برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      54

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      8,704


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 8 دی 1399 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    مقدمه : با اولین شلیک موشک وی-2 به قلب فضا در اکتبر 1942 ، عرصه جدیدی به صحنه نبرد اضافه شد ، با این حال توسعه فناوری نظامی در فضا را میتوان عاملی موثر در ایجاد تغییرات شگرف در ماهیت رزم مانوری بحساب آورد . تغییر صحنه عملیات نظامی در فضا ، همزمان با کاهش قابل توجه و ناگهانی درهزینه های مربوط به دسترسی به مدارهای ماوراء جو و همچنین توسعه سریع ماهواره های کوچکتر و ارزان تر برای ایجاد مجموعه حسگرهای پایش عملیات نظامی ، قابلیتی فراتر از ماهواره های بزرگتر و گران قیمت تر را در اختیار ارتش ها ، نسبت به گذشته ، قرار خواهد داد . سرعت شگرف این تحولات و پیامدهای قطعی آن بر عملیات رزمی در آینده موضوعی است که جامعه کارشناسان رو به گسترش فضایی در سازمان های نظامی تلاش می کند تا قبل از ایجاد تهدید ، فرآیند توسعه این قابلیتهای جدید در حوزه فضایی را درک کرده و تغیرات سازمانی ناشی از این امر را بخصوص در حوزه جنگ مانوری مورد بررسی عمیق قرار دهد . با توجه به این موضوع پراهمیت ، قابلیتهای فضا پایه موجود تاثیر قابل توجهی را بر تاکتیکهای رزم زرهی مدرن در دو سطح تاکتیکی و عملیاتی برجای گذاشته است. از یکسو ، ارتباطات راه دور ، دسترسی به شبکه های مخابرات نظامی ، استفاده گسترده از سامانه موقعیت یابی جهانی (GPS) و درنهایت مخابرات رمز گذاری شده ، سرفصل های مهم این حوزه بشمار آمده و از سویی دیگر نیز کاربرد این پتانسیل در حوزه هایی با اهمیت کمتر نظیر عملیات ضد شورش نیز امکان پذیر گردیده است ،اما پرکاربردترین ماموریت محوله به حسگرهای فضاپایه را می توان در جنگ سرد و ماهواره های مجهز به حسگرهای مادن قرمز برای تشخیص زمان شلیک موشکهای بالستیک و همچنین رهگیری گونه های بالستیک تاکتیکی بر علیه واحدهای زمینی جستجو کرد . در مجموع ، برای یک آینده قابل پیش بینی ، قابلیتهای فوق الذکر ، البته در پهنای باند بیشتر و دقت افزون تر همچنان به پشتیبانی از عملیات رزمی ادامه خواهند داد . با این وصف ، یکی از مهمترین پیشرفتهایی که فناوری فضایی برای افزایش عملکرد مطلوب واحدهای زرهی پدید آورده ، قابلیت استفاده از تصاویر ماهواره ای در زمان واقعی (near-real-time satellite imagery) بخصوص بر علیه دشمنی است که از این پتانسیل محروم است . غافلگیری با ضربه به جناحین : از یک نظر ، نقطه شروع استفاده از حسگرهای فضاپایه را می توان با آغاز جنگ نخست خلیج پارس که در جریان آن ، واحدهای ارتش ایالات متحده با ایراد یک ضربه شدید به جناحین یگانهای عراقی ، مدافعان را غافلگیر نموده و بسرعت بر آنها غلبه نمودند، همزمان دانست . ارتش عراق که تحت حملات شدید هوایی قرار داشت ، ناگهان با ضربه غافلگیرکننده واحدهای زرهی ائتلاف در جناحین خود روبرو شد که این موجبات یک فاجعه نظامی را برای سرفرماندهی ارتش بعث فراهم آورد . اما نکته اصلی در این مساله نهفته بود که موفقیت این مانور ، مدیون چند عامل مهم ، از جمله فناوری های جدید بخدمت گرفته شده ، بود . از یکسو ، سامانه مکان یاب جهانی (GPS) تازه به دنیای فناوری نظامی وارد شده بود و به یگان های رزمی اجازه میداد تا در صحنه عملیاتی باز ( صحرا ) با دقت بیشتری دست به عمل زنند و از سویی دیگر به فرماندهان ائتلاف ، بخصوص رسته آماد و پشتیبانی ( لجستیک ) امکان می داد تا بدون نگرانی از آتش دشمن ، ذخیره سوخت و سایر سامانه های لجستیکی را بدون آنکه نیازی به هزینه کرد بیش از اندازه منابع داشته باشند ، موقعیت یابی و مستقر سازند . با این وجود ، شاید مهمترین عامل موفقیت در افزایش و تاثیر گذاری واحدهای ائتلاف در این جنگ را می توان در پتانسیل این نیرو در محرمانه نگاه داشتن نقل و انتقالات و به معنای تخصصی ، "تحرک" این یگان ها از دید نیروهای عراقی دانست . فرماندهان ائتلاف با ایجاد پایش شدید هوایی ، مسیر هرگونه اجرای عملیات شناسایی هوایی از سوی ارتش عراق را مسدود نمودند ، چرا که حتی اجرای یک سورتی ( پرانه ) پرواز شناسایی از سوی نیروی هوایی عراق در ارتفاع ، برد و گستره مشخص می توانست نیات ارتش ائتلاف را در حوزه محورهای عملیات آفندی ، افشاء کرده و متقابلا" ارتش عراق قادر می ساخت تا با تغییر سازمان رزم واحدهای خط مقدم خود ، تدابیر مناسبی برای حفظ جناحین خود از ضربه زرهی مهاجمان ، بیاندیشد. در این میان ، برخی تحلیلگران براین اعتقاد قرار دارند که حتی در صورت اطلاع ارتش عراق از محورهای عملیاتی ائتلاف ، بسیار بعید بود که توان رزمی کافی برای جلوگیری از موفقیت نزد مدافعان ، موجود بوده باشد ، اما یقینا" دستیابی به اطلاعات ، هر چند محدود و مختصر ، می توانست هزینه پیروزی را برای مهاجمان ، افزایش دهد . در واقع ، بسیار بعید به نظر می رسد که ضربه کاری و موفقیت خیره کننده ارتش ائتلاف ، که بر قابلیتهای فضاپایه ، قرار داشت و صورتبندی بسیار بزرگتر مدافع را فریب داد ، بدون این ستون اصلی ، قابل تکرار باشد . شیوه اجرای مانور توسط واحدهای رزمی درمقیاس گروهان و گردان که به هردلیلی ممکن بود از صورتبندی اصلی جدا شوند را می توان با تدبیر درست ، جبران نمود ، اما بدون وجود نظارت دائم بر صورتبندی اصلی ، دستیابی به موفقیت در چنین صحنه های از منازعه ، تقریبا" امکان پذیر نبود . از سویی دیگر، نیروی هوایی ایالات متحده بدلیل ماهیت ماموریت خود ، گرچه پتانسیل زیادی برای ایجاد برتری هوایی محلی و جلوگیری از اجرای عملیات شناسایی توسط هواگردهای سرنشین دار یا بدون سرنشین در اختیار داشت ، اما واضح بود که فاقد توانایی جلوگیری از عبور ماهواره های دشمن از فراز منطقه نبرد بوده و این به معنای یک شکاف عمیق دربکارگیری اصل غافلگیری توسط فرماندهان محسوب می گردید . به معنای روشن تر ، درصورت برخورداری عراق از قابلیتهای فضاپایه ، بطور قطع ، ضربه قاطع طوفان صحرا ، هرگز قابلیت اجرایی شدن پیدا نمی نمود . به همین دلیل ، تکثیر گسترده ماهواره های سنجش از دور که می بایست بستر لازم برای تولید تصاویر دقیق ماهواره ای در اندازه ها و کیفیتهای متفاوتی را پدید آورد ، پارادایم " پشتیبانی فضایی " و به تبع آن ، تاثیر حسگرهای فضا پایه بر ماهیت رزم مانوری را به صورت چشمگیری دچار دگرگونی عمیقی نموده است . سامانه مکان یاب جهانی راست : 1990 چپ : آزمون های اولیه 1978 با این وصف ، ارتش ایالات متحده تا همین اواخر ، به استفاده از تصاویر ماهواره ای در عملیات رزمی چندان تمایلی نداشت ، چرا که تاثیر آن را در سطوح تاکتیکی و عملیاتی ، ناکافی ارزیابی می نمود ، به همین دلیل صرفا" تعداد مشخص و محدودی از ماهواره های تصویر برداری مستقر در مدار لئو (LEO) که قابلیت تصویر برداری از بخش های محدودی از کره زمین را ارائه می کردند ، در اختیار این نیروها قرار داشت ، در حالی که برخلاف ماهواره های مستقر در مدار ژئوسنکرون (GEO) که نسبت به زمین در نقطه ثابتی قرار دارند ، ماهواره های مدار لئو (LEO) در ارتفاعی میان 250 تا 400 مایلی مستقر هستند که هر 90 تا 120 دقیقه ، یکبار به دور زمین چرخیده و به همین دلیل انعطاف پذیری بیشتری به ماهواره های موجود در ارتفاع 22300 مایلی که تقریبا" سرعت چرخشی مشابه با سرعت چرخش سیاره داشته و با کمی اغراق ، نسبت به خط استوا ، روی نقطه ثابتی قرار دارند ، به کاربر ارائه می کنند . با این وصف ، علیرغم مزیتهای بی شمار ، ماهواره های مستقر در مدار GEO برای اجرای عملیات تصویر برداری تاکتیکی غیر مفیدترین ابزار بشمار می آید ، به همین دلیل ماهواره هایی که برای نظارت بر صحنه عملیات رزمی به فضا ارسال میشوند ، عمدتا" در مدارهای پایین تر قرار داده می شوند و به همین دلیل نیز در هر زمان ، صرفا" می توانند بخشی از سطح زمین را مورد شناسایی قرار دهند . بطور طبیعی ، جایگیری در ارتفاع مداری پایین در کنار هزینه های مرتبط با تولید و اعزام این سخت افزارها به فضا ، سودمندی تاکتیکی محدودی را فراهم می کند ، چرا که صرفا" امکان تصویر برداری یک محدوده کوچک را در روز فراهم می نماید . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  2. 3 پسندیده شده
    مفهوم هزینه-فایده فقط یک مفهوم عملیاتی اونم در سطح نظامی نیست. فشار صنعت فشار اشتغال فشار بازگشت و یا حفظ سرمایه فشار رقابت وگرنه میشه اصلا کل جنگ رو داد به هوش مصنوعی و تجهیزات خودکار و این امکان هم از دهه 90 وجود داشته. - فشار صنعت؛ میگه اگر بخوام جنگ رو با یک روش بسیار جدید اجرا کنم، مثلا همه اش هلیکوپتر باشه(که این تجربه شده) این همه خطوط تولید تانک و نفربر رو چکار کنم؟ اصلا میتونم این همه هلیکوپتر تولید کنم؟ یا اینکه چون میتونم مقدار زیادی موشک تولید کنم بزار همه اش رو با موشک انجام بدیم! - فشار اشتغال؛ میگه جنگ اگر به توسعه اشتغال و یا کاهش بیکاری منجر نشه، راه انداختنش(نه تحمیلش) جنگ بر علیه خود هست. بنابراین فشار صنعت تبدیل به فشار تولید از سوی نیروی کار میشه! - فشار سرمایه؛ هم اینه که میگه جنگ رو میشه به روشهای مختلف انجام داد! و برای من بانکدار، خزانه دار، سرمایه دار و ذینفع، مهم اینه که چقدر باید سود یا ضرر کنم. الان مثلا 1500 فروند جنگنده رو از رده خارج کنیم، یا این 4000 تا تانک رو کل اهداف رو با موشک کروز بصورت دورایستا محقق کنیم؟! کدوم یکی از این ها حاشیه سود بیشتری داره و یا اشتغال طولانی تر و حفظ سرمایه بلند تری ایجاد میکنه؟ تو آمریکا ایالات ها پول میگذارن روی هم برای خودشون جنگنده میخرن یا کشتی جنگی سفارش میدن. - فشار رقابت؛ یعنی یه طوری بجنگیم که بتونیم به سایر رقبا هم خودی نشون بدیم، همون تلاش برای اقتدار ملی و ... در مورد فشار سرمایه یه نکته جالبتر هست؛ بشدت بر شکل جنگیدن موثره. یعنی مدیر جنگی باید حساب کنه که چقدر به صنعت برای تولید جدید فشار وارد میکنه، چند سرباز باید استخدام کنه، و اینکه هم میتونه با تلفات بجنگه و هم بدون تلفات! گرچه آمریکا سیاست سختگیرانه تلفات صفر در بخش نیروی انسانی داره. ولی؛ در خارج از خانه میجنگند. تهاجمی میجنگند. جذب سرباز براشون سخته و بیشتر اوپراتور استخدام میکنند تا سرباز. حالا نظر من؛ بیشتر جنگ های این اواخر از نظر تکنیکی در اجرا، رسوندن مقداری قدرت انفجاری به نقطه ای مشخص بوده... خام ترین تعریف. تمام سیستم های دیگه، نظیر پشتیبانی، اطلاعاتی، مخابراتی، تکنولوژی، سایبری و ... در خدمت مفهوم فوق بودن.
  3. 3 پسندیده شده
    متن مرتبط با پژوهشکده بگین سادات هست The Begin-Sadat Center for Strategic Studies . یه مقدار چون میخواستن از موشک ها در اسراییل ترس ایجاد کنن، اینطوری غلو کردن. منتهی از این بحث بعنوان مخمر استفاده میکنیم. ----- یه آمار از پرتاب های بالستیک یمنی و پدافند عربستان
  4. 3 پسندیده شده
    بخش سوم و پایانی : نکته جالبی که می بایست در جریان این قضیه مورد توجه قرار گیرد ، این است که تصمیم ناتو برای استفاده از دارایی های غیر نظامی ( تجاری ) مستقر در فضا برای افشای دخالت روسیه در اوکراین ، چندان برای شرکت DigitalGlobe بدون هزینه نبود ، چنانکه پس از انتشار این تصاویر ، شرکت فوق کاهش ارتباط تجاری با روسیه به میزان 14.5 میلیون دلار ( در مقایسه با دوره زمانی قبل از آن که ارزش دلاری 23 میلیون دلار را نشان می داد ) را تجربه کرد که شامل تحریم فروش تصاویر به مشتریان غیر دولتی روسی نیز می شد ، هر چند این مساله در نهایت تاثیری بر ادامه روند ارائه خدمات به روسها نداشت . در این زمینه ، شاید مهمترین استناد مطرح شده از سوی مدیر اجرایی DigitalGlobe برای استفاده از تصاویر تهیه شده توسط این شرکت توسط ناتو و ایالات متحده ، استقرار آتشبارهای راکت انداز در خاک روسیه برای انهدام اهداف نظامی در خاک اوکراین بود ،اما این ادعای مطرح شده ، قابل اثبات نبود ولی به شکل ناخوشایندی موجبات از میان رفتن منابع درآمدی شرکت در روسیه در پی انتشار این تصاویر توسط ناتو بود . این واقعه نشان داد که منافع تجاری شرکتهای غیر دولتی ارائه کننده خدمات ماهواره ای به محض قرار گرفتن در یک موقعیت بحرانی منحصر بفرد سیاسی ، سریعا" به خطر خواهد افتاد . در این میان ، روسیه تنها متضرر استفاده از داده های ماهواره ای غیر نظامی محسوب نمی شود ، چنانکه تصاویر تولید شده توسط شرکت DigitalGlobe این امکان را برای دستگاه رسانه ای غرب فراهم آورد تا به شکل منظم ، روند توسعه نظامی ارتش چین را زیر نظر بگیرند . اندیشکده ها و مخازن فکر امنیتی مستقر در اروپا و ایالات متحده ، بدقت و با وسواس بسیار زیاد ، جزییات ساخت آخرین جنگنده های چینی را برحسب تعداد و نوع تا ایجاد ایستگاه های جدید رادار را براساس اطلاعات استخراج شده از این تصویر به شکل مستمر دنبال می کنند . در نتیجه ، این اعتقاد که روند توسعه نظامی ارتشها در دنیای امروز ، بطور کامل در معرض دید عموم مردم قرار دارد ، بتدریج به یک باور رایج در آمده و این نیز به نوبه خود معضل تضاد تکثیر تولید کنندگان تصاویر ماهواره ای با وضوح بالا با منافع ایالات متحده را پدید آورده است. سناریوهای محتمل : با پیش فرض قراردادن تجارب و داده های پیشین ، تاثیر وجود حسگرهای فضاپایه بر عملیات صورتبندی های زرهی ارتش ایالات متحده را می توان در دو حوزه جغرافیایی کره شمالی و خطوط تماس در شرق اروپا ( بالتیک / لهستان ) جستجو نمود . این دو سناریو ، واحدهای رزمی متخاصم را با قابلیتهای متنوعی از حضور سامانه های تصویربرداری فضاپایه روبرو می نماید . در جبهه شرق اروپا ، روسیه با داشتن پتانسیل های مشخص ، سومین کشور دارای ماهواره های فعال در مدار ، پس از ایالات متحده و چین می باشد ، ضمن اینکه توانایی پرتاب های فضایی این کشور نیز می بایست بطور کامل مورد توجه قرار گیرد . در مقابل ، کره شمالی تا حال حاضر ، فاقد قدرت طراحی ، تولید و پرتاب ماهواره به شکل بومی می باشد . با این وصف ، در میان سناریوهای طراحی شده برای این دو جبهه ، عوامل مختلفی بر ماهیت عملیات در فضا و تاثیر آن بر روند عملیات زمینی ، قابل بررسی است . از طرفی ، ارتش روسیه ، با دراختیارداشتن قابلیت های شناسایی و نظارت بومی ، موقیعتی را فراهم آورده که بدان اجازه می دهد تا به شکل دائم ، موقعیتهای استقرار و تحرکات واحدهای نظامی ارتش ایالات متحده را رصد کرده و دنبال نماید . از آنجایی که دولت فعلی ایالات متحده ، "فضا" را یک منطقه جنگی به مانند هوا ، زمین و دریا در نظر گرفته ، می توان چنین پیش بینی نمود که این احتمال وجود دارد که اقداماتی بلحاظ ماهیتی "فعال" برای ازمیان بردن یا خنثی نمودن پتانسیل سنجش از دور فضا پایه رخ دهد . بنابراین ، با فرض اینکه ارتش ایالات متحده در زمان بحران ، از توانایی لازم برای محروم کردن روسها از قابلیت رصد واحدهای ارتش این کشور بواسطه ماهواره های شناسایی برخوردار بوده و این مساله ممکن است به نخستین جنگ با پیامدهای فوق العاده ویرانگر برای هر دو طرف تبدیل گردد ، می توان چنین نتیجه گرفت که حتی با اجرای این چنین اقداماتی ، باز هم ارتش روسیه ، پتانسیل رصد خود را حفظ خواهد نمود ، چرا که با حمله ناتو به ماهواره های روسی ، حمله به دارایی های فضایی کشور ثالثی نظیر چین ، صورت نخواهد گرفت و بطور طبیعی ، شرکتهای چینی بسرعت قابلیتهای فضایی خود ، در حوزه هایی نظیر فروش عکس ، پهنای باند ارتباطی و سایر قابلیتهای در دسترس فعلی و آینده را در اختیار روسها خواهند گذاشت . خبر ناگوار برای ایالات متحده در چنین شرایطی این است که به شکل متقابل دارایی های فضایی ایالات متحده و ناتو در فضا بسرعت تهدید شده و در صورت ازکار افتادن آنها ، احتمالا" پشتیبانی موثری برای جایگزینی وجود نخواهد داشت . با این حال ، کره شمالی ، نمونه متفاوتی در مقایسه با روسیه بشمار می آید . از آنجایی که این کشور هیچ دارایی مستقر در مدار بعنوان هدفی مشخص برای مهاجم احتمالی یا قابلیت آفندی شناخته شده ای برای حمله به ماهواره های نظامی آمریکایی در اختیار ندارد ، به تقریب میتوان گفت که در صورت بروز بحران ، احتمالا درگیری نظامی در فضا رخ نخواهد داد . در سناریوی طراحی شده فعلی ، کره شمالی با اجرای یک عملیات غافلگیرکننده ، به کره جنوبی حمله می کند ، چین مستقیم وارد نشده و قطعنامه سازمان ملل نیز با محکوم کردن کره شمالی ، فروش هرگونه داده های ماهواره ای را به مانند عراق سال 1991 ممنوع خواهد نمود . اما پیش بینی ها نشان میدهد که بسیار بعید خواهد بود که چین یا روسیه به پشتیبانی از کره شمالی ادامه نداده و همکاری خود را با این کشور بطور کامل قطع نمایند . علاوه براین ، بر خلاف صحنه نبرد در اروپای شرقی ، که ناتو احتمالا بخش عمده ای از توان داده ماهواره ای تجاری ایالات متحده را نیز در اختیار خواهد داشت ، ماهیت عملیات نظامی در شبه جزیره کره به صورتی است که این توان احتمالا وارد عمل نخواهد شد ، هر چند عدم ورود مستقیم کشورهای ثالث به درگیری ، به انها اجازه می دهد تا روند فروش اطلاعات در قالب تصاویر ماهواره ای را به کشورهای درگیر ادامه داده و بصورت منبع باز ارزشمندی از اطلاعات دقیق تبدیل شوند . هر چند ، چنین پشتیبانی اطلاعاتی ارزشمندی می تواند اجرای یک عملیات آبخاکی بزرگ نظیر اینچون ( 1950) را به امری غیر ممکن تبدیل سازد ، چرا که وجود اطلاعات برخط ( ON-LINE) سطح غافلگیری ارتش مدافع را به کمترین حد ممکن کاهش خواهد داد . اما در این میان ، یک عامل در هر دو سناریوی مطرح شده میتواند تمام پیش بینی ها و احتمالات را به روندی متفاوت تبدیل کند . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، هر دو سناریوی مطرح شده در نقاطی از جهان مورد بررسی قرار گرفته اند که بلحاظ آب و هوایی متغییر بوده و این احتمال وجود دارد که در زمان درگیری نظامی ، فرصت استفاده ازحسگرهای فضاپایه ، هرگز ایجاد نشود . بنابراین ، تنها بخشی از آینده نگری فوق الذکر ممکن است درست پیش بینی شده باشد . حتی با وقوع چنین شرایطی ، در حالی که تصاویر مبتنی بر حسگرهای الکترو -اپتیکال ممکن است بدلیل شرایط آب و هوایی نامناسب نتوانند عملکرد مناسبی را به نمایش گذارند ، اما حسگرهای فضایی که به رادار جستجوی روزنه ساختگی ( SAR) مجهزهستند ، ممکن است شرایط بازی را بطور کامل دگرگون نمایند . این مساله ، یعنی ایجاد پتانسیل تصویر برداری در همه گونه شرایط آب و هوایی تا همین اواخر ، یکی از چالش های فنی بود که حتی عملکرد ماهواره های تجاری را تحت تاثیر خود قرار میداد . اما این وضعیت بسرعت تغییر نمود و شرکتهای غیر دولتی مستقر در ایتالیا ، فنلاند ، کانادا در آستانه خرید و اعزام ماهواره های مجهز به SAR به مدار زمین قرار دارند . استقرار چنین ماهواره هایی در مدارزمین رصد زمین را تنها به 12 ساعت در روز محدوده نمی نمود و طبیعتا" این فرآیند هم ، نیازبه قراردادن سخت افزارهای فوق در مدارهایی که مسیر حرکت آن بسمت یک هدف مشخص می بایست به گونه ای تعیین می گردید که در نزدیکی نیمه روز (ظهر ) به فراز آن رسیده تا سایه عوارض روی زمین به حداقل ممکن کاهش پیدا کند، را ازمیان می برد . غافلگیری ممکن نیست !! مجموع شواهد فوق الذکر ، ناظران نظامی را به این نتیجه رهنمون می سازد که گسترش سامانه های فضاپایه نظارتی یک تاثیر بسیار مهم بر روند طراحی عملیاتی را برجای گذاشته و آن امکان ناپذیر نمودن کاربرد اصل غافلگیری در رزم است ، اگر چه چنین استنتاجی ، بدون نقص نیز نیست . بدین معنی که برخی کارشناسان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که گسترش سامانه های نظارتی فضا پایه ، گرچه امکان مشاهده تحرکات نظامی را در زمان واقعی فراهم می کند ، اما اینکه موجبات بی فایده شدن پنهانکاری و فریب در عملیات نظامی را پدید می آورد ، بدون شک یک تحلیل اغراق آمیز خواهد بود . به اعتقاد اینان ، اگر چه آرایش صورتبندی های بزرگ زرهی را دیگر نمی توان از چشمان کنجکاو مستقر در فضا پنهان نمود ( همانطور که درعراق سال 1991 و 2003 انجام شد ) و اینکه رشد سریع فناوری به جایی رسیده که قابلیت تصویر بردار با وضوح بسیار بالا امکان پذیر شده است ، اما با وجود صدها ماهواره در مدار زمین ، بازهم مــــحدودیتهایی در زمان هربار گذر از فراز صحنه عملیات رزمی برای این سیستم ها وجود دارد . علاوه براین ، سامانه های زمین پایه در خصوص دریافت و پردازش این داده ها برای کاربرد موثر درمیدان نبرد ، با محدودیتهای قابل توجهی روبرو هستند ، بدین معنی که همیشه میان عکس برداری ، انتقال داده ها ، دریافت و تجزیه و تحلیل تصاویر تاخیری بوجود می آید که این نیز به نوبه خود بر تصمیم گیری میدانی تاثیر خواهد گذاشت ، هر چند پیش بینی هایی وجود دارد که این پنجره زمانی از 24 ساعت فعلی میان برداشت عکس و استفاده از اطلاعات آن به کمتر از 8 ساعت در طول دهه آینده کاهش می یابد . """" در نتیجه ، حتی اگر استفاده از اصل غافلگیری در سطح عملیات امکان پذیر نباشد ، هنوز کاربرد موثر این اصل در سطح تاکتیکی یک واقعیت انکار ناپذیر است """"""""" گذشته از تاثیر رصد فضایی بر کاربرد اصل غافلگیری در حوزه عملیاتی ، این مساله پیامدهای مختلفی برای واحدهای زرهی نیز در بر، دارد . پیامد نخست ، همانطور که در سطور پیشین مورد بحث قرار گرفت ، وجود یک پنجره اطلاعاتی کوچک برای کاربرد اصل غافلگیری در سطح تاکتیکی است . در نتیجه این امر ، واحدهای شناسایی – رزمی با دراختیار داشتن سازمان رزم مناسب ، می توانند با تشخیص نقاط ضعف و قوت خطوط دفاعی حریف ، بخصوص مواردی که دشمن بدلیل عدم در اختیار داشتن چنین قابلیتی ، ازآنها مطلع نیست ، از آنها برای تضمین موفقیت خود استفاده نمایند . با این وصف ، این وضعیت ، نیازمند سازماندهی صورتبندی رزمی جدید و متناسب با صحنه نبرد ، اما در امتداد سازمان رزم قدیمی است تا در این قالب ، توان رزم به شکل معقولی افزایش پیدا کند . پیامد دومی که براین مساله قابل پیش بینی است ، کوتاه شدن زمان برای تمرکز واحدهای زرهی برای استفاده موثر از اصل غافلگیری خواهد بود و با توجه به این امر که عناصر مدافع ، در نبردهای آینده مسلح به تسلیحات کشتار جمعی خواهند بود ، فرماندهان واحدهای آفند کننده می بایست برای چنین صحنه هایی ، از پیش برنامه ریزی کرده و علاوه برآن ، به دستاوردهای محدود ، اما تضمین شده ، قانع شوند . در این ارتباط می توان چنین تحلیل نمود که ارتشها به جای اجرای یک عملیات بزرگ برای ازمیان بردن سازمان رزم عناصر مدافع ، احتمالا برحسب نیاز صحنه نبرد ، برنامه ریزی کاملی برای طراحی عملیات رزمی در مقیاس کوچک ولی مستمر خواهند داشت تا با اجرای ضربات متعدد ، حریف را از حالت تعادل خارج سازند . این طراحی رزمی خاص برای صحنه نبرد متعارف میتواند یک امتیاز مثبت برای ارتش مهاجم باشد ، چرا که نخست اهداف نظامی محدود در طرح آفند تعریف شده و دوم اینکه این اهداف محدود بلحاظ اهمیت راهبردی که خواهند داشت ، می توانند بدون تشدید درگیری نظامی و گسترده شدن جنگ ، اهداف سیاسی مورد نظر را تحقق بخشند . نتیجه گیری : فرضیه اصلی بحث ، بر این مساله پایه گذاری شده که کارشناسان رزم زرهی و فرماندهان یگانهای تانک می بایست آگاهی و احاطه کاملی بر تاثیر عملیاتی نظارت سامانه های شناسایی داشته و برای جذب این تاثیرات از آمادگی کامل داشته باشند . تئوری فوق براین اعتقاد است که در صحنه عملیات رزمی فعلی ، یک پنجره زمانی بسیار کوچک وجود دارد که درآن واحدهای زرهی می توانند بدون نگرانی از شناسایی شدن توسط دشمن ، حتی با وجود برتری هوایی ، متمرکز شده و دست به عملیات تهاجمی زنند . از سویی دیگر ، فرماندهان نیز می بایست محدودیتهای فعلی را پذیرفته و آمادگی خود برای طراحی عملیات با سازمان و توان رزم فعلی و متعاقبا" دستیابی به موفقیتهای محدود را به شکل دائم حفظ نمایند . به همین سبب پیش بینی می شود که اجرای مانور برای واحدهای نظامی در مقیاس "سپاه " و "لشکر" به مانند آنچه که در سال 1991 و 2003 با رعایت کامل اصل غافلگیری صورت گرفت ، مجددا" قابل تکرار نباشد ، اما این بدان معنا نیست که طراحی مانور دیگر اهمیت چندانی در جنگ ندارد ، بلکه ماهیت جنگ در آینده ، درست برعکس این تصور است . واحدهای نظامی در صحنه نبرد درآینده ، تحت تسلط کامل مفهوم " اطلاعات" می بایست در عین افزایش توان رزمی ، از سرعت کافی برای تمرکز این توان و اعمال آن برای شکست حریف استفاده نموده ، دستاوردهای بدست آمده را بسرعت تثبیت کنند و این بطور دقیق ، کاری است که واحدهای زرهی به شکل منحصر بفردی قادر به انجام آن هستند . پی نوشت : 1- بن پایه 2- نویسنده : سرهنگ دوم ، براد تاونزند 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .   برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  5. 3 پسندیده شده
    بخش دوم ... محدودیتها : یکی از نکات منفی استقرار ماهواره های تصویر برداری در مدار با ارتفاع پایین ، این است که تصاویر برداشته شده ، به منطقه مشخصی از منطقه یا فضای نبرد محدود شده و این در سطح تاکتیکی ، تجزیه و تحلیل را برای کاربران این تصاویر ، بسیار مشکل خواهد کرد ، بدین معنی که این ماهواره های تصویر برداری در زمان عبور از فراز منطقه نبرد ، الزاما" قادر نیستند تا از همه رویدادها و وقایع روی داده شده ،تصویر برداری کند . دوربین های مورد استفاده در این سخت افزارهای فضا پایه ، بدلایل فنی ، بخصوص در حوزه کیفیت تفکیک پذیری ، مسیر پروازی و زمان عبور ، از محدودیتهای فراوانی برخوردار هستند . بعنوان مثال ، پهنای نوار تصویر برداری یکی از پیشرفته ترین ماهواره های تصویر برداری تجاری که امروز در مدار مشغول فعالیت است ،(World View-3) تنها 13.1 کیلومتر با وضوح فوق العاده 0.31 متر است که بسیار مطلوب تر از تصاویر گوگل ارث ، نیازهای کاربران را برآورده می کند . محدودیت در پهنای نوار عریض تر برای یک ماهواره تصویر برداری نظامی ، به تقریب یک مفهوم " خاص" محسوب میشود ، ( ماهواره های مستقر در مدار GEO بلحاظ حجم ، اندازه بزرگتر و پیچیده تر عمدتا" برای ماموریتهای مهمتری نظیر هشدار موشکی یا ماموریتهای محرمانه تری برای جامعه اطلاعاتی کشور کاربر مورد استفاده قرار می گیرند ) ، چرا که این ماهواره ها ، می توانند تنها یک نوار به عرض 13.1 کیلومتر در در یک بازه زمانی 24 ساعت ، انتخاب کرده و مورد شناسایی قرار دهند ، یا اینکه یک منظر از پیش تعیین شده را بصورت جارویی ، و البته با کیفیت پایین تر ، اسکن و تصویر برداری نمایند . پس از آن ، ماهواره مورد نظر می بایست از فراز یک ایستگاه زمینی عبور کند ، تا تصاویر جمع آوری شده آن ، دریافت و سپس پردازش و تجزیه و تحلیل گردد . سرعت این فرآیند نیز بسته به فوریت کاری که این تصویر برداری برای آن انجام میشود ، متفاوت خواهد بود ، اما حداقل 24 ساعت طول می کشد تا تحلیلگران بتوانند نتایج مفیدی را از تصاویر مورد نظر ، بدست آورند . این محدودیت ها ، از نظر تاریخی ، مانع از تاثیر گذاری تصاویر ماهواره ای در تصمیمات تاکتیکی میدان نبرد شده و نقش آنها را به تصمیمات استراتژیک ، محدود می نماید . دوره گذار به صنعت نظامی در فضا : علیرغم محدودیتهای پیش گفته در خصوص استفاده از ماهواره های تصویر برداری در سطح تاکتیکی ، فناوری به گونه اعجاب آور ، نکات منفی در این خصوص را بسرعت از میان برمی دارد و این مساله در درجه نخست ، با کاهش چشمگیر هزینه ها برای دسترسی به مدار لئو و افزایش چشمگیر ماهواره های کوچک و ارزان که نتیجه مستقیم پیشرفت فناوری در این زمینه است ، ارتباط دارد . درواقع ، صنعت فضایی در حال عبور از یک مارپیچ هزینه های سربار مثبت به مارپیچی با هزینه های پایین است . در این ارتباط و براساس الگوی نخست ، هزینه های بالای پرتاب ها ، موجب میشد تا کاربران بسمت ماهواره های سنگین و پیچیده و با کیفیت بالا کشش داشته باشند که این مساله به نوبه خود ، انگیزه کشورهای دارنده فناوری پرتاب را برای توسعه اقدامات و بسترها ، به منظور کاهش خطر پذیری ، افزون می نمود . اما این فاکتورها ، در حال حاضر ، روندی معکوس بخود گرفته و بسرعت به یک مارپیچ با هزینه های سربار کمتر تبدیل می گردد . با توجه به این روند ، پرتابهای ارزان تر ، بخوبی می تواند توجیه کننده طراحی و تولید ماهواره های ارزان تر و کم هزینه تر باشد که بطور طبیعی ، میتوان آنها را در تعداد بیشتری بخدمت گرفت و در مدارهای پایین مستقر نمود که بدلیل افزایش پسار ( DRAG) طول عمر آنها بشدت کاهش یافته و در عین حال ، در مقایسه با پیکربندی های متعارف تصویر برداری که هم اکنون در خدمت بوده و استقرار در چنین مداری ، قابلیتهای آنها در برداشت تصاویر با کیفیت را محدود می کند ، عملکرد بهتری را به منصه ظهور می رسانند . در این زمینه ، یکی از مجموعه های پیشگام در تغییر پارادایمیک فوق الذکر ، شرکت Planet Labs است که در حال حاضر با در اختیار داشتن صدها ماهواره کوچک ، قابلیت تصویر برداری سطح زمین با وضوح کافی را در 24 ساعت داشته و از این نظر ، یک پتانسسیل قابل توجه را در سطح عملیات و تاکیتک ، به نمایش می گذارد . در واقع ، گسترش ماهواره های شناسایی کوچک و سکوهای پرتابی که قابلیت ارسال آنها به مدار را داشته باشد ، به کشورهای کوچکتر ، اجازه می دهد تا حضور خود را در فضا وسعت بخشند ، تا جایی که حتی قدرتهای درجه دومی نظیر نیجریه نظیر در حال حاضر ، ماهواره های فعالی برای کاربردهای مختلف ، در اختیار دارند . با توجه به مواردی که مورد تبیین قرار گرفت ، شاید یکی از کم اهمیت ترین پیامدهای توسعه این قابلیت در عملیات نظامی ، تاثیر آن بر حوزه " طرح ریزی / برنامه ریزی نظامی " است ، چرا که به مانند عملیات طوفان صحرا ، آماده سازی های اولیه برای آماده سازی صحنه نبرد را نمیتوان به سادگی از چشمان تیزبین مستقر در فضا پنهان نگاه داشت . گرچه در حال حاضر پایش فضای هوایی صحنه عملیات تا حدودی برای نیروی مهاجم ، آسان به نظر می رسد ، اما کنترل ماهواره های کوچک و یا حتی نمونه های تجاری که قدرت تفکیک پذیری تصاویر آنها در برخی موارد از نمونه های نظامی نیز بیشتر است و 24 ساعته در حال پایش سطح زمین هستند ، به تقریب دشوار خواهد بود . اینک هر گونه برنامه ریزی و آماده سازی هر عملیات نظامی مهم ، به احتمال بسیار زیاد چشمان ناظر مستقر در فضا را بخود جلب می کند و در کنار آن ، سهولت انتقال اطلاعات در عصر کنونی موجب شده تا حتی کشورهای فاقد چنین قابلیتهایی ، بسرعت با استفاده از منابع اطلاعاتی باز ، هوشیار شده و دست به اقدامات متقابل زنند . با این وصف ، روشهای متقابلی برای ایجاد محدودیت در دسترسی حریف به تصاویر ماهواره ای تجاری ( غیر نظامی ) نیز وجود دارد ، چنانکه در خلال جنگ خلیج فارس ( 1991 ) ، سازمان ملل بسرعت تحریم سخت گیرانه ای را برای فروش تصاویر تجاری به عراق وضع نمود ، هر چند این شیوه نیزدر وضعیت منحصر بفردی رخ داد و بعید است که مجددا بتوان آن را برای کشور دیگری اعمال نمود . بعنوان مثال در دهه نود میلادی ، چین هنوز قابلیت های تصویربرداری ماهواره ای اختصاصی برای خود در اختیار نداشت و اتحاد جماهیر شوروی نیز بشدت درگیر اصلاحات داخلی و مذاکرات فشرده با ناتو و ایالات متحده در خصوص سرنوشت اروپای شرقی بود . علاوه براین ، تنها یک ارائه کننده تصاویر ماهواره ای غیر تجاری خارج ازایالات متحده ( ماهواره اسپات متعلق به فرانسه ( Satellite Pour l’Observation de la Terre – literally spot -) فعالیت داشت که میتوانست تصاویری با وضوح و تفکیک پذیری 10 متر تولید کند . ده سال بعد ( 2001 ) وضعیت دسترسی به تصاویر ماهواره ای تجاری به تقریب ، دچار تغییر شگرفی نشد . با این حال ، تغییرات درراه بود ، چرا که در اکتبر 2001 ، نخستین ارائه کننده تصاویر ماهواره ای تجاری در خاک ایالات متحده ، (Earth watch) اولین ماهواره خود را با شناسه Quick Bird 2 به فضا اعزام کرد . این ماهواره ، قابلیت تولید تصاویر با قدرت تفکیک 1 متر را به کاربر ارائه می نمود که درآن زمان برای شرکتهای غیردولتی که دسترسی محدودی به تصاویر ماهواره های نظامی داشتند ، یک موهبت بشمارمی آمد . اما براساس توافقنامه امضاء شده بین شرکت صاحب امتیاز و دولت ایالات متحده ، سازمان ذیربط دولتی حق استفاده از آنچه که “shutter control” نامیده میشد را در اختیار داشت و برهمین اساس از فروش تصاویر این شرکت که از افغانستان تهیه شده بود ، جلوگیری بعمل آورد . در عوض ، وزارت دفاع به جای اینکه با عدم صدور مجوز برای فروش این تصاویر ، به اعتبار بین المللی شرکت فوق آسیب بزند ، تصمیم گرفت تا براساس یک حق انحصاری ، تمامی تصاویر تولید شده را خریداری نماید . با این وصف ، گرچه تهیه و خرید این تصاویر ، به یک قرارداد گران قیمت تبدیل شد ، اما بخوبی مانع شد تا رسانه های جمعی با پرداخت پول ، تصاویر با وضوح بالا را خریداری و از این طریق واحدهای طالبان را به شکل تصادفی ، از جزییات حساس اجرای مانورهای نظامی خود در افغانستان ، آگاه نمایند . اما همه تلاش ها ، حتی با تشدید قوانین مشابه “shutter control” برروی طیف وسیعی از ارائه دهندگان تصاویر ماهواره ای در ایالات متحده و یا حتی افزایش کاربرد تاکتیک خرید ، برای جلوگیری از روند روبه گسترش کاربرد این تصاویر ، تقریبا به روندی بی نتیجه تبدیل شد . به اعتقاد تحلیلگران این حوزه ، گرچه برقراری قوانین سخت گیرانه برای ارائه دهندگان این خدمات مسقر در آمریکا از انتشار مواردحساس تا حدودی موفق بوده اما این مسیر برای ارائه کنندگان چنین قابلیتهایی در سایر کشورها ، بخصوص آن دسته کشورهایی که علنی یا غیر علنی ، با سیاستهای ایالات متحده مخالفند ، صادق نخواهد بود . این دسته از کشورها که به تدریج وارد یک رقابت شدید ژئو استراتژیکی با ایالات متحده میشوند ، نسبت به دهه گذشته ، توانایی های افزون تری برای اعزام سامانه های تصویربرداری به مدار در اختیار داشته و همین امر موجب میشود تا توانایی بالقوه و بالفعل زیادی برای ردیابی تحرکات نظامی ایالات متحده در اختیار آنها قرار گیرد . بدین ترتیب و بدون هیچ شکی ، انتشار تصاویر موقعیتهای استقرار نظامی ایالات متحده تحت پوشش قانون آزادی اطلاعات ، می تواند به یک مسیر عادی برای شناسایی شکل و ماهیت تحرکات این ارتش گردد . طبیعی است که حتی اگر رسانه های داخلی این کشور ، تا حد امکان از خریداری و تجزیه و تحلیل چنین تصاویری خودداری کنند ، این مساله مانع ازاین نخواهد شد که تصاویر با کیفیت بالا ، در اختیار حریف قرار نگرفته و کارشناسان اطلاعاتی و مفسران عکس قادر نباشند تا نیت و اهداف ارتش ایالات متحده را ردیابی و پیش بینی نمایند . علاوه براین ، گسترش این قابلیت ، اجرای عملیات فریب نظامی را بیش از پیش دشوار می کند ، همانطور که این امر توسط واحدهای ارتش روسیه در اوکراین ، آن را به عینه ، به نمایش گذاشتند . در این زمینه ، یعنی دشواری اجرای فریب نظامی با گسترش تصاویر ماهواره ای نظامی با وضوح بالا در جریان عملیات نظامی روسیه در اوکراین بخوبی بعنوان یک نمونه از صحنه نبرد درآینده می بایست مورد توجه قرار گیرد . در جریان این درگیری ها ، و در ابتدای امر ، براساس انچه که تحلیگران نظامی بدان باور داشتند ، بعید به نظر می آمد که واحدهای منظم ارتش روسیه در شرق اوکراین حضور فیزیکی داشته باشند و دولت روسیه نیز تصاویرو گزارشهای منتشر شده از منطقه درگیری را جعلی و فاقد اعتبار می دانست ، اما انتشار تصاویر طبقه بندی شده ماهواره ای از منابع غیر دولتی ، بدون هیچ شکی ، دخالت ارتش روسیه در این درگیری ها را به اثبات نموده و این حساسیت ناشی از کاربرد منابع اطلاعاتی دولتی را به حداقل ممکن می رساند . در این زمینه ،ناتو به منظور اثبات حضور ارتش روسیه در منطقه درگیری شرق اوکراین ، باقدام به انتشار تصاویر ماخذ شده از شرکت غیر دولتی DigitalGlobe مستقر در آمریکا نمود . این تصاویر ، کاروان های بزرگ نظامی روسی را در حال حرکت در خاک اوکراین بخوبی به نمایش می گذاشت و این فریب کاری دولت روسیه را بخوبی عیان نمود. پی نوشت : 1- ادامه دارد .................  2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .   برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  6. 2 پسندیده شده
    به نام خدا موشک‌های بالستیک جایگزینی برای نیروی هوایی ظهور راکت‌ها و موشکهای هدایت دقیق در میدان نبرد، نقطه عطفی در تاریخ جنگ است. چراکه این تسلیحات بدون دستیابی به هیچ‌گونه هواپیمای جنگی برتری هوایی را برای نظامیان غیردولتی فراهم می‌کند. برتری هوایی به معنای دسترسی به فضای هوایی دشمن و مانع شدن از دشمن برای دسترسی به فضای هوایی دوستانه است. اینگونه آزادی عملی به نیرو می‌دهد تا وقت اراده کند به اهداف دشمن حمله کند. این آزادی عمل از طریق نیروی هوایی متعارف با سرکوب نیروی هوایی دشمن و خنثی سازی پدافندهوایی زمین پایه شکل می‌گیرد.هدف اصلی از انجام چنین عملیات پرهزینه‌ای از بین بردن جنگنده‌های نیروی متخاصیم یا انهدام باتری‌های پدافند هوایی او نیست بلکه هدف تخریب ظرفیت جنگی دشمن با از بین بردن نیروهای زمینی و دریایی و فلج کردن اقتصادش است. 6 بمب افکن بویینگ بی 17 فلایینگ فورترس در حال بمباران راه آنهن دوناورث آلمان در سال 1945 تمام نبردهای جنگ جهانی دوم با تلاش برای ایجاد برتری هوایی آغاز می‌شد. لوفت وافه در لهستان، نروژ و فرانسه موفق شد با شکست سریع ارتشهای آنان و تصرف و اشغال سرزمینی این سه کشور این کار را انجام دهد. اما لوفت وافه نتوانست در برابر بریتانیا به برتری هوایی دست پیدا کند که منجر به لغو حمله از پیش برنامه‌ریزی شده هیتلر در قالب عملیات شیر دریایی به جزایر انگلیس شد. پیروزی دفاعی در نبرد انگلیس عواقب استراتژیک گسترده‌ای به همراه داشت که نقطه شروع روند طولانی و سخت جنگ و شکست آلمان نازی بود. اسرائیل در سال 1967 جنگ شش روزه را با تمرکز جهت از بین بردن نیروهای هوایی مصر، اردن و سوریه آغاز کرد. این عملیات رو دو هدف را دنبال می‌کرد: 1-سرکوب توانایی دشمن برای حمله به خاک اسرائیل و نیروهای مسلح آن از طریق آسمان 2- ایجاد چتری حمایی برای حمله ارتش اسرائیل به این سه کشور و در نهایت اسرائیل توانست نیروهای زمینی عربی را شکست دهد. مصر تحت فرماندهی انور سادات جنگ اکتبر 1973 را با اهداف عملیاتی مشابه راه اندازی کرد اما نتیجه‌ای حاصل نشد. از این رو مصر در دستیابی به اهداف نظامی خود ناموفق بود گرچه توانست به اهداف سیاسی مدنظرش برسد. نیروی هوایی اسرائیل در عملیات مول کریکت 19 در آغاز جنگ 1982 لبنان توانست برتری هوایی کامل بر سوریه و لبنان به دست آورد و در نتیجه نیروهای زمینی سوریه را تا حدی زیادی از روند جنگ خارج کرد. نبردهای هوایی دیدنی، نشان‌های پیروزی هوایی که بر روی دماغه جنگنده نقش می‌بندند و کلیپ‌های ویدئویی که باتری‌های تخریب شده پدافند هوایی را نشان می‌دهد، روحیه ملت را بالا می‌برد، دشمن را افسرده می‌کند و خلبانان جنگنده را به سطح ستارگان رسانه‌ای می‌برد. اما هدف از تلاش و هزینه‌های بالا برای ایجاد و حفظ نیروی هوایی رسیدن به این موارد نیست و این مسائل تلفات نبردهای هوایی را توجیه نمی‌کند. هدف استراتژیک این تلاش‌ها و سختی‌ها دو چیز است: منع دسترسی به فضای هوایی خودی و به دست آوردن فضایی هوایی دشمن برای انجام عملیات‌های دلخواه در خاک دشمن. از اوایل قرن 20، هنگامی که ماشین‌های پرواز از اسباب‌بازی‌های مردان ثروتمند به سلاح‌های کشنده میادین نبرد تبدیل شدند، همه ارتش‌های جهان سرمایه‌گذاری زیادی برای مقابله با تهدیدات هوایی انجام داده‌اند. در ابتدا، چنین تلاش‌هایی معطوف به منع دسترسی بود: به عبارت دیگر، جلوگیری از جمع‌آوری اطلاعات بصری توسط هواپیماهای دشمن در مورد وضعیت نیروهای نظامی خودی و مانع شدن از بمباران نیروها و شهرها هدف اصلی بود. راه حل این مسئله تکامل و استقرار پدافند هوایی یکپارچه متکی به هواپیماهای رهیگری و توپ‌های ضد هوایی بود (در آینده موشک‌های زمین به هوا جایگزین توپ‌ها شدند.) نبرد انگلیس اولین پیروزی در این استراتژی منع دسترسی بود. انگلستان توانست رادارها، جنگنده‌ها و مراکز کنترل آتش را در اولین سیستم پدافند هوایی یکپارچه مدرن ترکیب کند. رادارهای Chain home انگلیسی وظیفه کشف جنگنده‌های آلمانی را بر عهده داشتند بعد از اینکه پدافند هوایی یکپارچه انگلیس برای لوفت وافه غیر قابل نفوذ گردید، آلمانی‌ها به جای هواپیما، ایده بمباران توسط موشک را دنبال کردند. با توجه به اینکه پدافند هوایی در آن زمان توانایی درگیری با موشک‌های بالستیک فراصوت رو نداشت، این موشک‌ها نوید دهنده نفوذپذیری به خاک دشمن شدند که دیگر توسط هواپیماهای بمب افکن معمولی قابل اجرا نبود. این یک تغییر بزرگ بود. آلمان‌ها با انجام این اصلاح، بدون از دست دادن هواپیما یا خلبانی به اصل خود (البته نه به صورت برتری هوایی کلاسیک و آزادی حمله به اراده دشمن) دست پیدا کرد. در حالی‌که موشک‌های بالستیک و کروز آلمانی ویرانی‌هایی به بار آورد و موجب مرگ هزاران نفر انسان در انگلیس و بلژیک شد، دقت پایین آنها مانع از تغییر روند جنگ شد. عدم تناسب بین تلاش‌های بسیار زیاد آلمانی‌ها در توسعه، ساخت، استقرار و به کارگیری موشک‌ها -گرچه یک دستاور نظامی درخشان بود- و تاثیر حداقلی آنها در میدان نبرد، توسط کلیه سازمان‌های نظامی از جمله نیروی هوایی اسرائیل به یک واقعیت تبدیل شد. جمله معروف "موشک‌ها و راکت‌ها جنگ‌ها را نمی‌برند" برای سال‌ها اسرائیل را در برابر تهدیدات موشکی کور کرد. یک فروند موشک بالستیک وی2 آماده پرتاب بر روی لانچر در طی جنگ های جهانی اول و جنگ جهانی دوم ، چندین نیروی هوایی - به ویژه انگلیس و آمریکا - با استفاده از ناوگان بمب افکنهای استراتژیک برای دستیابی به هدف دوم برتری هوایی، یعنی دستیابی به فضای هوایی دشمن تلاش زیادی کردند. بمباران استراتژیک توسط انبوه بمب افکن های سنگین در طول جنگ جهانی دوم، خسارات غیر قابل تصوری به شهرهای آلمان وارد کرد و حداقل 1 میلیون غیرنظامی کشته شد، اما تأثیر آن بر روند جنگ هنوز جای بحث دارد. تلفات هوایی متفقین ناشی از دفاع هوایی یکپارچه آلمان غیر قابل قبول بود. تنها در مراحل نزولی جنگ ، زمانی که توانایی‌های لوفت وافه تقریباً به پایان رسیده بود ، بمب افکن های متفقین با خسارات قابل قبول به فضای هوایی آلمان دسترسی پیدا کردند. میدان نبرد بعدی بین نیروی هوایی و پدافند هوایی، جنوب شرقی آسیا بود جایی‌که مجموعه‌ای متراکم از موشک‌های زمین به هوای ویتنام شمالی با حمایت جنگنده‌های رهگیر توانستند تقریبا برتری هوایی ایالات متحده را کمرنگ کنند و هزینه سنگینی را در نتیجه سرنگونی هواگردهای آمریکایی و خدمه آنان به ایالات متحده وارد کنند. نبرد برجسته دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد دیگری بین حملات هوایی و پدافند هوایی در طول جنگ ایران و عراق است. زمانی که طرح صدام حسین برای شکست دادن ایران توسط یک کارزار برق‌آسا از بین رفت، نبرد به یک جنگ فرسایشی تبدیل شد که طی آن بمب‌افکن‌های جت عراقی خریداری شده از اتحاد جماهیر شوروی، تهران و دیگر شهرهای ایران را بمباران می‌کردند. نیروی هوایی ایران هنوز در آن زمان به رهگیرهای پیشرفته آمریکایی مجهز بود که قبل از انقلاب اسلامی توسط شاه خریداری شده بود. نتیجه این شد که ایران توانست بسیاری از بمب‌افکن‌های عراقی را سرنگون کند و صدام را مجبور به لغو عملیات بمباران استراتژیک خود کند. (؟؟!!) صدام همچون هیتلر، ناامیدانه به موشک‌های بالستیک روی آورد. برد موشک‌های اسکاد شوروی کمتر از آن بود که بتواند عمق ایران را هدف قرار دهد. وی با استفاده از تخصص شرکت‌های هوافضای اروپایی و آمریکای جنوبی، نسخه‌ای با برد بلندتر را به نام موشک الحسین توسعه داد و بیشتر اسکادهای خود را به استاندارد الحسین ارتقاء داد. تقریباً 200 موشک به سمت تهران و سه شهر بزرگ دیگر در اعماق ایران شلیک شد که باعث کشته شدن هزاران نفر و تخریب بسیاری از خانه‌ها شد و میلیون ها نفر را مجبور به ترک شهرها کرد. اکثر تحلیلگران معتقدند این حملات موشکی آخرین قطره‌ای بود که آیت الله خمینی [ره] رهبر ایران را وادار کرد "جام زهر را بنوشد" و با آتش بس موافقت کند. پس از هشت سال خونریزی، عراق پیروز شد. در این مورد با اطمینان می‌توان نتیجه گرفت موشک‌ها در جنگ پیروز شدند. (نویسنده مطلب درباره تاثیر موشک‌های بالستیک کمی بیش از حد مبالغه کرده است). تصاویر از حمله موشکی صدام به تهران در طی جنگ 8 ساله ایران و عراق منطق مشابهی، حافظ اسد رئیس جمهور سوریه را مجبور کرد تا در پی عملکرد نیروی هوایی این کشور در جنگ 1982، زرادخانه عظیمی از موشکهای بالستیک مجهز به کلاهک شیمیایی را ایجاد کند. مصطفی طلاس وزیر دفاع سوریه زمانی که نوشت : "جنگ 1982 یک جنگ هوایی بود، جنگ بعدی یک جنگ موشکی خواهد بود" به قابلیت جایگزینی جنگنده با موشک اشاره کرد. سازمان های نظامی غیر دولتی حزب الله و حماس در لبنان و غزه هرگز توانایی دسترسی به نیروی هوایی را نداشته‌اند. از این رو خود را با راکتها مجهز کرده‌اند و از آن برای ایجاد وحشت در اسرائیل استفاده کرده‌اند و صدها غیرنظامی را به هلاکت رسانده اند و خسارات اقتصادی زیادی را به بار آورده‌اند. راکت هدایت شونده فجر5 سی/ نسخه غیر هدایت شونده این راکت در جنگ 33 روزه و 22 روزه حزب الله و حماس بر علیه اسرائیل به کار گرفته شده راکت‌ها و موشک‌ها در ابتدای جنگ جهانی دوم تصور می‌شد زیاد دقیق نیستند و برای حملات دقیق مناسب نمی‌باشند به همین دلیل از آنها برای هدف قراردادن نیروهای متمرکز و ایجاد رعب و وحشت در مراکز جمعیتی استفاده می‌شد. بهبود دقت تنها از طریق سیستم‌های هدایت الکترومکانیکی سنگین، پرهزینه و بسیار پیچیده به دست می‌آمد. بنابراین حملات دقیق تنها در اختیار هواگردهای نظامی سرنشین دار بود که می‌توانست اهدف را با مهمات هدایت دقیق کوتاه برد مورد اصابت قرار دهد. فناوری با گذشت زمان جای خود را پیدا کرد. تلفن‌های هوشمند امروزی حاوی تمام موارد لازم برای هدایت دقیق وسایل نقلیه اعم از خودرور، هواپیماهای بدون سرنشین و یا موشکها هستند. حدود یک دهه است که با صرف هزینه اندک امکان تلفیق چنین فناوری‌هایی حتی با راکت‌های ساده گراد و تبدیل آنها به موشکهای هدیت پذیر و دقت بالا وجود دارد. این تغییر فناورانه باعث می‌شود موشکها به اندازه قدرت هوایی برای حملات دقیق موثر باشند. امروز همه قدرتهای بزرگ جهانی و همچنین بسیاری از کشورهای کوچکتر در حال توسعه و استقرار موشکهای هدایت دقیق هستند. اما این ایران است که در خاورمیانه پیشگام است. ایران در حال حاضر همه موشکها و راکت‌های قدیمی خود را به تسلیحات دقیق تبدیل می‌کند. این کشور همچنین متحدان منطقه‌ای خود را جهت توامندسازی در ساخت موشک‌های هدایت دقیق بومی با تخصص‌ها و مواد مورد نیاز تامین می‌کند. اینجاست که پروژه دقیق [کردن موشک‌های] حزب الله و دیگر متحدان منطقه‌ای ایران شروع می‌شود. موشک ضد کشتی خلیج فارس (سمت راست) و موشک زمین به زمین فاتح 110 (سمت چپ) موثرترین سلاح زرادخانه تسلیحاتی حزب الله است اسرائیل بسیار مشتاق است تا این پروژه حزب الله را با شکست مواجه کند چرا که به موفقیت حزب الله در این پروژه، توانایی نبرد این سازمان به سطح یک نیروی نظامی دولتی ارتقاء می‌یابد و اینگونه حزب الله تمام مزایای یک نیروی هوایی تهاجمی را بدون نیاز به داشتن جنگنده‌ها در اختیار خواهد داشت. موشکهای دقیق حزب الله قادر خواهند بود هر گونه تاسیسات حیاتی را فلج کرده و یا مراکز جمعیت [نظامی] و غیر نظامی را به وحشت اندازند. پروژه دقیق کردن راکت‌های زلزال حزب الله لبنان با استفاده از کیت‌های هدایت ناوبری یکی از بزرگترین مزایای راکت‌ها و موشکهای زمین پرتاب، ردپای کوچک آنهاست. این تسلیحات هم خود کوچک هستند و هم پرتابگرهای کوچکی دارند و به راحتی مخفی شده و شناسایی و کشف آنها سخت است. در مقابل، نیروی هوایی به پایگاه‌های هوایی بزرگ دارای باندهای پرواز کیلومتری، آشیانه‌های هواپیما، کارگاه‌ها، مراکز ارتباطی و ... وابسته است که پاشنه آشیل این نیرو محسوب می‌شود. آسیب پذیری پایگاه‌های هوایی ثابت و بزرگ در برابر حملات موشکی در جریان حمله موشکی ایران به پایگاه هوایی عین الاسد عراق که توسط آمریکا اداره می‌شود نمایان شد. قبل از حمله، تیم‌های آمریکایی حاضر در پایگاه، ناوگان پهپادهای پریداتور را جهت گشت زنی در اطراف پایگاه به پرواز درآوردند. در حین حمله یکی از موشک‌های ایرانی به یک کانال ارتباطی زیرزمینی برخورد کرد و خطوط فیبر نوری را بین خودروهای کنترل پهپاد و سیتسم‌های گیرنده و فرستنده قطع کرد. این امر باعث شد کنترل زمینی روی کل ناوگان پهپادی از بین برود. ساعت طول کشید ارتباط ماهواره‌ای برقرار شود و پهپادها بازگردانده شوند. تخریب دقیق هدف مورد نظر در پایگاه عین الاسد عراق توسط موشک‌های بالستیک نقطه زن ایران نیازی به گفتن نیست که هواگردهای آمریکایی مستقر در عراق در برابر این حمله موشکی ناتوان بودند. به زبان ساده، ایران بااستفاده از موشک‌های دقیقش برتری هوایی خود را نسبت به پایگاه هوایی به دست آورد. حزب الله به موشک‌های هدایت دقیق مجهز شد تا بتواند در آغاز جنگ بعدی با اسرائیل عملیات خود را متمرکز کند و موشک‌های خود را به سمت پایگاه‌های هوایی اسرائیل شلیک کند و آنها را فلج سازد. ساختار دفاعی فعال اسرائیل (آیرون دم- دیویدز اسلینگ و [در آینده]هر سیستم دفاعی لیزری با قدرت بالا) توان نابودی همه موشکها را نخواهند داشت اما احتمالا بیشتر موشکها را منهدم می‌کنند. دفاع فعال نمی‌تواند تضمین کننده تامین امنیت صد در صدی باشد. به هر اندازه موشک‌های هدایت شونده حزب الله موفق به نفوذ به سپر دفاعی اسرائیل باشد، می‌تواند نیروی هوایی اسرائیل را از بین ببرد -آنچه موشک‌های هدایت شونده ایرانی در عراق انجام دادند شاهد آن است. دفاع فعال در برابر تهدید موشکهای هدایت شونده شرط لازم است اما کافی نیست. این استراژی به اقدامات مکمل نیاز دارد. یکی از این اقدامات، پدافند غیر عامل است به معنای حفاظت از تاسیسات حیاتی توسط دیوراهای بتونی ضخیم که می توانند در برابر ضربات مستقیم مقاومت کنند. گرچه از نظر فنی این امر امکان پذیر است، این نوع اقدام بسیار هزینه‌بر و وقت گیر است. حتی اگر بودجه لازم نیز تخصیص داده شود هیچ تضمینی وجود ندارد که سپر دفاعی به موقع به پایان برسد. پاسخ دیگر، تنوع بخشیدن به توانایی تهاجمی آی ای اف برای جبران تخریب قدرت حمله آن در مرحله اولیه جنگ آینده است. اگر حزب الله بتواند "نیروی هوایی بدون هواپیما" ایجاد کند، اسرائیل نیز می‌تواند این کار را انجام دهد. پروژه هدایت شونده کردن موشک‌های بالستیک در اسرائیل بیش از یک دهه قدمت دارد. صنایع دفاعی اسرائیل تعدادی موشک دقیق بالستیک با برد و کلاهک‌های مختلف تولید و آزمایش کرده‌اند. آی دی اف تا به امروز موافقت کرده است که فقط کوتاه بردترین نسخه را حتی در تعداد محدودی خریداری کند. موشک‌های با برد بیشتر مانند موشک‌ آزمایش شده لورا با برد 400 کیلومتر به دیگر کشورها صادر شده‌اند به ارتش اسرائیل داده نشده است. موشک رمپیج نسخه هواپایه راکت اکسترا است این موشک در سال 2020 بر علیه تاسیسات سوریه استفاده شده است. مقاله اخیر اسرائیل دیفنس نشادن داد که ارائه تسلیحات هدایت دقیق با برد بیش از 100 کیلومتر به نیروی زمینی، مخالفت‌های نیروی هوایی را برانگیخته است. اگر این موضوع صحت داشته باشد پس مانعی که در مسیر تقویت نیروی هوایی با موشکهای بالستیک (نیروی هوایی بدون جنگنده) است در زمینه فناوری یا عملیاتی نیست بلکه مربوط به جنگ‌های اعتبار و بودجه در ارتش اسرائیل بر می‌گردد. چنین جنگ‌های زیرپوستی فقط مختص ارتش اسرائیل نیست. یکی از مشهورترین موارد در آمریکا رخ داد، زمانی که نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا در مخالفت با ورود موشک‌های بالستیک به ناوگان زیردریایی نیروی دریایی تا آخرین رمق جنگید زیرا این موشک‌ها با "بمب‌افکن‌های استراتژیک خود" رقابت می‌کنند. سالها طول کشید تا پنتاگون این نبرد را حل کند. البته خیلی بعید است که اسرائیل بتواند چنین زمانی را تامین کند. چند سال پیش طرح ایجاد نیروی تهاجمی موشکی اسرائیل برای پشتیبانی از نیروی تهاجمی آی ای اف مطرح شد. تا آنجا که مشخص است این طرح توسط اسرائیل رد شد. موشک‌های نسبتا کوتاه برد که اکنون به نیروی هوایی اضافه شده‌اند قرار است از پشتیبانی توپخانه‌ای دوربرد از نیرو‌های زمینی برخودار شوند. نه اینکه پشتیبان و تکمیل کننده توانایی نیروی هوایی برای انجام حملات استراتژیک باشند، زیرا پایگاه‌‌های آن زیر آتش موشک‌های هدایت دقیق قرار دارند. سرجنگی بارانی موشکهای بالستیک برد بلند ایرانی جهت ایجاد خسارت در پایگاه‌های هوایی دشمن این ادعای همیشه مشکوکِ "راکت‌ها و موشک‌ها در جنگ‌ها را نمی‌برند" اکنون منسوخ شده و نادرستی آن آشکار گردیده است. موشک‌های مدرن هدایت دقیق همان قدرت جنگنده‌ها را دارند با این تفاوت که به پایگاه‌های عظیم هوایی ثابت و مملو از اهداف نیاز ندارند و آسیب پذیری کمتری دارند. موشک‌ها و راکت‌های هدایت شونده دقیق می‌تواندد زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی کل کشورها را فلج کنند و راه را برای شکست آنها فراهم آورند. امروز مطمئنا موشک‌ها و راکت‌های هدایت دقیق می‌توانند در جنگ پیروز شوند. اسرائیل باید تمام تلاش خود را انجام دهد که نه تنها برای جلوگیری از شکست توسط چنین تسلیحاتی بلکه برای شکست دشمنان خود از آنها استفاده کند. ترجمه شده توسط GHIAM منبع
  7. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ دوم دی ماه 1399 خودرو زرهی شده بآس 1 ساخت رزمندگان مقاومت . در نگاه اول این زرهپوش به خودرو ایرنی رویین تن شباهت دارد سرنگون شدن پهپاد شناسایی رزمی ch4 ارتش عربستان توسط رزمندگان مقاومت در استان مارب یمن
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم در پاسخ به پیشنهاد دوست بسیار عزیز mostafa_by در خصوص استراتژی نبرد هوا- زمینی بر ان شدم تا توضیحات مختصر و درحد بضاعت در ارتباط با این بحث ارائه دهم . البته با ذکر این مطلب که ممکن است در حال حاضر تمام جنبه های این استراتژی را مورد توجه قرار نگیرد وبتدریج با شروع این کار توسط این حقیر ( پروژه بعدی بنده ) این مساله بطور شفاف تر انجام گیرد .   "نکته بعدی این است که تمام حقوق این تاپیک برای مجموعه میلیتاری است و بدون ذکر منبع و گردآورنده ، استفاده از آن شرعا"و قانونا" جایز نیست " نبرد هوا زمینی (AIR- LAND  BATTLE  )   بخش یکم   مبدع : دان استاری ، مردی بلند قد و درشت هیکل ، با موها و چشمانی خاکستری ، که عینک پنسی بر چشم دارد و با لحنی آرام و قاطع سخن می گوید . از نجاری و نقاشی در در خانه تابستانی اش در کوهستان خلوت و آرام کلورادو ( مقر فرماندهی نوراد- پدافند آمریکای شمالی ) لذت می برد . او با دقت کتابخانه 4000 جلدی اش را فهرست نویسی کرده ( بخش مورد علاقه من) و بیشتر شبیه یک رییس دانشگاه است تا یک نظامی ، و برای مدتی هم این پست را البته در یک دانشگاه غیر متعارف برعهده داشته است . سرتیپ دان استاری ، رهبری تمرین روشنفکرانه ای را برعهده داشت که به بیرون کشیدن ارتش ایالات متحده از سیاهچال تضعیف روحیه ای کمک کرد که پس از جنگ ویتنام به درون آن پرتاب شده بود و توانست آن را در جنگ خلیج فارس به سال 1990 به اوج خود برساند . او با موفقیت به بازسازی یکی از بزرگترین ، اداری ترین و سرکش ترین نهادهای جهان کمک نمود . جهان واقعا" نمی داند که سایه استاری در سراسر طول جنگ خلیج فارس دور سر صدام حسین ، دیکتاتور عراقی می چرخید ، چرا که از یک دهه پیش دان مورلی و دن استاری ، مفهوم جنگ موج سوم را ایجاد کرده بودند . استاری فرزند رکود اقتصادی دهه 1930 بود . پدرش برای مدتی در یک مبل فروشی و روزنامه محلی در کانزاس کار می نمود . اما در عین حال افسر گارد ملی کانزاس هم بود و پسرش "دن " برای سربازانی که در تعطیلات آخر هفته به شهرش می آمدند ، نقش پسرکی را ایفا می نمود که شبیه به آنها اونیفورم می پوشید و جلوی آنها رژه می رفت . در سال 1943 که شعله های جنگ جهانی دوم سراسر کره زمین را در خود گرفت ، دن در ارتش آمریکا ثبت نام نمود زیرا مشتاق بود بجنگد ، اما سرگروهبانی باهوش و حساس ، تقریبا" به فوریت تشخیص داد که در او درونمایه فرماندهی وجود دارد . او استاری را به سوی دسته ای کتاب هدایت نمود و اورا راهنمایی کرد و به وی گفت که خود را برای 3 هفته در درون اتاقی زندانی کند و این کتابها را بخواند . وی به استاری گفت : استاری تو باید در امتحان پر رقابت وست پوینت (west point - دانشکده جنگ ارتش ایالات متحده ) شرکت کنی " وقتی با اعتراض استاری مواجه شد که وی می خواهد به جبهه برود ، سرگروهبان چنین پاسخ داد : بگذار چیزی به تو بگویم ، قرار نیست این جنگ تا ابد طول بکشد ، من از جنگ جهانی اول تا اکنون در ارتش بوده ام ، ارتش همیشه به افسران خوب نیاز خواهد داشت . البته تو بلافاصله افسر خوبی نخواهی شد ، تو غیر نظامی نا مرتبی هستی ولی از تو می خواهم که بروی بالا و شروع کنی به مطالعه " ادامه دارد .....  
  9. 1 پسندیده شده
    ترجمه و تالیف مخصوص سایت میلیتاری به پیشنهاد جناب Mahdavi3d بن مایه ها: تارنماها: http://www.boeing.com/Features/2012/10/bds_champ_10_22_12.html http://www.boeing.co...p_10_22_12.html http://phys.org/news/2012-10-boeing-champ-weapon-sci-fi-style.html http://phys.org/news...i-fi-style.html http://www.army-technology.com/features/featureelectromagnetic-pulse-weaponry-boeing-champ-jammer-grenades/ http://www.army-tech...ammer-grenades/ http://www.aviationweek.com/Blogs.aspx?plckBlogId=Blog:27ec4a53-dcc8-42d0-bd3a-01329aef79a7&plckController=Blog&plckScript=blogScript&plckElementId=blogDest&plckBlogPage=BlogViewPost&plckPostId=Blog%3A27ec4a53-dcc8-42d0-bd3a-01329aef79a7Post%3A3aea45ca-3a41-4a1d-9e1b-02ecaf706506 http://www.aviationw...1b-02ecaf706506 کتابها: High power Microwave second Edition Electromagnetic Shielding and Corrosion Protection for Aerospace Vehicles Explosively Driven Pulsed Power. Helical Magnetic Flux Compression Generators (Power Systems) by Andreas A. Neuber گزارشها: Electromagnetic Pulse Threats in 2010 by Colin R. Miller, Major, USAF, Center for Strategy and Technology, Air War College, Air University متن خبر: David.A.Fulghum از نویسندگان مشهورمجله AviationWeek میگوید: شرکت Raytheon سابق بر این در ساخت و تست سامانه ای جهت از کار انداختن موشکهای دوش پرتاب پرتاب شونده در اطراف فرودگاهها بطور موفق عمل کرده بود و این سامانه هم اکنون برای دفاع نقطه ای از ناوها در مقابل موشکلهای بالستیک برد کم و اعمال منطقه پرواز ممنوع در حال توسعه است. در پی نیاز وزارت دفاع آمریکا، شرکت Raytheon برای ساخت تسلیحات برپایه انرژی هدایت شده ِDirected Energy Weapon یا DEW اقدام به خرید شرکت Ktech که دارای سابقه فراوان در تولید High-Power-Microwave در یک پارک فن آوری در ایالت نیومکزیکو بود (نزدیک Los Alamos National Laboratory ) کرده و به دلیل صرفه جویی تحمیل شده از طرف وزارت دفاع و اینرسی این وزارتخانه نسبت به محصولات جدید، Raytheon اقدام به تهیه سرهای جنگی تستی با قابلیت تولید انرژی جهت دار برای تمامی موشکها ی موچود در خط تولید خود نموده است. به گفته مدیر عامل Raytheon در مصاحبه ای با David.A.Fulghum، هسته اصلی این طرح جدولی از باطریها و خازنها با کارایی بالا، یک منبع تغذیه پالس قدرت و یک مگنترون با بازده بالا ساخت شرکت Ktech است. دراکتبر سال 2012 شرکت بوئینگ و آزمایشگاه تحقیقاتی نیروی هوایی آمریکا با استفاده از یکی از موشکهای ساخت بوئینگ و تکنولوژی تهیه شده در شرکت Raytheon-Ktech اقدام به تست سامانه ای جدید نموده است که Counter-electronics High-powered Advanced Missile Project یا CHAMP نامیده شده است. در این تست، موشک از روی چندین هدف با ارتفاع پایین پرواز کرده و اهداف خود را با پرتاب امواج جهت دار پر انرژی مایکروویو مورد هدف قرار داده است و موفق شده است که کامپیوترهای موجود در داخل ساختمانهای دشمن فرضی را دچار تخریب سخت افزاری بکند و در انتهای عملیات در یک منطقه غیر مسکونی سقوط کرده و نابود شود. ایده این موشک جدید از نارنجک EMP جمر نیروهای ویژه اسرائیل که 2.5 پوند وزن دارد و قادر است در یک شعاع محدود اقدام به از کار انداختن IED ها بکند گرفته شده است. جالب است که بدانید برای کاهش هزینه ها بعد از عملیات، این نارنجک قابل شارژ و استفاده مجدد است. Improvised Explosive Device (IED) تسلیحات ساده ای هستند که توسط سنسورهای مجاورت یا ریموت درب پارکینگ یا تلفن همراه و یا یک واکی تاکی ساده قابل انفجار از دورهستند و در طول جنگهای شهری در فلسطین و عراق و افغانستان و بخصوص در بمب های جاده ای بر علیه متفقین مورد استفاده موثر واقع شده و تلفات زیادی به آنها وارد کرده اند. تا قبل از ابداع این نارنجک کوچک نیروهای آمریکایی از یک خودرو مخصوص استفاده می کردند که تا شعاع زیادی کلیه ارتباطهای رادیویی را از کار می انداخت اما این خودروها با اینکه موفق به بی اثر کردن 90 درصد بمبهای جاده ای شدند اما مشکلات زیادی را هم ایجاد کردند از جمله این مشکلات ایجاد اختلال شدید در تجهیزات فرودگاههای خودی در عراق و اقغانستان بود. به همین ترتیب استفاده از بمبهای EMP چندان برای نیروهای آمریکایی مطلوب نبود زیرا علاوه بر از کار انداختن تجهیزات نیروهای خودی نزدیک به دشمن، ارتباط آنها را با ستون پنجم خود در داخل خاک دشمن نیز مختل می کرد که برای آنها بسیار ناگوار بود. بنابراین آمریکایی ها نیازمند بمب EMP ای بودند که به نیروهای خودی صدمه نزند و فقط دشمن را نابود بکند به همین دلیل اقدام به ساخت این سامانه جدید نموده اند. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/1_netline-jammer.jpg عکس 1: نارنجک نیروهای ویژه اسرائیلی اهمیت آزمایش سامانه CHAMP آنجا است که این سامانه از درون یک موشک کوچک با محدودیت انرژی و تحمل حرارتی فراوان شلیکهای متعدد و موثری را بر روی دشمن اجرا کرده است بنابراین با استفاده از تعدادی باطری خاص و ابرخازن، هواپیماهای شکاری و پهپادهایی نظیر x-47 نیز قادر به استفاده از این تکنولوژی هستند و بنابراین می توانند فیوزهای مجاورت موشکهای هوابه هوا و زمین به هوای دشمن و سیستم هدایت آنها را نیز از کار بیاندازند و در نهایت، از آن در حمله مستقیم به هواپیماهای دیگر در یک درگیری نزدیک استفاده بکنند. شرح مترجم بر خبر: برای درک بهتر این خبر بهتر است که EMP را به زبان ساده بدون فرمولهای پیچیده الکترومغناطیس بشناسیم و انواع تسلیحاتی را که تا به حال بر پایه آن ساخته شده است را مرور کنیم. تا حالت رازگونه این تکنولوژی شکسته شود و راه کارهای مقابله با آن و استفاده از آن قابل لمس شود. در تاپیک های گذشته بمبهای EMP که در تمام جهات به خشک و تر صدمه می زدند بررسی شده اند و در این تاپیک بنا نداریم که بحث تکراری داشته باشیم. EMP هم مانند دیگر امواج الکترومغناطیسی دارای خواصی است که دانستن آنها را لازم می دانم. این خواص عبارتند از [*]rise-time که به معنی زمان رسیدن سیگنال از صفر به حداکثر دامنه خود است که بر حسب ولت بر ثانیه محاسبه می شود که هرچه این زمان کمتر باشد عملکرد فیلترهای محافظتی سخت تر شده و باید از فیلترهای بهتری استفاده کرد. [*]قدرت میدان آن که بر حسب ولت بر متر بیان می شود که بستگی به توان تولید موج آن و فاصله آن تا هدف دارد و شدت تخریب احتمالی را مشخص می کند [*]فرکانس آن که بر حسب هرتز بیان می شود و هر چه این فرکانس بیشتر باشد، نفوذپذیری بیشتری داشته و نیازمند انرژی بیشتری است EMP به دو صورت به هدف خود نفوذ کرده و ضربه میزند یا با ورود از طریق آنتن دستگاه (راه اصلی) یا از طریق نفوذ از طریق ایرادات موجود در جعبه دستگاه و شیلد ناقص آن (یا شیلد کاملی که توسط تکنسینها حین تعمیرات یا بازبینیها یا نصب صدمه دیده) یا با استفاده از القا شدن بر روی کابلهای ورودی دستگاه (نقطه ضعف) معمولا هواپیما ها برای برخورد با صاعقه و منابع تولید EMP طبیعی حفاظت می شوند اما بسیاری از هواپیماها به خاطر برخورد صاعقه و ... از بین رفته اند و می روند. بنابراین حتی در صورت وجود یک شیلد خوب، خوب باقی ماندن آن در طول عمر کاری هواپیما امر دیگری است و در صورت ورود سیگنال EMP تضعیف نشده به درون سامانه های حساس بدون شک باعث تخریب خواهد شد به ویژه که هواپیماها مرتب از قطعات کامپوزیتی بیشتری هم استفاده می کنند. ( در طبیعت منابع تولید EMP مانند آتشفشانها، زلزله های شدید و طوفانهای خورشیدی وجود دارد (که در سال 1989 در کبک کانادا به شبکه انتقال برق صدمه جدی زد) ) امواج میکروویو با فرکانس کم بیشتر بر روی خطوط انتقال نیرو ایجاد خسارت می کنند و امواج مایکروویو با فرکانس زیاد بیشتر بر روی مدارات میکروالکترونیک که طیف وسیع تری از خسارات را شامل می شود. به هر طریقی که امواج پر قدرت مایکروویو بتوانند به درون سیستم ما راه پیدا بکنند قطعا باعث تخریب خواهند شد و این تبلیغ نیست بلکه فیزیک است.. برای مثال یک موج 10kV/m انرژی یک میلیون بار بیش از تحمل یک ترانزیستور به آن وارد می کند و در بسیاری از موارد نه تنها آنها را می سوزاند بلکه باعث ذوب شدن آنها نیز می گردد. انواع روشهای تولید موج مایکروویو پر قدرت جهت صدمه زدن به مدارهای الکترونیکی وجود دارد که عبارتند از: [*]تولید از طریق آنتن که در جنگ دوم جهانی آلمانها بر روی آن کار می کردند و در حال حاضر ظاهرا کسی از این روش استفاده نمی کند [*]تولید از طریق explosively pumped coaxial flux compression generator (FCG) [*]تولید از طریق virtual cathode oscillator (vircator) شرح عملکرد FCG و Vircator را در کتابهای ارائه شده در بن مایه می توانید بیابید اما بطور ساده FCG با استفاده از یک ساختار مارپیج و شبکه ای زنبوری از هادی مخصوص که به منبع پالس قدرت متصل است و قرار دادن مواد منفجره به طوری که از درون به بیرون انفجار را بر روی هسته مارپیچ انجام بدهد، بیش از یک میلیون آمپر جریان الکتریکی تولید می کنند که اگر در ارتفاع 175 متری بر فراز هدف منفجر شود میدانی برابر 10kV/m بر روی آن و به میزان 1kV/m در شعاع 300 تا 1000 متری تولید می کند. فرکانس تولید شده توسط این روش چندان زیاد نیست و کمتر از 2 مگاهرتز است و rise-time آن بیش از 10 میکروثانیه است که فرصت خوبی به فیلترها در مدارهای هدف میدهد تا با آن مقابله کنند و با توجه به این حقیقت که اکثر مدارهای الکترونیک حساسیت کمی نسبت به فرکانسهای کمتر از 200 مگاهرتز دارند، معمولا از راه آنتن سیستمها خسارت زیادی نمی زند بلکه نقاط ضعف سیستمها است که ممکن است منجر به ورود امواج این سامانه به درون آنها بشود. هندوستان و پاکستان از دارندگان این سلاح هستند و آمریکا و شوروی از دهه 50 میلادی بر روی آن کار کرده اند. سلاح FCG را با 400 دلار نیز ممکن است بتوان تهیه کرد و از این رو ممکن است درجهان سوم سهل الوصول باشد. اما vircator ها از تکنولوژی پیچیده تری برخوردار هستند و تا 40گیگاوات توان و فرکانسی بین 1 تا 10 گیگاهرتز، قادر به تولید پالسهایی با قدرت میدان 900V/m در شعاع 1500 متر و 10kV/m در شعاع 150 متری هستند و طیف وسیعی از تجهیزات را مورد حمله قرار می دهند. این امواج هم از راه اصلی (آنتنها و ورودیهای دیگر) و هم از نقاط ضعف سیستم قادر به ضربه زدن به آن هستند. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/2_ranets.jpg عکس 2: پیشنهاد شوروی برای سامانه پدافند هوایی HPM http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/3_FCG.jpg عکس 3: بلوک دیاگرام یک FCG که درون پلتفرم MK.84 جاسازی شده است آنچه از عملکرد سامانه CHAMP نمایان است نشان میدهد که از مداری تا حدی شبیه شکل زیر بهره می برد و برای تولید EMP جهت داراز انفجار استفاده نمیکند ولی نحوه عمل آن تا این لحظه اطلاع رسانی نشده است. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/4_EMP-2.jpg عکس 4: بلوک دیاگرام یک مولد ساده EMP علاوه بر استفاده از HPM برای ضربه زدن به مدارهای الکترونیکی از این تکنولوژی جهت ایجاد میدان درد و ازکار انداختن تله های انفجاری کنترل از راه دورImprovised Explosive Device یا IED و تخریب یا وادار کردن فیوزهای مجاورت به عمل کردن زود هنگام نیز استفاده می شود روش کار در ایجاد میدان درد به این گونه است که فرکانسی حدود 94 تا 95 گیگاهرتز به سمت افراد دشمن تابیده می شود این فرکانس در هوا تضعیف کمی دارد و در انتهای اعصاب آنجا که به سطح پوست بدن منتهی می شوند، در عمق 0.4 میلیمتری پوست جذب شده و بدون اینکه به فرد مورد نظر خسارت بزنند درد شدیدی مانند تماس پوست با شعله آتش ایجاد می کند که بیش از 3 ثانیه قابل تحمل نیست از این فناوری در دزدگیرها و سامانه های ایجاد منطقه ممنوع از ورود افراد استفاده می شود. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/5_painField.jpg عکس 5: سامانه تولید کننده میدان درد برای مقابله با IEDها هم سامانه HPM ضمن تخریب مدارهای گیرنده IED ها، باعث جمینگ بر روی فرستنده های مدار فرمان شده و ارتباط بین IED و مدار فرمان آن را قطع می کنند. همچنین در دوران شوروی سابق با استفاده از فرکانس خاصی (که برای من نامعلوم است) از این تکنولوژی استفاده می کردند تا چاشنی و یا مواد منفجره موجود در مینها را فاسد بکنند و به این ترتیب میدان مین را با سرعت خنثی می کردند. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/6_vigilant_eagle.jpg عکس 6: سیستم حفاظت از حریم فرودگاه با استفاده از HPM ساخت Raytheon اثر EMP بر روی هواپیماهای مختلف: هواپیمایی که در معرض یک میدان ناشی از EMP طبیعی یا مصنوعی قرار بگیرد مانند یک آنتن گیرنده عمل میکند. برای مثال یک F-14 که با توجه به اندازه آن در مقابل فرکانس نزدیک 8 مگاهرتز بیشترین نفوذ پذیری را دارد، در مقابل یک B-52 ولتاژ کمتری را از میدان ناشی از همان EMP دریافت میکند. فرمول محاسبه سر انگشتی ولتاژی که بر روی یک هواپیما می افتد (که باعث اصلی اختلال است )مطابق زیر است [*](بزرگترین بعد هواپیما) * VEMP = 8.1v/ft [*]V EMP = (SQRT(30 * Pw))/ rm برحسب ولت بر متر و P توان منبع انتشار است. (با این فرمول حداکثر میدان موجود در محل تعیین میشود) http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/7_EMP_Attenuation.jpg عکس 7: مطابق این شکل طیف EMP در بالای یک مگاهرتز شروع به کاهش می کند. هنگام طراحی مدارهای الکترونیکی برای هواپیما باید به جدول زیر توجه داشته باشید تا بدانید که برای چه فرکانسی باید مراقب در معرض EMP قرار گرفتن هواپیما باشید و فیلترها و شیلدها و حفاظتهای مناسب را طراحی بکنید تا آن فرکانس را بیش از 75db تضعیف بکنند. http://gallery.military.ir/albums/userpics/10084/8_tableEMP.jpg عکس 8: جدول تاثیر پذیری هواپیماها از EMP به هر حال بالاترین تست مطابق استاندارد، تست 7200 ولت بر متر است که در 90% آزمایشگاهها تجهیزات تست تا 3200 ولت بیشتر در دسترس نیست. بابت مشکل پیش آمده در سایت نگهدارنده عکسها عذر خواهی می کنم و از جناب ALI خواهش می کنم که عکسها رادر صورت امکان در گالری بگذارند تا قابل استفاده باشد. با تشکر تاپیک ویرایش شد ، لینک تصاویر ویرایش شدند [*]تولید از طریق ایجاد یک انفجار اتمی در ارتفاع بالا که در ید قدرت دارندگان تسلیحات اتمی است و خسارات وسیعی را به نیروهای خودی همجوار با دشمن و ستون پنجم وارد می کند.
  10. 1 پسندیده شده
    درباره دوگانه “موشک - نیروی هوایی”، در ظاهر همه چیز به همان داستان “هزینه - فایده” یعنی همان اصل مهم حاکم بر تمام تصمیم گیریهای جوامع انسانی بر می گردد. اکنون پهپادها با هزینه های تولید، نگهداری، آموزش، و جایگزینی بسیار پایین تر نسبت به هواپیماهای جنگی بسیاری از مأموریت های آنها را انجام می دهند. ترکیب ماهواره ها، رادارها، آواکسها، و پهپادها توانایی بی مانندی را در اختیار نیروهای بکارگیرنده آنها قرار داده است به گونه ای که حتی دقت واحدهای دیگر عملیاتی مانند توپخانه معمولی و موشکی را نیز افزایش چشمگیری داده اند. از سوی دیگر کشوری مانند ایران ادعا کرده است که هزینه تولید موشکهای نقطه زن و زمین به زمین را به یک دهم عُرف جهانی کاهش داده است. این ادعا اگر برای کشوری همانند ایران درست باشد، قطعا” برای کشورهای غربی که خداوندگار صنعت و روش‌های مؤثر تولید صنعتی هستند آسان‌تر هم خواهد بود، پس چرا آنها همچنان بر توسعه قدرت هوایی تأکید می کنند؟ نکته بسیار مهم اینجا است که پرتاب کننده های موشکهای زمین به زمین، زمین به هوا، رادارها، و همچنین یگانهای پهپادی زمانی توانایی انجام عملیات دارند که امکان انجام چنین عملیاتی را داشته باشند!!! نه اینکه به محض خروج از آشیانه های نگهداری خود هدف حملات هوایی دشمن (پهپادی یا جنگنده) قرار گرفته و نابود شوند!!! در هیچ جنگی نیروهای مستقر در روی زمین قادر به جایگزینی و برتری بر نیروهای روی هوا نبوده و نخواهند بود. برای اثبات این امر نیازی به داشتن تحصیلات و تجربه و پول و ... نیست. کافیست بار دیگر که با هواپیما سفر کردید در کنار پنجره نشسته و به ویژه در زمان برخاست هواپیما به زمین نگاه کنید. یک خودرو در حال حرکت را نشان کرده و خود را به جای راننده آن بگذارید. آن راننده چه دیدی بر هواپیمایی که شما در آن نشسته اید دارد؟ آن راننده چه دیدی از خیابان های اطراف و خودروهایی که در چند صد متری وی در حال حرکت هستند دارد؟ شما چه دیدی بر آنها دارید؟ شما از آسمان نه تنها بر هدف خود یعنی آن خودرو بلکه بر تمامی خودروها، ساختمان‌ها، خیابان‌ها، ... اطراف آن هدف هم تسلط دارید. از آسمان به زمین نگاه کردن با از زمین به آسمان نگاه کردن اصلا” قابل مقایسه نیست. از آسمان به زمین نگاه کردن همانگونه که شهید ستاری در آن سخنرانی معروف اشاره کرد با زندگی معمولی تفاوت دارد. حفظ برتری هوایی، پایش هوایی، و توان رهگیری مؤثر چیزهایی نیستند که نیرو های موشکی حتی گونه نقطه زن آنها بتوانند جانشین آن شوند.
  11. 1 پسندیده شده
    ورود خرس نسل پنجم روسی بخدمت رزمی مسکو: به تقریب ، یازده سال پس از نخستین پرواز جنگنده سوخو-57 درژانویه 2010 ، جت سنگین وزن نسل جدید روسی وارد سازمان رزمی نیروی هوایی روسیه شد . به معنای دیگر ، هواگرد رزمی جدید نیروی هوایی روسیه ، چهارمین جنگنده از نسل پنجم هواگردهای نظامی است که بصورت عملیاتی ، برفراز آسمان منطقه نبرد در کنار جتهای رزمی اف-22 و اف-35 نیروی هوایی ایالات متحده و همچنین جی-20 نیروی هوایی ارتش چین که به ترتیب درسالهای 2005 ، 2014 و 2017 وارد خدمت شدند به پرواز در می آید . برحسب روند تاریخی ، ورود بخدمت سوخو-57 ، پس از گذشت 15 سال از عملیاتی شدن جنگنده اف-22 نیروی هوایی آمریکا ( 15 دسامبر 2005) صورت پذیرفت . با این وصف ، برخی ناظران براین باورند که علت تاخیر در ورود بخدمت سوخو-57 بدلیل اعمال تغییرات جدید به منظور برآورده ساختن نیازمندی های بلند پروازانه نیروی هوایی روسیه و پیش بینی تهدیدات در چند دهه آتی بوده است . با این حال ، در حالی که منابع نظامی روسی به شکل مداوم ابرازاطمینان می کنند که جتهای نسل ++4 ای کشور نظیر سوخو-35 برای مقابله با تهدیداتی نظیر اف-22 کافی است ، سوخو-57 نه بعنوان همتایی برای جتهای غربی ، بلکه رقیبی برای جنگنده های نسل شش غربی که در حال حاضر توسعه می یابند ، درنظرگرفته شده است . در گذشته ، روسیه در قالب یک برنامه جاه طلبانه ، جنگنده نسل پنجمی با پارامترهای پروازی و رزمی نزدیک به اف-22 را با شناسه میگ-44/1 ساخته بود ، اما درنهایت به نفع طرح پیشرفته تر سوخو-57 لغو گردید . در حالی که ورود سوخو-57 بخدمت چیزی در حدود 15 سال عقب تر از اف-22 است ، برخی تحلیلگران غربی به این نتیجه رسیده اند که این نشانه ای از عقب ماندگی بخش دفاعی روسیه خواهد بود ، اما شواهد دیگری وجود دارد که نشان میدهد پیچیدگی فناوری مورد استفاده در این جنگنده جدید ، فراتر از تصورات فعلی است . بعنوان مثال در نمونه های اولیه تولید شده از این هواگرد ، بخش قابل توجهی از فناوری های مشابه پیشرفته نصب شده بر روی اف-22 نظیر سایت کلاه پروازی خدمه ، پیشرانه های مجهز به خروجی های سه بُعدی بُردار رانش ، جستجوگر مادون قرمز ، سامانه های راداری AESA در جلو و عقب ، و همچنین وجود تسلیحات پیشرفته ای نظیر موشکهای فراصوت R-37M قابل مشاهده است که در این حوزه ایالات متحده تا حال حاضر سلاح مشابهی را عملیاتی ننموده است . با این وجود ، آنچه که قابل پیش بینی است ، نیروی هوایی روسیه کمتر از 12 فروند نمونه اولیه سوخو-57 را قبل از نصب تمامی سیستم های رزمی پیشرفته نسل 5یا 6 دریافت خواهد کرد . این نمونه ها ، به پیشرانه ساتورن مجهز هستند که در مقایسه ، 30درصد قدرت رانش بیشتری نسبت به پیشرانه های اف-22 تولید می کنند . در نهایت برخی براین باورند که سوخو-57 براساس برنامه ریزی های صورت گرفته می بایست شکل جدیدی از نبرد هوایی شامل قابلیت حمل موشکهای هوا به زمین سنگین و گزینه پرواز بدون خلبان ( کاربرد هوش مصنوعی ) را بخود ببیند . پی نوشت : بن پایه 1- یاد آوری : روسیه یکی از قدرتهای پیش رو در حوزه موشکهای بالستیک متعارف و غیر متعارف است . 2- چهره جنگها همواره در حال تغییر است ، ولی قوانین آن هرگز تغییر نمی کنند . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری
  12. 1 پسندیده شده
    ممنون از شما اما یک نکته را در نظر نگرفتید مگر وظیفه جنگنده فقط حمله به اهداف هست شناسایی جنگ الکترونیک پشتیبانی نزدیک و ... همه از وظایف جنگنده هست کاری که موشک ها نمی تونن بکند
  13. 1 پسندیده شده
    نخست وزیر پیشین عراق جزئیاتی درباره نامه عربستان برای ایران که قرار بود سردار شهید سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس در آخرین سفر خود به بغداد پاسخ ایران به آن را به دولت عراق بدهد، فاش کرد. به گزارش ایرنا، «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر پیشین عراق در مستند «الرحله الاخیره» (آخرین سفر) که قرار است امشب از شبکه تلویزیونی «العهد» عراق پخش شود، از میانجیگری خود بین ریاض و تهران و نامه عربستان برای ایران و پاسخی که قرار بود سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از جانب ایران در جریان آخرین سفرش به بغداد ببرد، سخن گفت. وی در این مستند تلویزیونی درباره میانجیگری خود بین عربستان و ایران و نامه‌ای که از عربستان دریافت کرد، گفت: نامه‌ای رسید. این نامه خشک بود؛ یعنی نه سلامی و نه بسم الله (الرحمن الرحیم) و نه چیزی داشت ... من گفتم که انتقال چنین نامه‌ای به طرف ایرانی سخت است. آن‌ها هم، یعنی سعودی‌ها گفتند که نخست وزیر عراق آن را ببیند و اگر ملاحظاتی دارد، نامه را با این ملاحظات بازپس بفرستد. آن‌ها (سعودیها) عملا نامه دیگر جدیدی نوشتند که دیپلماتیک‌تر بود. مفاهیم (نامه) تغییر نکرده بود، اما از نظر شکلی و کلمات مقداری تغییر کرده بود و من آن را برای شهید سلیمانی فرستادم و وی گفت که به آن پاسخ خواهیم داد. (شهید سلیمانی گفت) ما به این نامه پاسخ خواهیم داد. عملا بعد از آن، (شهید سلیمانی) آمد و گفتم که ما از شما چیزی دریافت نکرده ایم و وی گفت که دفعه بعدی پاسخ را خواهم آورد و این سفری بود که وی به شهادت رسید. مستند «الرحله الاخیره» در شبکه العهد عراق تهیه شده و در آن به ابعاد و جوانب ترور فرماندهان شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و همقطاران آن‌ها پرداخته شده است. سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه و ابومهدی المهندس معاون سازمان الحشد الشعبی عراق به همراه ۸ نفر دیگر از همرزمانشان بامداد جمعه ۱۳ دی ۹۸ در مسیر فرودگاه بغداد در اقدام تروریستی کاخ سفید و به دستور مستقیم «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریکا و با شلیک راکت از پهپاد‌های ارتش این کشور، به شهادت رسیدند. در پیامد این اقدام تروریستی کاخ سفید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد چهارشنبه ۱۸ دی‌ماه چندین فروند موشک بالستیک را به سمت پایگاه آمریکایی «عین‌الاسد» در استان «الانبار» عراق شلیک کرد. در پی این موشک باران، پنتاگون در چندین مرحله و به صورت تدریجی اعلام کرد که تعداد ۱۱۰ نفر از نیرو‌های آمریکایی حاضر در پایگاه عین الاسد دچار آسیب مغزی شده و تحت درمان قرار گرفته‌اند. این جنایت پلید آمریکا علیه فرماندهان شهید سلیمانی و المهندس باعث شد که نمایندگان منتخب مردم عراق در پارلمان این کشور مصوبه اخراج نیرو‌های بیگانه از کشورشان را تصویب کنند تا مرحله دیگری از مبارزه مردم عراق علیه اشغالگری آمریکا آغاز شود. فرارو | جزئیات نامه عربستان به ایران توسط عبدالمهدی فاش شد (fararu.com)
  14. 1 پسندیده شده
    اتش دقیق برد بلند ارتش آمریکا ایالات متحده آمریکا برای مقابله با این تهدیدات نوظهور مانند سیستم های پدافند هوایی یکپارچه و موشکهای بالستیک دور برد از عملیاتهای "چند دامنه ای" استفاده میکند که به نیروهای ارتش امریکا اجازه میدهد تا به منطقه عملیاتی دسترسی پیدا کرده، به عنوان یك تیم تسلیحاتی تركیبی بجنگند ، در برابر قدرت تهاجمی دشمن ایستادگی کند و لایه لایه دفاعی دشمن را از بین ببرند. در این بین اولویت شماره یک ارتش امریکا برای ایجاد اتش سطح به سطح غیر مستقیم " اتش دقیق برد بلند" است. در حقیقت برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا ترکیبی از سامانه های موشک های ضد کشتی زمین پایه، موشکهای تهاجمی با ماموریت های چند گانه، توپخانه برد بلند با مهمات کم هزینه و موشکهای برد بلند تاکتیکی است. در این بین موشک های هایپرسونیک با سرعتی معادل 5 ماخ یا بیشتر با قابلیت مانور بالا برای جلوگیری از رهگیری، توانایی تهاجمی و تدافعی ارتش امریکا را ارتقا خواهد داد. یکی از بخش های اصلی برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا هماهنگی واحدهای نظامی باهم است که نیاز به یک فرماندهی واحد دارد. این فرماندهی واحد برای نیروهای "اتش دقیق برد بلند" لازم است تا عملکرد این واحد را برای از میان برداشتن اهداف مختلف هماهنگ کند.
  15. 1 پسندیده شده
    خرس شرور روسی ، آماده صادرات !!!!!!!! ارزیابی احتمال صادرات وسفارش برای سوخو-57 براساس آخرین اخبار منتشره ، وزارت دفاع روسیه ، نخستین تصاویر از خط تولید جنگنده سنگین وزن روسی سوخو-57 را پس از اعلام دریافت سفارش 76 فروندی در ژوئیه 2019 را منتشر نمود . اگر چه روسیه پیش ازاین تصاویری از این دست را رسانه ای نموده بود ، اما بدلیل تعداد بسیار اندک سفارش شده اولیه ( 12 فروند که نشاندهنده تولید 1/5 هواگرد در هرسال محسوب می شد ) ، اطلاق تولید انبوه بدان تعلق نمی گرفت . با این حال ، نیروی هوایی روسیه هنوز بطور رسمی هنوز سوخو-57 را تحویل نگرفته وهنوز مشخص نیست که آیا تولید 12 فروند اولیه به پایان رسیده تا خط تولید 76 فروند جایگزین آن گردد و یا اینکه اگر قرار باشد تولید این دو سری همزمان صورت بگیرد ، چگونه خط تولید انها در هم ادغام خواهد شد ؟! ولی در مجموع ، تصوراولیه براین اساس قرار دارد که سفارش 76 فروندی ، قطعیت پیدا نموده و رقم 88 فروند ( بعلاوه 12 فروند اولیه ) محقق نخواهد شد . اما پیش بینی ها ، نشاندهنده آن است که نمونه های تولید شده ، تفاوت های قابل توجهی را با نمونه های پروازی فعلی داشته باشند که در میان دهها تفاوت موجود ، اصلاح ورودی های هوا و تغییرات قابل توجه بر روی ساختار سکانهای عمودی این جنگنده از سایر موارد بارزتر به نظر می رسد . علاوه براین ، شیوه کاهش سطح مقطع راداری میان نمونه های نخست و تولیدی از نکات جالب تصاویر منتشر شده است . به همین دلیل ، تحلیلگران غربی براین اعتقاد قرار دارند که خط تولید سوخو-57 های جدید ، از کیفیت بالاتر برخوردار بوده و سردبیران نشریاتی نظیر آوییشن ویک با استناد به تصاویر آنالیز شده معتقدند روسها در ساخت بدنه جنگنده های جدید ، استانداردهای سخت گیرانه تری را به مورد اجرا گذاشته اند . با توجه به این که در زمان بازدید خبرنگاران از خط تولید سوخو-57 که در 12 اوت 2020 از محل کارخانه هواپیما سازی کامسومولسک صورت پذیرفت ، سرگئی شویگو نیز آنان را همراهی می نمود ، می توان چنین تحلیل نمود که این برنامه از اهمیت زیادی برای نیروی هوایی روسیه برخوردار است ، تا جایی که برخی ناظران براین باورند که ، علیرغم کاهش هزینه ها با رونمایی از خط تولید انبوه ، کیفیت سخت افزار دراستانداردهای قابل قبولی قرار دارد . در این میان ، گرچه سفارش 76 فروندی از سوخو-57 در یک دوره 8 ساله ، با میانگین تولید 5/9 هواپیما در سال چندان زیاد به نظر نمی رسد ، اما این مساله را باید در نظر داشت که سوخو-57 یکی از 5 فروند جنگنده ای است که در کنار سوخو-30 اس ام ، سوخو-34 ، سوخو-35 و میگ-35 ( که این آخری به تعداد محدود در خط تولید قرار دارد ) برای نیروی هوایی روسیه خریداری شده است . این شیوه ، تضاد آشکاری را با دکترین نیروی هوایی ایالات متحده که در سال 2020 ، تنها یک جنگنده را برای رفع نیازمندی خود در دست تولید دارد ، نشان میدهد . درواقع ، برنامه ریزی لاکهید برای تولید 100 فروند جنگنده در سال که بخش مهمی از آنها برای بازار صادرات آماده میشد ، بدین معنی بود که نیروی هوایی آمریکا ، عملا با سرعت کمتری نسبت به روسها ، موفق به دریافت جنگنده جدید می شد . با توجه به اینکه روسها دوفروند اولیه از سوخو-57 را در سال 2019 با هزینه هر کدام 35 میلیون دلار تولید کرده بودند ، هزینه نهایی این جنگنده در مقایسه با قیمت 80 میلیون دلاری اف-35 تفاوت معناداری را به نمایش می گذارد واین به نوبه خود ، ممکن است روسها را مجاب کند تا برای تولید بیشتر سوخو-57 از سرمایه گذاری بیشتر برای خرید سوخو-34 و سوخو-30 اس ام ، خودداری نمایند . این امر نه تنها می تواند موجبات تولید بیشتر سوخو-57 را فراهم آورد ، بلکه مزیتهای آشکار اقتصادی را برای روسها فراهم می آورد . ضمن اینکه خبرها حاکی از آن است که روسها مشغول یکپارچه سازی سوخو-57 با فناوری جنگنده های نسل ششم نظیر موشکهای فراصوت ، هوش مصنوعی قدرتمند تر وسامانه های جنگ الکترونیک پیشرفته تر هستند . پی نوشت : 1-بن پایه 2 - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ MR9 
  16. 1 پسندیده شده
    مقدمه : از یک نظر ، نیروی دفاعی دولت عبری ( IDF) از ابتدای تاسیس تاکنون در میان طیف گسترده ای از تهدیدات رو به رشد در حوزه برتری هوایی و همچنین تهدیدات بالستیکی زمین پایه قرار گرفته است ، به همین دلیل سالهاست که بخش های مرتبط در حوزه توسعه صنایع نظامی این مجموعه ، مشغول افزایش قابلیتهای بازوی تهاجمی اصلی آن ، یعنی نیروی هوایی هستند و در چند سال اخیر نیز ، طراحی ، تولید و بکارگیری جنگ افزار موشکی هواپایه جدیدی با هدف افزون نمودن توانمندی های تهاجمی این نیرو در دستور کار قرار گرفته است . سلاح دورایستای جدید در زرادخانه IAF : این سلاح جدید که با شناسه Rampage نامگذاری شده ، قادر خواهد بود تا توسط پیکر بندی های رزمی موجود IAF ، یعنی جتهای جنگنده F-15I ، F-16I و جدیدا" F-35 حمل و شلیک شود که بطور طبیعی برای اجرای حملات دقیق بر علیه اهداف مورد نظر متخاصم در برد های بلند مورد استفاده قرار می گیرد و مشخصا" ، سلاحی ایده آل برای از میان بردن شبکه یکپارچه دفاعی هوایی متراکم دشمن بشمار می آید . این مهمات جدید ، با توجه به سرعت قابل ملاحضه ای که برای ان در نظر گرفته شده ، تاثیر مرگ آوری را با ترکیب یک کلاهک 750 کیلوگرمی و انرژی جنبشی تولید شده در آن بر علیه هدفهای مشخص شده ، خواهد داشت . علیرغم اطلاعات پراکنده موجود ،این برنامه ، پروژه ای مشترک میان صنایع هوا- فضای اسراییل ( IAI) و صنایع نظامی اسراییل ( IMI) در پاسخ به نیازمندی های IAF برای مقابله با شبکه های پیچیده موشکی A2AD بشمار می آید . ریشه اصلی این پیکر بندی جدید را می توان در راکت هدایت شونده توپخانه با برد ارتقاء یافته زمین پایه Extended Range Artillery guided rocket (EXTRA) دانست که برای استفاده در نقش هوا به زمین مورد بهسازی قرار گرفته است . فناوری این پرتابه های غیر معمول که با شناسه ALBM (air-launched ballistic missile) نیز شناخته می شوند ، تا کنون در شرایط واقعی رزمی استفاده قرار نگرفته است ، اما مقایسه اولیه این فناوری با تسلیحات موجود در سازمان رزم IAF ، نشان میدهد که احتمالا" ابعاد این جنگ افزار از نمونه موشکهای کروز موجود در نیروی هوایی اسراییل ، بزرگتر بوده و سرجنگی مورد استفاده در آن احتمالا" کوچکتر از همتایان زمین پایه خود است . بنا بر اعتقاد برخی از تحلیلگران نظامی ، دوشرکت فوق الذکر ، در جریان این برنامه مشترک ، درصدد بودند تا فناوری موشکهای فراصوت بالستیک زمین پایه مسلح به کلاهکهای متعارف را برای حمل با جتهای نیروی هوایی به منظور اجرای حملات سنگین دور ایستا بر علیه اهداف بخوبی محافظت شده توسعه دهند . در این زمینه ، آمیت هایموویچ مدیر بخش بازاریابی شعبه آمریکای شمالی واحد " مالام " معتقد است : " منطقه خاورمیانه ، به تقریب مجموعه ای از متراکم ترین شبکه های دفاع هوایی را در خود جای داده و برای نفوذ به درون این شبکه بدون اینکه پیکر بندی هوایی مهاجمان دچار تهدید عمده ای شود ، می بایست از جنگ افزارهای دور ایستای دقیق پرسرعت استفاده گردد . " بنابراین ، با توجه به اینکه نیروی هوایی اسراییل افزون تر از گذشته ، عملیات های تهاجمی دقیقی را برعلیه اهداف مشخص شده در درون خاک سوریه ، بخصوص پایتخت این کشور ( دمشق ) ( که بتدریج به سامانه های دفاع هوایی پیشرفته مجهز شده و بر تراکم حضور چنین تجهیزاتی بسرعت افزوده میشود ) اجرا می نماید ، ضروری بود که تسلیحات دورایستای بومی با قابلیتهای بیشتر نسبت به جنگ افزارهای موجود ، در اختیار آن قرار گیرد . به همین دلیل ، جنگ افزار جدید عبری با برد اسمی 1145 کیلومتر ،می بایست در بردی فراتر از محدوده شلیک موثر سامانه های دفاع هوایی فعلی موجود در سازمان رزم ارتشهای سوریه و جمهوری اسلامی ایران ، وارد عمل شود . از سویی دیگر ، با توجه به اینکه بخشی از حملاتی که IAF در ماه های اخیر بر علیه اهداف سوری اجرا نموده ، توسط عناصر دفاع هوایی این کشور رهگیری و خنثی شده است ، مقامات ارشد IAF به این نتیجه رسیده بودند که موشکهای کروز موجود با قابلیتهای متعارف رزمی بدلیل افزایش تراکم سامانه های پدافندی نمی توانند در اینده از سد آتش ایجاد شده ، عبور کنند ، در نتیجه می بایست مهمات جدیدی طراحی گردد تا به شکل خاص شرایط را برای بازگشت برتری هوایی IAF فراهم نماید . بدین ترتیب ، براساس اظهارات آمیت هایموویچ ، Rampage طراحی گردید تا با در اختیار داشتن ترکیبی از مشخصات برتر ، نظیر سرعت فراصوت ، شانس رهگیری و انهدام را از سوی سیستم های دفاعی پدافندی تا حد زیادی کاهش دهد . براساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های عبری ، Rampage به شکل خاص برعلیه اهدافی نظیر پستهای فرماندهی ، فرودگاه ها و دپوهای تعمیر و نگهداری استفاده خواهد شد . به گفته این رسانه ها ، اهمیت این سلاح بیشتر در مراحل اولیه جنگ ، برای نفوذ به درون شبکه های چند لایه دفاع هوایی خواهد بود ، به همین منظور ، مسیر بالستیکی آن بر خلاف موشکهای کروز ، مستقیم نیست و به گونه ای طراحی شده تا با در اختیار داشتن مانور پذیری افزون تر ، رهگیری و انهدام آن مشکل تر گردد . این مهمات جدید عبری ، با مجهز شدن به یک سامانه ناوبری داخلی ، تقریبا" در برابر هر گونه اقدامات متقابل برای منحرف نمودن آن ، مصونیت داشته ، در عین اینکه می تواند در هر گونه شرایط آب و هوایی بسوی هدف شلیک گردد . بدین سبب ، با برنامه ریزی و سرمایه گذاری مناسب ، صنایع هوا- فضای اسراییل سرانجام در ژوئن 2018 به شکل غیر رسمی اعلام نمود که در جریان یک تست محرمانه که برروی یکفروند جنگنده اف-16 نیروی هوایی صورت پذیرفت ،از یک پرتابه بالستیک با شناسه اولیه Rampage به درازی 15 فوت و وزن 1200 پاوند که از هدایت GPS نیز بهره میبرد ، رونمایی نموده که هم اکنون IAF قصد دارد تا با سرمایه گذاری بیشتر ، آن را بصورت انبوه بخدمت بگیرد . بدین ترتیب ، با در نظر گرفتن احتمال ورود بخدمت این جنگ افزار جدید ، نیروی هوایی اسراییل میتواند به آرامی ، ناوگان جتهای رزمی خط مقدم خود را به قابلیت حمل جنگ افزارهای خانواده ALBM مسلح کند که این نیز به نوبه خود ، به معنای افزایش توانمندی های رزمی تهاجمی غیر هسته ای این نیرو خواهد بود . همزمان با انتشار این خبر، نیروی هوایی روسیه نیز از چنین سلاحی رونمایی نمود و گفته میشود که چینی ها نیز درصدد توسعه این فناوری برای ناوگان بمب افکن های سنگین و میان وزن داخلی خود هستند . ادامه دارد ...................... پی نوشت : 1- منابع مورد استفاده در انتهای مقاله پیوست خواهد شد . 2- این متن و بخش دومی که ارائه خواهد شدرا با دقت بیشتری مطالعه فرمایید ... 3- پاراگراف آخر این مقاله در نوع خودش قابل توجه هست ، یک قدرت غیر رسمی هسته ای ، تهاجمی ترین سلاح موجود در زرادخانه خودش را به کلاهکهای متعارف مسلح می کند . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  17. 1 پسندیده شده
    حقیقتش بعد از کلی آه و ناله و غر زدن این نیاز آنقدر قوی شد که این تاپیک زده شود بویژه با تبلیغات ترک ها در زمینه پهپادها که عملا هنر رسانه ای رو نشون میداد در شروع سعی شد که به جای صحبت های تئوریک و نظری، با توجه به دغدغه و صحبت های دوستان و بازتاب اخبار در جامعه موضوعات رو بصورت کاربردی و تصویری تهیه و تولید محتوا کنیم و انشاالله این کار رو متناسب با شرایط ادامه می دهیم ولی این کار کافی نیست باید جلوتر رو دید سرفصل مرتب شده : - تبلیغات و جادوی تصویر - اهداف تبلیغات نظامی کاتالوگ جامع محصولات- فایل های آموزشی در خصوص اجرای نظم و انضباط در ارتش ها - نمایشگاه های محلی و بین المللی نظامی - رونمایی های دستاوردها و محصولات دفاعی - رژه نیروهای پیاده - رژه نیروهای مکانیزه - رونمایی از زیردریایی ها - تبلیغات در نیروهای دریای - رونمایی از هواپیماها - تبلیغات در خصوص اورهال و تعمیرات نیروی هوایی - بحث حفاظت اطلاعات (سانسور در رژیم صهیونیستی) - جاسوسی از تبلیغات (پشت رایانه نشینانی از جنس شرلوک هلمز) - عدم تولید محتوا آغاز اشتباه است - استراتژی و نقشه راه بازاریابی تسلیحاتی - بازار تسلیحات در نگاهی گذرا و آماری - بازار صادرات تسلیحات برای ایران - اینفوگرافی، ابزار ارائه مطلب بصورت تصویر - اینفوگرافی برای همه ( تولید بصورت مقدماتی و ساده ) - هجمه رسانه ای و استیصال روانی ( تحلیل صحبت ها و صدای درد) - هجمه رسانه ای و استیصال روانی (تفکیک لایه های دردها و احساسات و تفکیک ریشه های هر مشکل) - هجمه رسانه ای و استیصال روانی ( ارائه راه حل برای عدم تکرار در چنین شرایطی) - انعکاس یک خبر ( ارزش گذاری کلی خبر) ادامه کار : پیشنهاد اولیه استخراج مقاله برای مجله ناوراد هست و پیشنهاد دوم تولید اینفوگرافی از دل موضوعات تهیه شده است و گام سوم تهیه شبه کتاب کاربردی از دل تاپیک هست تا بتوان به عنوان یک برگ برنده روی میز مدیران رسانه و صنایع دفاعی کوباند تا ذهن ها اندکی میل به تغییر پیدا کنند. اوج کار رو باید در تولید فیلم های کوتاه سه دقیقه ای در خصوص موضوعات باید دید تا بتوان مردم رو هدف قرار داد و سواد عامه رو بالاتر برد البته وجود دوستانی ارجمند این امید هم ایجاد میکنه این مباحث رو بشه در دانشکده ها یا محل های مناسب بصورت سخنرانی و پاورپینت ارائه داد و رودررو مخاطب را بالا کشید
  18. 1 پسندیده شده
  19. 1 پسندیده شده
    در مرام چین و روسیه چیزی به نام متحد وجود نداره، چین و روسیه به دنبال کسب منافعی هستند که از دست ایالات متحده و انگلستان و فرانسه در رفته و همون رویه استعماری رو دارند. چین در قرارداد دریایی که با ایران داشت، کل محدوده ای که دستش بود رو درو کرد و این باید موردی باشه که ما در نظر داشته باشیم و در بین رقابتی که مابین چین، هند و پاکستان هست حداقل منافعی کسب کنیم و همین فرصت هارو هم دو دستی پیشکش چین نکنیم. زمزمه متحد بودن چین که از زبان نمایندگان مجلس شنیدم، راه خطرناکی است که بعدا برای ما دردسرساز خواهد شد.
  20. 1 پسندیده شده
    شما نظراتت محترمه ... ولی چین به فکر منافع خودش هست و به ما به عنوان سپر بلا نگاه می کنه ... انقلاب کردیم که نوکر و سپر بلا و نوچه ی کسی دیگه نباشیم نه اینکه از ژاندارم منطقه ای بودن ملتی اهل کتاب تبدیل به برده های بی جیره و مواجب مشتی کافر بشویم ... پاکستان هم یک حکومت و یک ملت مصنوعی هست که حتی تاریخ هم ندارند و به زور خودشون رو همه ش به عثمانی می چسبونند و در مورد روابط حسنه ای که با عثمانی داشتند افسانه سرایی می کنند و در آرزوی قتل عام شیعیان پاکستان و از بین بردن ایران هستند ... این ها گرگ هایی هستند که هنوز فرصت حمله پیدا نکردند ...
  21. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم علت اینکه باید این همه هزینه کنیم تا چنین غلافی برای بالگردها و پهپادها تولید شود ، تجربیات رزمی واحدهای نیروی زمینی سپاه در "عملیات خیبر ( جایی که بالگردها و پرنده های سبک عراقی با غلافهای راکت انداز مشابه " روسی " مسیر تدارکات ما را در برخی مواقع قطع می کردند // "ارتفاعات جاسوسان" (که این تجارب حداقل بعد از 4 تا10 ساعت مصاحبه حضوری با دوستانی که در این عملیات شرکت داشتند ، ثبت و ضبط شده )، مستقیماً خلاء وجود جنگ افزارهای هدایت شونده ای در این رده ، برای سرکوب دشمن که در یک توپوگرافی پیچیده در غرب کشور حضور داشتند ، در لابه لای صحبتهای این نیروها وجود داشت . یک مدت بعد هم جنگ داخلی سوریه و مقابله با خودروهای زره پوش شده شورشیان سوری که در شب و روز به نیروهای ارتش سوریه و مقاومت و حتی مردم عادی تلفات وارد می کردند و می کنند ، نیاز به این سلاح را بطور کامل نشان داد . پی نوشت : این که بارها و به شیوه های مختلف گفته می شود که توجه به تجربیات رزمی گذشته ، کار کردن در حوزه تاریخ نظامی ، ورود مراکز علمی نیروهای مسلح با هدف چاپ و گسترش کتابها در این حوزه ، نیاز ضروری هم پرسنل جوان و هم فرماندهان مُسن تر هست و اینکه طبقه بندی کردن همه چیز (حتی مواردی که در نشریات خارجی چاپ می شود ) صرفاً ضربه از داخل به نیروهای مسلح محسوب میشود . دقیقاً به همین علت بشمار می رود.
  22. 1 پسندیده شده
    لطفا پست بالا رو حذف کنید : همان هوانیروز رو به روزرسانی و مدرن کنند ، هزینه ش از ساخت یک ناوگان جدید از پهپادها که قراره این کار رو کنند ، کمتر می شه . در حالت عادی یک هلیکوپتر داریم که علاوه بر داشتن یک مسلسل سنگین ، حداقل 20 تا راکت هیدرا حمل می کنه و می تونه حداقل چهارتا موشک هوشمند حمل کنه . ولی برای ساخت یک ناوگان پهپادی از خانواده ی مهاجر که بتونه کار یک هلیکوپتر رو انجام بده ، باید حداقل 10 تا پهپاد داشت که هر پهپاد هم نیاز به داشتن یک خلبان داره و چون راکت های معمولی کارایی چندانی ندارند ، باید راکت های هوشمند و گرانقیمت تر رو استفاده کرد و تعداد سورتی پروازهای این پهپاد ها باید بیشتر باشه . در شرایط حساس هم که نیرو به پشتیبانی سنگین نیاز داره ، عملا نمی شه از این پهپاد ها استفاده ی موثر کرد . فرض کنید در یکی استان های غربی ، نیروهای محلی ما که خبر رسیدن یک گروه ده تا بیست نفره از اعضای پژاک رو می شنود ، بلافاصله مقدمات یک کمین رو مهیا می کنند و کمین می زنند و در حین درگیری نیاز به پشتیبانی پیدا می کنند ، اونوقت چی !؟ آیا یک پهپاد می تونه پشتیبانی آتش و دقت و مداومت پروازی لازم رو داشته باشه !؟ مسلما خیر . علاوه بر این ، اگر بخواهیم از لحاظ اقتصادی حساب کنیم ، داشتن یک هلیکوپتر که در نهایت به 2 خلبان و تعدادی محدودی پشتیبان نیاز داره و حداقل 40 سال ( به استاندارد ایران ) ازش استفاده می شه ، بهتر از داشتن 10 تا پهپاد با 10 تا خلبان( اپراتور ) و پشتیبان هست . آموزش 2 تا خلبان و حفظ آمادگی رزمی اونها و تامین مالی اونها در نهایت هزینه ی کمتری نسبت به داشتن 10 تا اپراتور داره . زمان قدیم هم ، هم نیزه بود ، هم گرز ، هم تبر ، هم شمشیر و هم سپر و زره ... اگه مسئولین ما احتمالا در زمان قدیم به سر می بردند ، احتمالا اینجوری استدلال می کردند : « مرگ دست خداست و نیرو باید شهادت طلب باشه ، برای همین سپر و کلاه خود و زره نیاز نداره !!! خب ، نیزه هم داره ، پس دیگه باید کل سپاه رو با نیزه مسلح کنیم و نیازی به ساخت گرز و تبر و شمشیر و خنجر هم نیست . سرباز هم باید 18 ساله باشه . » نتیجه هم می شد قتل عام یک مشت نیزه به دست آموزش ندیده ی 18 ساله که در نهایت از فرمانده شون به عنوان کسی که فرمانده ی یک گردان که تا نفر آخر شهید شدند ، قدردانی می شد و در مورد رشادت هاشون و مرگ مظلومانه شون حماسه سرایی و سینه زنی و نوحه خوانی می شد . قصدم تمسخر نیست ولی عزیزان راه و روش رو بلد هستند و برای هر کار غلطشون یک توجیح دینی می تراشند و از اعتقادات مردم سو استفاده می کنند و به این بهانه ، هر کس هر انتقادی کرد رو ، ساکت کنند . نمونه اش همان جریان غواص ها که نمی دونم این آقایون چطور این فرمان رو صادر کردند !؟ اگه قرار بود خودشون یا خانواده شون هم جزء اون غواص ها بودند هم چنین فرمانی می دادند !؟ ( چطور انتظار داشتنند یک نیروی غواص از یک رود خروشان و عریض با شنا بگذره ، و بعد در حالی که خسته شده و فقط با داشتن یک کلاشینکف و لباس های نامناسب و پای برهنه به خط دفاعی که به گفته ی خودشون از بهترین خطوط دفاعی جهان تا اون تاریخ بود حمله کنند !؟ ) از این هم بگذریم که چطور عزیزان که می دانستند نیروهای نظامی ایران تمام توانش در آن سال ها بر روی نیروهای زمینی و پیاده نظام عمدتا آموزش ندیده بود ، برای عملیات جاهایی رو انتخاب می کردند که هم نیروی پیاده کارایی کمتری داشت و هم به شدت محافظت شده بود !؟ اینکه چرا به جای انتقال یک لشکر 200 هزار نفره به غرب کشور و عملیات در مناطق نسبتا کوهستانی که لشکرهای مکانیزه ی عراق تحرک کمتری داشتند ، می رفتند در جایی عملیات می کردند که لشکرهای مکانیزه ی عراق می توانستند بیشترین تحرک پذیری رو داشته باشند . علاوه بر این ، هر کسی که نقشه ی ایران و عراق رو بگذاره روبه روش ، به صورت منطقی با این سوال مواجهه می شه که چرا ایران از مناطقی غربی خودش که تحت کنترلش بودند و مزیت جغرافیایی داشت ، مرکز عراق ، بغداد رو مورد تهدید قرار نمی داد که می رفت جنوب عراق رو تهدید کنه !؟ ( اگر اشتباه نکنم ، طرح های عملیاتی آماده ای از پیش از انقلاب برای حمله مستقیم به بغداد کشیده شده بود ) 30 سال گذشته ، فرماندهان ما حتی حاضر نیستند به ابتدایی ترین سوال ها پاسخ بدهند و مسلم هست که نتیجه ی این عدم پاسخگویی وضع فعلی نیروهای نظامی ما می شود که تنها سرمایه اش نیروهای انسانی مخلصی هستند که جان بازی می کنند . http://upload-images.jianshu.io/upload_images/4893979-109bc2c79c64906e.jpg?imageMogr2/auto-orient/strip|imageView2/2/w/1240 هر شخص منطقی که این نقشه رو ببینه ، اذعان می کنه که هدف قرار دادن بغداد و حمله به اون خیلی راحت تر از حمله به فاو و بصره برای ایران بوده و هست .
  23. 1 پسندیده شده
    علیکم السلام ویدئو مربوطه https://www.aparat.com/v/snjLd چندتا مشکل دارم اول اینکه ویدئو معلوم نیست در چه محلی و چه تاریخی اتفاق افتاد و بابک تقوایی ادعا میکنه به گفته خلبان های ارشد اف4 در سالهای 2012و2013 در مرز ایران و افغانستان رویا رویی داشتن . دوم اگر مرز افغانستان بود من دقیقا اطلاع ندارم هواپیما اف 4 داشته باشد پایگاه مشهد و یا بجنورد به فرض اینکه اف4 نداشته باشد مشهد معمولا برای سفر های رهبری نیرو هوایی میگ 29 و اف 4 در مشهد مستقر میکنه ان هم به گفته بابک تقوایی احتمال اف 18 مشغول جمع اوری اطلاعات بوده برای رصد تحرکات اطلاعاتی ایران بعید نیست در این سفر ها با گروه ها ومقامات افغانستان دیداری نشه ویا حتی پاکستان در پوشش زیات امام رضا نکته دوم در مورد گزارش نیرو هوایی دربارهی شی های نوارانی درفضا ایران و تاسیسات هسته ای
  24. 1 پسندیده شده
    سلام باز هم گُلی به گوشه جمال این خلبان غیرتمند که با وجود یک تفاوت فناوری 4 دهه ای ، سر به سر هورنت امریکایی گذاشته . وقتی خلبان نیرو انقدر جسارت دارد که با این شرایط ، جت امریکایی را رهگیری کند ( بر فرض صحّت این ویدئو) ببینید وقتی نیروی هوایی بازسازی شود ، چقدر اعتماد به نفس جمعی پرسنل نیرو افزایش پیدا می کند . هر چند چنین برداشتی در سطوح ارشد نیروهای مسلح وجود ندارد ( مگر خلاف این وضعیت به شکل عملی اثبات شود )
  25. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم    یک مقدار از درون کتابها و مقالات مستند بیرون آمده و سری به واقعیتهای میدانی می زنیم ، شاید ( البته با احتمال بسیار پایین و اندک ) تاثیر گذاشت . بعد سایر دوستان ، خودشان  مقایسه کنند توان هوایی ائتلاف احتمالی بر علیه ایران ( چه بلحاظ کمی و چه بلحاظ کیفی )  ، موقعیت استقرار ، توان آتش ، گستره تاسیسات کلیدی ما ( چیزی در حدود 5000 هدف که  بعنوان اهداف با اهمیت بالا شناخته شدند و موارد دیگر .....   شمار حملات هوایی  شش ماه  سال (1359) : 413 مرتبه  شمار حملات هوایی در سال اول (1360 ) : 571 مرتبه   شمار حملات هوایی در سال دوم (1361) : 476 مرتبه   شمار حملات هوایی در سال سوم (1362 ) : 260 مرتبه   شمار حملات هوایی در سال چهارم (1363) : 246 مرتبه   شمار حملات هوایی در سال پنجم (1364) : 790مرتبه   شمار حملات هوایی در سال ششم (1365) : 962مرتبه شمار حملات هوایی در سال هفتم (1366) : 745مرتبه   شمار حملات هوایی در سال هشتم (1367) : 306مرتبه     نمودار جالبی هست ، بخصوص در سالهای 1364 ، 1365 و 1366 که دقیقاً منطبق بر سالهای اوج توان هوایی ارتش بعث و ضعف ما در حوزه  نیروی هوایی قرار دارد . هر چند این وضعیت به هیچ عنوانی از ارزش رشادتهای نیروی  هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران علیرغم همه محدودیتها ، کم نمی کند .   قطعاً دوستان بخوبی به یاد می آورند که  وضعیت به چه شکل بود ، بویژه دوستان در تهران و شهرهای مرزی        کمیت حملات نیروی هوایی عراق به شهرهای ایران ( مخصوصا ً آبادان و اهواز )     شهدای غیر نظامی جمهوری اسلامی ایران به تفکیک شهرها      طبق آمار منتشر شده ، 63 درصد حملات عراق به ایران ، در قالب حملات هوایی  ، 9/4 درصد در قالب حملات موشکی و 9/1 درصد در قالب حملات توپخانه ای  صورت پذیرفته است     نکته : این درصد ها بخوبی وزن حملات عراق را نشان می دهد و این برای دوستان نکته سنج ، یک علامت راهنمای جالب است که انشاا... در زمان خودش ، بدان خواهیم پرداخت  .    پی نوشت :    1-این بیلان ، در حالی صورت گرفته که نیروی  هوایی ایران ، دفاع مقدس را با حداقل 400 فروند  پرنده آغاز کرده  ( طبق آمار مندرج در کتاب سپهبد آذربرزین تا سال 1355 ، نیروی هوایی ایران  12 گردان شکاری شامل جنگنده های روز و مدرن در اختیار داشت که این آمار با کمی تغییر در آغاز جنگ با عراق صدق می کند )     2-  با این بیلان و عملکرد ، قضاوت کنید که وضعیت فعلی ما در یک درگیری احتمالی ( حتی محدود ) با این طرح های مشعشع  که طرفدار هم زیاد دارد   ، چگونه است !!!! مگر اینکه یک تغییر مسیر اصلی صورت بگیرد !!!!   3- بیشتر از 32277 نفر غیر نظامی در جریان این حملات جان خودشان را از دست دادند ، حالا صرف نظراز آسیبهای اجتماعی که خودش بحث مفصلی هست ، این آمار و بیلان درس عبرتی برای یکسری نیست ؟؟؟؟!!!!