برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 12 اردیبهشت 1400 در پست ها
-
21 پسندیده شدهعقبگرد برای شوالیه های پارسی !!!! آیا ایران قابلیت خرید جنگنده های مازاد چینی و روسی را دارد ؟؟ به دنبال انقضاء تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در اکتبر سال 2020 ، این انتظار وجود داشت که نیروی هوایی ایران برای بهبود سازمان رزم ناوگان جتهای رزمی خود ، روی به منابع غیر بومی آورد . در واقع ، تحریم های شدید بین المللی که بیشتر از یک دهه به طور انجامید ، در کنار ایراد فشارهای همه جانبه به روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی برای جلوگیری از فروش جتهای رزمی پیشرفته به ایران ، باعث شد که ناوگان هواگردهای رزمی ایران همچنان بر جتهای رزمی دهه شصت و هفتاد خریداری شده از غرب متکی باشد . از سویی دیگر ، تعداد محدود جنگنده های نسل چهارم اولیه ،از جمله دو اسکادران از جتهای اف-14 بروزرسانی شده ، دو اسکادران جنگنده های MIG-29A/UB و یک اسکادران بمب افکن های SU-24 که چند سال قبل از سقوط اتحاد شوروی ، به این کشور تحویل داده شده بودند ، اکنون شاکله توان رزمی این نیرو را تشکیل می دهند . با این حال ، در حالی که هم چین و هم روسیه ، تمایل آشکار و پنهان خود را برای فروش جتهای رزمی به ایران ، نشان داده اند ، این کشور (ایران ) طبق برخی نشانه ها ، تمایل دارد تا از هر دو کشور برای نوسازی توان رزم هوایی خود بهره گیرد . در این میان ، گزارشهای تایید نشده ای از اواسط آوریل 2021 منتشر گردید که نشان میداد ایران علاقه قابل توجهی را برای خرید جتهای نسل ++4 جی-10سی از چین نشان داده است که علیرغم طراحی پیچیده ، بدلیل قرار گرفتن در رده جتهای سبک و هزینه پایین عملیاتی ، می تواند گزینه مشخصی برای خرید ، حتی در تعداد محدود باشد . اما تحلیلگران گزینه دیگری را نیز پیش روی تصمیم سازان ایرانی قرار داده اند ، به این معنی که احتمالا ایران با سرمایه گذاری بر روی توسعه شبکه پدافند زمینی برای محافظت از حریم هوایی خود و تولید موشکهای بالستیک وکروز به همراه تعداد بیشتری از پهپادهای تهاجمی برای اجرای آفند ، می تواند بدنبال خرید جنگنده های قدیمی و ارزان قیمت از چین یا روسیه برای مدرن سازی ناوگان خود باشد . در این میان ، گرچه این جتهای پیشنهادی ، دیگر تولید نمیشوند ، اما بصورت بالقوه برای خرید از یگانهای فعال یا ذخیره روسی یا چینی در دسترس قرار دارند و میتوانند با الزامات فعلی نیروی هوایی ایران سازگار شوند ، هر چند می توان گفت که علیرغم قدیمی بودن ، به نسبت از جتهای نسل سوم اف-5 / اف-4 و جی-7 فعلی و درحال خدمت ارتش ایران پیشرفته تر هستند که در سطور ذیل نیم نگاهی به 5 نمونه از این جتها که میتواند با هزینه به نسبت پایین تری خریداری شوند ، صورت می گیرد . جی-10 ای : نسخه A از جت رزمی جی-10 قدیمی ترین نسخه طراحی شده فایربرد است که از سال 2006 در خدمت نیروی هوایی چین قرار دارد در حال حاضر نزدیک به 320 فروند از آنها عملیاتی است که ازاین تعداد ، چیزی نزدیک به 75 فروند از نمونه J-10A/S دوسرنشینه را تشکیل میدهد . نیروی هوایی چین نیز با عملیاتی نمودن نسخه سی از این جنگنده که به نسبت توانمندی بیشتری را در اختیار دارد ، می تواند شانس بازنشستگی نسخه A را افزایش داده و با توجه به این مساله ، ایران میتواند این جنگنده را با قیمت پایین تری خریداری نماید . بااین حال ، J-10A چندین نقص عمده را نسبت به نسخه سی ، بردوش می کشد که از جمله آن، حسگرهای قدیمی با کارایی پایین ، پیشرانه های قدیمی تر و همچنین نسخه های اولیه از موشک PL-12 است . در حالی که نسخه سی ضمن برخورداری از قابلیت مانور پیشرفته ، سامانه های الکترونیک به روز و مهمات پیشرفته تر ، قطع به یقین گزینه متفاوتی خواهد بود . در واقع ، جی-10 ای مسلح به موشکهای پی ال-12 به تقریب از تمامی جنگنده های فعلی ایران دریک سطح بالاتر قرار می گیرد ( به استثنای تامکتهای فعال ایرانی ) . با این حال در این کلاس ، نیروی هوایی ایران میتواند با یک آینده نگری برای میان مدت ، خرید جت JF-17 بلاک 2 را یز در نظر داشته باشد ، هرچند توانمندی کمتری را در اختیار دارد . جی اچ-7 : هواگرد رزمی JH-7 درواقع نخسین جنگنده نسل چهارم بومی نیروی هوایی چین بشمار می رود که بعنوان یک هواگرد ضربتی می تواند طیف مشخصی از ماموریتهای هوابه زمین و هوابه سطح را برعهده گیرد . امروز نزیک به 260 فروند از این جت رزمی بصورت عملیاتی در خدمت قراردارد و گرچه خط تولید آن بسته شده ، اما طبق برخی اطلاعات برای صادرات عرضه شده اند . به این ترتیب با برنامه ریزی صورت گرفته از سوی نیروی هوایی چین برای جایگزینی جتهای نسل پنجم ، این امکان وجود دارد که بخشی از ناوگان این هواگرد بازنشسته یا به ایران فروخته شود تا جتهای جی-16 بتدریج جایگزین آن گردد . این جنگنده که به سال 1992 به دنیای جتهای رزمی معرفی شد ، ویژگی های مشخصی نظیر سایت هدفگیری روی کلاه خلبان ، نمایشگرهای چندمنظوره کریسال مایع ، اخالاگر نصب شده روی بخش دماغه BM/JK-8605 ، رادار ارتفاع سنج تایپ271 و همچنین رادار پالس داپلر JL-10A را به نمایش می گذارد و درصورت خرید ، گفته میشود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به جتهای اف-4 نیروی هوایی ایران عرضه می کند . میگ-29 ای /اس/اس ام تی : قبل از فروپاشی اتحاد شوروی ، به تقریب 1000 فروند جنگنده میگ -29 توسط روسها تولید شد که ازاین تعداد ، نزدیک به 700 فروند به نیروی هوایی ارتش شوروی تحویل گشت . ایران نیز در اواخر دهه هشتاد میلادی یکی از چند مشتری میگ-29 ای بود و در حال حاضر دو اسکادارن از جتهای MIG-29A را بصورت عملیاتی استفاده می کند . در این میان ، پس از وخیم شدن شرایط اقتصادی روسها ، صدها جنگنده میگ-29 بازنشسته شده و به انبارها فرستاده شدند ، هر چند پس از چند سال شرکت سازنده ، تولید نمونه های پیشرفته تری را آغاز نمود که نمونه M بعدها توسط الجزایر و مصر خریداری گردید . در حالی روسها دراین زمینه متوقف نشدند و بعد از چندسال ، نسخه های SMT و UPG را به دنیای هوانوردی نظامی معرفی کردند که به ترتیب به سوریه و هند فروخته شد . بدین ترتیب ، فالکروم به ارزان ترین جنگنده نسل چهارم روسی تبدیل شد که می بایست به بازار صادرات معرفی گرددو می تواند بصورت بالقوه توسط نیروی هوایی ایران با قیمتهای به نسبت ناچیز خریداری شود . درواقع ، هر اندازه میزان بروزرسانی کمتری بر روی این هواپیماها صورت گیرد ، قیمت نمونه های فروخته شده نیز کمتر خواهد شد ، هرچند گفته میشود ایران ، توانایی ارتقاء اساسی این جنگنده ها را بصورت بومی در اختیار دارد . سوخو-24 ام : امروز ، نیروی هوایی روسیه ، سازمان رزمی متشکل از چندین صد جنگنده ضربتی سنگین سوخو-24 ام را در اختیار دارد بصورت ذخیره نگهداری میشود و درمیان بمب افکن های سنگین روسی ، تنها گزینه ای است که تا کنون به بازار صادرات راه یافته است . پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، صدها فروند از این هواگرد ، به انبارها ارسال شد و مابقی نیز با ورود بمب افکن سوخو-34 ، بازنشسته گردید . نیروی هوایی ایران از دهه نود میلادی ، نزدیک به یک اسکادران از این هواگردها را خریداری نمود که درمقایسه با نمونه های در حال خدمت روسی ، کمتر مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . اگر چه در حال حاضر ، روسیه سوخو-34 را برای صادرات ارائه داده و کشورهایی نظیر الجزایر برای خرید آن ابراز علاقه نموده اند ، اما سوخو-24 های ذخیره روسی جایگزین ارزان تری برای افزایش توان تهاجمی نیروی هوایی ایران هستند . میگ-31 : رهگیر بلند پرواز میگ-31 فاکس هاوند ، هم اکنون سنگین ترین جنگنده عملیاتی دنیاست و به شکل اختصاصی برای نبردهای هوا به هوا طراحی شده است و نسخه های بروزشده آن هم اکنون در نیروی هوایی روسیه در حال خدمت است . امروز بیشتر از 100 فروند از این هواگردها در انبار نگهداری میشود ، هر چند برخی معتقدند که از نیمه دوم سال 2020 ، حداقل 50 فروند از این هواپیماها از انبار خارج و پس از بروزرسانی تحویل نیروی هوایی این کشور شده است . در این میان ، خرید رهگیرهای دست دوم ، گران ترین گزینه برای تهران محسوب می شود تا جایی که برخی معتقدند که نمونه های بروز شده میگ حتی از نسخه ام فالکروم گران تر هستند . با این وجود ، خرید این نمونه ، با قرار گرفتن در کنار تامکتهای باقی مانده ایرانی ، برتری هوایی مشخصی را در اختیار تهران قرار میدهد ، به گونه ای که حتی احتمال اضافه شدن قابلیتهای ضد ماهواره و حمل بالستیکهای تغییر یافته نیز نظیر کینژال برای آنها وجود دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- ظاهرا نویسنده این مطلب اصلا توی باغ نیست و اطلاع ندارد که جمهوری اسلامی ایران در محاصره چه گرگهایی قرار دارد ! 3- تمامی گزینه های مطرح شده به استثنای فاکس هاوند و فنسر های به روز شده که ارزش فکر کردن ، بررسی و حتی خرید را دارد ، تصور بقیه را حتی نباید در ذهن راه داد . -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
-
4 پسندیده شدهشما قابلیتهای تسلیحات محمول فاکس هاوند را یک بررسی بفرمایید ....
-
4 پسندیده شدهAJAX Overwatch شرکت General Dynamics Land Systems – UK نسخه جدیدی از خانواده خودروهای زرهی آژاکس (AJAX) را با نام Overwatch معرفی کرد. این نمونه با همکاری شرکت MBDA ساخته شده است. این نمونه جدید حامل موشک بریمستون (Brimstone) است که به تیم های زرهی این امکان را می دهد که دست به حملات عمیق تری نسبت به قبل بزنند و یا از فاصله ایمن تری دست به اتش بزنند. خودروی زرهی آژاکس به لطف معماری الکترونیکی پیشرفته خود می تواند به راحتی با فناوری های جدید تلفیق شود و در نقش های مختلفی ظاهر شود. مدیر عامل MBDA UK کریس آلام (Chris Allam) افزود :" بریمستون یک همکاری مشترک بین MBDA و وزارت دفاع انگلستان است. این همکاری نشان می دهد که چطور می توانیم از تکنولوژی سلاح های پیشرفته برای پیدا راه حل های سریع و کم هزینه برای تقویت نیروهای های زرهی انگلستان استفاده کنیم و حفظ مشاغل در آینده" منبع م « دو نکته اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد، اول معماری تطبیق پذیر پلتفرم زرهی آژاکس و دوم استفاده یک سلاح (موشک بریمستون) در نقش های مختلف و متنوع که در کاهش هزینه ها بسیار موثر است »
-
4 پسندیده شدهنقد ابزار پسندیده ای است که به جز ذات باریتعالی و معصومین و اولیای خدا می تواند در مورد هرکس حتی قهرمانان و افراد بسیار خوب و موفق هم به کار رود. ماهیت نقد در زیر سوال بردن نیست، بلکه در یافتن ایرادها و برطرف کردن آنهاست و اینجاست که قلمروی نقد از توهین و کل کل و دوقطبی های کاذب جدا می شود. این مقدمه ای است برای چیزی که ما تعمدا سعی در پنهان کردن آن داریم و این امر چیزی جز بود وحدت رویه تصمیم گیری و فرماندهی نیست. شاید به چشم ما ایرانی ها نیاید که ما غالبا ملتی است که با تفکیک وظایف و شرح دقیق مسئولیت ها مشکل داریم و غالبا تا فردی از بیرون این امر را به ما تذکر ندهد متوجه این دوگانگی و موازی کاری و سرگشتگی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری نباشیم. این شرایط در درازمدت سبب حاضر جوابی، فرافکنی و گریز از مسئولیت پذیری و جوابگو نبودن فرد در مسئولیتش می شود و از اول انقلاب هم این رویه رو بنده دیدم. چنانچه از خیلی ها بدگویی می شد و به شدت تحت نقد قرار می گرفتند ولی وقتی با این افرد گفتگویی صورت می پذیرفت خود را درگیر عوامل دیگر و به نوعی جبر در رویه خود می دانستند. این مورد نتیجه ای جز این نداشت که بالاخره ایراد از کی و چه ناحیه ای بود و راه حل چیست. به یاد دارم در دوران دفاع مقدس شهید سرافراز و اسوه تقوی و پرهیزگاری علی صیاد شیرازی به درستی بر اصل وحدت فرماندهی تاکید می کرد و باز به یاد دارم جواب ناپسدیده محس رضایی: صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم .ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). واقعا بعد از 18-19 سال و دو قطبی و خنثی نیروهای داخلی باید به سرنوشت اسفناک وزارت امور خارجه و به طور مشخص برجام نگاهی بیندازیم. اگر قرار بر این نیست که واقعا ارگانی یا دولتی تصمیم گیرنده نباشد و سیاست چک و چانه و بر کرسی داشتن نظراتی که زور بیشتری داشته باشند ارجحیت داشته باشد به نظرم بهتر قید جایگاه ریاست جمهوری را زده و به سمت پست جایگزین و کارا و نیمه انتصابی نظیر نخست وزیری بریم. دیگه خنده داره ما افرادی فوق العاده توانمند رو در جایگاهی دخالت بدیم که غالبا مربوط به حیطه وظیفه شون نیست و بعد که صدای اون مسئول تخصصی اون پست دراومد شماتتش بکنیم که چرا اعتراض می کنی، چرا استعفا میدی، چرا زود گفتی، چرا دیر گفتی؟ امیدوارم روزی به این سمت بریم که مسولیت رو با اعتماد و اختیار کامل به مسئولمون که تایید شده از طریق مراجع چندگانه و رای مردم بدیم و در زمان مسئولیت و چه بعد از اون در صورت کوتاهی بدون هیچ اغماض و البته دشمنی ازش بازخواست کنیم. رئیس جمهوری کشوری به مملکت ما اومده و ویزر امورخارجه ما در دیدارش حضور نداشته این آینه تمام قدی از سیاست های آشفته و پیچیده ماست که فردا از همین وزیر حتما بازخواست کرده یا تکفیرش می کنیم.
-
4 پسندیده شدهسلام قصد نداشتم وارد مباحثی بشوم که مطالعه کافی درباره اش ندام اما وقتی سطح بحث در انجمن به سطح فیلم فارسی تنزل پیدا کرده و کسی پیدا نشد که از دید تخصصی بعضی از مباحث را بررسی کند بهتر دیدم درباره صحبت های ظریف در حوزه روابط بین الملل در حد توانم چند تا مطلب کوچک را بیان کنم (البته کل فایل قابل بحث کردن هست که چرا انتخاباتی می باشد و مثلا چرایی انتقاد از ح . ر و ... البته نمی خواهم وارد اینگونه مسائل نمایان بشوم). اما قبل از آن چند نکته: خود من در همین انجمن چندین بار گفته ام که بهترین حالت ما برای روس ها این است که ما نه آنچنان ضعیف باشیم و نه قدرتمند و در حالتی بینابین بخشی از توان آمریکایی ها را مشغول خودمان کنیم. قدرتمند تر شدن ایران از این حالت مطمئنا منافع خود روس ها را هم در خطر بزرگتری قرار می دهد . درباره مذاکرات گروهی هم در این پست نکاتی قبلا خدمت دوستان عرض شده بود . یک نکته هم اینکه عملکرد هیچکس کامل نیست و همه را می توان نقد کرد اما هر کسی نمی تواند نقد کند . خود جناب ظریف باید در مورد عملکرد چند دهه ای خودشان و ایرادات مشهود در آنها پاسخگو باشند که انشاالله روزی برسد و پاسخ گو گردند . اما یک بخش مهم صحبت های ظریف آنجایی بود که در حوزه روابط بین الملل گفتند من رئالیسم را قبول ندارم(نقل به مضمون). اما مگر رئالیست ها چه می گویند که ایشان این را قبول ندارد : اجمالا و در حد توانایی بنده اینکه رئالیست ها دولت ها را مهره های اصلی صحنه سیاست های جهانی می دانند. اینها بر قدرت و منافع ملی تاکید دارند و حفظ امنیت را اصل اول می دانند و می گویند اگر دولتی نتواند امنیت خود را تامین کند نخواهد توانست منافع خود را احصا نماید. در نتیجه بر ضرورت داشتن قوای امنیتی و نظامی قدرتمند و کارآمد برای حمایت از دیپلماسی و سرانجام ایجاد امنیت ملی توجه می کنند. بر همین اساس مفاهیمی مانند بازدارندگی و توازن قوا در اینجا خود را نشان می دهند و دیپلماسی را یکی از ابزارها برای رسیدن به بازدارندگی و ایجاد توازن می دانند . این گروه فکری به اقتصاد بعد از امنیت اهمیت می دهند و می گویند بدون داشتن امنیت و قدرت قهریه شما نمی توانید به بنیان های اقتصادی مناسب دست یابید. همچنین رئالیست ها قدرت حاکمه مطلق برای نظم دهی در جهان مفروض نمی دانند و می گویند در جهان هر کس به اندازه توانش می تواند با بازیگری اعمال قدرت کند تا در حد بالاتری منافع ملی اش را احصا نماید . در اول لیست منافع ملی هم اصل بقا را قرار می دهند و اینکه برای رسیدن به این منافع هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگر دولت ها حتی اگر روابط خوبی با شما دارند از شما حمایت نمایند. حالا سوال این است که ظریف اگر رئالیسم را قبول ندارد پس چه چیز را قبول دارد . مبتنی بر 3 گزاره زیر به نظرم رویکرد ایشان یک رویکرد لیبرالیسمی می باشد : دیدگاه انسانی که بیان کردند. اینکه بعضی ها نمی توانند جایگاه اصلی اقتصاد را قبول کنند (دوباره نقل به مضمون). و نفی مباحث ژئواستراتژیک (فکر کنم) در رویکرد لیبرالیسمی انسان را موجودی می دانند که به دنبال همکاری و انجام کارهای درست و ایجاد زمینه های پیشرفت و رفاه دیگران قدم بر می دارد. اینها می گویند اگر نزاعی در می گیرد به خاطر نهاد های نامطلوبی است که موجود می باشند و باید آنها را محدود یا معدوم کرد . همچنین لیبرال ها برخلاف رئالیسم ها دولت ها را مهره های اصلی روابط نمی دانند و سازمان های بین اللملی و انجمن ها و حتی شرکت های چند ملیتی را مهم تلقی می کنند و از اینرو منافع ملی را سیال فرض کرده و در مذاکره و چانه زنی و مصالحه در یک نظام گسترده تر می دانند، و این یعنی منافع ملی در همین مذاکرات و توافقات تعریف می شود و نه چیزی که از قبل وجود دارد(حتی تمامیت ارضی). از طرفی برای اینها اقتصاد حرف اول را می زند . البته بعضی از شاخه های لیبرالیسم نقش قدرت های جهانی را که ایجاد کننده و جهت دهنده به سازمان ها و رژیم های بین المللی دانسته و آن را برجسته می شمارند و در نتیجه ... و اینها حل همه چیز را در فضای بین المللی جستجو می کنند . بر این اساس برای این مدل از تفکر، مباحث ژئوپلتیک و ژئواستراتژی کمرنگ می باشد. البته ردپای این تفکر در پایین تا بالای این جریان به راحتی قابل مشاهده است. مثلا این صحبت مرحوم هاشمی : دنیای آینده دنیای گفتمانهاست نه موشک ! یا در سطح پایین تر این صحبت سریع القم را ببینید : "در دنیا می گویند که اگر شما می خواهید با آلودگی هوا برخورد کنید، یکی از الزاماتی که روی سیاستگذار و مجری هست این است که آن شهر را بین المللی کند. یعنی اگر در شهر تهران 250 هزار نفر خارجی زندگی می کردند، ما آلودگی هوا نداشتیم. چون تهران بین المللی و آبروی می شد." در واقع آن تفکری که اکثر دوستان اینجا از قدرت و منافع ملی دارند با چیزی که اینها می گویند متفاوت است. البته ما از نظر تاریخی ردپای چنین تفکری را در جدایی بحرین از ایران هم می بینیم. علم در یادداشت هایش درباره مذاکراتش با شاه درباره حل مساله بحرین می گوید: "چه طور است به جای آنکه پافشاری در مساله بحرین بکنیم، بیاییم این فدراسیونی که تشکیل می شود(منظور کشورهای حاشیه خلیج فارس) یا مثلا ممکن است تشکیل بشود، تقویت کنیم و خودمان عضو فدراسیون بشویم . یا صحبت های امیرخسرو افشار درباره دیدگاه اقتصادی در مساله جدایی بحرین : https://s19.picofile.com/file/8432335818/amir_khosro_afshar_bahrain.mp3.html اما متاسفانه ما به جای دیدن بنیان های فکری افراد، گیر این جناح و آن جناح یا این حکومت و آن حکومت می شویم و از اینرو باید همیشه تاریخ را با پوسته جدید تجربه کنیم . همچنین نباید اسیر فیلم ها و نمایش های این افراد(از هر گروه و مسلکی که هستند) بشویم. اما شخصا بر لیبرالیسم نقد ندارم بلکه کاملا در جبهه مقابل این تفکر قرار می گیرم و در مقابل هر ماله به دستی که بخواهد این تفکر را بزک کرده و بخواهد ظریف گونه تکه ای از این تفکر را با تکه ای از تفکرات دیگر تلفیق نماید و به خوردمان دهد در حد توانم خواهم ایستاد . صحبت پایانی - این فایل با اینکه نکاتی مانند مواردی که عرض شد دارد اما کاملا انتخاباتی می باشد. پس مراقب باشیم چه چیز را باور و چه چیز را رد می کنیم. حال بد نیست میدان و دیپلماسی را از این دید هم بررسی نماییم. با تشکر
-
3 پسندیده شدهنیروی هوایی و میدان نبرد شهری در آینده آنچه که می بایست انجام شود!!!!! """"""اهداف در آینده ..... تنها بزرگتر می شوند . مردم عادی ، تندروها ، تروریستها ، تئوریسین های هرج و مرج که در انبوهی از یک مجموعه متراکم جمعیتی ، خود را پنهان کرده و ناپدید می شوند و علیرغم وجود دقیق ترین فناوری ها ، شرایطی پدید می آید که همه گزینه های در دسترس ، شبیه یافتن سوزن در انبار کاه خواهد شد"""" ""موری ویلیامسون ، عملیات آزادی عراق -2003 ، تاریخچه عملیات هوایی"" مقدمه : جنگ شهری از ابتدای پیداش منازعه در جامعه بشری ، به یک مشغولیت ذهنی برای فرماندهان در رده ستادی و میدانی تبدیل شده است و در هر دوره ای ، این مشغولیت به گونه ای متفاوت ، چالشی برای طرفهای درگیر در چنین محیط هایی بحساب می آمد . در واقع ، هجوم بردن به چنین مکان هایی مستلزم در اختیار داشتن شمار زیادی واحدهای تفنگدار ، موتوریزه یا هوابرد است که می بایست در قالب گروه های کوچک و برخورداری از قوه ابتکار قابل ملاحضه ، قادر باشند بصورت مشترک با سایر رسته های ارتش ( زرهی ، توپخانه ، نیروی هوایی ) عمل نمایند . اما فرایند این نوع عملیاتها ، حتی اگر به موفقیت بیانجامد ، می تواند برای طرف پیروز ، هزینه های سنگینی را به ارمغان آورد .در نتیجه ارتشها همواره در تلاشند تا با کمترین خسارت های انسانی چنین بافتهای فیزیکی پیچیده ای را تحت تسلط خود قرار دهد . متن پیش رو ، مقدمه ای است نقادانه بر کاربرد قدرت هوایی در صحنه رزم شهری از دید تحلیلگران نظامی ایالات متحده و تلنگری است به سازمان مسلح خودی برای تطبیق و تجهیز خود به منظور ایجاد آمادگی برای مقابله ..... چرا قدرت هوایی ؟!!! از یک نظر ، روند بررسی ماهیت عملیات مدرن به گونه ای است که نمی توان قطعات مربوط به چگونگی نبرد در مناطق شهری را مد نظر قرار نداد ، به همین دلیل گروه های مطالعاتی در کنار برنامه ریزی برای تمرینات آموزشی ، به گونه ای همزمان و سیستماتیک می توانند عملکرد واحدهای رزمی در میدان نبرد را با معرفی شیوه های رزمی جدید ، بهینه تر نماید . در این میان ، اگر چه افسران ارشدی نظیر ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) بطور مستمر پیگیر ایجاد زیرساختهای نظری و تجهیزاتی برای کسب آمادگی در نیروی هوایی از سال 2017 بود ، اما به نظر می رسد که از آن زمان تا کنون ( 2020) کار چندان موثری صورت نگرفته است . بدین ترتیب ، در ساختار نیروی هوایی بحث های نظری مشخصی پدیدار نشد و این به مرور به یک مشکل واقعی تبدیل خواهد شد ، چرا که اکنون بخش قابل توجهی از تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که در آینده ، جنگ به سمت شهرها سوق خواهد یافت . ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) با توجه به این مساله ، در حال حاضر ، بخش عمده ای از گمانه زنی های تحلیلگران قدرت هوایی در حوزه های نظیر ماهیت تسلیحات دقیق ( precision weapons) ، مزیتهای بکارگیری شبکه کنترل/فرماندهی در نبردهای چند بُعدی قرار گرفته است . در نتیجه ، ژنرال گلدفین در سال 2017 به این نتیجه رسید که در حال حاضر ، نیروی هوایی از آمادگی بیشتری برای ورود به درگیری ، در آنچه که فضای باز (open space) نامیده میشود ، دارد ، ولی همچنان براین اصرار قرار داشت که راه حل در این زمینه برای قدرت هوایی اساساً در حوزه "گِرِه ها و شبکه ها " (nodes and networks) است ،رویکردی که در یک نظر ، چشم انداز طراحی شده برای نیروی هوایی به نظر می رسد . اما بتدریج نظرات در این حوزه ، رویکردی متفاوت را بخود می دید ، بدین معنی که این تحلیلگران با درپیش گرفتن رویکرد کلاسیک نیروی هوایی ، خواهان یک انقلاب در فناوری مهمات و در نتیجه ، تاکید برروی اثرات مهمات مورد استفاده شدند . این چشم انداز ، در یک نگاه ، یک تصویر عملیاتی بزرگتر شامل طیف متنوعی از ایده ها ، دکترین ها در کنار فناوری های دردست توسعه را در خود جای می دهد. استالینگراد در جنگ دوم جهانی به نماد کاربرد قدرت هوایی در جنگ شهری برای وادار کردن دشمن به تسلیم یا عقب نشینی تبدیل شد در واقع ، اکنون نیروی هوایی تصور می کند که می تواند نتیجه جنگ در محیطهای متراکم شهری را بر مبنای کاربرد گسترده مهمات دقیق رقم زند . بعنوان مثال ، ربکا گرانت ( Rebecca Grant) در خصوص روند عملیات رزمی در نبرد دوم فلوجه می نویسد : " روند عملیات جنگی در فلوجه عراق ، نشانگر ظهور یک نمونه جنگ شهری مبتنی بر اجرای نظارت مستمر از هوا ، اجرای حملات دقیق هوایی و درنهایت پشتیبانی سریع هوایی است که در مجموع ، موجبات بروز نوع جدیدی از عملیات شهری ، در سطح و مقیاس بالاتری فراهم آورده است " اما در عصری که نه تنها روند درگیری میان قدرتهای بزرگ بصورت بالقوه تشدید شده است ، بلکه دموکراتیزه شدن ساختار نیروی های مسلح در حوزه های تئوری و فناوری ، تغییرات عمده ای را بوجود آورده ، لازم است که با دقت بیشتری از منظر استراتژیک ماهیت جنگ شهری بررسی شود . بعنوان مثال ، ساختار موسوم به ISR ( intelligence, surveillance, and reconnaissance) که بصورت اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی مورد تعریف قرار می گیرد و همچنین ترابری هوایی (airlift) را می توان یک ویژگی آسیب پذیر ، بدون توجه به ماهیت برتری هوایی در دودهه پس از رویداد یازدهم سپتامبر، مورد توجه قرار داد . الرقه .. نبرد برای بازپسگیری از اشغال داعش - 2017 اگر در سرویس جستجوی گوگل ، تصویر شهر الرقه مورد بررسی قرار گیرد ، یک نکته قابل توجه به نظر می رسد که کاربرد قدرت هوایی در محیط شهری ، بدون تردید ویرانی فیزیکی گسترده ای را بدنبال خواهد داشت . این شرایط ، پیوستار منظمی از نبردهای شهری در جنگ دوم جهانی است که درآن ، ایجاد آوار عظیم برجای مانده از عملیات هوایی و آتشبار توپخانه ای ، مزیت قابل توجهی را برای مدافعان بوجود می آورد . اما این مساله در این زمان ممکن است مد نظر قرار گیرد که ایالات متحده ، بصورت مستمری الگوی عملیات در افغانستان که درآن نیروی هوایی ماموریت پشتیبانی از یگانهای ویژه و همچنین نیروهای نظامی نیابتی را برعهده داشت ، را بسیار مورد اعتماد می داند و بطورطبیعی این بحثها در حال حاضر از نظر اهمیت در رده بسیار پایینی قرار می گیرد . علاوه براین ، این حقیقت آشکار است که قابلیتهای رزمی ارتش ایالات متحده برای ورود به نبرد شهری بسیار محدود است ، همانطور که ژنرال بازنشسته رابرت اسکیلز ذکر می کند ،" گنجینه محدوده تجربه رزمی آمریکایی در درگیری های نزدیک تنها کمی بزرگتر از مساحت شهرنیویورک که دپارتمان پلیس شهر نیویورک مسئولیت حفاظت از آن را دارد ، است " . اما این امکان وجود دارد که نیروی هوایی همچنان به تجربه خود در نبرد بر علیه داعش باور داشته باشد که آن را "یکی از دقیق ترین نبردهای هوایی در تاریخ ارتش " می خواند ، هرچند برخی این ادعا را وارد یک چالش جدی نموده اند . در حقیقت ،داستان و ماهیت عملیات نیروی هوایی در بافت شهری در دو لبه یک طیف قرار می گیرد که شامل دقت جزیی نگر شگفت انگیز به منظور انهدام اهدافی با ارزش بسیار بالا و دیگری ، تخریب گسترده محیط شهری برای مجازات غیر نظامیان است . در این میان ، برخی کارشناسان نظامی براین استدلال قرار دارند که مرز بسیار فرساینده ای به منظور ایجاد تمایز میان سربازان و غیر نظامیان ، حتی زمانی که ارتشهای غربی به کاربرد یگانهای متحرک خود در چنین محیطهای افتخار می کنند ، وجود دارد . در نتیجه ، اگر چه چنین مساله ای ( تمایز گذاشتن میان نظامیان و غیر نظامیان ) بیش از حد لازم ، دور از ذهن به نظر می رسد ، اما افسرانی که بصورت گسترده در عملیات موسوم به تسویه نهایی (Inherent Resolve) بر علیه عناصر شورشی داعش شرکت داشتند ، پیامدهای طولانی مدت تخریب گسترده را زیر سئوال بردند و خاطرنشان نمودند که نادیده گرفتن پیامدهای ناخواسته اقدامات ائتلاف ،پتانسیل کاملی برای ایراد ضرر و زیان گسترده به مردم محلی فراهم می کند . بنابراین ضروری است که فرضیات مربوط به کاربرد نیروی هوایی در محیطهای شهری مورد بررسی مجدد قرار گیرد . در واقع امر ، صرف نظر از عملکرد ، نقش/ماموریت ، استفاده از قدرت هوایی در شهرها به منظور نیل به هدفهای استراتژیک ، حتی با وجود توسعه روزافزون تسلیحات دقیق و حسگرهای پیشرفته ، یک روند بسیار چالش برانگیز بشمار می رود . این بدان معنی است که نیروی مهاجم برای کاربرد قدرت هوایی علیه دشمن موضع گرفته در محیط پیچیده ای نظیر شهرها ، می بایست فراتر از تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها ( tactics, techniques, and procedures/TTP) حرکت کند تا راه حل های متنوع تر و موثرتری در مقیاس گسترده ، در دو سطح تاکتیکی و راهبردی را در اختیار واحدهای رزمی قرار دهد ، چرا که حتی بهترین تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها الزاماً موفقیت را در عملیات رزمی شهری تضمین نمی کنند . استدلال فوق ، کنایه از این مساله است تئوری قدرت هوایی در ماهیت اصلی خود ، با فکر کردن روی چگونه کاربرد این قدرت برای پیروزی در جنگ شهری آغاز شد ، اما در این میان چالشهایی وجود داشت که می بایست بدان پاسخ داد . در این حوزه طرفداران قدرت هوایی براین باورند که می توان با تسلط بر روی بُعد سوم قدرت در جنگ ( هوا) و ایجاد برتری هوایی بر فراز میدان نبرد ، مستقیماً به یک پیروزی قاطع دست یابند . از نظر ژنرال توپخانه ایتالیایی ، جولیو دوهه ( Giulio Douhet) بعنوان تئوری پرداز قدرت هوایی ، کاربرد تسلیحات شیمیایی هوا- پرتاب بر علیه همه ساکنین یک بافت شهری ، با این فرض که چنین جنگ دهشتناکی لزوماً یک درگیری کوتاه مدت خواهد بود ، را مجاز می شمرد . بدین ترتیب ، عملیات های رزمی که برمبنای این فرضیه در جنگ دوم جهانی طراحی و در کشورهایی مثل ژاپن بطور عملی بکار گرفته شد ، تا جایی که براساس اسناد نزدیک به سیصد هزار نفر در جریان عملیات بمباران توکیو توسط متفقین کشته شدند و به یک الگوتبدیل گردید و ادامه پیدا نمود تا اینکه ژاپن درنهایت در ماه اوت 1945 تسلیم شد . https://www.aparat.com/v/gN1AQ در نتیجه می توان چنین تحلیل نمود که تولید تسلیحات دقیق ، الزاماً رویکرد کلاسیک نیروی هوایی را در نبرد شهری تغییر نداد، مگر اینکه بخشی از این فرآیند به کاهش تلفات غیر نظامی منجر گردد . درواقع نظریه پردازان قدرت هوایی با تکیه به سه عامل "ارزان تر ، سریعتر و انسانی تر" (quicker, cheaper, more humane) باعث پدید آمدن یک خط سیر جدیدی در تحلیل کاربرد قدرت هوایی در مناطق شهری شدند که یکی از مشهورترین آن را می توان در ظهور دکترین جان واردن برای درپیش گرفتن یک کارزار هوایی استراتژیک که بعدها با فلج کردن ارتش عراق در جریان عملیات طوفان صحرا عینیت پیدا نمود ، جستجو نمود . اما عواقب ناخواسته آنچه که برخی تحلیلگران نظامی "خاموش کردن کامل شهرها " ( switching cities off) می نامند ،ممکن است جدی تر از آنی باشد که امروز تصور می شود . در واقع ، حتی اجرای حملات دقیق به زیرساختهای شهری می تواند تاثیرات قابل توجهی را در طولانی مدت از خود برجای گذارد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
-
3 پسندیده شدهآتش سوزی در بندر نفتی حیفا: روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نوشته یک آتشسوزی در تأسیسات CCR واقع در حیفا رخ داده است. این روزنامه بدون اشاره به جزئیات بیشتر نوشته «انجمن حفاظت از محیط زیست» در حال انجام تحقیقات درباره این آتشسوزی است.
-
2 پسندیده شدهبه نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
-
2 پسندیده شدهدنیا داره به سمت کاهش سطح مقطح جنگنده ۶ا میره اونوقت ایران بره میگ ۳۱ بخره با سطح مقطح حداقل ۱۵ متر مربع عربستان پاکستان امارات ترکیه دارای آواکس هست که غول بیابونی مثل میگ ۳۱ را راحت شناسایی میکنند حتی خود روسیه پهباد رادار گریز در کنار پکفا گداشته امریکا و استرالیا قراره پهباد هایی با قابلیت شلیک موشک هوا به هوا در اختیار بگیرن با اینگه جنگنده نسل ۵ هم خو اهند داشت اونوقت ایران سوخو ۲۴ و میگ ۳۱ داشته باشه!! بهترین گزینه فعلا برای ایران جی ۳۱ هست
-
2 پسندیده شدهحمله به ماشین حمل پول ، آفریقای جنوبی ، 22 آوریل 2021 فیلم مربوط به واقعه https://uupload.ir/view/film_bxir.mp4 مقایسه شود با استفاده از اتوموبیل های مشابه در کشور
-
2 پسندیده شدهدر باب اهمیت درس آموزی از اشتباهات .... یک خلبان ، هرگز از یاد گرفتن ، دست نمی کشه..! ممکنه اشتباه کُنه ، اما چه کسی هست که اشتباه نکند !! فقط از این اشتباهات درس بگیر .....! Sully-2016
-
2 پسندیده شدهنیروی هوایی یک ابزار بسیار قوی برای پیشبرد اهداف هست اینکه یک ابزار و تاکتیک رو به جای استراتژی درنظر بگیریم یک اشتباه بزرگ است که نیروی هوایی عربستان در یمن نمونه بارز این اشتباه هست استراتژی می گوید که برای از پا در آوردن دشمن از روش حلقه های واردن باید استفاده کرد استراتژی هدف گذاری و اولویت بندی می کند و ابزار اجرای کار را برعهده می گیرد. هر چه ابزار متناسب تر و منعطف تر باشد پیشبرد استراتژی سریع تر و بهتر انجام می شود. در یک جنگ شهری هم اهداف به صورت بالا تعیین می شود، زدن فرماندهان و قوه رهبری شهر زدن لجستیک و شریان در خصوص لجستیک به مثابه شاهرگ حیاتی مقاله روبرو موجود است. لینک این دو مورد قوی ترین اهداف در جنگ شهری است و بعد از مدتی اضمحلال روحیه و اراده نیروها
-
2 پسندیده شدهبا سلام موضوع تاپیک بسیار جالبه و از جهات گوناگونی میشه بهش پرداخت . ورود نیروی هوایی بصورت سنگین در جنگ شهری به نابودی شهر می انجامه و لزوما برتری برای نیروی متخاصم ایجاد نمیکنه و البته هزینه بالایی هم برای نیروی متخاصم داره . این هزینه را میشه با پهپاد های رزمی و عملیات و مهمات هوشمند کاهش داد که در این حالت هم جنگ فرسایشی میشه و پیروزی ایجاد شده هه یک سرزمین سوخته بر جای میزاره . قریب به اتفاق تمامی شهرهای جهان متکی به انرژی و آب و مواد غذایی هستند که خارج از شهر ها قرار داره و در یک جنگ بلند مدت میشه هر شهری را با محاصره و نابودی زیر ساختها ، مخصوصا در بخش انرژی و آب از پای درآورد . تاب آوری شهری با توجه به وابستگی شدید ما انسانها با تکنولوژی بسیار شکننده ست . تغییر سبک زندگی و طراحی ماشینی شهرها این وضعیت را بغرنج تر کرده بصورتی که محاصره و جنگ شهری در یک شهر هزاره جدید اصلا قابل مقایسه با محاصره ی شهری مانند استالینگراد نیست .بنابر این مثالها ها قابل تعمیم نیست . در مثالهای متاخر تر ، جنگ شهری در شهرهای سوریه تمام این شهر ها رو نابود و به سرزمین سوخته تبدیل کرد و تخریب زیر ساختها باعث شده که تمام این شهرها بالاخره تسلیم و اشغال شوند . بجای ورود گسترده نیروی هوایی به شهر ها اگر روی تخریب زیر ساختهای تامین انرژی و نیاز های اولیه تمرکز بشه نتیجه بهتری میشه گرفت ولی اگر زندگی مردم بعد از جنگ در شهرها برای نیروی متخاصم مهم نباشه و زمان در اولویت باشه نیروی هوایی همان چیزی را رقم میزنه که در وادی سوخته سوریه شاهدش بودیم .
-
2 پسندیده شدهبا عرض سلام و خسته نباشید مقاله جالبی بود اگر با این دید نگاه کرد که دکترین فعلی در جواب عملیات های شهری بصورت آنچه واحد متخاصم با توجه به میل به انجام عملیات مورد نظر در مقابل واحد های تدافعی با در نظر گرفتن آنکه بافت شهری هم برای ورود نیرو ها و ادوات زرهی ( عموما خیابان ها) سالم نگه داشت و همچنین بتوان بصورتی روحیه مدافع را و توان تدافعی آن را و ایضا روحیه آنرا نابود کرد بصورت ابتر مانده است پس آن ها با توجه به تجربیات بدست آماده در نمونه های گفته شده به دنبال راه کار های مناسب رفته و میروند اگر در مقام پیش بینی برویم ابزار لازم را تا حدودی دارند ولی شکل و فرم جدیدی باید به آن بدهند بنظر این حقیر بحث مهمات دقیق مسعله ایست که پیگیر خواهند بود ولی نه با مواد انفجاری شدید بلکه بصورت انفجارهای کوچک برای پاکسازی موردی طبقات که این خود منجر به باز تولید مهماتهای قطر کم به تعداد بالا در حامل پرنده است که مزایای بالای خود را دارا می باشد و از آن مهمتر خود حامل است که با توجه به فضای عملیات های تعریف شده برای واحد حمله کننده احتمالا بدنبال طراحی بی سرنشین های با مداومت و حمل مهمات بالا در ارتفاع بالا بصورت نیمه ایستا جالب خواهد بود ( با توجه به موارد ذکر شده تا حدودی متفاوت با طرح های کنونی ولی شبیه به موارد حاضر) علی ایحال چیزی که برای من جالب است رسیدن به موارد فوق برای ما با توجه به تجربیاتی که در بی سرنشین ها بدست آوردیم بسیار جالب است و قطعا کمک شایانی در جبهه هایی همچون سوریه به ما میتواند بکند قطعا با توجه به تجربیات شما در هواپیماهای مدل طرح های جالبی مد نظر جناب عالی هست فکر کنید حامل هایی به تعداد زیاد و بصورت ساعت پروازی بیش از ۲۴ساعت و نیمه ایستا (با سرعت بسیار پایین) در ارتفاع بالا هر طبقه ای که از آن کوچک ترین تحرک نامعقول صورت گیرد هدف قرار دهد بصورتی که ساختمان فرو نریزد و مسیر را برای نیروی زمینی پیشرو در زمین باز کند چیزی شبیه به تک تیر انداز هوایی (بطور مثال) میتواند کابوس وحشتناکی برای نیروی مدافع باشد و از بعد روانی از کشتار غیر نظامیان تا حدود زیادی جلوگیری کند که این خود میتواند از تلفات دهشتناک غیر نظامی کاهش و در بعد تبلیغاتی دست پری به متخاصم بدهد البته نباید فراموش کرد که برای رسیدن به این اهداف امن کردن آسمان برای حامل های مورد نظر امری حیاتی است
-
1 پسندیده شده20 کارخانه ی موشک ایرانی در منطقه ساخته شده است: حمایت ایران برای تولید موشک محلی موضوع جدیدی نیست. غزه مرتباً از کمک های ایران برای تولیدات محلی می گوید و ادعای کارخانه موشکی حزب الله در دره اردن به موضوعی داغ در جنگ اسرائیل علیه این سازمان تبدیل شده است. اما به تازگی ، یک استراتژی جدید برای توانمندسازی سازمان های مورد حمایت ایران با سیاست جدید و بسیار جامع و نگران کننده تر از آنچه تصور می شد ، رونمایی شده است. حمایت از بازیگران منطقه ای به تکیه گاه اصلی استراتژی نظامی ایران در منطقه تبدیل شده است. تهران تهیه سامانه های تسلیحاتی استراتژیک برای سازمان های مورد حمایت خود را شامل موشک های توپخانه ای سنگین و موشک های بالستیک و همچنین فناوری ساخت آنها را آغاز کرده است. این حمایت از چندین جهت به نفع ایران است:به عنوان دو برابر شدن قدرت ، گسترش توانایی بازدارندگی ایران و روشی برای انجام حملات توسط شریک های وابسته که این کشور می تواند آن را انکار کند. ایران از چهار استراتژی برای انتقال به کشورهای دیگر استفاده می کند: انتقال مستقیم ، ارتقای موشک های موجود و انتقال قابلیت های تولید و عرضه از طریق اشخاص ثالث. تحت حمایت نیروی قدس ، ایرانیان شروع به توسعه ایده جدیدی کردند: اگر قاچاق آن امکان پذیر نبود ، ما به جای آن تولید می کنیم. ایران راه اندازی کارخانه های مخفی ساخت موشک را در چندین کشور در خاورمیانه آغاز کرده است. حدود بیست کارخانه مخفی ، برخی در زیرزمین ، در لبنان ، یمن ، سوریه ، سودان و عراق ساخته شدند.با دانش ایرانی و آموزش افراد محلی، خطوط تولید مخفی ساخت موشک های بالستیک کوتاه برد ، موشک های کروز و هواپیماهای بدون سرنشین انتحاری آغاز شده است. فناوری تولید موتورهای موشکی ، کلاهک ها و سیستم های هدفگیری دقیق به حوثی ها ، حزب الله و حماس نیز منتقل شده است. در بعضی مناطق موشک های دقیق تولید شده است و در بعضی دیگر کلاهک های دقیق روی موشک های ساده نصب شده که عملکرد آنها را بسیار بهبود بخشید. این یک پیشرفت قابل توجه است که از چهار سال گذشته آغاز شده و برای اسرائیل بسیار نگران کننده است. بر اساس گزارش ها ، اسرائیل برخی از کارخانه های موشکی را در سراسر منطقه کشف و به آن حمله کرده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر و ارتش اسرائیل نیز از تمرکز ارتش اسرائیل بر تهدید موشکی بارها گفته است. در سال های اخیر ، ایران در تلاش بوده است تا پروکسی های خود را به موشک های پیچیده تری نیز مجهز کند. اسرائیل اخیراً به شورای امنیت سازمان ملل این موارد را گزارش داده همچنین ، تهران یک موشک بالستیک با برد 5000 کیلومتر نیز تولید کرده است . ارتش اسرائیل به خوبی از تهدید آگاه است و آن را به عنوان اولویت اصلی قرار داده. ارتش روش ها و فن آوری های جدیدی را برای شناسایی و انهدام انبارهای موشکی و سایت های پرتاب ایجاد کرده است. در ماه مه ، اسرائیل یک تمرین بزرگ نظامی را برای آمادگی برای درگیری در چند جبهه برگزار می کند. به عنوان بخشی از این مانور ، ارتش اسرائیل توانایی های جدیدی را که برای مقابله با تهدیدات موشکی ایجاد کرده است را آزمایش خواهد کرد. واحد نخبگان نخبگان ارتش در حال آموزش برای این مأموریت است تا در پشت خطوط دشمن مستقر شود و سلولهای موشکی را به سرعت شناسایی و از بین ببرد . _________________________ منبع: https://mobile.mako.co.il/news-n12_magazine/2021_q2/Article-970eb19e7d71971026.htm?sCh=31750a2610f26110&pId=1714791232
-
1 پسندیده شدهمبحث فوق العاده خوبی هست. با تشکر از جناب MR9 در واقع تصمیم گیری توسط سر فرمانده ای هست و تصمیم گیری سختی است. در واقع نقش اطلاعات ما از منطقه الویت اول است. یکی از مواردی که ذکر آن مهم هست بحث جغرافیا شهری است. شهر ی با ماهیت استراتژی،سیاسی، شهری بندری یا توریستی و... در شرایط زمانی و مکانی خاص تعاریف تغییر میکنه... مثلا در جایی که استفاده از پهپاد ضروری است، ممکن هست شرط زمانی در به کار گیری سلاح ها و ابزار ها تغییر ایجاد کند.و یا استدلال هایی نظیر آنچه در جنگ جهانی دوم بعد از هیروشیما و ناکازاکی مطرح شد به عنوان پایان دهنده به جنگ و لازم بودن آن و حتی تسلیحات کمتر با تخریب بالا استفاده شود. لزوم بررسی چند مورد مهم است؟ اطلاعات ؟محدوده جنگ و محدویت کشتار... نظامی و غیر نظامی ؟ موقعیت جغرافیایی و شرایط شهری؟ زمان؟ دست یابی به زمین یا زمین بازی ؟ و... شرایط نیروهای پیاده در این زمینه به حداقل های هوایی نیاز است و حداقل تضمین برای نیروی پیاده است. البته این موضوع به برتری هوایی نیازمند هست. و در صورت ایجاد خط پشتیبانی توسط نیرو ی مدافع عملا دسترسی هوایی محدود می شود.در مورد گروهایی تروریستی قطع خطوط لجستیک و ایجاد خط لجستیکی برای خود اهمیت بالایی دارد. دشمن محدود و محصور شده در این شرایط. یک بعد دیگر رسانه ها هستند به عنوان مثال، توزیع اعلامیه ها که معمولا با استفاده از نیروی هوایی صورت می گرفت ، نقش رسانه ای و موج تبلیغاتی خاصی ایجاد می کرد.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم در روزهای گذشته گفتگویی از جناب آقای دکتر ظریف با جناب سعید لیلاز درباره دوران تقریبا 8 ساله وزارت ایشون منتشر شد و در مورد افراد و دولت هایی من جمله شهید سرافراز سردار قاسم سلیمانی اشاراتی به میان آمد. بیشتر دو واکنش رو در مواجهه با این فایل دیدم یکی انواع و اقسام اتهام و واکنش های عصبی نسبت به این فایل و دوم قهرمان سازی کاذب از محمد جواد ظریف که به اشتباه در طول 8 سال شاهد بودیم. بنده سعی میکنم که این تعارفات و جنگ های زرگری الکی رو کنار گذاشته و به تحلیل خود گفتگو بپردازم که نکات جالبی رو در خود جای داده که مورد به مورد بهش می پردازم. 1) مورد ابتدایی نظر دکتر ظریف در مورد روحیه و همچنین همکاران زیردست خود بود. انتقادات درست ایشون از روحانی به مانند غرور و... و حمایت از همکاران بجای فرافکنی نکته جالبی بود که امیدوارم در کشور ما نهادینه بشه بگونه ای که فرد خود را قدرت مند و از بالا نبینه بلکه قدرت و امکانات و مسئولیت هاشو رو ودیعه ای برای خدمت به جامعه و کشورش بدونه و بس. حسن روحانی از این نظر هیچ وقت نمره قبولی نگرفت و به نظرم نوع ستایش و حتی کوبیدن ظریف توسط مخالفان هم ایشون رو به شکل مهار شده تری به سمت داشتن همین نگاه برده که به نظرم اشتباهه . من دلیلی برای ارائه تصویری قهرمان یا قربانی از محمد جواد ظریف نمی بینم. ظریف توانایی هایی از نظر بیان و شکل دادن تیمی خوب داشت که بدلایلی منجر به نتیجه نشد. شکل وزارت ایشون نه شاهکار و در مقابل سنوات گذشته وزارت امور خارجه فاجعه بار نبود. 2) ردای ریاست جمهوری چیزی نیست که به قامت محمد جواد ظریف بخوره و کلا این امر نباید با تحسین چپ گرایان و دشمنی راست گرایان فراموش بشه که گاه فردی در جایی استعدادی در زمینه آموزش، پرورش نیرو یا هدایت سازمانی داره ولی وقتی پستشو تغییر بدیم نه تنها کارایی قبلی رو نداره بلکه با علمکرد بد همون رزومه خودشو خراب میکنه. اگه قرار بر بهره بردن از دکتر ظریف هست باید در قالب امر خارجه و بین الملل باشه. 3) وقتی نام ظریف رو میاریم مسلما مذاکرات هسته ای و برجام تداعی خواهد شد وباز متاسفانه نگاه 0 و 100 به این مقوله. ظریف در این گفتگو نشان داده که به این واقعه تاریخی دید تحلیلی و منتقدانه ای نداشته. گاه ایشون به مانند اشاره به ادامه تعهد دولت اوباما به شروع نقد از خود نزدیک میشد ولی در ادامه همچنان ژست حق به جانب را داشت. باید برجام و نقاط قوت و ضعفش به دور از هیاهو و دشمنی جناحی بررسی بشه و مشکلات همیشگی ما و سابقه کمتر ما در مذاکره با کشورهای استعماری راهی براش پیدا شه به طوری که به طرف قراردادهای متوازن و برابر با طرف مقابل بریم و نه قراردادهای یک طرفه و عقب نشینی کامل در دوره ای و لجبازی و نبستن هیچ قرارداد و به خطر افتادن روند حرکتی کشور در دوره ای دیگر. در زمان مذاکره باید گره ها رو شناخت و تحلیل کرد وگرنه بعدا که با نگاه دانای کل و سنجش شرایط واقعه میشه تحلیل خوبی ارائه کار ولی فایده ای نداره. تیم ظریف مذاکرات تیم موسویان و بی وفایی غرب رو دید و همچنین بن بست در زمان مذاکرات جلیلی. واقعا نمیشد راه حلی بینابین داشته باشه؟ به نظرم میشد ولی وقتی مذاکرات با انتقاد مواجه شد این جا من سعه صدری از تیم ظریف و شخص ایشون ندیدم. خیلی از منتقدین مغرض و رقیب سیاسی نبودن و میشد از نگاهشون بهره گرفت. حتی متن توافق هم پنهان نگاه داشته شد و این چیزهایی بود که در قوطی هیچ عطاری یافت نمیشد. نمیدونم چه تغییری ایجاد شده که دوباره مذاکرات بولد شده ولی من تغییری در رویه ایالات متحده ندیدم و این ماییم که باز کوتاه می اییم. اگر نتیجه باز نهایتا همان غنی سازی 3.5 است دوباره برجام رو به عنوان فتح الفتوح به خورد ملت ندیم و به جاش با اصلاح رفتار طرف مذاکره گره از شرایط بد اقتصادی کور باز کنیم. 4) درود می فرستم بر شهید بزرگوار قاسم سلیمانی که از مردان میدان و به ویژه ایشان یادی شد. ایرادی نمی بینم که اندیشه و اعمال این سردار و سرباز وطن به دایره نقد و بررسی گذاشته بشه و جالب تر اینکه حتی تفاوت این شهید با بعضی از هم قطارهاش رو در خلال این گفتگو حس کردم. به نظرم گاه نظر دکتر ظریف در مورد میدان درست و گاه جزیره ای و به دور از مصلحت اندیشی کلی بود. مثلا در مورد پست وزارت خارجه و اختیاراتش بدیهی است که دخالت و موازی کاری پسندیده نشه و سبب خنثی سازی فعالیت ها بشه. در مورد سفر بشار اسد به تهران واقعا خنده دار بود که جناب ظریف در دیدار با اسد حضور نداشت یا ماجرای سقوط هواپیما که بسیار بد و بدون مسولیت پذیری و اطلاع رسانی درست و پنهانکاری زیاد و با تبدیلش به یک بحران به بدترین وجه مدیریت شد. در مقابل نگاه جزیره ای ظریف رو در دیدار سردار سلیمانی با پوتین دیدم که واقعا ربط چندانی بین این موضوع و برجام ندیدم و اتفاقا این سفر بسیار راهگشا و مفید بود و با ورود نیروی هوایی روسیه گره سوریه باز شد هرچند ایران با سادگی و فردین بازی در سوریه و عراق نتوانست در مقابل کمک های فراوان خود به دو دولت عراق و سوریه ما به ازایی داشته باشه و سرش بی کلاه ماند. 5) برگردیم به برجام و روسیه. به نظرم نظرات ظریف در مقابل روسیه درست و نقد یک کشوری است که خیلی از کشورهارو اقمار و مستعمره خود می داند . در سوریه که روسیه حتی از خباثت هماهنگی با اسرائیل برای حمله به مواضع نیروهای ایرانی کوتاهی نکرد و سعی در حذف ایران از سوریه داشت. چه رویه روسیه و چه حامیان داخلی شون رو اشتباه می دونم. روسیه و چین و از سویی دیگر ایالات متحده و فرانسه و بریتانیا و... رو دو روی یک سکه می بینم. اعتماد بی حد و حصر در رابطه با این کشورها به شدت ضربه زننده است و این ایرادی که متاسفانه به خاطر راقبت جناحی توجهی به آن نمی کنند. خوش بینی افراطی به شرق و غرب همه جوره به ایران ضربه زده و باید همانطور که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به صراحت گفته به دنبال استقلال و رهایی از قید و بند این قبیل کشورها باشیم. اگر اعتماد بدون چهارچوب به روسیه و چین بد است، هیچ وقت هم از لحن راحت و پر از اعتماد ظریف نسبت به آمریکا و جان کری و ... سردرنیاوردم. امیدوارم همانطور که زمان جلیلی مذاکرات به مذاکرات برای تعیین محل مذاکرات تبدیل شده بود امیدوارم ظریف حداقل در ماههای آخر دولت روحانی گول نشست با فلان وزیر امور خارجه و فلان داد و بیداد و... نخورد. در مذاکرات نتیجه مهم است که فعلا در تمامی دوره ها یکطرفه و دست ما کوتاه بوده.
-
1 پسندیده شدهالزاما این طوری نیست ، تجربه چچن ، وقتی ستون های مکانیزه روسی در یک خط وارد چچن شدند و قیچی شدند ، پیاده نظام هم همراهش بود ، ولی چچن های مسلح به rpg-7 ( دقت کنید قضیه برای سال 1995 هست ) چنان دماری از ستون های روسی درآوردند که در تاریخ بعنوان یک فاجعه از آن یاد می شود بافت شهری اصولا به شما اجازه مانور زرهی را نیمدهد ، مجبورید که خطی (ستونی ) وارد شهر بشید . نیروی مدافع هم اگر زرنگ باشد می توند از همین نقطه ضعف استفاده کند شما بافت شهری را باید مشخص کنید ، آیا این سناریو در بافت قدیمی شهر رخ میدهد یا جدید ، در بافت مسکونی یا تجاری ، تراکم جمعیت غیرنظامی و ده ها عامل دیگر هست برای بررسی .. شما فقط زرهی را می بینید که خوب به نظرم طرح سناریو ناقص هست دقت نکردید به عرض بنده ضمن اینکه بسته به این هست شما بعنوان نیروی مهاجم استراتژی اتون برای رزم شهری چی هست ؟ 1- فلج موقت 2- فلج بلندمدت اگر دنبال فلج موقت هستید ، مجبورید که از تخریب انبوه خودداری کنید ، فقط روی ساختارهای کنترل - فرماندهی دشمن متمرکز بشید و سعی کنید آن را از مخفیگاه های اش بیرون بکشید و منهدم کنید ( فلوجه / بصره سال 2003 ) اگر دنبال فلج بلند مدت هستید ، این معادل تخریب انبوه هست و زرهی چندان در اینجا کاربرد ندارد ، این ماموریت بر عهده توپخانه سنگین و نیروی هوایی هست ( استالینگراد / برلین / لنینگراد ) اگر راه کار دوم را انتخاب کنید که نیازی به ورود به شهر ندارید ، نیروی مهاجم شهر را محاصره می کند ، انقدر آتش می ریزد که نیروی مدافع مجبور شود یا تسلیم شود یا عقب نشینی کند نیروی هوایی برای عملیات شهری به دلایل مختلفی محدودیت دارد ، نیروی هوایی ایالات متحده همین الان دارد روی این محدودیت کار می کند ولی عرض شد ، شما باید قابلیتهای ISR دشمن را بزنید به شیوه های مختلف توی محیط بسته شهری ، خطر سیستم های ضد زره ، از محیط باز بیشتر هست . چون همون طور که عرض شد ، فضا برای مانور زرهی وجود ندارد فرض شما ، ورود به درگیری با راهبرد نامتقارن هست، پس بحث کلاسیک اینجا معنی ندارد ، دشمن برتری هوایی دارد با محدودیتهای مشخص ، ستون زرهی و پیاده اش هم وارد شهر شده ، پشتیبانی توپخانه سبک ( 60 م.م برای پیاده نظام و توپهای سنگین تر در پشتیبانی عمل کلی ) شما هم باید با اتکاء با عوارض شهری بجنگید ( تازه این درصورتی هست که مسیر عقبه شما برای تدارکات باز باشد ) فلوجه ..نوامبر سال 2004 دشمن وقتی قرار هست وارد شهر بشود ، اول مجبور هست که سازمان رزم خودش را کوچکتر کند ( فرضا برای یک شهر در مقیاس فلوجه ، یک واحد نظامی در مقیاس تیپ به اضافه ( یعنی نیروی رزم ان از حالت استاندارد یک مقداری بیشتر باشد ) مورد نیاز هست که درزمان عمل باید به اندازه های کوچکتر ( دسته / جوخه) تبدیل شود تا تحرک بیشتری داشته باشد . سرعت پیشروی هم بسته به بافت شهری و جمعیت غیر نظامی و تدابیر متقابل نیروی مدافع هست که در بالاتر عرض شد . برتری هوایی در جنگ شهری قدمتش برمی گردد به نظریات جولیو دوهه و تا جنگ دوم جهانی و بعد می رسیم به جنگ دوم خلیج فارس .. برخلاف تصورات ، نیروی هوایی در جنگ شهری با محدودیتهای مشخصی روبرو هست ببینید ،پرده پوششی ، عملیات تاخیری و مفاهیمی مثل این ، یک تاکتیک مداوم و مستمر نیست ، در جنگ شهری هم چیزی به اسم پرده پوششی نداریم ، از زمانی که دشمن وارد شهر شد ، شما باید جلوی آن را بگیرید تا هزینه عملیات برای دشمن در شهر بالا برود ، این مفاهیم برای عملیات نظامی کلاسیک هست ( به این معنی که شما در شهر دست به عملیات تاخیری می زنید تا توجه را از نیروهای در حال عقب نشینی خودی بردارید تا بدون تلفات دست به عقب نشینی بزنند ، برای این کار هم نیازمند یک نیروی بزرگ نیستید ، یک نیروی کوچک و جمع و جور ولی بخوبی مسلح شده که سعی می کند با استفاده از عوارض شهری ، آتش و نیروی دشمن را بخودش جلب کند ) ان چیزی که در موصل ، الرقه و بصره و .. اتفاق افتاد از همین جنس هست (یعنی در رده عملیات ضد شورش قابل دسته بندی هست تا عملیات کلاسیک )
-
1 پسندیده شدهبخش چهارم و پایانی اما بر خلاف تصورات اولیه ، چگونگی کاربرد این سخت افزارهای زرهی جدید از دید گودریان ، با ماموریتی که توپهای تهاجمی برای آن درنظر گرفته شده بودند ، بطور اساسی تفاوت داشت . بدین معنی که توپهای تهاجمی جدید ، عمدتا" برای پشتیبانی از حملات پیاده نظام طراحی شده بودند ، اما اینک این نقش ، ماموریتی فرعی محسوب میشود و کاربرد اصلی آنها را می بایست در ایجاد یک ضربه گیر و سپر دفاعی در برابر حملات تانکهای روسی جستجو نمود. هزینه های تولید تانک در آلمان (براساس واحد پولی دلار ) و مقایسه آن با همتایان آمریکایی ، روسی و انگلیسی در جریان جنگ دوم جهانی زره کوب سبک هتزر ( Hetzer) در این زمان ، توپهای خودکششی ماردر بدلیل زره های سبک و فضای باز برای استقرار خدمه ، بتدریج منسوخ می شدند . به همین دلیل ، در سال 1943 ، بخش تسلیحات وزارت جنگ اعلام نیازی در خصوص توسعه یک خودروی کوچکتر که یک توپ 75 م.م قابل نصب بر روی شاسی قابل اطمینان پانز-38تی را با خود حمل می نمود ، اعلام کرد . نتیجه این نیازمندی ، تولید زره کوب هتزر 16 تنی بود که مقرون به صرفه ترین سلاح ورماخت برای برطرف نمودن روند رو به گسترش نیازمندی برای یک سلاح ضد زره محسوب میشد . این گونه که عمدتا" برای گردان های ضد تانک پیاده نظام تولید شد ، تا سال 1944 در میدان نبرد ظاهر نگردید که از این بابت ، یکی دیگراز نمونه های آشکار تلاش های پراکنده رایش برای افزایش توان زرهی خود بشمارمی رود . زره کوب سبک ماردر از سویی دیگر ، معرفی یک خودروی زرهی دیگر ، اشتورمگشتز-33جی (Sturmgeschütz IIIG) مسلح به یک قبضه توپ 75 م.م ال-48 ، سلاح مناسبی برای انهدام تانکهای حریف ، تا قبل از شدت یافتن بمباران های متفقین بر علیه زیرساختهای صنعتی آلمان ، بشمارمی رفت.خط تولید این نمونه در اواخر سال 1943 بدلیل یک عملیات هوایی سنگین بشدت آسیب دید ، به همین دلیل برای جبران خسارت و عدم توقف برنامه تحویل آن به ارتش ، هیتلر دستور داد تا تمامی قطعات باقی مانده و آنچه که بعدا" تولید میشد ، بر روی شاسی پانزر-4 سوار گردد . این تصمیم ، علیرغم مخالفت و اعتراض شدید گودریان ، با استناد به کاهش تولید پانزر4 استاندارد موجب شد تا نوامبر 1944 ، بیشتر از 1700 دستگاه زره کوب یاگدپانزر4 ( Jagdpanzer IV) ، تولید شود . درواقع ، نامگذاری این جنگ افزار جدید (تانک شکن/ زره کوب ) تناسب کاملی با ماموریت های محوله بدان داشت ، گرچه اسلاف این خودرو ، همچنان تحت شناسه استاندارد خود ، بخدمت ادامه میدادند ، بااین حال ، بدلیل شباهتهای زیاد ، موجبات سردرگمی در شناسایی دقیق آن را فراهم می آورد . زره کوب یاگدپانزر4 ( Jagdpanzer IV) بدین ترتیب ، یاگدپانزر4 به شکل خاص برای تکمیل توان آفندی –پدافندی لشکرهای پانزر و همچنین هنگ ( گردان ) های مستقلی که می بایست به توپهای تهاجمی مسلح گردد در نظر گرفته شد و بر همین اساس منابع لازم برای آغاز روند تولید آنها اختصاص یافت ، تا جایی که رقم تولید شده این سخت افزار در سال 1943 به 36 دستگاه رسید . علاوه براین ، نسخه سنگین تری از این زره کوب که به یک توپ 75 م.م ال-70 ، شبیه به آنچه که در پانتر استفاده شده بود و میان افسران زرهی به "اردک گودریان " مشهور شد از اوت 1944 از خطوط تولید خارج گردید . برخلاف پیش بینی های اولیه ، عملکرد این زره کوب در جبهه شرقی و غربی فراتر از انتظارات بود و تا انتهای جنگ نزدیک به 1000 دستگاه از آن تولید شد . با این وصف ،منقار ( لوله ) بلند این اردک ، در برخی مواقع موجبات آزار خدمه را فراهم میآورد ، هر چند این مساله ، درمقایسه با سایر مشکلات حوزه زرهی ورماخت ، یکی از کوچکترین موارد بشمار می رفت . sdkfz 234/2 بررسی روند تولید تانک و زره کوب در سالهای جنگ دوم جهانی در آلمان ، نکته مهمی را پیش پای محققان میگذارد که به غیر از چند مورد غیرقابل پیش بینی در ماه های آخر جنگ ، روند وترتیب و پازل تولید پانزرهای آلمانی ، به تقریب کامل شده بود و درنهایت امر ، بر اساس تجارب میدان نبرد ، به تقریب بهترین ماشین جنگی آن سالها یعنی خودروی زرهی sdkfz 234/2 پوما را روانه میدان نبرد نموده بود . مزیتهای قابل توجه این طرح شامل سرعت بالا ، نیم رخ پایین و در نهایت مسلح شدن به یک توپ قدرتمند 50م.م ال-39 در که در مواقع اضطراری ، حتی بر علیه تانکهای سنگین نیز موثر بود . با این حال ، پوما و گونه های مختلف آن ، درست درزمانی وارد صحنه نبرد شدند که دیگر ورماخت نیازی به یک خودروی زرهی برای اجرای ماموریتهای شناسایی – رزمی در فواصل طولانی نداشت و نیروی های متخاصم قابلیت خنثی نمودن توانمندیهای رزمی آن را بدست آورده بودند . پی نوشت : 1- بن پایه 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهتجربه شفق (که یه کار مشترک بین روسیه و ایتالیا بود) نشون میده که روسیه نمیاد به خاطر ما شرکای غربی ش رو آزرده بکنه در مورد شفق ( یا همون یاک 130) تا زمانی که شریکی ایتالیا یی یاک(آرامچی) به روسها اعتراض نکرده بود کار داشت پیش می رفت.... وقتی ایتالیایی ها روسها رو تحت فشا رقرار دادن اونها همه پشت ایران رو خالی کردن... در نتیجه کل پروژه هم خوابید و دیگه جلوتر نرفت..... برای کار مشترک بهتر باشه شاید بریم سراغ چین یا پاکستان..... مخصوصا دومی در زمان جنگ ایران و عراق نشون داد که حاضر به همکاری با نیروهای مسلح ایران هست و در عمل پای کاره
-
1 پسندیده شدهقائم مقام فراهانی خطاب به فتحعلی شاه قاجار در آستانه جنگ دوم قفقاز که منجر به شکست مجدد ایران و انعقاد قرارداد ترکمانچای شد چنین گفت : مملکتی که 5 کرور تومان عایدی دارد نباید به جنگ مملکتی برود که 50 کرور تومان عایدی دارد !!
-
1 پسندیده شدهبخش سوم : پانتر . دی با این وصف ، گرچه کیفیت تولید و همچنین آموزش خدمه آلمانی واحدهای مسلح به پانتر در سطح کاملا قبولی قرار داشت ، اما در مقایسه با خطوط تولید انبوه تانکهای روسی ، به مثابه یک قطره آب در برابر یک سطل محسوب می شدند . به همین دلیل ، سرفرماندهی ارتش تصمیم گرفت تا به منظور کاهش این فاصله ، نسخه پانتر.2 را روانه میادین نبرد کند. اما با شروع برنامه توسعه نسخه D بعنوان گونه مسلح ترشده از پانتر ، برنامه پانتر 2 دچار یک دگرگیسی عمده گردید و تبدیل به نسخه ای سبکتر از تایگر شد . این نمونه در ابتدا با وزنی در حدود 50 تن ، قرار بود در سپتامبر 1943 وارد خدمت گردد ،اما بدلیل مشکلات مربوط به نسخه سلفش و روند آزمایشهای میدانی کوتاه تر ، مقداری با تاخیر عملیاتی گردید . راست : پانزر-6 چپ : پانزر-6 بی همین مساله نیز در خصوص سایر ماموتهای زرهی ورماخت نیز قابل انطابق به نظر می رسد . بعنوان مثال ، تاریخچه ایده پردازی و طراحی پانزر6 ( کینگ تایگر/ رویال تایگر) را می توان تا بهار سال 1941 به عقب برد و بررسی کرد در حالی که نمونه های اولیه این تانک در سال 1943 به نمایش درآمد و نخستین مدلهای تولیدی نیز درژانویه 1944 بخدمت وارد شد . با این وجود ، تنها نمونه پانزر-6 بی ( VIB) با برجک دوباره طراحی شده ویک برآمدگی دیده بانی جدید برای فرماندهی تانک بود که بعنوان بهینه ترین نسخه تولیدی مورد شناسایی قرار می گیرد . مضاف براین ، مهمترین ویژگی این نسخه ، توپ 88 م.م ال-71 ( با طول لوله 19 فوت ) بشمارمی آمد که قابلیت انهدام هر تانک متفقین در بردی غیرقابل تصور درآن زمان را در اختیار خدمه قرار میداد . ضخامت زره بخش جلویی این تانک که به 7 اینچ نیز می رسید ، تاب آوری قابل توجهی را از خودبرجای می گذاشت، تا جایی که هرگز گزارشی مبنی بر نفوذ پرتابه های شلیک شده از تانک یا جنگ افزارهای ضد زره از بخش جلویی این تانک ثبت نگردید . پیشرانه 700 اسب بخاری میباخ با سرعت قابل توجه 24 مایل برساعت ، قدرت تحرک معقولی را بدان میداد ، اما به مانند همیشه تاریخ ، کینگ تایگر ، گرچه در رودخانه استیکس غوطه ور شد(کنایه از ضد ضربه بودن به مانند کاراکتر افسانه ای آشیل ) ، اما نقطه ضعفی نیز داشت ، چنانکه وزن زیادش ، موجبات کاهش تحرک لازم در میدان نبرد را برای آن به ارمغان آورد ، بطوریکه تنها پل های اصلی درمیدان نبرد قابلیت تحمل وزن این تانک را داشتند ، مصرف سوخت کینگ تایگر ، درست درزمانی که تامین آن برای ورماخت مشکل شده بود ، بسیار زیاد بود و در صورتی که سامانه هدایت آن ، بیش از حد تحت فشار قرار میگرفت ، مستمر دچار خرابی می گردید . شدت این نواقص و ناتوانی صنعت نظامی آلمان در رفع موانع ، موجب گردید تا مارس 1944 فقط 5 دستگاه از این تانک تولید شود . چنین وضعیتی برای سایر طرح های زرهی در پایان جنگ نیز صادق بود . یاگدتایگر ( نمای اصلی ، موقعیت قرارگیری خدمه و نمای گرافیکی ) بعنوان مثال یاگدتایگر (Jagdtiger) بعنوان گونه زره کوب مشتق شده از پانزر-6 به یک توپ 128 م.م مسلح می شد که نه تنها سنگین ترین توپ نصب شده روی شاسی زرهی در آلمان بود ، بلکه طراحی فوق العاده ای را نیز یدک می کشید . با این وجود ، بدلیل وزن 70 تنی و محدود شدن زاویه عمودی گردش توپ به 20 درجه ، فقط برای اهدافی که تنها از جلوی این زره کوب عبور می کردند ، واقعه ناخوشایندی محسوب می شد . با این حال ، نمونه ای مشتق شده از پانتر ، در قالب یک زره کوب ، طرح بسیار امیدوارکننده تری از آب درآمد بدین معنی که بهترین سخت افزار زرهی در گونه خود در طول جنگ دوم جهانی بشمارمی رفت . یاگدپانتر ( نمای اصلی ، موقعیت قرارگیری خدمه و نمای گرافیکی ) این زره کوب ، با مسلح شدن به یک توپ 88 م.م ال-71 ، مجهز به زره های شیبدار و قابلیت حرکت در مناطق خارج جاده ای که روی یک شاسی 45 تنی قرار می گرفت و به یاگدپانتر (Jagdpanther) مشهورشد ، برای ورماخت به یک مهره شطرنج اصلی که می توانست در هر نقطه ای ظاهر شود ، تبدیل گردید ، در حالی که بصورت قابل پیش بینی ، مشکلات مربوط به پیش تولید موجب گردید تا ظرفیت تولید انبوه آن محدود گردد . با وجود ظهور همه این طرح ها ، از پانتر تا تایگر و نمونه های برگرفته از آنها ، ستون فقرات و استخوان بندی یگانهای پانزر ورماخت تا سال 1945 ، همچنان برروی پانزر-4 قرار داشت . نسخه نهایی این تانک تفاوت های اندکی با نمونه اولیه که درسال 1940 معرفی گردید و به " ته سیگار" نیز مشهور شد ، داشت ، هر چند مدل H که بطور رسمی در مارس 1942 به خدمت رزمی وارد گردید ، نمونه استاندارد ورماخت بود . این تانک به یکسری پنلهای محافظ زرهی در طرفین خود با ضخامت حداکثر 302 اینچ مجهز می شد که علیرغم افزایش بقاء در میدان نبرد ، بدلیل افزودن وزن تانک به 25 تن ، سرعت جاده ای آن را به کمی بیشتر از 20 مایل در ساعت کاهش می داد . نسخه بهینه تر پانزر4 (J) نیز تغییرات جزیی تر را بخود می دید که شامل شنی های عریض تر و صفحات جانبی مشبک سیمی برای افزایش مقاومت زره اصلی در برابر راکتهای ضد زره پیاده نظام می گردید . پانزر-4 نسخه اچ و جی این نسخه در ارتش آلمان به "ته سیگار" مشهور شد که کنایه از آخرین حد ارتقاء و بروزرسانی و همچنین ته مانده استخوان بندی زرهی ورماخت بود . به شکل خاص ، گودریان پس از انتصاب به سمت بازرس کل واحدهای پانزر ، این اعتقاد را در سرفرماندهی ارتش جا انداخت که استفاده از یک سامانه زرهی کاملا آزمایش شده ، پاسخی عملی به مشکل کمبودهای مربوط به حضور مزمن و روبه کاهش واحدهای تانک در جبهه شرقی خواهد بود . از این نظر ، فرآیند تعمیرو نگهداری پانزر-4 به نسبت آسان بود و به محض آسیب در میدان رزم ، به مشکلات کمتری بازیابی و به دپوهای تعمیر و نگهداری منتقل میشد . با توجه به این مختصات ، بیشتر از 3000 دستگاه از این تانک در سال 1943 تولید و به سامانه استاندارد زرهی لشکرهای ورماخت تبدیل شد ، در حالی که این لشکرها ، حداقل یک گردان ترکیبی زرهی شامل نسبت مشخصی از پانزر-4 و پانتر را نیز در اختیار داشتند . از سویی دیگر ، مخالفتهای آشکار گودریان با تولید توپهای تهاجمی ، اینک بطور قابل ملاحضه و پس از بررسی صحنه رزمی در جبهه شرقی رو به کاهش گذاشته بود و کاربرد آن در خطوط تماس با روسها نه تنها قابل بحث نبود ، بلکه اصرار عجیبی بر افزایش سرعت و تعداد تولیدی توسط شرکتهایی که تجربه بیشتری در تولید برجک داشتند ، وجود داشت. بدین ترتیب ، گودریان با آغاز خطوط تولید این جنگ افزارها ، احیای مجدد گردان سوم در هنگهای پانزر ( در یک بازه زمانی هر هنگ پانزر فقط 2 گردان بعنوان سازمان رزم استاندارد در اختیار داشت .م ) و تحویل توپهای تهاجمی به انها ، را در دستور کار خود قرار داد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- در قسمت چهارم و پایانی ، روند جذاب تری را در خصوص چرایی تولید برخی نمونه های زره کوب در آلمان خواهید خواند ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهمهمترین دلیل وجود دو نیروی نظامی ، ترس از کودتا هست که البته بیان نمی شه ...
-
1 پسندیده شدهدنیا دنیای زوره عزیز جان ، فعلا شما زور دارید و زور می گید ، ولی ایرانی ها جهان رو با نام چرخ فلک می شناسند ، توی چرخ فلک گاهی بالایی ، گاهی هم بالاجبار میای پائین ، پس زمانی که نوبت پائین رفتن شما شد ، چنان ضربتی بر اسرائیل می زنیم که اصولا زنده نماند که بخواد تلافی کنه ... فعلا خوش باشید .
-
1 پسندیده شدهتصاویر جدید ضد تانک لهستانی ارتش لهستان نمونه اولیه ای از خودروی ضد تانک خود که مجهز به 12 موشک بریمستون-2 را نمایش داد. خودرو ضد تانک لهستان در حاشیه برنامه "طرح نوسازی نیروهای مسلح لهستان برای سال های 2021-2035 " با حضور وزیر دفاع این کشور به نمایش در امد. این نمونه براساس شاسی زرهی زنجیردار Anders مدل 2016 تولید صنایع داخلی لهستان ساخت شده است. قبلا تر هم این نمونه از ضد تانک لهستان در طول نمایشگاه دفاعی نمایش داده شده بود. اما نمایش آن در کنار وزیر دفاع لهستان میتوان احتمال قطعی شدن این شاسی برای ضد تانک را بیشتر کند. البته این احتمال که شاسی این خودرو ضد تانک با نمونه های دیگر تویض شود هنوز وجود دارد. با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد این سیستم ضد تانک تا چه اندازه برای تمامی وسایل نقلیه زمینی خطرناک هستند. هر خودرو 12 عدد موشک حمل میکند 4 خودرو مجموعا 48 عدد موشک خواهد داشت. 48 عدد موشک با قابلیت گشتی زنی و هدف یابی خودکار که میتواند با دقت بالا 48 هدف را در یک بازه زمان کوتاه منهدم کنند. چنین ویژگی فرصتی برای پیشروی ستون های زرهی باقی نمیگذارد .تمامی این موارد را درکنار این بگذارید که خودروهای زرهی دور از محدوده خطر اقدام به شلیک میکنند و خطر زمینی آنها را تهدید نمی کند
