برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      3,109


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      16

    • تعداد محتوا

      9,426


  3. mostafa_by

    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      2,358


  4. arminheidari

    • امتیاز

      8

    • تعداد محتوا

      7,136



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 22 فروردین 1398 در همه مناطق

  1. 3 پسندیده شده
    سلام دوری از سیاست عقلانی رو میشه در مقایسه رفتارها دید 1- سیاست ابهام، اسرائیل تا پیش از نتانیاهو سیاست ابهام را در همه مسائل در پیش می گرفت ترورها، حملات وحشتناک و ... انجام می داد و وقتی پرسیده میشد شما بودید؟ میگفت من نه تایید میکنم و نه تکذیب این روند همراه با انتشار عکس ها و نمایش برخورد سخت بود تا عبرتی برای دیگران باشد این سیاست برای این رژیم مفید بود ولی به ناگاه به نفع انتخابات و سیاست کنار گذاشته شد بویژه از سال 90 و در حملات به سوریه و ایران این موضوع رو به شدت شاهدیم حتی در مساله هسته ای، نمایش های نتانیاهو چه در سازمان ملل با آن نقاشی بمب و چه با نمایش کتاب خانه مدارک هسته ای، کاملا بر خلاف روند دهه های قبل بود به بیان ساده، اسرائیل خود را از سایه به زیر نور برده و نتیجه آن گسترش ضدیهودیت و بایکوت ها و تحریم های غیردولتی هست از سمت دیگر اقتدار و ترسناکی ارتش اسرائیل هم کم رنگ شده که نتیجه این روش در تبلیغات است عملا بخش سیاسی از اعتبار دیگر بخش ها به نفع خود استفاده می کند و یک پوپولیست راه انداخته به شخصه فکر می کنم سیاست های افرادی مثل شارون بسیار کاربردی تر و بهتر برای رژیم بود 2- عدم ایجاد صلح از زمان تاسیس این رژیم تلاش برای تثبت اسرائیل به عنوان یک کشور اولویت اول بود در حال حاضر نتانیاهو با دیدار از عمان تمام سیاست های قبلی و پنهان رو نمایش داده و به سمت توافقی بزرگ با کشورهای عربی می رود ولی مساله اصلی صلح با فلسطین است نه با کشورهای عربی چون کشورهای اصلی عربی مصر و اردن بودند که قبلا با آنها صلح صورت گرفته بود و سوریه هم کلا از کار افتاده بود غزه و کرانه باختری عملا هنوز به عنوان دو مشکل جدی مطرح هستند راهکار نتانیاهو این است که با زور و ضمیمه خاک مساله صلح رو حل کنه در غزه با بمباران و تحریم به سمت تسلیم ببرد و در جولان و کرانه باختری با ضمیمه خاک صورت مساله را پاک کند و همه را در عمل انجام شده قرار دهد در حالی که شارون و دیگر رهبران خشونت را همراه با مذاکره جلو می بردند و گزینه ای برای زندگی مسالمت آمیز پیش پای فلسطینیان می گذاشت ولی نتانیاهو هیچی جلوی آنها نمی گذارد و عملا جز جنگ انتخابی برایشان نمی گذارد از سمت دیگر سیاست اسرائیل همیشه بر مبنای ایجاد تفرقه بین فلسطینیان بود و همیشه جنگ و درگیری بین گروه های فلسطینی وجود داشت ولی روش اخیر باعث اتحاد نسبی فلسطینینان شده است در عمل نتانیاهو به جای حل مشکلات اصلی و نهایی کردن مرزهای اسرائیل به سمت مسائل پر سر و صدا و حاشیه ایی می رود
  2. 3 پسندیده شده
    فارس پ ن: یکی از تاریخ پژوهان کشور چند وقت پیش گفته بود درسته من چندان اعتقادی به مسائل متافیزیکی طور! ندارم ولی قتل خاشقچی و نحوه اون درست زمانیکه فشارها ضد ایران از همه سطوح در حال پیگیری بود و بالاخره برای مدتی توجهات را پرت کرد و عواقب بعدش را اگر تنها یک حماقت بدونیم از جانب ریاض کمی بی مهری به جهان کردیم (نقل به مضمون!) حالا پیرو این مطلب تنش بین ریاض و قطر هم در این دسته شاید قرار بگیره، خصوصا وقتی رسانه ای چون الجزیره را تا حدی سوق میده به سمت سه کشور دشمن با ایران در این مقطع. اون هم درست زمانیکه به نظر ریاض و امارات واقعا بهترین موقعیت را برای خرد کردن ایران به دست آوردند و کاخ سفید هم که دربست در خدمت این هدف هست و اتفاقا در این مورد کاخ سفید را در عمل انجام شده ای قرار دادند که برنامه های فشاریش به ایران را تحت تاثیر قرار داده و میبینیم نهایت تلاشش را برای رفع و رجوع خاشقچی و قطر گذاشته ولی ریاض و امارات کوتاه نمیان (در مورد قطر خصوصا) حالا انشاء الله اگر این شکاف عمیقتر بشه و یک جبهه بندی جدید ایجاد بشه در منطقه ( اون ائتلاف گسترده عربی در ابتدای تهاجم به یمن را به یاد بیاریم که به هر حال با فشار یا پول چه طور شکل گرفت و الان وضعیت لیبی و سودان (هر چند به نظر سودان قربانی هدفی بزرگتر برای ریاض هست برای طرح معامله قرن) قطر و ... به هر حال کمی متفاوت تر هست.
  3. 2 پسندیده شده
    نتیجه تقریباً نهایی انتخابات مجلس اسرائیل : بدین ترتیب احزاب میانه و چپ گرا (که چهار حزب عرب را نیز شامل می شود) در مجموع 55 کرسی از 120 کرسی کنست را بدست آوردند و 65 کرسی دیگر به احزاب راست گرا رسید. پس اگرچه نتانیاهو و حزب لیکود نتوانست کرسی بیشتر از رقیب خود گانتز و ائتلاف آبی و سفیدها بدست آورد، اما به دلیل کسب اکثریت کرسی ها توسط جناح راست، نخست وزیر آتی اسرائیل خواهد بود. احزاب عرب هم در مجموع 10 کرسی که سه کرسی کمتر از دوره قبل بوده است، را بدست آوردند. مشارکت این دوره از انتخابات نیز 68% بود که نسبت به دوره گذشته، 4% کاهش داشته و در حد دو دوره قبل (انتخابات سال 2012) بوده است. در آخر نکته ای که خدمت دوستان عرض شد را اینجا نیز یادآور می شوم. دو حزب کادیما (Kadima) که دو نخست وزیر قبل از نتانیاهو از این حزب بودند (آریل شارون و ایهود اولمرت) و هاتنوعا (Hatnuah که از کادیما در سال 2012 انشقاق پیدا کرد) به رهبری تزیپی لیونی (وزیر امور خارجه اسرائیل در دولت اولمرت و رهبر حزب کادیما تا قبل از انشقاق) در این دوره، از رقابت انصراف دادند و در انتخابات شرکت نکردند که این امر در جای خود نیاز به توجه و بررسی بیشتر توسط دوستان دارد. کادیما از سال 2015 و پس از کناره گیری شائول موفاز (که در سال 2012 جایگزین لیونی شده بود)، عملاً از قدرت فاصله گرفته است. اما هاتنوعا به دلیل اینکه حزب کارگر به مانند گذشته، حاضر به ائتلاف با هاتنوعا نشد، ترجیح داد در این دوره مشارکتی نداشته باشد. در انتخابات سال 2015، دو حزب کارگر و هاتنوعا با تشکیل ائتلاف و تحت عنوان اتحاد صهیونیستی (Zionist Union)، اصلی ترین رقیب حزب لیکود بودند و موفق به کسب 24 کرسی شدند. با تشکر از شما؛ امکان دارد برای «دوری از سیاست عقلانی»، مصادیقی را بفرمایید و بیشتر توضیح بدهید که چه مواردی مدنظر شماست؟ همچنین آیا در این سال ها که مذاکرات صلح در جریان بوده است، نتانیاهو در رأس قدرت حاضر نبوده و فردی میانه رو به دنبال مذاکرات صلح بوده است؟ آیا وی به دنبال «عدم ایجاد صلح» است و یا گرفتن امتیاز بیشتر در هنگام ضعف رقیب (بدیهی ترین اصل حفظ منافع در عرصه سیاست)؟ اگر امکان دارد نظر خود در این زمینه را نیز بیشتر تشریح بفرمایید. در آخر، نتانیاهو یک چهار سال در زمان کلینتون، نخست وزیر اسرائیل بود و یک ده سالی هم تا الان (از زمان اوباما تا ترامپ) نخست وزیری را تجربه کرده است. آیا تاکنون آشنایی ما با سیاست های وی (که بیش از 14 سال در قدرت بوده و در تقابل با ما)، در بهبود اوضاع به نفع ما تأثیر خاصی داشته است که از نظر شما با این انتخاب جدید، قرار است اوضاع به ضرر اسرائیل و به نفع ما شود؟
  4. 2 پسندیده شده
    اصولا بر خلاف تصور که تحلیلهای حمایت علنی ترامپ از نتانیاهو را عامل ترجیح رقیب نتانیاهو در ایران میدونند، به نظر اولا با دربسته بودن! نخست وزیر بعدی نسبت به نتانیاهو و ابهام موجود، تازه شدن پستهای سیاسی، تلاش برای جلب نظر ترامپ و احتمالا اقدامات افراطی تر همه باعث میشند که حضور یک نتانیاهوی خسته! که به هر حال چهار دوره به عنوان نخست وزیر تقریبا بسیاری عقیده دارند موجب رسوب فکری افکار عمومی و دلزدگی میشه و همچنین از دست دادن انگیزه هاش بلافاصله بعد انتخاب شدن و راحت شدن خیالش از این جنبه و مواجهه ی ادامه دار با یک اپوزیسیون خسته از حکومت دموکتاتورطور! همه باعث میشند لااقل نسبت به یک موجود دیگه که هیچ دیدی نسبت به عملکردش وجود نداره ادامه حضورش برای ایران چندان هم جدی نباشه. شاید برای ایالات متحده بسیار مهم باشه و از اون لحاظ کمک کنه به پیشبرد برنامه های ضد ایرانیش البته ولی خب هیچ تضمینی نبود که یک فرد جدید اتفاقا با تلاش بیشتر برای جلب رضایت ترامپ در این مسیر حرکت نمیکرد.
  5. 2 پسندیده شده
    بعد از مدت ها انتخابات رژیم اشغالگر قدس بنیامین نتانیاهو پیروز انتخابات شد https://fararu.com/fa/news/395884/%D8%A8%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%86-%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%87%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%AF ------------------ با توجه به سابقه نتانیاهو، این انتخاب به نفع ماست و به ضرر رژیم اشغالگر - فساد نتانیاهو و پیرامونش - عدم ایجاد صلح و تشدید تنش با فلسطینیان - دوری از سیاست عقلانی - آشنایی ما با سیاست های نتانیاهو و تیم همراهش
  6. 2 پسندیده شده
    ایسنا پ ن: اگر چند قطعه پازل را کنار هم بزاریم، از روایت یکی از ایرانیان خارج از کشور مبنی بر تماس آمریکایی ها با یکی از شاغلین صنعت برق برای اقدامی محدود با دامنه تاثیر وسیع در شبکه برق ایران به منظور اخلال در اون بعد اتفاقات سال 88 که البته تاکید کرده بود نپذیرفته، تا اقدامات فیزیکی تخریبی در بزرگترین نیروگاه برق ونزوئلا بعد حملات سایبری، شاید بشه نتیجه گرفت این اقدام هم بخشیش لااقل از این راه بوده. یعنی استفاده از عوامل درون سازمانی در کشورها برای ایجاد برخی خرابکاری ها، حالا از انتقال فیزیکی! ویروس های نرم افزاری گرفته (استاکس نت؟) تا خرابکاریهای فیزیکی در صنعت و دست کاریهای نرم افزاری و سخت افزاری در ابزارهای کنترلی و حفاظتی. مهر وقتی ارتشت را میفرستی به آغوش فرماندهان یک کشور به ظاهر دوست در یک کشور غیردشمن و تحت فرمان نیروهای اون ( نه حتی اقدام مستقل و همکاری ) اون هم با حقوق و مزایا برای یک جنگ نابرابری که قطعا جنگ تو نیست و هیچ منافع و هدفی جز پول درش نداری، این میشه که ارتش کم کم فکر میکنه خب به جای ارتش تو بودن و حقوق حداقلی، چرا با حقوق چند برابر برای همونی که داری جونش را براش به خطر میندازی نجنگی و منویاتش را اجرا نکنی؟ ( گزارش شبکه العربیه ضد بشیر را فراموش نکنیم که حتی منجر به احضار سفیر سعودی شد )
  7. 1 پسندیده شده
    سلام مجدد مصطفی جان ، خواهش میکنم. باید ببخشید اگه که تو کار تاپیک مداخله میکنم به اعتقاد من این دو رنگ برای اسامی اشخاص و اسامی شهرها مناسب هستند. چون هم خیلی کمرنگ یا پر رنگ نیستند که خوانش اونها مشکل باشه و هم با اون رنگ قرمزی که شما میخواید گاها برای مسائل مهم ازش استفاده کنید ، تضاد و تفاوت دارند و اشتباه گرفته نمیشند
  8. 1 پسندیده شده
    رزمایش پهپادی سپاه امیدوار کننده بود هر چند نمیشه (فعلا) به عنوان یک نیروی با کارایی بالا روش حساب باز کرد اما آینده درخشانی رو میشه براش متصور شد. هنوز نامعلومه که در این رزمایش پهپادها توانایی لینک شدن با هم رو داشتن که از این طریق بتونن اطلاعاتشون رو با هم به اشتراک بذارن یا نه؟ و اینکه توسط اتاق کنترل هدایت میشدند در طول عملیات یا با استفاده از سیستم خلبان خودکار ، اهداف از پیش تعیین شده رو شکار کردن؟ گرچه توانایی لینک شدن و خلبان خودکار رو بسیار بعید میدونم اما میشه در آینده با سرمایه گذاری در موضوع هوش مصنوعی این مشکل رو برطرف کرد. موردی که در شلیک پهپادهای ما تا الان دیده شده، رهاسازی بمب در ارتفاع پایین هست. در صورتی که پهپادی مثل شاهد 129 میتونه در ارتفاع بالا پرواز کنه. احتمالا به دلیل استفاده از سیکرهای تجاری هست که نمیتونیم از ارتفاع بالا بمب رو به سمت هدف روانه کنیم. در این صورت حتی با 23 میلی متری هم میشه پهپاد رو زد. اما مورد دیگه برد کم خانواده سدید هست. 4 کیلومتر برد در زمان فعلی برد مناسبی نیست. علاوه بر برد مشکل قفل کردن هم داریم. باید موشکی فایر اند فورگت رو به دنبالش باشیم (خبری از موشک سدید شاهد 216 نشده اما امیدوارم که ساختش به پایان رسیده باشه). میشه با تغییراتی روی سدید 342 این بمب رو به یک موشک با برد مناسب تبدیل کرد. با توجه به یکسان بودن قطر سدید و کورنت ای ام، میتونیم این موشک رو از روسیه بخریم و از پیشران اون برای سدید استفاده کنیم. برد این نسخه از کورنت 10 کیلومتره که میشه اعمال تغییرات و استفاده در سدید برد هوا به زمین رو تا 14-15 کیلومتر هم افزایش داد. هرچند مشکل سیکر سرجاش هست که باید براش فکری بشه (اگه بتونیم سیکر موجی میلیمتری براش طراحی کنیم امنیت پهپادهای ما بسیار بالاتر میره و همچنین درصد موفقیت عملیات) . اگه همچین پروژه ای رو اجرا کنیم، مجبوریم سرجنگی سدید رو کاهش بدیم چرا که نیاز به سوخت داریم اما یک موشک بسیار کارامد داریم که حتی علیه پدافند هم کارایی خاص خودش رو داره. یکی از جاهایی که میشه از این پهپادها استفاده کرد برای زدن پدافند دشمنه. خصوصا پدافند غربی ( آمریکایی) که اساسا پدافند متحرکی نیست. قبلا هم خبری منتشر شده بود مبنی بر اینکه یمنی ها تونسته بدوند با استفاده از پهپاد انتحاری به پاتریوت آسیب برسونن هرچند تصویری ازش بیرون نیومد اما بعید نیست. استفاده از پهپاد آزمایش خودش رو در جنگ یمن پس داده و اتفاقا خیلی هم سربلند بیرون اومده. بارها فیلم ها و تصاویر عملیاتهای موفقیت آمیز پهپادهای انصارالله رو دیدیم. این تصاویر رو دوربین پهپاد انصار الله ثبت کرده یک فیلم حداقل 4 دقیقه ای بالا سر منابع آب شیرین کن الشقیق در جیزان عربستان. آب شیرین کن و نیروگاه الشقیق در منطقه جیزان عربستان این دفعه انصارالله نخواسته به تاسیسات عربستانی آسیب برسونه اما نشون داده تواناییش رو داره. انصارالله پهپادهاش رو با پرواز در ارتفاع پایین به هدف میرسونه تا امکان کشف کاهش پیدا کنه. ولی پهپادهای ما عموما برای ارتفاع پروازی بالایی دارن (البته میتونیم مانند انصارالله هم در ارتفاع پایین پروازشون بدیم). نکته دیگه شناخت بالای انصارالله از نقاط کور پدافند عربستانیه. توجه کنید که عربستان سیستم یکپارچه پدافند هوایی داره اما باز هم در کشف پهپادهای یمنی ناتوانه. در عملیاتی که تصاویرش رو گذاشتم پهپاد یمنی تونسته 130 کیلومتر در خاک عربستان پرواز کنه و از اهدافش فیلمبرداری کنه و برگرده اما پدافند عربستان نتونسته اون رو کشف کنه. حتی در جایی که مثل پایگاه هوایی خمیس مشیط عربستان، که پاتریوت مستقره اما چندین بار پهپادهای یمنی به اون پایگاه نفوذ کردن و در یکی از عملیات ها تونستن 2 فروند تورنادو عربستانی رو زیر گوش پاتریوت منهدم کنن. خوشبختانه سپاه تونسته تاکتیک پهپادهای تهاجمی رو در جنگ یمن تست کنه و مشکلات و نقاط ضعفش رو بر ضد یک پدافند قوی و یکپارچه بشناسه این جای امیدواری میده که در یک درگیری بشه روی این نیروی پهپادی حساب باز کرد خصوصا با اطلاع از مکان های استقرا پاتریوت میشه با استفاده از این پهپادها، پدافند دشمن رو متحمل خسارات قابل توجهی کرد. به نظر اگه بتونیم همچین سلاحی رو در تعداد محدود و همراه با 100 عدد سدید به دست انصارالله برسونیم هم با هدف قراردادن زیرساخت های عربستان در جنوب این کشور، فشار روانی زیادی به عربستانی ها وارد میشه و هم کارایی این ترکیب و نقاط ضعف و قوت اون مشخص میشه.
  9. 1 پسندیده شده
    خداییش بابت این حرفها پولی هم گیرت میاد؟!
  10. 1 پسندیده شده
    کاملا مخالفم. نیرو های امریکایی خیلی بیشتر ترس دارند. در عراق حشد الشعبی در لبنان حزب الله در سوریه تمام نیرو های شیعه و فاطمیون و زینبیون. کوچک ترین درگیری باعث کشته شدن صدها سرباز امریکایی میشه
  11. 1 پسندیده شده
    در مورد اوضاع لیبی باید گفت که ژنرال حفتر که از ژنرال های حاضر در دولت قذافی بود و در اوایل به اصطلاح انقلاب لیبی مورد غضب انقلابیون و اخوان المسلمین بود حالا توسط دولت مصر ( زیر نظر ژنرال سیسی ) حمایت می شه و گاها ارتش مصر برای نیرو های حفتر پوشش هوایی انجام داده ... نیروهای مخالف ، نیروهای قبیلگی هستند و حتی دولت مورد قبول « سازمان ملل » در طرابلس هیچ ارتشی نداره و برای حفظ خودش مجبوره با این نیروها کنار بیاد ... دلیل اینکه ژنرال حفتر در این بازه ی زمانی حملات خودش رو بیشتر کرده به بحران در الجزایر بر می گرده ، چون بخشی از نیروهای مخالف حفتر تحت حمایت مالی و تسلیحاتی الجزایر بودن که احتمال داره ناآرامی های اخیر در الجزایر در خطوط پشتیبانی و همچنین روحیه ی این نیروها تاثیر منفی گذاشته باشه و قدرتشون رو کم کرده باشه .
  12. 1 پسندیده شده
    سلام مهران جان. بسیار ممنونم از بابت نظرات ارزشمندت در راستای بهبود تاپیک. اگرچه اجرای این مدل شاید یه مقدار سخت باشه (به علت کثرت اسامی در تاریخ چین؛ بالاخص وقتی خلاصه شده ارائه می شه.)، ولی اگر به بهبود متن کمک می کنه با کمال میل انجامش می دم. در زیر، چند خط از داستان این قسمت رو با رنگ آمیزی ارائه کردم. سعی کردم از رنگ های مختلف استفاده کنم تا ببینیم کدوم رنگ ها بهتر در متن دیده می شن و کدوم یک چندان به چشم نمیاد و یا زیبا نیست. پس اگر اصل رنگ آمیزی مورد قبول هست، لطفاً شما و ایضاً دوستان دیگه بفرماین که برای نام ها از کدام رنگ و برای اسامی شهرها و مناطق از کدام رنگ استفاده کنیم. اگه اسمشون رو کپی کنین هم کفایت می کنه. چون اسامی با رنگ های مختلف اومدن. مثلاً یا گوا سی یا دونگ چنگ و اسامی شهرها هم مثلاً خواشان یا هانگ نانگ. -------------------------------------------------------------- گوا سی که حالا شکست پشت شکست را تجربه نموده بود، در چرخشی تاکتیکی از در دوستی با لی جوئه درآمد. او به لی جوئه گفت که اگر آن ها به کوه های خواشان (Huashang) برسند، دیگر کاری از دستمان بر نمی آید. چرا که با فراخواندن دیگر جنگ سالاران، نه تنها در امنیت می مانند، بلکه به ما حمله ور شده و خود و خاندان مان را نابود خواهند ساخت. لی جوئه، پیشنهادی جسورانه تر را مطرح نمود. وی پیشنهاد کرد که ژانگ جی پایتخت را حفظ نموده و آن دو به همراه سپاهیان خود به امپراطور در هانگ نانگ حمله نموده و وی را بکشند و امپراطوری را نیز بین خود تقسیم نمایند. پیشنهادی که مورد قبول گوا سی نیز قرار گرفت. حالا کدورت ها (ولو موقت) کنار گذاشته شده بود. دو فرمانده یک بار دیگر در کنار هم و برای هدفی مشترک وارد نبرد شده بودند. سپاهیانی که تا دیروز به سلاخی یکدیگر مشغول بودند، حالا برادرانه در کنار هم گام بر می داشتند و به سوی هانگ نانگ در حرکت بودند. هنگامی که خبر به گوش کاروان امپراطور رسید، دونگ چنگ و یانگ فنگ تصمیم گرفتند که زودتر از آن که دشمن به کاروان برسد، با آن ها روبرو شوند. اما سیاهی لشکر سپاه شیلیانگ کافی بود که آن ها به این نتیجه برسند که در نبرد شکست خواهند خورد. اگرچه دلاورانه جنگیدند، اما سپاه معدود حامی امپراطور، حریف قدرت سپاه شیلیانگ نشدند. در این میان، یانگ فنگ نقشه ای طرح ریزی کرد که برای اجرای آن به دونگ چنگ نیاز داشت. هر دو ژنرال سابقه آشنایی و خدمت در سپاه شیلیانگ را داشتند. پس تصمیم گرفتند از روابط گذشته خود برای مذاکرات صلح استفاده نمایند تا از این طریق زمان بخرند. دونگ چنگ مأمور مذاکره با لی جوئه شد؛ در حالی که در همان زمان، یانگ فنگ نامه ای محرمانه به یاران و دوستان سابق خود فرستاد و از آن ها کمک خواست : از راهزنان موج سفید! راهزانان موج سفید (که همانطور که در چند پست قبل عنوان شد، بقایای شورشیان دستار زرد بودند.)، حالا به رهبری هان شیان (Han Xian)، لی یوئه (Li Yue که در برخی منابع از وی به عنوان Li Le نام برده اند) و هو سای (Hu Cai) بودند و شاید هیچ کس فکرش را نمی کرد دست تقدیر، کسانی را که روزگاری علیه امپراطوری قیام کرده بودند، به عنوان محافظان از امپراطور برگزیند. اما به هر تقدیر که بود، آن ها پذیرفتند که جان خود و یارانشان را به خطر بیاندازند و از امپراطور حفاظت نمایند. اگر چه بعدها معلوم شد چه هدفی در سر داشتند. -------------------------------------------------------------- البته خودم به شخصه با رنگ قرمز زیاد موافق نیستم. چون به نوعی برای جلب توجه در متن بکار می ره و اگه اسامی به رنگ قرمز دربیان و فردا بخوام قسمتی از متن رو هم برای جلب توجه، قرمز کنم شاید چندان جالب نشه. ضمن اینکه اگر مثلاً اسامی قرمز باشن، به علت اینکه در یک متن اسامی زیادی وجود دارن، حجم زیادی از رنگ قرمز شاید چندان چشم نواز از آب درنیاد. ولی در این مورد هم تابع تصمیم دوستان هستم. پس لطفاً درخصوص بهترین رنگ ها برای اسامی اشخاص و نیز اسامی مکان ها، نظرتون رو بفرمایین. نقشه رو هم تلاش می کنم هر چند پست یک بار ارائه کنم. بطور مثال در این پست، این پست و نیز پست پایانی. از این به بعد هم بیشتر به نقشه ها رجوع خواهیم کرد. چون تازه نبرد بین جنگ سالاران داره آغاز می شه. ولی یه مشکلی که دارم اینه که دنبال یه نرم افزاری هستم که به کمک اون بتونم راحت نقشه ها رو با خط چین علامت گذاری کنم. در ابتدای ایجاد این تاپیک، دوستی نرم افزاری رو بهم معرفی کرد که بسیار مفید بود. ولی با از دست رفتن هارد و آرشیوم، اون هم از دست رفت و متأسفانه چون گویا در پیغام خصوصی (و یا شاید هم استاتوس) این نرم افزار معرفی شده بود، با تغییرات سایت دیگه نامی از آن هم نمونده. پس اگر شما و یا دیگر عزیزان، نرم افزار مناسبی برای ایجاد نقطه چین و خط چین در عکس ها و نقشه ها سراغ دارین (منهای فتوشاپ که باهاش به سختی می شه این کار رو درآورد)، لطفاً بفرمایید.
  13. 1 پسندیده شده
    در حاشیه بحث امداد رسانی سپاه به مناطق سیل زده و قرارگرفتن احتمالی این نهاد رسمی نظامی کشور در فهرست سازمان های خاص در طول حیات طیبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، یونیفرم پرسنل این نهاد ، یا آغشته به "خون" بوده یا آغشته به " خاک " پاسدارها از یونیفرم خودشان ، خوب مراقبت نمی کنند !!!!! پی نوشت : 1- در جنگ رسانه ای مقابل دشمن ، گل به خودی نزنیم لطفا"!!!!!!! 2- عطف به این پست که مخاطب متوجه شود ، میلیتاری دیگر محلی برای جناح بندی ها سیاسی نیست
  14. 1 پسندیده شده
    نقل قول از جناب Skyhawk عزیز پهپاد چرخ داری مثل آرکیو۱۷۰ و سیمرغ برای استارت موتور به دستگاهی به نام استارتر نیاز دارند و استارت خوردنشون علاوه بر لازم داشتن اون وسیله به چند دقیقه زمان هم نیاز داره که مجموع این عوامل طراحی و آماده سازی یک عملیات پرتعداد Swarm Attack رو دشوار میکنه. فلذا با حذف ارابه های فرود(و پرتاب از روی سکوی متحرک)در نمونه های ۶۰ درصد آرکیو۱۷۰، پهپادها از استارتر بی نیاز شدن و سرعت آماده سازی اونها افزایش و وزنشون کاهش پیدا کرده و با این روش همزمان ده ها فروند از پهپادهای شاهد 191 و شاهد 161 و امثالهم آماده پرواز و اجرای عملیات هستند و به این ترتیب پدافند دشمن(در صورت کشف پهپادها)عملا اشباع میشه. هرچند قابلیت اضافه کردن چرخ هم داریم و فیلم نسخه چرخدار بومی اونها در زمان Take-Off & Landing هم موجوده https://youtu.be/LDl4BZu-KZ0?t=7 در ضمن نسخه های عملیاتی شده همین نسخه نهایی بومی RQ-170 هم که بدنه سیاه رنگ دارد قابلیت فرود با چتر را نیز دارد.
  15. 1 پسندیده شده
    برای یک پهپاد یمب افکن جت خیلی روش جالب و خوبیه. به نظرم میشه روش کار کرد و برای غافلگیری و ضمنا استفاده تاکتیکی گسترده خیلی عالی به نظر میرسه. اگر بشه کاری برای فرود در شرایط سخت هم براش انجام داد و بشه همون خدمه وانت بتونند سرویس و آماده پروازش کنند، با برد ۳۰۰ کیلومتری سلاح بسیار قابلی خواهد بود. البته هنوز کار داره. به نظرم بالها باید قابل تا شدن و کل سیستم امکان اختفای مناسب پبدا کنه و نیاز به مسیر خیلی صاف هم نباشه ویرایش: بعد از نوشتن این متن پست ذیل را در پاک دیفنس دیدم. خیلی جالبه https://defence.pk/pdf/threads/iranian-ucavs-exercising-combat-missions-in-persian-gulf.607932/page-5#post-11288872
  16. 1 پسندیده شده
    در قسمت قبل، از یک شیوه استفاده کردم برای ارائه پیش زمینه ذهنی کاراکترهای قسمت که به نظرم مفید می رسید و داستان را بهتر بازگو می کرد. همچنین از پرداختن بیشتر به فرعیات برای شناخت بهتر کاراکترها کم می کرد. پس بهتر دیدم که قبل از ارسال قسمت دوازدهم (که طی روزهای آینده صورت خواهد پذیرفت)، اشاره کوتاهی به داستانی فرعی نمایم که در این قسمت به ایفای نقش خواهند پرداخت. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- در این پست، اشاره کوتاهی به عملکرد نیو فو، فرزند خوانده دونگ ژو، در سرکوب راهزنان موج سفید گردید. اما این، پایان نقش نیو فو در این برهه از تاریخ نبود. دونگ ژو کشته شده بود و قدرت در دستان وانگ یونگ و لو بو قرار داشت. وانگ یونگ با بی اعتنایی به هشدارهای چن گونگ، دست رد بر سینه پیغام آور چهار ژنرال زده بود. درست در زمانی که چهار ژنرال (لی جوئه، گوا سی، فان چو و ژانگ زی)؛ نا امید از بخشش امپراطور، برای حمله به پایتخت برنامه ریزی می کردند، خبری به گوششان رسید : نیو فو در رأس سپاهی پنج هزار نفره، راهی چانگ آن شده است تا انتقام پدرخوانده خود را بگیرد. لو بو که حالا در رأس قدرت ارتش امپراطوری قرار داشت، دستور حمله به لشکر نیو فو را داد. سپاه لو بو با فرماندهی لی سو (Li Su)، شکست سختی را به نیو فو وارد نمود و وی ناچار به عقب نشینی شد. اما شب هنگام، هنگامی که سپاه لی سو غرق در شادی و جشن بودند، با حمله غافلگیرانه سپاه نیو فو مواجه شدند. در نتیجه بسیاری کشته و بقیه نیز فراری شدند. لی سو وقتی خبر این شکست تلخ را به لو بو داد، مورد خشم و غضب لو بو قرار گرفت. لو بو کلمات درشتی را نثار وی کرد و بلا فاصله دستور داد سر از تن اش جدا کنند. روز بعد، خود در رأس سپاه قرار گرفت و به باقیمانده سپاه نیو فو تاخت. سپاه نیو فو چون برگ خزان در برابر نیزه – شمشیر بلند لو بو بر زمین می افتادند و کسی هماورد وی نبود. پس با مغلوبه شدن نبرد، نیو فو دستور عقب نشینی را صادر نمود. لو بو نیز به تعقب ایشان پرداخت. شب هنگام، هو چیر (Hu Chier)، مشاور و مرد مورد اعتماد نیو فو، به وی گفت که امکان پیروزی بر لو بو وجود ندارد. پس پیشنهاد نمود که با برداشتن طلا و جواهرات و اموال با ارزش، بدون اطلاع باقی سپاه و تنها به همراه چند نفر از دوستان، بگریزند. نیو فو با وی موافق بود. پس شبانه فرار نمودند و به طرف رودخانه به راه افتادند. اما هو چیر که طمع این را داشت که با کشتن نیو فو، هم می تواند پاداشی ارزشمند از لو بو دریافت نماید و هم صاحب طلا و جواهرات شود، با نقشه ای زیرکانه، تمامی همراهان را به قتل رساند و سر نیو فو را تقدیم به لو بو نمود. اما لو بو که خود در فردی زیرک بود و حیله گری را می شناخت، با چند سوال و جواب ساده به نقشه و کار هو چیر پی برد. پس دستور داد وی را نیز گردن بزنند و این گونه شد که هو چیر جان خود را در راه طمع از دست داد. پس از مرگ نیو فو، سپاهیان وی نیز پراکنده شدند. بخشی از این سپاه، به فرماندهی دونگ چنگ (Dong Cheng) بود و همراه او رفت. دونگ چنگ، از نواده های خاندان لیو (Liu)؛ خاندان امپراطوری بود و لقب عموی امپراطور را یدک می کشید (این عنوان معمولاً به بستگان امپراطور که ارتباطی نزدیک با وی داشتند اطلاق می گردید) و بین سپاهیان محبوب بود. وی با دونگ ژو همشهری بود و در راه رسیدن به قدرت و استقرار وی، او را کمک و همراهی نمود و تا زمان مرگ نیز به نیو فو وفادار ماند. در قسمت دوازدهم، دونگ چنگ و این سپاه، نقشی قابل توجه را ایفا خواهد نمود. اما داستان دونگ چنگ به اینجا ختم نخواهد شد و نقش اصلی وی در طرح ترور سائو سائو به تصویر کشیده خواهد شد که در چند قسمت بعد به این داستان پرداخته خواهد شد. پس این نام را بخاطر بسپارید. تصویری هنری از سه کاراکتر این ماجرا. از راست به چپ : نیو فو، هو چیر و دونگ چنگ ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------- پ.ن : تصور من بر این است که این روش، روشی مناسب برای معرفی کاراکترها و داستان های فرعی است که به در جایی به داستان اصلی ارتباط پیدا می کنند. اگر دوستان موافق باشند، این رویه در قسمت های آتی نیز تداوم یابد. لطفاً نظر خود را در این زمینه اعلام بفرمایید.
  17. 1 پسندیده شده
    ظاهرا تو نسخه ارتقاء یافته TCS & IR Seeker اضافه نشده ، به نظر میاد تمرکزشون برای ارتقاء تامکت ها روی موشک های راداری برد متوسط و برد بلند باشه که با توجه توانایی های تامکت در مقابل جنگنده های نسل ++4 و نسل 5 و نوع تهدیداتی که با آن مواجه هستیم منطقی به نظر میاد
  18. 1 پسندیده شده
    با توجه به مطالبی که بیان فرمودید، تحت هیچ شرایطی نمیشه این ریسک را کرد که از سیستمی استفاده کنیم که دشمن بتونه هر وقت خواست اونو خاموش کنه. قطعا فرماندهان نظامی ما هم به این امر واقف هستند. لذا دو حالت بیشتر وجود نداره: 1- یه سیستم ارتباط ماهواره ای کامل در اختیار ما قرار داره، 2- ادعای ارتباط با SATCOM بلوف است. با توجه به سابقه ای که در مورد پهپاد ها داریم، معمولا مسئولین از اون چیزی که ادعا می کرده اند به صورت عملی رونمایی کردن. لذا، تقریبا میشه گفت داستان بلوف نیست. حال اگر فرض را بر این بگذاریم که ما یه سیستم مستقل satcom داریم، این سوال پیش میاد که: الف- از کجا و چگونه و ب- چه نیازی به رسانه ای کردن این موضوع است؟ چون اصولا دشمن سریعا راه دسترسی ما به این سیستم را مسدود می کنه. البته حالت سومی هم هست و اون اینه که همه زیر ساخت های سیستم پهپادی با ارتباط satcom آماده شده اند و دارند تست می شوند و الان ما فقط و فقط منتظر ماهواره هستیم که بفرستیم فضا.
  19. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ، با پوزش بخاطر تاخیر و وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم با نگاهی اجمالی به عملیات تمرکز : همانطور که در پست پیشین عرض کردم ؛ یکی از نقاط عطف و اثبات کننده برتری IAF (نیروی هوائی اسرائیل) بر نیروهای هوائی کشورهای عربی همجوار این رژیم ، جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل است. اما برهه ای که در خلال این جنگ 6 روزه ، برتری هوائی اسرائیل را تثبیت نمود ، عملیاتی بود که به عملیات تمرکز مشهور گردید. در این پست به اتفاق هم نگاهی ( هر چند گذرا ) خواهیم داشت به این عملیات. عملیات تمرکز خلاصه عملیات عملیات تمرکز سرآغاز حملات هوائی اسرائیل در ابتدای نبرد 6 روزه این رژیم در برابر اعراب در سال 1967 میلادی می باشد. گاهی از اوقات (در برخی از تاریخ نگاری های نظامی) این عملیات "ضربه هوائی سینا" یا "حمله هوائی سینا" (Sinai Air Strike) هم نامیده می شود. در این عملیات ، مجموعا 452 فروند هواپیما (که بیشتر آنها بر روی زمین بودند) نابود شدند. این امر موجب شد تا نیروی هوائی اسرائیل (IAF) تقریبا کنترل کامل آسمانها را داشته باشد و بتواند به طور موثر ، نیروهای زمینی IDF را پشتیبانی کند. در واقع دلیل اصلی که نیروی هوائی اسرائیل این موفقیت خیره کننده را بدست آورد ، تمرکز ویژه بر تخریب اولیه باند ، بوسیله یک نوع سلاح جدید بود. اسرائیل برای این حمله ، از بمب های ضد باند (anti-runway warhead) بهره گرفت. این راکت ها با رها شدن بر روی هدف ، مستقیما به باند فرودگاه ها ضربه زده و حمله میکنند. این راکت ها بجای حفره های معمولی که بمب های عادی ایجاد میکنند ، یک حفره کوچک بر سطح باند ایجاد میکند ، البته در زیر این حفره یک فروچاله بزرگ ایجاد میشود که همین فرو چاله باعث می شود که ترمیم باند به سادگی گذشته ( پر کردن حفره با خاک و سیمان و ... ) صورت نپذیرد و برای ترمیم حفره ایجاد شده ، نیاز است که ابتدا بخش عمده ای از سطح باند برداشته شود و پس از پر کردن فرو چاله ، مجددا سطح باند ترمیم شود. هنگامی که باند فرودگاه غیر فعال شد ، عملا تمامی هواپیماهای فرودگاه بصورت اهداف قابل دسترسی و سهل الوصول در می آیند ؛ بدین ترتیب نیروی هوائی اسرائیل توانست در حملات بعدی ، با شکار هواپیماهای زمینگیر شده بر روی باند ، برتری مطلق هوائی را در عملیات خود در جنگ شش روزه بدست بیاورد. ادامه دارد ... ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی کارنامه عملیاتی این نیرو در جنگ های مختلف و همچنین معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ؛ اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد.
  20. 1 پسندیده شده
    به نام خالقى كه در همين نزديكيست با عرض سلام خدمت دوستان ميليتاريست مقدمه : در یکی از پست های قبلی این انجمن به Sherut AVIR (به عبری: שרות אוויר، خدمات هوایی) اشاره شده بود. در این پست بر آن هستیم که با "شیروت آویر" (نيرو هوايى سازمان مخوف هاگنا) و یکی از پیشگامان نيرو هوايى اسرائيل ، بیشتر آشنا بشویم. هواپيماى Rdw-13 نيرو هوايى هاگنا در حال انداختن منابع در ژانويه 1948 تأسيس : Sherut AVIR در تاريخ 10 نوامبر سال 1947 (تنها دو هفته قبل از طرح تقسيم سازمان ملل متحد در ٢٩ نوامبر كه تقسيم فلسطين به يك كشور يهودى و يك كشور عربى) تأسیس گردید.در اين زمان رهبران سازمان هاگنا متوجه اهميت وجود يك بازوى هوايى براى هاگنا شدند و به تأسیس این واحد پرداختند. عمليات ها : نيرو هوايى هاگنا پس از راه اندازه ستاد خود در خيابان مونته فيور تل آويو ، عمليات های خود را از فرودگاه سدی دوف (Sde Dov Airport) آغاز نمود . اولين مبارزه اين نيرو ، درست قبل از كريسمس در 17 دسامبر سال 1947 ، به سرعت فرا رسيد. خلبان پينخاس بن پورات ، سوار بر هواپيماى تك موتوره rdw-13 خود او هنگام گشت هوايى در منطقه بیت اشل ، متوجه ٢٠٠ نيرو مصرى حمله كننده به این روستا شده و پس از گشودن درهای هواپیمای خود ، بوسیله يك قبضه تفنگ برن و يك نيرو داوطلب توپچى که به تفنگ و نارنجك مسلح بود ، حمله به نيرو هاى مهاجم مصرى را آغاز کرد. هواپيماى Rdw-13 ، یکی از اولین هواپیماهای شیروت آویر پى نوشت : ١: دوستانى كه پسنديدند مثبت فراموش نشود ٢: جملات بيان شده در بالا صرفا ترجمه است و نظر مترجم نمی باشد . ٣: به دوستان توصيه مى شود لينك هاى زير را مطالعه كنند ( لينك ها به زبان انگليسى هستند ) https://en.m.wikiped...rg/wiki/Palmach https://en.m.wikiped...rg/wiki/Haganah کپی رایت : فقط براى ميليتارى ضمن تشكر از دو برادر گرامى آقايان MR9 و مهران عزيز
  21. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحيم با عرض سلام و ادب و احترام خدمت دوستان ميليتاريست عملیات خروس مقدمه - عمليات تارنگول يا به اصطلاح ( operations tarnegol يا عمليات خروس ) يكى از عمليات هاى موفق نيرو هوايى اسرائيل در جريان نبرد سوئز در 28 اكتبر سال 1956 به شمار ميرفت . در جريان اين عمليات يك فروند هواپيماى گلاستر نيرو هوايى اسرائيل موفق به ساقط كردن يك فروند ايلوشن نيرو هوايى مصر حامل اعضاى بلند مرتبه ستاد ارتش مصر در حال برگشت از سوريه به سمت مصر شد . هواپيماى گلاستر نيرو هوايى اسرائيل هواپيماى ايلوشن حامل اعضاى بلند مرتبه ستاد ارتش مص شرح عملیات - در 24 اكتبر سال 1956 در حالى كه اسرائيل ، بريتانيا و فرانسه در حال آماده شدن براى عمليات هاى قادش ( operation kadesh ) و عملیات تفنگداران ( operation musketeers ) بودند در همين زمان هم عبدالحكيم العامر وزير دفاع مصر و فرمانده وقت جنگ در حال تدارك بازديدى از اردن و سوريه بود . در سحر گاه روز 28 اكتبر درست روز قبل از عمليات مأمورين اطلاعاتى رژيم غاصب به اطلاعاتى دست یافتند که حاكى از اين بود که وزير دفاع مصر و ژنرال هايش در حال ترك دمشق به مقصد قاهره اند . خلبانان اسرائيلى در حال برنامه ريزى عمليات دست یابی به این اطلاعات بود كه برنامه ريزى هاى سرویس اطلاعاتی رژيم غاصب و نيرو هوايى اسرائيل جهت از بين بردن وزير دفاع مصرى و ژنرال هاى بلند مرتبه اش را آغاز نمود .نيرو هوايى اسرائيل در همين زمان سه فروند هواپيماى گلاستر كه قابلیت پرواز در شب را داشتند را زمان كوتاهى مانده به آتش بس دريافت نمود . اين جت هاى انگليسى اسكادران ١١٩ ام را تشكيل دادند . هواپيماى گلاستر در موزه نيروى هوايى اسرائيل در نيمه شب روز ٢٨ اكتبر تنها يك ساعت و نيم پس از دریافت خبر پرواز ايلوشن مصرى (حامل ژنرال هاى ستاد ارتش مصر) از دمشق ، جت هاى انگليسى باند فرودگاه را ترك و به سمت هدف خود با حداكثر سوخت و مخازن سوخت اضافى پرواز كردند . پس از مدتى خلبانان اسرائيلى دريافتند كه سوخت مخازن اضافى به اتمام رسيده و آن ها را رها كرده و به سمت غرب تغير مسير دادند . در ٢٠٠ كيلومترى ( ١٢٠ مايلى ) جنوب قبرس ( Cyprus) رادار هاى هواپيماهاى گلاستر ، متوجه هواپيماى هدف در فاصله سه مايلى در ارتفاع ١٠٥٠٠ پا شدند . هواپيماهاى اسرائيلى خود را آهسته به هواپيماى مصرى نزديك نمودند. سپس يكى از خلبانان اسرائيلى به هواپيماى مصرى شليك كرده و شاهد آتش گرفتن ايلوشن مصرى ميشود و ايلیوشن مصرى با سرعت ٤١٤ كيلومتر در ساعت در حال سقوط بود خلبان اسرايئلى خود را پشت هواپيماى مصرى قرار داده و تا ارتفاع هزار پايى شاهد سوختن ايلوشن باقی می ماند.پس از برخورد ايلوشن مصرى با آب ، هواپيماهاى اسرائيل كه از كمبود سوخت رنج مى بردند به پايگاه مبدأ بازگشتند . ژنرال عبدالحکیم العامر ؛ وزیر دفاع مصر در کنار جمال عبدالناصر روز بعد مأمورين اطلاعاتى اسرائيل متوجه شدند که عبدالحکیم العامر در هواپيما نبوده و در آخرین لحظات ، تصميم به تغير برنامه خود و ماندن در دمشق گرفته است. اينگونه شد كه ١٦ ژنرال بلند مرتبه مصر و 2روزنامه نگار مصرى توسط اسرائيل كشته شدند . تا چندين روز پس از سقوط هواپيماى مصرى ، هواپيما هاى دوكشور بر فراز محل سقوط ايلوشن گشت مى زدند . با تشكر فراوان از برادر گرامى جناب آقاى mehran 55 همچنين برادر گرامى جناب آقاى MR9
  22. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ،  با پوزش بخاطر تاخیر و وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد و ضمن تشکر ویژه از جناب MR9 گرامی و سایر دوستان عزیز بخاطر مطالب ارزنده ای که در این تاپیک ارائه نمودند ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم:     نبرد سوئز (1956)   نقشه تهاجم به سوئز و شرم الشیخ   در سال 1956 ، ارتش های اسرائیل ، فرانسه و انگلستان ؛ در اقدامی مشترک پروژه خلع ید دولت جمال عبدالناصر از کانال سوئد را طرح ریزی و اجرا کردند. در این پروژه که به نبرد سوئز مشهور گردید نیروی هوائی ارتش صهیونیستی ، مثل سایر نبردهای اعراب و اسرائیل ، بخش مهم و تعیین کننده ای را بر دوش خود گرفت. در این نبرد نابرابر ، نیروی هوائی اسرائیل نقش مهم خود را عملیات کادش (قادش) (Operation Kadesh) به خوبی بازی نمود.     در شروع این عملیات ، در تاریخ 29 اکتبر 1956 ، هواپیماهای P-51D موستانگ نیروی هوائی اسرائیل ، خطوط تلفن و ارتباطی ارتش مصر در صحرای سینا را قطع نمودند.   موستانگ P-51D نیروی هوائی آمریکا   تجهیز موستانگ های صهاینه به راکت های هوا به زمین   یکی از P-51D های ساقط شده توسط پدافند مصر   همزمان با قطع خطوط تلفن ، 16 فروند هواپیمای DC-3 نیروی هوائی اسرائیل ، در حالی که توسط جنگنده های این رژیم اسکورت می شدند ؛ چتربازان اسرائیل را در پشت خطوط ارتش مصر در مناطق Mitla Pass و Et-Tur پیاده نمودند.   DC-3 نیروی هوائی اسرائیل   چتربازان صهیونیست در کنار هواپیمای DC-3 نیروی هوائی این کشور     در کنار این دو اقدام ، نیروی هوائی اسرائیل ؛ عملیات بمباران و تهاجم به واحد های نیروی زمینی مصر را بر عهده گرفت.   بمباران بندر پورت سعید مصر توسط IAF     همچنین این نیرو در خلال نبرد دریائی حیفا با استفاده از دو فروند هواپیمای فرانسوی Dassault Ouragan ؛  با بمباران و از کار انداختن موتور و متوقف کردن یک کشتی جنگی مصری ( ناوشکن Ibrahim-El-Awal ) ، به نیروی دریائی این کشور در تصرف و به غنیمت گرفتن این کشتی رزمی مصری ، کمک شایان توجهی نمود.    جت فرانسوی داسو اورگان در خدمت رژیم صهیونیستی   ناوشکن ابراهیم الاول ، در لحظه اسارت و به غنیمت گرفته شدن   یکی دیگر از اقدامات موثر نیروی هوائی اسرائیل در همین ایام ، عملیات تارنگول ( Operation Tarnegol یا عملیات خروس ) می باشد. در این عملیات ، نیروی هوائی اسرائیل ، یک فروند ایلیوشین - 14 مصری که حامل اعضای عالیرتبه ستاد کل ارتش مصر می باشد را در طول مسیر سوریه به مصر ، رهگیری می کند و بوسیله یک فروند گلاستر این نیرو ، با سرنگون کردن این هواپیما ، تعداد زیادی از ژنرال های مصری را به قتل می رساند.   هواپیمای انگلیسی گلاستر در عملیات خروس   هواپیمای مسافربری ایلیوشین 14 مصر در خلال عملیات تارنگول سرنگون گردید.       ادامه دارد ...   ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.   پ.ن 2 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی کارنامه عملیاتی این نیرو در جنگ های مختلف و همچنین معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ؛ اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد.
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام   بریستول ، بیوفایتر در خدمت IAF         داستان واقعی ورود جنگنده / بمب افکن بریستول بیوفایتر ، به نیروی هوایی رژیم عبری ، یکی از جالب ترین و سرگرم کننده ترین خریدهای اولیه  این رژیم در اوایل تاسیس آن بشمار می رود  .   داستان بدین گونه آغاز می شود که یکی از افسران IDF، به نام ، امانوئل تزور ، که مسئول خرید IAF در بریتانیا محسوب می شد ، پس از مطالعه یک آگهی در خصوص اجاره  شش فروند از این پرنده های رزمی که بعنوان  تجهیزات مازاد جنگ دوم جهانی  شناخته شده بودند ، به آنها  علاقه مند گردید . با این حال ، فروشنده ، برای در اختیار گذاشتن  هرفروند از این هواپیماها ، با اضافه شدن هزینه تعمیرات ، 1500 پاوند طلب می نمود .   در این میان ، یکی از خلبانان IAF که قبلاً در نیروی هوایی سلطنتی خدمت می نمود ، پیش قدم شد و با هدف پنهان نگاه داشتن اجاره کننده اصلی ، هواپیماها را با عنوان جعلی " دیکسون" در اختیار گرفت . پس از معامله  ، تلاشهای گروه  فنی اعزامی از IAF ، برروی تعمیرات اساسی این پرنده ها متمرکز گردید و پس از مدتی ، چهار فروند از 6 فروند موجود آماده پرواز شد ( هواپیماهای پنجم سقوط کرد و ششمین هواپیما مصادره گردید ) .   اما چالش اصلی برای این گروه ، چگونگی قاچاق این هواپیماها از سرزمین اصلی بریتانیا به سرزمین های اشغالی بود .  اعتبارایده اصلی انتقال این هواپیماها ، در اصل به یکی از آشنایان نزدیک اهل نیوزلند یکی از خلبانان اعزامی ، تعلق پیدا می نمود .   وی به خدمه  که  برای طراحی یک نقشه پوششی مناسب در استیصال قرار داشتند ، پیشنهاد نمود که  برای دردست داشتن بهانه مناسب به منظور انتقال هواپیماها ، برای مدت محدودی ، پرنده های آماده به رزم خود را در پوشش  یک گروه فیلم برداری نیوزلندی که در صدد است  ، فیلمی در خصوص یکی از عملیات های رزمی نیوزلند در طول جنگ دوم جهانی تهیه کند ، قرار دهد .       در نتیجه با استفاده از ارتباطات ویژه ای ، یک سکانس مهیج و جسورانه  برای این فیلم طراحی شد که درجریان آن ، جنگنده ها ، پس از مورد اصابت قرارگرفتن، پیشرانه خود را ازدست داده و در افق ناپدید می شوند . اما به جای بازگشت به پایگاه مبداء ، بسمت سرزمین های اشغالی پرواز می کنند .   با هدف عملی شدن این نقشه جسورانه ، یک استودیوی ساختگی ، مجدداً با صاحب امتیازی  آقای " دیکسون " فراهم گردید که درصدد بود برای  این فیلم ، خلبانان انگلیسی را استخدام نماید . فیلمنامه جعلی نیز بزودی فراهم شد که در یک صحنه از آن ، خلبان شجاع بریتانیایی ، پس از خداحافظی اشکبار از همسر خود ، به صحنه نبرد در اقیانوس آرام ، اعزام میشود . به منظور  واقعی تر شدن جریان ساخت فیلم ، گروه به یک لوکیشن مشخص در اسکاتلند منتقل شد که چشم اندازهای نیوزلند را تداعی می نمود .   بخش عمده ای  ازاین طرح بخوبی اجرا گردید ودر اوایل اوت 1948 و راس ساعت مقرر ، هواپیماها  و خدمه ، آماده ماموریت شدند . فیلمبرداری در میان انبوه جمعیت مشتاق حاضر در صحنه ، آغاز شد ، خدمه وارد هواپیماها شده ، موتورها را روشن کرده ، اما به جای پرواز سوی اسکاتلند ، مسیر خود را بسوی یک شهر مشخص شده در ایتالیا ، تغییر دادند .    صاحب اصلی این پرنده ها ، فقط چند ساعت پس از وقوع این جریانات ، از وقایع مطلع شد و علت آن نیز ، زمان طولانی عملیات فیلم برداری هوایی و عدم بازگشت هواپیماها به مبداء اصلی بود . اما تقریباً دیر شده بود ، چرا که 4 ساعت بعد ، جنگنده های بیوفایتر ، در ایتالیا فرود آمدند ولی مقامات نظامی بریتانیایی ، همچنان در غفلت ناشی از عدم توجه خود ، قرار داشتند .   توقف بعدی این هواپیماها ، در یوگسلاوی بود . خلبانان پس از فرود دریک فرودگاه ناشناس در این کشور ، شب را در شهری نزدیک آن ، استراحت نموده تا روز بعد به طور مستقیم به سرزمین های اشغالی پرواز کنند . این پرواز 5 ساعته ، آنها را بطور مسقیم به فرودگاه نظامی " رامات دیوید" راهنمایی می نمود .       بیوفایتر در نبردهای نخستین :   از چهار فروند بیوفایتری به به سازمان رزم IAF  وارد گردید ، یک فروند بعنوان منبع قطعات یدکی برای 3 فروند دیگر در نظر گرفته شد . سه فروند باقی مانده نیز در اسکادران ترابری پایگاه رامات دیوید به 5 فروند پرنده DC-3  داکوتا ، این نیرو  ملحق گردید .   اما پس از مدتی ، یکفروند از این تعداد نیز بدلیل سانحه زمین گیر شد و از رده پروازی خارج گردید . این پرنده های رزمی ، پس از آماده سازی های اولیه ، پس از یک وقفه کوتاه پدید آمده در جریان جنگهای 1948 ، وارد عملیات شدند . این پرنده ها ، عمدتاً توسط خدمه دواطلب غیر بومی ، نظیر خلبان کانادایی " لئونارد پیچت " ( که در جریان سقوط یکفروند بیوفایر کشته شد ) به پرواز در می آمد . وی قبل از سانحه ، ماموریتهای متعددی را برعلیه پاسگاه های پلیس مشترک اعراب ( عراق) اجرا نمود .   در 15 اکتبر 1948، عملیات IDF با عنوان " Yoav" آغاز شد . هدف از این عملیات ، بمباران و قطع خطوط لجستیکی ارتش مصر   در جنوب سرزمین های اشغالی  ( صحرای نقب ) با منابع اصلی پشتیبانی در سرزمین های اصلی آنها بود . IAF با دراختیار داشتن 75 فروند پرنده رزمی ، نقش اصلی را برعهده داشت و ماموریت پیدا نمود تا در کنار ایجاد برتری هوایی ، نقاط راهبردی و همچنین اهداف تاکتیکی را مورد حمله قرار دهد .         گروه اصلی ضربتی IAF، شامل پرنده های ترابری مسلح شده و بمب افکن های موجود ( پرنده های ترابری دی سی-3 و بمب افکن های بی-17) ماموریت بمباران از ارتفاع بالا و اسپیت فایر ها و بیوفایترها ، ماموریت اجرای عملیات در ارتفاع پایین را بر عهده گرفتند ، چنانکه  بیوفایترها به شکل خاص، ماموریت پیدا کردند تا اهداف ارتش مصر واقع در العریش و فلوجه را ازمیان بردارند .   در بیستم اکتبر 1948 ، دو فروند بیوفایتر عملیاتی ،( باهدایت لئونارد پیچت کانادایی و استانلی اندروز بعنوان رهبر دسته پروازی و سیدنی کینگریچ و دنی داوشوگرمن بعنوان پرنده شماره 2 )    در ارتفاع بسیار پایین ، پاسگاه های پلیس عراق را مورد حمله قرار دادند .   این هواپیماها به منظور جلوگیری از شناسایی شدن توسط توپخانه ضد هوایی در ارتفاع بسیار پایین (نزدیک به نوک درختان ) پرواز می کردند ، تا زمانی که به نزدیکی هدف رسیدند ، خدمه یک قبضه توپ ضد هوایی مصری ، آنها را غافلگیر نمود . رهبر دسته ، پس از اجرای بمباران ، با توپ هواپیما ، به سامانه ضد هوایی مصری حمله نمود . پرنده شماره  2 نیز در بار نخست عبور از روی هدف ، موفق به یافتن و اجرای صحیح ماموریت نشد ، اما در بار دوم ، با موفقیت ، همه بمب ها را  روی هدف پرتاب نمود . هواپیمای شماره یک نیز بدلیل  اصابت  آتش توپخانه ، ساقط و لاشه هواپیما ، 46 سال بعد ، در نزدیکی یک دهکده در مجاورت بندر اشدود ، پیدا شد .   با پایان یافتن جنگ در سال 1949 ، بیوفایترها نیز از خدمت IAF کنار گذاشته شدند .     مترجم : MR9   صرفاً برای میلیتاری
  24. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ،  با پوزش بخاطر تاخیری و وقفه ای که در این تاپیک پیش آمد و ضمن تشکر ویژه از جناب MR9 گرامی و سایر دوستان عزیز بخاطر مطالب ارزنده ای که در این تاپیک ارائه نمودند ، بحث آشنائی با نیروی هوائی رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم.       تحقق یک رویای صهیونیستی   سال های اولیه (1948 - تا نبرد سوئز)     پیشگامان و پیش قراولان نیروی هوائی اسرائیل را باید در تاریخچه "خدمات پرواز فلسطین" (the Palestine Flying Service) که در سال 1937 توسط "ایرگون" تأسیس شد و همچنین "شِروت آویر" (Sherut Avir) که به تعبیری نیروی هوائی سازمان مخوف هاگانا می باشد ، جستجو نمود.   هاگانا   ایرگون   به مفهوم موجود و رسما ، نیروی هوائی اسرائیل (رژیم اشغالگر قدس - مترجم) ، در تاریخ 28 ماه می سال 1948 و تنها مدت کوتاهی پس از اعلام استقلال (آغاز رسمی اشغالگری- مترجم) تشکیل گردید. یعنی درست در زمانی که این رژیم خود را در معرض تهاجم و خطر اعلام نمود.   این نیرو در بدو تشکیل دارای یک ترکیب هَچَل هَف (hodge-podge) [ معادل فارسی برای این عبارت پیدا نکردم ، شاید بجای عبارت نامتعارف هچل هف ، بتوان از عبارت "آش شله قلمکار" هم استفاده کرد :thinking:  ] از هواپیماهای مختلف بود. در واقع ترکیب متنوعی از هواپیماهای مصادره شده و همچنین هواپیماهای غیر نظامی (تغییر کاربری یافته به هواپیمای نظامی) که به این رژیم اهداء شده بوده را در سازمان رزم خود استفاده می نمود.   موزه نیروی هوائی اسرائیل   چندین مدل از هواپیماهای تهاجمی و رزمی منسوخ و مازاد باقیمانده از جنگ جهانی دوم را می توان اولین اسکادران های رزمی این نیرو دانست که به سرعت ، به شکل های مختلف و از منابع گوناگون برای تکمیل ناوگان این نیرو تهیه شدند.   در آن برهه ستون فقرات IAF را 25 فروند Avia S-199 تشکیل می داد که از چکسلواکی خریداری شده بود. ( در واقع نسخه های مسراشمیت BF-109 که در چکوسلواکی تولید می گردید).   Avia S-199   مسراشمیت BF-109   علاوه بر آنها 62 فروند سوپر مارین اسپیت فایر ام کا-9 (Supermarine Spitfire Mk IX) هم از چکسلواکی خریداری گردید.   اسپیت فایر   نکته شایان ذکر این است که خلاقیت ، کارآمدی و خصوصا ابتکار ؛ بجای خرید تکنولوژی ؛ سنگ بنای اولیه و نقطه برتری IAF در برابر همسایگان اش بود . ( ظاهرا در آن مقطع ، همسایگان اش از هواپیماهای دارای تکنولوژی بالاتری بهره میبردند.) !!!     نخستین خلبانان بسیاری از خلبانان نیروی هوائی اسرائیل (IAF) در بدو تأسیس در سال 1948 را داوطلبان خارجی (یهودی و غیر یهودی) و همچنین کهنه خلبانان جنگ جهانی دوم تشکیل می دادند که (به زعم خودشان-مترجم) برای همکاری در مبارزه برای استقلال اسرائیل داوطلب شده و به این نیرو پیوسته بودند.    نخستین خلبانان IAF   برای اولین بار ، نخستین اقدام بازوی هوائی ارتش صهیونیستی ( نیروی هوائی) در تاریخ 29 می 1948 صورت پذیرفت تا کمکی باشد برای متوقف کردن نیروهای مصری که از غزه به سمت شمال در حرکت بودند.    چهار هواپیمای AVia S-199 تازه وارد ، به خلبانی "لئو لِنارت" ، "عِزر وایزمن" ، "مُودی آلون" و "اِدی کوهِن" (اسکادران 101) ؛ اولین صحنه برخورد نیروی هوائی اسرائیل با نیروهای مصری را در نزدیکی اشدود رقم زدند.   Lou Lenart - آمریکائی   Modi Alon - متولد سافید در شمال فلسطین با تابعیت انگلیسی (در حال گفتگو با بن گوریون)   Ezer Weizman - انگلیسی   Eddie Cohen - آفریقای جنوبی   با اینکه خسارت به دشمن (ارتش مصر) بسیار حداقلی بود ، اسرائیلی ها دو هواپیما را از دست دادند و کوهن هم کشته شد ؛ این حمله به دست آورد خود که حمله به نیروهای مصری و متوقف کردن آنها بود ، دست یافت.      نیروی هوائی اسرائیل ، اولین پیروزی هوائی خود را در سوم ژوئن ، بدست آورد. زمانی که "مودی آلون" بوسیله یک فروند Avia توانست دو فروند DC-3 نیروی هوائی مصر که تل آویو را بمباران کرده بودند ، را سرنگون کند.    DC-3 یا همان C-47 مشهور   اولین داگ فایت (جنگ سگها - نبرد در گوشه رینگ - نیرد رو در روی جنگنده ها) نیروی هوائی اسرائیل چند روز بعد و در تاریخ 8 ژوئن به وقوع پیوست. هنگامی که "گیدئون لیتچامن" توانست یک اسپیت فایر مصری را سرنگون کند.      Gideon Lichtman- آمریکائی   اسپیت فایر مصری سرنگون شده در ساحل حیفا - اولین داگ فایت صهاینه   همانطوری که جنگ به جلو میرفت ، هواپیماهای بیشتری توسط نیروی هوائی اسرائیل تهیه شد. هواپیماهائی نظیر "بوئینگ B-17 " ، " بریستول بیوفایتر" ، "دی هاویلند موسکیت" و " پی - 51 موستانگ" که منجر به تغییر در موازنه قدرت هوائی به نفع اسرائیل شدند.   بوئینگ B-17   بریستول بیوفایتر   دی هاویلند موسکیت   نورت آمریکن پی -51 موستانگ       ادامه دارد ...   ================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.   پ.ن 2 : ابتدائا قصد داشتم تا در خصوص "شروت آویر" سازمان هاگانا و "خدمات پرواز فلسطین" ایرگون هم در همین پست توضیحاتی را خدمت دوستان عرض کنم ، اما بخاطر طولانی شدن این پست ، این اقدام ممکن نشد. ان شاء الله در فرصت و مجالی دیگر ( در همین تاپیک ) به این دو ریشه نیروی هوائی اسرائیل خواهم پرداخت.   پ.ن 3 : در ادامه و اگر عمری باقی بود ضمن معرفی کارنامه عملیاتی این نیرو در جنگ های مختلف و همچنین معرفی تک تک هواپیماهای موجود در ناوگان این نیرو ؛ اطلاعات و تصاویر دیگری نیز از این نیرو در اخیار دوستان قرار خواهیم داد.
  25. -1 پسندیده شده
    همون که آقای ولایتی گفت ما اگه در چند دهه قبل ثروتمندترین مردم دنیا را داشتیم حالا باید با زور به لنگ و نون خشک عادت کنیم سپاه همینطور که میدونید یکی از بزرگترین سازمان های ایرانه این را بذارید کنار حرف امروز حسن روحانی که گفت اگر تحریم ها نبود دلار 6 تومن بود