برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      9,420


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      14

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. Skyhawk

    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      5,789


  4. Ghalam

    Ghalam

    Monitored Members


    • امتیاز

      7

    • تعداد محتوا

      1,470



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 8 مهر 1397 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    در این مورد خب نمیشه به طنازی کاربران ایرانی در مقابل خباثت و دشمنی کینه ورزانه ی نتانیاهو ایراد گرفت که اتفاقا از همه بیشتر طیف خاصی از ایرانیان خیانتکار که در محیط مجازی این مورد را به لو دادن نطنز ربط میدند و از ته دل برای نتانیاهو و موساد کف میزنند و هورا میشکند را ناراحت میکنه و کرده گویا و در حقیقت تقابلی است با این طیف خیانتکار به وطن ( به قول یک کاربر ایرانی که ساکن فرانسه بود میگفت در رابطه با حملات تروریستی فرانسه از منتهای چپ تا راست افراطی فرانسوی با هر سلیقه ای اینگونه حملات را محکوم میکنند و تعجب کرده بود تنها در جایی مثل ایران هست که طیفی از حمله تروریستی در کشورشون اظهار خوشحالی با هر بهانه و توجیهی میکنند ) ولی نکته صرف نظر از این طنازی ها به این برمیگرده ( دلیل اصلی طنازیها هم همین هست ) که ادعای 60 تن سند نتانیاهو اگر سری پیش واقعیت داشت آژانس که با ما دوستی و خویشاوندی نداره ( اگر دشمن خونی قلمدادش نکنیم بواسطه فشارها بر روش ) تا بحال باید ده ها بار پروندمون قرمز میشد فقط در رابطه با یکی از اسناد نه 60 تنش! در این مورد هم ما و کاربران عادی و خبرگزاریها که دسترسی نداریم ولی برخی خبرگزاریهای غربی به نقل از مقامات مسئول و اطلاعاتی عنوان کردند که این اطلاعات در اختیار آژانس قبلا قرارداده شده و آژانس ترتیب اثری نداده چون احتمالا یا سوخته هستند یا چیزی که عنوان میشه نیستند. به هر حال نگهداری مواد شکافت پذیر و هسته ای (چیزی که ادعا میشه ) در انباری اینچنینی با دسترسی افراد عادی تا پشت درش خب با توجه به بازماند اثرات این مواد حتی پس از پاکسازی و اینکه ایران هم بهانه ای نداره براش تا به آژانس دسترسی نده عاقلانه نیست. اینجا نهایتا میتونه اونطور که یکی از مقامات غربی گفته بود بخشی از برنامه هسته ای ایران باشه مربوط به انبار اسناد و آرشیو چیزی شبیه مکان ادعایی نتانیاهو در شورآباد. تمسخر کاربران برای این هست که نتانیاهو حتی شاید بر خلاف خواست موساد داره با هوچی گری و بزرگنمایی و دروغگویی و خباثت مشمئز کنندش و به قول ظریف رد گم کردن از برنامه هسته ای خودش اطلاعات غلطی به زور شعبده بازی و با علم به دروغ بودن را با اهداف خاص در چشم جهانیان فرو میکنه تا خوراکی باشه برای 1. برخی ایرانیان نادان و تیم رسانه ای ترامپ علیه کشور 2. پروپاگاندای رسانه ای نه سندی واقعی و قابل تحقیق برای آژانس و داغ نگه داشتن تهمت دروغگویی به ایران برای پوشش خروج غیرقانونی ترامپ از برجام و حساسیت زدایی از این اقدام. به این شکل چیزی نشنیدم ولی: امروز بعد از ظهر مستندی که توسط مراتی تهیه شده بود از نیروی دریایی سپاه پخش شد که یکسری تصاویر بود مثلا در یک مورد: اجازه ندادن به ناو نظامی فرانسوی برای عبور از یک نقطه که در نهایت با شرط بازگشت یا نصب پرچم ایران، ناو فرانسوی با نصب پرچم ایران اجازه عبور پیدا کرد. یا تصاویری که برای اولین بار پخش شد از ورود نیروهای نظامی سپاه به ناو تجاری متعلق به مرسک البته گویا با شلیک اخطار بعد از عدم تمکین که مربوط میشد به اسیب رساندن یکی از کشتیهای این شرکت به سکوی پارس جنوبی در تصادفی و فرارش که خبرش پخش شده بود.
  2. 3 پسندیده شده
    اینها همگی تخمین منابع غربی هست و هیچ مسئول نظامی و غیرنظامی تا به امروز هزینه ساخت هیچ موشکی رو اعلام نکرده! نقل قولی از یکی از فرماندهان نظامی هست که گفته شده تیراژ تولید موشک های ما با تیراژ تولید پیکان برابره! (نقل قول مربوط به قبل از سال 83 هست که خودرو پیکان هنوز در خط تولید قرار داشت) اصولآ به دلیل اینکه استراتژی نظامی ما بر مبنای استفاده از موشک به صورت انبوه هست طراحی این سلاح ها به شکلی صورت پذیرفته که با کمترین هزینه قادر به تولید انبوهشون باشیم و مهمتر اینکه چون تکنولوژی ساختش بومی هست و پیمانکار هم خود استفاده کننده موشک هست (نیروهای مسلح) در اینجا هزینه ای بابت لایسنس، فناوری و سود تولید مطرح نیست و هزینه تمام شده موشک همون هزینه متریال استفاده شده است. برخلاف ارتش های غربی که سلاح توسط کمپانی های اسلحه سازی تولید و به ارتش فروخته میشه که بخش اعظمی از این هزینه ها سود فروش و حق لایسنس هست.
  3. 3 پسندیده شده
    هیچ وقت هیچ مسئولی نگفت که موشک ها چقدر هزینه دارن و موشکهایی مثل تاماهاک با قیمت 1/5 میلیون دلاری و موشکهای استورم شادو و .... هم اصلا ارزون نیستند موشکهای ما ساخت داخل هستند و قیمت تمام شدشون خیلی نازلتر از نمونه های خارجی هست دوم اینکه اینها اومدن به جلسه و ... حمله کردند و حتما باید در مدت زمان کوتاهی به هدف حمله میشد وگرنه هدف از دست میرفت و موشکهای پهبادها هم اینقدر قدرت ندارن که بتونه یه ساختمان رو به طور کامل منهدم کنه ولی باید سمت موشکهای هوا به سطح نقطه زن در حد نمونه های خارجی بریم ولی بر خلاف تصور دوستان نقض حریم هوایی یک کشور دوست خیلی بدتر از نقض حریم هوایی با موشک هست . حالا بگزریم از اینکه صدای هواپیما رو میشنون و سریع متواری میشن و حتی آمریکایی ها بهشون اطلاع میدن و ...
  4. 2 پسندیده شده
    Fateh-110 SRBM: ~$3-4 million for launcher & 4 missiles البته این قیمت مال سال 2009 هست و قیمت جدیدش رو خبر ندارم. منبع
  5. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت دوستان ؛ در این تاپیک قصد داریم به معرفی افرادی بپردازیم که در حوزه نظامی تحول شگرفی ایجاد نموده اند.تمرکز بیشتر بر دوره معاصر هست. همانطور که با روندی که در تاپیک کتاب هایی که باید خواند دنبال میشود [معرفی کتاب های برتر در حوزه تاریخ نظامی و دانش نظامی] آشنایی دارید ، افرادی مورد مطالعه قرار گرفته اند که در حوزه کاری خود تحولی صورت داده اند.از آنجا که بعضی از اشخاص مذکور برای عموم علاقمندان حوزه نظامی ناآشنا هستند(و از انجا که خیل زیادی از میلیتاریست ها کتاب ها را دانلود و مطالعه میکنند ) در این تاپیک جهت آشنایی مختصر با این افراد و درواقع درک اهمیت کتاب معرفی شده ، اطلاعاتی ارائه میشود.باشد که این اقدام باعث جذب بیشتر علاقمندان به حوره دانش نظامی گردد. موردی که باید دقت کرد و علاقمند هستم در تاپیک ای جداگانه توسط دوستان کار شود ، درک جایگاه این افراد از نظر خطاب کردن هست،همانطور که میدونیم ایرانی ها علاقه شدیدی به هم ارز قراردادن مفاهیم دارند که بعضا باعث خطاهای فاحش در حوزه های مختلف میشود: استراتژیست (راه پرداز) ، تئورسین (نظریه پرداز) ، ایده پرداز و کسی که دکترین رو پیاده سازی میکند دارای جایگاه های مختلف از نظر کارکردی ،حکمی و قدرت نفوذ هستند که ،عامه معمولا همه رو هم ارز هم میگیرند.برای همین از واژه تحول گران در عنوان تایپک استفاده شده که ضمن توجه به این موضوع تمامی افراد رو در بر بگیرد. تاکتیک ها نحوه ی استفاده از نیروهای مسلح در یک عملیات خاص هستند، در حالی که استراتژی ، دکترین( اصول) استفاده از عملیات ها برای رسیدن به اهداف جنگ است. Carl von Clausewitz با توجه به تعریف فوق ، افرادی که در ادامه معرفی میشوند لزوما همه استراتژیست نیستند و تحولی در حوزه استراتژی را رقم نزده اند.این مبحث به شدت ظریف و تخصصی هست و در تاپیک دیگری با کمک دوستان عزیز بهش پرداخته میشه ، هدف توجه میلیتاریستها به این موضوع بود. اولین فردی که به معرفی اون خواهیم پرداخت : COL. John Richard Boyd قسمت اول بوید 40 ثانیه ای سرهنگ جان ریچارد بوید (23 ژانویه 1927 - 9 مارس 1997) یک خلبان جنگنده نیروی هوایی ایالات متحده و مشاور پنتاگون در اواخر قرن بیستم بود که نظریه هایش در حوزه نظامی، ورزش، تجارت و دادرسی بسیار تاثیر گذار بود.بوید الهام بخش برنامه جنگنده سبک وزن (LWF) است که منجر به تولید General Dynamics F-16 Falcon و McDonnell Douglas F/A-18 Hornet شد. هنوز هم در ایالات متحده و چندین قدرت نظامی دیگر این نظریه دنبال می شود. بوید متولد 23 ژانویه 1927 در پنسیلوانیا بود. بوید در 30 اکتبر 1944 در نیروی هوایی ارتش شرکت داشت در حالی که هنوز در مقطع دبیرستان بود. پس از فارغ التحصیلی، او در طول ماههای پس از جنگ جهانی دوم، آموزش خود را به عنوان یک مکانیک برجک هواپیما تکمیل کرد و از ژانویه 1946 تا ژانویه سال 1947 به عنوان یک آموزگار شنا در ژاپن به خدمت گرفته شد. بعد از رسیدن به درجه گروهبانی، تا فارغ التحصیلی از دانشگاه درخدمت رزرو نیروی هوایی بود. او از دانشگاه آیووا در سال 1951 با مدرک لیسانس در رشته اقتصاد فارغ التحصیل شد و سپس مدرک لیسانس مهندسی صنایع را از دانشگاه تکنولوژی جورجیا دریافت کرد. کار در نیروی هوایی بوید پس از اتمام دوره ROTC (Reserve Officers' Training Corps) با درجه ستوان دومی در نیروی هوایی در دانشگاه آیووا به کار کماشته شد و در تاریخ 27 مارس 1953 به عنوان خلبان F-86 وارد کره شد. هرچند او بعد از خدمتش در کره هیچ جایگاه و اعتباری نداشت ، برای شرکت در مدرسه تسلیحات جنگنده FWS ( Fighter Weapons School) ، معتبرترین مدرسه ای که یک خلبان جنگنده می تواند حضور یابد دعوت شد.بوید در مدرسه شرکت کرد و نه تنها به خوبی کار کرد، بلکه ممتاز ترین خلبان شد. پس از فارغ التحصیلی، او برای حضور در FWS به عنوان استاد دعوت شد. در آن زمان استادی در FWS موقعیتی بود که هر خلبان جنگنده ای آرزوی آن را داشت. F-86 Sabre اینجا بود که بوید می توانست تاکتیک های هوایی را متحول کند. او تمرین میداد و تدریس میکرد، در حالی که در FWS بذرهای اولیه را برای مدل تصمیم گیری ابداعی خود باعنوان چرخه OODA (مشاهده، جهت یابی، تصمیم گیری، و عمل) پی ریزی میکرد. بوید یک نوبت کوتاه (22 ماموریت به جای 100) با F-86 Saber در جنگ کره پرواز کرد. در طول دورانی که وی بعنوان وینگمن ( همبال ) خدمت می کرد ، هرگز ادعایی در خصوص شلیک یا کسب پیروزی هوایی ننمود . بعدها بوید به مدرسه تسلیحات نیروی هوایی (USAF Weapons School) اعزام شد، جایی که او به عنوان رئیس بخش آموزش ، دستورالعمل تاکتیکی برای مدرسه می نوشت. بوید همچنین توسط جنرال Arthur C. Agan به پنتاگون منتقل شد تا به انجام تجزیه و تحلیل ریاضی و پشتیبانی از برنامه McDonnell Douglas F-15 Eagle کمک کندتا زمانی که برنامه ،تمامی فرایند تجزیه و تحلیل سیستم را توسط دفتر وزیر دفاع پاس کند. او لقب " بوید چهل ثانیه ای " را به عنوان یک استاد خلبان یدک می کشید ،او می توانست هر خلبانی را در مانور هوایی در کمتر از 40 ثانیه شکست دهد.در طی جنگ ویتنام او به عنوان معاون فرمانده یگان رزمی آلفا و به عنوان فرمانده گروه پشتیبانی رزمی 56 ام در پایگاه هوایی Nakhon Phanom Royal تایلند از آوریل 1972 تا آوریل 1973 خدمت کرد. در سال 1975 در دوران بازنشستگی جایزه معتبر هارولد براون توسط نیروی هوایی ایالات متحده به او اهدا شد. پس از بازنشستگی، بوید همچنان به کار در پنتاگون به عنوان مشاور در دفتر هوایی تاکتیکی از دفتر معاون وزیر دفاع برای تجزیه و تحلیل و ارزیابی برنامه ها ادامه داد.بوید به دلیل سرطان در فلوریدا در تاریخ 9 مارس 1997 در سن 70 سالگی فوت کرد. او با افتخار کامل نظامی در آرامگاه ملی آرلینگتون در تاریخ 20 مارس 1997 دفن شد. تئوری های نظامی بوید تئوری انرژی _مانور پذیری Energy–maneuverability theory در اوایل دهه 1960، بوید با همکاری توماس کریستی، ریاضیدان غیرنظامی، تئوری انرژی - مانورپذیری را بنا نهاد (یا نظریه E-M در مورد مبارزه هوایی). گفته می شود بوید،یک ابررایانه را برای انجام میلیون ها محاسبه لازم برای اثبات نظریه، به سرقت برده است.هرچند سازمان بازرسی وقت بعدا اثبات نمود که تمام مدت ابر رایانه در این تاسیسات به درستی به پروژه های شناخته شده می پرداخته و هر تخلف نظامی تحت پیگرد قانونی قرار می گیرد. توماس پری کریستی - ریاضیدان نیروی هوایی بعد از اینکه این نظریه الهام بخش برنامه جنگنده سبک وزن Light weight Fighter (LWF) و تولید YF-16 , YF-17 شد ، نظریه E-Mبه عنوان استاندارد جهانی برای طراحی هواپیماهای جنگنده انتخاب شد. نظریه انرژی مانور پذیری که توسط جان بوید، و توماس پری کریستی ریاضی دان نیروی هوایی ابداع شد در واقع یک مدل عملکرد هواپیما ( aircraft performance ) است و توصیف عملکرد هواپیما به عنوان مجموع انرژی جنبشی و پتانسیل یا aircraft specific energy است. این نشان می دهد رانش، وزن، درگ آیرودینامیکی، مساحت بال و دیگر پارامترهای پروازی یک هواپیما را به یک مدل کمی مرتبط می کند. این اجازه می دهد تا قابلیت های جنگی هواپیماهای مختلف و یا طراحی های آینده نگرانه را ارزیابی و مقایسه کرد. تمام این جنبه های عملکرد هواپیما با یک مقدار و فرمول زیر تعریف شده است : specific excess energy برابر با سرعت ضرب در نسب نیروی رانش خالص به وزن هواپیما است. (توجه داشته باشید که در تحلیل ابعادی، Ps واحد "سرعت" است، نه انرژی بر واحد جرم) است.)نیروی رانش خالص با محاسبه توانایی موتور برای حرکت هواپیما پس از حذف نیروی درگ آیرودینامیکی که سرعت را کاهش می دهد، پیدا می شود. نسبت (W) /(T-D) شبیه به T / W، نسبت رانش به وزن است که همچنین به عنوان یک کارامدی برای هواپیماها و موشک ها استفاده می شود. با متعادل کردن نیروهای حرکتی به وزن هواپیما، مشخص است که چگونه هواپیما کارآمد است. یک موتور بسیار بزرگ ممکن است بتواند یک نیروی رانش بزرگ تولید کند اما می تواند خیلی سنگین باشد که حتی نتواند خود را بالا ببرد. زمانیکه نسبت (W) /(T-D) = 1 است که موتور به اندازه کافی قدرتمند است تا هواپیما را با سرعت ثابت در مسیر صعودی 90 درجه حفظ کند. جت های جنگنده، مانند F-16 نسبت T / W نزدیک به 1، بسته به وزن سوخت و تسلیحات دارند. اما تفاوت بین T / W و (W) /(T-D) که بوید تعریف کرده در این است که T / W اثرات اصطکاک و سایر تلفات آیرودینامیکی را شامل نمی شود. هنگامی که یک هواپیما به آرامی حرکت می کند، این تلفات کوچک است و می توان آن را نادیده گرفت. با این حال، T / W به درستی عملکرد هواپیما را در شرایط عملیاتی معمول خود توصیف نمی کند. با استفاده از (T-D) ، آیرودینامیک هواپیما نیز در مقدار Ps خلاصه شده است. بوید، و توماس کریستی در پایگاه نیروی هوایی Eglin دوسوم از مطالعات خود را تا سال 1964 تکمیل کردند. این نظریه توسط نیروی هوایی ایالات متحده پذیرفته شد و بهبود در پارامتر های مورد نیاز برای F-15 و بعد از آن طراحی جنگنده F-16 Falcon Falcon را به همراه آورد. پایان قسمت اول پ.ن/ از اونجا که remo همیشه شرح داستان با فایل اصلی قرار میده متن کامل نظریه E-M دانلود مدرک همچنین این مدرک هم از منابع ویکیپدیا برای این متن بود که قرار داده میشه(صفحه 203 به بعد ) Technology and the Air Force A Retrospective Assessment در قسمت دوم خواهید خواند: پدر خوانده نیروی هوایی Fighter Mafia خواهیم گفت که چگونه گروه بحث برانگیز "مافیای جنگنده " به سرکردگی جان بوید در مقر فرماندهی نیروی هوایی با استفاده از تئوری خود مسیر طراحی و تولید جنگنده در آمریکا را تغییر داد.
  6. 1 پسندیده شده
    دوستان قطعا همه ادعای نتانیاهو رو درباره مرکز جدید یا انبار مواد هسته ای در تورقوزآباد شنیدین جالبه امروز چند خبرگزاری داخلی برای تمسخر مثلا رفتن از قالیشویی عکس گرفتن و عده ای هم که طبق معمول از شدت کیفور شدن بالا و پایین پریدند اما جالب است بدونید هیچ کدوم از این عکس ها از این محل ادعایی نبوده است و متعلق به ساختمان روبرویی بوده است و توی این مدت هم کسی نگاهی به داخل این انبار نیانداخته!.)حالا بماند که در تصاویر شما چند دوربین حفاظتی هم میبینید که به نظرم برای یک قالیشویی در تورقوزآباد خیلی زیاد هست! دو سه تا رو در اصلی و حتی دو تا هم روی ساختمان داخلی در گزارش شبکه خبر دیدم!( زیاد ربطی به سایر مسائل اینجا نداشت و قطعا من هم عاشق نتانیاهو نیستم اما فکر کنم شما دوستان هم مثل بنده از اینکه طرف مقابل رو احمق فرض کنیم اونم موساد با اون سابق درخشان و الکی الکی نیشمون رو تا بناگوش باز کنیم لذت نمیبرید!) در ضمن بنده هم از اصل ماجرا و واقیعیت مکان مورد ادعایی خبر دار نیستم اما فقط بیان کردم این اون نیست و اگر میتوانید از این ساختمان اصلی چندتا عکس بگیرید که با هم بخندیم!
  7. 1 پسندیده شده
    فکر کنم قیمت موشک بالستیک به شکل واضحی بیشتر از کروز هاست! ما همواره پرواز های گشتی در مناطق مرزی داریم چی باعث میشه فکر کنید حمله هوایی زمان بیشتری میبره نسبت به حمله موشکی؟ تازه جو سازی ها سر موشک رو هم که خودش هزینه زاست حساب نکردیم... راجب شناسایی شدن و این موضوعات هم که قرار نیست با مارک 84 حمله کنن... بمب قاصد3 با برد حدود 100 کیلومتر در اختیار شماست که طبعا برای همچین مواردی ساخته شده در کنار دور موندن از آتش پدافند با این وجود بنظرم علت اصلی استفاده از موشک نه هزینه و کمبود زمان بلکه ارسال سیگنال به عربستان و اسرائیل بود که قبلا هم ارسال شده بود و حداقل در ظاهر که فقط رژیم عبری رو جری تر کرد در سوریه...
  8. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ؛ بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش دوازهم) تسلیحات ویژه پیاده نظام (آتش افروزها) Flammenwerfer 35 : شعله پرتاب کن فلامن ورفر-35 ، اولین سلاح ویژه و خاص نازی هاست نازی ها است که در این پست آن را مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سال 1935 در کشور آلمان است و با هدف پاکسازی سنگرها ، ترانشه ها (کانال ها ) و ساختمان ها تا فاصله 25 متری ساخته شده است. از تعداد ساخته شده از این سلاح مورد استفاده ارتش رایش اطلاعات دقیق کسب نکردم ، اما این سلاح تا سال 1941 که نسخه بروزتری از آن ساخته شد ، در خط تولید قرار داشت. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Flammenwerfer_35 Flammenwerfer - 41 : دومین سلاح غیر متعارف مورد بررسی در این پست ، سلاح آتش افروز و شعله پرتاب کن فلامنورفر-41 ، شعله ور استاندارد ارتش رایش بود که در سال 1941 ساخته شد. این سلاح که پس از مشخص شدن ناکارآمدی فلامنورفر-35 در سرمای شدید روسیه ساخته شده بود ، نسبت به سلف خود ، در یخبندان روسیه کارنامه بهتری از خود برجای گذاشت. علی رغم استفاده گسترده نیروهای پیاده ورماخت و اس اس از این سلاح ، متأسفانه آمار دقیقی از تعداد تولید شده از این سلاح در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://www.militaryfactory.com/smallarms/detail.asp?smallarms_id=718 Einstossflamennwerfer-46 : لانچر یکبار مصرف و قابل حمل توسط نفر آینستوس فلامنورفر-46 ، سومین سلاح غیر متعارف نازی هاست که در این پست به بررسی آن می پردازیم. این سلاح تولید سال 1944 در کشور آلمان است. از آمار تولید شده از این سلاح اطلاع دقیقی در دست نیست. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Einstossflammenwerfer_46 Abwehrflamennwefer-42 : آخرین سلاح آتش افروز ورماخت است که در این پست به معرفی آن می پردازیم. شعله های دفاعی 42 ، در واقع نسخه کپی شده ای از مین های FOG-1 روسی بود که در سال 1941 و در خلال عملیات بارباروسا با آن مواجه شده بودند. این سلاح ها ، با فواصل مشخص در دو سوی جاده ها ، سواحل ، اطراف فرودگاه ها و مناطق احتمالی فرود چترباز ( و عموما در پناه سیم های خاردار ) کارگذاشته شده بودن تا در زمان عبور دشمن ، از راه دور ( بوسیله tripwires و یا وسائل دیگر ) جهنمی واقعی را برایشان فراهم کنند. از آمار تولید این سلاح ها اطلاع دقیقی در دسترس نبود. در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Abwehrflammenwerfer_42 ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به پایان یافتن بررسی آتش افروزها ، انشاء الله در پست بعدی سایر تسلیحات نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  9. 1 پسندیده شده
    تصاویر ماهواره ای از بیمارستان دولتی داریا واقع در محوطه فرودگاه مزه که ۲ سپتامبر توسط رژیم غاصب مورد حمله قرار گرفت https://www.google.com/maps/place/33°27'48.7"N+36°13'23.1"E/@33.463534,36.223072,17z/data=!3m1!1e3?hl=en
  10. 1 پسندیده شده
    http://uupload.ir/view/5er2_t_video5866097879411590438.mp4 زیردریایی فاتح.... شیک و مجلسی iranian_defensive_power@
  11. 1 پسندیده شده
    چيزي كه استراتژي طراحي جنگنده در امريكا رو جلو برده استفاده از استراتژي جنگ و تجربتان جنگ هست اگر منصفانه نگاه كنيم بجز جنگنده اف ٤ در چند جنگ مهم و اف ١٤ در جنگ تحميلي هيچ كدام از جنگنده هاي امريكايي در معرض امتحان سختي در نبرد قرار نگرفتند و اين سنجش جنگنده ها را سخت ميكند ولي سيستم طراحي هوايي امريكا هميشه از ادم هاي خلاقي استفاده كرده كه با تجارب هر چند كم بيشترين بهره رو مي بردند و جلو دار اين طراحان هميشه تئوري پردازهايي بودند كه اينده احتمالي جنگ ها را ترسيم مي كردند اين مجموعه عملا امريكا را در عين پيشرو بودن از افتادن در حلقه سكون و درجا زدن بازداشت اگر به تئوري نسل هاي جنگنده نگاه كنيم اف ٣٥ با همه انتقادها به ان يك گام در مسير حفظ اسمان براي امريكاست چرا كه خيلي از فناوري هاي جنگنده هاي نسل شش و هفت و حتي هشت در حال پيگيري هستند و براورد مي شود تا سال ٢٠٢٢ ورود اولين جنگنده هاي نسل شش را شاهد باشيم اين روش حل مسأله عملا باعث شده توليد در خدمت استراتژي باشد و باتوجه به نيازها و مشكلات سيستم ها و زيرسيستم ها ساخته شوند در حالي كه فناوري و تحقيقات به طور جداگانه در حال پيشرفت است
  12. 1 پسندیده شده
    یک سوال بی ربط ولی تا حدودی مربوط به منطقه، دلیل تعصب خاص امریکا برای برخی کشورها روی پاتریوتها در چیست؟ خبر خروج چند واحد از بحرین و کویت و اردن را شنیدیم، از همه مهمتر بحث ترکیه است. چرا ایالات متحده بر خلاف روس های دست و دلباز ( البته نه در مورد ترکیه که منافع خاص خودش را داره برای روس ها ) در زمینه پدافندی مثلا حاضر به در اختیار گذاشتن پاتریوت نیستند به ترکیه تا با یک تیر چند هدف را زده باشند ( راضی نگه داشتن ترکها، دور کردن همکاری ترکها با روسها، مشکلات نظامی ناتو با اس-400 و .. ) آیا موضوع در رابطه با کاربری این سامانه هاست. مثلا در عربستان و کشورهای خاص کاربری کامل نظامی واگذار نمیشه به خریدار ولی در مورد ترکیه نمیتونند این شرط را بزارند ( قطعا ترکها قبول نمیکنند ) ؟
  13. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم قسمت دوم پدر خوانده نیروی هوایی Fighter Mafia مافیای جنگنده یک گروه جنجالی و بحث انگیز از افسران نیروی هوایی ایالات متحده و تحلیلگران غیرنظامی بود که در دهه 1970 از معیارهایی برای طراحی جنگنده حمایت می کرد که تفکر معمولی و ایدئولوژی های آن زمان را به چالش کشید. ادعای آنها این بود: ژنرال های نیروی هوایی معیارهای غلطی را برای اثربخشی در مبارزه در نظر گرفتند، نادیده گرفتن تاریخ جنگ. تمرکز بر روی تکنولوژی بالا و اصرار بر "بالاتر، سریع تر و دورتر" هزینه ها را افزایش می دهد و باعث کاهش کارایی می شود. مافیا برای هواپیماهای ارزانتر و بهتر استدلال کرد. بوروکراسی نیروی هوایی فاسد است زیرا آنها قبل از خرید تسلیحات ، آزمایش های صادقانه ای بر روی آن ها انجام نمی دهند. تمرکز باید بر پشتیبانی نزدیک هوایی و استفاده از سلاح های ترکیبی برای حمایت بیشتر از جنگ مانوری باشد نه دکترین "بمباران ممانعت " قابلیت چندمنظوره ، توانایی و عملکرد هواپیما را کاهش میدهد. نبرد هوایی فراتر از میدان دید ، یک فانتزی است. " در توضیح مورد 4 در کتاب سرگذشت جان بوید ، اینطور آمده است" ساختار نیروی هوایی بر اساس دکترین "بمباران ممانعت" جنگ جهانی دوم بود. پل ها، راه آهن ها، بزرگراه ها، صنعت و زیرساخت ها بمباران خواهد شد تا از سرازیر شدن نیروهای شوروی به اروپا ممانعت کند.در صورتی که کارشناسان غیرنظامی طی گزارش مهلکی گفته اند که این دکترین کارایی نداشته، حتی اگر نیروی هوایی تعداد هواپیماهایش را سه برابر کند،قادر نیست در مقابل حمله نیروهای شوروی از اروپا حمایت کند." "در واقع اصطلاح بمباران ممانعت ، تخریب تمامی پل های کلیدی فرانسه توسط بمب افکن ها جهت کند کردن و ممانعت از پیشروی نازی ها پیش از عملیات هایی مثل نرماندی بود." در دهه 1960 هر دو نیروی هوایی و دریایی ایالات متحده متقاضی کسب جنگنده رهگیر سنگین و حفظ برتری هوایی بودند. لازمه آن طراحی و استفاده از جنگنده هایی بود که این برتری هوایی را حفظ کند (جنگنده رهگیر و بمب افکن تاکتیکی) ولی هزینه های زیادی را شامل می شد ، حال اینکه همه نیاز های دو نیرو تامین نمی شد ، وزارت دفاع و کنگره به دلیل هزینه های سرسام آور استفاده از طیف وسیع جنگنده ها در دو نیرو، تصمیم به ایجاد طرح جنگنده مشترک برای نیروی دریایی و هوایی نمود. در سال 1961، وزیر دفاع جدید آمریکا، رابرت مک نامارا ، رسما دستور طرح ریزی یک هواپیمای رهگیر با قابلیت استفاده در نیروی هوایی و دریایی را داد. طرح Tactical Fighter Experimental نامیده شد . مطالعات اولیه نشان داد بهترین گزینه این بود که (TFX) را بر اساس نیاز نیروی هوایی طراحی و یک نسخه اصلاح شده برای نیروی دریایی به کار گرفته شود.بنابراین مک نامارا مجموعه ای از پارامتر های اولیه برای TFX که بر اساس الزامات نیروی هوایی بود صادر کرد. او حداکثر وزن را به حدود 60،000 پوند(27200 کیلوگرم) برای نسخه نیروی هوایی و 55000 پوند (24،900 کیلوگرم) برای نسخه نیروی دریایی در نظر گفت. سپس در 1 سپتامبر 1961 دستور داد که USAF آن را توسعه دهد. طرح جنرال داینامیکس در نوامبر سال 1962، به دلیل نزدیکی بیشتر به نیاز نیروی هوایی انتخاب شد.جنگنده رهگیر F-111A برای نیروی هوایی و F-111B برای نیروی دریایی انتخاب شد.بعد ها تولید F-111B به دلیل عدم کارایی لازم برای نیروی دریایی به یک فاجعه تبدیل و متوقف شد. F-111 A نیروی هوایی در سال 1963 برای شناسایی روند سلاح های آینده اعلام کرد که تسلیحات آینده جنگنده ها باید قادر به نابود کردن دشمن در فواصل دور با استفاده از سیستم های پیشرفته باشد. ولی جنگ ویتنام نشان داد که "موشک" برای شرایط واقعی جنگ آماده نیست.قوانین محدود کننده تعامل (ROE)، محدودیت های ارتباطی (IFF)، موشک های غیر قابل اعتماد و انواع مختلفی از مشکلات دیگر که مبازره هوایی را به داگفایت منجر مینمود .به رغم برتری بالای فنی و موشک های بسیار موفق BVR (موشک های فراتر از میدان دید) ، فانتوم ها وقتی خود را در فاصله نزدیک با MiG-21 پیدا میکردند، بیشتر از آنچه انتظار می رفت جنگ را از دست می دادند . در ژانویه سال 1965، مک نامارا، وزیر دفاع از نیروی هوایی درخواست کرد تا طرح یک جنگنده تاکتیکی کم هزینه برای مقاصد کوتاه برد و پشتیبانی هوایی جهت جایگزینی انواع مختلف مانند F-100 Super Sabre و بمب افکن های سبک را در نظر بگیرد.در آوریل 1965، هارولد براون ، مدير بخش تحقیقات و مهندسی ، اعلام کرد مطالعات اولیه با نام "F-X" (محصول نهایی F-15)آغاز شود. درخواست برای 13 شرکت ارسال شد. هشت شرکت پاسخ دادند.ولی اتفاق عجیبی رویداد هنگامی که پیشنهادات در جولای 1966 مورد مطالعه قرار گرفت ، وزن بیش از 60،000 پوند (27،000 کیلوگرم)، سرعت بالا 2.7 ماخ و نسبت تراست به وزن 0.75 و بال ها متغییر بود.این هواپیما تقریبا هم اندازه و وزن TFX بود و این هواپیما یک طراحی بود که نمی توانست یک جنگنده برتری هوایی باشد. پروژه اولیه F-X شکست خورد. وضعیت نیروی هوایی با توجه به اخباری که از ویتنام مخابره میشد زنگ های خطر را بصدا درآورد.فانتوم به دلیل عدم کارایی مطلوب موشک ها باید با حریف ارزان خود MiG-21 داگفایت می نمود.در این زمان، نیروی دریایی بعد از گذشت قریب 5 سال تصمیم گرفت که F-111B الزامات نیرو را برآورده نمی کند و شروع به طراحی یک جنگنده اختصاصی به نام VFAX کرد. در ماه مه سال 1966، مک نامارا دوباره از نیروها خواست تا این طرح ها را مطالعه کنند و ببینند آیا VFAX نیازهای FX نیروی هوایی را برآورده خواهد کرد. مطالعات حاصل 18 ماه طول کشید و نتیجه منفی بود. بوید در ماموریت ویتنام بود که توسط General Arthur C. Agan به پنتاگون منتقل شد.از او خواستند به پروژه F-X کمک کند. بوید به همراه تحلیلگران دفاعی، تام کریستی، پیر اسپری، چاک مایرز، خلبان آزمایش سرهنگ Everest Riccioni (او خلبان نیروی هوایی بود که به قسمت تحقیق و توسعه منتقل شده بود) و مهندس هوافضا Harry Hillaker (طراح اصلی F-16)، هسته ای به نام "مافیای جنگنده " در مقر فرماندهی نیروی هوای تشکیل داد و به پروژه F-X با توجه به تئوری انرژی -مانورپذیری که قبلا طرح کرده بود پرداخت. Harry Hillaker طراح F-16 سال 1967، اتحاد جماهیر شوروی ، MiG-25 را در میدان هوایی Domodedovo در نزدیکی مسکو رونمایی کرد.این منجر به نگرانی های جدی در سراسر وزارت دفاع شد. MiG-23 نیز موضوع مورد توجه بود، به طور کلی اعتقاد بر این بود از F-4 بهتر است. در حال حاضر MiG-25 به نظر می رسد در سرعت، سقف و استقامت نسبت به تمام جنگنده های موجود ایالات متحده، حتی F-X برتر است. بنابراین، تلاش برای تکمیل F-X به شدت انجام گرفت. در همان دوره، نیروی دریایی برنامه VFAX خود را به پایان رسانده بود و طرح پیشنهادی Grumman را که کوچکتر با مانور پذیری بیشتری بود به نام VFX پذیرفت، که بعدها تبدیل به Grumman F-14 Tomcat شد . VFX به طور قابل توجهی به شرایط مورد نیاز F-X نیروی هوایی نزدیکتر بود. نیروی هوایی نهایت ، در ماه مه 1968 ضمن ردVFX اعلام کرد که "ما بالاخره تصمیم گرفتیم - و امیدواریم هیچ کس مخالف نباشد - این هواپیما (F-X) باید یک جنگنده برتری هوایی باشد ". F-X به دلیل نزدیکی پارامترها ابتدا در برنامه TFX (که توسعه F-111 بود) ادغام شد و درهمین راستا ادامه پیدا کرد. ولی بوید با مدلسازی E-M اثبات کرد که F-111 برای ایفای نقش جنگنده مورد نظر مناسب نیست و پیشنهاد F-X نیروی هوایی را به آرامی باز طراحی نمود تا منعکس کننده یافته هایش باشد.بازطراحی شامل بال ثابت ، کاهش وزن تیک -اف از 60،000+ پوند به کمی کمتر از 40،000 و کاهش سرعت بالای 2/7 ماخ به 2/3 تا 2/5 ماخ و نسبت تراست به وزن تقریبا 1. در نتیجه F-15 Eagle، جنگنده ای شد که قدرت مانور بیشتری نسبت به جنگنده F-111 داشت. از سال 1965، نیروی هوایی مطالعاتی بر روی یک جنگنده سبک 25،000 پوندی با نام جنگنده پیشرفته روزانه (ADF)دنبال می کرد.پس از کسب اطلاعات از MiG-25 در سال 1967، یک وحشت جزئی ایجاد شد و ADF به منظور تمرکز بر روی F-15 فراموش شد . هواپیمای F-15 در اصل یک هواپیمای سبک بود، ولی ابعاد و وزن آن بزرگ شد تا برآوردهای عملکردی با MiG-25 مطابقت داشته باشد. بوید اعتقاد داشت که این کار اشتباه است. نیروی هوایی در سپتامبر سال 1968 به سرعت بازطراحی بوید را به عنوان درخواست F-X به شرکت های بزرگ ارسال کرد. این الزامات از قرار یک جنگنده تک سرنشین با حداکثر وزن تیک -اف 40،000 پوند (18،000 کیلوگرم) برای نقش هوا به هوا با حداکثر سرعت 2.5 ماخ و نسبت رانش به وزن تقریبا 1 و همچنین دو موتوره ، زیرا اعتقاد بر این بود که سریعتر به تغییرات دریچه گاز پاسخ داده میشد و ممکن است با برنامه VFX نیروی دریایی هماهنگ باشد.چهار شرکت پیشنهاداتی را ارائه دادند که نیروی هوایی از بین همه طرح McDonnell Douglas را پذیرفت. اولین پرواز F-15A در تاریخ 27 جولای 1972 صورت گرفت. در این بین سناتور ویلیام پروکسمیور گزارش هایی را درباره هزینه های بالای F-15 و F-14 منتشر کرد.وزارت دفاع متوجه شده بود که هردو جنگنده در دست ساخت دارای هزینه های سنگین ساخت و نگهداری خواهند بود ولی به دلیل شرایط و بر طرف کردن نیاز های جدی هر دو نیرو به برنامه ها ادامه داد. مافیای جنگنده به دنبال یک جنگنده سبک وزن به عنوان جایگزینی برای F-15 بود و به شدت معتقد بود که یک جنگنده ایده آل نباید شامل هیچ رادار فعالی، سیستم های موشکی با رادار فعال، و یا قابلیت حمله زمینی (پشتیبانی نزدیک هوایی)باشددرواقع یک جنگنده برتری هوایی صرف. شعار مافیا این بود "حتی یک پوند برای قابلیت هوا به زمین خرج نشود" .در حالی که کمک های بوید به F-15 قابل توجه بود، اما مخالف مسیر برنامه بود او پیشنهاد دیگری مبنی بر "پرنده قرمز" داد. جنگنده برتری هوایی ارزان ، سبک ، با سرعت 1.6 ماخ به جای 2 یا 2.5 ماخِ پرنده آبی(در آن زمان F-15 به نام پرنده آبی شناخته می شد) . سرعت بالا به نفع وزن کمتر (و به همین دلیل مانور بیشتر و هزینه پایین تر) قربانی می شد. بوید و اسپری همچنین علیه رادارهای فعال و موشک های هدایت فعال موضع گرفتند. وزیر دفاع، با ایده جنگنده کم هزینه جذب شد،مافیای جنگنده 149،000 دلار برای تأمین مالی برای تایید نظریه انرژی - مانورپذیری با توجه به اقتصادی بودن به دست آورد. این پول بین نورثروپ و جنرال دینامیک تقسیم شده Northrop خواستار مبلغ 100.000 دلار برای طراحی شد(که بعد ها YF-17نام گرفت ) جنرال داینامیکس، مشتاق به جبران خسارت در پروژه لغو شده F-111B، باقی مانده را دریافت کرد.(که منجر به YF-16 شد ).هدف یک جنگنده کوچک با درگ پایین، سبک ، pure fighter وبدون bomb racks . معاون وزیر دفاع دیوید پکارد ، که از ایده طراحی نمونه اولیه (پروتوتایپ) رقابتی حمایت می کرد ، در سال 1971 گروه تحقیق پروتوتایپ نیروی هوایی را تاسیس کرد، بوید یک عضو کلیدی بود. دو مورد از شش پیشنهاد بوید تصویب شد ، یکی از آنها برنامه جنگنده سبک وزن (LWF) نام گرفت . طرفداران برنامه F-X نیروی هوایی با این برنامه مخالفت نمودند زیرا آن را تهدیدی برای برنامه F-15 میدانستند. با این حال، فرمانده نیروی هوایی متوجه شده بود، هزینه های سنگین F-15 اجازه نمی دهد که آن را به تعدادکافی برای برآورده کردن تمام نیاز های عملیاتی خود خریداری نماید. برای غلبه بر مقاومت سلسله مراتب نیروی هوایی که مخالف برنامه LWF بودند ، مافیای جنگنده و دیگر طرفداران ایده نیروی مختلط "Hi-Lo " را مطرح کردند .یک جنگنده رهگیر تاکتیکی سنگین و گران قیمت برای بر طرف کردن خطر بمب افکن های راهبردی و مهار میگ-25 شوروی در قالب برنامه (F-X ) و یک جنگنده سبک و ارزان برای تامین نیاز های عملیاتی. در قالب برنامه (LWF )مفهومhigh-cost برای جنگنده رهگیر تاکتیکی و low-cost برای جنگنده ارزان بود. وزارت دفاع امریکا و نیروی هوایی هر دو برنامه (LWF) را تایید و پیش گرفتند. درخواست پیشنهادی (RFP) در تاریخ 6 ژانویه سال 1972 صادر شد و خواستار جنگنده سبک با وزن 20 هزار پوند (9100 کیلوگرم) با سرعت، شتاب و برد پروازی مناسب با سرعت 0.6-1.6 ماخ و ارتفاع 30،000 40،000 فوت (9،150-12،200 متر)شد. پنج شرکت پاسخ دادند، و در سال 1972، General Dynamicsو Northrop قراردادهایی را به ارزش 37.9 میلیون دلار و 39.8 میلیون دلار برای تولید YF-16 و YF-17،دریافت کردند. اولین پرواز از نمونه اولیه برای اوایل سال 1974 برنامه ریزی شد. پیر اسپری اصرار داشت که بین دو نمونه اولیه ، رقابت هوایی در برابر MiG-17 و MiG-21 که به طور مخفیانه در نوادا تحت برنامه Constant Peg نگهداری می شد،و همچنین F-4 صورت گیرد. علاوه بر این، خلبانان ارزیابی نباید خلبانان آزمایش خود شرکت ها باشند و باید با هر دو جنگنده پرواز کنند. نیروی هوایی ایده ساختار نیروی مخلوط "Hi-lo" را در نظر گرفت و برنامه LWF را تغییر داد. LWF بر خلاف دیدگاه بوید و گروهش ، برتری هوایی نخواهد شد ، بلکه یک هواپیمای جنگنده چند منظوره با رادار فعال و موشک های هدایت رادار بود. بعد ها هری هیلکر، طراح F-16، اظهار داشت که اگر می دانستم قرار است به هواپیمای چند منظوره تبدیل شود، F-16 را جور دیگری طراحی می کردم. در نتیجه رقابت جنگنده ها ، نیروی هوایی YF-16را انتخاب کرد. با این حال، هواپیمای از دست رفته، YF-17، نظر نیروی دریایی را جلب نمود و این نیرو YF-17 را جایگزین برنامه VFAX خود کرد و با تغییر و توسعه آن را با نام F/ A-18 Hornet برای نیروی دریایی ایالات متحده و سپاه دریایی دریافت نمود. میراث مافیای جنگنده جدال مافیای جنگنده نظرها را به خود جلب کرد، میزان واقعی سهم آنها در طراحی جنگنده های آمریکایی هنوز مورد بحث است.موفقیت طرح بوید در LWF بر تمامی محصولات اروپایی تاثیر گذاشت. F-15 اولین هواپیما در تاریخ ایالات متحده آمریکا بود که با توجه به نظریه E-M بوید طراحی شده بود. مافیای جنگنده برای حبابی کانوپی که در F-15 و F-16 استفاده شده استدلال می کند که این اجازه می دهد که خلبان دید بیشتری برای شناسایی دشمن و به دام انداختن آن و تمرکز بهتر در موقعیت داگفایت داشته باشد.این طراحی با توجه به مدل تصمیم گیری بوید به نام حلقه OODA که مختص داگفایت ها طرح ریزی کردی بود ساخته شد.با این حال، تمام ایده های مافیای جنگنده اجرا نشد. F-15، F-16 و A-10 با دیدگاه آنها فاصله داشت. حبابی کانوپی F-15 Blitzfighter طرح پیشنهادی Pierre Sprey از مافیای جنگنده برای هواپیمای پشتیبانی نزدیک F-15 آنها ترجیح می دادند F-15 برتری هوایی باشد تا یک جنگنده چند منظوره . بوید مفهوم "پرنده قرمز " را ارتقا داد که وزن آن را باصرف نظر از تجهیزات مانند رادار فعال کاهش دهد. آنها می خواستند سرعت هواپیما را تا 1.6 ماخ پایین بیاورند زیرا سرعت بالا باعث افزایش وزن اجباری طرح بود.سرعت بالا نسبتا کم اهمیت بود زیرا جنگنده ها زمان بسیار کمی در سرعت های بالا صرف می کردند - غالب مبارزه ها در سرعت های زیر صوت انجام می شد . F-16 با توجه به ناامیدی از F-15، برنامه جنگنده سبک وزن LWF به عنوان جنگنده برتری هوایی شناخته می شد.با این حال، نیروی هوایی، F-16 را با تجهیزات چند منظوره ، ویژگی های هوا به زمین و رادار فعال تجهیز کرد. در حالی که نمونه اولیه YF-16 هواپیما های دیگر را در داگفایت تازیانه میزد ، نسخه چمد منظوره نیروی هوایی دارای مانور ضعیف تر و در مبارزه هوایی بد تر شد. در حالی که عقل سلیم در آن زمان موتورهای دوقلو را به عنوان ایمنی محسوب می کرد، F-16 این دیدگاه را با طراحی تک موتور به چالش کشید. اتفاقی که بعد از مرگ بوید بر سر فالکون آمد منتقدان منتقدان معتقدند که F-15 و F-16 موفق شدند؛ زیرا از ایده های مافیای جنگنده دور شدند . موفقیت های صادراتی قابل توجهی را به دست آوردند؛ زیرا این هواپیما چند منظوره با موشک های هدایت رادار بود.اینکه F-16 در ابتدا به عنوان یک جنگنده برتری هوایی طراحی شده بود، و با قابلیت های چند گانه اضافه شده تضعیف شده است ، کم اهمیت است. منتقدان بر این باورند که جنگنده های F-15 و F-16 در جنگ های لبنان و سایر درگیری ها، با نسبت های مرگ و میر بسیار ضعیف هستند. طرفداران F-35 ادعا می کنند که هواپیماهای نسل چهارم مانند F-15، F-16، A-10 و غیره در محیط "تهدید" بسیار ضعیف عمل می کنند زیرا آنها فاقد پنهانکاری هستند.آنها استدلال می کنند که انتقاد از F-35 توسط اعضای مافیای جنگنده (و جنبش اصلاح دفاعی) بی اساس است. کمبود تجربه جنگی و تخصص هوایی مافیا جنگنده مورد انتقاد هست. تنها بوید دارای تجربه مبارزه هوایی (در جنگ کره ای) است. بوید در جنگ ویتنام مبارزه نکرد و در مقایسه با سایر خلبانان جنگنده در زمان خود آمار خوبی ندارد. Everest Riccioni قبل از اینکه به پنتاگون منتقل شود، مبارزه ای نداشت. Pierre Sprey به عنوان مهندسی، بدون تجربه نظامی شناخته شده است. یکی از فیلم های انتقادی Pierre Sprey در نقد تایید F35 پایان قسمت دوم
  14. 1 پسندیده شده
    طبق اطلاعات فلایت رادار دیروز ایلوشین های روسی در راه سوریه روز پرکاری را داشتند. امروز برخی رسانه های روسی خبر از انتقال اولین محموله به سوریه دادند که شامل یک واحد Krasukha-4 و همچنین یک واحد R-330ZH Zhitel بوده که تصاویری را هم منتشر کردند ولی هنوز تایید رسمی نشده. اگر صحت داشته باشه احتمالا مربوط به قدم دوم خواهد بود. باید دید این یک اقدام تهدیدی برای کاستن از خطر حملات صهیونیستها ضد روس هاست و هماهنگی های بیشتر قبل از حملات یا یک اقدام عملی؟ با توجه به سکوت مطلق صهیونیستها بعد از اعلام این خبر و همچنین تماس پوتین با نتانیاهو که صهیونیستها از مفاد اون هیچ خبری منتشر نکردند باید دید این پنجه نشان دادن روسها در نهایت منجر به توافق هماهنگی جدیدی بین این دو در سوریه میشه ( زمان هماهنگی را از یک دقیقه به دو دقیقه!! افزایش بدند؟! - مقصر بدبینی ما به هر حال خودمون نیستیم )
  15. 1 پسندیده شده
    ظاهرا تمامی آتشبارهای خریداری شده بطور کامل تحویل شده ( 30مرداد 1395 شمسی ) بالطبع تحویل چهارمی یا پنجمی در سوریه روی کاغذ منتفی هست مضاف بر آن ، اجمالا" ما به هر "پرکاهی " باید متوسل شویم که سخت افزار رزمی مورد نیاز رادر شبکه دفاعی خودمان استفاده کنیم ، این تحلیل های اس-300 یا باور373 در سوریه ، در مقیاس ما ( حداقل فعلا" ) نیست .. وزیر دفاع: اس 300 به طور کامل تحویل ایران شد هم روسها و هم مقامات تل آویو اطلاع دارند که برای گسترش نفوذ در آینده سوریه و بالطبع منطقه مدیترانه ( که هم برای ناتو و هم برای روسها پراهمیت هست ) از همین حالا باید دست به کار شوند ، در نتیجه سرنگونی فنسر یا IL-20 روسی بیشتر بهانه ای است برای افزایش توان مانور دیپلماتیک در این منطقه با چاشنی قدرت نظامی ، طبیعتا" هر دوتا حوزه نفوذی برای خودشون تعریف کردند و به اصطلاح دارند "کیک سوریه " را تقسیم میکنند ( آزاد گذاشتن دست روسها در سوریه در مقابل تضمین توقف تحرکات احتمالی ایران، حزب ا.... و احتمالا" تصمیم گیری های غیر قابل پیش بینی اسد ) البته آمریکا و ناتو این وسط ساکت نمی نشیند و بطور قطع وارد صحنه میشوند . اول ، لبنان از 1982 به این طرف بعنوان یک منطقه "حائل" تعریف شده ، در نتیجه بالانس قدرت ایجاب میکند که این کشور نظیر "شهر برلین " در جنگ سرد ، به پل ارتباطی غیر نظامی میان کشورهای متخاصم تبدیل شود ( که این هم خوب هست و هم فاجعه که باید در جای خودش بررسی شود ) دوم ، واحدهای سیاسی که زیرساختهای نظامی مناسب نداشته باشند در کشاکش بازی قدرت تبدیل به " آلت دست " میشوند که لبنان یکی از واضح ترین نمونه هاست . اگر قدرت نظامی حزب ا... را کنار بگذاریم ، لبنان صرفا" از یک نیروی پلیس مسلح به تسلیحات سنگین ( و نه یک ارتش کلاسیک ) بهره می برد . چیزی به اسم پدافند سازمان یافته یا از ان مهم تر ، نیروی هوایی ( حتی به شکل فرمالیته و ظاهری ) علی الحساب وجود ندارد . روسها بخوبی اطلاع دارند که تحویل جدی ( و نه ظاهری و در اخبار ) اس-300 به سوریه یعنی اعلان جنگ به اسراییل ، مگر اینکه توافق پشت پرده ای بین دو رفیق شفیق ( پوتین - نتانیاهو ) وجود داشته باشد که اس-300 به شکل ظاهری به ارتش سوریه تحویل شود ولی در کنترل عملیاتی روسها باقی بماند تا شائبه مترسک بودن حضور اس-400 برطرف شود ( با توجه به عدم عکس العمل این سیستم در پاسخ به حملات هوایی IAF ) در یک کلام ، ما شاهد یک بازی قدرت پیچیده در منطقه هستیم که 4 فقره عنصر قدرت ، شامل قدرت نظامی ،قدرت اقتصادی ، قدرت رسانه ای و دیپلماتیک به شکل زنجیر وار ( و نه جدا از هم ) دارند عمل میکنند .
  16. 1 پسندیده شده
    در انیمیشن روسها نشون داده میشه که گویا در هنگام بازگشت چهارفروند اف-16 و نزدیک شدن ایلوشین روسی یکی از اف-16 ها به دلایل نامعلومی از دسته جدا میشه و میاد پشت پرنده روسی، و طبق گفته ی روسها پدافند سوری که فکر میکنه حمله دیگه ای در شرف انجام هست شلیک را انجام میده که منجر به سرنگونی ایلوشین میشه. (صحبت از به خطر افتادن یک هواپیمای مسافری را هم کرده بودند) حالا دلیل این حرکت چی بوده مشخص نیست برای همین هم روسها در بیانیه هاشون دو حالت را ذکر میکنند: یک حرکت خصمانه شیطنت آمیز یا حرکت غیرحرفه ای بی دلیل. شدت عصبانیت روسها هم شاید به این خاطر هست و اگر مثلا این حرکت انجام نمیشد و ایلوشین سقوط میکرد هم باز واکنشی نمیداشتند و تقصیر را تماما بر عهده ناشی گری پدافند میزاشتند و از کنار ماجرا راحت تر عبور میکردند.
  17. 1 پسندیده شده
    s400 اون مخروط وسط تصویر هم احتمالا برد رادار رهگیر هست و چقدر راحت میتونست اون اف 16 شماره 149 که احتمالا برای جمینگ یا فریب اونجا بود رو رهگیری کنه، علت اینکه باقی اف 16 ها هم سفید نمایش داده میشن این هست که خارج از محدوده مخروط رهگیری هستند و در اون مد قابل رهگیری نیستند، اما دیده میشن.
  18. 1 پسندیده شده
    تخته نرد به شیوه سوری گزارشهای مربوط به ناپدید شدن یک هواپیمای توربوپراپ روسی IL-20 که از مبداء پایگاه هوایی حمیم در استان لاذقیه سوریه عمل می نمود درنهایت به این تحلیل منجرشد که این حادثه بر اثر شلیک یک تیر موشک اس-200 جمعی واحدهای دفاع هوایی ارتش عربی سوریه روی داده است که ازدهه شصت میلادی به تعداد 2 آتشبار ( چیزی در حدود 44 لانچر ) در خدمت این کشور قرار دارد . به اعتقاد تحلیلگران نظامی ، شلیک این موشک ، همزمان با اجرای حملات هوایی توسط نیروی هوایی اسراییل و حضور شناورهای رزمی نیروی دریایی فرانسه صورت پذیرفت که درنهایت به سرنگونی پرنده شناسایی روسی در آبهای مدیترانه منجر گردید . برخی ناظران جنگ داخلی در سوریه معتقدند که هدف IAF ، مجموعه ای از انبارهای مهمات در لاذقیه بوده و طبق ادعای مقامات ارشد روسیه ، ارتش اسراییل حداقل 60 ثانیه قبل از اجرای حمله ، هشدار اجرای این تهاجم هوایی را اطلاع رسانی نموده اند که بیشتر برای جلوگیری از وقوع یک درگیری احتمالی میان دو کشور در فضای هوایی سوریه صورت می پذیرد . با این حال ، ناتوانی طرفهای درگیر در این شرایط در استفاده بهینه از سازوکارهای هشدار موجب شده تا این تحلیل از سوی ارتش روسیه مطرح شود که خلبانان نیروی هوایی رژیم عبری از پروفایل پروازی پرنده روسی بعنوان پوششی برای جلوگیری از کشف مسیر پروازی خروج جتهای اسراییلی از فضای هوایی سوریه استفاده نموده اند . پرنده شناسایی غیرمسلح IL-20 به شکل گسترده ای توسط نیروی هوایی روسیه و کره شمالی برای اجرای عملیات نظارت و شناسایی و جاسوسی الکترونیک مورد استفاده قرار دارد . با این حال گفته میشود که این هواپیما ، اجرای عملیاتهای محرمانه ای را در استان ادلب با هدف شناسایی مراکز نظامی القاعده در طول مرز سوریه – ترکیه و هدایت جتهای رزمی روسی برای انهدام این مراکز برعهده دارد . وزارت دفاع روسیه پس از قطعی شدن سقوط IL-20 شناسایی اعلام نموده که انهدام این پرنده بطورمستقیم در نتیجه شلیک یک تیر موشک اس-200 سوری بوده ، اما تغییر مسیر جتهای نیروی هوایی اسراییل به اندازه سریع و غیر منتظره بوده که فرصت واکنش مناسب از سوی خدمه روسی مستقر در این هواپیما را سلب نموده است . به گفته سخنگوی وزارت دفاع روسیه ، این اقدام اسراییل ، بعنوان یک عامل تحریک آمیز در نظر گرفته میشود ، چرا که 5 نفر از پرسنل ارتش روسیه در نتیجه عمل غیرمسئولانه نیروی هوایی اسراییل جان خود را از دست داده اند و این برخلاف روح همکاری میان روسیه و اسراییل است و ارتش این کشور ، حق اقدام متقابل را برای خود محفوظ می دارد . با توجه به اهمیت نقش روسیه بعنوان یک بازیگر کلیدی با توانایی کنترل نفوذ ایران در سوریه و هم چنین ، وجود پتانسیل کافی در مسکو برای ارسال سیستم های دفاع هوایی پیشرفته تر نظیر S-300VM یا BUK-M3 در مدت کوتاه ، این مساله برای تل آویو پر اهمیت به نظر می رسد که برای جلوگیری از هر گونه اقدام روسها در سخت ترکردن اقدامات نظامی در سوریه ، هر چه سریع تر روابط خود را با روسیه اصلاح نماید . به همین منظور گزینه های موجود برای اسراییل از پرداخت خسارت به روسیه و همچنین عذر خواهی رسمی خواهد بود ، اما در صورت عدم اتخاذ این گزینه ها ، احتمالا" روسها تحرک بیشتری را در سوریه خواهند داشت و محدودیتهای بیشتری را در جولان IAF در فضای هوایی سوریه اعمال خواهد نمود . از یک نظر ، اعمال محدودیتهای بیشتر برای IAF ، بطور مستقیم موجبات تقویت کابوس اسرایبل در سوریه ( جمهوری اسلامی ایران و حزب ا... ) در نزدیکی مرزهای امنیتی ( جولان اشغالی ) فراهم می نماید . در مجموع ، تضعیف همکاری های امنیتی میان اسراییل و روسیه ، تاثیر قابل توجهی بر روند جنگ در سوریه نخواهد داشت ولی امنیت اسراییل ، بطور کامل به مخاطره خواهد افتاد . روسیه: سوریه را به «اس- ۳۰۰» مجهز می کنیم صرفا" برای میلیتاری / مترجم MR9
  19. 1 پسندیده شده
    پیش از استقرار اف35 اف 22 در منطقه مستقر بوده، عملیات هایی رو هم بصورت روتین در افغانستان و خلیج فارس انجام میده، این جنگنده رو در حالت مانور و تمرین در آسمان افغانستان با دیگر جنگنده های ائتلاف شناسایی و حتی رهگیری کرده ایم. مواجهات و اخطارهایی هم در خلیج فارس نه فقط به اف 22 که به انواع پرنده های رادارگریز آمریکا داده شده. منتهی در شرایط عملیاتی اوضاع متفاوت هست. - نخست اینکه ایرادات هزینه ای اف 35 اصلا اهمیتی برای این کشور ندارد، اصلا مشکل مالی و بودجه ندارند. هر چقدر هزینه ها بیشتر باید به طبع اشتغال بیشتر و جریان نقدی بیشتر هم در صنعت گردش پیدا کنه. که خیلی هم براشون خوب هست! - دوم اینکه، علت نگارش مقاله فوق، تقاضاهای بسیار اعراب برای در اختیار گرفتن آخرین تکنولوژی های غربی ست. بنابراین مشکلات بیشتر، قیمت های نامعلوم، آخ و ناله های تعمیر و نگهداری رو با هدف توجیح هزینه بیشتر در نظر باید گرفت. - در مورد قیمت جنگنده این نکته رو باید اضافه کرد، که قیمت بر اساس صرفه جویی به مقیاس بصورت شناور تعیین میشه. تجهیزات نظامی هیچ گاه نرخ ثابت و دقیقی نخواهند داشت. - اما ضریب دسترسی و ایمنی خلبان؛ * این مسائل تا زمانی که عمده کشورهای رقیب به تکنولوژی های مشابه بصورت بالفعل دست پیدا نکرده اند اهمیتی ندارد. چراکه فرصت های برتری که این جنگنده ها تولید میکنند بقدری موثر هست که در تعداد پرواز بسیار کمتر، دستیابی به هدف بیستر با دقت بالاتر رو تضمین میکنند. مثلا با یک تهاجم گسترده 200 فروندی از نوع رادارگریز، کل پدافند و نیروی هوایی هر کشوری زمینگیر خواهد شد تا زمینه برای وارد شدن ب 52 و فرش کردن پادگان ها و تجهیزات آن کشور فراهم شود. * اما در زمانی که کشورهای رقیب بتوانند به چنین فناوری و اقدام مشابه دسترسی داشته باشند، در آن زمان کیفیت، دوام و حل پیچیدگی های ثانویه معنا خواهد داشت. که البته خود را در قالب یک تحول تکنولوژیک دیگر نشان خواهد داد. مثلا گذر به نسل 6 و 7 که تمام اهداف بواسطه A.I. تامین خواهند شد.
  20. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم خوب الان به شما باید گفت منظور ؟؟؟ (اشاره به به بخش رنگی شده ) الان میلیتاری چند سال هست که دارد فعالیت می کند و چند سال هست که نقد وضعیت را سرکوفت زدن تعریف کردند ؟؟ پست مورد نظر جنابعالی ، در پاسخ به ادعای دوستان در خصوص ارسال سامانه مورد نظر به سوریه بود بود که حتی رونمایی نشده !!!!!! و تمام !!!! حالا اگر شما مثل سایر دوستان معتقد به اعزام این سیستم تسلیحاتی به سوریه هستید ( و نه تولید و بکار گیری ان که بسیار هم مورد تایید هست ) که خوب ، باید منتظر ماند و دید . پی نوشت : 1- این استناد به شناسنامه نداشتن هم یک مقدار قدیمی شده ، اگر این شکلی باشد ، اروپایی هم زمانی که ما در دانشگاه جندی شاپور ، پیشگام علوم بودیم ، داشتند همدیگر را در اروپا قتل عام می کردند !!!! هر دوی استدلال ها اشتباه هست ، چون ارتباطی به ادعا و پاسخ داده شده به ان ندارد 2- مشکل تحلیلگران نظامی ما این هست که وقتی اتفاقی می افتد ، این عادت ناپسند جوگیری را ترک نمی کنند ، حداقل 4 نیروی هوایی درجه یک دنیا (امریکا / اسراییل / بریتانیا / فرانسه ) الان اسمان سوریه را زیر بال خودشون دارند ، روسها هم که سیستم های پدافندی رده اول خودشون را به سوریه فرستادند ، عملا نظاره گر ماجرا هستند ، پدافند سوریه که جز موارد مقطعی ، عملا" دستها را بالا برده !!!!!! ( نشانه ان هم جولان بی دردسر iaf در سوریه هست که هرجای را مطلوب دانست ، بمباران کرد ) بعد این ادعا مطرح می شود که ما ( جمهوری اسلامی ) این سیستم را به سوریه ارسال کنیم ، که چه بشود ؟؟؟ چرا قبل از طرح یک ادعا ( حالا از سمت هرشخصیت حقیقی و حقوقی ) به جوانب ان فکر نمی شود !!!!!! بعد در اینجا ( میلیتاری ) به این ادعاها شاخ و برگ داده میشود و یک نفر هم اگر استدلال مخالفی داشته باشد ، متهم به سرکوفت زدن می شود ، حالا ما چه زمانی قصد داریم این عادت ناپسند را ترک کنیم ، فقط آینده مشخص می کند . 3- جالب هست ، حضرات در سوریه ، حضور حتی 747 نیروی هوایی را تحمل نمی کنند ، بعد انتظار دوستان این هست که سامانه پدافندی را همین شکلی راست راست ارسال کنیم به سوریه ، انها هم دست به سینه ایستاده و تماشا کنند !!!!!!!
  21. 1 پسندیده شده
    فیلم تقریبا بلندی که سانا از محل حادثه و از نزدیک و قبل از اواربرداری پخش کرد مشخصا به نظر یک کارخانه تاسیسات آلومینیومی بود که تخریب شده بود. حالا میشه فرض کرد گوشه این تاسیسات داشتند موشک می ساختند!! ولی طبق تئوری برخی دوستان مبتنی بر "عکس یا اتفاقی نیفتاده!!" حالا این میتونه تایید کننده این مطلب باشه که بعد از بمباران بیشتر اهداف نظامی حالا این رژیم به بمباران بستر صنعتی سوریه هم مبادرت کرده تا به قول یکی از سخنگوهای ارتشش بعد از حمله عملیات پیشگیرانه از پیشیرانگی! ( دو مرحله قبل تر ) را وارد فاز اجرایی کنه. احتمالا کم کم به معادن میرسه. مدتی هم هست به شدت به عراق گیر دادند و مدام از عراق و تحت نظر بودنش میگن.
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، بررسی تجهیزات و تسلیحات مورد استفاده در ورماخت رو به اتفاق هم ادامه می دهیم :     با تشکر از لطف شما ، یکی از دلائل همون طور که ترانسیلوانیای عزیز گفتن ، کاربران مختلف هست. اما دلیل دوم که اصلی ترین دلیل این همه تنوع سلاح است رو باید در تنوع کارخانجات اسلحه سازی اون زمان دانست که برای ارتش هیتلر اسلحه می ساختند. در واقع ارتش فقط یکسری استاندارد مشترک ( نظیر کالیبر واحد برای همه سلاح های یک کلاس بخصوص ) رو تعریف می کرد و هر کارخونه ( چه در داخل و چه در خارج از مرزهای آلمان) سلاح های خودش رو برای ارتش تولید می کرد. دلیل سوم هم بروزرسانی و رفع نواقص دائمی برای سلاح های تولیدی هر کارخونه بود که باعث میشد که یک کارخونه در خلال سالهای مختلف ، تسلیحات متنوعی رو عرضه بکنه.       معرفی تجهیزات، تسلیحات و ساختار نیروی زمینی آلمان نازی (بخش نهم) تیربارهای پیاده نظام (بخش سوم و پایانی)     ZB vz.26 : سلاح  7.92 میلی متری ساخت چکسلواکی ، وی زد 26 ، اولین تیربار نازی ها است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. پیشتر و در همین تاپیک با یکی دیگر از محصولات این شرکت ، که در ایران به برنو مشهور است ، آشنا شده بودیم. این سلاح تولید سال 1924 در کشور مجارستان است. پس از اشغال مجارستان توسط ارتش نازی ، خط تولید این سلاح برای سرویس دادن به ورماخت ؛ همچنان فعال باقی ماند. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم کشورهای بسیاری مورد استفاده واقع شده که ارتش کشور عزیزمان هم از آنجمله است.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/ZB_vz._26     Kg m/40 : سلاح  6.5 میلی متری سوئدی ، کی جی ام/40 ، دومین تیربار ورماخت است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح همان گونه که از کد مندرج در سلاح مشخص است ، تولید سال 1940 می باشد. این سلاح در اختیار ارتش های سوئی ، نروژ و فنلاند قرار داشت. ارتش آلمان هم به تعدادی از این سلاح ها دست یافت و بعدها هم نسخه 7.62 میلی متری آن با نام MG35/36A هم برای ورماخت تولید گردید.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Kg_m/40_light_machine_gun     Browning wz.1928 : سلاح  7.92 میلی متری  لهستانی ، دبلیو زد 1928 ، یکی دیگر از تیربارها ارتش رایش است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید سالهای 1928-1930 می باشد. خط تولید این سلاح هم پس از تصرف لهستان ، به خدمت ارتش آلمان نازی درآمد. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم جمهوری خواهان اسپانیا ، نیروهای دولتی اسپانیا (ارتش ژنرال فرانکو) ، اتحاد جماهیر شوروی و لهستان هم مورد استفاده واقع شده است. از این سلاح حدودا 25000 قبضه تولید گردیده است.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Browning_wz._1928       سلاح های تهاجمی      STG 44 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، اس تی جی 44 ، اولین مسلسل آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح بسیار مشهور آلمانی که شباهت غیرقابل باوری به یکی از سلاح های نامدار امروزی (کلاشنیکف) دارد ، در اواخر سال 1943 و اوایل سال 1944 گردید. علاوه بر ارتش نازی ، این سلاح در سازمان رزم اکثر کشورهای اروپای شرقی هم مورد استفاده واقع شده است. از این سلاح نزدیک به پانصد هزار قبضه (500.000) تولید شده است.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/StG_44     STG 45 : سلاح  7.92 میلی متری  آلمانی ، اس تی جی - 45 ، آخرین سلاح آلمانی است که در این پست مورد بررسی قرار می دهیم. این سلاح تولید ماه می سال 1945 میلادی می باشد و ارتش آلمان پیش از بکار گیری این سلاح در جنگ شکست خورد و هرگز نتوانست که از این سلاح که نسخه بهینه سازی شده STG-44 بود ؛ بهره بگیرد. از این سلاح ، فقط 30 قبضه متفاوت با هم و با اهداف آزمایشی و رفع نواقص احتمالی سلاح تولید گردید.         در این انجمن تاپیکی در خصوص این سلاح وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/StG_45(M)       ادامه دارد ... ------------------------ پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : با پایان یافتن سلاح های انفرادی ، انشاء الله در پست بعدی، سلاح های ضد زره  نیروی زمینی آلمان نازی را به اتفاق بررسی خواهیم نمود
  23. 1 پسندیده شده
      باور کنید هیچ کس نگران باور های شما نیست .   یعنی باور های جنابتان در لیست نگرانی های اعضای سایت گم میشه .
  24. -1 پسندیده شده
    وقتی میگیم اف 14  بعد اف22 برترینه پس شامل اف 15 هم میشه...تامکت یه چیز دیگس..البته ببخشید بنده بجای اساتید تظر دادم icon_cheesygrin
  25. -1 پسندیده شده
    پاراگراف آخر هم همگی تخمین شما و منابع نزدیک به طرز فکر شماست! اقتصاد تولیدی در ایران فاسد و از استانداردهای معمولی پذیرفته شده در جهان بسیار عقب تر است به گونه ای که با وجود کارگر ارزان و مواد اولیه فراوان تقریبا” هیچ محصول صنعتی به روزی قابل عرضه به بازارهای غیر انحصاری جهان ندارد! حتی اگر دلار به ۲۰۰۰۰ تومان برسد فقط محصولات کشاورزی و غذایی که مهندسی ساخت و تولید آنها توسط پروردگار و طبیعت انجام شده است قابل عرضه به کشورهای دیگر هستند! تولید محصولات صنعتی نظامی هم دقیقا” از همان اصول کلی تولید محصولات صنعتی غیر نظامی پیروی می کند! توجه داشته باشید که سبزوار میرقاید دو سال پیش گفت هزینه تولید موشکهای بالستیک ایران به یک دهم کاهش خواهد یافت که خود نشان از یا فساد و‌بخور بخور گسترده یا ناکارآمدی باورنکردنی در تولید این موشکها است چه اینکه در یک فرایند تولیدی درست و حسابی، حتی ۱۰ درصد صرفه جویی در هزینه های تولید یک معجزه به شمار می اید چه برسد به ۱۰۰۰ درصد!