برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on سه شنبه, 10 تیر 1399 در همه مناطق
-
7 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الحریم اگرچه فناوری نظامی و سخت افزاری آمریکا با فاصله قابل توجه از دیگر کشور ها پیش بوده و عملیات های نظامی ارتش آن کشور معمولا دارای سطح بالاتری نسبت به کشور های دیگر هستند، اما فاصله آن عملیات ها را صرفا نمی توان با فاصله سخت افزاری آمریکا با دیگر کشور ها چون روسیه توجیه کرد. اتفاق دیگری که در این امر دخیل است توان قابل توجه ISR و اکتساب هدف ایالات متحده است که عملیات های نظامی و توان سخت افزاری ارتش آن کشور را هدایت می کند که اثرات آن را به خوبی از عملیات طوفان صحرا در جنگ اول خلیج فارس بدین سو دید. در 2 دهه گذشته یکی از پرنمود ترین این توانایی در حوزه ISRTar آمریکایی ها را می توان در کمیت و کیفیت عملیات های پهپادی آنها دید که مساله و مظاهر اعمال قدرت را دست خوش تغییر اساسی کرده است. در حوزه پهپادی ایران در یک دهه گذشته تبدیل به یکی از کشور های پیشرو شده است و توان پهپادی قابل توجهی فراهم آورده است. طیف متنوعی از پهپاد ها از نمونه های کوچک دست پرتاب تا پهپاد های کلاس MALE همچون شاهد-129 و حتی نسخه های جت بال پرنده چون شاهد-191 در صنایع نظامی ایران طراحی و تولید شده است. در نیرو های مسلح ایران در مواردی چون گشت های مراقبتی، عملیات های پایش مرزها، عملیات های ضد تروریسم و نظامی استفاده گسترده ای از این پهپاد ها می شود و بار ها تصاویری از حضور و اجرای عملیات آنها منتشر شده است. اما آنچه در عمل میان توان سخت افزاری و توان عملیاتی ایران با کشوری چون آمریکا (و اخیرا ترکیه) فاصله می انداخت عدم وجود شبکه های گسترده و پیوسته ISR ، دیتا لینک ها و قابلیت های مدرن رزم شبکه محور به نحوی که درخور میادین نبرد مدرن و آینده باشد بود. این مورد اما ضعفی نبود که از دید فرماندهان ایرانی به دور مانده باشد و در سال های اخیر نشانه هایی از تلاش های جدی در این حوزه دیده شد که در خرداد ماه امسال شاهد نقطه اوج آن بودیم. اولین اقدام چشم گیر در این حوزه را می توان مشارکت پهپاد های ایرانی در عملیات شناسایی و به هلاکت رساندن زهران علوش رهبر گروه تروریستی خطرناک جیش الاسلام در جنگ سوریه دانست. زهران علوش رهبر گروه تکفیری تروریستی جیش الاسلام بود که تصاویر جنایات، به قتل رساندن ها، سر بریدن ها و تکه تکه کردن های غیر نظامیان توسط وی و گروه تحت امرش از شمار خارج است. وی و گروه تحت امرش عمدتا در مناطق جنوبی سوریه و حومه دمشق حضور داشتند. حضور در میان بافت مسکونی و در میان غیر نظامیان کار شناسایی و رهگیری او را بسیار دشوار ساخته بود؛ در عین حال درگیری تمام عیار در میان بافت شهری برای نابودی تمام افراد این گروه تروریستی با توجه به بافت شهری متراکم تلفات نظامی و غیر نظامی زیادی را به همراه می داشت. اما در دسامبر سال 2015 خبری منتشر شد که یکی از تاثیر گذارترین حوادث جنگ سوریه بود و قطعا تاثیر بسزایی در سرنوشت جنگ و نابودی گروه های ترویستی منطقه داشت. زهران علوش در عملیات مشترک نیرو های ایرانی و نیروی هوایی روسیه به هلاکت رسید. در حالی که پهپاد های ایرانی کار شناسایی وی و محل اختفای آن را بر عهده داشتند و بر صحنه عملیات نظارت آنلاین داشتند، جنگنده های روسی ساختمان محل اختفای وی و تعدادی دیگر از اعضای گروه تروریستی تحت امرش را بمباران و به جنایت های اون خاتمه دادند. اما از آنجا که این عملیات مشترکا توسط نیروهای ایرانی و نیروی هوایی روسیه انجام شد، تمام دست آورد های آن را نمی توان به پای قابلیت های عملیاتی نیرو های ایرانی گذاشت. برای قضاوت در مورد قابلیت ISR پهپاد های ایرانی نیاز به نمونه های دیگری بود. در تیر ماه سال 98 گروه های تروریستی مستقر در کردستان عراق دست به عملیات های خرابکارانه و ایجاد نا امنی در مرز های غربی ایران زدند. در پاسخ به این اقدامات سپاه پاسداران دست به عملیاتی زد که در نوع خود وجود توان عملیاتی جدیدی را در نیروهای مسلح ایران به اثبات رساند. در این عملیات پهپاد های ایرانی با ایجاد شبکه نظارتی و شناسایی بر فراز مناطق حضور این گروه های تروریستی، با استفاده از سنسور های راداری و الکترواپتیکال دست به شناسایی مواضع و مخفی گاه های پنهان شده آنها می زدند و اطلاعات مربوطه را به صورت انلاین به اتاق فرماندهی مخابره می کردند. در ادامه پهپاد ها کار اکتساب هدف را نیز بر عده می گرفتند و با نشانه گذاری لیزری گلوله های توپ هدایت شونده توپخانه سپاه را راهی مخفیگاه های تروریست ها می کردند که حاصل آن اصابت های دقیق، یک گلوله برای یک هدف، و تلفات و خسارات شدید برای تروریست ها بود. اگرچه این عملیات قابلیت عملیاتی چشم گیری را در نزد نیرو های مسلح ایرانی به نمایش می گذاشت، اما هنوز این سبک عملیات ها با توان شناسایی دقیق اهداف استراتژیک و محل اختفای فرماندهان دشمن با اجرای عملیاتی های شناسایی، اطلاعاتی، شنود و رهگیری سیگنال (SigInt) در عمق منطقه درگیری، و پیدا کردن یک هدف به خصوص و با اهمیت ویژه در میان ده ها و صد ها هدف با درجه اهمیت بسیار کمتر، فاصله قابل توجهی داشت. اما در اواخر اردیبهشت و اوایل خرداد 99 بود که اخباری منتشر شد که حاکی از افزایش توان قابل ملاحظه نیرو های مسلح ایران داشت. اولین خبر به هلاکت رساندن یکی از توانا ترین و مشهور ترین اپراتور های موشک های هدایت شونده (ATGM) در میان گروه های تروریستی در سوریه بود. در تاریخ 18 آوریل 2020 اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه ماهر کوجاک در حالی که خودرو شخصی خود در منطقه سهل الغاب در استان ادلب در حال حرکت بوده است توسط یک فروند پهپاد مسلح ایرانی (UCAV) شناسایی شده و پهپاد پس از شناسایی دقیق هدف خود با استفاده از تسلیحات هدایت شونده ای که حمل می کرده خودروی حامل وی را منهدم کرده و وی را به هلاکت رسانده است. وی یکی از ماهر ترین و باتجربه ترین اپراتور های موشک های هدایت شونده ضد زره در میان گروه های تروریستی بود و آمار شکار های موفق وی را حتی بیش از 150 مورد ذکر کرده اند. شناسایی، رهگیری و به هلاکت رساندن وی آن هم در یک منطقه وسیع موردی بود که نسبت به عملیات ضد گروه های تروریستی مستقر در اقلیم کردستان عراق کاملا در سطح و کلاس بالاتری قرار می گرفت. اندکی بعد این خبر را خبر مهمتری تکمیل کرد و توان خیره کننده ی پهپاد های ایرانی در اجرای عملیات های جراحی گونه در عمق منطقه دشمن را برای همه اثبات کرد. در 5 خرداد ماه 99 ، هشام ابواحمد فرمانده تیپ یکم گروه تروریستی جبه تحریر در حالی که سوار بر خودروی شخصی در منطقه جبل الزاویه در ادلب در حال حرکت بود توسط پهپاد های ایرانی مورد شناسایی قرار گرفت و به هلاکت رسید. با توجه به تصاویر و اطلاعات موجود از حضور نیرو های ایرانی در منطقه، کارشناسان این عملیات را کارپهپاد های مهاجر۶ ایرانی که در فرودگاه حماه مستقر هستند می دانند. در سوی دیگر میدان، ترکیه نیز که در حمایت از گروه های تروریستی مستقر در ادلب وارد جنگ سوریه شده است و به صورت غیر قانونی مناطقی از شمال سوریه را نیز اشغال کرده است در ماه های اخیر علاوه بر سوریه در لیبی دست به عملیات های پهپادی چشم گیری زده است و جنبه جدیدی از توان اعمال قدرت خود را به نمایش گذاشت. مهمترین دست آورد عملیات پهپادی ترکیه را می توان سرکوب گسترده سامانه های پدافند کوتاه برد پنتسیر روسی دانست به نحوی که کاملا این سامانه روسی را که تبلیغات زیادی بر روی آن شده بود کاملا بی اعتبار ساخت. با توجه به اخبار منتشر شده از شمال سوریه، تحرکات نظامی و نقض آتشبس های مکرری که به ویژه از سوی گروه های تروریستی تحت حمایت ترکیه صورت می گیرد، به نظر می رسد در آینده نزدیک آتش درگیری در این منطقه مجددا روشن خواهد شد. در این میان تقابل غیر مستقیم ایران و ترکیه در عرصه عملیات های پهپادی که هر یک توان عملیاتی قابل توجهی را از خود به نمایش گذاشته اند می تواند به یکی از مهمترین نقاط تمرکز کارشناسان امور نظامی و امنیتی دنیا بدل شود.
-
2 پسندیده شدهحتی نظامی گری هم حلال مشکلات نیست. تروریست ها، شبه نظامیان و گروه های جدایی طلب و قوم گرا برای ضربه زدن به امنیت مناطق مرزی و امنیت مردم، نه خیلی نیاز به تجهیزات و امکانات خاصی دارند و نه حتی اطلاعات وسیع و منابع مالی. فقط به مقداری جای پا بین مردم احتیاج دارند و بس. که هر چقدر گل این نا امنی بیشتر باشد این جای پا عمیق تر و مستحکم تر خواهد بود. اما بر خلاف این گروه ها، ارتش ها و دولت برای جلوگیری از ناامنی بشدت محتاج هزینه کردن، محتاج اطلاعات و مردمی هستند که این اطلاعات رو بهشون بدن، امکانات بسیار پیچیده ای میخوان که از نظام اداری گرفته تا سیستم های نظارتی، دیوار کشی و حتی همین خودروهای زرهی و امرپ و تانک و هلیکوپتر جزیی از این امکانات هست که در چشم میاد. بخصوص اینکه اگر به زیرساخت نگهداری این امکانات نگاه کنید اوضاع پیچیده تر خواهد شد. هر چقدر بیشتر از این تجهیزات اعمال قانون و خشونت استفاده کنیم مقدار مصرفشون افزایش پیدا میکنه، جای پای معاندین محکم تر میشه و روش های تروریستی هم پیچیده تر میشن. اصل مشکل ناامنی هم پا برجا میماند. بهتره ما در آنسوی مرزهامون فعالانه مشارکت سیاسی و اقتصادی کنیم، مرزها رو امن کنیم و تبدیل کنیم به بازارهای تجاری با همسایه ها، کاهش فقر برابر هست با بالارفتن امنیت. اینکه مردمی پولی در بساط داشته باشند و زندگی ای که حاضر به از دست دادنش بسادگی نباشند خودش مانع بزرگی برای ناامنی هست.گرچه ناامنی مرز افغانستان و عراق محصول بیش از 4 دهه جنگ مداوم هست و به این سادگی ها حل شدنی نیست. ای کاش برای استانهای مرزی افغانستان و ایران برنامه توسعه پایدار بلند مدت میریختیم. سرمایه گذاری در مرزها و حتی آنسوی مرزها برابر با سرمایه گذاری در خود ایران و در تهران،...
-
2 پسندیده شدهآمریکا قبلا هم به اذعان خود برایان هوک این کار را (رشوه به کاپیتان نفت کش ) کرده بود. در این مورد هم احتمالا نه برای بازگشت که هدایت خودخواسته نفت کشها به یکی از بنادر آمریکا و توقیف نفت کشها و بعد هم اقامت و ... مطرح بوده.
-
2 پسندیده شدهمتن زیر ترجمه و تلخیص تحلیل M. K. BHADRAKUMAR دیپلمات و سفیر بازنشسته هند و مقاله نویس روزنامه های هندی ، Asia Times و Strategic Culture Foundation Moscow است . معرفی نویسنده BHADRAKUMAR دیپلمات با سابقه که به مدت ۳۰ سال در وزارت امور خارجه هند شامل حضور در سفارت هند در مسکو (۱۹۷9 - ۱۹۷۷)، بخش ایران و پاکستان - افغانستان و واحد کشمیر وزارت امور خارجه هند ، سفارتخانه های هند در کویت و کابل ، معاون کمیسر عالی در اسلامآباد و سفیر در ترکیه و ازبکستان بوده است . زمینه های تحقیقاتی ایشان در سیاست خارجی هند ، روابط روسیه و هند ، پاکستان ، افغانستان و آسیای میانه ، امنیت انرژی ، آسیا و اقیانوسیه و خاورمیانه است . این دیپلمات بازنشسته نویسنده مقالات نشریات بی شماری در هند و خارج از این کشور درباره روسیه ، آسیای میانه ، چین ، افغانستان ، پاکستان ، ایران و خاورمیانه و همچنین در مورد موضوعات انرژی و امنیت منطقه ای می باشند . موج خروشان ایران در مقابله با تحریم های ایلات متحده در ونزوئلا واشنگتن به خوبی از توانایی ایران در ایجاد مشکلات بزرگ برای نیروی دریایی ایالات متحده مستقر در خلیج فارس به ویژه تنگه هرمز آگاه است. از نظر ژئوپلیتیکی ، مبارزه طلبی استراتژیک ایران در برابر آمریکا در نیمکره غربی مطاللعه موردی جالبی است که نه تنها در مورد کاهش نفوذ آمریکا به سمت جنوب در حیاط خلوت اش بلکه در کل اثربخشی مفهوم حوزه نفوذ در سیاست های معاصر جهان می باشد . این یکی از موارد است . مهم تر از آن ، در پشت صحنه رسیدن نفت کش ایرانی به ونزوئلا ، کاراکاس ، ایران را به عنوان شریک انقلابی در مبارزه با امپریالیسم آمریکا توصیف کرده است. همچنین از دیدگاه ایران ، ونزوئلا به بخشی از محور مقاومت علیه ایالات متحده تبدیل می شود. سوال این است که تا چه حد محور ایران و ونزوئلا تعمیق می یابد و گسترش خواهد یافت؟ نکته مهم ، تحریم شورای امنیت سازمان ملل علیه صادرات اسلحه به سایر کشورها توسط ایران است که در ماه اکتبر به پایان می رسد . با توجه به واکنش منفی شدید روسیه و چین ، اقدام ایالات متحده به گسترش جدول زمانی تحریم نامحتمل است. کاملاً قابل تصوراست که ممکن است یک ماتریس همکاری نظامی در آینده ای نزدیک که شامل ایران و ونزوئلا است آغاز شود. توانایی موشکی بومی و پیشرفته ایران به عنوان عامل بازدارنده در برابر تجاوز ایالات متحده عمل می کند. ایران فناوری موشکی را به حزب الله منتقل کرده است که تخمین زده می شود امروز در صورت هرگونه تجاوز اسرائیل به لبنان ، صدمات قابل توجهی به اسرائیل وارد کند. نکته قابل توجه این است که این مدل بازدارندگی به درستی در حال کار کردن است و اسرائیل دیگر حملات خود را به لبنان انجام نمی دهد. یک تغییر مشابه در تعادل استراتژیک با کمک ایران می تواند فضای بیشتری برای ونزوئلا ایجاد کند تا آمریکا را عقب بزند. در کل ، به نظر می رسد که ایران در حال کار بر روی یک استراتژی برای کمک به ونزوئلا برای حفظ استقلال استراتژیک خود است. پتانسیل زیادی برای همکاری و هماهنگی بین ایران و ونزوئلا وجود دارد. اگر ونزوئلا دارای بزرگ ترین ذخایر نفتی شناخته شده در جهان باشد، ایران نیز دارای ذخایر گسترده نفت و گاز است . ارسال نفت کش ها برای روان سازی اقتصاد محاصره شده ونزوئلا همچنین ممکن است به عنوان اثبات کننده اعمال قدرت ایران power projection در سایر نقاط آمریکای لاتین باشد. مطمئنا، در کوتاه مدت ، این عمل واکنشی به استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران است. اما در یک چشم انداز بلند مدت ، یک استراتژی منطقه ای هماهنگ در آمریکای لاتین توسط روسیه ، چین و ایران می تواند نفوذ ایالات متحده در این قاره را به طور جدی تضعیف کند . ترجمه و تلخیص صرفا برای میلیتاری - بن پایه Indian Punchline
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم در سال های اخیر استفاده از IED ها علیه نیرو های متجاوز غربی در خاور میانه به صورت فزاینده ای افزایش پیدا کرده است به طوری که قسمت مهمی از تلفات نیروهای اشغالگر ناشی از این سلاح بوده است. این تجهیز به صورت بمب های کنار جاده ای شامل یک ممجموعه انفجاری و تعدادی حسگر و یا قابل آغازش توسط کنترل از راه دور عمل می کند. نوع خاصی از این تجهزات با نام EFP هستند که علیه خودرو های زرهی در مقیاس گسترده استفاده شده اند . در این تجهیزات از اصول طراحی خرج گود استفاده می شود با این تفاوت که نسبت وزن شارژ به آستر تغییر کرده و از طرفی آستر ضخیم تر می شود که برای هدف قرار دادن خودرو های زرهی در فواصل دورتر نسبت به خرج گود های معمول کاربرد دارد. در ادامه برای فهم نحوه عملکرد EFP ها اطلاعات کلی در مورد اصول عملکرد خرج گود ارائه می شود تا زمینه برای بررسی جزئی تر این مفهوم آماده شود. خرج شکل یافته یک نیمکره فلزی مقعر یا مخروط (تحت عنوان استر) است که توسط مواد منفجره پشتیبانی می شود و مجموعه در یک پوشش فلزی یا آلومینیومی قرار دارد. وقتی مواد منفجره منفجر شد ، استر فلزی به جلو فشرده می شود و یک جت تشکیل می شود که نوک آن ممکن است با سرعت 10 کیلومتر در ثانیه حرکت کند. خرج شکل یافته معمولی از ماده منفجره و یک آستر مخروطی توخالی درون محفظه ساخته شده است. در شروع فرآیند یک ماده منفجره برای تولید موج انفجار آغازش می شود. این موج آستر را تغییر شکل می دهد و یک جت فلزی با سرعت بالا تشکیل می شود. این جت پوشش را سوراخ می کند و پس از رسیدن به هدف درون آن نفوذ می کند. خصوصیات جت به شکل خرج ، انرژی آزاد شده و جرم و ترکیب آستر بستگی دارد. پیش بینی می شود كه كلاهك شکل یافته متناسب با اثر مونرو معادل 150% تا 250% قطر کلاهک در زره نفوذ کند. نظریه خرج شکل یافته نفوذ هیدرودینامیکی مکانیسم پیچیده ای است که هنگامی که سرعت ضربه از یک مقدار بحرانی فراتر رود ، ظاهر می شود ،این پدیده به طور معمول در حدود سرعت 1150 متر بر ثانیه برای نفوذ کننده های معمولی در برابر اهداف زرهیRHA) ) رخ می دهد. رفتار هیدرودینامیکی کامل تا وقتی که سرعت ضربه چند کیلومتر در ثانیه نرسد ،مانند مهمات شکل یافته ، رخ نمی دهد ،. در سرعت ضربه کمتر از حدود 1150 متر بر ثانیه در زره های فلزی ، نفوذ عمدتا از طریق مکانیسم تغییر شکل پلاستیک رخ می دهد. یک نفوذگر معمولی با سرعت ضربه در حدود 1.500 متر بر ثانیه تا 1700 متر بر ثانیه با توجه به بازه سرعت اثرات تغییر شکل پلاستیک و رفتار هیدرو دینامیکی را همزمان نشان می دهد. تعدادی از مدل های در درجات مختلف پیچیدگی برای پیش بینی عملکرد نفوذ کننده ایجاد شده است. یک ویژگی مشترک که از این مدل ها پدیدار می شود ، اهمیت سرعت ضربت بالا برای بهره برداری کامل تر از مکانیسم نفوذ هیدرودینامیکی است که به نوبه خود با استفاده از نفوذ گر های طولانی تر که دارای چگالی بالاتری نسبت به چگالی مواد هدف هستند بهبود می یابد. این پدیده کاملاً توسط آزمایشات تایید می شود. خرج شکل یافته در واقع یک پدیده خارق العاده خارج از مقیاس فیزیک عادی است ، و توضیح می دهد که چرا مکانیسم تئوریک اساسی آن به هیچ وجه کاملاً قابل درک نیست. نوک جت خرج شکل یافته پس از انفجار به سرعت 10 کیلومتر در ثانیه می رسد و شتاب نوک مخروط حدود 25 میلیون g می شود. در این شتاب مممکن است سرعت نوک مخروط بعد از حدود 1.5 ثانیه به سرعت نور برسد. اما مطمئناً بعد از تنها 40 میلیونم ثانیه به سرعت ترمینال می رسد. دشوار است بتوانید پدیده دیگری را در زمین بیابید که شتاب در آن به اندازه نوک مخروط خرج گود باشد. دم جت سرعت 2-5 کیلومتر در ثانیه دارد و بنابراین جت قبل از وقوع پراکندگی به طول حدود 8 برابر قطر مخروط کشیده می شود. کشش با سرعت کرنش زیاد اتفاق می افتد و نیاز به ماده با شکل پذیری عالی در دماهای حدود 450 درجه سانتیگراد دارد. برای رسیدن به هدف ، فشار ایجاد شده بین نوک جت و دهانه شکل دهنده می تواند به اندازه 10 مگابار (10 میلیون اتمسفر) باشد ، که چندین برابر بیشترین فشار پیش بینی شده در هسته زمین است. به طور کلی توافق شده است که تغییر شکل آستر مخروطی و نفوذ در هدف هر دو با جریان هیدرودینامیکی اتفاق می افتد. با این حال ، با پراش پرتو X مشخص شده است که جت فلزی جامد است و مذاب نیست. علاوه بر این ، بهترین تخمین دمای جت بر اساس رنگ ، میانگین مقدار حدود 450 درجه سانتیگراد را نشان می دهد ، و مس در فشار اتمسفر در 1083 درجه سانتیگراد ذوب می شود. بنابراین مخلوط زیر دمای تغییر شکل است: به نظر می رسد این جت مانند یک سیال رفتار می کند ، اما با این وجود به عنوان یک جامد شناخته شده است. یکی از نظریه های اخیر که به توضیح این موضوع کمک می کند این است که جت دارای هسته مذاب اما دارای یک غلاف بیرونی محکم است. ضربه هیدرودینامیکی فرا سرعت منجر به نفوذ سر قارچ می شود ، به طوری که قطر سوراخ از قطر نفوذ بزرگتر است.میزان تنش فشاری پویا بسیار زیاد است ، به طوری که فقط دانسیته مواد آستر و جت مهم است. هر دو ماده به نظر می رسد که مایع هستند و میزان نفوذ را می توان با استفاده از معادله Bernoulli برای جریان غیرقابل فشردگی به طور دقیق مدل کرد تا معادله نفوذ هیدرودینامیکی شناخته شده را بدست آورد. پی نوشت: اگر مطلب ادامه پیدا کند موارد بررسی جزئی تر و تخصصی خواهد شد . منبع: https://www.globalsecurity.org/military/systems/munitions/bullets2-shaped-charge.htm
-
1 پسندیده شدهبسم الله الرحمن الرحیم اگرچه در طی چند سال جنگ یمن چندین مورد حمله و شکار هواگرد های ائتلاف سعودی و حتی آمریکا رخ داده بود که شامل چندین مورد پهپاد و حمله نا موفق به یک اف-16 بلاک 60 اماراتی و حمله منجر به خسارت یه یک فروند ایگل سعودی بود، اما در طی 2 ماه اخیر تعداد و شدت این حملات پدافندی به نحو چشم گیری رشد داشته است. در این عملیات های پدافند هوایی ائتلاف عربستانی دست کم 5 فروند پهپاد CH4-B خریداری شده از چین، 3 فروند پهپاد وینگ لونگ، 6 فروند SHIEBEL COMCOPTER S100 ، 4 فروند Seeker400، 1 فروند Selex ES Falco، 1 فروند پهپاد RQ1-E Predator XP ، یک فروند پهپاد Karayel ساخت ترکیه در اختیار عربستان، و یک فروند پهپاد Luna X2000 و چند مورد پهپاد های پریدیتور و رپییر آمریکایی را شامل می شده است که البته اخیرا 2 شکار شاخص این لیست را تکمیل کرده است، یک فروند بالگرد تهاجمی آپاچی و یک فروند جنگنده تورنادو هر دور متعلق به عربستان سعودی. انفجار مجاورتی موشک یمنی در کنار ایگل سعودی تصاویر مربوط به برخی از پهپاد های شکار شده: بالگرد آپاچی سعودی که پس از هدف موشک قرار گرفتن در حال سقوط است تورنادوی رهگیری شده توسط سامانه های الکترواپتیک در اختیار انصارالله لحظه ی هدف قرار گرفتن جنگنده ی تورنادو توسط موشک زمین به هوای انصار الله بقایای لاشه ی این جنگنده پس از سقوط در حالی که موجودی پدافند هوایی یمن قبل از جنگ تنها تعدادی سامانه های قدیمی و منسوخ سام 6 ، 3 و 2 بود که رادارهای عمده ی این سامانه ها خصوصا رادار های پیش اخطار نیز در روز های اول بمباران های ائتلاف عربی از بین رفت و کارایی رزمی خود را از دست دادند به نحوی که تنها راه استفاده موثر از موشک های سام 2 موجود در انبار ها تبدیل کردن آنها به نسخه های زمین به زمین یا استفاده از بوستر آنها جهت ساخت راکت های کوتاه برد بود، این شکار های اخیر حاکی از تحولی در توان پدافندی جماعت انصارالله یمن می باشد. اولین تلاش ها جهت افزایش توان پدافندی انصارالله با توجه به شرایط خاص جنگ در یمن و برتری هوایی کامل دشمن، سعی در زمین به هوا کردن موشک های هوا به هوای روسی موجود در زرادخانه های ارتش یمن همچون موشک R-27 بود. بر طبق برخی گزارشات یمن نسخه دارای سیکر حرارتی این موشک را خریداری کرده بود که آن را بر خلاف نسخه نیمه فعال راداری از رادار رهگیر در برد کوتاه بی نیاز می ساخت. بنا بر براورد های موجود شلیک به ایگل سعودی نیز با همین سلاح صورت پذیرفته بود. اگرچه به جهت محدودیت های فنی و لجستیکی و برد و ارتفاع محدود قابل دست یابی این روش از دست یافتن به شکار های بیشتر و مهم تر باز ماند. قدم بعدی ارتقا و اعمال تغییرات بر روی موشک سامانه سام-6 بود تا با کشف و هدایت الکترواپتیک در برد کوتاه به صورت پسیو به سمت پرنده دشمن روانه شود. دست کم 1 مورد شکار پهپاد آمریکایی که در ارتفاعی بالاتر از توان موشک های دوشپرتاب پرواز می کرد به این سامانه نسبت داده می شود. اما تمامی موارد فوق یک ایراد مشترک داشت. اینکه از موشک های نسباتا بزرگی بهره می برد که نیاز به لجستیک قابل توجهی داشت، این مورد به ویژه در زمانی که مالکیت آسمان در اختیار دشمن است و رصد آزادنه هوایی بر میدان نبرد دارد مانعی بزرگ است، به ویژه آنکه رزم انصارالله بر با توجه به قابلیت ها و شرایط موجود بر اساس تاکتیک های نا منظم و برپایی کمین ها شکل گرفته است. و البته به جهت عدم فعال بودن رادار های پیش اخطار دور برد و نیز عدم وجود سامانه های راداری پدافندی با تحرک مناسب، امکان درگیری پدافندی در برد متوسط نیز برای انصار الله وجود ندارد و تنها شانس ممکن بهره گیری از کمین برای شکار پرنده ی دشمن در برد کوتاه است که نیازمند حداکثر ممکن اختفا می باشد. اما پس از شدت گرفتن شکار های هوایی انصار الله در طی 2 ماه گذشته به نظر می رسید که پای سلاح جدیدی به میان آمده است. تقریبا بلافاصله پس از شکار جنگنده تورنادوی سعودی بود که رسانه های غربی خبر از توقیف محموله سلاحی در آب های آزاد دادند که به ادعای آنها از مبدا ایران به مقصد یمن حمل می شده. اگرچه ایران در مورد گروه های شبه نظامی و هم های خود در عراق ، سوریه، لبنان، و فلسطین به طور کاملا رسمی حمایت و پشتیبانی همه جانبه خود را ابراز داشته است و نسبت به تسلیح آنان اقدام می کند، و نیز حتی پشتیبانی کامل از هر گروهی که به مقابله نظامی با رژیم اسرائیل برخیزد را به عنوان سیاست رسمی خود اعلام کرده است، اما در عین حال هیچگاه مسئولیت تجهیز و پشتیبانی گروه های مبارز در یمن را نپذیرفته و همواره به شکل رسمی منکر کمک های تسلیحاتی به این گروه ها شده است و کمک های خود را تنها در قالب کمک های بشر دوستانه غذایی و دارویی اعلام داشته است. البته به رغم انکار رسمی ایران در سوی دیگر برخی شواهدی نیز از سوی طرف های دیگر این منازعه ارائه شده است که ظن ریشه ایرانی داشتن بسیاری از تجهیزات انصارالله را تقویت می کند. در طی سال های جنگ یمن چندین محموله سلاح در آبهای آزاد به مقصد این کشور توقیف شده بود که عمدتا شامل موشک ها و راکت های ضد زره، سلاح های انفرادی، خمپاره ها و مهمات بود. در محموله توقیف شده اخیر اما موارد خاص و چشم گیری وجود داشت. موشک های ضد زره کورنت در پایین و اجزای یک نوع موشک پدافندی جدید در بالا اجزای مربوط به موشک قدس، از جمله موتور TJ-100 بدنه موشک ضد کشتی چینی C-802 موشک پدافندی جدید پیشتر مورد اشاره و اجزای مختلف آن، در ادامه بیشتر به بحث گذاشته می شود. چنانچه فرض منشا ایرانی تسلیحات جدید انصار الله یمن را به رغم تکذیب رسمی ایران بپذیریم در مواردی با سامانه هایی مواجه می شویم که تا قبل از بگار گیری آنها در یمن هیچ اطلاعات یا خبری مربوط به آنها در رسانه ها و مراجع اخبار نظامی ایران موجود نبود، در واقع این موارد را می توان بخشی از پروژه های نظامی ناشناخته و پنهان ایران دانست. فصل مشترک بخش زیادی از این تجهیزات سادگی، نیاز به لجستیک محدود، چابکی، و قابلیت عمل در محدوده هایی ست که دشمن قبلا امادگی مقابله با آنها را نداشته است. در مورد این موشک پدافندی جدید با موشکی مواجه هستیم که شباهت ها و در عین حال تفاوت های عمده و مهمی با سامانه معروف RBS-70 سوئدی دارد. از جمله اینکه به نظر می رسد از هدایت فاز ترمینال الکترواپتیکال به جای هدایت موج سوار لیزری بهره می برد، دارای بوستر سوخت جامد و پیشران هواتنفسی (میکرو توربوجت) و نیز بالک های ثابت به جای تا شونده درون بدنه است. این موشک به گونه ای طراحی شده است که پیچیدگی ها در آن به حداقل ممکن برسد و نیازهای فنی به ساده ترین روش های ممکن بر طرف شود، مشابه رویکردی که قبلا در مورد موشک قدس شاهد بودیم، به همین جهت از بالک های ثابت در آن استفاده شده، یک بوستر مستقل از بدنه اصلی با اتصالات ابتدایی جهت سرعت بخشیدن اولیه به آن اضافه شده و جهت حفظ سرعت از یک موتور میکرو توربوجت نسباتا ارزان قیمت تجاری با تراست احتمالی در محدوده 200 نیوتن یا کمتر بهره برده شده است. اما در عین حال به جهت افزایش کارآمدی عملیاتی و اثر بخشی یک سیکر الکترو اپتیکال و فیوز های مجاورتی لیزری به آن اضافه شده است، تا ضمن برخورداری از قابلیت شلیک کن و فراموش کن حداکثر اثر بخشی را در برابر هدف مورد نظر داشته باشد. البته این سادگی ها غرامت هایی را نیز به طرح تحمیل کرده است، از جمله آنکه براورد می شود که قابلیت رسیدن به سرعت مافوق صوت و نیز مانورپذیری چشم گیری را نداشته باشد که البته از آنجایی که عمده اهداف مورد نظر این سامانه شامل پهپاد ها و بالگرد هایی ست که گرچه توان پرواز در سقفی بالاتر از توان دوش پرتاب ها را دارند اما از سرعت و مانور پذیری بسیار محدودی برخوردارند، لذا این موشک ساده، کوچک و نسباتا ارزان قیمت می تواند به دشمن مخوفی برای این دسته از پرنده ها بدل شود، کما اینکه تا امروز نیز آمار شکار قابل توجهی را در کارنامه خود ثبت کرده ست، تا آنجا که برخی کارشناسان علاوه بر ساقط کردن بالگرد تهاجمی آپاچی، حتی با توجه به آنکه از سوی طرف سعودی اعلام شد تورنادوی ساقط شده در حال اجرای ماموریت پشتیبانی نزدیک بوده که نیازمند سرعت و ارتفاع کم است، شکار این جنگنده را نیز به این موشک نسبت می دهند. روش کار در این سامانه به شدت چابک و کم حجم که حتی یک دستگاه وانت نیازمندی های لجستیکی آن را تامین می کند بدین صورت است که ابتدا یک سامانه کشف و رهگیری الکترو اپتیکال هدف را کشف میکند، سپس با قابلیت هدایت به خط دید موشک را به محدوده هدف هدایت می کند، در نهایت موشک با استفاده از سیکر مستقل خود روی هدف قفل کرده و به سمت آن روانه می شود. با توجه به ابعاد برد این سامانه کمتر از 10 کیلومتر و وزن سرجنگی آن بین 5 تا 10 کیلوگرم براورد می شود. از جمله ویژگی های این سامانه علاوه بر چابکی بالا عملکرد پسیو در تمامی مراحل کشف، رهگیری و قفل روی هدف است، لذا سامانه های هشدار دهنده قفل راداری هشداری به خلبان با اپراتور پرنده نمی دهند و کشف تهدید از سوی پرنده متخاصم دشوار و فرصت عکس العمل در برابر آن اندک است. به لحاظ پیکرده بندی به عنوان شبیه ترین موشک موجود می توان از موشک صربستانی ALAS نام برد که البته این موشک نیز دارای تفاوت های قابل توجهی با موشک یمنی است. اما علاوه بر توانایی های فنی و شکار های موفق، این سلاح از جهت اثری که بر روی بحث اعمال قدرت (Power projection ) می گذارد بسیار حائز اهمیت است. گروه های وفادار به ایران در منطقه به رغم توان قابل توجه در رزم زمینی هموار از ضعف عدم امکان اثر گذاری بر آسمان نبرد رنج می برده اند، گرچه این گروه ها معمولا مجهز به موشک های دوش پرتاب یا توپ های ضد هوایی هستند، اما برد و ارتفاع قابل دستیابی این تسلیحات به شدت محدود است، از سوی دیگر عدم در دسترس داشتن رادار هایی جهت کشف و دادن اخطار اولیه، این گروه ها را در برابر حملات هوایی همواره در موقعیت غافل گیر و بی دفاع گذاشته بود. با پا به عرصه گذاشتن پهپاد های کلاس MALE و HALE که بدون اطلاع و اجازه دولت های حاکم در منطقه وارد حریم هوایی کشور های منطقه چون عراق، سوریه و ... می شوند و با توان پرواز طولانی مدت در ارتفاع متوسط یا بالاتر به دور از گزند هر سلاحی، ضعف این گروه ها نسبت به حملات هوایی به شدت تشدید شد، از سوی دیگر به جهت طبیعت پارتیزانی و توان لجستیک محدود این گروه ها امکان بکار گیری سامانه های پدافندی دوربرد و پیچیده توسط این گروه ها وجود نداشت. این سلاح برای اولین بار می تواند ضعف این پراکسی ها را در برابر اعمال قدرت هواپایه آمریکا و دول متخاصم جبران کند و تاثیری استراتژیک بر میادین نبرد بگذارد. بحث اعمال قدرت و پهپاد ها در مقاله بالا به تفصیل شرح داده شده است. سلاح مهم دیگری که تا قبل از استفاده در جنگ یمن اطلاعاتی از وجود آن موجود نبود، و به رغم اطلاعاتی که نشان می دهد طراحی این سلاح ریشه اوکراینی دارد، برخی کارشناسان ساخت آن را به ایران نسبت می دهند موشک کروز دوربرد قدس است. پس از آنکه به تغییر میادین نبرد پارتیزانی از بعد پدافندی و تاثیر مهمی که این سلاح های به تازگی شناخته شده در شکل دهی به آینده میادین نبرد و مفاهیم حول آن می گذرند اشاره کردیم، در بعد آفندی این موشک را می توان استراتژیک ترین سلاح در زرادخانه انصار الله و تغییر دهنده میدان نبرد میان یک ارتش کلاسیک و یک گروه پارتیزانی دانست. سلاحی که به رغم سادگی نسبتی و هزینه ها و نیاز به لجستیک اندک به نسبت قابلیت هایی که دارد، به طور بنیادین چهره ی میدان نبرد را تغییر می دهد، دیگر یک گروه پارتیزانی توان آفندی اش به حملات بزن و در رو، کمین ها و نهایتا شلیک راکت های کوتاه برد و موشک های ضد تانک خلاصه نمی شود. اینک گروهی همچون انصارالله نه تنها توان هدف قرار دادن عمق راهبردی دشمن را به طور دقیق و موثر پیدا کرده است بلکه این کار را به واسطه سلاحی انجام می دهد که دشمن آماده رویارویی با آن نیست. موشک کروزی کوچک با سطع مقطع راداری نسباتا کم که گرچه وارهد سبکی دارد ولی در عین حال از برد زیاد (حدود 1500 کیلومتر) و دقت بالا و توان پرواز در ارتفاع پست به دور از چنگال سامانه هایی همچون پاتریوت برخوردار است که در صورت استفاده مناسب می تواند ضربات سهمگین بر پیکرده دشمن وارد سازد آنچنان که در حمله به تاسیسات آرامکو توانست به طور موقت تولید 5 میلیون بشکه نفت در روز را مختل سازد که معادل نیمی از تولید نفت عربستان است. در یادداشت "عملیات تن ماهی" بیشتر در این باره بحث شده است. اصابت دقیق و نابودی برج های تقطیر تاسیسات نفتی آرامکو عناصر اثرگذار دیگری که توان آفندی انصارالله را دگرگون ساخته در حالی که این تجهیزات تا قبل از درگیری های یمن چندان شناخته شده نبودند را می توان راکت های هدایت شونده سری بدر و نیز پهپاد های انتحاری دانست. راکت بدر سلاحی ست که تا پیش از درگیری های یمن مشابه آن جایی دیده نشده بود، ولی آنچه آن را از دیگر راکت های در اختیار گروه های شبهه نظامی متمایز می کند اول دقت بسیار بالای آن و دوم عمکرد سرجنگی هوا-انفجار ترکش زای آن است که آن را به سلاحی مخوف و قاتل اهداف نیمه سخت و نیرو های پیاده بدل ساخته است. تست میدانی راکت بدر-اف عملکرد این سلاح با برد اعلامی 160 کیومتر بدین صورت است که ابتدا با زاویه نزدیک به عمود با دقتی قابل توجه به سمت هدف شیرجه می رود ولی قبل از رسیدن به سطح زمین در ارتفاع 20 متری سرجنگی ترکش زای آن منفجر شده و منطقه ای به شعاع 250 متر را با طوفانی از ترکش در هم می کوبد. چندین مورد استفاده از این سلاح بر علیه کمپ ها و محل تجمع نیروهای دشمن استفاده شده که هر بار عملکرد خیره کننده ای از خود ثبت کرده و تلفات سنگینی بر دشمن وارد ساخته است. راکت بدر-اف نمونه هایی از استفاده عملیاتی این سلاح: راکت های خانواده بدر در کنار موشک کروز قدس و نسخه زمین به زمین موشک سام-2 عنصر تهاجمی تاثیر گذار دیگر انصار الله پهپاد های انتحاری است. اگرچه طراحی و ساخت پهپاد انتحاری موضوع جدیدی در عرصه نظامی نیست، ولی اولا انصارالله در جنگ یمن از پهپاد هایی استفاده کرد که قبلا دیده نشده بودند، دوم استفاده انصار الله از این دسته از تسلیحات را می توان یکی از گسترده ترین و در عین حال موفق ترین نمونه ها در جهان دانست، تا آنجا که حتی در حمله به تاسیسات استراتژیک آرامکو از این پهپاد ها با موفقیت استفاده کرد و خسارات سنگینی را به عربستان وارد ساخت. انصار الله یمن انواع مختلفی از این پهپاد را در ابعاد و برد های متفاوت در اختیار دارد که در ادامه تعدادی از آنها را به اختصار معرفی می کنیم. قاصف پهپاد کوتاه برد انصار الله است که از آن به کرات در ماموریت های شناسایی و انتحاری استفاده می شود. جثه کوچک و سرعت قابل توجه آن را به هدفی سخت برای کشف و انهدام توسط سامانه های پدافندی بدل کرده است که در عین حال مرگ باری بسیاری را خصوصا در برابر نیرو های پیاده و اهداف نیمه سخت دارد. تصویر یکی از معروف ترین و موفق ترین عملیات های اجرا شده توسط این پهپاد که در آن شمار زیادی از سربازان و افسران بلند پایه مزدور ائتلاف سعودی به هلاکت رسیدند. پهپاد معروف دیگری که در 2 نوع شناسایی و انتحاری در اختیار انصار الله است و در کلاس برد متوسط، مداومت متوسط قرار می گیرد و به کرات در حملات به عمق خاک عربستان از آن استفاده شده است پهپاد صماد است. برخی کارشناسان این پهپاد را عضو اعلام نشده ای از خانواده پهپاد های شاهد ایرانی می دانند و به آن لقب شاهد-ایکس داده اند. بدنه کامپوزینی و سعی نسبی در کاهش RCS و انتشارات مادون قرمز از ویگژگی های شاخص این پهپاد است، این پهپاد برای فرود از 2 اسکید خطی که در زیر بدنه قرار گرفته است استفاده می کند. آخرین موردی که بررسی می شود پهپادی کامپوزتی با طراحی دلتا وینگ است که در موفق ترین بکار گیری خود در حمله به تاسیسات آرامکو از آن استفاده شد. از این پهپاد اطلاعات زیادی در دسترس نیست ولی با توجه به دقت و سایر مختصات این حمله به نظر می رسد که این پهپاد در فاز ترمینال از پردازش تصویر استفاده می کند. نتایج استفاده از این پهپاد انتحاری در حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در انتها اثر گذاری این تسلیحات را می توان چنان ارزیابی کرد که جماعت مبارز انصار الله از قالب گروهی که صرفا دست به حملات پارتیزانی به شکل حملات محدود و کمین ها می زد کاملا خارج شده و نه تنها توانایی ضربه زدن به عمق راهبردی دشمن را پیدا کرده و گران قیمت ترین و پیشرفته ترین پرنده های دشمن را در آسمان شکار می کند و برتری هوایی حریف را به چالش می کشد، بلکه در جنگ روی زمین نیز در سایه همین افزایش توان دست به اجرای عملیات های بزرگ می زند که در آن ده ها دستگاه از انواع ادوات و زره پوش های دشمن را نابود ساخته و صد ها نفر از عناصر و مزدوران آنها را به هلاکت رسانده یا در حالی که در درماندگی کامل بسر می برند به اسارت می گیرد. عربستان در حالی متکبرانه و بی رحمانه به پشتوانه ارتش ده ها میلیارد دلاری خود وارد جنگ یمن شد و کار خود را با بمباران گسترده زیر ساخت ها و تاسیسات حیاتی ملت یمن آغاز کرد و حتی در برابر غیر نظامیان از ارتکاب هیچ جنایتی فروگذار نکرد، و آماده بود که در یک موقعیت گرانادا در طی چند هفته و نهایتا چند ماه دولت دست نشانده خود را بر مسند قدرت نشانده و کار انصار الله را یک سره سازد که این جنگ هم اکنون وارد سال پنجم خود شده است، اهداف اصلی آن محقق نشده، بین صفوف اشغالگران جدایی افتاده و میزان خسارات و تلفاتی که متحمل شده است از شمار خارج است، و حال در حالی که سر تا پای به خون ملت یمن آغشته است نه راهی برای پیش رفتن در مقابل دارد نه راهی برای پس رفتن.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهپروژه یاسن 885 نسل چهارم نگاه روس ها به آینده و نسل چهارم زیردریایی های تهاجمی نکته جالب در خصوص این زیردریایی قرارگیری پرتابگر اژدر ها در کنارهای زیردریایی هست و اختصاص جلوی زیردریایی به سونار جدید که بیانگر فصل جدیدی در نبردزیردریایی ها هست ، مشابه ساخت رادار در جنگنده ها این اقدام فرای تسلیحات کروز و اژدرهای متنوع هست که دست زیردریایی را برای حمله به اهداف باز می کند و این فصل مشترک بزرگی بین زیردریایی های تهاجمی و استراتژیک هست
-
1 پسندیده شدهتمام گزینه هایی که شما مطرح کردید امکان پذیر است ولی تمام این روش ها در صورت وقوع درگیری با امریکا و یا حتی کشورهای منطقه به راحتی نابود میشوند. با گذاشتن یک سامانه سوم خرداد بر روی یک شناور که نمی توان با نیروی هوایی امریکا مقابله کرد. حتی خود کشتی های امریکا نیز به پشتوانه ناوهای هواپیما بر در اقیانوس جولان میدهند. من فکر میکنم بحث کشیدن پای چین و ناوهای هواپیما بر چین و ایجاد یک اتحاد نظامی با ایران مطرح است. چین متوجه شده که هدف امریکا در خلیج فارس تسلط بر منابع نفتی منطقه و اعمال فشار بر چین در بزنگاه است. ایران متوجه شده هدف امریکا بیرون کردن تمام کشورهای نفتی غیر وابسته به امریکا از بازار نفت است و بحث های اتمی و غیره بهانه است. چین ده ملیون بشکه در روز مصرف نفت دارد. شاید چین میخواهد برای اطمینان از امنیت انرژی خود به این منطقه مثلا شمال اقیانوس هند البته با همکاری ایران ناوهواپیما بر اعزام کند. به اعتقاد من تریمانی که اخیرا ماکت ان توسط نداجا رونمایی شد و زیردریایی 3000 تنی که گفته شد قرار است ساخته شود با کمک چین ساخته میشوند. و چین دارد اخرین تکنولوژی دریایی خود را به ایران میدهد. خود چین نیز دارد ناوهای هواپیمابر جدید میسازد. ایران و چین در حال ایجاد یک ائتلاف دریایی هستند. هدف ایران شاید در نهایت کشاندن چین به منطقه نباشد بلکه میخواهد با این کارت با امریکا بازی کند که اگر تحریم را ورنداری با گزینه های بدتری مواجه میشوی. هدف ایران نیز شاید استفاده از کارت کشاندن چین به منطقه ابزاری برای فشار بر امریکا است. یعنی اگر تحریم را بر نداری با گزینه بدتری مواجه میشوی.
-
1 پسندیده شدهفرمانده نیروی دریایی سپاه گفت: به دنبال ایجاد پایگاه دائمی در اقیانوس هند نیز هستیم و این مهم را تا پایان امسال عملیاتی خواهیم کرد. این خبر جالب ولی قابل تامل هست اگرچه خبرگزاری فارس اون رو حذف کرده است https://www.farsnews.ir/news/13990402000385/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87 ولی بقیه اون رو به شدت بازتاب دادن https://defapress.ir/fa/news/402427/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AF%D8%A7%D8%A6%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D8%AF https://ir.sputniknews.com/iran/202006226614956-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D8%B1%D9%86%DA%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%B3-%D9%87%D9%86%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/ ولی چگونه؟ اول : سپاه برای حضور در اقیانوس هند ابتدا باید پایگاه پشتیبانی داشته باشد که این یعنی محلی جدید در چابهار به عنوان پایگاه لجستیک دوم : در کجای اقیانوس هند؟ در کدام خشکی؟ به نظر می آید برای این منظور سه احتمال قابل مطرح باشد - گشت های دریایی با کمک ناوهای جدید ویا ناوهای شبه تجاری - گرفتن یک جزیره از یک کشور دوست - ایجاد تاسیسات دریایی در دل اقیانوس به عنوان پایگاه دریایی (شبیه سکوهای دریایی) فرم سکو فرم گسترده تر و باند مانند سوم: تامین نیرودریایی برای اقیانوس چگونه؟ ایجاد یک پایگاه در اقیانوس یعنی امکان حضور نیروهای دریایی سپاه با کمک یک نقطه تدارکاتی و پشتیبانی در وسط اقیانوس پس بسیاری از تجهیزات کار خواهند بود ولی نیروی اصلی با ناوهای قدرتمند باید تامین شود تنها راه احتمالی شناورهای چندمنظوره و شبه تجاری هست که میتونه این خلا رو پر کنه پدافند این نیروها هم بسیار مهم هست ولی تست پدافند سوم خرداد بر روی دریا این احتمال رو که ما در حال احداث یک پایگاه در اقیانوس هستیم رو تقویت می کند
-
1 پسندیده شدهدهشت افکنی راسوی وحشی نیازمندی مستمر به سرکوب دفاع هوایی در قرن بیست و یکم دو نسل متفاوت ولی با ماموریت یکسان از هواگردهای سرکوب دفاع هوایی (راست F-4G و چپ F-35) مقدمه : ارتش ایالات متحده و متحدانش در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا و اقیانوسیه با تهدیدی مستمر در حوزه تاکتیکهای منع منطقه ای/ ضد دسترسی (A2/AD) از سوی دو بازیگر عمده این منطقه ( چین و کره شمالی ) روبرو هستند ، به همین دلیل ، توسعه قابلیتهای سرکوب دفاع هوایی که نطفه اصلی آن از دهه شصت میلادی و در اثنای جنگ ویتنام ، گذاشته شد ، به یک روند قابل توجه در این منطقه ، تبدیل شده است . سرکوب کلاسیک دفاع هوایی ( سامانه موشکی هارم ) سرکوب دفاع هوایی در قرن بیست و یکم : در حوزه عملیات هوایی ، تهدیداتی که از سوی هر کدام از این دو کشور با گسترش قابل توجه سامانه های دفاع هوایی (SAM) بصورت فزاینده ای در حال افزایش است ، این مساله را برای تحلیلگران نظامی آشکار می کند که بازیگران در تلاشند تا هزینه های یک تهاجمی احتمالی را برای مهاجم یا مهاجمان ، تا حد امکان در سطح بالایی نگاه دارند . با توجه به این مساله ، قاعده اصلی در جریان طراحی یک عملیات هوایی ، به منظور رفع تهدید سامانه های دفاع هوایی زمین پایه ( GBAD) ، استفاده از تسلیحات و تاکتیکهای تخریب / سرکوب دفاع هوایی دشمن ( D/SEAD) یک رویه استاندارد بشمارمی رود . درواقع ، روند (D/SEAD) بعنوان بخشی از یک طراحی بزرگتر است که در ادبیات رزم هوایی با شناسه Offensive Counter Air (OCA) battle شناخته میشود . در همین خصوص ، وزارت دفاع ایالات متحده ، عملیات OCA را بعنوان مجموعه ای از اقدامات تهاجمی علیه اهداف سطحی که می تواند تاثیر قطعی بر عملیات هوایی دشمن نیز برجای گذارد ، تعریف می کند . در این تعریف ، وزارت دفاع ایالات متحده ، چنین ادامه میدهد که این دسته از عملیاتها ، فعالیتی است تخریبی با استفاده از تسلیحات هواپرتاب که سامانه های دفاع هوایی متخاصم را خنثی یا از میان برده و یا بطور موقت از رده رزمی خارج می کند . منع منطقه ای / ضد دسترسی در جنوب غربی آسیا (ترکیب باور-373 و یاخونت سد محکمی در برابر تهدیدات احتمالی خواهد بود ) با این وصف ، یک قاعده اصلی در این تعریف ، براین اعتقاد پای می فشارد که "انهدام " (تخریب) بر سرکوب ( خنثی سازی موقت ) ارجحیت داشته ، چرا که موجبات از میان رفتن تهدید را در طولانی مدت فراهم می آورد . بدین معنی که بهتر آن است که یک سیستم کشف و شناسایی ( نظیر رادار ) را ازمیان بردارید تا اینکه موقتا" ،آن را از رده عملیاتی خارج کنید . با این وجود ، ممکن است چنین وضعیتی ( تخریب کامل ) در هر شرایطی ، امکان پذیر نگردد . درواقع ، دلایلی نظیر مشخص نبودن موقعیت فیزیکی رادار ، موجب می شود که حمله مستقیم به آن به تقریب غیر ممکن گردد . درواقع می توان گفت که پیشگام سرکوب دفاع هوایی در خاورمیانه ، نیروی هوایی ارتش اسراییل (IAF) بشمار می آید . در9 ژوئن 1982 ، نزدیک به 80 فروند جنگنده سوری در برابر ساقط شدن تنها 4 فروند جت A-4 ، با اجرای 1000 سورتی ( پرانه ) از میان رفتند ، تنها به این دلیل که شبکه دفاع هوایی ارتش سوریه مستقر در دره بقاع ، بواسطه اجرای تاکتیکهای سرکوب دفاع هوایی ، به شکل کامل از صحنه نبرد خارج شد . آمارها حاکی از آن است که 75 درصد سورتی های IAF در این نبرد به اجرای عملیاتSEAD اختصاص یافته بود . از سویی دیگر ، با پایان یافتن جنگ سرد و در پیش گرفتن استراتژی احداث موقعیت فیزیکی رادارها در نزدیکی محل استقرار غیر نظامیان و یا زیرساختهای غیر نظامی ، باعث شد تا تجدیدنظر عمده ای در حوزه قوانین درگیری (ROE) و خودداری از تخریب فیزیکی رادارها ، ایجاد گردد . در نهایت نیز ، این استدلال وجود داشت که تمرکز بر روی تخریب چنین اهدافی ، میتواند پتانسیل رزمی نیروی هوایی در دو حوزه هواگردهای رزمی و مهمات مورد استفاده را بشدت بخود جذب نموده ، در حالی ممکن است ، حضور این تجهیزات در جای دیگریاز ضرورت بیشتری برخوردار باشد . بدین ترتیب ، بنا بر استدلالهای فوق الذکر ، محور اصلی در برنامه ریزی تاکتیکهای ضد تشعشع ، به "سرکوب" آنها و نه تخریب فیزیکی ، محدود گردید . بدین ترتیب ، بررسی قابلیتهای الکترونیکی و غیر مخرب برای نیل به ایجاد یک چتر حفاظتی به دور سیستم های دفاع هوایی حریف ، مبنای این متن قرار می گیرد . تهدیدات منطقه ای : با توجه به وضعیت خاص حوزه شرق آسیا ، می توان چنین تحلیل نمود که احتمالا" ارتش کره شمالی و چین دو تهدید اصلی که توسعه دهنده تاکتیکها و سامانه های منع منطقه ای / ضد دسترسی (A2/AD) هستند ، بشمارمی روند ، بخصوص اینکه بدانیم ، شبکه پدافند هوایی به منظور توسعه تسلیحات A2/AD از سوی ارتش چین ، یک اصل حیاتی محسوب می گردد . در همین مورد ، وزیر دفاع ایالات متحده در گزارشی مفصل به سال 2018 به کنگره در خصوص پیشرفتهای نظامی و تهدیدات امنیتی ارتش چین به این موارد اشاره ای خاص داشته : " چین هم اکنون از یک شبکه پیچیده معماری و در عین قدرتمند و مفصل ( سامانه های دفاع هوایی یکپارچه شده / IADS) بر روی زمین به عرض حدود 300 مایل (556 کیلومتر ) از ساحل خودی بهره می برد و این وضعیت در کنار شبکه قدرتمند فناوری موشکی این کشور که قابل برابری با سایر تولید کنندگان در سطح جهانی است ، بتدریج به یک تهدید عمده تبدیل می گردد . ارقام ارائه شده توسط موسسه صلح استکهلم ، نیز تحلیل وزیر دفاع ایالات متحده را تایید می کند ، چنانکه چین در سالهای اخیر ، نزدیک به 46 آتشبار سامانه سام در ارتفاع متوسط و بالا را به سایر کشورها ( روسیه ) سفارش داده و یا اینکه نمونه های خریداری شده را دریافت نموده است . گزارش فوق چنین اظهارمی دارد که این سامانه ها ، شامل عناصر دفاع هوایی SA-15 ( خریداری شده در سال 2000 ) ، سامانه های SA-10 و اس-400 ( شامل 6 آتشبار خریداری شده در سال 2015 ) می گردد . راست : HQ-6 چپ : HQ-2 به گفته "میا نونز" ( Meia Nouwens) ، پژوهشگر همکار در حوزه بررسی سیاستهای دفاعی ارتش چین و روند نوسازی آن در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک (IISS) که یک اندیشکده مستقر در لندن است ، هم اکنون ارتش خلق چین آرایه ای از سیستم های متنوع دفاع هوایی ارتقاع پایین ،میانبرد و ارتفاع زیاد را در اختیار دارد . این سامانه ها ، شامل طیف مشخصی از سیستم های روسی/ چینی نظیر خانواده HQ-2( نسخه چینی سیستمدفاع هوایی روسی اس-75 دوینا ) در ارتفاع بلند و همچنین نمونه های بومی نظیرHQ-6 ، محصول آکادمی علوم و فناوری شانگهای (نسخه برداری شده از گونه روسی سام-6 ) است . وی در این خصوص چنین ادامه میدهد که ارتش چین چند نمونه مشخص و پیشرفته ازسامانه های دفاع هوایی در ارتقاع بالا نظیر سیستم های پیشرفته روسی نظیر آلماز-آنتی S-300 PUM1 (SA-20) و S-300PMU2 (SA-20B) و حتی نسخه ای بروز شده از سامانه S-300V ( SA-12) که در این کشور به HQ-18 نیز مشهور شده ، در اختیار دارد . براساس گزارشهای منتشرشده از سوی آژانسهای اطلاعاتی ، این سامانه ها پس از استقرار کامل می تواند با اهدافی در برد میان 22 ناتیکال مایل ( حدود40 کیلومتر ) تا 54 ناتیکال مایل ( حدود100 کیلومتر) درگیر شود . به اعتقاد تحلیلگران این مراکز ، خانواده S-300V یکی از توانمندترین سامانه های دفاع هوایی عملیاتی دنیاست و یک نسخه بروزشده ازآن توسط چین می بایست ارتشهای غربی را نگران کند . پی نوشت : 1- ادامه دارد ................. 2- استفاده از مطالب برگردان شده به پارسی در انجمن میلیتاری ، براساس قاعده " رعایت اخلاق علمی " منوط به ذکر دقیق منبع است . امیدواریم مدعیان رعایت اخلاق ( بخصوص رسانه های مدعی ارزشمداری ) بدون احساس شرمندگی از رفرنس قرار گرفتن بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ، از مطالب استفاده نمایند . برگردان به پارسی ، اختصاصی برای بزرگترین مرجع مباحث نظامی در ایران ( MILITARY.IR) مترجم : MR9
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهناوگروه ناوهواپیمابر Carrier Strike Group قدرت نیروی دریایی آمریکا برای اعمال سیاست های اقتصادی و امنیتی و سیاسی
-
1 پسندیده شدهنفربر روسی تی 15 ملقب به آرماتا - ظهور نتایج تفکر آینده نگری ویژگی های نوظهور: کنترل از راه دور، سیستم محافظت جدید
-
1 پسندیده شدهخب مواردی که فرمایش کردید تعارضی با عرض بنده نداشت قاسم سلیمانی به خاطر عارف بودن شهرت خاصی در بین خیلی نیروها داشت و نیازی به بولد شدن توسط رسانه ها نداشت . چه پست سردار پستی حساس و تقریبا سیکرت داشت و لازم نبود مو به موی کارهای ایشان گفته و بولد شود چون شهرت سردار سلیمانی و اخلاق نیکش از زمان جنگ بود و سردار سلیمانی خدمتی پیوسته داشت از ابتدای جنگ و چنان نبود که با نبرد با داعش تبدیل به سلیمانی شود، او همیشه یک مهره باارزش بود چه به همگان معرفی میشد و چه نمیشد و شاید زمان رونمایی تمام عیار رسانه ها از این بزرگوار زود بود و هنوز جای سردار خالیست. گاهی خبر از حضور ایشان داده میشد در صورتی که هنوز ایشان به وطن بازنگشته بود و در سوریه، عراق و یا لبنان بود. خب ایشان نباید در دسترس می بود و این ضعف ما را می رساند که نمی توانستیم مهره بارزش خودمان را در دتسرس دشمن نزاریم. منظور مثلا نجات اربیل و... نیست بلکه خیلی از موقعیت هایی که میشد فرد دیگری به جای ایشان راهی ماموریت شود. ما خیلی نیروها را من جمله شهید صیاد شیرازی را از دست دادیم بعضی ها خاکی بودن و یا بی حفاظ بودن محلی از اعراب ندارد چون فردی که به خود شکوفایی رسیده، فقط متعلق به خود نیست یا چمران و یا حتی احمد متوسلیان را. ما باید پروتکل های امنیتی را جدی بگیریم و بیشتر در حفظ مهره های ارزشمند و دوران دیده خود بکوشیم. مگر هر نسل از نظر ایمان و اخلاص چند نفر نظیر چمران،صیاد شیرازی و یا قاسم سلیمانی دارد. بعضی موارد خیلی بدیهی و کاربردی است مثلا سید حسن نصرالله اغلب موارد بعد از زمانی برا سخنرانی از ویدئوکنفرانس و دنیای ارتباطات بهره می گیرد آیا این امر در رساندن پیام و کاریزمای ایشان تاثیری دارد؟ اصلا و ابدا.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهبه نظر به طور هوشمندانه در پوشش همین فروش هاش هم بود که هم جای پای محکمی برای مستشارهاش ( به بهانه آموزش و تعمییرات و نگهداری و ... )بیخ گوش ما باز کرده و هم محملی شده که حالا در یا کودنی الهام! یا در یک همکاری مشترک با گروهی در دل حکومت اذربایجان یا هم که خیلی ریلکس و آشکار با اطلاع خود حکومتشون امثال اون پهپاد را به خاک ایران فرستادند. فراموش نکنیم در یک مورد تروریست قاتل شهید علیمحمدی هم در آذربایجان جذب شد و آموزشهای اولیه را دید. خلاصه با توجه به تجربه کم و قدرت وابسته اذربایجان هیچ بعید نیست که هر پهپادشون که بلند میشه یک ور رادیوش دست همین صهیونیستها نباشه! یا به وقتش وقت نیاز یک ضربه از اونجا به ما وارد نشه! حالا سیستم های جنگال و شنود و راداری و پایگاه های اطلاعاتی بماند. باید فکری برای تقویت حضور نظامی در شمال غرب کرد. جبهه حالا به هم پیوسته ای که از مرزهای آستارا شروع میشه و به مرزهای آذربایجان غربی و اقلیم کردستان عراق ختم میشه که این رژیم حضور پنهان و آشکاری داره. و البته رصد دائمی و دقیق که هرگونه حرکت ضد ایرانی نه تنها در نطفه این بار جدی خفه بشه بلکه دو رژیم اذربایجان و اقلیم هم حساب کار دستشون بیاد که به عنوان همسایه ما باج دادن یا سواری دادن به این رژیم به دردسرهای نمیرزه.
-
1 پسندیده شده6- اولین دیدار با میگ 15 درست در اوج جنگ کره و همزمان با درگیری وحشیانه دو پرنده غربی و شرقی یعنی سیبرهای امریکایی و میگ 15 شوروی بر فراز شبه جزیره کره و درحالیکه تقریبا این مبارزه بی رحمانه با نتیجه ای تقریبا برابری به پیش میرفت ارتش امریکا برای دست یافتن به دست برتری در مقابل پرنده شرقی جایزه ای بزرگ برای خلبانان ساکن در کشورهای هم پیمان با شوروی تعیین نمود کسانی که که به هر نحوی میگ 15 خود را به دستان امریکایی ها بسپارند این جایزه شامل 100 هزار دلار پول نقد و دست یافتن به امتیاز پناهندگی سیاسی در امریکا بود .اولین قربانی این وسوسه یک خلبان لهستانی به نام ادوارد پیتکو بود خلبانی که تصمیم داشت در سال 1952 میگ 15 خود را به المان غربی فراری دهد اما با سدشدن راه فرارش در اسمان المان شرقی توسط جنگنده های شوروی دستگیر شد و پس از انتقال به لهستان به جرم خیانت اعدام شد.سرانجام شوم این خلبان هیچ درس عبرتی برای همکار او فرانسیس جارسیزکی نداشت این خلبان لهستانی در 5 مارس 1953 و درست در روز درگذشت استالین با فرار از اسمان کشورش در جزیره برنهلم دانمارک فرود امد ساعاتی پس از فرود او متخصصان امریکایی شروع به بررسی دقیق پرنده فراری نمودند برطبق مقررات بین المللی و انجام گفت وگوها چند هفته بعد میگ 15 فراری با کشتی به لهستان برگردانده شد.جارسیزکی در غرب ماند. از دانمارک به لندن نقل مکان کرد ، جایی که ژنرال وادیسلاو اندرس نشان شایستگی را به وی اعطا نمود ، وی سپس به ایالات متحده آمریکا ، جایی که اطلاعات مهمی در مورد پرنده شرقی و تاکتیکهای هوایی شوروی ارائه داد مهاجرت نمود. همچنین مدتی بعد او بارئیس جمهور آیزنهاور دیداری نیز داشت.وی تاپایان عمرش در سال 2010 در پنسیلوانیا زندگی میکرد سالها بعد از روایت زندگی او ودیگر لهستانی های فراری به غرب سریالی به نام رهایی بزرگ ساخته شد. در زیر تصویری از لباس پرواز فرانسیس جارسیزکی هنگام فرار وی در نمایشگاه هوا و فضا واشینگتن دیده میشود. 5- سریال فرار میگ 15 در اوج تقابل شرق وغرب... با اینکه اولین دیدار غرب با میگ 15 انجام شده بود اما این ملاقات به دلیل تحویل پرنده فراری دستاوردی خاص به همراه نداشت اما این اتفاق تبلیغی خوب برای ترغیب دبگر خلبانان به فرار وانجام کاری مشابه بود .امریکایی ها بلافاصله جزوه ای تبلیغاتی به همراه تصویر خلبان لهستانی تهیه نمودند و ان را برفراز شبه جزیره کره پخش کردندالبته بخشی از این تبلیغات نیز از رادیو کره جنوبی پخش میشد .این مجموعه اقدامات "عملیات مولاه "نام گرفته بود عملیاتی که هدف ان تسلیم شدن خلبانان ارتش خلق کره و تحویل میگ 15 انان به نیروهای غربی بود. تصویری از تبلیغ برای ترغیب فرار خلبانان کره شمالی با استفاده از داستان فرار موفق خلبان لهستانی اولین خلبان ارتش خلق کره که ترغیب به انجام فرار شد مهندس خلبان "نوکام سوک" بود وی در خانواده ای هوادار سیاست های امریکا به دنیا امده بود اما به دلیل ترس از مجازات سخت او وخانواده اش این احساس را همواره پنهان میکردند او دو ماه بعد از پایان جنگ به فکر فرار افتاده بود این خلبان در طول جنگ کره بیش از 100 ماموریت برای ارتش محل خدمتش انجام داده بود.در صبح 21 سپتامبر 1953 او و میگ 15 اش از فرودگاه سونان پیونگ یانگ به سمت فرودگاه کیمپو در کره جنوبی پرواز کرد مسیری که 17 دقیقه رسیدن به ان زمان میبرد در طول مسیر پروازش رادارهای امریکایی به دلیل تعمیر غیرفعال بودند اما مدتی بعدو در نزدیکی فرودگاه کیمپو سیبرهای امریکایی در مسیر پروازش به او برخورد نمودند نوکام سوک با کاهش ارتفاع وسرعت میگ 15 خود به خلبانان امریکایی فهماند که قصد فرود بر روی باند فرودگاه را دارد به همین دلیل سیبرها از درگیری با او خودداری نمودند. او پس از خارج شدن از هواپیمایش شروع به پاره نمودن تصویر کیم ایل سونگ کرد وبا تحویل سلاحش خود را تسلیم نگهبانان پایگاه کرد.پس از مدتی به عنوان پاداش به او 100 هزار دلار پرداخت شد (955 هزار دلار الان) فرار او پیامدهای بزرگی برای دوستان وهمرزمانش داشت چند تن از خلبانان و فرماندهان نزدیک به او اعدام شدند از خانواده او مادرش که مدتی قبل به کره جنوبی مهاجرت نموده بود و پدر او نیز سالها قبل درگذشته بود اما از سرنوشت عموی وی اطلاعی در دسترس نمیباشد.نو در سال 1954 به امریکا مهاجرت نمود و با مهاجری از کره شمالی ازدواج کرد وی پس از ادامه تحصیل سال ها بعد به عنوان استاد از دانشگاه Embry-Riddle بازنشسته شد وی بارها اعلام نموده است هیچ گاه از عملش در خیانت پشیمان نشده است هم اکنون وی در فلوریدا ساکن میباشد. پس از فرار خلبان "نو" میگ 15 او به پایگاه اوکیناوا ژاپن منتقل شد در انجا میگ 15 نشان نیروی هوایی امریکا را به خود گرفت سپس خلبانان شناخته شده امریکایی کاپیتان کولینر و چاک یاگر پروازهای ازمایشی متعددی با این پرنده انجام دادند. سریال فرار میگ 15 به این داستان ختم نشد چند ماه بعد یک خلبان دیگر لهستانی به نام زدیسلاو یاوینسکی با میگ 15 خود به دانمارک فرار نمود. تصویری از میگ 15 در پایگاه اوکیناوا ژاپن تصویری از "نو" در کنار پرسنل امریکایی 4-پاپر کاب ها در خدمت ژرمن ها! به طرز عجیبی به نظر می رسد که تمام طرف ها در جنگ جهانی دوم هواپیماهای سبک طرف مقابل را بهتر از خود می دانستند پاپر کاب هوایپمایی ساخت امریکا بود که در کشورهای مختلف اروپایی برای اهداف غیر نظامی استفاده میشد المانی ها بعد اشغال دانمارک در سال 1943 به تعدای از این هواپیما دست یافتند انها از این هواپیما به صورت گسترده برای مقاصدی چون حمل ونقل اختصاصی افراد جمع اوری اطلاعات و یا حتی سرویس پستی استفاده مینمودند. ادامه دارد.....
-
1 پسندیده شدهبنده محترمانه درخواست کردم از همه دوستان که در تاپیکها مشغول باشند ، بروزرسانی را بگذارند برای ارتباط گیری و بحثهای کمتر رسمی ... حالا رعایت این مساله از سمت دوستان عزیز هست
-
1 پسندیده شده@MR9 و @Worior ، اکثر بحث ها و حتی نقل اخبار و تحلیل ها داره توی این استاتوس کذایی انجام می شه و بعد از یک روز عملا از دسترس خارج می شه ...
-
1 پسندیده شدهhttps://www.aparat.com/v/qm6SP نفتکش های حامل سوخت ایران ، وارد ونزوئلا شدند علیرغم تهدیدات آمریكا https://www.youtube.com/watch?v=UV5JdFkx-Yc
-
1 پسندیده شده1- در تمام ارتش های دنیا از این دست اتفاقات بوده و هست و ایران استثناء نیست. 2- درباره عملکرد برون مرزی ایران (و نه تنها سیاست خارجی) همین بس که هیلاری کلینتون در آخر دوره وزارت خارجه اش بزرگترین مشکل وزارت خارجه آمریکا را ایران معرفی کرد، بزرگترین مشکل سیاست خارجی ابرقدرت ظاهری دنیا ...، بیرون کشیدن کشورهای دوست از دهان کفتارهای غربی و زنده کردن یمن هم بماند. 3- ایستادن 40 ساله دربرابر آمریکا و اعوان غربی و منطقه ایش آن هم با بودجه ای غیر قابل قیاس عملکردی نه خوب بلکه عالی است هرچند که کاستی های زیادی هم داشته باشد. 4- اکثر این موفقیت ها در نهادهایی بوده است که به صورت مستقیم حاصل رای مستقیم مردم نبوده است، اگر مشکلی در وضعیت کشور داری می بینید بنگرید به که رای داده اید و چقدر برای بهبود اوضاع تلاش کرده اید تلاشی غیر از غر زدن 5- در نقد انصاف داشته باشیم
-
1 پسندیده شدهآلترناتیو تُرک برای آمرام آمریکایی برنامه ارتش ترکیه برای جایگزینی موشک هوا به هوای Gokdogan به منظور جایگزینی موشک AIM-120C آنکارا : نیروی هوایی ارتش ترکیه در ماه های اخیر آزمایش دو موشک هوابه هوای بومی فراتر از میدان دید Gokdogan و موشک هوابه هوای در محدوده بصری Bozdogan را در دستور کار خود قرار داده است . اگر چه هردوی این موشکها هنوز در مراحل آزمایشی خود قرار دارد و از پرتابگرهای مستقر در زمین بر علیه پرنده های هدف بدون سرنشین مورد استفاده قرار گرفته اند ، اما به نظر می رسد که نیروی هوایی ترکیه قصد دارد تا مهمات هوا به هوایی بومی خود ( به ترتیب) را جایگزین موشکهای برد بلند AIM-120C و AIM-9 مورد استفاده در جنگنده های اف-16 خود ، نماید . این در حالی است که برنامه های مشابه و برجسته ای برای تطبیق موشکهای برد کوتاه در محدوده بصری ، بر روی جتهای آمریکایی ( نظیرموشکهای هوابه هوای بریتانیایی AIM-132 و پایتون -4 عبری ) وجود دارد . در همین ارتباط ، هنوز اطلاعات دقیقی در خصوص تاریخ آزمایش ، برد واقعی موشک و زمان ورود بخدمت آن منتشر نشده ، اما برخی ناظران براین باورند که برد موشک نخست ، چیزی میان 105-75 کیلومتر خواهد بود ، گرچه با درنظر گرفتن این احتمال که فناوری های جدیدی در موشک تُرک کاربرد پیدا خواهد کرد ، باعث میشود که این تحلیل مبنی بر برد بهینه افزون تر موشک بومی ارتش ترکیه ، نسبت به نمونه آمریکایی ، قوت بیشتری بگیرد . AIM-120 آمرام به مانند AIM-120 ، مهمات Gokdogan به سامانه های جستجوگر کاملا فعال مجهز میشود که توانایی رزمی فالکون های تُرک بصورت "شلیک کن/ فراموش کن " را بصورت کاملا جدی افزایش خواهد داد . در حالی که اکنون ، تنها جتهای F-16C نیروی هوایی این کشور میتواند این ارتقاء را بخود ببینید ، جنگنده TF-X بومی این کشور نیز احتمالا"به این مهمات مسلح خواهد شد . حتی برخی ناظران براین باورند که درصورت خرید جتهای روسی (سوخو35/ میگ-35) توسط ترکیه ( به مانند تجربه نیروی هوایی هند در ادغام مهمات غربی با هواگردهای شرقی ) ، این کشور نیز محصولات بومی خود را در اولویت بکارگیری توسط این جنگنده ها ، قرار خواهد داد . علاوه براین ، عملیاتی شدن این دو موشک ، پتانسیل صادراتی افزون تری را برای کاربران جت اف-16 ( پاکستان ، اردن ، عراق ، ونزوئلا ، مصر ) که در حال حاضر به AIM-120 دسترسی ندارند را به همراه خواهد داشت . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : 1- منبع 2- همچنان در حال فرصت سوزی در حوزه تقویت قدرت هوایی هستیم . 3- به هدف گذاری در حوزه سرمایه گذاری برای تولید سلاح دقت کنید : علاوه براین ، عملیاتی شده این دو موشک ، پتانسیل صادراتی افزون تری را برای کاربران جت اف-16 ( پاکستان ، اردن ، عراق ، ونزوئلا ، مصر ) که در حال حاضر به AIM-120 دسترسی ندارند را به همراه خواهد داشت .
-
1 پسندیده شدهقابلیت های جدید بمب هسته ای B61-12 به نظر می رسد قابلیت بمب هسته ای جدید B61-12 ، از یک بمب هسته ای معمولی به اولین بمب هسته ای جاذبه ای (gravity bomb ) به یک بمب هسته ای با قابلیت نفوذ در زمین ، همچنان رو به توسعه و افزایش است. اداره ملی امنیت هسته ای NNSA تصاویری از ازمایش پرتاب در اکتبر 2015 را پخش کرد که نشان داد B61-12 داخل دایره مرکزی هدف را مورد اصابت قرار داد اما نتوانست به زیر زمین نفوذ کند. اما ویدئوهای ازمایش های مرکز ملی ساندیا (Sandia) که توسط نیو یورک تایمز در دسترس عموم قرار گرفته ، قابلیت های نفوذ به زیر زمین و سنگرکوبی کامل بمب را نشان می دهد. معنای تلویحی قابلیت نفوذ در زمین شواهدی که B61-12 می تواند به زیر سطح زمین نفوذ کند معانی قابل توجهی را برای هدف هایی که این بمب می تواند انها را هدف قرار دهد خواهد داشت. یک سلاح هسته ای که بعد از نفوذ به زمین منفجر می شود ، انرژی انفجاری خود را به صورت موثر تری نسبت به قبل در سطح زمین پخش خواهد کرد بنابراین در تخریب اهداف پنهان شده در زیر زمین موثرتر عمل خواهد کرد. برعکس، انفجار در بالای سطح زمین، باعث منعکس شدن بخش زیادی از انرژی انفجاری بر روی سطح زمین می شود. یافته های مطالعات اکادمی های ملی در سال 2005 "تاثیرات سنگرکوب ها و دیگر سلاح ها" در این مورد راهنمای کلیدی ما است: قدرت انفجاری مورد نیاز یک سلاح هسته ای برای نابود کردن اهداف مستحکم و پنهان شده در زیر زمین را می توان با افزایش شوک ناشی از قدرت انفجار تقویت کرد اگر سلاح بتواند چند متر زیر سطح مورد نظر نفوذ کند. و تسلیحات هسته ای نفوذ کننده در زمین (EPWs) با قابلیت نفوذی 3 متر در زیر زمین بیشترین مزیت و تفوق را همراه با شوک ناشی از قدرت انفجاری خواهند داشت. با توجه به اینکه طول بمب B61-12 حدود سه و نیم متر است، و ویدئوی ساندیا نشان می دهد که بمب کاملا زیر سطح زمین صحرای نوادا ناپدید می شود، به نظر می رسد که B61-12 کاملا می تواند شوک ناشی از قدرت انفجاری بیشتری نسبت به اهداف پنهان شده در زیر زمین به دست اورد. ما می دانیم که B61-12 به گونه ای طراحی شده است تا چهار نوع قدرت انفجاری (explosive yield) انتخابی داشته باشد: 0.3 کیلوتن (kt)، 1.5 کیلوتن، 10 کیلوتن و 50 کیلوتن، بنابراین با توجه به یافته های اکادمی های ملی، حداکثر طرفیت تخریبی B61-12 بر علیه اهداف پنهان شده در زیر زمین مساوی با قابلیت تسلیحات هسته ای تاکتیکی ( surface burst - آن دسته از سلاح های هسته ای که به شکل خاص برای انفجار در نزدیکی سطح زمین و نه در ارتفاع استاندارد طراحی شدند که تسلیحات هسته ای تاکتیکی ، قابل پرتاب از جنگنده های سبک و توپخانه نامیده می شوند) با قدرت انفجاری 750 کیلوتن تا 1.250 کیلوتن است. بعد از به کار گیری B61-12 یکی از بمب هایی که که پنتاگون قصد بازنشستگی ان را دارد B83-1 است که حداکثر قدرت انفجاری 1.200 کیلوتن را دارد. حتی در کمترین حالت قدرت انفجاری 0.3 کیلوتنی، شوک ناشی از قدرت انفجاری ( ground-shock coupling ) بمب B61-12 تنها چند متر زیر زمین برابر با تسلیحات هسته ای تاکتیکی (surface-burst ) با قدرت انفجاری 4.5 کیلوتنی تا 7.5 کیلوتنی خواهد بود. معانی تلویحی افزایش دقت مدل های موجود از B61 (B61-3،-4، 7،-10) قابلیت های نفوذ در زمین محدودی دارند اما نسبت به B61-12 دقت پایین تری دارند. تنها بمب رسمی هسته ای نفوذ کننده به زمین در زرادخانه هسته ای امریکا، بمب غیر هدایت شونده B61-11 است، این بمب دقت پایینی دارد اما این نقطه ضعف را قدرت انفجاری کلاهک 400 کیلوتنی ان جبران خواهد کرد. با استناد به یافته های اکادمی های ملی، استفاده از شوک ناشی از قدرت انفجاری 400 کیلوتنی ، برابر با استفاده از تسلیحات هسته ای تاکتیکی 6 مگاتنی تا 10 مگاتنی است. سری B61-11 جایگزین بمب های قدیمی B53 - بمب های بانکر باستر دوران جنگ سرد- شدند که قدرت انفجاری 9 مگاتنی داشتند. B61-11 قابلیت نفوذ در زمین یخ زده و منجمد را دارد که هنوز مشخص نیست B61-12 این قابلیت را داشته باشد یا خیر. در حال حاضر طول عمر خدمتی برای اینده B61-11 برنامه ریزی نشده است، و جزء برنامه انباشت اداره ملی امنیت هسته ای امریکا موسوم به "3+2" نیست و تا سال 2030 زمانی که عمر خدمتی انها به اتمام برسد به مرور از خدمت خارج خواهند شد. ان چیزی که B61-12 را به یک بمب ویژه و مخصوص تبدیل کرده است، این است که دقت ان با افزودن کیت هدایتی در قسمت انتهایی بمب افزایش یافته است و می توان گفت که ویژگی منحصر به فردی برای ان است. ترکیب افزایش دقت ، قابلیت نفوذ در زمین و انفجار در ارتفاع کم B61 را مناسب برای هدف قرار دادن اهداف ویژه و خاص محافظت شده کرده است. علاوه بر این، در حالی که B61-11 را تنها می توان با بمب افکن های استراتژیک B-2 حمل و پرتاب کرد، B61-12 را می توان بر روی تمامی هواپیماهای امریکا و پیمان ناتو که قابلیت حمل سلاح هسته ای دارند همچون: B2، LRS-B (بمب افکن دور برد نسل بعد)، F35A، F16، F15E ،PA-200 تورنادو حمل و پرتاب کرد. اینکه B61-12 چقدر دقیق خواهد بود یک راز باقی خواهد ماند. در مقاله ای که در سال 2011 منتشر کردیم، دستورات فرماندهان برای دقت ان را در حدود 30 متر تخمین زدیم. تا ان زمان ازمایشی انجام نشده بود و تصویری در دست نداشتیم اما اکنون در اختیار داریم. نمی توانیم با قطعیت در تصویر اداره ملی امنیت هسته ای و ویدئوی ساندیا در ازمایش نوامبر 2015 دقت بمب را تخمین بزنیم. ویدئو و تصویر منتشر شده به خوبی نشان می دهند که B61-12 به خوبی در یک دایره بزرگ نفوذ کرده و به هدف اصابت می کند. متاسفانه تصویر دایره کامل را نشان نمی دهد و زاویه پایین عکس تخمین قطر ان را دشوار کرده است. اما با چرخاندن تصویر به صورت افقی و ترکیب تصویر اصلی با کپی، هر دو تصویر دایره کاملی را نشان می دهند. از انجایی که طول B61-12 را می دانیم (11.8 فوت، 3.4 متر) ، به نظر می رسد که دایره قطری در حدود تقریبا 197 فوت (60 متر) داشته باشد. و از انجایی که نفوذ در دایره کاملا مشخص است، به نظر می رسد B61-12 فاصله ای کمتر از 100 فوت (30 متر) از مرکز دایره را مورد اصابت قرار داده باشد. دقت یک سلاح به صورت خطای دایره ای (CEP ) بیان می شود، که به عنوان شعاع دایره ای که بر روی هدف ترسیم شده است تعریف می شود و حدود 50% بمب ها بر روی این قسمت فرود می ایند. تخمین دقت B61-12 به صورت رسمی نیازمند اطلاعات بیشتری از نقطه انفجار( ground zero ) محل تست در نوامبر 2015 است. با این وجود، تصویر نشان می دهد که حداقل در ازمایش انجام شده در نوامبر 2015، بمب به خوبی در قطر 30 متری دایره نفوذ کرده است. اطلاعات کمی در مورد دقت بمب های جاذبه ای در اختیار افراد عادی و مردم قرار گرفته است. اما اطلاعاتی که قبلا توسط نیروی هوایی ایالات متحده تحت قانون ازادی اطلاعات منتشر شد، نشان می دهد که ازمایش پرتاب بمب در اواخر دهه 90 دقتی در حدود 380 فوت (116 متر) را هم برای پرتاب از ارتفاع بالا و هم پرتاب از ارتفاع پایین به دست اورد و این دقت به ندرت به 300 فوت (91 متر) برای بمب های ارتفاع پایین رسیده است. به عبارت دیگر، اگر چه اطلاعات جامع و رسمی مفقود شده اند، ازمایش نوامبر 2015 نشان می دهد که عملکرد B61-12 سه برابر دقیق تر از بمب های جاذبه ای غیر هدایت شونده است. با این افزایش دقت و قابلیت نفوذ در زمین ، طراحان حملات هوایی قادر خواهند بود تا قدرت انفجاری پایین تری از ان چه که لازم است را نسبت به دقت B61 و B83 های موجود برای نابودی اهداف انتخاب کنند. انتخاب قدرت انفجاری پایین تر باعث کاهش بارش رادیواکتیو یا عواقب نامطلوب رادیواکتیو حمله خواهد شد، گزینه ای که برنامه ریزان نظامی را به حمله با B61-12 علاقه مند تر خواهد کرد و حملات هسته ای کمتر مورد اختلاف و بحث تصمیم گیران سیاسی خواهد شد. اختلافات و دوگانگی ها توانایی B61-12 در نفوذ به زیر سطح هدف قبل از انفجار ، همان گونه که در ویدئو ملاحظه نمودید ، قابلیت ان را در برابر اهداف زیر زمینی نیز افزایش خواهد داد خصوصا زمانی که افزایش دقت نیز ترکیب شود. این قابلیت گزینه های متعددی را برای نابودی اهداف پنهان شده در زیر زمین با قدرت های انفجاری کمتر نسبت به بمب های موجود در زراد خانه هسته ای امریکا را فراهم می کند. ما باور داریم که این ویژگی باعث افزایش قابلیت های نظامی خواهد شد و دولت اوباما مخالف توسعه این قابلیت ها برای سلاح های هسته ای است. مقاله مجله نیویورک تایمز (http://www.nytimes.com/2016/01/12/science/as-us-modernizes-nuclear-weapons-smaller-leaves-some-uneasy.html) به خوبی نگاشته شده زیرا به تناقضات موجود بین تکذیب برخی مقامات رسمی ( در این مورد مادلن کریدون از NNSA) مبنی بر اینکه B61-12 قابلیت های نظامی جدیدی دارد در حالی که دیگران فکر می کنند که این سلاح مورد خوبی برای توسعه است، می پردازد. پایانی که مقاله نیویورک تایمز دارد بسیار زیرکانه و هوشمندانه است زیرا درخواست کاخ سفید مبنی بر عددم توسعه قابلیت های نظامی را نقل قول می کند: "ایالات متحده امریکا کلاهک های هسته ای جدید را توسعه نخواهد داد و به دنبال ماموریت نظامی جدید یا قابلیت های جدید برای سلاح های هسته ای خود نیست". در حالی که می بایست "گزارش بازنگری موضع هسته ای" (NPR) بدین شرح را در پایان ذکر می کرد: "ایالات متحده کلاهک های هسته ای جدید را توسعه نخواهد داد. برنامه های طول عمر (LEPs) (تسلیحات) تنها از مولفه های هسته ای که بر پایه طراحی های ازمایشی قبلی بودند استفاده خواهند کرد و ماموریت های نظامی جدید را پشتیبانی نخواهند کرد و قابلیت های نظامی جدید را توسعه نخواهند داد." بیان این مسئله بسیار مهم است زیرا عنوان گزارش NPR (گزارش بازنگری هسته ای ) کمی گنگ و نا مفهوم است و برخی مقامات رسمی و پیمانکاران دفاعی از ان استفاده کرده و این گونه استدلال کرده اند که در خواست کاخ سفید مبنی بر دنبال نکردن ماموریت های نظامی جدید یا قابلیت های نظامی جدید تنها به "کلاهک ها" اشاره دارد و به مفهوم کلی تسلیحات هسته ای اشاره ای نشده است. اظهارات کاخ سفید کمی گیج کننده است ، اظهارات انها بدین معنا است که انها به دنبال کلاهک های هسته ای جدید نیستند بلکه به دنبال ارتقای کیفی تسلیحات خود هستند. مقامات رسمی که ادعا می کنند B61-12 (در اینده ) قابلیت های جدیدی نخواهد داشت ، یا به این مطلب استدلال می کنند امریکا از قبل توانایی هدف قرار دادن اهداف سطحی و پنهان شده در زیر زمین را دارد، و یا اینکه کلاهک هایی که در بمب هایی که “physics package” خوانده می شوند همان طراحی های دوران جنگ سرد را دارند. اما قابلیت نفوذ در زمین و دقت افزایش یافته به B61-12 این اجازه را می دهد تا اهداف مستحکم پنهان شده در زیر زمین را با رایواکتیو کمتر مورد اصابت قرار دهد و این مسئله یک قابلیت و توانایی جدید نظامی است. در سال 2011، قبل از اینکه برنامه توسعه B61-12 به مرحله پیشرفت بدون بازگشت برسد، FAS (فدراسیون دانشمندان امریکایی) نامه ای به کاخ سفید و وزارت دفاع نوشت و در ان به دوگانگی های سیاسی و معانی ضمنی استراتژی های هسته ای دولت اشاره کرد که هرگز جواب این نامه را ندادند. نگرانی در مورد بمب ممکن است قابلایت نفوذ در زمین B61-12 کمتر از B61-11 سنگر کوب فعلی باشد و دقت ان کمتر از بمب های متعارف هدایت ماهواره ای (GPS) باشد، اما ویدئوی مرکز ساندیا نشان می دهد که تسلیحات چند منظوره جدیدی برای استقرار بر روی هواپیماهای استراتژیک و غیر استراتزیک امریکا و اروپا در نظر گرفته شده است. چنین قابلیت هایی این سوال را در ذهن بر می انگیزد که چه اهدافی در چه کشورهایی برای ماموریت های B61-12 در نظر گرفته شده است و تحت چه شرایطی رئیس جمهور دستور استفاده از این تسلیحات را صادر خواهد کرد؟ علاوه بر این تحقیق اکادمی ملی نشان داد که قابلیت نفوذ در زمین توسط یک سلاح هسته ای نمی تواند جلوی تاثیرات یک انفجار هسته ای را بگیرد ، و احتمالا قربانیان به همان اندازه ای خواهند بود که بمب در سطح زمین منفجر می شد. این یافته ها مخصوصا از عواقب فرود B61-12 بر روی یک پناه گاه زیرزمینی که در در زیر یک شهر قرار گرفته (و یا پنهان شده) صحبت می کنند. علاوه بر این، اصلاحات قابل توجه ای که بر روی بمب های غیر هسته ای سنگر کوب ایجاد شده این سوال را در ذهن بر می انگیزد که چرا باید قابلیت های بمب جاذبه ای B61-12 در وهله اول افزایش پیدا کند. امریکا و روسیه (و دیگر کشورهای دارنده سلاح هسته ای) برنامه های پرهزینه و گسترده ای برای توسعه و بروزرسانی تسلیحات هسته ای خود دارند. ان چه که امروز شاهد ان هستیم تلاش برای بازسازی زرادخانه های هسته ای جنگ سرد و ظهور رقابت تسلیحاتی جدید است که با بهبود سلاح های موجود و یا تولید نمونه های مخصوصا اصلاح شده همراه است. این بهبود ها بدون ازمایش انفجار هسته ای در حال توسعه هستند. مهمترین قابلیت ها برای نیروهای بازدارنده هسته ای ثبات ، کنترل و ایمنی است- روش های عملیاتی روزانه در برگیرنده کانال های ارتباطی قوی و مستحکمی بین وضعیت های سلاح های هسته ای با پنا هگاه ها در برابر استفاده تصادفی یا بدون اجازه رسمی از تسلیحات هسته ای است. بررسی این حوزه نیازمند کار زیادی است از انجا که روابط روسیه-امریکا رو به ضعف و ساییدگی می رود، برخی کارشناسان معتقدند ممکن است تقویت سلاح های هسته ای منجر به استفاده از انها شود. ویدوی مرکز ساندیا که در ان B61-12 همانند- یک چاقوی تیزی که درون کره فرو می رود- به داخل زمین نفوذ می کند وضعیت فعلی را بهتر نمی کند. مطالعه بیشتر http://globalriskinsights.com/2016/01/the-pentagons-new-nuclear-gravity-bomb/ ویدئویی که جناب bds 110 زحمت کشیدند ، بزگواری کردند در اختیار حقیر قرار دادند http://www.aparat.com/v/7tZTC استفاده با ذکر منبع بلا مانع است مترجم: محمد رجبعلی منبع : https://fas.org/blogs/security/2016/01/b61-12_earth-penetration/ سلامتی و تعجیل در فرج اقا مولا و صاحب اختیارمون امام زمان مهدی (عج) سلامتی نائب بر حق ایشون امام خامنه ای شادی ارواح پاک و مطهر امام ، شهدا ، خصوصا شهدای مدافع حرم سلامتی و پیروزی رزمندگان جبهه مقاومت از تمامی اقوام 5 صلوات محمدی عنایت کنید
-
1 پسندیده شدهاصولا مقایسه بی تی ار با ام۱۱۳ و پی ام پی درست نیست ولی در کل همه این نفربرها دارای مشکلاتی هستن که نیاز دارن حل بشن تا در دنیای جنگ های مدرن کنونی بتونن کارایی داشته باشن. مثلا پی ام پی ارتفاع کمی داره سرعت و توان خوبی داره و تسلیحات خوب هم می تونه حمل کنه ولی الان دیگه زمان استفاده از مالیوتکا و توپ ۷۶ م م نیست و نیاز به برجک های مدرن توپ۳۰ م م و همچنین برجک موشک های جدید داره و زره بدنه هم باید با زره های جدید تقویت بشه. اما مشکل بدی داره و اون درهای پشتی هستن که خودشون نقش منبع سوخت هم دارن و نیاز هست یا زرهشون رو قوی کرد و یا فکر دیگه ای براش کرد.شیب جلوی این نفربر زیاده و در برابر موشک و راکت توان بهتری از ام۱۱۳ داره ولی نیازه جلوی اون مثل بی تی ار کمی علاوه بر بالا و پایین بدنه در بقل ها هم شیب دار بشه و زره اون هم تقویت بشه. این نفربر با برجک هم باز ارتفاع کمی داره و توان حرکت در آب رو هم داره در بی ام پی ۳ روس ها کمی ارتفاع رو برای راحتی نفرات هیکلی بیشتر کردن و کشیده ترش هم کردن و خوبی دیگه ای که نسبت به ام۱۱۳ داره درهای عقب هستن که دو در داره و تخلیه و سوار شدن رو بهتر می کنه . در عین حال باید بهش دوربین های دید در شب و مادون قرمز و... هم نصب کرد تا بشه در دنیای کنونی ازش استفاده کرد. در کل طرح خوبی برای طرح پایه هست و حتی میشه از انواع چرخدار هم ساخت برای استفاده خاص. ام۱۱۳ هم نفربر خوبی هست و هنوز هم خود امریکا و چندین کشور ازش استفاده می کنن ولی یه بدی داره و اونم ارتفاع زیادش هست و اون تازه با برجک بدتر هم میشه و اونم نیاز به تغییرات و بهینه سازی فراوانی داره مثل همون مواردی که در مورد بی ام پی عرض کردم. این نفربر یه بدی دیگه هم داره جلوش هست که شیب تندی نداره و باب راکت و موشک هست. اما بی تی ار بیشتر فقط یه نفربر پشتیبانی هست تا یه نفربر خطوط اصلی جبهه ولی اون هم در نوع خودش خودروی عالی هست. در کل خاصیت این نفربرها این هست که طرح های پایه خوبی در اختیار ما می زارن و می تونیم از روی اینها و بهینه سازی و ارتقا خودروهای مورد نیاز خودمون رو با نیازهای موجود سازمانهامون بسازیم و هزینه رو خیلی کم کنیم. البته باید به فکر استفاده از قطعات و تجهیزات مشابه در اونها باشیم تا تعمیر و نمگه داری اونها هم کم هزینه تر و راحتتر بشه. فقط یه نکته جالب برای من توی رژه امسال این بود که اگر اشتباه نکرده باشم سپاه هم تعدادی ام۱۱۳ در اختیار داشت.که می تونه نشانه ای بر بهینه سازی و ارتقا و تولید اون باشه. ولی در کل بی تی ار و بی ام پی رو به ام۱۱۳ ترجیح میدم.