برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on شنبه, 3 اسفند 1398 در همه مناطق
-
15 پسندیده شدهقسمت اول رضا کیانی موحد هنگامی که جنگ جهانی دوم شروع شد هواپیماهای دوباله مدتها بود که منسوخ شده بودند. اما با وجود این، تعداد زیادی از این گونه هواپیماها در کشورهای مختلف خدمت می کردند. با شروع جنگ تعداد زیادی از هواپیماهای دوباله در عملیات رزمی بکارگرفته شدند و در بعضی موارد نشان دادند که نه تنها هواپیماهایی عاجز بلکه سلاح هایی رعب انگیز می باشند. در این سری مقالات به تعدادی از این هواپیماهای دوباله ،که در طی جنگ جهانی دوم، عملکرد بالایی داشته اند اشاره می کنیم. با به قدرت رسیدن هیتلر نیروی هوایی آلمان ،لوفت وافه، جانی دوباره گرفت. این نیرو در سال 1933 برای دراختیار گرفتن یک بمب افکن شیرجه رو مناقصه ای برگذار کرد که شرکت هنشل با طرح هنشل-123 برنده ی این مناقصه شد. در زمانی که نه سلاح های هوشمند امروزی وجود داشتند و نه دستگاه های نشانه روی مدرنی بر روی هواپیماها نصب بود بهترین راه برای بمباران دقیق اهداف این بود که خلبان به سمت هدف شیرجه برود و با رها کردن بمب در آخرین لحظه دماغه ی هواپیمایش را بالابکشد. اگر خلبان می توانست از چنگال دفاع ضدهوایی دشمن فرار کند با این روش می توانست با دقت بالایی هدف خود را مورد اصابت قرار بدهد. تقریبا تمامی کشورهای صاحب نام دنیا در زمینه ی هوانوردی چنین بمب افکنهایی را در اختیار داشتند و آنها را با نام "بمب افکنهای شیرجه رو" می شناختند. هنشل-123 یک هواپیمای دوباله تک سرنشینه بود. اولین پرواز آزمایشی آن در سال 1935 صورت گرفت. بال زیرین هنشل-123 کوچکتر از بال بالایی بود و چرخهای آن به زیر بال زیرین متصل شده بودند. بدنه ی هنشل-123 فلزی بود و موتور رادیال آن توسط یک پوشش فلزی پوشیده شده بود. با اینکه در طی آزمایشهای پروازی ثابت شد هنشل-123 می تواند خود را از یک شیرجه ی تقریبا عمودی بالا بکشد اما دو فروند از هواپیماها در طی آزمایش به خاطر ضعف سازه بالها از بین رفتند. در نمونه ی چهارم این اشکال برطرف شد و با ادامه ی آزمایشها سفارش تولید انبوه این هواپیما با موتور 880 اسب بخار بی.ام.و داده شد. قرار بود تا هنشل-123 یک راه حل موقت باشد تا بمب افکن شیرجه روی اشتوکا به خدمت گرفته شود. به همین دلیل تعداد زیادی هنشل-123 سفارش داده نشد و در طی سالهای خدمت هم بهینه سازی های چندانی بر روی آن صورت نگرفت. در مجموع 250 فروند هنشل-123 ساخته شد و خط تولید آن در سال 1938 جمع شد. با این وجود بخت با هنشل-123 یار بود چرا که با شروع جنگ داخلی اسپانیا بارون فون ریشتهوفن ،فرمانده ی لژیون کندور و پسر عموی بارون قرمز، درخواست کرد 5 فروند هنشل-123 به جبهه اسپانیا اعزام شود تا به عنوان بمب افکن تاکتیکی به خدمت گرفته شوند. ظرفیت اندک حمل بمب سبب شد تا هنشل-123 نتواند نقش یک بمب افکن تاکتیکی را به خوبی اجرا کند و به همین دلیل برای پشتیبانی نزدیک در خطوط مقدم بکارگرفته شد. در این جا ثابت شد که هنشل-123 یک سلاح بی نظیر است که می تواند مواضع دشمن را با دقت بمباران کند و مانورپذیری بالا و بدنه ی قوی آن می تواند بقاپذیری بالایی برایش به ارمغان آورد. طرفدران فرانکو از عملکرد هواپیما به وجد آمدند و 11 فروند دیگر از آن را سفارش دادند. با وجود موفقیت در اسپانیا، ورود اشتوکا به خدمت هنشل-123 را از چشم انداخت و لوفت وافه این هواپیما را کنار گذاشت تا زمان حمله به لهستان که هنشل-123 در جبهه ی جنگ خوش درخشید و ارزش خود را ثابت کرد. 39 فروند باقیمانده از هنشل-123 ها در نبرد لهستان بسیار موثر عمل کردند و دقت ویران کننده ای در هنگام بمباران داشتند. هنشل-123 می توانست آسیب زیادی را تحمل کند و همچنان سرپا بماند. هنشل-123 از باندهای خراب فرودگاه های نزدیک جبهه پرواز می کرد و تعمیرات آن در شرایط سخت رزمی به سادگی صورت می گرفت. اندکی بعد هواپیمایی که از ابتدا قرار بود بازنشسته شود به جبهه ی هلند و فرانسه فرستده شد. گودریان تحت تاثیر زمان کم بارگیری هنشل-123 قرارگرفته بود. این هواپیما بیشترین تعداد نوبت پروازی در روز را داشت و دوباره ارزش خود را در پشتیبانی نزدیک نشان داد. برد کم هنشل-123 و عرض کانال مانش مانعی اساسی شد تا جای هنشل-123 در نبرد بریتانیا خالی بماند اما با شروع درگیری ها در بالکان 23 فروند از آنها را به بالکان فرستادند. در زمان حمله به روسیه لوفت وافه 22 فروند هنشل-123 را در خط مقدم به خدمت گرفته بود. در اینجا بعضی از خدمه هواپیماها را با اضافه کردن زره یا مسلسل و حتی نصب توپ در زیر بال بهینه سازی کردند. تعدادی از داوطلبان اسپانیایی هم با هواپیماهایشان به آلمانها پیوستند و در کنار دوستان فاشیست خود قرارگرفتند. در ابتدای جنگ این هواپیماها در جبهه ی مرکزی و شمالی ،از جمله لنینگراد، بکار رفتند. آنها حتی در نبرد مسکو هم جنگیدند اما سرپوشیده نبودن کابین خلبان و سرمای روسیه سبب شد تا آنها را در کریمه مستقر کنند. هنشل-123 در نبرد دوم خارک، نبرد استالنیگراد و نبرد کورسک نیز جنگید اما تعداد آن رو به کاهش بود. به ناچار هواپیماهایی که در مدارس پروازی و حتی قبرستان هواپیماها منتظر اسقاط شدن بودند جمع آوری شده و به روسیه فرستاده شدند. بازده آنها آنقدر بالا بود که در سال 1943 بارون ریشتهوفن درخواست کرد خط تولید هنشل-123 دوباره احیا شود. گرد و خاک، برف، باران و یخ هیچکدام حریف هنشل-123 نبودند و این هواپیما در دسترس تر از هر هواپیمای پیشرفته ی آلمانها بود. پس از نبرد کورسک، هنشل-123 ها به کریمه بازپس فرستاده شدند و تا بهار 1944 در آنجا بودند. در این زمان هنشل-123 کنار گذاشته شد اما نه به علت عملکردش بلکه به علت اینکه دیگر قطعات یدکی برایش پیدا نمی شد. در نهایت اشتوکا جایگزین هنشل-123 شد، کاری که قرار بود در سال 1937 صورت بگیرد. هنشل-123 هواپیمایی اسطوره است که تقریبا در تمامی جبهه های اروپا ، از اسپانیا تا روسیه، جنگیده است. این هواپیما نشان داد که یک طراحی خوب چگونه می تواند سالها در خدمت باقی بماند و موثر باشد. هیچ یک از هنشل-123 از جنگ جان به درنبردند و امروزه در موزه ها نمونه ی قابل نمایشی از این پرنده ی افسانه ی باقی نمانده است. مشخصات هنشل-123 خدمه 1نفر طول 8.33 متر عرض بال 10.50متر ارتفاع 3.20 متر سطح بال 24.85متر مربع وزن خالی 1,500 کیلوگرم حداکثر وزن 2,215 کیلوگرم پیشرانه 1 دستگاه موتور بی.ام.و 9 سیلندر رادیال به توان 880 اسب بخار حداکثر سرعت 341 کیلومتر/ساعت در ارتفاع 1200 متر برد 860 کیلومتر با باک اضافی 480 کیلومتر با 200 کیلوگرم بمب سقف پرواز عملیاتی 9000 متر(30000 پا) نرخ اوج گیری 15متر/ثانیه تسلیحات 2 قبضه مسلسل 7.92 میلیمتری 2 قبضه توپ 20 میلیمتری(اصلاح شده در خط مقدم) 450 کیلوگرم بمب(1 جایگاه در زیر بدنه و 4 جایگاه در زیر بالها) منبع http://wars-and-history.mihanblog.com/post/1592
-
3 پسندیده شدهبسمه تعالی از پوسایدون تانهنگ قاتل ؛ رده ی جدید سلاح های راهبردی سالهاست که نه تنها رده ی جدیدی به سلاح های استراتژیک افزوده نشده است بلکه در همان رده های پیشین نیز ، اتفاق جدیدی نیفتاده است . پس از ماجراهای رقابت برای نابودی کره زمین توسط دوابر قدرت شرق و غرب در زمان جنگ سرد و استراتژی جنگ محدود هنری کسینجر، حتی میتوان گفت که رده ها ی سلاح های راهبردی رو به لاغر شدن بوده اند و به جای آن سلاح های تاکتیکی دقیق تر توسعه داده میشوند . روند ذکر شده کلان ترند دنیای تسلیحات به نظر میرسید تا اینکه روسیه در اسفندماه 96 برای نخستین بار ازیک نمونه جدید تسلیحاتی به عنوان دستگاه رستاخیز جدید روسی پرده برداشت. دستگاه رستاخیز (doomsday machine یا (doomsday device یک سامانه فرضی است - معمولاً یک اسلحه یا سیستم تسلیحاتی - که می تواند تمام زندگی در یک سیاره ، به ویژه زمین را از بین ببرد ، یا حتی بدتر ؛ خود سیاره را نابود کند . اصطلاح " روز رستاخیز " ، اصطلاحی است که برای پایان سیاره زمین استفاده می شود. بیشتر این انگاره ها بر این واقعیت متکی هستند که بمب های هیدروژنی می توانند به طور دهشتناکی بزرگ ساخته شوند یا اینکه با مواد طراحی شده برای ایجاد ماندگار و طولانی مدت " نمکی" شده استفاده شوند . ( برای آشنایی بیشتر مطلب مربوط به بمب کبالتی را بخوانید . ) داستان رونمایی ازین قرار بود که در نوامبر 2015، در جریان جلسه پوتین با نمایندگان وزارت دفاع دوربین های "کانال اول"تلویزیون دولتی روسیه به طور تصادفی برای یک لحظه ، نموداری را بر روی میز جلوی یکی از ژنرال ها را نشان دادند . تصویر تلویزیونی : آن تصویر شامل یک نمودار گرافیکی بود که سلاح ناشناخته ای به نام "Status-6" را توصیف می کرد. سلاح به شکل یک اژدر غول پیکر با سر جنگی هسته ای، به نظر میرسید . بلافاصله یحث و درگیری های زیادی در سازمان سیا در مورد عمدی یا سهوی بودن این داستان درگرفت . نهایتا سازمان سیا بنا را براین گذاشت که این نشت خبر عمدی بوده است . بلافاصله پس از آن،"راسیسکایا گازتا" روزنامه رسمی روسیه درباره برخی از جزئیات سلاح مورد نظر مقالهای منتشر کرد .به گزارش این روزنامه،"Status-6" ترکیبی از یک اژدر غول پیکر دارای کلاهک هسته ای و زیردریایی بدون سرنشین بود. البته تاکنون نیز این سلاح مداوما به عنوان یک اژدر توصیف میشود ولی واقعیت آن است که سلاح مورد نظریک " آنهپاد " سر واژه ی کلمات " آب نورد هدایت پذیر از دور "است . در دسامبر 2016، پنتاگون تأیید کرد که این سلاح، یک سلاح واقعی است و به آن نام "Canyon" داده شد. این درست پس از آن بود که اژدر جدید از زیردریایی کلاس ساروف، پس از سه سال مورد آزمایش قرار گرفت. در آن زمان گفته شد که تست های بعدی این سیستم در دریای بارنتز در نزدیکی مرز نروژ صورت می گیرد. کلاس ساروف : پوتین رئیس جمهوری روسیه در مارس 2018 از مجموعه نظامی «روز رستاخیز » روسیه رونمایی کرد که شامل تعدادی سامانه تسلیحاتی از جمله سامانه موشکی مافوق صوت آوانگارد و اژدر- زیردریایی فوق الذکر با نام رسمی پوسایدون میشد . پوسایدون در اساطیر یونان خدای دریاها، رودخانهها، سیل، خشكسالی، زمین لرزه و اسبها بود و محافظ آبها محسوب می شد. زمانی كه پوتین در حال معرفی این سلاح بود، فیلمی از عملكرد آن به نمایش درآمد كه نشان می داد این آنهپاد از زیردریایی حامل خود رها می شود و بدون رهگیری می تواند به هدف خود در ساحل هر منطقه ای در جهان نزدیك شود و در آخرین لحظات از آب خارج شده و به هدف برخورد كند. در اخبار رسمی منتشر تاکنون به جزئیات این سلاح اشاره نشده است ولی احتمالا طول آن 24 متر و قطرش 1.6 متر است و دارای یک راکتور هسته ای به عنوان منبع قدرت پیشرانه ها است . حداکثر سرعت آن 180 کیلومتر بر ساعت است و دامنه ی حرکت آن تا 10 هزار کیلومتر می رسد. عمقی که این آنهپاد در آن باید عمل کند حدود هزار متر است. این عمق به این خاطر لازم است که تجهیزات زیر آبی ناتو نتواند این دستگاه را شنود کند و موقعیت آنرا کشف کند . پوسایدون برای آنکه از قابلیت پنهانکاری خود به صورت کامل بهره ببرد ، دارای یک سیستم پیشرانش واتر جت در کنار سیستم پروانه است . این قابلیت صدای اندک پروانه ی زیر دریایی را هم محو کرده و همچنین امکان بهره گیری از امواج ایجاد شده از پروانه wake tracking را نیز برای نیروی متخاصم رهگیر از بین میبرد . این آنهپاد قادر است از هر نقطه در نیمکره شمالی به خط ساحلی آمریکا برسد. علاوه بر این، کشف آن هم بسیار دشوار به نظر میرسد ، زیرا برای غوص های بسیار عمیق طراحی شده است و در سرعت های پایین کاملا بی صدا است. با اندازه گیری محفظه اختصاص داده شده به سر جنگی در تصویر گرافیکی ، گفته میشود قدرت سر جنگی هسته ای این سلاح ، حدود 100 مگاتن است به عبارتی دو برابر بیشتر از قدرتمندترین بمب اتمی است كه جهان تاكنون تجربه كرده است . "بمب تزار" نام قدرتمندترین بمب اتمی است که تاکنون آزمایش شده است. این آزمایش در سال 1961 بر فراز جزیره ای دور از خاک شوروی انجام شد. شعله انفجار به قدری روشن بود که در شهر نروژی وردو، واقع در 900 کیلومتری دیده شد. این بمب دارای قدرت انفجاری 50 مگاتن بود. که معادل بیش از یک هزار و پانصد بمب آمریکایی بود که بر هیروشیما و ناکازاکی ژاپن پرتاب شده بودند. علاوه بر این، بخشی از بار اورانیوم سر جنگی آن توسط ایزوتوپ های کبالت-59 جایگزین شده است. در طی انفجار، این ایزوتوپ ها به کبالت-60 رادیواکتیو تبدیل می شوند که نیمه عمر آن بیش از پنج سال است. "راسیسکایا گازتا" می نویسد که چنین سلاح هایی باعث نابودی تمام موجودات زنده می شود: هیچکس حتی در پناهگاه هایی که برای نجات از حملات هسته ای ساخته شدهاند زنده نخواهد ماند. گفتنی است که به علت درجه بالای آلودگی رادیواکتیو، هیچ تستی از بمب کبالت تاکنون انجام نشده است . ( پیوند ) برای این سلاح دو سناریو ی اصلی تعریف شده است . انفجار با فاصله از ساحل و انفجار در ساحل : انفجار بافاصله از ساحل : در صورتی که درگیری با ناتو مد نظر باشد ؛ انفجار با فاصله چنین بمبی بنابر برخی گمانه زنی ها باعث بروز سونامی با امواجی به ارتفاع 100 تا 500 متر می شود. در صورت استفاده بر علیه نروژ ( به عنوان خط مقدم ناتو ) موج رادیواکتیو مناطق وسیعی از جنوب نروژ را آلوده میکند که زندگی چندین نسل از نروژی ها در آن مناطق غیر ممکن خواهد ساخت. در صورت استفاده بر علیه ایالات متحده ، در سواحل شرقی ، حتی باعث آسیب بیشتری می شود؛ به دلیل اینکه پایگاه های نیروی دریایی ایالات متحده و مراکز پرجمعیت آن در سواحل قرار دارند . درصورت انفجار یک بمب 100 مگاتنی در نزدیکی نیویورک، موج انفجار مساحتی در شعاع 72 کیلومتر را ازبین خواهد برد . سپس یک تسونامی آلوده به مواد رادیو اکتیو به داخل خاک آمریکا حرکت می کند و همه چیز را در مسیر خود آلوده میکند . البته این کار با توجه به اینکه آب به آسانی آلودگی را در دریاهای سراسر جهان پخش میکند باعث آلودگی کل کره زمین خواهد شد . گمانه زنی های اولیه حاکی از آن بود که انفجار کلاهک «پوسایدون» میتواند امواج سونامی عظیمی ایجاد کند که برای از بین بردن هر نوع شهر و جمعیتی کافی است. اما برخی دیگر معتقدند که به دلیل کروی بودن موج انفجار ، هنگام انفجار انرژی در همه جهات پخش گردیده و تنها بخشی از آن به طرف اهداف ساحلی هدایت میشود . در صورت استفاده در مناطق جنوبی در جایی که دشتها قرار دارند، تخریب کامل در فاصله 500 کیلومتری روی خواهد داد. علاوه بر این، بر اثر پدیده ی fall out باد می تواند آلودگی قابل توجه رادیواکتیو را تا عمق کشور و تا خاک می سی سی پی برساند. چنین موجی میتواند تمام موجودات زنده در شعاعی حدود ۹۰۰ کیلومترمربعی را از بین ببرد. انفجار درساحل : برای بررسی اثرات این انفجار شبیه سازیهای متعددی انجام شده است . بر طبق شبیه سازی زیر انفجار ، مساحت بسیار وسیعی تا عمق 1700 کیلومتر و با عرض حدودا 300 کیلومتر را تحث تاثیرات جدی قرار خواهد داد . تصاویردیگر : وسیله ی حامل : گرچه این سامانه با زیر دریایی های کلاس ساروف آزمایش شد اما روسیه برای حمل این زیر دریایی بدون سرنشین یک زیر دریایی خاص را نیز توسعه داده است . نام این زیر دریایی ، بلگورود است . این زیر دریایی از کلاس اسکار 2 است ولی یک زیر دریایی رزمی نیست و هیچ موشکی اعم از کروز و بالستیک حمل نخواهد کرد. این زیر دریایی طراحی شده است تا زیردریایی های کوچکتر را حمل کند . زیردریایی «بلگورود» می تواند مجموعا 6 فروند «پوسایدون» را حمل کند. زیردریایی بلگورود به عنوان جدیدترین عضو نیروی دریایی فدراسیون روسیه و بخشی از ناوگام شمال است و اکنون طولانی ترین ترین شناور زیرسطحی در دنیاست و به خاطر پیشرانه مبتنی بر راکتور هستهای خود میتواند سالها بینیاز از سوختگیری دریانوردی کند. بلگورود طراحی شده است که تا عمق 500 متری در آب غوص کند . قدرت جابجایی «بلگورود»50 درصد بیش از همتاهای آمریکایی اش یعنی کلاس «اوهایو» است. همچنین زیردریایی بلگورود با 184 متر طول، 14 متر درازتر از زیردریاییهای حامل موشک بالستیک کلاس اوهایو ساخت آمریکا و 9 متر درازتر از زیردریاییهای کلاس تایفون ساخت شوروی است. همچنین هنگام غوص کامل بیش از 30 هزار تن وزن دارد که 11 هزار تن بیشتر از وزن زیردریاییهای اوهایو است . بنابر این این مجموعه ی سلاح یک پکیج کامل است . سناریو مورد تصور بسیار ساده است . چند فروند بلگورود بیش از 20 فروند پوسایدون را در نواحی مختلف دنیا رها میکنند . پوسایدونها در تمام دنیا گشت میزنند و یا مدتی – از چند هفته تا چند سال – را کف نشینی کرده و آرام میگیرند تا مطمئن شوند که کسی از جای آنها خبر ندارد . سپس به آرامی و در حالت سکوت ( با پیشران واتر جت ) به سوی نقاط ازپیش تعیین شده حرکت نموده و دوباره در نواحی نزدیک به سواحل دشمن مشغول کف نشینی میشوند . در زمان حمله موتورهای اصلی را روشن کرده و با سرعت بسیار بالا ( بیش از صد کیلومتر بر ساعت ) به سمت ساحل حرکت کرده و سر جنگی خود را منفجر میکنند . بسته به موقعیت مورد نظر میتوانند با فاصله از ساحل ( برای ایجاد امواج تسونامی ) عمل نموده و یا خود را به ساحل بکوبند . واکنش ایالات متحده : اولین واکنش رسمی آمریکایی ها آن بود که جیمز متیس با بی اعتنایی کامل گفت که : " این سلاح چیزی از موازنه اتمی را تغییر نخواهد داد . " ولی واقعیت آن است که تمام سامانه های دفاعی فعلی در برابر این سلاح بی اثر بوده و قدرت مقابله یا حتی خنثیسازی حملات آن را ندارند . در صورتی که در یک بسته ی الحاقی این آنهپادها برای اثر بخشی بیشتر به موشک های کروز مجهز شوند نیز با توجه به فاصله بسیار کم ممکن تا ساحل ، به نظر نمی رسد بتوان عملاتی ضد کروز مناسبی را بر علیه آنها انجام داد . البته، امریکایی ها نیز با دانستن این اطلاعات بیکار ننشسته و در صدد طراحی رده از سلاح ها به عنوان پاسخی به این حرکت روسیه هستند . مهم ترین نکته ی این سلاح ، بی سرنشین بودن و پیشران هسته ای آن است که توان نظارت بر آن را از بین میبرد . اولین پدافندی که در مورد سناریوی بالا به نظر میرسد این است تعدادی زیر دریایی مکان این پوسایدون ها را کشف نموده و همواره آن ها را تعقیب کنند . در صورت وقوع درگیری قبل از انجام هرگونه حرکتی آنها را نابود کنند . این امر با توجه به عدم امکان پوسایدون در دفاع ازخودش ممکن به نظر میرسد ولی دارای دو مشکل است : اول : پنهانکاری فوق العاده این زیر دریایی . دوم :عدم امکان رقابت زیر دریایی های سرنشین دار با آن . با توجه به عمق زیاد غوص این سلاح ؛ بایستی یک زیر دریایی بزرگ از ناوگان زیر سطحی آمریکا مشغول این کار شود که این موضوع تبعاتی را در بر خواهد داشت . زیر دریایی های سرنشین دار همواره وابسته به سطح آب بوده و ناگزیر از بازگشت به سطح آب هستند و این خود یعنی شکست نظارت کامل . البته میتوان این مشکل را با افزایش تعداد زیر دریایی های پست دهنده حل کرد ولی هزینه ی کمر شکنی را بر نیروی دریایی تحمیل خواهد نمود . پاسخ آمریکا به مشکلات فوق طراحی رده ی جدیدی از آنهپاد های بزرگ تقریبا به اندازه ی پوسایدون است . البته آمریکا هیچ گاه نگفته است که هدف از تولید این رده از زیر دریایی ها پاسخ مستقیم به حرکت روسیه است ولی دلیل دیگری برای این طراحی به نظرنمیرسد . در این راستا با امضای یک قرارداد 43 میلیون دلاری، وظیفه توسعه یک ناوگان از زیردریایی های هدایت پذیر از دور به شرکت بوئینگ محول شده است . قرار است در فاز اول ، چهار نمونه طراحی و تولید شود . آنهپاد Echo Voyager بوئینگ، مبنای ساخت نمونه های سفارش داد شده خواهد بود. پیش نمونه ساخته شده مبنای این پروژه است، حدود 16 متر درازا دارد و می تواند به دامنه پیمایش حدودا 12 هزار کیلومتری دست پیدا کند.خود پروژه ی Echo Voyager به نوعی دنباله ی دو پروژه ی Echo Ranger به طول ۵.۵ متر و Echo Seeker به طول ۹.۸ متر بود . سیکر : رنجر: نسل جدید زیردریایی های بویینگ که بر مبنای این پیش نمونه ساخته خواهند شد ، Orca XLUUV نامیده شده و ساختاری پودمانی ( ماجولار ) خواهند داشت؛ به لطف چنین ساختاری نیروی کاربر خواهد توانست با هزینه های کمتری آنها را برای ماموریت های متنوع و گوناگون چینش نموده و به کار بندد .با توجه به پودمان پذیری بالایی که بوینگ از ابتدای این پروژه دنبال میکند و سفارش تعداد محدود نیروی دریایی ، احتمال میرود که نمونه های بعدی حتی بزرگتر ازین نمونه باشند در حالی که از قطعات و ماژول های همین پروژه استفاده میکنند . Orca به معنی نهنگ قاتل است . با توجه به هوشمندی فوق العاده این حیوانات ، نامگذاری انجام شده بیان گر راهبرد اصلی ایالات متحده در طراحی این سلاح است . اگر راهبرد روسیه در طراحی پوسایدون را نهایت کشندگی بدانیم تکیه ی آمریکا در طراحی ضد پوسایدون ، بر هوشمندی است . اهداف تعریف شده در طراحی این زیردریایی ، گذشته از هدایت پذیری از راه دور؛ شامل مسیریابی، اتخاذ تصمیمات درست در شرایط مختلف، ، توزیع قدرت، مانورپذیری و مدیریت سنسورهای گوناگون به صورت خودکار و با هوش مصنوعی ، با حداقل اتکا بر کاربر انسانی است . بنابراین این زیردریایی قادر است تا ماه ها در دریا باقی مانده و به انجام عملیات بپردازد. همچنین سطح هوش مصنوعی به کار گرفته شده در حدی است که برای راه اندازی و ریکاوری این زیردریایی نیازی به وسایل یا دیگر کشتی های پشتیبان نیست. برخلاف پوسایدون ، پیشرانش اورکا از طریق یک پیشرانه هیبریدی دیزل الکتریک تامین خواهد شد، اما به نظر میرسد که با توجه به بی سرنشین بودن ، تاب آوری لازم را برای زیر نظر گرفتن پوسایدون خواهد داشت . در حالی که Boeing Orca XLUUV قصد دارد انواع مأموریت ها را انجام دهد ، نیروی دریایی ایالات متحده جزئیات عملکردهای مورد نظر خود یا هرگونه قابلیت پنهانکاری را فاش نکرده است.در مورد مسلح بودن این زیردریایی هم تاکنون اطلاعاتی منتشر نشده است ولی احتمال میرود که نمونه های مسلح آن نیز وارد خدمت شوند . سخنگوی بوئینگ در زمان امضای قرار داد گفت: این وسیله نقلیه بیش از 2500 ساعت آزمایش اقیانوس دارد. Echo Voyager اولین فاز آزمایش دریایی خود را - یا آزمایش های دریایی Alpha - در سال 2017 هنگامی که حدود سه ماه در سواحل کالیفرنیای جنوبی کار می کرد ، انجام داد تا تحت ارزیابی و آزمایش سیستم قرار بگیرد. وی گفت: "در این مدت ، تیم آزمایش اکو ویجر یک سری آزمایشات عملکردی را برای بررسی توانایی اکو ویجر برای کار بر روی سطح ، زیر سطحی نزدیک به سطح و در عمق زیاد انجام دادند. وظایف آزمایش شامل شارژ باتری ، کنترل وسیله نقلیه در جریان و عملکرد موج ، غوطه وری خودرو و بازگشت به سطح بود. اکو ویجر در سال 2018 و در اوایل سال جاری برای آزمایشات دریایی براوو ، به منظور توسعه وظایف عملیاتی از سری تست های اولیه به دریا بازگشت. طبق گفته بوئینگ ، از آنجا که عملکرد GPS فقط در سطح امکان پذیر است ، ویجر از یک واحد هدایت داخلی تصحیح شده مبتنی بر فیلتر کالمن استفاده میکند که به کمک یک سامانه " سرعت سنج داپلر " Doppler Velocity Log (DVL) و سنسورهای عمق سنج برای تدقیق موقعیت خود ، استفاده می کند. نهایتا آنکه Orca ممکن است برای مدت طولانی بزرگترین نمونه از آنهپادها در اقیانوس نباشد. آزمایشگاه علوم و فن آوری دفاعی وزارت دفاع انگلیس (Dstl) نیز یک رقابت دو مرحله ای 2.5 میلیون پوندی را در ماه آوریل به دنبال راه حل هایی برای آگاهی از توانایی و درک آینده از ابزار XLUUV ها آغاز کرده است . مرحله اول تحقیق و توسعه یک سیستم کنترل مستقل با استفاده از یک بستر موجود را انجام می دهد و مرحله دوم این آزمایشات را در طول دو سال انجام می دهد. در نهایت وزارت دفاع انگلیس به دنبال راه حلی برای انجام عملیات زیر دریایی مخفی اطلاعاتی و تهیه یک وسیله موثر ضد زیر دریایی است. طراحی مورد نظر بایستی این کار را برای حداقل سه ماه در مسافت حداکثر 3000 مایل دریایی از اولین مکان مستقر در آن و با تحمل محموله ای به اندازه دو تن داشته باشد . ......................................... این پیوندها را هم ببینید : پیوند 1 پیوند 2 .................................. https://www.businessinsider.com/russia-doomsday-weapon-submarine-nuke-2018-4 https://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-6799989/Boeing-developing-fleet-massive-robo-submarines-Navy-hit-seas-2022.html https://www.popularmechanics.com/military/weapons/a22537135/russias-nuclear-tsunami-apocalypse-torpedo-is-named-poseidon/ https://ir.sputniknews.com/opinion/201807133758672-%D8%A8%D9%85%D8%A8-%D8%AA%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%84%D8%A7%D8%AD-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87/ https://en.wikipedia.org/wiki/Status-6_Oceanic_Multipurpose_System https://www.naval-technology.com/features/boeing-orca-xluuv-unmanned-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/Echo_Ranger https://www.boeing.com/defense/autonomous-systems/echo-voyager/index.page ..................................... العبد و ما فی یدیه ملک لمولاه : هرگونه کپی برداری شرعا حلال و قانونا مجاز است .
-
3 پسندیده شدهمبارزه با ارواح داعشی این پرچم های قرمز در شهر ها و روستاهای نشان میدهد ارواح داعشی در عراق حضور دارند. ابوبشیر یک کشاورز در حوالی بیجی است او در سال 2015 به خاطر حضور تروریست های داعشی مجبور شد خانه و زمین های کشاورزی خود را ترک کند. او و خانواده اش در مارس 2018 با خروج داعش دوباره به خانه خود بازگشتند. اما آنها متوجه شدند داعشی ها زمین های محبوب آنها را به زمین ها کشتار تیدیل کرده بودند. ابو بشیر می گوید" ارواح داعش هنوز در اینجا هستند. جنایاتهای آنها هنوز در زیر زمین قرار دارد." ابوشیر در ادامه تعریف می کند دو فرزند پسر 6 و 18 ساله خود را براثر بمب های کار گذاشته شده در زمین کشاورزی خود از دست داده است. تجربه تلخ انفجار بمب ها و مین ها برای غیر نظامیان سازمان های بشر دوستانه را مجبور کرده است به عراق بیایند . ابوبشیر کشاورزی که بمب های دست ساز داعشی جان دو فرزند آن را گرفت سازمان HALO Trust یک موسسه خیریه انگلیسی- آمریکاییی است که بقایای جنگ و به ویژه مین های زمینی را از بین می برد. در حال حاظر بخشی از فعالیت موسسه HALO Trust به خاطر وجود مین ها وبمب های دست ساز در عراق جریان دارد. سلسله جنگ ها و درگیری ها در عراق از سال 1980 تا به امروز این کشور را به عنوان یکی از کشورهای آلوده به مین در جهان تبدیل کرده است. جنگ با ایران از سال 1980 تا 1988، جنگ خلیج فارس 1991، اشغال عراق در سال 2003 و مبارزه با تروریست های داعش همگی به آلودگی گسترده مین های زمینی در عراق کمک کرده است. بخش قابل توجه ای از این مین ها هنوز در مزر های عراق با کشورهای ایران و عربستان سعودی باقی مانده است. از طرف دیگر تصرف مناطق بزرگ عراق توسط تروریست های داعش در طی سال 2014 و بعد از آن موجب شد کشور عراق با مشکل بمب های دست ساز ساخت تروریست های داعشی مواجه شود. این بمب های دست ساز به راحتی می تواند موجب قربانی شدن مردم غیر نظامی بشود. تروریست های داعشی حجم زیادی از این بمب های دست ساز را در داخل شهر و روستا ها قرار داده اند.برخی از شهر مانند فلوجه استان انبار عراق به شدت به تله های انفجار آلوده هستند. محدوده فعلی فعالیت موسسه در عراقHALO Trust صحبت یکی از کارکنان HALO Trust با مردم محلی در مورد مناطق آلوده به مین و بمب تروریست های داعشی طیف گسترده ای از بمب های دست ساز را در مناطق تحت کنترل خود قرار می دادند. این بمب های دست ساز توسط صفحه فشار یا قطع سیم فعال می شوند. بمب های دست ساز به راحتی فعال می شوند حتی وزن یک کودک می تواند باعث فعال سازی این بمب ها بشوند. وزن خرج این بمب ها از 3 کیلوگرم تا 100 کیلوگرم متغیر است وبرخی از آنها به راحتی می تواند یک وسایل نقلیه را نابود کند. دولت عراق در کنار سازمانهای بشر دوستانه فعالیت های مختلفی را برای پاکسازی مناطق آلوده خصوصا شهر انبار انجام داده اند تا مردم بتوانند به خانه های خود بازگردند. موسسه HALO Trust در ماه مه سال 2018 برای پاکسازی مناطق الوده وارد عراق شد. یکی از اهداف این موسسه پیش برد یک برنامه بلند مدت و مرقون به صرفه برای پاکسازی مناطق آلوده در عراق است. در نتیجه موسسه HALO Trust برای پاکسازی مناطق آلوده به مین از کارکنان عراقی استفاده می کند. به عنوان نمونه برای پاکسازی شهر موصل و مناطق کرد نشین پیشتر کارکنان از اقلیم کردستان عراق استخدام شده اند. لهیب 21 ساله یکی از عراقی های است که در موسسه HALO Trust برای پاکسازی مناطق آلوده به مین ها بمب های دست ساز در بیجی کار می کند. لهیب تعریف میکند در جلوی چشم خود دیده است که عموی خود بوسیله بمب های دست ساز داعشی کشته شده است به همین دلیل برای پاکسازی مین ها به سازمان HALO Trust ملحق شده است. موسسه برایHALO Trust پاکسازی کامل شهر فلوجه نزدیک به 300000 نفر نیرو نیاز دارد. نمونه ای از بمب های دست ساز داعشی که در زیر زمین مخفی شده اند شرایط حساس خنثی سازی بمب ها در کنار گرمای هوا شرایط سختی برای افرادی که مناطق را پاکسازی می کنند درست کرده است. زنان عراقی نیز در کنار مردان عراقی برای مبارزه با بمب های دست ساز داعشی تلاش می کنند. براساس گزارش های سازمان ملل تنها در شهر بیجی از شروع عملیات پاکسازی 340 بمب دست ساز خنثی شده است و روزانه 25 بمب دست ساز کشف می شود. وجود همین خطر بمب ها و مین های باعث شده است بسیاری از مردم عراقی در مورد بازگشت به خانه های تردید دارند و هنوز آواره باشند. در نتیجه ضرورت پاکسازی سریع تر مناطق آلوده به مین ها وبمب ها برای کاهش تلفات غیرنظامیان و بازگشت سریع تر آنها به خانه های خود با کمک سازمان بشردوستانه الزامی به نظرمی رسد. ابزار اصلی خنثی سازی بمب های دست ساز توسط لودرها و بیل مکانیکی انجام می شود. لودرها و بیل های مکانیکی که برای خنثی سازی بمب ها استفاده می شود دارای یک کابین زرهی برای محفاظت اپراتور در برابر انفجارهای احتمالی است.
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم اگرچه در طی چند سال جنگ یمن چندین مورد حمله و شکار هواگرد های ائتلاف سعودی و حتی آمریکا رخ داده بود که شامل چندین مورد پهپاد و حمله نا موفق به یک اف-16 بلاک 60 اماراتی و حمله منجر به خسارت یه یک فروند ایگل سعودی بود، اما در طی 2 ماه اخیر تعداد و شدت این حملات پدافندی به نحو چشم گیری رشد داشته است. در این عملیات های پدافند هوایی ائتلاف عربستانی دست کم 5 فروند پهپاد CH4-B خریداری شده از چین، 3 فروند پهپاد وینگ لونگ، 6 فروند SHIEBEL COMCOPTER S100 ، 4 فروند Seeker400، 1 فروند Selex ES Falco، 1 فروند پهپاد RQ1-E Predator XP ، یک فروند پهپاد Karayel ساخت ترکیه در اختیار عربستان، و یک فروند پهپاد Luna X2000 و چند مورد پهپاد های پریدیتور و رپییر آمریکایی را شامل می شده است که البته اخیرا 2 شکار شاخص این لیست را تکمیل کرده است، یک فروند بالگرد تهاجمی آپاچی و یک فروند جنگنده تورنادو هر دور متعلق به عربستان سعودی. انفجار مجاورتی موشک یمنی در کنار ایگل سعودی تصاویر مربوط به برخی از پهپاد های شکار شده: بالگرد آپاچی سعودی که پس از هدف موشک قرار گرفتن در حال سقوط است تورنادوی رهگیری شده توسط سامانه های الکترواپتیک در اختیار انصارالله لحظه ی هدف قرار گرفتن جنگنده ی تورنادو توسط موشک زمین به هوای انصار الله بقایای لاشه ی این جنگنده پس از سقوط در حالی که موجودی پدافند هوایی یمن قبل از جنگ تنها تعدادی سامانه های قدیمی و منسوخ سام 6 ، 3 و 2 بود که رادارهای عمده ی این سامانه ها خصوصا رادار های پیش اخطار نیز در روز های اول بمباران های ائتلاف عربی از بین رفت و کارایی رزمی خود را از دست دادند به نحوی که تنها راه استفاده موثر از موشک های سام 2 موجود در انبار ها تبدیل کردن آنها به نسخه های زمین به زمین یا استفاده از بوستر آنها جهت ساخت راکت های کوتاه برد بود، این شکار های اخیر حاکی از تحولی در توان پدافندی جماعت انصارالله یمن می باشد. اولین تلاش ها جهت افزایش توان پدافندی انصارالله با توجه به شرایط خاص جنگ در یمن و برتری هوایی کامل دشمن، سعی در زمین به هوا کردن موشک های هوا به هوای روسی موجود در زرادخانه های ارتش یمن همچون موشک R-27 بود. بر طبق برخی گزارشات یمن نسخه دارای سیکر حرارتی این موشک را خریداری کرده بود که آن را بر خلاف نسخه نیمه فعال راداری از رادار رهگیر در برد کوتاه بی نیاز می ساخت. بنا بر براورد های موجود شلیک به ایگل سعودی نیز با همین سلاح صورت پذیرفته بود. اگرچه به جهت محدودیت های فنی و لجستیکی و برد و ارتفاع محدود قابل دست یابی این روش از دست یافتن به شکار های بیشتر و مهم تر باز ماند. قدم بعدی ارتقا و اعمال تغییرات بر روی موشک سامانه سام-6 بود تا با کشف و هدایت الکترواپتیک در برد کوتاه به صورت پسیو به سمت پرنده دشمن روانه شود. دست کم 1 مورد شکار پهپاد آمریکایی که در ارتفاعی بالاتر از توان موشک های دوشپرتاب پرواز می کرد به این سامانه نسبت داده می شود. اما تمامی موارد فوق یک ایراد مشترک داشت. اینکه از موشک های نسباتا بزرگی بهره می برد که نیاز به لجستیک قابل توجهی داشت، این مورد به ویژه در زمانی که مالکیت آسمان در اختیار دشمن است و رصد آزادنه هوایی بر میدان نبرد دارد مانعی بزرگ است، به ویژه آنکه رزم انصارالله بر با توجه به قابلیت ها و شرایط موجود بر اساس تاکتیک های نا منظم و برپایی کمین ها شکل گرفته است. و البته به جهت عدم فعال بودن رادار های پیش اخطار دور برد و نیز عدم وجود سامانه های راداری پدافندی با تحرک مناسب، امکان درگیری پدافندی در برد متوسط نیز برای انصار الله وجود ندارد و تنها شانس ممکن بهره گیری از کمین برای شکار پرنده ی دشمن در برد کوتاه است که نیازمند حداکثر ممکن اختفا می باشد. اما پس از شدت گرفتن شکار های هوایی انصار الله در طی 2 ماه گذشته به نظر می رسید که پای سلاح جدیدی به میان آمده است. تقریبا بلافاصله پس از شکار جنگنده تورنادوی سعودی بود که رسانه های غربی خبر از توقیف محموله سلاحی در آب های آزاد دادند که به ادعای آنها از مبدا ایران به مقصد یمن حمل می شده. اگرچه ایران در مورد گروه های شبه نظامی و هم های خود در عراق ، سوریه، لبنان، و فلسطین به طور کاملا رسمی حمایت و پشتیبانی همه جانبه خود را ابراز داشته است و نسبت به تسلیح آنان اقدام می کند، و نیز حتی پشتیبانی کامل از هر گروهی که به مقابله نظامی با رژیم اسرائیل برخیزد را به عنوان سیاست رسمی خود اعلام کرده است، اما در عین حال هیچگاه مسئولیت تجهیز و پشتیبانی گروه های مبارز در یمن را نپذیرفته و همواره به شکل رسمی منکر کمک های تسلیحاتی به این گروه ها شده است و کمک های خود را تنها در قالب کمک های بشر دوستانه غذایی و دارویی اعلام داشته است. البته به رغم انکار رسمی ایران در سوی دیگر برخی شواهدی نیز از سوی طرف های دیگر این منازعه ارائه شده است که ظن ریشه ایرانی داشتن بسیاری از تجهیزات انصارالله را تقویت می کند. در طی سال های جنگ یمن چندین محموله سلاح در آبهای آزاد به مقصد این کشور توقیف شده بود که عمدتا شامل موشک ها و راکت های ضد زره، سلاح های انفرادی، خمپاره ها و مهمات بود. در محموله توقیف شده اخیر اما موارد خاص و چشم گیری وجود داشت. موشک های ضد زره کورنت در پایین و اجزای یک نوع موشک پدافندی جدید در بالا اجزای مربوط به موشک قدس، از جمله موتور TJ-100 بدنه موشک ضد کشتی چینی C-802 موشک پدافندی جدید پیشتر مورد اشاره و اجزای مختلف آن، در ادامه بیشتر به بحث گذاشته می شود. چنانچه فرض منشا ایرانی تسلیحات جدید انصار الله یمن را به رغم تکذیب رسمی ایران بپذیریم در مواردی با سامانه هایی مواجه می شویم که تا قبل از بگار گیری آنها در یمن هیچ اطلاعات یا خبری مربوط به آنها در رسانه ها و مراجع اخبار نظامی ایران موجود نبود، در واقع این موارد را می توان بخشی از پروژه های نظامی ناشناخته و پنهان ایران دانست. فصل مشترک بخش زیادی از این تجهیزات سادگی، نیاز به لجستیک محدود، چابکی، و قابلیت عمل در محدوده هایی ست که دشمن قبلا امادگی مقابله با آنها را نداشته است. در مورد این موشک پدافندی جدید با موشکی مواجه هستیم که شباهت ها و در عین حال تفاوت های عمده و مهمی با سامانه معروف RBS-70 سوئدی دارد. از جمله اینکه به نظر می رسد از هدایت فاز ترمینال الکترواپتیکال به جای هدایت موج سوار لیزری بهره می برد، دارای بوستر سوخت جامد و پیشران هواتنفسی (میکرو توربوجت) و نیز بالک های ثابت به جای تا شونده درون بدنه است. این موشک به گونه ای طراحی شده است که پیچیدگی ها در آن به حداقل ممکن برسد و نیازهای فنی به ساده ترین روش های ممکن بر طرف شود، مشابه رویکردی که قبلا در مورد موشک قدس شاهد بودیم، به همین جهت از بالک های ثابت در آن استفاده شده، یک بوستر مستقل از بدنه اصلی با اتصالات ابتدایی جهت سرعت بخشیدن اولیه به آن اضافه شده و جهت حفظ سرعت از یک موتور میکرو توربوجت نسباتا ارزان قیمت تجاری با تراست احتمالی در محدوده 200 نیوتن یا کمتر بهره برده شده است. اما در عین حال به جهت افزایش کارآمدی عملیاتی و اثر بخشی یک سیکر الکترو اپتیکال و فیوز های مجاورتی لیزری به آن اضافه شده است، تا ضمن برخورداری از قابلیت شلیک کن و فراموش کن حداکثر اثر بخشی را در برابر هدف مورد نظر داشته باشد. البته این سادگی ها غرامت هایی را نیز به طرح تحمیل کرده است، از جمله آنکه براورد می شود که قابلیت رسیدن به سرعت مافوق صوت و نیز مانورپذیری چشم گیری را نداشته باشد که البته از آنجایی که عمده اهداف مورد نظر این سامانه شامل پهپاد ها و بالگرد هایی ست که گرچه توان پرواز در سقفی بالاتر از توان دوش پرتاب ها را دارند اما از سرعت و مانور پذیری بسیار محدودی برخوردارند، لذا این موشک ساده، کوچک و نسباتا ارزان قیمت می تواند به دشمن مخوفی برای این دسته از پرنده ها بدل شود، کما اینکه تا امروز نیز آمار شکار قابل توجهی را در کارنامه خود ثبت کرده ست، تا آنجا که برخی کارشناسان علاوه بر ساقط کردن بالگرد تهاجمی آپاچی، حتی با توجه به آنکه از سوی طرف سعودی اعلام شد تورنادوی ساقط شده در حال اجرای ماموریت پشتیبانی نزدیک بوده که نیازمند سرعت و ارتفاع کم است، شکار این جنگنده را نیز به این موشک نسبت می دهند. روش کار در این سامانه به شدت چابک و کم حجم که حتی یک دستگاه وانت نیازمندی های لجستیکی آن را تامین می کند بدین صورت است که ابتدا یک سامانه کشف و رهگیری الکترو اپتیکال هدف را کشف میکند، سپس با قابلیت هدایت به خط دید موشک را به محدوده هدف هدایت می کند، در نهایت موشک با استفاده از سیکر مستقل خود روی هدف قفل کرده و به سمت آن روانه می شود. با توجه به ابعاد برد این سامانه کمتر از 10 کیلومتر و وزن سرجنگی آن بین 5 تا 10 کیلوگرم براورد می شود. از جمله ویژگی های این سامانه علاوه بر چابکی بالا عملکرد پسیو در تمامی مراحل کشف، رهگیری و قفل روی هدف است، لذا سامانه های هشدار دهنده قفل راداری هشداری به خلبان با اپراتور پرنده نمی دهند و کشف تهدید از سوی پرنده متخاصم دشوار و فرصت عکس العمل در برابر آن اندک است. به لحاظ پیکرده بندی به عنوان شبیه ترین موشک موجود می توان از موشک صربستانی ALAS نام برد که البته این موشک نیز دارای تفاوت های قابل توجهی با موشک یمنی است. اما علاوه بر توانایی های فنی و شکار های موفق، این سلاح از جهت اثری که بر روی بحث اعمال قدرت (Power projection ) می گذارد بسیار حائز اهمیت است. گروه های وفادار به ایران در منطقه به رغم توان قابل توجه در رزم زمینی هموار از ضعف عدم امکان اثر گذاری بر آسمان نبرد رنج می برده اند، گرچه این گروه ها معمولا مجهز به موشک های دوش پرتاب یا توپ های ضد هوایی هستند، اما برد و ارتفاع قابل دستیابی این تسلیحات به شدت محدود است، از سوی دیگر عدم در دسترس داشتن رادار هایی جهت کشف و دادن اخطار اولیه، این گروه ها را در برابر حملات هوایی همواره در موقعیت غافل گیر و بی دفاع گذاشته بود. با پا به عرصه گذاشتن پهپاد های کلاس MALE و HALE که بدون اطلاع و اجازه دولت های حاکم در منطقه وارد حریم هوایی کشور های منطقه چون عراق، سوریه و ... می شوند و با توان پرواز طولانی مدت در ارتفاع متوسط یا بالاتر به دور از گزند هر سلاحی، ضعف این گروه ها نسبت به حملات هوایی به شدت تشدید شد، از سوی دیگر به جهت طبیعت پارتیزانی و توان لجستیک محدود این گروه ها امکان بکار گیری سامانه های پدافندی دوربرد و پیچیده توسط این گروه ها وجود نداشت. این سلاح برای اولین بار می تواند ضعف این پراکسی ها را در برابر اعمال قدرت هواپایه آمریکا و دول متخاصم جبران کند و تاثیری استراتژیک بر میادین نبرد بگذارد. بحث اعمال قدرت و پهپاد ها در مقاله بالا به تفصیل شرح داده شده است. سلاح مهم دیگری که تا قبل از استفاده در جنگ یمن اطلاعاتی از وجود آن موجود نبود، و به رغم اطلاعاتی که نشان می دهد طراحی این سلاح ریشه اوکراینی دارد، برخی کارشناسان ساخت آن را به ایران نسبت می دهند موشک کروز دوربرد قدس است. پس از آنکه به تغییر میادین نبرد پارتیزانی از بعد پدافندی و تاثیر مهمی که این سلاح های به تازگی شناخته شده در شکل دهی به آینده میادین نبرد و مفاهیم حول آن می گذرند اشاره کردیم، در بعد آفندی این موشک را می توان استراتژیک ترین سلاح در زرادخانه انصار الله و تغییر دهنده میدان نبرد میان یک ارتش کلاسیک و یک گروه پارتیزانی دانست. سلاحی که به رغم سادگی نسبتی و هزینه ها و نیاز به لجستیک اندک به نسبت قابلیت هایی که دارد، به طور بنیادین چهره ی میدان نبرد را تغییر می دهد، دیگر یک گروه پارتیزانی توان آفندی اش به حملات بزن و در رو، کمین ها و نهایتا شلیک راکت های کوتاه برد و موشک های ضد تانک خلاصه نمی شود. اینک گروهی همچون انصارالله نه تنها توان هدف قرار دادن عمق راهبردی دشمن را به طور دقیق و موثر پیدا کرده است بلکه این کار را به واسطه سلاحی انجام می دهد که دشمن آماده رویارویی با آن نیست. موشک کروزی کوچک با سطع مقطع راداری نسباتا کم که گرچه وارهد سبکی دارد ولی در عین حال از برد زیاد (حدود 1500 کیلومتر) و دقت بالا و توان پرواز در ارتفاع پست به دور از چنگال سامانه هایی همچون پاتریوت برخوردار است که در صورت استفاده مناسب می تواند ضربات سهمگین بر پیکرده دشمن وارد سازد آنچنان که در حمله به تاسیسات آرامکو توانست به طور موقت تولید 5 میلیون بشکه نفت در روز را مختل سازد که معادل نیمی از تولید نفت عربستان است. در یادداشت "عملیات تن ماهی" بیشتر در این باره بحث شده است. اصابت دقیق و نابودی برج های تقطیر تاسیسات نفتی آرامکو عناصر اثرگذار دیگری که توان آفندی انصارالله را دگرگون ساخته در حالی که این تجهیزات تا قبل از درگیری های یمن چندان شناخته شده نبودند را می توان راکت های هدایت شونده سری بدر و نیز پهپاد های انتحاری دانست. راکت بدر سلاحی ست که تا پیش از درگیری های یمن مشابه آن جایی دیده نشده بود، ولی آنچه آن را از دیگر راکت های در اختیار گروه های شبهه نظامی متمایز می کند اول دقت بسیار بالای آن و دوم عمکرد سرجنگی هوا-انفجار ترکش زای آن است که آن را به سلاحی مخوف و قاتل اهداف نیمه سخت و نیرو های پیاده بدل ساخته است. تست میدانی راکت بدر-اف عملکرد این سلاح با برد اعلامی 160 کیومتر بدین صورت است که ابتدا با زاویه نزدیک به عمود با دقتی قابل توجه به سمت هدف شیرجه می رود ولی قبل از رسیدن به سطح زمین در ارتفاع 20 متری سرجنگی ترکش زای آن منفجر شده و منطقه ای به شعاع 250 متر را با طوفانی از ترکش در هم می کوبد. چندین مورد استفاده از این سلاح بر علیه کمپ ها و محل تجمع نیروهای دشمن استفاده شده که هر بار عملکرد خیره کننده ای از خود ثبت کرده و تلفات سنگینی بر دشمن وارد ساخته است. راکت بدر-اف نمونه هایی از استفاده عملیاتی این سلاح: راکت های خانواده بدر در کنار موشک کروز قدس و نسخه زمین به زمین موشک سام-2 عنصر تهاجمی تاثیر گذار دیگر انصار الله پهپاد های انتحاری است. اگرچه طراحی و ساخت پهپاد انتحاری موضوع جدیدی در عرصه نظامی نیست، ولی اولا انصارالله در جنگ یمن از پهپاد هایی استفاده کرد که قبلا دیده نشده بودند، دوم استفاده انصار الله از این دسته از تسلیحات را می توان یکی از گسترده ترین و در عین حال موفق ترین نمونه ها در جهان دانست، تا آنجا که حتی در حمله به تاسیسات استراتژیک آرامکو از این پهپاد ها با موفقیت استفاده کرد و خسارات سنگینی را به عربستان وارد ساخت. انصار الله یمن انواع مختلفی از این پهپاد را در ابعاد و برد های متفاوت در اختیار دارد که در ادامه تعدادی از آنها را به اختصار معرفی می کنیم. قاصف پهپاد کوتاه برد انصار الله است که از آن به کرات در ماموریت های شناسایی و انتحاری استفاده می شود. جثه کوچک و سرعت قابل توجه آن را به هدفی سخت برای کشف و انهدام توسط سامانه های پدافندی بدل کرده است که در عین حال مرگ باری بسیاری را خصوصا در برابر نیرو های پیاده و اهداف نیمه سخت دارد. تصویر یکی از معروف ترین و موفق ترین عملیات های اجرا شده توسط این پهپاد که در آن شمار زیادی از سربازان و افسران بلند پایه مزدور ائتلاف سعودی به هلاکت رسیدند. پهپاد معروف دیگری که در 2 نوع شناسایی و انتحاری در اختیار انصار الله است و در کلاس برد متوسط، مداومت متوسط قرار می گیرد و به کرات در حملات به عمق خاک عربستان از آن استفاده شده است پهپاد صماد است. برخی کارشناسان این پهپاد را عضو اعلام نشده ای از خانواده پهپاد های شاهد ایرانی می دانند و به آن لقب شاهد-ایکس داده اند. بدنه کامپوزینی و سعی نسبی در کاهش RCS و انتشارات مادون قرمز از ویگژگی های شاخص این پهپاد است، این پهپاد برای فرود از 2 اسکید خطی که در زیر بدنه قرار گرفته است استفاده می کند. آخرین موردی که بررسی می شود پهپادی کامپوزتی با طراحی دلتا وینگ است که در موفق ترین بکار گیری خود در حمله به تاسیسات آرامکو از آن استفاده شد. از این پهپاد اطلاعات زیادی در دسترس نیست ولی با توجه به دقت و سایر مختصات این حمله به نظر می رسد که این پهپاد در فاز ترمینال از پردازش تصویر استفاده می کند. نتایج استفاده از این پهپاد انتحاری در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در انتها اثر گذاری این تسلیحات را می توان چنان ارزیابی کرد که جماعت مبارز انصار الله از قالب گروهی که صرفا دست به حملات پارتیزانی به شکل حملات محدود و کمین ها می زد کاملا خارج شده و نه تنها توانایی ضربه زدن به عمق راهبردی دشمن را پیدا کرده و گران قیمت ترین و پیشرفته ترین پرنده های دشمن را در آسمان شکار می کند و برتری هوایی حریف را به چالش می کشد، بلکه در جنگ روی زمین نیز در سایه همین افزایش توان دست به اجرای عملیات های بزرگ می زند که در آن ده ها دستگاه از انواع ادوات و زره پوش های دشمن را نابود ساخته و صد ها نفر از عناصر و مزدوران آنها را به هلاکت رسانده یا در حالی که در درماندگی کامل بسر می برند به اسارت می گیرد. عربستان در حالی متکبرانه و بی رحمانه به پشتوانه ارتش ده ها میلیارد دلاری خود وارد جنگ یمن شد و کار خود را با بمباران گسترده زیر ساخت ها و تاسیسات حیاتی ملت یمن آغاز کرد و حتی در برابر غیر نظامیان از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذار نکرد، و آماده بود که در یک موقعیت گرانادا در طی چند هفته و نهایتا چند ماه دولت دست نشانده خود را بر مسند قدرت نشانده و کار انصار الله را یک سره سازد که این جنگ هم اکنون وارد سال پنجم خود شده است، اهداف اصلی آن محقق نشده، بین صفوف اشغالگران جدایی افتاده و میزان خسارات و تلفاتی که متحمل شده است از شمار خارج است، و حال در حالی که سر تا پای به خون ملت یمن آغشته است نه راهی برای پیش رفتن در مقابل دارد نه راهی برای پس رفتن.
-
2 پسندیده شدهضربه ی مغزی خفیف و ضربه ی مغزی شدید پس از حمله ی موشکی ایران به پایگاه موشکی عین الاسد رسانه های آمریکایی با اطلاعات قطره چکانی و پس از چهل روز اعلام کردند که 109 نظامی این کشور دچار ضربه ی مغزی شده اند که 48 نفر دچار ضربه ی مغزی شدید و 61 نفر دچار ضربه ی مغزی خفیف شده اند. اما این ضربه ی مغزی شدید و خفیف چیست؟! ضربهٔ مغزی (انگلیسی: Traumatic brain injury) (اختصاری TBI) هنگامی رخ میدهد که یک نیروی بیرونی ترومایی بر قشر مخ وارد شود. ضربهٔ مغزی برپایهٔ شدت، به سه دسته ی شدید و متوسط و خفیف تقسیم میشود که تواند منجر به علائم جسمی ، شناختی ، اجتماعی ، عاطفی و رفتاری شود و نتیجه می تواند با توجه به درمان از بهبودی کامل تا ناتوانی کامل منجر شود و عملکرد مغز به طور موقت یا دائمی دچار اختلال شده و آسیب های ساختاری ممکن است با تکنولوژی فعلی قابل شناسایی باشد یا نباشد. جدول زیر انواع صدمات ضربه های مغزی را مقایسه می کند: GCS PTA LOC خفیف 13-15 <1 روز 0-30 دقیقه در حد متوسط 9-12 > 1 تا <7 روز > 30 دقیقه تا <24 ساعت شدید 3–8 > 7 روز > 24 ساعت Gcs : مقیاس کمای گلاسکو یا جی سی اس (GCS, Glasgow Coma Scale) معیاری است برای تعیین عمق و به عبارت دیگر، شدت افت هوشیاری در افراد بالای ۵ سال. Pta : فراموشی پس از سانحه ( PTA ) حالت گیجی است که بلافاصله پس از آسیب دیدگی مغزی (TBI) رخ می دهد که در آن فرد آسیب دیده از هم گسسته شده و قادر به یادآوری وقایعی نیست که پس از آسیب به وجود می آید. Loc : ناهشیاری یا عدم هوشیاری حالتی است که فرد توانایی نگه داشتن آگاهی نسبت به خود و محیط اطراف خود را از دست میدهد. این حالت ممکن است کامل بوده یا به صورت نسبی اتفاق بیافتاد یعنی بیمار نسبت به مردم و محرکهای محیطی پاسخ نداشته باشد. علائم ضربه ی مغزی: علائم نیز بستگی به شدت آسیب دیدگی دارد. با وجود TBI خفیف ، بیمار ممکن است هوشیار بماند یا ممکن است برای چند ثانیه یا چند دقیقه هوشیاری خود را از دست دهد. از دیگر علائم TBI خفیف می توان به سردرد ، استفراغ ، حالت تهوع ، عدم هماهنگی حرکتی ، سرگیجه ، مشکل در تعادل ، سبکی سر ، تاری دید یا چشمان خسته ، زنگ زدن در گوش ، طعم بد در دهان ، خستگی یا بی حالی اشاره کرد. ، و تغییر در الگوهای خواب علائم شناختی و عاطفی شامل تغییرات رفتاری یا خلق و خو ، سردرگمی و مشکل در حافظه ، تمرکز ، توجه یا تفکر است. علائم خفیف TBI همچنین ممکن است در صدمات متوسط و شدید مشاهده شود. فرد مبتلا به TBI متوسط یا شدید ممکن است سردرد داشته باشد که از بین نرود ، استفراغ مکرر یا حالت تهوع ، تشنج ، ناتوانی در بیدار شدن ، گشاد شدن یک یا هر دو عنبیه ، گفتار کمرنگ ، افتادگی (مشکلات کلمه ای) ، دیسارتریا ( ضعف عضلانی که باعث ایجاد اختلال در گفتار) ، ضعف یا بی حسی در اندام ، از بین رفتن هماهنگی ، گیجی ، بی قراری یا اضطراب می شود. علائم طولانی مدت TBI متوسط تا شدید عبارتند از: تغییر در رفتار اجتماعی مناسب ، نقص در قضاوت اجتماعی ، و تغییرات شناختی ، به ویژه مشکلات توجه پایدار ، سرعت پردازش و عملکرد اجرایی. الکسیتیمیا، کمبود در شناسایی ، درک ، پردازش و توصیف احساسات در 60.9٪ از افراد مبتلا به TBI رخ می دهد. نقص های شناختی و اجتماعی عواقب طولانی مدت در زندگی روزمره افراد مبتلا به TBI متوسط تا شدید دارند ، اما با توانبخشی مناسب می توان آنها را بهبود بخشید. این ضربه ی مغزی با توجه به شدت آن دارای عوارض بسیار زیادی است که می تواند زندگی فرد را به طور کامل مختل بکند و سالها او را درگیر بیماری کرده و حتی موجب مرگ شود. ==================== ترجمه از mehdi persian منبع : https://en.m.wikipedia.org/wiki/Traumatic_brain_injury https://www.ninds.nih.gov/Disorders/All-Disorders/Traumatic-Brain-Injury-Information-Page
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهچاک زره در رپتور قسمت دوم در یک قطعه خبری از USAF news درباره بازآماد پوشش پنهانکار (Low Observable Maintenance) در پایگاه Tyndall ، روند تعمیر ونگهداری این پوشش جنگنده را که در برخی موارد بسیار سمی و خطرناک است شرح داده است : Scott Christian ، سرپرست تعمیر و نگهداری هواپیما : هر هفته ، از قالب بیرونی (OML - outer mold line) بازرسی به عمل می آید. این امر شامل بررسی هر نشانی در جت است كه باعث می شود هواپیما در دستگاه های ردیاب دیده شود. تعداد نشانه های بالا برابر با قابلیت بسیار كم پنهانکاری است . این به شدت ضروری است ، نامرئی بودن در شرایط رزمی بسیار با ارزش است. OML به تشخیص اینکه کلیت جنگنده در چه مرزی قرار دارد و قابلیت پنهانکاری لازم برای جنگنده در چه محدوده ای است کمک کرده و به بازرس اجازه می دهد تا خسارت وارد شده به پوشش را شناسایی کند. هنگامی که یک هواپیما برای برطرف کردن عیوب انتخاب می شود ،تقریبا به 150 تعمیر اساسی بر روی حدود 30 پنل مختلف نیاز دارد. انجام این تعمیرات تا سه هفته طول می کشد. گروهبان Armando Castellon ، : اولین قدم زدن ماسک است ، تا از عدم تماس با بقایای سنباده شده اطمینان حاصل شود.این مرحله از انتشار آلودگی مواد شیمیایی خطرناک مرتبط با پوشش پنهانکار جلوگیری می کند.در مرحله بعد ، با جدا کردن قسمت های معیوب به وسیله سنباده و سپس تمیز کردن ناحیه های سنباده شده از اتصال مناسب پوشش ها اطمینان حاصل میشود.پس از اتمام این کار ، شروع به پوشاندن با استفاده از لایه boot ، که همان ماده جاذب رادار است می کنند، بعد از آن رنگ آمیزی صورت گرفته و در آخر نیز جنگنده از سرویس خارج می شود.یکی از بزرگترین موانعی که گروه هنگام نصب پوشش ها با آن روبرو است ، هوای فلوریدا است.یک رعد و برق در پنج مایلی از پایگاه ، تمام فعالیت های خط پرواز ، از جمله ترمیم های قسمت پنهانکاری را متوقف می کند ، درجه رطوبت و حرارت ، ایجاد اتصال مناسب پوشش ها را دشوار می کند. گروهبان Stovall : هنگام کار با پوشش های پنهانکار ، در واقع شما با مواد شیمیایی سروکار دارید و در بسیاری از این مواد شیمیایی نیاز هست تا درجه حرارت و رطوبت در یک محدوده مشخص بمانند تا بهترین پیوند صورت گیرد. در فلوریدا ، رطوبت فوق العاده ای داریم. اگر یکی از آن روزهای با رطوبت بالا را داشته باشیم که بچه ها تعمیر را انجام می دهند ، بسیار محتمل است که در مواد پیوند مناسب صورت نگیرد . برای مقابله با این شرایط ، دو سالن کنترل کننده شرایط محیطی موجود هست ، اما به دلیل نیاز مداوم به تعمیر ها ، این سالن ها هرگز خالی نیستند.طی یک هفته ، تیم به طور مداوم روی شش جتگنده کار می کنند که تا آخر هفته به هشت یا 10 افزایش می یابد. جالب است که خطوط قدرتمند بازآماد F-22 که با آن آشنا شده ایم ، واقعاً فقط یک خرقه است که هواپیما را در زیر آن پنهان می کند. همانطور که این عکس ها ثابت می کنند ، وقتی صحبت از رپتور می شود ، چیزهایی بیشتر از آنکه تصورمیکنیم وجود دارد. اما خبردیگری که دیروز از پایگاه National Interest منتشر شد ، نشان می دهد که یک فروند F-22 با همین عیوب در پوشش جاذب راداری دماغه در حال سوختگیری هوایی در آسمان سوریه است : چند روز قبل فرماندهی ترابری ایالات متحده آمریکا (USTRANSCOM) ویدئویی در توییتر منتشر کرد که نشان می دهد یکی از 12 فروند F-22 که اخیراً به یک پایگاه هوایی در قطر اعزام شده اند در حال سوخت گیری از یک KC-135 Stratotanker است ، اما جزئیات دیگری در مورد موقعیت مکانی آن بیان نکرد. (توییتر مذکور). با این حال ، کاربران رسانه های اجتماعی به سرعت عوارض زمین موجود در عکس را با تصاویر ماهواره ای از منطقه شمال غربی سوریه مقایسه کردند ، به نظر می رسد که این هواپیما در شمال شرقی رقه ، یک شهر در سوریه پرواز می کردند که تحت کنترل کرد های متحد آمریکا است.علاوه بر این ، با نگاهی دقیق تر، کاربران متوجه شدند پوشش راداری دماغه F-22 دچار خوردگی است. پیش از این در سال 2016 نیز گزارش شده بود ، جنگنده های F-22 Raptor به کار گیری شده در عملیات نظامی سوریه دچار خوردگی در پوشش جاذب راداری شده اند.(لینک) . این پوشش ها در حقیقت چین خورده و شروع به پوست اندازی می کنند. در آن زمان USAF اعلام کرد كه يكي از دلايل اين مشكل ، شرايط اقليمي تأثيرگذار بر منطقه عمليات است.این ادعا توسط John Cottam ، مدیر برنامه F-22 در لاکهید مارتین تأیید شد ، او خاطرنشان کرد که عوامل بیرونی مانند باران و گرد و غبار شن نه تنها با چین خوردگی و پوست اندازی پوشش را از بین می برند بلکه آن را به حالت اصلی خود ، حالت مایع تبدیل می کنند.در حقیقت پوشش جاذب رادار F-22 در سال 2009 اولین مشکل را تجربه کرد ، وقتی خلبانان Raptor شکایت کردند که این پوشش به راحتی در تماس با سوخت و روغن های روانساز از بدنه F-22 پاک می شود.با این حال ، لاکهید مارتین اعلام کرد که یک پوشش جدید و مقاوم تر ایجاد کرده است که در طی عملیات بازآماد در تمام F-22 ها استفاده خواهد شد. طبق اعلام مذکور این روند باید از امسال آغاز شود. در سال 2017 یک منبع نزدیک به برنامه F-22 Raptor توضیح می دهد كه: گرچه رپتورهای مستقر شده نیاز به نگهداری پوشش دارند ، اما می توانم با اطمینان بگویم كه هیچ مشكلی برای پوشش ندارند. عملکرد پوشش قبل ، حین و بعد از استقرار یکسان است. اگر رپتور را به عنوان یک دارایی ارزشمند بدانیم ، اگر مسئله ای منجر به اخلال در قابلیت های آن شود ، مجبور می شدیم عملیات Raptor را متوقف کنیم. با توجه به اینكه هر چند وقت یکبار نه فقط از جانب ایالات متحده بلكه كشورهای هم پیمان درخواست بکارگیری Raptor را داریم ، این مسئله بسیار مهم خواهد بود. نکته قابل توجه این است که F-22 در یک حمله هوایی در 14 آوریل 2018 علیه سوریه که در آن ایالات متحده ، انگلیس و فرانسه بیش از 100 موشک کروز از هوا و دریا شلیک کردند نقش اساسی ایفا کرد. پایان/.
-
2 پسندیده شدهچاک زره در رپتور قسمت اول "چاک در زره " ( Chink in the Armor) ۱. یک شکاف محدود و ناحیه ای آسیبپذیر در زره شوالیه های قدیم می باشد ، که حریف معمولا به دنبال یافتن آن برای ضربه زدن بود. در نمایشگاه هوایی EAA AirVenture Oshkosh امسال در ویسکانسین F-22 Raptor پرنده شاخص بود. تیم نمایشی رپتور با هواپیماهایی که در پایگاه هوایی Langley در ویرجینیا مستقر بودندهنرنمایی کردند. اما یکی از این جت ها علائم شدید خوردگی در قسمت بالای دماغه ، درست قبل از کانوپی (آسمانه) را نشان می داد. در حقیقت ، این بخش از وضعیت بسیار ضعیفی برخوردار بود ، که یک نمای عجیب از F-22 را که از بهترین سطوح ساخته شده ، نمایش داد.عکسها یادآور این هستند که چقدر کار در آماده نگه داشتن پوشش F-22 برای نبرد و دانش شگفتانگیز پشت طرح پنهانکار آن صرف شده است !! همانطور که در تصاویر مشاهده می کنید ، صرفا خوردگی سطوح نیست ، به نظر می رسد که قسمتهای زیرین مواد جاذب رادار (RAM) کاملاً از بین رفته است. تقریباً به نظر می رسد که حفره هایی هایی در دماغه فوقانی جت وجود دارد ، اما ممکن است واقعاً اینگونه نباشد. اگر از نزدیک دقت کنید ، به نظر می رسد که در زیر این پوشش نیمه شفاف (translucent coating) یک ساختار فوم مانندقرار دارد. مع ذلک به نظر می رسد دماغه F-22 از داخل توخالی است.حتی به نظر می رسد دیافراگم سیستم هشدار شلیک موشک AN/ AAR-56 تا حدی بر روی این پوسته صدف مانند "شناور" است. اگر اینها حفره باشند و برای ورود هوا باز باشد ، در حالی که جت در حال پرواز است به سرعت از هم جدا شده و باعث اثرات منفی آیرودینامیکی و buffeting و سایر موارد میشود. فارغ از این ، ما به دنبال دانش مواد و روش ساخت واقعاً شگفت انگیز ! این پوشش هستیم در مقایسه با جنگنده های غیر پنهانکار. بخش اعظم آنچه در زیر پوشش نقره ای F-22 Raptor وجود دارد ، یک راز کاملاً حفاظتی است. کالبد بیرونی این هواپیما که به صورت موزائیکی از پوششهای جاذب رادار و پوشش راداری شفاف (radar transparent) وکامپوزیت های ضد رادار (radar defeating) تشکیل شده ، به گونه ای با هم ترکیب شده اند تا به رپتور اجازه دهند تا از نظر آیرودینامیکی کارآمد و در عین حال تا حد زیادی از دید رادارهای کنترل آتش مخفی باشد. همه اینها کار زیادی را برای حفظ آن طلب میکند ، بسیاری از این پوشش ها اندکی پس از انجام پرواز ، با اصطکاک ناشی از پرواز با سرعت بالا ، له شدگی بر اثر نیروی G و دیگر عناصر تسریع کننده این روند ، تخریب می شوند. بدین ترتیب ، یکی از پرهزینه ترین جنبه های عملیاتی F-22s با متوسط هزینه ساعت پرواز بسیار بالای حدود 60 هزار دلار ، حفظ پوشش پنهانکار آن است . به نظر می رسد که این عامل مهمی در نامناسب بودن نرخ توانایی عملیاتی (mission capable rate) 50 درصدی اش دارد.(لینک خبر در مورد نرخ توانایی عملیاتی F-22 Raptor ) برای جنگنده های با سناریوهای رزمی یا تمرینی ، حفظ پوشش پنهانکار جت به یک اندازه اولویت ندارد . استانداردهای مختلفی از آمادگی برای پوشش F-22 بسته به وضعیت وجود دارد.به عنوان مثال ، برای جت های آماده نبرد یا جت هایی که برای تست و تمرین به آمادگی بالایی نیاز دارند تا از توانایی های کامل آن استفاده کنند ، تخریب کمتر از 10 درصد می تواند نیاز به سرویس مجدد را ایجاد کند. برای یک جت مورد استفاده برای آموزش خلبانان جدید F-22 ، این درصد می تواند بسیار بیشتر باشد.افسرهوایی ارشد Joshua Moon از 192nd Fighter Wing در یک مورد خبری از USAF news در مورد حفظ پوشش پنهانکار F-22 در حین رزمایش پرچم سرخ (Red Flag) اظهار داشت: ما می دانستیم که آنها قصد پرواز در یک فضای جهنمی را دارند زیرا این یک تمرین در مقیاس بزرگ است ... وقتی خلبان پرواز می کند ، بعضی اوقات به سختی گردش bank می کند ، که این می تواند باعث شکاف یا جدا شدن مواد جاذب رادار شود. اگر خسارات زیادی وارد شود ، هواپیما راحت تر تشخیص داده می شود ، بنابراین ما سعی می کنیم آن خسارت ها را به حداقل برسانیم تا جایی که نشود آن را در رادار مشاهده کرد.وقتی افراد با یک جت مشکلی دارند ، روی رادارگریزی (LO ) تأثیر می گذارد ... در حال حاضر ، بعضی موارد درباره پنل های سبک مشکل زا است. از آنجا که تعمیر و نگهداری نیاز به ورود به آن پنل دارد ، ما باید مواد جاذب رادار را از بکنیم و تمام بست ها را از بیرون تمیز کنیم تا بتوانند پنل را تعمیر کنند. پس از تعمیر ، مجدداً پوشش و مواد را به هم متصل می کنیم تا 100 درصد آماده شود. در رزمایش Red Flag ، آنها با رادارهای دوربرد شان، جت های ما را آزمایش می کنند ، بنابراین این فشار زیادی به ما وارد می کند- واقعاً مهم است که این جت ها شناسایی نشوند. 'گردش bank واضح است که پرواز در نمایش های هوایی به هیچ وجه پنهانکاری نیاز ندارد. در واقع ، جت ها از لنزهای منعکس کننده امواج رادار استفاده میکنند به طوری که سطح مقطع راداری آنها در رادارهای کنترل ترافیک هوایی بزرگ به نظر برسد. بنابراین ، منطقی است که جت هایی را که از رادارگریزی مناسبی برخوردار نیستند برای انجام چنین کارهایی مورد استفاده قرار بدید و جت های دیگر را برای مأموریت های چالش برانگیزتر و پر فشار تر ارسال کنید.علاوه بر این ، تقریباً یک سوم از ناوگان نسبتاً کوچک F-22 قابلیت رزمی ندارد. مدل های قدیمی تر که به روز نشده اند ، برای آموزش و در بعضی موارد تست استفاده می شوند. یک بار دیگر ، این هواپیماها به احتمال زیاد اولویت کمتری برای نگه داشتن پوشش پنهانکار نسبت به همتایان مقدم خود دارند. هواپیماهایی که در محیط های خورنده تر مستقر هستند ، مانند مناطق مرطوب یا مناطق نزدیک هوای نمکی دریا ، یا جایی که باران و سرما حاکم است ، می توانند شاهد تسریع در تخریب رادارگریزی باشند. پایگاه هوایی Langley درست در کنار اقیانوس اطلس قرار دارد و مطمئناً بیشتر از هواپیماهایی که مستقر در بیابان خشک در پایگاه هوایی Nellis است ، کارکنان بازآماد را به چالش می کشد. حتی کویر بخصوص ماسه های خاورمیانه می تواند عوارض خود را روی پوشش رپتور بگذارد. F-35 با پوشش رادارگریزی جدید طراحی شده است که مدت زمان لازم برای نگه داری آن را کاهش می دهد.با این حال ، جنگنده های پنهانکار جدید نفرساعت زیادی برای حفظ و نگه داری پوشش پنهانکاری شان نیاز دارند.F-22 با گذشت زمان فناوری ها و مواد جدید را در پوشش خود بکار برده است ، از جمله برخی از پیشرفت های تثبیت شده در F-35 ، اما هنوز هم کار زیادی می طلبد تا جت ها در پنهانکار ترین حالت خود نگه داشته شوند. . ادامه دارد.....
-
1 پسندیده شدهبسمه تعالی پهپادهای بالاخواه و آینده جنگ هوایی اکنون تا حد زیادی پذیرفته شده است که آینده جنگ هوایی به طور چشمگیری تحول پیدا خواهد کرد و فن آوری ها و مفاهیم جدید عملیاتی ای به مرور عرضه خواهد شد ، آینده هنوز در این زمینه کاملا روشن نیست اما کارهایی در دست است تا دقیقاً نشان دهد که تصور صحیح از آینده جنگ هوایی چه باید باشد. مشخصا ارتش ها با استفاده از سامانه های بدون سرنشین مسلح ، (UCAV) قادر خواهند بود کل عملیاتی را که یک جنگنده در حال حاضر انجام می دهد یا مواردی که می توانند به عنوان یک مکمل برای یک جنگنده سرنشین دار فعالیت کنند ، انجام دهند. Loyal Wingman: جدیدترین مفهومی که اکنون در حال توسعه است ، ایده یك پهپاد " بالا خواه " برای پشتیبانی از هواپیمای جنگنده یا بمب افکن است ،Loyal Wingman یك پهپاد ارزان قیمت است كه می تواند در كنار یك هواپیمای سرنشین دار مستقر گردد و هنگام انجام عملیات تهاجمی بر علیه دشمن ، به عنوان دفاع هوایی در مقابل پدافند دشمن عمل کند . با پایین آوردن هزینه ها ، این سیستم ها می توانند به صورت گسترده خریداری و مستقر شوند . استرالیا Boeing را به عنوان شریک صنعتی خود برای توسعه یک کانسپت " پهپاد بالا خواه " انتخاب کرده است و در فوریه 2019 دولت این کشور اعلام نمود که یک ایده اولیه در حال اجرا است. این نخستین توسعه پهپاد این شرکت است که در کشور استرالیا طراحی و مهندسی شده است. دولت استرالیا ، تعهد کرده است حدود 10 میلیون دلار سرمایه گذاری در سال برای توسعه ی این محصول ، با سقف سرمایه گذاری اولیه 40 میلیون دلار تخصیص دهد. تحقیق و توسعه ی این پهپاد منجر به ایجاد یک اثبات کننده فن آوری تحت برنامه توسعه Wingman-Advanced خواهد شد که اولین پرواز آن برای سال 2020 برنامه ریزی شده است . XQ-58A: در ماه های اخیر پیشرفت های گسترده ای در این زمینه به وجود آمده است ، از جمله اولین پرواز XQ-58A Valkyrie که در مارس سال 2019 در Yuma Provings Grounds در آریزونا انجام شد. XQ-58A یک پهپاد با سرعت زیر صوت است که از یک موتور توربینی استفاده میکند و برد حدود 5 هزار کیلومتری دارد. این پهپاد با استفاده از بوستر راکتی از یک پایه پرتاب می شود و توسط یک چتر بازیابی می شود. دو محفظه اسلحه داخلی امکان بارگیری سلاح 500 پوندی را برای دو بمب قطر کوچک GBU-39 فراهم می کند ، در حالی که همچنین زمینه ای برای قرار گرفتن سلاح در خارج از بدنه نیز وجود دارد. آزمایشات این پهپاد ها در آمریکا با مشارکت ایجاد شده در سال 2016 بین تولید کننده سیستم های بدون سرنشین هوایی Kratos و آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی (AFRL) انجام شد. این برنامه تحت تحقیقات دولتی " فناوری کم هزینه هوایی (LCAAT) " انجام شده است . این تست 76 دقیقه به طول انجامید ، این آزمایش بخشی از طرح نیروی هوایی ایالات متحده برای یک UCAV کم هزینه و مستقل از باند فرودگاه است که می تواند یک مکمل برای هواپیماها از جمله جنگنده های F-22 و F-35 باشد یا به طور جداگانه در swarm استفاده شود. داگ سوچزوبلوسکی ، مدیر برنامه AFRL پس از پرواز مارس 2019 گفت "XQ-58A : اولین نمونه از این کلاس پهپاد است که با هزینه های کم تولید و عملیات در حالی که توانایی تغییر بازی را دارد ، تعریف شده است." Tempest: در طول نمایشگاه هوایی Farnborough در سال 2018 ، وزارت دفاع انگلیس نیز از کانسپت Tempest خود رونمایی کرد ، این طرح کوششی برای ایجاد جایگزینی برای ناوگان جنگنده در خدمت با نسل جدیدی از جنگنده هاست . در حالی که مدلی که توسط وزیر دفاع آن زمان گاوین ویلیامسون به کار رفته بود ، ظاهراً متمرکز بر هواپیماهای با سرنشین شده بود ، دولت و صنعت تصریح می کردند که آنها برای پذیرش آرایه ای از مفاهیم مختلف تحت Tempest آمادگی دارند ، از جمله معرفی قابلیت های بدون سرنشین به همین شکل معرفی شده یا یک شکل دیگر و همچنین ترکیب هواپیماهای سرنشین دار با بدون سرنشین. وزیر دفاع همچنین در فوریه 2019 اعلام کرد که دولت در حال سرمایه گذاری روی فناوری های پهپادی swarm است که شامل پهپادهایی با قابلیت شبکه شدن با هزینه ی اندک برای اعزام به صورت انبوه برای مقابله با پدافند هوایی دشمن است و اجازه می دهد هواپیماهای با ارزش و سرنشین دار مانند F-35 از پدافند دشمن عبور کنند. این سری پهپاد ها ، به طور مؤثر به عنوان یک wingman در جریان حمله ی هوایی عمل می کنند. این پروژه با تأمین بودجه 160 میلیون پوندی صندوق تحول وزارت دفاع ،با تخصیصی از بودجه دفاعی در سال 2018 جهت حمایت از توسعه فناوری های جدید تأمین می شود. پیش بینی می شود سیستم های swarm تا پایان امسال آماده باشند. البته در این پروژه انگلیس تنها نیست و بزرگان صنعت هوانوردی ایتالیا نیز در این پروژه درگیر هستند . FCAS : در اروپا ، فرانسه و آلمان نیز این مفهوم را در توسعه جنگنده مشترک خود ، که معادل Tempest است ، قرار می دهند. این مفهوم تحت عنوان پروژه system Future Combat Air ( FCAS ) در حال توسعه توسط Airbus و Dassault Aviation است . FCAS از سیستم سلاح های نسل بعدی (NGWS) و همچنین سایر دارایی های هوایی در فضای جنگ عملیاتی آینده تشکیل شده است. Dassault به عنوان پیمانکار اصلی NGF فعالیت خواهد کرد ، در حالی که Airbus مشغول توسعه وسایل نقلیه همراه از راه دور و ابر پشتیبانی رزمی (supporting combat cloud ) خواهد شد، Safran Aircraft Engines پیمانکار اصلی موتور هواپیمای جنگنده نسل بعدی خواهد بود . در فوریه 2019 یک قرارداد مطالعات دو ساله به Airbus Defense & Space و Dassault اعطا شد.دیرک هوک ، مدیر عامل شرکت ایرباس ، در زمان اعطای قرارداد گفت "FCAS ": یکی از بلند پروازانه ترین برنامه های دفاعی اروپا در قرن حاضر است. با امضای قرارداد امروز ، ما سرانجام در حال تنظیم این برنامه با تکنولوژی ها بسیار بالا هستیم. هر دو شرکت متعهد هستند که با توجه به جنگنده نسل جدید و همچنین سیستم های همراه با آن ، بهترین راه حل ها را برای ملل ما ارائه دهند. " پیش بینی می شود پیش از عملیاتی شدن که تا سال 2040 برنامه ریزی شده است ، کانسپت های مختلفی برای FCAS ایجاد شود ،. این دو شرکت گفتند که آنها برنامه های اثبات کننده فناوری ای را آغاز خواهند کرد و انتظار می رود که آنها را در نمایشگاه هوایی پاریس امسال نمایش دهند. ............................................................... * Wingman در اصطلاحات هوایی به معنی هواپیمایی است که در هنگام حمله در کنار هواپیمای رهبر دسته lead قرار گرفته و از او در نبردهای هوایی احتمالی محافظت میکند . https://www.ainonline.com/aviation-news/defense/2019-06-13/loyal-wingman-part-future-air-combat
-
1 پسندیده شدهUAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی تاپیک پیش رو حاصل جمع آوری اطلاعات از منابع اوپن سورس و تحلیل های شخصی بر اساس آن می باشد بخش اول: روزی روزگاری در یمن اخیرا شاهد حمله ای بهت آور به پالایشگاه بزرگ بقیق در عربستان با ظرفیت پالایش 6.8 میلیون بشکه نفت در روز و تعدادی دیگر از تاسیسات نفتی مرتبط با آن بودیم که قیمت جهانی نفت را با شوکی 20 درصدی مواجه کرد، در پی این حمله حدود نیمی از تولید نفت عربستان و 5 درصد از کل تولید نفت جهان مختل شد. ساعاتی پس از این حمله جماعت انصار الله یمن مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند. گرچه حوثی ها این حمله به این پالایشگاه که در منطقه شمال شرق عربستان در نزدیکی سواحل خلیج فارس، جنوب شرق راس تنوره و غرب بحرین قرار دارد را از نوع پهپادی اعلام کردند، ولی برخی شواهد از حمله و مهمتر از همه تصاویری که از یکی از موشک های به ظاهر فیل شده در مسیر منتشر شد، حاکی از آن بود که دست کم بار اصلی این حملات بر عهده ی موشک های کروز بوده است. این حمله را می توان موفق ترین و خسارت بار ترین و یکی از دوربرد ترین حمله حوثی ها به عمق خاک عربستان دانست که در آن تعداد قابل توجهی موشک کروز شلیک شده بود. از دیگر ویژگی های شاخص این حمله آنچنان که در تصاویر مشخص است دقت بالای اصابت ها در برخورد به تاسیسات حیاتی پالایشگاه است که قطعا ناشی از وجود نوعی سیکر فاز ترمینال برای برخورد دقیق با اهداف از قبل برنامه ریزی شده است. این حمله گرچه پرتعداد ترین حمله ی با موشک کروز توسط حوثی ها بود که در بحث برد و تعداد شلیک در نوع خود در بین تمامی قدرت های نظامی خاور میانه بی رقیب بود، اما اولین حمله با موشک کروز توسط یمنی ها نبود. بخشی از بقایای موشک های ظاهرا فیل شده در این حمله (گفته می شود 3 موشک از میان 7 موشک کروز شلیک شده قبل از رسیدن به محدوده ی هدف سقوط کرده است): اما در طی چند ماه قبل هم در دست کم 2 حمله به فرودگاه های ابها و جیزان اثراتی از بکار گیری موشک کروز اما در شلیک های تکی یا کم تعداد دیده می شد. حمله به فرودگاه جیزان به صورت ترکیبی با پهپاد های انتحاری و ظاهرا تعداد اندک یا حتی تنها 1 موشک کروز استفاده شده بود، در تصاویر مربوط به حمله تعدادی اثرات برخورد که با اثرات تخریبی پهپاد های انتحاری مطابقت دارد دیده می شد که دارای دقت بالایی نبودند و نیز نابودی کامل یک سیلوی بزرگ، در صورتی که نابودی آن سیلو در اثر برخورد موشک کروز باشد، تنها شدت انفجاری کلاهکی حتی 500 کیلوگرمی آن حجم از تخریب را توجیه نمی کند، به نظر می رسد انفجار ثانویه ای مربوط به مواد یا تجهیزات انبار شده در آن سیلو (مانند مهمات) آن حجم از تخریب را به بار آورده باشد. در حمله به فرودگاه ابها، موشکی به سقف سالن فرودگاه برخورد کرد و پس از عبور از سقف قسمتی از انرژی انفجار درون قسمت سالن فرودگاه تخلیه شد که به زخمی شدن 26 تن انجامید. از نکات این برخورد با توجه به فیلم ها و تصاویر مربوط به حادثه، شدت انفجار می باشد که با موشک های کروز بزرگی که عموما حدود 500 کیلوگرم سرجنگی دارند مطابقت ندارد و به نظر دارای اثری به مراتب ضعیف تر است. این مساله نظریه ی استفاده انصار الله از موشک های کروز ایرانی مشتق شده از موشک KH-55 را با تردید جدی مواجه می کرد. از سوی دیگر سعودی ها نیز بر اساس برخی قطعات باقی مانده از آن موشک از جمله بخش هایی مطعلق به موتور که موتوری از نوع مینی توربوجت با اصالت ساخت در جمهوری چک با عنوان TJ-100 عنوان کردند که ایران موشک کروز دیگری به نام "یا علی" که در رسانه های حکومتی داخلی تنها معدود تصاویری از مراحل تست و توسعه آن منتشر شده است و ظاهرا موشکی کوچکتر از سومار است که برد 700 کیلومتری برای آن عنوان شده است، را برای این حمله در اختیار حوثی ها قرار داده است. اما از میان تصاویری که خود عربستان از بقایای این موشک منتشر کردند شواهد غیر قابل انکاری به دست امده بود که این فرضیه را کاملا رد می کرد، قطعه ی مورد نظر آنچنان که پیشتر برادر عزیز seyedmohammad نیز اشاره کرده بودند کاملا با سازه ی موشک یا علی متفاوت است و در برابر بسیار شبیه قطعه ای در قسمت دم موشک سومار است. در اینجا پارادوکسی وجود داشت، در یک سوی قطعات برجای مانده از موشک کاملا متفاوت با کروز کوچک یاعلی و کاملا مشابه سومار بود، از طرف دیگر اثر انفجار با سرجنگی حدود 500 کیلوگرمی اساسا مطابقت نداشت و نیز موتور TJ-100 با توان تولید حدود 1.3 کیلونیوتن تراست در برابر موتور MS400 مورد استفاده در خا-55 که حدود 4 کیلونیوتن تراست تولید می کند، کاملا فاقد توانایی لازم برای به پرواز دراوردن موشکی همچون سومار بود. تصاویر مربوط به حمله به فرودگاه ابها: بقایای مربوط به موشک کروز مورد استفاده انصار الله : اندک زمانی بعد انصار الله در نمایشگاهی از تسلیحات جدید خود رونمایی کرد که دارای 2 عضو شاخص بود، پهپاد انتحاری جدیدی معروف به شاهد X و یک موشک کروز به نام قدس. این موشک شباهت غیر قابل انکاری به موشک هویزه داشت با این تفاوت که کوچکتر بود و البته به نظر می رسید که وارونه بر روی استند قرار گرفته است. از تفاوت های این موشک با هویزه به غیر از ابعاد کوچکتر آن استفاده از بال ثابت به جای بال جمع شونده درون بدنه بود که می توان آن را به یکی از 2 دلیل زیر نسبت داد: اول آنکه این کار به دلیل ساده تر کردن ساخت و منتاژ موشک با توجه به امکانات محدود انصار الله و کاهش هزینه های مربوطه صورت گرفته است، کما اینکه نصب موتور به صورت خارجی (خورجینی) به مانند هویزه بر خلاف خا-55 که پیشران ابتدا در داخل بدنه قرار دارد و در فاز کروز به بیرون آن منتقل می شود نیز با همین رویکرد و کاستن از پیچیدگی های مکانیکی صورت گرفته است. البته در برابر این رویه در مورد موتور در هویزه و قدس در بال، قرار دادن این موشک ها در لانچر های چندتایی را دشوار یا اساسا نشدنی می سازد. دلیل دوم را می توان به آن نسبت داد که نسخه ی نمایش داده شده در واقع تنها یک ماکت است و در نسخه ی واقعی بال ها جمع شونده هستند. موشک قدس نمایش این موشک هم مساله تشابه قطعه قسمت دم با خا-55 و موشک های مشتق شده از آن را توجیه می کرد، هم قدرت تخریب کمتر آن و نیز قطعات مربوط به پیشران را. اما اینکه ایران به عنوان منشا مفروض این تسلیحات چرا در موازات موشک یا علی، موشک کروز کوچک دیگری را توسعه داده است، این موشک چه تفاوت های عملکردی با یا علی دارد، و اساسا دارای چه قابلیت ها و بردی ست کماکان در حاله ای ابهام قرار داشت. از انجایی که فرودگاه های ابها و جیزان در فاصله ی کمی نسبت به مرز های یمن قرار داشتند برخی منابع بردی نهایتا چندصد کیلومتری را برای این موشک تخمین می زدند، اما با حمله ی اخیر به بقیق و یا مفروض دانستن یمن به عنوان مبدا شلیک، شاهد بردی در حدود 1000 کیلومتر هستیم! سوالات زیادی در مورد این موشک کماکان بی پاسخ باقی ماندند ... موتور TJ-100 و اطلاعات مربوط به آن، برخی منابع اذعان داشته اند که نسخه ی بومی این موتور در ایران به نام طلوع-10 تولید می شود: بخش دوم: در اعماق سوراخ خرگوش پاول نومنکو دانشمند اوکراینی متولد 9 سپتامیر 1965 در کیو است، که عضو آکادمی مهندسی دانشگاه ملی هوا فضای اوکراین-موسسه ی هوانوردی خارکیف[1] می باشد. نومنکو در سال 2003 عنوان بهترین کارفرما را به عنوان مدیر عمومی از سوی کمپانی هواپیما سازی دولتی خارکیف (KSAMC) را دریافت کرد. وی توانست از سوی مجله تخصصی هوانوردی آمریکایی "Aviation Week and Space Technology" نشان Laureate را برای موفقیت در پیشبرد پروژه ی [2]An-140 که اولین هواپیمای مسافربری بود که در دوران استقلال اوکراین پس از فروپاشی شوروی طراحی و ساخته شده بود را دریافت کند. وی نویسنده ی طرح های پژوهیشی متعدد آکادمیک و نیز دارای ابتکاراتی در حوزه ی توسعه و تولید هواپیماهای با سرنشین و بی سرنشین است، و توانسته پتنت هایی را در کشور های اوکراین، روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و نیز ایران ! ثبت کند. از ایشان در ایران دست کم 8 پتنت رسمی به شرح زیر ثبت شده است: قفسه چمدان هواپیما کابین مسافری هواپیمای AN-140 قفل سریع قفل کابین برای AN-74 پوشش دریچه اضطراری برای AN-74 بلوک مسافر انفرادی برای AN-74 عنصر قفسه چمدان برای AN-74 روش ساخت عناصر هواپیما دستگاه محافظ پنجره هواپیما بخشی از زندگی نامه: وی در سال 1982 از کلوزکی لیسوم واقع در کیف فارق التحصیل شد و پس از آن راهی دانشگاه ملی هواوفضا – مؤسسه هوانوردی خارکیف شد، و توانست در سال 1988 با رتبه ممتاز به عنوان مهندس مکانیک از این دانشگاه فارق التحصیل شود. نومنکو کار خود را به عنوان استاد در سایت تولیدی کارگاه منتاژ نهایی کارخانه هواپیما سازی خارکیف شروع کرد. در این زمان KSAMC تولید انبوه هواپیمای An-72 را در دست اقدام داشت. آنتونوف-72 به دلیل ویژگی های پروازی منحصر به فرد اش، سادگی تعمییر و نگه داری و توانایی نشست و برخاست اش بر روی باند های نیمه آماده، تبدیل به بستری برای خانواده ای کاملا جدید از هواپیماهای چند منظوره ی An-72 / 74 ملقب به " SUV پرنده" شد. An-72 InterAMI در اگوست 1990، در شب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، نومنکو کمپانی KSAMC را ترک کرد تا شرکت خصوصی خودش را با نام InterAMI تاسیس کند. معروف ترین پروژه این شرکت تولید مشترک تلویزیون های آمیترون با همکاری سامسونگ در سال های 1992 تا 1995 و تولید پلیمر بر اساس فناوری کمپانی آلمانی ADM Isobloc در سال های 1994 تا 2004 بود. این شرکت در سال 1996 با کمپانی KSAMC وارد همکاری شد که حاصل آن شرکت تخصصی "KSAMC Trading House" بود که به بازاریابی تخصصی انواع مختلف هواپیمای An-74 در بازار های بین المللی اختصاص داشت، فعالیت های این شرکت در دورانی که اوکراین در میانه ی بحران اقتصادی غوطه ور بود به فروش 12 فروند An-74 به ایران منتج شد. InterAMI در سال 1999 دپارتمان مهندسی خود را تحت عنوان InterAMI-Interior راه اندازی کرد که وظیفه ی آن طراحی و توسعه بخش های داخلی هواپیما و بالگرد به ویژه برای هواپیما های An-74 و An-140 بود. InterAMI-Interior توانست تغییرات اساسی را در طراحی های قدیمی شوروی سابق در بخش های داخلی هواپیما بر اساس فناوری های جدید غربی که در بازار رقابت پذیرتر بودند، ایجاد کند. پروژه ی بعدی پاول نومنکو به عنوان مدیر InterAMI تاسیس ایرلاین جدید Aeromist-Kharkiv در سال 2002 بود. این ایرلاین تبدیل به یکی از اولین شرکت هایی شد که در پرواز های داخلی و بین المللی به کشور های عوض اتحادیه اروپا، ارمنستان، آذربایجان و روسیه از هواپیمای An-140 استفاده کرد و این استفاده تا سال 2007 ادامه داشت. ایرلاین Aeromist-Kharkiv توانست از کمپانی KSAMC مجوز نمایش عمومی An-140 را در نمایشگاه های هوایی بین المللی بدست آورد. An-140 هوافضا از اواخر دهه ی 90 پاول نومنکو نقش مستقیمی را در پروسه تولید انبوه هواپیما های An-140 و An-74TK-300 که توسط مجتمع فنی علمی هوانوردی آنتونوف طراحی شده بود، ایفا کرد. در طی سال های 2002 تا 2007، نومنکو فرایند تولید هواپیما های: هواپیمای منطقه ای An-140-100 (2004)، هواپیمای تجاری An-74TK-300D (2004)، هواپیمای چند منظوره ی An-74T-200A (2004–2005)، هواپیمای تجاری An-140 VIP (2004)، را در کمپانی KSAMC رهبری می کرد. در پی ابتکار وزارت حمل و نقل اوکراین، به اولین هواپیمای An-74TK-300D شماره ی رجیستری مخصوصی داده شد که حاکی از آن بود که رئیس جمهور اوکراین از هواپیمایی ساخت اوکراین استفاده می کند. پس از انتقال مالکیت این هواپیما به دولت اوکراین در سال 2004، کد رجیستری UR-LDK (L.D. Kuchma) به آن اعطا شد و ملقب به نام UR-YVA (اختصار نام ویکتور یوشچنکو) گردید. نام این هواپیما در سال 2012 به نام بی طرفانه ی UR-AWB تغییر کرد. اولین پرواز آزمایشی An-74T-200A – دسامبر 2004 خارکیف هواپیمای An-74TK-300D در مرحله ی منتاژ نهایی- خارکیف 2003 نسخه ای از هواپیمای An-74 به نام An-74T-200A که در آن حرف A سرواژه عبارت "Arabic" بود در سال 2003 از سوی کمپانی KSAMC در مناقصه ای برای نیروی هوایی مصر با هواپیماهای C-27J Spartan (لاکهید مارتین)، هواپیمایی از شرکت ایتالیایی Alenia Aeronautica، هواپیمای CASA C-295 از سوی کمپانی EADS وارد رقابت شد که در نهایت با پیروزی کمپانی اوکراینی همراه بود که در پی آن نیروی هوایی مصر در ابتدا 3 فروند و نهایتا در مجموع 6 فروند از این هواپیما سفارش داد. از سال 2012 پاول نومنکو برای تعدادی از کمپانی های اروپایی در پروژه های هواپیما های سرنشین دار و بی سرنشین در حوزه ی استفاده از سامانه های پرواز با سیم[3] پرواز با فیبر نوری[4] در کنار سیستم های کنترل کامل موتور دیجیتال (FADEC) ، به عنوان مشاور همکاری می کند. القصه ... ایشان دارای وبسایتی شخصی به نشانی naumenko.info می باشد که در آن به ارائه ی توضیحاتی در مورد پروژه های کاری، مقالات اکادمیک، طراحی ها و سایر موارد مرتبط با صنعت هوانوردی می پردازد که در میان آنها برخی طرح ها و پروژه های مرتبط با حوزه ی نظامی و جنگ افزاری نیز وجود دارد. در پستی منتشر شده در 12 فوریه ی 2015 در مورد طرحی مفهومی از سوی ایشان این چنین آمده است: مهندسین شوروی موشک کروز X-55 (Kh-55) “Kent” [5] را در پاسخی به موشک آمریکایی BGM-109 Tomahawk ساختند. موشک و همچنین اصلاحاتی که بر روی آن اجرا شد از رقیت آن سوی اتلانتیکی اش از جهت راه حل های طراحی و نیز مشخصات فنی برتر بود (نظر نویسنده متن اصلی). این مساله انتقال خط تولید موشک X-55 را از کمپانی هواپیما سازی دولتی خارکیف در اوکراین را به صنایع ماشین سازی Vyatka در کیروف واقع در روسیه در سال 1986، چند سال قبل از فروپاشی شوروی در سال 91 را توضیح می دهد. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی رسانه های روسی تولید این موشک کماکان در صنایع مستقر در کیروف ادامه دارد. ایده ی فنی موشک X-55 را می توان به عنوان پهپادی که پس از اجرای ماموریت به پایگاه خود باز می گردد توسعه داد، که می تواند جایگاه مناسبی را در بازار پهپاد های چند منظوره ی پر سرعت که می تواند به سرعت 800 کیلومتر بر ساعت برسد، بدست آورد. با استفاده از یک هواپیمای در حال پرواز به عنوان بستر لانچ هواپایه و همچنین قابلیت برگشت به هواپیمای مادر پس از اجرای ماموریت، این جنگ افزار می تواند ماموریت های نظارتی، ارسال محموله تا وزن 100 کیلوگرم به محدوده ی هدف و نیز ماموریت های رزمی را به شیوه ای امن، سریع و ارزان انجام دهد. اصلی ترین تفاوت میان پهپاد (سلاح گشت زننده) با X-55 استفاده از متریال کامپوزیتی پایه کربنی مدرن، موتور مینی توربوجت TJ-100 ساخت جمهوری چک، و سامانه ی FADEC[6] و طول عمر 3600 ساعت پرواز ، همچنین مجهز بودن به سیکر گردان الکترواپتیکال در نوک موشک است. مقایسه ی طرح کنت2 با موشک خا-55 همانطور که مشاهده می کنید، ابعاد و استایل طراحی، نوع موتور مورد استفاده، توان رسیدن به برد های بلند، وزن محموله ی قابل حمل به عنوان سرجنگی و متناسب بودن آن با اثر تخریبی موشک های کروز انصار الله، و نیز پیش بینی شدن سیکر یا سنسور الکترو اپتیکی در دماغه این موشک گشت زننده یا پهپاد قابل استفاده مجدد (بر حسب نوع ماموریت) که دقت بالای اصابت موشک های کروز به تاسیسات پالایشگاه بقیق آنچنان که در تصاویر آمده ست را، توجیه می کند، کاملا با موشک قدس، طراحی آن و مشخصات و اجزا و عملکرد آن از هر نظر تطابق دارد. هرچند در تصاویری که انصارالله از موشک قدس منتشر کرد هیچ تصویر واضحی از دماغه موشک منتشر نشد، ولی با زوم کردن در برخی تصاویر می توان اثری از قطعه ای محدب با رنگ متفاوت در نوک موشک را دید که می تواند پوشش سرامیکی سیکر الکترو اپتیکال باشد، البته از آنجا که نحوه استفاده از این موشک نه به عنوان پهپادی با ماموریت نظارتی، شناسایی با امکان استفاده مجدد، بلکه به عنوان سلاحی دوربرد با جثه کوچک و لجستیک ساده تر و متناسب جنگ های نا متقارن، و نیز بسیار ارزان تر از موشکی چون خا-55 می باشد، از سنسور با قابلیت چرخش به طرفین در دماغه استفاده نشده است و تنها توانایی جلونگری را داراست. در ادامه توضیحات این پروژه این چنین آمده است: نوآوری ها: هواپیمای آنتونوف 74 به دلیل ویژگی های پروازی خوب آن و تاریخچه عملیاتی طولانی و موفق اش، از جمله در نقش نظامی به عنوان هواپیمای مادر و بستر لانچ در نظر گرفته شده است. قرار گیری موتور ها بر روی بال فضای مناسبی را برای حمل این هواگرد در زیر بال ها فراهم می آورد. Kent 2.0 می تواند به سیستم کنترلی غیر ماهواره ای مجهز شود که از طریق اپراتوری درون هواپیمای مادر کنترل و هدایت شود. نمای برش خورده و مشخصات این موشک: به واسطه ی چنین سیستمی می توان تا تعداد 8 موشک/پهپاد را از هواپیمای مادر تا شعاع 100 کیلومتری به صورت مستقل کنترل کرد. با استفاده از ایستگاه های بین راهی با مختصات جی پی اس این پرنده می توند پرواز طولانی تری را به مدت 2 ساعت و تا برد 1500 کیلومتر به انجام برساند. همچنین این پهپاد/موشک قادر است تا در ارتفاع پروازی کمتر از 50 متر و با سرعت 0.7 ماخ به انجام ماموریت پبردازد و در زمانی که به شعاع 100 کیلومتری هواپیمای مادر برسد می تواند اطلاعات جمع آوری شده توسط سنسور های الکترواپتیکی خود (یا سایر سنسور ها) را به هواپیمای مادر مخابره کند. قیمت تولیدی هر فروند Kent 2.0 رقمی ما بین 400 تا 500 هزار دلار تخمین زده می شود که به میزان قابل توجهی از قیمت 1.59 میلیون دلاری موشک تاماهاوک که قابلیت استفاده مجدد را ندارد نیز ارزان تر است. البته گرچه اطلاعات مربوط به قیمت X-55 در سطح عمومی منتشر نشده است ولی ظاهرا نسباتا در سطح قیمت همتای آمریکایی اش است. پاول نومنکو در کنار موتور TJ-100 در جریان تست این موتور در کیف در تاریخ 13 فوریه ی 2015 ====================================================================================================================== با توجه به سابقه طولانی همکاری های فنی پاول نومنکو با ایران از جمله در پروژه های خرید و به روز رسانی هواپیماهای آنتونوف-74، پروژه ی ایران 140، و نیز پتنت هایی که خصوصا در ایران به ثبت رسانیده است، فعالیت وی در شرکتی که سابقا تولید کننده ی موشک خا-55 بوده، دسترسی احتمالی وی به این موشک و اجزای آن در اوکراین، دسترسی قطعی وی به نمونه اصلی موتور TJ-100، توان و دانش فنی او و شرکت اش در تولید زیر سیستم های مورد نیاز برای این موشک ها از جمله در مورد سیستم های کنترل موتور، و طراحی های او حول پروژه های نظامی، خصوصا مورد یاد شده مربوط به 4 سال قبل، به نظر شواهد و احتمالات قابل توجه و به سختی! قابل انکاری در مورد نقش او در انتقال برخی قطعات، فناوری ها، و سامانه ها به ایران و نیز همکاری های فنی مستمر او با بخش نظامی ایران وجود دارد. و دست کم در مورد موشک قدس، به شکل غیر قابل کتمانی موشک قدس را می توان نسخه تولیدی با تغییرات جزئی از طرح Kent 2.0 دانست. ======================================= 7mmt کلیه ی حقوق محفوظ است شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات [1] دانشگاه ملی هواوفضا – مؤسسه هوانوردی خارکیف در سال ۱۹۳۰ تأسیس گردید و یکی از معروفترین دانشگاههای اوکراین در شهر خارکیف است. [2] آنتونوف 140 که در ایران به هواپیمای ایران 140 در هنگام پرواز و همان آنتونوف 140 در هنگام سقوط معروف است. [3] Fly-by-Wire [4] Fly-by-Optics control system [5] AS-15 'Kent' نام گذاری ناتو برای موشک خا-55 بود [6] full authority digital engine control
-
1 پسندیده شدهپنجمین شماره از مجله الکترونیکی نآورد لینک دانلود مجله الکترونیکی بزرگترین انجمن نظامی وب فارسی
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 1 اسفند 1398 حمله شدید مسلحین به روستای نیرب در حومه شهر سراقب گروههای مسلح در ادلب با پشتیانی مستقیم ارتش ترکیه وسوار بر زرهپوشهاس اهدایی این کشور یکبار دیگر به روستای نیرب حمله کردن. قبل از حمله راکت اندازهای و توپخانه ارتش ترکیه مواضع سوریها را هدف قرار دادن . اما اینبار پاسخ سوریها کاملا روشن بود شلیک دو موشک توچکا به سمت سرمین در نزدیکی محل استقرار نظامیان ترک همچنین راکت اندازهای اسمرچ مناطق اطراف نیرب را مورد هدف قرار دادن لحظاتی بعد از شروع حملات جنگنده های سوخو 24 سوری و روسیه و همچنین جتهای سوخو 30 به پراوز در اسمان ادلب حملات خود را آغاز کردن به نظر میرسد یک جنگنده سوخو 24 روسی با حمله به مواضع ارتش ترکیه حداقل 2 نظامی این کشور را به هلاکت می رساند تصویر واخبار از سوی مسلحین منتشر شده است از احتمال شلیک موشک دوش پرتاب به سمت جنگنده سوخو 24 برخی منابع هم اعلام کردن حمله توسط ترکها صورت گرفته . ممکن است حمله مستقیم احتمالی روسیه به ارتش ترکیه ارسال یک پیام کوتاه اما واضح برای این کشور بود ه باشد . با مقاومت مدافعین سوری حملات مسلحین یکبار دیگر شکست میخورد منابع سوری و وزارت دفاع روسیه از انهدام چندین زرهپوش - تانک و خودرو مهاجمین خبر داده اند اما تا کنون تصاویری منتشر نشده است استفاده مسلحین از هویترزهای کششی 155 م م اهدایی ارتش ترکیه همینطور پیش برن یه چند وقت دیگه هم احتملا تانک در اختار اینها قرار بدن + حضور نیروهای پیاد ه ارتش ترکیه در مجاورت نیرب (شاید خواستن بعد از فتح نیرب سریع یه پایگاه در این منطقه احداث کنند چون این نیروها مستقیما در یوش زمینی نقشی نداشتن ) شلیک موشکهای توچکا و راکت های اسمرچ هواگردهای های روسی وسوری در منطقه درگیری مکان ولحظه حمله جت سوخو به مواضع ارتش ترکیه / همچنین تصویری برداری پهپاد روسی در زمان گلوله باران مواضع ارتش سوریها توسط ترکها و شلیک احتمالی موشک دوشپرتاب به سمت جنگنده سوخو روسی فعالیت مجدد فرودگاه حلب بعد از 8 سال ( البته یه دور کوتاه مدت هم در چهار سال پیش شروع به فعالیت کرد که به خاطر حضور مسلحین در اطراف شهر حلب دوباره پراوزهای کنسل شدن ) / بخشی از پروازهای تهران دمشق رو میشه به این فرودگاه منتقل کرد . هرچند ................ تراکتورهای ایرانی در دیرالزور ارسال فوری و هوایی تجهیزات به نیروهای سوریه دمکراتیک که در بیانهای شرق فرات مستقر هستن (توسط ارتش آمریکا ) ================= ما بقی مطالب انشا ا... بعدآ
-
1 پسندیده شدهگر پسوندی هستش که عمل یا وظیفه را نشان می دهد که در اینجا می شود وسیله ای که وظیفه اش رساندن چیزی است (مثل نامه رسان) .
-
1 پسندیده شدهسلام با این دیدگاه می توان از ترکیبی دیگر برای ایجاد سرواژه هم استفاده کرد . یعنی به جای آب نورد از ترکیب رسانگر آبی استفاده کنیم و نتیجه بشود راهپاد ، البته شهپاد که فرمودید از تمامی این موارد بهتر می باشد ، اما جستجویی که کردم این سرواژه برای شبكه هوشمند پوشش امنيت دفاعي در دفاع سایبری هم استفاده شده است اما با این حال اگر راه دارد از شهپاد بهره ببرید بهتر است . در مورد آنهپاد مشکلی که وجود دارد تلفظ خشک آن می باشد .
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم آنهپاد رو به عنوان یه واژه کلی برای شناورهای بی سرنشین اعم از سطحی و زیر سطحی مد نظرم بود چون شهپاد یه خورده طاغوتی میشد . ممنون از توجه شما
-
1 پسندیده شدهتحویل ۸ فروند هواپیمای نظامی بازآمد سازی (اورهال) شده به نیروی هوایی ارتش این هواپیماها باز آمد سازی شده از خانواده هواپیماهای نظامی F4، 14F و 27F ، سوخو ، میراژ و همچنین هواپیمای ترابری 130 C و 707است که در رزم هوایی ودر مأموریت های متنوع رزمی، تاکتیکی و ترابری کاربرد فراوان دارند. هواپیماهای نظامی اورهال شده در وضعیت رزم امروز کاربرد منحصر به فردی دارند و قادرند تسلیحات ویژه ای همچون موشک کروز برد 1000 کیلوموتر را نصب و در مأموریت ها نقشی تعیین کننده داشته باشند.
-
1 پسندیده شدهجابه جایی در سلسله مراتب کنترل و اعمال قدرت با مقاومت مواجه می شود اما اتفاق خواهد افتاد. با یکی از آن تابوهایی که هنوز شکسته نشده است ، طرفیم ! این که سلاحی را به دست یک ربات بدهیم و او را راهی مأموریت مرگ کسی کنیم و آرزو کنیم موفق باشد ، برای خیلی از صاحبان قدرت ، سیاستمداران و فرماندهان پذیرفتنی به نظر نمی رسد. چند وقت پیش بود که بحثی در جهان مطرح شده بود که جلوی بکارگیری فناوری تشخیص چهره گرفته شود ، چرا ؟ این فناوری امکان و توان کنترل مضاعفی به دولتها می دهد تا شهروندان را زیر نظر داشته باشند و این جابجایی در کنترل و اعمال قدرت با مقاومت مواجه می شود اما حتما به کار گرفته خواهد شد . ****************************** نویسنده گرامی تاپیک ، با احترام ، بکارگیری کلمه بالاخواه به جای wingman اصلا با مسمی نیست ! آدم یاد کسی می افته که بالا خونه اش را اجاره داده !
-
1 پسندیده شدهسلام علیکم ظاهرا" برای واژه وینگمن ( wingman) معادل فارسی " همبال " را انتخاب کردند ( البته اگر منظور را درست متوجه شده باشم )
-
1 پسندیده شده2 تا نکته وجود داره، اول اینکه بله برد نهایی موشک باید بیشتر باشه ولی برد قابل درگیری با اهداف مانور پذیر باس تو همون حدود 200 باشه، ولی یه پرنده بزرگ با سرعت و مانور پذیری کم رو میشه تو فاصله دورتر زد، غافل گیری اگر وجود داشته باشه تو اعداد اعلام شده نیست، تو اعداد اعلام نشده است! مثلا اینکه برد موشک علیه اهداف مانور پذیر 200 نباشه... در مورد سیکر فعال هم این سیکر ها 20،30 کیلومتر بیشتر برد ندارن،همچون حرکتی نمیشه باهاشون زد، برد کشف 320 کیلومتر هم در برابر میزان rcs مربوطه معنا میده ............ در اخر هم باس اضافه کنم که گند بگیرن در اون طویله نیروهای مسلح رو با این شوی سخیف مسخره ای که برای رونمایی از بزرگترین پروژه فناورانه تاریخ این مملکت به راه انداختن
-
1 پسندیده شدهسیستم توپخانه ای 120 میلیمتری Magnolia براساس تصویر منتشر شده توسط شرکت روسی اورال واگن زاوود این شرکت در نظر دارد یک سیستم توپخانه ای خودکششی 120 میلیمتری جدید با نام Magnolia را توسعه بدهد. این سیستم توپخانه ای براساس خودرو ترابری DT-30PM ساخته شده است.بعد از سوار کردن سیستم های پدافندی Pantsir-SA و TOR-M2DT بر روی خودروی DT-30PM برای استفاده در مناطق قطبی، این بار از خودروی DT-30PM به عنوان یک سیستم توپخانه ای برای مناطق قطبی استفاده خواهدشد. قابلیت تحرکی بالای خودرو ترابری DT-30PM موجب می شود در مناطق قطبی عملکردی مناسبی داشته باشد. سیستم توپخانه ای Magnolia دارای دو بخش است قسمت جلو بخش اصلی خودرو که محل قرارگیری راننده و بخش فرماندهی است و بخش دوم قسمت حمل بار است که سیستم توپخانه ای در این بخش قرار دارد. به نظر می رسد سیستم توپخانه ای Magnolia از برجک سیستم توپخانه ای خودکششی 2S31 Vena بهره می گیرد. 2S31 Vena مجهز به توپ 120 میلیمتری 2A80 هست. برجک 2S31 Vena قابلیت گردش کامل 360 درجه در حالت افقی و گردش عمودی -4 درجه تا 80 درجه را دارد.حداکثر برد Magnolia حدود 10 کیلومتر و نرخ آتش آن 10 گلوله در دقیقه است. این سیستم توپخانه ای می تواند 80 گلوله را به شکل دخیره در داخل خود نگه دارد. برجک سیستم Magnolia به نارنجک اندازهای دودزا 81 میلیمتری برای حفاظت خود مجهز است.به نظر می رسد توسعه سیستم توپخانه ای Magnolia به لطف قابلیت های تحرکی DT-30PM و قدرت آتش توپ توپ 120 میلیمتری 2A80 در قابلیت های تهاجمی و تدافعی روسیه در مناطق قطبی اثر گذار خواهد بود. سیستم های پدافندی Pantsir-SA و TOR-M2DT سوار بر خودرو ترابری DT-30PM سیستم توپخانه ای خودکششی 2S31 Vena تست آتش سیستم توپخانه ای Magnolia
-
1 پسندیده شدهFokker F-27 Friendship Fokker F - 27 400 M Troopship Fokker F - 27 400 M Air_Force Fokker C - 31 A Troopship (F-27-400M) - USA - Army Fokker F - 27 Friendship - Troopship (C-31) - Iran - Air Force
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهسامانه های پدافندهوایی جدید ارتش روسیه برای قطب در هنگام تمرین رژه نیروهای ارتش روسیه خودروهای همه جا رو DT-30 دیده شده اند. با توجه به خبرهای قبلی مبنی بر توسعه سیستم های پدافند هوایی بر روی این خودرو گفته میشود نمونه های که در رژه روز پیروزی ارتش روسیه شرکت خواهند داشت همان سامانه های پدافندی هوایی روسی هستند که قرار است در قطب شمال حضور یابند. این سامانه های پدافند هوایی جدید دارای دونمونه اند. یکی از این نمونه ها شامل خودروی حامل DT-30 به همراه سامانه دفاع هوایی Pantsir-SA و نمونه دیگر خودروی DT-30 به همراه سامانه دفاع هوایی TOR-M2DT است. DT-30 به همراه سامانه دفاع هوایی TOR-M2DT DT-30 به همراه سامانه دفاع هوایی Pantsir-SA
-
1 پسندیده شدهبا سلام خدمت دوستان بخش پنجم : مکانیزم های هدایت : مکانیزم هدایت سطوح فرامین جنگنده فوکه ولف ، در نوع خود ، تقریباً بی همتا بود در دهه سی و چهل میلادی ، مکانیزم کنترل سطوح فرامین اکثر جنگنده های تولیدی ، بر اساس سیستم سنتی کابل-قرقره ، طراحی می گردید ، اما کابل های مورد استفاده در این سیستم ، تمایل زیادی به خارج شدن از حالت عادی ( ارتجاع ) داشته که این پدیده ، منجر به سخت شدن کنترل سطوح فرامین و عدم پاسخگویی مناسب و به موقع آنها به تغییر موقعیت سکان هدایت در زمان پرواز شده و این نیز به نوبه خود ، موجب زمین گیر شدن مکرر پرنده برای انجام تعیر و نگهداری می گردید. در مکانیزم جدید طراحی شده برای جنگنده فوکه ولف ، سیستم کابل و قرقره ، جای خود را به مکانیزم میله – کابل و یکسری یاتاقان داد . یکی از جالب ترین نوآوری های صورت گرفته در جنگنده جدید فوکه ولف ، سبک تر شدن سیستم کنترل فرامین بشمار می آید . حداکثر نیروی لازم برای به حرکت در آوردن سطوح فرامین ، چیزی در حدود 5/3 کیلوگرم ( 8 پاوند ) ، یعنی متوسط نیرویی که مچ دست خلبان ، قادر به اعمال آن بود ، در نظر گرفته شد که این نیرو ، حداکثر فشاری بود که در زمان پرواز ، مجاز شمرده می شد ، با این وصف ، برای کنترل سطوح فرامین به نسبت کوچک FW-190 کافی به نظر می رسید . در جریان طراحی این جنگنده در دفتر طراحی فوکه ولف ، مهندسان این شرکت ، نهایت سعی خود را به کاربردند تا در سرعت های مختلف ، حداقل تغییرات در وضعیت خلبان رخ دهد تا بار کاری خلبان کاهش یابد . آنها در جریان بررسی های خود به این نتیجه رسیدند که در زمان داگفایت ، سطوح متحرک بالها ، زیاد مورد استفاده قرار نمی گیرد ، بنابراین ، در زمان آزمایشات پروازی ، زبانه های ثابت کوچکی در سطوح کنترل موجود در بالها نصب گردید تا تعادل مورد نظر طراحان را بوجود آورد . در نتیجه نصب این زبانه ها ، خلبان با تنظیم آنها در زاویه مورد نیاز ، می توانست با آسودگی خیال بیشتری ، حواس خود را بر روی هدف متمرکز نماید ( این زبانه ها در تمامی نسخه های تولیدی ، نصب شد ) . این زبانه ها ، به یک تثبیت کننده مجهز به موتور الکتریکی مجهز شدند تاخلبان بتواند در زمان مورد نیاز ، این زبانه ها را با درجه آزادی 3- تا 5+ و با توجه به شرایط دلخواه ، تنظیم نماید . یکی از مهمترین جنبه ها و در عین حال ، جدید ترین نوآوری های صورت گرفته ، استفاده گسترده از تجهیزات الکتریکی به جای سیستم های هیدرولیک در FW-190 بشمار می آمد که در آن زمان ، از محبوبیت ویژه ای در میان تولید کنندگان هواپیمای رزمی برخوردار بود . اما به جهت تامین امنیت خلبان ، در دو نمونه نخست آزمایشی این جنگنده ، ارابه های فرود با مکانیزم هیدرولیک ، باز و بسته می شدند . اما با شروع تولید نمونه آزمایشی سوم ، بخش عمده ای از تجهیزات ، از جمله مکانیزم باز وبست ارابه های فرود ، بواسطه سویچ های الکتریکی که در کابین خلبان نصب شده بود ، کنترل می گردید . علاوه برآن ، تمامی جنگ افزارهای این جنگنده ، توسط سیستمهای الکتریکی بارگذاری ، مسلح و شلیک می گردید . کورت تانک بر این اعتقاد بود که استفاده گسترده از سیستم هاو خطوط الکتریکی ، قابلیت اطمینان و بقا پذیری پرنده رزمی را در مقایسه با سیستمهای هیدرولیکی ، در مقابل آتش دشمن ، افزایش خواهد داد . این مساله بخصوص در مورد جنگنده مسر اشمیت صادق می بود ، چرا که پلاتفرم بال BF-109 به گونه ای بود که یک بال بسیارکوچک با نسبت بارگذاری بالا را فراهم می نمود و مشکل اصلی این شکل سازه های هوایی ، تحت تاثیر قرار دادن عملکرد پرنده می بود ، چرا که یک جنگنده رزمی با بال کوچک ، شاید پسا را به صورت فوق العاده کاهش می داد و سریعتر شدن جنگنده و حتی افزایش برد پروازی را موجب می گردید ، اما استفاده از چنین سازه ای ، بدین معنی بود که بال نمی توانست نیروی بالابرنده زیادی تولید کند که این ، به شکل طبیعی ، موجب کاهش مانور پذیری جنگنده در ارتفاعات بالا می شد . مقایسه طراحی بال دو جنگنده آلمانی ، هر کدام از این دوبال ، فلسفه طراحی خاصی را در خود داشتند سمت راست، فوکه ولف و سمت چپ ، مسر اشمیت در نتیجه، دهانه بال جنگنده جدید فوکه ولف ، به 5/9 متر ( 31 فوت و 2 اینچ ) رسید و مساحت آن به 15 متر مربع ( 161 فوت مربع ) بالغ شد . بال جنگنده جدید آلمانی ، براساس استاندارد NACA 23015/3 در ریشه بال و استاندارد NACA 23009 ، در نوک بال ، طراحی گردید . ادامه دارد .........................