برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 24 اسفند 1401 در همه مناطق
-
1 پسندیده شدهما کم کم باید با دستیابی به موتورهای قویتر و طراحی پهپادهای ماموریت-ویژه ( هر چند ابتدای راه و در حد ایده است و قطعا برابری نمیکنه با وظایف تخصصی یک جنگنده در نیروی هوایی) بریم به سراغ اینکه گشت زنی ها را بر عهده پهپادها بزاریم. اگر بتونیم پهپادهایی با مداومت پروازی بالا و همچنین قدرت حمل محموله های سنگین ترین را طراحی کنیم و ماموریت ویژه به هر دسته پهپاد بدیم ( رادارپهپادها / اپتیک پهپادها / شنودپهپادها / مزاحم! پهپادها / و ... ) میتونیم برخی از وظایف نیروی هوایی را در گشت زنی ها و حتی آلرت ها و رهگیری ها به دسته های پهپادی ( از موتور جت گرفته تا توربوفن سبک و ... ) بسپاریم لااقل در زمان صلح. دست یابی به پرنده های سوختگیری هوایی و همچنین رادارپرنده ها هم از استهلاک جنگنده ها برای گشت زنی های مدام ( نشست وبرخواست های چند باره) میکاهه. پ ن: در مورد تعداد جنگنده ها اصلا نباید رویاپردازی کرد. تحویل جنگنده در تعداد بالا در این وضعیت روسیه که زنجیره تامین قطعات خصوصا هایتکش کامل فروپاشیده و خودش هم در جنگ هست و نیم نگاهی به تولیدات و جایگزینی قطعات برای جنگنده هاش داره و همچنین زمان ساخت طبیعی جنگنده با زیرساختهای روسیه و ... یعنی در بهترین حالت برای 60 فروند جنگنده هم چندین سال زمان نیاز هست اگر بحث مالی و سیاسی و زیرساختیش هم تازه فراهم باشه. پس باید به تحویل فوری همین بیست فروند ( احتمالی تازه در بازه یک ساله ) فعلا تکیه کرد ( برای رهگیری های زمان صلح بیشتر ) و طرح های جایگزین ( پهپاد و ساخت و تولید و خرید از منابع دیگر و ...) و همچینن طرح های تهاجمی در حوزه های (پهپادی/موشکی/هایپرسونیک و البته که پدافند غیرعامل ) را پیش برد. پ ن: تکیه و برنامه اینده نگرانه دشمن مبتنی بر جنگ های ضربتی و سریع العمل! هست. بر همین اساس تسلیحاتش هم بیشتر مبتنی بر تسلیحات دوربرد طراحی میشند که خارج از محدوده هر پدافند و جنگنده ای هستند حتی. با تجربیاتی که در جنگ های سالهای اخیر شاید دیده شده این دست جنگها برای دشمن شاید مطلوب تر باشه. در این خصوص به نظر با توجه به نقطه قوت کشور ما ( وسعت و عوارض سرزمینی ) هنوز هم در دست رس ترین راه برای ما باید این باشه در کنار تسلیحات نگاهی جدی به پدافند غیرعامل داشته باشیم و زیرساختهای حیاتی را تا حد امکان در پوشش مناسب عوارض طبیعی که مصون از سلاح های نهایتا نیمه سنگین دوربرد ( منظور کروزها و تسلیحات دوربرد هواپایه و حتی بالستیک های تاکتیکی است) هستند قرار داد. اگر توان حیاتی کشور بتونه در مقابل موج حملات چنین تسلیحاتی ( که بدنه اصلی تسلیحات مورد اتکای دشمن را تشکیل میدند) حفاظت بشه و دشمن را وارد یک زمان فرسایشی کرد ( که طبیعتا از بمب افکن ها و سلاح های سنگین خودش نتونه برای مناطق حفاظت شده استفاده کنه چون ریسک بالایی داره همچنان) اونوقت میشه برنامه های مقابله ای را اجرا کرد.
-
1 پسندیده شدهوایپر واسه نیروی دریایی هست و هزینه خدمات رسانی و نگهداری در ماموریت دریایی باید بیشتر باشه.
-
1 پسندیده شدهتشکر ، جالب بود ، در فروم های پاکستانی خیلی درباره ایران بحث و گفتگو میشه و بعضا فرصت کنم مطالعه میکنم در نیروی هوایی آمریکا اسکادران بین 12 الی 24 فروند هست که بسته به شرایط در این بازه انتخاب میشه ، معمولا برای اسکادران های کوچک 12 فروند ولی 18 فروندی هم استفاده میکنن در سایر کشورها هم حداکثر تا 27 فروند رو دیده شده که در قالب یک اسکادران قرار دهند ، بستگی داره به هدف از ایجاد اون اسکادران که یک اسکادران سبک ضربتی باشه یا یک اسکادران سنگین برای عملیات های پر حجم ؟ قبل از اینکه تعداد هر هواپیما رو در اسکادران تعریف کنیم باید به مسائل درصد عملیاتی و بقاپذیری و تداوم عملیاتی توجه کنیم معمولا در هواپیماهای جدید درصد عملیاتی بالای 90 تا 100 درصد هست ، یعنی تقریبا تمامی هواپیماها قابلیت استفاده و عملیاتی شدن را دارند ، با گذشت زمان و بروز اشکالات فنی و نیاز به تعویض و تعمیر قطعات ، این درصد کاهش پیدا میکنه و در بهترین حالت میشه 80 درصد که برای یک اسکادران چندین ساله درصد خوبی محسوب میشه ، با گذشت زمان بیشتر و رسیدن به زمان اورهال و ارتقا ، این درصد باز هم میتونه کمتر بشه و بیاد در محدوده 60 الی 80 درصد قرار بگیره و اگر با هر دلیلی مانند مشکل در تامین قطعات یدکی یا بالا رفتن هزینه ها و ... درصد کمتر از 60 باشه یعنی اون اسکادران عملا نیمی از قابلیت خودش رو از دست داده و زمینگیر هست و عملیاتهای سابق رو نمیتونه در حجم بالا به انجام برسونه و همزمان از کیفیت و مهارت نیرو هم بدلیل کم شدن ساعات پروازی کاسته میشه مساله بعدی مربوط میشه به سورتی پرواز روزانه در نیروی هوایی ، در طراحی عملیات و بررسی قابلیت هوایی برای هواپیماهای نو میتوان 3 سورتی پرواز در روز در نظر گرفت ، البته بیشتر از 3 سورتی هم میتوان به مدت محدود انجام داد ولی فشار زیادی بر سازه هواپیما و نیروهای پروازی و پشتیبانی وارد میکنه و برای هواپیماهای قدیمی این میزان به 1 الی 2 سورتی در روز کاهش پیدا میکنه ! در مورد سورتی های پروازی هواپیمای نو هم اگر تامین قطعات یدکی و پشتیبانی مناسب نباشه اون هم به سرعت به سطح 1 سورتی در روز کاهش پیدا میکنه و از ظرفیت عملیاتی کلی اسکادران مربوطه به شدت کاسته میشه ، مشکلی که در جنگ با عراق با آن روبرو شدیم و خیلی از جنگنده ها با وجود سالم بودن فقط بدلیل نداشتن قطعات یدکی قابلیت پرواز عملیاتی رو از دست داده بودن. الان این 180 فروند رو باید در 80 درصد ضرب کنیم که به تعداد 144 فروند میرسیم ، این تعداد رو در 3 ضرب کنیم به 432 سورتی در روز خواهیم رسید ، یعنی در روز اول امکان انجام 432 سورتی پرواز وجود داره ، زمان پرواز CAP هر سورتی رو 3 ساعت در نظر میگیریم ، پس با تقسیم بر 8 (24 ساعت تقسیم بر 3) به تعداد 18 فروند در هر 3 ساعت خواهیم رسید که باید وظیفه حراست از آسمان کشور رو انجام بدن با در نظر گرفتن مساحت کل کشور که در حدود 1.7 میلیون کیلومتر مربع هست ، برای هر فروند مساحتی به وسعت تقریبی 100 هزار کیلومتر مربع بدست میاد که باید اون رو پوشش بده ! این مساحت به اندازه یک کشور متوسط هست ، مساحت اسرائیل 22 هزار کیلومتر مربع و اردن 89 هزار کیلومتر مربع هست به عنوان مثال در این فرض ، در نظر گرفتیم که همه هواپیماهای آماده امکان پرواز داشته باشند ولی در یک جنگ غافلگیرانه ، تعدادی از هواپیماها روی زمین از بین خواهند رفت و تعدادی از فرودگاهها هم با زده شدن کامل باندها امکان عملیات رو از دست میدهند حتی در بهترین حالت ، این پرواز 3 سورتی در روز را نمی توان برای بلند مدت ادامه داد نتیجه اینکه برای زمان صلح هر تعدادی کافی به نظر میرسد و به ندرت اتفاق میفتد که از یک پایگاه بیش از یکی دو فروند جنگنده تیک آف کنند ، ولی در شرایط جنگی هر تعدادی به نظر ناکافی خواهد بود سوال اصلی این هست که در برابر چه کشوری و با چه توانی می خواهیم نیروی هوایی با ماموریت برتری هوایی تشکیل بدهیم ؟ در مقابل یک کشور قوی تر به احتمال زیاد با 3 موج حمله روبرو خواهیم بود ، موج اول حملات که سنگین ترین حملات در زمان کوتاه بصورت ترکیبی از کروز ، بالستیک و راکتی تاکتیکی ، هوا به سطح و بمب های هوشمند و هواسرشی و پهپادهای رزمی و انتحاری و ... برای سرکوب پدافند هوایی ، زدن فرودگاه ها و اهداف کلیدی لجستیکی و ... برای دستیابی به 3 حلقه اول استراتژی واردن ، موج دوم حملات هم سنگین خواهند بود نه به شدت موج اول ولی از نظر زمانی مدت بیشتری ادامه خواهند یافت و به منظور تکمیل حملات موج اول و کامل کردن استراتژی واردن ، در صورت شکست در موج دوم ، شاهد موج سوم خواهیم بود که به احتمال زیاد از نوع فرسایشی باشد و به مدت طولانی ادامه خواهد یافت ، همچنین امکان دارد بصورت محدود با حملاتی سنگین در همین موج فرسایشی روبرو شویم ، ولی در هر صورت ، با کشیده شدن جنگ به مرحله فرسایشی ، مهاجم ابتکار عمل را از دست داده و این کشور مدافع است که می تواند ابتکار عملیاتی و طراحی های آفندی را انجام دهد ، مانند اتفاقی که در جنگ اوکراین شاهد آن هستیم در مقابل کشوری با توان نظامی برابر ، موج دوم ترکیبی از موج سوم و فرسایشی خواهد بود و امکان تفکیک بین این دو موج وجود ندارد چرا که حملات موج اول آن امکان از بین بردن تمامی زیرساخت ها یا بخش بزرگی از آنها را ندارد و این کشور با پاسخ متقابل و احتمالا سنگین تری روبرو خواهد شد ، مانند پاسخی که عراقی ها در یکم مهر ماه 1359 و سپس در یک هفته ابتدای جنگ دریافت کردند در برابر کشوری ضعیف تر هم که احتمال شروع جنگ از جانب آن خیلی کم بوده و اگر ما شروع کننده باشیم هم شرایط از حالت تدافعی به تهاجمی تغییر پیدا کرده که بحث دیگری را احتیاج دارد در برابر کشور قوی تر مساله تنها به تعداد هواپیماها مربوط نمی باشد و به مجموعه ای عوامل مرتبط است که باید آنها را توسعه داده و در اختیار داشت و در برابر امواج اول و دوم حملات محافظت نمود ، در این حالت دستیابی به برتری هوایی کامل امکان پذیر نمی باشد ، بهترین حالت را می توان دستیابی به وضعیت مطلوب هوایی در سطح کلی کشور و حفظ برتری هوایی در عمق استراتژیک برنامه ریزی کرده و در نظر گرفت در مقابل کشوری که توان برابری دارد ، میتوان با برنامه ریزی درست و کیفیت بالای نیروی انسانی و طراحی عملیاتی و اطلاعاتی و تسلیحاتی به برتری هوایی دست یافت ، و در مقابل کشوری با توان ضعیف تر هم میتوان به سلطه هوایی دست یافت
-
1 پسندیده شدهبسم ا... به درخواست جناب @bds110 شاهین ترازو در برابر شاهد خلبان وادیم وروشیلوف (با شناسه رادیویی "کارایا" ) که تا امروز دوفروند میگ-29 را از دست داده ولی هنوز زنده است
-
1 پسندیده شدهنیاز حداقلی نیروی هوایی از دیدگاه الیاس امرا و براساس استراتژی آسمان باز نهاجا مطرح شدن شایعه خرید سوخو ۳۵ توسط ایران یک سری توضیحات رو دارم در ادامه سوالی بود که ایران به چه تعداد جنگنده نیاز داره ؟ من مدل رو مشخص نمیکنم اما بصورت تعریف تاکتیک های هوایی ایران رو میشه به ۵ ایرفرانت تقسیم کرد شمال ، جنوب ، شرق ، غرب و مرکز که عمده تمرکز تأسیسات مهم ایران از نظر نظامی و اقتصادی در ۳ ایرفرانت شرقی ، جنوبی و مرکزی قرار میگیره تعریف اسکادران در ایران تعریف آمریکایی هر اسکادران ۱۲ جنگنده در قالب ۳ ایروینگ (گروه پروازی شامل ۴ جنگنده) بصورت ۲ فعال و ۱ ذخیره/۱رزرو که اگر تعریف دفاع آسمان باز آن هنوز حفظ شده باشه میشه بصورت حداقل برای پوشش هر ایرفرانت باید ۳ اسکادران اختصاص داد مجموعا ۶ ایروینگ عملیاتی + ۳ ایروینگ ذخیره/رزرو به این معنا که نیرو هوایی در هر ایرفرانت در طول ۲۴ ساعت با بازه زمانی ۴-۸ ساعت (بسته به میزان آمادگی جنگنده) حداقل ۱ ایروینگ در حال گشت زنی و ۱ اسکادران با استعداد کامل در حالت آلرت داره ... با چنین فرضیه ای فقط برای رسیدن به توان گشت زنی در ۳ ایرفرانت و داشتن حداقل ۱ اسکادران آلرت نیاز به ۹ اسکادران معادل ۱۰۸ جنگنده مولتی رول یا اینترسپتر (برای هر ۵ ایرفرانت مجموعا ۱۸۰ جنگنده) _(تسلط یک پاکستانی به زبان فارسی و پیگیری مسائل نظامی آن جالبه) _در نوشته بالا احتمالا ایشون غرب را با شرق ما اشتباه گرفتن
-
1 پسندیده شدهادامه ... تشکر از نظرات دوستان ، بحث طبق معمول و علاقه شدیدی که دوستان به نیروی هوایی دارن و ضعف هایی که در نیرو بوجود اومده ، به سمت نیروی هوایی متمایل شد ، اما باید در نظر بگیریم که همزمان در بخش دریایی نیز ، بخصوص با اضافه کردن واژه راهبری به اون و نامگذاری نیروی دریایی راهبردی ، در کنار حجم بالای صادرات و واردات کشور از طریق مسیر دریایی ، توجه به توسعه و تقویت نیروی دریایی جزو اولویت های ضروری است ، توسعه نیروی هوایی میتونه در زمان افزایش تنش ها به عنوان عامل بازدارنده و در زمان جنگ به عنوان نیروی دفاعی از کشور دفاع کنه ، اما توسعه نیروی دریایی با بردن مرزهای کشور به اقیانوس و افزایش عمق راهبری اقتصادی و سیاسی و نظامی ، باعث میشه که احتمال بروز تنش ها کاهش پیدا کنه و یک مرحله تاثیر بیشتری از نیروی هوایی ، در جلوگیری از جنگ ، بویژه در برابر کشورهای فرا منطقه ای و کشورهای منطقه ای که وابسته به دریا هستند ، دارد ، در واقع با اینکه هر دو نیرو بعد از توسعه در استراتژی کلان بازدارندگی تعریف میشوند ، میتوان بصورت دقیقتر ، توسعه نیروی دریایی رو بر اساس استراتژی پیشگیرانه تعریف کرد و توسعه نیروی هوایی را نیز بر اساس استراتژی پیش دستانه تعریف نمود ، اولی برای جلوگیری از یک جنگ در ابعاد بزرگ در برابر قدرت های فرا منطقه ای و دومی برای جلوگیری از یک جنگ بزرگ در برابر قدرت های منطقه ای و در صورت بروز جنگ هم جلوگیری از وارد آمدن خسارت بر عمق استراتژیک کشور و گرفتن ابتکار عمل از نیروهای کشور متخاصم با توجه به اینکه بحث با نیروی هوایی شروع شد و خبر این روزها هم در ارتباط با خرید جنگنده های سوخو35 هست ، در همین موضوع بحث رو ادامه میدیم ابتدا لازم است که یک تعریف از وظایف نیروی هوایی و دکترین و استراتژی هوایی مورد نظر ارایه بدیم که بدونیم هدف از توسعه و افزایش توانمندی عملیاتی این نیرو چی هست ؟ آیا قرار هست همان نقش کلاسیک سال 59 رو ایفا کرد با انجام همزمان عملیات های آفندی و پدافندی و اسکورت و شناسایی و رهگیری و برتری هوایی و ... ؟ یا اینکه با توجه به جریان توسعه های دیگر در کشور (موشکی ، پدافندی ، پهپادی و ...) و پیشرفت های تکنولوژی و تغییر در انواع تهدیدات و محول شدن بخشی از ماموریت هایی که تا چند سال قبل توسط هواگردهای سرنشین دار انجام میشد به هواگردهای بدون سرنشین ، میتوانیم یک یا چند وظیفه تخصصی و منحصر به همین نیرو تعریف کنیم که هم فشار عملیاتی و اقتصادی رو کاهش بدیم و هم بتونیم با درجه اطمینان بیشتری نسبت به دستیابی به ماموریت های جایگزین شده اقدام کنیم ، مانند محول کردن وظیفه شناسایی به پهپادها یا وظیفه حملات نقطه زنی در مناطق پر خطر به موشک های بالستیک و کروز دور ایستا ؟ به نظر من بازگشت به دکترین و استراتژی سابق نیروی هوایی که مثل نیروهای هوایی غربی اولویت رو به جنگنده داده و پدافند رو برای حفاظت از مناطق حساس و پایگاه ها در نظر میگیرن ، میتونه یک برنامه مناسب برای تخصصی کردن وظیفه نیروی هوایی در دفاع هوایی و کسب برتری هوایی در عمق کشور و حفاظت از تاسیسات و زیرساخت ها باشه ، اگر نگاه آماری به وضعیت قبل از انقلاب داشته باشیم به درصدهای جالبی میرسیم ، از تقریبا 460 فروند جنگنده موجود در آن زمان ، حدود 40 درصد مربوط به جنگنده سبک اف5 ، 40 درصد مربوط به جنگنده سنگین اف4 و در حدود 16 درصد مربوط به جنگنده برتری هوایی اف14 میشد ، این نیرو وظیفه داشت تا همه ماموریت های هوایی رو انجام بده و برای همین به سه تایپ مختلف جنگنده مجهز شده بود ، البته تعدادی از فانتوم ها و تایگرها از نوع شناسایی بودند که در آن زمان بدون وجود پهپاد و ماهواره ، وظیفه شناسایی و عکسبرداری و تعیین موقعیت نیروهای دشمن بر عهده این هواپیماها بود ، ذکر این نکته ضروری است که توسعه نیروی هوایی در آن زمان ناقص موند و قرار بود در تنوع و کمیت شاهد افزایش تا 1200 فروند باشیم و اف5 ها هم یا بازنشست میشدن یا به عنوان هواپیمای تمرینی آموزشی مورد استفاده قرار گرفته یا هم به دیگر کشورها فروخته میشدند. برنامه بلند پروازانه ای که مد نظر بود شامل 400 فروند فانتوم ، 300 فروند اف16 ، 300 فروند اف18 ، 160 فروند اف14 و 40 الی 50 فروند اف15 مخصوص تهاجم زمینی میشد که بعدها با مدل اف15 استرایک ایگل معرفی شد ، باید گفت که ذکر این آمار برای محاسبه درصدهای مربوط به هر نوع از جنگنده است و در شرایط امروزی ، احتیاج به چنین نیروی هوایی بزرگی جزو اولویت های نظامی و اقتصادی نمی باشد ، اف14 در نقش جنگنده سنگین برتری هوایی سهمی 13 درصدی رو به خود اختصاص میداد ، اف4 و اف18 و اف15 به عنوان جنگنده چند منظوره تهاجمی هم سهمی 61 درصدی داشتن ، اف16 هم که جایگزین اف5 میشد به عنوان جنگنده چند منظوره سبک سهمی 25 درصدی داشت با در نظر گرفتن هر دو حالت که یکی به تحقق پیوست یعنی دستیابی به تقریبا 460 فروند جنگنده و دیگری ناتمام ماند ولی باید به همین طرح دوم توجه کنیم ، میتوانیم تعداد جنگنده لازم برای کسب برتری هوایی و دفاع از آسمان کشور رو بدست بیاریم در طرح نهایی وظیفه دفاع هوایی بر عهده 160 فروند تامکت به عنوان رهگیر سنگین و دوربرد و 300 فروند فالکون به عنوان رهگیر سبک و منطقه ای گذاشته میشد و سایر جنگنده ها با اینکه قابلیت مشارکت در عملیات رهگیری و دفاع هوایی رو داشتند ، اما ماموریت اصلی آنها برتری هوایی نبود و می بایست در نقش بمب افکن و پشتیبانی نزدیک و ... به انجام عملیات های آفندی مبادرت میکردند ، پس می توان با این فرض که اکثر عملیات های آفندی را به یگان های پهپادی و موشکی واگذار کنیم ، میتوان نتیجه گرفت که برای پوشش کامل هوایی کشور و دستیابی به برتری هوایی به حداکثر 500 فروند جنگنده (طبق طرح دوم) و حداقل 250 فروند جنگنده (طبق طرح اول) نیاز می باشد ، با در نظر گرفتن پیشرفت و گسترش پدافند هوایی در تمام کشور میتوان در کوتاه مدت و میان مدت همین تعداد حداقلی یعنی تقریبا 250 فروند را برای تامین پوشش هوایی کشور و کسب برتری هوایی و دفاع از عمق استراتژیک کشور در نظر گرفت ، موضوعی که در برنامه قبل از انقلاب چنین برنامه گسترده ای برای پدافند هوایی در نظر گرفته نشده بود و به همین دلیل نیاز به تعداد بیشتری جنگنده احساس میشد ، ذکر این نکته ضروری است که در دکترین جدید دفاعی غربی ها نیز نقش پدافند هوایی افزایش یافته و انواع سامانه های میانبرد و دوربرد و کوتاه برد در حال توسعه و بکارگیری است در صورت اضافه کردن نقش رهگیر برای پهپادها هم میتوان از فشار ماموریت های رهگیری بر جنگنده های سرنشین دار کاسته و سرعت پاسخگویی به تهدیدات رو افزایش داد در نیروی هوایی ما همزمان با چند بحث مختلف روبرو هستیم که لازم هست در تمامی آنها برنامه توسعه و بازسازی پیگیری شود و همگی جزو اولویت ها می باشند از درجه متوسط تا زیاد 1- بازسازی و توسعه زیرساخت های موجود مربوط میشه به بازسازی زیرساخت های قدیمی و بروزرسانی تاسیسات قدیمی که بعضی از اونها بیش از نیم قرن عمر دارند و در کنار اون توسعه موارد مورد نیاز مانند افزایش تعداد باند ، افزایش طول باند ، در نظر گرفتن زمین های هموار یا جاده های مناسب برای عملیات در شرایط اضطراری ، بازسازی و تقویت آشیانه های موجود و افزایش تعداد آشیانه های هواپیما و مهمات و ... که این مورد خیلی مهم است و یا باید آشیانه های روی زمین رو تقویت کرد تا در برابر بمب های بانکر باستر مقاومت داشته باشند یا هم باید آشیانه های زیرزمینی احداث کرد ، چون مساله اول در هر نیروی رزمی ، حفظ امکانات و نیروی انسانی هست ، توسعه این زیرساخت ها رو باید مانند بیمه در نظر گرفت که برای حفظ دارایی های با ارزش در برابر حوادث غیر مترقبه پرداخت میشود ، در صورت موفقیت در تامین این بیمه ، میتوان امیدوار بود که در برابر موج اول ، تقریبا تمامی امکانات رو بتونیم حفظ کنیم ، کار پر هزینه ای هست ولی هزینه اون بیشتر از چند درصد هزینه هر هواپیما نخواهد شد و با هزینه ای چند درصدی میتوانیم خود هواپیما را از خطرات محافظت کنیم ، احداث تاسیسات زیرزمینی برای پرسنل و فرماندهی و منابع مهمات و قطعات یدکی و سوخت هم جزو اولویت های ضروری برای افزایش بقاپذیری در یک نبرد نابرابر یا غافلگیرانه و طولانی مدت هستند. 2- افزایش تعداد پایگاه های هوایی پایگاه های موجود بر اساس شرایط جنگ سرد و با توجه به دو مورد مکان یابی شده بودند ، اول تهدیدات از جانب کشور همسایه عراق و دوم استراتژی طراحی شده برای مقابله با حمله همه جانبه شوروی در منطقه چهار محال و بختیاری و رشته کوههای زاگرس ، با توجه به این دو مورد ، مکان یابی های درست و تخصصی انجام شد که در هر دو جنگ برابر (در مقابل عراق) و نابرابر (در مقابل شوروی) به کشور امکان دفاع و به دست گرفتن ابتکار عمل رو میداد ، بر این اساس از 14 پایگاه هوایی اصلی ، 7 پایگاه در نزدیکی مرزهای غربی احداث شد و 3 پایگاه تهران ، اصفهان و شیراز نیز به عنوان پایگاه های پشتیبان و دفاع از عمق کشور بودند و تنها یک پایگاه برای منطقه تنگه هرمز و 3 پایگاه برای مرزهای شرقی در نظر گرفته شد ، البته روند توسعه محدود به این پایگاه ها نبود و در ادامه امکان افزایش و احداث پایگاه های جدید وجود داشت که با قطع همکاری های خارجی و شرایط انقلاب و شروع جنگ تحمیلی ، این پروژه های توسعه کنسل شدند. امروز لازم هست که دوباره روی این موضوع متمرکز بشیم که برای رفع تهدیدات با توجه به تغییر شرایط و افزایش و کاهش توانایی نظامی کشورهای همسایه ، نیاز به مکان یابی های جدیدی داریم ، کشور عراق هم از لیست کشورهای متخاصم خارج شده و هم قدرت نظامی سابق خود را از دست داده است ، کشور شوروی دچار فروپاشی شد و دیگر آن تهدیدات مستقیم و پر حجمی که از جانب مرزهای شمالی وجود داشت دیگر وجود ندارد ، در عوض کشور عربستان که در آن زمان بهترین جنگنده هایش اف5 بود ، به یک نیروی کلاسیک قوی تبدیل شده است که میتواند خارج از مرزهایش نیز دست به عملیات بزند ، کشور تازه تاسیس امارات که در آن زمان اصلا وجود نداشت نیز در ابعاد خودش دارای یک ارتش قوی و کارامد شده است ، کشور پاکستان در گذشته هم از قدرت نظامی خوبی برخوردار بود ولی روند توسعه و نوسازی متوازن در این کشور و برخوردار شدن از توانمندی هسته ای ، باعث شده این کشور از نظر ظرفیت نظامی به سطح بالاتری ارتقا یابد ، کشور افغانستان دیگر نیروی کلاسیک قابل توجهی ندارد و در گذشته هم نداشت ولی پتانسیل تبدیل شدن به تهدیدات امنیتی و تروریستی را دارد و در بلند مدت میتواند از نظر کلاسیک نیز به مشکل تبدیل شود ، ترکمنستان هم در این سالها سرمایه گذاری بر توسعه نظامی را افزایش داده و در بلند مدت به ظرفیت قابل قبولی دست خواهد یافت ، به اضافه کشورهای منطقه قفقاز که با اینکه از نظر توانمندی نظامی در سطح پاینی قرار دارند ولی با توجه به اهمیت استراتژیک این منطقه در امنیت و اقتصاد کشورمون ، باید جدی گرفته شود ، کشور ترکیه هم که از قدیم عضو ناتو بوده و از نظر نظامی در سطح بالایی قرار دارد و توجه به تهدیدات احتمالی از جانب مرزهای شمال غرب باید همزمان بصورت یک پکیج شامل قفقاز + ترکیه در نظر گرفته شود اولویت های افزایش پایگاه ها رو باید در پر کردن گپ های موجود بین پایگاه های فعلی در نظر گرفت ، از چندین سال قبل که در بیرجند ، پایگاه هوایی در حال احداث است ، میتوان به همین منظور نام برد ، این پایگاه گپ بین پایگاه زاهدان و مشهد را تا حدودی پر میکند ولی با توجه به گستردگی کشور و فاصله بین پایگاه ها ، یا باید تعداد پایگاه ها رو باز هم افزایش بدیم یا هم جنگنده های سنگین و دوربرد خریداری کنیم که بتوانند با شعاع عملیاتی تقریبا 1000 کیلومتری ، بخشی از کشور رو پوشش بدن ، به نظرم احداث پایگاه در کرمان برای پوشش فضای داخلی کشور و احداث یک پایگاه در شمال غرب مثلا در زنجان برای پشتیبانی از پایگاه تبریز و پوشش کامل منطقه شمال غرب و قفقاز ضروری هستند ، با توجه به نیازسنجی هایی که باید انجام شود ممکن است این مثال ها درست یا نادرست بوده و در مکان های متفاوتی پایگاه جدید تاسیس گردد. ولی در هر صورت نیاز به افزایش تعداد پایگاه ها امری ضروری می باشد. 3- نوسازی و توسعه در امکانات و تجهیزات مرتبط با نیروی انسانی در این مورد میتوان به بازسازی و ساخت مجتمع های سازمانی و مسکونی تا امکانات رفاهی و تفریحی و ... تا تجهیزات و امکانات آموزشی و تمرینی اشاره کرد ، شبیه سازهای پرواز و استفاده از تکنولوژی های جدید در طراحی و برنامه ریزی و آموزش نیز در این حوزه قرار میگیرند. 4- توسعه و نوسازی در هواگردهای غیر رزمی و پشتیبانی و ترابری بعدا توضیح داده خواهد شد ، بحث در این مورد ، به سختی بررسی هواگردهای رزمی مورد نیاز می باشد و تقریبا از نظر هزینه نیز در همان سطح قرار میگیرد. 5- توسعه و تولید پهپادهای غیر رزمی ، رزمی ، شناسایی ، رهگیر و ... این مورد نیز در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و الان بصورت خلاصه میتوان گفت که در این بخش در وضعیت مطلوبی قرار داریم و ضعف اصلی را میتوان در نبود پهپاد رهگیر مافوق صوت ارزیابی کرد که میتواند حجم ماموریت های محوله به جنگنده های سرنشین دار را کاهش داده و ریسک های عملیاتی را هم به میزان زیادی کاهش میدهد ، از نظر آمادگی عملیاتی هم اگر پهپادها بصورت راکتی پرتاب شده و به پرواز در آیند ، ظرفیت عملیاتی و پاسخگویی به تهدیدات رو به میزان قابل توجهی افزایش خواهند داد. 6- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید جنگنده های سرنشین دار بحث اصلی مورد نظر در این تاپیک و اولویت اول نیروی هوایی است 7- سرمایه گذاری روی مهمات و تسلیحات قابل حمل توسط جنگنده ها و پهپادها توضیح بعدا ... 8- سرمایه گذاری روی تجهیزات راداری ، پدافندی ، ناوبری و جنگ الکترونیک ، مدیریت میدان نبرد ، هوش مصنوعی و ... توضیح بعدا ... بیش از حد تخصصی هست و نمیشود بحث را بیش از یک حدی بررسی کرد ، توسعه در این بخش مستقیما مربوط میشود به استراتژی اصلی طراحی شده برای نیروی هوایی و با توجه به اون برنامه ریزی میشود 9- نوسازی و ارتقا و خریداری و تولید هواپیماهای آموزشی و تمرینی توضیح بعدا ... 10- طراحی یک برنامه جامع و قابل اعتماد برای پدافند غیر عامل توضیح بعدا ... پدافند غیر عامل باید به گونه ای برنامه ریزی شده باشد که در برابر سنگین ترین موج اولیه حملات نیز بیش از 30 درصد تجهیزات و امکانات آسیب نبینند و بتوان حداقل 70 درصد امکانات رو حفظ کرد و در برابر موج دوم حملات نیز این درصد به کمتر از 50 کاهش نیابد ، در گزینه 1 بصورت خلاصه به این موضوع پرداخته شد و در نظر گرفتن یک گزینه مستقل برای پدافند غیر عامل به این دلیل است که باید علاوه بر هواگردها ، از کلیت پایگاه ها و امکانات و نیروها و ... هم در برابر حملات مختلف از غافلگیرانه تا حملات کشف و شناسایی شده ، حفاظت به عمل آورد. هرگونه قابلیت عملیاتی در نبردهای سنگین و تداوم ظرفیت های عملیاتی در یک نیروی نظامی ، مستقیما مربوط به این بخش و حفظ بخش اصلی قوای رزمی و پشتیبانی می باشد. 11- سرمایه گذاری در صنایع سنگین مربوطه ، قطعه سازی ، تولیدی ، تحقیق و توسعه و ... این بخش رو قبلا در استاتوس گفتگو کردیم ، در ادامه با کپی بخشی از اونها و توضیح بیشتر ، بهش پرداخته خواهد شد 12- تامین ذخیره قابل قبولی از قطعات یدکی ، قطعات اصلی ، مهمات ، تجهیزات ، تعداد کافی خلبان و تکنسین های تعمیر و نگهداری و ... این بخش هم مربوط میشود به افزایش بقاپذیری و حفظ توانمندی های عملیاتی در شرایط جنگ تمام عیار با این فرض که امکان خریداری یا تولید قطعات و مهمات از بین رفته باشد و ... سلام ، باید در نظر بگیریم که سوخو35 یه جنگنده سنگین هست و استقرار اون در پایگاه های نزدیک مرز کار پر ریسکی محسوب میشه ، مگر اینکه در ترکیب با یک جنگنده سبک و با قابلیت آلرت ضربتی باشه که بتونه در چند دقیقه و از باند کوتاه تیک آف کنه ، با این فرض ، پایگاه های در عمق رو میتوان به سوخو35 مجهز کرد ، تهران ، اصفهان ، شیراز ، همدان و حتی مسجد سلیمان ، پایگاه چابهار هم با اینکه نزدیک مرز پاکستان قرار داره ولی همزمان میتونیم اون در عمق استراتژیک هم در نظر بگیریم اگر که نیروی دریایی راهبردی رو با نیروی هوایی در ایفای وظایف محوله در دریای عمان و شمال اقیانوس هند ترکیب کنیم ، برای پشتیبانی از نیروی دریایی در این مناطق ، پایگاه های چابهار و بندر عبارس جزو پایگاه های پشتیبان که در عمق قرار دارن محسوب میشن که در این حالت خط مقدم بدست نیروی دریایی خواهد بود و پشتیبانی بر عهده نیروی هوایی ، اگر هم در کرمان یک پایگاه هوایی احداث بشه ، میتونه با مجهز شدن به این جنگنده ، تمام فضای داخلی کشور رو از جنوب شرق تا شمال شرق و مرکز پوشش بده که مکمل پایگاه اصفهان محسوب میشه در ابتدای پست اشاره کردم که به حداقل 250 فروند جنگنده برای دستیابی به برتری هوایی احتیاج داریم ، میتوان نیمی از آنرا به جنگنده سوخو35 و نیم دیگر را به یک جنگنده سبک اختصاص داد ، اگر بتوان روی پروژه سوخو75 سرمایه گذاری کرد جزو بهترین گزینه ها می باشد ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهمیل 17 بالگرد بسیار خوبی برای استفاده ی نظامی هست.هم کیفیت بالا داره و هم قبلا در ایران خدمت کرده و هم حتی میتوانیم در صورت لزوم مسلحش بکنیم. برای استفاده ی غیر نظامی هم میتواند گزینه ی ایران باشه
-
1 پسندیده شدهایرانی های آذری یکی از حل شده ترین اقوام ایرانی در ایران هستند. در اون سمت آذری های شمال ارس و جداافتاده از سرزمین اصلی که باید اعتراف کرد به خاطر مشغولیت ما به دشمنی های متعدد دشمنان و با حسن نیت تمامی که داشتیم بدون پناه رها شدند اسیر توطئه یک خاندان فاسد، یک کشور منفعت طلب نژاد پرست و یک رژیم دشمن بابرنامه شدند و با قربانی شدن تمام فرهنگ و اعتقاداتشون تبدیل شدند به مردمانی بی دفاع در برابر هجمه و دروغ های نژادی و سلاخی اعتقادات عمیق مذهبیشون. حالا وقتش هست نه تنها در برابر میخ اول رژیم باکو و همدستانش (ترکیه وصهیونیستها جلوی پرده و غرب در پشت پرده) بایستیم و در این نقشه از پیش تعیین شده به نظر خودشون حتمی، شکست قطعی وارد کنیم ( میخ اول از این جهت که این اغاز زخمی است که قراره با هدف تجزیه طلبی و کشمکش مدام در شمال غرب ایران ایجاد کنند مانند زخمی بر پیکره اون؛ تا میخ های بعدی که اقای ولایتی در این مورد تحلیل دقیقی داشتند از این جهت) بلکه با یک حرکت آفندی و تهاجمی تمام ستانده های مردم شمال ارس از اعتقادات تا واقعیات تاریخی را بهشون برگردونیم. بنابراین تقویت رسانه ها از اولین قدم ها هست در این مورد. با توجه به وسعت کشور از اونجا که امکان ما برای تقویت فرکانسی بیشتر هست خصوصا در روستاهای مرزی باید از هر روشی استفاده کرد. دوستان در شمال غرب میدونند که شبکه های ایرانی از سالیان دور در مناطق مرزی با فرکانس های قویتر شبکه های ترک و روس و آذری مختل میشد و مردم روستایی ما اسیر و مخاطب اجباری شبکه های اینچنینی بودند ( سخت نیست درک چرایی گرایش برخی مردم به امثال این پان ترکها!) مورد دیگه نداشتن یک ماهواره تلویزیونی اختصاصی برای ماست. آذر ست / ترک ست های که هر روز تقویت میشند با کانال های اول سرگرمی و بعد به مرور تجزیه طلبانه و ماهواره هایی که همون معدود شبکه های ما را هم حذف میکردندو میکنند. البته سخته رقابت در جنگ نرم واقعا. اون ها تا میتونند از ابزارهای سرگرمی به هر شکلش ( رقص و آواز و سریال های آنچنانی و موسیقی و برنامه های سرگرم کننده و فیلم های خاص و اصولا تمام ادوات! مورد پسند غرایز بدوی انسان ) بهره میبرند و در ابتدا یک جهت ماهواره را برای مثال جا میندازند و بعد شروع میکنند کانال های دیگه را روش جا دادن که مسلما وقتی جهتی فراگیر میشه اتفاقی هم که شده بقیه کانال ها هم مخاطب پیدا میکنند.
-
1 پسندیده شدهتركيه وارد بد تورمي شده و براي جبران اين تورم نياز به گرفتن سرمايه داره اين جذب سرمايه از چند طريق صورت ميگيره جذب تروريست و فروش خانه غارت اموال كشورهاي همسايه از عراق تا سوريه و الان اذربايجان گرفتن وام از اروپا يا فرشت جنگ اكراين ولي تركيه نشون داده كه منابع غارت شده در ديگر كشورها برايش كافي نبوده و چشم طمع به ايران دوخته تا با غارت ايران اين تورم رو جبران كنه اگر بتوانيم جلوي هر نوع غارت رو بگيريم اتوماتيك اردوغان سرنگون ميشه
-
1 پسندیده شدهوقتی ما یکی از گزینه های هدف چنین تسلیحاتی معرفی میشیم یعنی در یک اقدام فراگیر از حداکثر توان خود برای دفاع باید استفاده بکنیم. چیزی که مشخص هست فناوری های قدیم و خصوصا جدید آمریکا در برنامه های تاکتیکی و هیبریدی خود در اغلب موارد وابسته به ماهواره های نظامی و تجاریشون هست. در یک تهاجم همه جانبه به کشور ما، توانایی هدف قراردادن بخش مهمی از سیستم یکپارچه حملات دشمن یک دفاع مشروع و عقلانی است خصوصا اینکه هنوز خود ما چندان وابسته به این بخش از تکنولوژی نشدیم و اقدام متقابلی در این حوزه برامون متصور نیست که از اون ناحیه آسیب ببینیم. بنابراین تسلیحات ضدماهواره الان بودن یا نبودنشون مسئله نیست. بلکه مسئله ارزان سازی و تولید با کمیت بالا مطرح هست تا در موقعیت مورد نیاز بتونیم تا حد امکان این بخش از اجزای پازل دشمن را تا جای ممکن نابود کنیم. اصولا رقابت با ایالات متحده در حوزه هوایی و پدافند به شکل کلاسیکش ( سلاح / ضد سلاح ) برای ما ناممکن هست به خطار شکاف طبیعی مالی و نظامی و تکنولوژیکی. ما باید بر روی تاکتیک ها و استفاده خلاقانه از ابزارهای موجود یا اختراعی خودمون استافده کنیم برای تخریب تاکتیک و ابزار دشمن. یعنی جنگنده ساخت بریم جنگنده یا پدافند ضد اون را بسازیم برای ما قابل دسترس نیست برای سد توانایی دشمن ( منظور این نیست که در این حوزه ها کار نکنیم ) چه مالی و چه زمانی و تکنولوژیکی، بلکه وقتی اون یک بمب افکن نسل ششم ساخت ما فرضا وابستگی تاکتیکی و عملیاتی اون بمب افکن را تجزیه و تحلیل کنیم و نقطه ضعفی در این چهارچوب از این سلاح را هدف قرار بدیم ( از زدن یک مرکز عملیات زمینی تا یک انبار سوخت تا یک ماهواره نظامی و ...)
-
1 پسندیده شدهسلام - نباید وارد بازی اونها بشیم نباید اجازه بدیم با رفتارشون باعث تحریک ما بشن چون این دقیقا خواسته آمریکا و اسرائیل است که اردوغان و الهام عروسک خیمه شب بازی اونها هستند همیشه به یاد بیاورید کشتار دیپلماتها و خبرنگار ایرانی را در مزار شریف و تدبیری که اندیشیده شد و به فرموده به روش دیگری عمل کردند تا توطئه دشمن خنثی شود
-
1 پسندیده شدهبا اجازه استاتید محترم ، بررسی رو از بخش سوم یعنی دستیابی به 1- توازن قوا با همسایگان و 2- برتری نظامی بر همسایگان شروع میکنیم همزمان باید توجهات لازم رو بر بخش های مختلف ساختاری ، زیرساخت ها و تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی و تامین اعتبارات اقتصادی داشته باشیم. در بخش ساختاری که جزو موارد کوتاه مدت و فوری میباشد ، تغییراتی در سالهای اخیر در ارتش و دیگر نیروهای مسلح صورت گرفته است ، مستقل سازی تیپ ها از لشکرهای سنگین کلاسیک و مکان یابی های جدید برای برخی اماکن نظامی و پادگان های قدیمی (هم جزو تغییرات ساختاری و هم زیرساختی هست) ، تقسیم بندی های جدید مناطق نظامی و تقسیم این مناطق بین ارتش و سپاه و مرزبانی نیروی انتظامی با توجه به شرایط هر منطقه مرزی و سطح تهدیدات و امکانات در نیروی مورد ، و تغییرات در اختیارات فرماندهان مناطق مختلف برای در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و بدترین حالات که در صورت قطع ارتباط با مراکز مدیریتی و فرماندهی کشوری ، نیروهای هر بخش از کشور بتوانند با توجه به امکانات و شرایط موجود ، خود صحنه نبرد را تا برقراری مجدد ارتباطات و کسب دستورات جدید ، مدیریت کنند و مانند نیروهای کلاسیک با قطع ارتباطات ، زمینگیر نشوند. البته جزئیاتی از نحوه این تغییر و تحولات منتشر نشده و نمیتوان بصورت قطعی نظر داد ، ولی در حالت کلی ، باید این راه رو ادامه داد و ضمن سبک سازی نیروهای عمل کننده ، از نظر تجهیزاتی نیز آنان را به تکنولوژی روز مجهز نمود تا بتوانند در صحنه نبرد مدرن ، پایایی عملیاتی کشور رو حفظ کنند ، این بخش بیشتر از اینکه مربوط به تجهیزات و امکانات باشد ، مربوط است به تغییر در آیین نامه ها و فکر مدیریتی از مدل کلاسیک به مدلی جدید که نام آنرا مدرن نمیگم ، بلکه مدل جدید و منطبق بر نیازهای روز عبارت بهتری هست. در بخش زیرساختی باید توجهات لازم رو به تهدیدات امروزی معطوف کنیم ، عمده زیرساخت های نظامی کشور مربوط است به طراحی و مکان یابی دهه 40 و 50 خورشیدی که در برابر شرایط آن روز منطقه ارزیابی شده بودند ، اولویت فوری کشور دستیابی به توازن قوا و سپس برتری نظامی بر کشور عراق بود و برنامه بلند مدت نیز دستیابی به توازن قوای کلاسیک و بیشتر در بحث کیفیت در برابر شوروی در نظر گرفته شده بود ، همین هست که امروز ما در مرز عراق تعداد زیادی پادگان نیروی زمینی ، هوانیروز و نیروی هوایی را داریم که برای مقابله با حملات عراق ساخته شده بودند ولی در زمان حال ، سطح تهدیدات از جانب عراق بسیار کاهش یافته بخصوص در ابعاد کلاسیک ، ولی در شمال غرب زیرساخت های به مراتب کمتری داریم ، مانند یک پایگاه هوایی و تعدادی پادگان نیروی زمینی ، در حالی که امروز سطح تهدیدات کلاسیک در منطقه شمال غرب به مراتب بیشتر از مرزهای غربی میباشد ، همچنین در زیرساخت های پشتیبانی و تعمیر و نگهداری و تولید و تحقیقاتی نیز این مساله صادق هست ولی در این موارد تغییرات خاصی نسبت به گذشته اتفاق نیفتاده و مکان یابی در عمق این مراکز ، امروز هم مناسب است ، در واقع در زیرساخت های رزمی و رزمی - پشتیبانی نیاز به تغییرات و مکان یابی جدید داریم و در زیرساخت های پشتیبانی و ... نیاز به گسترش و تامین زنجیره کاملی از بخشهای مختلف هستیم بدون اینکه نیاز به مکان یابی جدید و تغییر مکان جغرافیایی باشد. ضمن اینکه در زیرساخت های موجود نیز ، مساله فرسودگی و بازسازی یا نامناسب بودن برای شرایط امروز مطرح است که در برخی موارد جزو ضروریات میباشد ، از بازسازی و تعمیرات و توسعه بخشهای مربوط به نیروی انسانی طبق استانداردهای جدید برای راحتی حال نیروهای انسانی به عنوان مثال از خانه های سازمانی جدید و مراکز خدماتی به اعضا و خانواده نیروهای مسلح تا بخشهای درون مراکز نظامی که محل استراحت و حضور نیروها میباشد و باید طبق استانداردهای جدید بازسازی یا بازطراحی شود ، نگاهی به استانداردهای کشورهای پیشرو مانند چین و آمریکا در این بخش مناسب هست ، بویژه این نیاز در مناطق سخت خدمتی کشور مثل مناطق مرزی کوهستانی و در زمان زمستان خود را بیشتر نشان میدهد ، مناسب سازی برخی طراحی های قدیمی ، در این مورد مثال ساده رو بازطراحی آشیانه هواپیما در نظر بگیرین ، طراحی آشیانه های موجود با استاندارد قدیمی است و در اون مقاومت در برابر بمب های سنگرشکن لحاظ نشده است ، این در حالی است که باید به فکر حفظ هواپیما هم باشیم و عملیاتی کردن اون قرار نیست همیشه در بهترین شرایط باشد ، با پیشرفت تکنولوژی امروز تجهیزات حفاظتی فعال و غیر فعال مختلفی برای افزایش مقاومت در برابر پرتابه های تا 155 میلیمتری طراحی و در حال استفاده است که میتوان با کمک چنین مواردی ، مقاومت آشیانه ها را افزایش داد ، یا در بحث زیرساخت های تعمیر و نگهداری ساخت به عنوان مثال در صنایع دریایی ، نباید نیازهای امروز را مبنا قرار داد ، باید حوضچه ها رو برای آینده طراحی کرد ، اگر امروز ناوچه 1500 تنی در دست ساخت داریم ، باید حوضچه را برای ناوهای بالای 10 هزار تنی طراحی کنیم تا در آینده نیاز به ساخت تاسیسات جدید و اتلاف هزینه و زمان نباشد. در بخش تجهیزاتی و امکاناتی وضعیت بدتر از زیرساختها میباشد و عمده بحثی که خواهیم داشت مربوط به این موضوع است ، یک گپ زمانی حداقل 20 ساله در توسعه و ورود به خدمت تجهیزات و سخت افزارهای جدید رو مشاهده میکنیم که پر کردن این شکاف تا حد ممکن جزو الویت های کوتاه مدت و فوری میباشد ، در پست بعدی در این مورد توضیحات لازم رو خواهم داد. از نظر نیروی انسانی ، طبق نظر @mehran55 جان که استاندارد 2.5 درصد زمان شاه رو ملاک قرار دادن ، با لحاظ کردن پیشرفت تکنولوژی و نیاز به نیروی انسانی کمتر ، اگر حتی درصد رو به 1.5 کاهش بدیم ، با توجه به جمعیت 85 میلیون نفری کشور نیاز به حدود 1.2 میلیون نفر نیروی نظامی داریم و با در نظر گرفتن کمترین درصد ممکن یعنی 1 درصد هم این میزان کمتر از 850 هزار نفر نخواهد بود ، یعنی در بهترین حالت و بکارگیری تکنولوژی روز و تجهیزات هوشمند و نیمه هوشمند و اتوماسیون سازی موارد ممکن ، باز هم به حداقل 850 هزار نفر نیروی نظامی فعال برای پوشش دادن تمام کشور 1.7 میلیون کیلومتر مربعی خودمون احتیاج داریم ، در کنار این نیروی فعال ، نیروهای احتیاط و نیمه فعال هم باید ارزیابی گردد که به چه میزان نیاز هست ، مثلا آیا میتوان مانند برخی کشورها نیروهای نیمه فعالی را داشت که در زمان صلح کار غیر نظامی داشته باشند و هر شش ماه به مدت مشخصی مثلا یک یا دو هفته در دوره آموزشی و تکمیلی حضور یابند و بعد از تایید سطح مورد نظر توسط مربیان ، برگردند به کار غیر نظامی خودشان ، در این حالت ضمن حفظ کمیت ، میتوان از هزینه های جاری هم به نسبت قابل توجهی کم کرد ، یا مثلا با حذف سربازی اجباری و تبدیل اون به سربازی حرفه ای ، میتوان ضمن حفظ کمیت ، کیفیت را هم افزایش داد ، اگر به عنوان مثال 300 هزار سرباز وظیفه با 18 ماه زمان خدمت رو به سربازی حرفه ای 5 یا 6 ساله تبدیل کنیم ، ضمن کاهش فشار بر جوانان و ورودی سیستم سربازی ، آن دسته از افرادی وارد سیستم خواهند شد که علاقه و توانایی لازم رو داشته باشند و به علت خدمت زمان طولانی تری به عنوان یک سرباز حرفه ای (و نه در امور مختلف نامربوط یا کم مربوط به اسم سربازی!) میتوان روی تک تک این عزیزان به عنوان یک نیروی ویژه و قابل اعتماد در عملیات های مدرن حساب کرد ، در صورت تبدیل به سربازی حرفه ای 6 ساله ، ورودی از سالی 200 هزار نفر (به ازای هر 6 ماه 100 هزار نیروی جدید وارد بشه و بعد از 18 ماه سری اول خارج بشن) به 50 هزار نفر کاهش خواهد داشت و بعد از 6 سال به ظرفیت کامل 300 هزار نفر خواهیم رسید و میتوان سربازهای حرفه ای مرخص شده را جزو نیروهای نیمه فعال طبقه بندی کرد که اگر بازه زمانی 6 ساله رو در نظر بگیریم ، 300 هزار نفر هم نیروی حرفه ای نیمه فعال خواهیم داشت. در بخش های مختلف انسانی نیز وضعیت به همین صورت است و نیاز به تغییرات دارد ، مثلا لازم است تعداد بیشتری از فارغ التحصیلان دانشگاه های برتر کشور جذب بخش های پشتیبانی شده و نیاز به نیروی متخصص را تامین نماییم. درباره تامین اعتبارات مالی هم دو روش کلی وجود دارد ، یکی دریافت منابع مستقیم از بودجه سالیانه یا منابع ذخیره کشور که این روش فشار مستقیمی به اقتصاد و ذخایر ملی وارد خواهد کرد ، دیگری استفاده از روشهایی که بصورت مستقیم بر بودجه و هزینه های ارزی تاثیرگذار نباشد ، به عنوان مثال میتوان فروش نفت در برابر خرید تکنولوژی ، زیرساخت ، امکانات و تجهیزات رو مثال زد و سایر موارد که ترجیح میدم در این مورد بیشتر بحث نکنیم ادامه دارد ...
-
1 پسندیده شدهرزمایش مشترک باکو و ترکیه در نزدیکی مرزهای ایران به گفته وزارت دفاع آذربایجان، بر اساس توافقنامه همکاری نظامی بین دو کشور، نیروهای ترکیه و آذربایجان برای انجام یک رزمایش در نزدیکی شهر باکو و مناطقی از آستارا، جبرائیل و ایمیشلی گرد هم آمدهاند. سایت خبری "آذربایجان ویژن" به نقل از بخش رسانهای وزارت دفاع آذربایجان نوشت که در رزمایش مشترک "مشت برادری" با حضور سربازان آذربایجانی و ترکیه، وظایف و تمرینات مختلفی در شب و با دید محدود انجام شد. در این مرحله از رزمایش، وظایف انهدام تجهیزات و نیروی انسانی دشمن خیالی در شرایط رویارویی مستقیم صورت گرفت.هدف از این رزمایش، اطمینان از قابلیت هماهنگی رزمی نیروها به هنگام همکاری و تعامل میان دو ارتش، بهبود مدیریت، تبادل تجربیات و افزایش سطح حرفهای و سرعت عمل نیروها عنوان شده است. در همین راستا خاطرنشان شد، رزمایش مشترک آذربایجان و ترکیه که هم اکنون در این کشور برگزار میشود از اهمیت بالایی برخوردار است و از این پس آذربایجان و ترکیه همیشه در کنار یکدیگر خواهند بود. به گفته این وزارتخانه، نیروهای زمینی و هوایی، یگانهای ویژه، یگانهای اطلاعاتی و یگانهای موشکی و توپخانهای که در این رزمایش شرکت دارند، هر کدام ماموریتهای مختلفی را دنبال خواهند کرد. در این رزمایش روشهای جنگی مدرن به کار گرفته خواهد شد و عملیاتی همچون سازماندهی هماهنگ یگانهای مختلف، تعبیه پلهای شناور برای عبور از رودخانهها و استقرار نیروها در مناطق دشمن فرضی انجام خواهد شد.
-
1 پسندیده شدهسلام گاهی وقتها وقتی در متن یک موضوع قرار داریم انتقادهایی به آن وارد می کنیم . جالب است که معمولا وقتی از این موضوع فاصله هم می گیریم ، معمولا تمایل داریم همان قضاوتمان را درست بدانیم و نیازی به بررسی مجدد موضوع احساس نمی کنیم . البته طبیعی است که در این هنگام به علت نگاه وسیعتری که می توانیم به موضوع داشته باشیم ، احتمال زیادی دارد که نظر کاملتری داشته باشیم یا حتی نظری متفاوت ابراز کنیم . سالها قبل ما کشوری بودیم که عملکردمان در چهارچوب ابرقدرت دنیای غرب تعریف می شد و طبیعی بود که برنامه ریزی و تامین نیازهای سخت افزاری نظامی ما هم توسط همین سیستم تامین می شد. طبیعی بود که با این ارتباط سیستمی همه جانبه نظامی برایمان فراهم بود و می توانستیم در بیشتر زمینه ها امکانات متناسب با همدیگر داشته باشیم ، هر چند در همان زمان هم محدودیتهایی در امکان دریافت تسلیحات برایمان وجود داشت. زمانی که انقلاب ایران در سال 1357 به پیروزی رسید ، از نظر نظامی ایران در میانه یک نوسازی سیستم قرار داشت و برنامه ای برای توسعه همه جانبه در توان نظامی برایش در حال اجرا بود . برنامه ای که فسمتهایی از آن اجرایی شده بودند ، قسمتهایی در میانه اجرا قرار داشتند و قسمتهایی هم روی کاغذ برنامه ریزی شده بودند .مطابق برنامه ریزی های انجام شده قرار بود در بازه زمانی مشخصی ایران به یک قدرت متناسب هوایی ، زمینی ، دریایی دست پیدا کند تا بتواند علاوه بر یک عنصر اصلی در استراتژی مقابله با توسعه شوروی ، سایر کشورهای تحت پوشش سیستم ابرقدرت غربی را در منطقه زیر چتر خودش بگیرد. در روزهای پیروزی انقلاب تعداد زیادی از قراردادهای نظامی لغو شد، تعدادی از آنها توسط طرفهای خارجی و تعدادی از آنها توسط طرفهای داخلی . یک تعداد کمی از آنها هم بدون لغو به اما و اگر ماند. نتیجه این اتفاق در زمینه نظامی این بود که ما دارای یک نیروی نظامی ناقص توسعه یافته و متاسفانه با توسعه نامتوازن در زمینه های مختلف شدیم . اشکال بزرگتری که این نیروی نظامی با آن مواجه بود پشتیبانی آن بود . البته مساله پشتیبانی دو وجه خیلی مشخص داشت ، یکی تسلیحات و قطعات یدکی مصرفی و دیگری صنایع تعمیر و نگهداری . طبیعی بود که مقداری تسلیحات و لوازم یدکی ، همزمان با ورود سخت افزارهای پایه آنها وارد شده بود و انبار شده بود ، پس در این بخش یک حداقل مصرفی موجود بود ولی چون امکان تهیه جدید وجود نداشت ، محدودیت در استفاده گسترده به وجود می آمد . در مورد زیرساختها و پرسنل تعمیر و نگهداری ، تعدادی از زیر ساختها ایجاد شده بودند ، تعدادی در حال ساخت و گسترش بودند و در مواردی هم هنوز اقدامی برای زیرساختهای پشتیبانی تا آن زمان ایجاد نشده بود . با توجه به این که دیگر پشتیبانی توسط شرکای قبلی نظامی صورت نمی گرفت . در زمینه پرسنل هم گستره ای از تکنسین ها در بیشتر مواردی که زیر ساخت تعمیر و نگهداری به وجود آمده بود ، تربیت شده بودند و آماده کار بودند . البته مشکل این بود که در این زمینه تقریبا همه پرسنل تربیت شده فقط تکنسین بودند و کسی آموزشی برای ایجاد توانایی در زمینه تحقیق و توسعه در میان آنها ندیده بود. به همین نسبت بعضی از تسلیحات موجود در عمل قابلیت کارآیی اسمی شان را از دست دادند . یکی از مهمترین موضوعات در این نیروی انسانی ساختار نظامی موجود این بود که تمام آموزشهای این نیروها بر پایه یک سیستم نظامی متقارن و بدون محدودیت در جنگ افزار و تسلیحات صورت گرفته بود و تمام راههای مقابله ای نظامی طراحی شده با اتفاقات ممکن آینده هم بر همین اساس چیده شده بود. اتفاق مهم دیگری که در سال 57 و 58 افتاد ، از دست رفتن بسیاری از نیروهای ستادی و افسران ارشد ارتش بود که نتیجه استفاده حکومت قبل از ارتش برای مقابله با حرکتهای مردمی در زمان انقلاب ، به جای پلیس بود . تعدادی که می توانستند در این بحبوحه از ایران خارج شدند ، تعدادی هم در جریان انقلاب دستگیر و محاکمه شدند که به اعدام یا زندانی شدن ختم شد. تعداد زیادی هم با عناوین مختلفی مورد تصفیه قرار گرفتند . در همین زمان تعمیر و نگهداری تسلیحات به پایین ترین کیفیت ممکن رسید . تحرکاتی دیگری هم بعدا در مخالفت با سیستم جدید اتفاق افتاد و بازهم پای نیروهای نظامی را به وسط کشید ، که یکی از شاخصترین آنها کودتای نقاب بود ، این اتفاقات باعث شد که حتی همین نیروی باقیمانده در خدمت که از تمام این ماجراها مبرا مانده بود ، درگیر یک تصفیه کاملا بدبینانه قرار بگیرد . در واقع با این که ظاهرا کودتایی مثل نقاب به هدف اولیه ای که عنوان می شد نرسید ولی هدف ثانویه ای که در آن زمان کسی در داخل کشور ایران به آن فکر هم نمی کرد را محقق کرد و متاسفانه قسمت عمده افراد حذف شده در نتیجه آن از زبده ترین یگانهای نظامی موجود بودند . زمان به 31 شهریور 1359 رسید و عراق حمله کرد . کشور ما در این زمان دارای یک نیروی نظامی کاملا تضعیف شده از نظر نیروی موثر نظامی با ساختار تسلیحاتی نامتوازن و ناکافی و تجهیزات به شدت بد نگهداری شده بود . مساله اصلی این بود که تمام نقشه های نظامی طراحی شده قبلی برای مقابله ، به شکل کلاسیک و یک نیروی متوازن آماده با تجهیزات و تسبیحات کافی بود و متاسفانه اصلا قابلیت اجرایی نداشتند . سخت افزارهای غیر آماده اولین موردی بود که به چشم می آمد و بعد به تدریج عدم امکان جایگزینی سخت افزارهای از دست رفته ، پشتیبانی ناکافی ، محدودیت در قطعات یدکی و محدودیت در تسلیحات مورد استفاده به تدریج خودش را نشان داد . نتیجه این محدودیتها بود که باعث شد در معدود عملیاتهای کلاسیک اول جنگ که بر اساس آموزه های استاندارد رزمی انجام شد ، چنان ضربات سختی خوردیم که دیگر تا پایان جنگ تقریبا هیچ عملیات کلاسیک رزمی دیگری اتفاق نیفتاد . در طی جنگ ایران و عراق ، طرف ایرانی ، بسیاری از داشته هایش را بدون توان جانشینی از دست داد و تعداد محدودی هم که باقی ماندند دچار معضل عظیمی با عنوان نبود تسلیحات و لوازم یدکی روبرو بودند و غیر عملیاتی . در واقع بازهم بیشتر تجهیزات باقی مانده فقط روی کاغذ وجود داشتند و عملیاتی نبودند . البته این را هم باید در نظر گرفت که همین موقعیت حداقلی هم به خاطر همان ساختارهای تعمیر و نگهداری ایجاد شده موجود و همت تکنسین های تربیت شده بود که هنوز وجود خارجی داشتند . با پایان جنگ ایران تبدیل شد به یک کشور با تجهیزات نظامی فرسوده از جنگی طولانی مدت که امکانی عملا برای نوسازی ساختار نظامی نداشت . زیرساخت مهمی برای تحقیق و توسعه در زمینه تکنولوژی های جدید نداشت و حتی امکانی برای توسعه و ارتقا برای سخت افزارهای فرسوده موجود را هم نداشت . قسمت عمده ای از زبده ترین نیروهای آموزش دیده باقی مانده از مشککلات قبلی را هم از دست داده بود . در واقع نیروی نظامی با ساختار انسانی و تجهیزاتی به شدت تضعیف شده . ادامه دارد ....
-
1 پسندیده شدهعربستان از اسپانیا یک ناو آوانته ۲۲۰۰ تحویل گرفت نیروی دریایی عربستان سعودی سومین ناو از پنج ناو سفارشی خود را از شرکت اسپانیایی «ناوانتی» تحویل گرفت. ریاض در سال ۲۰۱۸ پنج ناو از کلاس «آوانته ۲۲۰۰» به ارزش دو میلیارد یورو را به این شرکت سفارش داده بود.
-
1 پسندیده شدههزینه سالانه هر جنگنده در نیروی هوایی امریکا اگر هزینه گریفن و اف 16 را مثل هم بدونیم ومثلا 150 تا جنگنده داشته باشیم حدود 1 میلیارد دلار هزینه سالانه نیاز داریم
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست شب گذشته یک بحث جالبی در بروزرسانی مطرح شد که به درخواست دوست عزیز ، جناب @SAEID عزیز ؛ بخش اول اون مطالب مطرح شده به اینجا منتقل شد. در این پست ادامه بحث رو با هم ببینیم : @bidar : @mehran55 چقد ممکنه به این ۵۰۰ نه به ۱۰۰ میلیارد نزدیک شد؟ @mehran55 : @bidar از چه نظر چقدر ممکنه نزدیک شد؟ بودجه؟ اراده خرید؟ تمایل فروشنده؟ @mehran55 : @bidar مهمترین فاکتور اراده خرید است. و کم اهمیت ترین فاکتور تمایل فروشنده. تأمین بودجه هم بین این دو است. در واقع اگر شما اراده برای خرید داشته باشید ، راه تأمین پولش رو هم پیدا می کنید و وقتی که اراده و پول رو فراهم کنید و مثلا در مارکت جهانی بگید که من 500 میلیارد دلار دارم و می خوام سلاح بخرم ، همه تولید کننده ها جلو خونه شما صف می کشند. حتی خود آمریکا هم اعلام تمایل می کنه که یه شما سلاح بفروشه (فشار لابی تولید کنندگان سلاح در آمریکا ، برای یک رئیس جمهور خرد کننده و غیر قابل تحمل است) @SAEID : سلام ، شب همگی خوش ، بحث جالبی بود و درش حضور نداشتم ! ولی انصافا دیدتون خوبه 500 تا 700 میلیارد دلار ! جالبه ! برای هر کاری باید کارشناسی کرد و شرایط روز و آینده رو در نظر گرفت ، قرار نیست به شرایط سال 1359 برگردیم ، شرایط 59 ماند در سال 59 ، حتی برنامه ای که قبل انقلاب برای سال 66 داشتن هم با شرایط امروز سازگاری نداره و اون هم ماند در زمان خودش ، شرایط امروز رو یعنی از سال 2022 در نظر بگیرین تا 2062 و هر برنامه ریزی و سرمایه گذاری باید این بازه زمانی چهل ساله رو پوشش بده ، بخصوص در بخش زیرساخت و ظرفیت های توسعه آتی در هر بخش عملیاتی ، پشتیبانی ، تحقیقاتی و توسعه و تولید و ... خرج کردن سرمایه گذاری تعیین شده هم کار چند سال نیست ، باید برنامه بلند مدت طراحی کرد مثلا 20 ساله و اون رو به بخش های 4 یا 5 ساله تقسیم کنیم ، اینطوری میتوان بعد از 20 سال به یک پکیج کامل دست یافت و با زیرساخت قرار دادن این پکیج به 20 سال بعد از اون فکر کرد و با هزینه ای به مراتب کمتر بهش دست یافت @SAEID : به عبارت بهتر ، مسیر توسعه و نوسازی مانند یک پلکان هست که باید تمام پله ها رو طی کنیم ، حتی اگر در برخی مواقع جهشی جلو بریم و دو پله رو همزمان بالا بریم ، باز هم این کار رو همیشه نمیتوان انجام داد و همچنان نیز باید تمام پله ها را طی کرد ، برنامه ریزی که قبل انقلاب صورت گرفت با اینکه ناتمام ماند ولی چارچوب کلی پکیج مربوطه تا 20 سال بعد رو شامل میشد و تا اواخر دهه 70 شمسی میتونستیم با اون پکیج جلو بیایم (با یا بدون جنگ) ولی با ورود به دهه 80 لازم بود که پله های 20 سال بعدی رو طراحی و سرمایه گذاری کنیم که این کار انجام نشد و کاری به دلایلش ندارم ، امروز یک گپ 20 ساله داریم که طی نشده و پر کردن این فاصله هم نیاز به مقداری سرمایه گذاری بیشتر داره و هم به زمان بیشتری نیاز دارد ، به عنوان مثال اگر ما میتونستیم از دهه 80 جنگنده ای مثل سوخو30 رو تهیه کنیم ، امروز حتی با ورود به خدمت یک جت نسل پنج به زمان استانداری برای دستیابی به تجربه و دانش لازم جهت استفاده از تمام قابلیت های اون نیاز داشتیم ، ولی الان که این راه طی نشده با ورود یک جت نسل 4.5 یا 5 به زمان به مراتب بیشتری نیاز داریم تا دانش و تجربه لازم در بین پرسنل نیروی هوایی بوجود بیاد @SAEID : در حالتی که مسیر توسعه رو درست طی کرده بودیم و اگر ورود به خدمت جنگنده های جدید رو ابتدای 2023 در نظر بگیریم ، تقریبا در سالهای 2025 الی 2026 میتونستیم به امکان استفاده کامل از جنگنده جدید دست پیدا کنیم ، ولی الان که این مسیر با یک قطعی طولانی همراه بوده ، باید برای سالهای 2027 الی 2028 برنامه ریزی کنیم که بتوان از تمام قابلیت های عملیاتی و تکنولوژیک جنگنده جدید استفاده کرد ، باید هزاران ساعت پرواز تمرینی و تست های مختلف انجام بشه و اونها رو متخصصین نیروی هوایی تحلیل کنن و به مرور زمان به یک پکیج مناسب برای هر نوع ماموریتی دست پیدا کنیم که این پکیج از راه افزایش دانش و تجربه بدست میاد @mehran55 : @SAEID سلام سعید جان. این بحث 30 شهریور 1359 الزاما به این معنا نیست که ما باید دقیقا همون تعداد از هر جنگ افزار رو داشته باشیم. بلکه معنایش این است که به همان نسبت سال 59 توان دفع تهدیدات از کشور رو داشته باشیم. در حالت درست و اصولی یک نیروی مسلح باید یک استاندارد مشخصی داشته باشه. بگذارید یک مقایسه ای داشته باشیم. @mehran55 : @SAEID در سال 1359 (و پیش از اون) ما 5 همسایه داشتیم که باهاشون مرز رمینی مشترک داشتیم. یعنی پاکستان و افغانستان (در شرق کشور) ، شوروی (در شمال کشور) و ترکیه و عراق (در غرب کشور). در جنوب هم با تعدادی کشور مرز آبی داشتیم. یعنی کویت، عربستان ، قطر، بحرین ، امارات و عمان. حالا این کشورها رو از نظر سطح تهدید بررسی کنیم (دوران پیش از انقلاب) . با پاکستان و ترکیه پیمان دفاعی سنتو رو داشتیم پس تهدید تلقی نمیشدند. افغانستان هنوز توسط شوروی اشغال نشده بود و ارتش کلاسیک افغانستان در گام های ابتدائی تشکیل بود و خطری برای ما نداشت. یعنی همسایگانی که مرز زمینی داشتیم فقط عراق و شوروی بودند که تهدید تلقی می شدند. در برابر شوروی هم ارتش شاهنشاهی خودش رو از پیش بازنده می دانست و در صورت حمله شوروی به ایران ، طرح عقب نشینی تا کوه های زاگرس رو داشت. پس تنها تهدید نظامی هم تراز برای ما عراق بود. در مرزهای آبی جنوب هم عربستان بر پایه استراتژی دو ستونی نیکسون متحد ما و یکی از دو ستون ایالات متحده در منطقه بود. عمان هم که به خاطر عملیات ظفار کاملا وامدار ما و متحد ما بود. باقی خرده ریزهائی مثل کویت و امارات و قطر و بحرین هم اصولا چیزی به نام ارتش کلاسیک در سطح ایران نداشتند. پس تمام برنامه توسعه نظامی نظام پهلوی فقط و فقط برای مقابله با عراق بود. @mehran55 : @SAEID اما الان : ما 15 همسایه داریم. افغانستان و پاکستان در شرق ، ترکمنستان و رژیم باکو و ارمنستان در شمال ، ترکیه و عراق در غرب . در شمال همسایگی دریائی با قرقیزستان و روسیه داریم و در جنوب هم همسایگی و هم مرزی دریائی با عربستان و همون خرده ریزهای جنوب. پاکستان تبدیل به یک قدرت اتمی شده و روابط خوبی با سایر رقبای منطقه ای ما نظیر عربستان داره. (الان تهدید نیست اما پتانسیل تبدیل شدن به تهدید رو داره). افغانستان امروز یک کانون صدور نا امنی به درون خاک ما است (دو گانه طالبان و داعش) . در شمال ترکمنستان و رژیم باکو در حال تبدیل شدن به متحدان استراتژیک صهاینه هستند. ترکیه عضو ناتو ، در بسیاری از مواقع با ما تضاد منافع یا تزاحم منافع داره و امکان تبدیل شدن به تهدید رو داره. در غرب کشور عراق امروز (نه عراق فردا) فاقد یک ارتش کلاسیک قوی است اما در شمال و اقلیم به خاطر حضور پر رنگ صهاینه و گروهک های کرد تجزیه طلب قابلیت صدوز نا امنی به درون مرزها رو داره. در جنوب عربستان به شدت بر روی نیروهای مسلح خودش سرمایه گذاری کرده و با ما تعارض منافع شدید داره و باقی خرده ریزها هم حداقل نیروهای هوائی و پدافندی قابل قبولی برای خودشون درست کرده اند. در واقع ما امروز فقط از مرزهای ارمنستان و عمان یک مقدار خیال مون راحت است. @mehran55 : @SAEID در سال های پیش از انقلاب جمعیت کشور 34 میلیون نفر بود که استادارد 2.5 درصد برای نیروهای مسلح میشد 850 هزار نفر. از این مقدار 650 هزار نفر نیروی زمینی بود. حدود 150 هزار نفر نیروی هوائی و پدافندی و قرار بود که نیروی دریائی هم در آینده به 50 هزار نفر برسد @mehran55 : @SAEID الان جمعیت کشور بیش از 85 میلیون نفر است که با کاهش استاندارد از 2.5 درصد به 2 درصد جمعیت کشور باید 1 میلیون و 700 هزار نفر نیروی مسلح داشته باشیم. یعنی علی رغم بیشتر شدن مرزهای دارای وضعیت قرمز و نارنجی از یک مرز به 7 الی 11 مرز ، درصد سرانه جمعیتی نیروی نظامی کشور رو نیم درصد هم کم بکنیم باز هم به یک نیروی مسلح بزرگ احتیاج داریم. (این نیرو باید در قالب دو ارتش به نام های ارتش و سپاه تقسیم شود) @mehran55 : @SAEID برای این نیروی مسلح بیش از یک و نیم میلیون نفری احتیاج به نوسازی همه تجهیزات و امکانات داریم. ازتجهیزات و تسلیحات انفرادی پیاده نظام تا جنگ افزارهای پیشرفته هوائی ودریائی و زمینی و هلی کوپتری و ... همینطور احداث پایگاه های جدید هوائی و بازسازی اسکله های دریائی و پایگاه های هوائی قدیم. انجام این همه نوسازی برای این جمعیت 1.7 میلیون نفری نیروهای مسلح (منهای سازمان رزمی بسیج) ، واقعا رقم 500 میلیارد دلار رقم عجیب و غیر عادی نیست. @mehran55 ; @SAEID حضور آمریکا و دیگر اروپائی ها در همسایگی کشور رو مثل همون بحث شوروی حذف کردیم. چون تاکتیک دفاعی کشور در برابر آمریکا نبرد ناهمتراز و نامتقارن است و نه نبرد با نیروی کلاسیک. @mehran55 : حالا اگر بخواهیم مثل رژیم گذشته درصد نیروهای مسلح به جمعیت کشور رو 2.5 درصد بگیریم ، اون وقت بابد 2 میلیون و 125 هزار نیروی نظامی داشته باشیم (منهای نیروی انتظامی و نیروی مقاومت بسیج) یعنی 425 هزار نفر بیشتر که میرسیم به عدد 700 میلیارد دلار برای نوسازی کامل . یعنی از خرید جلیقه ضد گلوله و سلاح انفرادی مناسب و جدید برای پیاده نظام تا خرید آواکس و جنگنده تا خرید ناوشکن برای حضور مقتدر در شمال اقیانوس هند @mehran55 : لازم به ذکره که این عبارت «خرید جنگ افزار» الزاما خرید از خارجی نیست. بلکه خرید از تولیدکنندگان داخلی (نظیر ودجا) هم خرید محسوب میشه. @SardarJangal : الان GDP ایران 231 میلیارد دلار هست با فلنگ بستن سرمایه گذاران داخلی از ایران و وضع تحریم های جدید این عدد آب هم میره 500 میلیارد دلار در بازه 10 ساله میشه سالی 50 میلیارد دلار یعنی سالی 1/4 GDP ایران که شدنی نیست. خیالتون راحت 10 سال دیگه هم همین جایی هستیم که الان هستیم @mehran55 : @SardarJangal سلام. اینکه ما ده سال دیگه یا بیست سال دیگه کجا هستیم رو نمی دونم. چون نه پیشگو هستم و نه تصمیم گیر نظامی در نیروهای مسلح و نه تصمیم ساز دفاعی در مجلس یا دولت. من طرف حسابم آمار و ارقام است. یعنی با یک محاسبه ساده می دونم چه چیزی باید داشته باشیم. اینکه به این نیاز می رسیم یا نه رو واقعا نمی دونم. یعنی نه اطلاع دارم و نه اگر اطلاع هم می داشتم (که یقینا هیچ اطلاعاتی در این خصوص ندارم) صلاحیت بیانش رو داشتم. @oldmagina : @mehran55 سلام . در مورد این که اگر اراده و پول خرید جور بشود ، همه تولید کنندگان تسلیحات جلو خونه ما صف بکشند ، کمی تردید داشته باشیم بهتر است ، باعث میشه بعدا سر خورده نشویم @oldmagina : @mehran55 در مورد توان نظامی موجودمون در سال 59 هم فکر می کنم کمی باید تجدید نظر کنیم چون اگر واقعا توان روی کاغذ رو داشتیم ، عراق جرات شروع جنگ را نمی کرد @MR9 : @oldmagina سلام - خرید سلاح یک ارتباط دو یا چند طرفه هست ... ولی مشکل ما فعلا در نیروی هوایی ، به نوع نگاه عزیزان به این حوزه مربوط می شود @MR9 : @oldmagina در خصوص اینکه عراق چرا سال 59 به ما حمله کرد هم مجموعه ای از مولفه های مختلف در کنار هم قرار گرفت تا این اتفاق را شاهد بودیم ، ارتش عراق سالها بود که روند توسعه رزمی ما را دنبال میکرد و طبیعتا بر همین اساس خودش را گسترش می داد ... انقلاب که شد ، باز هم مجموعه ای از عملکردهای داخلی که بحث اش مفصل هست ، چه در حوزه تصفیه ها و چه در تصمیم گیری های نظامی و حتی نگاه های خاص به ارتش باعث شد که عراقی ها در محاسبات خودشون یک تجدید نظری بکنند و به گفته خودشون البته ، یکسری تحریکات از سمت عامل سومی باعث شد که به این فکر بیافتند که با یک حرکت امکان جدا کردن خوزستان یا رسیدن به تهران را دارند @SardarJangal : @mehran55 پولش رو نداریم پولش برای همین جای فعلی خواهیم بود @scorpion57 : @MR9 سلام با اون وضع و حال ایران باز هم موفق نشدند یه سوال اگر برنامه نظامی ایران تکمیل میشد آیا فکر حمله به ایران در مخیله عراق خطور می کرد؟ @scorpion57 : @SardarJangal @mehran55 سلام 500تا700میلیارد رقم بسیار بزرگی ست اون هم با این اقتصاد ورشکسته فساد زده تحریم شده ولی این مبلغ قطعی باشه همین الان این رو به ترامپ بدین خودش یک تنه همه چی رو راست و ریست می کنه @MR9 : @scorpion57 سلام - صبح بخیر .. بنده یک نظری دارم .. در اینکه موفق نشدند که خوب درست هست ولی ضربه خودشون را بدترین شکل ممکن زدند و این چیزی هست که توی تحلیل ها دیده نمی شود در اغلب موارد .. تبعات سیاسی - نظامی - امنیتی و ... @scorpion57 : @MR9 صبح شما هم به خیر حداقل عراق در محاسباتش این رو لحاظ می کرد و تن به جنگ با ما نمی داد @oldmagina : @MR9 درست می فرمایید ولی مساله این است که این نوع نگاه تنها مشکل ما نیست ، بلکه یکی از مشکلاتی است که گاهی در مقایسه با بقیه ممکن است خیلی هم حاد نباشد @MR9 : @scorpion57 تسلیح ایران در آن زمان ( فضای دوقطبی جنگ سرد ) تابعی بود از ارتباط میان دو بلوک .. یعنی بحث دفاع از تمامیت ارضی ایران تنها در چهارچوب منافع یک قدرت بزرگتر تعریف می شد و اگر این منافع به هر دلیلی تغییر می کرد ، طبیعتا در روند مسلح کردن ایران هم تغییراتی ایجاد می شد .... کما اینکه یکسری از تسلیحاتی که درخواست داده شد را هرگز با تحویل آن موافقت نکردند @scorpion57 : @MR9 بله دقیقا همین طوره البته فاکتوری به نام اراده ما نادیده گرفته شده.کما اینکه همه می خواستند بشا اسد بره ولی موند (حالا با هر قیمتی) @MR9 : @scorpion57 اما اگر روند what if را مبنا قرار بدیم ، بله ... تکمیل طرح های تقویت توان نظامی ما ، قطعا محاسبات ارتش عراق را تغییر می داد @oldmagina : @MR9 در مورد حمله عراق منظورم این بود که دوستان توان رزمی ایران را از نظر سخت افزار و روی کاغذ خیلی خوب حساب می کنند ، متاسفانه ما از نظر نیروی زمینی در سال 59 حتی روی کاغذ هم اوضاع خوبی نداشتیم و البته از نظر توان هوانیروز و هوایی هم فقط روی کاغذ و در موجود بودن سخت افزار برتری داشتیم @MR9 : @scorpion57 بعنوان مثال ... تحویل همون 5-6 فروند ای وکس ، تقریبا یک انقلاب راهبردی برای نیروی هوایی می بود ، چون تقریبا همه خاک عراق زیر پوشش رصد قرار می گرفت و هر تحرکی از هر پایگاه هوایی قابل تحلیل می بود و این فرض که عراق امکان یک حمله مثل 31 شهریور 59 یا حتی حملات به خارک یا در اواسط جنگ ، به بنادر ایران در عمق بیشتر را بدست آورد ، بطور کامل منتفی می شد @scorpion57 : @oldmagina سلام از نظر هوا نیروز و هوایی و دریایی تا دستکم 3سال برتری مطلق داشتیم با محاسبات امروزی در طی این 3سال میشه نسخه دو کشور رو پیچید @oldmagina : @scorpion57 این برتری را داشتیم ولی روی کاغذ البته ! این برتری زمانی واقعی میشد که پشتیبانی نظامی واقعی برای تسلیحات موجود هم وجود خارجی داشت . @MR9 : @oldmagina درسته ... فقط کافی هست وضعیت لشکر 92 زرهی اهواز را در دو سال منتهی به شروع جنگ بررسی کنیم @scorpion57 : @oldmagina متوجه برتری هوایی رو کاغذ نمی شم برتری ما تو این حوزه ها در میدان جنگ کاملا مشخصه ولی ضعف مفرط نیروی زمینی پاشنه آشیل ما بود @oldmagina : @MR9 بر خلاف چیزی که مطرح میشه ، کودتای نوژه متاسفانه موفق بود . همه فکر می کنند که موفقیت کودتای نوژه در این بود که سیستم حکومتی عوض شود ، منتها الان اگر دقیق تر نگاه کنیم ، موفقیت کودتای نوژه این بو.د که قبل از حمله عراق توان رزمی ایران را چنان نابود کند که همین اوضاع آن روزهای نیروی هوایی و نیروی زمینی را به وجود بیاورد. @MR9 : @oldmagina درواقع ترکیب نگاهی که جامعه نسبت به ارتش پهلوی داشت و این حوادثی که نام بردید ، ضربه های مهلکی بود .. گزارش های شهید فکوری در این خصوص واقعا عبرت آموز هست در خصوص عناصر کودتاچی و خانواده های آنها ..... فقط و فقط هوشمندی امام (ره) بود که نگذاشت شیرازه ارتش از هم بپاشد درآن زمان @oldmagina : @scorpion57 برتری هوایی ما در دارایی سخت افزاری سلاح بود ، متاسفانه در زمینه تامین مهمات و تعمیرات و قطعات صفر بودیم و این یعنی برتری روی کاغذ @scorpion57 : @oldmagina اون چرخه مورد نظر ما تکمیل نشد @oldmagina : @scorpion57 چرخه ای قرار نبود تکمیل شود ، مساله این است که اگر به توسعه نیروهای مود نظر در سال 63 و 65 و 69 هم می رسیدیم ، بازهم در چرخه تعمیرات و مهمات و قطعات وابسته نگه داشته می شدیم . باز هم می شدیم همان توان روی کاغذ . @scorpion57 : @oldmagina کارهای زیر ساختی زیادی در دست اقدام بود چه در تولید جنگنده و هلی کوپتر و چه تولید مهمات و ...البته در رژیم گذشته فقط آمریکا نبود مجموعه ایی از کشورهای بلوک غرب همکاری میشد البته اینها همه اگر میشد هست @MR9 : @oldmagina یک نکته ای را باید انصاف داشت ... برنامه هایی که برای تولید مهمات و تجهیزات برنامه ریزی شده بود و درسالهای بعد با سرمایه گذاری تکمیل شد ، از همین دوره تقریبا شروع شد ، بخصوص در حوزه ضد زره و بالگردی @MR9 : @oldmagina مجموعه زیرساختهایی که در تهران و شیراز سنگ بنای آنها گذاشته شد بخصوص در حوزه الکترونیک ، ابزار دقیق و.... طراحی اولیه اش از میانه دهه 50 شروع شد تا یک جایی پیش رفت ،زمانی که انقلاب شد ، متوقف شد ... بعد از مدتی ادامه پیدا و آنقدر روی حساب و کتاب بود که امروز بعد از قطع کامل ارتباط با شرکت بل ، یعنی حدود 4 دهه ، ناوگان موجود قبلا خریداری شده و حتی ناوگان اضافه شده را دارد سرویس می دهد @oldmagina : @MR9 من منکر امکانات و تاسیسات ایجاد شده و برنامه ریزی شده در زمینه تعمیر و نگهداری و مهمات نیستم منتها مساله سر این است که آیا به ما امکان تحقیق و توسعه در شاخه های اصلی هم داده می شد یا فقط آموزش تکنسین بود برای تعمیر و نگهداری ؟ در واقع با ایجاد این زیر ساختها فقط به ما امکان دارا بودن تکنسین های تعمیر و نگهداری داده می شد.و نه امکان تحقیق و توسعه . @MR9 : @oldmagina اینجا دو تا فرضیه وجود دارد. یکسری معتقدند که ما را در حد همین تعمیر و نگهداری نگه داشته بودند ... یکسری هم معتقدند که روندی به شکل جلو می رفت که با توسعه زیرساختهای دانشگاهی و افزایش کیفیت علمی دانشگاه های ما ، این امکان فراهم می شد که پا را فراتر از بحث تعمیر و نگهداری صرف بگذاریم دیگه بعد از این بحث رفت سمت ترکیه و توان نظامی این کشور که به تاپیک ارتباطی ندارد. @mehran55 : سلام مجدد. این چند ساعتی که نبودم عجب بحث پویا و جذابی شد. فکر نمی کردم به اینجاها کشیده بشه. خیلی عالی بود. ++++ @mehran55 : @oldmagina در خصوص استفاده از تاریخ 30 شهریور 59 ، علتش این بود که اگر به قبل از 22 بهمن 57 اشاره میشد یحتمل مسئله سیاسی میشد. اما در واقع استعداد رزمی پیش از انقلاب مدنظر یود @mehran55 : @oldmagina در واقع برنامه توسعه نظامی کشور (حالا مهم نیست که این برنامه رو خارجی ها ریختند یا داخلی ها) بر دو فاکتور استوار بود. نسبت نیروهای مسلح به جمعیت و تعداد مرزهای دارای وضعیت قرمز (امکان وقوع جنگ) و دارای وضعیت نارنجی (پتانسیل وقوع درگیری و نزاع) . بحث این بود که الان هم جمعیت کشور بیشتر شده و هم تعداد مرزهای قرمز و نارنجی در اطراف کشور بیشتر شده. پس طبیعتا باید سازمان نیروهای مسلح (چه در حوزه سخت افزار و جنگ افزار و چه درحوزه نیروی انسانی و نرم افزار) باید نسبت به اون سال توسعه پیدا بکنه. @mehran55 : خیلی از مباحثی که دوستان مطرح کردند استفاده بردم @SAEID : پیشنهاد میکنم بحث نوسازی نیروهای مسلح رو ببریم در تاپیک مربوطه تا برای آیندگان ثبت بشه ، البته نه بصورت کپی پیست ، دوستان به ترتیب زمان ارسال ، نوشته ها رو در تاپیک ارسال کنن ، بعد از مهران جان هم من پست میزنم و ... ... پایان
-
1 پسندیده شدهبا عرض سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست شب گذشته یک بحث جالبی در بروزرسانی مطرح شد که به درخواست دوست عزیز ، جناب @SAEID عزیز ؛ اون مطالب مطرح شده به اینجا منتقل شد : @majid363 : @mehran55 ما یک نیروی هوایی و زرهی قوی میخوایم هم برا طالبان و هم باکو . @scorpion57 : سلام نیروی کلاسیک در شان ایران @majid363 : @scorpion57 علیکم اسلام پایگاه های مرزی مثل دزفول باید اف۱۶ گریفن یا جی۱۰ پایگاههای مثل اصفهان رافال یا جی ۱۵ یا سوخو۳۵ . حداقل ۱۰۰۰ mbt باید داشته باشیم @mehran55 : @majid363 @scorpion57 نیروی نظامی کلاسیک کشور باید به سرعت بازسازی و نوسازی بشه. هوانیروز و هوائی و زرهی و ... خلاصه همه شاخه های نیروی کلاسیک نیاز به نوسازی فوری داره. @scorpion57 : @majid363 فعلا که از اون ۲۴تا سوخو۳۵ هم خبری نشد @majid363 : @scorpion57 به نظر من ۲۴ تا کمه به نظر من حداقل ۱۰۰ تا گریفین یا جی۱۰ و ۱۵۰ تا جی ۱۵ یا رافال مدنظرمه @majid363 : @mehran55 در بهترین حالت شاید ۶۰ یا ۷۰ درصد جنگنده ها عملیاتی باشن @mehran55 : @majid363 متأسفانه برای قوی شدن در حوزه نظامی ، اول باید اقتصادمون قوی بشه. وگرنه تجربه عراق صدام و یا شوروی سوسیالیستی جلو چشم مون است که بهم خوردن نسبت و تناسب بودجه دفاعی با سایر بخش های بودجه، منجر به سرنگونی اون حکومت ها شد. @majid363 : @mehran55 اتفاقا به نظر من توسعه صنایع عراق یا شوروی به خاطر سرمایه گذاری رو ارتششون بوده. @mehran55 : @majid363 توسعه صنایع بحث دیگری است. بحث من این بود که چند درصد از بودجه کل کشور باید به بخش دفاعی تعلق بگیره. معمولا درصد استاندارد بین 2.5 درصد تا 7 درصد است و اگر از 7درصد بالاتر بره معمولا اقتصاد اون کشور قدرت تاب آوری هزینه های دفاعی رو نداره و میره به سمت ورشکستگی اقتصادی و بعدش هم نتیجه میشه فروپاشی اجتماعی. @scorpion57 : @mehran55 کشور تو رکوده شاید مثل آمریکا این صنایع باعث شکوفایی بشه @majid363 : @mehran55 اگر روزی به نحوی امکان خرید جنگنده تانگ توپ بالگرد برای ما فراهم شد به نظر من دولت باید دهها میلیارد دلار خرید بکنه @mehran55 : @scorpion57 عرض کردم منظور من سرمایه گذاری توی صنعت نیست. صنایع (منجمله صنایع نظامی) مولد اقتصادی هستند و برگشت سرمایه دارند. اما خرید جنگ افزار و استخدام نیروهای مسلح جدید بازگشت سرمایه مستقیم ندارند (به قول اهل اقتصاد ؛ غیر مولد هستند) و نتیجتا بالانس بودجه ای و دخل و خرج کشور رو بهم می ریزند @ISLFK : ما از نظر ارتقای نیروی هوایی و زمینی سالهای متمادی غفلت کردیم اینطوری نیست که طرف مقابل منتظر ما بشینه که ببینه کی افتخار میدیم یه نگاهی هم به اینها بکنیم دنبال روزنه هستند برای ضربه زدن @bidar : @ISLFK هر چی که هست، الان دیره، به نقطه ای رسیدیم ک اگر اتفاقی بیوفته، خرید هم بکنیم ، طول میکشه تا جای خودشو در یگان ها پیدا بکنه @ISLFK : @bidar متاسفانه همینطوره ولی دست دست کردن هم بی معینه. @Crash : @Amirali123 @majid363 در مورد زرهی فقط به mbt نیاز نیست شما به طیف گسترده ای خودروهای رزمی و لجستیکی نیاز دارید @scorpion57 : @Crash سلام اینجا وضع از هوایی هم خرابتره @Amirali123 : @Crash روی زمین به هیچ عنوان بر خلاف آسمان تک مدلی ممکن نیست @mehran55 : @Crash @ISLFK اگر بخواهیم واقع بین باشیم برای نوسازی کامل نیروهای مسلح ایران (نیروهای چهارگانه ارتش و سپاه) به چیزی حدود 500 الی 700 میلیارد دلار بودجه نیاز داریم. چون در همه زمینه ها اونقدری تعلل کریم که توی همه بخش ها به مو رسیده. درسته که هنوز قطع نشده اما هر آن و هر لحظه ممکنه که قطع بشه. @Crash : @scorpion57 سلام تازه بحث تجهیزات انفرادی و توپخانه هم باید به این لیست اضافه کرد.... @bidar : خبری شده امشب دوباره بحث خرید شده؟ @MR9 : @bidar نه .. تقویت روحیه هست @majid363 : @Crash حق با شماست این mbt نماد زرهی هست @Crash : @mehran55 هرچقدر هم زمان ازدست بدیم فاصله فناوری بیشتر میشه که هزینه خرید و زیرساختی آموزشی به دنباله اون افزایش خواهد یافت... @mehran55 : @Crash دقیقا. هر روز تأخیر داره هزینه ها رو تصاعدی بالا می بره. @bidar : @MR9 هر چی بیشتر بحث میشه، بیشتر دلسردی و ناامیدی و گاها ترس رو حس میکنیم @MR9 : @bidar باور کنید ، نه دلسردی هست ، نه ترس و نگرانی ..... این فقط یک دغدغه جدی هست .... @bidar : @MR9 میدونم، ولی اوضاع خیلی خطرناک شده، این کمبوده ها بیشتر نمود پیدا میکنه...ب @MR9 : @bidar ما توی جمهوری اسلامی اصلا نباید به سه تای اولی حتی فکر کنیم ... چون کامل ذهن خودمون را آماده می کنیم که تحلیل های طرف مقابل را قبول کنیم و این حتی از نداشتن نیروی هوایی خطرناک تر هست @bidar : @MR9 درسته، این سه تا ، توان تحلیل و فکر رو مختل میکنند @ISLFK : @mehran55 دقیقا. میشد حداقل ۱۰ ۲۰ درصد این هزینه رو در طول سالیان به راحتی سرشکن کرد ولی نکردند و نشد و الان دیگه با این شرایط آچمز کننده روبرو شدیم @MR9 : @bidar ولی یک نکته هست ... این صحبتها و دغدغه های ما اگر تبدیل به تحلیل بشود ، مثل ارزش افزوده ، تاثیرش به مراتب بیشتر هست روی تصمیم گیرهای نظامی مملکت @bidar : @ISLFK دوره ای که کلی پول داشتیم، اینقدر تحریم نبودیم، میشد کلی خرید کرد، جنس دسته اول هم نمی خریدن، مهم نبود، حداقل کمیت رو حفظ میکردن، بحثای اقتصاد جنگ جناب واریو خیلی مهمه، همین بحث کمیت تانک های مورد نیاز، بخواهیم یه سال جنگ کنیم، حداقل چند هزارتا تانک میخواهیم @bidar : @MR9 ان شا الله که بشه @MR9 : @bidar انشا... همیشه باید امیدوار بود @mehran55 : @ISLFK @bidar @scorpion57 این 500 الی 700 میلیارد دلار یک برآورد نسبتا دقیق است که توان نظامی کلاسیک ایران رو به روز 30 شهریور 1359 (یک روز پیش از شروع جنگ ایران و عراق) برگردونه. با 500 تا میشه به اون کمیت رسید و با 700 تا به اون کیفیت. البته معلوم نیست که واقعا اون کمیت و کیفیت جوابگوی تهدیدات امروزمون هم باشه یا باز هم کم میاریم. @mehran55 : @scorpion57 @bidar @ISLFK الان توضیح میدم که چرا ممکنه جوابگوی امروز نباشه. @NIX : صد سال طول میکشه!!! تازه اگر پول خوب باشه @mehran55 @Amirali123 : ما الان یه چماق بزرگ داریم که برای واکنش وشون دادن نسبت به تهدیدات کوچک و متنوع اطرافمون خیلی بزرگ و سنگینه و این ناشی از توسعه نا متوازن توان دفاعی مون هستش @mehran55 : در رژیم گذشته ما یک ابرقدرت در همسایگی شمال داشتیم. امروز یک ابرقدرت دیگه در همسایگی خودمون اما پراکنده در چند کشور داریم. در رژیم گذشته با ترکیه و پاکستان پیمان سنتو رو داشتیم اما الان با این دو کشور روابط آرام اما قابل تبدیل شدن به منازعه رو داریم. در رژیم گذشته این شیخک های حاشیه خلیج فارس ارتش دندان گیری نداشتند. اما الان از نظر هوائی و به زودی دریائی تبدیل به تهدید میشن. در رژیم گذشته عربستان علاوه بر اینکه در دکترین دو ستونی نیکسون دوست ما بود ، توان نظامی چندانی هم نداشت. اما الان بسیار توسعه نظامی پیدا کرده و در شمال هم حداقل دو همسایه شمالی ما یعنی ترکمنستان و رژیم باکو با مهمترین دشمن ما یعنی صهاینه در اوج همکاری نظامی هستند. @mehran55 : @NIX نه صد سال طول نمیکشه با یک قرارداد تهاتر سلاح با نفت و گاز ده ساله ، به راحتی این رقم قابل پرداخت است. فقط دیپلماسی عمومی قوی و دیپلماسی دفاعی کارآمد میخواد. @NIX : (بر اساس 500 میلیارد دلار میگم) برادر ، ما کجا میتونیم سالی 50 میلیارد نفت بفروشیم!!! ظرفیت اینقدر تولید داریم؟ @mehran55 با حساب کردن بشکه ای 100 دلار باید سالی 500 میلیون بشکه نفت فقط برای قرارداد های دفاعی بفروشیم!! @bidar : @mehran55 درسته، دقیقا وضعیت خیلی بدتر از ۵۹ شده @bidar : @mehran55 این عدد ۵۰۰ چطوری حساب شده؟ @mehran55 ; @bidar تجهیزات مورد نیاز برای نوسازی کامل دو نیروی زمینی یعنی نزاجا و نزسا ( پیاده نظام ، زرهی ، هوانیروز ، توپخانه ) یک نیروی دریائی آبی (نداجا) و یک نیروی دریائی سبز (ندسا) ، یک نیروی هوائی (نهاجا) ، یک نیروی پدافندی (نپاجا) ، یک نیروی مخصوص و واکنش سریع (نقسا) متناسب با گستردگی مرزهای جغرافیائی و جمعیت کشور @mehran55 : مثلا برای نیروی هوائی 4 سرفصل دیده شده. 1) هواپیماهای آموزشی (از ملخی سبک تا جت) 2) جت های جنگنده 3) هواپیماهای پهن پیکر (تانکر- کارگو سبک و سنگین - آواکس) 4) تسلیحات هواپایه (هوا به هوا - هوا به زمین - هوا به دریا) یا در حوزه دریائی سه بخش دیده شده سطحی ، زیر سطحی و هوا دریا و الی آخر همه نیروها بخش بندی و محاسبه شده @ISLFK : حالا ده سال هم نشد نشد بیست سال هم خوبه پایان بخش اول ...
-
1 پسندیده شدهتورم ۸۴ درصدی در ترکیه نرخ تورم ترکیه سالانه به صورت رسمی به ۸۴.۳۹ درصد رسید در حالی که مراکز مستقل آماری، رقمی فراتر از ۱۰۰ درصد را اعلام میکنند. منبع: https://qafqaz.ir/fa/تورم-۸۴-درصدی-در-ترکیه/
-
1 پسندیده شدهو باز هم رزمایش از سمت باکو باکو روز دوشنبه 14 آذر 1401 اعلام کرد که در حال برگزاری رزمایش نظامی مشترک با کشور ترکیه در خاک آذربایجان است. به گفته وزارت دفاع آذربایجان، بر اساس توافقنامه همکاری نظامی بین دو کشور، نیروهای ترکیه و آذربایجان برای انجام یک رزمایش در نزدیکی شهر باکو و مناطقی از آستارا، جبرائیل و ایمیشلی گرد هم آمدهاند. در این رزمایش روشهای جنگی مدرن به کار گرفته خواهد شد و عملیاتی همچون سازماندهی هماهنگ یگانهای مختلف، تعبیه پلهای شناور برای عبور از رودخانهها و استقرار نیروها در مناطق دشمن فرضی انجام خواهد شد. گفتنی است، این رزمایش در حالی صورت می گیرد که ترکیه و جمهوری آذربایجان با مشکلات اقتصادی شدیدی دست و پنجه نرم می کنند و همین امر نارضایتی و اعتراض مردم این دو کشور مسلمان را در پی داشته است. نرخ تورم سالانه ترکیه به صورت رسمی به ۸۴.۳۹ درصد رسید در حالی که مراکز مستقل آماری، رقمی فراتر از ۱۰۰ درصد را اعلام میکنند
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهکرار از ابتدا قرار بود این شکلی باشه از این نما دستکم اثری از تیربار ریموت. مخازن خارجی سوخت .سیستم تهویه مطبوع .آنتن(مخابراتی یا چیز دیگه)هشدار دهنده لیزری و پریسکوپ(به سبک تانک ذوالفقار) نیست یک مقدار زیادی مختصر شده ست .از معرفی کرار بیشتر از6سال گذشته انتظار ندارم نمونه آزمایشی باشه دیگه باید تحویل نیروها بشه
-
1 پسندیده شدهپهپادهای نیروی دریایی بر فراز خلیج فارس: پهپادهای انهدامی نیروی دریایی ارتش شامل باور ۵، ژوبین و آرش که از مبدأ دریا و عرشه یگانهای سطحی و زیرسطحی نیروی دریایی ارتش در نقاط مختلف به پرواز درآمده بودند با طی مسافت طولانی اهداف خود در ساحل و دریا را با موفقیت مورد اصابت قرار دادند. پایش و رصد محیط پیرامونی در دریا و همچنین شناسایی اهداف دریایی نیز از دیگر ماموریتهایی بود که توسط پهپادهای عمودپرواز پلیکان نیروی دریایی ارتش و از مبدأ یگانهای شناور انجام شد.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتصاویر جدید از رزمایش مشترک پهپادی ۱۴۰۱ ارتش با شرکت بیش از ۱۵۰ پهپاد در گستره سراسر خاک کشورمان از روز گذشته در حال برگزاری است.