برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 29 دی 1398 در همه مناطق
-
5 پسندیده شدهبعد از کشته شدن 4 نظامی ارتش ترکیه در تاریخ 19 دی ماه سال 1398 بوسیله یک خودرو بمب گذاری شده در سوریه اکنون ارتش ترکیه اقدامات جدی تری را برای شناسایی و انهدام مین ها و بمب های کناره جاده ای در سوریه انجام میدهد. در تصویر بالا بخشی از نیروهای ترکیه رامشاهده می کنید که در حال انجام عملیات پاکسازی محیط از مین و بمب ها هستند. یکی از این سربازها یک کوله به همراه دارد. این کوله در حقیقت یک اخلاگر است تا از انفجار بمب های کناره جاده ای که از راه دور فعال می شوند جلوگیری کند. سرباز دیگر یک فلزیاب در دست دارد و با کمک آن در حال جست وجوی بمب و یا مین ها است. نکته قابل تامل در مورد این تیم خنثی سازی بمب نداشتن هیچگونه لباس های مخصوص برای محافظت در برابر انفجار بمب است. به طور کلی مرسوم است فردی که در حال خنثی سازی یک شی مشکوک است از لباس و تجهیزات مخصوص استفاده کند تا در صورت اشکال در روند خنثی سازی و انفجار بمب فرد آسیب جدی نبیند. فلزیابی که نیروهای ترکیه از ان استفاده می کند توسط صنایع داخلی این کشور تولید می شود و برای عملیات پاکسازی مین و بمب به خاطر حساسیت بالا مناسب است. همچنین حمل و نقل ان بسیار راحت است و فضا ی کمی را اشغال می کند. در تصویر بالا مشاهده می کنید دو سرباز ترک در حال انجام عملیات خنثی سازی هستند. قرار گرفت یک سرباز در نزدیکی سربازی که در حال خنثی سازی بمب است بسیار خطرناک می باشد ودر صورت انفجار بمب ممکن است هردو سرباز به شدت اسیب بینند. پس بهتر است سربازی که نقشی در خنثی سازی بمب ندارد در یک فاصله ایمن از محل حنثی سازی قرار بگیرد یا از لباس های مخصوص استفاده کند. البته قرار گرفتن در فاصله ایمن فقط به نیروی انسانی ختم نمی شود بهتر است تمام تجهیزات مانند خودرو های نظامی نیز برای دور ماندن از آسیب در یک فاصله ایمن از بمب قرار بگیرند. در صورت نداشتن تجیهزات لازم برای خنثی سازی برای درامان ماندن از اثرات انفجار بمب و یا مین می توان عملیات خنثی سازی را به شکل خوابیده انجام داد.
-
3 پسندیده شدهبسم الله........ 27دی ماه 1398 روز گذشته ارتش سوریه در شرق ادلب دست به یک عملیات کوچک زده و موفق شد چهار روستا ونقطه را از تروریستها پاکسازی کنند . نوحیه غربی و شرقی ارتفاع خطره وروستای ابوجریف . البته ساعاتی بعد از حملات ارتش مخالفین با یک ض حمله موفق شدن روستای ابوجریف را بازپس بگیرند. نقشه منطقه وضد حمله مخالفین داعش همچنان در بیابانهای دیرالزور در حال جولان دادن است . هر هفته خبرهای از برخورد نیروهای ارتش به تله های انفجاری منتشر میشود . دو روز پیش نیروهای داعش در یک کمین موفق شدن 11 نظامی سوری از جمله یک سرتیپ را به شهادت برساندن . سوریها که برای عملیات بر ضد باقیماند های داعش به منطقه اعزام شده بودن خود در کمین داعش گرفتار شده .همچنین دوسرباز لشگر 17 ارتش به جرم جاسوسی برای داعش بازداشت شدن عمده حضور لشگر 17 در دیرالزور و حسکه است همزمان با استقرار واحدهای ارتش در حلب بمبارانهای حومه حلب ازجمله ایکاردا حومه تل حاصر خان طومان وراشدین تشدید شده است . این حملات نشانگر احتمال شروع حملات ارتش است . هدف راشدینویا جاده حلب دمشق؟؟ پسر ژنرال عصام زهرالدین نیز همانند پدر خود در دیرالزور بوسیله تله انفجاری به شهادت رسید (البته سوریها زیاد روی این خبر کار نکردن ولی منابع سوری و مخالفین گفتن پسر ژنرال بوده )
-
2 پسندیده شدهپروژه OMFV ارتش آمریکا لغو شد ! ارتش ایالات متحده امریکا در یک بیانیه در 16 ژانویه 2020 اشاره کرد: براساس بازخورد و پیشنهادات دریافت شده ازسمت صنایع دفاعی، قصد دارد قبل از شروع پروژه OMFV الزمات ، استراتژی کسب و برنامه ی پروژه OMFV را دوباره بررسی کند. در بحث رقابت OMFV فقط شرکت جنرال داینامیکس یک طرح واجد شرایط را ارائه کرده بود. شرکت آلمانی راین متال و همکاری آمریکایی آن ریتیون قرار بود با طرح خودرو رزمی KF-41 Lynx در این رقابت شرکت کنند اما به علت اینکه نتوانستند نمونه اولیه خودرو رزمی خود را تا اول اکتبر به ایالات متحده تحویل دهند از این رقابت کنار گذاشته شده اند. در حالی که برخی از مقامات ارتش مایل بودند به این گروه پیشنهاد تمدید دهند ، فرماندهی ارتش آینده امریکا این درخواست را رد کرد. در نتیجه فقط با حضور یک پیشنهاد در پروژه OMFV ارتش آمریکا تصمیم گرفت این پروژه را لغو کند. خودر رزمی Griffin III شرکت جنرال داینامیکس تنها طرح ارائه شده در پروژه OMFV -البته ادعا می شود نمونه ای که در رقابتOMFV قرار بود شرکت داده شود تغییراتی خواهد داشت خودرو رزمی Lynx که نتوانست خود را به رقابت OMFVبرساند. پروژه OMFV برنامه ارتش ایالات متحده آمریکا برای جایگزینی خودرو رزمی ام-2 برادلی بود. یکی از ویژگی های خاص این طرح توانایی رانندگی به شکل کنترل از راه دور بود. با این حال مقامات امریکایی می گویند پروژه OMFV همچنان دنبال خواهد شد زیرا این پروژه دومین اولویت ارتش امریکا در بحث توسعه نیروهای نظامی است. در بیانیه ارتش امریکا نیز توضیح داده شده است پروژه OMFV همچنان مهم و ارزشمند تلقی می شود. با این توضیحات به نظر میرسد با بازنگری مجدد در طرح OMFV ، این پروژه مجددا به برنامه های ارتش امریکا بازگردد.
-
2 پسندیده شدهیک نفربر بی ام پی وتانک تی62 جز غنیمت های بدست آمده است . تلفات مهاجمین 18 تا 20 کشته تخمین زده میشود فعلا از تلفات نسبی ارتش امار مستندی در دست نیست . بعد از پاتک ارتش تروریستها از مواضع اشغالی عقب نشینی کردند لشگرهای 4 و 25 ارتش در راه حلب
-
2 پسندیده شدهامیدوارم چراغ خاموش بخش فضایی چراغ خاموش عمل کند تمام پرتابگر های جدید تصویری ازشون انتشار پیدا نکند و به سرعت عملیاتی شوند یک قرارداد بزرگی بین وزارت خارجه ستاد کل سازمان فضایی قوه قضاییه سازمان انرژی اتمی وزارت بهداشت امضا شود ومسولیت اجرایی تعهدات به عهدهی سپاه قدسبرای انجام عملیات های پیشگرانه و نظامی در راستای اجرا برنامه خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی و تروریسم ومبارزه با شرکت های فروشنده مواد شیمیایی اروپایی و الزام گزارش از فعالیت های تسلیحات کشتار جمعی و سیستم های حامل ان برای کشورهای امریکا اسراییل ترکیه امارات عربستان اروپا چین روسیه کره شمالی ژاپن کره جنوبی فرانسه انگلیس المان اختیارات لازم برای عملیات خارجی ترور دانمشندان سلاح های بیولوژیک و هسته ای طرف مقابل به سپاه قدس داده شود انشالله موشک های ماهواره بر و ماهواره های با دقت بالا بسازیم واین انحصار تصاویر ماهواره ای شون شکسته بشه خیلی چیز مهمیه یکی از تلخ ترین تجربیات ما ارسال عکس ماهواره ای امربا به عراق بود که به موجب ان تعداد زیادی از نیروهای ایران شیمیایی شدند طبق قانون امریکا شرکت های امریکایی نمیتوانن تصاویر دقیق بروز از امکان نظامی اسراییل قرار بدهند یاندکس روسیه و چینی ها محدودیت های خودشنو دارند اسراییل هم ماهواره های با دقت 30 سانتی متر دارد که میتوانه برای روسیه چین مشکل ایجاد کنند سپاه قدس وزارت خارجه و سازمان انرژی هست های بتوانن تصاویر نقاط حساس هسته ای موشکی این کشور های خبیث رو منتشر کنند وامیدوارم مثل سال 95 که با تشر ترامپ ماهواره بر رو از روسکو برداشتند وبردند انبار نباشد ایران به جرات میتوان گفت تنها کشوری هست به این بزرگی که حتی یک ماهواره تصویر برداری زیر 2 متر ندارد چه برسد به زیر 1 متر و تمام کشور های منطقه هم موشک دارند هم ماهواره تصویر برداری بعضی هاشون برنامه هسته ای شیمیایی و میکروبی دارند نیاز به نظارت و در صورت لروزم حمله پیشگیرانه به انها انجام شود
-
2 پسندیده شدهخوب در چند سال اخیر انواع اقسام بمب دست ساز , بمبلت وراکت های دست ساز کوچک بروی پهپاد تجاری و کوادکوپتر و هلیکوپتر های بدون سرنشین دیدم ولی خوب دقت لازم رو نداشتند وبهترین نسخه مهمات خمپاره ای با فیوز Air burst روی پهپاد blowfish چین بود که بالای سر هدف منفجر میشد که برای این پهپاد ویا هلیکوپتر بدون سرنشین شما باید تقریبا بالای سر هدف می بود خوب در کنار این پروژه های برای بمب موشک کوچک و میناتوری بود یکی از بهترین نمونه پایروس رئیتیان بود مقاله ای که سال هاپیش از Armament Research Services خواندم به صراحت احمتال استفاده از موشکی مثل پایک pike رو داشتندو بیشترین توان برای مینیاتور سازی مهمات دقیق زن در کلاس 1تا5 کیلوگرم برای حمل توسط پهپاد های کوچک خواهد بود هرچند مشکلات بسیاری برای یکپارچه سازی مهمات با پهپاد اطمینان پذیری و ایمنی وجود خواهد داشت هرچند این سیستم ها ی زیر مثل پایک برای نیروی پیاده نظام توسعه داده شده اند ولی احتمال استفاده از اینها برای پهپاد ها وجود دارد خصوصا در یک حمله شما با یک پهپاد با قابلیت حمله حداقل به شعاع 2 کیلومتری از خود را خواهد داشت مواجه خواهید شد حالا سوارم این پهپاد مسلح قطعا چالشی خواهد بود برای مدافعان خصوصا برای کشوری مثل ما که در دور اول حمله تمام مراکز مهم و پدافندی از بین رفتند و اسمان کاملا در اختیار دشمن خواهد بود این موشک 40 میلیمتری ساخت LIG Nex1 کره جنوبی با سیکرIR و نیمه فعال لیزری وزن 2 کیلو گرم برد 2 کیلومتر LIG Nex1 unveils 40 mm mini missile موشک QN-202 چین با قابلیت شلیک کن فراموش کن وزن 1.2 کیلوگرم برد 2 کیلومترQN-202 Handheld Missile Launcher Drone-40 قابلیت پرواز به مدت12 دقیقه ویا هاور به مدت 20 دقیقه حداکثر برد 6 مایل و سرعت کروز 45 مایل بر ساعت Drone-40
-
2 پسندیده شدهبخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
2 پسندیده شدهبخش دوم : ارتباط آمریکایی از نوع سوم !!! نیروی هوایی ارتش سرخ و عملیات رزمی برفراز افغانستان : بخش عمده ای از حملات از پیش برنامه ریزی نشده واحدهای سبک اسلحه هوابرد ارتش سرخ با استفاده از بالگردهای ترابری و توپدار هوانیروز این ارتش صورت می پذیرفت ، جایی که کوهستان های سر بفلک کشیده افغانستان مانع جدی برای ورود یگانهای نیروی زمینی میشد بخش عمده ای از مورخان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که عملیات جنگی اتحاد شوروی و ارتش دولتی افغانستان به استثنای مراحل اولیه ورود و اشغال افغانستان ، در دو حوزه ماهیت و هدف ، کاملا جنبه تدافعی داشت . این دسته از کارشناسان معتقدند که هدف روسها ، بوضوح کنترل افغانستان بواسطه اشغال سرزمینی ، تعریف و به اجرا درآمد و بخش عمده ای از نبردها میان روسها و مجاهدین در جریان اجرای عملیات کمین و ضد کمین و یا عملیات آفندی برای پاکسازی خطوط کنترل (LOC) و تامین امنیت آنها صورت گرفت . به همین دلیل ، پس از تثبیت امنیت در پایتخت ، فرماندهی ارتش سرخ در افغانستان دست به ایجاد مجموعه گسترده ای از پادگانها و پستهای دیده بانی دژمانند دفاعی که شبکه متراکمی از میدان های موانع ، شامل کاشت نزدیک به 30 میلیون مین ، سیم های خاردار برق دار ، مین های فشاری ، حسگرهای زمینی ، بشکه های انفجاری ( فوگاز ) را شامل می شد زد و حتی برای محدود نمودن قابلیت مانور و تحرک پذیری واحدهای کوچک رزمی مجاهدین ، اقدام به مین ریزی هوایی برای ایجاد میدان های مین پراکنده نمود . ارتش سرخ در کریسمس 1979 زمانی وارد افغانستان شد که امیدواری بسیار زیادی برای محقق شدن وصیتنامه پتر کبیر برای نزدیک شدن به کناره آبهای گرم وجود داشت این اقدامات بالتبع تاثیر گذار بود ، چرا که در سراسر درگیری ها ، هیچ کدام از استحکامات دفاعی روسها یا قوای دولتی به اشغال کامل مجاهدین در نیامد ، ضمن اینکه گرچه واحدهای ارتش شوروی و ارتش افغانستان به شکل فیزیکی از هم تفکیک شده بودند ، اما عملیات رزمی در اغلب موارد بصورت مشترک انجام میشد . از راست : گوست آوراکوتوس ( افسر ارشد CIA) ، جوانا هرینگ ( دیپلمات ، تاجر و فعال سیاسی ) و سناتور چارلی ویلسون سه ضلع اصلی تسلیح مجاهدین افغان به سامانه استینگر اما تجربه سالهای نخست به روسها یاد داد که پادگان های استراتژیک موجود در افغانستان می بایست بطور کامل تحت کنترل عملیاتی واحدهای روسی باشد و اگر تعداد پرسنل ارتش دولتی افغانستان بیشتر می بود ، اما در ماموریتهای بااهمیت ، کنترل و فرماندهی کاملا تحث اختیار فرمانده روسی قرار داشت و در اغلب موارد ، ارتش افغانستان بعنوان واحدهای جلودار و یگانهای روسی بعنوان عناصر دنبال پشتیبان ، وارد عمل میشدند . هر چند با پیشرفت عملیات نظامی ، روسها بتدریج یگانهای موتوری ، مکانیزه – زرهی به همراه یگانهای پشتیبانی سبک هوایی و اسپتسناز را نیز بکار گرفتند . پراگندگی کاربرد سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب 2007-1970 افغانستان ، قفقاز و جنوب آفریقا نقاط بحران خیزی که بیشترین تجربه رزمی این سامانه ها در ان به وقوع پیوست با این حال ، استخوان بندی عملیات ارتش شوروی در افغانستان ، واحدهای سبک اسلحه اسپتسناز بشمارمی رفت و بعنوان یگانهای سبک هوابرد شناسایی –رزمی که به شیوه یگانهای رنجر ارتش ایالات متحده سازماندهی شده بودند ، اجرای ماموریتهای خطرناکی نظیر ضد کمین یا عملیات تعاقبی در کوهستان را بر عهده داشتند . بیلان نبرد در افغانستان بخوبی نشان میدهد که عملیات نظامی در منظرهای کوهستانی نیازمند واحدهای سبک است که می بایست از پشتیبانی هوایی مطلوب و آتش توپخانه انعطاف پذیر برخودار باشد . اما در مجموع ، هم واحدهای روسی و هم واحدهای ارتش دولتی افغان در زمان اجرای عملیات آفندی ، بشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک ( CAS) وابسته بودند ، تا جایی که ستون های نظامی روسی می بایست پس از اجرای عملیات شناسایی و انهدام مواضع مشکوک توسط بالگردها و هواگردهای بال ثابت ، وارد مناطق کوهستانی و صعب العبور شده و حتی در این شرایط نیز برنامه ریزی های دقیقی برای اجرای آتشباری توپخانه وجود داشت . با این اوصاف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات نظامی در افغانستان ، واحدهای بالگردی و بال ثابت روسها ، حاکم مطلق میدان نبرد محسوب می شدند ، اما شرایط از اواخر سال 1986 بتدریج تغییر نمود . سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب بلوپایپ بریتانیایی ، یکی از گزینه های شبکه قاچاق سلاح به واحدهای عرب- افغان ( به سرکردگی اسامه بن لادن و شبکه کُنام انصار ) برای مقابله با برتری همه جانبه هوایی ارتش سرخ بشما می رفت ،اما بدلیل پیچیدگی های فنی و قیمت بالا ، به شکل گسترده وارد عملیات رزمی در افغانستان نشد ( تصویر متعلق به واحدهای ارتش بریتانیاست ) ارتباط آمریکایی ، تسلیح مجاهدین افغان به استینگر : در میانه های سال 1984 ، با شدت گرفتن نبردها میان گروه های افغانی و ارتش سرخ ، بویژه در نزدیکی پایگاه های اصلی روسها ( بگرام و قندهار ) تعدادی از سامانه های سام-7 روسی در اختیار مجاهدین قرار گرفت . این مساله در آغاز چندان مورد توجه نبود ، اما با افزایش نقش آفرینی بن لادن در جنگ با اتحاد شوروی ، وی فرماندهان ارشد افغان را برای در اختیار گرفتن سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد قابل حمل توسط پیاده نظام ، متقاعد نمود و همزمان کوشید تا به محموله بزرگی از این سامانه ها دست پیدا کند ، اما نمونه های اولیه سام-7 تاثیر آنچنانی بر عملکرد نیروی هوایی ارتش سرخ برجای نگذاشتند ، به همین سبب ، او برآن شد تا موشکهای دفاع هوایی بریتانیایی بلوپایپ را در مقیاس گسترده بکار گیرد ، اما بلوپایپهای انگلیسی گرچه عملکرد بهتری در مقایسه با استرلاهای روسی به نمایش گذاشتند ، اما حجم سامانه و قیمت رو به افزایش و تعمیرو نگهداری آن به مرور موجبات نارضایتی افغان ها را فراهم آورد . در همین زمان ، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) وارد عمل شد و تعداد قابل توجهی از این موشکها رادر اختیار افغان ها قرار داد . نیش زنبور بر کالبد خرس روسی : ورود سیستم دفاع هوایی کوتاهبرد قابل حمل توسط پیاده نظام FIM-92 استینگر به صحنه عملیات رزمی در افغانستان ، بر خلاف انتظارات اولیه ، بلافصله شرایط جنگ را تغییر داد . به تقریب ، 30 روز پس از تحویل اولین محموله از موشکهای استینگر ، نخستین قربانی توسط مجاهدین افغان به زیر کشیده شد و این موجب شد تا پروازهای رزمی به شکل موقت ، متوقف شود و تنها پس از در دستور کار قرار گرفن اقدامات تامینی و متقابل ، فرمان دور جدیدی از حملات هوایی صادر گردید ، اما این بار ، قرار نبود تا نیروی هوایی ارتش سرخ ، یکه تاز عرصه نبرد باشد ، چرا که سیاهه تلفات روسها بتدریج رو به فزونی گرفت . در آنسوی خطوط نبرد ، مجاهدین افغان با تحویل گسترده موشکهای استینگر در تاکتیکهای شلیک ، نوآوری های را در عرصه عمل به نمایش گذاشتند ، چنانکه با اجرای کمین درکریدورهای شناخته شده هوایی در حومه فرودگاه های نظامی ، حمله غافلگیرانه خود را به هواگردهای ترابری غول پیکر روسی آغاز نموده و یا اینکه برای وارد کردن جتهای پشتیبانی نزدیک روسی به محدود برد موشکهای استینگر ، تله گذاری می نمودند . با این وصف ، در پاسخ به این تاکتیکها ، خلبانهای نیروی هوایی ارتش سرخ و ارتش دولتی افغانستان شروع به اجرای تمرینات فشرده برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین یا بسیار بالا نموده تا با کشاندن سامانه های استینگر به ارتفاعات ، زمینه لازم برای نابودی این سامانه ها با آتش بالگردهای هجومی را فراهم آورند .اما تاثیر گذاری استینگر بر روند عملیات نظامی در افغانستان ، فراتر از تاکتیکهای مقابله به مثل روسها بود ، چرا که مجاهدین در پوشش ایجاد شده توسط استینگرها ، بتدریج از اوت 1986 میزان دپوی تسلیحاتی خود را بلحاظ کمی و کیفی ، تا 10 برابر افزایش داده بودند . این روند تا ژانویه 1989 برای روسها به مراتب ، فاجعه بار ترشد ، چرا که تناوب و کیفیت حملات مجاهدین به تدریج افزایش یافته و میزان موفقیت افغان ها در قطع ارتباط پادگانهای ارتش شوروی در سراسر افغانستان با مراکز فرماندهی افزون تر میشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
2 پسندیده شدهبا سلام رویای جدید برای نیروی هوایی انتخاب دو تیم تحقیقاتی از سوی دارپا برای توسعه مرحله دوم فناوری پهپادهای هواپرتاب " گرملین " به تازگی آژانش تحقیقات پیشرفته دفاعی (DARPA) ، مرحله دوم برنامه موسوم به "Gremlins" ، که قرار است در قالب آن ، یک سیستم تسلیحاتی بدون سرنشین هوا- پرتاب با هزینه کم و قابلیت بازیابی مجدد توسعه یابد را آغاز نموده است .برای این کار ، دارپا ، دو تیم جداگانه را انتخاب و به هرکدام ، سرمایه ای در حدود 21 میلیون دلار اختصاص داد . این دو تیم ، یکی به سرپرستی شرکت Dynetics و دومین تیم به سرپرستی جنرال اتمیکز ، به شکل خاص به تکمیل طرح اولیه خواهند پرداخت و این به شکل طبیعی ، خطرپذیری های مرتبط با آزمون زیرسیستم های این برنامه را به حداقل ممکن کاهش خواهد داد . اسکات وایرزبانووسکی به گفته اسکات وایرزبانووسکی ، مدیر برنامه های دفاعی دارپا : " مرحله نخست این برنامه ، امکان سنجی توسعه این فناوری و بخصوص ، فناوریهای مرتبط با موضوع بازیابی این پهپادها توسط پرنده میزبان را هدف قرار داده بود . پس از اتمام این مرحله و تشکیل دو تیم مجزا ،مفهوم اولیه ، به بلوغ طراحی رسید که براساس آن ، حامل این پهپادها ، بصورت " ناوهای هواپیمابر " در هوا عمل نموده و این مساله ، دامنه انعطاف پذیری و هزینه بکارگیری کاربران آن را بشدت کاهش خواهد داد" شرکت Dynetics ، کنسرسیومی از شرکتهای فناور محور ، شامل شرکت امنیتی / دفاعی کراتوس ، شرکت نوادا / سییرا ، شرکت بین المللی مهندسی سیستمهای دفاعی ویلیامز ، شرکت سیستمهای هوایی موگ است که در زمینه فناوریهای پیشرفته هوایی ، خدمات خود را ارائه می کنند . به گفته دیوید .آر. آلکساندر ، مدیرعامل شرکت GA-ASI ، این مجموعه ، به شکل خاص برروی سیستم های هوایی بدون سرنشین رزمی با قابلیت بازیابی مجدد مشغول کار است و ما پتانسیل اتصال این فناوری به پهپادهای رزمی کنونی نظیر MQ-9 پریدیتور را در اختیار داریم تا مشتری احتمالی این فناوری ، قابلیتهای جدیدی را در اختیار خود داشته باشد .دارپا در قالب پروژه فوق الذکر ، قصد دارد تا مجموعه ای از پهپادهای کوچک را برای ارتش ایالات متحده تحت توسعه قرار دهد . این مینی پهپادها ، با زمان پاییش 60 دقیقه ای در یک برد 300 ناتیکال مایلی می توانند یک محموله 60 پاوندی را با خود حمل کنند . فاز نخست این برنامه در مارس 2016 آغاز گردید و پس از اتمام آن و تکمیل طرح اولیه ، پرنده ترابری تاکتیکی C-130 بعنوان هواپیمای بستر ازمون ( پرنده بازیابی کننده ) انتخاب و تستهای مرتبط با فناوری های کلیدی ، تستهای ایمنی و... برروی آن انجام خواهد شد . طبق پیش بینی ها ، انتظار می رود تا این آزمایشات در سال 2019 به نقطه اوج خود رسیده و چرخه تولید آن آغاز گردد .براساس پیش بینی دارپا ، این مینی پهپاد ، قادر خواهد بود تا از حامل های متنوعی نظیر جنگنده های رزمی سبک ، بمب افکن ها ، پهپادهای کنونی ، خارج از برد سیستمهای دفاع هوایی دشمن شلیک و پس از اجرای ماموریت مجدداً بازیابی شوند . زمانی که گرملین ماموریت خود را به انجام رساند ، توسط هرکولس بازیابی شده و به پایگاه مبداء منتقل می کند ، جایی که خدمه زمینی آماده اند تا در عرض 24 ساعت ، آنها رابرای ماموریت بعدی آماده نمایند . انتظار می رود گرملین برای 20 ماموریت مورد استفاده قرار گیرد که این مساله مزیتهای بسیاری برای کاربران آن فراهم می نماید . پی نوشت : زمان در گذر هست و فناوری های دفاعی با انجام سرمایه گذاری های بهینه و به دور از موازی کاری ها ، درحال پیشرفت . حالا شما ، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهاولین تصاویر از تست زمینی Sukhoi S-70 به گزارش خبرگزاری Interfax اولین ازمایشات زمینی جدیدترین پرنده ی بدون سرنشین کمپانی سوخو در تاریخ 28 ژوئن 2018 در پایگاه هوایی Novosibirsk انجام شد.این تصاویر که به تازگی درز پیدا کرده است Sukhoi S-70 ملقب به شکارچی (به روسی Okhotnik-B ) در حال تست های زمینی قبل از پرواز نشان میدهد.ظاهرا قرا است اولین پرواز این پروژه ی محرمانه ی روسها در سال 2019 صورت پذیرد.اولین بار درسال 2014 بود که ولادیمیر میخائیلوف مدیر تحقیقات هواپیماهای نظامی سازمان هواپیمایی روسیه (UAC) خبر از وجود چنین پروژه ای در شرکت سوخو را داد.تاکنون ویژگی های زیادی از این پهباد در حال توسعه دردسترس نیست ولی گمانه زنیها از حداکثر وزن برخواست 20 تن در این پهپاد را خبر میدهند که این موضوع آن را سنگین ترین پهپاد توسعه یافته در نوع خود نشان میدهد.در حال حاظر میزان آمادگی اولین نمونه پهپاد از این تصاویر دشوار است، زیرا مشخص نیست که آیا تجهیزات کامل بر روی پرنده نصب شده است یا خیر.به نظر هدف این پروژه ساخت یک پرنده بدون سرنشین با قابلیت های تصمیم گیری مستقل میباشد.چیزی که تاکنون مشخص شده در شکارچی از فناوری های مورد استفاده در پروژه ی T-50 (PAK FA) استفاده خواهد شد .کار بر روی "شکارچی" توسط PJSC زیرشاخه ی "شرکت سوخوی" تحت قرارداد وزارت دفاع روسیه، صادر شده در تاریخ 14 اکتبر 2011 انجام شده است. انتظار میرود پروژه در سال 2020 به بهره برداری برسد. می توان فرض کرد که این هواپیمای بدون سرنشین با توجه به ویژگی های آن با X-47Bمتعلق به Northrop Grumman مقایسه شودیعنی بتواند در شعاع 4000 کیلومتر عمل کند .
-
1 پسندیده شدهمقدمه مترجم : در فضای وب پارسی ، بخصوص ان دسته از کاربرانی که در حوزه دفاعی قلم می زنند ، رویکردی مشخص با تمرکز خاص بر روی سخت افزار رزمی وجود دارد ، در حالی که گستره دانش نظامی ، فراتر از آنچه که مطلوب ذائقه مخاطبان است به نظرمی رسد ، با این وصف ، در زمان بررسی مراجع معتبر نظامی ، با مقاله ای روبرو شدم که عملکرد ارتش سرخ در افغانستان را از دید یک نظامی متخصص آمریکایی مورد بررسی قرار داده بود . این مقاله با ادبیات رسمی و بدون زوائد ژورنالیستی به رشته تحریر درآمده و تحلیل کاملا نظامی را در اختیار مخاطب قرار می دهد . منظره عمومی دره پنج شیر در افغانستان وجود ارتفاعات سر به فلک کشیده در افغانستان ، چالشی جدی برای جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار روسی بشمار می آمد مقدمه به نقل از نویسنده مقاله : در اوایل سال 1990 میلادی ، دانشکده توپخانه دفاع هوایی ارتش ایالات متحده ، فرصت مطالعاتی منحصر به فردی را در اختیار من نهاد تا درسهای برگرفته از کاربرد سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب استینگر ( FIM-92) را براساس حقایق میدان نبرد مورد بررسی قرار دهم . در ان زمان ، بعنوان سرگرد نیروی زمینی ، عضو گروهی از مربیان ارتش بودم که برای مصاحبه در خصوص ثبت تجربیات رزمی این سیستم دفاع هوایی دوش پرتاب که در دهه هشتاد میلادی توسط مجاهدین افغان بر علیه نیروی هوایی و هوانیروز ارتش سرخ شوروی به کار رفت ، به ارتفاعات سر به فلک کشیده هندوکش در افغانستان اعزام شدم . با این وصف ، سطور پیش رو ، روایت دست اولی از نقش سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب در ایجاد فضای لازم برای فرمانده میدان نبرد با هدف افزایش آزادی عمل و همچنین دستیابی و حفظ ابتکار عمل تاکتیکی در مواجهه با نیروی مهاجمی که به نسبت از برتری هوایی کامل برخوردار است ، را ارائه می نماید . مروری کوتاه بر تاریخچه رزمی در افغانستان : هنگامی که ارتش سرخ در سال 1979 میلادی وارد افغانستان شدند ، اولویت شماره یک آنها ، تثبیت جمهوری کمونیستی افغانستان بود تا حکومت مرکزی کابل با آسودگی خیال ، ارتش افغانستان را رودرروی مجاهدین افغان قرار دهد . بدین ترتیب ، اجرای یک یک سلسله عملیات نظامی کلاسیک از سوی روسها که به اشغال مراکز شهری و نقاط کلیدی ارتباطی این کشور منتهی شد ، موجب گردید تا عکس العمل مجاهدین افغان از اجرای عملیات منظم شهری ، به ایجاد کمین در امتداد شبکه اصلی جاده ای این کشور کوهستانی محدود گردد . اما با معرفی سامانه دفاع هوایی استینگر ، پتانسیل ایجاد چالش برای برتری هوایی روسها در اختیار افغان ها قرار گرفت و به انها امکان داد تا تسلیحات آفندی شلیک مستقیم و غیر مستقیم را بر علیه روسها ، بدون نگرانی عمده از حملات هوایی ارتش سرخ ، بکار گیرند . بدین ترتیب ، مجاهدین مسلح به تسلیحات مناسب ، با اجرای مستمر و متناوب حملات ایذایی ابتدا مراکز نظامی ارتش دولتی و سپس پایگاه های نظامی ارتش شوروی را منزوی نموده و سپس با تحمیل شرایط جنگ به شکل نظام مند ، موجبات کاهش کمّی این مراکز را که تعداد آنها تا آن زمان روبه افزایش بود ، فراهم نمودند . افغانستان ، کشوری با جغرافیای کوهستانی و خشن که در طول تاریخ برای هر مهاجمی به یک چالش مبدل گردید شرایط اقلیمی و جغرافیایی : افغانستان بلحاظ جغرافیایی ، یک کشور کوهستانی محصور در خشکی است که بلحاظ مساحت با ایالت تکزاس ایالات متحده ، قابل مقایسه خواهد بود . این کشور از شمال با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی ( در زمان نگارش متن ، اتحاد شوروی هنوز دچار فروپاشی نشده بود ) ، در شرق با ایران ، از جنوب و جنوب غرب با پاکستان و در شمال شرقی نیز با جمهوری خلق چین همسایه است . بیشتر از 80 درصد از اراضی این کشور را اقلیم بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد و به همین علت ، تنها 20 درصد از مساحت آن قابل کشت و زرع است . به همین دلیل ، افغانستان همواره تابستان های گرم و خشک و زمستانهای بسیار سردی را تجربه می نماید ، در حالی که رشته کوه های پامیر و هندوکش بعنوان "بام" افغانستان ، برآن مسلط هستند . اما این وضعیت در همه جای این کشور یکسان نیست ، چرا که جغرافیای افغانستان به شکل خاص متشکل از تعداد بیشماری از ارتفاعات و استپ هایی است که در برخی نقاط ارتفاع آنها به 5000 متر نیز میرسد . در مجموع ، طبیعت خشن افغانستان در طول تاریخ ، همواره مهاجمان خارجی را با چالش های بسیاری مواجه ساخته است . حفیظ ا... امین ( سمت راست ) و ببرک کارمل ( سمت چپ ) وضعیت میدان نبرد در دهه هشتاد میلادی : در دسامبر 1979 اوضاع سیاسی افغانستان ، از دید پولیت بورو بسیار ناامید کننده بشمارمی رفت ، چرا که دولت مارکسیستی جمهوری دموکراتیک افغاستان به مرز فروپاشی کامل نزدیک می شد . مقاومت مجاهدین در حومه پایتخت این کشور بتدریج نمودهای بیشتری پیدا می نمود و مسلحین ، کنترل 18 استان ( ولایت ) از 27 استان افغانستان را در دست داشتند . میزان ناامیدی روسها از حکومت کابل تا بدانجا بود که حتی رییس دولت وقت ( حفیظ ا... امین ) نیز بعنوان مهره ای موثر در سپهر سیاسی افغانستان بحساب نمی آمد ، هر چند این وضعیت یک طرف بود ، چرا که "امین" اعتقاد راسخی به پشتیبانی روسها برای حفظ قدرت داشت . وضعیت آنچنان نابهنجار تحلیل میشد که به تعبیر یک مقام ارشد وقت کرملین ، " دولت افغاستان در آستانه تجزیه کامل قرار داشت و نابودی انقلاب سوسیالیستی افغانستان بدون کمک و پشتیبانی بین المللی اجتناب ناپذیر مینمود " بااین وصف ، پس از آنکه " امین " از سه برنامه ترور ، جان سالم به در برد ، اتحاد جماهیر شوروی به این نتیجه رسید که زمان دفاع از علائق روسها در افغانستان ، فرا رسیده است . حمله ارتش سرخ به افغانستان ، دسامبر 1979 میلادی آغاز ماجرا : خرس روسی در کوهستان سرانجام در شب کریسمس 1979 ، همزمان با افزایش تب انقلابی در همسایه شرقی ( ایران ) ، ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان حمله برد . در ابتدای امر ، عناصری از واحدهای 103 و 105 هوابرد ، جمعی لشکر گارد ( اسپتسناز ) در فرودگاه کابل فرود آمدند و همزمان ، یگانهایی از همین لشکر تاسیسات پایگاه هوایی بگرام ( در نزدیکی کابل ) ، در حالی که یگانهای نیروی زمینی بسرعت مشغول تصرف پایگاه هوایی شیندند و قندهار ( غرب و جنوب افغانستان ) را به اشغال خود در آوردند . بعد از تثبیت موقت شرایط ، عناصر ترابری هوایی 5000 سرباز روسی را به فرودگاه کابل منتقل نموده و و تنها 24 ساعت پس از این رویدادها ، نخستین لشکر پیاده/ مکانیزه ارتش سرخ وارد افغانستان شد . در مجموع تا نخستین روزهای ژانویه 1979 ، 50 هزار سرباز ارتش سرخ ، خود را آماده می کردند تا بر این کشور کوهستانی با طبیعتی خشن ، مسلط شوند و این گام مهمی برای نزدیک شدن شوروی به ابهای گرم اقیانوس هند بشمارمی رفت . در این میان ، رییس جمهور " امین" با یک شبه کودتا از کار برکنار و ببرک کارمل جایگزین وی گردید و این بدان معنا بود مخالفت کمتری از سوی دولت کابل در خصوص حضور نظامی ارتش سرخ صورت می گرفت و علاوه برآن ، به نظر می رسید که اتحاد شوروی ، علیرغم انتقادات بین المللی کنترل شده ، به اهداف خود دست یافته است . چالش جدید برای ارتش سرخ : مجاهدین افغان " مجاهدین " اصطلاحی که در اسلام از کلمه " جهاد" بر گرفته شده و به معنای " جنگجویان مقدس" است ، در واقع یک سنت بسیاری قدیمی در میان بافت قبیله نشین افغانستان محسوب میشود . از یک نظر ، زمین خشن و بافت ناهموار و کوهستانی افغانستان ، قرن هاست که ساکنان این حوزه جغرافیایی را بصورت گروه های جدا افتاده کوچک تبدیل نموده و به همین دلیل ، محافظت از قبیله ، و زمین های متعلق به آن از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است . علاوه براین ، افغان ها تیراندازان بسیار ماهری بوده و مهارت در استفاده از سلاح ، بخشی از میراث اجتماعی – فرهنگی آنها بشمار می رود . نکته جالب اینجاست که این جامعه مسلح ، علاقه مندی بسیاری زیادی به سلاح های مستقیم زن (DIRECT- FIRE) داشته و کمتر راغب به نگهداری و کاربرد تسلیحات منحنی زنی نظیر خمپاره اندازها که تاثیر آن بخوبی قابل مشاهده نیست ، هستند . با این وصف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات رزمی ، نیروی هوایی شوروی و افغانستان بدون هیچ مزاحمتی وارد صحنه نبرد شده و با آزادی عمل دست به اجرای حملات هوا به زمین و پیاده نمودن واحدهای هوابرد می نمودند . اهمیت این مساله در اینجا بود که با در اختیار داشتن مزیت شناسایی هوایی و کاربرد جتهای بال ثابت توسط نیروهای دولتی ، سازمان رزم مجاهدین افغان برای اجرای حملات ایذایی بسیار محدود ( حداکثر 70 تا 75 نیرو ) می شد . علاوه براین ، افغان ها بالاجبار می بایست پایگاه های تدارکاتی خود را در فواصل بسیاری دورتری از مراکز شهری و روستایی و در میان کوه ها و غارهای عمیق با هدف حفظ توان رزم ایجاد نمایند و حملات از پیش برنامه ریزی شده آنها نیز تنها به شبیخون های متناوب و کمین های جاده ای که اثرات محدودی را برجای می گذاشت ، منحصر می گشت . از سویی دیگر ، با منظم شدن توالی حملات مجاهدین ، اجرای حملات هوایی از سوی روسها نیز کُشنده تر میشد ، تا جایی که حملات ایذایی و حتی شبانه مجاهدین بدلیل ترس از عکس العمل جتهای پشتیبانی نزدیک نیروی هوایی ارتش سرخ ، همواره با احتیاط صورت می پذیرفت . این مساله برای افغان ها بتدریج به یک چالش غیر قابل دفاع تبدیل شد ، تا جایی که یکی از فرماندهان ارشد این نیروها ، حملات نیروی هوایی ارتش سرخ در قالب عملیات پشتیبانی نزدیک را " پاسخی کاملا اتوماتیک " به هر حمله نیروهایش ارزیابی می نمود . اما برنامه ریزان نظامی افغان یا بعبارت بهتر ، مستشاران نظامی مستقر در پاکستان برای محدود کردن آسیب پذیری واحدهای زمینی مجاهدین در برابر حملات هوایی روسها ، به این نتیجه رسیدند که بهترین شیوه موجود ، تدوین تاکتیکهای "آتش متقابل " خواهد بود ، اما تا قبل از سپتامبر 1986 محدوده برد آتش افغان ها با کاربرد تسلیحاتی نظیر تیربارهای سنگین 12.7 م.م و 14.5 م.م ، RPG-2 و RPG-7 و تسلیحات کوچک به 300 تا 400 متر محدود میشد و بدلیل برتری ارتش سرخ در حوزه "آتش " به تقریب تمامی حملات مجاهدین منجر به تلفات زیاد می گردید . علاوه براین ، حمله د ر فواصل بیشتر از 500 متر نیز خطرات مضاعفی را بدنبال داشت ، بدین معنی که اگر عناصر مسلح افغان وارد رزم نزدیک با روسها می شدند ، بالگردهای روسی با آتش تیربار و راکتهای 57 م.م بشدت پاسخ میدادند ولی درصورت ورود به فضای باز ، جتهای بال ثابت نیروی هوایی شوروی ، با کاربرد مهمات ناپالم و مهمات آهنی متعارف که تاثیر تاکتیکی افزون تری برجای می نهاد ، تلفات زیادی بر مجاهدین وارد مینمودند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهچند چیزی که به ذهنم میرسه با توجه به پست های داخل سایت و شبکه های اجتماعی 1- وجود نداشتن نهاد به اسم روابط عمومی و سخنگوی نظامی در نیرو هامون حداقل فرد مورد نظر از سرهنگ به پایین خوشتیپ وخوش صدا دوره های مربوط به عمیلات روانی وکار رسانه ای طی نموده باشد معمولا اکثر فرماندهان نظامی از سخنرانی و شو های تبلیغاتی گریزانند بر عکس ایران چون به دقت مورد تحلیل سروریس جاسوسی قرار میگیرد 2-عدم وجود صداقت بد دفاع کردن بدتر از دفاع نکردنه -- ایا بهتر نبود همان روز حادثه ستاد کل طی بیانیه ای کوتاه در حد اغاز بررسی احتمالات غیرمعمول در خصوص سقوط هواپیما اکراینی توسط کارشناسان مربوط حوزه هوایی ستادکل می داد که پس از پایان نتایج متعاقبا توسط ستاد کل به ملت شریف ایران اعلام گردد داده بود ایا همین امروز با توجه به تجربه این اتفاق دستور العملی جهت مواجهه با اینگونه حوادث بعدی تهیه شده است 3-مشکلات ریشه ای نظیر نبود اموزش های سختگیرانه جهت شبیه سازی شرایط جنگی - عدم رعایت پدافند غیر عامل در انتخاب ومکانیابی سایت های نظامی 4-عدم هماهنگی بین سپاه و ارتش در حوزه پدافند وبا توجه به برنامه های پیشرو تجهیز ارتش به موشک دوربرد در نیرو هوایی ودریایی مشکلات این حوزه هم بماند چه کسی باید فرماندهی موشکی را در اختیار گیرد 5- نبود نیرو هوایی قدر تمند- نبود جنگنده های قدرتمند و بروز به تعداد کافی جهت انجام عملیات های گشت رزمی cap و هواپیما های جمع اوری اطلاعات مانند اواکس حال کسی نپرسید این همه طرح تولید جنگنده و موتور و هواپیما مسافربری به کجا رسید چرا اقای اسلامی با ان قرارداد ایران 140 الان وزیر هستند و.... 6- نبود ماهواره مخابراتی و تصویرداری چند طیفی و راداری جهت تجزیه تحلیل تحرکات دشمن در پشت جبهه ایست تقریبا کامل برنامه فضایی اسپتونیکی ایران بعد برجام در کل کیسه ای برای پر نمودن جیب روسای دانشگاه های ایران و ازمایشگاهایشان بود که اکثرا با همین گونه پروژه ها وفروش اطلاعات کشور جهت ادامه تحصیل در خارج ویا مهاجرت مواجه خواهیم شد و عدم ایجاد شرکت دولتی ویا خصوصی در این بخش بجای هزینه های بسیار در ساخت ماهواره های دانشجویی بدون کاربرد در وضعیت بد اقتصادی که حداقل مرهمی باشد جهت انقلاب شفاف سازی از طریق تصاویر ماهواره ای و عدم توانایی وزارت دفاع در تولید پرتابگر و ناتوان بودن ان در جلوگیری از خرابکاری سایبری وصنعتی امریکا علیه برنامه فضایی حتی با ماهوراه های 100تا 150 کیلو نتیجه بسیار خوبی گرفت حتی چینی ها ماهواره تصویر داری زیر 50 کیلوگرم با دقت زیر 1 متر دارنددر صورت فرصت خرید ویا همکاری خارجی باید استفاده نمود 7- عدم بروز رسانی تجهیزات مطابق نیاز های روز با وجود کار های پژوهشی داخلی عدم تعویض سامانه الکتروپتیکی تلویزیونی به حرارتی با توجه به پست سینا نوریخانی در توئیتر 8- مجهولات بسیار از قبیل میزان اماده کار بودن تک تک زیر سامانه های سیستم تور ام 1 رقم زننده این حادثه بلاجبار با توجه به شرایط جنگی از یک سامانه خراب ویا در دست تعمیر استفاده شده است و یا عدم بررسی ویا سهل انگاری شرایط روحی و روانی اپراتور ها مورد نظر بخصوص اینکه نیروهای سپاه هیجانات بیشتری دارند ذکر این نکته در حوزه اپتیک هزینه بسیار شده در پدافند چرا ان واحد کذا در کوه های اطراف یکی از این دوربین های اپتیکی حرارتی برد بلند(50تا80 کیلومتر) را نداشته ایا این تجهیزات صرفا نمایشی است جهت زده وبند با جهاد های خودکفایی و صا ایران وزارت دفاع 9 بحث C4I در کشور چرا کشور نتوانسته همزمان واحد های موشکی وپدافندی خودشو از تهران کنترل کند چرا کسی متوجه نشده ان واحد سپاه لیست اپدیت پرواز ها را ندارد 10- اخرین و مهمترین نقش ستاد کل و قرار گاه هماهنگ کننده سپاه و ارتش در استاندارد سازی تجهیزات و اموزش ها طرح ریزهای استراتژیک ایجاد تغییرات اساسی در ساختار نیروهای نظامی ما چیست چرا هیچگونه استاندارد سازی حداقل در بخش البسه وتجهیزات انفرادی تا به امروز صورت نگرفته تا حداقل در این تنگناهای اقتصادی صرفه جویی رخ داده در این حوزه در سایر قسمت مورد نیاز هزینه شود بقولی جوانان در پی تاکتیک وپیران در پی لجستیک 11- ربطی به بالا ندارد ما خودمان چکار کردیم تا ریسک جنگ را پایین بیاوریم نه صفحه خورشیدی نه کاهش مصرف سوختی و نه سوخت جایگزینی جهت گرمایش و حمل و نقل بطور جد باید در این حوزه کار شود مثلا ماشین الکتریکی ویا اجاق خورشیدی بیو گاز خودرو های هیبریدی ماسک ضد گاز پناهنگاه و..... در گیر بدیهات نباشیم وبه موضوعات اساسی فکر کنیم
-
1 پسندیده شدهمتاسفانه دوباره تی 4 رو زدن https://iswnews.com/26410/%d8%ad%d9%85%d9%84%d9%87%e2%80%8c%db%8c-%d9%87%d9%88%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d9%81%d8%b1%d9%88%d8%af%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%aa%db%8c-%d9%81%d9%88%d8%b1/ خبری از تلفات منتشر نشده ولی به قول دوستان انقدر شل کردیم که براشون روتین شده است حتی اگر پلنی بزرگتر داشته باشیم ، این وضعیت خیلی خطرناک هست خبر دیگر باز کردن سه گذرگاه امن در شرق ادلب هست برای تخلیه مردم مشابه این گذرگاه رو در زمان فتح حلب داشتیم ، حالا باید دید که واقعا حمله به ادلب جدی شده است ؟؟ https://iswnews.com/26396/%d8%a7%d9%81%d8%aa%d8%aa%d8%a7%d8%ad-%da%af%d8%b0%d8%b1%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%a7%d9%85%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%b4%d9%85%d8%a7%d9%84-%d8%ba%d8%b1%d8%a8-%d8%b3%d9%88%d8%b1%db%8c%d9%87/
-
1 پسندیده شدهبا توجه به توجیحاتی که این روزها خوندم من اینطور به نظرم اومد که: اگر صدام به ایران حمله نمیکرد ما موشک نمیساختیم و اگر القاعده به آمریکا حمله نمیکرد، آمریکا به عراق حمله نمیکرد که سردار سلیمانی رو شهید کنه، و در نتیجه ما مجبور بشیم عراق موشک باران کنیم که یک هواپیما هم اشتباهی منهدم بشه، بنابراین مرگ بر لیبرالیسم و سلبریتی های صهیونیست. البته میدانم که شوخی خوبی نبود...
-
1 پسندیده شدهچرا ایران از شیوه تهاجم به ارامکو عربستان در تهاجم به عین الاسد بهره نبرد؟؟ حتی تا هم اکنون نیز که طرف مهاجم به ارامکو کاملا شناسایی نشده است و طرف های مختلف به عنوان مسئول معرفی میشوند و حتی با درست دانستن این فرض که حوثی های یمن به احتمال قریب به یقین این عملیات را انجام داده باشند چیزی که نباید از ان غافل شد این است که قطعااین عملیات با پشتیبانی کامل ایران صورت گرفته است چه در زمینه تجهیزات و بکارگیری و همچنین مدیریت میدان نبرد برای بیشترین اسیب رساندن به طرف مقابل و کمترین عدد رهگیری و نابودی پرندههای مهاجم در رسیدن به اهداف موجود در عربستان. این عملیات قطعا موفق ترین عملیات در خارج از خاک یمن بوده است و درصد موفقیت ان بالاتر از عملیات های مشابه که با استفاده از موشک های بالستیک توسط حوثی ها انجام شده است میباشد.ابزار اصلی این تهاجم ترکیبی از پهباد های انتحاری و موشک های کروز بود .همچنین از لحاظ ابزاری ایران مجهز به گونه های مختلف پهباد انتحاری و همچنین موشک های کروز میباشد که امکان هدف قرار دادن این پایگاه (عین الاسد)در فاصله 280 کیلومتری از مرز ایران ویا 480 کیلومتری از محل احتمالی شلیک موشکهای بالستیک یعنی کرمانشاه را به ایران میدهد .دلیل اصلی استفاده از موشک بالستیک شاید رعایت اصل غافلگیری دشمن و گرفتن بیشترین تلفات جانی و مالی از ان میباشد اما با توجه به تاکید منابع مختلف از اگاهی نیروهای امریکایی از انجام یک عملیات بر علیه شان و همچنین قرار گرفتن پرسنل و سربازان امریکایی در پناهگاه و اگاه کردن دولت عراق از انجام تهاجم توسط ایران و مهمتر از ان شلیک موشک های بالستیک در فاصله زمانی نسبتا طولانی و همچنین فرایند اماده سازی موشک سوخت مایع قیام و استقرار سایر موشک ها وامکان شناسایی توسط ماهواره ها و سایر ابزار شناسایی منطقه ای امریکا به نظر باید استفاده از موشک های بالستیک به این دلیل را کاملا منتفی دانست. دلیل با اهمیت بعدی شاید درصد موفقیت بالاتر موشک های بالستیک در عبور از سامانه هایی چون پاتریوت دانست اما با توجه به سابقه بسیار درخشان سامانه پاتریوت 2 در انهدام موشک های بالستیک و همچنین کارایی ضعیف در دفع حمله بر ضد تاسیسات ارامکو و فراهم بودن ارزان و اسان امکان استفاده از تعداد زیادی پهباد انتحاری برای از دور خارج کردن این سامانه از مقابله با موج حمله باید این فرض که دلیل ارجحیت دادن استفاده از موشک های بالستیک به ترکیب پهباد و موشک کروز عبور از سامانه دفاع هوایی مستقر در پایگاه بوده است را کاملا رد نمود( به نظر حتی سامانه پاتریوت هم مستقر نبوده است )....از طرفی استفاده از ترکیب پهباد و موشک کروز علاوه بر بالا بردن دقت هدف قرار دادن اهداف امکان استفاده گسترده ان بر علیه تمام تاسیسات پایگاه را به ایران میداد با ذکر مواد یاد شده به این سوال میرسیم پس به چه دلیل ایران در این عملیات ازموشک های بالستیک استفاده نمود؟ شاید مهمترین دلیل استفاده از موشک های بالستیک نشان دادن میزان دقت انها میباشد این دقت و ترکیب ان با امکان استفاده گسترده از موشک های بالستیک در ابعاد بسیار بزرگتر و بر ضد تعداد بسیار بیشتری از پایگاهها و مراکز دشمن در تمام منطقه ودر گستره ای به پهناوری ایران علاوه بر گرفتن امکان امادگی فرصت وارد نمودن بیشترین تلفات به طرف مقابل را فراهم مینماید.به عبارت دیگر این عملیات بیشتر نمایش قدرت و بلوغ بالستیک ایران بود تا صرفا یک انتقام..
-
1 پسندیده شدهجالبه برخی دوستان اول به عناوین مختلف و با ارجاع به مقامات داخلی و البته اضافه کردن تحلیل خودشان هر حادثه ای را در راستای نظر مسئولین توجیه می کنند و مخالفین را باعنوانین مختلف می نوازند بعد که اصل مطلب روشن شد باز راهکارهایی در حمایت از همان دروغ اولیه اما اینبار با زبان دیگر می گویند بنظر من الان هر کسی مطلبی در راستای حمایت از دروغ مسئولین در این مورد بگه به خون همون شهیدی که ایران را داغدار کرد خیانت کرده با دروغ مسئله ای حل نمیشه اگر راستی و درستی تو کار مسئولین نباشه اعتماد را در ایران و خارج از ایران از دست میدهند اونوقت نیروهای نیابتی دیگه کاری نمیتونن بکنن من ب شخصه مطمئنم اگر پرواز داخلی بود و اگر اتباع کانادا و اوکراین نبودن خبر دروغ اولیه هنوز اصل خبر بود
-
1 پسندیده شدهدلم نمیخاست اینطور بشه : اگر بخوایم این ۵ روز رو یک جنگ بدونیم و در یک جمله خلاصش کنیم باید بگیم ، ایران بشدت شکست خورد . آمریکا بالاترین مقام نظامی محور مقاومت رو شهید کرد در حالی که ایران در جواب تعدادی موشک زد که تلفات خاصی نداشت . در جواب آقای محسن رضایی هم باید گفت جناب آمریکا غلط خود را کرد و آرام در تاریکی قایم شد ، امریکا خوب میداند ارزش ترور حاج قاسم خیییلی بالا تر از این هاست و در مجامع بین الملل آن کس که با افتخار راه میرود ما نیستیم و دستاورد را آن ها داشتند ، بهتر است توئیت را اصلاح کنید و بنویسید آمریکا هر کاری خواست کرد و ایران هیچ غلطی نکرد
-
1 پسندیده شدهسلام. دقیقاً باید با این سگ های غربی تند و قاطع بود. دیپلماسی لبخند تا وقتی مواضع قاطع و سختگیرانه نباشه به درد نمیخوره. دقیقاً همه الان به حرف سعید جلیلی رسیدن که باید محکم بود در مذاکرات تا دشمن کوتاه بیاد. البته رئیس جمهور آمریکا هم تفاوت چندانی ایجاد نکرد ترامپ فقط رو بازی کرد و واضح، مثل اوباما لبخند نزد و خنجر بزنه زمان اوباما هم تحریم ها برداشته نشد و هر چند وقت یکبار تحریم جدید اعمال شد. ببینید من کارم فروش هست و این کار تقریباً شبیه دیپلماسی هست. شما اگر قیمت ارزان به مشتری بدهید مشتری دفعه بعد درخواست قیمت ارزان تر دارد. اگرتخفیف ندید سری بعد راحت تر هستید و مشتری عادت میکند به شرایط سخت. دیپلماسی هم همین هست. الان ما پاسخ مناسب ندهیم به ترور حاج قاسم، قطعاً مورد تهاجم دشمن قرار میگیریم. انتقام سخت دشمن رو به عقب میرونه و پالس های مذاکره از داخل باعث گستاخی بیشتر دشمن میشه.
-
1 پسندیده شدهچند تا نکته کوچک هم باید رعایت بشه اولین موضوع از همین حالا به طرفین اعلام کنیم که در صورت برگشت به برجام سانتریفیوژها به نسل قبل برنخواهد گشت. دوم اینکه اگر قرار بر کاهش سطح غنی سازی یا ایجاد تغییر در تاسیسات باشه غرب باید سنت به سنت هزینه های ایران را بصورت کمک بلاعوض پرداخت کنه. مورد دیگر تا زمانی که سطح بازرسی ها و نظارت ها کاهش نیابد غرب. هیچ دلیلی برای مذاکره مجدد و... نمیبیند. اگر عاقل باشیم همین امروز از آن پی تی خارج میشوم و میگوییم ملاک ما برجام است و 3 گام را در کاهش نظارت تعریف میکنیم. نه اینکه در هر مرحله ای مثلا یک کاری کنیم. در مرحله اول تعداد دوربین ها را 30 درصد کاهش میدهیم. تعداد بازرس ها را 30 درصد کاهش میدهیم. دسترسی آزاد به اماکن قطع خواهد شد. در صورتی که درخواستی برای بازرسی از جایی دارن زمان انتظار حداقل 2 ماه خواهد بود و.... در مراحل بعدی این اقدامات تشدید بشه وفقط 3 گام باشه و هر ماه هم اعمال بشه
-
1 پسندیده شدهخوب تصویر بخش رادار موشک کروز ضد کشتی اینکه فقط این بخش انتقال داده شده احتمالا یمنی ها حداقل بقیه بخش های موشک کروز میتوانن بسازن یا اپگریدی است برای موشک چینی ضد کشتی یمنی ها انصارالله به اسم المندب رونمایی کرده در هر صورت در گزارش شورای امنیت در خصوص موشک ضد کشتی انصارالله چینی بودنش محرز بود تاریخ تولید موتورهم 1989 بود قبلا فکر کنم قرار داده بودم گزارش شورای امنیت را در تاپیک موشک دهلاویه واحتمالا موشک های پدافندی
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 9آذر 1398 تصاویری از خسارتهای حملات موشکی وپهپادی رزمندگان مقاومت یمن به بندر مخا در ساحل دریای سرخ بنا بر گفته منابع یمنی 350 نفر در این حملات کشته وزخمی شدن علاوه بر این چند سایت پاتروت هم مورد هدف قرار گرفته است سرنگون شدن بالگرد آپاچی ارتش عربستان توسط رزمندگان مقاومت یمن در نوار مرزی عسیر آزاد کردن 120 اسیر وابسته به رزمندگان یمنی توسط ائتلاف تصویری از لحظه توقیف کشتی های عربستانی و کره جنوبی توسط قایق های تندرو رزمندگان یمن دو کشتی کره بعد از چند روز آزاد شدن
-
1 پسندیده شدهسلاح ضد شورش جدید سرزمین اژدهای قرمز محققان آکادمی علوم چین یک تفنگ صوتی دستی (handheld sonic gun) را ساخته اند که برای کمک به نیروهای نظامی و انتظامی این کشور برای پراکنده کردن جمعیت طراحی شده است . نحوه عمل این سلاح به اینگونه است که آن را به سمت یک جمعیت هدف قرار داده و امواج متمرکز صدا باعث میشود که پرده گوش، چشمها و مغز به طرز دردناکی مرتعش شوند . پروفسور شی ژوژانگ در حال توضیح نحوه عملکرد سلاح جدید به هیئت ارسالی دولت چین - سلاح با دایره قرمز مشخص شده شی ژوژانگ Xie Xiujuan پژوهشگر ارشد این پروژه می گوید که تفنگ صوتی با گاز بی اثر کار میکند. هنگامی که گاز گرم میشود ، ذرات آن شروع به ارتعاش کرده و دستگاه یک صدای عمیق و یکنواخت را منتشر میکند. زمانی که پژوهشگران این سلاح را آزمایش کردند ، آنها دریافتند که این کار باعث ایجاد ناراحتی شدید میشود. با این حال سلاح های صوتی چیز جدیدی نیستند اما تفاوت اصلی بین سلاحهای قبلی و این تفنگ صوتی جدید قابلیت حمل آن است. در حالی که تفنگهای صوتی پیشین ، بزرگ و سنگین بودند و به طور معمول بر روی وسایل نقلیه نصب میشدند اما این مدل جدید به اندازه یک تفنگ است . افسر پلیس لس آنجلس در یک تظاهرات در آناهیم در کنار یک جنگ افزار صوتی ایستاده است . دانشمندان چینی میگویند که آنها این فناوری را به سطحی بالاتر ارتقا داده اند در تاریخ 4 سپتامبر ، هیئتی از دانشمندان و مهندسان به نمایندگی از وزارت علوم و فناوری چین در پکن با طراحان این سلاح ملاقات کردند و طرحی را که توسط تیم طراحی برای تولید انبوه تهیه شده بود ، تصویب نمودند . این هیات پیشنهاد داده است که هر چه زودتر خروجی این پروژه به تجهیزات عملی تبدیل شود . با این حال شی ژوژانگ از افشای جزئیات فرکانس دستگاه یا دامنه موثر آن خودداری نمود . وی همچنین از اظهار نظر در مورد کاربردهای آن بدون تأیید مقامات بالاتر امتناع کرد . ترجمه و تلخیص صرفاً برای میلیتاری / بن پایه ها : Futurism , South China Morning Post
-
1 پسندیده شدهپگاسوس سوخترسان جدید آمریکایی اولین تانکرهای سوخترسان KC-46A Pegasus به عنوان جدیدترین دارایی تسلیحاتی نیروی هوایی استراتژیک آمریکا در پایگاه هوایی مک کانل واقع در کانزاس فرود آمد. در 25 ژانویه کادر پروازی مک کانل برای اولینبار دو فروند هواپیمای کی سی 46 ای پگاسوس سوخترسان را در پایتخت هوایی جهان تحویل گرفتند. سرهنگ جاش اولسون فرمانده ارشد واحد 22 ناوگان سوختگیری هوایی گفت: "امروز در تاریخ به عنوان یک پیروزی برای تیم مک کانل و نیروی هوایی آمریکا ثبت خواهد شد با این هواگرد می توان کل سیاره را لمس کرد." از آنجا که این پایگاه به عنوان اولین پایگاه عملیاتی اصلی در سال 2014 انتخاب شده است مک کانل خود را آماده کرده است تا اولین هواگرد جدید نیروی هوایی را تحویل بگیرد. پیمانکاران یک سالن نگهداری برای کی سی 46، خوابگاههای آموزشی فنی، برج کنترل ترافیک هوایی، و بسیاری از تاسیسات خاص دیگر را برای رسیدن پگاسوس ساخته اند. این پروژهها با بکارگیری کارگران کانزاسی و منابع محلی، 267 میلیون دلار برای اقتصاد محلی به ارمغان آورده است. کادر پرواز، شبیه سازی پرواز کی سی 46 را انجام دادهاند، اپراتورها بارگیری محمولهها را تمرین کرده اند و گروه تعمیر و نگهداری یک جدول زمانی آموزشی برای پروژه کی سی 46 طراحی کرده است. در طی کار با شرکت هواپیماسازی بویینگ، گروه تعمیرات و نگهداری مک کانل به مدت سه سال تکنیکهای جدید سفارشی را توسعه دادهاست و فرایندها را سادهسازی کردهاند. طبق اعلام بویینگ، مک کانل در ویچتا دو تانکر دیگر را در هفتههای آینده دریافت خواهد کرد. سپس پایگاه هوایی آلتوس 4 کی سی 46 را برای پشتیبانی از آموزش کادر پرواز تحویل خواهد گرفت. نیروی هوایی به زودی ارزیابی سیستمهای کی سی 46 را در سناریوهای عملیاتی واقع بینانهای را آغاز خواهد کرد. هواپیمای پشتیبانی نزدیک A-10 در حال سوختگیری از KC46-A در جریان آزمایش Milestone C که قبل از استفاده از آن در جنگ مورد نیاز است. همچنین اعتبارسنجی قابلیتهای سوختگیری کی سی 46 با بمب افکن بی2 هواگردهای ترابری سی 5 و جنگندهی اف 35 را ادامه خواهد داد. آزمایشهای قبلی شامل بمبافکن بی 52، هواپیمای کارگوی سی 17 و جنگندههای اف 15 ای و اف 18 بوده است. کی سی 46-ای پگاسوس یک تانکر سوخترسان استراتژیک است که توانایی جابجایی تجهیزات را نیز دارد. ترجمه شده توسط GHIAM/ صرفا برای میلیتاری منبع
-
1 پسندیده شده-- DARPA downselects companies for Phase 2 of Gremlins programme he US Defense Advanced Research Projects Agency (DARPA) has downselected two companies to progress with its Gremlins 'aircraft carrier in the sky' programme, it announced on 15 March. Dynetics, Inc. and General Atomics Aeronautical Systems, Inc. (GA-ASI) have been contracted to continue development of an unmanned aircraft system (UAS) that can be launched and recovered from a host 'mother ship' aircraft. Kratos Defense & Security Solutions, Inc. and Lockheed Martin were the other two companies contracted under Phase 1 of the programme. "The Phase 1 programme showed the feasibility of airborne UAS launch and recovery systems that would require minimal modification to the host aircraft," said Scott Wierzbanowski, DARPA programme manager, adding, "We're aiming in Phase 2 to mature two system concepts to enable 'aircraft carriers in the sky' using air-recoverable UASs that could carry various payloads -advances that would greatly extend the range, flexibility, and affordability of UAS operations for the US military." The Gremlins programme envisions launching groups of UASs from multiple types of military aircraft - including bombers, transport, fighters, and small, unmanned fixed-wing platforms -while out of range of enemy defences. When the UASs complete their mission (slated to be mainly reconnaissance), a Lockheed Martin C-130 Hercules transport aircraft would retrieve them in the air and return them to base, where ground crews would prepare them for their next use within 24 hours. The UASs expected lifetime of about 20 uses could provide significant cost advantages over expendable unmanned systems by reducing payload and airframe costs and by having lower mission and maintenance costs than conventional manned platforms, DARPA said. Further to the requirement to launch and recover from a host aircraft, the Gremlin UAS should be able to fly out to a range of 482 km (300 miles) loiter for an hour, and return to the C-130. فاز دوم برنامه گرملین دارپا پرتاب وبازیابی پهپاد توسط هواگرد مادر پس از بازیابی 24 ساعت بعد هم برای استفاده دوباره اماده میشن حداقل 20 بار قابلیت استفاده مجدد این پهپاد ها خواهند داشت http://www.janes.com/article/68837/darpa-downselects-companies-for-phase-2-of-gremlins-programme
-
1 پسندیده شده[quote]نه.كتاب جنگيزخان چهره خون ريز تاريخ رو خوندي![/quote]نه عزیز دل این کتاب رو نخوندم ولی به نظر من هر که کتب نوشت نمیشه گفت اون کتاب راست است اگه سرزمین جاوید جلد4 درباره رشادتهای محمد خوارزم شاه نوشته بخون گریت میگیره البته این کتاب رو مرحوم ذبیح الاه منصوری نوشته که درباره اون بحثی نیست که چه فرد بزرگی بوده [quote]گر هيتلر پيروز ميدان شده بود هيچ تضميني وجود نداشت که دمار از روزگار ما در نياره در آلمان گروهي رو مامور کرده بود با يک سري از فرمول هايي که در مورد رنگ چشم قد و دور سر و رنگ مو نژاد آريايي اصيل رو پيدا کنه, آلماني ها از ازدواج با نا آلماني ها منع ميشدند, حالا فکر کنيد ميرسيدند به ايران, حتما اکثر مردم ايران رو آريايي ناخالص تشخيص ميدادند و باقي ماجرا ........ [/quote] اینم هست در ضمن در بسیاری از تحقیقات این نتایج بدست امده که در ایران به جز قوم لر و کرد و قسمتی در اذربایجان و گیلکستان بقیه قوم ها تقریبا هیچ بویی از نژاد اریا در انها نیست البته منظور این نیست که قوم اریا برتر هست و از این حرف ها [quote]اینکه هیتلر اریایی بود و ما هم هستیم بی معنی ترین حرف ممکنه، اگر وارد ایران میشد[/quote]هیچ هم بی معنی نیست [quote]ا قبل از اسلام هم کم از مسلمون نداشتیم ودر ضمن اگر اعراب به ما اسلام رو تحمیل کردند[/quote]غزب کشور با شمشیر صفویه حتی تا جایی که من خبر دارم قوم مارو ملحد میدانستن در ضمن درباره مسلمان شدن ایرانی ها بر اساس اخرین اطلاعاتی که من دارم {حالا این قدر گفتم غرب حاله همه به هم میخوره} قوم لر وکرد تا سالهای زیادی بعد از حمله تازی ها برای مسلمان نشدن جزیه می پرداختند اینم که دیگه بحث نداره می تونی تحقیق کونی در ضمن به گفته اسکندر نامرد که مکتوب هست قبل از اسلام ایران در زمان هخامنشیان نه یک زن روسپی وجود داشت نه انسان دروغ گو و دزد حال ان ایرانی ها که بر روی میز غذا میخورن را با 200 بعد از حمله تازی مقایسه کن! 1[quote]- خوب خيلي از ما ايراني ها به دليل تشابه نژادي و نژاد پرستي و وفاداري هيتلر نسبت به اين نژاد و ارزشي كه براي اون قايل بود اون و عقايدش رو دوست داريم 2- ماهيت حركت هيتلر در حمايت از مردم رنج كشيده و ستمديده كشورش و هم نژادانش داشت و او با حركت خودش بسياري از تابوهاي زمان خودش رو لگد مال كرد[/quote] دقیقا
