از این جتها نزدیک به 120 میلیارد وون ( چیزی در حدود 112 میلیون دلار ) هزینه نموده اند . در اوایل سال گذشته میلادی ، مقامات نظامی کره ای اعلام نموده بودند که خرید جتهای نسل 5 اف-35 ، یک نقطه عطف در افزایش آمادگی رزمی نیروی هوایی این کشور بحساب می آید و در همین چهارچوب ، انتظار میرود که لایتنینگها ، در کنار ناوگان F-15K و فالکون های کره ای ، تبدیل به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در ارتش این کشور شوند . مونتاژ نخستین اف-35 برای کره جنوبی ، در اوایل سال 2018 در خط تولید شرکت لاکهید – مارتین واقع در فورت ورث تگزاس آغاز گردید . اولین گروه از خدمه هوایی و زمینی کره ای نیز در اواخر سال 2017 ، به ایالات متحده اعزام شدند تا آموزش های لازم را دریافت نمایند و پس از اتمام این آموزش ها ، خدمه کره ای ، نخستین پرواز مستقل خود با اف-35 را در ژوییه 2018 به نمایش گذاشتند. پی نوشت : نکته مشترک و جالبی در خصوص ماهیت خریدها در حوزه نیروی هوایی برای همه کشورها وجود دارد ، به تقریب ، همه کارشناسان نظامی معتقدند که نیروی هوایی ، به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در نبردها ، تبدیل شده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  17. 1 پسندیده شده
    در تصوير اول ،كادر قرمز سمت چپ دو كشنده كنار هم به لانچرها دقت كنيد... استوانه ايي هستند!!!!! همونطور كه حدس زده ميشد باور تركيبي از سيستمهاي كلد لانچ (استفاده از موشك صياد 4) و هات لانچ (صياد ٣) و البته كه دومي مختص موشك هاي بالستيك و كروز طراحي شده(خاطرتون كه هست رئيس جمهور زمان رونمايي درخواست ازمايش روي موشك بالستيك رو كردند) البته ناگفته نماند كه اينا ديگه قديمي شده از گوشه و كنار حرف از باور بعدي زده ميشه حالا ما كه خيلي خبر نداريم ولي خاطرتون هست كه قبلا ميگفتن از تركيب چند رادار موفق شدند قابليت كشف رادارگريزها رو پيدا كنن؟؟ اين اواخر شنيدين كه گفتن ميخوان برد صياد ٣ رو افزايش بدن؟؟ http://www.irna.ir/fa/News/83133843 صياد ٤ چطور؟؟ فكر نميكنيد با توجه به تجربه ي ذوالفقار،، رسوندن برد صياد ٤ از ٢٠٠ به ٣٠٠ يا بيشتر غير ممكن نيست؟؟ اگر پنج شش سال ديگه نمونه وطني اس ٤٠٠ رو ديدين هيچ تعجب نكنيد،، من هم نميكنم .
  18. 1 پسندیده شده
    در جدیدترین تصاویر ماهواره ای از صنایع شرکت الکترونیک وابسته به وزارت دفاع ایران در شهر شیراز به نظر فعالیت های نسبتا وسیعی از تولید سامانه پدافندهوایی برد بلند باور 373 در جریان میباشد که با توجه به تنوع قسمت های تولید شده و تعداد در دست تولید هر کدام و همچنین مقایسه با تصاویر نمونه های موجود در جهان و تصاویر قبلی منتشرشده از این سیستم در دو سال قیل و همچنین نقش این شرکت در انجام مهمترین برنامه های پدافند موشکی ایران تا حدودی زیادی این فرض را استوار میگرداند. در تصاویر زیر کادر قرمز رنگ به نظر بخش مربوط به لانچر موشکها و کشنده حامل ان است که نشان میدهد بخشی از این قسمت به طور کامل ساخته شده است و بخشی نیز در حال تولید است نکته جالب توجه اینکه درست منطبق بر تصاویر منتشر شده از این سیستم در سالهای قبل و خبرهای رسمی حامل این کشنده بر خلاق دیگر قسمت های حاملی خاص نظامی میباشد که با توجه به تعداد این قسمت در یک گردان کامل و وظیفه حضور و پراکنده شدن ان در نقاط مختلف جغرافیایی کاملا طبیعی به نظر میرسد بر اساس تصاویر از یک لانچر تکمیل شده هر لانچر شامل دو ردیف سه تایی از تیوب های حاوی موشک میباشد که کاملا با تصاویر منتشر شده قبلی منطبق میباشد( در تصاویر 8 لانچر ساخت شده و در حال ساخت دیده میشود ) در تصاویر و در 2 کادر سبزرنگ به نظر بخش رادار کشف و شناسایی سامانه مشاهده میشود که با توجه به تعداد و همچنین جک های بزرگ این سامانه و مقایسه با تصاویر منتشر شده از رادار معراج و کشنده ان به نظر این بخش همان رادار معراج 4 میباشد. در تصاویر با کادر زرد رنگ به نظر رادار کنترل اتش دیده میشود که باتوجه به دو جزیی دیده شدن ان از بالا ( خود رادار و اتاق کنترل رادار) ومقایسه ان با تصاویر منتشر شده قبل بعد احتمال زیاد این قسمت همان رادار کنترل اتش میباشد یک جز پر تعداد دیگر که با کادر ابی رنگ دیده میشود با توجه به شکل و مقایسه ان با سیستم های موجود به نظر بخش کنترل و فرماندهی باشد البته بخش های متفاوت دیگری نیز دیده میشود که میتواند مرتبط به قسمت های مختلف ان مانند واحد مخابرات و یا حامل ذخیره موشک ....باشد. کشنده خاص نظامی حامل موشکهای سامانه رادار معراج 4 رادار کنترل اتش
  19. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم قسمت چهارم( پرده ی دوم) تَک رو Maverick “ تک رو.... : حیوان بدون مالک ، شخصي كه مستقل عمل مي كند و با هیچ حزب يا گروهی همراه نیست. ” در آغاز سال 1954، بوید به پایگاه نیروی هوایی نلیس(Nellis Air Force Base) ، نوادا اعزام شد.او شروع به یادداشت برداری در مورد تاکتیک ها و هرآنچه آموخته بود کرد.در آنجا، قبل از اینکه واقعا شروع به کار کند، حرفه او تقریبا به پایان رسید. پس از ورود بوید به پایگاه گفته شد که او به یک اسکادران تعمیر و نگهداری فرستاده خواهد شد. بوید آتش گرفت. « لعنت ، من هیچ ربطی به اونجا ندارم». او واقعا یک خلبان بود، نه یک افسر نگهداری، و اگرچه نیروی هوایی همه تلاش خود را کرد تا او را در تعمیر و نگهداری نگه دارد، ولی بوید هرگز تسلیم نشد. بر خلاف بسیاری از خلبانان ایالات متحده که برای خدمت در تعمیر و نگهداری تلاش میکردند،ولی او همیشه بر خلاف جریان رایج در سیستم شنا میکرد. اگر خلبانی برای بهترین پرواز نیاز به 5 سال آموزش داشت او اینکار رو در 6 ماه فرا میگرفت. بوید همچنان به مقاومت در برابر مقررات نیروی هوایی برای جلوگیری از شکست در برابر آنها ادامه داد و موفق شد به آنها تصویر بزرگتری از روحیه یک خلبان جنگنده جسور نشان دهد.روحیه که در بین خلبانان جنگنده آن دوران جریان داشت. درواقع آن نیروی هوایی متفاوت از نیرویی است که امروز داریم. در نهایت بوید به اسکادران 97 ام ، اسکادران تاندربرد( Tunderbird ) ، به عنوان استاد خلبان اعزام شد. پس از آن او شروع به توسعه مجدد تاکتیک ها و تکنیک های هوایی کرد. پس از گذشت یک سال، او به مدرسه تسلیحات جنگنده Fighter Weapons School اعزام شد ، جایی که تا سال 1960 به عنوان یک استاد خلبان باقی ماند (به استثنای یک دوره کوتاه) تقریبا شش سال در آنجا تدریس کرد، تاکتیک های خود را تدوین و آموزش داد . Nellis Air Force Base از طریق یک سری حوادث، اولین انقلاب های بوید آغاز شد.او فریب خورده بود، مدرسه تسلیحات جنگنده در سال 1954 بیشتر به یک میدان تمرین تیراندازی شبیه بود. خلبانان بیشتر وقت خود را صرف تمرین تیراندازی می کردند.به سختی شباهتی با مدرسه نبرد هوایی داشت . او تصور می کرد مدرسه باید مهارت های پرواز و همچنین توپ را باهم می داشت . او به طور مداوم یادداشت های خود را تجدید نظر و خطوط را برای چهار دوره تحصیلی و کاربردی اضافی توسعه داد. در آن زمان، مدرسه تسلیحات جنگنده به سه بخش تقسیم می شد: دانشکده، عملیات ، و TR&D (آموزش، تحقیق و توسعه). اما همه علاقه داشتند در TR&D یا عملیات خدمت کنند. هیچ کس نمی خواست در دانشکده باشد. بوید به پیش سرهنگ Giraudo ، فرمانده مدرسه رفت و گفت: "برای شما یک پیشنهاد دارم. شما در دانشکده نیاز به یک مرد دارید، درست است؟ من صادقانه داوطلب خواهم شد اگر اجازه بدهید یک چیز را امتحان کنم. می خواهم تاکتیک های خود را در دانشکده تدریس کنم. "سرهنگ Giraudo، که با کار و شهرت بوید آشنابود ، موافقت کرد. توجه داشته باشید، بوید در سال 1951وارد نظام شد و در حال حاضر با درجه ستوان یکمی مشغول توصیه به فرمانده مدرسه ،یک سرهنگ تمام، برای نحوه آموزش خلبانان بود. آن را پای اعتماد به نفس اش بگذارید.او این کار را برای تغییر سیستم انجام داد. بوید دوره های خود را تعریف کرد و کارت های ماموریتی را توسعه داد، قسمت اعظم کلاس ها را "توجیه پرواز " در بر میگرفت و نه پرواز. این باعث دلخوری کاراموزان بود چون آنها عادت داشتند تمام ساعات آموزشی را به پروازهای 4 فروندی که بیشتر جنبه تفریحی داشت بگذرانند.او حتی در آنجا توقف نکرد. بوید یک پیشنهاد رادیکال تر داشت.به جای اینکه مربی همزمان با 3 کاراموز در یک دسته 4 فروندی پرواز کند و شروع به گشت و گذار هوایی بکنند و هیچ کس هم نفهمه که داره چه غلطی میکنه، من خواستم یک مربی و یک کاراموز در پرواز شرکت داشته باشند.این یک پرواز سخت بود؛ و آنها نمی خواستند این کار را انجام دهند. من گفتم میخواهم توجه فردی این افراد رو بالا ببرم. پرواز های اول بسیار مهم هستند. اگر اونها درک صحیح پرواز رو بدست بیارند سریعتر پیشرفت میکنند و گشت و گذاری هم در کار نخواهد بود. این کار باعث افزایش ساعات آموزش میشد و اضافه کردن ساعت پروازی بسیار مشکل بود. هر واحد به ازای ساعات مشخص پول دریافت میکرد. ساعات اضافی لزوما به معنی پول بیشتر نبودو معمولا پول کافی برای پرداخت هزینه های پروازی غیر ضرور وجود نداشت . ولی بویدمنصرف نشد او با بهترین راه حل دوم آمد : "ما همانطور 4 فروندی پرواز می کنیم ، ولی با یک پسر کار میکنیم و2 پسر دیگر حرکات رو مشاهده میکنن و بعد پسر بعدی و در اخر پسر سوم . به عبارت دیگر، بچه ها باید آنچه را که آموزش میبینند تماشا کنند تا همه درگیر کار شوند. " توجه فردی و فرصت مشاهده هر دو برای ارتقای مهارت های پروازی ضروری بودند، اما اول به یک دوره آموزشی برای ارتقاء مهارت های مربیان نیاز داشتند. آنها در حال آموزش چیزهای جدید، به شیوه های جدید و با یک هواپیما جدید ، F-100 SuperSaber که در سال 1955 به خدمت وارد شده بود، بودند.F-100 یک هواپیمای بسیار دشوار در پرواز و نگهداری بود. با این حال این اولین جنگنده ای بود که می توانست با سرعت مافوق صوت به صورت پایدار پرواز کند ، تقریبا دو برابر F-86 .(18،185 پوند در مقایسه با 10،890 پوند)، و معروف به "سورتمه سربی" و Hun (hundred) بود.همچنین اولین نمونه از گروه جنگنده های موسوم به Century series ، که نخستین طرح‌های موفق مافوق صوت در نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا بودند.که شامل : North American F-100 Super Sabre McDonnell F-101 Voodoo Convair F-102 Delta Dagger Lockheed F-104 Starfighter Republic F-105 Thunderchief Convair F-106 Delta Dart F-100 SuperSaber تقریبا یک چهارم تعداد F-100 های تولید شده در حوادث ناشی از مشکلات تعمیر و نگهداری یا خطای خلبان از دست رفتند. بدست آوردن نحوه ی پرواز کردن با آن و تمام قابلیت هایش در یک بازه کوتاه سفارشی بزرگ بود.. یک بار دیگر، این مهارت های پروازی بوید بود که باعث تقویت این نیرو شد و شیوه انجام کارها در نیروی هوایی را تغییر داد.بوید، شیوه استفاده از F-100 را تنها در چهار سواری کسب کرد. او همچنین کشف کرد که چگونه با استفاده از حرکتی که او "سکان معکوس" نامید ، چرخش کاذب و مرگ بار F-100 را خنثی کند.در شرایط خاص ، خلبان باید سکان را در جهت مخالف از مسیر ایده آل هواپیما حرکت دهد. این هواپیمایی مبهم بود و فقط خلبانان خوب قادر به پرواز بی خطر بودند و بوید یکی از بهترین ها بود. هنگامی که F-100 در اواسط دهه 50 میلادی ساخته شد، از شهپر ها (Aileron) برای افزایش یا کاهش زاویه bank استفاده می کرد. اما یک نقض وجود داشت و هیچکس نمی دانست که از کجاست. ورود به پرواز مافوق صوت اغلب به یک چرخش غیر قابل کنترل و غیر قابل برگشت تبدیل می شد. معروف بود که "اگر شما می خواستید به سمت راست بروید و F-100 می خواست به سمت چپ برود، هواپیما همیشه برنده می شد." این نقص ،خلبانان زیادی را به کام مرگ کشید وبه F-100 شهرت بسیار بدی بخشید. تاثیر شهپر ها(Aileron) در حرکت هواپیما North American ، شرکتی که F-100 را ساخت، تیمی را به مدرسه فرستاد، و آنها متقاعد شدند که بوید و شرکت می داننددر موردچه چیزی صحبت می کنند و شروع به بازنویسی کتابچه ها کردند. بوید در یک ترفند دیگر، F-100 را روی دم خود قرار می داد و ستون اگزوز خود را پایین می آورد. آتش از ورودی هوا در بینی جنگنده و اگزوز به طور همزمان خارج می شد. یک شاهکار غیرممکن؛ بوید به پایگاه ادواردز نیروی هوایی در کالیفرنیا رفت و در آنجا ناسا دو هواپیمای F-100 را به طور کامل ارزیابی کرد و البته بوید این تکنیک ها را به کسانی که باور نمیکردند نشان داد. خلبان آزمایشی در ادواردز که او در آن زمان به چالش کشید، شخصی بود با نام نیل آرمسترانگ !!!!!! مشکل طراحی F-100 در ناسا ارزیابی و اصلاح شد و باعث به وجود آمدن مفهومی جدید در طراحی به نام Roll-Coupling گریدد.و بعد از آن زمان به عنوان یک فاکتور مهم در طراحی هر هواپیمای جنگنده با سرعت بالا تبدیل شده . مقایسه F_100Aسمت راست و F_100 اصلاحی ناسا سمت چپ (افزایش ارتفاع سکان عمودی) مدت کوتاهی پس از آن، بوید تصمیم به ترک دانشکده گرفت. او تصور کرد به قسمت آموزش ، تحقیق و توسعه TR&D می رود، اما به جای آن به یک قسمت جدید به نام آموزش و تحلیل و توسعه TA&Dمنتقل شد.بوید فریب خورده بود.هیچ راهی نبود. به او گفتند که یکی از افسران مورد احترام بوید Major Leroy Clifton، به او ملحق خواهد شد. وظیفه آنهابررسی تمامی برنامه های درسی و تدوین برنامه های جدید بود. اساسا توسعه برنامه درسی برای کل مدرسه تسلیحات جنگنده . در سال 1957 بوید یادداشتهایش از کره و دانشکده را در خبرنامه مدرسه تسلیحات جنگنده تحت عنوان "مانور در نبرد هوایی" منتشر کرد.بوید در حال تدوین استراتژی نبرد هوایی ، شناخته شده به نام داگفایت Dogfight بود ، او اسم این استراتژی را «جدایش نرم » (fluid separation) نامید. این یکی از اولین گزارشات TA&D بود.ولی مشکلی وجود داشت ، همانند بسیاری از بوروکراسی نظامی دیگر ، سیستم علاقه داشت همه چیز را استاندارد کند و فهرستی از واکنش ها برای هر اقدام داشته باشد ، یک کوه راه حل برای هر شرایطی.بوید می خواست به خلبان حرکت و ضد حرکت های متنوع را نشان دهد و به آنها اجازه می داد تصمیم بگیرند که چه زمانی و چگونه در یک وضعیت مشخص اقدامی که نیاز هست رو انجام بدهند.از این رو، او شرایطی را برای توسعه ترم های استراتژی «جدایش نرم» ایجاد کرد. بوید به کمک Vernon Sprad Spradling ، خلبان جنگ جهانی دوم و استاد خلبان سابق مدرسه، توانست تا ایده های خود را بر روی کاغذ بیاورد، برنامه های درسی را ترسیم کند، بینش خود را بنویسید . Sprad یک خاطره ویژه از چالش "چهل ثانیه یا چهل دلار" بوید ذکر میکند : خلبان سپاه تفنگداران ، هال وینسنت، در حالی که یک ماموریت در نزدیکی پایگاه داشت بوید را به یک دوئل هوایی دعوت کرد. وینسنت گفت: "من شنیده ام که شما قادر به شکست هر کسی در چهل ثانیه یا کمتر هستید. بویدتایید کرد . "خب، پس اجازه دهید در یک زمان و مکان مناسب ببینم که شما چقدر خوب هستید " . در زمان و مکان مناسب ، وینسنت در F8U Crusader و بوید در F-100 همدیگر رو ملاقات کرندند.کمتر از 10 ثانیه طول کشید. بوید در پشت Vincent بود. آنها بازی را سه بار با نتایج مشابه تکرار کردند. وینسنت گفت: "شما من را متقاعد کردید." وینسنت در مدرسه اعلام کرد بوید خلبان برتر در هوا به زمین، در هوا به هوا، و شماره یک در دانش هوایی است . تابستان سال 1960 پایان خدمت بوید در مدرسه بود . هنگامی که دانش آموزان مدرسه تسلیحات مطلع از اعزام او شدند ، فکر می کردند که تاکتیک های هوایی از بین خواهد رفت. او متوجه شد که باید قبل از اینکه مدرسه را ترک کند ،یک راهنمای تاکتیکی بنویسد. اما نوشتن دستورالعمل، پیچیده و وقت گیر است، و بوید کمتر از یک سال دیگر باید پایگاه را ترک کند. او به دنبال سرهنگ Hinton رفت. بوید در کافی شاپ درخواست کرد که تا تهیه دستورالعمل تاکتیکی، اعزام نشود . هنگامی که سرهنگ گفت: نه، بوید از عصبانیت سرخ شد و بخاری مقابل کافی شاپ را پرت کردو در صورت سرهنگ فریاد زد: "خدا لعنتت کنه، من اینو در زمان خودم انجام خواهم داد". خوشبختانه، برای این رفتار او به دادگاه نرفت . بوید به Sprad گفت که او باید از وظایف پرواز و تدریس رهایی یابد تا زمان برای تکمیل دستورالعمل بدست بیاورد. Sprad بوید را به دفتر سرهنگ رالف نیومن، فرمانده مدرسه برد: بوید نشست و ، یکی از سیگارهایش را روشن کرد و به سرهنگ گفت که قصد دارد چه کاری انجام دهد و چه مدت طول می کشد. نیومن گفت: تا اونجا که اطلاع دارم به شما هیچ دستوری برای تهیه دفترچه راهنمای پرواز داده نشده و کار شما تدریس است . سرهنگ گفت: "ما نمی توانیم شما را نگه داریم." "اگر می خواهید کتابچه ای بنویسید، خوب است. اما آن را در زمان خود انجام دهید. " صورت بوید از خشم کبود شد. صندلیش رو پرت کرد و در حالی که در مقابل بینی سرهنگ بود، شروع به ضربه زدن به قفسه سینه نیومن کرد و با صدای بلند از خدماتش در مدرسه در طول پنج سال و نیم گذشته گفت . او با چنان نیرویی ضربه میزد که تمام یونیفرم سرهنگ از خاکستر سیگارش پر شد . Sprad وحشت زده بود ...."جان چه غلطی میکنه"....... یک سروان صداشو روی سرهنگ بالا نمی بره. یک سروان نمیتونه روی سینه سرهنگ بزنه. یک سروان نمیتونه با خاکستر سیگار یونیفرم سرهنگ رو به گند بکشه ........ Sprad درخواست کرد که تمومش کنه .بوید نادیده گرفت... برای یک لحظه او و سرهنگ به همدیگه خیره شدند. بوید محکم به قفسه سینه سرهنگ زد و گفت: "باشه لعنتی ، خودم اونو انجامش میدم." Sprad بازوی بوید را گرفت و او را از اتاق بیرون برد و گفت "با تشکر از شما، سرهنگ جان، تو اصلن با سرهنگ ها صحبت نکن. شما فقط این یک کار رو انجام نده ... بوید گفت : Sprad ، این کتاب راهنما خیلی مهمه. این می تونه خلبانان جنگنده را کمک کنه.میتونه نیروی هوایی را تغییر بده. " "من می دونم ، جان، اما ..." Sprad سرش را تکان داد. "تو باید از سرهنگ نیومن خوشحال باشی چون مثل یک جنتلمن رفتار کرد. او می تونست تو رو به خاطر این کار آویزون کنه. " بوید : اون یک احمق بیشتر نیست. بوید در یک زمان فشرده شروع به تکمیل راهنما کرد ، دوستانش در دسته بندی و جمع آوری نوشته ها به او کمک میکردند، حتی یکی از منشی های خانم پادگان وظیفه تایپ مطالب رو به عهده گرفت.دفترچه راهنمای بوید Aerial Attack Study ، واقعا یک کار قابل توجه بود ، جزئیات هر مانور ممکن برای یک خلبان توضیح و با نمودارها ترسیم شده بود. این اولین توضیح جامع منطقی از همه ی تاکتیک ها و مانور های شناخته شده (و بعضی تا آن زمان ناشناخته) در نبرد هوایی بود.راهنماهای پیشین تاکتیکی فقط یک کلاهبرداری بود، بدون منطق مانور و ضد مانور. بویددر راهنما هیچ مانوری را پیشنهاد نمی کند ، اما گزینه ها (و منطق انتخاب آنها) را برای خلبانان شرح می دهد . این راهنما اولین بار تاکتیک های نبرد هوایی را به صورت شمای سه بعدی و نه دو بعدی نشان داد. او معتقد بود یک خلبان در نبرد هوایی باید یک تصویر سه بعدی از جنگ در سرش داشته باشد. او باید "آگاهی وضعیت" داشته باشد.در حالی که تمام خلبانان جنگنده دیگر از دست خود استفاده می کردند، بوید از ریاضی استفاده می کرد. بوید معتقد بود که یک خلبان در نبرد هوایی باید دو چیز را بداند: موقعیت دشمن و سرعت دشمن. دانستن سرعت دشمن، خلبان را قادر میسازد بفهمد که دشمن توانایی انجام چه کاری و با چه کیفیتی را داراست. هنگامی که خلبان بداند دشمن چه مانوری می تواند انجام دهد، پس از آن می تواند تصمیم بگیرد که چگونه با هر یک از اقدامات دشمن مقابله کند. راهنمای نبرد هوایی بوید شامل مواردی بود که یک خلبان جنگنده نیاز به دانستن آن داشت. نسخه خطی آن در 147 صفحه بر اساس توانایی های F-100 تنظیم شد که شامل تمام تاکتیک های هوایی مثل نبرد با جنگنده ، بمب افکن ، مانور، ضد مانور ؛ حمله به اهداف غیر مانوری ؛ محدودیت های اصلی AIM-9 در برابر اهداف مانوری؛ ....... و در واقع همه چیز. اما تصویب کتابچه راهنما کمی پیچیده بود. همانطور که بوید در جریان تاریخ شفاهی نیروی هوایی یادآوری می کند: پس از اتمام ، کتاب رو پیش سرهنگ نیومن بردم و گفتم. "این راهنمای جدید شما است." سرهنگ گفت : "خوبه، ولی ما قصد نداریم از کتابچه راهنمای شما استفاده کنیم." بوید، "چرا؟ شما قصد ندارید یکی از بهترین ها را داشته باشید. اولین نسخه راهنمای نبرد هوایی طبقه بندی شد .بوید در حال انفجار بود حاصل همه تلاش و سیر تجربه او از کره تا به اینجا دیگه قابل دسترسی نبود ." لعنتی ، نمی خواهم طبقه بندیش کنم. آنها گفتند: نه، شما باید آن را طبقه بندی کنید چون شما در مورد تاکتیک های لعنتی ما در جنگ صحبت کردید. من گفتم: به جهنم، اگر شما طبقه بندی کنید، هیچکس نمی تونه از اون استفاده کنه. پس ، لعنتی به من بگو برای چی اسمش دفترچه راهنماست ؟ » او مطلع شد که آنها از یک کتابچه راهنمای 15 صفحه ای که توسط قسمت آموزش-تحقیق و توسعه TR&D مدرسه تدوین شده استفاده می کنند، آنها هیچ دستورالعمل مشخصی برای تصویب راهنمای بوید نداشتند.او تصمیم گرفت بازی را ادامه دهد .قبل از اینکه فرایند طبقه بندی تکمیل شود، چندین نسخه ناپدید شد.سپس مخفیانه 600 نسخه بدون لوگو دانشکده چاپ شد - "راهنمای نبرد هوایی" نویسنده، سروان نیروی هوایی ایالات متحده ، جان ریچارد بوید. کپی از یک سند طبقه بندی شده، نقض مقررات بود. هنوز خلبانان بازنشسته ای هستندکه نسخه هایی از ان را در خانه های خود دارند. بوید همچنین بی درنگ یک نسخه از راهنمای خود و یک نسخه از راهنمای TR&D برای دوست خود Clifton ، که در حال حاضر در قسمت فرماندهی هوایی تاکتیکی TAC مستقر بود فرستاد، Clifton تایید کرد که راهنمای بوید عالی است، اما بوید نمی خواست از دوستی او استفاده کند. در عوض، او از Clifton درخواست کرد تا بررسی مستقل از دو کتابچه را ترتیب دهد. یک هیئت در TAC تشکیل شد. چند دقیقه بعد، سرهنگ نیومن پیامی دریافت کرد: "سلام ما Aerial Attack Study را منتشر می کنیم.ما تصمیم به استفاده از آن به عنوان دفترچه آموزشی در مدرسه برای دانش آموزان ورودی، و یا هر اسکادران دیگر که بخواهند از آن استفاده کند خواهیم گرفت . " بوید برای دیدن سرهنگ نیومن رفت و به او گفت: «باید خوشحال باشید. این کار شما را صاحب یک راهنمای خوب کرد واین یک موفقیت برای فرماندهی شماست. چرا شما از یک گروه بازنده در آنجا (TR&D) حمایت می کنید که حتی نمیتوانند وظایف خود را انجام دهند؟ شما می دانید آنها به اندازه من خوب کار نکردند "نیومن بوید را از دفترش بیرون کرد...... روز بعد او بویدرا احضار کرد: . بی مقدمه گفت "من می خواهم از شما عذر خواهی کنم. من تا به حال راهنمای شما را نخوانده بودم این واقعا بسیار بهتر از راهنمای TR&D است. " بوید به خاطر صداقت در اعتراف به اشتباهش به او احترام گذاشت. مهمتر از همه، او شجاعتش را داشت که موضوع را چهره به چهره بگوید. او هم اکنون می تواند پایگاه Nellis را با احساس موفقیت واقعی ترک کند.............. . Aerial Attack Study در مقدمه این راهنما چنین آمده است : " تاکتیک ها با توجه به قابلیت های یا محدودیت های سیستم های سلاح استفاده می شوند. به عبارت دیگر، تاکتیکها نشان دهنده بهترین روش استفاده از یک سلاح نسبت به دشمن با قابلیت شناخته شده است. تاکتیکها کارکردی هستند، آنها بازتاب دهنده قابلیت ها و محدودیت های سلاح های حریف و همچنین خود ما هستند. بنابراین ما در نبرد های هوایی باید پاکت های عملیاتی سیستم های سلاح مان را تعیین کنیم که این شامل هواپیما و تسلیحات مربوط به آن می شود." بعد ها بخش زیادی از Aerial Attack Study در Major Command - Manual 3-1 ، به عنوان تاکتیک های هوایی استفاده شد. بسیاری از خلبانانی که در ویتنام پرواز کرده اند، زندگی خود را به بوید و افرادی که او را یاری کردند مدیون هستند. تعهد بوید در انتقال آنچه که او خود آموخته بود ، یک میراث پایدار برای خلبانان در سراسر جهان ایجاد کرده است. او این کار را با درجه سروانی در سن 33 سالگی و در حالی که در برابر مقاومت سیستماتیک نیروی هوایی ایالات متحده میجنگید انجام داد.با تمام پیشر فت های عظیم در جنگنده ها و سیستم ناوبری و کمک رایانه ای در طراحی هدایت پرواز برقی (fly-by-wire ) هنوز این مرجع بوید قابل استفاده است. به گفته سرگرد نیروی هوایی آمریکا Barry Watts : "مانور ها و ضد مانورها در این تحقیق، پایه ای برای تمام تاکتیک های جنگنده مورد استفاده در نیروی هوایی، نیروی دریایی و خلبانان جنگنده دریایی در جنوب شرقی آسیا بود." به دلیل آموزش خلبانان خارجی در Nellis به عنوان بخشی از پیمان دفاعی با کشورهای متحد ، راهنمای بوید به سرتاسر کشورها تکثیر شد جایی که بعنوان یک کتاب مقدس مورد مطالعه قرار می گرفت. آنها گفتند نیروی هوایی ایالات متحده واقعا یک سازمان شگفت انگیز است اگر یک سروان به تنهایی بتواند چنین سندی را بنویسد. مجله مدرسه آموزش هوایی نیروی دریایی urnal Top Gun : در طی ده سال، "Aerial Attack Study" به عنوان راهنمای تاکتیکی برای تمام نیروهای هوایی در سراسر جهان تبدیل شده است. او شیوه پرواز و نحوه مبارزه را تغییر داد. چهل سال پس از آن حتی با رخ دادن جنگ ویتنام و جنگ خلیج فارس، هیچ چیز قابل توجهی به آن اضافه نشده است. منتقدان بوید در نبرد هوایی: منتقدان راهنمای بوید (که در حال حاضر افزايش يافته) را رو به عنوان مدرکي براي تک بعدی بودنش بیان مکنند، که فقط درباره داگفایت نوشته شده است . آنها ادعا میکنند او هیچ چیزی در مورد حوزه هوا به زمین و پرتاب تسلیحات هسته ای ،نبرد در ارتفاع بالا ، موشک های جدید و یا هر چیز دیگری به غیر از داگفایت بیان نکرده است. در جواب منتقدین آمده است : Aerial Attack Study در واقع بازخوردی منطقی و علمی از جانب بوید به عدم توجه سازمان رزم نیروی هوایی ایالات متحده به حوزه آموزش اصولی خلبانان و نبرد نزدیک هوایی در آن زمان بود.ولی همچنان بعد از چند دهه ، ژنرال های ارشد نیروی هوایی به اشتباه ، بوید را به عنوان کسی که واقعا نفهمید نیروی هوایی از مأموریت هوا به هوا گذر کرده است ، تصویر میکنند. {فکر کنم تمام کسانی که متن رو کامل بخونند ادعای منتقدین بوید رو رد خواهند کرد} پایان قسمت چهارم #پ .ن : حقیقتا اینقدر این پست ها انرژی میگیره (ترجمه ،ویرایش ، بارگزاری)که دیگه رمقی برای پ.ن نمیزاره .یکی از دلایلی که باعث شد این متن رو به صورت مشروح بزارم این بود که واقعا درک کنیم تحول در یک سیستم سلسه مراتبی نظامی نیاز به چه ممارستی دارد.و همچنین متحول کننده نیاز به چه ویژگی های شخصیتی . دانلود مدارک : راهنمای نبرد هوایی Aerial Attack Study مدرک منتشر شده ناسا از اصلاح F-100
  20. 1 پسندیده شده
    فعلا که آخرین جواب رو رهبری فرمودند : انعطاف در برابر این دشمن، تیغ او را کُند نخواهد کرد بلکه او را گستاخ‌تر خواهد کرد؛ همان بوش دوم در مقابل انعطاف دولت وقت، اسم محور شرارت را روی او گذاشت. اگر می‌خواهید کاری کنید که دشمنی کم شود، انجام بدهید ولی راهش نرمش و انعطاف نیست.
  21. 1 پسندیده شده
    یکی از مسائلی که درباره اس-300 های کشور شدیدا جای سوال داره اینه که نه در هنگام انتقالش به کشور، نه در دو رزمایشی که این سامانه تست شد و نه در رژه های که این سامانه حضور داشت، اثری از موشک 9m96 مشاهده نشده و با توجه به نقشی که این موشک در دفاع از خود سامانه در برابر حملات دشمن میتونه داشته باشه، مشخص نیست چه برنامه ای برای این حوزه در نظر دارن، در حال حاضر کارآمدترین سامانه کشور برای ایفای نقش در این حوزه سامانه تورام-1 هست که هم تعداد کم این سامانه در کشور و هم متفاوت بودن یگان بکار گیرنده، این سامانه رو نمیشه به عنوان مدافع اس300 در نظر داشت، میمونه سامانه هایی مثل یازهرا-3 و توپهای مصباح که هر دوی این موارد بدلیل کم بودن تعداد موشکهای آماده به شلیک در یازهرا-3 و نواخت تیر پایین و طراحی نامناسب در زمینه خشاب گذاری در مصباح، عملا با ایده آلها برای حفاظت از موقعیتی با اهمیت بالا مثل یک سایت اس-300 فاصله دارن و در اینجاست که نیاز به داشتن یک سامانه پدافندی تخصصی ارتفاع پست مطابق با استانداردهای روز شدیدا احساس میشه
  22. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی شانه          برنامه پهپادی چین در زمینه ی پهپاد های " بادپ "  HALE       - تا به حال می دونیم که چین  سه تا پهپاد بادپ ( سرواژه  بلند اوج دور پرواز ) برابر HALE ( سرواژه ی  High-Altitude Long Endurance ) رو در دست توسعه داره ...     1. اژدهای اوج گیرنده  Soar Dragon : طراحی صنایع  Chengdu و ساخت صنایع  Guizhou ؛  این پهپاد بزرگرین پهپاد چینی هاست و از نوعی پیکر بندی نامعمول بهره میبره . متاسفانه تاپیکی در مورد این پهپاد در انجمن نداریم .  محل قرارگیری آنتن SATCOM و ورودی هوای موتور، تاحدودی  شبیه به گلوبال هاوک  بوده ولی سکان عمودی مجموعه ی دم   آن ،  تکی وعمودی است. نکته ی این پهپاد ، استفاده از طرح "   بال دوگانه ی  متصل "  joined, tandem wing   هست که  در آن بال جلویی   رو به عقب بوده و سکان عمودی از مجموعه ی دم امتداد یافته تا به بال جلویی متصل شده . گفته شده این طرح  باعث افزایش چشمگیر نسبت نیروی برا به پسا و در نتیجه افزایش محموله قابل حمل، افزایش برد پروازی و بهبود کیفیت پروازی در ارتفاع بالا میشود . پیشران هم یک عدد   WP-13 turbojet ساخت صنایع Guizhou هست . که در واقع مهندسی معکوس موتور Tumansky R-13 شوروی هست .       طرح اولیه دماغه ی کشیده تری داشت ولی در طرح های ساخته شده دماغه پخ تر و به نمونه ی آمریکایی نزدیک تر شد .   طراحی اولیه :     نمونه ی ساخته شده ی اولیه :   ابعاد و اندازه ها هنوز به طور رسمی منتشر نشده ولی اندازه های موجود در اینترنت خبر از فاصله ی موجود بین این پهپاد و گلوبال هاوک میدهند  : در مورد مدل اولیه گفته میشد که طول سوردراگون 14.3 متر با دهانه بال 25 متر  و با ویژگی های پیش گفته به برد پروازی 7000 کیلومتر و سقف پرواز 18000 متر دست می یابد. سرعت پیمایشی آن 750 کیلومتر بر ساعت، جرم محموله قابل حمل آن 650 و جرم خود پرنده حدود 7500 کیلوگرم عنوان شده است.       به تازگی تصاویری از نمونه ی جدید این پهپاد که اصلاحاتی را در نحوه ی اتصال دو بال پذیرفته بودو  در محل اتصال دوبال چیزی شبیه به مخزن سوخت خارجی  دیده میشد و همچنین در مجموعه ی دم ، از دو سکان V شکل به جای یک سکان عمودی بهره میبرد ،  منتشر شد . در این طرح جدید دماغه بازهم پخ تر و بسیار شبیه به گلوبال هاوک شده است . شکل خروجی موتور هم تغییراتی داشته است .              2 . بال آسمانی : Sky Wing III ساخت صنایع Chengdu  . نمونه ی کوچکتر گوبال هاوک هست و بسیار شبیه اون هست و برای اولین بار ، ماکت آن در نمایشگاهی در 2008 دیده شد . طول هواپیما حدود 9 متر و فاصله ی بال تا بال حدود 19 متر هست . برخی منابع به اشتباه اون رو xionlong نامیدند در حالی که ژیانگ لونگ نام چینی پهپاد قبلی ( soar dragon ) هست . همچنین ارتفاع پروازی این پهپاد بیش از 15000 متر هست . برخی منابع ادعا کرده اند این هواپیما در 2009 اولین پرواز آزمایش موفق رو داشته .                  تصویر رو به صورت بزرگ ملاحظه بفرمایید :       به تصویر بزرگ دقت کنید . درون آشیانه دو فروند skywing 3 و یک فروند soar drago دیده میشوند :         3.  BZK-005 : طراحی دانشگاه علوم هوا فضای پکن و ساخت صنایع HARBIN ، این هواپیما مانند فطرس و ایتان ، از پیکر بندی twin boom یا  " دم  دومیله ای "  استفاده میکنه . اندازه ها و ویژگی های این پهپاد منتشر نشده ولی از روی برخی تصاویر منتشر شده میشود فهمید که از فطرس بزرگتر و اندکی از ایتان کوچکتر هست .  دهانه ی بال تا بال بیش از 20 متر برآورد میشه ... طراحی این پهپاد از هردو نمونه ی دیگه ( فطرس و ایتان ) زیباتر و چشم نواز تر هست و بالها برخلاف دونمونه ی دیگه ؛  زاویه دار،  رو جلو و نسبتا پهن هستند . برخی منابع ادعا کرده اند این هواپیما ، قابلیت هایی هم در زمینه ی رادار گریزی داره .   دوفروند در تصویر مشخص هستند :       تصویر رو به صورت بزرگ ببینید :                 انشاءالله مطالب بیشتر به مرور قرار خواهد گرفت .  کماکان هرگونه کپی برداری آزاد .
  23. 1 پسندیده شده
  24. 1 پسندیده شده
    دوستان توجه کنند که هر روز با خرج های تسلیحاتی که ایران در لبنان می کنه احتمال این درگیری کمتر میشه،چون اسرائیل حاضر نمیشه یک دشمن رو در نزدیکی خودش ایجاد کنه.توجه کنید که به گفته خود ایهود باراک تعداد موشک های کوتاه برد و توپ ها و ... ایران که در اختیار حزب الله هست در 2 سال پیش از 11000عدد به 40000 افزایش پیدا کرده و ایران داره هر روز شبکه پدافندی حزب الله رو در جنوب لبنان قوی تر می کنه تا توانایی در گیری حزب الله با اسراییل بیشتر بشه(دبکا مدتی پیش خبر داد ایران شبکه پدافندی لانه زنبوری در جنوب لبنان راه اندازی می کنه).درسته که ایران نمی تونه اف-35 یا سوخوی-35 بخره ولی می تونه قدرت پدافندی خودش رو به روش های دیگه افزایش بده.
  25. 1 پسندیده شده
    برادر من چرا این قدر ترسیدی؟ تا این تسلیحات تحویل بشه شده 5 سال دیگه،در ثانی توانایی حمل تسلیحات اف-35 خیلی کمتر از اف-15 و اف-16 هست،هیچ هواپیمایی هم 100% رادار گریز نیست،هر کدوم از هواپیما های رادار گریز در مقابل فرکانس هایی شناسایی میشن. در ضمن اسم منبع رو هم درست بنویسید تا بقیه دوستان هم بفهمند این خبر تا چه حد مغرضانه است R.F =رادیو فردا