iliasd

VIP
  • تعداد محتوا

    521
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    15

تمامی ارسال های iliasd

  1. بسمه تعالی بخش اول مقدمه موازی­ کاری و عدم همکاری بین ارگان­های مختلف یکی از نقطه ضعف­های نظام جمهوری اسلامی ایران است که به نیروهای نظامی نیز تسری یافته است. از جمله ­ی عمده­ ترین این موازی ­کاری و عدم همکاری­ها در نیروهای نظامی می­توان به بخش پهپادی و از نمونه­ های شاخص آن می ­توان به پهپاد شاهد 129 اشاره کرد. این پهپاد که در سال 91 با حضور سردار حاجی­زاده و سردار جعفری رونمایی شد، پهپادی است با موتور پیستونی (روتاکس 912 و در نمونه ­های جدید­تر روتاکس 914)، پروفیل بدنه­ ی دایر­ه ­ای شکل، دم پروانه­ ای و بالی مستطیل شکل با وزن برخاست 1200 کیلوگرم، مداومت پروازی 24 ساعت و وزن محموله­ ی 400 کیلوگرم (در آخرین نمونه­ ها). این پهپاد یکی از مهم­ترین و شاخص­ ترین پهپاد­های ساخت ایران بود که آن­طور که باید از آن استفاده نشد. یک سال بعد از رونمایی آن و در سال 92 وزارت دفاع از پهپاد فطرس رونمایی کرد که عملا یک موازی ­کاری بیهوده بود. پهپاد فطرس دقیقا از همان موتور روتاکس 912 استفاده می­کرد و صرفا به دلیل بزرگ­تر بودن ابعاد خود دارای حجم بیشتری برای حمل سوخت بود که در نتیجه مداومت پروازی بیشتر و وزن محموله­ ی پایین­ تری را نسبت به شاهد 129 نشان می­داد. در نتیجه پهپاد فطرس تاکنون توسط هیچ نهادی بکارگیری نشده است. اما در کنار موازی ­کاری­ های بوجود آمده، عدم هم­دلی و همکاری بین نیروهای نظامی باعث شد که تا 8 سال بعد از رونمایی شاهد 129 یعنی آذر ماه سال 98، این پهپاد در هیچ یک از دیگر نهادهای نظامی بکارگیری نشود و تنها بکارگیرنده ­ی آن بجز نیروی هوافضای سپاه، نیروی دریایی ارتش باشد. در صورت آن­که اگر هم­دلی و همکاری واقعی بین نیروها وجود داشت، شاهد 129 به دلیل مداومت پروازی و وزن محموله­ ی بسیار مناسب خود می­توانست در تمام نیروها ائم از نیروی هوایی و زمینی ارتش و نیروی زمینی و دریایی سپاه نیز در نقش­ های مراقبت، شناسایی و رزمی بکارگیری شود. این عدم هم­کاری هنوز هم ادامه ­دار بوده و هم ­اکنون نیروی هوایی ارتش در حال ساخت پهپادی در همین کلاس است! تصویر نمونه ­ی گشت دریایی پهپاد شاهد 129 در دستان نیروی دریایی ارتش با نام سیمرغ: یکی از بزرگ­ترین مشکلاتی که موازی ­کاری ایجاد می­کند، اتلاف بودجه ­ی فراوان است. هر پهپاد برای عملیاتی شدن نیاز به گذراندن مراحل طراحی (طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی، طراحی جزئی)، مراحل تحلیل (CAD، تونل باد، آزمایشگاه سازه و ...)، مراحل ساخت نمونه، مراحل آزمایش نمونه، نهایی ­سازی و عملیاتی­ سازی است. این مراحل هر کدام نیازمند زمان و بودجه هستند و هر چقدر این پهپاد بزرگ­تر و پیشرفته­ تر باشد، زمان و بودجه­ ی بیشتری صرف خواهد شد. با راه ­اندازی طرح­ های موازی در ارگان­های دیگر گویا تمام مراحل ذکرشده بدون فایده در حال تکرار هستند، زمان ارزشمند نیروهای مهندسی و صنعتی از بین رفته و منابع بودجه­­ ی طرح ­های مفید دیگر خود به خود تلف خواهند شد. ای مسئله علی­ الخصوص در کشور ما که نیروهای مسلح از ضعف بودجه رنج می­برند تاثیری به مراتب مخرب­ تر دارد. امیر المومنین علی علیه ­السلام در حکمت 8743 غررالحکم فرموده ­اند: هر کس که خردمند باشد از دیروز خود عبرت گیرد و هشیار شود دستاورد فوق­ العاده ­ی دیگری در پهپادهای کشورمان در حال تکمیل شدن است که اهمیت صد چندان نسبت به شاهد 129 دارد و به دلیل همین اهمیت صد چندان است که عدم عبرت از روندی که بر شاهد 129 رفت باعث خواهد شد که این بار نیروهای نظامی ایران آسیبی چند برابر ببینند و با روند اشتباه خود از دستاوردی بزرگ بی ­بهره شوند. شاهد 149 این بار شرکت شاهد دست به ساخت پهپادی توربوپراپ زده است. فرمانده ­ی پهپادی نیروی زمینی سپاه خبر از شروع آزمایش­ های زمینی این پهپاد در هفته ­ی دفاع مقدس داده بود که متاسفانه خبر یا تصویری از آن منتشر نشد. اما با توجه به خبرهای رسمی و غیر رسمی دیگر می­ توان پیش­بینی­ هایی را در مورد پیکربندی آن انجام داد. سردار حاجی­زاده با حضور در برنامه ­ی ثریا از شبکه­ ی 1 در تاریخ 29 آبان 97، در میان پهپادهای غنیمتی از mq-9 (ریپر) نیز نام بردند. با توجه با سابقه ­ی شرکت شاهد در الگوگیری از طرح­ های موفق و همچنین حضور ریپر در دستان هوافضای سپاه، می­توان با اطمینان بالایی ادعا کرد که شاهد 149 از طراحی متعارف ریپر به همراه دم وی شکل بهره برده (مشابه پیکربندی شاهد 129) و از طراحی نصب دم استوانه­ ای (مشابه ایتان اسراییلی) استفاده نمی­کند. البته به دلیل ارزان­تر بودن ساخت سازه­­ ی بدنه ­­ای با پروفیل دایره ­ای نسبت به پروفیل­ های زاویه­ دار (مشابه ریپر به منظور کاهش سطح مقطع راداری) می­توان انتظار داشت که شاهد 149 نیز بدنه ­ای استوانه ­ای داشته باشد. احتمالاتی را می­ توان درمورد موتور شاهد 149 بیان کرد: 1. خرید یا مهندسی معکوس موتور ریپر: این موتور توربوپراپ با نام هانیول TPE331-10 با توان 900 اسب بخار استفاده می­کند. از دیگر کاربری­ های این موتور می ­توان به هواپیمای دوموتوره­ ی turbo Commander 690 اشاره کرد که در ایران، هواپیمایی نیروی انتظامی ایران و هوانیروز ارتش از کاربران آن هستند (که البته از نمونه­ ی قدیمی ­تر این موتور TPE331-5 با 717 اسب بخار توان استفاده می­ کنند) 2. خرید یا مهندسی معکوس موتور توکانو: از دیگر گزینه ­های دیگر این کلاس می­ توان به موتور هواپیمای آموزشی توکانو با نام PT6A-25 اشاره کرد که با توان 740 اسب بخار در نیروی هوافضا خدمت می­کند. پهپاد ایتان اسراییلی از نمونه ­ی PT6-67A این موتور با توان 1200 اسب بخار استفاده می­کند. اهمیت شاهد 149 و برتری آن نسبت به دیگر پهپادهای ایرانی اهمیت اصلی این پهپاد در پیشران آن است. توربوپراپ نمونه ­ای از موتورهای جت است که عمده توان خروجی خود را بوسیله ­ی شفت (و در صورت وجود گیبرکس) به حرکت دورانی تبدیل می­کند. توربوپراپ مزایا و معایبی نسبت به موتورهای پیستونی دارد. اول آن­که موتورهای توربوپراپ بصورت معمولی سقف پروازی بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی دارند (40 هزار فوت در برابر 25 هزار فوت). البته موتورهای پیستونی با نصب سه مرحله توربوشارژ/سوپرشارژ توانایی رسیدن به ارتفاع 100 هزار فوتی را دارند اما در این صورت وزن موتور تا حدی بالا می­رود که عملا وزن محموله به صفر یا مقداری خیلی ناچیز برسد بنابراین این مدل از موتورهای پیستونی در مقام مقایسه با موتورهای توربوپراپ قرار نمی­ گیرند. دوم آن­که به دلیل دور موتور بالای موتورهای توربوپراپ، این موتورها توانایی پرواز تا سرعت ­های بالا در حدود 0.85 ماخ را خواهند داشت (سرعت بیشتر از این رقم به دلیل محدودیت ملخ­ های مادون­ صوت غیر قابل دسترس است) که این امر برای موتورهای پیستونی امکان ­پذیر نیست. البته این مسئله در پرواز کم­ سرعت واژگونه است و موتورهای پیستونی در سرعت­ های پایین­تری قابلیت عملکرد دارند و برای هواگردهایی با ماموریت گشت ­زنی مناسب­تر هستند (البته بدون لحاظ عامل­ های دیگر). سوم آن­که در یک وزن برابر از هر دو نوع موتور، توربوپراپ ­ها توان بسیار بالاتری نسبت به پیستونی­ ها ارائه­ می­کنند: جهت درک بیشتر مسئله، یک موتور توربوپراپ با توان 800 اسب بخار، تقریبا 285 کیلوگرم سبک­ تر از موتور معادل پیستونی با همان توان خواهد بود. چهارم آن­که موتورهای توربینی خروجی به مراتب بیشتری برای تامین نیروی تجهیزات الکترونیکی نسبت به موتورهای پیستونی فراهم می­کنند و همین مساله باعث شده است که امکان­ پذیری نصب تجهیزات بسیار متنوع ­تر و پرتوان­ تری بر روی این پهپادها وجود داشته باشد. از معایب توربوپراپ نسبت پیستونی می­توان به مصرف سوخت بیشتر و دوره تعمیر و نگهداری بسیار کمتر و هزینه­ ی بیشتر اشاره کرد. در نتیجه ­ی مطالب اشاره­ شده، شاهد 149 با موتور توربوپراپ برتری­ های زیادی نسبت به همه­ ی پهپادهای پیستونی ایران خواهد داشت: 1. سقف پرواز حدود 40 هزار فوتی امکان نظارت، مراقبت و شناسایی فوق­العاده­ ای را به این پهپاد خواهد داد. از طرفی برد کنترلی آن بوسیله ­ی ایستگاه­ های زمینی نیز نسبت به 200 کیلومتر پهپادهای پیستونی افزایش خواهد داشت. 2. وزن محموله­ ی بسیار بیشتر آن امکان حمل محموله­ ها و تسلیحات مختلفی را فراهم می­کند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. 3. سرعت بالای آن (البته به نسبت پیستونی ­ها) امکان انجام ماموریت­ هایی را برای آن فراهم می­کند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. این برتری­ها سبب می­شود که محدوده و نقش ­های عملیاتی آن بسیار گسترده­ تر بوده که بکارگیری آن توسط نیروهای مختلف رو توجیه ­پذیر و در مواردی الزام ­آور خواهد نمود.
  2. بخش پنجم و پایانی ادامه نقشهای مراقبت، نظارت و ... 4. مینی آواکس: گرچه این نمونه در پهپادهای مشابه دنیا سابقه ندارد اما می ­توان از شاهد 149 یک مینی آواکس مناسب ساخت. یک راه آن است که مشابه جایگاه قرارگیری پاد SAGE 750 در زیر MQ-9B، یک رادار چهار وجهی طراحی و نصب کرد اما چنین سیستمی برای ایفای نقش آواکس کوچک خواهد بود و توانایی مناسب را ارائه نخواهد کرد. راه مناسب­تری وجود دارد. با توجه به میزان وزن قابل حمل جایگاه ­های زیر بال، می­توان چهار رادار در چهار سمت نصب کرد. به تصویر زیر دقت کنید: دو رادار بصورت پهلونگر در جایگاه ­های بیرونی و دو رادار بصورت جلونگر و عقب ­نگر در جایگاه­ های نزدیک بدنه نصب شوند و پوشش 360 درجه بدست آید. از رادارهای هواپایه ساخت داخل اطلاعات کمی در دسترس است. از میان گزینه ­های داخلی، مهندسی معکوس رادار گریفو Grifo F7 که بر روی جنگنده ­ی کوثر نصب شده است گزینه ­ی مناسبی است. این رادار وزن حدود 160 کیلوگرم دارد که امکان نصب آن در جایگاه­ های بیرونی زیر بال وجود دارد. در صورت کمبود نیروی تامین چهار رادار ذکر شده، می­توان ژنراتوری با وزن مناسب را زیر بدنه نصب کرد. 5. جنگال: از میان پادهای جنگال ساخته ­شده در داخل می ­توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. شاهین: این پاد نمونه­ ی مهندسی معکوس پاد اقدام متقابل AN/ALQ-101 است که در باند X عمل می­کند. از وزن این پاد اطلاعاتی در دسترس نیست اما با توجه به آن­که می­ توان این پاد را در زیر جایگاه جلویی موشک اسپارو در اف 4 نصب کرد، بعید است وزنی بیشتر از وزن این موشک داشته باشد (230 کیلوگرم) و این پاد را می ­توان در جایگاه ­های نزدیک به بدنه نصب کرد. 2. سحاب: پاد اخلال­گر دیگری با نام سحاب ساخته ­ی نیروی هوایی ارتش وجود دارد که تا به حال بر روی فوکر اف-27 نصب شده است. اطلاعاتی از مشخصات و وزن آن موجود نیست و ممکن است بتوان آن را بر روی شاهد 149 نصب کرد. 3. پاد اخلالگر راداری شهید باقری: توسط سپاه ساخته شده و به احتمال زیاد توسط سوخو 22 بکارگیری خواهد شد. همانند پاد سحاب، اطلاعاتی از مشخصات و وزن آن موجود نیست و ممکن است بتوان آن را بر روی شاهد 149 نصب کرد. 4. فرستنده­ ی AN/APX-95: اطلاعات این سامانه از غرفه ­­ی نهاجا در نمایشگاه دفاع مقدس 1399: 5. اخلال­گر فریب هواپایه­ ی زرین: اطلاعات این سامانه از غرفه­­ ی نهاجا در نمایشگاه دفاع مقدس 1399: 6. اخلال­گر باند X محمول بر پهپاد: اطلاعات این سامانه از غرفه­­ ی نهاجا در نمایشگاه دفاع مقدس 1399: 6. نقش­های دیگر: در نهایت می ­توان گفت با بکارگیری تجهیزات مناسب، شاهد 149 در نقش­ های زیر نیز می ­تواند مفید باشد: مرزبانی رله ارتباطی و همه­ ی موارد دیگری که بر روی Predator B انجام گرفته است. تبیین دقیق نیاز­های مشابه در نیروهای مختلف نیروهای مختلف نیازهای متفاوت و یا مشابهی نسبت به نیازهای نیروهای دیگر دارند. امروزه دیگر برای هر نیاز یک پاسخ مجزا داده نمی ­شود و تا حد مقدور با تغییر روی ساختار­های مشابه به نیازهای جدید و متفاوت پاسخ داده می­شود. این اصلی است که تحت عنوان اشتراک­ پذیری تثبیت شده است و یکی از مهم­ترین اصول در ساخت هر سلاحی است. از تانک و جنگنده گرفته تا ناو و پهپاد. هر چه سلاح موردنظر شاخص ­تر باشد و توانایی بیشتری داشته باشد، اشتراک­ پذیری بیشتری جهت رفع نیازهای متفاوت ­تری خواهد داشت. با توجه به توضیحات ارائه­ شده در بخش "اهمیت شاهد 149 و برتری آن نسبت به دیگر پهپادهای ایرانی"، بدیهی است که پهپادهای توربوپراپ و به تبع آن، شاهد 149 جزو پلتفرم­ های اشتراک­ پذیر هستند و در ادامه ­ی مطلب سعی بر آن شد که امکان ­پذیری اشتراک ­پذیری این پهپاد در رفع نیاز­های متفاوت شاخه­ های مختلف نیرو­های مسلح ایران اثبات شود. حال با جدول ­بندی این نیاز­های متفاوت، می­ توان مشخص کرد که کدام نیروها باید در دریافت شاهد 149 دارای اولویت باشند و یا در هر مقطع تعداد بیشتری را دریافت کند. توجه شود که جدول ­بندی زیر نیاز به بررسی بسیار بیشتری دارد و در حال حاضر خلاصه ­ای از این نیازها و صرفا جهت تبیین مساله ارائه شده است. جهت تکمیل این جدول باید نیروهای مختلف، شرح ماموریت خود را بصورت دقیق ارائه کنند. پایان استفاده از این مطلب همراه با ذکر منبع مجاز است شادی روح شهدا صلوات
  3. بخش چهارم ادامه نقش های رزمی ب. پدافندی: به دلیل مداومت پروازی خوب این­ گونه پهپادها و قابلیت نصب انواع سنسورها و رادارها، شاهد 149 در بخش پدافندی می­تواند در دو نقش موثر باشد. اول، حامل هواپایه موشک­های پدافندی: به دلیل مداومت پروازی و وزن محموله ­ی خوب این گونه پهپادها، می­توان شاهد 149 را به موشک­های هوا به هوا و پدافندی مسلح کرد بصورتی که صرفا حامل موشک باشد، پهپاد حامل در منطقه ­ای از پیش تعیین­ شده در حال گشت­ زنی باشد و درصورت کشف هدف توسط سامانه ­های زمینی یا هوایی دیگر، بجای موشک ­های پدافندی صیاد 2، صیاد 3، صیاد 4، طائر 2 و طائر 3، شاهین، شلمچه و مرصاد 16، 48N6 و ... و همچنین موشک­های هوا­به ­هوای سنگین فکور، فینیکس و مقصود، با موشکی به مراتب ارزان ­تر و سبک­تر از موشک­های ذکر شده به سمت هدف شلیک کرده، هدایت موشک در فاز میانی بوسیله ­ی ایستگاه ­های زمینی (همانند رادارها) و هوایی (همانند آواکس­ ها یا جنگنده ­ای دیگر) انجام شود. تاکتیک استفاده از حامل هواپایه پدافندی، تاکتیک جدیدی نیست. در جنگ ویتنام آمریکا از هواپیمای ملخی AU-24 به عنوان حامل هواپایه ­ی موشک اسپارو استفاده کرد: اخیرا نیز آژانس تحقیقات پیشرفته­ ی دفاعی DARPA، طرحی تحت عنوان پایلون پرنده ­­ی FMR جهت ساخت پهپاد حامل دو تیر آمرام ارائه کرده است: شرکت جنرال داینامیکز نیز برنامه ­ای برای تجهیز پهپاد اونجر به عنوان حامل هواپایه ­ی 6 تیر موشک آمرام در دست انجام دارد. از میان تسلیحات موجود بومی و غیر بومی می­توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. AIM-7 اسپارو: میان­برد راداری با برد 50 کیلومتر و هدایت نیمه فعال، وزن 230 کیلوگرم، فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 2. ساخت نمونه ­ی هواپرتاب از موشک پدافندی راداری 9 دی: این موشک طولی در حدود طول موشک اسپارو داشته و قطری کم­تر از آن را دارا است، لذا بعید است که وزنی بیشتر از آن داشته باشد (طبق برخی شایعات و گمانه ها موشک 9 دی بر اساس موشک روسی رادار فعال R77 که از طریق یمن به ایران رسیده ساخته شده است) . 3. موشک هوا­به ­هوای راداری آرش: اطلاعاتی از آن مشخص نیست اما با توجه به آن­که جهت جایگزینی با اسپارو ساخته شده، بعید است که وزنی بیشتر از آن داشته باشد. دوم، پدافند هواپایه: می ­توان موشک­ های حرارتی و تصویرساز هوا­به­ هوای موجود را با این پهپاد سازگار کرد و با نصب جست­وجوگر­های الکترواپتیکی/حرارتی جلونگر (همانند سنسور سنسور MTS-C ریپر) از شاهد 149 یک پهپاد رزم هوایی ساخت. بدیهی است که هر چند این پهپاد توانایی لازم برای مقابله با جنگنده ­ها را نخواهد داشت اما می ­تواند در شکار موشک­های کروز، انواع پهپادها، راکت­ها، هواپیماهای نظامی پهن ­پیکر (اعم از ترابری، بمب­افکن و ...)، هلیکوپترها، بمب ­های هوشمند و هواسر و ... کاملا موثر باشد. هم­چنین در عملیات اسکورت هواپیماهای نظامی پهن­ پیکر خودی همانند آواکس، الینت، سیگینت و ... که در داخل فضای داخلی و در محیطی دور از میدان اصلی نبرد فعالیت می­کنند نیز مفید خواهد بود. بجز موارد ذکرشده باید توجه داشت که حرکت بسوی تجهیز پهپادهای دشمن به موشک هوا­به­ هوا (همانند تسلیح MQ-9 به AIM-9X) در حال انجام است و پهپادهای با ارزش خودی همانند شاهد 149 باید بتوانند تا حد معقول از خود دفاع کنند، لذا حتی بدون درنظر گرفتن نقش­های قبلی که در رزم هوا­به ­هوا گفته شد، تسلیح شاهد 149 به موشک­های حرارتی/تصویرساز الزامی و اجتناب­ ناگزیر است. از میان تسلیحات موجود بومی و غیر بومی می­توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. AIM-9 P/J: کوتاه ­برد حرارتی با وزن 86 کیلوگرم 2. موشک قمر بنی­ هاشم نسخه هوا به هوا: ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم، دارای جست­وجوگر تصویرساز با برد 8 کیلومتر 3. فاطر: مهندسی معکوس AIM-9 P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم 4. موشک آذرخش نسخه هوا به هوا: ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم 5. R-73 کوتاه­برد حرارتی با وزن 105 کیلوگرم 6. PL-7 کوتاه­برد حرارتی/تصویرساز با وزن 89 کیلوگرم 7. نمونه ­های هوا­به­ هوای موشک­های دوش­پرتاب میثاق: همانند کاری که بر روی مهاجر 4 انجام شد: به این نکته­ ی مهم توجه شود که به دلیل وزن تقریبی 86 کیلوگرمی موشک­های تصویرساز/حرارتی بومی کشور، فارغ از آن­که کدام­یک برای تسلیح شاهد 149 برگزیده می ­شود (جهت پرهیز از موازی­ کاری)، این پهپاد توانایی مناسبی برای حمل این موشک در تعداد بالا را خواهد داشت. مجموعا 12 تیر (2 تیر زیر هر کدام از جایگاه­های بیرونی و 4 تیر زیر هر کدام از جایگاه­های نزدیک بدنه) قابلیت بسیار شاخصی در نقش پدافند هواپایه به شاهد 149 خواهد داد. 3. مراقبت، نظارت، تجسس، گشت دریایی سنسورهای الکترواپتیکی و حرارتی فراوانی در کشور موجود است که فهرست بسیار بلندبالایی را شامل می ­شود. اما موارد دیگری وجود دارند که تنوع بسیار کمتری داشته که در زیر به آن­ها اشاره خواهد شد: 1. رادار روزنه مصنوعی ابصار: کابرد این رادار توسط شرکت صاشیراز در تصویر زیر ارائه شده است: 2. رادار روزنه مصنوعی بدون نام: در پارک ملی هوافضا و در کنار پهپاد شاهد 129 یک رادار روزنه­ ی مصنوعی قرار داده شده است که در گذشته مشاهده نشده بود و همچنین از مشخصات آن اطلاعاتی در دست نیست. 3. TIC-S-2: از شاخص ­ترین سامانه­ های الکترواپتیکی ساخت داخل می ­توان به این سنسور اشاره کرد که توانایی فوق­ العاده کشف اهداف نزدیک­ شونده از 150 کیلومتری و اهداف دورشونده تا 300 کیلومتری و همچنین قابلیت کار از دمای منفی 40 درجه تا مثبت 60 درجه ­ی سانتیگراد را دارا است. در صورت نصب این سامانه بصورت جلونگر (مشابه MTS-C ریپر) می­ توان از شاهد 149 به منظور پایش اهداف مختلف هوایی، از جنگنده تا موشک و ... علی­ الخصوص اهداف رادارگریز به خوبی استفاده کرد و قابلیت فوق ­العاده ­ای در پدافند و رزم هوایی بدست آورد. 4. رادار جست ­وجوی سطحی FURUNO DRS4: خانواده رادار ژاپنی در مدل­ های مختلف است که در ایران بر روی قایق­ های تندرو (همانند سراج 1) و بالگرد دریایی شاهد 285 C نصب شده است و از ارتفاع بردی حدود 30 کیلومتر دارد که مشخصا با افزایش ارتفاع این برد افزایش می ­یابد. ادامه دارد ان شاالله ...
  4. بخش سوم پیشنهادات در نقش ها، تجهیزات و تسلیحات شاهد 149 حال می­ توان با دقت در نقش ­ها،­ تجهیزات و تسلیحاتی که برای همتای آمریکایی شاهد 149 بیان شد و توانایی­ها و الزامات نیروهای مسلح کشورمان، در مورد بهره­ وری حداکثری این پهپاد ایرانی در بخش­ های مختلف نیروهای مسلح صحبت کرد. توجه شود که پیشنهادات ارائه شده از میان تسلیحات و سامانه­ هایی است که در معرض دید عموم قرار گرفته­ اند. مسلما مواردی وجود دارند که رونمایی نشده و ممکن است نسبت به موارد پیشنهاد شده مناسب­ تر باشند. نقش­های رزمی: وزن مهمات در نمونه­ های مختلف Predator B از 1360 کیلوگرم در MQ-9A تا 2155 کیلوگرم در MQ-9B متغیر است و با توجه به آن­که نمونه ­های B اخیرا در حال ورود به خدمت هستند، نمونه­ ی غنیمتی موجود در ایران از نوع A است. اگر بخواهیم با دیدگاهی نسبتا بدبینانه تخمینی از وزن مهمات شاهد 149 نسبت به MQ-9A بیان کنیم، می­توان نسبت 80 درصدی را در نظر گرفت و به رقم 1088 کیلوگرم رسید. هم­چنین اگر مجددا فرض شود که شاهد 149 همانند MQ-1A دارای چهار جایگاه حمل محموله/مهمات در زیر بال­های خود است و توزیع بار نیز بین جایگاه ها مشابه ریپر باشد، هر کدام از دو جایگاه نزدیک بدنه می­توانند 363 کیلوگرم و هر کدام از دو جایگاه بیرونی 181 کیلوگرم محموله/مهمات حمل کنند. بر اساس تخمین­ های صورت گرفته و تسلیحات موجود در داخل نتایج زیر بدست خواهد آمد: الف. تهاجم هوا به سطح/دریا: 1. خانواده بمب های سدید (از 25 تا 34 کیلوگرم) 2. خانواده بمب­ های قائم (حدود 20 کیلوگرم) 3. خانواده موشک­های سدید 1 4. موشک الماس مهندسی معکوس اسپایک ER (با وزن تقریبی 14 کیلوگرم): این موشک ساخته­ ی وزارت دفاع است و بر مبنای موشک اسراییلی spike er ساخته شده است که در پرتاب از لانچر زمینی تا 8 کیلومتر برد دارد. می­توان انتظار داشت که با رهاسازی از سرعت و ارتفاع بالا و بکارگیری تکنیک Boosted Glide برد آن را چند برابر کرد. تصویر رهاسازی از ابابیل 3: 5. بمب هواسر بالابان (وزن 125 کیلوگرم) 6. بمب هواسر الگوگرفته شده از SDB-1: این بمب تاکنون معرفی نشده است اما جزو مهماتی است که قابلیت پرتاب از پهپاد کرار را دارند. تصویر تجهیز پهپادهای کرار به ترتیب (از راست به چپ) به بمب SDB-1 ایرانی، بمب بالابان و بمب سیمرغ: 7. بمب هواسر یاسین (نصب کیت گلاید بر روی مارک 82، وزن 300 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 8. موشک مینی ­کروز اخگر (وزن 27 کیلوگرم) 9. موشک قائم 114 (مهندسی معکوس AGM-114 هلفایر با وزن 45 تا 49 کیلوگرم)، تصویر تجهیز بالگرد 214 هوانیروز سپاه به این موشک: 10. بمب هدایت ماهواره­ای/اینرسی رعد 301 (حدود 225 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 11. خانواده موشک دهلاویه هواپرتاب (کورنت ایرانی) 12. خانواده موشک طوفان هواپرتاب (تاو ایرانی) 13. موشک شفق (60 کیلوگرم) 14. نمونه ­ی هوا به سطح موشک آذرخش (ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم)، به ترتیب از راست به چپ، موشک آذرخش، موشک R60 و موشک بینا-1 15. راکت فدک (S8 هدایت­ شونده) 16. موشک هدایت لیزری بینا 2 (ارتقا بر روی بمب مارک 82 با وزن تقریبی 250 کیلوگرم) فقط در جایگاه ­های نزدیک بدنه 17. موشک هدایت لیزری بینا 1 (نمونه­ ی هدایت لیزری ماوریک، با وزن تقریبی 210 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 18. موشک هدایت تلوزیونی ماوریک (وزن 210 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 19. بمب بارانی سیمرغ (مهندسی معکوس BL-755 انگلیسی با وزن 264 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 20. موشک هدایت لیزری ستار 4 (ارتقا بر روی بمب مارک 82 با وزن تقریبی 250 کیلوگرم) 21. بمب هدایت­ شونده بی ­نام (ارتقا بر روی بمب­ مارک 81 با وزن تقریبی 130 کیلوگرم)، این بمب جدید (تقریبا مشابه پیکربندی بمب Paveway III) در پارک ملی هوافضا جزو تسلیحات سوخو 22 به نمایش درآمد. تصویر از این بمب در کنار مارک 81: 22. بمب هدایت ­شونده بی ­نام (ارتقا بر روی بمب­ فاب 100 با وزن تقریبی 120 کیلوگرم)، این بمب جدید (تقریبا مشابه پیکربندی بمب Paveway III) در پارک ملی هوافضا جزو تسلیحات سوخو 22 به نمایش درآمد: 23. موشک قمر بنی­ هاشم نسخه هوا به سطح (ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم) دارای جست­وجوگر تصویرساز با برد 8 کیلومتر 24. موشک حیدر (بعید است وزن این موشک بیشتر از 50 کیلوگرم باشد) با برد 8 تا 12 کیلومتر 25. موشک کایت (با توجه به آن­که از پیشران ماوریک در ساخت آن استفاده شده است، بسیار بعید است که بیشتر از 363 کیلوگرم داشته باشد) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 26. موشک ضدکشتی نصر (راداری)/ نصر بصیر (حرارتی) (وزن 360 کیلوگرم) با برد 35 کیلومتر در حالت زمین­ پرتاب، فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 27. موشک ضدکشتی ظفر (وزن 120 کیلوگرم) با برد 25 کیلومتر در حالت زمین­ پرتاب 28. موشک ضدکشتی کوثر (وزن 100 کیلوگرم) با 25 کیلومتر در حالت زمین ­پرتاب دارای نسخه­ های اپتیکی (کوثر 1) و حرارتی (کوثر 2) 29. موشک ضدکشتی نصیر بدون بوستر زمین­ پرتاب (وزن تقریبا 360 کیلوگرم بدون بوستر) که بر اساس موشک نصر ساخته شده اما دارای پیشران جت است و دارای برد بیشتری نسبت به نصر است. فقط در جایگاه­های نزدیک بدنه به این نکته توجه شود که فهرست ارائه شده از سلاح ­های تهاجم هوا به سطح به این منظور نیست که همه ­ی این تسلیحات باید با شاهد 149 سازگار شوند. موازی­ کاری­ های فراوانی در بین این تسلیحات وجود دارد (برای مثال بمب سدید و قائم، موشک سدید، موشک قائم 114 و قمر بنی هاشم و آذرخش و حیدر و شفق، موشک بینا 2 و ستار و ...). بهترین­ کار عدم موازی­ کاری و انتخاب سلاح ­های مشترک میان نیروهای مختلف است اما اگر به هر دلیل نیروهای مختلف بر استفاده از تسلیحات مدنظر خود اصرار داشتند، این امکان برای فهرست تسلیحات بالا بصورت بالقوه فراهم است. ادامه دارد ان شاالله ...
  5. بخش دوم پیش از آن­که در مورد امکان ­پذیری نقش­ ها و توانایی­ های بالقوه­ ی شاهد 149 صحبت شود، به دلیل شباهت پیکربندی آن با خانواده ­ی Predator B (MQ-9A، MQ-9B، Protector و ...)، نگاهی به نقش­ ها و توانایی­های مختلفی که این پهپاد آمریکایی تاکنون دارا بوده است می­اندازیم. نقش­ ها و توانایی­ های مختلف خانواده ­ی Predator B 1. رزمی 2. نظارت، مراقبت، شناسایی 3. پشتیبانی نزدیک 4. جست­ و جو و نجات در میدان نبرد 5. buddy-lase (نشانه­ گذاری برای بمب لیرزی که از هواگرد دیگری رها شده است) 6. مراقبت از دسته­ های متحرک نظامی 7. هدایت هوایی در فاز نهایی (terminal air guidance) 8. مرزبانی 9. جنگال 10. رله ارتباطی تسلیحات رزمی مدل­های مختلف ریپر از تسلیحات زیر استفاده کرده­ اند (بصورت آزمایشی و عملیاتی): 1. AGM-114 هلفایر (در گذشته محدود به حمل 4 تیر بوده است، آزمایش با حمل 8 موشک انجام شده است) 2. موشک بریم ­استون (نسخه Protector با 18 تیر) 3. بمب 500 پوندی هدایت لیزری GBU-12 Paveway II 4. بمب 500 پوندی هدایت لیزری EGBU-12 Enhanced Paveway II (همان GBU-49، نمونه ­ی دوحالته هدایت لیزری/جی ­پی ­اس جهت کاربرد در شرایط آب ­و هوایی غیرمطلوب) 5. بمب 500 پوندی هدایت ­لیزری/اینرسی/ماهواره­ ای Paveway IV (نسخه Protector) 6. بمب 500 پوندی هدایت ماهواره ­ای GBU-38 JDAM 7. موشک هوا­ به ­هوای AIM-9 X 8. بررسی جهت نصب موشک FIM-92 استینگر در نقش هوا به هوا در سال 2003 (نتیجه اعلام نشده است) سیستم­های نظارت، مراقبت، شناسایی 1. سنسور AN/DAS-1 MTS-B: سیستم هدف­یابی چندطیفی الکترواپتیک، اینفرارد، نشانه ­گذار لیزری، آشکارساز لیزری، فاصله­ یاب لیزری، آرایه­ ی صفحه کانونی (FPA) پیکسلی با توانایی تصویربرداری از سطح 200x48 متر مربعی از ارتفاع 25 هزار فوت 2. سنسور MTS-C: این سیستم در اصل سیستم هدف­یابی چندطیفی الکترواپتیک و اینفرارد (در همه­ ی طول موج ­های این طیف) جلونگر و بالانگر است است که برای شناسایی و ردگیری موشک ­های بالستیک از مرحله­ ی شلیک روی لانچر تا سیر در فضا، بر روی ریپر نصب شد. در رزمایش دفاع موشکی موسوم به Pacific Dragon که با حضور ژاپن و کره­ ی جنوبی در سال 2016 انجام شد، این سنسور با موفقیت موشک موردنظر را ردگیری کرده است. از دیگر مشخصات ویژه­ ای که برای این سنسور اعلام شده آن است که توانایی ویژ­ه ­ای در کشف اهداف سرد در فضا دارد که منظور آن، بدنه ­ی موشک ­های بالستیک پس از جدایش موتور در بیرون جو است. 3. رادار چندحالته­ ی AN/APY-8 Lynx II: رادار باند Ku با حالت های روزنه مصنوعی (SAR)، تشخیص اهداف متحرک زمینی (GMTI)، تشخیص اهداف متحرک انسانی (DMTI)، جست­ و جوی سطح گسترده­ ی دریایی (NWAS). مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده (جنرال اتمیکز) ارائه شده است: 4. سیستم مراقبت/نظارت/تجسسی Gorgon Stare: یک سیستم تصویربرداری نوین است که به کاربر اجازه می­ دهد بوسیله­ ی یک پهپاد حامل (در اینجا mq-9) از یک محیط وسیع (برای مثال 4 کیلومتر مربع در فاز اول توسعه و 50 کیلومتر مربع در فاز دوم) در شب و روز از 9 زاویه­ ی مختلف ضبط تصویر داشته باشد و 65 هدف مختلف (در فاز اول این رقم 10 هدف بود) را ردگیری کند و نتیجه را بصورت یک شبه فیلم یا عکس متحرک (با قابلیت تغییر زاویه) در اختیار چندین نیروی کاربر قرار دهد. 5. سونار شناور sonobuoy: به منظور شرکت در عملیات­ های ضدزیردریایی از SeaGuardian در تعداد بالا به روی دریا رهاشده و اطلاعات خود را بوسیله­ ی ستکام به خود پهپاد، ایستگاه زمینی یا دریایی انتقال می­ دهند. تصویری از کانسپت سونار شناور شرکت Harris: 6. پهپاد Sparrowhawk: این پهپاد کوچک با قابلیت رهاسازی و بازیابی از حامل­ های بزرگ­تر (همانند ریپر و گری ایگل) دارای سنسورهای ISR و جنگال است تا برد قابلیت­ های حامل خود را افزایش داده و در محیط­ های خطرناک بجای حامل گران­ قیمت خود بکارگیری شود. حتی می ­تواند در نقش دیکوی نیز بکارگیری شود. تجهیزات جنگال 1. دیکوی هواپرتاب ADM-160A MALD 2. جمر هواپرتاب ADM-160J MALD-J 3. سیستم جنگال Pandora ساخت نورثروپ گرومن: این سیستم توسعه یافته از نمونه ­ی دیجیتال سیستم AN/APR-39 (هشداردهنده­ ی راداری و مدیریت جنگ الکترونیک) است که بصورت پاد در زیر بال ریپر قابل نصب است. تصویر گرافیکی از نصب این پاد در دو جایگاه زیر بال ریپر: 4. پاد تجسس الکترونیکی (ELINT) و اقدام حمایتی الکترونیکی (ESM) به منظور کشف، ردگیری، مکان­ یابی و تجزیه تحلیل منابع امواج الکترومغناطیسی) ساخت Leonardo با نام SAGE 750 جهت پیدا کردن رادارهای دریاپایه و ساحل ­پایه دشمن. مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده ارائه شده است: 5. پهپاد Sparrowhawk: در بخش پیشین شرح داده شده است. موارد دیگر 1. نصب هشداردهنده ­ی راداری ALR-69A بصورت پاد 2. مخزن سوخت 100 گالنی 3. ارتقایی تحت عنوان بلاک 5، رادیوهای دوگانه­ ی ARC-210 VHF/UHF (نصب آنتن در نوک بال ­ها) جهت ارتباط همزمان با چند ایستگاه زمینی یا هوایی، برقراری ارتباط ایمن و ارتقای ظرفیت انتقال داده نمونه ­های دریایی 1. از اولین نمونه­ های Predator B، نمونه­ای به نام Altair بود که با همکاری ناسا جهت انجام تحقیقات علمی و همچنین عملیات تجسس ساخته شد. در سال 2004 کشور کانادا با نصب رادار چندحالته ­ی دریایی و سنسورهای الکترواپتیکی روی Altair از آن به منظور پایش دریای آتلانتیک بهره برد. 2. طرحی پیشنهادی بعدی بنام Mariner بود تا در برنامه­ ی مراقبت دریایی سطح گسترده (BAMS) شرکت داده شود. این نمونه دارای مخازن سوخت بیشتر جهت اجرای 49 ساعت مداومت پروازی مداوم، بال تاشونده برای سهولت در نگهداری زمینی، ارابه فرود تقویت ­شده، قلاب، حذف سطح کنترل شکمی و 6 هاردپوینت (1360کیلوگرم تسلیحات) بود که در نهایت به RQ-4N باخت. 3. دو فروند از نمونه ­ی دریایی دیگر تحت نام Guardian در گارد ساحلی آمریکا در حال خدمت هستند. این نسخه دارای رادار جست­وجوی دریایی SeaVue است. 4. آخرین و برجسته­ ترین نمونه ­ی دریایی به نام SeaGuardian که بر اساس نسخه­ ی MQ-9B ساخته شده است. تجهیز به پاد SAGE 750، سونار شناور، رادار SeaVue XMC و اژدر سبک هواپرتاب از مشخصات این پهپاد است. جنرال اتمیکز اعلام کرده است برنامه­ریزی جهت تجهیز این پهپاد برای انجام عملیات­های ضدمین دریایی در آینده­ی نزدیک انجام خواهد شد. گارد ساحلی و نیروی دریایی کشورهای ژاپن، تایوان، فرانسه، یونان و هند خواهان این پهپاد هستند. ادامه دارد ...
  6. و نکته دیگه ای که باید توجه بشه اینه که اگه دقت کنید، برعکس رونمایی اولیه از تانک های تازه ساخت کرار با برجک کاملا جدید، هر دو مورد ارتقای نزسا و نزاجا از همون برجک تی 72 استفاده میکنن که صفحات مسطح بهشون جوش داده شده!
  7. سطح ارتقایی موتور 1000 اسب، توپی مجهز به سیستم مرجع دهانه داره
  8. اون مدل تونل باد موشک صیاد 4 هست. فرماندهان پدافند هوایی ارتش هم گفته بودن که طراحی صیاد 4 رو هوافضای سپاه انجام داده مقیاس اون مدل ها هم ارتباطی به همدیگه ندارن و نمیشه اندازه یکی رو در مقایسه با دیگری بدست آورد
  9. سلام. چرا فقط ملاحظات درگیری هوایی رو مدنظر قرار میدید؟ ایران میتونه اختیار منطقه وسیعی از سوریه رو بطور کامل داشته باشه و ازش حفاظت کنه؟ تانک و نفربر و خودرو پشتیبانی آتش در تعداد زیاد بصورت رسمی در سوریه برای حفاظت زمینی منتقل کنه؟ بالگرد رزمی سنگین برای مراقبت دائمی از پایگاه پرواز بده؟ پدافند های کوتاه برد ما (سپر و تور بومی و ...) به تولید انبوه رسیده که برای دفاع از باور و سوم خرداد به سوریه منتقل بشه؟
  10. اون بمب فقط یک معیار ساده و ارزون قیمت هست برای سنجش افت ارتفاع سلاح جدید یک سری محاسبات و ازمایشات انجام میشه برای سلاح های هواپرتاب جدید، پرتاب همزمان یک سلاح هواپرتاب دیگه که پروفایل پروازیش اثبات شده هست یکی از راه های ساده هست برای سنجش مقادیر محاسبات و ازمایشات همین روند برای تست بمب هواسر یاسین انجام شد و یدونه مارک 81 تمرینی رها کردن این موضوع هم ارتباطی با حفظ تعادل هواگرد (در مورد این موشک) نداره قاعده طراحی سیستم های کنترل پرواز این هست که وقتی یک میزان لود رو برای یک اویزگاه درنظر میگیرن، شرایط trim رو برای پروازی بدون هیچگونه لود روی آویزگاه های دیگه برآورده میکنن و از الزامات کنترل و پایدای هست. اگه این فجر 4 به عدم تعادل منتهی میشد روی اخرین اویزگاه اصلا نصبش نمیکردن، مثل کینژخال و براهموس
  11. فضای جمع شدن ارابه فرود دماغه پرچ شده برای ارابه فرود عقب اصلا دری برای باز و بسته شدن محفظه ها قرار داده نشده نمونه اول صرفا یک نمونه ساده برای انجام تست های تاکسی و پروازهای اولیه هست. نمونه دوم تکمیل و دارای همه زیرسیستم ها خواهد بود
  12. بعضی وقت ها با سر زدن به سایت نظراتی رو میبینم که با خودم میگم همین که مثل قبل هر روز به سایت سر نمیزنم کار درستی بوده! تا کی قراره از هر چیزی رو که رونمایی میشه انتظار قابلیت رزم اف 22 رو داشته باشید؟! یکی از اصلی ترین مشکلات نهاجا البته در کنار هزاران مشکل دیگه این بود که بعد از بونانزا و پی سی 7، جت آموزشی اختصاصی برای پر کردن خلا بین هواپیمای ملخی و جنگنده نبود. بالاجبار نهاجا مجبور شد تعدادی از اف 5 های b رو عملیاتی نگه داره و نقشی مشابه نقشی که تی 38 در آموزش خلبان های نیروی هوایی امریکا ایفا میکنه رو به اف 5 B بسپره. و البته تعداد این فریدوم فایترها به هیچ وجه در حد کافی نبود که نهاجا رو مجبور کرد تعداد انگشت شمار موجود از اف 5 های A خودش رو تحت پروژه ی سیمرغ دو کابین و تبدیل به مدل B کنه. باز هم تعداد کافی نبود لذا نهاجا مجبور شد که تعدادی از خلبان ها رو برای اموزش به کشورهای دیگه مثل پاکستان و... بفرسته. این خلبان ها در کشورهای میزبان تاکتیک های نبرد اون کشورهارو یاد نمیگیرن و فقط با پرواز با جت هایی مثل k-8 مرحله upt رو طی میکنن و به کشور برمیگشتن. لذا پول زیادی صرف میشد در عین حال که تاکتیک های رزمی هم اموزش داده نمیشد. اولین تلاش برای رفع این مشکل با شفق به نتیجه نرسید و به دلیل نبودن موتور و ... عملا پروژه شفق در اون زمان تموم شده به حساب میومد. تلاش ها برای خرید جنگنده خارجی مثل یاک 130 هم به هیچ جایی نمیرسید که نهاجا دست به طراحی کوثر 88 زد. این جت تو مرحله اول که فقط اموزشی بود بر مبنای قطعات موجود اف 5 A و B تعریف شد. موتور، ارابه فرود، اویونیک، کاکپیت، قطعات بسیاری از سیستم ها مثل هیدرولیک و ... مستقیما از قطعات جنگنده مذکور تامین میشد. هیچ ایرادی هم به قضیه نیست چون در صورت موفقیت طرح قطعات به خط تولید داخل میرفت و در صورت عدم موفقیت (که احتمالش هم کم نبود) هزینه و زمان اضافی صرف ساخت سیستم های جدید انجام نگرفته بود. شکر خدا که پروژه به نتیجه رسید و در ادامه خوشبختانه یا متاسفانه برای تولید انبوه و ساخت نمونه پروازی همکاری با وزارت دفاع شروع شد. تا زمانی هم که خرید جنگنده جدید انجام بشه (که هیچوقت نمیشه) و یا پروژه هایی که برای ارتقای اویونیک جنگنده های موجود در دست انجامه به نتیجه برسه، یاسین با کاکپیت انالوگ و بدون hud و ... تولید میشه. موتور جی 85 - 13 به تعداد مناسب در داخل باید موجود باشه و بعیده برای نمونه اموزشی سراغ جی 85 - 21 یا همون اوج برن. این نمونه اولی هم که پروازش رو نمایش دادن ساده ترین نمونه پروازی بود که حتی قابلیت جمع شدن ارابه فرود نداشت و ... تنها مورد نگرانی وزن خالی این جت بود که بر اساس اطلاعات منتشر شده در ماکس 2017 چندصد کیلو نسبت به جت های مشابه مثل میگ at یا casa 101 بیشتر بود. که به حمدلله طبق اطلاعات منتشره در ماکس 2019 در نمونه دوم با وجود کامل شدن زیرسیستم ها وزن 700 کیلو کاهش داشته نسبت به نمونه اول. اگر قرار بر توسعه نمونه رزمی باشه تفاوت هایی با این نمونه خواهد داشت. اینکه توپ به دماغه اضافه خواهد شد، دو سر بال ریل پرتاب سایدوایندر و زیر هر بال دو هاردپوینت وجود خواهد داشت (این الزامات به اصلاح و تقویت سازه بال منجر خواهد شد و بال فعلی رو نمیشه استفاده کرد) و از موتور اوج بدون قسمت پس سوز استفاده خواهد کرد و ... برای رسیدن به یاسین زحمت زیادی کشیده شده و حتی خون داده شده. خاطره شکستن بال تذرو و شهادت خلبانش از هیچکس پوشیده نیست. یاسین اولین جت طراحی ایران هست که فعلا تمام تست های پروازی خودش رو به سلامت انجام داده و ان شاالله با تولیدش یکی از بزرگترین مشکلات نیروی هوایی مملکت رو کاملا رفع میکنه. اولین گام بعد از سال ها با موفقیت برداشته شده و ایراداتی هم که وجود داره مثل عدم وجود fbw و ... هم قابل برطرف شدنه. جدای از عملیاتی شدن یا نشدن قاهر، ان شاالله پرواز اون رو هم که قبلا انجام شده نشون بدن تا شیرینی این موفقیت دوچندان بشه
  13. اکثر عکس ها و نکات رو دوستان گفتن چند مورد دیگه بنده اضافه میکنم موشک خرمشهر 2 در واقع کلاهک موشک عماد بر روی موشک خرمشهر 1 هست موشک طائر 2 با برد 105 کیلومتر روی سامانه ی طبس هم عملیاتی شده پایه ی بازوی مین کوب روی نفربر رخش موتور موشک هویزه هم توربوجته، وزیر دفاع چند وقتیه افتاده به ......... گفتن. اون از کرار و کوثر. موشکی که 2500 کیلومتر برد داره میگه 700!!! موتور توربوجت رو هم میگه توربوفن دیدم چند نفر هم درمورد سیمرغ (شاهد 171) خوشمزگی میکنن! اون نمونه ای که در نمایشگاه بود، اولین نمونه پروازی هست که چند سال آزمایشات رو انجام داد و کاملا طبیعیه که به اون روز بیوفته. همه ی سیستم ها و حتی موتور رو از روش باز کردن و فقط برای نمایشگاه ها کاربرد داره. جایگاه تسلیحاتی هم در این نمونه تعبیه نشده بود کلاهک هدایت شونده بر روی قیام سرعت پهپاد شاهد 191 (با اسم قبلی صاعقه) هم 300 کیلومتر بر ساعت برد موشک فکور هم بین 110 تا 150 کیلومتر بسته به ارتفاع و شرایط پروازی
  14. ناسا و اسپیس ایکس تا آخر خط رو رفتن و حالا که همه تکنولوژی رو دارن فقط بخاطر هزینه ی پایین تر این کار رو میکنن در ثانی تحریم نیستن و کسی جرأت نداره ماهواره هاشون رو بلوکه کنه! انگار قضیه ماهواره مصباح و ایتالیا رو فراموش کردید حتی اگه تمام پروژه فضایی ایران ریختن مستقیم پول توی جوب باشه، من یکی ترجیح میدم پولم اینطوری ریخته بشه توی جوب تا اینکه بره تو حلقوم یه آقازاده
  15. بسمه تعالی مشخصات تخمینی قاهر خب به کمک اندازه گیری هایی که جالب اسکای هاوک در اختیار بنده گذاشتن و تصاویر موجود، محاسباتی رو درمورد مشخصات قاهر انجام دادم. با توجه به تصویر زیر فشار تایر ارابه فرود جلوی قاهر 50 پی اس آی ذکر شده تصاویر زیر ابعاد مساحتی رو که یکی از تایرهای ارابه فرود جلو در تماس با زمین ایجاد میکنه نشون میدن مساحت این سطح 22.8 اینچ مربع بدست میاد. با ضرب این مقدار در فشار تایر، وزنی که به روی این تایر اعمال شده 1140.3 پوند و در نتیجه وزن روی ارابه فرود جلو (دارای دو تایر) 2280.6 پوند بدست میاد. در تعیین مکان ارابه فرود اصلی طبق یک قاعده بنام شاخص نوک-بالای طولی، از ارابه فرود اصلی (عقب) خطی رو عمود میکنن و 15 درجه به سمت جلو برده و نقطه موردنظر رو ثبت میکنن (شکل زیر). در چیدمان های مختلف (نحوه نصب تسلیحات، میزان سوخت، نحوه نشستن مسافران در مسافربری ها و...)، هواپیما مرکز ثقل های مختلفی رو تجربه میکنه. نقطه ی مورد نظری که در بالا در مورد شاخص نوک-بالای طولی ذکر شد، باید پشت عقبی ترین مرکز ثقل باشه. لذا با توجه به اندازه گیری زیر ما فرض میکنیم که مرکز ثقل عقبی قاهر در مکانی به فاصله ی 7.2 متر از نوک (بدون درنظر گرفتن لوله پیتوت) قرار داره (محض اطمینان 0.017 متر رو هم درنظر نگرفتیم). اگر بخوام خلاصه کنم، با در نظر گرفتن بازوهای گشتاوری ارابه های فرود (طول اونها در شکل بالا نشون داده شده)، به روی هریک از ارابه های فرود اصلی وزنی به مقدار 8065 پوند اعمال میشه که یعنی این نمونه ی آزمایشی قاهر دارای وزنی به مقدار 8065+8065+2280=18410 پوند یا 8350 کیلوگرمه. این نمونه از قاهر فقط برای تست پروازی ساخته شده و در نتیجه دهلیز داخلی رو براش درنظر نگرفتن: پس وزن این نمونه به وزن خالی، وزن سوخت، وزن خلبان و وزن tfo(سوخت و روغن غیرقابل استفاده) خلاصه میشه. اما نمونه ی رزمی قاهر با همین پیکربندی خواهد بود. به همین خاطر، وزن هایی که در ادامه بدست میاریم هم برای نمونه رزمی صدق میکنن. وزن برخاست این نمونه پروازی 8350 کیلوگرم بدست اومد. باید وزن سوخت رو بدست بیاریم شکل زیر، سطح منظری بال قاهر رو نشون میده فرض میکنیم که سوخت درونی قاهر فقط در بال ذخیره میشه و نوک افتاده ی بال ها رو هم درنظر نمیگیریم (برای جلوگیری از آتش سوزی بعد از برخورد صاعقه به هواپیما معمولا در نوک بال ها سوختی رو ذخیره نمیکنند) با استفاده از مشخصات ذکر شده در سطح منظری و معادله ی B-12 از کتاب Torenbeek , synthesis of subsonic airplane design، مشخصات زیر برای سوخت بدست میان: 3635 کیلوگرم، با حجم 181.68 فوت مکعب یا 5144.6 لیتر با کم کردن وزن سوخت، وزن خلبان و وزن tfo از وزن برخاست این نمونه، وزن خالی این نمونه و در نتیجه نمونه ی اصلی به اندازه ی 4581 کیلوگرم محاسبه میشه. به گفته ی سردار دهقان و چیزی که واضحه، قاهر یک هواپیمای کامپوزیتیه. باید وزن معادل فلزی قاهر رو بدست آورد تا بشه میزان تسلیحات داخلی و یا خارجی قاهر رو تخمین زد. اگر از ضریب 0.92 بین وزن کامپوزیتی و وزن فلزی استفاده کنیم ( این ضریب اصلا ایده آل نیست و میشد که 0.85 رو لحاظ کرد اما من میخوام که بدترین شرایط رو مدنظر قرار بدم)، وزن خالی معادل فلزی قاهر 4979 کیلوگرم بدست میاد. با مدنظر قرار دادن این وزن و با توجه به شکل 11-2 از کتاب طراحی هواپیمای جان راسکم (جلد 1): وزن برخاست با تسلیحات داخلی و بدون مخازن خارجی 22500 پوند یا 10206 کیلوگرم بدست میاد. در این حالت، تسلیحاتی رو که میشه در دهلیزهای داخلی قاهر حمل کرد، 1856 کیلوگرم وزن خواهند داشت. طبیعیه که با کم کردن از میزان سوخت میشه وزن تسلیحات رو افزایش داد. وزن برخاست با تسلیحات داخلی و خارجی (و یا مخازن خارجی) 29000 پوند یا 13154 کیلوگرم بدست میاد، به عبارت دیگه 4804 کیلوگرم تسلیحات داخلی وخارجی. از اونجایی که هنوز نوع موتور و مشخصات آیرودینامیکی قاهر در دسترس نیست لذا نمیشه با اطمینان درمورد توانایی قاهر در حمل این وزن از تسلیحات صحبت کرد. اما بصورت اسمی این قابلیت رو داره. 1856 کیلوگرم تسلیحات داخلی رو مدنظر قرار میدیم و کار رو ادامه میدیم. برای بدست آوردن تخمینی از برد، ساده ترین ماموریت رو فرض میکنیم: فرض میکنیم که قاهر با سوخت کامل در بال ها و با 1856 کیلوگرم تسلیحات داخلی و بدون مخازن سوخت خارجی از زمین بلند میشه، طی زمان 4 دقیقه با سرعت متوسط 350 kts تا ارتفاع 40000 فوتی اوج میگیره، با همین ارتفاع و با سرعت 0.9 ماخ سیر میکنه و در آخر فرود میاد. با توجه به این فرضیات: اگر قاهر از دو موتور j85-21 بدون پس سوز با مصرف سوخت ویژه ی 1 بهره مند باشه، بردی به مقدار 1935.6 ناتیکال مایل یا 3584 کیلومتر خواهد داشت. اگر قاهر از دو موتور Honeywell f124 با مصرف سوخت ویژه ی 0.78بهره مند باشه (این موتور فقط برای ایجاد شباهت با شرایط موتور توربوفن جی 90 ذکر شده)، بردی به مقدار 2481.6 ناتیکال مایل یا 4596 کیلومتر خواهد داشت. اگر قاهر از دو موتور rolls-royce turbomeca adour با مصرف سوخت ویژه ی 0.81بهره مند باشه (این موتور فقط برای ایجاد شباهت با شرایط موتور توربوفن جی 90 ذکر شده)، بردی به مقدار 2389.6 ناتیکال مایل یا 4425.5 کیلومتر خواهد داشت. یکبار دیگه میگم که مقادیر بالا برای برد فقط با فرضیات ماموریت ذکر شده (سوخت کامل در بال ها و با 1856 کیلوگرم تسلیحات داخلی و بدون...) همخوانی داره. واضحه که قاهر پس از رسیدن به نزدیکی هدف تهاجم خودش رو انجام میده و بدون تسلیحات مسیر برگشت رو طی میکنه، لذا برد بیشتری از مقادیر بالا خواهد داشت. (میشه که فرضیات رو مثل فرضیات این پاراگراف بصورت واقعی تری اعمال کرد اما محاسبات رو کمی پیچیده میکنه که از حوصله ی بنده خارج هست) پی نوشت 1: خیلی وقت بود که میخواستم این متن رو بنویسم اما همیشه متلک هایی که به قاهر زده میشد من رو پشیمون میکرد. فی المثل بعد از اینکه فشار تایر ارابه فرود جلوی قاهر منتشر شد، تصویر زیر در توییتر دست به دست شد دقیقا یادمه که بعضی ها سریعا به این نتیجه رسیدن که قاهر وزنی کمتر از تی 38 خواهد داشت! حتی از خودشون نپرسیدن که فشارهایی که در این جدول ذکر شده اصلا برای ارابه فرود جلوست یا ارابه فرود عقب؟ از این مثال ها فراوونه. حالا باز هم اختیار با خودتونه، میتونید بازهم خزعبلات امثال بابک تقوایی ها رو ملاک و منبع قرار بدید. پی نوشت 2: باز هم از جناب اسکای هاوک بخاطر اندازه گیری هایی که انجام دادند تشکر میکنم پی نوشت 3: تصاویری از محاسبات (متاسفانه با خط بسیار بد) رو میتونید در زیر مشاهده کنید پی نوشت 4: برای اطلاع از فرمول ها و نحوه ی محاسبات ، جلد 1 و 2 کتاب طراحی هواپیمای جان راسکم رو مطالعه کنید.
  16. بسم الله الرحمن الرحیم بخش دوم توجه داشته باشید همان طوری که در عنوان تاپیک مشاهده می کنید، تمامی مقادیری که در ادامه بدست خواهند آمد، مقادیر تخمینی هستند و ممکنه با واقعیت اختلاف داشته باشند خلاصه نتایج پست قبل (مقادیر برحسب پوند هستند): وزن خالی: 10099 وزن سوخت: 6713 وزن خلبان: 200 وزن tfo (سوخت و روغن غیرقابل استفاده): 43 فرضیات جدید: شرایط استاندارد سطح دریا (ارتفاع صفر تا 5000 فوت و دما 15 درجه سانتی گراد) مگر اینکه شرط دیگه ای ذکر شده باشه دو موتور جی 21-85 بدون پس سوز در نمونه نهایی بکارگیری شده باشه، بدیهیه که در صورت استفاده از موتور توربوفن، نتایج بهبود خواهند داشت. تسلیحات: فقط دو موشک ضدکشتی ظفر با وزن هر تیر 120 کیلوگرم، برد این موشک در نمونه هواپرتاب احتمالا به 35 کیلومتر خواهد رسید. در نتیجه وزن برخاست در این حالت به 17584 پوند خواهد رسید. با توجه به اینکه موتور موتور جی 21-85 بدون پس سوز، رانشی به میزان 3500 پوند-نیرو داره، نسبت رانش به وزن (در حالت ایستا) قاهر در این حالت 0.398 خواهد بود. در کنار این محاسبات، مقایسه کلی هم با اف117 خواهیم داشت. گرچه میدونم که مقایسه قاهر فعلی با اف117 با توجه به اختلاف کلاس وزنی که دارند، کار خیلی صحیحی نیست اما به هر حال بنده جنگنده مادون صوت دیگری رو نمیشناسم که بتوان اون رو با قاهر مقایسه کرد. نسبت منظری بال قاهر نسبت به دیگر جنگنده های مادون صوت بسیار کمتر هست (بجز اف117) و از طرفی با توجه به ورودی هوا، نباید انتظار داشت که قاهر مانورپذیری بالایی داشته باشه و زوایای حمله بالایی رو تجربه کنه. مهندس پروانه گفتند که توانستند تا 26 درجه، جریان ورودی هوا رو کنترل کنند. زاویه ذکر شده، حداکثر زاویه حمله لحظه ای هست و حداکثر زاویه حمله پایدار (در گردش های پایدار، sustained turn) مقدار کمتری رو خواهد داشت. گرچه با توجه به مکان ورودی هوا، تا همین زاویه حمله هم کار بزرگی رو انجام دادند. برای رعایت تناسب رانش به وزن، اف 117 باید وزن برخاست حدود 53000 پوند رو داشته باشه نتایج: سطح بال مرجع: 356 فوت مربع نسبت منظری بال: 1.98 بار بال: 50 پوند بر فوت مربع ضریب پسای بَرا-صفر: 0.00955 صعود: حداکثر نرخ صعود ممکن: 169.5 فوت بر ثانیه با شرایط مشابه، اف 117 حداکثر نرخ صعود 5555 فوت بر دقیقه و در نتیجه 92.6 فوت بر ثانیه خواهد داشت بررسی ممکن بودن کروز با سرعت 0.8 ماخ در ارتفاع 40000 فوت: نسبت رانش به وزن ایستا باید کمتر از 0.398 در بیاد. این مقدار 0.3799 بدست میاد، یعنی در صورت اینکه قاهر، سقف پرواز مطلقی در حدود 45000 فوت داشته باشه، بصورت تئوری قادر به پرواز در شرایط ذکر شده خواهد بود. بررسی ممکن بودن کروز با سرعت 0.85 ماخ در ارتفاع 40000 فوت: خب از حدود 0.8 ماخ به بالا، با توجه به اینکه نرخ ضخامت بال قاهر متغیر و بین 10 تا 7 درصد هست، وارد ناحیه افزایش ناگهانی پسای تراکم پذیری خواهد شد. محاسبه میزان افزایش پسا در این ناحیه به محاسبه نرم افزاری و تست تونل باد نیاز داره بنابراین ما در اینجا برای ساده سازی با یک فرض منطقی، افزایش پسای تراکم پذیری رو به مقدار 0.0005 درنظر گرفته، خواهیم داشت: نسبت رانش به وزن ایستا: 0.381 که کمتر از 0.398 هست که باز هم یعنی اینکه در صورت اینکه قاهر، سقف پرواز مطلقی در حدود 45000 فوت داشته باشه، بصورت تئوری قادر به پرواز در شرایط ذکر شده خواهد بود. کوچکترین افزایش سرعتی در این ناحیه پروازی، پسای تراکم پذیری رو به میزان بسیار بیشتری از 0.0005 افزایش خواهد داد. لذا بسیار بسیار بسیار بعید هست که قاهر با تسلیحات ذکر شده در ارتفاع 40000 فوتی بتونه سرعت بیشتری از 0.85 ماخ داشته باشه بررسی ممکن بودن کروز با سرعت 0.8 ماخ در سطح دریا: نسبت رانش به وزن ایستا 0.315 بدست میاد که شرط ما رو نقض نمیکنه. پس مشکلی نخواهد بود اف 117 با شرایط مشابه، حداکثر سرعت کالیبره شده kcas 545 داره. با تبدیل، رقم 0.825 ماخ بدست میاد فرود: طبق جدول 3-1 از کتاب طراحی هواپیمای راسکم 1: حداکثر ضریب لیفت فرود، محدوده ای بین 1.6 تا 2.6 رو برای تمام جنگنده ها داره. اگر ما بدترین شرایط، یعنی ضریب 1.6 رو برای فرود قاهر درنظر بگیریم: طول کل باند فرود (بر اساس تعریف far 25): فوت 1650 یا 503 متر طول حرکت روی باند پس از فرود: 868 فوت یا 265 متر تعریف باند فرود far 25: برخاست: طبق جدول 3-1 از کتاب طراحی هواپیمای راسکم 1، حداکثر ضریب لیفت برخاست، محدوده ای بین 1.4 تا 2.6 رو برای تمام جنگنده ها داره. بال هایی با نسبت منظری کم مثل بال قاهر، نسبت به بال هایی با نسبت منظری بالا، حداکثر ضریب لیفت کمتری رو خواهند داشت. پسگرایی بال هم هر چقدر بیشتر باشه این ضریب لیفت، کمتر خواهد شد. از طرفی قاهر دارای بدنه ی بَرازا (lifting body) هست. لذا حداکثر ضریب لیفت قاهر، مقدار بالایی نخواهد داشت و از طرف دیگه مقدار بسیار پایینی هم نمیشه براش درنظر گرفت علی ای حال: با ضریب لیفت برخاست 1.4: طول خیزش برخاست: 1957 فوت (596 متر) با ضریب لیفت برخاست 1.5: طول خیزش برخاست: 1825 فوت (556 متر) با ضریب لیفت برخاست 1.6: طول خیزش برخاست: 1710 فوت (521 متر) با ضریب لیفت برخاست 1.8: طول خیزش برخاست: 1517 فوت (462 متر) با ضریب لیفت برخاست 2.0: طول خیزش برخاست: 1364 فوت (415 متر) محاسبه حداکثر ضریب لیفت یک هواپیمای کامل بصورت نسبتا دقیق، کار بسیار دشواری هست، از طرفی قاهر دارای بدنه برازا هست و از طرف دیگه دارای بالی با پسگرایی یکنواخت نیست. لذا برای محاسبه تخمینی هم، در اینجا به محاسبات نرم افزاری نیاز هست اگر نظر بنده حقیر رو بخواهید، فعلا برای این نمونه از قاهر، ضریب لیفت برخاست 1.6، انتخاب منطقی هست و باید طول خیزش برخاست قاهر رو همون 1710 فوت درنظر بگیریم. گرچه باید صبر کنیم و ببینیم در نمونه نهایی از چه نوع فلپ هایی استفاده خواهد کرد. اگر طول فلپ ها بیشتر بشه و بجای فلپ های ساده، از فلپ های پیچیده تری مثل fowler یا single slotted استفاده بشه، حتی میشه ضریب لیفت رو تا 2.0 افزایش داد! اگر بخوایم قاهر رو از یک فرودگاه غیرنظامی به پرواز در بیاریم، طول کل باند برخاست (برخاست و عبور از مانعی به ارتفاع 35 فوت) حدود 2800 فوت خواهد شد. این مقدار برای اف 117، حدود 3.6 ناتیکال مایل یا 21870 فوت هست!!! مانور: با سرعت 0.8 ماخ در سطح دریا، قاهر قادر خواهد بود تا با حداکثر ضریب بار 2.455g ، گردش پایدار خودش رو انجام بده. این مقدار با رعایت تناسب برای اف 117، حداکثر 2.25g بدست میاد تصویر محاسبات: 1- 2- 3- دوستان اگر تمایل به دانستن نحوه محاسبات دارند، جلد 1 کتاب طراحی هواپیما راسکم رو مطالعه کنند با تشکر از جناب remo برای تهیه منوال اف 117 و چند جنگنده دیگه
  17. iliasd

    قاهر F-313

    پس اول شما فلایت منوال چند جنگنده مشابه رو در اختیار بنده بزارید. مثلا اف 117، سوپر اتندارد
  18. iliasd

    قاهر F-313

    خب برای محسابه تخمینی طول باند برخاست به چند پارامتر نیاز هست. مثلا وزن تسلیحات، ضریب بار مانور در سطح دریا ، time to climb، نرخ صعود برخاست و چند مورد دیگه. اول باید این موارد رو مشخص کنید برخی پارامترهای دیگه هم نیازه که برای بدست آوردن مقدار دقیقشون معمولا کار با نرم افزار نیازه مثل ضریب برای حداکثر، ضریب پسای برا-صفر و ...
  19. iliasd

    قاهر F-313

    آقا من غلط کردم . شما درست میگی
  20. iliasd

    قاهر F-313

    از طرف پرسیدن به نظرت چرا هیتلر در جنگ جهانی دوم شکست خورد؟ جواب داد: از منظر یک کمونیست، هیتلر یک اگزیستانزیالیسم پیچیده ای رو بنا نهاد که لیبرالیسم غرب رو دچار تنش کرد و در نتیجه چرچیل در کنفرانس تهران نظریه نسبیت نیچه رو رد کرد و به همین خاطر ارتش هیتلر در سرمای سخت ساحل نرماندی در مقابل قوای رضا شاه شکست خورد. حکایت، دقیقا حکایت شماست که از هر چیزی چند صفحه خوندی و بصورت ترکیبی از هر صفحه یچیزی میچسبونی به هم و آخرش نتیجه دلخواه خودت رو میگیری. ورودی هوا چه ربطی داره به لرکس و گردابه و اسلت و پسگرایی و پیشگرایی بال؟ چه ربطی داره به جدایش روی بال؟ جدایش لایه مرزی در نوک بال منجر به roll میشه یا pitch-up؟ اصلا یه نگاه به نمودار طولی عرضی سمتی هواپیما انداختی؟ بله، با تنظیم دقیق گردابه ناشی از لرکس و یا کانارد با گردابه های cross flow یک بال دلتایی، میشه یک گردابه در مخالفت cross flow بال ایجاد کرد و استال لبه حمله رو در زوایای بالا تاخیر انداخت که یعنی هواپیما در زاویه حمله بالاتر پایدار میمونه و مانورپذیری افزایش پیدا میکنه. مثل شکل زیر حالا این چه ربطی به لایه مرزی داره که در هر خط صد مرتبه لایه مرزی و قانون مومنتوم و .... رو تکرار میکنی؟ اصلا همه این ها چه ربطی به ورودی هوا داره! انصافا چطور تونستی جدایش آنی یک لرکس رو به جریان متخلخل و جریان متخلخل رو به ورودی هوا ربط بدی؟ ذره ای در مورد پیشران ها مطالعه کرده بودی متوجه میشدی که اصلی ترین مولفه طراحی یک ورودی هوا اینه که جریان رو بصورت steady state- steady flow به ورودی کمپرسور تحویل بده، قوی ترین موتورهای جهان در اثر برخورد به کوچکترین جریان آشفته دچار استال و برهم خوردن تعادل پره ها میشن و اگه این جریان آشفته از مدت معینی بیشتر به موتور وارد بشه، موتور حتی تا مرحله منفجر شدن هم پیش میره. حالا ما اومدیم و از عمد گردابه وارد ورودی هوای قاهر کردیم تا مانورپذیری!!!!!!!!! افزایش پیدا کنه؟ خدایا توبه! اخه چرا در مورد چیزی که ذره ای درموردش نمیدونی اینطوری نظر میدی؟ تمام پیشرفت هایی که در آیرودینامیک اتفاق افتاد، هوابرهای سوپر کریتیکال، سری 64 ناکا، conical camber، sc3، مفهوم sears haack body و... (تا صبح هم مثال بزنم تموم نمیشه) همه و همه در دهه 60 میلادی و با شکوفایی کامپیوترها در آمریکا اتفاق افتاد، نرم افزار هایی مثل wave drag by area rule - sonic boom - w12sc3 - supersonic inlet - conical relaxation - و ... همه در متعلق به دهه 60 میلادی هستند که هنوز هم که حدود 50 سال از تاریخ انقضاشون میگذره، ناسا حاضر نشده تا کدهاشون رو منتشر کنه حتی تا قبل از دهه 50 میلادی هم هیچ بنی بشری جریان اطراف یک جنگنده رو با معادلات! که هزاران شرط و استثنا و حالت خاص دارند پیش بینی نمیکرد و اصلا هم نمیشه پیش بینی کرد. اول یک مقیاس کوچک درست میکردند، بعد با قرار دادن در تونل باد با رد دود و گاز یا با عبور دادن جریان آب و رنگ از روی مقیاس به وجود، نوع و شرایط جریان ها پی میبردند و اونوقت مشخصه های جریان رو با محاسبات تخمین میزدند. همین حالا هم با وجود ابر کامپیوترها آزمایش های تونل باد و آب جزو لاینفک طراحی حساب میشن. اگر قرار بود کسی با حل معادلات ناویر استوکس و تئوری باکینگهام و کوتا جوکوفسکی و قانون بیوساوارت و... ، بتونه جریان اطراف یک جنگنده رو پیش بینی کنه و چیزی مثل اف 14 طراحی کنه، الان ما 60 اسکادران عملیاتی صاعقه 6 داشتیم و قاهر هم 30 سورتی پرواز تا حالا انجام داده بود. توهم زدی؟ دوباره و دوباره و دوباره مربوط کردن مطالبی که هیچ ارتباطی با هم ندارند. آفرین. این درسیه که از حضور طولانی در تلگرام و اینستاگرام به خوبی یاد گرفتی. اینکه وقتی جواب مستدلی به طرف مقابل نداری، شروع به شخصی کردن مباحثه کنی ولی مثل اینکه دوباره توهم زدی عزیزم. حالا که بخش جست و جوی سایت درست شده و من هم نمیتونم پست های قدیمی خودم رو ویرایش کنم بهت 10 سال وقت میدم بری و جمله ای رو که به من نسبت دادی پیدا کنی. در ضمن این چیزایی که در مورد گردابه و ایرفویل و .. رو که بلغور میکنی، بنده وقتی تمومش کردم که شما داشتی برای امتحان میان ترم هدیه های آسمانی آماده میشدی اهل این کارها نبودم ولی حالا که شخصی کردن بحث رو دوست داری بزار یکم یادت بدم فکر میکنی این نظرات مشعشع برای کدوم کاربره؟ به نظرت کسی که فکر میکنه با گذاشتن یه سیخ نوک تیز روی دماغه قاهر سرعت قاهر به بیشتر از دو ماخ میرسه و کسی که فکر میکنه موتور قاهر توربورمجته، میتونه در مورد نظرات کس دیگه (اصلا آدم بینهایت بیسوادی مثل من) ان قلت بیاره؟ دوباره و دوباره و دوباره مربوط کردن مطالبی که هیچ ارتباطی با هم ندارند. موضوعاتی مثل عدد ماخ بحرانی و عدد ماخ واگرایی پسا همون قدری به قانون مساحت ربط داره که جریان تداخلی به ورودی قاهر ربط داشت. پسای موجی دو بخش داره؛ wave drag due to lift و wave drag due to volume. عدد ماخ بحرانی و عدد ماخ واگرایی پارامترهای مربوط به wave drag due to lift و قانون مساحت پدیده مربوط به wave drag due to volume هست و هیچ ارتباطی هم به هم ندارند. بزار کمکت کنم، چیزی که در پست قبل هم بهت گفتم و متوجه نشدی اینه که قانون مساحت برای کاهش پسای موجی در ماخ 1 و ماخ بالاتر از 1 کاربرد داره. قاهر اساسا و عملا یک پرنده ی مادون صوته. یعنی چی؟ یعنی اینکه پسای موجی موبوط به قاهر فقط بخش wave drag due to lift رو شامل میشه ( همون بخش عدد ماخ بحرانی که شما میدونی چیه و من بیسواد هیچی ازش نمیدونم) و قاهر به ماخ 1 نمیرسه تا بخوان برای بخش کاهش پسای موجی due to volume قانون مساحت رو لحاظ کنند. تنها چیزی که از قانون مساحت یادگرفتی اینه که در محل اتصال بال به بدنه، بدنه رو یک مقدار فشرده میکنن. انگلیسی ها بهش میگن bottleneck مثلا اف 5 که کاملا مشخصه یا مثلا اف 102 جهنم و ضرر، قاهر هم میگیم مافوق صوت. شما که میگی به محل اتصال بال و بدنه قاهر دقت کنم لطفا به من نشان بده. من نسبت به رنگ خاکستری قاهر کوررنگی دارم هر چی نگاه میکنم کم شدن حجم بدنه را نمیبینم
  21. iliasd

    قاهر F-313

    این همه داستان نوشتن برای چیه؟ اینکه ورودی هوای قاهر در زوایای حمله بالا دچار استال نمیشه؟ خوب معلومه میشه! خود مدیر پروژه اعلام کرده ورودی هوا تا زاویه حمله 26 درجه رو ساپورت میکنه اونوقت شما با تعریف لایه مرزی و استال میخوای نتیجه بگیری استال نمیکنه؟ برای دونستن اینکه کدوم جریان ها در چه زاویه حمله ای در کدوم ارتفاع و کدوم سرعت با هم تقاطع پیدا میکنن، اول با چند نفر افزار عمومی مثل fluent و... چند صد تحلیل و گزارش نوشته میشه بعد هم به همین اکتفا نمیکنن و با نرم افزارهای نظامی و در آخر با تست های تونل باد مقیاس کوچیک، ماه ها تست انجام میشه اونوقت شما بصورت کاملا چشمی در یک ثانیه متوجه شدی که در داخل ورودی هوای قاهر گردابه ایجاد میشه؟ این به کنار، اصلا فرض میگیریم ایجاد شد! گردابه در جدایش لایه مرزی تاخیر میندازه؟ چرا قوانین طبیعت رو برعکس میکنی؟ گردابه جریان رو از ناحیه آرام به آشفته تبدیل میکنه اونوقت این جریان آشفته جدایش لایه مرزی رو تأخیر میندازه؟ جل الخالق! ورودی هوای قاهر اصلا جدایش لایه مرزی نداره چون اصلا به ناحیه سرعتی وارد نمیشه که جدا کردن لایه مرزی منجر به اختلال هوای ورودی هوا بشه ---- جدای از این حرف ها میشه بنده رو از area rule قاهر مستفیض کنید و به بنده بگید چطور برای پرنده ای که از 0.8 ماخ فراتر نخواهد رفت قانون مساحت رو لحاظ کردند؟ باز هم فرض میگیریم که طراحان قاهر ابله بودند و همینطوری برای خوشگلی برای یک پرنده مادون صوت، قانون مساحت رو هم درنظر گرفتند. میشه لطف کنید و بگید چطور بصورت چشمی میشه متوجه شد که این قانون مساحت با چه کیفیتی و برای چه ناحیه سرعتی به روی قاهر اعمال شده؟