برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      9,427


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      5,269


  3. OMID313

    • امتیاز

      21

    • تعداد محتوا

      82


  4. RezaKiani

    RezaKiani

    Members


    • امتیاز

      19

    • تعداد محتوا

      2,004



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 10 بهمن 1398 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    کی کجا را ترک کرده؟! پایگاه در زمان حمله فقط 1500 سرباز آمریکایی و چند صد سرباز از کشورهای دیگه داشته تجهیزات را هم که نگم بهتر هست اندازه ی نیروی نظامی یک کشور کوچک فقط تجهیزات نظامی در عین الاسد بوده و هست. حرف های خنده دار و چرند آمریکایی ها برای لاپوشاندی ضربه ای که خوردند را نمیدانم چرا بعضی ها راحت باور میکنند. در یک مورد تلفات از هیچی رسید به 11 تا بعد شد 34 تا الان هم 50 نفر به گفته ی پنتاگون دروغگویی این جماعت خیلی واضح هست
  2. 4 پسندیده شده
    1 آوریل 2019 بیلی مونکور مترجم رضا کیانی موحد دریاسالار یی سان-سین یک قهرمان ملی شناخته شده در کره است، اما اغلب در غرب مورد غفلت قرار گرفته است. با این حال ، بسیاری از مورخان او را در همان سطح هوراشیو نلسون و بهترین دریاسالاران تاریخ جهان قرار می دهند. معروف است که وی هرگز یک نبرد و حتی یک کشتی را از دست نداد. از سهم انقلابی وی در جنگهای دریایی و مهارتهای قابل توجه او نباید غافل شد. یی به عنوان یک دریانورد، در موارد متعددی موفق به غلبه بر نیروهای برتر از نیروهای خود شد، از جمله در یک نبرد بر نیرویی غلبه کرد که در آن دشمنش حداقل برتری 20 بر یک نسبت به نیروهای خودی داشت. (توجه: طبق کنوانسیون های نامگذاری شرق آسیا نام خانوادگی قبل از نام شخص آمده است. یی نام خانوادگی است.) ظهور یک افسانه علی رغم وضعیت افسانه ای یی در کره، شروع فعالیت نظامی وی امیدوار کننده نبود. در حقیقت، او تا 34 سالگی نظامی نشد و عنوان پیرترین افسر را در ارتش بدست آورد. بخشی از آن به این دلیل بود که یی در اولین تلاش خود برای ورود به ارتش از اسب افتاد و پایش شکست و در نتیجه در امتحان ورودی ارتش کره شکست خورد. با این حال ، او امتحان دوم خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. یی نخستین بار در ارتش علیه گروهی از افراد متجاوز بنام ژورچن وارد عمل شد. یی آنها را به جنگیدن تطمیع کرد و در هم کوبید. یی رهبر آنها را به اسارت گرفت و اعدام كرد، سپس به مبارزه علیه کسانی كه باقی مانده بودند ادامه داد. با این حال، او در ارتش سلسله جوزن چندین رقیب داشت و یی یکی از افسرانی بود که توسط مافوق های حسود خود نادیده گرفته شدند. یی پس از اینکه به دروغ متهم به ترک خدمت در زمان نبرد شد، رتبه خود را از دست داد. با این حال ، او هنوز همپیمانان خود را داشت و به زودی به عنوان فرمانده آکادمی آموزش نظامی منصوب شد. در آن زمان مشخص شده بود که ژاپن برای اشغال کره نقشه هایی در سر دارد و یی از پست جدید خود برای ساخت نیروی دریایی منطقه ای استفاده کرده است. در این زمان بود که یی با خلق یک نوع انقلابی جدید از کشتیهای نظامی، خلاقیت خود را نشان داد. کشتی لاک پشتی یکی از برجسته ترین دستاوردهای دریاسالار یی، که به نوبه خود بسیاری از موفقیتهای بعدی او را ممکن کرد، اختراع کشتی لاک پشتی بود. کشتی لاک پشتی نام خود را از سپر فلزی روی عرشه ی خود می گیرد که برخلاف عرشه های باز کشتی های دیگر در آن زمان بود. این پوشش محافظت بسیار خوبی در برابر سلاح های آتشین و پرتابه ها بود. بیشتر مورخان معتقدند که کشتی لاک پشتی نخستین کشتی زرهی بوده و برخی آن را اولین کشتی زرهپوش می دانند. سلاح اصلی آن شامل توپ، سر اژدهای نصب شده بر روی سینه ی کشتی که می توانستند آن را برای نصب سلاح های مختلف استفاده کنند و همچنین نیزه هایی در بالای سپر فلزی کشتی بودند. توپ ها از آنجا که ژاپنی ها به طور کلی از توپ های زیادی در کشتی های خود استفاده نمی کردند، بسیار تأثیرگذار بودند. سر اژدها در ابتدا فقط برای ایجاد رعب و وحشت در دشمن در نظر گرفته شده بود، اما یی خیلی زود فهمید که می تواند سلاح های مختلفی را در آن نصب کند. می توان از آن برای نصب توپ های ساده استفاده کرد، یا سلاح های دودزا و حتی سلاح های آتش افکن. سرانجام ، نیزه های فلزی که نصب شده بر روی عرشه، سوار شدن سربازان دشمن به کشتی را تقریبا غیرممکن کرده بود. این یک غافلگیری در حمله و دفاع بود. حمله ی ژاپن ژاپن درست پس از گذشت یک سال از رسیدن یی به مقام جدیدش، حمله به کره را آغاز کرد. یی پیش از این هرگز فرماندهی یک کشتی را برعهده نگرفته بود، اما در چهار ماه اول جنگ 11 نبرد نیروی دریایی را با پیروزی پشت سر گذاشت. اولین نبرد دریایی وی نبرد اوکپو بود که او و یک فرمانده دیگر ، وون جیون ، 26 کشتی ژاپنی را نابود کردند و در حالی که فقط سه نفر کره ای زخمی شدند. یی بزودی کشتی های ژاپنی دیگر را نیز در منطقه تعقیب و را نابود کرد. ژاپنی ها هنگام ورود وی به منطقه، غالباً از ترس کشتی های خود را ترک می کردند و آنها را نابود می کردند. تویوتومی هیده یوشی، رهبر نظامی ژاپن، با افزایش استعداد نیروی دریایی خود به 1700 فروند کشتی به کره ای ها پاسخ داد. با این حال، یی مزایای بسیاری داشت. اول اینکه، او اطمینان داد كه مردانش به خوبی آموزش دیده اند. دوم، او مناطق ساحلی را که نبردها به خوبی در جریان بود می شناخت و توانست از جزر و مد و تنگه ها به نفع خودش سود ببرد. سوم، تواناییهای رهبری طبیعی وی باعث الهام بخش مردان او شد. سرانجام، یی کشتی های لاک پشت خود را داشت. متأسفانه، جنگ برای کره در زمین به خوبی پیش نمی رفت. ژاپنی ها قادر بودند از مکانهایی دور از موقعیت دریاسالار یی پیدا شوند و بخش اعظمی از کره، از جمله سئول ، را به تصرف خود درآوردند. با این حال، کره ای ها با سلسله ی مینگ در چین متحد شدند که به عوض شدن مسیر جنگ در خشکی کمک کرد. چهار حمله را متوقف کنید ژاپنی ها سه عملیات دریایی دیگر را در سال 1592 به راه انداختند. یی قلاده ی کشتی های لاک پشت خود را در طول عملیات دوم بازکرد. کشتی لاک پشتی ابتدا در نبرد ساچئون دیده شد که در آن نبرد نیروهای یی کل ناوگان ژاپنی را نابود کردند در حالی که تنها 5 نفر از کره ای ها زخمی شدند. با این حال ، یکی از این زخمی ها خود یی بود که از شانه زخمی شد هرچند که نجات یافت. دریاسالار یی در اواخر سال 1592 حداقل در 15 نبرد پیروز شده بود و هر 4 عملیات دریایی ژاپنی ها را عقیم گذاشته بود. ژاپن از کره عقب نشینی کرد. با این حال ، آنها به مدت طولانی منتظر نماندند. در این میان ، دریاسالار یی با مشکلات سیاسی برخورد کرد. ژاپنی ها تصمیم گرفتند از رقابت های دربار كره استفاده كنند و یكی از مردانشان، یك مأمور دوجانبه به نام یوشیرا را برای خرابكردن شهرت یی به کره فرستادند. یوشیرا اطلاعات غلطی به رهبران كره داد و آنها را متقاعد كرد كه یی را به منطقه ای بفرستند كه یی می دانست برای کشتی هایش خیانت آمیز است. یی به هر چیزی که جاسوسان ادعا می کردند مشکوک بودند، اما اگرچه غریزه ی او درست بود ، اما او به دستور مخالفان سیاسی خود به دلیل نافرمانی از دستورات دستگیر، تنزل رتبه و تقریباً تا مرگ شکنجه شد. متحدان وی سرانجام وی را آزاد کردند. در این میان ، ژاپن با آگاهی از اینکه یی از چرخه ی فرماندهی حذف شده تهاجم جدیدی را آغاز کرد. قهرمان کره ون جیون اندکی پس از به دست گرفتن فرماندهی نیروی دریایی در نبرد فاجعه آمیز چیلچئولیانگکشته شد. یی بار دیگر دریادار و مسئول باقیمانده ی ناوگان کره شامل 13 فروند کشتی شد. دریاسالار یی، به ظاهر به دلیل ناکامی وون یون معذب بود و خود را برای آخرین نبرد آماده کردد. با این حال، او تصمیم گرفت تا آنجا که ممکن است ژاپنی های زیادی را با خود غرق کند. وی در تنگه میونگ ریانگ موضع گرفت، زیرا آنجا تنگ بود، جریان آبی قدرتمند و مطلوبی داشت، در سایه ی کوههای اطراف احاطه شده بود، و گردابهایی خائنانه داشت. نبرد از اوایل صبح شروع شد که جریان آب به سمت شمال بود. حدود 330 فروند کشتی جنگی ژاپنی به 13 فروند کشتی یی حمله کردند. در واقعیت، نبرد به عنوان 330 در مقابل یک آغاز شد ، زیرا تنها دریاسالار یی به اندازه کافی جسور بود تا کشتی خود را به سمت ژاپنی ها پیش براند. او می دانست که از دو مزیت برخوردار است: توپ های بی شماری (که ژاپنی ها در آن زمان به ندرت از آنها استفاده می کردند) و کماندارانش. در مقابل ، کشتی های ژاپنی برای تصادف با سینه ی کشتی طراحی شده بودند. همانطور که کشتی سرفرماندهی کره ژاپنی ها را از راه دور بمباران می کرد، کشتی های دیگر ناوگان کره دل و جرأت پیدا کردند و به آرامی به او پیوستند. با قرار گرفتن ژاپنی ها در میانه ی تنگه، جریان آب به سمت جنوب تغییر کرد. در نتیجه، کشتی های متراکم ژاپنی شروع کردن به تصادم با یکدیگر کردند. کشتی های ژاپنی هدف آسانی برای توپ های کره ای ها بودند. ملوانان ژاپنی شروع به پریدن کشتی کردند اما در جریان قوی آب غرق شدند. در پایان روز ، ژاپنی ها نیمی از مردان و 30 فروند از کشتی هایشان را از دست داده بودند. برخی مورخان معاصر بر این باورند که تلفات کشتی های ژاپنی حتی بیشتر از این بوده است. دریاسالار یی حدود ده نفر تلفات داشت و حتی یک فروند کشتی هم از دست نداد. نبرد نهایی در دسامبر 1598، ژاپنی ها ناوگان دیگری را به کره فرستادند، این بار به سمت نوریانگ. نبرد نوریانگ نبرد نهایی دریاسالار یی است. در این زمان نیروی دریایی امپراطوری مینگ برای کمک به کره ای ها سررسید. مینگ 6 فروند کشتی جنگی و 57 فروند ناوچه به صحنه آورد. کره ای ها 82 فروند از کشتی های جنگی معمول خود را به همراه سه کشتی لاک پشتی به همراه داشتند. وقتی که کره ای ها بار دیگر از تنگه ها به نفع خود استفاده کردند ژاپنی ها بار دیگر عقب نشینی کردند. دریاسالار یی دستور داد تا برای از بین بردن ناوگان دشمن آنها را تعیقب کنند. با این حال، این تعاقب به قیمت زیادی حاصل شد و دریاسالار یی در طی نبرد به طرز مهلکی از شانه زخمی شد. آخرین دستورات دریاسالار این بود كه برادرزاده اش، یی وان، زره او را بپوشد و طبل جنگی را به صدا درآورد. با جعل هویت دریاسالار یی توسط یی وان او می دانست که می تواند روحیه افرادش را بالا نگه دارد. این تعاقب بسیار موفقیت آمیز بود و ناوگان مشترک کره و چین در حدود 200 فروند کشتی ژاپنی را منهدم کرد. کره ای ها بار دیگر هیچ کشتی ای را از دست ندادند. میراث پس از مرگ یی، کره ای ها در همه جا آشفته حال شدند. زیارتگاههای زیادی به احترام وی در سراسر کشور ساخته شد و وی در کنار پدرش با احترام دفن شد. خوشبختانه برای کره ای ها این نبرد پایان جنگ بود و کره نجات یافت. امروزه موارد مشترک زیادی در کره ی شمالی و جنوبی وجود ندارد اما تکریم یاد دریاسالار یی سان-سین یکی از آنهاست. عنوان دریاسالار یی در حال حاضر سومین رتبه ی برتر در ارتش کره ی جنوبی است و کره ی شمالی هم یک مدال افتخار به نام او دارد. خیابان های بی شماری به نام او وجود دارد، بناهای تاریخی زیادی وقف او شده، یک کلاس ناوشکن به نام او نامگذاری شده و یک سکه کره جنوبی با تصویر او ضرب شده است. او اخیراً در فیلم کره ای The Admiral: Roaringدر سال 2014 به تصویر کشیده شد. با این حال، این فیلم هرگز به انگلیسی ترجمه نشد (طعنه آمیز آنکه یک نسخه ی ژاپنی از آن وجود دارد)، و افسانه او هنوز هم تا حد زیادی در غرب نادیده گرفته می شود. امیدوارم با گسترش افسانه او این امر تغییر کند. مترجم رضا کیانی موحد منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/2080
  3. 3 پسندیده شده
    از سردار اسکن رونوشت یک نامه رسمی وجود داره در سال 90 خطاب به معاون فرهنگی و تبلیغاتی سپاه ( هرچند ذیل نامه پاسخ داده شده ما به وظیمون عمل میکنیم ) که درش تاکید کردند که تا زنده ام نمیخوام چیزی و مطلبی در موردم منتشر بشه و اگر خیلی تمایل وجود داره دعا کنند تا ایشون به شهادت برسند و بعد از شهادت اگر خواستند مطلبی کار کنند. اشاره میکنند جایی از نامه که اگر انسان به خدا مطمئن باشه در چشم دشمن بزرگ میشه بیشتر از اونی که دشمن تصور میکنه و ... حالا بحث شوی دیشب معامله قرن ترامپ و نتانیاهو است. تقریبا شاید همه ما میدونیم مثل شهید طهرانی مقدم شهید سلیمانی هم دغدغه مهم و ذهنیش همیشه قدس هم بوده در اولیتهاش و سالیان سال هم برای این هدف مقدس جنگیده. جالبه هیچ کس مثل ترامپ و نتانیاهو هم نمیتونستند اینطور در این کنفرانس اون هدف غائی و نهایی ای که سردار این همه براش خون دل خورد و شاید بنا به امپراطوری رسانه ها و سلطه حاکمان عرب که اختلافات مذهبی ایجاد کرده بین مسلمین باعث شده بود افکار عمومی بسیاری از فعالیتهای ایشون را اطلاع نداشته باشند یا چندان برجسته نشه، را فریاد بزنند. اشاره مستقیم به اینکه سردار هدفش (آزادسازی) قدس بود و ما حذفش کردیم چون اجازه نمیداد امثال این معامله قرن رخ بده و اصولا جلوه دادن ایشون توسط خود ترامپ و نتانیاهو به عنوان نقطه مقابل این معامله به اصطلاح قرن و طرحهای مشابهش شاید هیچ طور دیگه نمیتونست سردار را در بین افکار عمومی مسلمانان قربانی و شهید راه قدس معرفی کنه. من مطمئنم خود سردار که راضی است چون حالا بیشتر به نظر میرسه که ایشون اتفاقا شاید بیشتر (توسط دشمن) به دلیل "فلسطین" و به خاطر "قدس" به شهادت رسیدند. خلاصه شوی دیشب و تاکید مدام بر حاج قاسم توسط این دو در نمایشی که قرار بود رونمایی بدون ترس از معامله قرن (بعد از حاج قاسم) باشه بیت زیر را بسیار مناسب وصف تصاویری که جریان داشت میکرد: چو بیشه تهی ماند از نره شیر شغالان درآیند آن جا دلیر چو بیشه ز شیران تهی یافتند سگان، فرصت روبهی یافتند
  4. 2 پسندیده شده
  5. 2 پسندیده شده
    سلام وقت شما بخیر - حقیقتش اعتقاد دارم که انشا... فرموده های جناب منطقی ، حقیقت داشته باشد و فرموده های ایشان در سالهای گذشته در خصوص برنامه ایران-140 مجدد تکرار نشود ( مستندات فرموده های ایشان موجود هست ) وصد البته امیدوارم که حدس بنده در خصوص فرموده های ایشان کامل غلط و اشتباه باشد برای مقایسه بین وضعیت ما و نیروی هوایی ترکیه سمت راست ، خط تولید گونه برگرفته از اف-5 ، سمت چپ و پایین تولید/ مونتاژ اف-16 های نیروی هوایی ترکیه در سالهای نه چندان دور
  6. 2 پسندیده شده
    یک روح در دو بدن تیم مشترک نیروهای پیاده نظام و زرهی در جنگ شهری نیروهای دیگری که برای همراهی واحدهای زرهی وارد میدان جنگ شهری می‌شوند نیروهای پیاده نظام هستند. براساس تجربه های متعدد، وجود نیروهای پیاده نظام در جنگ های شهری امری انکار ناپذیر است. اما همان‌طور که در قسمت های پیشین ذکر شد نیروهای پیاده نظام در جنگ شهری دارای ضعف هایی هستند از جمله: نداشتن تسلیحات با قدرت آتش بالا و برد مناسب، دارا نبودن حفاظت کافی و... . با این حال نیروهای پیاده مزیت هایی نیز دارند. به عنوان مثال این نیروها می توانند بدون آسیب رساندن به ساختار ساختمان ها خصوصاً ساختمان‌های مسکونی، آنها را از نیروهای دشمن پاکسازی کنند؛  این نیروها می توانند در تمامی مناطق شهری حرکت کنند، دارای یک دید همه جانبه هستند و همچنین این قابلیت را دارند که به سرعت به تهدیدات پاسخ دهند و با پیشروی های مخفیانه و دور از دید دشمن به انجام عملیات بپردازند. این مزایا و معایب همپوشانی خاصی با واحد های زرهی در جنگ شهری دارند. عموماً نیروهای زرهی در جنگ شهری از دید کافی برخوردار نیستند و گرد و غبار و دود، دید خدمه را کور می کند، تسلیحات معمولاً برای اهداف نزدیک یا در ارتفاعات بلند کاربرد ندارد، خودرو های زرهی دارای  فضاهای مرده ای هستند که در این نواحی هیچ دیدی ندارند، ادوات زرهی  بسیار پر سر و صدا هستند و به راحتی توسط نیرو های دشمن کشف می شوند. ریزش آوار، کوچه های تنگ، اتومبیل ها، پل های با تحمل وزن کم و...  مانع حرکت تانک ها می شوند، حضور تانک ها در مناطق شهری خواسته یا ناخواسته باعث نابودی ساختمان ها می شود. با این حال ادوات زرهی در برابر آتش سوزی ها، انفجار های کوچک ، مین های ضدنفر و تسلیحات سبک دشمن مقاوم هستند، ادوات زرهی با نارنجک اندازهای دودزا و ایجاد دود در وسعت زیاد باعث پنهان شدن نیروها می شوند، تسلیحات دوربرد و قدرت آتش بالایی دارند، با نصب سیستم های دید پیشرفته این ادوات توانایی شناسایی دشمن در تاریکی و دود را به دست می آورند. در ضمن اثر غیر مستقیم واحد های زرهی این است که  به مردم عادی و غیر نظامی حاضر در منطقه خطر، هشدار  غیر مستقیم داده و آنها را از وجود احتمالی درگیری در منطقه آگاه می سازد. پس می توان اینگونه اثبات کرد هماهنگی نیرو های پیاده نظام در کنار نیروهای زرهی در قالب یک واحد یکپارچه (پیاده نظام-زرهی) باعث پوشاندن ضعف های ماهیتی این نیروها می شود که تکنیکی موثر در جنگ های شهری است.   سنگر های این چنینی در جنگ شهری که به مسلسل های سنگین هم مجهز باشند برای سربازان پیاده نظام خطرناک و مانع پیشروی آنها هستند.   اجرای آتش مستقیم تانک برای سرکوب آتش دشمن   تصویر شماتیک از فضای مرده ومحدوده ای که خدمه تانک دید ندارد. دو تانک ارتش سوریه وارد یک کوچه میشوند، اما به علت قرار گرفتن محل یک ارپی جی زن در محدوده ای که تانک ها دیدی به آن ندارند مورد حمله قرار میگرند. تانک جلویی صدمه می بیند و توپچی زخمی میشود. هر دو تانک رو به عقب حرکت میکنند و وقتی محل ار پی جی زن در تیرس خدمه قرار میگرد تانک اول به محل اختفا ترویست ها شلیک می کند. حجم کم اوار مانع حرکت تانک ها نیست اما در صورت ریزش اوار سنگین حرکت تانک ها مختل می شود-  تصویر سمت راست خدمه تانک سوری در حال جابه جای اوار   چهار تکنیک اصلی و کلی برای همکاری بین نیرو های زرهی و پیاده نظام برای پیشروی در مناطق شهری طراحی شده است . 1: دسته تانک ها به عنوان عنصر اصلی حرکت در این روش، فرمانده جوخه تانک، مسئولیت تنظیم (رهبری ) مانور جوخه (دسته) تانک ها را برعهده می گیرد که مانور فوق می بایست مطابق با تصمیم گیری و نظر فرمانده گروهان صورت گیرد. با این سازمان دهی، معمولا ماموریت برای تانک ها، ایجاد آتش پشتیبانی و یا حمایت کردن نیروهای پیاده نظام برای پیشروری است. این سازماندهی سخت ترین حرکت تانک ها با نیرو های پیاده نظام است. با این حال رهبر جوخه تانک ها می تواند حرکت کل جوخه را به منظور انجام دادن ماموریت هدایت کند. این امر انعطاف پذیری بیشتری در پوشش دادن پیاده نظام در طول مبارزه را فراهم می کند.   2: دسته تانک ها تحت کنترل جوخه پیاده نظام در این روش تیم تانک ها ( کوچکترین مقیاس یک یگان زره پوش) به دوبخش تقسیم می شوند و هر بخش جدید در کنترل یک جوخه از نیروهای پیاده نظام است. مانور و کنترل این تکنیک باید  مطابق با دستور و نظر فرمانده گروهان انجام شود. فرمانده گروهان  مسوولیت مانورها و کنترل تانک ها و نیروهای پیاده نظام در مناطق جنگی را برعهده می گیرد. همین امر باعث دشوار شدن کار فرمانده می شود که علاوه بر هدایت نیرو های پیاده باید هدایت تانک ها را نیز بر عهده بگیرند که باعث مضاعف و سخت تر شدن کار آنها می شود. همچنین تجربه و علم کافی از عملکرد نیرو های زرهی یا به طور کلی تمرکز فرمانده بر میدان نبرد بر اجرایی این تکنیک تاثیر بسیاری دارد. این تکنیک در هنگام احتمال برخورد با دشمن و یا نیاز به حمایت مستمر نزدیک در موقع حرکت و پاکسازی ساختمان ها به کار گرفته می شود.   3- دسته تانک ها تحت کنترل گروهان و جوخه هر تیم زرهی می تواند بعنوان یک زیر بخش یا تحت کنترل عملیاتی یک جوخه یا گروهان ، ماموریت های محوله را اجرا نماید. در نتیجه، یک جوخه تانک، برای انجام یک ماموریت رزمی، به دو تیم رزمی تقسیم می شود که از این دو تیم رزمی، یکی تحت کنترل عملیاتی گروهان و دیگری تحت کنترل عملیاتی جوخه  قرار خواهد گرفت. در زمان تدوین طرح مانور، شکل حرکت واحدهای پیاده نظام همراه، می بایست به گونه ای انتخاب شود که بتواند پوشش آتش لازم را در نبردهای نزدیک برای جوخه زرهی فراهم آورد . دراین روش، آنچه ضروری به نظر می رسد، این مساله خواهد بود که فرمانده گروهان ، یک تیم زرهی را  به شکل ذخیره، برای استفاده در زمان  و مکان لازم و حساس، همواره در اختیار داشته باشد. استفاد از روش فوق، این امکان را در اختیار فرمانده گروهان قرار می دهد تا در کنار پشتیبانی کامل  از یگان های پیاده نظام در رزم نزدیک با عناصر دشمن، یک واحد کمکی آماده را برای حوادث غیر قابل پیش بینی صحنه رزم، در اختیار داشته باشد. اما نقص عمده روش فوق در این مساله نهفته است که براساس تاکتیکهای استاندارد، این فرمانده جوخه پیاده نظام است که وظیفه دارد، شکل مانور واحدهای زرهی را معین کند، ( در حالیکه این مسئولیت بر عهده فرمانده تانک است). این شکل تقسیم وظایف ، تاثیر واحدهای تانک را در میدان نبرد به حداقل ممکن ( در بهترین حالت به زیر 50درصد ) خواهد رساند.   4- جوخه پیاده نظام تحت کنترل جوخه تانک ها در این روش، فرمانده گروهان می تواند یک یا چند جوخه پیاده نظام را تحت کنترل فرمانده جوخه تانک ها قرار دهد. همچنین می تواند تمامی تانک ها تحت کنترل فرمانده جوخه تانک حفظ کند و یا تعدادی از تانک ها را تحت کنترل فرمانده جوخه پیاده نظام قرار دهد. این تکنیک زمانی می تواند به خوبی عمل کند که به نیرو های  ذخیره سیار برای محافظت از نیروهای پیاده نظام نیاز باشد.   تمرین و مانورهای نظامی برای ایجاد هماهنگی بین نیرو های زرهی و پیاده نظام ضروری است   تانک های سوری در حال استفاده از دود استتار اگزوز برای مخفی شدن از دید دشمن   البته این نکته را باید مورد توجه قرار داد که که هیچ کدام از تکنیک های بالا برتری خاصی نسبت به هم ندارند و فقط شرایط خاص محیط و میدان جنگ و یا استعداد رزمی دشمن باعث برتری یافتن هریک از تکنیک ها نسبت به هم می شود. هماهنگی جزء مهمی در این تکنیک ها بشمار می آید. در این روش ها باید به این نکته توجه کرد که هر دو گروه یعنی پیاده نظام و تانک ها به یکدیگر نیاز دارند. این دو گروه باید با هم هماهنگ و دارای حمایت متقابل باشند. در هنگام پیشروری، پیاده نظام چشم و گوش گروه هستند و باید تهدیدات بالفعل و بالقوه را به خدمه تانک ها گزارش دهند و تانک ها نیز با ایجاد آتش پشتیبانی سنگین و مستمر پیاده نظام را پوشش دهند. هماهنگی نیرو ها در میدان نبرد بسیار حیاتی است در صورت هماهنگ نبودن نه تنها تکنیک به شکل صحیح اجرا نمی شود بلکه ممکن است جان افراد به خطر بیافتد. در میدان نبرد و درگیری های شهری سروصدای زیاد مانع می شود تا سربازان دستورات را به درستی بشنوند پس دستورات باید به درستی و به وضوح به نیروها ابلاغ شود. مثلا در صورت درگیری و لزوم حرکت تانک رو به عقب باید پیاده نظام از حرکت تانک مطلع باشند در غیر این صورت باعث آسیب رسیدن به نیروهای پیاده نظام می شود. نیروهای پیاده، تانک ها و فرماندهان باید به طور مداوم و پایدار با یکدیگر در ارتباط باشند. به عنوان مثال امریکایی ها برای رسیدن به این سطح از ارتباط، یک تلفن در پشت تانک برای ارتباط بین خدمه ی تانک و پیاده نظام نصب کرده اند. با این حال علاوه بر ارتباطات رادیویی، ارتباطات بصری نیر بسیار موثر هستند اشارات با دست ، اشاره با پرچم و یا چراخ های هشدار دهنده نصب شده بر روی تانک ها می تواند موثر باشد. روس ها در تانک T-80U-M1 چراغ های هشدار دهنده نصب کرده اند که در صورت فعال شدن دفاع فعال( ماهیت عملکردی دفاع فعال برای سربازهای پیاده نظام خطرناک است ) به پیاده نظام هشدار می دهد و یا تانک لکرAZUR یک سیسم هشدار دهنده دارد که در صورت حرکت رو به عقب به سربازان هشدار داده می شود. البته باید به این نکته اشاره کرد که نیروها وقتی به سطح بالایی از هماهنگی میرسند که قبلا این تکنیک ها را در رزمایش ها و مانورها تمرین کرده باشند. تمریناتی که درآن ارتباطات، هماهنگی در اجرای آتش، تکنیک استفاده از تانک به عنوان سپر و سنگر و... انجام شده باشد.   تلفن خارجی تانک ابرامز استفاده از اشارات دست و حرکت پرچم برای اجرای مانور   در صورت ورود ادوات زرهی خصوصا تانک ها در تکینک پیاده نظام-زرهی وظایفی همچون اجرای آتش مستقیم برای جلوگیری ایجاد ضد حمله دشمن و خروج  نیروهای دشمن از مواضع، انهدام سنگرها و مواضع دشمن، باز کردن گذرگاه ها برای پیاده نظام که توسط اوار، موانع و یا آتش دشمن مسدود شده است، پنهان کردن نیروهای پیاده نظام از دید دشمن با استفاده از دود نارنجک انداز ها، انهدام اهدافی که توسط نیروهای پیاده نظام تعیین شده است، بستن راه ها، خیابان ها، ایجاد پست های بازرسی و سرکوب موقعیت تک تیراندازها به این نیروها سپرده می شود. نیروهای زرهی توانایی کمک کردن به نیرو های پیاده نظام در هنگام ورود و خروج از ساختمان ها را دارند . این نیروها می توانند با ایجاد دود ( نارنجک انداز های دود زا یا دودهای استتار اگزوز تانک) فرصت ورود ویا خروج نیروها را از ساختمان فراهم کنند. در صورت کم بودن فاصله دو ساختمان باهم، تانک ها می توانند با جایگری مناسب، مانند یک سپر در برابر گلوله های دشمن ایستادگی کنند تا نیروهای پیاده نظام از یک ساختمان به ساختمان دیگر بروند. پس باید خدمه تانک بتوانند در محیط شهری به خوبی موقعیت یابی کنند و موضع بگیرند. چون همیشه نیاز نیست نیروها پیشروری کنند و گاهی برای دفع پاتک های دشمن  باید از تکنیک های افندی استفاده کرد.  به طور کلی محل موضعگیری تانک در مناطق شهری باید پوشش خوبی داشته باشد، دید خدمه را از بین نبرد و خدمه توانایی تشخیص اهداف را داشته باشند و همین طور در صورت افزایش حجم آتش دشمن و یا احتمال حمله به تانک خدمه بتوانند تانک را به راحتی از محل اختفا خارج کنند. در خیابان های محصور شده با ساختمان ها وجود سازه های خراب می تواند موقعیت خوبی برای اجرای آتش مستقیم باشد. در این گونه مواقع تانک در حالتی قرار میگرد که فقط برجک تانک یا خودرو زرهی در معرض دید باشد(Hull Down) و بدنه در پوشش ساختمان قرار گیرد. البته احتمال ریزش ساختمان  و یا دیوار ها روی خودروی زرهی نیز وجود دارد که ممکن است جان خدمه را به خطر بیندازد. داخل ساختمان ها نیز موقعیت های خوبی برای پنهان شدن تانک هاست .   موضع گیری تانک های ام 41 لبنانی در یک چهاه راه   استقرار مناسب نیروها در جنگ شهری می تواند جلوی حرکت نیروهای دشمن را بگیرد. استفاده از سایه برای پنهان شدن نیرو های زرهی در جنگ زرهی بسیار پر اهمیت است.   مو قعیت Hull Down در جنگ شهری - فقط برجک تانک دیده می شود. مخفی شدن تانک در داخل ساختمان   یک موقعیت دیگر این است که تانک بتواند به طور کامل در پشت ساختمان ها مخفی باشند، در این حالت نه تانک دشمن را می بیند و نه دشمن توانایی یافتن تانک را دارد. در این وضع وقتی نیروهای پیاده نیاز به کمک تانک برای اجرای آتش داشته باشند. تانک در موقعیت مناسب برای پشتیبانی قرار میگرد و بعد از اجرایی آتش به سرعت در یک موقعیت دیگر مخفی میشود تا دشمن نتواند محل دقیق اختفای تانک را مشخص کند. یکی از الزامات اجرایی این تکنیک اختفا، داشتن یک دیده بان در محل است تا بتواند خدمه تانک را برای انهدام هدف به درستی راهنمایی کند. مهندسین نظامی باید قبل از استقرار ادوات زرهی محل اختفا را به درستی بررسی کنند و مراقب مین ها، بمب ها، موانع حرکت، پل ها، پل های هوایی، دیوار ها و سقف ها باشند. محل حرکت و یا اختفا باید با وزن و اندازه خودرو زرهی تناسب داشته باشد در غیر این صورت امکان دارد جان خدمه به خطر بیفتد ویا خودروی زرهی به شدت آسیب ببیند.   تانک به طور کامل مخفی میشود و در صورت نیاز از محل اختفای خود خارج می شود.   به هنگام طولانی شدن عملیات و نیاز به باقی ماندن نیروهای پیاده نظام-زرهی در منطقه شهری لزوم تامین منابع لجستیکی مثل آب، غذا و تسلیحات بسیار حیاتی است. همچنین سوخت لازم برای خودروهای زرهی نیز باید تامین شود. تانک ها و دیگر خودرو های زرهی می توانند برای تامین منابع لجستیکی به پایگاه ها برگردند و منابع مورد نیاز را برای افراد درگیر در جنگ شهری تامین نمایند. تانک ها نیز می توانند در جا به جایی پیاده نظام ایفای نقش کنند. باید توجه داشت استفاده از این تکینک علاوه بر اینکه باعث افزایش سرعت عمل نیروها در جا به جایی می شود، بسیار خطرناک است و لازم است پیش از نزدیک شدن به منطقه درگیری، سربازان از روی تانک پیاده شوند. برای حمل سربازان بر روی تانک باید به نکات زیر هم توجه شود: تمرین داشتن قبلی برای اجرای این تاکتیک بسیار مهم است. سربازان فقط در صورت توقف تانک باید پیاده و یا سوار تانک بشوند. هیچ وقت نباید سربازان در جلوی تیربار هم محور تانک قرار بگیرند در صورت درگیری، اول باید سربازان از تانک پیاده شده و بعد خدمه برجک را حرکت دهند در غیر این صورت سربازان زخمی و یا کشته میشوند. در صورت مشاهده خطرات باید سربازان خدمه را و یا خدمه سربازان را از خطرات احتمالی اگاه سازند. در هنگام خواب آلودگی و یا خستگی سربازان نباید از این تکنیک استفاده کرد چون احتمال سقوط سربازان وجود دارد. سیگار کشیدن هنگامی که بر روی تانک قرار دارند ممنوع است ! پاها، دست ها، تجهیزات و کوله پشتی ها  یا هر وسیله دیگر را نباید در کنار بدنه اویزان کرد چون احتمال صدمه رسیدن به سرباز و یا سقوط تجهیزات وجود دارد. نباید پیشتر از حد مجاز سرباز سوار تانک شود. البته باید نکاتی عمومی دیگری را در ارتباط با اجرای تکنیک پیاده نظام-زرهی در جنگ شهری رعایت کرد. تجهیزات و منابع اشتعال زا مثل منبع های سوخت اضافی و یا گالون های سوخت که در بیرون تانک نصب می شوند باید حذف شوند و یا در صورت نیاز به شکل ایمن حمل شوند، زیرا در درگیری ها  احتمال شعله ور شدن و صدمه رسیدن به سربازهای پیاده نظام وجود دارد. سربازان پیاده هیچ وقت نباید در جلوی وسایل نقلیه خصوصا تانک ها قرار بگیرند، زیرا در صورت استفاده تانک از توپ اصلی احتمال زخمی و یا کشته شدن سربازان به خاطر موج شلیک وجود دارد. همچنین در تانک هایی که مجهز به سیستم اتولودر هستند باید مراقب سیستم های پرت کننده پوکه گلوله ها که به طور اتوماتیک کار می کند بود (این سیستم در پشت برجک نصب می شود). سربازان در هنگام نزدیک شدن به تانک باید مراقب حرارت  شدید ناشی از اگزوز تانک باشند.   پیشروری نیرو های پیاده نظام در پشت تانک ها- تصویر سمت راست سربازان و تانک مرکاوا مارک 1 اسراییل درلبنان   موقعیت و محل قرارگیری نیروهای سوار بر تانک   بعد از توقف کامل تانک نیرو ها می تواند از تانک پیاده شوند   ناحیه قرمز نشان دهند ناحیه مرگ آور است - ناحیه زرد باعث موجی شدن سربازها می شود - ناحیه بیرون بخش زرد درصورت استفاده از تجهیزات مشکلی بوجود نمی ارود. محل قرار گیری بخش پرتاب کننده پوکه که با فلش مشخص شده است، دایره قرمز پوک می باشد.   خودرو های رزمی پیاده نظام نیز می توانند به عنوان پشتیبان نیرو های پیاده نظام وارد جنگ شهری بشوند. همان طور که در بخش پیشین اشاره شد این خودروها نسبت به تانک ها برتری ها و ضعف هایی دارند. در مناطقی که دشمن به تسلیحات ضد زره سنگین و یا متوسط مجهز است خودرو های رزمی پیاده نظام به دلیل نداشتن زره های مقاوم تر بهتر است نیرو های یپاده نظام را در فاصله دورتری پشتیبانی کنند. در صورت ورود خودرو های رزمی پیاده نظام سطح هماهنگی خودرو های رزمی پیاده نظام و سربازان پیاده نظام باید در همان سطح هماهنگی تانک های اصلی میدان نبرد و نیرو های پیاده نظام باشد و همان دستورالعمل های ذکر شده نیز در این ترکیب جدید، با کمی تغییر باید رعایت شود. عموما وظایفی همچون انهدام تهدیدات و از بین بردن سنگرهای دشمن با سلاح اصلی (توپ های با کالیبر ها 25 یا 30 میلیمتری)، مسلسل هم محور و یا موشک های ضد زره ، ایجاد شکاف برای باز شدن مسیر نیروهای پیاده نظام، ذخیره و انتقال مهمات، آب، غذا و دارو به مقدار زیاد، محاظت، ذخیره و انتقال نیرو های پشتیبانی و تازه نفس به شکل امن به میدان جنگ، نجات نیرو های غیر نظامی، زنداینان، افراد و اشخاص مهم سیاسی و تخلیه افراد محاصره شده در ترکیب پیاده نظام-زرهی  بر عهده خودرو های رزمی پیاده نظام است. پشتیبانی مستقیم از نیروهای پیاده نظام وقتی صورت می گیرد که خودروهای رزمی پیاده نظام در پشت سربازان حرکت کنند. البته نیرو های پیاده نظام باید در یک فاصله ایمن از خودرو های رزمی پیاده نظام قرار بگیرند. طول این محدود ایمن برای سربازان 100 متر و 17 درجه در دو طرف لوله توپ است. پس برای حرکت در خیابان های بزرگ دو خودروی رزمی پیاده نظام، هردو نزدیک به ساختمان ها و هر کدام در یک طرف خیابان حرکت می کنند و هر خودرو مسولیت پوشش دادن سمت مقابل خود را بر عهده دارد و نیروهای پیاده نظام  نیز در جلوی خودرو های رزمی پیاده شروع به حرکت می کنند.    جوخه مشترک پیاده نظام و خودرو های رزمی پیاده نظام ارتش امریکا برای عملیات در شهر   اجرای آتش پشتیبانی خودرو رزمی پیاده نظام فرصتی را برای ورود سربازان به داخل ساختمان ایجاد میکند.   استفاده از دود های استتار برای پوشش نیروهای پیاده نظام - در هنگام استفاده از این نوع پوشش باید جهت باد در نظر گرفته شود.   حرکت هماهنگ نیرو های پیاده نظام- زرهی     جا به جای نیروهای زخمی سوریه با خودرو رزمی پیاده نظام بی ام پی 2   محدود ی خطرناک برای نیروهای پیاده نظام در جلوی خودرو رزمی برادلی- کمترین فاصله برای عملکرد گلوله های شدید النفجار توپ های 25 میلیمتری از لوله ی توپ تا هدف حدود 10متر است.    نمونه های از محل های اختفای خودرو های رزمی پیاده نظام - تصویر سمت راست همکاری نیروهای ضد زره و خودرو رزمی پیاده نظام در یک ساختمان   انتخاب مهمات نیز برای واحد های زرهی در میدان نبرد های شهری باعث افزایش اثر بخشی آنها می شود. عموما مهمات معمولی تانک ها  به خصوص گلوله های ضد زره کفشکدار و یا شدیدالانفجار ضد تانک در جنگ های شهری تاثیر گذاری لازم را ندارد زیرا این مهمات برای نابودی خودروهای زرهی و تانک ها طراحی شده ند. همچنین این گلوله ها برای زمین های باز طراحی شده اند و در زمین های بسته شهری عملکردشان دچار مشکل می شود. فاصله دهانه توپ تا هدف برای گلوله های شدیدالانفجار ضد تانک باید به طور متوسط حدود 18 تا30 متر باشد و در صورت کاهش فاصله، تاثیر گذاری آن کاهش می یابد. اما به طور کلی خدمه تانک ها در جنگ شهری ترجیح می دهند از مهمات انرژی شیمیایی ( مثل مهمات شدید الانفجار ضد تانک) به جای مهمات انرژی جنشی ( مثل مهمات ضد زره کفشکدار) استفاده کنند. شرکت های پیشتاز در صنعت نیروی زمینی برای ادوات زرهی در شهر، گلوله های مخصوصی به نام مهمات چند منظوره را طراحی و ساخته اند. شرکت BAE Systems ، شرکت راین متال، شرکت  جنرال داینامیکس و صنایع نظامیIMI  رژیم صهونیستی پیشرو در تولید و طراحی مهمات چند منظوره هستند. این نوع مهمات دارای ویژگی های مشترکی هستند مثلا قابلیت نفوذ به سازه های بتنی، دیوارها، سنگرها و خودروهای زرهی سبک را دارند، ترکش شونده و شدیدالانفجار هستند و قابلیت نفوذ به اهداف کمتر از 30 متر را دارند. بعضی از مهمات مجهز به فیوز تاخیری هستند و در صورت نفوذ به داخل ساختمان منفجر می شوند. مهمات 125 م.م شدید النفجار چند منظوره m107 ساخت شرکت IMI، این مهمات می تواند در تانک های شرقی مثل تی 72 ، تی 80 و تی 90 نیز استفاده شوند. مهمات m1028 ترکش شوند- این مهمات به 1100 عدد ساچمه ی تنگستنی مجهز اند که باعث نابودی اهداف میشود. آزمایش برای تست قدرت مهمات m1028 - گلوله باعث انهدام کامل دیوار شد و از 5 سیبل هدف پشت دیوار 3 عدد نابود شد.     تاثیر انواع گلوله های مختلف و کالبیر متفاوت خودرو های رزمی پیاده نظام برادلی بر نفوذ در دو دویوار با ضخامت 20 سانتی متر بتونی و 80 سانتی متر اجری   مترجم :Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است. ========================================================================================= تشکر از جناب MR9 به خاطر راهنمای هایشان. :rose: :rose: :rose:
  7. 2 پسندیده شده
    هوالفاتح تانک ها به دلیل ماهیت ساختاریشان برای انجام عملیات موفق در مناطق شهری نیاز به ادوات زرهی دیگری دارند تا به آنها در انجام مأموریتشان یاری رسانند و در حقیقت برای آنها نقش مکمل را در جنگ شهری ایفا کنند. در این بین نفربرهای زرهی، خودروهای رزمی پیاده نظام، خودرو های پشتیبانی آتش و غیره می توانند در مناطق شهری همراه با تانک های میدان اصلی نبرد به عنوان عناصر قدرتمند و پیشتاز ظاهر شوند. یکی از رایج ترین چیدمان ها و آرایش های نیروهای نظامی در مناطق شهری ترکیب و هماهنگی تانک ها با خودروهای زره پوش، خصوصا استفاده از خودروهای رزمی پیاده نظام است که این نوع ترکیب با نام آرایش جعبه ای و یا الماسی شناخته می شود. این آرایش اولین بار توسط آلمان ها در جنگ جهانی دوم برای هجوم به نیروهای زرهی انگلیس در لیبی ابداع شد. نمونه ای از آرایش جعبه ای نیروهای آلمان نازی البته نیروهای آمریکایی از این روش در طی پاکسازی شهر بغداد و نجف ( شهرک صدر و قبرستان شهر نجف) و درگیری شدن با نیروهای مقتدی صدر در سال 2004 استفاده کردند. وسایل نقلیه ای که در چهار گوشه آرایش قرار دارند به شکل هماهنگ، آهسته و روبه جلو پیشروی می کنند که باعث می شود زمان کافی برای بررسی مناطق تحت اشغال نیروهای دشمن به دست آید. این تاکتیک اجازه می دهد تا آتش دشمن به سمت نیروها جلب شود و در نتیجه درگیری با اهداف، موقعیت آنها مشخص خواهد شد. در صورت توقف پیشروی نیروها، آنها در یک چهارراه موضع می گیرند تا از دید و پوشش بهتری برخوردار شوند. این نوع ترکیب و هماهنگی برای حرکت ستون های زرهی در مناطق شهری با پراکندگی نیروها و به کارگیری چندین آرایش جعبه ای که به صورت موازی از میان خیابان ها یا کوچه ها حرکت می کنند حاصل می شود. هماهنگی در پیشروی و تقسیم بندی آتش، احتمال هدف قرار دادن نیروهای خودی را کاهش می دهد. در این آرایش واحدهایی که دارای زره قدرتمند تر و حفاظت بیشتری هستند مانند تانک های میدان اصلی نبرد در جلوی دسته قرار می گیرند و شروع به پیش روی می کنند هدف اصلی این نیروها، پیشروی، درگیر شدن و نابود کردن اهداف دشمن است که در ارتفاع کم و در کناره ها و جلوی دسته قرار دارند. خودروهای آتش پشتیبانی یا خودروهای رزمی پیاده نظام با پوشش دادن عقب و در کناره های گروه، پیشروی می کنند.همچنین این نیروها به خاطر دارا بودن زاویه آتش بالا، وظیفه پوشش دادن پشت بام ها و طبقه بالای ساختمان ها را انجام می دهند. ترکیب تانک های میدان اصلی نبرد و خودروهای رزمی پیاده نظامی باعث مانور پذیری فوق العاده در این نیروها خواهد شد. تانک ها به دلیل زره مقاوم خود در برابر تهدیدات دشمن مقاومت می کنند و در معرض آتش دشمن قرار می گیرند و خودروهای رزمی پیاده نظامی به دلیل نوع تسلیحاتی که حمل می کنند با اجرای آتش دقیق و سرعت بالا به مبارزه با این تهدیدات می پردازند. چگونگی پیشروی یک تانک ابرامز ، یک دستگاه برادلی و هاموی m1114 آرایش جعبه ای برای برررسی وپاکسازی مناطق شهری حرکت نیروهای با آرایش جعبه ای در حقیقت یکی از ضعف های تانک ها سرعت آتش پایین و زاویه کم اجرای آتش انها است این ضعف خصوصا درموقع برخورد با نیروهای دشمن در فواصل کم و نزدیک بودن دشمن بسیار مشهود است، پیوستن خودروهای رزمی پیاده نظام می تواند این ضعف تانک ها را بپوشاند. علاوه براین خودروهای رزمی پیاده نظام و نفربرهای زرهی می توانند به کمک نیروهای پیاده نظامی که در مناطق شهری قرار دارند بیایند. این نیروهای زرهی به دلیل چالاکی، می توانند خود را به سرعت به مناطق مورد نظر برسانند و نیروهای پیاده نظام را در امنیت هر چه تمام تر جابه جا کنند و یا به آنها در پیشروی و پاکسازی مناطق شهری یاری برسانند. ولی این نیروهای زرهی نیز باید همانند تانک ها برای نبرد های شهری آماده شوند و بروز رسانی هایی برروی آنها اعمال شود. مقایسه فاصله زاویه آتش یک تانک ابرامز در مقابل خودروی رزمی پیاده نظام برادلی- در شکل بالا مشخص شده است که در صورت نزدیک شدن یک تانک یه ساختمان امکان هدف قرار دادن طبقات بالا را از دست می دهد. پیشروی نیروهای پیاده نظام با کمک خودروهای رزمی پیاده نظام BMP-3M BMP-3M نمونه بهود یافته از BMP-3 است که با توجه به ارتقا همه جانبه ای که برای حفاظت این مدل در نظر گرفته شده است می تواند برای جنگ شهری گزینه مناسبی باشد. BMP-3M به پشیرانه دیزل توربوشارژ UTD-32T با 660 اسب بخار مجهز شده این پیشرانه دارای یک سیستم خنک کننده است که به طور کامل برای عملیات در شرایط آب و هوایی گرم سازگار شده است. تهویه مطبوع این خودرو نظامی به خدمه اجازه می دهد تا در دمایی بین 50- تا 50+ درجه سیلسوس بدون هیچ مشکلی در داخل خودرو به سر ببرند. راننده با کمک سیستم دید TVK-1 روز/شب توانایی حرکت در شب را به راحتی دارد. برای افزایش حفاظت این خودرو رزمی پیاده نظام زره این خودرو به زره افزودنی (add-on) برای مقابله با گلوله های با 12.7 میلیمتر مجهز شده است. علاوه بر آن زره واکنشی (ERA) در بروی برجک و بروی بدنه به همراه زره قفسی در قسمت عقب برجک و عقب بدنه اضافه شده است. برای تکمیل شدن سطح حفاطتی BMP-3M می توان از دفاع غیر فعال Shtora-1 برای مقابله با سلاح های هدایت لیزری و دفاع فعال Arena-E برای دفع موشک های ضد تانک هدایت شونده و غیر هدایت شونده استفاده نمود. Bradley BUSK در ژانویه سال 2008 شرکت BAE Systems کیت مخصوصی را برای خودروهای رزمی پیاده نظامی برادلی به منظور افزایش حفاظت، توانایی ها و قابلیت های سیستم های مبارزه در عملیات شهری معرفی کرد. در حقیقت اعمال این بهبودها به خاطر تجربیات و عملیات خودروهای رزمی پیاده نظامی برادلی در مناطق شهری بوده است. اضافه شدن زره های افزودنی بر روی جلو، پهلو بدنه و برجک باعث افزایش بقای این خودرو در میدان جنگ شهری شده است. از جمله موارد اضافه شده می توان به نصب زره های مشبک برای محافظت از بخش ها و سیستم های نظارتی، نصب دوربین برای دید 360 درجه، اضافه کردن زره در قسمت زیرین برادلی برای مقابله با مین ها و بمب های کنار جاده ای ، نصب سیستم جنگ الکترونیک برای ایجاد پارازیت و جلوگیری از انفجار بمب های کنار جاده ای که به طور کنترل از راه دور فعال می شوند اشاره کرد. همچنین برای حفاظت خدمه و برجک برادلی از خطوط سیم برق یک ساختار گنبدی شکل سبک نارسانا بر روی برجک تعبیه شده است تا در صورت برخورد با خطوط سیم برق مشکلی برای خدمه و به خصوص وسایل الکترونیکی بوجود نیاید. نصب سلاح اتوماتیک سبک فرمانده (CLAW) که یک مسلسل سبک 5.56 میلیمتری است و با سیستم کنترل آتش A3 مجتمع شده است که به فرمانده برادلی امکان سرکوب تهدیدات را به طور فوری می دهد. البته اشکال اصلی نسخهBUSK اضافه شدن 3 تن به وزن است که این افزایش وزن باعث کاهش محسوسی در تحرک پذیری برادلی در میدان نبرد خواهد شد و در بقای آن در میدان نبرد تاثیر منفی می گذارد در نتیجه شرکت سازنده تصمیم به ساختن سری جدید BUSK III را گرفته است . قرار است بسته BUSK III بر روی 236 دستگاه از برادلی های مدل A3 نصب بشود . ارتقای BUSK III 4 تغییر اساسی را به همراه دارد 1- سلول های سوختی مقاوم در برابر انفجار 2- جایگاه و صندلی راننده مقاوم در برابر انفجار 3- سیستم بقای برجک 4- رمپ خروج برای مواقع اضطراری bmp 2 BUSK سیستم BUSK bmp 2 توسط DRDO( سازمان تحقیقات و توسعه دفاع هند) طراحی شده است. در این نمونه از زره قفسی سبک کامپوزیتی که در اطراف بدنه نصب شده است استفاده می شود همچنین بر روی برجک نیز از همین زره قفسی استفاده شده است. برای حفاظت از سیستم های نظارتی از زره های مشبک نیز استفاده خواهد شد. اطلاعات دیگر در باره این ارتقا هنوز توسط DRDO منتشر نشده است. Stryker عمده تغییراتی که بر روی استرایکرها در طول مدت خدمت آنها برای حضور در جنگ عراق و مناطق شهری در نظر گرفته شد نصب زرهای قفسی به دوره بدنه بود همچنین نصب زره افزودنی در قسمت جانبی برای محافظت هر چه بیشتر چرخ ها از انفجار در نظر گرفته شده بود. نصب محافظ زرهی برای مسلسل خارجی هم برای حفظ خدمه از جمله اقداماتی برای خفاظت نیروها در برابر آتش دشمن انجام پذیرفته است. البته در بعضی از مدل های استرایکر مانند M1126 از سلاح ها کنترل از راه دور استفاده می شود. مدل استرایکر mgs با داشتن یک توپ 105 میلیمتری می تواند با حفظ چالاکی خود برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام در مناطق شهری موثر واقع شود. نصب زره قفسی و زره های جانبی نیز برای این مدل از استرایکر برای ورود به مناطق شهری در نظر گرفته شده است. همچنین برای مسلسل روی برجک یک حفاظ تعبیه شده است تا در صورت استفاده از آن جان خدمه حفظ شود. سلاح کنترل از راه دور M151 مسلح شده با مسلسل سنگین M2 از جمله لواز م موجود در استرایکر ها ، کله قندی های است برای بستن سریع مسیر ها است سالم ماندن بعد از انفجار !!!! انفجار یک بمب کناره جاده در مسیر استرایکر ها در سال 2007 بغداد، در این حادثه به هیچ یک از خدمه صدمه وارد نشد و استرایکر بعد از تعمییرات دوباره به خدمت بازگشت استرایکر در حال پوشش دادن نیروهای پیاده نظام (BMPT-72 (Terminator 2 گفته می شود یک استراتژی در ارتش روسیه در حال شکل گیری است که در این استراتژی نظامی نوع جدیدی از آرایش برای نیروهای زرهی اعمال خواهد شد که این نوع آرایش برای جنگ های شهری نیز کاربرد خواهد داشت. در این نوع آرایش نظامی 4 دستگاه تانک میدان نبرد( که یکی از مدل های تی 72، 80 ویا 90 است ) در کنار یک دستگاه BMPT-72 یا در دسته های کوچکتر مخصوص جنگ های شهری، یک تانک در کنار دو دستگاه BMPT-72 قرار خواهند داشت . در حقیقت روس ها با تجربه ای که در طول جنگ های شهری در گروزنی کسب کرده اند موفق به ساختنه BMPT-72 شدند که تعریف جدیدی برای خودرو های پشتیبانی ارائه کرده است. BMPT-72 نمونه مدل ارتقا یافته BMPT است که تغییراتی که روس ها در این نمونه اعمال کرده اند باعث افزایش بقای BMPT-72 در جنگ ها شده است. یکی از تغییرات مهم در این مدل کاهش خدمه است، در مدل BMPT تعداد خدمه 5 نفر است که در مدل BMPT-72 تعداد خدمه 3 نفر شده است. BMPT-72 از شاسی تانک تی -72 بهر می برد. برای حفاظت هر چه بیشتر این خودرو پشتیبانی از زره های فولادی در بدنه و برجک، زره های واکنشی قابل جداشدن در جلو و سینه (Glasic) بدنه، زره های واکنشی توکار در دو طرف بدنه و برجک، حفاظت از موشک های هدایت شونده در برابر ترکش ها و آتش سلاح های کوچک با صفحات محافظ و زره قفسی در قسمت برجک و بدنه استفاده شده است. با توجه به سلاح های متعددی که بر روی BMPT-72 نصب شده است این خودرو می تواند با اهداف گوناگونی به طور همزمان درگیر شود. جنگ افزار اصلی BMPT-72 شامل دو توپ خودکار 30 میلیمتری مدل 2A42 و یک مسلسل هم محور 7.62 میلیمتری PKTM است که می تواند بر علیه وسایل نقلیه زره پوش سبک و پیاده نظام دشمن استفاده شود. برجک قابلیت گردش 360 درجه ای را دارد. پرتابگر های موشک های هدایت شونده زاویه ای از 5- الی 25+ درجه را در جهت افقی و توپ ها و تیربار هم محور با آن ها نیز زاویه ای از 5- الی 45+ درجه در جهت افقی را پوشش می دهند. مقایسه ظاهریBMPT و BMPT-72 M-113 نفربر زرهی M-113 یکی از پرکاربردترین نفربر ها در نوع خود است و در کشورهای مختلف دنیا در حال خدمت است به همین منظور بعضی از کشور برای شرکت دادن M-113 در نبرد های شهری ارتقاها و بسته های زیاد و گوناگونی را برای آن ساخته اند تا بتواند یکی از مهمترین وظایفش را یعنی جابه جایی نیروهای پیاده نظام در مناطق شهری را با سرعت و سلامت هر چه تمام تر انجام دهد. جای گیری خوب یک M-113 در پاناما ، سرنشین ها در امنیت کامل می تواند از نفربر وارد و خارج شوند. نحوه تقسیم آتش سرنشین ها در M-113 نصب دومسلسل به همراه حفاظ زره نفربر های M-113 ار تش آمریکا که برای جنگ شهری بروزرسانی شده اند- گنبد زرهی نصب شده بروی نفربر Kasman این مدل توسط صنایع نظامی رژیم صهیونیستی (IMI )ساخته شده است Kasman برای کنترل جمعیت در مناطق شهری، جنگ های شهری و ضد شورش در طی انتفاضه الاقصی توسعه پیدا کرده است. از موارد اضافه شده در این مدل قرار دادن یک سازه روی بدنه است که دارای شیشه های زرهی و 6 دریچه شلیک، شامل یکی در جلو، یکی در عقب و دو عدد در هر طرف است. داخل دریچه های شلیک مسلسل FN MAG 7.62 میلیمتری برای شلیک قرار می گیرد. مخزن سوخت داخلی حذف شده است و به جای آن دو مخزن سوخت خارجی در عقب خودرو گذاشته شده است که باعث افزایش ایمنی خدمه خواهد شد. یکی دیگر از گزینه ها قرار دادن یک بلندگو جهت انجام جنگ روانی است. M-113 Urban Fighter صنایع نظامی رژیم صهیونیستی (IMI )برای جابه جایی نیروی پیاده نظام تصمیم به ارتقا نفربر زرهی M-113 گرفته اند. از جمله تغییراتی که در این نمونه اضافه شده است می توان به نصب پنجره های شفاف، ارائه یک دید 360 درجه همراه با قابلیت شلیک برای فرمانده و خدمه به وسیله یک گنبد مجهز به زره شفاف، قرار دادن دریچه های شلیک در قسمت جلو، دوطرف عقب بدنه، نصب صندلی های مقاوم در برابر انفجار، نصب زره قفسی بر روی بدنه (به غیر از عقب خودرو ) و گنبد، بهبود موقعیت راننده در مقایسه با نفربر زرهی M-113s با نصب دو پنجره برای راننده و از بین بردن مناطق کور به کمک دوربین حاصل شده است. همچنین برروی این بسته می توان سیستم خودکار اتفای حریق و ایستگاه سلاح کنترل از راه دور نصب کرد. یکی از تسلیحاتی که می تواند در جنگ شهری کاربرد ویژه ای داشته باشد ، تسلیحات ضد هوایی خودکششی برای هدف قرار دادن نیروهای زمیینی دشمن است. به عنوان مثال توپ ضدهوایی ZSU-23-4 شلیکا ، Gepard و M163 VADS از جمله ادوات زره های ضد هوایی هستند که می تواند به عنوان واحد های پشتیبانی از تانک های میدان اصلی نبرد وارد مناطق شهری بشوند. توپ ضد هوایی خودکششی شلیکا ارتش سوریه به همراه تانک تی 62 اس
  8. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم در بين جنگ‌افزارهاي نوين، سلاح‏ها و فن‏آوري ميكروبي بيش‏تر از سايرين مورد توجه تشكل‏هاي تروريستي و تروريست دولتي ابرقدرت‏ها قرار گرفته است. شايد بتوان به جرأت گفت كه سلاح‏هاي هسته‌اي ديگر يك خطر بالفعل نيستند و تنها يك قدرت بازدارنده بالقوه محسوب مي‌شوند. كشورهاي صاحب اين سلاح‏هاي هرگز نخواهند توانست به راحتي از آن‏ها بر عليه دشمنان خود استفاده نمايند. زيرا تبعات بكارگيري چنين سلاح‏هايي آن‏چنان گسترده است كه قسمت بزرگي از جهان را در بر خواهد گرفت. اشعه‌هاي راديواكتيو، گردوغبار اتمي، طوفان اتمي و اشعه‌هاي يونيزان در قالب مرزهاي جغرافيايي نخواهند گنجيد و حوزه وسيعي را آلوده خواهند كرد. طبعاً در اين موقع كشور بكار برنده اين سلاح ها بايد پاسخ‏گوي كشورهاي همسايه نيز باشد. مثلاً اگر هند عليه پاكستان از بمب اتم استفاده نمايد، بسته به محل انفجار اتمي، بايد پاسخ‏گوي بخش وسيعي از خاورميانه نيز باشد. لذا شايد همين ملاحظه بود كه باعث شد در جنگ جهاني دوم ژاپن براي امتحان بمب‏هاي اتمي امريكا انتخاب شود. كشور دور دست در دريا كه همسايه‌اي نزديك هم ندارد. درحالي‏كه به نظر مي‌رسد اگر بنا بود جنگ را به نوعي خاتمه دهند، مي‌بايست اين بمب‏ها بر سر برلين تخليه مي‌شد كه مبداء جنگ بود. از سوي ديگر سلاح‏هاي شيميايي نيز چندان گزينه مناسبي براي فعاليت‏هاي تروريستي نيستند. مشكلات حمل نگهداري و بكارگيري، نيمه عمر كوتاه، خطر نشت، تأثير محدود و قابليت رديابي عامل ترور كننده باعث شده چندان مورد اقبال نباشد. اگرچه در ميدان جنگ گزينه موفقي نشان داده است ولي از آن‏جا كه از سال 1935 كنوانسيون ممنوعيت بكارگيري آن‏ها در ژنو به امضاي اكثر كشورهاي جهان رسيده كشورهاي متخاصم با احتياط زيادي اقدام به بكارگيري آن مي‌كنند، كه البته آن نيز به اشاره ابرقدرت‏ها خواهد بود ولي باز هم از سوي افكار عمومي جهان تحت فشار شديد قرار خواهد گرفت . از اينرو سلاح‏هاي ميكروبي، چه در عرصه جنگي و چه در عرصه تروريستي، وسيله‌اي بسيار مطلوب براي دشمنان شده است. توان توليد بالا، نگهداري راحت، قابليت انتشار، قابليت مصون سازي نيروي خودي، قابليت تكثير براي عوامل ميكروبي زنده، دشواري بسيار در رديابي فرد يا افراد متخاصم، گستردگي عمل‏كرد از انسان تا دام و محصولات كشاورزي و بسيار محسنات ديگر، موجب شده تشكل‏هاي تروريستي به اين فن‏آوري جديد بشدت كشش يابند بدون آن‏كه بتوان گناهي را متوجه آن‏ها نمود. سلاح‏هاي ميكروبي به‏خصوص در عرصه تروريسم دولتي و عليه ساختارهاي صنعتي ـ كشاورزي در ساليان اخير بسيار به‏كار رفته است. اگرچه كشور هدف هرگز نتوانسته ادعا خود را عليه دشمنش به اثبات برساند. اروپا شيوع جنون گاوي را متوجه سازمان‏هاي جاسوسي امريكا و استراليا مي‌داند كه با هدف ضربه اقتصادي به صادرات گوشت اروپا انجام شده. چين در شيوع سارس امريكا را مقصر مي‌داند كه باعث شد چين در آستانه شكوفايي اقتصادي، سال‏ها از گردونه رقابت توليد ارزان قيمت ـ به‏واسطه تعطيلي كارخانه‏هايش ـ عقب بيفتد. كره شمالي شيوع وبا در پيونگ يانگ را در اواخر دهه 80 نتيجه فعاليت جاسوس‏هاي امريكايي مي‌داند كه با هدف مجبور كردن اين كشور به پذيرش شرايط دول اروپايي ـ امريكايي، براي قطع آزمايشات هسته‌اي انجام شده است. تمامي اين اتهامات در حد اتهامي باقي مي‌ماند. ولي آن‏چه مسلم است آن است كه هر روز بسياري از مناطق جهان در معرض خطر يك حمله بيوتروريستي هستند . بديهي است كه نيروهاي نظامي، تنها جمعيت در معرض خطر براي حملات بيولوژيك نيستند بلكه اقشار مختلف در معرض خطر بوده و به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان كننده بالقوه يك حمله ، نيازمند كسب آگاهي نسبت به اصول اساسي همه گيرشناسي عوامل مورد استفاده در جنگ بيولوژيك مي‏باشند . طبق نظر كارشناسان سازمان بهداشت جهاني ( W.H.O) در حال حاضر 17 كشور جهان قابليت توليد چنين موادي را دارند.توليد مواد بيولوژيك بالنسبه ارزان بوده , به طوري كه به عنوان بمب اتمي فقرا The Poor Man,s Atom Bomb يا PMAB ناميده شده است .توليد ، استفاده و انتشار يك سلاح بيولوژيكي بسيار ارزان‏تر از بمب اتم بوده و كم‏تر احساسات جهانيان را بر مي انگيزد .و البته استفاده از اين سلاح‏ها تا حدودي براي تروريست‏ها بي خطر مي‏باشد .معمولا مشاهده پاتوژن‏ها و مقابله بر عليه آن‏ها مشكل است به عنوان مثال در صورت انتشار عامل اسهال در آب يك منطقه تا دوره كمون سپري شود و علائم بيماري ظاهر شود چند روز طول مي‏كشد كه فرصت مناسبي براي تروريست‏ها است تا به اهداف خود برسند . انتقال عوامل هم از كشوري به كشور ديگر به وسيله مسافرهاي معمولي آسان به نظر مي‏رسد به عنوان مثال قرار دادن پودر ميكروب سياه زخم در داخل كپسول به عنوان دارو و حمل آن به مناطق مورد نظر . اين عوامل بيماري زا از راه‏هاي مختلفي در جوامع هدف مورد استفاده قرار مي‏گيرند . انتشار عوامل بيماري زا در هوا ، آب ، مواد غذائي ، انواع مواد كنسرو شده ، اسباب بازي ، پاكت نامه ، هدايا پستي،حشرات ناقل، خون و.... سابقه داشته است. استفاده از عامل بيوتروريسم بر اساس اهداف تروريست‏ها تعيين مي‏گردد. در صورتي كه تروريسم قصد گسترش وسيع بيماري را داشته باشد از عواملي نظير آبله انساني استفاده مي‏كند كه به راحتي از فردي به فرد ديگر منتقل مي‏شود و باعث آلودگي وسيع مي‏شود و در صورتي كه قصد آن مورد هدف قرار دادن شخص خاصي باشد از عواملي نظير انتراكس (عامل سياه زخم ) استفاده مي‏كند . تعاريف : براي ترور و تروريسم تعاريف مختلفي ارائه شده كه با گذشت زمان توسعه داده شده اند . در ابتداي بحث به چند تعريف و تعاريف مرتبط با آن اشاره مي‏گردد . ترورچيست؟ « ترور » در كلمه به معني « ترساندن » است و در فرهنگ سياسي جهان عبارتست از هرگونه اقدام خصمانه و مخفيانه عليه فرد يا افرادي در حوزه‌اي محدود يا گسترده، با اهداف اقتصادي ـ كشاورزي ـ صنعتي، با هدف ايجاد ارعاب يا باج خواهي. در فرهنگ سياسي، ترور از ريشه لاتين terror به معناي ترس و وحشت گرفته شده و به رفتار و اعمال فرد يا گروهي اطلاق مي شود كه از راه ايجاد ترس، وحشت و استفاده از زور مي‏خواهد به هدف سياسي خود برسد. در زبان فارسي هم ترور به معناي ترس زياد، بيم و هراس و خوف و وحشت است و تروريست به عامل ترور، طرفدار ترور، آدم كش يا كسي كه براي رسيدن به هدف خود كسي را به طور غافلگيرانه بكشد يا ايجاد وحشت و هراس كند، گفته مي‏شود. در لغتنامه روابط بين الملل ذيل كلمه terrorism آمده است :ترور و تروريسم به فعاليت‏هاي بازيگران دولتي و غير دولتي اطلاق مي‏شود كه شيوه و تمهيدات خشن را در اعمال خود براي رسيدن به اهداف سياسي به كار مي‏برند . بيوتروريسم چيست؟ بر اساس تعريف پليس بين الملل درسال 2007 بيوتروريسم عبارت است از منتشر كردن عوامل بيولوژيكي يا سمي با هدف كشتن يا آسيب رساندن به انسان‏ها، حيوانات و گياهان با قصد و نيت قبلي و به منظور وحشت آفريني ، تهديد و وادار ساختن يك دولت يا گروهي از مردم به انجام عملي يا برآورده كردن خواسته‏اي سياسي يا اجتماعي. حمله بيوتروريستي چيست؟ عبارت است از پخش كردن ويروس ، باكتري، ميكروب يا ديگر عوامل بيماريزا و سمي كه موجب بروز بيماري و مرگ در ميان انسان‏ها ، حيوانات و گياهان مي‏شود. كشف و شناسايي يك حمله بيولوژيكي سخت و دشوار به شمار مي‏آيد.تاثيرات يك حمله بيولوئژيكي به چهار دسته تقسيم مي‏شوند. -1 فيزيكي:بروز بيماري 2 - رواني:بروز ترس و وحشت ، 3- اقتصادي:محدوديت سفر و جابه‏جايي، متوقف شدن فعاليت‏هاي اقتصادي و كسب و كار4- زيست محيطي:آسيب ديدن انسان‏ها، حيوانات، گياهان، آلوده شدن منابع طبيعي مثل منابع آب بيوتروريسم‏ها چه كساني هستند؟ معمولا گروه‏ها و جنبش‏ها سياسي و فرقه‏هاي مذهبي يا اشخاصي هستند كه توانايي توليد و بكارگيري سلاح‏هاي بيولوژيك را دارند. به طور مثال جنبش استقلال طلب قبيله مائومائو در كنيا كه از سم براي كشتن ماموران حكومت استعماري بريتانيا استفاده كردند. فرقه مذهبي راجنيشي در سال 1984 با آلوده كردن ظروف سالاد يازده رستوران در آمريكا با باكتري (تايفيموريوم سالامونا) موجب مسموميت 750 نفر شدند. در سال 1993 فرقه مذهبي آئوشينريكوي باسيل سياه زخم را در ناحيه كاميرو در متروي توكيو منتشر كرد. جنگ‏هاي ميكروبي ( بيولوژيك ) تاريخچه استفاده كردن از مواد توليد شده توسط جانوران، گياهان، باكتري‏ها، قارچ‏ها و ويروس‏ها بر عليه نيروهاي انساني و منابع غذايي سابقه‌اي هزاران ساله دارد. استفاده از سموم جانوري يا گياهي براي سمي كردن سر تيرهاي جنگي، استفاده از لاشه حيوانات مرده از طاعون براي شكستن مقاومت داخل قلعه‏ها، مسموم سازي فضاي داخلي مقابر فرعون‏ها با هاگِ قارچي كشنده و آلوده كردن منابع آبي شهرها از نمونه‌هاي باستاني بكارگيري سلاح‏هاي نامتعارف بيولوژيك است. در جهان متمدن نيز اين رويه ادامه يافت و البته پيچيده‏تر شد. آن‏گونه كه ساخت و بكارگيري اين سلاح‏ها طي كنوانسيون‏هاي بين المللي به شدت ممنوع شد. با اين وجود قدرت‏هاي استكباري همواره در انديشه ساخت سلاح‏هاي بيولوژيك و زيستي هستند تا با وارد ساختن كم‏ترين زيان اقتصادي به صنايع و با بيش‏ترين كشتار بتوانند به منابع حريف دست يابند. كشتار فراوان، وحشت گسترده، ايجاد هراس در عقب جبهه، فلج ساختن خط مقدم، بردن جنگ به داخل خانه‌هاي مردم غير نظامي و درگير نمودن شهرها، عدم امكان اثبات دقيق در بكارگيري آن‏ها و نهايتاً تخريب اندك از محسنات خاص سلاح‏هاي ميكروبي هستند. محسناتي كه از نگاه نظريه پردازان جنگي به هيچ وجه قابل چشم پوشي نيستند . جنگ‏هاي بيولوژيك را مي توان به 3 دوره تقسيم كرد : ) 1دوران اوليه ( 200 سال قبل از ميلاد مسيح و تا آغاز قرن بيستم ) 2دوران نوين ) 3دوران كنوني دوران اوليه اولين اسناد ثبت شده از كاربرد ميكرو ارگانيسم‏ها به عنوان يك سلاح بيولوژيكي ، به روميان مربوط مي‏شود كه از اجساد حيوانات مرده براي آلوده كردن چاه‏ها و منابع آب دشمنان استفاده مي‏كردند . در متون قديمي آمده است كه هانيبال كوزه‏هاي پر از مار و عقرب را با منجنيق به سوي كشتي دشمنان پرتاب مي‏كرد ، كه با شكسته شدن كوزه‏ها ، اين جانوران در كشتي پخش و باعث به هم ريختگي اوضاع مي‏شدند . پس از آن ، طي يك حمله برق آسا كشتي تسخير مي‏شد . در كتاب ذخيره خوارزمشاهي كه اولين دائره المعارف پزشكي به زبان فارسي محسوب مي‏شود و توسط دانشمند ايراني، سيداسماعيل جرجاني در قرن ششم هجري شمسي، تاليف گرديده است آمده است كه: "بعضي از ملوك، كنيزكان را به زهر، بپرورند چنان‏كه خوردن آن ايشان را عادت شود و زيان ندارد. اين از بهر آن كنند تا آن كنيزك را به تحفه (هديه) يا به حيله ديگر به خصمي كه ايشان را بُوَد برسانند تا به مباشرت آن كنيزك، هلاك شوند 000 و ابن سينا نيز در اوائل هزاره دوم ميلادي در دائره المعارف " قانون در طب" همين مطلب را بيان نموده ، دكتر الگود در كتاب تاريخ پزشكي ايران و سرزمين هاي خلافت شرقي، سم مزبور را " هند گياه البيش" ناميده كه نوعي سم بيولوژيك به حساب مي‏آيد . جرجاني در كتاب ذخيره خوارزمشاهي و خُفِ عَلائي رهنمودهاي جالب توجهي را در رابطه با پيش‏گيري از بيوتروريسم گوارشي كه در آن زمان رايج‏ترين راه ارعاب و هلاكت مخفيانه شخصيت‏ها و رقبا بوده است ارائه داده، متذكر مي‏شود " كساني را كه از اين كار، انديشه باشد احتياط آنست كه طعامي كه طعم آن قوي باشد نخورند مثلا طعامي كه سخت ترش يا سخت شيرين يا سخت شور يا سخت تيز (تند) باشد نخورند، از بهر آنكه كساني‏كه خواهند كسي را چيزهاي زيان‏كار دهند، به چنين طعام هائي مزه آن بپوشند و لذا آنجا كه تهمت اين‏كار باشد هيچ نبايد خورد و اگر ضرورت افتاد چنان جاي گرسنه و تشنه حاضر نبايد شد 000 . مهم‏ترين حادثه‏اي كه در تاريخ از اين نوع به وقوع پيوست مربوط مي‏شود به قوم تاتار كه در سال 1346 ميلادي در شهر كافا كه هم اينك Feodissia نام دارد با پرتاب كردن اجساد مردگان ناشي از طاعون ، توانستند مقاومت شهر را از بين ببرند . برخي از مورخان ، علت پيدايش اپيدمي مشهور طاعون در اروپا را كه حدود 25 تا 40 ميليون كشته به جاي گذاشت ، همين اقدام قوم تاتار مي‏دانند . در سال 1710 ميلادي نيز روس‏ها از همين روش ( روش قوم تاتار ) در حمله به سوئد استفاده كردند . در سال 1767 ميلادي در مبارزات بين نيروهاي فرانسوي و بوميان آمريكا ( سرخپوستان ) ، نيروهاي انگليسي به فرماندهي جفري امرست با فريب دادن سرخپوستان آمريكايي و تحت پوشش اقدام‏هاي صلح جويانه و مسالمت آميز ، با دستان خود پتو و البسه و ساير ضروريات زندگي را به آن‏ها هديه دادند ، اما در حقيقت آن پتو‏ها و وسايل از بيمارستاني كه از مبتلايان به آبله نگهداري مي‏كرد ارسال شده بود ؛ و در نهايت باعث ايجاد اپيدمي آبله در بين سرخپوستان گرديد كه نسبت به آن حساس بودند و سرانجام بيش از 90 درصد آنها كشته شدند و نيروهاي فرانسوي كه در حقيقت از طرف اروپا به اين جنگ فرستاده شده بودند ، بر سرخپوستان آمريكايي غلبه يافتند . ( نكته مهم در اين طرح اين بود كه نيروهاي انگليسي از مصون بودن خود نسبت به اين بيماري مهلك ( به علت مايه كوبي نيروهاي اروپا ) و حساس بودن سرخپوستان به آن ، نهايت استفاده را كردند . ) دوران نوين اين دوران از سال 1918 ميلادي آغاز مي‏شود .از اولين اقدام‏هايي كه در دوران نوين كاربرد اين سلاح‏ها انجام شد ، تشكيل واحد 731 در ارتش ژاپن به عنوان متولي امر تحقيق در مورد اين سلاح‏ها و يافتن نمونه قدرتمند براي ارتش ژاپن بود . در سال 1931 ميلادي ژاپن برنامه‏هاي بيولوژيكي خود را گسترش بيش‏تري داد . به همين منظور ، واحد 731 در منچوري يك پايگاه مخفي براي آزمايش مستقيم بر روي انسان ( اسيران جنگي ) تشكيل داد كه فقط برخي از آزمايش‏هاي بيولوژيكي اين گروه يا در واقع جنايت‏هاي آنها در تاريخ ثبت شده است . حداقل 10000 زنداني در نتيجه اين آزمايش‏ها جان سپردند . در شروع جنگ جهاني دوم ، در سال 1941 هواپيماهاي ژاپني ، كك‏هاي آلوده به طاعون را در قسمت‏هايي از چين پراكنده ساختند . هواپيماهاي ژاپني در هر مرحله 15 ميليون كك را بر روي 11 شهر چين اسپري نموده و اپيدمي طاعون بوقوع پيوست كه بين سال‏هاي 1937 و 1947 با بيش از 2000 حمله، مرگ94000 نفر بوقوع پيوست . بر اساس شواهد تاريخي ، واحد 731 ارتش ژاپن حدود 400 كيلوگرم عامل آنتراكس(سياه زخم) را به صورت بمب‏هاي ويژه آماده استفاده داشت . دولت آمريكا در پايان جنگ جهاني دوم و درجنگي كاملاً تبليغاتي به افشاگري اعمال اين گروه و محكوم كردن دولت ژاپن پرداخت ولي در مقابل طي يك محاكمه نمادين ، علاوه بر بخشش و عفو دانشمندان اين گروه ، حاضر به فراهم كردن امنيت آن‏ها شد به اين شرط كه تمامي اطلاعات و تجربيات به دست آمده توسط اين گروه ، در خدمت برنامه‏هاي بيولوژيكي دولت آمريكا قرار گيرد . دوران كنوني پس از جنگ جهاني دوم ، دنيا وارد مرحله جديدي به نام جنگ سرد شد . در اين مرحله انگلستان نيز با جديت سرگرم اجراي پروژه هاي متعددي در زمينه سلاح هاي بيولوژيك بود . آن‏ها به خصوص بر روي اسپورهاي آنتراكس(سياه زخم ) و ميزان تخريب و گسترش آن به وسيله بمب‏هاي انفجاري كار مي‏كردند . واقعه‏اي كه توجه جهانيان را به اين فعاليت‏ها بيش از پيش جلب نمود ، اجراي آزمايش پخش اسپور آنتراكس به وسيله بمب‏هاي انفجاري در جزيره غير مسكوني گرينارد در غرب اسكاتلند بودو تا سال 2000 ميلادي در خاك اين جزيره اسپورهاي آنتراكس پيدا مي‏شد . برنامه‏هاي بيولوژيك آمريكا نيز از سال 1941 شتاب گرفت . در سال 1943 در پي برنامه‏هاي آلمان‏ها و ژاپني‏ها ، سردمداران دولت آمريكا با شدت بيش‏تري به پيگيري اين تحقيقات پرداختند . اين كشور برنامه‏هاي خود را در كمپ دتريك كه امروزه فورت دتريك ناميده مي‏شود ، متمركز كرد .آمريكا آزمايش‏هاي مخفيانه‏اي بر روي مناطق پرجمعيت با عوامل كم خطر يا بي خطر مثل باسيلوس گلوبيجي ، سراشيا مارسنس و ذرات خنثي انجام مي‏داد . يكي از بزرگ‏ترين آزمايش‏هاي مخفيانه ارتش آمريكا ، پخش سراشيا مارسنس در شهر سانفرانسيسكو به صورت 5000 ذره در دقيقه بود كه در نتيجه آن ، يكنفر فوت نمود و 10 نفر ديگر در بيمارستان بستري شدند . در سال 1966 ، در ادامه اين تحقيقات ، در سيستم متروي شهر نيويورك اسپورهاي باسيلوس سابتيليس پخش شد تا سيستم مترو از نظر امنيت ارزيابي شود . نتايج نشان داد كه تمامي تونل‏هاي مترو تنها با آلوده كردن يك ايستگاه مي‏تواند آلوده بشود . در سال 1979 ، ساكنان شهر سوردلوسك در شوروي سابق ، شاهد يك انفجار بزرگ در تاسيسات نظامي شماره 19 ارتش شوروي بودند . چندين روز بعد در بين مردم اين شهر تب و مشكلات تنفسي منتشر گرديد تا اين‏كه تعداد مرگ و مير افراد به حدود 40 نفر رسيد . دولت شوروي علت مرگ ساكنان شهر را مصرف گوشت آلوده گاو اعلام كرد . در نهايت تعداد كل تلفات به يك‏هزار نفر رسيد . در سال 1992 رئيس جمهور وقت روسيه ، بوريس يلتسين ، در يك كنفرانس مطبوعاتي اعتراف كرد كه ارتش سرخ در آن واحد نظامي به صورت مخفيانه يك برنامه گسترده بيولوژيكي انجام مي‏داده است . در بين سال هاي 1980 تا 1990 ، كاربرد سلاح هاي بيوتروريستي به صورت پراكنده بود كه از آن‏ها مي‏توان به استفاده شوروي از سم مهلك ترايكوتسن تي دو ( باران زرد ) عليه مجاهدين افغاني ، استفاده آمريكا از عامل ميكروبي تب خوك عليه انقلابيون كوبا ، استفاده رژيم اشغالگر قدس از عامل بيولوژيكي عليه دختران خردسال فلسطيني در سال 1982 ميلادي نام برد . مهم‏ترين رويداد بيوتروريسم در هزاره جديد ، پخش نامه‏هاي حاوي اسپور آنتراكس(عامل مولد سياه زخم ) در آمريكا بود :در روز 18 سپتامبر سال 2001 اولين نمونه آنتراكس پوستي به علت نامه پستي حاوي اسپور آنتراكس مشاهده شد كه بيمار با مصرف آنتي بيوتيك بهبود يافت . از اين زمان تعداد مبتلايان به آنتراكس پوستي افزايش يافت تا اين كه در دوم اكتبر ، 2 مورد آنتراكس تنفسي به عنوان اولين نمونه‏هاي آنتراكس تنفسي سال‏هاي اخير آمريكا گزارش شد و در پي آن روبرت استيونس نتوانست در مقابل اين بيماري مهلك دوام بياورد و اولين قرباني بيوتروريسم در هزاره جديد نام گرفت . از اين تاريخ به بعد تعداد نامه‏هاي ارسالي آلوده به قسمت‏هاي مختلف آمريكا ، از جمله به مجلس سناي آن كشور نيز افزايش يافت و تعداد قربانيان نيز رو به افزايش گذاشت . در اواسط ماه اكتبر باز هم 2 كارمند اداره پست به علت آنتراكس تنفسي جان باختند و تقريبا بسياري از اداره‏هاي فدرال براي مدت نامعلومي تعطيل شدند . وزارت بهداشت آمريكا در اواخر ماه اكتبر شروع به تجويز آنتي بيوتيك سيپروفلوكسوساسين در يك دوره 10 روزه به بيش از 2200 نفر از كارمندان پست كرد و از طرفي در بين ارتش و نيروهاي نظامي نيز تجويز واكسن آغاز شد . اين وحشت و فاجعه در بين كاركنان اداره پست و ساير شهروندان عادي به حدي بالا گرفت كه شركت سازنده داروي سيپروفلكسوساسين حاضر شد 100 مليون قرص را تقريبا به نصف قيمت اوليه در اختيار دولت قرار دهد ؛ يعني چيزي معادل 100 مليون دلار تنها براي پيش‏گيري دارويي در مقابل اين حمله بيوتروريستي‏! پس از پيش آمدن اين برنامه طراحي شده ، دولت نومحافظه‌كاران با بهانه قرار دادن اين اتفاق سيلي از بودجه‌هاي دولتي را براي مقابله با تهديدات بيولوژيك گروه‌هاي تروريستي همچون القاعده به مراكز تحقيقاتي مختلف ارائه داد تا به ظاهر راه‌كارهايي براي مقابله با اين حملات فراهم كنند. براي برخورداري از اين سيل پولي، بسياري از سازمان‌هايي كه بر روي بيماري‌هاي واگيردار و عفوني كار مي‌كردند كار خود را به نوعي با بيوتروريسم ارتباط داده و دست به انجام تحقيقات و آزمايش‌هاي گسترده‌اي زدند كه يقينا در آينده‌اي نه چندان دور نتايج آن همچون نتايج پژوهش‌هاي دهه‌هاي قبل بر همگان ظاهر خواهد شد. در سيستم درجه بندي امنيت بيولوژيك آمريكا درجه 4 به خطرناك‌ترين آزمايش‌ها و آزمايشگاه‌ها داده مي‌شود. پيش از يازده سپتامبر تنها پنج آزمايشگاه وجود داشت كه در بالاترين درجه امنيت بيولوژيك، يعني درجه 4، قرار داشتند و به طور فعال در زمينه مطالعه عوامل بيولوژيك مرگ‌زا كار مي‌كردند. در حالي كه در سال 2009 اين تعداد به پانزده مورد رسيد و روند افزايشي همچنان ادامه داشته و تعدادي نيز در حال ساخت هستند. در مجموع هم اكنون بيش از 400 مركز تحقيقاتي در درجات امنيت بيولوژيك 3 و 4 در آمريكا فعال هستند كه توانايي توليد عواملي همچون باكتري سياه زخم و فراورده‌هاي آن را دارند و بيش از چهارده هزار نفر بر روي توليد چنين عوامل خطرناكي كار مي كنند كه اكثر آنها مربوط به بخش غير دولتي بوده و براي كسب بودجه مجبورند پروژه‌هاي مد نظر سياست‌مداران را هرچه كه باشد بپذيرند. ويژگي هاي عوامل ميكروبي - 1توانايي ايجاد تلفات زياد ؛ در بين انواع سلاح‏هاي نوين، ميكروب‏ها و فرآورده‌هاي ميكروبي رقمي بهت آور از مرگ و مير را در پي خواهند داشت. مثلاً 15 گرم از سم توليد شده توسط باكتري كلستريديوم بوتولينوم مي‌تواند تمام مردم جهان را به كام مرگ بكشد ! يا به‏طور مثال اگر در شهري 12 ميليون نفري يك موشك اسكاد با كلاهك محتوي 300 كيلوگرم گاز اعصاب سارين منفجر شود بين 60 تا 100 هزار نفر را خواهد كشت. اگر همين كلاهك حاوي يك بمب 12 كيلوتني هسته‌اي باشد 23 تا 80 هزار نفر را از بين مي‌برد. اما اگر چنين كلاهكي با تنها 100 كيلو اسپور سياه زخم بار شود بسته به شرايط جوي بين 42 هزار نفر تا 3 ميليون نفر را خواهد كشت. - 2 توانايي در ايجاد بيماري و عوارض طولاني مدت و نياز به مراقبت‏هاي گسترده - 3 توانايي برخي عوامل در انتشار از طريق ناقل يا فرد آلوده ؛ اين امر باعث مي‌شود تا آلودگي از فردي به فرد ديگر منتقل شود و همين امر كمك مي‌كند تا با حجم اندكي از ميكروب بتوان شهري را از پاي درآورد. - 4 عدم وجود فن‏آوري كافي و سيستم‏هاي شناسايي كارآمد ؛ تقريباً اكثر كشورهاي جهان كه مورد اين تهديدات هستند از فن‏آوري نوين تشخيص بي‏بهره‏اند. گذشته از سطح پايين علمي اين كشورها، عدم فروش تجهيزات پيش‏رفته از سوي كشورهاي توسعه يافته باعث شده تشخيص سريع يك حمله بيوتروريستي با تأخير صورت پذيرد . - 5كاهش نقش خودامدادي و دگر امدادي و افزايش حس نااميدي در مردم . - 6 وجود يك دوره نهفته بيماري كه باعث مي‌شود درمان و پيش‏گيري از انتقال بيماري با تأخير انجام شود‏؛ معمولاً در خوش بينانه‏ترين حالت، وقتي كادر دفاعي از بروز يك تهاجم ميكروبي آگاه مي‌شوند كه يك اپيدمي رخ داده است. طبعاً در اين حالت كمك رساني و مهار بيماري بسيار دشوار و با بروز استرس‏هاي اجتماعي همراه است . - 7توانايي در ايجاد علائم عمومي و غير اختصاصي و اصولاً مشكل بودن تشخيص ؛ تقريباً تمام بيماري‏هاي عفوني در شروع علائم باليني يك‏ساني نشان مي‌دهند. مثلاً سياه زخم در آغاز علائمي همچون يك زكام عادي را بروز مي‌دهد. بعد از يك دوره يكي دو روزه كه فرد حساس بهبودي مي‌كند، ناگهان با شتابي فراوان تمام بدن را دربر مي‌گيرد و فرد را مي‌كشد. در اين‏جا مهارت كادر درماني در تشخيص افتراقي بيماري‏ها بسيار تعيين كننده خواهد بود . - 8 امكان توليد ميكروب‏هاي نوپديد يا انتشار عوامل بازپديد ؛ ميكروب‏هاي نوپديد به ميكروارگانيسم‏هايي گفته مي‌شود كه در آزمايشگاه‌هاي بيوتكنولوژيك، از تغيير گونه‌هاي وحشي به‏دست مي‌آيند. با كمك مهندسي ژنتيك مي‌توان باكتري يا ويروسي را توليد نمود كه در حكم يك گونه يا زيرگونه جديد باشد. ايدز، سارس، ابولا و‌‌.. از اين دسته‏اند. اما ميكروب‏ها بازپديد به آن گروهي گفته مي‌شود كه ريشه كن شده يا تقريباً بطور كامل مهار شده‏اند ولي توسط گروه‏هايي كه به بانك‏هاي ميكروبي جهان دسترسي دارند، دوباره منتشر مي‌شوند. مثلاً آبله در جهان ريشه كن شده. با اين وجود چند كشور از جمله ايالات متحده هنوز مقداري از اين ويروس را در بانك ميكروبي خود نگهداري مي‌كند. نشت يا انتشار عمدي آن در جهاني كه نزديك به 40 سال است واكسن آبله را دريافت نكرده فاجعه بار خواهد بود. - 9موجب تخريت صنايع و تجهيزات نمي‏شوند. پيچيدگي‌هاي برخورد با عوامل ميكروبي 1ـ مقادير اوليه عامل اندك است و در نتيجه در لحظات اوليه هجوم قابل رديابي نيست. اما در مدت كوتاهي ـ اگر ميكروب زنده باشد ـ تكثير مي‌شود و حوزه گسترده‌اي را خواهد پوشاند. 2ـ آثارشان دير ظاهر مي‌شود. معمولاً بيماري يك دوره نهفته دارد كه از لحظه آلوده شدن تا بروز علائم را شامل مي‌گردد. همين زمان، تشخيص را به تأخير انداخته و در عين حال باعث انتشار بيماري خواهد شد. طبعاً هر چه زمان كمون ( زمان نهفتگي ) بيماري بيش‏تر باشد، خطر بروز همه‏گيري بيش‏تر خواهد بود . 3ـ مهار آن مشكل است. افراد آلوده به‏صورت بيمار يا ناقل بدون آن‏كه بتوان ايشان را تحت كنترل قرار داد در منطقه جابه‏جا مي‌شوند ويا به عقب خط باز مي‌گردند. با اين كار باعث گسترش شديد عامل مي‌شوند . 4ـ عموماً قابل انتقال و سرايت از يك فرد به فرد ديگر هستند . 5ـ غير قابل تشخيص با حواس پنجگانه هستند. يعني رنگ و بو ندارند . راه‌هاي انتشار عوامل بيولوژيك در يك حمله تروريسي اين عوامل از طريق جنگ‌افزارهاي گوناگون منتشر مي‌شوند. از جمله بسته‌هاي مراسلاتي، هواپيماهاي سبك سمپاش يا بدون سرنشين مخزن‏دار، اشيا و وسايل مصرفي - بهداشتي و آرايشي، آفات نباتي، حشرات و جوندگان ناقل و تنقلات مانند شكلات‏ها . اصولاً جاسوسان و عوامل خود فروخته داخلي مي‌توانند با هر وسيله‌اي به انتشار ميكروب‏ها يا فرآورده‌هاي كشنده آن‏ها مبادرت نمايند. از اين بين مراسلات پستي، لوازم آرايشي، البسه‌هاي دست دوم، بسته بندي‏هاي صادراتي، سيگار و تنقلات گزينه‌هاي مورد توجه هستند. مي‌توان حجم معيني از اسپور باكتري‏اي مانند باسيلوس آنتراسيس را در پاكت نامه‌اي ريخت و به مقصد هدف پست كرد. در تركيب مواد سازنده شكلات‏ها و تنقلات مواد مضر با تأثير دراز مدت را قرار داد يا به همراه علوفه دامي، حشرات ناقل بيماري‏هاي دام و طيور را به كشوري فرستاد تا صنايع آن كشور را فلج نمايند. نشانه‌هاي يك تهاجم بيولوژيك گفته شده كه امكان تشخيص سريع عوامل ميكروبي بسيار محدود و در صورت وجود نيز كار با آن‏ها بسيار پيچيده و دقيق است. لذا مشاهدات كادر پزشكي و نيروهاي بهداشتي - درماني بسيار كمك كننده خواهد بود. نشانه‌هاي زير مي‌تواند دليل بر يك تهاجم بيوتروريستي باشد : - 1ازدياد حشرات بطور غير عادي در منطقه. به‏خصوص حشراتي كه قبلاً در منطقه ديده نشده‏اند . - 2وجود اجساد حيوانات مرده به‏صورت غير عادي در منطقه. يا حيوانات غير بودمي مرده و زنده در اطراف مراكز مسكوني و پادگاني. - 3احساس تغيير طعم و مزه آب و مواد غذايي . - 4خشك شدن ناگهاني گياهان . - 5مردن احشام و دام‏ها در منطقه . - 6بيمار شدن ناگهاني افراد . - 7مشاهده افراد مبتلا به بيماري با علائم مشترك و به تعداد زياد. مديريت بحران و اصول مبارزه با بيوتروريسم مديران نظامي و انتظامي كشور بايستي در قبال تهديدات بيوتروريستي به چهار پرسش اصلي پاسخ دهند : چه كسي، چه وقت، چطور و كجا اقدام به چنين حمله‌اي مي‌كند. دانستن پاسخ اين چهار پرسش كادر دفاعي را پيشاپيش در برابر تهديدات آماده مي‌سازد و كمك مي‌كند تا منافذ نفوذ بسته شوند. در اينجا اصول پنجگانه‌اي را مي‌توان براي چنين مبارزه‌اي تعريف نمود: - 1آگاهي: دانش و آگاهي از روند پديده بيوتروريسم، شناخت تهديدات، منافذ خطر و كلاً يافتن پاسخ چهار سئوال كليدي فوق گام نخست چنين مبارزه‌اي است . - 2 آمادگي: رسيدن به سطح مطلوبي از توانايي دفاعي با تمرينات و رزمايش‏ها، دست‏يابي به علوم جديد، دست‏يابي به فن‏آوري نوين تشخيص و دفاع و درمان، تهيه لوازم و ملزومات چنين جنگ مخفي و ساكتي، دومين گام مبارزه و دفاع خواهد بود . - 3مهارت: اعتماد به نفس، غلبه بر ترس و مهارت در هدايت بحران به سمت عادي سازي شرايط ، سومين و مهم‏ترين گام چنين مبارزه‌اي است . - 4 شك: متوليان دفاعي كشوري كه همواره در پنهان و آشكار مورد تهديدات اجانب است، بايستي به هر پديده‌اي حتي پديده‌اي كه در نگاه اول طبيعي جلوه مي‌كند با نگاه شك بنگرند. چنين نگاه شك آلودي باعث مي‌شود بسياري از منافذ ورود دشمن باز شناخته شود و اصول ايمني هرچه بيش‏تر رعايت گردد. ديگر نبايد از كنار هر اپيدمي كوچك و بزرگي به سهولت گذشت . -5 كتمان و رازداري: وقتي نخستين هدف دشمن از حمله تروريستي ايجاد ترس در مردم عادي است، مهم‏ترين عمل كادر دفاعي آن خواهد بود كه از انتشار خبر حمله و شايعه‌سازي در پيرامون آن خودداري نمايند. به‏خصوص كادر درماني كه با مصدومين چنين حمله‌اي روبرو هستند. از انتشار خبر حمله، بيان تعداد مصدومين، نوع بيماري، بزرگ‏نمايي واقعه نزد مردم عادي و بيان تشخيص‏ها و علائم باليني و درمان‏ها در جرايد ( در بيش‏تر موارد دشمن از طريق جرايد نتايج حمله خود را ارزيابي مي‌كند. به‏خصوص كه خواسته باشد سلاحي جديد را بر مردم بيازمايد ) جداً بايد پرهيز نمود . بيوتروريسم با اهداف اقتصادي : در اين نوع از بيوتروريسم هدف نابود كردن پايه‏هاي اقتصادي كشور يا منطقه‏اي مي‏باشد . در بعضي از كشورهاي در حال توسعه كه غذاي اصلي مردم را محصولات كشاورزي نظير برنج تشكيل مي‏دهد ممكن است با ايده‏هاي تروريستي، به آسيب بيولوژيك غلات و از بين بردن آن‏ها بپردازند و مسبب قحطي، سوء تغذيه، كاهش ايمني و عفونت‏هاي مكرر گردند. در كشوري مانند ايران مزارع گندم و برنج به عنوان اساس تغذيه مردم مي‏تواند مورد حملات بيوتروريستي قرار گيرد . بيماري تب برفكي در جمعيت حساس كشوري كه اين بيماري را ندارد سبب ضربه سنگين اقتصادي مي شود چنان‏كه در سال‏هاي 2000 الي 2007 انگلستان مورد حمله قرار گرفت و ميلياردها دلار خسارت مالي ديد . در اين سال‏ها انگلستان براي جلوگيري از انتشار بيماري مجبور شد بيش از يك ميليون راس گاو را معدوم نمايد سرويس‏هاي اطلاعاتي غرب، متهم اصلي بيوتروريسم : علي‏رغم اين‏كه كشورهاي غربي به ويژه آمريكا از هر استدلالي براي اتهام زني به گروه‏هاي باصطلاح تندرو استفاده مي‏كنند، اما يكي از جالب‏ترين نكات اين است كه بزرگ‏ترين استفاده كنندگان از مواد شيميايي ميكروارگانيسم‏ها و تروريسم بيولوژيكي عليه جان انسان‏ها، سازمان‏هاي اطلاعاتي كشورهاي قدرتمند غربي و رژيم صهيونيستي هستند كه از اين راه براي حذف بي سر وصدا و بدون ردپاي رقبا و مخالفانشان بهره مي‏برند. مرگ مرموز مامور سابق ك.گ.ب. در لندن : مرگ الكساندر ليتويننكو (Alexander Litvinenko) جاسوس سابق اداره امنيت فدرال روسيه در انگليس در سال 2007، يكي از پر سر و صداترين جريان‌هاي خبري به شمار مي‌رود. الكساندر والتروويچ ليتويننكو جاسوس سابق اداره امنيت روسيه بود كه پس از 23 روز جدال با مسموميتي كه ناشي از «پلوتونيوم210» گزارش شد در گذشت. از آن‏جا كه ليتويننكو جاسوس سابق روسيه، از منتقدان صريح دولت روسيه بود، رسانه‏هاي غربي انگشت اتهام را به سوي مقامات روسي نشانه گرفتند گرچه دولت روسيه هيچ‏گاه اين موضوع را نپذيرفت و به شدت آن‏را رد كرد. به گزارش آسوشيتدپرس، تيم پزشكي الكساندر در توجيه علت وخامت اوضاع جسماني وي اعلام كردند كه ليتويننكوي 43 ساله با حمله قلبي روبرو شد و پليس لندن نيز اعلام كرد علت مرگو ليتويننكو نامعلوم است. بر اساس اين گزارش اين جاسوس سابق شوروي اعلام كرده بود كه در تاريخ اول نوامبر حين انجام تحقيقات در خصوص مرگ 'آنا پوليتكوفسكايا' روزنامه نگار فقيد روس و از ديگر منتقدان كرملين مسموم شده بود. به گفته وي پس از اين اتفاق، موهاي سر و بدنش به تدريج شروع به ريختن كرد، گلويش متورم و سيستم اعصاب و روانش به شدت آسيب ديد. وي هم چنين در گفت‏وگو با مجله تايمز گفت كه كرملين مستقيما در مسموميتش دست داشته است. پس از اين حادثه سرويس اطلاعات خارجي روسيه (SVR) طي بيانيه‏اي هر گونه دست داشتن در مرگ مخالفانش را رد كرد. شكست هاي پي در پي سي. آي. اي. در ترور كاسترو: كوبا يكي از كشورهايي قاره آمريكاست كه به علت نوع ديدگاه سياسي و نزديكي جغرافيايي با آمريكا و به ويژه روابط نزديك با شوروي در دوران جنگ سرد، جايگاه ويژه‏اي پيدا كرد. ايالات متحده آمريكا نيز تمام تلاش خود را براي ساقط كردن دولت مستقل اين كشور و ترور يا سرنگوني رهبران ضدآمريكايي كوبا به كار برد تا جايي كه اين تقابل و ايستادگي در برابر زور گويي‏هاي آمريكا در دهه 1960 ميلادي، جهان را تا مرز يك جنگ هسته‏اي و تقابل دو قطب شرق و غرب يعني آمريكا و شوروي پيش برد. يكي از عمده‏ترين دلايل تقابل دو كشور كوبا و آمريكا را بايد در روي‏كرد منحصر به فرد و استعمارستيز 'فيدل كاسترو' بنيان‏گذار انقلاب كوبا جست‏وجو كرد.فيدل كاسترو متولد سال 1926 ميلادي است و در سال 2008 رسما خود را بازنشسته كرد و از نظر طول مدت زمامداري داراي جايگاه سوم در بين رهبران و مقامات كشورهاي جهان است. مدتي قبل اخباري جالب منتشر شد كه در آن عنوان شد؛ فيدل كاسترو تاكنون 638 بار مورد حمله تروريستي قرار گرفته و از آن جان سالم به در برده است كه البته عمده آن‏ها به وسيله سرويس اطلاعاتي آمريكا برنامه ريزي شد. در ميان روش‏هاي اتخاذ شده براي ترور كاسترو؛ سمي كردن سيگار، اعطاي سيگار و هداياي قابل انفجار، آلوده كردن لباس‏هاي شنا و جاسازي مواد منفجره در كفش، و توپ بيس بال و انداختن قرص بوتولينوم در نوشيدني وي... ديده مي شود. رويترز نوشت؛ حتي در يكي از اين اقدامات تروريستي تلاش شد تا با استفاده از يك پودر سمي، ريش‏هاي بلند كاسترو را آلوده كنند تا با ريزش ريش‏هاي وي از مجبوبيت كاسترو در كوبا و ديگر كشورهاي جهان كاسته شود. سايت خبري رسمي كوبا 'آنسا' نيز گزارش داد كه رهبر انقلابي 85 ساله كوبا در زندگي سياسي خود يعني از سال 1959 تا سال 2006 در مجموع از 638 سوءقصد جان سالم به در برده است و به نقل از روزنامه ديلي تلگراف، بخشي از اين اقدامات تروريستي در قالب يك سريال 8 قسمتي با عنوان 'او كه بايد زندگي كند'-He Who Must Live- ساخته شده است. موساد، ترورهاي بيولوژيك و مرگ‏هاي آرام رهبران فلسطيني : منابع خبري اعتقاد دارند كه استفاده از سموم مرگ‌آور و خطرناك كه با تاثير منفي بر روي ارگان‌هاي مختلف بدن كه مرگي تدريجي و بي سر وصدا را به همراه دارد، در موساد و شبكه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي رواج دارد. مرگ مشكوك 'وديع حداد' بنيان‏گذار جنبش ملي‌گرايان عرب و از مهم‏ترين مبارزان فلسطيني در دهه‌هاي 70 و 80 ميلادي، 'خالد مشعل' از فرماندهان حماس و رييس دفتر سياسي اين حزب كه ناكام ماند و 'محمود المبحوح' از رهبران حماس ازجمله افرادي هستند كه گفته مي‌شود همگي قرباني ترورهاي خاموش سازمان‌هاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي شده‌اند. ياسر عرفات، رهبر جنبش آزاديبخش فلسطين نيز ازجمله كساني است كه گمان مي‌رود موساد در ماجراي مرگ وي نقش داشته است. بيوتروريسم ابزار چه گروهي است: حال با تمام اين توضيحات، اين پرسش پيش مي‏آيد كه كدام‏يك متهم‏ترند؟ گروه‏هاي تروريستي كه به فرض درست بودن ادعاها در گذشته تنها قادر شدند در سراسر جهان با روش‏هاي بيولوژيكي كم‏تر از 50 نفر را قرباني خواسته‏هاي غيرمشروع خود كنند، يا سازمان‏هاي تروريستي وابسته به قدرت‏ها كه به‏راحتي افراد مخالف خود را حذف مي‏كنند و با استفاده از سكوت رسانه‏اي بر اطلاعات مربوط به مرگ انسان‏هاي بي‏گناه و مقامات سرپوش گذاشته و به اقدامات خود ادامه مي دهند!؟ منبع
  9. 1 پسندیده شده
    سخنگوی نیروهای نظامی امریکا در افغانستان اعلام کرده اجساد بازیابی شدند، لاشه بمباران و منهدم شد و جعبه سیاه هم کشف شده. حالا نکته اینجاست این داره در مورد عملیاتی بعد از اون تصاویر حرف میزنه چون اگر بازیابی منظورش باشه قاعدتا بعد اون تصاویر هست. اگر منظورش قبل فیلم اولیه منتشره است پس اون اجساد اونجا چه میکردند. به احتمال زیاد ولی هرچند با دروغ سعی داره اون را یک عملیات جلوه بده ( شاید هم در یک صحنه سازی و توافق با طالبان شکل مدیریت صحنه را اینطور ترتیب دادند ) ولی به نظر میرسه با طالبان یک توافقی کردند و جعبه سیاه و اجساد را تحویل گرفتند و بعد هم لاشه هواپیما را بمباران کردند چون باقی موندن اون لاشه اونجا جلوه خوبی برای ارتش امریکا نداشت قاعدتا.
  10. 1 پسندیده شده
    سلام البته با بخشی از فرموده های شما موافقم ولی این را در نظر داشته باشید که گر چه ترکها بواسطه ناتو ، به سیل خروشان همکاری های نظامی متصل هستند ولی نقطه تمایز ما با ترکها وجود یک جنگ مستقیم 8 ساله و مملوء از تجربیات ارزنده در حوزه قدرت هوایی است که مسیر هرگونه بهانه جویی در حوزه تحریم را می بندد . ما دقیقا بعد از پذیرش قطعنامه 598 تا قبل از قضیه هسته ای ( 82) فرصت داشتیم که بستر را فراهم کنیم ، حتی روسها هم علیرغم امضاء قرار داد گور-چرنومردین ، باز هم تمایل داشتند به همکاری ( که نتایجش را امروز می بینیم ) ولی فرصت سوزی که ما به ان دچار شدیم ( چه در قرارداد میگ-29 ، چه در قرارداد سوخو-24 ، چه در قراردادهای دیگر ) اصولا غیر قابل چشم پوشی هست . ما متاسفانه دچار یک عدم توازن جدی شدیم و این عدم توازن در طول زمان به ما ضربه زده و همچنان هم می زند ، این هم ناشی از نوع نگاه خاصی بود و هست به نیروی هوایی که متاسفانه هرگونه امیدواری به بهبود را تا حدود زیادی کمرنگ کرده ولی سعی ما این هست که مزیت ها و نواقص را در کنار هم ببینیم . در مجموع ، یک فرصت خوب برای تبدیل شده به هاب تعمیراتی منطقه حداقل در حوزه بالگردی را تا حدودی به ترکها واگذار کردیم ، علیرغم اینکه سابقه به مراتب طولانی تری در این زمینه داشتیم . در حوزه نیروی هوایی هم همین طور ولی امیدوارم که حوادث سوریه و مواردی که اخیرا" رخ داد ، برای ما زنگ خطر را به صدا درآورده باشد .
  11. 1 پسندیده شده
    بله، فکر کنم دیگه مشخص هست همه روی برخی مسائل به خاطر بحثها و استدلالهای زیاد صورت گرفته در انجمن متفق هستیم. ولی به نظرم همچنان یک گسستی وجود داره در مورد دلایل وضعیت فعلی و برخی مثل من همچنان معتقدیم علاوه بر نگاه مدیریتی و کلان نمیشه تجربیات موردی قبل از انقلاب را با تجربیات جاری و ساری ترکها ( بدون هیچگونه وقفه و مشکل و کارشکنی ) مقایسه کرد. برای همین اصل مقایسه غلط هست چون کاربران جوان تر همین را مبنا قرار میدند و نتایج فعلی دو کشور را مقایسه میکنند بدون توجه به واقعیات صحنه. همه میدونیم در شرایط انقلاب جدای خود انقلاب که به معنای دگرگونی وسیع هست ما ناگهان وسط اون چند مورد تجربه جدید اولا شرکای خارجی ترک کردند پروژه ها را، ثانیا بسیاری از کارکنان و نیروهای دخیل هم پراکنده شدند در گوشه گوشه جهان، بعد هم وضعیت مدیریتی کشور تا ثبات پیدا کنه مواجه شدند نیروهای نظامی با یک جنگ وسیع و از همون ابتدا تقریبا تحریم مستقیم تسلیحاتی ( چه برسه به راه اندازی و ایجاد خطوط تولید در اون مقطع ) و بعد هم تحریم های اقتصادی ادامه دار و تهدیدات نسبت به سایر کشورها برای عدم همکاری با ایران که خب غرب کاملا تقریبا از دسترس خطوط مونتاژ و تولید خارج شد و حتی شرق هم تمایل داشت که اگر نه کارخانه بلکه سلاحی هم میفروشه مخفیانه باشه. در این اثنا یکی دو مقطع کوتاه گشایشی شاید وجود داشت که نهایتا منجر به تعدادی خرید محدود اون هم باز به خاطر زمان کوتاهش مشکل در حتی پشتیبانی همان ابزارها شد چه برسه به یک خط مونتاژ و کارخانه که پیش نیازها و نیازهای چندین ساله و دهه ای داره. به هر حال اگر اون فقدان طرح/پلان جامع نیروی هوایی هم نبود نمیشد منکر این خلا در کشور خودمون شد و اصلا قابل مقایسه با ترکها نبودیم. یعنی تجربیاتی که ترکها به مرور، مستمر (این امر بسیار مهم هست)، کامل و با شراکت وسیع طی سالیان دراز کسب کردند نه تجربیات نابالغ ما که همون ابتدای نوزادیش با ده ها حادثه عظیم روبرو شد و بعد هم که کلا هیچکس حاضر نشد مایحتاج این نوزاد را که ابتدا نیاز خارجی داشت را تامین کنه.
  12. 1 پسندیده شده
    سلام علیکم سابقه ما از ترکها ، خیلی خیلی بیشتر هست ، دسترسی ما به فناوری هم بسیار بسیار جلوتر از ترکها بوده ، صرفا" بعنوان یک مثال ، زمانی که نیروی هوایی جنگنده های تامکت را داشت استفاده می کرد ، ترکها هنوز اف-100 و اف-4 را در نیروی هوایی خودشون استفاده می کردند ، یا مجموعه زیرساختهای بالگردی ما در مقایسه با ترکها ، بلحاظ برنامه ای که طراحی شده بود ( شرکت بل هلیکوپترز ) اصولا در خاورمیانه همتا نداشت . ولی الان شما ببینید ، وضعیت ترکیه در حوزه تولید بالگرد و صادراتش ، پشتیبانی از هواگرد های رزمی اش ، توان صادراتی اش ( حالا نه فقط هوایی ، بلکه در حوزه دریا ، زمین و... ) منظور بنده ، دست کم گرفتن توان داخلی نبوده و نیست و نخواهد بود ، ولی یک نکته ظریف این وسط هست و ان نوع نگاه ما به وضعیت ، اولویت گذاری آن و توجه به صنعت های تک هوایی هم در ابعاد نظامی و هم غیرنظامی . بدون تعارف ، به دلایل مختلف ، یک برنامه منسجم نداریم و تحریم هم این مساله را تشدید کرده ..
  13. 1 پسندیده شده
    خط تولید/مونتاژ پهپاد آکینجی را دیدم مدام از خودم سوال میکردم این خط تولید مجهز و حساب شده نمیتونه ناگهان سربرآورده باشه. حالا با این تصاویر مشخص هست که از کجا آب میخوره. علاوه بر شباهت بسیار زیاد دو مرکز مشخصه که وام گرفته شده از این تجربه هست. به هر حال عجیب نیست، ترکیه صنعت فعلیش هم بر پایه ی صنعت مونتاژ شکل گرفته در کشورش رشد کرد. به هر حال وقتی یک خط مونتاژ کامل برات ایجاد و تجهیز میشه ( توسط متخصصان خبره امر ) یعنی مسیر زیادی را جهش کردی و کافی است چند سالی ( البته باهوش ) اون خط را اداره کنی. تقریبا به اصول مسلط خواهی شد. البته هرچند منکر نقصها و بعضا شیوه های مدیریتی غلط نمیشه شد ولی در دفاع از عزیزان زحمتکش خودمون باید گفت ما هیچ وقت تقریبا به جز چند مورد محدود و ناقص فرصت چنین تجربیات گرانبهایی را نداشتیم. شاید اون خط مونتاژ ما حاصل همین نقص هست. نه تجربه اندوزی مستقیم توسط خطوط مونتاژ و نه غیرمستقیم و امکان فراگیریش از منابه دست اول (مثلا کارآموزی و تجربه گذرانی در شرکتهای خارج از کشور )
  14. 1 پسندیده شده
    « بسم الله الرحمن الرحیم » برخلاف گفته های شبکه بی بی سی فارسی فرمانده پایگاه هوایی عین الاسد (AAAB) کسی نیست جز سرهنگ Michael Maddox(لینک) بعد از حمله موشکی هشتم ژانویه نقل قول های متعددی در رسانه های مختلف پیرامون زخمی یا کشته شدن این شخص منتشر شد که تا به این لحظه با بررسی منابع گوناگون هیچ خبر موثقی از وضعیت فعلی این فرد در دسترس نمیباشد. همچنین در شبکه های زیادی منجمله CNN و روزنامه های نیویورک تایمز و دیلی تلگراف ادعا شد در این حمله موشکی خوابگاه سربازان پایگاه مورد هدف قرار گرفته است. اما با اندکی درنگ و تامل نتایج دیگری خودنمایی میکند در واقع مکان تخریب شده نه خوابگاه سربازان که در اصل UAV Command and Control Units یا بخش فرماندهی و کنترل پهپادهای این پایگاه بوده است. برای برداشت دقیق تر و کسب نتایج عینی تر شما رو ارجاع میدهم به بخشی از فیلم Good Kill محصول ۲۰۱۴ . ذکر این نکته ضروری و جالب توجه است که به نقل از شبکه CNN در زمان وقوع حمله، افسران و اپراتورهای بخش پهپادی، نیروهای نگهبان در سنگرها و برج های مراقبتی به همراه فرماندهان پایگاه خارج از پناهگاه در سر پست های خود قرار داشته اند. https://www.aparat.com/v/olsuX اما پیرامون وجود یا عدم وجود سامانه دفاعی پاتریوت صحبت های متفاوت و گسترده ای صورت گرفت که فارغ از نظریات مختلف، با تطبیق داده های عددی و شواهد بصری با پارامترهای علمی و فنی به فهم دقیق تری از واقعیت میدانی صحنه میرسیم. همانطور که در صفحات قبل کاربر BISKIVIT@ بخوبی در این پست توضیح دادند، اختلال انتشار امواج رادار آرایه فازی AN/MPQ-53/65 در محدوده فرکانس 5.45 گیگاهرتز بر روی ماهواره های Sentinel-1 SAR (S1A و S1B) در باند C به شکل خط ممتد (غالبا زرد رنگ یا سبز رنگ) و یا X-Mark قابل مشاهده است. حال با در نظر داشتن این حکم به تصاویر استخراج شده از ماهواره Sentinel-1 در موقعیت مکانی پایگاه عین الاسد و در فاصله زمانی ۶ ماه تا چند روز مانده به زمان حمله به دقت نگاه کنید نکته: تصاویر بالا قبل از فرآیند رفع نویز و ایمیج پروسسینگ تهیه شده است. حال با در نظر داشتن توضیحات قبلی نگاهی به تصویر ماهواره‌ای از پایگاه عین الاسد می اندازیم. همانگونه که میبینید جانمایی دو رادار AN/MPQ-53/65 و AN/TPS-79 (MMSR) در تصویر مشخص شده است اما خبری از آنها نیست. مهم ترین فرضیه در اینباره در کنار خرابکاری عمدی در نتایج و جعل و مخدوش سازی تصاویر، استفاده از تورهای استتار نظامی جهت جلوگیری از رصد و تصویربرداری ماهواره ای به نظر میرسد که با اندکی دقت و توجه بیشتر در تصاویر خصوصا در مورد رادار سامانه پاتریوت و نمایه محدبی و گنبدی شکل بر جای مانده این فرضیه بیشتر تقویت میشود. سوای تمامی این مسائل مقاله حائز اهمیت واشنگتن اگزمینر در تحلیل ابعاد این قضیه و همچنین پاسخ جالب سایت دبکا فایل اسرائیلی درخور توجه است: در مورد عدم موفقیت پیشرفته ترین سیستم های ضد موشکی آمریکا در رهگیری موشک های ایرانی در عین الاسد از رئیس جمهور سؤال نشده است. (دومین پایگاه آمریکایی که توسط ایران در اربیل در کردستان عراق مورد هدف قرار گرفت پیش از این در چند روز قبل تخلیه شده بود) این شکست می تواند به دلیل ۳ موضوع زیر باشد: یا سیستم های هشدار دهنده اولیه در تشخیص موشک های شلیک شده از ایران ناکام بوده اند، یا اینکه [موشک های] رهگیر هنگام انفجار در داخل پایگاه واکنشی نشان نداده اند. یا هر دو. بدیهی است ، در پنج ماه بعد از حمله موشکی-پهپادی [ایران] به تأسیسات نفتی عربستان سعودی در تاریخ 14 سپتامبر ، ایران تلاش های بیشتری را در جهت پیشرفت دقت موشک های خود انجام داده است ، در حالی که سیستم های هشدار دهنده اولیه ایالات متحده به همین نسبت به روز رسانی نشده اند. در پایان تصاویر کمتر دیده شده از این پایگاه پس از حمله موشکی هشتم ژانویه را مشاهده کرده و نتایج و اهداف به دست آمده از این حمله را برآورد و محاسبه کنید Aerostat Radar System
  15. 1 پسندیده شده
    پانزر-4 که تانک استاندارد ورماخت در جنگ دوم جهانی
  16. 1 پسندیده شده
    پست تر از غربی جماعت تو این کره خاکی وجود نداره....یه مشت حرومزاده که تشکیل یه کشور تروریستی به اسم امریکا دادن. نمیدونم بر اساس چی به امار اینا اعتماد دارین . تلفات دادن شک نکیند -یکم مسائل رو منطقی بررسی کنین - گفته های متناقضشون بذارین کنار هم فقط رئیس اشغالشون ( ترامپ) اولش میگه هیچ گونه تلفات یا صدمات جانی به هیچ کس وارد نشد . بعد پنتگون گفت 11 نفر ضربه مغزی شدن بعد ترامپ میگه سردرد جزئی بوده و بی اهمیت خبرنگارشون میگه بهش ضربه مغزی بی اهمیته؟؟ - الان شد 34 نفر ضربه مغزی و این داستان ادامه خواهد داشت . بس کنید دوستان درسته خبرگزاری های ما بعضیاشون خبراها رو بدون اصالت سنجی نشر می کنن ولی هرچی باشن نباید به امار اشغال های تروریست امریکایی اعتماد کرد.
  17. 1 پسندیده شده
    حقیقتش با توجه به اینکه از این نوع بحثا زیاد کردم و می دونم راهی به پیش نمی بره و حوصله گشتن توی اینترنت و پیدا کردن لینک های مد نظرم رو هم ندارم جواب رو خیلی خلاصه می دم آمریکا اگر بخواد سانسور کنه می تونه، کما اینکه قبل از این هم تونسته https://twitter.com/Redpill137/status/1212451788898607106 (اینم دم دست بود که گذاشتم) در کل این کار یه کار معمولی در جنگ هست. نباید انتظار داشته باشیم که اون ها سریع همه چیز رو منتشر کنن. بعد روانی جنگ بسیار مهمه. همچنانکه بعضا بعد از خوردن این موشک ها گفتن که ایران اصلا حملش بی اثر بوده یا اینکه از قبل خبر داده بوده یا ... بقیه مواردی هم که گفتید رو حال جواب دادن نداشتم.
  18. 1 پسندیده شده
    همین حالا هم دارن رسما مخفی کاری می کنن و شما حواستون نیست. اول در مورد خسارت های مالی که اتفاق افتاده هیچی نگفتن. دوم در مورد انتقال سربازها، همون چیزی هم که گفته شد با تاخیر بود. سوم خبرنگارها رو بعد از چند روز راه دادن. چهارم بر اساس تصاویر قبل از این چند روز به سرعت در حال پاکسازی بودن. پنجم و مهم ترین: اربیل! در مورد اربیل اخباری بیرون نیومد نه تایید و نه تکذیب!‌ بعد از مدتی طرف ایرانی هم بهش هیچ اشاره ای نکرد. در حالی که هنوز به این موضوع حمله به اربیل توی رسانه ها اشاره می شه.
  19. 1 پسندیده شده
    ‌ دقیقا کدوم مدرک و سند و منطقی گفته آمریکاییها نمیتونن تلفاتشونو پنهان کنند ؟؟ فقط در یک نمونه که نمونۀ خیلی مهم و بزرگی هم هست ، آمریکای تروریست در فقرۀ حملات یازده سپتامبر ، در بسیاری زمینه ها پنهانکاری کرد . اون هم برای سالها . از جمله پنهان کردن عوامل اون حمله که اکثرا سعودی بودند . و با همین پنهانکاری عظیم و به بهانۀ اون حملات به افغانستان و عراق حمله کرد . آمریکای تروریست اسناد دروغینش که بهانش برای حمله به عراق بود هم سالها پنهان کرد . دقیقا برعکس چیزی که گفتی پنهان کردن تلفات تروریستای آمریکایی و پخش کردن تلفاتش در کشورهایی غیر از عراق ، برای آمریکای تروریست یکی از ساده ترین کارهاست .
  20. 1 پسندیده شده
    امروز صحنه هایی در ایران شاهد هستیم که در هیچ کجای دنیا دیده نمیشوند، حتی با تشابه بسیار کم. یکی از فرماندهان نظامی کشوری رو ترور میکنند، و جمعیت میلیونی اون کشور با نهایت عشق واشتیاق با یک عزاداری بسیار عظیم اون رو در آغوش میگیرند. بقول یکی از دوستان شاید بشود این رو با فوت امام(ره) مقایسه کرد. این بزرگترین انتقامی هست که مردم ایران نه فقط از تروریست های آمریکایی مستقر در عراق، که از تمام فرهنگ های دنیا گرفتند.
  21. 1 پسندیده شده
    با خبر منتشر شده امروز در مورد تست موشک بالستیک میان‌برد توسط امریکا، در عمل "پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد" دیگر اعتباری ندارد.
  22. 1 پسندیده شده
  23. 1 پسندیده شده
    تصاویری زیبا از سوختگیری و پرواز جنگنده های سوخوی-34 روسی برفراز شهر بوتورلينوفكا
  24. 1 پسندیده شده
    Kamov Ka-32 Kamov Ka - 32 T Kamov Ka - 32 S Omega Kamov Ka - 32 A Kamov Ka - 32 A - 11 VS
  25. 1 پسندیده شده
    جا داره جز مثیت ماچتم بکنم     :rose:  :rose: