برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 6 شهریور 1398 در همه مناطق
-
4 پسندیده شدهخبر ، کوتاه بود و هیجان انگیز ، نزدیک به یک دهه انتظار برای رونمایی از یک سامانه دفاع هوایی بومی بالاخره به انتهای خود نزدیک شد و در نهایت از سامانه باور-373 رونمایی گردید . اگر چه تحریم های ظالمانه بر علیه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران و صنعت دفاعی کشور بیشتر از 40 سال است که ادامه دارد و این صنعت فراز و نشیبهای بسیار زیادی را بخود دیده ، اما بالندگی ، هوشمندی و اتکاء بر توان داخلی ، در نهایت محصولی را پدید آورد که هر ایرانی اصیل ، از مشاهده آن غرور مثبتی بدست می آورد که می تواند ره گشای گلوگاه های فناورانه آینده باشد . با این وصف ، پس از نزدیک به یکصد صفحه تحلیل و بررسی و گمانه زنی در بخش نخست این سلسله تاپیک سامانه پدافند هوایی باور373 (1) تصمیم گرفته شد تا پس از رونمایی از این سامانه بومی ، به مانند تاپیک سامانه اس-300 ، تاپیک جداگانه ای برای تحلیل و بررسی باور-373 ایجاد شود . نمایی از مراسم رونمایی از سامانه دفاع هوایی باور-373 مقدمه : همه ماجرا از سال 2010 آغاز شد ، زمانی که روسیه از تعهد خود مبنی بر تحویل سامانه های S-300PMU-1 شانه خالی نمود و در مقابل ایرانی ها نیز مدعی شدند تا یک سامانه دفاع هوایی پیشرفته تر از اس-300 را بصورت بومی توسعه داده و بخدمت خواهندگرفت ، اینک پس از 9 سال شایعات و حرف و حدیث ، سامانه باور-373 در روز صنعت دفاعی ( 22 اوت 2019 ) رونمایی گردید . یک سامانه تمام بومی ؟!!!!!! علیرغم اینکه روسها پس از روندی پر فراز و نشیب ، در نهایت سامانه های (S-300PMU-2(IR را در دسامبر 2016 بطور کامل تحویل ایرانی ها دادند ، اما همچنان شایعات داغی مبنی بر روگرفت (کپی ) بودن سامانه ایرانی از روی سیستم روسی ، در میان تحلیلگران داخلی و خارجی جریان داشت ، با این وصف ، ایران پس از کش و قوسهای فراوان ،و پیش از تحویل اولین سامانه روسی ، در دسامبر2016 زیرسامانه های مشخصی از باور373 شامل رادارها ، موشکها و نمای های از پیش تعیین شده ( محدود ) از سلول های پرتاب را به نمایش عمومی نهاد . لانچر سامانه S-300 PT اگر چه برخی تحلیلگران اطلاعاتی براین باور بودند که ایرانی ها بخش هایی از زیر سیستم های سامانه S-300PT تحویلی به بلاروس ( که در دهه هشتاد میلادی در قالب تقویت شبکه دفاع هوایی ارتش سرخ به همراه رادارهای استاندارد و موشکهای 5V55K/R با حداکثر برد 90 کیلومتر در این جمهوری سابق مستقر شده بود) را از این کشور خریداری نموده اند ، با این وصف ، برخی ناظران نظامی براین اعتقاد قرار دارند که صنعت دفاعی ایران ، بطور قطع مطالعات مستمری بر روی برخی ایده ها و فناوری های بکار رفته در محصول روسی داشته اند ، اما هر گونه ارتباط مستقیم میان سامانه S-300PT و باور-373 به تقریب غیر محتمل به نظر می رسد ، چرا که باور-373 بلحاظ بلوغ طراحی و همچنین کارایی ، با کمی تخفیف به سیستم های جدید تر روسی نظیر S-300PMU-2 و اس-400 نزدیکتر به نظر می رسد ، تا جایی که حداقل برمبنای ظاهر امر ، رادارهای آرایه فازی و موشک با برد 200 کیلومتری صیاد-4 به وضوح هرچه تمام تر بلحاظ فیزیکی مشابه همتایان خارجی خود هستند . علاوه براین ، باور-373 از کشنده بومی ( البته با ریشه روسی ) استفاده کرده و پرتابه موشکی این سیستم دفاع هوایی بومی در مقایسه با سیستم پرتاب سرد ( کولد لانچ ) اس-300 مجهز به لانچرهای دایره ای ، از سیستم پرتاب مستقیم ( هات لانچ ) از درون لانچرهای مکعبی بهره می برد . برای کمک به خواننده و جلوگیری از هر گونه سردرگمی جدول ذیل قابل بررسی است : مقایسه اجمالی میان سامانه دفاع هوایی اس -300 روسی و باور-373 ایرانی از بالا به پایین : خودروی TEL رادار درگیری رادار کسب هدف رادار مدیریت صحنه نبرد مشخصات : با توجه به اطلاع از این مساله که باور-373 یک سامانه بومی ایرانی است ، بطور قطع برخی مشخصات و الگوهای موجود در اس-300 در آن قابل مشاهده است . بلحاظ اندازه فیزیکی ، باور-373 در مقایسه با محصول روسی ، مقداری بزرگتر به نظر می رسد ، بنابراین ، نسبت به سامانه سوم خرداد که در ژوئن 2019 یکفروند پهپاد آمریکایی را ساقط نمود ، قابلیت استتار ان ، به نسبت مشکل تر بوده ، با این حال ، هنوز تحرک بالایی را بخود می بیند ، چرا که کشنده 10 در 10 ذوالجناح بعنوان TEL این سیستم عمل نموده و علاوه براین ، رادارها و پست تاکتیکی فرماندهی و کنترل (C2) آن نیز قابلیت نصب بر روی خودروی هشت در هشت "ظفر" ر ا خواهد داشت که هردوی این کشنده ها ، پتانسیل کاملی برای حرکت در سطوح خارج جاده ای به نمایش می گذارند . چنین وضعیتی برای شبکه دفاع هوایی ایران ، یک توانایی پراهمیت به نظر می رسد ، به این علت که علیرغم وجود یک شبکه گسترده جاده ای ، وسعت این کشور به گونه ای است که سامانه فوق استقرار در مناطق به نسبت صعب العبور را می طلبد و این نیز بدان معنا خواهد بود که باور-373 را می توان در هر نقطه ای مستقر نمود . شاید تنها زیر سیستم سامانه بومی ایرانی که بصورت نیمه متحرک طراحی و تولید شده ، رادار معراج-4 است که نقشی مشابه رادارهای 64N6E/91N6E بیگ برد در سامانه روسی بعنوان رادار مدیـریت صحنه نبرد را بر عهده دارد . این که رادار فوق بر روی یک تریلر نیمه متحرک ( کششی ) قرار گرفته و توسط یک کامیون غیر نظامی جابه جا میشود ، چندان مساله پر اهمیتی به نظر نمیرسد ، چرا که برد به نسبت زیاد این رادار بدان اجازه می دهد تا در عمق منطقه نبرد و دور از تهدید مستقر شده و در مقایسه با رادارهای موجود در خط مقدم دفاع هوایی ، ازامنیت بیشتری بر خوردار باشد . رادار مدیریت صحنه نبرد معراج -4 : به اعتقاد برخی تحلیلگران نظامی ، در واقعیت ماجرا ، ایرانی ها رادار معراج-4 را بعنوان یک سیستم جدایی ناپذیر از باور373 محسوب نمی کنند ، اما ارتباط بسیار نزدیکی میان این رادار و فرآیند توسعه باور-373 وجود دارد که درجریان رونمایی نیمه رسمی از معراج-4 در سال 2016 عیان گردید . در حقیقت امر ، معراج -4 ، یک دارایی با ارزش رزمی بسیار بالا درشبکه دفاع هوایی یکپارچه (IDAS) ایران بشمارمی رود که ماموریت کنترل فضای هوایی و انتقال اطلاعات به سامانه های پایین تر برعهده آن گذاشته شده است . این رادار که یک رادار آرایه فازی در باند S محسوب میشود ، بر اساس اطلاعات موجود قابلیت رهگیری 100 هدف بطور همزمان را داشته ، ضمن اینکه برخی معتقدند که رادار معراج -4 قابلیت های اجرای ضد ضد عمل الکترونیک (ECCM) بسیار قدرتمندی شامل " Burn Through ، SLB و SLC ، پرش فرکانس ، PRF Jitter ، PRF Staggering ، JATS ، فشرده ساز پالسی ، MTI ، CFAR ، Clutter Map و در نهایت Low SLL Antenna را در اختیار داشته باشد که نشاندهنده انعطاف پذیر بودن ان است . پی نوشت : 1- منابع در انتهای مقاله درج خواهد شد . 2- بدلیل اینکه این تاپیک دومین تجربه شخصی در برگردان یک متن تخصصی در حوزه پدافند هوایی است ، ممکن است در ترجمه برخی اصطلاحات ، کاستی هایی وجود داشته باشد ، طبیعتا از دوستان فاضل و دانشمند انتظار میرود تا در بهینه شدن متن کمک لازمه را نمایند . 3- ادامه دارد ................. صرفا" برای میلیتاری /مترجم : MR9
-
3 پسندیده شدهپادشاه سوئدی دربرابر درنای خاکستری روسی آیا جنگنده گریپن E توانایی مواجهه با خانواده جنگنده های عملیاتی سوخو ( 27 ، 30 و 35) را دارد ؟؟!!! بخش نخست سوئد ، بعنوان یکی از واحدهای سیاسی شمال اروپا ، به تقریب در شمار یکی از فعال ترین کشورهای تولید کننده سلاح ، بویژه هواگردهای رزمی قرار داشته که سابقه آن به نیمه قرن گذشته میلادی بازمیگردد . بااین وصف ،اخیرا" فرمانده نیروی هوایی سوئد ، طی اظهاراتی ، مدعی گردید که جنگنده چند ماموریته Gripen E ، که درقالب یک هواگرد رزمی نسل +4 قابل دسته بندی است ، یک وزنه قابل توجه به منظور مقابله با جتهای رزمی برتری هوایی خانواده فلانکر ، بویژه گونه های برگرفته ازآن ، نظیر سوخو-30 و سوخو35 خواهد بود . با توجه به این مساله ، برخی از تحلیلگران نظامی معتقدند که فلسفه اولیه طراحی این جنگنده اروپایی ، بطور دقیق برای ایفای چنین نقشی ، تعریف ودر خط تولید قرار گرفت و از یک نظر ، یک پیکربندی ایده آل برای ورود به حوزه رزم هوایی با فلانکرهای روسی است . طبق اطلاعات موجود ، از خانواده معظم جنگنده های فلانکر(بازه زمانی دهه نود میلادی ، تا کنون ) 600 فروند هواپیما تولید شده که هنوز تعداد قابل توجهی از آنها در خدمت بوده و در واقع ، پایه و بنیاد قابلیت رزم هوایی نیروی هوایی روسیه را تشکیل میدهند . این درحالی بود که گرچه روسها بر پایه تهدیدات موجود و تحلیل چالش های آینده ، موفق شده بودند تا یک پیکربندی رزمی هوایی را برای مقابله با جنگنده های اف-15 ایگل نیروی هوایی ایالات متحده توسعه دهند ،اما با ظهور نسل جدید جتهای برتری هوایی در نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ( اف-22) ، چالش بزرگتری در پیش روی آنها قرار گرفت و طبیعتا" پاسخ متقابل نیز با توسعه گونه سوخو-35 داده شد . سوخو-27 اس ام.2 اما کشورهای کوچکتری نظیر سوئد، در قاره اروپا بودند که در مقایسه با ایالات متحده ، فاصله به نسبت نزدیکتری با اتحاد شوروی و سپس روسیه فدرال داشته و این به معنای تهدید افزون تر بود ، به همین دلیل شرکت معظم ساب ،پس از یک تجربه موفق ( ساب-37 ویگن ) طراحی یک جت رزمی سبک چند ماموریته را در دستور کار خود قرار داد که محصول نهایی آن، جنگنده ریزنقش و زیبای JAS-39 گریپن محسوب میشود . گریپن ، بنابر تحلیل های موجود از سوی ناظران آمریکایی ، یک هواگرد رزمی در کلاس جت اف-16 قابل طبقه بندی است ، اما این هواگرد بدلیل قیمت خرید پایین تر ، در عین سرعت و ارتفاع پروازی کمتر و همچنین برد حداقلی حسگرهای مورد استفاده در آن ، بطور قطع پایین تر از جنگنده های برتری هوایی نظیر اف-15 یا سوخو-30 قرار خواهد گرفت . اما با معرفی جدیدترین گونه این جنگنده سوئدی (Gripen E ) که نمونه کارآمد تری از نسخه اصلی محسوب میشد ، برخی از ناظران نظامی ، آن را با نمونه بهینه سازی شده F-16V مورد مقایسه قرار میدهند . بااین وصف ، بدلیل وجود شبهات بسیار در خصوص قابلیتهای نمونه اولیه گریپن در مقایسه با همتای آمریکایی آن ، برخی براین اعتقاد قراردارند که جت آمریکایی ، در تمام حوزه ها براین هواگرد اروپایی ، برتری مطلق خواهد داشت . بلحاظ تاریخی ، جتهای چند ماموریته سبک (Light multirole fighters) در طول تاریخ رزم هوایی ، همواره در برابر هواگردهای رزمی تخصصی برتری هوایی ، ضعف قابل توجهی را از خود نشان داده اند ، چنانکه رونددرگیری های هوایی میان اریتره – اتیوپی و همچنین درگیریهای هوایی در خلیج پارس نشان داد ، جتهای رزمی برتری هوایی نظیر سوخو-27 و اف-15 حاکم مطلق آسمان در برابر جتهای سبکتر از خود بوده اند. مضاف براینکه در طول جنگ ایران و عراق ، نیروی هوایی ایران بااستفاده گسترده از ابررهگیر اف-14 تامکت ، دربرابر جتهای سبک تر میراژ اف-یک ( با نسبت شکار 53.3 درصد ) در برابر ساقط شدن هر فروند تامکت ( ادعای 3 تا 5 فروند از سوی منابع عراقی ) عملا" به حاکم مطلق آسمان تبدیل گردید . دراین میان، شرکت سازنده گریپن ،مدعی است که این هواگرد رزمی ، گرچه به تقریب 50 درصد رانش به وزن هواگرد روسی را در اختیار دارد و طبیعتا" به شکل قابل ملاحضه ای کُند تر بوده و ارتفاع پروازی پایین تری را داراست ، می تواند براحتی در برابر جتهای روسی ، قد علم کند ، که این ادعا موجب میشود که یک علامت سئوال بسیار جدی ( با توجه به سابقه تاریخی ذکرشده ) در اذهان ایجاد گردد . ازیک سو ، نیروی هوایی روسیه ، بخش عمده ای از ناوگان فلانکرهای موجود خود را در قالب برنامه های مختلف ، بروزرسانی نموده ( تبدیل تعداد قابل توجهی از سوخو-27 های قدیمی به استاندارد Su-27SM2 ) و همزمان ، برنامه های متنوعی را برای توسعه سامانه های رزمی +4 برای گونه سوخو -35 شامل اویونیک کاملا" جدید ، پیشرانه های کاملا نوسازی شده و همچنین اضافه نمودن رادار Irbis-E در دست اجرا دارد .این مساله بدان معنی خواهد بود که گریپن ، حداقل در ظاهر امر ، هیچ مزیت فنی قابل توجهی را دربرابر فلانکرهای ارتقاءیافته نخواهد داشت . رادار Irbis-E ژنرال نیروی هوایی سوئد ، ماتس هلگسون در خصوص قابلیتهای جت سبک چنین معتقد است : " گریپن ، بویژه گونه E ، عمدتا" برای ورودبه عرصه رزم هوایی با فلانکر طراحی شده ، ما در اینجا یک کمربند سیاه برای سوخوهای روسی در اختیار داریم " . F-404 AL-31 F-414 این درحالی است که سرمایه گذاری سوئد بر روی فناوری جتهای رزمی بسیار اندک به نظر می رسد و اما برخی نیز ، براین اعتقادند که تولید تعداد قابل توجهی از گریپن ، می توان یک چالش بسیار بزرگ برای سوخو-27 در مقایسه با سایر جتهای سبک نظیر میگ-29 یا اف-16 بوجود آورد . شرکت ساب نیز برای صرفه جویی در هزینه های تولید ، با یک انتخاب هوشمندانه ، بسمت خرید امتیاز پیشرانه موفق جنرال الکتریک F404 سوق یافت ، اما برای گونه E ، پیشرانه به مراتب قدرتمند تر جنرال الکتریک F414 بعنوان گزینه نهایی انتخاب گردید ، هرچند ، توان تولید شده توسط این موتور ،هنوز قابل مقایسه با اندازه رانش تولیدی پیشرانه های توربوفن AL-31 سوخو یا موتور F110 جنگنده اف-16به نظر نمی رسد . علاوه براین ، جت سوئدی ، هنوز وابستگی زیادی به موشکهای غیر بومی ( موشک AIM-120C) با برد 105 کیلومتر دارد که با کمی ارفاق ، توانمندی مشابهی با R-77 های روسی را ارائه می کند . ES-05 رادار آرایه فازی این جنگنده نیز با شناسه ES-05 محصول شرکت ایتالیایی لئوناردو است که این انتخاب ، بیشتر با هدف صرفه جویی در هزینه های تحقیق و توسعه این فناوری بصورت بومی صو.رت پذیرفته است . پی نوشت : 1- ادامه دارد ............... 2- تصاویر پستهای قدیمی بازیابی شد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
2 پسندیده شدهبرجستگی طولی موشک ، احتمالا به فرایند اسمبل کردن موشک ارتباط پیدا می کند ، مثل هاوک و فکور سمت راست تصویر ذیل فکور -90 شبحی برخاسته از خاکستر
-
2 پسندیده شدهمقاومت باید با این پیش فرض حتمی در سوریه اقدام کنه که تحرکاتش به صورت ثانیه ای تحت نظر هست. که به نظر با یک پوشش آنلاین (مثلا تصاویر یک ساعته حتی) حالا به طرق مختلف بر فراز لبنان و بخش زیادی از سوریه مواجه هستیم. منابع اطلاعاتی و کمک سرویس های اطلاعاتی اعراب و امریکا به کنار. همچنان به نظرم مکان های خالی از جمعیتی مثل داریا و بخش هایی از حمص و غرب دمشق و حالا حتی مورک و لطامنه و ... بهترین مکان ها برای ایجاد یک پوشش پرده مانند تسلیحاتی هستند. در هر شعاع معینی در هر خانه قابل استفاده ای استقرار یک یا چند پهپاد و موشک به سبک انبار سلاح در لبنان. هم در هر حمله ای خسارت کمتر میشه، ریسک دشمن بالا میره و با بسته اعلام کردن کلی مناطق حتی میشه با یک رینگ محافظتش کرد و از نیروی انبوه خودداری بشه تا به وقت یک دستور حمله. عنوان شده در این مقر گویا پهپاد هم بوده. این یعنی یا واقعا قصد حمله ای داشتیم یا صهیونیستها تنها از یک هدف قبلا تشخیص داده شده و به قصد وارد اوردن تلفات مستقیم به مقاومت استفاده کردند تا ضربه بزنند به مقاومت. مشخصا شاید همونطرو که اشاره شد راهبرد رییس ستاد مشترک جدیدشون هست. حالا اگر فرض اول محتمل باشه (و ما برنامه قریب الوقوعی برای تکمیل جبهه سوریه نداشته باشیم) پاسخی که داده میشه باید قویتر از فرض پاسخ پهپادی اشاره شده توسط صهیونیستها باشه (که شاید در انتقام عراق بوده ولی اگر اینطور بوده بهتر بود پاسخ از عراق داده میشد برای همین مشکوک هستم ادعای صهیونیستها درست باشه، شاید پایگاه پهپادی بوده ولی جزئی از دارایی های زنجیره مقاومت و نه برای حمله ای قریب الوقوع) پ ن: من واقعا نمیتونم گزینه ترس را معتبر بدونم، ما درست در اوج تهیددات بی سابقه ترامپ و وزارت جنگش و اوج تنش و یقین همه و اطمینان تمام مقامات امریکایی که اگر یک طرف سوم هم به دارایی های امریکا در منطقه ضربه بزنه ایران را مسئول میدونیم و پاسخ میدیم و در اطمینان کامل همه به این امر (شاید حتی خودمون) گلوبال هاوک را زدیم پس مسئله ترس نیست. یا زمین مناسب برای این بازی را در اختیار نداریم و به فکر دولت و کشور سوریه هستیم ( حزب الله موضوعش فرق میکنه، تصمیم گیرنده خودش هست و به نظرم در یک مورد شهادت جهاد هم پاسخش به اندازه وزن خودش در برابر یک رژیم تا دندان مسلح بد نبود، این بار هم خواهیم دید چون زمینش را هم در اختیار داره (مثلا مزارع شبعا)) یا مصلحت اندیشی خاصی وجود داره که ما ازش بی اطلاعیم (قطعا برای مای عصبانی از این تجاوزات بی پاسخ و نگران از تشدیدشون این ها دلیل نمیشه که انتقام نگیریم ولی خب باید بهشون فکر کرد) ولی وقتی از یک حدی گذشته باشه این حملات دیگه به نظرم اگر قسم اول و دوم مد نظر هست (نگرانی برای دولت سوریه و همچنین مصلحت اندیشی برای تکمیل موردی خاص) باید روی به رویکرد سوم اورد. حملات یا از مبدا دیگه ای غیر سوریه یا عملیاتی کردن اهداف خاصی در نقاط دیگه.
-
2 پسندیده شدهبخش دوم بااین حال ، جنگنده سوئدی Gripen E از نقاط قوت قابل توجهی برخوردار بوده که می تواند از آن برای اعمال یک برتری قابل ملاحضه در برابر فلانکر های روس استفاده نماید . Meteor نخستین ویژگی متمایز گونه E ، تسلیح آنها به موشکهای هوا به هوای اروپایی Meteor و به احتمال بسیار زیاد مهمات آمریکایی AIM-120D است که به شکل قابل توجهی قابلیت مانور پذیری و مرگ آوری افزون تری در مقایسه با R-77 روسی و حتی گونه R-27ER که سلاح استاندارد فلانکرهای روسی است دارد ، را در اختیار این سوئدی تنها !!!! خواهد نهاد . از سویی دیگر ، روسها برای خنثی سازی تهدیدهای پیش رو ، مشغول تهیه مقدمات لازم برای تولید انبوه مهمات پیشرفته هوا به هوای K-77 هستند که مشابهت کاملی با آخرین موشکهای غربی موجود ، خواهد داشت ، اما این موشک برای نسل بعدی جتهای روسی ، نظیر سوخو-57 یا میگ-35 در نظر گرفته شده و بعید به نظر می رسد که روسها قصد داشته باشند تا این مهمات پیشرفته را در آینده نزدیک با فلانکرهای موجود تطبیق دهند . به همین دلیل و با توجه به قابلیت ابرمانورپذیری موشک اروپایی (Meteor ) ، مسلح شدن گریپن به این موشک ، می تواند به یک چالش جدی برای فلانکرها تبدیل گردد . دومین دلیل موجود برای افزایش سطح مرگ آوری گریپن ، تجهیزآن به سامانه های پیشرفته جنگ الکترونیک و همچنین رادار آرایه فازی با کمترین تشعشعات خروجی است که بقاء این جت رزمی را در برابر حملات فامد از سوی جتهای روسی ، افزایش خواهد داد ، هر چند آخرین نسخه های فلانکرهای تحویلی به نیروی هوایی روسیه نیزبه سامانه های جنگ الکترونیک بسیار پیشرفته ای مجهز شده اند که پیش از این امتحان خود را در رزم هوایی برفراز آسمان سوریه پس داده و حتی به اعتقاد برخی ناظران نظامی ، تهدید عمده ای را متوجه جتهای نسل پنجم نیروی هوایی ارتش ایالات متحده که فناوری حسگرهای آنها دهها برابر جت سوئدی است ، نموده اند . با این وصف ، گرچه هر دوطرف ( فلانکر و گریپن ) تاکید بسیار زیادی بر استفاده از سیستمهای جنگ الکترونیک و راداری برای بهبود وضعیت بقاء رزمی خود دارند ، طبیعی است که تلاش اصلی دو طرف ماجرا ، بر انهدام هدف متخاصم در برد فراتر از میدان دید بصری متمرکز شده باشد . بااین وجود ، گفته میشود که نیروی هوایی روسیه هم اکنون به شکل خاص بر روی بهبود توانایی های رزمی خود در محدوده میدان دید بصری ، تمرکز داشته و این بدان معنی است که مزیت گریپن در دو حوزه ابعاد کوچک و همچنین ارتفاع پروازی پایین تر ، دیگر به مانند گذشته اهمیت نخواهد داشت . با توجه به تمامی این موارد و هزینه های قابل توجهی که تاکنون برای جدید ترین نمونه گریپن صرف شده ، نیروی هوایی سوئد در حال حاضر تمامی تلاش خود را برای بهبود هرچه سریعتر تسلیحاتی و نرم افزاری محصول بومی خود خواهد نمود . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
-
1 پسندیده شدهبه دقت این اظهارات گستاخانه، طلبکارانه و از روی تفرعن رییس جمهور فرانسه را ببینیم و بعد مقداری بیشتری به گذشته و درسهاش و البته دو واژه کلیدی مکرون یعنی اگر .... شاید و واژه تضمین و اعتماد فکر کنیم. و یک روایت دیگه از این وعده سرخرمن خط اعتباری برای خرید دارو و غذا: چکیده و کلمات کلیدی این کنفرانس تلاش مکرون به نیابت از ترامپ برای برگزاری هر طور شده دیدار ترامپ با روحانی است. در جای جایش دیده میشه. تنها و تنها هم با اگر و شاید و لیست بلندی از درخواست های از همین حالا اماده ترامپ. در مقابل هم تنها وعده یک خط اعتباری که ترامپ بهش اشاره میکنه در ازای تازه نه دیدار بلکه بازگشت کامل ایران به برجامی که طرف مقابل میگه به جهنم که نابودش کردم و بر نداتشن گام های بعدی و به عقب برگشتن گامهای ابتدایی که برداشته شده. از چیزی که تصور میکردم هم بدتر بوده ماجرا.
-
1 پسندیده شدهبرد بزرگ و اساسی باور و یا سامانه های داخلی امکان تولید تعداد بالا و پوشش کل فضای کشور هست و مفسر شبکه های خارجی به اون اذعان دارن این مزیت رو در خرید ما به هیچ عنوان نمی بینیم بویژه در شرایط تحریمی کنونی تازه موارد آپدیت ها، کدهای داخلی ، امکان ساخت نمونه های بهتر از دیگر شاخصه های نمونه داخلی هست ولی یک نکته مهم که جناب ام ار 9 روی اون مانور می دهند عدم ساخت دوباره چرخ هست ما باید در هنگام ساخت تا جای ممکن به تجاری بودن توجه کنیم تا هم هزینه کم شود و هم تعمیرات اسان تر بشه همچنین انرژی خود رو روی اولویت ها و قسمت های کلیدی و حساس بذاریم برای مثال قسمت های الکترونیک و کنترل بویژه در نرم افزار بسیار مهمتر از قسمت های مکانیکی هستند و بخش های مکانیکی رو میشه بصورت برون سپاری از شرکتهای داخلی یا خارجی تهیه کرد ولی کدها رو خیر
-
1 پسندیده شدهآدم بتونه یه میخ را داخلی سازی کنه بهتر از اینه که بهترین سیستم پدافندی و جنگنده را از خارج بخره. سامانه باور با فرض اینکه از همردیف های خارجیش کم توان تر باشه (که احتمالا نیست) بهتر از اینه که S500 و پاتریوت از خارج بخریم. لذا اگر باور ده ها و صدها ضعف احتمالی داشته باشد دست سازندگانش را می بوسم و با صد سیستم مشابه خارجی آن را عوض نمی کنم.
-
1 پسندیده شدهتا اونجا که من فهمیدم : تو سامانه ی پدافندی تلاش از رادار کنترل اتش افق استفاده میشد با قابلیت لینک شدن به 3 پرتاب گر 4 تایی با موشک صیاد 2 با سیستم هدایت هیبریدی (هدایت راداری نیمه فعال + اشیانه یابی منبع اخلال HOJ) و همچنین این سامانه قابلیت لینک شدن با رادار کنترل اتش s 200 یا 5N62 رو داشت ، بزرگترین ضعفش رادار غیر آرایه ایش بود تو سامانه ی پدافندی سوم خرداد ، رادار از نوع آرایه فازی فعالAESA بود با 1700 المان که احتمالن تو باند X کار می کرد با قابلیت کشف و رهگیری ۱۰۰ هدف و درگیری با ۴ هدف به صورت هم زمان و هدایت همزمان ۸ موشک ، هر تلار به دو تل لینک میشد و سامانه ی طبس هم رادار رفلکتوری داشت و در کنار سوم خرداد استفاده می شد در سامانه ی صیاد از رادار نجم 802 + رادار رهگیری صیاد استفاده میشد و از موشک های صیاد 2 و 3 احتمالن .. رادار نجم 802 قابلیت کشف و رهگیری همزمان 12 هدف و در گیری با 3 هدف در باند s ، قابلیت لینک شدن به 6 پرتابگر 4 تایی داشت .. در فاصله 150 کیلومتری اهداف رو کشف می کرد و در 120 کیلومتری روشون قفل می کرد ..رادارش از 5120 المان تشکیل شده بود .. از موشک صیاد 3 هم استفاده می کرد .. موشک صیاد 3 هم از هدایت هیبریدی بر خوردار بود (جستجو گر پیشرفته ی فعال و نیمه فعال ) با برد 120 کیلومتر در نسخه پایه و وزن یک تن در سامانه 15 خرداد از رادار نجم 804 استفاده میشد با قابلیت درگیری همزمان با 6 هدف ، از موشک صیاد 2 و 3 استفاده میکرد در سامانه ی باور 373 از سه رادار ، یکی کشف و رهگیری باند S و رادار کنترل اتش ، و از رادار معراج 4 به عنوان رادار پیش اخطار با برد 450 کیلومتر برای کشف هدف استفاده می کنه با قابلیت شناسایی 200 هدف با قابلیت های (Burn through ، SLB & SLC ، JATS ، Cultter Map ، CFAR ، پایین SLL ) و سایر گزاره ها برای مقابله با جنگ الکترونیکی .. رادار های کشف و رهگیری توانایی کشف 100 هدف در فاصله 350 کیلومتری داره ، و رادار کنترل اتش از فاصله 260 کیلومتری میتونه در گیر شه ، سامانه به 6 اتش بار 4 تایی لینک میشه .. و از موشک صیاد 3 و صیاد 4 برای برد 120 و 200 کیلومتر استفاده می کنه ، در آینده هم شاید موشک صیاد 2 و 9 دی برای برد کوتاه و میان برد بهش اضافه شه ، موشک صیاد 3 باور هم قابلیت تغییر وکتور رانش داره و برای مقابله با موشک بالستیک تاکتیکی TBM استفاده میشه .. قابلیت درگیر شدن همزمان با 6 هدف و هر هدف 2 موشک
-
1 پسندیده شدهسلام ما بین کرکس و قناری هم بهرحال شباهتهایی میبینیم! هر دو پرنده هستن و پرواز میکنن و بال دارند و احتمالا بازماندگان مستقیم دایناسورها ! اما هیچکس کرکس و قناری رو یه گونه یا راستا قرار نمیده ! بسیاری از نکاتی که گفتید ارتباط خاصی به وجود کشورهای نامبرده نداره ! اگرچه نمیشه با قاطعیت در مورد عدم استفاده از دانش ایشان خصوصا اسرائیل نظر داد. ( به این دلیل که اسرائیل در این زمینه کشور پیشرو و قدرتمندی هست برخلاف چین که کپی کار محض اس سیصد روسی بود، اسرائیل خودش طراح و سازنده هست ، بنابراین استفاده از دانش اون ریسک کمتری داره) اما باید توجه داشت که این پلتفرم ها ذ حقیقت الگوهای معتبر و موفق هستن و طبعا نتیجه سالها تحقیق و تفرس و آزمون و خطا ! بنابراین منطقی هست که اغلب سلاحها شباهت هایی بهم داشته باشند ! مثلاً شما به زعم استفاده از قالب استوانهای نمیتونید مدعی بشید موشک هارپون و فونیکس یکی هستند ! یا چون شکل غالب رادارها مستطیلی بنابراین همشون یکی هستن ! در عمل عمده پیشرفت ها در زمینه تکنولوژی متوجه جوانب درونی سیستم منجمله نوع و ترکیبات سوختی و سامانههای الکترونیکی و نرم افزارها و... مواد بکار رفته و ... هست !!! و پارامتر های تعیین کننده مربوط به تکنولوژی بکار رفته هست نه صرفا شکل و شمایل ظاهری !! ضمناً ایران خیلی هم در این زمینه کمتجربه نیست و همچنین کشور ۸۵ میلیونی پتانسیل های بالایی داره که اگر استفاده صحیحی ازش بشه میتونه پیشرفت کنه ! در آخرم اینکه استفاده از دانش های تثبیت شده اصلا بد نیست ! تشکر
-
1 پسندیده شدهموشکی مثل استروم شادو که عربستان و امارات صدها فروند از اون در اختیار دارن بردی حدود 500 کیلومتر داره یعنی هواپیما قبل از اینکه وارده محدوده شناسایی رادار باور بشه میتونه موشک را شلیک کنه و برگرده پدافند هوایی بدون کمک یک نیروی هوایی که دارای جنگنده های بروز و آواکس باشه نمیتونه امنیت خودشوهم تامین کنه
-
1 پسندیده شدهدر قسمت دهم، خواندیم که لو بو به لیو بی پناه برد و لیو بی نیز شهر شیائو پی را برای اقامت در اختیار او قرار داد. این اتحاد، سبب شد فتح ایالت شو سخت تر از قبل شده و سائو سائو نیز که از فتح آسان آن ناامید شده بود، به حرف مشاور اعظم خود؛ شون یو توجه نمود و منتظر فرصتی شد تا دو ببر به جان یکدیگر افتاده و یکدیگر را بدرند. و حالا ادامه ماجرا ...! --------------------------------------------------------------------------------- قسمت چهاردهم – آغاز پایان حال که امپراطور به سلامت به شوچانگ منتقل شده بود و دربار شکل گرفته بود، دیگر وقت آن رسیده بود که فکری به حال ایالت شو بکند. دیگر از انتظار کشیدن خسته شده بود. گویا قرار نبود بین دو جنگ سالار جنگی در بگیرد. پس مشاورین و ژنرال های خود را فراخواند و موضوع را مطرح کرد. فرماندهان، مثل همیشه معتقد به راهکار نظامی بودند. بویژه شو چو که معتقد بود با 50 هزار نفر قادر به فتح ایالت شو خواهد بود. اما سائو سائو نیک می دانست که حمله نظامی به شو چو چقدر می تواند دردسرساز باشد. بویژه اینکه یوآن شائو که تا حالا سپاه قدرتمندی را فراهم آورده است، مترصد فرصتی است که فتوحات خود را به مرکز کشور معطوف دارد و درصورتی که سائو سائو متحمل تلفاتی سنگین شود، دیر یا زود با حمله یوآن شائو مواجه خواهد شد. در این میان، شون یو پیشنهادی را مطرح نمود : استفاده از استراتژی «یک دام برای دو ببر». وی پیشنهاد نمود از آنجایی که لیو بی بدون حکم و با امر تائو چیان فقید، ایالت شو را در اختیار دارد، نخست وزیر سائو سائو با استفاده از نفوذی که بر روی امپراطور دارد، حکم فرمانداری ایالت شو را برای لیو بی صادر نماید. از سویی دیگر، دستور پنهانی را برای لیو بی تهیه نماید که در آن، از وی خواسته شود که لو بو را گردن بزند. بدین شکل اگر لیو بی از تصمیم اطاعت کرده و لو بو را به قتل برساند، خود به خود مشکل از سر راه برداشته شده و راه فتح شو، هموار خواهد شد. اما درصورتی که لیو بی از این کار سر باز زند، باز هم دو جنگ سالار به یکدیگر بدبین شده و اتحاد آن ها مثل سابق نخواهد بود و هریک مترصد فرصتی خواهند بود که دیگری را از میان بردارد. سائو سائو از این توصیه استقبال نمود و به سرعت احکامی را برای لیو بی آماده نمود و با امضای امپراطور، به ایالت شو فرستاد. هنگامی که لیو بی با حکم فرمانداری از سوی امپراطور مواجه شد، از پیک خواست که مراتب قدردانی خود را به نخست وزیر اعلام نماید. اما پیک از این فرصت استفاده نموده و آرام به وی گفت که نخست وزیر حکم دیگری را نیز برای وی فرستاده و منتظر جواب است. لیو بی حکم را که خواند تعجب نمود. اما با سیاست ورزی تمام به پیک اعلام نمود که اوامر نخست وزیر اجرا خواهد شد. پس از آن که پیک برای استراحت و پذیرایی به سرای مخصوص رفت، لیو بی فرماندهان و مشاوران خود را فرا خواند و موضوع را با ایشان در میان گذاشت. ژانگ فی معتقد بود که بهترین تصمیم، کشتن لو بو خواهد بود. چرا که وی در آینده دردسرساز خواهد شد. همچنین این تصمیم باعث خواهد شد که کدورت بین لیو بی و سائو سائو (به دلیل مداخله در فتح ایالت شو) از میان رفته و صلح بین این دو برقرار شود. لیو بی پاسخ داد که کشتن لو بو در خانه خود، از جوانمردی به دور است و امری غیراخلاقی است. پس با این تصمیم مخالف است. اگرچه آن شب جدال بین موافقان و مخالفان، نتیجه ای را در بر نداشت. پس قرار شد روزی دیگر به بحث بنشینند. روز بعد لو بو به دیدار لیو بی رفته و انتصاب وی به مقام فرمانداری شو را تبریک گفت. لیو بی نیز به گرمی وی را پذیرفت و با یکدیگر به بحث و گفتگو نشستند. اما ناگهان ژانگ فی وارد شد و با شمشیری که از نیام برکشیده بود، به سمت لو بو حمله ور شد و قصد جانش را نمود. اما لیو بی سریعاً مداخله نمود و اجازه نداد وی آسیبی به لو بو برساند. لو بو که از این رفتار متعجب شده بود، از وی پرسید که چرا قصد جانش را کرده است؟ ژانگ فی پاسخ داد : «این دستور سائو سائو است. او به برادرش دستور داده است که تو را به قتل برساند ...!». سخن ژانگ فی هنوز به پایان نرسیده بود که با فریاد لیو بی مواجه شد. بشدت او را مواخذه نمود و دستور داد اتاق را ترک نماید. سپس لو بو را به همراه خود به اتاق خصوصی اش برده و در آن جا به صحبت با وی نشست. لو بو که هنوز متعجب بود، ماجرا را از لیو بی پرسید. او هم نامه سائو سائو را به لو بو نشان داد. لو بو با خواندن نامه، خشمگین شد و گفت این حیله سائو سائو است که می خواهد بین ما اختلاف بیاندازد. لیو بی نیز با وی هم نظر بود. به وی گفت که قصد دارد با دادن پاسخی مبهم به سائو سائو، هم این حیله را ناکار سازد و هم حساسیتی را بوجود نیاورد. سپس هر دو به بحث و گفتگو و خوردن و نوشیدن تا پاسی از شب پرداختند. شب هنگام سه برادر گرد هم آمدند. ژانگ فی و گوان یو پرسیدند که چرا لیو بی را نکشیم؟ لیو بی در جواب گفت سائو سائو قصد دارد ما را از یکدیگر جدا کرده و به جان هم بیاندازد و خود از این فرصت برای فتح شو استفاده نماید. وی به خوبی حیله سائو سائو را فهمیده بود. گوان یو با تصمیم برادرش موافقت نمود. اما ژانگ فی هنوز دل چرکین از این تصمیم بود و اعتقاد داشت که لو بو به زودی برای آن ها دردسرساز خواهد شد. اما لیو بی تصمیم خود را گرفت و گفت این کاری است که یک انسان با شرافت می بایست انجام دهد. فردای روز، به پیک اطلاع داد که به سائو سائو بگوید اوامر وی در دست اجراست. پس پیک به سرعت خود را به ایالت یان رساند تا پیغام لیو بی را به سائو سائو برساند. اگر چه وی در حقیقت مأمور بود آنچه که رخ داده را به او اطلاع دهد. پس پیک بعد از رساندن پیام، شرح ماوقع را نیز به اطلاع سائو سائو رساند و گفت که لیو بی، لو بو را از ماجرا مطلع ساخته است. سائو سائو، شون یو را نزد خود فراخواند و گفت که این حیله با شکست همراه شده است و باید فکری دیگر کرد. شون یو اندکی تأمل کرد و گفت نقشه دیگری دارد. حیله ای با نام «ببر در برابر گرگ». نامه ای را به یوآن شو فرستاده و به وی اطلاع دهیم که لیو بی قصد حمله به سرزمین های وی و اراضی نزدیک به رودخانه هوای (Huai River) را دارد. این خبر باعث خشمگین شدن یوآن شو و حمله وی به ایالت شو خواهد شد. از سوی دیگر این حمله را به لیو بی اطلاع دهد تا وی مهیای نبرد با یوآن شو گردد. لو بو قطعاً از این فرصت استفاده خواهد کرد تا به لیو بی خیانت کرده و ایالت شو را در اختیار بگیرد. سائو سائو از این حیله بسیار خوشنود شد و مقدمات آن را فراهم نمود. هنگامی که نامه به دست یوآن شو رسید، وی با عصبانیت سخنانی تند علیه لیو بی را بر زبان آورد که چطور مشتی گدا و بیچاره به چنین جسارتی رسیده اند که بخواهند سرزمین های او را غصب نمایند. پس سریعاً به فرماندهان سپاه خود دستور داد تا مهیای نبرد با لیو بی شوند. جی لینگ (Ji Ling) که قدرتمندترین فرمانده خود بود را در رأس سپاه صد هزار نفره خود قرار داد و به وی دستور داد تا سر لیو بی را برایش بیاورد. از سوی دیگر، لیو بی نیز که از این لشکرکشی باخبر شده بود، ناچار شد که سپاه سی هزار نفره خود را مهیای نبرد سازد. اما حالا نگران بود که در نبود وی، اتفاقی برای شهر بیافتد. پس به این فکر افتاد که چه کسی قرار است از شهر محافظت نماید. گوان یو، پیشنهاد نمود که وی به محافظت از شهر گمارده شود. اما لیو بی که در میدان جنگ به وی نیاز داشت، از این پیشنهاد استقبال ننمود. پس ژانگ فی پیش قدم شد. اما لیو بی به او نیز اعتماد نداشت. پس گفت : تو با خوردن شراب، کنترل خود را از دست داده و سربازانت را مورد ضرب و شتم قرار می دهی. در این صورت قادر به کنترل شهر نخواهی بود و آشوب حکمفرما خواهد بود. اما ژانگ فی قول شرف داد که تا برگشتن برادر، لب به شراب نزند. آن قدر اصرار نمود تا لیو بی راضی شود که شهر را به دستان وی بسپارد. اگر چه چن دنگ (Chen Deng – Yuanlong) را که مشاوری باهوش و توانا بود را در کنار وی قرار داد و از برادرش خواست که در امور با وی مشورت نموده و از کمک او استفاده نماید. سپاه لیو بی در شو یی (Xuyi) به سپاه نانیانگ رسید. اگرچه سپاه لیو بی یک سوم سپاه جی لینگ بود، اما آوازه سرداران لیو بی باعث هراس هر سپاهی بود. پس جی لینگ تصمیم گرفت که خود وارد نبرد تن به تن شده و با به زیر افکندن ژنرال های لیو بی، باعث افزایش روحیه ارتش خود و برهم خوردن نظم و روحیه سپاه دشمن شود. پس به میدان آمده و درشت ترین کلمات را نثار لیو بی نمود و گفت : «ای مردک دهاتی بی دست و پا! به چه اجازه ای به سرزمین ما حمله کرده ای؟». لیو بی پاسخ داد : «من از سوی امپراطور دستور دارم تا فرماندار بی کفایت و گستاخ را نابود سازم. هرکس در برابر این دستور بایستد، نابود خواهد شد.». جی لینگ که خشمگین شده بود به سوی سپاه لیو بی تاخت. گوان یو نیز به مقابله با وی برخاست. نبرد دو ژنرال به درازا کشید و هیچ یک موفق نشد دیگری را شکست دهد. جی لینگ جانانه و شجاعانه جنگید. اما نیک دریافت که حریف قدرت و مهارت گوان یو نیست و دیر یا زود شکست خورده و جانش را از دست خواهد داد. پس پیشنهاد نمود که هر دو قدری استراحت نمایند و مجدداً به میدان جنگ برگردند. گوان یو نیز موافقت نمود. ساعتی بعد گوان یو به میدان نبرد برگشت. اما جی لینگ یکی دیگر از ژنرال های خود به نام شون ژنگ (Xun Zheng) را به میدان فرستاد. گوان یو از او خواست که بازگشته و به جی لینگ بگوید که خود به میدان بازگردد. اما شون ژنگ پاسخ داد که : «توی بی همه چیز و گمنام در شأن مبارزه با ژنرال ما نیستی.». این حرف برای وی گران تمام شد. چرا که با خشم گوان یو مواجه شده و با اولین ضربه سرش را از دست داد. به دنبال این، سپاه لیو بی حمله را آغاز نمود و سپاه جی لینگ که حالا ترس و بی نظمی در آن افتاده بود، با تلفات سنگین عقب نشینی نمود. لی جینگ با عقب نشینی به زمینی دیگر به استحکام مواضع پرداخت و در نهایت دو سپاه رو در روی هم قرار گرفتند. اما در شهر، خبر دیگری بود. ژانگ فی که خبر موفقیت برادرانش را شنیده بود، دستور داد جشنی برپا کنند. غذا و شراب ناب مهیا شد و همه به شادی پرداختند. ژانگ فی گفت که وی به برادرش قول داده که مشروبی ننوشد. ولی امشب به دلیل پیروزی در جشن، این کار را خواهند کرد. ولی از فردا نوشیدن مشروب قدغن است. پس همه به میگساری پرداختند الا یک نفر : سائو بائو (Cao Bao). سائو بائو از ژنرال های سابقه دار تائو چیان بود که رابطه سببی با لو بو نیز داشت. وی از آن دسته ژنرال هایی بود که لب به شراب نمی زد. ولی ژانگ فی از رد کردن پیشنهاد نوشیدن وی ناراحت شد ]در چین اینطور رسم بود که هنگام نوشیدن شراب در مهمانی، همه با هم می نوشند و ننوشیدن شراب بدون دلیل موجه نوعی بی احترامی محسوب می شود.[. وی معتقد بود بی معنی است که یک ژنرال نظامی، مشروب ننوشد. پس وی را وادار به نوشیدن نمود. سائو بائو هم از سر احترام پیاله ای نوشید. حالا دیگر ژانگ فی بر دور مشروب خواری افتاده بود و خمره بزرگی از شراب را به همراه دیگران نوشید. وقتی حسابی مست شد، سائو بائو را دید که چیزی نمی نوشد. پس به وی دستور داد باز هم بنوشد. اما سائو بائو سر باز زد. ژانگ فی به او گفت که وی چندی پیش نوشیده بود و چرا اکنون نمی نوشد و به وی اصرار فراوان نمود. اما سائو بائو قبول ننمود. ناگهان ژانگ فی که از مستی، کنترل خود را از دست داده بود وی را تهدید نمود که اگر حاضر به نوشیدن با وی نشود، صد ضربه چوب خواهد خورد ]یکی از تنبیهات در چین باستان بدین شکل بود که فرد را بر روی تخته ای برهنه می بستند و با دو چوب بزرگ از دو طرف بر کمر وی ضربه می زدند.[. وی نگهبانان را خبر نمود که دستورش را اجرا نمایند. چن دنگ تلاش کرد که مداخله کند. اما ژانگ فی وی را از خود دور نمود و گفت بهتر است در کار نظامیان دخالت ننماید. مداخله دیگران هم بی نتیجه بود. سائو بائو از ژانگ فی درخواست عفو نمود. کار داشت ختم به خیر می شد که اشتباهی بزرگ مرتکب شد. سائو بائو گفت «اگر فرزندخوانده من را ببینی، مرا خواهی بخشید.». ژانگ فی پرسید : «چه کسی فرزندخوانده توست؟». سائو بائو پاسخ داد : «لو بو!». در این هنگام، خشم تمام وجود ژانگ فی را فرا گرفت. او گفت : «حقیقتاً قصد نداشتم تا تو را بزنم. اما حالا که فکر می کنی من از لو بو می ترسم، تو را خواهم زد. اصلاً تو را به جای او خواهم زد.». اصرار اطرافیان بی فایده بود و سائو بائو زیر ضربات چوب قرار گرفت. پس از پنجاه ضربه، ژانگ فی دستور متوقف نمودن حکم را داد و او را رها نمود. اما سائو بائو که در آتش خشم و نفرت از او می سوخت، تصمیم به انتقام گرفت. پس مخفیانه پیکی را نزد لو بو فرستاد و به وی اطلاع داد که شهر از مدافعان، خالی و باقیمانده ارتش لیو بی (بالاخص ژانگ فی) همه مست هستند. پس اگر بخواهد به شهر حمله کند، وی نیز او را یاری خواهد نمود ...! =================================================================== پ.ن 1 : از اینکه مدت بسیار زیادی از آخرین آپدیت تاپیک گذشته است از دوستان صمیمانه عذرخواهی می کنم. ان شاءالله که روزگار قدری سهل تر بگیرد تا بتوانم بیشتر و سریع تر در خدمت دوستان گرامی باشم. تلاش می شود قسمت بعدی هم تا هفته آینده تقدیم حضور دوستان گردد. پ.ن 2 : از آنجایی که بسیاری از قسمت های داستان باقی مانده و تقریباً کند پیش می رویم، تلاش نمودم که قدری از حواشی و بالاخص دیالوگ ها زده و به روایت داستان سرعت بیشتری ببخشم. پس اگر قدری ادبیات داستان با گذشته تفاوت داشت و یا سرعت روایت، باعث ایجاد ضعف هایی در داستان پردازی شده بود، از تمام عزیزان عذرخواهی می کنم. ان شاءالله با ذکر انتقادات و پیشنهادات خود، حقیر را در بهبود تاپیک و داستان کمک نمایید.
-
1 پسندیده شدهظاهرا یک اکانت روسی علاقمند به به فعالیت های نظامی ایران داشته دنبال اطلاعاتی درخصوص رادار های ایران میگشته ظاهرا به یک شرکت تجاری به اسم دانش سلامت کوثر برخورد میکنه که تجهیزات نظامی ایران رو میفروشه از انواع اپتیک ودوربین های دید درشب تا رادار های مختلف لانچر دوتایی دهلاویه و از همه جالب تر یک دیکوی سر جنگی موشک بود http://www.kowsartrading.com/ انوار 110 جالبتر از این در پاک دیفنس یک ویدئو قرار داده شد از یک شرکت تولید کننده دیکوی امریکایی به اسم لاگارد L'Gardeدر دهه 80 میلادی برای موشک های قاره پیما https://www.youtube.com/watch?v=LxZS_Zrd5NM
-
1 پسندیده شدهممنون از پاسخ خوب شما چند تا نکته در پاسخ شما وجود داره که جالب توجه هست اول اینکه فاتح ۱۱۰Bبا برد ۲۵۰ کیلومتر در فاتح ۳۱۳(من در تمام منابع از سر جداشونده برای این موشک ندیدم) به برد ۵۰۰ کیلومتری رسیده که به گفته وزیر دفاع وقت از سوخت جدیدی موسوم به سوخت جامد مرکب استفاده شده. به عبارتی تغیراتی در ساختار پیشرانه و سوخت باعث گردیده برد موشک دوبرابر بشود. والبته مورد دوم اینکه حتی اگر فرض رو بر این مورد بگیریم که حتی فاتح ۳۱۳ نیز از کلاهک جداشونده(با اینکه عرض کردم در هیچ منبعی این مورد رو ندیدم) استفاده میکند یه پیشرفت فوق العاده از ذولفقار تا دزفول میبینم که باز موید این نکته هست که در مرحله جدایش به نوعی پیشرفت بسیار زیادی ایجاد شده و برد موشک رو چند برابر کرده این مورد از اون جا حائز اهمیت است که موشک سجیل نیز کلاهک جداشونده داشته که از تکنولوژی قدیم ایران(متعلق به دهه ۸۰ شمسی) بهره میبرده و با تغییرات فعلی واقعا چه براوردی میشه براش داشت. البته علت پرسش این سوال بیشتر برای این منظوره که اگر به ناگهان(مثلا درگیری ایران و انگلستان) محدودیت ۲۰۰۰کیلومتری برداشته بشه و علم و تکنولوژی و مهارت ما در سوخت جامد که در خانواده فاتح درحال حاضر نمایان هست بخواهد وارد خانواده سجیل شود چه بردی رو میتونیم براش تصور کنیم.
-
1 پسندیده شدهسلام. مهمترین اتفاقی که باعث شد برد خانواده فاتح افزایش پیدا کنه استفاده از تکنولوژی سر جنگی جدا شونده بود. در مورد افزایش برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر قطعاً تحقق پیدا کرده و این کار هم به سادگی قابل دستیابی هست. مثلاً سر جنگی موشک خرمشهر رو از ۱۷۰۰ کیلوگرم به ۵۰۰ کیلوگرم برسونن. البته افزایش طول موشک خرمشهر یا دو مرحله ای کردنش هم امکان داره. در مورد خانواده سجیل هم میشه با تغییر ترکیب سوخت و بهینه کردن خط سیر پروازی افزایش برد رو داشت اما نه به میزان خانواده فاتح.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهممنون، ای کاش یکی از دوستان در یکی از سایتهای مجاز(!) آپلود کنه که امثال ما هم بتونن ببینن. بله متاسفانه حق با شماست، استاتوس میلیتاری رو تلگرامیزه کرده و باعث ایجاد بحثهای بشدت سطحی و کم عمق شده. همچنین بعضا افرادی در استاتوس فعال هستند که شما یک پست نظامی در انجمن از اونها نمی بینید ولی الی ما شا الله در استاتوس فعالند! خب یه همچین تیپ افرادی چرا در میلیتاری هستند؟ واضحه و همه می دونن! --------------------------------- راستی خبری از نسخه جدید آرچر یا هوا به هوای کوتاهبرد جدیدی از روسها نیست؟
-
1 پسندیده شدهسلام به همگی یه تاپیک قدیمی مربوط به 12 سال پیش را به خاطر درج لینک ویدئویی که به تازگی از خط تولید R-74 منتشر شده بالا کشیدم. (البت فک نکنم به کسی بر بخوره چون عزیزان بشدت در استتوس مشغول نظر پراکنی ، سخن پراکنی ، شایعه پراکنی و .... هستن ) از اونجا که عکسی در تاپیک نیست ، چند تا از عکسهای گالری میلیتاری هم ضمیمه ی پست شد . https://youtu.be/92Rp1a88Fog زبان ویدئو روسی هست و در خط تولید یکسری تجهیزات زرهی هم دیده می شود!
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسوال خوبی است. در حد خود پاسخگو هستم. اگرچه که مدیران ارشد بهتر می توانند این سوال را پاسخ دهد. اول اینکه این تاپیک، یک «داستان قدیمی چینی» نیست. بلکه بخشی از تاریخ چین است. شاید بفرمایید منظور همان است. بخشی از تاریخ چین چه ربطی به انجمن نظامی دارد. اما مجدداً می بایست عرض نمایم که این «بخشی از تاریخ چین»، نه از لحاظ فرهنگی، ادبی، هنری و ...، که از لحاظ نظامی مورد بررسی قرار گرفته است. به عبارتی یک برهه صد ساله که مملو از جنگ های تاریخی، استراتژی های نظامی مختلف، جنگ سالاران، ژنرال ها و استراتژیست های نظامی قابل تاریخ در آن حضور دارند و خود، اثرگذار بر روی تاریخ نظامی چین بوده است. دوم اینکه اگر دقت بفرمایید، این تاپیک در بخش «جنگ و تاریخ»، در مجموعه «مباحث جامع نظامی» و در مبحث «جنگ های باستان» ایجاد شده است که همانطور که از اسمش پیداست، در این مبحث تاریخ جنگ های باستان مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. پس به نظر نمی رسد تاپیک، در محدوده مباحثی که سایت پیش بینی کرده است قرار نگیرد. چرا که حداقل علناً ذکر نشده است که جنگ های باستان مثلاً روم یا یونان یا ایران می تواند مورد مداقه قرار گیرد، ولی چین خیر. کما اینکه تاپیک های دیگری در همین مبحث درخصوص جنگ های باستان کشورهای مختلف، از ژاپن و چین گرفته تا دیگر کشورها، ایجاد شده است و به نظر نمی رسد که تنها این تاپیک به این مباحث پرداخته باشد. سومین مطلب این است که احتمالاً منظور شما این بوده است که تاپیک، کمتر محتویات نظامی داشته و بیشتر به داستان سرایی پرداخته است. بنده این ایراد شما را وارد دانسته و آن را بر ضعف قلم خویش می پندارم و بلاشک عذرخواهی می کنم. اما این، سبک نگارش و ادبیات حقیر است که تاریخ را نه به شکل مرسوم آن در ایران که مملو از اسم و تاریخ است و بسیار خشک مطرح می شود، که به شکل داستان تعریف می کنم که در مخاطب، احساس نزدیکی و فهم و همذات پنداری تاریخی بهتری نسبت به آن برهه را پدید آورده و به نوعی به آشتی بیشتر مخاطبین با تاریخ بپردازم. قطعاً اگر به این هدف نرسیده ام، ایراد از ضعف کلام و نگارش بنده بوده است که ان شاءالله با توصیه ها و راهنمایی های شما و دیگر دوستان، این ایراد تا حد توان مرتفع گردد. اما در پایان؛ اگر تصمیم مدیران سایت بر این باشد که این تاپیک، برخلاف موازنین، قوانین و سیاستگزاری های سایت میلیتاری است، به این تصمیم احترام می گذارم.
-
1 پسندیده شدهامکانش هست ما رو از نظرات گرانسنگ خودتان محروم بفرمایید؟
-
1 پسندیده شدهدر قسمت قبل، ماجرای فرار پر حادثه امپراطور تا رسیدن به لویانگ و نیز درخواست کمک از سائو سائو مورد بررسی قرار گرفت. و حالا ادامه ماجرا ...! ----------------------------------------------------------------------------------------- قسمت سیزدهم – انتقال پایتخت به لانه ببر هنگامی که سائو سائو از ماجرای فرار امپراطور از دست فرماندهان غاصب پایتخت خبردار شد، به مشورت با مشاوران خود پرداخت. اگر چه نیک می دانست که این، فرصتی طلایی برای وی خواهد بود، اما ترجیح می داد که نظر مشاورانش را نیز جویا شود. شون یو این را با عملکرد لیو بانگ (Liu Bang یا امپراطور گائوزو، موسس سلسله هان) مقایسه نمود و آن را فرصتی دانست که هر چند قرن یکبار ممکن است رخ بدهد. دیگر مشاورین هم نظر موافق خود را عنوان نمودند. پس سائو سائو به سرعت دست به کار شد و سپاه خود را برای حرکت مهیا ساخت. اما او می دانست که چطور می تواند امپراطور را تحت تأثیر قرار دهد. پس در ابتدا، به شیائو دون (Xiahou Dun – Yaunrang) فرمان داد که در رأس سپاه سواره نظامی 50 هزار نفره، به سرعت به سمت لویانگ حرکت نماید. شیائو دون هنگامی به کاروان امپراطور رسید که آن ها در حال فرار از لویانگ بودند. چرا که سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی لویانگ رسیده بودند و دونگ چنگ به امپراطور پیشنهاد کرده بود که به سمت شرق کوهستان خواشان بگریزند. آن ها در ابتدا فکر می کردند که با بخشی از سپاه لی جوئه مواجه شده اند. اما وقتی فهمیدند که سائو سائو، یکی از برجسته ترین ژنرال هایش را برای نجات جان امپراطور فرستاده است، به شادمانی پرداختند. شیائو دون به امپراطور احترام گذاشت و عنوان نمود سائو سائو به محض خبردار شدن از عزیمت امپراطور به لویانگ، من را به عنوان پیشقراول سپاه به نزد شما فرستاد تا قبل از اینکه سپاه آماده حرکت شود، من با جان خود به دفاع از امپراطور بپردازم. به همراه خود، دو تن از قدرتمندترین ژنرال های ارتش سائو سائو را نیز آورده ام : شو چو (Xu Chu – Zhongkang) و دیان وی (Dian Wei) که هماوردی در میدان نبرد ندارند. امپراطور حقیقتاً مدیون سائو سائو شده بود و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. مدتی نگذشته بود که کاروان امپراطور مشاهده نمود که سپاه عظیم دیگری به سمت ایشان در حرکت است. بار دیگر، هراس کاروان امپراطور را در بر گرفت. اما به زودی فهمیدند که فرمانده این سپاه، کسی نیست جز سائو هونگ (Cao Hong – Zilian)؛ پسر عموی سائو سائو (در کتاب، فیلم ها، سریال ها و انیمیشن های مربوط به عصر سه پادشاهی، از وی به عنوان برادر سائو سائو یاد شده است، ولی در منابع تاریخی، پسر عموی سائو سائو معرفی شده است.). سائو هونگ پس از شرفیابی به خدمت امپراطور و ادای احترام، عنوان داشت که پس از حرکت شیائو دون، سائو سائو نگران شد که شاید سپاه وی برای مقابله با سپاه قدرتمند شیلیانگ کافی نباشد. پس من را در رأس پیاده نظام نزد امپراطور فرستاده است تا خود، با ارتش اصلی به زودی به شما ملحق شود. در کنار من، دو تن از برترین ژنرال های پیاده نظام، لی دایان (Li Dian) و یوئه جینگ (Yue Jing) حضور دارند. امپراطور بار دیگر تحت تأثیر وفاداری سائو سائو و نیز قدرت سپاه وی قرار گرفته بود. در همین هنگام سپاه لی جوئه و گوا سی به نزدیکی محل استقرار کمپ امپراطور رسیدند. پس امپراطور دستور داد که سپاهیان سائو سائو به مقابله با آن ها برخیزند. جناح راست سپاه به شیائو دون و جناح چپ به شو چو سپرده شد. در میانه سپاه نیز سائو هونگ در رأس پیاده نظام قرار گرفت و به دشمن تاختند. سپاه شیلیانگ با این حمله قدرتمند، شکست سختی را خورد و عقب نشینی نمود. سپاهیان سائو سائو نیز به تعقیب دشمن پرداختند. پس از امن نمودن مسیر و به اصرار شیائو دون، کاروان امپراطور، در حالی که سواره نظام او از آن ها محافظت می نمود، به لویانگ بازگشت. روز بعد سائو سائو در رأس سپاهی عظیم، خود را به لویانگ رساند. بار دیگر امپراطور، تحت تأثیر قدرت و توانایی سائو سائو قرار گرفت. وی در کمال ادب و احترام، تمامی آداب شرفیابی نزد امپراطور را به جای آورد (از جمله سه نوبت تعظیم (سجده) نمودن به امپراطور) و با خود، لباس های زیبا و نیز خوراکی مطبوع نزد ایشان آورد. سائو سائو با زکاوت و هوش خود نیک می دانست که این، بهترین هدیه برای کسانی است که ماههاست نه غذایی مناسب خورده اند و نه لباسی خوب بر تن دارند. حالا تمامی دربار، یا نظری مساعد نسبت به سائو سائو داشتند و قدردان وی بودند و یا مرعوب قدرت و توانایی وی شده بودند. عملاً کلام سائو سائو، نظر غالب دربار شده بود. اما در سپاه شیلیانگ، بحث شدیدی بین ژنرال ها درگرفته بود. لی جوئه و گوا سی معتقد بودند که باید شبانگاه به کمپ سائو سائو حمله نمایند و سپاهیانش را تار و مار نمایند. آن ها بیش از اندازه روی توان نظامی سپاه شیلیانگ (که حالا پس از شکست های متعدد بشدت ضعیف شده بود) حساب باز می کردند. اما جیا شو (Jia Xu)؛ مشاور ارشد نظامی لی جوئه، مخالف این حمله بود و اعتقاد داشت تا دیر نشده باید به عقب نشینی بپردازند و به شهر و دیار خود بازگردند. این حرف، موجب خشم لی جوئه شد و شمشیر از نیام کشید تا جان وی را بگیرد. اما با وساطت دیگر ژنرال ها، جیا شو جان سالم بدر برد. اگرچه او شبانه از کمپ گریخت و به روستای پدری خود بازگشت. وی بعدها به خدمت دوان وی درآمد و سپس به ژانگ شیو مشاوره داد تا اینکه سرانجام در پی شکست ژانگ شیو از سائو سائو، تا پایان عمر به خاندان سائو خدمت نمود. صبح روز بعد، سپاهیان سائو سائو و در رأس آن سیصد سوار به فرماندهی سه ژنرال قدرتمند سپاه؛ شو چو، سائو رن (Cao Ren – Zixiao) و دیان وی، به سپاهیان شیلیانگ هجوم آوردند. این سیصد سوار وظیفه داشتند تا نظم و آرایش سپاه را بهم ریخته، سپس عقب نشینی کرده و از سویی دیگر بدان هجوم آورند. در این میان، لی شیان (Li Xian) و لی بیئه (Li Bie)، برادرزاده های لی جوئه به سمت آن ها تاختند تا کارشان را یکسره کنند. اما شو چو، قدرتمندترین ژنرال سائو سائو هر دو نفر را بر خاک افکند و سرشان را پیش کش ارباب خود نمود. سائو سائو که بشدت تحت تأثیر قدرت و توانایی شو چو در از بین بردن بهترین ژنرال های ارتش لی جوئه قرار گرفته بود، وی را با فان کوای (Fan Kuai)؛ قدرتمندترین ژنرال لیو بانگ که عامل پیروزی وی در مهمترین نبردهایش نیز بود، مقایسه نمود. پس از بهم ریختن نظم شیلیانگ، حالا نوبت به سائو سائو بود که خودی نشان دهد. وی جناح راست را به شیائو دون سپرد و جناح چپ در اختیار سائو هونگ قرار گرفت. خود نیز میانه سپاه را عهده دار شد و به سپاه شیلیانگ تاخت. اکثر سپاه دشمن نابود شد و دیگران فراری شدند. سائو سائو نیز خود در رأس سپاه، به تعقیب آن ها پرداخت و تا پاسی از شب، تعقیب و گریز و نبرد ادامه داشت. لی جوئه و گوا سی با پنهان شدن در بیشه ها و کوهستان، توانستند جان سالم به در ببرند و بگریزند. اما دیگر تهدید آن ها از بین رفته بود. سپاه سائو سائو فاتحانه به شهر بازگشت و جشنی بزرگ برپا شد. سائو سائو، حال ناجی تاج و تخت و امپراطور شده بود و بدل به قدرتمندترین فرد دربار شده بود. درباری که البته قدرت سابق را نداشت و حال، کشور در دستان جنگ سالاران تکه تکه شده بود و هر یک، در تلاش برای کسب قدرت به فتح سرزمین های اطراف و یا جمع آوری سپاه مشغول بود. سائو سائو هم به خوبی می دانست که امپراطور، از اختیار کافی برخوردار نیست. اما نقشه های جالبی در سر داشت که به کمک اوامر امپراطور، می توانست آن ها را پیاده نماید. با مشاهده شرایط، یانگ فنگ و هان شیان که روزگاری همراه با شورشیان موج سفید، ناجی امپراطور بوده و فداکاری فراوانی نموده بودند، به خوبی دریافتند که آینده ای در دربار نخواهند داشت. پس به بهانه تعقیب باقیمانده سپاه شیلیانگ، به همراه سپاهیان خود از شهر خارج شدند و در دالیانگ مستقر شدند. در این زمان بود که سائو سائو با یکی از با استعدادترین افراد آشنا شد : دونگ ژائو (Dong Zhao – Gongren). مشاوری ارزشمند و دانا که در گذشته به یوآن شائو و ژانگ یانگ (Zhang Yang – Zhishu) خدمت کرده بود و هنگامی که فهمیده بود امپراطور در خطر است، خود را به وی رسانده بود تا در خدمتگزاری حاضر شود. سائو سائو نیز در شناخت افراد با استعداد، توانایی بسیاری داشت و خیلی زود، استعدادش را کشف نمود و او را متقاعد ساخت که به وی بپیوندد. دونگ ژائو تا پایان عمر خود در خاندان سائو بود و پس از سائو سائو، به سائو پی (Cao Pi – Zihuan. پسر ارشد سائو سائو و اولین امپراطور سلسله وی) و سپس سائو روی (Cao Rui – Yuanzhong. پس ارشد سائو پی و دومین امپراطور سلسله وی) خدمتگزاری نمود. سائو سائو برای سنجیدن خرد وی، به مشورت با او پرداخت. در ابتدا از وی پرسید که با یانگ فنگ و هان شیان چه باید بکند. دونگ ژائو پاسخ داد که آن ها قدرت چندانی ندارند و قابل اعتنا نیستند. سپس از لی جوئه و گوا سی پرسید. او گفت با توجه به اینکه سپاه شیلیانگ عمدتاً از بین رفته است، آن ها توان کافی برای تهدید ندارند. سائو سائو نیز تصمیم گرفت که برای سرشان جایزه تعیین کنید تا زحمت نابودی شان را دیگران بکشند. اما وقتی درمورد پایتخت سوال نمود، پاسخ دونگ ژائو به دل سائو سائو نشست. وی عنوان داشت که با توجه به اینکه پایتخت ویران شده است و در آن آذوقه ای یافت نمی شود، پس بهتر است امپراطور و دربار را به شوچانگ (Xuchang) منتقل نماییم. این شهر، در ایالت یان قرار داشت که در اختیار سائو سائو بود و این، بدان مفهوم بود که امپراطور عملاً در چنگ سائو سائو خواهد بود. اما سائو سائو شادی خود را بروز نداد و در پاسخ گفت که چطور ممکن است این انتقال انجام شود، آنگاه که در دالیانگ، به یانگ فنگ خواهند خورد و از داخل نیز خود امپراطور و دربار، مخالف این انتقال خواهند بود. دونگ ژائو از وی خواست که در نامه ای، دلایل خود برای انتقال پایتخت را به درباریان اطلاع دهد. خود آن ها موافقت خواهند نمود. سائو سائو با دیگر مشاوران خود (از جمله شون یو) نیز به مشورت پرداخت و وی نیز نظری مشابه را ابراز نمود. پس تصمیم به انتقال پایتخت گرفته شد. دربار نیز که مجذوب و یا مرعوب سائو سائو بودند، خود تسهیل گر راه شده و امپراطور را به تغییر پایتخت راضی نمودند. این پیشنهاد، بار دیگر بار غمی را بر دوش امپراطور نهاد. او می دانست که اگر چه تهدید فعلی برطرف شده است، اما هیچ بعید نیست دیگر جنگ سالاران همان مسیری را طی کنند که دو ژنرال شیلیانگ طی نموده بودند. پس وی نیاز به جنگ سالارانی را داشت که وی را محافظت نمایند. ولی رفتن به پایتخت مدنظر سائو سائو، برابر بود با تبدیل شدن به عروسک خیمه شب بازی سائو سائو. ولی گویا سرنوشت امپراطور شیان این بود که همواره این نقش را داشته باشد. روزگاری دونگ ژو، سپس لی جوئه و گوا سی و امروز سائو سائو. کاروان امپراطور حرکت به سمت شوچانگ را آغاز نمود. اما در میانه راه، همانطورکه سائو سائو پیش بینی می نمود، یانگ فنگ راه را بر سپاه سائو سائو بست و عنوان داشت که او، امپراطور را ربوده است. مذاکرات نتیجه ای نداشت و دو سپاه روبروی یکدیگر موضع گرفتند. فرمانده سپاه یانگ فنگ، کسی نبود جز شو خوان. فرماندهی سپاه سائو سائو نیز به شو چو سپرده شده بود. دو ژنرال در نبردی تن به تن در مقابل هم قرار گرفتند. اما شو چوی قدرتمند با گوان دائوی خود، حریف تبر بلند شو خوان نبود و پس از رد و بدل شدن ضربات متعدد، هر دو ژنرال خسته از نبرد به اردوگاه خود بازگشتند. سائو سائو بسیار مشتاق بود که این ژنرال قدرتمند را به خدمت بگیرد. پس ژنرال ها و مشاورین خود را برای مشورت فرا خواند و موضوع را مطرح نمود. من چونگ (Man Chong – Boning)، یکی از ژنرال های سائو سائو که دوستی دیرینی با شو خوان داشت، پیشنهاد نمود که مخفیانه به اردوگاه دشمن رفته و شو خوان را راضی نماید که به وی بپیوندد. اگرچه این نقشه بسیار پر ریسک بود، اما مورد موافقت سائو سائو قرار گرفت. نیمه های شب، در میانه تاریکی من چونگ به اردوگاه یانگ فنگ وارد شد. با احتیاط فراوان خیمه ها را وارسی نمود تا به خیمه شو خوان رسید. وی به جای خواب، بر روی نبرد روز آینده مشغول مطالعه و بررسی بود. پس هنگامی که من چونگ وارد خیمه وی شد، شگفت زده شد. من چونگ به وی توضیح داد که او اکنون در سپاه سائو سائو حضور دارد و از علاقه ارباب خود به قدرت و توانایی وی گفت. شو خوان در گذشته نیز به سائو سائو تمایلاتی داشت، اما علاقه وی به یانگ فنگ، هربار مانع از این شده بود که او را رها ساخته و به سائو سائو بپیوندد. در ابتدای گفتگو نیز باز همین موضع را تکرار نمود. اما من چونگ آنقدر با وی صحبت نمود و استدلال های مختلفی را ارائه کرد تا در نهایت او را راضی به ترک اردوگاه سازد. البته من چونگ علاقه داشت که وی، یانگ فنگ و هان شیان را شبانه به قتل رسانده و سر آن دو را به عنوان هدیه به سائو سائو تقدیم نماید. اما شو خوان این را رسم جوانمردی نمی دانست و قویاً با آن مخالف نمود. پس تنها به همراه چند نفر از یاران خود سوار بر اسب و شبانه از اردوگاه خارج شدند و به سوی اردوگاه سائو سائو حرکت نمودند. اما یانگ فنگ به محض باخبر شدن از این اقدام شو خوان، به سرعت به همراه هزار نفر از سواران خود به دنبال وی براه افتاد و فریاد می زد «آن خائن را بگیرید!». تعقیب و گریز آغاز شده بود. اما طولی نکشید که یانگ فنگ فهمید تمام این ها، نقشه سائو سائو بوده و او در کمینی هولناک گرفتار شده است. سائو سائو با دیدن یانگ فنگ فریاد زد : «خیلی وقت بود منتظرت بودم! تلاش برای فرار بی فایده است!!». همین طور هم بود. علی رغم تلاش یانگ فنگ برای شکستن حلقه محاصره، موفقیتی حاصل نشد. اما در این هنگام، هان شیان به کمک یانگ فنگ شتافته و نبردی سنگین درمی گیرد. در این نبرد، یانگ فنگ موفق به فرار می شود و سائو سائو نیز به تعقیب این دو می پردازد. اما سپاه یانگ فنگ و هان شیان، دیگر یا نابود شده و یا تسلیم سائو سائو شده بودند. پس یانگ فنگ و هان شیان نیز چاره ای ندیدند جز آن که یه یوآن شو بپیوندند. انتقال امپراطور و دربار به شوچانگ، با موفقیت انجام پذیرفت. تمامی دشمنان خرد نیز نابود شده بودند. با این انتقال، سائو سائو به مقام نخست وزیری رسید و دیگر مشاوران و ژنرال هایش نیز مقام هایی رسمی دریافت نمودند. حالا دیگر همه چیز آماده و مهیا بود که به برنامه ای که ماه ها از آن عقب افتاده بود، بپردازد : تسخیر ایالت شو. ----------------------------------------------------------------------------------------- اما چه بر سر فرماندهان شیلیانگ آمد؟ در قسمت دهم اشاره شد، فان چو در سال 195 میلادی به دستور لی جوئه گردن زده شد. پس از وقایع تعقیب و گریز امپراطور، باقیمانده سپاه شیلیانگ با شکست از سائو سائو، راه غرب را در پیش گرفتند. اما دیگر توان چندانی برای ژنرال های شکست خورده باقی نمانده بود که بخواهند خطرناک باشند. گوا سی به شهر می (Mei County) و لی جوئه به شهر چانگ آن رفته و در آنجا مستقر شدند. از طرفی جایزه ای در خور برای سر هر دو دیده شده بود. پس هرکس ممکن بود وسوسه شده و آن ها را به قتل رساند. از طرف دیگر، ژانگ جی نیز تصمیم گرفت که مسیر خود را از این دو جدا سازد. اما هیچ یک از این سه ژنرال پر آوازه، روزگار خوشی را ندیدند. در سال 196 میلادی، ژانگ جی قصد حمله به فرمانداری نانیانگ (که در شمال ایالت جینگ (Jing Zhou) قرار داشت) را نمود. اما در این حمله و در گرماگرم نبرد برای فتح شهر رنگ (Rang County)، با تیری مستقیم کشته شد. گوا سی در سال 197 میلادی، توسط یکی از ژنرال های خود به نام وو شی (Wu Xi) به قتل رسید و و وی به همراه باقیمانده سپاهش نیز به لی جوئه پیوستند. اما خود لی جوئه نیز چندان خوش شانس نبود. تنها چند ماه بعد و در تابستان 197 میلیادی، دوان وی (Duan Wei)؛ یکی از فرماندهان لی جوئه شورش نمود و لی جوئه را به همراه خانواده اش قتل عام نمود و سر وی را تقدیم به سائو سائو نمود. بدین ترتیب هر چهار ژنرال قدرتمند باقیمانده سپاه دونگ ژو و شیلیانگ، در فاصله کمتر از سه سال کشته شده و تهدید شیلیانگ برای همیشه برطرف گردید. =================================================================== پ.ن 1: اگرچه این قسمت آنقدر داستان داشت که شاید می شد آن را در دو قسمت تعریف نمود، اما ترجیح بر این بود که زودتر از این واقعه گذر کرده و به تقابل آینده سائو سائو با لیو بی بپردازیم. چرا که این برهه کوتاه تاریخی آنقدر حوادث ریز و درشتی را به خود دیده است که امکان پرداختن جزئی به تک تک آن حقیقتاً ممکن نیست. پس اگر دوستان پرشی را در داستان مشاهده نمودند، به بزرگی خود ببخشند. البته اگر این پرش، به داستان اصلی آسیبی زده است، بفرمایند تا با توضیح بیشتر، این آسیب تا حد امکان ترمیم گردد. پ.ن 2 : رنگ آمیزی اسامی و شهرها از چیزی که فکر می کردم، سخت تر بود. ولی اگر به بهتر شدن فهم متن کمک می کند، با کمال میل آن را انجام خواهم داد. پس لطفاً دوستان نظرشان را درمورد رنگ آمیزی اسامی و شهرها بفرمایند تا بازخورد مناسب آن را بگیریم. پ.ن 3 : مجدداً از تمامی دوستان بابت این تأخیر طولانی عذرخواهی می کنم. ان شاءالله قسمت بعدی را نیز در اولین فرصت ممکن، تقدیم دوستان خواهم نمود. پ.ن 4 : همچون گذشته، مشتاق خواندن نظرات، نقدها و انتقادات ارزشمند و سازنده دوستان هستم. پس حقیر را در نوشتن هرچه بهتر این داستان یاری فرمایید.
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم IDEX 2019 تقریبا تا 1 روز 10 ساعت دیگه نمایشگاه نظامی کشور امارات معروف به IDEX 2019 شروع به کار میکنه ، دوستان اخبار نمایشگاه رو در این تاپیک قرار بدهند. درباره IDEX نمایشگاه دفاعی بین المللی IDEX (INTERNATIONAL DEFENCE EXHIBITION) مهمترین رویداد دفاعی در سه حوزه هوایی ، دریایی و زمینی (TRI-SERVICE) در جهان است.IDEX تنها نمایشگاه و همایش دفاعی بین المللی در منطقه MENA (خاورمیانه و شمال آفریقا) است که آخرین تکنولوژی های بخش های زمینی، دریایی و هوایی را به نمایش میگذارد. این یک محفل منحصر به فرد برای ایجاد و تقویت روابط بین دولت ها، پیمانکاران نظامی و نیروهای مسلح در سراسر منطقه است. حامی و موسس IDEX تحت حمایت شیخ خلیفه بن زاید آل نیهان، امیر امارات متحده عربی و فرمانده عالی نیروهای مسلح امارات متحده عربی برگزار می شود و با پشتیبانی کامل نیروهای مسلح امارات متحده عربی سازماندهی شده است. مکان IDEX به صورت دوسالانه در مرکز نمایشگاه ملی ابوظبی (ADNEC) واقع در ابوظبی، پایتخت امارات متحده عربی واقع شده است. نمایشگاه IDEX بیش از 133،000 متر مربع را به خود اختصاص می دهد. بخش های نمایشگاه 12 سالن نمایشگاه سر پوشیده 1100 تولید کننده و پیمانکار دفاعی محلی و بین المللی بیش از 35،000 مترمربع فضای نمایشگاه را از طریق 12 نمایشگاه برا عرضه محصولات و خدمات در اختیار دارند. نمایشگاه فضای باز نمایش های زنده IDEX همچنین فرصتی را برای نمایش تجهیزات و صنایع نظامی ارائه می دهد. نمایشگاه دفاع دریایی و گارد ساحلی (NAVDEX) NAVDEX به فن آوری دریایی، و گارد ساحلی و تجهیزات روز این حوزه تعلق دارد. نمایشگاه سیستم بدون سرنشین (UMEX) IDEX ۲۰۱۹ نمایشگاه دفاعی پیشرو در ارائه نسل بعدی فنآوری نظامی خواهد بود ، نسخه اول از نمایشگاه سیستمهای بدون سرنشین (UMEX). کنفرانس های دفاعی IDEX کنفرانس دفاعی IDEX با حضور تصمیم گیرندگان کلیدی از دولت ها ، ارتش ها و پیمانکاران دفاعی ، به شما این فرصت را میدهد تا در مورد بزرگترین چالشهایی که این صنعت با آن مواجه است و راهحلهای بالقوه آن آگاهی کسب کنید. دانلود کاتالوگ نمایشگاه دانلود کاتالوگ برنامه های نمایشگاه اخبار نمایشگاه گالری نمایشگاه پروفایل پیمانکاران و تولید کنندگان نظامی در این قسمت میتونید با صنایع نظامی و تولید کننده ها آشنا بشید ، بعضا کاتالوگ محصولاتشون رو هم گذاشتند
-
1 پسندیده شدهVilkha شرکت دولتی اوکراین Spets teсhno export ، برای نخستین بار مدل جدیدی از سیستم راکتی چند منظوره جدید خود را در نمایشگاه IDEX-2019 به نمایش گذاشت. کالیبر راکت های این سیستم راکتی 300 میلیمتر است، که قادر خواهد بود12 راکت را زمان کوتاه 45 ثانیه تا فاصله 120 کیلومتر شلیک نمایید. دايره احتمال خطا (CEP) کمتر از 30 متر اندازه گیری شده است. وزن یک راکت این سیستم 800 کیلوگرم گزارش شده است. سیستم راکتی چند منظوره Vilkha بر روی شاسی کشنده KrAZ-7634 سوار است.
-
1 پسندیده شدهسوخو اس یو 47 بركوت، با نام روسی Cy-47 Беркут (بركوت به معنی عقاب طلایی) كه در ابتدای طراحی، با نامهای S-32 و S-37 نیز شناخته میشد، یك جنگنده مافوق صوت آزمایشی، طراحی شده توسط شركت هواپیماسازی سوخوی میباشد.ویژگی ظاهری و چشمگیر این هواپیما، بالهای رو به جلوی آن میباشند كه این جنگنده را بسیار به جنگندهء آزمایشی - مفهومی آمریكایی X-29 Firkin ساخت گرومن، شبیه مینماید. تنها نمونه هواپیمای سوخو 47 تولید شده، به عنوان اثباتگر تكنولوژیهای پیشرفته انجام وظیفه مینماید و ساخت دومین نمونه آزمایشی این هواپیما نیز كنار گذاشته شده است. طرح اولیه سوخو 47، ابتدا به نام S-37 شناخته میشد و شركت سوخو، مدتی بعد و در سال 2002، هواپیما آزمایشگر تكنولوژیهای پیشرفتهاش را به Su-47 نامگذاری مجدد نمود؛ ضمن اینكه با نام مستعار Berkut به معنی عقاب طلایی نیز شناخته میشود. سوخو 47 در اصل به عنوان بستری جهت انجام آزمایشات مهم روسها در زمینه مواد كامپوزیت و سیستمهای پیچیده دیجیتال كنترل پرواز (FBW) ساخته شد. سوخو 47 با بهرهگیری از بالهای رو به جلو، توانمندی انجام مانورهای بسیار عالی را دارد و قادر است در زاویههای حملهای به اندازه 45 و بیشتر نیز اقدام به عملیات نماید. ایكس29 ساخت گرومن، اوّلین هواپیمای آمریكایی با طرح بالهای رو به جلو مؤسسه مطالعات هوایی تساگی (TsAGI) مدتها بود كه از مزیتهای فراوان بالهای رو به جلو اطلاع یافته بود. عمدهء این دانش به واسطه به غنیمت گرفته شدن یك فروند بمبافكن جت یونكرس287 ساخت آلمان نازی بدست آمده بود. بالهای رو به جلو، نسبت به اغلب طرح بالهای سنتی، باعث كسب بیشترین میزان نیروی كشش شده، لحظات خمیدگی بالها را كم كرده و زمان وقوع واماندگی یا استال را به تأخیر میاندازند. در زاویههای حملهء بالا، نوك بالها در وضعیت غیر واماندگی باقی میمانند و بدین جهت هواپیما قادر میشود كنترل خود را با استفاده از سطوح متحرك حفظ نماید. بدبختانه بالهای رو به جلو، نیروی زیادی جهت از هم گسیختن (واگرایی) بالهایی كه از مواد معمولی ساخته شدهاند تولید میكنند. به تازگی كه استفاده از مواد كامپوزیت در ساخت بدنه هواپیما رواج یافته است، امكان طراحی هواپیمایی با بالهای رو به جلو را میسر میسازد. همانند همتای غربی خود، یعنی جت ایكس-29 ساخت گرومن، سوخو 47 نیز یك طرح مفهومی اثباتگر تكنولوژی میباشد و قرار است به عنوان بستری جهت پایهگذاری نسل آیندهء جنگندههای روسی به كار گرفته شود. چنین هواپیمایی نه تنها باید همانند اف22 پیشرفته باشد، بلكه باید به عنوان بستری جهت استفاده از تكنولوژیهای نوین در جنگندهای چون میگ 1.44 باشد. با تمام این اوضاع، كمپانی سوخوی اكنون تلاش دارد تا سوخو 47 را به نیروی هوایی روسیه و سایر مشتریان خارجی به صورت جنگندهای مطابق نیازشان، بفروشد. طراحی سوخو 47 از نظر اندازهها، بسیار به طرح جنگندههای بزرگ ساخت سوخو نظیر سوخو 35 شباهت دارد. به منظور كاهش هزینههای طراحی، قسمت جلویی بدنه، دم و ارابههای فرود سوخو 47، از جنگندههای خانوادهء سوخو 27 بدست آمده است. با این حال، در طراحی هواپیما، به كاهش اثر ایجاد شده روی صفحهء رادار توجه شده است. برای رسیدن به این هدف، از مواد جذب كنندهء اشعهء رادار، محفظهء درونی نصب جنگافزار و فضایی جداگانه ویژهء نصب یك رادار پیشرفته استفاده شده است. با وجود آنكه طرح هواپیمای ایكس-29 آمریكایی، یك جنگندهء مفهومی و تحقیقاتی در دهه 1980 به شمار میرفت، سوخو 47 با اندازهای برابر دو برابر ایكس-29، در قیاس با رقیب آمریكایی خود، بسیار به یك جنگندهء رزمی و عملیاتی شباهت نزدیك پیدا میكند. به منظور رفع مشكل پیچش حول محور افقی در بالهای رو به جلو (wing-twisting)، در ساخت بالهای سوخو 47، به طور گسترده و با دقت فراوان از مواد كامپوزیت استفاده شده است تا به هنگام انجام مانورهای سنگین یا پرواز در زاویههای بالا، ساختمان بال به هنگام پیچش، مقاومت كافی از خود نشان دهد و الگوی آیرودینامیكی را خود حفظ نماید. با توجه به مساحت زیاد بالها در سوخو 47، در این هواپیما میتوان سیستم تا شدن برای بالها تعبیه نمود تا هواپیما درون آشیانههای نیروی هوایی روسیه قابل جایگیری باشد. همانند نمونه پیشین یعنی سوخو 37، سوخو 47 به دلیل بهرهمندی از یك جفت كانارد، در طبقهبندی هواپیماهای سه باله (triplane) قرار میگیرد. موضوع جالبتر اینكه در قسمت دوم سوخو 47، دو زائده تیركمانند غیرهماندازه تعبیه شده است كه در یكی رادار عقبنگر و در دیگری چتر ترمز تعبیه میشود. مانورپذیری سوخو 47 به طور گسترده و چشمگیری در انجام مانور در سرعتهای زیرصوت بسیار توانمند است؛ سوخو 47، ضمن حفظ توانایی مانورپذیری خود در سرعتهای زیرصوت، به راحتی و با سرعتی باورنكردنی، قادر است زاویه حمله و مسیر پروازی خود را تغییر دهد. این هواپیما دارای حداكثر سرعتی برابر 1.6 ماخ در ارتفاع بالا و حد تحمل فشار گرانشی در حدود 9 برابر میباشد. میزان تندی گردش هواپیما، بیشینه و كمینه سرعت جهت رهاسازی جنگافزارها، از ویژگیهای حیاتی و بسیار مهمی جهت كسب برتری در رزم قلمداد میشوند. سوخو 47 ضمن دارا بودن شاخصهای بسیار قوی مانورپذیری، قادر است به راحتی استواری پروازی خود را حفظ نماید و در زاویهء حملهء بالا، كنترلپذیر باشد. میزان تندی گردش به هنگام نبردهای نزدیك هوایی و همچنین نبردهای متوسط و دور، شاخص بسیار مهمی به شمار میآید، زیرا امكان دارد حین انجام یك ماموریت رزمی، هواپیما ناچار شود با اهداف متعدد و پراكنده شده در قسمتهای مختلف آسمان درگیر شود. میزان تندی بالای گردش در سوخو 47، به خلبان این امكان را میدهد تا هواپیمایش را به سرعت به سمت هدف بعدی بچرخاند تا فرصت شلیك اول را حفظ نماید. مقایسهء هواپیمایی مجهز به بالهای رو به جلو، با هواپیمایی دارای بالهای رو به عقب در همان اندازه، برتریهای به شرح زیر برای مدل رو به جلو را آشكار میسازد: * نسبت بیشتر عدد برا به پسا * ظرفیت و توانمندی بالاتر به هنگام انجام مانور در نبردهای داگ فایت (نزدیك) * برد پروازی بیشتر در سرعتهای زیر صوت * بهبود شاخص واماندگی (Stall) و ضدچرخش به دور خود (anti-spin) * بقاپذیری بیشتر در زاویهء حملهء بالا * امكان پرواز در سرعتهای كمتر از كمینهء موجود برای مدل بال به عقب * فاصلهء كمتر جهت برخاست و فرود بدنه از نمای كنار، بدنهء سوخو 47 تخممرغی شكل است و با استفاده از آلیاژهای آلومینیم و تیتانیوم ساخته شده است؛ ضمن اینكه 13 درصد از وزن بدنه با استفاده از مواد كامپوزیتی شكل گرفته است. پوشش روی دماغه در قسمت جلو، تا حدی مسطح است و دارای یك لبهء افقی میباشد تا شاخص ضدچرخشی هواپیما بهبود پیدا كند. بالها بالهای وسط بدنه نصب شده و رو به جلو، نمای غیرمتعارف و ناآشنای سوخو 47 را تشكیل میدهند. قسمت قابل توجهی از نیروی برا، به واسطهء بالهای رو به جلو و در قسمت میانی بالها فراهم میگردد. این نیروی كشش هیچگاه به واسطهء واماندگی نقاط نوك بالها از دست نمیرود. شهپرها (سطوح كنترلی بالها)، همچنان در زوایههای حملهء بالا موثر باقی میمانند و كنترل پذیری هواپیما را به هنگام عبور جریان هوا از قسمتهای متحرك روی بالها حفظ مینمایند. بیش از 90 درصد سازه پوششی روی بالها را مواد كامپوزیتی تشكیل میدهند. بالهای رو به جلو، بیشترین مقدار سطح ظاهری یا Aspect Ratio را فراهم میآورند كه این امر، باعث افزایش مداومت پروازی هواپیما میگردد. زائدههای متحرك كنترلی جلوی بالها (LEX) به نرمی با سطح بالها همسان میشوند. این زائدهها (LEX) با سطوح فلپها، شهپرها و لبههای متحرك انتهای هواپیما هماهنگ ساخته شدهاند. تمامی سطوح متحرك و كاناردهای مثلثی شكل به زائدههای توسعهیافته (LEX) متصل هستند. قسمت داخلی چنین بالی میبایست از مواد بسیار قوی ساخته شود تا در برابر نیروهای پیچشی كه سعی در چرخاندن و شكستن بالها را دارند، به ویژه در سرعتهای بالا، مقاومت نماید. ناگزیری نیروهای پیچشی، باعث شده است تا به منظور افزایش استحكام بال، در ساخت آن، به میزان قابل توجهی از مواد كامپوزیتی استفاده گردد. به همین دلیل، حداكثر سرعت قابل دستیابی به 1.6 ماخ محدود میشود، به همین دلیل مهندسین سعی دارند با انجام تغییراتی، از این سقف سرعت فراتر روند، اما تاكنون سقف سرعت جدید مشخص نشده است. تغییر بردار رانش اگرچه استفاده از سیستم تغییر بردار رانش یا خروجیهای متحرك اگزوز هواپیما، موضوعی جدید و انقلابی محسوب نمیشود، اما قدرت تغییر بردار رانش به میزان 20 + تا 20 – در زاویهء حملهء 30 درجه بر ثانیه، به هنگام چرخش حول محور عمودی یا عرضی و گردش به اطراف، به میزان بسیار زیادی، چالاكی حاصل از بالهای رو به جلو را افزایش میدهد. كابین طراحی كابین، به طور عمده حول ایجاد حداكثر آسایش و راحتی خلبان قرار گرفته است، ضمن اینكه چیدمان كابین به نحوی است كه خلبان قادر باشد به هنگام انجام مانورهای سنگین و وارد آمدن فشار گرانشی سنگین، بتواند هواپیما را كنترل نماید. سوخو 47 به یك مجموعه صندلی پرتاب شوندهء جدید و «سیستم پشتیبانی زندگی» (life support system) مجهز شده است. شكل هندسی متغیر صندلی پرتاب شوند، این امكان را میدهد تا در زاویهای به میزان 60 درجه، میزان فشار گرانشی ناشی از جاذبهء زمین، كاهش یابد و فشار كمتری به خلبان وارد آید. شكل صندلی خلبان، امكان درگیر شدن در داگ فایت و انجام مانورهای فرار از موشكها را حتا به هنگام وارد آمدن فشارهای گرانشی سنگین به راحتی فراهم میسازد. در سوخوی47، اهرم هدایت اصلی هواپیما در قسمت كنار تعبیه شده و دارای حساسیت بالا میباشد؛ ضمن اینكه بر اساس استاندارد متریك تنظیم گشته است. استفاده از صندلی متمایل به عقب، برای اوّلین بار در جنگنده اف-16 به كار گرفته شد، اما به دلیل دارا بودن فایدههای اندك، در هیچ هواپیمای آمریكایی دیگری مورد استفاده قرار نگرفت. سوخو 47: آزمایشگاه پرنده در اوایل سال 2003، شرکت «سوخوی»، برندهء مناقصهء ساخت جنگندهء شكاری نسل پنجم شد. زمان اولین پرواز سال 2006 میباشد. اما هواپیمای «سوخو 47» یا به عبارت دیگر «برکوت»، که الگوی جنگندههای شكاری جدید محسوب میشد و دارای بالهای با جهت مخالف بود (متمایل به جلو) هواپیمای نسل پنجم نیست. در دفتر طراحی و تجربی «سوخو »، مهندسین معتقدند که این هواپیما بیشتر یک آزمایشگاه پرنده است که بر مبنای آن، تكنولوژیها و مواد جدید مورد آزمایش قرار میگیرند. ولی نهایتن جنگنده نسل پنجم چه شکلی خواهد بود؟ ظاهر آن هنوز در حال شکلگیری است (طبق اطلاعات موجود در دفتر طراحی - تجربی «سوخو »، 5 نمونه وجود دارد که در حال گذارندن مراحل آزمایشی خود از لحاظ قابلیت آئرودینامیکی میباشند). مشکل اینجاست که طراحان و نظامیان، هنوز بر سر نوع جنگندهء جدید بحث می کنند كه این هواپیما چه مشخصههایی باید داشته باشد؟ آیا باید شبیه هواپیمای نامرئی اما در عین حال دارای قابلیت مانور کم همانند F-117 بوده که قادر باشد به مقصد برسد و پس از شلیک تمام موشکها و بمبهای خود، به پایگاه برگردد؟ آیا باید یک جنگندهء نامرئی همانند F-22 باشد که نه تنها قادر به بمباران دقیق بوده بلکه بتواند در جنگهای نزدیک و رودرو نیز فعالیت کند؟ از سوی دیگر، طراحان میگویند که در مرحلهء اول باید مشکلات موجود به ویژه در زمینهء فنی را حل نمود. برای مثال میدان حرارتی هواپیما را باید کاهش داد. باید بر روی دریچههای هوایی و موتور سرپوشهای نصب شود که در صورت شناسایی هواپیما از طریق رادارهای دشمن و یا اگر به سمت آن موشکی با كلاهك حساس به حرارت شلیک شود، این سرپوشها بسته شود. یا این مشکل را باید از طریق پراکندن هوا حل نمود. ویژگی های «سوخوی47 بركوت» ویژگیهای عمومی كشور سازنده: روسیه كمپانی:سوخوی خدمه: یك نفر طول: 22.6 متر = 74 فوت و 2 اینچ گستردگی: 15.16 متر = 49 فوت و 9 اینچ تا 54 فوت و 9 اینچ ارتفاع: 6.3 متر = 20 فوت و 8 اینچ سطح بالها: 666 فوت مربع = 61.87 متر مربع وزن خالی: 36100 پوند = 16375 كیلوگرم وزن بارگذاری شده: 55115 پوند = 25000 كیلوگرم حداكثر وزن قابل برخاست: 77162 پوند = 35000 كیلوگرم پیشرانه دو دستگاه موتور توربوفن AL-37FU ساخت لیولكا (Lyulka) در نمونهء آزمایشی دارای پسسوز مشتق شده از موتور D-30F6 مجهز به سیستم تغییر بردار رانش (در مدل تغییر یافتهء FPU)، مجهز به كنترل دیجیتال كشش خشك: 83.4 كیلونیوتن = 18700 پاوند فیت برای هر موتور كشش با پسسوز: 142.2 كیلونیوتن = 32000 پاوند فیت برای هر موتور تغییر بردار رانش: 20 + تا 20- در زاویهء 30 درجه در هر ثانیه قابلیت ها حداكثر سرعت: 1.6 ماخ = 1600 كیلومتر بر ساعت = 1056 مایل بر ساعت حداكثر سرعت در سطح دریا = 1.34 ماخ = 1400 كیلومتر بر ساعت = 870 مایل بر ساعت برد: 3300 كیلومتر سقف پرواز خدمتی: 18000 متر = 59050 فوت نرخ اوجگیری: 230 متر بر ثانیه = 45300 فوت در دقیقه میزان بارگذاری بالها: 79.4 پوند بر فوت مربع = 360 كیلوگرم بر متر مربع جنگ افزار ها یك دستگاه مسلسل 30 م م از نوع GSh-30-1 با 150 تیر فشنگ 14 جایگاه سخت: 2 در نوك بالها، 6 تا 8 در زیر بدنه، 4 تا 6 به صورت تطبیق با بدنه در زیر بدنهء اصلی جهت: هوا به هوا: موشكهای R-77 و R-73 هوا به زمین: X-29T، X-29L، X-59M، X-31P، X-31A، KAB-500 و KAB-1500
