برترین های انجمن

  1. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      5,269


  2. bds110

    bds110

    Editorial Board


    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      1,259


  3. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      1,112


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      9,419



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on شنبه, 11 بهمن 1399 در همه مناطق

  1. 7 پسندیده شده
    بسم الله........ 10 بهمن 1399 عملیات ارتش سوریه در منطقه بادیه (بیابانهای حمص و دیرالزور) بعد از تلاش داعش برای نا امن کردن جاده تدمر به دیرالزور و همچنین جاده اثریا (در مثلث رقه حماه حلب) نیروهای ارتش سوریه با کمک مقاومت و پشتیبانی هوایی روسیه یک سری عملیات را برای پاکسازی بخشهای الوده در مثلث تدمر دیرالزور والمیادین اغاز کرده است . این مناطق به علت بیابانی و خالی از سکنه بودن و نداشتن راهای ارتباطی برای چند سال است که به پناهگاه داعش تبدیل شده است وو تاکنون چندین بار توسط ارتش و متحدین پاکسازی شده اما هر بار به علت عدم مکان استقرار نیرو در این مناظق دوباره داعش شروع به بازسازی خود کرده . در یک ماه گذشته نیروهای داعش بیشتر به انجام عملیات کمین و کار گذاشتن تله های افنجاری بر سر مسیر نیروهای ارتش روی اوردن تا انجام حملات مستقیم به طور مثال در انفجار یک تله انفجاری در چهل روز گذشته بر سر مسیر کاروان اتوبوس های ارتش 28 نظامی سوریه کشته شدن در اخرین حملات در دو هفته پیش هم 5 نیروی تیپ فلسطینی قدس به شهادت رسیدن . ارتش سوریه در عملیاتهای اخیر خود به جای استقرار در این مناطق الوده که کاری پر هزینه وتلفات است عملیات بکاو بکش رو اغاز کرده است . یکی از تفاوت های عملیات اخیر استفاده پررنگتر از پشتبانی هوایی است بالگردها و جنگنده های روس وسوری است تا کنون 90 سورتی پراوز برای عملیات شناسایی اسکورت وشکار داعش انجام داده اند این پشتیبانی کار نیروهای ارتش را به مراتب راحتتر کرده است به طور مثال در یکی از حملات جتهای سوخو 24 در منطقه اثریا 13 عضو داعش به هلاکت رسیده اند نقشه مقداری قدیمی است . وبیشر مناطق هاشور زده مد نظر است
  2. 5 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم  خيزش پهبادها : گامي به سوي نبردهاي نوين  در ١٤ سپتامبر ٢٠١٩ پالايشگاه بقيق ،واقع در شرق عربستان صعودي با عملیاتی پيچيده مورد هجوم قرار گرفت كه موجب توقف تولید نیمی از نفت این کشور و خسارات مالی فراوان شد گمانه زني هاي فراواني در خصوص اين حمله منحصربفرد صورت گرفته است ، اما همچنان در چگونگي حمله ، عامل حمله و مبدا حمله اختلاف نظر وجود دارد  زاويه حمله (از غرب) مشخصا يك حمله بالستيكي از يمن و ايران را غير ممكن و يك حمله با موشكهاي كروز را بسيار دشوار نشان ميدهد مگر با كروزهاي بسيار پيشرفته و دوربرد ميزان خسارت وارده نشان از انفجار سر جنگي چند كيلوگرمي دارد نه چندصد كيلوگرمي انفجار سر جنگي چند صد كيلوگرمي ميتوانست نه تنها خود مخزن ، بلكه محيط اطراف مخزن ، حتي لوله هاي روي زمين را نيز تحت تاثير قرار بدهد يا اصلا چرا بايد يك مخزن توسط دو كروز يا دو بالستيك هدف قرار گرفته شود ؟؟ و البته پس از برخورد هر دو موشك كنار هم تخريب جزئي صورت بگيرد؟؟(مخزن داخل كادر) ايا صرفا برخورد بدنه يك موشك هشت ، نه متري اسيب بيشتري نسبت به چيزي كه ميبينيم ايجاد نميكرد؟؟ فرضيه بالستيك و كروز از همان ابتدا با تصاوير ماهواره ايي فرضيه ايي ضعيف بشمار ميرفت بعدها تصاويري از لحظه مورد اصابت قرار گرفتن مخازن توسط صعودي ها منتشر شد كه تاييدي بود بر نظرات ارائه شده اوليه ، يعني اصابت پرتابه ايي كوچك و نتيجتاً انفجاري ضعيف پس از برخورد لينك فيلم  تصاوير پرتابه مورد نظر نيز اصابت هرگونه پهباد انتحاري و موشك كروز را به كلي منتفي ميكرد اينجا اين فرضيه كه پرتابه ها توسط پهباد شليك شده اند قوت گرفت كه البته فرضيه محتملي هم است مثلا در تصوير زير شليك موشك ضد زره توفان ٥ از بالگرد را مشاهده ميكنيم كه اين موشك شباهت زيادي به تصوير پرتابه مورد نظر دارد و ممكن است توسط پهباد به سمت مخازن شليك شده باشد اما با اين حال ، اين شباهت ها ممكن است با برخي مهمات و راكتهاي توپخانه ايي يا برخي تسليحات ديگر نيز وجود داشته باشد به همين دليل نميتوان با تكيه بر تصويري گنگ و تار از يك راكت يا موشك كوچك ، به يك نتيجه گيري قطعي رسيد لذا به بررسي فيلمي كه بخشي از حملات ارامكو را در تاريكي شب و سكوت كامل ثبت كرده خواهيم پرداخت كه از نور و صداي واضح انفجارها ميتوان نكات جالب توجهي را تشخيص داد لينك فيلم (بيشتر بحث ما روي همين فيلم است لذا براي درك بهتر وقايع از هندزفري يا هدفون استفاده كنيد) اگر بصورت مختصر فيلم را مرور كنيم در اغاز فيلم با ورود يك پهباد با موتور ملخي مواجه ميشويم كه در ارتفاع بسيار پاييني در حال پرواز است به همين جهت صداي موتور ان كاملا واضح از ابتدا تا انتهاي فيلم شنيده ميشود ، ثانيه ١٠ اژير پالايشگاه روشن ميشود،تعدادي انفجار در اوايل فيلم صورت ميپذيرد (بخش اول حمله) ،،بلافاصله شليك پدافند را شاهد هستيم و در نهايت دو انفجار پياپي در اواخر فيلم( بخش دوم حمله) قطعا بين انفجارها و پهباد ارتباطي وجود دارد چرا كه به محض نزديك شدن پهباد به منطقه (افزايش صداي پهباد) انفجارها ناگهان اغاز ميشوند ، اما تعداد زياد انفجارها و همچنين شنيده شدن صداي پهباد پس از همه انفجارها احتمال انتحاري بودن پهباد را رد و احتمال رزمي بودن پهباد را افزايش ميدهد كه البته با بررسي دقيق تر فيلم اين احتمال افزايش نيز خواهد يافت انچه كه ابتداي فيلم جلب توجه ميكند محيطي سرسبز و ويلايي ،، شبيه به مناطق شمالي كشورمان است كه ميتواند منطقه حضور فرد فيلمبردار را مشخص كند پالايشگاه ارامكو در مساحتي به طول و عرض ٢ كيلومتر در ٢ كيلومتر ساخته شده است(كادر قرمز تصوير) اطراف پالايشگاه ارامكو عمدتا به صورت بياباني است جز در ضلع غربي كه به فاصله يكي دو كيلومتر ، شهركي وجود دارد كه فيلمهاي روز بعد از حمله ، توسط افراد ساكن اين منطقه منتشر ميشد(كادر ابي تصوير) و همچنين شهركي در ضلع شمال غربي ارامكو كاملا چسبيده به پالايشگاه ، با محيطي سرسبز و امكانات ورزشي ، تفريحي و رفاهي فراوان (كادر سبز تصوير) اينجا در اصل شهركي است كه در اختيار پرنسل ، كاركنان و به طور كلي افراد مرتبط با شركت ارامكو قرار گرفته و فرد فيلمبردار كه به نظر به زبان فرانسوي هم صحبت ميكند جزو همين افراد است فاصله بخشهاي جلويي اين شهرك تا مخازن هدف قرار گرفته شده تقريبا ٢ كيلومتر و بخشهاي عقبي تقريبا ٣تا ٣/٥ كيلومتر ميباشد اما باتوجه به اختلاف زماني ٩ الي ١٠ ثانيه ايي بين نور هر انفجار و صداي ان كه در فيلم ديده و شنيده ميشوند ( جلوتر توضيح خواهيم داد) و محاسبات مربوط سرعت نور و صدا ،، فرد تقريبا در فاصله ي ٣٠٠٠ الي ٣٣٠٠ متري انفجارها يعني بخش هاي عقبي شهرك قرار دارد كه محل قرارگيري و زاويه ديد دوربين را به صورت تقريبي با كادر و فلش سبز در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم ، زاويه حمله نيز از سمت غرب يعني سمت راست فيلمبردار است براي بررسي فيلم فعلا روي صداها و بخش اول فيلم تمركز ميكنيم نكته ي مهم بخش اول حملات كه از ثانيه ٣٣ تا ٤٧ صداي ان به گوش ميرسد اين است خبري از ٨ صداي انفجار نيست در واقع شما صداي شش شليك را ميشنويد و ٢ انفجار!!!!!!! دقت بفرماييد ثانيه ٣٣ ،، ٢ شليك پياپي ( مثل شليك نوعي توپ يا راكت) بلافاصله برخورد و انفجار مخازن(صداي انفجار اول) ثانيه٣٧ دو شليك پياپي ثانيه ٤٣ يك شليك بلافاصله صداي انفجار(صداي انفجار دوم)  ثانيه ٤٧ يك شليك صداي ٦ شليك كاملا از صداي ٢ انفجار متفاوت و قابل تشخيص است با توجه به تفاوت سرعت نور و صوت ،، قائدتا اتفاقاتي كه صداي ان به گوش ميرسد ، بايد چند ثانيه زودتر رخ داده باشند براي درك بهتر روي تصوير تمركز كنيم ثانيه ٢٤ فيلم نوري مشاهده ميشود كه حاصل انفجار اول است در واقع موج حملات از اين لحظه اغاز ميشود (دو شليك و يك انفجار) ثانيه ٢٧ دو شليك پياپي ثانيه ٣٣و٣٤ كمي گيج كننده است دقت كنيد اينجا در اصل يك شليك صورت ميپذيرد و بلافاصله انفجاري كه نور ان ديده ميشود(انفجار دوم) اما در اين لحظه شما صداي انفجار اول را ميشنويد كه ده ثانيه پيش رخ داده بود و صداي ان منطبق شده است با نور انفجار دوم در ادامه هم ثانيه ٣٧ يك شليك صورت ميپذيرد پس حملات و انفجارها در واقع از ثانيه ٢٣ تا ٣٧ رخ ميدهند كه نور دو انفجار هم قابل مشاهده است اما صداي اين فعل و انفعالات با يك تاخير ده ثانيه ايي از ثانيه ٣٣ تا ٤٧ به گوش ميرسند كه صداي دو انفجار هم به صورت واضح شنيده ميشود باقي صداها نيز مربوط به شليك است نكته : با توجه به اينكه انفجارها بلافاصله پس از شليك رخ ميدهد(كمتر از يك ثانيه) ،، تخمين زده ميشود فاصله مهاجم تا مخازن زير هزار متر باشد در نتيجه عامل مهاجمي ، در حال شليك نوعي توپ يا راكت از فاصله نزديك و چند صد متري(زير يك كيلومتر)به مخازن است كه در واقع همان پهبادي است كه براي شليك نوعي توپ يا راكت ارتفاع خود را به شدت كاهش داده و صداي موتور ان به شكل واضحي شنيده ميشود (رد مجدد كروز ، بالستيك و پهباد انتحاري) اما چه نوع توپ يا راكتي؟؟؟ به شخصه اولين چيزي كه به ذهنم رسيد ، پهباد اونجر امريكايي و راكتهاي هايدرا بود اما ايا پهبادهاي ما نيز همچون اونجر از اين دست راكتها بهره ميبرند؟؟؟ در سال ٩٥ و نمايشگاه كيش اطلاعاتي در خصوص توسعه راكتهاي ٧تايي و ١٩ تايي (با الگوگيري از راكت هايدرا) براي بالگردها و راكتهايي ٢ تايي (٥٠ ، ٧٠ ، ٨٠ ميلي متري) مختص پهبادها با مشخصات زير منتشر شد دوتايي ٥٠ ميلي متري : طول يك متر ، وزن هفت كيلو گرم ، برد ١٥٠٠ متر دوتايي ٧٠ ميلي متري: طول يك و نيم متر ، وزن ٢٥ كيلوگرم ، برد ٦٠٠٠ متر دوتايي ٨٠ ميلي متري: طول يك و هفتاد ،، وزن ٣٠ كيلوگرم ، برد ٦٠٠٠ متر لينك مطلب با توجه به وزن و ابعاد كاملا مشخص است كه ميتوان بجاي يك بمب سديد ، راكت دوتايي ٧٠ ميلي متري نصب كرد،، حتي با توجه به وزن پايين نمونه هاي ٥٠ ميلي متري ميتوان بجاي يك بمب سديد نمونه هايي با تعداد بيشتر مثلا ٥ تايي يا ٧ تايي (اگر توسعه داده شود) به كار برد چندماه پيش در پارك ملي هوافضا در كنار جنگنده سوخو ٢٢ سپاه گونه هاي مختلفي از راكتهاي ٨٠ ميلي متري با نام فدك به نمايش درامد(الگوگيري از راكتهاي روسي) كه البته خود نام فدك نيز ميتواند معاني خاص خود را داشته باشد به هر حال اين احتمال كه فدكهاي ٥٠ يا ٧٠ ميليمتري از خيلي قبل براي پهبادهاي نيروي هوافضا ساخته شده باشند كاملا محتمل است به عنوان مثال كاملا بعيد بنظر ميرسد كه اين دو حفره تقريبا يك متري كه در يك وجبي هم ايجاد شده اند حاصل برخورد دو موشك كروز يا دو بالستيك و يا دو پهباد انتحاري باشند اما كاملا محتمل است كه شليك ٢ راكت به اين نقطه و برخورد انها در كنارهم ، چنين اسيبي را ايجاد بكند در روزهاي گذشته و در حين برگزاري رزمايش پهبادي ارتش ، نهايتا غلاف سه تايي اين راكتها به نمايش درامد ، پس در كنار راكتهاي فدك ،، اين راكتها نيز جزو گزينه هاي به كار گرفته شده در حملات ارامكو ميباشند اما ادامه بررسي فيلم عمليات بلافاصله پس از شليك هاي پهباد و انفجار مخازن ،،پدافند در ثانيه ٥٠ ،٥١ با شناسايي محل احتمالي پهباد ، از سمت شرق و خارج از محوطه پالايشگاه به سمت پهباد كه در بالاي محوطه پالايشگاه است شليك ميكند اما موفق به هدف قرار دادن پهباد نميشود اين صحنه را به صورت تقريبي با فلش نارنجي در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم در ادامه و در ثانيه ٨٠ دو نور پياپي واضح ديده ميشود كه لحظه انفجار سوم و چهارم ما را مشخص ميكند(بخش دوم حمله) ، ده ثانيه بعد بدون اينكه صداي شليكي شنيده بشود دو صداي انفجار پياپي شنيده ميشود البته بسيار شديدتر از انفجارهاي اول و دوم  خب با توجه به وجود يك فاصله معنادار بين بخش اول حمله و بخش دوم حمله و همچنين عدم وجود صداي شليك پيش از بخش دوم حمله و نيز مهيب تر بودن صداي انفجار ان نسبت به انفجارهاي حملات بخش اول با اطمينان ميتوان گفت اينجا از سلاح ديگري مثل بمب استفاده شد نه از نوعي راكت يا توپ ، از طرف ديگر با در نظر گرفتن پياپي بودن دو انفجار باز هم بعيد بنظر ميرسد كه دو موشك كروز يا دو بالستيك يا دو پهباد انتحاري همزمان با هم به يك هدف اصابت كرده باشند اما كاملا محتمل است كه رها شدن دو بمب از پهباد چنين صداي انفجاري را ايجاد بكند ————— نكته بعدي چراغ هاي پهباد مورد نظر است كه در ثانيه ٨٣ توسط فيلمبردار ديده ميشوند، نكته مهم ان نيز همزماني روشن شدن اين چراغها با انفجارهاي سوم و چهارم است براي بررسي بهتر ،، ابتدا كاركرد چراغهاي هواپيما را به صورت مختصر مرور كنيم و ببينيم كدام يك از فاصله دور يا از روي زمين ديده ميشوند براي ايجاد روشنايي در اطراف هواپيما،، چراغهايي درنظر گرفته شده كه زير دماغه ، چرخ جلو و يا زير بالها نصب ميشوند تا خلبان هنگام نشست و برخاست يا تاكسي و جابجايي هواپيما در محوطه فرودگاه ، ديد مناسبي نسبت به محيط اطراف داشته باشد برخي نيز كنار بدنه هواپيما به سمت دهانه موتور و بالها روشن ميشوند تا حين پرواز ديد بهتري براي چك و بررسي اين نقاط حساس توسط خدمه ،ايجاد بكنند اصولا فقط در برخي از پهبادها (مخصوصا پهبادهاي سنگين) يك چراغ زير دماغه يا ارابه جلو نصب شده و فضاي مقابل پهباد را روشن ميكند حين پرواز نيز خاموش هستند البته در صورت روشن بودن نيز از زاويه مقابل ديده ميشوند نه زواياي اطراف ، پشت سر يا چند كيلومتر پايين تر و روي زمين ————- يك چراغ قرمز نيز با شروع به كار موتور هواپيما روشن ميشود براي هشدار به افرادي كه اطراف هواپيما حضور دارند . اين چراغ نيز حين پرواز خاموش و در پهبادها نيز اصولا مورد استفاده قرار نميگيرد ————- اما چراغهاي مورد نظر ما چراغهاي رنگي به اصطلاح "تعيين موقعيت" يا "مسيريابي" هستند كه با رنگهاي مختلف در انتهاي بال راست(رنگ سبز) و در انتهاي بال چپ (رنگ قرمز ) نصب ميشوند تا هنگام پرواز خلبانان مسير پرواز ديگر هواپيماها را تشخيص داده و در مسير يكديگر قرار نگيرند بعضاً چراغهايي به رنگ سفيد در بخش عقب هواپيما و يا در انتهاي بالها پشت چراغهاي سبز و قرمز نصب ميشوند كه خلبان با ديدن اين رنگ اطمينان پيدا ميكند كه هواپيماي مورد نظر عبور كرده است ———- جداي از چراغ هاي تعيين موقعيت چراغهاي ضد تصادف(اصطلاحا استروب) با رنگ قرمز و بسيار قوي و پرنور زير يا روي هواپيما تعبيه شده كه از فاصله بسيار دور نيز براي خلبانان قابل تشخيص باشد چراغ استروب نيز فقط در برخي از پهبادها ديده شده است تصاويري از پهبادهاي پرديتور ،، ريپر و بال پرنده x-47b اما برخلاف انچه متداول است در نيروهاي مسلح ما سعي شده بيشترين بهره و استفاده از چراغها برده شود به عنوان نمونه اگر شاهد ١٢٩ را بررسي كنيم علاوه بر چراغهاي تعيين موقعيت دو سر بال دو چراغ رنگي سبز و قرمز نيز براي كمك به اپراتور و سهولت در نشست و برخاست ، روي ارابه فرود در نظر گرفته شده است يك چراغ زير دماغه نصب شده براي ايجاد روشنايي در مقابل پهباد و ايجاد ديد مناسب براي اپراتور يك چراغ چشمك زن بسيار قوي نيز در بخش انتهايي زير بدنه نصب شده كه احتمالا كاركرد چراغ ضد تصادف(استروب) را داشته باشد البته حين پرواز در شب با توجه به بسته بودن ارابه فرود فقط دو چراغ تعيين موقعيت به همراه چراغ چشمك زن از فاصله دور قابل مشاهده خواهند بود اما برسيم به پهبادهاي بمب افكن بال پرنده در عمليات مهم ضربت محرم بر ضد گروهكهاي تروريستي مستقر در سوريه علاوه بر موشكهاي بالستيك ،،پهبادهاي بمب افكن شاهد ١٨١ و ١٩١ نيز مورد استفاده قرار گرفتند طبق تصاوير منتشر شده پهباد شاهد ١٨١ و ١٩١ جداي از چراغهاي تعيين موقعيت از دو چراغ رنگي ( تك رنگ) در ميانه بدنه ، اطراف جايگاه تسليحات بهره ميبرند،، خبري از چراغ استروب يا چراغ چشمك زن يا چراغ هاي ديگر نيست فقط ٤ چراغ رنگي ، در يك راستا و حالتي متمايض كه به ندرت در ديگر پهبادها قابل مشاهده است همين نكته ممكن است به ما كمك هايي بكند البته در تصاوير بعدي ميبينيم كه شاهد ١٨١ با سه چراغ رنگي روشن پرواز ميكند در حالي كه اين پهباد نيز ٤ چراغ دارد !! اين مسئله اتفاقي يا سهوي نيست بلكه به نظر در عملياتهايي كه از هر دو نوع پهباد به صورت تركيبي استفاده ميشود عامدانه اين كار را انجام ميدهند تا پهبادها حين پرواز از اين طريق قابل تشخيص باشند حال اگر به فيلم ارامكو برگرديم ، چراغها را بشكلي خاص نزديك به هم و يك رنگ ميبينيم ، بشكلي كه نميتوان انها را به چراغهاي سبز و قرمز تعيين موقعيت دو سر بال يا استروب يا چراغهاي متداول كه در پهبادها استفاده ميشوند نسبت داد مگر اينكه انها را چراغهاي مياني شاهد ١٩١ و ١٨١ در نظر بگيريم اما دليل بعدي اگر به تصاوير عمليات ضربت محرم برگرديم شاهد ١٩١ را ميبينيم كه هنگام رها كردن بمبها چراغهاي مياني ان روشن هستند ، به اين دليل كه نور كافي ايجاد شده و فرايند باز شدن محفظه و رهايش موفق بمبها توسط اپراتور بخوبي رصد بشود،،پس يكي از مهمترين كاركردهاي چراغهاي مياني شاهد ١٨١و ١٩١ كه دقيقا كنار بمبها نيز تعبيه شده اند ، كمك به اپراتور حين بمب ريزي است اگر مجددا به فيلم ارامكو برگرديم ميبينيم كه روشن شدن چراغها همزمان است با ٢ انفجار پياپي بخش دوم !!!! در واقع اگر فيلم را مرور بكنيم پس از شليك پدافند در ثانيه 51 فيلم بردار براي مدتي روي همان بخش چپ تصوير (شرقي پالايشگاه) متمركز ميشود  پهباد روي پالايشگاه اماده بمب ريزي ميشود ، اپراتور چراغها را روشن و بمبها را رها ميكند ، چندثانيه زمان ميبرد تا بمبها به زمين برسند در اين چند ثانيه پهباد مسير خود را ادامه ميدهد ، با انفجار بمبها فيلم بردار متوجه سمت راست ميشود و پهباد را ميبيند در شرايطي كه دو چراغ ان روشن و موقعيت ان كمي خارج از محوطه پالايشگاه است (موقعيت منطقي تر پهباد) —————— پس چراغها حالت عجيبي دارند و همزمان با انفجارات روشن ميشوند ——————- خب همانطور كه اشاره شد بخش اول حملات بوسيله تعدادي راكت و بخش دوم حملات بوسيله دو بمب صورت پذيرفته است ، اما ايا بايد بپذيريم كه حملات توسط دو پهباد انجام شده است ؟؟؟؟!!!! الزاما خير!!!!!!!!! طبق اطلاعات منتشر شده از پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ ، اين دو پهباد توانايي حمل ١٠٠ كيلوگرم مهمات را دارا هستند ،، شاهد ١٩١ بدليل حمل مهمات داخل بدنه ،، در حمل بيشتر مهمات داراي محدوديت است اما شاهد ١٨١ بشكلي طراحي شده كه امكان حمل مهمات بيشتر را داشته باشد!! به تصاوير دقت كنيد ،،در تصوير شماره ١ ميبينيم كه زير بدنه شاهد ١٨١ در اطراف بمبها محلي براي نصب مهمات بيشتر در نظر گرفته شده است در تصوير شماره ٢ كه مربوط به ٢ سال پيش و رزمايش الي بيت المقدس است به شكل واضحي زير بدنه پهباد مات شده تا غلاف راكتها ديده نشود(فلشهاي قرمز) ، قسمت سياه رنگي كه با فلش ابي مشخص شده بخشي متصل به غلاف است و بايد مات ميشد در تصوير شماره ٣ كاملا مشخص است كه سمت ديگر جايگاه بمب ها ، تجهيزات يا مهمات ديگري روي پهباد لود شده است كه شباهتي به بمب ندارند پس ميتوان گفت كل عمليات تهاجمي كه فيلم ان را در ٢ دقيقه تماشا كرديد توسط يك پهباد رادارگريز و هوشمندِ فوق پيشرفته ي راكت زن ،بمب افكنِ شاهد ١٨١ نيروي هوافضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي انجام شده است،، اين ترميناتور كوچك كه صداي موتور ملخي ان به شكل واضحي شنيده ميشود از سمت غرب به پالايشگاه نزديك و راكتها را به سمت اهداف شليك ميكند ، در ادامه پهباد دور ميزند ( فاصله زماني بين بخش اول و دوم حمله) از سمت شرق به پالايشگاه نزديك ميشود ، چراغها را روشن ، بمب ها را روي مخازن يا ديگر تاسيسات رها كرده و از روي پالايشگاه عبور ميكند اين فعل و انفعالات را در تصوير ماهواره ايي مشخص كرديم چند ساعت بعد يمني ها با قبول مسئوليت ، اشاره به استفاده از ١٠ پهباد با موتورهاي معمولي و جت براي انجام اين عمليات ميكنند كه البته منظورشان پهباد انتحاري نبوده بلكه اشاره به همين پهبادهاي رزمي داشتند تعداد اسيبهاي وارده نيز با تعداد ١٠ پهباد همخواني دارد با اين فرض ، كل مهمات استفاده شده در اين عمليات ٢٠ بمب (٥٠٠كيلوگرم) و تعدادي راكت بوده است كه در مجموع كمتر از ٧٠٠ كيلوگرم براورد ميشود ، به ميزان سر جنگي يك موشك!!! اين پهبادها بردي مطابق با موشكهاي ذوالفقار و قيام دارند(مهمات كمتري حمل ميكنند اما دقت اصابت بالاتري دارند) و هزينه توليد انها نيز از يك چهارم تا يك ششم اين موشكها براورد ميشود در واقع اگر تمام اين ١٠ پهباد حين عمليات مورد اصابت قرار ميگرفتند نهايتا هزينه ي دو موشك به ما تحميل ميشد!!!! كه البته همين هم نشد!!!! ——————- خب اگر فرضيه پهباد رزمي صحيح باشد ادعاي صعودي ها چه ميشود؟؟؟ در همان روز حمله ، صعودي ها با اشاره به پيدا شدن لاشه يك موشك كروز در مناطق شمالي پالايشگاه ، ايران را متهم به حمله به تاسيسات نفتي خود ميكنند تصويري كه توسط صعودي ها منتشر ميشود بسيار مشكوك و داراي ابهام است چطور روي خاك نرم بيابان كه حتي اثر حركت مارها بشكل واضحي بجا ميماند يك موشك سنگين و بزرگ از ارتفاع بالا سقوط ميكند و اثري از اصابت يا كشيده شدن موشك روي زمين باقي نميماند؟؟!!!  حتي اگر فرض صحنه سازي را نيز مردود بدانيم ، در همان روز تعدادي موشك كروز ، از يمن شليك شده و در بخشهاي جنوبي عربستان فيل ميشوند ايا خيلي بعيد است كه اين تصوير مربوط به يكي از انها باشد؟؟؟ در ادامه و با يك فاصله چند روزه صعوديها با نمايش لاشه تعدادي پهباد و موشك كروز ، ١٨ پهباد انتحاري را عامل حمله به بقيق و ٧ موشك كروز را عامل حمله به خريص معرفي ميكنند اينجا هم ابهاماتي وجود دارد اگر واقعا در بقيق لاشه تعداد زيادي پهباد بجاي مانده بود چرا در همان واكنشهاي اوليه به اين مسئله اشاره نشد؟؟ تعداد لاشه هاي نمايش داده شده نيز نهايتا هفت يا هشت مورد است كه با عدد ادعايي فاصله بسيار دارد البته اين احتمال را رد نميكنيم كه حين حمله اصلي به ارامكو ، تعداد انگشت شماري پهباد براي باقي ماندن لاشه ها و سردرگم كردن صعودي ها استفاده شده باشد اما در اين صورت نيز ده ها دوربيني كه در نقاط مختلف اين پالايشگاه نصب هستند تصاويري از اين پهبادها ضبط ميكردند پس براي ترديد در گزارش صعودي ها همين نكته كافيست كه در ابتدا به موشك كروز اشاره ميكنند و چند روز بعد به پهباد انتحاري و در ادامه فيلمي را منتشر ميكنند كه در ان ، نه خبري از موشك كروز است نه پهباد انتحاري !!!! همينقدر مضحك و مسخره!!! ————- اما حمله از كدام كشور انجام شده است؟؟ به اعتقاد بنده همين پذيرفتن حمله بواسطه پهباد رزمي يعني پذيرفتن حمله از سمت ايران چراكه انتقال تعداد زيادي پهباد ،، مهمات و همچنين سامانه هاي هدايت و كنترل پهبادها به يمن و عمليات در فاصله تقريبا دو برابري تا پالايشگاه بقيق كه پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ نيز امكان عمليات در اين برد را ندارند بسيار دشوار است دليل ديگر مراقبت هاي شديدتري است كه از بخشهاي جنوبي عربستان نسبت به بخش هاي شمالي عربستان صورت ميپذيرد مورد اخر گزارشهاي مردمي از عبور گسترده پهبادها از اسمان كويت است كه حداقل سه فيلم از اين پهبادها موجود ميباشد لينك صفحه توييتر (متاسفانه فيلمها در اپارات پيدا نشد ، در اين صفحه توييتر كليه ي فيلمهاي مربوط به حمله موجود است) ———- براي دوستاني كه موفق به ديدن فيلمها نميشوند تصاوير را كامل قرار ميدهيم در يكي از فيلمها يك پهباد با سه چراغ روشن در حال حركت است(تصوير ١) در فيلم دوم دو پهباد يكي با سه چراغ روشن و ديگري با تك چراغ روشن كنار هم در حال پرواز هستند(تصوير ٢) و در تصوير سوم ، هر دو با تك چراغ روشن ادامه مسير ميدهند سه تصوير بعدي مربوط به اخرين فيلم است ، مشاهده تعداد زيادي چراغ ، انهم در يك راستا ، پهبادي بال پرنده و بزرگ را به نظر ميرساند اما در واقع دو پهباد ، بالا و پايين يكديگر در حال پرواز هستند!! پهباد بالايي در زاويه ايي است كه چراغهايش درهم رفته بنظر ميرسد و پس از چند ثانيه نيز خاموش ميشوند اما زاويه پهباد ديگر بشكلي است كه زير پهباد كاملا به سمت دوربين قرار گرفته و محل قرارگيري چراغها را ميتوان تشخيص داد چراغهاي تعيين موقعيت در دو سر بال كاملا مشخص هستند، چراغ مياني كمي جلوتر و به سمت كناره است و البته باز هم شباهت به چراغهاي شاهد ١٨١ !!!! اگر مسيري را از خوزستان به كويت و از كويت تا بقيق در نظر بگيريم ،، اين مسير معادل ٧٠٠ الي ٧٥٠ كيلومتر خواهد بود كاملا مطابق با برد شاهد ١٩١ و ١٨١ —————- اما نكته بعدي محتمل بودن قابليت هوش مصنوعي در اين پهبادها است كه موجب شده در تاريكي شب به اين شكل نزديك به هم پرواز بكنند!!!! با در نظر گرفتن همين احتمال به بررسي پهبادهاي شاهد ١٨١ و ١٩١ پرداختيم ابتدا تصاويري از اتاق كنترل و هدايت شاهد ١٢٩ را ببينيم كه اپراتورها به كمك سامانه ي الكترواپتيكي نصب شده زير دماغه و تصاوير دريافتي در حال هدايت پهباد هستند اما در اين سو پهبادهاي شاهد ١٨١و ١٩١ هرچند در نمايشگاه ها مجهز به سامانه الكترواپتيك ديده ميشوند اما در رزمايش ها اكثرا فاقد اين سامانه هستند!!! در تصاوير موجود از رزمايش الي بيت المقدس ، ١٤ فروند پهباد بال پرنده بمب افكن در حال اماده اماده سازي مشاهده ميشوند كه اولين يگان تشكيل شده پهبادهاي بال پرنده بمب افكن نيروي هوافضا هستند در مقابل اما تنها سه خودروي كنترل و هدايت در رزمايش حضور پيدا ميكنند!!!!  پهبادها در دسته هاي ٣ فروندي و ٤ فروندي به پرواز در امده كه هدايت هر دسته پروازي داخل يك خودرو انجام ميشود اما وقتي به تصاوير داخل خودروي كنترل و هدايت توجه مي كنيم ، اپراتورها نَه در حال هدايت بلكه بيشتر درحال رصد وضعيت و شرايط پروازي پهبادها هستند!!! جز اپراتور تسليحات كه زمان رسيدن پهبادها به مقصد و هدف مورد نظر به كمك دوربيني كه كنار جايگاه بمبها تعبيه شده فرايند هدف گيري و رهايش بمبها را انجام ميدهد كه البته در پروازهاي شبانه همانطور كه پيشتر اشاره شد دو چراغ مياني را به كمك ميگيرد ( در اين رزمايش يك دسته از پهبادها با توجه به حضور سه خودروي كنترل و هدايت احتمالا نقش فعالي نداشته ويا بعد از سه دسته اصلي به تمرين پرداخته است) در مصاحبه معروف سردار باقري پس از عمليات ضربت محرم نيز اشاره ايي به رادارگريزي ، دورپروازي و هوشمندي شده بود فيلم مصاحبه نهايتا در رزمايش پيامبر اعظم ١٥ كه اخيرا برگزار شد يك دسته چهارفروندي پهباد شاهد ١٨١ به صورت جمع بدون اپتيك به پرواز درامدند و به صورت رسمي قابليت هوش مصنوعي پهبادها توسط فرماندهان تاييد شد كه بنظر تا ٤ فروند امكان لينك شدن حاصل شده است اين پهبادها تمام مسير را بصورت خودكار پرواز ميكنند و قابليت تشخيص موانع و اصلاح مسير حركت بصورت خودكار را نيز دارند در نتيجه پهبادهاي عبور كرده از اسمان كويت بدليل چراغهايي مشابه و همچنين قابليت هوش مصنوعي و هدايت خودكار همان پهبادهاي شاهد ١٨١ نيروي هوافضاي سپاه بوده اند ——— صدام ، بن سلمان و كابوسي مشترك پيش از پازل چيني عمليات ارامكو ،، به دوران دفاع مقدس برگرديم و عمليات H3 را بصورت خلاصه مرور كنيم عملياتي كه قرار بود طي ان هشت فروند فانتوم با دور زدن عراق و رسيدن به پايگاه هاي سه گانه الوليد ، واقع در غربي ترين نقطه اين كشور ،، اين پايگاهها را كه ميزبان بخش گسترده ايي از هواگردهاي عراقي بودند،، بمباران بكنند روز حمله ١٠ فروند فانتوم(٨ فروند اصلي ٢ فروند ذخيره) از پايگاه نوژه همدان برخاسته و با پرواز به سمت اروميه در اين نقطه سوختگيري ميكنند ، ٢ فروند ذخيره بازميگردند باقي فانتومها در دو دسته چهارفروندي وارد خط مرزي تركيه و عراق شده و براي پنهان ماندن از ديد رادارها در ارتفاعي بسيار پايين به سمت غرب پرواز ميكنند همزمان براي سردرگم كردن عراقي ها طي يك عمليات ايذايي حمله ايي توسط سه فروند تايگر به پالايشگاه كركوك صورت ميپذيرد فانتوم ها با رسيدن به شرق سوريه بار ديگر بواسطه سوخت رسانهايي كه از قبرس به اين نقطه رسيده اند سوختگيري كرده و با حركت به سمت پايگاه هاي سه گانه الوليد انها را بمباران ميكنند ،، با اتمام عمليات بار ديگر سوختگيري كرده و همان مسير را به سمت ايران بازميگردند بعد از اين حمله كه موجب كاهش روحيه ارتش بعثي و نابودي بخش گسترده ايي از توان هوايي عراق شده بود صدام برخي از فرماندهان پدافندي را بركنار و اعدام ميكند هر چند از جهاتي عمليات H3 و ارامكو قابل قياس نيستند اما در طرح ريزي نقشه عمليات و اجراي ان شباهت هايي نيز ميتوان يافت كه در ادامه اشاره خواهيم كرد —————— يكي از دلايل حمله مستقيم ايران به عربستان صعودي جداي از شرايط منطقه ، تنشهاي فيمابين و جنگ يمن ، به اقدامات تروريستي سال ٩٦(مجلس) و سال ٩٧(رژه اهواز) برميگردد كه نقش عربستان صعودي در حمايت و پشتيباني از اين اقدامات غيرقابل انكار است به همين دليل عمليات ارامكو (١٤ محرم ١٤٠١) تقريبا در سالگرد عمليات تروريستي رژه اهواز (١٢ محرم ١٤٠٠)صورت ميپذيرد تا پيام و اخطاري به عربستان صعودي داده شود پس از عمليات تروريستي رژه اهواز ابتدا طي عملياتي تركيبي (ضربت محرم)مقر تروريستها در شرق سوريه با شش موشك بالستيك و هفت پهباد بمب افكن هدف قرار گرفته ميشوند ،،پهبادها نيمه شب در دو دسته سه فروندي و چهارفروندي (بصورت لينك شده) به پرواز درامده و بدون جلب توجه با عبور از اسمان عراق به شرق سوريه رسيده و مقر تروريستها را كه در چند كيلومتري نيروهاي امريكايي مستقر بودند بمباران ميكنند اين اقدام غافلگيري نيروهاي امريكايي را نيز در پي دارد با موفقيت اميز بودن عمليات پهبادها ، همين شيوه به عنوان گزينه نهايي حمله به تاسيسات عربستان صعودي انتخاب و چند ماه بعد در اسفند ٩٧ در قالب يك رزمايش بزرگ شبيه سازي و تمرين ميشود در رزمايش ٥٠ فروندي الي بيت المقدس هدف (فارور كوچك) جزيره ايي در جنوب جزيره فارور با فاصله ايي ٧٠٠ الي ٧٥٠ كيلومتري از استان خوزستان در نظر گرفته ميشود يگانهاي پهبادي شركت كننده در رزمايش نيز مستقر در پايگاهاي بوشهر ، فارس ، هرمزگان و خوزستان اعلام ميشوند (اطميناني وجود ندارد كه پهبادهاي بال پرنده حتما از پايگاه خوزستان پرواز كرده باشند اما محتمل است) جزيره اي كوچك كه ميتواند نقش يك پالايشگاه بزرگ را ايفا كند ،،تشكيل اهدافي كه بنظر براي بمب هاي نقطه زن سديد بزرگ ميرسند(١٢ كانتينر ٢٠ فوتي كنار هم) و چينش اهداف به صورت سه تايي كاملا در يك راستا مشابه مخازن سه تايي و چهارتايي ارامكو ،، و پهبادهايي كه بصورت لينك شده در دسته هايي سه فروندي و چهار فروندي به سمت فارور كوچك پرواز كرده و اهداف را با بمب و راكت به دقت مورد اصابت قرار ميدهند چند ماه بعد در ٢٢ مرداد ٩٨ (يك ماه پيش از سالگرد رژه اهواز) در ديداري مهم ، هياتي از انصارالله يمن با مقام معظم رهبري ديدار و نامه ايي مهم و بيعت گونه از رهبر انصارالله را به مقام معظم رهبري تحويل ميدهند در اين ديدار كه حسن ايرلو ، مسئول ميز يمن و سفير حال حاضر جمهوري اسلامي ايران در صنعا نيز حضور داشته است ، اخرين تصميمات و هماهنگي ها در خصوص حمله به ارامكو صعودي اتخاذ ميشود يك ماه بعد ( بامداد ٢٣ شهريور ١٣٩٨ ،،،،،،١٤ محرم ١٤٠١،،،،،،،١٤ سپتامبر ٢٠١٩) در پايگاه خوزستان ، اولين يگان پهبادي بال پرنده رزمي نيروي هوافضاي سپاه متشكل از ٣ خودروي كنترل و هدايت و ١٤ فروند پهباد تجهيز شده به بمب و راكت در چهار دسته (يك دسته رزرو) اماده انجام يكي از مهم ترين عملياتهاي بعد از جنگ تحميلي يعني حمله به قلب انرژي جهان ميشوند از يمن طي يك عمليات ايذايي هفت فروند موشك كروز براي متمركز ساختن گشتهاي هوايي عربستان در نيمه جنوبي اين كشور ، به سمت پالايشگاه خريص شليك ميشوند همزمان ١٠ فروند پهباد رزمي در سه دسته (سه فروندي و چهارفروندي )با عبور از اسمان عراق به خط مرزي عراق و كويت ميرسند اين پهبادها براي پنهان ماندن از ديد رادارها با پرواز در ارتفاع بسيار پايين خط مرزي كويت و عراق را دور زده ، وارد مناطق شمالي عربستان صعودي ميشوند پهبادها بيابان هاي شمالي و خالي از سكنه عربستان صعودي را تا پالايشگاه بقيق طي كرده و با بمب و راكت اهداف را مورد هجوم قرار ميدهند پس از انجام موفقيت اميز عمليات ،كاملا سالم، همان مسير را به سمت ايران بازميگردند چندساعت بعد يمني ها با اشاره به ، بكارگيري از ١٠ پهباد ، مسئوليت حمله به بقيق را به عهده ميگيرند صعودي ها ، بهت زده با توجه به عدم وجود هيچ اثر و نشاني از مهاجمان با اعلام پيدا شدن باقي مانده يك موشك كروز در شمال بقيق و استفاده از تصاوير كروزهاي فيل شده در جنوب ، ايران را به حمله متهم ميكنند طي روزهاي بعدي با بررسي كارشناسان صعودي و امريكايي ،، گزارشات پدافند مستقر در محل ، گزارشات عبور پهباد از روي كويت،، بازبيني ده ها دوربين مستقر در پالايشگاه و برخورد پرتابه ها ،، كاملا به جريان حمله پي ميبرند اما از اعتراف به اين عمليات پيچيده كه در سطح قدرتهاي جهاني صورت گرفته است خودداري و با نمايش تعدادي لاشه پهباد كه از عمليات هاي پيشين يمني ها بدست امده ،، داستان ديگري را به خورد افكار عمومي ميدهند ( احتمال ضعيفتر ، به كارگيري تعدادي پهباد انتحاري ، در قالب حمله ايي فرعي توسط ايران ، و اعلام عامدانه ان به عنوان حمله اصلي توسط صعودي هاست) گزارشات از وضح نامناسب روحي محمد بن سلمان حكايت دارد حمله مستقيم و دردناك توسط دشمن ديرينه ، ناتواني پدافندهاي گران قيمت امريكايي ،اثر منفي در فروش سهام ارامكو،، ضرر بزرگ توقف توليد نفت ،، عدم همكاري امريكا در پاسخ به حمله ي ايران از جمله دلايل اين شرايط روحي وخيم هستند پس از اين حمله سخنان تند و تيز محمد بن سلمان عليه ايران و همچنين عمليات هايي حداقل در سطح عمليات مجلس و رژه اهواز ديگر تكرار نميشوند —————— لزوم توسعه پهبادهاي سنگين تر و تشكيل يگان هاي پهبادي دوران تكيه تمام و كمال نيروي هوافضاي سپاه به موشكهاي بالستيك به پايان رسيده است حضور پهبادهاي هوشمند بمب افكن در رزمايش هاي چندسال گذشته و همچنين حضور در عملياتهاي ضربت محرم و ارامكو كه با موفقيت نيز همراه بوده اند ،، نشان از گرايش و تمايل شديد نيروي هوافضا به اين حوزه دارد همچنين نويدبخش يك سرمايه گذاري سنگين در اين حوزه در كنار حوزه هاي فضايي ، بالستيكي و پدافندي خواهد بود توسعه گسترده پهبادهاي جاسوسي رادارگريز همچون سيمرغ ،، توسعه گسترده پهبادهاي رهگير سبك و سنگين ،مجهز به موشكهاي كوتاه برد هوا به هوا به عنوان مكملي براي سامانه هاي سوم خرداد ، علم الهدي و ...... همچنين توسعه پهبادهاي سوخت رسان و رزمي سبك و سنگين كه با تشكيل يگان هاي پهبادي ،، بخشي از بار عملياتهاي تهاجمي را در كنار يگانهاي موشكي به دوش بكشند،،،، از برنامه هاي احتمالي نيروي هوافضاي سپاه در دهه ي پيش رو خواهد بود كه اميدواريم با يك سرمايه گزاري مناسب اين مهم حاصل بشود ان شاالله ———- پي نوشت: عمليات ارامكو هم بجهت اهميت و منحصربفرد بودن ان و هم بجهت اينكه تصفيه حسابي ايراني صعودي است تا يمني صعودي ، ميتواند با صلاحديد مديريت محترم تاپيكي مجزا از تحولات يمن داشته باشد و مطالب مربوط به ان يكجا گرداوري شود. ———— شادي ارواح طيبه ي شهدا صلوات
  3. 5 پسندیده شده
    عموما برنامه ریزی برای خرید یا ساخت زیردریایی روند طولانی مدتی را طی میکند و فقط مختص ایران نیست. زیردریاییها طولانی مدت در خدمت نیروی دریایی هستند و به همین دلیل قبل از به کارگیری آنها، نیازهای نیرو از جمله منطقه عملیاتی، نوع زیردریایی (تهاجمی، حامل بالستیک)، طول مدت ماندگاری در آب، تکنولوژی به کار رفته (سونار، پیشران، ناوبری و...) در نظر گرفته میشود. برآورد و ارزش گذاری تمام این مولفه‌ها به اضافه زمان طراحی و زمان ساخت اولین نمونه، غالبا طولانی مدت هست. برای مثال چند زیردریایی هم‌رده بعثت را بررسی کنیم. زیردیایی اس 80 اسپانیا: اسپانیا سال 2003 تصویب کرد 4 فروند زیر دریایی اس 80 را با قابلیت دریانوردی طولانی مدت، پرتاب موشک‌ و پیشران مستقل از هوا خریداری کند. سال 2004 قرارداد خرید زیردیایی 2450 تنی بسته شد، اما به دلیل بروز برخی مشکلات و آماده نبودن سامانه AIP، هنوز هم فروند اول ساخته نشده است. انتظار میرود اولین فروند سال 2022 و چهارمین فروند در 2027 وارد خدمت شود. تخمین زده می شود این کلاس زیردریایی به مدت 3 دهه در خدمت نیروی دریایی اسپانیا باشد. نکته قابل توجه، تصمیم هند مبنی بر جایگزینی زیردریاییهای اس 80 به جای زیردریایی های کیلو کلاس است. توجه کنید زیردیایی که طرح آن مربوط به سال 2005 است حداقل تا 2050-2060 قرار است در نیروی دریایی هند و اسپانیا خدمت کند، یعنی فاصله طراحی تا پایان خدمت 55 سال است. (قطعا در این بازه خدمتی بروزرسانی هایی انجام خواهد شد.) زیردریایی بعدی زیردریایی تهاجمی استرالیا است که جایگزین زیر دریایی های فعلی کلاس کولین خواهد شد. استرالیا از سال 2007 به دنبال جایگزینی کلاس کولین است و برنامه جایگزینی از همان زمان شروع شد در این راستا نیروی دریایی استرالیا طرح های زیادی مانند تایپ 2014 آلمان، اس 80 اسپانیا و سوریو ژاپن را بررسی کرد. حتی قرار شد دست به خرید زیردریایی ژاپنی بزند. این بررسی و تعیین انتظارات از زیردیایی آینده تا سال 2015 به طول انجامید. یک سال بعد استرالیا تصمیم گرفت نسخه دیزل الکتریک زیردریایی هسته ای فرانسوی باراکودا را به خدمت گیرد. استرالیا نیازهای خود را از این زیردیایی مشخص کرد: استفاده از پیشران مستقل از هوا، به کارگیری اژدر مارک 47 مد7، قابلیت دریانوردی طولانی مدت و برد زیاد همانند کلاس کولینز، سنسورهای پیشرفته تر و پنهانکاری بیشتر در زمینه نویز، استفاده از باتری های لیتیوم-یون، قابلیت پرتاب کروز تهاجم زمینی، قابلیت حمل مین، قابلیت پرتاب موشک های ضد کشتی. طبق برنامه قرار است اولین زیردریایی در سال 2030 وارد نیروی دریایی استرالیا شود. روند ساخت اولین فروند تا تکمیل آخرین فروند 25 سال طول خواهد کشید و فناوری‌های برتر و پیشرفته به مروز زمان در طی تعمیرات زیردریایی های ساخته شده به آن اضافه خواهدشد. استرالیا 12 فروند زیردریایی باراکودا را سفارش داد که قرار است تا سال 2070 در خدمت باشند. ایران سالها پس از ساخت زیردریایی‌های غدیر، شروع به بروزرسانی آن‌ها کرد و اکنون این زیردریایی‌ها توانایی شکلیک موشک‌های کروز 100 کیلومتری را دارند و از پیشران جدید براش لس استفاده می‌کنند. همچنین زیردریایی فاتح در از فروند چهارم به بعد از پیشران مستقل از هوا استفاده خواهد کرد که توانایی ماندگاری زیر آب را از 5-6 روز به 2-3 هفته افزایش می‌دهد. مثال‌ها زیاد است مثل بروزرسانی زیردریایی‌های کیلو کلاس هند و الجزایر. پس می بینید زیردریایی‌ها طوری طراحی می‌شوند که بتوانند نیازهای 30-40 سال آینده یک نیرو را تامین کنند و با پیشرفت مداوم فناوری، به دلیل مقابله با تهدیدات جدید و برطرف ساختن نیازهایی که در طول زمان به وجود می‌آید، کشورها اقدام به بروزرسانی زیردریایی‌های ساخته شده خود می‌کنند. قطعا بعثت هم از این قاعده مستثنی نیست. مشاهده می‌کنید این زیردریایی در ابتدا 1200 تن وزن داشته است اما بعدا با توجه به نیازهای جدید نیروی دریایی و عدم توانایی زیردریایی 1200 تنی برای پاسخگویی به این نیازها، نیروی دریایی بعثت 4500 تنی را طراحی کرده است.
  4. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث جنگ های اول و دوم عراق و آمریکا موسوم به جنگ اول خلیج(فارس) و جنگ دوم خلیج(فارس) ، یکی از بحث های مهم مرتبط با تحولات دهه پایانی قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه است که در بلند مدت باعث ایجاد تغییرات عمیق جغرافیائی ، نظامی ، جغرافیای سیاسی ، نظامی و اقتصادی در این منطقه شده است. اما ظاهرا این مباحث در این انجمن اونقدر که شایسته و بایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. پس با اجازه مدیریت محترم و دوستان و کاربران ارجمند انجمن ، دوباره بررسی این بحث مهم رو در قالب سلسله پست هائی به جریان می اندازیم. ( باشد که بخاطر بالا آوردن تاپیک قدیمی توسط تامکت گیلانی هدف فینیکس قرار نگیریم ) ( بخش اول از سه گانه چرا جنگ شد ) بانوی جنگ Lady Of War دیدار آپریل گلاسپی سفیر آمریکا با صدام حسین در سندی که ویکی لیکس انتشار داده و مربوط به 25 ژوئیه 1990 میلادی سفیر آمریکا برای واشنگتن گزارش کرده است که رئیس جمهور مادام العمر عراق ، خواستار ارسال پیامی برای پرزیدنت بوش ( جورج بوش پدر) است. در این دیدار 2 ساعته که به دعوت صدام حسین و دقیقا 9 روز پیش از حمله صدام حسین به کویت صورت گرفته ، صدام حسین از ‌آپریل گلاسپی، سفیر آمریکا در بغداد خواسته است پیامی را برای جرج بوش برساند. برپایه این گزارش در این دیدار حاکم پیشین عراق، به «لطمه‌هایی» که به مناسبات عراق و آمریکا وارد شده، اشاره می‌کند که از جمله آنها ماجرای «مک‌فارلین» و «ایران - کنترا» است که بعد از حمله ایران به شبه‌جزیره فاو اتفاق افتاد. ( ایران - کنترا مگه قبل از والفجر-8 نبود - مهران-55) به گفته آپریل گلاسپی، صدام حسین ماجرای «ایران‌کنترا» را به ناخشنودی آمریکا از پایان جنگ ایران و عراق تعبیر کرده است. به گفته سفیر وقت آمریکا در بغداد، صدام گفته است «حلقه‌هایی» در دولت آمریکا از بهبود مناسبات عراق و آمریکا ناخشنودند؛ صدام برای این ادعای خود شاهد آورده که این گروه‌ها در دولت آمریکا مثلا به دنبال اطلاعاتی هستند که بفهمند چه کسی جانشین بعدی وی می‌شود. برپایه این گزارش، صدام حسین در این دیدار به سفیر آمریکا می‌گوید عراق از بحران مالی جدی رنج می‌برد و ۴۰ میلیارد دلار قرض دارد اما کویت و کشورهای عربی حاضر به افزایش بهای نفت نیستند. صدام حسین می‌افزاید «پیروزی عراق بر ایران» نیازمند برنامه‌ای مانند «طرح مارشال» (در آلمان پس از جنگ) است اما آمریکایی‌ها به گفته وی در عوض می‌خواهند قیمت نفت پایین باشد. به گفته سفیر آمریکا، رئیس جمهوری عراق، علی‌رغم این گلایه‌ها گفته است که خواستار گسترش روابط با آمریکاست. برپایه این گزارش صدام همچنین تاکید کرده که عراق کشوری را تهدید نمی‌کند و تهدید کسی را هم نمی‌پذیرد. رئیس جمهوری وقت عراق در ادامه می‌گوید دولت آمریکا می‌داند که این عراق بود که در طول جنگ (با ایران) از کشورهای دوست آمریکا محافظت کرد و نه خود آمریکا. سفیر آمریکا در ادامه گزارش می‌دهد که صدام حسین از اینکه آمریکا اعلام کرده به دفاع از دوستان خود متعهد است، دلخور است و آن را عدم بی‌طرفی در مقابل عراق می‌داند. صدام به ویژه از مانور مشترک آمریکا با کویت و امارات گلایه کرده است. آپریل گلاسپی در جلسه استماع کنگره آمریکا در این دیدار که تنها چند روز مانده به حمله صدام به کویت انجام شده، صدام به سفیر آمریکا گفته است عراقی‌ها به «یا مرگ یا آزادی» معتقدند. صدام حسین خطاب به آپریل گلاسپی می‌گوید، می‌داند که آمریکا می‌تواند با هواپیما و موشک به عراق ضربه شدید وارد کند اما آمریکا با این همه نباید عراق را به نقطه‌ای بکشاند که مجبور شود منطق را کنار بگذارد. صدام در عین حال تاکید کرده که در صورت اقدام آمریکا به آن پاسخ خواهد داد. مطابق با این گزارش رئیس جمهوری پیشین عراق به سفیر آمریکا گفته است که از دولت آمریکا می‌خواهد در مناقشه میان اعراب هیچ نقشی بازی نکند و بگذارد خود اعراب و از طریق دیپلماسی آن را حل کنند. وی از مواضع مقام‌های آمریکایی و به ویژه وزیر دفاع آمریکا گلایه کرده و می‌گوید عراق تجربه جنگ را دارد و خواهان جنگ دیگری نیست؛ مطابق با این گزارش صدام به سفیر آمریکا گفته است: «ما را به جنگ وادار نکنید. نگذارید جنگ برای ما تنها انتخاب باشد تا از طریق آن از شرافتمان دفاع کنیم.» در ادامه گزارش سفارت آمریکا، صدام برای روشن شدن خطی مشی‌ خود برای سفیر آمریکا مثالی می‌آورد. صدام حسین به سفیر می‌گوید به رهبران کردهای عراق در سال ۱۹۷۴ گفت که آماده است از نصف «شط‌ العرب» صرف نظر کند و آن را به ایران بدهد تا همه عراقِ ثروتمند را داشته باشد. صدام می‌گوید که رهبران کرد عراقی شرط بستند که صدام از نصف «شط‌‌‌ العرب» نمی‌گذرد اما کردها اشتباه می‌کردند. رئیس جمهوری پیشین عراق در ادامه می‌افزاید که وی می‌تواند(در مناقشه با کویت) همان خط مشی ۱۹۷۴ را داشته باشد. در این دیدار سفیر آمریکا در پاسخ به گلایه‌های صدام از رسانه‌های آمریکایی می‌گوید که رئیس جمهوری ایالات متحده، بر آنها کنترلی ندارد و آنها نظر خود را می‌گویند. سفیر آمریکا همچنین توضیح می‌دهد که جرج بوش(پدر) خواهان روابط بهتر با عراق است و برای نمونه به مخالفت بوش با مصوبات کنگره برای تحریم عراق اشاره می‌کند که با خنده صدام حسین مواجه می‌شود. صدام حسین به سفیر آمریکا می‌گوید چیزی برای خریدن از آمریکا باقی نمانده است و همه چیز به غیر از گندم ممنوع شده است و آنهم به زودی ممنوع می‌شود چون آمریکایی‌های می‌گویند کاربرد دوگانه دارد. آپریل گلاسپی، سفیر وقت آمریکا در بغداد سپس به تمایل جورج بوش به دوستی و علاقه مشترک دو کشور برای صلح و ثبات در خاورمیانه اشاره می‌کند. دیدار جان کلی معاون وزیر خارجه آمریکا با صدام با حضور آپریل گلاسپی سفیر آمریکا در ادامه نگرانی آمریکا را با صدام در میان می‌گذارد. سفیر آمریکا می‌گوید واشینگتن از اظهار نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه عراق که علنی گفته‌اند اقدامات کویت معادل با تجاوز نظامی است نگران است و به اطلاع صدام می‌رساند که آمریکا مطلع شده بسیاری از یگان‌های گارد ریاست جمهوری عراق به سوی مرز کویت گسیل شده‌اند. سفیر آمریکا تصریح می‌کند: «آیا منطقی نیست که ما یک سئوال ساده بپرسیم، در فضای دوستانه و نه تقابل، چه نیاتی در سر دارید؟» برپایه گزارش سفارت آمریکا صدام در پاسخ می‌گوید که این پرسشی منطقی است و اذعان می‌کند که آمریکا درباره صلح و ثبات منطقه دارای نگرانی است و وظیفه آمریکا به عنوان ابرقدرت همین است. صدام می‌گوید: «اما ما چطور به آنها (کویت و امارات) بفهمانیم که چقدر در عذابیم.» صدام به سفیر آمریکا گفته است که وضع مالی عراق چنان خراب شده که تامین اجتماعی مجبور است مستمری‌ بیوه‌ها و یتیم‌ها را قطع کند. وی در ادامه به سفیر آمریکا می‌گوید که عراق همه را‌هها را امتحان کرده است و حتی به ملک فهد، پادشاه وقت سعودی، گفته است نشستی چهارجانبه با حضور عراق، عربستان، امارات و کویت تشکیل گردد و برای مشکلات مالی عراق و قیمت پایین نفت چاره‌ای اندیشیده شود که به گفته وی به نتیجه‌ مطلوب نرسیده است. در ادامه گزارش سفارت آمریکا آمده است، در میانه این دیدار، حسنی مبارک به رئیس جمهوری عراق تلفن زد و او جلسه را ترک کرد. صدام پس از پایان مکالمه تلفنی با مبارک،‌ به سفیر آمریکا می‌گوید به مبارک گفتم تا دیدار آتی با هیات کویتی اتفاقی نخواهد افتاد. در جمع‌بندی سفارت آمریکا آمده است صدام به دلایل روشن ژئوپولتیک، دست کم خواهان یک رابطه درست با ایالات متحده است؛ به ويژه تا وقتی که با «تهدید جدی اسرائیل و ایران» مواجه است. در این جمع‌بندی قید شده که دیپلمات‌های کنونی به یاد نمی‌روند که پیش از این صدام سفیری را احضار کرده باشد که طبق این گزارش حکایت از نگرانی صدام دارد. برپایه گزارش سفارت آمریکا رئیس جمهوری وقت عراق به اقدام ناگهانی آمریکا برای برگزاری مانور با ابوظبی مشکوک است و آن را نشانه جانبداری آمریکا از یک طرف می‌داند. به گفته آپریل گلاسپی، سفیر آمریکا، صدام حسین در مورد مناقشه با کویت تاکید دارد که خواهان «حل و فصل صلح‌آمیز» مسئله است ( که به باور سفارتخانه آمریکا صدام «مطمئنا صادق» است) اما شرایط برای نیل به آن هدف دشوار است. آپریل گلاسپی در جلسه کمیته تحقیق سناتورها https://fa.wikipedia.org/wiki/ایپریل_گلاسپی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این وقایع خواهیم پرداخت.
  5. 1 پسندیده شده
    عجالتا ماجرای سوریه کمی کشدار و عذاب آور شده. برای رفع موقت بحران سه جبهه وجود داره جبهه شمال و تروریست های تحت حمایت ترکیه تروریست های تحت حمایت آمریکا که با تنفس مصنوعی زنده نگه داشته شدن کردها که رویه معلوم و مشخصی ندارند دولت سوریه اگه فعلا نمیخواد روی کردها و جنگ و یا مشارکت دادن اونها در کیک قدرت تمرکز کنه باید کلک جبهه شمال رو بکنه تا بدونه با ایجاد کمربندی حفاظتی به دور پایگاه های آمریکایی از فتنه انگیزی اونها جلوگیری کنند. اگه تعداد جبهه ها کم نشه امیدی به جمع شدن این شورش و بهبود شرایط نیست و ممکنه با حیله جدیدی از سمت آمریکا، ترکیه و کشورهای متحدشون بازی جدیدی از جانبشون شروع بشه.
  6. 1 پسندیده شده
    جالبه حمله واضح چند روز گذشته را (حمله دوم) را من حتی ندیدم اینبار بیانیه بدند. حتی همون بیانیه مقابله همیشگی را. حمله هم به نظرم واضح بود هم از لحاظ فیلمهای منتشر شده و هم پروازهای فرودگاه ریاض که کلا دچار اختلال شده بودند همون موقع.
  7. 1 پسندیده شده
    وال استریت ژورنال: حمله پهپادی اخیر به عربستان،خساراتی در مجتمع مهم سلطنتی در ریاض بر جای گذاشت این روزنامه افزود، حمله شنبه هفته گذشته به ریاض که به وسیله پهپاد یا موشک انجام شد، نخستین حمله به ریاض طی 7 ماه اخیر محسوب می‌شود. ساعاتی بعد از حمله روز شنبه به ریاض، ائتلاف متجاوز سعودی طبق عادت همیشگی ادعا کرد که سامانه‌های موشکی یک حمله به ریاض را دفع کردند. ولی دو شخص مطلع از این حمله به روزنامه وال‌استریت ژورنال گفته اند که یک مجتمع مهم سلطنتی در ریاض دچار خساراتی شده است./العالم
  8. 1 پسندیده شده
    امسال از نظر نظامی سال عجیبی بود مخصوصا از نظر موشکی رونمایی های گسترده ای صورت گرفت اولین رونمایی در رزمایش موشکی که در مرداد امسال برگزار شد بود که از دو موشک بینام که یکی از اونها ضد رادار و دیگری بدون بالک بود رونمایی شد که اسم هیچ کدوم از این موشک ها مشخص نشد البته در این رزمایش برای اولین بار از مزرعه موشکی رونمایی شد که موشک های سوخت جامد در دل زمین قرار گرفته رو نشون میداد که میتونستند ضربه اول به پایگاه های دشمن در دقایق اولیه رو وارد کنند دومین رونمایی در 30 مرداد 99 بود که از دو موشک حاج قاسم با برد 1400 کیلومتر و در آینده 1800 کیلومتر و همچنین کروز برد بلند ابومهدی رونمایی شد و روز بعدش از موشک فتح که هنوز مشخصاتش معلوم نیست پرده برداری شد سومین رونمایی مربوط به رگبار موشکی بود که از یک سیلوی موشکی میتوانستند 5 موشک شلیک کنند به صورت مثال اگر در 30 استان کشور ما 5 شهر موشکی داشته باشیم(همه این اعداد و تعداد موشک ها فرضیه) و در هر شهر موشکی 10 سیلوی پرتاب موشک داشته باشم و از هر سیلو 5 موشک شلیک کنیم به عدد 7500 شلیک پس از سوخت گیری موشک هامون میرسیم که میتواند جهنمی به پا کند چهارمین چیزی که نشون دادن مربوط به دقت موشک خرمشهر 2 بود که این موشک به مرکز یک هدف 30 در 30 خورد و همچنین برای اولین بار تصاویری از دقت موشک عماد نشون داده شده که اون موقع در سایت مشرق عنوان شد که این موشک ضدناو خواهد بود که در رزمایش پیامبر اعظم 15 سپاه نشون داده شد که این حرف درسته این توئیت رو بخونید که دقت عماد و همچنین پیش بینی اون سایت در اون هست https://twitter.com/komeil75307308/status/1350351516067131397 رونمایی بعدی در مهر ماه سال 99 در رونمایی از پهپادها و تسلیحات سپاه در پارک ملی هوا و فضا 4 موشک جدید علاوه بر موشک ذوافقار بصیر نشون داده شد که زیاد بهشون پرداخته نشد موشک های فاتح a،فاتح f،زهیر و موشک بدون نام دیگه در کنار موشک زهیرهست اگر به بدنه موشک زهیر توجه کنید نوشته شده jzh و اگر در بدنه موشک کناری توجه کنید نوشته شده za که نشان دهنده وجود موشک جدیدی هست همان ط.ر که در بدنه موشک فاتح a و f نوشته شده fa و ff و اخرین رونمایی در این مورد مربوط به موشک ضد کشتی بالستیک با برد 1800 کیاومتره که در بالا در موردش توضیح داده شد مجموعا امسال 11 موشک جدید نشون داده شد که رکورد بی نظیری بود از 2 موشک بینام در مرداد 99 گرفته تا موشک فتح و حاج قاسم و ابومهدی و ذوالفقار بصیر و فاتح a و فاتح f و زهیر و موشک بدون نام دیگه در کنار زهیر و با نام za در بدنه و موشک ضد کشتی جدید اوایلش به گمان خودم این حجم از رونمایی ها برای گرفتن انتقام حاج قاسم نشون داده شده که به دشمن بفهونه اگر انتقام گرفتیم و خواستید بزنید دست ما بسته نخواهد بود که متاسفانه این تحلیلم تا الان که این متن رو مینویسم درست از آب نیومد و بیشتر این رونمایی ها و رزمایش ها برای جلوگیری از حمله ترامپ دیوانه رئیس جمهور سابق آمریکا بود که نتیجه داد و تا پایان رپاست جمهوریش اون رو از حمله به ایران منع کرد البته ما فقط تو بخش موشکی رونمایی نداشتیم در بخش دریایی ناوبندر رودکی،مکران،قایق موشک انداز زره در بخش هوایی استفاده از موشک jdam-er در اف 4 هامون در بخش پهپادی رونمایی از پهپاد انتحاری ضد رادار آرش و پهپاد انتحاری شبیه هارپی و هگزاکوپترهای حامل بمب های کوچک و نشون دادن رنگ های جاذب امواج در پهپادها و همچنین ریزپهپادها و پهپاد انتحاری بر روی هلی کوپترهای ارتش و پهپاد انتحاری کوچک مانند پهپاد انتحاری alpagu و پهپاد شاهد 171 با برد 4400 کیلومتر و پهپاد کمان با انواع اقسام سلاح و پاد جنگ الکترونیک و تحویل تعداد بالا از پهپادها به سپاه و ارتش و همچنین استفاده از پهپاد انتحاری طوفان 2 در قایق های تندرو و پهپاد انتحاری ثاقب و پدافند سوم خرداد فرمانی و نشون دادن بنری از پهپادی شبیه x47 به نام غدیر رونمایی از اسپایک اسلم و اسلحه جدید که شبیه اسلحه k7 کره جنوبیه و موارد دیگری بود که در خاطر بنده نیست رونمایی این همه سلاح در کمتر از 1 سال واقعا عجیب بود برام حالا در دهه فجر و حتی تا آخر سال چه رونمایی های صورت خواهد گرفت بماند اسلحه k7 کره جنوبی https://en.wikipedia.org/wiki/Daewoo_Telecom_K7 https://twitter.com/maysam21901/status/1348198842009849856 https://twitter.com/maysam21901/status/1349788809312034818
  9. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس شیطنت شیطنتم گل کرد تا از فرصت پیش آمده ، بیشترین سوءاستفاده را بکنم. چون از طریق رسمی نتوانستم از یگان هوائی جدا شده و خودم را به پهپاد برسانم. آن روز هم که من و مختارزاده نزد فرمانده یگان برادر حسینی رفتیم و التماس کردیم که بگذارد به کمک بچه های پهپاد بروم ، او با این جمله که "فقط شما دو نفر می توانید آلات دقیق هواپیما را چک کنید ، مختارزاده که قبلا رفته و اکنون فقط تو باقی مانده ای ، چطور بگذارم تو هم بروی؟" وقعی به این حرفم که " تعهد می دهم هر موقع هر کاری داشتید از وسط جبهه خودم را به تهران می رسانم" ، هم نگذاشت. هواپیمای فالکن سپاه خب چاره ای برایم نمانده بود که فکر دیگری کنم. اکنون موقع آن فکر شده بود ، فرمانده سپاه برادر محسن رضائی در حال سوار شدن به فالکن سپاه بود که من و مختار زاده دوان دوان خود را به او رسانیدم و از او خواستیم که به برادر حسینی دستور لازم را بدهد. شیطنتم بیشتر از اینجا گر گرفته بود که می دانستم ، محسن رضائی برای راه اندازی گردان رعد ، هم دستور اکید داده و هم سفارش کرده که پهپاد هر هزینه و امکاناتی خواست در اختیارشان بگذارید. محسن رضائی حرف هایم را که شنید ، از هواپیما پیاده شد و یکراست به طرف حسینی فرمانده یگان رفت. او چیزی شبیه تشر به حسینی گفت : مگر نگفتم هر نیروئی که می خواهند آزاد بکنید؟! در آن لحظه حسینی را اگر کارد می زدند ، خونش در نمی آمد. وقتی آقا محسن رفت ، او با عصبانیت ، دستم را گرفت و عین یک پسر بچه به دنبال خود کشید و یکراست برد توی کارگزینی و آنجا هولم داد جلوی میز. بعد به مسئول کارگزینی گفت : این آقاجانی را بگذارید با مختارزاده برود ، دیگر نیازی به او ندارم. توی دلم قند آب می کردند ، اما در ظاهر خود را نادم و پشیمان جلوه دادم ، وقت حرف زدن نبود. اگر کوچکترین حرفی به مخالفت یا موافقت می زدم ، کلاهم پس معرکه بود. از همان روز اول ، من و برادران کشاورز، میر هاشمی ، فروزنده و چند نفر دیگر برای آموزش خلبانی رفتیم باشگاه پرواز. اول توی پارک چیتگر تحت نظر مدلرها و خلبانان و بعد جاهائی دیگر. راوی : حمید آقاجانی * * * * * هواپیمای تلاش بچه ها حق داشتند که ساده از این موضوع نمی گذشتند ، سه ماه کار و تلاش شبانه روزی نتیجه داده بود و اکنون روز جشن تمامی تلاش و زحمتمان به حساب می آمد. مثل مادری که هر بار نگاه نوزادش می کند ، قوت دل می گیرد ، قصه ما و هواپیمای جدیدمان شده بود این. در مقایسه با من که اولین نام را پیشنهاد داده بودم ، آنها اما فقط روی این اصرار داشتند که باید این نام ، هم بهترین نام باشد و هم یادآور تمامی زحمات شبانه روزیمان. من هم با همین انگیزه نام "تلاش" را برایش برگزیده بودم. با این اسم می خواستم بگویم این حاصل تلاش گروهی ماست و دستمایه دانش بومی جوانان همین مرز و بوم. هر چه باشد ، این اولین هواپیمای بدون سرنشین ایرانی با قابلیت عکسبرداری هوایی بود که مستقیم وارد عملیات می شد. هواپیمای تستی که برای اولین بار آن را روی نهر خیّن به پرواز درآورده بودیم ؛ هواپیمای مدلی بود که طراحی و ساخت آن توسط فرشید صورت گرفته بود. اما این 3 فروند جدید را به کمک ما ساخته بودند که هم در طراحی و ساخت و هم در حجم و تجهیزات بارگذاری شده ، با آن اولی ها ؛ بسیار متفاوت بودند. دوربین AGFA-110 در هواپیمای تست ، از دوربین 110 آگفا (AGFA) استفاده شده بود ، اما در این 3 فروند از دوربین 135. در حین کار با آن متوجه شدیم که بال آن کوچک است. از طرفی با توجه به وجود بادهای شدید در منطقه باید طول بال بیشتر می شد که آن را در تولیدات جدیدمان یک و نیم برابر کردیم. در مقایسه با مشکلات در آوردن فیلم 110 از توی دوربین در قفس کانتینر ، فیلم های 135 این امکان را به ما می داد که حلقه فیلم متری خام ، گیر آورده و به صورت دستی به جای 36 فریم ، آن را تا 80 فریم جا بدهیم. دوربین 135 ما آموخته بودیم که ظرف هائی به نام مخزن وجود دارد که می تواند مخزن فیلم باشد. یعنی تویش تا 150 فریم جا بزنیم. اگر چه ما نیاز به دوربینی داشتیم که از یک لنز قدرتمند با کیفیت بالا برخوردار باشد ، اما در هر صورت امکانات در اختیار ، این را دیکته می کرد. بالاخره پس از کلی بالا و پائین ، بچه ها پذیرفتند که عنوان "تلاش" روی هواپیما گذاشته شود. پس از آن بود که ما انواع جدیدتر از آن را که می زدیم ، آنها را شماره گذاری می کردیم. تلاش 1 و تلاش 2 و ... آخر سر ، یکی از تلاش هایمان زیادی چاق و چله از آب در آمد که بچه ها نام آنرا گذاشتند " تلاش یک و نیم" ماموریت اولیه ما پس از تشکیل گردان رعد ، ساخت 10 فروند تلاش بود که هر 10 فروند را ساختیم ، اما بخاطر اینکه فقط 3 موتور داشتیم ، شاسی های هواپیما را طوری طراحی کردیم که به محض اینکه یکی از هواپیماها آسیب دید ، موتور را از روی آن باز کرده و روی هواپیمای بعدی ببندیم. مشکل دیگر ما کمبود رادیو کنترل بود که فقط دو دستگاه بیشتر نداشتیم. ما اکثر عملیات ها را با همین دو دستگاه لنجام می دادیم. البته دل خوش کرده بودیم به همکارمان ، "محسن عمل نیک" تا از انگلستان برای مان قطعه و دستگاه بیاورد. اصطلاحی به نام " مهندسی معکوس " را از اساتید دانشگاه ها شنیده بودیم ، اما از بخت بد ما ، چیزی نبود که بخواهیم آن را مهندسی معکوس کنیم. باید به کار و اندیشه خود متکی می شدیم. راوی : عبدالمجید مختار زاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  10. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس اولین تست پیش خود این دروغ را به حساب دروغ مصلحتی گذاشتیم. اما واقعا قصدمان لاپوشانی نبود، بلکه خودمان هم نمی دانستیم قرار است مأموریتی عملیاتی انجام دهیم. قرارگاه خاتم ما را آورد کنار اروند رود. جائی نزدیک آبادان و نهر خین، دقیقا در محلی که نیروهای ارتش پدافند می کردند و گفت : در همین منطقه بالای سر عراقی ها پرواز کنید و عکس بگیرید. جبهه آرامی بود و خبری از تیر و ترکش نبود. ما دقیقا فرشید را همینجا آوردیم ، اما به او نگفتیم خط مقدم است وگرنه مثل سعید و مسعود پایش را اینجا نمی گذاشت. فرشید نسبت به آن دو هم خیلی رئوف بود و هم خیلی احساساتی ، با این تفاوت که علاقه خاصی به پاترول های سپاه داشت. ما هم از همین استفاده کردیم و او را راضی کردیم که به منطقه بیاید؛ اما توی منطقه وقتی با پرواز هواپیمایش یهو همه چیز بهم ریخت و هم نیروهای خودی و هم نیروهای دشمن شروع به شلیک به سمت هواپیمایش کردند ، فرشید که همچنان سرپا ایستاده یود و مشغول خلبانی ، با تعجب پرسید : چه خبر است اینجا؟! مگر نگفتید که از جبهه دور هستیم ؟ این تیراندازی ها برای چیست ؟ مکافاتی داشتیم تا او را راضی به عکس برداری و فرود هواپیما کردیم. عقب که آمدیم با عصبانیت گفت : شما دروغگو هستید ، شما می خواستید مرا به کشتن بدهید. بعد یکراست رفت یک گوشه ای از سنگر قرارگاه و خوابید و دیگر اصلا با ما حرف نزد. چیزی حدود یک نصف روز خوابید. هر چه به او می گفتیم بیا بیرون هوائی تازه کن ، محل مان نگذاشت ، او حتی سر سفره نهار هم نیامد ... و حق هم داشت که اینجور حالمان را بگیرد ، اما ما چاره ای دیگر هم نداشتیم و گرنه او هرگز به جبهه نمی آمد. فرشید تنها خلبان ماهر گروه بود و ما تا خلبانی فاصله زیادی داشتیم. خوب شد که تمام تجهیزات مربوط به تاریک خانه و داروهای ظهور و ثبوت فیلم های عکاسی را هم با خود آورده بودیم که توانستیم توی کانکسی که قرارگاه در اختیارمان گذشته بود ، مشغول ظاهر کردن عکس ها بشویم. قرارگاه این کانکس را بجای تاریک خانه برایمان آماده کرده بود. یک چهاردیواری از آهن که نه در داشت و نه پنجره ، چه برسد به کولری که داخل آنرا خنک کند. هوای بیرون اگر 40 درجه بود ، توی کانکس می شد 60 یا 70 درجه. مختارزاده را فرستادیم زیر پتو تا حلقه فیلم را از درون دوربین در بیاورد. او هم لباس هایش را هم درآورد تا کمی بیشتر در برابر گرمای طاقت فرسای داخل کانکس دوام بیاورد. ما چند نفر او را پتو پیچ کردیم تا از هیچ منفذی نور به داخل نفوذ نکند ، بیچاره هر چه فریاد کشید ، کارم تمام شد ، خفه شدم ، پتوها را کنار بزنید. ناجوانمردانه می گفتیم که مطمئن شو درب قوطی ظهور را محکم بسته ای ؟ ساعتی بعد عکس ها را که ظاهر کردیم ، هیچ چیزی از آن ها دستگیرمان نشد. نا امید به آنها چشم دوختیم. نگرانی توی چشم تک تک بچه ها به راحتی خوانده میشد. توی این فاصله برادر باقری از بچه های اطلاعات عملیات ، چند بار سراغ عکس ها را گرفت. چیزی نگذشت که بچه های اطلاعات فی الفور سر رسیدند و آن ها را از ما گرفتند و با خود بردند. چون مطمئن بودیم که عکس ها خراب شده اند ، با هم قرار گذاشتیم تا قرارگاه اجازه بدهد ، تست را تکرار کنیم. تنها نگرانی مان این بود که آن ها قبول نکنند و تمام زحمات این چند ماهه مان به هدر برود. وقتی شنیدیم فرماندهان سپاه و حتی محسن رضائی ، فرمانده کل سپاه در حال تفسیر عکس ها هستند ، نگرانی مان بیشتر شد. لحظات سختی گذشت تا نتیجه را آوردند. برعکس تصورمان ، عکس ها به مذاقشان خوش آمده بود. این بار که بچه های اطلاعات آمدند ، چقدر ما را تحویل گرفتند ، آنها با خوشحالی گفتند : با این هواپیمای فکسنی تان شاهکار کردید ، ماشاءالله. پرنده ی بدون سرنشین از دو جهت برای فرماندهان شادی بخش بود ، اول اینکه جای هواپیماهای RF-4 را برایشان پر کرد و دوم اینکه باعث لغو عملیات قریب الوقوع رزمندگان در آن منطقه شد. آن طور که شنیدیم قرار بود که عملیاتی توسط قوای اسلام در آن منطقه انجام گیرد که عکس ها ، حاوی اطلاعات ذی قیمتی از تغییر آرایش دشمن بود. حتی شنیدیم که محسن رضائی گفته بود : این عکس ها برابری می کند با ارزش 2000 تانک و همانجا دستور تشکیل گردانی به نام "گردان رعد" را هم داده بود. فرشید بیدار که شد پرسید : عکس ها چه شد ؟ خوب شد ؟ از اینکه با ما حرف می زد خوشحال شدیم و پاسخ دادیم بله خوب شد. گفت : پس برویم. پرسیدیم کجا ؟ گفت : خب! محل عکس برداری را ببینیم و با عکس ها مقایسه کنیم. چون در اصفهان از هر محلی که می خواستیم عکس برداری کنیم ، بعد از پرواز از محل دیدن می کردیم. اینجا هم مثل اصفهان است. جواب دادیم : برویم توی دل عراقی ها ؟ با حیرت پرسید عراقی ها ؟ جواب دادیم : فاصله ما تا عراقی ها تقریبا 40 متر بود. او با حالت شوک زده ای گفت : دروغ می گوئید ، این حقیقت ندارد. یعنی آنجائی که صدای تیراندازی می آمد ، ما در 40 متری عراقی ها بودیم ؟ ! بعد از آن اصرار سر اصرار که من می خواهم به اصفهان برگردم، زود مرا برگردانید. گفتیم : ما با تو کار داریم. چون امید داشتیم وقتی در شرایط قرار بگیرد ، تسلیم می شود. اما اینطور نبود. فقط گفت : بی خود با من کار دارید زود مرا برگردانید. من با شما حتی به بهشت هم نمی آیم. راوی : رضا ارباب / سعید چوبدار * * * * * علی و حوضش بعد از آن عکس هائی که فرشید از منطقه گرفت و منجر به تشکیل گردان رعد شد ، حسابی خاطرخواه پیدا کردیم. اینک تمام بچه های اطلاعات، منتظر بودند تا از سراسر جبهه ها بخصوص آنجاهائی که ابهامات زیادی از مواضع دشمن داشتند ، عکس هائی بگیریم و تحویل شان بدهیم. ولی با جدا شدن بچه های اصفهان از ما ، که نمی تونستند در اهواز بمانند ، علی مانده بود و حوضش. ما هم تا خلبان شدن مثل فرشید، فاصله داشتیم. به فراست این افتادیم که دوباره برویم پیش فرشید و دوستانش به التماس. ولی بعضی از بچه ها این روش را نمی پسندیدند. تا کی باید به تمنا بیوفتیم؟ باید خودمان یاد بگیریم ، حتی اگر شده چند تا از هواپیماهایمان را از دست بدهیم. همین طور هم شد ، توی فرجه ی دو سه هفته ای که از قرارگاه گرفتیم تا تمرین هایمان را انجام دهیم ، 3 تا 4 فروند از هواپیماهایمان را از دست دادیم ، فرشید هم کنارمان نبود تا ، یا برای خلبانی آماده مان کند و یا ، سرمان داد بکشد. آقای محمد باقری وقتی این موضوع را شنید، گفت : هنوز هیچی نشده توی اهواز ، 3-4 تا را از دست دادید ؟ می خواهید چکار کنید ؟ چاره دیگری نداشتیم ، باید به هر قیمتی شده خلبانی را می آموختیم. فرماندهان اطلاعات سپاه روی ما حساب زیادی باز کرده بودند ، برادر باقری حتی گفته بود ، هر کدام ازشما برای ما ، یک RF-4 هستید. با این حرف کارمان در آمد ، صبح تا عصر می رفتیم توی صحراهای اطراف اهواز ، هر جا زمین صافی پیدا می کردیم ، پهپادهایمان را می فرستادیم هوا. گاه گاهی که کشاورزها یا چوپان های محلی توی کارمان میخ می شدند ، یا فکر می کردند که آدم های مشکوکی هستیم که باید به سپاه ، ارتش یا جائی لومان بدهند ، مجبور می شدیم جایمان را عوض کنیم راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  11. 1 پسندیده شده
    مقداری برید دارایی هوایی پاکستان و بروز رسانی های اون را با وجود داشتن اس۳۰۰ چینی _موشک‌های بالستیک _کروزهای هواپرتاب _کلاهک اتمی _و .....نگاهیبیاندازید محدودیتی که ماداریم پاکستان هم در بودجه و هم در خرید داشته و حتی در تکنولوژی هم،ولی آیا امده کلا صورت مسئله سوال غیر قابل حل را پاک‌کرده؟؟ اف۱۶ های محدودش را که شاید حتی از تامکت های ما هم محدودتر باشن با کمک دیپلوماسی و تلاش ،چنگ و دندان ارتقا داده و بروزترین تسلیحات را براش تهیه دیده و جی اف ۱۷ که شاید در بلاک‌۱ با کوثر (البته با تنوع تسلیحاتی فوق العاده) قابله مقایسه حدودیه ولی با ارتقا و توجه ویژه تونسته با ساخت و توسعه در تعداد زیاد با همکاری از متحدینی که اتفاقا ما هم داریم به خاطرشون هزینه میدیم و قراردادهای یکطرفه‌ای بهشون میدیم بلاک ۲و ۳ را توسعه میدن و رادار ارایه‌ای انواع و اقسام کروز و تسلیحات و......حتی در توسعه نیروی دریای هم با چنگ و دندان دارن تلاش میکنن ....وارد مسائل سیاستی مدیریتی نمیشم چون اونا راه وروش را میدونن و‌خودشون اسیر تصورات و ایدولوژی ها پوسیده خود ساخته نکردن! اینهمه کشور با سابقه نظامی بیشتر از ما این‌تحریم و عدم قدرت نوسازی و خرید خارجی هم بخاطر ضعف خودمونه ونباید گردن استکبار و امپریالیسم و .......و‌تصورات خود ساخته( که مثلا دسترسی به تجهیزات اونا را نوکری و بردگی و غرب و شرق زدگی میپندارید در صورت که زندگی روزانمون پره از ایده ها و ساخته های اونا و سبک زندگی اونها مظاهری چون لبتاب تلوزیون رسانه و...) نگاهی بندازیم به ترکیه اسراییل و عراق جنگ زده و .....برید ببینید این نیست که ما قانون طلایی و راه میانبری پیدا کرده باشیم که اونا نتونن و یا ندونن!!
  12. 1 پسندیده شده
    بسم ا... حالا شما را نمی دونم ولی وقتی نگاه اشتباه به روند و وضعیت ، با توجیه غیرقابل باور "نوکری برای ایالات متحده" قرار هست ماست مالی بشود ، چه انتظاری دارید که روند بسمت بهبود پیش برود ؟ ما غیر از رژیم عبری ، 191 کشور در دنیا داریم و این با کمی تخفیف به معنای 191 نیروی هوایی در مقیاس و کمیت های مختلف هست .. حالا سئوال این هست ، کره شمالی که دارد بسمت نوسازی نیروی هوایی می رود ، نوکر آمریکاست ؟؟ چین که از دهه نود به این سمت همزمان با توسعه بالستیک و پهپادی خودش ، ابتدا با خرید و بعد برقراری ارتباط درست و همکاری مشترک ، بسمت تولید جتهای نسل 5 واقعی ( و نه روی کاغذ ) حرکت کرده ، نوکر آمریکاست ؟؟ روسیه که با جهت دادن درست به میراث شوروی ، بتدریج دارد وضعیت خودش را بهبود می دهد نوکر آمریکاست ؟؟ چرا سعی میشود که وضعیت نابهنجار را با عبارتهای شاذ ، شاخدار و دست گذاشتن روی مخاصمه فعلی میان ایران و ایالات متحده و تحریک احساسات یک طیف خاص ، تا حد کوچه و بازار نزول بدیم ؟!!! نمونه هایی از این دست ... نیروی هوایی کره شمالی بدنبال خرید سوخو-35 آیا کره شمالی بدنبال تقویت نیروی هوایی به منظور مقابله با جنگنده های پنهانکار نیروی هوایی ایالات متحده است ؟! افزایش قابلیتهای رزم دریایی اژدهای سرخ تسلیح جتهای دریاپایه J-15 به موشکهای کروز YJ-91 کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک J-15D/J-17 پی نوشت : 1- قبل از این که با دست گذاشتن روی احساسات مخاطب با استفاده از کلماتی مثل "آمریکای تروریست " و "نوکری " که میشود این را عیناً برای چین تروریست بیولوژیک و ارباب روسیه یا کره شمالی ( که بخشی از همین فناوری موشکی در ابتدا از همین کره شمالی اخذ شده ) برای طیف مقابل استفاده کرد ( بدلیل ارتباط به نسبت خوب فعلی با شرق ) معترف باشید که بخشی از مسیری که امدید اشتباه بوده و باید تغییر کند . 2- حساب بخش سیاسی ماجرا بین ما و آمریکایی ها ،از حوزه فنی جداست . این دوتا را با هم اشتباه نگیرید.
  13. 1 پسندیده شده
    یه چیزی واسه امشب بگم؛ سامانه های موشکی عمدتا متکی به پرواز خودکار هستن. یعنی اگر موشک های کروز و بالستیک و هوا به هوا یا به زمین رو با موفقیت توسعه دادید، سامانه های پرواز بدون خلبان دیگه و خودکار دیگه رو هم میتونید توسعه بدید. بعبارتی دیگر مسیر آینده برنامه نظامی ما از نظر آمادگی فناوری بیشتر با پهپاد و ماهواره و فضاپیما جور درمیاد.
  14. 1 پسندیده شده
    موضوع مهم دیگری که باید در ساختار فعلی نبروهای نظامی ما تغییر کند ، ارتباط آموزشی و تمرینی با نیروهای نظامی کشورهای دیگر است . متاسفانه سالهای طولانی بود که این ارتباطات تقریبا وجود نداشت ( به جز موارد معدودی با پاکستان و ... ) و باعث شده بود سیستم آموزشی و پایه ای ما در کارهای نظامی به شکل مرداب دربیاید . این امر کاملا از سخنان و مصاحبه های فرماندهان نیروهای نظامی و یا شکل تفکرات افسران ارشد و یا حتی جزء نیرو مشخص بود . هر چند شرکت محدود در تمرین های نظامی چند سال اخیر در سایر کشورها در این زمینه مثبت ارزیابی می شود ولی این امر کافی نیست و باید در آینده در سطوح بالاتری گسترش پیدا کند . یکی از زمینه های مهم این گسترش ارتباط باید در سطوح فرماندهی ارشد اتفاق بیفتد تا واقعا بتواند به سرعت در وضعیت نیرو تاثیر بگذارد وگرنه با شروع از سطوح پایین ممکن است سالهای طولانی تا رسیدن به نتیجه زمان ببرد و ممکن است به نتیجه هم نرسد . شرکت در مانورهای نظامی مشترک و قرار گرفتن در شرایط عملیاتی و شبیه سازی مشترک هم می تواند در این زمینه خیلی کارگشا باشد.
  15. 1 پسندیده شده
    یادی کنم از گذشته و یه تشکرم بکنم از دوستان میلیتاری، در عینی که گذاشتن همین پان ترک ها حرفشونو بزنن.نه اجازه جولان و فحاشی بهشون دادن، و در عین حال نهایت سعیو کردن که لطمه ای هم نخورن. انجمن میلیتاری از معدود جاهایی بود که بی طرفی در اونجا رعایت شد و همه قومیت های در ایران محترم شمرده شد.
  16. 1 پسندیده شده
    انتظار می رود کره جنوبی امسال موشک بالستیک زیر دریایی پرتاب از زیر دریایی های 3 هزارتنی خود پرتاب کند موشک زیر دریایی پرتاب کره جنوبی برپایه موشک Hyunmoo-2B در حال توسعه است با برد 500 کیلومتر در نسخه 3 هزارتنی زیر دریایی مجهز به 6 سیلو پرتاب موشک هستند که در کلاس 4 هراز تنی به 10 سیلو افزایش پیدا می کند نسل بعدی زیر دریای کره جنوبی احتمال مجهز به پیشران هسته ای خواهند بود ساخت زیر دریایی 3 هزار تنی کره جنوبی Ahn Mu https://www.aparat.com/v/I56uP منبع موشک های بالستیک خانواده Hyunmoo https://en.wikipedia.org/wiki/Hyunmoo https://en.wikipedia.org/wiki/ROKS_Ahn_Mu اطلاعات بیشتر https://www.navalnews.com/event-news/madex-2019/2019/10/madex-2019-dsme-on-track-with-kss-iii-batch-2-submarine-program-for-rok-navy/
  17. 1 پسندیده شده
    در مورد زیردریایی سه گزینه پیش روی ماست - خرید زیردریایی - ساخت بصورت مشترک - ساخت تماما داخلی واقعیت این هست که تلاش برای خرید زیردریایی بعد از سقوط شوروی جواب داد و موجب خرید سه زیردریایی کیلو شد همکاری های مشترک با کره شمالی هم منجر به انتقال تکنولوژی و مهندسی معکوس زیردریایی کلاس غدیر شد. اما بعدها مشکلاتی پیش آمد که نشان می داد طرف خارجی آنچنان تمایلی به فروش و یا همکاری ندارد که در مورد اورهال زیردریایی های کیلو رخ داد نیروی دریایی با اورهال زیردریایی کلاس کیلو راه را برای ساخت این زیردریایی باز کرد مسلما نیاز به بعضی از تکنولوژی ها بویژه بحث قدرت و انتقال نیرو باعث شد که در مورد ناوها نیروی دریایی دنبال خرید یا انتقال تکنولوژی باشد که این تلاش شکست خورد و تنها از طریق بازار سیاه و واسطه انجام گردید و در نهایت مجبور به ساخت داخلی نمونه های مصرفی خود شد. نمونه های تلاش ها برای همکاری های خارجی رو در خرید و انتقال تکنولوژی سامانه های دفاع نزدیک و یا عمود پرتاب و یا موشک ها می توان دید در مجموع می توان گفت نیروی دریایی به شدت دنبال خرید و انتقال تجهیزات نظامی از روسیه و چین و یا دیگر کشور ها است ولی در این راه مشکلات زیادی وجود دارد و هزینه ها مالی و زمانی به قدری بالا هست که ساخت داخلی توجیه پیدا می کند
  18. 1 پسندیده شده
    در باب اهمیت "قوانین درگیری " ماوریک (پیت میچل) : من فرمانده هیترلی را توی دید داشتم ، برای همین وقتی من را دید که دارم برای شکارش میرم ، خودش را رسوند به زیر سقف 10000 پا .. ماوریک (پیت میچل) : رفتم دنبالش ، وقتی دیدم خطری نیست ، به آن شلیک کردم فرمانده وایپر : تو گرفتیش !!!! و بزرگترین قانون نبرد را هم شکستی !!!! فرمانده وایپر : ستوان میچل !!! قوانین درگیری در تاپ گان برای حفظ ایمنی تو و گروهت ، وضع شدند ..!! این قوانین انعطاف پذیر نیستند !!!! من هم همین طور .....!!!!
  19. 1 پسندیده شده
    مستند خط نورانی https://www.telewebion.com/episode/2420391 نشان های فتح سردار تهرانی مقدم سر جنگی بارانی موتور مرحله اول سیمرغ
  20. 1 پسندیده شده
    این سطح از ساده سازی و سطحی سازی مسائل جاش اینستاگرام هست نه یک انجمن تخصصی. بارها به این درد شباهت سازیهای مبتذل در امور تخصصی اشاره شده که خودش یک بحث هست و تز دادن بر اون مبنا هم یک بحث. تقلیل دادن دو رویداد سیاسی که از الف ابتدا تا ی انتها با هزاران فاکتور دخیل، صدها ها تفاوت اساسی دارند به یک مشابهت سازی لفظی! از اون بازیهای فضای مجازی و گروه های اجتماعی شبکه های خانوادگی! عصر جدید هست. فقط یک موردش را اشاره میکنم و از این بحث تکرار شده خسته کننده میگذرم. اگر کسی گمان میکنه فی المثل مشکل ایران با ایالات متحده مثل مشکل کره شمالی با ایلات متحده هست و کره جنوبی دقیقا همون نقش و تاثیر اسراییل را در آمریکا داره دیگه حرفی نیست. یعنی همین یک عنصر دخیل در پرونده ایران - "اسراییل" - را شما سرش را بگیرید تا ببینید تهش به کجا ختم میشه و چه میزان تفاوت در نوع برخورد آمریکا فی المثل با ایران و کره شمالی ایجاد میکنه که حالا یک "عکس" همون تاثیر را داشته باشه یا خیر. فی المثل ایران یک عکس بندازه و لابی صهیونیست هم بشینه نگاه کنه ایران داره یکی، دوتا، سه تا، چهار تا، پنج تا بمب اتم میسازه و تست میکنه و پنتاگون هم نظاره گر ساخت یه قاره پیما، دو تا قاره پیما، سه تا قاره پیما باشه ( کاری که کره شمالی کرد و میکنه ولی به خاطر تفاوتهای آشکارش با ایران و طرف مقابلش (اسراییل به جای کره جنوبی) میبینیم که حتی تهدیدش برای خود آمریکا هم شوری که شهبه تهدید ایران تبلیغ میشه توسط صهیونیستها برای بشریت!! به پا نمیکنه) پ ن: ولی پرونده کره شمالی را میشه مستقل بررسی کرد. قطعا یک شکست تمام عیار اول برای کره جنوبی (که پرونده حل مسئله را کامل به آمریکا سپرد و خودش کنار کشید) و بعد برای ترامپ هست. کره شمالی با وضعیت خاص اجتماعی و سیاسیش بدون عکس و با عکس تغییر چندانی در جامعه یا فرضا مخالفتهای سیاسیش ایجاد نمیشد ولی ترامپ برای یک پیروزی سیاسی زمانی طلایی به کره شمالی داد تا حالا با چند جهش بزرگ دیگه کره شمالی قبلی نباشه.
  21. 1 پسندیده شده
    ساخت زیر دریایی بعثت تا کنون به چه میزان پیشرفت داشته؟ آیا فقط در مرحله تحقیق و توسعه مانده یا کار ساخت شروع شده؟ و چه زمانی به نیروی دریایی تحویل می‌شود؟ ما در حوزه شناوری چند فرآیند را باید طی کنیم، امکان سنجی، طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی، طراحی جزئیات و بعد هم ساخت. فرایند مراحل ساخت زیردریایی بعثت تا طراحی جزئیات انجام شده و از این مرحله به بعد چون راجع به شناور صحبت می‌کنیم که یک ابر سامانه و به نوعی یک شهر شناور است و بسیاری از سیستم‌ها، زیر سیستم‌ها و سامانه‌ها را در بر می‌گیرد. وقتی راجع به یک محصول مثل زیر دریایی بعثت صحبت می‌کنیم قبل از اینکه شروع به ساخت کنیم اول فناوری برای ما مهم است. زیر دریایی اژدر، مین، موشک زیر سطح به سطح، سونار، موتور الکتریکی و سامانه‌های مختلف می‌خواهد. ما ابتدا درخت فناوری‌ها را تعریف می‌کنیم و به دنبال دستیابی به فناوری‌های مورد نیازی که نداریم می‌رویم. ساخت بدنه زیر دریایی را می‌توان یک ساله ساخت ولی تجهیز این زیر دریایی زمان لازم دارد. ما باید محصولات و فناوری‌ها را داشته باشیم و به خاطر اینکه بتوانیم سرعتمان را حفظ کنیم و دچار تأخیر نشویم قبل از اینکه شروع به ساخت ابر سامانه‌ای مثل زیر دریایی بعثت کنیم، در حال تولید فناوری‌های کلیدی هستیم؛ تسلیحات، رانش، سامانه‌های داخلی که هر کدام پیچیدگی‌های ویژه‌ای دارد، زیرا در زیردریایی هر ده متر که پایین می‌آیید یک کیلوگرم بر سانتی متر مربع فشار بر بدنه زیر دریایی اضافه می‌شود. اگر قرار است پمپ بگذاریم، وقتی به عمق صد متری برسیم می‌شود ده کیلوگرم، در عمق دویست متری بیست کیلوگرم، در عمق سیصد متری سی کیلو گرم پس باید تجهیزاتی بسازیم که بتواند در تغییر عمق کار کند. ما در حال تکمیل درخت فناوری هستیم وقتی فناوری‌ها تولید شد انشاالله ساختش را هم آغاز خواهیم کرد. با این توضیحی که دادید در چه زمانی تحویل نیرو دریایی می‌شود؟ در حوزه زیر دریایی محصولات به دو بخش تقسیم می‌شود؛ تجاری و نظامی. محصولات نظامی به لحاظ اینکه در محیط سخت قرار می‌گیرند از پیچیدگی و سختی بالاتری برخوردار هستند و قابلیت دوام و ماندگاری بیشتر دارند. در بین محصولات نظامی محصولات دریایی پیچیده‌ترند و در بین محصولات دریایی زیر دریایی. زیر دریایی در لبه مرز دانش است و شما با یک محیط کاملاً غیر همگن و شرایط کاملاً ناپایدار مواجه هستید. اولین زیر دریایی‌ها اصولاً در دنیا به دلیل پیچیدگی‌های اولیه بین ۱۲ تا ۱۵ سال زمان نیاز دارند و بعدی‌ها در زمان خیلی کمتر تولید خواهد شد. بعثت یک پروژه فوق ابر سامانه‌ای است. زیر دریایی بعثت بین بازه ده تا دوازده سال انشاالله تحویل نیروی دریایی خواهد شد. زیر دریایی بعثت در مقایسه با کلاس‌های جهانی در چه کلاسی تعریف می‌شود؟ زیر دریایی سنگین محسوب می‌شود و از کلاسی خواهد بود که ما نداریم. ما کلاس طارق را داریم که الان کلاس سنگین ما محسوب می‌شود، کلاس فاتح را داریم که میانی محسوب می‌شود و زیر دریایی سبک غدیر را داریم. ما الان این سه تیپ را داریم ولی بعثت از طارق هم سنگین‌تر است. منبع زیر دریایی در حال ساخت A-26 Blekinge Class Next Generation AIP Attack Submarine https://www.aparat.com/v/qNbBo http://www.hisutton.com/A26.html
  22. 1 پسندیده شده
    ببری از سرزمین هزارمعبد روند ارتقاء تایگرهای نیروی هوایی سلطنتی تایلند ایده نخستین ارتقاء جنگنده سبک اف-5 نیروی هوایی سلطنتی تایلند از سالهای پایانی قرن گذشته و پس از یک تفاهم نامه مقدماتی میان نیروی هوایی ، ارتش و نیروی دریایی این کشور بوجود آمد . در نتیجه نیروی هوایی سلطنتی این کشور پروژه بهبود قابلیتهای جنگنده – بمب افکن های سبک F-5E/F موجود در سازمان رزم خود که در قالب اسکادران 211 ، جمعی وینگ بیست و یکم مشغول عملیات رزمی بود را در دستور کار خود قرار داد و نخستین تصویر از تایگرهای بروزرسانی شده در دسامبر 2015 منتشر شد . این تایگر بهبود یافته به رجیستر 21101 جمعی اسکادران 211 احتمالا" با افزایش حجم فضای بخش دماغه به یک رادار جدید مجهز شده است . اما جتهای اف-5 فوق الذکر که در حدود 38سال پیش ، یعنی در سال 1981 به نیروی هوایی ارتش تایلند تحویل داده شدند ، تا کنون سه دوره مختلف بروزرسانی را بخود دیده اند . مرحله نخست ( 1998) سامانه های فریب دهنده 0AN/ALE-4 غلاف توپ GPU-5 کالیبر 30 م.م با شروع سال 1998 ، نیروی هوایی ارتش تایلند بصورت محدود دست به ارتقاء تایگرهای عملیاتی خود با اضافه نمودن نمایشگرهای ویژه سربالا و همچنین نشانگر هدفگیری خودکار جنگ افزار HUD/WAC)) محصول شرکت مارکنی، نصب سامانه های فریب دهنده AN/ALE-40 و سیستم های هشدار دهنده راداری و در نهایت سامانه تشخیص دوست از دشمن (RWR) مارک AN/ALR-46 نمود . با اضافه شدن این توانایی های جدید ، تایگرهای تایلندی اینک می توانستند موشک هوا به هوای پایتون -3 ، غلاف توپ GPU-5 با کالیبر 30 م.م را حمل نمایند . پس از این ارتقاءها ، تایگرهای در قالب اسکادران 403 از لشکر هوایی چهارم سازماندهی شده و در سال 1994 به اسکادران 211 منتقل گردیدند . مرحله دوم (2002) در دومین سال از قرن بیست و یکم ، شرکت اسرائیلی البیت سیستمز قراردادی را با نیروی هوایی تایلند برای ارتقاء تمام جنگنده های F-5T و همچنین F-5E/F اسکادران 211 منعقد نمود . این بروزرسانی ، شامل نصب نمایشگرهای چندگانه ( MFD) ، نمایشگرهای ویژه برای هلمت خلبان ، سایت هدفگیری DASH ( نمایشگر و سایت هدفگیری برای هلمت ) و کنترل های هوتاس ( Hands On Throttle-And-Stick) می گردید . بدین ترتیب ، نسخه بروزرسانی شده تایگر ، اینک می توانست موشک هوا به هوای پایتون -4 را حمل و شلیک نماید ، در عین اینکه نسخه F-5E/F علیرغم برنامه ریزی برای تغییر رادار از گونه AN/APQ-159 به گونه جدید تر AN/APG-69 ، به این استاندارد بروزرسانی نشد . مرحله سوم ( 2015 ) هملت خلبان ، استاندارد DASH IV آخرین برنامه ارتقاء تایگرهای تایلندی در دسامبر 2015 کلید خورد ، هر چند اسناد منتشر شده از سوی نیروی هوایی تایلند نشان میداد که سرمایه لازم برای ارتقاء 10 فروند از این جتها در حدود 2050 میلیون بات ( واحد پول ) تعیین شده که می بایست صرف بهبود سازه ای و ارتقاء اویونیک این جنگنده ها شود . اما ظاهرا برنامه فراتر از اطلاعات منتشر شده است ، چرا که خبرهایی مبنی بر امکان حمل و شلیک موشکهای هوا به هوای پایتون -5 ( یک موشک سوخت جامد باسرعتی در حدود 4 ماخ و برد موثر 20 کیلومتر و همچنین موشک دربی ( یک مهمات ماوراء دید بصری مجهز به یک رادار فعال با برد 50 کیلومتر ) توسط جتهای تایلندی نیز وجود دارد . مجموعه رادار چند ماموریته Elta EL/M-2032 از سویی دیگر ، منابع متعددی اعلام نموده اند که پیمانکار این پروژه ( البیت سیستمز ) به احتمال زیاد ، برنامه مشخصی را برای نصب رادارهای Elta EL/M-2032 به همراه سامانه های اویونیک جدید عبری و مضاف بر آن موشکهای پایتون 5 و دربی برروی تایگرها در نظر دارد . هملت خلبان نیز به استاندارد DASH IV ارتقاء خواهد یافت که این مورد ، قابلیت درگیری ماورای محدوده بصری خلبان ( فامد ) را به خدمه تایلندی خواهد داد . بدین ترتیب ، نیروی هوایی تایلند ، با حداقل هزینه ، متوسط طول خدمت رزمی تایگرهای موجود خود را تا سال 2031 افزایش میدهد . پی نوشت : 1- جالب هست ،شرکتهای اسراییلی ، بدون هیچ تجربه عملی نیروی هوایی رژیم عبری در استفاده رزمی از جنگنده های سبکی نظیر اف -5 و میگ-21 ، پیشگام بروزرسانی این جتها ( به ترتیب برای نیروی هوایی سلطنتی تایلند و نیروی هوایی رومانی "گونه لنسر " ) هستند و این درجای خودش قابل تامل هست . 2- نیروی هوایی تایلند تایگرهای خودش را درسال 1981 تحویل گرفت ، سال 1998 اولین بروزرسانی را انجام داد و الان هم این جتها را تا سال 2031 عملیاتی نموده !!!!!!! صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  23. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم   سروان خلبان باب پاردو (بازنشسته شده با درجه سرهنگ دومی) در طول جنگ ویتنام بیش از 132 ماموریت رزمی انجام داد. در طول این 132 ماموریت جنگی باب پاردو بر فراز ویتنام که در قالب گروه تاکتیکی هشتم انجام پذیرفت یک مورد بارز و برجسته وجود داشت. این مورد در تاریخ 10 مارس 1967 اتفاق افتاد و در طی آن ماموریت، او با هواپیمای F-4C  فانتوم با خلبان کابین عقب خود با نام ستوان استیو واین و همراه با هواپیمای فانتوم دیگری با خلبانی سروان ارل امان و افسر کابین عقب او با نام ستوان باب هویتون برای بمباران یک کارخانه فولاد در منطقه تابی نگوین واقع در 30 مایلی شمال شهر هانوی پایتخت ویتنام شمالی اقدام حمله کرده بودند. این کارخانه تنها کارخانه تولید محصولات نورد فولادی برای تولید ابزارآلات جنگی ویتنام شمالی بود.   سرهنگ بازنشسته باب پاردو   ابن منطقه همانند سایر مناطق اطراف هانوی با بهترین مواضع پدافند هوایی محافظت می شد و بهترین وضعیت را در کل ویتنام برای مقابله با هواگردهای دشمن داشت. اتفاقا در آن روز نیز سروان پاردو شدیدترین آتش دفاع ضدهوایی دشمن را در طول ماموریت هایش تجربه کرد. در ابتدای ماه مارس اعضای اسکادران تاکتیکی 433ام مستقر در پایگاه هوایی اوبون تایلند آماده انجام ماموریت شدند. دو فروند فانتوم که با خود 6 بمب 750 پوندی و 4 موشک به همراه غلاف اقدام متقابل الکترونیکی (ECM) حمل می کردند آماده پرواز شدند. در 10 مارس بعد از چند بار عقب افتادن زمان اجرای عملیات به دلایل جوی سرانجام روز موعود فرا رسیده بود. آنها انتظار مواجه شدن با میگ ها و سلاح های ضد هوایی ویتنامی را داشتند.   باب پاردو (سمت چپ) به همراه استیو واین (سمت راست)   پیش از آنکه آنها به نزدیکی اهداف خود برسند هواپیمای فانتوم سروان امان مورد هدف ترکش توپ های ضد هوایی قرار گرفت ولی او تشخیص داد که می تواند در فرمیشن حمله باقی بماند. همین که آنها به نزدیکی کارخانه فولاد رسیدند فانتوم امان بار دیگر با شلیک تیربار ضدهوایی ویتنامی ها هدف قرار گرفت و شروع به نشت سوخت از باک بنزین کرد. سپس هواپیمای پاردو هدف قرار گرفت و با اینکه به حمله ادامه داد ولی او نیز با شدت کمتری در حال از دست دادن سوخت بود. با اینکه از میگ ها خبری نبود ولی توپ های ضد هوایی کار خود را کرده بودند. پس از پایان بمباران و هنگامی که آنها در راه خروجشان از منطقه هدف به ارتفاع 20000 پایی صعود کردند کاملا مشخص شد که هواپیمای امان سوخت کافی برای رسیدن به لائوس را ندارد. اگر او به لائوس می رسید امکان داشت او و هویتون با ایجکت کردن و همراهی اندکی شانس توسط نیروهای خودی نجات داده شوند ولی اگر آنها بر فراز ویتنام شمالی ایجکت می کردند شانس فرار و دستگیر نشدن آنها بسیار کاهش می یافت و اگر خوش شانس بودند باید برای مدت طولانی در کمپ اسیران جنگی نگهداری می شدند. هواپیمای پاردو خیلی آسیب ندیده بود و سوخت کافی برای رسیدن به لائوس را نیز داشت. در آسمان لائوس یک تانکر سوخترسان منتظر او بود و وی می توانست با سوختگیری مجدد در هوا به پایگاه اصلی برسد. این بدان معنی بود که او می توانست امان و هویتون را از یک سرنوشت نامعلوم نجات دهد و پاردو مایل به این کار بود. او تصمیم گرفت تا همراه با امان تا زمانی که امکان داشت بماند و به آنها برای خروج امن از آسمان ویتنام شمالی کمک کند.  پاردو با مشاهده نشت سوخت از هواپیمای امان در رادیو به وی این موضوع را اطلاع داد و امان نیز به وی پاسخ داد که او نیز از موضوع مطلع است و آماده خروج از هواپیما هست. اما پاردو سریعا به امان گفت که فعلا بیرون نپرد و او همه تلاش خود را برای کمک به آنها انجام خواهد داد. درحالی که پاردو به فکر کمک بود هواپیمای امان در حال اتمام سوخت بود و بعد از مدتی کوتاه موتورهای آن خاموش شد و این در حالی بود که آنها هنوز بر فراز آسمان ویتنام شمالی بودند. پاردو تصمیم گرفت تا دور بزند و با هواپیمای خود هواپیمای امان را رو به جلو هل دهد. ابتدا به آرامی با دماغه فانتوم خود فانتوم امان را فشار داد ولی بعد از مدتی تلاش بیهوده فهمید که دماغه فانتوم برای هل دادن مناسب نیست و باعث می شود که با انسداد جریان هوای موتور پاردو توسط هواپیمای امان، ورودی های هوای فانتوم پاردو نتوانند به خوبی اکسیژن را به موتور خود برسانند و این ممکن بود منجر به از دست رفتن هر دو هواپیما شود.   قلاب مخصوص فرود اضطراری بر روی ناو هواپیمابر در هواپیمای فانتوم   پاردو همچنان دست بردار نبود تا آنکه ناگهان یک فکر زیرکانه به ذهن پاردو رسید. او از امان خواست تا قلاب انتهایی زیر دم که هواپیما برای فرود بر روی ناوهواپیمابر از آن استفاده می کند را به پایین رها کند. هواپیمای فانتوم به علت آنکه برای فرود بر روی ناوهواپیمابر طراحی شده بود به ابزارهایی مانند این قلاب که برای استفاده روی ناو لازم بودند مجهز شده بود. بعد از رها کردن قلاب فانتوم امان، پاردو با شیشه جلوی کاکپیت خود به آرامی به آن فشار وارد می کرد و در نتیجه هواپیمای امان را رو به جلو و بالا هل می داد. پاردو باید به آرامی و با دقت این کار را انجام می داد چرا که اگر شیشه جلوی کاکپیت شکسته می شد قلاب فانتوم امان به صورت پرادو برخورد می نمود. این فکر به خوبی عمل کرد ولی به علت ایجاد توربولانس ایجاد شده، قلاب هر 15 تا 30 ثانیه یک بار از روی شیشه جابجا می شد و پاردو مجبور می شد موقعیت هواپیمای خود را تغییر دهد. این عمل باعث شد که نرخ کم کردن ارتفاع هواپیمای امان از 3000 به حدود 1500 پا بر دقیقه کاهش یابد. در نهایت این مقدار به 1000 پا بر دقیقه رسید.     عملیات فشار (هل دادن) پاردو   اما این پایان مشکلات آنها نبود. در همین زمان که پاردو هواپیمای امان را هل می داد، با آتش گرفتن موتور سمت چپ هواپیمای وی، او مجبور شد که این موتور را خاموش کند. با روشن کردن دوباره آن بار دیگر آتش سوزی شروع شد. او وضعیت سوخت خود را مشاهده کرد و فهمید که دیگر سوختی برایش باقی نمانده است و دیگر از کار افتادن یک موتور برای او اهمیتی نداشت. با اطلاع از اینکه تانکرهای سوخت هم نمی توانند به آنها برسند دیگر امکان بازگشت به پایگاه وجود نداشت. بعد از اینکه او تقریبا 88 مایل هواپیمای امان را به جلو هل داده بود اکنون دیگر زمان پریدن با چتر به بیرون از هواپیما بود. ابتدا امان و هویتون از هواپیمای خود ایجکت کردند و بعد از آنها پاردو و واین با فاصله چند دقیقه به بیرون پریدند. دشمن سعی در دستگیر کردن آنها داشت ولی آنها با فرار و مخفی شدن از دست ویتنامی ها، خود را به هلیکوپتر نجات رساندند. خلبانان نجات یافته با هلیکوپتر دوباره به پایگاه اصلی خود در تایلند برگردانده شدند.  در نظر خلبانان پایگاه و سایر خلبانان که جریان را می دانستند پاردو قهرمان آن روز بود ولی مقامات بالاتر به همین صورت به قضیه نگاه نمی کردند. آنها تهدید کردند که او را دستگیر و زندانی می کنند چون او یک هواپیمای گرانقیمت را از دست داده بود. در نهایت دادگاه تشخیص داد که او نباید مجازات شود و وی را آزاد کرد. سرانجام در سال 1989 مقامات حاضر به قبول اشتباه خود شدند و به خاطر آنچه که امروزه به نام فشار پاردو معروف شده است مدال ستاره نقره ای به باب پاردو و استیو واین داده شد.    اعطای نشان ستاره نقره ای به پاردو توسط ژنرال هارنر   بعدها پاردو فهمید که امان از بیماری خاصی رنج می برد و به تدریج صدا و قدرت تحرکش را از دست داده است. به همیت منظور او بنیادی را تاسیس کرد تا از پول آن برای امان دستگاه تولید صدا از حنجره و ویلچیر برقی و کامپیوتر خریداری شود. این حمایت ها تا زمان مرگ امان ادامه داشت.   پچ سی امین سالگرد این حادثه   باب پاردو در زمان حاضر   منابع   http://www.historynet.com/pardos-push-an-incredible-feat-of-airmanship.htm https://www.warhistoryonline.com/military-vehicle-news/pushed-phantom-out-of-north-vietnam.html/1 https://en.wikipedia.org/wiki/Pardo's_Push   تقدیم به ارواح طبیه شهدای اسلام تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد
  24. -1 پسندیده شده
    واقعا با چه رویی افراد بالا دستی شهید تهرانی مقدم بهش اجازه این کارها رو میدادند اقای سلامی اقای حاجی زاده اقای عزیز جعفری و اقای رحیم صفوی و تمام افراد حفاظت اطلاعات در فضای باز جلو چشم ماهواره ها اینکار رو بکنه حداقل تا اون زمان ۲۰۱۱ انفجار بیدگنه ارتش اسراییل ۴ ماهواره تصویر برداری سری افق پرتاب کرده بود تا اون زمان شرکت ایمج ست اسراییل هم ماهواره های تصویر برداری eros aوeros b رو در مدار داشت تازه ۲۰۰۸ ماهواره تصویر برداری راداری تکسار رو در مدار داشتند ماهواره های امریکا و اروپا بماند
  25. -1 پسندیده شده
    سلام به همه دوستان گرامی باید این مباحث گسترده تر بررسی بشه باید به استراتژی کشور نگاه کنیم ببینیم هدفگذاری برای آینده کشور چی هست! وقتی کشور در زمینه غنی سازی با همه هزینه هایی که از نظر سیاسی و اقتصادی برامون داشته کوتاه نمیاد پس باید متوجه باشیم که هدفگذاری برای آینده فراتر از خرید جنگنده از کشوری مثل روسیه هست که هیچگاه قابل اعتماد نبوده و از نظر تکنولوژی هم در برابر جنگنده های غربی حرفی برای گفتن نداره.. هدف ایران تبدیل شدن به یکی از قطبهای علمی ، اقتصادی و نظامی جهان هست برای این هدف ما نمیتونیم از نظر نظامی وابسته به هیچ کشوری باشیم. موشکها برای ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان کوچک مثل کشورهای همسایه بسیار کارآمد هست و در مقابل کشورهای قدرتمندی مثل امریکا هم میتونه هزینه زیادی براشون داشته باشه که حداقل در میان مدت فکر حمله رو از سرشون دور کنه بنظرم استراتژی کشور در وهله اول ایجاد بازدارنگی و سپس توسعه تکنولوژیهای مربوط به صنعت هوایی است دقیقا از پروژهای مثل موتور جهش یا موتور اوج میشه فهمید که این پروژه ها حداقل از دو دهه پیش شروع شده و در حال حاضر شاید موتورهای توربو فن با تراست بالاتر هم ساخته شده باشه و در زمینه اویونیک هم با توجه به توسعه بومی پهپادها میشه امیدوار بود و البته همکاری با کشوری مثل چین رو هم باید در نظر بگیریم..در حیطه تسلیحات هوایی هم فکر کنم به نتایج خوبی رسیدیم از نظر بنده برای تبدیل شدن به قدرت تاثیر گذار در جهان همین مسیر باید ادامه داشته باشه در غیر اینصورت با هزینه های بیشتر در سطح قدرتهای درجه 3 دنیا باقی خواهیم ماند.