برترین های انجمن

  1. iliasd

    iliasd

    VIP


    • امتیاز

      94

    • تعداد محتوا

      521


  2. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      32

    • تعداد محتوا

      5,005


  3. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      17

    • تعداد محتوا

      1,104


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      8,603



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 16 بهمن 1399 در همه مناطق

  1. 25 پسندیده شده
    بخش سوم پیشنهادات در نقش ها، تجهیزات و تسلیحات شاهد 149 حال می­ توان با دقت در نقش ­ها،­ تجهیزات و تسلیحاتی که برای همتای آمریکایی شاهد 149 بیان شد و توانایی­ها و الزامات نیروهای مسلح کشورمان، در مورد بهره­ وری حداکثری این پهپاد ایرانی در بخش­ های مختلف نیروهای مسلح صحبت کرد. توجه شود که پیشنهادات ارائه شده از میان تسلیحات و سامانه­ هایی است که در معرض دید عموم قرار گرفته­ اند. مسلما مواردی وجود دارند که رونمایی نشده و ممکن است نسبت به موارد پیشنهاد شده مناسب­ تر باشند. نقش­های رزمی: وزن مهمات در نمونه­ های مختلف Predator B از 1360 کیلوگرم در MQ-9A تا 2155 کیلوگرم در MQ-9B متغیر است و با توجه به آن­که نمونه ­های B اخیرا در حال ورود به خدمت هستند، نمونه­ ی غنیمتی موجود در ایران از نوع A است. اگر بخواهیم با دیدگاهی نسبتا بدبینانه تخمینی از وزن مهمات شاهد 149 نسبت به MQ-9A بیان کنیم، می­توان نسبت 80 درصدی را در نظر گرفت و به رقم 1088 کیلوگرم رسید. هم­چنین اگر مجددا فرض شود که شاهد 149 همانند MQ-1A دارای چهار جایگاه حمل محموله/مهمات در زیر بال­های خود است و توزیع بار نیز بین جایگاه ها مشابه ریپر باشد، هر کدام از دو جایگاه نزدیک بدنه می­توانند 363 کیلوگرم و هر کدام از دو جایگاه بیرونی 181 کیلوگرم محموله/مهمات حمل کنند. بر اساس تخمین­ های صورت گرفته و تسلیحات موجود در داخل نتایج زیر بدست خواهد آمد: الف. تهاجم هوا به سطح/دریا: 1. خانواده بمب های سدید (از 25 تا 34 کیلوگرم) 2. خانواده بمب­ های قائم (حدود 20 کیلوگرم) 3. خانواده موشک­های سدید 1 4. موشک الماس مهندسی معکوس اسپایک ER (با وزن تقریبی 14 کیلوگرم): این موشک ساخته­ ی وزارت دفاع است و بر مبنای موشک اسراییلی spike er ساخته شده است که در پرتاب از لانچر زمینی تا 8 کیلومتر برد دارد. می­توان انتظار داشت که با رهاسازی از سرعت و ارتفاع بالا و بکارگیری تکنیک Boosted Glide برد آن را چند برابر کرد. تصویر رهاسازی از ابابیل 3: 5. بمب هواسر بالابان (وزن 125 کیلوگرم) 6. بمب هواسر الگوگرفته شده از SDB-1: این بمب تاکنون معرفی نشده است اما جزو مهماتی است که قابلیت پرتاب از پهپاد کرار را دارند. تصویر تجهیز پهپادهای کرار به ترتیب (از راست به چپ) به بمب SDB-1 ایرانی، بمب بالابان و بمب سیمرغ: 7. بمب هواسر یاسین (نصب کیت گلاید بر روی مارک 82، وزن 300 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 8. موشک مینی ­کروز اخگر (وزن 27 کیلوگرم) 9. موشک قائم 114 (مهندسی معکوس AGM-114 هلفایر با وزن 45 تا 49 کیلوگرم)، تصویر تجهیز بالگرد 214 هوانیروز سپاه به این موشک: 10. بمب هدایت ماهواره­ای/اینرسی رعد 301 (حدود 225 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 11. خانواده موشک دهلاویه هواپرتاب (کورنت ایرانی) 12. خانواده موشک طوفان هواپرتاب (تاو ایرانی) 13. موشک شفق (60 کیلوگرم) 14. نمونه ­ی هوا به سطح موشک آذرخش (ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم)، به ترتیب از راست به چپ، موشک آذرخش، موشک R60 و موشک بینا-1 15. راکت فدک (S8 هدایت­ شونده) 16. موشک هدایت لیزری بینا 2 (ارتقا بر روی بمب مارک 82 با وزن تقریبی 250 کیلوگرم) فقط در جایگاه ­های نزدیک بدنه 17. موشک هدایت لیزری بینا 1 (نمونه­ ی هدایت لیزری ماوریک، با وزن تقریبی 210 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 18. موشک هدایت تلوزیونی ماوریک (وزن 210 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 19. بمب بارانی سیمرغ (مهندسی معکوس BL-755 انگلیسی با وزن 264 کیلوگرم) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 20. موشک هدایت لیزری ستار 4 (ارتقا بر روی بمب مارک 82 با وزن تقریبی 250 کیلوگرم) 21. بمب هدایت­ شونده بی ­نام (ارتقا بر روی بمب­ مارک 81 با وزن تقریبی 130 کیلوگرم)، این بمب جدید (تقریبا مشابه پیکربندی بمب Paveway III) در پارک ملی هوافضا جزو تسلیحات سوخو 22 به نمایش درآمد. تصویر از این بمب در کنار مارک 81: 22. بمب هدایت ­شونده بی ­نام (ارتقا بر روی بمب­ فاب 100 با وزن تقریبی 120 کیلوگرم)، این بمب جدید (تقریبا مشابه پیکربندی بمب Paveway III) در پارک ملی هوافضا جزو تسلیحات سوخو 22 به نمایش درآمد: 23. موشک قمر بنی­ هاشم نسخه هوا به سطح (ساخته شده بر اساس AIM-9P/J با وزن تقریبی 86 کیلوگرم) دارای جست­وجوگر تصویرساز با برد 8 کیلومتر 24. موشک حیدر (بعید است وزن این موشک بیشتر از 50 کیلوگرم باشد) با برد 8 تا 12 کیلومتر 25. موشک کایت (با توجه به آن­که از پیشران ماوریک در ساخت آن استفاده شده است، بسیار بعید است که بیشتر از 363 کیلوگرم داشته باشد) فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 26. موشک ضدکشتی نصر (راداری)/ نصر بصیر (حرارتی) (وزن 360 کیلوگرم) با برد 35 کیلومتر در حالت زمین­ پرتاب، فقط در جایگاه­ های نزدیک بدنه 27. موشک ضدکشتی ظفر (وزن 120 کیلوگرم) با برد 25 کیلومتر در حالت زمین­ پرتاب 28. موشک ضدکشتی کوثر (وزن 100 کیلوگرم) با 25 کیلومتر در حالت زمین ­پرتاب دارای نسخه­ های اپتیکی (کوثر 1) و حرارتی (کوثر 2) 29. موشک ضدکشتی نصیر بدون بوستر زمین­ پرتاب (وزن تقریبا 360 کیلوگرم بدون بوستر) که بر اساس موشک نصر ساخته شده اما دارای پیشران جت است و دارای برد بیشتری نسبت به نصر است. فقط در جایگاه­های نزدیک بدنه به این نکته توجه شود که فهرست ارائه شده از سلاح ­های تهاجم هوا به سطح به این منظور نیست که همه ­ی این تسلیحات باید با شاهد 149 سازگار شوند. موازی­ کاری­ های فراوانی در بین این تسلیحات وجود دارد (برای مثال بمب سدید و قائم، موشک سدید، موشک قائم 114 و قمر بنی هاشم و آذرخش و حیدر و شفق، موشک بینا 2 و ستار و ...). بهترین­ کار عدم موازی­ کاری و انتخاب سلاح ­های مشترک میان نیروهای مختلف است اما اگر به هر دلیل نیروهای مختلف بر استفاده از تسلیحات مدنظر خود اصرار داشتند، این امکان برای فهرست تسلیحات بالا بصورت بالقوه فراهم است. ادامه دارد ان شاالله ...
  2. 18 پسندیده شده
    بسمه تعالی بخش اول مقدمه موازی­ کاری و عدم همکاری بین ارگان­های مختلف یکی از نقطه ضعف­های نظام جمهوری اسلامی ایران است که به نیروهای نظامی نیز تسری یافته است. از جمله ­ی عمده­ ترین این موازی ­کاری و عدم همکاری­ها در نیروهای نظامی می­توان به بخش پهپادی و از نمونه­ های شاخص آن می ­توان به پهپاد شاهد 129 اشاره کرد. این پهپاد که در سال 91 با حضور سردار حاجی­زاده و سردار جعفری رونمایی شد، پهپادی است با موتور پیستونی (روتاکس 912 و در نمونه ­های جدید­تر روتاکس 914)، پروفیل بدنه­ ی دایر­ه ­ای شکل، دم پروانه­ ای و بالی مستطیل شکل با وزن برخاست 1200 کیلوگرم، مداومت پروازی 24 ساعت و وزن محموله­ ی 400 کیلوگرم (در آخرین نمونه­ ها). این پهپاد یکی از مهم­ترین و شاخص­ ترین پهپاد­های ساخت ایران بود که آن­طور که باید از آن استفاده نشد. یک سال بعد از رونمایی آن و در سال 92 وزارت دفاع از پهپاد فطرس رونمایی کرد که عملا یک موازی ­کاری بیهوده بود. پهپاد فطرس دقیقا از همان موتور روتاکس 912 استفاده می­کرد و صرفا به دلیل بزرگ­تر بودن ابعاد خود دارای حجم بیشتری برای حمل سوخت بود که در نتیجه مداومت پروازی بیشتر و وزن محموله­ ی پایین­ تری را نسبت به شاهد 129 نشان می­داد. در نتیجه پهپاد فطرس تاکنون توسط هیچ نهادی بکارگیری نشده است. اما در کنار موازی ­کاری­ های بوجود آمده، عدم هم­دلی و همکاری بین نیروهای نظامی باعث شد که تا 8 سال بعد از رونمایی شاهد 129 یعنی آذر ماه سال 98، این پهپاد در هیچ یک از دیگر نهادهای نظامی بکارگیری نشود و تنها بکارگیرنده ­ی آن بجز نیروی هوافضای سپاه، نیروی دریایی ارتش باشد. در صورت آن­که اگر هم­دلی و همکاری واقعی بین نیروها وجود داشت، شاهد 129 به دلیل مداومت پروازی و وزن محموله­ ی بسیار مناسب خود می­توانست در تمام نیروها ائم از نیروی هوایی و زمینی ارتش و نیروی زمینی و دریایی سپاه نیز در نقش­ های مراقبت، شناسایی و رزمی بکارگیری شود. این عدم هم­کاری هنوز هم ادامه ­دار بوده و هم ­اکنون نیروی هوایی ارتش در حال ساخت پهپادی در همین کلاس است! تصویر نمونه ­ی گشت دریایی پهپاد شاهد 129 در دستان نیروی دریایی ارتش با نام سیمرغ: یکی از بزرگ­ترین مشکلاتی که موازی ­کاری ایجاد می­کند، اتلاف بودجه ­ی فراوان است. هر پهپاد برای عملیاتی شدن نیاز به گذراندن مراحل طراحی (طراحی مفهومی، طراحی مقدماتی، طراحی جزئی)، مراحل تحلیل (CAD، تونل باد، آزمایشگاه سازه و ...)، مراحل ساخت نمونه، مراحل آزمایش نمونه، نهایی ­سازی و عملیاتی­ سازی است. این مراحل هر کدام نیازمند زمان و بودجه هستند و هر چقدر این پهپاد بزرگ­تر و پیشرفته­ تر باشد، زمان و بودجه­ ی بیشتری صرف خواهد شد. با راه ­اندازی طرح­ های موازی در ارگان­های دیگر گویا تمام مراحل ذکرشده بدون فایده در حال تکرار هستند، زمان ارزشمند نیروهای مهندسی و صنعتی از بین رفته و منابع بودجه­­ ی طرح ­های مفید دیگر خود به خود تلف خواهند شد. ای مسئله علی­ الخصوص در کشور ما که نیروهای مسلح از ضعف بودجه رنج می­برند تاثیری به مراتب مخرب­ تر دارد. امیر المومنین علی علیه ­السلام در حکمت 8743 غررالحکم فرموده ­اند: هر کس که خردمند باشد از دیروز خود عبرت گیرد و هشیار شود دستاورد فوق­ العاده ­ی دیگری در پهپادهای کشورمان در حال تکمیل شدن است که اهمیت صد چندان نسبت به شاهد 129 دارد و به دلیل همین اهمیت صد چندان است که عدم عبرت از روندی که بر شاهد 129 رفت باعث خواهد شد که این بار نیروهای نظامی ایران آسیبی چند برابر ببینند و با روند اشتباه خود از دستاوردی بزرگ بی ­بهره شوند. شاهد 149 این بار شرکت شاهد دست به ساخت پهپادی توربوپراپ زده است. فرمانده ­ی پهپادی نیروی زمینی سپاه خبر از شروع آزمایش­ های زمینی این پهپاد در هفته ­ی دفاع مقدس داده بود که متاسفانه خبر یا تصویری از آن منتشر نشد. اما با توجه به خبرهای رسمی و غیر رسمی دیگر می­ توان پیش­بینی­ هایی را در مورد پیکربندی آن انجام داد. سردار حاجی­زاده با حضور در برنامه ­ی ثریا از شبکه­ ی 1 در تاریخ 29 آبان 97، در میان پهپادهای غنیمتی از mq-9 (ریپر) نیز نام بردند. با توجه با سابقه ­ی شرکت شاهد در الگوگیری از طرح­ های موفق و همچنین حضور ریپر در دستان هوافضای سپاه، می­توان با اطمینان بالایی ادعا کرد که شاهد 149 از طراحی متعارف ریپر به همراه دم وی شکل بهره برده (مشابه پیکربندی شاهد 129) و از طراحی نصب دم استوانه­ ای (مشابه ایتان اسراییلی) استفاده نمی­کند. البته به دلیل ارزان­تر بودن ساخت سازه­­ ی بدنه ­­ای با پروفیل دایره ­ای نسبت به پروفیل­ های زاویه­ دار (مشابه ریپر به منظور کاهش سطح مقطع راداری) می­توان انتظار داشت که شاهد 149 نیز بدنه ­ای استوانه ­ای داشته باشد. احتمالاتی را می­ توان درمورد موتور شاهد 149 بیان کرد: 1. خرید یا مهندسی معکوس موتور ریپر: این موتور توربوپراپ با نام هانیول TPE331-10 با توان 900 اسب بخار استفاده می­کند. از دیگر کاربری­ های این موتور می ­توان به هواپیمای دوموتوره­ ی turbo Commander 690 اشاره کرد که در ایران، هواپیمایی نیروی انتظامی ایران و هوانیروز ارتش از کاربران آن هستند (که البته از نمونه­ ی قدیمی ­تر این موتور TPE331-5 با 717 اسب بخار توان استفاده می­ کنند) 2. خرید یا مهندسی معکوس موتور توکانو: از دیگر گزینه ­های دیگر این کلاس می­ توان به موتور هواپیمای آموزشی توکانو با نام PT6A-25 اشاره کرد که با توان 740 اسب بخار در نیروی هوافضا خدمت می­کند. پهپاد ایتان اسراییلی از نمونه ­ی PT6-67A این موتور با توان 1200 اسب بخار استفاده می­کند. اهمیت شاهد 149 و برتری آن نسبت به دیگر پهپادهای ایرانی اهمیت اصلی این پهپاد در پیشران آن است. توربوپراپ نمونه ­ای از موتورهای جت است که عمده توان خروجی خود را بوسیله ­ی شفت (و در صورت وجود گیبرکس) به حرکت دورانی تبدیل می­کند. توربوپراپ مزایا و معایبی نسبت به موتورهای پیستونی دارد. اول آن­که موتورهای توربوپراپ بصورت معمولی سقف پروازی بیشتری نسبت به موتورهای پیستونی دارند (40 هزار فوت در برابر 25 هزار فوت). البته موتورهای پیستونی با نصب سه مرحله توربوشارژ/سوپرشارژ توانایی رسیدن به ارتفاع 100 هزار فوتی را دارند اما در این صورت وزن موتور تا حدی بالا می­رود که عملا وزن محموله به صفر یا مقداری خیلی ناچیز برسد بنابراین این مدل از موتورهای پیستونی در مقام مقایسه با موتورهای توربوپراپ قرار نمی­ گیرند. دوم آن­که به دلیل دور موتور بالای موتورهای توربوپراپ، این موتورها توانایی پرواز تا سرعت ­های بالا در حدود 0.85 ماخ را خواهند داشت (سرعت بیشتر از این رقم به دلیل محدودیت ملخ­ های مادون­ صوت غیر قابل دسترس است) که این امر برای موتورهای پیستونی امکان ­پذیر نیست. البته این مسئله در پرواز کم­ سرعت واژگونه است و موتورهای پیستونی در سرعت­ های پایین­تری قابلیت عملکرد دارند و برای هواگردهایی با ماموریت گشت ­زنی مناسب­تر هستند (البته بدون لحاظ عامل­ های دیگر). سوم آن­که در یک وزن برابر از هر دو نوع موتور، توربوپراپ ­ها توان بسیار بالاتری نسبت به پیستونی­ ها ارائه­ می­کنند: جهت درک بیشتر مسئله، یک موتور توربوپراپ با توان 800 اسب بخار، تقریبا 285 کیلوگرم سبک­ تر از موتور معادل پیستونی با همان توان خواهد بود. چهارم آن­که موتورهای توربینی خروجی به مراتب بیشتری برای تامین نیروی تجهیزات الکترونیکی نسبت به موتورهای پیستونی فراهم می­کنند و همین مساله باعث شده است که امکان­ پذیری نصب تجهیزات بسیار متنوع ­تر و پرتوان­ تری بر روی این پهپادها وجود داشته باشد. از معایب توربوپراپ نسبت پیستونی می­توان به مصرف سوخت بیشتر و دوره تعمیر و نگهداری بسیار کمتر و هزینه­ ی بیشتر اشاره کرد. در نتیجه ­ی مطالب اشاره­ شده، شاهد 149 با موتور توربوپراپ برتری­ های زیادی نسبت به همه­ ی پهپادهای پیستونی ایران خواهد داشت: 1. سقف پرواز حدود 40 هزار فوتی امکان نظارت، مراقبت و شناسایی فوق­العاده­ ای را به این پهپاد خواهد داد. از طرفی برد کنترلی آن بوسیله ­ی ایستگاه­ های زمینی نیز نسبت به 200 کیلومتر پهپادهای پیستونی افزایش خواهد داشت. 2. وزن محموله­ ی بسیار بیشتر آن امکان حمل محموله­ ها و تسلیحات مختلفی را فراهم می­کند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. 3. سرعت بالای آن (البته به نسبت پیستونی ­ها) امکان انجام ماموریت­ هایی را برای آن فراهم می­کند که پهپادهای پیستونی از آن عاجز بودند. این برتری­ها سبب می­شود که محدوده و نقش ­های عملیاتی آن بسیار گسترده­ تر بوده که بکارگیری آن توسط نیروهای مختلف رو توجیه ­پذیر و در مواردی الزام ­آور خواهد نمود.
  3. 14 پسندیده شده
    بخش دوم پیش از آن­که در مورد امکان ­پذیری نقش­ ها و توانایی­ های بالقوه­ ی شاهد 149 صحبت شود، به دلیل شباهت پیکربندی آن با خانواده ­ی Predator B (MQ-9A، MQ-9B، Protector و ...)، نگاهی به نقش­ ها و توانایی­های مختلفی که این پهپاد آمریکایی تاکنون دارا بوده است می­اندازیم. نقش­ ها و توانایی­ های مختلف خانواده ­ی Predator B 1. رزمی 2. نظارت، مراقبت، شناسایی 3. پشتیبانی نزدیک 4. جست­ و جو و نجات در میدان نبرد 5. buddy-lase (نشانه­ گذاری برای بمب لیرزی که از هواگرد دیگری رها شده است) 6. مراقبت از دسته­ های متحرک نظامی 7. هدایت هوایی در فاز نهایی (terminal air guidance) 8. مرزبانی 9. جنگال 10. رله ارتباطی تسلیحات رزمی مدل­های مختلف ریپر از تسلیحات زیر استفاده کرده­ اند (بصورت آزمایشی و عملیاتی): 1. AGM-114 هلفایر (در گذشته محدود به حمل 4 تیر بوده است، آزمایش با حمل 8 موشک انجام شده است) 2. موشک بریم ­استون (نسخه Protector با 18 تیر) 3. بمب 500 پوندی هدایت لیزری GBU-12 Paveway II 4. بمب 500 پوندی هدایت لیزری EGBU-12 Enhanced Paveway II (همان GBU-49، نمونه ­ی دوحالته هدایت لیزری/جی ­پی ­اس جهت کاربرد در شرایط آب ­و هوایی غیرمطلوب) 5. بمب 500 پوندی هدایت ­لیزری/اینرسی/ماهواره­ ای Paveway IV (نسخه Protector) 6. بمب 500 پوندی هدایت ماهواره ­ای GBU-38 JDAM 7. موشک هوا­ به ­هوای AIM-9 X 8. بررسی جهت نصب موشک FIM-92 استینگر در نقش هوا به هوا در سال 2003 (نتیجه اعلام نشده است) سیستم­های نظارت، مراقبت، شناسایی 1. سنسور AN/DAS-1 MTS-B: سیستم هدف­یابی چندطیفی الکترواپتیک، اینفرارد، نشانه ­گذار لیزری، آشکارساز لیزری، فاصله­ یاب لیزری، آرایه­ ی صفحه کانونی (FPA) پیکسلی با توانایی تصویربرداری از سطح 200x48 متر مربعی از ارتفاع 25 هزار فوت 2. سنسور MTS-C: این سیستم در اصل سیستم هدف­یابی چندطیفی الکترواپتیک و اینفرارد (در همه­ ی طول موج ­های این طیف) جلونگر و بالانگر است است که برای شناسایی و ردگیری موشک ­های بالستیک از مرحله­ ی شلیک روی لانچر تا سیر در فضا، بر روی ریپر نصب شد. در رزمایش دفاع موشکی موسوم به Pacific Dragon که با حضور ژاپن و کره­ ی جنوبی در سال 2016 انجام شد، این سنسور با موفقیت موشک موردنظر را ردگیری کرده است. از دیگر مشخصات ویژه­ ای که برای این سنسور اعلام شده آن است که توانایی ویژ­ه ­ای در کشف اهداف سرد در فضا دارد که منظور آن، بدنه ­ی موشک ­های بالستیک پس از جدایش موتور در بیرون جو است. 3. رادار چندحالته­ ی AN/APY-8 Lynx II: رادار باند Ku با حالت های روزنه مصنوعی (SAR)، تشخیص اهداف متحرک زمینی (GMTI)، تشخیص اهداف متحرک انسانی (DMTI)، جست­ و جوی سطح گسترده­ ی دریایی (NWAS). مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده (جنرال اتمیکز) ارائه شده است: 4. سیستم مراقبت/نظارت/تجسسی Gorgon Stare: یک سیستم تصویربرداری نوین است که به کاربر اجازه می­ دهد بوسیله­ ی یک پهپاد حامل (در اینجا mq-9) از یک محیط وسیع (برای مثال 4 کیلومتر مربع در فاز اول توسعه و 50 کیلومتر مربع در فاز دوم) در شب و روز از 9 زاویه­ ی مختلف ضبط تصویر داشته باشد و 65 هدف مختلف (در فاز اول این رقم 10 هدف بود) را ردگیری کند و نتیجه را بصورت یک شبه فیلم یا عکس متحرک (با قابلیت تغییر زاویه) در اختیار چندین نیروی کاربر قرار دهد. 5. سونار شناور sonobuoy: به منظور شرکت در عملیات­ های ضدزیردریایی از SeaGuardian در تعداد بالا به روی دریا رهاشده و اطلاعات خود را بوسیله­ ی ستکام به خود پهپاد، ایستگاه زمینی یا دریایی انتقال می­ دهند. تصویری از کانسپت سونار شناور شرکت Harris: 6. پهپاد Sparrowhawk: این پهپاد کوچک با قابلیت رهاسازی و بازیابی از حامل­ های بزرگ­تر (همانند ریپر و گری ایگل) دارای سنسورهای ISR و جنگال است تا برد قابلیت­ های حامل خود را افزایش داده و در محیط­ های خطرناک بجای حامل گران­ قیمت خود بکارگیری شود. حتی می ­تواند در نقش دیکوی نیز بکارگیری شود. تجهیزات جنگال 1. دیکوی هواپرتاب ADM-160A MALD 2. جمر هواپرتاب ADM-160J MALD-J 3. سیستم جنگال Pandora ساخت نورثروپ گرومن: این سیستم توسعه یافته از نمونه ­ی دیجیتال سیستم AN/APR-39 (هشداردهنده­ ی راداری و مدیریت جنگ الکترونیک) است که بصورت پاد در زیر بال ریپر قابل نصب است. تصویر گرافیکی از نصب این پاد در دو جایگاه زیر بال ریپر: 4. پاد تجسس الکترونیکی (ELINT) و اقدام حمایتی الکترونیکی (ESM) به منظور کشف، ردگیری، مکان­ یابی و تجزیه تحلیل منابع امواج الکترومغناطیسی) ساخت Leonardo با نام SAGE 750 جهت پیدا کردن رادارهای دریاپایه و ساحل ­پایه دشمن. مشخصات این رادار در تصویر زیر توسط شرکت سازنده ارائه شده است: 5. پهپاد Sparrowhawk: در بخش پیشین شرح داده شده است. موارد دیگر 1. نصب هشداردهنده ­ی راداری ALR-69A بصورت پاد 2. مخزن سوخت 100 گالنی 3. ارتقایی تحت عنوان بلاک 5، رادیوهای دوگانه­ ی ARC-210 VHF/UHF (نصب آنتن در نوک بال ­ها) جهت ارتباط همزمان با چند ایستگاه زمینی یا هوایی، برقراری ارتباط ایمن و ارتقای ظرفیت انتقال داده نمونه ­های دریایی 1. از اولین نمونه­ های Predator B، نمونه­ای به نام Altair بود که با همکاری ناسا جهت انجام تحقیقات علمی و همچنین عملیات تجسس ساخته شد. در سال 2004 کشور کانادا با نصب رادار چندحالته ­ی دریایی و سنسورهای الکترواپتیکی روی Altair از آن به منظور پایش دریای آتلانتیک بهره برد. 2. طرحی پیشنهادی بعدی بنام Mariner بود تا در برنامه­ ی مراقبت دریایی سطح گسترده (BAMS) شرکت داده شود. این نمونه دارای مخازن سوخت بیشتر جهت اجرای 49 ساعت مداومت پروازی مداوم، بال تاشونده برای سهولت در نگهداری زمینی، ارابه فرود تقویت ­شده، قلاب، حذف سطح کنترل شکمی و 6 هاردپوینت (1360کیلوگرم تسلیحات) بود که در نهایت به RQ-4N باخت. 3. دو فروند از نمونه ­ی دریایی دیگر تحت نام Guardian در گارد ساحلی آمریکا در حال خدمت هستند. این نسخه دارای رادار جست­وجوی دریایی SeaVue است. 4. آخرین و برجسته­ ترین نمونه ­ی دریایی به نام SeaGuardian که بر اساس نسخه­ ی MQ-9B ساخته شده است. تجهیز به پاد SAGE 750، سونار شناور، رادار SeaVue XMC و اژدر سبک هواپرتاب از مشخصات این پهپاد است. جنرال اتمیکز اعلام کرده است برنامه­ریزی جهت تجهیز این پهپاد برای انجام عملیات­های ضدمین دریایی در آینده­ی نزدیک انجام خواهد شد. گارد ساحلی و نیروی دریایی کشورهای ژاپن، تایوان، فرانسه، یونان و هند خواهان این پهپاد هستند. ادامه دارد ...
  4. 10 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز  روایتی تلخ از کربلای خونین خیبر - بخش اول معرکه مرگبار و دستور بالای دستور جعفر شیرعلی نیا : اسفند 1362 در شب دوم عملیات خیبر ؛ بنا بود در شب دوم عملیات خیبر ، چهار گردان از نیروهای مهدی باکری و احمد کاظمی ، از محور هور ؛ و نیروهای همت از مسیر طلائیه حمله کنند و در نقطه ای به هم برسند. حمله یک شب عقب افتاد ، اما به محور باکری و کاظمی درست اطلاع داده نشد. آن ها همان شب حمله کردند در حالی که خبری از نیروهای همت نبود. این اشتباه و اتفاق وحشتناک چهار گردان خط شکن از بهترین نیروهای لشکر عاشورا و نجف را به کام مرگ فرستاد. به گزارش نشریه نگین ایران: "پس از چند ساعت، فرماندهی تازه متوجه شد که چه کرده اند! هر چهار گردان نیرو در محاصره کامل دشمن قرار گرفته بودند … ساعت 20:5 بامداد، تازه پس از آن که "بشردوست" علت عمل نکردن حاج همت را از "عزیز جعفری پرسید، متوجه شد که عملیات یک روز عقب افتاده است… وضعیت بسیار بد بود، فرماندهان به علت ناراحتی و با حالت اضطراب، طوری در بی سیم صحبت می کردند که برای دشمن قابل کشف بود" (نشریه نگین، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، ش 7 ، ص 113) حالا عراقیها هم می توانستند به راحتی از مشکل پیش آمده باخبر باشند. مکالمه های فرماندهان قرارگاه و فرماندهان چهار گردان، آشفته و سرشار از غم بود. احمد کاظمی در حالی که از شدت ناراحتی صدایش به سختی بیرون می آمد با محسن رضایی و رشید صحبت می کرد. (شراره های خورشید، نشر 27 ، ص 495) ایرانیها شبها حمله را آغاز می کردند و تا دشمن به خودش بیاید ضربه های محکمی به او می زدند اما حالا عملیاتی که ماه ها وقت صرف شناسایی و طراحی اش شده بود، به شکست کامل نزدیک می شد. تصمیم گرفتند نیروهای همت را در روشنایی روز به خط طلائیه بفرستند تا خط را در هوشیاری کامل دشمن بشکنند ؛ ماموریتی که غیرممکن به نظر می رسید. همت و فرماندهانی که با او کار می کردند کاملا به خطرناک بودن این تصمیم آگاه بودند، همت در گفتگو با محسن رضایی قدری از ناهماهنگیها گله کرد اما گفت: «اگر این کار که می گویید تکلیف شرعی باشد شروع می کنیم.» محسن رضایی گفت: «آقا شروع کنید، آقا؛ چقدر بحث می کنید، شروع کنید، به این بچه هایتان بگویید اینقدر بی خود بحث نکنند.» (شراره های خورشید، ص 497) حالا همت باید فرماندهان زیر نظرش را توجیه می کرد، کار آسانی نبود و برای بسیاری از سوال ها و اشکال ها جواب قانع کننده ای نداشت. اما محسن رضایی هم دست بردار نبود. دوباره با همت تماس گرفت و تاکید کرد که زودتر عملیات را شروع کنند و گفت: «آقای همت بروید وگرنه ما الآن می آییم به آن جا، به آنجا می آییم ها!» همت گفت: «چشم» (شراره های خورشید، ص 501) معرکه مرگبار همت نیروهایش را روانه خط طلائیه کرد. عملیاتشان کاملا ناموفق و پرتلفات شد. حسین بهزاد تصاویر دردناک این روز را از یک فیلم عراقی دیده است: " تصاویر مبهمی از خاکی پوشان ایرانی که در روشنایی روز، افتان و خیزان به زحمت در آن زمین شبه باتلاقی به پیش می آمدند و با اصابت همزمان ده ها گلوله خمپاره 120 و انفجار آنها به زمین می غلطیدند… مشاهده آن تصاویر واقعا دیوانه کننده بود." (شراره های خورشید، ص 509 و 510) روشنایی روز پنجم اسفند به تاریکی شب رسید اما تلفات ادامه داشت. همت دستور داشت که خط را بشکند و به نیروهایش فشار می آورد و می پرسید: "پس چی شد؟ چرا شما خط را نمی شکنید؟"» فرمانده گردان می گفت تلاش می کنند اما نمیشود. همت گفت: "اگر تو نمیتوانی خط را بشکنی، بگو تا خودم به آن جا بیایم" فرمانده گفت: "والله دیگر کاری از دست من برنمی آید؛ اگر شما تدبیر بهتری سراغ دارید، بسم الله" (شراره های خورشید، ص 528 و 529) لشکر 27 ذره ذره زیر آتش دشمن آب می شد اما عملیات متوقف نشد و روز 6 اسفند هم نبرد نابرابر ادامه پیدا کرد؛ بدون شکسته شدن خط و پرتلفات و خیلی تلخ. روز 5 اسفند گردان مسلم بن عقیل منهدم شده بود، ششم اسفند، گردان مقداد و روزهای بعد گردان های دیگر. ارتش صدام کاملا بر میدان نبرد مسلط شده بود و تلخ تر از همه اینکه با بلندگو برای رزمنده های ایرانی سخنرانی می کردند: "ای بسیجیان فریب خورده لشکر همت! دیگر باید به شما ثابت شده باشد که خطوط آهنین سپاه سوم عراق، عبورناپذیر است. زورتان را زدید و دیدید که توان شکست خطوط ما را ندارید. پس بهتر است با پای خودتان بیایید و به ما تسلیم بشوید. به شما قول می دهیم ارتش قهرمان صدام حسین با شما فریب خوردگان به نحوی انسانی و اسلامی رفتار کند." فارسی روان صحبت می کردند. فرماندهانی که با همت کار میکردند می گفتند امکان ادامه عملیات نیست. همت حرف هایشان را تایید می کرد اما می گفت: "چندبار بگویم؟ از بالا به ما می گویند هرطور شده، شما باید در اینجا عمل کنید." "وقتی دیدیم خود همت هم تحت فشار قرار گرفته؛ کوتاه آمدیم." (شراره های خورشید، ص546 و 547) جنگ طلاییه به همین صورت 7 اسفند هم ادامه پیدا کرد و 8 اسفند. رزمندگان در پشت پل طلائیه زمینگیر شدند. معروف بود که عمر بچه های بیسجی و سپاهی در این پل ده دقیقه بیشتر نیست. هرکس می رود، بر نمی گردد ؛ اینقدر که آتش دشمن در آنجا سنگین است. چهار گردان خط شکن لشکرهای عاشورا و نجف هم در محور دیگر به تدریج منهدم می شدند. همت بی هوش می شود محمد ابوترابی شاهد گفتگوی همت و کاظم رستگار در آن روزها بوده و گفتگوی آن ها را در کتاب مردان رستگار اینگونه روایت کرده است: "بیشتر حاج همت صحبت می کرد. بعضی جاها صدای گریه با صحبتش آمیخته می شد. حاج کاظم [رستگار]، هم مدام می گفت: همینه دیگه، به خدا توکل کن، اونا کِی فهمیدن ما چی می کشیم که حالا بفهمن؟ مهم خداست… همت در حرف هایش روی یک موضوع خیلی تاکید می کرد، آن هم اینکه بالایی ها تصور می کنند کوتاهی می کنم و توقع دارند بعد از پنج شش بار زدن به پل طلائیه و شکست خوردن، کماکان ادامه بدهم، درحالی که شدنی نیست." حاج همت میگفت: "من باید بچه ها را از روی بدن شهدای شب قبل حرکت بدم. عملا فضایی واسه تحرک و مانور باقی نمونده. از اون طرف دشمن هم دست ما رو خونده… این طرف هم پایینی ها فکر می کنن من مطالب رو به بالا منتقل نمیکنم و گردان گردان رو واسه یه هدف دست نیافتنی هزینه می کنم… دیگه خسته شدم." (مردان رستگار، ص 92 تا 94) همت فشار عجیبی را تحمل می کرد، ظهر 8 اسفند از شدت فشار و چند روز بی خوابی و از درد پرپرشدن نیروهایش به ناگاه از هوش رفت. چند ساعتی بیشتر فرصت استراحت نداشت و عصر این روز دوباره جلسه ای با نیروهایش داشت تا قانع شان کند به این حمله های بی سرانجام ادامه دهند. فرماندهان شرح می دادند که چرا نمیشود عملیات را ادامه داد همت می گفت می فهمد آنها چه میگویند؛ اما گفت: "اما الآن از طرف رده های بالا دارند به ما فشار می آورند… من به آنها گفتم: با وضعیت موجود این کار شدنی نیست. گفتند اگر شما نمیتوانید خط طلاییه را بشکنید، این را به ما نگویید؛ بروید به خدا بگویید این خط شکسته نمی شود." حسن زمانی فرمانده گردان حمزه گفت: "خودتان که شنیدید بچه ها، حالا که رده های بالا، حاج آقا و ما را به خدا حواله داده اند، ما امشب می رویم تا به خدا بگوییم که این خط شکسته نمیشود." (شراره های خورشید، ص 574 و 575) دستور بالای دستور 8 اسفند هاشمی رفسنجانی هم به قرارگاه فرماندهی عملیات در خوزستان بازگشت. حالا دستور به فرماندهان برای شکستن خط طلاییه پرزورتر هم می شد. اما اطاعت از دستور فرماندهان مشکلی را حل نمی کرد. از روز 8 اسفند نیروهای لشکر 14 امام حسین به فرماندهی حسین خرازی را هم برای شکستن خط به طلاییه آوردند. نبرد در طلاییه با یک پیشروی محدود لشکر 14 امام حسین قدری تکان خورد اما به سرعت با فشار دشمن به همان شیوه پرتلفات روزهای قبل برای ایران تبدیل شد. رضا دستواره از فرماندهان لشکر 27 صحنه هایی از خیبر را اینگونه روایت کرده است: "برادر رحیم صفوی پشت بی سیم آمد و دستور داد که حتی با احتمال شهید شدن پانصد ششصد نفر، امشب راه را بازکنید و کار خودتان را انجام دهید. گفتم ما از اینکه شهید بدهیم باکی نداریم… نیروها نمی آیند. یعنی وضعیت طوری است که نمیتوانند بیایند. پشت بی سیم نمیتوانستم وضعیت زمین را برایشان کامل توضیح بدهم و آنها مدام فشار می آوردند… ما هم بر اساس ادای تکلیف و اطاعت از دستور، به حرکت ادامه دادیم. اما این حرکت و ادامه آن جز متلاشی شدن گردانها و از بین رفتن نیروها نتیجه ای نداشت." (دستواره سخن میگوید، ص 170) او در جایی از روایتش میگوید: "ایمان و توکل و باورهایی از این دست یک طرف، تدبیر و تدبر و اندیشه و اصول هم یک طرف… در عملیات خیبر هیچ تاکتیک و اصول عملیاتی نداشتیم تا بتوانیم مقاومت کنیم." (دستواره سخن میگوید، ص 164) او در روایت دردناک خود به مقاطعی از عملیات اشاره میکند که فضا برای جنگیدن و پیشروی به 30 سانتیمتر میرسید؛ یعنی نفر پشت سر، وقتی میتواند به سوی دشمن تیراندازی کند که نفر جلویی اش بر زمین بیفتد. او بارها تاکید میکند با وجود آنکه می دانسته عملیات نیروهایش به نتیجه نمیرسد به دلیل دستور از بالا عملیات را ادامه داده و حتی وقتی در میانه عملیات به توصیه همت به قرارگاه فرماندهی رفته و دلایلش را برای هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی توضیح داده. هاشمی به او گفته: "حتی اگر هزار شهید هم بدهید باید راه را باز کنید. اسلام را به خفت نیاندازید. بلند بشوید بروید. توکل کنید، انشاالله راه باز میشود." دستواره پس از اشاره به جمله هاشمی میگوید: "قضیه را با اصول عملیاتی بررسی کردیم و متوجه شدیم روی اصول عملیاتی نمیشود حساب کرد. از آن طرف جنگ ما جنگ عقیدتی است و ما تابع دستوریم. آقای رفسنجانی هم نماینده تام الاختیار حضرت امام است. اگر ایشان دستور دهد خودتان را در آتش بیندازید باید این کار را بکنیم." (دستواره سخن میگوید، ص136) نبرد در طلاییه ادامه پیدا کرد. پنجشنبه 11 اسفند حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین هم در معرکه نبرد طلاییه به شدت مجروح شد دست راستش قطع شد و پیکر نیمه جان و خونینش را به سختی به عقب منتقل کردند. ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطلب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این عملیات خواهیم پرداخت.
  5. 5 پسندیده شده
    بسم ا... تحویل نخستین سری از مهمات دورایستای پیشرفته اسکالپ و غلاف های تالیوس برای مسلح سازی جتهای فرانسوی رافال نیروی هوایی مصر ویدئوی فرآیند شلیک اسکالپ توسط رافال های نیروی هوایی ارتش فرانسه https://www.aparat.com/v/Mu8Hz
  6. 4 پسندیده شده
    الکی الکی 8 سال برنامه فضاییمون خاک خورد
  7. 4 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث جنگ های اول و دوم عراق و آمریکا موسوم به جنگ اول خلیج(فارس) و جنگ دوم خلیج(فارس) ، یکی از بحث های مهم مرتبط با تحولات دهه پایانی قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه است که در بلند مدت باعث ایجاد تغییرات عمیق جغرافیائی ، نظامی ، جغرافیای سیاسی ، نظامی و اقتصادی در این منطقه شده است. اما ظاهرا این مباحث در این انجمن اونقدر که شایسته و بایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. پس با اجازه مدیریت محترم و دوستان و کاربران ارجمند انجمن ، دوباره بررسی این بحث مهم رو در قالب سلسله پست هائی به جریان می اندازیم. ( باشد که بخاطر بالا آوردن تاپیک قدیمی توسط تامکت گیلانی هدف فینیکس قرار نگیریم ) خشم و انتقام Anger & Revenge (چرا صدام به کویت حمله کرد؟) سرلشکر عراقی وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» چرایی تصمیم صدام برای حمله به کویت را تشریح کرده است: صدام در شرایطی جنگ با ایران را پایان داد که بدهی‌های سنگینی بر عراق تحمیل‌شده بود. طرح‌های توسعه اقتصادی به‌صورت دردناکی متوقف یا فلج گردید. او نتوانست به هیچ‌یک از اهداف اولیه جنگ جامه عمل بپوشاند. صدام با عملیات «انفال» و تمام خشونت‌ها و مصیبت‌ها و استبدادی که به همراه داشت و با به‌کارگیری گسترده سلاح‌های شیمیایی، احساسات کردها را جریحه‌دار نمود که هیچ‌کس غیر از تسلیم‌شدگان نمی‌تواند آن را فراموش کند. نیروهای ما در طولانی‌ترین جنگ مدرن با ایران جنگیدند و سرزمین «رافدین» را حفظ کردند، اما مسئول عدم تحقّق اهداف غیرواقعی جنگ نیستند؛ شکست بزرگی که حاصل شد، شکست صدام و رؤیاها و غرور او بود. صدام کاملاً با حقایق اطراف خود آشنا بود و به دروغین بودن زرق‌وبرق‌ها پی می‌برد؛ پس آغاز یک مرحله جدید اجتناب‌ناپذیر بود: «کویت، کلید خلیج[فارس] و دروازه عراق به‌سوی دریاچه‌های بزرگ نفتی.» روز دهم مارس ۱۹۹۰، به‌اتفاق سپهبدستاد صابر الدوری در یک مأموریت کاری به بحرین سفر نمودیم. در آنجا با وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش و مدیر سرویس اطلاعات دولت بحرین ملاقات کردیم. مدتی پیش ‌از این نیز به دولت امارات متحده عربی سفر کرده و طی آن با شیخ محمد بن زائد فرمانده نیروی هوایی وقت این کشور و رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح فعلی، ملاقات کردیم. شیخ محمد بن زاید فرمانده وقت نیروی هوائی امارات + ژنرال نورمن شوراتسکف فرمانده طوفان صحرا پس‌ازآنکه از بحرین بازگشتیم، نتایج سفر را به اطلاع ریاست جمهوری رساندیم. منشی رئیس‌جمهور مرا به قصر ریاست جمهوری فراخواند. به‌محض رسیدنم، در زمان مقرر، به دفتر رئیس‌جمهور هدایت شدم. صدام پس‌ازآنکه پرسش‌هایی راجع به وضعیت سازمان اطلاعات نظامی به عمل آورد، گفت: «گزارش‌ شما را راجع به دیدار از بحرین خواندم. منشی ریاست جمهوری سابقه دیدارهای قبلی‌تان از کشورهای خلیج [فارس] و ازجمله دیدار اخیرتان از امارات متحده عربی را نیز در گزارش آورده است ولی شما نتوانستید با کویتی‌ها هماهنگی کنید.» من اهمیت کشورهای خلیج [فارس] را در زمینه فعالیت‌های اطلاعاتی در برابر ایران و همچنین پاکستان، برای او توضیح دادم و از موضع‌گیری مقامات امارات و بحرین، ستایش به عمل آوردم. صدام با دقت و تمرکز، سرنخ صحبت‌ها را به دست گرفت و در شرایطی که به نظر می‌رسید از چیزی عصبانی شده است، گفت: «کشورهای خلیج [فارس] به تعهدات مالی‌شان در قبال ما عمل نکردند... ما وارد جنگی طولانی شدیم، خون دادیم و اموال زیادی صرف کردیم. نقش ایران را در منطقه محدود کردیم... ولی کشورهای خلیج [فارس] نه‌تنها نسبت به جبران خسارت‌های مالی ما اقدام نکردند، بلکه به‌اتفاق آمریکایی‌ها علیه انقلاب عراق توطئه می‌کنند. امریکا با عربستان سعودی و امارات و کویت در زمینه توطئه علیه ما تلاش می‌کنند. برای تحت تأثیر قرار دادن برنامه‌های صنایع و پژوهش‌های علمی ما و همچنین وادار نمودنمان به کاهش حجم نیروهای مسلحمان، می‌خواهند از قیمت نفت بکاهند. در چنین شرایطی پیروزی نظامی ما بر ایران رو به ضعف می‌رود. شما باید نسبت به وجود یک ضربه هوایی یا بیشتر، از سوی اسرائیل هوشیار باشید. آن‌ها قصد دارند در چارچوب همان طرح توطئه‌ای که گفتم، برخی از اهداف مهم ما را نابود سازند. ما باید سرویس امنیتی و اطلاعاتی خود را به‌گونه‌ای بازسازی و تقویت کنیم، که به‌عنوان بازوی نیرومند ما در خارج عمل کند تا اگر مجبور شدیم، پاسخ نظامی بدهیم و آن‌ها را متزلزل نماییم. این کار را از طریق سازمان‌های اطلاعاتی انجام می‌دهیم و این مستلزم داشتن شایستگی‌های بالایی است... اختلاف پنهانی در حال حاضر در خلیج [فارس] بین عمان و امارات، امارات و عربستان و بحرین و قطر وجود دارد. خلیج [فارس]ی‌ها، کویتی‌ها را دوست ندارند و ما باید به این مسئله دامن بزنیم. کشورها با گوشه‌گیری به وجود نمی‌آیند. اگر ما مجبور شویم به کشورهای خلیج [فارس]پاسخ گسترده‌ای بدهیم، هیچ‌کس نمی‌تواند از رسیدن ما به تنگه هرمز جلوگیری کند.» سرلشکر ستاد وفیق السامرائی سخنان صدام به پایان رسید و من به دفتر منشی رئیس‌جمهور رفتم. او از من خواست که در آنجا بنشینم تا او به نزد رئیس‌جمهور برود و مجدداً بازگردد. اندکی بعد، نزد من بازگشت و گفت: «آنچه از صدام شنیدی، نزد خودت باقی بماند.» سپس از گاوصندوقی که در کنارش قرار داشت، یک ساعت مردانه مچی خارج کرد و به‌عنوان هدیه به من داد، من از دفتر صدام خارج شدم و فکر نمی‌کردم به آنچه گفته است، در آینده عمل می‌کند. ما با ایران جنگیدیم و اعراب کشورهای خلیج [فارس] با اموال و روابط و بنادرشان در کنار ما ایستادند؛ غرب نیز در کنار ما ایستاد. برخی از اعراب و کشورهای غربی در زمینه دستیابی ما به صنایع گسترده شیمیایی کمک کردند. نتیجه چنین جنگی، همان بود که دیدیم. حالا اگر بخواهیم با برادران عرب و هم‌پیمانان دیروزمان بجنگیم، چه سرنوشتی پیدا خواهیم کرد؟ به‌طورقطع هیچ‌کس به کمک ما نخواهد آمد. این اندیشه‌ها در آن لحظات از ذهن من گذشت. به دنبال سخنرانی صدام در 1990/04/02 بر تشنّج اوضاع افزوده شد. وی در این سخنرانی اعلام کرد: «ما سلاح شیمیایی دوگانه در اختیار داریم.» روز 1990/05/10 برای بازجویی از وابسته نظامی عراق در ترکیه، یعنی سرتیپ ستاد فاضل احمد السّبتی السامرایی به ترکیه سفر کردم. سازمان اطلاعات شدیداً اعتراض کرده بود که او یکی از کارمندان این سازمان را که به‌عنوان نگهبان سفارت فعالیت می‌کرد، مورد ناسزاگویی قرار داده است. این نگهبان ادّعا کرده بود که السامرایی در فحاشی نسبت به او زیاده‌روی کرده و مدیر سازمان اطلاعات یعنی سبعاوی ابراهیم الحسن (نابرادری صدام) را نیز مورد ناسزاگویی خود قرار داده است. من هم به خاطر سبعاوی سفر کردم، نه آن نگهبان. ژنرال وفیق السامرائی روز 1990/7/4 برای انجام مأموریت‌های محوله به پاکستان سفر کردم و در جریان این سفر، با خبرچین‌های عراقی در کراچی و اسلام‌آباد دیدار کردم. در مدتی که در این کشور بودم، ردوبدل تهدیدها بین صدام و اسرائیل به حد خطرناکی رسید. به‌روشنی دریافتم که نگرانی‌های صدام از ضربه احتمالی و غافلگیرانه اسرائیل علیه تأسیسات اتمی و آزمایشگاهی سلاح‌های میکروبی عراق به‌شدت رو به افزایش نهاده است. این نگرانی‌ها به‌عنوان یک اهرم فشار شدید می‌توانست صحنه جنگ را به کویت منتقل نماید و صدام را وادارد که برای رهایی از بحران اقتصادی، به‌طرف جهنم فرار کند. جنگ تبلیغاتی صدام، بعد از اسرائیل متوجه دولت امارات متحده عربی و کویت گردید. وی این دو کشور را متهم به توطئه اقتصادی علیه عراق کرد و روز 1990/7/17 در سخنرانی خود این جمله معروف خود را گفت که: «زدن گردن‌ها، نه قطع روزی‌ها!» حکومت‌های قبلی عراق، کویت را جزئی از عراق اعلام کرده بودند، ولی با واکنش‌های بین‌المللی و عربی مواجه شدند؛ به‌ویژه با واکنش مصر در دوران رهبری عبدالناصر. در آن هنگام کشورهای عربی به نفع کویت وارد عمل شدند و حکومت‌های قبلی عراق درصدد عملی کردن خواسته خود برنیامدند و عراق را زیر سنگ آسیاب جنگی مدرن قرار ندادند. نیاز عراق به دو جزیره «وربه» و «بوبیان» در حدّی نبود که ارزش ماجراجویی داشته باشد. عراق می‌توانست از بندرهای «بصره»، «سیبه»، «فاو» و «ام‌القصر» استفاده کند و برای بهبود وضعیت سواحل خود، بندر بزرگی را در رأس خلیج [فارس] احداث کند. اما اینکه پا را فراتر نهاده و در اندیشه ایجاد یک قدرت دریایی باشد، فاقد هرگونه مبنای منطقی یا عملی بود. ضرورتی نداشت که عراق به‌عنوان یک قدرت دریایی نیرومند مطرح باشد. ناآگاهی صدام نسبت به فلسفه تحرکات نظامی و موازنه درگیری‌ها که آمیخته با استبداد و خودکامگی و پیامدهای آن، کاهش حجم و ابعاد کمک‌های مشورتی بود، او را به‌سوی اشتباهات کشنده‌ای سوق می‌دهد؛ مثل جاه‌طلبی‌های او در زمینه کسب مقام زعامت جهان عرب و رؤیاهای خیال‌پردازانه که سرانجام او را به تجاوز به کویت وادار نمود. صدام در چادر سربازان عزاقی در لحظاتی که رهبران کشورهای عربی در کنفرانس فراگیر سران کشورهای عربی (به‌جز سوریه و لبنان) در بغداد گرد هم آمده بودند، نیروهای گارد ریاست جمهوری، خود را برای تجاوز به کویت آماده می‌کردند. بعدازظهر یکی از روزهای بسیار گرم ماه ژوئیه و درحالی‌که من در باغچه‌های اداره کل اطلاعات قدم می‌زدم، دو تن از افسران عالی‌رتبه ستاد نزد من آمدند. یکی از آن‌ها گفت که شاهد تحرکات گسترده نیروهای گارد ریاست جمهوری در جنوب بوده است. دیگری گفت که این تحرکات احتمالاً در قالب مانورهای آمادگی سالانه صورت می‌گیرد. من به تمایل صدام به تجاوز به کویت یقین پیدا کردم. درحالی‌که او انگیزه‌های خود را از فرماندهان نظامی، به‌استثنای تعداد اندکی از آنان پوشیده نگه‌داشته بود. ستون های تانک عراقی در حال ورود به کویت سیتی بر دامنه تشنّج سیاسی و تبلیغاتی افزوده گردید و روزنامه رسمی «الثوره» چاپ عراق، سرمقاله‌های خود را به حمله علیه حکام کویت اختصاص داد. این روزنامه از مردم کویت، ازآن‌جهت که رهبران عراق تاکنون نتوانسته‌اند به خواسته‌های آن‌ها برای نجاتشان از دست خانواده حاکم بر کویت عمل کنند، پوزش طلبید. این حرف‌ها در مقالاتی ساده‌لوحانه و مسخره که به‌روشنی بیانگر اهداف و انگیزه‌های ناپاکی بود، آمده بود. عدی پسر صدام در کویت نیمه‌شب ۲ اوت ۱۹۹۰، نیروهای گارد ریاست جمهوری پیشروی خود را آغاز کردند و از مرزها گذشتند. ده‌ها فروند هلی‌کوپتر نیروهای ویژه گارد ریاست جمهوری را حمل می‌کردند. مأموریت آن‌ها اشغال اهداف مهم و ازجمله کاخ امیر کویت بود. هواپیماهای جنگنده کویت با ما درگیر شدند و ۲۶ فروند هلی‌کوپتر عراقی به همراه سرنشینانشان نابود شدند. هواپیمای A-4 Skyhawk کویت آزاد ( فراری به عربستان ) پس از اشغال رادیوی کویت، بیانیه شماره یک انقلاب، توسط یک گوینده عراقی که تلاش می‌نمود لهجه کویتی را تقلید نماید، خوانده شد. پوشش انقلاب، برای توجیه یک تجاوز نظامی، یک پوشش بسیار ضعیف و حاکی از عقب‌ماندگی ذهنی طاغوت عراق بود. چه کسی می‌توانست باور کند که کشوری ثروتمند با مردمی که از ثروت‌های خود بهره‌مندند و در پناه قانون زندگی می‌کنند، تحت هر عنوانی در اندیشه پیوستن به کشوری باشند که به‌وسیله تعدادی ستمگر و یک انسان وحشی رهبری می‌شود؟! تغییر پلاک ماشین های کویت در زمان اشغال این کشور ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این وقایع خواهیم پرداخت.
  8. 3 پسندیده شده
    سلام و وقتتون بخیر اتفاقا تدارک پر و پیمونیم داشتن از انواه هواپیما برای اخلال تا سوخو22 برا سرکوب اما به هر حال این مسایلم پیش اومد حتی با تعداد قابل توجه شکاری که بلند کرده بودن نمونش همون سوتی های وحشتناک زرهیشون در ورود به کویت که تاوان بدی داشت
  9. 3 پسندیده شده
    با سلامی دوباره به دوستان عزیز میلیتاریست ؛ به اتفاق هم مبحث موشکهای بالستیک رو ادامه میدهیم: موشک های بالستیک برد متوسط Medium-range ballistic missile (قسمت چهارم) DF-17 : موشک زمین به زمین بالستیک برد متوسط دانگ فنگ 17 یا دی اف -17 ساخت جمهوری خلق چین است. گفته می شود که این موشک میان برد متحرک بالستیک مافوق صوت در 1 اکتبر سال 2019 در رژه روز ملی چین رسما رونمائی شد. از این موشک در کنار موشک DF-ZF از اولین موشک های بالستیک هیپرسونیک چینی می باشند این موشک دارای برد 1800 الی 2500 کیلومتر است. با توجه به سال رونمائی ( 2019 ) از تعداد تولید شده این موشک اطلاعی در دست نیست. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/DF-17 Badr-2000 : موشک زمین به زمین برد متوسط دو مرحله ای سوخت جامد بدر-2000 ساخت جمهوری عربی عراق (رژیم بعث) است. این موشک با تکنولوژی بالا ، بر اساس موشک بالستیک کوندور-2 (Condor-II) آرژانتین با کمک متخصصان این کشور و مصردر حال ساخت بود این موشک بنا بود که دارای برد عملیاتی 620 الی 1000 کیلومتر باشد. با وجود حضورکنسرسیوم اروپائی Consen ( متشکل از 16 شرکت اروپائی ) این موشک هرگز به تولید انبوه نرسید. موشک کندور-2 آرژانتین ( نسخه پایه بدر-2000)  در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Badr-2000 Raad-500 missile : موشک زمین به زمین بالستیک برد کوتاه-متوسط رعد-500 ساخت جمهوری اسلامی ایران است. این موشک که در واقع بر خلاف نسل قبلی خود یعنی فاتح-110 از بدنه کامپوزیتی بهره می برد ، مجهز به موتور ترکیبی پیشرو Zohair ( زهیر) می باشد. بخاطر بدنه کامپوزیتی و موتور نسل جدید ، این موشک با افزایش 200 کیلومتری برد ( نسبت به فاتح-110 ) به برد 500 کیلومتر دست یافته است. موشک Raad-500 در 9 فوریه 2020 در تهران با حضور فرماندهان ایرانی رونمائی گردید. لانچر دو فروندی رعد-500 Ababeel Missile : موشک زمین به زمین بالستیک برد متوسط ابابیل موشکی ساخته جمهوری اسلامی پاکستان است که در این پست به معرفی آن می پردازیم . این موشک دارای برد 2000 کیلومتر می باشد. و قابلیت مسلح شدن به کلاهک های عادی و هسته ای را دارا می باشد. این موشک در 24 ژانویه سال 2017 اولین آزمایش موفقیت آمیز خود را پشت سر گذاشت. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Ababeel_(missile) Agni-II : موشک زمین به زمین بالستیک برد متوسط آگنی-2 ساخت جمهوری فدرال هندوستان است که به عنوان آخرین موشک در این پست به معرفی آن می پردازیم. طبق ادعای منابع غربی این موشک دارای برد ماکزیمم 2000 کیلومتر است. این موشک در 17 می سال 2010 رسما توسط ارتش هند عملیاتی گردیده و به تولید رسید. در انجمن هیچ تاپیکی در خصوص این موشک بالستیک وجود ندارد. https://en.wikipedia.org/wiki/Agni-II ادامه دارد ... ----------- پ.ن 1 : امیدوارم که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ان شاء الله در پست های بعدی به ترتیب سایر موشکهای بالستیک (برد متوسط ) را به اتفاق بررسی خواهیم نمود.
  10. 2 پسندیده شده
    این هلیکوپتر یا هواپیما رو باید بخش های خصوصی رو درگیر کرد تا کم کم صنعتشون درست راه بیفته....
  11. 2 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ سامانه شنود الکترونیک 1L-222 Avtobaza (اَوْتوبازا) سامانه اَوْتوبازا یک سامانه حمایت الکترونیکی (ESM) است و توانایی شناسایی رادارهای پهلونگر هوایی، رادارهای کنترل آتش هوا به زمین و رادارهای تعقیب عوارض و نیز استخراج مختصات زاویه­ای رادارها (اعم از Azimuth/Elevation)، کلاس و فرکانس را داراست. اوتوباز در حالت خودکار فعالیت نموده و با داشتن یک آنتن چرخان اقدم به جمع آوری و شنود سیگنال های شناور در فضا می نماید. (با توجه به Passive بودن سامانه، هیچ گونه تشتشعاتی در طیف الکترومغناطیس از خود ساطع ننموده و غیرقابل شناسایی می باشد.) آنتن چرخان سامانه اوتوباز این سامانه ELINT، در حقیقت بخشی از یک مجموعه جنگ الکترونیک سیار است و با اخلالگرهای SPN-2 و SPN-4 کار می­ کند. این مجموعه توسط شرکت Gradient (Градиент) توسعه یافته و توسط Kvant (Квант) به تولید انبوه رسیده است. کابین فرماندهی و کنترل بر روی شاسی اورال 43203 و منبع تغذیه بر روی شاسی کاماز4310 قرار گرفته است. اخلالگرهای SPN-2/4 که در باند Ku عمل می کنند. اوتوباز علاوه بر توانایی فعالیت در محدوده فرکانسی سامانه های SPN-2/4، توانایی فعالیت در باندهای A,B,C را نیز داراست. (عملیات کشف در تمامی باندها به صورت هم زمان انجام می گردد.) تمامی اطلاعات اهداف کشف شده، توسط ارتباط کابلی به واحد کنترل اخلال APUR مخابره می گردند. (طول کابل تا 100 متر قابل افزایش است.) شناسایی نوع رادار از طریق تطبیق فرکانس کشف شده با بانک اطلاعاتی موجود در رایانه های سامانه انجام می گیرد. گزیده ای از مشخصات سامانه اوتوبازا گفته می شود، در مهر 1390 تعدادی سامانه اوتوبازا (نسخه M) توسط روسیه به جمهوری اسلامی ایران تحویل شد. در 13 آذرماه همان سال، یک فروند پرنده بدون سرنشین شناسایی/جاسوسی لاکهید مارتین RQ-170 Sentinel متعلق به نیروی هوایی ایالات متحده در آسمان افغانستان و نزدیکی مرز ایران از کنترل اپراتور خارج گردید. ناتو اذعان می داشت که آرکیو-170 به علت نقص فنی سقوط کرده است، در همین حال جمهوری اسلامی ایران طی بیانیه ای اعلام نمود که این هواپیما توسط پدافند هوایی شکار شده است. پدافند هوایی ایران، سِنتینل مذکور را با آسیب نه چندان به بدنه و نیز با سامانه های حساس شناسایی، به دست آورده بود. برخی از منابع خارجی حدس می زنند که عملیات قطع ارتباط پهپاد با مرکز کنترل، سپس اخلال و فرود توسط سامانه روسی اوتوبازا که در همان سال به ایران تحویل شده، انجام شده باشد. در 23 اسفند 1392 یک فروند پهپاد MQ-5 Hunter متعلق به ارتش ایالات متحده توسط سامانه اوتوبازا بر فراز شبه جزیره کریمه، رهگیری و نشانیده شد. ترجمه (CougarBravo) صرفا برای انجمن میلیتاری منابع: MilitaryRussia, AusAirPower ادامه دارد...
  12. 2 پسندیده شده
    آغاز طراحی و ساخت ماهواره بر سریر و سروش برنامه 10 ساله برای ساخت منظومه ماهواره ای در حوزه پهن باند و باریک باند ناهید 2 ماهواره کیوب ست 125 کیلوگرمی. ناهید3 قرار گیری در ارتفاع بالای ده هزار کیلومتر ناهید4 قرارگیری در ارتفاع بالای بیست هزار کیلومتر ناهید5 قرارگیری در ارتفاع 36000 کیلومتر4 تست ساخت ماهواره‌بری که بالای ۱۰۰ تن برای 36000 کیلومتر ساخت ماهواره صنعتی رادار پیام 2 با دقت تصویر برداری 1 متر پارس با دقت تصویر برداری 5 متر در طیف سیاه و سفید پارس2 با دقت تصویربرداری 5 متر در طیف رنگی ارسال ماه‌گرد تا 2 سال آینده منبع
  13. 2 پسندیده شده
    فیشبد دربرابر فالکون آیا مدعای نیروی هوایی هند مبنی بر ساقط کردن F-16 پاکستانی حقیقت دارد ؟؟ نگاهی کوتاه به قابلیتهای میگهای بروز رسانی شده هندی ( MiG-21 Bison ) بدنبال انتشار گزارشهایی مبنی بر ساقط نمودن دو فروند هواگرد هندی در 27 فوریه 2019 توسط نیروی هوایی پاکستان و به اسارت در آمدن یکی از دو خدمه هندی ، بلافاصله نیروی هوایی هند نیز مدعی شد که یکفروند جت تک موتوره فیشبد ( بیسون ) این نیرو در یک درگیری هوایی ، یکفروند جت اف-16 پاکستانی را با آتش متقابل ، منهدم نموده است . اما در حالی که مدعای نیروی هوایی هند در ابتدای امر بطور گسترده ای مورد تردید قرار گرفت ، فرمانده نیروی هوایی این کشور ، مارشال هوایی RGK Kapoor در جریان یک کنفرانس خبری تایید نمود که یکفروند جت این نیرو با موفقیت یک فروند جنگنده اف-16 نیروی هوایی پاکستان را برفراز خطوط کنترل مرزی ساقط نموده و بلافاصله تصاویر مشخصی از بقایای لاشه یک تیر موشک هوا به هوای دوربرد AIM-120C-5 نیزدرا ختیار رسانه ها قرار گرفت . مارشال هوایی RGK Kapoor با توجه به این مساله ، می توان چنین تحلیل کرد که تصاویر فوق الذکر ، شاهدی بر مدعای هندی هاست ، چرا که پیش از این نیروی هوایی پاکستان اعلام کرده بود که تمام ماموریتهای رزمی این نیرو با جتهای بومی JF-17 صورت می گیرد و فالکون ها ، هیچ ماموریت رزمی برفراز مرزهای دو کشور بر عهده ندارند . اما انتشار لاشه موشک اثبات میکند که اف-16 های پاکستانی حضور فعالی در عملیات رزمی بر عهده داشتند ( آمرام صرفا" بر روی فالکون ها نصب و استفاده می شود ) و بازیابی موشک فوق الذکر نیزتایید کننده این مساله است . صرف نظراز این موارد ، در حالی که سن ناوگان میگ-21 نیروی هوایی هند ( 1959 تا کنون ) یکی از مهمترین دلایل شک و تردیدهای تحلیلگران در مدعای نیروی هوایی این کشور در ساقط نمودن یک جنگنده به نسبت پیشرفته تر مسلح به مهمات دوربرد محسوب میشد ، نگاه دقیق تر به قابلیتهای این دو هواگرد رزمی نشان میدهد که ادعای هندی ها بسیار قابل تایید تر از آنی است که تصور میشود . کابین میگهای هندی قبل از ارتقاء ( سمت راست ) و بعد از ارتقاء ( سمت چپ ) ناظران نظامی معتقدند که همانند روند طراحی و توسعه جنگنده اف-16 از نزدیک به 40 سال قبل ( 1978) ، جت روسی میگ -21 نیز پس از ورود بخدمت در نیروی هوایی هند ، برنامه های متعدد ارتقاء و بروزرسانی را پشت سر گذاشته اند و به غیر از پیکربندی ظاهری ، تفاوت های عمده ای با فیشبدهای اولیه فروخته شده از سوی اتحاد شوروی به هند دارند . به این ترتیب ، به استثنای گونه های مشتق شده چینی از نمونه روسی (J-7) ، میگ-21 که در هند با شناسه BISON نیز شناخته میشوند ، شاید یکی از بروزترین جتهای رزمی در عصر کنونی بشمارمی آیند . بنابراین ، در حالی که فیشبدهای اولیه ، هم اکنون در رده جتهای منسوخ و از رده خارج قابل طبقه بندی هستند ، ناوگان میگهای هندی ، یک استثنای عجیب در این میان خواهند بود . پاد اخلاگر عبری EL/L8222 ( تصویر بالایی ) مرجع کاتالوگ شرکت سازنده براساس اطلاعات منتشر شده ، میگ-21 نیروی هوایی هند ، هم اکنون از سامانه کنترل آتش و رادار فازاترون Kopyo ، هلمتهای مجهز به سایتهای نشانه گیر ، و سامانه های پیشرفته ارتباط داده های تاکتیکی (tactical data links) استفاده می کنند که طبق استانداردهای فعلی ، همه این ویژگی ها تنها در جتهای نسل 4 قابل شناسایی هستند . مضاف براین ، میگهای هندی با بروزرسانی های متعدد ، اکنون میتوانند موشکهای هوا به هوای برد بلندی نظیر R-27 و R-77 و حتی مهمات پیشرفته تری نظیر R-27ER را برای نبردهای فامد ( فراتر از میدان دید ) و همچنین تسلیحات به روز برای داگفایت در محدوده بصری خلبان را حمل و استفاده نمایند . یکی از مهمترین شاخصه های برجسته میگهای هندی ، و شاید قدرتمندترین سامانه مورد استفاده درآن ، غلاف اخلال الکترونیک عبری EL/L8222 محسوب میشود که دریک رزم هوایی پرشدت ، مانع از شناسایی دقیق هواگرد خودی از سوی رادارهای دشمن در فواصل دور خواهد شد ، به این معنی که در صورت بروز سناریوی درگیری در برد خارج از محدوده بصری خدمه هوایی و در مقایسه با اف-16 ، این غلاف اخلاگر ، به یک مانع جدی برای موشکهای برد بلند پاکستانی ( نظیر آمرام ) تبدیل شده و و به این ترتیب به جتهای هندی اجازه می دهد تا در فواصل نزدیکتر ، وارد داگفایت با جنگنده های حریف شوند . میگهای هندی در جریان تمرینات تاکتیکی مشترک با جتهای اف-15 سی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده ( بعنوان یک پیکربندی سنگین تر و به مراتب پیشرفته تر از اف-16 های پاکستانی ) موفقیتهای غیر قابل باوری را بدست آورده که مایه غافلگیری و تعجب افسران ارشد آمریکایی شده و این زنگ خطری جدی برای نیروی هوایی پاکستان محسوب میشود . بنابراین ، میتوان اینگونه تحلیل نمود که با توجه به بروزرسانی های متعدد میگهای هندی و استفاده آنها از سامانه های انتقال داده تاکتیکی ، موشکهای پیشرفته تر و حسگرهای مدرن نسل چهار ، دلیلی بر ایجاد شبهه در مدعای هندی ها در ساقط کردن اف-16 پاکستانی ، وجود نخواهد داشت . از سویی دیگر ، جنگنده های F-16A و F-16C نیروی هوایی پاکستان فاقد قابلیتهای پیش گفته میگهای هندی هستند و این با توجه به کاربرد گسترده غلاف عبری در نیروی هوایی هند ، باعث خواهد شد که تحلیلگران بدین نتیجه برسند که اف-16 حریف قابل ذکری برای ناوگان بیسون های نیروی هوایی هند نخواهند بود و امید اول پاکستان ، به شکل روز افزونی به ناوگان جتهای JF-17 وابسته است . این درحالی است که نام میگ-21 همواره با درگیری های هوایی ویتنام ( و اعراب و اسراییل ) پیوندی ناگسستنی دارد ، اما بیسون های هندی ، هواگردی کاملا متفاوت نسبت به اسلاف خود ( پیشرفته تر از همتایان خود در دهه هفتاد ، هشتاد و نود میلادی ) به نظر می رسد . بعنوان مثال ، در حالی که میگهای هندی به شکل گسترده ای قابلیت حمل وشلیک موشکهای R-77 را دارند ، اف-16 های نیروی هوایی پاکستان بسیار دیرهنگام توانایی حمل وشلیک آمرام را بدست آوردند و با قرار دادن پتانسیل اخلال میگهای هندی ، عملا" شرایط برای اف-16 ( حداقل برای پاکستان ) بسیار سخت به نظر میرسد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- آنچه که واضح هست ، ناوگان بیسون های هندی ، قطعا" توانمندی های افزون تری نسبت به نمونه های قدیمی در اختیار دارند که تحلیلگران را به این نتیجه می رساند که درصورت برنامه ریزی منطقی برای ارتقاء و بروزرسانی جتهای قدیمی ، میتوان در درگیری های قرن بیست و یکم نیز به تاثیر گذاری آنها بر فضای نبرد امید داشت . 2- در خصوص روند بروزرسانی های میگهای هندی ، طبعا باید بررسی های بیشتری صورت بگیرد ، اما آنچه عیان هست و نیازی به تکرار ندارد ، اهمیت ایجاد روابط دفاعی منطقی با کشورها یا شرکتهای دارنده فناوری ( دیپلماسی دفاعی ) است که در میان مدت ، میتواند قابلیتهای تدافعی یک کشور را تقویت کندو این نیازمند توجه بیشتر تصمیم سازان دفاع کشور در سطح ارشد خواهد بود که امیدواریم بیشتر مورد توجه قرار بگیرد . 3- الحق و الانصاف قضاوت و مقایسه کنید ، تجربه رزمی نیروی هوایی هند را با تجربه 8 سال رزم فرسایشی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، یعنی عزیزان ما در ستاد کل نیروهای مسلح ، حتی توانایی تهیه کلاه های پروازی به روز شده برای نیرو را ندارند ؟!!!!!!
  14. 1 پسندیده شده
    شاهد مثال و اینکه خود حشد هم میدونه پشت ماجرا چیه: در حقیقت برنامه ای که داره پیاده میشه علاوه بر تغذیه اطلاعاتی و لجستیکی داعش برای حمله به نقاط فرماندهی و فرماندهان موثر حشد، در وهله دوم این هست سایر نیروهای عراقی در زمان های حمله بر خلاف رویه ها به کمک بچه های حشد (احتمالا به دستور مستقیم کاظمی به عنوان فرمانده کل قوا) نمیرند و این نیروها هم از لحاظ پشتیبانی و هم از لحاظ احتمالا گشودن خطوط منتهی به مقرهاشون توسط سایر نیروهای امنیتی عراق کاملا تنها میمونند. حالا حساب کنید عمده سلاح های سنگین و موثر حشد هم در بمباران پایگاه هاش توسط اسراییل و آمریکا به عنوان ذخایر نابود شده و مجهز به سلاح های عمدتا سبک هستند، انبارهای ارتش عراق به دستور احتمالا کظامی روشون بسته است و کاملا تنها هستند. و خباثت کجاست؟ آقای نخست وزیر توییتری امروز هم برای به حاشیه بردن خبر شهادت بچه های حشد (مثل دقیقا بار پیش) در یک هماهنگی آشکار با آمریکا توسط اطلاعاتی که آمریکایی ها برای روز مبادا ذخیره کردند از محل فرماندهان داعش و قطره چکانی به نیروهای تحت امر کاظمی (یگان ضد تروریسم که فرماندهان و افراد قبلیش را عوض کرده) میدند دوباره کشتن یک سرکرده داعش را برجسته کرده که بله مسئول انتحاری به مناطق جمعیتی بوده و ما کشتیمش. فردا هم ارتش تروریست امریکا بیانیه میده با همکاری ما بوده تا در اذهان نیروی موثر مبارزه با داعش را کاظمی و ائتلاف جا بزنه با همکاری نخست وزیر در حالیکه نیروهای میدانی که شهید میشند حشد هستند و این عملیات های مشکوک با اطلاعات قبلی گویا یک صحنه سازی بدون خون ریزی است.
  15. 1 پسندیده شده
    وقتی میگیم برنامه های آمریکا برنامه های بسیار دقیق و حساب شده ای هستن و همین طوری از روی شکم کاری نمیکنه و پشتش کلی کار اطلاعاتی و رسانه ای خوابیده همین هست! اگر تحرکات بعد از نابودی داعش رو در نظر بگیریم یک سلسله تدابیر به هم پیوسته ای رو میبینیم که مشخصاً کار ترامپ یا این دولت و اون سیاست مدار آمریکا نیست و خواست سیستم حاکمه آمریکاست!! _ بوجود آوردن نارضایتی اولیه از ایران در بین مردم خواستگاه حشد الشعبی با شایعاتی در خصوص چپاول عراق و منابعش توسط ایران! _ راه اندازی و هدایت آشوب های گسترده در بین مناطق شیعه نشین دقیقاً خواستگاه اصلی حشد باز هم با محوریت مخالفت با ایران! _ برنامه ریزی و هدایت اقدامات بر علیه نیروهای حشد در عراق با محرویت مردمی (نمونه حمله به ابو عزرائیل و بسیاری دیگر از نیروهای حشد توسط آشوبگر ها)! _ هدایت فشار های مردمی در جهت تضعیف دولت نزدیک به ایران تا روی کار آمدن دولتی دلخواه برای غرب! _ ترور فرماندهان رده یک مقاومت منطقه و عراق به عنوان تاثیر گذارترین افراد توسط آمریکا! _ ایجاد چند دستگی در حشد الشعبی و تضعیف داخلی آن تا بازداشت برخی فرماندهان و منحل کردن برخی یگان های نزدیک به ایران! و حالا وقت برداشت محصول این برنامه ریزی های دقیق انگار نزدیک شده و با تکثیر بذر های داعشی در عراق و سوریه احتمالاً باید دوباره شاهد قدرت گرفتن آن برای هدف اصلی باشیم. هیچ وقت نباید دشمن را ساده گرفت آن هم آمریکایی که به نظر من پشت هر کار و سیاستش هزار تحلیل و بررسی دقیق توسط اندیشکده های خود دارد بر خلاف چیزی که متاسفانه خیلی ها در ایران آنها را دشمنی احمق میدانند!
  16. 1 پسندیده شده
    این عزیزان شهدای دیروز حمله داعش به نفت خانه درست چسبیده به مرز ایران و روبروی نفت شهر ایران هستند. نظر به ارسال قبل (بالا) به جایگاه و سلسله مراتب شهیدان نگاه کنید. به نظرتون وحوش داعش همینطوری شانسکی هربار دقیقا به نقاطی به طور هدفمند حمله میکنند که فرماندهان حشد مستقر هستند و شهید میشند این فرماندهان؟ مشخصا حذف فیزیکی افراد موثر حشد چه فرماندهان میدانی و چه ارشد در جریان هست که گاهی با ترور داخل شهرها و گاهی با عوامل در پوشش داعش (یا پشت پرده هدایت عوامل میدانی داعش) در میدان های نبرد انجام میگیره. ایران و فرماندهان حشد برای سیستم ضداطلاعاتی در عراق باید فکری بکنند و فراموش نکنند کاظمی مهره های خودش را در نیورهای مسلح عراق چیده و حتی لازم نیست قوای ائتلاف کار اطلاعاتی خاصی بکنند و اشتراک اطلاعات ناگزیر قوای مسلح عراق حتما یک بخشیش از دفتر نیروهای اطلاعاتی ائتلاف سر در میاره.
  17. 1 پسندیده شده
    چشمان دریایی اژدهای سرخ شروع پروازهای آزمایشی رادار پرنده KJ-600 با عملیاتی شدن نخستین ابر حامل چینی اگر چه نخستین هواگرد هشدار دهنده زودهنگای هوابرد (AWACS) دریاپایه توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت ، اما بزودی دومین هواگرد تخصصی از این نوع که خارج از دو بلوک پیشگام هواپیما سازی ( ایالات متحده / روسیه ) طراحی و بکار گرفته خواهد شد ، پرنده KJ-600 است که هم اکنون دوره برنامه ریزی های لازم برای آزمایشهای بیشتر جهت بخدمت گیری در نیروی دریایی ارتش آزادیبخش چین پشت سر می گذارد . بنابر اعتقاد بر ناظران نظامی ، این هواگرد یک روگرفت مستقیم از رادار هشدادهنده E-2 هاوک آی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده است که برای ایفای نقش هشدار زودهنگام بر روی 11 فروند از حامل های هواپیمابر عملیاتی این کشور و همچنین حامل هواپیمابر کوچکتر نیروی دریایی فرانسه مستقر و عملیاتی است . فلسفه طراحی این دوهواگرد از ابتدا بر غیر مسلح بودن بنا گذاشته شده ، اما سامانه های الکترونیک ، راداری ، جنگ الکترونیک ، ارتباط داده ای تخصصی که بدانها اختصاص داده میشود، به گونه ای است که به حامل های هواپیمابر ، امکان دسترسی به یک آگاهی موقعیتی بی نظیری را می دهد تا با سرعت و دقت هر چه تمام تر ، تهدیدات را کشف و شناسایی نمایند . علاوه براین ، چنین هواگردهایی ، قابلیت هدایت موشکهای هوا به هوای دوربرد را با استفاده از حسگرهای قدرتمند خود به اسکادران های مستقر بر روی حامل های هواپیمابر خواهند داد . با این حال ، kj-600 تنها یک نمونه از چند هواگرد جدیدی است که در کنار پرنده های بدون سرنشین پنهانکار در آینده به نیروی هوایی و دریایی چین ملحق میشوند ، چرا که به گفته منابع آگاه ، پکن درصدد است تا نسخه تخصصی از جتهای جی-15 را که برای ایفای نقش های خاص مدرنیزه شده است را بر روی ابر حامل خود بکار گیرد . بدین ترتیب ، با ورود این رادار پرنده به خدمت و عملیاتی شدن سامانه مغناطیسی پرتاب هواگردها از روی ناوهواپیمابر ( منجنیق ) تایپ 002 ، چین به دومین کشوری مبدل میشود که به مانند شناورهای کلاس جرالد فورد از این فناوری استفاده می نماید . با این وصف ، گفته میشود که حامل های آینده نیروی دریایی چین ، یعنی تایپ 003 با سامانه رانش هسته ای نیز به این فناوری مجهز خواهد شد تا نه تنها بتواند تعداد بیشتری kj-600 را حمل کند ، بلکه قابلیت به دریا بردن جنگنده ای سنگین تری را در اختیار داشته باشد ( که به معنای حمل سوخت و مهمات بیشتر و به تبع آن برد بیشتر برای هواگردهای رزمی چینی است ) . علاوه براین ، عملیاتی شدن kj-600 مزیت های قابل توجهی را به نیروی دریایی ارتش چین ، در مقایسه با شناورهای مشابه خود یعنی کلاس الیزابت بریتانیایی ، کوزنتسف روسی و ویکرامادیتا هندی ارائه می کند . تمامی این شناورها ، سکوهای ارزان قیمت حامل بالگردهای مجهز به رادار هستند که بردکمتر و حسگرهای ضعیف تری را حمل می کنند و قابلیت ایجاد آگاهی موقعیتی کافی را در محیط پرخطر فعلی نخواهند داشت . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1-بن پایه 2- خبرمرتبط -- کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک &J-15D/J-17 3- به این نکته دقت کنید ... 4- سرنوشت رادار هشدار دهنده زودهنگام بومی ایران ( روی پیکربندی ایران -140 ) به کجا انجامید ؟!!!
  18. 1 پسندیده شده
    ویدئو ستفاده ارتش اذربایجان موشک ضد زره اسراییلی SPIKE LR علیه ارمنستان https://www.aparat.com/v/nfutR ویدئو ستفاده ارتش اذربایجان موشک ضد زره اسراییلی SPIKE ER علیه ارمنستان https://www.aparat.com/v/ikSAh منبع منبع 1
  19. 1 پسندیده شده
    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ همه ی ما در راهبرد اعمال قدرت نظامی، تسلیحات، تجهیزات و فناوری های مختلف را شرط می دانیم. اما در این بین، وجود آیین نامه های رزمی (Field Manuals) نیز ضروری است جهت پیشگیری از سلیقه گرایی و پراکندگی اقدامات در سازمان های مختلف (اعم از نظامی و غیرنظامی)، وجود آیین نامه و دستورالعمل های متحد و یکپارچه ضروری است. پراکندگی اقدامات، ناشی از وجود خلاءهای هدایتی و رهبری می باشد. این خلاءها به وسیله آیین نامه ها مرتفع می گردند. دستورالعمل ها در سازمان های رزمی و نظامی، به ترسیم اصول رزم در شرایط مختلف می پردازند. در نتیجه قدرت نظامی هر کشور، علاوه بر بهره مندی از تجهیزات و تسلیحات پیشرفته، با علم و آموزش نیروهای مسلح ارتباط تنگاتنگ دارد. بنا به فرموده فرمانده کل قوا، حضرت امام خامنه ای، "باید ساخت درونی خود را از لحاظ افزایش مهارت های گوناگون، توانایی های علمی، عزم و اراده جدی و تدین مستحکم سازیم." اهمیت آیین نامه ها از آنجایی مشخص می شود که اصول و قواعد رزم را آموزش داده، نحوه طرح ریزی عملیات نظامی را برای فرماندهان به فراهم آورده و به نیروها، توانایی، قابلیت ها و فنون لازم برای جنگیدن را می آموزد. ستاد مشترک نیروهای مسلح هر کشور بر اساس دکترین نظامی، آیین نامه های خود را تدوین و مورد بهره برداری قرار می دهند. ایالات متحده هر 5 سال و نیز پس از هر جنگ اقدام به بازنگری آیین نامه های رزمی می نماید. (این چرخه برای ناتو، هر سه سال یک بار است.) آیین نامه های ارتش ایالات متحده (سایت Global Security) آیین نامه ها در نیروهای مسلح ما به آیین نامه های مرجع، عملیاتی، رزمی، روشی، سامانه ای، آموزشی، اجرایی و فنی تقسیم بندی می شود. در سطح نیروهای مسلح کشور ما، متاسفانه آیین نامه های قدیمی، تاریخ گذشته و همچنین غیر علمی به چشم می خورند. (تعدادی از آن ها ترجمه FMهای ارتش ایالات متحده می باشند.) شوربختانه آیین نامه های منتشر شده در سطح نیروهای مسلح ما، به صورت عمومی منتشر نشده و جهت بررسی در دسترس نیستند. پی نوشت: مدتی قبل، نیم نگاهی به آیین نامه نبرد زمینی در محیط جنگ ناهم تراز (دفاع همه جانبه در قالب عمليات هاي دفاع سرزمينی، از قبيل دفاع ثابت منطقه ای، دفاع ضد هلي برن، دفاع از كـوی و برزن، دفاع متحرك، تك شبانه و عمليات ويژه) که در همین سال های اخیر منتشر شده داشتم. از نظر این حقیر این آیین نامه باید مورد بررسی و اصلاح قرار گیرد. نتیجه گیری: اصلاح ساز و کار های آموزشی، از مهم ترین و پایه ای ترین اقدام ها جهت باز آرایی (Reform) در ساختار نیروهای مسلح می باشد و باید مورد توجه فرماندهان قرار گیرد. Source: The Role of Bylaws in the Strategy of Using the Military Power of the Armed Forces to deal with Future Threats Hamid Hasanpoor Faculty Member of AJA Staff and Command University
  20. 1 پسندیده شده
    US Air Force EQUIPMENT Aircraft F/A-22: ~$220 million – $136 million flyaway cost F-15SE: ~$120-140 million, depending on options F-15E: $110-130 million, depending on variant - ($120 million or so based on F-15K, $120+ million for the SG, Israeli F-15I purchase plus inflation suggests $110 million per, and that’s with Israel providing some components) F-35B: $150 million F-35C: $139.5 million F-35A: $122 million EA-18G: $68.2 million A1F- stealth fighter 2020 16.8 billion F/A-18E/F: $55.2 million F-16V : $126.3 million 2017-trainer class 1 $100,000 2017-trainer class 2 250,00 2017-trainer class 3 500,000 F-16E/F Block 60: $90 million (next generation) STRAT bomber 450 million F-16C/D Block 50/52+: $78 million F-16C/D Block 50/52: $60 million licensed production, $10 million to upgrade older models P-8A MMA: $256.5 million E-767 AWACS: $600-700+ million E-737 AWACS: $425 million E-2D AWACS: $176 million E-2C Hawkeye 2000: $200 million E-2C Hawkeye v2.0 2019 600 million KC-767: $225 million C-17A: $400 million C-130J-30: $62 million KC-130J: $71.07 million C-27J: $35 million HC-144A/CN-235 MPA: $40 million AH-64D Block : $33 million AH-64E Block II: $35.5 million AH-1Z: $31 million Bell 407 ARH: $15 million with modest munition package, $20+ million with full munitions AH-6i: ~$10 million H-92: $62 million MH-60R: $55 million S-70B: $43 million, depending on variant MV-22: ~$130 million CH-47F: ~$70-80 million MH-60S: $45 million base, $125 million with Mine countermeasures equipment UH-60M: $44 million UH-60L/S-70A: $25-35 million, depending on variant AH-60L Battlehawk: $45 million UH-1Y: ~$20 million as remanufacture, ~$30 million new Bell 412EP: $13 million UH-1N: ~$10 million Avenger UCAV System: ~$110-120 million for 4 aircraft & ground control MQ-9 Reaper UCAV: $110 million per 4-unit system MQ-5B Hunter UCAV: $100 million per 6-unit system MQ-1 Predator: $90 million per 4-unit system MQ-8B Fire Scout UCAV: ~$15 million for 3 aircraft & ground control RQ-4E Global Hawk UAV: $120+ million per aircraft RQ-4B Global Hawk UAV: $280 million per 2-unit system + $90 million per extra aircraft -$200-300 million additional for secure comm systems RQ-4A Global Hawk UAV: $220 million per 2-unit system + $60 million per extra aircraft RQ-7B Shadow 200 UAV: $16 million for 4 aircraft & 2 ground stations ScanEagle UAV System: $7 million RQ-16 T-Hawk UAV System: $450-700,000, depending on payload Maveric UAV System: $550,000 for 3 aircraft & ground control RQ-11B UAV System: $500,000 per 3-unit system Desert Hawk UAV System: $300,000 for 6 aircraft & ground control RQ-14 Dragon Eye UAV System: $150,000 for 3 aircraft & ground control NGB(next generation bomber): ~$350-$400 million export, assuming use of the FB-22 concept as a basis. First flight in 2016, planned service in 2018 AC-27J: ~$125 million based on unit price estimate. IOC in 2014-5. Replaces AC-130 CH-53K Super Stallion: ~$70 million Pwnager: ~Fuggedah boud it (Est service date in 3 years, give or take a few millenia) Munitions SM-3 Block IA: $10 million THAAD Missile: $12 million PAC-3 Missile: $4.5 million, $4 million for reloads Patriot GEM-C/T: ~$2.5 million new, $600,000 as upgrade of existing missiles MIM-104D Patriot: ~$2 million SM-2ER Block IV: ~$2.5 million SM-2MR Block IIIA/B: $1.7-1.8 million SLAMRAAM: $1.55 million per missile, including provisions to mount system on fixed or mobile launch units RIM-116B RAM Block IA: $950,000 ESSM: $800,000 FIM-92A Stinger: ~$2.7 million for launcher & 10 missiles AIM-120D: $1.5 million AIM-120C7: $850,000 AIM-120C5: $550,000 AIM-9X: $550-650,000 AIM-9M-2: $200,000 for new users, $110,000 for current users AGM-88E AARGM: ~$1.2 million AGM-88D HARM: ~$0.9-1 million BGM-109: $3 million AGM-84K SLAM-ER: $3.5 million AGM-158 JASSM: $2-3 million A/R/UGM-84L Harpoon Block II: $3.2 million AGM-154A/C JSOW: $375,000 M39 ATACMS Block IA: $1.5 million AGM-65H Maverick: $375,000 AGM-65G2 Maverick: $350,000 AGM-65D Maverick: $300,000 AGM-65H Maverick: ~$325,000 AGM-65E Maverick: ~$200,000 AGM-114L: $425,000 AGM-114M: $125,000 AGM-114K: $100,000 APKWS II Guided 70mm Rocket: $30-40,000 M30 GMLRS Rocket Pod: $100,000 FGM-148 Javelin: ~$100-120,000 per missile, $400,000 per CLU TOW-2B: ~$55,000 basic, ~$60,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher TOW-2A: $50,000 basic, $55,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher GBU-39 SDB: $77,000 GBU-15(V)2: ~$550,000 GBU-15(V)1: ~$375,000 GBU-28: ~$350,000 EGBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 BGM-r rockets 10 1.1 million GBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 GBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$110,000 GBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$75,000 EGBU-16 Paveway II 1000-lb: ~80,000 GBU-16 Paveway II 1000-lb: ~50,000 EGBU-12 Paveway II 500-lb: ~$65,000 GBU-12 Paveway II 500-lb: ~$35,000 JDAM: $70-80,000, depending on variant M395 Guided 120mm mortar shell: $5000 Mk.48 Mod 7AT 21" Torpedo: ~$4-4.5 million new, $3.75 million upgrade of existing weapons Mk.48 Mod 6 21" Torpedo: ~$3.5-4 million Mk.54 Torpedo: $1.1 million SM-3 Block IIB: $15+ million SM-3 Block IIA: $15 million SM-3 Block IB: $13 million PAC-3 MSE: $5 million (rough estimate RIM-116C RAM Block II: $0.8-1 million JAGM ATGM: $250-300,000 GBU-53 SDB II: $200,000
  21. 1 پسندیده شده
    بسم ا... در حوزه مهندسی -رزمی و فقدان قایق برای حمل و نقل نیروی انسانی و مهمات و .. بررسی کنید توان عراق را با ایران در مراحل قبل و بعد از عملیات خیبر ، بخصوص در حوزه کمیت استفاده از کمپرسی و ابزارالات مهندسی و ببینید چقدر از نبود این سخت افزارها در این محیط رزمی ، ضربه خوردیم ، همین را می شود یک مطالعه تطبیقی کرد با وضعیت سخت افزاری نیروی هوایی ، چرا باید کار را به جایی برسونیم که در وضعیت بحران ، تازه به فکر بیافتیم که در فلان بخش ، مشکل داریم و باید آن را رفع کنیم ؟!!!
  22. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم    ناحیه لاداخ و کارگیل بخشی از شمال منطقه کشمیر می باشد که از نظر مذهبی و نژادی دارای تنوع زیادی است. این منطقه متشکل از جمعیت شیعیان دوازده امامی در شهر کارگیل و بعضی از نواحی روستایی و همچنین قسمتی از جمعیت بودایی در شهر له (Leh) می باشد که ادیان و نژادهای مختلف دیگری نیز در این بین قرار دارند. زمین این قسمت از کوه های بلند و به هم فشرده ای تشکیل شده است. دمای هوا در زمستان های این منطقه تا منفی 48 درجه نیز می رسد. شهر کارگیل در 205 کیلومتری شهر سرینگر مرکز ایالت جامو و کشمیر هند قرار دارد و تنها به وسیله ی یک راه ارتباطی به نام بزرگراه ملی شماره یک (NH1) با سرینگر (مرکز ایالت جامو و کشمیر) در ارتباط است. این راه ارتباطی که در نهایت به له می رود در زمستان اغلب به علت برف سنگین و سرمای شدید هوا قطع می شود.   شهر کارگیل و کوه های اطراف آن   در سال 1999 دو کشور هند و پاکستان بر سر منطقه کارگیل و نواحی اطراف آن به جنگ پرداختند. این جنگ که شروع کننده آن پاکستان بود از 3 فاز اصلی تشکیل می شد. در مرحله اول نفوذ نیروهای پاکستانی به قسمت هایی از مناطق تحت کنترل هند در کشمیر و اشغال آنها از سوی پاکستانی ها و استقرار در مواضع حساس آن اتفاق افتاد که این امر منجر به تسلط دید و آتش بر روی قسمتی از بزرگراه NH1 شد. در مرحله بعد هندی ها متوجه نفوذ نیروهای پاکستانی شدند و نیروهایی را برای مقابله با آنها تشکیل دادند. در مرحله پایانی نبردهای سنگینی بین هندی ها و پاکستانی ها روی داد که منجر به تصرف دوباره بیشتر قلمرو از دست رفته شد. در مرحله آخر پاکستانی ها تحت فشارهای بین المللی مجبور به عقب نشینی از مناطق باقیمانده شدند.   نقشه منطقه کشمیر و شهر کارگیل و جاده ارتباطی   بعد از نبرد 1971 بین هند و پاکستان تا مدت ها به جز تبادل آتش های مرزی که بین این دو کشور اتفاق می افتاد هیچ حادثه جدی در بین نبود. در همین مدت جدایی خواهان کشمیری با پشتیبانی پاکستان در قسمت های تحت کنترل هند فعالیت داشتند. با دست یابی هند به سلاح هسته ای در سال 1974 پاکستان تمام تلاش خود را برای مجهز شدن به این سلاح و عقب نماندن از رقیب به کار بست. سرانجام در سال 1998 پاکستان نیز اقدام به آزمایش سلاح هسته ای کرد و هر دو کشور به سلاح هسته ای مجهز شدند. این اقدامات به شدت تنش ها را در سراسر شبهه قاره هند افزایش داد. در تلاش برای کاهش تنش ها، دو کشور با  امضای اعلامیه لاهور در فوریه 1999 قول اتخاذ یک راه حل مسالمت آمیز را برای بحران کشمیر دادند.   مواضع نیروهای هندی در ارتفاعات کشمیر در سرمای منجمد کننده   در طول زمستان همین سال بعضی از عناصر مسلح پاکستانی به صورت مخفیانه به همراه گروه های شبه نظامی کشمیری معروف به مجاهدین به قسمت تحت کنترل هند نفوذ کردند. این نفوذ و تهاجم بعدی آن با نام عملیات بدر شناخته شد. هدف این نفوذ قطع ارتباط بین منطقه کشمیر و لاداخ بود که با این کار نیروهای هندی مجبور به خروج از منطقه سیاچن می شدند. بدین وسیله هندی ها مجبور می شدند برای حل و فصل منطقه مرزی کشمیر به گفتگو بپردازند. پاکستانی ها نیز اعتقاد داشتند که هرگونه تنش در این ناحیه باعث می شود مسئله کشمیر به عنوان یک مناقشه بین المللی عنوان شود و این موضوع به ایجاد یک راه حل سریعتر در این منطقه کمک کند. این موضوع همچنین به ایجاد روحیه، در بین جدایی خواهان این منطقه کمک می کرد. در طول فصل زمستان به علت سرمای شدید و کوه های پوشیده از برف کشمیر، نیروهای هندی و پاکستانی بر اساس رویه معمول از بعضی از پست های منطقه مرزی و نواحی بد آب و هوا در سمت خودشان تخلیه می شدند که همین کار راه را برای نفوذ نیروهای مهاجم از کوره راه ها باز می کرد. با بهتر شدن وضعیت هوا پست های خط مقدم بار دیگر به کار می افتادند و گشت زنی های مرزی دوباره برقرار می شدند.   نقشه منطقه و شرح حوادث روی داده تا شروع درگیری های اصلی   با رسیدن فوریه 1999 ارتش پاکستان پست های خود را در منطقه مرزی دوباره به خدمت گرفت و همچنین اقدام به ارسال نیرو به منطقه تحت کنترل هند کرد. نیروهایی به استعداد 4 تا هفت گردان از نیروهای کماندویی پیاده نظام منطقه شمالی پاکستان اقدام به نفوذ در منطقه هندی کردند. طبق برخی گزارش ها این نیروهای توسط شبه نظامیان کشمیری و همچنین افغانی های متحد پاکستان حمایت می شدند. این نیروها به سرعت در نواحی مختلف منطقه و در مواضع استراتژیک مستقر شدند و نفوذ خود در منطقه را گسترش دادند. در ابتدا بنابر دلایلی این حمله از نظر هندی ها دور ماند: گشتی های هندی ها در این منطقه برقرار نشده بودند و تبادل اتش بین هندی ها و پاکستانی ها در این منطقه نیز باعث پوشش نفوذی ها شد. ولی در هفته دوم ماه می در پی یک کمین بر سر راه گشتی هندی که توسط یک چوپان به آنها اطلاع داده شد، هندی ها متوجه نفوذ در منطقه خود شدند. در ابتدا آنها تصور می کردند که نفوذی ها تنها استقلال طلبان کشمیر هستند و ادعا کردند که به سرعت و تنها در چند روز آنها را نابود خواهند کرد ولی در پی مستندات بعدی و تفاوت  تاکتیک نفوذی ها با کشمیری های استقلال طلب باعث شد که هندی ها متوجه شوند طرح حمله بسیار وسیع تر از آنچه بوده است که انها در ابتدا تصور می کردند. مساحت کلی اشغال شده توسط پاکستانی ها در حدود 130 تا 200 کیلومتر مربع تخمین زده می شد.   جاده ارتباطی هندی ها از دید پاکستانی ها   دولت هند با بسیج 200 هزار سرباز هندی تحت عملیات ویجی به این اقدام پاسخ داد. با این حال به علت ماهیت زمین نبرد واحدهایی در استعداد لشکر و سپاه نمی توانستند در این منطقه تشکیل شوند و تنها واحدهایی به استعداد هنگ یا گردان توان عملیات در این منطقه را داشتند. در نهایت دو لشکر از ارتش هند به تعداد 20 هزار نفر  به همراه چندین هزار نفر از شبه نظامیان هندی همراه با نیروی هوایی در منطقه نبرد متمرکز شدند. استعداد کلی نیروهای هندی که برای نبرد کارگیل اعزام می شدند به 30 هزار نفر می رسید. در طرف مقابل استعداد نیروهای نفوذ کننده به همراه واحد های لجستیکی و پشتیبانی در حداکثر مقدار خود به 5000 نفر می رسید. این نیروها توسط نیروهای مستقر در کشمیر پاکستان به وسیله آتش توپخانه پشتیبانی می شدند. نیروی هوایی هند همزمان با نیروی زمینی عملیات سیفد ساگار را در پشتیبانی از بسیج نیروهای هندی و تهاجم آنها انجام داد ولی به علت شرایط آب و هوایی و ارتفاعات زیاد منطقه تاثیر حملات هوایی محدود شده بود.   نیروهای پاکستانی و مجاهدین کشمیری در حال تصرف و نفوذ به مواضع هندی ها   در همین اثنا نیروی دریایی هند نیز در حال آماده شدن برای بستن و بلوکه کردن بنادر پاکستان و به خصوص بندر کراچی به منظور قطع ارتباط لجستیک پاکستان با خارج می شد. ناوگان های دریایی غربی و شرقی هندوستان با پیوستن به هم در شمال دریای عرب شروع به پیشروی به سمت بنادر پاکستانی و تهدید به قطع خطوط تجاری آنها کردند. این امر به شدت خطوط انتقال نفت و تجارت پاکستانی ها تهدید می کرد. بعدها نواز شریف اعتراف نمود که در آن زمان اگر درگیری همه جانبه ای بین دو کشور در می گرفت پاکستان تنها برای شش روز ذخیره استراتژیک نفت در اختیار داشت.   بزرگراه ملی شماره 1 هند   زمین منطقه کشمیر پوشیده از کوه های با ارتفاع بالا بود و به همین علت، حتی بهترین راه ها مانند بزرگراه ملی شماره 1 (NH1D) که از له به سرینگر کشیده شده بود نیز تنها یک باند رفت و یک باند برگشت داشت. زمین خشن منطقه و جاده های باریک باعث ترافیک شدید شده بود و ارتفاع زیاد بر قابلیت حمل بار هوایی تاثیر گذاشته بود. به همین دلیل کنترل بزرگراه NH1D که قسمت هایی از آن زیر آتش پاکستانی ها قرار داشت یک اولویت فوری برای هندی ها بود. نیروهای پاکستانی از پست های دیدبانی شان، یک دید واضح نسبت به بزرگراه داشتند و بدین وسیله آتش غیر مستقیم توپخانه بر روی بزرگراه تلفات و خسارات زیادی بر هندی ها وارد آورد. این یک مشکل بزرگ برای ارتش هند به شمار می آمد چراکه  این راه مهمترین راه تدارکاتی و لجستیکی برای آنها بود. گلوله باران این راه شریانی، خطوط ارتباطی شهر له را تهدید می کرد ولی با این حال یک راه جایگزین طولانی تر و دشوارتر به له وجود داشت که از هیماچال پرادش می گذشت.   کاروان های تدارکاتی هندی در حال عبور از منطقه صعب العبور زیر آتش دشمن   نیروهای نفوذی پاکستانی ضمن مجهز بودن به سلاح های سبک و نارنجک اندازها همچنین به خمپاره انداز، توپخانه و سلاح های ضد هوایی نیز مجهز بودند. پست های زیادی نیز مین گذاری شده بودند به طوری که بعد ها هندی ها بیش از هشت هزار مین ضد نفر را در منطقه پیدا کردند. شناسایی منطقه توسط پاکستانی ها به وسیله پرنده های بدون سرنشین و رادارهای جستجوی آتش AN/TPQ-36 که به وسیله آمریکایی ها برای ارتش پاکستان فراهم شده بود انجام می شد. حملات اولیه هندی ها بر بلندی های مشرف بر بزرگراه به خصوص در اطراف شهر کارگیل متمرکز شده بود. بیشتر پست های پاکستانی ها در مجاور بزرگراه قرار داشتند و به همین دلیل با پاکسازی هر پست علاوه تصرف سرزمین بیشتر امنیت بزرگراه نیز بیشتر تامین می شد. تصرف پست ها و پاکسازی و حفظ امنیت بزرگراه در تمام طول جنگ ادامه داشت.   توپخانه پاکستانی ها در حال گلوله باران مواضع و بزرگراه مواصلاتی هندی ها   ارتش هند در ابتدا اقدام به تصرف مواضعی نمود که در محدوده نزدیک بزرگراه قرار داشتند. به موجب این تصمیم، ارتفاعات تایگرهیل و استحکامات تولودینگ در دراس (Dras) که بر روی راه سرینگر به له اشراف دید داشتند هدف حمله قرار گرفتند. همچنین به بخش باتالیک توتوک که به منطقه سیاچن دسترسی داشت نیز حمله شد. بعضی از ارتفاعات که از نظر استراتژیک برای پاکستانی ها اهمیت زیادی داشتند شامل نقطه 4590 و 5353 بودند که اولی نزدیک ترین نقطه ای بود که به بزرگراه دید داشت و دومی بلندترین ارتفاع منطقه دراس بود که به پاکستانی ها اجازه می داد بر روی بزرگراه به راحتی اشراف داشته باشند. بازپس گیری ارتفاع 4590 توسط نیروهای هندی در 14 ژوئن موفقیت قابل توجهی برای آنها بود ولی آنها برای تصرف این نقطه بهای سنگینی پرداختند و بیشترین تلفات کل جنگ را در این منطقه دادند. با اینکه بیشتر پست های پاکستانی ها در اطراف بزرگراه تا اواسط ژوئن پاکسازی شده بود ولی بعضی از قسمت های بزرگراه تا پایان جنگ در دید و تیررس توپخانه قرار داشت.   توپخانه هندی ها در حال گلوله باران مواضع پاکستانی ها   به محض اینکه نیروهای هندی کنترل بلندی های مشرف بر بزرگراه را به دست می گرفتند با تغییر مسیر خود نیروهای مهاجم را به پشت خطوط مرزی عقب می راندند. در میان همه نبردها، نبرد در تولولینگ به آهستگی به سمت مطلوب طرف هندی پیش می رفت. نیروهای پاکستانی در تولولینگ توسط مبارزان کشمیری تقویت شده بودند. در بعضی از پست ها نیز مقاومت شدیدی توسط پاکستانی ها صورت پذیرفت به طوری که در ارتقاع تایگرهیل (نقطه 5140) درگیری های خونینی بین دو طرف درگرفت و تلفات سنگینی به دو طرف وارد شد. در آخرین مرحله درگیری در این بلندی با کشته شدن 10 نیروی پاکستانی در مقابل 5 سرباز هندی این بلندی به تصرف نیروهای هندی درآمد. آخرین نبردها در نوک قله این بلندی به درگیری تن به تن نیز رسیده بود.   نیروهای هندی در حال بازپس گیری ارتفاعات   همینطور که عملیات پاکسازی پست ها در حال انجام بود در حدود 250 قبضه از توپ های مستقیم و منحنی زن نیز در اختیار نیروهای هندی قرار گرفت. در این میان هویتزر میدانی بوفورس FH-77B نقش حیاتی و موثری را بازی می کرد و تیراندازان هندی حداکثر استفاده را از آن به عمل آوردند.  در حالی که به علت شرایط زمین حملات هوایی با راکت و بمب های غیر هدایت شونده با تاثیر گذاری کم در حال انجام بود به تدریج نیروی هوایی هند از هوایپماهای فرانسوی میراژ 2000 خود به همراه بمب های هدایت لیزری برای هدف قرار دادن پناهگاه های مستحکم پاکستانی ها استفاده کرد. در طی این بمباران ها نیروی هوایی هند یک فروند میگ 27 را به علت از دست رفتن موتور و یک فروند میگ 21 را به دلیل آتش ضد هوایی پاکستانی ها از دست داد. همچنین یک فروند هلیکوپتر Mi-8 هندی به همراه 4 خدمه بر اثر آتش استینگرهای پاکستانی سرنگون شد.    نیروی هوایی هند در نبرد کارگیل   بقایای یک میگ 21 هندی که توسط پاکستانی ها سرنگون شد   در بسیاری از نقاط حساس نه آتش توپخانه و نه بمباران هوایی نمی توانست برای تسخیر پست هایی که پاکستانی ها در آنها موضع داشتند مفید واقع شود. ارتش هند تعدادی از تک تهاجمی مستقیم را به سمت مواضع پاکستانی ها انجام داد که بسیار آهسته پیش می رفت. این نبردها گاهی در بلندی هایی به ارتفاع 5500 متر اتفاق می افتاد و به علت دید عالی پاکستانی ها، پیشروی هندی ها باید در طول شب اتفاق می افتاد که سرمای هوای تا منفی 15 درجه زیر صفر نیز می رسید و احتمال انجماد افراد وجود داشت. بر اساس تاکتیک های نظامی هندی ها می بایست اقدام به محاصره نیروهای پاکستانی مستقر در کوهها می کردند که این خود مستلزم آن بود که نیرهای هندی با عبور از خط مرزی در آن سوی مرز با قطع خطوط لجستیک پاکستانی ها اقدام به محاصره آنها نمایند. اما این کار چندان خوشایند هندی ها نبود و آنها از گسترش دامنه جنگ وحشت داشتند. دو ماه بعد از شروع نبردها نیروهای هندی به آهستگی بیشتر مکان های استقرار نفوذی ها را بازپس گرفتند. تا این زمان در حدود 75 تا 80 درصد از منطقه توسط هندی ها پاکسازی شده بود. به دنبال این اتفاقات، پاکستان برای فروکش کردن درگیری به طور تدریجی از آمریکا به منظوز میانجی گری درخواست کمک کرد. در آن زمان به علت تجهیز پاکستان (همانند هند) به سلاح اتمی هر دو طرف از گسترش درگیری و همه جانبه شدن آن واهمه داشتند. در نهایت پس از موافقت پاکستان با بیرون کشیدن نیروهای خود به سمت منطقه تحت کنترلش، آمریکا موافقت کرد تا به عنوان واسطه بین دو کشور عمل کند. نواز شریف به طور رسمی در تاریخ 4 جولای 1999 موافقت خود را با خروج نیروهای پاکستانی اعلام نمود. با وجود خروج بیشتر نیروهای پاکستانی هنوز تعدادی از نیرهای ارتش و مبارزان کشمیری در بعضی از ارتفاعات مقاومت می کردند. در نهایت ارتش هند در آخرین هفته جولای حمله نهایی خود را انجام داد و منطقه را پاکسازی کرد وآخرین نیروهای پاکستانی نیز از منطقه خارج شدند و نبرد در 26 جولای پایان یافت. سرلشکر شاهد عزیز که بعدها به عنوان رئیس ISI نیز انتخاب شد در سال 2013 عنوان کرد که در واقع مجاهدین در این نفوذ نقش اساسی نداشتند و بیشتر سربازان پاکستانی در این پوشش به جنگ کارگیل رفتند. به عقیده یکی از فرماندهان اصلی میدانی ارتش هند به نام ژنرال ود پراکاش مالک و تعدادی از محققان نظامی، ایجاد خطوط تدارکات و لجستیک برای این جنگ از مدت ها پیشتر اغاز شده بود. حتی گمان می رود که این نقشه از زمان نخست وزیران پیشین پاکستان نیز اتخاذ شده بود ولی به دلیل ترس از ایجاد یک جنگ همگانی با هند هیچگاه اجرا نشد. با این حال نواز شریف نخست وزیر وقت پاکستان بعدها ادعا کرد که وی نیز از نقشه حمله آگاه نبوده است و تنها بعد از تماس تلفنی اتال بیهاری واجپایی نخست وزیر هند با وی، او از وضعیت آگاهی بافته است. او ادعا کرد پرویز مشرف فرماندهی وقت ارتش پاکستان که از سال 1998 به این سمت منصوب شده بود به همراه تعدادی از ژنرال های ارتش نقشه این عملیات را طرح کرده بودند. با این حال مشرف نیز اظهار داشت که نواز شریف تنها 15 روز بعد از سفر واجپایی به لاهور برای مذاکرات صلح از طرح حمله اگاه شده است. بر طبق برخی گزارش ها در طی این درگیری رژیم اسرائیل با رساندن تجهیزات توپخانه ای و مهمات و بمب های هدایت لیزی، هواپیماهای بدون سرنشین و در نهایت تصاویر ماهواره ای در کنار هند و در برابر پاکستان قرار داشت. پاکستانی ها در این نبرد در حدود 400 نفر کشته و 660 نفر زخمی و 8 اسیر داشتند که در مقابل آنها هندی ها حدودا 500 کشته، 1360 مجروح و یک اسیر داشتند و دو هواپیما و یک بالگرد آنها نیز سقوط کرد. در پایان جنگ هردو طرف درگیر به قهرمانانشان مدال های افتخار اهدا کردند.   ارتشبد پرویز مشرف فرمانده وقت ارتش پاکستان به همراه نواز شریف نخست وزیر این کشور   علت های زیادی برای شروع جنگی که هیچ یک از مقامات پاکستانی مسئولیت آغاز و دادن فرمان حمله آن را بر عهده نگرفته اند بیان می شود. اگرچه پاکستان از شروع کردن آتش جنگ هیچ دستاورد سیاسی بدست نیاورد و نتوانست قسمتی از منطقه مورد تهاجم را در اشغال خود نگه داشته باشد ولی در درگیری  نظامی توانست خسارت و تلفات نسبتا بیشتری بر هندی ها وارد سازد و در نهایت نیز به آسانی نیز مناطق اشغالی را به هندی ها بازپس نداد. یک سال بعد از آن حادثه ارتشبد پرویز مشرف فرمانده ارتش پاکستان با کودتای نظامی حکومت نواز شریف را ساقط نمود و خود عهده دار این پست شد. منابع:   https://en.wikipedia.org/wiki/Kargil_War http://carnegieendowment.org/2012/09/20/airpower-at-18-000-indian-air-force-in-kargil-war-pub-49421 http://www.pakistanarmy.biz.tc/kargilwar.html https://zuhayer.wordpress.com/2010/02/13/kargil-war-1999   با تشکر از جناب Mehran55 بابت پیشنهاد این موضوع تقدیم به شهدای گمنام اسلام تمامی حقوق متعلق به نویسنده و مترجم و وبسایت میلیتاری می باشد    
  23. 1 پسندیده شده
      خب در مورد هواپیماهای مسافربری چطور؟ پول آنها را که داشتیم و قرارداد هم بستیم اما به ما ندادند... آیا واقعا کسی اینجا می تواند تصور کند که اگر مثلا هواپیمای جنگی می خریدیم به ما می دادند؟   برای اینکه بتوانیم بهتر مورد کاوی کنیم، میشه این خریدهایی رو که فرمودید باز کنید تا بررسی کنیم؟ دو مورد رو من عرض می کنم: خرید اشتایر ها، که برای مبارزه با مواد مخدر انجام شد، و در تعداد بسیار محدود چند صد عدد. اصولا سلاح انفرادی در این مقیاس اندک چیز زیاد حساسی نیست. گرچه بلایی به سر اشتایر آوردند که توبه کرد و دیگه چیزی نتونستیم ازش بخریم.   خرید کیلوکلاسها و میگ 29 و ... در زمان فروپاشی شوروی : این برهه بسیار ویژه بود و به دلیل نیاز مالی شدید و خلا قدرت سیاسی و بسیاری مسائل دیگر، روسها تجهیزات بسیار زیادی را فروختند و حتی سیاستهای خودشان در زمینه فروش سلاح را نیز نقض کردند در حدی که حتی عمه خود را نیز برای فروش عرضه کرده بودند! (ماجرای فروش سلاحهای با آخرین فناوری خودشان به چین، که بعدا چین آنها را کپی کرد و دردسری برای روسها و رقیب آنها در بازارهای آن سلاحها شد) لذا اتفاقاتی که در این دوره افتاد را نمی توان با هیچ دوره ای مقایسه کرد.   در مورد اینکه به علت مشکلات مالی خرید نمی کنیم، این یک تصور اشتباه است. خرید سلاح، آن هم سلاحهای مهم امکانی است که اگر برای ما مهیا شود هرجور شده پولش را جور می کنیم. در زمان فروپاشی شوروی که وضع ما بسیار بدتر از دوره خاتمی بود. جنگ تازه تمام شده بود و قیمت نفت بسیار پایین بود و اوضاع بسیار بد بود، اما چندین میلیارد دلار از شوروی یا روسیه خرید کردیم.
  24. 1 پسندیده شده
    جنگ جهانی دومی جنگی بود تمام عیار که سرنوشت جهان امروز را با کنار هم چیدن کشورها رقم زد. یکی از نبردهایی که در این جنگ به وقوع پیوست, نبرد استالینگراد در حمله ی المان به شوروی بود. این نبرد حماسه های بسیار زیادی برای گفتن دارد. یکی از این حماسه هایی که در این جنگ به وقوع پیوست, دفاع از ساختمانی بود که امروزه با نام ساختامن پاولوف یا pavlov's house شناخته میشود.   ابتدا نگاهی کوتاه به فرمانده ی جوخه ای 25 نفره که از این ساختمان در طی شصت روز در مقابل الماانها دفاع کردند, بپردازیم.   یاکوف پائولوف, متولد چهارم اکتبر سال 1917 و وفات بیست و نهم سپتامبر 1981, یک سرباز ارتش سرخ شوروی بود که در تاریخ بیست و هفتم سپتامبر 1942 به مقام قهرمان اتحاد جمهوری شوروی, نائل امد. مدال عنوان قهرمان اتحاد جمهوری شوروی بالاترین مقامی بود که در شوروی وجود داشت که به قهرمانان به صورت یک مدال اهدا میشد.   یاکوف پائولوف       اما حماسه ای که ایشان در نبرد استالینگراد رقم زد, چه بود؟ در 27 سپتامبر سال 1942 جوخه ی تحت فرمان یاکوف پائولوف موفق شد یک ساختمان مسکونی چهارطبقه که به وسیله ی المانها تسخیر شده بود را بازپس گیرد و سپس از این ساختمان در برابر حملات ادامه دار ارتش المان نازی, تا دو ماه بعد که قوای شوروی رسیدند و محاصره شکسته شد, دفاع کنند. این ساختمان و حماسه ی دفاع از ان با نام ساختمان پاولوف در تاریخ نقش بست. به خاطر نقش قابل توجه یاکوف پائولوف در این نبرد, او نائل به دریافت  مدال عنوان قهرمان اتحاد جمهوری شوروی و مدال نشان لنین و مدال نشان انقلاب اکتبر و دو مدال نشان ستاره ی سرخ و چندین مدال دیگر شد. پس از جنگ نیز به حزب کمونیست پیوست. او سه بار به عنوان معاون شورای عالی جمهوری سوسیالیستی فدراتیو شوروی انتخاب شد.   اما ماجرای این نبرد و دفاع از این ساختمان چه بود؟   ماجرای ساختمان پاولوف در طی محاصره ی استالینگراد به وسیله ی المانها در تاریخ بین 27 سپتامبر تا 25 نوامبر سال 1942 اتفاق افتاد. این ساختمان که معروف به ساختمان پاولوف هست, یک ساختمان چهار طبقه در مرکز استالینگراد و عمود بر رودخانه ی ولگا بود و مشرف بر روی میدان نهم ژانویه و یک میدان بزرگ معروف به یکشنبه ی خونین بود. در سپتامبر سال 1942 این ساختمان به وسیله ی نیروهای المانی مورد هجوم قرار گرفت و یک جوخه از سپاه سیزدهم ارتش شوروی دستوری مبنی بر دفاع از این ساختمان دریافت کرد. این جوخه به وسیله ی گروهبان یاکوف پاولوف هدایت میشد, یک افسر غیر رسمی که در ان زمان بر اثر کشته و زخمی شدن تمام افسران کادر (ترجمه ی خودم) , هدایت جوخه را به دست گرفته بود. منظور من از افسر غیر رسمی این هست که به خاطر کشته شدن یا زخمی شدن افسر این خوجه, اقای یاکوف موقتا هدایت این جوخه رو به دست گرفته بود. وجه تمایز و نقطه قوت استراتژیکی این ساختمان این بود که با این ساختمان میشد از یک بخش کلیدی و مهم باریکه ی ولگا دفاع کرد. نقطه قوت تاکتیکی ساختمان نیز به خاطر موقعیت ان بر روی یک خیابان متقاطع بود که به مدافعان یک خط دید یک کیلومتر به طرف شمال جنوب و غرب میداد. پس از چند روز, که نیروهای کمکی و پشتیبانی رسیدند, افراد یاکوف استعداد تحت فرمان جوخه را تا 25 سرباز افزایش دادند و مدافعان را با مسلسل, راکتهای ضد تانک و خمپاره مجهز کردند. برای اجرا کردن فرمان شماره 227 استالین, با نام "not one step back" گروهبان یاکوف پاولوف دستوری مبنی بر استقرار شدن در ساختمان و دفاع از ان تا اخرین گلوله و اخرین سرباز, دریافت کرد.   برای اجرای این دستور, یاکوف دستور داد تا اطراف ساختمان چهار لایه از سیم خاردار و میدان مین بسازند و بر روی هر پنجره ی مشرف به میدان, یک مسلسل مستقر کنند. در اقدامات اولیه ی دفاعی ,  یاکوف متوجه شد که تفنگ ضد تانکهای ptrs-41 که بر روی سقف نصب کرده بودند, برای استفاده در کمین غیر منتظره ی تانکهای المانی, زمانی که تانکها به داخل برد دفاعی ساختمان وارد میشدند, موثر است. با این روش, سقف برجکهای نازک تانکها, در معرض اتش تنفگهای ضد تانک از طرف بالا قرار میگرفتند, و تانکها قادر نبودند برای جواب دادن, اسلحه های خود را به قدر کافی به طرف بالا ببرند.   برای ارتباطات داخلی بهتر, نیروهای یاکوف, دیوارهای زیرزمین ساختمان و سقف بالایی را تخریب کرده بودند و سیم ارتباطی را به طرف خارج از ساختمان به محل استقرار نیروهای شوروی, حفر کرده بودند. تجهیزات پشتیبانی نیز به وسیله ی خندقها ویا قایقها, با وجودی که المانها به وسیله ی حمله ی هوایی المانها مواجه میشدند, به این طرف رودخانه می امدند, حمل میشدند. با این حال غذا و مخصوصا اب, برای مدت کوتاهی کفایت میکرد. به خاطر نبود تخت خواب, سربازها سعی میکردند بر روی پشم شیشه های مخصوص ایزوله کردن لوله ها که ترکیده بودد, بخوابند و این مزید بر اتشهای کور المانها شده بود که سعی میکردند مقاومت انها را بشکنند. المانها چند بار در روز به ساختمان حمله میکردند. هر دفعه, پیاده نظام المانها و یا تانکهای المانی, سعی میکردن که از میدان عبور کنند و به ساختمان نزدیک بشوند, اما نیروهای یاکوف, انها  را به وسیله ی اتشهای مسلسلها و شلیک تنفگهای ضد تانک از زیرزمین, پنجره ها و سقف, متوقف میکرد. به همین ترتیب, مدافعان, و همچنین مردم غیر نظامی شوروی که در تمام مدت در زیرزمینها زندگی میکردند, از این نبرد سخت که بین 27 سپتامب رتا 25 نوامبر در جریان بود و  سپس به وسیله ی حمله ی گسترده ی شوروی باری از مدافعان برداشته شد, به دور نگهداشته شده بودند.   ساختمان پس از نبرد..           ساختمان پاولوف, تبدیل به یک سمبل برای این مقاومت فوق العاده ی نیروهای روسی در طی نبرد استالینگراد شد, که در نهایت پس از ماه ها تلفات گسترده در دو طرف, منجر به پیروزی قاطع برای شوروی گشت.   ژنارل واسیلی چوکوف ( واسیلی چویکوف ) , ژنرال فرمانده ی نیروهای شوروی در استالینگراد سپس جوکی با این مضمون گفت: المانها نیروهای بسیار بیشتری را برای تصرف ساختمان پاولوف از دست دادند تا نیروهایی که برای تصرف پاریس از دست دادند.   ساختمان پاولوف بعد از نبرد بازسازی شد همچنان تا به امروز به عنوان ساختمان مسکونی استفاده میشود. یک بنای یادبودی نیز برای به یاد داشتن نبرد در قسمت شرقی رودخانه ی ولگا, نیز بر روی ساختمان نصب شده است.   ساختمان در نمای امروزی..             منبع: http://en.wikipedia.org/wiki/Pavlov%27s_House     این مطلب تنها برای میلیتاری نوشته شده است.. استفاده با ذکر مطلب بلامانع میباشد.
  25. 1 پسندیده شده
    برای تکمیل تاپیک:    موقعیت استقرار خانه پاولوف در استالینگراد ، نقشه ساختمان و مدافعان ارتش سرخ              ای . آی . ایواشنکو     آی . وی . ورونوف      وی . اس . گلوشنکو     ای . ای . سابگیدا     ای . توردایف      تی - مورزائف      ای . ان . چرنیشنکف      ام . بوندارنکوف      ان . وای . چرنوگولوف      وی . کا . سارایف      وی . دی . آوا گیموف      ای . آنیکین      پی . آی . دوژنکوف      آ. ی. شاپولابوف      اف. زد . رمضانوف      آی . وی . هیت       ای . پی . آلکساندروف