برترین های انجمن

  1. GHIAM

    GHIAM

    VIP


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      142


  2. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      3,109


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. 00Amin

    00Amin

    News


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      2,080



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 20 خرداد 1398 در همه مناطق

  1. 10 پسندیده شده
    آقای سینا نوریخانی درباره سامانه ۱۵ خرداد ایرادی گرفتند که مثلا چون چهار فن در سیستم خنک کاری اتاقک رادار استفاده شده پس تکنولوژی ما قدیمیه اول میخواهم عرض کنم که چنین سیستم خنک کاری چیز بیسابقه ای نیست و در نمونه های خارجی هم هست تصویر زیر یک نمونه از رادارهای قابل حرکت (موبایل) با چهار فن خنک کننده کناریه اونها هم تکنولوژیشون قدیمیه؟‌ http://www.ncsist.org.tw/eng/csistdup/products/product.aspx?product_Id=99&catalog=31 دوم اینکه دلایل مختلفی برای تدارک چنین فنهای قوی تو سیستم ما وجود داره که اتفاقا ربطی به خود رادار آرایه فازی نداره مثلا ما سوپر کامپیوتر نداریم و درنتیجه نیاز به استفاده از چندین کامپیوتر بصورت Raid برای افزایش سرعت محاسبه هست تعداد سیستم بیشتر موجب گرمایش بیشتر میشه بهرحال وقتی ما به سطح رادارهای آرایه فازی اونهم بدون ساپورت و پشتیبانی غربیها رسیدیم نباید انتظار اینو داشته باشیم که برای این کار از لبه تکنولوژی روز بهره برده باشیم به روسیه نگاه کنید! با وجود عقب تر بودن از نظر فن آوری و تکنولوژی اما با تجهیزات سنگینتر و حجیمتر و حتی کند تر باز هم به نتایج خیره کننده ای تو تکنولوژیهای پدافندی رسیده و حتی نمونه های برتر از غرب رو ساخته
  2. 6 پسندیده شده
    «15 خرداد» ایرانی؛ دوربردتر از buk روسی و PAC-1 آمریکایی/ ثبت رکورد قابل تحسین در سرعت عملیاتی شدن سامانه‌های پدافندی در کنار طراحی و توسعه انواع موشک‌های کروز و بالستیک، ساخت و به‌روزرسانی موشک‌های ضد هوایی چند سالی است که در نیروهای مسلح کشورمان با شدت در حال پیگیری است بخصوص پس از تأکیدات رهبر انقلاب مبنی بر اولویت قرار دادن پدافند و دفاع هوایی. به همین خاطر چندین محصول خوب در این زمینه تا به امروز به تولید رسیده و تلاش‌ها برای بهبود و افزایش توان پدافند هوایی کشور ادامه دارد که جدیدترین آن‌را می توان رونمایی از یک سامانه مهم و مدرن در روز ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ با نام "۱۵ خرداد" دانست. در مدل پیش بینی و اجرا شده در نیروهای مسلح کشورمان، سپاه پاسداران با الگوگیری از طرح موفق و مدرن "بوک" روسیه، خانواده موشک‌های سری طائر را توسعه داده و سامانه‌هایی مثل سوم خرداد و طبس را به تولید انبوه رسانده است. این سیستم در حال حاضر به نوعی ستون فقرات دفاع هوایی سپاه را تشکیل می دهد. در مقابل، وزارت دفاع برای ارتش جمهوری اسلامی ایران با بهره‌گیری از طرح موشک آمریکایی استاندارد که نمونه‌های اولیه آن قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به کشور وارد شده بود، طرح موشک‌های سری صیاد را کلید زد. صیادها برای دفاع مطمئن به پرواز در می‌آیند یکی از پروژه‌های اجرا شده در بخش خودکفایی نیروهای مسلح، مربوط به مهندسی معکوس و تولید مجدد موشک استاندارد است که خروجی این برنامه، موشک محراب نامیده می شد که در یگان‌های شناور نداجا نصب شده است. برد موشک محراب در حدود ۳۰ الی ۴۰ کیلومتر تخمین زده می شود. سری بعدی در این خانواده موشک صیاد ۲ است. این موشک در سال ۱۳۹۲ رونمایی شده و این سامانه نیز در زمینه طراحی کلی از موشک استاندارد الگو گرفته است. موشک صیاد -۲ هر چند تا نزدیک انتهای بدنه شباهت بسیاری به موشک‌های استاندارد / محراب دارد اما مهمترین تفاوت ظاهری آن در شکل بالک کنترلی نصب شده در انتهای بدنه است. تفاوت دیگر صیاد -۲ با موشک‌های استاندارد موجود در ایران در طول آنها است که با توجه به فاصله نوک دماغه از بال و فاصله بالک از انتهای بال، موشک جدید باید در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کشیده‌تر از نمونه آمریکایی بوده و در واقع به ابعاد نسل‌های جدید موشک استاندارد نزدیک است. این موارد به علاوه تفاوت‌های موجود در اندازه و زوایای لبه حمله و فرار بال دو موشک با وجود مشابهت کلی طرح، نشان دهنده اجرای فرایند طراحی روی موشک ایرانی و نه یک مهندسی معکوس از طرح آمریکایی است. همچنین هر چند از تصاویر نمی‎توان اطلاعات قطعی در زمینه قطر بدنه موشک بدست آورد اما به نظر می‎رسد در صورت بیشتر بودن قطر صیاد -۲ از استاندارد، این اختلاف بسیار اندک است هر چند که تأثیر آن روی برد موشک به دلیل ایجاد فضای بیشتر برای پیشران می‎تواند قابل توجه باشد. بنا بر این با توجه به اینکه بر مبنای مقایسه با موشک‌های هم رده احتمالاً باید برد موشک صیاد -۲ در حدود ۱۰۰ کیلومتر یا کمتر با بیشینه ارتفاع درگیری کمتر از ۳۰ کیلومتر باشد، لذا این موشک به خوبی بردهای متوسط و ارتفاعات بالا و متوسط را پوشش می‎دهد. موشک صیاد ۳ جدیدترین عضو خانواده صیاد است.بدنه و ظاهر کلی این موشک شبیه به خانواده استاندارد و باله های انتهایی موشک نیز شبیه به خانواده موشک‌های پاتریوت هستند. در موشک صیاد ۳ با یک حالت ترکیبی از هدایت‌های مختلف برای موشک هستیم. بر اساس آنچه که اعلام شده است از سیستم‌های هدف‌یابی مادون قرمز، راداری نیمه فعال و فعال راداری در صیاد ۳ استفاده شده است. هنوز اطلاعات کاملی از نحوه عملکرد این سامانه‌ها در موشک مذکور منتشر نشده اما می توان این گونه این احتمال را مطرح کرد که حالت هدایت نیمه فعال راداری برای زمانی است که موشک به سمت هدف شلیک شده و تا قبل از فاز نهایی، اطلاعات لازم را از رادار زمینی دریافت می کند و در صورت لزوم نسبت به تغییر مسیر پروازی اقدام می کند. پرواز با هدایت فعال راداری احتمالاً مربوط به مرحله نهایی است که رادار نصب شده در خود موشک، هدف را کشف کرده و بدون نیاز به به ایستگاه رادار زمینی به سمت هدف حرکت می کند. با وجود رادار فعال در این موشک میزان نیازمندی آن به رادار زمینی کمتر است. در نمونه‌های راداری نیمه فعال تا لحظه برخورد نیاز به حفظ ارتباط با رادار درگیری مستقر در زمین، هوا یا دریا وجود دارد که سامانه مورد نظر را در برابر جنگ الکترونیک دشمن آسیب پذیر می کند. اما درباره بحث هدایت مادون قرمز احتمالاً از این حالت برای درگیری با اهداف در فاصله کمتر بدون نیاز به استفاده از رادار استفاده می شود. جستجوگر فروسرخی که در سامانه زمینی نصب شده بعد از کاوش فضای مورد نظر هدف را کشف و به موشک منتقل کرده و موشک تا لحظه برخورد با هدایت سامانه مادون قرمز به حرکت خود ادامه می دهد. سامانه ۱۵ خرداد، جدیدترین عضو خانواده پدافندی ارتش همانطور که اشاره شد وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در روز ۱۹ خرداد سال ۹۸، سامانه دفاع هوایی جدیدی را به پدافند هوایی ارتش تحویل داده است. سامانه جدید که ۱۵ خرداد نام دارد از نظر ظاهری شبیه به سری سامانه‌های تلاش بوده و بر اساس اعلام وزیر دفاع از موشک صیاد ۳ بهره می برد. درباره مشخصات این سامانه، وزیر دفاع گفته است: در شبکه جامع پدافند هوایی کشور لازم است گستره‌ای از سامانه‌های پدافند هوایی با بردهای مختلف از چند کیلومتر تا چند صد کیلومتر به کارگرفته شوند؛ و بر این اساس این سامانه می تواند اهدافی نظیر جنگنده و پهپادهای مهاجم را در برد ۱۵۰ کیلومتر شناسایی و تا برد ۱۲۰ کیلومتر ردگیری نماید و توانایی شناسایی اهداف پنهان‌کار در برد ۸۵ کیلومتر و درگیری و انهدام آن‌ها را در برد ۴۵ کیلومتری را دارا می‌باشد. سامانه پدافند هوایی "۱۵ خرداد" قادر است تعداد ۶ هدف را بطور همزمان شناسایی و ردگیری کرده و علیه ۶ هدف عملیات شلیک و انهدام را انجام دهد. از دیگر ویژگی‌های بارز این سامانه سلاح قابلیت تحرک پذیری آن می‌باشد، بگونه‌ای که زمان حاضر به جنگ و عملیاتی شدن آن کمتر از ۵ دقیقه است. برد موشک این سامانه برای مقابله با اهداف معمولی ۷۵ کیلومتر و ارتفاع درگیری آن ۲۷ کیلومتر اعلام شده است. یکی از نکات مهم درباره سامانه سوم خرداد نسبت به دیگر سیستم‌های مشابه در کشور، افزایش تعداد پرتابگرهای موشکی روی یک کشنده است. قبلاً به صورت معمول هر پرتابگر موشک صیاد حامل ۲ موشک بود که در سامانه ۱۵ خرداد این تعداد به عدد ۴ رسیده و حجم آتش هر واحد از این سامانه را به نسبت مدل‌های قبلی افزایش می دهد. در عین حال قابلیت درگیری همزمان آن با ۶ هدف از جمله دیگر توانایی‌های مهم این سامانه است که پیش از این کم‌تر در سیستم‌های پدافندی بومی ایران دیده شده بود. استفاده از رادار آرایه فازی کنترل آتش در ۱۵ خرداد نیز باعث افزایش مقاومت آن در برابر جنگ الکترونیک دشمن خواهد شد. در مقام مقایسه باید گفت نسل جدید موشک بوک به اسم مدل "ام ۳ " که یکی از مدرن‌ترین سامانه‌های پدافندی در کلاس خود در دنیا محسوب می شود و ورود آن به ارتش روسیه عمری کمتر از ۳ سال دارد، دارای برد درگیری در حدود ۷۰ کیلومتر است. روس‌ها با توجه به وضعیت تهدیدات هواپایه، امروز اقدام به افزایش تعداد موشک‌ها بر روی پرتابگر بوک ام ۳ و افزایش برد درگیری آنها کرده‌اند. افزایش قدرت رادار برای کشف و شناسایی موشک‌های کروز و اهداف پنهان‌کار از دیگر فعالیت‌های روسیه بر روی بوک مدل ام ۳ است. ارتفاع درگیری موشک بوک ام ۳ بیش از ۳۰ کیلومتر است ولی در هر صورت ارتفاع درگیری ۲۷ کیلومتری صیاد ۳ نیز برای پوشش دادن طیف کاملی از تهدیدات هوایی کفایت می کند. بر این اساس، سامانه ۱۵ خرداد، بردی بیش از بوک ام ۳ و پاتریوت مدل ۱ دارد (برد و نه ارتفاع) و به خوبی پتانسیل‌های افزایش برد به ۱۰۰ کیلومتر نیز در خود جای داده است.فراموش نکنیم که پلتفرم مورد استفاده برای موشک این سامانه یعنی صیاد ۳، بر اساس موشک استانداردی است که امروز حتی بر اساس آن مدل‌هایی با توانایی خروج از جو زمین و درگیری با ماهواره‌ها و موشک‌های قاره‌پیما در حال حرکت در مدار زمین نیز ساخته شده است. توسعه سامانه ۱۵ خرداد نشان دهنده این مسئله است که سیستم پدافند هوایی کشور ما عمده تهدیدات را در برد و ارتفاع متوسط رصد کرده که شامل هواپیماهای شکاری بمب‌افکن می شود چراکه امروزه عمده سیستم‌های پدافند هوایی زمین پایه روی این محدوده تمرکز کرده‌اند. در عین حال با داشتن قابلیت درگیری با پهپاد ها و موشک‌های کروز و همچنین افزایش تعداد موشک‌ها به ازای هر کشنده، قدرت آتش پدافند هوایی ارتش برای مقابله با حملات پر حجم هوایی نیز افزایش پیدا کرده است. رسیدن به چنین قابلیت‌هایی که بتوان یک سامانه پدافندی کاملاً ایرانی را با نمونه‌های مشهور پدافندی در روسیه و آمریکا مقایسه کرد، افتخاری است که قطعاً با تکیه بر نیروهای جوان و متخصص داخلی و اعتماد به ظرفیت‌های بومی، امکان رسیدن به آن فراهم شده است؛ چیزی که کمبود آن در سایر بخش‌های کشور به شدت احساس می شود.
  3. 1 پسندیده شده
    سامانه سلاح پدافند هوایی پیشرفته «۱۵خرداد» رونمایی و به نیروی پدافند هوایی ارتش تحویل شد سامانه پدافند هوایی «۱۵ خرداد» ساخت متخصصان و دانشمندان سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با حضور امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع و امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی رونمایی و تحویل این نیرو شد. به گزارش گروه دفاعی خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی وزارت دفاع، همزمان با سالروز رحلت بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی ایران و قیام 15خرداد "سامانه پدافند هوایی ۱۵ خرداد" ساخت متخصصان و دانشمندان سازمان صنایع هوافضای وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با حضور امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع و امیر سرتیپ علیرضا صباحی فرد فرمانده نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی رونمائی و تحویل این نیرو شد. امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در این مراسم اظهار داشت: فرزندان غیور ملت ایران در وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اتکال به ذات اقدس الهی و تحت زعامت مقام معظم رهبری و فرمانده معظم کل قوا و با حمایت های بی دریغ دولت خدمتگزار و ملت سرافراز ایران موفق شدند دستاورد جدید و ارزشمندی در حوزه پدافند هوائی به نام «۱۵خرداد» را به ملت شریف و نیروهای مسلح مقتدر جمهوری اسلامی ایران تقدیم کنند. وی افزود: پیرو تشکیل نیروی پدافند هوایی به عنوان نیروی چهارم ارتش جمهوری اسلامی ایران و تشکیل قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) با مسئولیت فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران با حکم مبارک فرمانده معظم کل قوا به منظور انجام دقیق تر مأموریت های کلان و خطیر پدافندی نظام مقدس جمهوری اسلامی در سطح راهبردی، وزارت دفاع بر خود فرض می داند همان طور که فرمانده معظم کل قوا پدافند هوایی را اولویت اول نیروهای مسلح برشمردند با تولید و ساخت پیشرفته ترین تجهیزات پدافندی متناسب با نیاز کشور و نوع تهدیدات پیش رو پدافند هوائی را با هدف ارتقاء امنیت و صیانت از آسمان جمهوری اسلامی ایران تأمین و پشتیبانی نماید. امیر سرتیپ حاتمی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به حکم عقل و منطق روز به روز به توان دفاعی برای تامین امنیت ملی و دفاع از منافع ملی خود می افزاید و در این مسیر از کسی اجازه نمی گیرد، گفت: از آنجا که مأموریت نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بسیار حساس بوده و به تعبیری در خط مقدم مقابله با دشمنان ایران محسوب می شود، سامانه سلاح پدافند هوایی«۱۵خرداد»که نماد خود باوری، خود اتکائی و دسترنج متخصصین داخلی کشورمان است به عنوان یک دستاورد مهم دفاعی و پیشرفته متناسب با فناوری روز دنیا تحویل نیروی پدافند هوایی می شود. وزیر دفاع با اشاره به حضور پایگاه های متعدد نیروهای فرا منطقه ای مستقر در کشور های اطراف ما اظهار کرد: با بررسی تحولات اخیری که پیرامون کشور عزیزمان رخ داده است و البته اتفاقاتی که بواسطه ایجاد داعش در سوریه و عراق شکل گرفته است می بینیم که سمت و سوی نبردهای امروزی متفاوت از گذشته و به سمت تهدیدات موشکی و هوایی رفته است. به همین دلیل تنها راهکار مقابله با تهدیدات هوایی و موشکی بطور قطع در اختیار داشتن یک پدافند هوایی پیشرفته، به روز، مجهز و کارآمد است و در این راستا با وجود تحریم های شکننده در حوزه های دفاعی و نظامی ملت ما شاهدند هیچ سدی جلودار عزم و اراده فرزندان برومند ایران اسلامی در حوزه پشتیبانی از نیروهای مسلح نبوده و نخواهد بود. وزیر دفاع با تشریح پروژه سامانه سلاح پدافند هوایی شهدای سوباشی با نام سامانه پیشرفته پدافند هوایی «۱۵خرداد» که توسط متخصصان سازمان صنایع هوا فضای وزارت دفاع طراحی و ساخته شده است، گفت: در شبکه جامع پدافند هوایی کشور لازم است گستره‌ای از سامانه‌های پدافند هوایی با بردهای مختلف از چندکیلومتر تا چند صد کیلومتر به کارگرفته شوند؛ و بر این اساس این سامانه می تواند اهدافی نظیر جنگنده و پهپادهای مهاجم را در برد۱۵۰ کیلومتر شناسایی و تا برد ۱۲۰ کیلومتر ردگیری نماید و توانایی شناسایی اهداف پنهان‌کار در برد۸۵ کیلومتر و درگیری و انهدام آن‌ها را در برد۴۵ کیلومتری را دارا می‌باشد. امیر سرتیپ حاتمی ویژگی برجسته دیگر این سامانه را هدف گیری آن عنوان کرد و افزود: سامانه پدافند هوایی "۱۵خرداد" قادر است تعداد ۶ هدف را بطور همزمان شناسایی و ردگیری نموده و علیه۶ هدف عملیات شلیک و انهدام را انجام دهد. از دیگر ویژگی‌های بارز این سامانه سلاح قابلیت تحرک پذیری آن می‌باشد، بگونه‌ای که زمان حاضر به جنگ و عملیاتی شدن آن کمتر از ۵ دقیقه است. وزیر دفاع توسعه‏ ی سامانه پدافند هوایی نیروهای مسلح را یکی از ضرورت‌های دفاعی هر کشوری دانست و افزود: با وجود تحریم و عدم در اختیار قرار دهی این گونه سامانه سلاح‌ها از طرف کشورهای دیگر، بومی سازی این سامانه از طریق طراحی و توسعه در داخل کشور مورد توجه ویژه قرار گرفته ‌است‌ تا بتوان پوشش دفاعی مناسبی را در مقابل تهدیدهای مختلف هوایی با قابلیت عملیاتی بالا جهت مقابله با سلاح های استراتژیک دشمن از جمله هواپیماهای جنگنده، بمب افکن های رادار گریز ، موشک‌های بالستیک، موشک‌های کروز و انواع پهپادها ایجاد نمود. در این میان نقش سامانه‌های برد بلند و متوسط کشور در بازدارندگی از تهاجم دشمنان و تهدید اهداف هوایی برای محافظت از تأسیسات حیاتی و شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. امیر سرتیپ حاتمی در تشریح سایر ویژگی های این سامانه پیشرفته افزود: این سیستم مجهز به رادار آرایه ‌فازی با امکان درگیری همزمان با چند هدف و سکوهای پرتاب مستقل می‌باشد که در آن از موشک صیاد۳ استفاده شده ‌است. وی امکان درگیری موثربا اهداف هوایی با قابلیت‌های آفندی بالا مانند هواپیماهای شناسایی، بمب افکن‌ها و جنگنده‌های تاکتیکی را از دیگر قابلیت های این سامانه برشمرد. امیر سرتیپ حاتمی افزود: این سامانه درصورت وجود اهداف کروز در ناحیه کشندگی سامانه سلاح، قابلیت انهدام اهداف مذکور را دارد. وی قابلیت کارایی بالا در سطوح کنترل و هدایت عملیات، قدرت تحرک‌پذیری بالا و زمان عکس العمل کوتاه را از ویژگی های دیگر سامانه "۱۵ خرداد" عنوان کرد و گفت: این سامانه در برد عملیاتی بالا و ناحیه کشندگی گسترده (با اهدافی که در محدوده ارتفاع ۱۵۰کیلومتر تا ۲۷کیلومتر و در برد ۷کیلومتر تا ۷۵کیلومتر قرار دارند) می‌تواند درگیر شود. وزیر دفاع خاطرنشان ساخت: ما امروزه در حوزه ساخت فناوری ها، تجهیزات و سامانه های پدافند هوایی به سطحی از رشد، بالندگی و توسعه رسیده ایم که نیروهای مسلح ما در مقابل هرگونه تهدیدات هوایی و موشکی بدون نیاز به کمک سایر کشورها می توانند از حدود و ثغور ایران اسلامی حفاظت و حراست نمایند. وزیر دفاع در پایان با تبریک این موفقیت بزرگ به محضر فرماندهی معظم کل قوا، ملت شریف ایران و نیروهای مسلح از تلاش ها و مجاهدت های دانشمندان، متخصصان و مدیران سازمان صنایع هوا فضای وزارت دفاع که در بخش های مختلف با تولیدات ارزشمند خود قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را به اوج رسانده اند تشکر و قدردانی کرد.
  4. 1 پسندیده شده
    بله واقعا کار مشکلی هست. دستت درد نکنه. به نظرم خوشخوان تر شده. من هنوز هم برام سخته هضم تعداد. پیش قراول 50هزار تا؟!؟ پس ارتش اصلی چقدر بوده؟ هزینه تدارکات و پشتیبانی اینا رو کی میداده؟ اینا که همش می جنگیدن پس کی کار می کرده؟ به نظرم این علاقه به حفظ امپراطور ریشه در عقاید مذهبی هم دارد. وگرنه ما در ایران به ندرت چنین مواردی داشته ایم و در اسرع وقت پادشاه را می کشته اند و خودشان مدعی می شدند. یه تاریخچه مذاهب در چین هم می نوشتی عالی بود.
  5. 1 پسندیده شده
    پس با این حال باید برای سامانه موشکی باور چیزی بغیر از موشک های صیاد در نظر گرفت چون این سامانه تقریبا بزرگتر از سامانه تلاش هست ویک چیزی شبیه به پاتریوت هست ولی میشه روی این حساب کرد که باور اصلا وظیفه ای دیگه وی داشته باشه شاید برای موشک های قاره پیما یا موشک هایی که بخواییم با فواصل دور تر اونها و منهدم کنیم ساخته شده باشه و این در نوع خودش یک سامانه دیگه نیست بلکه تلاش و ۱۵ خرداد و باور یک لایه پدافندی برای درست میکنه از کوتاه برد و میان برد و بلند برد واین در نوع خودش این پیشرفت شگرف ایجاد کرده و شاید برای همین هست که امریکا به ایران با اون هواپیما های فوق العادش حمله نمیکنه چون ضررش بیشتر از سودش هست . یا علی
  6. 1 پسندیده شده
    ممنونم با توضیحات شما جوابمو گرفتم سپاس
  7. 1 پسندیده شده
    سوال خوبی است. در حد خود پاسخگو هستم. اگرچه که مدیران ارشد بهتر می توانند این سوال را پاسخ دهد. اول اینکه این تاپیک، یک «داستان قدیمی چینی» نیست. بلکه بخشی از تاریخ چین است. شاید بفرمایید منظور همان است. بخشی از تاریخ چین چه ربطی به انجمن نظامی دارد. اما مجدداً می بایست عرض نمایم که این «بخشی از تاریخ چین»، نه از لحاظ فرهنگی، ادبی، هنری و ...، که از لحاظ نظامی مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارتی یک برهه صد ساله که مملو از جنگ های تاریخی، استراتژی های نظامی مختلف، جنگ سالاران، ژنرال ها و استراتژیست های نظامی قابل تاریخ در آن حضور دارند و خود، اثرگذار بر روی تاریخ نظامی چین بوده است. دوم اینکه اگر دقت بفرمایید، این تاپیک در بخش «جنگ و تاریخ»، در مجموعه «مباحث جامع نظامی» و در مبحث «جنگ های باستان» ایجاد شده است که همانطور که از اسمش پیداست، در این مبحث تاریخ جنگ های باستان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پس به نظر نمی رسد تاپیک، در محدوده مباحثی که سایت پیش بینی کرده است قرار نگیرد. چرا که حداقل علناً ذکر نشده است که جنگ های باستان مثلاً روم یا یونان یا ایران می تواند مورد مداقه قرار گیرد، ولی چین خیر. کما اینکه تاپیک های دیگری در همین مبحث درخصوص جنگ های باستان کشورهای مختلف، از ژاپن و چین گرفته تا دیگر کشورها، ایجاد شده است و به نظر نمی رسد که تنها این تاپیک به این مباحث پرداخته باشد. سومین مطلب این است که احتمالاً منظور شما این بوده است که تاپیک، کمتر محتویات نظامی داشته و بیشتر به داستان سرایی پرداخته است. بنده این ایراد شما را وارد دانسته و آن را بر ضعف قلم خویش می پندارم و بلاشک عذرخواهی می کنم. اما این، سبک نگارش و ادبیات حقیر است که تاریخ را نه به شکل مرسوم آن در ایران که مملو از اسم و تاریخ است و بسیار خشک مطرح می شود، که به شکل داستان تعریف می کنم که در مخاطب، احساس نزدیکی و فهم و همذات پنداری تاریخی بهتری نسبت به آن برهه را پدید آورده و به نوعی به آشتی بیشتر مخاطبین با تاریخ بپردازم. قطعاً اگر به این هدف نرسیده ام، ایراد از ضعف کلام و نگارش بنده بوده است که ان شاءالله با توصیه ها و راهنمایی های شما و دیگر دوستان، این ایراد تا حد توان مرتفع گردد. اما در پایان؛ اگر تصمیم مدیران سایت بر این باشد که این تاپیک، برخلاف موازنین، قوانین و سیاستگزاری های سایت میلیتاری است، به این تصمیم احترام می گذارم.
  8. 1 پسندیده شده
    امکانش هست ما رو از نظرات گرانسنگ خودتان محروم بفرمایید؟
  9. 1 پسندیده شده
    بسم الله........ 18 خرداد 1398 مسلحین از دیروز عصر یک سری نبرد را با اسامی گوناگون (هر گروه یک عنوان ) در شمال غرب حماه این بار در حد فاصل شهرکهای محرده و کرناز شروع کردن . قبل از حمله نزدیک به 500 راکت وگلوله توپ به سوی مواضع ارتش پرتاب شده در مرحله بعد نیروهای خط شکن حملات را شروع کرده اند . در ساعات اولیه مهاجمین موفق شدن روستاهای جبین تل ملاح و کفر هود را به کنترل خود درآورده و درگیریها به منطقه ترمیسه کشیده شد. همزمان راکت باران شهرک محرده هم آغاز گردید .در حملات مسلحین پیکر چند تن از شهدای سوری در منطقه نبرد باقی مانده یک نفر هم به اسارت مسلحین در امده . از لحاظ غنائم هم تا این لحظه بجز چند قبضه سلاح و یک توپ اس پی جی تصویر ی منتشر نشده است. نیروهای سوری بعد از ساعاتی گلوله باران های شدید منطقه رو آغاز کردن و نیروهای کمکی به سوی خطوط درگیری روانه شدن. با شروع صبح ضد حملات ارتش آغز شده و تا این لحظه کفر هود و تل ملاح از مسلحین پاکسازی شده البته تل ملاح همچنان نا امن است و تقربا خالی ازمسلحین و همراه با حضور ارتش . اما گروههای جهادی هم بیکار ننشسته و دور جدید حملات را با نام نبرد فتح المبین برای عقب راندن ارتش و پیشروی به سمت کرناز شروع کردن یکی از عوامل انتحاری هم پست ارتش در حومه کرناز را مورد هدف قرار میدهد که به نظر میرسد نیروهای حاضر در این مقر فرصت فرار پیدا میکنند حملات مسلحین تا این لحظه دفع شده است . ظهر امروز هم یک موشک دوش پرتاب به سمت جت سوخو 22 ارتش پرتاب میشود که با وجود اصابت و کنده شدن بخشی از بدنه وبال جنگنده مذکور خلبان موفق میشود در فرودگاه حماه فرود اضطراری کند. در این درگیری مسلحین حجم زیادی از نیروهای خود را وارد کرده و به نظر میرسد برنامه ریزی دقیق تری انجام داده اند اما همچنان در این گونه حملات بازنده اصلی هستن . تلفات مهاجمین در 24 ساعت گذشته بنا بر گفته خودشان نزدیک به 50 کشته است 2 تن از نیروهای تحریر الشام هم به اسارت در امده اند البته امارهای هم در مورد تلفات ارتش بیان میکنند که مورد تایید نیست همانطوری که آمار ارتش درمورد تلفات مسلحین مورد تایید نیست با توجه به تصاویر نزدیک پیکر 10 تن از نیروهای ارتش در اختیار مسلحین قرار دارد. ساعتی پیش هم یک نفربر مسلحین در حومه کرناز با موشک ضد زره منهدم شد حملات مسلحین پیکر شهدای ارتش + سرباز اسیر شده سوری حمله انتحاری در اطراف کرناز تروریستهای کشته شده + نفربر منهدم شده مهاجمین + به اسارت درآمدن دو تن از نیروهای تحریرالشام تصاویر پنج فرد مسلح کشته شده هم هست که چون بصورت اسکلت درامدن نمایش داده نمیشه بخشی از بدنه بمب افکن سوخو 22که بر اثر اصابت موشک دوش پرتاب کنده شده
  10. 1 پسندیده شده
    همانطور كه در حملات ما پدافند اسراييل جا ميمونه پدافند ما هم جا خواهد ماند استراتژي رژيم صهيونيستي زدن مركز حمله و انتقام گيري هست خب دست ما در زدن پايگاه هاي حمله كننده باز هست و اين كار بايد اتوماتيك صورت گيره و دوم انتقام گيري كه بحثش باز هست و طولاني ولي چيزي كه از همه اين ها مهمتره ادامه نقشه و برنامه اصلي است تا أهداف كامل محقق بشه و اين اصل هدف است چون جملات دشمن براي ناكام كردن هدف اصلي هست و كمتر بحث تبليغات و شو
  11. 1 پسندیده شده
    عذرخواهی مینکم برای دو پست پشت سر هم. صهیونیستها امروز ادعا کردند که چند موشک پدافندی به سمت سرزمین های اشغالی شلیک شده ولی هیچکدوم به سرزمین های اشغالی اصابت! نکرده و خسارتی نداشته. یک پایگاه صهیونیستی هم مدعی شده معلوم نیست این چند موشک یک هواگرد را هدف داشته یا خیر؟ باید منظتر یک اقدام تحریک آمیز دیگه امشب یا شبای بعد باشیم. از اونجا که این روزها تحرکات و تحریکات و حملات صهیونیستها تشدید شده و اون هم خسارت بار (خصوصا جانی) میشه چند مورد را مدنظر داشت: 1.شکست نتانیاهو در تشکیل کابینه و اشاره شد قبلا شاید نیاز به قدرتنمایی جدید مضاف بر اینکه درخواستش برای تعویق دادگاه فسادش باز هم رد شد. 2.جلسه مرموز و پرابهام پیش روی مشاوران امنیت ملی روسیه*، صهیونیستها و امریکا در سرزمین های اشغالی که گویا ایران بحث اصلی هم هست. 3. فروکش کردن فعلی تنشها در خلیج فارس 4.نشست احتمالی شورای امنیت ضد ایران در مورد فجیره هر کدوم از این عوامل میتونه دلیلی باشه برای افزایش تحریکات صهیونیستها ضد مقاومت تا مقاومت یک حرکتی انجام بده و یک جنجال یا تنش برنامه ریزی شده را استارت بزنند. این چند مورد اخیر همگی به نظر ادعاهای ناقص و بی سندی بودند که همگی منجر به حملات با تلفات بالا و یک مورد خصوصا کمتر اتفاق افتاده در ماه های اخیر حمله به تیفور بوده. *علاوه بر لحن پسابرجامی امروز مکرون و به نظر اماده شدن برای عبور از برجام، پوتین هم امروز گریز بی مبنایی به برنامه موشکی و منطقه ای ایران زد که میشه در راستای همین نشست تحلیلش کرد. ارتباطات پشت پرده قدرتها را نباید از نظر دور داشت با تمام اختلافاتی که به نظر در ظاهر دارند.
  12. 1 پسندیده شده
    دوست گرامی میلاد۱۱۰ (iranian_defensive_power) در این دو پست پیج اینستاشون نمونه های مختلف تولیدی از پهپاد RQ-170 (در مقیاس های ۱۰۰،۶۰،۴۰،۱۵ درصد) رو مورد بررسی قرار داده که حاوی نکات ارزنده ای هست. از مهمترین نکات میشه به مقیاس ۴۰ درصد بودن پهپاد وارد شده به حریم هوایی رژیم اسرائیل اشاره کرد که پیش از این بنده تصور میکردم مقیاس ۱۵ درصد باشه! با این یاغته جدید و با توجه به ناکامی صهیونیست ها در رهگیری و انهدام این پهپاد (که سایز بزرگی داشته و ملخی هم هست) به وسیله پدافند هوایی (که نهایتا با سیستم اپتیکی بالگرد آپاچی شکار شد) ، میشه گفت که نمونه های ۶۰ درصد که با اسامی شاهد۱۶۱ و شاهد۱۹۱ معرفی شدن شانس بالایی در پنهانکاری و موفقیت عملیات تهاجمی دارند که مصداقش حمله این پهپادها به دیرالزور سوریه بدون واکنش آمریکایی ها بود که در نزدیکی اهداف قرار داشتند و از تهاجم هم بی خبر بودند! این پهپادها یک توانمندی جدید و بسیار ارزشمند در اختیار نیروی هوافضای سپاه هست که در ساعات اولیه جنگ میتونه تمام سیستم های پدافند هوایی و ضد بالستیک دشمنان منطقه ای رو (با استفاده از بمب های نقطه زن) خنثی کرده و پس از این مرحله و در فاز دوم موشک های بالستیک در امنیت بالاتری مورد استفاده قرار می گیرند و به این ترتیب همان چند درصد شانس پاتریوت و تاد هم از بین خواهد رفت.
  13. 1 پسندیده شده
    رزمایش پهپادی سپاه امیدوار کننده بود هر چند نمیشه (فعلا) به عنوان یک نیروی با کارایی بالا روش حساب باز کرد اما آینده درخشانی رو میشه براش متصور شد. هنوز نامعلومه که در این رزمایش پهپادها توانایی لینک شدن با هم رو داشتن که از این طریق بتونن اطلاعاتشون رو با هم به اشتراک بذارن یا نه؟ و اینکه توسط اتاق کنترل هدایت میشدند در طول عملیات یا با استفاده از سیستم خلبان خودکار ، اهداف از پیش تعیین شده رو شکار کردن؟ گرچه توانایی لینک شدن و خلبان خودکار رو بسیار بعید میدونم اما میشه در آینده با سرمایه گذاری در موضوع هوش مصنوعی این مشکل رو برطرف کرد. موردی که در شلیک پهپادهای ما تا الان دیده شده، رهاسازی بمب در ارتفاع پایین هست. در صورتی که پهپادی مثل شاهد 129 میتونه در ارتفاع بالا پرواز کنه. احتمالا به دلیل استفاده از سیکرهای تجاری هست که نمیتونیم از ارتفاع بالا بمب رو به سمت هدف روانه کنیم. در این صورت حتی با 23 میلی متری هم میشه پهپاد رو زد. اما مورد دیگه برد کم خانواده سدید هست. 4 کیلومتر برد در زمان فعلی برد مناسبی نیست. علاوه بر برد مشکل قفل کردن هم داریم. باید موشکی فایر اند فورگت رو به دنبالش باشیم (خبری از موشک سدید شاهد 216 نشده اما امیدوارم که ساختش به پایان رسیده باشه). میشه با تغییراتی روی سدید 342 این بمب رو به یک موشک با برد مناسب تبدیل کرد. با توجه به یکسان بودن قطر سدید و کورنت ای ام، میتونیم این موشک رو از روسیه بخریم و از پیشران اون برای سدید استفاده کنیم. برد این نسخه از کورنت 10 کیلومتره که میشه اعمال تغییرات و استفاده در سدید برد هوا به زمین رو تا 14-15 کیلومتر هم افزایش داد. هرچند مشکل سیکر سرجاش هست که باید براش فکری بشه (اگه بتونیم سیکر موجی میلیمتری براش طراحی کنیم امنیت پهپادهای ما بسیار بالاتر میره و همچنین درصد موفقیت عملیات) . اگه همچین پروژه ای رو اجرا کنیم، مجبوریم سرجنگی سدید رو کاهش بدیم چرا که نیاز به سوخت داریم اما یک موشک بسیار کارامد داریم که حتی علیه پدافند هم کارایی خاص خودش رو داره. یکی از جاهایی که میشه از این پهپادها استفاده کرد برای زدن پدافند دشمنه. خصوصا پدافند غربی ( آمریکایی) که اساسا پدافند متحرکی نیست. قبلا هم خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه یمنی ها تونسته بدوند با استفاده از پهپاد انتحاری به پاتریوت آسیب برسونن هرچند تصویری ازش بیرون نیومد اما بعید نیست. استفاده از پهپاد آزمایش خودش رو در جنگ یمن پس داده و اتفاقا خیلی هم سربلند بیرون اومده. بارها فیلم ها و تصاویر عملیاتهای موفقیت آمیز پهپادهای انصارالله رو دیدیم. این تصاویر رو دوربین پهپاد انصار الله ثبت کرده یک فیلم حداقل 4 دقیقه ای بالا سر منابع آب شیرین کن الشقیق در جیزان عربستان. آب شیرین کن و نیروگاه الشقیق در منطقه جیزان عربستان این دفعه انصارالله نخواسته به تاسیسات عربستانی آسیب برسونه اما نشون داده تواناییش رو داره. انصارالله پهپادهاش رو با پرواز در ارتفاع پایین به هدف میرسونه تا امکان کشف کاهش پیدا کنه. ولی پهپادهای ما عموما برای ارتفاع پروازی بالایی دارن (البته میتونیم مانند انصارالله هم در ارتفاع پایین پروازشون بدیم). نکته دیگه شناخت بالای انصارالله از نقاط کور پدافند عربستانیه. توجه کنید که عربستان سیستم یکپارچه پدافند هوایی داره اما باز هم در کشف پهپادهای یمنی ناتوانه. در عملیاتی که تصاویرش رو گذاشتم پهپاد یمنی تونسته 130 کیلومتر در خاک عربستان پرواز کنه و از اهدافش فیلمبرداری کنه و برگرده اما پدافند عربستان نتونسته اون رو کشف کنه. حتی در جایی که مثل پایگاه هوایی خمیس مشیط عربستان، که پاتریوت مستقره اما چندین بار پهپادهای یمنی به اون پایگاه نفوذ کردن و در یکی از عملیات ها تونستن 2 فروند تورنادو عربستانی رو زیر گوش پاتریوت منهدم کنن. خوشبختانه سپاه تونسته تاکتیک پهپادهای تهاجمی رو در جنگ یمن تست کنه و مشکلات و نقاط ضعفش رو بر ضد یک پدافند قوی و یکپارچه بشناسه این جای امیدواری میده که در یک درگیری بشه روی این نیروی پهپادی حساب باز کرد خصوصا با اطلاع از مکان های استقرا پاتریوت میشه با استفاده از این پهپادها، پدافند دشمن رو متحمل خسارات قابل توجهی کرد. به نظر اگه بتونیم همچین سلاحی رو در تعداد محدود و همراه با 100 عدد سدید به دست انصارالله برسونیم هم با هدف قراردادن زیرساخت های عربستان در جنوب این کشور، فشار روانی زیادی به عربستانی ها وارد میشه و هم کارایی این ترکیب و نقاط ضعف و قوت اون مشخص میشه.
  14. 1 پسندیده شده
    مفهوم شناسی قدرت  بخش پایانی گام سوم : در این گام تبدیل دارایی ها به توانایی صورت می پذیرد . همانگونه که تا اینجا بحث شد در این تبدیل هم نیاز به دانش وجود دارد . این دانش یا از خود ما می باشد یا از دیگران که نسبت آسیب پذیری ما را مشخص می کند . توانایی چیست ؟ ابزار هایی هستند که شما را قادر به انجام کاری در راستای برطرف شدن نیازهایتان می سازند . توانایی در هر دو بخش سخت افزاری و نرم افزاری قابلیت ایجاد شدن را دارد . آسیب پذیری در حوزه توانایی به دانش بومی یا غیر بومی وابسته می باشد . یعنی هر چقدر دانش بومی تر آسیب پذیری کمتر است . مثلا ایجاد تکنولوژی ها در این گام صورت می پذیرد اما فرگیر سازی و صنعتی کردن آنها در گام بعد به وقوع می پیوندد . در حقیقت در اینجا ما محصولات گلخانه ای ایجاد می کنیم . گام چهارم : در این گام کاربردی کردن و فراگیر سازی توانایی ها صورت می پذیرد . نیرومندی چیست ؟ ترکیب توانایی ها با هم ، فراگیر کردن آنها و ایجاد کار برای برطرف نمودن نیاز ها است . نیروها در کاربرد داخلی باعث اقتدار و در کاربرد خارجی باعث استیلا می گردند . در حقیقت نیرومند کسی است که از توانایی های خود در سطح گسترده می تواند استفاده نماید . نیرومندی منجر به اقتدار یا استیلا (یا هر دو) خواهد شد اما گاها ممکن است کل مسیر یا بخشی از مسیر رسیدن به اقتدار یا استیلا متفاوت باشند . جایگاه دانایی در حرکت از ضعف به سمت قدرت : همانگونه که نشان داده شد زیربنای اصلی قدرت دانایی می باشد و مهمترین آسیب ، داخلی نبودن دانایی است . با اینکه هر چهار گام بالا وابسته به دانایی هستند اما همزمان ، دانایی را هم ایجاد می کنند که آن را دانایی تاریخ محور یا تجربه محور می گوییم . در طرف دیگر ما دانایی آینده نگر یا آرمان گرا را داریم که اولین قدم در ایجاد این نوع دانایی ، تعریف نیاز های جدید توسط خود ما است (و نه نیازهایی که اکنون واقع شده اند) . تعریف نیازهای جدید با دو رویکرد درونی (اقتدار آفرین) و برونی(استیلا محور) صورت می پذیرد . تذکر : در تعریف نیازهای جدید با رویکرد برونی ممکن است یک کشور به دنبال دستیابی به نیرویی بر خلاف نیازهای اصیل خود رود مثلا کشوری محصور در خشکی خود را صاحب نیروی دریایی کند . محاسبه آسیب پذیری کلی : آسیب پذیری کلی از مجموع آسیب پذیری های جزء در هرکدام از چهار گام بالا حاصل می شود . هر جزء می تواند شامل سه سطح آسیب پذیری کم ، متوسط و بالا باشد . همان گونه که گفته شد می توان نتیجه گرفت که حرکت به سمت استقلال ، حرکت از آسیب پذیری بالاتر به سوی آسیب پذیری کمتر است . این یعنی ممکن است شما یک قدرت وابسته داشته باشید . قدرت وابسته اقتدار کلی کمی خواهد داشت . نکته دیگر اینکه هر کدام از گام های بالا اگر به صورت کامل از منبع خارجی تامین گردد شما در آن گام آسیب نداشته و بلکه در آن گام دارای ضعف می باشید . کاربرد های مفهوم شناسی قدرت : این مفهوم در سیاست گذاری ، طرح ریزی ، برنامه ریزی و همچنین در تحلیل رویداد ها به کار برده می شود . به دلیل محدودیت در منابع مختلف (از زمان تا زیر ساخت ها) باید در راه رسیدن به اهداف ، دانایی ها ، ضعف ها و بالطبع آن دارایی ها ، توانایی ها و نیروها اولویت بندی شده ، میزان آسیب پذیری مطلوب در هر کدام مشخص گردند . مثلا شما در بخش خاصی به این نتیجه می رسید که تنها تا گام سوم یعنی ایجاد توانایی پیش رفته و گام چهارم را به صورت کامل یا قسمتی از آن را از منبع بیرونی تامین کنید (سیاست گذاری) . سپس به دنبال یافتن آن منبع و نحوه ایجاد وابستگی متقابل در آن منبع(برای کاهش آسیب پذیری نسبت به آن ها) خواهید رفت (طرح ریزی) . سپس قدم های رسیدن به سیاست ها و طرح های خود را مشخص کرده و منابع مالی و زیرساختی آن را پیش بینی می نمایید (برنامه ریزی) . نسبت مفهوم شناسی قدرت و انواع قدرت برای ما سه نوع قدرت مفروض می باشد : قدرت نرم ، نیمه سخت و قدرت سخت . از ترکیب این سه نوع قدرت با مفهوم های بیان شده ما 6 حوزه خواهیم داشت . نفوذ چیست ؟ وارد شدن در چیزی و اثر کردن در آن به نحوی که آن چیز مطابق میل ما عمل نماید . با توجه به این تعریف ما نفوذ را زیر مجموعه ای از قدرت نرم می گیریم . اقتدار نرم در مبحث نفوذ جایی است که افراد و گروهای ما در تصمیم گیری ها تاثیر پذیر نبوده و بر مبنای دانایی عمل نمایند . استیلای نرم در مبحث نفوذ جایی است که نیروهای دشمن تحت تاثیر ما تصمیمات را اتخاذ نمایند . نسبت مفهوم شناسی قدرت با منابع قدرت سنتی منابع قدرت سنتی شامل قدرت های سیاسی ، اقتصادی ، نظامی ، اجتماعی و فرهنگی می باشند که در مفهوم شناسی ارائه شده به 10 حوزه قدرت شامل 5 حوزه اقتدار و 5 حوزه استیلا تقسیم می گردند . در حالت کلی مفهوم اساسی حوزه های اقتدار یک مفهوم دفاعی بوده و بر عکس آن حوزه های استیلا مفهومی تهاجمی دارند . نکته : با تعریفی که برای اقتصاد مقاومتی در نظام جمهوری اسلامی مطرح شده است و با توجه به مفهوم شناسی ارائه شده ، نظام جمهوری اسلامی به دنبال اقتدار اقتصادی می باشد . منابع : با اینکه مقدار زیادی از مفاهیم ارائه شده چارچوب های تدوینی خودم می باشد با این حال تعدادی از منابعی که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در این موضوع تاثیر داشتند را بیان می دارم تا دوستان علاقه مند بتوانند از آنها بهره برند . کتاب ها : - جابجایی در قدرت اثر الوین تافلر - رسانه ها و مدرنیته اثر جان ب. تامپسون - استراتژی بزرگ اثر جان ام. کالینز - تراژدی سیاست قدرت های بزرگ اثر جان مرشایمر - Juliet Kaarbo & James Lee Ray Global Politics, - UNDERSTANDING INTERNATIONAL RELATIONS, Chris Brown & Kirsten Ainley - The Balance of Power History and Theory, Michael Sheehan مقالات : - تحول ماهيت قدرت در عصر فرا صنعتي بررسي ديدگاه آلوين تافلر - سعيدة السادات گراميان و زينت السادات مطهري - مفهوم و ماهيت قدرت - عبداله قنبرلو - واکاوی مفهوم و ریشه های قدرت - مرتضی مداحی پی نوشت 1 – امیدوارم در آینده با مشارکت دوستان وارد مباحث مفهوم شناسی امنیت ، قدرت ملی ، امنیت ملی ، امنیت سرزمینی و ... بشویم . همچنین با همکاری یکدیگر به بررسی مفهوم شناسی قدرت در حوزه دینی نیز بپردازیم . پی نوشت 2 – بخش مهمی از مبحث مفهوم شناسی قدرت زیربنای مفهوم شناسی امنیت می باشد . انشاالله ادامه خواهد داشت ...
  15. 1 پسندیده شده
    با سلام و عرض خسته نباشید خدمت اساتید میلیتاری . بنده هیچ تحصیلات آکادمیک نظامی ندارم اما بارها بارها از محصولات دفاعی ایران دفاع کردم بخصوص بخش راداری و پدافند ی . در بحث پدافند و راداری که در حال حاضر یکی از پیشرفته ترین کشور های حال حاضر دنیا هستیم به خاطر پیشرفت هایی که داشتیم خوب چرا بنده میگم که یکی از پیشرفته ترین چون ما که اوایل جنگ چیزی نداشتیم بعد از اونم اگر خریدی انجام شده باشه خریدی نیست که بتونه پیشرفته ترین پهباد های آمریکایی رو رصد کنه .چون اگر دوستان بدانند بحث رادار حدود صد سال است که به وجود اومده و ما فقط حدود یک دوره ۱۰ ساله با مطالعه بر روی رادار های آمریکایی و روسی رادار هایی رو ساختیم که شاید باید صد سال طول میکشید همون بحث های رایجی که در مورد هواپیما زده میشه اینم بگم که وقتی ما رادار می سازیم پس باید موشک متناظر با اونم بسازیم که توانستیم و انجام دادیم یکی از بهترین و شاید ثابت شده ترین تسلیحات حاظر ساخت داخل سامانه موفق تلاش میباشد که بسیار همخوانی جالبی با پاتریوت داره خوب من این بحث رو اولین باره که اینطوری توی میلیتاری دارم به میمون میارم . خیلی از دوستان میگن که ما فقط داریم روی موشک سرمایه گذاری میکنیم که بزرگ ترین اشتباه ما در طول این سالهاست اتفاقا به نظر من نیرو و ساعت کار و هزینه ای که موشک های پدافند ی و رادار های پیشرفته که هزینه نگهداری و تعمیر اون ها چند برابر یک موشک هستش میتونه این رو ثابت کنه که ما در حال حاظر بیشترین سرمایه گذاری که انجام دادیم بخش راداری و پدافند ی ما هستش . ما در واقع در بحث پدافند ی یک شاهکار رو انجام دادیم این رو مطمئن باشید که آمریکا از موشک های ایرانی نمیرسه چون هیچ وقت قصد تست کردن موشک های ایرانی رو اصلا نداشته وفقط روی پدافند ما کار کرده و اطلاعات جمع کرده و بهشم ثابت شده که اگه حمله کنه قطعا به مشکل بر میخوره این آمریکا رو از حمله وا می داره نه موشک های ما آمریکا اینو فهمید که اگه بخواد به ایران حمله کنه نمیتونه با دو تا بمب افکن B2بیاد بزنه و در بره با یه حجم قابل توجهی از هواپیماهای خودش حمله کنه و قطعا مث رزمایش که برای قایق های تندرو انجام دادند و در هر مرتبه شکست اون ها سنگین تر بود فرمایشات گرافیکی زیادی در رایانه های خودشون انجام دادن و این رو فهمیدن که ایران عراق صدام نیست و در صورتی که اگر آمریکا بخش قابل توجهی از هواپیماهاشو از دست بده دیگه اون قدرت بی چون و چرا رو نداره ....... با تشکر یاعلی ... بازهم گفتم بنده هیچ گونه تحصیلات آکادمیک در زمینه نظامی ندارم و این یک تحلیل شخصی هستش پس اگرم حرف هام اشتباه هستش لطف میکنید که یک جواب یا حرفی رو به بنده انتقال بدید که سطح دانش بنده هم زیاد بشه با تشکر از سایت میلیتاری
  16. 1 پسندیده شده
    با سلام  تصویری خیلی از نزدیک نسیت!اما آن چیزی که توی این نوع انتن ها برای پوشش خطا رفت و برگشت پرتو (خطا در گلبرگ های کناری و غیره،خطا در عدم پوشش کل پرتو برگشتی،تلفات رفت و برگشت پرتو انتن و غیره)استفاده می شود آنتن های با ابعادکلی کوچکتر از کل آنتن اصلی برای پوشش همین خطاها(از نزدیک ندییم!چون باید دقیق گفت(باید خطوط انتقال رو دید از هر نوعی که هست که در این تصاویر دیده نمی شه)!اما فکر می کنم شاید از پچ نوع مستطیلی باشه!شاید هم باشه یا نباشه یا یک چیز اضافه hee_hee )! این نوع انتن ها راداری شکافی مبتنی بر موجبرها(موجبر نوعی خطوط انتقال در مخابرات می باشند موارد استفاده در آنتن های شکافی ،فیلتر و غیره) زیاد ارزش کاربردی برخوردار نمی باشند. :winking:
  17. 1 پسندیده شده
    این نمودار های قدرت خیلی جالب بود.واحدشون چی بود؟!! مقاله تا حد زیادی بک جانبه نوشته شده بود.البته به نظر من
  18. 1 پسندیده شده
    نظامیان روسیه به 30 فروند بالگرد نظامی آلیگاتور مجهز می شوند "یوری دنیسنکو" مدیر کل کارخانه صنایع هوایی "پروگرس" روز چهارشنبه به خبرنگاران اطلاع داد که: نظامیان روسیه تا سال 2012 میلادی تا 30 فروند بالگرد KA-52 کا-52 "آلیگاتور" دریافت می کنند. "در چارچوب سفارش های دولتی، این موسسه برنامه ریزی می کند که تا سال 2012 تا 30 فروند بالگرد کا-52 به سفارش دهنده تحویل دهد". روز چهارشنبه کارخانه "پروگرس" تولید انبوه بالگرد نظامی نسل جدید کا-52 را آغاز نمود. به گفته مدیر کل این کمپانی، راه اندازی تولید انبوه به مدرنیزه سازی تولیدات و توسعه کارخانه در آینده نیز کمک می کند. مشخصات بالگرد کاموف 52 (تمساح) نوع ......................................................... تهاجمی ساخت .................................................... روسیه /کاموف اولین پرواز ................................................. 1997 میلادی( 1376) طول ........................................................ 2/14 متر عرض ....................................................... 9/4 متر ارتفاع........................................................ 3/7 متر قطر پروانه .................................................. 5/14 متر وزن خالی ................................................... 8000 کیلوگرم حداکثر وزن .................................................. 10800 کیلوگرم حداکثر سرعت............................................... 310 کیلومتر بر ساعت سرعت پیمایشی ........................................... 250 کیلومتر بر ساعت اوجگیری .................................................... 10 متر بر ثانیه سقف پرواز ................................................... 5500 متر خدمه ......................................................... 2 نفر کاربران ........................................................ روسیه مدلها.......................................................... KA-50 , KA-52 پیشرانه دو دستگاه موتور کلیموف TV3-117VK با رانش هرکدام 2226 اسب بخار جنگ افزار یک توپ 30 میلیمتری کانون ،با توانایی اضافه کردن یک توپ23 میلیمتری در مقر بیرونی موشک ضد تانک 9K121 ویخر ( برد 8 تا 10 کیلومتر) موشک هوا به هوای ایگلا و موشک کوتاهبرد R-73 راکتهای 80میلیمتری S-8 و راکتهای 122 میلیمتری S-13 و ... موشک هوا به زمین KH-25 (برد 10 تا25 کیلومتر ، سرجنگی 90 کیلوگرمی) 4 بمب 250 کیلوگرمی یا 2 بمب 500 کیلوگرمی مخزن خارجی سوخت 500 لیتری http://warfare.ru/0702ey70/pictures/ka50_2.jpg
  19. 1 پسندیده شده
    من اخرش نفهمیدم که این دو ملخه بودن چه مزیتی داره ؟
  20. 1 پسندیده شده
    ممنون آقا ساشاي عزيز بابت توضيحات و فرمايشتتون. اما بايد عرض كنم كه موضع بنده٬ از ابتدا هم همين بوده و هيچ تغييري نداشته! براي من مثل روز روشن هست كه ابرقدرت‌ها فكر هيچ مردمي نيستن! نه مردم خودشون٬ نه مردم ديگر كشورها٬ نه ساير دولت‌ها! اين كه اظهر من الشمس هست! ولي منظور شما رو درست نگرفتم. چرا هركس كه حرف‌هاي منو بخونه٬ من رو به حمايت از متفقين خواهد شناخت؟ چون از هيتلر بد مي‌گم؟ چون مي‌گم كه هيتلر جنايتكار بوده؟ چون مثل شما اعتقاد ندارم كه آلماني‌ها تو جنگ دوم جهاني مظلوم واقع شدن؟؟!!! اين وسط، بنده هستم كه طرفداري يكي از طرفين رو مي‌كنم؟! حقيقتاً خودتون رو اين وسط، بي‌طرف مي‌بينين و بنده رو، تنها به دليل عدم همراهي‌ام با شما، جزو جناح متفقين محسوب مي‌كنين و ازم مي‌خواين كه يه مقدار بي‌طرفانه بنويسم؟!!! دوست من! شايد شما براي هيتلر احترام قائل باشي! ولي حداقل نذارين باطن حقيقت‌ياب‌تون، به اين سادگي فداي علايقتون بشه! اما درمورد اتريش، من درست متوجه نشدم! اين چه جور رفراندومي بود كه با تهديد هيتلر آغاز شد و به توالت شستن شوشنيك منجر مي‌شه؟! دوست عزيز! اين حرف رو يكي به خود شما بزنه، چه موضعي درموردش اتخاذ مي‌كنين؟! شما حرف هيچ كتاب تاريخي رو قبول ندارين جز معدود منابعي كه به قول خودتون، متفقين ننوشتن؟! آيا هرچيز كه نئونازي‌ها بنويسن رو به عنوان تاريخ قبول دارين؟ اگه اينطوره، خوب مشخصه كه هيچ قومي نمي‌آد جنايات و فجايعي رو كه به بار آورده بنويسه و اون رو در قالب كلمات پروانه‌اي و دوستانه مي‌نويسه! در زمان رضا پهلوي، مسلماً رضا طرفدار نازي‌ها بود! دليل اصلي كه اون خلع شد هم دقيقاً همين بود و نهايتاً هم با ذلت مرد! اما به نظر شما، منطقي هست كه ما طرف يه جنايتكار ديگه رو بگيريم، فقط به اين خاطر كه يكي از طرفين، قبلاً به ما خيلي ظلم كرده؟ دوست من! اين منطق نيست! اگه هم باشه، منطق بي‌منطقي هست!!! نمي‌دونم شما چرا اينقدر علاقه دارين كه جنايات نازي‌ها رو ناچيز نشون داده و حتي‌الامكان حتي انكارش هم كنين، ولي كارهاي متفقين رو صد برابر بزرگتر نشون بدين؟ نازي‌ها اگه كشته باشن مي‌گين همش يه ميليون كشتن! ولي اگه متفقين 4 نفر رو هم بكشن، مي‌فرمايين «4 تا آدم رو كشتن!!». دوست من! بي‌طرفي، دقيقاً به اين معني نيست كه شما علايق‌تون رو دودستي بچسبين و ازش دفاع كنين! بي‌طرفي يعني اينكه شما، علاقه‌تون رو كنار بذارين و منطقاً به يه نتيجه برسين؛ حتي اگه به ضرر شما و علايق‌تون باشه!! دوست گرامي. شما در حالي دارين حرف از جنايات متفقين مي‌زنين كه بزرگترين اشتباه هيتلر رو عدم بمبارون مناطق مسكوني انگلستان در ابتداي جنگ مي‌دونين! به نظر شما، اين حرف شما، فقط اين فكر، خودش كمتر از هر جنايتي هست؟ شايد براي شما، جون اين انسا‌ن‌ها بي‌ارزش باشه! همون‌طور كه براي هيتلر بي‌ارزش بود! همون‌طور كه براي استالين بي‌ارزش بود! همون‌طور كه ذره‌اي براي چرچيل و روزولت و ترومن ارزش نداشت! اگه حقيقتاً اين طرز فكر شماست، فكر كنم كه كيلومترها با هم اختلاف داشته باشيم. براي من، گروه‌هاي صلح و حقوق بشر، از برگ درخت هم بي‌ارزش‌ترن! بنده مي‌تونم ده‌ها صفحه فقط درمورد دلايل ايجاد چنين گروه‌هايي (دلايل حقيقي‌اش، نه شعاري) براتون مقاله بنويسم! خواهشاً فطرت پاك انساني رو با اين واژه‌ها آلوده نفرمايين! آدم حتماً نبايد كه عضو گروه‌هاي حقوق بشر باشه كه از كشتار و شكنجه‌ي انسان‌ها اعلام انزجار كنه! حق با شماست. حرف‌هاي من درمورد صلح، عدم تجاوز، عدم كشتار، حفظ انسانيت و بسياري ديگه، خيلي‌ ايده‌آل گرايانه‌اس! آخه يادم نبود ما تو وسط جنگل داريم زندگي مي‌كنيم!! ما تو دنيايي هستيم كه ملت، صدها دلار خرج مي‌كنن كه دور يه مستطيل كوچيك جمع بشن و شاهد اين باشن كه دو تا گاو بزرگ، چطور به جون هم مي‌افتن و همديگه رو با مشت و لگد، له و لورده مي‌كنن! ما مشتاقانه مي‌شينيم و فيلم‌هاي جنايات طبيعي كه هر 3 ماه يكبار توسط FBI به جهان عرضه مي‌شه رو تماشا مي‌كنيم و مي‌بينيم كه وقتي يه نفر رو واقعاً اعدام مي‌كنن، طرف چه رفلكسي داره! ما مي‌شينيم اينجا و مثلاً مي‌گيم اگه استالين 14 ميليون نفر ديگه رو مي‌كشت، اوضاع اينطور مي‌شد! مي‌شينيم مي‌گيم اگه هيتلر، زودتر به بمب اتم دست پيدا كرده بود و مثلاً آلمان و امريكا رو نابود مي‌كرد، جهان الان اينطور بود! حقيقتاً وقتي كه تمام دلمشغولي‌هاي ما، اين حرف‌ها باشه، حرف شما هم درست مي‌شه! يعني اين‌ها يه ايده‌آل و خيال خام هست! آخه ناسلامتي ما بايد حتماً از خوي حيواني‌مون استفاده كنيم، والا كلاه‌مون پس معركه‌اس! ما بايد به جون همديگه بيافتيم. همديگه رو تكه پاره كنيم تا حقيقت جهان رو به نمايش گذاشته باشيم! بله. من يه ايده‌آليست‌ام. همون‌طور كه چه‌گوارا بود! اون جنگيد، چون به ذات بشر اطمينان داشت! مي دونست كه انسان‌ها، هرچقدر هم تو ظواهر اين دنيا غرق شده باشن، باز هم فطرت‌شون پا بر جا هست و مي‌تونن حق رو از باطل تشخيص بدن! پس ارزش جنگيدن و كشته شدن به خاطرشون رو دارن! اين شايد نهايت ايده‌آليستي باشه كه انتظار داشته باشيم، حداقل خودمون انسان بودن رو هم تجربه كنيم! اينكه از تنها تفاوت‌مون با حيوانات، براي مقاصدي جز ساختن بمب و بمب‌افكن استفاده كنيم!! اگه از نظر شما، اين‌ها ايده‌آلات صرف هست و حقيقت جهان رو، به اين صورت زشت قبول دارين و باهاش حال مي‌كنين، پس بايد گفت كه بحث بنده و شما، تا يك قرن ديگه هم به نتيجه نمي‌رسم! چون بنده، درست از چيزي رنج مي‌برم كه شما لذت مي‌برين! پس تصديق بفرمايين كه حداقل بحث بر سر اينكه هيتلر چقدر جنايت‌كار بود، فايده‌اي براي من يكي نداره! چون حتي اگه اثبات هم كنم كه هيتلر، مثلاً 30 ميليون نفر رو كشته (يه عدد الكيه! براي مثال عرض كردم)، شما مي‌فرمايين : خوب جنگه ديگه! اروپايي‌ها شروع كردن، هيتلر هم نه نگفته! اشكالي نداره كه! جهان يكم خلوت‌تر شده!! زياده عرضي نيست. ------------------------------------------------ يه خواهش دارم از تمام دوستاني كه مطالب و عرايض بنده رو مطالعه فرمودن! خواهشاً هركس كه اون‌ها رو خونده، ترجيحاً با دليل بفرمايه كه كجاي حرف من، طرفداري از متفقين بوده؟!
  21. -1 پسندیده شده
    من اصلا بشخصه به این نمودارها و گرافها در حوزه قدرت نرم در علوم انسانی اعتقاد ندارم و بنظرم سیر طبیعی حوادث ملل مختلف عالم فارغ از این نمودارهای تخیلی است و تحلیل های صرفا میدانی رو میطلبه اونم با فهم دقیق حوادثی گذشته و تاریخی که بر سر اون ملت اومده مثلا کی که ندونه مصر گهواره اهرام ثلاثه با اون قدمت همین حسنی نامبارک به چه ذلت و خواری که نرسوندش خب حالا طبیعی که مردم کشور انقلاب کنند و خواهان اشد مجازات براش بشند البته حوادثی دیگه مثل پیروزی انقلاب ایران هم میتونه نوعی کاتالیست این وقایع باشه
  22. -1 پسندیده شده
    یه سوال دارم یه داستان قدیمی چینی تو انجمن نظامی چیکار میکنه؟ انجمن ادبیات ملل برای این مناسبه فکر کنم تو اینترنت هست از انجمن ها هست
  23. -1 پسندیده شده
  24. -1 پسندیده شده
    اینقدر اسامی مختلف شد آدم قاطی میکنه حاصل بروز رسانی ها روی اس ۲۰۰ شد تلاش ۱۵ خرداد چی میگه این وسط یه سامانه دیگه است؟ الان این ایرانیه یا بروز رسانی یک مدل وارداتی؟
  25. -2 پسندیده شده
    جغرافیای قدرت نرم ایران چیزی که این‌روزها به سوال بزرگی بدل شده است دامنه‌ی متاثر از قدرت نرم ایران است. حوزه‌ی نفوذِ قدرتِ نرمِ ایران تا کجاست؟ منازعه تمدن غرب با جهان اسلام سالیان متمادیست که ادامه یافته، و باید گفت اگر تاریخ این منازعه را پس از جنگ های صلیبی بررسی کنیم، همچون چراغ راهی، آینده موج بیداری اسلامی را روشن‌تر خواهد کرد. مقاله اخیر علی رهجو به این موضوع اختصاص یافته، تا نشانه هایی از یک پیروزی قریب الوقوع را در ذهن مخاطبان ترسیم کند، پیروزی‌ای که در سایه بصیرت و صبر محقق خواهد شد: چند روزی بود که شهر وین در محاصره‌ی آن‌ها بود. بالاخره از خطِ مقدمِ سپاه خبر رسید که نَقب‌زن‌ها موفق شدند در موجِ اولِ استحکاماتِ شهر، شکافِ عمیقی ایجاد کنند. در دلش خوشحال بود. خیلی دوست داشت تا شهر را دست‌ نخورده و با کمترین تخریب فتح کند. برای همین چیزی نزدیک به دو ماه بود که از زمان آغازِ محاصره می‌گذشت اما تازه امروز استحکاماتِ استوار و به روزِ شهر برای پیش‌روی و تصرفِ آن به اندازه‌ی کافی تخریب شده بود. وین پیش رویش بود، پایتختِ هابزبورگ‌ها، امپراتوری‌ای در مرکزِ اروپا و وین قلبِ تپنده‌ای که داشت به دستِ مسلمانان می‌افتاد. کرم مصطفی کوپرولو باید عجله می‌کرد، چرا که سپاهیانِ متحدِ اروپایی به رهبریِ جان سوبیسکیِ سوم (John III Sobieski)، پادشاهِ لهستان داشتند به سرعت به وین نزدیک می‌شدند، نیروهایی که برای کمک به امپراتوریِ تحت‌الحمایه‌ی پاپ، لشکر کشیده بودند. سواره‌نظامِ سنگینِ شاهِ لهستان، انگیزه‌های بالایی داشتند. چرا که در این جنگ، شاه‌ِشان بیش از اینکه بر روی منافعِ کشورش تاکید کند برای‌شان از سرنوشتِ مسحیت گفته بود، به آن‌ها گفته بود که اگر زمانی در جنگ‌های صلیبی، منازعه بیرون از خاکِ اروپا بود این‌بار اما قلب اروپا بود که میدانِ نبرد بود. کرم مصطفی پاشا، وزیرِ اعظمِ محمدِ چهارم، پادشاه عثمانی، باید عجله می‌کرد... تلاش امپراتوریِ عثمانی برای پیش‌روی به سمتِ اروپای مرکزی امپراتوریِ عثمانی نامش را از عثمانِ اول (1326-1259) وام گرفته است، شاهزاده‌ی مسلمانِ ترکی که اهلِ آناتولی بود. عثمان، مناطقِ اطراف را که تحتِ کنترلِ سلسله‌ی سلجوقی بود فتح کرد و حکومتِ عثمانی را در سالِ 1300 میلادی بنیان گذارد. نیروهای عثمانی برای اولین بار در سالِ 1345 به اروپا حمله کردند و سرتاسر بالکان را تصرف کردند. با فرماندهیِ تیمور، سردارِ عثمانی در طیِ سال‌های 1402 تا 1453 و در دورانِ حکومتِ محمدِ دوم (محمدِ فاتح؛ 1481-1429)، عثمان‌ها امپراتوریِ بیزانس (روم شرقی) را نابود کرده و پایتخت‌اش قسطنطنیه را تصرفت کردند. شهری که نامش به استانبول (یعنی شهری مملو از اسلام) تغییر کرد و پایتختِ عثمانی به آن‌جا انتقال یافت. تحتِ حکومتِ سلیمِ اول (1520-1467 میلادی) و پسرش سلیمانِ اول (سلیمانِ شکوه‌مند)، امپراتوریِ عثمانی به بزرگترین کشورِ جهان بدل شد. سلیمان، کنترل بخش‌هایی از ایران، عمده‌ی عربستان و بخشِ بزرگی از مجارستان و بالکان را در اختیار داشت. همچنین در اوایلِ قرنِ 16، عثمانی‌ها سلسله‌ی مملوک را که در سوریه و مصر حاکم بود شکست دادند و نیروی دریایی آن‌ها کنترل عمده‌ی ساحلِ جنوبیِ دریای مدیترانه در شمالِ افریقا را به دست گرفت. افولِ قدرتِ امپراتوریِ عثمانی از اواخرِ قرنِ 16 آغاز شد،‌ بعد از اینکه ناوگانِ دریایی عثمان‌ها در نبردِ لپانتو (Lepanto) در سال 1571 شکست خورد. نبردی که در آن عثمان‌ها قصدِ ضمیمه کردنِ جزیره‌ی قبرس را به خاکِ‌ خود داشتند. در همین دوران بود که قوای عثمانی دو بار وین را محاصره کردند. اما تلاشِ اصلیِ آن‌ها برای فتحِ پایتختِ اتریش در سالِ 1683 بود. [align=center][align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100786_679.gif[/img][/align] «نقشه‌ی گسترش امپراتوری عثمان از سالِ 1300 تا 1683»[/align] تلاش عثمانی برای نفوذ به قلب اروپا تصرف وین مدت‌ها بود که به آرزوی استراتژیک امپراتوری عثمانی بدل شده بود؛ هم به دلیل اشرافِ این شهر بر منطقه‌ی دانوب (منطقه‌‌ای از دریای سیاه تا اروپای غربی)، و اروپای جنوبی، و هم دسترسی آن به راه‌های تجارتی در شرق مدیترانه تا آلمان. [align=center][align=center][IMG]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100788_798.jpg[/IMG[/align]] «وین و جایگاه آن در اروپای مرکزی» [/align] عثمانی‌ها در اولین تلاشِ خود در سالِ 1529 وین را محاصره کردند که به دلیل لجستیک ضعیف و هوای نامساعد و مسیرهای مواصلاتی ناهموار و فرسوده‌ی اروپا در فصلِ حمله، نتوانستند حصر را به فتح بدل کنند. در بیش از 100 سالی که عثمان‌ها برای حصر بعدی فرصت داشتند، لجستیک مفصلی را فراهم آوردند، جاده‌ها و پل‌های زیادی را تعمیر و تاسیس کردند، مقادیرِ زیادی از مهمات و دیگر منابع را از قبل به مراکز لجستیکیِ موجود در مسیر و منطقه‌ی بالکان فرستادند. قلبی که به چنگ نیامد اما با این همه، حصری که در 14 جولایِ 1683 آغاز شده بود 56 روز طول کشید تا به تخریبِ موجِ اولِ استحکاماتِ وین بیانجامد. چهار روز بعد یعنی در روزهایِ یازدهم و دوازدهمِ سپتامبر، ارتشِ متحدِ اروپاییِ تحتِ حمایتِ پاپ (اتحادیه‌ی مقدس- Holy League-)، به رهبری جان سوبیسکیِ سوم (Jan III Sobieski) پادشاهِ لهستان، به وین رسید. سرنوشتِ تمدنِ غرب در لبه‌ی پرتگاهِ سقوط قرار گرفته بود. درست بیرون مرزهای وین پایتخت اتریش، دو ارتش مسلح علیه یکدیگر صف آراستند. مسلمان‌ها در شرق، علیه مسیحیان در غرب. پیروزیِ عثمان‌ها بدیهی به نظر می‌رسید. اما کرم مصطفی تردید داشت. سربازانِ او فاصله‌ی زیادی را از وطن‌شان طی کرده بودند. آذوقه‌ی‌شان در حال تمام شدن بود. تا چه زمانی مجبور بودند در آن‌جا، دور از خانه بمانند؟ آیا ارتش می‌توانست زمستان را تاب بیاورد؟ کرم مصطفی ممکن بود در محاصره پیروز شود، اما آیا می‌توانست آشتی را هم حاکم کند؟ در نهایت نیروهای کمکی که متشکل از 84000 نفر بودند، توانستند در نبرد وین، قوای 150 هزار نفریِ کرم مصطفی را که در دو جبهه؛ یکی برای فتحِ شهر و دیگری برای شکستِ ارتشِ متحد می‌جنگیدند، ناکام گذارند. نبرد وین، نمادی برای منازعات امروز و آینده این نخستین بار بود که تا به آن روز موجِ پیش‌روی اسلام بعد از طلوعِ آن در صحرای عربی، توسط غرب عقب رانده شد. و این نقطه‌ی بازگشت در برخوردِ تمدن‌هایی بود که با شیوع اسلام در قرن هفتم آغاز شده بود. از این رو بود که نبرد وین بعد از وقوع، دیگر نه کارکردی سخت بل کاردکردی نرم پیدا کرد و به نمادی برای منازعاتِ میان تمدنِ غرب و جهانِ اسلام بدل شد. به عنوانِ مثال، 11 سپتامبر تاریخِ آشنایی برای تمامِ جهان است. 11 سپتامبرِ سالِ 2001 میلادی، تاریخی است که در آن آمریکا یک خودزنی تاریخی کرد تا خودش را محق نشان دهد و به بهانه‌ی مبارزه‌ی جهانی با تروریسم، گرند استراتژیِ (Grand Strategy) خود را با عنوانِ ظاهری و عوام‌فریبِ مبارزه‌ی جهانی علیه تروریسم کلید بزند. استراتژی‌ای که ایران در مرکز آن قرار گرفته بود و طبق آن افغانستان و عراق اشغال شدند و ایران محاصره. استراتژی‌ای که محتوای واقعی آن تعیین تکلیف یک‌باره‌ی آمریکا با جهانِ اسلام و کشورهای باقیمانده در حال و هوای جنگِ سرد بود. این استراتژیِ کبیر، جنگی را به راه انداخت که جنگ علیه تروریسم نامیده شد اما به اعترافِ الیوت کوهن (Eliot A. Cohen) و جیمز وولسی (R._James_Woolsey)، کلیدِ آغازِ جنگِ جهانیِ چهارم بود. اسرائیل، وینای مدرنِ غرب اما نبردِ وین، همچنان در نبردِ نرمِ میانِ اسلام و غرب، موردِ استفاده قرار می‌گیرد. نیل فرگوسن، مورخ و اقتصاددانی که این روزها جامه‌ی استراتژیست‌ها را هم به تن کرده است، از این نماد برای منازعه‌ی میانِ جهانِ اسلام و اسرائیل استفاده کرده است. او اسرائیل را معادلِ مدرنی برای وینای قرنِ 17 می‌داند. اگر آن‌ روز نماینده‌ی تمدنِ غرب یعنی وینا، در حصرِ نماینده‌ی اسلام یعنی عثمانی قرار داشت، امروز هم اسرائیل آوت پست (Out Post) یا پاسگاهِ مرزیِ غرب در سرزمین‌های اسلامی و البته این روزها در حصر اسلام است. آن‌طور که فرگوسن می‌گوید: مورخین باید همواره درباره‌ی زمانِ حال صحبت کنند، بعضی‌ها ممکن است با بدبینی نگاه کنند و بگویند که به آینده بیشتر علاقه‌مندند تا به گذشته، اما نکته اینجاست که اگر تاریخ ندانید آینده را نخواهید فهمید. همین مسئله را الکساندْرُس پِتِرسِن (Alexandros Petersen) در مقاله‌ای متاثر از نیل فرگوسن به شیوه‌ی دیگری بیان می‌کند. او معتقد است که مسئله‌ی اسرائیل، مسئله‌ی یهود نیست. مسئله‌ی غرب است. مردم و نخبگانِ غربی باید اسرائیل را نه یک کشورِ یهودی، بلکه پاسگاهِ مرزیِ غرب بدانند که در محاصره هم قرار گرفته است. به تعبیر او، همانطور که بعد از سقوطِ استانبول (قسطنطنیه)، پایتختِ رمِ شرقی، این وین بود که حاضر شد هزینه‌های امنیتِ کشورهای دور از میدانِ نبرد را بپردازد و به جای آن‌ها با عثمانی بجنگد، امروز اسرائیل همان نقشِ وین را دارد بازی می‌کند برای غرب. اما با این همه، این نمادسازیِ تاریخی از اشکالاتِ عدیده‌ای برخوردار است. ابتدای مسیر اوج، انتهای مسیر اوج آنچه که مسلم است، امپراتوریِ عثمانی در روند تکامل خود در انتهای مسیر اوج‌اش اقدام به محاصره‌ی وین کرده است. اگر به روند تحولاتِ این امپراتوری که در ابتدای این نوشتار آمد، توجه شود؛ شکل‌گیری و تثبیت عثمانی در اوایل قرنِ 14 بود و آغازِ افولِ آن در اواخر قرنِ 16. حصر وین در سالِ 1683 و در شرایطی که یک قرن از آغازِ روندِ افولِ عثمانی می‌گذشت رخ داد. [align=center] [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100789_894.jpg[/img][/align] «ظهور و سقوطِ عثمانی» [/align] در مقابل موجِ فعلیِ بیداریِ اسلامی در منطقه‌ی اسلامی-عربیِ ما، کمتر از نیم‌ قرن است که شکل گرفته و در ابتدای مسیر اوج‌گیری و شیوعِ فراگیر است. یعنی در حالی که انقلابِ اسلامی ایران عمری کمتر از 35 سال دارد و به عنوانِ نقطه‌ی ثقل موجِ اخیرِ بیداری اسلامی محسوب می‌شود، نمی‌توان اسرائیل را هدفِ متناسبی با اهدافِ بزرگ‌ِ این موج دانست. درست است که حذف اسرائیل و بازگشتِ قدس به آغوشِ‌ اسلام یکی از اهدافِ مهمِ انقلاب اسلامی ایران و موجِ جدید بیداری اسلامی است؛ اما با تمامِ اهمیت آن، فتح اسرائیل هدفی متناسب با قدرت و عظمت این رستاخیز اسلامی نیست و نخواهد بود. افق بیداری اسلامی حکومتِ جهانی اسلام است که در این مقیاس،‌ آزاد‌سازیِ قدس، از گام‌های ابتداییْ در مسیرِ حرکت خواهد بود. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100790_616.jpg[/img] «روند اوج‌گیریِ قدرتِ انقلابِ اسلامی»[/align] همان‌طوری که در نمودار هم دیده می‌شود، ابتدای این موجِ بیداری در ایران، 28 مردارد 1332 است که بعد از سرکوبِ موجِ ملی‌گرایی و ضد استبدادیِ مردم ایران، این حرکت 10 سالِ بعد، با قیامِ 15 خردادِ 1342، تکمیل می‌شود و گام اولِ بیداریِ اسلامی در ایران، برداشته می‌شود. در 12 بهمنِ 1357 انقلابِ اسلامی ایران رقم می‌خورد و گامِ بعدی بیداری برداشته می‌شود. گامِ سومِ بیداری در سالِ 67 و با ناکام گذاردنِ غرب برای تصرف سرزمینی ایران، به واسطه‌ی صدام، و پایان جنگ و پذیرش قطعنامه برداشته شد. البته این گام در 14 خرداد 1368 و با انتقال موفقِ رهبری از امام خمینی به امام خامنه‌ای کامل‌تر شد. 10 سال بعد، یعنی در سالِ 1378 و وقایعِ 18 تیر، گام بعدی با حضور مردم ایران در صحنه، در 23ام تیر ماهِ 1378 رقم خورد. در برنامه‌ریزیِ 10 ساله‌ی بعد، وقایعِ انتخاباتِ دهم ریاست جمهوری رخ داد و باز هم با حضور و بیداری مردم در صحنه، در نهم دی ماه 1388، گامِ بعدیِ بیداریِ اسلامی در ایران تثبیت شد. در فاصله‌ی سال‌ِ 1378 تا 1388 دو اتفاقِ مهمِ دیگر هم افتاد؛ یکی جنگِ 33 روزه و دفاعِ موفقِ حزب‌الله لبنان و دیگر جنگِ 22 روزه‌ی غزه و دفاع موفق حماس از فلسطین. اما در حالِ حاضر، انقلاب و بیداریِ اسلامی، در 7امین گام، واردِ فازِ منطقه‌ای شده است. در 16اُم آذر 1389 مردمِ تونس این فاز از بیداری را با آغازِ قیام‌شان کلید زدند، که این گام همچنان در حالِ گسترش است. هر قدر که این موج در مسیرِ اوج خود به پیش رود، اهدافی که در گذشته دست‌یابی به آن‌ها مشکل و دشوار می‌نمود، به اهدافی دست‌یافتنی بدل می‌گردند. بله! اسرائیل و فتح آن اگر روزی هدفِ بزرگی می‌نمود، امروز اما با وجودِ تمامِ اهمیتِ آن برای غرب و البته اسلام هدفی حداقلی است، چرا که مسیر اوج‌گیریِ تمدنِ اسلامی در بیداری اخیر اسلامی تازه در ابتدای راه است و بخشی از مسیر را پیموده. اروپا، وین مدرنِ اسلام اما وین‌ مدرنِ اسلام کجاست؟ اگر غرب هدف خود را حفظ وینای مدرنِ خود در سرزمینِ بیت‌المقدس قرار داده، اما اسلام این روزها در موجِ جدید بیداری‌اش چه از زبان و بیان رهبرانِ خود و چه در عمل جای دیگری را در حصرِ خود فرو می‌برد. بخشی از محاصره‌ی اروپا توسطِ اسلام، به صورتِ ژئوپلتیک و جغرافیایی است. اروپا در بخشِ عمده‌ای از مرزهای جنوب و جنوبِ شرقیِ خود با کشورهای مسلمان روبروست، یعنی کشورهای آفریقاییِ واقع در ساحلِ جنوبیِ دریای مدیترانه و ترکیه. نیل فرگوسن این نکته را خوب متوجه شده است. او نزدیکیِ اروپا به کشورهای اسلامی و برتریِ آن‌ها را از نظرِ رشدِ جمعیتی، خطر می‌داند. خطری بزرگتر از قدرت گرفتنِ چین و هند، از نظر اقتصادی. او در آخرین اثرِ خود یعنی کتاب تمدن، «غرب و باقی تمدن‌ها» (Civilization The West And The Rest) معتقد است همان‌گونه که چین تا سالِ 2021 آماده است تا به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شود، اسلام نیز به زودی می‌تواند مسیحیت را به عنوان مذهب مورد علاقه‌ی بشر، پشت سر بگذارد. همان‌طور که می‌دانیم امروز قدرت‌های بزرگِ اقتصادی اروپا مثلِ آلمان، به دلیل نرخِ رشدِ پایینِ جمعیت‌شان، چه بخواهند چه نخواهند، مجبورند از نیروی کارِ روزافزونِ کشورهای دیگر، خصوصاً کشورهای مسلمان بهره بگیرند تا موتور اقتصادشان از تک و تا نیفتد. اما این برای حصرِ کاملِ اروپا کافی نیست. برنارد لوییس، مورخِ غربی بارها به حضورِ مسلمانان در اروپا حساسیت نشان داده است. او بیشتر این موضوع را جمعیت‌شناختی فرض می‌کند. این‌که مسلمین اروپا بیش‌ از مسیحیت زاد و ولد دارند و مسیحیان غیر از اینکه از نظرِ نرخِ رشدِ زاد و ولد از آن‌ها عقب مانده‌اند تازه خودشان هم هر روز بیش از دیروز به اسلام می‌گروند. درست است که امروز اسلام، اسرائیل را در حصر گرفتار کرده، اما هدفی که در 25 سالِ آینده یعنی تا سالِ 2035 متناسب با قدرتِ رو به افزایش اسلام خواهد بود قاره‌ای به وسعتِ اروپاست. اما آیا این حصر مزیتی نسبت به حصر وین دارد؟ آیا اسلام خواهد توانست تا این‌بار حصر خود را با فتح تکمیل کند؟ موجی که باز می‌گردد موجی که به پیش می‌تازد اما واقعه‌ی نمادین حصر وین کارکردِ دیگری هم دارد. این واقعه می‌تواند به صورتِ یک منبعِ شهودی، مثالی باشد برای درکِ بهترِ اتفاقاتی که در 30 سالِ گذشته برای ایران افتاده است. وقتی امپراتوری عثمانی با قدرت نظامی یا سخت توانست وین را محاصره کند، تقریباً با تمام توان و قوای خود به میدان آمده بود. این توان گسترده اگر می‌توانست حصر را به فتح تبدیل کند قطعاً تاریخ به گونه‌ی دیگری رقم می‌خورد و مشخص نبود که عثمانی تا کجای اروپا پیش می‌رفت. اما این حصر به فتح تبدیل نشد و موجِ قدرتِ سختِ به صحنه آورده شده در نبردِ وین شکست خورد و به عقب رانده شد. به بیان ساده این موج پس خورد. در وضعیتِ ساده و ایستا، اگر به مدلِ فیزیکی برخوردِ امواج به سواحلِ صخره‌ای توجه کنیم شاید بهتر متوجه تبعاتِ این پس‌خوردن امواج شویم. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100790_616.jpg[/img] «قدرتِ خورد و بازخورد امواج»[/align] هر موجی در دریا با یک میزانِ مشخصی از قدرت به ساحل برخورد می‌کند. بسته به مقاومتی که ساحل دارد، باز خورد موج قدرتی متناسب اما کمتر از قدرتِ اولیه‌ی موج دارد. اگر این موج بتواند مانعِ خود را در ساحل به هر روشی از پیش بردارد که نیرویش در جهتِ پیش‌روی مصرف خواهد شد اما اگر به هر دلیلی پس بخورد، باید چندین متر در دریا به عقب بازگردد. امپراتوری عثمانی هم وقتی نتوانست وین را فتح کند، قدرت نظامی‌اش پس خورد و از همان جا رو به افول گذاشت و عملاً 300 سالِ بعد دچارِ اضمحلال و فروپاشی شد. ایران در 30 سالِ‌ گذشته، همه‌گونه فشار را تحمل کرده است. این فشارها خصوصاً از حیثِ صلابت نرم در سالِ 88، انباشته شد و به اوج خود رسید. نه تنها حصر بلکه هجمه و فشارِ نرم، کار را به جایی رساند که توسطِ رهبرِ‌ جامعه اعلامِ وضعیتِ جنگی شد. جنگِ نرم در جریان بود. همان‌گونه که نبردِ وین، نبردی سرنوشت‌ساز و البته تاریخ‌ساز بود، جنگ نرم در جریان هم بسیار حیاتی و حساس بود. اما مردم در مقاطع مختلف در صحنه حاضر شدند و در نهایت در نهمِ دی هجمه و قدرتِ انباشته‌‌ی غرب را پس زدند. همان‌گونه که این‌کار را قبلاً در جنگِ 8 ساله انجام داده بودند. پس با این حساب اگر قدرتِ این موج نرم در مواجهه با ساحلِ مستحکمِ ایران پس خورده باشد، پس حتماً بازخوردی هم داشته. بله، در چند ماهِ اخیر بازخوردِ قدرتِ نرمِ غربْ بخشی از دلیلِ بیداری اسلامی در منطقه‌ی ما و بیداریِ اروپایی و حتی آمریکایی است. اما تنها بخشی از دلیل. در مدل فیزیکی بالا اشاره کردم که این، تنها، حالتِ استاتیک و ایستاست. یعنی وضعی که ایران تنها در این 30 سال به صورتِ ساکن و ثابت، همانند ساحلِ صخره‌ای، ایستاده باشد. اما ایران تنها به شکلِ ایستا مقاومت نکرده است. یعنی مقاومتِ ایران به صورتِ هوشمند و پویا بوده. به بیانِ دیگر، ایران نه تنها فشار روزافزون صادره از سوی غرب را تحمل کرده، بلکه در عرصه‌های متعددِ علمی و عملی پیشرفت‌هایِ گسترده‌ای نیز داشته است. پیشرفت و مقاومتِ پویای ایران در مقابلِ حصرْ و هجمه‌ی گسترده‌ی غرب و خصوصاً آمریکا، نه تنها به صورتِ ایستا امواجِ قدرت را پس خواهد زد، بلکه اعتبار و آبروی مضاعف ایران که ناشی از مقاومت و پیشرفتِ توأمان است بر قدرتِ باز‌خورد امواجِ صادره از سویِ غرب، یک نیروی کشسان و مازاد را سوار خواهد کرد، و این امواج را به سوی خود غرب روانه خواهد نمود. جنگِ نرمِ دو سالِ‌ گذشته، بهترین نمونه‌ی عملیاتی برای این مدل است که شباهتِ زیادی به نبردِ وین دارد. جغرافیایِ قدرتِ نرمِ ایران چیزی که این‌روزها به سوال بزرگی بدل شده است، دامنه‌ی متاثر از قدرت نرم ایران است. حوزه‌ی نفوذِ قدرتِ نرمِ ایران تا کجاست؟ همانطور که گفته شد، انقلاب‌های منطقه از دو جهت ناشی از قدرتِ نرمِ برآمده از ایران است: 1. قدرتِ نرمِ حاصل از اعتبارِ یک انقلابِ 30 ساله و ثبات، بقا و پیشرفتِ آن. 2. قدرتِ نرمِ حاصل از پس خوردنِ هجمه‌ی نرمِ غرب علیه ایران. به این دو مورد می‌توان اضافه کرد وقوعِ بحرانِ مالی را، که ناکارآمدیِ نظام اقتصادِ بازار و توانِ مدیریتی غرب را به همه ثابت کرد و البته الهام‌بخشی غرب را هم کاهش داد. این‌ها همه با هم ممزوج شده‌اند و امواجِ قدرت را به سوی غرب پیش می‌برند. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100794_860.jpg[/img] «امواجِ قدرت، به سوی باختر» [/align] موج اول قدرتِ نرم ایران، در بیداری اسلامی اخیر، ابتدا در کشورهای تونس، مصر، یمن، بحرین و لیبی ظاهر شد. بعد از سقوطِ بن علی در تونس، مصر با استفاده از بخشی از توانِ همان ابزارهای سایبری که مدت‌ها علیه ایران بسیج بود، یعنی همان انقلابِ توییتری اوباما، در طول دو ماه فروپاشید. این اعترافِ خودِ برژینسکی است که این ابزارها به بهترین شکل توسطِ جوانانِ مصری برای پیش‌برد انقلاب‌شان موردِ استفاده قرار گرفت. این در حالی بود که حکومتِ مصر به طور کامل تحت حمایت غرب و آمریکا بود. یمن نیز با الگوبرداری از مصر همین مسیر را ادامه داد؛ هر چند تا امروز با عملیاتِ تاخیری عربستان و آمریکا، صالح همچنان برایِ ماندن در مسند قدرت تقلا می‌زند. مدلِ انقلاب‌ها در بحرین و لیبی اما، کمی متفاوت‌تر از مصر و یمن است. جنسِ منازعه در این دو کشور بیش از اینکه نرم باشد بیشتر نیمه‌سخت و سخت است، اما آن‌چه که مهم است، مردم با قدرتِ نرم به میدان آمده‌اند و حاضرند برای سرنگون کردنِ حکومت در جایی مثلِ لیبی به جنگِ داخلی با حکومتِ لیبی بروند و در جایی مثلِ بحرین با دستانِ خالی در مقابلِ کلِ نیروهای نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، معروف به سپر جزیره، ایستادگی کنند. در گام بعد این موج در غالب تظاهراتِ گسترده، به اسپانیا رسید و وارد اروپا شد. در تظاهرات‌های گسترده‌ در اروپا، خصوصاً اسپانیا و انگلیس، دو عامل نقش کاتالیزور را ایفا کردند، یکی موج بیداری برآمده از ایران و دیگر بحرانِ مالی که کارد را به استخوان رسانده و مردم را علیه حاکمیت ناکارآمد شوراند. ممکن است بسیاری، این تظاهرات‌های گسترده را بی‌ارتباط با قدرتِ نرمِ برآمده از ایران بدانند. اما مردم در مادرید می‌گفتند که به سبکِ انقلاب جوانانِ مصری در میدانِ اصلی مادرید چادر خواهند زد تا به خواسته‌هایشان برسند و به این میدان، یعنی میدانِ پوئِرتا دِل سُل (Puerta del Sol square)، میدانِ التحریر می‌گفتند. این تقلید در روش و سبکِ اعتراضِ مدنی خود دلیلی بر هم‌خانواده بودنِ این اعتراضات با اعتراضات منطقه‌ی اسلامی-عربی ماست. این یعنی به شکل غیر مستقیم و با واسطه از ایران تاثیر گرفتن و این یعنی موجِ دومِ قدرتِ نرمی که از طرفِ ایران به سمتِ غرب برگشته است. در نهایت این موج خود را در لندن و انگلیس نشان داد. شورش‌هایی که در انگلیس رخ داد، همانند انقلاب‌های منطقه، با ابزارهای سایبری مثلِ فیس بوک ساماندهی می‌شد. دولت انگلیس مجبور شد تا برای آرام کردنِ اوضاع، اینترنت و شبکه‌ی تلفن همراهش را قطع کند. پلیس سایبر و دستگاه اطلاعاتی انگلیس دو نفر از کسانی که این شورش‌ها را در فیس‌بوک ساماندهی می‌کردند به چهار سال زندان محکوم کرد. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100791_855.jpg[/img] «خطِ سیرِ گسترش موج انقلاب‌ها و اعتراضات در منطقه و جهان»[/align] اما این سونامی قرار است تا کجا پیش برود؟ موجِ سوم این قدرتِ نرم قرار است در کجا خودش را نشان بدهد؟ برژینسکی و بسیاری از کارشناسان سیاسی غرب، پیش‌بینی کرده‌اند که دامنه‌های این موج به زودی خودش را در ایالات متحده هم نشان دهد. کمااینکه از 17 سپتامبر دامنه‌ی این اعتراضات به آمریکا هم کشیده شده تا جایی که در نیویورک معترضین قصدِ اشغالِ وال‌استریت به عنوانِ نمادِ حاکمیت بورس و ابرشرکت‌ها بر اقتصادِ‌ آمریکا را دارند. معترضین، آن‌ها را عامل ایجادِ بحرانِ‌ اقتصادی می‌دانند. هر چند این اعتراضات به گستردگیِ اعتراضات در اروپا نمی‌رسد اما، افق بحرانِ مالی و گسترش موجِ انقلابی در جهان، آمریکا را به جد تهدید می‌کند. [align=center] [img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100785_885.jpg[/img] «امواج بیداری در دوره‌ی جدید» [/align] اگر به جغرافیای انقلاب‌ها و اعتراض‌هایی که در جریان است دقت کنیم، می‌توانیم کشورها را به هفت دسته‌ی کلی تقسیم کنیم. کشورهای تونس، مصر و لیبی کشورهایی هستند که در حالِ تثبیت انقلاب خود هستند. کشورهایِ یمن و بحرین، کشورهای در حالِ انقلاب‌اند. کشورهایی مثلِ مغرب و اردن کشورهای در شرف انقلاب‌اند، و در نهایت کشورهایی مثلِ عربستان و الجزایر کشورهای مستعد انقلاب‌اند. در گستره‌ی جغرافیایی وسیع‌تر، کشورهایی چون اسپانیا و انگلیس و البته رژیم اشغال‌گر قدس، دست‌خوش تظاهراتِ گسترده بوده‌اند، و کشوری مثلِ آمریکا مستعد وقوع تظاهراتِ مردمی گسترده است. کشور ایران هم در این جغرافیا، کشورِ منشأِ این انقلاب‌هاست. [align=center][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/100792_828.jpg[/img] «جغرافیایِ نفوذِ قدرت نرم ایران»[/align] ایران اسلامی به مثابه رُل مدل Role Model در ادبیات علوم انسانی رُل مدل(Role Model)، به شخصی گفته می‌شود که دیگران از رفتار و گرایشاتش پیروی می‌کنند به این دلیل که او را شخصیتی الهام‌بخش و تحسین‌برانگیز می‌دانند. امروز ایران اسلامی که به اعتراف دوست و دشمن، منشأ صدور انقلاب‌های امروز در منطقه‌ی اسلامی-عربی است، در سطح استراتژیک، به عنوانِ‌ یک رُل مدل مطرح است. مدلی که سایر کشورها دوست دارند از مشی او تبعیت کنند، چرا که او را کشوری الهام‌بخش و تحسین‌برانگیز می‌دانند. در وضعی که کشورهای منطقه یکی پس از دیگری انقلاب می‌کنند و نظام‌های ناکارآمدِ خود را کنار می‌زنند، به خوبی می‌دانند که چه چیزی را نمی‌خواهند. اما پس از کنار گذاشتنِ حکومت‌ها چه باید کنند. آن‌ها باید نظام‌سازی کنند. آن‌ها باید رُل مدلی داشته باشند تا همان‌گونه که در انقلاب کردن و تغییر حاکمیت از او تبعیت کردند، در دولت‌سازی و نظام‌سازی نیز از او تبعیت کنند. آن‌ها باید به خوبی متوجه شوند و مشخص کنند که چه می‌خواهند. اینجاست که اهمیت مسئله‌ی نظام‌سازی به عنوان نقشِ انحصاری و کارویژه‌ی ایران اسلامی به عنوانِ رُل مدلِ آن جوامع، مشخص می‌شود. تاکید امام خامنه‌ای بر مسئله‌ی نظام‌سازی خصوصاً در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان از این روست. اما یک تهدید مهم هم در این‌جا مطرح است؛ تهدیدی به نام گندم‌نمایی و جو فروشی. کشورهایی مثلِ ترکیه این‌روزها دوره افتاده‌اند و برایِ کشورهایِ در حالِ‌ تثبیت انقلاب، نسخه تجویز می‌کنند؛ و نظامِ لائیک و جدایی دین از سیاست را پیشنهاد می‌دهند. اینکه آن‌ها روابطِ خود را با اسرائیل به سطح کاردار کاهش می‌دهند و سفیر اسرائیل را اخراج می‌کنند، یعنی سعی دارند خود را به عنوان رُل مدل معرفی کنند به کشورهای منطقه. رجب طیب اردوغان، در جشن پیروزی خود در انتخابات، این‌گونه نطق کرده بود: «سارایو امروز همان‌قدر پیروز است که استانبول. بیروت همانقدر که ازمیر، دمشق همان‌قدر که آنکارا،‌ رام‌الله، نابلس، جنین، کرانه‌ی باختری، بیت‌المقدس همان‌قدر احساسِ پیروزی می‌کنند که دیاربکر در ترکیه.» اما آیا مردم این شهرها امروز پس از تصمیم دولت اردوغان بر استقرار سپر دفاع موشکی در ترکیه،‌ همچنان خوشحال‌اند؟ اردوغان زمانی دموکراسی را با تراموا مقایسه کرده بود: «وقتی به ایستگاه رسیدید، از آن پیاده می‌شوید.» این مدل کاملاً‌ متفاوت از مردم‌سالاری دینی است که امروز مدنظر رهبران ایران است و 30 سال هم هست که در ایران امتحان پس داده. برای ما زمانْ زمانِ نظام‌سازی است و برای مردمِ منطقه، زمانْ زمانِ انتخابِ الگو. نویسنده: علی رهجو [url=http://www.mashreghnews.ir/fa/news/71621/%D8%AC%D8%BA%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%D9%86%D8%B1%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86]منبع[/url]