برترین های انجمن

  1. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      9,419


  2. oldmagina

    oldmagina

    Editorial Board


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      2,182


  3. GHIAM

    GHIAM

    VIP


    • امتیاز

      13

    • تعداد محتوا

      142


  4. HRA

    HRA

    Editorial Board


    • امتیاز

      10

    • تعداد محتوا

      466



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 8 اردیبهشت 1400 در همه مناطق

  1. 6 پسندیده شده
    سلام بعد از 2 تا نظر بالا که اولی بر مبنای تئوری توطئه و با اگر آمد و دومی حوزه جنگ روایت ها بیان شد امروز صبح دوباره نشستم و تقریبا کل فایل را با دقت گوش کردم (به غیر از بخش کوتاهی از ابتدایش را) . نکاتی به نظرم می رسد که فعلا عرض می کنم : به نظرم فایل هیچ تقطیعی درونش صورت نگرفته است . در اول آن گفته می شود 6 اسفند نزدیک ظهر و در آخرهایش از نزدیک ساعت 3 بودن گفته صحبت و بعد آخرین جمله باز تاریخ 6 اسفند تکرار می شود . شاید جلسات دیگری بوده باشد اما این جلسه کامل هستش. به نظرم فایل کاملا انتخاباتی تهیه شده و با آگاهی کامل تهیه کنندگان آن منتشر گشته است . علاوه بر آن نکته حوزه جنگ روایت ها که بیان شد و فکر کنم کاملا صحیح می باشد نکته دیگر اینکه واژه میدان به شدت در مصاحبه مخدوش هست. یعنی از قصد، مفهومی جدا و بدون تعریفِ مشخص، فرض شده و اقتصاد ، امنیت و ... را فدای آن کرده است . اینکه گفته می شود دیپلماسی فدای میدان شد و نه برعکس به نظر اشاره ای به رویکرد این جریان برای آینده دارد، یعنی میدان فدای دیپلماسی !! شاید برجام 2 ، حضور منطقه ای ایران که اتفاقا زمینه پیاده سازی اش در افکار عمومی داخلی بسیار آماده تر از بحث موشکی هست را به میان می کشد. البته در فایل صحبت از دیپلماسی برای پایان یافتن جنگ یمن می کند که در نهایت بی نتیجه می ماند و طرف های مقابل زیرش می زنند و تاریخ این صحبت قبل از مباحث دیپلماسی فدای میدان شدن است در فایل از نقش تخریبی عربستان در مذاکرات به صورت گل درشت صحبت می کند . در حالت بدبینانه و با توجه به خبر ها آیا قرار است پای عربستان هم در مذاکرات احتمالی آینده باز شود ! ؟ ! ؟ در جایی می گوید ما حتی بیشتر از شروط رهبری را انجام دادیم (یا یک همچین چیزی) که فکر نمی کنم زیاد صحیح باشدبا توجه به صحبت های صورت گرفته این چند ساله . یکسری از مسائل به سادگی قابل بررسی نیست . مثلا صحبت های خصوصی ظریف با کری و لاوروف ! اما می توان برای یک ارزیابی کلی از اینها، روند صحبت های قابل بررسی ظریف در این چند ساله و میزان صحت و سقم آنها را مورد نظر قرار داد. ...
  2. 4 پسندیده شده
    بسم الله........ 7 اردیبهشت 1400 ژن روسی منشا حملات پهپادهای انتحاری به تروریستها از حدود یکسال پیش چندین گزارش از حملات پهپاد های انتحاری بر علیه مواضع و ادوات مسلحین در شمال غربی سوریه منتشر شده بود . حتی تصاویری از گشت زنی این پهچاد توسط مسلحین یا ساکنین بومی منطقه ضبط شده بود . با انتشار تصاویر اولیه برخی منابع از احتمال ایرانی بودن این نوع پهپاد سخن گفته بودن اما هفته گذشته شبکه تلوزیونی روسیه 1 تصاویری از حملات این پهپاد و همچنین برخی از ویزگی های ظاهری را منتشر کرده . کلیپ مربوطه https://www.aparat.com/v/7HOks ممانعت سپهبد شهید قاسم سلیمانی از ترور عبدالله المحسینی رهبر معنوی جریانات تکفریری سلفی در سوریه خاطره زیر از سدار اسد بیگی نقل شده . المحسینی از سال 2014 یک پای ثابت حملات بزرگ مسلحین به مواضع ارتش ومقامت بوده نقش مهمی در بازپسگیری ادلب رو ایفا کرده همچنین خیلی از اختلافات بین مسلحین رو برطرف کرد حتی تا آستانه حل اختلافات بین داعش و سایر گروهها هم پیش رفته بود . با فتواهای وسخنرانیهای خودش خیلی از نفرات رو جذب النصره کرده بعد از جولانی قویترین شخص بین مسلحینه . حداقل پنج بار هم زخمی شده سه بارش توسط ارتش ومقاومت و دو بار هم توسط داعش علت زخمی شدنش توسط ارتش ومقاومت هم حضور در خطوط نبرد بوده ولی داعش دو بار قصد ترورش رو داشته اسدبیگی ادامه می‌دهد: <<فردی به نام شیخ عبدالله محیسنی، مسوول شرعی جبهه النصره و به عبارت دیگر نفر دوم گروه‌های تکفیری که ما به شدت پیگیر او بودیم، گزارش‌های موثقی در رابطه با او به دستمان رسیده بود، قرار بود او در ساعت ۱۲ شب تا ۵ صبح در یک خیابان و به یک خانه رصد شده برود، از این‌رو ما مختصات محل مورد نظر را به مقر فرماندهی جهت کسب آخرین دستور ارسال کردیم تا با پهپادهایمان او را نابود کنیم، اتفاقا سردار سلیمانی هم در منطقه بود و از این که محل اقامت شیخ عبدالله را پیدا کرده بودیم خوشحال بود، ولی وقتی شنید که او برای وضع حمل همسرش به آنجا رفته است با انهدام آن محل و کشتن این سرکرده داعشی مخالفت کرد و گفت به هیچ وجه نباید خانواده‌اش و افراد بی گناه آسیب ببین >>
  3. 3 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن الرحیم ( Xian KJ-600 ) کی جی - 600 : هواپیمای آواکس ناونشین KJ-600 را باید نخستین گام صنعت هوانوردی چین در تولید آواکس های ناونشین دانست. هواپیمائی که علاوه بر رفع نیازهای هواپیمائی نیروی دریائی چین ، میتواند نیم نگاهی هم به بازار جهانی این سلاح داشته باشد. همانطور که از ظاهر این پرنده مشخص است این هواپیما شباهت زیادی به نسخه آواکس آمریکائی " ای -2 " ( Grumman E-2 Hawkeye ) دارد. آواکس ناونشین E-2 آمریکا این هواپیما که در آگوست 2020 اولین پرواز خود را انجام داد ، بنا است که در سال 2022 بر روی ناوهای هواپیمابر Type-003 مستقر گردد. چینی ها در خصوص این برنامه اطلاعات کمی منتشر کرده اند و مشخص نیست چه تعداد از این پرنده را قرار است که تولید کنند. با توجه به نیاز فوری چین ، تاکنون برنامه ای برای صادرات این سلاح ارائه نشده است. این آواکس چینی ، فعلا از دو موتور توربو پراپ WJ-6C ساخت چین بهره میگیرد اما در گزارشی که گلوبال تایمز منتشر کرده گفته شده که بزودی به موتورهای WJ-10 مجهز خواهد شد. موتور چینی Zhuzhou WoJiang-6C نسخه چینی موتور Ivchenko AI-20 ساخت شوروی در خصوص این آواکس چینی هیچ تاپیکی در میلیتاری وجود ندارد https://nationalinterest.org/blog/buzz/xian-kj-600-could-make-chinas-aircraft-carriers-far-more-powerful-168497 ادامه دارد... ------------- پ.ن 1 : لطفا دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند پ.ن 2 : انشاءالله اگر عمری باقی بود ، در پست های آینده به سایر پرنده های چینی خواهیم پرداخت.
  4. 3 پسندیده شده
    به نام خدا تحویل اولین زیردریایی مدرن S-80-Plus به ماتادورها ! در حالی که علاقه مندان به دنیا زیردریایی ها در انتظار اخباری از زیردریایی گمشده اندونزیایی ، KRI Nanggala بودند اسپانیا اولین زیردریایی از کلاسS-80-Plus خود را به اب انداخت.اولین زیردریایی کلاس S-80-Plus عصر جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا خواهد گشود S-81 Isaac Peral یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است. این شناور دوربرد 2965 تنی قابلیت های جدیدی را برای نیروی دریایی اسپانیا به ارمغان می آورد و در بازار صادراتی نیز عرضه می شود. زیردریایی جدید نیروی دریایی اسپانیا ، ایزاک پرال ، امروز در کارتاگنا ، اسپانیا به اب انداخته شد. این شناور یکی از بزرگترین زیردریایی های غیر هسته ای در جهان است و نوید ان رامی دهد که سراغاز گام های جدیدتر و بزرگ تری برای نیروی دریایی اسپانیا (Armada Española)در اینده نزدیک باشد. طراحی S-80 Plus با استفاده از سیستم پیل سوختی بیواتانول (قدرت مستقل از هوا) متمایز از سایر زیردریایی این رده در جهان شناخته خواهد شد. شرکت اسپانیایی سازنده این زیردریایی ، Navantia به عنوان شرکتی پیشگام در صنایع دریانوردی شناخته شناخته می شود این سیستم مزایایی نسبت به سایر سیستم های AIP دارد. پس از استفاده از اتانول هیدروژن ازاد شده ذخیره میشود این کار نیاز به ذخیره جداگانه هیدروژن در داخل زیردریایی را برطرف می کند. سایر زیردریایی های AIP به مخازن هیدروژن احتیاج دارند. علاوه بر این ، اتانول یک سوخت نسبتاً در دسترس برای تأمین قدرت این شناور میباشد. تصویری از سامانه AIP این زیردریایی معروف به Best این زیردریایی به سه سلاح اصلی مسلح خواهد شد. اژدر سنگین وزن DM2A4 ، موشک ضد کشتی UGM-84 Sub-Harpoon و مین های بستر دریا تسلیحات برنامه ریزی شده برای این شناور هستند. البته به دلیل اینکه اسپانیا به شدت بر روی صادرات این زیردریایی حساب باز نموده است بر حسب تمایل ونیاز مشتری تسلیحات قابلیت جایگزینی میباشند. مثلا استفاده از موشک ضد کشتی اگزوست یا اژدر تی پی200 نیز برای ان پیشبینی شده است.همچنین برای تجهیز آنها به موشک کروز دریا-خشکی UGM-109 تاماهاوک نیز برنامه ریزی شده بود. این امر می تواند نیروی دریایی اسپانیا را در گروه خاص و بسته از کاربرهای زیردریایی با قابلیت حمله استراتژیک درعمق قرار دهد. در حالی که سفارش تاماهاوک به تاریخ پیوسته است ، این زیردریایی توانایی حمل آنها را دارد اگر در آینده طرحی برای ورود به خدمت ان در این زیردریایی درنظر گرفته شود. با اجرای این طرح چنین قابلیتی در میان زیردریایی های غیر هسته ای ناتو بی نظیر خواهد بود. بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود. ویژگی های متمایز این زیردریایی: -امکان شناسایی چندین هدف با استفاده از سنسورهای مختلف در سناریوها گوناگون -توانایی حمل پرسنل نیروی های ویژه -تولید کمترین صدا و اثر مغناطیسی برای به حداقل رساندن شانس شناسایی ان توسط دشمن -کاهش اثر حرارتی و راداری با استفاده از اخرین فناوری های توسعه یافته بر طبق قرارداد انجام شده تا پایان سال 2030 چهار فروند از این زیردریایی به نیروی دریایی اسپانیا تحویل داده خواهد شد.مجموع ارزش کلی این قرارداد رقم تقریبی برابر با 4 میلیارد دلار خواهد بود.(قیمت هر فروند 980میلیون دلار) درباره نام ایزاک پرال : داستان به زمانی برمی گردد که مهندسان اسپانیایی از نخستین پیشگامان طراحی زیردریایی بودند. ایزاک پرال (1851-1895) یک افسر و مهندس نیروی دریایی بود که اولین زیردریایی کاملاً برقی را طراحی کرد. این طرح بیش از 10 سال قبل از اینکه نیروی دریایی ایالات متحده و نیروی دریایی سلطنتی اولین زیردریایی کلاس Holland را سفارش دهند ، در سال 1889 در نیروی دریایی اسپانیا اجرا شده بود. مشخصات: وزن زیردریایی : 2695 تن در سطح اب قطر : 7.30 متر طول :81 متر پیشران : 3 موتور دیزل1200 کیلووات و یک موتورالکتریکی 3500 کیلووات ویک واحد AIP سرعت :22 کیلومتر در ساعت در سطح اب و35 کیلومتر در ساعت در هنگام غوطه وری برد : 8000 کیلومتر خدمه : 32 نفر به دلیل سطح بالا اتوماسیون و8 نفر نیروی ویژه در صورت نیاز حداکثر روز های قابل دریانوردی در اب 50 روز مقدار عمق قابل تحمل سازه ازمایشی : 460 متر قابلیت تهاجمی : 6 تیوپ533 ملم در نظر گرفته شده برای شلیک موشک کروز و اژدر و مین سامانه های مورد استفاده در زیردریایی : سونار :سامانه سونار پسیو با برد 75 کیلومتر مجهز به سامانه کشف اثر حراراتی با حداکثر برد 41.7 کیلومتر رادار : رادار جستجو سطحی با برد 90 کیلومتر سیستم شناسایی اکوستیک با برد 127 کیلومتر قابلیت پرتاب دکوی اکوستیک با برد 1.9 کیلومتر برای فریب دشمن دوستان از انجایی که این مطلب برای بخش اخبار در نظر گرفته شده بودو به دلیل نبود تاپیک مرتبط تصمیم به ایجاد ان گرفته شد در نتیجه زمان نسبتا کمی برای نگارش ان صرف شد پیشاپیش به دلیل وجود احتمالی هرگونه اشتباه نگارشی وفنی عذرخواهی مینمایم منابع :https://s80flight.navantia.es/s-80-plus/ https://www.navalnews.com/naval-news/2019/12/video-navantia-closes-the-resistant-hull-of-s81-isaac-peral-submarine/ https://en.wikipedia.org/wiki/S-80_Plus-class_submarine
  5. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز . "اصل وحدت فرماندهی" (*) و گرفتاری های دو نیروی رزمی صیاد شیرازی پس از شکست عملیات قادر ناراحت بود. "به شدت بدبین شده بود و درست یا غلط ، گمان می کرد در عملیات قادر او را تنها گذاشتند تا شکست بخورد." (در کمین گل سرخ / ص 345 ) همدلی سپاه و ارتش در پیروزی های بزرگ سال دوم جنگ نقش مهمی داشت ؛ اما به تدریج با شکست ها ، اختلاف ها هم تشدید شد. صیاد به ضرورت یک فرماندهی واحد برای جنگیدن معتقد بود. محسن رضائی می گوید " بعد از والفجر مقدماتی ایشان آمد و گفت آره اگر شما نپذیرید که وحدت فرماندهی در جنگ حاصل شود ، ما ول می کنیم و می رویم ... ما گفتیم اصلا این حرف ، حرف بی خودی و بی ربطی است " ( گفتگوی رضائی با راویان جنگ / ص 57). اختلاف ها که بیشتر شد ؛ هاشمی برای عملیات بدر ( اسفند63) فرماندهی عملیات را به رضائی داد. "مطرح شد که من فرمانده هستم و برادرمان صیاد هم از من تبعیت بکنند. منتها قرار شد که هیچکس این را نفهمد." (سطرهای ناخوانده / ص 77). نقشه عملیات بدر / اسفند ماه 1363 بدر اما به شکستی تلخ تبدیل شد و فرمانده سپاه با افزایش انتقادها در شرایط سختی قرار گرفت. هاشمی این بار ( سال 64) از طرح های صیاد استقبال کرد. رضائی می گوید : صیاد ، گفت 5 روزه جنگ را تمام می کند و هاشمی "ارتش را مسئول جنگ کرد. ما هم که شاهد این وضع بودیم ، گفتیم حرفی نیست ... ما هم یک نفر را معرفی می کنیم تا زیر نظر آقای صیاد شیرازی که گفته است من در عرض پنج روز جنگ را تمام می کنم ، عمل کند". رضائی با اشاره به مشکلات این دوره و شکست عملیات قادر می گوید : "برادران ارتش ، علاوه بر مشکلات بالا، وقت زیادی را هم تلف کردند" (گفتگوی محسن رضائی با راویان جنگ / ص 44 تا 46). نقشه عملیات قادر / تیرماه 1364 حالا صیاد به تنها گذاشته شدن اش در عملیات قادر بدبین بود و از طرف دیگر ، بخشی از فرماندهان دلیل شکست را ضعف طراحی و فرماندهی او می دانستند. گویا این بدبینی ها به بدنه نیروها نیز کشیده شده بود. عبدالحسین مفید از فرماندهان ارتش در خاطراتش به یک گردهمائی دو روزه در پائیز 64 با حضور رزمندگان ارتش برای بررسی "مشکلات ارتش در جنگ" اشاره کرده است. از نتایج این گردهمائی این بود که در ارتش "پیروی کورکورانه از سپاه پاسداران در تعیین هدف ، مأموریت و تهیه طرح و اجرا" وجود دارد. (بازخوانی جنگ تحمیلی/ ص 159) وقتی که بدنه دچار ابهام باشند و اختلاف ها ریشه دار ، توصیه های اخلاقی دیگر مشکلی را حل نمی کند. همانگونه که توصیه های امام، آقای هاشمی و سایر مسئولان اختلاف ها را حل نکرد. هاشمی در خاطراتش "مشکل جنگ را نظرات دوگانه ارتش و سپاه" معرفی می کند ؛ هر چند می گوید "هردو طرف حسن نیت دارند و آماده شهادتند". اما مفید معتقد است که او نمی خواهد واقعیت را بیان کند و "مشکل اصلی در ناتوانی فرماندهی کل قوا(هاشمی رفسنجانی) است که قادر به یکپارچه کردن نظرات دوگانه نیست." و "هاشمی و همکارانش در فرماندهی کل ، نمی توانند مسائل تخصصی نظامی را که توسط دو فرمانده ارائه می شود ، تحلیل و بهترین گزینه را انتخاب کنند". (بازخوانی جنگ تحمیلی / ص 152) فرماندهان ارتش سعی کردند ؛ روسای دو قوه دیگر را نیز در جریان مشکلات ارتش قرار دهند. در سمیناری که با حضور رئیس جمهور وقت ، حضرت آیت الله خامنه ای در آذر ماه 1364 برگزار شد ، برخی مشکلات مطرح شد. آنها هنوز در حال طرح مشکلات پشتیبانی و نیروی انسانی بودند که آقای رئیس جمهور گفت " اینجا [درون سمینار] ، جای این حرف ها نیست. اینجا همه هستند. [ یعنی خبرنگاران و مدعوین و مهمانان غیرنظامی سمینار] . بهتر است در جلسه خصوصی تری این مسائل را عنوان کنید." فردای آن روز آیت الله موسوی اردبیلی ، رئیس قوه قضائیه به سمینار آمد و واکنشش این بود که "معلم تقصیر را به گردن شاگرد می اندازد و شاگرد به گردن معلم. بروید جنگ کنید". (بازخوانی جنگ تحمیلی/ ص 162) در آن سالها ، ایران محدودیت ها و مشکلات فراوانی داشت و مسئولان باید زودتر در می یافتند که با حجم فراوان مشکلات و اختلاف زیاد در بالاترین سطح نظامی ، جنگ از راه صرفا نظامی به نتیجه نخواهد رسید و برای پایانش باید تدبیر و چاره ای اندیشید. در این شرایط اصرار بر ادامه جنگ با همین روش و با وجود مباحث مابین فرماندهان ، تنها به اختلافات بیشتر دامن می زد و حتی تغییر در راس نیروها مشکلی را حل نمی کند. همان گونه که با استعفاء و رفتن صیاد در سال 65 اختلاف ها حل نشد. فرمانده سپاه اما ،گمان می کرد که با امکانات ارتش میتواند به پیروزی های بزرگ برسد. هاشمی در 14 اردیبهشت 66 نوشته است: "آقای محسن رضائی بعد از ملاقات امام آمد ... پیشنهاد داشت که امام به خود ایشان درجه امیری ارتش را بدهد که بتواند بر امکانات ارتش دست داشته باشد و از موضع قدرت همه چیز را در خدمت جنگ بگیرد و با ارتشی ها برخورد کند". (دفاع و سیاست/ ص94) اما فرمانده سپاه در آخرین ماه های جنگ به برآورد واقعی تری رسید و نامه ای نوشت که در آن درخواست هائی داشت که نه تنها در ارتش موجود نبود ، که اصلا در مقدورات کشور هم نبود. دوگانگی فرماندهی ، تشکیلات موازی ، نگاه کدخدامنشانه فرماندهی کل برای حل اختلاف ها و کم توجهی به مشکلات ، در هنگامه نبرد ؛ می تواند کار را به جاهای سخت بکشاند. ============================== پ.ن 1 : اصل وحدت فرماندهی(*) : "اگر همه لشکر تحت فرمان فرماندهی واحد باشد و در کازار افسران و افراد به بهترین وجه از خود مایه بگذارند ، برای مقاومت در برابر چنین لشکری ؛ هیچ دشمنی کافی و نیرومند نیست و به هنگام حمله اش ، هیچ آرایشی استوار نمی ماند" ( سان تزو) پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
  6. 2 پسندیده شده
    یکی از نکاتی که در این مصاحبه به چشم می خورد تولید ضد روایت در حوزه جنگ روایت ها است. به عنوان مثال و به طور مشخص روایت مرد میدان که با این کلید واژه در سالگرد شهادت حاج قاسم تولید شده بود و روایت گر تلاش های این شهید بزرگوار در حوزه های مختلف بود، در این مصاحبه سعی شده ضد روایت اش تولید شود که مشخصا در دوگانه دیپلماسی و میدان خود را نشان داده است . خیلی بعید است که این موضوع اتفاقی به وقوع پیوسته باشد .
  7. 2 پسندیده شده
    ما به دنبال این واقعیت هستیم ولی چگونه در این صحبت ها و حرف می توان حرف درست را دریافت؟؟ الان فرض عده ای بر درستی حرف ظریف است و فرض عده ای دیگر بر دروغ بودن آن بخشی از این صحبت ها هرگز معیار درستی برای ارزیابی نخواهند یافت ولی نتایج اقدامات قابل ارزیابی است گذر زمان نشان می دهد تصمیمات حاج قاسم سوریه و عراق را از دهن تکفیری ها بیرون کشید و الان حداقل های واقعی روی زمین داریم با هزینه ای به مراتب کمتر از دشمن، در مورد سیاست خارجه تمام تمرکز بر برجام بوده است و اکنون بعد از 8 سال یک عدم توازن در سیاست خارجه بویژه در نگاه به شرق دیده میشود و همه تخم مرغ ها در ظرف برجام چیده شده بود که افتاد
  8. 2 پسندیده شده
    سلام گفته شد که می ترسند در تاپیک بحث بشود ، برای اینکه این ترس بریزد بنده شروع می کنم آنهم به صورت تهاجمی و مبتنی بر مبانی تئوری توطئه ! اگر دیدید که آنوری ها در حال باد کردن نات کلفت ما هستند شاید طرح ایجاد رهبری برای تشکیل دولت در تبعید ، مورد حمایت قرار دادن و در اختیار گذاشتن سرمایه های بلوکه شده به او برای براندازی با هزینه و توان خود ما هست (اپوزوسیون که رهبر درست و حسابی نداره) . در این حالت یکی از مهمترین اهداف ترور و به شهادت رساندن حاج قاسم برداشتن شخصیتی بود که می توانست در شرایط حساس انسجام داخلی را حفظ نماید . الله اعلم دیدید ترسی نداره
  9. 2 پسندیده شده
    بیست و پنج سال پس از نخستین پرواز "پایان دهنده " دوم آوریل 2021 ، بیست و پنجمین سالگرد نخستین پرواز جنگنده برتری هوایی سوخو-37 ترمیناتور بشمار می آید که درواقع ، بخشی از یک برنامه بسیار بلند پروازانه نیروی هوایی ارتش روسیه برای تقویت سازمان رزمی خود با طراحی یک هواگرد نسل چهارمی از پیکربندی سوخو-27 فلانکر محسوب می شد . اگرچه ارتش شوروی از سال 1985 بتدریج نمونه های اولیه جنگنده سوخو-27 را بخدمت درآورد ، اما نمونه های اولیه سوخو-37 را می توان به نوعی ، نمایشگر فناوری برای طیف گسترده ای از سامانه های جدید روسی برای توسعه نسخه M از نسخه پایه فلانکر دانست که می توانست روند بهینه سازی و عملیاتی شدن سوخو-27 ام را تسهیل نماید . در این میان ، گرچه سوخو-27 ام سرانجام وارد خدمت شد ، اما بدلیل وخامت وضعیت بخش دفاعی ارتش شوروی و سپس روسیه ، چندین سال از برنامه ریزی های صورت گرفته برای آن عقب تر می بود ، ولی در نهایت پس از کش و قوسهای فراوان در سال 2014 با شناسه سوخو-35 به نیروی هوایی ارتش روسیه پیوست . راست : میگ-31 ام چپ : میگ-1/44 این دو هواگرد رزمی از جاه طلبانه ترین برنامه های نیروی هوایی ارتش شوروی سابق بشمار می رفت که پس از فروپاشی بسرعت لغو شدند با این حال ، نخستیم پرواز سوخو-37 در نوع خود جالب توجه می بود ، چرا که درزمانی صورت گرفت که برنامه های جاه طلبانه نیروی هوایی ارتش سرخ پس از فروپاشی شوروی ، بسرعت و مسلسل وار لغو و به بایگانی سپرده می شدند . بدین معنی که همزمان با این برنامه ، حداقل تولید انبوه دو نمونه ، نخست ، جت رزمی میگ-31 ام و سپس برنامه MIG-1/44 بدلیل بحران اقتصادی و سیاسی این کشور ابتدا به تاخیر افتاد و سپس بطور کامل لغو گردید . اما در میان تمامی این پروژه ها ، برنامه سوخو-27 بلحاظ اهداف تعیین شده و همچنین بودجه در دسترس برای توسعه آن ، منطقی تر به نظر می رسید ، به همین دلیل روند آن ادامه پیدا نمود . راست : کابین جنگنده سوخو-37 ترمیناتور چپ : نمای گرافیکی خروجی های بُردار رانش با این وصف، برخی براین اعتقاد قرار دارند که بدلیل محبوبیت نمونه های پایه سوخو-27 و جانشین آن ( سوخو-30) در بازارهای صادراتی ، تصمیم گیرندگان روسی امتیاز مهمی را در ادامه برنامه سوخو-37 مشاهده می نمودند ، به همین دلیل سرمایه گذاری بر روی آن ادامه پیدا نمود . بدین ترتیب ، انتظار می رفت که جنگنده نسل بعدی برآمده از سوخو-27 ام ، بسیار کم هزینه تر از میگ-31 ام و یا میگ-1/44 ، علیرغم اینکه برنامه های لغوشده از بسیاری از جهات بر سوخو-27 ام برتری داشت ، باشد و این مساله ، فرصتی گرانبهایی را برای تولید تعداد بیشتری به منظور تحویل به نیروی هوایی روسیه و سپس ارائه در بازارصادرات جتهای رزمی فراهم آورد . سوخو-35 در حوزه شاخص های فنی ، بارزترین ویژگی سوخو-37 و سپس سوخو-27 ام را می توان در مجهز شدن پیشرانه های این دو جنگنده به خروجی های سه بُعدی ، بعنوان یک فناوری بسیار پیشرفته که از اوایل دهه هشتاد میلادی در اتحاد شوروی در دست توسعه قرار داشت ، جستجو نمود . این فناوری ، به شکل اعجاب آوری ، قدرت مانور این جنگنده های رزمی را افزایش داده بود و در حال حاضر نیز تنها در سه هواگرد عملیاتی سوخو-57 ، سوخو-35 و جی -10 مورد استفاده قرار می گیرد . علاوه براین ، صنعت هوانوردی نظامی روسیه ، پیشگام در طراحی و تولید خروجی های بُردار رانش 2 بُعدی بود که برای اولین بار با جنگنده های سوخو-35 یکپارچه گردید و قدرت مانور آن را به صورت قابل ملاحضه ای افزایش می داد . سوخو-27 ام به این ترتیب ، هواگرد تجربی سوخو-37 در اوایل سال 1995 میلادی با مجهز به این خروجی های جدید به مرکز آزمایش شرکت سوخو در نزدیکی مسکو تحویل داده شد . با این حال ، بدلیل آهسته بودن روند طراحی پیشرانه قدرتمند تر AL-37FU روسها بالاجبار پیشرانه AL-31FP را در این تستها بکار گرفتند که در واقع همان پیشرانه ای بود که در سوخو-27 استفاده میشد ، با این تفاوت که به خروجی های دو بُعدی مجهز شده بود .یکی از خصوصیات جالب این هواگرد ، استفاده از یک سامانه کنترل پرواز رقومی (دیجیتال ) به جای نمونه آنالوگ قدیمی بود که بطور مستقیم ، کنترل سامانه بُردار رانش متصل می شد . این امر باعث می شد تا این جنگنده در سرعتهای پایین و زاویه حمله بالا ، بهترین مانوری پذیری را در اختیار کاربر بگذارد . در حوزه سامانه های الکترونیک ، سوخو-37 به یک جنگنده بی همتا در میان سایر جتهای روسی تبدیل شده بود ، هر چند هنوز فاصله قابل توجهی را نسبت به رهگیر میگ-31 ام به نمایش می گذاشت . در واقع ، رادار آرایه فازی پالس داپلر N011M قابلیت ردیابی بیشتر از 20 هدف هوایی و هدایت موشک به 8 هدف ( درمقایسه با تامکت که قابلیت کشف 24 هدف و شلیک 6 تیر موشک به سمت آنها را در اختیار داشت .م ) را می توانست ارائه کند . در مقابل رادار N011 سوخو-27 ام تنها قابلیت کشف 15 هدف و شلیک شش موشک را بسوی آنها در اختیار داشت ، هر چند این رادار جدید بطور همزمان توانایی هوا به هوا و هوا به زمین را ارائه میداد که درمقایسه با نمونه ها ی اولیه سوخو-27 پیشرفت قابل ملاحضه ای محسوب می شد . راست : رادار N011 سوخو-27 ام چپ : رادار N011M سوخو-37 با این وصف ، بدلیل نامطلوب بودن شرایط اقتصادی روسیه و عدم حمایت دولت از برنامه سوخو-37 ، شرکت سوخو مجبور شد تا با فروش جتهای سوخو-27 به ویتنام و چین ، هزینه توسعه این پروژه را تامین نماید که این وضعیت اعتماد به شرایط صادراتی روسیه را نشان میداد . بدین سان ، برنامه سوخو-37 به شرکت سازنده اجازه داد تا بخش قابل ملاحضه ای از فناوری های پیشرفته را که بعدها در سوخو-35 بکار رفت ، توسعه دهد و اگر در ابتدا گمان می رفت که سوخو-37 خود به یک محصول جذاب تبدیل گردد ، تولید آن تنها به یک فروند محدود شد . اما این تک فروند نیز در نهایت ، در دسامبرسال 2002 بدلیل نقص سازه ای ساقط شد ، که این نیز موجب گردید تا شرکت سوخو درصد بیشتری از بدنه سوخو-35 های آینده را از مواد مرکب تولید نماید تا در زمان اجرای مانورهای پیچیده ، مشکلات مشابه ای بروز نکند . مقایسه خروجی بردار رانش 2 بُعدی نصب شده بر روی یکفروند سوخو-27 یوبی (دو تصویر سمت راست ) و خروجی های سوخو-37 اگر چه امروز ، سوخو-37 جنگنده کمتر شناخته شده ای بشمار می رود ، اما ترمیناتور ، درسالهای پس از فروپاشی اتحاد شوروی ، به نمادی از پیشرفت مستمر صنعت هوانوردی نظامی روسیه تبدیل شده بود ، سالهایی که برنامه های نظامی در ابعاد غول آسا ، مرتباً لغو می شدند و این برای کشوری که یکی از دو قطب این صنعت بشمارمی رفت ، یک فاجعه محسوب می شد ، در حالی که رسیدن این جنگنده به مرحله تست پروازی ، میراث از دوران طلایی اتحاد شوروی و بستری برای جهش بسمت آینده برای روسیه محسوب می شد . پی نوشت : 1- بن پایه 2- صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  10. 2 پسندیده شده
    با سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث شیرین تاریخچه تولید و بکارگیری پهپاد در سازمان رزم نیروهای مسلح جمهوری اسلامی رو به اتفاق هم ادامه میدیم:  پهپاد در دفاع مقدس روند شکل گیری و نقش آفرینی یگان پهپاد سپاه در دفاع مقدس خلبان های سوم هواپیمای تلاش 2 ، تلاش و کوشش مضاعفی به ما بخشید. بچه ها با ارتقائی که به سیستم رادیوئی آن داده بودند به ما این جرأت را دادند که پس از انجام پروازهای دو تیمه ، آن را حتی سه تیمه یا اصطلاحا دو پله کنیم. من به همراه برادران اردلان ، نامدار ، یزدانی و قاری دو عملیات از این نوع را با موفقیت پشت سر گذاشتیم. من در هر دو عملیات عضو تیم وسط بودم یعنی هواپیما را از خلبان اول در پشت جبهه می گرفتم و به خلبان سوم در پشت نیروهای دشمن تحویل می دادم. در عملیات سوم قرار شد که من خلبان سوم باشم. به همین منظور با برادران به سمت منطقه عمومی بستان و دقیقا در هورالعظیم راه افتادیم. من و اردلان به همراه یک بلدچی عرب زبان از خط خودی گذشتیم تا پشت نیروهای دشمن برسیم. او با لباس محلی بود و ما دو نفر با لباس بسیجی. ما هر دو خلبان یک دستگاه بیسیم و یک دستگاه رادیو کنترل هواپیما نیز همراهمان بود. با "بلم" آنقدر جلو رفتیم تا آب تمام شد ، آن را کناری بستیم و بقیه راه را پیاده طی کردیم. باید جائی مستقر می شدیم که هم به دشمن نزدیک باشد و هم فضای مناسبی برای مانور پروازی محسوب شود. اما بقیه مسیر خشکی نبود، باتلاق بود. با آن پوتین های سنگین ، راه رفتن توی لجن زار ، سخت و خسته کننده بود. پایت را که می گذاشتی ، تا ساق توی لجن فرو می رفت. بلدچی خودش را راحت کرد و کفش هایش را درآورد و دور انداخت. کمی آن طرف تر ، لباس هایش را هم حتی دور انداخت و لخت ما را به جلو می برد. فاصله اش با ما 50-60 متری می شد. او ما را توی نیزاری برد که دقیقا پشت نیروهای دشمن بود و ما به راحتی سر و صدایشان را می شنیدیم که در حال بازی والیبال بودند. مکان را که مناسب دیدیم ، بیسیم را روشن کردیم و برای تحویل گرفتن هواپیما اعلام آمادگی کردیم. چون من طبیعتا از صدای بم و بلندی برخوردار بودم ، یهو اردلان هشدار داد که آرامتر ؛ نکند می خواهی که صدایت به گوش عراقی ها برسد! طبق سناریوی پروازی باید از دست راست خودمان شروع می کردیم و مسیری را در طول نوار جبهه دشمن ادامه می دادیم. این مسیر گاهی دو یا سه بار و حتی چهار بار امکان تکرار داشت و هر بار عمق بیشتری می گرفتیم و به صورت معکوس هر بار باید عمق مان را کم می کردیم تا عکس برداری ها حداکثر همپوشانی را داشته باشند. به محض اینکه هواپیما را تحویل گرفتم ، آنرا به سمت خودم کشاندم . چون موتور هواپیما پیستونی بود ، صدای قار قار هواپیما سراسر جبهه را از خود پر کرده بود و کاریش نمی شد کرد. عراقی ها تا صدای پهپاد را شنیدند ، بازی را قطع کردند و بلند بلند داد می زدند : الطیاره ، الطیاره. از بین نیزارها آن ها را می دیدیم که با شتاب پشت سیستم های پدافندی خود رفتند و لوله های جنگ افزارهایشان را به طرف پهپاد گرفتند ، آنها چون اطلاعاتی از پهپاد گرفته بودند ، به خوبی می دانستند که مأموریت چیست و خلبان هایشان حتما همین دورر و بر هستند ؛ برای همین نیروهای پیاده شان تفنگ هایشان را به اطراف نیزار گرفته و همه مدلی شلیک می کردند. انگار که شیلنگ آبی را به طرف باغچه ای گرفته باشند. ما چون از قبل فکر همچین برخوردی را کرده بودیم ، محکم در جان پناه خود سنگر گرفته و به عکس برداری مان ادامه دادیم. عکسبرداری و پروازمان که تمام شد ، آن را به سلامت به خلبان دوم دادم و دستگاهم را خاموش کردم. این تازه اول کار ما بود ؛ چون هم باید منتظر نتیجه عکسبرداری می ماندیم و هم به انتظار گشتی های دشمن که معمولا به تعقیب مان می افتادند. آنها از مسیر پرواز هواپیما ، شصت شان خبردار شده بود که در لابلای همین نیزارها هستیم. لحظات کُشنده ای بود چون پس از تحویل سالم هواپیما از خلبان دوم به اول و سپس فرود موفقیت آمیز ، عکاس تیم باید از سالم بودن دوربین مطمئن می شد. در اصل ، موفقیت عملیات منوط به موفقیت عکسبرداری بود. اولویت اول سالم برگشتن هواپیما نبود ، سالم بودن سیستم عکسبرداری بود و تا مسئول عکس ، درب کانتینر دوربین را باز نمی کرد و از سیستم عکسبرداری مطمئن نمی شد ، نمی توانستیم منطقه را ترک کنیم. چون در غیر اینصورت ، باید دوباره پرواز صورت می گرفت و هواپیما به دست ما خلبان های سوم می رسید. خوشبختانه ، وقتی موفقیت عملیات را اعلام کردند ، در همان گل و لائی که آمده بودیم راه برگشت را پیش گرفتیم ؛ در حالی که گلوله های جور واجور دشمن ، زوزه کشان از بیخ گوش مان رد می شد. پوتین هایمان آنقدر سنگین شده بود که جانمان را به لب می آورد. نمی دانم چرا راضی نمی شدیم مثل بلدچی در گل و لای با پای برهنه بدویم. انگار که نقل و نبات توی باتلاق بریزند ، همین جور گلوله بود که توی گل و لای می نشست. در نیمه راه بود که اردلان گفت : تو برو ، من دیگر نمی توانم. با اضطراب پرسیدم : چرا ؟! تیر خوردی ؟! پاسخ داد : خیر ، پایم نمی آید. من تا آن موقع نمی دانستم که اردلان پیشتر مجروح شده و از جانبازان جنگ است. من فاصله خود تا اردلان را برگشتم و به او توصیه کردم که تنها راه نجات در آوردن همین پوتین هاست. ببن بلدچی چقدر خوب راه می رود. همین کار را هم کردیم. فضای عجیبی شده بود ، چون این بار علاوه بر باران تیر و فشنگ ، ترکش های خمپاره هم بر سرمان می بارید. اردلان کمی که نفس تازه کرد ، همپای من با پای برهنه توی لجن زار شروع به دویدن نمود. خود را که به بلم رساندیم ؛ اگر چه کار تمام نشده بود ، اما احساس خوبی بهمان دست داد که می توانیم با جان سالم ، خود را از نیزارها و آبراه های منتهی ، به مقر خودمان برسانیم. به خصوص اینکه این مسیرها بلدچی مثل کف دست می شناخت. این اولین عملیات طولانی مسیری بود که در لیست عملیات های پهپاد جائی برای خود باز کرد و بعدها ابراهیم حاتمی کیا به سراغ مان آمد و با فیلم مهاجر آن را در سینمای دفاع مقدس ماندنی کرد. راوی : عباس مختاریان * * * * * رودست از نوع بسیجی ما توی چهار عملیات ، پنج هواپیمای خود را از دست داد بودیم. بچه ها همگی پکر بودند و هیچ خلبانی جرأت پرواز را به خود نمی داد. از اساتید خلبان فقط شهید زارعی ، حاج آقا عزیزی ، من و آقای صباغی مانده بودیم با کلی درخواست عملیاتی. بچه ها حتی در فرستادن تیم جلو هم روحیه شان را باخته بودند. این سقوط آخری که خلبانانش شهیدان شفیعی و زارعی بودند ، بدتر از همه حال ما را گرفته بود. چرا که برای اولین بار ؛ یکی از هواپیماهایمان به دست دشمن افتاد. یعنی از سال 1363 تا 1366 دقیقا سه سال ارتش عراق خبر نداشت که با همین هواپیمای قارقاری مزاحم ، چه بلاهائی سرشان آمده است !! چقدر هم کیفور شدند ؛ وقتی با آب و تاب آنرا توی تلویزیونشان ؛ نشان می دادند و به مردمشان فخر می فروختند که ما یکی از هواپیماهای جاسوسی ایران را ساقط کرده ایم. آنها حتی برای خودشان تفسیر می کردند این هواپیماها از پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی است که ارتش اسرائیل آن را در اختیار ایران قرار داده است. هم به دلیل اینکه بخواهم به بچه ها روحیه بدهم و هم برای اینکه حال ارتش عراق را توی خوشحالیش بگیرم ، در غرب کشور به عنوان خلبان تیم عقب ، هواپیما را پرواز دادم و با سرعت به همراه برادر ایزدی خود را به خط جلو رسانده و خلبانی تیم جلو را هم بر عهده گرفتم. چند ویراژ که بالای سر عراقی ها رفتم ؛ این بار همه خط با آگاهی از عملکرد پهپادها ، شروع کردند به تیراندازی. جنگ افزاری نماند که دشمن با آن به طرف پهپاد شلیک نکند. پهپاد هم که انگاری بازی اش گرفته باشد ، گاه گاهی هم از دستم در می رفت و خودش را به باد می سپرد. عکسبرداری ام که تمام شد ؛ احساس کردم که برای بازگشت در آن حجم آتش به مشکل بر می خوردم. دل توی دلم نبود. نکند فردا شب این هواپیما را هم توی تلویزیون عراق نشان بدهند. زبان بسته هواپیما ، از توی رگبار گلوله های تیربارهای چهارلول و دو لول عراق همچنان پیش می تاخت که یهو به ذهنم رسید ، ارتفاع را کم کنم. بعد موتور را فول کردم و آن را انداختم توی اسپین. موتور افتاد به زوزه یعنی انگاری که مورد هدف قرار گرفته و در حال سقوط است. نقشه ام گرفت. چون تا هواپیما به این حالت افتاد ، تمام آتش ها فروکش کرد. ما پشت تپه ای بودیم که ارتفاعی حدود 70-80 متر داشت. هواپیما تا نزدیک 10-15 متری زمین که آمد ، آنرا به حالت عادل (Level) کردم و یک فرود انجام دادم و به راحتی او را روی زمین نشاندم. عراقی ها هم که باورشان نمی شد که فریب باشد ، توی رادیوشان اعلام کردند ؛ ما دومین هواپیمای جاسوسی ایران را هم زدیم . آنها حتی نام منطقه ای را که سقوط کرده بود اعلام کردند. همان شب ، رضا ارباب ، با نگرانی از جنوب با من تماس گرفت و پرسید : حمید چی شده ؟ جواب دادم : خیالت راحت، خبری نیست. رودست خوردند. با هیجان پرسید : رودست ؟! ... چه رودستی ؟! پاسخ دادم : وقتی دیدمت برایت می گویم. داستانش را تلفنی نمی شود گفت. راوی :حمیدآقاجانی ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب این کتاب خواهیم پرداخت. پ.ن 3 : به دلیل رعایت امانتداری لازم است بیان نمایم که بخاطر جلوگیری از یکنواختی مطالب ، تعدادی عکس هم در لابلای مطالب تاپیک قرار داده ام که این عکس ها عموما مربوط به کتاب نبوده و توسط اینجانب انتخاب شده اند .
  11. 2 پسندیده شده
    چشمان دریایی اژدهای سرخ شروع پروازهای آزمایشی رادار پرنده KJ-600 با عملیاتی شدن نخستین ابر حامل چینی اگر چه نخستین هواگرد هشدار دهنده زودهنگای هوابرد (AWACS) دریاپایه توسط ایالات متحده مورد استفاده قرار گرفت ، اما بزودی دومین هواگرد تخصصی از این نوع که خارج از دو بلوک پیشگام هواپیما سازی ( ایالات متحده / روسیه ) طراحی و بکار گرفته خواهد شد ، پرنده KJ-600 است که هم اکنون دوره برنامه ریزی های لازم برای آزمایشهای بیشتر جهت بخدمت گیری در نیروی دریایی ارتش آزادیبخش چین پشت سر می گذارد . بنابر اعتقاد بر ناظران نظامی ، این هواگرد یک روگرفت مستقیم از رادار هشدادهنده E-2 هاوک آی نیروی دریایی ارتش ایالات متحده است که برای ایفای نقش هشدار زودهنگام بر روی 11 فروند از حامل های هواپیمابر عملیاتی این کشور و همچنین حامل هواپیمابر کوچکتر نیروی دریایی فرانسه مستقر و عملیاتی است . فلسفه طراحی این دوهواگرد از ابتدا بر غیر مسلح بودن بنا گذاشته شده ، اما سامانه های الکترونیک ، راداری ، جنگ الکترونیک ، ارتباط داده ای تخصصی که بدانها اختصاص داده میشود، به گونه ای است که به حامل های هواپیمابر ، امکان دسترسی به یک آگاهی موقعیتی بی نظیری را می دهد تا با سرعت و دقت هر چه تمام تر ، تهدیدات را کشف و شناسایی نمایند . علاوه براین ، چنین هواگردهایی ، قابلیت هدایت موشکهای هوا به هوای دوربرد را با استفاده از حسگرهای قدرتمند خود به اسکادران های مستقر بر روی حامل های هواپیمابر خواهند داد . با این حال ، kj-600 تنها یک نمونه از چند هواگرد جدیدی است که در کنار پرنده های بدون سرنشین پنهانکار در آینده به نیروی هوایی و دریایی چین ملحق میشوند ، چرا که به گفته منابع آگاه ، پکن درصدد است تا نسخه تخصصی از جتهای جی-15 را که برای ایفای نقش های خاص مدرنیزه شده است را بر روی ابر حامل خود بکار گیرد . بدین ترتیب ، با ورود این رادار پرنده به خدمت و عملیاتی شدن سامانه مغناطیسی پرتاب هواگردها از روی ناوهواپیمابر ( منجنیق ) تایپ 002 ، چین به دومین کشوری مبدل میشود که به مانند شناورهای کلاس جرالد فورد از این فناوری استفاده می نماید . با این وصف ، گفته میشود که حامل های آینده نیروی دریایی چین ، یعنی تایپ 003 با سامانه رانش هسته ای نیز به این فناوری مجهز خواهد شد تا نه تنها بتواند تعداد بیشتری kj-600 را حمل کند ، بلکه قابلیت به دریا بردن جنگنده ای سنگین تری را در اختیار داشته باشد ( که به معنای حمل سوخت و مهمات بیشتر و به تبع آن برد بیشتر برای هواگردهای رزمی چینی است ) . علاوه براین ، عملیاتی شدن kj-600 مزیت های قابل توجهی را به نیروی دریایی ارتش چین ، در مقایسه با شناورهای مشابه خود یعنی کلاس الیزابت بریتانیایی ، کوزنتسف روسی و ویکرامادیتا هندی ارائه می کند . تمامی این شناورها ، سکوهای ارزان قیمت حامل بالگردهای مجهز به رادار هستند که بردکمتر و حسگرهای ضعیف تری را حمل می کنند و قابلیت ایجاد آگاهی موقعیتی کافی را در محیط پرخطر فعلی نخواهند داشت . مترجم : MR9 /صرفاً برای میلیتاری پی نوشت : 1-بن پایه 2- خبرمرتبط -- کوسه های الکتریکی برای اژدهای دریایی رونمایی از جتهای ویژه جنگ الکترونیک &J-15D/J-17 3- به این نکته دقت کنید ... 4- سرنوشت رادار هشدار دهنده زودهنگام بومی ایران ( روی پیکربندی ایران -140 ) به کجا انجامید ؟!!!
  12. 1 پسندیده شده
    به نام خدا انتقال انرژی خورشید از فضا به زمین نیروی هوایی ایالات متحده قصد دارد تا در سال 2024 آزمایش های انتقال انرژی خورشیدی را آغاز کند آزمایشگاه تحقیقات نیروی هوایی (AFRL) در حال توسعه پروژه ای به نام SSPIDR (Space Solar Power Incremental Demonstrations and Research، تحقیق و اثبات پیشرفت انرژی خورشیدی فضایی) است. هدف این پروژه به بلوغ رساندن فناوری مورد نیاز برای دریافت انرژی خورشید در فضا و تاباندن آن به زمین است. مقامات نیروی هوایی می گویند این توانایی، برتری قابل توجهی در میدان رزم خواهد بود. اطمینان از اینکه پایگاه های عملیاتی رو به جلو انرژی مورد نیاز خود را حفظ کنند یکی از خطرناک‌ترین بخش های عملیات های نظامی زمینی است. کاروان ها و خطوط تامین، اهداف اصلی دشمنان هستند. با اینکه نیروگاه های خورشیدی زمینی راه حل جذابی به نظر می رسند ولی سطح، اندازه صفحات جمع‌کننده و آب و هوا عملکرد آنها را محدود می کند. اما اگر پنل ها در فضا باشند می توانند با دسترسی بی حد و حصر به پرتو های خورشید، انرژی مورد نیاز را بدون وقفه تامین کنند. رویای AFRL، ماهواره های جمع‌آوری نور خورشید مجهز به کاشی های ساندویچی است که انرژی خورشیدی را به انرژی فرکانس رادیویی (RF) تبدیل کنند و آن را به سمت زمین بتابانند. سپس در زمین، آنتن های گیرنده این انرژی RF را به انرژی قابل استفاده تبدیل کنند. SSPIDR مجموعه ای از آزمایش های زمینی و هوایی است که به بلوغ تکنولوژی مورد نیاز برای این کار کمک می کند. برای مثال یکی از آزمایش های SSPIDR به نام Arachne قرار است تبدیل انرژی و تاباندن آن در فضا توسط یک کاشی ساندویچی ساخته شده توسط شریک پروژه، Northrop Grumman را تست کند. Arachne قرار است در سال 2024 به مدار زمین ارسال شود. همچنین، SSPIDR شامل آزمایش های SPINDLE و SPIRRAL است که به ترتیب استقرار مداری یک نمونه کوچک مقیاس از ماهواره تاباننده انرژی را تثبیت و روش های نگهداری دمای ماهواره در محدوده قابل کنترل را تست خواهند کرد. طبق برنامه ریزی ها، SPINDLE قرار است در سال 2023 از تاسیسات پرواز آزمایشی ایستگاه فضایی بین المللی Alpha Space ، که برای استقرار در خارج از ایستگاه فضایی بین المللی طراحی شده است، پرتاب شود. هم اکنون نیز تعدادی از تحقیقات انرژی خورشیدی فضایی بالای سر ما در حال پرواز هستند. آزمایش پرواز ماژول آنتن فرکانس رادیویی فوتوولتائیک (Photovoltaic Radio-frequency Antenna Module Flight Experiment) یا PRAM-FX در ماه می سال 2020 از هواپیمای فضایی رباتیک X-37B نیروی فضایی ایالات متحده به فضا پرتاب شد. PRAM-FX انرژی را به زمین نمی تاباند اما به محققان کمک می کند تا میزان کارایی تبدیل نور خورشید به RF توسط کاشی های ساندویچی را بسنجند. مطالعه اخیر نشان داد که بازده اولیه امیدوار کننده است. ترجمه از نوشته Mike Wall در سایت space.com
  13. 1 پسندیده شده
    داریوش سجادی، فعال رسانه‌ای در برنامه زنده جهان‌آرا: آمریکایی ها ساعت ۴ صبح شبی که حاج قاسم ترور شد به من گفتند که گرای این ترور را از ریاست‌جمهوری ایران گرفتیم‌. اگر فقط همین فایل را برای کاخ سفید پخش کرده باشند که ظریف صراحتا می گوید با نبود مرد میدان (حاج قاسم) ما بهتر با آمریکایی ها کار می کردیم و توافق می کردیم بزرگترین گرا برای حمله و ترور حاج قاسم هست. پ. ن:پمپئو دیروز به همین فایل ظریف اشاره کرده و گفته با توجه به صحبت های ظریف حذف سلیمانی خوب بوده!!!
  14. 1 پسندیده شده
    مضحک قضیه این است که ظریف با کسانی که هر هفته یا شاید هر روز آنها را در نهاد ریاست می بیند و همگی در یک تیم هستند (لیلاز و آشنا) مصاحبه (!) کند و آن را ضبط کنند! سپس از آنها بخواهد این مصاحبه (!) را پخش نکنند. مثل این است که مثلا” ترامپ با جرارد کوشنر داماد خود مصاحبه (!) کند، آن را ضبط کند و از او بخواهد که آن را منتشر نکند. خجالت هم خوب چیزی است. بنابراین تابلو است که این مصاحبه (!) اصولا” برای پخش شدن انجام شده و پخش آن با کیفیت عالی کار خود تیم رسانه ای دولت است. پخش این مصاحبه، تَکِ گروه حسن روحانی به مخالفان برجام و نوعی انتقام گیری رسانه ای از آنها بوده با هدف اینکه به مردم خشمگین از شکست وعده های دولت خود این پیام را بدهند که دلیل شکست برجام تلاش‌های گروه مقاومت است و نه خود فریبی های دولت او. به بیان دیگر تلاش کرده اند توپ فلاکت اقتصادی جامعه را در زمین گروه دیگر بیاندازند.
  15. 1 پسندیده شده
    این یک بحث گسترده است ، اول اینکه شما باید در زمان صلح ، یک پیش زمینه اطلاعاتی کامل از قابلیتهای فعلی دشمن داشته باشید ، ضمن اینکه آینده نگری کاملی در خصوص پیشرفتهای فناورانه آن در اختیارتون باشد ، که متناسب با آن تدابیر و راه کارهای متقابل را فراهم کنید . بعنوان مثال ، اگر درست یادم باشد ،عناصر مسلح شورشی در موصل برای غلبه بر آتش هوایی طرف مقابل یا پروازهای شناسایی ، دست به ایجاد یک رشته تونلهای به هم پیوسته کرده بود که نقل و انتقالات خودش را از دید دشمن پنهان کند که ضمن آن توان شناسایی طرف مقابل را هم به حداقل خود برسوند .
  16. 1 پسندیده شده
    بسم ا... قویاً تخصصی در این حوزه نیست ولی یک نکته ای در خصوص باید یادآوری بشود ، نیروی هوایی در رزم شهری ، ضرورتاً متکی به قابلیتهای ISR هست (Intelligence, surveillance and reconnaissance) یعنی تا زمانی که سامانه های مربوط به اطلاعات جاسوسی ، نظارت و شناسایی وارد معرکه نشوند ، کاربردی برای عناصر هوایی در نبرد بر سر ایجاد سلطه بر یک بافت شهری قابل پیش بینی نیست ( چه بالگردها و چه بال ثابتها ) . شما اگر بتونید این قابلیت را از دشمن بگیرید یا سطح و مقیاس استفاده از آن را برای دشمن محدود کنید ، در کنار اجرای ضد تاکتیکها در حوزه های دیگر ، میشود میزان موفقیت کاربرد قدرت هوایی که متکی بر سه عامل فوق هست را مورد سنجش و ارزیابی قرار بدید .
  17. 1 پسندیده شده
    سلام بنده که تخصصی ندارم ولی سوالتون خیلی کلیه ! اگه بتونید موقعیت اون شهر فرضی را بدید و برنامه و هدف را تعریف کنید و اون ابزار حداقلی را هم تعریف کنید شاید بشه بهتر وارد تحلیل شد..... ولی بطور کلی فریب دشمن کاهش آگاهی محیطی و حتی غافلگیری با همان ابزار های محدود برای مواقع لزوم‌باید اولویت باشه مثلا اگر یک توپ ضد هوایی موجوده نباید تا آخرین لحظه از وجودش مطلع بشوند! پراکنده کردن نیرو‌ها و تجهیزات برای دوام در برابر بمباران شدید.....و حفظ پتانسیل برای درگیری با نیروی زمینی طرف حمله کننده. و جابجایی و تغییر موضع خاموش در سطح اون شهر مفروض....
  18. 1 پسندیده شده
    یکی دیگه از موارد صرفه اقتصادی داشتن هویتزر های خودکششی کامیونی اینه که دیگه نیازی نیست مقر های توپخانه ثابت یا فصلی درست بشه و میشه در مراکز دیگه نگهداری و در صورت نیاز به منطقه ماموریت اعزام بشه. البته این جابجایی خودش دردسری هست برای خودش اما حداقلش دیگه نیاز به احداث پایگاه و مقر براش نیست
  19. 1 پسندیده شده
    تو ایران یه 120م م رو روی کشنده رعد نصب کنیم، به نظر کار جالبی میاد؛
  20. 1 پسندیده شده
    منابع اطلاعاتی نقشه نظامی و نقشه ها ی با مقیاس بزرگ شهر دفتر چه های راهنمای مسافرتی و توریستی طرحهای مهندسی مربوط به تاسیسات مهم شهری عکسهای منطقه ای منابع اطلاعات رزمی استفاده از زندانیان جنگی استفاده از غیر نظامیان ،آوارگان جنگی ، پناه جویان تهديد در مناطق شهري كشورهاي تازه استقلال يافته مشترك المنافع و ديگر كشورهايي كه از دكترين نظامي شوروي استفاده مي كنند بيشتر آموزش خود را وقف تمرينات جنگ شهري مي كنند. اين موضوع بيانگر آن است كه چنين جنگي در درگيري هاي آينده غير قابل اجتناب است. اما ، تهديد مناطق شهري نمي تواند فقط به دكترين شوروي سابق محدود باشد. در بيشتر كشورهاي جهان سوم ، امكان جنگ در مناطق شهري با انجام كارهايي مانند آشوب ، فعاليت هاي پارتيزاني و تروريست وجود دارد. ارتباطات عمليات هاي شهري نياز به طراحي متمركز و اجراي غير متمركز هستند. بنابراين ارتباطات نقش مهمي را ايفا مي كنند. فرماندهان بايد بتوانند به مهارت و ابتكار زير دستان خود اعتماد كنند و اين موضوع فقط در گرو آموزش مداوم و صحيح زير دستان امكان پذير است. وضعيت و سطح آموزش واحد يك فاكتور ضروري و قاطع در اجراي عمليات هاي شهري است. الف ) با سيم اولين وسيلة ارتباطي براي كنترل دفاع از شهر و براي تقويت امنيت است. به هر حال سيم ممكن است در صورت قطع كردن آن توسط دشمن از كار بيافتد. ب )ارتباطات راديويي در مناطق شهري معمولاً توسط ساختمان ها وتجمع زياد خطوط نيروي الكتريسيته در مناطق شهري مختل شود. بسياري از ساختمان ها طوري ساخته شده اند كه امواج راديويي نمي توانند از آن عبور كنند. نسل جديد راديو ها ممكن است اين مشكل را حل كنند ،‌اما همة واحدهاي موجود در مناطق شهري ممكن است اين راديوها را نداشته باشند. بنابراين ، راديو يك وسيلة موقتي و تغيير پذير ارتباطي است. ج ) علامت هاي بصري ممكن است همچنين استفاده شوند ولي اغلب به علت اثرات پوشش دهندة ساختمان ها ، ديوار ها و چيزهايي مانند آنها مؤثر نيستند. علامت ها بايد طراحي شوند ، به طور وسيع پخش شوند ، و به وسيلة همة واحدهاي مربوطه قابل فهم و شناسايي باشند. افزايش سر و صدا ميزان مؤثر بودن علامت هاي صوتي را كاهش مي دهد. مشكل ها مشكل مربوط به جنگ در مناطق شهري استرس است. جنگ نزديك ، فشار شديد ، آسيب هاي شديد ، حركت سريع اهداف ، آتش دشمن پنهان شده فشار رواني و خستگي عصبي براي نيرو ايجاد مي كند. چنين استرسي نيازمند توجه به روحية سربازان و فرماندهان و واحد هاي كوچك ونشاط واحد را مطرح مي سازد. براي كاهش دادن استرس مي توان واحدهايي را كه براي مدت طولاني در نبرد هاي سنگين حضور داشته اند را به طور چرخشي عوض كرد. توجه خاص به عوارض توجهات خاصي بايد به آناليز عوارض در هنگام توسعة نقشة تاكتيكي جنگ مبذول شود. توليدات عوارض خاص بايد در كالك ها و نقشه ها و نقشه هاي شبيه سازي شده دست ساز كه تصويري عمودي از بالاي منطقه مي دهندقرار داده شود. الف ) نقشه هاي نظامي ابتدايي ترين ابزار آناليز عوارض تاكتيكي ، جزئيات كافي براي يك آناليز عوارض در مناطق شهري را فراهم نمي كنند. اين به علت آن است كه رشد شهرها سبب مي شود كه همواره ساختمان هاي جديدي به شهر اضافه شودو ساختمان هاي قديمي ديگري خراب شوند. بنابراين ، هر نقشه مناطق شهري ، شامل نقشه هاي شهري يا نقشه هايي كه توسط مسئولين شهر ، ايالت يا كشور ، دقيق و قابل اطمينان نخواهد بود. ب ) طبيعت جنگ مي تواند در مدت كوتاهي در مناطق شهري به طور بنيادي در عوارض ايجاد تغيير كند. انهدام اتفاقي يا عمدي ساختمان ها مي تواند در توپوگرافي منطقه ايجاد تغيير كند و نقاط مبدأ را نابود كند ، موانعي براي حركت ايجاد كند ،‌ و موانع پدافندي اضافي براي نيروهاي پدافند كننده ايجاد كند. ج ) نقشه ها و نمودارها از سيستم هاي فاضلاب ، سيستم هاي آب زير زميني ، خط آهن هوايي ، راه هاي عبور و مرور پر حجم ، پمپ هاي بنزين و گاز و تأسيسات انبار سازي ،‌نيروگاه هاي برق و سيستم هاي اضطراري ، و امكانات ارتباطي مانند راديو و تلفن در طي عمليات هاي شهري نقش كليدي ايــفا مي كنند. سيستم هاي فاضلاب و مترو راه هاي نفوذ پوشيده اي را براي واحد هاي كوچك فراهم مي كنند. خط آهن هوايي و راه هاي عبور ومرور پر حجم حركت مابين بخش هاي شهر را تسهيل مي كنند و مكان هايي كه ممكن است موانع در آنجا قرار داده شوند را نشان مي دهند. امكانات رفاهي عمومي اهداف كليدي براي آشوب گران ، پارتيزان ها و تروريست ها هستند و انهدام آنها توانايي نيروهاي پدافندي را كاهش مي دهد. د ) بيمارستان ها ، كلينيك ها و امكانات جراحي بسيار حساس و مهم هستند زيرا بر طبق قانون جنگ حمله به اين مكان ها هنگامي كه براي اهداف نظامي از آنها استفاده نشوند و فقط به پشتيباني درماني بپردازند ممنوع است. به علت اينكه فرماندهي و كنترل در طي عمليات هاي شهري به خوبي قابل اجرا نيست ، بيمارستان ها يك منبع مهم براي پشتيباني پزشكي نيروهاي رزمي است. محل هاي دفاع كننده از افراد غير نظامي ، پنـاهگاه ها و مكان هاي فراهم كننده غذا براي افراد غير نظامي نيز جزء مناطق حساس حساب مي شوند. اين مكان ها در طي عمليات هاي ضد آشوب ، پارتيزان يا تروريست نيز جزء مكان هايي هستند كه حمله به آنها ممنوع است. ویژگی های جنگ شهری (1)جنگ شهري تنها جنگي است كه در عوارض متفاوت انجام مي شود. جنگ شهري وقت گير است. يك پدافند خوب طراحي شده ، حتي اگر با كمبود پشتيباني هوايي ، خمپاره يا توپخانه مواجه باشد مي تواند به مقدار زيادي وقت نيروي آفند كننده را صرف كند. (2)توانايي كنترل نظامي عمليات ها در شرايط بسيار غير متمركز به عهدة نيروهاي پدافند كننده و آفند كننده مي باشد. آموزش پرسنل و ادامه يافتن حركت به همان اهميت تجهيزات يا فاكتورهاي تحويل كنندة نيرو مي باشد. (3)اندازة مورد نياز نيروي مهاجم بستگي به كيفيت اطلاعات ، ميزان غافلگيري و برتري قدرت آتش مهاجم نسبت به نيروهاي پدافند كننده دارد. (4)ميزان مقاومت نيروي پدافندي بستگي به اين دارد كه آيا آنها از جمعيت منطقه جدا هستند يا خير ، آيا به طور كامل ارتباط آن با پشتيباني قطع شده است يا بخشي از ارتباط قطع شده است ، يا آيا نيروهاي پدافندي سيستم هاي مخابراتي مؤثري دارند؟ (5)اين اعتقاد كه زرهي هيچ نقشي در جنگ شهري ندارد اشتباه است. تانك ها و APCS يك تجهيز ضروري براي مهاجمان در داخل شهر هستند و در همين زمان آنها توسط نيروهاي پياده حفاظت مي شوند. (6)اگر نيروي مهاجم در تمامي اعمال فشارها و تجاوزات نقش فاعلي دارد ، نيروي دفاع كننده شانس خوبي در پيروز شدن يا امتداد دادن جنگ دارد ، بنابراين خطر بيشتري متوجه مهاجم است. (7)پدافند كننده داراي حق انتخاب 3 گزينة تاكتيكي است : دفاع در عمق ، دفاع از بخش هاي كليدي ، و دفاع متحرك. دفاع در عمق در هم آميختگي پدافند داخلي و خارجي را پيشنهاد مي كند ؛ دفاع از بخش هاي كليدي به معني تهية مواضع پدافندي قوي براي حفاظت از مواضع حساس و مهم ، اكثراً آنهايي كه بزرگراه هاي اصلي را تحت كنترل دارند ، است ؛ و دفاع متحرك بر پاية پاتك است. البته اينها تنها راه پدافند كردن نمي باشند. (8)خارج شدن و ورود به يك شهر توسط گروه هاي كوچك در شب راحت تر است. (9)ممانعت از اشغال مجدد ساختمان هاي پاكسازي شده توسط دشمن يك بحث عمده براي نيروهاي پدافند كننده و آفند كننده است. (10)در جنگ شهری از خمپاره ها ممكن است بيشتر از توپخانه استفاده شود و اين به دليل توانايي پاسخ گويي سريع آنها و توانايي شليك با زاوية بالا است. (11)به كار گيري تك تيراندازان حرفه اي در جنگ شهري به مقدار زيادي بر روي كار نيروهاي مهاجم و پدافندي مؤثر است. در ساختمان هاي بلند تك تيراندازان در 2 – 3 طبقه پايين تر از طبقه بالا مستقر مي شوند. (12)ميزان مصرف مهمات در شرايط شهري 5 – 10 برابر بيشتر از شرايط صحرايي است. دلايل حمله به مناطق شهري فرمانده بايد به دلايل زير براي حمله به منطقة شهري توجه كند. الف ) شهرها راه هاي بازرگاني كليدي را كنترل مي كنند و يك برتري تاكتيكي براي فرماندهي كه آنها را كنترل مي كند فراهم مي آورند. كنترل جاهايي مانند پل ها ،‌خطوط راه آهن و شبكة راه ها سبب مي شود كه فرماندهي تسلط زيادي بر عمليات هاي آينده داشته باشد. نياز به يك پايگاه لجستيكي ، مخصوصاً براي يك بندر يا فرودگاه ، نقش مؤثري را در طي يك عمليات بازي مي كند. ب ) اهميت سياسي بعضي مناطق شهري ممكن است استفاده از منابع نيرو و زمان براي آزاد سازي آنرا توجيه كند. تصرف يك شهر ممكن است قادر باشد تا خطوط ارتباطي نيروهاي خودي را قطع كند. بنابراين شرايط ممكن است نيروهاي خودي را مجبور سازد تا با دشمن درگير شوند. همچنين ، خود منطقه شهـــري ممكن است عوارض مشرفي را براي دشمن فراهم كندكه دور زدن شهر را براي عناصر خودی غير ممكن سازد. د) نتايج برآورد و تخمين انجام شده شود فرمانده و ستاد ممكن است دور زدن شهر را غير ممكن بداند. خود مأموريت ممكن است حمله به يك منطقة شهري را تعيين كرده باشد. دلايل عدم حمله به يك منطقة شهري مأموريت واحد ممكن است اين اجازه را بدهد كه شهر را دور بزنند. فرمانده براي عدم حمله به منطقة شهري بايد به دلايل زير توجه كند. الف ) فرمانده ممكن است تصميم بگيرد تا شهر را دور بزند اگر مطمئن شود كه تهديدي در مناطق شهري وجود نداردكه بتواند در توانايي واحد خود در انجام مأموريت ايجاد اختلال كند. همچنين ممكن است فرماندهي اين موضوع را ديكته كند كه سرعت براي مأموريت ضروري است. به علت آنكه جنگ در مناطق شهري وقت گير است ، فرمانده ممكن است براي حفظ زمان تصميم به دور زدن شهر بگيرد. ب ) در طي برآورد و تخمين ، فرمانده و ستاد ممكن است متوجه شوند كه نيروي كافي براي تصرف و پاكسازي شهر وجود ندارد. در شرايطي ممكن است نيروهاي زيادي براي انجام عمليات در دسترس باشند اما از لحاظ لجستيك يگان قدرت پشتيباني از حمله را نداشته باشد. اگر شراييط تاكتيكي و سياسي اجازه دهد ، فرمانده بايد از حمله به مناطق شهري اجتناب ورزد. ج ) منطقة شهري تحت عنوان « شهر بي دفاع » اعلام مي شود تا از آسيب رسيدن به شهروندان يا مراكز تاريخي يا فرهنگي جلوگيري شود. يك شهر بي دفاع ، بر طبق قانون جنگ زميني ، شهري است كه نمي تواند دفاع كند يا حمله كند. نيروهاي پدافند كننده بايد به سرعت شهر را تخليه كنندو نمي توانند مابين شهروندان به توزيع سلاح بپردازند. نيروي حمله كننده كه كنترل اداري شهر را بر عهده داردبايد در يك كشور اشغال شده با شهروندان به صورت افراد غير نظامي رفتار كند.
  21. 1 پسندیده شده
    به نظر میاد که همین شرایط برای ایران در جنگ فعلی سوریه هم رخ داده یعنی بیشتر بی عملی ما از سر عدم خواست سوری ها میاد تا تصمیمات ویا صبر ما ما هم باتوجه به رفتار سوری ها سیاست صبر استراتژیک رو در پیش گرفتیم تا در لحظه ای که اسرائیل تصمیم به جنگ تمام عیار می گیرد دستمون پر باشد از این بابت حسابی روی تقویت زیرساخت و تجهیزات در سوریه داریم کار می کنیم و حزب الله دیگری رو داریم پایه گذاری می کنیم از یک سمت دیگر جنگ سوریه و نبرد برای آزادی زمین های اشغال شده، ارتش سوریه را از ان وضع تاسف بار بیرون آورده و کمی طرز فکر هاشون رو عوض کرده به هرحال از محاصره دمشق تا آزادی حلب و رسیدن به ادلب راه دشواری بود در مجموع ایده رهبری که گفت سوریه را خود سوری ها باید آزاد کنند درست ترین اقدام بود و در انتهای این مسیر پر دل و خون، سوری ها محوری مستقل از مقاومت خواهند شد و ارتش همیشه بازنده نخواهند بود در تکمیل این صحبت از دید مفسر اسرائیلی عدم پاسخ ایران از این بابت هست که ایران نمی خواهد در برنامه بلند مدتش خللی وارد شود و تمرکزش را از دست دهد اسرائیل شیطنت می کند ولی حدش عدم تحریک ایران و گرفتن تلفات است. Emanuel (Mannie) Fabian https://twitter.com/manniefabian/status/1344404111169642496
  22. 1 پسندیده شده
    بسم ا... نکات خوبی را ذکر فرمودید ولی چند نکته در این جا قابل ذکر هست 1- برتری هوایی با به اصطلاح Air supremacy به هیچ عنوان یک مفهوم مطلق نیست . از ابتدای پیدایش قدرت هوایی تا به امروز ( از 1916 تا 24 ژانویه 2021) هیچ نیروی هوایی (به استثنای 2 دوره که یکی چند ماه آخر جنگ دوم جهانی و دومی نبرد بر سر دره بقاع ) مدعی کسب برتری هوایی مطلق نبوده ، حتی نیروی هوایی ایالات متحده با وارد کردن نیروی استراتژیک بمباران خودش در ویتنام که منجر به تلفات دهشتناک می شد ، بازهم موفق نشد تا شبکه پدافند هوایی ویتنام شمالی را که از مستشاران روسی استفاده می کرد و مرتب تقویت می شد ، را بطور کامل از رده عملیاتی خارج کند و طبق تعاریف خودشون ، چیزی به اسم برتری هوایی در معنای مطلقی که مد نظر شماست دست نیافتی هست به دلایل مختلف ... حتی برای نیروی هوایی ایالات متحده ... 2- در سوریه هم بطور دقیق همین مساله قابل بررسی هست . نیروی هوایی سوریه از ابتدای جنگ حضور موثری را به نمایش نگذاشت و شبکه پدافند زمینی اش که مبتنی بر چینش به شیوه روسی بود ( یعنی توان هوایی اش روی ساختار و بستر پدافند زمین پایه قرار می گرفت ) یا بدلیل فرار پرسنل اش و یا عملیات نظامی گروه های شورشی بسرعت دچار فروپاشی شد و تا همین الان که صحبت می کنیم ، حتی با وجود تحویل اس-300 موفق نشده دوباره کمر راست کند ، به همین دلیل فضای آسمان این کشور دربست ، در اختیار کشورهای حاضر درآن قرار گرفت .. یعنی از شمال ترکها ، از جنوب اسراییل ، از غرب و به موازات ساحل مدیترانه ناتو و از شرق روسها ) . بطور طبیعی ، کشوری که نتواند فضای هوایی خودش را در حداقل شرایط حفظ کند ، عملاً فشل و از کار افتاده است و بطور متقابل ، وقتی از روسها خواسته شد که وارد سوریه شوند ، منطق نظامی حکم می کرد که اول توان هوایی وارد بشود تا بعد از کسب اطمینان از پدید آمدن شرایط حداقلی در حوزه امنیت آسمان منطقه نبرد ، نیروی زمینی وارد عمل بشود که این امر هم اتفاق افتاد و مستند هم هست روند فوق الذکر . به دلایل مختلفی بنده فعلا ( و نه درآینده ) با این مساله مخالفم . امروز که داریم با شما صحبت می کنیم ، دو تا واژه جدید در ادبیات نظامی دنیا وارد شد که به ترتیب حملات شبکه ای (network attack ) و جنگ غیر جنبشی ( non-kinetic warfare) روی ان اسم گذاشتند و به شکل خلاصه ، تلاش برای شکست دادن یا ازکار انداختن یگانهای نظامی دشمن بواسطه اقدامات الکترونیک قابل بررسی هست . بطور طبیعی ، منطق نظامی حکم می کند که در میدان عمل دشمن مسلح به قابلیتهایی فراتر از توان رزمی خودمون با احتیاط بیشتری عمل کنیم تا درصورت وارد آمدن تلفات احتمالی ، خسارت روانی حاصل از آن در حداقل وضعیت قرار داشته باشد روی این فرموده شما ، نقد قابل توجهی وجود دارد . ما خیلی دوست داریم با سر وصدا و تبلیغات و ... یک کاری را انجام بدیم ، در حالی که حضور پرنده های سرنشیندار سیگنت / الینت ، نیازی به سرو صدا کردن و پرچم تکون دادن و اینکه آی ملت ما اینجا هستیم و داریم کسب خبر می کنیم ، ندارد ،در حالی که وقتی شما یک رادار با حجم بزرگ را به سوریه می برید ، با علم به اینکه می دونید حریف هیچ خطر قرمزی در حمله به زیرساختهای شما ندارد ( مثال بارزش صدها حمله اسراییل به ما در سوریه و تعداد مشخصی شهید اعلام شده و اعلام نشده هست ) ، مسیر را در درجه نخست برای شناسایی کامل قابلیتهای خودی و در درجه دوم شکستن قُبح حمله به واحدهای نظامی رسمی ایرانی ( و نه مستشاری ) را هموار خواهید کرد ... در حالی که برای هواگردهای سرنشین دار که ویژگی بارز انها ، تحرک هست ( برخلاف رادارها زمین پایه ) این مساله مصداق پیدا نمی کند ، کما اینکه حریف سالهاست از این حربه دارد بر علیه ما استفاده می کند و حداقل در افکار عمومی ( تحلیلگران نظامی وب فارسی ) این مساله چندان مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، در سپتامبر 2007 نیروی هوایی عبری یک مجموعه ساختمانی را در 400 کیلومتری شمال شرقی دمشق ، بمباران کرد ( 5 سال قبل از شروع جنگ داخلی ) . اولین کاری هم که قبل از این حمله انجام داد ، زدن و از کار انداختن شبکه دفاع هوایی سوریه در تل ابیض بود . خوب ، بطور طبیعی ، ما به تنهایی و بدون پشتیبانی ( که به معنای حضور رسمی در سوریه هست و ان هم تبعات سیاسی و همچنین هزینه های مالی بیشتری را می طلبد ) چه شکلی فقط رادار را به سوریه می برید و ان را تبدیل به سیبل ثابت برای iaf می کنید ؟؟ بنده اصولا هیچ اعتقادی به ارسال نیروی هوایی به هرتعداد و به هر کیفیتی به سوریه ندارم ، به دلایل مختلف ، ولی وقتی شما روزانه ده ها پرواز به اصطلاح تجاری به سوریه دارید از دالان های هوایی مشخص ، درصورت وجود چنین هواگردهایی که بدون علائم مشخصه ویژه ( به معنای اینکه داد نزنیم ، ایهالناس ما در سوریه حضور این شکلی داریم ) و درسکوت کامل و پنهانکاری محض اطلاعاتی ( مشخصه اصلی عملیات الینت و سیگنت ) مبادرت به کسب اطلاعات از تحرکات دشمن کنیم ( کاری که همه طرفهای درگیری دارند ان را انجام می دهند ) پی نوشت : غرض از این متن به نسبت مفصل ، این هست که انصاف را در تحلیل شرایط قائل بشیم ( البته منظور جنابعالی نیست و کلی عرض کردم ) . حریف ، بدون تعارف ، محدوده قدرت مشخصی را دارد به نمایش می گذارد و دست کم گرفت این قدرت ، زیبنده نیروی مسلحی که قرار هست با اینها دست به یقه بشود ، نیست ... تجربه بیشتر از 300 سال تاریخ نظامی مدون شده تا جایی که اطلاع دارم ، این را به ما یاد میدهد . ما قادر نیستیم و نخواهیم بود که قدرت هوایی را در ابعاد مختلف خودش ، نادیده بگیریم .
  23. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب خدمت برادر عزیز و مطلعم جناب mr9 تشکر اول رو بابت ایجاد تایپک ارزشمندتون پذیرا باشید و تشکر ویژه رو بابت تلاشی که به خرج دادید تا این مطلب ساده سازی بشه و فارغ از سن و سال و ... مخاطب همه فهم باشه پایین تر قسمتی از زحمات شما رو که به چشمم اومد بابت نشون دادن مسیر نقل قول کردم . 1- دو نقل قول پایینی ، مربوط به پارسی _ فارسی نویسی و آوردن معنی اون واژه به فارسی ، تا حد امکان اون بوده . 2_ استفاده کردن از تصاویر مناسب برای شناسوندن اون افزار و همچنین استفاده ی همزمان از تصاویر برش خورده ی اون تجهیزات برای درک بیشتر از موضوع . 3_ تبدیل واحد های اندازه گیری کمتر قابل درک توسط عامه ی افراد به ( مثل پوند ، اینچ ، فوت ، مایل ) واحد های اندازه گیری مرسوم تو کشورمون ( میلیمتر ، سانتی متر ، متر ، کیلومتر ، گرم و کیلوگرم ) . 4_ به کار بردن نام تجهیزات به فارسی ، به جای استفاده از نام اصلی ( یا به کار بردن نام اصلی اونها در کنار نام فارسی در داخل پرانتز و یا به شکل عادی ) به زبان بین المللی و یا آلمانی که در مورد دوم تلفظ اون واژه ها هم مشکل میشه . 5_ هدفمندی تایپک و اینکه قرار هست چه چیزی رو بیان کنه ( این مطلب از سوالات جالب توجهی بوده که بهش پاسخ کامل و یا درخوری داده نشده و این یعنی کار ارزشمند ) و مخاطب در آینده قرار هست با چه روالی و یا با چه مطلبی روبرو بشه برای حقیر جالب بود پیشنهاد همونطور که در گذشته و در تایپک های مجله ی ناورد در مورد ساده نویسی و قابل فهم کردن مطلب برای مخاطب عام توضیحاتی محدودی رو ارائه کردم ، از دوستان محترم سایت بالاخص نویسندگان فاضل و خوش ذوق سایت وزین میلیتاری ، خواهش میکنم در صورت امکان و یا تمایل این موارد ساده و پیش پا افتاده رو در نظر بگیرن تا علاوه بر اینکه مخاطب خاص مطلبشون رو میخونه تعداد مطالعه کنندگان عام مطلبشون رو هم بیشتر کنن که علاوه بر تاثیرگذاری صحیح ، مزد زحمتی که میکشن رو با تعداد مطالعه کنندگان بیشتر که مساوی جامعه ی فهیم تر هست رو هم با حجم بیشتری دریافت کنن . چند تا نکته رو که قبلا تو تایپک گاهنامه ی ناورد شماره ی 4 ، ارسال کرده بودم اینجا کپی کردم ، اگه حسش بود بخونید 1_قابل فهم تر شدن برای عامه ی مردم ( افراد عادی ، علاقمندان کمتر مطلع و ... ) *در صورت امکان تاریخ های ارائه شده تو مطلب ( میلادی ) به تاریخ قابل لمس تری مثل تاریخ رسمی خودمون تغییر داده بشه (هم سال و هم ماه ) و یا هر دو باهم داخل متن بیاد ، به این شکل که تاریخ رسمی خودمون نوشته بشه و تاریخ میلادی داخل پرانتز بیاد . این شکلی برای مخاطب محاسبه ی فواصل و زمانها قابل لمس تر میشه و نیازی نیست که وسط مطلب بحث تبدیل تاریخ و حساب ، کتاب پیش بیاد . * کلمات تخصصی ( اختصاصی ) در صورت امکان ، واژه ها و کلمات فنی یا اختصاصی مطلب رو که برای عموم قابل درک اونم به راحتی نیست با معادل فارسی اون جایگزین کنیم . اگه معادل نداره براش معادل سازی کنیم و یا باز هم اگه نشد ، خود اون واژه ی خارجی رو با تلفظ اون " به فارسی " بنویسیم و خود اون واژه رو به زبان اصلیش داخل پرانتز بیاریم . *همه فهم با توجه به اینکه مخاطب مطالب دارای سنین مختلفی خواهند بود ، اگه بتونیم مطالب رو تا حد ممکن همه فهم ارائه کنیم تا همه ی ایشان بتونن مطلبی رو که براش زحمت کشیده شده ، به طور کامل جذب کنن و همینطور توی صحبتهاشون منتقل کنن به اطرافیانشون . برای نزدیک شدن ذهنیت ، مطلب نوشته شده بایستی طوری باشه که مخاطب دارای سواد ، از حداقل یه نوجوان و فرد دبیرستانی تا یه فرد میانسال و رو به پیری بتونن با کمترین مشکل ابتدا بخوننش و بعد بفهمنش ، همین . نکته " اونجور که خودتون دوست دارین ننویسین ، اونجور که مخاطب نیاز داره بنویسین " * مشکلاتش میدونم به این شکل مطلب نوشتن علی الخصوص برای دوستانی که سرآمد رشته و یا علاقمندی خودشون هستن یکمقداری سخت هست و مطمعنا مشکلات خودش رو داره ، اما اگه نیاز به رشد دادن و تاثیرگذاری درست روی جامعه هست ، اونم قبل از دیگران ( دشمن و خودی های مشکل دار ) ، میشه باهاش یه جوری کنار اومد . در ضمن مطمعنم این جور نوشتن مطالب تعداد مخاطب بیشتری رو جذب میکنه و اینکه بدونیم افراد تاثیر گذاری هم داخل این مخاطبین وجود خواهند داشت ( نظامیان جوانتر و رده پایین ، قشر درحال تحصیل و ... ) که در آینده تاثیرگذاریشون روی محیط و جامعشون بیشتر خواهد بود ، پیمودن این مسیر راحت تر میشه . تشکر بابت مطالعه ی ارسال این حقیر .
  24. 1 پسندیده شده
    تاریخ ها بالا با هم مچ نمیشن!!!! بعید هست که علت عقب موندن کارخانجات تانک سازی منحصر بشه به این علت.... مسائل زیادی درگیر قضیه بود.... پیچیدگی بیش از حد پانتر و تایگر و کمود فولاد هوس بازی های هیتلر ...و شاید خیلی عوامل دیگر این قصه مال دهه 20 هست یعنی صنایع خودروسازی آلمان تا دهه 40 روی همون منوال می رفتن جلو؟ همون طور که به درستی اشاره شد حذف تیربار اشتباه بود ولی شاید علتش این بود ره این غول رو برای نبرد تن به تن با زرهی حریف ساخته بودن و فکر می کردن از دور تانکهای دشمن رو میزنه و کار به درگیری با پیاده نظام نمیکشه. گودریان رو به این دلیل از زنجیره ی رزمی آلمان در جبهه شرق حذف کردن تا بتونن پوزش رو بزنن... نه اینکه بهش یه مقام بالا یا قدرت بی بدیل بدن... یعنی عملا خونه نشین ش کردن تا برای پیشوا شاخ نشه
  25. 1 پسندیده شده
    چند نمونه از صدها پستی که در باب حوزه قدرت هوایی در میلیتاری ارسال شد در حقیقت این تحلیل شما شاید منطبق بر واقعیت نباشد ، جنابعالی ، مبحث ماهیت بازدارنده بودن جنگ افزارهای موشکی را با مبحث تدافعی بودن موشک ( که چنین چیزی نیست ) ترکیب کردید و نتیجه اشتباهی را بدست آوردید . موشک به شکل ذاتی یک سلاح تهاجمی هست ( هم در جنگ دوم و هم در جنگ ایران و عراق و هم در جنگ خلیج پارس 1991 از موشک برای دهشت افکنی در میان عقبه دشمن استفاده شد ) البته این آمارها ( جنگ شهرها ) صرفاً برای کسانی که بدنبال تحلیل درست هستند ، جالب هست ولی برای یکسری دیگر ، صرفاً یک مشت عدد درزمان صلح . مشخصاً هیچ کسی بطور کامل توانایی موشکی را زیرسئوال نبرد ولی یادمان باشد ، سرمایه گذاری روی نیروی موشکی ناشی از تجربه تلخ ما مقابل عراق بود ( ایجاد بازدارندگی درست در مقابل دشمنی که مسلح به همین سلاح ، ، عمق خاک ما را تهدید می کرد اما سئوال اینجاست که بعد از پایان جنگ ما با عراق ، و با کمی نگاه به جلو ، بعد از شکست صدام در جنگ با متحدین ( که به شکل جالبی نوعی تقابل میان نیروی هوایی و نیروی موشکی بود و نتیجه آن هم کاملاً واضح وجود دارد ) آیا ماهیت تهدید برای ما تغییر نمود یا خیر . تحلیل شماره یک : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نکرد ، خوب ، سرمایه گذاری یک جانبه روی نیروی موشکی عاقلانه ارزیابی می شود . تحلیل شماره 2 : اگر اعتقاد بر این هست که ماهیت تهدید ، تغییر نمود ، چرا باز هم به دنبال ایجاد یک بازدارندگی سخت افزاری تک پایه ای رفتیم ؟؟؟ باید به این سئوال ( تحلیل شماره 2) به شکل منطقی پاسخ داده شود . نکته جالب ، حتی عراق هم بعد از سال 1982 متوجه شد که صرفاً حمله با موشک به عقبه ایرانی ها ، نمی تواند چاره کار باشد ، پس بسرعت تقویت نیروی هوایی و تغییر استراتژی ها و تاکتیک ها را در دستور کار خودش قرار داد . ------ یک مقاله در ژورنال قدرت هوایی ( احتمالاً بهار 1997) . آن را مطالعه کنید ، یکسری مطالبش قابلیت ترجمه را ندارد ولی دید جالب توجهی را از یک سرهنگ نیروی هوایی ارتش ایالات متحده در ارتباط با ماهیت نگاه به نیروی هوایی در ایران و عراق در اختیار خواننده می گذارد که خالی از فایده نیست . و بعد ................... مهر ماه 1398 - وزیر محترم دفاع ، امیر سرتیپ حاتمی وزیر دفاع: دستاوردهایی خواهیم داشت که باعث بهت دشمن است