برترین های انجمن

  1. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      60

    • تعداد محتوا

      1,104


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      45

    • تعداد محتوا

      5,002


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      8,603


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      8,625



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 29 آبان 1399 در همه مناطق

  1. 6 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس پرنده چقدر کلافه شده بودیم از اینکه دیگر هواپیماهای RF-4 ارتش نمی توانستند برایمان عکس بگیرند. برای جایگزینی اش هم ، فکرهائی به کله مان خطور کرده بود . من اما ، خوب شد فکر و خیالم را برای دیگران تعریف نکردم وگرنه از خنده روده بر می شدند. به فکرم رسید مثل این کایت ها ، کسی را از ارتفاعی روی سر عراقی ها پرواز دهیم. بعد که عکسبرداری اش تمام شد ، پشت عراقی ها فرود آید و فوری چترش را جمع کند و از گوشه ای از محاصره عراقی ها فرار کند و خودش را به ما برساند. شهید همت اما فکر بهتری داشت. او در جلسه ای علنا گفت : خوب است پرنده ای ، کلاغی ، کبوتری ، چیزی را آموزش دهیم و با بستن دوربین به پایش او را بر فراز عراقی ها رها کنیم ... دیگران هم فکرهای اینچنینی به ذهن شان رسید ، اما هیچکدام شان نمی توانست در کوتاه مدت جوابگو باشد. هم مردم و هم یگان هایمان به شدت منتظر عملیات برای بیرون راندن عراقی ها از خاک کشور بودند و ما به شدت نیازمند اطلاعاتی از عقبه دشمن. در همین گیر و دار وقتی شنیدیم بر و بچه های دانشگاه اصفهان ، پرنده بدون سرنشینی ساخته اند که می تواند عکسبرداری کند ، از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدیم. ما مامور بودیم تا هم جائی از جبهه را برای تست عکسبرداری انتخاب کنیم ؛ هم جائی برای استقرارشان. چه جائی بهتر از قرارگاه خاتم کنار دست خودمان ؟! سرلشکر باقری ، راوی این خاطره در محوطه قرارگاه ، کانتینر بزرگ فلزی به بچه ها سپردیم تا وسائل شان را از اصفهان به آنجا انتقال دهند . چیزی حدود 5 بدنه هواپیمای مدل ساخته بودند که فقط چند موتور بیشتر نداشتند. کلی چسب و چوب و دیگر وسائل را توی همان کانتینر تلمبار کردند . اما وقتی آفتاب داغ جنوب روی این اتاق فلزی می تابید ، داخلش می شد عینهو دیگ زودپز. کار کردن توی آن ، ممکن که نبود هیچ ؛ وسایلشان هم در خطر از بین رفتن بود. بچه ها حتی از کم جائی ، چند فروند از هواپیماهایشان را توی ماشین داخل محوطه گذاشته بودند. اگر آنها هم نمی گفتند ، ما باید خودمان برای شان فکری می کردیم. سنگر فرماندهی قرارگاه که مجهز به کولر گازی بود بهترین جایی بود که می شد در اختیارشان گذاشت. خیلی زود این تصمیم نیز عملی شد. زیر کولر گازی ، توی آن تابستان داغ بود که هم خودشان و هم هواپیماهایشان نفس راحتی کشیدند. راوی : سرلشکر محمد باقری و محسن عمل نیک * * * * * معرکه عجب.مکافاتی داشتیم ، توی کاری مشغول بودیم که حتی نمی شد بگوئیم از کجا می خوریم ! کار پرواز یک طرف ، روشن کردن پرنده طرف دیگر. اگر چه هم فرشید و هم سعید توی روشن کردن موتور از طریق ملخ وسواس خاصی نشان می دادند و آن را به ما هم آموخته بودند ؛ اما نمی دانم چی شد که یهو ، ملخ هواپیما دستم را زد و خون مثل فواره بالا می زد. انگار که ترکش خورده باشم. بچه ها مرا به بیمارستان حضرت مریم (س) اصفهان بردند. آنجا نمی دانستم باید دردم را پنهان می کردم یا زخم دستم را در نگاه های حیران مردم که رزمنده ای را با لباس خاکی و مجروح می دیدند ، مانده بودم. از جبهه های جنوب یا غرب تا اصفهان فاصله زیادی بود. مردم حق داشتند که تعجب کنند. این همه شهر ، این همه بیمارستان ، جائی نبود که این رزمنده مداوا شود ؟ باید با این وضع او را تا اصفهان می آوردند ؟؟!! برای اینکه از سوالات دکتر و پرستارها در امان باشیم ، رفیقی توی این بیمارستان داشتیم به نام دکتر پاکزاد ، ما برای مداوا پیش او رفتیم. دکتر با تعجب پرسید : چه خبر شده اربابی ! ترکش خورده ؟ جواب دادم : ترکش ؟! خیر ! خورده به جائی. دکتر با تعجب ادامه داد : خورده به جائی ؟! ها ؟ پدر صلواتی به چه جائی خورده که قلم دست ات را هم شکسته ؟ اگر راستش را می گفتم که کلاهمان پس معرکه بود. برای همین دوستانم ، معرکه ای راه انداختند که دکتر دیگر سوال نکند و یا لااقل دنبال جواب نباشد. مداوا که تمام شد ، تشکر کردیم و فوری بیمارستان را ترک کردیم. بیمارستان عیسی بن مریم اصفهان ما حتی در ترددهایمان به دانشگاه هم احتیاط می کردیم تا کسی متوجه نشود که در حال چه کاری هستیم. چه برسد به اینکه بخواهیم با یک زخم کوچک همه چیز را لو بدهیم. راوی : رضا ارباب ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  2. 4 پسندیده شده
    زير پايه پلي كه ايراني ها ساختن عكس يادگاري گرفتن آسونه اگر شهامت داري بيا روي پل عكس بگير ! صدام هم در ساحل عراقي( غربي ) اروندرود پايه مجسمه نصب كرده بود و مجسمه ها به سمت ايران اشاره ميكردند ولي نه از صدام اثري و نه از اون مجسمه ها خبري هست
  3. 3 پسندیده شده
    ساخت پوششهای رادارگریز ایرانی متنی که کنار نمونه کوچک پهپاد گذاشته شده : پوشش ضدرادار پایه اپوکسی حاوی نانو ذرات خاک رس روی .... تمام کامپوزیتی پهپاد (امیدوارم درست تشخیص داده باشم متن رو) از نمونه محصولات شرکتهای دانش بنیان ایرانی
  4. 3 پسندیده شده
  5. 3 پسندیده شده
    فعلا در شرایط حساسی است و داره یکی به میخ میزنه و یکی به نعل تا این خیانت جدیدش یعنی تثبیت تکفیریها در مرزهای ایران و خاکش به دستور ترکیه، اجازه به ایجاد پایگاه نظامی ناتو در شمال مرزهای ایران و اسکان عناصر اردوغان پایان بپذیره تا بعد شروع کنه به اقدامات خبیثانه سابق توسط پان ترکیسم و مزدوران این ور مرز اردوغان. مجلس ترکیه با استقرار نظامیان ترکیه موافقت کرد و باید دید واکنش وزارت امور خارجه و آقای سفیر و ما همچنان انشاء الله گربه است خواهد بود یا خیر. قطعا اردوغان تلاشش برای ایجاد چند پایگاه و خصوصا در مناطق مرزی ایران و شهرهای مشرف بهش خواهد بود و که بعد با گشتهای نظامی میتونه کل اون منطقه را تبدیل کنه به یک منطقه نظامی بسته در اختیار خودش. این بشر (الهام) را هم که هم نحوه سخن گفتن و هم بلاهت شخصیتش را میبینید و کاره ای نیست خصوصا بعد استقرار نظامی اردوغان. جالبه دیروز خبری بود ترکیه با پهپادهای حتی به مناطق جنوب یمن هم دست انداخته. احتمالا از پایگاه های نظامیش در شمال آ،ریقا (سومالی اگر اشتباه نکنم پایگاه داره)
  6. 3 پسندیده شده
    اگر این نقشه رو مبنا بذاریم حضور و همکاری با چین اجتناب ناپذیر هست ولی این کار همانند شکستن یک مرز ذهنی هست تا انجام یک کاری شبیه اقدامات آمریکا به بیان دیگر خط مرزی را کمی جلوتر می کشیم تا ناوگان دریایی ما بتواند جلوتر بیاد و لجستیکش تامین شود مثال این کار همانند اعزام ناوهای ایرانی به دریایی سرخ و نبرد با دزدان دریایی هست که در ابتدا می گفتیم نمی شود ولی شد اما در مورد دفاع باید گفت همانطور که نیروی دریایی آمریکا در معرض خطر است نیروی دریایی ما هم در خطر هست برای این دفاع باید نیروی هوایی مستمر و دفاع دریاپایه قوی داشته باشیم ولی خود نفس این کار باعث می شود نیروی هوایی لزومش در کشور بیشتر شود و مجبور به توسعه بیشتر شود از سمت دیگر اگر سه یا چهار کشتی تدارکاتی مثل نمونه ای زیر را داشته باشیم، سامانه های پدافند بصورت ترکیبی می توانند حضور پیدا کنند و حداقل تامینی در این خصوص ایجاد کنند و در صورت آتش بیشتر نیروهای امریکایی در منطقه آسیب خواهند دید
  7. 2 پسندیده شده
    به نام خدا گزارش رند : با آشوب در خیابان های ایران ، چگونه ایالات متحده می تواند به مردم ایران کمک کند ؟ بار دیگر ایرانیان برای شرکت در اعتراضات گسترده ناشی از افزایش قیمت بنزین ، به خیابانهای کشورشان ریختند و فقط با یک سرکوب وحشیانه روبرو شدند . اما به وضوح ناآرامی ها فراتر از موضوع قیمت بنزین بود و این نشان دهنده ناامیدی و عصبانیت عمیق تری از فقر اقتصادی عمومی ناشی از یک دولت فاسد ، سرکوبگر و مجازات تحریم های آمریکا بود. در جریان این اعتراضات ، مقامات آمریکایی از جمله پمپئو ، وزیر امور خارجه ، برای ابراز همبستگی با معترضین ایرانی ، حتی توییت به فارسی کردند و گزارش های نقض حقوق بشر توسط مقامات دولتی درگیر در سرکوب های شدید را در توییتر ترغیب کردند. با این حال ، با توجه به سیاست های فعلی ایالات متحده ، ممکن است جدی گرفتن چنین ابراز همدردی برای مردم ایران دشوار باشد. فراتر از حمایت کلامی ، چندین گام مشخص وجود دارد که ایالات متحده می تواند در صورت نگرانی مردم ایران از اولویت های اصلی ، بردارد. دولت ترامپ می تواند بازگرداندن تحریم های ثانویه علیه ایران را که به دنبال عقب نشینی یک جانبه آن در سال 2018 از توافق هسته ای ایران اعمال شد ، لغو کند . در حالی که احتمالاً هدف تحریم ها این بوده است که ایران را برای دستیابی به توافق بهتر به میز مذاکره بازگرداند ، ولی توافق جدیدی هنوز نتیجه نیافته است. علاوه بر این ، کمپین "فشار حداکثری" دولت در مورد تحریم های بی سابقه اقتصادی علیه ایران ، بیش از رهبری ایران به مردم ایران آسیب رسانده است. رهبران ایران سیاست های تهاجمی منطقه ای را در پاسخ به فشارهای آمریكا كه صادرات نفت ایران را به شدت كاهش داده است - از جمله حمله ناخوشایند علیه شركت نفتی دولتی سعودی آرامكو در ماه سپتامبر و شلیك به یك هواپیمای بدون سرنشین ارتش آمریكا در تنگه هرمز در ماه ژوئن ، مورد تأیید قرار دادند. . در همین حال ، فشارها به افزایش تورم و بیکاری در ایران کمک می کند. کاهش ارزش پول ایران در حال از بین بردن پس انداز متوسط ایرانیان است و منجر به هزینه های بالای زندگی میگردد . این تحریم ها عواقب جدی انسانی نیز به همراه دارد. گزارش های حقوق بشر حاکی از آن است که ، با وجود معافیت برای واردات بشردوستانه ، محدودیت های بانکی ناشی از تحریم های ایالات متحده مانع از تأمین مالی این گونه واردات می شود و منجر به کمبود دارو برای معالجه بیماری های نادر و انواع مختلف سرطان می شود. ایالات متحده می تواند مسیر را تغییر دهد و به سایر نقاط جهان اجازه دهد معاملات تجاری و مالی با ایران انجام دهند. تعلیق تحریم های ثانویه علیه متحدان نزدیک آمریکایی ها در اروپا و آسیا همچنین می تواند یک فضای بین المللی حمایتی بیشتر برای افزایش فشار ایجاد کند زیرا در صورت ادامه دریافت منافع اقتصادی وعده داده شده در توافقنامه اصلی ، ایران ، هیچ توجیهی برای انجام این کار نخواهد داشت. در حالی که ممکن است برخی در دولت ترامپ همچنان امیدوار باشند که فشار اقتصادی کافی به سقوط رژیم منجر شود ، تلاش برای اتخاذ یک رویکرد متفاوت ممکن است چشم انداز روند جدید مذاکره با ایران را بهبود ببخشد . چیزی که ترامپ در بعضی مواقع از آن حمایت می کند . دولت همچنین می تواند ممنوعیت مسافرت را برای ایرانیانی که مایل به آمدن به ایالات متحده هستند ، لغو کند. ثابت شده است که این ممنوعیت یکی از مخرب ترین سیاست های آسیب رساندن به ایرانیان طبقه ی متوسط است که بسیاری از آنها به دلیل محدودیت ها نتوانسته اند اعضای خانواده شان را ببینند یا به دنبال مراقبت های پزشکی در ایالات متحده باشند. این ممنوعیت همچنین باعث کاهش توانایی دانشجویان ایرانی در حال آموزش در ایالات متحده مشود ، این افراد دقیقاً نوع ایرانیان نسل بعدی هستند که می توانند به تقویت روابط مثبت ایالات متحده و ایران در آینده کمک کنند. علاوه بر این ، ممنوعیت مسافرت و سیاست های مربوط به آن ، نمای سنتی ای که ویژگی مثبت ایالات متحده است را ، از بین می برد . نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که 86٪ از ایرانیان اکنون ایالات متحده را نامطلوب می بینند. اگر کمک به مردم ایران یک هدف اساسی است ، برداشته شدن ممنوعیت سفر یکی از مهمترین اقداماتی است که این دولت می تواند انجام دهد - هم به دلایل بشردوستانه و هم از نظر منافع. سرانجام ، در تلاش برای بازداشتن ایرانیان از ارتباطات داخل و خارج از کشور ، دولت ایران به مدت 5 روز پس از آغاز اعتراض عمومی در اواسط ماه نوامبر ، اینترنت را خاموش کرد ، اقدامی شدید به معنای فروکش کردن توانایی معترضان برای سازماندهی علیه دولت.درحالی که حاکمیت ایران دسترسی به اینترنت را در خلال خاموشی حفظ کرده بود . ایالات متحده به دلیل خاموش بودن اینترنت ، تحریم های مبتنی بر املاک را به وزیر اطلاعات ایران تحمیل کرده است ، اما در صورت عدم حمایت گسترده تر ایالات متحده از ایرانی ها ، این قدم احتمالاً این اقدام به عنوان یک ژست صرف تلقی می شود که اساساً دسترسی ایرانیان به دنیای بیرون را تغییر نخواهد داد. تلاش وزارت امور خارجه برای تشویق دسترسی بی مانع ایران به اینترنت ، از جمله حمایت از تلاش های شهروندان عادی ایرانی برای دور زدن این محدودیت ها برای دسترسی به اطلاعات ، اقدامی در جهت صحیح است ، خصوصاً اگر در کنار سایر اقدامات برای رفع فشار از روی مردم ایران قرار گیرد . ایرانیان در اعتراض برای حكومتی بهتر كه باعث می شود رفاه مردم ایران در اولویت مداخلات منطقه ای پرهزینه دولت و غنی سازی قرار گیرد ، هستند . به همین دلیل ایرانیان مستحق حمایت آمریکا هستند. درعوض ، سیاستهای فعلی ایالات متحده به ملت ایران در حالی که نتوانسته اند به اهداف استراتژیکی نایل شوند ، آسیب می زند. اگر ایالات متحده سیاست هایی را برای ایجاد آینده ای بهتر برای مردم ایران دنبال کند ، ممکن است آنها از تولید سیاست های کمتر خطرناک تر سود بیشتری به دست آورند. پ.ن. : متن بالا مربوط به آبان پارسال و زمانی است که اندیشکده رند بالاخره پس از چند هفته به اعتراضات ایران واکنش نشان داد . نوشتار توسط دالیا داسا کای نوشته شده است . وی دانشمند ارشد سیاسی و مدیر مرکز سیاست های عمومی خاورمیانه در RAND است. این تفسیر در ابتدا در تاریخ 3 دسامبر 2019 در لس آنجلس تایمز منتشر شدو سپس از وبگاه اندیشکده رند منتشر گردیده است . نویسنده عمدتا در مباحث مربوط به دیپلماسی بین المللی روابط اقتصادی بین المللی و جنبشهای اصلاحات سیاسی در ایران و خاورمیانه قلم میزند . نویسنده هرچند ادعاهای خصمانه دیگر اندیشمندان و مقامات سیاسی آمریکارا برعلیه دولت و ملت شریف ایران تکرار میکند ولی به این واقعیت که هدف از تحریم های آمریکا ، نه دولت ایران بلکه ملت ایران بوده است ، اذعان میکند . وی در انتها با طرح پیشنهاداتی ، به دولت آمریکا میکوشد زمینه را برای ترمیم وجهه ی ایشان در نزد مردم ایران آماده کند . .............................................. www.rand.org/blog/2019/12/with-chaos-in-the-streets-of-iran-heres-how-the-us.html
  8. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی نابود کردن اقتصاد ایران به ایالات متحده کمک نمی کند مقاله ی زیر توسط علیرضا نادر نوشته شده و در پی آن است که با بیان عواقب تشدید تحریم ها و بررسی آثار استراتژیک آنها و در نهایت با سنجیدن اهداف راهبردی آمریکا ، میزان همگرایی این سیاست را با اهداف کلان آمریکا در مورد ایران بسنجد . نویسنده در ابتدا با توضیح شرایط حاکم بر روابط ایران و آمریکا می نویسد : دولت ترامپ مجموعه ای از سیاست های به ظاهر تهاجمی را علیه ایران اعلام کرده است ، از جمله خروج از توافق هسته ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA). به نظر می رسد سیاست فشار "جدید" ایالات متحده علیه ایران اعمال تحریم های اضافی علیه سازمان هایی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. منتقدان JCPOA ادعا می کنند که تحریم های جدید نه تنها JCPOA را "اصلاح" می کند ، بلکه کمک می کند تا نفوذ روزافزون ایران در خاورمیانه را نیز تقویت کنیم. هر دو فرض اشتباه است. وی در ادامه با دفاع از توافق برجام مینویسد : JCPOA در محدود کردن برنامه هسته ای ایران مؤثر بوده است ، واقعیتی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی و سایر طرف های JCPOA ، یعنی انگلیس ، فرانسه ، آلمان ، روسیه و چین تأیید شده است. اقدامات دولت ترامپ بعید به نظر می رسد که سیاست های منطقه ای ایران را تغییر دهد یا رژیم ایران را در خانه تضعیف کند. به احتمال زیاد اقتصاد ایران در اثر تحریم های جدید آمریکا آسیب دیده است ، زیرا نرخ جذب سرمایه گذاری های خارجی قبلی در پاسخ به لفاظی ترامپ کند شده است. در این میان بزرگترین بازنده رژیم ایران نخواهد بود بلکه مردم ایران هستند و تلاش ایالات متحده باعث ایجاد یک ایران کمتر متضاد خواهد شد. نویسنده با برشمردن نقاط قوت سپاه می نویسد ، سپاه مسئول گسترش چشمگیر ایران در خاورمیانه است. ایران یک بازیگر اصلی در عراق ، سوریه و لبنان است. تهران همچنین نفوذ قابل توجهی در افغانستان و حتی در کشورهای نسبتاً دور مانند یمن دارد. سپاه همچنین یک بازیگر مهم اقتصادی در ایران است. بنابراین به نظر می رسد منطقی باشد که تحریم ها علیه سپاه کمک می کند تا قدرت این کشور در خاورمیانه کاهش یابد. اما این ماجرا متاسفانه به صورت عکس صادق است. پول ، تنها انگیزه سپاه در شکل دادن به سیاست های منطقه ای ایران نیست. در عوض ، ترکیبی از غیرت انقلابی ، ترس از دشمنان خارجی ، ناسیونالیسم ایرانی و بی ثباتی منطقه ای باعث موفقیت های سپاه در منطقه شده است. بله ، ایران سرمایه گذاری قابل توجهی برای گسترش قدرت خود نیاز دارد. تهران نه تنها بودجه حزب الله و رژیم اسد را در سوریه تأمین می کند بلکه بی شمار گروه های طرفدار ایرانی در عراق ، افغانستان و فلسطین را نیز پشتیبانی می کند. اما ایران توانسته است قدرت منطقه ای خود را حتی تحت شدیدترین مجازات های اعمال شده قبل از برجام هم گسترش دهد. ظهور دولت اسلامی و فروپاشی دولت در مکانهایی مانند سوریه به ایران اجازه داده است از ترس و بی ثباتی برای گسترش قدرت خود سوءاستفاده کند. جمعیت شیعه منطقه ، گرچه همیشه از نظر عقیدتی با ایران همسو نیست ، اما برای محافظت در مقابل سنی های افراطی ، چاره ای ندارند جز آنکه به تهران مراجعه کنند. با توجه به توانایی IRGC در بسیج شیعیان ناسازگار از نظر تاریخی ، ایران نیازی به میلیاردها دلار برای قدرتمند شدن ندارد. به نظر نویسنده ی مقاله تحریم های جدید ایالات متحده نیز احتمالاً تلاش های رئیس جمهور حسن روحانی برای آزادسازی اقتصاد را تضعیف می کند. مخالفان JCPOA غالباً ادعا می كنند كه "افراد معتدل" مانند روحانی از نظر اهداف و ایدئولوژی های با سپاه قابل تمایز نیستند. هیچ کس در نظام سیاسی ایران را نمی توان طرفدار آمریکا قلمداد کرد. نادیده گرفتن یا انکار واقعیت های سیاسی در ایران ، به منافع آمریکایی ها آسیب می رساند. دولت روحانی علی رغم سوء ظن های عمیق رهبر معظم انقلاب ، آیت الله علی خامنه ای ، توانست در مورد برجام مذاکره کند. رئیس جمهور ایران ابراز امیدواری کرد که رفع تحریم های وعده داده شده توسط JCPOA به آزادسازی اقتصاد ایران و جذب سرمایه گذاری قابل توجه خارجی ، کاهش وابستگی ایران به صادرات انرژی و تضعیف بالقوه تضعیف سپاه در بخش های کلیدی اقتصادی کمک کند. اما با تحریم های ایالات متحده علیه سپاه در نهایت همه ایرانیان ، از جمله کسانی که خواهان روابط بهتر با واشنگتن هستند ، مجازات خواهد شد. آزادسازی اقتصادی ممکن است جناح روحانی و خودی رژیم را که غالباً با نفوذ آمریکا در منطقه مخالفند ، اذیت کند ،اما میلیون ها ایرانی طبقه متوسط در صورت پیش بینی روابط بهتر ایران و آمریکا ، از خصوصی سازی ، سرمایه گذاری خارجی و فرصت های شغلی جدید برای شرکت ها بهره مند می شوند. تحریم های ایالات متحده علیه سپاه ، که می تواند روند آزاد سازی اقتصاد را کند کند ، در نهایت همه ایرانیان ، از جمله کسانی که خواهان روابط بهتر با واشنگتن هستند را مجازات خواهد کرد . ادعاهای خامنه ای مبنی بر اینکه هرگز به آمریکا اعتماد نمی شود ، بیشتر به عنوان سخنان سیاسی صرف در آمریکا نگریسته میشود در حالیکه بیشتر واقعیت به نظر می رسد. تلاش های دولت ترامپ برای تعیین عیار ایران و تضعیف JCPOA بدون توجیه ، ظن عموم مردم ایران در مورد اهداف آمریكا را تقویت می كند. در نهایت نویسنده با بیان اینکه سپاه به دلیل تحریم ها جلوی گسترش طلبی خود در خاورمیانه را نخواهد گرفت. و تحریم ها باعث ضعف رژیم ایران در داخل نخواهد شدبیان میدارد : تحریم ها ممکن است قبل از برجام در ساخت اهرم های آمریکایی کار کرده باشد. اما ، شرایط سیاسی در ایران و حضور آمریکا چه در خاورمیانه و چه در سراسر جهان در چند سال گذشته تغییر چشمگیری داشته است. ایالات متحده اعتبار خود را در بین مردم ایران و متحدان ایالات متحده که به مذاکره درباره برجام کمک کرده اند از دست داده استو ایران در خاورمیانه از گذشته قدرتمندتر است ، به خصوص که قدرت های بین المللی مانند روسیه ، کشورهای منطقه ای مانند عراق و حتی ترکیه به عنوان بازیگر سرنوشت ساز منطقه ای به ایران روی آورده اند. ............................................................................................. www.rand.org/blog/2017/10/killing-irans-economy-wont-help-the-us.html
  9. 2 پسندیده شده
    به نام خدا رها کردن توافق هسته ای با ایران نوشته شده توسط جیمز دابینز منتشر شده در وبگاه اندیشکده ی رند نویسنده با اشاره به خطرات برهم زدن توافق هسته ای ضمن برشمردن نتایج و پیامد های احتمالی آن در پی هشدار دادن به تیم حاکم کاخ سفید و بر حذر داشتن آنها از گزینه ی نظامی است . وی در ابتدا می نویسد : روسای جمهور جدید با تجربه محدود در حوزه امنیت ملی ، خطر ارتکاب خطاهای بزرگی دارند که بعضاً هزینه های آن برای ملت گران تمام می شود. به تصمیم رئیس جمهور جان اف کندی فکر کنید که حمله به کوبا را توسط سیا اجرا نمود و به طرز ناموزونی در خلیج خوک ها پایان یافت . تصمیم لیندون جانسون برای افزایش گسترده درگیری آمریکایی ها در جنگ داخلی ویتنام ، اعزام صدها هزار سرباز جنگی آمریکایی برای تکمیل حضور مستشاری در این کشور. تصمیم رونالد ریگان برای مداخله در جنگ داخلی لبنان که با بمب گذاری در پادگان مارینز در بیروت و عقب نشینی متعاقب آنها پایان یافت. اشتباه مشابه بیل کلینتون در مداخله در سومالی که منجر به حادثه بلک هاوک داون شد. و از مهمتر از همه ، تصمیم جورج دبلیو بوش برای حمله به عراق بر اساس اطلاعات ناقص . این تصمیمات تقریباً به صورت جهانی به عنوان اشتباهاتی پرهزینه شناخته میشوند حتی گاهی اوقات توسط روسای جمهوری که آنها را مرتکب شده اند به عنوان یک اشتباه ذکر شده اند . وی تصریح میکند : ما در حال تجربه ی دولت کم تجربه ترین رئیس جمهور آمریکا در تاریخ مدرن آمریکا قرار داریم. هیچ رییس جمهوری از پیشینیان ، در حوزه امنیت ملی قابل مقایسه با ترامپ نیست . در ادامه نویسنده با بررسی پیامد وارد شدن آمریکا به فاز نظامی ، می نویسد: این جنگ به یک لشگرکشی چند ساله نیاز دارد ، مشابه برنامه ای که ایالات متحده و متحدین اروپایی خود از سال 1991 تا 2003 روی عراق پیاده کردند و شامل بیش از یک دهه پروازهای مستمر و بمباران های متناوب است. البته حتی در آن زمان هم ایالات متحده مطمئن نبود كه موفق شده است برنامه تسلیحات هسته ای عراق را از بین ببرد. اما در مورد ایران ، ایالات متحده متحدین اروپایی را در کنار خود نخواهد داشت ، با عدم حمایت سازمان ملل متحد برای انجام کارزار نظامی ، ممکن است به برخی از پایگاههای لازم دسترسی پیدا نکند ، و با نهایتا آنکه باید با یک دشمن بسیار تواناتر مقابله کند. همچنین ایران برخلاف عراق قادر است مدرن ترین سیستم های دفاع ضد هوایی را از خارج از کشور تهیه کند. در انتها نویسنده با اشاره به وضعیت داخلی سیاسی آمریکا ، بیان میکند که در دوران مدرن ، آمریکایی ها به دنبال رییس جمهوری بودند که تمایلات متکثر کنگره را که اعضای آنها از حوزه های انتخابیه با گرایش های متفاوت انتخاب می شوند ، متعادل کند. اما به نظر می رسد اکنون ما در شرایطی هستیم که باید برای مقابله با سیاست های ناعادلانه و کوتاه بینانه ی رئیس جمهور باید روی کنگره حساب کنیم. در نتیجه ، سیستم چک و تعادل آمریکایی ممکن است به زودی یک آزمایش غیر عادی با عواقب مهم را تجربه کند. ......................................................................................... www.rand.org/blog/2017/10/punting-on-the-iran-nuclear-deal.html
  10. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی چگونه می توانیم ایران را از تبدیل شدن به کره شمالی بعدی بازداریم ؟ تفسیر زیر که توسط مایکل جی. مزار ، از همکاران دانشکده تحصیلات تکمیلی پردی اندیشکده رند نوشته شده است به مباحث تکثیر سلاح و کنترل سلاح ،دیپلماسی بین المللی با ایران و بررسی تجربه تعامل آمریکابا کره شمالی در مورد سیاست بازدارندگی هسته ای می پردازد . وی با اشاره به تجربه آمریکا در مورد کره شمالی خواستار عدم خروج کامل و پایبندی آمریکا به برجام است . این گزارش و گزارش های مشابه نشان میدهد که با وجود امضای برجام و تعطیلی نسبتا کامل برنامه ی هسته ای ایران ؛ هنوز هم دانش هسته ای ایران و توانایی های بالقوه ی ما برای بازگشت به برنامه ی هسته ای برای ناظران غربی ، نگران کننده بود . هرچند که با وجود چنین صداهایی که آنها هم عمدتا از سوی لیبرال ها بود بازهم ترامپ با وقاحت تمام از برجام خارج شد ولی توجه به ادبیات تصمیم سازانه ی مقاله - هر چند در سمت و و سویی مخالف دولت حاکم - شایان توجه است . در ابتدا نویسنده با اشاره به اخبار اخیر درباره کره شمالی شامل برنامه شتاب گیرنده هسته ای ، لفاظی های بیش از حد تهدید آمیز و تهدیدات جنگ به عنوان یکی از خطرناک ترین بحران های بین المللی در دهه های اخیر ، مقاله را آغاز میکند . وی می نویسد : تراژدی بزرگ این است که ، 25 سال پیش ، ایالات متحده توافق نامه ای را برای محدود کردن برنامه کره شمالی منتشر کرد. اما تندروها در آمریكا كه از شرایط آن ناراضی بودند ، این معامله را با قصد مبهم وادار كردن و اجبار کره شمالی به چیزی بهتر ترك كردند. اما کره شمالی هرگز این کار را نکرد و اکنون ایالات متحده با یک برنامه فرار کره شمالی و خطر بسیار نزدیک درگیری باقی مانده است. به نظر وی ، همه اینها درس هایی مهم برای چالش های فوری سیاست خارجی دارد: تجربه ایالات متحده با کره شمالی دلیل قدرتمندی برای حفظ توافق هسته ای ایران ارائه می دهد. در ادامه وی می نویسد : این توافق نامه ، برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) ، مورد انتقاد شدید رئیس جمهور و طیف وسیعی از ناظران امنیت ملی قرار گرفته است. برخی در دولت نسبت های ناروا به معامله منع گسترش سلاح های ایران. داده اند . یک گزارش حتی پیشنهاد میکرد که رئیس جمهور برخی از دستیارانش را برای نوشتن طرحی جهت دور زدن برجام به طور مستقل از کانال های بین المللی ، مامور کند . ظاهراً این ایده از عقب نشینی و اجبار ایران در معامله بهتر است. اما ما قبلاً اینجا بوده ایم و قضیه کره شمالی نشان می دهد که محدود کردن ناقص اما مفید در مورد برنامه هسته ای چقدر خطرناک است. وی سپس با بیان جزئیاتی از پرونده اتمی کره شمالی می نویسد : هنگامی که ایالات متحده در دهه 1990 با برنامه هسته ای کره شمالی روبرو شد ، وارد مذاکراتی شد که "چارچوب توافق شده" در اکتبر 1994 را تولید کرد. کره شمالی عملیات یک راکتور هسته ای را متوقف کرد ، ساخت دو مورد بزرگتر را متوقف کرد ، مواد هسته ای اش را تسلیم کرد و به آژانس بین المللی انرژی هسته ای (آژانس انرژی هسته ای) اجازه نظارت بر تأسیسات خود را داد. این کارها در عوض وعده های داده شده در مورد راکتورهای آب سبک ، منابع نفت ، تضمین عدم تجاوز آمریكا و چشم انداز روابط كامل دیپلماتیک با آمریكابود . وی می افزاید : بدون محدودیت های این معامله ، تخمین ها حاکی از آن بود که یک برنامه با سرعت کامل کره شمالی می تواند صدها کیلوگرم دیگر پلوتونیوم و در نتیجه ده ها بمب دیگر تولید کند. بازرسی های آژانس بین المللی انرژی اتمی اطلاعات جدیدی در مورد برنامه شمال ارائه دادند که موضوع را تایید می نمود . اما این اتفاق هرگز نیفتاد ، تا حدودی به این دلیل که دولت جورج دبلیو بوش وارد تردید شد و تصمیم گرفت که چارچوب توافق شده را لغو کند. این کار را در سال 2002 انجام داد ، اما هیچ برنامه ای برای جایگزین کردن نداشت . آنچه وجود داشت فقط یک تصور عصبی و خصمانه از رویارویی با کره شمالی بود . پیونگ یانگ بلافاصله و قاطعانه پاسخ داد ، آتش راكتور اصلی خود را روشن کرد ، بازرسان آژانس انرژی هسته ای آژانس بین المللی انرژی هسته ای را اخراج كرد و 8،000 میله سوخت هسته ای را برای پردازش مجدد و سرپیچی از پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای فرستاد. برنامه هسته ای این کشور از آن زمان تا کنون در حال پیشرفت بوده و مستقیماً به بحران امروز منتهی می شود. نویسنده سپس نتیجه میگیرد : اگر آمادگی عواقب را ندارید ، توافق هسته ای ناقص اما کارآمد را دور نریزید. برای این منظور وی استدلال میکند به اینکه در سال 1994 ، تصور می شد كره شمالی دارای پلوتونیوم برای یك یا دو بمب است اما امروز ، اگر به برخی گزارشهای اخیر باور شود ، تخمین ها ی( PDF ) از 13 تا 30 سر جنگی اتمی یا حتی به اندازه 60 تا است. درس این ماجرا واضح است: اگر آمادگی عواقب را ندارید ، توافق هسته ای ناقص اما کارآمد را دور بریزید. پیش بینی های نویسنده در مورد رفتار های آمریکا پس از برجام نیز جالب توجه است : اگر آمریکا مشابه رفتار با کره را انجام داده و JCPOA با ایران را کنار بگذارد ، چیزی مشابه همان انتهای داستان کره شمالی ، احتمالاً در انتظار ایالات متحده است. آمریکا می تواند به طور یک جانبه از صدور گواهی عمل به تعهدات ایران امتناع ورزد ، به طور مؤثر توافق نامه را دور بزند یا سعی در تحریک ایران برای عقب نشینی کند . مانند کره شمالی ، این کار احتمالاً با اتهامات تقلب همراه است در این صورت آمریکا خواستار مذاکره مجدد با مقررات سخت تر است و خواستار تغییر در رفتارهای ایرانی در سراسر منطقه خواهد شد . در صورت سر زدن چنین رفتاری از آمریکا ، گزینه های ایران از نظر مقاله اینها هستند : ایران می تواند قاطعانه چنین خواسته هایی را رد کند و خود را بدون قید و شرط پیرو JCPOA اعلام کند و یا اینکه علناً سیاست هسته ای را در پیش بگیرد ، شاید با اروپا همکاری کند تا طرح های توافق را حفظ کند. در هر صورت ، به هر حال بسیار محتمل است كه تندروهای ایران كه قبلاً از امتیازات انجام شده در JCPOA ناراحت هستند ، تقاضای خود را برای سرعت بخشیدن به كار هسته ای مضاعف كنند. هرچه موضع عمومی این کشور باشد ، ایران احتمالاً کار بر روی تأسیسات مخفی را تسریع خواهد کرد. اگر این معامله کاملاً از هم پاشید ، سیستم های نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای از بین می روند و بازرسی های آژانس پایان می یابد. آگاهی از کار هسته ای ایران رو به زوال خواهد بود . برنامه هسته ای ایران می تواند پیشرفت کند ، زیرا در اطراف تاسیسات مخفی سانتریفیوژ های مخفی ساخته شده است. ایران می تواند در جبهه های دیگر ، مانند کاهش سرعت همکاری با داعش و یا ایجاد مشکلات جدید در عراق ، مشکلاتی را ایجاد کند. ایالات متحده می تواند سعی کند تحریم ها را دوباره به کار ببندد ، اما خود را از نظر دیپلماتیک ، نسبت به چین ، روسیه و حتی اروپا منزوی کرده و این کشورها را عصبانی می کند که نتیجتا در هماهنگی های مؤثر چند جانبه کنار گذاشته خواهد شد . نتیجه بدترین وضعیت برای همه ی جهان خواهد بود: بدون بازرسی و مجازات و اجبار برای بازگرداندن آن بازرسی ها . نهایتا به نظر این مقاله ، طی چند سال ، ایالات متحده می تواند خود را در نسخه کمتری از بحران امروز کره شمالی پیدا کند: ایرانی با مواد هسته ای برای چند بمب و یک برنامه موشک کاملاً مستقر . واشنگتنی که به طرز ناامیدانه ای در تلاش است تا بفهمد خطوط قرمز واقعی اش کجاست. اسرائیلی که در آستانه حمله نظامی قرار دارد. اجماع بین المللی پراکنده. خطر جنگ با ایران و یک فاجعه دیپلماتیک جهانی بسیار واقعی . اینها نتایج محتمل چنین اقدامی خواهد بود. توصیه ی نویسنده برای جلوگیری از رسیدن به چنین وضعیتی به دولتمردان کاخ سفید به شرح زیر است : یکی از اهداف دیپلماسی مؤثر ، جلوگیری از موقعیتهایی است که تنها گزینه ها ، کاپیتولاسیون ( تسلیم کامل ) یا جنگ باشد. گاهی اوقات سازش ناقص بهترین راه برای خروج از چنین معضلات است. دولت بوش در سیاست کره شمالی خود این واقعیت را نادیده گرفت و اکنون جهان با عواقب آن زندگی می کند. در یک زمینه ، جهان هم اکنون حتی از سال 2002 نیز خطرناک تر و پرتحرک تر است ، دیگر وقت آن نیست که دوباره همان اشتباه را انجام دهیم. پ.ن. گزارش یک نقد کلی در سیاست خارجی آمریکا مطرح کرده که در یک خط قابل جمع هست: "آمریکا تکلیف خودش رو از پای معامله رفتن نمیدونه" که البته از اساس حرف غلطی هست. نخست اینکه بقای سیاسی خارجی تهاجمی آمریکا در سراسر دنیا همیشه مسئله امنیت یا در اصل ناامنی بوده. دوم؛ از طرفی این سیاست مشتری خارجی هم داره، به آمریکا برای تامین امنیت پولهای هنگفتی پرداخت شده. علت عمده اش هم یک فرصت خاص در دمکراسی های عمدتا ضعیف برای چنین نفوذ نظامی-امنیتی هست، که آمریکا بهترین بهره برداری رو تا الان از این فرصت ها کرده. و اون هم امنیت سیاسی شکننده این دمکراسی ها و نگرانی از ارتشهای قوی هست. باید گفت که همه کشورهایی که اختلافات و خشونت های سیاسی داخلی دارند، غالبا در اثر اختلافات جغرافیایی/قومیتی/فرهنگی/عقیدتی به درگیری میرسند و یا اینکه ارتشها دست به کودتا و تشدید بحران یا از بین بردن دمکراسی میزنند، که اگر کمی پولدار باشند یا موقعیت جئوپلوتیک اینها بتونه فرصت های اقتصادی خوبی فراهم کنه، بسرعت سیاسیون و صاحبان خود این کشورها سراغ قدرت های خارجی میرن و از ابزار نظامی اونها استفاده میکنند یا اینکه کنترل نظامیان خودشون رو به قدرت خارجی واگذار میکنند. واضح ترین دلیل ترس نسبت به فرماندهان ارتش ها و وجود بحران هایی هست که منجر به سوء استفاده های اینچنین خواهد شد. یک قدرت متوازن کننده که سیاست استعماری سرزمینی نداشته باشد این امکان رو براشون فراهم میکنه که شکاف های امنیتی رو با کمکش پر کنند. آمریکا سالها این نقش رو در دنیا در بسیاری از تعارضات بعد از جنگ دوم بازی کرده. هر جا خلاء امنیتی وجود داشته، سعی کرده در قالب پیمان های مختلف حضور پیدا کنه و با پر کردن اون خلاء مانع دست به اسلحه شدن و یا بدست گرفته شدن مدیریت روابط و تنش ها در اون مناطق توسط سایر بازیگران وحتی بازیگران قدرتمند داخلی اون کشورها شده. بعبارتی همه راه ها در دنیا رو به سمت واشنگتن خم کردند. طوری که شاهدیم دو رقیب نظامی منطقه ای مانند مصر و اسراییل ارتشهاشون رو با کمک آمریکا ساخته اند. خوب طبیعی هست که با این رویکرد، ناامنی و بحران و بهره گیری از فرصت های ایجادشده توسط بحران برای آمریکا منافع بسیاری داشته باشه. اینها به همین سبک با ردای خلع سلاح هسته ای، ایجاد بحران هسته ای و برهم زدن موازنه های قدرت رو دنبال میکنند. بعبارتی اگر همه کشورهای منطقه خاورمیانه سلاح هسته ای داشته باشند، کسی قادر به بهره گیری نیست و احتمال جنگ در چنین شرایطی بسیار بسیار کم خواهد شد. همانطور که آمریکا و شوروی هیچ گاه به جنگ با یکدیگر نرفتند. ایضا همه درگیری های هند و پاکستان نیز محدود و کوچک باقی ماند. آمریکا از برهم زدن برجام، فشار به ایران برای آزمایش بمب اتم رو دنبال میکرد. و در برابر این بمب اتم، فروش و نصب صدها میلیارد دلار تجهیزات حفاظتی تحت شبکه(قابل مدیریت و کنترل از خاک آمریکا)، میلیون ها دلار مشاوره و دلالی امنیت هسته ای و ... رو در پیش داشت. ایضا استقرار بمب اتم در کشورهای عربی توسط خودش رو که سبب میشد تا هزینه های بسیار زیادی برای اجاره این بمب ها از اعراب طلب کنه. از طرفی دیگر، ایران دارای بمب اتم، تهدید بسیار جدی برای اروپایی میشد که در برابر تجهیزات دفاع موشکی آمریکایی مقاومت نشون میده. همینطور توسعه فناوریهای نظامی جدیدی که با این توجیه "جهان ناامن" بوجود میان، مثل دفاع فضایی، اقدام از فضا علیه اهدافی بر روی زمین که با وجود ایران و اعراب هسته ای، داشتن چنین برتری که به حجم زیادی منابع مالی هم احتیاج داشت رو توجیه میکرد و ... و ... اصولا باید گفت سیاست خارجه آمریکا مبتنی بر ایجاد بحران و توسعه بحران به سطوح جدید هست بخصوص در مناطق دارای بازار بالفعل فروش تسلیحات. و در منطقه خاورمیانه توجیه بیشتری دارد آنهم زمانی که نفت به اولویت کمتری تنزل پیدا کرده. (پی نوشت از واریور ) ....................................................................... www.rand.org/blog/2017/08/how-we-can-keep-iran-from-becoming-the-next-north-korea.html
  11. 2 پسندیده شده
    نیروهای نیابتی ایران از هر زمان دیگری قدرتمندتر هستند این تفسیر سیاسی که توسط دو نویسنده یعنی خانم آرین طباطبایی و کالین پی کلارک نوشته شده است پس از موفقیت های اخیر نیروهای هم پیمان با ایران در سوریه و یمن شکل گرفته است و در پی ترسیم فضای فکری صحیحی از قدرت ایران برای تصمیم گیران غربی است . بالاخص با تصمیم ناگهانی ترامپ جهت خروج از سوریه مخالف است و میکوشد دلایلی جهت جلوگیری از این اتفاق بیاورد . همچنین تلاش میکند روشن سازد که تحریم های مالی بخش مهمی از هر استراتژی ضد تروریسم ( به ادعای آمریکا ) است؛ اما ناکافی است و عقیده دارد هرچه زودتر دولت ترامپ این موضوع را درک کند ، زودتر نفوذ روزافزون ایران متوقف می شود. در ابتدا نویسندگان تاکید میکنند که از زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ ، دولت وی استراتژی به اصطلاح حداكثر فشار را برای تغییر روند سیاست های خارجی و امنیتی ایران دنبال كرده است. این استراتژی به شدت بر تحریم ها متکی است تا بتواند رفتار ایران را با پیچیده شدن دسترسی هایش به بازارهای خارجی و زیرساخت های مالی بین المللی تغییر دهد. هدف اصلی قطع منابع مالی مورد نیاز تهران برای حفظ برنامه های هسته ای و موشکی و شبكه ای از نزدیكان از جمله حزب الله لبنان ، شبه نظامیان مختلف شیعه در عراق ، حوثی ها در یمن و شبکه رو به رشد مبارزان خارجی افغانستانی و پاکستانی در سوریه است كه توسط ایران استخدام می شوند. به عقیده ی نویسندگان ، نمی توان انکار کرد که فشار حداکثری به ایران آسیب هایی رسانده است. اقتصاد این کشور به طور قابل توجهی کند شده است و درآمدهای نفتی آن کاهش یافته است. طبق مشاهدات دولت ترامپ ، ایران اکنون منابع کمتری برای اختصاص به برنامه های منطقه ای خود دارد. و هرچه ایران کمتر در اختیار داشته باشد ، طبق این تفکر ، آسیب کمتری می تواند به طور مستقیم یا از طریق نزدیکان خود در منطقه وارد کند.ولی نظر نهایی نویسندگان مقاله این است که اگر فشار حداکثر در هدف خود برای آسیب رساندن به اقتصاد ایران موفق بوده باشد ، در هدف گسترده تر خود یعنی تغییر سیاست خارجی ایران شکست خورده است. برای این ادعا ؛ نویسندگان به گفته ناتان سیلس استناد میکنند ، که مسئولیت مقابله با تروریسم در وزارت امور خارجه ایالات متحده را برعهده دارد ، به گفته ی وی ایران هنوز حزب الله لبنان را با 700 میلیون دلار در سال مورد حمایت قرار می دهد. حتی اگر این رقم زیاد باشد ، همانطور که برخی گفته اند ، کمتر کسی اعتراض می کند که تهران همچنان پشتیبان بزرگ حزب الله است. البته در ادامه به طرح ادعاهای کذب بر علیه حزب الله پرداخته و منابع مالی غیر قانونی را برای آنها معرفی میکند ؛ اتهاماتی که تاکنون بارها از سوی دشمنان حزب الله مطرح شده و هیچگاه سندی برای آنهاارائه نشده است . نویسندگان اذعان میکنند که تحریم های مالی نمی تواند بر بسیاری از مهمترین جنبه های روابط نیابتی ایران ، از جمله آموزش ، پناهگاه های امن و انتقال سلاح و فناوری ارائه شده تأثیر بگذارد. تهران هرگز علاقه ای به پرورش شبکه ای از نزدیکان کاملاً وابسته نداشته است. درعوض ، سعی شده است با اجازه دادن به آنها برای ادغام در فرایندهای سیاسی و فعالیتهای اقتصادی کشورهایشان و کمک به آنها در ساخت صنایع دفاعی خود ، این گروهها خودکفا شوند . این گروه ها در کشورهای خودشان ، با فراهم آوردن توانایی ساخت اسلحه و تجهیزات نظامی ، به جای اینکه به ایران تکیه کنند به خودشان متکی هستند. در ادامه نویسندگان به بسط موضوع گسترش قدرت ایران پرداخته و بیان میکنند که همزمان با عقب نشینی ایالات متحده از سوریه ، بشار اسد دوباره کنترل این کشور را به دست می آورد و تهران به آرامی به هدف خود یعنی ایجاد یک پل زمینی که در سراسر منطقه امتداد دارد نزدیک می شود. اگر این رویای ایران به واقعیت تبدیل شود ، ایرانیان قادر خواهند بود اسلحه و پرسنل را بین ایران و ارتش رو به رشد نیابتی اش ، هر کجا که در آن واقع شده اند ، جابجا کنند و پایگاه ها و انبارها را در سراسر منطقه با مصونیت نسبی بسازند. تحریم های مالی پیشرفت در رسیدن به این هدف استراتژیک را متوقف نمی کند ، و سیاست فعلی ایالات متحده تقریباً صرفاً بر این فرض ساخته می شود که تحریم ها به تنهایی مشکل را برطرف می کند. نویسندگان به دولت آمریکا توصیه میکنند که باید رویکرد جامع تری را اتخاذ کند که توانایی ایران در استخدام ، آموزش و استقرار عاملان را تضعیف کند. یک شروع خوب برای ایالات متحده ، جلوگیری از خروج ناگهانی آن از سوریه است که احتمالاً به نفع ایران و شرکای آن خواهد بود. یكی از مهمترین مأموریتها علیه گسترش بیشتر قدرت ایران در داخل سوریه ، به ویژه در شمال شرقی این كشور ، حضور نیروهای دموکراتیک سوریه است. این گروه تا همین اواخر مورد حمایت نیروهای عملیات ویژه آمریكا قرار گرفته بود . بدون این عامل بازدارنده ، ایران می تواند بدون کنترل ، مجدداً از نیروهای نیابتی اش استفاده کند و قلمرویی را تأمین کند ، که قدرت بیشتری به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می دهد. هم چنین نویسندگان نگرانی خود را از پایان تحریم تسلیحاتی ایران ابراز میکنند زیرا تحریم تسلیحاتی سازمان ملل متحد در مورد ایران یک سال از این زمان یعنی در اکتبر سال 2020 به پایان می رسد. از آنجا که واشنگتن و متحدان اروپایی اش علاقه خود را برای جلوگیری از انتقال تسلیحات به نیروهای نیابتی ایرانی به صورت مشترک ابراز نموده اند ، به نظر میرسد در مورد چگونگی دستیابی به این هدف اختلاف نظر دارند. برای رسیدن به اجماع ، واشنگتن احتمالاً باید مواضع حداکثری فعلی خود را درباره برنامه موشکی ایران کنار بگذارد. منافع ایالات متحده با پیگیری تغییرات قابل دستیابی تر در تحریم ، با محوریت متوقف کردن اشاعه موشک ها و فناوری موشکی ایران به پراکسی هایش ، بهتر تامینمی شود . توصیه نهایی نویسندگان به دولت ترامپ این است که به طور کلی ، دولت ترامپ باید تنوع نزدیکان منطقه ای ایران را بشناسد و درک کند که با آسیب رساندن به اقتصاد ایران نمی توان آنها را به طور یکنواخت مختل کرد. مبارزان حزب الله با حوثی ها متفاوت هستند و گروه های شیعه در عراق از جهات مختلف با شبه نظامیان افغان و پاکستانی که در سوریه فعالیت می کنند متفاوت هستند. این نیروها از قابلیت ها و اهداف متفاوتی برخوردار هستند و تهران دارای سطوح مختلف فرماندهی و کنترل است ، به همین دلیل است که یک رویکرد " یک اندازه برای همه " رویکرد خوبی نیست . ................................................................. www.rand.org/blog/2019/10/irans-proxies-are-more-powerful-than-ever.html
  12. 2 پسندیده شده
    اینکه برای اولین شوی تبلیغاتی مناطق همجوار ایران* انتخاب میشه و البته پل تاریخی این منطقه و تصاویر پی در پی در حاشیه این پل مشترک و سمت ایران میتونه از اولین اقدامات باشه. من بعد با ورود رسمی ترکیه وبدهی الهام بهش ما شاهد برنامه های اردوغان هستیم در مرزها و نه آذربایجان و رویکردمون باید در برخورد با یک دشمن و تکفیریها باشه قاعدتا نه یک همسایه ی سرکش. اولین قدم ایجاد پایگاه های نظامی ( ما در اون مناطق تعدادی برجک مرزبانی داریم فقط بسیار محدود ) دقیقا در حاشیه رود ارس تا قبل ایجاد پایگاه های طرف مقابل هست. (برای ترکها که اصلا نباید اجازه داده بشه به طرق مختلف، در حاشیه مرز ما پایگاه نظامی خارجی به هر عنوانی هیچ کشوری نمپذیره چه برسه که بابای! جدید تکفیریها (جالبه بابای اصلی یعنی سعودی تا حدی ولشون کرده ولی اردوغان به سرپرستی گرفتشون! ) و کیلومترها دور از خاک کشورش قصد داشته باشه. بعد هم تجهیز فوق العاده مرز ارمنستان و نوردوز هست به طوریکه ظرفیتش چندین برابر بشه. بقیش را هم بچه های اطلاعاتی و نظامی باید چراغ خاموش از حقوقمون دفاع کنند چون کاملا مشروع سهت و اذربایجان پای یک جریان تروریستی کاملا ضدایرانی و یک کشور رقیب را به صورت نظامی به مرزهای داخل کشورش و مرزهای ما باز کرده. من بعد هر اقدام نظامی و اطلاعاتی برای دفاع از کشور ضروری و لازم هست البته با ظرایف و لطایف! یک کشور صبور و کهن و هوشمند. این نقشه هم-2006- جالب هست و احتمالا دوستان دیدند قبلا، اون موقع دیده شد ولی به اندازه کافی حساست ها را تحریک نکرد چون صحبت از این امر هم حتی شاید غیرواقعی مینمود. دیدیدم تا یک قدمیش رفتند (تلاش جدی گویا برای ورود به منطقه مرزی ارمنستان) و همچنان با موضوع کریدور به دنبالش هستند. به نقشه اذربایجان و اشغال مرزی از مرزهای ایران دقت کنید:
  13. 2 پسندیده شده
    اتش دقیق برد بلند ارتش آمریکا ایالات متحده آمریکا برای مقابله با این تهدیدات نوظهور مانند سیستم های پدافند هوایی یکپارچه و موشکهای بالستیک دور برد از عملیاتهای "چند دامنه ای" استفاده میکند که به نیروهای ارتش امریکا اجازه میدهد تا به منطقه عملیاتی دسترسی پیدا کرده، به عنوان یك تیم تسلیحاتی تركیبی بجنگند ، در برابر قدرت تهاجمی دشمن ایستادگی کند و لایه لایه دفاعی دشمن را از بین ببرند. در این بین اولویت شماره یک ارتش امریکا برای ایجاد اتش سطح به سطح غیر مستقیم " اتش دقیق برد بلند" است. در حقیقت برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا ترکیبی از سامانه های موشک های ضد کشتی زمین پایه، موشکهای تهاجمی با ماموریت های چند گانه، توپخانه برد بلند با مهمات کم هزینه و موشکهای برد بلند تاکتیکی است. در این بین موشک های هایپرسونیک با سرعتی معادل 5 ماخ یا بیشتر با قابلیت مانور بالا برای جلوگیری از رهگیری، توانایی تهاجمی و تدافعی ارتش امریکا را ارتقا خواهد داد. یکی از بخش های اصلی برنامه "اتش دقیق برد بلند" ارتش آمریکا هماهنگی واحدهای نظامی باهم است که نیاز به یک فرماندهی واحد دارد. این فرماندهی واحد برای نیروهای "اتش دقیق برد بلند" لازم است تا عملکرد این واحد را برای از میان برداشتن اهداف مختلف هماهنگ کند.
  14. 2 پسندیده شده
    در رزمایش اخیر نیروی هوایی ارتش، یک هواپیمای سه‌موتوره فالکن50 با نام مستعار سایه به شاخه پرنده‌های جاسوسی و جنگ الکترونیک نیروی هوایی ارتش اضافه شد و تصاویری از آن به‌طور رسمی منتشر شد. این هواپیماها مجهز به انواع تجهیزات شنود و جمع‌آوری اطلاعات سیگنالی و تحلیل و بررسی آنها هستند. سامانه‌های کشف محل رادارها و ارتباطات بیسیم و نیز سامانه‌هایی برای ایجاد اخلال در عملکرد رادارها و مخابرات دشمن در باندهای فرکانسی مختلف روی این نوع پرنده‌ها نصب می‌شوند.
  15. 2 پسندیده شده
  16. 1 پسندیده شده
    وقتی چشم ها محصور جادو می شود فرق بین واقعیت و فریب غیر ممکن است در بازار شعار معرفی وجود دارد که می گوید " تبلیغات همه چیز هست و همه چیز تبلیغات" پیرو صحبت ها و پیشرفت های ترکیه نکته ای به نام تبلیغات و ارائه محتوا وجود دارد که خیلی از بحث ها رو تحت تاثیر قرار می دهد یک ارائه خوب می توان یک جنس بد را چند برابر قیمت ارزش گذاری کند و یا یک جنس خوب را نابود کند در مورد ترکیه تبلیغات به عنوان یک ابزار مهم به خوبی استفاده شده است بازوی اصلی تبلیغات بروشور و تصاویر و کارهای گرافیکی است که تنها در نمایشگاه نفت و گاز تهران بصورت محدود این گونه ارائه را مشاهده کردم و این جای تاسف دارد که چرا ما در بحث ارائه محصولات اینگونه ضعیف عمل می کنیم کیفیت تصاویری گرفته شده از محصولات کاملا حرفه ای و در سطح بسیار بالایی قرار دارد کار گرفیکی و تصحیح در تصاویر مشهود بوده و پای کارها و محتواهای بعدی است فایل بروشورهای تولید با کیفیت بالا در اینترنت و منابع ترکی یافت می شود و مشخصا کار گرافیکی خوبی روی انها صورت گرفته است از نظر روانشناسی هم روی بروشورها کار شده است و کاری جذاب تولید شده است. اما اگر کمی دقت کنیم شیوه تولید گرافیک بهتر درک می شود مثال 1 بمب های مارک که هوشمند و هدایت لیزری شده اند تصویر اصلی تصویر بروشور شده مثال 2 بمب های مارک که هدایت لیزری شده اند از نوع دیگر تصویر اصلی از یک بمب در نمایشگاه گرفته شده و بعد از کارهای گرافیکی در قالب بروشور استفاده شده است. بروشور http://firatcams.com/portfolio/roketsan/ https://www.roketsan.com.tr/wp-content/uploads/2019/07/july2016.pdf تصویر های بروشوری از یک حالت بمب، در هر دو تصویر هواپیماها متفاوت ولی بمب ها یکسان هستند مثال 3 پهباد ساخت ترکیه AKSUNGUR تصویر اصلی ابتدا حذف پس زمینه و بعد تصاویر گرافیکی که از این تصویر بیرون آمده است مثال 4 پهباد دیگر ترکی AKINIC اصل تصویر که کمی کار گرافیکی برای نشان دادن اجزا به آن اضافه شده است ولی اصل عکس پهباد و پس زمینه ثابت مانده است بعد از حذف پس زمینه پوستر ها ایجاد شد حالا برای من یک کار این شکلی از محصولات ایرانی بیاورید؟ در حوزه های دیگر و غیر نظامی آیا کار گرافیکی خوبی پیدا می کنید؟ در اروپا وآمریکا بیش از 50 سال هست که کار گرافیکی و تغییر در عکس انجام می شود و این موضوع در مجلات نظامی و غیرنظامی و... مشهود دیده می شود کار گرافیکی افراد ناآشنا و عادی را به راحتی فریب می دهد و تنها کسانی که اصالت کار را بشناسند می توانند تشخیص دهند چه میزان حقیقت پشت تصویر وجود دارد اما سوال دوم چرا در کشوری مثل ترکیه و اروپا و امریکا اینطور بر تبلیغات کار شده و سواد تبلیغاتی خود را بالا برده اند ؟ ولی در ایران و روسیه چنین چیزی به هیچ عنوان رشد نکرده است؟ سواد تبلیغاتی را که جستجو می کند؟ آیا بازار انحصاری و عدم رقابت سبب آن است؟ باتشکر از زحمات جناب @MR9 پیشنهاد می کنم تاپیکی با مضمون "ارائه محتوا و کار گرافیکی در صنایع نظامی" ایجاد بشه تا بشه بصورت یکپارچه کارهای انجام شده و اصول و مثال های کار تبلیغاتی در اون بحث بشه
  17. 1 پسندیده شده
    جالبه تقریبا همگی تحلیلگرانشون هم اشاره میکنند به وضعیت اقتصادی نامناسب و فشار بر مردم و عدم رفاه و ... ای که مردم ایران به این دلایل مستحق حمایت هستند تا ضد حاکمیت کشورشون شورش کنند ولی همزمان خیلی شیک جاخالی میدند از پرداختن به ابتدای این موضوع که مسبب وضعیت اقتصادی و عدم رفاه و فشار بر مردم ایران به میزان تقریبا قاطعی تحریمها و اقدامات دولتهای کشور خودشون هست برای تحمیل حالا سیاست یا سلب یک حقوق فراگیرتری نسبت به مردم ایران. گویا پذیرفتند که این "حق" شون هست دستورات کشور خودشون را سایر کشورها اجرا کنند و اگر نکردند پس "اقدامات تنبیهی جمعی" علیه اون کشور مشروع هست. ولی تبعات این اقدامات را نه شورش مردم کشور هدف ضد آغاز کنندگان این وضعیت که "دوباره" شورش ضد حاکمیت همون کشور تجویز میکنند به صراحت. گویا مثلا یک فرد غریبه ادعای کلید گاو صندوق خانواده ای را کنه، بعد والدین که مخالفت کردند، با قدرتی که داره حقوق ماهانه پدر را قطع کنه و بعد شروع کنه به گریه زاری برای سوء تغذیه فرزندان خانواده. بعد هم فرزندان را دعوت به مقابله با والدین کنند یا از مخالفت برخی فرزندان که متاثر از شرایط تحمیلی هستند حمایت کنند و اون قسمت "کلید" را مدام از داستان حذف کنند و اشاره کنند این فرزندان مستحق والدین بهتری هستند!!
  18. 1 پسندیده شده
    به نام خدا دانشکده ملی حکمرانی فرانسه École nationale d'administration مدرسه ملی مدیریت یا مدرسه ملی حکمرانی یک دانشکده ی فرانسوی است که در سال 1945 توسط رئیس جمهور فرانسه ، شارل دوگل ، ایجاد شده است . این دانشکده یکی از دانشکده های ویژه ی فرانسه است ، هم به دلیل پایین بودن نرخ پذیرش و هم به دلیل اینکه اکثریت داوطلبان آن قبلاً از سایر مدارس نخبگان این کشور فارغ التحصیل شده اند. بنابراین ، در جامعه فرانسه ، ENA به عنوان یكی از اصلی ترین مسیرها برای رسیدن به مقامات بالا در بخشهای دولتی و خصوصی قرار دارد. این مدرسه در ابتدا واقع در پاریس بود ولی اکنون تقریباً به طور کامل به استراسبورگ منتقل شده است تا بر وجهه بین المللی- اروپایی ( و نه فقط فرانسوی ) خود تأکید کند . اگرچه همچنان به حفظ یک پردیس دانشگاهی در پاریس ادامه می دهد. البته هم اکنون آینده ENA نامشخص است؛زیرا در 25 آوریل 2019 ، رئیس جمهور فرانسه ، امانوئل ماکرون قول داد که ENA را ببندد. ماکرون خودش یک فارغ التحصیل ENA است ، اما شبکه بسته ی فارغ التحصیلان ENA که تأثیرگذار بر مناصب فرانسه هستند با اعتراضات جلیقه زردها به عنوان یک طبقه نخبه حاکم از ابتدای اعتراضات محکوم شده است . در واقع گفته یشود که ENA به منظور دموکراتیک کردن دسترسی به رده های بالاتر خدمات دولتی فرانسه طراحی شده است . زیرا در دوران جنگ دوم جهانی ، هر وزارتخانه مراحل استخدام و استانداردهای انتخابی خود را داشت. امتحانات مربوط به وزارتخانه های خاص غالباً تخصصی بود ، به این معنی که نامزدهای معدودی از دانش لازم برای قبولی برخوردار بودند. علاوه بر این ، تخصص ، به معنای آن بود که تعداد کمی از مسئولان قادر به ایفای نقش در انواع مختلف باشند. این مدرسه برای گسترش و استاندارد سازی آموزش های ارائه شده به کارمندان ارشد دولتی و اطمینان از داشتن دانش گسترده در مورد سیاست و حاکمیت طراحی شده است. هدف ابراز شده ابتدایی این بود كه "بدنه ای از مسئولان را تربیت كند كه بسیار با صلاحیت است ، به خصوص در امور مالی ، اقتصادی و اجتماعی." سیستم جدید ، مبتنی بر مهارت دانشگاهی و امتحان رقابتی ، نیز قرار بود از آن محافظت كند. جابجایی به استراسبورگ : در نوامبر 1991 دولت نخست وزیر ادیث کرستون اعلام كرد كه ENA به استراسبورگ منتقل می شود . یک، سربازخانه سابق و زندان که قدمت آن به قرن 14 برمیگردد ، به عنوان سایت جدید مدرسه انتخاب شد. این اقدام به منظور تأکید بر نزدیکی نمادین مدرسه با نهادهای بی شمار اروپایی مستقر در این شهر طراحی شده است . با این حال ، اگرچه این مدرسه به طور رسمی جابجا شد ، اما بسیاری از امکانات خود را در پاریس حفظ کرد. این تقسیم بین دو شهر باقی ماند و دانشجویان را برای ادامه تحصیل در هر دو مکان ثبت نام می نمود ، تا اینكه مجدداً در ژانویه 2005 کاملا در استراسبورگ مستقر شد. در سال 2002 ، با انتشار مقاله ای این مجموعه با انستیتو بین المللی (IIAP) با هدف افزایش مشخصات بین المللی خود ادغام شد . پذیرش در ENA بر اساس موفقیت در یک آزمون جامع صورت میگیرد که شامل موارد نوشتاری و مصاحبه است : قسمت نوشتاری شامل موارد زیر است: مقاله ای در مورد حقوق عمومی؛ مقاله ای در مورد اقتصاد؛ مقاله ای درباره سؤالی درباره نقش نهادهای عمومی و روابط آنها با جامعه امتحان شفاهی ، فقط برای افرادی است که بالاترین امتیاز را در آزمون کتبی کسب می کنند و شامل موارد زیر است: آزمون شفاهی سیاست بین الملل ( سؤالات بین المللی )؛ آزمون شفاهی در مورد سوالات اروپایی ( قانون و سیاست های اروپا )؛ آزمون شفاهی انگلیسی؛ امتحان جمعی ، شبیه سازی یک پرونده در مدیریت برای ارزیابی مهارت های تعاملی. امتحان ورودی 45 دقیقه ای ، معروف به Grand Oral به دنبال یک برنامه فشرده دو ساله با ترکیبی از کارآموزی و امتحانات ، ENA طبق نتایج خود دانش آموزان را به مناصب دولتی اختصاص می دهد. سپس از دانش آموزان خواسته می شود ، به ترتیب شایستگی مورد نظر خود را برای پیوستن به آنها اعلام کنند . دانش آموزان برتر (بین 12 و 15 نفر) معمولا به مناصب مدیریتی در خزانه داری فرانسه و خدمات دیپلماتیک می رسند . دانشجویان دیگر به وزارتخانه های مختلف و عدالت اداری یا مجالس مختلف خواهند پیوست . در حقیقت ، گرچه برخی از این فارغ التحصیلان مشهورند اما اکثریت آنها ناشناخته هستند و مشاغل مهمی را در خدمات مدنی هدایت می کنند . در سال 2011 و در رتبه بندی حرفه ای دانشگاه های جهانی ENA ، زتبه اول را در فرانسه و نهم در جهان با توجه به تعداد فارغ التحصیلان دارای مقام مدیر عامل در شرکت های Fortune Global 500 کسب کرد. در سال 2013 ، رتبه بندی آموزش عالی تایمز که به دانشگاه ها طبق همان معیار رتبه میداد ، ENA را در رتبه ششم جهان قرار داد. تعداد کمی از دانش آموختگان این مجموعه (حدود 1٪) در حقیقت درگیر سیاست هستند و اکثر فارغ التحصیلان ENA مواضع فنی و سیاست گذاری را در خدمات کشوری فرانسه در اختیار دارند. محققان مرکز ملی de la recherche Scientifique نشان داده اند که بسیاری از فارغ التحصیلان ENA در فرانسه مدیرعامل مشاغل می شوند. قانون فرانسه ورود کارمندان دولت را به سیاست نسبتاً آسان می کند: کارمندان دولت که منتخب یا به سمت سیاسی انتخاب شده اند ، مجبور نیستند از سمت خود در خدمت دولت استعفا دهند. درعوض ، آنها در وضعیت "مرخصی موقت" قرار می گیرند که به نام disponibilité شناخته می شود . اگر مجدداً انتخاب نشوند یا مجدداً انتخاب شوند ، ممکن است از آنها بخواهند که مجدداً به خدمت خود بپیوندند (نمونه های مشهور شامل لیونل جوسفین و فیلیپ سگوین ). علاوه بر این ، فارغ التحصیلان ENA اغلب به عنوان دستیار وزیران دولت و سایر سیاستمداران جذب می شوند. این امر ورود برخی از آنها به حرفه سیاسی را آسان تر می کند. . از زمان تأسیس 60 سال پیش تاکنون ، ENA بیش از 5600 مقام ارشد فرانسوی و 2600 خارجی را آموزش داده است. برخی از فارغ التحصیلان معروف عبارتند از: رئیس دولت : والری ژیسکار دستن (فرانسه) ، ژاک شیراک (فرانسه) ، فرانسوا اولاند (فرانسه) ، امانوئل مکرون (فرانسه) ، نیسفور سوگلو ( بنین ) ، آدلی منصور ( مصر ، بازیگری) ، پل بییا (کامرون) رئیس دولت : ادوارد فیلیپ (فرانسه) ، لوران فابیوس (فرانسه) ، میشل روکار (فرانسه) ، ادوارد بالادور (فرانسه) ، آلن ژوپه (فرانسه) ، لیونل ژوسپن (فرانسه) ، دومینیک د ویلپین (فرانسه) ، ادم Kodjo ( توگو ) ، آلفرد سانت ( مالت ) ، آندره میلونگو ( جمهوری کنگو ) ، پاتریک لکلرک ( موناکو ) ، ژان پل پروست (موناکو) ، بریجی رافینی (نیجر). رهبران صنعت : گیوم Pepy (مدیر عامل شرکت SNCF )، میشل بن (مدیر عامل سابق کارفور و مخابرات فرانسه )، ژان ماری مسیه ، ارنست آنتوان Seillière ، لوئیس شوایتزر ، ژرار Mestrallet ، لوئیس Gallois (مدیر عامل سابق EADS )، هنری کاستریس (مدیرعامل سابق آکسا ) ، باودین پروت ، فردریک اودا ، فردریک لموئین ، پیر آندره دو کالاندار (مدیرعامل سنت گوباین ) ،کلر دورلند-کلوزل . وزرای فعلی فرانسه : ادوارد فیلیپ ( نخست وزیر ) ، فلورانس پارلی و برونو لو مایر . وزرای پیشین فرانسه : میشل ساپین یا سگولن رویال (معمولاً یک سوم از کابینه فرانسه از دهه 1960 و نیمی از کابینه دولتهای اخیر تا سارکوزی فارغ التحصیلان ENA بودند). . رهبران سیاسی دیگر : پاول فیشر (سفیر جمهوری چک در فرانسه 2003-2010 ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری چک 2018 ، ) ، میلوس آلکالای (دیپلمات ونزوئلا) ، Tsulukiani (وزیر دادگستری جورجیا) ، مسئولین سازمان های بین المللی : پاسکال لمی ( WTO ) ، ژان-کلود تریش ( ECB ) ، میشل کامدیسوس ( IMF ) ، ژاک دو لاروسی ( IMF و EBRD ) ، پیر موسکوویچی ( کمیسر اروپا ). روشنفکران : Françoise Chandernagor ، Jean Jean Francois Deniau ، Gabriel de Broglie ، Jacques Attali . انتقادات : منتقدان ، ENA را به آموزشی یک طبقه حاكم کم جمعیت كه مستعد تفكر گروه محور هستند و با دیدگاه های جایگزین مخالف هستند ، متهم كرده اند . طبق این منتقدان ، ENA دانش آموزان خود را از تفکر ابتکاری منصرف می کند و آنها را وادار می کند تا مواضع متعارف و متوسط را در پیش بگیرند. به همین جهت تاکنون برخی از سیاستمداران فرانسوی مانند برونو لو مایر و فرانسوا بیرو پیشنهاد انحلال ENA را داده اند. پ .ن. به نظر میرسد نقش کشور فرانسه به عنوان یک "جامعه مرجع ارزشی" در تاریخ جامعه ی ایرانی چندان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. شاید دلیل آن باشد که نفوذ این کشور در میان ما به قدری نهادینه شده است که کمتر به چشم می آید. گذشته ازدوران های مشروطه و سپس پهلوی اول که بسیاری از اندیشمندان ایرانی تحصیل کرده و تحت تاثیر افکار فرانسوی ها بودند، مدل های توسعه ی فرانسوی پس از انقلاب نیر در زمینه های مختلف با شدت در ایران دنبال شده است. گذشته از مدل های توسعه ی صنعتی، زیرساختی و مخابراتی که هرکدام یک پرونده ی جداگانه نیاز دارند؛ مدل حکمرانی و تربیت طبقه ی حکمران ( تربیت مدیران عالی و میانی ) نیز در ایران جزو معدود کشورهایی است که شبیه فرانسه است. دو مدرسه حکمرانی " انا" و " سیانس پو" به نظر میرسد که مهمترین مدل های جمهوری اسلامی جهت تاسیس دانشگاه هایی چون " امام صادق " علیه السلام به طور عام و انبوهی از دانشگاه های ارگانی دیگر بوده است. والله الهادی و علیه التکلان .................................................................. en.wikipedia.org/wiki/%C3%89cole_nationale_d%27administration www.ena.fr/eng/
  19. 1 پسندیده شده
    اونها رفتن اونور آب و پولی میگیرن و تبلیغ و خبرشونو میخونن نباید انتظار داشته باشیم دلسوز مردم یا کشور باشن! خیلی ساده است، وقتی شما راه رو‌ نشون ندید دیگران نشون‌ میدن! ما کدوم کارمون درسته که در بعد رسانه ای و‌ تبلیغات راه درست رو‌ پیش بریم! اینجا فقط منم‌ که احساس میکنم داریم به قهقرا میریم؟
  20. 1 پسندیده شده
    سلام مهم طراحی دوربین است . قرار نیست اگر روی آر اف 4 سوارش کردند و آزمایش شد ، نشود روی پهباد سوارش کرد .
  21. 1 پسندیده شده
    به نام خدا موسسه رند در گزارشی که در قسمت وبلاگ سایت این موسسه منتشر شده است به تاثیرات همکاری احتمالی ایران با طالبان ، در وضعیت خروج آمریکا از افغانستان به قلم خانم آرین طباطبایی پرداخته است . وی دختر جواد طباطبایی است و به عنوان تحلیلگر ایران برای موسسات و اندیشکده‌های امریکایی کار می‌کند . وی در ابتدا به این خبر اشاره میکند که در اواخر سال 2018 ، همانطور که مشخص شد ایالات متحده در نظر دارد برای خروج از افغانستان اقدام نماید ، ارتش ایران اعلام کرد که مسئولیت امنیت مرز افغانستان و ایران را بر عهده دارد . سپس به مصاحبه ای از محمد جواد ظریف اشاره کرده و از قول وی می نویسد که : "داشتن آینده افغانستان بدون هیچ نقشی برای طالبان غیرممکن خواهد بو د" سپس به انواع روابط بین دو کشور اشاره کرده و مینویسد : " حجم تجارت به حدی قابل توجه است که دولت ترامپ تکمیل بندر چابهار ایران را از تحریم ها استثنا کرده است . این معافیت به هند امکان ادامه توسعه منطقه ای در جنوب شرقی ایران را می دهد که برای اقتصاد افغانستان مهم است. .... ایران همچنین دارای میلیون ها پناهنده افغان است. ایران چند صد هزار افغانی را برگردانده است که بازگشت آنها می تواند فشارهای دیگری بر اقتصاد افغانستان وارد کند " وی در بخش بعدی به روابط ایران و آمریکا پرداخته و قائل به این است که منافع ایالات متحده و ایران در افغانستان دردوره ای هم تراز شده اند ، البته با درجات مختلف. هر دو کشور (و متحدان ناتو ایالات متحده) نگران هجوم جدید پناهندگان ، قاچاق مواد افیونی و بازگشت احتمالی طالبان و القاعده به افغانستان و توانایی این گروه ها در تهدید مرزها بوده اند . ولی پس از مدتی ایران بر اثر ظهور داعش در افغانستان دچار چرخش شد و شروع به تعامل با طالبان نمود . به عقیده ی وی این چرخش تنها به دلیل خنثی نمودن خطر داعش نیست بلکه ایدئولوژی نیز در ایجاد روابط بین ایران و طالبان نقش داشت: هر دو هدف تضعیف حضور ایالات متحده در افغانستان را در سر داشتند. اگرچه ایران مایل به عقب نشینی کامل ایالات متحده از افغانستان نبود ، زیرا به نظر ایران منجر به فروپاشی این کشور و هرج و مرج می شود ، اما تهران می خواست که حضور آمریکا در آنجا به حداقل برسد. در نهایت وی نتیجه میگیرد که تاکنون ایران تا حد زیادی از اقداماتی که ممکن است روند مذاکره را مختل یا پیچیده کند ، خودداری کرده است ، اما این توانایی را دارد که بتواند هر آن در این روند اخلال ایجاد کند . همین طور طالبان می توانند از روابط خود با تهران استفاده كنند تا در مذاكرات با آمریكا بیشتر امتیاز بگیرند. بنابراین وی به دولتمردان آمریکایی توصیه میکند که دانستن اینکه چه چیزی باعث ایجاد انگیزه جهت اقدامات ایران در افغانستان می شود ، می تواند به کاهش این خطرات کمک کند. ....................................................... www.rand.org/blog/2019/08/irans-cooperation-with-the-taliban-could-affect-talks.html
  22. 1 پسندیده شده
    نحوه تعیین مرز دریایی براساس کنوانسیونهای بین المللی پذیرفته شده 1- خط مبداء : خطی که حدود خارجی دریای سرزمینی و سایر مناطق دریای دولت ساحلی از ابتدای آن شروع می شود . - طبق ماده 5 کنوانسیون 1982 : خط مبداء عادی برای دست یابی به عرض دریای سرزمینی ، خط پست ترین جزر آب در امتداد ساحل که توسط دولت ساحلی تعیین می شود 2- آبهای داخلی : طبق قرارداد 1982، آبهای داخلی ، آبهایی هستند که در پشت خط مبداء و میان خط مبداء و ساحل بدنه خشکی قرار گرفته اند . - در این منطقه دولت ساحلی حاکمیت کامل دارد و ورود و خروج هرگونه شناور خارجی باید با هماهنگی کشورساحلی باشد . 3- دریای سرزمینی : نخستین منطقه بعد از خط مبداء / در کنوانسیون 1982 ، عرض دریای سرزمینی 12 مایل دریایی و حداقل 3 مایل دریایی تعیین شده است . دولت ساحلی در این منطقه حق اعمال حاکمیت مطلق و انحصاری دارد در سطح آب / فضای بالا / بستر و زیر بستر 4- منطقه نظارت : منطقه مجاور دریای سرزمینی / در قرار داد 1982، عرض این منطقه 12 مایل پس از دریایی سرزمینی تعییین شد . - دولت ساحلی حق حاکمیت محدودتری دارد / این منطقه جزء دریای آزاد محسوب نمی شود و دولت ساحلی در زمینه اعمال قوانین گمرکی ، مالی ، بهداشتی و مهاجرتی در آن حق اعمال نظر دارد . 5- منطقه انحصاری – اقتصادی : این منطقه بر اساس قرار داد 1982 ، (ماده55) در ماوراء و مجاور دریای سرزمینی قرارردارد و منطقه نظارت بخشی از آن بحساب می آید . -حد این منطقه از خط مبداء 200 مایل (321 کیلومتر)
  23. 1 پسندیده شده
    نکات نبرد رسانه ای در صحبت های امیر سیاری که لازمه مرور بشه، چون اصل کلام این موارد بود ولی تو بحث های حاشیه دیده نشد - بخشی از روایت نشدن جنگ، تقصیر رسانه ها هست، چون خودشون نرفتن دنبال روایت و نوشتن مطالب و تولید فیلم سینمایی - در مورد اینکه چرا در زمان جنگ عکس و تصویری از ارتش وجود ندارد، چون تا الان هم کسی حق ندارد با دوربین پست فرماندهی و مراکز ارتش برود، این آموزش ارتش هست و حتما هم منافعی دارد. - ما هنوز اعتقاد نداریم که ارتش هر کاری که انجام داد باید رسانه ای بکند، مگر در ارتش های دنیا هر حرکتی انجام می دهند باید رسانه ای می شود؟ نمی شود، نیازی نیست بشود، مگر ارتش شرکت تولید یخچال هست؟ - تصویر و عکس برای مستند سازی و آموزش خیلی خوب است، ( چند جا بین مستند سازی برای استفاده آیندگان فرق قائل می شود) - متاسفانه یک فیلمی ساخته می شود که در آن یک سید و حاجی با یک ژ3 یه دستی یک لشکر رو در 24 ساعت از بین می برد، خب اگر اینطوری بود تو 8 روز باید 8 لشکر ارتش عراق از بین می رفت، پس 8 سال جنگ برای چی بود؟ - سریال کیمیا و نمایش شهید فلاحی در فیلم چ - بعضی از اظهار نظر ها مثل ورود نیروهای امریکایی به آب های ایران بدون اینکه کسی جلودارشون باشه، توهین به کل ارتش و نیروهای نظامی هست ( اظهارنظرهای غیرواقعی و فاجعه باری که زیاد می شنویم) https://www.aparat.com/v/oIyFY/%D9%85%D8%B5%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1_%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C_%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87_%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82_%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C
  24. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم: پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس عملیات کور هواپیمای RF-4 با همه محدودیت های پروازی اش ، آب باریکه ای را می مانست که می توانست تنور عملیات ها را علیه دشمن گرم نگه داشته و امید به بیرون راندن اشغالگران را از خاک میهن اسلامی تازه کند ؛ اما جلسه تابستان 1363 ، مُهر دیگری بود بر محدودیت بکارگیری آنها. این جلسه مهم در حوزه فرماندهی نهاجا تشکیل شده بود و همه فرماندهان سپاه از آقای محسن رضائی بگیر تا فرماندهان عملیاتی جنگ حضور داشتند. من و آقای حسین تاش از یگان هوائی سپاه به آن جلسه دعوت شده بودیم. عموما این جلسات برای تبادل نظرات بین ارتش و سپاه برگزار می شد ، اما این بدترین جلسه ای بود که کام همه فرماندهان را تلخ کرد. آقای معینی فر ، از فرماندهان ارتش در این جلسه رسما اعلام کرد که ما به دلائل مختلف ، دیگر نمی توانیم از هواپیمای فانتوم استفاده کنیم. برای شناسائی و عکسبرداری از مواضع دشمن از این پس فکر دیگری بکنید. با این حرف حالمان گرفت. با دکل های برق که فقط در برخی از مناطق پیدا می شد، چیز زیادی نمی شد از عقبه دشمن را دید زد. نیروهای شناسائی زمینی هم فقط می توانستند حداکثر از کمین ها عبور کرده و تا خط دشمن پیش بروند. از آن به بعد به راحتی ، نمی توانستیم حدس بزنیم ، چه برسد به اینکه بخواهیم عملیاتی را طرح ریزی کنیم. تمام روش های شناسائی دشمن بسته به همین چند مورد بود ، اما این فقط عکس هوائی بود که می توانست چاره کار باشد. اگر چه عکس های RF-4 هم از ارتفاع بسیار بالائی گرفته می شد و بسیاری از مواضع به خصوص آنهائی را که دشمن اختفاء و استتار کرده بود ، پیدا نبود و از طرفی فاصله زمانی عکسبرداری تا موزائیک کردن و تفسیر آنها و استخراج و دسترسی به اطلاعات آنها ، زمان نسبتا زیادی می برد و در این فاصله دشمن می توانست ؛ آرایش نظامی خود را عوض کند ، اما با این همه فرماندهان به شناخت کلی از عقبه دشمن می رسیدند. اما اکنون بدون آن یا باید از عملیات کردن علیه دشمن صرف نظر می شد و یا به عملیات کور تن داده می شد. تن دادنی که بی شک خسارات فراوانی را باید به جان خرید. اگر چه آن روز همه مأیوس و نگران بودند اما ایمان داشتیم که راه سومی باید وجود داشته باشد. راوی : محسن عمل نیک * * * * * راه سوم ظاهرا احمد راه سوم ماجرا بود. من می دیدم این چند روز دارد تقلاهائی می کند و رفت و شدهائی را نیز به فرماندهی یگان راه انداخته است اما نمی دانستم اینقدر مهم شده باشد. احمد با این کار حسابی خودش را مطرح کرده بود. اکنون دیگر نامش ورد زبان فرماندهان شده و خبرش حتی به محسن رضائی هم رسیده بود. پیش خود می گفتم : حالا دیگر حتی می تواند خانه نیمه کاره اش را به اتمام برساند ، به خصوص اینکه او آدم نکته سنج و فرصت شناسی است و می داند چطور با فرماندهان حرف بزند تا به خواسته هایش برسد. شاهکارش فقط این نبود که موفق شده بود پرنده ای بدون سرنشین بسازد که به راحتی در آسمان پرواز کند ، بلکه او توانسته بود با کار گذاشتن دوربین عکاسی در آن ، عکس هائی از فراز شهرش با وضوح بسیار بالا بگیرد. این کار یعنی تحول اساسی در جنگ. وقتی با خودم فکر میکردم او با این کار چقدر توانسته است در کم شدن ضایعات انسانی جنگ کمک کند ، حسودی ام میشد. ما با هم همکار بودیم ، هر دو با هم سر یک کلاس می رفتیم و در قسمت فنی هواپیمائی ، عضو کادر اویونیک بودیم. اما اینک توجه الهی شامل حال او شده بود. عکس های هوائی را که او از فراز شهر قزوین گرفته بود ، واقعا قابل تقدیر بود. بی خود نبود که به دستور آقا محسن فرمانده کل سپاه ، هم پول و امکانات برای توسعه کار در اختیارش گذاشتند و هم اسلحه ای کمری به او دادند که از خطر منافقین در امان بماند. خودش می گفت : برای اینکار از طرف منافقین تهدید به مرگ شده بود. حالا آنها چطور فهمیده بودند ، بماند. چقدر خبرهای جور واجور در این چند روز برای احمد اتفاق افتاده بود و من بی خبر مانده بودم. ولی نمی دانم چرا برای نشان دادن هواپیمایش ، هر بار تعلل می کرد. او حتی مرا که دوست صمیمی اش بودم به خانه اش راه نداد. وقتی در پاسخ فرمانده یگان هر بار طفره می رفت ، من به همراه چند نفر از دوستان تصمیم گرفتیم که سر زده به خانه اش برویم و هواپیمایش را از نزدیک ببینیم. همین کار را هم کردیم. او اول نخواست ما را به خانه اش راه بدهد ، اما وقتی فهمید ما این همه راه را از تهران کوبیده ایم و تا قزوین آمده ایم ، تسلیم شد و ما را به انباری خانه شان برد. تماشای هواپیمای اسباب بازی با آن چرخ های کالسکه و درب و داغون اش ، مسخره تر از آن بود که ماجرا را باور کنیم ، چه برسد به اینکه از او توضیح بیشتری بخواهیم. کافی بود چشم به چهره مضطرب و شرمنده اش می دوختیم. تمام حرکاتش گویای یک دروغ بزرگ بود ، چیزی که ما را همچنان سر دو راهی قبل متوقف کرد. او چون نتوانسته بود هواپیماهای دست سازش را پرواز دهد ، عکس های ارائه شده به ما را از درون یک بالگرد گرفته بود. راوی : محسن عمل نیک ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عمومامربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند
  25. 1 پسندیده شده
    موشک استاندارد ، استانداردی برای تمام اعصار به منظور آشنایی هر چه بیشتر عزیزان علاقه مند به موشک های دفاع هوایی و به ویژه انواعی که در طول سالیان دراز در داخل کشور موجود بوده ، به کار گرفته شده و زمینه ساز توسعه و ظهور سامانه های بومی شده ، فیلمی مستند درباره 60 سال تاریخ موشک پدافندی استاندارد رو تقدیم حضورتون میکنم . این فیلم مستند کوتاه ، در سال 2013 و توسط کمپانی ریتئون ( توسعه دهنده این سامانه ) تهیه و منتشر شد . در این فیلم که به این سامانه تسلیحاتی بسیار مهم ، موفق و تاثیر گذار در قرن بیستم میپردازه ، از خاستگاه های خانواده موشک های استاندارد صحبت به میان میاد و سِیر تکامل و پیشرفت آن تا زمان حاضر بررسی میشه . مدت زمان فیلم کمتر از 22 دقیقه و حجم آن 127 مگابایت است و به تمامی دوستداران توصیه میشه که فیلم رو مشاهده بفرمایند .