برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 11 اردیبهشت 1399 در همه مناطق
-
7 پسندیده شدهبسم ا.... این روزهای پایانی تحریم های تسلیحاتی بلحاظ سیاسی دارد جالب میشود حمایت فرانسه از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران پاریس در پاسخ به مواضع آنان در مورد پایان تحریم فروش سلاحهای متعارف به ایران در سال 2020، که در توافق هستهای (برجام) درج شده است و آیا فرانسه خواهان تمدید این تحریم است؟ عنوان کرد: فرانسه عمیقاً متعهد به توافق وین و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل است. ========= البته هنوز این ابهام وجود دارد که به چه شکل از این خبر استنتاج شده که فرانسوی ها از از لغو تحریمهای تسلیحاتی ، حمایت می کنند ولی خوب ، سیاست تاجرمآبانه بخوبی در این میان قابل تشخیص هست . جایی که احتمالا سر شرکتهای تسلیحاتی آمریکایی بی کلاه میماند و اروپایی ها برای عقب نماندن از سیاست دندان تیزشده روسیه و چین برای بازار بکر و بدون رقیب ایران ، دارند خودشون را آماده میکنند . پی نوشت : البته این تحلیل ، صرفا" یک احتمال هست و ممکن هست همان بازی پلیس خوب ، پلیس بد به یک شکل دیگر دارد اجرا می شود !!!! البته آینده صحت یا عدم صحت آن را مشخص می کند
-
7 پسندیده شدهموضع متناقض اروپا و فرانسه: به نظرم بوی باجگیری از ایران میده این نظر، احتمالا در حوزه قدمهای هسته ای و بازگشت ( هر چند اون قدمها در واقع قدمهای حقوقی بودند و در عمل همچنان اتفاق خارق العاده ای رخ نداده دز حوزه ذخایر و تحقیقات و فردو به طور چشمگیر و اروپا هم خوب میدونه این را و ایران مثل این چند وقت اخیر حداقل را در مقام مقابله حفظ کرده ) دیروز هم اشاره کردم، با سخت تر شدن موقعیت اردوغان در داخل ترکیه و همچنین احتمالا تبعات اقتصادی کرونا، وضعیت در سوریه و موقعیت سخت اردوغان در ادلب و توافق تحقیرامیز با پوتین، جاه طلبی ها در لیبی و نیاز به متحد در اونجا در برابر عربستان و امارات؛ همه و همه باعث این راهنماهای متناقض اردوغان هست، به نظر داره مسیر خودش را کاملا عوض میکنه چون فکر میکنه الان تنها ترامپ میتونه موجب تقویت جایگاهش بشه و جبهه ترامپ جبهه سودآورتری است. ( خبری از شاخ و شانه کشیدن های سابقش نه برای اسراییل و نه امریکا هم نیست ) به نظرم حواسمون باید کاملا مراقب ترکیه جدید اردوغان هم باشه. **مقایسه کنید ایران برای افغانستان کمک ارسال میکنه و اردوغان در شویی که چند روز طول میکشه نمایش ارسال کمک به واشنگتن را اجرا میکنه یا کمکهای قبلی به اسراییل!
-
3 پسندیده شدهفصل اول : پیش زمینه قسمت دوم American Horror وحشت آمریکایی جهش تکنولوژیک ناگهانی متحدین در ژوئن سال 1944 کاملاً آشکار بود ، هنگامی که دو P-38 نیروی هوایی ارتش ایالات متحده (USAAF) و یک de Havilland Mosquito نیروی هوایی سلطنتی (RAF) به طور رمز آلودی توسط یک هواگرد نازی ساقط شد . یکی از جنگنده های متفقین از این درگیری جان سالم به در برد و به انگلیس بازگشت. توصیفات خلبانان باور نکردنی بود و خبر از ظهور نسل جدید جنگنده میداد ، جنگنده های بدون پروانه ، عصر جت . با ظاهر کردن عکس های گرفته شده از جت جنگنده Messerschmitt Me 262 که از دوربین دماغه تفنگ جنگنده های متفقین گرفته شده بود ، بهت و حیرت بر چهره فرماندهان ناوگان هوایی متفقین آشکار شد. تقریباً در همین زمان ، گزارشات ناخوشایند دیگری از هواگردی مثلثی شکل ، دارای پیشران راکتی به نام Me 163 Komet دریافت شد. عکس گرفته شده از Me-262 و Me-163 Messerschmitt Me 262 اولین جت جنگنده عملیاتی تاریخ چند روز پس از آغاز عملیات Overlord ، هنری هارلی آرنولد فرمانده کل نیروهای هوایی ارتش ایالات متحد متوجه شد كه ایالات متحده و متحدانش به هیچ وجه جهان را در توسعه هوانوردی نظامی رهبری نمی كنند. ژنرال آرنولد تصمیم گرفته بود كه نیروی هوایی ارتش بتواند بسیاری از پیشرفتهای تکنولوژیک رو کسب کند.ولی ژنرال آرنولد باید از چیزی اطمینان می یافت.همین بود که بزرگترین اتفاق در صنعت هوانوردی نظامی آمریکا رقم خورد. در میان دانشمندان و متفکران هوایی آنروز ، دکتر تئودور فون کارمان ( Theodore von Kármán) متخصص آیرودینامیک (پدر علم پرواز فراصوت ) مجارستانی که به امید جلوگیری از پیشرفت ناسیونالیسم و نازیسم ، از اروپا به آمریکا منتقل شده بود با چند افسر نیروی هوایی ارتش ، از جمله آرنولد آشنا شده بود. از زمان اولین ملاقات آنها در انستیتوی فناوری کالیفرنیا (CalTech) در اوایل دهه 1930 ، آرنولد شاهد مهارت های استاد در استفاده از معادلات ریاضی برای حل مشکلات پیچیده آیرودینامیکی بود.اعتماد آرنولد به کارمان هنگامی که در برنامه CalTech بدون تردید به سخت ترین پروژه ها رسیدگی میکرد ، جلب شد. در اوایل سال 1943 ، بخش مهندسی تجربی فرماندهی مواد نیروی هوایی ارتش ایالات متحده گزارشهای فون کارمان را که بر اساس منابع اطلاعاتی انگلیس منتشر کرد که موشک های آلمانی را قادر به دستیابی به پیمایش بیش از 100 مایل معرفی کرد.کارمان هم از نظر تخصص و هم از نظر شناخت توانایی آلمان ها در هوانوردی بهترین گزینه بود. دکتر تئودور فون کارمان ژنرال آرنولد در جلسه ای فوق العاده محرمانه در باند فرودگاه La Guardia نیویورک ، با کارمان ملاقات کرد.آرنولد راننده کارمان را مرخص کرد و سپس با کارمان از نگرانی های خود در مورد آینده نیروی هوایی آمریكا سخن گفت و تعجب كرد كه چگونه پیشرانه جت ، رادار ، موشك و سایر ابزار ها می تواند آینده را تحت تأثیر قرار دهد. زمانی که کارمان از آرنولد سوال کرد دقیقا ازاو چه میخواهد تا انجام دهد ، ژنرال به او گفت كه می خواهد به پنتاگون برود ، گروهی از بهترین دانشمندان را با هم جمع كرده و برای پنجاه سال آینده یك طرح برای تحقیقات هوایی تهیه كند.اما تنها این مورد نبود ، آرنولد از تأثیر خود بر کارمان استفاده کرد و وی را متقاعد کرد که هدایت یک کارگروه از دانشمندان را برای ارزیابی داده ها و آزمایشگاه های هوایی تسخیر شده آلمانی برای نیروی هوایی ارتش به عهده بگیرد.هردو به تفاهم رسیدن که به دست آوردن فناوری های آلمان نازی می تواند به معنای رهبری در سالهای پس از جنگ باشد.تیم فون کارمان از این رو یکی از چندین گروه مستقل نظامی انگلیس ، فرانسوی ، روسی و آمریکایی بود که سرتاسر کشور ویران شده آلمان را می گشتند ، اغلب ساعت ها پشت خط مقدم بودن و هرکدام قصد داشتند که اولین نفری باشند که به اسناد ، تجهیزات و افراد دسترسی پیدا میکنند. برای انجام مأموریت خود ، کارمان در 23 اکتبر 1944 رسماً مشاور AAF (Army Air Forces) در امور علمی شد. قسمتی به نام گروه مشاوره علمی (SAG). آرنولد در 7 نوامبر دستورالعملهای رسمی و کتبی را تهیه کرد و توافقنامه LaGuardia را تحکیم کرد ، نامه ای چهار صفحه ای که مرزهای گزارش گروه کارمانی را تعیین می کند.در ادامه ژنرال هنری آرنولد موفق به تصویب یک عملیات سری گشت که آینده نیروی هوایی آمریکا را متحول نمود .عملیاتی تحت عنوان Operation Lusty برای جمع آوری فناوری هواپیمایی پیشرفته و مخفی آلمان . کلمه Lusty در واقع مخفف عبارت Luftwaffe Secret Technology است. در ژانویه سال 1945 ، تیم دستچین شده ی کارمان از سی و یک دانشمند برجسته برای شروع کاری که آرنولد به آنها دستور داده بود ، در واشنگتن حاضر شدند. در همان ابتدا کارمان با مخالفت در برابر برخی از اعضای گروه - به عنوان مثال ، یک انگلیسی ، سر ویلیام هاثورن ، مواجهه شد. سرهنگ Glantzberg، معاون نظامی کارمان ، اعتراض خود را مبنی بر وجود هر "خارجی" در این گروه ابراز کرد. کارمان به سرهنگ یادآوری می کرد که آرنولد بهترین افراد را بدون توجه به ریشه آنها می خواهد . سرانجام Glantzberg با ناراحتی قبول کرد و اظهار داشت که ... بریتانیا ، از متحدین ما هستند.کارمان همچنین اصرار داشت که یک افسر نیروی دریایی را به گروه اضافه کند ، ویلیام بولای (دانشجوی سابق کالتک). وقتی سرهنگ بیان کرد که استاد بیش ازاندازه پیش رفته ، کرمان با این سؤال ساده پاسخ سرهنگ را داد که : "اما سرهنگ ، نیروی دریایی هم مطمئناً از متحدین ما هستند؟" جلسات گروه مشاوره علمی (SAG) در هفته های اول مارس و آوریل برگزار شد ، تحقیقات اساسی انجام گرفت و قالب کلی گزارش را نهایی کردند. کرمان تأکید کرد که این جلسات دارای یک هدف سه گانه است: SAG به دنبال راه هایی برای تضمین "بینش علمی در نیروی هوایی" است . علاقه دانشمندان آمریکایی به آینده نیروی هوایی را تضمین می کند. ضرورت و اهمیت ، وجود یک نیروی هوایی قوی را برای مردم آمریكا تببین میکند. در 22 آوریل 1945 ، USAAF اهداف اطلاعاتی و فنی را در یک سازمان رزم مشترک ، به نام لشگر بهره برداری (Exploitation Division) با کد عملیاتی "Lusty" ترکیب کرد.عملیات Lusty با هدف بهره برداری از اسناد علمی، امکانات تحقیقاتی ، هواپیماها و دانشمندان اسیر شده آلمانی آغاز شد. این عملیات دو تیم داشت.تیم اول تحت رهبری سرهنگ خلبان آزمایش هارولد واتسون ،با ترکیبی ازخلبانان وظیفه جمع آوری هواپیماها و تسلیحات هوایی بود. تیم دوم یا همان تیم کارمان ، دانشمندانی بودند که اسناد و مراکز تحقیقاتی را جمع آوری میکردند . مدتی نگذشت که تیم سرهنگ واتسون نام مستعار "Whizzers " را بدست آورد ، زیرا در اصل اولین واحد جت در تاریخ هواپیمایی آمریکا بود.در کمال تعجب ، روابط کاری دو دشمن سابق بسیار خوب بود. Whizzers به زودی تعدادی از خلبانان آزمایش Luftwaffe ، مکانیک ها و کارمندان Messerschmitt نیز را به تیم اضافه کرد. با پیشرفت متفقین در بهار 1945 به اروپا ، تیم کارمان ، آزمایشگاه های آلمانی را زیرو رو کرد.که در پست قبل شرحش آمده. کارمان و تعدادی از اعضای تیمش در موسسه LFA تصویری دراماتیک از استاد سابق کارمان ، L. Prandtl ، که به اسارت متفقین درامده البته رقابت بین دیگر سرویس های ارتش آمریکا در تاراج اسناد و تسلیحات آلمانی وجود داشت. به طور مثال تیم های بهره برداری نیروی دریایی به سرعت اطلاعات سخت افزاری و فنی را در جعبه های بزرگ جمع آوری و آنها را جز دارایی "نیروی دریایی ایالات متحده" معرفی میکردند. و تیم های نیروی زمینی ، جعبه های نیروی دریایی را در جعبه های بزرگتر می ریختند و آنها را به "نیروی زمینی ایالات متحده" منتقل می کردند. دکتر Millikan از دانشمندان هوانوردی بعد از بازگشت از اروپا گزارش کرد : انگلیسی ها در مورد موسسه LFA صحبت می کنند. می بینید که در سرزمین های اشغالی انگلیس است. ما آن را داشتیم ، سپس انگلیسی ها وارد شدند و آن را به دست گرفتند و صحبت آن است که انجا را به عنوان یک مؤسسه بریتانیایی اداره کنند. من فکر میکنم کمی خطرناک باشد. فکر می کنم ما نمی خواهیم چنین مراکز تحقیقاتی بزرگی در آلمان باقی بمانند و باید آنها را بیرون بکشیم یا آنها را منفجر کنیم.واضح است ، اگرچه در گزارش Millikan کاملاً پنهان است ، بین بریتانیایی ها و آمریکایی ها درگیری هایی - اگر نه فیزیکی ، پس ایدئولوژیک - رخ داده است. البته حرکت بریتانیایی های قابل درک است ، LFA در صدر لیست آنها قرار داشت . ولی آنها کمی دیر رسیدن.به قول مسئول تیم بهره بردار بریتانیایی:"ما به شرایط سختی رسیدیم. وقتی ما به منطقه ای میرسیدیم ، آنجا کاملاً در حال جابجایی بود" .آمریکایی ها در حالی که در LFA بودند ، تجهیزات را از زیر بینی انگلیس به سرقت برده بودند. تا 10 مه 1945 متفقین صنعت آلمان را به ارزش تقریبی 320 میلیارد RM تخریب کرده بودند. با این حال ، همه امکانات ساخت هواپیمایی نابود نشده بود. استالین به خوبی از فرصت های خود برای استفاده از تخصص فنی آلمان به نفع ارتش شوروی پس از جنگ آگاه بود. 65 درصد از صنعت هوانوردی آلمان با امکانات تحقیق و تولید خود در هنگام نبرد ارتش سرخ به سمت غرب ، به دست اتحاد جماهیر شوروی افتاد. غارت فنی اولویت اول را داشت. غنیمتی های کارمان طی عملیات Seahorse همگی به خاک آمریکا منتقل شد. اگرچه سایر شرکتهای آمریکایی به طور همزمان به این اطلاعات دسترسی پیدا کردند ، اما بوئینگ توانست بیشترین بهره را از تحقیقات جنجالی ببرد، زیرا 750 هزار دلار در تونل باد خود سرمایه گذاری کرده بود، که می توانست سرعت باد را تا 0.975 ماخ تولید کند که از سرعت هواپیما ها در آن زمان خیلی بیشتر بود.غیر از این حضور مهندسان شرکت بویینگ در تیم کارمان یک امتیاز طلایی بود. دسترسی فوری به دانش موسسات LFA و AVA پس از جنگ جهانی دوم برای شروع اولین نسل هواپیماهای جاسوسی ، نظامی و مسافربری در ایالات متحده ، مانند B-47، F-86 B-52، B-707، DC-8 بسیار مهم بود. بعدها طی عملیات Project Paperclip شاخص ترین افراد علمی و صنعتی آلمان نازی به خاک آمریکا منتقل شدند. گروهی از 104 دانشمند موشکی آلمان نازی، در پایگاه Fort Bliss تگزاس پ.ن : دوستان شاید سوال کنند ، B-747 چه ربطی به این پست ها داره ، در هر پست شما با تاثیر افراد ، ساختار ها ، رویداد ها و فرهنگی آشنا میشد که منجر به ساخت B-747 شدوحجم انباشته تجربه صنعتی و علمی کشورهای پیشرو را درک خواهید کرد فقط کافیه به سال های رویداد ها بیشتر دقت کنید.........
-
2 پسندیده شدهخیلی موافقم نه اینکه دنبال جنگنده سرنشین دار نریم، چون تو سرنشین دار مشکل داریم رو این موضوع باید تمرکز بیشتری کنیم، روس ها دو تا پهپاد در حال توسعه دارن که ما به همون علت عدم دسترسی مناسب به جنگنده های سرنشین دار نیاز عملیاتی بسیار بیشتری داریم: 1- Altius که یک پهپاد دو موتوره 5 تا 7 تنی هست، این پهپاد می تونه برای استفاده علیه گروه های کمتر برخوردار، مثل گروه های تروریستی، شورشی و جدایی طلب و امثالهم مورد استفاده قرار بگیره. در این راستا میشه طرح شاهد 149 رو ادامه داد، هر چند هنوز معلوم نیست که 149 تک موتوره هست و یا دو موتور ولی چون بحث قابل قیاس با ام کیو 9 برای اون مطرح شده اگه فرض بگیریم یک پهپاد تک موتوره هست، میشه با توسعه یک نمونه دو موتوره با قابلیت حمل محموله 2-3 تن یک پهپاد سنگین تهاجمی توسعه داد. ام کیو 9 با یک موتور 900 اسبی توان حمل 1700 کیلوگرم محموله رو داره، حالا اگه یک نمونه پهپاد با دو موتور توربوپراپ 900 اسبی توسعه داده بشه، حقیقتا محصول قابل اعتنایی میشه. آلتیوس از دو موتور بنزینی 500 اسبی بهره می بره. برای درک بهتر تصور کنید زمانی که نیروهای وابسته ایران در سوریه عملیات انجام میدادن، همچین یگان هایی از این پهپاد نقش پشتیبانی هوایی رو انجام می دادن چقدر موثر می تونست باشه. اما با توجه به مداومت پروازی بالای اینچنین هواپیماها کاربرد دیگر این پهپاد نه در نقش آفندی بلکه پدافندی می تونه باشه اون هم در دو کارکرد: 1- سکوی هواپایه پدافندی پرتاب موشک همونطور که گفته شد با توجه به مداومت پروازی بالای این پهپاد ها، میشه اونها رو به موشک های پدافندی کوتاه برد مجهز کرد و از اون بر علیه موشک های کروز و یا سایر تسلیحات هواپرتاب دور ایستا استفاده کرد. با توجه به پرواز در ارتفاع قابلیت های این سکوی پرتاب چه به لحاظ شناسایی چه به لحاظ درگیری نسبت به سکوهای زمین پایه بیشتر خواهد بود. کاربرد خاص و مفید همچین سکوی هواپایه ای علاوه بر پوشش نقاط کور سامانه های راداری و پدافندی زمین پایه، حفاظت از خود سامانه های راداری و برد بلندمون باشه، علی الخصوص ایستگاه های راداری ثابت و فراافق مثل نذیر و خلیج فارس. 2- استفاده به عنوان میکرو آواکس با توجه به توان حمل قابل اعتنای احتمالی در حدود 2-3 تن، میشه تجهیزات شناسایی و دیتالینک مثل رادار یا سامانه های اپتیکی بر روی نمونه های از اونها نصب کرد و به عنوان مکمل سامانه های زمین پایه و یا نمونه های مسلح همین پهپاد به صورت ترکیبی و هدایتگر استفاده کرد. باز به دلیل پرواز در ارتفاع و تحرک بسیار بیشتر نسبت به نمونه های زمینی در پوشش نقاط کور یا شناسایی در فواصل دورتر و هشدار اولیه تاثیر بسزایی داشته. اما برای بکارگیری موثرتر دو مورد فوق داشتن هواپیماهای AEW&C2 در یک لایه عقب تر و در نقش مکمل و فرماندهی این پهپاد ها خیلی موثر می تونه باشه. برای درک بهتر کاربرد این پهپاد ها تصور کنید در شرایط هشداری مثل پس از حمله به عین الاسد، نمونه های شناسایی و فرماندهی و همین طور نمونه های مسلح این پهپاد بر فراز نقاط کور و یا سامانه های پدافندی و راداری به پرواز و آماده باش در میومدن. 2- پهپاد اخوتنیک یا Su-70 این پهپاد به عنوان یک پهپاد تهاجمی پنهانکار که صحبت از 20 تنی بودن اون هم شده و از موتور AL-31F یا AL-41 بهره میبره که میتونه 120 تا 140 کیلونیوتن نیرو تولید کنه. در حال حاضر ما پهپاد شاهد 171 رو داریم که خوب توانایی های بسیار محدودتری رو داره، اما در صورتی که تولید انبوه موتور اوج یا نمونه توربوفن اون به ثمر برسه، ادامه این پروژه و توسعه یک پهپاد پنهانکار تهاجمی مجهز به دو موتور توربوفن مشتقه از J-85 می تونه قابلیت های قابل اعتنایی رو به لحاظ حمل و برد ثمر بده. از این چنین پهپادی میشه در تقابل های متعارف و کلاسیک با تهدیدات کاملا مجهز استفاده کرد، تصور کنید چنین پهپادی مجهز به موشک های کروز حتی مثلا کروز قدس یا سجیل، شاید حتی امکان حمله به دیگو گارسیا رو هم پیدا کنه، اگر امکان هدایت و کنترل در این فاصله برای ما امکان پذیر بشه و یا شاید حتی از پیش برنامه ریزی شده. ---- مطلب فوق رو در پاسخ به دوستمون Idmdff و تایید نظر ایشون در تاپیک نیروی هوایی آماده کردم که به نظرم رسید بهتره اینجا بگذارم.
-
2 پسندیده شدهشمشیر جدید سامورایی ها امروزه اهمیت استفاده از تسلیحات هایپرسونیک به عنوان یک سلاح تغییر دهنده موازنه قوا در بین کشورهای صاحب فناوری بیش از گذشته نمایان میشود پس از معرفی این تسلیحات توسط روسیه و اعلام اغاز برنامه های مختلف توسط کشورهای غربی وزارت دفاع ژاپن نیز از طرح این کشور برای ساخت موشک کروز هایپرسونیک رونمایی کرد ابن برنامه احتمالا پاسخی به چین برای توسعه این گونه از تسلیحات میباشد.البته با توجه به گسترش روز افزون نیروی دریایی چین تمرکز ژاپنی ها برای این سلاح هایپرسونیک بیشتر بر ساخت موشکی ضد کشتی بوده است و جالب تر انکه این موشک به عنوان سلاحی با قابلیت شلیک از ساحل نیز معرفی شده است . این برنامه به مدیریت موسسه تحقیقات فناوری این کشور ATLA و با همکاری شرکت صنایع سنگین میتسوبیشی این کشور در سال 2019 اغاز و به نظر تا سال 2030 با ارائه نسخه نهایی سلاح به اتمام خواهد رسید.به نظر این شرکت ژاپنی وظیفه طراحی یک موتور دوحالته رمجت و اسکرمجت را برعهده دارد.هدف این پروژه طراحی سلاحی برای تهاجم بر علیه اهداف سطحی و همچنین نسخه ضد کشتی ان میباشد که لازمه ان طراحی موتور اسکرمجت جدید برای رساندن سرعت این موشک به 5 ماخ وبالاتر میباشد.پیشبینی میشود موتور اسکرمجت جدید توانایی رساندن این موشک به سرعتی در بازه 5 تا 15 ماخ را دار ا میباشد البته برای رسیدن به چنین سرعتی رساندن موشک به سرعت سوپر سونیک بین 3 تا 5 ماخ حیاتی میباشد شرکت ATLA به همین منظور طراحی یک موتور رمجت را مد نظر قرار داده است البته این امر باعث افزایش طول موشک خواهد شد. علاوه بر موارد یاد شده همچنین این موشک باید قادر به پرواز در ارتفاع بالاتری نسبت به سیستم های ضد موشکی و همچنین پرواز در ارتفاع پایین تری نسبت به گونه های دیگر سامانه های پدافند هوایی باشد که همین امر یعنی قدرت مانور در این بازه متغیر پیش بینی نقطه رهگیری این موشک را برای هر دشمنی غیر ممکن میسازد شاید به همین دلیل این موشک را باید یک تغییر دهنده قواعد بازی نامید. این موشک همچنین باید قادر به فعالیت در تمام شرایط هوایی و رسیدن به سرعت هایپرسونیک در ارتفاع بالا واستمرار ان به مدت طولانی باشد.بر طبق اسناد منتشرشده این موشک علاوه بر سامانه ناوبری داخلی از قابلیت هدایت ماهواره ای و همچنین یک سیکر رادیویی تصویر بردار برای شناسایی اهدف برخوردار است. همچنین نسخه ضد کشتی ان نیز باید سر انفجاری قدرتمندی برای انهدام شناورهای سنگین با خود حمل نماید علاوه بر ان به نظر سر جنگی از فناوری EFP یا سر جنگی چگالی بالا نفوذ کننده برای شکافتن شناورهای رزمی دشمن بهره میبرد.
-
2 پسندیده شدهدر هر حرفه ای که هستید نه اجازه دهید که به بدبینیهای بی حاصل آلوده شوید و نه بگذارید که بعضی لحظات تاسف بار که برای هر ملتی پیش می آید شما را به یاس و ناامیدی بکشاند. در آرامش حاکم بر آزمایشگاه ها و کتابخانه هایتان زندگی کنید و نخست از خود بپرسید برای یادگیری و خودآموزی چه کرده ام؟ سپس همچنان که پيشتر مي رويد، بپرسید من برای کشورم چه کرده ام؟ و این پرسش را آنقدر ادامه دهید تا به این احساس هیجان انگیز برسید که شاید سهم کوچکی در اعتلای بشریت داشته اید. اما هر پاداشي که زندگی به تلاشهايمان بدهد يا ندهد، هنگامی که به پایان راه نزدیک می شویم هر کدام از ما باید حق آن را داشته باشیم که با صداي بلند بگوييم: "من هر آنچه که در توان داشته ام انجام داده ام. " لويي پاستور ۱۸۹۵-۱۸۲۲
-
2 پسندیده شدهولی ته دلم نمیدونم چرا دوست دارم که روسیه و چین اینبار هم پشت ایرانو خالی کنند شاید امید دارم که مسئولین بفهمن دروازه موفقیت در سیاست خارجی توجه به مسائل داخلی و ابزار نگاه نکردن مردم هست و درک کنند که این مردم و دولت هستند که باید در کنار هم به پیش برن
-
2 پسندیده شدهدل بستن به روس ها و چینی ها امید واهی است . البته می شه امید داشت که با تمدید تحریم تسلیحاتی دیگه خیال مدیران نظامی ما راحت بشه ( از عدم امکان خرید سلاح ) و بودجه رو به صورت مستقیم و در حجم درست در پروژه هایی مثل ساخت موتور توربوفن و توربو پراپ و .... ساخت جنگنده و ادوات زرهی ، تزریق کنند و باز وقت تلف نکنند و به امید روس ها و چینی ها ، ننشینند .
-
2 پسندیده شده
-
2 پسندیده شدهظاهرا اعلام شده پهپاد شاهد 149 هفته دفاع مقدس تست زمینی میشه، قبلا هم اعلام شد پهپادی با موتور توربوپراپ که گفته میشه در حد و اندازه Mq-9 هست. مهمترین نکته در مورد همچین محصولی که یک جهش در حوزه خودش برای ما محسوب میشه، توانایی توسعه و تولید انبوه موتور این پهپاد هست. برای درک بهتر کلاس موتور اگه فرض کنیم که موتور این شاهد 149 توانی معادل توان موتور MQ-9 داره، اون رو با موتور چند پرنده جنگی مقایسه میکنم. موتور Mq-9 توانی معادل 900 اسب بخار داره که این از توان موتور هواپیمای آموزشی/ضد شورش توکانو برزیلی (نه سوپر توکانو) بیشتر هست. تقریبا معادل توان موتور هواپیمای آموزشی KAI KT1 کره جنوبی (که البته مثل خیلی از همکلاس های خودش نمونه رزمی در نقش تهاجمی سبک یا ضدشورش هم داره) هست. و توانی معادل تک موتور به کار رفته در موتور پک (متشکل از دو موتور) بالگرد سوپر کبرا داره. یعنی با توسعه این موتور برای این پهپاد میشه از این موتور برای توسعه و تولید هواپیمای آموزشی و یا بالگرد هم بهره برد. هر چند خود این پهپاد بخشی از وظایف یک چنین هواپیمای ضد شورش و یا حتی بالگرد تهاجمی رو پوشش می ده.
-
2 پسندیده شدهاين تصوير هم بنظر مربوط به موشك ميانبرد فكور ٢ است و ارتباطي با موشك برد بلند مقصود ندارد
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم نیزه های مرگبار (نگاهی گذرا به موشک های بالستیک) با سلام خدمت دوستان عزیز میلیتاریست پس از تدوین دانشنامه (فهرست کردن و گردآوری اطلاعات داخل یا خارج سایت) در خصوص آواکس ها ، هلی کوپترهای تهاجمی ، آتشبارهای خودکششی و هواپیماهای ترابری این بار به اتفاق دوستان ؛ سراغ موشک های زمین به زمین می رویم و در قالب این تاپیک به دسته بندی و معرفی انواع موشک های بالستیک و همچنین بررسی توان موشکی کشورهای مختلف جهان خواهیم پرداخت. اما پیش از شروع این تاپیک و معرفی انواع موشک های بالستیک ، ابتدا تعدادی از واژه های عمومی مورد استفاده در این بحث را با یکدیگر مرور میکنیم : موشک : سلاحی است بدون سرنشین ، هدایت شونده یا غیر هدایت شونده که نیروی پیشران خود را از طریق احتراق سوختی که با خود حمل می نماید تأمین می نماید. موشک آزاد (یا راکت) : راکت یا موشک آزاد ، سلاحی است غیر هدایت شونده که پس از شلیک شدن ، امکان هدایت و یا تغییر مسیر آن وجود ندارد. (عکس تزئینی می باشد) موشک هدایت شونده : نوع دیگری از موشک ها می باشد که پس از شلیک شدن نیز ، امکان تصحیح و یا تغییر دادن مسیر آن وجود دارد. همچنین حتی امکان تعریف هدف جدید نیز برای برخی از انواع آن میسر می باشد. انواع هدایت موشک : موشک های هدایت شونده ، عموما به یکی از این چند روش قابل هدایت هستند : الف - هدایت سیمی ب- هدایت گرمائی پ - هدایت تلویزیونی ت- هدایت راداری ث- هدایت لیزری در بعضی از موشک ها امکان استفاده از دو یا چند روش هدایتی نیز امکان پذیر می باشد. موشک های هواپایه : موشک های هواپایه ، موشک هائی هستند که توسط هواپیماها حمل می شوند و بر علیه اهدافی در آسمان (هوا به هوا) ، زمین (هوا به زمین) و دریا (هوا به دریا) قابلیت شلیک شدن را دارا می باشند. موشک های دریا پایه : موشک های دریاپایه ، خود به دو دسته موشک های سطحی و موشک های زیر سطحی تقسیم می شوند. این دسته از موشک ها توسط ناوهای جنگی و زیر دریائی ها مورد استفاده قرار می گیرند و بر علیه اهدافی در آسمان (دریا به هوا) ، دریا (سطح به سطح) و زمین (سطح به ساحل یا دریا به خشکی) مورد استفاده قرار می گیرند. موشک های زمین پایه : این گروه از موشک ها همان گونه که از نامشان مشخص می باشد ، از روی سطح زمین بر علیه اهداف شلیک می گردند. این گروه که متنوع ترین طبقه بندی موشک ها را نیز شامل می شوند ؛ از موشک های دوش پرتاب پیاده نظام تا موشک های ماهواره بر فضاپیما را در خود جای می دهند. موشک بالستیک : موشک های بالستیک گروهی از موشک های زمین به زمین (زمین پایه) را شامل می شوند که تا ارتفاع بسیار بالائی اوج می گیرند (که این قسمت راه با موتور روشن انجام می شود) و مابقی راه را با استفاده از نیروی جاذبه زمین به سمت هدف می روند که بیشتر مانند یک سقوط آزاد است. (البته با هدایت صحیح) موشک های بالستیک معمولا ارتفاع بسیار بالائی می گیرند و برخی از این نوع موشک ها (که برد بسیار بالائی دارند) حتی از جو زمین خارج می شوند و با استفاده از یک ماشین ورود مجدد (RV) به جو زمین باز می گردند. موشک های زمین به زمین به دو صورت کلی پرتاب می شوند: ثابت : در این روش موشک از سکوهای رو زمینی و یا زیر زمینی ثابت پرتاب می گردند سیار : در این روش ، موشک ها بر روی خودرو(هائی که ویژه هر موشک ساخته می شوند) حمل و شلیک می گردند. انواع موشک بالستیک : موشک های بالستیک را می توان بر حسب برد یا کارکرد آنها دسته بندی نمود که عموما بر حسب برد دسته بندی می شوند. 1- موشک جنگی برد کوتاه تاکتیکی (Tactical Missile): این گروه از موشک ها دارای بردی مابین 150 تا 300 کیلومتر می باشند. 2- موشک بالستیک تاکتیکی برد کوتاه (Tactical Ballistic Missile): این موشک ها که به اختصار TBM هم نامیده می شوند، بردی کمتر از 500 کیلومتر را دارا هستند. 3- موشک بالستیک کوتاه برد (Short-range Ballistic missile) : موشک هائی با برد کمتر از 1000 کیلومتر که به اختصار SRBM نامیده می شوند. 4- موشک بالستیک برد متوسط یا میانبرد (Medium-Range ballistic Missile) : موشکهائی که بردی مابین 1000 الی 3500 کیلومتر را دارا می باشند در این گروه قرار می گیرند. این گروه از بالستیک ها را به اختصار MRBM هم می نامند. 5- موشک بالستیک برد بلند (Intermediate-range ballistic missile) : این گروه از موشکها ، یعنی IRBM دارای بردی مابین 3500 الی 5500 کیلومتر هستند. 6- موشک بالستیک قاره پیما (Intercontinental ballistic missile) : این گروه از موشکها دارای برد بیشتر از 5000 کیلومتر می باشند. به این گروه هم به اختصار ICBM می گوئیم ادامه دارد .... ------------ پ.ن : انشاءالله که مورد پسند دوستان واقع شده باشد. پ.ن 2 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 3 : انشاءالله از پست بعدی شروع به بررسی موشک های بالستیک ساخت شده توسط کشورهای مختلف جهان خواهیم پرداخت. -------------------- کپی رایت : استفاده از مطالب این تاپیک فقط با ذکر نام military.ir به عنوان منبع مجاز می باشد. مترجم و گردآوری کننده : مهران-55 منابع : 1 و 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و ... ---------- با تکمیلتر شدن تاپیک، منتقل می شود PersianKing
-
1 پسندیده شدهدر کوتاه مدت بهترین سرمایه گذاری همینه. فقط 2 تا ضعف وجود دارد که اگر قراره همچین تاکتیکی اتخاذ بشه باید به اونها توجه کرد. یکی بحث رادارگریزی پرنده هستش و یکی هوش مصنوعی. با وجود پیشرفت هایی که شده نگرانی کم تری درباره مورد اولی وجود دارد. اما مورد دوم واقعا ضعف داریم. پهپاد چه ارتباطش با زمین رادیویی باشه چه ماهواره ای ب هر حال باید توجه داشت که احتمال جم شدنش بسیار بالاس، ضمن اینکه وقتی ما از رادارگریزی صحبت می کنیم فقط موضوع آیرودینامیک و متریال نیست بلکه سکوت راداری هم خیلی مهمه، گاهی لازمه عملیات پهپاد ها در سکوت رادیویی انجام بگیره بنابراین حتما باید خیلی فوری به این سمت حرکت بشه. توانایی طراحی هوش مصنوعی واقعا در کشور وجود داره و اگر مسئولین اراده کنن خیلی زود به نتایج فوق العاده می رسند.
-
1 پسندیده شدهژن روسی- آلمانی در ارتش ایران تصویری به یاد ماندنی از مردان سینمای ایران در لباس رزم از راست به چپ : زنده یاد جمشید مشایخی ، محمد علی کشاورز ، علی نصیریان ، پرویز کاردان و اسماعیل شنگله راست : MP-41 چپ : مسلسل PPSh-41 با خشاب طبلکی ( گِرد / توپی ) یکی از محبوبترین سلاح های انفرادی در میان پیاده نظام روسی و آلمانی بحساب می آمد با این حال ، مساله ای که این تصویر را به یک عکس تاریخی تبدیل نموده ، سلاحی است که در اختیار جناب کشاورز (سمت راست ، نفر دوم ) دیده میشود . این سلاح ، در واقع ، نسخه بهبود یافته ( تغییر یافته ) از سلاح انفرادی مشهور روسی PPSh-41 بشمارمی رود که در تعداد قابل توجه ، از انبارهای ارتش سرخ ، به غنیمت ورماخت درآمد ، و با ایجاد تغییر در لوله و بخش اتصال خشاب و استفاده از خشاب رایج مسلسل MP 40 ، تبدیل به نمونه ای ابتکاری با شناسه MP-41 شد . براساس اطلاعات موجود ، نزدیک به 4000 قبضه از این سلاح ، تبدیل شده و در اختیار ورماخت قرار گرفت . پی نوشت : احتمالا ، این سلاح درردیف اقلام غنیمتی از ارتش آلمان ، بصورت اهدایی به ایران منتقل شده است .
-
1 پسندیده شدهباشد ، همین حرف شما خوب هست که این موارد را تکرار فرمودید ، حداقل به علت آن فکر بفرمایید ، بعد در خدمت شما هستیم سرکار ستوان عزیز idmdff خوب هست از همون عزیزی که اطلاعات گرفتی ، بقیه موارد را هم بگیرید ، این شکل موارد تاریخ مصرفش در میلیتاری یک مقدار گذشته حداقل بلحاظ سن و سال ، چهار تا پیراهن از شما بیشتر پاره کردم که متوجه بشوم ، دنبالکردن زیاد سوپر تحلیل گرهای مجازی ، بدون داشتن برنامه مطالعه منظم و مستمر ، چه اثر ناگواری روی افق دید افراد می گذارد بچه های قدیم ، هستند ، شما زیاد در جریان قرار ندارید عزیز دل برادر ، شما هم در ردیف همون هایی هستید که این شکل کامنتها را ذکر می کنند حالا به نظرم به جای فرار کردن از نقدهای که در میلیتاری گذاشتید ، تلاشتون را بگذارید برای تولید محتوا که بشود بعدا به ان استناد بفرمایید
-
1 پسندیده شدهروند های تکنولوژیکی در جنگ های با شدت کم اصطلاح جنگ با شدت کم (LIW) ده ها سال است که وجود دارد و با مفاهیمی از جمله جنگ در منطقه خاکستری ، اقدامات کوتاه مدت جنگی و جنگ هیبریدی هم معنا است یا همپوشانی دارد (برای آشنایی با این موضوعات می توانید به مطالب برچسب جنگ هیبریدی و این مطلب مراجعه نمایید ) . جنگ های با شدت کم ، طیف گسترده ای از فعالیت ها را در بین کشورها ، از رقابت صلح آمیز گرفته تا درگیری های زیر جنگ تمام عیار ، پوشش می دهند. همچنین اینگونه جنگ ها شامل فعالیت های بازیگران غیر دولتی می شوند که می توانند تأثیر مخربی بر زندگی روزمره شهروندان یا توانایی دولت در حفظ امنیت داشته باشند. در لیست زیر روند های تکنولوژیکی مرتبط با این گونه جنگ آورده شده است . پلتفرم های چند منظوره در دوران جنگ سرد ، نیروهای مسلح دارای پلتفرم های مخصوص برای ماموریت بودند . اما امروزه این موضوع دیگر مورد توجه قرار نمیگیرد زیرا نیروی انسانی کاهش یافته و بودجه ها کم شده اند . در حال حاضر گرایش به سمت پلتفرم هایی است که میتوانند گستره وسیعی از کارها را انجام دهند. به عنوان مثال بازار نسخه های مخصوص جنگ های با شدت کم از وسایل نقلیه زرهی و تانک های اصلی میدان نبرد را ارایه میدهد که دارای سیستم های حفاظتی با زره های اضافی ، RWS ، سیستم های حفاظت فعال ، دوربینهایی که آگاهی موقعیتی را فراهم می آورند و سیستمهای مدیریت انرژی الکتریکی هیبریدی و دیگر موارد مشابه ارتقا پیدا کرده اند. ماژولار بودن ماژولار بودن یک ویژگی کلیدی درمرحله طراحی یک پلتفرم یا یک سیستم است . به علت اینکه تهدیدها درطول گذرزمان در حال تکامل هستند ، ماژولار بودن میتواند بستر لازم برای ادغام قابلیتهای اضافی را فراهم آورد . به عنوان مثال ، یک معماری وسیله نقلیه ماژولار به کاربراین اجازه را میدهد تا مطابق با الزامات ماموریت ، آن را اصلاح نماید . اگر در یک محیط کم خطر ترفعالیت کند ، میتواند به زره وسلاح سبک تری مجهز شود تا برای مردم نگرانی کمتری ایجاد شود و درصورت وجود تهدیدات سطح بالا آن را میتوان با عناصر اضافی تجهیز کرد و در نتیجه نیازها و هزینه پلتفرمهای خاص برای ماموریت ها را کاهش داد . تاثیرات مشترک اقدام تکمیلی دیگری که توسط نیروهای مسلح انجام میشود تا تاثیرات قابلیتها و توانایی ها را به حداکثر برساند یکپارچه کردن سیستمها و پلتفرم ها برای اشتراک گذاری اطلاعات C4ISR و قابلیت های تهاجمی می باشد . علاوه بر این، جنگ های با شدت کم نیازمند جمع آوری مجموعه بزرگی از داده ها دارد که از پایش مداوم مناطق ، از جمله مناطق غیر نظامی به دست می آیند . با این وصف ، مساله نظارت بر مناطق شهری با یک چالش قابل توجه مواجه است که در قالب داده های مزاحم برای حوزه هوش عملی تعریف می گردد (م – هوش عملی یا actionable intelligence توانایی جمع آوری داده ها ، قاعده مند کردن آنها و سپس آنالیزشان در زمان واقعی است تا بتوان شرایط را مدیریت کرد) . بنابراین C۴ISR ، بخش مهمی در این فرآیند خواهد بود. هوش مصنوعی (AI) هوش مصنوعی یک توانمند ساز و یک فناوری کلیدی در استفاده موثر از سیستمهای بدون سرنشین به ویژه در سناریوهای پیچیده شامل تاکتیک های سوارم است . همچنین با نیاز به تجزیه و تحلیل منابع اوسینت (اطلاعات منبع باز) ، باید مقدار بیشتری از داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، در فراهم آوردن هشدار اولیه به جامعه اطلاعاتی، به شکل کاتالیزور عمل می کنند . سیستمهای بدون سرنشین تهدیدهای جنگ های با شدت کم نیازمند نظارت مستمر بر مناطق جغرافیایی بزرگ ، مرزها یا سرزمین اصلی هستند. سیستمهای بدون سرنشین ، پایداری لازم را در ماموریتهای ISR (اطلاعات ، نظارت و شناسایی) در قیاس با هزینه همتایان سرنشین دار خود فراهم می کنند . سیستمهای بدون سرنشین میتوانند قابلیت پلتفرم ها را گسترش داده و ویژگی تطبیق پذیری را با قیمت قابل قبولی افزایش دهند. کاهش خسارت های ثانویه جنگ با شدت کم نوعی از جنگ است که اغلب در محیط غیرنظامی رخ میدهد و در نتیجه پیروزی در آن بر تسخیر قلب و ذهن غیر نظامیان وابسته است. بنابراین، اگر سلاحی مورد استفاده قرار گیرد، باید با ایده وارد کردن حداقل خسارت ثانویه ممکن طراحی شود. تسلیحاتی از قبیل موشک های هدایت شونده دقیق میتوانند قابلیت تخریب یک موقعیت دشمن را بدون آسیب رساندن بر یک خانه یا ایجاد تلفات غیر نظامی ایجاد کنند . صرفاً برای میلیتاری / بن پایه : Army Technology
-
1 پسندیده شدهحالا ببینیم این دوستان روس و چینی ما که این همه از خودمون و منافعمون براشون مایع گزاشتیم برامون بلیط خرج میکنن یا نه ؟
-
1 پسندیده شدهمردم عاشق جنگ ستارگان آمریکا در موقعیت فعلی همین را نیاز داشتند. عشق یوفوها با خبرهایی از یوفو اون هم توسط یک نهاد نظامی رسمی. بهترین ایده موجود برای مشغول کردن اذهان و انحراف افکار از کرونا و عملکرد دولتمردان و بحث های مطرح و یک بحث داغ برای پیگیری در فضای مجازی. ( یک برداشت شخصی ) پنتاگون بعد اومدن اسپر و چنبره پمپئو بر اون بیش از هر زمان دیگه ای دچار اغتشاش و سیاسی کاری هست. یک نمونه سردرگمی در سوریه را ببینیم، خروج پر سر و صدا و بمباران پایگاه ها و حالا ورود مدام و ارسال مصالح ساحتمانی برای بازسازی دوباره و استقرار دوباره نیرو و تجهیزات. ده ها تصمیم متناقض و عدم هماهنگی با سیاستمداران و بعد توجیهات مدام برای همراستا کردن ادعاهای سیاسی با اقدامات عملی ( بحث قایقهای سپاه، حمله موشکی و ...) به نظرم یک بازی خاله زنکانه! تحمیل شده از جانب سیاسیون هست بیشتر.
-
1 پسندیده شدهبا توجه به اینکه در تصاویر تمدنهای قدیمی مثل مصر اینکاها هند و... تصاویری شبیه سفینه های فضایی کنونی فرازمینی ها یافت میشه پس این برخورد و دیدار چیز جدیدی نیست و میتونه از سیارات دیگه نباشه و بازدید موجوداتی ناپیدا از ابعاد دیگه باشه که بواسطه خصوصیات فیزیولوژی که با بعد خودش تطابق داره مولفه های قدرت و سرعت و همچنین ناپیدا بودن برای ما را با خودش داره.من وقتی فیلمهای علمی تخیلی را نگاه میکنم احساس میکنم نویسندگان یا افرادی که در ارتباط با هالیوود هستند مشخصات این موجودات همانند قدرتهای مافوق بشری و سلاحهای آتشین و سرعت و قدرت زیاد را در اختیار داشتند و در واقع این فیلمها نمایی از جنگهای واقعی از موجوداتی در دنیاهای ناپیدای دیگه داره
-
1 پسندیده شدهببخشید شاید ضد حال باشه اما نظر من اینه که یوفوها ساخته دست بشر هستن. یک پروژه سری در داخل خود آمریکا باید باشه. اگر حیات فرازمینی بتونه به ما دسترسی داشته باشه که صد سال واسه هوا خوری نمیان. یا ارتباط برقرار می کنن یا حمله می کنن. مگر اینکه به قول اون دانشمند ما به لحاظ هوشی مثل نسبت هوش انسان به سایر حیوانات (بلا نسبت) باشیم.
-
1 پسندیده شدهBoeing 747 & Military use ملقب به جامبوجت ( Jumbo Jet ) ، ملکه آسمان ( Queen of the Skies ) ، نماد تکنولوژیک ایالات متحده در جنگ سرد ، هواپیمایی که نزدیک به 40 سال رکورد بزرگترین هواپیمای مسافربری جهان را یدک کشید.در طول تاریخ حمل و نقل هوایی ، برخی از طرح ها نتوانسته به تولید کامل برسند ، یا به دلیل طرحهای شرکت رقیب فراموش شدند.ریشه های برنامه بویینگ 747 را می توان به همگرایی دو رشته کاملاً مجزا از توسعه هواپیمای بویینگ ردیابی کرد - یکی در عرصه تجاری و دیگری با پس زمینه نظامی. تلاش تجاری در ابتدا برای افزایش طول یک 707 با تعداد صندلی 279 نفری متمرکز شده بود ، در حالی که برنامه نظامی در تلاش بود تا در یک رقابت طراحی پیروز شود که در نهایت به Lockheed C-5A برای نیروی هوایی آمریکا منجر شد. هر دو مطالعه تأثیر قابل توجهی در اندازه و شکل نهایی 747 داشتند ، بنابراین در نظر نگرفتن تاثیر افراد و اقدامات در هردو جریان نظامی و تجاری از منظر تاریخ نگاری کاملا اشتباه است. جمع بندی اینکه چه چیزی بیشترین تاثیر را در بوجود آمدن این شاهکار مهندسی گذاشته بسیار دشوار است . نمیتوان تصور کرد اگر محاصره برلین توسط استالین نبود ،اگر ساختار تامین نیاز عملیاتی در صنعت نظامی آمریکا به شکل دیگری می بود، اگر تغییر دکترین نظامی ایالات متحده در دهه 60 یا تلاش افسران و ژنرال های نیروی هوایی بخصوص ژنرال William H. Tunner برای ارتقا بخش ترابری نظامی ارتش صورت نمی گرفت ، اگر افراد جسور و بی پروایی مانند William Allen در بویینگ و Juan Trippe در شرکت Pan Am نبودند که برنامه ای را که "مادر تمام قمار ها " نامیده شد به سرانجام برسانند ، آیا بویینگ 747 در آسمان پرواز میکرد یا خیر ؟ در این تایپک سعی شده به دو خط تجاری و نظامی که منجر به تولید بویینگ 747 شد پرداخته شود و همچنین کاربری های نظامی صورت گرفته از این مدل بررسی گردد. مواردی که در ادامه خواهد آمد ، برگرفته از مطالعه و ترجمه تعداد زیادی کتاب ، مدارک نظامی و وب سایت می باشد که در انتهای تاپیک به صورت تفکیک شده معرفی خواهد شد . فصل اول : پیش زمینه 1. هدیه از طرف پیشوا 2. وحشت آمریکایی فصل دوم :پیدایش فصل سوم :توسعه فصل چهارم :کاربری نظامی
-
1 پسندیده شدهفرعون هم بچه ها رو می کشت که حکومتش سقوط نکنه . این فیلما قدیمی شده . هر چه خدا خواست ، همان می شود.
-
1 پسندیده شدهدر مقابل این حرف ها فقط میتونم فرمایش رهبر انقلاب رو در باب ماهیت ذات این رژیم یادآور بشم ، این رژیم حتی نسبت به حمایت کننده گان و کسانی که در ابتدا به رسمیتش شناختن هم رحم و وفایی نداره ، الحق که رهبری از واژه هایی کاملا درخور این رژیم برای توصیفش استفاده کردن. «در سال 2003 مارتین ون کرولد یک تاریخ دان نظامی بیان کرد که انتفاضه ی الاقصی وقتی که ادامه یابد موجودیت اسرائیل را تهدید می کند. او در کتاب (The Gun and the Olive Branch) بیان کرد که: ما صاحب چندصد کلاهک اتمی و راکت هستیم و می توانیم آنها را به همه اهداف در همه سمت ها پرتاب کنیم حتی شاید به سمت رم. بیشتر پایتخت های اروپایی اهدافی برای نیروی هوایی ما هستند. اجازه دهید نقل قولی از ژنرال موشه دایان بکنم اسرائیل باید مانند یک سگ دیوانه باشد آنقدر خطرناک باشد که به برادری نیز گرفته نشود. من این را در مواقع ناامیدی به خاطر می آورم. ما باید آنقدر تلاش کنیم که از پیش آمدن آن لحظه جلوگیری کنیم. نیروهای مسلح ما به هر حال سیزدهمین قدرت دنیا نیستند و نسبتا قویتر هستند و ما می توانیم جهان را به همراه خود از بین ببریم. و من به شما اطمینان می دهم که این اتفاق قبل از سقوط اسرائیل خواهد افتاد. رون روزنباوم در سال 2012 در کتابش با نام (How the End Begins: The Road to a Nuclear World War III) نوشت که به عقیده او در پیامد هولوکاست دوم اسرائیل می تواند ستون های جهان را فرو ریزد (به مسکو و پایتخت های اروپایی حمله کند) همانطوری که به مکان های مقدس مسلمانان حمله خواهد کرد. در سال 2012 در پاسخ به شعر گونتر گراس با نام چیزی که باید گفته شود (What Must Be Said)که برنامه سلاح های هسته ای اسرائیل را مورد سرزنش قرار می داد شاعر اسرائیلی به نام ایتامار یاووز-کست شعری را با عنوان حق وجود منتشر کرد. در قسمتی از این شعر آمده است: اگر شما دوباره ما را مجبور می کنید که از روی زمین به عمق آن فرو برویم بگذار زمین همه چیز را فرو ببرد. روزنامه نگار اورشلیم پست این شعر را بیان کننده استراتژی گزینه سامسون در مورد سلاح های هسته ای اسرائیل دانسته است و گفت: از بین بردن دشمنان اسرائیل ممکن است موجب نابودی کل دنیا شود.»
-
1 پسندیده شدهاگه اسنادی که در بالا اومدن صحت داشته باشن ( بر فرض ) اونوقت میشه گفت که برای ما یه تاریخ جعلی ساختن تا اونو مقابل اسلام قرار بدن و نسل جدید رو از اسلام دور کنن !( نظرتون چیه در مورد این جمله) -آیا صد الی 300 سال پیش مردم از دوره هخامنشی چیزی میدونستن؟ -آیا کسی میتونه به سوالات این کاربر پاسخ بده؟ [quote]در مورد هخامنشیان چندین نکته ابهام امیز از نظر بنده وجود دارد و آن این است که هخامنشیان مبدا تمدن ایرانی شناخته شده است چرا مادها که بسیار قبل تر از هخامنشیان بودند سر سلسله ایرانیت قرار نگرفتند؟؟؟؟نکته دیگر این که در شاهنامه اشاراتی به دوره ملوک الطوائف هست و تاریخ ساسانیان بیان شده است اما سخن از تاریخ هخامنشی نیست و از اسامی هخامنشی سخنی نیامده است.نکته جالب تر این که واژه های کورش و داریوش واژه های ایرانی نیستند واژه هایی لاتین هستند.معادل کورش در شاهنامه نیست ولی معادل داریوش دارا است.یعنی شاهنامه داریوش سوم مورخان غربی را دارا خوانده است.که این نیز قابل توجه است.مورخان اسلامی و ایرانی با وجودی که حمله اسکندر به ایران را شرح داده اند دوره ملوک الطوائف را گفته اند و شرح مفصل تاریخ ساسانی را بیان داشته اند در مورد سلسله هخامنشی سخن نگفته اند.در اساطیر ایرانی ضحاک مار دوش وجود دارد که ان را با آژدهاک مقایسه کرده اند می دانیم که ضحاک را فریدون و آزی دهاک را کورش به زیر کشاند آیا این دو شخصیت یکی هستند؟؟اینها سوالاتی است که مورخین باید جواب آن را بدهند.در مورد تخت جمشید نیز خود غربیها اذعان دارند برخی از کاخهای تخته جمشید نیمه کاره تمام شده است این نشان می دهد تخت جمشید مدام در حال تکمیل و توسعه بوده.در سلسله هخامنشی ما شاهد واژگانی هستیم که پارسی است مثل اردشیر یکی از شاهان هخامنشی.اما اسامی دیگر پارسی نیست.اسامی کورش داریوش دختران فرزندان آنها اکثرا پارسی نیستند.دلیل ما این است که ساسانیان که از پارس بر خواسته بودند هیچگاه چنین اسامی نداشتند بر عکس اسامی اسطوره ای شاهنامه مثل رستم میان اینها رواج داشت.اصلا آن ها با وجود این که خود را جانشین هخامنشیان می دانستند هیچ کدام از اسامی موجود در دوران هخامنشی را جز مواردی معدود مثل اردشیر به کار نبرده اند.در شاهنامه ما واژه گودرز را داریم که سلسله اشکانی شاهی با این نام بوده.اما شواهدی بدست نیامده که نام داریوش و کورش در ساسانیان و مردم ایران آن زمان رایج بوده.من از دوستان می خواهم در این باره اگه با مثال نقضی رو به رو شده اند بیان دارند.که اکال ماهم بر طرف شود.با وجود این در تورات از کوروش به نام ذوالقرنین و خوروش یاد شده است و داستانی نقل شده است که با روایات قرآنی منطبق است.از طرف دیگر بر اساس نظر قرآن ذوالقرنین خدا پرست بوده است و فردی نیکو کار که در اینجا قران با تورات نیز مطابقت دارد.اما باز اشکالی وجود دارد و ان مسئله اسامی است.به نظر ما اگر کورش ایرانی بوده نام واقعی او را باید در شاهنامه جست و کورش معادل لاتین و یا عبری نام واقعی اوست.اما چه شده است که بر فرض وجود چنین سلسله ای نام این سلسله از تاریخ ایران پاک شده است و تنها بعد از 2400 سال نام این سلسله احیا شد.ممکن است بگویید ویرانی هایی که اسکندر به جا گذاشت و گسترش فرهنگ یونانی این سلسله را محو کرده است اما مگر یونانیان چند سال بر ایران حاکم بودند ؟جز نزدیک به 100 سال؟البته اشکانیان نیز در اوایل تحت فرهنگ یونانی بوده اند.اما نه انقدر که تاریخ خود را فراموش کنند.منابع تاریخ هخامنشی تورات است و مورخان یونانی.اما ظاهرا بعد از احیای سلسله ساسانی نه نامی از کورش است نه از داریوش و نه هخامنش.مگر این که کتیبه ای یافت شده باشد که دلالت کند ساسانیان سلسله قبل خود را می شناختند. برخی مورخین می گویند ساسانیان آگاهانه از هخامنشیان یاد نکرده اند همانگونه که تلاش خود را برای محو تاریخ اشکانیان کرده اند.به نظر ما این فرضیه نادرست است زیرا آنها اگر می خواستند خود را بزرگ کنند اول از همه حمله اسکندر به ایران را منکر می شدند بعد سراغ هخامنشیان می رفتند.بعلاوه ساسانیان اگر می خواستند یاد هخامنشیان را از خاطره ها ببرند نباید نام شاهان هخامنشی را بر خود می گذاشتند کما این که نام اردشیر بین آنها رایج بود.در مورد اشکانیان نیز به نظر می رسد که واقعا در این دوران حکومت مرکزی قوی نبوده که بخواهد از خود نامی داشته باشد به قول مورخین اسلامی دوره ملوک الطوایف و فدرالی بوده است.در حالی که همین دوران غیر متمرکز از خاطر مورخین بیرون نرفته است حمله اسکندر نیز از خاطره ها نرفته است دارا یعنی اخرین شاه ایرانی قبل از حمله اسکندر نیز از خاطره ها بیرون نرفت و نامش در شاهنامه آمد.بنابراین این فرضیه از اساس باطل می نماید.ویرانی های اسکندر نیز هر قدر بوده نام دارا را از خاطره ها نبرده است.نکته عجیب تر این که در شاهنامه و کتب تاریخی ایرانی از اسکندر تمجید شده است و حتی اسکندر را برخی داستان سرا ها همان ذوالقرنین خوانده اند.نکته عجیب این که منطقه قفقار سدی تاریخی وجود دارد که به دربند و یا باب الابواب معروف است.مورخان اسلامی ان را ساخته اسکندر می دانند در حالی که مورخان رومی و ارمنی آن را ساخت کورش می دانند و حتی نام رود کورا در ان منطقه را بر گرفته از نام کوروش دانسته اند.در کل سرنوشت هخامنشیان در تاریخ مبهم است و تاریخ باید به سوالات بیشمار پاسخ دهد.اما آنچه که از مباحث بالا معلووم نشد نام کورش و نام داریوش نامهای ایرانی نیستند و تاریخ باید نام واقعی آنها را کشف کند و این یکی از بزرگترین معماهای تاریخ است. http://www.centralclubs.com/topic-t82106.html [/quote] [quote]اينجا رو هم بخونيد بد نيست سر نخ مياد دستتون قضيه از كجا آب ميخوره http://www.***/topic-t82106.html[/quote] این که تاپیک خودمه [quote]عکسهای شماره 9-8-7-6-5-4 رو از كجا گير آوردن؟ منبعي كه عكسهاي مذكور رو از اونجا بدست آوردند كي و يا كجاست؟ يعني سازندگان متجعل پاسارگاد از قبل و بعد و تمام جزئيات كارشون عكس برداري كردند؟ و بدتر از همه اونها رو بايگاني و نگهداري كردند كه روزي جعليات وحشتناك و همانند جنايتشون براي جهان روشن و برملا بشه؟ از كجا معلوم اون عكسهاي به اصطلاح قديمي كامپيوتري و مهندسي و دست كاري شده نباشند از كجا معلوم اون عكسها كلا ساختگي نباشند؟ تا منبع تهيه عكسها معلوم نشه به هيچ وجه نميشه به عكسها استناد و اعتماد كرد فقط خدا ميدونه چقدر وقت گذاشتند تا اين مطالب رو سر هم و عكسها رو درست كنند اصلا از كجا معلوم عكسهاي مورد اشاره در بالا [b]مهندسي شده [/b] نباشند؟ اون سرستون ها و سنگها، (سرستون هاي جعلي و ساختگی) برای عکس برداری با یک دوربین قدیمی و البته با چاشني اصلاحات و دوخت و دوز كامپيوتري نباشند؟[/quote] این سند خوبی میتونه باشه! [quote] تصویر شمارهی 11 [color=red] چنانکه شاهد هستیم، بر دشت صاف منطقه و کاملاً هم عرض با زمینهای اطراف، کاخی برای کوروش بنا شده است که به خوبی جعلی بودن آن قابل اثبات است. بدین ترتیب بدون حتی یک سانتیمتر حفاری[/color] با چیدن چند قطعه سنگ برای کوروش کاخی ساخته شده است که هیچ اثری از لوازم مرسوم یک بنا در آن وجود ندارد. نه دیواری، نه سرستونی، نه در و درگاهی و نه هیچ چیز دیگری. تنها چند پایه ستون و چند قلمه ستون به چشم میخورد و بس. با این حال برخی در ایران دوست دارند باور کنند که این جورچینی کودکانه متعلق به کوروش است. این بنا با این وضعیت ناقص که تردیدی در جعلی بودن آن وجود ندارد به سرعت به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است و احتمالاً برخی در ایران آن را دستآوردی ملی میدانند. چرا یونسکو مشتاقتر از باستان پرستان ایرانی برای ثبت جهانی این بنا بوده است؟ [/quote] آیا کسی اطلاع داره که این بنا رو چجوری کشف کردن ؟ یعنی زمان قاجار و ماقبل از اون این بنا آشکار بوده یا نه ؟
-
1 پسندیده شدهمن این بحث رو هم تو این سایت و هم تو سنترال کلابز ایجاد کردم ولی انگار حرف از حقایق تاریخ ما زدن مثل جریان هولوکاست میمونه و نعوذبالله از خدا هم مقدس تره!و نمیشه بهش چپ نگاه کرد! برید به این لینک [url="http://www.centralclubs.com/topic-t82109.html#p329753"]http://www.centralcl...09.html#p329753[/url]
