برترین های انجمن

  1. Navard

    Navard

    VIP


    • امتیاز

      45

    • تعداد محتوا

      1,031


  2. arminheidari

    • امتیاز

      27

    • تعداد محتوا

      7,136


  3. aminf14

    aminf14

    Editorial Board


    • امتیاز

      26

    • تعداد محتوا

      1,400


  4. MR9

    MR9

    Forum Admins


    • امتیاز

      18

    • تعداد محتوا

      9,419



ارسال های محبوب

Showing content with the highest reputation on یکشنبه, 4 آبان 1399 در همه مناطق

  1. 6 پسندیده شده
    سلام علیکم وضعیت سال 77 به نظرم ارتباطی به ناسازمان یافته بودن حریف نداشت .. به شیوه جنگی که قرار بود اتفاق بیافتد مرتبط بود . سال 1377 یا همون 1998 ، بطور دقیق 3 سال از حاکمیت طالبان در افغانستان می گذشت ( تصرف 90 درصد خاک افغانستان ) . القاعده آزادانه در این کشور فعالیت داشت و هنوز هم 11 سپتامبر اتفاق نیافتاده بود . به اصطلاح بخش بزرگی از این دو نیرو ، تجربه جنگ با یک قدرت بزرگتر را داشتند که در مقایسه با ما ، توان رزمی بالاتری را وارد صحنه کرده بود ، در نتیجه برحسب وضعیت وقت ، برای ما که فقط 9 سال از پایان جنگ با عراق گذشته بود (1998- 1989 ) و هنوز ضربات شدید آخر جنگ در پیکره این مملکت وجود داشت ، بعید بود در صورت دخالت ، نتیجه مهمی ثبت بشود . ضمن اینکه مرزهای فراخ ما با پاکستان و افغانستان تبدیل به بهشت القاعده میشد . ولی خوب ، تدبیری به کار رفت که سه سال بعد با تجهیز نیروهای اتحاد شمال و پشتیبانی هوایی ائتلاف (آزادی پایدار) به نوعی غیر مستقیم ، حساب با طالبان تسویه شود .. در خصوص اینکه نمی تونیم وارد بشیم ، یک تحلیل وجود دارد ، در خصوص اینکه نباید مستقیم وارد بشویم ، یک تحلیل دیگر .... (بدترین سناریو ) ماهیت جغرافیایی آذربایجان به شکلی هست که اصولا نیازی به ورود زمینی ما نیست ... تمامی حوزه های نفتی آذربایجان در کاسپین براحتی زیر دید و تیر نیروی دریایی ارتش و عناصر یگانهای ویژه سپاه هست و عملا نیروی دریایی آذربایجان را میشود با همکاری روسها و یا بدون همکاری آنها با یکطراحی مناسب ، برگشت داد به عصر حجر . وقتی نیروی دریایی نداشته باشند ، نفتی هم ندارند که صادر کنند ، در نتیجه به ورود زمینی ما هیچ نیازی نیست . ضمن اینکه واحدهای موشکی زمین به زمین سپاه ، یا نیروی هوایی ارتش هم به راحتی همه خاک این کشور را زیر دید و تیر خودش دارد در اینکه علاقه نداریم وارد بشویم که صحبت زیاد هست که در زمان خودش میشود روی ان بحث کرد ... ولی در قالب یک پیش زمینه ذهنی ، طراحی که برای حوزه ماوراء قفقاز شده ، پیچیده تر از یک جنگ محدود منطقه ای بر سر یک قطعه زمین هست ... پی نوشت : 1- به نظرم باید بیشتر در خصوص تاثیر جغرافیای نظامی در سرنوشت نبرد ها ، در میلیتاری مطلب نوشت . 2- باید سعی شود که جنگ را صرفا در سخت افزار رصد نکنیم ....
  2. 4 پسندیده شده
    بسمه تعالی ایران و بحران قره باغ ؛ یک جنگ مذهبی ؟ تاکنون جنگ های بسیاری بر سر عقاید بین انسانها درگرفته است برخی ازین جنگ ها بر سر عقاید دینی بوده اند و برخی دیگر نه . فی المثل درگیری های گسترده بین کمونیست ها و کاپیتالیست ها و یا جنگ داخلی آمریکا به طور رسمی ناشی از یک عقیده ی مذهبی نبوده اندگرچه میتوان آنها را جنگ بر سر عقاید دانست. البته انواع تعاریف کاهش دهنده [1]وجود دارند که تاکید میکنند بسیاری از اعلام موضع های رسمی تنها روبنایی برای مسایل اقتصادی و یا نژادی هستند. نهایت این نظریات کاهش دهنده آنهایی هستند که جنگ و ستیز را یک امر ذاتی برای انسان دانسته و حتی اقتصاد و جنگ بر سر منابع را نیز امری روبنایی میدانند. جنگ دینی نیز خود بر دونوع است جنگ ناشی از انگیزه های دینی و جنگ توجیه شده با انگیزه های دینی . در مورد دوم باید توجه داشت که احتمال ظاهری بودن انگیزه های مذهبی و دینی بیشتر است.مهمترین علت در گر گرفتن آتش جنگ های مذهبی تفاوت‌های مذهبی است. مفهوم تفاوت های مذهبی خود به یک گروهه ی بزرگتر اشاره دارد: تفاوت های انسانی. این قسم خاص از تفاوت های انسانی می‌تواند بین یک واحد سیاسی ( نظام مستقر، دولت ، پادشاهی الخ) ، یا میان فرقه‌ها و مذاهب مختلف ویا ادیان مختلف تحت یک حاکمیت سیاسی باشد. در قرن بیستم عبارت holy war و عبارت هایی ازین دست یادآور افراط گرایی دینی است . این انبوهه های معمولا کوچک مذهبی تاکنون کوشیده اند به گسترش خشونت‌آمیز محتوای ایمان خود بپردازد، در برخی از موارد مانند گسترش ایمان با حذف افراد دیگری که به باور ایشان ایمان نداشته اند بوده است . برخی از مصادیق اخیر این موضوع ، نسل کشی مسلمانان توسط بوداییان در برمه، درگیری های دایمی میان مذاهب در هند، کشتار های دسته جمعی توسط افراط گرایان مسیحی و البته جنایت های پرشمار سنی های تندرو (سلفی ) به خصوص در قضایای عراق و سوریه بوده است . بر اساس برخی پژوهش ها [2] از میان 1763 جنگ ثبت شده به لحاظ تاریخی چیزی در حدود 7 درصد آنها با انگیزه های مذهبی بوده اند. البته نکته ی مهمی در اینجا وجود دارد : جنگ های مذهبی معمولا بسیار خونبارترند. براساس پژوهش دیگری [3]بیش از ده درصد از خونبارترین درگیری های تاریخی با انگیزه های مذهبی رخ داده اند. گذشته ازنظریاتی که وجود انگیزه های مذهبی را در مورد جنگ ها از اساس قبول ندارند، میتوان میل واضحی را در میان دولت ها و گروه ها برای نوعی از توجیه مذهبی برای درگیریهایشان دانست. مهم ترین دلیل امر فوق چنین به نظر میرسد: مذهبی کردن به جهت روانی و تبلیغاتی دارای ابعاد و تاثیرات مهم داخلی و خارجی است . ابعاد داخلی: یکی از مهمترین ابعاد رنگ و وبوی مذهبی دادن به جنگ ها، کمک به پروسه ی ناانسان پنداری [4] و یا شر پنداری [5] دشمن است. مذهب امر مهمی است و برای بسیاری از مردم جهان، اعتقادات مذهبی مهم ترین چیزها در زندگی ایشان است. کسی که مخالف این عقاید باشد . یا به آنها توهین کند قطعا موجود شریری است و باید به شدیدترین وجه با وی برخورد نمود. این کار به رهبران گروه ها و جوامع کمک میکند تا احساسات پیروانشان را تهییج کنند و ازیشان خشونت بیشتری در قبال دشمن طلب کنند. مثال های زیادی در این مورد وجود دارد که محور شرارت جرج بوش گویا ترین مثال است. ابعاد خارجی : در بعد خارجی استفاده از پوشش جنگ مذهبی که حوزه ی عقاید راسخ است به رهبران جوامع میکند که جوامع یا دولت های دیگر را حتی الامکان از منطقه ی خاکستری خارج کنند. آنها با ساختن یک دو قطبی جعلی [6]به بازیگران خارجی اعلام میکنند که یا با ما هستید و یا بر علیه ما. این تکنیک بسیاری از کمک های بالقوه را به بالفعل تبدیل میکند. در این مورد نیز آمریکای دوره ی جرج بوش یکی از کاملترین نمونه های معاصر است. شواهدی هم اکنون از درگیری قره باغ مخابره می شود که حاکی از میل طرفین به مذهبی کردن این جنگ است. هدف قرار دادن کلیساها و مساجد، استفاده از ادبیات مذهبی و دعوت از کشورهای هم مذهب از نمونه های این اقدامات است. اقداماتی چون بی حرمتی به اماکن مذهبی میتواندواقعا ازطرف دشمن و یا حتی خود این کشورها به صورت پرچم ساختگی [7] صورت گرفته و تشدید شود. این درحالی است که درگیری قره باغ یک درگیری با زمینه های فتح زمین [8] و در مراحل بعد ناشی از کینه های تاریخی و عمدتا نژادی است. کشتارهای وسیعی که دو طرف به عنوان زمینه های تاریخی این نزاع مدام برآن تکیه میکنند از سوی هر دو طرف و بر اساس بنیان های نژادی صورت گرفته است. ممکن است که دو طرف با تلاش برای دادن توجیهات مذهبی به این درگیری در بعد تبلیغات داخلی موفقیت هایی به دست بیاورند ولی باید بدانند که زمان تاثیر گذاری بر دیگر کشورها با استفاده از ادبیات مذهبی گذشته است. کسی در دنیا فریب هیچ یک از دو کشور برای اسلامی یا صلیبی کردن جنگ را نخواهد خورد. جمهوری اسلامی کماکان با پایبندی به قوانین بین المللی قره باغ را خاک آذربایجان میداند. البته باید به یاد داشت همانگونه که قره باغ بخشی از خاک آذربایجان بوده و پس از مدتی از آن جدا شده است کشور آذربایجان نیز در طول تاریخ بخشی از سرزمین ایران بوده و اکنون چندسالی است که مستقل شده است. جمهوری اسلامی همچنین هرگونه درگیری منطقه ای را به صلاح منطقه ندانسته و راه حل این بحران را در گفت و گو میداند. ایران در صورت اعلام جنگ مذهبی قطعا مخاطب ارمنستان نخواهد بود. ولی گرگینه های دو سوی ارس که نسخه ی بازتولید شده تفکرات مذهبی داعش در لباس تفکرات نژادپرستانه هستند نیز باید بدانند که نظام اسلامی وارد بازی مسلمان نمایی و شیعه نمایی ایشان نخواهد شد. تفکرات نژاد پرستانه هیچ جایی در اسلام ندارند از آن رو که طبق نص قرآن کریم : ان اکرمکم عندالله اتقاکم . ........................................................................................................................................... [1] https://en.wikipedia.org/wiki/Reductionism [2] Axelrod, Alan; Phillips, Charles, eds. (2004). Encyclopedia of Wars (Vol.3). Facts on File. pp. 1484–1485 Index entry for Religious wars category. [3] Matthew White (2011). The Great Big Book of Horrible Things. W.W. Norton & Company. p. 544. [4] Dehumanization of the enemy [5] Demonizing the enemy [6] https://en.wikipedia.org/wiki/False_dilemma [7] False flag [8] به دلیل وسعت کم سرزمینی دو کشور
  3. 3 پسندیده شده
    دوست دارم از زاویه دیگری به این جنگ نگاه کنم. در سال 92 و 93 میلادی در زمان ایلچی بیگ معروف ارتش آذربایجان و مجاهدان افغانی عملا در قره باغ مقابل چند چریک فلج شده بودند و پس از حمله ارتش ارمنستان در سال 94 عملا جبهه آذربایجان مانند دومینو فروریخت. این در حالی بود که از نظر نفر و تجهیزات ارتش اذربایجان برتری داشت. علاوه بر این مجهز به هواپیماهای L-39 و Mig-25 و همچنین هلیکوپترهای Mil-24 هیند بود و ارمنستان تقریبا نیروی هوایی نداشت. با اینحال از نظر ساختار و نظام ارتش ارمنستان کاملا بر ساختار نامنظم و درهم ریخته ارتش آذربایجان برتری داشت . این پیروزی ارمنیها را مغرور و به خواب طلایی برد . در همان حال آذریهای تحقیر شده شروع به بازسازی ارتش خود کردند . تجهیزات مدرن خریدند . صنایع اسلحه سازی ایجاد کردند ، و در نهایت از اسرائیلی ها و ترک ها کمک گرفتند تا ارتشی مدرن ایجاد کنند . اینکه اطاق فکر عملیات دست ترکها است . اینکه مستشاران اسرائیلی بر عملیات پهبادها نظارت دارند . این که تروریست های سوری در نقش خط شکن عمل میکنند و واحدهای آذربایجانی بدون سوریها قادر به پیشروی نیستند و ...... این مسئله را نمیتواند پنهان کند که آذریها جنگ را برده اند و ارتش ارمنستان از هم پاشیده است . 32 سال است که جنگ تحمیلی به اتمام رسیده است . مدیران کشور و حتی اکثر فرماندهای نظامی کشور هنوز در همان دوران مانده اند . این در حالی است که نبردها تغییر کرده اند . مقایسه نبردهای امروز با آن دوران همانند مقایسه جنگهای تفنگهای سرپر با تفنگهای گلوله ایست . ارمنستان مثال خوبی است . در قره باغ مشکل فقط پهباد و پدافند نیست . ارمنستان هم پهباد دارد هم پدافند . اما چون دکترین نظامیش کهنه است ، قادر به مقابله با ارتش آذربایجان که صهیونیستها و ترکها به روزش کرده اند نیست . وقتی دکترین نظامی ما به روز نباشد ، در انتخاب سخت افزار هم اشتباه عمل میکنیم . ارمنستان سوخو 30 دارد ، اما از پس پهبادها بر نمی آید . ما در معرض خطر هستیم . ارمنستان امروز رامیبینیم . سوریه را هم دیروز دیدیم. سرنوشت صدام را هم پریروز دیدیم . هر کس جای ما بود با سخت افزار نظامی منسوخ متعلق به نیم قرن قبل ، با فرماندهانی که در قالبهای اداری مربوط به عصر نوسنگی فسیل شده اند (به غیر از چند فرمانده سپاه قدس که با بذل خون و جان تجربه کسب کردند) ، با اقتصاد بیمار ، معیوب و فاسدی که همزمان زیر بیرحمانه ترین تحریمها تاریخ قرار دارد، تمام سرمایه های کشور (اعم از انسانی ، مالی ، ...) را بسیج میکرد تا تراز دفاعی خود را به حد قابل قبولی برساند (نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی). نمیدانم قرار است چه اتفاقی بیفتد که بیدار شویم.
  4. 3 پسندیده شده
    بسمه تعالی مذهب در میان مردم حاوی نمادها و نشانه ها و اعمال و آداب هست. جنگ وقتی به سمت سوء استفاده از مذهب کشیده بشه، مفهومش این هست که درگیری به داخل این نمادها و سوء استفاده از این آداب وارد خواهد شد. بعبارتی دیگر، سبقه ننگین داعش در آتش زدن و منفجر کردن بسیاری از مساجد، کلیساها و آثار باستانی در عراق و سوریه. هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان درسته که تازه تاسیس هستند، اما سوابق تاریخی عظیمی دارند که باید بشدت ازش محافظت کنند. و به هیچ توجیهی جنگ رو به داخل اماکن و شعائر مذهبی نکشانند.
  5. 2 پسندیده شده
    به نام خداوند بخشنده مهربان که هرچه داریم از لطف اوست امیدواریم لطفش رو در تدوین این تاپیک شامل همه ما بکنه با سلام ضعف های اساسی در کشور ما شامل سه دسته می شود که در تلاشم با کمک دوستان در سه تاپیک نگاهی مختصر ولی کاربردی تدوین کنیم 1- رسانه و تبلیغات ---------------------- تاپیک نبرد "رسانه ای و الگوی تبلیغات" 2- مدیریت منابع و نیروها ------------ تاپیک فعلی "مدیریت منابع و نیروها در صنایع نظامی" 3- الگوی آموزش و انتقال تجربه ---- تاپیک آینده " آموزش و مستندیازی کلید توسعه منابع انسانی" درگیری های روزانه سبب کندی روند تولید مطالب شد ولی انشالله کلنگ اول این تاپیک رو با هدف نگرشی کاربردی بر مدیریت منابع و نیروها می زنیم مدیریت منابع و صنایع نظامی بهترین تعریف برای مدیریت عبارت از استفاده بهینه از منابع انسانی، مالی و تجهیزات موجود برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است. متاسفانه تعریف درستی از مدیریت در تفکر ما وجود ندارد، مدیریت درست کلمه عام هست و از نگاه مردم یک مدیریت درست مشابه مدیریت رضاخانی و استبداد است و باوری به مدیریت برنامه ریز وجود ندارد. در شکل زیر، کیفیت مدیریت منابع در بین سیستم های نظامی متفاوت به خوبی نشان داده شده است و ثابت می کند که فناوری و تجهیزات نوین الزاما به معنای کیفیت استفاده خوب از آن نیست. در این تصویر امریکا دارای بالاترین سطح فناوری و مدیریت منابع است در حالی که ایران هنوز به بهره وری و استفاده خوبی از زیرساخت ها و فناوری خود نرسیده است. نکته ای که این نمودار را مهم می کند، بهره وری بالا در گروه های نظامی چون حزب الله، حماس و داعش است که علارغم سطح فناوری پایین به حداکثر بهره وری و استفاده از منابع خود رسیده اند. این موضوع در نبردهای داعش و تجهیزاتی که با خلاقیت ساخته شده اند یا موشک های ساده حماس در شرایط تحریم و محاصره نمود خوبی دارد. تجهیزاتی که توسط این گروه ها و بر مبنای خلاقیت ساخته شدند به تدریج در سیستم های رسمی نظامی استفاده و تقلید شد که نشان می دهد بهره وری لزوما منوط به داشتن فناوری سطح بالا نیست و در هر سطحی ممکن است. دیدگاه های متفاوتی برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع وجود دارد. در این بین چندین چشمه مولد و مخرب برای هر مدیریتی وجود دارد که دقیقا در مقابل هم قرار می گیرند. چشمه های اصلی مولد و مخرب در مدیریت عبارت اند از: · شفافیت – فساد و پنهان کاری · آموزش – جهل مدرک گرایی · ثبت تجارب و مستندسازی – عبرت شدن · شایسته سالاری – گروه سالاری · برنامه ریزی – شعار محوری · تحقیق و توسعه – درجا زدن · بازاریابی – انحصار و رانت در اولین توضیح : فساد و چشمه های مخرب را می توان به شیر آب ورودی به تاسیسات خراب نامید که با تداومش شرایط را هر لحظه بدتر می کند در حالی که با حذف آن شرایط پایدار و مدیریت تسهیل تر می شود. آموزش کلید اصلی توسعه منابع انسانی بوده و عملکرد بهینه نیروها را تضمین می کند. ثبت مستندات که پایه تغذیه کننده روش ها، روندها و تکنولوژی ها است و در استاندارد ایزو با این شعار شناخته می شود که یک اشتباه نباید دوبار تکرار شود. در حقیقت تدوین تجارب و نظرات اولین گام یادگیری و پیشرفت بشر بوده است. در مجموع عدم مدیریت منابع منجر به اتلاف منابع و از دست رفتن فرصت ها می شود. از این نظر معضل مدیریت به "فقر بر روی منابع غنی" تعبیر می شوند. چرا که در تلاش برای بدست آوردن فرصت و منابعی هستند که خود دارند. حال باید نگاه خود را اصلاح کنیم و از میان گل های مشکلات و چالش ها ، طلای فرصت را استخراج کنیم ادامه دارد....
  6. 1 پسندیده شده
    بسمه تعالی مقدمه نگارنده متن ذیل از دیدگاه راهبردی به مسئله قره باغ و احتمالات و پیامد های مربوط به آینده منطقه نگاشته است. هر جنگی در هر منطقه از دنیا بدون حمایت و عزم ملی یا مردمی که در حال جنگ هستند محکوم به شکست خواهد بود. از این رو جنگ در قره باغ امری بسیار وابسته به مسائل جمعیتی و افکار عمومی ست و از برای آن انجام میشود. مسئله فتح سرزمینی جنگ های فتح سرزمینی به سبک دوره فئودالی مدتهاست منسوخ شده، سازمان ملل و جوامع بین المللی بسختی با تغییرات در مرزها از طریق حملات نظامی کنار می آیند. پذیرفتن تغییر مرزهای کشورها از طریق تهاجم نظامی امریست که میتواند عواقب متقابلی برای کشورهایی که آن تغییرات را میپذیرند داشته باشد، این عواقب از تروریسم گرفته تا رفتن این پذیرش به حافظه تاریخی جهانی وبدل شدن به عرفی که امکان رخداد مجدد برای همان کشور پذیرنده نیز بوجود می آورد. صرف نظر از اینکه حق و باطل تاریخی این منازعات مرزی چگونه باشد، برنده منازعه، بعد از پیروزی باید هزینه های بسیاری در عرصه روابط بین الملل برای جلب افکار عمومی، سیاستمداران کشورهای مختلف جهت پذیرش رسمی مرزهای جدید پرداخت کند، علی الخصوص به اعضای دایم شورای امنیت سازمان ملل و شاید واکنش این اعضا در پذیرش این مرز جدید آنقدر طولانی شود که فرصت واکنش متقابل و بروز جنگی دیگر را رقم بزند. راهبرد نظامی جاری آذربایجان در قره باغ شیوه های رزمی طرفین این درگیری هرچه باشد از قواعدی قابل شمارش پیروی خواهد کرد، نه از آن جهت که بسادگی قابل پیش بینی هستند، بلکه تجربیات تاریخی زیادی نسبت به چنین درگیری هایی وجود دارد. از نظر جمعیت شناختی منطقه ناگورنوقره باغ جمعیت ساکنی عمدتا ارمنی تبار دارد، آذری ها بدون حمایت افکار عمومی ساکن در منطقه و پشتیبانی مردمی قادر پیشروی نخواهند بود، حتی در صورت پیشروی موفقیت آمیز قادر به حفظ سرزمین های فتح شده نخواهند شد. بنابراین بدیهی است که ترکیب جمعیتی منطقه ابتدا تغییر کند و این امر نه به یکباره امکانپذیر است و نه در یک نبرد کوتاه مدت. بلکه جنگی طولانی مدت، همراه با زیرآتش گرفتن مستقیم شهرها، کشتار ارمنی ها و مهاجرت دادن اجباری جمعیت ساکن در این مناطق میتواند راهبرد انتخابی طرف آذری باشد و این شکل از درگیری پیوسته و همراه با سکونت دادن آذری ها در منطقه ادامه پیدا کند تا ترکیب جمعیتی از ارمنی به آذری و ترک تغییر کند، تا در یک نبرد قاطع احتمالی بسیار بزرگ شرایط برای اشغال دایم فراهم شود و یا دست کم از طریق یک روند دمکراتیک مثلا رای گیری و تعیین سرنوشت از سوی ساکنان به نفع دولت باکو تغییرات مورد نظر آن دولت بدست آید. روشهای مورد بحث در بالا پیشتر از سوی اسراییل به کار گرفته شده اند، سبقه تاریخی طولانی دارند تا جایی که ماکیاوولی در شهریار به صراحت در مورد مهاجرت اجباری و تغییر جمعیت سرزمینی توسط حکام سخن رانده است. و شاید بتوان دلیل نزدیکی آذربایجان به اسراییل در گرفتن تجهیزات نظامی و مشاوره در خصوص بازسازی ارتش خود را در سطور بالا یافت. راهبرد دفاعی ارمنستان در برابر تهاجم آذربایجان تاکنون آنچه آذربایجان نشان داده، اتکا به تاکتیک سنتی رزمی در مناطق کوهستانی، نظیر استقرار توپخانه، ورود به شهرها، استفاده از موشک های کوتاه و میانبرد و همچنین داد و فریاد پروپگاندای خویش در سراسر دنیا پیرامون حقانیت و نبرد علیه تروریسم آذربایجانی ست، چنین سیاستی بدلیل وجود پایگاه جمعیتی در آرتساخ(قره باغ) و مورد تهاجم قرار گرفتن امری بدیهی است. ارمنستان با سرعت بسیار به سمت مظلوم نمایی وشکست پذیری احتمالی و نیاز به کمک پیش میرود. چنین وضعیتی به ارمنستان کمک میکند تا به جلب کمک های بین المللی از دولت های نسبتا ثروتمند مسیحی بپردازد، همچنین با توجه به در اختیار داشتن مناطق مورد مناقشه، به تحریک فشارهای بین المللی به سمت آذربایجان در جهت پایان جنگ بپردازد. تدریج گرایی منطقی در هیچ جنگی نمیتوان نتایج را از ابتدا به دقت بر شمرد، گفته اند آنچه در مورد آینده میتوان با دقت گفت، عدم پیشبینی درست آن است. اما بر اساس شواهد، تجربیات و دانش های موجود و نسبت به گذشته تمرین های نظامی آذربایجان و خریدهای نظامی های دو کشور؛ از دید نگارنده، پیش بینی میشود جنگی میان مدت و سپس یک نبرد تعیین کننده راهبرد آغازین جمهوری آذربایجان بوده باشد، گرچه ممکن است هیچ وقت چنین رخدادی به حقیقت نپیوندد. ولیکن، این یک الزام برای داشتن یک تفسیر راهبردی منطقی درآغاز جنگ است، گرچه یک گرند استراتژی(راهبرد فراگیر) محسوب نمیشود. هر راهبردی برای ورود به هر درگیری نیازمند راهبردی برای ادامه خروج از آن نیز خواهد بود. راهبردهایی که در ادامه اتخاذ میشود آنهایی هستند که در جبهه های نبرد آموخته میشوند، و جملگی خرده راهبردهایی هستند که ظهور کرده و دور از مسیر اصلی و هدف کلی نیستند. در موقعیت کنونی بدین دلیل که تشدیدگر این نبرد در این مقطع جمهوری آذربایجان است، این کشور ابتکار عمل را در اختیار دارد و تدریجا ارمنستان خود را در برابر ابتکارهای آذربایجان واکنش گر میبینید، آذربایجان تصمیم گیرنده اصلی در پایان دادن به نبرد یا تغییر شکل ماهیت جنگ خواهد بود. نیازمندی به راهبردی برای خروج و پایان دادن به جنگ در ابتدا، بدلایل پیشگری از ورود به جنگ دایمی، فرسایشی و یا بیرون کشیدن از درگیری در زمان مناسب طرح میشود، سپس در ادامه بر اساس موفقیت ها یا شکست هایی که کسب میشود تحت اثرات جبهه ها و افکار عمومی تغییر خواهد کرد. بنابراین بزرگترین رکن اصلی جبهه دو طرف نه روی زمین بلکه در رسانه ها و پروپگاندای جهانی آنان است. این موفقیت ها در پروپگاندای طرفین است که جنگ را به پیش خواهد برد و حتی سطح بروز خشونت ها و یا اقدام علیه اشغال سرزمینی و حتی میزان زیر آتش گرفتن پایتخت های یکدیگر تنظیم خواهد کرد. پیشبینی نسبت به رویه های آینده درگیری در قره باغ: آذربایجان در جبهه جنوبی پیشروی خوبی صورت داده است اما نکات زیر حائز اهمیت است؛ - همانطور که عرض شد، برای آذربایجان در مناطقی که پشتیبانی جمعیتی ندارد امکان پیشروی موفق بسختی ممکن است و در صورت پیشروی امکان حفظ و بهره برداری از پیشروی پیچیده تر خواهد بود. بنابراین انتخاب پیشروی از جنوب از این جهت منطقی است که ؛ o ممکن است بخواهد خود را با حمله سریع به نخجوان برساند، به دو دلیل 1- تکمیل اتصال سرزمینی 2-جلوگیری از ورود ارمنستان به نخجوان در برابر یک سناریوی پاسخ احتمالی به تهاجمات در غره باق. o این نکته حائز اهمیت است که در شمال ایران آذریها و ترک ها درصد تجمعی بیشتری نسبت به آذریهایی منطقه غره باق وجود دارد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ارتش آذربایجان و ترکیه از طریق منطقه نخجوان بصورت مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه به یکدیگر دست بدهند.(پشتیبانی هوایی ترک، پیاده نظام هایی شامل نیرومخصوص ترک در لباس تروریست های پانترک و نوعثمانی، و ارتش آذربایجان از شرق) o امکان تهاجم سریع در مناطق کوهستانی بسادگی میسر نیست و تنها با سرعت بالا از طریق عبور از مسیر رودخانه ارس ممکن است،با توجه به این امر، روستاهای مرزی ایران مانند عاشقلو، اوزان، کرانلو و ... در معرض تهدید تهاجم آذریها و احتمال پاسخ ارمنی ها در آن مناطق هستند o در صورت وقوع شورش های ساختگی و بحران کمبود منابع و تظاهرات، شرایط برای نفوذ نیروهای اطلاعاتی امنیتی هر سه کشور ترکیه، آذربایجان و ارمنستان جهت بهره برداری از آشوب ممکن است. و در ادامه پاسخ ایران در سرکوب تظاهرات و یا شورش، عواقبی نظیر نفوذ و دخالت بیگانه در حتی کوتاه هم خواهد داشت. o آنچه فضای بحران برای ورود به نبردهای چریکی و شورشهای اجتماعی تقویت میکند، آن است که دو کشور بزودی بسیاری از تسلیحات زرهی خود را از دست میدهند، سازمان نیروهای مسلح این کشورها اقدام به جذب نیروی مردمی خواهد کرد. این امر سبب میشود تا ارتش های منظم تبدیل به ارتش های پراکنده با ابعاد بالای استفاده از نیروی شبه نظامی شوند و به تجهیزات شبه نظامیان نظیر وانت های مسلح، موشک های دوشپرتاب و ضد تانک قابل حمل توسط نفر روی بیاورند. o وضعیت جنگ با استفاده از شبه نظامیان، سبب میشود تا حجم انبوهی از تجهیزات انفرادی جنگی وارد مناطق شمالی کشورمان شود. o جنگ با استفاده از شبه نظامیان نیز به تلاش های وسیعی از عملیات روانی و پروپگاندای سیاسی نیازمند است. o در میان مدت ممکن است جمیع موارد فوق ایران را وادار به ورود به یک جنگ هیبریدی با محوریت ترکیه و آذربایجان کند. اقدامات پیشنهادی در بخش تاکتیکی و سیاستگذاری برای ایران: در بخش تاکتیکی: اجرای مانور ترکیبی. - اقدام به اجرای سریع مانور ضد چریکی و ضد شورشی در مناطق مرزی کشور به سبک زیر؛ o تمرین استقرار و حرکت به سمت پاکتی از 5 تا 10 روستای مرزی در یک مسیر، به شکلی که چند تیم متحرک، به روستاهای در مناطق مرزی در بخش بندی های جغرافیایی مشخص وارد میشوند، و استقرار تیم های ثابت را امکان سنجی و مدیریت میکنند؛ 1- تیم های متحرک در دو بخش ابتدا بدون ظاهر نظامی به سپس به قصد تمرین تامین نظامی و سپس بصورت کاملا نظامی به قصد فراهم آوری امکان استقرار تیم های ثابت با تجهیزات وارد مناطق روستایی میشوند، با جمعیت پل ارتباطی ایجاد میکنند، و به ترتیب متوالی پس از استقرار تیم های ثابت به قصد روستای بعدی خارج میشوند. 2- سپس تیم های ثابت با استقرار تجهیزات بیمارستانی، امدادی، هلال احمر و کمک به مناطق روستایی وارد میشوند، در مدت زمان مشخص فعالیت های ارتباطات انسانی و اجتماعی را تمرین کرده و منتظر ورود دوم تیم های متحرک در تاریخ مقرر میشوند. 3- سپس تیم های متحرک دیگری به ترتیبی موازی به قصد کمک به جمع آوری تجهیزات ثابت وارد میشوند. و در پایان مانور اسکرت را تا فاصله ایمن را تمرین میکنند. دلایل اجرای مانور تاکتیکی فوق؛ - جدایی طلبها، شبه نظامیان، چریک ها و ارتش های دارای ابعاد هیبریدی که قادرند از طریق اجرای عملیات روانی، پروپگاندای سیاسی و پشتیبانی مالی در کنار ارتش های منظم خود اجرای طرح عملیاتی ترکیبی کنند، ابتدا با نفوذ، سپس ایجاد پل های ارتباطی و پس از آن شروع در نا امن کردن محیط های روستایی، اقدام به ایجاد معضلات روانی کرده، و در ادامه از ساکنان عدم همکاری با دولت مرکزی را طلب خواهند، ابتدا با تحریک و سپس با تهدید. در فضای ناامنی مردم روستایی از همکاری اطلاعاتی و امنیتی با دولت های مرکزی پرهیز میکنند و حتی ممکن است جذب این گروه ها شوند، مگر در شرایطی که احساس کنند فضای ایمن و قدرت غالبی توسط دولت مرکزی قادر به حمایت از آنان یا نابود سازی تحرکات ضد دولتی ست. - از طرفی دیگر در صورت بروز خشونت، و نفوذ بیگانه در مناطق مرزی ای که امروز نسبتا امن هستند، نیروی آموزش ندیده یا نیرویی که منطقه عملیاتی خود را تجربه نکرده باشد، بسختی میتواند با مردم ارتباط برقرار کرده و قادر نخواهد بود اقدامی که در شرایط عادی تمرین نشده است را در شرایط حاد بحران به اجرا بگذارد. - آن بخش از جریانهای فکری که در مناطق روستایی مرزی و در معرض تهدیدات مختلف امنیتی هستند، در صورتی که با هسته های خفته عملیاتی چریک های دشمن سمپاتی و هماهنگی برای روز شورش داشته باشند(آنچه در شهرهای عراق مانند رمادی، موصل و تکریت اتفاق افتاد) بسرعت دچار خطا، واکنش و یا تغییر نقشه خواهند شد، و در نتیجه اجرای این مانور این اقدامات قابل ردیابی خواهند بود. - بنیاد عملیات هیبریدی مرزی ضد کشور، از طریق کشتار و تروربه نام حکومت (مانند اقدام چریک های فدایی خلق در کردستان علیه پادگان های ارتش) و سپس ایجاد هسته های مقاومت علیه دولتها انجام میگیرد، جذب نیرو تنها در صورت خلاء قدرت و واکنش نابهنگام دولت مرکزی ممکن است، و از طرفی در صورت اقدام تند، سلطه آمیز و نابخردانه نیروهای نظامی دولتی، اوضاع از کنترل خارج و یا تشدید میشود.(مانند اقدامات دیر هنگام بشار اسد در شمال و غرب سوریه) - ولیکن این اقدام تند و سلطه آمیز برای هسته های نفوذی تا حدودی لازم و رعب آور است و محاسبات شانس، بخصوص بهره برداری از نفوذ های پیشین یا پل ارتباطی برقرار شده قبلی آنها را پایین می آورد، بنابراین حضور پیشدستانه و ایمن سازی جهت ایجاد قوت قلب برای ساکنان و دادن اطمینان برای اجرای مجدد وسریع چنین پاسداری مرزی، سبقه ای برای تحکیم قدرت حاکمیت کشور در مناطق مرزی ایجاد خواهد و فرصت بهره برداری از متجاوزان به اقتدار کشور را خواهد گرفت. در بخش راهبردی؛ اگر مناقشه امروز آذربایجان – ارمنستان را به ابعاد نظامی و روانی تقسیم کنیم، باید گفت این رابطه 20-80 خواهد بود. اقدامات نظامی که به شکست منجر شوند عواقب وخیم سیاسی بسیاری خواهند داشت با این وجود آنچه روی زمین رخ میدهد سهم 20 درصدی از واقعیت های آینده خواهد شد، و داشتن یک فیلم 5 دقیقه از حضور در مناطق تحت سیطره رقیب در افکار عمومی اثری به مراتب بیشتر از خود نشان خواهد داد. دولت پاشینیان با استفاده از اعتراضات گسترده و اجرای شورش خیابانی به قدرت رسیده است و شکست در صحنه نظامی برای وی شکست در صحنه سیاست و افکار عمومی نیز خواهد بود، آنچه وی روی زمین و در مانور نظامی در برابر باکو انجام میدهد در عمل در حکم اجرای مانور سیاسی برای بقای وی نیز هست، از طرفی باکو نیز تفاوت چندانی ندارد، اگر دولت تک حزب و شبه پادشاهی علی اف نتواند در جبهه ها پیشروی مناسبی داشته باشد، در صحنه افکار عمومی نیز شکست و بی تفاوتی مردم نسبت به دولت مرکزی را تجربه خواهد کرد. اگر بخواهیم ملاک های اقتصادی و راهبردی فتح سرزمینی در قره باغ را در نظر بگیریم، آنچه پس از این جنگ به هر نحوی باقی بماند برتری خاصی از این دو منظر ایجاد نخواهد کرد. بنابراین جنگ در قره باق امری کاملا سیاسی و برای کسب افتخارات سیاسی انجام میشود تا مبنایی نظامی و یا اقتصادی داشته باشد. در حین و پس از این جنگ: ارمنستان: - پاشینیان به شکل فزاینده ای خود را پلیس ضد تروریسم، و ضد شورش و بنیاد گرایی اسلامی در منطقه قفقاز معرفی خواهد کرد. - وی خواهد توانست از کشورهای ثروتمند مسیحی و از طریق کلیساهای بسیار، سرمایه لازم در حد لازم برای ادامه جنگ را فراهم کند. و شاید این جنگ راهی برای ورود تفکرات اوانجلیستی به ارمنستان باز کند. - دولت ایروان در محاصره ترکیه و آذربایجان است و بشدت احساس ناامنی خواهد کرد، بنابراین به دنبال ایران و روسیه خواهد دوید، نیروی هوایی، موشکی و پدافندی خود را بشدت تقویت خواهد کرد. - هر دو کشور تسلیحات بسیار زیادی در بخش زمینی از دست داده اند و خواهند داد، تمایل برای جبران تجهیزات زرهی و تقاضا برای تجهیزات دورایستا و موشکی به شکل فزاینده ای بازار تسلیحاتی بزرگی در منطقه قفقاز ایجاد خواهد شد. هر دو کشور به سمت بومی سازی تسلیحات و تبدیل شدن به قدرت های موشکی پیش خواهند رفت، و این امر مزیت موشکی ایران را تحت تاثیر شدید قرار خواهد داد. - ایروان مزیت های ذاتی بزرگی از نظر اقتصادی ندارد، و اگر امنیت خود را از دست رفته ببیند بشدت با آسیب های اجتماعی فراوان روبرو خواهد شد بنابراین دولت پاشینیان هرکاری برای جلوگیری از این وضعیت خواهد کرد، منجمله اجاره دادن پایگاه های نظامی به آمریکا و ناتو، و قرارگیری بجای ترکیه امروز. چنین اقدامی سبب خواهد شد تا هم امنیت لازم را بدست آورد و هم به مکانی امن برای سرمایه گذاری خارجی بدل شود. چه بسا امروز آمریکا به دنبال تنبیه ترکیه و خروج از اینجرلیک و پیمان اجاره تسلیحات اتمی ست، و ممکن است به سمت ایروان روی بیاورد. ایروانی که دولت پاشینیان با تکیه بر شعارهای ضد روسی در آن به قدرت رسیده است. - این امر برای روسیه بسیار آسیب زا خواهد بود بخصوص با توجه به مشکلات با گرجستان، بنابراین روسیه اجازه نخواهد داد و این اجازه ندادن به معنای گسترش وسیع ارتباطات با ارمنستان و حضور پیوسته در آن است. از طرفی برای ایران هم معضلات فراوانی ایجاد خواهد کرد بخصوص اینکه اسراییل در آذربایجان نفوذ گسترده ای پیدا کرده و اگر ارمنستان نیز به سمت آمریکا متمایل شود، محوز ضد ایرانی اسراییل و آمریکا میدان صلح، جنگ و کلیه تحولات منطقه قفقاز تا سالهای بسیار خواهند بود. آذربایجان: - آذربایجان از توان کشورهای اسلامی نظیر پاکستان، تروریست های اسلامگرا در سراسر دنیا استفاده خواهد کرد، بنابراین به تجربه ترکیه در اداره و مجتمع کردن این چریک ها نیازمند است، تا جایی که ممکن است ادامه جنگ را مستقیما ترکیه اداره کند. - این کشور تا پایان جنگ حجم بالایی تسلیحات مصرف خواهد کرد، و پس از جنگ وارد یک تقابل سرد تسلیحاتی با ارمنستان خواهد شد. اگر ارمنستان قدرت هوایی خود را تقویت کند، آذربایجان در برابر قادر به چنین کاری نخواهد بود. - آذربایجان هم اکنون نیروی هوایی ضعیف و قدیمی دارد که نمیتواند آنچنان قدرت تهاجمی و عملیاتی کافیاز خود نشان دهد. بعید است روسها بخواهند آذری ها را در سطح راهبردی مانند نیروی هوایی در برابر ارمنی ها تقویت کنند، آنها قبلا به ارمنستان جنگنده های گرانقیمت و راهبردی سوخوی 30 فروخته اند و ارمنستان را مشتری خود کرده اند، کشورهای غربی نیز بعید به نظر میرسد که بخواهند به آذربایجان در برابر یک دولت مسیحی دیگر اسلحه بفروشند، با این وجود جنگنده های غربی نیز بسیار گرانقیمت تر از گونه های روسی هستند و بعید آذری ها از عهده تهیه آنها بر بیایند. - با توجه به دو مورد فوق به نظر میرسد که آذریها به دنبال تهیه تسلیحات موشکی زمین به زمین کوتاه و میانبرد به شکل وسیع و در قالب راه اندازی خط تولید بروند. آنها از ترکیه موشکهای کروز و بالستیک خریداری خواهند کرد. ایران: - سیاست ایران هر چه باشد، در معرض اقدامات پیچیده دو کشور برای ورود به درگیری یا حمایت از یک طرف خواهد بود، هم برای ارمنستان بسیار مفید است که ایران را جلب کند وهم برای آذربایجان، ایران دچار وضعیتی انتخابی میشود، با اینکه این انتخاب حتی در اندیشه بسیار دشوار، ایران باید از آن اجتناب کند. - نخبگان سیاسی آذربایجان و ترکیه به صراحت از چشم داشت خود به خاک ایران سخن میگویند، اما از نظر اقدام در حال حاضر در جایگاهی نیستند که بتوانند کاری از پیش ببرند مگر در صورت ضعف شدید سیاسی و خلاء قدرت در ایران. به همین دلیل ایران هم به جلوگیری از شکل گیری یک اتحاد ضد ایرانی با محوریت "ارتش تورک" که در صورت موفقیت آذربایجان میرود به یک ایدولوژی نظامی سیاسی غالب تبدیل شود، باید بسرعت اقدام کند. - ایران و ارمنستان میتوانند برای شکل گیری یک نیروی نظامی محدود جهت عملیات ضد تروریسم در مناطق مرزی مشارکت کنند. ویراست نشده است، اگر ایرادی دیدید تذکر بدین تا اصلاح کنم: نسخه فارسی تهیه شده برای میلیتاری http://www.military.ir/ نسخه انگلیسی :https://msai.ir/
  7. 1 پسندیده شده
    پهباد و موشک ابزارهای تهاجمی هستند . اما به ابزاری هم برای نمایش قدرت نیاز داریم . صرف نظر از اینکه در نبردهای امروز به تانک معتقد باشیم یا نه ، نمیتوان منکر ارزش نمادین آن شد.
  8. 1 پسندیده شده
    ولی ظاهرا بدنه رو خودمون ساختیم و باقی سیستم ها رو کاملا از کشور ثالث وارد کردیم و بعد مونتاژ البته ماجرای 412 اینطور بود
  9. 1 پسندیده شده
    با سلام وزارت دفاع در اواخر دهه هفتاد از طریق منبعی نامشخص توانسته بود محموله بسیار بزرگی از موتورهای بالگرد کبرا را به کشور وارد کنه ! این محموله توسط گمرک بندر شهید باهنر بندر عباس کشف و ضبط شد و اگر دخالت ستاد کل نیروهای مسلح در ترخیص فوری و بی سر و صدای این محموله نبود کم کم داشت به رسوایی بزرگی تبدیل میشد ، چون محموله تحت عنوانی غیر از موتور بالگرد و بعنوان محموله غیر نظامی به کشور وارد شده بود . جالبتر اینکه تعداد این موتور ها به حدی زیاد بود که سنخیتی با نیاز تعمیراتی این تعداد از بالگرد های کبرای عملیاتی در ایران نداشت . با تولید انبوه بالگردهای طوفان و 212 مشخص شد که این موتورها برای چه هدف بزرگی به کشور وارد شده بود . به هر حال دمشون گرم
  10. 1 پسندیده شده
    Probot خودرو بدون سرنشین رژیم صهیونیستی خودروی بدون سرنشین Probot یک وسیله نقلیه سبک زمینی بدون سرنشین چند منظوره سبک تاکتیکی است که توسط شرکت اسرائیلی Roboteam ساخته شده است و در حال حاضر در خدمت نیروهای دفاعی اسرائیل میباشد. این خودرو بدون سرنیشن میتواند در زمین های شهری ، فضای باز، مناطق ناهموار و میادین جنگی مورد استفاده قرار بگیرد. خودرو بدون سرنشین Probot میتواند محموله های سنگین مانند مهمات، سوخت و آب و غذا به وزن 750 کیلوگرم را سربازان پیاده نظام در طول عملیات های نظامی حمل نمایید که کمک قابل توجه به سربازان خواهد کرد. خودروی بدون سرنشین Probot در حقیقت یک خودرو 4 چرخ ساده و سبک با ابعاد جمع و جور است در نتیجه برای نیروهای پیاده نظام ایده آل خواهد بود. برد هدایت این خودرو 1/5 کیلومتر است. این خودرو بدون سرنشین مجهز به دوربین های دید در شب با پوشش 360 درجه است. علاوه بر قابلیت حمل بار Probot میتواند به عنوان یک خودرو رزمی به نیروهای پیاده نطام کمک نمایید. می توان این خودرو بدون سرنشین را طیف گسترده ای برجک های رزمی بدون سرنشین سبک تا تسلحاتی مانند مسلسلهای 7.62 م.م مسلح کرد. خودروی بدون سرنشین Probot تحرک پذیری بالایی دارد که موجب شده است توان عملیاتی بالایی در تمامی عوارض جغرافیایی داشته باشد. این خودرو رزمی بدون سرنشین میتواند به جای سربازان یپاده نظام بارها و افراد زخمیو یا اجساد را جا به جاکند. حمل بار به وسیله خودروهای بدون سرنشین کوچک موجب میشود در میدان نبرد سربازان تمرکز خود را بر روی مبارزه و درگیری با تهدیدات قرار دهند. علاوه بر قابلیتهای لجستیکی، خودروی بدون سرنشین Probot میتواند در نقش رزمی به سربازان پیاده نظام کمک نمایید. طراحی ساده وماژولار Probot به دارندگان این خودرو بدون سرنشین اجازه میدهد تا تسلیحات و برجک های رزمی متنوعی را بر روی ان نصب کنند. تمرین نیروهای IDF با خودرو بدون سرنشین Probot - این خودرو میتواند در مناطق شهری کمک کننده نیروهای پیاده نظام اسرائیلی برای مقابله با تهدیدات باشد.
  11. 1 پسندیده شده
    فوری ۱۳ روستای دیگر از اشغال ارمنستان آزاد شد شهرستان قوبادلی: روستای زیلانلی روستای کۆرد ماهریزلی روستای موغانلی روستای آلاقورشاق شهرستان خوجاوند: روستای دولانار روستای بنیادلی شهرستان جبراییل: روستای داغ توماس روستای نۆسۆس روستای خلفلی روستای مین باشلی روستای ویصللی شهرستان زنگیلان: روستای وندلی روستای میرزه حسنلی
  12. 1 پسندیده شده
    گزارش تسنیم از رزمایش پدافند هوایی ولایت 99| موشک باور در چه فاصله ای به هدف اصابت کرد؟/ رکوردزنی سامانه ایرانی پیش چشم رقیب روس در منطقه اصلی این رزمایش شلیک های متعدد و پرتعداد پنج نوع سامانه موشکی که رسانه ای شد نشان از عزم جدی برای به حداکثر رساندن توانایی عملیاتی نیروهای پدافند هوایی کشور و ارزیابی جدی آمادگی آنها دارد. این رزمایش ها با سختگیری های فرماندهان و نظارت مستقیم بالاترین رده عملیاتی کشور گام مهمی در راستای حفظ آمادگی دفاعی و رزمی کشور است که هر ساله در نیروهای مختلف صورت می پذیرد. رادار جدید و برد کوتاه کاشف-99 که با فرکانس کاری بالا و طول موج پائین کار کشف ریزپرنده ها تا 300 هدف همزمان در برد 12 کیلومتری بر عهده دارد، از جمله رادارهای مستقل حاضر در منطقه رزمایش بود. کاشف 99 در روز اول رزمایش دو سامانه سوم خرداد و طبس مجهز به آخرین گونه موشک های سوم خرداد (نسل جدید موشک های طائر) با برد اعلام شده 105 کیلومتر شلیک های خود را به سمت اهداف انجام دادند. این سامانه ها شامل خودروی پرتابگر مجهز به رادار و خودروی صرفاً پرتابگر هستند. جالب اینجا بود که یکی از سامانه های سوم خرداد حاضر در رزمایش، همان سامانه ای بود که سال گذشته در جنوب کشور موفق به سرنگونی گلوبال هاوک آمریکایی شد. سامانه سوم خرداد حاضر در رزمایش نکته مهم اینجاست که اینکار نه توسط سامانه برد بلند روسی اس-300 بلکه توسط سامانه بومی باور با موفقیت صورت پذیرفت. بر اساس اطلاعات صفحه نمایش کاربری و فیلم پخش شده در بخش خبری صدا و سیما سامانه باور-373 انهدام هدف مذکور در فاصله بین 125 تا 150 کیلومتری و به طور تخمینی در فاصله 135 کیلومتری صورت گرفته است. لینک گزارش به صورت کامل : https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/08/02/2375061/گزارش-تسنیم-از-رزمایش-پدافند-هوایی-موشک-باور-در-چه-فاصله-ای-به-هدف-اصابت-کرد-رکوردزنی-سامانه-ایرانی-پیش-چشم-رقیب-روس پ.ن: گزارش تقریبا جامعیه و بخشی از مطالبی که توی میلیتاری بحث شد رو هم داره! خوندنش خالی از لطف نیست
  13. 1 پسندیده شده
    الهام علیف از کنترل کامل بر نوار مرزی ایران خبر داد امروز و به مردم دو کشور هم تبریک گفت! کار جنوب از ابتدا هم از اونجا که هیچ پوشش گیاهی و جغرافیایی نداره و با حضور بیرقدار ها و البته مشرف بودن به کوهستان که اجازه استقرار واحدهای توپخانه را نمیداد به نیروهای ارمنی و همچنین پشت گرمی نیروهای آذربایجان به مرز ایران در صورت احساس خطر و یا گرفتاری در کمین و مقاومت راحت بود و نیروهای ارمنی هرگونه استقرار و یا حضورشون براشون مرگ آور بود در این ناحیه. برای همین بر خلاف انتظار پیشرویها نه از ناحیه شمال و حتی از مرزهای خود آذربایجان مشرف به قره باغ که از مرزهای ایران و حاشیه ارس آغاز شد. تصاویر منتشر بشه مشخص میشه ولی احتمالا یک حائلی هنوز تا مرزهای ارمنستان برقرار هست و هنوز در خود مرزهای مشتر مستقر نشدند.
  14. 1 پسندیده شده
    یک تلاقی جالب در جنگ دوم قره باغ تولید و مونتاژ پهپاد اوربیتر در آذربایجان. اوربیتر یک پهپاد ساخت اسرائیل است که قابلیت انجام عملیات شناسایی و انتحاری را برخوردار است. در نوع انتحاری با کلاهک ۲ کیلوگرمی بر روی هدف سقوط میکند و در صورت عدم رویت هدف میتواند بازیابی شود. در یکی از لحظات ناب جنگ دوم قره باغ یک پهپاد اوربیتر در نزدیکی هدف یک پهپاد بایراکتار حرکت میکند و زمان رسیدنش بالا هدف مصادف میشود با برخورد بمب پهپاد ترک و البته خلق این قاب تاریخی
  15. 1 پسندیده شده
    البته از ارزش تحلیل شما کم نمیکنه ها... فقط من تعجب کردم
  16. 1 پسندیده شده
    ارتش جمهوری آذربایجان امروز یک شهرک و ۲۲ روستا را در مناطق فضولی، جبراییل و زنگیلان از اشغال ارمنستان آزاد کرده است
  17. 1 پسندیده شده
    ارتش روسیه از سقوط یک فروند بمب فکن سوخو-34 خود حین یک ماموریت آموزشی خبر داد. فرماندهی نظامی منطقه شرقی روسیه اعلام کرد که یک بمب افکن سوخو-34 نیروی هوایی این کشور صبح روز چهارشنبه در شرق دور سقوط کرد اما خلبانان این جنگنده به موقع موفق شده ایجکت کنند. براساس این گزارش، خلبانان جان سالم به در برده و هیچ خطری آنها تهدید نمیکند و به پایگاه هوایی محل پرواز منتقل شده‌اند. به گفته دفتر رسانه‌ای منطقه شرق ارتش روسیه، این جنگنده- بمب افکن حین یک تمرین آموزشی در روز 21 اکتبر سقوط کرده است. این گزارش افزود: این بمب افکن هیچ نوع مواد منفجره یا بمبی حمل نمی‌کرده است. لینک خبر : https://www.farsnews.ir/news/13990730000801/سقوط-بمب-افکن-سوخو-34-روسیه
  18. 1 پسندیده شده
    باور 373 ناکافی در حلقه پدافند، پایان ناپذیر در دفتر دشمن. مقدمه هیچ نیروی مدافعی وجود ندارد که صرفا بخواهد یا بتواند با تکیه بر سلاح های دفاعی و پدافندی خود را حفظ کند، هر سیستم نظامی میبایست از حملات متقابل یا حتی پیشدستانه برای دفع قابلیت های تهاجمی دشمن بهره جوید، در کنگفو یک جمله معروف وجود دارد؛ دستی که برای حمله میرود برای دفاع بازمیگردد . هیچ سامانه پدافندی اختراع نشده که قادر باشد در برابر یک حمله وسیع و پرتعداد موفق باشد، حتی اگر بتواند با هر موشکی که دارد یک هدف از مهاجمان را بزند بالاخره موشکهایش تمام میشوند و مهاجم پرتعداد میتواند موفقیتی بدست آورد. با این وجود پدافند توانسته است امکان غافلگیر شدن را با ایجاد یک سد در گام نخست حمله دشمن، از بین ببرد، همچنان که ریسک و هزینه های حمله را ابالا برده است. دشمنان یک پدافند هوایی از پایین ترین ارتفاع که متعلق به پهپادهای سبک و موشک های کروز است تا ارتفاع بلند که متعلق به رادارهای هوابرد، موشک های بالستیک و حتی مدارگردهای لئو میتواند باشند، همیشه حرفی برای گفتن و طرحی برای عبور از پدافند دارند. اما پدافندها هم در همه این سطوح نیز اقداماتی در لیست دارایی خود تهیه دیده اند، از اخلالگرهای برد بلند، سلاح های انرژی مستقیم DEW تا موشک های پدافندی که از برد 500 متر تا 700 کیلومتر . اما آنچه در برابر یک پدافند امروزی بسیار مرسوم است و انتظار میرود در ساعات اولیه جنگ ها با آن روبرو شود، حملات پیچیده و پر تعداد کروز و پهپاد میباشد. رقبای منطقه ای ایران و دولت های دوست و همجوار، قابلیت های تهاجمی بسیار وسیعی دارند، بسیاری از آنها از موشک های کروز و بالستیک بهره مند هستند، عربستان سعودی، امارات و حتی قطر، بیش از 1000 فروند موشک کروز هواپرتاب استورم شدو (شاهین سیاه) در اختیار دارند که یک تهدید پیچیده جدی برای زیرساخت های نظامی و اقتصادی ایران محسوب میشود. ترکیه نیز با ساخت موشک بومی SOM توانسته است بخوبی به بازار تولید تسلیحات کروز وارد شود، ائتلاف غربی متجاوز در منطقه خلیج فارس و کشورهای اسلامی نیز به مقادیر انبوهی از موشک های کروز مجهزند. آمریکا قصد دارد بیش از 10هزار فروند کروز JASSM تولید کند، مقادیر سایر موشک های کروز و بمب های بالدار مشخص نیست، ولیکن انتظار میرود در شرایط قوی اقتصادی و در جغرافیای امن ایالات متحده مقدار این موشکها انتهایی نداشته باشد. در کنار این انبوهی موشک های کروز، پهپادهای لوییتر قرار دارند که بر علیه پدافند ها بسیار موفق عمل میکنند و حتی از نظر گونه نیز قابل شمارش نیستند چه رسد به شمارش تعداد از هر گونه. عربستان سعودی موشک های بالستیک چینی DF-3 و DF-21A با قابلیت حمل کلاهک هسته ای با برد بیش از 2000 کیلومتر در اختیار دارد که میتوانند تهران را هدف قرار دهند. اسراییل نیز از موشک های میانبرد جریکو با بردی بالغ بر 5هزار کیلومتر بهره مند است. موشک های اسراییل حتی قادرند موسکو را هدف قراردهند. گرچه شناسایی و رهگیری موشک های کروز بسیار دشوار است اما تجربیات مختلفی وجود دارد که میگوید میتوان با موشک های کروز بوسیله جنگنده های سبک مانند اف 5، یا پدافند های کوتاه برد و میانبرد، اخلال وسیع الکترونیک در مناطق هدف بخوبی درگیر شد و آنها را منهدم یا منحرف ساخت، راه های بسیاری برای انحراف انان وجود دارد و حملات اخیر بوسیله آنها از موفقیت زیر 60 درصدی سخن میگویند، تجربه های سوریه و عراق. اما موشک های بالستیک خیر، مقابله با آنها نیازمند زیرساخت پدافندی پیچیده ایست و هنوز جنگنده ها این امکان را بدست نیاورده اند که موشک های بالستیک را در آسمان منهدم کنند، تاکنون سلاح انرژی مستقیمی نیز دیده نشده که بتواند پاسخ موثری به این نوع از تسلیحات بدهد. کشور پهناور ایران برای مقابله با موشک های بالستیک تنها دو سامانه در اختیار دارد که هنوز موفقیت میدانی آنها به ثبت نرسیده است، اس 300 و باور 373. نیاز ایران به تولید انبوه پدافند های کوتاه برد. به بسیاری از تهدیدات کروز و پهپاد را نمیتوان در منطقه شروع تهاجم واکنش نشان، اما همه آنها به سوی اهداف مهم می آیند و آنجا جاییست که نیازی به برد بلند و اغماض در تعیین هدف نیست، در برد کوتاه و در منطقه هدف همه اهداف پرنده مهاجم اعم از دیکوی و یا تهدید واقعی میبایست بسرعت تجزیه و منهدم شوند. بنابراین، وجود پدافند های پرتعداد دفاع نقطه ای و کوتاه برد با برد هایی در حد افق دید، از 12 تا 20 کیلومتر بسیار حیاتی تر از داشتن سامانه هایی با برد های بالای 100 کیلومتر است. طرح های موجود در ایران نظیر تولید موشک ها تور، راپیر، اف ام 80، انواع دوشپرتاب و سامانه در دست ساخت و ناشناخته کوتاه برد نه دی با برد ادعایی 30 کیلومتر، نشان از توجه به این محدوده است. شکل 1تصویر موشک 9 دی در نمایشگاه اقتدار 40 محافظت از باور با روشهای نرم اگر سامانه های پدافندی را عنصری اساسی برای جلوگیری از جنگ فراگیر و آسان هوایی بدانیم، آنها را میبایست در طول نبرد حفظ کنیم، سامانه های انحراف دهنده موشک های ضد تشعشع برای حفاظت از فیلد های پدافندی و سامانه های برد بلند متحرک مانند باور و اس 300 طراحی شده اند. سامانه یاور از آن دسته از تجهیزات اقدام متقابل الکترونیک هستند که فیلد های پدافندی و رادارهای غیر واقعی را شبیه سازی میکند. شکل2 تصویر سامانه اخلال موشکی یاور در حاشیه نمایشگاه اقتدار 40 قرارگیری در مسیر برد های بلند تر. سامانه پدافند هوایی باور 373 را میتوان بزرگترین دستاورد مهندسی چند حوزه مختلف موشکی و الکترونیک دانست، موشک های صیاد قادرند با اهداف بالستیک در حال نزدیک شدن با سرعت 8 تا 10 ماخ درگیر شوند. به نظر میرسد باور برای موفقیت های بیشتر و انهدام اهداف بالستیک نیازمند تست های بسیاری باشد. اگر سامانه های دیگر کوتاه برد، جنگال و مدیریت میدان نبرد موفق ظاهر شوند، باور میتواند اهداف پرنده را در حداکثر مسافت خود مورد اصابت قرار دهد. این سامانه قادر است هواگرد ها را در فاصله 200 کیلومتری و ارتفاع 27 کیلومتری منهدم کند. برای موفقیت در این فاصله، آنچه نیازمند پیشرفت بیشتری در تجهیزات الکترونیک و دقت کشف این سامانه است که هم اکنون بنابر گفته هایی قادر است میان اس 300 و اس 400 را پر کند. ایران از رادارهای ماورا افق و پیش اخطارهای بلند برد قدرتمندی بهره مند است، اما از اقدام سخت در دور دست بازمانده و لازم دارد سامانه های پدافندی ضد سوخترسانها، رادارهای هوابرد و بمب افکن های دورپرواز در عمق آسمان و در دور دست صورت دهد، اما نه مشابه آنچه روسها در سامانه A-135 در اختیار دارند. بلکه سامانه پدافندی ابداعی که بتواند یک هواگرد شناسایی را در زمان جنگ از فاصله بیش از 500 کیلومتر منهدم نماید. از جهت زیرساخت، تحقیقات و امکانات، همه چیز برای ساخت چنین سامانه ای اماده است. توسعه روز افزون تکنولوژی باور در نسخه های بعدی. باور 373 راهگشای تجربیات و بروز رسانی های بسیاری خواهد بود، از آنجا که تولید این پدافند بصورت بومی انجام شده است، ایران قادر خواهد بود آن را به اشکال مختلف از ایجاد سیلوهای زیرزمینی مخفی و سخت حفاظت شده در برابر انفجار و ترکش در مکانهای ناشناخته، همراه با رادارهای ابتکاری که به ناگاه از موقعیت چریکی خود در فاصله ای غافلگیر کننده دشمن را پس از شلیک ردگیری میکنند بهره جوید، آسمان ایران از هم اکنون در برابر هیچ جنگ هوایی برای مهاجم ایمن نخواهد بود، وجود سامانه های بومی این امکان را فراهم می آورد که دشمن نتواند از اتمام آن یا حذف کامل آنها از روی زمین هیچ گاه مطمئن باشد، راه همیشه برای ورود بمب افکن های سنگین بسته میماند و اقدام به جنگ هوایی گسترده همراه با حضور فراوان جنگنده های دشمن تقریبا غیر ممکن خواهد شد. البته تهدیدات مربوط به هواگرد های جدید و بمب های دوربرد همچنان پابرجاست، ولیکن وظیفه مقابله با آنان بر عهده سامانه های کوچکتر و یا رده های دیگر پدافندی ست. اما ایران این قابلیت را بدست آورده که پدافند خود را متناسب با این تهدیدات توسعه دهد و محتاج سامانه های خارجی که هم داده های آن از قبل فروخته شده و هم مقدار دقیق تلاشی که مهاجم برای انهدام آن باید صورت دهد مشخص است، نخواهد بود. کلام آخر دشمن سامانه پدافندی ایران در محاسبات خود ممکن است در مورد خریدهای ایران که چند رادار از کشور سوم خریده است و با انهدام مثلا چند لانچر یا رادار رهگیر کل سامانه از رده خارج خواهد شد محاسبات راحتی داشته باشد، و با مقدار کافی شبیه سازی به هر چه میخواهد دست پیدا کند، اما در مورد تجهیزات بومی وضعیت متفاوت هست، تنها یک رادار بومی و یک موشک میتواند همیشه در جغرافیای ایران ناشناخته باقی بماند و تا پایان درگیری مشخص نشود که فضا برای کنترل آسمان امن است یا خیر... تهیه شده برای www.military.ir/forum https://msai.ir/2020/07/01/smells-like-deterrence-spirit/ @worior
  19. 1 پسندیده شده
    به نظر من هم بحث را دوستان معطوف به جنگ کنند. اینجا یک سایت تخصصی نظامی است ، نه یک فوروم عمومی که بحثهای قومیتی در آن مطرح شود. ظاهرا همانطور که انتظار میرفت ، پهبادها کار خود را به خوبی انجام داده اند . عملا جبهه ارامنه در سمت جنوب از هم پاشیده است . به این ویدئو هایی که کاربر محترم eshqali نشان داده است باید دقیقتر نگاه کرد. ظاهرا پهبادها بقدری بیکار شده اند که در بعضی از موارد به جای ادوات زرهی و سنگرها ، افراد پیاده را هدف قرار میدهند. جدای از این مسئله که ارامنه هنوز نتوانسته اند تاکتیک دفاعی مناسب در مقابل این حملات را بکار گیرند. (عدم تجمع ، پنهان کردن تجهیزات و استتار و .....) یک مسئله اینجا بار دیگر خود را کاملا نمایان کرد : با تحویل آسمان به طرف مقابل ، شکست را پذیرفته ایم . مسئله فقط زمان است. از سال 1991 در جنگ کویت ما به طور متناوب شاهد این قضیه بوده ایم . آیا مسئولان دفاعی ما بعد از 30 سال متوجه هستند؟؟!!!
  20. 1 پسندیده شده
    با گفتن عبارت مضحک، احساسات و شعور مردم رو زیر سوال نبرید و یاد بگیرید که به کسانی که رفتارشون براتون قابل درک نیست بی احترامی نکنید. شما در زمینه ی عزت نفس مردم اون منطقه پژوهش کردید که نظریه صادر می کنید و توهین می کنید؟ امیدوارم که صحبت های شما به ناآگاهی شما از مسائل اون منطقه برگرده و از روی غرض نباشه. مردم تبریز، ارومیه، اردبیل و... وابستگی های قومی زبانی و... بسیاری با آن طرف آراز دارند، تعداد زیادی اعضای خانواده ی خود را در آن طرف دارند و طبیعیست که یک قرارداد تلخ و خط کشی سیاسی نمی تواند باعث جدایی احساسی بین مردم این طرف و آن طرف آراز شود و عجیب نیست که مردم به پیشروی های هم زبانان خود عکس العمل نشان دهند...
  21. 1 پسندیده شده
    سلام و عرض ادب اگر تصویر رو بزرگتر کنیم و یک مقداری هم بیشتر دقت کنیم ، ( خصوصا با دقت به تعداد بازوهای موتورها ، قطر بیشتر مجموعه ، چینش موتورها و همینطور جایگاه یک تکه ی سفید رنگ زیرین آن که به وضوح در قسمت پشتش مجوعه ی نمایشی دیگری وجود نداره ) به نظر با کلاستر 6 تایی ( مجموعه موتور یا موتور خوشه ایی 6 عددی ) از موتور شهاب مواجه هستیم که از آن تا به حال صحبت و یا رونمایی نشده . نظر شخصی حقیر این هست که این مجموعه موتور مربوط به مرحله ی اول موشک های ماهواره بر نامشخصی هستند که قرار بوده و یا هست ماهواره های نظامی و یا غیر نظامی کشورمون رو به مدارهای بالاتری منتقل کنن تا ماندگاری بیشتر و همینطور دوره ی سرویس بیشتری رو تجربه کنن _ کنیم . دو تصویر دم دستی برای آشنایی بیشتر موتور خوشه ایی ( از نمای زیرین ) موتور خوشه ایی (با استفاده از موتور آر دی 250 روسی ) البته فکر میکنم سکوی پرتاب و مجموعه ی اون به شکلی ساخته شده باشه که بتونه موشک های بزرگتری رو نسبت به موشک سیمرغ پذیرا باشه . ارواح طیبه ی شهدای صنعت موشکی کشورمون ، خصوصا حاج حسن و تیم همراهشون شاد .
  22. 1 پسندیده شده
    K2PL تانک جدید برای لهستان در نمایشگاه دفاعی MSPO 2020 در لهستان ، شرکت کره جنوبی هیوندای روتم از ماکت تانک اصلی میدان نبرد K2PL که به شکل مخصوصی برای لهستان طراحی شده است را به نمایش گذاشت. گفته می شود شرکت کره جنوبی هیوندای روتم با دولت لهستان توافق نامه ای برای تولید 800 دستگاه تانک K2PL را امضا کرده است. هدف لهستان از خرید تانک های K2PL جایگزین کردن ک تانک اصلی میدان نبرد مدرن با تانک های قدیمی T-72M1 و PT-91 لهستان است. پروژه تانک K2PL براساس همکاری صنعتی و گسترده بین کره جنوبی و لهستان می باشد و شرکت لهستانی PGZ در این پروژه مشارکت زیادی خواهد داشت. تولید تانک های K2PL از سال 2023 شروع خواهد شد. ماکت تانک K2PL ارتش لهستان در کنار ماکت تانک K2 ارتش کره جنوبی تانک K2PL در مقایسه با تانک K2 ارتش کره جنوبی تفاوت های قابل توجه ای دارد. تانک K2PL لهستان شاسی 7 چرخ دارد در صورتی که نمونه K2 کره جنوبی یک شاسی 6 چرخ است. تانک K2PL مجهز به بسته زره های ماژولار است که روی برجک و همچنین بر روی بدنه نصب شده است. احتمالا این زره های ماژولار ساخت صنایع داخلی لهستان است. برای حفاظت از بخش پیشرانه از زره های قفسی استفاده شده است. از نظر توپ اصلی به نظر تفاوتی بین تانک K2PL با تانک K2 کره جنوبی وجود ندارد. بر روی برجک این تانک یک جایگاه اسلحه از راه دور مجهز به مسلسل 12.7 میلی متری قرار دارد. همچنین تانک K2PL مجهز به یک سیستم دفاع فعال با قابلیت های Soft-kill و Hard-kill است. به ادعا کره جنوبی سیستم دفاع فعال آنها قابلیت درگیری با پرتابه های انرژی جنبشی را نیز دارد. تانک K2PL دارای پیشرانه 1500 اسب بخاری دیزل به همراه یک گیربکس اتوماتیک با پنج دنده جلو و سه دنده عقب است. حداکثر برد این تانک 450 کیلومتر و حداکثر سرعت آن 70 کیلومتر در ساعت است. ارتش لهستان برنامه های گسترده ای برای ارتقا توان رزم زمینی خصوصا بخش زرهی و تانک های اصلی میدان نبرد خود برداشته است . اولین گام برای تقویت توان رزمی زمینی با به خدمت گرفتن تانک های دست دوم آلمان لئوپارد 2A5 و لئوپارد 2A4 برداشته شد. در قدم بعدی لهستان تصمیم به بروز رسانی تانک های لئوپارد 2A4 به استاندارد لئوپارد 2PL و به خدمت گرفتن تانک های K2PL گرفت. البته برنامه ارتقا زرهی لهستان با کمک های خارجی همراه بوده است و ایالات متحده امریکا در این بخش کمک های مالی به لهستان کرده است. تانکK2PL مجهز به طیف گسترده ای از حسگرها جهت شناسایی تهدیدات است. زره های ماژولار تانک K2PL احتمالا ایده لهستان بوده است که با توجه به تجربیات برنامه بروز رسانی های لئوپارد2PL و PT-16 به این تانک جدید اضافه شده است. تانک لئوپارد2PL در کنار تانک های K2PL ستون فقرات نیروی زمینی ارتش لهستان را تشکیل میدهند
  23. 1 پسندیده شده
    اینکه نقص هست یا نه در تست و میدان عمل ثابت میشه و اگرم باشه به راحتی لوله قابل تعویض هست من باب منشا هم مشخصا از روی مدل موفقhk-416 الگوبرداری شده و در این راه وزارت دفاع سلاح و طرح های متفاوتی در طی سالها داده و با آزمون خطا رسیدن به مصاف یکدفعه از زیر اورکت که در نیومده انواع مدل های فاتح و فجر و خیبرو... که در انتها رسیده به مصاف من باب ترکیه هم برای این ردش میکنم چون کشور بلوک غرب و عضو ناتو است قطعا نه می تونه و نه میزارن همکاری نظامی با ما داشته باشه وگرنه همکاری نظامی خیلی هم خوبه و باعث میشه هزینه ها سرشکن بشه
  24. 1 پسندیده شده
    یک پهپاد شاهد 129 در روستای بیت سخته ملاثانی خوزستان به زمین سقوط کرده البته تصاویر نشان میده خیلی آسیب ندیده به نظرم فرود اضطراری در زمین های کشاورزی داشته است.
  25. 1 پسندیده شده
    ردپای "قدس 1" در تهران بیش از یک هفته از حملات به تاسیسات آرامکو در ابقیق و خریص می‌گذرد. گرچه ابهامات بسیار زیادی در مورد این حمله وجود دارد، اکنون اطلاعات بیشتری در مورد تسلیحات بکار رفته در حمله حوثی ها موجود است. عربستان سعودی در یک کنفرانس خبری بقایای 18 فروند پهپاد و هفت موشک کروز را که به سمت این دو تاسیسات نفتی شلیک شده بود به نمایش گذاشت. با وجود اینکه عربستان هنوز این موشک‌های کروز را به عنوان موشک‌های کروز ایرانی "یاعلی" معرفی می‌کند اما بقایای بدنه و موتورهای TJ100 ساخت کشور چک، نشان می‌دهد نوع موشک به کارگرفته شده شباهت زیادی با موشک "قدس1" حوثی‌ها دارد. رمز و رازهایی در مورد قدس1 وجود دارد. طراحی کلی آن، پیشران و زمینه سیاسی، همه‌ی آن‌ها به ایران به عنوان منشا این موشک اشاره دارند اما هنوز هیچ اثری از آن را در ایران ندیده‌ایم یا حداقل این طور به نظر می‌رسد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فوریه 2018 در دانشگاه امام حسین (ع) نمایشگاهی از دستاوردهای صنعتی دفاعی خود برگزار کرد که توسط اعضای این دانشگاه ساخته بود. در بخشی از این نمایشگاه، تلوزیون ایران چندین مدل تونل باد را نشان داد این مدل‌ها عبارت بودند از: سیستم های موشکی صیاد، موشک بالستیک ذوالفقار، یک کروز ضد کشتی و یک موشک کروز که یادآور موشک کروز "یاعلی" است. و در آخر مدل تونل باد کروزی دیگر که شباهت چشمگیری به "قدس 1" دارد. از آنجا که سومار و قدس1 در طراحی کلی کاملا شبیه هم هستند (گرچه از نظر اندازه بسیار متفاوت هستند) می توان فرض کرد که صرفا شبیه به موشک معروف سومار ساخته شده است. با این حال نگاه دقیق‌تر به برخی از ویژگی‌های مدل تونل باد نشان می‌دهد که این موشک شباهت بیشتری به قدس 1 دارد. اولین نکته‌ای که باید در نظر گرفت موقعیت بال است. سومار از بال‌های میانی تاشونده استفاده می‌کند اما قدس1 درای بالهای‌ ثابتی است که در پایین بدنه موشک قرار داد. (ظاهرا حوثی‌ها موشک را به صورت وارونه به نمایش گذاشته‌اند.) این ویژگی که در دنیای موشک‌های کروز بسیار نادر است در مدل تونل باید نیز قابل مشاهده است. یکی دیگر از تفاوت‌های بسیار مهم بین سومار و قدس در شکل انتهایی بدنه دو موشک است. قسمت عقب بدنه سومار گرد است اما انتهای موشک قدس1 شبیه به تیوبی است که به یک مخروط کوتاه منتهی می‌شود. باز هم مدل تونل باد به قدس 1 نزدیکتر است تا سومار. حتی اگر انتهای آن کمی پهن تر از موشک حوثی‌ها به نظر برسد. دماغه دو موشک نیز از لحاظ شکل متفاوت هستند سومار دارای دماغه کاملا گرد است اما قدس 1 از دماغه ای تیز برخوردار است. . به دلیل وضوح پایین فیلم‌های موجود از مدل تونل باد نمی‌توان با اطمینان بالا قضاوت کرد اما به نظر می‌رسد دماغه مدل تونل باد به قدس1 نزدیکتر است نسبت به سومار. این شباهت‌های گسترده نشان‌دهنده‌ی این است قدس 1 یکی از کروزهای زمین به زمین سپاه پاسداران است که حوثی‌ها آن را ساخت یمنی معرفی کرده‌اند. با توجه به نبودن تصاویر کامل قدس 1 از روبرو و بدون داشتن زاویه، اجبارا دو عکس را که از زاویه روبرو و تقریبا بدون هیچ زاویه‌ای گرفته شده بود در هم ادغام کردم تا طول موشک به دست آید. با توجه به قطر 34 سانتی متری قدس 1 برای طول آن، عدد 440 سانتی متر به دست ‌آمد که این عدد بسیار نزدیک به UAV Kent 2.0 با اندازه 436 سانتی متر می‌باشد. البته این اختلاف 4 سانتی متری قابل چشم پوشی است. تفاوت اصلی بین قدس 1 و UAV Kent 2.0 همان اختلاف در محل نصب بالهاست. که در بالا در حین بررسی تفاوتها بین سومار و قدس 1 ذکر شد. با تشکر از جناب bds110 بابت ارائه منبع