برترین های انجمن

  1. alala

    alala

    Editorial Board


    • امتیاز

      45

    • تعداد محتوا

      5,269


  2. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      30

    • تعداد محتوا

      9,419


  3. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      8,704


  4. MRTranslator

    MRTranslator

    Members


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      68



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 16 مهر 1399 در همه مناطق

  1. 4 پسندیده شده
    با سلام و عرض ادب دوست عزیز در این انجمن برای همه ی ما فارغ از هر رنگ و بویی ملی گرایی یک آرمان اصلی به حساب می آید. در این جا ما همگی خودمان رو ایرانی می دانیم و بدین ترتیب گذشته و مفاهیم ملیتی آن را به خود نسبت می دهیم و به ایرانی بودن خود افتخار می کنیم. به شخصه بر این باورم که مسائل فرهنگی پایین سطح تر همچون نژاد، استان، قومیت و سایر موارد در برابر ملی گرایی معنایی ندارد. شما هم از همین ملت و همین تاریخ هستید. اجازه ندید خشم شما نسبت به موضوعات گوناگون هویت شما را تحت تاثیر قرار دهد.
  2. 3 پسندیده شده
    جیگر جان اشتباه متوجه شده بودید . کسی خاک سرزمین خودش را انکار نمی کند و فقط بحث بر سر مستاجر چند صباح آن خاک بوده است که دوستان بر روی آن اختلاف نظر داشتند ، وگرنه آذری های عزیز تاج سر هستند و تا ابد خواهند بود و خواهشا این عزیزان را به دیگری نچسبانید .
  3. 3 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . مقام معظم رهبری اثر هنری کجایید ای شهیدان خدایی نصب شده در باغ موزه ی دفاع مقدس ( تهران ) سرلشگر شهید ، دانشمند برجسته ، مردی با همت بلند ، پدر موشکی ایران ، شهید بزرگوار " حسن طهرانی مقدم " سردیس شهید طهرانی مقدم ، نصب شده باغ در موزه ی دفاع مقدس . (تهران ) گوشه ی کوچکی از زحمات ایشان که تجلی یافته مزار شهید بزرگوار در " قطعه ی 24 " آرامستان بهشت زهرا قطعه ی 24 مدفن جمع مهمی از ستارگان پرفروغ و درخشان وطن عزیزمان است . اینجا مدفن کسی است که .... کوه های زمین شهادت میدهند ... شهید حسن مقدم ( به این نام هم معروف بودند ) تنها شهید خانواده ی شهید پرور طهرانی مقدم نیستند و چند قدم آنطرف تر مزار برادر ایشان ، شهید علی طهرانی مقدم نیز این را گواهی میدهد ... علی طهرانی مقدم مصادف با ظهر عاشورا در 18 آبان سال 1359 وقتی تنها 18 سال سن داشت در جبهه سوسنگرد به شهادت رسید. ( خبرگزاری میزان به نقل از مادر شهید ) شادی ارواح طیبه ی شهدا صلواتی عنایت بفرمایید . ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ این مطلب اختصاصا" برای سایت وزین میلیتاری تهیه شده ، اما کپی برداری از آن به هر نحو و هر شکل ممکن آزاد میباشد .
  4. 2 پسندیده شده
    بسمه تعالی چهلمین سال دفاع مقدس و گام دوم انقلاب اسلامی چکیده : با توجه به وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب دشمنان ایران گمان می کردند که با استفاده از این فرصت می توانند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشانند . اگر دوعامل اصلی یک نیروی مسلح را شامل ابزار و تجهیزات و نیروی انسانی بدانیم ؛ بایستی اذعان نمود که در ابتدای انقلاب و در شرایط تحمیل جنگ هردو عامل به شدت ضربه خورده بود ولی پژوهش در تاریخ دفاع مقدس آشکار میسازد که در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر و با مساله ی برجام شاهد بروز شکاف هایی در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی رسیده اند. در آستانه ی گام دوم انقلاب اسلامی و با توجه به منویات رهبری در بیانیه گام دوم , شاید بتوان گفت که توجه به مساله تغییر نسل میتواند مهم ترین درس دفاع مقدس در آستانه چهل سالگی دفاع مقدس به عنوان یکی از بزرگترین و افتخار آمیز ترین اتفاقات تاریخ ایران باشد . البته مهم ترین مساله در مورد تغییر نسلی همان گونه که در مقاله توضیح داده شده است نه تنها جوان گرایی در سازمان و سپردن امور به جوانان بلکه انجام مطالعات و طراحی مدلی برای مدیریت این روند است تا مشکلاتی چون خویش سالاری و عدم شایسته سالاری که در روند تغییر نسل در هر سازمانی , در کمین است اتفاق نیفتد . ........................................................................................................ قسمت اول : وضعیت نظامی ایران در آغاز انقلاب به معنای واقعی کلمه آشفته بود.در نقاط متعددی گروه های تروریستی و تجزیه طلب درگیری های مسلحانه گسترده ای به راه انداخته بودند. در ساختار فرماندهی ارتش بسیاری از پست ها خالی مانده بود. هزاران مستشار آمریکایی که به عنوان آموزش با ارتش ایران همکاری می‌کردند با وقوع انقلاب از کشور اخراج شده بودند، تعداد زیادی از فرماندهان نظامی فرار کرده، بازنشسته شده یا برکنار شده بودند، نظام سربازگیری ناکارا شده بود و بخشی از نیروهای نظامی کشور درگیر ناآرامی‌های داخلی شده بودند. به علاوه برخی مصوبات دولت موقت همچون ضرورت خدمت نیروهای ارتشی در زادگاهشان و نیز اعطای مجوز استعفا به افسران ارتش باعث شد ارتش نتواند از بسیاری قابلیت‌های خود استفاده کند. در این بین سپاه پاسداران نیز نیرویی تازه‌تأسیس متشکل از جوانان بود که امکانات و توانایی لازم برای جنگ را نداشت. فرماندهان رده بالای سپاه را غالباً جوانان کم تجربه تشکیل می‌دادند که از اصول کلاسیک رزم بی‌اطلاع، و فاقد هر گونه سابقه و تجربه ای در میادین رزم کلاسیک بودند. تجهیزات نظامی از نظر نگه داری، تامین قطعات یدکی و آموزش وضعیت ضعیفی داشت. از این میان می توان به وضعیت لشکر 92 زرهی اشاره کرد که استعداد پرسنلی آن به 20 درصد تقلیل یافته بود. دشمن گمان می کرد با استفاده از این فرصت می تواند طی مدت کوتاهی بخش های وسیعی از خاک ایران را اشغال کرده، و حتی حکومت مرکزی را به سقوط بکشاند در اینجا نه صرفا تجهیزات و نه صرفا مجهادت های شجاعانه نیرو های انسانی مشارکت کننده در دفاع مقدس، بلکه فرماندهی جهادی فرماندهان جوان و مخلص انقلابی بود که آنچه از تجهیزات قابل استفاده و در اختیار بود را در یک سو و در سوی دیگر نیروی سربازان دلیر ایران اسلامی را در اختیار گرفته و در جنگی نابرابر و تحت تحریم دشمن بعثی را به پشت مرز های بین المللی رانده و نواحی اشغال شده را آزاد کردند. این جهاد مخلصانه تا آنجا ادامه یافت که پس از 8 سال تحریم اقتصادی و نظامی شدید و نیز دخالت مستقیم و غیر مستقیم کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به نفع عراق، از ساز و برگ جنگی مورد نیاز چیزی که برای جنگ قابل اتکا باشد، آنچنان که در نامه محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران ایران، مورد نیاز بودن آنها قید شده بود، باقی نمانده بود؛ و نیز استفاده گسترده دشمن از تسلیحات شیمیایی و وارد آمدن تلفات انسانی پر شمار بر گرده توان نظامی ایران سنگینی می کرد، و ناچار به پذیرش قطع نامه تن دادیم. در سال های پس از جنگ نیز با ادامه تحریم ها و فشار های سیاسی از یک سو و از سوی دیگر توان محدود اقتصادی در دسترس جهت بازسازی نظامی توان ایران، باز این مدیریت و فرماندهی جهادی این عزیزان بودن که راه گشای مشکلات شد و با بهره گیری از روش های غیر کلاسیک و با حداقل ممکن هزینه به توان نظامی ایران جان تازه ای بخشیده و دژ بازدارندگی نظامی ایران را مستحکم ساختند. در این مسیر ایران به توفیقات قابل توجه و کم نظیری در سطح جهانی دست یافت که از آن جمله می توان به پیشرفت های صورت گرفته در حوزه موشکی و سامانه های بی سرنشین اشاره کرد. البته در سال های اخیر شاهد بروز ترک ها و تبعات آن در دیواره های بازدارندگی نظامی ایران بوده ایم که موضوعی فراتر از بحث یادداشت جاری، و خود محل بحث در گزارش دیگری ست. در طی دهه های بعدی تا بدین جا که 4 دهه از آغاز دفاع مقدس گذشته و وارد دومین سال از گام دوم انقلاب اسلامی شده ایم، ما شاهد حداقل تغییرات نسلی در راس هرم قوای نظامی ایران بوده ایم به نحوی که می توان گفت در طی 4 دهه گذشته همین نسل از جوانی تا میان سالی و اکنون در سنین بیش از 60 و حتی 70 سالگی سکان امور را در اختیار داشته اند و با پشت صف نگه داشتن نسل بعدی در فرماندهان نظامی دچار رکود نسلی شده ایم. در واقع خود آن نسل فرماندهان جوان سال های جنگ قصه ی خویش را که خود قهرمانان اصلی آن بوده اند را فراموش کرده و عموما در پس از سال های مجاهدت های انقلابی و ساختار شکنی های شجاعانه به حفظ 4 دهه رکود نسلی منتهی به ایام پیری و محافظه کاری رسیده اند. فرماندهانی که در زمان جنگ تحمیلی به رغم سن بسیار کم و عدم داشتن سوابق آکادمیک یا میدانی رزمی درخور توجه مورد اعتماد امام خمینی (ره) قرار گرفته و مسئولیت سنگین اداره و فرماندهی جنگ را عهده دار شدند. به عنوان مثال سید یحیی رحیم صفوی در آغاز جنگ 28 ساله، محسن رضایی 26 ساله، علی شمخانی 25 ساله، و علی صیاد شیرازی 36 ساله بود. علاوه بر این می توان از دهه ها فرمانده دیگر با سنین کمتر از 30 سال نام برد که عهده دار فرماندهی جنگ در سطوح مختلف شدند: «محمود کاوه» را می‌توان یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس دانست. او در شرایطی فرماندهی «تیپ ویژه شهدا» را بر عهده گرفت که تنها ۲۱ سال سن داشت. محمود کاوه پیش از آنکه اول مرداد ۱۳۶۱ به فرماندهی تیپ ویژه شهدا برسد، از ۱۵ خرداد ۱۳۵۸ مربی آموزش نظامی، از سوم شهریور ۱۳۵۹ مسئول محافظان بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه و از ۴ آبان ۱۳۵۹ مربی آموزش نظامی در پادگان کرمانشاه تیپ ویژه شهدا بود. او همچنین در در سال ۱۳۶۵ فرمانده لشکر ویژه شهدا شد. تیپ ویژه شهدا از کلیدی‌ترین یگان‌های سپاه بود و موفقیت‌ها و عملیات‌های کم‌نظیر آن با فرماندهی کاوه باعث شد به لشکر ارتقا یابد. «یونس زنگی‌آبادی» در سال ۱۳۶۰ و تنها یک سال پس از آغاز جنگ به عضویت سپاه پاسداران در آمد و شجاعت و دلیری او باعث شد در حالی که تنها ۲۱ سال داشت از سوی سردار قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله، به فرماندهی تیپ امام حسین علیه‌السلام برسد. او که در سال ۱۳۴۰ در زنگی‌آباد کرمان متولد شده بود، ۲۵ دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵، زمانی که تنها ۲۵ سال داشت، در شلمچه به شهادت رسید. «مهدی زین‌الدین» که در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شده بود، پس از انقلاب اسلامی و با تاسیس سپاه پاسداران، به واحد اطلاعات آن پیوست و تا پیش از آغاز جنگ تحمیلی در تبریز و قم به فعالیت‌های مختلف پرداخت. با آغاز جنگ، به همراه یک گروه ۱۰۰ نفره برای گذراندن آموزش‌های کوتاه‌مدت به جبهه‌ها رفت. او از همان ابتدای جنگ و در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت، توانست مسئول واحد شناسایی و پس از آن مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد شود و چندی بعد به فرماندهی لشکر علی ابن ابیطالب علیه‌السلام منصوب شد. مهدی زین‌الدین که یکی از خوش‌فکرترین و جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بود، سرانجام ۲۷ آبان ۱۳۶۳ در شرایطی که همراه با برادرش مجید با هدف شناسایی مناطق جنگی از کرمانشاه به سردشت می‌رفت، با گروه‌های مسلح جدایی‌طلب غرب کشور درگیر شد و در حالی به همراه برادرش به شهادت رسید که تنها ۲۵ سال داشت. علیرضا موحد دانش یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران بود که در عملیات‌های فتح‌المبین، والفجر یک و والفجر دو حضور چشمگیر داشت. او که در سال ۱۳۳۴ در تهران متولد شد، پس از پیروزی انقلاب ابتدا در کمیته انقلاب اسلامی شمیران به فعالیت پرداخت و در فروردین ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران پیوست و ابتدا به پاسداران بیت امام خمینی رحمةالله‌علیه پیوست. شهید موحد دانش پس از آغاز ناآرامی‌های کردستان رهسپار غرب کشور شد و در چند عملیات برای مقابله با نیروهای جدایی‌طلب حضور یافت. او از ابتدای دفاع مقدس تا دی ۱۳۵۹ به همراه محمد جهان‌آرا به شناسایی مواضع دشمن در خرمشهر مشغول بود و پس از آن جانشین محسن وزوایی در عملیات بازی‌دراز ۲ شد. یک دست او در عملیات بازی‌دراز ۳ در شهریور ۱۳۶۰ قطع شد. شهید موحد دانش پس از آن معاون گردان حبیب بن مظاهر در تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بر عهده گرفت. با اتمام عملیات بیت‌المقدس به همراه نیروهای «محمد رسول الله» به لبنان اعزام شد و پس از بازگشت در شهریور ۱۳۶۱ با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا را عهده‌دار شد. علیرضا موحد دانش در عملیات والفجر یک دوباره مجروح شد و سرانجام ۱۳ مرداد ۱۳۶۲ در جریان عملیات والفجر دو در منطقه حاج عمران، به شهادت رسید. بنابر برخی خاطره‌های همرزمانش، در حالی که به شدت زخمی شده بود، خود را به سنگر عراقی‌ها رساند و سیم ارتباطی آنها با عقبه‌شان را با دندان جوید و قطع کرد و در همین حال بود که گلوله‌باران نیروهای بعثی، منجر به شهادت او در ۲۸ سالگی شد. سردار سرلشکر احمد کاظمی یکی دیگر از فرماندهانی است که در سال‌های جوانی به نقش‌آفرینی در جبهه‌های جنگ علیه رژیم بعث عراق پرداخت. او در ابتدای پیروزی انقلاب برای مقابله با دشمنان داخلی انقلاب در اوایل ۱۳۵۹ به کردستان رفت. او که جزء اولین اعضای سپاه پاسداران بود، به همراه یک گروه ۵۰ نفره در آبادان حضور یافت؛ گروهی که پس از مدتی لشکر زرهی ۸ نجف اشرف به فرماندهی احمد کاظمی شد و صدها تانک و نفربر و ماشین‌آلات جنگی از نیروهای عراقی به غنیمت گرفت. دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان و ۶ سال فرماندهی لشکر ۸ نجف اشرف از سمت‌های او در جنگ تحمیلی و همچنین یک سال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین علیه‌السلام، ۷ سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا و قرارگاه رمضان و همچنین ۵ سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه، بخشی از مسئولیت‌های او بوده است. حاج احمد کاظمی از ناحیه پا، دست و کمر بارها مجروح شد و انگشت دستش نیز قطع شده بود. علاوه بر چند مورد بالا، جوانان برومند و شجاع دیگری هم بوده‌اند که در جریان ۸ سال دفاع مقدس مایه عزت و سربلندی ملت ایران شدند. نزدیک به ۳۰ تن از فرماندهان جنگ را می‌توان برشمرد که بین سال‌های ۱۳۴۰ تا ۱۳۳۰ متولد شدند و سال‌های جوانی خود را در جبهه‌ها سپری کردند؛ از «سیدحسین علم‌الهدی» که در سال ۱۳۳۷ متولد شد و در ۲۲ سالگی در عملیات نصر با اصابت همزمان سه گلوله تانک به شهادت رسید، تا «حسین خرازی» که در سال ۱۳۳۶ در اصفهان زاده شد، مسئول اسلحه‌خانه کمیته انقلاب در زمان پیروزی انقلاب بود و لشکر پیاده ۱۴ امام حسین اصفهان را تاسیس کرد و سرانجام ۷ اسفند ۱۳۶۵ در ۲۹ سالگی در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. «محمدعلی جعفری» فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز یکی از جوان‌ترین فرماندهان دفاع مقدس بوده است. فرماندهی قرارگاه غرب، فرماندهی قرارگاه نجف، فرماندهی تیپ‌های عاشورا و معاونت سپاه شوشتر از مسئولیت‌های او بوده است. او که خرداد ۱۳۶۰ به سپاه پاسداران پیوست، از ۲۴ سالگی در جبهه‌ها حضور یافت و در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ جانباز شد. «شهید حاج قاسم سلیمانی» یکی دیگر از فرماندهان جوان جنگ تحمیلی بوده که در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵متولد شده و در عملیات‌های فتح فاو، کربلای ۴ و ۵ و همچنین تک شلمچه حضور داشته است. او که در ابتدای انقلاب برای مبارزه با جدایی‌طلبان به مهاباد رفته بود، پس از بازگشت به ریاست پادگان قدس سپاه در کرمان منصوب شد و با آغاز جنگ به آموزش چندین گردان از سپاهیان کرمان می‌پردازد. سردار سلیمانی پس از جنگ به مبارزه با اشرار در کرمان پرداخت و از سال ۱۳۷۶ همزمان با اوج‌گیری طالبان در افغانستان به فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد. «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از پایه‌گذاران سپاه پاسداران و فرمانده سپاه در استان خوزستان بود در آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ سال داشت و پس از پایان جنگ با انتقال به ارتش، به فرماندهی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد. «محمدباقر قالیباف» هم در سال ١٣٦١ در حالی که تنها ۲۱ سال سن داشت ،به عنوان فرمانده تیپ امام رضا(ع) و یک سال بعد در جایگاه فرمانده لشکر ٥ نصر خراسان انتخاب شد. «حسین دهقان» وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، «محمدابراهیم همت» فرمانده لشکر محمد رسول‌الله، «حمید باکری» جانشین لشکر ۳۱ عاشورا، «حسن باقری» قائم‌مقام فرمانده نیروی زمینی سپاه، «محسن رضایی» فرمانده سپاه پاسداران در دوران جنگ تحمیلی، «مهدی باکری» فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا، «سید محسن صفوی» فرمانده قرارگاه صراط المستقیم، «محمد بروجردی» فرمانده سپاه کردستان و «محمد جهان‌آرا» که شکست حصر آبادان مرهون تلاش و مجاهدات او و یارانش بود، همگی فرماندهانی بودند که در ابتدای آغاز جنگ تحمیلی ۲۵ تا ۲۶ ساله بودند. غلامعلی رشید، احمد متوسلیان، سیدیحیی رحیم صفوی، سیدعطاءالله صالحی، نورعلی شوشتری، داوود کریمی، علی صیاد شیرازی و عبدالحسین برونسی هم از زمره فرماندهانی بودند که در آغاز دفاع مقدس ۲۷ تا ۳۸ ساله بودند. [1] مساله تغییر نسل را شاید بتوان از جمله مسائلی دانست که به شکل اجتناب ناپذیر و با تولد و ورود نیرو های جوان به عنوان ورودی های جدید از سطوح پایین سیستم از سویی و بازنشستگی، از کار افتادگی و یا فوت نیروهای مسن سیستم در سطوح بالا اتفاق می افتد. اما فراتر از رویداد های طبیعی چون تولد ها و مرگ ها، مساله تغییر نسل، آمادگی برای آن و حتی لزوم آن بسیار حائز اهمیت است، و نیازمند آن است که فراتر از امری اجتناب ناپذیر به دست طبیعت، به عنوان فرایندی برنامه ریزی شده، سیستمی و سازمان یافته و متناسب با نیاز های عملیاتی، توانایی ها و نقاط ضعف موجود به پیش برده شود. به ویژه آنکه با سرعت گرفتن تحولات خصوصا در عرصه علم و فناوری و تاثیر قاطعی که بر مناسبات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و نظامی دنیا می گذارد، خصوصیات، رفتار ها و قابلیت های هر نسل نسبت به نسل قبلی با تفاوت های بزرگتری تمییز پیدا می کند، و هم زمان عدم ناسازگاری های نسل قبلی با موقعیت های موجود و پیشرو، که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سطوح فرماندهی به حتی 3 نسل قبل نیز می رسد و از ثبات چند دهه ای برخوردار بوده است، عمیق تر و اساسی تر شده و می تواند منجر به بروز ناکارآمدی های عمده ای شود. این امر آسیب هایی را در پی داشته و خواهد داشت که در ادامه به آن اشاره می شود. همان طور که پیشتر گفته شد موضوع تغییر نسل از 2 جهت ورود نسل جدید جوان در پایه سیستم و لزوم تغییر نسل پیشین که در سطوح فرماندهی در راس سیستم که در محدوده سنی 60 سال یا بیشتر قرار دارند، تاثیرگذار و حایز اهمیت می باشد. وردی های جدید از نسل جدید از یک سو چالش های فرهنگی، اجتماعی و ... نسل خود را به همراه خود وارد سازمان رزم قوای مسلح می سازند، از سوی دیگر چالش هایی را نیز در باب تعامل و فرماندهی فرماندهان که با این نسل دارای شکاف نسلی هستند به همراه دارند که هر چه این شکاف نسلی خصوصا از جنبه های فناورانه، آموزشی و اجتماعی شدید تر باشد، چالش های حادتری را در پی خواهد داشت. در سطح بالا دستانه نیز رکود نسلی و بیگانگی با مسائل و چالش های روز دنیا ناهمگونی شناختی و ضعف در پاسخ گویی و عمل در حوزه چالش های جدید را به همراه دارد که بسیار نمونه ها از آن دیده ایم. البته مساله شیفت نسلی نه تنها در قوای مسلح ایران که در تمامی ارتش های دنیا به یکی از مسائل کلیدی وضعیت حال و آینده تبدیل شده است و مطالعات و بررسی های گسترده ای حول آن انجام گرفته است، در ایران اما این مساله به جهت رکود 4 دهه ای نسلی این بحران حاد تر شده است. تئوری نسل ها پیشنهاد می کند که تفاوت های موجود در داخل هر یک از نسل ها و میان هر نسل، قابل تمایز است و دیدگاه های مشترک را تعریف می کند[2]. اکثر پژوهشگران در مورد نظریه نسل ها بر نحوه گروه بندی نسل ها اتفاق نظر دارند. تئوریسین های نسل ها گروه های نسلی را بر حسب بازه زمانی تولدشان دسته بندی می کنند. رویداد های مهم که بر فرهنگ ما تاثیر می گذراند، همانند به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم، اثر جدا کننده ای میان نسل ها می گذارند. این رویداد های تغییر دهنده فرهنگ متشکل از باور های مشترکی ست که از گروهی از ارزش ها و نرم ها ساخته شده اند. ارزش های هر گروه عموما همگن هستند و بر اساس رویداد هایی ست که در دوره زندگی اعضای آن گروه رخ داده است وآنها به صورت شناختی و احساسی با آن تعامل داشته اند –به ویژه رویداد های مربوط به جنبش های اجتماعی- کاربرد فناوری، استاندارد های آموزشی، فعالیت ها، حرفه ها، و روابط نسبت به کار، خانواده، ارزش ها، ایده ها، و زمان[3]. به طور خلاصه اعضای هر نسل دارای رفتار، باور ها و آمال مشترکی هستند. البته سال های جدا کننده ی این گروه های نسلی در نزد تمامی پژوهشگران نظریه نسل ها الزاما دقیقا یکسان نیست و بعضا تفاوت هایی دیده می شود. به خواست خدا ادامه دارد . [1] https://www.mehrnews.com/news/2408509/%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-20-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%B1-26-%D8%B3%D8%A7%D9%84 [2] Craig A. Triscari, “Generational Differences in the Officer” [3] Twenge and Campbell
  5. 2 پسندیده شده
    به نام خداوند بخشاینده مهربان تاریخ جهان، پر از ناگفته ها و ناشنیده هاست درباره جنگ جهانی دوم، هزاران هزار مقاله، فیلم، کتاب و حتی بازی های رایانه ای، در مورد وقایع مشهور، افراد معروف و مکان های مهم این نبرد، نوشته، ساخته و نمایش داده شده اند. در این مقاله، سعی داریم به یکی از اتفاقات نادر و جالب، موسوم به "فرار بزرگ" بپردازیم. اشتام لاگر یا به مخفف اشتالاگ، همچنین اس ال، واژه ای آلمانی به معنای "اردوگاه اصلی"، نام عمومی اردوگاه اسرای جنگی تحت کنترل نیروهای مسلح آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم بود. برای نامگذاری این اردوگاه ها، از روش خاصی استفاده میشد که به طور خلاصه، شامل: شماره اردوگاه بر اساس اعداد رومی (I = 1 , II = 2 , III = 3 و الخ...)، سپس واژه "لوفت" برای نیروی هوایی، واژه "سی" برای نیروی دریایی، اس اس برای اس اس و سپس مکان اردوگاه میشد.هر اردوگاه، شامل اردوگاه اصلی برای نگهداری افسران عالیرتبه و افسران ارشد، یک یا دو اردوگاه برای افسران جزء، دو تا چهار اردوگاه برای درجه داران و سربازان، سربازخانه برای نگهبانان، اقامتگاه فرمانده و معاون اردوگاه، بهداری و بیمارستان، قبرستان، استخر و سایر امکانات بود. آنچه در ادامه خواهید خواند، شرح اتفاقات رخ داده در اردوگاه "اشتالاگ III، لوفت، ساگان" در خلال ماه مارس سال 1944 میلادی می باشد. http://s14.picofile.com/file/8410087418/Model_Stalag_Luft_III.jpg مدل ساده شده و کوچک شده "اشتالاگ 3". از این ماکت در ساخت فیلم "فرار بزرگ" (1963) استفاده شد. این مدل، تنها یکی از چهار بخش اصلی اردوگاه واقعی را نشان می دهد. امروزه، این مدل در موزه ای در نزدیکی مکان اصلی اردوگاه واقعی نگهداری می شود. استالاگ لوفت سه (مخفف: اس ال 3 (معنای تحت اللفظی: اردوگاه اصلی، هوا، 3)) یک اردوگاه اسرای جنگی نیروی هوایی متفقین غربی (به طور خاص، نیروی هوایی سلطنتی و نیروی هوایی آمریکا) تحت اداره نیروی هوایی ارتش آلمان بود. http://s15.picofile.com/file/8410087734/Friedrich_Wilhelm_Franz_Max_Erdmann_Gustav_von_Lindeiner_genannt_von_Wildau.jpg سرهنگ "فردریش-ویلهلم فرانتس ماکس اِردمان گوستاو فون لینداینِر گینانت فون ویلدائو" یا به اختصار: "فردریش-ویلهلم فون لینداینِر-ویلدائو" (1963 – 1880) فرمانده اس ال 3، تمام اتفاقاتی که خواهید خواند، در زمان مسئولیت ایشان اتفاق افتاده است. این اردوگاه در مارس 1942 در نزدیکی شهر ساگان، در استان سیلسیای سفلی آلمان (امروزه، بخشی از خاک لهستان) در 160 کیلومتری جنوب شرق پایتخت، برلین، احداث شد. دلیل انتخاب این مکان، زمین شنی آن بود که فرار زندانیان از طریق حفر تونل، بسیار سخت می کرد. شهرت این اردوگاه، بیشتر به دلیل دو فرار توسط اسرای متفقین است. فرار اول که در سال 1943 اتفاق افتاد. فیلم تخیلی "اسب چوبی (1950)" بر اساس کتاب خاطرات زندانی سابق "اریک ویلیامز" در مورد این فرار ساخته شده. http://s15.picofile.com/file/8410087468/The_Wooden_Horse_Film_Poster.jpeg پوستر فیلم "اسب چوبی" (1950) فرار دوم که در مارس 1944 اتفاق افتاد، یا آن طور که تاریخ نگاران جنگ جهانی دوم از آن یاد می کنند - "فرار بزرگ" - که نقشه آن توسط اسکادران لیدر "راجر بوشِل" کشیده و توسط افسر ارشد حاضر در اردوگاه، وینگ کوماندر "هربرت مِسِی" تایید شد. یک نسخه کاملاً خیالی از این فرار در فیلم "فرار بزرگ (1963)" براساس کتابی از زندانی سابق "پل بریکهیل" ساخته شده بود. در جریان این فرار، 76 نفر از اسرای خلبان، از طریق حفر تونل، فرار کردند. 73 نفر از 76 خلبان فراری، دستگیر و 50 تن از آنان، توسط گشتاپو، اعدام می شوند. هر چند که پیشوا، دستور اعدام تمام دستگیر شدگان را داده بود، اما با گوشزد این مسئله که کشتن تمام اسرا با توجه به شرایط وقت، می تواند موجب شورش باقی زندانیان شود، تصمیم بر این شد تا بیش از نصف فراریان کشته شوند!!! http://s15.picofile.com/file/8410087450/The_Great_Escape_Poster.jpg پوستر فیلم "فرار بزرگ" (1963) http://s14.picofile.com/file/8410087426/Roger_Bushell.jpg اسکادران لیدر "راجر بوشل" مغز متفکر عملیات "فرار بزرگ" (1944 – 1910) این اردوگاه در ژانویه 1945 توسط نیروهای شوروی آزاد شد. ترجمه شده توسط MRTranslator سه شنبه، پانزدهم مهر ماه 1399 خورشیدی برابر با ششم اکتبر 2020 میلادی راس ساعت 15 و 36 دقیقه نوشته شد برای ثبت در تاریخ میلیتاری منابع: https://www.tracesofwar.com/operations/5266/Operation-Escape-200.htm https://en.wikipedia.org/wiki/Stalag_Luft_III https://en.wikipedia.org/wiki/The_Wooden_Horse https://en.wikipedia.org/wiki/Roger_Bushell https://en.wikipedia.org/wiki/The_Great_Escape_(film) https://en.wikipedia.org/wiki/Friedrich_Wilhelm_von_Lindeiner-Wildau http://ww2f.com/threads/operation-escape-200.59508/
  6. 2 پسندیده شده
    تورک ایرانت برای همون جنگ ایرانت؟این لحن پان ترکی شما رو بقیه بقول شما 30میلیون آذری ایران دارند؟همسایه شمالی عملا و علنا در حق کشور مادری خودش خیانت و توطئه می کنه.اگه قرار به خاک ناموسه تمامی مناطق جدا شده 200سال اخیر خاک ناموس ایرانه مگر بقیه اقوام ایرانی کم شهید دادند؟چرا از میهن مادری طلبکارید؟چه شده این ملت رو؟ایران یک کشور با اقوام کردی آذری بلوچی فارس مازنی گیلک عرب ارمنی و....که با هم یک هویت به نام ایران رو بوجود آوردن این طور تیشه به ریشه ملی و میهنی خودمون زدن جز زبونی و تحقیر هیچ عایدی دیگه ای نداره .
  7. 2 پسندیده شده
    این چند وقته تبلیغ خیلی خیلی خوبی شد برای بیرقدار که مطمئنا روی سایر محصولات نظامی ترکها خاصه پهپادهای در دست توسعه مثل آکینجی هم اثرش را میزاره. کشورهای پیشرفته قاعدتا میرند به سمت تولید در این حوزه ولی کشورهای کمتر توسعه یافته که تعداد زیادیشون هم حوزه نفوذ ترکیه هستند ترغیب میشند برای خرید که خب ترکها سود بسیار خوبی میبرند و تزریق میکنند در صنایع نظامیشون و یک جهش را شاهد خواهیم بود در این حوزه براشون. تنها یک سرشکستگی بزرگ برای بیرقدار با ورود یک سلاح موثر میتونه این روند را کمی تضعیف کنه. ولی به هر حال تمام این سه جنگ یک بازاریابی محسوب میشدند برای ترکها در کنار دستاوردها. همزمان در سوریه ما از مدتها پیش این حوزه را فتح کردیم ولی ایران به چند دلیل خیلی آشکار هیچوقت تبلیغاتی* که ترکها با انتشار تصاویر کردند را نمیتونست انجام بده. ایران نه از لحاظ سیاسی و نه از لحاظ رسانه ای در وضعیتی نبود که کشتار و یا نابودی تعداد زیادی از مسلحین را اینطور جار بزنه چون به ضررش قطعا تموم میشد. گفته شد که این تازه در کنار موضوع اصلی بود که ما هیچوقت به اندازه یک چندم توان ترکها پهپادهامون را وارد سوریه به دلایل مختلف نکردیم. ولی از همین ورود محدود هم مطئنا فیلمهای زیادی در اختیار هست که شاید برای مدتها فقط روی حافظه دیسکها مکتوم باقی بمونه. * تو آذربایجان روی مونیتورهای تبلیغاتی میدانها و خیابانها تصاویر شکار بیرقدارها پخش میشه. (همزمان هم توی تلویزیونشون پاکت سیمان ایرانی را خبیثانه نشون میدند و القا میکنند که ایران در حال کمک به ارمنستان هست و خب مغزهای زنگ زده هم بدون سوال از اصل موضوع و پیشینه صادراتی کشور چیزی که بهشون القا میشه را دریافت میکنند و این وسط تجار ما ناله میکنند که مرز به روی کالای ایرانی غیرممنوعه حتی مثل پتو بسته شده و بازار صادراتی رشد یافته ما به ارمنستان متوقف شده و جالبه اتفاقا به نظرتون چه کسی در حال پر کردن این خلا هست؟! بله! ترکیه طرفدار آذربایجان! - همون اردوغان مثلا طرفدار فلسطین دارای بیشترین روابط تجاری با اسراییل را همینجا هم میبینیم ولی خب مغزهای زنگ زده متعصب حتما باید توسط یک نفری کنترل بشند)
  8. 2 پسندیده شده
    بسم الله........ 12 مهر ماه 1399 ادامه نبردها در قره باغ با وجود گذشت یک هفته از آغاز درگیری در قره باغ وادعای جمهوری اذربایجان مبنی بر تصرف چندین روستا وشهرک تا کنون هیچ سندی در این باره ارائه نداده است . تنها رسانه های باکو تصاویر از یک مقر تصرف شده ارتش ارمنستان را به نمایش گذاشته اند . نکته جالب در مسیر منتهی به این منطقه یک ستون نظامی منهدم شده وجود داشته که رسانه های آذربایجان ان را به ارمنستان نسبت داده بودن اما وجود یک نفربر بی ما پی 3 ( متعلق به خود آذی ها بوده ) در این ستون حاکی از انتشار اخبار دروغ و مبالغه امیز ازسوی طرفین بخصوص اذربایجان است . نکته خطرناک حضور مستقیم مزدوران سوری طرفدارا ترکیه در این درگیریهای است که هم برای ایران وهم برای روسیه میتوانند خطر آفرین باشند برخی از مناطق درگیری به مرز ایران چسبیده است این یعنی مزدروان سوری به واسطه ترکیه هم اکنون در چند صد متری مرزهای ایران قرار دارند . منابع خبری متعددی از تلفات سنگین از مزدوران خبر داده به طوری که در درگیریهای اخیر 30 تا 100 تن از این افراد کشته شده اند . البته نکته مهم نحوه برخورد ایران با مسئله درگیری در قره باغ است ایران تنها از طرفی حمایت می کند که درخواست کمک خود را رسما ارائه کند و قطعا این کمک پنهان وغیر مستقیم خواهد بود . هرچند جمهوری اذربایجان سالسیان است به پایگاهی برای برنامه ریزی علیه ایران تبدیل شده است مناطقی که درگیریها در این متمرکز بوده شکار دو تانک تی 90 و یک نفربر بی تی ار 82 ارتش اذربایجان علاوه بر تلفات سنگین ارمنیها در حملات پهپادی وتوپخانه ایی آذربایجان این کشور هم تلفات سنگین انسانی متحمل شده است . ارمستان تلفات رسمی خود تا دیروز را 154 کشته اعلام کرده این درحالی ایست که جمهوری اذربایجان تنها به ارائه تلفات غیر نظامیان بسنده کرده . نکته جالبتر حملات مستمر آذربایجان به مناطق غیر نظامیان قره باغ بوده این درحالی ایست که تصاویر کمی از حملات ارمنستان به مناطق غیر نظامی وجود دارد آنهم در صورت صحت تصاویر و خبرها تصاویر منتسب به برخی از مزدوران هلاک شده سوری در قره باغ داستان آنتونف های آذربایجان انتشار تصاویر شکار هواپیماهای قدمی انتونف 2 جمهوری اذربایجان توسط ارمنیها باعث تعجب بسیار از ناظر درگیری قره باغ شده است که چرا اذربایجان از یک هواپیمای دو باله ملخی ترابری بر فراز میدان نبرد استفاده میکند . برخی از منابع از احتمال استفاده از این پرنده های قدیمی در نقش طعمه برای شناسایی مکان استقرار دفاع هوایی ارمنستان بوده است . جمهوری اذربایجان با کمک چین این پرنده های را بدون سرنشین کرده است عدم گزارش یا تصویری از خلبانان کشته شده از این هواپیما این موضوع را تصدیق میکند اما نکته مهم این است که علاوه بر نقش طعمه این پرنده ها در بمباران مواضع ارمنستان نیز استفاده میشود در بقایایی یکی از انتونف های سرنگون شده یک بمب سقوط آزاد مشاهده شده است . تا کنون تصاویر 4 یا 5 انتونف هدف قرار گرفته منتشر شده است اما ارمنستان به طور متوسط روزانه از سرنگون کردن 3هواپیما اذری صحبت می کند وجود 60 انتونف پارک شده در یکی از فرودگاههای آذربایجان بدون سرنشین کردن انتونف 2 توسط چین ==================== انشا ا... دیگه مثل یکی دو ماه گذشته فعالیتم رو توی سایت کم میکنم مگر ..........
  9. 2 پسندیده شده
    علیکم السلام. استاد نیستیم . کلاستر موتورهای شهاب مربوط به موتور مرحله اول ماهواره بر سیمرغ است http://www.b14643.de/Spacerockets_1/Rest_World/Simorgh-IRILV/Description/Frame.htm
  10. 1 پسندیده شده
    مقدمه تانک Type-15 که با نام ZTQ-15 نیز شناخه می شود یک تانک سبک وزن است که توسط شرکت دفاعی NORINCO (شرکت صنایع شمال چین) طراحی و تولید شده است. اولین تصاویر از تانک سبک جدید در سال 2010 به شکل غیر رسمی نمایش داده شد. در حقیقت تانک های سبک تایپ-15 جانشین تانک سبک تایپ 62 هستند. تانکهای سبک تایپ 62 درسال 1961 به خدمت ارتش چین درامدند و تا سال 2011 بدون جایگزینی مناسب در ارتش چین بازنشسته شدند. در نتیجه بعد از بازنشسته شدن تانک های تایپ 62 ارتش چین به فکر بهکارگیری یک تانک سبک مدرن گرفت. از سال 2010 تعدادی از نمونه های اولیه مختلف تانک سبک در چین ساخته شد. در تاریخ 27 دسامبر 2018 ، سخنگوی وزارت دفاع ملی چین اعلام کرد که تانک سبک تایپ-15 توسط ارتش چین به عنوان تانک سبک جدید به خدمت گرفته شده است. تایپ-15 برای اولین بار در هنگام رژه نظامی برای هفتادمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین در سپتامبر 2019 برای عموم به نمایش گذاشته شد. اولین واحد نظامی چینی که تانک سبک تایپ-15 را دریافت کرد، تیپ 123 سلاحهای ترکیبی، گروه ارتش 75 ، زیر نظر فرماندهی جبهه جنوبی بود. این تیپ یکی از واحدهای نخبه ارتش ازادی بخش خلق چین محسوب میشود که یکی از بزرگ کاربران ادوات زرهی دوزیست ارتش چین نیز محسوب میشود. نمونه صادراتی تانک تایپ -15 بانام VT5 اولین بار در سال 2016 و در طول نمایشگاه هوایی Zhuhai معرفی شد. براساس اطلاعات منتشر شده در دسامبر 2019 ، وزارت دفاع بنگلادش رسما اعلام کرد که قصد سفارش خرید تانکهای سبکرا دارد VT5 . تانک های تایپ 15 با نمونه صادراتی خود تفاوت قابل توجه ای دارند. محل قرار گیری دریچه رانند در تایپ 15 سمت چپ بدنه است اما در تانک سبک VT5 در مرکز بدنه قرار دارد. علت این تفاوت در جایگاه راننده به علت تفاوتهای طراحی بخش بدنه است. بخش سینه تانک در VT5 خمیدگی بیشتری دارد اما در تایپ 15 سینه تانک صافتر میبباشد. شکل برجک نیز تفاوت های قابل توجه ای دارند در نتیحه ارایش زره های واکنشی بر روی برجک نیز متفاوت است. وزن تانک تایپ-15 در حالت استاندار 33 تن است اما با اضافه نمودن زره های واکنشی وزن آن به 36 تن میرسد. با این وزن ، تانک سبک چینی از تحرک بیشتری نسبت به یک تانک های اصلی میدان نبرد برخوردار هستند. نسبت قدرت به وزن بسته به میزان زره بین 27 تا 30 اسب بخار در تن است. در حقیقت هدف طراحی این تانک داشت یک تانک مناسب برای مناطق کوهستانی و صعب العبور است . خودروهای زرهی سنگین با وزن بالاتر از 50 تن مانند تانک های تایپ-99 در چنین مناطقی عمکلرد مناسبی نخواند داشت. طبق گفته شرکت سازنده این تانک مجهز به سیستم های مدریت میدان نبرد است که آن را برای عملیات مشترک مدرن مناسب ساخته است. تصویر سمت راست تانک سبک تایپ 62 در جنگ ویتنام- تصویر سمت چپ تانک سبک تایپ 62 جی نسخه بروز رسانی شده تانک تایپ 62 تانکVT5 نسخه صادراتی که تفاوت های ظاهری با نمونه تانک تایپ 15 دارد تحویل بخش دیگری از تانک های تایپ 15 در سال 2020 به گروه ارتش 75 ، فرماندهی جبهه جنوبی ارتش چین تسلیحات سلاح اصلی این تانک یک توپ105 میلیمتری با برد 3000 متر است. این توپ با تمامی مهمات ناتو نیز سازگار است. توپ این تانک سبک مجهز به بارگذار خودکار است. سیستم بارگذار تانک تایپ-15 از نوع چرخ و فلکی نیست و چینی ها نوع جدیدی از بارگذار خودکار را بر روی تانک تایپ-15 نصب کرده اند. احتمالا مدل بارگذار تانک تایپ 15 از نوع بارگذار نوار نقاله ای (زنجیری) مانند تانک های غربی است. برای قرار دادن مهمات در داخل بارگذار خودکار یک دریچه در پشت برجک تعبیه شده است تا خدمه مهمات را از این دریچه در داخل بارگذار قرار دهند. این بارگذار فاقد دریچه پوکه پران است. تانک تایپ-15 در مجموع ظرفیت حمل 38 گلوله را در داخل خود دارد. تانک تایپ-15 می تواند انواع مهمات شکافنده زره تثبیت شده با بالک کفشکدار APFSDS ، شدید النفجار ضد تانک HEAT، شدیدالنفجارHE و موشک هدایت شونده توپ پرتاب GP105 را شلیک نمایید. حداکثر برد موشک هدایت شونده توپ پرتاب این تانک 5000 متر و مجهز به کلاهک شدید النفجار ضد تانک است که میتواند علیه زره پوشهای مجهز به زره واکنشی استفاده شود. تسلیحات ثانویه شامل مسلسل 7.62 میلیمتری هم محور و جایگاه سلاح کنترل از راه دور نصب شده بر روی برجک تانک است. جایگاه سلاح کنترل از راه دور می تواند همزمان به مسلسل 12.7 میلیمتری و نارنجک انداز 40 میلیمتری مجهز شود. به گفته شرکت سازنده برجک تانک به طور کامل ثتبت شده است تا با دقت بالایی اهداف ساکن و متحرک را از میان بردارد. مهمات شکافنده زره تثبیت شده با بالک کفشکدار برای توپ105 م.م تانک تایپ 15 موشک هدایت شونده توپ پرتاب GP105 همانند تانکهای غربی و برخلاف تانکهای شرقی ، تانک تایپ 15/VT5 مجهز به یک بارگذار خودکار در پشت برجک از نوع نوار نقاله ای (زنجیری) است دریچه پشت برجک جهت قرار دادن مهمات در داخل بارگذار خودکار- این بارگذار خودکار فاقد بخش پوکه پران است در نتیجه پوکه های مهمات بعد از شلیک در داخل تانک باقی میمانند. طراحی کلی و حفاظت طرح تانک تایپ-15 همانند دیگر تانک های سبک شرقی است. این تانک سه خدمه شامل راننده که محل آن در جلوی شاسی قرار میگیرد، فرماننده و توپچی نیز در داخل برجک دونفره قرار دارند. این تانک سبک دو سطح حفاظتی دارد. در سطح استاندارد بدنه و برجک تانک دارای زره فولادی کاملا جوشکاری شده است. این سطح در برابره سلاح های سبک و ترکش های توپخانه ای مقاوم میباشد. در این حالت حفاظت و چابکی تانک برای برای عملیات شناسایی و پشتیبانی پیاده نظام مناسب خواهد بود. برای افزایش حفاظت تانک می توان زره واکنشی را به برجک و جلوی بدنه وکناره شاسی تانک اضافه کرد. همچنین می توان زره های قفسی را نیز در بحش انتهایی برجک وشاسی نیز نصب کرد. زره های واکنشی این تانک مدل FY4E هستند که وزن هر بلوک 19 کیلوگرم است. وزن تانک تایپ-15 بسته سطح حفاظتی از 33تا 36 تن می باشد و طول، عرض و ارتفاع ان به ترتیب 9.20 متر ، 3.30 متر و 2.50 متر است. دو سطح حفاظتی و تجهیزات تانک تایپ15- تصویر سمت راست بدون زره واکنشی و سمت چپ مجهز به زره واکنشی دید دید پانوراما مستقل فرمانده و جایگاه سلاح مجهزتر تانک تایپ15 مجهز به زره های واکنشی FY4El نمونه تانکVT5 (تایپ 15) دارای زره واکنشی در بخش کناره شاسی - این ارایش درکنار زره های قفسی می تواند برای نبرد شهری مناسب باشد تحرک تانک تایپ-15 مجهز به پیشرانه 1000 اسب بخاری دارای كنترل الكترونيكي موتور ديزل (EDC) و گیربکس مدرن تمام اتوماتیک هیدرو مکانیکی است. حداکثر سرعت این تانک در جاده 70 کیلومتر بر ساعت و در خارج از جاده 35 تا 40 کیلومتر بر مباشد. حداکثر برد این تانک تایپ-15 حدود 450 کیلومتر است که با نصب مخزه های سوخت خارجی در قسمت عقب بدنه می تواند برد تانک را افزایش داد. سیستم تعلیق این تانک از نوع هیدروپنوماتیک و شامل شش چرخ جاده ای است. این تانک قابلیت دوزیست بودن را ندارد. علاوه بر جابه جایی جاده ای و یا ریلی میتوان این تانک سبک را با هواپیماهای ترابری همانند و یا هواناوهای مانند Y-20 Type 726 نیز جابه جا کرد. تانک سبک تایپ 15 تحرکپذیری بالایی دارد در نتیجه میتوان از ان در مناطق کوهستان به خوبی استفاده کرد هواپیماهای ترابریY-20 میتواند در مجموع دو دستگاه تانک تایپ15 را باخود حمل کند اگر چه تانک تایپ 15 قابلیت دوزیست بودن را ندارد اما وزن ، سطح حفاظت و قدرت آتش این تانک برای استفاده نیروهای تفنگداران دریایی چین مناسب خواهد بود. هواناو Type 726 میتواند دو دستگاه تانک تایپ 15 را با جابه جا کند. تجهیزات تجهیزات استاندارد تانک تایپ-15 شامل سیستم حفاظت ش.م.ر و تهویه مطبوع ، سیستم کنترل آتش رایانه ای، سنسور هواشناسی، فاصله یاب لیزری، تجهیزات فرمان و کنترل، سیستم فرماندهی تاکتیکی، دوربین دید روز/ شب برای راننده ، دید حرارتی توپچی ، سیستم ناوبری اینرسی INS و ارتباطات ماهواره ای است. در صورتی نیاز می توات دید پانوراما مستقل برای فرمانده نیز نصب کرد. این تانک دارای یک سیستم حافظت فعال soft kill دارای هشدار قفل لیزری است. این سیستم پس از ردیابی پرتوهای لیزر به خدمه هشدار صوتی میدهد و نارنجک های دود زای را فعال میکند. سنسورهای سیستم هشدار قفل لیزری تانک تایپ 15 (مربع قرمز) مشخصات کلی تانک تایپ 15 کشور سازنده : چین سال ورود به خدمت : 2018 در ارتش آزادی‌بخش خلق چین خدمه : 3نفر ( فرمانده، توپچی و راننده) وزن رزمی : 33 الی 36 تن طول : 9/2 متر عرض :3/3 متر ارتفاع : 2/5 متر تسلیحات: توپ 105 م.م- مسلسل هممحور 7/62 م.م - جایگاه سلاح کنترل از راه دور مجهز به مسلسل 12.7 ( یا به همراه نارنجک انداز 40 م.م) حداکثر قدرت پیشرانه: 1000 اسب بخار نسبت قدرت به وزن:30 اسب بخار به تن حداکثر سرعت در جاده: 70 کیلومتر / ساعت برد : 450 کیلومتر ( با افزودن مخزن های سوخت خارجی 800 کیلومتر) نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است منابع: www.military-today.com/tanks/ztq_15.htm https://en.wikipedia.org/wiki/Type_15_tank https://www.armyrecognition.com/china_chinese_heavy_armoured_vehicle_tank_uk/vt5_light_weight_main_battle_tank_technical_data_sheet_specifications_pictures_video_11711164.html
  11. 1 پسندیده شده
    KNDS، همکاری اروپایی KNDS همکاری و سرمایه گذاری دو شرکت اروپایی در حوزه صنایع دفاعی است که شامل مشارکت شرکت آلمانیKMW و شرکت فرانسوی سیستم دفاعی . میباشدNexter ادغام این دو شرکت در 15 دسامبر سال 2015 انجام گرفت و شرکت مشترک در کشور هلند و شهر لیدن تاسیس شد. در تاریخ 29 جولای 2015، ادغام بین این دو شرکت در پاریس رسما نهایی شد. KNDS اهداف تولیدی مختلفی دارد از جمله : بروز رسانی تانک لئوپارد 2 برای مقابله با موشک های هدایت شونده ضد زره و تانک آرماتا روسی، پروژه ساخت یک توپخانه خودکششی 155 میلیمتری در سال 2040 با نام CIFS، تولید سیستم اصلی مبازره زمینی (MGCS) در سال 2030 که با نام تانک لئوپارد 3 نیز شناخته می شود را در برنامه خود دارد. دو شرکت آلمانی و فرانسوی امیدوارند با همکاری مشترک علاوه بر تولید محصولات نوین در بخش بازاریابی و جذب مشتری به یکدیگر کمک نمایند. در ادامه به پروژه های پیش رو این شرکت می پردازیم. سیستم اصلی مبازره زمینی (MGCS) ساخت و تولید نسل بعدی تانک های اصلی میدان نبرد MGCS و یا تانک لئوپارد 3 به طور قطع برای شرکت KNDS تازه تاسیس پروژه ای سخت و زمان بر به حساب می آید. به همین خاطر اولین قدم کوتاه مدت برای این شرکت عمر بخشی و بروز رسانی تانک های Leopard2A7+ است. در سال 2015 آلمان و فرانسه گزارش داده بودند آماده ساخت مشترک تانک Leopard 3 برای ایجاد جایگزینی با تانک های Leopard 2 هستند. پیش بینی آنها برای ارائه این محصول جدید سال 2030 می باشد. هدف اصلی از ساخت تانک Leopard 3 مقابله با تانک روسی آرماتا عنوان شد که در رژه روز پیروزی مسکو نمایش داده شد. ماجرای ساخت نسل جدید تانک لئوپارد به سال2014 باز میگردد زمانی که پارلمان آلمان پیشنهاد توسعه نسل جدید تانک اصلی میدان نبرد را تصویب کرد. پروژه ای که به عنوان یک برنامه میان مدت برای وزارت دفاع آلمان در نظر گرفته شده بود. این تصمیم در میان بحران اوکراین واقع شد، مقطع ای که به نظر می رسید حدود 225 دستگاه تانک های لئوپارد 2A6 ارتش المان برای مقابله با بحران احتمالی ناکافی باشد. وزارت دفاع آلمان طرح خود را با نام "Leo 3" برای جایگزینی با تانک Leopard 2 در گزارشی در تاریخ 22 می سال 2015 به پارلمان آلمان ارائه کرد. مارکوس گربل معاون وزیر دفاع در وزارت دفاع آلمان به همتایان پارلمانی خود گفت :" فن آوری ها و مفاهیم بین سال های 2015 تا 2018 در مطالعات مشترک بررسی خواهند شد همچنین صنایع آلمان در این پروژه همکاری خواهند داشت ." همچنین او گفت که خدمت چندین ساله ی تانک های لئوپارد 2 دلیل استفاده از تانک جنگی جدید است. یکی از دلایل اصلی برای ورود نسل جدید تانک های اصلی میدان نبرد در آلمان عمر مفید لئوپارد 2 می باشد؛ که در سال 2030 به پایان می رسد. یعنی عمر 50 ساله لئوپارد 2 در سال 2030 به پایان خواهد رسید. تانک های لئوپارد در سال 1979 به عنوان بخشی از برنامه ی دفاعی برای بخش نیروی زمینی در طول جنگ سرد طراحی و ساخته شدند. آلمان در اوج رقابت تسلیحات در اوایل دهه 1980، بیش از 2000 دستگاه تانک را ساخت و به خدمت گرفت. با این حال، در سال 2014 تنها حدود 240 دستگاه ارتش این کشور فعال بودند و با توجه به وضعیت امنیتی در اوکراین، وزیر دفاع، اورزولا فن در لاین اعلام کرد که قصد دارد تا 100 تانک لئوپارد 2 را دوباره در ارتش این کشور فعال کند. البته برخی تحلیل گران دلیل اقدام آلمان را ناشی از تجزیه و تحلیل اخیر سرویس اطلاعاتی فدرال آلمان (BND)مبنی بر آمادگی روسیه برای به خدمت گرفتن نسل حدید تانک های اصلی میدان نبرد یعنی آرماتا می دانند. تجزیه و تحلیل BND نشان می دهد که حتی اگر نمونه های تانک آرماتای نمایش داده شده در رژه مدل های اولیه و پیش تولید باشند، در صورت تکمیل و تولید انبوه آنها، این یک تانک ها با بالاترین سطح تسلحیات وارد میدان نبرد خواهد شد. برخی از تحلیل گران اعتقاد دارند سلاح اصلی تانک آرماتا روسی یک توپ 152 میلیمتری است . علاوه براین سیستم دفاع فعال تانک آرماتا طراحان غربی را مجبور خواهد کرد که تمرکز بیشتری بر روی مهمات آتش مستقیم داشت باشند. بهبود مهمات خصوصا مهمات ضد زره و افزایش کالبیر توپ اصلی از جمله ویژگی های است که در نسل جدید تانک لئوپارد مشاهده خواهد شد. همچنین استفاده از سیستم دفاع فعال از جمله تجهیزات پیشینی شده برای لئوپارد 3 است. در حال حاظر تانک های آرماتا به عنوان اصلی ترین تهدید برای نیروهای زرهی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه به حساب می آیند. تانک اصلی میدان نبرد اروپا EMBT اولین گام برای برنامه MGCS، اثبات فناوری شرکت KNDS است. ابتدا KNDS باید نشان دهد دو کشور می توانند به طور مشترک یک پروژه جدید را توسعه دهند. در نمایشگاه نظامی2018 Eurosatory در پاریس دو شرکت KMW و سیستم دفاعی Nexter از تانک هیبریدی خود با نام تانک اصلی میدان نبرد اروپا EMBT رونمایی کردند. در حقیقت تانک نمایش داده شد ترکیب بدنه وشاسی تانک لئوپارد 2A7و برجک دو نفر تانک لکلر بود.EMBT اولین محصول شرکت KNDS به حساب می اید که از ادغام تانک لئوپارد 2A7 محصول شرکت KMW و تانک لکلر محصول شرکت Nexter ساخت شده است. رونمایی از تانک EMBT در نمایشگاه نظامی 2018 Eurosatory تانک EMBT ترکیب دو محصول شرکت KMW و Nexter است. بدنه ،پیشرانه و کل شاسی مربوط به تانک لئوپارد 2A7 است که می تواند 68 تن بار را بر حمل کند. برای نصب برجک کوچک و سبک تانک لکلر بدنه اصلاح شده است. براساس گفته های فرانکوئیس گروشانی رئیس بخش خودروها و زره پوش های Nexter، مزیت EMBT ترکیبی از انعطاف و توانایی بسیار بالای شاسی تانک لئوپارد 2A7 با برجک سبک لکلر است. ویژگی مهم برجک لکلر بارگذار خودکار آن است که باعث شده است وزن کلی برجک کاهش پیدا کند و در مقایسه با برجک 3 نفر تانک لئوپارد2 برجک 2نفر تانک لکلر 6 تن سبک تر باشد. سبک بودن برجک مزیت های فراوانی را برای تانک به همراه خواهد داشت. بازیابی راحتر تانک، حفظ چالاکی، توانایی برای نصب تجهیزات جدید مانند زره های افزودنی و سیستم های دفاع فعال، عبور تانک از مسیرهای بیشتر بدون نیاز به خودروهای پشتیبان مهندسی و... . در اخر به نظر می رسد همکاری دو شرکت KMW و Nexter در تولید تانک EMBT می تواند آنها را در پروژه های آینده از جمله ساخت نسل جدید تانک های اصلی میدان نبرد نزدیک تر کند. البته شایعاتی مبنی بر علاقه مندی ایتالیا برای خرید این تانک به عنوان اولین مشتری شرکت .نیز وجود دارد KNDS مشخصات EMBT کشور سازنده: آلمان/فرانسه شرکت سازنده: KNDS زمان طراحی : 2015 تا 2018 عرض:3.7 متر خدمه: 3 نفر تسلیحات: توپ 120 میل متری مدل L/55 راین متال پیشرانه: موتور دیزل 12 سیلندر ام‌تی‌یو مدل MB 873 Ka-501 قدرت موتور: 1479 اسب بخار گریبکس :رنک مدل HSWL 354 سیستم تعلیق : میله پیچشی مترجم و گردآورنده : Crash نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.
  12. 1 پسندیده شده
    ارتش مشترک و ائتلاف به معنای واقعی کلمه آرم های بازوی سربازان جمهوری آذربایجان که تلفیقی از پرچم آذربایجان و ترکیه هست... همون یک ملت و دو دولت http://uupload.ir/files/5mbw_۲۰۲۰۱۰۰۵_۱۶۴۹۴۲.jpg مسلما جمهوری آذربایجان که با بمباران شهرها و روستاهای جمهوری آرتساخ و به خاک و خون کشیدن مردم غیر نظامی و بمباران مداوم شهر استپاناکرت مرکز این جمهوری این کار رو آغاز کرد.
  13. 1 پسندیده شده
    پس چرا اون خطه جدا شده از خاک میهن همین نام رو روی خودش گذاشته؟
  14. 1 پسندیده شده
    هر راهبردی برای آغاز جنگ، نیازمند راهبردی برای خروج و پایان جنگ هم هست؛ بعد از این جنگ، برنده به نحوی پاشینیان خواهد بود. پاشینیان حمایت های غربی و مسیحی رو جذب میکنه. خودش رو پلیس ضد تروریسم و ضد اسلامگرایی در منطقه قفقاز معرفی میکنه. پاشینیان میتونه جنگنده و موشک بخره. از آمریکا، روسیه و حتی فرانسه و... نیروی هواییش رو قدرتمند خواهد کرد و ایضا نیروی پهپادی و موشکی و حتی پدافندی. ارمنستان حجم بسیار پدافند کوتاه برد و میانبرد خواهد خرید. آذربایجان مجبور به خرید مجدد از اسراییل خواهد بود وچون تسلیحاتش رو علیه یک دولت مسیحی بکار گرفته، اسراییل هم بشدت تحت فشار قرار خواهد گرفت که چیزی نفروشند. بنابراین تنها کسی که برای آذربایجان میمونه ترکیه است. آذربایجان با این شرایط قادر به خرید جنگنده نخواهد بود، زرهی زیادی از دست داده و باید نیروی زمینی رو احیا کنه. آذربایجان به سمت حفظ قدرت تهاجمی با استفاده از تولید یا خرید موشک های بیشتر خواهد رفت. مگر اینکه این الهام بتونه سیاست جذب رو در روابط خارجی احیا کنه. روابطش رو با ایران و روسیه اصلاح کنه تا به یه عمق راهبردی امنیتی مناسب برسه. با این وجود مسیر آینده آذربایجان ناخواسته مقداری موشکی شدن هست. و چون ارمنستان جنگنده های بیشتری میخره، پدافند قدرتمندتری نیاز خواهد داشت. آینده بازار قفقاز: پانتسیر اس 400 تورم 2 اس 350 بوک حجم وسیعی تجهیزات ECM/ESM
  15. 1 پسندیده شده
    بحث فنی خوبی میتنونه باشه ! نکته ای که وجود داره اینکه امار 205 دستگاه فقط مربوط به تانک ها نیست خودروهای رزمی پیاده نظام و نفربرها و خودروهای رزمی مهندسی هم جز این تلفات هستند. پس فقط تانکها نیستند که فرصت شلیک حتی یک گلوله رو نداشتند هیچ یک از خودروهای زرهی مانند نفربرها و خودروهای رزمی پیاده نظام هم نتوانسته اند عملکرد مناسبی داشته باشند. سامانه های توپخانه ای ارمنی تا وقتی عملکرد قابل قبولی داشتند که پهپادهای آذری/ترکی هنوز هرحال انجام عملیات در خطوط ابتدای نبرد بودند یعنی در اویل درگیریها. با ادامه یافتن جنگ و بعد از خالی شدن خطوط ابتدای نبرد از تهدیدات، پهپادهای آذری/ترکی به عمق درگیری جایی که واحدهای توپخانه ای قرار داشتند نفوذ کرده و تلفات قابل توجه ای از سامانه ای توپخانه ای ارمنی گرفتند و چالش اساسی برای بقاپذیری و اثر گذاری سامانه های توپخانه ای ارمنی ایجاد کردند. بعد از خاموش شدن و کاهش اثرگذاری سامانه های توپخانه ای اشغال مناطق مورد درگیر توسط اذری ها ساده تر شده است. یعنی با گسترش استفاده از پهپادها به عنوان یک عنصر رزم هوایی تمام عناصر رزمی زمینی از سربازه پیاده نظام تا تانک ها و سامانه های توپخانه ای به چالش کشیده شده اند. وقتی تهدید اصلی شما در اسمان وجود دارد در این وضعیت اساسا فرقی بین تانک با یک وانت ها غیر نظامی در بقاپذیری و اثرگذاری وجود ندارد. پیش بینی میشود در صورت استفاده گسترده از نیروهای هوایی (بدون سرنشین و سرنشین دار) بقاپذیری تمام واحدهای نیروی زمینی( نه فقط تانک!) به 12 دقیقه میرسد!!! اگر قرار باشد اهمیت تانکها در میدان نبرد به چالش کشیده شود باید یک مبازره بین واحدهای زرهی به عنوان معیار در نظر گرفته شود. مثلا در یک نبرد فرضی اثرگذاری تانکها بوسیله خودروهای زرهی با توپهای کالیبر متوسط، نرخ اتش بالا به همراه موشکهای ضد زره هایپرسونیک و هوش مصنوعی به چالش کشیده شده است. از چنین نبرد فرضی می تواند به پایان یافتن عمر تانکها یاد کرد. چون وظیفه تانک ها ایجاد برتری آتش در نبرد زمینی است و حالا که تانک نتوانسته اند وظیف اصلی خود که برتری در نبرد زمینی است موفق باشد باید از صحنه نبرد حذف شوند. اما وقتی تانکها و دیگر خودروهای زرهی بوسیله هواگردها نابود میشوند مانند آنچه در جبهه ارمنستان در حال وقع است را شاهد هستیم. در حقیقت در حال نگاه کردن به عملکرد ضعیف واحدهای پدافند زمین پایه وهواپایه هستیم که نتوانسته اند محیط آسمان را برای انجام عملیات و زمینی امن سازنند. هویتزرهای خودکششی 2s1 ارتش سوریه که بوسیله پهپادهای ترک شکار میشوند انهدام توپخانه کامیون سوار سوری توسط پهپادهای ترک حتی واحد های با تحرک پذیری بالاتر نیز از دست حملات پهپادی در اما نیستند سامانه راکتی گراد در لیبی که گفته میشود توسط پهپادهای ترکی نابود شده است واحدهای توپخانه ای ارمنستان شاید در اوایل درگیری ها عملکرد مناسبی داشتند اما با پیشروی پهپادهای آذری/ترکی به عمق جبهه های نبرد انها نیز موفقیت های ابتدای جنگ را از دست دادند پس بهتر از نبرد2020 ارمنستان واذربایجان مانند نبردهای کلاسیک قبلی این طور نتیجه گیری کنیم: اگر آسمان را به دشمن واگذار کنید نیروی های شما بر روی زمین خواهند مرد !
  16. 1 پسندیده شده
    پان ترکیسم همانند پان های دیگر بسیار خطرناک هست حتی خود پان ایرانیسم که وصل میشه به آریایی گرایی و نازیسم https://www.instagram.com/p/CFzj20-pnmu/?igshid=bpenxnqz631b انگار ارمنی ها تو این کشور زندگی نمیکنند اگه دستشون برسه باز ارمنی ها رو نسل کشی میکنند.
  17. 1 پسندیده شده
    هر وقت حکومت کمونیستی فاشیستی آذربایجان عوض شد ما هم از حکومتش همه نوع حمایتی رو میکنیم اما حکومتی که به بخش بزرگی از خاک کشور ما چشم طمع داره و به صراحت اعلام میکنه که بعد از قره باغ نوبت ایرانه هیچ حمایتی بدهکار نیستیم و هر موفقیتی در قره باغ به نام این حکومت ثبت خواهد شد. انگار در زمان جنگ میگفتیم صدام و عراق برادر دینی ماست و خوزستان رو تقدیمش کنیم و در اشغال کویت هم کمکش کنیم چون داریم به ملت مسلمان شیعه عراق کمک میکنیم نه به رژیم صدام
  18. 1 پسندیده شده
    البته این نوع جنگیدن بیشتر به طرفهای حامی و جبر جغرافیایی و سیاست کشورهای درگیر هم برمیگرده که میخان سطح درگیری در حد خطوط مرزی حفظ بشه! روش جنگ آذری ها در لیبی و شمال سوریه هم پیاده سازی شده و نشان داد واقعا کاربردیه و ترکیه قطعا در اموزش و بهبود پیاده سازی اون نقش داره ........ ولی ممکنه در یک‌توتال وار و یا یک‌حریف بامعیارهاو نقاط قوت و ضعف دیگر تحولات خیلی متفاوت باشه و باید با کسب تجربه و رفع نواقص خود از دیگر عناصر قدرت هم غافل نشد! قطعا از نظر پدافند کوتاه برد متحرک در خط مقدم ضعف هایی داریم که باید برطرف بشه. ادوات مهندسی زرهی سنگر ساز !! نفربر خط مقدم واحد های واکنش سریع و......
  19. 1 پسندیده شده
    اینقدر زیاد نیستن . بیش از حد زیاد نشون داده شدند دیگه وقتی در ورزشگاه شعار آذربایجان جنوبی ایران نیست یا علیه خلیج همیشه پارس شعر بدن آخرش معلومه وقتی بخاطر شوخی فتیله ای ها اون بلوار رو به اوجود دارند و کلی فحش به ایران و ایرانی داد و کسی بهشون گیری نداد معلومه گستاخ تر میشن اگه کارشون به رویه جنگ مسلحانه نرسیده چون حکومت در بست در اختیارشونه اگه قصد براندازی داشته باشن اینقدر مسئولا خوابن که تا چندگام هم همراهی و ازشون حمایت میکنن و این خطر با خطر گروهای چند ده نفری جند الشیطان و کومله فرق داره این ماجرا خیلی جدیه و مشکلات عظیمی برای ایران زمین به وجود میاره ریشه شم در اینه که فرهنگ و رویه حکومت داری ما امروزه کمتر نشانی از ایران قدیم و فرهنگش داره اونهم بخاطر اینه به حضرات مذهبی یا با خرده فرهنگ های مشخص بر نخوره باید به خودمون بیاییم اینکه مردم ما صف می کشن برای حمایت از دو کشور ظالمی که اتفاقا قصد تجزیه ایران رو دارن و در ایران برای نیروهای به هلاکت رسیدشون مجلس ختم برگزار بشه ، واقعیت تلخیه و با ان شالله گربه این روند هی بدتر و بدتر میشه.
  20. 1 پسندیده شده
    آذربایجان و برادر بزرگترش اردوغان از خطرناکترین دشمنان ایران هستند که کشورونو حیاط خلوت اسرائیل و موساد کردند. اگر خدای ناکرده این اهریمنان در جنگ با ارمنستان پیروز بشن، هدف مهم ترشون استان های آذری زبان شمال غرب ایران زمینه. بقول ژوکه لیانگ هدف سرکوب لیوبی نیست. فتح وو است! ایران همون وویه که سالها ترکیه و این کشورک آذربایجان با چشم طمع به دنبالشن. سالها در رسانه های کشورمون به خیلی از اقوام تاختند و خطری که از همسایگان شمال غربی تهدیدمون می کرد نادیده گرفته شد. خطر شروع تجزیه طلبی و جنگی فرسایشی به سان جنگ سوریه که ترکیه مترصد شروعشه. پس برخلاف سیاست غلط که رسمی یا غیر رسمی همیشه از آذربایجان حمایت کردیم وقتشه مسئولان حکومتی جبران کنند و اجازه شکست دادن ارمنستان و برداشته شدن حکومت قراختاییان و رسیدن این مغولان مدرن و وحشی و تبدیل استان های شمال غرب به سوریه دوم رو ندن.
  21. 1 پسندیده شده
      ما کاری به این مسئله نداریم که ایشون خوب بوده یا نبوده.... من قبلا هم گفتم.... اصل اولیه‌ی حضور در جنگ یعنی خوب بودن و یعنی قهرمان بودن....   اما وقتی میگیم طرف ۷۰۰ تا نه ۲۰۰ تا نه ۱۰۰ کیل گرفته، رو چه حسابی میگیم؟؟   به نظرم صحبت های دوست بالایی خیلی عالی چیزی که من سعی میکنم بگم رو گفته...
  22. 1 پسندیده شده
      هر تپه چند نفر بالاش بودن و ایشون پاکسازی کرده؟؟ حتی تو فیلم های ایرانی هم یه تپه با ۱۰-۱۲ تا عراقی وقتی چند تا ایرانی بهش حمله میکنن یه نفر شهید میشه...
  23. 1 پسندیده شده
      این مورد رو که به وسیله غریزه می شه تک تیرانداز حرفه ای شد قبول ندارم. ولی دیدم که سکه ای در حد و اندازه سکه های 100 تومانی رو در فاصله 100 متری هدف قرار می دن که البته دیگه از عهده رمینگتون 700 خارجه. برای اینکار گونه های تاکتیکال بلازر یا مک میلان لازمه.   و سیمو هایها. این شخص در طی 100 روز نبرد 500 نفر رو هدف قرار داد یعنی هر 24 ساعت 5 نفر. اون هم تنهایی نه. 5 نفر در 24 ساعت منطقی هست ولی 70 نفر در یک شب یا یک روز اون هم تنهایی رویاییه. حالا اضافه کنید اسلحه هم دراگونوف SVD باشه و بدون تجهیزاتی مثل دوربین های حرارتی و دید درشب یا رنج فایندر و ...
  24. 1 پسندیده شده
    توجه داشته باشید امار رسمی همون 700 شلیک موفق هست که معلوم نیست چند تاش شلیک مرگ اور بوده... من نمیدونم دوستان عزیز چرا رو چند هزار مانور میدن...
  25. 1 پسندیده شده
    چند هزار یک مقدار غیر عادی نیست؟!