برترین های انجمن
ارسال های محبوب
Showing content with the highest reputation on چهارشنبه, 22 بهمن 1399 در همه مناطق
-
3 پسندیده شدهاز دست دادن یک مدیر ارشد میتواند چه تاثیری بر شرکت و کارمندان داشته باشد؟ قتل یک سیاستمدار چه اثرات بر جو روانی جامعه خواهد داشت؟ ترور کردن یک قاضی یا مقاوم ارشد پلیس چه اثراتی بر روند رسیدگی یک پرونده و یا مبارزه با فساد میگذارد؟؟ قتل یک بازرگان در یک کشور خارجی چه اثراتی در مراودات خارجی خواهد داشت؟؟ شاید جواب دادن به این سوالات به علت ابعاد مختلف آن کمی سخت باشد، اما به طور قطع میتواند گفت از دست دادن نخبگان دریک کشور از یک سیاسیتمدار تا یک تاجر و داشمند میتواند ضربات مادی و معنوی جبران ناپذیری بزند. ضررهای که با صرف هزینه ها بسیار نیز قابل برگشت نیست. به طور قطع میتوان گفت از دست دادن نخبگان ضربات مادی و معنوی جبران ناپذیری به بدنه یک کشور می زند. خودرو محسن فخریزاده که در داخل آن ترور شد. ۷ آذر ۱۳۹۹ ترور کردن افراد در داخل ماشین یکی از شیوه های رایج برای کشتن یک فرد محسوب میشود. افراد در داخل ماشین قابلیت فرار و یا گزینه های زیادی برای پناه گرفتن ندارند. مسیر حرکت خودروها بسیار قابل پیش بینی است در نتیجه پیدا کردن یک مسیر برای هدف قرار دادن یک سوژه برای مهاجمان اسان خواهد بود. حرکت خودروها را نیز می توان برای جلوگیری از فرار سوژه با کمک گرفتن از جریان ترافیک طبیعی خیابان ها و یا موانع مصنوعی مثل یک تصادف ساختگی کند و یا متوقف کرد. اندام حیاتی مانند سر و گردن سوژه در داخل ماشین به راحتی در تیر رس تیراندازها قرار دارد. در نتیجه احتمال شلیک موفق و کشتن هدف بالا است. از جمله معروف ترین ترورها در داخل ماشین می توان به ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد پادشاهی اتریش/مجارستان در سال ۱۹۱۴ اشاره کرد که از جرقههای آغاز جنگ جهانی اول بود. یکی دیگر از ترور های معروف و جنجال برانگیز در داخل خودور ترور رئیس جمهور ایالات متحده امریکا ترور جان اف کندی در سال ۱۹۶۳ بود. در ایران ترور افراد در داخل خودرو در حال افزایش پیدا کردن است که یک زنگ خطر را برای ما به صدا در آورده است. ترورهای دانشمندان هسته ای فقط نمونه های از ترور درایران محسوب که در داخل خودرو انجام شده است. ترور های دیگری مانند ترور قاضی حسن احمدی مقدس درسال 1384 و دادستان زابل موسی نوری قلعهنو درسال 1392 نشان میدهد امنیت مهره های کلیدی در کشور به راحتی به خطر می افتد. نقاشی ازنحوه ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد پادشاهی اتریش/مجارستان - ماشین وی یک خودرو Gräf & Stift مدل 1911 با سقف رو باز بود. جان اف کندی سوار بر لیموزین که در داخل ان ترور شد. در هنگام ترور لیموزین در حالت بدون سقف قرار داشت ماشین قاضی حسن احمدی مقدس - وی در حال رانندگی درسال 1384 ترور شد ماشین دادستان زابل موسی نوری قلعهنو که درسال 1392 در داخل آن ترور شد. یکی از گزینه های پیشرو برای حفظ افراد در داخل خودرو ها استفاده از خودروهای محافظت شده است. امروز استفاده از وسایل نقلیه محفاظت شده دیگر مختص افراد ممتاز وشاخص یک جامعه مانند سیاسیون رده بالا نیست. بلکه در دنیا امروز استفاده از این نوع خودرو ها به عنوان یک هنجار پذیرفته شده. در برخی مواقع استفاده از خودروهای محفاظت شده بهوسیله سازمانها به خاطر وجود استاندارهای شرکتهای بیمه ای است. تا انها حداکثر حفاظت ممکن برای نیروهای سازمان ها خود تامین کنند. جای تعجب نیست که استفاده از خودروهای محافظت شده در سراسر دنیا در حال گسترش است. سلاح های سبک بیشتر از گذشته در دسترس قرار دارند. علاوه بر این ساخت بمب های دست ساز با قدرت انفجاری بالا نیز به عنوان یک تهدید برای سرنشینان خودروها در حال گسترش است. درنتیجه یکی از الزمات استفاده از خودروهای محفاظت شده امرزوی علاوه بر مقاومت در برابر سلاح های سبک مقاومت بالا در برابر انفجار بمب های دست ساز است. فرستاده ویژه سازمان ملل به عراق به منظور دیدار با مراجع شیعیان - این شخص همانند بسیاری از چهره های مطرح در دنیا برای جا به جایی از یک خودرو محافظت شده استفاده میکند با وجود پیشرفت شگفت انگیز درفناوری خصوصا بحث متالوژِی ، هنوز چیزی به عنوان یک ماشین کاملا ضد گلوله وجود ندارد. تعیین اینکه یک ماشین زره پوش چقدر می تواند در برابر تهدیدات مقاومت کند به تعداد لایه های محافظتی و مواد به کار رفته در آن بستگی دارد. خودرو های ضد گلوله اساساً وسایل نقلیه غیرنظامی هستند که مجهز به لایه های زرهی و شیشه ضد گلوله به علاوه ویژگی ها و مکانیزم های اضافی هستند که از افراد داخل خودرو محافظت می کنند. یکی از مزیت استفاده از خودروهای غیر نظامی که به شکل ویژه ای جهت مقابله با تهدیدات تقویت شده اند برخلاف خودروهای حفاظت شده با کاربری نظامی این است که خودرو غیرنظامی محافظت شده در محیط های شهری حتی برای مردم عادی نیز جلب توجه نمیکند. این خودرو ها اگرچه ظاهر غیر نظامی دارند اما حفاظت قابل قبولی را برای حفظت جان سرنشیان خود ارائه می دهند. امروزه مهندسین فعال در این حوزه میتواند خودروهای محفافظت شده غیر نظامی مقاوم در برابر کالیبر 12/7 م.م با گلوله ضد زره را نیز تولید کنند که بالاترین سطح حفاظتی در این حوزه می باشد. بمب دست ساز چسبان ساخت طالبان- این بمب ها با چسبیدن به بدنه خودروها میتواند یک انفجار متمرکز بر روی خودرو را ایجاد کند. تشیخیص خودروهای محفاظت شده از نمونه های استاندار کارخانه در نگاه اول دشوار است در نتیجه در محیط هاس شهری جلب توجه نمیکند. در دنیایی امروز خودروهای محافظت شده باید توانایی مقاومت در برابر گلوله ها و مواد منفجره را داشته باشد ساخت یک خودرو محفاظت شده باید از جنبه های فنی مختلفی مورد بررسی قرار گیرد. درکنار اهمیت زرهی کردن و افزایش مقاوت بدنه و شیشه های خودرو باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد که اضافه کردن زره و تقویت بدنه میتواند در عملکرد رانندگی و سیستم تعلیق خودرو مشکل ایجاد کنند. پس یکی از نکات مهم برای زرهی کردن یک خودرو اندازه گیری صحیح مرکز ثقل خودرو قبل و بعد از زرهی شدن خودرو است. پایداری یک خودروی زرهی مستلزم بهینه سازی مرکز جدیدی ثقلی است تا پایداری خودروی زرهی درهنگام رانندگی در جاده آسفالته یا خارج از جاده حفظ شود. توجه به استرسهای ناشی از افزایش وزن به شاسی و سیستم تعلیق خودرو نیز باید مورد توجه قرار گیرد. اضافه کردن صفحات زرهی بر روی درب خودرو به میزان قابل توجهی میتواند وزن خودرو را افزایش دهد. که میتواند در فرایند باز و بسته کردن درب خودرو اختلال ایجاد کند. تقویت لولا های نیز باید مورد توجه قرار بگیرد. برای افزایش حفاظت بدنه خودروهای غیر نظامی می تواند از طیف گسترده از مواد مانند پلی مرها، الیاف پارچه ای مقاوم و الیاژهای سبک فلزی استفاده کرد. مقدار استفاده از مواد، نوع مواد به کار رفته و سطح حفاظتی خودرو می تواند در شرکت های ارائه دهنده خودروهای زرهی بایکدیگر متفاوت باشد. با توجه به این نکته برای حفظ حقوق مشتریان انواع مختلفی از استانداردهای برای خودروهای زرهی خصوصا درخودروهای زرهی غیرنظامی تعریف شده است. یکی از مشهورترین و رایج ترین سطح استاندار برای خودروهای زرهی غیرنظامی استاندارد رتبه بندی بالستیک (BR)است. استاندارد رتبه بندی بالستیک یا سطوح حفاظت بالستیک به شما می گوید که یک سطح خاص چه میزان امنیت را می تواند فراهم کند – یا در مقابل چه سطح ازحملات می تواند مقاومت کند. این استاندار که با نام EN 1063 نیز شناخته میشود توسط کمیته استاندارد اروپا ارائه شده است. این استاندارد داری 7 سطح است. سطح اول و دوم (B1-B2) این سطح برای مقاومت در برابر کالیبر 9 میلیمتری مشخص میشود اما به ندرت این سطح در خودروهای زرهی استفاده می شود. سطح سوم و چهارم (B3-B4) این سطح می توانند در مقابل حمله سلاحها از جمله اسلحه های ورزشی ویا اسلحه های دستی و به طور کلی اسلحه هایی که با فاصله نزدیک و سرعت کمتری گلوله شلیک می کنند اطلاق میشود. مانند 357 مگنوم (B3) یا 44 مگنوم (B4) سطح پنجم ( B5) این رتبه برای حفاظت در مقابل سلاح های هجومی مانند AK-47 تعبیه شده است. برای رسیدن به سطح نیاز به فولاد های محافظتی با حداقل ضخامت 5/7 میلی متراست. سطح ششم ((B6 این سطح از امنیت بالایی برخوردار است و برای جلوگیری از نفوذ گلوله های ضد زره (Armor-piercing) در نظر گرفته شده است. این سطح یکی از محبوب ترین سطوح حفاظتی در خوردوهای محافظت شده است. زیرا پیاده سازی آن در عین اضافه شدن یک ویژگی امنیتی مهم، ساده است. سطح هفتم (B7) سطح حفاظتی B7 که قوی ترین سطح محافظتی است که شناخته میشود ، گلوله های مختلف ضد زره را که از اسلحه های با سرعت بسیار بالا، مانند گلوله های که از اسلحه های تک تیرانداز شلیک می شود، را متوقف می کند. این سطح در بسیاری از موارد بالاترین سطح حفاظتی قابل اجرا در خودروهای زرهی غیرنظامی است. با این وجود میتوان وسایل نقلیه مخصوص تولید کرد که سطح محافظتی بالاتری داشته باشند. چهار سطح استاندار رتبه بندی حفاظت بالستیک برای خودروهای محافظت شده البته استاندار EN 1063 تنها استاندار موجود برای خودروهای محافظت شده نیست. استاندارهای مختلف دیگری مانند استاندارد انستیتوی ملی دادگستری ایالات متحده آمریکا، استاندار بالستیک انگلیس، موسسه استاندارد سازی DIN آلمان و... وجود دارند. که بستگی به شرکت تولید کننده خودرو محافظت شده دارد که سراغ کدام استاندارد برود شرکت های تولید کننده خودروهای زرهی غیر نظامی برای ساخت محصولات خود روشها و گزینه ها مختلفی را پیش میگیرند. اما به شکل کلی گزینه های اصلی برای تبدیل یک خودرو کارخانه ای به خودرو محافظت شده ثابت است. از جمله گزینه های ثابت میتوان به موارد زیر اشاره کرد. تایرهای ضد پتچری ( Run Flat) : استفاده از این نوع تایر باعث میشود افراد مسلح با پنچر کردن خودرو نتوانند خودرو را متوقف کنند. متوقف شدن خودرو می توان ان را در برابر حملات آسیب پذیر کند. در صورتی که در شرایطی قرار داشته باشید که شخصی هنگام رانندگی به سمت شما تیراندازی می کند، ضروری است که فرار کنید و یک منطقه امن پیدا کنید. تایرهای ضد پتچری به شما امکان میدهند بعد از برخورد اشیا خارجی به تایر با سرعت حدودی 90 کیلومتر بر ساعت حرکت کنید. شیشه های ضد گلوله: یکی از بخش های آسیب پذیر خودروها در برابر حملات مسلحانه شیشه های خودرو میباشد. اندام حیاتی سر و گردن افراد داخل ماشین از پنجره خودروها در تیر رس افراد مسلح قرار دارند. در نتیجه محافظت و ارتقا این بخش یکی از اساسی ترین جنبه های ارتقا یک خودرو ضد زره است. همچنین شیشه ها باید مقاومت بالایی در برابر انفجارها نیز داشته باشند و در صورت انفجار نباید از قاب پنجره خودرو بیرون بیایند. این نوع شیشه از تعدادی لایه مختلف با ماده مختلف ساخته شده است که قادر به تحمل فشار زیادی هستند. برخی از متداول ترین مواد مورد استفاده در ساخت شیشه ضد گلوله شامل پلی کربنات ، فایبرگلاس ، اکریلیک و پلی اورتان است. نوع مواد به کار رفته و تعداد لایه در مقاومت شیشه و ضخامت آن اثرگذار هستند که بسته به سطح حافظتی لازم ، باید نوع شیشه را انتخاب کرد. یکی از استاندارهای رایج برای مقاومت شیشه های ضد گلوله استاندار UL 752 است. به عنوان مثال در این استاندارد شیشه های سطح حفاظتی 1 میتواند در می تواند از شما در برابر حداقل 3 شلیک از یک اسلحه 9 میلی متری محافظت کند. از طرف دیگر ، سطح حفاظتی 2 میتواند در برابر حداقل سه گلوله اسلحه 357 مگنوم مقاومت کند. در سطح های بالاتر حفظتی مانند سطح حفاظتی 5 شیشه میتواند حداقل 1 گلوله اسلحه 7.62 میلی متر را متوقف کند. سطح حفاظت 8 به این معنی است که شیشه می تواند حداقل 5 شلیک از یک تفنگ 7.62 میلی متری را منحرف کند. بالاترین سطح حفاظتی در شیشه های با سطح 10 است که میتواند در برابر شلیک گلوله های کالییر 12/7 میلیمتری نیز مقاومت کند استاندار UL 752 برای مقاومت شیشه های ضد گلوله تقویت بدنه: علاوه بر شیشه ها تقویت بدنه خودروها نیز ضروری است. اسلحه های هجومی میتواند به راحتی ازبدنه خودروهای معمولی عبور کنند. علاوه بر این خطر انفجار ها بمب ها میتواند باعث صدمه زدن به سرنشین ها بشود. تقویت بدنه شامل ستون های خودرو، درب ها، گلگیرها و کف خودرو است. مواد کامپوزیتی میتواند گزینه های مناسبی برای ارتقا بدنه خودروها باشند. بدنه خودرو را می توان با یک پوشش روکش فولادی پوشاند. داخل سقف و کف ها نیز می توانند با پارچه های مقاوم ضد گلوله پوشانده شوند. موتور و سیستم تعلیق: با اضافه شدن بخش های حفاظتی بخش های پیشرانه و سیستم تعلیق بهتر است تقویت بشود. با وجود این وزن های اضافی ، قابلیت رانندگی خودرو کاهش می یابد. به طور معمول ، با اصلاح بخش های خودرو می توان قابلیت رانندگی خودرو را افزایش داد . البته تقویت بخش موتور بستگی به نوع خودرو دارد. بیشتر خودروهای شاسی بلند (SUV) و برخی خودروهای سواری معمولی ( Sedan) توانایی تحمل بار اضافه دارند. تقویت موتور به معنی افزایش اسب بخار و افزایش مصرف سوخت است. بنابراین در مناطقی با کمبود منابع سوختی روبه رو هستند توصیه می شود اگر خودرو میتواند وزن بار اضافه ای را تحمل کند بهتر است موتور ماشین تقویت نشود. اما اگر هیچ مشکلی در تهیه بنزین وجود ندارد ، توصیه میشود موتور بهبود یافته و اسب بخار را افزایش داده شود تا در مواقع حساس خودرو از تحرک مناسب برخوردار باشد. تقویت کمک فنرها می توانند به جذب انرژی در هنگام تصادف و یا انفجارها کمک کند. همچنین حفاظت از این بخش ها و افزایش مقاومت آنها ضروری است. صدمه دیدن و یا اختلال در کارکرد آنها موجب توقف خودرو میشود. در بعضی نمونه ها تجهیزات داخل کاپوت دارای یک محافظ هستند تا در صورت تیراندازی و یا انفجار آسیبی به انها وارد نشود. البته به غیز از گزینه های اصلی مشتریان میتوان تجهیزات اضافه ی دیگری بر روی خودرو های محافظت شده خود سوار کنند مانند محافظ برای اگزوز برای جلوگیری از مصدود کردن ان، دستگیره ها و قفل های مرکزی ایمن، سیستم های رادیوی و مخابراتی، اخلالگرهای رادیویی برای مقابله با بمب های کناره جاده ای، بسته دودزا اگروز، دوربین ها با دید 360 درجه، وینچ و ... مجهزکرد. شرکت های فراوانی در سراسر دنیا برای ساخت و یا اجاره خودروهای محفاظت شده فعالیت میکنند. شرکت alpha-armouring ادعا دارد هیچ یک از موارد حمله به خودروهای محافظت تولید شده توسط این شرکت منجر به مرگ سرنشین ها نشده است. شرکت Armormax نیز آمار جالبی تری در این مورد منتشر کرده است. از زمان تولید خودروهای محافظت شده توسط این شرکت، محصولات این شرکت توانسته اند جان 507 نفر را در حوادث مختلف در سراسر دنیا نجات دهند. جدیدترین مورد از عمکلرد این نوع خودروها مربوط به حفظ یک خانواده آفریقا جنوبی در سال 2019 بود .این خانواده با ماشین محفاظت شده خود در یک جاده خلوت توسط مهاجمین مسلح محاصره شده بودند. افراد مسلح دو گلوله به پنجره راننده شلیک میکنند. بعد از شلیک گلوله ها، پدر خانواده که راننده خودرو نیز بوده است بدون هیچ آسیبی ماشین را از محل حادثه دور میکند. نمونه ی دیگر از عملکرد محصولات این شرکت در 2012 بود که خودرو محفاظت شده مربوط به سفارت آمریکا در پاکستان مورد حمله یک خودرو بمب گذاری شده قرارمیگرد. با این حال خودرو محافظت شده باعث شد دو دیپلمات در خودرو محافظت شده فقط زخمی بشوند. اما افراد عابر نزدیک خودرو بمبگذاری شده از جمله2 پاکستانی کشته و17 تفر دیگر زخمی شدند. خودرو ضدگلوله خانواده افریقایی که جان انها را در حمله افراد مسلح حفظ کرده است. شرکت TAC (Texas Armoring Corporation) نیز برای نمونه به دو مورد از عملکرد خودروهای محفاظت شده خود اشاره میکند. ماجرای اول مربوط به خودروی زرهی است که توسط دو بمب کناره جاده ای مورد حمله قرار می گیرد. سرنشین اصلی این خودرو چاد استون، افسر پلیس آمریكا بود كه در شركت Dyncorp در عراق كار می كرد. چاد و همسرش در هنگام حادثه مشغول رانندگی درون یک خودرو محفاظت شده در قابل یک کاروان پنج تایی از خودروها در عراق بودند. کاروان خودروها به نزدیکی ایست بازرسی عراقی میرسد تا متوقف شد. ناگهان دو بمب دست ساز همزمان در کنار ماشین زرهی چاد منفجر میشوند. شدت بالای انفجار صدمه جدی به بخش موتور وارد میکند. درنتیجه موتور شعله میشود همچنین تایرهای خودرو صدمه میبیند. چاد به لطف چرخ های ضد پنچری میتواند خودرو شعله ور را چند متری جلوتر پارک کنند. به لطف امکانات حفاظتی این خودرو صدمه ای به چاد و همسرش وارد نمی شود و آنها از این حادثه جان سالم به در می برند و از عراق خارج می شوند. یک گروهبان ارتش امریکا که شاهد حادثه بوده است از اینکه چاد و همسرش از این انفجار جان سالم به در برند بسیار شگفت زده شده بود. ماجرای دیگر شرکت TAC نیز مربوط به انفجار بمب کناره جاده ای در عراق است. انفجار یک بمب کناره جاده ای موجب شده است خودرو محفاظت شده صدمه جدی ببیند اما هیچ نفوذی به محفظه مسافران وارد نشود. در نتیجه هر شش مسافر این خودرو بدون صدمه از ان خارج شدند. چاد استون، افسر پلیس آمریكا و خودروی محفاظت شده اش که توانست جان او و همسرش را حفظ نمایید. نمونه ای دیگر از عملکرد خودرو محفاظت شده در عراق که توانسته است جان سرنشین ها را حفظ نمایید. حادثه سود قصد به جان فرمانده پلیس مکزیکو سیتی در سال 2020 نیز اهمیت خودروهای زرهی در حفظ جان افراد را به وضوح نشان می دهد. وی به همراه دو محافظ در داخل خودرو زرهی مورد حمله 12 فرد مسلح قرار میگرند. این افراد مسلح که درپشت یک کامیون باری قرار داشتند با کمک اسلحه ها ی مختلف و با کالیبرهای گوناگون از جمله کالیبر 12/7 میلیمتری به سمت خودرو حامل فرمانده پلیس شلیک میکنند. با وجود این حمله سنگین فرمانده پلیس مکزیکو سیتی که نقشه کلیدی در مبارزه با کارترهای و گروه های خلافکاری داشته به مدد خودرو زرهی فقط با 3 گلوله زخمی شده بود که با با انتقال به بیمارستان بهبود یافت. البته دراین حمله دو محافظ فرمانده پلیس کشته میشوند. خودرو زرهی فرمانده پلیس مکزیکو سیتی که توانست جان او را حفظ نماید. نمونه ای دیگر از عملکرد موثر خودروهای محافظت شده در نجات جان سرنشینان در عراق در برابر بمب کناره جاده ای شرکت INKAS نیز گزارش داده است حمله ی سال 2014 در نیجریه به خودرو زرهی محصول این شرکت هیچگونه تلفاتی در پی نداشته است. سرنشین اصلی این خودرو محمدو بوهاری رئیسجمهور فعلی جمهوری فدرال نیجریه (وی در سال 2015 در انتخابات ریاست جمهوری نیرجه برنده اتنخابات شده بود) و سرلشکر بازنشستهٔ ارتش نیجریه بوده است. این حادثه وقتی اتفاق افتاد که خودرو زرهی محمدو بوهاری به همراه تیم اسکورت او در جاده علی آکیلو در حدود ساعت 2:30 بعد از ظهر درحال عبور بودند. یک خودرو انتحاری هنگامی که کاروان به منطقه بازار كاوو رسیده است از فرصت کم شدن سرعت کاروان استفاده و سعی کرده است خودرو انتحاری را نزدیک خودرو اصلی منفجر کند. اما خودرو اسکورت راه را بر روی خودرو انتحاری سد میکنند با این حال تروریست خود را در بازار منفجر میکنند. در این حادثه بادیگراد های اقای محمدو بوهاری در خودرو زرهی زخم های سطحی برمیدارند اما او اصلا زخمی نمیشود. با این حال در این حادثه 25 نفر از غیرنظامیان در بازار کشته میشوند. هوشیاری تیم اسکورت درکنار استفاده از خودرو محافظت شده باعث شد اقای محمدو بوهاری در حادثه سال 2014 زنده بماند. او در سال 2015 بر صندلی ریاست جمهوری نیجریه نشست. خودروی محافظت شده محمدو بوهاری _ استفاده از خودرو محفاظت شده یکی از عوامل اصلی در حفظ جان او در برابر حمله انتحاری بود شاید اگر که آرشیدوک فرانتس فردیناند، جان اف کندی و دانشمندان هسته ای کشورمان نیز از خودرو محفاظت شده استفاده میکردند آنها نیز زنده بودند و مسیر تاریخ نیز به کلی عوض میشد. شاید ما نتوانیم گذشته را تغییر بدهیم اما می توانیم با درس گرفتن از آن و ایجاد تغییرات در امروز خود ، آینده را تغییر بدهیم. شهید داریوش رضایی نژاد دانشمند هسته ای که در داخل خودرو خود ترور شد خودرو شهید مسعود علیمحمدی (سمت راست) خودرو شهید مصطفی احمدی روشن (وسط) خودرو شهید مجید شهریاری (سمت چپ) در موزه دفاع مقدس نقل با ذکر نام میلیتاری بلامانع است این مقاله در گاهنامه نآورد شماره هشت منتشر شده است منابع : https://www.armormax.com/blog/armored-car-saves-lives https://inkasarmored.com/inkas-armored-vehicle-attack-nigeria https://www.theguardian.com/world/2020/jun/26/three-die-in-attempted-of-mexico-city-police-chief https://www.richardcpendry.com/armored-vehicles-save-lives https://www.texasarmoring.com/about/case-studies https://www.alpineco.com
-
1 پسندیده شده340 فروند انواع شناورهای تندرو هجومی با قابلیت حمل و شلیک انواع موشک و راکت و پشتیبانی عملیات غواصی امروز به سازمان رزم نیروی دریایی سپاه ملحق شد. این شناورهای سبک، تندرو و هجومی در مراکز وابسته به نیروی دریایی سپاه و همکاری وزارت دفاع ساخته شده است.
-
1 پسندیده شدهبسم ا... به درخواست برادر عزیز جناب @mehran55 انتشار تصاویر شهدای عملیات خیبر برای اولین بار
-
1 پسندیده شدهعلت اصرار بر جزایر اینکه نفت جزایر مجنون رو علت حمله ایران و تلاش برای حفظشون بدونیم منطقی نیست علت اصرار ایران رو به حفظ جزایر در نگاه فرماندهی مثل باکری باید دید قطع جاده العماره - بصره تمام هدف بود حفظ جزایر به عنوان جای پا برای تلاش مجدد برای قطع این جاده بسیار مهم بود برای همین بود که علاوه بر آقا محسن، آقا مهدی هم بر حفظ جزایر اصرار داشت و برای اینکار دست به دامان حضرت امام شدن و ان دو پیام را گرفتند در حقیقت عملیات بدر تلاش برای اتمام کار نیمه تمام خیبر بود و این دو را باید باهم دید حال باید پرسید مگر این باریکه و این جاده چه داشت که این تلاش و اصرار شکل گرفت؟؟ دوستانی که بازی های استراتژیک انجام داده باشند می دانند تصرف نقاط کلیدی کوچک، تاثیر بسزایی در پیروزی دارد باریکه جاده العماره - بصره از آن نقاط محسوب می شد اگر ایران می توانست این باریکه را حفظ و تثبیت کند، کار برای عراق به شدت سخت می شد توپخانه و پدافند ایران جلو میکشید و پوشش هوایی در سمت العماره و بصره سخت میشد از سمت دیگر موضع نونی شکل به زیر توپخانه ایران می رفت و جنگنده های ایرانی فضای عملیاتی بیشتری برای عملیات روی آن منطقه داشتند با این اتفاق عملا بصره و العماره در معرض تهدید جدی در تامین لجستیک و امنیت قرار می گرفتند همین مساله جذابیت باریکه را برای ایرانی که تسلیحات زیادی نداشت به خوبی نشان می دهد به شخص بعد از دیدن نقشه ، روی باریکه طمع کردم ولی ... ولی رسیدن به این باریکه با دست خالی ممکن نبود ایران می دانست تثبیت این باریکه به قیمت خون شهیدان بسیاری خواهد بود و این را پذیرفت اما لجستیک و جای پا را نمی توانست با امکانات موجودش مهیا کند پس تنها راه ایجاد جای پا در جزایر بود و تامین جزایر از طریق طلاییه ممکن بود اما کار ان طور که می خواستند پیش نرفت و عراق با اتش پشتیبانی و لجستیک خود توانست تلفات بسیار بالایی از ایران بگیرد در حقیقت فرماندهی ایران می دانست چه می خواهد و جسارت به خرج داد ولی این قمار انتهایش دلخواه در نیامد و نمیشد گفت که ما قمار کردیم و نگرفت ولی فرماندهی ایران درس سخت و دردآوری گرفت و در کربلای 4 با دیدن شرایط بر ادامه عملیات اصرار نکرد و همین باعث شد در کربلای 5 بتواند شلمچه را بگیرد اگرچه که در آن عملیات هم توپخانه عراق هرچه داشت خالی کرد
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز روایتی تلخ از عملیات خیبر - بخش دوم فرمانده گردان به همت می گفت : احساس میکنم که قاتل هستم !! همت هم کاملا خسته شده بود و به محمد کوثری گفت: "خسته شدم، از خدا شهادتم را طلب کردم." و به محمدرضا پروازیان هم گفته بود: "خیبر آخرین عملیات من است." (شراره های خورشید ص 670) اما 12 اسفند در پادگان دوکوهه برای نیروهایش سخنرانی کرد و با شور و حال از اهمیت عملیات گفت. نیروهای زیادی را از دست داده بودند و لشکر تا حد زیادی منهدم شده بود، همت به جزیره مجنون اشاره کرد که دست ایرانی ها افتاده بود و گفت جنگ آن ها در طلاییه در تثبیت جزایر نقش داشته و گفت: «هشتاد حلقه چاه نفت در جزایر مجنون با ظرفیت بیش از 200 میلیارد دلار ذخایر نفتی حاضر و آماده بهره برداری، از جمله مزایای اقتصادی مهم این عملیات به شمار می آید… به جرات می گویم؛ تصرف همین چاه های نفتی می تواند دریافت غرامت جنگی ناشی از تمامی خسارت وارده به کشورمان را در طول جنگ را، تضمین کند.» و گفت که هاشمی رفسنجانی هم در مصاحبه اش روی این موضوع تاکید کرده است. (شراره های خورشید، ص 692) سخنرانی همت با تکبیرهای رزمندگان در حین سخنرانی شور و حال دیگری داشت. اما راضی کردن فرماندهان گردان به این سادگی نبود؛ پس از این سخنرانی همت جلسه ای با آنها داشت. محمدرضا جلالی فراهانی راوی لشکر درباره این جلسه نوشته است که فرماندهان با توجه به از دست دادن 80 درصد کادرهای گردانشان شرایط روحی و نیروی خوبی نداشتند و حالا به آنها گفته می شد باید باز هم بجنگند. بحث زیادی داشتند و سرانجام همت گفت : تصمیم ، اعزام بخشی از نیروها برای جنگ در جزیره است. مهدی قندیل فرمانده گردان مقداد گفت اگر این موضوع تکلیف است: «من خودم حاضرم به آن جا بروم ولی نیروهایم را نمیبرم» سید ابراهیم کسائیان فرمانده گردان میثم گفت: «من احساس میکنم الآن یک قاتل هستم.» حتی مجتبی احمدی فرمانده گردان بلال که همواره از حرف شنوترین ها بود گفت دستور را اجرا نمیکند. (شراره های خورشید، ص 707 و 749) فردای این روز همت با حاج آقا پروازیان، عقیدتی لشکر، درباره مشکلات صحبت کرد. پروازیان به او گفت: «این مساله تکلیف شرعی که مرتب از طرف فرمانده کل سپاه و قرارگاه نجف برای مسئولین لشکر گفته می شود، به دلیل مشکلات و موانع موجود برای من غیرقابل قبول است… تکلیف باید در حد توان باشد وگرنه ارزشی ندارد.» (شراره های خورشید، ص 708) همت تلاش کرد او را توجیه کند. اما حقیقتا توجیه کار، سخت بود. راوی لشکر در گزارشش از این روز نوشته بود که از آموزه قرآنی توکل به خوبی استفاده نمی شود؛ «به این معنی که بدون برنامه ریزی دقیق و عدم شناخت کافی نسبت به وضعیت منطقه، گفته می شد توکل کنید در حالی که توکل واقعی، باید بعد از برنامه ریزی و احراز آمادگی کامل انجام شود، احساس می شد در این عملیات، بیشتر به عناصری مثل شانس و تصادف تکیه شده است.» (شراره های خورشید، ص 749) نبرد مجنون هدف ایرانی ها در این عملیات رسیدن به جاده العماره بصره در آن سوی هور بود؛ نرسیدند اما تمام توان شان را گذاشتند تا حداقل جزایر مجنون در دل هور را با تلفات بسیار زیاد حفظ کنند. همت و فرماندهان دیگر در شرایط سختی قرار داشتند. اما 14 اسفند یک پیام از تهران به آن ها انرژی تازه ای داد. از بیت امام به قرارگاه اطلاع دادند: «امام فرموده اند جزایر حتما باید نگه داشته شوند، هرطور که شده» حالا همت می توانست نیروهایش را هم با خود همراهتر کند. چند روز سخت و پرتلفات دیگر بر نیروهای باقی مانده همت و بقیه فرماندهان در جزایر مجنون گذشت. 16 اسفند حجه الاسلام احمد خمینی از جماران با محسن رضایی تماس گرفت تا برای امام گزارش بگیرد. محسن رضایی گفت: «از لحاظ مهمات، خیلی در مضیقه هستیم. الحمدلله وضع کلی خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله می کند.» (شراره های خورشید، ص 721) وضع نیروها در جزایر اصلا خوب نبود؛ وضع نیروهای همت بدتر. کارش به قرض گرفتن نیرو از یگان های دیگر کشیده بود تا خطش را حفظ کند. چهارشنبه 17 اسفند غلامعلی رشید از فرماندهان ارشد سپاه به قرارگاه خبر داد: «اگر نیروهای مورد نیاز همت نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است.» (شراره های خورشید، ص 725) همین روز پیام دیگری از جماران به قرارگاه رسید که از امام نقل شده بود: «عاشورایی استقامت کنید و جزایر مجنون را به هر طریق ممکن حفظ کنید.» (شراره های خورشید، ص 726) همت تمام نیروها و حتی نیروهای تدارکات لشکر را به میدان نبرد آورد. قاسم سلیمانی تعریف کرده که همت خاک آلود و ژولیده به سنگر او آمد و از او خواست تعدادی نیرو به او بدهد. قاسم سلیمانی به یکی از نیروهایش گفت با همت بروند و یک گروهان نیرو برایش از بین نیروهایشان جدا کنند. با موتور رفتند تا از معرکه نبرد یک گروهان نیرو به بخش دیگری از معرکه ببرند. (شراره های خورشید، ص 729) در مسیر ، گلوله خمپاره راهشان را برید و ترکشش سر همت را هدف گرفت و همت فرمانده لشکر، روی یک موتور در خط مقدم نبرد شهید شد. خیبر در پایتخت همت تنها فرمانده شهید خیبر نبود؛ چندین فرمانده دیگر از جمله حمید باکری و مرتضی یاغچیان هم در این عملیات شهید شدند. یک سوال مهم این است که فرماندهان قرارگاه و هاشمی رفسنجانی چرا این همه به ادامه نبرد پرتلفات خیبر اصرار داشتند؟ حقیقت این است که جستجوهایم برای یافتن دلیلی که بتواند ذهنم را پس از خواندن این همه گزارش تلخ آرام کند، به نتیجه روشنی نرسیده است. در این عملیات دو بار پیامهایی از دفتر آیت الله خمینی به نقل از امام(ره) به قرارگاه فرماندهی مخابره شد. اوضاع واقعا خوب نبود اما وقتی پیام امام برای حفظ جزایر رسید محسن رضایی به فرماندهان جنگ گفت از جزایر بیرون نمی رویم، حتی اگر سازمان سپاه از بین برود. (تنبیه متجاوز، ص 97 ) به راستی نگاه محسن رضایی به فرمان امام چه بود که حاضر بودند فرماندهان لشکر را به معرکه نبرد مستقیم بفرستند و سازمان سپاه را از هم بپاشاند؟ آیا آنها معتقد بودند که سخنان آیت الله خمینی از جایی فراتر از عالم واقعیت ریشه گرفته است و به عالم بالا تعلق دارد یا اینکه بر اساس گزارش های فرماندهان و مسئولان جنگ صادر شده است؟ یعنی فرماندهان از اهمیت حفظ جزایر به امام می گفتند و بعد امام برای حفظ جزایر پیام می داد و بعد به رزمنده ها و فرماندهان می گفتند حفظ جزایر مهم است و ببینید که امام هم بر آن تاکید کرده است؟ می دانیم در ارتش پیش از آغاز عملیات خیبر انتقادهای جدی به عملیات وجود داشت. (کتاب تحلیلی بر عملیات خیبر از امیر نصرت الله معین وزیری را ببینید.) صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز مشکلات خیبر را به پایتخت رسانده بود. روز 8 اسفند هاشمی در خاطراتش نوشته است: «خدمت امام رفتم. گزارشی از وضع جنگ دادم. امام نگران بودند. از طرف آقای صیاد گزارش ناراحت کننده ای دریافت کرده بودند. با توضیحات من تخفیفی حاصل شد. برای امام اهداف مهم عملیات را توضیح دادم. ایشان هم نظرشان این بود که قطع جاده بصره بغداد، ضربه غیرقابل جبرانی به بعث عراق وارد می کند. به ایشان گفتم: من از رهگذر این اهداف به ختم جنگ می اندیشم. ایشان لبخندی زدند و جواب ندادند.» (آرامش و چالش، ص 385) می بینیم که امام با گزارش صیاد نگران می شود و با توضیح هاشمی رفسنجانی از نگرانی اش کم می شود. در میانه عملیات نیز امام از جبهه نبرد گزارش می گرفت و به نظر می رسد دستورهایش براساس همین گزارش ها بوده است. عملیات خیبر ایده محسن رضایی برای رهایی جنگ از بن بست بود و نیروهای علی هاشمی برای شناسایی هور ماهها زحمت کشیده بودند و به نظر می رسد اصرار محسن رضایی و فرماندهان قرارگاه برای شکستن خط طلاییه برای نجات عملیات بود. اما وقتی فرماندهان مستقیم نبرد با یقین می دانستند شکستن این خط غیرممکن است اصرار بر این دستورها چه منطقی داشت؟ شاید آقای رضایی توضیحاتی داشته باشد که بتواند ماجرا را شفاف کند. وقتی با تلفات وحشتناک مشخص شد خط طلاییه شکسته نمی شود اصرار و دستور بعدی، حفظ جزایر بود، این بار با تلفات زیاد جزایر تاحد زیادی حفظ شد. در مدتی که جنگ در جزایر ادامه داشت ایران روی 7 میلیارد بشکه نفت جزایر مجنون مانور می داد و حتی همت هم برای رزمنده ها از این موضوع سخن می گفت. جدای از اینکه آیا رسیدن به جزایر با این تلفات یک موفقیت محسوب می شود یا نه، به تدریج در اصل مساله نیز تشکیک شد . بر اساس خاطرات 16 اسفند هاشمی، محلاتی و حسن روحانی به او خبر دادند که وزارت نفت می گوید جزیره مجنون هفت میلیارد بشکه نفت ندارد و آماری که در روزهای گذشته داده اند درست نیست. (آرامش و چالش، ص 394) مجنون هرچقدر نفت داشت اما مهمتر جوان هایی بودند که در عملیات پرپر می شدند و وضع جنگ خوب نبود. هاشمی در خوزستان از نزدیک دریافت که «پیشرفت جنگ خیلی مشکل شده است.» (آرامش و چالش، ص390) 17 اسفند هاشمی و سران قوا میهمان احمد خمینی بودند؛ «امام هم در جلسه شرکت کردند. بیشتر صحبت ها درباره جنگ بود و امام از نامه آقای منتظری، که وضع جنگ را بد ترسیم کرده بودند، گله داشتند. قرار شد من به ایشان تذکر دهم.» (آرامش و چالش، ص 395) آخرین برگ از خاطرات هاشمی رفسنجانی در این سال با این جمله ها به پایان می رسد: «مشخص است که عراقی ها برای جلوگیری از موفقیت عملیات خیبر، هر آنچه در توان دارند به کار می برند. اطلاعاتی می گوید که مشاوران خارجی به آنها گفته اند که اگر ایران به اهداف این عملیات برسد، به معنای پیروزی مطلق در این جنگ است.» (همان، ص 408) جمله هایی که به نظر می رسد شاید برای توجیه فرماندهان برای اصرار بر عملیات و دستور برای ماموریتهای سخت و غیرممکن باشد . ایران یک سال بعد یک عملیات پرتلفات و سخت را در دل هور تجربه کرد؛ عملیات بدر. با شکست بدر، ایران تا پایان جنگ عملیات بزرگی در این منطقه انجام نداد و تیر ماه 1367 عراق در یک حمله پرقدرت و سریع جزایر مجنون را پس گرفت. نکته آخر اینکه در شرایطی که مسئولان عالی به دلایلی دستور به جنگ و مقاومت می دهند و فرماندهان خط مقدم نبرد این دستورها را نتیجه بخش نمی دانند و می بینند چگونه نیروهایشان نفر به نفر پر پر می شوند، آیا باید بر اساس واقعیتهایی که آنان از میدان نبرد تشخیص می دهند، تصمیم گرفت یا بر اساس آنچه مسئولان به عنوان واقعیت نبرد تشخیص می دهند؟ ... پایان پ.ن : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند.
-
1 پسندیده شدهدقيقا همين فرمايش شما چاره ديگري هم نداريم اگر عقب نشيني كنيم يا تسليم شويم سرنوشتي همچون ليبي در انتظار ما خواهد بود بايد تبديل به قويترين قدرت منطقه اي شويم با تمام محدوديت ها ! در همين گروه بارها دوستان با نيت خيرخواهانه خواستار توليد سلاح اتمي شدند كه البته به فرموده حرام و ممنوع است اما توليد سلاح متعارف و ايجاد متحدين متعارف با هدف بازدارندگي( مثل حزب الله و انصارالله و... ) در دستور كار قرار دارد حداقل در بخش نظامي با جانفشاني دست اندركاران رو به جلو حركت ميكنيم بخش سياسي بايد قدري بجنبد و از دستاوردها حفاظت كند
-
1 پسندیده شدهروسیه، سوریه و گسترش نفوذ روسیه در حال گسترش باند فرودگاه حمیمیم در سوریه هست تصاویر ماهواره ای که از پایگاه هوایی حمیمیم سوریه بدست آمده نشان می دهد که یکی از دو باند اصلی این فرودگاه حدود 1000 فوت ( 300 متر ) گسترش داده شده است. این باند جدید این امکان را فراهم می کند که هواپیماهای بزرگتر و با بار بیشتر و حتی بمب افکن ها نیز در این پایگاه مستقر شوند. این پایگاه هوایی یک دارایی با ارزش در خارج از روسیه است که نقشی استراتژیک در گسترش فعالیت های نظامی در خاورمیانه، شمال افریقا و شرق دریای مدیترانه دارد. این پایگاه دارای دوباند موازی شمالی-جنوبی است. از همان ابتدای ورود نیروهای روسی به این پایگاه تغییرات آغاز شد تا امکان پشتیبانی از پرواز بالگردها فراهم شود. همچنین اضافه کردن یک پارکینگ 819000 فوت مربعی (تقریبا 90000 متر مربعی) که در سال 2016 صورت گرفت. همچنین تعدادی آشیانه سخت (مستحکم) در گوشه شمال غربی که در پاسخ به تهدید پهپاد ها و دیگر سلاح هایی که امکان دارد، تلفات و خسارتی وارد کند در سال های 2018 تا 2019 ساخته شد. بر اساس تصاویر ماهواره ای بدست آمده، باند غربی که حدود 9500 فوت (3100 متر) طول داشت، به حدود 10500 فوت (3400) افزایش داده شده است. همچنین به نظر میرسد که یک تاکسی (مسیر دسترسی) هم در حال ساخت است تا انتهای شمالی دو باند را بهم متصل کند. با توجه به فعالیت هایی که در شمال باند غربی دیده میشود، ممکن است این باند حدود 750 فوت (250متر) دیگر هم طولانی تر شود. [تصویر ابتدای متن] در حال حاضر پرواز های زیادی به این پایگاه می شود که از جمله آن ها پرواز An-124 است. قطعا وجود یک باند طولانی تر می تواند کمک کند تا در فصول گرم سال و همچنین میزان بار بیشتری توسط این هواپیما در هر پرواز منتقل شود. همچنین طول اضافی باند حاشیه ایمنی بهتری را برای شرایط رد شده پرواز فراهم می کند. و با توجه به اینکه هواپیما های ترابری روسی مجهز به سیستم سوخت گیری هوایی نیستند، این پایگاه می تواند نقش یک نقطه میانی را برای پرواز بسوی لیبی را داشته باشد. بازسازی و گسترش باند غربی این پایگاه امکان استقرار هر یک از سه نوع بمب افکن روسی Tu-22M3 ، Tu-95MS و Tu-160 را فراهم می کند. همان طور که در سال 2016 برای مدتی تعدادی از بمب افکن ها در ایران مستقر کرد. حضور این بمب افکن ها در کنار حضور هواپیمای گشت دریایی Tu-142 و پرواز آن ها بر فراز مدیترانه مزاحمت های فراوانی را برای جبهه جنوبی ناتو ایجاد می کند. چون این هواپیماها مجهز به موشک های کروز اهداف بسیاری را در مدیترانه و جنوب اروپا در تیرس خود خواهند داشت. روسیه در چند سال اخیر علاقه خود را برای استقرار بمب افکن های خود در نزدیکی مرز ها نشان داده و گاهی اوقات با پرواز های مستقیم به ونزوئلا ایلات متحده آمریکا را ازار میدهد. از دیگر هواگرد هایی که در حمیمیم حضور مستمر دارند میتوان به آواکس A-50 و هواپیمای جاسوسی IL-20 اشاره کرد که در پارکینگ شرقی این پایگاه مستقر شده اند. در طول بازسازی و گسترش باند غربی میتوان پیش بینی کرد که برنامه ای مشابه برای باند شرقی نیز اجرا شود، و سایر ساخت و ساز ها در بقیه نقاط پایگاه نیز دنبال شود. اگرچه جغرافیای محلی گسترش این مکان را دشوار کرده است. صرف نظر از جزئیات این گسترش و بازسازی، چیزی که اهمیت دارد افزایش نقش این پایگاه در استراتژی های کرملین است. درست است که جنگ در سوریه هنوز ادامه دارد ولی شرایط نسبتا پایداری پدید آمده که اجازه می دهد برنامه هایی با چشم انداز طولانی مدت در سوریه دنبال شود. کرملین قصد دارد در دهه های آینده در حمیمیم بماند و از طریق آن برنامه های نظامی خود را در خاورمیانه ، شمال افریقا و دریای مدیترانه را دنبال کند. که این موضوع باعث افزایش نگرانی ناتو می شود. منبع
-
1 پسندیده شدهارتقا توان تهاجمی اسرائیل یکی از مهمترین مولفه های ارتش های پیشرو در جهان تکیه نکردن صرف به توان فعلی و هم زمان نگاه به به حفظ وارتقا توان موجود میباشد از همین رو در روزهای اخیر شرکت رافائل اسرائیل در جریان برگزاری نمایشگاه دفاعی هند از تجهیز بمب های کم قطر Spice-250 به موتور جت برای افزایش برد ان از 100 به 150 کیلومتر سخن گفته است این سلاح کهSpice-250ER نام گذاری شده است به دلیل اندازه و وزن ان از مهمترین ارکان تهاجمی نیروی هوایی اسراییل میباشد این ویژگی سبب شده است که اف 16 های این نیرو توان حمل 16 فروند از این بمب را داشته باشند افزایش برد این سلاح امکان تهاجم خارج از برد پدافندی نیروی مورد هجوم قرار گرفته را بیش از گذشته به نیروی به کارگیرنده ان میدهد.علاوه بر این ارتقا بمب های جدید با استفاده از جستجوگر الکترواپتیک جدید خود توان انهدام اهداف متحرک را نیز کسب کرده اند که همین امر انها را برتر از بسیاری از هم رده های غربی نیز خواهد کرد.
-
1 پسندیده شدهمن یه طراحی دارم، که برای بحث و بررسی دوستان اینجا میگذارم: نیروی هوایی دیگه مفهومی به اسم تهاجمی و تدافعی، دفاع هوایی یا عملیات زمینی نداره جنگنده ها چند ماموریته هستن. و برخی هواگردها تا ابد اختصاصی می مانند مثل تانکر. بخش اعظمی از کیفیت عملیات هوایی وابسته شناسایی، اطلاعات، فرماندهی و کنترل هست. به اطلاعات اهمیت ویژه ای داده شده، همینطور به فرماندهی و عملیات برون مرزی. هلیکوپترها کلا فاکتور گرفته شدن. براساس جغرافیای ماموریتی: دسته حمله اول: 8 جهت جغرافیایی و 8 نیروی کامل. در هر جهت یک پایگاه اصلی و یکی پشتیبان. هر گروه در هر یک از 8 سمت جغرافیایی: 2 x هواپیمای شناسایی ارتفاع متوسط RECON 1 x رادار زمین نگر هوایی و شناسایی سیگنال JSATR/SIGINT 6 x پهپاد جت دوربرد تهاجم عمقی پنهانکار STEALTH DEEP STRICK 1 x فرماندهی و کنترل هوایی ، برد بلند AWACS چهار سمت 1 x فرماندهی و کنترل هوایی ، برد متوسط AWACS (4سمت) x 8 جنگنده چند ماموریته سنگین MULTIROLE 4++ GEN 8 x جنگنده تهاجمی پشتیبانی نزدیک ATTACK AIRCRAFT 2 x بمب افکن سنگین STRATEGIC LONGRANGE BOMBER 2 x شناسایی و مخابرات هوابرد ISR 1 x سوخترسان سنگین AERIAL REFUELING (4سمت) 1 x سوخترسان متوسط AERIAL REFUELING (4سمت) 2 x حمل و نقل سنگین HEAVY AIRLIFT 2 x حمل و نقل متوسط MEDIUM AIRLIFT 2 x حمل و نقل سبک LIGHT AIRLIFT جمعا 16 هواپیمای شناسایی سبک 4 آواکس برد بلند (4سمت) 4 آواکس برد متوسط (4سمت) 4 تانکر (4سمت) 64 جنگنده چند ماموریته 64 جنگنده پشتیبانی نزدیک 36 پهپاد بدون سرنشین تهاجم عمقی پنهانکار 16 بمب افکن سنگین 8 هواپیمای شناسایی، تعیین هدف، زمین نگر 16 هواپیمای مخابرات و شناسایی سیگنال هوابرد(جت سبک) 16 هواپیمای حمل و نقل سنگین 16 هواپیمای حمل و نقل متوسط 16 هواپیمای حمل و نقل سبک دسته حمله دوم: 8 گروه در 8 جهت جغرافیایی به موازات دسته اول. هر گروه در هر سمت جغرافیایی: این دسته بدلیل پشتیبانی از دسته اول، و اتکا به رادار زمینی از آواکس برای فرماندهی و کنترل هوایی کمتر استفاده شده و در واقع رزرو هستن. 1 x فرماندهی و کنترل هوایی، برد بلند AWACS (4 جهت) x 8 جنگنده چند ماموریته سنگین MULTIROLE 4++ GEN 8 x جنگنده تهاجمی پشتیبانی نزدیک ATTACK AIRCRAFT 2 x بمب افکن سنگین STRATEGIC LONGRANGE BOMBER 1 x شناسایی و مخابرات هوابرد ISR 1 x سوخترسان سنگین AERIAL REFUELING (4سمت) 4 x حمل و نقل سنگین HEAVY AIRLIFT 2 x حمل و نقل متوسط MEDIUM AIRLIFT 2 x حمل و نقل سبک LIGHT AIRLIFT جمعا 4 آواکس (4سمت) 4 تانکر (4سمت) 64 جنگنده چند ماموریته 64 جنگنده پشتیبانی نزدیک 8 جت سبک شناسایی، تعیین هدف، رادار زمین نگر 32 هواپیمای حمل و نقل سنگین 16 هواپیمای حمل و نقل متوسط 16 هواپیمای حمل و نقل سبک دسته حمله سوم: این گروه بدلیل اینکه به خصایص پنهانکاری و عملیات مستقل طراحی شده، نیازی به آواکس ندارد. 4 اسکادران، هر اسکادران 8 فروند جنگنده نسل 5 جمعا 32 فروند جنگنده نسل 5 4 تانکر نیروی مسافر به شرق، غرب، شمال، جنوب: 4 دسته به شکل زیر، برای عملیات استقراری برون مرزی 2 x هواپیمای شناسایی ارتفاع متوسط RECON 1 x رادار زمین نگر هوایی و شناسایی سیگنال JSATR/SIGINT/ISR 1 x فرماندهی و کنترل هوایی ، برد بلند AWACS x 4 جنگنده چند ماموریته سنگین MULTIROLE 5th GEN x 4 جنگنده چند ماموریته سنگین MULTIROLE 4++ GEN 8 x جنگنده تهاجمی پشتیبانی نزدیک ATTACK AIRCRAFT 1 x بمب افکن سنگین STRATEGIC LONGRANGE BOMBER 2 x سوخترسان سنگین AERIAL REFUELING 1 x حمل و نقل سنگین HEAVY AIRLIFT 1 x حمل و نقل متوسط MEDIUM AIRLIFT جمعا 8 هواپیمای شناسایی سبک 4 آواکس 8 تانکر 16 جنگنده چند ماموریته نسل 4 16 جنگنده نسل 5 32 جنگنده پشتیبانی نزدیک 4 بمب افکن سنگین 4 هواپیمای شناسایی، تعیین هدف، زمین نگر 4 هواپیمای حمل و نقل سنگین 4 هواپیمای حمل و نقل متوسط جمع کل: 8 هواپیمای شناسایی سبک 16 آواکس 24 تانکر 144 جنگنده چند ماموریته 48 فروند جنگنده نسل 5 160 جنگنده پشتیبانی نزدیک 22 بمب افکن سنگین 12 هواپیمای شناسایی، تعیین هدف، زمین نگر JSTAR 52 هواپیمای حمل و نقل سنگین 32 هواپیمای حمل و نقل سبک 32 جت سبک شناسایی، تعیین هدف، مخابرات و شناسایی سیگنال هوابرد 16 هواپیمای حمل و نقل متوسط 36 پهپاد بدون سرنشین تهاجم عمقی پنهانکار مجموع 602 فروند: 352 فروند رزمی. 60 فروند اطلاعات و فرماندهی. 100 فروند ترابری. 24 فروند تانکر. حالا هزینه یابی کنید...
-
1 پسندیده شدهبا سلامی گرم و دوباره به دوستان میلیتاریست عزیز ، بحث جنگ های اول و دوم عراق و آمریکا موسوم به جنگ اول خلیج(فارس) و جنگ دوم خلیج(فارس) ، یکی از بحث های مهم مرتبط با تحولات دهه پایانی قرن بیستم و دهه های آغازین قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه است که در بلند مدت باعث ایجاد تغییرات عمیق جغرافیائی ، نظامی ، جغرافیای سیاسی ، نظامی و اقتصادی در این منطقه شده است. اما ظاهرا این مباحث در این انجمن اونقدر که شایسته و بایسته است مورد توجه قرار نگرفته است. پس با اجازه مدیریت محترم و دوستان و کاربران ارجمند انجمن ، دوباره بررسی این بحث مهم رو در قالب سلسله پست هائی به جریان می اندازیم. ( باشد که بخاطر بالا آوردن تاپیک قدیمی توسط تامکت گیلانی هدف فینیکس قرار نگیریم ) خشم و انتقام Anger & Revenge (چرا صدام به کویت حمله کرد؟) سرلشکر عراقی وفیق السامرایی در کتاب «ویرانی دروازه شرقی» چرایی تصمیم صدام برای حمله به کویت را تشریح کرده است: صدام در شرایطی جنگ با ایران را پایان داد که بدهیهای سنگینی بر عراق تحمیلشده بود. طرحهای توسعه اقتصادی بهصورت دردناکی متوقف یا فلج گردید. او نتوانست به هیچیک از اهداف اولیه جنگ جامه عمل بپوشاند. صدام با عملیات «انفال» و تمام خشونتها و مصیبتها و استبدادی که به همراه داشت و با بهکارگیری گسترده سلاحهای شیمیایی، احساسات کردها را جریحهدار نمود که هیچکس غیر از تسلیمشدگان نمیتواند آن را فراموش کند. نیروهای ما در طولانیترین جنگ مدرن با ایران جنگیدند و سرزمین «رافدین» را حفظ کردند، اما مسئول عدم تحقّق اهداف غیرواقعی جنگ نیستند؛ شکست بزرگی که حاصل شد، شکست صدام و رؤیاها و غرور او بود. صدام کاملاً با حقایق اطراف خود آشنا بود و به دروغین بودن زرقوبرقها پی میبرد؛ پس آغاز یک مرحله جدید اجتنابناپذیر بود: «کویت، کلید خلیج[فارس] و دروازه عراق بهسوی دریاچههای بزرگ نفتی.» روز دهم مارس ۱۹۹۰، بهاتفاق سپهبدستاد صابر الدوری در یک مأموریت کاری به بحرین سفر نمودیم. در آنجا با وزیر دفاع و رئیس ستاد مشترک ارتش و مدیر سرویس اطلاعات دولت بحرین ملاقات کردیم. مدتی پیش از این نیز به دولت امارات متحده عربی سفر کرده و طی آن با شیخ محمد بن زائد فرمانده نیروی هوایی وقت این کشور و رئیس ستاد کل نیروهای مسلّح فعلی، ملاقات کردیم. شیخ محمد بن زاید فرمانده وقت نیروی هوائی امارات + ژنرال نورمن شوراتسکف فرمانده طوفان صحرا پسازآنکه از بحرین بازگشتیم، نتایج سفر را به اطلاع ریاست جمهوری رساندیم. منشی رئیسجمهور مرا به قصر ریاست جمهوری فراخواند. بهمحض رسیدنم، در زمان مقرر، به دفتر رئیسجمهور هدایت شدم. صدام پسازآنکه پرسشهایی راجع به وضعیت سازمان اطلاعات نظامی به عمل آورد، گفت: «گزارش شما را راجع به دیدار از بحرین خواندم. منشی ریاست جمهوری سابقه دیدارهای قبلیتان از کشورهای خلیج [فارس] و ازجمله دیدار اخیرتان از امارات متحده عربی را نیز در گزارش آورده است ولی شما نتوانستید با کویتیها هماهنگی کنید.» من اهمیت کشورهای خلیج [فارس] را در زمینه فعالیتهای اطلاعاتی در برابر ایران و همچنین پاکستان، برای او توضیح دادم و از موضعگیری مقامات امارات و بحرین، ستایش به عمل آوردم. صدام با دقت و تمرکز، سرنخ صحبتها را به دست گرفت و در شرایطی که به نظر میرسید از چیزی عصبانی شده است، گفت: «کشورهای خلیج [فارس] به تعهدات مالیشان در قبال ما عمل نکردند... ما وارد جنگی طولانی شدیم، خون دادیم و اموال زیادی صرف کردیم. نقش ایران را در منطقه محدود کردیم... ولی کشورهای خلیج [فارس] نهتنها نسبت به جبران خسارتهای مالی ما اقدام نکردند، بلکه بهاتفاق آمریکاییها علیه انقلاب عراق توطئه میکنند. امریکا با عربستان سعودی و امارات و کویت در زمینه توطئه علیه ما تلاش میکنند. برای تحت تأثیر قرار دادن برنامههای صنایع و پژوهشهای علمی ما و همچنین وادار نمودنمان به کاهش حجم نیروهای مسلحمان، میخواهند از قیمت نفت بکاهند. در چنین شرایطی پیروزی نظامی ما بر ایران رو به ضعف میرود. شما باید نسبت به وجود یک ضربه هوایی یا بیشتر، از سوی اسرائیل هوشیار باشید. آنها قصد دارند در چارچوب همان طرح توطئهای که گفتم، برخی از اهداف مهم ما را نابود سازند. ما باید سرویس امنیتی و اطلاعاتی خود را بهگونهای بازسازی و تقویت کنیم، که بهعنوان بازوی نیرومند ما در خارج عمل کند تا اگر مجبور شدیم، پاسخ نظامی بدهیم و آنها را متزلزل نماییم. این کار را از طریق سازمانهای اطلاعاتی انجام میدهیم و این مستلزم داشتن شایستگیهای بالایی است... اختلاف پنهانی در حال حاضر در خلیج [فارس] بین عمان و امارات، امارات و عربستان و بحرین و قطر وجود دارد. خلیج [فارس]یها، کویتیها را دوست ندارند و ما باید به این مسئله دامن بزنیم. کشورها با گوشهگیری به وجود نمیآیند. اگر ما مجبور شویم به کشورهای خلیج [فارس]پاسخ گستردهای بدهیم، هیچکس نمیتواند از رسیدن ما به تنگه هرمز جلوگیری کند.» سرلشکر ستاد وفیق السامرائی سخنان صدام به پایان رسید و من به دفتر منشی رئیسجمهور رفتم. او از من خواست که در آنجا بنشینم تا او به نزد رئیسجمهور برود و مجدداً بازگردد. اندکی بعد، نزد من بازگشت و گفت: «آنچه از صدام شنیدی، نزد خودت باقی بماند.» سپس از گاوصندوقی که در کنارش قرار داشت، یک ساعت مردانه مچی خارج کرد و بهعنوان هدیه به من داد، من از دفتر صدام خارج شدم و فکر نمیکردم به آنچه گفته است، در آینده عمل میکند. ما با ایران جنگیدیم و اعراب کشورهای خلیج [فارس] با اموال و روابط و بنادرشان در کنار ما ایستادند؛ غرب نیز در کنار ما ایستاد. برخی از اعراب و کشورهای غربی در زمینه دستیابی ما به صنایع گسترده شیمیایی کمک کردند. نتیجه چنین جنگی، همان بود که دیدیم. حالا اگر بخواهیم با برادران عرب و همپیمانان دیروزمان بجنگیم، چه سرنوشتی پیدا خواهیم کرد؟ بهطورقطع هیچکس به کمک ما نخواهد آمد. این اندیشهها در آن لحظات از ذهن من گذشت. به دنبال سخنرانی صدام در 1990/04/02 بر تشنّج اوضاع افزوده شد. وی در این سخنرانی اعلام کرد: «ما سلاح شیمیایی دوگانه در اختیار داریم.» روز 1990/05/10 برای بازجویی از وابسته نظامی عراق در ترکیه، یعنی سرتیپ ستاد فاضل احمد السّبتی السامرایی به ترکیه سفر کردم. سازمان اطلاعات شدیداً اعتراض کرده بود که او یکی از کارمندان این سازمان را که بهعنوان نگهبان سفارت فعالیت میکرد، مورد ناسزاگویی قرار داده است. این نگهبان ادّعا کرده بود که السامرایی در فحاشی نسبت به او زیادهروی کرده و مدیر سازمان اطلاعات یعنی سبعاوی ابراهیم الحسن (نابرادری صدام) را نیز مورد ناسزاگویی خود قرار داده است. من هم به خاطر سبعاوی سفر کردم، نه آن نگهبان. ژنرال وفیق السامرائی روز 1990/7/4 برای انجام مأموریتهای محوله به پاکستان سفر کردم و در جریان این سفر، با خبرچینهای عراقی در کراچی و اسلامآباد دیدار کردم. در مدتی که در این کشور بودم، ردوبدل تهدیدها بین صدام و اسرائیل به حد خطرناکی رسید. بهروشنی دریافتم که نگرانیهای صدام از ضربه احتمالی و غافلگیرانه اسرائیل علیه تأسیسات اتمی و آزمایشگاهی سلاحهای میکروبی عراق بهشدت رو به افزایش نهاده است. این نگرانیها بهعنوان یک اهرم فشار شدید میتوانست صحنه جنگ را به کویت منتقل نماید و صدام را وادارد که برای رهایی از بحران اقتصادی، بهطرف جهنم فرار کند. جنگ تبلیغاتی صدام، بعد از اسرائیل متوجه دولت امارات متحده عربی و کویت گردید. وی این دو کشور را متهم به توطئه اقتصادی علیه عراق کرد و روز 1990/7/17 در سخنرانی خود این جمله معروف خود را گفت که: «زدن گردنها، نه قطع روزیها!» حکومتهای قبلی عراق، کویت را جزئی از عراق اعلام کرده بودند، ولی با واکنشهای بینالمللی و عربی مواجه شدند؛ بهویژه با واکنش مصر در دوران رهبری عبدالناصر. در آن هنگام کشورهای عربی به نفع کویت وارد عمل شدند و حکومتهای قبلی عراق درصدد عملی کردن خواسته خود برنیامدند و عراق را زیر سنگ آسیاب جنگی مدرن قرار ندادند. نیاز عراق به دو جزیره «وربه» و «بوبیان» در حدّی نبود که ارزش ماجراجویی داشته باشد. عراق میتوانست از بندرهای «بصره»، «سیبه»، «فاو» و «امالقصر» استفاده کند و برای بهبود وضعیت سواحل خود، بندر بزرگی را در رأس خلیج [فارس] احداث کند. اما اینکه پا را فراتر نهاده و در اندیشه ایجاد یک قدرت دریایی باشد، فاقد هرگونه مبنای منطقی یا عملی بود. ضرورتی نداشت که عراق بهعنوان یک قدرت دریایی نیرومند مطرح باشد. ناآگاهی صدام نسبت به فلسفه تحرکات نظامی و موازنه درگیریها که آمیخته با استبداد و خودکامگی و پیامدهای آن، کاهش حجم و ابعاد کمکهای مشورتی بود، او را بهسوی اشتباهات کشندهای سوق میدهد؛ مثل جاهطلبیهای او در زمینه کسب مقام زعامت جهان عرب و رؤیاهای خیالپردازانه که سرانجام او را به تجاوز به کویت وادار نمود. صدام در چادر سربازان عزاقی در لحظاتی که رهبران کشورهای عربی در کنفرانس فراگیر سران کشورهای عربی (بهجز سوریه و لبنان) در بغداد گرد هم آمده بودند، نیروهای گارد ریاست جمهوری، خود را برای تجاوز به کویت آماده میکردند. بعدازظهر یکی از روزهای بسیار گرم ماه ژوئیه و درحالیکه من در باغچههای اداره کل اطلاعات قدم میزدم، دو تن از افسران عالیرتبه ستاد نزد من آمدند. یکی از آنها گفت که شاهد تحرکات گسترده نیروهای گارد ریاست جمهوری در جنوب بوده است. دیگری گفت که این تحرکات احتمالاً در قالب مانورهای آمادگی سالانه صورت میگیرد. من به تمایل صدام به تجاوز به کویت یقین پیدا کردم. درحالیکه او انگیزههای خود را از فرماندهان نظامی، بهاستثنای تعداد اندکی از آنان پوشیده نگهداشته بود. ستون های تانک عراقی در حال ورود به کویت سیتی بر دامنه تشنّج سیاسی و تبلیغاتی افزوده گردید و روزنامه رسمی «الثوره» چاپ عراق، سرمقالههای خود را به حمله علیه حکام کویت اختصاص داد. این روزنامه از مردم کویت، ازآنجهت که رهبران عراق تاکنون نتوانستهاند به خواستههای آنها برای نجاتشان از دست خانواده حاکم بر کویت عمل کنند، پوزش طلبید. این حرفها در مقالاتی سادهلوحانه و مسخره که بهروشنی بیانگر اهداف و انگیزههای ناپاکی بود، آمده بود. عدی پسر صدام در کویت نیمهشب ۲ اوت ۱۹۹۰، نیروهای گارد ریاست جمهوری پیشروی خود را آغاز کردند و از مرزها گذشتند. دهها فروند هلیکوپتر نیروهای ویژه گارد ریاست جمهوری را حمل میکردند. مأموریت آنها اشغال اهداف مهم و ازجمله کاخ امیر کویت بود. هواپیماهای جنگنده کویت با ما درگیر شدند و ۲۶ فروند هلیکوپتر عراقی به همراه سرنشینانشان نابود شدند. هواپیمای A-4 Skyhawk کویت آزاد ( فراری به عربستان ) پس از اشغال رادیوی کویت، بیانیه شماره یک انقلاب، توسط یک گوینده عراقی که تلاش مینمود لهجه کویتی را تقلید نماید، خوانده شد. پوشش انقلاب، برای توجیه یک تجاوز نظامی، یک پوشش بسیار ضعیف و حاکی از عقبماندگی ذهنی طاغوت عراق بود. چه کسی میتوانست باور کند که کشوری ثروتمند با مردمی که از ثروتهای خود بهرهمندند و در پناه قانون زندگی میکنند، تحت هر عنوانی در اندیشه پیوستن به کشوری باشند که بهوسیله تعدادی ستمگر و یک انسان وحشی رهبری میشود؟! تغییر پلاک ماشین های کویت در زمان اشغال این کشور ادامه دارد ... ------------ پ.ن 1 : دوستانی که پسندیدند مثبت را فراموش نکنند. پ.ن 2 : با توجه به طولانی بودن مطالب و بخاطر جلوگیری از خستگی مخاطب در پست های بعدی به ادامه مطالب مرتبط با این وقایع خواهیم پرداخت.
-
1 پسندیده شدهبسم الله........ 10 بهمن 1399 عملیات ارتش سوریه در منطقه بادیه (بیابانهای حمص و دیرالزور) بعد از تلاش داعش برای نا امن کردن جاده تدمر به دیرالزور و همچنین جاده اثریا (در مثلث رقه حماه حلب) نیروهای ارتش سوریه با کمک مقاومت و پشتیبانی هوایی روسیه یک سری عملیات را برای پاکسازی بخشهای الوده در مثلث تدمر دیرالزور والمیادین اغاز کرده است . این مناطق به علت بیابانی و خالی از سکنه بودن و نداشتن راهای ارتباطی برای چند سال است که به پناهگاه داعش تبدیل شده است وو تاکنون چندین بار توسط ارتش و متحدین پاکسازی شده اما هر بار به علت عدم مکان استقرار نیرو در این مناظق دوباره داعش شروع به بازسازی خود کرده . در یک ماه گذشته نیروهای داعش بیشتر به انجام عملیات کمین و کار گذاشتن تله های افنجاری بر سر مسیر نیروهای ارتش روی اوردن تا انجام حملات مستقیم به طور مثال در انفجار یک تله انفجاری در چهل روز گذشته بر سر مسیر کاروان اتوبوس های ارتش 28 نظامی سوریه کشته شدن در اخرین حملات در دو هفته پیش هم 5 نیروی تیپ فلسطینی قدس به شهادت رسیدن . ارتش سوریه در عملیاتهای اخیر خود به جای استقرار در این مناطق الوده که کاری پر هزینه وتلفات است عملیات بکاو بکش رو اغاز کرده است . یکی از تفاوت های عملیات اخیر استفاده پررنگتر از پشتبانی هوایی است بالگردها و جنگنده های روس وسوری است تا کنون 90 سورتی پراوز برای عملیات شناسایی اسکورت وشکار داعش انجام داده اند این پشتیبانی کار نیروهای ارتش را به مراتب راحتتر کرده است به طور مثال در یکی از حملات جتهای سوخو 24 در منطقه اثریا 13 عضو داعش به هلاکت رسیده اند نقشه مقداری قدیمی است . وبیشر مناطق هاشور زده مد نظر است
-
1 پسندیده شدهبسم ا... نکات خوبی را ذکر فرمودید ولی چند نکته در این جا قابل ذکر هست 1- برتری هوایی با به اصطلاح Air supremacy به هیچ عنوان یک مفهوم مطلق نیست . از ابتدای پیدایش قدرت هوایی تا به امروز ( از 1916 تا 24 ژانویه 2021) هیچ نیروی هوایی (به استثنای 2 دوره که یکی چند ماه آخر جنگ دوم جهانی و دومی نبرد بر سر دره بقاع ) مدعی کسب برتری هوایی مطلق نبوده ، حتی نیروی هوایی ایالات متحده با وارد کردن نیروی استراتژیک بمباران خودش در ویتنام که منجر به تلفات دهشتناک می شد ، بازهم موفق نشد تا شبکه پدافند هوایی ویتنام شمالی را که از مستشاران روسی استفاده می کرد و مرتب تقویت می شد ، را بطور کامل از رده عملیاتی خارج کند و طبق تعاریف خودشون ، چیزی به اسم برتری هوایی در معنای مطلقی که مد نظر شماست دست نیافتی هست به دلایل مختلف ... حتی برای نیروی هوایی ایالات متحده ... 2- در سوریه هم بطور دقیق همین مساله قابل بررسی هست . نیروی هوایی سوریه از ابتدای جنگ حضور موثری را به نمایش نگذاشت و شبکه پدافند زمینی اش که مبتنی بر چینش به شیوه روسی بود ( یعنی توان هوایی اش روی ساختار و بستر پدافند زمین پایه قرار می گرفت ) یا بدلیل فرار پرسنل اش و یا عملیات نظامی گروه های شورشی بسرعت دچار فروپاشی شد و تا همین الان که صحبت می کنیم ، حتی با وجود تحویل اس-300 موفق نشده دوباره کمر راست کند ، به همین دلیل فضای آسمان این کشور دربست ، در اختیار کشورهای حاضر درآن قرار گرفت .. یعنی از شمال ترکها ، از جنوب اسراییل ، از غرب و به موازات ساحل مدیترانه ناتو و از شرق روسها ) . بطور طبیعی ، کشوری که نتواند فضای هوایی خودش را در حداقل شرایط حفظ کند ، عملاً فشل و از کار افتاده است و بطور متقابل ، وقتی از روسها خواسته شد که وارد سوریه شوند ، منطق نظامی حکم می کرد که اول توان هوایی وارد بشود تا بعد از کسب اطمینان از پدید آمدن شرایط حداقلی در حوزه امنیت آسمان منطقه نبرد ، نیروی زمینی وارد عمل بشود که این امر هم اتفاق افتاد و مستند هم هست روند فوق الذکر . به دلایل مختلفی بنده فعلا ( و نه درآینده ) با این مساله مخالفم . امروز که داریم با شما صحبت می کنیم ، دو تا واژه جدید در ادبیات نظامی دنیا وارد شد که به ترتیب حملات شبکه ای (network attack ) و جنگ غیر جنبشی ( non-kinetic warfare) روی ان اسم گذاشتند و به شکل خلاصه ، تلاش برای شکست دادن یا ازکار انداختن یگانهای نظامی دشمن بواسطه اقدامات الکترونیک قابل بررسی هست . بطور طبیعی ، منطق نظامی حکم می کند که در میدان عمل دشمن مسلح به قابلیتهایی فراتر از توان رزمی خودمون با احتیاط بیشتری عمل کنیم تا درصورت وارد آمدن تلفات احتمالی ، خسارت روانی حاصل از آن در حداقل وضعیت قرار داشته باشد روی این فرموده شما ، نقد قابل توجهی وجود دارد . ما خیلی دوست داریم با سر وصدا و تبلیغات و ... یک کاری را انجام بدیم ، در حالی که حضور پرنده های سرنشیندار سیگنت / الینت ، نیازی به سرو صدا کردن و پرچم تکون دادن و اینکه آی ملت ما اینجا هستیم و داریم کسب خبر می کنیم ، ندارد ،در حالی که وقتی شما یک رادار با حجم بزرگ را به سوریه می برید ، با علم به اینکه می دونید حریف هیچ خطر قرمزی در حمله به زیرساختهای شما ندارد ( مثال بارزش صدها حمله اسراییل به ما در سوریه و تعداد مشخصی شهید اعلام شده و اعلام نشده هست ) ، مسیر را در درجه نخست برای شناسایی کامل قابلیتهای خودی و در درجه دوم شکستن قُبح حمله به واحدهای نظامی رسمی ایرانی ( و نه مستشاری ) را هموار خواهید کرد ... در حالی که برای هواگردهای سرنشین دار که ویژگی بارز انها ، تحرک هست ( برخلاف رادارها زمین پایه ) این مساله مصداق پیدا نمی کند ، کما اینکه حریف سالهاست از این حربه دارد بر علیه ما استفاده می کند و حداقل در افکار عمومی ( تحلیلگران نظامی وب فارسی ) این مساله چندان مورد توجه قرار نگرفته است . بعنوان مثال ، در سپتامبر 2007 نیروی هوایی عبری یک مجموعه ساختمانی را در 400 کیلومتری شمال شرقی دمشق ، بمباران کرد ( 5 سال قبل از شروع جنگ داخلی ) . اولین کاری هم که قبل از این حمله انجام داد ، زدن و از کار انداختن شبکه دفاع هوایی سوریه در تل ابیض بود . خوب ، بطور طبیعی ، ما به تنهایی و بدون پشتیبانی ( که به معنای حضور رسمی در سوریه هست و ان هم تبعات سیاسی و همچنین هزینه های مالی بیشتری را می طلبد ) چه شکلی فقط رادار را به سوریه می برید و ان را تبدیل به سیبل ثابت برای iaf می کنید ؟؟ بنده اصولا هیچ اعتقادی به ارسال نیروی هوایی به هرتعداد و به هر کیفیتی به سوریه ندارم ، به دلایل مختلف ، ولی وقتی شما روزانه ده ها پرواز به اصطلاح تجاری به سوریه دارید از دالان های هوایی مشخص ، درصورت وجود چنین هواگردهایی که بدون علائم مشخصه ویژه ( به معنای اینکه داد نزنیم ، ایهالناس ما در سوریه حضور این شکلی داریم ) و درسکوت کامل و پنهانکاری محض اطلاعاتی ( مشخصه اصلی عملیات الینت و سیگنت ) مبادرت به کسب اطلاعات از تحرکات دشمن کنیم ( کاری که همه طرفهای درگیری دارند ان را انجام می دهند ) پی نوشت : غرض از این متن به نسبت مفصل ، این هست که انصاف را در تحلیل شرایط قائل بشیم ( البته منظور جنابعالی نیست و کلی عرض کردم ) . حریف ، بدون تعارف ، محدوده قدرت مشخصی را دارد به نمایش می گذارد و دست کم گرفت این قدرت ، زیبنده نیروی مسلحی که قرار هست با اینها دست به یقه بشود ، نیست ... تجربه بیشتر از 300 سال تاریخ نظامی مدون شده تا جایی که اطلاع دارم ، این را به ما یاد میدهد . ما قادر نیستیم و نخواهیم بود که قدرت هوایی را در ابعاد مختلف خودش ، نادیده بگیریم .
-
1 پسندیده شدهبسم ا... یکی از مشکلات ما این هست که قصد نداریم قبول کنیم که وجود قدرت هوایی ، چقدر ممکن هست در زمان صلح برای کسب آمادگی برای زمان جنگ ، موثر و مفید باشد و اینکه حوزه قدرت هوایی تنها به جنگنده های رزمی و مهمات محمول انها محدود نشده و نمی شود و اینکه رادارهای زمین پایه ، هر قدر قدرتمند ، باز هم بدلیل انحنای کره زمین و وجود پستی و بلندی ، محدودیتهای مشخص را در مدلهای مختلف دارند . با این مقدمه ، و علم به اینکه نیروی هوایی ایران ، یکی از نیروهای پیشکسوت در کاربرد پرنده های جاسوسی الکترونیک در منطقه هست ( نسخه های 707 و سی-130 ) که حداقل یکبار ، اپراتورهای مستقر در این هواپیماها ، دستور اجرای حمله هوایی را به نیروی هوایی عراق برفراز منطقه عمومی عملیات والفجر8 دادند ( به قصد به دام انداختن جتهای عراقی در دام شبکه پدافند / هرچند طرف عراقی متوجه این مساله شد و دستور را لغو کرد ) نقشه ذیل تنها یک ایده ذهنی هست برای مسیر حرکت هواگردهای شناسایی / الینت ما برای ایجاد اشراف اطلاعاتی معتقدم که منطقه سفید رنگ برای ما یک "دلتای اطلاعاتی " هست که اگر پرنده های مناسب ( پهپادهای ما فعلا قابلیت حمل سامانه ها و مداومت پروازی لازم را دراین زمینه ، ندارند ) سرنشین دار وجود داشت قادر بودیم بصورت مداوم ان را پایش کنیم ، نه تنها میزان غافلگیری ما در یک عملیات آفندی از سمت دشمن پایین می آمد ، بلکه حداقل اشراف اطلاعاتی را روی عملیات نظامی ترکها ، سعودی و اسراییل داشته باشیم . بدلایل مختلف از جمله توافق کشور تحویل دهنده اس-300 با تل آویو ، هیچ تحرکی بر ضد اسراییل با استفاده از این سامانه صورت نمی گیرد ( حداقل تا حالا ) پس اتکاء روی اس-300 که هنوز در کنترل عملیاتی روسهاست ، منطقی نیست شبکه دفاع هوایی سوریه ، چالش جدید یا ادامه روند گذشته تا زمانی که فضای هوایی سوریه ، بطور کامل دست حریف هست ( ماشا... همه کشورها از ترکیه و اسراییل و آمریکا و فرانسه و بریتانیا و آلمان و ... حضور دارند ) ارسال رادارهای منتسب به ما توجیه نظامی ندارد و به نظرم بیشتر شبیه به گوشت دم توپ برای نیروی هوایی عبری هست . ضمن اینکه برای ایالات متحده بهترین فرصت هست که در خارج از محدوده سرزمینی ایران ، با اطمینان بیشتری دست به عمل بزند . پی نوشت : قدرت هوایی ، هیچ جایگزینی ندارد ....
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهتحلیلی بر فرعیات رزمایش تهاجمی موشکی و پهپادی پیامبراعظم-۱۵ نیروی هوافضا سپاه خب رزمایش برگزار شد و مثل همیشه واکنش های مختلفی در پی داشت. این تحلیل یک تحلیل بر مبنای فرضیات و برخی حدسیات هست برای یک دید گسترده تر. هرچند ممکنه در استاتوس بحث شده باشه موارد که خب من اطلاعی ندارم ازشون. اگر نکته تکمیلی یا اصلاحی وجود داشت دوستان میتونند اضافه کنند و البته حب و بغضهای برخی افراد به اصطلاح کارشناس اونور آبی هم واقعا نوبر هست در برخورد با کشوری که با دستان خالی و تقریبا هیچ داره از صفر همه چیز را پیش میبره. خب در رزمایش پیامبر اعظم-15 و مرحله اولش ما شاهد تصاویری از 8 موشک بودیم به همراه لانچر. به نظر با توجه به تفاوت لانچرها 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار. (اینطور در نظر میگیریم) ولی در ادامه تصاویر میبینیم که شلیک ها 13 موشک بود. که با کمی دقت متوجه میشیم احتمالا لانچرها و محل شلیک زلزالها نمایش داده نشد در حالیکه در همون نزدیکی و پشت یک تپه تقریبا همزمان با شلیک موشکهای هشت گانه با کلاهک جداشونده اونها هم شلیک میشند. پایین سمت چپ مشخص هست محل شلیکها، هر چند تصویر دیگه ای هم هست که واضح نشون میده از یک زاویه دیگه ولی خب به نظرم مشخص هست این موضوع و نیاز به جستجوی بیشتر نیست. خب اثر شلیک 13 موشک را هم ببینیم: ولی نکته مهم مقصد این موشکها هست. به نظرم واضح هست که یک مقصد برای زلزالها بود. ولی این حدس من هست که برای 4 موشک دزفول و 4 موشک ذوالفقار دو مقصد را شاهد بودیم. خط سیر موشکها را ببینیم. دو مقصد که واضح هست. سمت راست زلزالها ولی سمت چپ دو مقصد برای دو برد 1000 و 700 کم خانواده فاتح با کلاهک جداشونده به نظر میشه در نظر گرفت. حالا اهمیتش کجاست؟ ما تصاویر برخورد دو مقصد را شاهد بودیم. یک مقصد مثل یک مبدا که نمایش داده نشد (یعنی مبدا شلیک زلزالها) در تصاویر تلویزیونی نبود. میتونه دلایل مختلفی داشته باشه. از عشقشون کشیدن! تا نرسیدن تصاویر به تدوین یا همانطور که بارها گفته شده که بخشی از رزمایشها (پول مفت نداریم که رزمایشهامون فقط برای نمایش باشند) هیچوقت برای عموم نمایش داده نمیشند چون محل تمرین تاکتیکها یا ابزارهای خاصی هستند، به همین سبب مبدا زلزالها و مقصد احتمالا ذوالفقارها (چرا دزفول نه؟ چون مقصد دزفول با خطای بیشتری همراه بود که برای برد بیشتر قابل قبولتر هست) نمایش داده نشد تعمدا. نگاهی به مقصد زلزالها که اصابت دقیقی داشت و البته مشخص بود موشکها کامل بودند و نه سر جدا شونده بندازیم حالا مقصد احتمالا دزفولها که چهار برخورد داشتیم و البته شده بود محل تئوریهای امثال اون کارشناسان بیبیسی و بزم و شادیشون که چرا سانتی مترها را رعایت نکردند (اگر پس فردا سانتی متر رعایت بشه به نانومتر میرسند و نهایتا میگن چرا موشک قبل از رسیدن به محل اصابت هدف را نابود نکرد!!! ) که کنار مقصد پهپادهای انتحاری بود. و این تصویر مایه خوشحالی کارشناسان به اصطلاح نظامی ملکه! پیر. با این که اهداف فقط چند متر در چند متر بودند اون دو موشک برای هدف که اتفاقا بغل هم فرود اومدند فقط شاید خطایی بیش از ده متر داشتند ولی به هر حال درون مقصد فرود اومدند منتها نه دقیقا روی سیبل که اون هم در یک رزمایش تمرینی وقتی تصاویر با این کیفیت منتشر میشه حتما هدفی مهمتر از سیبل زنی مدنظر بوده از اونجا که اهداف هم نه مثل اهداف پهپادها از شکل سخت که از شکل نرم انتخاب شده بودند شاید برای بررسی ده ها فاکتور دیگه. در مورد مرحله دوم و وجود چند فروند موشک اماده شلیک از جمله سجیلها که شلیکهاشون را ندیدیم و نمایش داده نشد برای عموم و تاکید بر "تمرین" هم مشخصا روالی طی شده که جزء قسمت های مکتوم رزمایش باقی خواهد موند تا به وقتش. در نهایت حتما که یک دست مریزاد به متخصصان دست تنهای مظلوم ولی پرتلاش و جسور صنعت دفاعی ایران وجود داره که از همون ابتدا زیر تمسخر و توهین و تحقیر قدم به قدم پیش میرند. زیر ترور و بدون پول و امکانات و با خرابکاریهای صنعتی و قطعه ای و محروم از تجربه جهانی و حتی مغزهای پرورش یافته در این سرزمین و حتی هجمه های داخلیون متوهم از "موشک اخه!" که هر طور که میتونند تو کارشون میزارند و دریغ از اینکه حتی یک روایت رسانه ای در معرفیشون وجود داشته باشه و درا وج گمنامی تازه درشت گویی های این اقایون سیاسی و رسانه هاشون را هم باید تحمل کنند. و اینکه فراموشت نمی کنیم سردار - نه خودت را و نه قاتلت را ... برای شادی روح همه شهدای این مسیر الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
-
1 پسندیده شدهبخشی از تصاویر و فیلمهای رزمایش اخیر که توسط خبرگزاریها منتشر شده لحظه شلیک و برخورد موشکها به هدف از نمایی نزدیک : https://www.mashreghnews.ir/news/1168391/فیلم-غرش-موشک-های-بالستیک-نسل-جدید-سپاه فیلم شلیک موشکها از نمایی دیگر : https://www.mashreghnews.ir/news/1168417/فیلم-لحظه-شلیک-موشک-های-بالستیک-سپاه تصاویر شلیک موشکها : https://www.mashreghnews.ir/photo/1168430/عکس-مرحله-اول-رزمایش-پیامبر-اعظم-ص-۱۵-سپاه فیلم برخورد موشکها به هدف با موج انفجار دیدنی : https://www.mashreghnews.ir/news/1168452/فیلم-لحظه-دیدنی-اصابت-موشک-های-سپاه-به-اهداف تصاویر نقطهزنی پهپادهای انتحاری به همرا فیلم پروازی و انهدام : https://www.tasnimnews.com/fa/news/1399/10/26/2433230/رزمایش-سپاه-نمایش-نقطه-زنی-پهپادهای-انتحاری-فیلم مصاحبه سردار حاجی زاده درباره رزمایش : https://www.farsnews.ir/news/13991026000396/سردار-حاجیزاده-قدرت-جدید-در-سپاه-با-استفاده-از-فناوری-هوش-مصنوعی پ.ن : در صورت امکان لطفا فیلمهای منتشر شده به آرشیو سایت منتقل بشن تا برای استفاده بعدی در دسترس بمونن
-
1 پسندیده شدهبسيار عالي ،، مطلب كامل و دقيقي بود تنها يك نكته موتور جهش بتازگي رونمايي شده اما پهباد شاهد ١٧١ چندسالي هست كه عملياتي شده و از موتورهاي خانواده طلوع استفاده ميكند توان موتور طلوع ٦٦٠٠ نيوتن و توان موتور جهش ،،، ٧٠٠ كيلوگرم نيرو تقريبا معادل ٦٩٠٠ نيوتن ميباشد كه در مقايسه با طلوع كمي قوي تر است به همين نسبت تفاوت اندكي در شاخصه هاي اركيو ١٧٠ و شاهد ١٧١ قابل مشاهده است بيشينه سرعت اركيو ٥٠٠ و بيشينه سرعت شاهد ٤٦٠ كيلومتر بر ساعت است ارتفاع پروازي اركيو ٤٠٠٠٠ پا و ارتفاع پروازي شاهد ٣٦٠٠٠ پا ميباشد كه اين موارد ميتواند تاييد كننده تفاوت پيشران ها باشد طبق گفته امير خواجه فر مدير عامل صنايع هوايي وزارت دفاع موتور جهش روي پهبادهاي رادارگريز وزارت دفاع نصب خواهد شد كه در حال حاضر نيز يكي از پهبادها براي اين كار كانديد شده است.
-
1 پسندیده شده
-
1 پسندیده شدهعنوان: انتشار به مناسبت سالروز شکار پهپاد RQ-170 آمریکا توسط نیروی هوافضای سپاه توضیحات: در ۱۳ آذرماه سال ۱۳۹۰ یک فروند پهپاد RQ-170 پس از ورود به فضای سرزمینی کشورمان توسط نیروی هوافضای سپاه بر روی زمین نشانده شد. در این کلیپ توضیحاتی در رابطه با نمونه های داخلی توسعه یافته از این پهپاد ارائه شده است. تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۹۹ لینک آپارات: https://aparat.com/v/09e3T لینک یوتوب: https://youtu.be/5PYqN6mBXiU دستهبندی: #ویدئو #عملیات #سپاه_پاسداران #نیروی_هوافضا تگها: #پهپاد #پدافند_هوایی #جنگ_الکترونیک #RQ170 @imaMedia_org
-
1 پسندیده شدهچندی پیش در رزمایش مشترک پدافند هوایی که در آن باور۳۷۳ هم تست شد. یک فروند پهپاد کرار با یک شی نا آشنا دیده شد. با توجه به نظرات این پد میتوانست یک پایلون سوخت یا یک پد اخلال گر و یا دکوی کشنده باشد! در رابطه با پایلون سوخت منعی نیست. در مورد پد اخلال گر با توجه به موتور مینی جت که توان کمی دارد کمی غیر محتمل بنظر می رسید. و در مورد دکو لزوم استفاده کمی جای شک داشت. اما با توجه به تصویر این شی، احتمالا پد اخلالگری با نام شهید باقری است که در حضور رئیس جمهور رونمایی شده بود(یا پدی مشابه). در واقع کرار با ایجاد یک فضای آلوده به اخلال شدید از آسمان، کار را برای پدافند هوایی از جمله سامانه باور۳۷۳ دشوارتر کرد. پ ن: این یک فرض
-
1 پسندیده شدهموضوع اینه که اگر کسی در دانشگاه های ما از توانایی اسراییل بگه و مثلا خطر کلاهکهای اتمی و زیردریایی های دلفین رو گوشزد کنه، چه اتفاقی ممکنه برای اون شخص بیافته؟! بله اگه شما بیاید و بگید اسراییل نابود شدنیه ازتون تقدیر هم شاید بشه! اینجا خیلی وقته حقیقت های تلخ خریداری نداره و این ترسناکه!
-
1 پسندیده شدهمن ازبرادر بزرگوار MR9 در خواست می کنم که یه پرانتز باز کنم و یه توصیه ای به دوست عزیزمون HRA داشته باشم که مستقیما به بحث مربوط نیست ولی جاش فکر کنم که همین جا باشه... بعد اگر عمری بود دوباره برگردیم به سرجای اولمون ببین برادر! اولا که تشکر می کنم که مطلبی رو که زحمت کشیدید و در نامه خصوصی ارسال کردید رو به درخواست من به تاپیک آوردید تا دیگر عزیزان هم استفاده کنند و اگر کسی نظری داشت بگه. دوما که شما و ما باید توجه داشته باشید که که سطح شعور و درک و کشش هر کسی با دیگران فرق داره.... من به ضعف تئوریک خودم اعتراف می کنم و ادعایی هم ندارم که تئوریسیون هستم... سوالی پیش اومده بود و از دوستان طرف بحث خواستار ارائه استدلال و برهان شدم.... جوابهایی رو هم گرفتم که هر چقدر فکر کردم نفهمیدم چی دارن میگن.... سطح سواد من همین قدر بود برادر... حالا چیکار کنم؟ برم 4000 صفحه کتاب بخونم مشکل حل میشه؟ اگر قرار باشه 4000 صفحه کتاب بخونم تا جواب یه سوال رو بگیرم اصلا اینجا دارم چرا وقت تلف می کنم؟ شما چرا وقت می ذارید و جواب می دهید؟ خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید که پیامبری را به سوی قومی نفرستادیم مگر به زبان همان قوم.... بد نیست که ما هم به زبان مخاطب صحبت کنیم... اگر می بینیم طرف مطلب رو نمیگیره سطح مطلب رو انقدر بیاریم پایین تا بفهمه... من هم مستقیما گفتم که این جور استدلال شما و دیگران رو نمی گیریم. مثلا اینجا: و هم با سولاتی که مطرح کردم به صورت غیرمستقیم گفتم که سطح کشش و درک من بیش از این نیست . من این 14-15 تا سوال رو مطرح نکردم که شما و بقیه حاضران در بحث رو محکوم کنم یا محاکمه کنم یا استیضاح کنم یا حقوق سر برجتون رو قطع کنم... اصلا مگر شما سیاستگذار و استراتژیست نظام بودید که الان بخواهید پاسخ گو باشید... من فقط خواستم نشون بدم که با طرح این سوالات و جواب دادن به اونها هم میشه مسئله رو تبیین کرد.... متاسفانه شما هنوز هم با کلمات و اصطلاحات قلمبه سلمبه پاسخگو هستید نگاه کنید: به خدا من اگر بفهمم که تاثیر قدرتهای جهانی رو چه جوری باید از منازعات منطقه ای کم بکنم... من فقط یه جور کم کردن بلد هستم اون رو فقط با عدد و رقم انجام می دم.... حالا شما بهش میگی ذهن مهندسی... بگو برادر... الان من چیکار کنم؟ خودم رو بکشم خوبه؟ خیالت راحت میشه؟ یا مثلا این جمله از فرمایشات برادر warrior به جان خودم اگر من بفهمم که این مرجع معادلات راهبردی جهان اسلام اصلا یعنی چی؟ خلاصه اینکه اگر شما همین یه جمله رو طوری گفتی که ما بفهمیم که دمت هم گرم... اگر هم که مرغت یه پا داره بازهم دمت گرم.... سوما این رو هم اضافه کنم که با تمام حرفهای بالا دلیل نمیشه که کسانی که مثل شما فکر می کنند و یا مثل شما تحلیل می کنند همیشه بیان و مطالب سطح پایین رو بیان کنند.... نخیر... شما هم باید به موقعش و برای مخاطبانی که سطح سواد و شعورشون بالاتر از بنده هست مطالبی تهیه کنید و این فرصت رو به دیگران هم بدهید که از نظرات شما در سطحی دیگر و بالاتر آگاه بشوند.... چه اشکالی داره؟ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذِينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ.... راستش من نه خیلی اهل مجادله هستم و نه مباحثه.... در این مورد خاص هم ترجیحم این هست که به فرمایش قران در موضع استماع بایستم تا شاید کسی اومد و دست ما رو هم گرفت... با تشکر از شما و بقیه دوستان
-
1 پسندیده شدهبا سلام مجدد خدمت عزیزان حاضر در بحث اول سری به صحرای کربلا بزنیم: 2500 سال قبل اگر از ارسطو می پرسیدی که چرا سیب از درخت می افته روی زمین ؟ بهتون جواب می داد چون جایگاه طبیعی سیب زمین هست و هر چیزی رو وقتی که ولش کنی به سمت جایگاه طبیعی خودش حرکت می کنه تا اونجا از حرکت بایسته. اگر می پرسیدی چرا دود می ره هوامی گفت چون جایگاه طبیعی دود کره ی آتش هست و دود حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش... اگر می پرسیدی جایگاه طبیعی چیه و چرا جایگاه طبیعی سیب زمینه و جایگاه طبیعی دود آسمون؟ بهتون جواب می داد: ما کلا 4 کره داریم: خاک مرکز کائنات رو اشغال کرده چون سنگین ترین عنصر هست و کره ی خاکی رو شکل داده. روی اون آب که سنگینی کمتری داره جمع شده و کره ی آب رو شکل داده( به همین دلیل هست که وقتی لفظ قلم حرف می زنیم به کره ی زمین می گیم کره ی خاکی... درسته از نظر مساحت بیشتر سطح زمین رو آب پوشونده ولی از نظر حجم بیشتر کره ی زمین رو خاک تشکیل داده) بعدش کره ی هوا هست که سبک تر از آب و خاک هست و روی اونها قرار میگیره و بعدشم کره ی آتش هست که بالاتر از اون سه تاست و بعدشم که فلک قمر هست که ماه توش قرار گرفته. سیب چون اصلش از جنس خاک هست وقتی می افته برمیگرده به سمت کره ی خاک تا در جایگاه طبیعی خودش قرار بگیره.....دود هم چون اصلش از جنس آتش هست وقتی مانعی درکار نباشه حرکت می کنه به سمت جایگاه طبیعی خودش یعنی کره آتش بعد اگر ازش می پرسیدی بین دو تا وزنه ی سنگین و سبک اگر از یه ارتفاع یکسان و همزمان ول بشن کدومش زودتر میادش زمین؟ جواب می داد: وزنه ی سنگین تر... چون خاک بیشتری درش موجود هست و میل بیشتری داره تا به جایگاه طبیعی خودش برگرده و به همین دلیل سریعتر سقوط می کنه.... ارسطو هیچ وقت حاضر نشد آستین هاش رو بالا بزنه و بره بالای ی یه ساختمون بلند و این حرفاش رو امتحان کنه... به جاش نشست و برای حرفاش فرضیه بافی کرد و فلسفه بافی کرد و آسمون ریسمون به هم بافت و در حدود 2000 سال همه ی طرفدارانش هم به همون راهی رفتند که حضرت استاد رفته بود.... حدود 500 سال قبل یه آدم پاچه ورمالیده ای به نام گالیله گفت من میرم آستین بالا میزنم و دو تا وزنه سنگین و سبک رو از بالای برج پیزا میندازم پایین تا ببین استاد حرفش چقدر درسته؟ اگر گالیله هم مثله ارسطو نشسته بود و فلسفه بافی کرده بود و شعر از خودش درآورده بود در باب سقوط اجسام احتمالا بنده ی حقیر به جای اینکه پشت کامپیوتر بشینم و تایپ کنم داشتم الان یا توی بیابون بیل می زدم تا توی طویله خر قشو می کردم. در باب اینکه قدرت چی هست و چه مولفه هایی داره و مال ایران چقدر هست و مال بقیه چقدر هست هم دو تا راه حل وجود داره..... یا می تونیم کتابهای خارجی و ایرانی و گزارشهای فلان اندیشکده و فلان گزارشگر و فلان تحلیل گر رو بخونیم و بعدش بشینیم آسمون ریسمون ببافیم و فلسفه دربکنیم و خودمون رو در اوج ابرها ببینیم.... می تونیم هم مثل گالیله آستین بالا بزنیم و قدرتمون رو امتحان بکنیم تا ببینیم که یه من ماست اصولا چقدر از توش کره در میاد.... من هر چقدر که سوال می کنم ظاهرا به در بسته می خورم.... از حضراتی که ایران رو یه قدرت تاثیر گذار منطقه ای می دونند فقط یه سوال می کنم و بحث از نظر من دیگه بسته شده است. فقط لطف کنید و همین یکی رو جواب بدهید: سیاست خارجی ایران در زمینه ی تأمین امنیت خلیج فارس که بارها و بارها توسط تریبونهای مختلف نظام اعلام شده این هست: امنیت خلیج فارس باید توسط نیروهای منطقه ای تأمین بشه و نیروهای فرامنطقه ای حق ندارند که به بهانه ی حفظ امنیت کشتی هاشون رو به خلیج فارس بفرستند... با فرض اینکه یه مورد اضطراری پیش بیاد آیا ایران می تونه یه ایست بازرسی بذاره توی دهنه ی خلیج فارس و جلوی ورود کشتی های نظامی غرب رو به داخل خلیج فارس بگیره؟ آیا توانش رو داره؟ آیا پشتیبانی کشورهای منطقه رو داره؟ آیا می تونه برای پیش برد سیاست خودش یه ائتلاف از کشورهای منطقه رو تشکیل بده و اونها رو در جهت اهداف سیاست خارجی خودش نگهداره؟ اگر حوصله کردید و خواستید جواب بدید فقط خواهشا چارت و الگو و ماتریس و اینها برامون پست نکنید... من بیسواد بلد نیستم بخونم.... من فقط بلدم مثل گالیله مسائل رو تحلیل بکنم.....
-
1 پسندیده شدهدر کدوم یک از کشمکشهای منطقه ای ایران حرف اول و آخحر رو توی 40 سال گذاشته زده که شما فکر می کنید ما در مرکز قدرت منطقه هستیم؟ درگیریهای افغانستان در زمان رژیم کمونیستی؟ بعد از سقوط ژنرال نجیب؟ درگیریهای بین ارمنستان و آذربایجان؟ نشستهای مربوط به حقوق ایران در دریا خزر؟ درگیری بین حماس و فتح؟ درگیری های اعراب و اسرائیل؟ توی کدومش اومدن از ایران اصلا نظر خواستن؟ برادر شما شاید تعریف قدرت رو ندونید ولی تعریف ش اینه : قدرت به توانایی میگن ک به شما این اختیار رو بده تا اون چیزی رو که می خوای به دیگران تحمیل کنی یا وادارشون بکنی اون چیزی رو که شما دوست دارید انجام بدن یا ندن؟ با این تعریف ما جور قدرت مرکزی هستیم؟
-
1 پسندیده شدهسلام و عرض ادب خدمت دوستان و مطالعه کنندگان میلیتاری نمیدونم چرا روزای رونمایی , روزای زیباتری هست , هوا خنک تر احساس میشه ، ارواح طیبه ی خودمون هم شادتره ... ، خلاصه به به ... موشک حاج قاسم در مورد این موشک ، چیزی که به نظر میرسه اینه که خانواده ی سری فاتح به انتهای افزایش طول به نسبت قطر خودشون رسیدن ، یعنی شاید نشه که دیگه اون سری موشک ها رو کشیده تر طراحی کرد . اگه دقت کنیم تو سری دزفول طول موشک انقدر زیاد شده که طول حامل های جدیدتر 8*8 اون کاملا رو پر کرده و اگه قرار به کشیده تر شدن موشک ها باشه ، دست کم نیاز به حامل کشیده تر داره ، البته اگه نگیم که نیاز به حامل جدیدتری داریم . قطر موتور سوخت جامد موشک هم زیاد شده و احتمالا به قطر موشک سوخت مایع قیام نزدیک شده . برای کلاهک هم به نظر از کلاهک موشک دزفول استفاده شده . در مورد سطوح پایدارساز انتهایی موشک هم با در نظر گرفتن مایل پرتاب بودن موشک و محدودیت های ابعادی سکوی پرتاب ( لانچر ) و بارگیری و ... به نظرم طراحان نخواستن که این سطوح رو با ابعاد بزرگی طراحی کنن و مطابق نیازی که برای پایداری موشک نیاز بوده تعداد این سطوح رو 2 برابر کردن . البته به شکل چشمی این سطوح ، نزدیک و شبیه به سطوح پایدار ساز انتهایی خانواده ی فاتح هست ، البته با تغییرات مورد نیاز ( به بخش انتهایی اون سطوح تو تصویر موشک حاج قاسم دقت کنید ) . به نظر سادگی در قسمت موتور موشک و در انتهای موشک به رسم خانواده ی فاتح لحاظ شده و به احتمال زیاد تنها در اون قسمت ( قسمت انتهایی ) یک نازل وجود داره و از پیچیدگی های غیر ضرور مثل مثل مجموعه های کنترل بردار رانش و ... صرف نظر شده . موشک های خانواده ی فاتح احتمالا سکوی پرتاب این موشک هم با توجه به وزن بیشتر اون ، بایستی یک چیزی باشه شبیه به سکوهای خانواده ی فاتح که لانچر تکی داشتن . القصه ... اونطور که حقیر برداشت کردم ، احتمالا این موشک جدید شروعی هست بر نسل جدیدی از موشک های مایل پرتاب ما که امروز شروعش رو با نام موشک حاج قاسم دیدیم و در آینده با مجهز شدن خانواده ی این موشک ها به کلاهک جدید و اختصاصی خودش ، بدنه های کامپوزیتی و همینطور سوختهای تواناتر ، بسان خانواده ی فاتح دارای تنوع جالبی ( از لحاظ عملکرد زمین به زمین و شاید زمین به دریا ) خواهند شد . موشک ابومهدی از این تصویر میشه برداشت کرد که "خانواده ی سومار " ( چه توربوجت و چه توربوفن ) موتورهاشون در غلاف خودشون و در بیرون بدنه ی موشک ثابت هستن . مطلب قابل برداشت از این کروز دریایی و الباقی کروزهای مختلف خانواده ی سومار ( برگرفته از موشک معروف خا 55 رادوگا طیب انفاسکم ) ، این هست که این موشک کروز هم تبدیل به خانواده ایی از موشک ها شده که بنا بر نیاز و سفارس میتونن دارای کارایی و گستردگی جالب توجهی بشن . اما نکته ی پایانی این چیست ای برادر ؟ آیا کلاهک معمولی برای موشک های بالستیک است و یا شاید از اینا در انتها چقدر جای دوستان و اساتید قدیمی سایت مثل جناب رضا _ اسکای هاوک برای تحلیل رونمایی ها خالی هست .... پ ن مطلب نوشته شده برداشت شخصی حقیر هست و مطمعنا خالی از اشکال نیست ، دوستان مطلع در صورت تمایل با نظرات ارزشمندشون تصحیح بفرمایند.