[[Template core/front/profile/profileHeader is throwing an error. This theme may be out of date. Run the support tool in the AdminCP to restore the default theme.]]

تمامی ارسال های MR9

  1. سلام علیکم - صبح شما بخیر طبیعی هست این مساله ، افق نگاه و تحلیل فردی که تا پنجم ابتدایی تحصیل کرده با شخصی که دیپلم دارد ، قطعا" متفاوت هست . در همین راستا هم فرماندهان یک ارتش موج اولی افق دید محدودتری در مقایسه با فرماندهان یک ارتش موج دومی دارند ( مثال ساده آن هم ارتش بریتانیای مجهز به مسلسل در برابر بومیان افریقا در قرن نوزدهم هست ) با قید این نکته که سطح فناوری سخت افزار اجازه استفاده بهینه را به شما بدهد ، واضح هست که با سطح فناوری دهه 40 میلادی قرن بیستم ، نمی شود به جنگ فناوری دهه دوم قرن 21 رفت . در خصوص تجربه هم ، این را باید خاطر نشان کرد الزام برای استفاده از این مورد ، توجه و نشر آن هست و این خودش ، به موارد دیگری متصل میشود که نیاز به تشریح مفصل تری دارد این موردی هم که فرمودید ، به نظرم یک مقدار عجیب به نظر می رسد ، هلفایر یک موشک ضد زره هست با ماموریت مشخص ، موشکهای کروز زمین پایه ، دریاپایه و هواپایه هم ماموریتی مشخص در سازمان رزم یک سازمان مسلح دارند . طبیعتا" در آن رویدادی که مد نظر شماست ، ارتش آمریکا برای غافلگیر کردن شبکه دفاع هوایی عراق ، به جای شلیک کروز که جلب توجه می کرد ، در نهایت اختفاء به ایستگاه های راداری عراقی ها نزدیک شد و با هلفایر آنها را منهدم کرد تا مسیر را برای گروه های بمب افکن ائتلاف باز کند . این موردی هم که فرمودید ، بسیار عجیب هست !!!! الان هر کشوری ، بنا بر مقتضیات خودش ( سیاسی ، فرهنگی ، امنیتی ، جغرافیایی ، اقتصادی ) راهبرد مورد نیازش را تدوین می کند ، البته این استراتژی در برخی موارد با سایر واحدهای سیاسی اشتراک پیدا می کند که نمود آن را در قالب پیمان های نظامی نظیر ناتو ، شانگهای و.... می بینید
  2. واقعیت ماجرا ، بطور کامل نشان میدهد که نیروی هوایی را بطور کامل از رده خارج کردیم . حالا میشود با کلمات ، واقعیت را پنهان کرد ولی چیزی از واقعیت ماجرا کم نمی کند . روبرو شدن با این وضعیت یک مقداری سخت هست و اگر در خود نیرو این واقعیت محض ( حداقل در رده فرماندهان ) نادیده گرفته میشود ، تحلیلگرهای نظامی ، نظر دیگری دارند . سناریوی بدبینانه این روند هم ، احتمالا " بشرح ذیل هست ... سبز : منطقه پرواز ممنوع جنوب عراق آبی : منطقه پرواز ممنوع شمال عراق زرد : منطقه پرواز ممنوعی که بعدا" گسترش پیدا کرد حالا طبق اطلاعات موجود( IRAQI MIRAGE IN COMBAT ) در محدوده سفید رنگ ، 17 پایگاه هوایی داشت که مستقیم زیر دید و تیر نیروی هوایی ائتلاف بود و هر جنبنده ای ( از جمله TEL یگان موشکی اش ، یعنی آن چیزی که از بازرسی آنسکام باقی مانده بود ) به راحتی آب خوردن ، درصورت هر گونه تحرک غیر متعارف ، کشف و منهدم میشد . وقتی توسعه نظامی ، بدلایل مختلف ، متوازن نیست ، چنین تحلیل هایی اتوماتیک قابل رصد می شود . البته این فرموده شما هم باید با تردید قابل توجهی بررسی شود ، چون شرایط یک مقداری با حداقل 20 سال گذشته یک مقدار تفاوت پیدا کرده ، نمونه واضح آن هم توسعه آهسته ولی پایدار چینی ها و با یک روند کُند تر ، روسها این فاصله فناوری را دارند پُر میکنند خرسهای چهارموتوره جدید روسی برای نیروی هوایی JF-17 های بیشتر برای نیروی هوایی میانمار خروج یکصدمین فروند از جنگنده SU-35 FLANKER-E از خط تولید نمایش دندانهای جدید J-20 تسلیح جتهای پنهانکار سوخو-57 به موشکهای فراصوت Kh-47M2 کینژال
  3. سلام علیکم تصور می کنم با این تحلیل شما ، همین الان تمامی هواگردهای موجود را اوراق کنیم به صرفه تر باشد ،( بلحاظ هزینه سوخت ، تعمیر و نگهداری ، آموزش خدمه و .... ) . ضمن اینکه تمامی تجربیات رزمی 8 سال جنگ را هم ، نادیده بگیریم ، چون به همین راحتی ، مهمترین فاکتور را در قرن بیست و یکم نادیده گرفتید .برای داشتن یک تصویر کامل از وضعیت ، تصور از آینده ( شامل چشم انداز ، سناریوها ، آرمان ها ، مفاهیم نوظهور و برنامه بلندمدت ) یک بخش مهم از توسعه دکترینی هست . =============== البته پاک کردن صورت مساله ، به جای صرف زمان برای برطرف کردن گلوگاه هایی که در آن مشکل وجود دارد ، همیشه آسان ترین راه حل بوده و ظاهرا ما در کشور همین مساله را داریم دنبال می کنیم
  4. " شناسایی تاثیرات مطلوب و نامطلوب یک محیط عملیاتی ( حالا در هوا ، زمین ، دریا ، زیر سطح و فضا ) در مجموع باعث ایجاد یک تصویر مشترک از این محیط عملیاتی در میان سلسله مراتب فرماندهی شده و این مساله ( ایجاد تصویر عملیاتی مشترک ) ، حوزه فناوری را به حوزه تاکتیک و سپس به حوزه راهبرد و درنهایت به حوزه دکترین متصل می کند و این در یک نگاه کلان منجر به یک رفتار منسجم و هماهنگ می گردد . به واژه رفتار منسجم و هماهنگ بیشتر دقت بفرمایید
  5. سلام علیکم تا جایی که بررسی کردم ، کشورهای عضو ناتو که با بالگرد میل-17 پرواز میکنند ( مثل بلغارستان ) سالی 180 ساعت پرواز را باید پُر کنند که از این رقم ، 40 ساعتش با شبیه ساز هست . در خصوص جتهای رزمی ، بنده 4-5 سال قبل ، رقم 300 ساعت را شنیده بودم ولی الان رفرنس ها را دیدم ، بین 220-200 ساعت در سال مثلا در فرانسه ، خلبانهای جتهای رزمی تا 250-150هم ساعت پروازی دارند در بریتانیا ، بین 240 -180 ساعت در سال اسلواکی ، 70 ساعت در سال نیروی هوایی آمریکا ، 250 ساعت در سال نیروی دریایی ایالات متحده ، به نقلی 400 ساعت در سال نیروی هوایی هند 300 ساعت نیروی هوایی اسراییل ، در دهه هشتاد ، 700 ساعت در سال !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! الان بین 220 - 180 ساعت نیروی هوایی آلمان ( بسته به درجه نظامی ) بین 150 تا 200 ساعت نیروی هوایی پاکستان : 312-156 ساعت
  6. سلام علیکم برای پرهیز از انحراف در تاپیک ، پست ارزشمند شما به این تاپیک جدید منتقل شد دقت بفرمایید ، این جمله را چه کسی فرمودند ؟ فرماندهی محترم فعلی نیروی هوایی ( یعنی تصمیم گیر اصلی در نیرو ) حالا وقتی فرمانده نیرو ، چنین اعتقادی داشته باشند ( که ظاهرا نشان دهنده اعتقاد ستاد کل هم هست ) برداشت بنده و امثال بنده از این فرموده ایشان ، این هست که ما مشکلی نداریم و اوضاع خوب هست !!!!! حالا الحق و الانصاف ، یک مقدار اگر اخبار منطقه را دنبال بفرمایید ، تحلیل فرمانده نیرو و بالتبع ستادکل چقدر با واقعیت امر مطابقت دارد ؟؟ طبیعتا" نمیشود از این جمله به راحتی عبور کرد ، بدلیل اینکه این تحلیل از یک نظامی رده پایین بیان نشده ، فرمانده محترم نیرو این را فرمودند تمام این فرموده های شمادرست و متین ولی بالاخره ، شما باید یک پیکربندی به روز را برای شلیک این مهمات داشته باشید یا خیر ؟؟ به نظر شما ، مجموعه هواگردهای فعلی موجود ، تا چه زمانی قابلیت تعمیرو نگهداری و ارتقاء دارند ؟؟ به سال ورود جتهای موجود دقت کنید اف-5 : 1969 ( 50 سال ) اف-4 : 1971 ( 48 سال ) اف-14 : 1976 ( 43 سال ) میگ-29 : 1993 ( 26 سال ) سوخو-24 : 1993 ( 26 سال ) اینجا بحث مهمات محمول نیست ، اصل ماجرا ، پیکربندی هوایی است که باید این مهمات را با خودش حمل کند این را به ضرس قاطع عرض می کنم خدمت شما ، خانواده آذرخش ( کوثر ، صاعقه و... ) و قاهر ، هیچکدام با استانداردهای یک جت رزمی نسل5 مطابقت ندارند و این مساله در تاپیک های خودش مفصل بررسی شده ولی در جای خودش ، کار ارزشمندی هست. در خصوص سیر نزولی هم ، اگر به خلبانهای نیرو دسترسی دارید ، سئوال کنید ، در بازه زمانی یک سال ، چند ساعت پرواز آموزشی/ رزمی دارند ؟؟ نکته : استاندارد ناتو در این حوزه 300 ساعت برای هر خلبان هست تا آمادگی خودش را حفظ کند
  7. ببر آمور برای کره جنوبی دریافت اولین جتهای پنهانکار اف-35 در مارس 2019 سئول : براساس اخبار منتشر شده در روزنامه های کره جنوبی ، نیروی هوایی این کشور به احتمال زیاد نخستین فروند از جنگنده های پنهانکار F-35A سفارش داده شده خود را در مارس2019 از شرکت سازنده ، تحویل خواهد گرفت . به گفته این روزنامه کره ای ، نخستین دو فروند از لایتینینگهای سفارشی تا پایان ماه مارس به کره جنوبی تحویل و پس از اتمام تستهای اولیه ، در آوریل یا مه 2019 بطور کامل عملیاتی خواهند شد . طبق برنامه ریزی های صورت گرفته ، از این پس ، در هر ماه ، دو فروند هواپیما تحویل میشود و در مجموع تا انتهای 2019 ، نیروی هوایی کره جنوبی ، حداقل 10 فروند اف-35عملیاتی را در اختیار خواهد داشت . پیش ازاین ، مقامات ارشد نیروی هوایی این کشور، شش فروند از این جتهای پنهانکار را در پایگاه هوایی لوک ( آریزونا) تحویل گرفته و در حال فراهم نمودن مقدمات لازم به منظور ارسال آنها به کره جنوبی بودند . ناظران نظامی براین اعتقادند که نیروی هوایی کره جنوبی ، برای خرید هر فروند از این جتها نزدیک به 120 میلیارد وون ( چیزی در حدود 112 میلیون دلار ) هزینه نموده اند . در اوایل سال گذشته میلادی ، مقامات نظامی کره ای اعلام نموده بودند که خرید جتهای نسل 5 اف-35 ، یک نقطه عطف در افزایش آمادگی رزمی نیروی هوایی این کشور بحساب می آید و در همین چهارچوب ، انتظار میرود که لایتنینگها ، در کنار ناوگان F-15K و فالکون های کره ای ، تبدیل به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در ارتش این کشور شوند . مونتاژ نخستین اف-35 برای کره جنوبی ، در اوایل سال 2018 در خط تولید شرکت لاکهید – مارتین واقع در فورت ورث تگزاس آغاز گردید . اولین گروه از خدمه هوایی و زمینی کره ای نیز در اواخر سال 2017 ، به ایالات متحده اعزام شدند تا آموزش های لازم را دریافت نمایند و پس از اتمام این آموزش ها ، خدمه کره ای ، نخستین پرواز مستقل خود با اف-35 را در ژوییه 2018 به نمایش گذاشتند. پی نوشت : نکته مشترک و جالبی در خصوص ماهیت خریدها در حوزه نیروی هوایی برای همه کشورها وجود دارد ، به تقریب ، همه کارشناسان نظامی معتقدند که نیروی هوایی ، به یک "تغییر دهنده جریان بازی " در نبردها ، تبدیل شده است . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  8. حسن باقری نیز در جلسه‌ای دیگر در جمع فرماندهان به نکته‌ی بسیار مهمی اشاره کرد: «کار کردن قبل از عملیات خیلی سخت شده، ولی تلفات دادن در داخل عملیات خیلی ساده شده. هیچ به روی خودمون هم نمی‌یاریم. اول جنگ بچه‌های تبریز تو دهلاویه ۷۰ تا شهید دادند، خدا شاهده همه تنشون می‌لرزید. حالا، ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ تا، اصلا انگار نه انگار، اگر فردا هم بهمون بگن صدهزارتا! مثل این‌که عددها، ۱ با ۱۰۰۰ مثل این که فرقی نداره، تخریب‌چی اومده می‌گه آقا یه گردانی رو معبر کنار دستش باز کردیم به فرمانده گردان می‌گیم آقا معبر ۳۰۰ متر دست چپه بیار نیرو را از دست چپ، از معبر میدان مین ببر، بعد دراومده به بچه‌ها میگه کی داوطلبه که بره روی میدان مین. من خودم جوابی ندارم برای این‌که روز قیامت بدم». (متن سخنان در مستند آخرین روزهای زمستان آمده است). سئوال اینجاست ، میراث شهید حسن باقری ( دقت ، صراحت ، جسارت ، شجاعت ) ، برای نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ، دقیقا" چه ماهیتی دارد ؟؟؟ متن صحبتهای بازسازی شده شهید حسن باقری
  9. مرحوم مغفور جنت مکان این هواپیما به سفارش نیروی هوایی ایران و با شماره سریال 21128 ساخته شد. نخستین پرواز خود را در تاریخ 1976/11/19 [مطابق با 28 آبان 1355] انجام داد و در همان روز به ایران تحویل داده شد و رجیستر 8312-5 به خود گرفت. این هواپیما نیز از اسفند 1378 با رجیستر EP-SHK به شرکت ساها واگذار شد و در سال 1388 بدلیل حادثه در فرودگاه اهواز زمینگیر شده و پس از انتقال به تهران، سال‌ها خبری از آن نبود تا اینکه در سال 1393 مجددا عملیاتی شده و پروازهای خود را برای نیروی هوایی آغاز کرد. از اواخر سال 1394 هواپیما با رجیستر EP-CPP برای ارتش در حال فعالیت بود تا اینکه صبح روز دوشنبه 24 دی 1397 در حالی که محموله گوشت از مبدأ قرقیزستان به کشور حمل می‌کرد، بدلیل فرود اشتباه در فرودگاه فتح کرج، از انتهای باند خارج شده و با برخورد به دیواره انتهایی باند و ورود به منازل مسکونی، آتش گرفته و از بین رفت. دوره کاری : 43 سال !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! پی نوشت : خوب ، به سلامتی !!!!!!!! نیروی هوایی یکی ازسوخترسان های خودش را از دست داد و همچنان سیر نزولی این نیرو ادامه دارد . ظاهرا" هم مسئولین امر ، عین خیالشان هم نیست .
  10. بله ، درست هست ولی این هواگردها در حداقل شرایط خودش ، سیستم هایی مثل چف و فلر و سامانه های جنگ الکترونیک و... را باید داشته باشند ، ضمن اینکه مباحث سازه ای ، عمر پیشرانه ، آموزش و نحوه بکارگیری هم اهمیت پیدا می کند بعنوان مثال ، تهدیدات ما در غرب کشور ( کومله و ... ) بیشتر در نواحی کوهستانی هست ، اگر فرض کنیم اینها ، مهماتی مثل سام-16 را نداشته باشند ( که قطعا باشرایط منطقه حتما تهیه میکنند ) باز هم اجرای بمباران فرشی ، راه حل نیست ، چون منطقه کوهستانی هست . در شرق کشور هم که تهدیدات بیشتر حالت گروههای مواد مخدر را دارند ، بدلیل شیوه عمل شان ، عمالا" نیازی به ورود هرکولس ها با مهمات مارک82 نیست ، در اینجا بیشتر بالگردهای رزمی ، تاثیر گذار هستند تا عکس العمل سریعتری را داشته باشند . ضمن اینکه اگر یادتان باشد ، در حدود 7-8 سال پیش از این قاچاقچی های مواد مخدر ، سام-7 کشف شده بود که این حتی برای بالگردهای ما تهدید هست . طبیعتا" هنوز فلسفه این کار نیروی هوایی مشخص نیست که بر علیه چه تهدیدی ، این نوآوری را نمایش دادند ؟؟!!!! در خصوص پیکربندی برای شلیک موشکهای کروز و... هم تا الان مطالعه خاصی نداشتم ، ولی سن ناوگان ما بالاتر از آن چیزی هست که بشود برای این موارد از آنها استفاده کرد ( اگر نمونه رزمی و کاربردی که در جنگ استفاده شده را می شناسید ، معرفی بفرمایید )
  11. سلام علیکم دو فرض اصلی 1- هواگردهایی مثل C-130J ارتفاع پروازی بیشینه ای در حدود 28000 فوت ( حدود 8 کیلومتر ) را دارند ) . فرض را هم می گذاریم که برای شلیک مهماتی مثل MOAB در حداکثر ارتفاع خودشون پرواز می کنند ( طبق داده نمای های موجود ، ظاهرا مواب از ارتفاع 6000 فوتی پرتاب میشود ) 2- فرض دوم هم براین هست که سطح تهدید از جنگ سال 1991 افزون ترشده//// بعنوان مثال ، این سطح از موشکهای دوش پرتابی مثل سام-16 ( ارتفاع درگیری 3500متر) رسیده به سامانه ای مثل رعد ( ارتفاع درگیری نزدیک به 22 کیلومتر ) ) خوب ، اگر این دوفرض را قبول داشته باشیم ، حتی در صورت ایجاد برتری هوایی توسط دشمن ، بازهم عاقلانه نیست که نیروی هوایی مقابل ، با علم به فعال بودن احتمالی این سامانه ها ، یک هواگردی مثل هرکولس را با 14-15 خدمه بفرستدجلو برای اجرای بمباران فرشی ( مگر اینکه با یک گروهی نظیر طالبان روبرو باشند که اصولا چیزی به اسم پدافند هوایی منسجم ، را در اختیار نداشته باشند ) 3- البته این نکته هم نباید فراموش شود که شما این مورد را بر علیه چه کسی قصد دارید استفاده کنید و با چه مهماتی . اگر مهمات شما یک چیزی شبیه به MOAB باشد ، نیازی به کاهش ارتفاع نیست ، چون دقت خاصی نیاز ندارد ولی با توجه به تصاویر ، دوستان ما دارند از مهمات آهنی سری مارک 82 یا مارک84 استفاده می کنند ، در نتیجه برای افزون تر کردن دقت ( حتی برای بمباران فرشی و باقصد اثر گذاری ) مجبورند ارتفاع پروازی را کاهش بدهند ( قطعا" ماجرای ساقط شدن میراژ نیروی هوایی را در شرق کشور توسط همین موشکها به یاد دارید ) و این یعنی قراردادن یک هواپیما و خدمه آن بصورت کاملا بی دفاع در برابرآتش دفاع هوایی چه عرض کنم ، شما برای تبدیل توپولف ها به بمب افکن ، باید اول فکری به حال تعبیه پایلون های خارجی برای مهمات ، سامانه های هدفگیری ، دفاع از خود ، جنگ الکترونیک و در نهایت خلبانی که حاضر باشد در عصر موشکهای فامد با این تابوت پرنده پرواز رزمی را انجام دهد بفرمایید ، ضمن اینکه اصل ماجرا ، یعنی قانع کردن فرماندهان ارشد به این نکته که جنگهای قرن 21 نیازمند " نیروی هوایی " هست ، خودش ماجرایی دیگر دارد . ضمن اینکه به نظرم توپولف-154 از ابتدا برای کاربری غیر نظامی تولید شد ، به همین دلیل ، تفاوت در نیازمندی ها ، قطعا" تفاوت در طراحی سازه و .... به همراه دارد و به همین سادگی نمیشود یک هواگرد غیر نظامی را به یک بمب افکن تبدیل کرد .
  12. سلام علیکم مشکل ما در ایران ، این هست که سعی نمی کنیم مسائل را از دریچه خودش نگاه کنیم ، ( البته منظور جنابعالی و سایر دوستان نیست ) این سئوالی که فرمودید ، پاسخش در نظریات کلاسیک ژئوپلیتیک نهفته است . دهه 50 میلادی ، نقطه اوج جنگ سرد بود و هرآن ممکن بود که دو قدرت برآمده از جنگ با همدیگر در قالب جنگ هسته ای با هم گلاویز شوند ، این وسط هم بازار تئوریهای ژئوپلیتیکی داغ بود ( چون مستقیم به حوزه تحلیل و برآورد نظامی ارتباط پیدا می کرد و می کند ) همانطور که مشاهده می فرمایید ، نقشه تصویر فوق ، شباهت بسیار زیادی به نقشه مورد نظر شما دارد ، حجم فعالیتهای شدید مهندسی ایالات متحده در آلاسکا و همچنین قرارداد محرمانه با گرینلند به منظور استقرار ایستگاه های هشدار دهنده زمین پایه و ایجاد کریدورهای هوایی برای پرواز بمب افکن های دوربرد قاره پیما ، نشان از اهمیت این منطقه در گذشته و حال دارد . در حالی که روسها ، از دهه پنجاه تا کنون ، سرمایه گذاری محرمانه ای را برای ایجاد زیرساختهای نظامی در شمالی ترین منطقه روسیه انجام دادند و بعد از فروپاشی اتحاد شوروی و از دست دادن اروپای شرقی ( لهستان ، چکسلواکی ) و بخشی از جمهوری های بخش اروپایی ( اوکراین ، بلاروس ، لتونی ، لیتوانی ) ، عملا" تمام توجهات را به این سمت جلب کرده . پی نوشت : الکساندر دوسورسکی ، مشهورترین نظریه پرداز حوزه قدرت هوایی ( ارسال شده در اردیبشهت 1395)
  13. خرسهای چهارموتوره جدید روسی برای نیروی هوایی تسلیح بمب افکن افسانه ای جنگ سرد به مهمات دورایستای Kh-101 ، قابلیت جدید برای ایجاد دسترسی فرامنطقه ای بنابر گزارشهای منتشر شده ، نیروی هوای ارتش روسیه ، بزودی چهارفروند بمب افکن سنگین ارتقاء یافته Tu-95MS را به سازمان رزم خود اضافه خواهد نمود و این رویداد ، بدان معنا است که روسها ، همچنان به سرمایه گذاری خود برای نوسازی و بهبود قابلیتهای رزمی این بمب افکن ها ادامه می دهند . گونه ای جدید این بمب افکن توربوپراپ ، به احتمال زیاد قابلیت حمل موشکهای کروز برد بلند Kh-101 وKh-102 را دارد که نمونه نخست به کلاهکهای متعارف و دومی به کلاهکهای هسته ای تاکتیکی ، مسلح خواهد شد . به گفته کارشناسان نظامی ، این موشکها که از سال 2012 وارد خدمت رزمی در ارتش روسیه شده اند ، بدلیل ارتفاع پروازی بسیار پایین و کاربرد مواد مرکب در بدنه موشکها ، بدشواری قابل کشف توسط رادارهای دفاع هوایی هستند. با این وصف ، در حالی که طراحی بمب افکن های های TU-95 به اواسط جنگ کره بازمی گردد ( نخستین پرواز 1952) ، طبیعی است که آسیب پذیری آن در برابر جدیدترین سامانه های پدافند هوایی ، بشدت افزایش پیدا نموده ، بالتبع قادر نخواهد بود تا به شیوه گذشته ، دست به اجرای عملیات تهاجمی زنند ، اما زمانی که به مهمات دورایستای دقیق مسلح شوند ، به یک چالش بسیار جدی برای شبکه های دفاع هوایی پیشرفته فعلی تبدیل می گردند. مهمات جدید محمول این بمب افکن ها (Kh-101 وKh-102) پس ازطی بروزرسانی های متعدد ، امروز از سامانه های ناوبری پیشرفته گلوناس بهره می برند که پایایی پروازی آنها را به 10 ساعت رسانده است . در نتیجه ، با توجه به سرعت مادون صوت و افزایش پایایی رزمی این موشکها ، تخمین ها حاکی از آن است که برد موثر آنها به 3000 کیلومتر رسیده ، در حالی که برخی از منابع معتقدند که نمونه هایی که قراراست به نیروی هوایی روسیه تحویل شود ، بردی برابر با 5000 کیلومتر خواهند داشت . بالتبع ، این قابلیت به بمب افکن های جوان شده روسی اجازه میدهد تا در یک فاصله ایمن ، اهداف متنوعی را در سراسر اروپا و حتی سرزمین اصلی ایالات متحده مورد اصابت دقیق قرار دهند ، هر چند برخلاف بمب افکن TU-160 که تمامی مهمات محمول را در درون دهلیزهای داخلی خود حمل می کند ، مهمات فوق الذکر ، بطور کامل بر روی پایلون های خارجی این بمب افکن نصب خواهد شد . بنابر اطلاعات انتشار یافته از منابع روسی ، بمب افکن های ارتقاء یافته نیروی هوایی ، به اویونیک کاملا جدید مجهز شده اند ، ضمن اینکه سامانه های مخابراتی و جنگ الکترونیک آن بصورت کاملا معنا داری برای مقابله با تهدیدات جدید ، مورد بروزرسانی قرار گرفته اند . ژنرال سرگئی کوبیلاش ، فرمانده فعلی هنگ بمب افکن های دوربرد نیروی هوایی روسیه ، معتقد است که بروزسانی این بمب افکن ها ، به گونه ای صورت پذیرفته که طول عمر خدمت رزمی آنها را بین 40-50 سال افزایش می دهد . وی در خصوص سامانه جدید نصب شده نیز معتقد است : " مجموعه ای سخت افزارهایی که برای این بمب افکن درنظر گرفته شد ، شامل سامانه های ناوبری پیشرفته ، سامانه های رادیویی داخلی و خارجی ، سامانه های ناوبری ماهواره ای ، سامانه های سیگنالی هوایی ، سامانه های دفاع از خود مدرن و سیستم های جنگ الکترونیک به روز شده است که به این هواگرد اجازه میدهد تا در شعاع رزمی افزون تری ، وارد عمل شود " در حال حاضر ، نیروی هوایی ارتش روسیه ، همزمان با این برنامه ، کار بروزرسانی بمب افکن های نیمه سنگین Tu-22M3M و همچنین راه اندازی مجدد خط تولید بمب افکن سنگین Tu-160M2 را در دستور کار خود قرار داده است که این امر توانمندی های تهاجمی برد بلند روسها را بشدت افزایش خواهد داد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9 پی نوشت : تمامی تصاویر پستهای قدیمی این تاپیک مجددا" بازیابی گردید ...
  14. پاسخ متقابل استقرار سامانه های بالستیک ضد کشتی DF-26 واکنشی جدی در برابر گشتهای رزمی ارتش ایالات متحده شاخه موشکی ارتش خلق چین در واکنش به استقرار شناورهای رزمی موشک انداز کلاس آرلی برک نیروی دریایی ایالات متحده در نزدیکی جزایر Parcel در دریای چین جنوبی ( که در شمار ادعاهای ارضی پکن در این حوزه دریایی قراردارد ) بخشی از توان موشکی بالستیکی خود را ( سامانه DF-26) که به شکل خاص توانایی انهدام شناورهای دریایی را بدین نیرو داده ، به موقعیتهای شلیک موجود در سواحل شمال غربی این کشور منتقل نموده است . با این وصف، تایید این مساله که آیا این استقرار بطور کامل صورت پذیرفته و یا اینکه موشکها و لانچرها هنوز در مرحله انتقال قراردارد ، هنوز نامعلوم است ، اما بنا بر اطلاعات مندرج در روزنامه دولتی گلوبال تایمز ، این سامانه های رزمی آماده اند تا از هر نقطه در سراسر نوار ساحلی این کشور ، اهداف معینی را رصد و منهدم نمایند . این درحالی است که قابلیتهای سیستم بالستیکی ضد کشتی DF-26 در مقایسه با همتای دیگر خود ، یعنی سامانه DF-21D کمتر شناخته شده است ، اما پیکربندی فوق الذکر با توجه به تحلیل های موجود می تواند در برد غیرقابل تصوری ، موجودیت شناورهای رزمی دشمن را در دریای چین جنوبی ، تهدید نماید . آدمیرال لو یوآن به گفته برخی تحلیلگران نظامی ، این استقرار ، تنها پس از آن صورت پذیرفت که جانشین آکادمی علوم نظامی ارتش چین ، آدمیرال لو یوآن پیشنهاد نمود که ارتش چین می بایست با دقت افزون تری ، برنامه ریزی های لازم را برای هدف قراردادن و انهدام شناورهای رزمی فعال نیروی دریایی ایالات متحده در منطقه در دستور کار خود قراردهد . براساس اطلاعات موجود ، سامانه بالستیکی DF-26 ، نخستین بار در سال 2015 وارد خدمت فعال رزمی در سازمان رزم نیروی موشکی چین گردید . این موشک برروی یک پیکربندی TEL قرارمی گیرد که حداکثر تحرک لازم رابرای آن فراهم می نماید . برخلاف گونه DF-21D که نقش ضد کشتی را که عموما" با شناسه " Carrier Killer" شناخته میشود را بر عهده دارد، سیستم جدید چینی ، به گونه ای طراحی شده که علاوه بر وجود ژن قدیمی ( حمله به شناورهای رزمی ) ، قابلیت حمله به اهداف زمینی را دارد. به همین دلیل ، غربی ها به این موشک چینی ، لقب قاتل گوام (Guam Killer) را داده اند که کنایه از توانایی این موشک برای حمله به تاسیسات نظامی ارتش ایالات متحده مستقر در جزیره گوام است . بااین وصف ، نوع کلاهکی که موشک فوق الذکر قادر به حمل آن است ، هنوز ناشناخته باقی مانده ، اما انتظار میرود که قابلیت حمل طیف متنوعی از کلاهکهای جنگی شامل نمونه های تاکتیکی هسته ای و متعارف را داشته باشد . به گفته برخی ناظران نظامی ، در اغلب موارد ، قابلیتهای DF-21 و DF-26 با هم مورد مقایسه قرارمی گیرد ، چرا که هردو سامانه فوق ، در نقش تاکتیکی و نه راهبردی مورد استفاده قراردارند . اما ماجرا از اینجا جالب میشود که ارتش ایالات متحده ، بدلیل مفاد قرارداد INF با اتحاد شوروی و سپس روسیه ، در خصوص شکل استقرار موشکهای بالستیک میانبرد ، هنوز سامانه ای مشابه با نمونه چینی را در حوزه ژئواستراتژیک شرق آسیا ، در اختیار ندارد . اما استقرار این سامانه ها درنوار ساحلی چین ، در حالی که برد این موشک ، به تقریب ، سراسر دریای چین جنوبی را در برمی گیرد ، حتی اگر این موشکها در یک فاصله ایمن ، در عمق خاک چین مستقر شده باشند ، یک سیگنال بسیار قوی برای ایالات متحده و همپیمانانش در خصوص جدی بودن قابلیتهای پکن در پاسخ به تحریکات احتمالی آینده ایالات متحده در منطقه بشمار می آید . در مقابل ، توانمندی های دفاع موشکی ارتش ایالات متحده که در گذشته ، قابلیت رهگیری و انهدام موشکهای کروز باسرعت بالای 3 ماخ را بصورت محدود در اختیار داشت ، اکنون برای مقابله با یک پیکربندی بالستیک که درسرعتهای بسیار بالا عمل میکند ، بسیار محدودتر شده است . از سویی دیگر ، حضور مستمر موشکهای چینی در دریای چین جنوبی ، به شکل قابل توجهی ، گستره منطقه ضد دسترسی (A2AD) ارتش چین را افزایش میدهد . بطور طبیعی ، انتظار میرود که این نمایش قدرت از سوی چینی ها ، همچنان ادامه پیدا کند ، بدلیل اینکه پکن ، همچنان در کنار افزایش توان هوایی خود ، توسعه موشکی را در دستور کار قرار داده است . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  15. سلام علیکم غیر کاربردی هست ( حداقل با توجه به تهدیدات موجود ) 1- هرکولس های نیروی هوایی به دهه پنجم دوره کاری خودشون نزدیک میشوند ، بدون اینکه ارتقاء خاصی را در حوزه بدنه ، پیشرانه ، اویونیک ، افزایش طول عمر بدنه ، نصب سامانه های چف و فلر و اقدامات ضد عمل الکترونیک پیشرفته ، بخودشون ببینند ( حداقل تا جایی که اطلاع داریم و اطلاعات در دسترس عموم قرار دارد ) 2- فلسفه طراحی هرکولس ، ترابری تاکتیکی در میدان نبرد هست ( در اصطلاح اسب بارکش نیروی هوایی ) ، هر چند اصل جنس بعدها تغییر کاربری پیدا کرد و به نمونه AC-130 تبدیل شد ، اما ، نقطه ضعف شدید این هواگردها را شما میتوانید در جنگ 1991 پیدا کنید اگر تلفات هرکولس را تا سال 1990 به اصطلاح فاکتور بگیریم ، ضعف اصلی این هواگردها در 31 ژانویه 1991 در جریان نبرد الخفجی مشخص شد در این تاریخ ، یکفروند هرکولس ( گان شیپ) AC-130H ارتش ممالک متحده به رجیستر 69-6567 ، برفراز آسمان کویت ( احتمالا") هدف یک تیر موشک سام-7 استرلا ارتش عراق قرار گرفت و 14 خدمه آن کشته شدند . حالا این نسخه ای که ساقط شد ، نمونه رزمی و مسلح هرکولس بود که قطعا" سامانه های دفاعی و اقدام متقابل را هم داشت ولی هرکولس های نیروی هوایی ، احتمالا" از حداقل سامانه های مورد نیاز برای ایفای این نقش در محیطی که به مراتب از جنگ 1991 خطرناکتر شده ( بواسطه گستردگی سامانه های تسلیحاتی زمین به هوای دوش پرتاب و حتی تبدیل موشکهای هوا به هوا به نمونه زمین به هوا " نظیر آنچه که در یمن مشاهده کردیم " برخوردار نیستند ( براساس گمانه زنی های موجود ) و این آسیب پذیری آنها را در برابر تهدیدات زمین پایه ( در حداقل شرایط ) افزایش میدهد ) پی نوشت : این را در نظر داشته باشید که ناوگان هرکولس های ما از ابتدای دهه 60 شمسی ، هیچ کمک مستقیمی از شرکت سازنده برای افزایش قابلیتهای آن دریافت نکرده و به نظرم مقایسه آن را با برنامه های سایر کشورها که دسترسی مستقیم به شرکت سازنده دارند ( بلحاظ تجهیز هواگرد برای ایفای این ماموریتها ) یک مقداری با احتیاط بیشتری باید صورت بگیرد .
  16. سلام علیکم تنها موردی را که تا الان دیدم ، روسها بودند که برای آموزش بمباران خدمه بلک جک از یک نمونه خاص TU-134UBL مجهز به دماغه این بمب افکن استفاده می کردند . این توپولفهای 154 را همون نقش آتش نشان را اجرا کنند ، به نظرم کافی هست
  17. تحویل جدیدترین پوششهای ضد گلوله به ارتش هندوستان به گفته وزیر دفاع هند ، دکتر سوباهش بهامر ، ارتش هند بزودی نسل جدیدی از پوشش های ضد گلوله bulletproof jackets (BPJs) خود را تحویل خواهد گرفت . این مقام مسئول ارشد دفاعی در پاسخی کتبی به یکی از اعضای مجلس نمایندگان هند ، چنین اعلام نمود که در ماه های اخیر ، قراردادی با یک تولید کننده بومی برای خرید حداقل 186138 فقره پوشش ضد گلوله برای ارتش هند به امضاء رسیده است که تحویل آن از آوریل 2019 آغاز خواهد شد . وزیر دفاع هند ، دکتر سوباهش بهامر وی در بیانیه ای رسمی که توسط وزارت دفاع هند منتشر گردید ، اعلام نمود که خرید یا تولید تجهیزات دفاعی یک فرآیند مستمر براساس تهدیدات موجود ، تغییرات در فناوری نظامی و همچنین افزایش منابع موجود با هدف حفظ آمادگی نیرو های مسلح و تجهیز آن به پیشرفته ترین سامانه های رزمی در دسترس صورت می گیرد . براساس اطلاعات موجود ، سازنده این پوشش های ضد گلوله که شرکت هندی SMPP بشمارمی آید ، مدعی است که این پوشش ها بصورت کاملا" ارگونومیک طراحی شده و میتواند حفاظتی 360 درجه ای رابرای عناصر پیاده نظام در برابر پرتابه های از جنس هسته فولاد سخت که در سناریوهای رزمی بعنوان مبناء قرارداده می شود ، فراهم نماید . این قرارداد به گفته منابع داخلی هند ، در آوریل 2018 و تحت برنامه وزارت دفاع هند ، با شناسه "Make in India" میان دوطرف به امضاء رسید . تحلیلگران نظامی معتقدند که استاندارد این پوشش های حفاظتی که توسط نیروهای مسلح هند مورد استفاده قرار خواهد گرفت ، مطابقت کاملی با استاندارد سطح 3 National Institute of Justice (NIJ) دارد . با این حال ، به نقل از یک مدیر اجرایی وزارت دفاع هند ، این مجموعه تا کنون استانداردی را برای پوشش های حفاظتی پیاده نظام طراحی ننموده و تا حال حاضر ، قراردادهای امضاء شده برای خرید این تجهیزات ، صرفا" براساس نیازهای نیروی درخواست کننده این تجهیزات بوده است . علیرغم این وضعیت ، گزارشاتی در دست است که نشان میدهد ارتش هند بزودی از نخستین استاندارد بومی خود در حوزه تجهیزات حفاظتی پیاده نظام ، رونمایی خواهد نمود . پی نوشت : 1- اهمیت تعریف استاندارد بومی برای تولید تجهیزات در رسته های مختلف ، بتدریج از جایگاه ویژه ای در ارتشها برخوردار می گردد و شایسته است تا این مساله در کشور نیز مورد توجه قرار بگیرد . 2- خرید یا تولید تجهیزات دفاعی یک فرآیند مستمر براساس تهدیدات موجود ، تغییرات در فناوری نظامی و همچنین افزایش منابع موجود با هدف حفظ آمادگی نیرو های مسلح و تجهیز آن به پیشرفته ترین سامانه های رزمی در دسترس صورت می گیرد . صرفاً برای میلیتاری / مترجم MR9
  18. جمرات مشخصات بمب هواسر هدایت شونده جمرات: وزن کل: ۱۷ کیلوگرم وزن خالی: ۱۲ کیلو گرم وزن سرجنگی: ۵ کیلوگرم نوع هدایت: اینرسی حداقل سرعت رهاسازی: ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت پرنده حامل: بالگرد و جایروپلن حداکثر سرعت برخورد: ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت نوع ناریه: به انتخاب کاربر میزان انحراف در رها سازی: مثبت / منفی ۱۰ درجه طول: ۱ متر برد: ۶ تا ۸ کیلومتر منبع : روابط عمومی سپاه
  19. شارل دوگل ، از هشداردهنده های زود هنگام هوابرد تا پیشرانش هسته ای ارزیابی توان رزمی ناوهواپیمابر نیروی دریایی ارتش فرانسه شارل دوگل ، تاج سلطنتی نیروی دریایی ارتش فرانسه از گذشته های دور تا کنون ، کشورهای اروپایی از نیروی دریایی بعنوان یک ابزار قدرت برای اعمال سیادت بر بیش از دو سوم محیط کره زمین استفاده و در این میان ، دو کشور بریتانیا و پس از آن فرانسه ، پرچمدار استفاده از نیروی دریایی در این حوزه جغرافیایی بشمار می آمدند. بااین وصف ، از اواخر دهه هفتاد میلادی و کاهش نسبی تنش ها میان دو بلوک شرق و غرب ، نیروی دریایی سلطنتی با خارج کردن حامل های شناور هواپیمابر کلاس Audacious ( در محدوده وزنی 50000 تُن ) از خدمت و همچنین لغو زودهنگام برنامه حامل های شناور هواپیمابر کلاس Queen Elizabeth در این سالها ، نیروی دریایی فرانسه ،تبدیل به یک نیروی بی رقیب دراین حوزه جغرافیایی گردید ، چرا که تنها دارنده شناورهای هواپیمابر در مقیاس استاندارد بود . اچ.ام.اس ایگل از کلاس Audacious اما نیروی دریایی فرانسه از اواخر سال 1994 و پس از مدتها کش و قوس ، موفق شد تا جدیدترین شناورهواپیمابر خود با شناسه "شارل دوگل" را که میتوانست جتهای رزمی بال ثابت سنگین تری را به دریا ببرد ، وارد خدمت رزمی نمود . این شناور جدید که یک ابرحامل رزمی در کلاس نیمیتز (Nimitz Class) قابل طبقه بندی بود ، در حدود 40000 تُن وزن داشت که در مقایسه با همتای آمریکایی اش ، سبک تر به نظر می رسید و بالتبع قابلیتهای محدود تری را ارائه می نمود . علیرغم این وضعیت ، این ناوهواپیمابر، تنها شناوررزمی عملیاتی مجهز به سامانه پرتاب هواگردهای رزمی (catapult) ( مشابه آنچه که در شناورهای کلاس نیمیتز برای کوتاه نمودن فاصله متعارف جت برخاست از روی باند، مورد استفاده قرار می گرفت) خارج از سازمان رزم نیروی دریایی ایالات متحده بشمار میرفت که بدان توانایی پرتاب جتهای بال ثابت سنگین را میداد . در مقایسه ، اگر سامانه پرتاب الکترومغناطیسی جدیدترین ترین ناوهواپیما بر نیروی دریایی آمریکا( یو اس اس جرالد فورد-USS Gerald Ford- که بلحاظ حجم سامانه های مورد نیاز و تولید انرژی بیشتر برای پرتاب هواگردها ، فناوری بهینه ای به نظر میرسد ) بعنوان مبناء در نظر گرفته شود ، سیستم پرتاب بخار حامل شناور شارل دوگل ، مزیتهای قابل توجهی را نسبت به عرشه پرتاب زاویه دار حامل های هندی (INS Vikramaditya) و روسی (Admiral Kuznetsov) که محدودیتهای وزنی ( حداکثر وزن رزمی برای برخاست از روی عرشه ) قابل توجهی را برای جتهای رزمی بال ثابت به همراه دارد ، ارائه می دهد . سمت راست ( آدمیرال کوزنتسف ) و سمت چپ ( یو اس اس جرالد فورد) بدین ترتیب ، با لغو برنامه ابرحامل شناورهواپیمابر کلاس Ulyanovsk برای نیروی دریایی روسیه به سال 1992 که قرار بود به یک سامانه پرتاب مشابه آمریکایی مجهز شود ، ناوهواپیمابر شارل دوگل جایگاه ویژه ای را درمیان شناورهای غیر آمریکایی این کلاس بدست آورد ، هر چند این جایگاه ویژه با انتشار خبر مربوط به سرمایه گذاری نیروی دریایی ارتش ایالات متحده و نیروی دریایی ارتش چین برای توسعه فناوری EMALS ، می توان گفت که شناور فرانسوی ، در آینده ، سخت افزاری از رده خارج محسوب خواهد شد . از سویی دیگر ، درصورتی که جنبه مثبت وضعیت مورد توجه قرار داشته باشد ، سامانه منجنیق شارل دوگل ، نه تنها قادر است تا جتهای رزمی را با صورتبندی تسلیحاتی سنگین تر (شامل مهمات و مخازن سوخت خارجی برای افزایش برد و مرگ آوری ) به پرواز در آورد ، بلکه این سامانه ، می تواند هواگردهای پشتیبانی سنگین و تخصصی تر ، نظیر سیــستم پیش اخطارهوابرد E-2 Hawkeye را نیز بدون نیاز به تغییرات آنچنانی ، به هوا پرتاب نماید . در باب اهمیت سیستم های پیش اخطار هوابرد نیز این مساله قابل یاد آوری است که علاوه بر نیروی دریایی ایالات متحده بعنوان کاربر اصلی و نیروی دریایی فرانسه ، نیروی دریایی چین نیز درصدد است تا هواگردهای KJ-600 را برای ناوهواپیمابر خود ، بهینه سازی نماید . این درحالی است که قدرت های درجه دوم دریایی ، نظیر بریتانیا ، روسیه ، هند نیز از این سامانه ها بشکل محدودتر ( در قالب بالگردهای حامل سیستم های هشداردهنده هوابرد ) استفاده می نمایند و کشورهایی نظیر ژاپن و ایتالیا نیز بدلیل محدودیت های وزنی حامل های شناور خود ، عملا" فاقد این تجهیزات هستند . با این حال ، اهمیت هواگردهایی نظیر Hawkeye فراتر از تصورات موجود است ، چرا که نه تنها به شناور رزمی خودی اجازه می دهد تا قبل از رسیدن مهاجمان به برد شلیک مهمات محمول خود ، ازسمت و ارتفاع و جهت پرواز آنها مطلع شوند ، بلکه می توانند با کسب اطلاعات و پایش صحنه نبرد ، کارائی هواگردهای رزمی خودی را به حداکثر خود برسانند . بدین سان ، رادار قدرتمند نصب شده روی هواگرد Hawkeye با توجه به قابلیت کشف 40-100 هدف هوایی و سطحی بصورت همزمان ، مزیتهای قابل توجهی را در اختیار کاربرانش قراردهد . میزان رضایت نیروی دریایی فرانسه ازز این هواگرد به اندازه ای است که گونه پیشرفته تر آن ، (E-2D) را سفارش داده که تا اواسط 2020 به این نیرو تحویل داده خواهد شد . اما بر خلاف تصورات ، در حالی که سامانه فلاخن این ناوهواپیمابر ، یک مزیت عمده برای به حداکثر رساندن توانایی رزمی محسوب میشود ، اما تسلیحات قابل حمل توسط هواگردهای فرانسوی به مرور زمان ، تبدیل به چالش اساسی برای نیروی دریایی فرانسه می گردد . بعنوان مثال ، در حالی که جتهای رزمی آمریکایی (AIM-120C ) روسی ، چینی و هندی (R-77، R-27ER و PL-12 ) ، از مهمات هوا به هوای پیشرفته دوربرد ( بردی فراتر از 100 کیلومتر ) فوق الذکر بصورت عملیاتی استفاده می کنند ، جتهای رزمی محمول ناوهواپیمابر شارل دوگل صرفا" می بایست بر موشکهای هوابه هوای با برد کوتاه تری نظیر MICA اتکاء داشته باشند . مضاف براینکه شناور فرانسوی ، با مشکلات بسیاری در حوزه تجهیزات پیشرانش روبرو است و با توجه به خروجی بسیار پایین راکتور هسته ای این ناو ، گمانه زنی هایی برای پایان دادن زودهنگام به خدمت عملیاتی این شناور شنیده میشود . در حوزه رزم هوایی ، فقدان هواگردهای رزمی با قابلیت های مشخص پنهانکاری نظیر F-35C یا J-15 ، موجب خواهد شد تا در آینده ، از میزان اثر گذاری این شناور در میادین نبرد دریایی کاسته شود ، ضمن اینکه با توجه به هزینه های سرسام آور توسعه جتهای پنهانکار ، درصورت تصمیم دولت فرانسه جهت اضافه نمودن این فناوری به سازمان رزم ارتش ، به احتمال زیاد ، تنها گزینه دردسترس ، خرید خارجی خواهد بود ، هرچند تحلیل ها نشان می دهد که پاریس تمایل چندانی برای این کار ندارد . علیرم تمامی محدودیتهای موجود ، ناو هواپیمابر شارل دوگل ، هم اکنون نماد نیروی دریایی فرانسه محسوب میشود و از یک نظر ، عملیاتی نگاه داشتن آن ، نشاندهنده جایگاه فرانسه بعنوان یک قدرت جهانی و دست بلند این کشور برای اجرای عملیات رزمی در سراسر کره خاکی است . بنابراین ، با توجه به پایین بودن احتمال بروز یک جنگ در برابر یک کشور با قدرت نظامی مشابه ، فرانسه به مانند سایر کشورهایی اروپایی ، همچنان در پوشش دفاعی ایالات متحده قرار خواهند داشت و این قدرت دریایی ارتش ایالات متحده است که سیادت دریایی را برای کشورهای غربی به ارمغان می آورد . در درازمدت نیز ، نیروی دریایی فرانسه برای افزایش قدرت دریایی خود ،احتمالا" برنامه های منطقی تری نظیر بررسی خرید یا طراحی شناورهایی در کلاس Queen Elizabeth را برای جایگزینی شارل دوگل ،در دستور کار خود قرار خواهد داد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  20. دریاسالار سخن می گوید هوراشیو نلسون 9 اکتبر 1805، در حال آموزش فرماندهان نیروی دریایی سلطنتی " کاپیتانی که کشتی خود را موازی کشتی دشمن قرارمیدهد ، فرصت جبران هیچ اشتباهی را ندارد .................................."
  21. افقی جدید برای نیروی دریایی هند معرفی گونه دریاپایه جنگنده بومی "تجاس" برای ناوهواپیمابر/بالگرد بر INS Vikramaditya مجموعه صنعت هوایی نظامی هند بدنبال مجموعه ای از آزمایشات مستمر و ناموفق پروژه جنگنده بومی ( تجاس) که نیروی دریایی این کشور را مجبور نمود تا راهبرد خود را بصورت پی درپی تغییر دهد ، اکنون در حال برنامه ریزی جهت اعمال تغییراتی مهم جهت راه اندازی مجدد برنامه جت تک موتوره دریاپایه برای اجرای عملیات در آبهای آزاد از روی حامل های شناور خود است . اگر چه برنامه تولید انبوه نمونه زمین پایه این جت بومی درطول چند دهه گذشته با فرازو نشیب فراوانی روبرو شده و هنوز در خط تولید انبوه قرارنگرفته ، اما توجه به تلاش های مسستمر ارتش هند برای توسعه یک جنگنده رزمی سبک زمین پایه ، باعث شده تا استراتژیستهای هندی ، بتدریج بررسی یک جت رزمی دریاپایه را در دستور کار خود قراردهند ، هر چند این مساله در آینده نزدیک به چالش های غیر قابل پیش بینی مواجه خواهد شد . بااین وجود ، به نظر می رسد نیروی دریایی ارتش هند با ارائه دو بروزرسانی ، قصد دارد تا یک گونه خاص از این جت سبک را به قابلیت بلند شدن از روی سکوی پرتاب زاویه دار شناور بالگرد بر/ هواپیمابر INS Vikramaditya که تنها حامل رزمی موجود در نیروی دریایی این کشور است ، مجهز نماید . پرواز نخستین نمونه تجاس ازروی این حامل شناور نشان میدهد که نیروی دریایی هند ، همچنان اعتقاد محکمی به پتانسیل های برنامه جت بومی خود دارد و به همین دلیل سرمایه گذاری بیشتری را برای توسعه نمونه دریاپایه تجاس خواهد نمود . براساس اطلاعات منتشر شده ، نمونه دریایی تجاس در حالی نخستین پرواز خود را از روی شناور هندی به ثبت رساند که به مخازن سوخت خارجی و دو تیر موشک کوتاهبرد روسی R-73 مجهز بود . INS Vikramaditya بالتبع در نگاه نخست ، این آرایش رزمی ، نشاندهنده محدودیتهای اولیه در جت هندی است ، اما به اعتقاد کارشناسان هندی ، این رویداد ، یک قدم رو به جلو برای نیروی دریای محسوب میشود . از یک نظر ، موشک هوا به هوای R-73 یکی از سبکترین موشکهای هوابه هوای موجود در فهرست موجودی نیروی هوایی هند بشمار می رود و درصورتی که تجاس در نهایت امر وارد خدمت گردد ، برای اجرای ماموریتهای محوله می بایست به مهمات سنگین تری مسلح گردد . این موشک روسی ، در آخرین گونه های در خدمت خود ، برد درگیری 30 کیلومتر با سرعت 2.5 ماخ را به ثبت رسانده که در مقایسه ، تنها 50 درصد برد سنگین ترین موشک هوا به هوای موجود در نیروی هوایی این کشور را پوشش میدهد . با این حال ، اگر نمونه درپایه تجاس وارد خدمت شود ، نه بعنوان یک جت رزمی مستقل ، بلکه بعنوان یک مکمل سبکتر برای جتهای دو موتور MIG-29K نیروی دریایی که هم اکنون برروی شناورهای NS Vikramaditya و حامل سبکتر INS Vikrant مورد استفاده قرار می گیرد ، مورد توجه قرار خواهد گرفت . هر دو شناور فوق الذکر ، از یک سامانه مشابه پرتاب هواگردهای رزمی ، مشابه آنچه تستهای گونه درپایه تجاس برروی آن صورت گرفته بهره می برند . توجه نیروی دریایی هند به این برنامه تا اندازه ای است که فرماندهان این نیرو بدون پرده پوشی ، از علاقه مندی خود برای استفاده از این جت رزمی سبک بر روی حامل دریایی آینده خود (INS Vishal) که هم اکنون در دست طراحی است ، صحبت می کنند . این درحالی است که فلسفه طراحی این شناور رزمی هندی ، بیشتر برروی استفاده از جتهای فرانسوی Rafale M یا F/A-18 متمرکز شده و هواگرد آمریکایی ، بدلیل ویژگی های فوق العاده و همچنین مزیتهای برتر نسبت به محصول فرانسوی ، در اولویت قراردارد ، اما هندی ها ، نیم نگاهی به پروژه تجاس دریاپایه نیز دارند . به گفته کارشناسان نظامی ، علت تمایل نیروی دریایی هند به جنگنده های غربی ، کمبود تجربه روسها در طراحی جتهای دریاپایه سنگین با قابلیت پرواز از روی حامل دریایی به کمک منجنیق (catapult) است . طبیعتا" اگر نیروی دریایی هند سامانه منجنیق مشترک را برای جتهای آمریکایی در دست طراحی داشته باشد ، تجاس درپایه ، یک مکمل سبک رزمی کم هزینه برای جتهای غربی خواهد بود . پی نوشت : 1- نکات جالبی در پروژه تجاس وجود دارد . صنعت هوایی هند ، اورهال گونه های مختلفی از جتهای غربی و شرقی را تجربه و حتی یک پروژه نیمه بومی را هم کلید زده ( مصداق اعتماد به توان داخلی ) ولی همچنان برای تقویت قدرت هوایی اش ( زمین پایه و دریاپایه ) ، اقدام به خرید خارجی کند . 2- نیروی هوایی هند ،علیرغم دریافت کمکهای متعدد در این برنامه از منابع خارجی ، تجاس را همچنان یک جنگنده مکمل ( و نه مستقل ) تعریف نموده که این مساله در نوع خودش و در مقایسه با تلاش های داخلی ایران برای تعریف پروژه های موجود در قالب جتهای رزمی مستقل ، قابل توجه به نظر می رسد . 3- شاید مرور تجربه هندی ها در تعریف پروژه های بومی و در عین حال ، توجه به بروزرسانی ناوگان هوایی اش با خرید خارجی، الگوی خوبی برای ما باشد . بن پایه صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9
  22. پرتابه های فراصوت برای آتشبارهای پدافند هوایی اس-400 چین کلید طلایی برای بازپسگیری تایوان براساس اطلاعات غیر رسمی موجود ، شاخه موشکی ارتش آزادیبخش خلق چین در حال مقدمه چینی برای اجرای آزمایش آخرین گونه مهمات زمین به هوای فراصوت دوربرد خود بر روی سامانه های پدافند هوایی اس-400 که در سالهای اخیر به سازمان رزم این نیرو اضافه شده است ، می باشد . در حالی که ارتش چین از ابتدای دهه 90 میلادی ، سامانه های پدافند هوای قدرتمندی را از در شبکه دفاع هوایی خود بکار گرفته ، اما پس از تجزیه و تحلیل شیوه اجرای حملات ضربتی توسط نیروی هوایی ارتش ایالات متحده بر علیه عراق ( 2003- 1991) و یوگسلاوی (1993) ، فرماندهان ارشد این نیرو مصمم شدند تا حد امکان ، آخرین فناوری های موجود دفاع هوایی قابل تهیه ( که طبیعتا" سیستم دفاع هوایی اس-400 روسی بود ) را با قابلیتهای پیشرفته تر بخدمت گیرند . بدین سان ، با اضافه شدن این سخت افزار جدید به گردان های دفاع هوایی مسلح به سامانه های بومی HQ-9A و HQ-9B و همچنین سه نمونه از پیشرفته ترین سامانه های اس-300 ( شامل PMU, PMU-1 و PMU-2 ) ، ساختار پدافند هوایی این کشور استحکام افزون تری یافت ، هر چند در گذشته ، تعداد محدودی از سامانه های قدیمی تر روسی نظیر اس-200 در اختیار این نیرو قرار داشت ، اما بدلیل تغییر شرایط رزمی ، از حضور در نوک پیکان دفاع هوایی چینی ها کنار گذاشته شد . سامانه دفاع هوایی زمین پایه S-400 که در ابتدا با شناسه S-300PMU-3 شناخته می شد ، به تقریب حسگرها ، سامانه های جنگ الکترونیک و مهمات متعارف خود را از بدو ورود به خدمت عملیاتی ، بصورت کامل در اختیار داشت ، هرچند چینی ها تصمیم گرفته بودند تا با توجه به نیازمندی های روز افزون خود ، تغییرات لازمه را روی آن اعمال نمایند . از جمله این تغییرات ، اجرای تست غیر رسمی با استفاده از مهمات جدید بر علیه یک هدف شبیه سازی شده در یک فاصله 250 کیلومتری بود که گفته میشود با موفقیت همراه بوده است . اما آنچه که این آزمایش را در مقایسه با تستهای متعارف ویژه ساخته ، برد رهگیری آن نبود ، بلکه سرعت پرتابه تست شده بشمارمی آمد که گفته میشود نزدیک به 9 ماخ اندازه گیری شده است . بدین ترتیب ، سرعت فوق الذکر به موشک اجازه میدهد تا هدفهای متخاصم با سرعت بالا از قبیل موشکهای بالستیک را با درصد موفقیت بیشتری منهدم نماید ، ضمن اینکه امکان سرنگونی جتهای رزمی دشمن نیز بالتبع افزایش خواهد یافت . سیستم دفاع هوایی اس-400 ، در گونه استاندارد خود ، حداقل از دو پرتابه اصلی ( شامل مهمات 48N6DM/48N6E3و40N6E) برای درگیری با اهداف متخاصم در یک برد موثر به شعاع 250 کیلومتر استفاده می کند . مهمات نخست به گونه ای طراحی شده که هدف رهگیری شده را در یک برد 250 کیلومتری با سرعتی در حدود 14 ماخ و بصورت آشیانه یابی نیمه فعال ردگیری می نماید ، در حالی مهمات دوم ، با یک افزایش برد قابل توجه می تواند در صورت مساعد بودن تمامی شرایط ، هدف مورد نظر را در برد 400 کیلومتری مورد اصابت قرار دهد ، چنانکه شرکت سازنده مدعی است موشک مذکور قبل از رسیدن به هدف ، به ارتفاعی بالاتر از اتمسفر صعود کرده و سپس بسمت هدف شیرجه میزند . این ویژگی به مهمات 40N6E اجازه میدهد تا اهداف متخاصم را در بردی فراتر از افق و در ارتفاع پروازی کمتر از 5 متر منهدم نماید . موشک مذکور به یک سامانه هدایت آشیانه یاب ترکیبی نیمه فعال و فعال مجهز بوده در این حوزه ، به تقریب همتایی به خود نمی بیند . این در حالی است که بنابر ادعای ارتش چین ، این نیرو شمار قابل توجهی از آتشبارهای اس-400 را به کشور سازنده سفارش داده ، اما این نکته که آیا چینی ها موفق شده اند موشک 40N6E را نیز در اختیار گیرند یا خیر ، هنوز در هاله ای ابهام قرار دارد ، چنانکه کارشناسان نیز معتقدند که هنوز استفاده از مهمات استاندارد روسی در این سامانه ها ، مشخص نشده است . برد موثر درگیری سامانه های اس-400 چینی بااین وصف ، توجه به آزمایش اخیر ارتش ،برخی گمانه زنی ها حاکی ازآن است که ارتش چین قصد ندارد تا از توانمندی های رزمی خود را بطور کامل ، در معرض دید قراردهد و به جای استفاده از مهمات جدید ، همچنان از موشکهای قدیمی تر در آزمایشات میدانی خود استفاده می کند . به اعتقاد ناظران نظامی ، با اتمام استقرار سامانه های اس-400 ، این سخت افزارجدید ، مکمل سیستم های پدافند هوایی بومی HQ-16 ، HQ-17 خواهند بود ، در حالی که آتشبارهای دفاع هوایی بردبلندتری نظیر HQ-9B به همراه عملیاتی شدن حسگرهای پیشرفته برای کشف هواگردهای پنهانکار ، قابلیت شلیک و هدایت بیش از 160 تیر موشک به شکل همزمان ( بیشتر از دو برابر سلف خود S-300PMU-2 ) را در اختیار شبکه پدافندی چین خواهد گذاشت که یک دارایی ارزشمند برای دفاع از قلمرو هوایی این کشور است . به گفته کارشناسان نظامی ، تطبیق پذیری این ساختار تا جایی است که در فهرست اهداف این شبکه ، طیف متنوعی از اهداف شامل موشک های بالستیک ، کروز ، جتهای رزمی بال ثابت ، بالگردها قرار می گیرد . بنابراین ، درصورت ورود گسترده مهمات 40N6E به سازمان رزم ارتش چین ، این موشک به یک مکمل ارزشمند در کنار نسل جدید ناوگان نیروی هوایی تبدیل شده و این خود ، استراتژی دفاعی تایوان را به شکل جدید به چالش خواهد کشید . صرفاً برای میلیتاری / مترجم : MR9 بن پایه