برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      44

    • تعداد محتوا

      1,112


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      9,419


  3. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      5,269


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      11

    • تعداد محتوا

      8,704



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 21 بهمن 1399 در همه مناطق

  1. 7 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس به دنبال زمین پرواز از آبدارچی ، سرباز و نگهبان و عکاس و نیروهای فنی گرفته تا کمک خلبان و بیسیم چی و ... جمعا به 15 نفر نمی رسیدیم ؛ اما عنوان مان گردان بود. "گردان رعد". این نام بیشتر شبیه یک آرزو بود و یک دعای خیر تا یک واقعیت. اما با این همه اگر نه به اندازه یک تیپ ، ولی ماموریتی بیش از یک گردان به ما محول کرده و شب و روزمان پر از کار و تلاش شده بود. اگر چه هر کدام عنوانی داشتیم ، اما اینطور نبود که خلبان فقط خلبانی کند و عکاس به عکاسی اش برسد. موقع کار معلوم نبود کدام فرمانده است و کدام فرمانبر. اوایل ، زمین پرواز درست و درمانی هم نداشتیم ؛ مثل آواره ها از زمینی به زمین دیگر می رفتیم. یا توی زمین های مردم پرواز می کردیم و یا در زمین های اطراف پادگان ها ، که هر کدام هم مشکلات خاص خودش را داشت. تمام تلاش مان این بود که کمتر توی چشم باشیم ، اما برای حمل چند هواپیما ، برو و بیائی به پا می شد ؛ چون توی خودرو هایس مان یک هواپیما بیشتر جا نمی شد و مجبور بودیم چند خودرو با خود ببریم. خوب شد که چند وقت بعد یکی از بچه ها ( برادر بحرینی ) ، با طراحی خوبی توانست طوری هایس را قفسه بندی کند که چند هواپیما جا شود . کم کم که ابزار و وسائل تجهیزاتی مان ( مثل دریل های باطری دار ) زیادتر شد ، جعبه ابزاری ابتکاری نیز درست کردیم تا توی زمین پرواز بتوانیم ، همراهمان ببریم. یکی از همین جعبه ها ، پر بود از سیم ، کابل-استارتر ، دریل و پیچ و مهره و ... که با این نو آوری تقریبا خودکفا می شدیم و از پس تعمیرات اضطراری در زمین پرواز بر می آمدیم. راوی : عبدالمجید مختازاده * * * * * عصر اینترنت یا ما زود به دنیا آمده بودیم ، یا اینترنت دیر اختراع شده بود. این را همیشه عباس می گفت. آه چه می شد ما زودتر به اینترنت دست می یافتیم ؟ اگر این اتفاق می افتاد دیگر لازم نبود بریم توی کتابخانه های لندن یواشکی از روی کتاب های "جینز دیفنس" عکس بگیریم و یا عمل نیک بخواهد کتاب شان را دودره کند و او را بگیرند و کلی برایش دردسر درست کنند. از اقبال بدمان هم هواپیمائی گیر نمی آمد تا آن را مهندسی معکوس کنیم. چقدر تأسف بار بود وقتی دانستیم که از اواخر زمان پهلوی ، تعدادی پهپاد هدف توی پایگاهی نظامی دپو شده و ما از آن بی خبر مانده ایم. البته بعدها رضا ارباب با ایجاد رابطه توانسته بود این اجازه را پیدا کند که چند دقیقه ای از دور آنها را تماشا کند. اگر یکی از آنها در اختیارمان بود حداقل می توانستیم از روی آنها مهندسی معکوس کنیم. نمی دانم. شاید هم باید اینطور دل خود را راضی کنیم که خوب شد اصلا نفهمیدیم که در پایگاه سمنان ، چیزی وجود داشته است وگرنه آستین هایمان را بالا نمی زدیم و خودمان دست به کار نمی شدیم و امروز لابد خبری از مهاجرها و شاهدها نبود. وسط گیر و داری که بچه های بسیجی سر و کارشان با تفنگ و خمپاره و اینجور سلاح ها بود ، برای اینکه از اصول حاکم بر پرواز و اطلاعاتی از این دست ، سر در بیاوریم ؛ تا کتابی گیر می آوردیم همه با هم آن را از بسم الله تا نقطه آخرش می خواندیم. آن هم نه یک بار ، بلکه چندین بار. کتابی داشتیم در مورد آیرودینامیک ( نام مولف اش یادم نیست ) ، هر جا می رفتم همراهم بود ، توی اهواز از بس ، دست این و آن بود پاره پوره شده بود. انگار که توضیح المسائل باشد. توی زمین پرواز تا گیر می کردیم فوری سری به آن می زدیم ببینیم چیزی در آن خصوص ندارد ؟ خوب شد که محسن عمل نیک هر بار که به انگلستان می رفت ، از توی نمایشگاه های هواپیماهای بدون سرنشین ، کلی برایمان مجله ، کاتالوگ و فیلم و عکس می آورد. از اینجا به بعد دیگر مجبور بودیم زبان هم بخوانیم تا توی ترجمه شان نمانیم. ما از توی همین کتاب و مجله ها بود که فهمیدیم برای پرواز در جاهائی مثل هور که باند پرواز وجود ندارد ، می شود از چیزی به نام لانچر ( پرتابگر هواپیما ) استفاده کرد. عمل نیک نمی توانست آنرا برایمان از انگلستان تأمین کند ؛ چون کشورمان در تحریم بود. و البته صهیونیست ها همه جا حضور داشتند و نمی گذاشتند چیزی به دستمان برسد. برای همین ، برای ساخت لانچر مثل بقیه تجهیزات خودمان دست به کار شدیم. راویان : عبدالمجید مختار زاده ، غلامرضا کاظمی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  2. 3 پسندیده شده
    به گزارش پایگاه خبری پلیس، در مراسم امروز شاهد الحاق بیش از ۳۰۰ دستگاه تجهیزات خودرویی، شناوری و دریایی به فرماندهی مرزبانی نیروی انتظامی بودیم. مراسم الحاق شناورهای حیدر، تندرو خلیج فارس، نفر بر زرهی رخش و ... نیز انجام شد.
  3. 3 پسندیده شده
    بسم الله........ 20 بهمن 1399 مراسم تحویل صدها خودرو تاکتیکی وزرهی به مرزبانی جمهوری اسلامی ایران در این مراسم، تعدادی خودروی نفربر زرهی رخش و کیا، شناور‌های حیدر و تندرو خلیج فارس، وانت کمک دار ارس و وانت کمک دار کاپرا و آمبولانس‌های هاردتاپ و خودرو‌های سواری دنا و سمند از سوی معاونت آماد و پشتیبانی ناجا تحویل فرماندهی مرزبانی شد.
  4. 2 پسندیده شده
    اغاز تحویل رادارهای اتشیاب هندی به ارمنستان در روزهای اخیر هند با تحویل اولین رادار اتشیاب SWATHI به ارتش زخم خورده ارمنستان عملیاتی کردن این قرار داد بین دو کشور را اغاز نمود.به همین منظور یک فروند هواپیما ترابری انتونوف 124 با فرود در بنگلور هند اولین رادار از چهار رادار این قرار داد 40 میلیون دلاری را بارگیری نمود.این رادار قادر به رهگیری و شناسایی مکان پرتابه های دشمن از جمله گلوله های خمپاره و گلوله های توپ و راکت به صورت همزمان و در حداکثر برد 50 کیلومتر میباشدو همچنین همزمان میتواند با تحویل مشخصات محاسبه شده نهایی به نیروهای خودی پاسخ متقابل نیز بر دشمن اعمال نماید(گلوله های خمپاره بالای 81 ملم وگلوله توپ بالا 105 ملم).
  5. 2 پسندیده شده
    340 فروند انواع شناور‌های تندرو هجومی با قابلیت حمل و شلیک انواع موشک و راکت و پشتیبانی عملیات غواصی امروز به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه ملحق شد.‌ این شناور‌های سبک، تندرو و هجومی در مراکز وابسته به نیروی دریایی سپاه و همکاری وزارت دفاع ساخته شده است.
  6. 2 پسندیده شده
    نمای دیگر از ریز پهپاد - دایره سبز رنگ ظاهرا پهپاد انتحاری جدید شبیه نمونه های با قابلیت حمل نفر باید دید کرار در نقش حامل ریز پرنده میتواند استفاده بشود یا نه
  7. 1 پسندیده شده
    تیغ بران جدید برای نیروی دریایی هند در نمایشگاه اخیر دفاعی هند محصولات دفاعی جالبی به نمایش گذاشته شد یکی از این تسلیحات جدید موشک ضد کشتی سبک هندی ها به نام NASM-SR میباشد این موشک اولین موشم ضد کشتی تخصصی هند برای حمل وشلیک از بالگردهای دریایی این کشور میباشد.این موشک با برد 55 کیلومتر شاید نسخه هندی موشک اروپایی Sea Venom باشد همچنین به گفته بعضی از منابع هندی پسوند نام این موشک نشان میدهد که ارتش این کشور به دنبال توسعه نسخه های دور بردتر این موشک تا برد احتمالی 150 کیلومتری میباشند.
  8. 1 پسندیده شده
    الحاق بالگرد‌های مناسب سازی شده برای اجرای ماموریتهای آتش نشانی و سوخت رسان به هوانیروز ارتش الحاق بالگرد‌های آتش نشان و سوخت رسان به هوانیروز ارتش
  9. 1 پسندیده شده
    بسم ا... به درخواست برادر عزیز جناب @mehran55 انتشار تصاویر شهدای عملیات خیبر برای اولین بار
  10. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس تروریست !!! کسی نبود به این "کنعانی" بگوید ؛ آخه پدر آمرزیده ، توی کارتنی که 30 کیلو کتاب جا می گیرد ، یک موتور هفت هشت کیلوئی گذاشته ای و آن وقت به مامور گمرک لندن می گوئی : حساس نشو ، تویش کتاب است !؟ مگر هالو است که نفهمد. این حجم کارتن باید بیشتر از هفت، هشت کیلو وزن داشته باشد. چقدر به او گفتیم : "بابا! این را از طریق پست سیاسی بفرست، پلیس لندن شک می کند ، به خرجش نرفت که نرفت". از بس از هول اینکه پس از سالها یک موتور WAE 26 اسب ، گیر آورده و می خواست فوری آنرا به بچه ها در ایران برساند، افتاده بود توی دیگ. البته او حق داشت ، این اولین موتوری بود که مافوق هواپیماهای مدل بود و در ردیف موتورهای پهپاد شناسائی به حساب می آمد. اما چه فایده ، پلیس گمرک گیر داده و آن را باز کرد و متوجه شده بود. نتیجه اش این شد که ؛ هم او را گرفتند بردند اداره پلیس برای بازجوئی ، هم موتور معلوم نشد که کجا گم و گور شد. لابد گذاشتند برای روزی که جنگ تمام شود ، آنوقت پس بدهند! ایام جنگ نفتکش ها در ایران هم ، پلیس لندن به هر کالائی که ممکن بود که که مصرف دوگانه (تجاری - نظامی) داشته باشد، گیر می داد و نمی گذاشتند به ایران وارد شود. سر همین قضایا بود که چند وقت بعد از دستگیری کنعانی مرا هم گرفتند و با هواپیمایی دیگر به ایران فرستادند. از شانس بد ، هواپیما خراب شد و ما را به پاریس بردند ، آنجا مثل لندن چقدر پلیس دور هواپیما جمع شده بود ، تا جائی فرار نکنیم. انگار بن لادن را گیر آورده بودند!!! راوی : محسن عمل نیک * * * * * در مقابل طوفان رمل چقدر نونوار شدیم ، وقتی محسن عمل نیک از انگلیس آمد. او تا حدود زیادی ما را از بی بضاعتی تجهیزاتی درآورد. هم تعدادی دوربین Canon F-1 با عدسی 28 آورد و هم مخازن فیلم را که به راحتی می شد تا 150 فریم فیلم تویش جا داد. از همه خوشحال کننده تر اینکه چند دستگاه رادیو کنترل هم آورد. دست و بال مان که با اینها باز شد ، عمل نیک شد مسئول ساخت و تولید و پشتیبانی وزارت سپاه و من شدم فرمانده ی گردان رعد ، اما از همان اول یک پایم تهران بود و یک پایم اهواز تا برای گردان رعد ، نیرو و امکانات جذب کنم. برای همین تمام کارها افتاده بود روی دوش رضا ارباب. او هم قوت گردان بود و هم انگیزه بخش آن. خدا وکیلی اگر امیدهای او نبود ، پهپاد کی جان می گرفت؟ بعد از سه سال از تشکیل گردان رعد ، پادگان ما شد زمینی در چهال کیلومتری اهواز ، که به جز یک زمین در "بَر ِ بیایان " ، چیز دیگری نداشت ، حتی نمازخانه مان یک چادر گروهی بود . وقتی باد ؛ شن و ماسه ها را با خودش می آورد توی دم و دستگاه بچه ها و نمی گذاشت کار بکنند ، من چطور می توانستم بنشینم و فرماندهی کنم ؟ اول باید فکری برای طوفان رمل می کردم ، فکری برای ساختمان سازی ، تأمین امکانات و ... وقتی توی پادگانت آب نباشد که حمام کنی ، برق نباشد که هواپیماهایت را تعمیر کنی ، فرماندهی چه معنائی داشت ؟ داشتن تعمیرگاه و لابراتوار و ... که شبیه یک آرزو بود. به ذهنمان رسید که دمای تند جنوب را با درختکاری مهار کنیم ، اما آبی نداشتیم. هم برای تأمین آب و برق و هم درختچه افتادیم به التماس پیش بچه های جهاد سازندگی. آن ها مثل ما خاکی و بدون تشریفات بودند ، کافی بود درد را می شناختند ، می افتادند در پی درمانش ، همان چیزی که امروز به آن می گویند مدیریت جهادی. اول از آنها خواستیم ، درختچه به ما بدهند ، گفتند : شما پاسدارها خرابکارید ، درک نمی کنید با چه زجری ما درختچه ها را پرورش می دهیم ، می زنید داغونشان می کنید. پرسیدم : چکار کنیم که مخالف آنرا ثابت کرده باشیم ؟. پاسخ دادند : در ازای 500 چاله ، 500 درختچه می دهیم. یادم آمد تراکتور نیمه خرابی ته پادگان نیروی هوائی سپاه در تهران افتاده بود که قبلا به کار کشیدن هواپیما روی باند می آمد و اکنون که نیروی هوائی نونوار شده بود ، تراکتور ، بی استفاده افتاده بود. پیش برادر حسین دهقان ، فرمانده نیرو رفتم و آن را درخواست کردم . جواب داد : دیوانه ای ؟ کشاورزی راه انداخته ای ؟ بالاخره با چه التماسی آن را گرفتم و فرستادم اهواز. پانصد چاله را که با تراکتور حفر کردیم ، اعتماد بچه های جهاد جلب شد و 500 درختچه به ما دادند. 1000 درختچه بعدی را خودشان پیشنهاد دادند. ما دور تا دور پادگان را درختچه کاشتیم، اما سیراب کردنشان آب زیادی طلب می کرد. دوباره رفتیم سراغ بچه های جهاد ، از آنها خواستیم از کانال رودخانه حق آبه به ما بدهند. ساعتی 800 تومان گرفتند برای یک راننده و یک لودر. برای اینکه حداکثر استفاده را هم از زمان بکنیم و هم از لودر و راننده اش ، تا توانستیم به راننده سیگار و تن ماهی دادیم. حتی از او اجازه گرفتیم بعد از ساعت کاری اش ، دو ساعت خودمان روی لودرش کار کنیم. آب توی پادگان که آمد همین فیلم ها را بازی کردیم تا پادگان برق دار هم شد. پیش خودمان فتح بزرگی کرده بودیم ، حتی انتظار تشویقی هم داشتیم ؛ ولی تا پایان قطعنامه که خبری نشد. جنگ که تمام شد ، گزارشی علیه من نوشتند که باید پاسخگو می شدم. جرمم این بود که شما به چه حقی در حوزه فرماندهی نیرو و بدون هماهنگی با او ، دست به این اقدامات زده اید ؟ تو فرمانده یگان بودی ، نه فرماندهی مهندسی!! وقتی می گویند ، سواره از پیاده خبر ندارد ، مال همین روزهاست. راوی : عبدالمجید مختار زاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  11. 1 پسندیده شده
    افتتاح خط تولید موشک های دوش پرتاب ضد هوایی و کارخانه ی سوخت جامد مرکب: رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: این خط تولید در واقع یکی از منحصر به فردترین خطوط تولید موشک های پدافند هوایی برد کوتاه در سطح منطقه است که با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته و نوین در حوزه های لیزری، اپتیک، هدایت و کنترل می تواند نیاز عملیاتی نیروهای مسلح را به خوبی برطرف نموده و در مقابل تهدیدات، سلاح ارزشمندی محسوب می شود. این موشک‌ها در نسل های اولیه از کشورهای خارجی وارد می‌شد اما امروز نسل پیشرفته آن در برد حدود 5 کیلومتر و در انواع گوناگون برای مقابله با اهداف با سرعت های مختلف و در حالت های دور شونده و نزدیک شونده توانست در آزمایش های سطح پیشرفته با تعداد بسیار بالا مورد تست قرار بگیرد. سرلشکر باقری: افزایش برد و سرعت موشک های مورد استفاده در رزم زمینی از نیاز های نیروهای مسلح بود و امروز بحمدالله سازمان صنایع دفاع وزارت دفاع با آماده سازی زیرساخت های فناورانه لازم به خوبی توانست با تولید سوخت جامد مرکب برای سلاح های رزم زمینی به ویژه موشک‌های زمین به زمین تاکتیکی، ضد زره و پدافند هوایی ارتفاع پست، دست نیروهای رزمنده را نسبت به گذشته بازتر نماید.
  12. 1 پسندیده شده
    آلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژیکی و هسته ای (روندهای اخیر و چشم انداز آینده) بخش اول مقدمه مترجم و مولف: متن پیش رو حاصل ترجمه مقالات انگلیسی زبان می­باشد و جهت گردآوری آن وقت و هزینه صرف شده است؛ لذا از مخاطبین محترم تقاضا می ­شود تنها با ذکر نام انجمن میلیتاری و نام مترجم و مولف (Cougar Bravo) اقدام به بازنشر آن نمایند. مقدمه: آلودگی زدایی شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای (CBRN) عبارت است از زدودن عوامل آلوده کننده از سطح تجهیزات یا بدن انسان ها. هدف از آلودگی زدایی کم کردن بار تشعشات ، حفظ تجهیزات و منابع انسانی، از بین بردن آلاینده های موجود و آماده سازی محل و تجهیزات جهت از سرگیری فعالیت هاست. ضد عفونی کردن ممکن است با استفاده از ابزارهای شیمیایی ، الکتروشیمیایی و مکانیکی انجام شود. "درست همانند مواد و تجهیزات ، انسان نیز ممکن است توسط عوامل CBRN آلوده شود." تغییر در عملکرد سلول می تواند در دوزهای پایین از تشعشات مخرب و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی رخ دهد. در دوز بالا ، مرگ سلولی ممکن است حادث شود. بنابراین ، آلودگی زدایی افراد در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیاد دارد. در متن ذیل، اصول کلی رفع آلودگی های CBRN با تاکید بر "آلودگی رادیویی" مورد بحث قرار گرفته است. رفع آلودگی در کمترین زمان ممکن، کاری است بسیار بزرگ، که نیاز به اختصاص منابع انسانی و زمان زیادی دارد. آلودگی زدایی به طور کلی به عنوان زدودن مواد خطر آفرین از مناطقی که این مواد نباید در آنجا حضور داشته باشند، تعریف می شود. آلودگی زدایی به دو منظور انجام می گردد: 1- کاهش دوز موادی که ممکن است یک فرد از اشیاء یا سطوح دریافت کند . 2- کاهش بالقوه مواد شیمیایی ، بیولوژیکی ، رادیولوژی و هسته ای موجود در هوا. زدودن آلودگی ها باعث از بین رفتن عوامل CBRN و رفع آلودگی باقیمانده در محل مورد نظر می شود. برخی از روش های رفع آلودگی برای استفاده مجدد یا بازیافت مواد استفاده شده است. (برای مثال پاکسازی خاک از مواد آلاینده) فناوری آلودگی زدایی درست همانند زدودن گرد و غبار ، چربی و روغن یا محصولات خوردگی (کروژن) از سطوح است. آلودگی زدایی شیمیایی را می توان این گونه تعریف کرد: تبدیل مواد شیمیایی سمی به فرآورده­ هایی بی ضرر. این فرآیند می تواند از طریق تجزیه این عوامل صورت گیرد. آلودگی زدایی نقش مهمی در دفاع در برابر عوامل شیمیایی دارد. مواد شیمیایی سمی باید با استفاده از روش های کارآمد، در اسرع وقت برای از سرگیری فعالیت های معمول از بین بروند. آلودگی زدایی بیولوژیکی: به معنای به کاربردن داروهای علامتی و درمانی برای افرادی است که در معرض عوامل جنگ بیولوژیکی قرار دارند. (مترجم: داروهای علامتی یا حمایتی، گونه ای از داروها هستند که تنها جهت رفع علائم و نشانه های بیماری اعم از درد، التهاب، سرفه، حساسیت و ... به کار می روند.) آلودگی رادیواکتیو را می توان به نوع قابل لمس (غبار رادیواکتیو) و ثابت دسته بندی کرد. با پاک کردن سطح با پارچه ای می توان آلودگی قابل لمس را از بین برد.(همانند زدودن گرد و غبار) آلودگی ثابت، به آسانی قابل زدودن نبوده و به طور معمول با محصولات خوردگی در سطح فلزات همراه است. در این موارد ، عوامل پرتوزا به ماده یا مواد دیگری رسیده اند که قابلیت ایجاد پیوند الکترواستاتیک یا شیمیایی با آن ها را دارند. از بین بردن آلاینده های ثابت به طور معمول به تکنیک های حذف سخت نیاز دارد. برای از بین بردن آلودگی ثابت ، تکنیکهایی مانند انحلال شیمیایی فیلمهای خوردگی یا تراشیدن بتن لازم است. استفاده از راکتور اولتراسونیک جهت آلودگی زدایی آب های رادیواکتیو اثربخشی آلودگی زدایی را می توان به عنوان فاکتور رفع آلودگی (DF) بیان کرد. هیچ فناوری [آلودگی زدایی] به تنهایی یارای مقابله با همه شرایط و انواع آلودگی ها را ندارد ، زیرا طبیعت محیط و نیز میزان آلودگی در محیط های مختلف متفاوت است. برای مثال فیلم های خوردگی موجود در راکتورهای آب جوشان (BWR) با انواع یافت شده در راکتورهای آب تحت فشار (PWR)، متفاوت است. تفاوت اصلی در این نوع فیلمهای خوردگی غلظت و حالت اکسیداسیون کروم است. فن آوری های آلودگی زدایی شامل روش های مکانیکی مانند تراشیدن و انفجار، استفاده از مواد شیمیایی، روش های بیولوژیکی و تکنیک های الکتروشیمیایی هستند. موادی که همیشه در درجه اول آلوده می شوند، بتن یا فلز هستند. مواد متخلخل مانند بتن می توانند در تمام ساختار خود دچار آلودگی شوند ، اگرچه آلودگی در بتن به طور معمول تا ربع اینچ نفوظ می کند. فلزات به طور معمول فقط در سطح آلوده می شوند. آلودگی شامل انواع رادیونوکلیدهای آلفا ، بتا و گاما است و گاهی اوقات می تواند شامل فلزات سنگین و آلودگی های آلی (بیولوژیک) باشد. گلوله های اورانیوم ضعیف شده (DU Rounds) با توجه به ایجاد گرمای فراوان در زمان برخورد با هدف، هر دو نوع آلودگی رادیواکتیو (قابل لمس و ثابت) را ایجاد می کنند. قرار گرفتن در معرض غبار رادیواکتیو، ریسک ورود مواد رادیواکتیو به بدن از راه خوراکی و تنفس را به دنبال دارد. علائم بسيار گسترده ای در نيروهای آمریکایی شركت كننده در جنگ خليج فارس (1991) مشاهده شده است. بر اساس آناليز فاكتوری مركز كنترل و پيشگيری بیماریها، شاخص هايي جهت تشخيص اين بيماري تحت عنوان سندرم خليج فارس تعريف شده است. اين سندرم شامل علايم چند گانه و بدون پاتولوژی واضح می باشد. مبتلايان به اين سندرم از افسردگی،PTSD ، خستگی مزمن، اختلالات شناختی ( كاهش توانايی محاسبه، تفكر منطقی، ارزشيابی، يادگيری و يادآوری)، برونشيت، آسم، فيبروميال‍‍‍‍‍ژی، اضطراب واختلالات جنسی در رنج مي با شند. از چند صد هزار نفری كه در عمليات طوفان صحرا شركت نموده بودند، 20-15% مبتلا به سندرم شده و تاكنون 25000 نفر نيز فوت نموده اند. بنظر مي رسد كه آسيب گسترده ای سلسله اعصاب را آزرده نموده و طيفی از آزردگی های عصبی در دستگاه اعصاب اتونوميک، محيطی و مركزی ايجاد شده باشد. از عوامل فيزيكی، اورانيوم ضعیف شده كه درطی جنگ بين 6-3 ميليون گرم در اتمسفر خليج فارس آزاد گرديده مطرح شده است. صدها مقاله پژوهشی در مورد اين سندرم در سطح مطبوعات پزشكی جهان وجود دارد اما بنظر می رسد كه اين سندرم هنوز پس از ده سال چالش، در پرده ابهام ميباشد. منابع (1 - 2) ترجمه صرفا برای میلیتاری ادامه دارد...
  13. 1 پسندیده شده
    دیروز خبری بود که اردوغان تمایل به خرید یا ساخت ناو هواپیمابر داره. با انگلستان هم مذاکراتی داشته که در کلاس ملکه الیزابت! خرید داشته باشه که انگلستان پیشنهاد داده طرح کامل و نقشه ها و پشتیبانی فنی و تجهیزاتی را بفروشه و ترکیه هم گویا موافقت کرده. همکاری های ترکیه با انگلستان کمک بسیار بزرگی به ترکیه بوده طوریکه بخش خودروی ترکیه چه سبک و چه سنگین با انتقال فناوری هایی که انگلستان انجام داده به رشد قبال توجهی دست پیدا کرده و سر ریزش وارد حوزه نظامی هم شده و برای همین مثلا در حوزه خودروهای زرهی سنگین ترکیه با استفاده از همین سرریز یکی از صادرکنندگان مطرح هست و حتی در بحث موتور هم با تغییراتی وارد بخش های هوایی و دریایی کرده متورهای بخش خودرویی را. از طرفی امروز هم وزیر دفاعشون با استقبال گرم وزیر دفاع آلمان طی مذاکراتی از رونمایی از چند طرح کلان در حوزه نظامی در همکاری با آلمان خبر داد. که در این مورد هم قبلا انتقال فناوری در بحث زیردریایی ها ترکیه ره به یکی از سازندگان زیردریایی تبدیل کرده. ممکنه این همکاری جدید در این حوزه و کلاس سنگین تر یا حوزه های جدیدتر باشه.
  14. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث جنگ های اول و دوم عراق و آمریکا موسوم به جنگ اول خلیج(فارس) و جنگ دوم خلیج(فارس) ، یکی از بحث های مهم مرتبط با تحولات دهه پایانی قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه است که در بلند مدت باعث ایجاد تغییرات عمیق جغرافیائی ، نظامی ، جغرافیای سیاسی ، نظامی و اقتصادی در این منطقه شده است. اما ظاهرا این مباحث در این انجمن اونقدر که شایسته و بایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. پس با اجازه مدیریت محترم و دوستان و کاربران ارجمند انجمن ، دوباره بررسی این بحث مهم رو در قالب سلسله پست هائی به جریان می اندازیم. ( باشد که بخاطر بالا آوردن تاپیک قدیمی توسط تامکت گیلانی هدف فینیکس قرار نگیریم ) خشم و انتقام Anger & Revenge (چرا صدام به کویت حمله کرد؟) سرلشکر عراقی وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» چرایی تصمیم صدام برای حمله به کویت را تشریح کرده است: صدام در شرایطی جنگ با ایران را پایان داد که بدهی‌های سنگینی بر عراق تحمیل‌شده بود. طرح‌های توسعه اقتصادی به‌صورت دردناکی متوقف یا فلج گردید. او نتوانست به هیچ‌یک از اهداف اولیه جنگ جامه عمل بپوشاند. صدام با عملیات «انفال» و تمام خشونت‌ها و مصیبت‌ها و استبدادی که به همراه داشت و با به‌کارگیری گسترده سلاح‌های شیمیایی، احساسات کردها را جریحه‌دار نمود که هیچ‌کس غیر از تسلیم‌شدگان نمی‌تواند آن را فراموش کند. نیروهای ما در طولانی‌ترین جنگ مدرن با ایران جنگیدند و سرزمین «رافدین» را حفظ کردند، اما مسئول عدم تحقّق اهداف غیرواقعی جنگ نیستند؛ شکست بزرگی که حاصل شد، شکست صدام و رؤیاها و غرور او بود. صدام کاملاً با حقایق اطراف خود آشنا بود و به دروغین بودن زرق‌وبرق‌ها پی می‌برد؛ پس آغاز یک مرحله جدید اجتناب‌ناپذیر بود: «کویت، کلید خلیج[فارس] و دروازه عراق به‌سوی دریاچه‌های بزرگ نفتی.» روز دهم مارس ۱۹۹۰، به‌اتفاق سپهبدستاد صابر الدوری در یک مأموریت کاری به بحرین سفر نمودیم. در آنجا با وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش و مدیر سرویس اطلاعات دولت بحرین ملاقات کردیم. مدتی پیش ‌از این نیز به دولت امارات متحده عربی سفر کرده و طی آن با شیخ محمد بن زائد فرمانده نیروی هوایی وقت این کشور و رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح فعلی، ملاقات کردیم. شیخ محمد بن زاید فرمانده وقت نیروی هوائی امارات + ژنرال نورمن شوراتسکف فرمانده طوفان صحرا پس‌ازآنکه از بحرین بازگشتیم، نتایج سفر را به اطلاع ریاست جمهوری رساندیم. منشی رئیس‌جمهور مرا به قصر ریاست جمهوری فراخواند. به‌محض رسیدنم، در زمان مقرر، به دفتر رئیس‌جمهور هدایت شدم. صدام پس‌ازآنکه پرسش‌هایی راجع به وضعیت سازمان اطلاعات نظامی به عمل آورد، گفت: «گزارش‌ شما را راجع به دیدار از بحرین خواندم. منشی ریاست جمهوری سابقه دیدارهای قبلی‌تان از کشورهای خلیج [فارس] و ازجمله دیدار اخیرتان از امارات متحده عربی را نیز در گزارش آورده است ولی شما نتوانستید با کویتی‌ها هماهنگی کنید.» من اهمیت کشورهای خلیج [فارس] را در زمینه فعالیت‌های اطلاعاتی در برابر ایران و همچنین پاکستان، برای او توضیح دادم و از موضع‌گیری مقامات امارات و بحرین، ستایش به عمل آوردم. صدام با دقت و تمرکز، سرنخ صحبت‌ها را به دست گرفت و در شرایطی که به نظر می‌رسید از چیزی عصبانی شده است، گفت: «کشورهای خلیج [فارس] به تعهدات مالی‌شان در قبال ما عمل نکردند... ما وارد جنگی طولانی شدیم، خون دادیم و اموال زیادی صرف کردیم. نقش ایران را در منطقه محدود کردیم... ولی کشورهای خلیج [فارس] نه‌تنها نسبت به جبران خسارت‌های مالی ما اقدام نکردند، بلکه به‌اتفاق آمریکایی‌ها علیه انقلاب عراق توطئه می‌کنند. امریکا با عربستان سعودی و امارات و کویت در زمینه توطئه علیه ما تلاش می‌کنند. برای تحت تأثیر قرار دادن برنامه‌های صنایع و پژوهش‌های علمی ما و همچنین وادار نمودنمان به کاهش حجم نیروهای مسلحمان، می‌خواهند از قیمت نفت بکاهند. در چنین شرایطی پیروزی نظامی ما بر ایران رو به ضعف می‌رود. شما باید نسبت به وجود یک ضربه هوایی یا بیشتر، از سوی اسرائیل هوشیار باشید. آن‌ها قصد دارند در چارچوب همان طرح توطئه‌ای که گفتم، برخی از اهداف مهم ما را نابود سازند. ما باید سرویس امنیتی و اطلاعاتی خود را به‌گونه‌ای بازسازی و تقویت کنیم، که به‌عنوان بازوی نیرومند ما در خارج عمل کند تا اگر مجبور شدیم، پاسخ نظامی بدهیم و آن‌ها را متزلزل نماییم. این کار را از طریق سازمان‌های اطلاعاتی انجام می‌دهیم و این مستلزم داشتن شایستگی‌های بالایی است... اختلاف پنهانی در حال حاضر در خلیج [فارس] بین عمان و امارات، امارات و عربستان و بحرین و قطر وجود دارد. خلیج [فارس]ی‌ها، کویتی‌ها را دوست ندارند و ما باید به این مسئله دامن بزنیم. کشورها با گوشه‌گیری به وجود نمی‌آیند. اگر ما مجبور شویم به کشورهای خلیج [فارس]پاسخ گسترده‌ای بدهیم، هیچ‌کس نمی‌تواند از رسیدن ما به تنگه هرمز جلوگیری کند.» سرلشکر ستاد وفیق السامرائی سخنان صدام به پایان رسید و من به دفتر منشی رئیس‌جمهور رفتم. او از من خواست که در آنجا بنشینم تا او به نزد رئیس‌جمهور برود و مجدداً بازگردد. اندکی بعد، نزد من بازگشت و گفت: «آنچه از صدام شنیدی، نزد خودت باقی بماند.» سپس از گاوصندوقی که در کنارش قرار داشت، یک ساعت مردانه مچی خارج کرد و به‌عنوان هدیه به من داد، من از دفتر صدام خارج شدم و فکر نمی‌کردم به آنچه گفته است، در آینده عمل می‌کند. ما با ایران جنگیدیم و اعراب کشورهای خلیج [فارس] با اموال و روابط و بنادرشان در کنار ما ایستادند؛ غرب نیز در کنار ما ایستاد. برخی از اعراب و کشورهای غربی در زمینه دستیابی ما به صنایع گسترده شیمیایی کمک کردند. نتیجه چنین جنگی، همان بود که دیدیم. حالا اگر بخواهیم با برادران عرب و هم‌پیمانان دیروزمان بجنگیم، چه سرنوشتی پیدا خواهیم کرد؟ به‌طورقطع هیچ‌کس به کمک ما نخواهد آمد. این اندیشه‌ها در آن لحظات از ذهن من گذشت. به دنبال سخنرانی صدام در 1990/04/02 بر تشنّج اوضاع افزوده شد. وی در این سخنرانی اعلام کرد: «ما سلاح شیمیایی دوگانه در اختیار داریم.» روز 1990/05/10 برای بازجویی از وابسته نظامی عراق در ترکیه، یعنی سرتیپ ستاد فاضل احمد السّبتی السامرایی به ترکیه سفر کردم. سازمان اطلاعات شدیداً اعتراض کرده بود که او یکی از کارمندان این سازمان را که به‌عنوان نگهبان سفارت فعالیت می‌کرد، مورد ناسزاگویی قرار داده است. این نگهبان ادّعا کرده بود که السامرایی در فحاشی نسبت به او زیاده‌روی کرده و مدیر سازمان اطلاعات یعنی سبعاوی ابراهیم الحسن (نابرادری صدام) را نیز مورد ناسزاگویی خود قرار داده است. من هم به خاطر سبعاوی سفر کردم، نه آن نگهبان. ژنرال وفیق السامرائی روز 1990/7/4 برای انجام مأموریت‌های محوله به پاکستان سفر کردم و در جریان این سفر، با خبرچین‌های عراقی در کراچی و اسلام‌آباد دیدار کردم. در مدتی که در این کشور بودم، ردوبدل تهدیدها بین صدام و اسرائیل به حد خطرناکی رسید. به‌روشنی دریافتم که نگرانی‌های صدام از ضربه احتمالی و غافلگیرانه اسرائیل علیه تأسیسات اتمی و آزمایشگاهی سلاح‌های میکروبی عراق به‌شدت رو به افزایش نهاده است. این نگرانی‌ها به‌عنوان یک اهرم فشار شدید می‌توانست صحنه جنگ را به کویت منتقل نماید و صدام را وادارد که برای رهایی از بحران اقتصادی، به‌طرف جهنم فرار کند. جنگ تبلیغاتی صدام، بعد از اسرائیل متوجه دولت امارات متحده عربی و کویت گردید. وی این دو کشور را متهم به توطئه اقتصادی علیه عراق کرد و روز 1990/7/17 در سخنرانی خود این جمله معروف خود را گفت که: «زدن گردن‌ها، نه قطع روزی‌ها!» حکومت‌های قبلی عراق، کویت را جزئی از عراق اعلام کرده بودند، ولی با واکنش‌های بین‌المللی و عربی مواجه شدند؛ به‌ویژه با واکنش مصر در دوران رهبری عبدالناصر. در آن هنگام کشورهای عربی به نفع کویت وارد عمل شدند و حکومت‌های قبلی عراق درصدد عملی کردن خواسته خود برنیامدند و عراق را زیر سنگ آسیاب جنگی مدرن قرار ندادند. نیاز عراق به دو جزیره «وربه» و «بوبیان» در حدّی نبود که ارزش ماجراجویی داشته باشد. عراق می‌توانست از بندرهای «بصره»، «سیبه»، «فاو» و «ام‌القصر» استفاده کند و برای بهبود وضعیت سواحل خود، بندر بزرگی را در رأس خلیج [فارس] احداث کند. اما اینکه پا را فراتر نهاده و در اندیشه ایجاد یک قدرت دریایی باشد، فاقد هرگونه مبنای منطقی یا عملی بود. ضرورتی نداشت که عراق به‌عنوان یک قدرت دریایی نیرومند مطرح باشد. ناآگاهی صدام نسبت به فلسفه تحرکات نظامی و موازنه درگیری‌ها که آمیخته با استبداد و خودکامگی و پیامدهای آن، کاهش حجم و ابعاد کمک‌های مشورتی بود، او را به‌سوی اشتباهات کشنده‌ای سوق می‌دهد؛ مثل جاه‌طلبی‌های او در زمینه کسب مقام زعامت جهان عرب و رؤیاهای خیال‌پردازانه که سرانجام او را به تجاوز به کویت وادار نمود. صدام در چادر سربازان عزاقی در لحظاتی که رهبران کشورهای عربی در کنفرانس فراگیر سران کشورهای عربی (به‌جز سوریه و لبنان) در بغداد گرد هم آمده بودند، نیروهای گارد ریاست جمهوری، خود را برای تجاوز به کویت آماده می‌کردند. بعدازظهر یکی از روزهای بسیار گرم ماه ژوئیه و درحالی‌که من در باغچه‌های اداره کل اطلاعات قدم می‌زدم، دو تن از افسران عالی‌رتبه ستاد نزد من آمدند. یکی از آن‌ها گفت که شاهد تحرکات گسترده نیروهای گارد ریاست جمهوری در جنوب بوده است. دیگری گفت که این تحرکات احتمالاً در قالب مانورهای آمادگی سالانه صورت می‌گیرد. من به تمایل صدام به تجاوز به کویت یقین پیدا کردم. درحالی‌که او انگیزه‌های خود را از فرماندهان نظامی، به‌استثنای تعداد اندکی از آنان پوشیده نگه‌داشته بود. ستون های تانک عراقی در حال ورود به کویت سیتی بر دامنه تشنّج سیاسی و تبلیغاتی افزوده گردید و روزنامه رسمی «الثوره» چاپ عراق، سرمقاله‌های خود را به حمله علیه حکام کویت اختصاص داد. این روزنامه از مردم کویت، ازآن‌جهت که رهبران عراق تاکنون نتوانسته‌اند به خواسته‌های آن‌ها برای نجاتشان از دست خانواده حاکم بر کویت عمل کنند، پوزش طلبید. این حرف‌ها در مقالاتی ساده‌لوحانه و مسخره که به‌روشنی بیانگر اهداف و انگیزه‌های ناپاکی بود، آمده بود. عدی پسر صدام در کویت نیمه‌شب ۲ اوت ۱۹۹۰، نیروهای گارد ریاست جمهوری پیشروی خود را آغاز کردند و از مرزها گذشتند. ده‌ها فروند هلی‌کوپتر نیروهای ویژه گارد ریاست جمهوری را حمل می‌کردند. مأموریت آن‌ها اشغال اهداف مهم و ازجمله کاخ امیر کویت بود. هواپیماهای جنگنده کویت با ما درگیر شدند و ۲۶ فروند هلی‌کوپتر عراقی به همراه سرنشینانشان نابود شدند. هواپیمای A-4 Skyhawk کویت آزاد ( فراری به عربستان ) پس از اشغال رادیوی کویت، بیانیه شماره یک انقلاب، توسط یک گوینده عراقی که تلاش می‌نمود لهجه کویتی را تقلید نماید، خوانده شد. پوشش انقلاب، برای توجیه یک تجاوز نظامی، یک پوشش بسیار ضعیف و حاکی از عقب‌ماندگی ذهنی طاغوت عراق بود. چه کسی می‌توانست باور کند که کشوری ثروتمند با مردمی که از ثروت‌های خود بهره‌مندند و در پناه قانون زندگی می‌کنند، تحت هر عنوانی در اندیشه پیوستن به کشوری باشند که به‌وسیله تعدادی ستمگر و یک انسان وحشی رهبری می‌شود؟! تغییر پلاک ماشین های کویت در زمان اشغال این کشور ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این وقایع خواهیم پرداخت.
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث جنگ های اول و دوم عراق و آمریکا موسوم به جنگ اول خلیج(فارس) و جنگ دوم خلیج(فارس) ، یکی از بحث های مهم مرتبط با تحولات دهه پایانی قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه است که در بلند مدت باعث ایجاد تغییرات عمیق جغرافیائی ، نظامی ، جغرافیای سیاسی ، نظامی و اقتصادی در این منطقه شده است. اما ظاهرا این مباحث در این انجمن اونقدر که شایسته و بایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. پس با اجازه مدیریت محترم و دوستان و کاربران ارجمند انجمن ، دوباره بررسی این بحث مهم رو در قالب سلسله پست هائی به جریان می اندازیم. ( باشد که بخاطر بالا آوردن تاپیک قدیمی توسط تامکت گیلانی هدف فینیکس قرار نگیریم ) ( بخش اول از سه گانه چرا جنگ شد ) بانوی جنگ Lady Of War دیدار آپریل گلاسپی سفیر آمریکا با صدام حسین در سندی که ویکی لیکس انتشار داده و مربوط به 25 ژوئیه 1990 میلادی سفیر آمریکا برای واشنگتن گزارش کرده است که رئیس جمهور مادام العمر عراق ، خواستار ارسال پیامی برای پرزیدنت بوش ( جورج بوش پدر) است. در این دیدار 2 ساعته که به دعوت صدام حسین و دقیقا 9 روز پیش از حمله صدام حسین به کویت صورت گرفته ، صدام حسین از ‌آپریل گلاسپی، سفیر آمریکا در بغداد خواسته است پیامی را برای جرج بوش برساند. برپایه این گزارش در این دیدار حاکم پیشین عراق، به «لطمه‌هایی» که به مناسبات عراق و آمریکا وارد شده، اشاره می‌کند که از جمله آنها ماجرای «مک‌فارلین» و «ایران - کنترا» است که بعد از حمله ایران به شبه‌جزیره فاو اتفاق افتاد. ( ایران - کنترا مگه قبل از والفجر-8 نبود - مهران-55) به گفته آپریل گلاسپی، صدام حسین ماجرای «ایران‌کنترا» را به ناخشنودی آمریکا از پایان جنگ ایران و عراق تعبیر کرده است. به گفته سفیر وقت آمریکا در بغداد، صدام گفته است «حلقه‌هایی» در دولت آمریکا از بهبود مناسبات عراق و آمریکا ناخشنودند؛ صدام برای این ادعای خود شاهد آورده که این گروه‌ها در دولت آمریکا مثلا به دنبال اطلاعاتی هستند که بفهمند چه کسی جانشین بعدی وی می‌شود. برپایه این گزارش، صدام حسین در این دیدار به سفیر آمریکا می‌گوید عراق از بحران مالی جدی رنج می‌برد و ۴۰ میلیارد دلار قرض دارد اما کویت و کشورهای عربی حاضر به افزایش بهای نفت نیستند. صدام حسین می‌افزاید «پیروزی عراق بر ایران» نیازمند برنامه‌ای مانند «طرح مارشال» (در آلمان پس از جنگ) است اما آمریکایی‌ها به گفته وی در عوض می‌خواهند قیمت نفت پایین باشد. به گفته سفیر آمریکا، رئیس جمهوری عراق، علی‌رغم این گلایه‌ها گفته است که خواستار گسترش روابط با آمریکاست. برپایه این گزارش صدام همچنین تاکید کرده که عراق کشوری را تهدید نمی‌کند و تهدید کسی را هم نمی‌پذیرد. رئیس جمهوری وقت عراق در ادامه می‌گوید دولت آمریکا می‌داند که این عراق بود که در طول جنگ (با ایران) از کشورهای دوست آمریکا محافظت کرد و نه خود آمریکا. سفیر آمریکا در ادامه گزارش می‌دهد که صدام حسین از اینکه آمریکا اعلام کرده به دفاع از دوستان خود متعهد است، دلخور است و آن را عدم بی‌طرفی در مقابل عراق می‌داند. صدام به ویژه از مانور مشترک آمریکا با کویت و امارات گلایه کرده است. آپریل گلاسپی در جلسه استماع کنگره آمریکا در این دیدار که تنها چند روز مانده به حمله صدام به کویت انجام شده، صدام به سفیر آمریکا گفته است عراقی‌ها به «یا مرگ یا آزادی» معتقدند. صدام حسین خطاب به آپریل گلاسپی می‌گوید، می‌داند که آمریکا می‌تواند با هواپیما و موشک به عراق ضربه شدید وارد کند اما آمریکا با این همه نباید عراق را به نقطه‌ای بکشاند که مجبور شود منطق را کنار بگذارد. صدام در عین حال تاکید کرده که در صورت اقدام آمریکا به آن پاسخ خواهد داد. مطابق با این گزارش رئیس جمهوری پیشین عراق به سفیر آمریکا گفته است که از دولت آمریکا می‌خواهد در مناقشه میان اعراب هیچ نقشی بازی نکند و بگذارد خود اعراب و از طریق دیپلماسی آن را حل کنند. وی از مواضع مقام‌های آمریکایی و به ویژه وزیر دفاع آمریکا گلایه کرده و می‌گوید عراق تجربه جنگ را دارد و خواهان جنگ دیگری نیست؛ مطابق با این گزارش صدام به سفیر آمریکا گفته است: «ما را به جنگ وادار نکنید. نگذارید جنگ برای ما تنها انتخاب باشد تا از طریق آن از شرافتمان دفاع کنیم.» در ادامه گزارش سفارت آمریکا، صدام برای روشن شدن خطی مشی‌ خود برای سفیر آمریکا مثالی می‌آورد. صدام حسین به سفیر می‌گوید به رهبران کردهای عراق در سال ۱۹۷۴ گفت که آماده است از نصف «شط‌ العرب» صرف نظر کند و آن را به ایران بدهد تا همه عراقِ ثروتمند را داشته باشد. صدام می‌گوید که رهبران کرد عراقی شرط بستند که صدام از نصف «شط‌‌‌ العرب» نمی‌گذرد اما کردها اشتباه می‌کردند. رئیس جمهوری پیشین عراق در ادامه می‌افزاید که وی می‌تواند(در مناقشه با کویت) همان خط مشی ۱۹۷۴ را داشته باشد. در این دیدار سفیر آمریکا در پاسخ به گلایه‌های صدام از رسانه‌های آمریکایی می‌گوید که رئیس جمهوری ایالات متحده، بر آنها کنترلی ندارد و آنها نظر خود را می‌گویند. سفیر آمریکا همچنین توضیح می‌دهد که جرج بوش(پدر) خواهان روابط بهتر با عراق است و برای نمونه به مخالفت بوش با مصوبات کنگره برای تحریم عراق اشاره می‌کند که با خنده صدام حسین مواجه می‌شود. صدام حسین به سفیر آمریکا می‌گوید چیزی برای خریدن از آمریکا باقی نمانده است و همه چیز به غیر از گندم ممنوع شده است و آنهم به زودی ممنوع می‌شود چون آمریکایی‌های می‌گویند کاربرد دوگانه دارد. آپریل گلاسپی، سفیر وقت آمریکا در بغداد سپس به تمایل جورج بوش به دوستی و علاقه مشترک دو کشور برای صلح و ثبات در خاورمیانه اشاره می‌کند. دیدار جان کلی معاون وزیر خارجه آمریکا با صدام با حضور آپریل گلاسپی سفیر آمریکا در ادامه نگرانی آمریکا را با صدام در میان می‌گذارد. سفیر آمریکا می‌گوید واشینگتن از اظهار نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه عراق که علنی گفته‌اند اقدامات کویت معادل با تجاوز نظامی است نگران است و به اطلاع صدام می‌رساند که آمریکا مطلع شده بسیاری از یگان‌های گارد ریاست جمهوری عراق به سوی مرز کویت گسیل شده‌اند. سفیر آمریکا تصریح می‌کند: «آیا منطقی نیست که ما یک سئوال ساده بپرسیم، در فضای دوستانه و نه تقابل، چه نیاتی در سر دارید؟» برپایه گزارش سفارت آمریکا صدام در پاسخ می‌گوید که این پرسشی منطقی است و اذعان می‌کند که آمریکا درباره صلح و ثبات منطقه دارای نگرانی است و وظیفه آمریکا به عنوان ابرقدرت همین است. صدام می‌گوید: «اما ما چطور به آنها (کویت و امارات) بفهمانیم که چقدر در عذابیم.» صدام به سفیر آمریکا گفته است که وضع مالی عراق چنان خراب شده که تامین اجتماعی مجبور است مستمری‌ بیوه‌ها و یتیم‌ها را قطع کند. وی در ادامه به سفیر آمریکا می‌گوید که عراق همه را‌هها را امتحان کرده است و حتی به ملک فهد، پادشاه وقت سعودی، گفته است نشستی چهارجانبه با حضور عراق، عربستان، امارات و کویت تشکیل گردد و برای مشکلات مالی عراق و قیمت پایین نفت چاره‌ای اندیشیده شود که به گفته وی به نتیجه‌ مطلوب نرسیده است. در ادامه گزارش سفارت آمریکا آمده است، در میانه این دیدار، حسنی مبارک به رئیس جمهوری عراق تلفن زد و او جلسه را ترک کرد. صدام پس از پایان مکالمه تلفنی با مبارک،‌ به سفیر آمریکا می‌گوید به مبارک گفتم تا دیدار آتی با هیات کویتی اتفاقی نخواهد افتاد. در جمع‌بندی سفارت آمریکا آمده است صدام به دلایل روشن ژئوپولتیک، دست کم خواهان یک رابطه درست با ایالات متحده است؛ به ويژه تا وقتی که با «تهدید جدی اسرائیل و ایران» مواجه است. در این جمع‌بندی قید شده که دیپلمات‌های کنونی به یاد نمی‌روند که پیش از این صدام سفیری را احضار کرده باشد که طبق این گزارش حکایت از نگرانی صدام دارد. برپایه گزارش سفارت آمریکا رئیس جمهوری وقت عراق به اقدام ناگهانی آمریکا برای برگزاری مانور با ابوظبی مشکوک است و آن را نشانه جانبداری آمریکا از یک طرف می‌داند. به گفته آپریل گلاسپی، سفیر آمریکا، صدام حسین در مورد مناقشه با کویت تاکید دارد که خواهان «حل و فصل صلح‌آمیز» مسئله است ( که به باور سفارتخانه آمریکا صدام «مطمئنا صادق» است) اما شرایط برای نیل به آن هدف دشوار است. آپریل گلاسپی در جلسه کمیته تحقیق سناتورها https://fa.wikipedia.org/wiki/ایپریل_گلاسپی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این وقایع خواهیم پرداخت.
  16. 1 پسندیده شده
    https://s16.picofile.com/file/8421174418/6048708352555354710.mp4.html موشک‌های زمین به زمین ایران در برد هیچ محدودیتی ندارد ۱۵ سال پیش این مصاحبه را پدر موشکی ایران انجام داد و البته هیچ گاه منتشر نشد. گفتگویی که در آن شهید حسن طهرانی مقدم تاکید می‌کند موشک‌های زمین به زمین هیچ محدودیتی در برد ندارند و این مسئله را آمریکایی‌ها خودشان بهتر می‌دانند. پانزده سال از آن روز گذشته است و امروز که داریم حرف می‌زنیم، اتفاقات بسیاری روی داده و ایرانی که در سال ۱۳۸۵ محدودیتی برای برد موشک‌هایش نداشته، امروز در چه مرحله‌ای به سر می برد؟ این ویدئو پیامیست به آمریکا، رژیم صهیونیستی و کشورهای اروپایی که دنبال محدودیت برای موشک‌های ایران می‌گردند. ۱۵ سال پیش شهید حسن طهرانی مقدمآنچه این شهید گفته موشک های ایران می‌تواند هر نقطه از کره زمین را درهم بکوبد.
  17. 1 پسندیده شده
    ترکیه ساخت یک اژدر سبک 324 م م را برای نیروی دریاییش توسط راکستان تحت پروژه ارکا کلید زد و تخمین زده میشه تا سال بعد هم اولین تحویل انجام بشه. این اژدر میتونه هم از هواپیما و هم از کشتی ضد زیردریایی ها پرتاب بشه. اژدر مارک 54 آمریکایی و اژدرهای سبک ساخت ساب و لئوناردو هم در این کارکرد تولید شدند. پ ن: ترکیه تقریبا روزی نیست که یک قرارداد تحویل، یک قرارداد تولید، یک رونمایی طرح جدید، یک تحویل سلاح، یک ساخت خارجی و ساخت مشترک رونمایی نکنه. همین دو سه روز اخیر فروش 150 میلیونی به تونس، ساخت شناور جدید قطر، طرح اژدر، چند طرح دیگه راکستان و آسلان و همکاری جدیدی با اکراین و فروش به مجارستان ... اخبار جدید صنعت دفاعیش بوده. تاکید ویژه و توجه خاص اردوغان به صنعت دفاعی باعث رشد اون در دهه اخیر خصوصا شد و بعد هم با صادرات و همکاری مشترک باعث رشد بیشتر شد. این وسط از روابط متشنج روس با اکراین هم نهایت استفاده را برده و اکراینی که ارث بزرگی برده بود از شوروی ولی زیرساخت و توان فنی و مالی بهره برداری ازش را نداشت را در برخی طرح ها برداشت کرد از ارثیش و حتی به خود اکراین شد صادر کننده. قطعا یکی از مهمترین عواملش تزریق بودجه و توجه خاص به صنعت دفاعی بوده. البته نباید از امکان همکاری فاعی و واردات تکنولوژی و عضویت ناتو و همچنین نفوذش در کشورهای حوزه بالکان و عربی و آفریقایی گذشت. برای الگوبرداری یا شناخت یک رقیب یا دشمن باید توانایی هاش را حتما شناخت بدون حب و بغض.
  18. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت همه دوستان گرامی مهم نیست . آن کسی که آنها را وادار به این کار کرده به همراه خودشان تاوان را پس خواهد داد . حداقل اسپانیایی ها این را خوب می دانند https://www.khabaronline.ir/news/1260542/پاسخ-اسپانیا-به-چرایی-فراخوان-ناو-جنگی-خود-از-خلیج-فارس ضمنا وقتی ناو بونهام ریچارد در سن دیگو آتش بگیرد و چهار روز بسوزد در جاهای دیگر دنیا هم این اتفاق می تواند بیافتد .
  19. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان و مطالعه کنندگان میلیتاری نمیدونم چرا روزای رونمایی , روزای زیباتری هست , هوا خنک تر احساس میشه ، ارواح طیبه ی خودمون هم شادتره ... ، خلاصه به به ... موشک حاج قاسم در مورد این موشک ، چیزی که به نظر میرسه اینه که خانواده ی سری فاتح به انتهای افزایش طول به نسبت قطر خودشون رسیدن ، یعنی شاید نشه که دیگه اون سری موشک ها رو کشیده تر طراحی کرد . اگه دقت کنیم تو سری دزفول طول موشک انقدر زیاد شده که طول حامل های جدیدتر 8*8 اون کاملا رو پر کرده و اگه قرار به کشیده تر شدن موشک ها باشه ، دست کم نیاز به حامل کشیده تر داره ، البته اگه نگیم که نیاز به حامل جدیدتری داریم . قطر موتور سوخت جامد موشک هم زیاد شده و احتمالا به قطر موشک سوخت مایع قیام نزدیک شده . برای کلاهک هم به نظر از کلاهک موشک دزفول استفاده شده . در مورد سطوح پایدارساز انتهایی موشک هم با در نظر گرفتن مایل پرتاب بودن موشک و محدودیت های ابعادی سکوی پرتاب ( لانچر ) و بارگیری و ... به نظرم طراحان نخواستن که این سطوح رو با ابعاد بزرگی طراحی کنن و مطابق نیازی که برای پایداری موشک نیاز بوده تعداد این سطوح رو 2 برابر کردن . البته به شکل چشمی این سطوح ، نزدیک و شبیه به سطوح پایدار ساز انتهایی خانواده ی فاتح هست ، البته با تغییرات مورد نیاز ( به بخش انتهایی اون سطوح تو تصویر موشک حاج قاسم دقت کنید ) . به نظر سادگی در قسمت موتور موشک و در انتهای موشک به رسم خانواده ی فاتح لحاظ شده و به احتمال زیاد تنها در اون قسمت ( قسمت انتهایی ) یک نازل وجود داره و از پیچیدگی های غیر ضرور مثل مثل مجموعه های کنترل بردار رانش و ... صرف نظر شده . موشک های خانواده ی فاتح احتمالا سکوی پرتاب این موشک هم با توجه به وزن بیشتر اون ، بایستی یک چیزی باشه شبیه به سکوهای خانواده ی فاتح که لانچر تکی داشتن . القصه ... اونطور که حقیر برداشت کردم ، احتمالا این موشک جدید شروعی هست بر نسل جدیدی از موشک های مایل پرتاب ما که امروز شروعش رو با نام موشک حاج قاسم دیدیم و در آینده با مجهز شدن خانواده ی این موشک ها به کلاهک جدید و اختصاصی خودش ، بدنه های کامپوزیتی و همینطور سوختهای تواناتر ، بسان خانواده ی فاتح دارای تنوع جالبی ( از لحاظ عملکرد زمین به زمین و شاید زمین به دریا ) خواهند شد . موشک ابومهدی از این تصویر میشه برداشت کرد که "خانواده ی سومار " ( چه توربوجت و چه توربوفن ) موتورهاشون در غلاف خودشون و در بیرون بدنه ی موشک ثابت هستن . مطلب قابل برداشت از این کروز دریایی و الباقی کروزهای مختلف خانواده ی سومار ( برگرفته از موشک معروف خا 55 رادوگا طیب انفاسکم ) ، این هست که این موشک کروز هم تبدیل به خانواده ایی از موشک ها شده که بنا بر نیاز و سفارس میتونن دارای کارایی و گستردگی جالب توجهی بشن . اما نکته ی پایانی این چیست ای برادر ؟ آیا کلاهک معمولی برای موشک های بالستیک است و یا شاید از اینا در انتها چقدر جای دوستان و اساتید قدیمی سایت مثل جناب رضا _ اسکای هاوک برای تحلیل رونمایی ها خالی هست .... پ ن مطلب نوشته شده برداشت شخصی حقیر هست و مطمعنا خالی از اشکال نیست ، دوستان مطلع در صورت تمایل با نظرات ارزشمندشون تصحیح بفرمایند.
  20. 1 پسندیده شده
    تحویل پرنده های بدون سرنشین جدید به ارتش جمهوری اسلامی ایران 30 فروردین 1399 خورشیدی https://www.aparat.com/v/WoTtn
  21. 1 پسندیده شده
    با سلام خسته نباشین کلیات طرحتون منهای چند ایراد بزرگ عالیه به نظرم با چند اصلاحیه قابل اجراست منتها اندازه های ارایه شده نمیتونن شکل بگیرن نیاز به یکسری اصلاحیه بالاخص در باتوم سایدش داره اما میشه از دلش یه طرح کارآ درآورد منتهی خیلی تغییر در قسمتهای باتوم ساید افت ساید و حتی فورواد و سینه شناور و محاسبات فنی و برآوردهای هایدروداینامیکی دقیق جهت مدلسازی ریاضی نیازداره
  22. 1 پسندیده شده
    روایت حاج قاسم سلیمانی از عملیات کربلای ۵ شاید بیش از ۱۰۰ قبضه توپ بسیج شده بود روی همون تیکه پل...اون طرف حداقل ۵۰۰ تا تانک و بیش از ۳۰۰-۴۰۰ قبضه توپ و ده ها قبضه کاتیوشا غیر از ادوات سبکی که در اختیارشون بود - اینور بسیجی ها بودن و خدای بسیجی ها و یه مقدار کمی مهمات آر پی جی و کلاش...ر کانال ماهیگیری عراقی ها نزدیک به ۳۰۰ قبضه توپ داشتن و ده ها قبضه کاتیوشا- ما مجموع توپ های منو آقای مرتضی قربانی به ۲۰ قبضه نمیرسید ۲۰ قبضه بدون مهمات...
  23. 0 پسندیده شده
    سلام به همه دوستان گرامی باید این مباحث گسترده تر بررسی بشه باید به استراتژی کشور نگاه کنیم ببینیم هدفگذاری برای آینده کشور چی هست! وقتی کشور در زمینه غنی سازی با همه هزینه هایی که از نظر سیاسی و اقتصادی برامون داشته کوتاه نمیاد پس باید متوجه باشیم که هدفگذاری برای آینده فراتر از خرید جنگنده از کشوری مثل روسیه هست که هیچگاه قابل اعتماد نبوده و از نظر تکنولوژی هم در برابر جنگنده های غربی حرفی برای گفتن نداره.. هدف ایران تبدیل شدن به یکی از قطبهای علمی ، اقتصادی و نظامی جهان هست برای این هدف ما نمیتونیم از نظر نظامی وابسته به هیچ کشوری باشیم. موشکها برای ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان کوچک مثل کشورهای همسایه بسیار کارآمد هست و در مقابل کشورهای قدرتمندی مثل امریکا هم میتونه هزینه زیادی براشون داشته باشه که حداقل در میان مدت فکر حمله رو از سرشون دور کنه بنظرم استراتژی کشور در وهله اول ایجاد بازدارنگی و سپس توسعه تکنولوژیهای مربوط به صنعت هوایی است دقیقا از پروژهای مثل موتور جهش یا موتور اوج میشه فهمید که این پروژه ها حداقل از دو دهه پیش شروع شده و در حال حاضر شاید موتورهای توربو فن با تراست بالاتر هم ساخته شده باشه و در زمینه اویونیک هم با توجه به توسعه بومی پهپادها میشه امیدوار بود و البته همکاری با کشوری مثل چین رو هم باید در نظر بگیریم..در حیطه تسلیحات هوایی هم فکر کنم به نتایج خوبی رسیدیم از نظر بنده برای تبدیل شدن به قدرت تاثیر گذار در جهان همین مسیر باید ادامه داشته باشه در غیر اینصورت با هزینه های بیشتر در سطح قدرتهای درجه 3 دنیا باقی خواهیم ماند.
  24. -1 پسندیده شده
    واقعا دوستان عزیز تصور کرند روسیه به ایران سوخو میده که روز ارتش یا هفته دفاع مقدس پرواز کنه و از اونطرف رو موشک ها شعار مرگ بر اسراییل باشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  25. -2 پسندیده شده
    اقدام عملی ، یک نرمش قهرمانانه ی مدبرانه هست که رهبر کشور داره ملت رو با قضیه ی « جام زهر مدبرانه » اماده می کنه .... مثلا اگه مراکش و یا اسپانیا کشتی های ما رو به بهانه ی تحریم سازمان ملل متوقف کنند ( به دستور آمریکا ) چه کاری از دستمون بر میاد !؟ دیگه نیرو توی خاورمیانه ندارند که تهدید به ترورشون کنیم