برترین های انجمن

  1. arminheidari

    • امتیاز

      25

    • تعداد محتوا

      7,136


  2. mehran55

    mehran55

    Editorial Board


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      1,112


  3. SAEID

    SAEID

    News


    • امتیاز

      24

    • تعداد محتوا

      9,504


  4. worior

    worior

    Administrators


    • امتیاز

      15

    • تعداد محتوا

      8,704



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on پنجشنبه, 27 آذر 1399 در همه مناطق

  1. 10 پسندیده شده
    با سلامی دوباره خدمت دوستان میلیتاریست : با توجه به اینکه هیچکدام از دوستان قبول زحمت نکردند و طرحی برای این هواپیمای پیشنهادی نساختند ، خودم دست بکار شدم و یه چیز مقدماتی آماده کردم که تصویر و طرح این هواپیما بهتر قابل تجسم کردن باشه : جنگنده ایرانی شماره -1 (آذرخش پارسی) (Iranian Fighter-1 = IF-1 (Persian Thunder ( جنگنده سبک وزن چند منظوره ) مقایسه ظاهری بین اف-5 تایگر و پرشین تاندر پی نوشت : البته با توجه به اینکه به هیچ نرم افزار گرافیکی دسترسی نداشتم ، طرح کاملا مطلوب نشد ، پس دیگه دوستان به بزرگی خودشون ببخشند.
  2. 7 پسندیده شده
    مهندسی طراحی یا مهندسی فروش برخلاف انتظار مهمترین پارامتر در مدیریت پول نیست بلکه زمان است زمان تصمیم گیری، زمان پاسخگویی، زمان تولید، زمان تحویل و ... مرکز اصلی یک پروژه هستند و از دل این واژه ها موضوعاتی چون هزینه ، صرفه اقتصادی و ... بیرون می آید. اما برای تولید و انجام کار خوب همیشه زمان نیاز هست در حالی که انسان ها در رقابت با زمان هستند پارادوکسی بین خدمات خوب در کمترین زمان اما بشر دوپا برای این خواست راهکاری پیدا کرده است، غذای سریع برای درک بهتر شاید دو مثال راهگشا باشد در خانه از مادر درخواست غذای خاصی مثل کباب کوبیده می کنید، از زمان درخواست تا اماده شدن حداقل 4 ساعت طول میکشه ، غذای تمیز و باکیفیت است. به سراغ یک کترینگ غذا می روید در کمتر از 10 دقیقه یک چلو کباب به شما می دهد، کیفیت قابل قبول است. چرا مادری که هنر اشپزی اش یکی از تخصص های او است از کترینگ کندتر غذا را می پزد؟ مشکل کجاست؟ جواب نکته ای راهبردی است. در کترینگ نحوه طبخ غذا از پیش مشخص بوده و روش ماشینی است. در کترینگ مشتری عام است و ذائقه خاص وجود ندارد. در کترینگ مواد غذایی پیش آماده است. در کترینگ تنوع غذا محدود است. این مواد در یک خانه معمولا رعایت نمی شود و برقرار نیست. ولی نکات مطرح شده نه فقط در تولید غذا که در تولیدات صنعتی هم مطرح می شود. خانه های پیش ساخته، کانکس ها یا سناریوهای از پیش تایید شده از این دست موارد هستند. مدیریت بحران 2 - نوشتن سناریو در امور مهندسی و بازاریابی از این اصول برای تفکیک مابین طراحی پایه و فروش استفاده می شود و دو عنوان مهندسی طراحی و مهندسی فروش تعریف می گردد. مهندسی طراحی: به عنوان طراحی دقیق همراه با محاسبات و تحلیل های دقیق مهندسی فروش: استفاده از جداول از پیش اماده برای پیشنهاد فنی و مالی در کمتر از 1 دقیقه تا 1 ساعت حلقه ارتباطی مابین بخش مهندسی طراحی و مهندسی فروش ، جداول و محاسبات تقریبی است که از طرف بخش مهندسی طراحی برای بخش مهندسی فروش تهیه می شود. بخش مهندسی فروش بدون نیاز به فکر از روی جداول و محاسبات تقریبی پیشنهاد خوبی را در کمترین زمان به مشتری می دهد و با بالاترین سطح انعطاف پذیری فروش را به سرانجام می رساند. در صورتی که درخواست خاص و خارج از حالت عمومی باشد درخواست به بخش طراحی ارسال می شود تا با بررسی دقیق تر جواب بهینه آماده شود. در این حالت نیز بخش طراحی دسترسی به مدارک نیمه اماده داشته تا در این حالت نیز زمان صرفه جویی شود و در نهایت به سبد جواب های از پیش آماده اضافه گردد. مهندسی طراحی _____>>>>> جداول پیش آماده و تقریبی ---------->>>>>> مهندسی فروش _____>>>>> پیشنهاد و فروش در کمترین زمان نکته اصلی در مدارک و اطلاعات پیش آماده و تقریبی: هر چیزی که باعث شود محاسبات پیچیده و زمان گیر به انتخاب هایی ساده و سریع تبدیل شود نمونه هایی از مدارک پیش آماده: - لیست قیمت کالا ها - لیست تلفن های ضروری - لیست محصولات یا خدمات شرکت - زمان تحویل خدمات کالا - دستور العمل های بازرسی - محاسبات تقریبی - دستور العمل در خط مونتاژ - و .... برای مثال در خط تولید مهندسی فروش در صنایع نظامی: - پوسترهای نظامی جهت بازآموزی ها - پوسترهای نظامی در خصوص قابلیت های تسلیحات و فروش - محاسبات تقریبی موقعیت یابی و هدایت و هدف گیری - سناریو، چک لیست و دستورالعمل اوضاع عمومی و بحرانی - تجهیزات پیش ساخته همچون خانه، دیوار و پل و ... وجود این موارد یعنی در کمترین زمان و با کمترین مشغولیت ذهنی یک نیاز و درخواست به بهترین نحوه پاسخ داده می شود. تقدیم به جناب @Overdose که دنبال جواب های سریع در کمترین زمان است.
  3. 4 پسندیده شده
    از دید بنده تجمیع اراضی یعنی نابودی روستاها. شما ساختار زندگی روستایی رو باید به دقت مطالعه کنید و همچنین عوارض مهاجرت از روستاها به شهرها. در حال حاضر نسبت بیکاری در نقاط روستایی ۳.۱ درصد و در نقاط شهری ۵.۶ و در نقاط شهری حتی مشارکت اقتصادی هم پایین تره در ایران. کشورهای ژاپن و آلمان کشورهای فوق صنعتی بودن و هستن و بسیار سرمایه پذیر، ایضا از نظر مقیاس در برابر ایران کوچک. اونها تونستن بیکاری روستایی رو پوشش بدن در حالی نرخ بیکاری شهری رو کاهش بدن. در بسیاری از کشورهای اروپایی مردم همچنان زندگی مزرعه ای دارن. بیشتر صنایع در آلمان و ژاپن خصوصی هستند، بخش کوچکی از صنایع بسیار بزرگ دولتی هستن که خود آلمانی ها میگن صنایع کم بازده!. در آمریکا بخش اعظمی از سرمایه داران کشاورزان هستن، البته اونجا مشکلات آب و زمین مثل ما وجود نداره، اما کشاورزان ثروتمند بعضا سهامداران اصلی بورسها و یا تراست ها هست و یا بعدا تایکون های اقتصادی شدن. اینجا کمترین سهم در تجارت کشاورزی به کشاورز میرسه. نه به خاطر اینکه کارش صرفه نداره، بخاطر اینکه حاشیه سود در تولید کشاورزی بیشتر در سمت بعد از تولید محصول هست، محصولی که کشاورز فرصت کمی برای نگهداشتنش داره و بسرعت باید برداشت کنه، و سود اصلی بعد از اون یعنی در نگهداری و فراوری ایجاد میشه. ما این چرخه نگهداری و فراوری رو رها کردیم و چسبیدیم به مقدار زمینی که یه کشاورز داره! در صورتی که اصلا اهمیتی نداره، شما تضمینی محصولات رو بخر، بزار زمین دو متر باشه حتی! و این نقش دلال یا واسطه هست. واسطه ها رو درست کنیم به امنیت غذایی میرسیم، واسه ها رو درست نکنیم، همین کشاورزی موجود رو هم از دست میدیم. اما تجمیع اراضی باعث انحصارهای بزرگ در قیمت محصولات میشه. مثال: ما خوراک دام به شکل عمده تولید نمیکنیم و بصورت عمده وارد میکنیم. چون تعداد وارد کننده کم هست و دولت کنترل انحصاری داره(از طریق تخصیص ارز و مدیریت گمرکات و مجوزهای واردات) تنها بازیگر این عرصه است. بنابراین هیچ وقت نمیتونه با گرانی مقابله کنه و چون علت خودش هست نمیتونه با تولید کننده مرغ و تخم مرغ بصورت دستوری روبرو بشه. از طرفی اگر مقابله کنه دو حالت پیش میاد؛ در حالت صنایع بزرگ؛ - هیچ وقت موفق نمیشه چون این صنایع اونقدر بزرگ هستن که عوارض مقابله باهاشون مستقیم روی اقتصاد و امنیت غذایی تاثیر میگذاره، ایضا روی نرخ بیکاری و ... بنابراین تسلیم تمام فرامین صنایع بزرگ هست(یه نمونه خودرو سازی انحصاری) در حالت صنایع خرد؛ - هیچ وقت نمیتونه کنترل کنه! ولی نرخ ها بصورت منطقه ای در میاد بجای سراسری، مثلا همون موقع که مرغ شده بود کیلویی 30 تومن من تو یکی از روستاها بودم و مرغداری کوچک اونجا مرغ رو کیلویی 16 تومن میداد. - یا یه نمونه دیگه اینکه در روستاها دامپروری بخصوص گوشت گوسفندی متکی به همین زمین های کوچک دیم هست. کشاورز یک زمین نچندان مرغوب رو دیمی جو میکاره و محصول نچندان مرغوبی بدست میاره که میشه خوراک گوسفند. یعنی کشاورز خرد دامپرور خرد هم هست. و همین باعث میشه که من گوشت رو از اهواز کیلویی 120 هزار تومن نخرم! و کیلویی 80 هزارتومن از روستاها بخرم. گوشت های گرم اهواز رو دامپروری های صنعتی تولید میکنند و گوشت های ارزان روستاها رو دامپروری های خرد تولید میکنند! بنابراین شاهدید که صنایع بزرگ انحصارهایی ایجاد میکنند که افزاینده قیمت و از بین برنده قدرت رقابت و از بین برنده امنیت غذایی هست. از طرفی به بیکاری های گسترده در مناطق روستایی و خالی شدن روستاها از سکنه منجر میشه. حالا دخالت دولت در ایجاد صنایع تولید کننده عمده؛ - معادل هست با ایجاد قیمت های رقابتی و ورشکسته شدن صنایع خرد. و چون صنعتی هستن میزان اشتغال رو این صنایع بزرگ به شکل موثر افزایش نمیدن. - دخالت نظام بانکی در توسعه صنایع خرد، مثل گاوداری های شیری هست که در یک سال در حدود60 درصد کل کشور بخاطر عدم سود دهی ورشکسته شدن! ولی این ورشکستگی ناشی از افزایش تولید بوده و قیمت رقابتی و انحصار های صنایع بزرگ!. - من یه بار چند سال پیش اتفاقی سرم رو انداختم پایین و رفتم وزارت جهاد کشاورزی، در همین وزارت خونه در دفتر خود وزیر به عنوان یه ایده کار آفرینی به من پیشنهاد شد که برم در مناطق مرزی قرنطینه دامی ایجاد کنم! این یعنی صادرات یعنی عدم پوشش تقاضای داخلی و فرار گوشت به خارج، یعنی نبود امنیت غذایی در شرایط بحران و عدم نگرانی نسبت به قیمت در داخل. بنابراین پیشنهاد دیگر بنده؛ ایجاد شرکت ها و دفاتر مدیریت و بازارگردانی تولیدات کشاورزی بصورت منطقه ای.
  4. 4 پسندیده شده
    خوب با اجازه دوستان چراغ اول رو خودم روشن میکنم : مدتی قبل و در یک تاپیکی پیشنهاداتی رو برای بروز رسانی تایگرهای نیروی هوائی مطرح کرده بودم. با اجازه دوستان و مدیران محترم ؛ تکمیل شده اون پیشنهادات رو با نیت ساخت جنگنده سبک وزن بومی در اینجا بازنشر میکنم : بسته پیشنهادی بنده برای ساخت جنگنده سبک نیروی هوائی : جنگنده ایرانی شماره -1 (آذرخش پارسی) (Iranian Fighter-1 = IF-1 (Persian Thunder ( جنگنده سبک وزن چند منظوره ) بخش اول - پیکربندی سازه : از آنجائی که دهه ها از اولین پرواز پرنده F-5 Tiger در آسمان ایران می گذرد و باز هم از آنجائی که بیشترین تنوع بروز رسانی و تولید نسخه های متنوع ( سیمرغ ، آذرخش ، صاعقه 1/2 ، کوثر و ... ) بر روی بدنه جنگنده اف-5 های نهاجا صورت پذیرفته است ، می توان امیدوار بود که توان ساخت بدنه این جنگنده بصورت 100% در داخل کشور وجود دارد. پس بنده هم برای پیشنهاد ساخت جنگنده سبک چند منظوره داخلی ، از بدنه تایگر کمک می گیرم. اما بدنه اف-5 دارای نواقصی ساختاری هست که می بایست برای طراحی جنگنده بومی این نواقص را برطرف نمود. شاید یکی از مهمترین ضعف های F-5 بالهای کوچک آن باشد که با تعداد پایلون های محدود (7 عدد ) توان چندانی برای حمل تسلیحات ندارد. برای تغییر بالها می توان به سراغ دو گزینه پیش و پس از اف-5 رفت. نخست جت جنگنده N-102 که پیش طرح اولیه نورتروپ بود و بعدها به F-5 تغییر یافت. دوم جت جنگنده F-16XL . شاید در نظر اول مقایسه این دو جنگنده عجیب به نظر برسد ، اما خصلت مشترک هر دو جنگنده بال دلتای آنهاست. N-102 جد اولیه F-5 Tiger F-16 در کنار F-16XL با بال دلتا آذرخش پارسی هم می تواند با دارا بودن دو بال دلتای محدب نظیر F-16XL با کمترین تغییرات در طراحی تعداد پایلون های خود را به دو برابر افزایش دهد به تعداد پایلون های نسخه پیشنهادی F-16XL توجه کنید پوشش بدنه : بارها توسط مقامات دفاعی ما اعلام شده که ما توان تولید مواد جاذب رادار رو داریم. پس چه بهتر هست که بدنه جت های آذرخش رو با مواد جاذب رادار پوشش بدیم تا توان ماندگاری اون ها رو در میدان نبرد افزایش بدیم. اما اگر خودمون توان تولید این مواد رو نداریم ، بهتر هست که بیخیال این بخش بشیم. چون هم کشورهای کمی از این دانش برخوردار هستند ، هم این اندک کشورها چنین چیزی رو در اختیار ما قرار نمیدهند و اگر هم قرار بدهند قطعا پول خون اجدادشون رو طلب خواهند کرد. مخازن سوخت : یکی از عمده ترین مشکلات تایگرها ، برد نه چندان زیاد عملیاتی و مداومت پروازی نه چندان زیاد اونها هست. که البته میشود با مخازن سوخت خارجی این مشکل رو حل کرد. اما بخاطر محدودیت تعداد پایلون های حمل سلاح توسط این پرنده رزمی ، اینکار مقرون به صرفه نیست. پس بهتر است که برای طرحی جت آذرخش پارسی از مخازن سوخت تطبیقی استفاده کنیم. ( تجربه ای که برزیل با تایگرهاش با موفقیت پشت سر گذاشت) . مخازن تطبیقی سوخت در تایگرهای برزیلی لوله سوخت گیری هوائی : طبیعتا دارا بودن این مزیت برای یک پرنده رزمی نیاز به توضیح چندانی ندارد و قبلا هم در یکی دو پرنده موجود نهاجا این تجربه به ثمر نشسته است و توان داخلی کافی برای آن وجود دارد. ( اف-5 و میگ - 29 ) پس قطعا و بی هیچ تردیدی می بایست که جت جنگنده سبک آذرخش دارای چنین قابلیتی باشد تا توان ماندگاری بر فراز آسمان اش متناسب با نیازهای امروز میدان نبرد دسته بندی گردد. تایگر نهاجا مجهز به لوله سوخت گیری هوائی موتور : طبیعتا موتور کم توان J-85 توان تحمل و پوشش دادن این همه تغییرات ( در کل سنگین تر شدن هواپیمای آذرخش نسبت به تایگر ) را ندارد پس بهتر است که برای این جنگنده بدنبال یک موتور جدید با قابلیت های بالاتر باشیم. به عقیده بنده بهترین گزینه برای جنگنده آذرخش استفاده از موتور RD-93 روسی است. موتوری که پیشتر در جنگنده JF-17 چین/ پاکستان هم استفاده شده و راندمان بهتری نسبت به J-80 و هم خانواده های تولید داخل آن دارد. موتور RD-93 جنگنده JF-17 هر چند موتور WS-10 چینی که در جت های J-10 ، J-11 ، J-15 و J-16 چینی کارنامه قابل دفاعی داشته ، هم میتواند گزینه مطلوبی برای جنگنده سبک ایرانی باشد موتور WS-10 چینی ؛ گزینه ای مطلوب برای آذرخش پارسی بخش دوم - تجهیزات الکترونیک ( اویونیک ) نصب نمایشگر بالاسری : داشتن هود یا همان نمایشگر بالاسری (HUD) امروزه جزء لاینفکی از جنگنده های رزمی می باشد و ظاهرا در پروژه کوثر هم نشان داده شده که آذرخش ها توان تجهیز به این قابلیت را دارند. ( توان بومی برای این کار وجود دارد.) پس وجود چنین قابلیتی در جنگنده سبک وزن داخلی ضرورتی غیر قابل انکار و لازم الاجراء می باشد. نمایشگر چندگانه رنگی درون کابین (MFD) : وجود حجم بالائی از عقربه ها و نمایشگرهای آنالوگ ، بخش زیادی از توجه خلبانان تایگر را به خود معطوف میدارد که با نصب یکی الی دو نمایشگر دیجیتال ، در داخل کابین جت آذرخش فضای کابین برای مدیریت پرواز توسط خلبان بسیار بهینه خواهد شد. این اتفاق هم ظاهرا در قالب پروژه کوثر اتفاق افتاده ( هر چند واقعا نیاز نیست که هر عقربه را با یک صفحه نمایشگر جایگزین نمود و نهایتا 1 الی 2 صفحه نمایش کافی است ) رادار هوا به هوا : تجهیز جنگنده های آذرخش به راداری نسبتا قدرتمند ، ضرورتی است که شاید به سختی بشود دلیلی برای رد این نیاز آورد. با توجه به توسعه بسیار زیاد دانش راداری در کشور ، یقینا با اندکی همت و متمرکز کردن یافته ها ، داشته ها و دانش های کسب شده در این راه ، امکان ساخت یک رادار هوا به هوای کارآمد در کشور وجود دارد تا جنگنده بومی ایرانی مجهز به یک رادار بومی نیز گردد. اما در صورت عدم توانمندی صنایع داخلی ، شاید بتوان از چین ، روسیه و برخی کشوهای دیگر در این زمینه طلب کمک نمود. سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین : یکی دیگر از ضرورتهای جنگنده سبک چند منظوره در قرن جدید ، وجود سامانه نگاه به پائین و شلیک به پائین است. تجربه ای که پیشتر در بروز رسانی تایگرهای سنگاپوری ، تایوانی و شیلیائی هم دیده شد. شاید در این حوزه تکنولوژی کافی در کشور وجود نداشته باشد ، اما براحتی میتوان از طریق دیگر کشورها به چنین سامانه ای دست پیدا کرد. سامانه ناوبری و هدایت : برای این منظور میتوان آذرخش ها را به سامانه ناوبری ماهواره ای دوگانه ( GPS / گلوناس ) مجهز نمود. سامانه تشخیص عوارض زمین : هم اکنون سوخو 24 های نهاجا مجهز به سامانه تشخیص عوارض زمین هستند. این قابلیت به خلبان کمک میکند تا در شب یا شرایط بد آب و هوائی پرواز ایمن تری را پشت سر بگذارد و در تعیین مسیر هم دچار خطا نشود. با توجه به تبحر بالای صنعتگران ایرانی در مهندسی معکوس ؛ امکان ساخت نسخه بومی چنین سامانه ای در کشور دور از ذهن نیست و میتوان جنگنده آذرخش را به این سامانه مجهز نمود. کابین هماهنگ با دوربین دید در شب : بنده در ارتقاء های F-5 در کشورهای مختلف با چنین قابلیتی مواجه نشدم اما جنگنده سوخو 25 ام اس در بروز رسانی خودش از چنین قابلیت توانمندی برخوردار است که با تهیه آن از روسیه میتوان قابلیت پرواز در شب آذرخش را بسیار ارتقاء دهد. سامانه شناسائی دوست از دشمن :پیش از این F-5-2000 های ترکیه به این سامانه مجهز شده اند. جنگنده های بومی آذرخش ما هم میتوانند با تکنولوژی بومی و در صورت عدم وجود دانش این کار در کشور با کمک چین و یا روسیه به این قابلیت مجهز بشوند. بخش سوم - تسلیحات و توان رزمی پوشاله / شراره : تایگرهائی که ایران خریداری نموده بود فاقد امکان استفاده از چف و فلیر ( پوشاله / شراره ) برای بقاء پذیری بیشتر در میدان نبرد بودند. اما امروزه این ابزارهای دفاعی به جزء لاینفکی در پرنده های رزمی مبدل شده اند و ضروری است که هر جت جنگنده ای که ساخته میشود به این ابزارها مجهز بشوند. هر چند ظاهرا در سال های پس از جنگ برخی از تایگرهای ایران هم با توان بومی به این امکان مجهز شده اند. هشدار قفل لیزری و راداری : قطعا و بی هیچ تردیدی ضروری است که جت های آذرخش ما به سامانه هشدار دهنده قفل لیزری و قفل راداری مجهز بگردند تا در برابر موشک های شلیک شده به این پرنده ها ، امکان بقاپذیری بیشتری در میدان نبرد داشته باشند. نرم افزار پرتاب بمب های سقوط آزاد : سوخو 24 در ارتقاء به مدل M2 از یک نرم افزار بهینه شده بهره گرفته است که باعث میشود تا خلبان در مناسب ترین زمان اقدام به رها سازی بمب های خود نماید. میتوان این نرم افزار را از طریق روسیه تهیه نمود و آذرخش ها را به این نرم افزار مجهز کرد. سامانه هدف گذاری لیزری : با توجه به توان مناسب پهپادی ایران ، امکان عملیات مشترک آذرخشها با همراهی پهپادهای رزمی و پهپادهای شناسائی ، خارج از تصور نیست. حال اگر جت های آذرخش تولید شده توسط ما مجهز به سامانه هدف گذاری لیزری بشوند ، میتوانند بزرگترین نقیصه تایگر - جد اعلای آذرخش - ( یعنی توان کم حمل تسلیحات ) را با هدایت پهپادهای رزمی ایرانی به سمت هدف بصورت قابل قبولی ارتقاء ببخشند. همچنین پهپادهای شناسائی هم میتواند با استفاده از سیستم هدف گذاری لیزری خود ، موشک ها و بمب های آذرخش را به سمت هدف ، هدایت دقیق تری بکنند. جنگ افزار : در این زمینه طیف متنوعی از تسلیحات هواپایه در ایران ساخته شده است که امکان نصب بر روی آذرخش های پارسی را دارند. موشک هوا به هوا فاطر : نسخه تولید داخل بر اساس موشک سایدویندر آمریکائی. هر چند پروژه فاطر بخاطر وجود تعداد نسبتا بالای سایدویندر موجود در انبار به تولید انبوه نرسید اما پس از تولید جنگنده بومی برای حضور در بازارهای بین المللی ، این جنگنده نیاز به موشکی دارد که توان مچ شدن با سامانه های این هواپیما را داشته باشد و میتوان مجددا پروژه فاطر را به جریان انداخت. موشک هوا به زمین بینا : موشک هوا به زمین بینا در واقع نسخه تولید داخل و مهندسی معکوس موشک ماوریک است. هر چند تایگر در حالت نرمال امکان استفاده از ماوریک را ندارد ، اما تایگرهای تایوانی نشان دادند که با ایجاد تغییر در نمایشگر این جنگنده ، توان حمل و پرتاب ماوریک را هم دارند. پس شلیک بینا از آذرخش ، گزینه غیر محتملی نیست تایگر به روزرسانی شده تایوان با قابلیت حمل و شلیک ماوریک موشک هوا به زمین زوبین : موشک 560 کیلوگرمی با برد 20 کیلومتر موشک هدایت لیزری ستار : خانواده موشک های هدایت لیزری ستار ( ا/ 2 / 3 /4 ) امکان حمل و پرتاب از آذرخش پارسی رو خواهند داشت. موشک هوا به زمین کایت : موشک هوا به زمین که علاوه بر اصابت مستقیم به هدف ، توان حمل کردن 172 بمبلت ریز ضد نفر/ضد تأسیسات را دارا می باشد. موشک کایت از پیشران ماوریک بهره می گیرد. راکت هایدرا انواع بمب های هدایت شونده ، سقوط آزاد و همچنین بمب های خوشه ای ( قدر ، قاصد ، سیمرغ ، یاسر ، یاسین ، بالابان ، سری مارک ، سری فاب و ... ) ============== ادامه دارد ... پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند ، مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : ممکن است که برخی از این قابلیت ها در حال حاضر در کشور بطور 100% تحقق پذیر نباشند. پس دوستان به بزرگی خودشان ببخشند پ.ن 3 : ممکن است برخی دوستان هم پیشنهادات دیگری برای جنگنده سبک بومی کشور داشته باشند که خوشحال میشوم که با این پیشنهادات دوستان هم آشنا بشویم. پ.ن 4 : بی صبرانه منتظر مشارکت دوستان در این تاپیک ( بجای نوشتن پیشنهادات در بروز رسانی ) و خواندن پیشنهادات شان هستم.
  5. 3 پسندیده شده
    RUSSIAN Air Force EQUIPMENT Aircraft Fighters (multirole, air superiority, strike)Edit Su-35BM: $57+ million Su-27SKM: $27-30 million Su-30MK series: $37,5 million Su-33: ~$40 million Su-34: ~$36 million MiG-35: $40 million MiG-29K: ~$20 + million MiG-29M: ~$24,5 - 27 million MiG-29SMT: $24,5 - 27 million MiG-35: $40 million PAK-FA: Russia claims $80 million, Insiders say easily $100-120+, maybe even as high as $135 million. I’ll assume that the higher ones are export price, though even that very well may not be. First flight in 2010, and based on delays, we’re probably looking at service in 2014-2016. Il-214: $40 million rough estimate. Joint venture with India, IOC expected around 2016. MiG Skat UCAV: $30 million [individual], $90-100 million [system] Helicopters and ground attack aircraft Ka-52: ~$35 million *2011 g Ka-50N: ~$16 million Mi-28: ~$15-16 million Mi-35: $12 million Ka-60/64: $10 million Mi-17/Mi-8: $9 million Ka-27: $12 million - Mi-38: $15-16 million Mi-26M: $18 million Su-25T: $11 million Su-25TM/Su-39/Su-25SM: $15+ million Transports, tankers, AEW&C aircraft and trainers A-50 AEW&C: ~$50 million as upgrade of existing Il-76, +$30+ million for Il-76 aircraft Il-78M Tanker: $50 million Il-76MF: $0,8 million sekond hand Il-76MD-90: $30+ million An-124-102: $70 -100million An-124-200: $125 million An-124-100M: $150 million Tu-214: $40+ million Il-112V: $20 million Sukhoi Superjet 100: $30 million Yak-130: $15 million UAVs Yakolev Pchela UAV: $22 million per system (mobile ground control station, technological truck, loader/transporter, 10 Pchela with expendables) ZALA 421-12 UAV: $340,000 ZALA 421-06 helicopter UAV: $380,000 ZALA 421-8 micro UAV: $172,000 per system (2 UAV, portable ground station, 2 spare power supply, backpack) Dozor 600 UAV: $4 million per system (mobile ground control station/truck, 6 UAVs) Aircraft Upgrades MiG-21-93: $4.5 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar (MiG-29 class), upgraded avionics, improved cockpit egonomy, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension. MiG-21-97: $5.5 million as an upgrade of existing stocks. Includes the MiG-21-93 package, plus the Klimov RD-33 engine. Evaluations place this in the F-16 class. MiG-23-98: $6 million as an upgrade of existing stocks. Adds a new radar, new self-defense suite, new avionics, improved cockpit ergonomy, helmet-mounted sight, and the capability to fire Vympel R-27 (NATO: AA-10 'Alamo') and Vympel R-77 (NATO: AA-12 'Adder') missiles, along with airframe life extension. MiG-29SMT: $21 million as an upgrade of existing stocks. Su-27SM2: $37 million as an upgrade of existing stocks. Avionics and weapons upgrades to Su-35 class, plus the Salyut AL-31F-M1 engine. MiG-31BM: $7 million as an upgrade of existing stocks. Avionics upgrade, HOTAS, cockpit update, upgrade to the NIIP Zaslon radar. Adds ability to use R-77/RVV-AE (AA-12 ‘Adder’) missiles, and the full range of air-to-ground weapons. Price based on 2007 contract to upgrade Kazakh MiG-31s Su-30MKIB Super 30: $12 million as an upgrade to existing Su-30MKI. Adds the Zhuk ASE AESA radar, modernizes the onboard computers and ECM to Su-35 standards, adds the ability to use the BrahMos missile. Su-25SM: $15+ million as an upgrade of existing stocks - (rough estimate) Munitions R-77 RVV-SD (AA-12): ~$800,000 R-77 RVV-AE (AA-12): $600,000 R-73M2 (AA-11): ~$300-350,000 R-73M1 (AA-11): ~$250-300,000 P800 Yakhont: - $2.5-3 million Kh-31AM: ~$1.5 million Kh-31PM: ~$1.3 million Igla-S (SA-24) MANPADS: ~$1.6-1.8 million for 1 launcher and 10 missiles Igla (SA-18) MANPADS: $1.4 million for 1 launcher and 10 missiles Kornet-E (AT-14) ATGM: $875,000 for 1 launcher and 10 missiles Metis-M (AT-13) ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 10 missiles CHINESE Air Force EQUIPMENT Aircraft J-10A: $45 million JF-17 Block II: $30-35 million JF-17: $25-30 million F-7NI: $15 million F-7BG: $10 million KJ-2000 AEW: ~$160-180 million ZDK-03 AEW: ~$80-100 million KJ-200 AEW: ~$80-100 million L-15 Trainer: $14-15 million FTC-2000 (JL-9): $14-15 million K-8E: ~$4.5-5 million K-8: ~$3.5-4 million WZ-10: ~$35 million Z-15C: ~$35-40 million Z-15 (EC 175): ~$20 million WZ-19: ~$25-35 million WZ-9: ~$20-25 million Z-9D: ~$20-25 million Z-9C: ~$15-20 million Z-9B: ~$10-12 million J-20: ~$125 million J-10B: ~$50-55 million Y-9: ~$40 million Munitions PL-12 MRAAM: ~$250-300,000 PL-9C SRAAM: ~$150,000 FN-6 SAM: ~$75-90,000 QW-2 SAM: ~$75-90,000 HJ-10 IIR/MMW: ~$200,000 LJ-7 ATGM: ~$80,000 HJ-10 ATGM: ~$75,000 AKD-10 AGM: ~$60,000 HJ-9 ATGM: ~$60,000 HJ-8 ATGM: ~$500,000 for 1 launcher & 8 missiles PL-21: ~$750,000
  6. 3 پسندیده شده
    US Air Force EQUIPMENT Aircraft F/A-22: ~$220 million – $136 million flyaway cost F-15SE: ~$120-140 million, depending on options F-15E: $110-130 million, depending on variant - ($120 million or so based on F-15K, $120+ million for the SG, Israeli F-15I purchase plus inflation suggests $110 million per, and that’s with Israel providing some components) F-35B: $150 million F-35C: $139.5 million F-35A: $122 million EA-18G: $68.2 million A1F- stealth fighter 2020 16.8 billion F/A-18E/F: $55.2 million F-16V : $126.3 million 2017-trainer class 1 $100,000 2017-trainer class 2 250,00 2017-trainer class 3 500,000 F-16E/F Block 60: $90 million (next generation) STRAT bomber 450 million F-16C/D Block 50/52+: $78 million F-16C/D Block 50/52: $60 million licensed production, $10 million to upgrade older models P-8A MMA: $256.5 million E-767 AWACS: $600-700+ million E-737 AWACS: $425 million E-2D AWACS: $176 million E-2C Hawkeye 2000: $200 million E-2C Hawkeye v2.0 2019 600 million KC-767: $225 million C-17A: $400 million C-130J-30: $62 million KC-130J: $71.07 million C-27J: $35 million HC-144A/CN-235 MPA: $40 million AH-64D Block : $33 million AH-64E Block II: $35.5 million AH-1Z: $31 million Bell 407 ARH: $15 million with modest munition package, $20+ million with full munitions AH-6i: ~$10 million H-92: $62 million MH-60R: $55 million S-70B: $43 million, depending on variant MV-22: ~$130 million CH-47F: ~$70-80 million MH-60S: $45 million base, $125 million with Mine countermeasures equipment UH-60M: $44 million UH-60L/S-70A: $25-35 million, depending on variant AH-60L Battlehawk: $45 million UH-1Y: ~$20 million as remanufacture, ~$30 million new Bell 412EP: $13 million UH-1N: ~$10 million Avenger UCAV System: ~$110-120 million for 4 aircraft & ground control MQ-9 Reaper UCAV: $110 million per 4-unit system MQ-5B Hunter UCAV: $100 million per 6-unit system MQ-1 Predator: $90 million per 4-unit system MQ-8B Fire Scout UCAV: ~$15 million for 3 aircraft & ground control RQ-4E Global Hawk UAV: $120+ million per aircraft RQ-4B Global Hawk UAV: $280 million per 2-unit system + $90 million per extra aircraft -$200-300 million additional for secure comm systems RQ-4A Global Hawk UAV: $220 million per 2-unit system + $60 million per extra aircraft RQ-7B Shadow 200 UAV: $16 million for 4 aircraft & 2 ground stations ScanEagle UAV System: $7 million RQ-16 T-Hawk UAV System: $450-700,000, depending on payload Maveric UAV System: $550,000 for 3 aircraft & ground control RQ-11B UAV System: $500,000 per 3-unit system Desert Hawk UAV System: $300,000 for 6 aircraft & ground control RQ-14 Dragon Eye UAV System: $150,000 for 3 aircraft & ground control NGB(next generation bomber): ~$350-$400 million export, assuming use of the FB-22 concept as a basis. First flight in 2016, planned service in 2018 AC-27J: ~$125 million based on unit price estimate. IOC in 2014-5. Replaces AC-130 CH-53K Super Stallion: ~$70 million Pwnager: ~Fuggedah boud it (Est service date in 3 years, give or take a few millenia) Munitions SM-3 Block IA: $10 million THAAD Missile: $12 million PAC-3 Missile: $4.5 million, $4 million for reloads Patriot GEM-C/T: ~$2.5 million new, $600,000 as upgrade of existing missiles MIM-104D Patriot: ~$2 million SM-2ER Block IV: ~$2.5 million SM-2MR Block IIIA/B: $1.7-1.8 million SLAMRAAM: $1.55 million per missile, including provisions to mount system on fixed or mobile launch units RIM-116B RAM Block IA: $950,000 ESSM: $800,000 FIM-92A Stinger: ~$2.7 million for launcher & 10 missiles AIM-120D: $1.5 million AIM-120C7: $850,000 AIM-120C5: $550,000 AIM-9X: $550-650,000 AIM-9M-2: $200,000 for new users, $110,000 for current users AGM-88E AARGM: ~$1.2 million AGM-88D HARM: ~$0.9-1 million BGM-109: $3 million AGM-84K SLAM-ER: $3.5 million AGM-158 JASSM: $2-3 million A/R/UGM-84L Harpoon Block II: $3.2 million AGM-154A/C JSOW: $375,000 M39 ATACMS Block IA: $1.5 million AGM-65H Maverick: $375,000 AGM-65G2 Maverick: $350,000 AGM-65D Maverick: $300,000 AGM-65H Maverick: ~$325,000 AGM-65E Maverick: ~$200,000 AGM-114L: $425,000 AGM-114M: $125,000 AGM-114K: $100,000 APKWS II Guided 70mm Rocket: $30-40,000 M30 GMLRS Rocket Pod: $100,000 FGM-148 Javelin: ~$100-120,000 per missile, $400,000 per CLU TOW-2B: ~$55,000 basic, ~$60,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher TOW-2A: $50,000 basic, $55,000 RF, $80,000 to upgrade older launcher, $200,000 launcher GBU-39 SDB: $77,000 GBU-15(V)2: ~$550,000 GBU-15(V)1: ~$375,000 GBU-28: ~$350,000 EGBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 BGM-r rockets 10 1.1 million GBU-27 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$160,000 GBU-24 Paveway III 2000-lb: ~$125,000 EGBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$110,000 GBU-10 Paveway II 2000-lb: ~$75,000 EGBU-16 Paveway II 1000-lb: ~80,000 GBU-16 Paveway II 1000-lb: ~50,000 EGBU-12 Paveway II 500-lb: ~$65,000 GBU-12 Paveway II 500-lb: ~$35,000 JDAM: $70-80,000, depending on variant M395 Guided 120mm mortar shell: $5000 Mk.48 Mod 7AT 21" Torpedo: ~$4-4.5 million new, $3.75 million upgrade of existing weapons Mk.48 Mod 6 21" Torpedo: ~$3.5-4 million Mk.54 Torpedo: $1.1 million SM-3 Block IIB: $15+ million SM-3 Block IIA: $15 million SM-3 Block IB: $13 million PAC-3 MSE: $5 million (rough estimate RIM-116C RAM Block II: $0.8-1 million JAGM ATGM: $250-300,000 GBU-53 SDB II: $200,000
  7. 2 پسندیده شده
    اصلاح و تجمیع و یکپارچه سازی تو کشور های زیادی انجام شده معمولا در کشورهای کهن و یا کشورهایی باقوانین معیوب و یا چالش ها بزرگ پیش آمده این خرد بودن اراضی بصورت خود به خود و به مرور زمان درزمین ایجاد شده ! کشور آلمان پس از جنگ جهانی دوم از سوی فاتحین!! برنامه ریزی تحمیل شدکه قصدبر خرد کردن اراضی و ایجاد اشتغال کاذب و تبدیل یک کشور فوق صنعتی به یک‌کشور پیشه وری را داشتن که بیشتر جمعیت و نیروی مولد در اراضی فاقد خروجی و تولید لازم مشغول به کار بشوند و عملا بخش صنعت این کشور دچار کمبود نیرو بشه که انجام هم شد ولی اصلاحات و یکپارچه سازی چند سال پس از پیدا کردن مقداری استقلال عمل بازیابی شد و اراضی بازیابی شد. در ژاپن و کشور های دیگه ‌ای که قصد پیمودن این راه یعنی تامین کردن امنیت غذایی با کمترین انرژی و صرف نیروی انسانی کمتر نیزبوده این اقدامات انجام شده !! درسته نیروی کار زیادی بیکار میشه در صورت یکپارچه سازی و تجمیع وکشت مکانیزه ولی ما صنایعی داریم که در اون بخش ها وارد کننده هستیم مثلا صنعت نساجی که بشدت نیرو بر هست!! علاوه بر اون‌جمعیت کشور ما هم رو به میانسالی هست!! و لزوم بازبینی بسیار حیاتیه همین الان‌میشه گفت‌جمعیت زیادی نیروی کار خارجی در کشور مشغول کار در بخش کشاورزی و دامداری و ساختمان سازی ما هستن بشدت ارز بر هم هست چرا کار مکانیزه نشه؟!؟!؟ در کشور ما هم قوانین زیادی تصویب شده و حتی یکسری برنامه ریزی هایی شده ولی هنوز به شکل جدی به ان‌توجه نشده !! کشورهای با برنامه های اصلاحی را میتونید در لینک زیر مشاهده کنید. http://www.agripolicies.rushd.ir/بررسی-تقلیدی-بودن-خط-مشی-یکپارچه¬سازی/ جناب رضا شما ۱.۵ هکتار یا ۱۵۰۰۰ متر ژاپن را با ایرانی مقیاس و تناسب بگیرید که بالای ۵برابر وسعت داره و‌جمعیت یک سومی داره!! که قطعا اگر اماری واقعی باشه به نسبت قطعه ها خیلی کمتر از ژاپنه! مگه این همه شرکت که داره تو جهان‌ سرمایه داری کار میکنه چطوریه ! مدیر عامل و سیستم داره مگه باید بیان زمین را به قطعه کوچیک حتما وارثین تقسیم کنند !! این همه الگو تو دنیا هست مثلا انگلیس اگر تونستن بصورت یک شرکت خانوادگی اداره کنند و طبق سهام تقسیم که هیچ اگر با هم کنار نیامدن دولت وارد میشه و زمین را به شرکت ها دیگه واگذار میکنه(البته صرفا کشت اون را نه مالکیت را )و اونها فقط سهام‌دار ملک هستن!! و سهام‌ها هست که خرید فروش میشه!! پس الگوی اشتباه کمنیستی اخرین فرمول نیست برادر رضا ..... جناب واریور بجز نداشتن الگو و علم و نوین بودن اراضی و تخریب و خشک‌سالی و یا شهر سازی شدن و تغییر کاربری یکی از بزرگترین تهدیدات کشاورزی ما‌همین خرد بودنه که باعث عدم توسعه و‌پیشرفت و‌غیر توچیه پذیر بودن اقتصادی برای مالک‌و یا مالکین شده و اینکه ما داریم برای تامین غذا و مایحتاج حداقل ۵۰۰ میلیون نفوس ایرانی بصورت پایدار برنامه ریزی کنیم شاید عدد فضایی و خنده داری باشه ولی قطعا استعدادش بیشترش را هم داریم و با چنین جمعیت و پتانسیلی میتونیم تو دنیا پیشتاز باشیم در غیر اینصورت باید بازیچه یکسری کشور بزرگ باشیم البته الان طی اماری بین ۶۰ الی ۸۰ درصد غذای کشور را تامین میکنیم که واقعا خیلی رقم پایینیه!! جناب ابراهیم صحبت های شما بیشتر جنبه اقتصادی داره که بله مهم‌هم هست ولی تامین و افزایش مقدار تولید و ایجاد زیر ساخت صادراتی هم باید بشدت مد نظر قرار بگیره
  8. 2 پسندیده شده
    نیروی هوای فضای سپاه برخی اطلاعات رو از نسخه های مختلف مهندسی معکوس آرکیو170 منتشر کرده. ایران تا کنون سه نسخه عملیاتی از این پهپاد را در نقشهای مراقبتی، نظارتی و رزمی در اندازه های متفاوت تولید کرده است. شاهد161 نمونه 40 درصد آرکیو170، کوچکترین عضو این خانواده مجهز به پیشران جت در نقش شناسایی- مراقبت و رزمی در سال 1393 توسعه داده شده است. این پهپاد دارای مداومت پروازی 2 ساعت، سرعت 275 کیلومتر در ساعت، سقف پروازی 25000 پا و برد 250 کیلومتر است. نسخه ای از این پهپاد با موتور پیستونی با شناسه شاهد 141 نیز تولید شده است. شاهد 161 می تواند 2 بمب 25 کیلوگرمی را خارج از بدنه حمل کند. سپاه پاسدارن با طراحی و تولید شاهد 161 توانست بر کنترل پروازی و پیکربندی بال پرنده تسلط پیدا کند. سپاه پاسداران در سال 1394 نمونه 60 درصد را تولید کرد. این پهپاد در دو نسخه با پیشران جت با شناسه شاهد191 و پیشران پیستونی با شناسه شاهد181 توسعه داده شده است. شاهد 191 در نقش شناسایی-مراقبتی- رزمی به کار گرفته می‌شود.این پهپاد با بیشینه سرعت 350 کیلومتر بر ساعت و مداومت پروازی 4/5 ساعته دارای برد 750 کیلومتر بر ساعت است. شاهد191 می‌تواند دو بمب 50 کیلوگرمی (جمعا 100 کیلوگرم) را در دهلیز داخلی حمل کند و خود پهپاد 500 کیلوگرم وزن دارد. در عملیات ضربت محرم 50 فروند پهپاد شاهد181 و شاهد191 به صورت همزمان به پرواز درآمده اند. نمونه یک به یک آرکیو 170 در سال 1396 با نام شاهد171به تولید رسید. شاهد171 از یک پیشران با توان 6600 نیوتن بهره می‌برد. این پیشران همان توربوفن جهش 700 خواهد بود. شاهد 171 فقط به منظور شناسایی و مراقبت به کارگیری می‌شود. وزن این پهپاد 3070 گیلوگرم است و 10 ساعت مداومت پروازی دارد. سرعت آن 460 کیلومتر بر ساعت است و می‌تواند تا شعاع 2200 کیلومتری و سقف پروازی 36000 پایی عملیات شناسایی را انجام دهد. تفاوتهایی در پارامترهای اعلام شده بین آرکیو170 و شاهد171 دیده می‌شود. مداومت پروازی آرکیو170 آمریکایی 8 ساعت است و برد آن 1600 کیلومتر می‌باشد اما شاهد171 دارای مداومت پروازی 10 ساعت و برد 2200 کیلومتر است. بنابراین پرنده ایرانی 600 کیلومتر برد بیشتر و 2 ساعت مداومت پروازی بالاتری نسبت به پهپاد آمریکایی دارد. ممکن است سپاه پاسداران تمام تجهیزات و سنسورهای آرکیو170 را در شاهد171 به کارگیری نکرده است که در نتیجه فضای بیشتری برای سوخت پهپاد ایجاد شده است.
  9. 2 پسندیده شده
    مدل شبیه سازی شده F-20 نسخه بال دلتا همانطور که مشاهده می کنید نمومه بال دلتا تایگر (در اینجا تایگر شارک) ماحت بال بیشتری نسبت به نمونه اصلی دارد و این بال دلتا دارای مزیت هایی مانند امکان افزایش سرعت و ارتفاع بهتر، حجم داخلی بیشتر برای حمل سوخت، پسای کم و سادگی ساخت که هزینه تولید را کاهش می دهد. اما برای برخاستن و فرود نیازمند باند طولانی تری است و همچنین برای تامین برا کافی هنگام فرود دماغه هواپیما باید به شکل قابل توجهی به سمت بالا باشد که دید خلبان را به شدت کاهش میدهد.
  10. 1 پسندیده شده
    کلیپ تبلیغاتی تست موشک گنبد آهنین بر روی عرشه کشتی رژیم اشغالگر قدس در خصوص کلیپ های نظامی کارهای خوبی ارائه داده است چه در زمینه حفاظتی و چه در زمینه کیفیت ارائه در حال پایه گذاری استاندارد در این زمینه است در نتیجه لازم است که با نگاه به این کلیپ ها که با هدف نمایش قدرت و بازاریابی برای تسلیحات این رژیم ارائه می شود به تحلیل و ارائه نکات و الزمات رسانه ای پرداخت. نکته جالب در این خصوص نحوه رسیدن به این استاندارد توسط رژیم صهیونیستی است بسیاری از نکاتی که اسرائیل در فیلم های تبلیغاتی لحاظ می کند همان نکاتی است که با کمک انها توانسته است از تبلیغات دیگر کشف اطلاعاتی انجام دهد. یعنی سعی کرده همان سوراخ و رخنه هایی که از انها برای کسب اطلاعات استفاده می کند را در کارهای خود مسدود کند. حال برای ما کار راحت تر هست چون به بخشی از این رخنه ها اگاهی داریم و هم چنین نمونه های خوب و استانداردی را در اختیار داریم که با استاندارد سازی و تدوین راهنما در این خصوص می توانیم به کیفیت بالایی در رسانه و تبلیغات برسیم البته باید گفت که سیاست زدگی چه در ایران و چه در رژیم اشغالگر قدس همیشه باعث نشت اطلاعات شده است کلیپ تبلیغاتی و مصاحبه در خبرگزاری i24News https://www.youtube.com/watch?v=_bGXlm40LAA https://www.youtube.com/watch?v=g_r5VD-FYQE با تشکر از جناب @bds110 بابت معرفی لینک ها و پیگیری در این زمینه ----------------------- در آن سو جا داره که به تصاویر خوب عکاسان ایرانی هم اشاره بکنم که مسیر رسیدن به استاندارد بالایی از تبلیغات را روشن تر کند
  11. 1 پسندیده شده
    البته موتور هم بود و فکر کنم ترکیه بیشترین سهم رو در بخش موتور و تعمیراتش داشت. میدونی چرا یدفعه ترکها سال 2017 رفتن سراغ اس 400 و کوتاه هم نیومدن حتی به قیمت از دست دادن اف 35؟! اف 35 برای ارتش بود و اس 400 برای اردوغان.
  12. 1 پسندیده شده
    بسم الله الرحمن رحیم. به نظرم پرداختن به نقش دولت در تامین امنیت غذایی به معنی کنار گذاشتن سهم مردم و ندیدن امور بسیار مهمی مثل کارآفرینی در بخش کشاورزی هست. اونچیزی که بهره وری و سودآوری در کشاورزی رو افزایش میده نگاه امنیتی دولت به مسئله تامین عذایی مردم نیست. یک تحقیق و یک تعریف: - شواهد بسیاری از شرکت های کوچک با 100 یا کمتر از 100 کارمند وجوددارد که 81 درصد شغل های جدید در ایالات متحده را خلق کرده اند. کسب و کارهای کوچک سهم قابل ملاحظه ای در رشد اقتصادی دارند. (1979 دیوید بیرچ!) - کارآفرینی مرتبط با فعالیت هایی است که سود باقیمانده ای بیش از نرخ بازگشت زمین، نیروی کار و سرمایه داشته باشد.(هاولی 1907!) یک مشکل عمده(رها شدن مدیریت عرضه و تقاضا): مدیریت کشاورزی در ایران بخصوص مدیریت هماهنگ سازی کاشت و برداشت محصول امری رها شده است. مثلا هر فصل و هر سال با این وضعیت روبرو هستیم که کشاورزان بصورت دسته ای همه باهم محصولی رو میکارن که سال قبل سود خوبی داده و همه در نتیجه در سال جاری ضرر میکنند، یه سال سیر شد کیلویی 30 هزارتومن و سال بعد همه کشاورزا بخاطر اینکه سیر رو بصورت محدود کاشته بودن و سود خوبی داشت فکر میکردن که برای امسال بیشتر کشت کنند و اونایی که سال قبل پیاز کاشته بودن رها کردن و همه سیر کاشتن! در نتیجه همه با هم متضرر شدن و قیمت سیر تا 6 هزارتومن و کمتر هم اومد پایین. در عوض پیاز کم شد. امسال این مسائل سر گوجه، سیب زمینی و ... تکرار شده. یک مسئله حیاتی که معضل شمرده میشود: دلالی... در بخش کشاورزی مهمترین نقش رو نه زمین دار بازی میکنه و نه کشاورز و نه مهندسی ژنتیک و آفت. بلکه دلال یا همون واسطه بازی میکنه. واسطه کسی هست که هیچ کس نمیتونه حذفش کنه، در هر شغلی اگر واسطه ها حذف بشن فقط افراد هستن که کنار میرن و شغلشون رو باید کسی بر عهده بگیره. واسطه کشاورزی بخاطر نگهداری محصول در یک فصل و فروش در فصلی دیگر و همچنین انبارداری و سیلو داری، اصلی ترین نقش در امنیت غذایی هست. اگر مسئله بهره وری رو با تکنولوژی جدید کشاورزی مدیریت کنیم، مشکل آب و زمین نخواهیم داشت، کشت گلخانه ای و روشهای پیشرفته آبخیزداری بالاترین بهره رو میدن. و اگر دلالی یا واسطه گری رو مدیریت کنیم و به امری علمی و متکی به رفتار و تقاضای بازار کنیم بالاترین سودها در کل چرخه کشاورزی رو بدست میاریم. بنابراین راه حل ایران تجمیع زمین های کشاورزی و یا باز کردن موضوعات نخ نمایی چون اصلاحات ارضی و ... نیست. بلکه کشت و صنعت هایی است که به علم بازارگردانی مسلط باشن و در قالب فعالیت شرکتی امر واسطه گری رو هم خودشون انجام بدن. نمونه اش میشه گلخانه های کوچکی که انبارداری میکنند و محصولاتشون رو متناسب با عرضه و تقاضای علمی در بازار تولید و توزیع میکنند. یعنی یکپارچه سازی عمودی رو بخوبی انجام دادن. این شرکت های کوچک میتونند بزرگ بشن و یکپارچه سازی افقی رو متناسب با توانشون ایجاد کنند. مثال یکپارچه شده: - یک گلخانه گوجه با 5 نفر و 5 هکتار، مجهز به انبار های نگهداری سرد گوجه است، مجهز به سیستم حمل و نقل هست، توان ایجاد پوره گوجه برای گرفتن رب رو داره و میتونه در فصول مختلف محصولش رو بده به بازار و سود و زیان رو مدیریت کنه. مثال ماجولار: - یک تعاونی کشت و صنعت هست، یه عده زمین دار و گلخانه دار هستند، یک عده انباردار و صنایع تبدیلی دارند، یک عده حمل و نقل و یک شرکت بازاریابی. هر کدوم برای خودش اما در یک محدوده جغرافیایی مشخص بصورت هم نیاز با دیگران کار میکنه. مثال چرخه آزاد؛ - یک سری کشاورز هستن، یه سری دلال که محصولات رو انتخابی میخرند و یک سری شرکت های فرصت طلب که انبارداری و صادرات میکنند. در این گردونه هیچ رابطه تنظیمی دو یا چند سویه وجود نداره و هر کس مبتنی بر سود و زیاد خودش فعالیت میکنه. نتیجه: این چرخه آزاد به نظر میرسه وضعیت کنونی کشاورزی در ایران هست. حلقه های هماهنگ کننده وجود نداره. اداره مبتنی بر فرصت طلبی هست و نظارت متکی بر زمان بحران. این سیستم در زمان تحریم قادر به مقاومت نیست چون عناصر موجود در سیستم متکی به حداکثر کردن سود بودن نه اتکا به مرزگستری و حداقل کردن تهدید و ضرر. - اصلا نمیشود به دلال گفت که رفع تهدید غذایی ایران وظیفه اصلی شماست! بلکه اون تهدید غذایی رو به عنوان بهترین فرصت برای کسب سودهای کلان میبینه. - کشاورز در این سیستم عمدا مدیریت نمیشه، به این دلیل که حاکم بر بازار میدونه که محصولات ارزانش رو بخوبی میتونه با سودهای کلان صادر کنه و محصولات گرانش رو هم خودش به قیمت نازل بدلیل انحصار در قدرت خرید میتونه تهیه کنه. - انبارها در این سیستم نه در موقعیت های استراتژیک رفع تهدیدات غذایی که در نقاط مرزی، بخصوص بازارچه ها و برای صادرات ایجاد میشن. - در این سیستم نه تجمیع زمین های کشاورزی جوابگو هست و نه خرد سازی، اما آثار خرد سازی برای ایجاد حاشیه امنیت بازار داخلی مفید تر هست، شانس ورود این محصولات به صورت پارتیزانی به بازار زیاده و میتونه موجبات کاهش قیمت رو فراهم کنه، اما عدم مدیریت در کاشت زمین های بزرگ و یا خیانت دارندگان آنها مثلا نکاشتن در یک سال یا مسائل اینچنینی میتونه معضلات زیادی ایجاد کنه. ...
  13. 1 پسندیده شده
    نکته همنیجاست. که ما داریم در مورد "سیاستگذاری" بحث می کنیم یا "اجرا"؟ الان این سوال دوقلو رو شما و دوستان جواب بدید: 1-تصمیم کلان خصوصی سازی اصل 44 درست بود یا نه؟"(فارغ از روش اجرا) 2-تصمیم کلان ملی سازی صنایع اول انقلاب درست بود یا نه؟"(فارغ از روش اجرا) *پاسخ من به این شکل هست که اولی به هر شکلی باید اتفاق می افتاد. با آزمون-خطا و حتی هزینه دادن، تا به هر قیمتی از نظام دولتی فاصله بگیریم. ولی در مورد دومی این تصمیم از بیخ اشتباه بود. یعنی اگر هم میخواستن اموال بخش خصوصی وابسته به شاهنشاهی رو مصادره کنن، میشد در قالب حفظ مالکیت خصوصی و واگذاری به عموم مردم هم اقدام کرد. دقیقا داستان همینه. یعنی شاه با یه برنامه کمونیستی تضعیف شده، اجازه نداد چپی ها همین اقدام رو بکنن و برای خودشان قدرت سیاسی و اجتماعی بخرن. در واقع نوعی تزریق ویروس تضعیف شده از سر اجبار، برای بالا بردن ایمنی بدن. دیدگاه به شدت اشتباه رایج. که انقلاب ایران فقط در بستر اقتصادی تحلیل میکنه و از عوامل فرهنگی و نفوذ خارجی، و سمّ چپ اسلامی چشم پوشی می کنه. با صحبتهای شما کاملا موافقم با این تبصره که مقوله "اجرا" نیاز به ذهن "بلندمدت" و "برنامه ریز" داره که ضعف اجتماعی/تاریخی ما ایرانی هاست، و نباید مقوله "تصمیم کلان" با "اجرا" قاطی کرد. و به نظرم این بحث کمونیسم و تصمیمات اقتصادی حول اون، دقیقا در ادامه بحث امنیت غذایی هست. یعنی اگر امنیت غذایی نداریم دقیقا به خاطر اصلاحات ارضی کمونیستی، قیمتگذاری دولتی کمونیستی روی محصول، یارانه دادن کمونیستی و نهایتا فراری دادن بخش خصوصی با توجیحات کمونیستیه.
  14. 1 پسندیده شده
    من اگه بودم حتی صنعت نفت رو هم کامل خصوصی میکردم!! تمام این شرکت های نفت جنوب و مرکز و POGC و NIOC و.... هزار تا شرکت دیگر رو میدادم دست بخش خصوصی اونم از طریق بورس یا تعطیل! الان شعار کارمندهای دولتی اینه:" کار رو یاد بگیر اما انجام نده!" صنایع نظامی هم باید خصوصی میشد البته نه همه بخش هاش! به غیر از آموزش و پرورش و بهداشت که براش سوبسید زیادی میدیدم بقیه همه دست مردم! الان دقیقا برعکسه! اقتصاد دست دولته! آموزش و بهداشت یا دست بخش خصوصی جیب بره یا اگه دولتیه کیفیت بسیار پایین!
  15. 1 پسندیده شده
    دوستان خواهشا بحث را سیاسی نکنید هر نظامی چه گذشته چه حال تصمیمات مثبت داشته منفی هم داشته اصلاحات اراضی نقطه تاریک پهلوی بود که این یک سیاست دستوری از بیرون ایران بود حالا با این توجیهاتی که اقا جواد فرمودن اتفاقا انجام شد که گویا روی یک سری جنگ روانیشون جواب داده برای توجیه!! _تنبیه و زورگویی جبر زمانه اون زمان بوده مثلا تا همین یک دهه قبل در مدارس دانش اموزان تنبیه بدنی میشدن ولی الان امریه منسوخ!! _زمین داران و ملاکین بزرگ به این شکل هم نبوده که با زور مردم را بیارن سرکار یه تقسیم بندی بوده که کل محصول به ۷قسمت تقسیم میشده و بنا مقدار اورده کشاورز و کارگر سهم میبرده یک تقسیم عادلانه ای وجود داشته حالا با پرداخت نکردن مالیات به خزانه توسط ارباب ها قیمت گذاری روی مالیات پرداختی انجام شد و فکنم دولت مالیاتی که بده کار هم بودن ملک کرد و به زارعین داد زمین هایی خردی که اتفاقا مشکل بیکاری را حل نکرد و باعث بیکاری بیشتر و هجوم به شهر ها و رشد دلالان خرد شد که اثراتش را میبینید!! _ تاکید میکنم هیچ کشور وشرکت خارجی نمیاد روی کشاورزی خرد شده‌ای که زمین ها زیر ۱۰ هکتاره سرمایه گذاری کنه و با قانون ارثی که پا برجاست همچنان داره خرد میشه بجز معدود اراضی شرکتی و دولتی که بزرگه که سهم‌ناچیزی دارن !! البته سرمایه گذاران زیادی برای تغییر کاربری این اراضی به مسکونی ویلایی تفریحی و صنعتی پیدا میشه که باز هم تابودی دو چندان _این اصلاحات اراضی جناب واریو به نفسه کار بدی نبوده ولی میتونست به روش بهتری انجام بشه مثلا تبدیل میزان مالکیت به سهم ها و بیجک ها کاغذی و کار دسته جمعی !! برای یک مجموعه برداشت ۱کیلو گرم اضافه هم در واحد مطرحه چون مقدار کشت زیاده ولی برای کشاورز خرده پایی که کلا ارزش توجیهی نداره و کار دست چندمش کشاورزیه خرد هست خیچ ارزشی نداره که مثلا حتی از میانگین کشوری هم تولید یک سومی داشته باشه!! _ کشاورزان‌خرد قدرت لایروبی قنوات را نداشتن توجیه استفاده مثلا از سمپاشی هوایی را نداشتن و همین الانم ندارن و به روش اولیه تمدن دارن کار میکنن که نیروی انسانی زیاد میبره تاحالا فگر کردید برنج کاری ما چرا اینقدر نیرو بره؟ و یا چرا با اینکه خیلی مناطق میتونن چین دوم هم با ابیاری و داشت برداشت کنند ولی از خیرش میگزرن؟ سنتی و نیرو بره چون زمین ها خرده !!
  16. 1 پسندیده شده
    صحت این آمار رو تایید نمی کنم چون از منبع معتبری نمی باشد. ولی دید کلی داشتن بهتر از نبود هیچ آماری هست. بقیه آمار نیروهای زمینی و دریایی و همچنین آمار دیگر کشورها رو از لینک زیر مطالعه کنید. https://nation-creation.fandom.com/wiki/Modern_Day_Military_Pricing_List
  17. 1 پسندیده شده
    الان دوستی با کره شمالی و ندید گرفتن ظلمی که حکومت چین به مسلمانانش میکنه اینا دیگه مصداق پشتیبانی از ظلم نیست فقط اسراییل حسابه
  18. 1 پسندیده شده
    کمک به روایت یک داستان روایت فتح شروعی بر جریانی بود که اکنون در سفرهای راهیان نور می بینیم، راویان فتح راویان فتح و راویان جان فشانی های رزمندگان در دفاع مقدس را شاید جدی نگیریم ولی طرف مقابل آن بسیار جدی پیگیری می کند. سرویس توزیع اطلاعات بصری دفاع ( Defense Visual Information Distribution Service ) با هدف ارتباط بین رسانه های جهانی و پرسنل نظامی آمریکایی که در داخل و خارج از کشور خدمت می کنند فعالیت می کند. این سازمان از تمام شاخه های ارتش ایالات متحده و همچنین شرکای ائتلاف خود پشتیبانی می کند. راویت خاطرات سربازان آمریکایی بصورتی که علاوه بر برد رسانه ای، در راستای اهداف و قوانین رسانه ای و حفاظتی نیروهای مسلح آمریکا باشد. https://www.dvidshub.net/ شعار و راهکاری که باید در نبرد رسانه ها بسیار مدنظر باشد. YOU TELL THE STORY, WE TELL THE WORLD شما داستان خود را بگویید و ما به جهان می گوییم. این حرکت ارتش آمریکا نشان میدهد باید به روایت ایثار قهرمانان کم نام و گمنام این دیار نظر ویژه داشت و به جای تکرار روش توهین امیز خارج نشینان به دنبال ارتقا و انتقال این حماسه ها باشیم. این مستند را ببینید: https://www.roshangari.ir/files/videos/org/70/1399/07/0564615378759.mp4 با تشکر از جناب @bds110 بابت بیان این نکته
  19. 1 پسندیده شده
    برادر من ، شما دیگه چرا !؟ اوایل دهه ی 80 شمسی اینها می گفتن ما در تولید لاستیک خودرو ، خودکفا شدیم و به همراه تبلیغ خودکفایی در کولزا و نهاده های دامی ما نوجوان های احمق رو ، خر می کردند که انقلاب به جلو داره حرکت می کنه ... همین دو هفته پیش به بهانه ی خارجی بودن مواد اولیه ، شرکت هایی که اگه نخشون رو بگیری تحت مالکیت مستقیم یا غیر مستقیم نهادهای دولتی/حکومتی هستند یا مالکانشون خودی محسوب می شوند ، قیمت لاستیک رو 50 درصد گرون کردند ... روغن نایاب شده ، مرغ شده کیلویی 35 تومن که احتمالا تا 45 تومن گرونش کنند و بعد بیارندش روی 30 تومن و بگند ما قیمتش رو کنترل کردیم ... حالا شما از اینها انتظار داری جنگنده بسازند !؟ اگه همون شرکت Rotax نبود ، همین چهارتا پهپاد هم نبود ...
  20. 1 پسندیده شده
    راهکار ساده تر از کانارد هم‌هست استفاده از بال دلتا شکسته میتونه نقاط ضعف دلتا ساده را نداشته باشه علاوه براون داشتن‌فلپ در لبه حمله‌هم‌ برای افزایش مانور پذیری و کنترل بهتر اون کمک کنه ! البته در کل امید چندانی به وضعیت ریسک‌پذیری و انجام چنین تغییرات و کارهای آزمایشی ندارم چون اف۷ ها را قرار بوده براساس نمونه های جدید الساخت برای رفع مشکل هنگام فرود و برخواست و مانور در سرعتهای پایین بالهاش دلتا شکسته بشه ولی مشخص نیست این‌پروژه به کجا رسیده و چرا اعمال نمیشه(پروژه عرفانیان) برای انجام این تغییرات محاسبات پیچیده ‌ای لازمه که باید برنامه های محاسبه و آزمایش داشته باشیم و پس ازحصول نتیجه در اون تغییرات در ماکت اجرا بشه و بعد تست تونل باد واقعی و بعد روی پرنده اصلی انجام بشه ..... این برنامه هارا معدود کشور ها بصورت کاملا انحصاری در اختیار دارن ک چیزی نیست که تو بازار باشه و گام اول باید توسعه چنین نرم افزاری باشه که فکنم سالها زمان میبره تعداد زیادی برنامه نویس و متخصصین علم هوانوردی باید براساس رفتار اشکال و قوانین فیزیک چنین چیزی را پروگرام کنن ........ البته تونل های باد کوچک مقیاس داریم...
  21. 1 پسندیده شده
    انتقال فناوری ممکن است یا باید تمام خودمان چرخ را بسازیم؟ اول باید به یک سوال مهم جواب دهیم، سوال مهمی که همه از خود می پرسند ولی جواب درستی داده نمی شود. چرا می توانیم موشک تولید کنیم ولی خودرو سازی ما منجر به پراید می شود؟ با تفکیک بخش های علمی، فناوری و تولید صنعتی بهتر می توان مشکلات را متوجه شد. واحد علمی در شرکت بصورت مشخص روی اطلاعات پایه علمی مثل ضریب درگ، آیرودینامیک و ... کار می کند و بیشتر با همکاری با دانشگاه ها و موسسات علمی اقدام به مستند سازی و تولید مدارک علمی فنی می کند. این مدارک با واحد فناوری تبادل شده و سعی در تامین نیازها و ایجاد افق علمی برای تولید و طراحی فناوری دارد. کار مشترک مابین خودروسازی و دانشگاه های ما در ایران بسیار محدود و فاقد برنامه جامع بوده و در عمل بخش فناوری را مجبور به طراحی و مهندسی تقریبی می نماید که پرهزینه و پرخطا است. ذکر این نکته ضروری است که واحد علمی به سوالات واحد فناوری پاسخ می دهد و درصدد است با بسط این سوالات چشم انداز بزرگتر از جواب آری یا خیر ایجاد کند. در یک شرکت با توجه به هزینه و راهبرد خدمات بخشی از کارها بصورت درون سازمانی و بخشی بصورت برون سپاری انجام می شود. گاهی یک فناوری از یک شرکت یا مخترع خریده و توسعه داده می شود. تبدیل علم به فناوری واحد فناوری و طراحی در خودروسازی قوه محرکه محسوب می شود. این واحد هر خودرو را بر بخش های کوچک و مختلف تقسیم کرده و هر بخش را در واحد مستقل خود طراحی و بهینه می کند. بخش ها معمولا شامل بدنه، سیستم محرکه، انتقال قدرت، سیستم تعلیق، برق و سیستم جانبی بوده که بر روی بهبود آن ها و فناوری های نوین مربوط کار میشود. بهبود فناوری باعث کاهش مشکلات خودرو در طول عمر کاری می شود و خط تولید را ارتقا می بخشد. همچنین با توسعه فناوری در ایده ها و طرح های جدید پیش نمونه هایی ساخته می شود که در خودروهای نسل بعد قابل استفاده خواهد بود. مواردی که در فناوری و طراحی مدنظر قرار می گیرد شامل کوچکی، سادگی ،ارزانی، کارایی، مصرف کم، بقا و ماندگاری، ایمنی و قابلیت حل یک مشکل است. در خودرو سازی ایران واحد فناوری بها داده نشده و در عمل خروجی مناسبی از آن دیده نمی شود. خلا واحد فناوری می بایست سبب بررسی نقاط ضعف و حل مشکل تولید فناوری شود ولی در عمل بدلیل وجود منبعی به نام تولید تحت لیسانس و درآمد زایی بدون زحمت، این بخش بدون برنامه و بدون بودجه هدفمند رها می شود و به طور قطع هیچ پرسشی از واحد علمی نخواهد داشت. همین مساله سبب می شود تمامی تغییر آپشن ها در ماشین های ایرانی شامل بدنه، چراغ و استفاده از موتور دیگر وسیله باشد. در حقیقت شرکت های خودروسازی معتاد و وابسته به شرکت های خارجی شده و واحد فناوری را به عنوان قوه محرکه خود رها کرده اند. در مورد خط تولید باید دانست که این بخش در حقیقت یک خط مونتاژ کار است که بدون فکر باید از بخش فناوری و طراحی تغذیه شود تا یک کار سری و ثابت را انجام دهد و تولید کند. در حقیقت چابکی کلید موفقیت خط تولید است در حالی که خط تولید خودرو در ایران بسیار سنگین و پر هزینه است. نیروی مازاد در خط تولید باعث ایجاد هزینه اضافه و کاهش سود دهی می شود. بویژه که این نیروها بیشتر سفارشی و فاقد انگیزه، خروجی و مهارت کافی هستند. تلفات بالا قطعات در خط تولید از دیگر عوامل افزایش هزینه خط بوده که ناشی از کیفیت نامناسب قطعات مصرفی است. لازمه رفع این معضل ردیابی مشکل توسط بخش کنترل کیفی است که باید آمار درستی از مشکلات ارائه داده و راهکار حل آن را ارائه دهد. البته مدیریت شرکت نیز پیگیری کرده و منابع نامناسب را اصلاح یا تغییر دهد. متاسفانه در این بخش شاهد کاهش عمدی کیفیت و افزایش تلفات را شاهد هستیم. عدم وجود منابع متنوع و مطمئن باعث می شود که به خاطر تنها یک قطعه به راحتی خط تولید دچار توقف و ضرر شود که در این شرایط انبارداری مواد مصرفی و داشتن چند منبع متفاوت بسیار مهم است. نکته دیگری که در صنایع خودروسازی ما مشهود است، بحث خدمات پس از فروش و فروش قطعات یدکی است که به عنوان یک بازار سودآور شناخته می شود در حالیکه در خودروسازی های خارجی تلاش برای کاهش نیاز خودرو به خدمات تعمیراتی به عنوان یک نکته سودآور در فروش شناخته می شود و خودروها پس از طی یک عمر ده ساله اوراق و جایگزین می شوند و قطعات یدکی برای حوادث جاده ای بیشتر مطرح می گردد تا فرسودگی خودرو در حالیکه در ایران فرآیند تعویض قطعات از ماه اول تولید شروع می شود. تمامی موارد بالا در صنایع موشکی ما بدلیل تحریم، فشار حملات اسرائیل و بازرسی های خارجی و تلاش برا حفظ و تداوم خط تولید به سطوح قابل قبول رسیده اند. صنایع موشکی ما هیچ راه حل ساده ای برای فرار از تلاش ندارند و مجبورند که بخش فناوری خود را تقویت کنند و در غیر این صورت شکست هایشان سبب زیرسوال رفتن صندلیشان می شود. باید مطمئن بود که اگر فروش موشک به ایران مجاز بود هرگز شاهد پیشرفت موشکی نبودیم. چیزی که سردار حاجی زاده در یک مصاحبه تلویزیونی در مورد خرید موشک های اسکاد بلوک شرق به آن اشاره کرد. مخالفت رهبر انقلاب با خرید موشک به روایت فرمانده هوافضای سپاه این تصویر ساخت چرخ از نو نیست، بلکه مهندسی معکوس و تلاش برای کسب دانشی است که نمی دهند و جز با خواستن بدست نمی آید این موضوع بیان متفاوت از جمله معروف "نیاز مادر اختراع است" می باشد که در نبرد ها به شکل افزایش میزان تلاش برای پیروزی با قطع امید نیروها از کمک و عدم امکان تسلیم و عقب نشینی دیده می شود. این موضوع در عرصه موشکی بواسطه تحریم ها ایجاد شده است. نکته: در مورد قیمت و عدم رقابت قیمتی باید گفت که این صحبت ما تا زمانی که هزینه تحقیقات رو از هزینه تولید جدا نکنیم قابل انجام نیست چون بعد از تثبیت تکنولوژی ما در غزه لبنان و یمن با حداقل وسایل موشک های موفقی ساختیم و نشون دادیم که تونستیم هزینه ها رو کاهش بدیم
  22. 1 پسندیده شده
    خودکفایی و امنیت تولید همیشه بین تولید بومی و همکاری تجاری تقابلی بزرگ مطرح است که نه مبتنی بر راهبرد تجاری بلکه ناشی از نگاه تک بعدی به تولید است. در تعیین راهبرد تولید چندین معیار از جمله قیمت، دسترسی به کالا، زیرساخت تولید، حجم درگیری، تنوع منابع و ... مطرح می گردد. همپوشانی های جالبی که در عرصه تولید وجود دارد سبب می شود که گاهی تولید یک تجهیز علیرغم قیمت بالایش توجیه داشته باشد و گاهی با وجود سود ترجیح به برون سپاری باشد. • برای مثال معیار تولید در خصوص کالایی که به وفور در بازار هست در قیاس با کالایی که کاربری خاص دارد و دسترسی به آن محدودیت دارد کاملا متفاوت است. چرا که در این حالت کالای خاص به عنوان نقطه بحرانی تولید معرفی می شود. • در مثالی دیگر، وجود پتانسیلی در کارخانه که موجب هزینه جاری می شود و تبدیل آن به تولید است. در نگاه اول درآمد کمتر از هزینه است ولی با در نظر گرفتن هزینه جاری می توان به این نتیجه رسید که بکارگیری این توان موجب کاهش ضرر کل شده اگرچه صفر نشده است. این وضعیت در کارخانه های دولتی که نیروی انباشته زیادی دارد یا شرکت های در حال ورشکستگی قابل اجرا هست. • هزینه های پنهان اجتماعی دیگر نکته ای هست که تولید را تحت تاثیر قرار می دهد. این مثال مشابه شرایط قبل است ولی نگاه بزرگ یک اجتماع در آن درگیر است. یک کارخانه ضرر ده با تکنولوژی قدیمی حفظ می شود تا کارکنان ان اخراج نشوند و از بحران اجتماعی جلوگیری شود. این شرایط در کارخانه های هند و پاکستان و اکنون در ایران دیده می شود و این انتخاب راه حلی موقت است تا مدیریت تغییر بتواند زیرساخت لازم برای تغییر شرایط را فراهم نماید. • تمرکز بر کار تخصصی دلیل دیگری هست که باعث می شود شرکت ها برای پرهیز از هزینه مدیریت منابع خاص، بخش های غیر راهبردی تولید را علی رغم سود به دیگر منابع برون سپاری کنند. این قضیه در خصوص تولید مواد خام دیده می شود و از هزینه زمانی و مشغولیت در خصوص آن بخش آزاد شده و بر تخصص خود تمرکز می کنند. برای مثال شرکت BAE System با برون سپاری بسیاری از کارها، خود را از مشغولیت مدیریتی آنها ازاد کرده است. در ایران، هنگام تاسیس سازمان انرژی اتمی با ریاست دکتر علی اکبراعتماد این سیاست پیگیری شد و انسجام و پویایی بالایی به این سازمان تازه تاسیس داد و توانست به سرعت برنامه های خود را وسعت ببخشد. • مثال مدیریت تنوع منابع یکی از نکاتی هست که شرکت های انگلیسی و اسرائیل به آن پایبند هستند. همیشه خرید عمده از یک منبع باعث کاهش هزینه می شود ولی امنیت تامین کالا بویژه برای کالاهایی با درجه راهبردی بالا حکم می کند که یک نوع کالا حداقل از دو یا سه منبع متفاوت تهیه شود تا در صورت اشکال برای یک منبع، تولید و محصول مورد نیاز با مشکل مواجه نشود. مزیت دیگر این اقدام امکان افزایش درخواست کالا بصورت ناگهانی بوده که تنها با داشتن چند منبع ممکن هست. شرکت Rotork انگلستان به عنوان نمونه ای صنعتی قطعات مورد نیاز خود را در طی مناقصاتی با حداقل دو یا سه شرکت برنده تامین می کند. رتبه اول 55 درصد کالا، رتبه دوم 35 درصد از کالا و تامین کننده سوم 10 درصد از درخواست را تامین می نماید. در چند شرکت خاص 5 الی10 درصد اخر بصورت تولید بومی تامین می شود. اسرائیل گندم خود را علاوه بر تولید داخلی از 6 منبع متفاوت خریداری می کند. • از دید هدف و افق تولیدی، وزارت دفاع آمریکا، مابین تولید علم، تولید فناوری و تولید صنعتی فرق قائل می شود. این تفکیک باعث می شود که توجیه بودجه بسیار دقیق تر و متناسب با هدف صورت گیرد چرا که شکل هزینه مصرفی در تولید علم و تولید صنعتی بسیار متفاوت است. با این وجود در تولید علم به عنوان سرشاخه نیاز، برون سپاری صورت می گیرد و مجموعه هایی همچون ناسا یا دارپا متولی تولید علم و بخشی از فناوری هستند و از شرکت های تحقیقاتی یا دانشگاه ها برای برون سپاری ریزپروژه ها استفاده می کنند. • نکته جالب دیگر در خصوص تجارت، نگاه فروشنده به خریدار است. اگر فروشنده بداند خریدار قابلیت تولید و شناخت کامل از محصول دارد رفتارش به شدت متفاوت خواهد بود و این مساله در خصوص تفاوت شکل فروش جنگنده به اسرائیل و امارات و عربستان دیده می شود. اسرائیل بعد از جنگ با اعراب بر اساس نقشه های فرانسوی ها، آمریکایی ها و چند جنگنده دیگر، اقدام به ساخت جنگنده هایی چون کفیر و لاوی کرد و با ادعای دفاع از خود قوانین مالکیت را زیرپا گذاشت. با تکمیل جنگنده سازنده های جنگنده در مقابل کسی قرار گرفته بودند که جنگنده ای ارزان و همتراز تولید کرده بود و در حال اشغال بازار آنها بود از این رو پیشنهاد های فروشی به اسرائیل شد تا توسعه جنگنده را به عنوان سازنده کنار بگذارد. اما اسرائیل در قبال این امتیازها، فقط طراحی موتور و بدنه را کنار گذاشت و تکنولوژی حساس موشک، رادار و جنگ الترونیک را توسعه داد و امروز قابلیت های خود را بر سوریه و روسیه به رخ می کشد. • مثال جالب دیگری که در خرید هواپیمای جنگی توسط اسرائیل می توان گفت، خرید قالب و مکانیک هواپیما و اصلاح رادار، سیستم آتش و ارتباطی جنگنده در خود اسرائیل هست. از این طریق هزینه خرید رادار و سیستم اتش از جنگنده حذف یا کم می شود و از سوی دیگر بخش حساس جنگنده که در نبرد چالش بر انگیز می شود در دستان صنایع دفاعی اسرائیل باقی خواهد ماند. یعنی بخش بدنه، موتور و بخشی از موشک ها به عنوان تکنولوژی غیرحساس ولی دست و پاگیر وارد می شود و بخش مربوط به تکنولوژی بالا در خود اسرائیل توسعه داده می شود. این نگاه در خصوص جنگنده های اسرائیل باعث می شود که آمریکا به عنوان سازنده قابلیت چندانی در شناخت و جاسوسی از جنگنده را نداشته باشد و جنگنده نیز مطابق با نیازهای خود خریدار رفتار کند. همچنین تکنولوژی رادار و جنگ الکترونیک قابل توسعه و استفاده در دیگر جنگنده ها به عنوان ارتقا خواهد بود. در فروش جنگنده اف 35 شاهد تغییر کدها و برنامه ریزی های جنگنده های ارسالی توسط اسرائیل بودیم چیزی که اف 35 را به یک جنگنده نیمه بومی تبدیل می کند. این نکته به قدری جالب است که در بحث خرید تجهیزات از کشور خارجی به عنوان الزام مهم باید توسط ایران رعایت شود. همه این موارد نشان می دهد که خریدار باید درک صحیح و کاملی از هدف خود داشته باشد و کیفیت خرید را متناسب با واقعیت و نیاز تطابق دهد. چرا که گاهی ابزاری به شما فروخته می شود که هرگز از ان استفاده نخواهید کرد و تنها هزینه اجباری پرداخت می کنید، برای مثال در تلویزیون های جدید قابلیت هایی هست که فروشنده با آنها شما را وسوسه به خرید جنس گرانتر می کند مانند توانایی ساپورت گیم و کیفیت بالای تصویر، در حالی که شما از این تکنولوژی استفاده نخواهید کرد. یا فروش مانیتور متخصصین گرافیک با قابلیت تفکیک بسیار ریز رنگ برای یک کار اداری یک کارمند ساده دولتی نکته ای که بعد از امنیت مسیر تامین کالای خام، در تولید بسیار اهمیت پیدا می کند، در نظر گرفتن نیاز ثابت و نیاز شناور است که تنوع منابع تامین در این راستا بسیار راهگشا است. نقطه نظرهای دیگری نیز وجود دارد که می توان به این بحث اضافه کرد. ولی در یک نگاه ساده جدول فوق را به عنوان تقابل ارزش هزینه تولید و ارزش راهبردی کالا معرفی می شود. ادامه دارد ... ممنون میشم اگر نکته ای به ذهنتون میرسه اضافه کنید
  23. 1 پسندیده شده
    پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید شهید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
  24. 1 پسندیده شده
    شهید پورجعفری با اینکه برای بازنشستگی اقدام کرده بودند و علت نبودنشون در این سفر هم همین بوده، با این نامه دوباره برگشتند پیش سردار. و خب نه سردار لحظه ای معطل شده در انتظار ایشون پس از شهادت و نه ترسشون از چگونه رفتن ترسی واقعی تعبییر شد.
  25. 1 پسندیده شده
    تصاویر سیستم تعلیق تانک تی 55   سیستم تعلیق تانک تی 55 از نوع میله پیچیشی (Torsion bar)است. از وپژگی های سیستم تعلیق تانک تی 55 فاصله زیاد بین چرخ های اول و دوم  باهم هست. توضیحات بیشتر هم در مورد عملکرد سیستم تعلیق میله پیچیشی هم برعهده سیاوش که خودش زحمت این تاپیک عالی رو کشیده.   فاصله بین چرخ های اول و دوم مشهود است