برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      51

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. alrkhs

    alrkhs

    Members


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      375


  4. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      1,400



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 12 اردیبهشت 1400 در پست ها

  1. 21 پسندیده شده
    عقبگرد برای شوالیه های پارسی !!!! آیا ایران قابلیت خرید جنگنده های مازاد چینی و روسی را دارد ؟؟ به دنبال انقضاء تحریم های تسلیحاتی سازمان ملل در اکتبر سال 2020 ، این انتظار وجود داشت که نیروی هوایی ایران برای بهبود سازمان رزم ناوگان جتهای رزمی خود ، روی به منابع غیر بومی آورد . در واقع ، تحریم های شدید بین المللی که بیشتر از یک دهه به طور انجامید ، در کنار ایراد فشارهای همه جانبه به روسیه پس از فروپاشی اتحاد شوروی برای جلوگیری از فروش جتهای رزمی پیشرفته به ایران ، باعث شد که ناوگان هواگردهای رزمی ایران همچنان بر جتهای رزمی دهه شصت و هفتاد خریداری شده از غرب متکی باشد . از سویی دیگر ، تعداد محدود جنگنده های نسل چهارم اولیه ،از جمله دو اسکادران از جتهای اف-14 بروزرسانی شده ، دو اسکادران جنگنده های MIG-29A/UB و یک اسکادران بمب افکن های SU-24 که چند سال قبل از سقوط اتحاد شوروی ، به این کشور تحویل داده شده بودند ، اکنون شاکله توان رزمی این نیرو را تشکیل می دهند . با این حال ، در حالی که هم چین و هم روسیه ، تمایل آشکار و پنهان خود را برای فروش جتهای رزمی به ایران ، نشان داده اند ، این کشور (ایران ) طبق برخی نشانه ها ، تمایل دارد تا از هر دو کشور برای نوسازی توان رزم هوایی خود بهره گیرد . در این میان ، گزارشهای تایید نشده ای از اواسط آوریل 2021 منتشر گردید که نشان میداد ایران علاقه قابل توجهی را برای خرید جتهای نسل ++4 جی-10سی از چین نشان داده است که علیرغم طراحی پیچیده ، بدلیل قرار گرفتن در رده جتهای سبک و هزینه پایین عملیاتی ، می تواند گزینه مشخصی برای خرید ، حتی در تعداد محدود باشد . اما تحلیلگران گزینه دیگری را نیز پیش روی تصمیم سازان ایرانی قرار داده اند ، به این معنی که احتمالا ایران با سرمایه گذاری بر روی توسعه شبکه پدافند زمینی برای محافظت از حریم هوایی خود و تولید موشکهای بالستیک وکروز به همراه تعداد بیشتری از پهپادهای تهاجمی برای اجرای آفند ، می تواند بدنبال خرید جنگنده های قدیمی و ارزان قیمت از چین یا روسیه برای مدرن سازی ناوگان خود باشد . در این میان ، گرچه این جتهای پیشنهادی ، دیگر تولید نمیشوند ، اما بصورت بالقوه برای خرید از یگانهای فعال یا ذخیره روسی یا چینی در دسترس قرار دارند و میتوانند با الزامات فعلی نیروی هوایی ایران سازگار شوند ، هر چند می توان گفت که علیرغم قدیمی بودن ، به نسبت از جتهای نسل سوم اف-5 / اف-4 و جی-7 فعلی و درحال خدمت ارتش ایران پیشرفته تر هستند که در سطور ذیل نیم نگاهی به 5 نمونه از این جتها که میتواند با هزینه به نسبت پایین تری خریداری شوند ، صورت می گیرد . جی-10 ای : نسخه A از جت رزمی جی-10 قدیمی ترین نسخه طراحی شده فایربرد است که از سال 2006 در خدمت نیروی هوایی چین قرار دارد در حال حاضر نزدیک به 320 فروند از آنها عملیاتی است که ازاین تعداد ، چیزی نزدیک به 75 فروند از نمونه J-10A/S دوسرنشینه را تشکیل میدهد . نیروی هوایی چین نیز با عملیاتی نمودن نسخه سی از این جنگنده که به نسبت توانمندی بیشتری را در اختیار دارد ، می تواند شانس بازنشستگی نسخه A را افزایش داده و با توجه به این مساله ، ایران میتواند این جنگنده را با قیمت پایین تری خریداری نماید . بااین حال ، J-10A چندین نقص عمده را نسبت به نسخه سی ، بردوش می کشد که از جمله آن، حسگرهای قدیمی با کارایی پایین ، پیشرانه های قدیمی تر و همچنین نسخه های اولیه از موشک PL-12 است . در حالی که نسخه سی ضمن برخورداری از قابلیت مانور پیشرفته ، سامانه های الکترونیک به روز و مهمات پیشرفته تر ، قطع به یقین گزینه متفاوتی خواهد بود . در واقع ، جی-10 ای مسلح به موشکهای پی ال-12 به تقریب از تمامی جنگنده های فعلی ایران دریک سطح بالاتر قرار می گیرد ( به استثنای تامکتهای فعال ایرانی ) . با این حال در این کلاس ، نیروی هوایی ایران میتواند با یک آینده نگری برای میان مدت ، خرید جت JF-17 بلاک 2 را یز در نظر داشته باشد ، هرچند توانمندی کمتری را در اختیار دارد . جی اچ-7 : هواگرد رزمی JH-7 درواقع نخسین جنگنده نسل چهارم بومی نیروی هوایی چین بشمار می رود که بعنوان یک هواگرد ضربتی می تواند طیف مشخصی از ماموریتهای هوابه زمین و هوابه سطح را برعهده گیرد . امروز نزیک به 260 فروند از این جت رزمی بصورت عملیاتی در خدمت قراردارد و گرچه خط تولید آن بسته شده ، اما طبق برخی اطلاعات برای صادرات عرضه شده اند . به این ترتیب با برنامه ریزی صورت گرفته از سوی نیروی هوایی چین برای جایگزینی جتهای نسل پنجم ، این امکان وجود دارد که بخشی از ناوگان این هواگرد بازنشسته یا به ایران فروخته شود تا جتهای جی-16 بتدریج جایگزین آن گردد . این جنگنده که به سال 1992 به دنیای جتهای رزمی معرفی شد ، ویژگی های مشخصی نظیر سایت هدفگیری روی کلاه خلبان ، نمایشگرهای چندمنظوره کریسال مایع ، اخالاگر نصب شده روی بخش دماغه BM/JK-8605 ، رادار ارتفاع سنج تایپ271 و همچنین رادار پالس داپلر JL-10A را به نمایش می گذارد و درصورت خرید ، گفته میشود که قابلیتهای افزون تری را نسبت به جتهای اف-4 نیروی هوایی ایران عرضه می کند . میگ-29 ای /اس/اس ام تی : قبل از فروپاشی اتحاد شوروی ، به تقریب 1000 فروند جنگنده میگ -29 توسط روسها تولید شد که ازاین تعداد ، نزدیک به 700 فروند به نیروی هوایی ارتش شوروی تحویل گشت . ایران نیز در اواخر دهه هشتاد میلادی یکی از چند مشتری میگ-29 ای بود و در حال حاضر دو اسکادارن از جتهای MIG-29A را بصورت عملیاتی استفاده می کند . در این میان ، پس از وخیم شدن شرایط اقتصادی روسها ، صدها جنگنده میگ-29 بازنشسته شده و به انبارها فرستاده شدند ، هر چند پس از چند سال شرکت سازنده ، تولید نمونه های پیشرفته تری را آغاز نمود که نمونه M بعدها توسط الجزایر و مصر خریداری گردید . در حالی روسها دراین زمینه متوقف نشدند و بعد از چندسال ، نسخه های SMT و UPG را به دنیای هوانوردی نظامی معرفی کردند که به ترتیب به سوریه و هند فروخته شد . بدین ترتیب ، فالکروم به ارزان ترین جنگنده نسل چهارم روسی تبدیل شد که می بایست به بازار صادرات معرفی گرددو می تواند بصورت بالقوه توسط نیروی هوایی ایران با قیمتهای به نسبت ناچیز خریداری شود . درواقع ، هر اندازه میزان بروزرسانی کمتری بر روی این هواپیماها صورت گیرد ، قیمت نمونه های فروخته شده نیز کمتر خواهد شد ، هرچند گفته میشود ایران ، توانایی ارتقاء اساسی این جنگنده ها را بصورت بومی در اختیار دارد . سوخو-24 ام : امروز ، نیروی هوایی روسیه ، سازمان رزمی متشکل از چندین صد جنگنده ضربتی سنگین سوخو-24 ام را در اختیار دارد بصورت ذخیره نگهداری میشود و درمیان بمب افکن های سنگین روسی ، تنها گزینه ای است که تا کنون به بازار صادرات راه یافته است . پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، صدها فروند از این هواگرد ، به انبارها ارسال شد و مابقی نیز با ورود بمب افکن سوخو-34 ، بازنشسته گردید . نیروی هوایی ایران از دهه نود میلادی ، نزدیک به یک اسکادران از این هواگردها را خریداری نمود که درمقایسه با نمونه های در حال خدمت روسی ، کمتر مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . اگر چه در حال حاضر ، روسیه سوخو-34 را برای صادرات ارائه داده و کشورهایی نظیر الجزایر برای خرید آن ابراز علاقه نموده اند ، اما سوخو-24 های ذخیره روسی جایگزین ارزان تری برای افزایش توان تهاجمی نیروی هوایی ایران هستند . میگ-31 : رهگیر بلند پرواز میگ-31 فاکس هاوند ، هم اکنون سنگین ترین جنگنده عملیاتی دنیاست و به شکل اختصاصی برای نبردهای هوا به هوا طراحی شده است و نسخه های بروزشده آن هم اکنون در نیروی هوایی روسیه در حال خدمت است . امروز بیشتر از 100 فروند از این هواگردها در انبار نگهداری میشود ، هر چند برخی معتقدند که از نیمه دوم سال 2020 ، حداقل 50 فروند از این هواپیماها از انبار خارج و پس از بروزرسانی تحویل نیروی هوایی این کشور شده است . در این میان ، خرید رهگیرهای دست دوم ، گران ترین گزینه برای تهران محسوب می شود تا جایی که برخی معتقدند که نمونه های بروز شده میگ حتی از نسخه ام فالکروم گران تر هستند . با این وجود ، خرید این نمونه ، با قرار گرفتن در کنار تامکتهای باقی مانده ایرانی ، برتری هوایی مشخصی را در اختیار تهران قرار میدهد ، به گونه ای که حتی احتمال اضافه شدن قابلیتهای ضد ماهواره و حمل بالستیکهای تغییر یافته نیز نظیر کینژال برای آنها وجود دارد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- ظاهرا نویسنده این مطلب اصلا توی باغ نیست و اطلاع ندارد که جمهوری اسلامی ایران در محاصره چه گرگهایی قرار دارد ! 3- تمامی گزینه های مطرح شده به استثنای فاکس هاوند و فنسر های به روز شده که ارزش فکر کردن ، بررسی و حتی خرید را دارد ، تصور بقیه را حتی نباید در ذهن راه داد . -استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  2. 4 پسندیده شده
    AJAX Overwatch شرکت General Dynamics Land Systems – UK نسخه جدیدی از خانواده خودروهای زرهی آژاکس (AJAX) را با نام Overwatch معرفی کرد. این نمونه با همکاری شرکت MBDA ساخته شده است. این نمونه جدید حامل موشک بریمستون (Brimstone) است که به تیم های زرهی این امکان را می دهد که دست به حملات عمیق تری نسبت به قبل بزنند و یا از فاصله ایمن تری دست به اتش بزنند. خودروی زرهی آژاکس به لطف معماری الکترونیکی پیشرفته خود می تواند به راحتی با فناوری های جدید تلفیق شود و در نقش های مختلفی ظاهر شود. مدیر عامل MBDA UK کریس آلام (Chris Allam) افزود :" بریمستون یک همکاری مشترک بین MBDA و وزارت دفاع انگلستان است. این همکاری نشان می دهد که چطور می توانیم از تکنولوژی سلاح های پیشرفته برای پیدا راه حل های سریع و کم هزینه برای تقویت نیروهای های زرهی انگلستان استفاده کنیم و حفظ مشاغل در آینده" منبع م « دو نکته اینجا باید مورد توجه قرار بگیرد، اول معماری تطبیق پذیر پلتفرم زرهی آژاکس و دوم استفاده یک سلاح (موشک بریمستون) در نقش های مختلف و متنوع که در کاهش هزینه ها بسیار موثر است »
  3. 4 پسندیده شده
    نقد ابزار پسندیده ای است که به جز ذات باریتعالی و معصومین و اولیای خدا می تواند در مورد هرکس حتی قهرمانان و افراد بسیار خوب و موفق هم به کار رود. ماهیت نقد در زیر سوال بردن نیست، بلکه در یافتن ایرادها و برطرف کردن آنهاست و اینجاست که قلمروی نقد از توهین و کل کل و دوقطبی های کاذب جدا می شود. این مقدمه ای است برای چیزی که ما تعمدا سعی در پنهان کردن آن داریم و این امر چیزی جز بود وحدت رویه تصمیم گیری و فرماندهی نیست. شاید به چشم ما ایرانی ها نیاید که ما غالبا ملتی است که با تفکیک وظایف و شرح دقیق مسئولیت ها مشکل داریم و غالبا تا فردی از بیرون این امر را به ما تذکر ندهد متوجه این دوگانگی و موازی کاری و سرگشتگی در تصمیم سازی و تصمیم گیری و سیاست گذاری نباشیم. این شرایط در درازمدت سبب حاضر جوابی، فرافکنی و گریز از مسئولیت پذیری و جوابگو نبودن فرد در مسئولیتش می شود و از اول انقلاب هم این رویه رو بنده دیدم. چنانچه از خیلی ها بدگویی می شد و به شدت تحت نقد قرار می گرفتند ولی وقتی با این افرد گفتگویی صورت می پذیرفت خود را درگیر عوامل دیگر و به نوعی جبر در رویه خود می دانستند. این مورد نتیجه ای جز این نداشت که بالاخره ایراد از کی و چه ناحیه ای بود و راه حل چیست. به یاد دارم در دوران دفاع مقدس شهید سرافراز و اسوه تقوی و پرهیزگاری علی صیاد شیرازی به درستی بر اصل وحدت فرماندهی تاکید می کرد و باز به یاد دارم جواب ناپسدیده محس رضایی: صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم .ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). واقعا بعد از 18-19 سال و دو قطبی و خنثی نیروهای داخلی باید به سرنوشت اسفناک وزارت امور خارجه و به طور مشخص برجام نگاهی بیندازیم. اگر قرار بر این نیست که واقعا ارگانی یا دولتی تصمیم گیرنده نباشد و سیاست چک و چانه و بر کرسی داشتن نظراتی که زور بیشتری داشته باشند ارجحیت داشته باشد به نظرم بهتر قید جایگاه ریاست جمهوری را زده و به سمت پست جایگزین و کارا و نیمه انتصابی نظیر نخست وزیری بریم. دیگه خنده داره ما افرادی فوق العاده توانمند رو در جایگاهی دخالت بدیم که غالبا مربوط به حیطه وظیفه شون نیست و بعد که صدای اون مسئول تخصصی اون پست دراومد شماتتش بکنیم که چرا اعتراض می کنی، چرا استعفا میدی، چرا زود گفتی، چرا دیر گفتی؟ امیدوارم روزی به این سمت بریم که مسولیت رو با اعتماد و اختیار کامل به مسئولمون که تایید شده از طریق مراجع چندگانه و رای مردم بدیم و در زمان مسئولیت و چه بعد از اون در صورت کوتاهی بدون هیچ اغماض و البته دشمنی ازش بازخواست کنیم. رئیس جمهوری کشوری به مملکت ما اومده و ویزر امورخارجه ما در دیدارش حضور نداشته این آینه تمام قدی از سیاست های آشفته و پیچیده ماست که فردا از همین وزیر حتما بازخواست کرده یا تکفیرش می کنیم.
  4. 4 پسندیده شده
    سلام قصد نداشتم وارد مباحثی بشوم که مطالعه کافی درباره اش ندام اما وقتی سطح بحث در انجمن به سطح فیلم فارسی تنزل پیدا کرده و کسی پیدا نشد که از دید تخصصی بعضی از مباحث را بررسی کند بهتر دیدم درباره صحبت های ظریف در حوزه روابط بین الملل در حد توانم چند تا مطلب کوچک را بیان کنم (البته کل فایل قابل بحث کردن هست که چرا انتخاباتی می باشد و مثلا چرایی انتقاد از ح . ر و ... البته نمی خواهم وارد اینگونه مسائل نمایان بشوم). اما قبل از آن چند نکته: خود من در همین انجمن چندین بار گفته ام که بهترین حالت ما برای روس ها این است که ما نه آنچنان ضعیف باشیم و نه قدرتمند و در حالتی بینابین بخشی از توان آمریکایی ها را مشغول خودمان کنیم. قدرتمند تر شدن ایران از این حالت مطمئنا منافع خود روس ها را هم در خطر بزرگتری قرار می دهد . درباره مذاکرات گروهی هم در این پست نکاتی قبلا خدمت دوستان عرض شده بود . یک نکته هم اینکه عملکرد هیچکس کامل نیست و همه را می توان نقد کرد اما هر کسی نمی تواند نقد کند . خود جناب ظریف باید در مورد عملکرد چند دهه ای خودشان و ایرادات مشهود در آنها پاسخگو باشند که انشاالله روزی برسد و پاسخ گو گردند . اما یک بخش مهم صحبت های ظریف آنجایی بود که در حوزه روابط بین الملل گفتند من رئالیسم را قبول ندارم(نقل به مضمون). اما مگر رئالیست ها چه می گویند که ایشان این را قبول ندارد : اجمالا و در حد توانایی بنده اینکه رئالیست ها دولت ها را مهره های اصلی صحنه سیاست های جهانی می دانند. اینها بر قدرت و منافع ملی تاکید دارند و حفظ امنیت را اصل اول می دانند و می گویند اگر دولتی نتواند امنیت خود را تامین کند نخواهد توانست منافع خود را احصا نماید. در نتیجه بر ضرورت داشتن قوای امنیتی و نظامی قدرتمند و کارآمد برای حمایت از دیپلماسی و سرانجام ایجاد امنیت ملی توجه می کنند. بر همین اساس مفاهیمی مانند بازدارندگی و توازن قوا در اینجا خود را نشان می دهند و دیپلماسی را یکی از ابزارها برای رسیدن به بازدارندگی و ایجاد توازن می دانند . این گروه فکری به اقتصاد بعد از امنیت اهمیت می دهند و می گویند بدون داشتن امنیت و قدرت قهریه شما نمی توانید به بنیان های اقتصادی مناسب دست یابید. همچنین رئالیست ها قدرت حاکمه مطلق برای نظم دهی در جهان مفروض نمی دانند و می گویند در جهان هر کس به اندازه توانش می تواند با بازیگری اعمال قدرت کند تا در حد بالاتری منافع ملی اش را احصا نماید . در اول لیست منافع ملی هم اصل بقا را قرار می دهند و اینکه برای رسیدن به این منافع هیچ تضمینی وجود ندارد که دیگر دولت ها حتی اگر روابط خوبی با شما دارند از شما حمایت نمایند. حالا سوال این است که ظریف اگر رئالیسم را قبول ندارد پس چه چیز را قبول دارد . مبتنی بر 3 گزاره زیر به نظرم رویکرد ایشان یک رویکرد لیبرالیسمی می باشد : دیدگاه انسانی که بیان کردند. اینکه بعضی ها نمی توانند جایگاه اصلی اقتصاد را قبول کنند (دوباره نقل به مضمون). و نفی مباحث ژئواستراتژیک (فکر کنم) در رویکرد لیبرالیسمی انسان را موجودی می دانند که به دنبال همکاری و انجام کارهای درست و ایجاد زمینه های پیشرفت و رفاه دیگران قدم بر می دارد. اینها می گویند اگر نزاعی در می گیرد به خاطر نهاد های نامطلوبی است که موجود می باشند و باید آنها را محدود یا معدوم کرد . همچنین لیبرال ها برخلاف رئالیسم ها دولت ها را مهره های اصلی روابط نمی دانند و سازمان های بین اللملی و انجمن ها و حتی شرکت های چند ملیتی را مهم تلقی می کنند و از اینرو منافع ملی را سیال فرض کرده و در مذاکره و چانه زنی و مصالحه در یک نظام گسترده تر می دانند، و این یعنی منافع ملی در همین مذاکرات و توافقات تعریف می شود و نه چیزی که از قبل وجود دارد(حتی تمامیت ارضی). از طرفی برای اینها اقتصاد حرف اول را می زند . البته بعضی از شاخه های لیبرالیسم نقش قدرت های جهانی را که ایجاد کننده و جهت دهنده به سازمان ها و رژیم های بین المللی دانسته و آن را برجسته می شمارند و در نتیجه ... و اینها حل همه چیز را در فضای بین المللی جستجو می کنند . بر این اساس برای این مدل از تفکر، مباحث ژئوپلتیک و ژئواستراتژی کمرنگ می باشد. البته ردپای این تفکر در پایین تا بالای این جریان به راحتی قابل مشاهده است. مثلا این صحبت مرحوم هاشمی : دنیای آینده دنیای گفتمان‌هاست نه موشک ! یا در سطح پایین تر این صحبت سریع القم را ببینید : "در دنیا می گویند که اگر شما می خواهید با آلودگی هوا برخورد کنید، یکی از الزاماتی که روی سیاستگذار و مجری هست این است که آن شهر را بین المللی کند. یعنی اگر در شهر تهران 250 هزار نفر خارجی زندگی می کردند، ما آلودگی هوا نداشتیم. چون تهران بین المللی و آبروی می شد." در واقع آن تفکری که اکثر دوستان اینجا از قدرت و منافع ملی دارند با چیزی که اینها می گویند متفاوت است. البته ما از نظر تاریخی ردپای چنین تفکری را در جدایی بحرین از ایران هم می بینیم. علم در یادداشت هایش درباره مذاکراتش با شاه درباره حل مساله بحرین می گوید: "چه طور است به جای آنکه پافشاری در مساله بحرین بکنیم، بیاییم این فدراسیونی که تشکیل می شود(منظور کشورهای حاشیه خلیج فارس) یا مثلا ممکن است تشکیل بشود، تقویت کنیم و خودمان عضو فدراسیون بشویم . یا صحبت های امیرخسرو افشار درباره دیدگاه اقتصادی در مساله جدایی بحرین : https://s19.picofile.com/file/8432335818/amir_khosro_afshar_bahrain.mp3.html اما متاسفانه ما به جای دیدن بنیان های فکری افراد، گیر این جناح و آن جناح یا این حکومت و آن حکومت می شویم و از اینرو باید همیشه تاریخ را با پوسته جدید تجربه کنیم . همچنین نباید اسیر فیلم ها و نمایش های این افراد(از هر گروه و مسلکی که هستند) بشویم. اما شخصا بر لیبرالیسم نقد ندارم بلکه کاملا در جبهه مقابل این تفکر قرار می گیرم و در مقابل هر ماله به دستی که بخواهد این تفکر را بزک کرده و بخواهد ظریف گونه تکه ای از این تفکر را با تکه ای از تفکرات دیگر تلفیق نماید و به خوردمان دهد در حد توانم خواهم ایستاد . صحبت پایانی - این فایل با اینکه نکاتی مانند مواردی که عرض شد دارد اما کاملا انتخاباتی می باشد. پس مراقب باشیم چه چیز را باور و چه چیز را رد می کنیم. حال بد نیست میدان و دیپلماسی را از این دید هم بررسی نماییم. با تشکر
  5. 3 پسندیده شده
    نیروی هوایی و میدان نبرد شهری در آینده آنچه که می بایست انجام شود!!!!! """"""اهداف در آینده ..... تنها بزرگتر می شوند . مردم عادی ، تندروها ، تروریستها ، تئوریسین های هرج و مرج که در انبوهی از یک مجموعه متراکم جمعیتی ، خود را پنهان کرده و ناپدید می شوند و علیرغم وجود دقیق ترین فناوری ها ، شرایطی پدید می آید که همه گزینه های در دسترس ، شبیه یافتن سوزن در انبار کاه خواهد شد"""" ""موری ویلیامسون ، عملیات آزادی عراق -2003 ، تاریخچه عملیات هوایی"" مقدمه : جنگ شهری از ابتدای پیداش منازعه در جامعه بشری ، به یک مشغولیت ذهنی برای فرماندهان در رده ستادی و میدانی تبدیل شده است و در هر دوره ای ، این مشغولیت به گونه ای متفاوت ، چالشی برای طرفهای درگیر در چنین محیط هایی بحساب می آمد . در واقع ، هجوم بردن به چنین مکان هایی مستلزم در اختیار داشتن شمار زیادی واحدهای تفنگدار ، موتوریزه یا هوابرد است که می بایست در قالب گروه های کوچک و برخورداری از قوه ابتکار قابل ملاحضه ، قادر باشند بصورت مشترک با سایر رسته های ارتش ( زرهی ، توپخانه ، نیروی هوایی ) عمل نمایند . اما فرایند این نوع عملیاتها ، حتی اگر به موفقیت بیانجامد ، می تواند برای طرف پیروز ، هزینه های سنگینی را به ارمغان آورد .در نتیجه ارتشها همواره در تلاشند تا با کمترین خسارت های انسانی چنین بافتهای فیزیکی پیچیده ای را تحت تسلط خود قرار دهد . متن پیش رو ، مقدمه ای است نقادانه بر کاربرد قدرت هوایی در صحنه رزم شهری از دید تحلیلگران نظامی ایالات متحده و تلنگری است به سازمان مسلح خودی برای تطبیق و تجهیز خود به منظور ایجاد آمادگی برای مقابله ..... چرا قدرت هوایی ؟!!! از یک نظر ، روند بررسی ماهیت عملیات مدرن به گونه ای است که نمی توان قطعات مربوط به چگونگی نبرد در مناطق شهری را مد نظر قرار نداد ، به همین دلیل گروه های مطالعاتی در کنار برنامه ریزی برای تمرینات آموزشی ، به گونه ای همزمان و سیستماتیک می توانند عملکرد واحدهای رزمی در میدان نبرد را با معرفی شیوه های رزمی جدید ، بهینه تر نماید . در این میان ، اگر چه افسران ارشدی نظیر ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) بطور مستمر پیگیر ایجاد زیرساختهای نظری و تجهیزاتی برای کسب آمادگی در نیروی هوایی از سال 2017 بود ، اما به نظر می رسد که از آن زمان تا کنون ( 2020) کار چندان موثری صورت نگرفته است . بدین ترتیب ، در ساختار نیروی هوایی بحث های نظری مشخصی پدیدار نشد و این به مرور به یک مشکل واقعی تبدیل خواهد شد ، چرا که اکنون بخش قابل توجهی از تحلیلگران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که در آینده ، جنگ به سمت شهرها سوق خواهد یافت . ژنرال دیوید گلدفین (رییس وقت ستاد نیروی هوایی ) با توجه به این مساله ، در حال حاضر ، بخش عمده ای از گمانه زنی های تحلیلگران قدرت هوایی در حوزه های نظیر ماهیت تسلیحات دقیق ( precision weapons) ، مزیتهای بکارگیری شبکه کنترل/فرماندهی در نبردهای چند بُعدی قرار گرفته است . در نتیجه ، ژنرال گلدفین در سال 2017 به این نتیجه رسید که در حال حاضر ، نیروی هوایی از آمادگی بیشتری برای ورود به درگیری ، در آنچه که فضای باز (open space) نامیده میشود ، دارد ، ولی همچنان براین اصرار قرار داشت که راه حل در این زمینه برای قدرت هوایی اساساً در حوزه "گِرِه ها و شبکه ها " (nodes and networks) است ،رویکردی که در یک نظر ، چشم انداز طراحی شده برای نیروی هوایی به نظر می رسد . اما بتدریج نظرات در این حوزه ، رویکردی متفاوت را بخود می دید ، بدین معنی که این تحلیلگران با درپیش گرفتن رویکرد کلاسیک نیروی هوایی ، خواهان یک انقلاب در فناوری مهمات و در نتیجه ، تاکید برروی اثرات مهمات مورد استفاده شدند . این چشم انداز ، در یک نگاه ، یک تصویر عملیاتی بزرگتر شامل طیف متنوعی از ایده ها ، دکترین ها در کنار فناوری های دردست توسعه را در خود جای می دهد. استالینگراد در جنگ دوم جهانی به نماد کاربرد قدرت هوایی در جنگ شهری برای وادار کردن دشمن به تسلیم یا عقب نشینی تبدیل شد در واقع ، اکنون نیروی هوایی تصور می کند که می تواند نتیجه جنگ در محیطهای متراکم شهری را بر مبنای کاربرد گسترده مهمات دقیق رقم زند . بعنوان مثال ، ربکا گرانت ( Rebecca Grant) در خصوص روند عملیات رزمی در نبرد دوم فلوجه می نویسد : " روند عملیات جنگی در فلوجه عراق ، نشانگر ظهور یک نمونه جنگ شهری مبتنی بر اجرای نظارت مستمر از هوا ، اجرای حملات دقیق هوایی و درنهایت پشتیبانی سریع هوایی است که در مجموع ، موجبات بروز نوع جدیدی از عملیات شهری ، در سطح و مقیاس بالاتری فراهم آورده است " اما در عصری که نه تنها روند درگیری میان قدرتهای بزرگ بصورت بالقوه تشدید شده است ، بلکه دموکراتیزه شدن ساختار نیروی های مسلح در حوزه های تئوری و فناوری ، تغییرات عمده ای را بوجود آورده ، لازم است که با دقت بیشتری از منظر استراتژیک ماهیت جنگ شهری بررسی شود . بعنوان مثال ، ساختار موسوم به ISR ( intelligence, surveillance, and reconnaissance) که بصورت اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی مورد تعریف قرار می گیرد و همچنین ترابری هوایی (airlift) را می توان یک ویژگی آسیب پذیر ، بدون توجه به ماهیت برتری هوایی در دودهه پس از رویداد یازدهم سپتامبر، مورد توجه قرار داد . الرقه .. نبرد برای بازپسگیری از اشغال داعش - 2017 اگر در سرویس جستجوی گوگل ، تصویر شهر الرقه مورد بررسی قرار گیرد ، یک نکته قابل توجه به نظر می رسد که کاربرد قدرت هوایی در محیط شهری ، بدون تردید ویرانی فیزیکی گسترده ای را بدنبال خواهد داشت . این شرایط ، پیوستار منظمی از نبردهای شهری در جنگ دوم جهانی است که درآن ، ایجاد آوار عظیم برجای مانده از عملیات هوایی و آتشبار توپخانه ای ، مزیت قابل توجهی را برای مدافعان بوجود می آورد . اما این مساله در این زمان ممکن است مد نظر قرار گیرد که ایالات متحده ، بصورت مستمری الگوی عملیات در افغانستان که درآن نیروی هوایی ماموریت پشتیبانی از یگانهای ویژه و همچنین نیروهای نظامی نیابتی را برعهده داشت ، را بسیار مورد اعتماد می داند و بطورطبیعی این بحثها در حال حاضر از نظر اهمیت در رده بسیار پایینی قرار می گیرد . علاوه براین ، این حقیقت آشکار است که قابلیتهای رزمی ارتش ایالات متحده برای ورود به نبرد شهری بسیار محدود است ، همانطور که ژنرال بازنشسته رابرت اسکیلز ذکر می کند ،" گنجینه محدوده تجربه رزمی آمریکایی در درگیری های نزدیک تنها کمی بزرگتر از مساحت شهرنیویورک که دپارتمان پلیس شهر نیویورک مسئولیت حفاظت از آن را دارد ، است " . اما این امکان وجود دارد که نیروی هوایی همچنان به تجربه خود در نبرد بر علیه داعش باور داشته باشد که آن را "یکی از دقیق ترین نبردهای هوایی در تاریخ ارتش " می خواند ، هرچند برخی این ادعا را وارد یک چالش جدی نموده اند . در حقیقت ،داستان و ماهیت عملیات نیروی هوایی در بافت شهری در دو لبه یک طیف قرار می گیرد که شامل دقت جزیی نگر شگفت انگیز به منظور انهدام اهدافی با ارزش بسیار بالا و دیگری ، تخریب گسترده محیط شهری برای مجازات غیر نظامیان است . در این میان ، برخی کارشناسان نظامی براین استدلال قرار دارند که مرز بسیار فرساینده ای به منظور ایجاد تمایز میان سربازان و غیر نظامیان ، حتی زمانی که ارتشهای غربی به کاربرد یگانهای متحرک خود در چنین محیطهای افتخار می کنند ، وجود دارد . در نتیجه ، اگر چه چنین مساله ای ( تمایز گذاشتن میان نظامیان و غیر نظامیان ) بیش از حد لازم ، دور از ذهن به نظر می رسد ، اما افسرانی که بصورت گسترده در عملیات موسوم به تسویه نهایی (Inherent Resolve) بر علیه عناصر شورشی داعش شرکت داشتند ، پیامدهای طولانی مدت تخریب گسترده را زیر سئوال بردند و خاطرنشان نمودند که نادیده گرفتن پیامدهای ناخواسته اقدامات ائتلاف ،پتانسیل کاملی برای ایراد ضرر و زیان گسترده به مردم محلی فراهم می کند . بنابراین ضروری است که فرضیات مربوط به کاربرد نیروی هوایی در محیطهای شهری مورد بررسی مجدد قرار گیرد . در واقع امر ، صرف نظر از عملکرد ، نقش/ماموریت ، استفاده از قدرت هوایی در شهرها به منظور نیل به هدفهای استراتژیک ، حتی با وجود توسعه روزافزون تسلیحات دقیق و حسگرهای پیشرفته ، یک روند بسیار چالش برانگیز بشمار می رود . این بدان معنی است که نیروی مهاجم برای کاربرد قدرت هوایی علیه دشمن موضع گرفته در محیط پیچیده ای نظیر شهرها ، می بایست فراتر از تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها ( tactics, techniques, and procedures/TTP) حرکت کند تا راه حل های متنوع تر و موثرتری در مقیاس گسترده ، در دو سطح تاکتیکی و راهبردی را در اختیار واحدهای رزمی قرار دهد ، چرا که حتی بهترین تاکتیکها ، تکنیکها و رویه ها الزاماً موفقیت را در عملیات رزمی شهری تضمین نمی کنند . استدلال فوق ، کنایه از این مساله است تئوری قدرت هوایی در ماهیت اصلی خود ، با فکر کردن روی چگونه کاربرد این قدرت برای پیروزی در جنگ شهری آغاز شد ، اما در این میان چالشهایی وجود داشت که می بایست بدان پاسخ داد . در این حوزه طرفداران قدرت هوایی براین باورند که می توان با تسلط بر روی بُعد سوم قدرت در جنگ ( هوا) و ایجاد برتری هوایی بر فراز میدان نبرد ، مستقیماً به یک پیروزی قاطع دست یابند . از نظر ژنرال توپخانه ایتالیایی ، جولیو دوهه ( Giulio Douhet) بعنوان تئوری پرداز قدرت هوایی ، کاربرد تسلیحات شیمیایی هوا- پرتاب بر علیه همه ساکنین یک بافت شهری ، با این فرض که چنین جنگ دهشتناکی لزوماً یک درگیری کوتاه مدت خواهد بود ، را مجاز می شمرد . بدین ترتیب ، عملیات های رزمی که برمبنای این فرضیه در جنگ دوم جهانی طراحی و در کشورهایی مثل ژاپن بطور عملی بکار گرفته شد ، تا جایی که براساس اسناد نزدیک به سیصد هزار نفر در جریان عملیات بمباران توکیو توسط متفقین کشته شدند و به یک الگوتبدیل گردید و ادامه پیدا نمود تا اینکه ژاپن درنهایت در ماه اوت 1945 تسلیم شد . https://www.aparat.com/v/gN1AQ در نتیجه می توان چنین تحلیل نمود که تولید تسلیحات دقیق ، الزاماً رویکرد کلاسیک نیروی هوایی را در نبرد شهری تغییر نداد، مگر اینکه بخشی از این فرآیند به کاهش تلفات غیر نظامی منجر گردد . درواقع نظریه پردازان قدرت هوایی با تکیه به سه عامل "ارزان تر ، سریعتر و انسانی تر" (quicker, cheaper, more humane) باعث پدید آمدن یک خط سیر جدیدی در تحلیل کاربرد قدرت هوایی در مناطق شهری شدند که یکی از مشهورترین آن را می توان در ظهور دکترین جان واردن برای درپیش گرفتن یک کارزار هوایی استراتژیک که بعدها با فلج کردن ارتش عراق در جریان عملیات طوفان صحرا عینیت پیدا نمود ، جستجو نمود . اما عواقب ناخواسته آنچه که برخی تحلیلگران نظامی "خاموش کردن کامل شهرها " ( switching cities off) می نامند ،ممکن است جدی تر از آنی باشد که امروز تصور می شود . در واقع ، حتی اجرای حملات دقیق به زیرساختهای شهری می تواند تاثیرات قابل توجهی را در طولانی مدت از خود برجای گذارد . پی نوشت : 1- ادامه دارد .... 2-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند./ مترجم و نویسنده : MR9
  6. 3 پسندیده شده
    آتش سوزی در بندر نفتی حیفا: روزنامه صهیونیستی جروزالم‌پست نوشته یک آتش‌سوزی در تأسیسات CCR واقع در حیفا رخ داده است. این روزنامه بدون اشاره به جزئیات بیشتر نوشته «انجمن حفاظت از محیط زیست» در حال انجام تحقیقات درباره این آتش‌سوزی است.
  7. 2 پسندیده شده
    به نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
  8. 2 پسندیده شده
    دنیا داره به سمت کاهش سطح مقطح جنگنده ۶ا میره اونوقت ایران بره میگ ۳۱ بخره با سطح مقطح حداقل ۱۵ متر مربع عربستان پاکستان امارات ترکیه دارای آواکس هست که غول بیابونی مثل میگ ۳۱ را راحت شناسایی میکنند حتی خود روسیه پهباد رادار گریز در کنار پکفا گداشته امریکا و استرالیا قراره پهباد هایی با قابلیت شلیک موشک هوا به هوا در اختیار بگیرن با اینگه جنگنده نسل ۵ هم خو اهند داشت اونوقت ایران سوخو ۲۴ و میگ ۳۱ داشته باشه!! بهترین گزینه فعلا برای ایران جی ۳۱ هست
  9. 2 پسندیده شده
    حمله به ماشین حمل پول ، آفریقای جنوبی ، 22 آوریل 2021 فیلم مربوط به واقعه https://uupload.ir/view/film_bxir.mp4 مقایسه شود با استفاده از اتوموبیل های مشابه در کشور
  10. 2 پسندیده شده
    در باب اهمیت درس آموزی از اشتباهات .... یک خلبان ، هرگز از یاد گرفتن ، دست نمی کشه..! ممکنه اشتباه کُنه ، اما چه کسی هست که اشتباه نکند !! فقط از این اشتباهات درس بگیر .....! Sully-2016
  11. 2 پسندیده شده
    نیروی هوایی یک ابزار بسیار قوی برای پیشبرد اهداف هست اینکه یک ابزار و تاکتیک رو به جای استراتژی درنظر بگیریم یک اشتباه بزرگ است که نیروی هوایی عربستان در یمن نمونه بارز این اشتباه هست استراتژی می گوید که برای از پا در آوردن دشمن از روش حلقه های واردن باید استفاده کرد استراتژی هدف گذاری و اولویت بندی می کند و ابزار اجرای کار را برعهده می گیرد. هر چه ابزار متناسب تر و منعطف تر باشد پیشبرد استراتژی سریع تر و بهتر انجام می شود. در یک جنگ شهری هم اهداف به صورت بالا تعیین می شود، زدن فرماندهان و قوه رهبری شهر زدن لجستیک و شریان در خصوص لجستیک به مثابه شاهرگ حیاتی مقاله روبرو موجود است. لینک این دو مورد قوی ترین اهداف در جنگ شهری است و بعد از مدتی اضمحلال روحیه و اراده نیروها
  12. 2 پسندیده شده
    با سلام موضوع تاپیک بسیار جالبه و از جهات گوناگونی میشه بهش پرداخت . ورود نیروی هوایی بصورت سنگین در جنگ شهری به نابودی شهر می انجامه و لزوما برتری برای نیروی متخاصم ایجاد نمیکنه و البته هزینه بالایی هم برای نیروی متخاصم داره . این هزینه را میشه با پهپاد های رزمی و عملیات و مهمات هوشمند کاهش داد که در این حالت هم جنگ فرسایشی میشه و پیروزی ایجاد شده هه یک سرزمین سوخته بر جای میزاره . قریب به اتفاق تمامی شهرهای جهان متکی به انرژی و آب و مواد غذایی هستند که خارج از شهر ها قرار داره و در یک جنگ بلند مدت میشه هر شهری را با محاصره و نابودی زیر ساختها ، مخصوصا در بخش انرژی و آب از پای درآورد . تاب آوری شهری با توجه به وابستگی شدید ما انسانها با تکنولوژی بسیار شکننده ست . تغییر سبک زندگی و طراحی ماشینی شهرها این وضعیت را بغرنج تر کرده بصورتی که محاصره و جنگ شهری در یک شهر هزاره جدید اصلا قابل مقایسه با محاصره ی شهری مانند استالینگراد نیست .بنابر این مثالها ها قابل تعمیم نیست . در مثالهای متاخر تر ، جنگ شهری در شهرهای سوریه تمام این شهر ها رو نابود و به سرزمین سوخته تبدیل کرد و تخریب زیر ساختها باعث شده که تمام این شهرها بالاخره تسلیم و اشغال شوند . بجای ورود گسترده نیروی هوایی به شهر ها اگر روی تخریب زیر ساختهای تامین انرژی و نیاز های اولیه تمرکز بشه نتیجه بهتری میشه گرفت ولی اگر زندگی مردم بعد از جنگ در شهرها برای نیروی متخاصم مهم نباشه و زمان در اولویت باشه نیروی هوایی همان چیزی را رقم میزنه که در وادی سوخته سوریه شاهدش بودیم .
  13. 2 پسندیده شده
    با عرض سلام و خسته نباشید مقاله جالبی بود اگر با این دید نگاه کرد که دکترین فعلی در جواب عملیات های شهری بصورت آنچه واحد متخاصم با توجه به میل به انجام عملیات مورد نظر در مقابل واحد های تدافعی با در نظر گرفتن آنکه بافت شهری هم برای ورود نیرو ها و ادوات زرهی ( عموما خیابان ها) سالم نگه داشت و همچنین بتوان بصورتی روحیه مدافع را و توان تدافعی آن را و ایضا روحیه آنرا نابود کرد بصورت ابتر مانده است پس آن ها با توجه به تجربیات بدست آماده در نمونه های گفته شده به دنبال راه کار های مناسب رفته و میروند اگر در مقام پیش بینی برویم ابزار لازم را تا حدودی دارند ولی شکل و فرم جدیدی باید به آن بدهند بنظر این حقیر بحث مهمات دقیق مسعله ایست که پیگیر خواهند بود ولی نه با مواد انفجاری شدید بلکه بصورت انفجارهای کوچک برای پاکسازی موردی طبقات که این خود منجر به باز تولید مهماتهای قطر کم به تعداد بالا در حامل پرنده است که مزایای بالای خود را دارا می باشد و از آن مهمتر خود حامل است که با توجه به فضای عملیات های تعریف شده برای واحد حمله کننده احتمالا بدنبال طراحی بی سرنشین های با مداومت و حمل مهمات بالا در ارتفاع بالا بصورت نیمه ایستا جالب خواهد بود ( با توجه به موارد ذکر شده تا حدودی متفاوت با طرح های کنونی ولی شبیه به موارد حاضر) علی ایحال چیزی که برای من جالب است رسیدن به موارد فوق برای ما با توجه به تجربیاتی که در بی سرنشین ها بدست آوردیم بسیار جالب است و قطعا کمک شایانی در جبهه هایی همچون سوریه به ما میتواند بکند قطعا با توجه به تجربیات شما در هواپیماهای مدل طرح های جالبی مد نظر جناب عالی هست فکر کنید حامل هایی به تعداد زیاد و بصورت ساعت پروازی بیش از ۲۴ساعت و نیمه ایستا (با سرعت بسیار پایین) در ارتفاع بالا هر طبقه ای که از آن کوچک ترین تحرک نامعقول صورت گیرد هدف قرار دهد بصورتی که ساختمان فرو نریزد و مسیر را برای نیروی زمینی پیشرو در زمین باز کند چیزی شبیه به تک تیر انداز هوایی (بطور مثال) میتواند کابوس وحشتناکی برای نیروی مدافع باشد و از بعد روانی از کشتار غیر نظامیان تا حدود زیادی جلوگیری کند که این خود میتواند از تلفات دهشتناک غیر نظامی کاهش و در بعد تبلیغاتی دست پری به متخاصم بدهد البته نباید فراموش کرد که برای رسیدن به این اهداف امن کردن آسمان برای حامل های مورد نظر امری حیاتی است
  14. 1 پسندیده شده
    هر چه بکاریم همون رو درو می کنیم اشکال از ذهن فراموشکار ماست که جو کاشتیم و انتظار داریم گندم درو کنیم ما چندین دهه و بلکه قرن هاست با طبیعت درست رفتار نکردیم از طبیعت بهره بردیم ولی قدر ندونستیم رودخانه هارو آلوده کردیم بیش از نیازمون مصرف کردیم در طبیعت با سرعت سرسام آوری زباله ریختیم و طبیعت رو به قهقرا کشیدیم از مدیریت درست و به روز پسماند و بازیافت اونها بهره نگرفتیم از فناوری های نو و خوب به مانند انرژی خورشیدی استفاده نکردیم بیان زدایی نکردیم و تا تونستیم طبیعت زدایی کردیم و در فضاهای شهری کمترین پوشش سبز و نزدیکی به طبیعت رو داشتیم از آب باران بهره نگرفتیم و کمترین راندمان رو در کنترل و هدایتش داشتیم وقتی هر سال میلیون جوجه مرغ بی گناه به خاطر حفظ قیمت سلاخی می شدند دم نزدیم و پیگیری نکردیم و بعد افزایش انفجاری قیمت مرغ فقط غرغری کردیم از روش های نوین تولید فرآورده های حیوانی و کشاورزی بهره نبردیم و تقریبا از همون روش های استفاده می کنیم که اجدادمون قرن ها پیش استفاده می کردند حال چه انتظاری داریم که هرچه به دست اومده نتیجه عمل خودمونه و خود کرده را تدبیر نیست
  15. 1 پسندیده شده
    خوب ، زیاد با این مساله موافق نیستم ، سامانه های ضد زره هدایت شونده و غیر هدایت شونده ، اولین خطر برای زرهی در رزم شهری هستند ، از دوران توپهای ضد زرهی مثل pak-38 تا امروز و سامانه هایی مثل جاولین و کورنت و ... تجربه رزم شهری در ویتنام ( هوئه ) ، روسیه ( چچن ) و فلوجه این را اثبات می کند دیده بان برای توپخانه را محدود به عامل انسانی نکنید ، امروز طیف وسیعی از پهپادها از نمونه های دست پرتاب تا بلند پرواز می تونند نقش دیده بان را بازی کنند .. ضمن اینکه نیروی هوایی هم خودش یک دیده بان خط مقدم ( ناظر هوایی خط مقدم / FAC) دارد که همون نقش دیده بان توپخانه است ... ضمن اینکه بسته به این هست شما بعنوان نیروی مهاجم استراتژی اتون برای رزم شهری چی هست ؟ 1- فلج موقت 2- فلج بلندمدت اگر دنبال فلج موقت هستید ، مجبورید که از تخریب انبوه خودداری کنید ، فقط روی ساختارهای کنترل - فرماندهی دشمن متمرکز بشید و سعی کنید آن را از مخفیگاه های اش بیرون بکشید و منهدم کنید ( فلوجه / بصره سال 2003 ) اگر دنبال فلج بلند مدت هستید ، این معادل تخریب انبوه هست و زرهی چندان در اینجا کاربرد ندارد ، این ماموریت بر عهده توپخانه سنگین و نیروی هوایی هست ( استالینگراد / برلین / لنینگراد ) پی نوشت : در حال حاضر سازمان های موج سومی به بالا ، گزینه اول را دارند توسعه می دند در حوزه نامتقارن ، بطور قطع مدافع زرهی را توی شهر نمی آورد ، چون حریف برتری هوایی دارد پدافند ثابت هم از 1989 دیگر مصداق ندارد و همه ارتشها دارند بسمت هرچه بیشتر متحرک شدن ( نه الزاما زرهی ) حرکت می کنند عملیات تاخیری هم فلسفه خودش را دارد و مستمر نیست ، همون طور که از اسمش پیداست ، تنها برای خرید زمان برای نیروی مدافع برای تحکیم مواضع پدافندی خودش مورد استفاده قرار می گیرد و نه بیشتر ... پرده پوشش هم برای نیروی مدافع بدلیل نیاز به استقرار سلاح های سنگین و برتری هوایی حریف به جهت شناسایی سریع مواضع استقرار انها ، چندان موضوعیت ندارد
  16. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:  پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس خلبان های سوم هواپیمای تلاش 2 ، تلاش و کوشش مضاعفی به ما بخشید. بچه ها با ارتقائی که به سیستم رادیوئی آن داده بودند به ما این جرأت را دادند که پس از انجام پروازهای دو تیمه ، آن را حتی سه تیمه یا اصطلاحا دو پله کنیم. من به همراه برادران اردلان ، نامدار ، یزدانی و قاری دو عملیات از این نوع را با موفقیت پشت سر گذاشتیم. من در هر دو عملیات عضو تیم وسط بودم یعنی هواپیما را از خلبان اول در پشت جبهه می گرفتم و به خلبان سوم در پشت نیروهای دشمن تحویل می دادم. در عملیات سوم قرار شد که من خلبان سوم باشم. به همین منظور با برادران به سمت منطقه عمومی بستان و دقیقا در هورالعظیم راه افتادیم. من و اردلان به همراه یک بلدچی عرب زبان از خط خودی گذشتیم تا پشت نیروهای دشمن برسیم. او با لباس محلی بود و ما دو نفر با لباس بسیجی. ما هر دو خلبان یک دستگاه بیسیم و یک دستگاه رادیو کنترل هواپیما نیز همراهمان بود. با "بلم" آنقدر جلو رفتیم تا آب تمام شد ، آن را کناری بستیم و بقیه راه را پیاده طی کردیم. باید جائی مستقر می شدیم که هم به دشمن نزدیک باشد و هم فضای مناسبی برای مانور پروازی محسوب شود. اما بقیه مسیر خشکی نبود، باتلاق بود. با آن پوتین های سنگین ، راه رفتن توی لجن زار ، سخت و خسته کننده بود. پایت را که می گذاشتی ، تا ساق توی لجن فرو می رفت. بلدچی خودش را راحت کرد و کفش هایش را درآورد و دور انداخت. کمی آن طرف تر ، لباس هایش را هم حتی دور انداخت و لخت ما را به جلو می برد. فاصله اش با ما 50-60 متری می شد. او ما را توی نیزاری برد که دقیقا پشت نیروهای دشمن بود و ما به راحتی سر و صدایشان را می شنیدیم که در حال بازی والیبال بودند. مکان را که مناسب دیدیم ، بیسیم را روشن کردیم و برای تحویل گرفتن هواپیما اعلام آمادگی کردیم. چون من طبیعتا از صدای بم و بلندی برخوردار بودم ، یهو اردلان هشدار داد که آرامتر ؛ نکند می خواهی که صدایت به گوش عراقی ها برسد! طبق سناریوی پروازی باید از دست راست خودمان شروع می کردیم و مسیری را در طول نوار جبهه دشمن ادامه می دادیم. این مسیر گاهی دو یا سه بار و حتی چهار بار امکان تکرار داشت و هر بار عمق بیشتری می گرفتیم و به صورت معکوس هر بار باید عمق مان را کم می کردیم تا عکس برداری ها حداکثر همپوشانی را داشته باشند. به محض اینکه هواپیما را تحویل گرفتم ، آنرا به سمت خودم کشاندم . چون موتور هواپیما پیستونی بود ، صدای قار قار هواپیما سراسر جبهه را از خود پر کرده بود و کاریش نمی شد کرد. عراقی ها تا صدای پهپاد را شنیدند ، بازی را قطع کردند و بلند بلند داد می زدند : الطیاره ، الطیاره. از بین نیزارها آن ها را می دیدیم که با شتاب پشت سیستم های پدافندی خود رفتند و لوله های جنگ افزارهایشان را به طرف پهپاد گرفتند ، آنها چون اطلاعاتی از پهپاد گرفته بودند ، به خوبی می دانستند که مأموریت چیست و خلبان هایشان حتما همین دورر و بر هستند ؛ برای همین نیروهای پیاده شان تفنگ هایشان را به اطراف نیزار گرفته و همه مدلی شلیک می کردند. انگار که شیلنگ آبی را به طرف باغچه ای گرفته باشند. ما چون از قبل فکر همچین برخوردی را کرده بودیم ، محکم در جان پناه خود سنگر گرفته و به عکس برداری مان ادامه دادیم. عکسبرداری و پروازمان که تمام شد ، آن را به سلامت به خلبان دوم دادم و دستگاهم را خاموش کردم. این تازه اول کار ما بود ؛ چون هم باید منتظر نتیجه عکسبرداری می ماندیم و هم به انتظار گشتی های دشمن که معمولا به تعقیب مان می افتادند. آنها از مسیر پرواز هواپیما ، شصت شان خبردار شده بود که در لابلای همین نیزارها هستیم. لحظات کُشنده ای بود چون پس از تحویل سالم هواپیما از خلبان دوم به اول و سپس فرود موفقیت آمیز ، عکاس تیم باید از سالم بودن دوربین مطمئن می شد. در اصل ، موفقیت عملیات منوط به موفقیت عکسبرداری بود. اولویت اول سالم برگشتن هواپیما نبود ، سالم بودن سیستم عکسبرداری بود و تا مسئول عکس ، درب کانتینر دوربین را باز نمی کرد و از سیستم عکسبرداری مطمئن نمی شد ، نمی توانستیم منطقه را ترک کنیم. چون در غیر اینصورت ، باید دوباره پرواز صورت می گرفت و هواپیما به دست ما خلبان های سوم می رسید. خوشبختانه ، وقتی موفقیت عملیات را اعلام کردند ، در همان گل و لائی که آمده بودیم راه برگشت را پیش گرفتیم ؛ در حالی که گلوله های جور واجور دشمن ، زوزه کشان از بیخ گوش مان رد می شد. پوتین هایمان آنقدر سنگین شده بود که جانمان را به لب می آورد. نمی دانم چرا راضی نمی شدیم مثل بلدچی در گل و لای با پای برهنه بدویم. انگار که نقل و نبات توی باتلاق بریزند ، همین جور گلوله بود که توی گل و لای می نشست. در نیمه راه بود که اردلان گفت : تو برو ، من دیگر نمی توانم. با اضطراب پرسیدم : چرا ؟! تیر خوردی ؟! پاسخ داد : خیر ، پایم نمی آید. من تا آن موقع نمی دانستم که اردلان پیشتر مجروح شده و از جانبازان جنگ است. من فاصله خود تا اردلان را برگشتم و به او توصیه کردم که تنها راه نجات در آوردن همین پوتین هاست. ببن بلدچی چقدر خوب راه می رود. همین کار را هم کردیم. فضای عجیبی شده بود ، چون این بار علاوه بر باران تیر و فشنگ ، ترکش های خمپاره هم بر سرمان می بارید. اردلان کمی که نفس تازه کرد ، همپای من با پای برهنه توی لجن زار شروع به دویدن نمود. خود را که به بلم رساندیم ؛ اگر چه کار تمام نشده بود ، اما احساس خوبی بهمان دست داد که می توانیم با جان سالم ، خود را از نیزارها و آبراه های منتهی ، به مقر خودمان برسانیم. به خصوص اینکه این مسیرها بلدچی مثل کف دست می شناخت. این اولین عملیات طولانی مسیری بود که در لیست عملیات های پهپاد جائی برای خود باز کرد و بعدها ابراهیم حاتمی کیا به سراغ مان آمد و با فیلم مهاجر آن را در سینمای دفاع مقدس ماندنی کرد. راوی : عباس مختاریان * * * * * رودست از نوع بسیجی ما توی چهار عملیات ، پنج هواپیمای خود را از دست داد بودیم. بچه ها همگی پکر بودند و هیچ خلبانی جرأت پرواز را به خود نمی داد. از اساتید خلبان فقط شهید زارعی ، حاج آقا عزیزی ، من و آقای صباغی مانده بودیم با کلی درخواست عملیاتی. بچه ها حتی در فرستادن تیم جلو هم روحیه شان را باخته بودند. این سقوط آخری که خلبانانش شهیدان شفیعی و زارعی بودند ، بدتر از همه حال ما را گرفته بود. چرا که برای اولین بار ؛ یکی از هواپیماهایمان به دست دشمن افتاد. یعنی از سال 1363 تا 1366 دقیقا سه سال ارتش عراق خبر نداشت که با همین هواپیمای قارقاری مزاحم ، چه بلاهائی سرشان آمده است !! چقدر هم کیفور شدند ؛ وقتی با آب و تاب آنرا توی تلویزیونشان ؛ نشان می دادند و به مردمشان فخر می فروختند که ما یکی از هواپیماهای جاسوسی ایران را ساقط کرده ایم. آنها حتی برای خودشان تفسیر می کردند این هواپیماها از پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی است که ارتش اسرائیل آن را در اختیار ایران قرار داده است. هم به دلیل اینکه بخواهم به بچه ها روحیه بدهم و هم برای اینکه حال ارتش عراق را توی خوشحالیش بگیرم ، در غرب کشور به عنوان خلبان تیم عقب ، هواپیما را پرواز دادم و با سرعت به همراه برادر ایزدی خود را به خط جلو رسانده و خلبانی تیم جلو را هم بر عهده گرفتم. چند ویراژ که بالای سر عراقی ها رفتم ؛ این بار همه خط با آگاهی از عملکرد پهپادها ، شروع کردند به تیراندازی. جنگ افزاری نماند که دشمن با آن به طرف پهپاد شلیک نکند. پهپاد هم که انگاری بازی اش گرفته باشد ، گاه گاهی هم از دستم در می رفت و خودش را به باد می سپرد. عکسبرداری ام که تمام شد ؛ احساس کردم که برای بازگشت در آن حجم آتش به مشکل بر می خوردم. دل توی دلم نبود. نکند فردا شب این هواپیما را هم توی تلویزیون عراق نشان بدهند. زبان بسته هواپیما ، از توی رگبار گلوله های تیربارهای چهارلول و دو لول عراق همچنان پیش می تاخت که یهو به ذهنم رسید ، ارتفاع را کم کنم. بعد موتور را فول کردم و آن را انداختم توی اسپین. موتور افتاد به زوزه یعنی انگاری که مورد هدف قرار گرفته و در حال سقوط است. نقشه ام گرفت. چون تا هواپیما به این حالت افتاد ، تمام آتش ها فروکش کرد. ما پشت تپه ای بودیم که ارتفاعی حدود 70-80 متر داشت. هواپیما تا نزدیک 10-15 متری زمین که آمد ، آنرا به حالت عادل (Level) کردم و یک فرود انجام دادم و به راحتی او را روی زمین نشاندم. عراقی ها هم که باورشان نمی شد که فریب باشد ، توی رادیوشان اعلام کردند ؛ ما دومین هواپیمای جاسوسی ایران را هم زدیم . آنها حتی نام منطقه ای را که سقوط کرده بود اعلام کردند. همان شب ، رضا ارباب ، با نگرانی از جنوب با من تماس گرفت و پرسید : حمید چی شده ؟ جواب دادم : خیالت راحت، خبری نیست. رودست خوردند. با هیجان پرسید : رودست ؟! ... چه رودستی ؟! پاسخ دادم : وقتی دیدمت برایت می گویم. داستانش را تلفنی نمی شود گفت. راوی :حمیدآقاجانی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
  17. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان میلیتاریست "اصل تأمین(*)" و دشمن شناسی در میدان نبرد فرمانده از افسر تک تیرانداز بالای برج پرسید : آیا تک تیرانداز دشمن در کارش خیلی مهارت دارد ؟ افسر پاسخ داد : خیر قربان. در کارش خیلی هم ناشی است! فرمانده : پس چرا تا حالا موفق به کشتن او نشده ای ؟ افسر: قربان می ترسم او را بزنم ؛ بعد یکی بهتر از او را بیاورند و همه ما را بکشد. به نظرم زنده بماند به نفع ما هست قربان. ----------------------------------------------------------------- اصل تأمین (*) : تأمین در لغت به معنای در امان قرار دادن و حفظ کردن شخص یا چیزی است و در اصطلاح نظامی به کلیه اقداماتی گفته می شود که به طور مستقیم به منظور حفاظت از یگان در مقابل دشمن بکار می رود. اصل تأمین در بین اصول جنگ ، جایگاه ویژه ای دارد، زیرا لازمه حتمی و جزء لاینفک اجرای موفقیت آمیز سایر اصول و در نتیجه موفقیت در صحنه نبرد ، به کار گیری اصل تأمین می باشد و بدون رعایت این اصل ، سایر اصول جنگ ، آسیب پذیر و بی حاصل خواهند بود. پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. .
  18. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:  پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس کبوتر یا کلاغ زمان به روزهائی تعلق نداشت که بازارهایمان پر از جنس چینی شود و ما تمام تقصیرها را بندازیم گردن نامرغوبی جنس چینی. دوربینش مال هر جا بود ، اما مطمئن بودم که ساخت چین نبود. دلم خوش با دوربین آمده بود کمکم ، تا آنچه را من با چشم نمی بینم او با دوربین ببیند. درست است که هواپیما را نمی دیدم ولی از روی صدایش می توانستم حدس بزنم که حالا روی کدام بال حرکت می کند. دارد اوج می گیرد یا فرود می آید و ... خودش تجربه خلبانی داشت ولی نمی دانم چرا او با دوربینش تقریبا همان چیزهائی را می گفت که من عکس آنرا انجام می دادم. تازه اعتراض هم داشت که چرا فرمان ها را درست انجام نمی دهم. به هر حال من به گوشم بیشتر اعتماد داشتم تا به دوربین او. بالاخره وقتی هواپیما را از سمتی دیگر به سوی خود آوردم و توانستم آنرا که به اندازه گنجشکی شده بود ، ببینم ؛ تازه متوجه شدم که تمام حدس هایم درست بوده است و آقاجانی تمام این مدت سرگرم پرواز خوش خوشان یک کبوتر ، کلاغ ، یا چیزی مثل آنها بوده است ؛ نه پرنده بدون سرنشین تلاش. وقتی زدم روی دوشش که برادر حمید ، چشمت را از روی عدسی بردار. آنی که تو را سرگرم کرده است ، یک پرنده است ؛ تازه فهمید دچار چه اشتباهی شده است. او با ناراحتی گفت : آخر کسی نیست که به این کلاغ بگوید وسط این معرکه و این همه توپ و تانک و ترکش ، جایی نبود بروی به پرواز ؟ اینجا هم جایی است که آمده ای به سیاحت ؟! راوی : حسین رحمانی * * * * * گزارش کیلومتری معلوم نبود ، ما بلد نبودیم چجوری حرف بزنیم تا دلشان را بدست بیاوریم ؛ یا آنها توجهی به مشکلات و گرفتاری هایمان نداشتند و هر بار ما را از سر خود باز می کردند. ولی آن روز نمی دانم آفتاب از کدام سو تابیده بود که فرمانده نیرو خودش گفت : داریم با برادر فروزنده از ستاد کل نیروهای مسلح می رویم فلان قرارگاه. تو هم همراهمان بیا و توی مسیر گزارشت را ارائه کن. این دیگر نوبرانه بود. من باید با آن همه دفتر و دستک ، گزارشی از گرفتاری هایمان را توی خودرو در حال حرکت می دادم. چاره ای دیگر نبود. به قول مادرم کاچی بَز هیچی. توی لندکروزی که فقط ما سه نفر بودیم ، در طول مسیر ؛ چیزی حدود 20-30 کیلومتر ، با آب و تاب طوری که می خواستم هیچی از قلم نیفتد ، 20 دقیقه یک ریز و پر هیجان حرف می زدم که یهو صدائی نا امید کننده ، سرم را از توی قلم و کاغذم به خود جلب کرد. آقای فروزنده ، خوابِ خواب بود. انگار مرا آورده بودند که برایش لالایی بخوانم ... سردار محمد فروزنده ، در سمت ریاست بنیاد مستضعفان این قضیه هنوز بهتر از سمیناری در نیروی هوائی بود که برادر نیل فروشان ، آنقدر با ما بیگانه بود که وقتی می خواست درخواست های ما را سرزنش کند ، "پَهپاد" را "پِهباد" تلفظ کرد. خوب شد یکی از بچه ها رفت پشت تریبون و گفت : ما لازم نیست چیزی از مظلومیت مان بگوئیم. همین که فرمانده محترم پشتیبانی نیروی هوائی سپاه ، حتی نام ما را نمی داند که تلفظ کند ؛ خدا وکیلی کافی نیست ؟؟!! راوی : عبدالمجید مختارزاده ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
  19. 1 پسندیده شده
    یکی دیگه از موارد صرفه اقتصادی داشتن هویتزر های خودکششی کامیونی اینه که دیگه نیازی نیست مقر های توپخانه ثابت یا فصلی درست بشه و میشه در مراکز دیگه نگهداری و در صورت نیاز به منطقه ماموریت اعزام بشه. البته این جابجایی خودش دردسری هست برای خودش اما حداقلش دیگه نیاز به احداث پایگاه و مقر براش نیست
  20. 1 پسندیده شده
    به نام خدا مقدمه بعد از مدت های مدید تصمیم گرفتم یه چرخی در فضای مجازی بزنم و ببینم قضیه از چه قراره، همونطور که معلومه کشور چک یه مدل جدید هویتزر خودکششی (هویتزر خودکششی: به اون دسته از توپ های کالیبر سنگین گفته میشه که به خودی خود دارای پیشرانه و سیستم تعلیق مستقل هست و نیازی نیست توسط کشنده، حمل بشه) به اسم Dita معرفی کرده که نسخه ی توسعه داده شده ی DANA M2 هست. تا اونجا که یادم هست داخل انجمن مطلب بخصوصی بجز یه سری توضیحات در مورد این هویتزر (DANA) نیست و اگه عمری باقی باشه در مورد اون هم خواهم نوشت. هویتزر خودکششی Dita با توپ 155 میلیمتری، یک سیستم نوین توپخانه با برجک ارتقاء یافته و شکل و شمایلی نوین است که توسط شرکت Excalibur Army جمهوری چک توسعه یافته تا بتواند با افزایش سطح مقاومت زرهی و به طبع افزایش کارایی، در نبرد های مدرن امروز، تقریبا حرفی برای گفتن داشته باشد. شاکله و ساختار این سیستم توپخانه متحرک، از کشنده 8x8 تاترا شکل گرفته که هویتزر DITA را به یک ویژگی منحصربفرد، یعنی کاربری ساده و آسان برای خدمه تبدیل می کند و می توان این حجم از آتش متحرک را تنها با استفاده از 2 نفر به نقاط مختلف صحنه ی نبرد منتقل کرد. در دی ماه سال گذشته (ژانویه سال میلادی جاری) هویتزر DITA با تکمیل کردن نمونه ی اولیه خود، وارد فاز نهایی آزمایشات میدانی شد و این نمونه اولیه قرار است تا تحت همین آزمون ها، کارایی و عملکرد خود را به صورت میدانی به اثبات برساند. اولین نمایش عمومی این هویتزر در نمایشگاه IDEX 2021 که در امارات متحده عربی و در شهر ابوظبی برگزار شد، بود. ویژگی های ظاهری و طراحی هویتزر DITA هویتزر خودکششی DITA دارای ابعادی به طول 13.02 متر، عرض 3.08 متر و ارتفاع 3.12 متر با وزنی معادل 29 تن می باشد. یکی از نقاط ضعفی که این سیستم توپخانه را ناقص می سازد، بنای آن روی یک سیستم چرخدار می باشد. البته ذکر این نکته نیز لازم است که شاسی این خودرو پلتفرم مناسبی می باشد اما نمی تواند دارای قدرت تحرک پذیری مانند پلتفرم های شنی دار باشد اما تجربه ی هویتزر DANA در دهه 80 میلادی توسط چک و اسلواکی، نشان دهنده نا موفق بودن پروژه مذکور بوده و انتظار می رفت این سیستم روی یک شاسی شنی دار طرح ریزی می گردید. به لطف ماژولار بودن ساختار هویتزر، قابلیت نصب روی یک پلتفرم شنی دار را نیز دارا می باشد اما تا کنون این کار صورت نگرفته است. همچنین دستگاه با تنها 2 نفر خدمه که یکی از آنها وظیفه هدایت و دیگری فرماندهی وسیله را در اختیار دارند، عملیاتی می گردد. اجزاء و بدنه به گونه ای طراحی شده که بتوان در مواقع لزوم و نیاز کاربر، علاوه بر 2 نفر، 1 نفر دیگر نیز به عنوان سرنشین در این سیستم قرار گیرد. برخلاف هویتزر های چرخدار امروزی مانند قیصر فرانسه که از شاسی کامیون استفاده می کنند، Dita با استفاده از پلتفرم مخصوص می تواند کارآمد تر با قابلیت های بیشتر باشد. به منظور راحتی سرنشینان، کابین هویتزر با سیستم های تهویه مطبوع، گرمایشی و سرماشی مجهز شده و همچنین در مواقع بحران و یا استفاده یکی از سه عامل هسته ای، بیولوژیکی و شیمیایی (NBC)، این کابین مجهز به سیستم های فیلتر کننده بوده تا سرنشینان از این مخاطرات در امان بمانند. همچنین به منظور بهبود حفاظت بدنه، استاندارد STANG 4569 سطح I ناتو با توانایی دفاع در برابر سلاح های سبک با کالیبر 5.56 و 7.62 میلیمتر، روی این هویتزر پیاده سازی شده است. برجک Dita به همراه توپ جنگ افزار هویتزر Dita با یک توپ 155 میلیمتری استاندارد ناتو به اسم L45 مسلح می شود که می تواند با استفاده از پرتابه های شدید الانفجار Base Bleed دارای حداکثر برد آتش 39 کیلومتر باشد. نرخ آتش پایدار این توپ 5 گلوله در دقیقه است اما می تواند در برخی مواقع این مقدار را به 6 گلوله در دقیقه افزایش داد و به طبع میزان عمر عملیاتی توپ و تجهیزات مرتبط نیز کاهش می یابد. طراحان با نصب یک بارگذار خودکار روی این توپ، قابلیت های مسلح سازی و آتش خودکار در وضعیت هایی مثل تمام اتوماتیک، بارگذار دستی و بارگذار اورژانسی را به آن اضافه کرده اند. این بارگذار همچنین قادر به پشتیبانی از حالت های مختلف مانند بارگذار تکی، بارگذار سریع، برنامه ریزی شده و MRSI (چندین شلیک به صورت همزمان) نیز می باشد. برجک Dita می تواند در دمای -3 الی 70 درجه و توپ L45 نیز قادر است تا در -60 الی 60 درجه سانتی گراد تغییر زاویه دهد. بار همراه این توپ مقدار 40 گلوله است که در داخل نوار نقاله های تعبیه شده در داخل برجک قرار می گیرد. کابین راننده و سیستم ناوبری سیستم کنترل آتش امروزه سرعت رشد تکنولوژی به بالاترین میزان خود در دهه های اخیر رسیده به طوری که رد آن را در هر زمینه ای از زندگی چه نظامی گری و چه شخصی، می توان دید. سیستم کنترل آتش یکپارچه توپ متحرک چک ها از یک دستگاه مدرن کنترلگر در دسترس (OCS) تشکیل شده که می تواند شامل زیر سیستم هایی مانند خطایاب، سامانه ناوبری، هدایت خودکار سلاح، محاسبه گر دقیق مولفه های تیر اندازی و همچنین سیستم مدیریت مهمات باشد. در خصوص سیستم کنترلگر در دسترس یا OCS می توان گفت که توانایی افزودن قابلیت حالت گیری سریع آماده به کار سلاح را فراهم سازد. این بدین معناست که جهت آماده سازی دیگر نیازی به خدمه های فراوان برای بررسی و کنترل سیستم ها نمی باشد و این رایانه است که این کار را برای شما انجام می دهد و همین امر به خودی خود موجب می شود تا تلفات انسانی کاهش و در عوض سرعت عمل افزایش یابد. یک سایت هدف گیری دیداری (اوپتیکال) نیز برای هدف گیری اشیاء در خط دید برای فرمانده تعبیه شده است. از دیگر مزیت های این سیستم، علاوه بر افزایش سرعت آماده به کار نمودن دستگاه، استفاده از کنترل پنل M4 است که دارای یک نمایشگر دیجیتال بوده و می تواند در تجزیه و تحلیل داده ها، خطایابی سلاح و شاسی، کمکیار فرمانده بوده و به لطف قابل حمل یا پرتابل بودن این سیستم، می توان آن را از بیرون نیز هدایت کرد. کامیون Tatra که از شاسی آن به عنوان بدنه اصلی این هویتزر استفاده شده نیرو محرکه و موتور هویتزر Dita نیروی محرکه خود را از موتور Tatra T3c-928-90 تهیه می کند که قادر است تا نیرویی معادل 402 اسب بخار (300 کیلووات) فراهم سازد. علاوه بر موتور اصلی، یک موتور کمکی هیدرولیکی 24V جهت آماده به کار نمودن برجک و توپ روی خودرو تعبیه شده که با استفاده از آن سلاح و برجک بدون نیاز به قدرت موتور اصلی، مسلح می گردد. با استفاده از موتور تاترا T3c هویتزر Dita قادر است تا به حداکثر سرعت 90 کیلومتر بر ساعت در جاده آسفالته و 25 کیلومتر بر ساعت در جاده خاکی یا Off-Road تردد نماید. همچنین میزان برد عملیاتی این جنگ افزار 600 کیلومتر است. با استفاده از تایر های سایز رینگ 20 این هویتزر قادر است تا در سربالایی به میزان 30 درجه و در دامنه ها به میزان 15 درجه بدون انحراف از مسیر، تردد نماید. علاوه بر این، این هویتزر قابلیت عبور از موانع با ارتفاع 470 میلیمتر و ترانشه های به عمق 2 متری را نیز دارا می باشد و می تواند از آب های به عمق 1.2 متر نیز عبور نماید. منبع: www.army-technology.com کپی با ذکر نام انجمن میلیتاری بلامانع است.
  21. 1 پسندیده شده
    در مورد بخش اول صحبت های شما کاهش خدمه سامانه های توپخانه ای ربطی به این موضوع ندارد که این سامانه قرار خواهد بود به شکل تکی اجرای آتش نماید. در بحث مدرن سازی سامانه های توپخانه ای کاهش خدمه یک اولیت محسوب میشود. کاهش خدمه یک سامانه توپخانه مدرن به معنی ساده شدن فرایند بارگذاری مهمات و افرایش نرخ اتش خواهد بود. حتی در سطح آتشبار نیز استفاده از نیروی انسانی کمتر که در فرایند اجرای اتش دخیل هستند یک مزیت بزرگ محسوب میشود و باعث خواهد شد در مجموع نیروی انسانی کمتری برای آتشبارهای توپخانه ای صرف شود. تجهیزات و تعداد نیروهای یک اتشبار توپخانه خودکششی ارتش آمریکا در صورت اضافه شدن بارگذار خودکار به هویتزرهای نسل بعدی ارتش امریکا پیشبینی میشود در بخش رزمی در حدود سه الی شش نفر از نیروی انسانی کاسته بشود. اما سوال مهم در رابطه با هویتزرهای سوار بر شاسی چرخدار یا به اصطلاح کامیون سوار این خواهد بود که این نوع هویتزر خودکششی چه مزیتی نسبت به هویتزرهای سوار بر شاسی شنی دار دارند؟ مزیت مهم این نوع از هویتزرها که توجه بسیاری از ارتش های مدرن در دنیا را به خود جلب کرده است قابلیت تحرک پذیری آنها است. هویتزرهای کامیون سوار بر خلاف هویتزرهای خودکششی شنی دار میتوانند بدون نیاز به به کشنده های نظامی مانند تانکبر ها خود را به مناطق درگیری برسانند. در نتیجه هویتزرهای کامیون سوار میتوانند بسیار سریع تر از نمونه هاش شنی خود را به مناطق درگیری برسانند از طرفی به خاطر نیاز کمتر به تانکبر ها برای جا به جایی نیاز لجستیکی کمتر خواهند داشت. تحرک پذیری هویتزرهای کامیون سوار نیز بسیار بالاتر از نمونه های شنی دار است به طوری قابلیت جا به جایی بعد از بار شلیک برای این واحدهای توپخانه ای نیز وجود دارد. این ویژگی شناسایی موقعیت دقیق اتشبارهای توپخانه ای خودی را خصوصا برای واحدهای توپخانه ای دشمن سخت تر خواهد کرد. چنین ویژگی های مهمی باعث شده است ارتش های همانند امریکا به دنبال بهکارگیری هویتزرهای کامیون سوار بروند. هویتزرهای خودکششی کامیون سوار میتوانند بدون نیاز به کشنده های نظامی خود را به مناطق درگیری برساند. همچنین قابلیت های تحرک پذیری آنها در مقایسه با هویتزرهای شنی دار بیشتر است. (سمت راست هویتزر کامیون سوار ارچر سوئد) ( سمت چپ هویتزر خودکششی DANA متعلق به ارتش اذربایجان ) هویتزرهای کامیون سوار از نظر اقتصادی نیز بسیار به صرفه تر هستند. نسخه های دارای بارگذار خودکار تعداد خدمه کمتری نیاز خواهند داشت همچنین هویتزرهای کامیون سوار برای جابه جایی عموما به کشنده های نظامی نیاز ندارند در نتیجه نیازهای لجستیک کمتری احتیاج خواهند داشت. بر همین اساس هزینه عملیاتی انها در مقایسه هویتزرهای شنی دار کمتر خواهد بود. با توجه به اینکه این هویتزرهای از شاسی کامیون های تجاری استفاده میکنند هزینه نگه داری و تعمیرات انها بسیار ارزان تر خواهد بود.
  22. 1 پسندیده شده
    بالهای فراخ عقاب آیا جنگنده چند ماموریته F-15EX ، بهترین هواگرد رزمی در دنیای جتهای نظامی است ؟؟ با انتشار خبری مبنی بر تایید خرید بیشتر از 100 فروند جنگنده نسل نسل چهارپلاس F-15EX که به تقریب 20 سال پس از تحویل آخرین فروند ایگل برای نیروی هوایی ارتش ایالات متحده صورت پذیرفت ، اکنون بوئینگ با توجه به درآمدحاصله از فروش نمونه های قبلی و همچنین قراردادهای پشتیبانی ، اینک در آستانه راه اندازی خط تولید نمونه EX قرار دارد . در جریان جنگ سرد با اتحاد شوروی ، جت F-15C ، توانمندترین جنگ نیروی هوایی ( در مقایسه با تامکتهای نیروی دریایی ) برای رزم هوایی بشمار می آمد و این پیکر بندی ، به گونه از انعطاف پذیری برخوردار بود که با عملیاتی شدن نمونه ای بعد خود ( اف-22 رپتور ) که در دسامبر 2005 لباس رزم را بر تن کرد ، در خط مقدم و پیشانی این نیرو بکار گرفته می شد . درواقع ، حساسیت فناوری مورد استفاده در این نمونه ، به گونه ای بود که تنها به سه کشور سعودی ، ژاپن و اسراییل صادر گردید و سایر مشتریان در سطح پایین تر نیز تنها به جتهای سبک تر و ارزان تر اف-16 مسلح شدند . علیرغم این مساله ، پس از عملیاتی شدن رپتور در اوایل دهه نخست قرن بیست و یکم ، صادرات این گونه از ایگل با حساسیت کمتری روبرو گشت و نمونه ای برگرفته از آن در قالب گونه E به مشتریان دیگری نظیر کره جنوبی ، سنگاپور ، قطر و در نهایت سعودی نیز تحویل گردید . به ترتیب از راست : F-15C ، F-15QA و F-15E با توجه به این داده ها، گونه EX را میتوان نزدیکترین نمونه به نمونه QA دانست که در برخی موارد ، تفاوتهای آشکاری نظیر راکهای چندگانه حمل سلاح که به این جنگنده اجازه حمل تعداد بیشتری موشک را می دهد را نشان می دهد . علاوه براین ، نسخه جدیدی از جستجوگرهای مادون قرمز با عمر بالاتر نیز بدان اضافه شده است . در حالی که پس از تحویل ، جدیدترین گونه ایگل شاید ، توانمندترین جنگنده خط مقدم ارتش ایالات متحده لقب بگیرد . از یک نظر هزینه عملیاتی این نسخه از اف-35 یا F-15E و یا حتی اف-22 کمتر بوده و این بدان معناست که نیروی هوایی می تواند هرسال تعداد ساعت پروازی بیشتری را بدون هزینه زیاد در دفاتر پروازی خود ثبت نماید . مضاف براین ، پایین بودن هزینه های عملیاتی این جنگنده نسبت به مدلهای قدیمی تر ایگل در طولانی مدت موجبات صرفه جویی در بودجه نیروی هوایی شده واین نیز به نوبه باعث انعطاف پذیری این نیرو برای خرید تعداد بیشتری از این هواگرد خواهد شد . مجموع این موارد نشان می دهد که خرید نمونه EX نه تنها برای نیروی هوایی ارزان ترین راهبرد به منظور برآورده کردن نیازهای عملیاتی خط مقدم خود است ، بلکه این نیرو را در طولانی مدت از تنگنای مالی نجات خواهد داد . مقایسه های کمی F-15EX با سایر جتهای رزمی ارتش ایالات متحده نشان میدهد که عقاب جدیدی تحویلی به نیروی هوایی بدلیل طراحی اولیه مناسب و گذشته قابل اطمینان رزمی، می تواند رقیبی جدی برای اف-22 و اف-35 لقب بگیرد . در حالی که اف-22 همچنان معماری رایانه ای دهه 90 قرن گذشته را یدک می کشد ، ایگل جدید بوئینگ ، با در اختیار داشتن ویژگی های ممتازی نظیر سایت نشانه گذار روی کلاه خلبان ، برتری به نسبت محسوسی را در درگیری های نزیک هوایی خواهد داشت . در این میان ، F-35A گرچه در سطح فنی رقیبی بسیار نزدیک به EX بشمار می رود و بدلیل آغاز خط تولید آنها در قرن جاری ، پتانسیل بروزسانی گسترده تری را دارد ، اما فلسفه طراحی آن برای ایفای نقش یک جت رزمی سنگین تعریف نشده ، توان هوا به هوای کمتری را داشته ، بطور طبیعی قدرت آتش کمتری را بخود می بیند و در نهایت برد کمتری را به ثبت رسانده است . این مساله بخصوص در حوزه حمل سلاح میان این دو هواگرد قابل توجه به نظر می رسد بدین معنی که مقایس ها ، حاکی از برتری 5.5 برابری ایگل بر لایتینینگ است . در حوزه عملکرد پروازی، مزیتهای گونه جدید ایگل حاکی از یک استاندارد جدید است ،چرا که EX با در اختیار داشتن نسبت رانش به وزن بسیاربالاتر ، سرعت صعود ، سقف پروازی وسرعت پیمایشی ( البته مقداری کمتر از میگ25/31) افزون تر ، عمل گوی سبقت را از سایر مدلها ربوده است . بدین ترتیب ، گونه EX براساس موارد پیش گفته شده ، می تواند به بهترین جنگنده جهان یا حداقل به بهترین هواگرد رزمی عملیاتی ، بخصوص زمانی که عواملی نظیر پیچیدگی های فنی ، سهولت نگهداری ، قابلیت اطمینان رزیم و عملکردهای پروازی در نظر گرفته شود ، تبدیل گردد . این جنگنده در آینده نه چندان دور به احتمال بسیار زیاد به موشکهای مافوق صوت AGM-158 مسلح خواهد شد که در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی نصب شده بر روی اف-35 یا اف-22 از ارزش راهبردی افزون تری برخودار خواهد بود ، در حالی که متقابلا "روسها مشغول تجهیز فاکس هاوندها و سوخو-57 ها به کینژال هستند . اما در مقابل تمامی ویژگی های مثبت ایگل جدید ، نقص بزرگ عقاب بوئینگ را می توان در عدم پنهانکاری آن دانست ، در حالی که اکثر قریب به اتفاق جتهای رزمی که امروز در حال تولید بوده یا برنامه ریزی جهت تولید آنها وجود دارد ، گرچه قابلیت رقابت در حوزه پنهانکاری با اف-22 یا اف-35 را ندارند ولی رگه هایی از این ویژگی را با خود حمل می کنند ، هر چند سایر مزیتهای ارائه شده برای این جنگنده بخصوص هزینه های رزمی پایین آن ، در کنار توسعه فناوری حسگرهای بکار رفته در این هواگرد ، میتواند این نقص را تا حدودی جبران نماید . این مساله با گفته های موشه آرنز ، وزیر دفاع سابق اسراییل در خصوص اف-35 تا حدودی تطبیق می کند ، این مساله تا جایی در میان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده رسوخ پیدا نموده است که به احتمال بسیار زیاد ، بدلیل محدودیتهای ناشی از آینده توسعه فناوری های پنهانکاری ، جنگنده نسل ششم این نیرو بیشتر بر روی توانمندی های جنگ الکترونیک طراحی گردد . پی نوشت : 1- بن پایه - استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
  23. 1 پسندیده شده
    طرح های مفهومی جدید خودرو ضد تانک لهستان در نمایشگاه دفاعی MSPO 2020 کنسرسیوم موشکی اروپا MBDA طرح های جدیدی از خودرو زرهی ضد تانک برای لهستان را به نمایش گذاشته است. تمرکز اصلی در ارائه نمونه های جدید نصب لانچر موشک های ضد تانک بریمستون بر روی یک پلفترم زرهی چرخدار بود. این طرح های جدید شامل پلتفرم چرخدار 8x8 زرهی Rosomak و خودروهای 4x4 زرهی Zubr بود. در طرح های مفهومی جدید هر پلتفرم زرهی چرخدار 12 موشک بریمستون اماده به شلیک در اختیار دارد. به نظر میرسد لهستان علاوه بر خودروهای ضد تانک با شاسی شنی دار به دنبال توسعه نمونه های با شاسی چرخدار نیز می باشد. طرح مفهومی خودرو زرهی Rosomak مسلح به موشک بریمستون - لهستان مجموعا 863 دستگاه از این پلفترم زرهی در کاربری های مختلف را در اختیار دارد طرح مفهومی خودرو زرهی Zubr ساخت لهستان مسلح به موشک بریمستون البته جدا از طرحهای MBDA به تازگی شرکت اسرائیلی رافائل نیز دو طرح مفهومی خودرو ضد تانک (شاسی چرخدار و شنی دار) مجهز به موشک های اسپایک NLOS را جهت فروش به لهستان پیشنهاد داده است. نکته قابل توجه در مورد نمونه رافائل با نمونه MBDA برد این سامانه و تعداد موشکهای اماده برای شلیک است. نمونه ی شرکت رافائل مجهز به موشکهای اسپایک NLOS با برد تقریبی 25 کیلومتر است اما برد موشکهای بریمستون برد تقریبی 12 کیلومتر دارد. با توجه به برد بالاتر موشک اسپایک وزن و ابعاد آن در مقابل موشک بریمستون نیز بیشتر است. در نتیجه در طرح خودرو ضد تانک شرکت MBDA هر خودرو 12 موشک بریمستون آماده برای شلیک در اختیار دارد اما در طرح مفهومی رافائل هر خودرو فقط 8 موشک اماده به شلیک در اختیار دارد. طرح مفهومی شرکت رافائل برای خودرو ضد تانک برای لهستان که بر روی شاسی بی ام پی -1 و پلتفرم زرهی Rosomak سوار شده است.
  24. 1 پسندیده شده
    کلا داشتن دو تا نیروی نظامی عمده به طور موازی یک مشکل عمده مزمن و اظهر من الشمس هست که حالا مسئولین با این توجیح داشتن ماموریت های مختلف، سعی می کنن از مساله احتمالا سخت چگونگی ادغام این دو نیرو (شاید بشه گفت با رویکرد متفاوت بدنه نیروها) فرار کنن و صورت مساله رو پاک کنن. تمام این ماموریت های مختلف هم که گفته میشه در غالب یک نیرو قابل تعریف هست و اتفاقا راندمان بهتری هم خواهد داشت. به نظر من اگه قراره دو تا نیروی مختلف باشه، فقط نیرویی مثل سپاه قدس باید در یک سازمانبندی مستقل قرار بگیره. همین الان نیروها بیش از پیش دارن به سمت یکسان شدن پیش میره، مثلا نیروی دریایی سپاه که یک زمانی فقط به قایق های تندرو مجهز بود و دکترینش معلوم، الان داره به سمت شناورهای بزرگتر در ابعاد کوروت میره، حتی زیردریایی غدیر رو هم کوچک میدونه و نامناسب برای خودش. نیروهوایی سپاه به سوخو 22 مجهز شده، پدافند هوایی سپاه هم که کاملا به موازات ارتش داره میره، اتفاقا در این حوزه به دلیل همین مشکل دو تا نیرو داشتن و عدم هماهنگی یک حادثه بسیار بد رو در بدترین زمان یعنی سرنگونی هواپیمای اوکراینی رو داشتیم. شک نکنید سپاه دیر یا زود به سمت توسعه یا خرید جنگنده هم خواهد رفت. به نظر من باید نیروی ادغام شده از این دو نیرو داشته باشیم که درش جاه طلبی سیری ناپذیری و انعطاف پذیری سپاه، با نظم و انضباط و اصولی (اگه مونده باشه) که از قدیم در ارتش مثال زدنی بود حفظ بشه.
  25. 1 پسندیده شده
    رزمایش شیر افریقایی2020 ارتش امریکا قصد دارد با همکاری همپیمانان اروپایی و افریقایی خود شامل مراکش، سنگال، اسپانیا، تونس، هلند، ایتالیا و انگلستان یک رزمایش چند جانبه( اجرای اتش ترکیبی سلاح ها، عملیات یکپارچه هوا به زمین، عملیات هوابرد، عملیات ش.م.ر، امادگی های پزشکی، عملیات های ویژه و جنگ اطلاعاتی) در قاره افریقا برگزار کند. این رزمایش بزرگترین تمرین نظامی ارتش آمریكا در قاره آفریقا است. امریکا هدف این رزمایش بزرگ را تقویت ظرفیت نظامی دربین همپیمانان خود جهت مبارزه با سازمان های تروریستی، حفظ امنیت و صلح و مبارزه با تهدیدات فراملی اعلام کرده است. این رزمایش در 4 فرودین اغاز و تا 15 فرودین سال 1399 ادامه خواهد داشت.