برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 15 مهر 1399 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهما یه زبان داریم به نام زبان ترکی و مردمانی به اون زبان سخن می گن خواه در ایران و خواه در کشورهای دیگه ولی لزوما هر کس به زبان ترکی حرف بزنه ترک نژاد نیست بلکه میتونه ترک باشه و یا آذری. حتی من بین مردمان شاهسوند کردنژاد هم دیدم که زبونش ترکی بوده تبار ترک ها انگار ریشه های مشترکی با اقوام مغولی داره و سلجوقیان و غزنویان و هم قرابت نژادی باهاشون داشتند اگر شهرهایی که این گونه نژاد رو دارن رو نام ببرم میتونیم به مردمان ترکمن استان گلستان و... یا مردمان ساکن در استان خراسان به ویژه خراسان شمالی اشاره کرد در مورد مردمان آذری که از ساکنین قدیم ساتراپ آتروپاتن که از قدیمی ترین ایالت های ایران زمین بود، بودند می تونیم همین مردمان آذربایجان غربی و شرقی و... رو نام برد سه ایالت بزرگ کردستان، آتروپاتن و ارمنستان از ایالت های کلیدی تشکیل دهنده حکومت ماها و بعدتر هخامنشیان و از قدیمی ترین مردمان ایران زمین بودند. این اختلاط مردمان و پیچش زبان و نژاد با گذر زمان و ترکیب مردمان یک کشور امری طبیعیه و مزیت یا برتری یا ضعف محسوب نمیشه. مردمان این سرزمین ها ورای زبانشون چه نژادی ترک داشته باشن و چه آذری شهروند ایران زمین محسوب میشن و محترم. ما با یک کشور روبرو نیستیم ما با تفکر خزنده ای روبرو هستیم با نام علی اف که پشت ترکیه و پاکستان پناه گرفته و یه سری جنگجوی داعشی رو اجیر کرده تا به هدفش برسه. پهپادهاش ترکیه ای و اسرائیلیه، هماهنگی امور نظامی معلومه با ترکیه و اسرائیله . این عین بلاییه که از لیبی شروع شد و تا عراقو در بر گرفت. در مورد این کشمکش هم همین است و اگر به سمت ایران بیان چندین کشور و با چندین پلن مختلف به سمت ما میان تا غافلگیر بشیم و نتونیم واکنش درستی داشته باشیم. حرف از اسلام می زنن ولی وابسته به اسرائیلن که دشمن اسلام و تشیعه حرف از تشیع و کشور اهل بیت میزنن ولی این جنگجویان وحشی که اتفاقا افکاری برعکس شیعه رو دارن رو نادیده می گیرن آذربایجان شده ملعبه دست دیکتاتور اردوغان که عطش قدرت و گسترش نفوذشو داره و منطقه خاورمیانه رو به خاک و خون کشونده با این تروریست پروری اش جدایی طلبهای کرد و حمایت از مسلحین و مردم مظلوم تحت ستم دولت بشار اسد!؟ این موارد چه ربطی به اردوغان داره؟ کردها در شمال سوریه از قدیم ساکن بودند و اردوغان مگر در حال حاضر در مناطقی که از کردها اشغال کرده یا ادلب قصدی جز ژنوساید و برهم زدن ترکیب جمعیتی داره؟ اس دیکتاتور و ظالم . این موارد به اردوغان مربوط نمیشه که از راه پروراندن داعش میخواد کارشو پیش ببره. اتفاقا این دخالت نابجای اردوغان و کشورهای عربی ، سهم مردمان سنی و کرد در اداره کشور سوریه رو از بین برد و طوری شد که فعلا سرکوب افراطی گری واجب تره تا تقسیم کیک قدرت سوریه بین اقوام مختلف و مشارکت اونها در امور سیاسی. در مورد مشکلات داخلی فکر کنم هر ایرانی دلسوز و واقع گرایی این مشکلات رو ببینه و نیازی هم به گفتگو نیست. در مورد بدبینی، بدبینی یا خوش بینی من دیدم به تاریخه که هی تکرار میشه وقایعش و این ماجرای آذربایجان رو شبیه تشکیل کشور منحوس اسرائیل و حوادث بیداری اسلامی/بهار عربی می بینم که به چه فجایعی ختم شد. ساده انگار نیستم که این ماجرا رو کشمکش بین دو کشور ارمنستان و آذربایجان ببینم بلکه دستی فتنه انداز رو ورای این موارد می بینم که با طرح هر روزه این مسائل ارضی، نژادی و مذهبی سعی در بالا بردن اختلاف در بین مردمان کشورهای اسلامی و... داره. برای من مهم ایران زمین و سربلندی و ثباتشه و نمیخوام حادثه ای به مانند دوران دفاع مقدس مارو درگیر خودش کنه.
-
4 پسندیده شدهدادگاه تجدیدنظر انگلیس در پرونده دادخواست بانک مرکزی ونزوئلا برای استرداد نزدیک به ۱ میلیارد دلار طلای این کشور به نفع دولت «نیکلاس مادورو» رأی داد. این دادگاه، حکم قبلی دادگاهی که خواستار استرداد این طلا به «خوان گوایدو»، رهبر مخالفان دولت ونزوئلا و رئیسجمهور خودخوانده این کشور را باطل کرد. دیوان عالی بریتانیا چند ماه قبلتر با این استدلال که لندن «خوان گوایدو» را به عنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا به رسمیت میشناسد، خواستار استرداد این طلا به او شد. دادگاه تجدیدنظر انگلیس، خواستار بررسی مجدد حکم دیوان عالی شد. قضات این دادگاه گفتهاند بیانیههای دولت انگلیس در خصوص خوان گوایدو ممکن است منعکسکننده واقعیت میدانی این کشور نبوده باشد پ.ن. به نظر میاد که دست ونزیولا برای پرداخت با طلا بازتر بشه و این فرصت مناسبی برای ماست لینک خبر: https://www.mashreghnews.ir/news/1126859/رأی-دادگاه-انگلیس-به-نفع-دولت-مادورو-در-پرونده-طلای-ونزوئلا
-
3 پسندیده شدهالبته بحث موشکی زیاده تسلیحات راکتی و موشک های بسیار دقیقی از سوی اسراییل و ترکیه فروخته شده به اذربایجان ولی چیزی اینجا توجه جلب کرده راکت هدایت لیزری و اپتیکی است اسراییلی ها کیتEPIK دارند و ترکها TRLG230 چیزهای بسیار خوبی دیگه هم هست موضوع بحث نیست ولی فقر طراحی لانچر در موشک های بالستیک و راکت های ایران بیداد میکند فاقد کارامدی ماژولار بودن حجم قدرت اش کمتر و اسیب پذیری های بیشتر نسبت نمونه های خارجی تست راکت هدایت لیزریTRGL230 با نشانه گذاری لیزری پهپاد بیرقدار برد راکت بین ۲۰تا۷۰ کیلومتر https://www.aparat.com/v/L1KbY فجر 4cl https://www.roketsan.com.tr/en/product/trg-230-fuzesi/
-
3 پسندیده شدهالان بازار فروش تانکهای سبک و متوسط در شرق و جنوب شرقی اسیا حسابی گرم هست و شرکت های سلحه سازی برای فروش محصولات زرهی سبک خودشان در این منطقه باهم رقابت دارند. کشورهای حاضر در این منطقه به بر روی گسترش تانک های سبک تمرکز دارند علت اصلی ان هم وضیعت عوارض زمین هست . جنگهای انبوه در کنار مناطق کوهستانی و صعب العبور این مناطق رو برای حضور ادوات زرهی سنگین نامناسب کرده است. با پیشرفت فناوری ساخت زره های سبکتر و مقاوم تر در کنار پیشرانه کوچکتر درعین قویتر بودن موجب شده تا تانک های سبک دوباره ارزشمند باشند. با به خدمت گرفتن تانک های سبک توسط ارتش چین اولین کشوری که در این زمینه احساس خطر کرد هندیها بودند. چینیها بخش اصلی تانک های سبک تایپ-15 در مرز با هند مستقر کردند تا توان رزمی خودشان را در این مناطق ارتقا بدهند. بعد از به خدمت گرفته شدن تانک های تایپ 15، هندیها به دنبال خرید یک محصول زرهی سبک برای رقابت با تانکهای تایپ 15 در مناطق کوهستانی رفتند. چون ادوات زرهی هندی ها مثل تانک های تی-90 در این مناطق اثرگذاری لازم رو نخواهد داشت. اولین پیشنهادی که به هندی ها در زمینه فروش تانک سبک شد را روسها انجام دادند. روسها تانک سبک هوابرد Sprut-SDM1 را به هندی ها پیشنهاد دادند. برخلاف تانک های سبک تایپ-15 تانکهای روسی قابلیت هوابرد بودن و دوزیست بودن را نیز دارند. از سمت دیگر سپاه تنفگداران ایالات متحده امریکا برای تمرکز بیشتر و افزایش توان رزمی در مقابل چین در حال بازنشسته کردن تانکهای M1A1 ابرامز خود هست تا قابلیتهای تحرک خود را در نبرد با چین افزایش دهد. از طرف دیگر ارتش امریکا به سرعت درحال به خدمت گرفتن یک تانک سبک برای نیروهای خود است. پیش بینی میشود سپاه تنفگداران ایالات متحده امریکا با بازنشسته کردن تانک های ابرامز به سمت تانک های سبک برای حضور موثر تر در جنوب شرقی آسیا حرکت خواهد کرد. تانک سبک شرکت بیایئی سیستمز (سمت چپ) و تانک سبک جنرال داینامیکس(سمت راست) کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در شرق و جنوب شرق آسیا نیز برای تاثیر در بازار فروش و بهکارگیری تانکهای سبک مشغول هستند. به عنوان مثال فیلیپین در حال برنامه ریزی برای خرید یک تانک سبک است. شرکت های بزرگ دفاعی با محصولات متنوع قصد پیروزی در این رقابت را دارند. طرح تانک سبکASCOD ساخت جنرال داینامکس (سمت راست بالا) تانک سبک Kaplan محصول مشترک ترکیه و اندونزی (سمت چپ بالا) تانک سبکK21-105 شرکت کره حنوبی هانوا (سمت راست پایین) تانک سبک اسرائیلی Sabrah ساخت شرکت Elbit Systems (سمت چپ پایین)
-
2 پسندیده شدهدر نظام اداري و تقسيمات كشوري شوروي سابق به دليل جمعيت زياد ارمني ساكن در قره باغ هرچند بخشي از جمهوري آذربايجان بود ولي خودمختاري داخلي داشت بعد از استقلال از شوروي اين خودمختاري لغو شد كه منجر به شورش و جنگ داخلي و تهاجم ارمنستان شد
-
2 پسندیده شدهبسمه تعالی تدریجی گرایی منطقی میگه که دقیقا یک راهبرد بزرگ و کلی وجود نداره، بلکه یک تصمیم احتمالا شجاعانه اولیه وجود داره و سپس راهبردهایی که در طول مسیر آموخته و اجرا میشن. نکته ای که جنگ ها دارن عدم پیش بینی پذیری هست، معمولا معلوم نیست دشمن چی قایم کرده، معلوم نیست چه واکنشی نشان خواهد داد و ... بنابراین بعد از واقعه ای در صحنه جنگ راهبرد جدید بر اساس متغییر های رخدادهای قبلی آموخته و به اجرا گذاشته میشه. و این یعنی هیچ گرند استراتژی برای جنگ نمیتونه وجود داشته باشد. شاهد این قضیه اینه که؛ معلوم نبود در ابتدای جنگ اگر آذربایجان با زدن چند پهپاد ساده، واکنشی در حد خوردن موشک بالستیک در باکو رو تجربه میکرد، هیچ وقت چنین چیزی رو نمیشود مطمئن بود. ولی وقتی پاسخ ارمنستان منطقی بود و در حد همون مقابله با دشمن در منطقه جنگی محدود ماند، این یعنی هر چقدر تشدید در جنگ پیشروی کنه دو طرف اوضاع رو متقابلا متشدد خواهند کرد، این چیزی هست که در ادامه نبرد آموخته میشود و ! این مویدی برای شماست؛ و اینکه تکرار پیوسته رخدادهای این چنینی به شکل آموزه هایی در میان که تبدیل به فرهنگ رزمی دو طرف میشن.
-
2 پسندیده شدهاونها رو نمیدونم اما این رو میدونم که در ورزشگاه هفتاد هزاری نفری یادگار امام تبریز همین حدود نفر جوان بصورت همزمان با علامت شیطان و بوزقورد شعارهای تجزیه طلبانه و نفرت افکانه و ضد ایرانی سر میدند و چندین برابر این تعداد هم در شهرهای دیگر استان هستند حالا دیگه خودتون نیروهاشون رو حساب کنید، همچنین لطفا به من در رابطه با ندونستن اوضاع آذربایجان تذکر نفرمایید من متولد آذربایجان غربی و ساکن تبریز آذربایجان شرقی و آذری هستم از خیلی سالها پیش هم دارم ۲۴ ساعته کانالهای تلوزیونی این کشورها رو می بینم و به زبان ترکی استانبولی و لهجه باکویی هم تسلط کامل دارم هر روز هم کانالهای یوتوب و اینیستای این دو کشور رو رصد میکنم و اخبار جنگ رو از طریق اونها پیگیری میکنم ... پس حتما یک چیزهایی می بینم و میشنوم و تجربه هایی کسب کردم که حق دارم تا به این حد نگران باشم.
-
2 پسندیده شدهتایید میکنم..ترکیه شرایط مناسبی نداره و با 37% شاخص فلاکت در رتبه 12 هستن اردوغان محبوبیتشو تا مقدار زیادی از دست داده و برای سر پوش گذاشتن بر شکستها جبهه قره باغ رو باز کرده...برای مردم آذربایجان متاسفم که بازیچه شیادی مثل اردوغان شدن قبلا تحلیلها و صحبتها در چت باکس بیان شده.
-
1 پسندیده شدهمقدمه : هانس گودریان ( 1954- 1888 ) ، ملقب به هانس سریع ( Schneller Heinz ) یکی از مشهورترین ژنرال های ورماخت بشمار می آید که نامش در تاریخ نظامی عصر مدرن ، با استخوان بندی یگان های نیروی زمینی ( واحدهای زرهی ) به شکل عجیبی عجین شده تا جایی که یکی از جوان ترین ، مشهورترین و در عین حال از اخرین فرماندهان واحدهای پانزر در جنگ دوم جهانی ، ژنرال ژنرال اتو فون مانتوفیل روایت جالبی از فرمانده ارشدش ، دارد: """"" او گودریان بود ، در آغاز یکّه و تنها ، اما او بود که تانک و کاربردش را بعنوان یک سلاح ارزشمند رزمی به ارتش شناساند . این کار ، مطمئناً از ستاد کل ارتش برنمی آمد ، باید گفت ، نام و مُهر شخصیت وی به مفهوم واقعی کلمه بر بدنه این سلاح حک شده است و حقیقتاً ، این جنگ افزار ، موفقیت عملیاتی خود را به او مدیون است .""""" راست : اتو فون مانتوفل چپ : هانس گودریان شروع طوفان : در میانه جنگ دوم جهانی ، کمیسیون تولید تانک به سرپرستی ژنرال هانس گودریان به منظور پر کردن شکاف ایجاد شده حاصل از روند طولانی طراحی ، تولید انبوه و تحویل سوپرتانک 1944 ((پانتر )) به ارتش توصیه کرد تا بر روی آنچه که درآن زمان ، توپهای تهاجمی ( assault guns ) نامیده می شد متمرکز شده و طرح های موجود را به نمونه های ارتقاء یافته ، تبدیل کند. برای نیل به این هدف ، چیزی در حدود 120 دستگاه پانزر-3 از گونه F با مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L/43 به سال 1942 وارد خدمت شد ، به همین دلیل برخی مورخان براین عقیده اند که ارتش در آن زمان ، تمایل بیشتری برای توسعه یک توپ تهاجمی در قالب خودروی ویژه پشتیبانی از پیاده نظام در مقایسه با یک زره کوب نشان می داد . زره کوب اشتوگ-3 سری جی راست : نمای روبرو چپ : بخش نگهداری مهمات با توجه به این مساله ،براساس یک قاعده نانوشته ، هر اندازه درازای لوله توپ بیشتر می بود ، تاثیر کاربرد مهمات شدید الانفجار کاهش می یافت ولی از دید افسران واحدهای پیاده ، این معامله به نسبت قابل قبول می آمد ، به همین دلیل گونه Sturmgeschütz IIIG پس از مسلح شدن به یک قبضه توپ 75 م.م L-48 بصورت غیر قابل باوری از سوی این واحدها مورد استقبال قرار گرفت . برد موثر توپ فوق الذکر ( PAK-43) به بیشتر از 7000 فوت می رسید که دراین فاصله قابلیت نفوذ به درون زرهی به ضخامت 100 م.م با شیب 30درجه را در اختیار کاربر می گذاشت . در واقع ، زره کوب اشتوگ-3 با نیم رخ بسیار کوتاه و بهبود ضخامت زره های بخش جلویی با اضافه شدن زره هایی به ضخامت 80 م.م و همچنین با قرار گرفتن در کلاس وزنی کمتر از 25 تن ، انقلابی اساسی را در واحدهای زرهی و پیاده ارتش آلمان در جنگ دوم ایجاد نمود . این طرح چنان برای ورماخت جذاب شد که بعدها با اضافه شدن یک قبضه توپ کالیبر 105 م.م به شاسی فوق الذکر ، یک توپ خودکششی ابداع گردید که بنا بر برخی ملاحضات ، به هر گردان سه قبضه این توپها تعلق گرفت تا پوشش آتش کافی برای پشتیبانی از پیاده نظام فراهم گردد . اشتوگ-3 جی . ایتالیا - 1943 بدین سان ، فرزند ناتنی واحدهای زرهی ارتش ، اکنون درست در پیشانی یگانهای رزمی قرار گرفته بود و تا ماه مه 1941 ، نزدیک به 19 گردان مستقل از این توپهای تهاجمی (زره کوب) تشکیل شد . دوسال بعد ، یعنی در سال 1943 این تعداد به دو برابر یعنی حدود 38 گردان مستقل رسید و برای پشتیبانی از عملیات پیاده نظام در قالب یگانهای کوچک بطور مداوم جابه جا میشد . اهمیت این جنگ افزار به نسبت انقلابی در میان واحدهای نیروی زمینی چنان افزایش یافت که پس از کسب تجارت ذیقیمت در نبردهای گسترده ، افسران پیاده نظام برای انهدام توان زرهی دشمن و همچنین اجرای ضد حملات ، به شکل خاص بر روی این واحدها حساب جداگانه ای باز می کردند . از سویی دیگر ، توپهای تهاجمی جدید ، در مقایسه با تانکهای متعارف ، از هزینه طراحی وتولید کمتری برخوردار بودند ، چرا که مکانیزم پیچیده وگران قیمت برجک گردان در آنها وجود نداشت ، تولید انبوه آن به نسبت ساده تر بود واین برای صنایع زمان جنگ آلمان که نیروی انسانی با مهارت کمتر شامل کارگران خارجی ، اسرای جنگی را در برمی گرفت ، یک گزینه جذاب بشمارمی رفت . پانزر-4 علیرغم معرفی طرح های گوناگون و متنوع زرهی ، اسب کاری و استخوان بندی واحدهای زرهی ورماخت تا پایان جنگ دوم جهانی بشمار می رفت همزمان با افزایش جذابیت توپهای تهاجمی برای ارتش ، روند تولید تانک بتدریج دچار رکود میشد . بعنوان مثال ، از رده خارج بودن تانکهای پانزر-3 آنقدر واضح شده بود که خط تولید آن بعنوان یک خودروی رزمی سرعت به تکمیل یک شاسی برای نصب توپ تبدیل گردید . از سویی دیگر ، در اکتبر سال 1942 تولید پانزر-4 به 100 دستگاه در ماه کاهش پیدا کرد به همین دلیل در همان زمان ، ستاد کل ارتش پیشنهاد داد تا برنامه تولید انبوه پانزر-4 بعنون اسب کاری واحدهای زرهی متوقف و در عوض همه منابع برای تولید سریعتر پانترها و تایگر ها متمرکز گردد . اما در کمال تعجب ، شرکتهای قدیمی تری نظیر پورشه و پیمانکاران فرعی تولید تانک از همان ابتدای امر با این تصمیم به مشکل برخوردند . دلیل این امر را نیز می توان به محافظه کاری بیش از حد صنعت خودروسازی آلمان مرتبط نمود . موقعیت قرارگیری مهمات پانزر-3 سری اف از طرفی دیگر ، طراحان غیر نظامی خودروهای زرهی سنگین ،به شکل نامتناسبی ، شیفته یافتن راه حل برای چالشهای مربوط به مدلهای جدید ارتش نظیر تایگر و پانتر شده بودند و از دید آنها ، حل مشکلات فنی این سخت افزارها می بایست به گونه ای جلو می رفت که حتی در شرایط سخت نیز امکان تعمیرات صحرایی برای ارتش فراهم گردد . راست : نمای گرافیکی تانک پانزر3 سری اف چپ : پانزر3 سری اف .. جمعی هنگ پانزدهم زرهی ، لشکر 11 پانزر .. روسیه با توجه به این پیچیدگی بیش از حد روند طراحی و تولید تانک درآلمان ، تا سال 1942 یک هم افزایی با رویه منفی میان دوصنعت هم خانواده تولید خودرو و تانک ایجاد گردید و هر کدام ازاین دو در تلاش بود تا به شیوه مخصوص به خود که تصویرگر پیشگام بودن را در اختیار مشتری قرار میداد ، فرآیند تولید را به پیش ببرد . درواقع ، پیش از جریانات فوق الذکر ، دخالت سرفرماندهی ارتش در روند اعلام نیازمندی و طراحی خودروهای زرهی بسیار محدود بود و بیشتر بصورت یکسری توصیه ها و پیشنهادات عمدتا" منطق صورت می پذیرفت . بعنوان مثال ، براساس درخواست شخص هیتلر ، یکی از شرکتهای پیمانکاری موفق شد تا از ترکیب شاسی تانک پانزر-3 با توپ L-71 کالیبر 88 م.م که عمدتا" برای تانک تایگر توسعه یافته بود ، توپ خودکشی هامل را به نیروی زمینی تحویل دهد . راست : فوریه 1943 ... نمونه پروتوتایپ توپ خودکششی هامل در جریان یک بازدید به هیتلر نشان داده می شود . نمونه های اولیه این توپ به فشار شکن دهانه مجهز بودند ولی در نمونه های بعدی تصمیم گرفته شده تا این قطعه حذف گردد . در این زمینه ، گرچه شاسی مورد استفاده ، به گونه ای بود که آسیب پذیری قابل توجهی را در برابر آتش تانکهای پیاده نظام یا توپهای تهاجمی دشمن نشان میداد ، اما توپ قدرتمند و دوربرد 88 م.م با سرعت دهانه بالا پتانسیل بالایی به اندازه 50 درصد سازمان رزمی یک گردان ضد زره را به کاربر ارائه می داد و با تصویب تولید حداقل 500 دستگاه از این توپ ، قدرت تهاجمی و تدافعی ورماخت تا حد قابل قبولی افزایش پیدا می نمود . توپ تهاجمی فردیناند که بعدها با لقب "فیل" ( الفانت ) وارد خدمت شد ، در واقع پاسخی ناخواسته / خواسته به بدنه و سامانه رانشی پورشه به منظور تولید یک زره کوب سنگین مسلح به توپ 88 م.م بود و بدلیل شرایط جنگ ، بسرعت نزدیک به 90 دستگاه ازاین زره کوب تولید و در بهار سال 1943 در یک هنگ مستقل زرهی سازماندهی شدند . این خودروی زرهی ، بدون برجگ گردان ، در بهترین حالت ، یک تانک تایگر ناقص بشمارمی رفت که همان مشکلات فنی و بدون هیچ مزیت قابل توجه را ارائه میداد ، ضمن اینکه با وزنی در حدود 65 تن ، بلحاظ ابعاد تفاوتی با تایگر نداشت . علاوه براین ، حذف غیرضروری تیربار که برای دفاع از خود درمیدان نبرد بسیار اهمیت داشت ، موجب گردید که روسها در جبهه شرقی ، با هرنوع سلاح ضد زرهی که درسازمان رزمی آنها وجود داشت ( بخصوص در عملیات کورسک ) به تهدید قابل توجهی برای این هیولاهای فلزی تبدیل شوند . راست : نمای گرافیکی زره کوب 65 تنی ورماخت چپ : نمای درونی موقعیت قرار گیری مهمات زره کوب فردیناند اگرچه براساس تحلیل فوق الذکر ، این سخت افزارهای زرهی بیلان قابل توجهی را از خود برجای نگذاشتند ، اما ترکیب توپ88 م.م و شاسی تانک های متعارف ، تنها پیش مقدمه ای برای معرفی طرح های آینده بشمارمی رفت . ،به همین دلیل ، وی در ژوئن 1942 ، به فردیناند پورشه اجازه داد تا طراحی یک تانک فوق سنگین را کلید بزند که در نهایت با شناسه کنایه آمیز موش ( Mouse) در تاریخ خودروهای زرهی شناخته می شود . ماوس . فیل سفید هیتلر در جنگ ، گرچه روی کاغذ به تقریب رقیبی نداشت ، اما بدلایل مختلف ، سرنوشت محتومی در انتظارش بود !! موقعیت نگهداری مهمات مورد استفاده در پانزر-8 ماوس بر اساس اطلاعات موجود ، زره بخش جلویی این ابرتانک ، به 10 اینچ ( 25 سانتی متر ) می رسید و در حالی به یک توپ 6 اینچی (150 م.م ) مسلح شده بود که وزن هرپرتابه آن به 150 پاوند می رسید و در طرح نهایی ، وزن عملیاتی آن 188 تن ثبت شده بود که می بایست با سرعت جاده ای 12.5 مایل در ساعت وارد صحنه رزمی شود .صرف نظر از هزینه و پیچیدگی های طراحی ، تکمیل دو نمونه نخست این ابرتانک بیشتر از یکسال بطول انجامید . با این حال ، در عدم تاثیر رزمی این ابرتانک آلمانی بعنوان یک جنگ افزار زرهی بر روی روند جنگ و همچنین اتلاف منابع مادی و مهارت مهندسی اختصاص داده شده به این پروژه به تقریب هیچ شکی وجود ندارد ، با این وجود ، ابرتانک ماوس ، نشانه ای فراموش ناشدنی از نیروی زرهی ورماخت در جنگ دوم جهانی بشمار میرفت . بدین معنی که صرف نظر از حمایت مستقیم هیتلر ، ماوس درواقع نشان دهنده مسابقه ای میان برتری فنی و نیازهای رزمی میدان نبرد بشمار می رفت . پانزر4-سری اچ روسیه .. زمستان سال 1943 مضاف براین ، افزایش اندازه تانک بصورت خودکار ، تاثیر قابل توجی را بر روی میزان تحرک و قابلیت اطمینان رزمی این خودرو برجای گذاشت که این خود نیز بخوبی نشاندهنده فلسفه طراحی خودروهای زرهی و سلاح در آن زمان بود . اما با ورود جنگ به سال 1943 و سخت تر شدن شرایط نبرد در جبهه شرقی ، تکنیسن های آلمانی با تغییر رویکرد از حوزه مهندسی به علم مواد درصدد بودند تا راه حل مناسبی را برای غلبه بر مشکلات کاربرد واحدهای زرهی در جنگ پیدا نمایند . با تمامی این تفاسیر ، داستان طراحی وتولید ماوس ، در زمان خود ، روندی طولانی و نفس گیر محسوب میشد که در آن ترکیبی از تنش های میان نهادی ، پیچیدگی های فنی مربوط به ایجاد خط تولید و درنهایت کاهش توان رزمی ورماخت باعث گردید تا برخی کارشناسان (نظامیان ) نزدیک به سرفرماندهی عالی ارتش خواستار تعیین یک داور ( نظیر هانس گودریان ) برای رفع مشکلات پیش آمده شدند . در این خصوص ، گودریان ، ماوقع یک ملاقات خصوصی با هیتلر در 20 فوریه 1943 با محوریت برطرف کردن سوء تفاهامات متعدد در این خصوص را شرح می دهد که با تعیین یکسری شروط ، موجبات وسوسه سرفرماندهی عالی ارتش را فراهم نمود . براساس انچه که در تاریخ نظامی ورماخت به ثبت رسیده ، پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- برای اینکه بدونید چرا ورماخت در طول جنگ دوم جهانی علیرغم ارائه طرح های فوق العاده زرهی ، همیشه دچار مشکل بود ، این تاپیک را دنبال کنید ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمان الرحیم وبه نستعین ولله خیر ناصر و معین کاپرونی کامپانی ان.1 ، که همچنین به نام سی.سی.2 نیز شناخته می شود، یک هواپیمای جت آزمایشی بود که در دهه ی 1930 توسط شرکت هواپیماسازی کاپرونی در ایتالیا ساخته شد. ان.1 برای اولین بار در سال 1940 پرواز کرد و به مدت کوتاهی به عنوان اولین هواپیمای جت موفق تاریخ شناخته شد تا اینکه اخبار اولین پرواز هواپیمای هاینکل 178 آلمان منتشر شد و معلوم شد که رقیب آلمانی در حدود یک سال از جت ایتالیایی ها زودتر پرواز کرده است. یک فروند ان.1 در حال پرواز. به شیشه های کاکپیت، که برای خنک شدن کابین خلبان باز مانده اند، توجه کنید. در طی سال 1931، طراح هواپیماهای ایتالیایی، سکندو کامپینی، مطالعات خود را در مورد پیشرانه ی جت، از جمله پورپوزالی درباره ی آنچه که به اصطلاح موتورجت نامیده می شد، برای تأمین پیشرانه ی هواپیما ارائه داد. در پی نمایش خوب یک قایق مجهز به جت در ونیز، که اولین وسیله نقلیه ی کنترل شده مجهز به پیشرانه ی جت در جهان بود، کامپینی به قرارداد اولیه ای با دولت ایتالیا برای توسعه و ساخت موتور پیشنهادی اش دست یافت. در طول سال 1934 نیروی هوایی ایتالیا اراده ی خود را برای تولید دو فروند نمونه ی اولیه با موتور جت تضمین کرد. کامپینی برای تولید این هواپیما، که رسماً به عنوان ان.1 نامگذاری شد، با شرکت هواپیماسازی بزرگت کاپرونی توافق کرد. پیشرانه ی ان.1 توسط یک موتورجت، نوعی موتور جت که در کمپرسور آن توسط یک موتور پیستونی معمولی کار می کند، تأمین می شد. این یک هواپیمای آزمایشی بود که برای نشان دادن عملی بودن پیشرانه ی جت طراحی شده بود. در روز 27 آگوست 1940، اولین پرواز آزمایشی ان.1 در تاسیسات هواپیماسازی کاپرونی در تالیِدو در خارج از میلان توسط خلبان آزمایشی مشهور، ماریو دو برناردی، انجام شد. پروازهای بعدی با اولین نمونه به رکورد سرعت 515 کیلومتر/ساعت رسید. در روز 30 نوامبر 1941، نمونه ی دوم توسط دی برناردی و مهندس جیووانی پداس، به همراه جنجال تبلیغاتی زیاد از جمله پرواز بر فراز رم و پذیرایی توسط موسیلینی، از فرودگاه لیناته ی میلان به فرودگاه گیودونیا رم پرواز کرد. آزمایشهای ان.1 تا سال 1943 ادامه یافت تا اینکه پروژه با حمله ی متفقین به ایتالیا به هم خورد. ان.1، در حالی که به عنوان نقطه ی عطف مهمی در هوانوردی تمجید شد (البته تا کشف اینکه هاینکل 178 بر آن مقدم بوده است)، به نتایج گوناگونی دست یافت هر چند که کیفیت کارش پایین بود. مخصوصا سرعت آن از برخی هواپیماهای متعارف موجود در آن عصر کندتر بود چرا که موتورجت قادر به تولید نیروی محرکه ی کافی برای ارائه عملکردهای مناسب برای استفاده در یک هواپیماهای جنگنده نبود. پس از آن کامپینی کار بر روی پروژه های دیگری را آغاز کرد از جمله جایگزینی موتورجت بومی هواپیما با یک با توربوجت آلمانی. به همین خاطر طرح ان.1 هرگز به ساخت یک هواپیمای رزمی عملیاتی منجر نشد و موتورجت به دست توربوجت های قدرتمندتر منسوخ شد. فقط یکی از دو نمونه ی ان.1 ساخته شده تا به امروز حفظ شده است. توسعه در خلال سال 1931 سکندو کامپینی گزارشی در مورد پتانسیل پیشرانه ی جت به نیروی هوایی ایتالیا ارائه داد. این گزارش شامل پیشنهادات وی برای ساخت چیزی بود كه وی از آن به عنوان ترموجت یاد می كرد. در همان سال ، کامپینی شرکت خود را تأسیس کرد تا هم توسعه و هم نمایش کاربردهای عملی این موتور را دنبال کند. در طی سال بعد او یک قایق مجهز به جت را در ونیز به نمایش گذاشت که اولین وسیله ی نقلیه ی مهارشده با پیشرانه ی جت در جهان بود و طی آزمایشات اولیه به حداکثر سرعت 28 گره دست یافت. این آزمایش برجسته توجه بسیاری، از جمله مقامات دولت ایتالیا، را به همراه داشت. اندکی پس از آن، کامپینی قراردادی را برای تولید دو دستگاه موتور جت برای اهداف آزمایشی با دولت امضا کرد. در طی سال 1934، نیروی هوایی ایتالیا به منظور نشان دادن اصول پرواز هواپیماهایی جت و همچنین بررسی کاربردهای نظامی بالقوه ی آن، اجازه ی ساخت دو نمونه ی اولیه، همراه با یک بستر آزمایشی را صادر کرد. چون که شرکت کامپینی فاقد زیرساخت های صنعتی لازم برای چنین کاری بود، کامپینی ترتیب اتحاد با شرکت بزرگتر کاپرونی را داد تا بتواند به کمک آن مواد مورد نیاز برای ساخت نمونه های اولیه را تأمین کند. تحت این رابطه کامپینی طرح خود را توسعه داد که بعداً نیروی هوایی ایتالیا نام رسمی ان.1 را برای آن انتخاب کرد. ناتانائل ادواردز، تاریخ نگار، تقارن نسبی توسعه ی غیرمحرمانه ی موتورهای جت اولیه در ایتالیا را با سطح بالای پنهان کاری موجود در برنامه های کشورهای دیگر، مانند بریتانیا و آلمان، قابل مقایسه می دید. وی حدس می زند که این عدم پنهانکاری ناشی از تمایل دولت ایتالیا به تصویر کردن یک صنعت هواپیمایی مدرن و پیشرفته و اشتیاقش برای کسب اعتبار ملی برای چنین دستاوردهایی بود. ادواردز ادعا کرد که فشارهای سیاسی برای سرعت بخشیدن به برنامه، تا اینکه ایتالیا به عنوان اولین کشور جهان که پرواز با هواپیمای جت را انجام می دهد مطرح بشود، عملی بودن طرح ان.1 را تحت تأثیر قرار داد. طرح دو مرحله ی اول کمپرسور ان.1 ان.1 یک هواپیمای آزمایشی بود که برای نشان دادن عملی بودن پیشرانه ی جت و قابل اعتماد بودن آن به عنوان موتور هواپیما طراحی شد. از نظر پیکربندی اولیه ان.1 کاملاً از دورالومین ساخته شد و از طرح یک هواپیمای یک باله، با بالهای بیضوی، برخوردار بود. هواپیمای اول فاقد عناصری مانند کابین تحت فشار بود و این موارد به نمونه ی دوم اضافه شدند. با این حال، پرواز آزمایشی به سرعت نشان داد که به دلیل گرمای بیش از حد موتور، سرپوش کاکپیت باید همیشه باز بماند. موتور ان.1 از طرحی انقلابی برخوردار بود که تفاوتهای اساسی با موتورهای توربوجت و توربوفن، که بعدها تولید شدند، داشت. یکی از تفاوتهای اساسی در طراحی کامپینی کمپرسور آن بود، یک کمپرسور سه مرحله ای با گام متغیر که در جلوی کاکپیت واقع شده بود و توسط یک موتور پیستونی معمولی خنک شونده با آب با توان 900 اسب بخار به حرکت در می آمد. هوای خروجی کمپرسور قبل از مخلوط شدن با گازهای خروجی موتور برای خنک کردن موتور مورد استفاده قرار می گرفت، بنابراین بیشتر انرژی گرمایی که در موتورهای پیستون تلف می شد را بازیابی می کرد. سپس یک مشعل حلقوی شکل سوخت را به جریان هوا تزریق می کرد و قبل از خروجی اگزوز آن را مشتعل می کرد تا بیشترین رانش به دست آید. در عمل موتور حتی بدون روشن کردن پس سوز نیز می توانست نیروی رانش كافی را برای پرواز ایجاد كند که آن را شبیه به نوعی فن کانال دار همراه با پس سوز می كرد. کامپینی از این پیکربندی با نام ترموجت یاد کرد، اگرچه در آن زمان بیشتر به عنوان موتورجت شناخته می شد. با این وجود، علی رغم طراحی دقیق، اندازه نسبتاً کوچک مجرای ورودی حجم هوا در نتیجه بازده ی موتور را محدود می کرد. در طراحی های مدرن این کمبود با نسبت فشار کلی بالا جبران می شود، که نمی توانست در ان.1 به دست آید و بنابراین منجر به رانش نسبتاً کم و بازده سوخت پایین می شود. آزمایشاتی که در بستر آزمایشی ثابت انجام شدند نیرویی در حدود 700 کیلوگرم.نیرو تولید کردند. تاریخچه عملیاتی ان.1 در طی یک آزمایش زمینی در حالی که قسمت دم آن برداشته شده است. به مشعل روشن شده و جریان هوای کمپرسور توجه کنید. در 27 آگوست 1940، اولین پرواز ان.1 در تأسیسات کاپرونی در تالیدودر خارج از میلان انجام شد. این کار توسط خلبان آزمایشی ماریو دو برناردی انجام شد، هوانوردی ماهر که قبلاً چند رکورد جهانی در هواپیماهای دریایی و هواپیماهای ایروباتیک را ثبت کرده بود. او بیشتر پروازهای آزمایشی ان.1 را انجام داد. این پرواز اولیه به مدت ده دقیقه به طول انجامید و در طی آن دی برناردی به دلیل تردیدهایی که در مورد توانایی بدنه ی آزمایش نشده ی هواپیما در برابر فشارهای زیاد عمداً سرعت را زیر 225 مایل/ساعت نگه داشت؛ یعنی پرواز با کمتر از نصف دریچه ی گاز. چون اولین پرواز هواپیمای هاینکل178 در حدود یک سال قبل در آن زمان علنی نشده بود، فدراسیون بین المللی هوانوردی این رویداد را به عنوان اولین پرواز موفق توسط یک هواپیمای جت ثبت کرد. آزمایش های بعدی پرواز با اولین نمونه منجر به ثبت حداکثر سرعت تقریبی 320 مایل/ساعت شد. با این حال، آزمایشها چندین مشکل موتور را روشن کردند، به ویژه کمبود نیروی کشش کافی برای دستیابی به عملکرد بالا. یکی از موارد غیرمعمولی که در طول پرواز با آن روبرو شدند مقدار قابل توجهی از حرارت موتور بود که به کابین خلبان منتقل می شد. به همین دلیل خدمه مجبور شدند تا کانوپی کاکپیت را در طول پرواز باز نگه دارند تا گرما را تخلیه کند. چند نقطه ضعف دیگر هم وجود داشت اما در مجموع نتایج کلی پرواز اول مثبت بود. هواپیمای ان.1 در حین پرواز بر روی میدان ونیز در رم. در 30 نوامبر سال 1941، نمونه ی دوم توسط خلبان دی برناردی و مهندس پرواز جیووانی پداسه از فرودگاه لیناته ی میلان به فرودگاه جیودونیای رم پرواز کرد و همانطور که گفته شد این رویداد با تبلیغات بسیار همراه شد. این اولین پرواز جت از شهری به شهری دیگر و همچنین اولین ارسال محوله ی پستی توسط یک هواپیمای جت بود. این پرواز شامل توقفی در پیزا، احتمالا برای سوختگیری، بود و بدون استفاده از پس سوز انجام شد. در واقع، ان.1 به عنوان نمایشگر و پیشگام فناوری جت در زمینه ی هواپیمایی استفاده شد. پرواز نوامبر 1941 در حداقل 33 کشور، که برخی از آنها در حال جنگ با ایتالیا بودند، سر و صدا به پا کرد و بسیاری با به رسمیت شناختن این موفقیت پیامهای تبریک رسمی خود را به ایتالیا ارسال کردند. از این نظر، می توان ان.1 را نسبتاً موفق دانست. طراحان و مهندسان هواپیما در سراسر جهان سرشان را به سمت ایتالیا چرخاندند. به گفته ی نویسنده اقتصادی، هریسون مارک، دفتر طراحی TsAGI در شوروی سابق جزئیات مربوط به برنامه ی ان.1 را به دست آورد و تشویق شدند که طرحی مشابهی را دنبال کنند. به این ترتیب، می توان طرح ان.1 را بر هواپیماهای اولیه ی جت مؤثر دانست. تجربه ی به دست آمده از ان.1 برای کامپینی تأثیرگذار بود. در همکاری با یک شرکت هواپیماسازی دیگر به نام رجیانی و طراحی به نام روبرتو لانگی کامپینی کار بر روی یک طرح کاملاً جدید را آغاز کرد. این امر می تواند یک نتیجه ی قابل توجه از طرح ان.1 باشد، از جمله تصمیم به کنار گذاشتن موتور بومی ایتالیایی به نفع یک موتور جت آلمانی. هواپیمای رجیانی2007، برخلاف طرح کاملا آزمایشی ان.1، قرار بود که یک جنگنده ی عملیاتی باشد. کامپینی بعدها کار بر روی هواپیماهای جت، از جمله بوئینگ بی-47 استراتوجت، ادامه داد. عکس تخیلی از رجیانی2007. آزمایش دو نمونه ی اولیه تا سال 1943 ادامه یافت اما این برنامه به دلیل سیر وقایع در جنگ جهانی دوم، به ویژه حمله ی متفقین به ایتالیا و سرنگونی رژیم فاشیست، به مانع خورد. ان.1 باقیمانده در موزه ی نیروی هوایی ایتالیا. نمونه ی بازمانده هم اکنون در موزه ی نیروی هوایی ایتالیا در نزدیک رم به نمایش گذاشته شده است و بستر آزمایش زمینی، شامل بدنه، در موزه ی ملی علم و فناوری در میلان است. مشخصات فنی اولین پرواز 27 اوت 1940 خدمه 2 نفر طول 13.1 متر عرض بال 15.85 متر ارتفاع 4.7 متر سطح بال 36 متر وزن خالی 3،640 کیلوگرم حداکثر وزن برخاست 4195 کیلوگرم پیشرانه یک دستگاه موتور پیستونی ایزوتا فرانشینی + کمپرسور سه مرحله ای جریان محوری با گام متغیر + پس سوز توان 900 اسب بخار حداکثر سرعت 515 کیلومتر/ ساعت ترجمه و تلخیص از رضا کیانی موحد منبع https://en.wikipedia.org/wiki/Caproni_Campini_N.1
-
1 پسندیده شدهدقیقا مشکل در همین قسمت است : مواضع رسمی یک کشور از نظر سیاسی یا نظامی ، روایت دست اول و الزاما صحیحی از صحنه نظامی آن کشور نیست و البته به صورت منطقی نیز معمولا نمی تواند باشد چون خیلی چیزها نباید در تریبونهای رسمی بیان شود و خیلی چیزهای دیگر هم به دلایل مختلف نمی تواند بیان شود .
-
1 پسندیده شدهتوی فیلم world war z وقتی که برد پیت با مامور عالیرتبه موساد حرف میزنه، مامور چیز جالبی بهش میگه: ما از وقایع جنگ جهانی دوم، کشتار المپیک و جنگ یوم کیپور که همشون غافلگیرمون کرد یاد گرفتیم که تغییری ایجاد کنیم، مرد دهم، یعنی اگر 9 نفر از جمعی روی موضوعی متفق القول شدن، وظیفه مرد دهم اینه که نظر اونها رو هر چقدرم بعید باشه، زیر سوال ببره و شروع به تحقیقات مستقل خودش بکنه! و من همون مرد دهم بودم!!! بنظرم در برابر اسراییل ما هم باید همیشه این راهبرد جلوی چشمامون باشه، هر کاری هر چقدرم که غیر ممکن به نظر بیاد، باز ممکنه اتفاق بیفته
-
1 پسندیده شدهالبته خود راکتهای 9M55 زیر مجموعه ها ومدلهای مختلف با کاربرهای مختلف دارن مثلا تمامی راکتهای 9M55 مدلهای K، K1،K4 خوشه ای هستن اما K ضد نفر هست K1 ضدزره و K4 برای پاکسازی میدان مین هست مدلهای 9M55 Fو 9M55K5 شدیدالفنجار تکه تکه شونده هستن راکت 9M55C هم ترموباریک هست راکت های9M528 حداکثر برد بیشتری در مقایسه با راکت های 9M55 دارن و دارای کلاهک شدیدالفنجار تکه تکه شونده مثلا این تصویری که گذاشتید مربوط به مدل راکتهای 9M55 هست می تونید در داخل تصویر محل قرارگیری بمب های کوچکتر رو ببنید
-
1 پسندیده شدهبسم ا... ===== این بحثهای نژادی را در تاپیک تمام کنید ...... ( از این به بعد تمامی پستهایی که رنگ و بوی نژادی داشته باشند ، از تاپیک به بایگانی میلیتاری منتقل میشود ) ====== وضعیت جغرافیای نبرد در قفقاز جنوبی - چهارم اکتبر 2020 وزارت دفاع آذربایجان مدعی اشغال مناطق جدیدی در شمال شرقی و جنوب منطقه قره باغ شد در حالی که ارمنستان به شکل رسمی از دست دادن چنین مناطقی را انکار می کند . ظاهرا شهروندان ساکن در مناطق مورد ادعای ارتش آذربایجان نیز این مدعای باکو را رد می کنند و تا این ساعت نیز شواهد خاصی از سوی ترکها ارائه نشده است . از سویی دیگر وزارت دفاع آذربایجان مدعی است روستاهای تالیش و ماتاغیس را از نیروهای ارمنی پاکسازی نموده و بقیه موقعیتها ، نظیر روستاهای اشاگی عبدالرحمانلی ، مهدیلی ، چاخیرلی ، آشاگی مارالیان ، شیبی ، كویجاق نیز در اشغال واحدهای ارتش این کشور است . ازسویی دیگر توپخانه ارتش آذربایجان استپاناکرت ، پایتخت قره باغ را بمباران و متقابلا یگانهای توپخانه ارتش ارمنستان نیز شهر گنجه در شمال قره باغ را زیر آتش خود گرفت . وزارت دفاع آذربایجان مدعی است ، واحدهای توپخانه ارمنستان حداقل 30 فروند موشک BM-30 اسمرش را بسمت شهر گنجه شلیک کرده . پی نوشت : 1 - ظاهرا اسمرش از دو نوع راکت 9M55 یا 9M528 استفاده می کند . معلوم نیست نیروهای ارمنی به کدوم یکی مسلح هستند ! 2- بن پایه
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی حمله موشکی به شهرها شروع شده. ارمنستان و آذربایجان همدیگر رو به استفاده از تسلیحات نا متعارف و حمله به زیرساخت های غیر نظامی متهم کردند. به شکل تدریجی توجیحات برای زیر آتش گرفتن غیر نظامیان فراهم شده. هر دو کشور بزودی شروع به موشک پرانی به سمت هم به سمت پایتخت های هم خواهند کرد. ارمنستان ظاهرا دیروز اقدام کرده و باید منتظر آذربایجان باشیم. از نظر راهبردی کسایی که علاقه دارن بفهمن چه روشی اتخاذ شده این عبارت رو جستجو کنند؛ logical incrementalism در نظر داشته باشید که اقدامات نظامی صرفا تئوری های طر ح ریزی عملیاتی نیستند، بلکه اقداماتی برای جذب پشتوانه عمومی و مشروعیت در افکار عمومی نیز بکار میروند. ...
-
1 پسندیده شدهسلام البته این که شما در این حوزه بیشتر کار کرده اید یک گزاره است که اثبات درستی آن داستانهای خودش را دارد روایتهای مختلفی که شما جمع آوری می کنید همه یک وزن برای تحلیل شما ندارند و این شما هستید که با تجربه های قبلی تون و مشاهداتتون اونا رو اعتبار سنجی می کنید و وزنشون رو برای تاثیر گذاری به تحلیلتون مشخص می کنید ! زاویه دید شما برای تحلیل وابسته به اطلاعاتی است که از منابع غیر دست اول به دست می آورید . اعتبار و وزن منابع دست اول برای تحلیل خیلی بیشتر از منابع دست چندم است . در واقع فرمانده ستادی که تجربه دست اولی از خاکریز دشمن نداشته باشه و چنگ و دندون سربازای خودش و دشمن رو ندیده باشه متاسفانه تحلیلش از جبهه هاش منجر میشه به فاجعه ای در حد عملیات نصر !
-
1 پسندیده شدهایران در عراق نفوذ داره؟ منظورت همین میلیارد میلیارد پول بچه یتیم های ایرانی توی سیستان و هرمزگان و کردستان هست که صرف استخدام مزدور توی عراق کردیم؟ یا شاید نفوذ دیگری داشتیم و ما نمی دونستیم ؟؟؟ ایران توی عراق نفوذ داره چون ازگل خودشیفته ای به نام جرج بوش بدون اینکه به دنبال یه الترناتیو مطمئن باشه حمله کرد به صدام و یه خلأ قدرت اونجا درست کرد وگرنه اگر ایران عرضه نفوذ در کشورهایی رو داره که دارای حاکمیت ملی مقتدری هستند چرا توی امارات و ترکیه و پاکستان نفوذ نداره؟ چون این کشورها اجازه نمی دن هر کسی از راه برسه و در میان سیاستمدارن و زمامدارانشون پول بی حساب خرج کنه و اونها رو بخره سلام مجدد و وقت به خیر.... حالا کی گفته که تحلیل من درسته.... نکته ای که نباید فراموش کنید این هست که تاریخ یعنی روایت و هر کسی بنا به هزاران دلیل واقع تاریخی رو به گونه ای روایت می کنه که الزاما با برداشت بقیه شاید منطبق نشه اما اینکه تحلیل من شاید(و فقط شاید) از تحلیل شما درست تر باشه این هست که اولا من در این حوزه بیشتر کار کردم دوما که به صورت سیستماتیک تر با موضوع برخورد می کنم... همون طور که به درستی اشاره کردید شما برای مشاهده ی خودتون اعتبار بیشتری قائل هستید ولی من سعی می کنم همه ی روایتهای مختلف رو جمع کنم تا ببینم بقیه دارن چی می گن ببین برادر من ! زاویه ی دید خیلی فرق داره توی تحلیل.... سربازی که همین الان خاکریز دشمن رو با چنگ و دندون فتح کرده شاید اگر بهش بگن همین الان باید عقب نشینی کنی ناراحت بشه و تحلیل کنه که نه! من باید اینجا رو حفظ کنم.... اما فرمانده ی لشکرچون تحرکات کل جبهه رو میبینه تحلیل میکنه که این خط رو نمیشه نگه داشت(مثلا به دلیل اینکه دشمن قراره شیمیایی کنه یا هر دیگه ای)... همون طور برو بالا تا برسی به فرمانده ستاد ارتش... هر کسی زاویه ی دید خودش رو داره ولی مطمئن باش اون که بالاتر نشسته و بهتر همه جا رو رصد می کنه اغلب بهتر از اون سربازی میبینه که توی سنگرش داره عدس پلوش رو توی یقلوی میل می کنه.... خلاصه ما ارادت داریم
-
1 پسندیده شدهحکومت قرهباغ: فرودگاه نظامی گنجه را زدیم/ شهرها را تخلیه کنید حکومت منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی مدعی شد که فرودگاه نظامی شهر «گنجه» بعنوان دومین شهر بزرگ جمهوری آذربایجان را هدف قرار داده است. در همین حال، وزارت خارجه جمهوری آذربایجان نیز اعلام کرد که ارتش ارمنستان اقدام به هدف قرار دادن شهرهای «ترتر»، «بیلقان» و «گنجه» کرده است که در جریان این حملات ۲۲ غیر نظامی کشته و ۷۴ تن دیگر زخمی شدهاند. «آرائیک هاروتیونیان» رئیس حکومت منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی نیز در سخنانی گفت که پایگاههای نظامی در شهرهای بزرگ جمهوری آذربایجان هدف حملات قرار خواهند گرفت. او از ساکنین این شهرها خواست تا به سرعت شهرهای بزرگ را ترک کنند و حکومت باکو را مسئول هر گونه تلفات غیر نظامیان دانست. او در ادامه باکو را به بمباران غیرنظامیان در شهر استپاناکرت (مرکز قره باغ) متهم کرد. «فاهرام بوگوسیان» معاون رئیس خودخوانده قرهباغ نیز مدعی شد که جنگندههای اف-۱۶ ترکیه در فرودگاه نظامی «گنجه» مستقر هستند. او در خصوص اینکه بمباران این فرودگاه آیا آسیبی نیز به این جنگندهها وارد کرده است یا نه، سخنی نگفت. ............................................................................. ادعای باکو: ارمنستان به شهر «گنجه» حمله کرده است وزارت دفاع جمهوری آذربایجان امروز (یکشنبه) مدعی شد که نیروهای مسلح ارمنستان، شهر «گنجه» را مورد حملات خود قرار دادهاند.
-
1 پسندیده شدهسلام مجدد.... ما یعنی شما.... شخص شما.... شخص شما شاید خواستید از کشور دفاع بکنید.... دوستان شما هم شاید خواستند از کشور یا دینشون دفاع کنند ولی این ربطی به نظام نداره.... هدف نظام جمهوری اسلامی از جنگ و ادامه ی اون پس از فتح خرمشهر دفاع از کشور نبوده.... حالا اینکه شما به تریبونهای رسمی کاری ندارید مشکلی نیست برادر.... اونها هم به بنده و شما کاری ندارن تعبیر من از نظام هم کاملا مشخصه... نظام نظامه.... از رهبری ش شروع میشه تا به تمام نهادها و ادارت و سازمانهاش دست آخر این که شما شاهد چیزی نبودید یا بودید دلیل بر این نمیشه که تحلیل هاتون هم درست باشه.... ای بسا مشاهده گر خوبی بودید ولی در انتقال اون چیزی که مشاهده کردید اشتباه کرده باشید... این رو بهش می گن تحریف... حالا چه به عمد باشه و چه به غیر عمد خلاصه اینکه مدارک و اسناد رسمی منتشر شده از جنگ با مشاهدات و ادعای شما و دوستان درباره ی دفاع از میهن تطبیق نمیکنه... حالا عیب کار کجاست این رو دیگه برید از اون کسانی که مدارک و اسناد رو منتشر کردن بپرسید و من الله توفیق
-
1 پسندیده شدهچرا اتفاقا! بازنده 100 درصد بودیم!!! برد و باخت در جنگ رو با توجه به شرایط اون زمان گفتم، نه الان!!! همون زمان هم شکست خورده بودیم! وقوع جنگ رو رییس وقت اطلاعات لشگر 92 پیش بینی کرده بود، با مدارک و اسناد! تمام خلبان هایی که تو نوار مرزی پرواز داشتن، حرکت نیروهای عراقی به سمت مرز و سنگر سازی و جاده سازی عراق رو گزارش دادن ... ولی دریغ از یک عکس العمل ساده از طرف رژیم ایران. تمام مزاحمت های مرزی و انفجار های پی در پی تو تمام نوار مرزی و شهر های مرزی رو حتی مردم عادی هم دیدن! ولی هیچ واکنشی از طرف رژیم ایران دیده نشد! اگر همون زمان، کل نوار مرزی رو به توپ می بستن، تمام شهر و روستاهای مرزی عراق رو با خاک یکسان می کردن، عراق جرئت حمله نداشت!!! چون می دونست در صورت شروع جنگ، جواب محکم تری می گیره!!! من نگفتم نماینده مردم عادی هستم، گفتم تمام هزینه های نقدی و غیر نقدی جنگ رو مردم عادی دادن و میدن! مگه به غیر از اینه؟؟؟ همون سرباز و بسیجی و سپاهی هم، مردم عادی بودن! دعوای بین ارتش و سپاه؟ آلمان تا وقتی که خسارت جنگ رو نپرداخت، همه به چشم دشمن بهش نگاه می کردن! تمام اسرای جنگی آلمانی، به عنوان برده کار کردن و ساختن! آیا همچین رفتاری با عراق و عراقی ها شد؟؟؟ من مگه چیز دیگه ای گفتم؟ گفتم کاش به جای صرف "مثبت / منفی دادن" یه جوابی هم می دادن!!! شاید من دارم اشتباه میگم، شاید شما دارید اشتباه می گید! شایدم جفتمون! اسمش تالار گفتگو هست،نه تالار رضایت و نارضایتی! اگر نارضایتی ای هست، بگن، شاید تونستیم حلش کنیم! (به صرف منفی مثبت دادن، اکتفا نکنن) اینجوری فقط باعث کدورت میشه. اظهار نظر برای من پنهانه، چون نمی تونم ببینم کی چه واکنشی نشون داده! پس برای من، همچین مشهود مشهود هم نیست! در مورد اعدام شدگان به دستور خلخالی : https://fa.wikipedia.org/wiki/فهرست_اعدامیان_سرشناس_به_فرمان_صادق_خلخالی#مقامهای_لشکری میشه بگید دلیل اعدام اون سرجوخه ها چی بوده؟؟؟ یا حتی اون گروهبان و ستوان و سرگرد و سرهنگ؟؟؟ اگر این فله ای حساب نمیشه، پس چی هست؟ حتی به اسب شاه هم رحم نکردن! تازه این لیست ناقص هست و شامل پرسنل شهربانی و ژاندارمری نمیشه. همچنین تعداد زیادی از اسامی تو این لیست نیست. قبول ندارید تعداد زیادی از همین لیست، بی گناه اعدام شدن؟ البته همین سوالو باید بقیه گروه های به اصطلاح انقلابی (مجاهدین خلق و بقیه گروهک ها تا کوموله و ...) پرسید! اون ها هم دست کمی تو ترور و اعدام پرسنل ارتش و ژاندارمری و شهربانی نداشتن.
-
1 پسندیده شدهنشانه های بروز و توسعه نوعثمانی گری انرژی در کریدور شرق- غرب زنگ خطر برای روسها ، هشدار برای ایران آتش نبرد بر سر قره باغ میان جمهوری ارمنستان و آذربایجان پس از سالها قرارگرفتن در زیر خاکستر مجددا" از 27 سپتامبر 2020 شعله گرفت و تا حالا حاضر 3 اکتبر 2020 تلفات قابل ملاحضه ای را از خود برجای گذاشته است . جمهوری آذربایجان تحت حمایت کامل ترکها ، استراتژی تصرف سرزمینی منطقه قره باغ و حل و فصل کامل این مناقشه طولانی که عمر آن به سالهای پایانی اتحاد جماهیر شوروی سابق برمی گردد را در دستور کار خود قرار داده است . حاکمیت جمهوری آذربایجان با تحریک های آشکار و پنهان امپراتور !!! نوعثمانی حاکم بر آنکارا ، بطور مشخص از عزم خود برای درهم کوبیدن یگانهای ارتش ارمنستان خبر میدهد و علاوه بر اهداف نظامی ، در حال آتشباری بر علیه شهرها و زیرساختهای غیر نظامی منطقه مورد مناقشه است . براساس اخبار منتشره از سوی وزارت دفاع آذربایجان ، واحدهای ارتش این کشور ، بیش از 230 دستگاه تانک ، 250 عراده توپ و راکت اندازهای چندگانه و خمپاره انداز ، 38 دستگاه انواع سامانه های دفاع هوایی ، 10پست کنترل و فرماندهی و دیده بانی ، 7 انبار مهمات ، بیشتر از 130 خودرو و یک مورد ادعایی انهدام سامانه اس-300 ارتش ارمنستان را نموده ، در حالی که متقابلا ، واحدهای ارتش ارمنستان نیز مدعی کشته شدن 540 سرباز ترک ، تحمیل700 مجروح ، انهدام 45 خودروی زرهی ، 3 فروند بالگرد ، 3 فروند پهپاد و 6 فروند هواپیما هستند . ضمن اینکه ارتش ارمنستان مدعی است که تمامی مواضع استقرار توپخانه خود را که پیش از این به اشغال ارتش آذربایجان درآمده را مجدد بازپس گرفته است. . براساس آنچه که نویسنده این متن بر آن پای می فشرد ، پیشروی قابل توجه ارتش آذربایجان ، ( ترکیه ) در منطقه قره باغ ، بدلیل اقدامات نخست وزیر فعلی این کشور ( نیکول پاشینیان ) به نظر می رسد . به اعتقاد نویسنده متن ، پاشینیان ( که به سوروس جوان / تاجر ، نویسنده و سرمایه گذار مجار تبار آمریکایی ) معروف شده ، طی یک شبه کودتا در سال 2018 قدرت را در ارمنستان بدست گرفت و بالافاصله پس از آن یک هیاهوی تبلیغات ضد روسی را به راه انداخت تا روابط با تنهاضامن امنیتی و ثبات این جمهوری سابق اتحاد شوروی تضعیف گردد . راست : نیکولای پاشینیان چپ : جرج سوروس در واقع ، این استراتژی پاشینیان ، روند دلخواه دولتهای جاه طلب آذربایجان و ترکیه بود که از اشتباه ارمنستان در تضعیف اتحاد واقعی با روسیه برای نیل به اهداف سیاسی و نظامی خود استفاده نمودند. موشکهای بالستیک تاکتیکی اسکندر - ارتش ارمنستان ترکیه که پس از روی کار آمده اردوغان ، رویای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند ، علاوه بر حضور گسترده در شمال آفریقا و خاورمیانه ( اسراییل و سوریه ) بدنبال ایجاد و تثبیت قدرت خود در قفقاز جنوبی است تا علاوه بر بسط نفوذ خود در حوزه سیاسی ، با سرمایه گذاری قابل توجهی به قطب انرژی کریدور شرق – غرب و تقویت موقعیت رهبر ترکهای جهان !! تبدیل گردد . در واقع ، موفقیت ارتشهای ترکیه – آذربایجان در قره باغ ، پایه اصلی این راهبرد بوده و میتواند نطفه بحران های سیاسی – نظامی آینده ( -م-) را ایجاد و نتیجه آن را به نفع اردوغان برگرداند . در واقع ، به نظر می رسد عملکرد دولت فعلی در ارمنستان که سمپاتی ویژه ای به ایالات متحده نیز دارد ، نشان میدهد که این کشور قصدا خواهد داشت تا با چشم پوشی از این منطقه ، وضعیت را به قطع کامل روابط با روسیه ، پایان دادن به دسترسی ارتش روسیه به پایگاه نظامی "گومری " و حرکت برای عضویت در ناتو ( یا در حداقل شرایط ، تبدیل شدن به یک شریک وابسته به ناتو ) تبدیل نماید . این مساله با عملکرد عجیب وزارت دفاع این کشور به نظر قابل توجیه است ، چرا که ارمنستان ، شش روز پس از آغاز درگیری ها ، اعلامیه ای مبنی بر آماده باش دادن به ارتش جهت یک رویارویی کامل با آذربایجان صادر نمود و این با توجه به حضور نیروی هوایی ترکیه در منطقه و همچنین عدم استفاده این کشور از موشکهای بالستیک تاکتیکی خود بر علیه زیرساختهای نظامی جمهوری آذربایجان تا حدودی عجیب به نظر می رسد . بدین ترتیب ، روند عجیب این جنگ نشاندهنده آن است که چگونه کارگزاران قدرت در سطح جهانی ، سرنوشت ملتها را درقالب کارت بازی ، دیده و با آن دست به قمار می زنند . به اعتقاد نویسنده این متن ، دولت فعلی ارمنستان ، بر خلاف تبلیغات جاری خود ، تمامی تلاش خود را بر بی اعتبار کردن متحد اصلی خود در سازمان پیمان امنیت دسته جمعی (CSTO) که روسیه نیز در آن عضویت دارد ، متمرکز نموده و بطور همزمان ، هیچ اقدام فعالانه ای را برای پاسخ به تجاوز مشترک ترکها در دستور کار خود قرار نداده است ، تا جایی که برخی معتقدند ادعای حضور جنگنده های اف-16 نیروی هوایی ترکیه ، یک بازی تبلیغاتی برای بی اعتبار کردن پیمان امنیت دسته جمعی بشمارمی رود . اعضای کشورهای پیمان امنیت دسته جمعی از سوی دیگر ، دوستان جدید ایروان ، ( واشنگتن و..) ، به این سناریو بسیار علاقه مند هستند . هدف آشکار این کشورها ، تضعیف ثبات منطقه قفقاز جنوبی ، تضعیف مواضع روسیه در این منطقه و ایجاد یک هلال بی ثباتی به منظور فراهم نمودن مقدمات لازم برای برنامه های آینده در قفقاز شمالی ، از جمله تلاش برای بازگرداندن آبخازیا و اوستیای جنوبی به مدار متحدان ناتو به نظر می رسد . ضمن اینکه اطلاعات موجود نشان میدهد که ترکها نفوذ قابل توجهی را در آبخازیا ایجاد نموده اند و بعنوان یک کشور عضو ناتو ، این مساله برای روسیه یک زنگ خطر واقعی بشمارمی آید . مضاف براین ، اهداف استراتژیک این طرح ، شامل ایجاد فشار افزون تر بر روی بخش انرژی روسیه را نیز شامل می گردد . جنگ میان آذربایجان و ارمنستان ، ظرفیت انتقال انرژی خط لوله ترانس آناتولی را افزایش داده ، در حالی برعکس ، کاهش صادرات گاز روسیه ازطریق ترکیه را فراهم می آورد . در نهایت امر ، این جنگ ، به شکل واضحی ، استراتژی منطقه ای روسیه را در قفقاز جنوبی با بن بست مواجه می کند ، چرا که در صورت ادامه روند فوق ، طی 7 تا 14 روز ، روند جنگ بسود ارتش های ترک تغییر کرده و روسها نیز در ارسال سلاح یا نیروهای نیابتی با محذوریتهای قابل توجهی روبرو هستند . برخی منابع محلی در ارمنستان ، براین باورند که ایده تغییر رییس جمهوری از پاشینیان به یک فرد محبوب تری نظیر کوچاریان به تدریج در افکار عمومی این کشور در حال گسترش است ، هر چند حتی درصورت وقوع این رویداد ، بعید است که ارمنستان بتواند از کمک های پیمان امنیت دسته جمعی استفاده کند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 3- ژئوپلیتیک ، ژئواستراتژی ، ژئواکونومی ، .. دانش قدرت سازی در قرن بیست و یکم ..... چشم ، اجازه بدید ، نتیجه این جنگ در کوتاه مدت مشخص بشود .روی این موارد بحث زیاد هست ..
-
1 پسندیده شدهمن باب ارشیو در میلیتاری ظاهرا طرحی از شناور ناشناس نیرو دریایی پخش شد در پاک دیفنس کاربری عکس های از این طرح ارسال نمود یکی از کاربران سایت لطف نمودن ویدئو ای که این طرح در آن نمایش داده شد در اختیار گذاشتند ( saied2020 ) ویدئو https://www.aparat.com/v/2rH6y پاک دیفنس https://defence.pk/pdf/threads/iranian-navy-news-and-discussions.346165/post-12650888 دنا
-
1 پسندیده شدهبا تورم حساب می کنند !؟ ولی خب ، همون انگلیس و در زیر سایه ی ملکه توسط ژن های خوب انقلابی خرج می شه ...
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم «طرح عملیات» مقابله با خودروها انتحاری داعش و سایر گروههای تروریستی مقدمه: در مورد لزوم مقابله با این تاکتیک دواعش و سایر مشابه های آنها نیاز به توضیح خاصی نیست و بر همه روشن و واضح است، همه می دانیم که پیشانی خط حمله داعش و امثالهم برای تصرف هر مکان، همین خودورها هستند و اگر این حربه از دست آنها گرفته شود دندان تیز آنها برای بازپس گیری مناطق آزاد شده یا اشغال مناطق جدید تا حد بسیار زیادی کند می شود، این را همه می دانند ولی راه حل چیست؟ واقعیت این است که جرقه نوشتن این مطلب و بحث و اشتراک گذاری آن با شما دوستان برای بحث، تبادل نظر و پخته شدن مطلب از درخواست پیشنهادات یکی از مدیران بزرگوار(جناب ونوم اسنیک) در تاپیک مدیران برای اخذ نظرات دوستان مدیر در خصوص سوریه بود، این مطلب مدتی ذهن من را به خود مشغول کرده بود که به هر حال پیشنهاداتی ما می دهیم –عموم این پیشنهادات هم در حوزه «تکنیکی» و «تاکتیکی» دسته بندی می شوند- ولی باید یک راهکار اساسی تر دنبال کرد که یا این حربه را به طور کامل از دست دشمن بگیرد و یا اینکه حداقل تا مدتی مطلوب آن را بی اثر و بی خاصیت سازد. ابتدا لازم است در مورد واژه «عملیات» که در تیتر مطلب آورده ام توضیحی ارائه کنم، سطوح مدیریت نظامی و غیر نظامی معمولا به 4 دسته تقسیم می شوند: استراتژیک عملیاتی تاکتیکی تکنیکی قصد پرداختن به اینها را نداریم و از موضوع ما خارج است اما عجالتاً اینکه روال این است که در هر سطحی که دشمن شما حربه ای را رو کند شما باید در سطح بالاتری حربه ای برتر رو کنید تا آن را خنثی کرده و به حاشیه رانَد. و یا اینکه برای کسب پیروزی شما باید بتوانید در سطح بالاتری نقشه ی بهتری ارائه کنید تا موفق شوید. البته در سطح مساوی هم می توان با نقشه بهتر و دقیقتر به موفقیت دست یافت ولی معمولا تلفات و هزینه بیشتر است و بهتر است از طریق برتری در سطح بالاتر پیروزی را کسب کرد تا هزینه کمتری صرف کرد، تلفات کمتری داد و زمان را بهتر مدیریت نمود. طرح بحث و مسأله با این مقدمه کوتاه و نسبتاً جویده می رسیم به اینکه چه می خواهم مطرح کنم، ببینید استفاده از خودورهای بمب گذاری شده ی انتحاری توسط داعش یک «تاکتیک» است، تاکتیکی که معمولا با عناصر تکنیکی خوبی هم به انجام می رسد و معمولا (البته با درصدی انهدام و تلفات و برخی مواقع ناکامی) به بار می نشیند. برای مقابله موثر، سریع و کم هزینه با این تاکتیک، باید یک «عملیات» خوب و دقیق و حساب شده طراحی کرد که در آن به اِلِمانهای تاکتیکی نیز توجه کافی مبذول شده باشد و از آنجا که من خودم از افرادی هستم که معتقدم که همانطور که سلسله مراتب مدیریتی از بالا به پایین اثر می گذارد، به همین ترتیب این سلسله مراتب از پایین به بالا هم تاثیرات خاص خودش را دارد و تکنیک بر تاکتیک، تکنیک و تاکتیک بر عملیات و تکنیک و تاکتیک و عملیات بر استراتژی اثرگذار است و اتفاقا تاثیرات مهمی هم دارد و به عنوان مثال بی توجهی به المانهای تکنیکی و تاکتیکی در طراحی عملیات معمولا شکست آن یا تاخیر در حصول نتایج را در پی دارد. در مقدمه اشاره کردیم که چرا به سراغ «عملیات» رفتیم و در طرح بحث هم گفتیم که در طراحی عملیات به لوازم و مواد زیرمجموعه آن توجه لازم را داریم؛ حال به طرح عملیات می پردازیم: با توجه به اینکه خط تماس نیروهای مقاومت و ارتش سوریه با تروریستها خطی طولانی و پیچ در پیچ با ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی متفاوت و بعضا ضد هم می باشد نمی توان یک نسخه کلاسیک ثابت را برای دفاع از همه خطوط پدافندی پیچید و مثلا بگوییم که در «سرتاسر» خطوط تماس و لجمن1 اقدام به حفر خندق و ایجاد خاکریز و میدان مین نمود. برای طراحی خطوط دفاعی باید به الزامات خاص تاکتیک حمله ای دشمن توجه نمود، برخی از این الزامات به شرح زیر هستند: دشمن با نیروی سریع حرکت می کند. دشمن با خودروی مجهز به زره سبک حمله می کند. همزمان با حمله خودروهای انتحاری، گلوله باران نیروهای پیاده در خط را شدت می دهد. از خودروهای چندگانه استفاده می کند تا در صورت عدم موفقیت یکی یا چندتا، حداقل یکی از آنها بتواند به هدف برسد. برخی از ویژگی های تاکتیکی و تکنیکی دفاعی نیروهای مدافع جبهه مقاومت در خط تماس و نبرد به شرح زیر است: معمولا تلاش می شود از موشکهای ضد تانک(هدایت شونده یا در صورت در دسترس نبودن، غیر هدایت شونده نظیر آرپی جی و اس پی جی) برای مقابله اولیه با خودورهای انتحاری استفاده شود. در برخی جبهه ها که تانک در دسترس باشد تلاش می شود با توپ اصلی تانک با خودرو انتحاری مقابله کرد(بعضی مواقع موثر است ولی برخی مواقع بدلیل سرعت بارگذاری مجدد نسبتا پایین تانک و عدم مهارت توپچی در هدف قراردادن هدف متحرک و هیجانی شدن زیاد توپچی و بعضا استفاده از مهمات نامناسب و ... حتی تانک هم موفق به متوقف کردن خودرو انتحاری نمی شود) برخی از افراد پیاده معمولا می کوشند تا با سلاح سبک، خودرو یا راننده آن را هدف قرار دهند (که معمولا بی اثر است). در آخرین لحظات و پس از نا امیدی از هدف قراردادن خودرو دشمن، افراد اقدام به فرار می کنند. اگر شرایط محیطی و لجستیکی اجازه دهد یا اهمیت استراتژیک موقعیت به خوبی درک شده باشد تلاش می شود با موانع فیزیکی مسیر خودروهای انتحاری مسدود یا لااقل سرعت حرکت آنها بواسطه موانع ایذایی کند شود. با توجه به ویژگی ها تاکتیکی ذکر شده دو طرف درگیری، باید «طرح عملیاتی» را طراحی و پیاده نمود که دارای شرایط زیر باشد: دارای سرعت کافی و لازم در تحرک و جابجایی تجهیزات و امکانات باشد. از تجهیزات با زره متناسب استفاده کند. از سلاح و تجهیزات هجومی متناسب( نه خیلی سبک و نه خیلی سنگین و کند) بهره ببرد و از سلاحهایی بهره ببرد که توان از کار انداختن و انهدام خودروهای دشمن را داشته باشند. این تجهیزات علاوه بر توان دفاع از خود، دارای توان دفاع متناسب از اهدافی که برای دفاع از آنها طراحی شده اند باشند. به بارگذاری مجدد(ریلود) در سلاح های مورد استفاده، متناسب با تهدیدات میدان نبرد توجه کافی شده باشد. تجهیزات مورد استفاده حتی المقدور امکان حمل و نقل هوایی و انتقال سریع به میادین درگیری را داشته باشند. با توجه به بنیه مالی نسبتا ضعیف دولت سوریه و همپیمانان وی در مقایسه با طرف مقابل، تجهیزات نباید خیلی گران باشند. با توجه به تحریمهای تسلیحاتی دولت سوریه و همپیمانان وی، تجهیزات باید در دسترس و قابل حصول باشند. با توجه به فوریت مسأله، تجهیزات را باید بتوان در صورت لزوم بصورت هوایی به سوریه منتقل نمود. تسلیحات مورد استفاده از عمر رزمی مناسب و اطمینان پذیری کافی در شرایط نظامی منطقه برخوردار باشند. و ... با توجه به الزامات طرح عملیات ذکر شده و نظر به استفاده از تجارب جنگهای گذشته، از جنگ جهانی دوم تا جنگهای اخیر افغانستان، عراق، گرجستان و ... طرح عملیاتی «دفاع متحرک» پیشنهاد می گردد. دفاع متحرک چیست؟ شاید استراتژی(یا بهتر بگوییم عملیات) دفاع متحرک ارتش بعث عراق(که کلیت این طرح هم از همین کار آنها گرفته شده است) در برابر نیروهای رزمنده ایرانی در دفاع مقدس به گوشتان خورده باشد، در ابتدای این طرحریزی، ارتش عراق از 150 دستگاه تریلی تانک بر معمولی مجهز به کمرشکن که 150 دستگاه تانک تی 72 بر روی آنها قرار گرفته بود(در صورت انهدام یا از کار افتادن جایگزین می شدند) بهره می برد که در موقعیت مناسب و دور از دسترس نیروهای زمینی و توپخانه ایران مستقر بودند و در زمان شروع عملیاتها توسط ایران، بلافاصله تانکها توسط تریلی ها به پشت جبهه منتقل شده و با طی مسیر نسبتا کوتاهی توسط خود، به صحنه درگیری می رسیدند و پاتک سنگینی را آغاز کرده و توازن نیروهای درگیر در نبرد را به نحو چشمگیری به نفع عراقی ها تغییر می دادند، و از آنجا که از رمان بکارگیری این روش توسط عراق عمده عملیاتهای هجومی ما توسط نیروهای سپاه انجام می شد و این نیروها هم معمولا برای تک علیه تانکها عموما به آرپی جی 7 مجهز بودند که از جلو بر زره تی 72 ناکارآمد بود، لذا این روش مورد استفاده عراق نتیجه چشمگیری برای آنها به دنبال داشت و در عملیاتهای مختلفی عراق توانست با استفاده از این روش تک نیروهای ما را کند کرده، یا جلوی رسیدن آن به اهداف از پیش تعیین شده اش را بگیرد و یا حتی آن را با شکست مواجه نماید. دلیل موفقیت این استراتژی یا عملیات صدام، طراحی صحیح آن ، استفاده از اِلِمان سرعت و زره برتر و آتش قوی، توجه به محدودیت های ضد زره طرف مقابل و ... بود. مزیت دیگر و غیر قابل انکار این استراتژی یا عملیات عراق در این بود که استفاده از تریلی های معمولی(بجای انتقال تانک توسط تانکبرهای کند و یا حرکت خود تانک که زمان بر بود) باعث شده بود که با سرعت بالای تریلی ها، هر نقطه از خط تماس طولانی ایران و عراق در کمتر از چند ساعت برای عراقی ها قابل دسترس باشد (معمولا زیر 4 تا 5 ساعت تریلی ها به منطقه خط تماس می رسیدند) و از آنجا که شروع هر عملیات با تدارکاتی همراه است و وضعیت و آرایش نیروها در منطقه تغییر می کند و جاسوسی های انسانی نیز به تشخیص شروع عملیاتها کمک می کردند معمولا چند روز یا لااقل یکی دو روز قبل از شروع عملیات –حتی اگر دشمن پی به آغاز عملیات نمی برد- به تغییرات نیروها حساس می شد و نیروهای دفاع متحرک را آماده باش می کرد. حتی اگر این اتفاق هم نمی افتاد و عملیات در غافلگیری مطلق شروع می شد از آنجا که معمولا عملیاتهای ما در بازه زمانی 10:30 شب تا 1:30 صبح آغاز می شدند، تریلی ها معمولا ظرف 4 تا 5 ساعت به منطقه درگیری می رسیدند و پاتک آغاز می شد که –اگر ندیده اید- وصف پاتکهای سنگین صبح عملیات عراقی ها را حتما شنیده اید که از همینجا ناشی می شد. از شرح و توضیح بیشتر استراتژی یا عملیات دفاع نامتقارن عراق می گذریم –اگرچه ذکر این میزان از آن برای تقریب ذهن لازم بود- و به بحث خودمان بر می گردیم. تکنیک حملات نیروهای داعش و سایر گروههای مشابه، از حیث نوع استفاده از برخی تجهیزات و نحوه استفاده از نفرات دارای شباهتهایی به نیروهای ایرانی در دفاع مقدس می باشد، از جمله تاکید بر حملات برق آسا، عدم استفاده از شیوه های کلاسیک، تأکید بر نیروی انسانی و ... که در تاکتیک خودروهای انتحاری آنها، تقریبا تمام این تکنیکها به چشم می خورد و به نوعی پیشانی حملات غافلگیرانه آنها و گل سر سبد تاکتیک ایشان است. پیشنهاد یک راه حل برای حل این مسأله پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه تروریستها از خودروها و تجهیزات زرهی سنگین جهت حملات انتحاری استفاده نمی کنند -و در نتیجه نیازی به استفاده از تانک های اصلی میدان نبرد برای مقابله نمی باشد- به تناسب خودروها و تجهیزاتی که دواعش و امثالهم در اینگونه حملات بکار می گیرند، از خودروهای زره پوش رزمی سبک(IFV یا APC ها) استفاده شود که دارای ویژگی های زیر هستند: قدرت آتش متناسب با تهدید پیش رو تحرک بالا سرعت زیاد ذخیره مهمات کافی برای پاسخگویی به چند موج حمله سبکی لازم جهت انتقال سریع زمینی و در صورت لزوم هوایی گلوله باران همزمان تروریستها علیه مواضع دفاعی خودی توسط مسلسلهای سنگین (از دوشکا تا توپ 23 میلی متری) بواسطه زره کافی این خودروها برای مقابله با چنین تهدیداتی بی اثر است. تنوع تولیدات آنها در سطح جهانی و عدم محدود بودن به تولیدات غربی عمر زرمی مناسب و اطمینان پذیری کافی تسلیحات این خودروها( که معمولا توپهای 25 تا 40 میلی متری هستند) قیمت مناسب در مقابل تانکهای اصلی میدان نبرد نواخت تیر مناسب که امکان چند موج حمله به یک هدف را در صورت خطای شلیک های اولیه میسر می کند. بواسطه تغییر مکان مکرر و مرتب نیازی به سنگر مخصوص ندارد و در زمان عدم نیاز از منطقه خارج می شود. این خودروها «همه جا رو» بوده و در تمام اقلیمهای درگیری امکان بکارگیری دارند. بواسطه زره پوش بودن خودرو، در فواصل نزدیکتری –نسبت به افراد مدافع که فاقد حفاظ هستند- می تواند به انهدام خودروی انتحاری –بدون ترس از تحت تاثیر موج و ترکش آن قرار گرفتن- اقدام کند. در موقع حمله خودروی انتحاری، در صورت وجود این خودروهای مدافع، افراد مدافع موضع می توانند در مواضع دفاعی خود باقی بمانند و جان خود را بی جهت به خطر نمی اندازند. بدلیل دقت بالای مهمات توپهای سبک این خودروهای زرهی و ریلود سریع آنها، استرسِ از دست دادن هدف، توپچی را فرا نمیگیرد و با خاطری آسوده تر اقدام به شلیک می نماید. دقت این توپها تا 1500 متر قابل قبول(در این فاصله می توانند هدفی به ابعاد لاستیک یک کامیون یا ابعاد نصف شیشه جلوی آن را هدف قرار دهند) و تا 1000 متر بسیار دقیق است و پاسخگوی نیازهای دفاعی می باشد. لازم نیست تا مهمات ضد تانک هدایت ناپذیر که نیاز به هدفگیر خیلی دقیقی دارند –آن هم علیه هدفی که مسیر حرکت آن الزاما خیلی ثابت نیست- بیهوده مصرف شوند و می توان آنها را برای کاربرد علیه مواضع دشمن یا علیه تانکهای دشمن بکار برد. ذخیره مهمات مناسب در داخل خودرو اجازه پاسخگویی به هر تعداد حمله –متناسب- را می دهد. بواسطه تحرک بالای خودرو و عدم استقرار آن در موضع ثابت به مدت طولانی، در صورتی که دشمن به موشکهای ضد تانک هدایت شونده مجهز باشد هم هدف قرار دادن آن به راحتی میسر نمی باشد و اصولا هدف قرار دادن هدفی که در زمانی کوتاه سرعت خود را در صورت احساس خطر از صفر به بیش از 40 کیلومتر در ساعت می رساند و مانور پذیری خوبی دارد عملا بسیار سخت –اگر نگوییم غیر ممکن- است. ضمن اینکه توان ترمزگیری بالای این خودروها عکس این حالت را نیز سبب شده و کاهش سریع سرعت نیز خود عاملی برای جاخالی دادن در مقابل موشکهای هوایت شوند ضد تانک است. برای حفاظت هر چه بیشتر در مقابل موشکهای هدایت شونده ضد تانک از قفسهای شبکه ای در دور تا دور خودرو و با فاصله مناسب استفاده می شود. استفاده دشمن از زره سبک در خودروهای انتحاری سبب می شود تا معمولا با توپهای سبک (25 تا 30 میلیمتر) بتوان به مقابله با آنها اقدام نمود. سرعت حرکت خودروی انتحاری دشمن هر چه باشد در برابر سرعت حرکت برجک و گلوله باران خودروی مدافع ناچیز است. چند پیشنهاد به عنوان نمونه از آنجا که تنوع محصولات در این محدوده خودروهای زرهی زیاد می باشد، با توجه به نیازها و شرایط گفته شده و بررسی صورت گرفته چند نوع خودرو برای این منظور پیشنهاد می گردند، بدیهیست این پیشنهادات کامل نبوده و نظرات دوستان می تواند راهگشا باشد: رتبه ی پنجم: خودروی BMPT ترمیناتور این خودروی زرهی روسی که برگرفته از شاسی تی 72 بوده و برجکی منحصر به فرد با انواع تسلیحات موشکی و توپ 30 میلی متری و نارنجک انداز و تیربار ضد نفر دارد که اتفاقا یکی از بهترین گزینه های پیش روست، اما آنچه آن را در جایگاه پنجم می نشاند قیمت بسیار بالای آن، وزن سنگین( که امکان حمل بیش از یک خودرو توسط تریلی و همچنین حمل و نقل هوایی با پرنده های معمول کارگو را منتفی می کند) و تحرک به نسبت پایین آن در مقایسه با خودروهای چرخدار می باشد که عاملی حیاتی در محیط پر از تهدید سوریه است. رتبه چهارم: خودروی BMP-3 این خودرو از توان آتش بسیار خوبی برخوردار می باشد که توان شلیک دوگونه مهمات 100 و 30 میلی متری برای محیط جنگی سوریه بسیار مناسب است و وزن بسیار مناسبی هم دارد اما همچنان قیمت بالا و سرعت به نسبت پایین در ماقیسه با خودروهای چرخدار مانع اصلی بکارگیری آن در تعداد زیاد است. رتبه سوم: خودروی BTR-90 این خودرو با توپ مناسب، سرعت عالی، زره متناسب با ماموریت، توانایی حمل نفر به عنوان ماموریت ثانویه، وزن مناسب برای حمل هوایی، ابعاد مناسب برای حمل دو دستگاه بر روی یک تریلی، همه جارو بودن با 8 چرخ تمام متحرک، توان حمل موشک ضد زره هدایت شونده، توانایی آبی خاکی، امکان نصب زره های کمکی و ... قطعا رتبه بهتری در این مقایسه بدست می آورد اگر قیمت مناسبتری داشت. رتبه دوم: خودروی ZBL-09/VN-1 این خودروی زرهی خوش آتیه چینی با توپ 30 میلی متری و توان حمل موشک ضد زره و وزن خوب، موتور آلمانی و سرعت عالی خود حتی می توانست رتبه اول را نیز کسب نماید اگر قیمت آن مناسبتر بود و اندازه کوچکتری داشت. رتبه ی اول: خودروی WZ551/NGV-1 این خودروی سبک و جمع و جور چینی تقریبا توانسته همه فاکتورهای لازم را بطور نسبی در خود جمع کند، از وزن سبک برای حمل هوایی و زمینی گرفته( 12.5 تن) تا طول مناسب(6.6 متر) توان همه جارو بودن(بواسطه 6×6 بودن خودرو)، توان حمل 9 نفر نیرو علاوه بر پرسنل در موقع لزوم، جنگ افزار اصلی مناسب(توپ 25 میلی متری که برگرفته از توپ 25 میلی متری25M811 جیات فرانسه با نرخ آتش 125 و 400 گلوله در دقیقه است و از مهمات مشابه با توپ 25 میلی متری بردلی استفاده می کند، لازم به ذکر است که نیروهای آمریکایی با مهمات ضد زره این توپ حتی برجک تانک تی 55 را نیز در جنگ اول خلیج فارس سوراخ و تانک را نابود می کردند به نحوی که میزان شکار تانکهای عراقی توسط نفربرهای بردلی از میزان شکار آنها توسط تانکهای آبرامز بیشتر بود!)، برد عملیاتی خوب( 800 کیلومتر با یکبار سوختگیری)، سرعت خوب، قیمت مناسب(700 هزار دلار)، سیستم تعلیق مناسب که امکان افزایش سرعت آفرود را فراهم می کند، بکارگیری آن توسط 19 کشور علاوه بر خود چین، برجک برگرفته از برجک DRAGAR نکستار فرانسه، وجود دو تیربار ثانویه، یکی 12.7 و دیگری 7.62 که دومی هم محور است، موتور هواخنک پر قدرت مجهز به توربوشارژر و ... این خودرو دارای نمونه های دیگری با کاربردهای متفاوت نیز می باشد که بعدا به یکی از آنها اشاره می شود. سناریوی کلی عملیات قطعا برای کاربری مناسب هر جنگ افزار در قالب یک عملیات نیاز به سناریو و تکنیک و تاکتیک مناسب هست و الا هیچ جنگ افزاری به خودی خود نمی تواند باعث پیروزی یک عملیات یا سلسله عملیات شود. در اینجا به یک طرح عملیات پیشنهادی اشاره می شود و البته اصراری هم وجود ندارد که این طرح را بهترین بدانیم بلکه در پی آن هستیم که بهترین را با کمک هم کشف کنیم: در زمان احتمال حمله دشمن که اطلاعات لازم آن از طریق جاسوسی انسانی یا دیدبانی تحرکات دشمن و یا تصویربرداری های مداوم هوایی بدست آمده، بر حسب تخمین توان دشمن یک، دو یا چند تیم واکنش سریع به منطقه فراخوان می شوند، هر تیم واکنش سریع متشکل از خودروها و تجهیزات زیر است: یک دستگاه تریلی مجهز به کمرشکن برای حمل دو دستگاه خودروی IFV دو دستگاه خودروی IFV یا APC یک خودروی موشک انداز ضد زره از نوع WZ-91 مجهز به موشک فوق العاده HJ-9 که بر مبنای شاسـی خودروی WZ-550 ساخته شده و برای حمایت از خودروهای زرهی و پشتیبانی آتش علیه سکوهای ضد زره و احیانا زرهی سنگین دشمن عمل می نماید. یک دستگاه کامیون کفی برای حمل خودروی موشک انداز کامیون حامل مهمات IFV ها و خودرو موشک انداز(اختیاری) خودروی WZ-91 مزیت استفاده از خودروی WZ-91 اشتراکات زیاد آن با خودروی WZ-551 می باشد که هزینه نگهداری، تعمیرات و آموزش را پایین می آورد. تریلی حامل IFV ها و کامیون حامل خودروی موشک انداز در فاصله ایمن از خط تماس خودروهای حمل شده توسط خود را پیاده می کنند و خود به موقعیتی ایمن تر باز می گردند . IFVها منتظر حمله می مانند، اگر تا آمدن آنها حمله شروع شده باشد بلافاصله درگیر می شوند و علیه خودروهای انتحاری عمل می نمایند. خودوری موشک انداز در فاصله ای دورتر از خط درگیری نسبت به دو خودروی زرهی دیگر قرار گرفته و ضمن پایش محیط اطراف خطر حضور موشک اندازهای ضد زره و احیانا تانک یا خودروی زرهی را بررسی می کند. در صورت لزوم خود این خودرو نیز علیه خودروهای انتحاری اقدام به شلیک موشک می نماید. برای افزایش اشراف اطلاعاتی بر منطقه نبرد، هر یک از خودروهای زرهی و همچنین خودروی موشک انداز مجهز به یک کوآدکوپتر است که از روی بدنه آن به پرواز در می آید و توسط فرمانده خودرو کنترل شده و بصورت زنده تصاویر خود از محدوده های مورد نظر را به فرمانده ارسال می کند و یا فرد چهارمی در خودرو حضور پیدا می کند که وظیفه پایش تصاویر و گزارش به فرمانده را برعهده می گیرد. خودروهای زرهی، یکی بصورت اصلی و دیگری بصورت کمکی و رزرو عمل می کنند تا در صورتی که اولی به هر دلیلی از کار افتاد دومی وارد عمل شود. پس از پایان تهدید و عملیات، خودروهای از صحنه خارج و سوار بر تریلی ها به مقرهای امن پشت جبهه خود منتقل می شوند تا اقدام به سوختگیری مجدد و بارگیری مهمات نمایند. کلیات هر عملیات به صورت بالا می باشد و البته با ریزه کاریهایی که می توانیم اضافه کنیم. ویژگی های توپ 25 میلی متری و مهمات آن در این توپ انواعی از مهمات با کاربردهای مختلف قابل استفاده است که تغذیه دوگانه باعث می شود تا همزمان بتوان از 2 نوع مهمات در توپ استفاده نمود، انواع مهمات قابل استفاده در این توپ عبارتند از: APDS-T,HEI-T,TP-T,TPDS-T,SAPHEI-T,HEI و TP که هر یک کاربرد مخصوص خود را دارند ولی برای مقابله با خودروهای انتحاری بهترین ترکیب استفاده از مهمات APDS-T و HEI-T بصورت دوگانه می باشد. خشاب این توپ 400 گلوله را در خود جای می دهد که 200 گلوله آماده به شلیک و 200 گلوله ذخیره می باشند. تصویری از انواع مهمات قابل استفاده در توپ جدول مشخصات مهمات اصلی توپ پیشنهاد از بعد کمّی برای انجام این عملیات در سوریه با توجه به گستردگی مواضع درگیری نیاز به حداقل 60 تیم واکنش سریع شامل 120 خودروی زرهی، 60 تریلر، 60 خودروی موشک انداز، 60 کامیون کفی و تعدادی خودروی تامین و تدارک مهمات می باشد که در نقاط مختلف کشور مستقر می گردند. شاید مطرح شود که اینگونه پیشنهادات خوش بینی است و ما امکان تهیه و تدارک چنین چیزی را نداریم که در پاسخ باید گفت که ماهانه هزینه بسیار هنگفتی از سوی محور مقاومت برای جنگ سوریه انجام می شود و در صورتی که هرینه انجام این طرح به سرانجام برسد در بحث تثبیت و پدافند مواضع آزاد شده تحول خوبی انجام خواهد شد. ضمنا خودروهای IFV یا APC بکارگیری شده، در زمان عملیاتهای آفندی نیز می توانند به خوبی مورد استفاده واقع شوند. سوال بعدی این است که اولا آیا چین این خودروها را به محور مقاومت تحویل می دهد که با توجه به اینکه چین بنا به خواست خودش و دولت سوریه، بصورت فعال و نه انفعالی در صحنه حضور دارد احتمال قوی برای افزایش وزنه خود در امتیازگیری های آینده این درخواست را با پاسخ مثبت مواجه خواهد کرد و حتی شاید از این رهگذر بتوان تخفیفهای خوبی نیز از وی دریافت نمود و ثانیا اینکه این تعداد خودرو در چه زمانی تحویل سوریه خواهند شد؟ که با توجه به فعال بودن خط تولید این خودرو در چین، زمان لازم برای تحویل حداقل 30 دستگاه برای شروع ابتدایی عملیات، زیر یک ماه خواهد بود. ضمن اینکه در صورتی که بتوان دولت چین متوجه فوریت مسأله نمود وی می تواند از محل ذخایر ارتش خود نیز اقدام به تحویل خودروهای سفارش شده بنماید. تریلی ها و کامیونها هم که در بازار موجود و مهیا است. در صورت نیاز به حمل هوایی نیز هواپیماهای باربری بزرگ چینی در هر پرواز توان حمل 4 دستگاه آن را دارند. پی نویس: 1- لجمن: لبه ی جلویی منطقه نبرد نویسنده: MOHAMMAD فقط برای میلیتاری قابل استفاده است، درگاه های دیگر اینترنتی و فضای مجازی صرفا با لینک به این صفحه امکان بازنشر مطالب را دارند. در تهیه مطالب عمومی مانند مشخصات خودروها و سلاحها از وبگاه های اطلاعات عمومی نظیر ویکیپدیا و ... کمک گرفته شده است.
-
1 پسندیده شدهکلا APC و IFV با توپ رو برای مقابله با انتحاری کنار بزارید که از برد حدود 4 تا 5 کیلومتر میرن روی هوا (عمده انتحاری هایی که میان یک عقبه ای دارن که شامل موشک های ضد زره هم هست) بخواید برای اینها محافظ و بپا هم بزارید که دیگه ............... میشه پیچیدگی در کار. در مورد امثال سوریه باید تا حد ممکن راه حل از پیچیدگی و عریض و طویل شدن دور باشه (اینها کارهای ساده عملیاتی رو هم درش موندن) هر چه پیچیدگی بیشتر هزینه بیشتر اجرای کار سخت تر (مسائلی مثل هماهنگی در کار و .....................) هر چه دامنه گستردگی کار بالاتر برده پارامترهای موثر و اثر گذار در نتیجه کار زیاد میشه شما برای مقابله با انتحاری آفندی یک پاسخ تکنیکی میدید که میشه استفاده از نفربر یا خودروی رزمی پیاده نظام ، طرف مقابل به این اقدام پدافندی شما یک پاسخ تکنیکی متقابل میده که میشه استفاده از موشک های ضد زره باید متقابلا روشی رو انتخاب کنید که در محدوده پاسخ طرف مقابل واقع نشه چون در نهایت یا اثر بخش نخواهد بود یا اگرم باشه به ندرت اثر بخش هست و همراه با تلفات برای نیروهای خودی یک پاسخ که میتونه واقع گرایانه باشه (از جهت مسائل مرتبط با خرید و تامین و مسائلی مثل اموزش و فراگیری) و در محدوده هزینه ای معقول این هست : http://www.kbptula.ru/en/productions/antitank-guided-weapon/kornet-em/portable-transportable-launcher با برد 8 تا 10 کیلومتر در نهایت طرف مقابل میخواد سنگر ضد زره شما رو با موشک بزنه (اقدامی که بارها شده در سوریه با ضد زره مواضع ضد زره رو زدن ، خوب که نمیتونه شما برتری حدود دو برابری برد دارید) اگر این مد نظر نباشه میشه به این گزینه هم فکر کرد : http://www.kbptula.ru/en/productions/antitank-guided-weapon/kornet-em/automatic-launcher-on-carriers همزمان میتونه با دو هدف درگیر بشه در جهت مختلف دو دستگاه از این خودرو ها میتونن با چهار هدف به صورت همزمان در برد 8 تا 10 کیلومتر درگیر بشن و به سمت هر کدوم دو موشک شلیک کنن به صورت همزمان اگر امکان هزینه بیشتر باشه (که بعید هست) جهت افزودن حفاظت بیشتر به کار یک گزینه میتونه این باشه : http://www.military-today.com/missiles/kornet_t.htm این سه گزینه که عرض شد یک پیش درامدی داره یک الزاماتی داره اولینش وجود یک پست دیده بانی (چه اپتیک چه راداری) 24 ساعته با برد دید 10 تا 15 کیلومتر هست و ................. البته این ایده چند مشکل اساسی هم داره یکیش این هست که در برخی جبهه ها فاصله ای که انتحاری راه میوفته تا به مقصد برسه بسیار کوتاه هست پس افزایش برد درگیری چندان ممکنه به کار نیاد مگر در زمانی که شما یک موقعیت برتر و مناسب برای استقرار تیم موشک ضد زره خودتون داشته باشید که از فواصل و از عقبه نیروهای خودی (چند کیلومتر عقب تر و در حاشیه مواضع خودی) بتونید درگیر بشید گزینه های دیگری هم هست که به جهت سطح واقع گرایی و هزینه در اولویت های بعدی قرار میگیرن برای فواصل نزدیک تر استفاده از امثال : http://www.mindexcenter.ir/product/saeghe-2-light-weight-anti-armor-guided-missile استفاده از اقدامات مهندسی رزمی در جهت مسدود سازی ، کانالیزه کردن یا کاهش سرعت حرکت در معابر هم میتونه مفید واقع بشه در نهایت یک اقدام ترکیبی اثربخشی بهتری داره تا یک اقدام مشخص و انحصاری --------- چند مورد اصلاحی جهت مواردی که در ابتدای تاپیک گفته شد 1- تحرک زرهی در سوریه چندان عامل حیاتی نیست مگر در اجرای برخی تاکتیک های مشترک زرهی (مثل پاکسازی ساختمان های یک بلوک شهری به صورت متحرک و بدون ایستایی)، نبرد سوریه برای زرهی در هر سطحی چه تانک چه نفربر و ...... بیش از هر چیز نیازمند نظارت و آگاهی از میدان نبرد هست 2- موارد متعدد هست از هدف قراردادن وانت ها و کامیونت های مسلح با موشک های ضد زره دیگه فکر نکنم از این ها پر تحرک تر داشته باشیم 3- اون چیزی که بیش از توپ 25 میلیمتری بردلی از زرهی عراق تلفات گرفت موشک های تاو این خودروی رزمی بود موارد محدودی خیلی محدود شکار با توپ 25 میلیمتری ثبت شده 4- توپ 25 میلیمتری امریکایی و مهماتش بسیار موثر بودن ولی آیا توپ چینی و مهمات چینی هم به اون سطح موثر هست؟ ما الان مهمات 120 میسازیم برای چیفتن انگلیس هم 120 ساخته برای چلنجر ولی این کجا و آن کجا . چینی ها در بحث مهمات دنباله روی طراحی روسی هستن و مهمات 25 میلیمتریشون هم طرح مهمات 30 میلیمتری روسی رو داره بعضا 5- انتحاری در سطح ادوات زرهی سنگین هم در سوریه دیده شده (تصاویرش هم هست از انتحاری با تانک) 6- BTR-90 که تا سال 2011 بیشتر تولید نشد و دیگر هم تولید نمیشه روسیه از صادراتش هم چشم پوشی کرده پس این یک مورد رو قلم بگیرید در نهایت سری BTR-80 موجود هست برای صادرات 7- اگر صحبت جا خالی رفتن از تهدید باشه که خوب اینجا تحرک در قالب شتاب حرکت یا Acceleration معنی پیدا میکنه که امثال بی ام پی 3 از امثال WZ551 و حتی بی تی آر 90 شتابش بیشتره. شتاب بی ام پی 3 از 0 تا 50 کیلومتر حدود 14 تا 16 ثانیه هست در حالی که این میزان برای بی تی آر 90 حدود 20 ثانیه هست
