برترین های انجمن

  1. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      31

    • تعداد محتوا

      8,603


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      29

    • تعداد محتوا

      8,624


  3. arminheidari

    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      7,080


  4. Crash

    Crash

    Army


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      1,055



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on دوشنبه, 30 دی 1398 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    تانک تی -72 ural عراقی که در طول دفاع مقدس به غنیمت نیروهای سپاه پاسداران ایران درآمده است.
  2. 2 پسندیده شده
    درسهای برگرفته از کاربرد استینگر در افغانستان : 1- یک سخت افزار نظامی در ابعاد مشخص نظیر استینگر ، با کاربرد اصولی در میدان نبرد ، تبدیل به سلاحی شد که توازن کلاسیک نظامی را به نفع نیروی ضعیف تر تغییر داد و این به معنای تغییر شکل ماهیت صحنه نبرد بود . در واقع ، استینگر با حمله به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ ، تعادل ایجاد شده را برهم زد و نشان داد که کنترل آسمان منطقه نبرد ، حتی در نبردهای با شدت کم از اهمیت بسزایی برخوردار است . سناتور چارلی ویلسون هماهنگ کننده اصلی پشتیبانی تسلیحاتی از گروه های افغان در جنگ با ارتش سرخ وی در این تصویر ، با یک قبضه سلاح بریتانیایی آنفیلد ، هدیه مجاهدین به وی ، عکس یادگاری ثبت نموده است 2- برخلاف تصورات عامه ، سازمان رزم ارتش سرخ بصورت کاملا انعطاف پذیری برای نبرد در افغانستان سازماندهی شده بود . این ارتش ترکیبی از واحدهای سنگین زرهی ، عناصر سبک اسلحه هوابرد ، اسکادران های بال ثابت و بالگردهای توپدار را بصورت ترکیبی در گردان ها و گروهان های مانوری به کار می گرفتند . 3- بر خلاف واحدهای هوابرد ارتش و نیروی هوایی ، توپخانه ارتش سرخ موفق نشد تا بیلانی هم ردیف افسانه های جنگ دوم جهانی برای خود فراهم آورد . آتشبارهای روسی بشدت ، مقّید به اجرای آتش های از پیش برنامه ریزی شده بوده و عکس العمل آنها نسبت به تغییر شکل صحنه نبرد بسیار کُند بود . 4- از یک لحاظ ، ساختار لجستیکی ارتش شوروی در مقایسه با سالهای پیش از آن ، عملکرد بسیار ضعیفی از خود برجای گذاشت . تجارب ثبت شده واحدهای رزمی روسی نشان می دهد که مجموعه های ارسالی از راه هوا یا زمین در اغلب موارد ، آن چیزی نبود که واحدها بدان نیاز داشتند . این مساله حتی پس از تغییر شیوه و فشرده تر کردن محموله های سوخت و مهمات جهت حمل و نقل آسان ترآن ، همچنان ادامه پیدا نمود . 5- میدان های موانع ، بخصوص ترکیبی از میدان های مین و سیم خاردارهای برقدار نقش بسیار مهمی در عملیات دفاعی ارتش شوروی بازی می کردند ، چنانکه براساس اطلاعات موجود ، مرگبارترین سلاح در افغانستان ، مین های زمینی و پراکنده ای بود که برای خنثی سازی تحرک مجاهدین افغان کارگذاری شد . بهار 1987 ، سی و چهار فروند بالگرد روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 6- واکنش ارتش شوروی در برابر حملات ایذایی اولیه افغان ها ، بسیار ضعیف ارزیابی شد . بهار 1987 ، بیست و یک فروند هواگرد بال ثابت روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 7- استفاده گسترده از واحدهای پیاده – مکانیزه و زرهی به تقریب موثر ارزیابی نگردید . شکل و ماهیت جغرافیایی افغانستان مانع از عملکرد بهینه واحدهای زرهی ( که طبیعتا برای موثر بودن به فضا برای مانور نیاز دارند ) شد در حالی که پیاده نظام و عناصر هوابرد سبک اسلحه ، بیشترین تاثیر تاکتیکی را به نمایش گذاشتند . تابستان 1987 ، سی و سه فروند بالگرد روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 8- ماهیت عملیات ارتش سرخ در افغانستان، به عینه ماهیت دفاعی داشت ، گرچه عملیاتهای آفندی اجرا گردید ولی بر خلاف تصورات ، این رشته تحرکات با هدف تقویت شبکه دفاعی ارتش سرخ در خطوط تماس طراحی می گردید . تابستان 1987 ، بیست و هشت فروند هواگرد بال ثابت روسی قربانی استینگرهای آمریکایی 9- تحویل استینگرها به مجاهدین افغان ، پایداری رزمی آنها را تا حد بسیار زیادی گسترش داد که مهمترین آن ، دستیابی به پشتیبانی لجستیکی مطلوب تر بود . پی نوشت : 1- منابع : الف- مجله air defense artillery ، ژانویه، فوریه 1990 ، مقاله ای به قلم سرگرد ویلیام مک ماناوی ب- MAN-PADS countering terrorist threat ج- Charlie Wilson's War - 2007 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  3. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 27دی ماه 1398 روز گذشته ارتش سوریه در شرق ادلب دست به یک عملیات کوچک زده و موفق شد چهار روستا ونقطه را از تروریستها پاکسازی کنند . نوحیه غربی و شرقی ارتفاع خطره وروستای ابوجریف . البته ساعاتی بعد از حملات ارتش مخالفین با یک ض حمله موفق شدن روستای ابوجریف را بازپس بگیرند. نقشه منطقه وضد حمله مخالفین داعش همچنان در بیابانهای دیرالزور در حال جولان دادن است . هر هفته خبرهای از برخورد نیروهای ارتش به تله های انفجاری منتشر میشود . دو روز پیش نیروهای داعش در یک کمین موفق شدن 11 نظامی سوری از جمله یک سرتیپ را به شهادت برساندن . سوریها که برای عملیات بر ضد باقیماند های داعش به منطقه اعزام شده بودن خود در کمین داعش گرفتار شده .همچنین دوسرباز لشگر 17 ارتش به جرم جاسوسی برای داعش بازداشت شدن عمده حضور لشگر 17 در دیرالزور و حسکه است همزمان با استقرار واحدهای ارتش در حلب بمبارانهای حومه حلب ازجمله ایکاردا حومه تل حاصر خان طومان وراشدین تشدید شده است . این حملات نشانگر احتمال شروع حملات ارتش است . هدف راشدینویا جاده حلب دمشق؟؟ پسر ژنرال عصام زهرالدین نیز همانند پدر خود در دیرالزور بوسیله تله انفجاری به شهادت رسید (البته سوریها زیاد روی این خبر کار نکردن ولی منابع سوری و مخالفین گفتن پسر ژنرال بوده )
  4. 1 پسندیده شده
    خوب اینطوری که شما بد دفاع می‌کنید یعنی با پذیرش فرضیه شما باید تصور کنیم جانوری که عکس حاج قاسم را لگد می‌زند و به زیر می‌کشد، هفته پیش عزادار ایشان بوده و در تشییع جنازه. در صورت وجود چنین فردی که جهلا و نه علما ۱۸۰ درجه تغییر موضع و احساس میده، به نظرم باید به روان پزشک معرفی بشه تحلیل واقعی تر اینه که این دسته قلیل در اثر حماقت خودشان، خباثت خواص و خیانت و کم کاری نیروهای انقلاب، در دام دشمن افتاده‌اند و ارزشهاشان را از دانشگاه اینستاگرام می‌گیرند. اینکه چقدر مقصرند بحث دیگری است
  5. 1 پسندیده شده
    خب این پست دو بخش داره بخش اول، بازخوانی خاطرات یکی از کارکنان پدافند در مواجهه با شرایطی بحرانی در زمان جنگ هست. البته در حال حاضر حتما شرایط و نحوه کار کردن هم تغییر کرده. منبع: کانال تلگرامی حمید رسایی (https://t.me/www_rasaee_ir/8984?single)ّ بخش دوم با تشکر از جناب @bds110 در ادامه معرفی پدافند تور ام-یک که هواپیمای اوکراینی رو زد. وقتی گزینه пуск готов در صفحه روشن میشه یعنی آماده شلیک و اپراتور با فشار دادن دکمه سبز موشک رو شلیک میکنه. قبلش کلید سمت چپ رو وارد و به سمت گزینه пуск разр میچرخونه تا بخش شلیک فعال شه. پدافند تور ام یک که هواپیمای اوکراینی رو هدف قرار داد. تو عکس دوم اتاق کوچکی پشت صندلی راننده هست که کابین کنترل پدافند هست. مانیتور کوچک که در مرکزشه صفحه دوربین نوری (Optical camera screen) هست و مانیتور بزرگتر سمت چت نمایشگر رادار هست. کابین پدافند تور ام یک. مانیتور سمت چپی رادار TER هست. زیر مانیتور راستی، صفحه مربعی کوچکیه که زیرش دکمه سبز رنگی داره. اون کلید آتش هست. بر روی صفحه رادار ارتفاع، مسیر و سرعت نمایش داده میشه ولی ابعادش مشخص نیست هرچند هواپیمای مسافربری نقطه چشمک زن و صدای قویتری در رادار دارن منبع: https://twitter.com/hanipersian
  6. 1 پسندیده شده
    دوستان بنظرم مصاحبه سردار حاجی زاده بخصوص اون قسمت عملیات جنگ الکترونیک رو زود فراموش کردن جناب حاجی زاده رسما گفت : خود من زمان حمله ( منظور جنگ الکترونیک ) تو مرکز کنترل و فرماندهی عملیات بودم و ضربه روحی که نفرات پای سیستم از این حمله خوردن شاید از ضربه موشکی نخوردن همین یه جمله نشون میده به احتمال قریب به یقین از لحظه اختلال پهپادها فیلم تهیه شده و صدای اپراتور پهپادها هم ضبط شده در اختیار ایرانه منتظر کنفرانس خبری سردار حاجی زاده در این رابطه در ایام مناظرات کاندایاهای ریاست جمهوری امریکا باشید
  7. 1 پسندیده شده
    امروز تروریست های ادلب خبر از ضد حمله و حملات موشکی و زمینی به نیرو های سوری در غرب حلب و محل عملیات منتشر کردن پیشروی ذکر نکردن ولی مختصات یکی از حملات موشکی رو نزدیک سراقب اعلام کردن که جای شک میذاره مطمئن نیستم یعنی نیروهای سوری به نزدیکی سراقب رسیدن؟؟ اگرچه که خود سوری ها تایید نکردن ولی در صورت صحت یا انجام شدن در آینده ، ادلب در خطر جدی قرار می گیره چون سراقب هم شاهرگ محسوب میشه و وسط جاده ام 5 قرار داره و هم نزدیک شهر ادلب هست یعنی سقوطش هم ادلب رو تحت تاثیر قرار میده و هم باعث سقوط دومینو وار شهر های پایینی اش میشه
  8. 1 پسندیده شده
    جلسه وزرا امور خارجه کشورهایی که در هواپیما اکراین کشته داشتن برگزار شد ولی تو بیانیه آخر نکاتی بود که شیطنت ها آینده رو نشون میده محاکمه عاملان با حضور کارشناسان خارجی ؟ و اگر محاکمه ان طور که مدنظرشان نبود چه کار بکنند؟ متاسفانه این حرف ها از روی حسن نیت نیست بلکه اول برای تحقیر نیروی امنیتی و دفاعی ما خواهد بود و دوم روشی برای غارت مالی ایران هست در این بین کشته شدگان و درد اونها مهم نیست و فقط یک ویترین برای خواسته های اونهاست
  9. 1 پسندیده شده
    حرکت بعدی در صفحه شطرنج آسیای جنوب غربی جمهوری اسلامی ایران چه خواهد کرد ؟ ارزیابی های اولیه پس از کشته شدن ( شهادت .م ) ژنرال ( سپهبد شهید ) قاسم سلیمانی نشان می دهد که ماهیت خصومت و تنش میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده بطور کامل دچار تغییرات بنیادین شده و به احتمال بسیار زیاد ، نقشه جامعی که ژنرال سلیمانی برای آینده این منطقه برنامه ریزی نموده ، با سرعت بیشتری به مرحله اجرا درخواهد آمد . به اعتقاد ناظران نظامی، حمله موشکی ایران به پایگاه ارتش ایالات متحده در عین الاسد به تلافی ترور ژنرال سلیمانی ، پایانی بر دور فعلی خصومتهای میان آمریکا و ایران بشمارمی رود ، اما رصد تحلیل های مقامات ارشد ایرانی نشان میدهد که ایران خود را در فضایی کاملا"متفاوت نسبت به گذشته تعریف نموده و صرف نظر از اینکه چه کسی مسئول نخستین شلیک است ( که صد البته این مساله کاملا عیان هست . م ) اکنون ما با دور تازه ای از خصومتها روبرو هستیم . به احتمال بسیار زیاد واشنگتن تلاش های خود را برای منزوی نمودن و تحت فشار قرار دادن ایران بواسطه مسیرهای غیر نظامی ادامه میدهد ، اما واکنش مقامات تهران چگونه خواهد بود ؟ توازن نیروهای موثر: از یک نظر ، عملکرد تهران در صحنه های تهدید موجود از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است . در طی چهاردهه گذشته ، ایران آموزه مشخصی را برای ورود به صحنه جنگ با ایالات متحده تعریف نموده که در چهارچوب ساختاری استفاده از طرف سوم ، تشدید نظام مند بحران و سعی در کنترل تلفات خود ، قرار دارد . این درحالی است که ایران ، از دید دشمنانش ، در حوزه سخت افزار و فناوری نظامی ، دچار یک بیماری مزمن ( منظور استفاده از تجهیزات از رده خارج یا قدیمی . م ) است ، اما مدیریت صحنه نبرد از سوی ایران به گونه ای صورت پذیرفته که این کشور بدون هیچ اقدام متقابل مشابه ، شیوه رزم خود را با درگیری های پیچیده منطقه ای تطبیق داده و به همین دلیل ، توازن به شکل مشخصی بسود این کشور درجریان است ،اما واضح است که استفاده از این آموزه به شکل مستقیم بر علیه ایالات متحده نه تنها برای جلوگیری از یک فاجعه ، بله بعنوان تنها سلاح موثر در دستان ایران ، بسادگی میسر نخواهد بود کشته شدن ( شهادت .م ) ژنرال سلیمانی ، توانایی ایران در استفاده از این سلاح را به سطح جدیدی ارتقاء داده ، گرچه مرگ (شهادت .م ) وی به شکل موقت ، آموزه و عملکرد راهبردی ایران را دچار اختلال نمود ، اما ماشینی که ژنرال سلیمانی در طول سالها فرماندهی خود بر نیروی قدس سپاه ، پدید آورد ، بزرگتر از آنی است که با عدم حضور فیزیکی وی از هم پاشیده شود . این مساله ، به مانند هر پلان استراتژیک ، ناظر بر موقعیت جمهوری اسلامی ایران در ابعاد فرهنگی و راهبردی ، تجربیات نظامی در جنگ با عراق ( 1988-1980 . م ) ، رویارویی 40 ساله با اسراییل قرار دارد . بنابراین ، با توجه به موفقیت در چند صحنه درگیری وهم بدلیل بنا شدن راهبرد کلان ایران در منطقه براین آموزه ، بسیار دور از ذهن است که ایران قصد رها کردن آن را داشته باشد . بنابراین ، علیرغم شوک اولیه ناشی از کشته شدن ژنرال سلیمانی و پیام واضحی که این واقعه ازسوی ایالات متحده به ایران داشت ، به احتمال زیاد ، تهران قصد دارد تا نقشه جامع خود برای منطقه را با سرعت بیشتری ادامه دهد . تلاش برای ایجاد یک جبهه متفق ( محور مقاومت. م ) : ایران برای دفاع از منافع خود در منطقه از یک کمر بند بیرونی موثر بهره می برد . این کمربند بیرونی شامل شرکای مسلح مستقر در کشورهایی نظیر لبنان، یمن ، سوریه و عراق تشکیل شده که طیف وسیعی از پیوندها و علائق مشترک فرهنگی را با تهران برقرار نموده اند و عادت دارند با پشتیبانی کامل صورت گرفته از سوی این کشور ، درزمان موردنیاز وارد عمل شوند . این سازگاری در دو سطح عملیاتی و راهبردی باعث شده تا ایران اکنون بیش از یک کشور ، به نقطه مرکزی یک اتحاد به نسبت گسترده تبدیل گردد . البته همه شرکای این ائتلاف ، الزاما" به دستورات صادره از تهران گوش نخواهندسپرد وتعدادی نیز از ورودبه صحنه درگیری بدلایل محکم که ناشی از وضعیت داخلی آنهاست ، خودداری خواهند نمود ، هر چند در تظاهرات اجرا شده در صنعا (یمن ) برای اولین بار ، پرچم هایی با علائم مشخص منتسب به ایران ، مشاهده شده است . اجرای رشته عملیاتها در درازمدت به جای تمرکز منابع روی یک حرکت مقطعی : به اعتقاد برخی تحلیلگران ، ایران احتمالا استراتژی اجرای یک رشته عملیات در درازمدت را به جای تمرکز منابع روی اقدامات مقطعی در پیش خواهد گرفت ، بدین معنی که دوعامل ترجیح و پتانسیل رزمی به گونه ای ،ایران را وادارمیکند منابع خود را برای ایراد ضربه در درازمدت ، استفاده نماید که نتیجه آن ، حضورمداوم در صحنه درگیری وپیام رسانی مستمر به منظور ایجاد و حفظ تاثیرات راهبردی آن خواهد بود . درنتیجه ایران انتظار ندارد تا نتایج سریع و سرنوشت ساز ناشی از تقابل با ایالات متحده را بدست آورد ، در عوض ، با اجرای یک رشته عملیات در درازمدت ، بدنبال منافع راهبردی درازمدت خود در منطقه است . جان رین ، مشاور ارشد جغرافیای سیاسی ( خاورمیانه، جنوب آسیا، روسیه ) با توجه به این پیش فرض ، کارزار طراحی شده توسط مقامات تهران عمدتا" برای پایان دادن به حضور نظامی ایالات متحده در منطقه ، پیش برده خواهد شد و دامنه آن شامل عراق وشامات می گردد ، اما درصورت ایجاد زمینه لازم ، به منطقه خلیج فارس نیز قابل گسترش است ، بنابراین ، تمامی منابع آشکار و پنهان سپاه برای نیل به این هدف طولانی در حال تمرکز است و با توجه به سابقه رویارویی دوطرف ، این امکان وجود دارد که حضور ایالات متحده در منطقه ، بسیار کمتر و محدود به پایگاه های ثابت و مشخص گردد . در این میان، مقامات تهران درصدند تا بیشترین بهره برداری از ترور فرمانده ارشد سپاه قدس صورت پذیرد و از این جهت ، زمینه لازم برای فراخوان نیرو در میان گروه های شیعی منطقه و در سراسر جهان اسلام را فراهم نماید . از سویی دیگر موضع شرکای ایالات متحده ، حداقل در حوزه ترور ژنرال سلیمانی مبهم بوده و نه اروپایی ها ونه کشورهای حاشیه خلیج فارس به این مساله ورود پیدا نخواهند کرد ، چه برسد به اینکه قصد داشته باشند تا وارد یک جنگ مستقیم با ایران شوند . در حالی بطور همزمان ، روسیه بتدریج زمینه لازم را برای گسترش مخالفتهای بین المللی نسبت به این رویداد و نه الزاما" با مخاطب قرار دادن ایالات متحده ، فراهم خواهد کرد . درسمت دیگر ماجرا ، ایجاد یک ائتلاف بین المللی برای تشدید فشار علیه ایران ، برای ایالات متحده ، مستمرا" با دشواری بیشتری روبرو میشود ، البته این مساله در کوتاه مدت ، نگرانی چندانی برای واشنگتن نخواهد داشت ، اما در درازمدت ، ممکن است به جای ایران ، این ایالات متحده باشد که به انزوا رانده شود . البته احتمال اعمال یک سیاست فشار حداکثری در کنار اجرای ترور های هدفمند ، می بایست مورد توجه قرار گیرد . بسیج مردمی : به اعتقاد ناظران ، یکی از ویزگی های اصلی کارزار پیش رو به رهبری سپاه پاسداران ، دنبال نمودن راهبرد گسترش بسیج مردمی فراتر از مرزهای ایران به نظرمی رسد . این راهبرد ، ریشه در شبکه بسیج مردمی داخلی این کشور که مسئولیت تامین امنیت داخلی در کنار عناصر رسمی را دارد ، خواهد داشت . نشانه های مشخصی از ادامه این راهبرد که توسط سپاه قدس درعراق وسوریه دنبال میشود ، قابل مشاهده است . ارزش عملیاتی این استراتژی رامیتوان در افزایش نیروی انسانی ذخیره به منظور ورود احتمالی به یک صحنه نبرد مستقیم و ارزش تبلیغاتی آن بصورت نمایش قدرت نفوذ ایران در جغرافیای همجوار خود قابل تبیین خواهد بود . این مساله نشان میدهد که ایران قصد دارد تا فضای نبرد را آنچنان برای حریف گسترده کند تا علاوه بر برهم زدن تمرکز منابع نیروی مقابل (یکی از اصول اولیه طراحی عملیات نظامی . م ) ، درصورت بروز هر گونه تلفات غیر قابل پیش بینی به حریف ، خود را حداقل بلحاظ فنی ، دوراز ماجرا قرار دهد . خطر پذیری / تطبیق : به اعتقاد ناظران ، حد تطبیق کارزار طراحی شده توسط ایران ، حفظ ساختار سیاسی و مهمترین دارایی آن، یعنی حزب ا... برای مقابله با اسراییل است ،اما به نظر می رسد ترور ژنرال سلیمانی ، این روند را با پیچیدگیهای زیادی روبرو نموده و حتی ممکن است پاسخ های احتمالی شرکای تهران درمنطقه ، قابل کنترل نباشد ،اما لفاظی های آتشین دو طرف ، تنها حاشیه ، جنگ اصلی بشمارمی رود ، بنابراین ، درگیری برای طرفین ادامه خواهد یافت ، ولی آنچه که اهمیت دارد، بقاء در یک محیط بشدت متزلزل است. یک دشمن با ماهیتی نامتقارن و قدرتمند : ایران در 5سال گذشته ، قابلیت و پتانسیل خود رابرای ورود به یک جنگ بخوبی ، به نمایش گذاشته و سپاه پاسداران ، همزمان ، در چند صحنه عملیاتی وبا هدایت طیف متنوعی از شرکای خود در منطقه ، از روسیه تا حزب ا... و شبه نظامیان یمنی ، ضربات قابل توجهی را به حریف وارد آورده است ، در این میان ، گرچه قابلیتهای فنی نظامی ایران در سطح پایین تری از ایالات متحده قرار دارد ، اما تجربه عملی تری در نبرد نامتقارن به نمایش گذاشته است که شامل ترکیبی از قابلیتهای نظامی ، دیپلماسی است که ممکن است در دراز مدت ، فشار ناگهانی را بر ایالات متحده وارد آورد . پی نوشت :  1- منبع 2- بسیار جذاب هست که یک نگاه از بیرون به درون داشته باشیم ، این صدق تحلیل لیدلهارت در خصوص دیدن هردو سمت ماجرا را اثبات می کند 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  10. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی مقدمه مطلب ذیل چکیده ای از نظریان مفسران، تحلیل گران و متخصصان 9 اندیشکده ی آمریکایی، RAND، CSIS ، CFR ،ILATLANTIC COUNS ، BROOKINGS ، HUDSON، CENTER FOR NATIONAL INTEREST ، AMERICAN ENTERPRISE ،CARNEGI ENDOWMENT و اندیشکده صلح و جنگ پاکستان IPCS می باشد، مطالب کمتر بصورت مقالات تحلیلی و بیشتر اخبار و نظرات متخصصین منتشر شده اند، سرعت واقعه و پیامد های آن سبب شده تا امکان یک تحلیل بلند مدت و یا مبتنی بر واقعیات روی زمین وجود نداشته باشد، اکثر تحلیل ها واکنشی هستند و عمدتا رویکردهای توصیفی و تفسیری دارند. اتکا به این مطالب برای کشف راهبردها و یا نگاه های سیاسی آمریکایی ها دشوار است، رویکردهای ژورنالیستی و جهت گیری های حزبی اندیشکده که به نوعی کلوپ های طرفداری نیز هستند، بر نوشته ها مسلط است و آنچه که صراحتا به نظر میرسد این است که همگی نه تحت تاثیر اخبار دست اول واقعی که در نامه نگاری های محرمانه پنتاگون یا سازمان های اطلاعاتی امنیتی وابسته به دولت فدرال وجود دارند نیست، بلکه عمدتا واکنش هایی به اخبار رسمی رویداد هستند که از رسانه های جریان اصلی آمریکا منتشر شده اند. برای تحلیل و طبقه بندی این نوشته ها آنها را به چند زیر مجموعه کلی، نخست اینکه واقعه را چگونه شرح داده اند، سپس عناوینی که بر روی آن همگی تاکید داشته یا مطلب نوشته اند طبقه بندی و چکیده نویس شده اند. شرح مختصری از وقایع، شرحی از پیشینه. دیشب در برابر گلوله جا خالی دادیم، گفته ای از دنیل دی پتریس مقاله نویس نشنال اینترست، مجله وابسته به اندیشکده محافظ کار "مرکزی برای منافع ملی" آمریکا، وی در ادامه از نگرانی های بسیار زیاد خود از احتمال ورود آمریکا به جنگ فراگیر با ایران و چگونگی آن صحبت میکند تا در آخر بگوید با تایید پنتاگون که هیچ آمریکایی در حمله شب گذشته کشته یا مجروح نشده است، عراق و آمریکا از یک جنگ ویرانگر رها شده اند.1 زمانی که ایران حمله کرد، عنوان مقاله ای از اندیشکده CSIS که در امور دفاعی و امنیتی بسیار شناخته شده است. خلاصه آن مقاله از شرح ماوقع حمله در قالب "سوالات جدی" که به طرح پرسش و پاسخ میپردازد، بدین شرح است: در 8 ژانویه 2020، ایران از موشک های بالستیک برای حمله به پایگاه آمریکایی در عراق و در پاسخ به کشتن فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی، قاسم سلیمانی استفاده کرد. این حمله نشان میدهد که تهران همچنان بر توان موشکی خود بعنوان ابزاری برای سیگنال دهی، دیپلماسی، پروپگاندا، بازدارندگی، و انتقام تکیه دارد. خاصیت دقت در این حمله همچنان تایید ای است بر قابلیت های موشکی که در سالهای اخیر پیشرفت کرده اند. هدفگیری تعمدی که باعث شد ایران از کشتن خدمه نظامی آمریکا دور بماند و از این رو اثر راهبردی کاهش تنشهای ناشی از گسترش درگیری ها را بدست آورد. و چیز دیگری که بدست آورد موقعیت معتبری برای تهدید علیه نیروهای آمریکایی و متحدان در منطقه بود. اما ایران چه چیزی شلیک کرد؟ گرچه نوع دقیق موشک هایی که برای حمله استفاده شد تایید نشده مانده است، شواهد اولیه نشان میدهد ایران موشک هایی از نوع قیام و گونه محتمل دیگر از خانواده فاتح را شلیک کرده است، قیام موشکی سوخت مایع برد کوتاه، از گونه های پیشرفته اسکاد است. آنچه در مورد این موشک مطرح است، کلاهکی است که از بدنه اصلی موشک جدا میشود. چنین خصیصه ای به نوعی برای موشک های کوتاه برد متعارف نیست. تصاویر باقی مانده بدنه موشک قیام در عراق در شبکه های اجتماعی لحظاتی پس از حمله به اشتراک گذاشته شده است. رسانه های ایرانی همچنین از موشک فاتح 110 و برادر بلندبردتر آن ذوالفقار یاد کرده اند/ موشک فاتح 110 یک موشک سوخت جامد است که از خصیصه های آن میتوان به عدم نیاز به سوختگیری و زمان کوتاه برای پرتاب اشاره کرد.برخی از گونه های آن گفته میشود که در حین پرواز قابلیت مانوردارند و میتوانند دقت خود را افزایش دهند. قیام و فاتح، مدلهایی که در میان دارایی های موشکی ایران از همه دقیقتر به نظر میرسند. این امر را از تحلیل سطحی تصاویر ماهواره ای میتوان فهمید، هرچند، که دقت این موشک ها بسیار بیشتر از چیزی بود که قبلا تصور میشود.2 این مطالب به قلم ایان ویلیامز عضو برنامه امنیت ملی آمریکا و جانشین رئیس برنامه دفاع موشکی در CSIS نقل شده است. سلیمانی که بود علی دمیرادز، استاد علوم سیاسی دانشگاه کارولینای جنوبی و پروفسور امورخارجه کالج کارلستون در مقاله خود در نشنال اینترست، سلیمانی را چنین توصیف میکند؛ ترور جنرال سلیمانی، فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، دنیا را شوکه کرد. وی بعنوان دومین شخصیت معروف بعد از علی خامنه ای، رهبر عالی کنونی ایران شناخته میشد. سلیمانی برای ایرانیان جوان، بیشتر یک قهرمان و شخصیت روحانی بود تا یک مسئولی که بسادگی در ریاست سپاه قرار دارد. او در آمریکا به عنوان "فرمانده سایه" شناخته میشد. سلیمانی از این جهت بسیار برجسته بود که سیاست خارجی ایران را شکل میداد. او بخاطر پیامی که به جنرال دیوید پترائوس کسی که در سال 2008 فرمانده وقت نیروهای آمریکا در خاورمیانه بود شناخته شد"جنرال پترائوس عزیز، شما بایست بداند که من، قاسم سلیمانی، کنترل سیاست برای ایران نسبت به عراق، لبنان، غزه، و افغانستان را در اختیار دارم". بدون شک بعد از ترور سلیمانی خاورمیانه مثل گذشته نخواهد بود. پس ما چه انتظاری نسبت به آینده میتوانیم داشته باشیم؟ 3 میشل بلات مقاله نویس پانداگاید هنگ کنک، تایمز کره، نشنال اینترست و ... در مقاله خود در نشنال اینترست گفته است؛ آمریکایی ها در ساختن داستان هایی خوب برای جنگجویان آزادی خواه در برابر دولت های ستمکار بسیار احمقند. ولی قبل از اینکه مارا دوباره خر کنند، ما باید مراقب باشیم و با نگرانی بنگریم. تلاش برای بوجود آوردن ایران دمکراتیک با زور میتواند نتایج تراجیک ویرانگرتری نسبت به خطای دو دهه گذشته اقدامات در عراق بوجود آورد. در ادعای اینکه بسیاری از ایرانیان به رژیم تئوکرات موجود در قدرت پشت کرده و مخالفند و به بمب های آمریکایی که می آید تا آنان را آزاد کند خوش آمد خواهند گفت بسیار غلو شده است؛ این ادعا غلط است. ژنرال قاسم سلیمانی، یکی از معروف ترین شخصیت های مردمی در ایران، با 80 درصد نگاه مثبت از دید آمار سنجیده شده است. تصمیم دونالد ترامپ برای کشتن سلیمانی با استفاده از حمله پهپاد فقط به ایران در جهت خاموش سازی بسیاری از مسائل ونارضایتی های داخلی کمک کرده است. ریچارد انگل ازNBC نیوز گزارش داده است، " پیر و جوان در تهران، با هم برای پشتیبانی از دولت متحد شده اند". ژورنالیست کهنه کار روح الله فقیهی حرف مشابهی گفت که "ایرانیان پیشتر از هم گسسته، هم اکنون محکم در پشت دولت ایستاده اند". این یک نتیجه کاملا قابل پیش بینی ست وقتی یک دولت خارجی دست به کشتن یکی از مقامات رسمی یک دولت و تهدید آن به جنگ در خانه میزند و به شکل عریانی مکانهای فرهنگی و تاریخی آن را حتی تهدید به حمله میکند. گفتنی است بر اساس یک پیمایش در اکتبر 2019 توسط مدرسه سیاستگزاری عمومی مطالعات بین المللی و امنیت دانشگاه مریلند، بیشتر از 80 درصد از شهروندان ایرانی نگاه منفی نسبت به حضور نیروهای آمریکایی در منطقه دارند و گفته اند که به آنها دسته گل هدیه نخواهند داد. 4 بررسی حقوقی ماجرا جان بی بلینجر از کنسولی برای سیاست خارجی CFR در مقاله ای با این عنوان که آیا حمله آمریکا به سلیمانی هنجار های حقوقی شکسته است، معتقد است اقدام به ترور فرمانده نظامی ایرانی در عراق سوالات بسیار زیادی پیرامون حقوقی بودن از نظر قوانین داخلی آمریکا و قوانین بین المللی دارد. وی در مورد معنی دار بودن مفهومی چون "اقدام تدافعی" که پنتاگون اظهار داشته است صحبت میکند. کشتن یک نظامی رسمی از کشوری که آمریکا با آن رسما در جنگ نیست در یک کشور ثالث مانند عراق بدون رضایت آن کشور، مشکلات حقوقی دارد. گرچه کاخ سفید همچنان مبناهای حقوقی اقدام خود را منتشر ننموده است، رئیس جمهور همچنان با تاکید بر جایگاه حقوقی خود در قانون اساسی بعنوان فرمانده کل قوا و رئیس اجرایی، این حق را متصور است که نیازی به اجازه کنگره برای حمله ندارد. وی در ادامه بررسی میکند که تحت فصل دوم قانون اساسی آمریکا، رئیس جمهوراختیارات وسیعی برای استفاده از قدرت نظامی آمریکا در دفاع از این کشور و یا افراد آن و یا پیشبرد منافع ملی دارد. همانطور که از این قانون برای انتقال نیرو به کره جنوبی در زمان تهدید کره شمالی توسط ترامپ (فایر اند فیوری) و سایر نقاط دیگر دنیا جهت استفاده نظامی بدون اجازه کنگره بهره گرفته شد.بنابراین به نظر میرسدرئیس جمهور آمریکا از قانون Authorizations for Use of Military Force (AUMFs) که توسط کنگره در سال 2001 برای حمله به عراق و 2002 برای استفاده از نیرو بر علیه صدام حسین توسط کنگره تصویب شده است، در جهت ترور قاسم سلیمانی استفاده ننموده است. بنابراین به گفته نگارنده نیاز است تا کاخ سفید صراحتا اعلام کند از کدام قانون برای این اقدام بهره گرفته است. قانونمندی این حمله تحت قوانین بین المللی شک بر انگیز است. تحت چارتر سازمان ملل، آمریکا از اعمال قدرت در یا علیه یک کشور دیگر بدون رضایت آن کشور یا بدون اجازه شورای امنیت سازمان ملل، منع شده است، مگر در زمانی که استفاده از نیرو برای دفاع از خود یا جلوگیری از حمله قریب الوقوع باشد. بنابراین اگر دولت ترامپ باور دارد که کشتن سلیمانی برنامه برای مقابله با یک حمله قریب الوقوع بوده، تحت فصل 51 چارتر سازمان ملل و تحت قواعد کلی حقوق بین الملل این اقدام میتواند قانونی باشد گرچه سایر دولتها ممکن است قبول نکنند. وزیر امور خارجه آمریکا مایک پمپئو ادعا داشته که حمله یک دفاع از خود بوده است، ولیکن مسئولین همچنان هیچ گونه شواهدی ارائه نداده اند. بنابراین اگر مقامات حمله را حق دفاع از خود بدانند، نیاز است تا ایالات متحده تحت فصل 51 منشور ملل متحد بسرعت گزارش از اقدام خود را به شورای امنیت ارائه کنند. و این نیز انجام نشده است. چنین نامه ای به شورای امنیت میبایست شامل شواهد قانونی استفاده از نیرو و شرایطی که قانونی بودن آن را نشان میدهد باشد. ترامپ به شکل سنگینی به اقدامات اوباما در حملات پهپادی به افراد مشکوک به تروریسم در مکان هایی چون لیبی، پاکستان، سومالی، سوریه و یمن متکی بوده است. دولت اوباما مسئولیت نزدیک به ششصد حمله از این دست در طول 8 سال را بر عهده دارد در حالی که نزدیک به 300 حمله تا کنون توسط دولت ترامپ صورت گرفته است. و با میزانی دانشی که من در اختیار دارم قابل ذکر است که کشتن سلیمانی نخستین باری است که دولت ایالات متحده اقدام به حمله پهپادی برای قتل یک مقام رسمی نظامی کشور خارجی کرده است. وی در ادامه میگوید تمامی حملات پهپادی از این دست تحت قانون AUMFs 2001 انجام شده اند. وی همچنین به نقش بنیادین کنگره آمریکا در پیش بینی امکان استفاده از نیروی نظامی اشاره میکند. و میگوید کنگره حتما میبایست به سیاستگذاری در امر مقابله با ایران بپردازد. نکته دیگری که بررسی شد تهدید حمله به مکان های فرهنگی ایران است که بیلینجر آن را نقض صریح کنوانسیون لاهه در حفاظت از دارایی های فرهنگی در درگیری های نظامی میداند که ایالات متحده نیز عضوی از آن است. 5 اندیشکده آمریکن اینترپراز با تکرار سخنان رئیس کمیته ریاست امور خارجه کاخ سفید از مشکلات جدی ترور سلیمانی بدون مشارکت کنگره بعنوان همراهی برای دولت سخن گفته است. الیوت ال انگل؛ "قانون نیازمند اعلام است تا رئیس جمهور نتواند ایالات متحده را به یک جنگ بیمارگونه وارد کند". مقاله سپس با پرداختن به قانون 2001 AUMF از کم و کیف اختیارات رئیس جمهور در اقدام یک جانبه خود در ترور(مقاله البته میگوید کشتن) صحبت کرده است. و میگوید اختیاراتی که در قانون فوق و قوانینی که پس از حمله یازده سپتامبر وضع شده اند ممکن است این اجازه را به رئیس جمهور برای اقدام داده باشند. در ادامه با بررسی این قوانین چنین نتیجه گیری میکند که حتی اگر کنگره و آنطور که نانسی پلوسی میخواد جلوی این قوانین را بگیرد، عمل کند، سرانجام قانون اساسی آمریکا حق کافی به رئیس جمهور در اقدام یکجانبه بدون مشورت با کنگره را داده است. بنابراین آمریکا دارای مشکلات قانونی خاصی در مورد کشتن سلیمانی به تنهایی نبوده است. ایالات متحده ید طولایی در اعمال سیاست استفاده از حملات هدفمند برای کشتن رهبران دشمن داشته است. بعد از یازده سپتامبر، دولت بوش برنامه حملات پهپادی و نیروهای ویژه را برای کشتن رهبران القاعده و گروه های انتحاری در عراق و افغانستان به اجرا گذاشته است. و نه تنها اوباما آن را متوقف نکرد بلکه آن را به جنگ هوایی علیه معمر قذافی در لیبی به منظور تسریع تغییر رژیم تسری داده است. خیلی کم پیدا میشود اگر نگوییم هیچ کس، که از مقامات رسمی دمکرات کسی اوباما را برای شرکت در قتال غیر قانونی که با حمله هوایی به لیبی و سپس بعدها در سوریه بدون حمایت کنگره اتفاق افتاد، مورد مخالفت قرار داده باشد. 6 موارد دیگری که از جمع بندی موضوعات مطروح در مقالات مختلف میتوان اخذ نمود، آن است که کنگره آمریکا نمیتواند مانع قانونی برای جلوگیری از حقی که در قانون اساسی آمریکا به رئیس جمهور برای اعلام جنگ یا استفاده از نیروی نظامی داده شده است ایجاد کند، اما میتواند جلوی تامین مالی جنگ را بگیرد، که به عقیده گردآورنده این مطلب؛ " این امر تنها مانعی در برابر یک جنگ فراگیر خواهد بود و البته تضمینی برای یک جنگ محدود." جمع بندی همه مبنی بر خاص بودن پاسخ ایران تقریبا اکثر اندیشکده ها با اتکا به اخبار اولیه از عدم وجود تلفات برداشت مشابهی از اینکه ایران به شکلی پایگاه را مورد تهاجم قرارداده که تلفات به حداقل برسد داشته اند و برخی آن را زمینه سازی برای جلوگیری از تهاجم دانسته اند. CSIS در مقاله خود با عنوان سوالات انتقادی، چنین گفته است: ایران به عراقی ها فرصت آماده سازی داد. هشدار قبلی دولت، باعث شد هر دو نیروهای ائتلاف و عراق خود را سازماندهی کنند، چنین اقدامی همچنین میزان خویشتن داری در طرف ایرانی را نشان میدهد. حملات دقیق این اجازه را به ایران داده است که اهداف خود را با دقت انتخاب کند تا میزان تلفات نیروی انسانی کاهش یافته و فرصت در طرف آمریکایی برای تنش زدایی فراهم شود. از سویی دیگر، حمله با شاخصه جراحی، در ضمن خود این هشدار را پیرامون ظرفیت های ایران در حملات آینده داده است که ایران با چنین حملات مشابهی میتواند تلفات نیروی انسانی را بجای محدود سازی به حداکثر نیز برساند. بنابراین عدم تلفات در این حمله خاص را برای موشک ها و موشک پران ایرانی باید بیشتر موفقیت بدانیم تا شکست.2 وزیر خارجه ایران، محمد جواد ظریف پس از حمله چنین توئیت کرده است: " ایران تحت فصل 51 منشور ملل متحد بر اساس آنچه که اقدام احمقانه در حمله مسلحانه بر علیه شهروندان و مقامات رسمی خود صورت گرفته است، پاسخی درخور برای دفاع از خود داده است. ما تشدید اوضاع یا جنگ را دنبال نمیکنیم، ولی از خود در برابر هر خصومتی دفاع خواهیم کرد". درسی که اینجا باید گرفت آن است که بر خلاف صحبت های خشن و تهدیدات ایران، ترس آنها از آمریکا و عدم خواست برای مقابله نظامی با آن که میتواند آمریکا را به اشغال ایران وارد کند – اتفاقی که در همسایگیشان رخ داده است مانع کشتن نیروها شده است. در واقع، کشتن سلیمانی توسط آمریکا یک ضربه شدید به رژیم ایران است و رویداد منجر به کاهش تنش همان چیزی است که آمریکا برای مرتب کردن تنش ها با ایران به دنبال آن است. در نتیجه، تصمیم ترامپ برای کشتن سلیمانی، تروریستی که مسئول کشتن بیش از 600 آمریکایی و هزاران نفر دیگر است-یک پیروزی دو طرفه برای آمریکا محسوب میشود. 7 اینها تصوراتیست که مایکل پریجنت از اندیشکده هادسون در مقاله ای با عنوان "ترس ایران سبب شد تا عمدا موشک ها را به آمریکایی ها نزنند" به آن پرداخته، این مطلب در فاکس نیوز نیز منتشر شده است. توماس واریک مشاور سیاستگذاری ضد تروریسم وزارت امنیت داخلی آمریکا در کنسول آتلانتیک؛ این سوال را میپرسد، " یک خطا بود، یا اینکه ایرانی ها دقیقا آنچیزی را که میخواستند مورد هدف قرار دادند؟" و در پاسخ به این سوال چنین جواب میدهد؛ سوالات بسیاری وجود دارد در این مورد که آیا ایران موشک هایش به خطا رفته اند یا اینکه یکی از خارق العاده ترین نمایش تسلیحاتی را در قرن 21 را به نمایش گذاشته اند، 2 شلیک تقریبا به خطای تعمدی که هم به مردم خود بگویند ما از آمریکا انتقام گرفتیم و هم از خطور قرمز آمریکا که کشته شدن آنهاست عبور نکنند. از یک طرف، به خطا زدن تعمدی میتواند یکی از خیره کننده ترین نمایش هایی باشد که مهارت بسیار بالایی را باید برای آن متصور بود، البته اگر چنین بوده باشد. در 14 سپتامبر، موشک های کروز و راکت های ایرانی با حمله به تاسیسات ابقیق ناظران را از دقت بی نظیر خود در انهدام نقاط خاص مانند برج های سپریتور و تانکر های کروی در کنار عدم آسیب به سایر نقاط شوکه کردند، و موضوع قابل توجه آن این بود که هیچ کس در آن حمله نیز کشته نشد. بررسی نتایج خسارات در عراق در روز پنجشنبه به دقت نشان خواهد داد که ایرانیان هدفشان چه بوده است. این دو حمله موشکی نزدیک به خطا، موشک پران های ایران در یک کلوب نخبگی بسیار خاصی نیز قرار داده است. گذشته از وحشت آفرینی، این میتواند یکی از نمایش های سوزناک شکست رژیم هم باشد. کشوری با چنین قابلیت های پیشرفته تسلیحاتی میتوانست استعداد های خود را در مسیر های صلح آمیز و سازنده استفاده از تکنولوژی بکار برد، قاسم سلیمانی رویای آن را در سر داشت که دولتی در دولت عراق بنا کند، که به ایران متعهد باشد، و این پتانسل تجزیه عراق را در خود داشت. 8 ویلیام اف وچسلر، مدیر مرکز رفیق حریری و خاورمیانه کنسول آتلانتیک، " از زاویه دید خودشان، ایران شرایط در عراق را بطور کامل و در زمان بسیار کوتاهی وارونه کرده است. همین چند هفته پیش بود که نفوذ آنها در عراق بشدت کاهش پیدا کرده بود-درخیابان ها، در میان شیعیان که در کردورهای قدرتشان بودند. اما با این حمله پهپادی آمریکا، ایران در موقعیت بسیار مثبتی ایستاده است که دولت عراق را در کنار خود در اخراج نظامیان آمریکا میبیند. اگر نظامیان آمریکایی وادار به خروج از عراق بشوند، به همین صورت وادار به خروج از سوریه نیز خواهند شد-که هردوی اینها اهدافی بود که سلیمانی در بلند مدت دنبال میکرد." "پس اگر این نزدیک ترین بحران پیش رو ست که در عمل باید از آن عبور کرد، دولت ترامپ نیاز دارد تا بسرعت تمرکز خود را بر توجهات بر روی حفاظت از منافع آمریکا که در معرض ریسک قرار دارند بگذارد. نیاز فوری این هست که دیپلماسی برای بازگرداندن و ترمیم روابط دوطرفه با بغداد و جلوگیری از عقب نشینی نیروهای آمریکایی از عراق و سوریه انجام پذیرد. هم اکنون زمان مناسبی برای تهدید عراق به تحریم نیست. در عوض دولت ترامپ میبایست بر روی اینکه دولت عراق بی پروایی نکند معطوف شود تا با به تاخیر انداختن آن تصمیم و بازگردادن موقعیت آمریکا بعنوان حامی تمامیت ارضی و حاکمیت ملی عراق بر علیه بزرگترین تهدید دایمی اش نسبت به استقلال آن کشور یعنی همسایه اش ایران متمرکز شود." 9 بررسی اینکه اقدام ترامپ موفقیت آمیز بوده یا شکست خورده قتل سلیمانی نشان مرگ است بر واقع گرایی در دولت ترامپ، تیتر مقاله ای از کنسولی برای روابط خارجی آمریکا CFR، دیوید سکز در مقاله خود چنین عنوان کرده، قتل یکی از فرماندهان ارشد ایرانی، ترامپ را به ریسک جنگ با ایران و به خطر انداختن تلاش های آمریکا در برابر چین و روسیه میتواند بی انجامد. یک واقع گرا باید به دنبال کاهش خطر جنگ با ایران باشد تا آمریکا بتواند انرژی اش را معطوف به تجهیز خود برای رقابت های بلند مدت با چین و روسیه کند. ایالات متحده از جنگ افزار اقتصادی خود بر علیه ایران برای کسب اهداف حداکثری بهره گیری کرده است. ایران به گوشه رینگ رانده شده و برای خود مسیر دیپلماتیکی برای خلاصی از این مخمصه نمیابد، جز اینکه از پروکسی های خود برای حمله به پرسنل نظامی آمریکا در منطقه استفاده کند. عدم تمایل به اتخاذ دیپلماسی بود که باعث پاسخ نظامی و کشتن سلیمانی دومین فرد قدرتمند ایران توسط آمریکا شد. یک رئالیست باید فهمیده باشد که کشتن سلیمانی که خون سربازان آمریکایی دردست اوست صرفا آمریکا را به یک جنگ ناخواسته با ایران و به خطر افتادن جان تعداد بیشتری از آمریکایی ها نزدیک میکند. 10 رای عراق به اخراج نیروهای آمریکایی پیروزی واقعی ایران است، بن کونابل نویسنده رویئترز و کارشناس اندیشکده رند، این مطلب در 5 ژانویه و پیش از حمله موشکی نگاشته است، کونابل معتقد است؛ ایران بدون حتی شلیک یک گلوله توانسته انتقام بسیار سختی از آمریکا در مورد قتل ژنرال قاسم سلیمانی بگیرد.با استفاده از فرایند دمکراتیک در عراق، نمایندگان تحت نفوذ ایران در پارلمان رای به اخراج سربازان آمریکایی از عراق داده اند. با این امر، به نظر میرسد ایران احتمالا به شکل موثری نبرد برای نفوذ در عراق را پیروز شده است. این تیر خلاص استراتژیک که نه با موشک و نه با کمربند های انفجاری، با رای قانونی بر پایه دمکراسی ای که آمریکا ایجاد کرد زده شد. تا زمانی که عراقی ها حضور ایران را طرد نکنند(که به نظر محتمل نیست)، ایالات متحده باید عراق را کاملا به ایران باخته تصور کند. 11 چی شد که به اینجا رسیدیم؟ آیا ایالات متحده به تله راهبردی ایران افتاده است؟، سی آنتونی پاف، کارشناس مدعو در کنسول آتلانتیک، ابتکار عراق: " واقعیت این است که انتقام ایران از کشتن سلیمانی بدون غافلگیری اتفاق می افتد. این واقعیت که آنها تا کنون انتقام را محدود به پایگاه عراقی که نیروهای آمریکا در آن هستند کرده اند.در گذشته ایران و پروکسی هایش ابایی از حمله به اهداف غیر نظامی نداشته اند، همانطور که تهدید کرده اند آمریکا نیز میبایست مجدد انتقام بگیرد. البته، این خویشتن داری یک همراهی با عراقی هایی است که خودشان را به شکل فزاینده ای درگیر مخاصمات منطقه ای ایران – آمریکا یافته اند. " توپ هم اکنون به زمین دادگاه ایالات متحده برگشته است. هر اقدام انتقام جویانه دیگری در عراق یک اشتباه سهمگین است. کشتن سلیمانی سبب شد تا تظاهرات ضدایرانی فراگیر در عراق که میرفت امید به بزرگترین امیدش یعنی ایالات متحده برای حذف نفوذ ایران در عراق بی انجامد منحرف شود. نکته دیگری که حمله پهپادی نشانداد این بود که افکار عمومی عراق آمریکا را بیشتر به درگیر یا ایران متعهد میدانند تا حفظ ثبات این کشور. این ممکن کاملا صحیح نباشد، اما به نظر میرسد که باید دید چه تعداد از عراقی ها موقعیت را فهم میکنند." همچنین به درستی نمیشود فهمید که انتقام گیری مجدد توسط آمریکا تضمینی داشته باشد. حمله موشکی ایران تلفاتی نداشته است و خسارات نیز جزیی بوده اند. علی الظاهر به نظر میرسد که ایالات متحده پیام خود را از ایرانیان با این حمله خشن علیه خود دریافت کرده باشد، از این رو زمان آن رسیده است که جلوی وخامت اوضاع را گرفت. ولی این شرایط یک فرصت برای آمریکا در جهت افزایش فشارها به ایران برای جلوگیری از نفوذ مضر آن ایجاد میکند، دست کم در عراق. این فرصت نیازمند آن است که دیده ها مجددا به سمت تظاهرات و مخالفت ها بازگردد، و نقش ایران در شعله ور ساختن سرکوب به روشنی بیان شود. این همچنین زمانی برای آمریکاست که به اجماع در میان متحدان و شرکای خود پیرامون این مورد که در مورد تحریکات آینده چگونه باید پاسخ دهد بدست میدهد، چه اینکه توسط ایران باشد یا پروکسی هایش. ایران سعی کرده است خودش را یک قربانی معصوم نشان دهد در حالی که مسئول اصلی حملاتی که وضعیت را به اینجا کشانده است. هیچ کسی واقعا آنها را بطور جدی باور ندارد. ایالات متحده باید به دنبال یک حرکت جمعی با شرکای خود برای آن باشد تا برای ایران شفاف شود که تا زمانی که به اقدامات بی ثبات کننده خود در منطقه ادامه میدهند در محاصره(انزوا) خواهند ماند. برای ساختن چنین اجماعی، ایالات متحده باید آن را به هدف آشکار برای جمع آوری پشتیبانی سیاسی بدل کند. همچنین شفاف نیست که سیاست فشار حداکثری که برای اهداف ارزشمندی در گذشته چون رها سازی برنامه هسته ای، موشکی، و رها سازی حمایت از گروه های تروریستی در منطقه به راه افتاده است چگونه میخواهد به آن دست یابد. اگر درک ایران را از شرایط امنیتی اش لحاظ کنیم، این احتمال که در کوتاه مدت تقاضاها در برابر برنامه هسته ای و موشکی بطور مثال، بسیار زیادی هستند، تا اینجا که به رژیم گفته شود یا به شکل موثر خلع سلاح شود آن هم در زمانی که حس میکند که رو به جنگ قرار دارد و فشارهای اقتصادی را نیز باید تحمل کند." آن بدین معنی نیست که ایالات متحده نبایست به دنبال این اهداف باشد. بلکه به این معنی هست که باید اولویت بندی اهداف نسبت به رفتارهای خاص ایران اینگونه باشد که هر رفتار با قدم خاص آمریکا همراه است و در برابر آن رهایی یا افزایش فشار را بر رژیم را تجربه خواهد کرد. بدون اتصال ابزارهای درست به پایان های درست، ایران به این احساس که هیج انتخابی ندارد جز اینکه از همه ابزارهایش برای بیرون انداختن ایالات متحده از منطقه استفاده کند و گردونه خشونت ها همچنان ادامه خواهد داشت.12 نکات کلیدی وقایع اخیر از دید کنسول آتلانتیک، در نوشته ای با عنوان؛" با قتل سلیمانی، آمریکا روابطش با عراق را نابود ساخت" - این رای پارلمان عراق نشان داده که اگر عراقی ها به گوشه بیفتند و مجبور به انتخاب بین ایران و آمریکا شوند، آنها ایران را انتخاب خواهند کرد. - کشتن سلیمانی و وقایع پس از آن تاثیر مستقیمی بر تظاهر کنندگان در سراسر عراق داشته است. - ضربه ای که رخداد اخیر وارد آورده غیر قابل بازگشت است، اما همچنان ممکن است فرصتهایی برای نجات روابط دیپلماتیک وجود داشته باشد 13 قابلیت ایران در راه اندازی یک جنگ نیابتی با استفاده از شبکه ای از سازمانهای شبه نظامی بزرگ مانند، عصائب اهل الحق، کتائب حزب الله، سازمان بدر در عراق، حزب الله و جنبش امل در سوریه، جنبش حوثی های یمن به رهبری ایران این فرصت پیش بینی نشده را برای اعمال قدرت فراتر از مرزهای ایران را داده است. اهداف حزب الله در جنگ سوریه، یمن و عراق این بود که منافع ایران در بیرون انداختن آمریکا از منطقه را پیش ببرد، در دوران پس از سلیمانی، و این امر میبایست بر این انتظار باشد که گروه ترور باهم زیر یک ایده متحد خواهند ماند: اخراج ایالات متحده از خاورمیانه با هر وسیله ای که لازم باشد، دقیقا مانند کاری که مجاهدین با شوروی در افغانستان کردند. تلاش ها به این سمت گرایش خواهد داشت که حملاتی مخفیانه مستقیما بر علیه اهداف آمریکایی یا متحدان آن در منطقه اتفاق بیفتد. ترکیبی از جنبش های ضد آمریکایی به شکلی جامع هم اکنون آغاز به کار کرده است. نصر الشمری، جانشین رئیس حرکت النجبای عراق، یکی از گروه های متعهد شیعی، اعلام کرده است که " ما مجدد نیروهای خود را برای مقاومت زیر یک تن واحد بر علیه واشنگتن سازماندهی خواهیم کرد." مقتدا صدر، از رهبران معروف شیعیان عراق، ارتش مهدی خود را هفته گذشته پس از گذشته نزدیک به یک دهه از بدنامی فعالیت های ضد آمریکاییش مجددا فعال کرده کرده است. واشنگتن انتخاب های زیادی ندارد وقتی با شبکه های گسترده چند چهره ای از پروکسی های شیعه روبرو میشود. احتمالا مقدور ترین انتخاب واشنگتن واحد محافظین کردستان عراقYPG باشد، و شاخه گسترده تر سوری آن PKK . اگرچه پنتاگون به شکل وسیع ازYPG برای عقب زدن داعش در سوریه و عراق استفاده کرده است، اما علائمی از مقابله با نفوذ ایران مدتهای زیادی در میان آنان بوده است. برای مدت طولانی پس از شکست داعش، پنتاگون به تحویل خدمات آموزشی و تجهیزات نظامی به YPG ادامه داده است، طبق برخی تخمین ها، حدود 13هزار کامیون اسلحه. رانده شدن از شمال سوریه پس عملیات بهار صلح ترکیه، به نظر میرسد YPG را وارد به فعالیت ضد ایرانی در جنوب سوریه و غرب عراق(استان الانبار) وادار کند، گرچه این امر نیز چالش های خاص خود را در پی دارد. در آخر، دنیا تمایل دارد تا تلاشهای واشنگتن در مسیر آرام سازی خشونت ها بین احزاب کرد را ببیند، بخصوص روابط YPG/PKK و حزب دمکراتیک کردستان بارزانی KDP ، تا به شکل گیری بلوک سنی/کردی بر علیه نفوذ ایران بی انجامد. بسته به اینکه تلاش ها چقدر موفق آمیز باشند، کوشش واشنگتن میتواند به خوبی به اعلام استقلال دولت کردستان که بوسیله KDP اداره میشود و شمال عراق را در اختیار دارد و الحاق آن به مناطق تحت تسلط YPG/PKK در شمال سوریه مسیر ایران به سوریه و لبنان و مدیترانه را ببندد. 14 ضربه ای به نفوذ منطقه ای ایالات متحده، بخشی از مقاله ای هست که پیتر جان داکس، تحلیل گر اندیشکده پاکستانی IPCS صلح و جنگ که با عنوان اصلی "پیروزی ترامپ، شکست آمریکا" نگاشته است؛ بر خلاف موفقیت ترامپ در کشتارها در برابر ایران، به نظر میرسد واشنگتن شرکا و نفوذ منطقه ای اش را نادیده گرفته است. توسعه تنش ها با ایران مورد پسند متحدان عرب آمریکا نیست. عربستان سعودی و امارات بنابر شایعاتی مذاکراتی پنهانی با تهران را برای کاهش تنش ها در خلیج(فارس) در پیش گرفته اند. از زمان حمله پهپادی به تاسیسات نفتی در سپتامبر 2018، ریاض همچنین تلاش کرده است اختلافات خود با حوثی های یمن و قطر که هر دو طرف از نزدیکان به تهران شناخته میشوند کاهش دهد. اقدام ترامپ میتواند این تلاش ها برای آرامش را برهم بریزد،و همچنین متحدان آمریکا را به اهداف برای انتقام ایران تبدیل کند. افزون بر این موارد، ترور نشان دهنده سیاست های غیر قابل پیش بینی واشنگتن در منطقه است، و سبب میشود تا متحدان آمریکا بسختی بر آن تکیه کنند در زمانی که تصمیم ترامپ برای کشتن ژنرال ایرانی غیرمنتظره و نابهنجار به مخاصمات دامن زده است. این امر یادآور تصمیم شتابزده پیشین ترامپ در برسمیت شناختن الحاق بلندی های جولان به اسراییل و پایان دادن به حمایت از متحدین کرد سوری است. بخاطر این شتابزدگی های فزاینده، متحدان آمریکا در خلیج(فارس) آرام آرام به سمت شرکای با ثبات تر مانند روسیه، و در رفتن از مشتمالی های واشنگتن در منطقه خواهند بود. همچنین آمریکا نفوذ خود در عراق با تهدید دامنه دار حضور 5هزار نظامی در این کشور از دست میدهد. این ترور نه تنها به تمامیت دولت عراق خدشه وارد کرده است بلکه دولت عراق را بخاطر کشتن یکی از مقامات رسمی هدف قرار داده است. فشارها از سوی ملی گرایان و پروکسی های ایران به دولت عراق برای بازنگری در مورد حضور آمریکا در این کشور افزوده خواهد شد.15 جان کری وزیر امور خارجه دوران اوباما، در مطلبی با عنوان"دیپلماسی کار میکرد تا اینکه ترامپ آن را رها کرد"، که در نیورک تایمز و اندیشکده کارنگی منتشر شده است، به شکل خلاصه چنین میگوید؛ " رئیس جمهور خودش به تنهایی، تصمیم سختی برای استفاده از نیروی نظامی در جهت حفاظت از منافع آمریکا گرفته که معمولا باید با حداقلی از این آگاهی و آرامش خیال همراه باشد که دیپلماسی شکست خورده است. تراژدی این مخمصه کنونی آن است که دیپلماسی قبل از آنکه رها شود کاملا موفق عمل میکرد." 16 اندیشکده بروکینز؛ "جنگ با ایران همچنان بسیار احتمال کمتری از آنچه فکر می کنید دارد" ،در بخشی از این مقاله چنین نگاشته اند که، ریسک ها بسیار زیادند، جالب آنکه این بخش از مقاله با عنوان آن همخوانی ندارد و بر خلاف نتیجه ای است که در تیتر بیان میشود؛" نگرانی دیگر آن است که ریسک های این بحران برای ایران نسبت به تابستان سال گذشته و حملات به تانکرها و پهپادها بسیار بیشتر است. ما میدانیم که جنگ رخ میدهد حتی در زمانی که دو طرف آن را نمیخواهند بخصوص در زمانی که یک طرف باور ندارد که طرف دیگر عدم جنگ در آینده متعهد است. اگر ایران باور نداشته باشد که ایالات متحده واقعا رژیم را رها خواهد کرد، این ممکن است چهارچوبی باشد برای اینکه ترور(کشتن) سلیمانی را قویترین قاعده امکان پذیر برای نقشه های جدی تشدید اوضاع قرار دهد. اما این نیز به نظر نامحتمل میرسد، اگر لحاظ کنیم که ایالات متحده بسیار قدرتمند تر از ایران است و یک جنگ عمومی بتواند احتمالا به معنی پایان رژیم ایران باشد. و رهبران ایران ممکن است در جایگزین های خود ببینند که ترامپ به دنبال جنگ نیست، بخصوص وقتی بصورت عمومی بیان میشود که علاقه ای برای کاهش ردپای نظامی آمریکا در خاورمیانه وجود دارد. در واقع، چالش اصلی برای رهبران ایران آن است که ممکن است با مفسرانی که میگویند ترامپ اصلا مشخص نکرده که چه میخواهد هم نظر باشند.17 ترجمه، گرداوری و چکیده از worior اقتباس از متن تنها با ذکر نام کاربری نویسنده و یا آدرس سایت andishevarz.com مجاز است. با تشکر از دوست عزیز Lord-Soldier که مطلب به ایده و انتخاب ایشان تهیه شد. لینک متن : https://andishevarz.com/t/ar-w-pndsht-hy-ndyshkhdh-hy-amrykh-dr-mwrd-trwr-srdr-slymny/307/ ارجاعات 1- https://nationalinterest.org/blog/skeptics/no-war-iran-doesnt-mean-trumps-iran-strategy-winner-111936 2- https://www.csis.org/analysis/when-iran-attacks 3- https://nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/washingtons-new-worry-iran-has-reputation-letting-its-lust-revenge-simmer 4- https://nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/washingtons-new-worry-iran-has-reputation-letting-its-lust-revenge-simmer 5- https://www.cfr.org/in-brief/does-us-strike-soleimani-break-legal-norms 6- https://www.aei.org/op-eds/the-soleimani-strike-the-president-has-the-constitution-and-precedent-on-his-side/ 7- https://www.hudson.org/research/15619-iran-fears-us-war-may-have-deliberately-missed-hitting-americans-in-missile-attacks 8- https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/irans-missiles-may-have-avoided-the-worst-outcome/ 9- https://www.atlanticcouncil.org/blogs/new-atlanticist/de-escalation-still-possible-after-irans-missile-retaliation/ 10- https://nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/suleimani%E2%80%99s-assassination-marks-death-trump-administration%E2%80%99s-realism-111996 11- https://www.rand.org/blog/2020/01/iraqs-vote-to-expel-us-troops-is-irans-true-victory.html 12- https://www.latimes.com/opinion/story/2020-01-05/iraq-parliament-us-troops-iran-strategy 13- https://www.atlanticcouncil.org/blogs/menasource/by-killing-soleimani-the-united-states-destroyed-its-relationship-with-iraq/ 14- https://nationalinterest.org/blog/middle-east-watch/washingtons-new-worry-iran-has-reputation-letting-its-lust-revenge-simmer 15- http://www.ipcs.org/comm_select.php?articleNo=5642 16- https://carnegieendowment.org/2020/01/09/diplomacy-was-working-until-trump-abandoned-it-pub-80772 17- https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2020/01/10/war-with-iran-is-still-less-likely-than-you-think/ پایان
  11. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت دوستان با اجازه ی برادر عزیز و مطلع جناب " aminor " ، این مستند رو که اشاره به نبرد نیروهای عزیز فاطمیون در مقابل داعش ( به شکل اتفاقی توی سایت آپارات به چشمم خورد ) تو دیرالزور داره ، این جا قرار میدم . مستند " سایه ی نابودی " https://www.aparat.com/v/lVZpC
  12. 1 پسندیده شده
    بارک الله ! منم تو همین فکر بودم ! گفتم تو اهواز یارو تا فردا صبحش تو شیش و بش بوده که بزنم یا نه ! بعد اون فاجعه رخ داد ! پدآفند که اون داستان جلو چشمش بوده ، گفته هر کی کوچکترین خطایی کرد میزنیمش! البته ما کلا شانس نداریم! همیشه اونی میشه که نباید بشه!
  13. 1 پسندیده شده
    علاوه بر انواع بمب های سقوط آزاد، بمب های نقطه زن نظیر یاسین و بالابان نیز از گونه هایی از پهپاد کرار قابل پرتاب بوده و در رزمایش های مختلف به طور عملی به کار گرفته شده اند. در شهریور 1393 گونه رهگیر به نام کرار-4 رونمایی شد که به گونه ای از موشک شهاب ثاقب مجهز شده بود. https://www.tasnimnews.com/fa/news/1398/10/05/2167930/گزارش-کرار-انتحاری-جدیدترین-مهره-دفاع-هوایی-نقطه-ای-ایران-بخش-دوم کرار انتحاری این قابلیت را پیدا کرده است تا به صورت خودکار از محل ذخیره خود که می تواند هر نقطه ای در کشور باشد به پرواز در آمده و با دریافت مستقیم اطلاعات هدف، با بهینه ترین مسیر اوجگیری، به سمت آن حرکت نماید. کرار انتحاری با اصابت مستقیم یا نزدیک شدن تا فاصله مناسب از هدف، عمل انفجار سرجنگی را به انجام می رساند.
  14. 1 پسندیده شده
    ایران قدرت استفاده از استراتژی ضربه اول را دارد یعنی به محض اعلان جنگ تا کمتر از ۵ دقیقه ما تمام پایگاه های هوایی در منطقه را هدف قرار خواهیم داد ، در ضمن موشک های بالستیک ضد کشتی و ضد اهداف متحرک با برد ۲۵۰۰ کیلومتر در اختیار داریم یعنی قادریم حتی ناو های هواپیما بر را با تعداد غیر قابل تصور از این نوع موشک هدف قرار دهیم در آن زمان جنگنده ای در منطقه وجود ندارد که بخواهد علیه ما تهدیدی ایجاد کند (در مورد توانایی های واقعی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران ما هیچ چیزی تاکید میکنم هیچ چیزی نمیدانیم) در آن صورت احتمالا دست به اقدام خصمانه تر خواهند زد مثلا شلیک موشک های ترایدنت ۲ یا کروز های هسته ای از طریق زیر سطحی که جمهوری اسلامی برای مقابله راهکار دارد اما ممکن است خساراتی دریافت کنیم با این حال خساراتی که آنها دریافت خواهند کرد به مراتب بیشتر خواهد بود (نابودی دلار نفتی و فروپاشی اقتصادی به علاوه نابودی رژیم منحوس) و این را به خوبی میدانند.گمان میکنم در این مورد هم رهبر انقلاب اشاراتی داشتند.
  15. 1 پسندیده شده
    قدرت نظامی ایران حالت بازدارندگی و ضربه ی متقابل را الان داره (حتی مقابل آمریکا) ولی در صورت بروز هر جنگی ایران خسارات سنگین زیرساختی میبینه که بیشتر به خاطر نیروی هوایی قدیمی هست. جنگنده ای مثل کوثر را از لحاظ تاثیر گذاری نمیشه حتی با f 16 های قدیمی مقایسه کرد این در حالی هست که این منطقه پر شده از جنگنده های نسل 4.5 و نسل 5
  16. 1 پسندیده شده
    خوب در چند سال اخیر انواع اقسام بمب دست ساز , بمبلت وراکت های دست ساز کوچک بروی پهپاد تجاری و کوادکوپتر و هلیکوپتر های بدون سرنشین دیدم ولی خوب دقت لازم رو نداشتند وبهترین نسخه مهمات خمپاره ای با فیوز Air burst روی پهپاد blowfish چین بود که بالای سر هدف منفجر میشد که برای این پهپاد ویا هلیکوپتر بدون سرنشین شما باید تقریبا بالای سر هدف می بود خوب در کنار این پروژه های برای بمب موشک کوچک و میناتوری بود یکی از بهترین نمونه پایروس رئیتیان بود مقاله ای که سال هاپیش از Armament Research Services خواندم به صراحت احمتال استفاده از موشکی مثل پایک pike رو داشتندو بیشترین توان برای مینیاتور سازی مهمات دقیق زن در کلاس 1تا5 کیلوگرم برای حمل توسط پهپاد های کوچک خواهد بود هرچند مشکلات بسیاری برای یکپارچه سازی مهمات با پهپاد اطمینان پذیری و ایمنی وجود خواهد داشت هرچند این سیستم ها ی زیر مثل پایک برای نیروی پیاده نظام توسعه داده شده اند ولی احتمال استفاده از اینها برای پهپاد ها وجود دارد خصوصا در یک حمله شما با یک پهپاد با قابلیت حمله حداقل به شعاع 2 کیلومتری از خود را خواهد داشت مواجه خواهید شد حالا سوارم این پهپاد مسلح قطعا چالشی خواهد بود برای مدافعان خصوصا برای کشوری مثل ما که در دور اول حمله تمام مراکز مهم و پدافندی از بین رفتند و اسمان کاملا در اختیار دشمن خواهد بود این موشک 40 میلیمتری ساخت LIG Nex1 کره جنوبی با سیکرIR و نیمه فعال لیزری وزن 2 کیلو گرم برد 2 کیلومتر LIG Nex1 unveils 40 mm mini missile موشک QN-202 چین با قابلیت شلیک کن فراموش کن وزن 1.2 کیلوگرم برد 2 کیلومترQN-202 Handheld Missile Launcher Drone-40 قابلیت پرواز به مدت12 دقیقه ویا هاور به مدت 20 دقیقه حداکثر برد 6 مایل و سرعت کروز 45 مایل بر ساعت Drone-40
  17. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم در خصوص کاربرد فناور ی ها غیر مخرب در نبرد یک نکته جالبی عرض کنم ، آلوین تافلر در کتاب خودش " جنگ و ضدجنگ" یک پیش بینی کرده بود در خصوص تسلیحات غیر مخرب مثل استفاده از تسلیحات صوتی در فرکانس های مشخص برای از کار انداختن نیروی انسانی حریف ( بیشتر در عملیات ضد شورش ) یا استفاده از اسپری های فلزشکن ( برای تخریب پایه پل ها یا سخت افزارهای زرهی سبک دشمن و... ) . این شخص معتقد بود که نیمه دوم قرن بیست و یکم عرصه توسعه این نوع سلاح ها هست نمونه از سلاح های صوتی از ایده تا اجرا ( سمت راست نمونه به نمایش درآمده در یک فیلم و سمت چپ یک نمونه آزمایشی ) یک نکته ای هست ، جنگهای نسل سوم و بالاتر ، به قول نویسنده فوق الذکر ، جنگهای مبتنی بر دانایی ( یا هوش ) هست ، دوران اتکاء برقدرت آتش انبوه ( جنگ موج دوم ) مدتهاست که بسرآمده و نمونه بارزش هم سرمایه گذاری بسیار بسیار قابل توجه روی مهمات هدایت دقیق هست ( کاری یک اسکادران بمب افکن بی-17 در جنگ دوم می کرد را الان فقط یک هواگرد رزمی با سرنشین یا بدون سرنشین مسلح به مهمات هدایت دقیق انجام می دهد ) در خصوص تفاوت "نیرو" با " نیروی با ارزش افزوده " دقیق روی همین محور قابل تبیین هست . یعنی فرض اول در طراحی عملیات شبکه محور این هست که فناوری ، باعث ایجاد تحول در سازمان های نظامی شده ، و این به معنای دانش بیشتر برای پرسنل و طبیعتا" تجربه افزون تر برای آنهاست . "نیروی با ارزش افزوده " در جنگ شبکه محور ، ماموریتهای محوله به سازمان نظامی را " سریعتر ، بهتر و با بهره وری بیشتر" انجام می دهد به همین دلیل ، درسالهای اخیر ما داریم سازمان های مسلح ابر انعطاف پذیر با قابلیت اجرای جنگ چابک ( agility war) را می بینیم . در مجموع ، سازمانهای مسلح در قرن 21 باید 6 ویژگی اصلی را داشته باشند : 1- استحکام ( robustness ) 2- برگشت پذیری ( resilience) 3- واکنش پذیری ( responsiveness) 4- انعطاف پذیری ( flexibility ) 5- نوآوری ( innovation) 6- وفق پذیری ( adaptation) پی نوشت : 1- به همین دلیل هست که عرض می کنم محدود کردن تحلیل ها به مقایسه سخت افزاری در وب فارسی ، مسیر چندان مطلوب نیست . دلیلش این هست که فضا و صحنه نبرد امروز با دیروز متفاوت شده ، طبیعتا" مسیر تحلیل ها هم باید متفاوت باشد . 2- حالا الحق و الانصاف ، بدون جهت گیری باید نشست ، اینها را تبیین کرد و ان را به چهاچوبهای بومی مختص سازمان مسلح جمهوری اسلامی ایران تبدیل نمود .
  18. 1 پسندیده شده
    چرا اعتقاد این هست که در قرن بیست و یکم ، مبنای عمل سازمان های مسلح رزم شبکه محور هست و قبل از شلیک گلوله نخست ، این جنگ اراده هاست که تعیین کننده سرنوشت جنگ هست . چهارچوب عملیاتی رزم شبکه محور ، به نقل از پنتاگون ..... نظامی نویسهای وب فارسی ، خودشون را محدود به بررسی فرآیند و ماهیت جنگ در حوزه سخت افزاری کردند ، در حالی که این مساله در بهترین حالت ، فقط 50 درصد ماجراست ، پنجاه درصد بقیه جنگی که در آن قرار داریم ، دریک حوزه دیگر جریان دارد و به تقریب سرمایه گذاری عظیمی از سوی طرفهای درگیر برای توانمند سازی سازمان های نظامی و حتی غیر نظامی برای ورود به این عرصه در حال انجام هست حالا سئوال اینجاست که چرا کسی از شجاعت لازم برای ورودبه این مباحث برخوردار نیست ؟؟؟؟
  19. 1 پسندیده شده
    اگر این حرفت جدیه این را بدون که این شعار کیسه ای شده برای عده ای که تا می توانند بچاپن و خوش باشن این یک مثال ساده بود از وابستگی کشورها به هم به خصوص کشوری که 50 درصد اقتصاد دنیا را در اختیار داره و در مورد کلمات اخر که گفتی افسارت پاره نکن کم کم آروم میشی
  20. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم در خصوص این مورد چند سال پیش یک استدلالی را مطرح کردم ، هنوز هم به ان معتقدم و مبناء این استدلال هم یک تجربه موفق بوده بنابراین ، استاری زمانی که برای تحویل گرفتن پست فرماندهی وارد محل خدمت خود شد ، متقاعد شده بود که پیروزی غیر هسته ای امکان پذیر است ، اما نه با اتکاء بر دکترین های نظامی سنتی . سلاح هسته ای به غیر از یک استثناء ( 1945 و کاربرد بر علیه ژاپن ) سلاحی بود و هست که برای استفاده نشدن تولید شد معتقدم که برای ارتش ها ، سلاح هسته ای بیشتر مصداق تقلب برای شاگرد تنبل کلاس تاریخ جنگ هست . دن استاری این را زمانی فهمید که بایستی تنها و بدون سلاح هسته ای ( حتی نمونه های تاکتیکی اش ) جلوی ارتش سرخ را می گرفت . سازمان مسلحی که برای ایده پردازی میدان نبرد آینده پول خرج نمی کند ، مجبور هست با تقلب ، بازدارندگی ایجاد کند که عمرش محدود هست ( چند ثانیه بعد از فشردن دکمه شلیک سلاح هسته ای ) ، بعد از آن ، چیزی به اسم برنده یا بازنده وجودندارد این را روسها و امریکایی ها بعد از بحران کوبا متوجه شدند ولی شاگرد تنبلهای جهان سوم که نه ساختار درستی برای پژوهش دارند و نه ساختار نظامی آنها ایده های جدید را پذیرا هست ، زور میزنند برای تولید wmd ولی طبیعتا قدرتهایی که انحصار آن را دارند ، با تمام توان جلوی ان را می گیرند ( لیبی ، ایران ، سوریه ، ) یا زیر کنترل خودشون می گیرند ( پاکستان ) ، یا با همکاری ان را بصورت نرم زیر چتر خودشون می گیرند ( هند و چین ) و یا با فشار آن را محدود می کنند ( کره شمالی ) اما........... شاگرد زرنگهای جهان سوم این را باید متوجه بشوند که "غول سلاح هسته ای " از چراغ خودش بیرون نخواهد آمد مگر به قصد ایجاد آرماگدون . طبیعتا" باید بخودشون باید فشار بیاورند تا منابع محدود خودشون را برای برای باز تعریف میدان نبرد خرج کنند و نه بازی کردن در میدان نبردی که برای آنها از قبل تعریف شده.... تفاوت بین شاگرد تنبل و زرنگ دانش نظامی دقیقا ، در همین هست ... پی نوشت : 1- نگذارید با دست گذاشت روی ایده های جنگ سرد ، مسیر شما را از فکر کردن روی "بازتعریف صحنه نبرد و ابداع الگوهای جدید رزمی " منحرف کنند . 2 -باور کنید ، "مطالعه ، مسیر زندگی انسانها را تغییر می دهد"
  21. 1 پسندیده شده
    بخش سوم : افغانستان ، صحنه آزمایش عملی تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی ارتش ایالات متحده ! پیامدهای اجرای نسخه اولیه تاکتیکهای نبرد هوا- زمینی در افغانستان : طبق یک قاعده استاندارد ، موفقیت یک ارتش در میدان نبرد به 5 اصل اساسی ، شامل ابتکارعمل ، چابکی ، عمق دادن به صحنه نبرد ، هماهنگی و پایداری ( سرسختی ) بستگی خواهد داشت . در این میان ، عملکرد مجاهدین افغان را می توان در قالب این 5 عنصر بخصوص در ایجاد یک شبکه دفاع هوایی ( هر چند محدود ) تبیین نمود . 1-ابتکار عمل : در مرحله نخست ، تلاش مجاهدین افغان برای در دست گرفتن کنترل فضا ( آسمان ) منطقه نبرد که نتیجه و پیامد اصلی برخورداری از ابتکار عمل رزمی بود ، را می توان مورد بررسی و توجه قرار داد . در اوایل نبرد ، مجاهدین تنها قابلیت کسب ابتکار عمل تاکتیکی ، آن هم بصورت موقت را در اختیار داشتند ، بدین معنی که دربرابر حملات هوایی روسها ، چندان در وضعیت بلادفاع نبودند ، اما ورود استینگر ، واحدهای رزمی مجاهدین افغان را قادر ساخت تا بسرعت ابتکار عمل رزمی را در دست گرفته و شرایط خود را به حریف دیکته کنند . نقل قولی از کتاب " کاردینالی از کرملین " نوشته تام کلانسی با محوریت شیوه عمل افغان ها در کاربرد سامانه استینگر 2- چابکی ( تحرک پذیری ) : در مراحل نخست جنگ، این ارتش سرخ بود که با استفاده از اصل غافلگیری و کاربرد یگانهای هوابرد و همچنین هواگردهای بال ثابت و چرخبالهای نیروی هوایی بعنوان توپخانه متحرک انعطاف پذیر و همچنین بالگردهای ترابری برای جابه جایی سریع واحدهای رزمی قادر بود بسیار سریعتر و موثرتر از واحدهای افغان واکنش نشان دهد ،اما ورود استینگر ، خط بطلانی بر این شیوه کشید تا جایی که متحرک ترین واحدهای رزمی ارتش شوروی د افغانستان ( شامل جتهای پشتیبانی نزدیک و بالگردهای توپدار ) را بسرعت از صحنه نبرد خارج ساخت . چیزی در حدود 10 درصد از شلیک های موفق سامانه استینگر در زمان خروج بالگردهای هایند از صحنه عملیات رزمی بوقوع پیوست . 3- عمق دادن به میدان نبرد : در طراحی های کلاسیک عملیات نظامی ، دادن عمق به منطقه نبرد ، فضای کافی و مطلوبی را برای اجرای مانورهای رزمی در اختیار فرمانده میدان خواهد گذاشت . تا قبل از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی با کاربرد کلاسیک قدرت هوایی می توانست بسرعت حاکمیت و برتری تاکتیکی را بر میدان رزم ایجاد کرده و بدنبال آن ، فضای مانوری مطلوبی را برای واحدهای پیاده متعارف و هوابرد ارتش فراهم نماید . اما کاربرد گسترده استینگر به این آزادی عمل پایان داد . مجاهدین افغان که پس از یک رشته نبردهای پرتلفات ، حومه مناطق متراکم جمعیتی را در دست گرفته بودند ، اکنون با برخورداری از دو مزیت اصلی شامل دادن عمق به میدان نبرد با روسها و متمرکز نمودن توان رزمی در نقاط حساس ، بسرعت ابتکار عمل را در دست گرفتند . در مجموع ، نبرد افغانستان اثبات نمود که سرمایه گذاری برروی پدافند هوایی کوتاه برد ، به همان اندازه در اختیار داشتن عمق برای اجرای مانور ، از اهمیت بسیار بالایی برخودار است . نمای شماتیک کمین واحدهای مجاهدین افغان و تاکتیکهای ضد کمین هوابرد و توپخانه ای ارتش سرخ 4-ایجاد هماهنگی : تا پیش از ورود استینگر به افغانستان ، ارتش شوروی براساس آموزشهای استاندارد خود ، بسرعت موفق گردید تا عملیات هوایی و زمینی خود را برای محدود نمودن تاثیر حملات ایذایی مجاهدین ، هماهنگ نماید ، اما کاربرد نخستین موشک استینگر ضمن اینکه موجبات عدم هماهنگی قابل توجه میان واحدهای رزمی ارتش سرخ را فراهم آورد ، در مقابل ، فرصتی را برای مجاهدین ایجاد نمود تا بتوانند اقدامات رزمی خود ( شامل لجستیک ، عملیات مشترک و ... ) را بهبود بخشیده و محدوده آن را بسرعت گسترش دهند . بدین معنی که از اواخر 1986 ، وضعیت کنترل و فرماندهی و ساختار لجستیکی برای پشتیبانی از عملیاتهای آفندی در مقیاس وسیع تر خود را در سطوح مطلوبتری دنبال کرده و برای اولین بار از سال 1979 ، شرایط صحنه رزم را برای روسها ، تعریف کنند که این وضعیت با خنثی نمودن یا کاهش پتانسیل قدرت هوایی روسها در حوزه پشتیبانی نزدیک هوایی قابل دستیابی شد . بالگرد توپدار میل-24 هایند ، بلحاظ قدرت آتش و مقاومت در برابر آتش پدافند هوایی ، آنچنان موجب ایجاد دهشت در میان افغانها گردید که لقب "ارابه شیطان" بدان داده شد در حقیقت ، استینگر ، کلیدی بود که به مجاهدین افغان اجازه داد تا ضمن حفظ ابتکارعمل ، سرعت عملیات نظامی خود را افزایش دهند و این بدان معناست که سامانه FIM-92 به عاملی برای تغییر ماهیت جنگ و به نوعی فاکتور تعیین کننده ، تبدیل شود . به اعتقاد بخش عمده از کارشناسان نظامی ، مجاهدین افغان با کاربرد استینگر ، مستقیم به مرکز ثقل عملیات نظامی ارتش سرخ که همانا " کنترل آسمان منطقه نبرد" بود ، حمله ور شدند که این مساله نشان می دهد که کنترل هوا ، در جنگهای کم شدت ، به همان اندازه جنگهای فراگیر و پرشدت ، پر اهمیت و ضروری است. پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  22. 1 پسندیده شده
    بخش دوم : ارتباط آمریکایی از نوع سوم !!! نیروی هوایی ارتش سرخ و عملیات رزمی برفراز افغانستان : بخش عمده ای از حملات از پیش برنامه ریزی نشده واحدهای سبک اسلحه هوابرد ارتش سرخ با استفاده از بالگردهای ترابری و توپدار هوانیروز این ارتش صورت می پذیرفت ، جایی که کوهستان های سر بفلک کشیده افغانستان مانع جدی برای ورود یگانهای نیروی زمینی میشد بخش عمده ای از مورخان نظامی بر این اعتقاد قرار دارند که عملیات جنگی اتحاد شوروی و ارتش دولتی افغانستان به استثنای مراحل اولیه ورود و اشغال افغانستان ، در دو حوزه ماهیت و هدف ، کاملا جنبه تدافعی داشت . این دسته از کارشناسان معتقدند که هدف روسها ، بوضوح کنترل افغانستان بواسطه اشغال سرزمینی ، تعریف و به اجرا درآمد و بخش عمده ای از نبردها میان روسها و مجاهدین در جریان اجرای عملیات کمین و ضد کمین و یا عملیات آفندی برای پاکسازی خطوط کنترل (LOC) و تامین امنیت آنها صورت گرفت . به همین دلیل ، پس از تثبیت امنیت در پایتخت ، فرماندهی ارتش سرخ در افغانستان دست به ایجاد مجموعه گسترده ای از پادگانها و پستهای دیده بانی دژمانند دفاعی که شبکه متراکمی از میدان های موانع ، شامل کاشت نزدیک به 30 میلیون مین ، سیم های خاردار برق دار ، مین های فشاری ، حسگرهای زمینی ، بشکه های انفجاری ( فوگاز ) را شامل می شد زد و حتی برای محدود نمودن قابلیت مانور و تحرک پذیری واحدهای کوچک رزمی مجاهدین ، اقدام به مین ریزی هوایی برای ایجاد میدان های مین پراکنده نمود . ارتش سرخ در کریسمس 1979 زمانی وارد افغانستان شد که امیدواری بسیار زیادی برای محقق شدن وصیتنامه پتر کبیر برای نزدیک شدن به کناره آبهای گرم وجود داشت این اقدامات بالتبع تاثیر گذار بود ، چرا که در سراسر درگیری ها ، هیچ کدام از استحکامات دفاعی روسها یا قوای دولتی به اشغال کامل مجاهدین در نیامد ، ضمن اینکه گرچه واحدهای ارتش شوروی و ارتش افغانستان به شکل فیزیکی از هم تفکیک شده بودند ، اما عملیات رزمی در اغلب موارد بصورت مشترک انجام میشد . از راست : گوست آوراکوتوس ( افسر ارشد CIA) ، جوانا هرینگ ( دیپلمات ، تاجر و فعال سیاسی ) و سناتور چارلی ویلسون سه ضلع اصلی تسلیح مجاهدین افغان به سامانه استینگر اما تجربه سالهای نخست به روسها یاد داد که پادگان های استراتژیک موجود در افغانستان می بایست بطور کامل تحت کنترل عملیاتی واحدهای روسی باشد و اگر تعداد پرسنل ارتش دولتی افغانستان بیشتر می بود ، اما در ماموریتهای بااهمیت ، کنترل و فرماندهی کاملا تحث اختیار فرمانده روسی قرار داشت و در اغلب موارد ، ارتش افغانستان بعنوان واحدهای جلودار و یگانهای روسی بعنوان عناصر دنبال پشتیبان ، وارد عمل میشدند . هر چند با پیشرفت عملیات نظامی ، روسها بتدریج یگانهای موتوری ، مکانیزه – زرهی به همراه یگانهای پشتیبانی سبک هوایی و اسپتسناز را نیز بکار گرفتند . پراگندگی کاربرد سامانه های دفاع هوایی دوش پرتاب 2007-1970 افغانستان ، قفقاز و جنوب آفریقا نقاط بحران خیزی که بیشترین تجربه رزمی این سامانه ها در ان به وقوع پیوست با این حال ، استخوان بندی عملیات ارتش شوروی در افغانستان ، واحدهای سبک اسلحه اسپتسناز بشمارمی رفت و بعنوان یگانهای سبک هوابرد شناسایی –رزمی که به شیوه یگانهای رنجر ارتش ایالات متحده سازماندهی شده بودند ، اجرای ماموریتهای خطرناکی نظیر ضد کمین یا عملیات تعاقبی در کوهستان را بر عهده داشتند . بیلان نبرد در افغانستان بخوبی نشان میدهد که عملیات نظامی در منظرهای کوهستانی نیازمند واحدهای سبک است که می بایست از پشتیبانی هوایی مطلوب و آتش توپخانه انعطاف پذیر برخودار باشد . اما در مجموع ، هم واحدهای روسی و هم واحدهای ارتش دولتی افغان در زمان اجرای عملیات آفندی ، بشدت به پشتیبانی هوایی نزدیک ( CAS) وابسته بودند ، تا جایی که ستون های نظامی روسی می بایست پس از اجرای عملیات شناسایی و انهدام مواضع مشکوک توسط بالگردها و هواگردهای بال ثابت ، وارد مناطق کوهستانی و صعب العبور شده و حتی در این شرایط نیز برنامه ریزی های دقیقی برای اجرای آتشباری توپخانه وجود داشت . با این اوصاف ، تا قبل از ورود استینگر به صحنه عملیات نظامی در افغانستان ، واحدهای بالگردی و بال ثابت روسها ، حاکم مطلق میدان نبرد محسوب می شدند ، اما شرایط از اواخر سال 1986 بتدریج تغییر نمود . سامانه دفاع هوایی دوش پرتاب بلوپایپ بریتانیایی ، یکی از گزینه های شبکه قاچاق سلاح به واحدهای عرب- افغان ( به سرکردگی اسامه بن لادن و شبکه کُنام انصار ) برای مقابله با برتری همه جانبه هوایی ارتش سرخ بشما می رفت ،اما بدلیل پیچیدگی های فنی و قیمت بالا ، به شکل گسترده وارد عملیات رزمی در افغانستان نشد ( تصویر متعلق به واحدهای ارتش بریتانیاست ) ارتباط آمریکایی ، تسلیح مجاهدین افغان به استینگر : در میانه های سال 1984 ، با شدت گرفتن نبردها میان گروه های افغانی و ارتش سرخ ، بویژه در نزدیکی پایگاه های اصلی روسها ( بگرام و قندهار ) تعدادی از سامانه های سام-7 روسی در اختیار مجاهدین قرار گرفت . این مساله در آغاز چندان مورد توجه نبود ، اما با افزایش نقش آفرینی بن لادن در جنگ با اتحاد شوروی ، وی فرماندهان ارشد افغان را برای در اختیار گرفتن سامانه های دفاع هوایی کوتاه برد قابل حمل توسط پیاده نظام ، متقاعد نمود و همزمان کوشید تا به محموله بزرگی از این سامانه ها دست پیدا کند ، اما نمونه های اولیه سام-7 تاثیر آنچنانی بر عملکرد نیروی هوایی ارتش سرخ برجای نگذاشتند ، به همین سبب ، او برآن شد تا موشکهای دفاع هوایی بریتانیایی بلوپایپ را در مقیاس گسترده بکار گیرد ، اما بلوپایپهای انگلیسی گرچه عملکرد بهتری در مقایسه با استرلاهای روسی به نمایش گذاشتند ، اما حجم سامانه و قیمت رو به افزایش و تعمیرو نگهداری آن به مرور موجبات نارضایتی افغان ها را فراهم آورد . در همین زمان ، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (CIA) وارد عمل شد و تعداد قابل توجهی از این موشکها رادر اختیار افغان ها قرار داد . نیش زنبور بر کالبد خرس روسی : ورود سیستم دفاع هوایی کوتاهبرد قابل حمل توسط پیاده نظام FIM-92 استینگر به صحنه عملیات رزمی در افغانستان ، بر خلاف انتظارات اولیه ، بلافصله شرایط جنگ را تغییر داد . به تقریب ، 30 روز پس از تحویل اولین محموله از موشکهای استینگر ، نخستین قربانی توسط مجاهدین افغان به زیر کشیده شد و این موجب شد تا پروازهای رزمی به شکل موقت ، متوقف شود و تنها پس از در دستور کار قرار گرفن اقدامات تامینی و متقابل ، فرمان دور جدیدی از حملات هوایی صادر گردید ، اما این بار ، قرار نبود تا نیروی هوایی ارتش سرخ ، یکه تاز عرصه نبرد باشد ، چرا که سیاهه تلفات روسها بتدریج رو به فزونی گرفت . در آنسوی خطوط نبرد ، مجاهدین افغان با تحویل گسترده موشکهای استینگر در تاکتیکهای شلیک ، نوآوری های را در عرصه عمل به نمایش گذاشتند ، چنانکه با اجرای کمین درکریدورهای شناخته شده هوایی در حومه فرودگاه های نظامی ، حمله غافلگیرانه خود را به هواگردهای ترابری غول پیکر روسی آغاز نموده و یا اینکه برای وارد کردن جتهای پشتیبانی نزدیک روسی به محدود برد موشکهای استینگر ، تله گذاری می نمودند . با این وصف ، در پاسخ به این تاکتیکها ، خلبانهای نیروی هوایی ارتش سرخ و ارتش دولتی افغانستان شروع به اجرای تمرینات فشرده برای پرواز در ارتفاع بسیار پایین یا بسیار بالا نموده تا با کشاندن سامانه های استینگر به ارتفاعات ، زمینه لازم برای نابودی این سامانه ها با آتش بالگردهای هجومی را فراهم آورند .اما تاثیر گذاری استینگر بر روند عملیات نظامی در افغانستان ، فراتر از تاکتیکهای مقابله به مثل روسها بود ، چرا که مجاهدین در پوشش ایجاد شده توسط استینگرها ، بتدریج از اوت 1986 میزان دپوی تسلیحاتی خود را بلحاظ کمی و کیفی ، تا 10 برابر افزایش داده بودند . این روند تا ژانویه 1989 برای روسها به مراتب ، فاجعه بار ترشد ، چرا که تناوب و کیفیت حملات مجاهدین به تدریج افزایش یافته و میزان موفقیت افغان ها در قطع ارتباط پادگانهای ارتش شوروی در سراسر افغانستان با مراکز فرماندهی افزون تر میشد . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............. 2- منابع در انتهای مطلب معرفی خواهد شد ... 3- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
  23. 1 پسندیده شده
    سیستم راکتی APR-40 سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس سمنان APR-40 یک سیستم راکتی 122 میلیمتری ساخت رومانی است که براساس سیستم راکتی BM-21 گراد شوروی ساخته شده است. این سیستم راکتی بر روی شاسی کامیون های 6x6 رومانیایی DFAEG مدل DAC 15.215 سوار است. عراق نیز از دارندگان سیستم راکتی APR-40بود و در جنگ 8 ساله علیه ایران از این سیستم راکتی استفاده کرد. در طول جنگ تعدادی از این سیستم راکتی به غنیمت نیروهای ایرانی در آمد. سیستم راکتی APR-40 در موزه دفاع مقدس کرمان .
  24. 1 پسندیده شده
      کاملا" با جنابعالی موافقم و بنده هم مطالب جذاب جنابعالی را دنبال می کنم و بالشخصه بسیار از آنها یاد می گیرم .     اما باید بشدت مراقب بودکه  وارد دام مسابقه تسلیحاتی که برای ما چیده شده  نشویم . سلاح های هسته ای بدلیل ماهیتی که دارند ، در کنار مهیب بودن ، بعلت پیچیدگی های ساخت و نگهداری آن ، بسیار پرهزینه هستند و شاید صدها میلیاردها دلار برای تسلیحاتی هزینه  شود که شاید هرگز مورد استفاده قرار نگیرد .        بنابراین باید در این زمینه بشدت مراقب بود ، چرا که بنیان های اقتصادی ما بر خلاف سایر کشورهای دارنده این سلاح ، آنچنان نیست که چنینی شوک بزرگی را بتواند در طول سالها  تحمل کند .   متشکرم  :rose:  :rose: 
  25. 0 پسندیده شده
    امروز 9:31 PM یه نظر در مورد اینکه چرا پروازها رو لغو نکردن این می‌تونه باشه که اگر احیانا حمله ای توسط‌ آمریکا شد از هواپیماهای تجاری بعنوان سپر استفاده کنن و اگر سقوطی چیزی داشت اونو بندازن گردن آمریکا و بهش فشار بیارن، وگرنه هیچ دلیل دیگری نداره این « مصلحت » که حاجی زاده میگه .. استاتوس زیبایی بود از یکی از دوستان