برترین های انجمن

  1. aminor

    aminor

    VIP


    • امتیاز

      23

    • تعداد محتوا

      3,109


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      22

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      2,182


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      12

    • تعداد محتوا

      9,419



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 7 اردیبهشت 1400 در همه مناطق

  1. 10 پسندیده شده
    به نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
  2. 4 پسندیده شده
    دوگانه سازی مساله ساز، نقدی بر محتوای فایل صوتی وزیر محترم امورخارجه محمد جواد ظریف ماجرای ۱۸ روز محاصره حاج قاسم در حلب همه چیز را از دست رفته می‌دیدم سردار چهارباغی فرمانده سابق توپخانه سپاه برای اولین بار بخشی از خاطرات خود در سال‌ها همراهی با حاج قاسم سلیمانی در سوریه را بیان می‌کند. ماجرای آزادی نبل و الزهرا و ۱۸ روز محاصره حاج قاسم در حلب بخشی از این خاطرات است. لینک ویدیو مدت 48 دقیقه پیرو صحبت های وزیر امور خارجه آقای ظریف در مورد سردار سلیمانی، به پیشنهاد دوست عزیز @GHIAM این صحبت ها را قرار دادم - سید حسن نصرالله تو یکی از سخنرانی هاش میگه: حاج قاسم به من گفت در مورد سوریه با پوتین صحبت کردم و در آخر پوتین بهم گفت قانع شدم. بعد آقای ظریف میگن پوتین حاج قاسم رو راضی کرده که وارد جنگ سوریه بشن. - این نقشه هم تفاوت اوضاع سوریه از می 2014 تا می 2015 رو نشون میده. اینو نشون وزیر امور خارجه سوریه بدن تا ببینه که دولت سوریه تو 2015 مناطق بیشتری رو از دست داده و خطر داعش به شدت افزایش پیدا کرده که دیگه به جناب ظریف اطلاعات غلط نده، اوضاع سوریه خوب بوده و خطر کاهش پیداکرده. - توییت Fanpage در مورد مرد میدان
  3. 4 پسندیده شده
  4. 3 پسندیده شده
    یکی از نکاتی که در این مصاحبه به چشم می خورد تولید ضد روایت در حوزه جنگ روایت ها است. به عنوان مثال و به طور مشخص روایت مرد میدان که با این کلید واژه در سالگرد شهادت حاج قاسم تولید شده بود و روایت گر تلاش های این شهید بزرگوار در حوزه های مختلف بود، در این مصاحبه سعی شده ضد روایت اش تولید شود که مشخصا در دوگانه دیپلماسی و میدان خود را نشان داده است . خیلی بعید است که این موضوع اتفاقی به وقوع پیوسته باشد .
  5. 3 پسندیده شده
    ما به دنبال این واقعیت هستیم ولی چگونه در این صحبت ها و حرف می توان حرف درست را دریافت؟؟ الان فرض عده ای بر درستی حرف ظریف است و فرض عده ای دیگر بر دروغ بودن آن بخشی از این صحبت ها هرگز معیار درستی برای ارزیابی نخواهند یافت ولی نتایج اقدامات قابل ارزیابی است گذر زمان نشان می دهد تصمیمات حاج قاسم سوریه و عراق را از دهن تکفیری ها بیرون کشید و الان حداقل های واقعی روی زمین داریم با هزینه ای به مراتب کمتر از دشمن، در مورد سیاست خارجه تمام تمرکز بر برجام بوده است و اکنون بعد از 8 سال یک عدم توازن در سیاست خارجه بویژه در نگاه به شرق دیده میشود و همه تخم مرغ ها در ظرف برجام چیده شده بود که افتاد
  6. 2 پسندیده شده
    سلام بنده که تخصصی ندارم ولی سوالتون خیلی کلیه ! اگه بتونید موقعیت اون شهر فرضی را بدید و برنامه و هدف را تعریف کنید و اون ابزار حداقلی را هم تعریف کنید شاید بشه بهتر وارد تحلیل شد..... ولی بطور کلی فریب دشمن کاهش آگاهی محیطی و حتی غافلگیری با همان ابزار های محدود برای مواقع لزوم‌باید اولویت باشه مثلا اگر یک توپ ضد هوایی موجوده نباید تا آخرین لحظه از وجودش مطلع بشوند! پراکنده کردن نیرو‌ها و تجهیزات برای دوام در برابر بمباران شدید.....و حفظ پتانسیل برای درگیری با نیروی زمینی طرف حمله کننده. و جابجایی و تغییر موضع خاموش در سطح اون شهر مفروض....
  7. 2 پسندیده شده
    خودروی بدون سرنشین (USV) جدید کره شرکت Hanwha Defense از توسعه موفیقت امیز خودروی بدون سرنشین جدید 6x6 خبر می دهد. این وسیله نقیله مسلح در کلاس خودروهای بدون سرنشین 2 تنی قرار میگیرد. سخنگوی این شرکت اشاره کرد: "این وسیله برای انجام عملیات های شناسایی، هدفگیری و مقابله با دشمن طراحی شده است. این پلتفرم مستقل از راه دور هدایت میشود ولی دارای هوش مصنوعی نیز هست." توانایی این سیستم (م: منظور هوش مصنوعی) شامل " ردیابی، کنترل مسیر، تشخیص موانع و برنامه ریزی مسیر بازگشت در صورت از دست دادن ارتباط است." این پلتفرم با یک موتور هیبریدی و مجهز به مسلسل بوده و قرار است تا سال 2027 به بهره برداری برسد. منبع Unmanned Surface Vehicles (USV) م: همان طور که میبینید بسیاری از کشور پتانسیل این نوع سیستم هارو درک کردند و در حال توسعه نمونه هایی می باشند. شاید امروزه این سیستم ها عجیب و غیر کاربردی به نظر بیان اما تا چند سال پیش هم پهپاد ها هم در حد یک شوخی بودند
  8. 2 پسندیده شده
    سلام گفته شد که می ترسند در تاپیک بحث بشود ، برای اینکه این ترس بریزد بنده شروع می کنم آنهم به صورت تهاجمی و مبتنی بر مبانی تئوری توطئه ! اگر دیدید که آنوری ها در حال باد کردن نات کلفت ما هستند شاید طرح ایجاد رهبری برای تشکیل دولت در تبعید ، مورد حمایت قرار دادن و در اختیار گذاشتن سرمایه های بلوکه شده به او برای براندازی با هزینه و توان خود ما هست (اپوزوسیون که رهبر درست و حسابی نداره) . در این حالت یکی از مهمترین اهداف ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم برداشتن شخصیتی بود که می توانست در شرایط حساس انسجام داخلی را حفظ نماید . الله اعلم دیدید ترسی نداره
  9. 2 پسندیده شده
    بیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده " دوم آوریل 2021 ، بیست و پنجمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی سوخو-37 ترمیناتور بشمار می آید که درواقع ، بخشی از یک برنامه بسیار بلند پروازانه نیروی هوایی ارتش روسیه برای تقویت سازمان رزمی خود با طراحی یک هواگرد نسل چهارمی از پیکربندی سوخو-27 فلانکر محسوب می شد . اگرچه ارتش شوروی از سال 1985 بتدریج نمونه های اولیه جنگنده سوخو-27 را بخدمت درآورد ، اما نمونه های اولیه سوخو-37 را می توان به نوعی ، نمایشگر فناوری برای طیف گسترده ای از سامانه های جدید روسی برای توسعه نسخه M از نسخه پایه فلانکر دانست که می توانست روند بهینه سازی و عملیاتی شدن سوخو-27 ام را تسهیل نماید . در این میان ، گرچه سوخو-27 ام سرانجام وارد خدمت شد ، اما بدلیل وخامت وضعیت بخش دفاعی ارتش شوروی و سپس روسیه ، چندین سال از برنامه ریزی های صورت گرفته برای آن عقب تر می بود ، ولی در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان در سال 2014 با شناسه سوخو-35 به نیروی هوایی ارتش روسیه پیوست . راست : میگ-31 ام چپ : میگ-1/44 این دو هواگرد رزمی از جاه طلبانه ترین برنامه های نیروی هوایی ارتش شوروی سابق بشمار می رفت که پس از فروپاشی بسرعت لغو شدند با این حال ، نخستیم پرواز سوخو-37 در نوع خود جالب توجه می بود ، چرا که درزمانی صورت گرفت که برنامه های جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش سرخ پس از فروپاشی شوروی ، بسرعت و مسلسل وار لغو و به بایگانی سپرده می شدند . بدین معنی که همزمان با این برنامه ، حداقل تولید انبوه دو نمونه ، نخست ، جت رزمی میگ-31 ام و سپس برنامه MIG-1/44 بدلیل بحران اقتصادی و سیاسی این کشور ابتدا به تاخیر افتاد و سپس بطور کامل لغو گردید . اما در میان تمامی این پروژه ها ، برنامه سوخو-27 بلحاظ اهداف تعیین شده و همچنین بودجه در دسترس برای توسعه آن ، منطقی تر به نظر می رسید ، به همین دلیل روند آن ادامه پیدا نمود . راست : کابین جنگنده سوخو-37 ترمیناتور چپ : نمای گرافیکی خروجی های بُردار رانش با این وصف، برخی براین اعتقاد قرار دارند که بدلیل محبوبیت نمونه های پایه سوخو-27 و جانشین آن ( سوخو-30) در بازارهای صادراتی ، تصمیم گیرندگان روسی امتیاز مهمی را در ادامه برنامه سوخو-37 مشاهده می نمودند ، به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی آن ادامه پیدا نمود . بدین ترتیب ، انتظار می رفت که جنگنده نسل بعدی برآمده از سوخو-27 ام ، بسیار کم هزینه تر از میگ-31 ام و یا میگ-1/44 ، علیرغم اینکه برنامه های لغوشده از بسیاری از جهات بر سوخو-27 ام برتری داشت ، باشد و این مساله ، فرصتی گرانبهایی را برای تولید تعداد بیشتری به منظور تحویل به نیروی هوایی روسیه و سپس ارائه در بازارصادرات جتهای رزمی فراهم آورد . سوخو-35 در حوزه شاخص های فنی ، بارزترین ویژگی سوخو-37 و سپس سوخو-27 ام را می توان در مجهز شدن پیشرانه های این دو جنگنده به خروجی های سه بُعدی ، بعنوان یک فناوری بسیار پیشرفته که از اوایل دهه هشتاد میلادی در اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، جستجو نمود . این فناوری ، به شکل اعجاب آوری ، قدرت مانور این جنگنده های رزمی را افزایش داده بود و در حال حاضر نیز تنها در سه هواگرد عملیاتی سوخو-57 ، سوخو-35 و جی -10 مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین ، صنعت هوانوردی نظامی روسیه ، پیشگام در طراحی و تولید خروجی های بُردار رانش 2 بُعدی بود که برای اولین بار با جنگنده های سوخو-35 یکپارچه گردید و قدرت مانور آن را به صورت قابل ملاحضه ای افزایش می داد . سوخو-27 ام به این ترتیب ، هواگرد تجربی سوخو-37 در اوایل سال 1995 میلادی با مجهز به این خروجی های جدید به مرکز آزمایش شرکت سوخو در نزدیکی مسکو تحویل داده شد . با این حال ، بدلیل آهسته بودن روند طراحی پیشرانه قدرتمند تر AL-37FU روسها بالاجبار پیشرانه AL-31FP را در این تستها بکار گرفتند که در واقع همان پیشرانه ای بود که در سوخو-27 استفاده میشد ، با این تفاوت که به خروجی های دو بُعدی مجهز شده بود .یکی از خصوصیات جالب این هواگرد ، استفاده از یک سامانه کنترل پرواز رقومی (دیجیتال ) به جای نمونه آنالوگ قدیمی بود که بطور مستقیم ، کنترل سامانه بُردار رانش متصل می شد . این امر باعث می شد تا این جنگنده در سرعتهای پایین و زاویه حمله بالا ، بهترین مانوری پذیری را در اختیار کاربر بگذارد . در حوزه سامانه های الکترونیک ، سوخو-37 به یک جنگنده بی همتا در میان سایر جتهای روسی تبدیل شده بود ، هر چند هنوز فاصله قابل توجهی را نسبت به رهگیر میگ-31 ام به نمایش می گذاشت . در واقع ، رادار آرایه فازی پالس داپلر N011M قابلیت ردیابی بیشتر از 20 هدف هوایی و هدایت موشک به 8 هدف ( درمقایسه با تامکت که قابلیت کشف 24 هدف و شلیک 6 تیر موشک به سمت آنها را در اختیار داشت .م ) را می توانست ارائه کند . در مقابل رادار N011 سوخو-27 ام تنها قابلیت کشف 15 هدف و شلیک شش موشک را بسوی آنها در اختیار داشت ، هر چند این رادار جدید بطور همزمان توانایی هوا به هوا و هوا به زمین را ارائه میداد که درمقایسه با نمونه ها ی اولیه سوخو-27 پیشرفت قابل ملاحضه ای محسوب می شد . راست : رادار N011 سوخو-27 ام چپ : رادار N011M سوخو-37 با این وصف ، بدلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی روسیه و عدم حمایت دولت از برنامه سوخو-37 ، شرکت سوخو مجبور شد تا با فروش جتهای سوخو-27 به ویتنام و چین ، هزینه توسعه این پروژه را تامین نماید که این وضعیت اعتماد به شرایط صادراتی روسیه را نشان میداد . بدین سان ، برنامه سوخو-37 به شرکت سازنده اجازه داد تا بخش قابل ملاحضه ای از فناوری های پیشرفته را که بعدها در سوخو-35 بکار رفت ، توسعه دهد و اگر در ابتدا گمان می رفت که سوخو-37 خود به یک محصول جذاب تبدیل گردد ، تولید آن تنها به یک فروند محدود شد . اما این تک فروند نیز در نهایت ، در دسامبرسال 2002 بدلیل نقص سازه ای ساقط شد ، که این نیز موجب گردید تا شرکت سوخو درصد بیشتری از بدنه سوخو-35 های آینده را از مواد مرکب تولید نماید تا در زمان اجرای مانورهای پیچیده ، مشکلات مشابه ای بروز نکند . مقایسه خروجی بردار رانش 2 بُعدی نصب شده بر روی یکفروند سوخو-27 یوبی (دو تصویر سمت راست ) و خروجی های سوخو-37 اگر چه امروز ، سوخو-37 جنگنده کمتر شناخته شده ای بشمار می رود ، اما ترمیناتور ، درسالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، به نمادی از پیشرفت مستمر صنعت هوانوردی نظامی روسیه تبدیل شده بود ، سالهایی که برنامه های نظامی در ابعاد غول آسا ، مرتباً لغو می شدند و این برای کشوری که یکی از دو قطب این صنعت بشمارمی رفت ، یک فاجعه محسوب می شد ، در حالی که رسیدن این جنگنده به مرحله تست پروازی ، میراث از دوران طلایی اتحاد شوروی و بستری برای جهش بسمت آینده برای روسیه محسوب می شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  10. 2 پسندیده شده
    با عرض سلام خدمت دوستان عزیز. رونمایی خوبی بود، اما من اگر بودم از یک همچین چیز مهمی رونمایی نمیکردم. این پرواز دسته ای پهپاد های کوچولو شاید به تنهایی خیلی چیز مهمی به نظر نیاد اما بیاید یکم دقیق تر نگاه کنیم و مصداق مصرف برای این پهپاد های کوچولو وارزان پیدا کنیم. فرض کنید دشمن در خط مقدم خودش سامانه های پدافندی کوتاه برد مستقر کرده تا از نیروی زرهی، پیاده و خطوط پیشتیبانی خودش محافظت کند، مثل همین استرایکر های جدید التحویل یا پدافند های روسی مثل تور و پانتسیر و همزمان از روش اخلال ارتباطات و جنگ الکترونیک استفاده می کند. حالا شما چطور می خواهید به این خط مقدم مستحکم نفوذ کنید و آسیب هایی وارد کنید که سازمان رزم دشمن رو بر هم بزند؟؟ راه حل اینجاست: یک پهپاد از این نوع https://defapress.ir/files/fa/news/1400/2/5/1298398_684.jpg به محدوده مورد نظر ارسال می کنید که هیچ ارتباطی با اپراتور ندارد که دشمن با ایجاد اخلال در ارتباط ماموریت را کنسل کند و پرواز آن از قبل برنامه ریزی شده و با هوش مصنوعی عمل می کند. سپس ۱۰ عدد از این پهپاد های کوچک که هر کدام می توانند محموله مخصوص به خود را داشته باشند، با سیکر راداری فعال یا غیر فعال یا اپتیکی یا حرارتی یا بدون سیکر، به همراه پهپاد مادر یا بعد از حضور آن در منطقه مورد نظر ارسال می کنید. پهپاد مادر اطلاعات راداری را در منطقه جمع آوری می کند و مکان دقیق رادار یا رادار ها را به دست می آورد. از طریق ارتباط کوتاه برد و غیر قابل جمینگ با پهپاد های کوچک، و با هوش مصنوعی تعریف شده، به هرکدام با مختصات و یا اطلاعات لازم ماموریت می دهد. مثلاً برای هر هدف سه پهپاد ارسال می کند تا از سه جهت متفاوت وارد عمل بشوند. همزمان کرار های رهگیر نیز منطقه پرواز ممنوع در آسمان ایجاد می کنند. به این صورت پوشش پدافندی دشمن بر خط مقدم از بین خواهد رفت و حالا می توان از پرواز پهپاد ها به صورت برخط استفاده کرد و با پهپاد های رزمی و یا موشک دشمن را سرکوب کرد و شکست داد. در گزارش خبری که از صدا و سیما پخش شد نکته جالب نحوه پرواز این پهپاد های کوچک بود که با چیزی مانند کش به زمین متصل شده بود و با کشیدن آن به پرواز در می آمد. فرض کنید پهپاد مادر را به پشت خطوط دشمن می فرستید و چند تیم نیروی ویژه پهپاد ها را از خط یا پشت خط مقدم به پرواز در می آورند و در اختیار پهپاد مادر قرار می دهند. این یکی از کاربرد های اینگونه پهپاد ها است. البته که باید کارهای بهتر و بیشتری انجام شود اما برای این کار به روز خسته نباشید می گویم به تمامی دست اندرکاران این طرح، خداقوت عزیزان. امیدوارم هرچه بیشتر از این نوع طرح های به روز در نیروهای مسلح مشاهده کنیم.
  11. 1 پسندیده شده
        در تاریخ 4 مهر سال 1394 در حاشیه ی تحویل دستاوردهای دفاعی به نزاجا، تصویر دو خودروی زرهی ناشناخته اما باظاهری آشنا  به طور غیر رسمی توسط خبرگزاری ها، منتشر شد. یکی از این خودروها یک نفربر 8x8 جدید است که ظاهری بسیار شبیه به نفربرهای قدیمی بی تی ار -60  که در اختیار نزاجا است، دارد.   با توجه به تغییر سطح و ماهیت تهدیدات نبردهای امروزی، استراتژی های متفاوتی برای بکارگیری نفربر های بروز و مدرن پیش روی نیروهای مسلح از جمله نزاجا قرار دارد. طراحی و توسعه یک پلتفرم جدید با کاربری های گسترده با توجه به نیازها و الزامات نزاجا و یا بروزرسانی و ارتقای خودروهای زرهی قدیمی از جمله نفربرها. ساخت یک پلتفرم مدرن و جدید یک چالش اساسی برای نزاجا محسوب می شود. نبود تکنولوژی ساخت و هزینه های سرسام آور نزاجا را از ارائه پلتفرم جدید دور می کند. در نتیجه نزاجا به سمت ارتقا خودرو های زرهی قدیم تمایل دارد. البته ادوات نظامی قدیمی را تا حدی می توان در برابر تهدیدات جدید ارتقا داد و بهبود بخشید با این وجود، نباید از طراحی و توسعه یک پلتفرم جدید با کاربری های گسترده با توجه به نیازها و الزامات نزاجا غافل بود.   نزاجا در طول چند سال اخیر تلاش هایی را برای ارئه طرح های بروزرسانی بی تی ار-60  داشته و در همین راستا نمونه های اولیه محصولات خود را به نمایش عموم در آورده است. از جمله اقدامات نزاجا برای ارتقای نفربر بی تی ار-60 می توان به نصب یک توپ 23 میلیمتری سداد با قابلیت کنترل از راه دور  بر روی بی تی ار -60 اشاره کرد. تنها تفاوت این سری از نفربر های بی تی ار -60 مجهز بودن یه توپ 23 میلیمتری است و از نظر حفاظت و تحرک تفاوتی با مدل پایه ی خود ندارد. ضمن اینکه این مدل، از سیستم های کنترل آتش از جمله سیستم های شناسایی و هدف گیری روز/شب و سیستم های نظارتی پیشرفته به منظور دقت در اجرای آتش بی بهره بوده و قابلیت پایینی در انجام ماموریت های محوله دارد .   طرح دیگر نزاجا نصب توپ 90 میلیمتری بروی شاسی بی تی ار-60 با نام طرح اقارب بود. با تمام نقص ها و کاستی های فراوان موجود در  طرح اقارب نقطه ی مورد توجه و عطف این طرح در مقایسه با طرح بی تی ار -60 مجهز به توپ 23 میلیمتری، تغییر فرم بدنه این نفربر قدیمی بود. که می توان نتیجه گرفت نزاجا  خیلی دیر متوجه شده است که یکی از مولفه های جدی برای بروزرسانی بی تی ار -60 تغییر فرم بدنه این نفربر به منظور دیدار با الزامات و شرایط نبرد کنونی می باشد. در نتیجه می توان گفت نفربر جدید ناشناس در حقیقت نفربر بی تی ار -60 با فرم بدنه ی جدید است.   نفربر بی تی ار -60 ارتش ایران مسلح به توپ 23 میلیمتری خودرو زرهی اقارب  نمونه ای از بروزرسانی بی تی ار-60 پی بی در روسیه - در این نسخه نفربر مجهز به یک برجک رزمی جدید مسلح به توپ اتوماتیک 30 میلیمتری 2А42 است. نسخه جدیدتر بروزرسانی بی تی ار-60 پی بی مجهز به رمپ عقبی برای ورود خروج خدمه –طراحی شده توسط شرکت روسی Muromteplovoz OJSC طرح کشور الجزایر برای بروزرسانی نفربرهای بی تی ار-60 و تبدیل آنها به خودرو های ضد زره مجهز به موشک های ضد زره کورنت- نکته قابل توجه در طرح کشور الجزایر ایجاد یک رمپ کناری در این نفربر است.    در نگاه اول نفربر جدید ایرانی بسیار شبیه به بی تی ار -90 محصول سال 1994 کشور روسیه است. هر دو نفربر مجهز به یک توپ 30 میلیمتری هستند. اگر بخش جلویی بدنه نسخه ایرانی را با بی تی ار -90 مقایسه کنیم این مطلب روشن می شود که نفربر ایرانی از نظر فرم بدنه تفاوت های قابل ملاحظه ای با نمونه روسی دارد .حتی از نظر محل قرار گیری برجک بروی بدنه نیز دو طرح با یکدیگر متفاوت هستند. در طرح ایرانی برجک بسیار جلو و نزدیک به بخش راننده قرار دارد در صورتی که در بی تی ار -90 برجک فاصله ی محسوسی  با بخش راننده دارد. اگر طرح ایرانی را با دو طرح بی تی ار -60 و بی تی ار -80 مقایسه کنیم باز هم تفاوت هایی از نظر فرم بدنه مشاهده  می شود. پس می توان این گونه استدلال کرد که نیرو های نزاجا طرحی نسبتا جدید ارائه داده اند. با توجه به اینکه نفربر جدید ایرانی از روی نفربر بی تی ار -60 تکامل پیدا کرده است. به نظر می رسد ابعاد این نفربر نزدیک به نفربرهای بی تی ار -60 ، 70 و 80 باشد و از بی تی ار -90 ابعاد کوچکتری داشته باشد. در طرح ایرانی دستگیره ها و میله هایی که بر روی بدنه برای سوار شدن پیاده نظام که در خانواده ی خودرو های زرهی بی تی ار موجود است حذف شده است. بر همین اساس نزاجا نشان داده است به تکنیک قدیمی تانک دیزانت اعتقادی ندارد پس این بخش ها از روی نفربر حذف شده است. با توجه به تصویر به نظر می رسد  پورت های آتش که در بخش جلویی بدنه قرار می گرفتند  نیز حذف شده اند. نکته ی دیگری که از روی تصاویر قابل توجه می باشد، رمپ کناری بدنه است. از مقایسه این رمپ با سری های 60 ، 80 و 90 بی تی ار متوجه خواهیم شد که این رمپ تفاوت بسیاری با نمونه بی تی ار -90 دارد. اما با در نظر گرفتن این مورد که دریچه ی کناری در نفربر بی تی ار-60 در سری  80 تبدیل یه یک رمپ کناری برای ورود و خروج خدمه شده است . مهندسین نزاجا نیز با الهام از تکامل رمپ کناری در نفربر های سری بی تی ار این بخش را مطایق با نفربر های سری 80 ساخته اند. البته رمپ کناری به دلیل کمبود فضا برای ورود و خروج سربازان نقطه ی ضعف اصلی نفربر های سری بی تی ار است که در میدان نبرد برای سرنشینان این نفربر مشکل بسیاری  ایجاد خواهد کرد. مهندسین نزاجا می توانستند با تغییری در بخش پیشرانه یک رمپ عقبی مناسب برای نفربر طراحی کنند و یا در صورت نیاز به توانایی شناوری این نفربر می شد از واتر جت بهره گرفت همانند واتر جت های بی تی ار – 90 . البته ساخت و طراحی پیشرانه ی جدید و واتر جت به طور قطع هزینه های ساخت این نفربر را افزایش خواهد داد ولی با توجه به ضعف های نمونه های قبلی توجه و اصلاح این موارد باید در دستور کار قرار بگیرد. ضمنا تا زمانی که تصویری از پشت بدنه نمایش داده نشود نمی توان گفت که این نفربر فاقد رمپ عقبی است ولی با توجه به وجود رمپ کناری بسیار بعید است که یک رمپ عقبی در کار باشد. (1) نفربر بی تی ار -90 – (2) نفربر جدید نزاجا باتوجه به خطوط رنگی مشخص است که فرم بدنه تفاوت های قابل توجه ای دارد (1) بی تی ار -60- (2) نفربر جدید نزاجا – (3) بی تی ار -80 خطوط رنگی نشان می دهند فرم بدنه با این نفربرهای روسی نیز متفاوت است. مقایسه رمپ کناری نفربر جدید ایرانی(2) با رمپ کناری نفربر بی تی ار-90(1) ، نفربر بی تی ار-80 (4) و دریپچه کناری بی تی ار- 60 (3) رمپ کناری بی تی ار -80 برای سربازان بسیار کوچک و نامناسب است. مقایسه ابعاد بی تی ار-90 و80 – به نظر میرسد ابعاد نفربر جدید ایرانی به ابعاد نفربر بی تی ار -80 نزدیک باشد. حذف میله ها، دریچه ها و پورت های آتش در نفربر جدید ایرانی که در سری بی تی ار وجود دارد. اجرای تکنیک تانک دیزانت با کمک نفربرهای بی تی ار – برای اجرای این تکنیک نیاز به میله های متصل به بدنه نفربرهای بی تی ار است. واترجت  های نفربر بی تی ار-90 نفربر بی تی ار-4 ساخت اوکراین مجهز به واتر جت و رمپ عقبی   در بحث فرم جدید بدنه همان طور که قبلا اشاره شد می توان مشاهده کرد که برجک بی ام پی -2 بسیار نزدیک به جایگاه راننده قرار دارد همچنین به خاطر زاویه ی بدنه و حذف پریسکوپ های  کناری فرمانده، موقعیت قرار گیری پریسکوپ های راننده و فرمانده نفربر ایرانی متفاوت با نمونه ی بی تی ار 60 باشد. در بخش زره و حفاظت به طورکلی نفربر های سری بی تی ار از نظر حفاظت مشکلات اساسی دارند نه فقط بدنه این نفربر ها حفاظت کمی دارند بلکه بخش زیرین آنها نیز در مقابل مین ها و یا بمب های کنار جاده ای مقاومت چندانی ندارد. با توجه به طراحی دوباره ی بدنه و تصاویر ناواضح از بنر کنار نفربر جدید می توان امیدوار بود که شاید برای این نفربر، یک زره کامپوزیتی جدید ساخته شده باشد. البته حتی در صورت فرض نصب زره جدید بر روی این نفربر برای امنیت بیشتر خدمه می توان از زره های قفسی که روش معمول برای حفاظت نفربر های سری بی تی ار است استفاده کرد و یا در یک روش غیر معمول تر از زره های واکنشی بهره گرفت. دریچه های جلویی که برای فرمانده و راننده که به نظر می رسد هنوز در نفربر ایرانی موجود است از بخش های  بسیار آسیب پذیر بوده و پاشنه ی اشیل این نفربر ها به حساب می آیند تقویت این بخش امری حیاتی برای خدمه نفربر به حساب می آید. نیروهای ارتش اوکراین برای ارتقا حفاظت نفربر بی تی ار-80 در حال نصب زره قفسی بر روی بدنه ( به زره های زنجیری در زیر بدنه دقت کنید) – ارتقا نفربرهای بی تی ار با کمک زره های قفسی در جنگ اوکرابن بسیار مرسوم بود. نصب زره های واکنشی بر روی بدنه نفربر بی تی ار-80 طرح بروز رسانی جدید روس ها برای نفربر بی تی ار-80 مخصوص جنگ شهری – یکی از ویژگی های این نفربر تقویت دریچه جلویی راننده و فرمانده نفربر است.   با توجه به این امر که نفربر جدید ایرانی از نظر تسلیحات شباهت بسیاری با نفربر بی تی ار – 90 دارد می توان برای بهبود عملکرد این نفربر از برجک بی تی ار -90 الهام گرفت. عموم نفربر های بی تی ار -90 محهز به لانچر موشک های ضد زره هستند. این لانچر ها به دو صورت بروی برجک بی تی ار -90 جای می گیرند . در یک مدل لانچر  تکی بر روی سقف برجک سوار می شود همانند لانچرهای  نفربر هوابرد بی ام دی -2 ، در نوع دیگر لانچر های نفربر بی تی ار -90 به صورت دو لانچر دو تایی در اطراف برجک نصب می شود .این نوع آرایش به خاطر ظرفیت  بیشتر موشک ضدزره بر روی ادوات زرهی مختلفی همچون برجک بی ام پی -2 نصب شده است. البته باز هم نصب چنین لانچر هایی ممکن است هزینه کلی پروژه را افزایش بدهد چون علاوه بر نصب لانچر ها باید تغیراتی در برجک  نیز اعمال شود در نتیجه ممکن است با هدف گذاری نزاجا برای ساخت ارزان یک نفربر جدید در تضاد باشد. ولی برای ارتقای قابلیت های رزمی این نفربرها قبول این هزینه ها و انجام این دست بهبودها را نمی توان نادیده گرفت. در بحث کنترل آتش به نظر می رسد نزاجا ، از سیستم جدیدی استفاده نکرده است و همان سیستم کنترل آتش قدیمی موجود در بی ام پی-2 را بر روی این نفربر سوار کرده است. اما به عنوان مثال روس ها در نمونه ی بی تی ار-90 از سیستم کنترل آتش قدرتمندای استفاده می کنند که این اجازه را می دهد تا اهدافی را در 4 کیلومتری و در شرایط جوی و محیطی مختلف با دقت بالا مورد هدف قرار دهند. در این صورت باید فکری جدی برای بهبود سیستم کنترل آتش این نفربر شود، در غیر این صورت در میدان نبرد با شرایط خاص اثر بخشی مورد انتظار را نخواهد داشت.   بی تی ار-90 مجهز به 2 لانچر موشک ضد زره کورنت بی تی ار-90 مجهز به لانچر تکی موشک ضد زره کورنت   مسائل مهم دیگری همچون سیستم های نظارتی برای فعالیت در شب/روز و شرایط نامساعد جوی برای خدمه ، بخش پیشرانه، سیستم های تهویه ، صندلی های سرنشینان و... تا وقتی که این نفربر جدید به طور رسمی رونمایی و اطلاعات آن رسانه ای بشود مجهول باقی خواهند ماند.   نویسنده : Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و نویسنده بلامانع است   با  تشکر از aboshaban
  12. 1 پسندیده شده
    لايه هاي پنهاني جنگ حسین کامل داماد صدام: وقتي خرمشهر آزاد شد به حدي فشار روحي بر صدام زياد بود که در 24 ساعت اول يک پزشک دائما بالاي سر صدام بود. صدام حسين رئيس جمهور مخلوع عراق همراه با ديگر متحدان عرب و غربي خود با هدف سرکوب انقلاب اسلامي ايران و تجزيه آن - که آن را از اهداف همه اعراب اعلام کرد - بر اين کشور آتش گشود. چنانکه طارق عزيز معاون نخست وزير وقت عراق اعلام مي کند که "چند ايران کوچک بهتر از ايران واحد است و ما از شورش قوميت هاي مختلف حمايت مي کنيم و همه سعي خود را در تجزيه ايران به کار خواهيم بست". اين سخنان درحالي است که "طه ياسين رمضان" نخست وزير وقت عراق دليل حمله به خاک ايران را تنها به خاطر قرارداد 1975 و يا چند صد کيلومتر و نصف اروند رد کرده و اعلام مي کند" اين جنگ به خاطر سرنگوني جمهوري اسلامي است". صدام حسين با حمله غافلگيرانه به ايران در 31 شهريور 1359 و اشغال خرمشهر که از آن به «مرواريد شط العرب» تعبير مي نمود، خود را بر قله پيروزي متصور کرده و گمان مي کرد که چند روز ديگر نهار را در تهران صرف مي کند! اما نيروهاي عراقي با مقاومت 45 روزه ده ها تن‌ از نيروهاي‌ سپاه‌ و بسيج‌ و مردم‌ محلي‌ مواجه شد که با کمترين‌ سلاح‌ و مهمات‌ و تا آخرين توان خود ايستادگي کردند. ايستادگي همه جانبه مردم ايران همه رؤياهاي صدام را به عنوان " ژاندارم منطقه " فروپاشيد به طوري که حسين الکامل- داماد صدام- شرايط روحي صدام را به هنگام فتح خرمشهر توسط نيروهاي ايراني بسيار بد توصيف کرده و مي گويد: "وقتي خرمشهر آزاد شد به حدي فشار روحي بر صدام زياد بود که در 24 ساعت اول يک پزشک دائما بالاي سر صدام بود". با فتح خرمشهر به دست رزمندگان اسلام ستون فقرات ارتش عراق در هم شکست و کشورهاي غربي به خصوص آمريکا، فرانسه ، انگليس ، آلمان و حاميان عرب صدام که تا آن زمان در صدد از بين بردن انقلاب اسلامي ايران، به وسيله عراق بودند؛ از آن پس با فتح خرمشهر، تمام توان خود را براي جلوگيري از سقوط صدام به کار بردند. خدمات تسليحاتي و اطلاعاتي غرب به عراق در جنگ عليه ايران آمريکا و کشورهاي اروپايي براي متوقف کردن گسترش انقلاب اسلامي به جهان عرب به خصوص حوزه خليج فارس که بزرگترين تأمين کننده منافع آنان در خاورميانه مي باشد، تمام تلاش و قواي فکري و نظامي خود را در اين راه منسجم کردند، تا جايي که حتي در تجهيز و تشويق عراق به استفاده از سلاحهاي کشتار جمعي و شيميايي چيزي فروگزار ننمودند. سازمان ملل متحد طي گزارشي به کمک هاي کشورهاي غربي به برنامه هاي تسليحاتي عراق اشاره مي کند و مي نويسد: « عراق تسليحات خود را از 150 شرکت آلماني ، آمريکايي و انگليسي تهيه کرده است. بر اساس گزارشها ، دولت عراق از سال 1975 توسط 80 کمپاني آلماني ، 24 شرکت آمريکايي و حدود 12 شرکت انگليسي و چند شرکت سوئيسي ، ژاپني، ايتاليايي، فرانسوي، سوئدي ، برزيلي و آرژانتيني تجهيزات دريافت کرده است. آلمان بيشترين کمک را به برنامه اتمي با 27 شرکت و آمريکا با 24 شرکت انجام داده اند.» نخستين اقدام آمريکا در حمايت آشکار از صدام حذف نام عراق از فهرست کشورهاي مظنون به حمايت از تروريسم بين المللي در فروردين 1361 بود تا از اين پس عراق استحقاق دريافت کمک هاي ايالات متحده را داشته باشد. آمريکا به پيشنهاد ويليام کيسي( رئيس وقت سيا)، تحويل بمبهاي خوشه اي به عراق را در اولويت قرار داد. بمبهاي خوشه اي موسوم به چرخ گوشتهاي هوايي، کار آمدترين سلاح براي در هم شکستن امواج انساني به شمار مي روند. چنانچه اين بمبها درست عمل کنند مي توانند در وسعتي به اندازه 10برابر زمين فوتبال هر کسي را کشته يا زخمي کنند. شبکه تلويزيوني ABC آمريکا در برنامه اي اعلام مي کند که صدام حسين از يک شرکت آمريکايي به نام« آل کولاک» در بالتيمور، بيش از 500تن ماده شيميايي به نام « فيودي گليکول» خريداري نموده که اين ماده در صورت مخلوط شدن با اسيد کلريدريک به گاز خردل تبديل مي شود.» همچنين اين شبکه فاش مي کند : يک شرکت خصوصي آمريکا در دهه 80 با گرفتن مجوز از طرف وزارت بازرگاني آمريکا نمونه هايي از مواد بيولوژيکي و ميکروبي را به عراق صادر کرده اند که اين مواد از نوع ضعيف شده نبوده و قادر به توليد مثل بوده اند. در ميان آنها ميکروب سياه زخم، طاعون و همچنين يک باکتري سمي به نام « ستريديوم باتوليني» به چشم مي خورد.» ايالات متحده آمريکا علاوه بر ارائه مشاوره هاي نظامي گسترده به عراق ، مانع از ارسال تسليحات خريداري شده ايران که قبل از انقلاب هزينه آن پرداخت شده بود، مي شد به طوري که وزارت دفاع آمريکا 110 ميليون دلار براي خريد 11 فروند هلي کوپتر شنوک 47-س ايتاليايي پرداخت تا اين هلي کوپترها که به سفارش شاه ايران با 425 ميليون دلار خريداري شده بود به دست ايران نيفتد. پيوند ماهواره اي در صدر توافقات بلند مدت عراق و آمريکا بود و در مورد تحرکات نيروي هوايي ايران نيز اطلاعات با ارزشي در اختيار ارتش عراق قرار مي گرفت. اين اطلاعات را آواکس هاي آمريکايي مستقر در رياض، به کمک پرسنل آمريکايي از منطقه نبرد جمع آوري مي کردند. در همين راستا مجتمع پيشرفته و پرهزينه اي در بغداد ساخته شد تا اطلاعات مستقيما از ماهواره دريافت شده و پردازش بهتري از اطلاعات بر روي عکس ها صورت گيرد. با واگذاري راديوهاي کد گذاري شده به خلبانان عراقي، آنها امکان ارتباط مستقيم با افسران مستقر در کشتي هاي آمريکايي حاضر در خليج فارس را داشتند. اين روابط روزانه باعث شد تا هواپيماهاي عراقي بتوانند نفتکش ها و کشتي هاي تجاري به مقصد ايران را شناسايي کنند. آمريکا نه تنها به طور پنهان جزو حاميان اصلي عراق در استفاده از سلاحهاي شيميايي و ميکروبي در جنگ عليه ايران بود بلکه از تصويب قطعنامه هاي سازمان ملل بر عليه عراق در استفاده از اين نوع سلاحها، جلوگيري کرده و حتي در مواقعي اين حمايت را آشکارا بيان مي نمود. چنانکه "ريچارد مورفي" معاون اسبق وزير امور خارجه آمريکا اعلام مي کند: « تا زماني که عراق از سلاحهاي شيميايي در دفاع از خاک خود و در مقياس محدود استفاده مي کند توسلش به اين سلاح " قابل درک" است. از سوي ديگر حتي شوراي امنيت تحت فشار آمريکا درخواست ايران را براي استقرار هيأتي دائمي در تهران جهت بررسي و گزارش موارد کاربرد سلاحهاي شيميايي رد کرد. "سرلشگر وفيق السامري" مسئول اسبق بخش ايران استخبارات عراق در مصاحبه اي اعتراف مي کند: هفته اي سه روز و گاهي تمام طول هفته را به سفارت آمريکا در بغداد مي رفتم و از آنها پاکتهاي سياه رنگي مي گرفتم که حاوي اطلاعات ماهواره اي از آخرين تحولات جبهه ايران بود. او در کتاب « ويراني دروازه شرقي» در مورد اطلاعات ماهواره اي مي گويد: اين عکسها به گونه اي بود که ما به راحتي مي توانستيم تصاوير سربازاني که در پادگان هاي ايران در حال آموزش هستند را مشاهده کنيم، حتي کسي که در رژه دست و پايش را به اشتباه حرکت مي داد در اين عکس ها مشخص بود. هنگامي که کارخانه هاي سيمان را بررسي مي کرديم تعداد کيسه هايي که در روي کاميون ها قرار داشت را به راحتي شمارش مي کرديم، در عين حال ماهواره ها نتايج حملات هوايي و موشکي را نيز گزارش مي کرد. وي در بخشي ديگر از اعترافاتش به نقش شوروي سابق در ارائه اطلاعات اشاره مي کند و مي گويد: با پرداخت 2 هزار دلار به يک افسر اطلاعاتي روس تمام اطلاعاتي که در باره ايران مي خواستم به دست آوردم. چالز فيليپ ديويد در کتاب «جنگ خليج فارس؛ توهم پيروزي» مي نويسد: شوروي با 61% بزرگترين تأمين کننده نيازهاي تسليحاتي عراق است. "حسين الکامل" داماد صدام با سفر به بروکسل، طي امضاي قراردادي با دکتر جرالد بول -که با حمايت پنتاگون بر روي پروژه ساخت بزرگترين توپ دنيا(HARP) در دانشگاه مک گيل کانادا به فعاليت مي پرداخت- سفارش ساخت چهار سوپر توپ را با هزينه ده ميليون دلار داد که نمونه اوليه آن داراي لوله توپي به طول 56 متر و کاليبر 350 ميليمتر بود و طول لوله ها 107 متر و قطر دهانه آنها يک متر بود و در هر بار شليک گلوله اي حاوي ده تن مواد منفجره را پرتاب مي کرد و سه توپ ديگر تقريبا سه برابر اين توپ بودند. ساخت اين توپ با نام « بابل» در دامنه يک کوه در عراق آغاز شد. در رأس کشورهاي اروپايي حامي جنايات جنگي صدام کشور آلمان قرار دارد، چندان که در توسعه و تجهيز عراق به سلاحهاي شيميايي مقام نخست را داراست. ساخت مجتمع سامره عراق به عنوان «بزرگترين کارخانه سلاح شيميايي جهان» در کارنامه تسليحاتي اين کشور به چشم مي خورد. شرکت آلماني « کارل کولمب» در مجتمع سامره 6 خط توليد سلاح شيميايي به نام احمد، محمد، عيسي، عاني، مداي و قاضي را ايجاد کرد که اولين آنها در سال 1983(1362ه.ش) و آخرين آن در سال 1986(1365ه.ش) تکميل شد. از گاز خردل و اسيد پروسيک تا گازهاي عصبي سارين و تابون در اين کارخانه توليد مي شد و در خمپاره، راکت و گلوله هاي توپ جاسازي مي شدند. يک شرکت بلژيکي نيز به نام« سيکس کو» طي 4 سال 17 پايگاه هوايي و چند مقر نظامي در عراق ايجاد کرد. پروژه هاي "عکاشات" و "القائم" که از بزرگترين کارخانه هاي آمايشي و توليد فسفات در جهان بود توسط "سايبترا" کنسرسيوم بلژيکي بنا شد. "کارلوس کاردوئن" رئيس صنايع "کاردوئن" که با همکاري شرکتهاي آمريکايي فعاليت مي کرد، به تشويق مقامات ارشد شيلي به خصوص "ژنرال پينوشه" ديکتاتور سابق شيلي مقادير زيادي "زيکونيوم" را از آمريکا براي ساخت بمبهاي خوشه اي وارد و آنرا براي عراق ارسال کرد. فرانسه در ژانويه 1981، تحويل 60 فروند ميراژ F1 مجهز به موشک را که پيش تر به عراق متوقف شده بود از سر گرفت . هچنين در سال 1982( 1361 ه.ش) به دنبال خروج ديپلمات هاي فرانسه از تهران اين کشور اقدام به تحويل 5 فروند هواپيماي سوپر استاندارد مجهز به موشک هاي اگزوست به عراق کرد. در سال 1986 سازمان هاي اطلاعاتي فرانسه بر آورد کردند که اگر فرانسه سه هفته از ارسال کمک به عراق خودداري کند اين کشور شکست خواهد خورد. همزمان با تکميل رآکتورهاي هسته اي عراق توسط فرانسه، برزيل در سال 1979 جهت همکاري هاي هسته اي قراردادي ده ساله با عراق امضا کرد که بر اساس آن برزيل متعهد بود که مقادير زيادي اورانيوم طبيعي و غني شده با درصد کم، تکنولوژي هسته اي، تجهيزات و آموزش مربوطه را در اختيار عراق قرار دهد. معامله 6/1ميليارد دلاري طرح ولکان يکي ازشيرين ترين معاملات فرانسه با عراق بود. با خريد 83 توپي که موضوع قرارداد بود، عراق از شرکت فرانسوي TRT يک فيوز فوق العاده و پيچيده اي خريد که با نصب آن بر روي دماغه خمپاره، موجب مي شد تا خمپاره قبل از رسيدن به زمين منفجر گردد و تا يک کيلومتري همه موانع را درو کند. پس از بمباران شيميايي مناطق مختلف جنگي توسط عراق، مأموران سازمان ملل يکي از نمونه هاي بمب شيميايي عمل نکرده را در منطقه يافته و آن را ساخت کشور اسپانيا اعلام مي کنند. عراق 9 ميليون مين ضد نفر به ارزش 225 ميليون دلار را از شرکت «والسلا» که 50درصد آن تحت مالکيت شرکت فيات است خريداري کرد و آن را درجنگ عليه ايران به کار بست. بر اساس اسنادي که شرکت «اسنياتچينت »-که از مراکز هسته اي ايتاليا و وابسته به گروه فيات است- ارائه کرده است، اين شرکت با فروش چهار آزمايشگاه هسته اي و سه سلول داغ به کميسيون انرژي اتمي عراق موافقت کرده است. به اعتقاد "ويلسون" مدير بخش فيزيک دانشگاه هاروارد اين پروژه ايتاليايي سالانه 8 کيلو گرم پلوتونيوم در اختيار عراق قرار مي داد که براي توليد يک بمب اتم کافي بود. درست چند روز قبل از حمله صدام به ايران، عراق اعلام کرد که ايتاليا را به عنوان شريک عمده و اصلي خود براي تجهيز نيروي دريايي عراق و تربيت پرسنل عراقي انتخاب کرده است. همچنين مقرر شد 1200 افسر نيروي دريايي عراق در ايتاليا دوره ببينند. اين ترجيح دادن ايتاليا بر فرانسه و شوروي يک دليل استراتژيک داشت نه فني؛ عراق مي خواست باشگاه حاميان بين المللي خود را توسعه و تقويت نمايد. شرکت سوئيسي به نام شرکت مهندسي « آلسا الوسوئيس» واحد توليدي خاصي در کارخانه "القائم" عراق ايجاد کرد تا با استخراج نمک هاي فلوئور، فلوئور آمونيم از اسيد فسفريک مايع بدست آورد که اين ماده در ساخت بمب اتم کاربرد دارد. در سال 1987(1366) برنامه هاي تسليحاتي عراق شتاب بي سابقه اي پيدا مي کند. شرکتهاي بزرگ توليد کننده باروت جنگي در اروپا که شامل 13 شرکت از کشورهاي سوئد، هلند، ايتاليا، بلژيک، سوئيس، آلمان، فرانسه، اسکاتلند، فنلاند مي شدند تمام تلاش خود را براي جلوگيري از توقف جنگ به کار بردند، چراکه به برکت اين جنگ چرخ کارخانه هاي آنها سرعت بيشتري مي گرفت. بخشي از همکاري برخي کشورهاي عربي در جنايات صدام برخي از کشورهاي عربي آنچنان کمر همت در حمايت از صدام بسته بودند که با مرور برخي اسناد تاريخي و گزارشات گمان مي رود در ارائه کمکهاي مالي ، نظامي و... از يکديگر سبقت مي گرفتند. چندان که افتخار شليک اولين گلوله در جنگ عراق عليه ايران نصيب ملک حسين شاه اردن مي شود که او از داخل يک تانک به طرف ايران اولين گلوله را شليک کرده و به نمايندگي از سران کشورهاي عرب، شروع جنگ را به صدام تبريک مي گويد! در طول جنگ تحميلي عراق عليه ايران، کشور کويت نه تنها خاک و پايگاههاي هوايي خود را در اختيار عراق گذاشت بلکه 15ميليارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و اين علاوه بر نفتي است که کويت براي عراق صادر مي کرد. در طول دهه 80 حسني مبارک رئيس جمهوري مصر حدود 5/3 ميليار دلار موشک و تسليحات به عراق فروخت. مبارک در ملاقات خود با بوش( بوش پدر) در سال 1986(1365ه.ش) مصر را به کانالي براي صدور انواع فناوري هاي موشکي ناتو - که شرکت هاي پوششي اروپا به بغداد قاچاق مي کردند- تبديل ساخت. خبرگزاري رويتر به نقل از " فهد "عنوان مي کند که ارزش اعتبارات ، وام هاي بي بهره و ساير کمک هايي که به شکل محموله هاي نفتي يا تجهيزات به عراق به عمل آمده بيش از 5/27 ميليارد دلار است. علاوه بر اين يک ماه پيش از آغاز جنگ زمامداران عربستان سعودي به هنگام استقبال از صدام، گزارش کاملي از وضعيت اقتصادي، نظامي و اجتماعي ايران و حتي تعداد نفرات ارتش ، مواضع و تجهيزات قابل بهره برداري نظامي ايران و اطلاعات محرمانه جمع آوري شده توسط دستگاههاي سري آمريکا را به صدام دادند. "جعفر نميري" رئيس جمهور وقت سودان در مصاحبه با مجله " اليوسف" چاپ قاهره اعلام کرد: "اعزام نيرو به عراق از تصميمات کنفرانس سران عرب مي باشد"؛ در همين راستا علاوه بر سودان که صدها تن از سربازان ارتش خود را در سال 61 به جبهه هاي جنگ عليه ايران اعزام کرد، يمن نيز تيپ پياده «العروبه» و اردن نيروي «اليرومک» را به کمک عراق گسيل داشت. "طه ياسين رمضان" معاون نخست وزير اسبق عراق حضور 14 هزار نيروي عربي را در جبهه عراق تأييد مي کند که از کشورهاي مصر، اردن، تونس، سودان، مراکش و يمن تشکيل مي شدند. منبع: راویان برگرفته از سایت :http://www.sabokbalan.com/newsagency/print.php?nid=813
  13. 1 پسندیده شده
    سلام به همگی دوستان حاضر در میلیتاری . چقدر امکان داره جنگنده میان وزن ایران بر مبنای طرح بال دلتای کنسل شده فرانسوی باشه؟ بنابه دلایلی که ممکنه بعضی از اونها شاید صحیح هم نباشه من فکر میکنم ما در آینده جنگنده ای نسل4 میان وزن و بال دلتا شبیه به میراژ2 یا4 هزارخواهیم داشت . 1) زمزمه هایی مبنی بر تولید توربوفنی شبیه cf56 در محافل غیر رسمی 2)معرفی هواپیماهای مدل بال دلتا به اسم سفره ماهی و طراحی و ساخت قطعات هواپیماهایی با بال دلتا 3)امکان معامله زیرساختها و طرحهای هواپیمای اروپایی به جای توقف بخش موشکی کشور 4)بحرانهای اقتصادی غرب و اروپا و نیاز به مواد اولیه ارزان و سرمایه گذاری در بخش هوایی ورشکسته 5)بخشی ازبرنامه بلند مدت خروج آمریکا از منطقه جهت مهار چین و جایگزینی اروپا به خصوص فرانسه و طرح مهار چهار گانه ایران و اعراب و ترکیه و اسرایل که برای موفقیت این برنامه و با توجه به تقویت نظامی هر 3 گروه دیگه در طی سالیان متمادی تقویت توان هوایی ایران نیاز هست 6) اگر جت کوثر را به عنوان هواپیمای آموزشی مافوق صوت آینده در نظر بگیریم و شباهت بینظیر چیدمان کابین اون و هواپیمای میراژ2000 7)علاقه نیروهای های نظامی به هواپیماهی با بال دلتا در چند سال اخیر 8)سادگی ساخت بال دلتانسبت به بال پسگرا
  14. 1 پسندیده شده
    با سلام نفربر بی تی آر از نظر قدرت تحرک در زمین های باتلاقی و مخصاصا ورود به آب یه سر و گردن از بی ام پی بالاتره . یا علی
  15. 1 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛ ادامه بررسی پهپادهای رژیم صهیونیستی رو به اتفاق هم ادامه میدهیم : روح IAI Ghost گوست یا روح : یکی از پهپادهای شناسائی رزمی کمتر نام آشنای صهاینه باشد. این پهپاد که توسط صنایع هوا-فضای اسرائیل IAI ساخته شده ، در سال 2011 میلادی ساخته شده است. این پهپاد که ظاهری شبیه به نسخه مینیاتوری هلیکوپر شینوک دارد برای انجام وظایف اطلاعاتی ، نظارتی و شناسایی (ISR) طراحی شده است تا مورد استفاده توسط واحدهای کوچک نیروی زمینی ، نیروهای پلیس ، نیروهای اطلاعاتی و نیروهای عملیات ویژه قرار بگیرد. CH-47 Chinook نوع نشست و برخواست عمودی این پهپاد ، به کاربر اجازه می دهد که در زمین های دارای پوشش متراکم ، مناطق کوهستانی ، مرداب ها و محیط های شهری ؛ به سادگی و سهولت مورد استفاده قرار بگیرد. این پهپاد دارای مداومت پروازی 30 دقیقه و یا پیمایش مسیر 4 کیلومتر می باشد. این پهپاد دارای وزن کلی 4 کیلوگرم است و پس از جمع شدن و قرار گرفتن در چمدان حمل خود ، قابلیت حمل توسط یک سرباز را دارا است. ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پهپادهای اسرائیلی خواهیم پرداخت. .
  16. 1 پسندیده شده
    متاسفانه در کشور ما اخیرا بنا به دلائلی شدت تخریب و تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغی به تفریحگاه‌هاو ویلابسیارشدت گرفته که دلائل‌بسیار زیادی دارد و بدتر که ادارات‌ما برای این‌افراد حتی امتیازات‌زیاد از بیت المال چون تاسیس جاده آسفالته و دادن اشتراکات برق و گاز و آب شیرین را هم به نرخ مسکونی شهری تامین میکنند یعنی حتی امتیازاتی دارند برای نابودی طبیعت زیبا واراضی کشاورزی !!! مسائل خیلی زیادی هست که از حوزه این‌تاپیک خارج‌هست. ولی نتیجه این روند رو به افزونی جز نابودی منابع و اراضی ارزشمندمان و بدتر شدن اوضاع تولیدات کشاورزی ما نتیجه‌ای دربر ندارد. بجزدر مناطق شمالی که‌مسبق به سابقه بوده اخیرا در جای جای ایران هرکجا مقداری آب و زمین مرغوب‌وجود دارد سودجویان با پرداخت رشوه و نفوذ خود و خلع های قانونی‌موجود و راه‌های فریب این موارد باحصار کشی و بعد تغییر کاربری به ویلا وشهرک شروع به اجرا میکنن که مثل یک‌بیماری واگیردار در حال رشد است!!! اگهی های این باغ ها که‌همه حاصل خردکردن و‌تغییر کاربری بصورت حتی بعضا قانونی هست را شما میتوانیدبعضا در سایتها به فراوانی پیدا کنید.‌‌‌ سوداگران و دلالانی که سود نجومی این ضربه زدن‌به ریشه های تامین امنیت غذایی و حتی افزایش قیمت اراضی تبدیل شده و مجاور که کشاورزهارا هم بدلیل سود اولیه ولی کوتاه مدت ترغیب به انجام این کار میکند غیر قابل چشم پوشی‌است‌. ایکاش مسئولین با شدت و حدت چند برابری وبا رفع نواقص قانونی از نابودی اراضی و زمین‌های حاصلخیز جلوگیری میکردن میراثی که نابودی و مستهلک‌شدن آن میتونه در آینده کشور ما را به یک‌کشور‌تماما وابسته به ممالک دیگر وبعضا متخاصم در ساده ترین‌نیاز های اولیه یعنی‌تامین غذا بکنه که قطعا توسعه در چنین شرایطی امریست غیر ممکن بجز ازبین رفتن‌آب‌و هوا وباقی ماندن مشتی بافت زشت و نا همخون زیانبار !! تصویر زیر مربوط به یک‌کشور اروپایی با تجارت گردشگری چندین‌برابری‌ما و صنعت توسعه یافته و تراکم جمعیت بسیار بیشتر از ما است که شاید برای مقایسه احترام به حدود کشاورزی و حفظ حریم‌آن چندین برابر ما اهتمام دارن!! منفک کردن‌ کشاورزی و مسکونی و صنعت و عدم تجاوز به حریم‌کشاورزی درکشورهای توسعه یافته با‌تراکم‌جمعیت چندین‌برابری نسبت‌به ما حتی با داشتن وسعت و گردشگری پر رونقتر جای سوال دارد که ما داریم به کجا‌میرویم واقعا آیا عمدی هست‌در این‌رها کردن هر منطقه به حال خود ؟!؟! البته رییس محترم‌قوه قضاییه اخیرا برخوردهایی داشته واین پرونده هارا جز اولویت رسیدگی قرار داده ولی چه کسانی مسئول پیشگیری از وقوع هستن؟که اصلا این‌موارد پیش نیاید که قوه قضاییه مجبور بع ورود با قوای قهریه و هزینه زیاد که بعضا به نزاعات کشیده میشود. با‌روند‌پیچیده قانونی تقابلی که سود جویان ایجاد میکنند در محافل قانونی به تخریب بخش خیلی کمی ازین موارد برسه و توان زیادی از پتانسیل قوه قضا را به خودش اختصاص بدهد و موجب فسادهیشود چه کسی مسئول پیشگیری است؟؟ بخش زیادی از ثروت و سرمایه که میتواند باعث رونق کشاورزی بشود با اشتباه باعث نابودی و زیان‌ به این‌بخش شده بنظر شخصی من نبود آب نبود سیستم های نوین کشت داشت برداشت قابل رفع و بهبود در آینده هست‌ولی در صورتی که اراضی وجود داشته باشد!!
  17. 1 پسندیده شده
    155 توپ بزرگ، سنگین و گرانی هست. و از طرفی این هویتز دیتا، هم 4569 رو داره و هم موتور 402 اسبی و ایضا 8 چرخه. باید دید کشنده رعد میتونه اینها رو که به نظرم برای خود دیتا مناسب نیستن! پاس کنه، بعد در مورد اینکه بشه روش توپ 155 نصب کرد صحبت کنیم.
  18. 1 پسندیده شده
    تو ایران یه 120م م رو روی کشنده رعد نصب کنیم، به نظر کار جالبی میاد؛
  19. 1 پسندیده شده
    آفند ( رزم در مناطق ساختمانی) انواع عمليات هاي آفندي عمليات هاي آفندي در مناطق شهري در سطح گردان ، به 2 صورت تعجيلي ( بدون برنامه ريزي ) يا از پيش تعيين شده ( با برنامه ريزي قبلي ) انجام مي شوند. هر دو نوع اين حملات تا جايي كه زمان و شرايط اجازه دهد داراي مراحل طراحي ، شناسايي و هماهنگي هستند. حمله تعجيلي گردان ها و گروهان ها اين نوع حمله را در شرايط حركت براي اخذ تماس ،‌درگيري اتفاقي ، بعد از يك دفاع موفق ، يا در شرايطي كه واحد امكان حمله به نيروهاي دشمن را كه آسيب پذير هستند دارد انجام مي دهند. وقتي كه برخورد و تماس با دشمن بر قرار شد ، فرمانده به سرعت نيروها را صف آرايي مي كند ، دشمن را سركوب مي كند ، از يك شكاف مابين نيروهاي دشمن يا جناح يا نقطه ضعف دشمن دست به حمله مي زند، و اين درگيري را در همين حين به فرماندهي بالاتر اطلاع مي دهد. آماده سازي براي حمله تعجيلي همانند حمله از پيش تعيين شده است اما زمان و منابع به چيز هايي كه در دسترس هستند محدود است. حمله تعجيلي در يك منطقه شهري با حمله تعجيلي در يك منطقه باز متفاوت است زيرا محيط بسته شهري فرماندهي ، كنترل و ارتباطات را مشكل مي سازد. همچنين استفاده از آتش حجيم براي سركوب كردن دشمن نيز ممكن است مشكل باشد. حمله از پيش تعيين شده اين نوع حمله يك عمليات كاملاً هماهنگ از تمامي امكانات موجود بر عليه دشمن دفاع كننده استفاده مي كند. اين عمليات در زماني كه مواضع دشمن بسيار مستحكم است ، منطقه شهري بزرگ است يا ساختمان ها در آن بسيار متراكم و انبوه است ، يا هنگامي كه عامل غافلگيري از دست رفته است لازم است. خصوصيات حمله از پيش تعيين شده عبارتند از طراحي دقيق عمليات بر اساس اطلاعات جزئی و دقيق ، شناسايي ، آماده شدن براي عمليات و تمرين مداوم . به علت طبيعت عوارض شهري ، حمله از پيش تعيين شده در مناطق شهري شبيه تكنيك هايي است كه در حمله به نقاط قدرت دشمن به كار گرفته مي شوند از حمله به محل هايي كه دشمن از توانايي بالايي برخوردار است بايد اجتناب كرد و قدرت رزم بايد بر نقاط ضعف پدافند دشمن متمركز باشد. يك حمله از پيش تعيين شده در مناطق شهري معمولاً در فازهاي زير صورت مي گيرد. فاز اول : جدا کردن شهر ( یا محاصره آن ) محاصره هدف به اين معني است كه عوارضي كه بر روي منطقه مشرف هستند را تصرف كرد و مانع رسيدن تداركات و پشتيباني به نيروهاي دشمن در داخل هدف شد. اين مرحــله ممكن است همزمان با تأمين امنيت جاي پاي اوليه كه نيروها براي خود در هدف ايجاد كرده اند انجام شود ، اگر محاصره هدف اولين قدم باشد ، مراحل بعدي بايد به سرعت انجام شوند تا نيروي پدافند كننده وقتي براي واكنش نشان دادن نداشته باشد. عملیات آزاد سازی موصل 2016 عملیات آزاد سازی رقه 2017 عملیات آزاد سازی حلب 2015-2016 فاز دوم ( گرفتن جای پا ) فاز دوم شامل پیشروی به منطقه داخل ساختمانی و تصرف نقاط اتکایی در ساختمانها ی حاشیه شهر می باشد . فازسوم پیشروی در منطقه ساختمانی شهر و پاکسازی آن از وجود دشمن عوامل کنترلی - چون ارتباط و دیده بانی و کنترل در حمله به مناطق ساختمانی مشکل و محدود است پیش بینی عوامل کنترلی محدود کننده تری در دستور حمله ضروری است . - هدفها نسبتا کم عمق تعیین می گردند. در اجرای مرحله دوم ( تصرف نقاط اتکا ) معمولا گردان به گروهانهای در خط ، تصرف اولین ساختمانهای شهر را به عنوان هدف واسطه تعیین می گردند. - خطوط خیز: خطوط خیز ممکن است جهت افزایش کنترل و هماهنگ کردن پیشروی نیروهای حمله کننده انتخاب شوند. - منطقه عمل وخطوط حد : در مناطق ساختمانی غیر متصل که دیده بانی و حرکت ، محدودیت کمتری دارد ، خطوط حد برای تیپ ها و گردانها و گروهانها، معمولا در کوچه ها و یا بلوک های ساختمانی تعیین می گردد و در نتیجه هر دو طرف خیابان در منطقه یک واحد قرار می گیرد . - نقاط بازرسی و نقاط تماس: تقاطع خیابانها ، تقاطع راه آهن، محل پل ها و یا هر محل قابل تشخیص دیگر ممکن است برای نقاط بازرسی یا نقاط تماس مناسب باشند . - زمان حمله : در مرحله دوم ( تصرف نقاط اتکا) در صورتی که باید از مناطق باز و وسیع برای رسیدن به شهر عبور شود ، حمله می بایست در سحرگاه آغاز گردد تا از اختفای موجود بر اثر تاریکی استفاده شود. - مواضع حمله : در مرحله دوم وقتی که حمله هماهنگ شده لازم است و منطقه ساختمانی منطقه باز و وسیعی است ، ممکن است جهت حفظ اختفا و افزایش احتمال غافلگیری ، نیروهای حمله کننده فقط تا زمانی در موضع حمله بمانندکه برای آخرین تهیه و تدارک لازم باشد . در صورت امکان ، آنها موضع حمله در شب اشغال یا آن را ترک می کنند.
  20. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ، و با پوزش بخاطر وقفه ای که در تاپیک پیش اومد. تاپیک بررسی عملیات نظامی چنگال عقاب رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : بخش هفتم اجرای طرح 1- تاریخ انجام حمله به سفارت آمریکا در ایران ( و حمله به وزارت خارجه ایران ) برای آزادی گروگان ها در تاریک و روشن روز 25 آپریل تعیین و قطعیت یافت. 2- اولین هواپیمای C-130 حامل تیم پیشرو و پیشبر در ساعت 10 شب روز 24 آپریل 1980 در فرودگاه طبس فرود آمد. نفرات کماندو و تعدادی از دلتا فورس که مأمور راه بندان جاده بودند با سرعت خودروی جیپ را از هواپیمای C-130 پائین آورده به سمت جاده رفتند. دقایقی بعد یک اتوبوس مسافربری که حامل 50 مسافر بود به دستور سربازان متوقف شد. مسافران وحشت زده تصور می کردند ؛ سربازان آمریکائی ، با آن تجهیزات ، از کرات دیگری آمده اند. در این حال یکی از مترجمین به زبان فارسی به آنها گفت : این یک تمرین ( مانور ) است که به زودی تمام خواهد شد. اگر ساکت بمانید ، کسی با شما کاری ندارد. با شنیدن این کلمات آرامشی در اتوبوس برقرار شد و مسافران به امید سرنوشت ، ساکت شدند. در این حال وانت دیگری از سمت مخالف به فرودگاه نزدیک شد. راننده به مجرد مشاهده وضعیت ، مسیر وانت را تغییر داده به سرعت فرار نمود. این تا اندازه ای باعث نگرانی تیم عملیاتی پیشرو شده بود ؛ ولی بعدا به این نتیجه رسیدند که وانت مزبور حامل مواد مخدر قاچاق بوده و تصور راننده این بود که عوامل دولتی مشغول بازرسی اتوبوس هستند. 3- هواپیمای حامل نفرات شرکت کننده در عملیات نیز ؛ در زمان تعیین شده در طرح ، در طبس فرود آمد و هواپیماها پس از تخلیه سرنشینان و محموله پروازی ، به سمت پایگاه های خود مراجعت نمودند. 4- هواپیماهای حامل سوخت ، برابر زمان بندی تعیین شده در طبس فرود آمده ؛ آماده سوخت رسانی به هلیکوپترها بودند. 5- هلیکوپترها نیز پس از بلند شدن از ناو به سمت فرودگاه طبس به پرواز درآمدند و ماجراهای دنبال هم ، از همین مرحله از عملیات آغاز گردید. به فاصله دو ساعت پرواز ، خلبان هلیکوپتر شماره 6 متوجه شد که چراغ خطر مربوط به عیب فنی در سیستم ملخ های هلی کوپتر روشن شده است. بنابراین بر روی زمین (در داخل خاک ایران) فرود احتیاطی می نماید تا ملخ را بازدید نماید. هلیکوپتر شماره 8 که ناظر جریان بود ، بلافاصله ( برابر روش جاری ) پهلوی او فرود می آید. خدمه هلیکوپتر نتوانستند ایراد فی را رفع نمایند. بنابراین اسناد و مدارک داخل هلیکوپتر شماره 6 را به هلیکوپتر شماره 8 منتقل می نمایند. هلیکوپتر شماره 8 ، خدمه پروازی و مدارک داخل هلی کوپتر را به سمت ناو می برد و برای اینکه جلب توجه نکند ؛ از انهدام هلی کوپتر شماره 6 خودداری کردند. خلبان هلی کوپتر شماره 8 پس از تخلیه مسافرین بر روی ناو ، مجددا به سمت طبس پرواز می کند. بنابر این تعداد هلی کوپترها تا این لحظه به 7 فروند کاهش پیدا می نماید. 6- سه ساعت پس از پرواز هلی کوپترها ، لیدر دسته پروازی گزارش داد در مسیر پرواز به طوفان خاک برخورد نموده و پرواز در شرایط با دید مناسب نیست. ولی می توانند با استفاده از پرواز با دستگاه ، مأموریت را انجام دهند. 7- نیم ساعت بعد خلبان هلیکوپتر شماره 5 ( سرهنگ دوم تفنگداران دریائی Seiffert ) که فرماندهی عملیات هلیکوپترها را بر عهده داشت ، گزارش داد چراغ خطر مربوط به موتوری که هوا را برای خنک کردن موتور و آلات دقیق تولید می کند ، روشن شده و موتور مزبور از کار افتاده است. قابل تعمیر هم نیست و چون بدین ترتیب قادر نبود از دستگاه های هلیکوپتر برای پرواز با دستگاه استفاده کند ؛ بنابراین به ناو مراجعت می کند تا حداقل هلیکوپتر را نجات دهد. بدین ترتیب تعداد هلی کوپترها به شش فروند کاهش یافت. ولی این اطلاعات در اختیار فرمانده عملیات در منطقه قرار نگرفت. هلیکوپتر به سمت ناو پرواز می کند. اما در کرانه آب های ایران به وسیله رادیو به ناو هواپیمابر اطلاع می دهد سوخت کافی برای رسیدن به ناو را ندارد و ممکن است مجبور شود روی آب فرود آید. فرمانده ناو دستور می دهد ناو سریعا تغییر مسیر داده ، سعی نمایند خلبان را نجات دهند که این تصمیم سریع فرمانده ناو باعث شد خلبان با حداقل سوخت ( نزدیک به صفر ) به سلامت روی ناو فرود آید. بدین ترتیب تعداد هلیکوپترها در حداقل ممکن است. 8- فرمانده دلتا فورس ( سرهنگ بک ویث ) ، با نگرانی در فرودگاه طبس قدم می زند. اکنون هلیکوپترها چند دقیقه است که تأخیر دارند. به ساعت خود نگاه می کند. بیش از چند ساعتی به روشنائی صبح نمانده است. اگر هم اکنون هم هلی کوپترها به طبس برسند ؛ شاید برای سوخت گیری زمان کافی وجود نداشته باشد و نتوانند در تاریکی شب به Deserts-2 ( گرمسار ) مستقر شوند. بالاخره یکی از هلی کوپترها نشست و به دنبال آن 5 فروند دیگر فرود آمدند. تازه اینجا بود که سرهنگ بک ویث متوجه شد که دو هلیکوپتر خود را از دست داده است. 9- خدمه فنی هواپیماهای C-130 در حالی که پره های موتور هواپیما روشن بود مشغول بنزین دادن به هلی کوپترهائی شدند که موتور آنها هم روشن بود. عملا طوفان خاک در آسمان طبس بوجود آمده بود. بخاطر غرش موتورها کسی صدای کسی را نمی شنید. در این حال خلبان هلیکوپتر شماره 2 نزد سرهنگ بک ویث آمد و گزارش داد که هلیکوپتر او به علت نشتی مایع هیدرولیک و خالی شدن مایع ، پمپ شماره یک را از دست داده و تنها با یک پمپ به پرواز ادامه داده است. بک ویث متوجه می شود که این هلیکوپتر هم نمی تواند در مأموریت شرکت نماید. در اینجاست که سرهنگ بک ویث متوجه می شود ؛ باید برنامه را قطع نماید. زیرا با 5 هلی کوپتر قادر نیست ، مأموریت را انجام دهد. به رده بالا این گزارش را می دهد. در کاخ سفید و پنتاگون (ستاد نیروهای مسلح) بحث بر سر این است که چرا با 5 فروند نمی توان مأموریت را انجام داد؟ اکنون که اطلاع یافته ایم گروگان ها در کجای سفارت هستند ، می توان از تعداد دلتا فورس کم کرد. مراتب را به رئیس جمهور اطلاع می دهند . دستور می رسد که فرمانده عملیات در منطقه باید تصمیم بگیرد. به وی پاسخ می دهند ، فرمانده گزارش داده که قادر نیست با پنج فروند هلیکوپتر مأموریت را انجام دهد. بنابراین رئیس جمهور ، جیمی کارتر ، دستور قطع عملیات و بازگشت نیروها را صادر می کند. کارتر و بایدن ؛ دو رئیس جمهور آمریکا در یک قاب 10- با اعلام تصمیم درباره قطع عملیات ، فرمانده هواپیمای C-130 که در غیاب سرهنگ دوم PIT MAN فرماندهی هلی کوپترها در منطقه را نیز بر عهده داشت ، به لیدر دسته پروازی هلیکوپترها ابلاغ نمود ؛ سریعا بنزین گیری کرده طبس را به سمت ناو هواپیمابر ترک کنند. در این حال نوبت سوخت گیری هلیکوپتر شماره 3 فرا می رسد. چون هنگام تغییر محل و قرار دادن خود در کنار هواپیمای تانکر C-130 ، در طوفان خاک و تاریکی ؛ قادر به کنترل هلیکوپتر نمی شود ، هلی کوپتر ابتدا به سمت چپ و سپس به سمت راست منحرف می شود و در یک حالت غیر عادی به هواپیمای C-130 حامل سوخت برخورد می نماید که از هر دو هواگرد ( هواپیما و هلیکوپتر ) شعله آتش بلند می شود. سه نفر خدمه هلیکوپتر و پنج نفر خدمه فنی C-130 در آتش سوزی جان خود را از دست می دهند. به علاوه یکی از مترجمین که ایرانی بود نیز در این آتش سوزی جان خود را از دست داد. بقیه نفرات ، به سرعت سوار هواپیماهای C-130 شده ؛ هلیکوپترها را با کلیه وسائل داخل آن در طبس باقی گذارده و با عجله ای هم که در خارج شدن از طبس داشتند ؛ حتی در مورد انهدام هلیکوپترها هم اقدامی نمی کنند. هواپیماهای C-130 کلیه نفرات را به جزیره Mazreh ( فرودگاه المصیره عمان ) منتقل نمودند و از آنجا به وسیله هواپیمای C-141 به آمریکا مراجعت نمودند. در تاریخ 28 آوریل سال 1980 ، پرزیدنت غمگین و دردمند آمریکا جیمی کارتر ، در حالی که در پشت میز خود و جلوی دوربین تلویزیون ها قرار داشت ؛ به ملت آمریکا اطلاع داد طرح حساب شده ای برای نجات گروگان ها به مورد اجرا گذارده شد که در اثر ایرادات فنی با شکست رو به رو شد. در این مسیر 8 سرباز شجاع کشور جان خود را از دست دادند. من تمام مسئولیت را قبول می کنم و قول می دهم که تا به نتیجه رساندن این کار ( یعنی تلاش برای نجات گروگان ها ) از پا نخواهم ایستاد. وزارت خارجه آمریکا نیز به تمام سفارتخانه های خود در کشورهای دنیا ابلاغ نمود که اعلان نمایند عملیات صرفا برای نجات گروگان ها بوده و علت عدم موفقیت آن ؛ ایرادات فنی بوده است. اما سرنوشت هلیکوپترهای به جای مانده در ایران به کجا رسید ؟ برای دانستن پاسخ این پرسش باید در پست بعدی ، رویدادهای تهران را پس از آگاهی از فاجعه مورد بحث و بررسی قرار دهیم. ادامه دارد ... منابع مورد استفاده در انتهای تاپیک معرفی می شوند. ===================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : بخاطر کثرت منابع مورد بررسی ؛ حجم بالائی از دیتا و اطلاعات گرداوردی شده است که پرداختن به همه آنها در یک پست میسر نیست. لذا از صبر و تحملی که دوستان عزیز به خرج میدهند تا مطالب دنباله دار تاپیک به سرانجام برسد. پیشاپیش سپاسگذارم.
  21. 1 پسندیده شده
    برای یاد آوری رونمایی از خط تولید پیشرانه اوج
  22. 1 پسندیده شده
    ویتو کورلئونه: دیگه هیچ وقت به کسی خارج از خانواده نگو که چی فکر می‌کنی ( پدر خوانده 1971 ، فرانسیس فورد کاپولا)
  23. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ، و با پوزش بخاطر وقفه ای که در تاپیک پیش اومد. تاپیک بررسی عملیات نظامی چنگال عقاب رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : بخش ششم سناریوی عملیات برابر طرح تدوین شده و برنامه تعیین شده ، قرار بر این بود که عملیات نجات گروگان ها ، به شرح زیر به مورد اجرا گذارده شود : 1- 93 نفر از نیروهای دلتا ، در تاریخ 30 آپریل ، از پایگاه خود در آمریکا به وسیله هواپیما به شهر فرانکفورت در آلمان پرواز نمایند و از آنجا به وسیله هواپیمای به پایگاه کنا ( که یک پایگاه هوائی و متعلق به کشور مصر است ) عزیمت نمایند. 2- 64 نفر از کوماندوهای نیروی زمینی ( رنجرها ) نیز به همین ترتیب به مصر بروند. 3- این افراد ( دلتاها و رنجرها ) ، پس از توجیه درباره مأموریت ، به وسیله یک هواپیمای C-141 نیروی هوائی آمریکا به فرودگاه المصیره ( یا بقول آمریکائی ها مضیره ) پرواز نمایند و در همان تاریخ (24 آپریل) به وسیله هواپیماهای C-130 که در روی زمین منتظر آنها هستند به سمت طبس پرواز نمایند. این هواپیماها ، قبل از رسیدن به قلمرو فضائی ایران و در آب های اقیانوس هند ، سوخت گیری هوائی می نمایند تا در صورتی که عملیات به مانعی برخورد نمود ؛ بتوانند که با بنزین کافی به پایگاه اولیه ( عمان) مراجعت نمایند. 4- اولین هواپیمائی که در طبس فرود می آید ، حامل فرمانده دلتا فورس ، تعدادی از نفرات و تعدادی از کوماندوهای یک تیم کنترل رزمی و دو ژنرال ایرانی خواهند بود. ( این دو ژنرال ایرانی نقش مترجم همراه تیم را داشتند. ). کوماندوها مسئول کنترل جاده ای که از مجاورت فرودگاه می گذرد خواهند بود و کلیه خودروهای عبوری از این جاده را باید متوقف نموده ، مسافرین را اسیر و تا خاتمه عملیات آن ها را با هواپیمای C-130 به مصر خواهند برد. پس از خروج گروگان ها و تیم نجات از ایران ، ترتیب مراجعت آن ها به ایران داده خواهد شود. تیم کنترل رزمی باید نشست و برخواست هواپیماها و هلی کوپترها را کنترل نموده ، دو سمت باند را با 4 الی 6 چراغ قوه کم نور علامتگذاری کنند تا هواپیماها بتوانند بدون استفاده از چراغ در فرودگاه طبس فرود آیند. در مورد هواپیمای اول ، خلبانان با استفاده از عینک های مخصوص سمت باند را تشخیص داده و به زمین خواهند نشست. 5- هنگامی که فرودگاه آماده شد ، دو فروند هواپیمای C-130 بقیه تیم دلتا و رنجرها را به طبس برده و پس از تخلیه سرنشینان به پرواز درآمده به پایگاه خود در عمان مراجعت می نمایند. 6- با پرواز این دو فروند هواپیما ، 4 فروند هواپیمای حامل سوخت برای هلیکوپترها به زمین خواهند نشست (نسخه سوخت رسان C-130) و منتظر آمدن هلیکوپترها خواهند شد. 7- هلی کوپترها که از ناو هواپیمابر نیمیتز بلند شده اند ، پس از نشستن سوخت رسان ها ، در طبس فرود آمده ، عمل سوخت گیری را انجام و تمامی نفرات تیم دلتا و 13 نفر از کوماندوهای نیروی زمینی را به اضافه راننده ها و کمک راننده ها به وسیله هلیکوپتر به مخفیگاه Deserts 2 ( یا همان صحرای دوم ) که در شمال گرمسار و دامنه کوه های البرز قرار دارد می برند. در صحرای دوم ، نفرات با استفاده از تور استتار هلیکوپترها را از دید هوائی مخفی نموده و نفرات نیز در همین نقطه باقی می مانند. این افراد در حدود 18 تا 20 ساعت بعد را باید در این محل مخفی بمانند و شب بعد برابر برنامه به سفارت و وزارت خارجه حمله کنند. در خلال این مدت ، اگر روستائی چوپان ، شکارچی و یا اهالی ده های اطراف به وجود آنان پی بردند ، باید آنها را دستگیر نموده و در بند نگه دارند و پس از خاتمه عملیات آن ها را رها سازند. 8- راننده ها و کمک راننده ها در اول روشنائی صبح در گرمسار ، سوار یک خودرو از نوع " ون " می شوند تا به گاراژ خودرو ها بروند. راننده این خودرو ون ( که وظیفه انتقال راننده ها و کمک راننده ها از صحرای دوم به گاراژ را بعهده دارد ) یک سرگرد بازنشسته نیروی مخصوص است که به عنوان عامل خبر به ایران نفوذ کرده ، مسئولیت خرید خودروها و مخفی کردن آنها را بر عهده دارد . پس از تحویل گرفتن خودروها ، راننده ها در تاریکی شب خود را به گرمسار می رسانند تا نفرات تیم دلتا و کوماندوها را به سفارت و وزارت خارجه ببرند. 9- نفرات دلتا در صورت موفقیت و خلع سلاح کردن نگهبانان و یا کشتن آنها و آزاد کردن گروگان ها به هلیکوپترها (که روشن و در گرمسار منتظر بودند) خبر ببرند و هلیکوپترها برابر زمان تعیین شده ، یکایک در محل فرود هلیکوپتر در سفارت نشسته ، گروگان ها و نفرات تیم دلتا را سوار کرده به فرودگاه کوشک نصرت در منظریه قم می برد تا از آنجا به وسیله هواپیمای C-141 که روی زمین بود ، ایران را ترک نمایند. 10- یکی از هلیکوپترها باید در ساختمان وزارت خارجه فرود آمده ، کماندوها و 2 گروگان زندانی در وزارت خارجه ایران را سوار کرده به منظریه قم خواهد برد. 11- اگر هلی کوپترها به هر دلیلی نتوانستند که در محوطه سفارت و وزارت خارجه فرود بیایند ، نیروهای دلتا و کوماندوها می بایست بوسیله اتومبیل خود و گروگان ها را به استادیوم امجدیه برسانند تا در آنجا سوار هلی کوپتر ها شده و به سمت قم پرواز نمایند. ( پلن B ) 12- پس از پرواز آخرین هلی کوپتر از طبس ( حرکت تیم دلتا از صحرای اول به صحرای دوم ) ، نفرات باقی مانده ؛ سوار هواپیمای C-130 شده ، طبس را تخلیه می نمایند. 50 نفر از کوماندوها ( رنجرها) در تاریکی شب بعد ، در فرودگاه کوشک نصرت قم فرود آمده ، نگهبانان را دستگیر و ارتباط آنها را قطع می نمایند و در زمان تعیین شده ( که قبل از آزادی گروگان ها می باشد ) هواپیمای C-141 برای تخلیه نیروها ، گروگان ها و اسرای ایرانی احتمالی در باند آسفالت آنجا فرود می آید. 13- نفرات تیم دلتا ، پس از نشستن در فرودگاه کوشک نصرت و لحظه قبل از بلند شدن C-141 ، می بایست هر شش هلیکوپتر استالیون را منهدم نمایند تا بدست ایرانی ها نیوفتند. 14- به نفرات دلتا و کوماندوها ، دستور داده شده بود ، در صورتی که عملیات دچار اشکال شد ، نامبردگان باید با وسائل زمینی به ترکیه بروند. به آنها نقشه مسیر ، پول ایرانی ، قطب نما و چراغ قوه های STROBE داده شده بود. این چراغ ها ، از نوع چراغی است که روی بدنه هواپیماهای مسافربری نصب شده است می باشد و با نور قوی چشمک می زند و از مسافت های دور به خوبی مشخص است. ضمنا به آنها دستور داده شد ، در مسیری که عزیمت می کنند با سنگ یا شاخه درختان حروف الفبای قراردادی را بر روی زمین بگذارند تا ماهواره های اکتشافی بتوانند موقعیت آنها را مشخص نمایند. 15- برابر درخواست فرمانده گروه دلتا ، قرار بود که همزمان با رسیدن گروه دلتا از گرمسار به تهران ، دو فروند هواپیمای مسلح C-130 (گان شیپ) ، یکی روی سفارت و دیگری روی فرودگاه مهرآباد ؛ پرواز نمایند تا در صورتی که جماعتی از مردم بخواهند به کمک نگهبانان بروند ، آنها را از بین ببرند. یا اگر هواپیمای شکاری بخواهد از مهرآباد پرواز کند ، او را بر روی باند منهدم نمایند. این قسمت از طرح که مورد توجه موسسه تحقیقاتی و تیم حقیقت یاب کنگره قرار نگرفته است از نقاط مهلک ضعف طرح ریزی بوده است: نخست اینکه دفاع هوائی نیروی هوائی ایران در تمام مدت 24 ساعت قادر است که هواپیماهای آماده باش را ظرف یک دقیقه از کلیه پایگاه ها پرواز دهد. در صورتی که چنین وضعی در مهرآباد به وجود می آمد بدون شک هواپیماهای آماده ( آلرت) پایگاه همدان ، می توانستند در کمتر از 8 دقیقه روی تهران باشند و به طور قطع گان شیپ های C-130 نمیتوانستند از چنگ فانتوم ها جان سالم بدر ببرند. مسئله دیگر موضوع کشتار مردم است. اگر قرار بود این هواپیما به سوی مردمی که به سمت سفارت می آمدند ، تیراندازی نماید ؛ رقم کشته شدگان به چندین هزار نفر می رسید و این عمل آمریکا ، واکنش بدی در سراسر دنیا داشت. ادامه دارد ... منابع مورد استفاده در انتهای تاپیک معرفی می شوند. ===================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : بخاطر کثرت منابع مورد بررسی ؛ حجم بالائی از دیتا و اطلاعات گرداوردی شده است که پرداختن به همه آنها در یک پست میسر نیست. لذا از صبر و تحملی که دوستان عزیز به خرج میدهند تا مطالب دنباله دار تاپیک به سرانجام برسد. پیشاپیش سپاسگذارم.
  24. 1 پسندیده شده
    با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست ، و با پوزش بخاطر وقفه ای که در تاپیک پیش اومد. بقول حضرت مولانا : مدتی این مثنوی تأخیر شد / مهلتی بایست تا خون شیر شد تاپیک بررسی عملیات نظامی چنگال عقاب رو به اتفاق هم ادامه می دهیم : بخش چهارم فرماندهی و تهیه طرح اجرائی هنگامی که تصمیم پرزیدنت کارتر مبنی بر انجام نجات گروگان ها قطعیت یافت ، فرماندهان واحدهای شرکت کننده به شرح زیر انتخاب شدند : الف - سرلشکر نیروی زمینی وا (Vaught) : فرمان وی در 12 نوامبر 1979 ابلاغ گردید. نامبرده فرماندهی کل نیروهای شرکت کننده در عملیات را به عهده داشت و ستاد فرماندهی خود را در پایگاه هوائی قِنا (Qena) در مصر تشکیل داد و سیستم ارتباطی مطمئن بین ستاد او و پنتاگون و یگان های شرکت کننده در عملیات برقرار شد. ژنرال وا ، گروهی برجسته از متخصصین جنگ های نامنظم را برای تهیه طرح اجرائی انتخاب نمود. سپهبد گست (Gast) رئیس [پیشین] مستشاری در ایران در دوران [پس از] انقلاب ، معاون سرلشکر وا و مسئول آموزش خلبانان هلی کوپتر [در آمریکا] گردید. هنگام انتخاب گست ، درجه او سرلشکر بود و بعدها سپهبد شد. ب - سرهنگ بک ویث (Beckwith) فرمانده نیروی دلتا فورس سرهنگ بک ویث فرماندهی کوماندوها و هدایت عملیات در یورش به سفارت آمریکا را بر عهده گرفت. افسر مزبور پایه گذار این واحد جدید در نیروی زمینی آمریکا بود. وی همچنین اولین فرمانده این واحد نیز بود. بک ویث سه سال در ویتنام جزء نیروهای مخصوص کلاه سبزها جنگیده بود. زخم خطرناکی در سینه داشت که او را تا دم مرگ کشاند ، ولی نجات پیدا کرد. وی به عنوان بهترین جنگنده در واحد نیروهای مخصوص شناخته می شد. یکی از روزنامه نگاران که در دفتر وی با او مصاحبه کرده بود ، در مقاله خود نوشت که وی در آرم مخصوصی که روی سینه خود گذارده بود ، نوشته بود : KILL`EM ALL. LET GOD SORT`M OUT یعنی همه را بکش. اگر خدا خواست کسی زنده بماند ؛ خودش انتخاب کند. واحد او در ویتنام برجسته ترین واحد بود. روحیه سربازان او در سطح بالائی قرار داشت. چندین بار سربازان زخمی خود را روی دوش حمل کرده بود و نفرات وی معتقد بودند او هیچگاه آنها را رها نخواهد کرد. بالاترین نشان جنگی آمریکا روی سینه او نصب بود. پ- سرهنگ کیل (Kyle) فرماندهی هواپیماهای عمل کننده در عملیات به سرهنگ نیروی هوائی کلنل کیل سپرده شد. ت - سرهنگ پیتمن (Pitman) فرماندهی عملیات هلی کوپترها به سرهنگ تفنگداران دریائی پیتمن سپرده شد. ث - سرهنگ دوم سی فرت (Seiffert) لیدر دسته پروازی هلی کوپترها هم در زمان عملیات به سرهنگ دوم تفنگدار دریائی سی فرت سپرده شد. بخش پنجم فرماندهی و تهیه طرح اجرائی فرمانده عملیات برای اجرای مأموریت باید در کوتاه مدت اقداماتی را به شرح زیر انجام می داد : الف - نقطه پرت و دور افتاده ای را در ایران انتخاب نماید تا هلی کوپترهای شرکت کننده در عملیات پس از پرواز به ایران ، در آن نقطه فرود آمده از هواپیمای C-130 سوخت گیری نموده ، نفرات را به به نقطه بعدی ببرند. برای این منظور فرودگاه طبس مناسب ترین محل تشخیص داده شد. ولی اطلاعاتی در مورد مقاومت باند و ظرفیت آن برای پذیرش شش فروند C-130 را نداشتند و برای آگاهی از این اطلاعات یک هواپیمای CIA در محل فرود آمد و اطلاعات را در اختیار فرمانده عملیات قرار داد که این اطلاعات کامل نبود و یکی از عوامل ایجاد سانحه ، کمبود اطلاعات درباره فرودگاه طبس بود. فرودگاه طبس در طرح عملیات " صحرای اول " (Desert One) نامگذاری گردید. ب - عناصری را به داخل ایران نفوذ دهد که وسیله ارتباطی آنها را تأمین نماید تا بتوانند اطلاعات و گزارش پیشرفت عملیات را به واشنگتن ارسال نمایند. هاوارد هارت (Howard Hart) افسر رابط CIA در این عملیات پ - پناهگاه امنی را در فاصله دو ساعت رانندگی از تهران انتخاب نماید تا کوماندوها و نیروی دلتا به وسیله هلی کوپتر به آن محل رفته ، تمام روز بعد را در آنجا مخفی شوند. برای هلی کوپترها هم تورهای استتار همرنگ زمین پیش بینی شده بود . این محل نیز در شمال گرمسار و بین کوه ها بود و در عملیات به نام " صحرای دوم " (Desert Tow) نامگذاری شد. ت - یک فرودگاه مناسب برای سوختگیری هواپیماهای C-130 در رفت و برگشت از مأموریت در یک کشور دوست مجاور ایران انتخاب شود. برای این منظور هم فرودگاه مناسبی در جزیره مَصیره (Mazireh = Masirah) که در شرق کشور عمان ( و در اقیانوس هند) قرار دارد ، انتخاب شد. ث - محل دقیق گروگان ها را در داخل سفارت باید به دست آورد که این اطلاعات تا آخرین ساعات قبل از اجرای طرح به دست فرمانده عملیات نرسید. ولی آشپز سفارت که یک پاکستانی بود ، هنگامی که در یک هواپیمای تجاری از ایران به پاکستان می رفت ، در صندلی مجاور یک عامل سیا نشسته بود و بر حسب تصادف به او خبر داد که گروگان ها ، در عمارت کنسولگری نگهداری می شوند. ولی سرهنگ بک ویث نتوانست با قبول صحت این اطلاعات ، عملیات را دچار خطر نماید. ج - فرماندهی عالی عملیات ، باید هلی کوپترها را از آمریکا به ناو هواپیمابر Nimitz در اقیانوس هند انتقال دهد. تعداد هلی کوپترهای مورد نیاز 6 فروند بود که با دو فروند رزرو جمعا هشت فروند می شد. نوع هلی کوپترها سیکورسکی RH-53D Sea Stallion انتخاب شد.زیرا هلی کوپتر مزبور دارای قدرت زیاد و مخازن سوخت اضافی است که می تواند مسافت های طولانی را طی نماید. بعلاوه این هلی کوپتر ، وقتی بر روی ناو هواپیابر نشست ، می توانستند آنها را به سطح زیرین ناو ببرند تا از دید ماهواره هایی جاسوسی شوروی پنهان بمانند. هلی کوپترهای مزبور به وسیله هواپیمای C-5 به جزیره دیگو گارسیا (Diego Garcia) در جنوب اقیانوس هند فرستاده شد و از آنجا پس از اینکه وسائل مین یابی آنها را پیاده کردند ؛ باک های اضافی روی آن نصب شد و بعد از انجام تغییرات به ناو هواپیمابر نیمیتز فرستاده شدند. ادامه دارد ... منابع مورد استفاده در انتهای تاپیک معرفی می شوند. ===================================================== پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : بخاطر کثرت منابع مورد بررسی ؛ حجم بالائی از دیتا و اطلاعات گرداوردی شده است که پرداختن به همه آنها در یک پست میسر نیست. لذا از صبر و تحملی که دوستان عزیز به خرج میدهند تا مطالب دنباله دار تاپیک به سرانجام برسد. پیشاپیش سپاسگذارم.
  25. 1 پسندیده شده
    ممنون مالك جان... دوستان مثل شما و آرماني يا باقي دوستاني كه تجارب عملي دارند با در اختيار گذاشتن واقعيتهاي اين نوع جنگ ميتونند به اين تاپيك و اطلاعات عمومي دوستان كمك زيادي كنند... اينجاست كه من به كاري كه روسها در گرجستان كردند خيلي تعجب ميكنم ! چندتا شهر رو به سرعت و راحتي از نيروهاي گرجي پاكسازي كردند ! البته گرجي ها هم جارت درگيري با روسها رو نداشتن ولي با توجه به بلايي كه سر روسها توي افغانستان اومده ! بايد فرماندهاني بسيار زبده و با تجربه در جنگهاي چريكي داشته باشند!!! اما يك نكته همانند اون يكي تاپيك جنگ شهري از دوستان تقاضا ميكنم تااگر اطلاعاتي مفيد در مورد دفاع مقدس در بازپس گرفتن يا از دادن شهرهايي چون آبادان و خرمشهر سوسنگرد و... در جنگ تحميلي دارند قرار بدن تا درنهايت اين دو تاپيك با هم ادقام بشه ...