برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on جمعه, 20 اسفند 1400 در همه مناطق
-
18 پسندیده شدهجدا از بحث ضعف در تاکتیک رزمی روسها که به وضوح در این کلیپ خود را نشان میدهد, نکته قابل توجه در مورد این گروه گردان تاکتیکی (BTC)روسی بقا پذیری آنها در برابر حمله توپخانه اوکراینی ها است. با وجود تسلط اوکراین ها به خاطر وجود پهپاد و تصحیح آتش توپخانه و تجمع تعداد زیاد خودرو های زرهی روسی که شانس واحتمال برخورد پرتابه ها و یا ترکشهای توپخانه ای را افزایش میدهد اما به خاطر دو خصوصیت کلیدی واحدهای زرهی/ مکانیزه یعنی حفاظت و تحرک پذیری این گروه گردان تاکتیکی از حمله توپخانه ای با حداقل خسارت از موضع خود عقب نشینی میکند. گروه گردان تاکتیکی (BTC)روسی که مورد حمله توپخانه ای اوکراین ها قرار گرفت این ستون به شکل نسبتا سالم تغییر موضع میدهد تلفات گروه گردان تاکتیکی روسی به نقل از منابع اوکراینی شامل یک دستگاه BTR-82 و یک تانک T-72A است. البته تانک از زاویه صدمه خاصی ندیده است و ممکن است علت رها کردن آن جدا از صدمه حاصل از حمله توپخانه ای باشد (مشکل فنی یا اتمام سوخت قبل از شروع حمله).
-
12 پسندیده شدهمحور های پیشروی ارتش روسیه البته برای امروز صبح . روسها در حال دو زدن رود دنپر و ایجاد چند پاکت کوچک و بزرگ هستن. در سوریه هم ما بارها شاهد همچین تاکتیکی بوده ایم که یکباره به فروپاشی نیروهای مقاوم می انجامید. عقلانه ترین کار روسها عدم ورود به درگیریهای شهری بوده است. هر منطقه ایی که مقاومت میکند ارتش روسیه با دور زدن و عدم ورود به درگیری شهری سعی در محدود کردن راهی دسترسی آن کرده در صورت تکمیل این پاکتهای به خصوص عقبه رود دنپر به یکبار حجم زیادی از نیروهای ارتش سرخ !!! آزاد شده استفاده مناسب اکراینی ها از پهپادهایکوچک برای تصحیح آتش توپخانه بروی خطوط روسها و شناسایی اهداف امروز یک ستون روسی با عرض پوزش مثل گاو در 20 کیلومتری کیف در حال حرکت بود که مورد حمله توپخانه اکراینیها قرار گرفت. یک نفربر ویک تانک در این حمله آسیب دیدن سرنگون شدن یک فروند سوخو 25 اکراینی همچنین امروز روسها تصاویری از دوخلبان اسیر اکراینی را منتشر کردن که یکی از آنها خلبان بالگرد میل 8!! بوده است امروز همچنین یک سوخو25 روسیه در اکراین سرنگون وخلبان آن کشته شد کمکهای بشر دوستانه آمریکا و ناتو به اکراین پهپادهای شناسایی به غنیمت گرفته شده از اکراینی ها پانزر فاوست 3 در لجمن . این گروه اکراینی به خیال خود یک ضد حمله را بر علیه روسها طراحی کرده بودن .که سریع عقب کشیدن آوارگان اکراینی
-
12 پسندیده شدهتصاویر با کیفیت بالا(اولین تصاویر از درون مرحله ی آخر موشک)
-
11 پسندیده شدهبسم ا... جنگ همه چیز را خراب می کند ، از جمله صنعت ماکت سازی را ... لعنت .... بازگشت پیرمردها (1) تی-72 ای گذشته از تاثیر یا عدم تاثیر این سازه چتر مانند ، تانکهای روسی را از پشت با جاولین هدف قرار میدهند ... راست : تکنیکالهای روسی علیه شبه نظامیان آزوف چپ : انهدام بی ام دی-2 روسی ( نکته : این توپ 30 م.م شیپونوف نبود ، تصور می رفت که یک دستگاه بی تی-7 منهدم شده ....!!!!) بازگشت پیرمردها (2) تیربار دگتیاروف دی پی-27 در ارتش اوکراین آخرین وضعیت در ماریوپل عناصر رزمی جمهوری دونتسک در ماریوپل به جلو حرکت می کنند اسرای اکراینی ( نکته : تصاویر منتشر شده از اسرای روسی و اکراینی تا اینجا ، حداکثر به تعداد انگشتان دو دست یا کمتر بوده و این با توجه به ادعاهای دو طرف بسیار عجیب هست ، با توجه به اینکه جماعت دوربین به دست در همه جای صحنه نبرد حضور دارند ) یگان های زرهی هوابرد ارتش فدرال داوطلبین جنگی کانادایی ستون های ارتش اوکراین برای اجرای ضدحملات علیه ارتش مهاجم روس سامانه دفاع هوایی تور ام-2 رها شده روسی پانسیر اس-1 رها شده روسی خودروی زرهی گاز-تیگر-ام غنیمتی روسی انهدام کامل سامانه 9کا33 در چرنیشهف باقی مانده چیزی که روزی توپ خودکششی 2 اس-19 بود (بخش هایی از پیشرانه ، لوله توپ ، فشارشکن و... مشخص هست ) تصویر جالبی از خودروی بازیابی زرهی BREM-Ch ارتش روسیه که رها شده BRDM-2LD و تی-64 بی وی منهدم شده روسی بازگشت پیرمردها (3) تی-72 بی منهدم شده روسی چچن های مسلح (لشکر جوهر دودایف ) در حومه کیف تنوع سلاح های جالب هست آرپی جی-26 / آ کا اس -74 / آر پی جی-7 و ... چیدن کیسه شن به دور مجسمه دوک ریشیلیو در اودسا (آخرین باری که در اروپا چنین کاری دیده شده در جنگ دوم جهانی و در بریتانیا بوده ) سلاح های به غنیمت گرفته شده از گارد ملی اوکراین در نیروگاه هسته ای زاوپوروژنیه
-
3 پسندیده شدهبسم ا.... مقدمه : امروز ( 19 اسفند 1400 ) براساس استانداردهای آزادی بیان جهان غرب که اینترنت و رسانه های وابسته به آن ، زمین بازی آنها با قوانین آنهاست ، یکی از منابع خبری مورد استفاده برای جنگ اوکراین از دسترس خارج شد ، برای همین منتظر شدیم تا امکان دسترسی به مسیرهای جایگزین فراهم بیاید . تاخیر در ارسال گزارش جنگ روز چهاردهم از ساعات اولیه روز پنج شنبه به بعدازظهر همین روز ، به این دلیل بود .... پیشروی متوازن و ثابت روز چهاردهم جنگ صحنه نبرد در اوکراین -9مارس2022 در 9 مارس 2022 وضعیت خطوط درگیری در صحنه نبرد اوکراین به نسبت ثابت ماند ،اما تغییرات اصلی را در منطقه دونباس شاهد بودیم ، جایی که یگان های روسی ، دونتسک و لوهانسک همچنان در تلاش بودند تا گروه های مدافع ارتش اوکراین را در شرق این کشور محاصره نمایند . در همین راستا ، یگانهایی از نیروهای مسلح جمهوری لوهانسک پس از زدو خوردهای شدید کنترل روستای زاتیشنویه ، پشانکا و سروووتسوکا را بدست گرفتند . در محور ولنوواخا ، یگانهای جمهوری دونتسک موفق شدند تا روستاهای حومه این شهر را به تصرف درآورده ولی اشغال کامل شهر هنوز تایید نشده ولی کنترل بخش مهمی از شهر در اختیار عناصر جمهوری دونتسک هست . درگیریهای شدید میان طرفین در حومه سوردونتسک و جنوب آن در روستای پوپاسنایا ادامه دارد ولی هنوز پیشروی قابل ملاحضه ای گزارش نشده است ( احتمالا گزارشهای موجود در خصوص اضافه شدن عناصر خارجی به اوکراین بخشی از علل این مساله بوده باشد ) براساس گزارشهای تایید نشده ای ، واحدهای جمهوری لوهانسک ، اولگینکا را اشغال کرده اند اما واحدهای رزمی اوکراین همچنان مقاومت می کنند تا از رسیدن یگانهای مهاجم به روستای باخموت و قطع جاده دسترسی به سورودونتسک جلوگیری نمایند . در محور ماریوپل ، چند تلاش برای ایجاد یک دالان سبز ثابت برای تخلیه غیرنظامیان مجدد به شکست انجامید ولی پاکسازی شهر بصورت بلوک به بلوک ادامه دارد ،اما بر خلاف 24 ساعت قبلی ، پیشروی قابل توجهی صورت نپذیرفت . اما مقامات رسمی جمهوری دونتسک مدعی اند که یگان های رزمی این جمهوری سرپل های مناسبی را در منطقه وستوچنی در کرانه چپ شهر بدست آورده اند . به اعتقاد ناظران نظامی ، بخش عمده ای از موفقیتهای بدست آمده در محور چپ هجوم به ماریوپل ، انهدام قرارگاه اصلی شبه نظامیان آزوف بود که با شلیک یک تیر موشک ( بدون مشخص شدن نوع موشک ) صورت پذیرفت و موجب گردید تا چیزی در حدود 30 خودرو ، 5 دستگاه نفربر ، یک انبار مهمات و سوخت از میان برود ولی از تلفات انسانی هنوز خبری منتشر نشده است . در 9 مارس 2022 گلوله باران یک بیمارستان کودکان و زایشگاه در ماریوپل به تیتر اول خبرگزاری ها تبدیل و باعث شد تا همکاران اروپایی زلنسکی ، از وی درخواست کنند تا از طریق ویدئوی ضبط شده ، این اتفاق را تشریح کند ولی آنچه که از خبرهای پنهان ماند ، اشغال این مرکز توسط شبه نظامیان ملی گرای اوکراینی بود که مورد توجه قرار نگرفت ( البته این تنها یک ادعاست و ممکن هست روسها برای تضعیف روحیه مدافعان اقدام به گلوله باران این موقعیت نموده باشند ، با این هدف که به مدافعان نشان دهند برای تصرف ماریوپل حتی به غیرنظامیان هم حمله خواهند کرد . م ) در محور شمالی ، واحدهای روسی همچنان در حومه کیف در حال تثبیت مواضع خود هستند ولی در شرق این شهر و پس از پیشروهای 24 ساعته اخیر ، جابه جایی ادوات و احداث مواضع توپخانه .. مشاهده میشود ، در حالی که نبردها در برواری ، بوریسپل و فاستوف در جنوب غربی ادامه دارد . روستای ایرپن نیز همچنان در کنترل ارتش اوکراین است . در محور شمال شرقی ، وضعیت همچنان بدون تغییر است ، درگیری ها در خندقهای حومه کیف ادامه دارد و کنترل ارتش اوکراین برآن نیز باقی است ولی به گفته منابع محلی ، علیرغم سکون نسبی ، ارتش اوکراین همچنان فعال است و با انتقال جنگجویان خارجی درصدد تقویت مواضع خود است ولی پس از درگیری های خیابانی سورنایا-سالتووکا ، ارتش اوکراین دست برتر را همچنان در اختیار دارد . در غروب روز 8 مارس ، فرماندار خارکف از اشغال روستای درگاچی توسط ارتش اوکراین خبر داده بود ولی این روستا شاهد ورود نیروهای روسی نبود و از ابتدا نیز توسط اوکراینی ها کنترل می شد . در جنجالی ترین خبر روز 8 مارس ، وزارت دفاع روسیه هشدار داد که تحرکاتی از واحدهای اوکراینی در شهر مشاهده شده که نشان میدهد این نیروها درصدد ایجاد بمب رسانه ای مبنی بر کاربرد سلاح های شیمیایی توسط روسیه هستند . به گفته وزارت دفاع روسیه ، ارتش اوکراین ، چیزی در حدود 80 تن آمونیاک را به زولوچیف در شمال غربی خارکف منتقل کرده اند و به گفته مردم محلی خارج شده از این منطقه ، واحدهای ملی گرا در حال آموزش مردم محلی برای دفاع در برابر سلاح های شیمیایی هستند . در محور جنوبی ، وضعیت به نسبت ثابت بوده و در محور زاپوروژنیه خط مقدم نبرد همچنان در کامنسکویه – اورخوف – گولیا- پوله –ولیکایانوووسلکا است و بی تحرکی درآن دیده می شود . در میکولایف ، واحدهای روسی برای محاصره شهر آماده می شوند و در اودسا نیز نشانه هایی از آماده شدن روسها برای اجرای عملیات آبخاکی دیده می شود . در مناطقی که پیش از این به تصرف درآمده ، عناصر انتظامی روسی بتدریج وارد می شوند تا شرایط را تثبیت نمایند . ارتش روسیه نیز بدون درگیری وارد اسکادوفسک ( جنوب خرسون) شده و اداره پلیس شهر را مجددا فعال نموده است . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند .
-
3 پسندیده شدهگرایش انحرافی جماعت اخوانی در کارنامه حماقتهایی که منجر به شکستهای مکرر شده و درس نگرفتن از این شکستها آشکار است وقتی به محور مقاومت خیانت کردند و در سوریه از تروریستها حمایت کردند باید به چنین روزهایی فکر می کردند
-
3 پسندیده شدهسلام طبق محاسبات گویا این پرتاب دقیقتر از پرتاب قبلی هم بوده. در مورد نور 1 صحبت از مدار بیضی به خاطر دقت پرتاب بودیم که عمر ماهواره را کاهش میداد ولی اینبار گویا مدار بسیار نزدیکتر به شکل دایره هست و این یعنی عمر طولانی تر. البته خود سپاه هم اعلام کرد که برای دستیابی به مدارهای بالاتر نیاز به تثبیت هر مرحله داره و این تازه دومین پرتاب بود و منطقی است که سعی بشه هر مرحله تثبیت بشه و بعد به مراحل دیگه رفت. تنها حیف زمانی که از دست دادیم و البته دانشمندانی که ازمون گرفتند. دانشمندان و تک ستاره هایی که اگر بودند هر کدوم معلوم نبود الان در پزشکی/هسته ای/موشکی/فضایی/لیزری و هوایی و ... در چه مرحله ای بودیم. انشاالله که به بهبود بودجه ها روند تسریع بشه البته با افزایش مراقبت ها از هر چیزی که داریم اول و دوم و سوم دانشمندان و نیروها و بعدش زیرساختها...
-
3 پسندیده شدهعیسی زارع پور وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: ماهواره «نور 2» بر شانه «ماهوارهبر بومی قاصد» از کویر شاهرود پرتاب شد و با موفقیت برای اولین بار در مدار 500 کیلومتری زمین قرار گرفت و مسیر تثبیت تزریق ماهواره لایه لئو که دستور ریاست محترم جمهور و مصوبه اولین شورای عالی فضایی در دولت مردمی بود، هموار شد. نور 2 ماهوارهای سنجشی- شناسایی است که هر 90 دقیقه به دور زمین گردش خواهد کرد و در هر شبانهروز 16 بار از فراز سپهر ایرانزمین خواهد گذشت و مأموریتش حداقل 3 سال ادامه خواهد داشت. حالا با پرتاب ماهواره «نور2» توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کشور ایران اکنون صاحب دو ماهواره نظامی در مدار نزدیک زمین است.
-
2 پسندیده شدهخوشحال باید بود که این نگاه وجود داره. حتما همینطور هست. حتی حالا که شرکتهای خصوصی غرب هم دیوانه وار وارد فضا میشن باید بسیار بیشتر از پیش تمرکر کنیم روی فضا. عقب افتادگی هر کشوری در فضا یک عقب افتادگی تاریخی در آینده نه چندان دور نه فقط زمینی که کهکشانی! و در سطح بقا خواهد بود.
-
2 پسندیده شدهاین هم بماند برای حافظه تاریخی میلیتاری خصوصا زمان هایی که در انجمن مواضع ضدصهیونیستی اردوغان بر سر جمهوری اسلامی احیانا کوبیده میشد. و همون اصل پرتکرار که آدم ها را نباید در شرایط عادی و شعارهاشون قضاوت کرد که به وقت تنگنا و بزنگاه باید نگاهشون کرد. من حماس را درک میکنم. بندگان خدا حتی در بیانیشون هم اسمی از ترکیه نمیارن چون به نظرشون ترکیه کمکشون و یاورشون هست به اصطلاح. ولی کاش مثل انصارالله بودند. یمنی ها اگر همه کمکها را هم کنار بزاریم و حق برادران حزب الله و سپاه و مجاهدین گمنامی که تازه شاید روزی عمق کمکهاشون مشخص بشه (و چقدر کم اطلاعی و بی اطلاعی و گمنامی این افراد مایه ظلم ما هست بهشون در نادیده گرفتن همه کارهایی که انجام میدند و ما تنها پشت کیبورد قلم فرسایی میکنیم اونم با توپ و تفنگ نسبت بهشون) ولی هیچوقت ایران را حتی با همه کمهاش جایگزین خداشون نکردند و همیشه توکلشون بر خدا بوده و توان خودشون به جای سایر افراد و کشورها. چه پیروز و چه در تنگنا برای همیشه هم سرشون بلند هست چون همین حماسه هشت نه سالشون هم تا حالا یک افسانه بوده و سربلند هستند در برابر تاریخ.
-
2 پسندیده شدهاولین تصاویر قرار گرفتن ماهواره نور، در مدار https://www.aparat.com/v/IMmJf در فضا اتاق کنترل و فرمان :
-
2 پسندیده شدهسپاه، ماهواره نور ۲ را با موفقیت در مدار قرار داد همزمان با اعیاد شعبانیه نیروی هوافضای سپاه با استفاده از ماهواره بر سه مرحله ای قاصد از کویر شاهرود ماهواره نور ۲ را در مدار ۵۰۰ کیلومتری زمین قرار داد. ماموریت این ماهواره سنجشی و شناسایی است و ماهواره نور ۲ با سرعت ۷/۶ کیلومتر بر ثانیه و ۴۸۰ ثانیه پس از پرتاب در مدار ۵۰۰ کیلومتری قرار گرفت. اولین اقدام فضایی سپاه ۲۱ ماه قبل و در سال ۹۹ با قرار دادن ماهواره نور یک آغاز شد و برغم پیشبینیهای عمر یکساله ، ماهواره ی نور همچنان زنده و فعال است و اطلاعات خود را به منتقل میکند.
-
2 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا IAI RQ-2 Pioneer هواپیمای بدون سرنشین (UAV) (1986) سری هواپیما های بدون سرنشین RQ-2 Pioneer یکی از اولین پهپاد های عملیاتی بود که توسط ارتش ایالات متحده خریداری شد. در ابتدا از آن ها به عنوان ابزار توپخانه روی کشتی های جنگی استفاده می کرد تا اینکه کاملا به شناسایی هوایی در میدان نبرد اختصاص داده شد. اگرچه که Pioneer به قدرت و زیبایی نسل جدید هواپیما های بدون سرنشین نیست، اما به معنی واقعی کلمه، همانند اسم خود بود، پهپادی پیشگام که پایهگذار خانواده هواپیما های UAV شد و هم اکنون در خدمت ارتش ایالات متحده است. طراحی RQ-2 آن را تبدیل به یک بدنه آیرودینامیک مشابه هواپیما کرده که تجهیزات در جلو و یک موتور 2 زمانه 2 سیلندر 26 اسب بخاری Sachs در عقب قرار گرفته است. بال های نصب شده در سطح بالایی بخش عقبی بدنه، لبه های صافی دارند که توسط 2 میله در پایین حمایت می شوند. میله ها به سمت عقب امتداد پیدا می کنند و توسط یک بال افقی به هم متصل می شوند که به همراه 2 باله افقی، بخش دمی را می سازند. چرخ ها از نوع ثابت اند. Pioneer حاصل توافقی مشترک بین صنایع هواپیمایی اسرائیل (IAI) و شرکت AAI است. این سامانه از ابتدا برای ایفای نقش های مختلف نظارت و شناسایی بدون سرنشین در میدان نبرد طراحی شده بود و می تواند از زمین (توسط منجنیق یا باند فرود) یا دریا (از طریق منجنیق یا با کمک راکت) به پرواز درآید و هنگام بازگشت به گشتی توسط توری یا قلاب گیرانداز بازیابی می شود. مداومت پروازی پایونیر بسته به وزن محموله متغیر است اما می تواند چند ساعت پرواز کند. قدرت سامانه Pioneer به خاطر توانایی آن در رله ی در لحظه ی اطلاعات از طریق ویدئو آنالوگ و توسط لینک داده ی در خط دید (LOS) است. شاخه های عملیاتی ارتش، نیروی دریایی و تفنگنداران دریایی ایالات متحده از RQ-2 Pioneer در جنگ خلیج فارس در سال 1991، سومالی، بوسنی، کوزوو و عراق استفاده کرده اند. همچنین نیرو های تحت حمایت اسرائیل و سنگاپور نیز از این پهپاد استفاده کرده اند. مشخصات - سال ورود به خدمت: 1986 - وضعیت: در خدمت - تعداد فروند ساخته شده: 20 - سازنده: شرکت AAI - ایالات متحده / شرکت پهپاد های Pioneer / صنایع هوافضای اسرائیل - اسرائیل - کشورهای مصرف کننده: اسرائیل، سنگاپور، ایالات متحده - نقش: جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - طول: 4 متر - طول بال ها: 5.2 متر - ارتفاع: 1 متر - حداکثر وزن برخاست: 205 کیلوگرم – قوای محرکه: 1 موتور 2 زمانه 2 سیلندر پیستونی 26 اسب بخاری Sachs - حداکثر سرعت: 200 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 4600 متر - برد: 185 کیلومتر - تسلیحات: ندارد - نسخه ها: RQ-2 (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهحذف ارز تا قبل از جنگ مطرح بود و مجلس رد کرد ولی بعد گذاشت تقریبا به عهده ی دولت. برخی بسیار مخالفند ولی من همه دلایل منطقی و مستدل دیگه را میزارم کنار و فقط و فقط به خاطر یک عامل میگم هرچه زودتر باید پولش به مردم داده بشه و حذف بشه. افزایش شدید قیمتهای ارد و روغن در عراق و افغانستان و پاکستان و ترکیه و اذربایجان و ... همه در همسایگی ما یعنی یک قاچاق وحشتناک معکوس این اقلام تقریبا مفت در شرایط فعلی به همسایگان. این یعنی کمبود نانی که گاهی در برخی شهرها رخ میده (به یک دلیل ساده، نانوا ترجیح میده ارد به شدت یارانه ای را بفروشه به قاچاقچی ها برای قاچاق به کشورهای همسایه) در شکلی گسترده تر و در مورد روغن و سایر اقلام هم رخ بده. باید هر چه زودتر جلوی این امر گرفته بشه. حالا دلایل رانت و توزیع ناعادلانه و افزایش قیمتها حتی وقتی ارز4200 تخصیص داده میشه و .. به کنار. همین یک عامل حتی با وجود تمام استدلال های مخالفین چون هیچ راهی برای کنترل نداره کافی است تا ارز 4200 حذف بشه.
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا IAI ROTEM L سامانه هوایی کوادکوپتر مهمات با مداومت بالای انتحاری (UAS) (2017) ارتش اسرائیل همواره به دنبال تقویت رزمندگان زمینی ارتش با پهپاد های توانمند و در دسترس سوای پهپاد های موجود در نیروی هوایی اسرائیل بوده است. از آن جایی که جنگ شهری مرکز جنگ های اسرائیل است، قابل درک است که ناوگان پهپاد های آماده باش خود را برای کمک به نیرو های زمینی در مکان یابی و مورد هدف قرار دادن دارایی های دشمن استفاده کند و به پشتیبانی IAF نیاز نداشته باشد. یکی از گزینه های افزایش برد تاکتیکی ارتش اسرائیل، پهپاد ROTEM L از صنایع هوافضای اسرائیل (IAI) است. ROTEM L به عنوان مهمات با مداومت بالای انتحاری در سطح تاکتیکی تعریف می شود که در فرم سبک و جمع و جور ساخته شده تا انتقال آن به میدان نبرد مدرن آسان باشد. این پهپاد یک کوادکوپتر چند ملخی است که برای انتقال دقیق مهمات در نبرد های نزدیک توسعه داده شده، نقشی حیاتی در نبرد شهری. آرایش کوادکوپتری به ROTEM اجازه می دهد تا به مدت حداکثر 45 دقیقه در منطقه تعیین شده پرواز کند، به دنبال اهداف بالقوه بگردد و حداکثر 92 کیلومتر بر ساعت سرعت بگیرد. برد عملیاتی معمول آن حدود 1500 متر است (حداکثر 10000 متر) و می توان سامانه هوایی را در کمتر از 1 دقیقه آماده کرد. عملیات های ROTEM L به یک سرباز پیاده وابسته است. با اینکه توانایی پرواز خودکار را دارد اما باز هم به سرباز برای تصمیم گیری مداخله حیاتی نیاز پیدا می کند. ROTEM L با کشندگی یکسان به اهداف ثابت و متحرک حمله کند. جدای از نقش هجومی، این پهپاد می تواند به تجهیزات ISR معمولی مجهز شود تا به عنوان یک پلتفرم شناسایی، اطلاعات به لحظه و با وضوح بالا (HD) را توسط دوربین الکترواپتیک/مادون قرمز به رزمندگان زمینی منتقل کند (توسط یک تبلت دستی). محموله کشنده ROTEM L از 2 سر جنگی 1 کیلوگرمی تشکیل می شود. دقت حمله در محدوده 1 متر از سطح هدف است و سامانه به صورت انتحاری عمل می کند. ROTEM L به گونه ای طراحی شده که تا حد ممکن بی صدا فعالیت کند (با کمک موتور های الکتریکی خود) و دست برتر را مقابل دشمن بی اطلاع داشته باشد. همچنین به دلیل ابعاد کوچک خود، این پهپاد اثر صوتی بسیار کمی در میدان نبرد دارد. مشخصات - سال ورود به خدمت: 2017 - وضعیت: در خدمت محدود - تعداد فروند ساخته شده: 20 - سازنده: صنایع هوافضای اسرائیل -اسرائیل - کشورهای مصرف کننده: اسرائیل - نقش: حملات زمینی (هدایت بمب های هواپایه برای نابودی اهداف زمینی توسط تیر بمب موشک و راکت)، پشتیبانی هوایی نزدیک (توسعه داده شده برای عملیات در نزدیکی عناصر فعال زمینی دشمن توسط انواعی از مهمات هوا به زمین)، جاسوسی-نظارت-شناسایی و پیش آهنگی (ISR، سنجش اهداف زمینی و منطقه هدف برای ارزیابی سطح تهدیدات محیطی، قدرت و تحرکات دشمن)، نیرو های ویژه (در خدمت عناصر و ماموریت های نیروها و عملیات های ویژه)، توانایی های بدون سرنشین (طراحی شده با توانایی های بدون سرنشین برای ایفای انواع نقش های بالای میدان نبرد) - وزن: 6 کیلوگرم – قوای محرکه: موتور های الکتریکی در آرایش کوادکوپتر - حداکثر سرعت: 370 کیلومتر بر ساعت - ارتفاع پروازی: 1524 متر - برد: 10 کیلومتر - تسلیحات: 2 سرجنگی 1.2 کیلوگرمی (2 نارنجک دستی M-67) که می تواند با تجهیزات ISR برای نقش شناسایی (دوربین گیمبال الکترواپتیک/مادون قرمز میکرو، حسگر های جاسوسی ارتباطی و کشف آتش) تعویض شود - نسخه ها: ROTEM L (سری پایه) منبع
-
1 پسندیده شدهدکتر صادق الحسینی دانش آموخته ی اقتصاد هست. پریروز یک تحلیل اقتصادی درباره وضعیت گندم نوشته که بی ربط به مسائل این تاپیک نیستش منبع تصاویر را از راست به چپ و خلاف حرکت عقربه های ساعت بخونید
-
1 پسندیده شدهبسم ا... بسته شدن حلقه محاصره ماریوپل هدف بعدی تکرار این روند در محور شرقی روز سیزدهم جنگ صحنه نبرد در اوکراین -8مارس2022 با ورود به روز سیزدهم جنگ ، دوطرف درگیر ( روسیه و اوکراین) بتدریج به اهمیت تخلیه غیرنظامیان از شهرهای محاصره شده یا در حال محاصره شدن پی می برند و در این زمینه بدلیل خودداری از بروزتلفات بی دلیل غیرنظامی ، سعی دارند تا حداکثر همکاری در این زمینه صورت گیرد . ( اگر این مساله صحت داشته باشد ، نسل بشر بتدریج دارد اخلاقیات را هم وارد جنگ های خودش می کند ، جایی که در حداقل وضعیت ، جان غیرنظامیان بدون دلیل به خطر نمی افتد . م ) در هشتم مارس 2022 ، علیرغم شکست خوردن طرح انتقال عناصر غیرنظامی از ماریوپل ، این روند در نقاط دیگر با موفقیت همراه بود . دراین زمینه ، سرهنگ میخائیل میزنتسف ، رئیس مرکز کنترل دفاع ملی روسیه مدعی شده که یک دالان سبز در شهر سومی برای تخلیه 723 نفر از غیرنظامیان خارجی از هند ، چین ، اردن و تونس ایجاد گردید و همه این افراد به پولتاوا منتقل شده اند . این موفقیت کوچک احتمالا بدلیل اعتراضات گسترده این افراد از رفتار دولت کیف در ناتوانی یا جلوگیری از تخلیه غیرنظامیان از شهرهایی که در معرض درگیری نظامی هستند ، صورت پذیرفت . با این وصف ، تعداد کسانی که تاکنون با وسایل شخصی اولیه اوکراین را ترک کرده اند ، به 2 میلیون نفر رسیده ولی تا این روز ، دالان های سبز متعددی در کیف ، چرنیهف ، سومی ، خارکف و ماریوپل بسوی بلاروس ، روسیه و سایر شهرهای اوکراین ایجاد شده است . براساس داده های منتشر شده غیرنظامیان با توافق طرف اوکراینی از سومی به پولتاوا ، از خارکف به لویو ، اوژوگرود ، ایوانو-فرانکیسف ، از ماریوپل به زاوپوروزینه ، از چرنیهف به جنوب منتقل می شوند . با این حال ، وضعیت زندگی در شهرهای مثل ماریوپل در حال بدتر شدن است و به گفته رئیس دفتر اروپایی سازمان بهداشت جهانی ، اوکراین با فاجعه انسانی روبرو شده و سیستم بهداشت این کشور در حال فروپاشی است . در میان تمامی محورهایی که اکنون درآن درگیری وجود دارد ، در حال حاضر ماریوپل بدترین شرایط را بخود می بیند ، چرا که اکنون نزدیک یک هفته است که به محاصره درآمده و براساس اعلام شهردار این شهر ، حداقل یک خودروی غیرنظامی بدلیل برخورد با مین به همراه سرنشینانش ازمیان رفته است . بر همین اساس ، اگر مردم محلی موفق به فرار از شهر نیز شوند ، بدلیل توسعه مسیرهای مین گذاری شده توسط شبه نظامیان آزوف ، روند خروج با خطرپذیری بسیار بالایی همراه است . با این حال ، پس از اتمام مهلت آتش بس در ماریوپل ، یگان های مسلح جمهوری دونتسک ، چیزی در حدود 900 متر در داخل شهر پیشروی کرده اند که در محور چپ حمله ، بخش اصلی درگیری با واحدهای ملی گرای اوکراینی همچنان در جریان است . همزمان ، واحدهای روسی نیز از محور شرقی و شمال شرقی شروع به پاکسازی شهر کرده و براساس ادعای طرف روسی ، حومه غربی شهر بطور کامل به تصرف درآمده و یگان های مدافع به عقب رفته اند . اکنون خط مقدم نبرد در خیابانهای شهر قرار دارد و عملیات مشترک در ماریوپل و ولنوواخا با حضور پررنگ تر نیروی هوایی روسیه ادامه دارد . در کیف نیز روسها مدعی شدند که در حال پیشروی به جلو هستند ، بطوریکه روستای بوگدانوفکا در شمال شرقی پایتخت تصرف شده و درگیرهای شدید در برواری نیز همچنان ادامه دارد . علاوه براین ، نبرد در بوچا ، ایرپن و خطوط تماس طرفین در بورودیانکا- ووورزل در شمال غربی کیف نیز همچنان ادامه پیدا کرده ، در حالی که کاربرد موشکهای بالستیک نیز تدریجا" در حال افزایش است بطوریکه شهردار بوریسپیل ، انهدام یک پایگاه نظامی در این شهر توسط موشک را تایید کرده است . گزارشهای میدانی از کیف نیز نشان میدهد که گروه بندی واحدهای روسی برای تثبیت مناطق اشغال شده در شمال ، شمال شرقی و شمال غربی کیف متمرکز شده و برای مسدود کردن کامل شهر در حال آماده شدن هستند . به گفته شاهدان محلی ، پایتخت هنوز گلوله باران نمی شود ولی تاسیسات اصلی در حومه شهر ، محل درگیری طرفین است و غیرنظامیان در حال تلاش برای ترک شهر هستند ولی وضعیت همچنان پایدار است . فروشگاه ها ، داروخانه ها و حمل و نقل شهری فعال بوده ولی ایست و بازرسی های ورودی های شهر بیشتر شده است . واحدهای پلیس همچنان بدنبال خرابکاران روسی هستند که این مساله درگیری های پراکنده ای را سبب شده است . چرنیهف نیز هنوز محاصره نشده و سومی ، کونوتوپ و آخریکا نیز هنوز در اختیار ارتش اوکراین است . گزارش های تایید نشده ای نیز وجود دارد که حاکی از ترک شهر خارکف از سوی واحدهای روسی است و از جاده کمربندی شهر به پیشروی خود ادامه میدهند و به همین دلیل چند روز است که درگیری شدیدی در شهردیده نشده ولی اجرای بمباران های متناوب از سوی نیروی هوایی روسیه ادامه دارد و ارتش اوکراین نیز همچنان در بافت مسکونی شهر موضع گرفته است .از سوی دیگر ، واحدهای راکت انداز ارتش اوکراین ، با استقرار در خیابانهای شهر ، به حومه خارکف ، جایی که روسها هنوز مستقر هستند ، شلیک می کنند و این مساله آتش متقابل یگان های روسی را در پی داشت . خارکف هنوز از محورهای غربی و جنوب غربی مسدود نشده .به فاصله 24 ساعت ( 7 مارس تا 8 مارس ) روسها وارد شهر ایژیوم شدند و همچنان درگیریهای شدید در حومه و داخل شهر وجود دارد ولی این شهر هنوز به کنترل یگانهای روسی در نیامده ، اما روسها به گونه ای در حال پیشروی هستند که بتوانند گروه بزرگتری از واحدهای ارتش اوکراین را دراین منطقه محاصره نمایند . واحدهای رزمی جمهوری لوهانسک نیز در حال پاکسازی روستاهای حومه سوردونتسک بوده و این روند تا حومه شرقی شهر ادامه پیدا کرده ، تاجایی که در 8 مارس ، این واحدها از غرب نیز به این موقعیت رسیده اند و موفق شدند تاشهر روبژنو و روستای بلوگورووکا را تحت کنترل خود بگیرند . درادامه همین مسیر ،واحدهای اوکراینی از روستای پوپاسنایا عقب نشستند که از دست دادن این منطقه ، به معنای کنترل یک جاده کلیدی در جنوب لیسیچاسنک است در حال بطور همزمان تلاش می کنند تا از عقب نشینی ارتش اوکراین به جنوب و جنوب غربی جلوگیری نمایند . درصورتی که دو شهر سوریک و باموت توسط روسیه تصرف گردد ، یک گروه رزمی کامل از ارتش اوکراین در یک پاکت کوچک در سورودونتسک- لیسیچانسک به محاصره در خواهند آمد . همزمان با این وقایع ، یگان های جمهوری دونتسک ، برای محاصره واحدهای اوکراینی در ولنوواخا تلاش می کنند ، که این امر با تصرف نووترویسکویه و ولادیمیرووکا احتمالا می بایست میسر گردد . مضاف براین ، یگان های شبه نظامی جمهوری دونتسک ، شهرکهای پولنوی ،اولننوکا و یوژنودونوسکوییه را هم اکنون در اختیار خود گرفته اند . یگان های ارتش اوکراین در جریان این سلسله درگیریها به اولگینکا عقب زده شده اند ولی آتشباری متقابل توپخانه با شدت ادامه دارد ولی این روستا از سه طرف توسط مهاجمان به محاصره درآمده اند . در محور زاوپوروژینه ، یگان های ارتش اوکراین در امتداد خط تماس با روسها در کامنسکویه – اورخوف – گولیا- پوله –ولیکایانوووسلکا مستقر هستند و هیچ اتفاق خاصی در این محور رخ نداده است . در ساحل غربی دنیپر ، پس از شکستهای 48 ساعت اخیری که روسها متحمل شدند ، اکنون وضعیت در میکولایف از جنوب ، جنوب شرق و جنوب غربی ابتدا تثبیت و سپس مسدود گردید و پیشروی از شمال این منطقه ادامه دارد در حالی که فرماندار میکولایف مدعی است که ارتش روسیه در حال تدارک اولیه برای اشغال شهر است . قطار زرهی روسیه که در 7 مارس وارد اوکراین شده بود ، حدود 248 خارجی شامل 40 اوکراینی را از خرسون به کریمه منتقل نمود ، در حالی که شهروندان ترکیه ، مصر ، آذربایجان ،پاکستان ، سوئد ، ایتالیا ، برزیل ، هند و مراکش نیز در میان آنها دیده می شدند . پی نوشت : 1-استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی درانجمن میلیتاری،براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی" منوط به ذکر دقیق منبع است.امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . منبع 1 منبع2 منبع3
-
1 پسندیده شدهماکت ماهواره بر قائم تصویر ماکت ماهواره بر قائم پس از سالها که از شهادت سردار تهرانی مقدم میگذرد منتشر شد تصویر قسمتی از ماهواره بر که قبلا منتشر شده بود. گفته می شود که یک موشک سوخت جامد ۴ مرحلهای به نام قائم می باشد.
-
1 پسندیده شدهبهتر بود روسیه فقط وارد جمهوری های خودمختار میشد و وارد جنگ گسترده نمیشد. هم موفقیت بسیار کم هزینه تری بدست می آورد و هم تبعات سیاسی و فشار بسیار کمتری برای روسیه داشت. اما پوتین از جانب ناتو در اوکراین انگار بسیار احساس خطر میکرد. در حال حاضر روسها وارد جنگی سخت شدند با میزان تلفات بسیار زیاد. از یک جهت میتوان این خیال تقریباً راحت روسها رو در زمینه تلفات درک کرد چون اگر روس ها پیروز جنگ شوند غنائم جنگی که در حوزه زرهی و لجستیک بدست می آورند بسیار بسیار بالا تر از خسارات وارد شده به ارتش روسیه خواهد بود. بجز تاسیسات و زیر ساخت های تولید جنگنده و زرهی ( که احتمالاً در جنگ تقریباً نابود می شوند) اوکراین انبار تسلیحات شوروی هست هر چند که تسلیحاتی قدیمی اند ولی باز هم بسیاری با ارزش هستند. اما اگر در اوکراین شکست بخورند خسارات و تبعات این جنگ کمر روسیه رو میشکنه هم بلحاظ سیاسی ، هم نظامی و هم وجهه داخلی برای دولت روسیه در بین مردم خودش
-
1 پسندیده شدهبه نام خدا راهاندازی دفتری برای افزایش صادرات جنگنده پنهانکار FC-31 توسط چین جت جنگنده پنهانکار FC-31 چینی شرکت هواپیمایی شن یانگ (SAC) چین پیشنهاد ایجاد خطوط مونتاژ در خارج از کشور را برای یافتن بازارهای صادراتی برای جنگنده رادارگریز FC-31 خود داده است. به گفته Zhan Qiang، معاون مدیر کل SAC، یکی از شرکت های تابعه شرکت صنعت هوانوردی چین، این کشور برای افزایش سرعت صادرات جت رادارگریز خود، دفتری را ایجاد کرده است که به تبلیغ جنگنده رادار گریز FC-31 این کشور اختصاص دارد. تمایل برای صادرات FC-31 با ارائه یک جت جنگنده رادارگریز ارزان قیمت دقیقا F-35 را هدف قرار داده است. گلوبال تایمز، طبق گزارشی در یک نشریه چینی گفت: "ژان منابعی از SAC و شرکت ملی واردات و صادرات فناوری هوانوردی چین برای ایجاد دفتری برای ترویج صادرات FC-31 طبق تاکتیک تحت توسعه "ترویج فعال خود محور" با هدف پرورش کاربران هدفمند گرد هم آورده است. ژان ذهنیت بازاریابی مبتنی بر برنامه ریزی سنتی شرکت را تغییر داد و به طور فعال بازار تسلیحات محصولات هوایی پیشرفته را بررسی کرد. ژان به خوبی از نمایش های هوایی برای نمایش مزایای فنی FC-31 استفاده کرد. در مقایسه با F-35 ایالات متحده، FC-31 چینی دارای مزایای خاص خود از جمله فناوری پیشرفته، قیمت قابل قبول، عدم محدودیت های سیاسی و خدمات کامل است." در گزارشی که در اوایل این هفته منتشر شد، شرکت گفت که ژان با FC-31 به عنوان یک محصول کلیدی، پیشرفت مهمی در بازار تسلیحات بینالمللی داشته است. وی دونگسو، یک کارشناس نظامی مستقر در پکن، روز پنجشنبه به گلوبال تایمز گفت که F-35 عمدتاً متحدان و شرکای ایالات متحده را هدف قرار می دهد و در حالی که بسیاری از کشورها می خواهند آن را تهیه کنند، بودجه کافی ندارند یا با طیف گسترده ای از محدودیت های صادراتی مواجه هستند که توسط ایالات متحده آمریکا. وی دونگسو، یک کارشناس نظامی اهل پکن، روز پنجشنبه به گلوبال تایمز گفت: "F-35 عمدتا متحدان و شرکای ایالات متحده را هدف قرار می دهد و در حالی که بسیاری از کشورها می خواهند آن را تهیه کنند، بودجه کافی ندارند یا با طیف گسترده ای از محدودیت های صادراتی مواجه هستند که توسط ایالات متحده آمریکا وضع شده است." وی پیش بینی کرده است که چین حتی می تواند با ساخت خطوط مونتاژ در کشور مشتری، همکاری عمیق تری با مشتری داشته باشد. FC-31، دومین جت جنگنده رادارگریز چین پس از J-20، در نمایشگاه هوایی چین در سال 2021 در Zhuhai به همراه موشک هوا به هوای قدرتمند PL-15E با برد فرا بصری به نمایش گذاشته شد. گزارش ها حاکی از آن است که FC-31 به نسل بعدی جت جنگنده مبتنی بر ناو هواپیمابر چین نیز تبدیل خواهد شد. به گفته SAC، FC-31 یک جت جنگنده چند منظوره تک سرنشین، دو موتوره، متوسط با قابلیت های رادارگریز برجسته، آگاهی موقعیتی قوی، مانورپذیری بالا، تدارکات یکپارچه پیشرفته و مقرون به صرفه بودن خوب است. منبع
-
1 پسندیده شدهبنظر این اظهارت سیدمحمودرضا سجادی بوده در برنامه جهان آرا شبکه افق! البته ایشون در سال های 87 الی 92 سفیر بودند.. فیلم مصاحبه هم ببنید داستان FATF و بازدید از غرفه های دیگر مربوط به سال های 88-91 هست... این هم بخشی دیگر از صحبت ها: به رئیس دفتر پوتین گفتم چرا قطعنامههای ضد ایرانی را وتو نمیکنید؟ گفت مسلح شدن هستهای شما به ضرر ما و مورد اعتراض مردم روسیه است! احساس میکنم گروهی از ایران، این پالس را به آنها داده بودند. در پروژه نیروگاه بوشهر، ما به تعهداتمان در قبال روسیه عمل نکردیم! گاهی حتی با هماهنگی، کاری میکردند بانک مرکزی پول روسها را ندهد، انگار مسئله حیثیتی بود که نباید پول آنها را به موقع بدهیم. تهران هیچوقت به تعهدات خود در قبال مسکو عمل نکرده است. بانک مرکزی ایران دیدگاهی جهان سومی به روسیه دارد. برای بانک مرکزی ایران، حیثیتی هست که نباید پول روس ها رو به موقع پرداخت کنه! داستان وتو نشدن قطعنامه ۱۹۲۹ - خرداد 1389 و رای مثبت روس ها -- گفتگو با رئیس دفتر سابق پوتین شما کشوری مسلمان هستید در جنوب ما، همسایه مسلمان ها و کشوری ایدئولوژیک مسلح شدن شما به سلاح هسته ای امنیت ما رو به خطر میندازه! شما الان دولت انقلابی هستید (این گفتگو زمان دولت احمدی نژاد بوده) ما از کجا میدونیم چندسال دیگه دولت غربگرا بیادو ... طرف روس همان ایام گفته هر کشوری سمت انرژی هسته ای رفته نیت این دارد که به سلاح هسته ای دست پیدا کند! این خبر هم بهتره برای سفیر اسبق بازخوانی کنن که چه شد در وبلاگ گلایه کردند؟! جالبه همان نگاه جهان سومی که به روس ها نسبت دادن در سال 90، الان به بانک مرکزی کشور خودمان نسبت میدهد!!! بانک «وی تی بی 24»، دومین بانک بزرگ روسیه، حسابهای سفیر و کارکنان سفارت جمهوری اسلامی ایران در مسکو را مسدود کرده است. اسفند ماه 1390 محمودرضا سجادی، سفیر جمهوری اسلامی در مسکو گفته که این بانک با اخطاری کوتاه مدت به آنها، حساب ها و کارت های اعتباریشان را بسته است. او اقدام این بانک را تسلیم شدن به خواست آمریکا و اتحادیه اروپا توصیف کرده است. الکساندر لوکاشِویچ، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز به خبرگزاری ها گفته است که این اقدام احتمالا به دلیل تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران است. = به گزارش گروه اقتصاد بین الملل فارس به نقل از داو جونز، یک بانک دولتی روس حساب های متعلق به سفارتخانه ایران را مسدود کرده است. اقدامی که به گفته سید محمود رضا سجادی، سفیر ایران در مسکو، نشانه تسلیم شدن این بانک در مقابل تحریم های آمریکا علیه تهران بوده است. سجادی روز جمعه نسبت به اقدام شعبه شماره 24 بانک دولتی وی تی بی روسیه مبنی بر درخواست از این سفارتخانه برای خالی کردن تمام حسابهای خود و یا پذیرش ریسک ضبط تمام وجوه موجود در این حسابها، اعتراض کرد. سفیر ایران در روسیه طی یادداشتی نوشت: «شعبه مذکور اعلام کرده که این اقدام دستوری بوده که از سوی مدیریت ارشد این بانک صادر شده و آنها نمی توانند در مورد آن کاری انجام بدهند.» سجادی اضافه کرد که حتی کارت اعتباری شخصی وی نیز مسدود شده است. وی افزود: «این رفتار از سوی بانک مذکور رفتاری ناپسند، غیر حرفه ای و از نوع اقدامات کشورهای جهان سومی به شمار می رود. حتی بانک های انگلیسی و فرانسوی نیز چنین آزادی هایی را از کارمندان سفارتخانه های ما سلب نکرده اند.» یک سخنگوی شعبه 24 بانک وی تی بی این اقدام را یک اقدام کاملا اقتصادی خواند و گفت، اعطای خدمات به این سفارتخانه به این دلیل متوقف شده که ارائه خدمات به سفارت ایران برای بانک اقتصادی و سود آور نبوده است. وی اضافه کرد که از یک هفته پیش در مورد بسته شدن حسابهای سفارتخانه به مقامات ایرانی اطلاع داده شده بود. اما در همین حال، وزارت امور خارجه روسیه اعلام کرد که این اقدام احتمالا ناشی از تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا بوده است. آلکساندر لوکاشنویچ، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه اظهار داشت: «این تردید وجود دارد که این اقدام در راستای اقدامات فرا سرزمینی صورت گرفته از سوی سازمان جهانی انتقالات بین بانکی بوده باشد.» بر اساس قانون جدیدی که در ماه دسامبر به امضای رئیس جمهور آمریکا رسید، موسسات مالی طرف معامله با بانک مرکزی ایران مورد تحریم و مجازات دولت آمریکا قرار می گیرند. https://www.farsnews.ir/news/13901212001549/بانک-روسی-حساب-های-سفارت-ایران-در-مسکو-را-مسدود-کرد https://www.youtube.com/watch?v=SelshQu8VPc دولت قبلی و شخص ایشون در افراط و تفریط گوی سبقت از یکدیگر ربودند. سال 2007 قرارداد اس-300 امضا شد (قبل از آغاز دوره محمودرضا سجادی) دقیقا اگر بخواهیم یک نگاه اجمالی بندازیم، بنظر نوع اقدامات سفیر در ضعف مطلق بوده. بعد قطعنامه 1929 ، مدودف دبه کرد. حکم ممنوعیت صادرات تسلیحات نظامی به ایران امضا کرد. سال 94 حکم ممنوعیت توسط پوتین لغو شد.
-
1 پسندیده شدهسلام فکر کنم کمی بیش از 3میلیارد دلار بوده ولی در هر صورت رقم قابل توجهی ست
-
1 پسندیده شده[color=#ff0000][size=5][b]عملیات روانی چیست؟[/b][/size][/color] عملیات روانی به زبان ساده حول محور[color=#0000ff] انتقال یک پیام تبلیغاتی (پروپاگاندا) خاص به دشمن[/color] شکل میگیرد. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به چند نوع تقسیم میشود؛ عملیات روانی در [color=#0000ff]سه سطح استراتژیک، عملیاتی و تاکتیکی[/color] اجرا میشود. عملیات روانی میتواند موجب ایجاد تنفر علیه رهبری دشمن در میان نیروهای مخالف، بزرگ جلوه دادن تهدیدها و از هم پاشیدن هماهنگی میان نیروهای دشمن شود. عملیات روانی میتواند دشمن را گیج نموده و قدرت تصمیمگیری را از وی سلب کند و در نهایت ابتکار عمل و امکان کنترل شرایط را از دشمن گرفته با پایین آوردن روحیه دشمن انگیزه برورد تهاجمی را از آنان سلب نموده و در نهایت وادار به تسلیم نماید. عملیات روانی بر اساس نوع پروپاگاندا به انواع زیر تقسیم میشود:[list] [*][color=#0000ff]عملیات روانی سفید[/color]: این نوع عملیات را میتوان عملیات روانی آشکار نیز نامید. در این حالت حکومت از[color=#ff0000] رسانههای رسمی[/color] خود و یا از رسانههایی که وابستگی آنها به حکومت آشکار است استفاده میکند. در عملیات روانی سفید محتوای پیام منتقل شده موضع رسمی حکومت تلقی میگردد. [*][color=#0000ff]عملیات روانی خاکستری[/color]: پروپاگاندا از طریق [color=#ff0000]رسانههای به ظاهر غیر وابسته به حکومت یا مستقل[/color] صورت میگیرد. در این حالت باورپذیری و در نتیجه تاثیرگذاری تبلیغات حکومتی بیشتر از زمانی است که همین پیام از طریق رسانههای حکومتی منتقل شود. این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که طراحی آن از سوی حکومت بر ملا نشود و چنانچه به طور کامل از مجاری رسانههای غیر بومی مطرح شود بیشترین تاثیر را خواهد داشت. [*][color=#0000ff]عملیات روانی سیاه[/color]: ویژگی این عملیات این است که حکومت و منابع رسمی آن به هیچ وجه حاضر به قبول مسئولیت اطلاعات منتشر شده نیستند. این نوع عملیات اقداماتی نظیر درز دادن اطلاعات یا اسناد و مدارک رسوا کننده یا افشاگرانه را شامل میگردد. با توجه به حساسیت سیاسی بسیار زیاد این نوع عملیات، حکومتها یا جناحهای سیاسی سعی میکنند هیچ گونه ردپایی از خود در این عملیات به جا نگذارند و معمولا افشاگری و نشت اطلاعات از طریق [color=#ff0000]منابع ناشناس[/color] صورت میگیرد.این نوع عملیات روانی هنگامی موثر خواهد بود که نتوان به راحتی اطلاعات و مدارکی برای نقض و بیاعتبار کردن تبلیغات صورت گرفته به دست آورد. چنانچه عملیات سیاه از طریق رسانهای صورت گیرد که رویکرد خصمانهای علیه حکومت دارد بیشترین تاثیرگذاری را خواهد داشت. [/list] یک اصل مهم در عملیات روانی جدایی کامل عملیات خاکستری و سیاه از عملیات سفید است. یعنی [color=#ff0000]هرگز نباید رسانهها و افراد درگیر در عملیات خاکستری و سیاه (عملیات پنهان) در عملیات سفید (آشکار) نیز مشارکت داشته باشند.[/color] مراحل عملیات روانی به شرح زیر است:[list=1] [*]تعیین هدف [*]برآورد و ارزیابی وضعیت فعلی [*]آماده سازی برنامه عملیات روانی [*]انتخاب رسانه [*]طرح ریزی و پروپاگاندا [*]تست اولیه (میزان حساسیت مخاطب و کارایی عملیات روانی بر گروه هدف را ارزیابی میکند) [*]تولید مواد تبلیغاتی جنگ روانی [*]اجرا [*]جمع آوری اطلاعات در مورد پاسخ مخاطبان [*]ارزیابی نهایی واکنشها [/list] در این سلسله اقدامات پیش از هر چیز در قدم نخست بایستی با انجام تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی [color=#0000ff]تعیین هدف [/color]صورت گیرد. یعنی مشخص شود کدام یک از اهداف میتواند بیشترین تاثیر و منفعت را به دنبال داشته باشد. به این منظور تحلیلگران عملیات روانی باید در یابند که گروه هدف در برابر دام یک از اهداف[color=#0000ff] آسیبپذیرتر و حساستر[/color] است. برای شناخت گروه هدف تحلیلگران رویکرد و وجه نظر گروه هدف در مورد [color=#0000ff]شرایط فعلی[/color]، [color=#0000ff]گله و شکایتهای آنها[/color]،[color=#0000ff]ترکیب قومیتی[/color]، [color=#0000ff]سطح احساس ناامیدی[/color]،[color=#0000ff]ترکیب زبانی[/color]، [color=#0000ff]مشکلات[/color]، [color=#0000ff]حساسیتها[/color]، [color=#0000ff]عادات[/color]، [color=#0000ff]انگیزهها[/color]، [color=#0000ff]انتظارات[/color] و ویژگیهایی نظیر اینها را در گروه هدف مورد بررسی قرار میدهند. پس از این مرحله میتوان اهداف را تعیین نمود که به اینترتیب اولین گام عملیات روانی برداشته میشود. طراحی عملیات روانی در دنیای رسانهها مدرن باید با دقت تمام صورت گیرد زیرا یک اشتباه در طراحی برنامهها میتواند باعث شود خبری ناخوشایند به سرعت در گوشه و کنار دنیا پخش شده و به عنوان موضع رسمی حکومت تلقی شود. رسانههای مورد استفاده در عملیات روانی بسیار متنوع است از جمله [color=#ff0000]تلویزیون[/color]، [color=#ff0000]رادیو[/color]، [color=#ff0000]بلندگو[/color]، [color=#ff0000]سایتهای اینترنتی[/color]، [color=#ff0000]رسانههای چاپی[/color]، [color=#ff0000]پخش کردن اعلامیه با هواپیما[/color]،[color=#ff0000] درج خبر در روزنامههای خارجی[/color] یا [color=#ff0000]پخش اطلاعاتی از طریق شبکههای تلویزیونی خارجی[/color]. [size=5][color=#ff0000][b]رسانه و سیاست[/b][/color][/size] در دنیای امروز سیطره تبلیغات در رسانهها و زندگی بشر، در بعد ملی و بینالمللی امری بدیهی است. تبلیغات که نتیجه اجتناب ناپذیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی است چنان در تار و پود حیات فردی و اجتماعی انسانها رخنه کرده که تولید و مصرف آنها همچون دیگر کالاها و خدمات مورد نیاز بشر لازم و ضروری است. اما در این میان[color=#0000ff] تبلیغات سیاسی[/color] به عنوان یکی از انواع تبلیغات نقشی بسیار اساسی در دنیای سیاست امروز بازی میکند که این نقش با گسترش تکنولوژیهای ارتباطی و افزایش کانالهای پخش اطلاعات پر رنگتر نیز شده است و جنگ امواج مدت هاست که از طریق بازوهای تبلیغاتی (در حوزه سیاست) و بلندگوهای رسانههای مختلف شدت گرفته و سطح جهان را پوشانده است. در نوشتار زیر با توجه به اهمیت نقش تبلیغات سیاسی در جامعه و سیاست به عنوان شکلی از ارتباط به آن میپردازیم. تبلیغات در مفهوم کلی آن، به معنی [color=#0000ff]رساندن پیام به دیگران از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار مخاطبان[/color] است که بر سه عنصر[color=#0000ff] پیام گیرنده[/color] (مخاطب)، [color=#0000ff]پیام دهنده[/color] (رسانه) و [color=#0000ff]محتوای پیام[/color] مبتنی است. باید اذعان داشت که در تبلیغات، هدف رساندن یک ایده ، پایان کار نیست بلکه [color=#ff0000]اقناع یا ترغیب در جهت دستیابی به هدف خاص[/color] نیز مد نظر است. همان گونه که مشاهده میشود پایه اصلی تبلیغات، [color=#0000ff]ارتباطات[/color] (communication)است و ارتباط فرایندی است آگاهانه یا ناآگاهانه، خواسته یا ناخواسته که از طریق آن احساسات و نظریات به شکل پیامهایی کلامی یا غیرکلامی بیان شده و سپس ارسال، دریافت و ادراک میشود. برخی از محققان نیز بر این باورند که تبلیغات عبارت است از[color=#0000ff] تلاش برای نفوذ در دیگران به منظور نیل به مقاصد خاص با دست انداختن به افکار و احساسات آنان.[/color] به عبارت دیگر، تبلیغ را روش یا [color=#0000ff]روشهای به هم پیوسته [/color](در قالب یک مجموعه) [color=#0000ff]برای بسیج و جهت دادن نیروهای اجتماعی و[/color] [color=#0000ff]فردی از طریق نفوذ در شخصیت، افکار و عقاید و احساسات آنها جهت رسیدن به یک هدف مشخص[/color] میدانند که این هدف ممکن است سیاسی، فرهنگی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی و... مشروع یا نامشروع باشد.ترانس کوالتر (Qualter.T) نیز تبلیغات را تلاش عمدی برخی از افراد یا گروهها برای بهرهگیری از وسایل ارتباط در کنترل، تغییر و شکل دادن نگرش دیگر گروهها به طریقی میداند که عکسالعمل آنان در یک موقعیت ویژه به اندازه مطلوبی که هدف تبلغ کننده است تحت تاثیر قرار گیرد. امروز فرایند تبلیغات به طور فزایندهای با سایر علوم مانند روانشناسی، جامعه شناسی، آمار، اقتصاد و علوم سیاسی ارتباط پیدا کرده و هنرهایی مانند موسیقی، ادبیات، عکاسی، گرافیک، نقاشی و فیلم سازی را به خدمت گرفته است. تبلیغات بر حسب نوع رسانه، نوع مخاطب، نوع ارائه و نوع هزینه به شاخههای مختلفی تقسیم میشود که هسته اصلی فعالیت همه آنها تغییر در سطوح دانش، نگرش و توان مخاطبان است که بر مردم، ساختارها، فرهنگها و کلیت جامعه تاثیر دارد. اما در میان انواع مختلف تبلیغات، تبلیغات رسانهای به عنوان اساسیترین شیوه نفوذ و تغییر آگاهی، نگرش و رفتار انسانی تلقی میشود و در این میان رسانههای جمعی صوتی و تصویری مانند تلویزیون، رادیو، ماهواره و اینترنت با سایر رسانههای چاپی مانند مجلات، روزنامهها، کتب و نشریات به دلیل داشتن سازمان مشخص (سازمان یافته) از اهمیت به سزایی برخوردار است. همچنین تبلیغات رسانهای با توجه به موضوعات به سه دسته اصلی تبلیغات بازرگانی، تبلیغات مردمی و تبلیغات سیاسی تقسیم میشود. تعدادی از شیوههای مورد استفاده به قرار زیر است:[list=1] [*][color=#0000ff]ایجاد جو کاذب[/color] (که از دیرینهترین رویههای تبلیغاتی است) مثل: شایعه سازی، دروغ پردازی و ایجاد بدبینی [*][color=#0000ff]اغراق در بها دادن[/color] مثل: ذهن مردم را به مسائل جزئی مشغول کردن، کم بها دادن به مسائل اساسی و بزرگ کردن شخصیتهایی که دارای گذشته درخشان نیستند و بد نام کردن خدمتگزاران واقعی [*][color=#0000ff]تحریف شعارها[/color] [*][color=#0000ff]القا افکار کذب[/color] [*][color=#0000ff]ایجاد حس رقابت[/color]: که در این روش با ایجاد درگیری و نزاع امکان انتخاب فرد شایسته را کم مینماید [*][color=#0000ff]هماهنگی و یکنواختی[/color]: به معنای تکرار یک معنا با ظواهر و چهرههای مختلف از جانب جناحهای مختلف [*][color=#0000ff]به کارگیری موقتی گرایشهای مخالف[/color] [*][color=#0000ff]بهره گیری از القاب و عناوین ظاهری.[/color] [/list] زمانی که مقصود تاکید بر کاربرد باشد، پروپاگاندا با کنترل همراه است و به عنوان یک تلاش سنجیده برای تغییر یا حفظ تعادل قدرت مورد توجه قرار میگیرد که برای مبلغ دارای امتیاز یا اولویت است. تلاش سنجیده با یک ایدئولوژی و هدف نهایی آشکار پیوند دارد. در حقیقت، [color=#0000ff]مقصود پروپاگاندا انتقال یک ایدئولوژی و هدف مربوط به آن به یک مخاطب است.[/color] هنگامی که پروپاگاندا زیر سیطره یک سازمان دولتی باشد میکوشد به منظور حفظ مثلا فعالیت جنگی موج گستردهای از میهن پرستی را به مخاطبان ملی القاء کند. تبلیغات سیاسی از آنجایی که به صورت یک علم درآمده است دارای فرضیهها، اصول و قوانین خاص خویش است. در نتیجه شخص و یا رسانهای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. نفوذ در نگرشها در تبلیغات سیاسی به استعدادی ویژه، تجربه، دانش و نیروی داوری، یک ذهن تیز، خلاق و حساس نیاز دارد که به روشنی دریابد که مخاطب چه نیازی دارد، به چه میاندیشد و چه واکنشی نشان میدهد. برای برقراری ارتباط با مخاطب به منظور تحقق یک هدف ، با دستکاری نهاد از پیش ساخته شده، باید طراحی دقیق ایجاد شود و در ضمن به منظور دستیابی به هدف مورد نظر، لازم است مخاطب، نگرشهای خود را تقویت کند یا تغییر دهد و یا اینکه رفتار خود را تایید یا تعویض کند. افزون بر این با توجه به گفته ترنس اچ، کوالتر، «[color=#0000ff]تبلیغات سیاسی باید موثر، عینی، درک پذیر، به یادماندنی و قابل اجرا باشد و به نیازهای آشکار، در یک وضعیت معین و مورد نظر مخاطب پاسخ گوید.[/color]» اینها عناصر مهم تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا در یک فرایند ارتباطی به شمار میرود. پروپاگاندا، تلاشی است سنجیده و منظم برای شکل دادن به ادراکها، ساختن یا دستکاری کردن شناختها و هدایت رفتار برای دستیابی به یک پاسخ که خواسته مورد نظر مبلغ را تقویت میکند. پروپاگاند تلاشی است برای برقراری ارتباط مستقیم و هدایت شده با هدفی که از پیش تعیین شده است. پروپاگاند میکوشد در یک حوزه معین، دارای اطلاعاتی باشد و پاسخها نسبت به تبلیغ چنان دستکاری شوند که بتوان آنها را در آن حوزه معین نگاهداری کرد. دریافت کننده پیام تبلیغی از طرح پرسشی درباره هر آنچه که بیرون از محتوای این حوزه معین است، منع میشود. با این حال تکنولوژی امروز، ظرفیت آن را دارد که پیامهای یرا به شکل همزمان در سراسر جهان به گردش در آورد. به دلیل این گسترش تکنولوژی در سراسر جهان است که بوگارت یادآوری میکند: «[color=#0000ff]امروزه، به شکل فزایندهای به دشواری میتوان کشوری را از دسترسی به اطلاعاتی که برای سایر جهان، عادی است دور نگاه داشت.[/color]» افزون بر این، تبلیغ، خود به عنوان شکلی از ارتباط، از طرحهای تکنولوژیکی برای ارسال پیامهایی تاثیر میپذیرد که در مرحلهای معین در دسترس قرار دارند. با وجودی که تبلیغ شکلهای زیادی به خود میگیرد، ولی همواره صورتی از ایدئولوژی فعال شده است. در پارهای از موارد که تلاشها برای هدایت مخاطب به سوی اهداف معین انجام میگیرد، تبلیغ[color=#ff0000] هیجان زا یا آشوب آفرین[/color] است. گاه در جایی که تلاشها برای منفعل کردن مخاطب صورت میگیرند و هدف آن است که از ورود به میدان نبرد و ستیز خودداری شود، تبلیغ [color=#ff0000]وحدتبخش[/color] است. تبلیغ، همچنین در ارتباط با منبع و درستی اطلاعات آن [color=#0000ff]سفید، خاکستری یا سیاه[/color] نیز توصیف میشود. تبلیغ هنگامی سفید است که منبع به درستی شناخته شده باشد زیرا ممکن است منبع تبلیغ در پروپاگاندا ناشناخته باشد. مانند رادیوهای بیگانه که در زمان جنگ به تبلیغ سیاسی میپردازند. همچنین، آنچه مخاطبان دریافت میکنند اطلاعاتی درست و نزدیک به حقیقت با بهترین اندیشهها و آرمانهای و ایدئولوژی سیاسی است به شکلی که فرستنده «پسر خوبی» تلقی میشود. هدف تبلیغ سفید آن است که خود را نزد مخاطب با اغتبار جلوه دهد، زیرا این امر میتواند در آینده به نحوی مورد استفاده قرار گیرد. ایده، اندیشه، فکر و یا هدف مبلغ، نفوذ در عقاید مخاطبان به منظور تغییر عقیده و شناخت آنها از یک موضوع، پدیده یا شخص است که این عمل در تبلیغات سیاسی با آگهیها، عناوین درشت، نطقها و سخنرانیها و از طریق سازمانهای رسانهای مختلف صورت میگیرد، زیرا سازمانهای رسانهای سومین عنصر فرایند ارتباط سیاسیاند. در نظامهای سیاسی دموکراتیک، رسانهها هم انتقال دهندگان سیاسیاند که از خارج همان سازمان رسانهای سرچشمه میگیرد و هم فرستندگان آن دسته از پیامهای سیاسیاند که خبرنگاران و روزنامه نگاران میسازند. بنابراین نقش رسانهها در هر دو جنبه تعیین کننده است و با وجود این دو حالت است که به ویزه رسانه، به رسانه سیاسی تبدیل میشود. آشکارترین حالت این است که بازیگران سیاسی باید از رسانهها برای ایجاد ارتباط با مخاطبان مورد نظر و انتقال پیام هایشان استفاده کنند. برنامههای سیاسی، بیانیههای سیاستگذاری، درخواستهای انتخاباتی، مبارزات گروههای فشار و اعمالتروریستی حضوری سیاسی دارند (و بالقوه برای تاثیرگذاری ارتباطی مناسب اند) و همه اینها تنها به وسعتی بستگی دارند که آنها را گزارش میکنند و مخاطبان رسانهها آنها را به عنوان پیام دریافت میکنند. در نتیجه، همه ارتباط گران سیاسی باید از طریقی به رسانهها دسترسی پیدا کنند.[color=#0000ff] قوانین تعادل سیاسی و بیطرفی که بر خدمات بخش عمومی در برخی کشورها پیش بینی شده است، این امکان را فراهم میسازد که به شکل قانونی بتوان از رسانهها بهره سیاسی برد[/color]. در این زمینه، به طور کلی، بررسی مقررات و قرار و مدارهایی که نوعا بر دسترسی به رسانهها برای بازیگران سیاسی حاکماند، اهمیت زیادی دارند. همچنین جنبههای سازمانی تولید رسانهها هم حائز اهمیت است، زیرا ممکن است همین مقررات و قرار و مدارها، در ایجاد و گسترش پوشش ارتباطی، به سود یا به زیان ارتباط گران سیاسی عمل کنند. البته، رسانهها واقعیت و جهت داری سیاسی را به سادگی و به شکلی خنثی و بیطرفانه گزارش نمیدهند که در صحنه سیاسی از اطراف آنان جریان دارد. بنابراین [color=#0000ff]واقعیتهای سیاسی ساخته شده توسط رسانهها در واقع به معنای همان رویدادهایی است که خود رسانهها میسازند و پخش میکنند یا پوشش میدهند[/color]، یا[color=#ff0000] واقعیت رسانهای[/color]. تبلیغات سیاسی ساخته شده توسط رسانهها نیز تحت تاثیر همه واقعیات رسانهای است. همان طور که تحقیقات مختلف نشان داده تبلیغات سیاسی از طریق رسانهها نقش مهمی در شکلگیری نگرشها دارد. رسانهها در این بین نقش واسطه، رابطه و یا ابزار ارتباطی را ایفا میکنند. این عامل به عنوان پخش کننده یا گسترش دهنده سایر عوامل عمل میکند. تبلیغات سیاسی از طریق رسانهها اثرات متفاوتی بر روی مخاطبان دارد و تاثیر هر کدام به [color=#0000ff]جذابیت[/color]، [color=#0000ff]تحریک پذیری[/color]، [color=#0000ff]مدنظر داشتن ویژگیهای مخاطبان[/color]، [color=#0000ff]نحوه ارائه پیام[/color] و نیز [color=#0000ff]گستره نفوذ رسانه مورد استفاده[/color] بستگی دارد، در نتیجه[color=#ff0000] تبلیغات سیاسی به صورت یک علم درآمده است[/color] که دارای فرضیهها، اصول و قوانین خاص خویش میباشد و شخص یا رسانهای که بتواند آن را در راه هدف هایش بهتر پیاده کند در میدان مبارزه سیاسی از حریف گوی سبقت را خواهد ربود. شیوههای به کار گرفته شده از سوی رسانههای مختلف (اعم از مطبوعات، رادیو و تلویزیون) برایترغیب مردم به مشارکت هر چه بیشتر در عرصه سیاسی یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بهترین نمونه تبلیغات سیاسی رسانهای بود که هر کدام فرصت یافتند تا قدرتشان را در عرصه تبلیغات سیاسی و تاثیرگذاری بر مخاطب با استفاده از شیوههای مختلف به منصه ظهور برسانند. برجسته سازی برخی سوژهها و رویدادها، توجه به نیاز خاص مخاطب با توجه به نظریههایی چون «[color=#0000ff]نیاز جویی مخاطب[/color]»، «[color=#0000ff]تزریقی[/color]»، «[color=#0000ff]استحکام[/color]» و «[color=#0000ff]وابستگی مخاطب[/color]»، تحلیل محتوای اخبار و گزارشهای خبری خاص و مناظرههای تلویزیونی کاندیداها و بسیاری از وجوه دیگر از جمله مواردی هستند که هر یک دستمایهای برای تبلیغات سیاسی در رسانههای مختلف بوده است. بررسی و مطالعه طرح کارایی تبلیغات سیاسی و روشهای مخالف آن با توجه به معیار قصدها و منظورهای ارتباط گران، نشان میدهد که برخی موارد در رسانههای مختلف اهمیت و تاثیر بیشتری دارند. این موارد عبارتند از: [color=#0000ff]تصویر بصری سیاستمداران در شکل دادن به ادراکهای رای دهندگان[/color]، «[color=#0000ff]پوشش جهت دار» رسانهها بر نتایج انتخابات[/color] و [color=#0000ff]روابط میان «افکار عمومی»[/color] و [color=#0000ff]تلاشهای سیاستمداران و سازمانهای رسانهها برای ایجاد دستور گذاری[/color]. برای مثال هر کدام از روزنامهها فرصت یافتند [color=#0000ff]بر اساس دید سیاسی و تفکر خاص خودشان[/color] با اخبار و رویدادهای انتخاباتی برخورد کنند که این برخوردهای متفاوت در تیترها بروز میکرد و هر کدام با تحلیل و تفسیرهای موشکافانه سعی میکردند بر ذهن و رای مخاطبان تاثیر گذار باشند زیرا در میان رسانهها، رسانههای چاپی از راههای مستقیمتری در جهت دهی فرایندهای سیاسی مشارکت دارند. همچنین رسانههای دیداری – شنیداری و شنیداری ( تلویزیون و رادیو) با [color=#0000ff]حوزه نفوذ جغرافیایی و زمان وسیع[/color] به عنوان یکی از بهترین امکانات برای القاء تفکر و نگرش استفاده میشود. استفاده از این امکانات برای تبلیغات سیاسی هزینههای بسیار بالایی را دربر خواهد داشت، ولی اگر مبلغ تاثیر آن را بر مخاطب تشخیص دهد بیشترین سرمایه گذاری را بر روی آن میکند. مثلا در غرب اعتقاد بر این است که[color=#0000ff] هر یک دلاری که برای تبلیغات مصرف گردد از هر ده دلار مصرفی برای تامین تسلیحات و امکانات جنگی ارزشمندتر و پر منفعت تر است[/color]. استفاده و ورود رسانههای الکترونیکی مثل ماهواره، اینترنت، کاربردهای تعاملی کابل و ویدئوتکس، فیبرهای نوری تسریع شده و... در عرصه مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی سرعت و پیچیدگی رای گیری نامزدهای انتخاباتی را چنان افزایش داده است که میتواند موثر بودن یک مبارزه را در بازاریابی و معرفی نامزد یا هدف آن به نحو چشمگیری بالا ببرد. همچنین استفاده از رسانههای جدید در مبارزات سیاسی و تبلیغات سیاسی مثل انتخابات ممکن است آثار دوگانه، متمرکز کننده و تمرکز زداینده داشته باشد. از یک جهت رسانههای الکترونیکی به نامزدها اجازه میدهند از نهادها و موسسات میانجی سنتی مانند احزاب و گروههای خاص و همچنین روزنامه نگاران بینیاز شوند و با پست و نامه و گردهماییهای از راه دور (تله کنفرانس) مستقیما به مخاطبان دسترسی پیدا کنند. از این جهت رسانههای جدید ممکن است احزاب را تضعیف کنند، رشد گروههای ذی نفع را آسان کنند و از نفوذ دروازه بانان رسانهای بکاهند و به اینترتیب باعث تمرکززدایی کنترل بر مبارزات شوند. از جهت دیگر اتکای بیشتر بر رسانههای ارتباطی الکترونیکی ممکن است نقش فاصله را در شکلگیری و تصمیمگیری گروههای ذی نفع کاهش دهد. چنین نتیجهای میتواند سازمانهای سیاسی محلی را تضعیف و سازمانهای منطقهای و ملی را تقویت کند. به علاوه رسانههای الکترونیکی با دادن امکان توسل به مخاطبان در سطح ملی به گروهها، ممکن است کنترل مبارزه را در سازمانهای ملی، احزاب و گروههای ذی نفع که میتوانند منابع و متخصصان مورد نیاز را برای اداره کردن یک مبارزه، از طریق تکنولوژی پیشرفته سازمان دهند، متمرکز کنند. استفاده و دسترسی متفاوت به رسانههای الکترونیکی توسط ردههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی میتواند منجر به [color=#0000ff]نابرابری در دسترسی به دیگر منابع سیاسی[/color] شود. اعضای مرفهتر اجتماع دسترسی بیشتری به منابع کامپیوتری مانند چاپگرهای سریع، واژه پردازی و نرم افزار مدیریت دارند. به اینترتیب رسانههای جدید به جای برابر کردن نفوذ گروهها ممکن است نابرابریها را بیشتر کنند و نفوذ نسبی گروههای مختلف سیاسی و اقتصادی را در جامعه تغییر دهند. در ضمن از آنجایی که امروزه دیگر به رسانهها و تبلیغات رسانهای به عنوان فرایندی یک سویه، نگریسته نمیشود و بازخوردهای اخذ شده از مخاطبان رسانه، این حجت را بر کارگزاران رسانهای تمام میکندن که تهیه و تولید پیامهای تبلیغی بدون در نظر گرفتن شخصیت و روحیه مخاطبان تاثیر عمیق و ماندگاری بر نگرش آنها نخواهد گذاشت چرا که این[color=#0000ff] ارتباط دو سویه[/color]، برایندی را به وجود میآورد که نتیجه آن شکلگیری و یا تغییر نگرش مخاطبان نسبت به موضوعات ارائه شده است. زیرا مخاطبان در حال حاضر گزینشگر و عاقل هستند ([color=#ff0000]مخاطب فعال[/color]) و به تبلیغات سیاسی میاندیشند و بعد تصمیم میگیرند بنابراین گسترش اطلاعات دقیق و همه جانبه و امکان رفت و برگشت اطلاعات چه به لحاظ ضرورتهای ملی و چه از حیث ضرورتهای بینالمللی الزامی است و [color=#ff0000]رسانههای داخلی باید فارغ از ابعاد مادی و به صورت واقع گرایانه و در چارچوب مصالح جامعه به گسترش اطلاعات، اخبار و تبلیغ بپردازد که در غیر این صورت کشورهای جهان سوم و در حال توسعه با یک جریان یک طرفه اطلاعات و پیامهای سیاسی تبلیغی از طرف کشورهای توسعه یافته مواجه خواهند شد.[/color]
-
1 پسندیده شده[color=#ff0000][size=5][b]رادیوهای خاکستری[/b][/size][/color] یکی از مقاطعی که رسانههای خاکستری و پروپاگاندای سیاسی رادیوها نقش تعیین کنندهای در مناسبات و تحولات دوره خود ایفاد کردهاند. مقطع جنگ جهانی دوم است که درگیر و دار جنگ و منازعات نظامی، این رادیوها با ارایه اطلاعات نادرست، شایعه پراکنی و حیله و نیرنگ بر دشمن استیلا یافتهاند. در جدول زیر سه نوع رادیو معرفی شده است: [b]اصطلاح [color=#ff0000] [/color][/b][color=#ff0000]پروپاگاندای سفید[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معلوم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوBBC، رادیو برلین، رادیوVOA [b]اعلام منبع [/b]«این صدای لندن است» «این صدای آلمان است» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000]پروپاگاندای خاکستری[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی مبهم[/color]) [b]مثال [/b]رادیوGDI ، رادیو Der Chef [b]اعلام منبع [/b]«این صدای GSI است» «گوش بسپارید به Der Chef» [b]اصطلاح [/b][color=#ff0000] پروپاگاندای سیاه[/color] ([color=#0000ff]دارای هویتی معکوس[/color]) [b]مثال[/b] رادیو اداری آلمان (یک رادیوی بریتانیایی) [b]اعلام منبع [/b] «این صدای رادیو اداری آلمان است» توجه داشته باشید که مشکل اصلی منابع سفید و در واقع دلیل اصلی شکلگیری منابع سیاه و خاکستری ، این است که منابعی مانند [b][i]لندن کالینگ [/i][/b][b][i](London Calling)[/i][/b][b][i]، یانکی دودل [/i][/b][b][i](Doodle Yankee)[/i][/b] و یا [b][i]رادیو برلین[/i][/b] از طرف شنوندگان جبهه مقابل به عنوان «پروپاگاندای دشمن» شناخته میشدند و یا شانس اینکه رادیویی مانند BBC در آلمان شنونده داشته باشد، وابسته به وجود آن دسته از مخاطبان آلمانی بود که گرایشهای ضد آلمان نازی داشته باشند؛ در حالی که رادیوهای خاکستری و سیاه از این محدودیت به دور بودند. البته این نکته را نیز به ذهن بسپارید که پروپاگاندای سفید، چه از برلین و چه از لندن، نیز میتواند تحریف کند و یا دروغ بگویی. در حقیقت، میتوان ادعا کرد که نسبت به رادیوهای سفید، درصد بالاتری از اطلاعات منتشر شده از رادیوهای خاکستری و سیاه، درست و صادقانه است. این را هم به ذهن بسپارید که در پروپاگاندای سفید از ضمیرهای «[color=#0000ff]من[/color]» و «[color=#0000ff]شما[/color]» بیشتر استفاده میشود، در حالی که پروپاگاندای خاکستری و سیاه ضمیر «[color=#0000ff]ما[/color]» را بیشتر به کار میبرد. زمانی رئیس پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلستان گفته بود: «[color=#ff0000]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». جوزف گوبلز، وزیر پروپاگاندای آلمان نازی، با یادآوری آشوبهای جنگ جهانی اول در آلمان، عملیاتهای پروپاگاندایی خود را ضروری میخواند و شدیداً احساس میکرد که پروپاگاندای دشمن این بار نیز میتواند مرگبار باشد. در مقاله خواهیم دید که چطور گوبلز توانست استماع رادیوهای بیگانه را ممنوع و حتی گوش دادن به رادیوهای خودی را یک امر وطن پرستانه قلمداد کند. همچنین خواهیم دید که چگونه سفتون دلمر – که یک شهروند انگلیسی متولد آلمان بود – با توسل به حیلههای گوناگون توانست، جلوی عملیاتهای گوبلز را گرفته و آنها را دچار شک و ناباوری کند. [color=#ff0000][size=5][b]سیر تکامل پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/b][/size][/color] پروپاگاندای سیاه و خاکستری ریشه در 500 سال قبل از میلاد دارد؛ زمانی که سان تزو (SunTzu)از[color=#0000ff] شایعه[/color] همچون سلاح جنگ بهره برد. قبل از ظهور رادیو، اتفاقاتی رخ داد که اشاره به آنها خالی از فایده نیست. در سال 1918، خانه «لرد نرثکیف» در لندن به کارخانه تولید انواع پروپاگاندا برضد آلمانیهای جبهه غربی تبدیل شده بود. تنها در اکتبر 1918، بیش از پنج میلیون بسته حاوی یک روزنامه اطلاعات نظامی با عنوان «ارتش و وطن» و نیز جزوههای گمراه کنندهای که جلدهایی مشابه جلد کتابهای آلمانی داشتند، به داخل سنگرهای آلمانیها ریخته شد. تصور کنید که این عملیات چگونه به شکلگیری تئوری «[color=#0000ff]از پشت خنجرزدن[/color]» بعد از جنگ جهانی اول و نیز شکلگیری چارچوب ذهنی سرباز وظیفه ادولف هیتلر (Adolf Hitler) انجامید. در دهههای 1920 و 1930، مردم همه جا با رادیو ظاهر میشدند. در عصر ما که رسانهها همه جا را فرا گرفتهاند، درک و تصور تأثیر جادویی رادیو در آن زمان سخت به نظر میرسد. مردم ساعات زیادی را صرف وررفتن با رادیو میکردند و از ایستگاههای رادیویی مختلف اطلاعات میگرفتند. اگر شما روزنامه خوان باشید، ممکن است دو یا سه روزنامه بخوانید؛ اما در رادیو شما به راحتی میتوانید از بیش از ده منبع مختلف بهره ببرید. هیتلر عاشق رادیو بود و گوبلز در سال 1933 مقالهای با عنوان «[color=#0000ff]رادیو، هشتمین قدرت بزرگ[/color]» نوشت. بیشتر صاحب نظران بر این عقیدهاند که اولین استفاده ثبت شده از پروپاگاندای خاکستری و سیاه رادیویی، پروپاگاندای نازی بر ضد نازی بود. هواداران اوتو استراسو (Otto Strasser) که یک نازی خائن به حساب میآمد، بین سپتامبر 1934 و ژانویه 1935، یک فرستنده موج کوتاه در چکسلواکی راهاندازی کردند. این فرستنده ادعا میکرد که از داخل آلمان برنامه پخش میکند؛ اما چندی نگذشت که نیروهای گشتاپو (Gestapo) این ایستگاه را ردیابی کرده، با اعزام تیمی به چکسلواکی مهندس مسئول این پروژه را کشتند و دستگاه فرستنده رادیویی آن را نابود کردند. در حدودی یک ماه بعد از حمله آلمان به لهستان، وزارت ارشاد و پروپاگاندا به ریاست گبولز، بخش سومی را با عنوان «سرویس کنگوردیا» به سرویسهای داخلی و بینالمللی خود افزود. هنگامی که جنگ با هدف تسخیر فرانسه ادامه داشت، فرانسویان متوجه وجود رادیوهای ناشناسی شدند که وانمود به کمونیست بودن میکردند و بر صلح و آشتی گرایی تأکید داشتند. در عین حال پیامهایی نظیر: «فرانسه ضعیف شده»، «آلمان بسیار قوی است» و «بریتانیا از فرانسه در جهت اهداف امپریالیستی خود استفاده میکند» پخش میکردند. همچنینی این ایستگاهها به برملا کردن ضعفهای صنعت اسحله سازی فرانسه میپرداختند. یکی از این رادیوها گزارش میداد که کارد رهبری دولت فرانسه از کشور فرار کرده و مردم را به حال خود رها کرده است. مسئولان این رادیو، همچنین از وجود وبا در پاریس خبر میدادند و به شنوندگان توصیه میکردند که پس اندازهای خود را از بانکها خارج و برای خود موادغذایی ذخیره کنند. گوبلز در دفتر یادداشت خود مینویسد: «وزیر اعلام کرد که براساس تحلیلی که کادر سیاسی ما انجام دادهاند، تأثیر برنامههای پخش شده تأیید گردیده و موفقیت آنها صددرصد بوده و حتی شکاف در نیروهای دشمن به میزان زیادی در نتیجه این برنامهها بوده است». در بست و چهارم ژوئن، یعنی دو روز بعد از سقوط فرانسه، ایستگاههای رادیویی آلمان به فعالیت خود پایان دادند؛ چرا که به آنچه هدفشان بود، دست یافته بودند. مدت کمی بعد از سقوط فرانسه ، گوبلز [b]ایستگاه سخن پراکنی بریتانیای جدید [/b]را به راه انداخت. آلمانیها همچنین ایستگاهی را به اسم [b]رادیو دبانک [/b][b](Debunk)[/b] برای شنوندگان آمریکای شمالی ایجاد کردند. این ایستگاه در برمن (Bremen) قرار داشت، ادعا میکرد که «صدای آمریکای آزاد» است. زمانی که آلمانیها برای حمله به جزایر انگلستان در اوج آمادگی خود بودند، در بیست و نهم می1940، گوبلز در دفتر یادداشت خود چنین نوشت: «ما با ایجاد ایستگاههای مخفی که در حال حاضر آماده به کار هستند، ترس را جاری ساختهایم... چرچیل دائماً در حال هارت و پورت کردن است، عرق از تمام بدن او جاری است... و این در حالی است که هنوز ایستگاههای ما شروع به پخش برنامه نکردهاند». اما نتیجه برعکس از آب درآمد و این گوبلز بود که به پایان خود نزدیک میشد و مسبب آن شخصی به اسم سفتون دلمر (Sefton Delmer) بود. وی در طی مبارزه انتخاباتی هیتلر در سال 1932، یک روزنامهنگار انگلیسی در کادر همراه هیتلر بود. دلمر متولد سال 1904 در شهر برلین بود. پدرش یک استرالیایی بود که در دانشکده انگلیسی دانشگاه برلین سمت استادی داشت. بزرگ شدن در آلمان باعث شد که «دلمر» بتواند آلمانی را بدون لهجه صحبت کند. او توانست به عنوان یک خبرنگار در روزنامه [b][i]دیلی اکسپرس[/i][/b][b][i](Daily Express)[/i][/b] که زیر نظر «لرد بیور بروک» منتشر میشد مشغول به کار شود. او از این طریق توانست رابطه شخصی با هیتلر، هس (Hess)، گورینگ ( Goering)، گوبلز و روهم (Roehm) پیدا کند. زمانی که جنگ شروع شد، دلمر در انگلستان بود. او در آنجا مجبور بود هرگونه شک و شبهه را در مورد خودش برطرف و وفاداری خود را ثابت کند. سران انگلیسی احتمال میدادند که او یکی از عوامل آلمان و یا هوادار نازی باشد؛ چرا که در آلمان به دنیا آمده و بیشتر عمرش را در آنجا گذرانده بود. در عین حال، آلمانیها هم نام او را در لیستی که گشتاپو تهیه کرده بود، قرار داده بودند و در نظر داشتند که در صورت سقوط انگلیس از او استفاده کنند. [size=5][color=#ff0000][b]رادیوهای مردمی[/b][/color][/size] در سال 1918، این پروپاگاندای متحدین بود که روحیه آلمانیها و انسجام ارتش آنها را نابود کرد. شاید با یادآوری این خاطرات تلخ بود که «هیتلر» از «گوبلز» خواست که نهایت تلاشش را بکند تا مردم آلمان فقط صدای نازیها را بشوند. بر این اساس بود که یک گیرنده رادیویی برای مردم طراحی و در سال 1933 ارائه شد. بعد از آن از تمام تولیدکنندگان آلمانی خواسته شد تا مدلهایی از این «رادیوهای مردمی» را با قیمت استاندارد 76 مارک تولید کنند. در آن زمان مکرراً از رادیوهای آلمان پخش میشد که: «گوش دادن به رادیوهای یگانه، اقدامی برضد امنیت ملی مردم بوده، جرم به حساب میآید و مجازات آن نیز بر طبق دستور پیشوا، زندان با اعمال شاقه است». بعدها در طی جنگ اعلام شد که: «گوش دادن به رادیوهای بیگانه مجازات مرگ در پی دارد». اما در ماههای آخر جنگ، نیاز به کسب اخبار و اطلاعات از وضعیت جنگ، آلمانیها را واداشت که به رادیوهای بیگانه متوسل شوند. در عین حال، در دهه 1930، مردم آلمان در یک حرکت تبلیغاتی برای نشان دادن وفاداری خود، گیرندههای رادیوییای را که قادر به دریافت برنامههای رادیویی سراسر اروپا و یا جهان بودند، تحویل دادند و این در حالی بود که سران آلمانی از هیچ گونه گزافهگویی درباره رادیوهای مردمی که دارای برد محدودی بودند، فروگذار نمیکردند. آنچه در پی میآید، دعای طنزآمیزی است که در آن زمان بر سر زبانها جاری بود: «[color=#0000ff] پروردگارا ، مرا لال گردان که[/color] [color=#0000ff] به داچو سه نیایم.[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، گوشهای مرا مسدود نما[/color] [color=#0000ff]که حتی یک کلمه را هم به طور واضح نشنوم[/color] [color=#0000ff]پروردگارا، مرا کر و کور گردان[/color] [color=#0000ff]بینیام را مسدود و ذهنم را گیج کن؛[/color] [color=#0000ff]در هر حالتی به من اجازه بده که نشان دهم جهان ما شگفت انگیز است.[/color] [color=#0000ff]و من این را ندیده، نشنیده و نگفته میدانم؛[/color] [color=#0000ff]چرا که من فرزند عزیز دردانه آدولف هیتلر هستم[/color]». [color=#ff0000][b]رادیو [/b][b]GSI[/b][/color] آن دسته از آلمانیهایی که اولین برنامه پخش شده از GSI را در تاریخ بیست و سوم می1941 شنیده باشند زیاد نیستد؛ اما آنهایی که این برنامه را شنیدهاند، آن را مانند بسیاری از برنامههایی که در طول جنگ جهانی دولم پخش میشد، بسیار باز و علنی یافتند؛ به این صورت که پیامهای رمزی علناً در آن اعلام میشد. شخصی به نام در چف (Der Chef) مسئول این برنامه بود. در ظاهر به نظر میرسید در چف یک افسر قدیمی دوآتشه باشد که با دیدگاههای متنوع و صریحش سعی دارد خود را عمیقاً وفادار به میهن و مخصوصاً پیشوا نشان دهد؛ اما در عمل وی شدیداً از سیاستها و خط مشیهای رهبران نازی در مورد جنگ انتقاد میکرد. او به طور کوبندهای به تحقیر اعضای حزب نازی که به اسم پیشوا میهنش را تحت سلطه خود در آورده بودند، میپرداخت. شنوندگان این برنامه گمان میکردند که با یک رادیوی آلمنای زیرزمینی طرف هستند که پیامهای رمزدار و زخم زبانهای یک افسر ارشد را که از کار برکنار شده، پخش میکند. این شخص کسی نبود جز سفتون دلمر که سالهایی را در آلمان گذرانده و شناخت کاملی از شخصیت آلمانیها کسب کرده بود. او در آن زمان رئیس هیئت اجرایی برنامههای پروپاگاندایی سیاه و خاکستری انگلیس بود. حیله و نیرنگهای او در این کار، پایانی نداشت. بعد از مدتی مقامات آمریکایی مستقر در آلمان به واشنگتن گزارش دادند که برنامههایی از یک رادیوی زیرزمینی از یک افسر آلمانی به اسم در چف پخش میشود. در حقیقت دولت آمریکا تا ژوئن 1942 در جریان اسرار [color=#0000ff]رادیوهای خاکستری و سیاه [/color]بریتانیا قرار نگرفت. ایستگاه GSI پخش برنامههای خود را تا نوامبر 1944 ادامه داد و در طول این مدت در چف توانست هفتصد برنامه تولید کند؛ کسی که در اصل یک برلینی بود، اما قبل از شروع جنگ آلمان را به قصد انگلستانترک کرده بود. پایانی دراماتیک هم برای GSI و درچف در نظر گرفته شده بود؛ به این صورت که در حین پخش یکی از آخرین برنامههای این ایستگاه، به ناگاه صدای همهمه و داد و فریاد پخش شد و با صدای شلیک گلوله پایان پذیرفت تا این طور به نظر برسد که بالاخره گشتاپو صدای این ایستگاه را در داخل خاک آلمان ردیابی کرده است؛ رویدادی که در استودیوهای انگلیس در میلتون برایان (Milton Bryan) که یک مرکز رمزگشایی در پارک بلچلی (Bletchley) بود صحنه سازی شده بود. [color=#ff0000][b]رادیو آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b][/color] در سال 1943، دلمر یک ایستگاه رادیویی دیگر را که آن هم برنامههای خود را به زبان آلمانی پخش میکرد، به راه انداخت که [b]آتلانتیک سندر [/b][b]Atlantik Sender[/b] معروف شد. تأسیس این ایستگاه به خواسته وینستون چرچیل بود. چرچیل خیلی علاقهمند بود که برای زیردریاییهای آلمانی که آلمان را ترک میکردند، امواج رادیویی ارسال شود. او اعتقاد داشت که اگر برای افراد سوار بر این زیردریاییها اخبار و اطلاعاتی که واقعی به نظر میرسد ارسال شود، با احتمال بالایی پذیرش و باور خواهد شد. به این منظور ایستگاه [b]آتلانتیک سندر [/b]به راه افتاد و برای اینکه برنامههای این ایستگاه آلمانیتر به نظر برسد، موسیقی نظامی آلمانی ضبط شده نیز در برنامهها پخش میشد. در لابه لای برنامهها، شایعاتی مبنی بر اینکه «آلمانیهای زندانی در آمریکا با دستمزدهای بالا مشغول به کار هستند»، گنجانده شده بود. هدف این بود ک آلمانیها احساس کنند گه اگر خود را تسلیم نمایند، از امتیازات خاصی برخوردار خواهند شد. مقامات آلمانی متوجه این رادیوی پروپاگاندایی شده بودند؛ اما نه میتوانستند جلوی آن را بگیرند و نه میتوانتسند ملوانان آلمانی را ازگوش دادن به آن منع کنند. دریافت برنامهها و پروپاگاندای رادیویی خاکستری و سیاه یک موضوع کلیدی به حساب میآمد. در برخی نقاط در اقیانوس اطلس [b]آتلانتیک سندر [/b]انگلیسی و به کمک فرستندههای موج کوتاه آن ممکن بود و این انگیسیها بودند که عملا امکان پخش آن را فراهم میکردند. چیزی در حدود 90 درصد از برنامههای رادیویی فرستندههای انگلیسی از اخبار دریافت شده مستقیم از آلمان تشکیل میداد؛ چرا که «دلمر» بارها به پرسنل خود گفته بود: «[color=#0000ff]ما هرگز نباید به اشتباه دروغ بگوییم[/color]». اما قلب دشمن در آلمان قرار داشت؛ جایی که اکثر آلمانیها، نه از رادیوایی با طول موج کوتاه بهره مند بودند و نه رادیوهای AM آنها قادر به دریافت سیگنالهای دور در طول روز بود. در آن زمان به کسانی که عضو حزب نازی بودند، یک تنظیم کننده ساده داده میشد. با کمک این تنظیم کننده که بر روی آن آرم حزب نازی حک شده بود و به آسانی بر روی رادیوهای مردمی نصب میشد، دریافت امواج صادر شده از ایستگاههای دور میسر میشد. با پیشروی جنگ, تعداد کمتری از این تنظیمگرها در اختیار افراد قرار میگرفت و در عین حال، مجازات استماع رادیوهای بیگانه هم به اعدام نزدیک میشد. هنگامی که نتیجه جنگ در بعضی جبههها به ضرر آلمان تغییر کرد، خبرگزاریهای آلمانی اقدام به عوام فریبی کردند و در نتیجه نیاز به منابع خبری دیگر افزایش یافت. مقداری ذکاوت و قطعه کوتاهی سیم کافی بود تا یک آلمانی بتواند با استفاده از رادیوهای مردمی اخبار را از ایستگاههای دورتر دریافت کند؛ اخباری که شاید برای آینده او حیاتی بودند. داستان زیر را یک سرباز کروات که در اوت 1944 در قرارگاهی در اتریش دوره میدید، نقل کرده است: «... در یک جلسه سخنرانی در موضوع استراتژیهای نظامی ، یک افسر ارشد آلمانی استراتژیهای متحدین را برای جدا کردن نورماندی از افرانسه تشریح میکرد. در این حین، یکی از حاضران در آخر سالن گفت: «این اتفاق افتاده است». سکوت بر سالن حاکم شد. بعد از چند ثانیه افسر ارشد پرسید: «شما از کجا اطلاع پیدا کردید؟ هنوز مرکز فرماندهی عالی ارتش این خبر را اعلام نکرده است!» هیچ توضیحی لازم نبود و ما مانند سگان آب کشیده آنجا نشسته بودیم. بعد از مدتی، خوابگاه ما بازرسی و قطعه سیمی که به پشت رادیوی ما وصل بود، برداشته شد. خوشبختانه بعد از آن، بازرسیها تمام شد؛ اما نکته اینجاست که «چند درصد احتمال دارد که این سرباز کشور راترک کند و یا تسلیم شود؟» از این داستان میتوان برداشت کرد که دلمر تا چه اندازه در کار خود موفق بوده است؛ از این نظر که او توانسته بود برد رادیواش را به اتریش هم برساند. او فرستندهای در اختیار داشت که [color=#0000ff]برنامههای پروپاگاندایی خاکستری و سیاه[/color] او را به رساترین و پرطنینترین صدای رادیویی در آلمان بدل کرده بود؛ به طوری که حتی بر روی رادیوهای مردمی نیز که دارای برد محدودی بودند، دریافت میشد. کاربرد رادیوهای پروپاگاندایی سیاه متفاوت است و میتوان آن را نوعی کاربرد تاکتیکی و یا یک [color=#0000ff]پروپاگاندای سیاه[/color] محض، به حساب آورد؛ چرا که در این روش، سعی منبع پروپاگاندا به وانمود به اینکه یک منبع رسمی و قانونی است محدود نمیشود؛ بلکه عملاً به یک منبع رسمی و قانونی تبدیل میشود و با این کار، اعصاب شنونده را خرد کرده، به هم میریزد. تحقیق من برای یافتن مثالهایی از عملیاتهای مخل اعصاب، به یافتن دو نمونه از این اعملیاتها انجامید. یکی از آنها را در فیلمی که براساس زندگینامه یک خانواده آلمانی در شرق آلمان تولید شده بود پیدا کردم که قسمت کوتاهی از آن به پروپاگاندای یک رادیوی سیاه شوروی اشاره دارد. در این قسمت از فیلم، یک خانواده پروسی در بالکن خانه خود نشستهاند و صدای شلیک توپهای روسی از دور شنیده میشود. آنها به اخبار آلمانی از یک ایستگاه رادیویی گوش میدهند. آوارگی باعث جمع شدن اعضای خانواده در آن خانه شده است. در رادیو، گوینده آلمانی در حال خواندن اخبار است: «... اطلاعات بیشتر از مراکز فرماندهی پیشوا...» در این حین، به نظر میرسد همان گوینده است که ادامه میدهد: « همان طور که شما میدانید، او یک دیوانه است» اما بعد گوینده اصلی بدون مکث بقیه خبر را ادامه میدهد. اعضای خانواده به همدیگر حتی نگاه هم نمیکنند. فقط یک نفر یواشکی رادیو را خاموش میکند. برای چند لحظه سکوت حاکم میشود. بدون شک هیچکدام از آنها آنچه را که شنیدهاند، تکرار نمیکنند؛ چرا که ممکن است گشتاپو سوءتعبیر کند. فشار جنگ، آوارگی و نبود امنیت جانی، همه این موارد، از چهره اعضای خانواده به خوبی قابل برداشت است. حال به این بیندیشید که تمام این مسائل و مشکلات در اثر رهبری به وجود آمده که «دیوانه است». در سالهای اول جنگ، یعنی 1940، 1941 و 1942، اکثر آلمانیها علاقه زیادی به هیتلر پیدا کرده بودند. حتی آنهایی که در ابتدای جنگ از او حمایت نمیکردند، بعد از اینکه وی توانست پیروزیهایی در فرانسه و روسیه کسب کند، به هواداران او پیوستند. در سالهای 1944 و 1945 که جرقههای شکست آلمان زده شد، متحدین در این اندیشه بودند که چطور از پس سنگرهای نازیها بربیایند؛ چرا که در سالهای 40 و 41 عزم راسخی را در چهره خوشحال آنان مشاهده کرده بودند. در این زمان, [b]اسپیدسترا [/b] قدرت پخش خود را از 500 هزار وات به 600 هزار وات افزایش داده بود و از آن در راستای عملیاتهای اختلال اعصاب بهره میبرد. در سال 1945 [b]اسپیدسترا [/b] همچون یک [color=#0000FF]رادیوی سیاه[/color] عمل میکرد؛ به این صورت که عنوانی برای خود نداشت و با فرکانس کانالهای رادیویی نازیها برنامه پخش میکرد. عصر هنگام سیام مارس, [b]اسپیدسترا[/b] بر روی فرکانس برلین و هامبورگ قرار گرفت و به شنوندگان هشدار داد: «متحدان در تلاشند با تماسهای تلفنی کاذب از شهرهای گرفته شده به شهرهای آزاد، آشفتگی و هرج ومرج ایجاد کنند.» همچنین [b]اسپیدسترا [/b] به شنوندگان توصیه کرد که: «از این به بعد، به هر دستورالعمل و گزارش تلفنی با دیده شک بنگرید و بلافاصله به آن عمل نکنید؛ بلکه با منبعی که با شما تماس گرفته ، دوباره تماس بگیرید و اطمینان حاصل کنید.» گوش سپردن به این پیام رادیویی کافی بود تا کلیه دستورهای تلفنی با تأخیر اجرا شوند. همچنین افزایش شمار تماسها خودبه خود شبکه نیمه فلج مخابراتی آلمان را به هم ریخت. همچنین در عصرهنگام هشتم آوریل، [b]اسپیدسترا [/b] وارد کانال رادیویی هامبورگ و لیپزیک شد تا درباره اسکناسهای تقلبی رایج در بازار هشدار دهد. عصر روز بعد هم در اطلاعیهای به مردم توصیه کرد که به مناطق مرکزی و شرق آلمان پناه ببرند تا از بمبارانهای هوایی متحدین در امان باشند. آلمانیها هم در برابر این اختلالهای رادیویی، به طور پیاپی به پخش اطلاعیههایی در ایستگاههای رادیویی خود اقدام کردند. برای نمونه به این اطلاعیه توجه کنید: « دشمن به پخش توصیههای کاذب بر روی فرکانسهای ما اقدام کرده است. مواظب باشید گمراه نشوید! این اطلاعیه رسمی از طرف Reich به شما ابلاغ میشود!» اما [b]اسپیدسترا [/b]هم مشابه این اطلاعیه را صادر کرد که میخوانید: «دشمن به پخش توصیههای کاذب بر روی فراکانسهای رادیویی ما اقدام کرده است... این اطلاعیه رسمی از طرف...». ممکن است بحث پیش بیاید که چگونه آلمانیها در ابتدا مقاومت کمی در برابر نفوذ و پیشرفت حزب نازی نشان دادند. در مقابل، انگلیسیها مجبور شدند که دست به ابتکار بزنند. آنها به دلمر که شناخت کاملی از آلمانیها داشت، متوسل شدند. ستاره ایستگاه GSI، یعنی در چف، یک نجیبزاده پروسی بود که مانند لقب در ولک (Der Volk) به دیده احترام نگریسته میشد. اما او شخصی را بازنمایی میکرد که به وضع موجود معترض بود. اوایل دهه 30 که دلمر در هیئت یک خبرنگار انگلیسی هیتلر را همراهی میکرد، روزی هیتلر او را به کناری کشید و برای او تشریح کرد که چگونه میخواهد با انگلستان متحد شود و در ضمن دیدگاهش را در مورد تمایل به سرمایه داری که در هر انسانی وجود دارد گفت. هیتلر در کتاب خود با عنوان [b]نبرد من [/b][b](Mein Kampf)[/b] آورده است: «[color=#0000ff]با کمک یک پروپاگاندای مقاوم و زیرکانه میتوان حتی بهشت را به صورتی جهنم و یا زندگی مشقتباری را به مانند زندگی در بهشت القا کرد[/color]». با این همه، من فکر نمیکنم که برنامههای رادیویی انگلیس الهام گرفته از نازی باشد؛ اما میتوانم ادعا کنم که اشتیاق دلمر ممکن است از شناختنش نسبت به [b]رادیو کنکوردیا [/b]نشئت گرفته باشد و اینکه او میخواست نازیها نیز از آنچه برای بقیه تجویز میکنند، بچشند. گوبلز عقیده داشت که پروپاگاندا، آن هم از نوع خاکستری و سیاه، به مانند یک شمشیر دولبه عمل میکند. او در دفتر یادداشتهای خود اذعان میکند نگران این است که بین حزب نازی و مردم آلمان جدایی بیفتد. نیروهای نظامی شوروی به مرزهای شرقی آلمان نزدیک میشدند و جنگ به پایان خود نزدیک میشد. در آن زمان شعار ایلیا ایرنبرگ (Ilya Ehrenburg) که اهل شوروی بود در جهان رایج شده بود: «ای رفیق، آلمانی بودند را در خودت بکش!». در مقابل، طنز خشنی نیز در میان تودههای مردم آلمان – البته بیشتر تحت تأثیر پروپاگاندای خاکستری و سیاه – با این مضمون پچپچ میشد: «از جنگ لذت ببرید که صلح وحشتناک خواهد بود!» اما موضوعی که درباره [color=#0000ff]پروپاگاندای خاکستری و سیاه[/color] بررسی نکردیم، [color=#0000ff]اخلاق[/color] است. اینکه آیا پروپاگاندای خاکستری و سیاه یک سلاح لطیف برای جنگ است؟ از طرف دیگر، آیا گلولههای توپ اخلاق گرایانهتر است یا برنامههای پروپاگاندای؟ و آیا برنامههای پروپاگاندایی برای هر دو طرف فرستنده و گیرنده مضر و فاسد است؟ و تاریخ به آن چگونه نگاه میکند؟ بعضیها معتقدند که پروپاگاندای انگلیس در پایان جنگ جهانی اول زمینه را برای تئوری «از پشت خنجر زدن» و ظهور نازیسم آماده کرد. نمیدانم باور میکنید یا نه؛ ولی ذهنهای پشت پروپاگاندای خاکستری و سیاه انگلیس به بحران اخلاقی بعد از جنگ میاندیشیدند. سفتون دلمر در کتاب خودش، [b]بومرنگ سیاه، [/b]نگرانی خود را ابراز میکند که عملیاتهای پروپاگاندای خاکستری و سیاهش به افزایش به وجود آوردن اسطوره یک نیروی دفاعی ضدنازی خوب کمک خواهد کرد. بعد از رسوایی «واترگیت» در دهه 1970، روزنامهها و مجلات اقدام به افشای حیلهها و نیرنگهایی کردند که تا آن وقت به کار برده شده بودند و در این میان در بریتانیا به عملیاتهای پروپاگاندای سیاسی این کشور با همکاری آمریکا نیز اشاره شد. در این راستا به کنایه گفته میشد: «[color=#ff0000]ملتی که در جنگ پیروزی را کسب کرد، در زمان صلح شکست را تجربه میکند[/color]».
